خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی

دوشنبه 15 مهر |  27 ربیع الاول 1412 7 اکتبر 1991

 اول وقت، در راه دفترم، برای بازدید از نمایشگاه [طرح های آماده سازی زمین و شهرهای جدید]، به مناسبت «روز اسکان بشر» به فرهنگ‌سرای نیاوران رفتم.

مصاحبه‌ای هم به منظور توضیح برنامه ساخت مسکن انجام دادم.[1]

در دفترم به انجام کارهای مانده از روزهای سفر پرداختم. روحانیون شاهرود آمدند و با ادعای زورگویی سمنان، تظّلم کردند. می خواهند مرکز استان به شاهرود منتقل شود. از شیوه آن‌ها انتقاد کردم و نصیحت‌شان نمودم که از این شیوه دست بردارند. هفته گذشته در شاهرود، دست به تظاهرات زده‌اند و با تکثیر و پخش اعلامیه، از سمنان بدگویی کرده اند. قول دادند که ادامه ندهند؛ وعده دادم که رسیدگی کنم.

آقای [جلیل] بشارتی، [رئیس دفنر مناطق محروم ریاست جمهوری] برای امور مناطق محروم و تعهدات سفر اخیر آمد. آقای [محسن] رفیق‌دوست، [رئیس بنیاد مستضعفان] آمد. گزارش سفر به آفریقا را داد و برای حُسن انجام امور بنیاد استمداد کرد. گزارش اقدامات عمرانی و بازرگانی را داد.

آقایان [مهدی] قاضی و [ابوالقاسم] وافی از قم آمدند و برای مدرسه عالی علوم قضایی و تربیت مدرس معارف [اسلامی] استمداد کردند؛ از عدم همکاری وزارت فرهنگ و آموزش عالی گله‌مند بودند. از ظهر تا ساعت هشت شب، کارهای عقب مانده سفر را انجام دادم و به‌روز رساندم. شب به خانه آمدم.