جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 46 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 46 )

  • سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۵۹

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی جمهوری اسلامی ایران صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز سه شنبه هجدهم شهریور ماه 1359فهرست مندرجات 1-    اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید .2-    بیانات آقای رئیس به مناسبت سالگرد وفات حضرت آیت الله طالقانی .3-    بیانات اقای رجائی درمورد برنامه واعضای هیات دولت .4-    تعطیل جلسه به عنوان تنفس .5-    تشکیل مجدد جلسه درساعت یازده وپنجاه دقیقه وبیانات آقایان رمضانی وشرافت .6-    تعطیل جلسه به عنوان تنفس .7-    تشکیل مجدد جلسه درساعت پانزده و پنج دقیقه و بیانات آقایان محمدی باغانی وآقای رجائی نخست وزیر.8-    پایان جلسه .جلسه ساعت هشت و چهل دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد 1-    اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی ا زکلام الله مجید .رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم ، با حضور 181 نفر جلسه رسمی است ودستور جلسه هم بررسی برنامه واعضای دولت جناب آقای رجائی است . تلاوت قران مجیدرا شروع کنید .اعوذ بالله من الشیطان الرجیم – بسم الله الرحمن الرحیم لااقسم بهذاالبلد . وانت حل بهذا البلد . ووالد وما ولد . لقد خلقنا الانسان فی کبد . ایحسب ان لن یقدر علیه احد . یقول اهلکت ما لالبدا . ایحسب ان لم یره احد . الم نجعل له عینین . ولسانا و شفتین . وهدیناه النجدین . فلا اقتحم العقبه . وما ادریک ما العقبه فک رقبه اواطعام فی یوم ذی مسغبه. یتیما ذا مقربه . اومسکینا ذامتربه . ثم کان من الذین آمنوا وتواصوا بالصبر وتواصوابالمرحمه ، اولئک اصحاب المیمنه . والذین کفروا بایاتناهم اصحاب المشمه . علیهم نارموصده .( صدق الله العلی العظیم – حضار صلوا فرستادن ) 2-    بیانات آقای رئیس به مناسبت سالگرد وفات حضرت آیت الله طالقانی رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم . قبل از شروع دستور جلسه دوسه تذکر کوتاه است که عرض می کنم . اولین مطلب درمورد سالگرد وفات مجاهد عظیم الشان حضرت آیت الله طالقانی ، این شخصیت بزرگوار جهان تشیع وجهان اسلام واین رکن عظیم انقلاب اسلامی که دهها سال درمتن مبارزه اسلامی ماحضور فعال داشته اند ونقش عظیمی درتمام این دوران به عهده ایشان بوده است وملت ما مجلس ما انقلاب ما خودش رامرهون خدمات وفداکاریها ورنجای فراوانی که این مردبزرگ درتاریخ انقلاب ما ، درتاریخ کشورما متحمل شده است میداند. قانون اساسی ما از ثمرات زحمات ایشان است که درمجلس خبرگان با حضورشان به تصویب رسیده است . تلاشی که درشورای انقلاب داشته اند ، تلاشی که قبل از تشکیل شورای انقلاب داشته اند . زحماتی که در دروان زندگیشان متحمل شده اند زجرهائی که درزندانها دیده اند تاریخ زندگی ایشان سراسرفضیلت است . من مطمئنم که همه اعضاء محترم این مجلس به من اجازه می دهندکه با نهایت سپاسگزاری از زحمات ایشان قدردانی بشود وبه خانواده محترم ایشان از طرف مجلس و موکلین ما تسلیت عرض می کنیم وامیدواریم که یادآن مرد بزرگ برای همیشه الهام بخش درحرکت اسلامی این کشور باشد البته درباره ایشان خیلی بیش از اینها باید صحبت بشود .چون امروز نطق قبل ازدستور نداریم وبرنامه ها طور دیگری است ان شاءالله به فرصت دیگری موکول می کنیم ودرخارج ازاین مجلس وظایفمان را انجام می دهیم .مطلب دوم از اینکه خطر سوء قصد به جان جناب آقای خلخالی نماینده محترم مجلس برطرف شد خوشحالیم واز خداوند سپاسگزرایم وامیدواریم که شردشمنان واجانب از سرهمه مردم کشور ما بخصوص از نمایندگانی که سخت مورد بغض وکینه دشمنان هستند رفع بشود وتذکر سوم مربوط به خودم است من ممکن است دربعضی از جلسات با بعضی ازآقایانی که طرف بحث می شویم گاهی حرفهای بیشتر از حد صلاحیت خودم بزنم وگاهی حرف بیجائی زده بشود که تا بحال هم زده شده است واز این پیشامدهای کوچکی که درمجلس اتفاق می افتد مناز پیش عذر خواهی بکنم که این تذکر راهم بدهم لابد آقایان مرا می شناسند من اهل صرحت ورک صحبت کردن هستم من نسبت به آقایانی کهدرمجلس تشریف دارند واقعا احساس برادری دارم یعنی از صمیم دل شما را بع عنوان یک برادر کوچک دوست می دارم وهیچوقت دردل خودم احساس کینه نمی کنم که ویک وقت حرفی را از روی سء نیت بزنم حالا اگر شوخی یا جدی باشد واقعا برادرانه است . احساس می کنم اکثرا آقایانی که درمجلس هستند درمورد من هم همین محبت متقابل را دارند وبرخوردهائی که پیش می آید خیلی برادرانه تلقی کنید وبدانید که صرفا به خاطر حفظ مصالح مجلس واحساس وظیفه است که گاهی ممکن است حرف یک قدر تند ادا بشود هیچ چیز پیشت آن نیست غیز از وظیفه شناسی والبته گاهی هم اشتباه وگاهی هم طغیان است که یکی انسان ممکن است بکندومن از انسانهای معمولی هم پائین ترهستم ودریک حالی که معمولا انسانهای خیلی بهتراز من هم ممکن است کنترلشان را از دست بدهند از این فلته ها ممکن پیش بیاید ومن به هرحال از پیش وهم از مسائل گذشته از آقایان معذرت میخواهم .3-    بیانات آقای رجائی درمورد برنامه واعضای هیات دولت رئیس- امروز برنامه ما بررسی کابینه جناب آقای رجائی است که از ایشان تقاضا میکنیم تشریف بیاورند ومطالبی را بگویند که بحث شروع بشود تذکری که می خواهم بدهم برای شروع بحث این است که همانطور که دیدید اقایان اسم نوشته اند وبه ترتیب هم طبق آئین نامه عمل می کنیم وخواهش هم می کنم که آقایان هم توقع از من نکنندکه غیر از آئین نامه عمل بشود .بفرمائید جناب آقای رجائی .رجائی – بسم الله الرحمن الرحیم . ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الاتخافوا ولا تحزنو وابشروا بالجنه التی کنتم توعدون .

برادران وخواهران ، سلام برشما وبرهمه بندگان شایسته خدا. جریان انتخاب ورای تمایل نخست وزیر وجریان تشکیل کابینه از یک جهت با خوشخال توام است که طول کشیده وهمه برادران وخواهران برخلاف آنجه که درآئین نامه هست که بعد ازمعرفی کابینه دراولین جلسه مطرح میشود وردطی دوجلسه مخالف وموافق صحبت می کنند ، خوشبختانه مدتها است که مساله مطرح شده است ، موافق ومخالف هم صحبت ها کرده اندوهمه درجریان وضعی که ایجاب کرده وما رابه اینجا رسانده است هستیم . درشرایطی مسوولیت را می پذیریم که تصور حجم مسوولیت برای خیلی از هموطنان ما مشکل است وهمان قدر هم که تصور می کنند از کسانی که دراین شرایط آمادگی پذیرفتن مسوولیت دارند با تعجب یاد می کنند وآنهائی که از این برخوردها زیاد داشته اند این جمله مشهور را می گویند که کسانی که امروز مسوولیت را می پذیرند یا عاشقند یا دیوانه اند . این به نیت پذیرنده مسوولیت برمی گردد وامیدوارم که خداوند به همه ما توفیق بدهد ومارادرجهت فداکاری وایثار قرار بدهدولو اینکه به دلائلی مسوولیت ها را کسانی می پذیرند که ازآنها صالحتر وشایسته تر بسیار وجود داشته باشند . این نکته که چه بسا افراد صالح وشایسته ای وجود دارندکه می توانند نخست وزیر باشند از جهت تخصص و تبحر واطلاع و بسیاری جهات دیگر ، من شخصا هیچ تردیدی ندارم واین از آن مقوله تعارف معمولی هم نیست . کسانی که درفاصله سه ماه پیش درجریان تعیین نخست وزیر هستند می دانند که ما باجوی که درسه چهارماه پیش وجود داشت افرادی را فکر می کردیم مخست وزیر می شوند که با من فاصله خیلی زیادی داشتند اما به دلایلی که برهمه ما پوشیده نیست کار را به اینجا رسانده است وامروز من بع عنوان وظیفه شرعی اعلام میکنم که دوستانی هستند به مراتب از جهت تبحر وایمان وتحصص واطلاع از من بالاتر وواردتر ولی خودشان مصلحت را جنین تشخیص داده اند ودرمراجعات شخصی بخ خود من فرموده اند ودرمجامع عمومی هم تعبیرهایی یاد کرده اند که حاکی ا زخیلی از مسائل درونبود وضع مملکت واوضاعی که درحال حاضر برجامعه ما حاکم است مارا دربیان همه مطالب محدود می کند ومن درصحبتهایی که به عنوان معرفی کابینه وبرنامه دولت دارم خودم شخصا احساس میکنم که حرفهایی وجود دارد که بگویم وبعد عده ای هم پادرمیانی کنند وتعهدکنندوبه نوعی این مساله را برگزار کنند .ولی من دراین زمینه احساس مسوولیت می کنم ومعتقد هستم که اگر قرار است که مساله ای برگزار بشود واز آن بگذریم بهتر است که آن مساله را مطرح بکنیم زیرا که درمحلی صحبت می کنیم واز موضعی صحبت می کنیم که با موضع خصوصی واحیانا گروهی خیلی متفاوت است . اعضای کابینه در حد مقدورات من وکسانی که با آنها کار می کنم انتخاب شده اند . من درطول انتخاب همکارانم با مسائل دیگری هم مواجه شدم ، معیارهائی که برای انتخاب همکارانم داشتم درهمه ابعاد مورد قبول همه آنهائی که من آنها را قبول داشتم وبا تمام قوا سعی می کردم که درتشکیل کابینه ، خودم باعث ایجاد اختلاف جدید نباشم ، بدون اینکه ازاصول معتقداتم درانتخاب عدول کنم ناچارشدم که به جای یک نفر اصلی که به آن رسیده بودم افراد دیگری را هم معرفی کنم . حقیقتش این است که جامعه انقلابی ما از دوگروه نسبتا مشخص تشکیل می شود وهردوهم درمتن انقلاب بوده اند ، هردوهم دلسوز به حال انقلاب هستندولی دارای دو فرهنگ ودو روانشناسی جداگانه می باشند گروهی طبقه جوان هستندکه مشخصا لازم نیست که سنشان کم باشد چه بسادر سنینی بالا هستندولی فکر آماده تروجوانتر دارند برای اینها یک حرکت انقلابی نه تنها به سادگی قابل تحمل است بلکه به استقبالش هم میروند وقتی می گوئیم باید چهار وزارتخانه را منحل اعلام کردوحشت هم میروند وقتی میگوئیم باید چهار وزارتخانه را منحل اعلام کرد وحشت نمی کنند که وضع مملکت چه میشود اینها همچنان معتقد هستند که درقبل از 22 بهمن حرکت کردیم که کل مملکت را دگرگون کنیم . واگر الان چهار وزارتخانه را منحل کردیم اتفاقی که خواهد افتاد چیزی نیست که قابل جبران نباشد اگر درجهت حرکت تکاملی جامعه است عیب ندارد . گروه دیگر که به نظرمن فکرشان از نظر تشکیلات اداری درقبل از 22 بهمن شکل گرفته بود اینها شدیدا با این حرکت مخالف هستندواز اینکه بیائیم حتی یک وزارتخانه را منحل اعلام بکنیم به سختی ناراحت هستند ویا اینکه اختیار یک وزارتخانه ار بدهیم بدست یک کسی که ناحالا وزیر نبوده است می گویند که توفکر می کنی این شخص می تواند وزیر باشد ؟ بله همجنانکه خیلی هائی که وزیر شدند قبلا وزیر نبودندووزیر شدند وکار کردند درحد توانائی خودشان وامکانات جامعه وشرایط حاکم برجامعه بعدازانقلاب خیلی هم خوب عمل کردند. من درمیان این دسته قرار گرفته بودم . شکی نیست که من از اصول معتقداتم درانتخاب اعضای کابینه به هیچوجه نه عدول کرده ام ونه عدول خواهم کرد، اما به هرحال این دوفکر بوده است مطلبی را که دراین فاصله چند روزه من احساس کردم این است که مساله کابینه واعضای کابینه وهیات دولت را طوری درجامعه جلوه می دهند که اگر موفق شد کوهی از توقع وانتظار درمقابلش باشد همه آنهائی که این طرح را دنبال می کنند خودشان می دانند که شرایطی را که دولت درآن واقع میشود ومی خواهد کار بکند آن چنان است که تکرار می کنم . خیلی ها حتی از تصور این شرایط هم وحشت دارند . آنوقت درچنین شرایطی مرتب کفتن اینکه این دولت می آید همه مشکلات را حل می کند . دولت می آید همه مسائل رفاهی را حل می کند دولت حق ندارد نسبت به مسائل معنوی درجامعه حرف بزند . درحالی که مردم گرفتار مسائل مادی هستند ازاین صحبتها می خواهند دلوت را درمقابل کوهی از انتظارات وتوقعات قرار بدهند واین که دولت از آن هدف اصلی که دارد وآن برگرداندن خط منحرف مادی گرائی به تعبیر یکی از برادران حاظر ما به خط اصلی انقلاب است واین هرگز به این معنا نیست که دولت معتقد است که مردم از فردا نان نخورند ، کسی دیگر آب به خانه اش نخواهد آمد، نه . یک خط کلی درحرکت انقلابی پیدا شده است وآن اینست کع تمام هواستها وتمام تحریک ها وتمام تقاضاهائی که برای مردم تبیین میشود که اگر یک کسی جیثیت انسانیش فراموش شده ولباسش هم پاره شده است بجای اینکه اورا متوجه انقلابی شده است نه اینکه بگوئیم گرسنه ها همچنان گرسنه بمانندیا آنهائی که نان دارند از این ببعد نان نخورند . بی مسکن ها همچنان درکنار خیابان بخوابند اگر کسی هم که خانه دارد به سرش خراب کنیم که انقلاب جهت معنوی دارد هرگز جنین چیزی نیست. پشتوانه دولت درچنین وضعی یعنی حداقل به هم ریختگی فکری کامل که به تعبیرهای مختلف ازآن اسم می بریم فقط احساس همه نمایندگان وهمه مردمی است که درمتن جریان انقلاب هستند . این پشتوانه است . آن روز هم عرض کردم شما خوب می دانید که دولت درحالی میخواهدشروع به کارکندکه کمیسیون برنامه وبودجه مجلس درحال توصیب بودجه اضطراری است یعنی اگر تا دیروز حداقل این بحث نبود امروز مجلس این را می گوید . حالا نمیدانم اگر محلی وجود دارد که هرکسی هرقدرپول میخواهد به او می دهند این باعث امیدواری من شد . چون واقعا تاآنجا که من خبر دارم دراین مدت اینطور نبوده است . هرکسی هرقدر پول می خواهد به او می دهند این باعث امیدواری من شد . چون واقعا تا آنجا که من خبر دارم دراین مدت اینطور نبوده است . هر کس هر قدر پول می خواست موجود نبود ، بلکه آن اندازه ای هم که وعده دشه بود پرداهتش مشکل بوده وبرادرمان درجلسه حاضر است که درسازمان بودجه مملکت آنچنان نیست خوب این وضع بودجه ما هست که می بینیم که می تواند پشتوانه دولت باشد این است که همین حرفی را که بنده اینجا عرض می کنم ومورد اعتقاد اکثر کسانی است که دلسوز ودلبند نسبت به انقلاب هستند همین نوع تلقی کنید . یعنی اگر دولت فردا مشغول به کار شد تا دوهفته دیگر چهار روستا برق نداشت اینجا نیائید وپشت میگروفن بگوئید ما منتظر بودیم که دولت تشکیل بشود حالا که دولت تشکیل شده است همجنان کشور بوق و آب ندارد ، همچنان کشور اسفالتش ضعیف است . من اعلام می کنم که البته باز تکرار می کنم اگر جنانچه هرقدر پول خواستیم بود قعطعا هرقدرهم که شما کار بخواهید هست برای اینکه من از نیروی کار اطلاعات کافی دارم من مطمئن هستم که مردم ما باچنگ ودندانشان حاضر هستند که وسائل را بخصوص وسایل سنتی را که بسیار هم زیاد است جمع کنندواین امکانات را به کار بیندازند . تا آنجا که من درجریان بودم مساله مالی مملکت هست که

