مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با خبرنگار شبکه تلویزیونی سی.بی.اس آمریکا پیرامون مسأله مک فارلین، گروگانها، اسلحه و روابط آینده
بسماللّهالرحمنالرحیم
س - خبرنگار شبکه تلویزیونی سی. بی. اس: مهمترین سئوال این است که بسیاری از آمریکاییها مایلند بدانند که مسأله اسلحه و ارتباط با ایران را چه کسی شروع کرد؟
ج - اگر واقعآ آمریکاییها مایلند بدانند که قاعدتآ مایلند، انتظار ما این است که چون باید مردم واقعیتها را خوب بفهمند، حرفهای من را با دقت و حفظ امانت برای مردمتان نقل کنید. حتی همین جمله را. برای ما مسأله یک روند طبیعی و معمولی از اول داشته است. ما بعد از انقلاب و با شروع جنگ به دلیل اینکه اسلحههای ما، هواپیماها، هلیکوپترها، رادارها، بخشی از توپ ها و پدافند کشور مخصوصآ موشکها عمدتآ آمریکایی بود و آمریکا هم به تعهداتی که برای لجستیک آنها داشت، عمل نکرده بود، طبعآ ما از هر جایی که برایمان امکان داشت قطعات این اسلحهها را تهیه میکردیم به جز اسرائیل که ما متعهد هستیم که با اسرائیل به خاطر هویتش که یک هویت غاصبانه است، معامله نکنیم.
س - پس به این ترتیب من استنباط میکنم ابتکار به دست آوردن اسلحه آمریکایی را شما شروع نکردید.
ج - الان توضیح میدهم. پیش از آنکه شما استنباط بکنید، خودم میگویم، بهتر است.
ما اسلحههای مورد نیازمان را از واسطهها و شرکتهایی میخریدیم و این هم چیز مخفی ای نبود و اعلام میکردیم و مردم ما هم میدانستند، بعد از حادثه هواپیمایی تی دبلیو ای که در لبنان اتفاق افتاده ما کمک کردیم برای رفع آن غائله و بعدش که من سفر کردم به ژاپن به نظر رسید که مسئولان آمریکا به فکر افتادند که وضع جدیدی بهوجود بیاورند.
پیامهایی از طریق دولتها و مقامات رسمی دادند که ما آمادگی داریم که نیازهای شما را تأمین کنیم و در پیغامهایشان از ما میخواستند که در نجات سایر گروگانهای آمریکایی در لبنان به آنها کمک کنیم. که من قبلا یک موردش را گفتهام، و آن از طریق ژاپنیها بود و موارد دیگری هم دارد که فعلا چیزی نمیگوییم.
البته ما باور نمیکردیم، ما آثار دشمنی آمریکا را با خودمان میدیدیم و نمیتوانستیم باور کنیم که اینها با ما صادقانه برخورد کنند. مثلا ما میدیدیم که تبلیغات آنها علیه ما خصمانه است، میدیدیم به ضدانقلاب کمک میکنند، میدیدیم که آنها به عراق کمک میکنند، هلیکوپتر و اطلاعات و چیزهای دیگر میدهند، میدیدیم اقمار آمریکا مثل اردن و دیگران در جنگ شریک صدام هستند و حتی میدیدیم آمریکا آن قدر فشار میآورد که ما چند فروند هلیکوپتر که از ایتالیا خریده بودیم و پولش را هم داده بودیم، ایتالیاییها را ممنوع کردند که جنس ما را تحویل بدهند، میدیدیم آن اجناسی که ما ده سال پیش پولش را به آمریکا دادهایم، آنها مسدود شده و به ما نمیدهند، نمیتوانستیم باور کنیم که آمریکا در ادعایش صادق باشد و تنها حرفمان این بود که آمریکا باید در حرفش صداقت نشان بدهد تا ما باور کنیم که آمریکا خصومتش را پشت سر گذاشته و هیچ وقت هم چنین چیزی ندیدیم که آمریکاییها از خودشان این صداقت را نشان بدهند.
