مصاحبه آیت ا... هاشمی رفسنجانی با شبکه تلویزیونی المنار لبنان مصاحبه کننده : خبرنگار شبکه تلویزیونی المنار لبنان
È خدمت شما سلام عرض میکنم. ابتدا اطلاعاتی از شبکه المنار را خدمت شما ارایه میکنم. شبکه المنار حدود 12 سال پیش تأسیس شد. به حزبالله لبنان وابسته است. یعنی المنار شبکه حزبالله لبنان حساب میشود. از نظر بینندگان دو شبکه زمینی و ماهوارهای دارد. شبکه ماهوارهای حدود یک سال پیش شروع شد. الحمدلله تا به حال موفقیّتهای زیادی دیده شد. براساس آماری که شرکتهای خاری میگیرند، 70% از بینندگان کشورهای عربی، بیننده شبکه المنار هستند. از این نظر رقیب شبکه الجزیره است. البته موفقیّت المنار به خاطر برنامههای آن نیست. به خاطر پوشش خبری پیروزی حزب الله در جنوب لبنان و انتفاضه مردم فلسطین است که هدف اوّلیه تأسیس شبکه المنار بود که بینندگان زیادی را در کشورهای عربی جلب کرد.
گفتوگوی ما با شما یک ساعت خواهد بود. دو، سه روز دیگر پخش میشود.
É با چه سیستمی از ماهواره پخش میشود؟
È از طریق دیجیتال پخش میشود. ما 6 ماهواره اشتراک داریم. حتّی در آمریکا و کانادا هم پخش میشود. در همه دنیا، فقط استرالیا برنامههای شبکه را پوشش نمیدهد.
علاقمندی به مسأله
حزبالله لبنان
É روزانه چقدر برنامه دارید؟
È 24 ساعته است.
É برنامههای شما چیست؟
È بیشتر سیاسی و خبری است. ولی برنامههای اجتماعی و ورزشی هم داریم. شبکه عمومی حساب میشود.
É فیلم هم دارید؟
È داریم. ولی محدودیت داریم. بیشتر برنامهها انگیزه سیاسی و خبری دارد. تخصصی نیست. قرار است در آینده نزدیک یک شبکه خبری هم تأسیس شود. الان اخبار را به زبان عربی و انگلیسی پخش میکنیم. قرار است در آینده نزدیک به زبانهای عبری و فرانسوی هم پخش شود.
É شبکه زمینی آن فقط در لبنان است؟
È در لبنان و فلسطین پخش میشود. الان بیشترین بیننده را در فلسطین داریم. روزنامه ماریخ چاپ اسرائیل نوشته بود که بیشترین بینندگان المنار در فلسطین هستند.
É در اسرائیل چطور؟
È بعضی از آمارها میگویند اسرائیلیها هم بینندگان شبکه النمار هستند. تبلیغات ما به زبان عربی پخش میشود که یک جنگ روانی بین لبنان و اسرائیل است. رهبر بزرگوار شما دو، سه هفته قبل در رشت درباره برنامههای المنار صحبت کردند. برای ما مهم است که آیتالله خامنهای برنامههای ما را میبینند.
É همه ما به مسئله حزبالله علاقهمندیم. خیلی از مردم ایران از این شبکه استفاده میکنند.
سیاست مشت آهنین اسراییل
در انتخاب شارون
سیاست تجاوز از سیاستهای
اسراییل
È گفتوگوی ما دو، نیم ساعت است که بین آنها تبلیغات داریم. اگر اجازه میفرمایید. گفتوگو را شروع کنم.
بسمالله الرحمن الرحیم، بینندگان عزیز، با عرض سلام، عالم فقیه در امور سیاسی و غیر سیاسی و مرد خدا مدار قرن بیستم، امام خمینی، انقلاب اسلامی در ایران را پایهگذاری کردند. در طول سالهای استقرار حکومت اسلامی در ایران، مرد دیپلماسی و سیاسی و عمل ایران، رئیس جمهور سابق و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آقای رفسنجانی بودند. خدمت ایشان خوش آمد عرض و تشکر میکنیم که این فرصت را در اختیار ما قرار دادید تا به شبکه تلویزیونی المنار خدمت شما باشیم.
جناب آقای هاشمی رفسنجانی، مهمترین هدف ما از این گفتوگو قضیه فلسطین است. قضیهای که مربوط به همه مسلمین جهان میشود. ایران به حکم اسلامی بودن خویش حمایت از آرمان فلسطین را اساس سیاست خارجی قرار داد. میدانید که انتفاضه مسجدالاقصی مردم فلسطین با آمدن شارون به بیتالمقدس شروع شد. مسلمآ شارون در گذشته، الان و آینده مخالف لبنان، سوریه و ایران خواهد بود. ایران در مقابل تهدیدهای شارون به این سه کشور و فلسطینیها چگونه نگاه میکند؟
É بسمالله الرحمن الرحیم. آمدن شارون به صحنه و انتخاب اسرائیل براساس همان سیاست تهدید و به قول خودشان مشت آهنین بود. الان اشتباه اساسی دارند. البته شاید به نظر آنها راهی منحصر به فرد باشد. امّا واقعیّت این است که سیاست تهدید و ارعاب و بدتر از آن سیاست تجاوز و خشونت - چه در سطح فلسطین، چه در سطح جهان- دیگر جواب
آمادگی دنیای اسلام در
مقابل حرکات جنونآمیز
اسرائیلیها
جواب به حرکات نامعقول
اسرائیلیها توسط فلسطینیها
و دنیای اسلام
هماهنگی اسرائیل با آمریکا
در تجاوزات
جواب ایران به تهدیدات
و اقدامات نادرست اسرائیل
حوادث لبنان نشاندهنده
امکان پیروزی نیروهای مردمی
و حرکتهای جهادی
نمیدهد. البته میتواند موج موقتی به وجود بیاورد و مشکلاتی درست کند. امّا دنیای اسلام و عرب و به خصوص فلسطینیها به نقطهای رسیدند که خودشان را برای چنین حرکات جنونآمیزی آماده کردند.