باعث بحث است . پس من پشتوانه ام این است وحرف من هم این است که هر روزی که همه ما به این رسیدیم که امکانات وجود دارد همه ما به اندازه آن امکانات توقع خواهیم داشت والا تازمانی که نه تنها امکانات به آن حد تعیین نشده است بلکه اشکالات روزبروز زیادتر میشود ماهم همراه دولت حرکت کنیم . چونکه دولت چیزی غیر از مجلس وغیراز مردم نیست .من یکبار دیگر تقاضا می کنم که بحث درباره شخصیت وهویت اعضاء کابینه بطور مقدماتی درجلسه غیر علنی باشد ووقتی به نتیجه رسیدیم وحرفهائی را زدیم و دلائل له وعلیه راهم شنیدیم ودیدیم که ما اشتباه می کرده ایم ویا اشتباه نمی کرده ایم درست بوده یا نادرست بوده است بعدا بیائیم درجلسه علنی آنچه راکه درآن به نتیجه رسیده ایم به اطلاع همه مردم برسانیم . من این مطلب را جدی می گویم . اینکه شما زا پشت این میکروفون بگوئید رجائی ساوالکی هست وبعدا من ثابت کنم آن دلیلی که شما برا یساواکی بودن من داشتید اشتباه بوده است وشما عذر خواهی کنید . این راشما ردیک جلسه غیرعلنی بگوئید . اگر دلائل من را قبول داشتید که حرفتان را پس می گیرید . اگر شما گفتید رجائی نامه نوشته واز زنئان بیرون آمده ودیدید که رجائی درعمل اثبات کرده است که آن نامه را برای اغفال رژیم نوشته است ویا دیدید که برای عافیت طلبی نوشته است ، خوب حداقل ممکن است که دوحالت داشته باشد وقتی انثبات شد آنوقت می آئیم ودرجلومردم می گوئیم من فکر می کنم که این به اسلام نزدیک ترباشد . البته من فک رمی کنم ونمی خواهم که اسلام را برای شما معرفی کنم .بقیه حرفهایم تکراری است . برنامه ای را که تقدیم کرده ام بدون اطلاع کافی از قانون اساسی ، از همه همکارانی که قرار بود بامن درهیات دولت همکاری کنند تقاضا کردم وپرسیدم که اگر شما بخواهید وزیر بشوید چه کارهائی حاضر هستید برای این مملکت انجام بدهید ، بنویسید اینهارا نوشته اند ، بعد جلسه مشترک تشکیل دادیم . درجلسه مشترک حک واصلاح کردیم وآنچه را که خدمت شما دادیم برنامه مااست . البته من بعدا آن را از نظر فصل بندی تغییر دادم و به یک شکل دیگری درآوردم ولی به همان ترتیبی است که می بینید پیداست که نظر یک وزارتخانه آمده تا مثلا وسط یک صفحه ای بعد آنجا سفید است واز صفحه دیگر نظر وزارتخانه دیگر شروع شده . یعنی دقیقا آن کسانی که می خواسته اند کار بکنند آن کاری را که حاضر بوده اند انجام بدهند یا توان انجام دادنش را داشته اند آن را معرفی کرده ام . برنامه دولت عمده درقانون اساسی پیش بینی شده است و یا درموارد پیش آمدهایی که اتفاق می افتد مجلس می تواند براساس نیاز جامعه وامکاناتش برنامه ای را تصویب بکند وبه دولت ابلاغ بکند . بنابراین درباره این برنامه ای که دارم بهیچوجه تعصب ندارم . زیرا اینهایی که برای من این برنامه را نوشته اند فقط ازدل وعشقشان نوشته اند نه اینکه سالهای سال بوده است که مثلا می خواسته اند وزیر راه بشوند وحالا که به ایشان گفتم برنامه تان را بنویسید تمام تفکراتی راکه برای وزارت راه داشته روی کاغذ آورده باشد . نه اینطور نیست . اوهم درحد ما فکر می کرده است که اگر مسوولیت آن وزارتخانه را به او بدهند این کارها را میتواند با این امکانات انجام بدهد ، بنابراین درمورد برنامه دولت بهیچوجه بحث اینکه غیرعلنی باشد یا نرم باشد یا مخالفت ضعیف باشد ، مخالفت شدید باشد ، مطلقا اینطور نیست . اگر مجلس تشخیص داد که کل این برنامه قابل اجرا نیست این برنامه را کنا رمی گذاریم . هم خودمان ، هم دولت ، همه می رویم فکر می کنیم چون که ما بخاطر مردم هستیم ودرخدمت مردم هستیم و هیچگونه تعصبی دراین زمینه نداریم . ازخداوند می خواهم که ما را از گرفتاریهای فرعی که شیطان آن را بصورت گرفتاریهای اصلی درجامعه ما درآورده است ، نجات بدهد ووقت وهم تلاش وتوانمان را درجهت رضای خدا ومصلحت مردم بکار بیندازیم . والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته .رئیس- متشکر،‌حالا که به ترتیب یک نفر مخالف ویک نفر موافق صحبت کنند همانطور که می دانید طبق مادة 179 آئین نامه 10 نفر بعنوان مخالف وموافق صحبت خواهند کرد ( بجنوردی – سوال می شود کرد ؟) وچون پیداست که بقیه نمایندگان هم خیلی حرف و سوال دارند ، سوالاتشان را یادداشت کنند وبدهند به هیات رئیسه ومن هم میدهم خدمت آقای رجائی وایشان باید درآخر جلسه به همه سوالات پاسخ بدهند بنابراین آن آقایانی که نوبتشان برای صحبت نمی رسد نگران نباشند چون هرچه حرف دارند می توانند به صورت سوال مطرح کنند وآقای رجائی هم موظف هستند که جواب بدهند ومن هم موظف هستم که خدمت ایشان منتقل کنم .یکی از نمایندگان – آقای رجائی یک پیشنهادی کردند که باید پاسخ داده شود ، ایشان پیشنهاد کردند که جلسه غیر علنی تشکیل شود .رئیس- این مورد قبلا هم بحث شد ونتوانستیم روی این کار موافقتی داشته باشیم آقایان مراعات تقوی را بفرمایند ومسائلی را که احیانا برایشان روشن وثابت نیست ، خوب خودشان انجام می دهند وآقایان همه متقی هستند وما انتظار نداریم که کارخلافی انجام بشود .یکی از نمایندگان – رای گرفته شود .منشی – جلسه غیررسمی .رئیس- معلوم نیست که مجلس با جلسه غیر رسمی موافق باشد .عده ای از نمایندگان – رای بگیرید . منشی (توکلی ) – آقای هاشمی اجازه بدهید من یک نکته ای را عرض کنم که منظور ازجلسه غیر علنی جلسه غیر رسمی است .رئیس- ایشان نمی گویند مجلس غیر رسمی ، غیر علنی ، البته مجلس غیر رسمی …محمد یزدی – کجا بحث شده است که درمورد جلسه رسمی یا غیر رسمی به توافق نرسیده اند ؟رئیس- درمجلس بحث نشده است . خودمان بحث کردیم .محمد یزدی – با چه کسی بحث کردید . منظورتان نمایندگان است ؟محمد یزدی – یعنی مجلس موافق است که چنین چیزی نباشد ؟رئیس- نمیدانم . حالا می پرسیم که ببینیم موافق است یا نه ؟چند نفرازنمایندگان – رای بگیرید .رمضانی خورشید دوست – آنهائی که در رابطه با برنامه دولت صحبت می کنند که مساله ای نیست .رئیس- ببینید ، یک پیشنهاد دیگر این است آقایانی که صحبت می کنند راجع به برنامه صحبت کنند وراجع به شخصیت صحبت نکنندواین هم نمیشود ، چون فقط یک نوبت بیشتر وقت برای صحبت ندارند وممکن است راجع به شخصیت هم حرفی داشته باشند ، پس باید چکار کنند ؟ این حرف لااقل باید با پیشنهاد پانزده نفر باشد وبعدهم تصویب بشود . اگر فکر می کنید که مجلس می تواند موافقت بکند برای اینکه ما همین حالا به مدت کی ساعت یا کمتر ، یک مدت نامحدودی مجلس را غیر رسمی ، غیرعلنی بکنیم . ما این را ازمجلس نظر میخواهیم . اگر مجلس موافقت کرداین کار را می کنیم واگر موافقت نکرد بحثمان را ادامه میدهیم .بجنوردی این کار درست نیست برای اینکه برای آقایان تعهدآور نیست بنابراین جلسه باید رسمی باشد .رئیس- جلسه علنی و رسمی خواهد بود ولیکن این جلسه به عنوان مقدماتی است برای اینکه مبادا حرف ناصحیحی درمورد کسی زده بشود واز رادیوپخش بشود خوب حالا ما نظر میخواهیم آقایان ببنیند مساله روشن است وقضیه دوجهت دارد که من این را توضیح میدهم .سلامتیان – اخطار قانونی دارم .رئیس- بفرمائید .سلامتیان – بسم الله الرحمن الرحیم . بجزبا رعایت نکاتی که دراصل 69 قانون اساسی نوشته شده است هرجلسه دیگر مجلس که غیر علنی تشکیل بشود شرکت درآن داوطلبانه است ونمیشود برای همه نمایندگان تکلیف کرد که دراین جلسه شرکت کنند اگر عده ای از نمایندگان مایل هستند که خودشان جلسه خصوصی تشکیل بدهند حقشان است وکسی نمیتواندمانع کارشان بشود ومن خودم شخصا اعلام می کنم که درهیچ جلسه خصوصی شرکت نخواهم کرد . چون معتقدم مطالبی را که نمایندگان بین خودشان می توانند بگویند درمقابل مردم هم می توانند بگویند .رئیس- اجازه بدهید آقای سلامتیان . من نمی توانم بپذیرم که شما خودتان نمی فهمید که این اخطار نیست . شما یک بحثی دارید راجع به این موضوع . این چه اخطار قانونی بوده ؟ ما که مجلس رسمی مخفی نمی خواستم تشکیل بدهیم . تشکیل یک جلسه خصوصی برای هیچکس اشکالی ندارد . خصوصی غیر رسمی و غیر علنی وعدم شرکت شما هم مساله ای نیست وما یک چنین بحثی نمی کردیم که کسی مجبور باشد شرکت بکند یا شرکت نکند . این که سرکار به عنوان یک تذکر یا اخطار قانونی ، آن هم قانون اساسی وقت مجلس را می گیرید . من خواهش می کنم درآینده آقایان از اینگونه برخوردهای اینطوری نداشته باشند ومن دارم این را با خواهش ادا می کنم .خلخالی – این چیزی که مطرح است برخلاف اصل 69 قانون اساسی است .چون اضطراری درکار نیست ومساله امنیت هم مطرح نیست ، بنابراین درخواست 10 نفر از نمایندگان دراین زمینه است .رئیس- حالا صحبت ما این است که اگر بخواهیم دقیقا طبق آئین نامه عمل بکنیم باید پانزده نفر امضاء کنید وبه من بدهید والان دارند امضاء می کنند . ما این را از مجلس اجازه می گیریم اگر مجلس اجازه داد جلسه غیر رسمی غیر علنی را تشکیل میدهیم .بجنوردی – من اخطار قانونی دارم .منشی – آقای بجنوردی اخطار قانونی دارند .رئیس- اقای بجنوردی اخطار قانونی دارید ؟بجنوردی – بلی .رئیس- مثل اخطار آقای سلامتیان باشد.بجنوردی – بسم الله الرحمن الرحیم .‌آقای هاشمی شما فرمودید که پانزده نفر امضاء بکنند ودرهمین اصل 69 نوشته شده است که ‹‹‌ نخست وزیر می تواند تقاضا بکند که جلسه غیر علنی باشد ››‌اگر ما آقای نخست وزیر را واقعا نخست وزیر می دانیم …رئیس- می دانیم .بجنوردی – بایستی این کرا را بکنیم . این تقاضای قانونی است .رئیس- بسیار خوب ، اصل 69 را بخوانید .منشی – اصل 69 ‹‹‌ مذاکرات مجلس شورای ملی باید علنی باشد وگزار ش کامل آن ازطریق رادیو وروزنامه رسمی برای اطلاع عموم منتشر بشود .درشرایط اضطراری در صورتی که رعایت امنیت کشور ایجاب کند به تقاضای نخست وزیر یا یکی از وزراء یا ده نفر ازنمایندگان جلسه غیر علنی تشکیل میشود مصوبات جلسه غیر علنی درصورتی معتبر است که با حضور شورای نگهبان به تصویب سه چهارم مجموع نمایندگان برسد .رئیس- البته این هم اخطار نبود وفقط یک راهنمائی بود وراهنمائی شما هم کافی نبود . چون ما جلسه رسمی نمی خواهیم تشکیل بدهیم .امامی کاشانی – این تغییر دستور است .رئیس- بله این تغییر دستور هم هست .نجفی – چه مانعی دارد که ما یک جلسه دوستانه ای داشته باشیم .رئیس- من هم می خواهم همین کار را بکنم اگر مجلس رای داد این کار را میکنیم ( نجفی – مگرراه ما تفاهم نیست ؟ مگر راه ما آبروداری نیست ؟ ) حرف شما صحیح است ، آقایان اگر ده نفر امضاء کرده اند به من بدهید واحتیاج به پانزده نفرنیست .دکتر روحانی – آقای هاشمی اگر دستور جلسه بخواهد عوض شود امضای 10 نفر ازنمایندگان را می خواهد .رئیس- بسیار خوب ، الان امضاها را می آورند .ناطق نوری – اعلام تنفس بفرمائید .رئیس- این تنفس هم یک چیز ساختگی است که بخواهیم اول جلسه تنفس اعلام کنیم یک کار قانونی روشنی انجام بدهیم . آقایانی که …زرهانی – آقای هاشمی من تذکر قانونی دارم .رئیس- تذکر قانونیتان را بفرمائید .زرهانی – ماده 59 ، بخاطر رعایت قانون من این تذکر را می دهم . کما اینکه ممکن است مخالف عقیده خودم هم باشد . دراین ماده آمده است که دستور جلسه قابل تغییر نیست مگر درموردی که ا ز طرف نمایندگان کتبا تقاضی تغییر بشود . من این را می خواهم بگویم که الان دستور جلسه تغییر نمی کند ، جلسه تعطیل میشود ویک جلسه دیگر بوجود می آید واین درقانون پیش بینی نشده است .رئیس- لازم نیست که بشود . اگرآن طور باشد رئیس مجلس حق دارد یک ساعت تا دوساعت جلسه را تعطیل بکند وتنفس بدهد . الان نمایندگان تقاضا دارند که جلسه غیر علنی باشد وپانزده نفرآن را امضاء کرده اند وپانزده نفردیگر هم دوباره امضاء کرده اند یعنی سی نفرامضاء کرده اند.گیوی – بنده تذکر دارم .رئیس- گمان نمی کنم که آقای گیوی شما تذکر مفیدی بدهید . معهذا بفرمائید .منشی – آقای خلخالی گیوی بفرمائید .خلخالی گیوی – اصل شصت ونهم مصوبات جلسه غیر علنی درصورتی معتبر است که با حضور شورای نگهبان به تصویب سه چهارم مجموع نمایندگان برسد ، گزارش و مصوبات این جلسه باید پس از برطرف شدن شرایط اضطراری برای اطلاع عموم منتشر گردد .4- تعطیل جلسه به عنوان تنفس رئیس- بسیار خوب ، من خواهش می کنم که آقای خلخالی جواب برادرشان را بدهند ، چون من نمی توانم ،‌ما می خواهیم یک مسائل غیر رسمی را مطرح کنیم و تصویب مصوبات هم درآن جلسه نداریم . آقای انواری شما که آنجا نشسته اید به ما کمک کنید ( همهمه نمایندگان ) خوب آقایانی که موافقند موقتا جلسه علنی تعطیل بشود وهمان پیشنهادی که آقای رجائی کردند درمدتی از زمان که البته مدت آن را نمی توانیم دقیقا تعیین بکنیم ولی فکر می کنم که زیاد نخواهد بود . چون حرفهای کوتاهی خواهند زد وبررسی میوشد . آقایانی که با این تغییر موافق هستند قیام بفرمایند (‌ اکثربرخاستند ) تصویب شد ، خوب ما از دوستان تماشاچی جلسه معذرت می خواهیم و تشکرهم می کنیم وتقاضا می کنیم درسالن های مجلس ویا آن قسمت دیگر مجلس تشریف داشته باشند چون جلسه زیاد طول نمی کشد ودوباره می توانند به جلسه برگردند . (جلسه ساعت نه وسی دقیقه بعنوان تنفس تعطیل شد )5-تشکیل مجدد جلسه درساعت یازده و پنجاه دقیقه وبیانات آقای رمضانی وشرافت رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم . خوشبختانه آقایان زود بشتند و یکصدونود وسه نفردرجلسه حاضرند پس جلسه رسمی است وبرنامه را شروع می کنیم اولین کار اینست که یک تذکری داده اند که هیات وزرائی که مورد بحث هستند تشریف آوردند واینحا هستند درائین نامه برای حضورشان درجلسه نه مانعی هست ونه الزام آقای دکتر سحابی پیشنهاد کرده اند که آقایان در مجلس تشریف داشته باشند بنابراین من از خود مجلس رای می گیرم برای اینکه با موافقیت خود مجلس باشد کسانی که موافقند افراد مورد بحث درجلسه شرکت بکنند قیام بکنند ( اکثر برخاستند ) تصویب شد آقایان وزراء می توانند تشریف بایورند درجلسه ( وزرای بالقوه ) اولین مخالف آقای رمضانی خورشید دوست هستند بفرمائید .رمضانی – بسم الله الرحمن الرحیم ، رب اشرح لی صدری ویسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی . پیش از آنکه بعنوان مخالف برنامه کابینه آقای رجائی حرف بزنم چند نکته است که بایستی خدمت برادران وخواهران بیان کنم یکی توجه به این مساله است که دردرجه اول باید به ماهیت مخالفت ها توجه کنیم اگر ماهیت مخالفت ها سنجیده نشود ممکن است ره به اشتباه ببریم دراین مقطع از زمان که نیروهای ارتحاعی حاکم درسطح بین المللی امپریالیستها و صهیونیستها وخبرگزاریهایشان وروابط عمومی حاکم درتلاش براین هستند که تصویر نادرستی از آنچه که هست از کابینه آقای رجائی معرفی کنندومارکهای مختلف اعم ا زارتجاعی وافراطی وقس علیهذا ار بیان می کنند مخالفت ما نه مخالفت آنچنانی است بلکه مخالفتی است از موضع فردی ویا جبهه ای که قلبش برای انقلاب می تپد واحساس می کند که نابسامانی ها و نارسائیهائی درکابینه وحود دارد ودرجهت تلاش برای رفع این نابسامانی است وقتی می توانیم ماهیت این برخوردها را ازهم مشخص بکنیم که ببینیم از نظر جوهری چه تفاوت عمده ای بین این دوجبهه وجود دارد برخوردعناصر انقلابی با ضعف ها واشکالات کابینه برخوردی است مسوولانه وبرخوردیست تعالی بخش ، نه برخوردی است تخریبی وافول دهنده چراچون ضرورت مرحله کنونی انقلاب و علاو برآن امر ولایت فقیه مبنی برحمایت از کابینه ایست که انتخاب می شود این نکته اول ،‌ نکته دوم هشدار مخالفان غیر اصولی است آن عناصری که خواب کشوری را چون کشورهای اروپائی درسر می پرورند ویا بینش حاکم برآنها بینش لیبرالی وسازشکارنه با غرب ویا لبیرالی چپ سازشکارانه باشرق است بدانند که مخالفت ما زاین نوع نیست یعنی نه بخاطر اینکه چون آن تیپ ها با آقای رجائی وکابینه اش مخالفند ماهم چنین نوایی سرمی دهیم واما مساله بعدی یک نکته از برادران تقاضا می کنم با توجه به اینکه حالم یک مقدار مساعد نیست اگر سوالی مطرح است درفیمابین مطرح نکنندوبصورت نوشته مطرح کنند که پاسخگو باشیم وتذکر دیگری هم لازم است اینکه مخالفت با کابینه اقای رجائی مخالف با شخص ایشان نیست چرا از انقلابیونی که مظهر ایثار بوده اند وخود را درمسیر انقلاب ارزانی داشته اند شنیدم که مطرح می کنند وشاید این اولین بار باشد که من مطرح کنم که آقای رجایی چهار راه حوادث در دوران مبارزه مسلحانه علیه استبداد بوده است ، ومساله صداقت وحاکمیت برخویشتن تا آنجایی که عناصر انقلابی از ایشان شناخت دارند محرز است بلکه آنچه که بیشتر برای ما مورد توجه است دردی است که احساس می کنیم ناشی از نابسامانی هایی است که برای مکتب پیش می آید واما علت اصلی مخالفت چرا با کابینه آقای رجائی مخالفم مساله ایکه وجود دارد می بینیم که الان غرب به بن بست رسیده وشرق به ته کشیده است و حرفی برای گفتن در پیش روی مستضعفان ندارند وانسانهای تحت ستم جهان وخصوصا اسلام چشم امیدشان به این انقلاب است واگر ما عملکردی داشته باشیم که نتواند نمود عینی از جهان اسلام این توصر را خود کرد کهاین مکتب اسلام شاید نتواند رهایی بخش وضد ستم وضد سلطه بشد بدین لحاظ است که آغاز مخالفت را ما بیان می کنیم نه چیز دیگر وامیدوارم که برای بعضی از براردان وخواهران تداعی غیر الز این نشود جرا وقتی که هدف الله باشد وتلاش برا ی او مسلما اختلافات برسر درک ا زواقعیت است و یکدیگررا هدایت می کند پس دوام انقلاب مهمترین مساله است واین لازمه برا ی عیان کردن مکتب وگرنه اگر انقلاب شکست بخورد هزار بار هم بشود این سنت اصلی است که انقلابها مکرر رخ میدهد بلکه ما تلاش دراین می کنیم که حاکمیت مکتب دچار ضربه نشود اما تداوم انقلاب ضرورتهایی دارد که اگر به این ضرورتها توجه نشود شاید ما دراینکه انقلاب را بجلو ببریم ویادراینکه بتوانیم مکتب را پیاده بکنیم دچار خیالبافی وذهن گرایی بشویم .