همین که آمریکاییها از پیغامها مأیوس شدند، مسئولان شما به فکر استفاده از واسطههای خرید اسلحه افتادند و متوسل شدند به دلالهای اسلحه، که آنها نقشی را که انتظار میرفت دولتهای واسطه انجام بدهند، اینها انجام دهند، این دیگر در سطح مأموران پائین ما بود. مأموران اطلاعاتی که همراهی میکنند مأموران خرید را، با آنها صحبت کرده بودند که آمریکا حاضر است این قطعات را که شما از بازار سیاه و آزاد میخرید اینها را به شما بدهد و توقعش هم این است که شما کمک کنید به موضوع گروگانها. مأموران اطلاعاتی به ما اطلاع دادند که چنین حرفی توسط دلالهای اسحه زده میشود و ما پذیرفتیم. گفتیم اقدام بکنند و از طرف ما یک آزمایش بود که واقعآ آمریکاییها راست میگویند با اینکه شیطنت دیگری در سر دارند.
ما تلاش زیادی کردیم، به مأمورانمان گفتیم در لبنان سرنخی پیدا کنید که از چه راهی میشود به نجات گروگانها کمک کرد و بالاخره به یک سرنخی رسیدیم. دو سه مورد از آنها هم انجام شد و در طول برخوردها، دو سه گروگان مثل این که آزاد شدند و چیزهایی هم در لابلای آن به ما تحویل دادند و گفتند اینها را از آمریکا گرفتهایم که مشخصآ تا آخر حدود دوهزار موشک «ناو» و تعدادی هم قطعات سیستم «هاوک» بود. البته ما همیشه در طول جنگ اینها را میخریدیم، این بار اینها مدعی شدند که با اجازه آمریکا یا مستقیم از آمریکا تحویل گرفتهایم. البته اینها به ما میگفتند و ما پول را به دلالها میدادیم و حتی شیوه پرداخت پول به شیوه پرداخت معاملات بازار آزاد بود. یعنی اعتباری در بانک باز نمیشد و معامله از طریق دولت به دولت انجام نمیشد. آنها مدعی بودند، البته ما باور نمیکردیم و در حال آزمایش بودیم. نتیجه آزمایش برای ما منفی بود که حالا میگویم، چرا منفی بود. یک دفعه در همین جریان به ما اطلاع دادند که یک هیأت آمریکایی به ایران آمده است، با هواپیمایی که قبلا اجازه گرفته بود که از ایرلند برای ما قطعات بیاورد.
تعجب ما بیشتر شد، وقتی که گفتند آقای مک فارلین هم در رأس این هیأت است. ما ابتدا میخواستیم آنها را نپذیریم و از فرودگاه برگردانیم، اما بعد فکر کردیم که چیزهایی را باید از اینها بفهمیم و چرا این سفر را انجام دادند، گفتیم این آقایان را با احترام منتقل کردند به هتل و آنجا هم مأموران امنیتی ما آنها را زیر نظر گرفتند. در جریان صحبتهایی که به وسیله مأموران امنیتی انجام گرفت و به اضافه یک نفر از افراد واردتر به امور سیاسی که به طور ناشناس در میان آنها بود، ما بیشتر به این نتیجه رسیدیم که حسننیتی در کار نیست. اولا چرا بدون اجازه ما آقایان وارد ایران شدهاند؟ ثانیآ چرا دروغ گفتهاند؟ احتیاجی به دروغ گفتن نبود. ثالثآ یک چهارم مقدار قطعاتی که باید به وسیله هواپیما بیاورند را آورده بودند. ما خیلی از این خشمگین شدیم که چرا اینها اسناد دولت مثل پاسپورت و چیزهای دیگر را جعل کردهاند، از اینکه با خودشان پیام ریگان را برای سران کشور ما آورده بودند، سوءظن ما بیشتر شد، ما که هنوز در حد خصومت با هم برخورد میکنیم چطور برای ما پیام میفرستند؟ آوردن هدیه اسلحه کمری و این طور چیزها بوی توطئه را میداد. در عین حال همان موقع که آنها اینجا بودند، ما هیأتی را به لبنان فرستادیم و موفق شدیم خواستههای گروگانگیرها (مجاهدین لبنان) را برای اینها بیاوریم و دیدیم اینها ترتیب اثر چندانی نمیدهند.
