مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 152 )
جلسه یکصد و پنجاه و دوم 7خرداد ماه 1360 هجری شمسی 23رجب 1401 هجری قمری بسمه تعالی مجلس شورای اسلامی صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز پنجشنبه هفتم خرداد ماه 1360 جلسه ساعت هفت و چهل و پنج دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد فهرست مندرجات صفحه 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید ……………………………… 2 2- بیانات قبل از دستور آقایان باباصفری، یوسفی اشکوری، دری نجفآبادی………………… 2 3- بیانات آقای رئیس در مورد تذکر نمایندگان ……………………………………… 11 4- ادامه بحث پیرامون لایحه اجازه انجام هزینههای کشور در چهاماهه اول سال 1360 ………. 12 5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده ………………………………… 79 اعضای شورای نگهبان در جلسه حضور داشتند. ادره کل تندنویسی و تحریر صورت مذاکرات مجلس 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. رئیس - بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 181 نفر جلسه رسمی است و دستورجلسه ادامه بحث چهاردوازدهم بودجه است،تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اعود بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم قالوا سبحان ربنا انا کنا ظالمین. فاقبل بعضهم علی بعض یتلاومون قالوا یا ویلنا انا کنا طاغین. عسی ربنا ان یبدلنا خیرا منها انا الی ربنا راغبون . کذلک العذاب و لعذاب الاخره اکبرلو کانوا یعلمون. ان للمتقین عند ربهم جنات النعیم. افنجعل المسلمین کالمجرمین. مالکم کیف تحکمون. ام لکم کتاب فیه تدرسون ان لکم فیه لما تخیرون. (صدق الله العلی العظیم - حضار صلوات فرستادند.) از آیه 29 الی آیه 38 سوره القلم. 2- بیانات قبل از دستور آقایان بابا صفری و یوسفی اشکوری و دری نجفآبادی. رئیس - سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی - آقای بابا صفری نماینده مردم برخوار و میمه. باباصفری - بسم الله الرحمن الرحیم. ان تمسسکم حسنه تسوهم و ان تصبحم سیه یفرحوابها. با عرض سلام به پیشگاه امام امت و برادران رزمنده و مبارزمان در کلیه جبههها و برادران نماینده و با درود به شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی که با نثار خون پاکشان درخت انقلاب اسلامی را بارور کردند و با درود به شهدای برخوار از ابتدا تا حال، ابراهیم ، حسن و فاطمه جعفریان، مرتضی و طیبه و اعظی دهنوی، مرتضی شریفی، محمد داوری، علی رضا ایران دوست و دیگران. امروز دومین سال فعالیت مجلس شورای اسلامی است بهمین مناسبت خدمت برادران تبریک میگویم و امیدواریم که با تاسی به فرمایشات دیروز امام همانطور که از نظر مکانی تغییری در موضع دادهایم از نظر نفسانی نیز در مواضع خویش تغییراتی بدهیم. سال گذشته با تولد علیبن ابیطالب (ع) کار خود را شروع کردیم و امسال در آستانه یاد روز بعثت نبی اکرم (ص) یعنی بزرگترین رویداد در تاریخ بشری، کارمان را شروع میکنیم. با نگاهی به عملکردمان در سال گذشته و با توجه به مشکلات عدیده ای که در زمینه کار فراهم بود با فقد تجربه و آگاهیهای لازم نسبت به جریانهای پارلمانتاریستی امیدواریم همانطور که اخیراً اثبات کرده ایم، با کار بهتر و گرفتن مواضع اصولی تر به نفع مستضعفین و محرومان و انقلاب اسلامی مان دومین سال را با موفقیت بیشتری شروع کنیم. من با توجه به اطلاعی که از مشکلات دولت در زمینه های مختلف دارم بخودم اجازه نمیدهم که تقاضائی از دولت بکنم فقط آنچه را که قبلاً گفته ام و در محدوده توانائیهای دولت است تکرار میکنم. مطلبی راجع به حوزه انتخابیه ام برخوار، در گذشته گفتم که اکثریت قریب به اتفاق مردم بر خوار راکشاورزانی تشکیل میدهند که با تلاش شبانه روزی خودشان در نقاط مختلف کشور سعی میکنند که بر تولیدات کشاورزی این مملکت بیفزایند . دولت باید نسبت به تهیه وسایل کارشان اقدامات لازمه را مبذول بکند. یکی از این اقدامات رساندن آب به دشت برخوار است، دشت وسیع وحاصلخیز برخوار مشکل ما در این مملکت مشکل زمین نیست بلکه مشکل آب است، دولت باید در تقسیم آبهای سطح الارضی و تحت الارضی اقدام شایسته مبذول بکند و قسمتی از آب زاینده رود را به برخوار برساند. تقسیم زمین در بعضی از نقاط برخوار یعنی اجرای صحیح بند «ج» که الان متوفق شده شده لازم ایت شاید باور نکنید که هنوز خان در منطقه مطرح است و این باگذشت حدود دوسال و نیم از انقلاب اسلامی، شاید صحیح نباشد هنوز کشاورز بفکر این است که زمان برداشت محصول قسمت خان را جدا بکند و مهمتر آنکه خانه هائی که این کشاورزان در آنها ساکنند متعلق به خان است. اینان اینقدر محرومند که محل سکوننتشان طوری است که شاید حیوانات درنده هم از بچه گذاشتن ابا داشته باشند. علی بن ابیطالب (ع)موقع حکمفرمائی خود میفرماید «والله لو وجدته قد تزوج به النساءو ملک به الامالرددته درمورد زمینهائی است که زمان عثمان به ناحق به اطرافیانش داده شده بود. رئیس ـ شما دو دقیقه وقت دارید. باباصفری ـ من فهرست وار عرض میکنم در مورد استخراج معادن منطقه منجمله معدن طلای موته دولت باید اقداماتی بکند و اما این دو دقیقه را صرف مسایل مربوط به خارح میکنم. «ولا یزالون یقاتلونکم حتی یرد وکم عن دینکم ان استطاعوا» امروز با تغییر جغرافیای هجوم عملکرد مستکبرین وابر دشمنها در دنیا فرق میکند و با عنوان کردن یالتای جدید می بینیم که علیه انقلاب اسلامی ایران موضع میگیرند، اتمی کردن دیهگوگارسیا بخاطر شوروی نیست و افزایش تسلیحات پیمان ورشو بخاطر آمریکا نیست.عملکرد این دوپیمان در گذشته نشان میدهد که هیچگاه اینها علیه همدیگر پنجه در پنجه نیفکنده اند، بلکه علیه خلقهای مستضعف تحت ستمی بوده که نیروهاشان در آن پیمانها مجتمع بوده اند. در گذشته در مورد پیمانهای سیتو و سنتو دیدیم که عمل کردشان در اندونزی و مخصوصاً در ایران در 15 خرداد چه بود و روسیاهی را که پیمان ورشو در چکواسلواکی و اخیراً در افغانستان بوجود آورد دیده ایم. بنابر این اینها نه بخاطر اینکه با همدیگر درگیر شوند بلکه بخاطر مردم مستضعف این سرزمینها و جنبشهای آزادی بخشی است که در این سرزمینها رو به تزاید است اقدام میکنند اخیراً پایگاههای دریائی آمریکا گسترش یافته و من به چند پایگاه از آنها که فقط پایگاههای دریائی است اشاره میکنم دیه گو گارسیا ، مصر در ساحل دریای سرخ، سومالی ، بندر مومباسا در کنیا و دو بندر در عمان و مهمتر از همه پایگاه دریائی آمریکا در گواتر نزدیک آخرین نقطه جنوبی مرز شرقی ایران، اینها هشداری است برای ماکه ببینیم مشاریع انقلاب اسلامی در دنیا چیست؟ آیا وقت آن نرسیده که بیشترین توجه را همانطور که امام میفرمایند، متوجه دشمن خارجی بکنیم ؟ آیا میتوانیم در مقابل قلوب تپنده مستضعفین دنیا نسبت به سرنوشت انقلاب اسلامی بی تفاوت باشیم؟ در اینجا من تذکری به دولت در زمینه سفارتخانه هایمان در خارج میدهم مخصوصاً در کشور های الجزایر، لیبی ، لبنان و سوریه بالاخص. در لبنان برادان ما فعالیت مثمر ثمری دارند ، نیروی پاسدار ندارند . در الجزایر آنطور که باید عمل نشده است وکسی که شاید اطلاعت کمتری نسبت به فن دیپلماسی داشته باشد آنجا گذاشته شده است . من چون وقتم تمام است صحبت دیگری نمی کنم فقط در مورد فرانسه و ایران میخواستم مطلبی را بگویم و به آقای میتران بگویم که حکوتهای غربی اگر در شکل تغییر یافتهاند در محتوایشان تغییری پیدا نمیشود . آقای میتران ،ما زمانی که حکومت فرانسه ثابت کند به آنچه در طرفداری از حقوق بشر مدعی آن هست عمل میکند باور میکنیم که در کشور شما تغییراتی اتفاق افتاده است . اما وقتی می بینیم که وزیر دارائی شما اعلام میکند که دولت میتران نسبت به معامله با آفریقای جنوبی و فروش اورانیم به عراق قراردادهای سابق را محترم میشمارد در صدق ادعای شما تردید میکنیم . با تشکر از شما برادران والسلام علیکم و رحمه الله. رئیس - دو دقیقه وقت گذاشته آید برای ایشان. منشی - آقای یوسفی اشکوری بفرمائید. یوسفی اشکوری - بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و درود بر شهیدان و رزمندگان جبهههای جنگ و بویژه به امام امت که امیدوارم در آستانه دومین سالگرد افتتاح مجلس تمامی سخنان و رهنمودهای امام بویژه سخنان دیروز حضرتش را بشنویم و متعهد به عمل آن باشیم. نه چون گذشته که بسیار بستائیم و طومارهای اطاعت و پیروی بنویسیم، اما کمتر عمل بنمائیم امید است که باز هر کسی از ظن خود یار او نگردد و از مبداءشیطانی با سخنان امام برخورد نکند وبه دلخواه خویش خط امام درست ننماید و خط خود را بنام خط امام به خورد مردم ندهد که امام خطش را مشخص کرد و مشخص تر که شما دعواتان بر سر اسلام نیست، مرا نمیتوانید گول بزنید در این فرصت کوتاه سعی میکنم چند نکته را خیلی سریع بگویم و بگذرم. 1- یکسال از افتتاح مجلس شورای اسلامی گذشت نگاهی به عملکرد یک ساله مجلس نشان میدهد که بنا به عللی که کم و بیش برای ما روشن است نتوانستهایم انتظارات بحق و انقلابی امت و امم را برآورده سازیم، نخستین مجلس اسلامی بعد از انقلاب باید سریع، قاطع و انقلابی ودرعین حال دقیق و در جهت دگرگون سازی نظام فاسد گذشته و استقرار یک نظام اسلامی و انقلابی که سرنوشت مردم را عوض کند و در دنیا الگو باشد عمل نماید و این متاسفانه نشده است. ما در این یکسال کمتر از 40لایحه و طرح قانونی تصویب کرده ایم که تقریبا هیچکدام در جهت ساختن سیستم جمهوری اسلامی نبوده هر چند در جای خودش لازم بوده است… رئیس - وقتتان تمام است آقای اشکوری. یوسفی اشکوری - اجازه میدهید که یک مطلب را عرض کنم. رئیس - خوب، این مسائل را همیشه میشود تذکر داد. اشکوری - لذا از این قسمت ملب میگذرم فقط در آخر پبشنهاد میکنم یعنی در این رابطه که برای سرعت کار مجلس پیشنهاد میکنم همانطور که در کمیسیون طرحهای انقلاب هم پیشنهاد کردیم که ساعت کار مجلس از 18ساعت به 22ساعت در هفته افزایش پیدا کند که قبل از ظهرها کمیسیون ها باشد که فعال کار کنند و عصرها هم جلسه علنی باشد که البته با هیات رئیسه هم در میان گذاشته شده که اگر درست دیدند و نمایندگان هم صلاح دیدند این جور باشد و یا بهر شکلی فعالیت مجلس بیشتر باشد و مطلب دومی را هم که داشتم از آن میگذرم و مطلب سوم را عرض میکنم که در رابطه با مساله کشاورزی است هر چند در شرایط سخت جنگی و مشکلات ناشی از آن هستیم ولی بعقیده من باید در همین شرایط حساس و سخت که مردم تحمل محرومتیها و گرفتاریهای بیشتری را دارند برنامهریزی دقیق و جامع برای خودکفائی کشاورزی یا صنعتی بنمائیم و به مردم چنانکه نوعا هم میدانند بگوئیم راه اساسی قطع وابستگی از سلطه ابرقدرتها کار، حداکثر و مصرف حداقل است که اگر بخواهیم مصرف را به نهایت و کار و تلاش را به حداقل برسانیم هرگونه تنها آزاد و مستقل نخواهیم شد، بلکه وابسته تر هم میشویم دولت و مجلس باید تمام تلاش و هم خود را بکار برند که درهمین شرایط که بفرموده امام که حالا منزوی هستیم باصطلاح از نظر ابرقدرتها پایههای استقلال را بریزیم و مطمئناً باید استقلال کشاورزی را در اولویت قرار دهیم و برای استقلال کشاروزی باید بیاری کشاورزان شتافت که فقط با شعار و حرف کار درست نمیشود و باید طوری برنامهریزی کرد که کشاورز بتواند در روستا بماند و به کارش دلگرم و علاقمند باشد. برای این کار لازم است که راههای روستائی در اولویت قرار گیرد، زمین عادلانه بین کشاورزان (آنهائی که روی زمین کار میکنند) تقسیم شود امکانات آب و بذر و کود و سم و وام و ماشینآلات در حد ممکن فراهم شود محصولات کشاورزی بیمه و از نظر خرید تضمین گردد. رئیس - شما بجای دو دقیقه 5 دقیقه وقت گرفتید. یوسفی اشکوری - دو سطر دیگر مانده است، پس حالا که زیاد شده اجازه بدهید این دوجملیه را هم عرض کنم. خدمات روستائی در حد ممکن تامین شود و از همه مهمتر پیشنهاد میکنم که گندم و برنج انحصاری در اختیار دولت قرار گیرد که هم به نفع کشاورزان است و هم تولید کنندگان و هم به نفع دولت و هم به نفع مصرفکننده است در این رابطه لازم است عرض کنم بهرههای کمرشکن یکی از مصائبی است که کمر کشاورزان را خم نموده مثلاً وامی که به باغداران مرکبات شمال ما دادهاند فقط برای دیرکرد دوازده درصد بهره میگیرند و این براستی برای کشاورزان طاقت فرسا است پیشنهاد میکنم که بهرههای دیر کرد گذشته که سالها است روی هم متمرکز شده بخشوده بشود و برای آینده هم حذف بشود که البته باید با برنامهریزی صحیح و دقیق باشد، با تشکر از برادرمان آقای باباصفری و همچنین جناب رئیس والسلام علیکم و رحمه الله. رئیس - سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی - آقای دری نماینده اردل. دری نجفآبادی - بسم الله الرحمن الرحیم. ربنا امنا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان آمنوا بربکم فمنا، ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفرعنا سیئآتنا و فنا عذابالدار دیروز که خدمت امام بزرگوارمان رسیدیم در ذهنم بود خدمت امام عرض کنم «یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا بیضاعه مزجیه فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین.» و امروز که امام بر ما ایفای کیل فرمود به حداثم و اکمل باید عرض کنم «یا ابانا استغفرلنا ذنوبنا اناکنا خاطئین» امام بزرگوار ما فرمان شما را نه از امروز که این کوچک حداقل از 20سال قبل با آغوش باز شنیدهایم و عاشقانه سمعا و طاعتا گفتهایم. امام ما تجل ارزشهای والای اسلام را در وجود مقدس و والای تو عیسای مسیح زمان و تو روح الله بزرگ میبینیم. امام، ما از خدای بزرگ میخواهیم به شما عمر با برکت بیشتر عنایت بفرماید و به ما توفیق و به ملت شریفمان توفیق بیشتر تا رهرو راه شما و راه اسلام و راه قرآن و راه حق باشیم.امام در یکسالی که از عمر پرمیمنت و پرقدر است مجلس شورای اسلامی گذشت بجا است آنچنانکه ما میخواستیم ملت میخواست، شما فرموده بودید مجلس نتوانست انجام وظیفه کند ولی علتش نیز روشن است. امام و امت علتهای مختلفی دارد از جمله مساله اعتبار نامهها که تقریبا دو ماه از وقت مجلس را گرفت مساله گروگانها، مساله دولت، مساله بودجه که مکرر در مکرر در برنامه ما قرار گرفت. امام و امت از جمهل عدم تجربه کافی ولی یک دنیا ش یک دنیا تعهد، تعهدی که با سوگند خود یاد کردیم و همچنان بر سوگند خود پایداریم و این سوگند را دوباره تکرار میکنیم با شهدایمان و با ملت شهید پرورمان و با توای امام بزگوارمان که «من المومنین رجال صدقوا ما ع ه وا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر» امام ، ما راه شما را ، راه اسلام را ، راه قرآن را، راه علی (ع) را تا آخرین لحظه عمر و تا آخرین قطره خون همچنان ادامه خواهیم داد و ان شاءالله انقلاب اسلامی ایران را در همه زمینهها به پیروزی نهائی متصل خواهیم کرد. امام، در سه موضوع بیشتر در بیانات روز گذشته تان تاکید فرمودید. نخست ، مساله مجلس بود و اهمیت مجلس و برکت مجلس و اینکه بعد از مقام رهبری حساس ترین مقام کشور و نهاد قانونی کشور که دست ضد انقلاب شرق و غرب و توطئهگران داخی و خارجی را از پشت بسته است و نقشههای خائنانه آنها را نقش بر آب کرده است، مساله مجلس است مقدسترین نهادی که عصاره این ملت است، مجلس شورای اسلامی است. مقدس ترین نهادی که قانون اساسی، آن همه اختیارات به آن واگذار کرده است آن همه حق به آن داده است. مجلس است مقدس ترین نهادی که تکیه گاه کشور عزیز ایران بعد از مقام والا و مقدس رهبری است. مقام مجلس است. از روز اول که مجلس میخواست تشکیل بشود حتی قانون اساسی میخواست به کیفیت موجودش و با محتوای موجودش و با توجه به اصل ولایت فقیه تدوین گردد، آمریکا، ابرقدرتها و عمال مرتجعشان در منطقه و آنهائی که فکرشان از آبشخور فرهنگهای غربی و شرقی سیراب شده بود «و اشربوا فی قلو بهم العجل» تاب تحمل اسلام خالص و اسلام فقاهتی را آنچنان که بایست، نداشتند و امام بزرگوار رهنمودهای شما مکرر در رابطه با مجلس و در رابطه با اسلام و حق و اسلامی فقاهتی امیدوایم درس بسیار مقدسی برای همه نمایندگان متعهد و برخاسته از متن ملت شریف ایران باشد امام بزرگوارمان و امت شریفمان، ما از خدای بزرگ میخواهیم در این آغاز دومین سالروز تشکیل مجلس شورای اسلامی، بتوانیم هر چه بهتر و هر چه بیشتر در راه انجام مسوولیتها و وظائف خطریمان در جهت حمایت از مستضعفین و در جهت نابودی مستکبرین، در جهت برقراری نظام قسط و عدل اقتصاد اسلامی در زمینه گسترش فرهنگ انسان ساز و ظالم سوز و عمیق اسلام، در جهت برقرار کردن قانون، آن هم قانون حق، قانون اسلام، قانون قرآن در جهت برقرار کردن یک نظام اداری مثبت، یک نظام اداری متعهد، دلسوز، خدمتگزار و وظیفهشناس در خط امام . یک نظام اداری که با یک پارچه تعهد و مسوولیت ، بتوانند قوانین مجلس شورای اسلامی را احیا کنند. گام برداریم. و از مشا ای یعقوب خردمند میخواهیم که در وقت سحر و در شب جمعه «یا ابانا استغفرلنا ذنوبنا» این امام بزرگوارمان در حق ما و در حق ملت شریفمان دعای خیر بفرمائی. دومین مسالهایکه امام بزرگوارمان روی آن تکیه حساس داشت، مساله قانون بود و اینکه قانون، حدود اختیارات هرکس و هرگروه و هر دسته را بخوبی مشخص فرموده است، وظائف هرکس را بطور بسیار دقیق و روشنی بیان کرده است. و اینکه واقعاً باید قانون در این کشور حاکم باشد. نه شخص و نه شخصیت. حتی خود امام، آنچه برای ما مقدس است، آنچه که اسلام مطرح میکند قانون است همه باید متعهد به قانون باشند. همه باید متعهد به قانون باشیم. قانون باید حاکم باشد، نه فرد. و نه گروه و نه دسته و غیره، این مساله بسیار حساسی بود که امام بزرگوارمان از روز اول از پیام نوروزیشان و دیروز ،مکرر در مکرر تأکید فرمودند که ان شاءالله ما باید سعی کنمی هر کداممان، هر یک از مقامات مسؤول کشوری. اینجا عرض کنم. مسأله مقام مطرح نیست اصلاً مسأله مسؤولیت است. نه در مجلس مسأله مقام مطرح است و نه برای ریاست جمهوری مسأله مقام است و نه مسأله نخست وزیری مسأله مقام است. در اسلام آنچه که هست،تکلیف شرعی است. آنچه هست مسؤولیت است. آنچه هست وظیفه است. چه پست و مقامی؟ و کدام جاه و مقامی؟ آنچه هست تنها و تنها مسؤولیت است. آن مسؤولیت در قبال خون پاک این شهدای عزیزیکه «تالی تلو» شهدای مقدس کربلا هستند. مسوولیت روی موج خون مقدس شهدائیکه در سال گذشته قریب سه هزار نفر از این شهدای والا مقام در بهشت زهرا تنها بخاک سپرده شده است. ما در سایه خون مقدس یک چنین شهدائی زنده هستیم و مسؤولیت ما در رابطه با یک چنین شهدای عزیز و ارزنده و جانبازان انقلابی است که روز شنبه وقتی رفته بودم بیمارستان ولی عصر، بعضی از برادرانیکه از قسمتهای بازی دراز، آمده بودند و نوعاً «دست راستشان یا پای راستشان قطع یا مجروح شده بود،آنقدر شوخی کردند و آنقدر خندیدند و مکرر میگفتند. ما «اصحاب المیمنه» هستیم . ما «اصحاب الیمین» هستیم. ما دست راست و پای راستمان را در جبهههای جنگ دادهایم و هر چه بیشتر اظهار اشتیاق میکردند که دوباره بهبودی پیدا کنند. پای مصنوعی نصب کنند به جبهههای جنگ بروند در این جنگ تحمیلی که رژیم بعث خائن و کافر عراق بر ملت شریف ما و بر ملت شریف عراق و بر ملت شریف اسلام تحمیل کرده است بتوانیم انشاءالله این عنصر کثیف و تجاوزش را سد کنیم و انشاء الله بتوانیم اسلام اصیل حاکمیت ملی و خدا را حتی در عراق بر قرار کنیم. و انشاءالله بتوانیم زمینه حکومت مهدی موعود سلام الله علیه را فراهم کنیم. نکته سومی که در بیانات بسیار مقدس امام قابل توجه بود مساله روحانیت بود. امام در رابطه با روحانیت و نقش روحانیت از زمان امام صادق سلام الله علیه تا امروز تأکید فراوان داشتند. امام در رابطه با نقش روحانیت در پنجاه ساله اخیر و مبارزات روحانیت و اینکه روحانیت اصیل و روحانیت متعهد، نه روحانیت قلابی که امام فرمود در نظر من از ساواکی و شمر هم بدتر است، در رابطه با نقش این روحانیت تأکید فراوانی داشتند. رئیس - دو دقیقه دیگر وقت دارید. دری - در رابطه با حوزه علمیه قم و مساله فقاهت و آنچه نقل قول فرمودند از یکی از اساتید و اینکه رسالت بزرگی که برادران عزیزما، اساتید بزرگوار ما در مامن امام صادق در دانشگاه امام صادق در حوزه علمیه مقدسه قم دارند،امام مثل اینکه اظهار اشتیاق میفرمودند و از اینجا من میخواهم برای برادران عزیز و سروران و اساتید بزرگ حوزه علمیه قم پیام بفرستم. و تاکید کنم روی پیام و نکته مورد توجه امام که عزیزان شما باید هر چه بیشتر در جبهههای علم و عمل و تقوی و جهاد و مبارزه تلاش کنیم، تا سرانجام بتوانیم فرهنگ اسلامی را در شرق و غرب بارور کنیم. عمق ببخشیم. بتوانیم انشاءالله حوزه علمیه قم و دانشگاه تهران و همه مراکز علمی و فرهنگی و تکنیکی و صنعتی ایران پایگاهی باشد. این «بلدامین» پایگاهی باشد برای شرق و غرب عالم و دانشمندان دنیا بیایند در این «بلد طیب» و از ارزشهای والا و عمیق فرهنگ اسلام و فرهنگ قرآن، سیراب گردند. برادران عزیز و ملت ما ، مساله جنگ را نباید فراموش کنند. ما از همین جا بر رزمندگن و بر پاسداران عزیز و بر رزمندگان نیروهای مسلح درود و سلام میفرستیم و از آن ها میخواهیم هر چه بیشتر با شهامت و شجاعت اسلامی و غیرت دینی و خدائی خودشان بر سر این دشمن زبون سفاک جبار بتازند و نقشههای خائنانه امپریالیسم جهانخوار و صهیونیزم بینالملل و عمال ننگینشان را در منطقه نقش برآب کنند و انشاءالله ملت عراق را و برادران عزیز ما را در قسمتهای جنوب و غرب کشور از چنگال صدامیان کافر نجات بخشند. نکته دیگری که باید به دولت جناب آقای رجائی عرض کنم در رابطه با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. که از روزهای اول امام هم تاکید داشتند که گروهی برای ررسی وضع سفارتخانههای خارج ایران فرستاده شود تا آنها بوضع سفارتخانههای ما در خارج رسیدگی کنند. و هنوز آنطور که بایست، این کار، عملی نشده است. امیدواریم با اینکه جناب آقای رجائی مسؤولیت سرپرستی وزارت خارجه را عهدهدار شدهاند هر چه بیشتر تلاش کنند یک سیاست خارجی اسلامی مستقل فعالی در صحنه جهانی ایفا کنیم. و بهتر بتوانیم چهره مقدس و والای انقلاب کبیر اسلامی ایران به تودههای محروم و مستضعف جهان بشناسانیم. و بتوانیم تبلیغات خائنانه ابرقدرتهای استثمارگر و جنایتکار و وابستگانشان را نقش برآب کنیم ، و انشاءالله بتوانیم بذر اسلام عزیز و قرآن کریم و نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و فرهنگ والای انسانی، الهی و اسلامی را در میان تودههای محروم جهان بیفشانیم و زمینه را برای شکوفائی این بذر، بذر انسانیت و بارور شدن نهال کرامت و تقوی و ارزشهای خدائی، انسانی در صحنه جهانی ایجاد کنیم. در خاتمه از برادران عزیز نماینده محترم و معهد و دلسوز و وفادار بامام و اسلام و قرآن میخواهم استدعا میکنم تقاضا میکنم با تعهد بیشتری در سال جاری در سال دوم افتتاح مجلس کمرهای همت را ببندیم. انشاءالله کوشش کنیم تلاش کنیم هر چه بیشتر بتوانیم لوایح اساسی اصولی و طرحهای اصولی را تدوین و تصویب کنیم. انشاءالله بر طبق معیارهای قانون اساسی و اسلام عزیز به دولت مکتبی جناب آقای رجائی ابلاغ کنیم و انشاءالله بتوانند در همه ابعاد کشور قدمهای بسیار مثبت و خدا پسندانه برای پیروز اسلام و انقلاب برداند. با تشکر. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. 3- بیانات آقای رئیس در مورد تذکرات نمایندگان به مسؤولان اجرائی رئیس - بسم الله الرحمن الرحیم. در ظرف یکی دو جلسه اخیر عدهای نمایندگان تذکراتی داده بودند که من به مسؤولان اجرائی عرض میکنم. آقای عباس ناطق نوری تذکر میدهند به وزیر کشاورزی که در بخش ییلاقی نور چند مرتع را بعنوان شکاربانی استفاده اش را ممنوع کردهاند برای دامها که رسیدگی کنند و ببینند علت این محدودیت چه چیز بوده است. آقای اسماعیل فدائی تذکر میدهند که حوزه انتخابیهشان سربند که مدتی است شهر شده است هنوز ادارات لازم در آنجا تشکیل نشده است و از وزارت کشور خواستهاند که در این مورد سریعا اقدام کنند. آقای بشارت از وزارت کشور خواستهاند که در اجرای طرحهای عشایری منطقه مسیرم تسریع کنند که زمان و فصل برای اقدامات فعاً هست و شش ماه آخر سال را نمیشود آنجا کاری انجام داد. آقای حسینعلی رحمانی تذکر دادهاند که در بیجار فعالیت دادگاه انقلاب خیلی ضروری است بخاطر حساسیت آن شهر در کنار منطقه پرآشوب و سپاه پاسداران و مسوولان دیگر و فرمانداری و شهربانی فعالیتشان را شدیدتر کنند برای تأمین امنیت مردم. آقای ارومیان هم برای مراغه می فرمایند که مدتی است که دادگاه انقلاب اسلامی تعطیل است از شورای عالی قضائی میخواهند که چون نیاز مبرمی در آن جا باین دادگاه هست اقدام بفرمایند که زودتر این نهاد انقلابی در آنجا فعالیت کند. و آقای مظفر در مورد بجنورد تذکر دادهاند که نقشه طرح جامع شهری را که مربوط به ده سال پیش بوده است، اخیرا میخواهند اجرا کنند و با زمان مناسب نیست ، مردم را ناراضی میکند و با دقت و مطالعه بیشتر روی این مساله، کار اجرا بشود، آقای صاحبالزمانی هم از وضع کشاورزی که بخاطر نبودن نفت در منطقه همدان تهدید میشود تذکراتی دادهاند و آقای آقارحیم نماینده شهر بابک میگویند بیمارستان پنجاه تختخوابی که چند سال است در آن جا تصمیمش را گرفتهاندو پارسال هم بودجهاش را گذاشته اند اما ساخته نشده است. بانک مسکن آنجا هم شعبه ندارد. و سوخت شهر بابک جزو استان یزد شده در صورتیکه باید جزو کرمان باشد که بهتر بآنجا برسندو از وزارت نیرو شرکت مخابرات هم تشکر میکنندو میخواند پروژههایشان را با سرعت ادامه بدهند و آقای حقیقت افشار تذکر دادهاند که اهالی ارومیه از 6سال پیش 6هزار شماره تلفن خریدهاند و مقدماتش هم آماده است و یکسال است که مردم منتظرند که بزودی این مشکل را وزارت پست و تلگراف حل کند و آقای قرهباغی هم تذکری در مورد سخنان آقای معینیفر دارند در مورد اتوبان ارومیه که ایشان به موافقین دیگر بدهند تا آنها بحث کنند. کسانیکه وقت گرفتهاند میتوانند صحبت کنند. مخالفین را دعوت کنید. 4- ادامه بحث پیرامون لایحه اجازه انجام هزینههای کشور در چهارماهه اول سال1360 منشی - آقای دکتر آیت بعنوان مخالف بفرمائید. رئیس - پیش از اینکه آقای آیت بحثشان را شروع کنند من یک تذکری در روز اول سال جدید مجلس لازم میدانم عرض کنم که به امروز هم مربوط میشود. کمکم همه ما فهمیدهایم که لحظات مجلس و وقت ما و وقت مردم خیلی گرانبها است. البته من تقریباً همه برادران و خواهران نماینده را متعهد و دلسوز میدانم و شکی ندارم اگر حرفی میزنند یا وقتی میگیرند روی انجام وظیفه است. اما بعنوان مسؤول اداره مجلس یکباردیگر تذکر میدهم که سعی بفرمائید بین خودتان و خدا و وجدانتان وقت مجلس را که میخواهید بگیرید خیری برای ملت و مجلس و انقلاب داشته باشد و باعث جلب رضایت خدا باشد که البته این، تذکر است و خود شما هم همین حال را دارید. امیدواریم امسال صرفهجوئی در وقت و سرعت عمل بیشتری داشته باشیم. آیت - بسم الله الرحمن الرحیم، طرح لایحه بودجه فرصت مناسبی است برای نمایندگان ملت که حق خودشان را که همان حق ملت است و در قانون اساسی مطابق اصل 76 میتوانند در همه امور تحقیق و تفحص کنند ومطابق اصل84 میتوانند درباره همه امور داخلی و خارجی اظهار نظر کنند، اعمال کنند کارهای گذشته دولت را مورد بررسی و حسابرسی قرار بدهند و در خصوص برنامههای آیند اظهار نظر کنند. و این فایدهاش این خواهد بود که کار سؤال از دولت را هم آسان میکند دیگر هر بار ما ناچار نیستیم بخاطر یک سؤال وزیری را باینجا بیاوریم. یکمرتبه مسائل متعدد مطرح میشود و دولت توضیح میدهد و رفع ابهام میکند و اگر نقصی هست، برطرف میکند. رئیس - آقایان اجازه بدهید که نمایندگان دولت که تشریف آوردهاند در مجلس مخصوصاً آقای آشنا به حرفهای نمایندگان توجه کنند که باید پاسخگو باشند. ایت - البته به شرط اینکه واقعاً همانطوریکه آقای هاشمی هم الان تذکر دادند. توجه بشود به مسائل و از کنار مسائل رد نشوند. متاسفانه در دو دوازدهم قبلی بسیاری مسائل را از کنارش رد شدند. حالا بعضیهایش پیشنهاد بود بعضیهایش هم مسائل مهم. نمایندگان محترم یادشان هست که در آن د دوازدهم من سندی را خواندم در مورد شخصی که گفته میشود مصحح قرآن آریا مهری بوده است و گفتم که 178هزارتومان به او داده شده است بابت اسکناسهائی که گفته میشود از رده خارج بوده است. روزنامه ضد سانسور انقلاب اسلایم هم تیتر زد در صفحه اولش که آقای علام نوری سخنان آیت را تکذیب کرد. بعد وقتیکه میرفتی در صفحه آخر میدیدی تائید است. صفحه اول با تیتر درشت تکذیب . صفحه آخر مینویسد. بله این 178هزار تومان مربوط به بیمارستان بوده است. خوب این تائید است بهرحال گرفته شده است و علیرغم قانون، توضیحی هم که من دادم چون چند مقاله علیه همین سندی که من گفتم روزنامه منتشر کرد و منجمله مصاحبهای با آقای بنیصدر که دو دروغ بمن نسبت داده بود. یکی اینکه این بودجه از دفتر رئیس جمهوری نیست و بودجه دیگری است و دیگر اینکه این بودجه سری نیست. من البته در توضیحی که داده بودم و متاسفانه روزنامه چاپ نکرد و حالا انشاء الله توسط دادستانی اگر بشود او را وادار خواهیم کرد که چاپ کند میبینیم که این دو دروغ من در اصل سند است. من بناچار یک دور دیگر سند را میخوانم. «مبلغ یک میلیون و هفتصد و هشتاد هزار ریال بابت تعویض صد و هفتاد و هشت اسکناس ده هزار ریالی فراموش شده برای تعویض در وجه آقای محمد انتظام پور نماینده حضرت آیت الله علامه نوری از محل اعتبار ماده 8 سری (یعنی در خود سند هست سری واین یک دروغ بود که آقای بنی صدر بمن نسبت داده بودند) و دروغ دومش 8 سری سال 1359 دفتر ریاست جمهوری اسلامی صادر وبه حساب هزینه قطعی منظور نمایند. رئیس دفتر ریاست جمهوری ـ رضا تقوی بهر حال از روزنامه انقلاب اسلامی من توقعی ندارم ولی آن دفعه گفتم دولت بیاید اینجا توضیح بدهد که این چیست؟ الان هم میخواهم که توضیح بدهد بودجه ای را که شودرای انقلاب برای اینکار مقرر داشته بوده است ضرف تعویض اسکناسهای چه کسانی شده است؟ البته این از آن ردیف هم نیست و چون الان دیگر وقت نیست واقعاً میخواهم مختصر صحبت کنم توضیح نمیدهم این را بیایند توضیح بدهند چون من یک مبلغ هفتصد و پنجاه هزار تومانی شبیه این را هم شنیده ام و سندش را هم دارم ولی میخواهم خود دولت باید این مساله را در اینجا ارائه بدهد بهر ترتیب من کوشش میکنم که چون بودجه چهار دوازدهم است، وقت را هم بهمین مقدار و کمتر ، مختصر استفاده کنم . اما بحث درباره بودجه ، بودجه را از چند بعد واز چند جهت میشود مورد بررسی قرار داد از جهت در آمد منابع تامین در آمد،که مثلا آیا از نفت صلاح است که استفاده کنیم یا مالیات بگیریم ؟ مالیات مستقیم بگیریم یا مالیات غیر مستقیم و نظائر اینها ؟ از جهت هزینه، اولویتها ، برنامه ها، چه برنامه ای را باید مقدم بر برنامه دیگری داست؟ ولی مهمتر از همه که کمتر در مورد آن ، در مجلس بحث سد کار کرد و عملکرد وزارتخانه ها است. یعنی بودجه ای که به وزارتخانه ها داده میشود برای انجام کارهائی است به وزارت راه بودجه میدهند که راه بسازد به وزارت پست و تلگراف بودجه میدهند که نیاز مردم را در این مورد بر طرف کند. مثلاً تلگراف و تلفن درست کند ونظائر اینها. در کمیسیون بودجه مسوولان وزارتخانه ها که میآمدند و ما بودجه را بررسی میکردیم مثلاً مسوول وزارت کار میگوید من اینقدر پرسنل دارم این قدر اداره دارم اینقدر حقوق دارند. در سال آینده اینقدر ترفیع میگیرند جمع میکنیم اینقدر حقوقشان میشود رلی این،قانع کننده نیست. از وزارت کار ما یک وظائفی میخواهیم که اگر پولی که باو میدهیم به اندازه اش کار تحویل مردم ندهد و بیشتر از آن، کار تحویل مردم ندهد ضرورت ندارد چنین وزارتخانه ای من باب مثال باشد. شنوندگان محترم حتماً در نظر دارند که در زمان نظام سابق موقع ورود به هر شهر یک محلی بودکه عوارضی از اتوموبیلها واز افرادی که از آنجا میرفتند میگرفتند بعضی از اینها را من تحقیق کردم میپرسیدیم ماهیانه چقدر حقوق میگیرید؟ میگفتند 80 هزار تومان چقدر عوارض میگیرید؟ میگفتند 20 هزار تومان خوب در اینجا هر عقل سالمی میگوید باید این،منحل شود،در مورد وزارتخانه ها هم همینطور است. در این مجلس باید عملکرد و کار کردنشان بررسی بشود که مثلاً در سال گذشته چقدر کار کرده اند و امسال چقدر بودجه میخواهند؟ اگر معلوم شد که کارشان از بودجه کمتر است بودجه شان را بهمان میزان باید کم کرد.مهمترین کار دولت و همه وزارتخانه ها این است که از نظام جمهوری اسلامی حفاظت وحمایت کنند و تداوم انقلاب را تضمین کنند. در رابطه با این موضوع ما چند نوع وزارتخانه داریم: یک نوع وزارتخانه هائی مثل وزارتخانه های راه وپست و تلگراف و نیرو که کارشان عمده رفاقی است و غیر مستقیم به نگهبانی از انقلاب مربوط میشود، یک نوع وزارتخنه هست که مستقیماً دفاع از انقلاب بعهده آنها است . مثلاً وزارت دفاع کارش جلوگیری از دشمن خارجی است. وزارت ارشاد کارش مقابله با تبلیغات دشمن و تفهیم ایدئولوژی اسلامی وخط صحیح سیاسی است. مستقیماً کارش دفاع و پیشبرد انقلاب است. همینطور وزارت دادگستری که شهربانی و ژاندارمری که جزو ضابطین او حساب میشوند، کارشان مقابله ضد انقلاب و ایجاد امنیت است و مهمتر از همه کل دولت، مهمترین وظیفه اش دفاع از انقلاب است و مبارزه با ضد انقلاب من در انیجا همانطور که بارها هم اعلام کرده ام صریحاً اعلام میکنم که یک توطئه وسیع در ابعاد مختلف الان علیه جمهوری اسلامی در جریان است و به اوج خودش رسیده است. در زمینه مالی ، در زمینه تبلیغاتی. خلخالی ـآقای هاشمی به آقای آیت تذکر بدهید، مربوط به بودجه صحبت کنند. آیت ـ مجلس رئیس دارد آقای خلخالی و مربودط هم هست و نا مربوط تراز صحبتهای شما نیست. رئیس ـ کاملاً در موضوع است ایشان دارند میگویند مصرف بودجه چه چیزهائی است آقایان دیگر نزدیک تر از ایشان به موضوع نبودند. آقای آیت بفرمائید. آیت ـ این توطئه وسیع که اینقدر مهم است که بعد ان شاءالله از مجلس در یک فرصت مناسب وقت میخواهم که چند ساعتی در این مورد صحبت کنم وحاضرم در هر محکمه و در هر دادگاهی هم ثابت بکنم کسانی که امروز دم از رفراندم میزنند و دم از بن بست میزنند در این توطئه شریک هستند و دولت فردا نمیتواند بگوید که نمیدانم بانک مرکزی از من جدا بود، فلان قسمت از من جدا بود. دولت یک واحد است مجلس هست، رهبر هم هست، و دادگستری هم هست. و دولت باید این مساله را صریحا عنوان کند وضد انقلاب را معرفی بکند و با او مقابله بکند . این توطئه قبل از استقرار نظام جمهوری اسلامی در خارج و داخل بود بعد در آن پیش نویس متبلور شد بعد در انحلال مجلس خبرگان متبلور شد و همینطور که امروط آخرین مراحل خودش را دارد طی میکند و حتی پس از آن نطق کوبنده امام باز دیروز بیانههائی در شهر منتشر شده است و بحث از رفراندم وسایر چیزها است، این مطالب را در مورد دادگستری که رسیدیم باز اشاره ای خواهم کرد. حجتی کرمانی - خود این صحبتها هم بخشی از همان توطئهها است. رئیس - آقای حجتی، بینظمی نکنید. آیت - دولت دست کم از آن دولت (البته از جهت دفاع) از کشور صهیونیستی اسرائیل نباید داشته باشد اسرائیل آیشمن را رفت در آرژانتی دستگیر کرد و آورد در اسرائیل محاکمه کرد و اعدام کرد ولی شما می بینید ضد انقلاب، شاپور بختیار ، و نزیه و مدنی ودیگران با خیال راحت در پاریس توطئه میکنند، عواملشان هم در اینجا هست ولی متأسفانه هیچ اقدامی نمیشود بحث من عمدتاً درباره عملکرد کل دولت در اینمورد و وزارتخانههای بخصوصی است که گفتم مستقیماً با انی مساله سرو کار دارند. این وزارتخانهها را بطور مختصر یکییکی من بررسی میکنم. یکی وزارت خارجه است که دوستان دیگر نماینده هم در اینجا اشاره کردند. یکی از مهمترین وزارتخانههای ما است باید مظهر نظام جمهوری اسلامی در خارج باشد، نظام جمهوری اسلامی را در خارج معرفی کند به تبلیغات ناروا جواب بدهد بودجه این وزارتخانه 382 میلیون تومان است. من به تومان هم میگویم به میلیارد نمیگویم که رقم را خیلی بالا ببریم چون یکی از فنون تبلیغاتی که بعضی از دوستان اشاره کردند بعضی چیزها را به ریال میگفتند بعضی چیزها را به تومان میگفتند. خوب ریال خیلی گنده است و تومان خیلی کوچک، ما همه کوشش میکنیم تا به تومان بگوئیم این علاوه بر پولی است که ما خرج سازمانهای بینالمللی میکنیم. من میخواهم ببینم حاصل این تا حالا چه بوده است؟ قبل از انقلاب مهمترین وزارتخانه، وزارت خارجه بوده وهمیشه این وزاتخانه وزرایش از عمال لندن و آمریکا بودهاند. چهرههائی امثال عباس آرام، اردشیر زاهدی، و حتی میبینیم باقر کاظمی، هم وزیر خارجه رضا خان است و هم وزیر خارجه مصدق است بعد از انقلاب هم متأسفانه ما میبینیم که اولین وزیر خارجه جمهوری اسلامی کسی است که به اقرار روزنامه خودشان یک وقت جام به سلامیت پیشهوری مینوشد بنابر عکسهائی که هست و موجود است، گاهی در تشییع جنازه رضاخان شرکت مکند و الان هم در این موقعیت حساس دبیرکل جبهه ملی، صریحا اعلامیه منتشر میکند و به امام و انقلاب و به همه چیز توهین میکند که این را در قسمت وزارت دادگستری بیشتر بررسی خواهیم کرد. من میخواهم ببینم این وزات خارجه و آن وزرایش، در مورد معرفی انقلاب ایران در دنیا چه کار کردهاند؟ آن نامه کذائی کارتر به امام موضوعش چه بوده است؟ آیا قلابی بود؟ آیا خود وزارتخارجه این را درست کرده بود که اسراری دارد بعدها خواهم گفت، آن نامه ادوارد کندی چه بود؟ آن مسأله قطع ارتباط با مصر که ملت و تمام مسلمین میخواستند، و بعد ناچار شدند فقط به دستور امام انجام بدهند موضوع آن چه بوده است؟ این اسنادی که اخیرا دزدیده شده و اخیراً نیست مطابق ورقهای که من در اینجا دارم و این دو نفر هم نیستند خیلی هستند و یکسال قبل هم بمن این مسأله را اطلاع دادهاند این دزدی اسناد چیست؟ اینجا توضیح میدهم که آن اسناد از مدتها قبل از وزارتخانههای مختلف دزدیه میشده و در چند جهت بوده است. یکی از جهاتش هم دزدیدن سوابق کسانی است که خودشان را جزو انقلابیون جازدهاند کسانی که در مؤسسه علوم اجتماعی، با دکتر راسخ و احسان نراقی همکاری میکردند و همکاری آنها هم مشخص است و به اسرائیل رفته بودند که اسنادش را هم بجای خودش ارائه میدهم، این افراد این اسناد را بر میداشتند و بسیاری از اسناد شبه اینها را از روی پروندههایشان ما چهارصد میلیونن و خردهای خرج وزارت خارجه میکنیم که اینطور بشود؟ عملکرد وزارت خارجه باید اینطور باشد؟ این چنین وزارت خارجهای را من معتقدم بودجهاش را تصویب نکنید منحل بکنیم، نداشته باشیم بهتر است که چنین وزارتخانهای داشته باشیم. حالا بحث از این نمیکنم که در مورد نهضتهای آزادیخواه جهانی چه کار کردهاند؟ و وزارت خارجه در وزارتخارجه تشکیل دادهاند اینجا دو سند جزئی را من برای شما میخوانم. وزارت امور خارجه - اداره گذرنامه، خواهشمند است دستور فرمائید جهت جناب آقای دکتر منصور فرهنگ و آقای احمد تاجیک مشاورین ریاست جمهوری که برای انجام مأموریتی عازم کشورهای فرانسه، انگلیس ، ایتالیا ، آلمان غربی، اطریش و سوئد هستند گذرنامه سیاسی صادر و رواید لازم را تهیه فرمایند. فیش پرداخت مبلغ چهل هزار ریال عوارض خروج چهار قطعه عکس و رونوشت شناسنامه مشارالیهم پیوست میباشد. رئیس دفتر ریاست جمهوری - رضا تقوی. خوشمزهتر از آن این است. اداره محترم امور مالی، (تاریخهایش را هم توجه کنید چون 14 اسفند دیدید که دو نفر را آوردند و گفتند، هان اینها اینجا هستید در صورتیکه میگویند ما شما را به خارج فرستادهایم، حالا تاریخ اینها را هم توجه کنید، اولی 2/10/59 است دومی 29/11/59 یعنی 29 روز پس از استقرار آقای ریگان در کاخ سفید است) خواهشمند است نامهای بدین مضمون به بانک مرکزی ایران ارسال فرمائید، توجه داشته باشید (البته بالای نامه نوشته است «آنی» که دو خط هم زیر کلمه «آنی» کشیده است) که این نامه باید در اولین ساعات بامداد امروز برای ملاحظه آقای مسعود بامداد طبقه چهارم اطاق شماره 424 ارسال شود تا در تسریع صدور ارز مورد نیاز آقای دکتر منصور فرهنگ اقدام لازم را بعمل آورد. حالا آن نامه متنش این است. (بشرح زیر خوانده شد) پیرو نامه شماره 23507 مورخ27/11/59 خواهشمنداست دستور فرمائید مبلغ یکهزار دلار بجای سفارت جمهوری اسلامی ایران در پاریس به سفارت جمهوری اسلامی ایران در رم بنام آقای دکتر منصور ارسال گردد تا ترتیب پرداخت داده شود و هزینه بانکی آن طبق درخواست نامه شماره23507 مورخ فلان معمول گردد. کمیسیون سیاست خارجی، دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران - سعید سنجابی. خوب، ما چند وزارت خارجه داریم؟ چند دولت داریم؟ و بعد این آقائی که گفتند خارج نرفته است، این نشان میدهد که حتی ارز در آن تاریخ در رم برایش حواله شده است خوب، امروز هواپیما هم هست، زود میروند و زود بر میگردند (جعفری - باکاخ سفید چه ارتباطی داشته است؟) خوب، گفتند رفته است اروپا، از اروپا هم میشود رتف آمریکا، آسان است، ارتباطش این است کاری نداریم که به آنجاها رفته اند ما گفتیم آن موقع 29 روز بوده است که طرف در کاخ سفید مستقر بوده است، این از وزارتخارجه که مختصر صحبت کردم. اما وزارت ارشاد، این مهمترین وزارت خانه ما است بودجهاش نسبت به سال 58 سه برابر و نیم شده است یعنی دویست میلیون تومان،من صدا و سیما را هم در اینجا اشارهای به آن میکنم البته این بودجه غیر از بودجه موزه هنرهای معاصر و مرکز فرهنگی باغ فردوس و تئاتر شهر و تالار رودکی است. بودجه خود وزارت ارشاد، این عملکردش چه باید باشد؟ اول معرفی اسلام به ایران و جهان حالا چه از طریق نشریات، از طریق مطبوعات و اگر صدا و سیما را مورد بررسی قرار بدهیم از طریق بخصوص سیمای جمهوری اسلامی ایران، که همه در نظر دارید، که امام بارها این حضرات را احضار کردند و گفتند «امیدواریم ک شما باورتان شده باشد که در این کشور انقلاب اسلامی شده است» یادتان هست که در ابتدای کار صدا و سیما افتاده بود دست کمونیستهای آمریکائی و بعدش هم افتاده بود دست جبهه چیون خوب یادم است که من 50دقیقه از این صدا وسیما به مناسبت بزرگداشت آیتالله کاشانی صحبت کرده بودم، مدتها بایکوت بود که صحبتهائی که حتی در مورد نظام جمهوری اسلامی ایران خودشان هم خواسته بودند و مقایسهای با سایر نظامها کرده بودم گفته بودند چون فلانی طرفدار آیت الله کاشانی است نباید پخش بشود (این ضد سانسور چیها) و بعدها هم هر یک از علما و دانشمندان ما را یکی بعنوان اینکه حزبی است یکی به عنوان اینکه فلان است و یکی هم به عنوان اینکه بهمان است نمیگذاشتند بیایند وایدئولوژی اسلامی را معرفی بکنند اخیرا این بحثی که درباره ایدئولوژیک شده است ببینید جقدر موثر بوده است؟ چقدر موثر بوده است در خرد کردن کمونیستهائی که فکر میکردند هیچ کسی از عهده آنها بر نمیآید و من در انیجا وظیفه خودم میدانم که از امثال آقای سروش تشکر کنم که چگونه نشان دادهاند که اسلام چقدر عظیمتر و بزرگتر از سایر مرامها است، چرا این صدا و سیما نمیآید گزارش سری خرشچف را بخواند از پشت رادیو و تلویزیون، یا بیاید شرح حال استالین را که زمان استالین نوشتهاند و او را به خدا رساندهاند بخواند و نشان بدهد این کمونیستهائی که اینقدر دم از آزادی میزنند در کشور خودشان آزادی نفس کشیدن هم نیست. چرا اینکارها را نمیکنند؟ چرا این احزاب داخلی مثل نهضت آزادی و جبهه ملی و حزب توده و هر حزب دیگری نمایندگان مختلف آنها نمیآیند در آنجا، و اگر نمیآیند چرا دیگران را نمیگذارد که بیایند معرفی بکنند؟ وقتیکه میآیند آن نامه را در بزرگداشت اللهیار صالحی که تولد ولیعهد را جشن گرفته است. دکترین آیزنهاور را تائید و هزار کار دیگری کرده است (البته او مرده است ولی آن زنده ها میخواهند استفاده بکنند) و از او برای ما چهره تابناک میسازند یا این آخری که اخیراً مرد حتی در روزنامه میزان نتوانسته بودند شرح حال دقیق او را بنویسند. نوشته بودند «وزیر فرهنگ دکتر مصدق درحالیکه وزیر فرهنگ قوام السلطنه بود». البته فرق زیادی با هم ندارند ولی این چهره تابناک ملی،این نامه را در سال34 به شاه نوشته است. (بشرح زیر خوانده شد) پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاهی - چاکر با رجاء واثق و عطوفت و مراحم ملوکانه، بدینوسیله از پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی استدعای عفو مینماید و امیدوار است همانطور که بندگان اعلیحضرت مراحم عالی خود را از هیچکس دریغ نمیفرمایند چاکر را هم مشمول مراحم شاهانه قرار دهند بقاء عمر و عزت و توفیق ذات همایون شاهنشاه را در ترقی کشور و اعتلای نام ایران از خداوند جلیل منان مسألت دارد. 23/12/34 چاکر - دکتر شایگان. حالا من چرا میگویم وزارت ارشاد این بحث را بکند. رئیس - آقای دکتر آیت حواشی را لطفاً کم کنید. آیت - این حدقل آن است چرا میگویم وزارت ارشاد این بحثها را بکند برای اینکه ملت ما باید از گذشته آگاه باشد قتیکه میآیند تبلیغ میکنند که هان، جبههملی اینطور بود مصدق اینطور بود و بلندگوها دستشان است ملت نمیتواند تصمیم بگیرد ولی بیایند من در اینجا دعوت میکنم خودم یک تنه و تمام حضرات آن طرف، یعنی همه با هم بیائیم پشت این صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران راجع به این احزاب و گروهکها بحث کنیم تا ملت آگاهانه رأی بدهد و سوابق را بفهمند چون ملت میشنود که فلانی ضد شاه بوده است عکس منتشر میکنند در این کشور و میگویند فلسفی با زاهدی بوده است ولی ملت نمیداند که آقای زاهدی وزیر کشور آقای دکتر محمد مصدق بوده است ولی ملت نمیداند که آقای زاهدی وزیر کشور آقای دکتر محمد مصدق بوده است اگر عکس داشتن جرم است که وزیر کشور بودن جرمش شدیدتر است در آمریکا که میگوئیم دموکراسی نیست به همین دلیل است یک طرف تلویزیون و رادیو و مطبوعات دستش است یک طرف هم چیزی دستش نیست. شستشوی مغزی یعنی همین. و وزارت ارشاد موظف است چهرهها، احزاب و گروهها را به ملت بشناساند تا سبک تبلیغات غربی بر ما حکومت نکند من در موقع انتخابات ریاست جمهوری آینده و مجلس آینده پیشنهادم این است که تبلیغات شخصی ممنوع بشود شما میبینید عیناً مثل روغن نباتی قو و تاید و مسواک که تبلیغ میکنند در و دیوار موقع انتخابات ریاست جمهوری و مجلس از عکسها پر بود عکس آقای مدنی از پائین تا سقف، 93هزار تومان تنها به کیهان داده بود حالا اطلاعات و روزنامههای دیگر جدا، که شمایل و خدماتش را بنویسند و از کیهان خواسته بود که 500هزار تومان بدهد که صفحه اول خدمات او را بنویسند شما فکر میکنید دو میلیون و خردهای رای که ایشان آورد غیر از ساواکیها وطاغوتیها و آنها که میدانند به چه کسی رای بدهند، یک عده ای هم تحت تاثیر این نوع تبلیغات قرار گرفتهاند. آزادی واقعی وقتی است که امکانات متساوی باشد و اینکار وزارت ارشاد است چون میخواهم سریع رد بشوم دیگر از وزارت ارشاد بحثی نخواهم کرد. اما میرسیم به وزارت دادگستری (رئیس - بالاخره بنا شد بودجه وزارت ارشاد هم قطع بکنیم؟) اگر اینطوری است آنهم باید قطع بشود اگر وزارت ارشاد کارش به این شکل است یا باید قطع بشود یا به اندازه کاری که انجام میدهد باید به او بودجه بدهیم. والسلام. البته نمیخواهم زحمات آقای دوز دوزانی و دیگران را منکر بشوم ولی کافی نیست نباید تحت تاثیر جو قرار بگیرند باید به حساب آن آقای ممکن و آقای میناچی که خدمتشان در همین قسمت خواهم رسید، رسیدگی بشود که این آقایان از وزارت ارشاد چه استفاده هائی میکردند؟ اما وزارت دادگستری، مهمترین وزارتخانه ما وزارت دادگستری است یعنی در حقیقت یک قوه است. قوهای که اگر اصلاح بشود بدون اغراق میگویم 70درصد مشکلات انقلاب حل شده است چون چیزی که مردم میخواهند «اجرای صحیح قانون است» و این همان طوری که در قانون اساسی هست از وظایف وزارت دادگستری است. من وظائف وزارت دادگستری را از قانون اساسی میخوانم وبعد هم دربارهاش توضیح میدهم «قوه قضائیه قوهای است مستقل، که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسوول تحقق بخشیدن به عدالت و عهدهدار وظائف زیر است: 1- رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه که قانون معین میکند. 2- احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع. 3- نظارت بر حسن اجرای قوانین. 4- کشف جرم و تعقیب و مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزائی اسلام. 5- اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین » ،من میخواهم بگویم که (البته بودجهاش را هم بررسی بکنم تا بعد برسیم) وزارت دادگستری بودجهاش نسبت بسال 58 دو برابر و نیم شده است. غیر از بودجهای که شهربانی خواسته است که آنهم باید صرف امنیت باشد آن پنج میلیارد تومان خواسته است تقریباً 50میلیارد ریال، ژاندارمری 6میلیارد و سیصد میلیون تومان خواسته است، حمایت زندانیان که بودجهاش نسبت به سال 58 بیست برابر شده است کمیتهها هم که جای خود دارد که چقدر بودجه دارد یعنی نسبت به سال 58 بودجه این دستگاههائی که باید امنیت ایجاد بکنند چندین برابر شده است، البته از خدمات دادگاههای انقلاب هم نمیخواهم چشم پوشی کنم چون زیاد کار کردهاند اما آنچه را ملت انتظار داشته است و دارد نکردهاند حالا چه برسد به خود دادگستری، دادگستری هم قضات شریف زیاد دارد ولی قضات نا شریف هم بسیار دارد. همین قضات ناشریف هستند که الان انقلابیون را در شهرها دستگیر میکنند بمن گفته شد «در اراک انقلابیون در زندان هستند و حزب اللهی ها و طرفدار انقلاب جرات سر بلند کردن از دست دادگستری ندارند» . در جاهای دیگر هم افراد متعددی هستند که بدست این دادگستری و با پروندههائی را در اینجا ارائه میدادم انشاءالله آن پروندهها را اگر زنده ماندیم در بودجه سال 60 بررسی میکنیم. این چه دادگستری است که اول خودش را نتوانسته است اصلاح بکند این دفتری است که اسم وکلای دادگستری در آن هست در سال 59 هم منتشر شده است هنوز چهره منور نزیه که نور از او تتق میکشد در اینجا میبینید آقای هدایت الله متین دفتری و مهمتر از همه یک اسمی که شاید هم خیلی اشنا نباشبد بنام پریوش خانم خواجه نوری، کسی است که در آن کنگرهای که آقای نزیه تشکیل داد صریحا گفت اسلام دین توحش است من نوارش را دارم این نوار هم از آن دستاوردهائی است که آقای منتظری در فرودگاه بدست آوردهاند و از آقای متین دفتری گرفتهاند (این نوار موجود است) ایشان هنوز وکیل دادگستری است پروانهاش هم هنوز لغو نشده است الان این لیست (البته ناقص است) فراماسونها است ده برابر این است دادگستری راجع به این افراد فراماسونها چه کار کرده است؟ دادگستری راجع به آقای مبلغی اسلامی که احضارش کرد ولی هیچ اعتنائی هم نکرد چه کار کرد؟ الان هم دارد همه جا سخنرانی میکند من کاری ندارم که آقای مبلغی اسلامی آن کاری که کرد جرم بود یا نبود ولی همین که احضارش کردند و حاضر نشد این خودش جرم است. دادگستری در اینمورد چه کار کرده است؟ در مورد کسی که شکنجهگر بوده است و در موضوع (خود آقای ربانی شیرازی که در بیرون هم بایشان خواهم گفت) دخالت داشته است الان به عنوان وکیل دادگستری عکس و تمثالش در اینجا هست و دو شماره تلفن هم دارد در بهترین جای شهر هم وکالت میکند قبلا هم قاضی بوده، حقوق بازنشستگی قضاوتش را میگیرد وکیل هم هست. ابوالفضل موسوی تبریزی - آقای آیت وارد بحث مذاکرات سیاسی نشوید. در مورد خود بودجه صحبت بفرمائید. ایت - تمام شد تا شما بیائی این صحبتها را بکنید. ابوالفضل موسوی تبریزی - بجای مخاصمات سیاسی راجع به بودجه صحبت بفرمائید. آیت - وظائف دادگستری این است که یک دادگستری اسلامی بوجود بیاورد و اگر دادگستری اسلامی بوجود آورد، بلی، بعدش مطابق اصل 164هیچ قاضی را نمیشود گفت از اینجا بلند شو و آنج بنشین. اما دادگستری که بسیاری از قضاتش و گردانندگانش هنوز طاغوتی هستند بگوئیم که تو را نمیشود گفت از اینجا بلند شو و آنجا بنشین؟ عین این است که اگر شاه را میبردیم محاکمه بکنیم بگویند «مطابق اصل قانون اساسی سابق «شاه» از مسؤولیت مبرا است» این استدلال است که البته این حضرات آن استدلال را هم میکردند ماجرای 14 اسفند به کجا کشید؟ و دهها ماجرای دیگر،و این دادگستری با این بودجهای که خواسته است وقتی باید به آن این بودجه را داد که ما مسلم بدانیم این کارها را انجام میدهد. اما مسأله دیگر، موضوع زیاد است ولی کوتاهش میکنم وزارتخانههای دیگر را هم میخواستم وضعشان را بررسی کنم صرفنظر میکنم، اما یک نکته که بحث کمتر و نظارت در بودجه است یک فکری که قبلاً هم گفتم به عنوان یک بیماری مسری پیدا شده است و بسیار از آن کسانی هم که عنوان میکنند من میدانم که حسن نیت دارند و میخواهند کار کنند این است که میگویند قانون محاسبات و استعلام و مناقصه و مزایده و تخصیص و برنامهریزی و موافقت نامه و پروژه یعنی کشک و این قوانین طاغوتی است برای اینکه دست ما باز باشد این قوانین باید نادیده گرفته بشود. البته من میپذیرم که ما قوانین دست و پاگیر بسیار داریم باید دست آقایان هم باز باشد بطوریکه به اصطلاح کارهایشان «نوشداری پس از مرگ سهراب» نباشد ولی میگوئیم بهر حال یک قواعدی را که میخواهند نصب یا لغو کنند قواعدی را به جایش بیاورند که آن قواعد ضمن اینکه دست و پاگیر نیست، کنترل و نظارت را هم ممکن بکند. من اینجا برای اینکه ببینید راجع به بودجه سری اتفاقاً این پیشنهاد را من کرده ام تقریبا هم در این بودجه در نظر گرفته شده است که درست است بودجه سری است اما بودجه سری در بعضی موارد لازم است اما نه بصورت قانون محاسبات قبلی که ماده 49 آن میگفت که «هیچ حساب و کتابی در آن نیست» بودجه سری باید سند هزینه داشته باشد مورد مصرف آن مشخص باشد همه این چیزها که بشود باز خواست کرد ولی آن سند محرمانه باشد این ترتیب را شما بدهید و گرنه دچار این گرفتاریهائی میشویم که برایتان چند تا از آنها را میخوانم. مبلغ 4500فرانک فرانسه بابت هزینه مسافرت خانم سدیفی در وجه آقای امیر علائی سفیر جمهوری اسلامی ایران در پاریس ارسال و از محل ماده 8 به هزینه قطعی منظور نمائید. حال یعنی این است که سند هم شده است حالا چرا به ایشان داده شده است چه شکلی بعد بایستی باز خواست کرد. مبلغ یک میلیون و چهارصدر هزار ریال علیالحساب در وجه آقای مصطفی انتظاریون امضاء کننده هم رضا تقوی. باز این یک میلیون و چهارصد هزار ریال. باز هم داریم باز اینجا مبلغ دو میلیون ریال باقیمانده علیالحساب پرداختی به آقای مصطفی انتظاریون به حساب هزینه قطعی ماده 8 سری منظور شود. زیرش مبلغ یکصد هزار ریال پرداختی به آقای مرتضی نافذی بطور علیالحساب بابت هزینه غذا از محل اعتبار ماده 8 به هزینه قطعی منظور شود. باز مبلغ 700هزار ریال تمام بابت واریز علیالحساب از محل ماده 8 در وجه مصطفی انتظاریون پرداخت و به هزینه قطعی منظور فرمائید. من نمیدانم این آقای مصطفی انتظاریون، این همه پول را صرف کجا میکرده؟ مبلغ سه میلیون ریال علی الحساب دریافتی آقای مصطفی انتظاریون را از محل ماده 8 سری به هزیته قطعی منظور نمائید. باز لطفاً چکی به مبلغ 5 میلیون ریال یا 500هزار تومان بنام آقای انتظاریون صادر و تحویل ایشان دهید این مبلغ از محل اعتبار ماده 8 است و باز خوشمزهتر بعضی از این چیزها است. مبلغ یک میلیون ریال بابت هزینههای ضروری از محل ماده 8 در وجه اینجانب پرداخت و به هزینه قطعی منظور فرمائید حالا در چه مورد خرج بشود اینجانب هم زیرش رضا تقوی است رئیس دفتر ریاست جمهوری، لطفاً مبلغ 500هزار ریال از محل اعتبار ماده 8 در وجه اینجانب برای پرداختهای ضروری به هزینه قطعی منظور نمائید.مبلغ 5میلیون ریال پرداختی طی دو فقره چک فلان و فلان را به حساب هزینه قطعی منظور نمائید. مبلغ یک میلیون ریال علی الحساب دریافتی طبق برگه فلان طبق دستور 156059 به مصرف مورد نظر ریاست جمهوری رسیده است و به هزینه قطعی منظور نمائید. باز مبلغ یکصد و نود و هفت هزار ریال بابت هزینههای انجام شده در ماموریت ارومیه از محل ماده 8 در وجه سعید فرید زنجانی پرداخت و به هزینه قطعی منظور نمائید. باتوجه باین سند، میفهمید که چرا بعضیها اعلامیه میدهند میگویند که نمیدانم دولت چطوری است و جمهوری اسلامی چطوری است. و باز اینجا «جناب آقای تقوی صورت حساب ضمیمه مربوط به تهیه و فیلم برداری وچاپ عکسهای مربوط به شکنجه است که در چندین نسخه چاپ شده استو در پروندههای مربوط ارجاع و به آقای نبیصدر نیز داده شده است این مبلغ توسط آقای فلان پرداخت گردیده است از ماده 8 پرداخت گردد و این نامه را نیز از بین ببرید. یکی از نمایندگان - آقا، اینها سرقت اسناد نیست؟ آیت - خیلی خوب شما بروید اعلام جرم بکنید، « جناب آقای رضا تقوی محترماً هزینههای مأموریتهای استان خوزستان کردستان و پرسش کدههای خارج از دفتر نامبرده در جدول را که جمعاً برابر 359028ریال میباشد به شرح پیوست تقدیم مید راجع به همین ارزیابی و افکار و این چیزها است خواهشمند است مقرر فرمایند نسبت به پرداخت هزینههای مزبور اقدام نمایند . خیلی از اینها هست من به دو سند دیگرش هم فقط در اینجا اشاره میکنم یادتان هست که بحث شد از گارد ریاست جمهوری که شورای انقلاب هم هیچ مصوبهای در اینمورد ندارد. آقایان هم در روزنامه داد و فریاد کردند که اولاً این گارد نیست، یگان حفاظت است و ثانیاً 33نفر بیشتر نیست و از این قبیل. اینجا چند سند هست که خودشان کلمه گارد را بکار بردهاند وبعد لیست افراد را گفتند که 166 نفر است و لیست هر 166نفر و چگونگی تعلیماتشان و مربیشان و سایر مسائلش موجود هست بهر صورت، ما میخواهیم کنترل باشد که اینها قابل بررسی باشد که اگر فردا گفتیم که آقای این پول که به آقای انتظاریون داده شده است صرف چه چیز شده است معلوم باشد منتها سندش، محرمانه باشد، اشکالی ندارد. سندش طوری نباشد که دست آقای صدام حسین بیفتد ولی طوری باشد که دست خودمان باشد گفتم اینطور چیزها مثل این است که زن از شوهر خودش هم رو بگیرد مجلس و دادگستری و اینها … باید به این چیزها نظارت داشته باشد. و نظارت وقتی ممکن است که به یک نحوی اینها قابل کنترل باشد. آخرین مسأله که البته بحث مفصلش را در بودجه 60میگذاریم و بنظر من هم حیاتی است مساله نفت است. دو طرز تفکر الان هست. یک طرز تفکر میگوید، نفت ثروتی است فنا شدنی است شاه البته میگفت ماده شریفی است فلان و بهمان این نبایستی استخراج بشود باید زیر زمین بماند. بعضی ها که خوب یک مقداری لطف میکنند میگویند خوب نمیتوانیم استخراج بکنیم نمیتوانیم صادر بکنیم. فلان و بهمان ما قبول داریم نفت خون تمدن است مهمترین ماده ای است که در دنیا هست. اما این را هم در نظر داشته باشید که ما نباید تحت تاثیر جوی قرار بگیریم که کارتلها و تراستها بوجود میآورند. یک وقتی که میخواستند قرار داد کنسرسیوم را تصویب کنند میگفتند که چند سال دیگر نفت اصلاً در دنیا مصرف ندارد انرژی اتمی، خورشیدی و اینها جایگزین آن میشود. سال 1332 میگفتند تا ده سال دیگر الان از سال (1332) 28 سال میگذرد ولی شما میبینید که احتیاج به نفت روز به روز بیشتر میشود در سال1330 و 1331 که نفت ملی شد استخراج نفت ما 32میلیون تن بود و در اواخر شاه رسید به 300میلیون تن و باز هم دنیا تشنه نفت بود. ماحصل کلمهای که من میخواهم اینجا بگویم انسان اگر بچهاش مریض شد فرش زیر پایش را هم میفروشد و خرج آن بچه میکند در مورد نفت ما اگر بتوانیم بفروشیم الان جانمان را فدای انقلاب میکنیم چه برسد به پول نفت این را البته من از وقت خودم استفاده کردم و در موافقت دولت در این قسمت فقط صحبت کردم و در اینمورد من کاملا موافقم که تا حدی که نیاز هست از نفت استخراج بشود، بشرط اینکه بصورت ارز نباشد که در مقابلش اسکناس چاپ بکنیم مایحتاجمان را وارد کنیم کارخانه وارد کنیم کالاهای سرمایه ای وارد کنیم وحتی کالاهای مصرفی که فعلاً احتیاج داریم و انشاءالله بعد با خود کفا شدن کشاورزی و صنایع احتیاج نخواهیم داشت. والسلام علیکم و رحمهالله و برکانه. رئیس - متشکرم. منشی - آقای ناطق نوری موافق بعدی است البته آقایان عباسعلی ناطق نوری و علی اکبر ناطق نوری هر دو اسم نوشتهاند ولی جایشان را عوض کردهاند. رئیس - خوب، کدام یک از آقایان ناطق نوری میآیند صحبت کنند؟ منشی - آقای علی اکبر ناطق نوری بفرمائید. علی اکبر ناطق نوری - بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی اشرف الانبیاء و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین قال علی علیه الصلوه و السلام ثم انظر فی امور عمالک فاستعملهم اختبارا ولا تولهم محاباه اثره فانهما جماع من شعب الجور و الخیانه و توخ منهم اهل التجربه و الحیاء من اهل البیوتات الصالحه و القدم فیالاسلام المتقدمه فانهم اکرم اخلاقا و اصح اعراضا و اقل فی المطامع اشرافا. و ابلغ فی عواقب المور نظرا . ثم اسبغ علیهم الارزاق. فان ذلک قوه لهم علی استصلاح انفسهم و غنی لهم عن تناول ما تحت ایدیهم. و تا آخر خطبه که من دیگر همهاش را نمیخوانم با توجه به اینکه باید از مجلس شورای اسلامی و کمیسیون برنامه و بودجه تقدیر کرد که دقت عمل نشان میدهد ودر تاریخ بودجه این مملکت برای اولین بار هست که این چنین لایحه بودجه مورد دقت و مورد نظر قرار میگیرد و این از افتخارات ما و ملت ما و مجلس ما هست هر چه دقت بیشتر بهتر و دولت ما از اینکه لایحه بودجه در کمیسیون برنامه و بودجه دقیقا بررسی بشود. نه تنها ابائی ندارد و نگران نیست. که جناب رجائی طی یک جلسهای که در خدمتشان بودیم میفرمود این افتخار ما هست و دقت نظر کردن عالی است و قابل تقدیر اما نباید فراموش کنیم که ما در یک کشور انقلابی هم دایم زندگی میکنیم و نباید فراموش کنیم که دقت زیاد ما را از مسیر اصلی انقلاب هم دورمان کند. مبادا دقت زیاد ما را گفت که این ضربالمثل معرف که به شخص گفتند خیلی نزدیک شدی به لب بام و خطر افتادنت هست، آنقدر عقب،عقب رفت که از آن طرف بام افتاد. معمولاً ما یا گرفتار افراط میشویم و یا گرفتار تفریط میشویم و این اصلی که و کذلک جعلناکم امه و سطالتکونوا شهداءعلی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا، این اصل را فراموش میکنیم ما ضمن اینکه عرض کردم دقت لازم و بیتالمال یک ریالش لازم است که دقت بشود و حساب دارد «فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب» طبیعی است این اصلاً مکتب ما هست، تز ما هست حلالش هم حساب دارد و بررسی میکنند و نمیگذارند همینطور رد بشویم چه برسد به حرامش و تبذیر و اسراف و حیف و میل کردن بیتالمال مردم و این را هم همه میدانیم که امیرالمومنین علیه الصلوه و السلام وقتی برایش میهمان میآید چراغ را خاموش میکند که بعضی از دوستان هم در دو دوازدهم قبل و هم در این لایحه به آن تکیه میکردند چراغ را خاموش میکند و چون بحث خصوصی است و میهمان آمده است از بیتالمال استفاده نشود. اما خوب است که ما به همه گفتار امیرالمؤمنین علیهالسلام و نیز همه دستورهای علی علیهالسلام را دقت بکنیم. متأسفانه مثل استفاده کردن از گفتار امام بزرگوارمان است که هر دسته ای میآیند از آن قسمت از گفتار امام استفاده میکنند که مطابق ذوق و میل و طبعشان است. امام فرمود که باید آزاد حرفتان را بزنید، اما متین داد ندارد، فحش ندارد، فریاد ندارد موافق صحبت کند، مخالف صحبت کند بعد میبینیم که دوستمان از همه گفتار امام همین یک گوشهاش را میگیرد که الحمدالله بعد از فرمایشات امام دیگر میتوانم آزاد حرفم را بزنم. گویا تا دیروز ایشان نمیتوانستند در مجلس آزاد حرف بزنند و جلوشان را میگرفتند همین یک تکه را هم گرفتند. و آن تکههای دیگری که امام آن همه درباره مجلس… رئیس - آقای ناطق نوری، اینها خارج از بودجه هست. علی اکبر ناطق نوری - جواب آزادی است خیلی خوب نمیگویم چشم بهرحال گفتار امیرالمؤمنین علیهالسلام را هم باید یک قسمتش را و ماجرای روغن چراغ گرفتنش را فقط نگیریم. بیائیم ببینیم که دستور العملی که به مالک میدهد که اساساً بنظر میرسد که اگر در حکومت و محوه اداره کشور دور از همه سیستمهای غربی و غرب زدگی و شرقی، شرق زده و از قبیل اینها بیائیم ما این نامه علی علیهالسلام را که به مالک اشتر داده است، اصلاً برای اداره مملکتمان و کشورمان و حکومتمان ، این فرمان علی به مالک را پیاده بکنیم همانگونه عمل کنیم و تحت تاثیر شانتاژها هم قرار نگیریم تحت تاثیر جوسازیها هم قرار نگیریم که حالا نمیشود پیاده کرد باید اول یک بینشی داد، فرهنگی داد رشدی داد تا بشود بعد پیاده کرد که اگر اینطور باشد بگوئیم که تعلیق به محال است جهتش این است که بعضی ها را آدم می بیند که معتقدند الان اگر مثلاً فرض بفرمائید حجاب حالا ربطی هم به بودجه ندارد فقه بخواهد پیاده بشود باید حتما اول ما فرهنگی به مردم بدهیم اول حجاب اسلام را شرح بدهیم بعد بگوئیم حجاب اما آدم میبیند که خود این آقایان پناه سال است که در مکتب اسلام بسر میبرند اما هنوز دخترانشان بیحجاب هستند. و ایدئولوگ مذهبی هم هستند معلوم میشود که با اینطوری ها که ما بمانیم بینش بدهیم، نه در عرض هم است نه در طول هم در اسلام وظیفه این است که در عرض هم حتی در امر به معروف هم اینطور است . ضمن اینکه من باید خودم را اصلاح بکنم هم عرض باید نهی از منکر هم بکنم نه اینکه من بمانم یک مسلمان ایدآل بشوم تا بعد بتوانم شرط اول امر به معروف را پیدا بکنم. این نیست ما در کشوری داریم بسر میبریم که سیستم اداری و مالی اش سیستم دست و پاگیری مانع حرکت است باید توجه داشته باشیم که دست و پای ارگانهای دولتی را بستن و دست دولت را تو پوست گرد و گذاشتن و به بهانه اینکه بیت المال باید دقت بشود. نتیجه ما بخواهیم از این طریق جلو حیف و میل بیتالمال را بگیریم این دردی را دوا نمیکند. این دنبال معلول رفتن است. در رژیم گذشته اینقدر دقت از نظر این ضوابط دست و پاگیر بود. در همین سازمان برنامه و بودجه و غیر سازمان برنامه و بودجه قوانین دست و پاگیر که اگر بنا بود که عمل بشود. خوب خیلی میتوانستند جلوی دزدیها را بگیرند اما با اینکه قوانین دست و پاگیر زیاد بود ، و کم نبود.اما دزدی هم کم نبود. آن کسی که میخواهد بدزدد، خودش بلد است که چطوری سند درست بکند که راه فرار هم یک روزی بتواند جواب بدهد. قانونی هم میشود بنابراین، ما بیائیم ببینیم که ریشه چیست؟ چه کنیم که از ریشه جلو حیف ومیلی بیتالمال گرفته بشود ببینم علت اینکه دزدیها فرض بوده در رژیم گذشته بوده با اینکه این همه قوانی داشتهاند. آن چه بوده است آن علت دزدی را از بین ببریم و وضعی و سیستمی بوجود بیاوریم که هم دست و پای ارگانهای اجرائی بسته نشود و هم دزدی نشود. داریم ، مکتب ما غنی است اسلام دارد منتها ما میترسیم که برویم یکسره به پناه اسلام میترسیم که برویم این نهجالبلاغه را باز کنیم و فرمان علی را به مالک بگیریم و این را دستورالعمل قرار بدهیم وهمینرا بخشنامه کنیم و بدهیم به وزارتخانههایمان بخشنامه کنیم. امیرالمؤمنین علیه السلام در موارد مختلف حالا درباره قضاوت و مقام قضا و قضات که بیان میکند که ثم اخترللحکم بینالناس… کی، کی و کی و از نظر مالی و حقوقی چگونه با آنها برخورد کن همین علی که چراغ را خاموش میکند که مبادا مثقال ذرهای از روغن انی چراغ در خلاف مسیرش مصرف بشود و بعد که میرسد به بودجه در واقع قوه قضائی و برای قضات آنجا خیلی وسیع اصلا حد تعیین نمیکند اینها را آنمقداری که لازم است که اینها احساس نیاز نکنند اینها دیگران را برخودشان بالاتر نبینند. آنچه شیران کند رو به مزاج احتیاج است، احتیاج است احتیاج لذا مالک دستت را باز بگذار و این بتواند با دست باز کار کند خوب اگر بعضیها آنهائی که میخواستند مته لای خشخاش بگذارند بدون توجه به ریشه حتما در مقابل امیرالمؤمنین هم میگفتند بابا آخر بیتالمال است چطور همینطور باز بگذارد به حساب چه کسی؟ ولی نه، علی اول ریشه را درست میکند میگوید افراد صالح را علت این است. دنبال معلول نرویم ما اگر دزد را سرکار بگذاریم ده تا فیلتر هم بگذاریم بالاخره دزد بلد است چطوری دزدی کند به همه فیلترها هم بدل میزند. اینکه علی در سیستم حکومتی که بیان میکند و فرمانی که به مالک میدهد. میفرماید چه نوع افرادی را انتخاب بکن برای همین است از سرچشمه کار را درست میکند بعد راحت «ثم انظر فی امور عمالک» کارمندانی که میخواهی انتخاب بکنی ببین چه کسانی را میخواهی انتخاب بکنی همینطوری روی هوی و هوس انتخاب مکن. روی میل شخص انتخاب مکن و براساس شهوت انتخاب مکن، دقت کن. زیرا کسانی را که به میل شخصی انتخاب میکنی سر انجام اینها اساسا این کار تو مرکز جفا و جور ظلم به امت میشود. مناصالحه. و توخ منهم اهل التجربه و الحیا من اهل البیوتات الصالحه و القدم فیالاسلام المتقدمه » بابا کسی را که از یکسال قبل او خبر نداشتی که چکاره بوده او را آوردهای همه کارهاش کردهای باید بنشینی پایش، و بدبختیاش را هم تحمل بکنید «ان الله لایغیرما بقوم» من دقیقاً برای این نابسامانیهائی که در جامعهمان بوجود آمده است که بفرموده امام خودمان بوجود آوردهایم . و ایران میماند، جمهوری میماند، اسلام میماند و این ما هستیم که «اما الزبد فیذهب جفا» این ما هستیم که خودمان بوجود آوردهایم کسی را که ما اصلاً دو سال قبلش را شناخت نداشتیم که چکاره بوده است بیوگرافیاش را نداشتیم که چکاره بوده است. کجا تحصیل میکرده است. ایدئولوژی اش چی بوده است؟ با چه کسانی ارتباط داشته است. چه طرز تفکری را داشته است یکدفعه آمدیم بقول ما طلبهها اعممی شدیم «اعممی» یکدفعه دارای عفو دارای گذشت دارای بخشش زیاد نه انشاء الله همه خوب هستند مگر با انشاءالله همه خوب هستند. میشود حکومت کرد. انشاءالله همه مسلمانند انشاءالله همه توبه درست حسابی کردهاند انشاءالله در خدمت اسلامند، بلی با توبه قبول هم میکنیم اما مصدر کار نمیکنیم. کار کلیدی به او نمیدهیم. نه این که همین روز اول که میآید ره صد ساله را یک شبه طی میکند. توبه میکند، بعد هم اور را میآوریم در راس یک کاری میگذاریم علی علیهالسلام میفرماید که ریشه خانوادگی او را ببین «من اهل البیوتات الصالحه» اصیل باشند آخر معلوم باشد … رئیس - این مطالب را خواهشم میکنم یک مقدار مختصرتر بگوئید. علی اکبر ناطق نوری - حالا که نوبت من شد مختصرتر (رئیس - بله) چشم این هم از ظلمهائی است که بر اکثریت میرود. رئیس - خیر. علی اکبر ناطق نوری - بنابراین، آنوقت علی میفرماید وقتی خوبها را انتخاب کردید، از بیت صالح و سابقه اسلام هم دارد، میشناسید و بیوگرافیاش هم دستت هست. حالا دیگر خاطر جمع هستی. میگوئیم سیستم حکومت اسلامی براساس اعتماد است اعتماد… یکی از نمایندگان - آقای ناطق نوری پس «اهل التجربه و الحیا» ار هم بگوئید. ناطق نوری - بلی، برای ایکه ایشان میخواهد بگوید باید متخصص هم باشند. اما تجربه داشته باشند، اهل حیا و بزرگواری باشند، بیحیا نباشند. متخصص بیحیا به درد نمیخورد. متخصص بیتقوا هم به درد نمیخورد. همه بدبختیهائی که برسرما آمده است حالا عرض میکنم، داریم، روضهاش را میخوانم انشاءالله همه بدبختیهائی را که ما داریم و از رژیم گذشته داریم این است که یک مشت متخصصین بیتقوا و آنهائی که از نوژه میخواستند حرکت کنند، جماران را بمباران کنند متخصصین بودند اما دین نداشتند. آنهائی که این همه دزدیدند و برندن . اگر با کم وزیادش تمام ارتش را زیر و رو کنید از نظر تخصص، کمتر متخصصی در آن رشت مثل خسرو داد پیدا میکنید. تخصص اصلاً ، این را بما نگوئید برادر. مائی که مکتب مان میگوید اولین مساله تقلید است. تا مکلف میشوید، باید تقلید کنید. یعنی پیوری از متخصص و کارشناس دیگر به رخ ما تخصص را نکشید. این مکتب ما هست اولین حرف هم مال اسلام است مال مکتب ما هست . اما در کنار تخصص باید (من کان منالفقها) آنجا که بحث از رهبری است. (صائناً لنفسه حافظا لدینه مخالفا لهواه مطیعا لامرمولاه) اهل تجربه و اهل حیا و اهل بیت صالح و سابقه در اسلام بعد میگوید حال که انتخاب کردید «ثم اسبغ علیهم الارزاق» دیگر اینجا مته به خشخاش نگذار . مته لای خشخاش را سرچشمه بگذار، ببین چه کسی را میآورید، بعد که آوردید، دستش را باز بگذار اطمینان ندارید ردش کنید، استخوان لای زخم نگذارید. اعتماد که هست ، لااقل به او فرجه بدهید، فرصت بدهید، امکانات بدهید، از او کار بخواهید آنوقت اگر کار هم نکرد انتقاد کنید. وسائل و ابزار به او بدهید، ناظرش هم باشید عین باشید برای اسلام و بعد هم از دولت دقیقا بخواهید چرا فلان جا شل آمدی، چرا فلان جا سفت نیامدی؟ این قسمت اول که ما معمولا دنبال معلول میگردیم و بعد آقایان میفرمایند که خوب این بودجه، بودجه دو دوازدهم که چهار دوازدهم در اصل خواهد بود. و این بهانهای هم شده است، البته نمیدانم آئین نامه ما چطوری است. بهانهای است که ما میآئیم سخنرانی میکنیم و اینها ولی سخنرانی بودجه نیست. هرکسی میآید سنگ خودش را اینجا وا میکند. بابا اصلاً بیائید ببینید دولت، در حال جنگ هستیم یک میلیون و خردهای جنگزده روی دستش هست آوارههای جنگی، خود جنگ و مشکلات مملکتی همه این حرفها، بودجه دودوازدهم اش هم ته کشیده است حالا منتظر است که یک کاری برایش بکنید. این دیگر اینقدر روضه خواندن و گاهی هم گربه رقصاندن ندارد. به این وضع برسیم. آقایان میگویند که در این بودجه و اساس این دولت در بودجه مسائلی را لحاظ نکرده است، این را قبلا هم میگفتند، حتما در بودجه سال60 هم اگر عمری بود انشاءالله گوش میکنیم، خواهند گفت لازم است که یکبرنامه منظمی دولت تدوین کند، برنامههای عمرانیش تدوین شود. بله، لزوم تدوین برنامههای عمرانی را کسی منکر نیست. برنامه پنج ساله، ده ساله، بیست و پنج ساله بدهیم. لزوم برنامهخوب است، این حرف بسیار خوبی است، اما اول در این شرایط، مثل روزی که نخست وزیر میخواست انتخاب بشود، بعضی از مخالفین میگفتند که به این دلیل ما مخالفیم، چون برنامه وزیر برنامهاش را نداده است. بابا نخست وزیری که این جا در بغل دست بنده و شما نماینده بود، آوردیمش گفتیم بلند شو و بیا نخست وزیر شود، بعد میگوئیم این چرا ریز برنامهاش را نداه است؟ چرا برناه سال آینده اش معلوم نیست؟ خوب، کسی را که شما از پشت صندلی وکالت برداشتید و نخست وزیرش کردید، حالا هم در این مساله تدوین برنامه عمرانی بسیار عالی است و انشاءالله دولت بعد از اینکه این گرفتاریها که ضرورت دارد رسیدگی بشود و اولویت دارد، تمام شد و در عرضش هم انشاءالله تدوین میکند و برنامههایش را میدهد. اما سؤال من از آن دوستان خود من این است که، برادرها شما بفرمائید که خودتان در دورهای که در سازمان برنامه و بودجه بودید چه کردید؟ دوستی که لزوم تدوین برنامههای عمرانی را مطرح میفرمایند در سال 58 در برج پنجم، لایحهاش را برای نصویب به شورا داده است. فروردین نه ، اردیبهشت نه، خرداد نه، تیر نه، در مرداد . در مرداد 58 بودجه آقایان به تصویب میرسد. پنج ماه از سال گذشته است تازه آن بودجه را بعد از پنج ماه میدهند. آن هم این پنج ماه قبلش را چه کار میکردند؟ این را که دیگر اینجا نمیگویند، چون دروغ گفتن حرام است راست گفتن که واجب نیست. نمیآیند بگویند که دو ماه اول و چهارماه اول ما هم یک دو دوازدهم گرفتیم. ما هم یک ، یک دوازدهم گرفتیم. این را که نمیگویند، اما گرفتند بعد میگویند که ، آخر نمیشود که دستگاه دولتی خودش خودش را نفی کند. سازمان برنامه و بودجه از دولت است. دولت میآید یک پل از بالای سازمان برنامه و بودجه میزند، خودش یک برنامه تنظیم میکند و از این پل زدن روی سازمان است و نفی دولت خودش است . اما دولت عزیز مملکتی که الان نیاز مبرم دارد و هر روز خودما، بنده به عنوان یک عضوی که حالا در خدمت برادرها و خواهرها و ملت هستم، در کنار دوستانی که رنج و زحمت میکشند در روستا بعنوان یک عضو جهاد،در همین مجلس شما میبینید که تا مجلس ساعتش تمام میشود و میرویم بیرون، پنجاه مشتری دورمان را میگیرند، از اینجا میرویم بیرون، باز جهاد تا ساعت پنج و شش و هفت بعد از ظهر، همهاش آمدهاند و تقاضا دارند. آقا آنجا لولهکشی اش اینطوری شده است، آقا آنجا آنچنان شده است،آقا جاده ما چه شد؟ آقا آب ما چه شد؟ من بعنوان عضو جهاد اینطور ، دولت به مراتب بیشتر دورش را میگیرند. به هر استانی میرود نارسائیها گفته میشود، محرومیتها گفته میشود و اگر بخواهد بیاید در آن نظامات و قوانین دست و پاگیر و مرتب بخواهد من و من کند و معطل بشود، نمیتواند خودش را با انقلاب تطبیق بدهد. شما اول بیائید برنامه و بودجه را درست بکنید، شما اول بیائی سازمان برنامه و بودجه را از آن شکل طاغوتیش در بیاورید. شما بیائید این لایحه پاکسازی و بازسازی را که تا میگوئیم پاکسازی و بازسازی یکدفعه میبینیم که یک جورهایی میشود، این را بیایید مرد و مردانه پیادهاش کنید، ادارات را درست کنیم، افراد ناصالح را بیرون کنیم، کسی که آنجا نه نه تنها با دولت هم کاری نمیکند بلکه کارشکنی هم میکند، در سازمان برنامه و بودجه غیر برنامه و بودجه و چوب لای چرخ دولت میگذارد و حتی آنچه را که باید جهت اطلاع در اختیار بگذارد، نمیگذارد ، خوب دولت ناگزیر است بیاید و خودش را با انقلاب تطبیق بدهد، نباید دولت جمهوری اسلامی برود و خودش را با آن طاغوتیها و آن سیستم دیروز تطبیق بدهد. شما اگر خیلی دلتان سوخته است بیائید و سیستم و ادارات را دگرگون کنید. اینکه در قبل کار پیشرفت نداشت جهتش همین بود. جهتش این بود که میخواستند. دقیقاً طابق النعل به النعل روی آن ضوابط دست و پاگیر عمل کنند و از اینطرف هم به مردم میگویند یا الله تند باشید، بیائید. چرا دولت نمیرسد؟ چرا آوارگان این چنینند؟ چرا آنچنان هستند؟ بابا، انصاف هم خوب چیزی است «ان لم یکن لکم دین و کنتم لاتخافون المعاد فکونوا احرارافی دنیاکم» واقعاً دور از زد و بند سیاسی حرف بزنید. (رئیس - سعی کنید مختصر بفرمائید)لااله الا الله، ما یک منبر در تمام این دوره گیرمان آمده است این هم نمیگذارید ما حرفمان را بزنیم. بله بیائیم دور از زد و بندها . واقعاً اگر دولت، دولت آقای رجایی نبود. شما میخواستید برای دو دوازدهمی که ضرورت دارد دست دولت هم خالی است، یک آقای دیگر زید و عمر و بود آیا واقعاً اینطوری میآمدید و بعد اینطوریها موضوع گیری میکردید؟ بیائید برای خدا ببینید که گیر کار کجا است،گیر کار را رد کنید. ایشان روز اولی هم که آمد، گفت بابا من میآیم،من مثل شما اینجا نشستهام به من میگویند، بیا . میآیم اما شماها باید کمکم کنید. با هم باید کار کنیم. بیائیم کمک کنیم نه اینکه مرتب بیائیم بگوئیم. چرا اینجا آنچنان است؟ از این چراها اگر در بعد منفی بخواهیم بگوئیم از من و شما مجاهدین خلق بیشتر گفتند و از آنها هم چریکهای فدائی بیشترگفتند و همه شان هم که بگویند. خود بنده بخواهم بیایم و چراها را بگویم، از همه آنها هم بیشتر میتوانم بگویم منفی ها را بگوئیم. چرا اینطوری؟ چرا آنطوری؟ چرا آنطوری بیائیم ببینیم که چه باید بکنیم ضمناً نکات مثبت را هم ببینیم. اینکه باز یکی از آقایان گفتند که، مقدار نفت صادراتی مهم نیست. آنچه که مهم است پول حاصله از نفت است که این به اصطلاح نفت که سیستم ما، سیستم تک محصولی است، این نفت اگر بیاید و مثلاً پولش زیاد بشود، چه ایجادمیکند، چه میشود و این سرمایهای که مال ملت است، مال نسلهای آینده است، آنها از بین میرود. جالب است که از اینطرف میگویند نفت را دست نزنید، از آنطرف هم یکی از آقایان میگفت این معدنها را چرا دست میزنید؟ این معدنها مال نسلهای آینده است. چشم، اصلاً چه کسی گفته است که شما به جنگل دست بزنید؟ چشم، آن را هم دست نمیزنیم. (گلزاده غفوری - آقا سوء تفاهم شده است) حسن تفاهم هست چه کسی گفته است که آقا، معدن را دست نزنید جنگل را هم دست نزنید، نفت را هم در نیاورید، یک میلیون و هشتصد هزار آواره را هم نگهدارید، جنگ را هم تأمین کنید، امکانات را هم بدهید، همه جا را هم پنج ساله آباد کنید، با چه؟ آقای صباغیان هم عجله دارد که زودتر نوبتش بشود. (صباغیان - نخیر من نوبتم مهم نیست، آخر حرف آقای رئیس را گوش نمیدهید که میگویند خلاصه کنید نصیحت میکنی ولی خودت همانها را میگوئی) و اما آنوقت این آقایانی که میگویند مقدار نفت صادراتی مهم نیست، پولش مهم نیست، این نکته جالب است که عنایت بفرمائید سال 58 که آقایان در سازمان برنامه و بودجه بودند، در لایحه آن سال و بودجهای را که از این جهت، یعنی از پول حاصل از نفت برای آن سال در نظر گرفته بودند، .. هزار و چهارصد وهشتاد و هشت ملیارد ریال است و در سال 59 هزار و هفتصد و پنجاه چهار میلیارد ریال پیش بینی کردند، با توجه به اینکه در سال57 یعنی نظام طاغوتی که حداقل 6میلیون بشکه صادر میکرده است، هزار و پانصد و سی و چهار میلیارد ریال پیش بینی کرده است، یعنی رژیم گذشته در آخرین سالش که در حال احتضار بود، هزار و پانصد و سی و چهار میلیارد ریال پیشبینی کرده است، آقایان در سال59، هزار هفتصد و پنجاه و چهار میلیارد. آنوقت این آقایان وقتی به دولت کنونی و دولت آقای رجایی میرسد، میگویند چه خبرتان است. بودجه نفت را چرا اینطور میکنید؟ و اما درباره افزایش مالیات. آخر آدم خیلی قشنگ میتواند شعار بدهد. پشت تریبون آدم بیاید و اینقدر حرف بزند، مردم بیرون خوششان بیاید، چقدر این عالی و روشنفکرانه، ولی بابا جان شعار را کنار بگذارید با واقعیتها روبرو بشوید. در این مملکتی که حالا کارخانههایش یکجور، با شورای چپی و غیر چپی از کار افتاده است. تولیدشان کم شده است. مشکلات و مشکلات دیگر داریم. بنزین آنچنان، جنگ اینچنین، آنچنان حالا ما بیائیم همین امروز بگوئیم که بنا است ما یک حرکت انقلابی کنیم، یکدفعه انقلابی میشویم .یک حرکت انقلابی کنیم و آن سیاست قدم به قدم را کنار بگذاریم، نفت ممنوع مالیاتها در برابر و صد برابر. شما هیچ میدانید بازتاب شما چه خواهد شد؟ در مورد لزوم افزایش درآمدهای مالیاتی، آقایان میگویند که باید زیاد کنیم، اما خودشان در 1358 و 1359 در این در سال درآمدی را که از اینجهت و از نظر مالیات و از آن مسیر و درآمد مالیاتی در بودجه در نظر گرفتند سال 58 ، سیصد و شصت و یک میلیارد ریال در نظر گرفتند و در سال 59 چهار صد و هجده میلیارد ریال در نظر گرفته بودند، در حالتیکه در سال 57 در زمان طاغوت و رژیم گذشته ششصد و شش میلیارد ریال در نظر گرفته شده بوده است، یعنی آنها خیلی روشنفکرتر آنها هستند چون ششصد و شش میلیارد در نظر گرفتند و از طرفی میآیند میگویند که هزینههای جاری را کم کنید. این هزینههای جاری اینجا را بزنیم، آنجا بگذاریم که لازمه کم کردن هزینه جاری یک بعدش آن کم کردن نفخ اداری است، تورم اداری است. یک میلیون و ششصد هزار کارمندی دارید که یک میلیونش را اگر بخواهیم یک سیستمی بدهیم که به کارهای مردم رسیدگی بشود،زیاد است. برای آنها یک فکری باید کرد و کاری درست کرد و مراکزی برای اینکه عاطل و باطل نمانند درست کرد. آنوقت بعد بیائیم بگوئیم که آقا هزینههای جاری را کم کنید. حالا هزینههای جاری که آقایان از آن صحبت میکنند، باز یک مقایسه میکنم. در سال 57 در رژیم طاغوت اعتبارات جاری هزار و هفت صدو پنجاه و سه میلیارد ریال بوده است ، در سال 58 در زمان آقایان آمده و بالا رفته است و هزار و هشتصد و پنجاه و چهار میلیارد شده است و سال 59، هزار و هشتصد و ده میلیارد شده است، یعنی در سال 57 هزینه هزار و هفتصد و پنجاه و دو میلیارد ریال است اما در سال 59 هزار و هشتصد و ده است، یعنی باز آقایان بودجه اعتبارات جاریشان و این بودجه به مراتب از اعتبارات جاری سال 57 بیشتر است، اما نوبت به اولیاء که رسید آسمان تپید. یکدفعه رسیدند به اینجا که خوب این چه کاری است و بعد اصلاً آمدهاند و گفتهاند که شما چرا حالا میآئید به روستا برسید؟ به روستا لازم نیست برسید. شما حالا چه ادعایی دارید یک جایی که ده سال حمام نداشته است، حالا هم حمام نداشته باشد یکی از آقایان میگفت یک جایی پنج سال،ده سال است حمام ندارد، حالا ده سال دیگر هم نداشته باشد. ما به کارهای مملکتی برسیم بعداُ به آنجا برسیم و حال اینکه بیشترین رقم این مملکت یعنی آنهایی که تولیدکننده هستند، مراکز تولید ما روستاهای ما هستند، شهرهای ما مصرف است، اصلاً مصرفکننده هستند، مراکز تولید ما روستاهای ما هستند،شهرهای ما مصرف است، اصلاً مصرفکننده هستیم و جهاد،که حالا من خودم راجع به جهاد حرف نمیزنم،چون ریا میشود میگذاریم آقایان ،دوستانمان اگر خودشان خواستند درباره جهاد صحبت میکنند. اجمالاً برای اینکه بودجه جهاد را کم کنند این باصطلاح حاشیه برای این است که وقتی به آنجا رسید بگویند آقا لازم نیست مثلاً هشت میلیارد تومان جهاد سازندگی، اما شما عملکرد سال قبلشان را ببینید و نقشی که جهاد در صدور انقلاب به روستاها و اثری که داشته است. پریروز من با آقای بن عیسی که الجزایری است و از فرانسه برای شرکت در کنگره نهجالبلاغه آمده بود، مصاحبهای داشتیم و سؤالاتی راجع به جهاد داشت، ایشان وقتی سؤال میکرد، من نوع کارها و بیلانمان را به او دادم، خدا شاهد است در چشمش اشک پرشد، بعد گفته بود که ما در الجزایر بیست سال بعد از انقلابمان هم اینطوری کار نکردیم که شما در این دو سال کار کردید. چرا کارهایتان را نمیدهید؟ بعد میگفت علت اینک شماها یعنی ملت ایران نمیدهید این است که، میگویند ما برای خدا کار میکنیم. بنابراین همان اندازه راضی و قانع میشوند. دیگر به بیرون نمیروند. بابا به بیرون بگوئید که چکار کردهاید؟ چون هر چه روزنامه دیدند، گاهی تیترهای روزنامههای صبح و عصر را که میبینند، همهاش آیات یأس میبینند (سلامتیان - نه، همهشان، بعضیشان) بعضیها را گفتم صبح و عصر سپاه پاسداران همانطور که امام دیروز فرمود این سپاهی که انصافا حالا معلوم میشود معنای آن عبارت امام که اگر سپاه نبود، کشور نبود، عاشقانه میروند، آنطوری جانفشانی میکنند، آنطور کشته میدهند، شش نفر یک گردنه را میگیرند و سیصد نفر اسیر میکنند و بعد با آن اخلاصشان که اگر آن فیلم ماجرای بازی دراز را در تلویزیون دیدید، میدانید که چه عرض میکنم که واقعا وقتی که من دیدم و عجیب است با اینکه حالا ما خودمان مردم را منقلب میکنیم، اما آنها ما را منقلب کرده بودن. وقتی پسرک آمد برای اینکه اینها را آماده کند که فردا میخواهیم برویم در جبهه و امشب شب عاشورا است. امشب دو جنگ داریم جنگ با نفس داریم و بعد آماده بشویم برای جنگ با دشمن و و…. این همه خدمات سپاه را نادیده میگیریم، بعد ارگ یک گوشهای کی پاسداری آنهم به دورغ بعد آقایان رفتند تحقیق کردند و دروغ هم بود، به دروغ یک جایی، یک چیزی شایع شده است برای یک پاسدار،یا پاسداری یک جار در گوش یکی زده است،همین را یک تیتر میکنند و بعد علمش میکنند، برای اینکه مردم را مأیوس کنند، جهادسازندگی خدمتاش معلوم است که این بچهها چه کردهاند؟ بعد یکدفعه میبینید در روزنامه انقلاب اسلامی نوشته میشود، اتفاقا روزی این روزنامه درآمد که ما سمینار سراسری داشتیم. روزنامه در سمینار آمد. خدا شاهد است این بچهها داشتند منفجر میشدند که این است تشکر از این بچهها در روستاها. نوشته است که یک غولی در کنار ادارات درست شده است که از بودجه ساواک منحله (برای تحقیر هم اینطوری میگوید.) و مازاد ارتش و چه که دردهان این غول هرچه هم بریزند سیر مونی ندارد، درست شده است،آن هم در خدمت یک گروه و یک خط خاص. شما فکر میکنید حالا با اینشعارها و تیتر زدنها مرم را مأیوس کردنها چه غلطی میتوانید بکنید. بیائید مثبتات را برای مردم وبرای خارج بگوئیم و امید را در مردم ایجاد بکنیم که مردم مأیوس نشوند، همانطورییکه امام به کرات فرمود (غضنفر پور - توهین نکن) بله، معلوم میشود که چه کسی نوشته است. (خنده نمایندگان) (احسنت) و اما اینکه بعضی از آقایان همین که گفتند مالیاتها را زیاد کنید، من امروز صبح فرصت کمی داشتم، ساعت پنج صبح نهجالبلاغه را نگاه میکردم که منبر امروزم را جور کنم، دیدم که امرالمؤمنین علیه السلام عبارت جالبی دارد. میفرماید که «ولیکن نظرک فیالعماره الارض. ابلغ من نظرک فستجلی بالخراج» همان اول بیائیم بگوئیم که از آنها بگیریم. «لان ذلک لا یدرکوا الا بالعماره» شما اصلاً خراج را بخواهید بگیرید، اول باید امکانات بدهی،اول دست را باز گذاری، اول اینها کار بکنند، تولید بکنند بعداً بیا بگو حالا مالیاتها را زیاد کنید. «و من طلب الرخراج بغیر العماره اخرب البلاد و اهلک العباد» (مهندس سحابی - آن مالیات بازار است که دو سال است میبرد و زیاد هم میبرد آن را لطفاً بفرمائید. سفسطه نکنید، موضوعات را هم تحریف نکنید. بیخودی هم از بازار دفاع نکنید) الان روضه شما را هم میخوانم ، ما شما را هم از بازار میخوانم، چون گفتید ناچار شدم با اجازهتان بخوانم، و اما اینکه از بازار دفاع بکنیم یا نکنیم. بازار همیشه در طول تاریخ انقلابهایمان بازوی توانای انقلاب بود. بازار وقتی میگوئیم. نهبازار حالا آنرا هم استثناء میکنیم، امیرالمؤمنین هم استثناء کرده باست. (مهندس سحابی - حالا باید باج بدهد ….) من حالا میگویم، شما هم نوبتتان شد بگوئید. اجازه بفرمائید من میگویم شما هم بگوئید. بازار را امیرالمؤمنین دو قسمت کرده است. اصلاً اهل صنعت و تجارت را دو قسمت کرده است. این که من اول عرض کردم بیائیم بدون ترس، بدون جوسازیها با جرأت فرمان علی را مطرح کنیم. برای همین است ما بیائیم پیاده کنیم فرمان امیرالمؤمنین را که چه میگوید. راجع به اهل تجارت و صنعت هم چه میگوید اخیراً یک طوری شده است که بعضیها روشنفکر زده شدهاند، بعضیها جوانزده شده اند، بعضیها پیرزده شدهاند، بعضیها خانزده شده اند، بعضیها ضد خانزده همه اش غلط است . ببینیم اسلام چه میگوید،نه اینکه اگر من گفتم تاجر، آه ، نه جوانها خیلی حساسند اگر اسم تاجر و اسم مالک را ببرند، غلط میکند. اسلام چه میگوید، آنرا بگویند. بازار را به طور مطلق، هر بازاری هر طوری عمل میکند هیچگاه مورد تأیید ما نبود نیست. رباخوار، جنایتکار، محترک،گرانفروش، ما خودمان یک عمری بالای منبر در همین بازار به سرمایهدارهایی که از طریق نامشروع جمع میکنند وبیمروتی و اگرانفروشی میکنند، بیست سال من در بازار تهران سخنرانی کردم. همیشه من از همین موضوع وارد میشدم. از موضوع حمله به سرمایهداران بیحساب و کتاب و بیمروت، اما این نه بدان معنا است که هر کسی که تاجر است و هر کس که بازرگان است و هر کسی در بازار است به هر بازرگانی که نباید حمله کرد آخر حساب دارد. شما ببینید آقای معینفر دیروز در صحبتشان گفتند که حزب جمهوری، ببینید یک جمهل را پشت تریبون بی تحقیق گفتند، بیرون یک جو میسازد، گروهکها آمادهاند یک جمله از من و شما هم بگیرند و بعد عملش کنند، مثل اینکه من به شما نشان میدهم، راه کارگر یک جمله از جناب سحابی گرفته و بعد میبینید چطوری عملش کرده است و آنوقت ببینید بکجاها زده است،و اصل قضیه را هم حالا من برایتان میخوانم، آنوقت بعد ایشان بیایند جواب بدهند. آقای معینفر آمدند گفتند که،آخر این ساختمان حزب جمهوری (که دانشکده الهیات بود، من خودم در آنجا درس میخوانم) اینجا که حالا مرکز حزب شده است، ساختمان به این بزرگی ، با این اوضاع و احوال، ماهی شش هزارتومان؟ آن سالن پشتش را بدهند به آن میوه فروشهای آن پشت،بیشتر از این حرفها پول میدهند. ولی بعد معلوم شد که ایشان خلاف فرمودند. چون ایشان همان اول میگویند «رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق» انشاءالله دروغ نمیگویند، ولی دروغ به عرضشان رساندند از اولی که اینجا را حزب گرفت، همان اول قرارداد بست و ماهی 24هزارتومان از همان اول که قراردادش هم هست که حالا …(معین فر - با چه کسی قرارداد بستند) عرض میکنم، قراردادش را هم الان برایتان میآورم. معینفر - 25هزارتومان اجاره آنجا است. ناطق نوری - عصبانی نشوید. معین فر - با چه کسی قرارداد بستید؟ اعیانی. آنجا … متعلق به دولت است و هر اطاقش در حدود پنج هزار تومان قیمت دارد. رئیس - آقای معینفر میخواهید شلوغ کنید یا منظور دیگری دارید؟ ناطق نوری - دیروز امام فرمودند که خیلی منطقی با هم برخورد کنید. حرف دارید بگوئید، جواب بدهید. این همه حرفهای امام را ایشان ندیده گرفت، آن جمله آزادیش را گرفت. مؤمن، امام گفت عصبانی نشو. قشنگ، آرام و بعد دلیل دارید مطرح کنید. یکی از نمایندگان - آقای هاشمی، بگوئید پس چرا ایشان توهین کردهاند؟ معین فر - آیه قرآن را با مسخرگی میخوانید … ناطق نوری - و اما آنکه جناب آقای سحابی فرمودند. اول من بازار را بگویم. در تمام دوران انقلاب از سال 41 از قبل هم که بود هیچ، صدر مشروطه شما وقتی میبینید (حالا نمیخواهم برگردم) میبینید در کنار روحانیت، اولین جایی که دست به اعتصاب میزند و به ندای روحانیت جواب مثبت میدهد بازار است. امام همیشه از نجف هم میفرمودند که بازار مرکز ثقل است، آنجا اعتصاب میکند این چنین است، آنجا اعتصاب بکند جهت دهنده است و این تعبیرها و از آن سال اولین گروهی که به ندای امام جواب دادند و گرد امام را گرفتند، برادران متدین و متعهد بازاری ما بودند و آن کسانی که هیأت مؤتلفه را تشکیل دادند و آن تشکیلات جالب و جامع ک خدا رحمت کند مرحوم شهید مطهری را، نقش مهمی در این تشکیلات هیأت مؤتلفه داشتند. این هیأت را همین برادران بازاری تشکیل دادند که آن زمانی که عده زیادی از این گروهکها نبودند وتشکیلات نمی فهمیدند وعده ای هم متولد نشده بودند. دریک شب بین ساعت 10 تا 12 شب در سراسر ایران دوساعته یک پیام امام توزیع شد، به دست همین گروه سری در دو ساعت در همه شهرهای ایران، همین بازاریها بودند وهمین بازاریها بودند که همیشه در اعتصابها، صنعت نفت را جناب آقای بازرگان و آقای صباغیان یادشان هست و همچنین در خدمتشان بودیم و همچنین جناب حجت الاسلام آقای هاشمی . صنعت نفت وقتی دست به اعتصاب زد، آخرهای انقلاب و نزدیک پیروزی انقلاب که رژیم گذشته تهدید می کرد به اینکه حقوقهایتان را قطع می کنیم، بیچاره تان میکنیم. اولین گروهی که به امام جواب دادند عملاً و بعد آمدند به آقایان گفتند که بگوئید نترسید ما هستیم. فرش خانه مان را هم که شده است میفروشیم شما را نگه میداریم، اینها بودند پول را در پلاستیک هشتصد هزار تومان و یک میلیون تومان را به دست شیخهایی مثل من میدادند و می بردیم به اعتصابیون میدادیم. همینها بودند . همینها بودند که همیشه اعلامیه های امام را وقتی می آمد، عذر می خواهم من مجبورم بگویم جناب هاشمی چون واقعاً از این جهت یک خط سیاسی تعقیب می شود. ناچارم بگویم. بازار کوبیدن الان یک جریان است، بدنبال روحانیت کوبیدن است، بدنبال دولت کوبیدن است.(عده ای از نمایندگانـ احسنت ـ احسنت) حالا می گویم حساب آن بازاریهای جنایتکار فرصت طلبی که در دوره انقلاب در دوسال انقلاب بارشان را برای پنجاه سال بستند، آنها را هم می گویم. (هادی غفاری ـ آقای رمضانی پول پلاکاردهای شما را چه کسی میداد؟ ) رمضانی خورشید دوست ـ وضع ماکه معلوم است. مشخص کنید که پوسترهای آقایان را چه کسی چاپ می کند؟ رئیس ـ آقای غفاری اجازه بفرمائید. ناطق نوری ـ من یادم است در یک رابطه ای اعلامیه ای آمده بود و بازمن ناچارم که اسم ببرم. در خدمت جناب آقای ربانی اعلامیه هائی که می آمد مخصوصاً یک بار که در همان رابطه ما گرفتار شدیم، پول این اعلامیه مانده بود. از امام در آن زمان سوال شده بود که آیا اجازه میدهید از سهم پرداخت شود. ایشان آن موقع حتی اجازه نمیدادند که اعلامیه های خودشان هم از سهم چاپ بشود. میفرمودند نه، ما باز پناهند می شدیم به همین برادران بازاری و این ها پول میداند و زندانش را هم میرفتند و کتکش را هم میخوردند. همیشه هم همین تشکیلات بعد از پیروزی انقلاب وراه پیمائی های قبل از پیروزی انقلاب را چه کسی اداره میکرد؟ ته ساعت چهار و پنج و شش و هفت بعد از ظهر؟ چه کسی اداره میکرد؟ که تا ساعت پنج و شش بعد از ظهر در میدان آزادی به مردم غذا میدادند و آنقدر میدادند که مردم زیادشان هم میآمد و در حدود دو میلیون جمعیت غذا میخوردند (همین ها بودند) و اما حالا هم همچنین اینها بازوی توانائی بودند و هستند واما نقش این سازمان اقتصاد اسلامی. این سازمان ازچه کسانی تشکیل شده است ؟ هدف این سازمان اقتصاد اسلامی چیست؟ کارهائی که کرده چه بوده است؟ همین بازاری ها هستند. همین بازاری هائیکه در کمیته استقبال امام بعضی از همین آقایان بودند و میدیدید که آن برادرهای ما آن جا چگونه خدمت می کردند و بعدش هم، همچنین و حالا هم، همچنین و دست از کار وکسبشان کشیدند و بعد از پیروزی انقلاب ارگان ها را تشکیل دادند و نهادهای انقلاب را تشکیل دادند، کمیته راهم همین ها اداره میکردند و بقیه جاها و مراکز را …وهمیشه هم پیشتاز بودند و هستند. ما در حدود بیست سال با این ها ارتباط داشته ایم. از جمله یک کسی هست که حالا بازاری هم نیست. چند روز پیش آمده بود و میگفت مالیاتهائی که در قبل یعنی در زمان رژیم گذشته میدادند، خوب، آدم میتوانست خیلی حقه بازی بکند. یک صورت (آ) درست کند و یک صورت (ب) و یک نمونه اش را هم من آورده بودم خدمت آقای رجائی و به ایشان داده بودم. اما از آن روزی که اسلامی شده است دیگر دو صورت (آ) و (ب) و چه وچه …حرام است و خودم رفتم به دنبال مأمورین که بیائید این موجودی ، این وضع ، این خرید من، اینهم فروش من و اینهم فاکتورهای من، بیائید و ببینیدکه چیست و مالیات را بگیرید. تا ساعت دو بعدازظهر در بازار است و بعد ساعت دو بعد از ظهر بلند میشود و میرود در یکی از ارگان ها خدمت میکند تا آخر شب و بعد آخر شب هم باز جلسه مذهبی و مکتبی، خسته و مرده . بنده بیایم اینجا برای این که یک مشت جوان را مثلاً خدای ناکرده (بعضی) جلب کنم، یا مثلاً خیلی از موضع روشنفکرانه برخورد کنم یکدفعه بیایم و با حیثیت یک گروهی که عمری خودشان را وقف کرده اند بازی کنم. برادرمان آقای سحابی در همان هفده فروردین وقتی لایحه دوسوم مطرح بود ایشان یک چیزی گفتند و بعدش راه کارگر همین را گرفت و درستش کرد. عبارات ایشان را نوشت و بعد از آنهم نوشت بهشتی باید پاسخ بدهد. یک مصاحبه ای هم شده است با بهشتی و آن بالایش هم نوشته شده است«وقاحت بهشتی در دروغگوئی» حالا ببینید چطوری آن جریانی که میگویم یعنی این..