یک تصور غلطی که الان از انقلاب وجود دارد فکر براین میشود که صرف تحول قدرت سیاسی از یک تیپی به تیپ دیگر از یک نظامی به نظام دیگر ویا صرفا فروپاشیدن نهادهای گذشته سبب میشود که انقلاب محقق شده است این تصور غلط را باید دردرجه اول باید از خودمان دور کنیم به همزدن نهادهای گذشته اعم از قدرت سیاسی وسایر نهادها فقط جنبه سلبی دارد نه جنبه ایجابی درموضع ایجابی ما باید ارائه بدهیم اگر ما تکیه کنیم براینکه توده ها در پشت سرما هستند تاریخ نشان داده تجارب اتقلابات گذشته در جوامع مختلف نشان داده و بیان علی علیه السلام است ان فی القرون السالفه لعبره فاتعظوا بالعبر واعتبروا بالغیر . وقتی بیان میشود که عبرت بگیرد از آن اشتباهاتی که دیگران کرده اند با تمام پایگاههای توده ای و مردمی که داشتند بخاطر فقدان برنامه و مشی مناسب ودر خور برای هدفهایی که داشته اند محروم بوده اند درانجا بود که ره بجایی نبرده اند پس ما صرفا و صرفا تکیه برتوده ای که پشت سرما هست واگر درست حرکت نکنیم نخواهد بود نباید تکیه کنیم اولا اشکال در کابینه آقای رجایی فقدان برنامه است فقدان برنامه درمصاحبه های ایشان وهمچنین درجلسات خصوصی و عمومی که مطرح کردند کاملا ملموس و روشن است ایشان به صراحت می فرمایند که برنامه ندارم ونیز می فرمایند که فرزند مجلس هستم که یک ویژگی مثبت است ولی درکنار این از مجلس می خواهند که ارائه طریق را بعهده بگیرد ما می دانیم آنچه را که به شکل برنامه برای جامعه انقلابی مطرح است دوبعد دارد یکی طرح است ویکی لایحه طرح بعهده نمایندگان است ولایحه بعهده دولت ووقتی برنامه منسجم وخط محوری مشخص برای مسوول کابینه واعضای کابینه درنظر گرفته نشود آیا انتظار محرومیت از بخش لوایح منسجم را باید داشته باشیم یانه یعنی ما عملا فقط و فقط مجبوریم تکیه کنیم برطرح نه لایحه چرا چون خود مسؤول دولت پیش از همه صادقانه این مساله را بیان می کند وحتی بیان کردند که من هم مثل خیلی ها وابسته به یک تشکیلات خاصی که نبوده ام ( وراست هم می گویند ) تا برنامه منظم و منسجمی داشته باشند اما بعد از چندی واندی که ایشان چیزی بنام برنامه اعلام کردند ومن چیزی بنام برنامه می گویم نه برنامه ، وخیلی ها خوشحال شدند وشاید خیلی ها هم غمگین این مساله است چیزی اعلام شد بنام برنامه آیا این برنامه هست یا نه ؟ برنامه چه ویژگی هائی دارد درست است که در درجه اول بایستی هدفها بیان بشود ولی براساس کدام راه می خواهید به این هدف برسید ؟ درست است که یک سری اصول کلی می تواند معلم الطریق باشد وروشن بکند که کدام طرف برویم ولی آیا صرف اصول می تواند حرفی چیزی وکاری برای جامعه داشته باشد ؟ مسلما نه ، یک برنامه علاوه برهدف وخط محوری وخط مشی اساسی که براساس آن از شرایط کنونی تا هدف را بایستی طی بکند به مراحلی که نقاط عطف برنامه است معطوف میشود یعنی باید توجه کنیم وببینیم که در خط مشی چه نقاطی برای مسؤول دولت وکابینه بعنوان نقاط برجسته مطرح است وبعد ازآن زمان بندی لازم چقدر است ودرنهایت نیروها وکاردهایی که مسوول دولت وکابینه می خواهد ازآن استفاده کند با توجه به این که باید متصور بشویم هدف آینده راتصورمی کند برای اینکه به کجا باید برویم وجه باید بخواهیم وخط مشی راه را درشرایط کنونی تا آنجا چقدر پیچ و خمها وچقدر ریزه کاریها وجود دارد واینکه اصولی که راهنما باشد وزمان بندی مشخص ومنظمی که درکوتاه مدت و دراز مدت چه انتظاراتی از دولت بایستی داشت ودرنهایت کادرها ،‌با تمام اینها اگر یک دولت و یک انقلابی مجهز باشد انتظار اینکه برنامه بطور درست پیاده بشود را بازهم بایستی شک داشته باشیم وای بحال روزی که برنامه نداشته باشیم واما برنامه هایی که آقای رجایی بعنوان کابینه معرفی می کنند . هدفهایی که ایشان بیان می کنند هدفهایی است صرفاکلی ما خواستار توزیع عادلانه ثروت درجامعه هستیم ، کدام حکومت این حرف را نمی زند درست است درجهت بندی صداقت و غیر صداقت وصادق بودن حکومت جای بحث است ولی صرف این اصل چه چیز را می رساند . وبا بیان این مساله که ما خدمتگزاری خواهیم کرد نفی بی نبد وباری ، مبارزه با گرانی وامثال آن اینها صرفا وصرفا هدفهای حقی است که بیان میشود هدفهایی است که مبهم است ولی حق است ووقتی درست ومیزان برای توده ها روشن میشود ملاک بدستشان میشود که مزرها یشان مشخص بشود که مشخص نشده است توزیع عادلانه مرزش چیست ؟ معلوم نیست چگونه ملاک خدمتگزاری از غیر خدمتگزاری معلوم میشود بی بندو باری چگونه تعریف میشود همه اینها مسکوت است ودراینجا بایستی این نکته را ‹‹ فالحق اوسع الاشیاء فی التواصف واصیقها فی التناصف ››‌ درگفتن خیلی ساده است ولی نصفشان کن وقتی مطرح شودآنجا است که باید خیلی دقیق حرکت کرد اما با یک نگاه سرانگشتی به برنامه آقای رجائی می بینیم که درقدم نخست این برنامه از اصول کلی قانون اساسی گرفته شده وکاملا از آن مقتبس است نه چیزی بیشتر ودراین مورد من فقط توجه شما راجلب می کنم که این برنامه چه تفاوت هائی با قانون اساسی دارد درقانون اساسی درفصل سوم که مربوط به حقوق ملت ها است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون به همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی برای احراز مشاغل ایجاد نماید ›› ووقتی که کابینه می گوید ما می خواهیم این کار را بکنیم هیچ چیز را نمی رساند یک چیز است کلی .اصل 29- دولت مکلف است طبق قوانین از درآمدهای عمومی ودرآمدهای حاصل ازمشارکت مردم ، خدمات وحمایت های مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تامین کند .اصل 30- دولت موظف است وسایل آموزش رایگان را تامین کند دولت موظف است که برای خانواده ها ومحرومان جامعه مسکن فراهم کند چه وقت وچه طور تمامی اینها چیزهایی است که قانون اساسی درباره اش ساکت است قانون اساسی هیچ مطرح نیم کند که چه وقت دولت وظیفه دارد ووقتی دولت هم خود مشخص نکند که چه وظیفه ای برعهده دارد ودرجه زمان بندی خاصی ما می توانیم از دولت انتظارات مسوول بودن دریک زمان خاص را داشته باشیم هرگز ومن هم تاکید می کنم که ویژگی رفاه خواهی محکوم است درجامعه ای که ایثار خون ها بوده که این جامعه را توانسته است از مراجعی بگذراند رفاه خواهی محکوم است . ولی تمام آنها تکیه به آن نیست بکیه براینست که ما فقدان برنامه داریم . فقدان برنامه چه عواقب نابسامان وناصحیحی را دنبال خواهد داشت . این جا من خیلی رک بگویم دربرنامه هنوز فرق بین اصول وبرنامه مشخص نیست واگر مشخص شده لااقل نمود نوشته ای درآنچه که به ما دادند نداشته . واما ذهنی بودن برنامه ، یک سری هدفهائی بیان شده که شاید انقلابهایی که کاملا با کادرهای منسجم ومنظم با یک تئوری بسیار قوی خواستند آن اهداف را پیاده کنند بعد از دهها سال هم نتوانستند به نتیجه برسند دگرگونی فرهنگ مصرفی وفرهنگ انقلابی اغنا وخودکفائی وتقوا درمجموع چیزی است که چه وقت به آن خواهیم رسید . دولت چگونه درآن نقش ایفا خواهد کرد وقدم نخست برای چنین کاری چه خواهد بود . اگر برنامه پنجاه ساله آینده است این دولت چرا به عنوان یکی از برنامه های منظم خودش درنظر می گیرد ورویش میخواهد تکیه بکندوبراساس آن می خواهد خودکفا بشود یعنی این مساله نمی تواند برایش محقق بشودوالبته اینها همه برمی گردد به یک کل منسجم که لنگ است ببینید وقتی همین فکر مطرح بشود که ما میخواهیم فکر مصرفی را ازجامعه بزدائیم و در نقطه مقابلش تاکید بکنیم فرهنگ ایثار رشد بکند . اگر زمان بندی مشخص نشود آیا نه اینست که باید انتظار یک حکومت توتالیته ای را داشته باشیم زمان که مشخص نیست که چه وقت این پیاده می شود هرچه زمان را کوتاه ت ربکنند آیا می شود به چنین برنامه ای رای اعتماد داد برنامه ای که از نظر زمان بندی مشخص نیست چه خواهد کرد ویژگی بعدی که دربینش اسلامی وقرآن مطرح می کنم . تمام سیئات انسان وقتی جهت مند بشود انسان به عنوان تجارب گرانبهائی درجهت حسنات مبدل می شود ما وقتی ببینیم که جهت مندی حذف کنیم باید عکسش را انتظار داشته باشیم ما وقتی ببینیم که جهت مندی حاکم برکابینه منظم نباشد بایدانتظار این را داشته باشیم که آن حسناتی که درافراد کابینه وجود داشته باشد ای بسا عواقبی داشته باشد که انتظارات ناصحیح داشته باشدمخصوصا صداقت ( تا آنجائی که شناخت کلی از بعضی افراد کابینه دارم عناصرسالمی هستند ) صداقت شرط لازمی است ول یه هیچ وجه کافی نیست ولی همین صدقت وقتی جهت بندی نباشد وقتی برنامه بطور منظم نباشد چه خواهدشد ؟ صادقی می خواهد برود در دهات کار کند می خواهد خانه بسازد رفاه را به خداقل نیاز برساند که این ضرورت اولیه و ابتدائی انسان است ولی وقتی همین عنصر صادق وقتی برنامه ریزی برای تولید نداشته باشد دربخش اول می خواهد مصرف را رشد بدهد ورد بخش دوم می خواهد تولید را بالا ببرد و نمیتواند واین تناقص را چگونه می تواند حل کند اینجا ست که برنامه کابینه نمی تواند متناقص نباشد از یک سو می خواهد تولید بالا برود واز سوی دیگر نیم تواند تولید را بالا ببرد از یک سو می خواهد رفاه جامعه و برخورداری را بالا ببرد از طرف دیگربا اینکه علنا دربرنامه اعلام می کند که مبارزه جدی یا گرانفروشی خواهد کرد . این کار را نمی تواند بکند چرا؟ چون سیستم تولیدی منظم ومشخص در فکرش نیست واین رامن بع عنوان جرم تلقی نمی کنم به عنوان یک ویژگی دارم تلقی می کنم . وبرخورد تعالی بخش این است که این ضعفها را ببینیم ودر جهت تخریبش با توجه به این اقتصاد تک پایه وابسته کاملا نفتی ما آیا می تواندبا این عملکرد برنامه ضعیف بر پای خود مستقر بشود آیا ما همان تصورهائی از جهان سوم از بن بست را صرفا با شکستن بن بست سیاسی خودمان را ارضا نمی کنیم واگر دراین محدوده بمانیم انتظار این را نباید داشته باشیم که انقلاب ره بدان اهدافی که خود متصور می شویم خود کابینه از آن انتظار دارد محقق نشود این واقعیتهائی است که بایستی دید . وهمه اینها ناشی از این است که یک فکر منسجم ویک تئوری و برخورد منظم در برخورد با مسائل مبتلا به جامعه وجود ندارد . وهمان مشکلی را که ما در دوران گذشته دردولت موقت ودر شورای انقلاب با آن مواجه بودیم الان آنهائی که دولت موقت را به عنوان پلکان ترقی انتخاب می کنند وبرسرآن می کوبند تا به عنوان عنصر خط امام وخیلی چیزهای دیگر مطرح بشوند اعم از چپ و راست .اینها فاقد این تصور هستند که دولت موقت با ویژگی خاص دوران گذشته و نیز بینش حاکم برآن نمی توانست یک برنامه منظم داشته باشد . واین شورای انقلاب که بعد از سقوط دولت موقت سیستم کار را به عهده گرفت . آن هم نمی توانست این کار را بکند ودیدیم نارضایتی ها رشد می کند . ببینید اگر شما نخواهید نارضایتی ها را ببینید مبنای حرف ما باید حرف علی علیه السلام باشد . وکفی بالمرء جهلا الا یعرف قدره فقط یک چهل کافی است برانسان مستولی بشود وانسان مسلط برتمامی آگاهیها باشد و نابود بشود . و آن چهل این است که نداند که پایگاهش چقدر است نداند که جریان پایگاه اجتماعیش روبه رشد است یا روبه افول است ونداند که علت رو به رشد یا رو به افول بودنش جیست ؟ تا ضعفها را ببینید وجبران کنید . و بایستی ببینیم که مردم ما این ها که انقلاب را با ایثار خونهایشان تا اینجا رسانیده اند اینها از بی برنامه گی به تنگ آمده اندو این ویژگی را اگر ما نخواهیم دقت کنیم وباز هم با یک سری مصلحت خواهی ها و چاره اندیشی های اضطرار بخواهیم مساله را حل کنیم آن دفعه کابینه ای بود که مارکش میزنیم که تکیه بر تخصص داشت و فکر می کنم هم چنین بود و این دفعه کابینه ای است که تکیه وداعی این است که در مکتب تخصص دارد واگر مردم از تخصص و مکتب هر دو سرباز بزنند وروی برتابند به کجا باید پناه ببرند . این ها همه ناشی از فقدان کی تئوری منسجم رد برخورد با مسائل است اما درآخرین نکته ای که درمورد هدف بیان کردم واجرای برنامه ، کاد راست . چه نیروهایی داریم تا این خواست را پیاده کنند . نیروهای انسانی و غیر انسانی واز آنجا که انقلاب مختص به انسانها است وخصوصا در بینش اسلامی فراتر از بینش طبقاتی نگاه می کند کدام نیروهای انسانی است که خاص پیشبرد برای انقلاب در نظر گرفته شده است . اعم از برنامه ریزی ، مدیریت ، اجرا ، وخیل ی چیزهای دیگر . ما در برخورد با مسائل سیاسی می بینیم که مسؤولان امر خصوصا برنامه سیاسی شان فقدان آن خواستی است که برتوده ها وبر انقلاب ها حاکم است . انحصار حاکمیت در اختیار مومنین ، مومنین چه کسانی هستند ؟ ضوابط انتخاب شان چیست ؟ چه کسانی اینها را انتخاب می کنند همه اینها مبهم است . و ما معتقدیم که باید رهبری وارسته افرادی باشد که ایمان وعمل صالح را با هم تلفیق بکنند و به جلو ببرند ولی از آن تصوراتی که از ایمان وعمل صالح است . نمی توانیم یک تصور هماهنگی درنیروها داشته باشیم .رئیس- آقای رمضانی شما پنج دقیقه دیگر وقت دارید .رمضانی – ( بدبختانه مسائل خیلی زیاد است ومن دراین پنج دقیقه نمیتوانم به همه آنها برسم ) وقتی می گویند که همه کارها باید روی خط همه جانبه امام باشد این خط همه جانبه امام چه ویژگی خاصی دارد . آقا صرفا خودمان می توانیم تعریف کنیم . آیا کسی که دعین اطاعت از امام ، از امام انتقاد می کند وبه امام خبر می دهد که به نظر من این مساله درست نیست ولی چون مطیع ولی امر هستم اطاعت می کنم . آقا یاین شخص بیتشر در خط امام هست یا کسی که چشم و گوش بسته حرفهای امام را بطور درست بدون هیچگونه آگاهی اطاعت می کند کدام یک فراتر هستند ؟ مکر ما نمی گوئیم ‹‹ تفکر ساعه خبیر من عباده ستین سنه ›› اگر ما تاکید براین بکنیم که صرفا یک سری شکلها بمانیم وشعار بدهیم وخط همه جانبه امام راخودمان تعریف کنیم وغیر از خودمان طرد کنیم آیا ره به کجا خواهیم برد ؟ من دو مصداق کوچک مساله عفو عمومی را عنوان می کنم برادران پاسدار ومبارزی که زندانها را به عهده داشتند آنهائی که در دادگاههای انقلاب بودند تمام نیروه وقتی که فرمان عفو امام در مورد ازادی ساواکیها آمد دلشان لرزید ول یچون مطیع امر مولا بودند اجرا کردندوآیا می شود گفت که اینها درخط همه جانبه امام نیستندولی عده ای دیگر بیاند وچشم وگوش بسته اطاعت کنند وهمجنین آنهائی که یک تصویر درستی از مسوولان دولت موقت داشند ونمی توانستند با ویژگیهای مکتبی خاص انقلاب کنونی ازآنها حمایت کنند آیا ما می توانیم بگوئیم که آن کسی که از دولت موقت انتقاد می کرد ومطیع امر امام بود ودرنهادهاتلاش می کرد این فرد را به عنوان یکخط غیر همه جانبه درخط امام ودیگران را که دیروز داعیه حمایت از همان خط غیر همه جانبه درخط امام ودیگران را که دیروز داعیه حمایت از همان خط رابیان می کردند وامروز درتضاد باآن قرار گرفته اند به عنوان عناصری بیان بکنیم که درخط امام هستند ( یکی از نمایندگان – انحراف از بعضی هاست ) واما ابعاد سیاسی ، عرض کنم اگر نکاتی مطرح است ما این بها را به مجلس شورا بدهیم که شورائی حرکت بکنیم ‹‹ من استبداد برایه هلک ›› را بیاد بیاوریم که اگر هر کسی به رای خود بخواهد حاکمیت خود را برپا کند وفقط حرف خودش را بزند ونگذارد حرفهای دیگران عنوان بشد انتظار این رانداشته باشیم که حاکمیت طاغوت برما باشد واما رهبری مکتبی باید درکنار اتحاد جبهه ای مطرح بشود ما مگر دوران ضد استبدادی درمرحله ضد استعماری هستیم مرحله ای که خیلی فراتر از مرحله ضد استبدادی و درمرحله ضد استبدادی رهبری مکتبی بود وهنوز هم هست وبا سنت پیامبر ( قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم ) برمی خوریم به اهل کتابی که درخیلی از ویژگیها مشترک نبودند وفقط درالله متحد بودند می بینیم که اینها به عنوان کسانی که بیایند متحد بشوند موردخطاب قرا میگرفتند والان برای ما جای تعجب است دسته سومی را که به عنوان برنامه سیاسی بناشده نیست که احزاب و گروههائی را که توطئه شان عیان نشده و هیچ دلیلی …( همهمه نمایندگان ) .رنجبر- توطئه های گروهها و احزاب کشف شده وهمه چیز روشن است .هادی – ایشان دیگر نمی توانند صحبت کنند . یکی از نمایندگان – بگذارید حرفش را بزند .رمضانی – برادران اگر نخواهید شورائی حرکت کینم .رئیس- وقت شما یک دقیقه دیگر باقی مانده است .رمضانی –از برادران دیگری که وقت گرفته اند می توانم انتظار داشته باشم که یک مقداربه من فرصت بدهند.