البته در مذاکرات هم گفتند که - ما میدانستیم دروغ میگویید - سی و چند لشکر شوروی در مرزهای شمالی آماده شدهاند تا به ایران حمله کنند و چیزهایی از این قبیل، ما
حق داشتیم که اینها را اینجا بازداشت کنیم و نگذاریم از ایران خارج شوند. آقای مک فارلین از اینکه مسئولین ایرانی موافقت نکردند با او ملاقات کنند و یا هدیهاش را قبول کنند، به سختی عصبانی بود و ابراز عصبانیت میکرد و ماجرا را هم فاش نکردیم، برای اینکه به کلی مسایل قطع بشود.
بعدآ، در حوادث بعدی معلوم شد که مسایل دیگری هست که بیشتر سوءظن ما را تحریک کرد و اسناد بیشتری به دست ما داد که آمریکا باز همان خصومت خودش را با ما دارد. یکی اینکه مسأله را با اسرائیل مخلوط کردند، با اینکه هنوز ما حاضر نیستیم هیچ گونه ارتباط معاملهای و یا غیرمعاملهای با اسرائیل برقرار شود و آنها خودشان هم میدانند. هواپیمایی که وسایل با خودش به فرودگاه تهران آورده بود، هنگام بازگشت در اسرائیل به زمین نشسته بود و ما مطلع شدیم و گفتیم چیزهایی که آوردهاند اینجا ما قبول نمیکنیم و بیایند ببرند و دوباره مجبور شدند آن چیزهایی را که آورده بودند، برگردانند و ببرند. چون ما دیدیم هواپیمایی که محموله را آورده، در موقع بازگشت در تل آویو نشسته و گفته شد که عیب فنی پیدا کرده است و ما باز مایل نبودیم که دست اسرائیل در این جریان باشد. ما اسرائیل را از ریشه غیرمشروع میدانیم. آمریکا و مردم آمریکا دولت قانونی و رسمی هستند و برای ما برخورد با این دو دولت تفاوت زیادی دارد. ما با مردم آمریکا هیچ مشکل و خصومتی نداریم. مسأله افغانستان و نیکاراگوئه را مخلوط کردند که باز از نشانههای سوءظن و سوءاستفادههای آنها است. گفتند اسلحههایی که آمریکا به ما داده، بعضی هایش برای تحویل به افغانستان بوده است. این مطلب را رسانههای شما بعد از رفتن مک فارلین گفتند. گفتند که ما برای برقراری تماس با میانهروهای ایران این اقدام را کردیم که هدف آنها ایجاد تفرقه و سوءظن در داخل کشور ما بود. دروغ به این بزرگی را مطرح کردند. در همین معامله کوچک معلوم شد که سوءاستفاده مالی کردند و برای ما خیلی زشت و کوچک بود که ببینیم مسئولان آمریکایی در یک معامله به این کوچکی هم دست از فساد مالی برندارند. اینها ادعا کردند که از سود حاصل از این معامله به نیکاراگوئه پول دادهاند، با اینکه میدانستند ما به دولت نیکاراگوئه برای سرکوب شورشیان کمک میکنیم. وزیر دفاع آنها به ما گفت که ما «ناو»ها را ارزان فروختیم به سیا و سیا از طریق دلالها به ایرانیها گران فروخته است. اینجا واقعآ معلوم نیست در آمریکا چه کسی سوءاستفاده کرده و این سود چه مقدار بوده است، کل معاملهای که در این قسمت انجام شده - در بخشهای دیگر ما با دلالها خیلی معامله کردیم - شاید مجموعآ 40 میلیون دلار و یا یک مقدار کمتر از آن بوده است، حدود 30 میلیون دلار پول از ما گرفتهاند.
چیز دیگری که برای ما روشن شد و برای دنیا هم روشن شد، ضعف مدیریت در خود آمریکاست. به خاطر این که مسئولان آمریکا نمیتوانند شجاعانه با ملتشان تصمیمگیری کنند و منافع حزبی و شخصی را بر منافع مردمشان مقدم میدانند. برای نجات جان شهروندانشان اهمیت کمتری قائل هستند. رقابت احزاب در آمریکا به قیمت از دست دادن منافع ملت و کشور تمام میشود. به مردم شان و مردم دنیا زیاد دروغ میگویند.
