خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

سفری تکرار نشدنی به تاجیکستان

  • تاجیکستان
  • جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۷۶

 

 جمعه 19 اردیبهشت 1376 // 2 محرم 1418// 9 می 1997

 

تا ساعت دوازده، در منزل درباره اوضاع و تاریخ تاجیکستان مطالعه می‌کردم. به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم. بعد از مصاحبه کوتاهی، با بدرقه رسمی به‌سوی تاجیکستان پرواز کردیم محسن و یاسر و آقایان دکتر [علی‌اکبر] ولایتی، [وزیر امورخارجه]، [محمدرضا] نعمت‌زاده، [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهادسازندگی] و [محسن] رفیق‌دوست، [رئیس بنیاد مستضعفان و جانبازان] همراه بودند. در راه، آقای ولایتی گزارش سفر به مصر را داد که مسأله احیای روابط مصر و ایران قابل توجه است. ناهار و نماز و استراحت در راه انجام شد.

ساعت چهار بعد از ظهر به وقت دوشنبه سه‌ونیم به وقت تهران- در فرودگاه دوشنبه فرود آمدیم. استقبال گرمی نمودند. همراه آقای [امام‌علی] رحمان‌اُف، رییس‌جمهور [تاجیکستان]، به‌سوی اقامتگاه حرکت‌کردیم. استقبال مردمی‌گرمی در خیابان‌های دوشنبه نمودند. خیابان‌ها پُردرخت و وسیع است، مخصوصاً خیابان رودکی‌که شبیه چهارباغ اصفهان است، ولی از لحاظ اتومبیل و مغازه‌ها و... خلوت است.

اقامتگاه در باغ وسیعی در شمال شهر و فرودگاه در جنوب است. به اقامتگاه، کاروانسرا هم می‌گویند. از زمان شوروی سابق مانده و چندین ساختمان پراکنده قدیمی دارد که همراهان در همان‌جا بودند. هوا آفتابی است. گفتند سه روز باران داشته‌اند. فصل بهار بسیار باصفایی دارند؛ مخصوصاً با منظره قله‌های پُربرف کوه‌های اطراف.

پس از اندکی استراحت، مذاکرات خصوصی با آقای رحمان‌اُف و با حضور محسن داشتم. درباره مشکلات اقتصادی و جنگ داخلی‌شان صحبت کردیم. خیلی از ما متشکرند که برای آشتی با مخالفان اسلامی‌شان، کمک کرده‌ایم. با اینکه می‌دانند به مخالفان کمک هم می‌کنیم و تقاضا دارند که برای حل باقی‌مانده اختلافات و تکمیل صلح پیگیری کنیم و من هم گفتم، بدون صلح، امکان عمران و بازسازی و توسعه نیست.

 به آقای [اکبر] تورجان‌زاده خیلی بدبین هستند، ولی به آقای [سیدعبدالله] نوری، نظر بدی ندارند و می‌گویند آقای تورجان‌زاده در گذشته با کا.گ.ب همکاری می‌کرده و امروز با آمریکا رابطه دارد. معتقد است، در سوءقصد اخیر که در خُجند به جان او شده و سه بار هم در گذشته در سوءقصد به‌جان او شریک بوده است. مسأله بازداشت و تعقیب عوامل ترورها که وابسته به گروه تورجان‌زاده‌اند، مانع تکمیل صلح شده است. وقت زیادی از مذاکرات را گرفت. من گفتم، با تعقیب این افراد، اعتماد به وجود نمی‌آید و مانع صلح است و باید به فکر عفو عمومی بود.

توضیح جریان سوءقصد اخیر در خجند، با قطعه کوچکی از خمپاره که به پای ایشان خورده و هنوز بیرون نیاورده‌اند، ولی سالم است و توضیح اوضاع بد اقتصادی و کم شدن تولید و توقف‌کارهای بزرگ صنعتی هم بخش دیگری از صحبت بود. انتظار دارند ما در اینجا سرمایه‌گذاری کنیم و سد و نیروگاه نیمه‌تمام سنگ توده را تمام کنیم و در مقابل از تولیدات کارخانه بزرگ آلومینیوم‌سازی برداریم که اکنون به خاطر کمبود برق، با 30 درصد ظرفیت کار می‌کند و یا از اورانیوم کارخانه اورانیوم‌سازی بزرگی که اکنون آن هم تعطیل است.

سپس جلسه مذاکرات رسمی با حضور همراهان داشتیم. صحبت‌ها درباره زمینه‌های همکاری فرهنگی و علمی و کشاورزی صنعتی و دامی بود. سپس شام خوردیم؛ غذاهایشان معمولاً سبک ایران است و صحبت‌ها درباره زبان فارسی و اسم غذاها و... بود.