رئیس-خیر شما خودتان یک دقیقه وقت دارید .شما صحبت کنید که وقت شما تلف نشود .اقایاناگر شلوغ کنید این مدت رامن به حساب ایشان می گذارم .رمضانی –اقای هاشمی اقای محمدی وقتشان رابه من می دهند رئیس-در ائین نامه پیش بینی نشده است عابدین زاده –ایشان دارندجو بوجود می اورند.شجونی –شمابه کلی گویی های برنامه اقای رجایی حمله می کنید (خطاب به اقای رمضانی )رئیس- آقای رمضانی اجازه بدهید من یک توضیح بدهم .ایشان یک مساله ای را مطرح کردندکه اصل مساله اصولی است که به ان برسیم ایشان می پرسند که ایا مخالف دیگر می تواند وقتش رابه من بدهد یا نه ؟هادی –خلاف ائین نامه است .رئیس- اجازه بدهید این دو صورت دارد یک صورت این است که یک مخالفی به مخالف دیگری که اسم نوشته تمام وقت را بدهد این ظاهرا با روح ائین نامه مخالفتی ندارد اما چون مخالف وموافق باید نیم ساعت به ننیم ساعت بعد ازهمدیگر صحبت کنند اگر یک مخالف مثلا سه ربع صحبت کند موافق بعدی باید نیم ساعت صحبت کند .رمضانی – آقای هاشمی اجازه بدهید من یک ساعت حرف بزنم ویک ساعت بعدی دو نفر موافق حرف بزنند .رئیس- من فکر می کنم که آقای محمدی هم به اندازه شما ازاین حرفها بلد است بزند من نمی دانم نوبت به آقای محمدی میرسد یا نه ؟ رمضانی – من از شماتقاضا می کنم اگر دراین مورد …رئیس- من شخصا نمیتوانم تصمیم بگیرم اگر بخواهید صحبت کنید باید نظر مجلس را بگیریم حالاشمایک دقیقه حرفتان رابزنید .رمضانی – برادران دقت کنید واما اگر ماحاکمیت منظم و رهبری مکتبی نداشته باشیم انقلاب ما جوهر مکتبی وانقلابی ندارد ولی انقلاب یک مهندسی اجتماعی است انقلاب بایستی تمام نیروها را به کاربگیرد از اپتیموم وبهینه عمل کردن هرگز دور نشود ما اگر انتظار این را داشته باشیم که صرفا و صرفا فکر خودمان رامحور قرار بدهیم وبگوئیم هرکس فکرمن را قبول دارد درجبهه اسلام من دارم بیان می کنم ممکن است برای بعضی ها تصوربشود که جبهه غیر اسلام نه هرگز چنین نیست درجبهه اسلام وقتی نیروها می خواهند خودشان را بگذارند درجهت عمل کرد وحرکت انقلاب اسلامی وهدفش آیا ما هیچ توطئه ای هم ازآنها بدست نیاوردیم می توانیم بگوئیم اینها رانفی شان کنید .رئیس- وقتتان تمام شد پیشنهادی آقای رمضانی داشتند که اگرما بخواهیم روی آن بحث کنیم خیلی وقت می گیرد ووقت مجلس هم آنقدر توان ندارد . آقایانی که موافق آئین نامه می دانند وخلاف آئین نامه نمیدانند که مقداری از وقت آقای محمدی را به آقای رمضانی بدهیم قیام فرمایند.قره باغ – خلاف آئین نامه است .خورشید دوست – اجازه بدهید من یک تذکر بدهم .رئیس- تذکرتان را بدهید .خورشید دوست – من یک سری مواردی دارم وترس ازالقاء شبهه است من چون یک سری مسائل را بیان کردم وفکر می کنم اگر شما موافقت نکنید که رفع القاء شبهه هم از بعضی لحاظ بشود من احساس آرامی وجدان نخواهم کرد.موحدی ساوجی – می خواستی القاء شبهه نکنی .رئیس- خیلی خوب ، این توضیحشان هم خوب است .آقایانی که موافقند وقت به ایشان بدهیم قیام کنند ( عده کمی برخاستند ) رای نیاورد . بفرمائید بنشیند . توکلی – اولین نفر موافق آقای محمد جواد شرافت بفرمائید .رئیس- آقای شرافت بفرمائید ضمنا اینجا یک قیدی دارد درآئین نامه که حداکثر نیم ساعت است البته آن وقت اصلی شان است نه اینکه وقت قرضی هم اینجور باشد من یک تذکر بدهم آقایانی اگر سوالاتی دارید چون نوبت صحبت به همه نخواهد رسید وفقط پنج نفر مخالف وپنج نفر هم موافق صحبت می کنند سوالتان رابه هیات رئیسه بدهید که به آقای رجائی بدهیم که به آن جواب بدهند خواهش می کنم این مورد غفلت نشود .محمد جواد شرافت – بسم الله الرحمن الرحیم ، وبه استمداد واستعین ( ولا تقف مالیس لک به علم ان السمع والبصر والفواد کل اولئک کان عنه مسؤولا ) من اول مطالب دیگری در زمینه برنامه دولت جدید برای طرح درنظر گرفته بودم بعد برادرمان مسائلی رامطرح کردند که من برای اینکه بخواست خود ایشان عمل کرده باشم که القاء شبهه نشود جواب خیلی موجزی به رووس مطالب ایشان عرض می کنم کلیات مطالب ایشان با اینکه خیلی اصرار داشتند که باید مساله تحلیل بشود وجزئیات بررسی بشود خیلی کلی بود خیلی کلی که گوئی فرمودند وبه نظر بنده امیدواریم نیت ایشان عرض می کنم کلیات مطالب ایشان هم مطابق فرمایششان بوده باشد که به قول ادبا مدح بمایشبه الذم بود ایشان درابتدای فرمایشاتشان فرمودند که نیروهای ارتجاعی درسطح جهانی دست به دست هم داده اند وآماده شده اند برای نفی این دولت جدید ویه کی صورتی منزوی کردن آن وجو ساختن علیه آن خوب پس ماجرا دانسته وندانسته بااین نیروها هماهنگی بکنیم وهم صدا بشویم داوری درباره یک مساله ای ویک شخص نمی تواند جدا از شرایط زمانی ومکانی آن مساله وآن شخص باشد مادر شرایطی به سر می بریم که حساسترین مرحله انقلابی ماهم از نظر سازندگی ورسیدن وگذشتن از مقدمه ورسیدن به متن فراهم شده به آن مرحله رسیدم وهم نیروهای جهانی وکفر والحاد همه قدرتهایشان دست بدست هم داده اند که این آخرین مرحله تشکیل ازگان انقلابی را بکوبند وقبل ازآنکه به مرحله عمل برسد ساقط کنند این ملت انقلابی این ملتی که دریک شهرش دریک روز در یک میدان یعنی درجمعه سیاه روزی رژیم پهلوی درعرض هفت یا هشت ساعت که من خودم شاهد بودم چهار هزار کشته وحتی بیشتر می دهد دیگر دراین شرایط بیش از این نمی تواند صبربکند ما بیائیم آئین نامه ها را بررسی بکنیم مواد را دقت بکنیم یک جائی یک درزی پیدا بکنیم آنرا علم کنیم (صحیح است ) شما می بینید که اگر مشی ما مشی پیغمبر اسلام است اگر می خواهیم علی وار حرکت کنیم وجامعه ای بسازیم خوب الگو علی وپیغمبر ، علی بیست سال سکوت می کند خانه می نشیند ودرعین حال مشاورت و همکاریش را از آنهائی که قبولشان ندارد وصالحشان نمی داند دریغ نمی کند بخاطر مصلحت کلیت اسلام . امروز اگر ما نتوانیم به ضرورت زمان ومکان پی ببریم اگر حساسیت شرایطی را که برما می گذرد توجه نکنیم هی بیائیم ریزه کاریها بیابیم آن ذره ای که ممکن است ازآنجا به یک مساله ای از این دولت حدشه کرد ازاین انقلاب خدشه کرد این ها به خدا اتلاف وقت است اگر نگویم عنوان دیگری دارد شما مگر بین مردم نیستید مگر نمی بینید چه جوری کاسه صبرشان لبریز شده با تلفن ، با نامه ، با همه شما اشکال می کنند پس کی این دولت تشکیل می شود شما که دراصلش اشکال ندارید حالا ریزبرنامه ، این برنامه یک برنامه مکتبی است خود برادرعزیزمان می فرمایند که کابینه تکیه برمکتب دارد خوب اینکه آرزوی ملت ایران است اینکه آرزوی ماست ما اولین بار است که یک کابینه مکتبی میتوانیم داشته باشیم حالا اگر ریزبرنامه زمان بندی شده اولا این مال مجلس است مجلس باید قانون بدهد مجلس باید زمان بندی بکند مجلس باید ارشاد بکند این دولت را مجلس باید تکامل بخش نقایص احتمالی دولت باشد نه اینکه ما بنشینیم ویگوئیم چون آقای رجائی چون یک کتاب پنج هزار صفحه ای بنام برنامه به مجلس نیاوردند ما بگوئیم پس این درست نیست این نقص کابینه است وکابینه ازاین جهت قابل خدشه است این یک نکته ، نکته دیگری که ایشان دربیاناتشان فرمودند تجارب انقلابهای گذشته بود به نظر بنده این به مقدار زیادی صحیح نیست مگر انقلاب اسلامی ما رنگ کدام انقلاب جهانی را دارد که تجارب آن انقلاب تطبیق بکند باتجارب انقلاب ما ، چند با ر درتاریخ دنیا بعد ازشهادت امیرالمومنین وچند صباحی از حکومت برحق امام مجتبی چند بار انقلاب اسلامی وحکومت اسلامی دردنیا تشکیل شده که حالا ما بگوئیم انها تجارب است وما زاآن تجارب استفاده می کنیم انقلاب ما مخصوص بخودش است هیچ انقلاب دنیای دیگری تا الان نه می تواند الکو باشد نه می تواند فرمول باشد نه می تواند قانون باشد برای این انقلاب ما ( صحیح است ) بنابراین ، این یک خود گول زدن است که ما بگوئیم از تجارب انقلابی دنیای مارکسیسم یادینای سرمایه داری ما استفاده بکنیم ما آنها را دور ریختیم ما انقلاب کردیم که آنها را نفی بکنیم وبطلان آنها راعملا این ملت اثبات کرد. ایشان شرح مفصلی دربراه فقدان برنامه فرمودند من نمی دانم این چیست ؟ برنامه چه می تواند باشد کلیات مسائلی که دولت درنظر دارد اینهاست آنهائی که در تلاش شنیدن یک حرف خدائی واسلامی درطول این پنجاه سال جان کندند ومحرومیت کشیدن آنها قدر این برنامه زا می دانند ایشان یکی از اشکالاتی که کردند که عرض می کنم مدح شبیه به ذم است یکی از اشکالاتشان که فرمودند ، فرمودند برنامه مقتبس از قانون است این خوب مدح برنامه است مگردولتی که می آید وظیفه اش چیست وظیفه اش اینست که یک چیزی بیاورد ورای قانون اساسی اگر خلاف این بود اشکال به این آقای رجائی ودولتی که میخواهد تشکیل بدهد بود بزرگترین وظیفه اجرای قانون اساسی است قانون اساسی خون بهای این هزارها شهیدی است که مادر مملکت دادیم هزارها معلولی که الان شهدای زنده ماهستند بزرگترین مسوولیت دولت اینست وهرروز ازاین مسیر کوچکترین تخطی بکند باید ریشش را گرفت واز او بازخواست کرد این که ذمش نیست که قانون اساسی را رعایت کرده واساس برنامه شان برقانون اساسی است ایشان ضمن کلی گویی که فرمودند که اقتصاد تک پایه ای متکی به نفت باید تغییر بکند خوب برادر اینکه عین متن برنامه این دولت جدید است اگر نخواندید من برایتان بخوانم ایشان درآن شرح مفصلی که راجع به مسائل اقتصادی دربرنامه گنحانده اند اینجا گفتند که هدفهای برنامه اقتصادی وخلاصه گیری کردند.الف – فراهم نمودن زمینه های کاهش ونهایتا قطع وابستگی به خارج به طوریکه اتکا بودجه به درامد حال از صدور نفت ومواد خام به خارج ا زبین رفته و بودجه مملکت متکی بردرآمد حاصل از تولیدات داخلی باشد واستقلال اقتصادی درحداقل زمان ممکن تحقق یابد پس شما چه می خواهید ودنبال چه می گردید شما که می گوئید این اقتصاد تک پایه ای باید نفی بشود اقتصاد بیانات برادر عزیزمان فرمودندکه نیروهای انسانی آماده نداریم من نمی دانم چه جوری به این جواب بدهم .رمضانی – تحریف نکنید .رئیس- آقای شرافت تذکری داده شده که تاحدودی صحیح است وان اینکه نسبت به مخالفین یک جوری صحبت بوشد که جوی به وجود نیاید که آنها نتوانند حرفهایشان را بزنند ( شرافت – من تا حالا عرضم درهمین حدود بوده ) البته من نمی گویم که شما تخلف فرمودید ولی برادرانه باشد .کیاوش – ایراد گرفته اند وباید جواب بدهند .باباصفری – خود نخست وزیر جواب میدهد .شرافت – ایشان فرمودند که (شاید این مفاد فرمایششان باشد ) فرمودند با کدام نیروی انسانی آماده می خواهید مملکت را اداره بکنید دراین زمینه همه تان حاضربودید من نمی خواهم چیزی که نگفته باشند بهشان نسبت بدهم من وابستگی به هیچ گروهی ندارم وابستگی خاصی جزوابستگی عقیدتی به اقای رجائی ندارم این دفاع من همانطور که مخالفت ایشان ناشی از اعتقادصمیمانه ایشان است موافقت بنده هم ناشی از این اعتقاد صمیمانه ام هست که دراین شرایط خودم را موظف می دانم بنابراین همانطور که ایشان دراول فرمایشان فرمودند حمل به یک غرض خاصی نباشد ایشان فرمودند با کدام نیروی انسانی می خواهید مملکت ووزارتخانه ها وتشکیلات را اداره کنید من سوال م یکنم میخواهید مملکت ووزارتخانه ها وتشکیلات را اداره کنید من سوال می کنم با کدام نیروی انسانی امام خارج از مملکت انقلاب را به ثمر رساند؟ با کدام نیروی انسانی ؟ ما تشکیلات داشتیم ؟ مقررات وآئین نامه داشتیم ؟ چه بود ؟ اخلاص ، بینش درست و صمیمانه اسلامی والهی فداکاری درراه تکلیف شرعی اینها انسانهای خاموش مرعوب خانه نشین ترسیده از ساواک را بیرون کشید توی خیابانها ، توی کوچه ها و به اینجا رسیدیم این نیروی انسانی الان آماده است چه شده کجا رفته واین نیروی انسانی تا زمانی که این دولت درخط امام است وعملا نشان می دهد که درخط امام است نه با ادعا تردیدی هم درخط امام نیم کند که بله این جوری نیست ولی من قبول می کنم آنجوری است این نیروی کارآمدفداکار جان بازانسانی پشت سررجائی هست ( کیاوش – صحیح است ان شاءالله ) واما ایشان راجع به خط امام اشاره فرمودند که به نظر ینده مهمترین مساله بود وشاید آنهم مقدمه بود برای طرح این مطلب من از خودم چیزی عرض نمی کنم قرآن قانون اساسی الهی مااست قانون اساسی ماهم از قرآن متخذاست ببینیم رابطه رهبر با یک مسلمان قرآنی درروابط سیاسی چه جوری است قرآن جه جوری طرح می کند دقت بفرمائید به این آیه شریفه . ما کان للمومنین والمومنات اذا اراد الله امراوان یکون لهم الخیره من امرهم .قره باغ – آیه را غلط خواندید .شرافت – صحیح اش را بفرمائید .قره باغ- ما کان لمومن ولا مومنه اذا قضی الله ورسوله امرا ان یکون لهم الخیره من امرهم .شرافت – من مقداری ازآن درذهنم بود متشکرم . مومن واقعی آن مومن است که قرآن معرفی می کند نه مومن تصوری وتوهمی . آن مومنی که واقعا درخط امام است چون امام حاضررا رهبر انقلاب را ما تبلور واقعی اما معصوم وپیغمبر می دانیم این برداشت ما است ازاین امام ولایت فقیه یعنی این ، ولایت فقیه اصلش مال خداست بعد مال رسول الله منتقل میوشد این ولایت وعینیت پیدا می کند دروجود مبارک پیغمبر وبعد ردزمان ائمه معصومین دروحود شریف ایشان الان که زمان غیبت امام دوازدهم است دروجود مبارک رهبر عالیقدرمان عزیزمان ، فداکارمان وآن کسی که منت پیروزی این انقلاب را براین توده های محروم دارد یعنی امام خمینی ( حضار سه مرتبه صلوات فرستادند ) این تجسم وجود پیغمبر است خداوند درقران کریم می فرماید که مومن ومومنه حق ندارند که اگر خدا ورسولش امری را فرمان بدهند ‹‹ اذا قضی الله ورسوله امرا ان یکون لهم الخیره من امرهم›› حالا مخیر باشند به انحامش یا عدم انجامش یا اینکه فرض کنید که منت بگذارند بگویند خیلی خوب نظر بنده اینجوری نیست اما چون تو می گوئی ورهبر هستی چشم من اطاعت می کنم این حرفها چیست ؟ اینجوری نیست آیه را نمی گوید اگراین ایات را ما قبول داریم اینجوری نیم گوید . آیه دیگری ‹‹ فلاو ربک لا یومنون حتی بحکموک فیما شجر بینهم ثم لایجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت ویسلموا تسلیما ›› ببینید چقدر مطلب روشن است این رابطه است بین ما ورهبر این رابطه باید برقرار باشد خدا قسم میخورد سوگند به پروردگارت که اینها ایمان نمی آورند حتی تا زمانیکه ایمان واقعی چه وقت بروز وظهور دارد دراین افراد تا وقتی که تودرموارد اختلاف حکم می کنی اینها نه تنها به ظاهرتسلیم بشوند بلکه حتی دردلشان هم تصورخلاف نکنند ‹‹ لایجدوا فی انفسهم حرجا ›› قلبا هم بپذیرند که فرمان ، فرمان رهبر است ومطاع است واجرای آن واجب است ‹‹ ویسلموا تسلیما ››‌این جور تسلیمی می خواهد رهبری الهی ، تبلور عینی ولایت فقیه یعنی این یعنی اینکه قرآن رسم می کند نه اینکه عرض کردم بنده درمواردی اختلاف داشته باشم با رهبر بعد رهبری که می گوید بگویم بنده با شما اختلاف نظر دارم اماالان چون تو می گوئی من انجام میدهم آقای رجائی ازاول آن چیری که خیال بنده راراحت کرد علاوه برسوابقی که از نظر شناخت با این مردمن دارم هم قبل از انقلاب هم بعد از انقلاب اول گفت من مقلد امام هستم ما دولتی میخواهیم که مقلد امام باشد ارگان انقلابی بنیادهای انقلابی کار بدست ها دولتمردان مسوولین اداره امور کشوررا ما می خواهیم که مقلد امام باشند ما آنرا میخواهیم مادران راه قدم برمی داریم مادیدیم چه ضربه هایی خود رایی ها درگذشته به انقلاب ما زد وچه فرصتهائی ما ازدست دادیم نمی خواهیم آن حوادث تکرار بشود . مساله اینیست عزیزان من مساله چیز دیگر نیست ( چقدر وقت دارم ).رئیس- ده دقیقه وقت دارید .شرافت – من دیگر عرضی ندارم .6-من دیگر عرضی ندارم .