خطبه ها
  • صفحه اصلی
  • خطبه ها
  • نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

  • دانشگاه تهران
  • جمعه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۷۳

    خطبه اوّل  بسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم اَلْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَالصَّلوةُ وَالسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ وَالِهِ الْأَ ئِمَّةِ الْمَعْصوُمینَ. أَعُوذُ باللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، "اِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بالْعَدْلِ وَ الاْحْسانِ." عِبادَاللَّه اُوْصیکُمْ بتَقْوَی اللَّه وَ اَتِّباعِ اَمْرِهِ وَ نَهْیهِ".   با تأکید بر ضرورت حفظ گوهر تقوا و انجام وظایف دینی و پرهیز از محرّمات و خودسازی برای تکامل به سوی ملکوت اعلا، در خطبه اوّل بحث عدالت اجتماعی را دنبال می‏کنیم. [در] آخرین خطبه‏ای که در این خصوص ایراد شد، گفتیم که در بخش درآمدها و هزینه‏های حکومتها، می‏شود مهمّترین جلوه عدالت یا بدترین نمادهای ظلم و تبعیض را پیدا کرد و اسلام در این مورد بسیار دقیق وارد شده و هم در بحث درآمدها و هم در بحث هزینه‏های حکومت اسلامی معارف بسیار مهمّی را به ما ارزانی داشته است. من در خطبه‏های سالهای گذشته درباره منابع صحبت  کرده‏ام و درباره هزینه‏ها کمتر صحبت شده بود که سال گذشته و امسال اوّلین خطبه سال را در این خصوص ایراد کردیم و فکر می‏کنیم که چند خطبه دیگر را باید فهرستوار عرض کنم. در خطبه‏های گذشته به یکی از میدانهای تجلّی ظلم یا عدالت در توزیع بیت‏المال و منابع مالی حکومت، سوبسیدها، اشاره کردم و خلاصه حرفم این بود که از گذشته دور سوبسیدهای ناعادلانه‏ای وجود داشته و در این چند سال اخیر مقداری از آن بی‏عدالتیها اصلاح شده و نکات مهمّی مانده است؛ از جمله به سوخت و نان و بعضی چیزهای دیگر اشاره شد که آنها هنوز عادلانه نیست. البتّه همان جا هم توضیح دادم که چون اینها خیلی مهمّ است و تأثیر زیادی در زندگی می‏گذارد، نمی‏شود تصمیمهای آنی گرفت، باید با برنامه باشد، باید در کنار آن، جهات مشکلی که بحث سوبسیدها ایجاد می‏کند، دیده بشود [t1]که لذا ما اینها را نگه داشتیم که برنامه‏مان آماده شود.  در برنامه دوّم برای پنج سال چیزهایی دیده شده است، ولی به نظر ما پنج سال کافی نیست و یک برنامه حدّاقل دهساله‏ای می‏خواهد که ما بتوانیم این مسأله تبعیضی [را] که در مصرف سوخت و نان در جامعه وجود دارد، اصلاح کنیم. البتّه بعضی از رسانه‏ها عجله کردند و گفتند از این سخنرانی بوی گرانی جدید به مشام می‏رسد که این جور نیست و من همان جا تأکید کردم که با برنامه انجام خواهد شد که مقداری از این برنامه‏ها در مجلس است و قسمت دیگرش بعداً باید تهیّه شود و مردم ما نگران نباشند که در این موارد حسّاس یک وقت چای برداشتن گامهای عجولانه یا تند باشد، بلکه ما با احتیاط حرکت می‏کنیم. من همان جا گفتم بعضی از اقدامات گاهی با اصل حکومت تعارض پیدا می‏کند، چون ممکن است مردم ما را تحت فشار قرار دهد، که این کارها با احتیاط انجام می‏شود. و امّا بخش دیگری که ظلم بسیار زشتی در گذشته بوده و حکومت اسلامی از اوّل انقلاب تصمیم بر رفع آن تبعیضها گرفته (ایجاد عدالت اجتماعی) مسأله تقسیم کشور به بخشهای محروم و برخوردار است که در توزیع ناعادلانه ثروت بیت‏المال این پدیده زشت در تاریخ ما و شاید همه حکومتها به وجود می‏آید؛ که قسمتی از قلمرو حکومت اسلامی مرّفه‏تر و قسمتی محرومتر و عقب‏افتاده‏تر است. البتّه یک مقدار این مربوط به طبیعت جغرافیا و خاک کشور می‏شود، این قسمتها را نمی‏شود تعبیر به ظلم کرد. بعضی جاها خداوند طبیعت زمین را این طوری قرار داده، شرایط بهتری برای بهره‏گیری دارد؛ مخصوصاً در زمانهای مختلف و شرایط مختلف. و قسمتی از این تبعیضها از این ناحیه است. اینها خیلی مورد بحث من نیست. البتّه در چنین مواردی هم حکومتها باید منابع بیشتری به نقاط محروم اختصاص بدهند که