فکر میکنم اگر اسرائیلیها بخواهند حرکات نامعقولی انجام دهند، خیلی سریع جوابهای جدّی - یا از خود فلسطینیها، یا از کشورهای همجوار و یا از دنیای اسلام - خواهند گرفت. این جوابها به صهیونیستها محدود نخواهد بود.
تحلیل درست این است که اسرائیلیها بدون مجوّز آمریکا هیچ اقدامی نمیکنند. اگر اقدامی از نوع جنایاتی که کرد، به حساب آمریکا هم گذاشته شود که میشود، در آن صورت نباید انتظار داشت که صحنه درگیریها به بخش کوچکی از فلسطین محدود باشد. بلکه منطقه وسیعی را در جاهای حساس به صورت متفرقه شامل میشود. در خیلی از نقاط قابل توجّه، درگیری اتفاق میافتد.
ایران هم تا به حال ثابت کرد که در مقابل تهدیدات و اقدامات نادرست اسرائیل، آرام نیست و جواب میدهد. در مواردی هم بسیار نیرومند جواب میدهد. فکر میکنم ابزارش در دنیای اسلام باشد و اسرائیلیها نباید به سیاست مشت آهنین خود خوش بین باشند.
Èیعنی میفرمایید تهدیدات شارون عملی نمیشود؟
Éنمیگویم عملی نمیشود. ممکن است عملی شود. چون آنها در بنبست گیر کردند. سؤال اساسی این است که اگر تهدید و اقدام نکنند، چه کار کنند؟ به هر صورت آنها با مسایلی مواجه هستند. الان فلسطینیها حقوق خود را میخواهند. حوادثی که در لبنان گذشت، نمونهای عینی برای امکان پیروزی نیروهای مردمی در حرکتهای جهادی است. تجربه خوبی
مقاومت، جهاد و فداکاری
مایه سازندگی و پیروزی
پیروزی حزبالله لبنان یک
سرمشق و نمونه قابل تقلید
عدم انتخاب شارون توسط
مردم اسرائیل بر اثر یک
فشار روحی و عصبی بعد
از پیروزی حزبالله لبنان
لزومحمایتکشورهایاسلامی
و عربی از فلسطین برای جواب
به انتخاب اسراییلیها
بود. البته در تحلیلها همیشه همین را میگفتیم. براساس معیارهای اسلامی و تجربیات، فکر میکنیم مقاومت، جهاد و فداکاری همیشه سازنده و توفیقآمیز است. منتها مشکلات خاص خودش را دارد.
پیروزی حزبالله لبنان حقیقتآ یک سرمشق و نمونه قابل تقلید است. البته این کار در هر جایی شرایط ویژه خودش را دارد. بنابراین آنهایی که عقل بیشتری دارند، باید الان فکر کنند چگونه میتوان این ملّت را تا حدودی راضی کرد. اگر تعقل داشته باشند، راه معقول جلوی آنها این است که به سراغ راههایی بروند که حقوق اینها را تأمین کنند. ممکن است اسرائیل بتواند در این راه حداقل مانع بروز حوادث سخت باشد. در قدمهای بعدی کارهای دیگر است.
È با توجه به اینکه اسرائیلیها یک نفر نظامی را انتخاب کردند؟ فکر میکنید برنامههای آینده شارون چه باشد؟
É به هر حال انتخاب مردم اسرائیل از روی تفکر و تعقل نبود. تحت یک فشار عصبی و روحی بود که انتفاضه و قبل از آن پیروزی لبنانیها بر آنان وارد کرده بود. عکسالعملی بود که اگر نگویم جنونآمیز بود، لااقل بدون فکر و پشتوانه عقلی بود. بالاخره انتخاب کردند و نشان دادند که مسئله برایشان مهمّ است. چند سال از روزی که باراک را به عنوان منادی صلح انتخاب کردند، گذشت. چطور شد که این بار به نقطه مقابل رأی سابق خود رأی دادند و یک مربی جنگ و مروّج خشونت را انتخاب کردند؟ به خاطر عدم تحمل روحی و اضطرابی که دارند، انتخاب کردند.
در مقابل آنها، مسلمانان میتوانند برخوردهای درستی داشته باشند و جهاد ادامه پیدا کند. اگر کشورهای اسلامی و عربی حمایت کنند، میتوان اسرائیلیها را سر عقل آورد که از انتخاب خود برگردند. امّا من هنوز
حمایت از فلسطین از
زمان مبارزه
حمایت از فلسطین یک وظیفه
دینی، اسلامی، انسانی
سیاسی و جهانی
عدم وجود محدودیت در ایران
برای کمک به فلسطین
علایمی نمیبینم که آنها برگردند.
