خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی
آغاز سفر تاریخی هاشمی به قاره آفریقا
دوشنبه 12 شهریور 1375 | 17 ربیع الثانی 1417 // 2 سپتامبر 1996
شش و نیم صبح به فرودگاه رفتیم. ساعت هفت و بیست دقیقه به سوی کنیا پرواز کردیم. آقایان [علی اکبر] ولایتی، [وزیر امورخارجه]، [محمدرضا] نعمتزاده، [وزیر صنایع]، محسن، حسین، عفت و فائزه همراه بودند. در فرودگاه مصاحبه کوتاهی کردم. در طول سفر که حدود هفت ساعت شد، با همراهان دربارة مسائل فراوانی مذاکره کردیم؛ منجمله انتخابات ریاست جمهوری. دکتر ولایتی هم مایل است نامزد شود. صبحانه و ناهار را در هواپیما خوردیم.
ساعت دو به وقت نایروبی در فرودگاه نایروبی فرود آمدیم. نیم ساعت تأخیر داشتیم؛ برای اینکه دولت عربستان، مسیر تعیین شده را عوض کرد. ساعت نایروبی، یک ساعت و نیم از تهران عقب است. استقبالگرمی نمودند. زنان و مردان و کودکان مسیحی و مسلمان، با رقص و پایکوبی و سرود و کفزدن، ورود ما را جشن گرفتند. مراسم استقبال با برنامه و تشریفات نظامی سان و رژه بود و آقای دانیل آراپ مویی، رییسجمهور، با تمامی اعضای کابینه و سفرای خارجی مقیم نایروبی به فرودگاه آمده بودند، براساس سنت معمولشان دفتر یادبود را امضا کردیم.
به سوی شهر حرکتکردیم. در حدود بیستکیلومتر مسیر، از آقای مویی، [رییسجمهور کنیا] در اتومبیل سئوالات زیادی نمودم. به هتل آمدیم. ایشان رفت و ما استراحت کردیم. عصر به مقر ریاستجمهوری رفتیم. عکس و فیلم و یادداشت دفتر و سپس مذاکره خصوصی که مترجم، محسن و منشی او بودند. من دربارة امکانات زیاد ایران برای رفع کمبودهای کشورهای آفریقایی گفتم و او هم از استقلال سیاسی خودشان و تصمیمگیری براساس مصالح ملیشان گفت.[1] خواستم که تسهیلات برای برقراری خط هوایی و بانک ایرانی و سرعت دادن به ویزا و تهاتر و خرید و فروش باشد. قرار بود جلسهای رسمی هم با حضور وزرا باشد که انجام نشد و گفت، وزرا خودشان جلسه داشته باشند. جلوی خبرنگارها آمدیم و عکس برداشتند و سئوالی هم از وضع کردستان عراق کردند.
به سوی پارلمان رفتیم. رییس مجلس استقبال کرد و تاج گلی به احترام اولین رهبرشان، آقای [جومو] کیانتا که کنیا را در سال 1963 به استقلال رساند، تقدیم کردیم. سرود دو کشور نواخته شد. باز جمعیت زیادی از مردم سیاه و دورگه در اطراف محل جمع بودند و اظهار احساسات کردند. در مسیر خیابانها هم همه جا مواجه با انبوه مردم هستیم.
برای غرس درخت یادگاری به پارک ملی رفتیم. نقطهای که در آنجا، انگلستان حاکمیت را تحویل انقلاب داده و رسم است که سران کشورها در آنجا درخت غرس میکنند. درخت زیادی نبود؛ حدود بیست درخت بود که نتوانستند جواب بدهند. با توجه به اینکه میهمان بیشتری آمده است. از دو بنای یادبود هم بازدید کردیم. شهردار و رییس محیط زیست دربارة آنها توضیح دادند.
به هتل برگشتیم. آقای ولایتی برای جمع بندی مذاکرات آمد. بنا شد از علت تغییر برنامه بپرسیم. در سرشام پرسیدم. گفت معمول ما همین است. ساعت هفت برای شام رفتیم. شخصیتهای داخلی و خارجی را هم دعوت کرده بودند. غذاها بد نبود؛ مرغ خوشمزهای دارند، مثل مرغهای بومی خودمان. آقای مویی و من سخنرانی کردیم[2]. او از جریان صلح فلسطین دفاع کرد و من مخالفت کردم و گفتم، بدون دادن حق فلسطینیها و مراجعت آوارگان، صلح محقق نمیشود.
به هتل برگشتیم. مقداری تلویزیون تماشا کردم. چندین کانال مهم بینالمللی را نشان میدهد. اخبار کردستان عراق مورد توجه است. سر میز شام و در مسیرها، سئوالات زیادی از وضع آنها کردم.
[1] - کنیا، کشوری است در شرق آفریقا. پایتخت آن نایروبی است و مومباسا، کیسومو و ناکورو، شهرهای مهم آن محسوب میشود. جمعیت این کشور حدود ۴۸٫۵ میلیون نفر است. 73 درصد مردم کنیا مسیحی، 19 درصد بودیسم و شش درصد مسلمان هستند. زبانهای رسمی آنان سواحیلی و انگلیسی است. امور سیاسی کنیا در چارچوب نظام سیاسی ریاستی قرار دارد که رییسجمهور هم رهبر کشور و هم رهبر دولت است. قوه مجریه در اختیار دولت است. قوه قانونگذاری میان دولت و مجلس ملی کنیا تقسیم شدهاست. قوه قضاییه، مستقل از مجریه و قانونگذاری است. کنیا در تاریخ ۱۲ دسامبر ۱۹۶۳ میلادی، رسماً از امپراتوری بریتانیا استقلال یافت. این کشور پس از مستقل شدن، ثبات سیاسی خود را در برابر تغییرات سیاسی بحرانهای کشورهای همسایه حفظ کردهاست.
[2] - دربخشی از این سخنرانی آمده است: «سیاست خارجی ایران، پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، با تحول چشمگیر و اساسی مواجه گردیده و طی هیجده سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، به خوبی مشهود است که اولویت در سیاست خارجی ما به کشورهای جهان سوم به ویژه کشورهای آفریقایی داده شده و بیشک در این میان، جمهوری کنیا دارای جایگاه ویژهای میباشد، زیرا از یک سو در منطقهای مهم و استراتژیک واقع گردیده و از سوی دیگر حضور میلیونها مسلمان کنیایی که ریشههای مشترک فرهنگی میان دو ملت را مورد تأیید قرار میدهد، به تثبیت و توسعه روابط همه جانبه کمک شایان توجهی مینماید. این واقعیت در کنار امکانات بالقوه و بالفعل دو کشور، منابع طبیعی فراوان و اهداف و منافع مشترک منطقهای و بینالمللی، شرایط مساعدی را برای همکاریهای همه جانبه به ارمغان آورده است.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.