خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

استمداد برادران لاریجانی برای هم!!!

  • شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۷۶
هاشمی مدال های تقدیمی قهرمانان کاراته را به خودشان برگرداند.

شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۷۶// ۱۵ صفر ۱۴۱۸// ۲۱ ژوئن ۱۹۹۷

 

به دفترم رفتم. گزارش‌ها را خواندم و کارها را انجام دادم ساعت ۱۰ صبح، برای مراسم افتتاح اجلاس شهرداران شهرها و پایتخت‌های اسلامی، به مرکز همایش‌های صداوسیما رفتیم. از نمایشگاه بازدید کردیم. اغلب غرفه‌ها را طرح‌های شهرداری تهران گرفته بود و چند غرفه هم از اصفهان و بعضی کشورهای اسلامی دیگر. در آثار شهر بیت‌المقدس، درنگ بیشتری کردم.

در مراسم، پس از خیرمقدم و صحبت‌های شهردار و دبیرکل و نماینده دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی و شهردار بیت‌المقدس، درباره اهمیت ابتکارات ایران در توسعه شهرسازی و حفظ میراث‌های فرهنگی و توجه به محیط‌زیست و میراث فرهنگی سخنرانی کردم و از مصوبه کنگره آمریکا در مورد بیت‌المقدس و ضعف برخورد کشورهای اسلامی انتقاد نمودم.[1]

به دفترم برگشتم. گروه معارف قرآن آمدند و گزارشی از پیشرفت کار تفسیر راهنما دادند. نمونه تدوین و تنظیم کلید قرآن را آوردند و برای توسعه کتابخانه تخصصی استمداد کردند و طرح‌های جدید کار را برای مشورت آوردند.

عصر آقای علی لاریجانی، [رئیس سازمان صدا و سیما] آمد. برای حل مشکل فشاری که جناح چپ روی برادرش - محمدجواد به خاطر مصاحبه‌ای که با مقامات انگلیس داشته می‌آورند، استمداد کرد.[2] شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. در مورد افغانستان و ترکیه و مسئله الحاق به پیمان خلع سلاح هسته‌ای، بحث و تصمیم‌گیری شد.

سپس برای مراسم تقدیر ورزشکاران از خدمات من، به ورزشگاه آزادی رفتم. نمایش‌های متنوع کاراته‌کاران مرد و زن و نوجوان‌ها بود. سرود سازندگی را اجرا کردند و با لوح سپاس قهرمانان، مدال‌هایشان را هم تقدیم کردند که با تشکر به خودشان برگرداندم. تعداد ۱۰۰ طرح ورزشگاه جدید افتتاح شد. با توضیح اهمیت ورزش و تشکر از توفیقات ورزشکاران، سخنرانی کردم.[3] آقای [مصطفی] هاشمی‌طبا، [رئیس سازمان تربیت بدنی] هم گزارش داد. مراسم بسیار پُرشور و باشکوهی بود. سپس از سالن ورزش شنا بازدید کردیم که پیشنهاد شده برای محل برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی، از آن استفاده شود. خبر فوت آیت‌الله [محمدباقر] سلطانی[4] را آوردند که تسلیت گفتم.

 

[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «برای تقویت شرایط مناسب شهرنشینی که در زمان ما از حساسیت و ضرورت بسیار بالایی برخوردار است و توجه به زندگی شهرنشین‌ها به خاطر شرایطی که عصر صنعت برای زندگی شهری به وجود آورده است، موظفیم که به خاطر جلوگیری از ضررهای فراوان زندگی‌هایی که تحت شرایط مناسب شهرسازی نیست، برای مردم‌مان خدمات شایسته‌ای انجام بدهیم. من عبوری از نمایشگاه اینجا و از آنچه که در نمایشگاه آمده بود، بازدید کردم. نکات قابل توجهی در اجلاس شما مورد توجه هست که بحمدالله در دوره‌های گذشته آثار خودش را هم برای بهتر کردن رندگی‌های شهرنشینی، هم از لحاظ ساخت محیط زیست مناسب و هم از لحاظ حفظ میراث‌های گران‌بهای تاریخی و اسلامی این شهرها و هم آینده‌نگری و مراعات زیبایی‌ها و ظرافت‌های ممکن امروزی گذاشته است. در ایران هم تجربه‌های باارزشی در این دوره ۸ ساله سازندگی به وجود آمده است که مایلم میهمانان عزیز ما با دقت با این نکات قابل توجه نظر داشته باشند و به ما برای تکمیل این برنامه‌ها و تأثیر بر افکار کمک کنند. اگر برای آنها قابل استفاده باشد، بهره بگیرند.» رجوع کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۶»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۸.