این وضع غیرقابل تحمّل را جبران کنند، که آن هم خودش یک فصل دیگری است. در ایران ما هم همین طوری است. بخشی از این تفاوتها به طبیعت زمینمان بر می‏گردد، ولی بخش زیادش به سیاستهای غلط رژیم پهلوی و قبلاً هم در سلسله‏های گذشته حاکمیّت در ایران مربوط می‏شود و در زمان ما هم بعد از انقلاب، ما گرفتار جنگ شدیم و بسرعت نتوانستیم کار مهمّی را انجام دهیم؛ گر چه پس از انقلاب خیلی کار شده است. این تبعیضها هنوز بر جای مانده است که من یک مقدار از آن و اقداماتی [را] که جمهوری اسلامی انجام داده، توضیح می‏دهم. ممکن است در این خطبه نتوانم همه را بگویم و احتیاج به توضیح بیشتری داشته باشد، ولی این برای من مهمّ است که مردم ما بدانند جمهوری اسلامی به چه بهایی دنبال تأمین عدالت اجتماعی در این بخشهاست. ما، در یک محاسبه‏ای که قبل از برنامه اوّل کردیم (اوّل دورانی که من به مسؤولیّت اجرایی کشور آمدم) منظره بسیار تأسّفباری را در این تقسیم‏بندی دیدیم. در بررسی شاخصهای بهره‏مندی، حدود 75 شاخص را مورد بررسی قرار دادیم؛ مثلاً آموزش، بهداشت، نفت، گاز، راه، ورزش، مخابرات و از این قبیل که در زندگیها مؤثّر است. در این 75 مورد، جمعبندی این شد که نقاط محروم تقریباً 33 درصد از مواهب طبیعی و ملّی جامعه، کمتر از مناطق برخوردار استفاده می‏کند. ما کاری به طبیعت خودشان نداریم. از نظر طبیعت خودشان ممکن است به مراتب کمتر بهره‏مند باشند، ولی بهره‏مندی آنها از چیزهایی که به عنوان شاخصهای ملّی باید برای همه مطرح باشد، 33 درصد کمتر است.  این معنایش این بود که بخشی از مردم ما 33 درصد بیشتر از بیت‏المال استفاده می‏کنند و بخشی از مردم 33 درصد کمتر. خوب، این ظلم را چه کسی باید جواب دهد؟ اینها منابعی است که مال همه است؛ مثلاً مالیات، نفت، انفال و انحصاراتی که در اختیار دولت است، مال همه است و باید عادلانه خرج شود. البتّه این سیاست را ما بعد از پیروزی انقلاب بلافاصله اتّخاذ کردیم. من یادم هست جزء اوّلین جلسات ما، در حزب جمهوری اسلامی توجّه به روستاها بود. ما آن موقع متوجّه بودیم که روستاها بخش محروم جامعه هستند. در اوّلین سال بعد از انقلاب تصمیم گرفتیم حزب جمهوری به 1000 روستا برای عمران و آبادی کمک بفرستد که همین تصمیم بعداً تبدیل به تأسیس جهاد سازندگی شد که امام پیشنهاد آن را مطرح کردند و اصلاً جهاد سازندگی برای توجّه به روستاها، عشایر و مناطق محروم در جمهوری اسلامی به عنوان یک ارگانی که متکفّل ایجاد عدالت اجتماعی و رفع تبعیض هست، به وجود آمد که شما آثارش را می‏دانید که چه خدماتی اینها کردند. در جنگ هم ما این سیاست را داشتیم. شما اگر ببینید، از سالهای 60 به بعد، در تبصره‏های بودجه، تبصره‏های امدادی داریم (مثل تبصره 3 و تبصره‏های دیگر) که معمولاً در آنجا می‏نویسم 40 درصد از منابع این تبصره به روستاها و مناطق محروم اختصاص می‏یابد، منتها چون شرایط خاص بود، گاهی در اجرا عمل نمی‏شد. ما در شروع کارمان در برنامه اوّل توانستیم بخش محروم را تا حدودی شناسایی کنیم و [با] رقمی که به دست آوردیم، 1260 دهستان محروم در کشور داریم (از 2 هزار و 180 دهستان). ببینید اکثریّت دهستانها محروم است که این جمعیّت قسمت اعظمشان از بسیاری از آن شاخصهایی که عرض کردم، از بقیّه کشور عقب افتاده‏تر بودند. بنا شد که هزینه و بودجه خاصّی برای رسیدگی اضافی به اینها اختصاص دهیم. البتّه یک سری اعتبارات در بودجه هست که مربوط به همه کشور است؛ مثلاً آموزش و پرورش و بهداشت که مال همه هست. اینها در روستاها و جاهای دیگر هستند. اینها در جای خودش محفوظ بود. اعتبارات خاصّ مناطق محروم و روستایی را تصویب کردیم که رقم قابل توجّهی است و جهشهای بزرگی را به وجود آوردیم. سیاستهای خاصّی را هم در برنامه اوّل گنجاندیم؛ مثلاً معافیت از مالیات برای کسانی که در مناطق محروم سرمایه‏گذاری کنند، یا دادن سوبسیدهایی در قیمتهای آب و برق و امثال اینها، یا دادن اضافه حقوق برای کسانی که به آنجا می‏روند و خدمت می‏کنند (برای جلب تخّصصها