خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی

شکایت آشیخ عباس پورمحمدی از فحاشی‌های آشیخ محمد هاشمیان!!

  • تهران
  • چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۳۷۵

چهارشنبه 11 مهر 1375 // 18 جمادی‌الاول 1417 // 2 سپتامبر 1996

 

تا ساعت نُه و نیم صبح کارها انجام شد. اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیس‌جمهور]، برای گزارش بازسازی و تنظیم بازار آمد. آقای [حسین] مرعشی، [نماینده کرمان] آمد و خبر داد مجمع روحانیون مبارز، تصمیم گرفته‌اند در انتخابات شرکت کنند و آقای [میرحسین] موسوی هم احتمال نامزدشدنش منتشر شده است.

آشیخ عباس پورمحمدی آمد. از دشمنی‌ها و فحاشی‌های آشیخ محمد [هاشمیان]، [امام‌جمعه رفسنجان]، شکایت داشت و برای رفع اختلاف اظهارآمادگی نمود. آقایان [سیدمحمد] میرمحمدی، [دبیرکل سازمان اموراداری و استخدامی] و [محمدرضا] دهقانی، [معاون امور تشکیلات و روش‌ها] آمدند. دربارة تکلیف قانونی تهیه لایحه اصلاح ساختار نظام اداری کشور، نظر خواستند. گفتم براساس کارشناسی و بدون ملاحظات سیاسی اقدام شود.

آقای [عبدالحمید باقری] بنابی، از علمای تبریز و نماینده مجلس آمد. تلاش‌کرد، من را برای پذیرفتن مجدد مسئولیت ریاست‌جمهوری قانع کندکه مثل گذشته جواب منفی شنید. با استدلال، سعی‌کردم او را قانع کنم؛ نمی‌دانم قانع شد یا نه. دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رئیس‌جمهور] آمد. راجع به امور جاری و مسأله مجمع تشخیص مصلحت نظام با شکل جدید و نیز انتخابات ریاست‌جمهوری مذاکره شد.

عصر برای مذاکره با رئیس جمهور سیرالئون به سعدآباد رفتم. از سفر به اصفهان و دیدن فولاد مبارکه و آثار باستانی این شهر و نیز نمایشگاه [بین‌المللی صنعت و بازرگانی] تهران، سخت تحت‌تأثیر عظمت ایران قرار گرفته است. جواب سرهنگ قذافی را که امروز از لیبی توسط آقای خوانساری، [سفیر ایران در لیبی] مخابره شده، به او دادم. قذافی با پیشنهاد حمایت و جلوگیری از شورش شورشیان موافقت کرده و خواسته، متقابلاً نیروهای مخالفی که در سیرالئون هستند، اخراج شوند؛ پذیرفت، اما [به شرطی که] بعد از حصول توافق اجرا شود. قرار شد از وزارت امورخارجه پیگیری کنند. انتظار دارد در دادن اسلحه و موتور و برق و...، تعدادی هم هدیه باشدکه گفتم کمک‌های خارجی ما، باید به تصویب مجلس برسند؛ اما در معامله می‌توانیم تخفیف بدهیم. چندین موافقت‌نامه در حضور ما امضا شد. مراسم رسمی بدرقه انجام گرفت. قرار است ساعت چهار صبح پرواز کنند.

به خانه آمدم. یاسر هم اینجا بود. از وضع تحصیلی‌اش پرسیدم؛ راضی است. در گزارش‌ها ادامه جنگ طالبان با [احمدشاه] مسعود[1] و احتمال درگیری با [عبدالرشید] دوستُم و مخالفت صریح روسیه و کشورهای مشترک‌المنافع با حاکمیت طالبان، موردتوجه است.

 

 

[1] - احمدشاه مسعود، (1332- 1380)، قهرمان ملی افغانستان، ملقب به شیر دره پنجشیر، از فرماندهان و مجاهدین افغانستان بود که سال‌ها با ارتش شوروی سابق که این کشور را اشغال کرده بود، جنگید و پس از آن هم در درگیری‌های داخلی، نقش عمده‌ای داشت. وی روز ۱۸ شهریور ۱۳۸۰، بر اثر انفجار انتحاری دو تروریست مظنون به ارتباط با شبکه القاعده که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، در ولایت تخار افغانستان جان باخت.