آخرین دروغی که گفته شد دروغ آقای شولتز است که یکی دو روز پیش گفته است. ایشان ادعا کرده است که بعد از فاش شدن قضیه، مذاکرات بین مقامات کاخ سفید و مأموران ما ادامه داشته و وزارت خارجه آمده و آن را قطع کرده است. در صورتی که خود همین آقای شولتز، شخصی را به نام «دانبار» فرستاده بود که با مأموران خرید ما - با همان دلال ها- مذاکره بکند و طرحی را آورده بود. ما گفتیم که به آنها بگویند ما هیچ طرحی را از طرف آمریکا نمیپذیریم، چون به کار آنها اعتماد نداریم. اما او به ملت آمریکا میگوید که خودش مذاکرات را قطع کرده است، ولی ما نوار ایشان را داریم. در خارج با مأموران ما ملاقات کرده، فکر میکنم در فرانسه باشد.
س - چه چیزی را سعی میکرده در این حرفش بگوید؟
ج - طرحی را برای ادامه مذاکرات در دست داشت و میخواست طرح را ارائه بدهد که ما نپذیرفتیم، ما گفتیم که به آنها بگویند حرف ما روشن است. اموال ما در آمریکا است، شما به عنوان حسننیت اموال ما را آزاد بکنید، ما هم تلاش میکنیم در لبنان به شما کمک بکنیم. در این حد، الان ما میتوانیم با شما برخورد بکنیم، بیش از این هم جلو نمیآییم. آقایان صریحآ دروغ به ملت آمریکا گفتند که ما با پاسپورت خودمان رفتیم به ایران، در صورتی که فتوکپی پاسپورتهایی که اینها داشتند پیش ما موجود است که ایرلندی است.
س - میتوانیم اینها را ببینیم؟
ج - یکی از آنها را برای نمونه به شما نشان میدهم. بقیهاش بماند برای بعد.
اینها همه پاسپورتهای ایرلندی آقایان است. این مال آقای مک فارلین است.
س - این فتوکپی یک پاسپورت ایرلندی است به اسم آقای مکفارلین؟
ج - خیر، اسم مک فارلین در آن نیست، اسمش را هم عوض کرده است.
س - خود پاسپورتها چه شده است؟
ج - به خود آنها پس دادهایم. مأمورین ما در فرودگاه فتوکپی گرفتهاند اگر لازم شد بعدآ میدهیم به آمریکاییها.
س - منظورتان از آمریکاییها کیست؟
ج - ملت آمریکا. همین الان آمدهاند مسأله دادگاه لاهه را که خودش یک جریان مستقلی است، مخلوط کردهاند با مسائل گروگانها و حکم دادگاه لاهه را که باید براساس آن پانصد میلیون دلار ما را آمریکا پس بدهد، دارند به تأخیر میاندازند. اینها همه به ما نشان میدهد که آمریکا در داخل خودش، یعنی دموکراتها و جمهوری خواهها و کاخ سفید از گرفتن یک تصمیمی که همهشان هم میگویند به مصلحتشان است تا روابط شان را با ایران اصلاح بکنند، عاجزند.
س - کلا ایران چقدر برای این معامله پرداخته است؟
ج - من دقیقآ نمیدانم. چون این را مأمورین خرید اسلحه انجام میدهند، ولی فکر میکنم که برای بانکها حدود بیست میلیون دلار پرداخت شده است و برای قطعات موشک «هاوک» حدود ده میلیون دلار، من دقیقآ نمیدانم. البته چون ما از این دلالها همیشه خرید میکنیم، ممکن است بعضی از اینها مربوط به این قسمتهای اخیر نباشد.
دلالها مدعیاند هنوز یک مبلغی از ما طلبکارند، ولی ما منتظریم ببینیم که قیمت واقعی چه است.
س - در آمریکا گزارش شده است که دولت ایران چهل و پنج میلیون دلار از طریق این دلالها به دولت آمریکا پرداخته و یک تفاوت پانزده میلیونی در این وسط است؟
ج - بعید میدانیم این طور باشد، این در حدی است که من میگویم، البته من دقیقآ نمیدانم.
س - باز در آمریکا گزارش دادهاند که ایران خیلی پول زیادی برای اینها پرداخته است، یعنی چندین برابر قیمت اصلیش و اینها ایران را تیغ زدهاند.
ج - مدعی هستند قیمت واقعی اینها شش هزار و سیصد دلار است که در یک مورد اینها از ما هفت هزار دلار و خوردهای گرفتهاند با حمل، در یک مورد هم ده هزار دلار گرفتهاند که آن بقیهاش را بدهکارند. یعنی ما به آنها نپرداختهایم باید از آن طلبی که خیال میکنند از ما دارند کسر بشود. بنابراین مأمورین شما راست نمیگویند. خوب هرچه گرفتهاند راستش را به مردم بگویند.