و تربیت نیرو) یا دادن سهمیه به دانشگاهها برای مناطق محروم که بچّه‏هایشان بیایند درس بخوانند که نیرو تربیت کنیم، یا ساختن خانه‏های سازمانی اضافی در آنجا برای مأمورینی که برای خدمت به آنجا می‏روند، که بتوانند آنجا بمانند و از این قبیل. دهها مورد سیاستهای مشوّق کار در مناطق محروم را در برنامه اوّل گنجاندیم و بودجه اضافی هم برای اینجا، اضافه بر بودجه‏های ملّی و استانی که مال مناطق بود، اختصاص دادیم که حالا ارقام بودجه این جوری است: ما از سال 63 تا 68 فقط توانسته بودیم 68 میلیارد ریال (یعنی 6 میلیارد و 800 میلیون تومان) در مناطق محروم بطور اضافی خرج کنیم؛ کمتر از 7 میلیارد تومان. ولی از سال 68 - که برنامه را شروع کردیم - تا آخر سال 72 حدود 100 میلیارد تومان هزینه کردیم. از 6/8 میلیارد به 994 میلیارد بیشتر افزایش داده و بودجه مصرف کردیم. این تفاوت به خاطر این بود که ما روی این قضیه تکیه کردیم و تشخیص دادیم که یک نیروی ضربتی و نظارت لازم است که پشت کار را بگیرد. من در نهاد ریاست جمهوری دفتری تأسیس کردم به نام "دفتر مناطق محروم کشور" که کارش رسیدگی، دادن پیشنهادات و نظارت بر اجرای بودجه‏ها و از این قبیل چیزهاست که در همه کشور حضور دارند و از نیروهای محلّی استفاده می‏کنند (نه اینکه نیروی اضافی بگیرند) در همان منطقه از نیروهای دولتی گروه‏هایی درست می‏کنند که آن مسائل را پی‏گیری کنند. البتّه این، همه بخشهای محروم نبود، فقط دهستانها را می‏گویم. نقاط این دهستانهایی که ما عرض کردیم که گفتم 1200 روستا بود، امسال که برنامه دوّم را به مجلس دادیم، دویست و چند دهستان هم اضافه شده است. الان ما یک هزار و چهارصد و چهل و پنج دهستان محروم - با آن مقیاسهایی که ما مشخّص کردیم - شناسایی کرده‏ایم. شهرهای محروم هم داریم، در مناطق برخوردار هم نقاط خاصّ محروم داریم که آنها هم باید به اینها اضافه شوند که می‏بینید چه مقداری از بخشهای کشور محرومیّت دارند و علاوه بر اینها ما، در قسمتهای برخوردار هم [مناطق محروم داریم] فرض کنید تهران هم که از جمله نقاط برخوردار هست، برخی از نقاط آن زیر این مقیاسها هستند که به اینها هم باید توجّه شود. این روستاها که می‏گوییم و به آنها می‏رسیم، روستاهایی است که بالای بیست خانوار هستند. روستاهایی که زیر 20 خانوارند، یک دنیای دیگری دارند. روستاهای پراکنده و کوچکی هم هستند که خدمت رسانی به آنها بسیار گران تمام می‏شود و دشوار هست و طرح جداگانه‏ای برای آنها داریم که آنها را در یک نقطه‏ای جمع کنیم و روستاهای بزرگ تشکیل بدهیم که بتوانیم به آنها برسیم. آثار این ظلم خیلی فراوان است که یکی از آثار سوء آن، این است که به خاطر این فقر و محرومیّت عدّه زیادی از این مردم ناچار می‏شوند به شهرها مهاجرت کنند و روستاها را خالی کنند ودست از تولید بردارند و به کارهای انگلی و سرباری جامعه روی بیاورند. همین وضعی که در بعضی از شهرها می‏بینید که چه بچّه‏ها و چه جوانان مستعدّی که از روستاها به شهرها می‏آیند و به چه کارهایی می‏پردازند و چه عواقب فرهنگی و اجتماعی‏ای هم از این ناحیه دامنگیر جامعه و ملّت ما می‏شود که واقعاً باید به این مسائل بطور جدّی رسید. لذا ما آمدیم که ضربتی کار کنیم. کارهای بسیار با ارزشی هم شده که در نهایت ما آخر امسال تعدادی از روستاها را از لیست روستاهای محروم بیرون می‏آوریم. 427 دهستان با 4434 روستا و 4/5 میلیون جمعیّت با کارهایی که انجام گرفته، دیگر در روستاهای محروم نمی‏مانند و جزء برخوردارها می‏شوند. این برخورداری که ما می‏گوییم، نسبی است؛ چون روی چیزهای خاصّی ما کار می‏کنیم، روی آموزش (مثلاً مدرسه‏سازی)، روی آب، برق، راه و ارتباطات مخابراتی و ایجاد اشتغال. اینها همه آن 75 درصد شاخص نیست. ما روی چیزهای اولویّت داری کار می‏کنیم و اینهایی [را] که در یک حدّ مطلوبی آمده‏اند، از لیست جدا می‏کنیم. 997 دهستان با 17 هزار روستا و 8 میلیون جمعیّت، باز از سال آینده در برنامه دوّم تحت حمایت محرومیّت زدایی داریم که می‏دانید