بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسولالله و آله و اصحابه
بسیار خوش آمدید. شما بزرگان کُرد آذربایجان غربی محبت فرمودید. صحبتهایی که فرمودید، تمام آنها دلنشین و از روی عقیده و با متانت بود. بنده نکاتی خدمت شما عرض خواهم کرد. شاید مهمترین انگیزهای که مرا قانع کرد، نامزد شوم، همین مسألهای است که شما روی آن تکیه میکنید و آن انسجام ملی است. الآن به روشنی میبینیم که دشمن از طریق مخدوش کردن انسجام ملی ما قصد نفوذ و سلطه و برگشت به ایران را دارد.
البته این سیاست تازهی استعمار نیست و از قدیم، اصلی برای آنها بوده که با تفرقه ملتها دریچه حضورشان را باز کنند. هم بین دولتهای مختلف منطقه و هم در داخل کشورها ایجاد تفرقه میکنند. نگرانی که الان برای تفکر من وجود دارد، این است که عوامل تفرقه در داخل کشور فعال و عوامل وحدت راکد هستند و کار زیادی نمیکنند. منحصر به قومیتها و مذاهب هم نیست. در درون کشور و در همین تهران و در بین نیروهای وفادار به انقلاب که انقلابیون ما هستند، این مسأله وجود دارد. حالت برادری و اخوت اسلامی در مجموعه تحرکات سیاسی کمتر به چشم میخورد. البته من هم نمیتوانم معجزه کنم، ولی هدف من این است که سعی کنم مردم همدلتر از گذشته در خدمت کشورشان باشند و امیدوارم بتوانم این کار را بکنم.
این کار را با عشق و منطق میکنم. از لحاظ منطق روشن است که وحدت و انسجام به نفع همه ماست. از لحاظ عشق هم به خاطر علاقهای که به طور کلی به انسانها دارم، نمیتوانم در قلب خودم بپذیرم که انسانی به دلیل نژاد، رنگ و تفکرات، مورد تبعیض قرار بگیرد. ذاتاً از این پیش آمد ناراحت میشوم و فکر میکنم این یک حرکت ضد اسلامی است.
همه شما کُردها و اهل سنت خوب با قرآن آشنا هستید و با آن کار میکنید و محور ما قرآن است. قرآن همه امتیازات غلط را حذف کرده و ملاک را ایمان، تقوی و جهاد قرار داده است.
آنهایی که مؤمن و آنهایی که با تقویترند، آنهایی که اهل تلاش برای مردم و راهشان و خدا هستند، دارای امتیاز هستند و غیر از اینها امتیازی نیست. کسانی که ادعای حقوق بشر میکنند و میخواهند به ما درس بدهند، صادق نیستند و اگر صادق بودند، بیشتر موفق میشدند.
در آمریکا ببینید بین سفیدپوستان و جمعیت انبوه سیاهان که زحمتکشترین مردم آمریکا از لحاظ کارکردن هستند، چه قدر تبعیض هست!! خود آنها اخیراً آماری دادند و رسانههای آمریکا رسماً آمار اعلام کردند که یک سیاهپوست یکدهم سفیدپوست شانس رسیدن به اهداف خود را در جامعه دارد و معدل ثروت سیاهها و سفیدها، تقریباً یکدهم است. البته بعضی از آنها به مقاماتی میرسند، ولی عمومی عرض میکنم.
سرخپوستها صاحب اصلی آمریکا بودند، آنها آنجا بودند که اروپاییها آمریکا را کشف کردند و آنجا ماندند. الآن سرخپوستان مظلومترین مردم آمریکا هستند و خیلی با آنها بدرفتاری میشود و هرجا که هستند، استثمار میشوند. مسلمانان در آمریکا با این که تابعیت آمریکا را دارند، شهروند درجه دوم محسوب میشوند.
به هر حال ما با دید اسلامی مجبوریم که به تعالیم قرآن عمل نماییم و اگر عمل نکنیم، کوتاهی کردیم. قانون اساسی ما بر محور اسلام تهیه شده است. توقعات شما اجرای قانون اساسی است و هیچ رئیس جمهوری نمیتواند بگوید که من نمیخواهم قانون اساسی را اجرا کنم. چون یکی از شرایط قبولی رئیس جمهوری این است که از قانون اساسی پاسداری کند و اگر اینگونه نباشد، عمدهترین تخلفات را انجام داده است. هرچند ممکن است کسی در جاهایی نتواند به بعضی چیزها عمل کند که این همیشه امکان دارد.