س - هم آمریکا و هم اسرائیل گفتهاند که در این معاملات نقش داشتهاند و البته شما هم قبلا توجه کردهاید به آن چیزهایی که گفتهاید، تعجب هم این است که چگونه میتواند چنین چیزی باشد با آن موضع علنی که ایران نسبت به اسرائیل دارد؟
ج - اگر صحیح باشد به ما خیانت شده و این هم از آثار شیطنت دولت آمریکاست. اگر ما میدانستیم اسرائیل در این قضیه دستش در دست آمریکاست، این عاملین را آزادشان نمیکردیم.
س - یعنی در زندان میبودند؟
ج - در خانه آنان را نگه میداشتیم؟
س - آخرین تماس آقای دانبار دقیقآ با ایران کی بوده است؟
ج - من دقیقآ نمیدانم و فکر میکنم مثلا سه چهار هفته پیش باشد که مأموران خرید ما این گزارش را دادهاند.
س - دولت آمریکا اعتراف کرده است که تا اوایل ماه گذشته با ایران تماس داشته است، آیا این مسأله با موضوع «دانبار» تطبیق میکند؟
ج - اینها هیچوقت با ایران به عنوان ایران تماس نداشتهاند، آنان با مأمورین خرید اسلحه از طریق همان دلالها تماس داشتهاند و فکر میکنم هنوز هم این تماس قطع نشده باشد.
س - البته رابطهای با ایران داشتهاند؟
ج - با دولت ایران رابطهای نداشتهاند. با مأمورین خریداسلحه رابطه داشتهاند.
س - تا حدی که جناب عالی میتوانید به یاد بیاورید آقای «دانبار» از طریق این پیشنهادات و طرحش چه چیزی به ایران میخواسته بفروشد؟
ج - ما حاضر نشدیم به طرح جدید آقای «دانبار» گوش بدهیم.
س - دلیل و یا شاهدی دارید که ارائه بدهید ایشان نماینده چه کسی در آمریکا بود؟
ج - خودش «دانبار» گفت من نماینده وزارت خارجه آمریکا هستم، و همراه کسانی بودند که قبلا از طرف کاخ سفید به ایران آمده بودند.
س - شما چگونه متوجه شدید که همراه او افرادی بودند که از کاخ سفیدبه ایران آمده بودند؟
ج - به ما گزارش دادند. اجازه خواستند که به طرح او گوش بدهیم و ما گفتیم گوش نمیکنیم.
س - در حال حاضر هیچ گونه تماس و یا ارتباطی با او «دانبار» ندارید؟
ج - ممکن است مأمورین خرید ما با او تماس داشته باشند، به طوری که الان نیز قطعات برای ما میآید.
س - در ماه گذشته که مک فارلین به ایران آمد چه هدایایی برای دولت ایران آورده بود؟
ج - به ما گفتند به همراه خود یک کیک و اسلحه کمری برای رؤسای کشور آوردهاند که ما نپذیرفتیم و هر چه بوده برگشته است.
س - گفته میشود که در میان این هدایا کتاب انجیل نیز بوده است. آیا شما تأیید میکنید؟
ج - بعد از اینکه آقای مک فارلین رفته بود با یک واسطه دیگری کتاب انجیل را که امضاء آقای ریگان نیز در آن نقش بسته بود و یکی از آیات انجیل را که پیروان ادیان را
دعوت میکند که با هم همکاری بکنند را نیز با خط خودشان نوشته بودند که این انجیل در ایران محفوظ است.
س - آن کتاب انجیل اکنون در کجاست؟
ج - اینجاست. (در ایران است) الان اینجا پهلوی من نیست، بعدآ ممکن است نشان بدهیم.
س - اگر ما کتاب انجیل را نتوانیم ببینیم، مشکل میشود چنین چیزی را بپذیریم که در ایران این کتاب موجود بوده است؟
ج - بگذارید یک بار دیگر تکذیب کنند و دروغ بگویند، آن وقت ما پخش میکنیم و نشان میدهیم.