Èجناب آقای هاشمی! شما به موضوع حمایت اعراب از فلسطینیها اشاره کردید. ایران تا چه حدّ میتواند به فلسطینیها کمک کند؟
Éما واقعآ هیچ حدّی برای کمک به فلسطین قرار ندادیم. مسئله فلسطین را حتّی پیش از پیروزی انقلاب، مسئله خودمان حساب کردیم. اگر به لیست خواستههای ما در آن زمان مراجعه کنید، خواهید دید که از دولت شاه میخواستیم از صف حامیان اسرائیل جدا شود و به حامیان فلسطین بپیوندد.
بعد از انقلاب حتّی برای لحظهای تردید نکردیم که این وظیفه دینی، اسلامی، انسانی، سیاسی و جهانی ماست. کمک ما به ظرفیت منطقه بستگی دارد. طبعآ خودمان که در میدان نیستیم. میتوانیم از دور کمک کنیم. شاید روزگاری نزدیک شویم. فعلا که در خط مقدّم نیستیم. به هر اندازهای که ظرفیت مبارزه و جهاد علیه اسرائیل وجود داشته باشد، ایران حاضر است نقش مناسب یک کشور بزرگ و مسلمان منطقه را ایفا بکند. هیچ حدّی نگذاشتیم. از کمکهای زبانی گرفته تا امکانات سیاسی که در سطح جهان داریم، کمکهای مادی و انسانی و اگر روزی لازم باشد، کمکهای نظامی هم خواهیم داشت.
Èجناب آقای هاشمی، ایران کنفرانس حمایت از انتفاضه مردم فلسطین را با شکوه تمام در تهران برگزار کرد. نظر شما برای همکاری مسلمانان، مخصوصآ همکاری مبارزین فلسطینی در داخل اراضی اشغالی چیست؟ شما چه کمکی برای حفظ وحدّت میکنید؟
همکای و تعاون یکی از
شرایط ادامه انتفاضه
تلاش ایران در جهت وحدت
گروهها در فلسطین
ایران از جاهای مهم برای
حفظ وحدت صفوف مبارزین
عدم حل مسأله شعبا در لبنان
و تهدیدات اسراییل در لبنان
نگرانی از مسایل لبنان
É این هم جزو برنامههای ماست. یکی از شرایط ادامه انتفاضه و ادامه مبارزات فلسطینیها، همکاری و تعاون است که در داخل اراضی اشغالی و حتّی بیرون اراضی اشغالی بین فلسطینیها باشد. طبیعی است که با دعوا و اختلاف و درگیری نمیتوانند کاری بکنند. لذا یکی از کارهای ما این است که تا حدّی که از ما حرف شنوی دارند، آنان را به وحدت و همکاری دعوت کنیم. خیلی از رهبران گروهها از دوستان ما هستند. پیش از انقلاب، خیلیها دوست ما بودند. همکاری میکردیم. همراه بودیم. بعد از انقلاب هم روابط ما محفوظ بود. برای همدیگر احترام قایل میشویم. بعضی از ما با بعضی از آنها ارتباطات شخصی داریم.
فکر میکنم یکی از جاهایی که میتواند برای حفظ وحدت صفوف مبارزین کمک کند، ایران است. میتوانیم امکاناتی فراهم کنیم که نظرات ما را تأمین کنند.
È شما به پیروزی حزبالله لبنان بر اشغالگران اسرائیلی اشاره کردید. همچنین اشاره فرمودید که تهدیدات اسرائیل به لبنان و سوریه هم بیشتر خواهد شد. فکر میکنید آینده مقاومت اسلامی لبنان در مقابل تجاوزات احتمالی اسرائیلی چگونه باشد؟
É خیال ما درباره مسایل لبنان راحت نیست که فکر کنیم همه چیز تمام شده است. اولا هنوز مسئله شبعا حل نشده است. ثانیآ تهدیدات اسرائیل برقرار است. در گزارشات اخیر خواندم که اسرائیل بعد از پیروزی مقاومت اسلامی لبنان، 900 بار به لبنان تجاوز زمینی و هوایی داشت. میبینیم که هواپیماهای متجاوز دیوارهای صوتی را حتّی در بیروت میشکنند. معلوم است کشوری کوچک و آسیبپذیر مثل لبنان به سختی میتواند زندگی کند. برای مسایل لبنان نگران هستیم. ولی اطمینان داریم که لبنانیها راه خودشان
مقاومت مردم لبنان عامل
شکست اسراییل
مقاومت لبنان شبیه انقلاب
اسلامی ایران
وجود آوارگان فراوان فلسطینی
در لبنان
راه طولانی مقاومت لبنان
لزوم پشتکار کشورهای عربی و
مسلمان در مقابله با اسراییل
را پیدا کردند. لبنان به عنوان یک دولت یا ارتش نمیتواند در مقابل اسرائیل مقاومت کند. ولی به عنوان مردم مجاهد، مبارز، فداکار و ایثارگر که حاضرند در هر شرایطی جانشان را بدهند، فکر میکنم اسرائیل با این تهدیدها نمیتواند مقاومت را از پا در بیاورد.