باز چه جمعیّت سنگینی در روستاها است و در شهرها هم باز اینها را داریم که باید اعتبارات خاصّی را برای اینها منظور کنیم. ما [را] سال 68 که کارمان را شروع کردیم، یک میلیارد و 600 میلیون تومان بودجه محرومیّت زدایی داشتیم ( 16 میلیارد ریال ) و امسال آنچه ما به مجلس ارائه دادیم، 67 میلیارد تومان است؛ یعنی حدود 42 برابر رقمی که در سال 68 اختصاص می‏دادیم. البتّه آنکه از مجلس بیرون آمده، 55 میلیارد تومان قطعی و بقیه‏اش مشروط به تحقّق درآمدها است که این تفاوت 40 یا 42 برابر نشان می‏دهد که جمهوری اسلامی چه اهتمامی به رفع این ظلم و تبعیض تاریخی در کشور دارد. ما در برنامه دوّم 300 میلیارد تومان برای محرومیّت زدایی پیش‏بینی کرده‏ایم که در برنامه اوّل حدود 100 میلیارد تومان بوده است؛ یعنی 3 برابر پیش‏بینی کرده‏ایم و هدف ما این است که در آخر برنامه دوّم دیگر به این معنا نقاط محروم نداشته باشیم. البتّه این کار مشکل است، امّا ما جدّی هستیم. این اعتبارات غیر از اعتباراتی است که دستگاههای اجرایی خودشان دارند که آنها را هم چند برابر کرده‏ایم. بطور کلّی مثلاً وزارت راه، وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت، کار خودشان را انجام می‏دهند. ما این 300 میلیارد تومان را اضافه می‏خواهیم از طریق گروههای محرومیّت زدایی در استانها زیر نظر استانداریها و دفتر[های] مناطق محروم که بر همه نظارت دارد، هزینه کنیم که حالا با همه این کارهایی که ما کردیم، آن ضریب 33 درصدی در سال 70 به 27 درصد رسید؛ یعنی، در سال 55 (در زمان طاغوت) حساب کردیم 33 درصد عقب ماندگی بوده، در سال 70 با این همه کاری که انجام گرفته، به 27 درصد رسیده است. البتّه این دو سال را هم که اضافه کنیم، مثلاً ممکن است 25 یا 23 درصد باشد که ما هنوز آن را حساب نکرده‏ایم. من یک لیستی از کارهایی که انجام شده از دفتر مناطق محروم گرفتم که برای شما می‏خوانم، چون مردم ما نمی‏توانند آن ارقام کلّی [را] که من گفتم، در مغزشان هضم کنند و من این جوری محسوس کردم. ببینید کارهایی که انجام شده فقط از این طریق انجام گرفته، به اضافه کارهایی که آموزش و پرورش و بهداشت و بقیه کرده‏اند. در رابطه با مدرسه روستایی، ما 5 هزار و 299 مدرسه غیر از نقاط شهری در روستاها ساختیم. آبرسانی به 3 هزار و 227 روستا، راههای روستایی 1999 راه قابل استفاده ماشین برای آنها درست کرده‏ایم که خیلی از اینها آسفالت شده است. برق به 2 هزار و 990 روستا رساندیم. در امور فرهنگی مثل مسجد، حسینیّه، کتابخانه و کارهای خاصّی که برای اینها لازم بوده انجام شود، هزار و 60 پروژه اجرا شده [است]. برای بهسازی روستاها، یک طرح کلّی دیگری داریم که یک روستا را در نظر می‏گیریم و همه چیزش را اصلاح می‏کنیم؛ کوچه‏هایش را اصلاح می‏کنیم، کتابخانه می‏دهیم و مدرسه می‏سازیم که یک مجموعه به عنوان روستای نمونه درست کنیم. 516 روستا را به این شکل ساخته‏ایم که دیگران ببینند و دنبال این نوع کارها بیایند. از آنجا که خیلی از مناطق هست که بچّه‏های مردم در این روستاهای دورافتاده و کوچک نمی‏توانند درس بخوانند، ما مدرسه‏های شبانه روزی درست می‏کنیم، بچّه‏ها را از اطراف روستاها جمع می‏کنیم و می‏آوریم و به صورت  شبانه روزی هزینه‏هایشان را می‏دهیم. و اینها هفتگی با وسایل دولتی به خانه‏هایشان برمی‏گردند. از این مدرسه‏ها 231 مدرسه ساخته‏ایم و اینها چون در آینده تحت حمایت هستند، نیروهای متخصّصی خواهند شد و بعد هم به روستاهایشان باز می‏گردند. برای ورزش 252 مرکز ورزشی ساختیم. در زمینه آب و خاک مثلاً یک جایی بند آبی ببندیم، آب را مهار و یا زمین را اصلاح کنیم، 160 پروژه اجرا کرده‏ایم. ناحیه‏های صنعتی درست کردیم که صنایع روستایی در آن جمع شود. 97 شهرک و ناحیه صنعتی درست کردیم که روستائیان جمع شوند و در آنجا آب و برق و چیزهایی هست که می‏توانند صنعت داشته باشند. 