س - گفتید ما از این صحبتها و مذاکرات در مدتی که در هتل هیلتون بودند نوار گرفتهایم، چه چیزهایی در این نوارها گفته شده است؟
ج - خیلی چیزها در این نوارها میباشد و اگر لازم شد این نوارها را پخش خواهیم کرد.
س - آیا میتوانید بگویید چه چیز کلی در این نوارها میباشد؟
ج - الان لازم نمیدانم که بگویم چه چیز کلی در این نوارها بوده است.
س - آیا این مطالبی که در نوار ضبط شده برای دولت آمریکا ضرر دارد؟
ج - بگذارید فعلا در این باره صحبتی نکنیم.
س - حتمآ این نوارها را دارید، چه موقع آنها را پخش خواهید کرد؟
ج - همه این نوارها را داریم، و هر وقت که تشخیص دادیم پخش خواهیم کرد.
س - با اینکه گفتهاند فتوکپی از پاسپورتها در فرودگاه گرفته شده است، اصل پاسپورتها کجاست؟
ج - اصل پاسپورتها را به خودشان پس دادهاند.
س - آیا پاسپورتها را با خودشان بردهاند؟
ج - لابد با خودشان بردهاند، میتوانید از آنها بپرسید.
س - فتوکپی هر دو پاسپورت را در ایران دارید و آیا یادتان میآید پاسپورت چه کسانی بوده است؟
ج - اسم هایشان در اینجا نوشته شده است. خیلی این موضوع را کش ندهید، بهتر است بحثهای دیگری را مطرح بکنید.
س - چه نقشهای دولت ایران برای خلاص شدن گروگانها در لبنان ارائه داده است؟
ج - همان چیزهایی که قبلا گفتهایم. ما کمک کردیم و درخواست نمودیم و آنها نیز قبول کردند. این موضوع به خوبی روشن است.
س - اعلام شده که دولت آمریکا اطلاعات جاسوسی در اختیار دولت عراق و دولت ایران گذاشته است. عکس العمل دولت ایران راجع به این مسأله چه بوده است؟
ج - این که اطلاعات جاسوسی در اختیار دولت عراق گذاشته است به خوبی برای ما روشن است. بهطوری که مسئولین خودتان این موضوع را اعتراف کردهاند. در مورد این که آمریکا اطلاعات در اختیار ما قرار داده، شدیدآ تکذیب میکنم، زیرا هنوز ما به آمریکا اعتماد نداریم. در ضمن اگر اطلاعات در اختیار ما قرار دهند، این اطلاعات برای ما ارزشی ندارد.
س - اخیرآ دولت آمریکا اخطار کرده که ایران سعی کند شعله جنگ را گسترش ندهد، زیرا منافع آمریکا نیز به خطر خواهد افتاد. عکسالعمل ایران در این زمینه چه بوده است؟
ج - عکسالعمل ما را حتمآ دیده و شنیدهاید. من خودم صحبت کردم و وزیر خارجه ما نیز در این رابطه بیانیه داده است. ما میدانیم که آمریکاییها میدانند که ما نمیخواهیم جنگ را گسترش بدهیم و این موضوع دقیقآ روشن است. ما فکر میکنیم که آقای
ریگان برای کم کردن فشار داخلی از خودشان و برای اینکه عوامل شان در منطقه (کشورهای عامل آمریکا) دوباره به آمریکا بیشتر توجه بکنند این اظهارات را کرده است. چون میداند که جنگ گسترش پیدا نخواهد کرد، مسأله خیلی جدی نیست.
س - روابط ایران و آمریکا در آینده به چه صورت خواهد بود، چه شرایطی را ایران مایل است آمریکا تعقیب بکند تا براساس آنها روابط دو جانبه ایران و آمریکا بهبود پیدا کند؟
ج - ما با مردم آمریکا هیچ احساس بدی نداریم و فکر میکنم مثل سایر مردم کشورها میتوانیم با آنها ارتباط داشته باشیم. دولت آمریکاست که بد عمل کرده است. علاوه بر اینکه مسئول بخشی از جنایات دوران شاه برای رژیم قبل بوده، بعد از انقلاب هم در اینجا بد عمل کردند، سفارتخانه شما مرکز جاسوسی شده بود و دشمنان ما در آنجا برنامه داشتند و در مطبوعاتشان منتشر شده است. و در کودتایی که علیه ما میخواستند راه بیندازند رابطه آمریکا را به طور روشن ملاحظه کردیم، در شروع جنگ به روشنی دیدیم که آمریکا دست داشته، در کمک به عراق نیز این موضوع را مشاهده کردیم.