به علاوه مقاومت لبنان، شبیه انقلاب اسلامی ایران است. مردم آنجا ضمن اینکه لبنانی هستند، مسلمان هم هستند. مسئله فلسطین را مسئله خودشان میدانند. فرض کنیم که در لبنان خبری نباشد. ولی بعید است که مجاهدان لبنانی ببینند در کنار گوش آنها این همه ستم به مسلمانان فلسطین میشود و یا در خود لبنان میبینند صدها هزار آواره فلسطینی با آن مصیبتها زندگی میکنند. این همه آواره در کشور کوچکی مثل لبنان تأثیر دارند. بار سنگینی است. اگر آنها بخواهند آرام باشند، فلسطینیها آرام نمینشینند. با چند صد هزار فلسطینی آواره، گرسنه، محتاج و در عین حال عصبانی و عاشق وطن چه میتوان کرد؟
بنابراین مسئله در لبنان تمام شده نیست. اسرائیل هم بی شرارت نخواهد ماند. فکر میکنم مقاومت لبنان راهی طولانی در پیش دارد.
Èجناب آقای هاشمی رفسنجانی، در سخنان خود به حرکات احتمالی مسلمانان - ایرانی و عربی - اشاره کردید، آیا شما به عنوان بزرگان کشورهای اسلامی - مثل ایران و عربستان - طرحی برای مقابله با اسرائیل دارید؟
Éاینکه بخواهیم طرح جدیدی اجرا کنیم، نیست. طرح جدیدی نداریم. ولی طرح گذشته که شروع شده است، باید با پشتکار بیشتر ادامه پیدا کند. ما و بعضی از کشورهای عربی در این مرحله موفق بودیم. البته بعضی از کشورهای غربی و حتّی عربی و به خصوص آمریکا نمیخواستند مشکلات، این اندازه هم حل شود.
لزوم حل مشکلات میان
کشورهای اسلامی
عدم کوتاهی ایران در
مسأله اراضی
لزوم حل مشکل میان ایران
و امارات از طریق مذاکره
لزوم وحدت میان ایران و مصر
سیاستهای مصر در قبال
اسراییل تنها مسأله ایران
مسأله کمپدیوید و ضربه به
روحیه مبارزان ایرانی و امام
فکر میکنم برادران ما در عربستان، به خصوص امیر عبدالله عاقلانه برخورد کردند. گرههای بسیاری از نقاط مشکل این طرح باز شد. البته هنوز مسایل کوچکی مثل مشکل ما با امارات در منطقه وجود دارد. دوستان ما در امارات باید این مشکل را حل کنند. این شرایطی که الان دنیای اسلام این تهدیدات را دارد و وضع عراق، فلسطین، لبنان، افغانستان و کشمیر اینگونه است، روی یک مسأله این قدر لجاجت نکنند. معلوم است کشور بزرگی مثل ایران که به این زودی حاضر نیست در مسأله ارضی کوتاه بیاید. اینها در مقابل شاه که خیلی ضعیفتر از نظام اسلامی بوده، تسلیم حق شدند. چطور الان میخواهند از حالت دوستانه و برادرانه ما سوء استفاده کنند. فکر میکنم ما با امارات هم باید مسأله را حل کنیم. فکر من این بوده که مذاکرات جدّی را شروع بکنیم. مذاکرات ارضی معمولا طولانی است. شاید دهها بار باید حرف زد و حقایق را در خبرها منتشر کرد. ملّتها قانع بشوند که واقعیات تاریخی چیست.
در مورد عربستان فکر میکنم باید این مسیر را تقویت کنیم که چند سال است که شروع کردیم. درباره مصر، به نظرم باید ایران و مصر با هم باشند. از روزی که مصر از جبههی جهاد علیه اسرائیل جدا شد، اسرائیلیها خیلی پیشرفت کردند.
È آیا رابطه سردی که بین ایران و مصر وجود دارد، بهخاطر سیاستهای مصر در قبال اسرائیل است؟
É فقط همین بود. ما با مصر مسأله دیگری نداشتیم. ما در گذشته و در زمان مبارزه از مصریها به عنوان خط مقدم جبهه اسلامی تعبیر میکردیم. مهم نبود دولت که باشد، ملّت مصر برای ما مهم بودند. مسأله کمپ دیوید به روحیات ما ضربه زد و امام خیلی ناراحت شدند. برحق هم بود. یعنی این
مواضع خوب مصریها در
ماههای اخیر
عدم پاسخ مناسب عراقیها
به گامهای مثبت ایران
حمایت عراق از شرارتهای
منافقین در خاک ایران
بود که جبهه مقاومت در مقابل اسرائیل از خاصیت بیفتد. تنها یک کشور کنار نرفت، چند کشور دیگر را بی خاصیت کرد. مسأله دیگری با مصر نداریم. این مسئله دارد حل میشود. در ماههای اخیر مصریها مواضع خوبی دارند. ما هم واقعیات منطقه را میفهمیم. به نظرم اگر این حرکت ادامه پیدا کند، مسأله ما و مصر هم حل میشود.
È در بین کشورهای عربی، میبینیم که ایران سردترین روابط را با عراق دارد و اصلا بهتر است بگویم هیچ رابطهای ندارد. اخیرآ آقای کمال خرازی، وزیر امور خارجه ایران به عراق سفر کرد. امّا هنوز هم روابطی بین دو کشور وجود ندارد. سوای مسئله جنگ، چه چیزهای در این سردی روابط و اصلا عدم ارتباطات مؤثرا ست.