95 پروژه خانه سازمانی ایجاد کرده‏ایم که افراد متخصّص بتوانند بروند آنجا بمانند و کمک کنند. 47 آموزشگاه فنّی و حرفه‏ای ساخته‏ایم که به بچّه‏های روستاهای محروم حرفه و فن یاد بدهیم و 599 مورد هم کارهای متفرّقه هست که در این تیپ کارها نمی‏گنجد که جمعاً 18 هزار و 95 پروژه در این روستاها اجرا شده که مقدار زیادی هم خارج از این آمارها است. همه اینها به اضافه اعتبارات استانی و ملّی است که به طور طبیعی هزینه می‏شود. با همه این کارهایی که انجام شده، ما هنوز بیش از هزار دهستان محروم داریم. حالا شما عمق فاجعه را ببینید که سیاستهای غیرعادلانه چه ضربه‏ای به بشریّت می‏زند. حالا اینها همه از ناحیه تقسیم عادلانه امکانات قابل حلّ است. این یک دوره طولانی می‏خواهد. ما در این ده سال یک مقداری را حل می‏کنیم. در یک سطحی می‏گوئیم برخوردار، ولی این عقب ماندگیها ریشه‏دار است و طولانی می‏ماند و باید پی‏گیری شود تا یک روزی امّت اسلامی بتواند یک الگویی را به دنیا ارائه بدهد که این تبعیضها و ظلمها و بی‏عدالتیها را از جامعه اسلامی کنده باشد. البتّه این بحث هنوز ادامه دارد که من یک مقداری باید بیشتر این مسأله را بازتر کنم که شما بفهمید و جامعه ما درک کند [که] مشکلات حکومتی که شماها این جوری فکر می‏کنید و در این چیزهای معمولی که در تهران و شهرهای بزرگ می‏بینید، خلاصه نمی‏شود. این مشکلات هم  از درون جامعه را می‏پوساند و هم حقّ را ضایع می‏کند و هم غضب خداوند را متوجّه ما می‏کند. وظیفه اساسی حکومتها و از وظایف اساسی حکومت اسلامی اجرای عدالت است. ما وقتی می‏گوئیم اجرای عدالت، فوری توجّهات اوّلیّه به یک چیزهای سطحی که اطراف خودمان هست، جلب می‏شود و این گونه مسائل اصلاً در ذهن خیلیها نمی‏آید. بسیاری از مردم اصلاً از این تبعیض جمعبندی ندارند و نمی‏دانند چه اتّفاق عظیمی در تاریخ و جامعه ما [افتاده] و چه وظیفه سنگینی به عهده ماست که باید اینها را انجام بدهیم.  أَعُوذُ باللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ/ بسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم/ »قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ/ اَللَّهُ الصَّمَدُ/ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یوُلَدْ/ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَد«.     خطبه دوّم  بسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم اَلْحَمْدُِللَّهِ رَبِّ اْلعالَمینَ، وَالصّلوةُ وَ السَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلی عَلِیٍّ أَمیرِاْلمُؤْمنینَ وَ عَلی الصِّدّیقة الطّاهِرة وَ عَلی سبْطَیِ الرّحْمَةِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدبْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موُسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدبْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ ألْخَلَفِ اْلهادی اْلمهْدیّ (عج).  در خطبه دوّم با تأکید بر اصل تقوا و پرهیزکاری و خودسازی، مناسبتهای بسیار زیادی را در این هفته داریم که من بطور مختصر به همه اینها اشاره‏ای گذرا می‏کنم و چون مناسبتها زیاد است، از خواندن خطبه عربی عذرخواهی می‏کنم؛ چون می‏دانم خیلی طولانی می‏شود و خسته می‏کند. ما هم نمی‏خواهیم خطبه‏ها طولانی شود. اوّلین مناسبت ما شهادت محمّد باقر(ع)، امام پنجم است که در هفته گذشته داشتیم. این بزرگمرد الهی و منشأ بسیاری از علوم اسلامی در دوران خاصّی بودند، در دورانی که یک شاخه از بنی‏امیه سر کار بودند و شدیدترین مظالم را بر اهل بیت(ع) داشتند.  