این دولت شماست که واقعآ با مردم ما بیش از انقلاب خصومت داشته و بعد از انقلاب هم با مردم و هم با دولت ما خصومت کرده است. و تنها یک شرط است و آن این است که آمریکا باید ثابت کند، که خصومت با این دولت ندارد، خصومت با این مردم و این انقلاب ندارد. اگر این موضوع را آمریکا بتواند ثابت کند راه ما برای آینده صاف خواهد شد. البته شرایطی هم هست و اگر آمریکا بخواهد همین طور که از اسرائیل حمایت میکند. حمایت کند، طبعآ هیچوقت رابطهمان با آمریکا حسنه نخواهد شد. چون اسرائیل مایه بسیاری از ضررها در منطقه است و چیزهای دیگری نیز در این رابطه وجود دارد، ولی عمده کاری که آمریکاییها باید بکنند این است که باید ثابت کنند که خصومت با ما ندارند و ما این کار را به عنوان یک آزمایش الان شکست خورده میبینیم.
س - چگونه آمریکا میتواند نشان دهد که خصومت با ایران ندارد، به چه وسیلهای میتواند این موضوع را ثابت کند؟
ج - مشخصآ من این موضوع را تعیین کرده و اعلام داشتهام: اموالی را که ما الان در آمریکا داریم غیرقانونی توقیف میباشد، آمریکا این اموال را آزاد کند و این یک دلیل
برای ماست.
س - از این موضوع بگذریم، با کمال احترام به شخص جنابعالی و کشور ایران باید بگویم که همان طور که در مورد مردم ایران فرمودید، مردم آمریکا هم کماپیش همینطور هستند و ممکن است خیلی از ایرانیها را دوست داشته باشند، ولی به دولت ایران اعتماد ندارند.
ج - به هر صورت تبلیغات گمراه کنندهای مثل تبلیغات شما باعث این مسأله میباشد.
س - در زمینههایی مانند تروریسم و گروگانگیری یا خاطره زندانی کردن افراد در لانه جاسوسی برای 444 روز چه کاری ایران میتواند بکند که عدم اعتماد مردم آمریکا به کلی مرتفع بشود؟
ج - اینها را رسانههای جمعی شما در افکار عمومی القاء کردهاند. هیچ کشوری به اندازه خودما از تروریسم خسارت ندیده است. شما میدانید که نخست وزیری ما را منفجر کردند و رئیس جمهور و نخست وزیر ما را به شهادت رساندند. رئیس دیوان عالی کشور ما و هفتاد و چند نفر از سران کشور ما و نمایندگان و وزرا را در انفجارهای تروریستی به شهادت رساندند. هزارها نفر از مردم خوب ما را همین تروریسم در داخل ایران از بین برده است و همین تروریستها در کشور شما پناه دارند و دفتر و دستک دارند. در کشورهای دیگر اروپایی نیز دفتر دارند و رسمآ اعلامیه منتشر میکنند و شما به آنها کمک میکنید.
آیا این انصاف است که میگویید ما تروریسم هستیم و شما نیستید؟ چطور اگر یک آمریکایی را گروگان بگیرید این عمل، عمل تروریستی است، اما اگر آنهایی که در رادیوی شما میآیند صحبت میکنند و دهها ایرانی را شهید میکنند و بمب در نمازخانه ما منفجر میکنند اینها تروریست نیستند؟! پس شما به مردم توضیح بدهید. در مورد مسأله سفارتخانه شما، در آنجا شما به ما و مردم ما خیانت کردید به این خاطر ملت ما عکسالعمل نشان داد، اگر به مردمتان توضیح بدهید که آمریکا به ایران خصومت کرده و ما عکسالعمل نشان دادهایم، مردم شما قانع خواهند شد و میفهمند. به هرحال اگر آمریکا در فکر حل این مسائل است، این مسائل دست خودش (آمریکا) هست.
متأسفانه شما به خاطر غروری که دارید - آمریکاییها را میگویم - عادت
کردهاید که عیوب خودتان را هر قدر که بزرگ باشد کم ببینید و نواقص دیگران را هر چقدر هم کوچک باشد بزرگ ببینید، این مشکل شماست.