É عراقیها به گامهای مثبتی که ما بر میداریم، پاسخ مناسب نمیدهند. یکی از مسایل بسیار مهمّ این است که ما سرنوشت چند هزار مفقودی که داریم و اسنادی هم وجود دارد که روزی در عراق زنده بودند، بدانیم و باید جواب این مسأله را بفهمیم. عراق یک گام هم جلو نیامد. از چند سال قبل فقط حرف میزنند. مسایل دیگری است که کوتاه میآیند. مثلا به شرارتهایی که از داخل عراق علیه ایران میشود، دامن میزنند و حمایت میکنند. گرچه روی ایران خیلی تأثیر ندارد، ولی سندی برای خصومت است. مسایل دیگری هم بین ما است. به هر حال به نظرم اگر عراقیها به گامهای مثبت ما جواب مساعد بدهند، با آنها هم میتوان همکاری کرد.
È شاید مسؤولین عراق در این زمان مسایل داخل ایران را نیز میسنجند. شاید آنها هم ادّله داشته باشند که به اقدامات شما پاسخ مثبت نمیدهند.
توجه ایران به حل مسأله
با عراق برای یکپارچه شدن
دنیای اسلام
حضور آمریکا در منطقه از
نقاط مورد اختلاف ایران
با آمریکا
حضور استکبار در منطقه
باعث تحقیر ملتها
É فکر میکنم عراقیها یک مقدار اشتباه میفهمند. خیال میکنند اقدامات ما از موضع نیاز است. امّا اینگونه نیست. ما نیاز داریم که مسایل عراق حل شود و دنیای اسلام یکپارچهتر در مقابل اسرائیل باشد و این ناامنیهایی که در منطقه است، کم شود. بهانههای حضور آمریکاییها و انگلیسیها از بین برود. مردم عراق از زیر این فشارها بیرون بیایند. اینها نیازهای ما است، امّا این نیازها، مخصوص ایران نیست. این نیاز همهی مسلمانها است.
È یکی دیگر از موضوعات، مسئله ایران و آمریکا و حضور نیروهای بیگانه در منطقه است. سیاست ایران در قبال حضور آمریکا در منطقه و بهطور کل ایجاد روابط با آمریکا چگونه است؟
É یکی از نقاطی که با آمریکا اختلاف جدّی داریم این است که - از اوّل هم در مبارزات ما بوده - کشورهای استکباری شرّشان را از منطقه ما کم کنند. مگر ما قیّم میخواهیم که این همه نظامی و حضور استکباری در منطقه ما باشد؟ اینها باعث تحقیر این ملّتها است. در ایران نیستند. امّا در آبهای خلیج فارس و هر جا باشند، مثل اینکه در ایران هستند. به علاوه مایل نیستیم که در کشورهای مسلمان و همسایگان ما هم باشند. اگر شرایط درست باشد و مثل یک کشور، دولت و کارشناس، رفتوآمد و معامله باشد، اشکالی ندارد. ولی نمیتوانیم روی حالت استکباری و تجاوز، نظر مساعد داشته باشیم.
È جناب آقای هاشمی رفسنجانی، بسیاری از تحلیلگران مسایل سیاسی بر این عقیده هستند که با شروع کار دولت جدید، مسایل ایران و آمریکا کمی تلطیف میشود. نظر شما چیست؟
É از نظر ما دولتهای آمریکا - دمکرات یا جمهوری خواه - فرقی
سخن امام در مورد همکاری
با آمریکا
شرط همکاری ایران
با آمریکا
شرط مذاکره ایران
با آمریکا
عدم ابراز حسن نیت
توسط آمریکا
نمیکنند. ما هیچوقت حساب جدایی برای اینها باز نکردیم. آن موقعی که من مسؤول و رئیس جمهور بودم، شرط مشخصی گذاشته بودم. البته حرف اصلی را امام گفتند که اگر آمریکا آدم بشود، ما میتوانیم با آنها همکاری داشته باشیم. ایشان این همکاری را تفسیر نکردند. ما بعدآ خودمان تفسیر کردیم و گفتیم که سیاستهای استکباری خودش را نسبت به ایران و بعضی کشورهای منطقه، منجمله در فلسطین کم کند. اگر کارهایش قابل قبول شود، میتوانیم همکاری کنیم.
È مثلا سیاستهای آمریکا در قبال اسرائیل و دخالتهای بیش از حدّ آن در منطقه.
É بگذاریم مسأله در منطقه حل بشود. چرا اسرائیل را مثل یک ایالت آمریکا تصوّر میکنند؟ در مورد خودمان یک علامت بود. اینها شرط روابط بود. امّا یک علامت برای شروع مذاکره گذاشتم. گفتم که آمریکا باید یک حسن نیّتی را ابراز کند. علامت را گفتم که پولهای بلوکه شده ایران در آمریکا تحویل داده شود. چون نگهداشتن پول ما در شرایطی که ما نیاز داریم، یک خصومت بارز است. اگر اینها را تحویل داد، من این را علامت حسن نیت میگیرم و بعد وارد مذاکره میشویم. ولی آمریکاییها هیچوقت این علامت حسن نیت را ابراز نکردند. دولت آقای خاتمی مثل دولت من، موردی را مشخص نکرد. آقای خاتمی گفت قدمی بردارد که این قدم علامت حسن نیت و تغییر سیاستش باشد. گویا دولت آقای خاتمی هم چنین قدمی را تا به حال ندیدند.
