جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 287 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 287 )

  • شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۶۰

جلسة دویست و هشتادو هفتم 22 اسفند ماه 1360 هجری شمسی ،17جمادی الاول1402 هجری قمری صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز شنبه بیست و دوم اسفند ماه 1360 فهرست مندرجات 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . 2ـ‌ تذکرات نمایندگان به مسئولین امور بوسیله آقای رئیس . 3ـ ادامه بحث پیرامون لایحه بودجه سال 1361 کل کشور . 4 ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن . جلسه ساعت هفت و چهل و پنج دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد . 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . رئیس ـ با حضور 182 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه بحث در باره لایحه بودجه است . تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید . 2ـ‌ تذکرات نمایندگان به مسئولین امور بوسیله آقای رئیس . رئیس ـ تذکرات نمایندگان محترم . آقای فهیم کرمانی نماینده کرمان به وزارت نفت در مورد اقدام سریع در جهت افتتاح لوله نفت کرمان تذکر می دهند و به وزارت آموزش و پرورش در مورد مستقل نمودن آموزش و پرورش راور کرمان . آقای ملازاده نماینده گناباد به وزارت کشور در خصوص مرکزیت بخشی کاخک و به وزارت راه در مورد شروع راه بجستان و به وزارت بهداری در مورد احداث بیمارستان در بجستان تذکر میدهند . 3 ـ ادامه بحث پیرامون لایحه بودجه سال 1361 کل کشور . رئیس ـ دستورمان بحث در بودجه است مخالفین و موافقین کلیات صحبت می کنند . در جلسه گذشته آقای آقا محمدی صحبت می کردند که تمام نشده است حالا صحبتشان را ادامه می دهند . آقا رحیمی ـ کسانی که ثبت نام نکرده اند می توانند صحبت کنند ؟ رئیس ـ بله کسانی که ثبت نام نکرده اند در موافقت می توانند صحبت کنند و مخالفین هم صحبتشان را ادامه می دهند تا تمام بشود . اگر هم موافق نبود می توانند ادامه بدهند ، آقایان یک قدری ملاحظه بفرمائید که ما باید این بودجه را اول سال به دولت برسانیم . آقای آقا محمدی بفرمائید . آقا محمدی ـ قسمت دوم صحبت در مورد این است که تکیه بودجه به نفت و آن هم به وضعی که بیش از انچه که ما توان فروش به صورتی که هیچ نوع تکیه ای بر دیگران نداشته باشیم و نیاز به قرار دادهای سیاسی ناجور برای آن نداشته باشیم کار درستی نیست . اینکه ما بیائیم و فروش نفت را در سطحی قرار بدهیم که الان نیست و بعد بگوئیم که زمینه را برای اینکار فراهم خواهیم کرد ما را در محظوری خواهد انداخت که به ناچار باید تمکیناتی را اگر قرار بشود این بودجه را داشته باشیم بکنیم یا اینکه آنچنانکه رهبران جمهوری اسلامی هستند و ملت ایران و مجلس ایران راضی به این شرایط نباشد وقتی ما بودجه را با چیزی ببندیم که خودمان الان اطمینانی به آن نداریم سبب خواهد شد که یک سری فوق العاده دیگری را پذیرا باشیم و پولی را به بازار تزریق کرده باشیم که در ازای آن جنس نداشته باشیم و علاوه بر اینکه با این مقدار از نفت بستیم در این بودجه مقداری هم با گرفتن اعتبار سیستم بانکی تصور کرده ایم که باید کار را انجام بدهیم . آنچنان که آقائی در اینجا توضیح دادند که آوردن پول جدید در داخل بازار حداقل بیست درصد آن مقدار را که ما از سیستم اعتباری بانکی در نظر می گیریم پول جدید به بازار می آورد و خود آن مایه تورم در جامعه خواهد شد . پس این چه اجباری هست بر ما از پولی که نداریم بیائیم بودجه ای را ببندیم و خرج بکنیم ؟ چه بهتر که ما بر آنچه که توانمان هست بودجه را ببندیم که در محظور گیر نکنیم که وقتی می خواهیم حرکت بکنیم بتوانیم خیلی راحت با خیال آسوده به دور از فشار بدهی و یا عوارض ناشی از بدهی های به سیستم بانکی قرار بگیریم . تکیه بر نفت به آن صورت که عرض کردم خدای ناکرده روزی ممکن است سبب بشود که ایرانی که خود پیشتاز مبارزه با استثمار بوده و در راه بالا بردن قیمت نفت نه حتی آن هم به قیمت واقعی اش بلکه مقدار زیادی از بعد انقلاب از دوازده دلار به 34 یا 36 دلار رسیده خدای ناکرده چنین تکیه ای که ما فکر کنیم رقابتهای بین المللی می توانیم بکنیم ممکن است چنین تخیلی را در ذهن بعضیها پیش بیاورد که پس ما نباید شرایط اوپک را رعایت بکنیم که البته در ذهن مسؤولان ما چنین فکری نمی آید و نباید بیاید چرا که این با حیثیت انقلاب اسلامی ما بازی می کند و چنین اجازه ای را ملت ایران و شهدای ایران نمی دهند که با حیثیتشان بازی بشود و چنین کاری هم نمی شود . وقتی ما نمی خواهیم این کار را بکنیم پس چگونه بر این مسأله می خواهیم تکیه بکنیم و رقابت ما چگونه است در حدی که نمی توانیم بفروشیم ؟‌ مسأله دیگر این است که ما این پول نفت را که می آوریم به مصرف می رسانیم و عمده مالیاتی را هم که ما می گیریم و سایر درآمدهائی را هم که داریم از فروش نفت است و اگر آن نباشد خود آن درآمدها هم تنزل می کند و پائین می آید و ما می داینم حداقل آن این است که نفت خمسش مربوط به عموم نیست بقیه اش هم مربوط به عموم ملت ایران است . آیا در این بودجه واقعاً خمس فروش نفت کنار گذاشته شده برای فقط مصارفی که در خمس معین شده ؟ آیا در این بودجه بقیه پول درآمد نفت و توابع نفت هزینه گمرکات و امثال اینها و درآمدهائی از این قبیل آیا بین ملت ایران به مساوات توزیع شده بدون تواجه به ناعادلانه بودن آنچه که در گذشته انجام شده ؟ یعنی حتی فرض را بر این می گذاریم که در گذشته ناعادلانه نبوده ، به همه داده اند آیا الان در اینجا طوری هست که به همه و به همه نقاط برسد ؟ اینطوری نیست . بعد آمده اند با یک صورتی که صورتش بسیار به نظر من خطرناک است و برعکس ظاهر زیبایش مثل ملی کردن بانکها می ماند آنچه را که در اینجا به نام مالیاتها اضافه کرده اند . نه کارساز است و نه مفید به حال ملت است ضمنا مضر به حال ملت و به حال مستضعفین است . من از کسانی هستم که اعتقاد دارند که باید طوری برنامه ریزی دولت بکند که هر کس به اندازه کارش ارزش به دستش بیاید اما واقعاً آیا این چند تبصره ای را که خود دولت داشته و مقدار زیادش را که کمیسیون برنامه و بودجه اضافه کرده آیا کارساز است و آیا می تواند مشکل را به نفع مستضعفین حل بکند ؟ این یک نوع بی اعتبار کردن مالیات گیری است . به نظر من این کاری است که اگر ما این را اعمالش بکنیم بعداً آنچه را که حق است و باید انجام بدهیم برای اصلاح سیستم اقتصادی که هر کس هر مقدار کار می کند حاصل کارش به دست خودش بیاید بر اساسی که ما باید تنظیم بکنیم این یک پیش درآمد است که آن کار را هرگز نتوانیم انجام بدهیم و این پیش درآمد خطرناکی است . آیا با این مقدار که این آقایان پیش بینی کرده اند که بگیرند ، اصلاً کل مبلغی که می گیرند . چقدر است ؟ که در ازای آن مبلغی که اضافه کرده اند در ازای آن هزینه هم اضافه کرده اند یعنی فکر کرده اند که ما آنجا جیبمان پر است حالا پس هزینه اضافه بکنیم ، ظرفیت را بالا ببریم از لحاظ بودجه بعد هم یک مقداری از جیب این طرف و آن طرف جمع بکنیم و بتوانیم خودمان را ببندیم که اداره بکنیم این پولی که اینطور دارد گرفته می شود در صورتی که هیچ نوع کنترلی وزارت بازرگانی متأسفانه بر بازار ندارد و ما انتظارمان از برادر ارجمندمان آقای عسگر اولادی که یک بازاری مجرب هستند و به این علت به ایشان رأی داده شد که ایشان بازار را می شناسند و می توانند کنترلش بکنند الان که هیچ نوع کنترلی وجود ندارد ،‌ حتی در قلمی مثل آهن که دیروز از روز روشنتر است مشخص است به چه کسانی می دهند . مشخص است توسط چه اداره ای باید داده بشود ،‌ بعد آهن کیلوئی چهار تومان و خرده ای در بازار ایران متأسفانه و متأسفانه هجده تومان فروش می رود و معلوم است عناصرش چه کسانی هستند و معلوم است چند نفر این کار را می کنند و مشخص است اگر بخواهند جلویش را بگیرند ، این را ما نمی توانیم کنترل بکنیم چگونه است که ما می آئیم چهار قلم را می کشیم بالا بعد هم فردا می گوئیم که درست می شود . این جز اینکه بازارش بر دوش مستضعفین بیاید ،‌جز اینکه کسانی که گردن کلفتان در این جامعه هستند و مصونند و متأسفانه مصونند ،‌اینها باز اجناس را می کشند بالا و این را ته انبارهایشان یک باره قیمت پیدا می کند و اینها امکانات را تهیه می کنند بعد هم که بانک مرکزی سکه داد سکه ها را به 5500 تومان می خرند بعد هم می برند بیرون یا آن سنگهای قیمتی که زمان آقای صدر در وزارت بازرگانی آوردند که بفروشند یا چیزهای دیگر که بفروشند یا فرشهائی که الان دارد از کشور خارج می شود آیا این به نفع مستضعفین است آیا این اقلامی که آورده اند این چاره ساز است ؟ نه این یک چیز ظاهری است به ظاهرش که نگاه کنید همینطورها است اما واقعیت غیر از این است وقتی که ما یک چیزهای ملموس در زندگی افراد را قیمتش را می بریم بالا بدون اینکه همه آن چیزهائی که باید قیمتش تغییر بکند ، تغییر بکند و بدون اینکه کنترل وجود داشته باشد که بقیه اقلام بی جهت خودشان را بالا نکشند این معنی اش چه خواهد شد ؟ جز اینکه کسانی که الان اجناس مانده در انبارها دارند اجناسشان را جمع بکنند و نگه بدارند و با قیمت های بالاتر بفروشند جز اینکه وقتی شما قیمت آنها را بالا بردید بلافاصله قیمت خانه بخواهی یا نخواهی رفت بالا و بلافاصله اجاره رفت بالا و بعدش از این طرف یک چیزهائی را می بریم بالا . گندم همچنان کیلوئی سه تومان باید خریده بشود و همچنان باید شهر ارزانتر از ده بخورد ، همچنان سر جای خودش محفوظ است اما تا بخواهد بیاید مثلاً بچه اش را در مدرسه راهنمائی بگذارد چون مدرسه آنجا راهنمائی ندارد و امسال مدراس هم زنده اند و گفته اند که بودجه کم است نمی رسد اگر بخواهد بچه اش را به مدرسه راهنمائی بگذارد باید یک اتاق در شهر بگیرد . کافی است که حاصل تمام زراعتش را بپردازد ، یک کارمند که بخواهد اجاره خانه بدهد کافی است که نصف بیشتر حقوقش را به اجاره بپردازد آیا این به نفع مستضعفین تمام خواهد شد ؟‌آیا ای راه گشا خواهد بود ؟ اگر برادران ما می خواهند که واقعاً هر کسی حاصل کار خودش به دست خودش بیاید و می خواهند که نگذارند استثمار فرد از فرد وجود داشته باشد ، یک نفر دو ساعت کار بکند پشت تلفن و میلیون ها تومان گیرش بیاید و یکی از صبح تا به شب کار بکند و صد تومان کیرش بیاید تازه هم بیائیم اینجا حرف بزنیم و استدلال بکنیم که آقا اشکالات اقتصادی ما از این است که حقوق آنها بالا رفته پس تورم ایجاد شده . آیا اگر این را می خواهیم از بین ببریم با چهار تبصره ای که در این بودجه آمده می شود اینکار را کرد ؟ این احتیاج به یک جراحی دارد . این احتیاج به نوشتن کلی مسائل و تنظیم یک لایحه جداگانه دارد که همه جوانبش بررسی بشود و همه مسائلش مورد تبادل نظر قرار بگیرد بعد یک یکباره با یک قوه قضائیه محکم با یک قوه نظارتگر محکم عمل بکنیم و الا با این صورت مگر می شود انجام داد ؟ ما نمی خواهیم سیگار را گران بکنیم ، سیگار را بگوئید تبلیغ نکنند بگوئید نام 22 بهمن را و بهمن را بر روی سیگار خارجی نگذارند بگوئید نام آزادی را بر روی سیگار که امارت می آورد برای یک انسان نگذارید . بعد در بودجه ارقامی که اضافه شده من فقط دو قسمتش را تکیه دارم و عرض می کنم به عنوان نمونه که وقت زیاد گرفته نشود چون مخالفین دیگری هم هستند حتما بقیه مسائل را خواهند گفت یکی بودجه وزارت دادگستری است وزارت دادگستری سال 1360 چهارده میلیارد بودجه داشته امسال هفده میلیارد بودجه برایش گذاشته شده ، برای چه ؟ من وظایف قوه قضائیه را می خوانم ، ببینیم آیا وقتی که ما بودجه می خواهیم تصویب بکنیم باید به حساب برسیم و معین بکنیم که پول این ملت داده می شود برای انجام چه کاری و آیا آن کار انجام شده یا نه ؟ از قانون اساسی می خوانم که در همین مجلس تصویب شده و تعداد زیادی از تصویب کنندگانش به شهادت رسیده اند . اصل 156 ـ قوه قضائیه قوه ای است مستقل از پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسؤول تحقق بخشیدن به عدالت و عهده دار وظایف زیر است : 1 ـ رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات ،‌ تعدیات ، شکایات ، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدامات لازم در آن قسمت از امور حسبیه که قانون معین می کند . 2 ـ احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع . 3 ـ نظارت بر حسن اجرای قوانین . 4 ـ کشف جرم و تعقیب و مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزائی اسلام . 5 ـ‌ اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین . من فقط چند نمونه از کارهای نیمه تمام که کار اصلی قوه قضائیه بوده تیتروار عرض می کنم تا روشن بشود که اگر قوه قضائیه اینجور بخواهد کار بکند می تواند این بار را ببرد یا نه ؟ و آیا ما می توانیم هر سال بودجه اش را اضافه بکنیم بدون اینکه بیلان کارش را اضافه کند ؟ من وقتی که یک آقائی که روز 14 اسفند پشت سر بنی صدر خائن ایستاده بود و وقتی بنی صدر خائن کارت کمیته ای را در می آورد و می گفت این کارت کمیته ای است و او آنجور دستش را بالا می گرفت . دیدم آمد اینجا و در مخالفت صحبت کرد بی زار شدم از مخالفت کردن و با بودجه و وحشت کردم از قوه قضائیه . آماری که هر چه رفتم خبرنامه را گشتم ببینم رادیو اسرائیل این آمار را داد ، رادیو آمریکا این آمار را داده ، کدام رادیو خائنانه ای این آمار را داده به استناد آن باشد پیدا نکردم . صد هزار مهندس بیکار نجستم بعد از جستجوی بسیار یک مهندس را در دست ایشان دیدم که برد بود به رئیس جمهور معرفی کرده بود گفته یود ما کاری با این نداریم . آقای موسوی اردبیلی اینجا تشریف آوردند و 20 پوشه را نشان دادند و فرمودند که پرونده 14 را نگاه کنید این است کار قوه قضائیه ؟ ما پوشه می خواستیم ؟ ملت ایران همه اینها را می دانند آیا ان کسانی که در 14 اسفند دور هم جمع شدند و آن حوادث را بوجود آوردند آن کسانی که راضی به این جنایت بزرگ شدند که هفتاد و دو تن شهید شدند و چه کسانی شهید شدند ،