بعد از فاجعه عاشورا با حربه مظلومیّت امام حسین ( ع ) یک شاخه از بنی‏امیه سقوط کرد، امّا شاخه دیگری از فرصت استفاده کرد و حکومت را گرفت که در زمان امام سجّاد و باقر ( ع ) و بخشی از دوران امام صادق ( ع ) حاکم بودند و جنایات زیادی نسبت به اهل بیت(ع) داشتند که بالاخره در این مورد هم به شهادت مظلومانه این امام بزرگوار ما در سن 57 سالگی با حدود 20 سال دوران حسّاس امامتشان انجامید که ما به امّت بزرگوارمان و رهبر عزیزمان تسلیت عرض می‏کنیم. مناسبت دیگر دهه ذیحجّه است. ایّام معلومات که در معارف ما و زمینه‏های خودسازی ما دهه بسیار با ارزشی است و برای هر روز این دهه برنامه‏های خاصّ خودسازی و نزدیک شدن به خدا تعبیه شده است که اوج آن امروز، روز عرفه و امروز عصر است که یکی از عارفانه‏ترین و پرمعناترین دعاهای ما مربوط به عصر امروز است که من امیدوارم مردم ما از این موهبت الهی غفلت نکنند و از این سفره گسترده الهی و از این دعای پر ارزش استفاده کنند و آنهایی هم که سواد کمتری دارند، با ترجمه دعا - اگر در کتابهایشان است - مأنوس شوند. و در همین مناسبت ما مسأله حج را داریم که متأسّفانه امسال با خامیهایی که حکومت سعودی کرد، ما از آن اهداف مقدّسی که در این مراسم سیاسی - عبادی اسلام هست، جامعه‏مان را محروم می‏بینیم.  سعودیها در این مقطع خیلی بد برخورد کردند. می‏توانستند خیلی عاقلانه‏تر مسأله را حلّ کنند و باعث اختلاف بین دو کشور مهمّ منطقه نشوند و هم تعداد بیشتری از ما، حاجی ببرند و هم برنامه بگونه‏ای عمل شود که مشکلی برای آنها پیش نیاید. ما به آنها اطّلاع داده بودیم که ما برنامه مزاحمت نداریم و می‏خواهیم مراسم دینیمان را انجام دهیم. حالا آنها تحت چه شرایطی این کار خام را انجام دادند، باید صبر کنیم تا ریشه‏هایش را بفهمیم.  البتّه ما چون برایمان امروز وحدت اسلامی و مسلمانان بسیار مهمّ هست، به عنوان اصل دیگر در کنار اصل برائت همان طور که به توّلی اهمیّت می‏دهیم، به تبرّی هم اهمیّت می‏دهیم. این دو تا را با هم می‏بینیم و برای پرهیز از ایجاد یک کانون درگیری جدید، خوشبختانه با موافقت مقام معظّم رهبری، جلوی یک فتنه جدیدی در عربستان گرفته شد.  ما مصلحت نمی‏بینیم در شرایطی که دنیای اسلام این همه کانون بحران دارد (در افغانستان، تاجیکستان، قره‏باغ، بوسنی، فلسطین، سومالی و عراق و اخیراً متأسّفانه یمن که بی‏جهت یک جنگ نادرست داخلی را به راه انداخته‏اند و مسلمانان قربانی خودخواهیها و جاه طلبیهای جناحها و افراد می‏شوند و خون مردم ریخته می‏شود و ثروت مردم فقیر این منطقه می‏سوزد) طور دیگری عمل کنیم. رهبری انقلاب مدبّرانه جلوگیری کردند از اینکه یک کانون بحران دیگری به وجود آید، ولی حکومت سعودی باید روی مسأله بیشتر فکر کنند.  کاری است که هیچ مزاحمتی برای آنها ندارد و می‏تواند با شیوه‏های درست مورد توافق انجام شود و آن حجّی که شیعه می‏فهمد هم تحّقق پیدا بکند که حالا امیدواریم این وضعی که امسال پیش آوردند، درسی شود که سال بعد دیگر تکرار نشود. مقام معظّم رهبری در پیام و اظهاراتشان که خوشبختانه این روزها به اندازه کافی داشتیم، همه چیز را روشن کردند. خوشبختانه آن قدر در آن پیام و صحبتها، مطالب خوب، روان و روشن و مستدل وجود دارد که مردم ما واقعیّتها و سیاستها و روشها را به اندازه کافی فهمیدند و لزومی به اینکه من هم در این خطبه تکرار کنم، نمی‏بینم. امیدواریم که ما بتوانیم برای آینده مورد توافقی برای حجّ سالهای بعد تنظیم کنیم که هم نظر ما تأمین شود و هم سعودیها نگرانی نداشته باشند. همین جا ما شهادت مظلومانه حضرت مسلم‏بن عقیل، این پیشتاز جهاد کربلا، را هم به امّت عزیزمان تسلیت عرض می‏کنیم. از مناسبتهای دیگر این هفته، سالگرد تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی است که یکی از نهادهای بسیار موفّق ما بعد از انقلاب است که واقعاً از امدادهای غیبی این را باید حساب کرد که بدون تحمیل هزینه‏ای بر بیت‏المال کشور، امروز 385 هزار دانشجو بخوبی در سراسر کشور و خیلیها در شهرهای خودشان در خانه‏های خودشان درس می‏خوانند و تحصیل می‏کنند. شما اگر یادتان باشد که در قبل از انقلاب کلّ دانشگاههای کشور بعد از 50 سال عمر خود 150 هزار دانشجو داشته است، می‏توانید عظمت این کار را درک کنید. ظرف 12 سال رسیدن به این رقم مهمّ چقدر با ارزش است. به خاطر احتیاجی که در کشورمان هست، همین امسال نزدیک یک میلیون داوطلب در کنکور این دانشگاه شرکت کردند که نشان می‏دهد این یک نیازی بود که این طور توفیق دنبالش بود که خوشبختانه 120 هزار نفر در این دوره فارغ‏التحصیل شدند و اکثر آنها که جذب شدند، محیط کارشان از آنها راضی است و این به خاطر تلاشی است که در دوره تحصیل خودشان کرده بودند. ما برنامه‏های وسیعی داریم که این را توسعه دهیم و به سایر کشورهای اسلامی هم رفته رفته وارد شویم و به عنوان یک نمونه موفّق دانشگاه آزاد و اسلامی قید داریم که اینجا اسلام به طور جدّی موردنظر باشد و در دنیا نشان دهیم که طرفداری از علم یعنی چه و اسلام طرفدار علم است و این یک نمونه مردمی از کار است.  