[2] - در آستانه انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶، آقای محمدجواد لاریجانی که ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس را برعهده داشت و در جناح‌بندی سیاسی از متحدان آقای علی‌اکبر ناطق نوری بود، به انگلستان سفر کرد و در ملاقاتی محرمانه با نیک براون، مدیرکل وزارت امورخارجه انگلیس، به وی گفت که پیروزی آقای ناطق نوری در انتخابات، می‌تواند منافع انگلیس و غرب را تأمین کند. او تلاش کرد با ارائه تصویری رادیکال از مجمع روحانیون مبارز، به‌ویژه آقای سیدمحمد خاتمی، انگلستان را به حمایت از آقای ناطق‌نوری تشویق کند. انتشار بخش‌هایی از مذاکرات محرمانه آقای محمدجواد لاریجانی با نیک براون در روزنامه سلام، به آبروریزی بزرگی برای ایشان منجر شد.

[3] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «نکته‌ای که مقداری برای بنده سنگین بود، ستایش‌هایی بود که سراینده سرود و اجراکنندگان سرود سازندگی درباره خود من داشتند که زیادتر از آن چیزی است که بنده هستم و من واقعاً خودم را لایق آن ستایش‌ها نمی‌دانم. این شکسته نفسی نیست، بلکه اعلام واقعیتی است که خودم بهتر از دیگران خودم را می‌شناسم. الان بحمدلله ورزش کشور حرکات شایسته‌ای را در پیش گرفته و به خوبی جلو می‌رود و این پیشروی در سایه بازوان توانمند ورزشکاران نیرومند کشور است. امکاناتی که ما برای ورزش تهیه کرده‌ایم گرچه در حد وسع‌مان قابل قبول است، اما دستاوردهای ورزش بیشتر از امکاناتی است که امروز در اختیار ورزشکاران است و این امر به اراده نیروهای پرتوان ملت ما و جوانان نیرومند انقلاب اسلامی متکی است که بحمدلله امروز در حال درخشش هستند. امروز اگر در بقیه بخش‌های کشور، مثلاً در علوم و فنون، سازندگی و صنعت، کشاورزی و سایر بخش‌ها توفیقات چشمگیری داریم؛ به لطف خداوند ورزشمان اگر از کارهای سازندگی جلو نباشد، عقب نیست. آمار موفقیت‌های ورزشکاران ما در میدان‌های جهانی و هدایای فراوانی که شما ورزشکاران از نشان‌های متنوع و موفقیت‌های اخلاقی و جسمی برای ما می‌آورید، ملت ایران را به‌خوبی در دنیا معرفی می‌کند و ارزش تاریخی فوق‌العاده‌ای دارد. آثار حیثیتی ورزش ما امروز بیش از هر دوره دیگری در تاریخ است. از لحاظ داخلی حضور مؤثر ورزشکاران در جامعه به تزریق روحیه مردانگی و شهامت و پیام سلامتی و شادابی منجر می‌شود که این نشاط و شادابی را شما عزیزان به مردم کشورتان هدیه می‌کنید و ارزش بالا و والایی دارد.» رجوع کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های ۱۳۷۶»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۸.

[4] - آیت‌الله سید محمدباقر سلطانی طباطبایی بروجردی (۱۳۹۲ - ۱۳۷۶) فقیه، اصولی و مجتهد شیعی بود. پدر ایشان، سید علی‌اصغر، ملقب به سلطان‌العلماء بروجردی، یکی از عالمان بزرگ سادات طباطبایی در منطقه بروجرد بوده است. آیت‌الله سلطانی طباطبایی، پدر آقای سید صادق طباطبایی و پدربزرگ آیت‌الله حاج سیدحسن خمینی بود. وی در روز شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۷۶ در سن ۸۶ سالگی در جماران تهران درگذشت و در حرم حضرت امام خمینی (ره) به خاک سپرده شد.

 

 

تصاویر ضمیمه