رئیس- بسیار خوب ، آقای رمضانی دوتا تذکر دادند که من اینجا می خوانم نوشته اند ‹‹ درمورد اقتصاد تک پایه روش پیاده کردن مطرح کردم نه صرفا هدف ›› دوم نوشته اند که ‹‹ من نگفتم نیروی انسانی لازم نداریم نا انقلاب را اداره کند ›› این را نگفتم لطفا درمورد تحریف تذکر فرمائید که من تذکر دادم خوب عرض می کنم که ما یک مقدار حدود 20 دقیقه یا کمتر تا ظهر داریم آقای رجائی درنهایت هرجلسه باید مطالبی که گفته شده توضیح بدهند وسؤالاتی که می رسد جواب بدهند من نظرم اینست که برای اینکه آئین نامه را درست رفتار کرده باشیم چون درآئین نامه گفته دوتا جلسه کامل الان به عنوان کامل الان به عنوان تنفس جلسه را تعطیل کنیم آقایان بروند نماز بخوانند نهار بخورند وبلافاصله تشریف بیاورند اینجا وبه اندازة جلسه کامل ادامه بدهیم وبقیه را بگذاریم برای فردا واین جزو اختیارات رئیس است وتصویب هم لازم ندارد بنابراین چون حداکثرتنفس دوساعت می تواند باشد ما الان که تعطیل می کنیم ساعت 2 می توانیم برگردیم (‌یکی از نمایندگان – اخبار را گوش کنیم )‌بسیار خوب اخبار را گوش کنید و برگردید . آقایان ساعت 5/2 درجلسه تشریف داشته باشید . جلسه به عنوان تنفس تعطیل می شود واز ساعت دو و نیم جلسه ادامه پیدا خواهدکرد .( ساعت دوازده و پنجاه دقیقه جلسه پایان یافت ).7-تشکیل مجدد جلسه درساعت پانزده دو پنج دقیقه وبیانات آقایان محمدی ، باغانی وآقای رجائی نخست وزیررئیس- بسم الله الرحمن الرحیم . با حضور 183 نفر جلسه رسمی است دومین مخالف برای سخنرانی تشریف بیاورند . این جلسه هم ادامه جلسه صبح است .منشی – اقای محمد محمدی .محمدی – بسم الله الرحمن الرحیم . رب اشرح لی صدری ویسرلی امری واحلل عقده من لسانی بفقهوا قولی . اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ، فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام ومن یردان یضله یجعل صدره ضیقا حرجا.هرکه را خداوند اراده هدایت بفرماید دلش راگشاد وسعه صدر وشرح صدر به او عطا فرماید وهرکه را که اراده کند که درسمت انحراف از راه خداوند قرار بگیرد دلش را تنگ وبسته می کند من متاسفم که باید قبلا بگویم نسبت به برادرم آقای رجائی چه نظری دارم از این جهت متاسفم که شاید فضائی در مخالفت با برنامه ایشان پیش نیاید واین طور تلقی شود که نسبت به موفقیت ایشان هم من مسؤولیتی احساس نمی کنم . لکن برادرم ، جناب آقای رجائی از صمیم قلب آرزومندم که شما موفق بشوید ومطمئن باشید ازهرگونه کمکی ازمن ناچیز نسبت به موفقیت شما بربیاید هرگز فروگذار نخواهم کرد امیدوارم به خصوص شما نمایندگان محترم مجلس بابرخوردی که از شرح صدرمکتبی ما بیرون می اید چنان برخورد کنید ( که قطعا می کنید ) که این کسی که با برنامه آقای رجائی مخالفت می کند نشانه ضدیت باایشان با جمهوری اسلامی وامام و مجلس نیست . دلسوزانه وبرادرانه آنچه به عقل ناقص من می رسد دریک مورد خاص توضیح می دهم . اما قبلا آقای رمضانی برادر عزیز ازمن خواستند که آنچه را به نظر ایشان نقطه قدرتهای برنامه آقای رجائی است برای شما بخوانم تا نسبت به ایشان سوءتفاهم نباشد . این هفت نکته را برادر عزیزمان آقای رمضانی به عنوان نقاط قدرت برنامه آقای رجائی نخست وزیر محترم ما نوشته اند .1-    فرو ریختن نهادهای وابسته .2-    تکیه برنهادهای انقلابی.3-    حمایت از محرومان ومنافع خرده پا .4-    اولویت دادن به روستا، قدمی درجهت خودکفائی .5-    هدف مقدس خودکفایی .6-    سیاست خارجی کاملا مورد تایید ما است .7-    عدم تکیه بررفاه جوئی وخواست برا ی تکامل اجتماعی .8-    این نکته را هم من عرض کنم که عرایض من دراین جا تایید هیچ یک از درگیری ها وجناح بندی ها درداخل مجلس وخارج از مجلس نیست . امیدوارم منهم مثل شما هروقت تشخیص دادم که مطلبی حق است به هرطرف که تاخوش آیند باشد بگویم وهروقت هم تشخیص دادم که حق نیست آنرا هم بگویم ، ان شاء الله موضوع بحث من برخورد دولت برادر عزیزجناب آقای رجائی با مساله سیاسی یا سیاست داخلی است . چون تمام این ها به دیدگاه ما برمی گردد من بهتر می دانم اول مقدمه ای درمورد دیدگاه خودم دراین زمینه عرض کنم .من فکر نمی کنم برنامه نداشتن هیچ نقطه قدرتی باشد وتوقع هم نداریم که آقای رجائی و کابینه محترم ایشان الان برنامه چند هزارصفحه ای ارائه کنند . اما توقع هم نداریم که چنان برخورد بشود که گوئی برنامه داشتن یک عمل غیر اسلامی وغیر مکتبی است ، درست مثل اینکه دخالت خدا را فقط مادرآن جائی ببینیم که به نظر ما استثناء است اگر برطبق قانون علت ومعلول درجامعه عمل بشود فکر کنیم این دست خداست .فقط آن جائی که ما نمی توانیم تفسیرش کنیم ونمی توانیم بفهمیم که چیست ؟ فکر کنیم انی جا است که حمایت الهی هست . لذا کارخدا با برنامه است . تمام قانین حاکم به هستی با برنامه ونظم است . چطور ممکن است برای جامعه ای مثل ایران بگوئیم خود خداوند بدون اینکه ما برنامه داشته باشیم با لطف وعنایتی که به ما دارد مسائل را حل خواهد کرد . واما من محور این برنامه سیاسی ایشان را عرض میکنم بعد نقطه نظرم را توضیح میدهم . دراینجا ذکر شده است که موضع گیری دولت درقبال احزاب ، گروههای سیاسی ، سازمانها ی اقتصادی و سیاسی که قطعا به افرادهم برمی گرددد. ایشان احزاب و سازمان ها وگروهها و به نظرمن افراد را به چهار قسمت تقسیم فرموده اند .1-    احزاب وگروهها وسازمان های مسلمان وپشتیبان انقلاب اسلامی که درخط همه جانبه امام بوده وپذیرش ولایت فقیه را اساس حرکت خود قرار داده اند . رابطه دولت با چنین سازمانها و احزابی برادرانه است که ازهمکاری آنها هم استفاده می کنند . پس یک رابطه برادرانه است . برای کسانی که همه جانبه درخط امام هستند .2-    احزاب و سازمانهای مسلمان وموافق که درخط همه جانبه امام نبوده ودرعمل به ولایت فقیه متعهد نیستند . رابطه دولت با این ها نزدیک است ودرکارهای اجرائی مواضع غیرکلیدی را می تواند به انها بدهد.3-    احزاب ، گروهها ودسته ها وبه نظر من قطعا افرادی که توطئه علیه نظام جمهوری اسلامی را آغاز نکرده اند ویا منافقانه چهره خود را پوشانیده اند بطوری که دلیلی برتوطئه آنها بدست نیامده است . برخورد دولت با این ها هشیارانه است .4-    دسته ها وگروهائی که برخورد مسلحانه می کنند که برخورد دولت با این گروهها مسلحانه است .پس به چهار گروه تقسیم شد و چهار شیوه برخورد هم با آنه مدت روابط براردانه ما روابط به تغییر بنده نزدیکانه ، روابط هشیارانه ، و روابط مسلحانه ، چند نکته این جا هست که قابل بحث است ودقیقا من معتقدم که عرض من یک دیدگاهی است . من که بگویم جناب رجائی ودولت محترم شان می خواهند برخورد ضد اسلامی وضد مکتبی کنند . من تصورم این است کهاسلام وقانون اساسی چنین اجازه ای را نمی دهد . اما از نظر اسلامی ، اگر معیار مکتبی بودن یک عمل ، مفید بودن آن عمل باشد ما بهاین می گویین پراگماتیزم یا مصلحت گرایی یعنی یک کاری زمانی درست است که درعمل مفید باشد ما دراسلام این کلام را نداریم ای بسا که ما مواضعی می گیریم که درعمل مفید نیست ، منزوی می شویم واز بین هم می رویم اما معتقدیم که این مکتبی است نه آنچه درعمل مفید است . لذا تعبیری که خود امام هم فرمودند ‹‹ ما برایمان تکلیفمان مهم است ›› مهم این است که آن چه حق است عمل کنیم واین مهم نیست که پیروز بشوم یا نشوم، یعنی حقانیت من دلیل پیروز بودن من است ، نه پیروزی من دلیل حقانیت من . لذا ما می بینیم امام درخیلی جاها وعلی علیه السلام وانبیاء برخورد هائی می کنند که موفقیت دنیائی ندارد واما به عنوان یک معیار درتاریخ مطرح می شود لذا من می خواهم عرض کنم که چه چیزی برای ما مهم است ، برای ما اسلام مهم است . جمهوری اسلامی یا نظام جمهوری اسلامی مهم است . معیارما دربقاء ونابودی عمل به اسلام است . بگذار تا امریکا مارا محاصره کندوهرگونه فشارهم برما بیاورد ، نابود هم بشویم اما ما ببینیم این نابودی به قیمت عمل به مکتب است حاضریم نابودمان یکنند اما به مکتبمان عمل بکنیم ، دلیلمان برخورد علی علیه السلام است . برخورد امام حسین علیه السلام وهمین طورزندگی انبیاء است لذا آنچه من می گویم شاید عملا مفید نباشد اما ببینیم آیا مکتبی هست یا نیست ، مگر علی علیه السلام نمی دانست که طلحه وزبیر دارند چه می کنند ؟ وقتی آمدند پیش علی وگفتند ما میخواهیم برویم مسافرت ، مگر خودشان نفرمودند که من میدانم که این ها میخواهند چه کنند ، پس چرا دستگیرشان نکرد؟ پس جرا محاکمه شان نکرد؟ چرا علی بااین ملجم این برخورد را نکرد؟ عجیب است ، خیلی عجیب است آقای رجائی برادر عزیز، توحتما یادت هست که ما با هم بودیم ، من وشما دیروز از دیگران از بعضی گروهها ایراد می گرفتیم که شما چرا این برخورد را می کنید که دربند زندان حتی مسؤول سماور راهم نمی گذارید غیرازخودتان وجریان وخط خودتان باشد ، می گفتید اگر مسؤول سماور بشوید ازطریق همین مسوولیت مواضعی می گیرید که ما راتضعیف می کند . حتی مسوول این دیگر برای تقسیم غذا ، برادرعزیز ، جناب آقای رجائی ، یادتان هست کهدیگران نمی گذاشتند که مسوول تقسیم غذا کسی باشد که بادیدگاه او موافق نبود ؟محمد یزدی – بفرمائید ، کدام یک از این چهار نوع را دارید بحث می کنید ؟محمدی- بسیار خوب .محمد یزدی – چون بحثتان مخلوط شده وشبهه ایجاد کرده است .رئیس- خودشان توضیح می دهند .محمدی – غیرازاین بود ؟ آن برخورد وآن شیوه راهمه مامحکوم کردیم واسم آن را گذاشتیم دگماتیزم گروهی ، تحجرسازمانی گفتیم شرک سازمانی ، گفتیم این رویه یعنی بسته بودن وبسته شدن وضیق صدرواین نمیشود .حالا ما می بینیم که به یک شکل دیگری شاید همان عمل دارد انجام می شود آیا اسلام اجازه میدهد ؟ مسلمان کیست ؟ قبلا می گفتند که مسلمان و مومن کسی است که دقیقا درآن خط وکادر وچهار چوب مرزبندی شده که من می گویم باید باشد ، هرکه درآن نباشد مسلمان نیست وقبولش هم ندارم ، این را ما می گفتیم برخورد تشکیلاتی ومی گفتیم پیغمبر اکرم این برخورد را نمی کند من آن موقع می گفتم برادران عزیز، خوارج می گفتند کسی که یک خطا کرد یا یک گناه کرد، او دیگر ازخوزه اسلام خارج شده ، و نباید دردرون ما باشد وعلی سرشان فریاد می کشید که ای خوارج ، پیغمبر اکرم اگر کسی دزدی می کرد ، بازاسمش را مسلمان می دانست ، حد را براو جاری می کرد وبازبا او برخورد اسلامی می کرد، حتی زانی را مگر قرآن نمی فرماید . یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما تفعلون ، یعنی تصاد ردکلام وعمل را هم بازمی گوید شما مومن هستید ، این برخورد را مگر قرآن نمی فرماید ( ان طائفتان من المومنین اقتتلوا ) می شود ، دودسته با هم جنگ می کنند . قرآن می گوید هردو مومن هستند ( یکی از نمایندگان درکدام سوره است ). درسورة حجرات .رجائی – بقیه اش راهم بخوانید (همهمه نمایندگان ).رئیس- آقایان بگذارید خودشان بحث کنند .محمدی - ‹‹ حتی تفیی الی امرالله ››.شجونی – پیغمبر برجنازه منافقین نماز خواندولی علی (ع) با آنها جنگید .محمدی- اتفاقا تذکر خوبی دادید . عرض من این است که با اینکه این دودسته به جان هم می افتند جنگ هم می کنند وقرآن به شما دستور میدهد ، نصیحتشان کنید ، بینشان را اصلاح کنید واگر یکی بردیگری دوباره خواست ستم کند با اوهم جنگ کنید بازبه همان می گوید مومن آیا این را نمی گوید ؟شجونی – درمورد نزاع دو طائفه کسی که یاغی است دیگر مومن نیست .لذا می گوید (فقاتلوا )یعنی او را بکشید . مسلما مومن را نمی کشد ، یاغی را میکشد .رئیس- محیط مجلس را آرام نگاه دارید ، آقایان بحثهای خصوصی بین هم نکنید .آقای محمدی ادامه دهید .محمدی – بنابراین ، من با توجه به تذکری که آقای یزدی فرمودند این 4 دسته را دقت کنید ، 4 قسمت شده ، قسمت سوم کسانی هستند که توطئه می کنند وبه ظاهر چهره برادرانه نشان می دهند ، اینها جدا هستند رابطه برادرانه ونزدیکانه دوتاست ، دوتای دیگرش هم رابطه هوشیارانه ومسلحانه است ، اگر فرمایش شما درمورد مساله سوم است . یعنی آن دسته ها ، گروه ها وافرادی که توطئه می کنند من که روی این عرض نکردم ،بحث برسررابطه دوم است . کسانی هستندبه تعبیری که خودشان فرمودند ، مسلمانند موافق هم هستند اما درخط همه جانبه اما نیستند . دقت بفرمائید ، نه کسانی که منافق هستندوشما میفرمائید نه کسانی که قصد توطئه دارند وهنوز دلیلی براثبات توطئه شان نیست .رئیس- شما نه دقیقه بیشتر وقت ندارید ، بحثتان را یک جوری بکنید که به مطالب دیگرتان هم برسید .محمدی – بنابراین به نظرمن چندنکته اینجا هست . اول اینکه این کلمه خط مرتبا تکرار می شود ، ما نمی دانیم اکثر این برادرانی که صحبت ازخط می کنند چرا خودشان خطی ارائه نمی کنند ؟ این کلمه خط هم مخصوصا درمورد خط امام ، به قول آقای منتظری ازمتشابهات است وخط خطی شده است ، خوب ، این خط امام را که خود امام ننوشته اند خود امام هم که تصویرنکرده اند حالا همه می گوئیم خط امام (قره باغ- خط امام ، همان خط اسلام وقرآن شرع است چیزدیگری نیست )خوب این آقایانی که مسلمان هستند ، قرآن و شرع را قبول ندارند ؟ این آقایان دسته دوم مسلمان نیستند ؟قرآن وشرع را قبول ندارند ؟قره باغ- اسما قبول دارند.رئیس- آقا دخالت نکنید آقای قره باغی ، اجازه بدهید بحث تمام بشود ، شما نباید بدون اجازه درجلسه صحبت کنید . آقای محمدی ادامه بدهید .محمدی – واما نکته ای که من باید توضیح بدهم این است که دراساس این فرمایش ایشان که حاکمیت درجامعه اسلامی باید از آن مومنین باشد ، من هیچ تردیدی ندارم من دراین مورد معتقدم که حاکمیت باید از آن مومنین باشد ، اما اگرقرار باشد این مومن به این معنا باشد که دوست وبرادرم آقای رجائی نوشته اند من فکر می کنم ادامه اش خطرناک است . خطرش کجا است ؟ الان میدانید شما ، افراد وگروههائی دستور داده اند وقتی می روید مصاحبه می کنید . اگرگفتند نظرتان درباره فلان حزب چیست بگویید بسیار خوب است حزب انقلابی مکتبی است ، اگر گفتند درباره فلان فرد نظرتان چیست ؟ بگویید فلانی واقعا درخط امام است ، اگرگفتند عالی عمل می کند .اگر گفتند درباره فلان سازمان نظرتان چیست ؟ بااینکه وابسته به این سازمان هستی ، تا آنجائی که می توانی این سازمان را بکوب ، قشنگ بکوب ، بعد دستورداده شده که وقتی میروی مصاحبه می کنی شما دختر خانمی که مذهبی هم نیستی ، مقنعه سرت بکن ، برو بنشین مصاحبه بکن ودقیقا طبق مذاق مصاحبه کننده هم حرف بزن ، بعد برو کارت را آنجا بکن ، اگر نشنیده اید ، حتما اکثرشما این قضایا رامی دانید . بعد میروند مصاحبه می کنند .ما جامعه ای هستیم که نسل دیکتاتوری است نسل ما بلد است مخفی کاری کند ، نسل ما بلد است خودش را بپوشاند . بعد شما باید چه کنید ، باید ماموربگذارید که چه کسی درخط همه جانبه هست ، چه کسی درخط نیمه جانبه است وچه کسی درخط نیست . بعد مجبورید یک برادر مسلمان را بگذارید بالای سریک نفر دیگر ببینید او طرفدار کیست ؟ برود با او نفاق بخرج بدهد وبگوید من اصلا با تو هستم ، من اصلا مخالف این دستگاه هستم شما نظرت چیست ؟ برای اینکه ازاو اطلاعات کسب کند . آنهم برای اینکه لو نرود برای اینکه برود وکارش را بکند ریاکاری می کند ، نفاق به خرج می دهد ، دوروئی می کند تا بتواند استخدام بشود . با چه معیاری می خواهید توی این جامعه به این بزرگی خط همه جانبه راتشخیص بدهید ؟ براساس گزارش ها چه کسی گزارشی کند ؟ خود بچه مسلمانها تا بتوانی کسب خبر کنی ، من عین یک یازاین مصاحبه ها را می خوانم این یک قسمتش است که فقط درآموزش و پرورش است ، درسپاه هست ، رفته درسپاه نفوذ کرده وخودش وابسته به یک جریان است وکارش را مخفیانه انحام می دهد هرچه هم بگویی درظاهر فحش می دهد به تمام افرادی که کوچکترین انتقادی ازدولت می کنند . می خواهد روزنامه دیگر راهم آرام می گیرد زیر دستش ومی رود درخانه می خواند که مامور شما او را نشناسد به کجا میروی به سمت اینکه مجبوری ساواک بسازی ، ساواکی که تشخیص بدهی چه کسانی چه کار می کنند ودم به دم هم از او گزارش بیاوری ، چه کسی خراب می شود ؟ همان جوان بی گناهی که باید بیاید جلو برادر دیگرش به عنوان اینکه خط همه جانبه نیست ونیمه جانبه است برخورد منافقانه بکند . من این مصاحبه را برایتان بخوانم .رئیس- این مصاحبه مربوط به کابینه است ؟محمدی – بلی .رئیس- یعنی مربوط به برنامه ایشان است ؟محمدی – بلی .آیت – بگذارید بخوانند .رئیس- آخر شما که نباید نظر بدهید ، من باید نظر بدهم اگر مربوط به کابینه وبرنامه هست بخوانید ، اگریک کاری که مربوط به سابق است ومربوط به اینجا نمی شود نخوانید .