سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از علما و سرعشیره‌های طوایف کُرد آذربایجان غربی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از علما و سرعشیره‌های طوایف کُرد آذربایجان غربی

  • ساختمان قدس
  • سه شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۴

بسم‎الله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسول‎الله و آله و اصحابه
بسیار خوش آمدید. شما بزرگان کُرد آذربایجان غربی محبت فرمودید. صحبت‎هایی که فرمودید، تمام آنها دلنشین و از روی عقیده و با متانت بود. بنده نکاتی خدمت شما عرض خواهم کرد. شاید مهم‎ترین انگیزه‎ای که مرا قانع کرد، نامزد شوم، همین مسأله‎ای است که شما روی آن تکیه می‎کنید و آن انسجام ملی است. الآن به روشنی می‎بینیم که دشمن از طریق مخدوش کردن انسجام ملی ما قصد نفوذ و سلطه و برگشت به ایران را دارد.
البته این سیاست تازه‎ی استعمار نیست و از قدیم، اصلی برای آنها بوده که با تفرقه ملت‎ها دریچه حضورشان را باز کنند. هم بین دولت‎های مختلف منطقه و هم در داخل کشورها ایجاد تفرقه می‎کنند. نگرانی که الان برای تفکر من وجود دارد، این است که عوامل تفرقه در داخل کشور فعال و عوامل وحدت راکد هستند و کار زیادی نمی‎کنند. منحصر به قومیت‎ها و مذاهب هم نیست. در درون کشور و در همین تهران و در بین نیروهای وفادار به انقلاب که انقلابیون ما هستند، این مسأله وجود دارد. حالت برادری و اخوت اسلامی در مجموعه تحرکات سیاسی کمتر به چشم می‎خورد. البته من هم نمی‎توانم معجزه کنم، ولی هدف من این است که سعی کنم مردم همدل‎تر از گذشته در خدمت کشورشان باشند و امیدوارم بتوانم این کار را بکنم.
این کار را با عشق و منطق می‎کنم. از لحاظ منطق روشن است که وحدت و انسجام به نفع همه ماست. از لحاظ عشق هم به خاطر علاقه‎ای که به طور کلی به انسانها دارم، نمی‎توانم در قلب خودم بپذیرم که انسانی به دلیل نژاد، رنگ و تفکرات، مورد تبعیض قرار بگیرد. ذاتاً از این پیش آمد ناراحت می‎شوم و فکر می‎کنم این یک حرکت ضد اسلامی است.
همه شما کُردها و اهل سنت خوب با  قرآن آشنا هستید و با آن کار می‎کنید و محور ما قرآن است. قرآن همه امتیازات غلط را حذف کرده و ملاک را ایمان، تقوی و جهاد قرار داده است.
آنهایی که مؤمن‎ و آنهایی که با تقوی‎ترند،‌ آنهایی که اهل تلاش برای مردم و راهشان و خدا هستند، دارای امتیاز هستند و غیر از این‎ها امتیازی نیست. کسانی که ادعای حقوق بشر می‎کنند و می‎خواهند به ما درس بدهند، صادق نیستند و اگر صادق بودند، بیشتر موفق می‏شدند.
در آمریکا ببینید بین سفیدپوستان و جمعیت انبوه سیاهان که زحمتکش‎ترین مردم آمریکا از لحاظ کارکردن هستند، چه قدر تبعیض هست!! خود آنها اخیراً آماری دادند و رسانه‎های آمریکا رسماً آمار اعلام کردند که یک سیاهپوست یک‎دهم سفیدپوست شانس رسیدن به اهداف خود را در جامعه دارد و معدل ثروت سیاه‎ها و سفیدها، تقریباً یک‎دهم است. البته بعضی از آنها به مقاماتی می‎رسند، ولی عمومی عرض می‎کنم.
سرخ‎پوست‎ها صاحب اصلی آمریکا بودند، آنها آنجا بودند که اروپایی‎ها آمریکا را کشف کردند و آن‎جا ماندند. الآن سرخ‎پوستان مظلوم‎ترین مردم آمریکا هستند و خیلی با آنها بدرفتاری می‎شود و هرجا که هستند، استثمار می‎شوند. مسلمانان در آمریکا با این که تابعیت آمریکا را دارند، شهروند درجه دوم محسوب می‎شوند.
به هر حال ما با دید اسلامی مجبوریم که به تعالیم قرآن عمل نماییم و اگر عمل نکنیم، کوتاهی کردیم. قانون اساسی ما بر محور اسلام تهیه شده است. توقعات شما اجرای قانون اساسی است و هیچ رئیس جمهوری نمی‎تواند بگوید که من نمی‎خواهم قانون اساسی را اجرا کنم. چون یکی از شرایط قبولی رئیس جمهوری این است که از قانون اساسی پاسداری کند و اگر این‎گونه نباشد، عمده‎ترین تخلفات را انجام داده است. هرچند ممکن است کسی در جاهایی نتواند به بعضی چیزها عمل کند که این همیشه امکان دارد.