البتّه دانشگاههای دولتی هم در این فاصله خیلی حرکت کردند، چون ما از این حدود یک میلیون دانشجویی که زیر پوشش داریم، 38 هزار نفرش اینجا هستند و بقیه در دانشگاههای دولتی تحصیل می‏کنند که این جهت دیگری است و چون سالگرد آنها نیست، من از آنها صحبت نمی‏کنم. امیدواریم این حرکت موفّق بتواند با آثار بیشتری در آینده حضور داشته باشد. از کارهای مهمّ فرهنگی کشور که در جامعه تحوّل به وجود می‏آورد و آینده را تضمین می‏کند، این است. مناسبت دیگر هفته ما سالگرد فتح خرّمشهر است که به عنوان یک حماسه در تاریخ ما باید جاودان بماند. خیلی کار بزرگی بود، خیلی عظمت داشت. صدّام روی خرّمشهر شرط بندی کرده بود. فتح خرّمشهر کمر صدّامیان را شکست. خوشبختانه امروز توضیحات کافی توسّط یکی از فرماندهان موفّق زمان پیروزی آن دوره، تیمسار صیّاد که فرمانده نیروی زمینی بودند و با فرمانده سپاه و نیروهای تحت امرشان این حماسه بزرگ را خلق کردند، داده شد.  البتّه حتماً در این هفته مراسم زیادی باید باشد و ما نگذاریم این قطعه تاریخی و ارزشمند که باید مثل برلیانی در تاریخ دفاع ما همیشه بدرخشد، فراموش شود. کلّ جنگ این طوری هست. ما انتظار داریم با برنامه‏هایی که امروز بخش فرهنگی نیروهای مسلّح برای تأسیس موزه‏ها، فیلمها و نمایشگاهها دارند، این تاریخ حماسه با شکوه را برای نسلهای آینده حفظ کرده و نگه بداریم. و در پایان این خطبه اشاره‏ای به سفر اخیرم به استان گیلان می‏کنم که معمولاً بعد از این مسافرتها اگر به نماز جمعه بیایم، چیزی می‏گویم. مردم در جریان هستند، فقط نکاتی را عرض می‏کنم. در این سفر برای ما خیلی چیزها روشنتر شد و واقعاً استان گیلان را یکپارچه حماسه و حضور در صحنه و وفادار به انقلاب و پشت سر امام و رهبرمان یافتیم. من همیشه آرزو می‏کردم کاش مردم ما همان طور که ما این صحنه‏ها را می‏بینیم، بودند و می‏دیدند که این مردم چقدر با صفا و صمیمی و علاقمند به انقلاب هستند. خوب، ما که آنجا می‏رویم، یک بهانه‏ای می‏شود وگرنه یک فرد یا چند نفر، این جوری نیست که مردم به خاطر آنها این همه هزینه کنند و وقت صرف کنند. بهانه‏ای می‏شود برای ابراز وفاداری به انقلاب.  واقعاً اجتماعاتی که در رشت و شهرستانهای گیلان دیدیم، خیلی بیشتر از حدّ انتظاری بود که هر یک از ما داشتیم. معمولاً پایان اجتماع دیده نمی‏شد. روحیّات مردم آن قدر شاد و شاداب و با نشاط بود که آدم را وادار به تفکّر می‏کرد. این بمباران عجیب تبلیغات منفی که الان در مورد مردم ما هست، تریبونهای مختلف کشور، رسانه‏ها و رادیوهای خارجی معمولاً مشکلات را برای مردم بزرگ می‏کنند، گرانی، تورّم، مشکلات اقتصادی، مشکلات سیاسی و حرفهای کوچک که حوادث عادّی را بصورت حادثه بزرگ و ناامنی مطرح می‏کنند، این همه بمباران تبلیغاتی مردم را یک ذرّه هم تحت تأثیر قرار نداده است.  این خیلی عجیب است. چرا این مقدار مردم ما آگاه هستند؟ البتّه این منحصر به گیلان نیست. آدم هر کجا می‏رود، همین چیزها را می‏بیند. چون این آخرین سفر ماست و واقعاً هم در اوج بود، من روی این تکیه می‏کنم. من حدس می‏زنم و خودم چنین تحلیل می‏کنم که مردم واقعیّات ملموس زندگی را در مقابل آن تبلیغات گمراه کننده و شعارها که می‏گذارند، خودشان می‏فهمند و درک می‏کنند که انقلاب چه خدمتی به آنها کرده است.  