محمدی – تشخیص با شماست این یک مصاحبه ای است که درآموزش وپرورش شده است ، نتیجه جبری تحلیل خط همه جانبه وخط نیمه جانبه است ، وبه اینجا می رود که ما سوال کنیم وببینیم وبه این شکل مجبور باشیم افراد را به نظر من زیرفشار بگذاریم که آنها هم بعد ریاکار و دوگانه بشوند میخواهید بخوانم ، نمی خواهید نمی خوانم .رئیس- اگر مربوط می شود بخوانید اگر مربوط نمی شود نخوانید (یکی از نمایندگان – ممکن است قسمتی ازآن مربوط باشد ، ولی خواندن خود مصاحبه مربوط نمی شود .)رجائی – تضمین صحت این مصاحبه چیست . اگرمن ببینم که دروغ است چه باید کرد؟‌محمدی- مدرکش راخودم دیده ام وخدمتتان می آورم .کیاوش – صحتش از کجاست ؟محمدی –مدرک دارد .غضنفرپور- تصمیم گیری درمورد خواندن یا نخواندن بخود شما مربوط است.رئیس- خیر به ایشان مربوط نیست به من مربوط است . اگرکابینه درآینده بخواهند همین کاررا اجرا بکنند مربوط می شود ولی ایشان میخواهند خط همه جانبه را با این مصاحبه تشخیص بدهند ، اینکه مربوط به اینجا نیست .محمدی- آقای هاشمی تشخیصش باشماست .رئیس-بلی من فکر می کنم مصاحبه گذشته به این جلسه مربوط نمی شود .معادیخواه- اگر مصاحبه رابخوانند وبعدتوضیح داده شود ما فکر می کنیم بهتر باشد .رئیس- آخرشماها میگوئید (همهمه نمایندگان ) خیلی خوب مجلس می گوید بخوانید .محمدی- آنچه که من به عنوان محوراین نقطه واین قسمت عرایضم مطرح می کنم این است که این شیوه برخورد جبرا ما را به سمت یک دیکتاتوری می برد . مگراینکه بخواهیم متعهد به این شیوه نباشیم .رئیس- دو دقیقه وقت دارید زود بخوانید .محمدی – این عین یک مصاحبه است که نظر به مصاحبه گرراهم نوشته است ، یعنی توضیح نوشته وزیرش هم نظریه نوشته است .(معادیخواه – گزارش کرده است واز کجا است ؟ این راهم توضیح بدهید )بلی ، من این آقایانیکه اسم می برم هیچ مساله ای باخودشان ندارم .دررابطه با بنی صدرودفتر هماهنگی وحزب بحث شد، معتقد بود که دفتر هماهنگی ازنظراعتقادی زیاد خوب نیستند وروی اعتقادشان کارنمی کنند ،حزب جمهوری بیشتر براساس اعتقادش کارمی کند.نظریه .ازنظرسیاسی وبینش سیاسی خوب، آگاهی عقیدتی وانحراف سیاسی ندارد. برای امور تربیتی مناسب است .توضیح دهید درمورد مجلس می گوید فعلا دوجریان هست یکی خط ملی گراها ودیگرخط حزب جمهوری که همان اسلام اصیل است وخط امام است بنی صدرراکاملا درخط امام نمی داند ومی گوید قدرت طلب است .نظریه .ایشان فرد مسلمان ، نسبتا آگاه موضع گیری مساعد درقبال جریانات سیاسی روزدارد . این راکه عرض کردم ، صدها ودهها نفرهستندکه می آیند اینجا ومی گویند . من این حرف را که می گویم نمی خواهم دفتر هماهنگی آقای بنی صدررا مطرح کنم . نه من عرض می کنم ، این شیوه واین تقسیم ازنظربنده نه اسلامی است نه قانون اساسی هم چنین اجازه ای را بما نمیدهد وخطش به اینجا باید برود که برادر جناب رجائی عزیز، همان چیزی که ما دیروز ردمورد گروه ها با هم صحبت می کردیم ومحکوم می کردید، مجبورید خودتان بروید ، اجباردارید مگر اینکه به آن عمل نکنید ضمن اینکه هیچ معلوم نیست خط همه جانبه یعنی جییست ؟ هیچ مشخص نیست مواضع کلیدی یعنی چینس ؟ مواضع کلیدی کجا مشخص می شود ؟ با کدام معیار؟ شجونی – آقا اگرقدرت تحلیلی یک معلم را بخواهند بدانند ، دیکتاتوری است ؟رئیس- این جواب را کسانی که وقت گرفته اند باید بدهند (یکی از نمایندگان – این مصاحبه در کجا شده است ؟) می گویند که این مصاحبه درکجا شده است .محمدی – من اسم دبیرستانش ومحل آن راعرض می کنم ولی من چیزدیگرمی خواهم عرض کنم . بدترازآن وبیشتر ازآن افراد فراوانی هستند که می آیند شهادت می دهند . این هم هست بیشترازاین یکی هم هست ، خیلی زیاد است . فقط هم مساله دفتر هماهنگی نیست ازاین خیلی بیشتراست .رئیس- این را من بعدا می اورم وخدمتتان عرض می کنم .محمدی – این را من بعدا می آورم وخدمتتان عرض می کنم .منشی – حالا بفرمائید .رئیس- سند را بعدا نمی گویند ، حالا می گویند.منشی –الان باید بگوئید .رئیس- آقای محمدی ما ازکجا بدانیم که این سند دردفتر منافقین درست نشده است ؟محمدی – اگرتا فردا صبح من بتوانم مدرک آنرا اینجا میاورم.رئیس- نه حالااسم دبیرستان واسم مصاحبه گررا بگویید .محمدی – اجازه بدهید شما همین االان من رامتهم به دروغ نکنید .رئیس- نه این که درست نیست .محمدی – عین مدرکش هست من برای مجلس خواهم آورد به عرضتان خواهم رساند ، الان دست من نیست .منشی – شما که سند را میاورید باید ماخذش راهم بیاورید .محمدی – اصلش راهم خواهم آورد .رئیس- عیبی ندارد بعدا بفرمایند ولی آقایان دیگر اگرخواستند سندی بخواننداول بگویند که سند مال کجاست که سند باشد ، فعلا این سند نبود . یک مصاحبه ای به این شکل راهمه می توانند توی همین مجلس هم تنظیم کنند . آقای موافق دوم تشریف بیاورند.منشی- آقای باغانی وآقای سیدعلی خامنه ای هردو به عنوان موافق وقت گرفته اند که جایشان راعوض کرده اند آقای باغانی نوبت شماست .رئیس- آقای باغانی بفرمائید ، آقای شرافت 10 دقیقه ازوقتشان رابه آقای معادیخواه داده اند ( یکی از نمایندگان – نمیشود ) بلی آقای باغانی شما بفرمایید تا آن مساله را برسیم وببینیم میشود یا نه . دوسه نکته درائیننامه هست که قدری این کاررا مشکل م یکند . طبق آئین نامه10 نفرموافق ومخالف باید صحبت کنند که دراینصورت 11نفر می شود .دکترسامی – قبلا از مجلس نظر خواستید که آیا ممکن است مقداری از وقت مخالف بعدی را به مخالف قبلی داد؟ که مخالفت شد . اکنون چگونه میخواهید مقداری از وقت موافقین را به بعدی بدهید ؟رئیس- بله ، نه آن شکل دیگری بود البته آن شکلی بود که یکی که صحبت کرده بیشتر از نیم ساعت صحبت کنند . آن موقع یک مشکل ، حداکثرنیم ساعت داشتیم ، این هم اشکال دوممان است ، آقای باغانی بفرمائید .باغانی –اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ، بسم الله الرحمن الرحیم ، الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النارهم فیها خالدون . وقال علی علیه السلام وتمسک بحبل القرآن واستنصحه واحل حلاله وحرم حرامه وصدق بما سلف من الحق واعتبربما مضی من الدنیا لما بقی منها . طرح برنامه دولت پس از بزرگداشت سالگرد شهداء 17 شهریور ، مطلبی را به ذهن تداعی می کند ، که تشکیل دولت حقه ، نتیجه فداکاری وخونبهای خون پاک آن شهیدان هست ، مسلم مساله همین هست ، قطع نظرازتداعی این معنا ، این برهمگان مسلم هست ، رشادت وفداکاریهائی که ملت رشید مسلمان ایران ، تحت رهبریهای حکیمانه وخردمندانه زعیم عالیقدر اسلام امام خمینی ، ادام الله ظله ( نمایندگان – سه بارصلوات فرستادند) انجام دادند ، منجر به تشکیل حکومت حقه اسلامیه وتشکیل دولت اسلامی گردید. دراین دولت که برادر عزیزمان آقای جناب رجائی به خواست خداوند توفیق پیدا می کنند که وزراء آن را معرفی کنند واین دولت با قدرت و با قاطعیت شروع به کارکند ، این دولت صددرصد می بایست برطبق موازین اسلام حرکت کند . دراصل 4 قانون اساسی که ایشان هم برنامه شان را مستند به قانون اساسی بیان داشته اند همه می خوانیم که کلیه مقررات وقوانین ، اعم از جزائی ، مالی ، فرهنگی ، نظامی ، سیاسی ، اجتماعی ، باید برطبق موازین اسلام باشد واین اصل درعموم واطلاق سایر اصول قانون اساسی که 174 اصل دیگر هست حاکم است . پس بلااشکال این دولت مبنای عملش اسلام وقرآن وموازین اسلامی خواهدبود . دراین جملاتی که ازامام علی علیه السلام که به حارث همدانی بیان می کند هست . تمسک بحبل القرآن ، به قرآن چنگ بزن واز قرآن خیرخواهی طلب کن ، حلال قرآن را حلال و حرام قران را حرام بدار ، حق را ولو ازگذشتگان باشد وبه یادگار مانده باشد تصدیق کن ، واز تقلبات ونیرنگهای دنیا عبرت بگیر، پندبگیر تا اینجا که چند هشدار امام علیه السلام میدهد ، واحذرکل عمل برضاء صاحبه لنفسه وبکره لعامه المسلمین . ازعملی پرهیز وحذر کن که انجام دهنده آن عمل به آن خشنود وخوشحال هست ولکن عامه مسلمانها آن راناخوش دارند ونمی خواهند وهمچنین بترس از عملی که اگر انسان آشکارا بخواهد انجام بدهد ، حیا می کند ولی ممکن است سرا این عمل صورت بگیرد ودرپیامی که امام به مالک اشتر نخعی دارد . ولاتنقض سنه صالحه عمل بها صدور هذا الامه ، روش شایسته ای را که شایستگان این امت به صالحه عمل بها صدور هذه الامه ، روش شایسته ای راکه شایستگان این امت به آن عمل می کنند نقض مکن ، روشی که صلحا وپاکان امت برآن اجتماع والفت دارند نقض مکن . روشی وسنتی که اگرآن را اظهار کنی باعث این می شود که برای تووزر ووبال ایجاد کند آن را هم آشکار مکن ‹‹‌ولیکن احب الا مورالیک اوسطها فی الحق واعمها فی العدل ››‌بهترین امور وروشها آن عملی باشد که از نظرشمول عدل وداد عامه مسلمین را می گیرد وراهی است میانه که این را انتخاب بکن . گواینکه درانتخاب این راه دسته ای ناراضی شوند ودسته ای نگران باشند نگرانی دسته ای با رضای عموم مسلمانها مغتفراست واز آن می توان گذشت اما عکسش نه . خوب ، اینها جملاتی بود که مقدمه باشد برای خط مشی این دولتی که ان شاءالله درشرف تشکیل است . برادرمان آقای محمدی اشکالی داشتند به برنامه ایشان که مربوط به سیاست داخلی است ومردم را به چهار دسته کرده است .این لامحاله درروش اسلام هست .دربرخورد پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم (صلوات حضار) خوب ما می بینیم پیامبریک برخورد با مومنین ویامردان وارسته وشایسته دارد ویک برخوردبامنافقین دارد ویکبرخورد با مشرکین وتوطئه گران دارد . مگر تاریخ اسلام گواه این معنا نیست که پیامبراکرم وقتی که یهودان ابنی قریظه علیه حکومت حقه اسلام درآن روز توطئه کردند ، آنان رامحاصره کرد، آنان رااز دژهاشان بیرون کشیده دستور داد درآنجا گردن زدند. هفتصد نفررا دریک روز گردن زدند اعدام کردند. قرآن مقدس هم این حقیقت را بیان کرده است . ‹‹یخربون بیوتهم بایدیهم وایدی المومنین فاعتبروایا اولی الابصار ›› پیامبر با منافقان هم یک برخوردظاهری داشت . نه به آنها ارادت داشته نه حاضر بود که با آنها با صفا رفتار کند . یک برخورد ظاهری بود واین سیره وروش اسلام است . می بینیم امیرالمومنین علی علیه السلام هم این روش را بکاربسته است .یک برخورد با مومنین دارد امام علیه السلام ولومومنینی که را بکاربسته است . یک برخوردبامومنین دارد امام علیه السلام ولو مومنینی که خیلی ها با او خوب نمی آمدند. کوشش می کرد که اینها بسیج شوند علیه دشمنانی سدراه گسترش حکومت اسلام بودندنبردکنند. آنها دیرمی جنبیدند گله وشکوه وشکایت درنهج البلاغه شریفش هست که ازآنها فراوان می کرد اما معذلک طردشان نمی کرد .امام یک برخورد باخوارج داشت . خوارج بحسب ظاهرمسلمان بودند ، قرآن میخواندند ونماز می خواندند ، روزه می گرفتند اما وقتی که آنها درمقابل حکومت اسلام موضع گیری وایستادگی کردندوشروع به فساد کردند. خوب امام ناچار شدجواب آنها را بدهد. البته نصیحتشان کردفرستاد باآنها بحث کردند.عبدالله بن عباس را امرکرد باآنها مباحثه کن والبته فرمود باقرآن بااینها مباحثه نکن ‹‹‌فانه حمال ذو وجوه ››قرآن دارای وجوه متعدد ومتحمل معانی است مشتبه . با سنت قاطعه بااینها حرف بزن. عبدالله بن عباس باآنها صحبت کردهشت هزارنفرآنها توبه کردندوبرگشتندولی چهار هزارنفر بر عنادشان برآن طغیانشان ماندند. خوب نبرد کرد. طبق تاریخ که گواه صادقی است . چهارهزار نفردر برخوردی که با امام داشتند سه هزار ونهصدونود ویک نفرشان کشته شدند نه نفرشان فرار کردند . اسلام که نمی تواند یک مکتبی باشد مثل مکتب صلح کلی . باهمه سازش کند ومداهنه کاری کند. مکتبی است روشن. صریح ، قاطع ودر آنجائی که باید برخورد خشن داشته باشد هیچگونه مداهنه نیم کند برخورد خشن راخواهد داشت. آنجائی هم که باید برخورد مسالمت آمیزوعفو واغماض داشته باشد خواهد داشت . من یک چیزی را به مناسبت بحث درباره دولت مثال میزنم که این حالاعملی است ومدتها است که شده است . این مساله برخورد درکردستان شاید درذهن خیلی از افراد بودکه خوب کردها مگرچی می خواهند .که خوب کردها البته نبودند . چرا این همه کشتارو این همه درگیری ؟ خود مختاری به آنها داده شود ولی من ازهمان وقت ها این مطلب درذهنم بود . گفتم وقتی حکومت حقه امام علی علیه السلام تشکیل شد معاویه درشام حاضرشدامامت امام را بپذیردمی گفت من امامت شمارا قبول دارم ولی اداره شام را به من واگذار کن ، شام بشود یک ایالت خود مختار واداره اش زیرنظرمن باشد وامامت شما راهم قبول دارم .امام هم این را نپذیرفت زیرباراین مساله ساده به حسب ظاهرکه او با امام بیعت کند وامامت امام را بپذیرد ولی اداره شام را به من واگذار کن ، شام بشود یک ایالت خودمختارواداره اش زیر نظرمن باشد وامامت شما راهم قبول دارم . امام هم این را نپذیرفت زیرباراین مساله ساده به حسب ظاهرکه او با امام بیعت کند وامامت امام را بپذیرد ولی اداره شام ،بااو باشد، امام همین را نپذیرفت تن به آن جنگ عجیب صفین داد وبیش از صدهزارنفر هم کشته شدند. برای یک کلمه . او می گفت امامت شما را من قبول دارم ولیکن اینجا یک ایالت خود مختار بشود وامام هم همین را نیذیرفت .پس وقتی که رویش ما سیره وسنت ما دراسلام هست ، ابهام ندارد که ما خط اسلام را چطور معنا کنیم وبگوییم خط امام را معنا کنید . اولا خود امام که الحمدلله هستند . دسترسی به امام هست .خوب خطش را ازاو بپرسند . که ای امام خط شما که حالا همه می خواهند این خط را بروند چه خطی است ؟ بارها امام بیان داشتند بارها فرموده است . خطا وانحراف آنها را بیان داشته است . ایکه ما بیائیم بگوییم که نقص برنامه ارائه شده این است که برا ی گروهها هشدار داده است . خودامام نسبت به انها افشاگری کرده است . خطا وانحراف آنها را بیان داشته است . اینکه ما بیائیم بگوییم که نقص برنامه ارائه شده این است که برای گروهها جهار دسته قائل شده است این نیست . یک چیز دیگری  ایشان بیان کردند گفتند لازمه بررسی دراین مصاحبه هائی که به مناسبت استخدام درآموزش و پرورش است لازمه اش این است که ما ساواک ترتیب بدهیم ای افرادی را بگماریم که افراد را بررسی کنند. درنهج البلاغه همین فرمان به مالک اشتر را نگاه کنید ما آنجائی که لازم باشد ازاین کار وحشتی نداریم . دولت اسلامی باید مراقب باشد. اینجور نیست که هرکسی هرتوطئه ای راکه دلش بخواهد انجام بدهد وحکومتی را که بعداز این همه خون ریزیها وخسارتها تشکیل شده بسادگی ساقط کنند . دراینجا امام علیه السلام می فرماید : ‹‹ ثم تفقد اعمالهم وابعث العیون من اهل الصدق والوفاء علیهم ›› اعمال کارگزاران حکومت را بررسی وجستجو کن ‹‹ وابعث العیون ››‌عیون را میدانید جمع عین است وعین به معنی جاسوس است . البته اودراینجا ‹‹‌ کارآگاه است چون این کلمه خیلی منفور است . وابعث العیون علیهم ‹‹‌ منتها عینونی که از اهل صدق و وفا باشند نه مردمی خیانت پیشه ودغل باز. مراقب هائی براینها بگماروببین اینها چه می کنند . درست به وظیفه ایکه به عهده آنها گذاشته شده عمل می کنند یا نه ؟ یا دارند توطئه می کنند از بیت المقدس مسلمین ارتزاق واستفاده می کنند ولی نقشه قتل عام مسلمین را می کشند . نقشه هدردادن خون های پاک مسلمانها را درسرمی پروراند . این اشکالی ندارد . آن جور وحشتی نباید داشت که حالا اگربنا شد رئیس دولتی دقت کند ، بررسی کند که دراستانهای کشورش جه می گذرد دروزارتخانه ها چکار می کنند ، درارتش چه می گذرد این نقص حکومت نیست . وخروج از اسلام نیست . خروج از مشی خط حکومت اسلامی نیست . این حکومت اسلامی بالاخره دریک برهه از زمان بوده است حکومت علی علیه السالم وآن حکومت کوتاه امام حسن علیه السلام درهمان حکومت حقه حضرت حسن علیه السلام هم ما می خوانیم آن اوائلی که حکومت حضرت تشکیل شد می دانید چقدر علیه حکومت امام حسن علیه السلام اخلال می کردند؟ ازناحیه معاویه ، از ناحیه پس مانده هائی که از دوران عثمان . بجا مانده بودند از ناحیه همان خوارج ، اخلال های فراروان کردند که این حکومت راساقط کنند وبه امام اطلاع دادند آقا دونفردراینحا به نفع معاویه جاسوسی می کنند . یک ی از قبیله بنی الغیم هست ویکی از قبیله بنی کنده . وقتی آنها را شناسائی کردند دستور داد آن جاسوسان را درمیدان ودرملاء عام گردن زدند واعدام کردند . ما آنقدر گیرنیستیم که نتوانیم خط حکومتمان را که بعد از این همه سختی و تلخی وبعد ازاین همه خسارتها حالا تشکیل شده نتوانیم خطش را از سیره وسنت اسلام بفهمیم با بودن این همه مدارک واین همه ادله روشن وقاطع ما سردرگم نیستیم این برنامه ای را که برادرمان جناب آقای رجائی ارائه کردند تا آنجائیکه من مطالعه کردم ومطالعه را تکرار کردم که ببینم نقصی هست . خوب ممکن است نقص باشد وممکن است بازهم من نقص را درک نکرده باشم . اما این برنامه بک چیری ندارد که مااشکال کنیم که این برنامه برخلاف خط مشی اسلام است . ایشان درضمن چهار چیزاصول برنامه ها را ذکر کردند . دراصل اول فرمودند که ما برطبق تحقق اصول دوم وسوم قانون اساسی این دولت را می خواهیم محققش کنیم ، خوب این بد نیست . اصل دو وسوم قانون اساسی را همه تان درجلو دستتان هست واز قبل هم می دانید که باید برپایه اصول دین وجهانی که ذکرشده باشد دربقیه این اصولی که اینجا ذکرشده تمام این اصول چیزی نیست که کسی توهم کند که اینها برخلاف خط مشی اسلام است.حالا کسی ادعاکند بعنر از این هم میتوان ازائه کرد ، ممکن است که اینجور باشد اما آنجه ارائه شده بگوییم خدای ناخواسته برخلاف خط مشی اسلام است صحیح نیست . اصل دوم توزیع عادلانه درآمد ملی وجبران ستمهائی که علیه مردم درطول حکومت سیاه منفور پهلوی یا حکومتهای قبل شده است .رئیس- شما شش دقیقه دیگر وقت دارید باغانی – اصل سوم اعتقاد به صداقت وکارائی مردم ودخالت آنها در امور از طریق شوراهای اسلامی که درقانون اساسی گنجانیده شده است که اصل بدی نیست . تکیه براین بوده است که مردم درصحنه باشند .والحمدلله که حضورمردم درصحنه بود وقیام همگانی مردم بود که با دست خالی حکومت سیاه منفورپهلوی راساقط کردند با اینکه ابرقدرتها پشت سرش بودند. الان هم مدرم درصحنه هستند واین تبلیغات ضد انقلابی گاهی گولتان نزند برادرها ،الان هم مردم هستند . گاهی که ما یک مسافرتی می کنیم می بینیم که مردم چقدر با شور و اشتیاق وهیجان هستند .مثل همان روزهای اول. جناب آقای خامنه ای لطف کردند وجمعه گذشته به سبزوار تشریف آوردندشور وهیجان مردم خیلی مشهود بود وخیلی عجیب وهکذا به نقاط دیگرمملکت که مسوولان مسافرت کرده اند استقبال مردم هیجان آنها ، شور وشوق آنها را دیده اند . مردم هستند سرد نشده اند . یک وقت تبلیغات مسموم می کنند که حالا آن شورانقلابی مردم را ببین که خوب عمل نکرده اند فرونشسته است . نه این جور نیست .مگر مردم نمی بینند تا حالا کهحدود یکسال و نیم از انقلاب گذشته است دشمن چقدرتوطئه کرده است . شب و روز فعالیت می کرده واخلال می کرده ، مع ذلک تا حالا از لطف خدا ملت سرپا ایستاده اند وانقلاب را تداوم بخشیده اند . بقیه اصولی که اینجا ذکرشده است . این چهارده جیز چیزی که برخلاف باشد باید باشد ما این جا ندیدیم زیربرنامه ها را هم که این جا دادند این ها همه چیزهای خوبی است . منتها ایشان اشکالی داشتند که برنامه ارائه دادن ساده است . خوب چکار کنند؟ خوب بالخره هنوزکه وقت عمل نرسیده است که شما بگوئید که بد عمل کرده اید ، یعنی برنامه را ارائه ندهند ؟ برنامه را که با ید ارائه بدهند . این حرف را دیگران تا حالا می زدند ودروغ می گفتندزیرا دولت ها چون طاغوتی بودند ولکن حلا که این دولت حقه تشکیل شدهاست این اصول را ارائه می کنند وبعد هم به فضل خداوند عمل خواهند کرد ، ما امیدواریم که که این دولت که ازافراد پاکی تشکیل شده است تا آن جائی که شرح حال آقایانی را که تا کنون ارائه شدهاست وخوانده ایم ، وخوب صبح هم که بحث کردیم روی اعتماد کاملی که به شخص آقای رجائی داریم روی اعتقادی که به انقلابی بودن ومکتبی بودن ایشان همگان داریم مسلم است که ایشان هم افراد ناجوری را معرفی نخواهندکرد. علاوه براین خود این آقایان را می شیناسید وشرح حالشان هم هست وافراد خوب هستند من امیدوارم که ایشان پس از تشکیل این دولت با کمال قاطعیت وبا کمال موفقیت کارها را سامان بدهند والبته با همت مردم کهباید درصحنه باشند وهرکجا هم که ما تاحالا رفتهایم به مردم گفته ایم که شماباید با دولت همکاری وهمیاری شما باشد ومردم هم حاضر هستند من برای ایشان موفقیت کامل را از خداوند متعال خواهان هستم والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته .رئیس- متشکر ازاین که هنوز دو دقیقه به پایان وقتتان مانده بود وبه صحبت تان خاتمه دادید . خوب اگرما بخواهیم یک مخالف ویک موافق دیگر را برای سخنرانی دعوت کنیم جلسه زیاد طول خواهد کشید ونمی توانیم آنقدر ادامه بدهیم . بنابراین از جناب آقای رجائی تقاضا می کنیم درمورد اظهاراتی که تا بحال شده است اگر مطالبی دارند تشریف بیاورند وتوضیح بدهندوبقیه بحث را به فردا موکول خواهیم کرد. اقای رجائی بفرمایید.رجائی (نخست وزیر) – بسم الله الرحمن الرحیم ، محور مطالبی که به عنوان مخالف با مجموعه برنامه وکابینه شد جند نکته بود که من قبلا گفته ام که من نماینده یک گروه مشخصی که برا ی رسیدن به حکومت شب وروز تلاش وسعی کرده باشند نیستم وهمانطوریکه برادرمان رمضانی هم توضیح دادند برخوردتئوریک منسجم به مساله به آن معنا نکردم اما بازهم اضافه کنم که برنامه به معنای اینکه درتمام جهات کاریک حکومت مطلب تهیه بشود وبه مجلس ارائه بشود که خود کار بسیار جالب ومفید هست دقیقا درجلسه قبل هم عرض کردم با توجه به یکی از مواد آئین نامه داخلس مجلس امکان ندارد .مگر اینکه به قول برادرمان شرافت یک برنامه ای را از یک جائی حالا چه از غرب یا شرق یا از حکومتهای قبلی ، برداریم و رونویسی کنیم که این فاصله 10 روز را با توجه به همه مسائلی که درآن فاصله هم وجود داشت بریا تقدیم برنامه استفاده کرده باشیم . اما ضمن تشکر از محبتی که ایشان در مقدمات مطالبشان فرمودند تا آنجائیکه ما هم مطالعه و تحقیق داریم هیچوقت هیچ دولتی درضمن معرفی کابینه اش به مجلس نمی آید بگوید که من این کارها را می کنم ودراین فاصله هم می کنم وبه این کیفیت هم می کنم ، دولت یک هدفهائی دارد که این هدفها باید مشخص باشد با درنظر گرفتن آن نکته ای که عرض کردم که مجلس ، حتما مثل مردمی که من از آنها هم میترسم که مبادا خدای نکرده این طوری باشد ، فکر ندارد که بگوید خوب ،حالا یک نخست وزیری تعیین کردیم وبا وزرایش هم موافقت کردیم وهمه این کارها راهم انجام میدهد نه اینطوری فکر هست ونه من از این مجلس دست بردارهستم مطلب اینطورنیست . همه ما احساس مسوولیت می کنیم ودرتنظیم برنامه های وسیع تر ودرآن خط مشی که دراین برنامه ها باید رعایت بکنیم همه ما دخالت خواهیم داشت . اما بعضی از دولت های بسیار مشهور را که درایران سرکار آمده اند وبسیار هم مورد توجه بوده اند اگر فرصت بود وبرنامه شان را می خواندیم وملی کردن صنعت نفت درهمین سه کلمه خلاصه می شده است . دولتها این طور نیستند که درکلیه زمینه ها از جمله ریزبرنامه ها زمان بندی بکنند . مثلا اصل دوم قانون اساسی مطلبی است که قطعا باید درکشورما روی آن کاربشود . مبانی حرکت دردولت وملت که دراصل دوم آورده شده است حتما باید روی آن کارکرد خوب ، حالا شما درچه مدت مردم را به توحید واقعی خواهد رساند . من که معلم هستم درزمینه آموزش هرگز ندیده ام کسی تعهد بکند که کی بحث تربیتی را روی یک انسان یا یک مجموعه دریک زمان معین پیاده بکند .مطلب دیگری که آقای شرافت هم به آن اشاره کردند ومن هم خوشحالم که به آن توجه شده است این است که قانون اساسی دردوره شکوفائی وهیجان انقلابی جامعه ما تدوین شده است . به کلیاتی نظیر قانون اساسی قبل ویا بعضی از قوانین اساسی جهان اکتفا نکردند . واقعا وقتی اصل دوم وسوم را می خوانیم می بینیم دراصل سوم نزدیک به شانزده مساله عنوان شده است که دولت باید آن را دنبال کند ومن فکر می کنم یکی از نقاط مثبت هردولتی باشد که درایران روی کارمی آید وآن این باشد که تعهد کند این شانزده مورد را عمل کند . آن چه که به عنوان برنامه دولت تقدیم نمایندگان محترم شد برداشتی است از قانون اساسی برای پیاده کردن همان چیزی که درقانون اساسی هست .من فکر می کنم که اگر هیچ برنامه ای ارائه نکرده بودم ، فقط همان خود قانون اساسی ار تعهد می کردم ، اجرا کنم ( به عنوان یک فرد نه نخست وزیر) بزرگترین خوشحالی ها را می داشتم اما یکی از گرفتاریهای جمهوری اسلامی به عبارت دیگریکی از مشکلات جمهوری اسلامی پیاده کردن همین قانون اساسی است . اگر ما بتوانیم قانون اساسی را پیاده کنیم باید قبول کنیم بزرگترین موفقیت را به دست آورده ایم اولین باراست که قانون اساسی برای پیاده شدن مطرح می شود آئین نامه داخلی مجلس را ببینیم که درعمل به چه مشکلاتی برای پیاده شدنش برخورد می کنید اگر خدا توفیق بدهد که دولت درحد قانون اساسی قادربه عمل کردن باشد فکر می کنم که صددردصد دولت موفقی بوده است .من وارد مطالب جزئی برادرم رمضانی نمی شوم به عقیده من ایشان مطالبی را لازم می دیدند بگویند ولی من لازم نمی بینم که جواب بدهم چون آن مطالب درسطح دیگری هم مطرح است واگرلازم باشدمن جواب بدهم ، اینجا جواب نمی دهم . ودیگران هم که تعهد جواب دارند درفرصت دیگری جواب خواهند داد.

درمورد برادرمان محمدی ، ایشان اشکالی دارند که این اشکال نه تازگی دارد ونه من دربرخورد با آن ، درهیچ یک از مواردی که درمجلس مطرح شده است کوچکترین پوششی ، ابهامی زیرپرده گوئی نشان نداده ام .ضمن تشکراز اینکه خیلی از برادران راهنمائی هائی کردند ، ازفرمان حضرت علی به مالک اشتر که تقسیم بندی کردند که مردم دردین یا برادر تو هستند یا درخلق شریک تو

هستند وخیلی ازنمونه های دیگر…برادر دیگرمان اشاره کردند به اینکه قرآن هم نهی میکند از اینکه تومضلین را برای خودت بازوقرار بدهی ولی من با همان مجموعه دریافتی که ازمکتب داشتم حرفم این است می گویم که درست است آنجا به برادران ماکه دررابطه با مبارزه ، حتی به حالت فلج درآمده بودند نهتنها مجال نمی دادند عقیده شان را به اندازه یک سماورشستن یا ظرف شستن اعمال کنند لکه آنها به بدترین وضعی به دیگران معرفی می کردند . آیا ما این کاررا می کنیم ؟ آیا از نوشته های چنین چیزی برمی آید ؟ ما آنجا می گفتیم که درحرکات عمومی آن محل این افراد مسلمان هستند درحرکات بیرون با شما مشترک بودند واینجا اختلاف پیدا کرده اند این نوع برخوردها ، تهمت ها، واین ترورهای شخصیت سیاسی وحیات اجتماعی را قبول نداشتیم ولی آیا برادر.ما آنجا می گفتیم که چرا نمی گذارید به افراد آنها آموزش بدهیم ؟ آیا ما آنجا می گفتیم که اجازه بدهند که مامور پخش اخبار آنها بشویم ؟ خودمان می دانستیم که یک امر منطقی نیست . ما یک اعتقاداتی داشتیم آنها همیک اعتقاداتی داشتند. طبیعی بود آنها به ما اجازه ندهند که مامعلم بچه هایشان باشیم . برخوردبااین مساله که حالا یک کمی هم به حرف برادرمان آقای رمضانی برمی گردیم . اینطور است که ما می گوئیم دریک انقلاب مکتبی جائی که تفکر مکتبی یعنی آنجایی که رهنمود رهبر آن انقلاب که از نظر آن انقلابیون صالح ترین شخص برای تشخیص محتوای آن مکتب هست جائیکه رهنمود او وجود دارد اگر ما این انقلاب را قبول داریم واگر این حرکت ارقبول داریم مطلقا دربست صددرصد باید مطیع باشیم . دیگری اگر این را قبول نداشته باشد ( همین حرف را اگرقبول نداشته باشد ) دراین مدت گرفتار خیلی ازکسانی بودیم که بسیار کارآئی های بالائی داشتند ولی دراین زمینه اختلاف داشتند با چنین کسی تشکیل حکومت دادن ویا به همان تعبیری که آنجا به کاررفته است مواضع کلیدی را دراختیارچنین فردی با غیراعتقاد به رهبری همه جانبه یعنی تعبیرهایی که می کنند این تعبیرها را درمساله مقلد می فهمیم . اگر چنین چیزی وجود داشته باشد این شخص کسی است که رهبری انقلاب اسلامی ایران را با محتوای خاص خودش پذیرفته است . من چند جا عرض کردم اگر کسی واقعا این رهبری را با این ویژگی قبول نداشته باشد هرگز به فرمان این رهبری شهادت را نمی پذیرد . اگر معتقد به قیامت باشد ورهبری را قبول نداشته باشد چطور معتقد که اگر کشته بشود شهید است ؟ این را که قبول ندارد. پس این آدم اگر درارتش باشد باید روی موضع گیری او دقت کرد. من یک روز اینجاعرض کردم که درکردستان شاهد این قضیه بودیم که بعضی از افسران از داخل پادگان افسران مومن ومتعهد را هدف گلوله قرار داده اند وکشته اند . چه بسا همان روز این کار را به عنوان یک عمل انقلابی به گروهشان گزارش دادند درحکومت مکتبی ، آموزش ، قضاوت ، جهاد ، کارهائی که دقیقا با اعتقادات اشخاص ارتباط دارند کارجبهه ای نیستند ، کار شرکت سهامی نیستند، کار ائتلاف نیستند . درجائی که می گویید ما رهبری را قبول داریم ولی حکومت جبهه ای باشد . به نظر من اگر فرصتی می کردید واین مطلب را برای خودتان می شکافتید که دریک حکومت مکتبی رهبری پذیرفته بشود ولی تشکیلات رهبری را قبول نداشته باشیم عمل جبهه ای دریک حکومت مکتبی امکان ندارد . (محمد محمدی – با دیکتاتوری پرولتاریا ودیدگاه مارکسیستی ، بلی ) توضیح میدهم ، می گوییم اگرآن گروه ، رهبری امام را قبول داشته باشند ، این قبول داشتن به چه معنا است ؟ آیا قبول دارند که امام قرآن را خوب می فهمد ولی سیاست نمیداند ؟ این کافی نیست ویا قبول دارند که امام از مکتب آن چنان آگاه است که هرگونه حرکت لازم اجتماعی را صلاحیت اظهارنظردارد واینها هم آمادگی تبعیت دارند اگرچنانچه حالت سوم باشد ما دیگر نمی بینیم که اینها وقتی یک کسی دریک رابطه ای با اشکال مواجه میشود ، اعلام می کنند که تمام نیروهای نظامیشان راحاضرند دراختیاراو قرار بدهند . وهمین ها با همه نیروهای نظامی ، دریکی از درگیریهای کردستان شرکت نمی کنند …رمضانی خورشید دوست – آقای رجائی شق چهارم هم وجود دارد .رجائی – چیست ؟ رمضانی خورشید دوست – یک موضوعی مخدوش با حکمی کاملا مبتین برمکتب ارائه نشده استرئیس- بنویسید بدهید، صحبت اینجوری نکنید . سوال کتبی بکنید بعد جواب داده می شود . درجلسه سوالهای شفاهی نداریم. بفرمائید اقای رجائی .محمد محمدی- ولی یک کسی باید بتواند نظر بدهد .رئیس- اقای رجائی به سوالات آنها به کلی جواب ندهید .فواد کریمی – آقای محمدی ،رفتارشما غیر اصولی است .رجائی – من این مطلب را قبلا هم گفته ام یک کمی دقت کنید ، همین طور است ، اجتهاد بسته نمیشود ولی رهبری مساله دیگری است . درست است شما می توانید اجتهاد بکنید ولی حق ندارید دریک حکومت مکتبی براساس اجتهاد خودتان که با رهبر اختلاف دارید عمل بکنید (محمدی- کاملاصحیح است ).فواد کریمی – آقای محمدی چرا اینطور رفتار می کنید ؟رئیس- فقط مشا دونفردارید نقض می کنید ، فقط کشانی می توانند حرف بزنند که مطلب خودشان رابنویسند وبه آقای رجائی بدهند .رجائی – حلا به شما می گویم ، معلمینی را که می گوئیم درکلاس نباید باشند این افراد کسانی هستند که معتقدند امام ، قادربه رهبری همه جانبه اجتماع نیست ومعتقدند درجامعه ما هیچ انقلابی صورت نگرفته است واین یک شورش بوده است ، این افرادضد این انقلابند . بحث دراجتهاد نیست و معتقدند درجامعه ما هیچ انقلابی صورت نگرفته است واین یک شورش بوده است ، این افراد کسانی هستند که رفته اند ودرکلاس گفته اند امام پیرشده است این افراد ضد این انقلابند. بحث دراجتهاد نیست . اگرشما اجتهادکردید وبه یک نظری رسیدید ، پیش خودتان داشتید یا رفتید با امام مطرح کردید کسی با شما بحث ندارد آن مطلبی که مورد بحث است این است که شما درجامعه ای که نیاز شدیدی به وحدت دارد درچنین جامعه ای آن چنان اختلافی راه بیندازید به عنوان مسلمان ،اختلاف بیندازید به عنوان کسی که مکتب را قبول کرده است ، بحث دراینجا است اگر ما میگوئیم با این گروهها آن برخورد را داریم وآنها درشیوه شان چنین برخوردی را ندارند فکر می کنم که بحث ظهر هم با شما همین بود شما درشکل ، این دو برخورد را باهم مقایسه کردید وفکرکردید که ما یا مثل غربی ها دراین مساله اینطور برخورد می کنیم که می گوئیم همه سهم دارند وحال اینکه فقط یک گروه عمل می کنند ویا مثل شرقی ها می گوئیم که همه هستند وحال اینکه غیر ازحزب کس دیگری نیست وباید دراردوی کاربه عنوان مریض روانی عمل بکنیم .