به نظرم از لحاظ مبانی، یعنی اسلام و قانون اساسی، نباید وضع به گونه‎ای باشد که کُرد، عرب، ‌ترکمن،  بلوچ،‌ ‎آذری و ... احساس تبعیض کنند که این کار الآن خطرناک است. الآن براساس مجموعه حرکت فکری انسانها، آگاهی و مطالبات هر بخشی به حق است. مثلاً جوانان، خانم‎ها، اقوام، مذاهب، کارگر، معلم و ... به حق دنبال این هستند که حقوق واقعی خودشان را کشف کنند و مطالبه نمایند که این یک حرکت اسلامی و انسانی است. اگر بخشی از جامعه احساس کمبود و تبعیض کند، حق خود را مطالبه می‌کند. البته مطالبه‎ها فرق می‎کند. کسی ممکن است ماجراجویی کند و کسی هم ممکن است مطرح کند. حداقل آن در حد مطرح کردن و مطالبه کردن است.
بنابراین فکر می‎کنم اگر ما از همه ابعاد نگاه کنیم، موظف هستیم این کار را بکنیم و موظف هستیم به آنها برسیم. وعده‎ی مشخصی لازم نیست که اینجا داده شود. من هیچ استثنایی قائل نیستم که فکر کنیم این حق فارسی یا عرب یا عجـم یا کُرد و ... است. ما به عنوان ایرانی مسلمان و هم وطن که با هم زندگی می‎کنیم، حقوق مشترکی داریم و میدانهایی هم برای رقابت باز است که هر کسی بتواند بیشتر با کار خودش به منابع بیشتری در حدود قانون دست پیدا کند.
موارد که پایه حقوق هستند، باید مراعات شوند.‌ آنهایی که حق اکتسابی است، باید به مردم فرصت مساوی داده شود و هرکس بهتر کار کرد، بیشتر بهره‎ ببرد. این باید مبنای کار ما باشد و من هم عاشق این افکار هستم.
فکر می‎کنم باید برای تحقق این افکار خدمت کنیم. اگر امروز در این دنیا در داخل عمل نکنیم، در مجامع بین‎المللی شرمنده می‎شویم. امروز دنیا به همه چیز نگاه می‎کند و همه مسایل را می‎بیند. شما و به خصوص جوانان ما امروز دنیا را می‎بینید.
همه می‎بینیم که در دنیا و در کشور چه خبر است. بنابراین مقتضای عقل، شرع و مصلحت است که منسجم باشیم و حق همدیگر را مراعات کنیم، به خصوص به استان شما اشاره دارم که ترکیبی از کُردها، آذری‎ها و فارس‌ها است و این روحیه از همه جا قوی‎تر است. انسجام و وحدت در استان شما خوب است. شما همسایه‎هایی دارید که در آن‎جا مسائلی هست و به آسانی نمی‎توان آنجا را نادیده گرفت.
خواهش می‎کنم در بین خودتان هم سعی کنید همه با هم برادر و متحد باشید. تعارضات به تنازعات نرسد و اختلاف‎نظرها در حد اظهارنظر و مطالبه حق و نه بیشتر از آن باشد. حتماً اولویت دارد که رهبر معظم امسال را سال انسجام ملی و مشارکت عمومی قرار دادند. هر دوی آنها نیاز واقعی ماست. اگر مردم شرکت نکنند، حداقل، دلیل بی‎تفاوتی و یا دلیل مخالفت آنهاست. اگر منسجم نباشیم و بخواهیم متعارض شرکت کنیم، به ما صدمه می‎زند. شاید من به این امید نامزد شدم که بتوانم این وظیفه ملی و اسلامی را تا حدودی انجام بدهم. شما هم باید به ما کمک کنید و ما هم طبعاً باید به شما کمک کنیم. نمایندگان شما، شخصیت‎های بزرگ ما، علما و سران عشایر شما مردمانی بزرگ هستند. من در سفرهایی که داشتم، لمس کردم که عشایر شما مردمان نجیب، قانع و زحمت‎کش هستند و این برای من خیلی روشن است.
ان‎شاءالله اگر بنا شد که در خدمت شما باشم، طبعاً سفری باید به آنجا بیایم و بیشتر با شما حرف می‌زنم. قرار ندارم در برنامه‎های اطلاع‎رسانی دوره‎ی تبلیغات به شهرستانها و استانها بروم. دلیلش این است که اگر بخواهم بروم، باید از امکانات دولتی استفاده کنم. چون من به گونه‎ای باید بروم که استفاده از هواپیمای مخصوص و مراکز دولتی برایم آسان نیست. باید از همه عذرخواهی کنم که نمی‌توانم سنت رفتن به استانها را در این شرایط اجرا کنم.
از این که شما به اینجا آمدید و محبت کردید، تشکر می‌کنم. حرفم را به شما گفتم که انشاءالله حرف مرا به دیگران خواهید گفت. خیلی ممنون هستم و تشکر می‎کنم. این زحمت شما اسباب شرمندگی من، ولی خواست شماست. شما را به خدا می‎سپارم.
والسّلام علیکم و رحمه‎الله و برکاته