È اواخر شاهد بودیم که آمریکا با کارهای خود چراغ سبزهایی به ایران نشان داد.
É آمریکاییها به خیال خودشان، یک یا دو کار کوچک مثلا اجازه ورود
لزوم برداشتن قدم روشن
توسط آمریکا
سفر به کشورهای هند، چین و
شورویدرزمانریاستمجلسو
تنظیم قراردادهای اساسی
همکاری ایران با همه دنیا
غیر از اسراییل
تلاش آمریکا برای خراب
نمودن زمینه همکاری ایران
با سایر کشورها
فرش یا خاویار یا پسته ایرانی را دادند. البته همهی اینها موانع تعرفهای و موانع دیگری در مسیر داشتند، که زیاد اثر نداشت یا مثلا در حدّ دارو بود. این کار مهم نبود. باید قدم روشنی بردارد.
È آمریکا از ناحیه انقلاب اسلامی احساس خطر میکند. ایران هم این اواخر به کشورهای روسیه، چین و عربستان بسیار نزدیک شده است. آیا این همکاریها باعث تقویت بنیه نظامی ایران نمیشود؟ آیا این کار نوعی آمادگی در مقابل کارهای آتی آمریکا نیست؟
É این حرف تازهای در ایران نیست. من وقتی رئیس جمهور نبودم و در زمان جنگ و زمانی که مجلس بودم، سفری به چین و هند و شوروی کردم و در هر سه سفر هم موفق شدیم و قراردادهای اساسی تنظیم کردیم که هنوز هم ادامه دارد. یک سیاست خیلی قدیمی از زمان امام است. ما میخواهیم با همهی دنیا غیر از اسرائیل که نامشروع است، همکاری کنیم. این کشورها اولویتهایی برای ما داشتند. ما هم از اوایل انقلاب سیاستهای اصولی خودمان را با اینها شروع کردیم و ادامه دارد. اینکه بخواهد به یک مخالفت جدّی به این معنی که در ذهن شما است، برسد را نمیدانم. ولی سیاست همکاری و توسعه روابط ادامه دارد.
È ولی آمریکا این همکاریها را نوعی تهدید برای خود میداند و در صدد دور کردن کشورها، مخصوصآ روسیه از ایران هست.
É اینها همیشه بوده است. وقتی میخواستم به هند بروم، قبل از من یکی از شخصیتهای آمریکایی به هند رفت که زمینه را خراب کند. در روسیه هم اینگونه بود. حتّی در گرجستان که رفتم، قبل از من آنها رفتند. آمریکا نمیخواهد که ما با اینها کارهای مهم بکنیم. ولی مصلحت ما در این است و
ایران تنها راه صحیح، درست و
ارزان انتقال نفت و گاز
آمریکا مانع پیشرفت منطقه
تلاش آمریکا برای حضور در
دریای خزر
روسیه و ایران مخالفان اصلی
حضور آمریکا در دریای خزر
آنها هم میدانند که باید با ایران بهتر کار بکنند. آمریکا در این حرکتها اخلال میکند.
Èحتّی آمریکا در کشورهای آسیای میانه نفوذ کرد و در برنامه خطوط نفت و گاز از ایران تأخیر میاندازد. به نظر شما عاقبت این سیاست تأخیراندازی آمریکا به کجا ختم میشود؟
Éبخشی از سیاست فشار بر ایران، مسأله لولههای گاز و نفت است. مصرف کنندگان و تولیدکنندگان میدانند که راه صحیح، درست، ارزانتر و مطمئنتر، ایران است. دلیل آن این است که هفت، هشت سالی نتوانستند گام دیگری بردارند. ولی ما گازمان را هم به ترکمنستان و هم به ترکیه وصل کردیم و عملا این خط بهصورت محدود به وجود آمده است. بنابراین ما هم انتظار نداریم که آمریکا در شرایطی که تخاصم دارد، دست از این مزاحمتها بردارد. منتها به همه ضرر میزند. به مصرف کنندگان و تولید کنندگان ضرر میزند و مانع پیشرفت منطقه میشود. این خیلی خسارت دارد.
Èیکی از تلاشهای آمریکا حضوری جدّیتر در دریای خزر است، ایران این سیاست را چگونه ارزیابی میکند؟
Éدرست است. یکی از کارهایی که یک مقدار خطرناک است این است که آمریکاییها میخواهند مثل آن وضعی که در خلیج فارس دارند، در منطقه دریای خزر هم همان حضور اقتصادی، فنی و نظامی را به شکلی پیدا کنند. امّا مانع بزرگی که اینجا دارند، روسیه است. امّا این طرف چنین مانعی نیست. اینجا کارشان سخت است. هم ایران و هم روسیه مخالف هستند. این کشورها جز از طریق روسیه یا ایران راه درستی به آمریکا ندارند. به نظرم آمریکا در آنجا خیلی توفیق پیدا نمیکند. ما علاقهمند هستیم که حضور بیشتری پیدا کنیم. چون امکانات فنی و اقتصادی این مقدار هست که بتوانیم
تأسیس یک موسسه فنی قوی
در ساحل دریای خزر در
زمان ریاست جمهوری
دامن زدن آمریکاییها به
اختلاف نظرها میان کشورهای
ساحل دریای خزر
افغانستان معظلی
برای منطقه
حمایت بعضی کشورها
از طالبان
در آنجا حضور پیدا کنیم. به اضافه اینکه خودمان هم منابع قابل توجّهی در دریای خزر داریم. من از سالها قبل این نیاز را بعد از سقوط شوروی میدانستم. لذا یک مؤسسه فنی قوّی در ساحل دریای خزر برای ساخت سکوها و کشتیها و امکانات سازههای دریایی و بندرهای مناسب تأسیس کرده بودم که الان هم آن سیاست ادامه دارد.