مساله این نیست ، مساله این است که گفتیم اگر کسی معتقد به رهبری اما نیست ، این آدم ایدئولوژی این انقلاب را کامل وتمام قبول ندارد واین آدم نمی تواند آموزش دهنده ایدئولوژی این انقلاب باشد .رنجبر- کسی که درخط امام نیست وعلیه انقلاب اسلامی حرکت می کند خصوصا معلمین باید پاکسازی بشوند .رجائی – اما آن نمونه ای که ازمصاحبه نمونه آوردید دقیقا همان حرفی است که من دررابطه با مسائل دیگرهم گفته ام اگرشما امروز رفتید وتحقیق کردید دیدیدکه نه آن چه که گفتند دررابطه با مصاحبه این وجود نداشته است واگر نه آن کسی که این حرف را به شما زده است آن هم دریک رابطه خاصی این حرف رازده باشد چون دونفر هم یک روزی آمدند وگفتند ما را به این علت رد کرده اندگفتم شما رفتید وپرسیدید که شما را به این علت رد کرده اند گفتند نه ولی به نظر ما دلیل دیگری ندارد . ازاینکه چند نفر یک قطعه ای از یک مصاحبه ای برای شما آورده باشند این کافی نیست که شما اینجا مطرح کنید وقتی که شما میخواهید کی نفر را به عنوان اهلی که امانت را به به دستش بسپارید انتخاب بکنند سوالات مختلفی می کنید وتازه من به شما بگویم که وزارت آموزش وپرورش به این مصاحبه اکتفا نمی کند گرچه این جزو برنامه دولت نیست که شما مطرح کردید یا من جواب بدهم ولی برای اینکه دیگران روشن باشند ، این افراد بعداز اینکه وارد کارآموزش شدند اینها برای دولت کارنمی کنند قرار این نیست که به نفع من یا به ضرر من کارکنند که من یک نفربازرس بگذارم آنطوری که در رژیم گذشته بود ، خوشبختانه آن چیزی را که می گوئیم چیزی است که نود وهشت درصد مدرم می گوینداینها به محض اینکه اولین حرکت ضدانقلابی شان ظاهر بشود خود مردم متوجه میشوند خود مردم بهترین ناظر براعمال وگفتار ورفتاراینها هستنداگر یک وقتی فرصت شد شکایتهائی که از معلمین مختلف بوسیله پدرها ومادرها شده برایتان می آورم که ببینید که مساله مساله حکومت نیست که محتاج جاسوس باشم مساله یک مکتب است وما معتقد هستیم که اکثریت نزدیک به مطلق این جامعه معتقد به این مکتب هستند واینها درمحل کار بهترین افراد هستند برای اینکه ببینید اینها درمحل کار بهترین افراد هستند برای اینکه ببینید اینها درخط مکتب هستند یا نه درحالیکه هیچگونه اختلاف اصولی ویا رابطه مزدوری هم بین آنها نیست سوالاتی که شده است خیلی زیاد است من فکر می کنم که اجازه بدهند آن قسمت ازسوالات را که مربوط به برنامه است من بعدا جواب بدهم .رئیس- جون وقت محدودی داریم اگر سوالات را سریع ترجواب بهید بهتراست ودرضمن می توانید برای جلسه بعد هم بگذارید .ما الان خیلی وقت نداریم ساعت پنج ویا پنج وده دقیقه باید جلسه را تمام بکنیم .رجائی – یکی از برادران نوشته اند بنده به عنوان ناظربرجریان آموزش وپرورش یک سال تمام ناظربرتوطئه همین افراد وگروهها درآموزش و پرورش بودم واگر بخواهید حاضرم گواهی بدهم آنجه که بعنوان فتوای امام وجهت عملکرد سیاسی وعقیدتی مردم وجامعه مطرح است دوبخش موضوع وحکم دارد اگرشک کنیم که امام دراستنباط مکتب دجار اشتباه می شود دیگر امام نیست ولی اگر موضوع مطروحه برا یامام مخدوش باشد دراینصورت درعین اطاعت ازامام با انتقاد ازمخدوش بودن موضوع چه خلافی را درعملکردسیاسی وعقیدتی مرتکب شده ایم لطفا حتما توضیح بفرمائید که به نظرشما این چنین فردی که مطیع امرمولاست ولی فکر یم کندوانتقاد میکند چه اشکال ایدئولوژیک بروی وارد است ؟ فکر می کنم این را جواب دادم ومن روی این مساله اصراردارم که دریک جامعه مکتبی دریک جامعه ای که حکومت آن برمبنای ایدئولوژیک عمل می کند دربرخورد با رهبر درعمل دقیقا باید مطیع بود این تکرار حرفی است که الان گفتم فقط ازترس اینکه مبادا به اندازه کافی نباشد تکرارکردم چنانچه مخدوش بودن چیزی است که بنظرمن عمل کننده میرسد من حق ندارم دررابطه با این استنباط خودم عملم را تغییر بدهم .خورشید دوست – مساله موضوعیتش را مطرح کنید .رجائی – بله ؟ متوجه نشدم .رئیس- شما قرار بود جواب سوالات شفاهی را ندهید .رجائی – شما ومن ودیگری اگردرموضوعی فکر کردیم ومخدوش بنظرمان رسید موظف هستیم همانطوریکه امام فرموده عمل کنیم وجنانجه نظری داشتیم مستقیما حودمان نزد امام  برویم . ولی من وجنابعالی از پشت این میکروفن حق نداریم درحکومتی که رهبری ، رهبری مکتبی است عنوان کنیم که امام اشتباه می کند ومن این اشتباه را به اوتذکر می دهم ولی مطیع اوهستم اعتقادمن این است شما آزاد هستید ولی بدانید که بدین وسیله ما رهبررا دقیقا تضعیف کرده ایم . زیرا که شا می توانید این حرفتان را بروید درحدمت امام ویا رهبر بگوئید . ‹‹گرچه من ازشما کمتر می دانم ولی بنظرمن این مطلب اینجور نیست وبشکل دیگری است ›› یا حل اختلاف می شود یا نه هیچ مساله ای نیست شما با رهبر درجنین چیزی اختلافی دارید که خود می دانید ورهبر. والا اگر صندلی بگذارید وسط بازار به عنوان یک کسی که احیانا بعضی از مردم قبول دارند فریاد کنید که من همان کسی هستم که با امام اختلاف هم دارم ولی مطیع امام هستم معتقد هستم که دربعضی موارد امام شاتباه می کند ولی درهمان موارد اشتباه هم عمل به نظرامام می کنم اگراشتباه نرکده باشم ونظرشما این باشد به نظرمن دقیقا این تضعیف رهبری است ومن ازهرحرکتی به هرنحوی آگاهانه که درجهت تضعیف رهبری باشد نه تنها خودداری می کنم ، نه تنها گناه میدانم بلکه با هرکسی هم که این حرکت را بکند مبارزه می کنم ( صحیح است – تکبیر نمایندگان ) درزمینه سیاست خارجی رعایت کامل تبری وتولی قید شده است لطفا توضیح داده شود منظور ازتبری قطع کامل روابط با دشمنان است ؟ وآیا دشمن ودشمنی ها می تواند درجات مختلف داشته باشد یا نه ؟ اگر جواب مثبت است دراین صورت تبری چگونه خواهدبود وهمچنین است تولی . مطلب زیاد است وظاهرا برای اینکه من اینجا جواب بدهم نیست ، اما مطلب همین طوراست که ما درآن سیاست خارجی مان هم نوشته ایم که حتی با کشورهای اسلامی هم برخورد ما برخورد نسبی است میزان اعتقاد وعمل کشورهای اسلامی به اسلام تنظیم کننده ارتباط ما باآنهاست ومن دیروز درقم هم گفتم که حتی ما با کشورهای متجاوز دررابطه خودمان حرکت نمی کنیم یعنی اگرامریکا قول بدهدکه به ما تجاوز نمی کند پس رابطه ما رابطه دوستانه باشد چنین چیزی نیست به نظرما تجاوز به همه جاها بد است نه اینکه فقط به ایران بدباشد وما بجاهای دیگر کاری نداریم نه اینطورنیست ، میزان تبری وتولای ما براساس میزان دوری ونزدیکی کشورها به اسلام است شکی نیست که با یک دولت کافرحربی ما همان برخورد را نداریم که با یک دولت کافری که الان با ما درحال جنگ نیست ( ساروخانی – بقیه سوالات را بخوانید )‌سوال شما به اضافه دوسوال دیگررا اجازه بدهید فردا جواب بدهم حقیقتش این است که بعضی هایش را خوب نفهمیدم وبعضی هایش هم بنظر منخیلی مفصل است .نوشته اند . لطفا برخورد اسلام ورهبرهای اسلام را با دسته دومی که دربرنامه آقای رجائی آمده وبه اصطلاح درخط همه جانبه نیستند بیان فرمائید اصلا یقین ندارم که آیا این سوال را از من کرده اند یا ازآقای محمدی ولی به هرحال بازسوالاتی هستند که خوب نفهمیده ام اجازه بدهید خوب فکر کنم وبعد جواب بدهم بعضی سوالها درصحبتهایی است که درخارج دیروز برادمان آقای بنی صدرنسبت به کابینه کردندوبه نظر من قرار نبوده که این صحبتها بشود حتی قراربرعکس آن بود .رئیس- شما می توانید سوالات را برای فردا هم بگذارید دراین فاصله اگرابهامی دارید ازآقایان می پرسید روشن می کنید بعد جواب می دهید .یکی از نمایندگان – پس فردا هم وقت داریم .رجائی – درمورد صحبت های برادرم بنی صدر نسبت به کابینه آنجه که ایشان تعهد کرده بودند این بود که صحبتی نکنند که کابینه تضعیف بشود واین جزو تعهداتشان بود ازحرفهایشان پیدا بود که خیلی حرفها نسبت به بعضی ها میخواهند بزنند ولی همانطوریکه خودشان گفتند نمی خواهند اسم آن بعضی ها رابیاورند ومن که توی راه از قم به تهران می آمدم وگوش می کردم دیدم که دربسیاری از موارد بهترین وسیله را شاید کابینه درنظر گرفته اند که به کابینه بگویند که آن گروه یا آن گروه بسیارکوچکی که ایشان فرمودند متوجه بشوند .بازتکرا ر میکنم که این دولت …موحدی ساوجی – روشن ترصحبت کنیدگروه بسیارکوچک که می گوئید چه کسانی هستند؟ (همهمه نمایندگان ) .رئیس- قرار بود سوالات شفاهی نباشد وضمنا سوالات را از طریق هیات رئیسه بدهید که نسبت به این آقایان مامورین که اینجا می آورند این درست نیست به یکی از منشیان بدهید .رجائی –حقیقت این است که نسبت به برادران من که درکابینه ایشان تصویب کردند من این کلمه تصویب را به کارمی برم چون که درمذاکره تلفنی که آخرین نامه را می خواستم به مجلس بنویسم ایشان اجازه دادند من کلمه تصویب را بنویسم تا اینکه آن ابهامی را که بعضی از دوستان داشتند رفع بشود ومن تعجب انداخت وبا اینکه آخرین با رهم با ایشان تلفنی نسبتا هم زیاد صحبت کردم چیزی نگفتند اما اینکه گفتند ‹‹ کسانی را که نپذیرفته اند ›› خوب خیلی جمله بندی ایشان گفته اند تکرار نمی کنم ایا اگر همین حرف را برای کسانیکه به ایشان رای نداده اند اگر ما میگروفن را ببریم جلو دهن مردمی که بایشان رای نداده اند همین جمله ها را بگویند وهیج چیر دیگری هم نگویند آیا ایشان چنین اجازه ای می دهند ؟ کسانی را که من دعوت به همکاری کرده ام . من اینها را همین طوری توی کوچه وخیابان نمیرفتند که من آنها را آورده باشم تازه اگر آنجور هم بود بازهم اخلاق اسلامی اجازه نمیداد که بله اگر من نپذیرفتم اینها مثلا یک نوشته ای داشته اند خوب این آراء ایشان که یازده میلیون بیشتر نیست مردم هم که بیشتر از یازده میلیون می توانستند رای بدهند که اگر یکی یکی این میکروفن را جلو دهن آنها ببریم وسوال کنمی که بگوئید چرا رای ندادید وآنها هرکدامشان یک چیزی بگویند که بعدا نشود بیائید از خودتان دفاع کنید آیا شما باز آن جمعیت را می توانید جمع کنید تا من به آن برادری که خود ایشان هم خوب می دانند که چه عنصری صالحی است من بخصوص درباره یکی ازبرادران که به علت واقعا یک جو خاصی که دریکی از محافل درست شده بود به من گفتند که هجده نفر را ایشان پذیرفته اند امردائر بین دو نفر است یکی را تو کنار بزن ویک کس دیگری را پیدا کن ، یکی هم ایشان می پذیرند من دراین شرایط اسم ایشان را کنار گذاشتم والا هرکس آمد دربارة این انسان صحبت کرد ازتقوا از صلاحیت از انسانیت از شرافت از فضیلت این انسان صحبت کرد این چه حرفی است آیا اجازه می دهند من میگروفن را بدهم دست او واو هرچه میخواهد بگوید ؟ چون بنای من از اول براین بود که با برادرم بنی صدرروی مشترکات ودر رابطه با مردم کار کنیم از اول بله من قول تفاهم دادم اما نه اینکه درآنچه که من دقیقا به آن معتقد هستم واختلاف دارم از آن برمیگردم اینطورنبود من ازاول گفتم حالا هم می گویم بین من وایشان قانون اساسی وجود دارد و270 نفرانسان ناظربراین هستند که آیا این حرکات مطابق قانون اسای هست یا نیست ؟ کدام ملاک ومعیار ازاین بهتر ؟ دیگران دعوایشان بشود یک نفرقاضی هست (باید شش ماه هم بنابرآنجه که بوده ) امیدوارم که درآینده نباشد بدوند تا نوبت محاکمه شان برسد من امروز که یک حرکتی بکنم که رئیس جمهور معتقد باشد که خلاف قانون اساسی است فردا می شود آمدمجلس از 270 نفر کسانی که قسم خورده اند که به قانون اساسی عمل کنند وشورای نگهبان که بتواند دراین زمینه اظهار نظربکند می شود آورد وعرضه کرد من به قانون اساسی صددرصد بیاری خدا عمل می کنم وچون چنین هست وایشان هم به قانون اساسی عمل می کنند لحظه منتظرند ببینند این مجلس واین رئیس جمهوری واین دولت برای آنها چکار می کنند بیائیم بگوئیم بله چنین وچنان … که همه مان شنیدیم من آنرا تکرار نمی کنم من این را گفتم تفاهم می کنم هرگز اگر فردا رئیس جمهوری بخواهد هرچه از دهنش درآمد به وزراء من بگوید این را مطمئن بداند که لحظه ای ما دور یک میزنخواهیم نشست اینها مردم کوچه که نیستند که من اینها را دعوت کرده ام .شیخ محمد یزدی – 270 نفر نماینده همان مردمی هستند که خود ایشان تکیه می کنند که باید حاضر وناظرباشند .رئیس- اقای یزدی شما با اجازه صحبت کنید .رجائی – اگر مساله ای داشته باشیم برای آمریکائیها نمی گوئیم بریا روسها هم که نمی گوئیم ماهم برای همین مردم خواهیم گفت 20 روز است که من به عنوان نخست وزیر اجازه دارم که تحت این عنوان حرف بزنم من دراین 20 روزحرف زدم شما وبقیه مردم جامعه وخدا وهمه شما شاهد هستید که من چقدر درآنچه که قول داده ام عمل کرده ام دیگران هم صحبت کردند درحضور شما صحبت کردند درهمین جامعه صحبت کردندوالان تا حدودی می شود فهمید که خط تضاد وخط تولید کدام است تبلیغ که ساده است عمل مهم است من یک ساعت کم یا بیشتر گزارش دادم ایشان گفتند دوازده تا دروغ گفتید ویا همه حقیقت را نگفتید درحضور برادرانی که بودند از ایشان خواهش کردم که این دروغها را بگویند گفتم اینها را به من تذکر بدهید من دراولین مصاحبه ام منعکس می کنم من برا ی دعوای با رئیس جمهور نیامده ام من هم مانند یکی از افراد این مملکت از وضع موجود رنج بردم به همین جهت هست که این همه فشارها را تحمل می کنم وخدا توفیق خواهد داد آن آیه ای که صبح خواندم به آن آیه هم معتقدم که الذین قالواربنا الله ثم استقامواتتنزل علیهم الملائکه الاتخافوا . ما خدا را خیلی امتحان کردیم . خدا درامتحان ما پیروز درامده آنهائی که خدا را امتحان نکرده اند می توانند دومرتبه امتحان کنند ما امتحان کرده ایم این آیه ها را یک وقتی ما میخواندیم وخداوند خوب از امتحان درآمد بنابراین ما معتقدیم به این آیه ها که میخوانیم وخداوند دعای همه آنهائی راکه درباره ما دعا کرده اند مستجاب کند که از خط حقیقی اسلام منحرف نشویم ( عده ای ازنمایندگان – ان شاءالله ) بنابراین من هیچ تصمیم نداشتم که راجع به صحبت برادرمان بنی صدر اینجا صحبت کنم وامیدوارم دفعه دیگر اگرخواستم صحبت کنم حتما با ایشان یک جلسه داشته باشیم وجزئیات مطالبی را که گفتم بگویم . از صبح خیلی به من راجعه شد وگفتند که تو به هرحال الان مسوولیت داری شما ببینید ایا همه آنها که قرار بوده با من همکاری کنند وایشان نپذیرفته اند اینها نامه نوشته بوده اند این چه حرفی است من کجا فردا بروم به یک آقای دیگر بگویم با من همکاری کن ووزیر کشورباش می گوید آقا برو دنبال کارت تو باید مارا به آقای بنی صدرمعرفی کنی ایشان هم دلایلی دارند که ما را نپسندند فردا درسخنرانی شان می گویند اینها راکه من رد کردم این معایب را دارند وحال اینکه شما می دانید که ما این معایب را نداریم اگرهزارتا عیب داریم این عیب را نداریم خداوند انشاءالله به همه ما این قدرت را بدهد واقعا خیلی مشکل است که وقتی پشت میکروفن قرار می گیریم مبادا جمله ای بگوئیم که این جمله درحق واستحقاق شنونده نباشد . ان شاءالله بعض از سوالها رادرجلسه بعد جواب می دهم ،موفق باشید .8-پایان جلسهرئیس- جلسه بعدی را من خودم همین را درنظر داشتم که فردا باشد عده زیادی ازآقایان نامه ای نوشته اند که باز فردا جلسه داشته باشیم آئین نامه هم می گوید دراولین فرصت دوجلسه باید تشکیل بدهیم دلیلی نیم بینم که جلسه را به پس فردا موکول کنیم چون مملکت زیاد نیاز به سرعت دارد ( عده ای از نمایندگان – همین طور است ) تذکر کوتاهی که می دهم کسانی که بیرون صدای مرا می شنوند اگر امروز نمایندگان محترم درموعدی که برای مذاکره با موکلینشان درمجلس شورای قدیم تعیین کرده اند والان درآنجا تشریف ندارند علت این است که دراین مجلس ما حبس شان کرده ایم ان شاءالله درروزهای دیگر سرموعد مقرربه آنجا تشریف خواهند آورد که آقایان می توانند مراجعه کنند . جلسه بعدی فردا صبح چهارشنبه ساعت هشت صبح خواهد بودآقایان غفلت نکنید بعضی از آقایان غفلت کرده بودند به خیال اینکه جلسه امروز ساعت نه صبح است ، جلسه را ساعت هشت اعلام می کنیم که فرصت زیاد داشته باشیم وموضوع بحث مان همین بررسی کابینه است . جلسه را ختم می کنیم .( مقارن ساعت پنج بعدازظهر جلسه پایان یافت ) رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبرهاشمی رفسنجانی