خوب، همین چیزهایی که من راجع به منطقه محروم گفتم، در همه جا مردم می‏فهمند. هر روستایی و شهری‏ای می‏فهمد. اگر هم همه آنها را نفهمد، یک مقداری می‏فهمد. بالاخره هر کسی در عمرش در طول سال از یک جادّه روستایی جدید عبور می‏کند. یک برق و گاز و آب جدید می‏بیند. خانه‏های بهداشت را می‏بیند. لوله‏کشیها و مسائل روستایی و کارهای بزرگ که به چشم همه می‏آید.  در همه بخشهای کشور زیربناییها جدا، این کارهای ریز ریز جدا، کارهای فرهنگی که می‏شود، این دانشجویان فراوانی که در دانشگاهها هستند، جاهایی که اصلاً مدرسه را ندیده بودند و الان بچّه‏هایشان در مدرسه‏های شبانه‏روزی درس می‏خوانند و چیزهای دیگر. لذا این تبلیغات منفی آنها را وادار می‏کند که بیشتر فکر کنند، ببینند که این حرفها چقدر راست است، چقدر راست نیست. هزینه‏های جنگ را می‏دانند. مشکلات محاصره اقتصادی را می‏دانند. من در همین سفر به دانشگاه گیلان رفتم. در آنجا حدود 225 هکتار ساختمان در دست احداث است. بعضی از آنها را ما افتتاح کردیم و 200 هکتار یک جای عظیم فرهنگی در یک استان است. آنجا یکی از اساتید خودش را به من رساند و خودش را هم معرّفی نکرد که فکر نکند من خوشامد تلقّی کنم. گفت فلانی! از راهی که برای سازندگی کشور انتخاب کردید، با این هیاهوها هیچ عقب نروید، راه سعادت کشور همین جاست. گفت ما یک جمع دانشگاهی داشتیم، یک بررسی کوتاهی کردیم، دیدیم از زمان هخامنشیان تا امروز در هیچ قطعه‏ای از تاریخ کشور این همه اعتبارات کشور صرف سازندگی کشور نمی‏شد.  در دوره پهلوی، قاجار، افشاریّه، صفویّه، زندیّه و همین طور شمرد تا رسید به هخامنشیان. گفت هیچ وقت این مقدار کار در پهنه وسیع کشور نمی‏شد و اگر این دوره بتواند 15 - 10 سال ادامه پیدا کند، ایران به جایی می‏رسد که در گذشته حقّ داشته است. خوب، این حرف خودم را هم به فکر جدیدی انداخت. واقعاً تاریخ کشور را ببینید. البتّه طبیعی است. یک مقدار اوضاع زمان این گونه می‏باشد. در گذشته این حرکتها نمی‏شد، ولی خوب، 20 سال پیش این جور نبود. آن زمان برای سازندگی مناسبتر هم بوده که با این وسعت نمی‏کردند.  مردم اینها را لمس می‏کنند و درک می‏کنند و می‏دانند کشورشان ساخته می‏شود. در همین تهران همین طور که راه بروید، می‏فهمید. زیرزمین مترو و کانالهای فاضلاب و هدایت آبها و لوله‏کشی گاز و برق صورت می‏گیرد. روی زمین این خیابانها و پارکها و پیاده‏روها و پلها را می‏بیند. در فضا این برجهایی را که مرتّب بالا می‏رود، می‏بینید. این وضع در همه جای کشور هست. واقعاً آدم به هر گوشه می‏رود و من در همین سفرم هر جا رفتم، دیدم نیروهای سازندگی در حال سازندگی کشور هستند. روستا، شهر، جادّه و بیابانها همه جا این طور است. وقتی آدم در بیابانها عبور می‏کند، خیل عظیم ماشینهای سنگین را که یکی در حال جادّه‏سازی است و یکی لوله نفت می‏برد و یکی لوله گاز می‏برد و یکی هم لوله آب می‏برد، می‏بیند. این قدر کار در کشور می‏شود که آدم باید خیلی بی‏انصاف باشد که چشمش را بر روی این همه کار بندد. خوب، یک بعد کار است؛ بعد مادّی. بعد معنوی از این مهمّتر است. مردم برای خدا، اسلام، قرآن و معارف اسلامی انقلاب کردند. خوب، می‏بینند و مقایسه می‏کنند. امروز و دیروز و شرایط را می‏بینند. دلیلی ندارد که این مردم را بشود با این تبلیغات سطحی و شعارهای عامیانه گمراه کرد.  الحمدللّه این مردم پشتوانه عظیم انقلابند. در انقلاب، جنگ، سازندگی و نمونه آن را در این سفر به طور ملموس و زنده دیدیم و - ان‏شاءاللّه - که ما بتوانیم خدمتگزار خوبی برای این مردم باشیم و مجدّداً برانجام وظایف دینی و مراعات تقوا و بخصوص در همین روزهای سازنده عید قربان تأکید می‏کنم که سفره نعمت الهی برای ما باز است و ما آسانتر می‏توانیم از این ایّام استفاده و خودمان را به خداوند نزدیک کنیم. خودتان را از آلودگیها که معمولاً در زندگی همه ممکن است پیدا کنیم، پاک کنید. اَعُوُذُ باللَّهِ منَ الشَّیطانِ الرَّجیم/ بسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم/ اِنَّا اَعْطَیناکَ الکَوْثَرَ/ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر/ اِنَّ شانِئکَ هُوَالْاَبتَرُ.