Èمسلمآ آمریکا، روابط شما با روسیه، مخصوصآ درباره دریای خزر را زیر نظر دارد. آیا هیچ توافقی بین شما و روسیه و دیگر کشورهای منطقه درباره تقسیم سرمایههای دریای خزر وجود ندارد؟
Éاین یک مقدار به خود ما مربوط میشود. اختلاف نظرها به صورت واقعی بین کشورهای ساحلی است. البته آمریکاییها هم دامن میزنند. امّا به هر حال الان نظرات واقعآ مختلفی هست. اگر خودمان اختلافات را بر طرف کنیم، فکر میکنم آمریکاییها خیلی نمیتوانند تأثیر بگذارند.
Èقبل از پرداختن به موضوع انتخابات اخیر در ایران، به موضوع افغانستان بپردازیم. حل موضوع افغانستان را چگونه میبینید؟ ایران حرکتهای طالبان را چگونه ارزیابی میکند؟
Éواقعآ افغانستان معظلی در منطقه ما شد. گروههای جهادی افغانستان به جای اینکه با هم همکاری و کشورشان را بازسازی کنند، به فکر انحصارطلبی و سهم خواهی رفتند. سالها است که در آنجا جنگ داخلی شروع شده و خساراتی که از جنگ شوروی داشتند، بیشتر شده است. فقر و فساد هم اضافه شده است. دولت قبل با کمکهای شوروی نسبتآ مقتدر کار میکرد. طالبان با حمایت بعضی کشورها مثل پاکستان و کشورهای دیگر آمدند و با وضع نادرستی بخش عظیمی از آنجا را گرفتند. نه افکار قابل
ندیده گرفتن حق مجاهدین و
احزاب توسط طالبان
وجود اختلاف قومی زیاد
در افغانستان
تلاش ایران برای ایجاد
وحدت میان گروههای افغانی
مردم ایران مردمی آگاه و فهیم
حضور مردم ایران در صحنهها
قبول و نه رویههای قابل قبول دارند. بهعلاوه حق مجاهدین و احزابی را که جهاد کرده بودند، ندیده گرفتند و آنها را تحت فشار قرار دادند و بیرون کردند. معلوم میشود کسانی که جهاد کردند و افغانستان را نجات دادند، اهدافی داشتند و آنها هم به این آسانی دست بردار نیستند. به علاوه اختلاف قومی آنجا زیاد است. نژادهای متعدد، پشتو، تاجیک و ترکمن هستند. اختلاف مذهبی هم است. واقعآ در افغانستان دچار مشکل هستیم. سیاست مهم ما این است که کمک کنیم که اینها همه با هم بسازند و یک دولت واحد اسلامی و معتدل در آنجا به وجود بیاید و بعد هم برای سازندگی آنجا کمک کنیم. ما در زمان دولت آقای ربّانی، کارهای زیادی را آنجا شروع کردیم. برای برق، معدن، کشاورزی و راه کارهایی را شروع کردیم. متأسفانه ناقص مانده است.
È آیا میتوانید با طالبان برای به ثمر رسیدن این کارها همکاری کنید؟
É اگر این نتیجه بخش باشد، برای ما فرق نمیکند که دولت مشروعی در آنجا باشد و ما قبول میکنیم. ولی به نظر نمیآید با این وضعی که اینها دارند، به اینجا برسند.
È جناب آقای هاشمی، بهموضوع انتخابات ریاستجمهوری اخیر میرسیم که ناظران داخلی و خارجی شاهد انتخابات پرشوری بودند. نظر شما درباره حضور میلیونی مردم در انتخابات چیست؟
É انتظار ما همین بوده است. فکر میکنیم مردم انقلاب و کشورشان را دوست دارند و مردم فهیمی هستند. به هر حال رشد فکری دارند و مسلمان سیاسی هستند. هر جایی که لازم بدانند، در صحنه حاضر میشوند.
تلاش دشمنان برای عدم
حضور مردم در انتخابات
حضور مردم در صحنه با
علاقمندی به کشور و نظام
توجه مردم به اصلاحات
دعوت رهبر و مسؤولان از مردم
برای حضور در انتخابات
انتخابات ایران از اوّل پر شور و با نشاط بوده است. ما الان بیست و سومین انتخابات را انجام دادیم. تقریبآ سالی یک انتخابات داشتیم. این بار هم چون اهمیت آن در اینجا است که خیلی تلاش شد تا مردم را دلسرد کنند که مردم در انتخابات شرکت نکنند و بگویند که مردم از دولت و حکومت جدا شدند. امّا شرکت مردم خوب بود. البته دو میلیون کمتر از انتخابات ریاست جمهوری گذشته بود. آن هم شاید به خاطر این بود که رقابتها مثل آن موقع جدّی نبود. ولی به نظر میرسد که مردم کماکان در صحنه هستند. بر خلاف انتظار دشمنان، مردم با علاقهمندی مسایل خودشان را پیگیری میکنند.