س - دلیل اینکه مردم آمریکا احساس میکنند ایران هم در مسأله گروگانگیری شرکت دارد این است که ایران در نتیجه معاملاتی مثل اسلحه و غیره توانسته است فشار بیاورد تا برخی از گروگانها را آزاد نماید نظر شما در این مورد چیست؟
ج - ما اکنون نمیتوانیم فشار بیاوریم بر کسانی که در اروپا و آمریکا پناهنده هستند و تحت حمایت شما هستند؟
ما میتوانستیم از ابتدا به شما بگوییم که هیج کاری برای شما نمیتوانیم انجام دهیم و خودمان را راحت کنیم، ولی اکنون جرم ما این است که به شما کمک کردهایم.
من در سوریه که بودم حادثه هواپیمای تی دبلیوای پیش آمده بود، دولت سوریه از من خواست که کمک کنیم. من همان جا در مصاحبهای اعلام کردم که ما از انقلابیون لبنان میخواهیم که به این حادثه خاتمه بدهند و آنها بهخاطر احترامی که برای ما قائل بودند مسأله را حل کردند. این ممکن است برای شما یک سند باشد که ما با آنها ارتباط داریم.
س - آیا ایران هنوز هم مایل است نسبت به آزاد سازی گروگانهایی که اکنون در لبنان هستند کمک کند؟
ج - ما واقعآ مایل هستیم کمک کنیم و ما از این نوع حوادث رنج میبریم ولی ما دلیلی نمیبینیم به کسی که با ما دشمنی میکند کمک کنیم.
س - آمریکا چه اقدامی انجام دهد تا شما به آزاد سازی گروگانها کمک کنید؟
ج - اموال ما را آزاد کند و در صورت چنین اقدامی، میتوانیم آن را دلیلی به حساب آوریم که آمریکا با ما به طور خصمانه رفتار نمیکند و ما هم نسبت به آزاد سازی گروگانها کمک خواهیم کرد.
س - امام خمینی خسته و ضعیف به نظر میرسند، ممکن است بفرمائید از لحاظ جسمی و روحی امام در چه حالی هستند؟
ج - الحمداللّه حضرت امام با توجه به سن زیادشان، حالشان بسیار خوب
است و کاملا سر حال هستند و ممکن است در اثر کثرت کار و مطالعه گاهی خسته به نظر برسند، ولی ایشان هم شاداب هستند و هم سالم و ما امیدوار هستیم ایشان برای انقلاب عمر طولانی داشته باشند و این انقلاب را به اهدافش برسانند.
س - حضرت امام تا چه حد در تصمیمگیریها دخالت دارند؟
ج - ایشان عادت ندارد در کار مسئولین دخالت کنند. لذا هر مسئولی کار خود را انجام میدهد و اگر ایشان تشخیص بدهند که کاری باید بهتر انجام شود راهنمایی میکنند و ما اگر مشکلی در کار هایمان داشته باشیم به کمک ایشان آن را برطرف خواهیم کرد.
س - عکسالعمل حضرت امام در مورد حوادث اخیر مربوط به آمریکا چه بوده است؟
ج - ایشان عکسالعمل خاصی نداشتهاند، ولی معمولا نصیحت میکنند مواظب باشید که کلاه سرتان نرود.
س - آینده روابط ایران و آمریکا را چگونه میبینید؟
ج - این مسأله بستگی به آمریکا دارد، زیرا بدیها همواره از سوی شما بوده است و ما از خودمان دفاع کردهایم.
س - موضع ایران نسبت به جنگ با عراق چیست؟
ج - ما بدون حذف حزب بعث از عراق جنگ را تمام نخواهیم کرد و حزب بعث که حذف شد، در منطقه هم صلح و امنیت پیش میآید و هم عراق آزاد میشود و هم ما راحت میشویم.
س - اکنون وضعیت جنگ برای ایران چگونه است؟
ج - خبرنگاران شما اینجا هستند و میتوانند بروند و مشاهده کنند، آنها میتوانند از نزدیک شهر بصره را ببینند.
]در پایان این مصاحبه انجیل امضاء شده ریگان و فتوکپی پاسپورتهای مقامات آمریکایی به خبرنگاران ایرانی و خارجی نشان داده شد.[