خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی
دوشنبه 5 شهریور 1375 // 10 ربیع الثانی 1417 // 26 آگوست 1996
آقای [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهادسازندگی] آمد. گزارش سفر به کشورهای آفریقایی، مالی، چاد، گامبیا، ساحل عاج و نیجریه و برنامه همکاری با آنها را داد که نیاز به اعتبار دارد. گفتم در جلسه هیأت دولت مطرح کنند. آقای [غلامرضا] انصاری، کاردارمان در لندن آمد. پیشنهاد مماشات با انگلیس و اروپا دارد. گفت به نظر میرسد، تشنج با آمریکا به نقطه انفجاری رسیده و باید سعیکنیم داغتر شدن را به تأخیر بیندازیم.
آقایان عبدالله نوری، مجید انصاری و حسین مرعشی آمدند. ضمن نگرانی از آینده کشور، اصرار بر پذیرش من، برای تجدید دوره جدید مسئولیت ریاستجمهوری داشتند که نپذیرفتم، ولی گفتند نظرشان را اعلان خواهند کرد.
آقای [جعفرقلی] راهب، نماینده تنکابن و رامسر آمد. ضمن اصرار بر مسافرت من، برای کارهای زیادی استمداد کرد. آقای [حمید] میرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] آمد. اظهارنگرانی کرد، از کم آمدن بودجه در سال جاری به خاطر تصویب پرداختهای زیاد به کارکنان دولت که رقمی بالغ بر چهارصد میلیارد تومان اضافی را تحمیل کرده است و برای بودجه سال آینده کسب نظر کرد.
عصر آقای [یحیی] آلاسحاق و آقای [محمد] نهاوندی آمدند. گزارش پیشرفت در مذاکرات گات [= موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت] و مخالفت آمریکا را دادند و برای سفر به سوریه کسب نظر کردند. شورای اقتصاد جلسه داشت؛ با چند مصوبه در سرمایهگذاری بیشتر شرکتهای دولتی در توسعه. تا ساعت نُه شب، کارها را انجام دادم و به خانه آمدم.