Èجناب آقای هاشمی، یکی از مسایلی که الان در دنیا درباره ایران مطرح میباشد، رویکرد نظام به اصلاحات است. شما اصلاحات را در نظام اسلامی چگونه میبینید؟
Éبه هر حال، نمیتوان گفت که در این آرا توجّه به اصلاحات نیست. حتمآ هست. ولی همیشه این گونه بوده است. یعنی ما تا به حال هر دفعه که خواستیم انتخابات کنیم، اینگونه بوده که رهبر و مسؤولان همهی مردم را دعوت میکنند که شرکت کنند. همیشه هم تا به حال اینگونه بوده که مردم به رئیس جمهوری رأی میدادند که در نظام بود. حالا گاهی کمتر و گاهی بیشتر میشد. ولی همیشه بوده است. فاصله بین رئیس جمهور وقت با رقیبانش همیشه زیاد بوده است. الان هم همینطور است. ولی در این انتخابات میتوان علایمی از اینکه مردم اصلاحاتی میخواهند، فهمید. چون به هر حال شعارها در آرای مردم مؤثر است.
Èبیشک وصایای امام و دعوتهای آیتالله خامنهای در حضور میلیونی مردم برای انتخابات مؤثر بود. آیا واقعآ تفاهم خاصی بین آیتالله خامنهای و سید محمد خاتمی وجود دارد؟
علاقمندی همه نیروها به اسلام
و قانون اساسی
لزوم توجه دولت
به سازندگی
تلاش برای الگو نمودن ایران
برای کشورهای اسلامی
Éدر اینجا چیزی مخفی نیست. یعنی واقعآ بین ما علنی است. همان حرفهایی که رهبری نسبت به رئیس جمهور میزنند و همان حرفهایی که رئیس جمهور نسبت به رهبری اظهار میکنند، در درون هم همین است.
ظاهر و باطن یکی است. به هر حال همهی نیروهای انقلابی مسلمان هستند. به اسلام و قانون اساسی علاقه دارند. قانون اساسی حقوق و وظایف همه را مشخص کرده است. تفسیرهایی نادرست و کوری که بعضیها میکنند، نیست.
Èجناب آقای هاشمی، شما وضعیت ایران را در طول چهار سال آینده ریاستجمهوری سید محمد خاتمی چگونه میبینید؟
Éامیدوارم که دولت آقای خاتمی در چهار سال دوّم به سازندگی بیشتر توجّه بکند. به هر حال ما نیاز داریم که کشورمان را از لحاظ عمرانی و پیشرفت صنعتی، فنی و علمی جلو ببریم. چون ما باید کار مهمّی بکنیم. ایران با امکاناتی که دارد، میتواند الگوی خوبی برای کشورهای مسلمان باشد و اینکار بدون سازندگی نمیشود. بهعلاوه مردم نیاز به کار و معاش دارند و مسایل سیاسی به تنهایی کافی نیست. خوشبختانه برنامه سوّم تصویب شده است. اگر همان برنامه را اجرا کنند، وضع ما بهتر از گذشته میشود.
Èاین روزها در رسانههای بینالمللی حرفهای مختلفی مثل دمکراتیک دینی، دمکراتیک اسلامی و مردمسالاری دینی مطرح میشود. نظر شما چیست؟
Éاین از حرفهای اوّل انقلاب است.
Èیعنی هیچ فرقی بین جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی نیست؟
جمهوری یعنی حضور مردم در
صحنهها و سرنوشت و
امور کشورشان
حضور رسانهای مثل المنار
باعث سازندگی و الهام بخشی
É نه، اصلا دو تعبیر از یک مفهوم واحد است. چیزی که هم جمهوری و هم اسلامی باشد. جمهوری بهمعنی حضور جمهور مردم در صحنهها و سرنوشت و امور کشورشان است. اسلامی یعنی این حضور جمهور مردم باید در چارچوب مقررات و افکار اسلامی باشد و نه خارج از آن. شما جای جمهوری، مردم سالاری بگذارید و جای اسلامی را دینی بگذارید، تفاوتی نمیکند. بعضیها دلشان به این تعبیر جدید خوش است.
È تشکر میکنیم از اینکه این فرصت را به ما دادید.
É من هم از این زحمتی که کشیدید، تشکر میکنم. فرصتی شد که من از زحماتی که برادرانمان در این تلویزیون متحمل میشوند، تشکر کنم. کار بزرگی را سامان دادید.
به هر حال، در بین این همه صدا و نعرههایی که از ضد انقلابها و ضد مسلمین در فضای دنیا، مخصوصآ در کشورهای عربی پخش است، حضور رسانهای مثل المنار، آن هم متّکی به یک حرکت جهادی و مقاومت که یک افتخار است و کسی نمیتواند منکر آن بشود، میتواند سازنده و الهامبخش باشد.
امیدوارم بتوانید آنچه را که در داخل لبنان و دنیای اسلامی از جهاد و مقاومت و برنامههای خوب میبینید به صورت زیبایی برای مسلمانان دیگر منعکس کنید.
È انشاءالله
É موفق باشید.