به نظرم از لحاظ مبانی، یعنی اسلام و قانون اساسی، نباید وضع به گونهای باشد که کُرد، عرب، ترکمن، بلوچ، آذری و ... احساس تبعیض کنند که این کار الآن خطرناک است. الآن براساس مجموعه حرکت فکری انسانها، آگاهی و مطالبات هر بخشی به حق است. مثلاً جوانان، خانمها، اقوام، مذاهب، کارگر، معلم و ... به حق دنبال این هستند که حقوق واقعی خودشان را کشف کنند و مطالبه نمایند که این یک حرکت اسلامی و انسانی است. اگر بخشی از جامعه احساس کمبود و تبعیض کند، حق خود را مطالبه میکند. البته مطالبهها فرق میکند. کسی ممکن است ماجراجویی کند و کسی هم ممکن است مطرح کند. حداقل آن در حد مطرح کردن و مطالبه کردن است.
بنابراین فکر میکنم اگر ما از همه ابعاد نگاه کنیم، موظف هستیم این کار را بکنیم و موظف هستیم به آنها برسیم. وعدهی مشخصی لازم نیست که اینجا داده شود. من هیچ استثنایی قائل نیستم که فکر کنیم این حق فارسی یا عرب یا عجـم یا کُرد و ... است. ما به عنوان ایرانی مسلمان و هم وطن که با هم زندگی میکنیم، حقوق مشترکی داریم و میدانهایی هم برای رقابت باز است که هر کسی بتواند بیشتر با کار خودش به منابع بیشتری در حدود قانون دست پیدا کند.
موارد که پایه حقوق هستند، باید مراعات شوند. آنهایی که حق اکتسابی است، باید به مردم فرصت مساوی داده شود و هرکس بهتر کار کرد، بیشتر بهره ببرد. این باید مبنای کار ما باشد و من هم عاشق این افکار هستم.
فکر میکنم باید برای تحقق این افکار خدمت کنیم. اگر امروز در این دنیا در داخل عمل نکنیم، در مجامع بینالمللی شرمنده میشویم. امروز دنیا به همه چیز نگاه میکند و همه مسایل را میبیند. شما و به خصوص جوانان ما امروز دنیا را میبینید.
همه میبینیم که در دنیا و در کشور چه خبر است. بنابراین مقتضای عقل، شرع و مصلحت است که منسجم باشیم و حق همدیگر را مراعات کنیم، به خصوص به استان شما اشاره دارم که ترکیبی از کُردها، آذریها و فارسها است و این روحیه از همه جا قویتر است. انسجام و وحدت در استان شما خوب است. شما همسایههایی دارید که در آنجا مسائلی هست و به آسانی نمیتوان آنجا را نادیده گرفت.
خواهش میکنم در بین خودتان هم سعی کنید همه با هم برادر و متحد باشید. تعارضات به تنازعات نرسد و اختلافنظرها در حد اظهارنظر و مطالبه حق و نه بیشتر از آن باشد. حتماً اولویت دارد که رهبر معظم امسال را سال انسجام ملی و مشارکت عمومی قرار دادند. هر دوی آنها نیاز واقعی ماست. اگر مردم شرکت نکنند، حداقل، دلیل بیتفاوتی و یا دلیل مخالفت آنهاست. اگر منسجم نباشیم و بخواهیم متعارض شرکت کنیم، به ما صدمه میزند. شاید من به این امید نامزد شدم که بتوانم این وظیفه ملی و اسلامی را تا حدودی انجام بدهم. شما هم باید به ما کمک کنید و ما هم طبعاً باید به شما کمک کنیم. نمایندگان شما، شخصیتهای بزرگ ما، علما و سران عشایر شما مردمانی بزرگ هستند. من در سفرهایی که داشتم، لمس کردم که عشایر شما مردمان نجیب، قانع و زحمتکش هستند و این برای من خیلی روشن است.
انشاءالله اگر بنا شد که در خدمت شما باشم، طبعاً سفری باید به آنجا بیایم و بیشتر با شما حرف میزنم. قرار ندارم در برنامههای اطلاعرسانی دورهی تبلیغات به شهرستانها و استانها بروم. دلیلش این است که اگر بخواهم بروم، باید از امکانات دولتی استفاده کنم. چون من به گونهای باید بروم که استفاده از هواپیمای مخصوص و مراکز دولتی برایم آسان نیست. باید از همه عذرخواهی کنم که نمیتوانم سنت رفتن به استانها را در این شرایط اجرا کنم.
از این که شما به اینجا آمدید و محبت کردید، تشکر میکنم. حرفم را به شما گفتم که انشاءالله حرف مرا به دیگران خواهید گفت. خیلی ممنون هستم و تشکر میکنم. این زحمت شما اسباب شرمندگی من، ولی خواست شماست. شما را به خدا میسپارم.
والسّلام علیکم و رحمهالله و برکاته