یک بحثی میشود راجع به سازمان اقصاد اسلامی ، بعد این میرود بیرون و این مطلب خوب نفخ پیدا میکند و بدست گروهکهای اجرائی و بعد هم اینطوری آخر سر از دستگاه در می آید. بعد یکدفه می بینید که بحث مجلس کشیده میشود به جزب جمهوری ، بعد کشیده میشود به سازمان اقتصاد اسلامی و بعد کشیده میشود به آقای بهشتی ایشان گفتند که در تجارت یک سازمانی بنام اقتصاد اسلامی هم که مانمیدانیم چه کسانی هستند. (حالا من برایتان عرض میکنم که چه کسانی هستند) الیاف مصنوعی نمیدانم چی و چی را …برای پارچه های پشمی می آورند . کیلوئی 65 تومان وارد می کنند و به تاجر میگویند این را کیلوئی 110 تومان به تو میفروشیم به شرطی که تو 180 تومان بفروشی و نصف آن را هم بما بدهی . آهن 32 یا 33 ریال وارد میشود در حالیکه پروفیل در بازار به قیمت هشت تومان و 9 تومان و 12 تومان فروخته میشود. قیمت تمام شده کاعذ هفت تومان است به بهای کیلوئی 200 ریال یعنی بیست تومان بفروش میرسد. بعد این ماجرائی است که ایشان گفتند راجع به سازمان اقتصاد اسلامی، سازمان اقتصاد اسلامی از ایشان شکایتی کرد یا خواست که آقا بیائید برای ما شرح بدهید و آن طوری که به من گزارش دادند ایشان تا کنون نرفته اند که ببینند چه بوده است و جواب بدهند که این ادله شان را لااقل بدهند که از کجا این مدارک را آورده اند. با اینکه یقولون به اینکه و یا به تعبیر دیگر قیل به اینکه همه جا را رفته اند و گشته اند تا بلکه یک مدرکی پیدا بشود برای تأیید آن فرمایشات، اما نشد . این سازمان یک موسسه غیر انتفاعی است . (این را اول بدانید) وجیبی برای این کار آن برادرهای ما ندوخته اند. سرمایه اش متعلق به افراد ومردم و صندوق های قرض الحسنه است اصلاً سرمایه اش را صندوقهای قرض الحسنه داده اند و مردم با سهم های ده تومان و بیست تومانو صد تومان (صد تا تک تومانی) آقای بهشتی سهامدار این سازمان هستند و صد تا تک تومانی تیمناً وتبرکاً داده اند ومدکشان هم هست. صد تا تک تومانی به عنوان یک سهم که اسمش توی این سازمان و این کار غیر انتفاعی و این خدمت باشد. اما می بینید که این یکدفعه می آید و به این تیپ در می آید . (یک ازنمایندگان ـ خانم دستغیب هم خریده اند) پس یک متهم دیگری هم پیدا شد.(امامی ـ درمدسه شهید مطهری هم سرمایه دارد) بلی، جناب امامی میفرمایند که درمدسه شهید مطهری هم سهامدار است آنوقت این آقایان، (برادرها و خواهرهاو همه ملت ایران که میشنوید)تقاضا کردهاند مجلس ونمایندگان محترم مردم اختیار دارند و بلکه درخواست میشود وتقاضا میشود با تعیین و اعزام نماینده ای به وضع سازمان رسیدگی کند و هرگونه سرمایه از هر سرمایه داری را در آنجا یافتند به نفع دولت ضبط نمایند و بطور کلی هر مقام دولتی و رسمی میتواند عملیات سازمان را بررسی کند و صحت و سقم گفتار آقایان را ببیند واما کارعمده این سازمان چیست.ابتدا اسم این سازمان بانک بود بعد که بانک ها ملی شد گفتند که نمیشود یک بانکی همینطوری باشد ، انحصار طلب ها باز بیایند و یک چیزی را برای خودشان راه بیاندازند. برای اینکه انحصار طلب ها یک چیزی را برای خودشان راه نیاندازند همان بانک را به سازمان اقتصاد اسلامی تبدیل کردند، کارش چیست؟ کار عمده سازمان در رابطه با صندوقهای قرض الحسنه در سراسر کشور با این سازمان و این سازمان با آن ها همکاری دارد ونیازهای آنان را تأمین میکند و هزینه شان را (گاهی کمک هزینه لازم دارند) صندلی، میز، چی، چی، …کاغذ، اوراق و از این چیزها است که لازم دارند، این ها را برایشان تهیه می کنند و این صندوقهای قرض الحسنه وام میدهند. میدانید که به چه کسانی وام میدهند؟ وامهای کلان بانک را که هنوز هم متأسفانه ربا دارد با همه شعارهائی که دادند که ما ربا را بر میداریم و برداشته ایم، هنوز ربا در سر جای خودش هست12 درصد و گاهی هم 8 درصد و 6 درصد . صندوقهای قرض الحسنه وام بدون بهره میدهند. به چه کسانی؟ به کسانی که وثیقه ملکی ندارند که بروند و وام بگیرند. به کسانی که امکانات ندارند بروند میلیون، میلیون با بهره های کذائی بگیرند. مردم بیچاره پا برهنه ، پسرک میخواهد عروسی کند. 10 هزار تومان میخواهد، صندوق قرض الحسنه وام بدون بهره به او میدهد 5000 تومان میخواهد به میدهد این سازمان، این صندوق ها را تغذیه میکند. حتی سال گذشته این سازمان سک تصمیم جالبی گرفت، تا کنون صندوقهای قرض الحسنه وقتی میخواستند وام بدهند (ما نیامده ایم تبلیغ سازمان کنیم که مشتری پیدا شده است چون نوشته اند برای من که اگر عضو می گیرند ما هم بیائیم) بهر حال مساله این است که تا کنون صندوقهای قرض الحسنه به کسانی وام میدادند که این ها یک ضامن از بازار و یا یک مغازه دار داشته باشند، بعد دیدند که کارمند دولت که معمولاً یک دکان دار آشنا ندارد. این را چکار کنیم؟ برادران ارتشی ما هم وام میخواهند آنها را چکار کنیم؟ یک برادر ارتشی از یک پادگانی است که اصلاً دکان دارو بازاری آشنا ندارد، خوب با این چکار کنیم .بنا بر این، برادها و خواهر ها ، سازمان آمده است و تصمیم گرفته است که صندوق های قرض الحسنه در بسیاری از ادارات دولتی و ارتشی قرار داده است و تنها همان واحد بنویسد که این آقای درجه دار مال این پادگان است ، بس است. فلان کارمند را فقط اداره اش بنویسد که این مال اینجا است، بس است. کالاهائی که تاکنون سازمان آورده و برای رفع نیاز بوده است چه بوده است؟ کالاهائی که تاکنون سازمان وارد کرده است انواع گوناگون بوده است. تمام آنها در جهت رفع نیازهای عمومی و از بین بردن بازار سیاه و این موضوع کاملاً موفق بوده است. به این وسیله در حد توان خود کوشیده و توانسته است با مشورت مقامات مسؤول دولتی و وزارت بازرگانی کالاهای مورد نیاز را به شرح زیر وارد کند. 1- آمپول پنیسیلین برای مجروحین جنگی و بیمارستانها. همه اینها که هست بحث غیر انتفاعی اش را هم لحاظ کنید. 2- باطریهای کوچک و بزرگ برای مصرف نهادهای انقلابی و مصرف مردم زیر نظر فرمانداریها و استاندایها با قیمت عادلانه. 3- لاستیکهای بزرگ که اگر لاستیک را این سازمان نیاورده بود مخصوصاً با این شرایط جنگی که این تریلیها میخواستند مهمات ببرند، بار ببرد، نمیدانم مواد غذائی برای مناطق جنگی ببرند، کمیت شان لنگ بود، لاستیکهای بزرگ برای تریلیها و کامیونهای بزرگ، و باری برای حمل کالا از بنادر به داخل مملکت که با مصرفی وزارت راه و در قبال خدمات کامیون داران و به قیمت تمام شده تحویل شده است و بهر راننده بیشتر از دو عدد داده نشده است. 4- آرد. برادرهائیکه در جریان وضع گندم و آرد و این مسائل آخر سال59 بودهاند آنها میدانند یعنی چه، آرد برای مصرف بیسکویتسازیها و قنادیها تا از مصرف آرد نانوائیها توسط قنادیها بینیاز بشوند که این آرد به مصرف همان نانوائیها برسد. توزیع آرد طبق توافق با وزارت بازرگانی به قیمت تمام شده در اختیار مصرف کننده قرار گرفته است. (یکی از نمایندگان - آقای رئیس، این چه ربطی به بودجه دارد) برای اینکه بدانیم این پولها کجا میرود و این سازمانها این گرانفروشیها را میکنند، هزینهها را باید کم کنند مالیاتها را زیاد کنند، بعد کشیده بشود به این جا که مالیات چه کسی زیاد بشود. قبل از همه سازمان اقتصاد را بیاورید درازش کنید و مالیات از او بگیرید (به این رابطه) کاغذ در چند پارتی واردشده و با خسارات فراوانی که بعلت حساس بودن و به اصطلاح حالت جنگی کاغذ به ایران آمده است ولی نشده است که بیاید رفته به شارجه از آنجا باز برگشته و خیس شده است و خسارت زیادی را اینها تحمل کردند و در عین حال کاغذ مدارس و مراکز را در دفترها را و کتابها را و کاغذهای ادارات را و از قبیل اینها را، اینها تأمین کردهاند. 5- و اما نخی که آقایان فرموده بودند. برای رفع مشکل و کمبود کارخانجات کوچک تولیدی که در شرف تعطیل شدن بود مقدار نخی وارد کردند که بیشتر از 1600کارخانه تولیدی این نخ را خریده است که فاکتورهای آن موجود است و به هیچوجه به بنکدار و سرمایه دارد فروخته نشده است. (رئیس - اگر لیست شما زیاد و طولانی است باید پخش کنید) خیر، دیگراین اندازه هم نمانده است. بهر حال این ها را هم خلاصه میکنم. گوسفند آوردند که این در این کمیابی گوشتی یک خدمت بود، کره آورند، روغن آوردند برای جامعه آنوقت نتیجهاش این میشود که برادران همینطوری بیایند و بگویند بلی حزب 6000تومان میدهد و آن یکی هم اینقدر میدهد. خوب، دوستان چرا مال جا ما را نمیگوئید؟ چرا دفاتر هماهنگی را نمیگوئید؟ بروید الان اول پولهائی را که در اینجا قبل از من خوانده شد و به گوشه قبای خیلیها برخورد، چرا اینها را تعقیب نمیکنید؟ چرا اینها را نمی رسید که این پولها از کجا میآید و در کجا مصرف میشود؟ فقط همین بیائید و ببینید که بازاری. اما آن بازاریهائی هم که عرض کردم که گفتند بازاریهائی که حتی کمیته صفنی به من گزارش داده بود وگفت یک کسی را گرفتهایم که اعتراف کرده بود که در طول این دو سال بیش از سیسال قبل این بهره برده است این محکوم است و این باید گرفته بشود و این باید به اشد مجازات در این رابطه برسد هر چه که دستور هست باید عمل بشود و آن طور انجام بشود. امیرالمؤمنین (ع) اینطور میگوید و من میخواهم آخرین جملهام را با گفتار علی علیهالسلام ختم کنم. حضرت میفرماید که ثم استوص بالتجار و ذوی الصناعات و اوص بهم خیرالمقیم منهم و المضطرب بماله. یعنی سفارش میکنم تو را مواظب تجار و کسبه و اهل صناعت باش و همچنین توصیه کن بقیه را هم نسبت به اینها چه آنهائی که هستند در مرکز و چه آنهائی که رفت و آمد دارند و برای آوردن اموال کار میکنند. «فانهم مواد المنافع و اسباب المرافق و جلابها من المباعد و المطارح فی برک و بحرک و سهلک و جبلک و حیث لایلتئم الناس لمواضعها». اینها کسانی هستند که ابزار و اسباب زندگی را برای مردم تهیه میکنند واینها سفر دریا به خشکی و کوهها و اینور و آنور و همه طبقاتشان را در نظر میگیرند و اینها ابزاری را تهیه میکنند. «یلتم الناس لمواضعها» مردم دسترسی ندارند خودشان بروند و تهیه کنند، اینها میروند برایشان تهیه میکنند و برایشان میآورند «فانهم سلم» (جمله جالب این است) از اینها نترسید، از آن گورهکها و از آن چپزدهها و راستزدهها بترسید که یکدفعه سر از فرانسه درمیآورند و در هتل با بختیار فالوده میخورند. «فانهم سلم لاتخاف بآئقته و صلح لاتخشی غائلته» اینها مایه خوف نیستند. از اینها نترسید. اینها غائله بر انگیز نیستند. اینها تشنج ایجاد نمینند، بروید مچ بگیرید و اگر هم میخواهید مچ بگیرید، بروید این گروهکهای وابسته را بگیرید. بروید ریشهیابی کنید. ببینید که چه کسی است که مملکت را به بنبست میرساند. اینها به بن بست نمیرسانند. «و تفقد امورهم بحضرتک و فی حواشی بلادک» اینها را مورد تفقد خودت قراربده و اینها را بده. «و اعلم، مع ذلک آن علیه ما علیه» را هم مواظب باش و بدان با همه این حرفها «ان فی کثیر منهم ضیقا فاحشا و شحا قبیحا و احتکارا للمنافع،تحکما فیالبیاعات و ذلک باب مضره للعامه و عیب علی الولاه» مواظب باش،یک عده از اینها هم هستند که اینها را «تفقد امورهم بحضرتک» یعنی آنها را مورد لطف قرار بده و به امورشان رسیدگی بکن، موردتوجه قرار بده، بعد میفرماید که «شحا قبیحا» بعضی از اینها آدمهای بخیل، تنگ نظر که فقط سرمایه را خود من بگیرم و آن یکی نرود و تجارت کند. «و احتکاراً» و این ها محتکر هم هستند. «و احتکارً للمنافع و تحکماً فی البیاعات» اینها اصلاً گاهی یکطرفه بدون اینکه طرف خریدار را در نظر بگیرند در بیعشان و در خریدشان اینها آن چنان جور میکنند که حاکمتی پیدا میکنند وهر کاری را که دلشان میخواهد تحمیل میکنند. اینها هم برای مردم ضرر دارند. (یکی از نمایندگان - اگر کثیر را معنی کنید میبینید که اغلبشان اینطوری هستند) بلی «ان فی کثیر منهم» عده زیادی از آنها اینطوری هستند. این عده زیاد اینها هستند که این ها هم برای مردم و هم برای والی ضرر دارند «فامنع من الاحتکار» منتها امر میکند خیلی قاطع هم برخورد کن، بازار را نیائید و بگوئید بازاریها،نه بابا جون، بازاری دزد محترک را بگیر و پدرش را هم در بیاور. بازاری دزد ربا خوار را بگیر و او را رسوا کن. قال رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم. «فان رسول الله (ص) منع منه» پیغمبر از احتکار منع کرده است و رد کرده است، بعداً هم امیرالمومنین میفرماید که. «فمن قارف حکره بعد نهیک ایاه». اگر بعد از اینکه نصیحتشان کردی و نهی شان هم کردی باز اینها احتکار کردند «فنکل به وعاقبه فیغیر اسراف» اینها را رها نکن و استخوان لای زخم هم نگذار. شدید و قاطع با آنها برخورد کن. منتها مواظب باش جرمی را که انجام دادهاند با جزائی را که میخواهی به آنها بدهی به هم بخورد اینها را به به غیر اسراف رسیدگی کن. واسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس - مخالف بعدی صحبت کند (همهمه نمایندگان) اجازه بدهید که یک تذکر بدهم و آن این است که امروز چون روی نصاب زیاد تکیه نداریم، رأیگیری هم نبود در فاصله سخنرانی بعضیها بیرون میروند و استراحتی مکنند ولذا تنفس نمیدهیم. (همهمه نمایندگان) چون باید پنج ساعت جلسه داشه باشیم و آقایانی که بیرون نرفته اند صبر کنند تا دیگران بیایند و این آقایان برود و ما دیگر وقتمان را تلف نکنیم. زیرا برای این که پنجساعت درست جلسه داشته باشیم. (یکی از نمایندگان - شورای نگهبان چه تقصیری دارد) باید بعد از ظهر بمانیم و این مشکل است. زیرا جلسه را از 5/7 شروع کردهایم و اگر مستمر کار کنیم تا 5/12 میشود 5ساعت. (یکی از نمایندگان - فقط یکربع تنفس بدهید) اگر آقایان به عهد خودشان وفا میکنند که بعد از یکربع تشریف بیاورند تنفس میدهیم. (نمایندگان - بلی) یکربع تنفس اعلام میکنیم. (جلسه ساعت 35/10دقیقه به عنوان تنفس تعطیل شد و مجدداً ساعت11 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.) رئیس - بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است. مخالف بعدی را دعوت کنید تا تشریف بیاورند. منشی - آقای سلامتیان بفرمائید. رئیس - با این که من تاکنون دو الی سه بار تأکید کردهام، این بار مشخصا از آقای سلامتیان شروع میکنم و خواهش من از دوستان این است که مراعات مصلحت عمومی کشور را و سرعت عملی را که ما نیاز داریم بکنند. آئین نامه دست منرا بسته است. من اگر کوچکترین منفذی در این آئین نامه بود جلو این بحثهای طولانی را به مسؤولیت خودم میگرفتم و من فقط یک راه دارم و آن فقط جلوگیری از خروج موضوع است. متاسفانه اینهم یک اثر بدی دارد و آقایان فوراً قهر میکنند و میروند و می نشینند و میگویند که خوب، اگر نمیخواهید که ما حرف بزنیم خوب، نمی زنیم و بیرون این اثر را میدهد که ما نمیگذاریم مردم حرفشان را بزنند و چون تا به حال هم آقایان حرفشان را زدهاند من نمیتوام بعدیها را اینطور محدود کنم یعنی با زور تمیتوانم محدود کنم چون این شیوه عمل شد. بنابراین من از برادران خواهش میکنم و این خواهش اکثریت مجلس است چون وقتی که من برای تنفس بیرون رفتم هر کس بمن رسید ملامت کرد که این چه شد، در حدود ده الی دوازده ساعت نشستهایم و هنوز هم چقدر طول میکشد و کشور احتیاج به سرعت عمل دارد. بودجه الان اینطوری است، لایحه مسکن هم اینطوری است و لوایح دیگری هم داریم. من دوستانه و برادرانه تقاضا میکنم حتیالامکان مختصر کنید. این خواهش من از آقای سلامتیان است که ایشان این ابتکار خوب را بکنند که من روی بعدی هم بتوانم این تقاضا را انجام بدهم. آقای سلامتیان، اگر سعی کنید ومطالب را فشرده بفرمائید متشکر میشوم. سلامتیان - بسم الله الرحمن الرحیم. اولاً من خیلی خوشحال هستم که آقای رئیس به محض اینکه چشمشان به من میافتد یاد قانون میافتند و یاد آئیننامه و این که یکنفر آدم صرف وجودش افراد را به یاد قانون میافتند و یاد آئین نامه و این که یکنفر آدم صرف وجودش افراد را به یاد قانون و اجرای قانون بیندازد خودش موهبتی است. (خنده نمایندگان) انشاءالله که خداوند ما را در خط این موهبت حفظ کند. (رئیس - خداوند اصفهان را طوری کند که اینقدر اذیت نکنند) (خنده نمایندگان) و اما بعد، من اطمینان میدهم به جناب آقای رئیس که بر خلاف قبلیها حتی وسوسه این را که بمنظور جواب دادن آن ها از موضوع خارج بشوم پیدا نکنم. (رئیس - متشکرم) و تمام سعی خودم را میکنم که در زمینه بودجه صحبت بکنم و شاید صحبتی که در این زمینه میکنم خودش از نقطه نظر کوچک من، در حد کوچک من، نمونهای باشد برای این که دیگران هم وقتی صحبت بودجه را میکنند متوجه این شعر زیبای فارسی خودمان باشند که. دنیا همه خط و خال و ابروست هر نکته به جای خویش نکوست این زشت است. البته حالا اشکال شعری سادهاش را بر من ببخشید، غرض مفهوم است. این زشت است و ناصحیح است که نماینده مجلس به محض اینکه تریبون مجلس به دستش رسید و در آئین نامه مجلس هم نوشتند که بحث پیرامون بودجه بحثی است که محدودیت ندارد برای خودش میدانی پیدا بکند که اسب فصاحت در میدان بلاغت بدواند و انواع و اقسام مطالب را به همدیگر وصل کند و بخصوص مذموم تر آن است که در مورد کسان و افرادی صحبت بکند که آن کسان و افراد یا نیستند که پاسخ بدهند یعنی رفته اند بسوی آن جائی که خداوند منان باید به حسابشان برسد و یا اینکه در مجلس نیستند و دسترسی به این تریبون ندارند و لذا نمیتوانند پاسخ بدهند بلکه در زمینههائی صحبت بشود که بشود از نقطه نر رعایت عدل و انصاف آن کسی هم که نامش در اینجا برده میشود و از او گفتگو میشود پاسخ بدهد و پاسخ او بتواند بهمان ترتیب نشر پیدا بکند بین مردم که خدای ناخواسته کسی یکطرفه به قضاوت نرفته باشد. و اما …. (یکی از نمایندگان - آقای هاشمی این هم مربوط به بودجه نبود.) رئیس - بسیار تذکر خوبی بود و این تذکر را من میبایستی میدادم و آقای سلامتیان داد که من خیلی متشکرم. بفرمائید اقای سلامتیان. سلامتیان - و اما مطلب دیگری که وجود دارد و من امیدوار هستم که همه ما با تبعیت از فرامین اسلام و توصیههائی که امام میکنند آویزه گوشمان بکنیم، تعدی به حقوق و حدود همدیگر نکنیم. اگر موافق هستیم واقعا راست حسینی بی شیله پیله موافق باشیم، اگر مخالف هستیم واقعا نقش خودمان را به عنوان کسی که باید منقد باشد و نقاط ضعف را در نظر بگیرد و راهحل هم برایش بدهد اما کاری بکند که آن نقصانهائی که وجود دارد بدهد و بخصوص بر مسؤولین روشن بشود که در صدد راهجوئی برآیند، نه اینکه خدای ناخواسته اسم مخالف بنویسیم و عملاً مخالف دیگرانی صحبت بکنیم و از جهت اساس موافق بودجه دولت باشیم. من خودم اشخاص به عنوان مخالف این چهار دوازدهم نامنویسی کردهام و این را هم قبلا بگویم که فقط مخالف این چهار دوازدهم نیستم بلکه مخالف دولت آقای رجائی رای دادهام و از رائی که به مخالف با ایشان هم دادهام تا این لحظه پشیمان نیستم و حق من بوده است که به عنوان یک نماینده مجلس که متناسب با وجدان و احساس وظیفهای که میکنم در هر زمانی موافق رای بدهم یا مخالف رای بدهم و این امید را هم دارم که این اندازه سعه صدر در جامعه ما وجود داشته باشد که مخالفت را حمل بر پیروی از ریگان نفرمایند و گرنه کافیست که ریگان هر کاری را که بخواهد ما بکنیم سیاستی را برایمان تنظیم بکند و مطمئن باشد که ما عکس العمل آن کار را خواهیم کرد و در نتیجه ما را در مسیر سیاسی خودش بکشد یعنی اگر الان گفت در این فصل اول بهار گیلاس اصفهان گیلاس بسیار خوب و خوشمزهای است علیرغم قیمت فوقالعاده گزافش که دارد اگر من آمدم و گفتم که آقا گیلاس اصفهان چه گیلاس خوبی است، پس فردا بمن بگویند که تو عیناً حرف او را میزنی، نه، این نباید منجر به این بشود که من خوبی گیلاس اصفهان و گرانی قیمتش را حالا ریگان یا شیطان یا هر کس دیگر هر حرفی که میخواهد بزند فراموش بکنم و بخاطر این که حرف ایشان را نزده باشیم بگویم گیلاس اصفهان، گیلاس بسیار بدبو و بد طعم و بد مزهای است و قیمتش هم بسیار ارزان است. لذا با در نظر گرفتن همه این مسائل باید یکنفر بتواند در زمان بحث در مورد بودجه بحث خودش را راحت انجام بدهد. موافق نباید فضای بحث مخالف را بگیرد و مخالف هم باید با در نظر گرفتن مجموعه وظایفی که این انقلاب اسلامی و این مردم و خداوند بزرگ و از نقطه نظر تاریخ بر عهده خوش حس میکند پاسخگوی آنها باشد. اما برای برخورد با این بودجه. من در درجه اول بودجه را بجای اینکه در بحث کلیاتش، به جزئیات و اقدام بپردازم و تبصره به تبصره نمیخواهم خطوط کلی و جهتش را معین بکنم، دنبال این گشتم که این جهت و خطوط کلی کجا است؟ در تبصره چهاردوازدهم، چنین جهتی را ندیدم. عادی و طبیعی هم بود که جهت در یک تبصرهای که عملاً بنا بر شرایط استثنائی تنظیم شده است، آن خطوط کلی درش تنظیم بشود. دنبال این رفتم که پیدا بکنم ببینم تنظیم کنندگان و تدوین کنندگان سیاست مالی و بودجه دولت از خودشان چه خطوط فکری و نظریاتی در مورد نحوه بودجه نویسی هستند و خوشبختانه از این نقطه نظر کمکی بود، گزارشی که بسیار لطف کرده بودند، نخست وزیری برای تمام نمایندگان فرستاده بودند در مورد تحلیلی بر بودجه 60، من وارد جزئیات مباحث بودجه 60 نمیشوم. انشاءالله اگر حیاتی باشد و امکانی باشد در زمان بررسی آن بودجه خدمتتان خواهم گفت. اگر هم که نباشد انشاءالله آنقدر ذویالعقول دیگری هستند که بجای ما صحبت بکنند و نبودن من و امثال من تغییری در مجموعه قضایا نخواهد داد. و بنظر من این نکته اساسی است که در مقدمه این تحلیل راجع به نحوه رسیدگی به بودجه صحبت می شود. اینجور گفته میشود. در ابتدا لازم است برنامهها را رسیدگی کرده، بعد به بررسی میزان هزینههای آن بپردازد. و سپس از درآمدها سؤال کند، چه درصورت فقدان برنامه درست، تحلیل بحث در مورد هزینههای سودی ندارد. به اعتقاد نویسنده بهترین واصلی ترین مساله بررسی برنامهها است. به نظر من این نحوه صحبت کردن از بودجه و بودجه نویسی برای یک کشوری که وارث یک اقتصاد مخروبه نباشد. برای کشوری که قصد ستیز بر حق و مبارزه علیه بزرگترین قدرتهای اقتصادی و مالی جهان نداشته باشد. برای یک کشوری که در داخل خاک خودش علیرغم همه ثروتهای عظیمی که دارد مواجه با یکی از جانگذارترین فقرهای دنیا نباشد درست است. یعنی کسی که درآمد و عایداتش جاری و ساری است و حسابی ندارد راجع به عایدات خودش پس بدهد، هر چه که بخواهد عایدات و درآمد در اخیتار خواهد داشت، آن حق دارد اول بپردازد به هزینههایش، اول بپردازد به برنامههایش متناسب با برنامههایش هزینههایش را ببیند چیست بعد هم بگوید درآمد که الحمدالله هست. اما اگر کشوری خواست عکس این عمل بکند، اگر نظامی خواست، اقتصادی را که خراب است، اقتصادی را که اقتصاد انگلی است، اقتصاد مصرفی است، اقتصادی را ه در آن روز بروز بر بوده دولت افزوده شده است و من بجای خودش خواهم پرداخت که چطور افزوده شده است، این اقتصاد را بدل به یک اقتصاد سالم بکند، این محلی را که محل نفوذ استعمار و امپریالیسم و نشو و نمای کلیه شبکههای اقتصادی او شده است بدل به سکوی مبارزهای علیه آن استعمار و امپریالیسم بکند تا بخواهد آنرا در جهان ریشه کن بکند، در آن صورت بمن اجازه بدهید بگویم منطقیترین اصل بودجه نویسی برای او آن شعر زیبای خودمان است که: «چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن» نه اینکه اول بیا برنامه را ببین، و متناسب با آن ببین چه مخارجی داری و بعد درآمدش را دنبال برو، چون در آنصورت ناگزیر. دست طمع چو پیش کسان میکنی دراز پل بستهای که بگذری از آبروی خویش وقتی خرج را آمدی سفرهاش را گسترده کردی و برنامههای آنچنانی و آنچنانی تنظیم کردی و بعد آمدی گفتی که حالا چه کنم، درآمدش را از کجا بیاوریم ، خواهناخواه برای تأمین آن درآمد ناگزیر خواهی بود که روز بروز ، خردهخرده، ذره ذره اصول خودت را که قبلاً به عنوان آن اصول به میدان کار و عمل آمده بودی زیر پا بگذاری. ما کشوری هستیم که به حق میگوئیم تمام قدرتهای بزرگ جهان ما را محاصره کردهاند، کشوری نمیتواند به خودش اجازه بدهد که روندی را که نظام گذشته پایه گذاری کرده بود و در آن روند روز بروز میزان مخارج دستگاه اخطبوطی دولت بیشتر و بیشتر میشده و بنابراین روز بروز بیشتر سراغ منابع پایان پذیر خودش که بصورت میراثی به این نسل کنونی رسیده است، میرفته است، همان روند را ادامه بدهد، یکی از ناطقین فرمودند که درآمد نفت ما در سال 58 تقریباُ رقم دقیقش را یادداشت نکردم، حدود هزار و چهارصد میلیارد ریال بوده است، در سال 59 هزار و هفتصد و از افزایش آن نگران بودند، البته ایراد میگرفتند به آنهائی که 58 را تنظیم کردند که چرا 59 چنین افزایشی را پیشبینی کرده بودند، البته باید در نظر گرفت که میزان حجم نفت صادراتی 57 و 58 و 59، از نقطهنظری قیمتی که برای ما باز گردانده، غیر قابل قیاس است، چون در آن سالها قیمت نفت در اثر انقلاب اسلامی ایران و در اثر انیکه انقلاب اسلامی ایران جلوی صدور نفت را گرفت به ترتیب ناگهان و سریع و بیسابقه افزایش پیدا کرد، افزایش عجیب پیدا کرد، در نتیجه ما با صدور بشکه نفت بسیار کمتری، عایدات بیشتری را کسب کردیم اما صحیح نیست که در یک زمانی که در بازار بینالمللی قیمت نفت به دلائل و علل مختلف و گوناگون که بحث آنها خودش مفصل است و من برای رعایت دستور جناب رئیس وارد جزئیات آن بحث نمیشوم، عرضه نفت در بازار اشباع شده نفتی روز بروز دارد افزایش پیدا میکند و در نتیجه تقاضا ضعیف میشود و در نتیجه تمام سیاستها دست اندرکار هستند که قیمت نفت را به هر قیمتی که هست یا در همین حد نگاه دارند، یا حتی پائین بیاورند ما آن هزار و هفتصد تا را در بودجه 60 به دو هزار و چهارصد میلیارد افزایشش بدهیم، ممکن است بگویند ما در شرایط جنگ هستیم، در شرایط جنگ فرش زیر پایمان را هم میفروشیم و با فروختن فرش زیر پای خودمان برای جنگ معونه تهیه میکنیم، حق است درست است، جنگل ، شیلات، نفت، همه انیها فدای اینکه ما بتوانیم هویت خودمان ، موجودیت خودمان، استقلال خودمان و تداوم انقلاب خودمان را حفظ بکنیم چه کسی منکر این مساله است، اما آن طرف قضیه را هم بگیریم که اگر بنا شد دشمن آن اندازه غدار باشد که برای اینکه بدست ما همان سیاستهای قبلی را علیرغم میل ما اجرا بکند، راهحلی که خواهد داشت، عبارت از این خواهد بود که بطور دائم ما را درگیر با جنگ و بحران و محاصره اقتصادی و انواع و اقسام این اشکالات بکند که هر روز ما بنا بر ضرورت مجبور به اکل میته بشویم و اکل میته کردن برای ما یک جریان عادی و دائمی بشود. این یک نوعی تسری پیدا کردن دشمن در وجود ما است، ادامه حیات پیدا کردن دشمن در وجود ما است و این خطرناکترین فرم است که باوجود اینکه ما مخالف افزایش تولید و صدور نفت هستیم، با وجود اینکه ما مخالف کاهش پیدا کردن قیمت نفت در بازارهای جهانی هستیم، باوجود اینکه ما خواستار مبارزه علیه اقتصاد مسلط جهانی هستیم ناگزیر باشیم بنابر ضرورت های مختلف روز قدم به قدم همان روند گذشته را ادامه بدهیم یا به آن سرعت ببخشیم، جنگ درست، جنگ عادلانه، مبارزه ضد امپریالیستی درست، عبارت از آن است که ما بتوانیم به نحوی و به شیوهای بجنگیم و به نحوی و به شیوهای عمل بکنیم که تن به ادامه دادن زندگی قبلی اقتصادی خودمان نداده باشیم و در عین حال جنگ را هم به بهترین نحو جلو برده باشیم و ما تجربههای خوبی در این زمینه داریم. عمدهترین و مشخصترین این تجربهها در زمینه خود جنگ است. اگر این استدلال اقتصادی درست باشد که ما برای پیشبرد جنگ و برای رفع احتیاجات ناشی از جنگ ناگزیر هستیم تمام آن اصولی را که به عنوان اصول اقتصادی خودمان گفته بودیم و لازمه استقلال ما است زیر پا بگذاریم در مورد نظامی هم همین استدلال درست است که ما اگر خوب بخواهیم با رژیم دست نشانده صدام بجنگیم، احتیاجی به کارشناسان خارجی داریم، چون قبلاً به این کارشناس خارجی عادت کرده بودیم. احتیاج به ورود دائم و دائم التزائد انواع و اقسام تجهیزات و تسلیحات داریم. چون قبلا ارتش ما خو گرفته بود با اینکه چندین برابر احتیاجات خودش، انواع و اقسام تجهیزات را داشته باشد، میبینیم که به آن ترتیب عمل نمیکنیم، بلکه علیرغم همه محدودیتهائی که داریم، با ابتکار، با ایمان، با اتکاء به خود، با ایجاد محیط سالم و تضمین خود جوشی مردم و بخصوص خودجوشی و اعتقاد کامل نیروهای مسلح خودمان میتوانیم بدون اینکه احتیاج به آن تجهیزات در آن حد داشته باشیم به بهترین وجه میجنگیم. پس اگر زمینه اقتصادی و زمینه بودجه هم جنگ است باید سعی بکنیم بهمین ترتیب بجنگیم. من در این مجلس محترم زمانهائی که بحث بودجه بوده، علیرغم اینکه مخالف بودهام، سعی کردهام به عنوان مخالف راهگشا باشم،بعنوان مخالف پیشنهاداتی بدهم که مشکلاتی را حل بکند، متأسفانه به علت وضعیتی که وجود داشته ، اغلب موارد، پیشنهادات بنده رای نیاورده است، حتی بعضی از موارد پیشنهادات یک دانه رأی داشته که رأ خودم وبده است. سه مورد از اینها را با اجازه شما برایتان میخوانم که دقت بفرمائید چطور سه ماه قبل، چهار ماه قبل بنده پیشنهاد را کردهام و سه ماه بعد، چهار ماه بعد کمیسیون محترم بودجه یا خود مجلس آن پیشنهاد را به نحو دیگری صحتش را قبول کرده است در اینجا اجازه بدهید من را بدون اینکه گرفتار خودخواهی باشم، یاد آن شعر مولوی و آن کسی که در بازار زرگرها درخواست میزان میکرد، بیندازد و بگویم: میزان بحث نیست، غربال و جارو هم جائی نیست. در تاریخ 15 و 16 بهمن 59 ما پیرامون لایحه اصلاح بعضی از مقررات بودجه سال 59 بحث میکردیم. در جلسه 15بهمن بنده گفتم که در شرایط استثنائی جنگ و محاصره اقتصادی اقدامات استثنائی باید کرد و بنابراین برحق است که در آن شرایط دولت لایحه اصلاحیه بیاورد شرایط استثنائی است، باید لایحهای را هم بیاورد و متناسب با شرایط استثنائی خودش عمل بکند، اما در عین حال گفتم این مغایر اصول بودجه نویسی است، این استثناء است، اضطرار انسان را مجبور میکند که چنین کاری را انجام بدهد و متناسب با این اضطرار این باید فقط یکبار باشد، تکرار نشود، 15 و 16بهمن لایحه اصلاحی بودجه بود، شانزدهم فروردین و هفتدهم فروردین لایحه دو دوازدهم بودجه بود و در آن لایحه من گفتم که من مطمئنم که این دو دوازدهم کار را بجائی نمیرساند. ما مسلماً تا آخر اردیبهشت ماه قادر به تصویب لایحه بودجه نخواهیم بود. حتی اگر آنروز دولت، بودجه خودش را پیشنهاد میکرد و گفتم که چه بهتر است که از همان مستقیم برویم سراغ چهاردوازدهم و باز یک دمت دیگر وقت را نگیریم و متأسفانه می بینیم که امروز، که روز هفتم خرداد، سالروز مجلس محترم ما است، که من میخواستم یک مقداری هم راجع به مجلس صحبت کنم باز برای اینکه خارج از موضوع نباشد، حرقی نزدم امروز که سالروز مجلس ما است، ما چهار دوازدهم به مجلس میآوریم، آیا این قابل پیشبینی در همان زمان اول نبود، اگر گفته بشود که در زمانی که دولت لایحه اصلاح بعضی از مقررات بودجه را به مجلس تقدیم میکرد، نمیتوانست پیش بینی بکند ه قادر نخواهد بود تا اواسط فروردین ماه یا آخر فروردین ماه بودجه خودش را تقدیم بکند و نمیتوانست پیشبینی بکند که مجلسی که اکثریت آن مجلس طرفداری او است، موافق او است، به اورای داده است و گفته من با همه وجود خودم از این دولت حمایت میکنم، این مجلس بوده او را تصویب نخواهد کرد تا هفتم خرداد، اجازه میدهید بمن بگویم چطور وقتی ما راجع به توانائیهای خودمان راجع به تنظیم بودجه و توانائیهای مجلس که اکثریت آن برای تصویب بودحه طرفدار ما است، به این اندازه اشتباه میکنیم، در امور دیگر کشور چه اندازه میتوانیم اشتباه بکنیم. کاملاً قابل پیشبینی بود. به چه دلیل قابل پیش بینی بود؟ که من همان زمان در صحبت خودم در مخالفت با دو دوازدهم فروردین ماه گفتم که ما تا آخر اردیبهشت ماه و اول خرداد ماه هم قادر به تصویب بودجه نخواهیم بود. مگر بگوئید این شیطان مجسمی است، مجلس را مسخ کرده و مانع این شده که این مجلس محترم به بودجه پیشنهادی ما سریع رای موافق بدهد، که چنین امری صحت ندارد. من یکبار هم بیشتر در کمیسیون بودجه شرکت نکردم. واقعیت امر عبارت از اینست که این مجلس ما برای اولین بار میخواهد یک بودجه تنظیم بکند، مجلس هم مجلسی است که میخواهد شعارهای بسیار، بسیار مهم و بزرگی را به آن تحقق ببخشد و راه تحقق بخشیدن به این شعارهای و خواستهها و اهداف، عمدهترین وسیله اش، بودجه است. پس مسلم است که مجلسی که باید اقلام بودجه را تک تک یاد بگیرید، چند و چون آن مطلع بشود، سیستم برنامهریزی را از آن مطلع بشود، این اقلام را بالا و پائین بکند، یک سیستم هماهنگی را بوجود بیاورد مدتی وقت خواهد داشت و چقدر خوب است، من به جرأت میتوانم بگویم، یکی از درست ترین نحوههای عملی که مجلس تا بحال بکار بوده، نحوه عملش راجع به بودجه است. این قابل پیشبینی بود. اگر این قابل پیشبینی بود، چرا بودجه چهاردوازدهم را از همان اول به مجلس ندادید؟ و منجر به این شدید که امروز من مخالف شما هم مدتی فرصت پیدا بکنم، اینجا بیایم و صحبت در مخالفت شما بکنم، درستش این است، که همان حرفی که در ابتدای بررسی لایحه اصلایح بودجه من گفتم و در زمانی که دولت هم برنامه خودش را به مجلس آورد گفتم، صحیح است، این دولت دارای برنامه اهداف و برنامه عمل زمان بندی شده نیست و این مشکل است، یک کشوری که میخواهد به جنگ استعمار جهانی برود، یک کشوری که میخواهد ابرقدرتهای تاریخ را به زانو درآورد، نمیتواند حکومتش را بدست کسانی بدهد که دارای برنامه هدف و برنامه عمل زمان بندی شده و دقیق نیستند، کلی نگوئیم، ما همه خواستار استقلال هستیم، ما همه خواستار آزادی هستیم، ما همه خواستار تحقق جمهوری اسلامی هستیم، مهم عبارت از این است که به چه ترتیب و به چه شکل و با چه برنامه زمانبندی شده دقیقی میخواهیم اینرا عینیت به آن ببخشیم. کمتر نظام و رژیمی تا بحال در دنیا آمده و رک راست و صریح بگوید من مخالف ازادی هستم، من مخالف استقلال هستم، من مخالف ایمان مردم هم هستم، همه همان حرف را زدهاند . منتها عین حرف دیروز امام درست است، همان ترتیبی که دیکتاتوری متدرجاً شکل پیدا میکند و هیچ دیکتاتوری از اول فکر نمیکند که من هیتلر هستم، بهمان ترتیب هیم هیچ کس از اول فکر نمیکند که من دارم در مسیر مقابله نکردن با قدرتهای بزرگ قدم برمیدارم بلکه فکر میکند که دارد مبارزه میکند، فکر میکند که دارد جلوی قدرتهای بزرگ میایستد، فکر میکند که بهترین شیوه مبارزه را هم دارد، اما چون دارای برنامه عمل دقیق و زمان بندی مشخص و هدفهای تنظیم شده نیست، کارش به آنجاها میرسد که در مورد قرارداد تالبوت هم مدافع میشود، نکته دیگری که در آن اصلاحیه پیشنهاد کرده بودم، این بود که در لایحه دولت که کمیسیون تصویب کرده بود، آمده بود: «به هیأت دولت اجازه داده میشود بدون در نظر گرفتن محدودیتهای مندرج در تبصرههای قانون بودجه سال 1359 تغییرات لازم را با موافقت دستگاههای اجرائی مربوط و اطلاع سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصادی و دارائی در اعتبار طرحها، برنامهها، فصول یا دستگاهها انجام دهد و مشروط بر اینکه در جمع کل اعتبارات سرمایهگذاری ثابت موضوع قانون بودجه 1359 تغییری حاصل نشود و تغییرات حاصله از ده درصد اعتبار هر فصل تجاوز ننماید» بنده در آن جلسه پیشنهاد کردهام که بجای موافقت دستگاههای اجارئی مربوطه و اطلاع سازمان برنامه و بودحه وزارت اقتصاد و دارائی، این جمله گذارده بشود: «پیشنهاد سازمان برنامه و بودجه و تصویب کمیسیون برنامه و بودجه مجلس» و در آن زمان مراجعه بکنید به صورت جلسات یکنفر موافق بود فقط خود من بلند شدم، جناب رئیس هم تأکید داشتند برای ضبط در تاریخ بفرمائید که یکنفر فقط موافق بود و در آن صورت جلسه ذکر شد موافق یک نفر. (غضنفر پور - آقا دو نفر بود) خیر شما نبودید (خلخالی - یک درد دل بس است برای قبیله ای )امروز وقتی که کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به آن دقت میخواهد بودجه 1360 را بررسی بکند، قلم به قلم بررسی بکند، مورد حک و اصلاح قرارش بدهد، حتی در تبصره یک این چهاردوزادهم (مراجعه بکنید به متنی که زیر چشمتان دارید) پرداخت بیش از چهاردوازدهم را با تصویب کمیسیون برنامه و بودجه مجلس مجاز شناخته است من در آن زمان میگفتم آقا نمیشود بودجه را درش تغییرات داد بدون اطلاع مجلس، یکنفر موافق بود امروز خود کمیسیون برنامه و بودجه میگوید: «بیش از چهاردوازدهم هر تغییری بخواهید بدهید احتیاج به تصویب کمیسیون برنامه و بودجه مجلس دارد، اینجا باز میگویم بخصوص خواهشمندم برادران محترم شورای نگهبان دقت کنند، ما در یک مرحله ایجاد سنتی برای تدوین بودجه هستیم، من معتقدم کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بدون استناد به اصل 85 حق تصویب یک شاهی بالا و یک شاهی پائین را ندارد، باید تفویض حق قانونگذاری به آن بشود تا بتواند بکند، چون بودجه و اقلام بودجه از موارد صلاحیتهای انحصاری و ممتازه هر مجلسی در جهان است و اصل 85 ما مشخص و صریح میگوید: «حق قانونگذاری را که در مورد بودحه اهمیت دارد، نمیشود تفوض کرد مگر به کمیسیونهای مجلس برای مدت معین». پس همانجائی هم که در همین لایحه کنونی گفته شده به کمیسیونهای مجلس برای مدت معین» . پس همانجائی هم که در همین لایحه کنونی گفته شده به کمیسیون برنامه و بودجه تفویض بشود. از نقطه نظر روند قانونی خودش احتیاج به این دادر که با استناد به اصل 85 قانون اساسی به کمیسیون بودجه مجلس تفویض اختیار بشود که بتواند این کار را بکند. در همان روز باز پیشنهاد کردم که از بند «ج» آن لایحه اصلاحیه «اصطلاح سایر هزینههای ضرور» حذف شود و گفتم سایر هزینههای ضرور یعنی چه؟ اخر چطور مجلس رای به و غیره میدهد، صحیح نیست مجلس رای و غیره بدهد، آنهم در مسائل مالی، باید دقیق بداند که مورد این سایر هزینههای ضرور چیست؟ و باز صحبت شد و بعد از صحبت یک نفر موافق بود و رد شد و امروز در بندی که مربوط به همان میشود که تبصره 4 است، کمیسیون محترم برنامه و بودجه به حق به جای سایر هزینههای ضرور اضافه فرمودهاند. «هزینههای مربوط به خرید فرآوردههای میان تقطیر در چهارماهه اول سال1360» و علاوه بر این خواستهاند که گزارش عملکرد موضوع این تبصره را به کمیسیون برنامه و بودجه مجلس ارائه دهند، حال اینکه در اصلاحیه پیش بینی شده بود، فقط سایر هزینههای ضرور، اما در این لایحه اصلاحیه بودجه که ضرورت داشته که به مجلس بیاید و متناسب با نقصان ها و کمکاریهائی که در کار دولت بوده، در کار اصلیش که اداره کشور است، گرچه در زمینههای دیگر بسیار پرکار بوده است و باید به آنها تبریک گفت، در پرکاریشان در زمینه های دیگر ، اما در کار اصلی که عبارت از بررسی و اداره خرج و دخل این کشور بوده، کم کار بوده، دلیلش این که لایحهاش را امروز (هفتم خرداد) داریم راجع به آن صحبت میکنیم، در این لایحه یک مقدار مطالب هست، یک مقدار مطالب نیست، اجازه بدهید به من اول در مورد مطالبی که نیست و باید در لایحه بودجه می بوده است، مختصری صحبت بکنم و بعد بپردازم به آنچه که هست، آنچه که نیست ما در ظرف سال گذشته حدود پنج میلیارد دلار از وامهای دولت، شرکتهای دولتی، دیگران و بانک ها را از محل دارائیهای بانک مرکزی به کشور های خارج، به دولتهای خارجی پرداخت کردهایم به فرض اینکه اصل این پرداخت مجوز داشته باشد که بنظر من مجوز ندارد احتیاج به تصویب مجلس داشته این پرداخت که از دارائیهای بانک مرکز شده و بابت دیگرانی غیر از بانک مرکزی پرداخت شده آیا نباید بالاخره به یک شکلی بیاید در بودجه دولت و برایش مجوز گرفته بشود. چه نوع پرداختی است که شما کردهاید، پرداختهائی را که کردهاید چطور در موازنه و بودجه دولت نمیخواهید بیاوریدش، چه در بودجه 60 و چه در از همین الان، اگر الان یک سوم سالی است که ما در جریانش هستیم، باید شروع بکنیم، کسب مجوز بکنیم، و ببینیم این پولی را که پرداخت کردیم، این پولی را که از محل اندوختههای ما بوده، از محل وام های مختلف بوده، یک مقدارش حتی از محل پشتوانه اسکناس ما بوده، شروع کردیم و پرداخت کردیم و این پول را من غیر حق از سرمایه یک بانیک که بودجهاش جزو بودجه دولت نیست، دولت آمده پرداخت کرده، وزیر مشاور دولت امضاء کرده و پرداخت کرده به چه ترتیب باید بیاید توی بودجه دولت و مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. ما راجع به چندین دستگاه آمبولانس و نحوه ترخیص آن ساعتها در مجلس وقت میگذاریم، اما در مورد اینکه به چه ترتیبی پرداخت این وامها بالاخره باید در محاسبات دولتی منظور بشود و مجوز قانونیاش چیست، مجلس اطلاع پیدا نمیکند و در این بودجه ای هم که محلش بوده نمیآید. و همچنین راجع به شرکتهای دولتی، من اینرا بگویم اگر شرکتهای دولتی با ابعادی که الان در نظام ما پیدا کرده است، دارای سیستم بودجه بندی منظم و مرتبی نشوند و زیر کنترل مجلس و نظارت مجلس قرار نگیرند شرکتهای دولتی چاه ویلی خواهند بود که بدون کنترل نمایندگان مردم هر نوع داد و ستدی را در آنها میشود کرد، باید تسریع کرد در اینکه بالاخره روزی ، زمانی، کلیه شرکتهائی که به نحوی از آنجا از بودجه دولت، از محل هزینههای عمومی جبران خسارتهای مختلفشان میشود اینها مورد بحث و بررسی نمایندگان مردم هم قرار بگیرند. نکته دیگر انواع و اقسام مسائلی است که از بیانیه الجزایر ناشی شده و دیروز اینجا صحبت شد که آقای خلخالی گفتند قرارداد و یکی دیگر از نمایندگان گفت بیانیه، بنظر من که خودم شخصاً اینجا بگویم نه قرارداد و نه بیانیه اش را قبول ندارم. چون به تصویب مقامات قانونی جمهوری اسلامی ایران نرسیده است به تصویب مجلس و تصویب رئیسجمهور نرسیده است و این دارای قانونیت و اعتبار قانونی نیست اما دولت نبه آن اعتبار قانونی میدهد شما میدانید که در زمان ملی شدن صنایع نفت یکی از موارد دعوائی که ما با کمپانی غاصب داشتیم، این بود که او به ما میگفت مراجعه کنید به داوری دیوان بینالمللی لاهه به ما گفت مراجعه کنید به داوری و ما گفتیم مراجعه به داوری نمیکنیم یک شرکت خصوصی خارجی است عیناً مثل شرکتهای دیگری که تبعه ماست حاکمیت ملی ما ایجاب میکند که ما خودمان راجع به آن نظر بدهیم متناسب با قانون خودمان. دندش نرم نمی ÷واهد توی کشور ما کار نکند و بعد قانون ملی شدن بر این مبنا بود نظام گذشته سالیان دراز این قانون ملی شدن را زیر پا گذاشت و در قاردادهای نفتی مخالف اجازه داد که موارد اختلاف با شرکتهای طرف قرارداد به داوری ارجاع بشود این چیزی بود که ما به کرات میگفتیم و فریاد میزدیم که خلاف اصل ملی کردن صنعت نفت است نفتی که برای ما اساسی ترین و حیاتی ترین زمینه زندگی ماست دعاوی و اختلافات ناشی از آن را نمیتوانیم به اطاق داوری پاریس و لندن ارجاع بدهیم در جائی که کسانی که نشستهاند دزدان با چراغند و ما که میرویم آشنائی با ابزار و مکانیزم حقوقی شان ندایم ما در چنگال آنها قرار میگیریم، آنها راجع به انواع و اقسام سیستمهای حقوقی متخصصین عظیم و قوی دارند، ما میآئیم توی کشور خودمان آنجا که قاضیمان را می شناسیم حرفش را میدانیم حرف ما را میفهمد حق ما را میشناسد شرع ما را می شناسد قضاوت بکند و یکی از اقدامات مثبت این شورای انقلاب ک امیدوارم برای رئیس محترم مجلس که گویا عوض شدند (اشاره به اینکه ریاست جلسه را در این موقع آقای پرورش نایب رئیس بعهده داشتند) در زمره افتخاراتشان در آینده نوشته و ثبت بشود و باقی بماند این بود که شورای انقلاب یکی از اساسیترین اقداماتش این بود که قانونی را به شورای انقلاب برد و تصویب کرد و گفت کلیه اختلافاتی که ایران با شرکتهای مختلف نفتی دارد، این از حیطه حاکمیت ملی ملت ایران است و هر نوع قراردادی که مغایر آن تنظیم شده تخلف از قانون ملی کردن صنایع نفت است و به عنوان احیاء قانون ملی کردن صنایع نفت کمیسیون خاصی تشکیل داد و گفت این کمیسیون خاص صالح است راجع به کلیه این دعاوی نظر بدهد ونظرش قاطع و لازمالاجرا است اگر اشتباه میگویم آقای معینفر که در آن زمان مسوول نفت بودند، میتوانند تصحیح بفرمایند، و امروز شرکتهای نفتی آمریکائی به استناد به قرارداد الجزایر میگویند ما تابع قانون شورای انقلاب درمورد کمیسیون خاص نیستیم و دعاوی ما بایستی ارجاع بشود به داوری و اداره حقوقی نخست وزیری در چهار صفحه نامه منظم و مدون و مرتب جواب میدهد به وزارت نفت که آقا این حرف درست است قرارداد الجزایر موضوع خاص است نسبت به موضوع عام قبلی پس خاص عام قبلی را استثناء میکند از نقطه نظر تاریخی هم موخر بر اوست، لذا از نقطه نظر حقوقی شما باید قرارداد الجزایر را اجرا بکنید راجع به اختلافات بین شرکتهای ایرانی و شرکتهای آمریکائی، این یعنی چه، این به این معناست که ما حتی در امروزی که با آمریکا میجنگیم به شرکتهای آمریکائی امتیاز خاص میدهیم من خودم شخصاً بگویم پای مسوولیت تاریخیاش هم هستم من ترجیح میدهم یک شاهی از این پولی را که از ما خوردند و بردند نگیریم و عزت و شرف ضد استعماری بودن خودمان را حفظ کنیم من مطمئنم اگر ما بایستیم و بجنگیم بالاخره پیروزی با ما خواهد بود. بالاخره در کجا باید آثار و نتایج این امر مطرح بشود؟ اثار و نتایج این امر در بودجه قدم به قدمش باید مطرح بشود. من در بودجه سال 60 خدمت شما خواهم گفت که در ماده به ماده اش آن آثار و تبعات قرارداد الجزایر اگر بخواهد به نظم قانونی در بودجه بیان بشود و متبلور بشود، چه معنایی خواهد داشت و باید بیان و متبلور بشود چیزی که متأسفانه نشده است. بگذرم از خیلی جزئیات دیگر و بپردازم به اینکه مشخصا این لایحه چهار دوازدهم بر چه مبنائی تنظیم شده و چه هست. من در صحبتهای مخبر محترم کمیسیون جناب آقای عطاری جملهای شنیدم که فرمودند برای تنظیم گزارش خودشان به مجلس محترم از گزارش معاونت بودجه و برنامه ریزی و نظارت سازمان برنامه و بودجه وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه استفاده کردند و تأسف میخوردم که چرا وقتی بحث لایحه بودجه چهار دوازدهم مطرح بود، هیات رئیسه مجلس محترم اسناد و مدارک لازم را برای اینکه نسبت به این بودجه نمایندگان محترم اطلاعات کافی و وافی داشته باشند تکثیر نکرد و به آنها نداد من خودم رفتم دنبال این چهار ورقه که والله سری نیست، والله مخفی نیست گزارش یک معاون وزیر است راجع به اقلام مختلفی که فقط در یک ماهه اول یعنی فروردین ماه هزینه شد و خرج شده و نمایندهای که میخواهد راجع به چهاردوازدهم حرف بزند باید از آن اطلاع داشته باشد. ما بعضی وقتها راجع به مفهوم ارقام و اقلام سری سر خودمان را مثل کبک زیر برف میکنیم. کشورهای بزرگ دنیا دارای موسسات تحقیقاتی عظیم و پیچیده هستند. مصرف گاز داخلی اتحاد جماهیر شوروی را که از چاهی در نزدیکی سیبری در میآید و در کارخانه تولید برق سیصد کیلومتر آنطرفتر در قلب سیبری مصرف میشود جزء به جزء و دقیقه بدقیقهاش را دارند آنوقت ما که نفتمان را به کی میفروشیم به همان کمپانیها، جنس مان را از کجا وارد می کنیم از همان کشورها کشتیهامان از کجا رد میشوند از دهانه تنگه هرمز جائی که انواع و اقسام دیده بانیها در آنجا هست ما چه را میتوانیم مخفی بکنیم ما اگر چیزی را راجع به اقلام اقتصادی نگوئیم و بیان نکنیم اینرا در واقع از مردم خودمان مخفی کردهایم و اگر نه آن دیگران جزئیاتش به همین دلیل که متاسفانه در این روزها دسترسی پیدا کردن به بعضی از جراید خارجی هم امر مشکلی شده است شما روزنامه فانینشیال تایمز، تایمز مالی یا لوموند را باوبکنید سه روز به سه روز صفحه اقتصادیاش گزارش جزئیات زندگانی اقتصادی ما را دادر یک نفر فرانسوی و انگلیسی بر حق است که بداند، ما بر حق نیستیم که بدانیم در این گزارشی که دادند و من بعد از یکی از آقایان نمایندگان عضو کمیسیون بودجه گرفتم وضع مالی دول را در یکماه اول سال 60 بررسی میکند (خلخالی - فانینشیال تایمز چرت و پرت هم گفته است) میگوید توی این یکماه اول سال جاری درآمدهای دولت جمعا بالغ بر 101 میلیارد ریال گردید این رقم در مقایسه با 134 میلیارد ریال رقم مشابه سال قبل معادن 5/24 درصد کاهش نشان میدهد. که کاهش مزبور تحت تاثیر تقلیل درآمدهای نفتی و غیر نفتی تواما صورت پذیرفته است. در ماه مورد گزارش درآمد دولت از محل نفت با 26 درصد کاهش نسبت به رقم مشابه سال گذشته، 108میلیارد ریال به سطح 80میلیارد ریال تنزل یافت. خاطر نشان میسازد که درآمد نفت در یک ماهه فروردین سال قبل ناشی از صدور نفت در ماههای آخر سال1358 یعنی دوران قبل از تحریم بوده است و لذا درآمد نفت باتوجه به فاصله زمانی بین صدور و دریافت درآمد آن در ماههای اول سال گذشته مبلغ قابل ملاحظهای را تشکیل میداده است. ضمن آنکه درآمد سال جاری نیز مربوط به صادرات ماههای آخر سال قبل است که صادرات نفت درحدود یک میلیون بشکه آغاز گردیده بود. درآمدهای مالی دولت نیز در این ماه نسبت به مشابه سال قبل حدود 18درصد تنزل یافته است و از سطح 15میلیارد ریال فراتر نرفت. کاهش قابل ملاحظه مالیات بر شرکتهای خصوصی، مالیات بر واردات و بالاخره مالیات فرآوردههای نفتی از مهمترین عوامل موثر در تقلیل درآمدهای مالیاتی در ماه مورد بررسی میباشند. هرچند که ارقام یک ماهه برای هر گونه اظهار نظر و تحزیه و تحلیل فاقد اعتبار کافی میباشد ولی تردیدی نیست که رکورد فعالیتهای اقتصادی در سال گذشته بهرحال بر درآمدهای مالیاتی سال جاری تاثیر قابل ملاحظهای را بر جای خواهند گذاشت سایر درآمدهای دولت نیز طی یک ماه فروردین با رقم 3/6 میلیارد ریال یعنی حدود 19 درصد نسبت به رقم مشابه سال قبل کاهش یافت که کاهش درآمد حاصل از سود و بهره سرمایه گذاریهای ایران در خارج به میزان دو میلیارد ریال مهمترین عامل در تقلیل این دسته از درآمدهای دولت بوده است. در مقابل کاهش درآمدهای دولت، پرداختهای دولت در ماه مورد گزارش بیش از صد درصد نسبت به رقم مشابه سال گذشته ازدیاد یافته است و بالغ بر 3/157 میلیارد ریال گردید. افزایش شدید هزینههای جاری دولت همراه با رشد پرداختهای عمرانی تواما موجب افزایش پرداختهای دولت در این ماه گردیده است. پرداختهای جاری دولت در این ماه به رقم 111میلیارد و 400میلیون ریال رسید که در مقابل 60میلیارد ریال رقم مشابه سال قبل حدود 86درصد افزایش نشان میدهد. افزایش مزبور کلا مربوط به ارتش و هزینههای ناشی از جنگ میباشد و پرداختهای عمرانی دولت نیز در این ماه بالغ بر 28 میلیارد ریال گردید در حالیکه طی ماه مشابه سال گذشته از این ردیف پرداختی صورت نگرفته بود و قسعلیهذا بنابراین باتوجه به کاهش درآمدهای دولت از یکسو و افزایش شدید پرداختها از سوی دیگر، دولت باکسر درآمدی معادل 1/56میلیارد ریال رو برو گردید. عملاً نتیجه این وضع عبارت از این میشود که در تصویری که از گزارش نقدی خزانه طی یک ماه اول سالهای 1359 - 60 داده شده قطعی سال 59 برای یک ماه فروردین، 59 میلیارد افزایش داشته است، مصوب یک دوازدهم سال59 که الان ما باید اجرا بکنیم 52میلیارد پیشبینی کسری میکند کسری قطعی سال60، 1/56 بوده است. عملاً وقتیکه ما نگاه میکنیم میبینیم درآمدهای دولت ظرف این مدت 101میلیارد ریال بوده است مجموعه مالیاتها و سایر منابع و نفت و پرداختهای دولت حدود 157 بوده است و امروز وقتی صحبت از این مکنیم در این لایحه، که تا مبلغ 800میلیارد ریال بتواند خرج بکند و این یک سوم سال است ضربدر سهاش بکنید میشود و هزار و چهارصد میلیون ریال اگر بنا باشد در آمدهای ما بر همین منوال باشد اگر بنا باشد درآمد ما بر همین منوال درآمد نفتی باشد که در ماه فروردین وصول کردیم و دو ماه بعدش هم وصول بکنیم کسری را از کجا تأمین میکنیم؟ و اگر بنا باشد که نه ، ناگهانی ناگزیر بشویم بخاطر تامین این کسری تولید نفت خودمان را بسرعت دو برابر و نیم بکنیم. 1- قادر نخواهیم بود من باز میگویم، باز 6ماده دیگر 7ماه دیگر اگر حیاتی باشد و پشت این تریبون توانستم بیایم خواهم گفت که در آن زمان گفتم و قبول نکردید. ما قادر به اینکه سه میلیون پانصد، سه میلیون و سیصد بشکه نفت در روز صادر بکنیم متناسب با شرایط و اوضاع و احوال جنگ و غیر ذلک نیستیم. 2- بفرض اینکه قادر باشیم آیا صحیح است؟ آیا درست است؟ در زمانی که زکی یمانی منتظر نشسته است که به ملتهای مسلمان خلیج فارس بگوید انقلاب اسلامی ایران علیرغم همه صحبتی که میکرد من نفت را میخواهم فقط به فقط در خدمت رشد خودم صادر بکنم با ایجاد جنگ و توطئه تحریک و این حرفها کاری برایش کردیم و با دادن شعارهای دهن پرکن که مجبورش بکنیم که نفت را بیشتر و بیشتر صادر بکند؟ اینکه صحیح نیست آمدند اینجا گفتند که عدهای مخالف این هستند که یک قطره نفت صادر بشود. چه کسی مخالف این است که قطره نفت صادر بشود؟ نایب رئیس - (پرورش) - جناب آقای سلامتیان اجاز بفرمائید چون وقت نماز است یکساعت باید این جلسه باز ادامه پیدا بکند اگر موافقت دارید که این یکساعت همین الان ادامه پیدا بکند یا اینکه نماز را آقایان بخوانند بعد، حالا رای میگریم نمایندگانی که موافقت دارند. خلخالی - آقای پرورش، حالا فرمایشات آقای سلامتیان که دارد تمام میشود. منتظری - عصر پنجشنبه همه برنامه دارند. یکی از نمایندگان - ادامه بدهید آقای پرورش. نایب رئیس (پرورش) - خیلی خوب، پس باید مجلس موافقت بکند. منتظری - خواهش میکنم وقت را تمدید بکنید چون بعضی از برادران برنامه خارج از تهران هم دارند که باید بروند. نایب رئیس (پرورش) - نمایندگان محترمی که موافق هستند یکساعت وقت جلسه همینالان تمدید بشود قبام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، آقای سلامتیان بفرمائید. سلامیتان - یکی از آقایان اصرار دارند که من کوتاه بکنم. از آقایانی هستند که بعنوان موافقین نام نویسی کرده بودند من مطلبی را نگفتم ولی بعضیها واقعاً بترتیبی در موافقت از این بودجه صحبت کردند که من را یاد (در مثل مناقشه نیست) یکی از نویسندگان مصر انداخت که آن منشی مدح بلند بالائی از یکی از فراعنه مصر گفته بود وچندین سال که گذشت مدح را که دوباره خواندند دیدند همهاش دم است و بعضی از موافقتهائی که میشد همین زمینه و شکل را داشت که در واقع مدح و تأیید بودجه نبود. اگر چه اسم موافقت داشت، اما ما کی گفتیم که یک بشکه نفت صادر نکنید؟ ما کی گفتیم برگردید سوار گاری بشویم؟ ما کی گفتیم برگردیم به قرون وسطی؟ اینها تمامش اصطلاحاتی است که خیلی جالب بود «از قضا سرکنگبین صفر افزود - روغن بادام خشکی مینمود». آقای خلخالی دیروز میگوید که شما خواستار این هستید که به قرون وسطی گردید چون میگوئید با صدور نفت مخالفیم (خلخالی - تناقض میگوئید) ما چه موقع گفتیم با صدور نفت مخالفیم؟ با صدور بیجای نفت و صدور نفتی که به اجرای سیاستهای استعماری منتهی بشود مخالفیم. یک بشکه یا یک قطره نفت این کشور که صادر بشود و این قطره نفت به نفع تولیدی کردن اقتصاد این کشور، بارور کردن حیات این کشور و دفاع از انقلاب این کشور نباشد این قطرهاش صادر کردنش حرام است (احسنت) البته دفاع کردن از انقلاب دفاع کردن از آقای معادیخواه نیست. انقلاب یک مبحثی دارد من و شما هم یک مبحثی داریم. بعضی هستند مخارج خودشان را مخارج انقلاب یک مبحثی دارد من و شما هم یک مبحثی داریم. بعضی هستند مخارج خودشان را مخارج انقلاب میگیرند. نه مخارج واقعی دفاع از انقلاب، اگر بگویم آقایان نمایندگان روزی چند نسخه بروشور و جزوه مختلف تبلیغاتی برای شما میآید برای بنده نماینده اینجا هر هفته و یا هر ماه یک شماره مجلهالشهید بزبان اردو میآید والله من اردو بلند نیستم، میفرستید برای چه؟ عربیاش را میفرستند، آقا اگر به اردو میخواهی بنویسی بفرست پاکستان، آیا انقلاب ما دارای چنان جذابیتی نست که در پاکستان خود مستضعفین ملسمان بردارند و تکثیرش کنند با افست و رنک و روغن و عکس چهار رنگی و پنج رنگی درست کردن هر وزارتخانهای شما الان ببینید روابط عمومیاش فعالترین بخش آن است آقا، بودجه را باید برنامهای رسیدگی بکنید برادران عزیز کمیسیون برنامه و بودجه، شما چرا آمدهاید و هزینههای دستگاهها را اول بررسی میکنید. اول ببینید این برنامهها که دارند چه هست، برنامه تبلیغات روابط عمومی چه هست، چند نسخه، چند جلد. میخواهید پول دربیآورید صحبت شد اینجا امروز صبح از سازمان اقتصاد اسلامی. من گوشت و پوست، استخوانم بازاری است، همه قبیله من عالمان دین بودند «هفت پشت من بازاری است اما من خدمت شما عرض میکنم که امروزه در بازار اجباراً آنهائی که مبارزه کردند و آنهائی که اعتصاب کردند و آنهائی که تحصن کردند و آنهائی که سختیها را کشیدند و آنهائی که فشار ساواک را کشیدند، آنهائی نیستند که توزیعکننده اجناس وارد شده از خارج هستند چه کسی این جنسها را توزیع میکند؟ اگر میفرمائید این سازمان اینقدر خدمت میکند، کاغذ و آهن گوشت گوسفند، چه و چه وارد میکند. آقا مدتها قبل بود این آقای مهندس سحابی پیشنهاد کردند. سه قلم جنس ملی بشود کاغذ، آهن، قماش و 67نفر هم از نمایندگان امضاء کردند خوب اگر این کار، کار خیری است،کار خوبی است چرا نمگذاردی این کار را دولت آقای رجائی بکند که بعد بیآید اینجا و پیش ما بعنوان یکی از پیروزهای مشعشع خودش بگوید م این سه قلم جنس را آوردم و در بازار هم عادلانه توزیع کردم و اجازه هم ندادم هیچکس در این توزیع یک تومان را پنج تومان بکند وبعد پنج تومان را به جیب بریزد و درصدش را اینطرف آنطرف بعنوان خیریه بدهد. چون من خودم در خیریه دادن سابقه دارم میدانم یعنی چه، و بعد من هم کمکم بلکه قانع بشوم که رای موافق به دولت ایشان بدهم، چرا کلا جنجال میکنید مساله بازار را میگیرید. آقای باید مشخص و معین بشود بازاری که تخم چشم ماست در این کشور باید بداند که باید دست از سفته بازی و انگل بودن بردارد که اگر سرمایه دارد در طریق تولید ببرد، آنهم با رعایت عدالت اسلامی، قدمش سرچشم. اما اگر غیر از این بخواهد بکند. بخواهد از این بازارچه بخرد و بآن بازارچه بفروشد و پول را از این جیبش به آن جیبش بریزد، نه اینکه تعلق فامیلی و خانوادگی یا دوستی یا حزبی یا گروهی، حسن یا حسین بتواند به او اجازه بدهد یا نه، ادامه حیات این کشور نمیتواند این نوع اقتصاد انگلی را ادامه بدهد وما مساله ادامه حیاتمان است جمعیت ما 10 یا 15 سال دیگر 60میلیون نفر آدم گرسنه خواهد بود. ما تا تمام تبذیرهائی را که در اعماق جامعه ما دارد انجام میشود از بین نبریم نمیتوانیم مقاومت بکنیم. بیآئید کی مقداری همهمان بجای اینکه مرتب در کشمکش و زد و خورد شدید سیاسی باشیم. آن آقا آمده صحبت کرده که آقای 120میلیارد تومان در ظرف این مدت تفاوت قیمت جنس بوده یک مسالهای را گفته ذهن شما را متوجه کند بلافاصله میچسبانیم به مسائل سیاسی که این خواسته از جهت سیاسی دوست من را بزند یا پایه من را بزند یا رفیق مرا بزند و در صدد جوابگوئی برمیآئیم. نه، اگر میخواهید دولت ممر عایدی داشته باشد دولت میتواند خیلی خیلی خوب الان پرسودترین بخش زندگانی این کشور بخش توزیع است، سریع عمل بکند در قسمتهای اساسی اش عمل بکند در بنکداری عمدهاش عمل بکند منجر به این نشود که پس فردا سر چهار سو، سربازار آن بزاز خردهپائی که صدمتر پارچه میخرد و صدمتر پارچه میفروشد بریزند سرش نه، اینکه بنکدار عمده را آنکه 120میلیون گشایش اعتبار میکند آن که 190میلیون تومان گشایش اعتبار میکند از او بگیرند و بگویند آقا گشایش اعتبار شما را از این ببعد خود دولت میکند. گفتند حق هم بود که اصلا از 1312، 1313 قانونش را هم داریم، نگویند که مجلس قانون ملی کردن تجارت خارجی را هنوز تصویب نکرده هزار مساله دیگر بدون احتیاج به قانون سریع عمل میکنیم بنده الان سر یکی از همین مسائل گرانفروشی توی شهر اصفهان مشکلی داشتم یکی از همان تجاری که میفرمائید که دارای چنان و فلان و فلان است و توی انقلاب بوده و قبل از انقلاب گرفته بودنش و این حرف را نمیخواهم بگویم گرفته بودنش بعنوان گرانفروشی و زندان بود، من رفتم از دادگاه سؤال کردم آقا استناد قانونی بازداشت ایشان چیست؟ دادگاه انقلاب گشت ورق زد ورق برای من بند16 و بند17 دستورالعمل شورای عالی قضائی را راجع به جرائم زمان جنگ آورد که خود این دستورالعمل جرم معین کرده، مجازات معین کرده، مدت مجازات معین کرده، صلاحیت دادگاه معین کرده آقایان حقوقدانان شورای نگهبان تعیین صلاحیت محکمه، تعیین جرم، نوع جرم، تعیین مجازات در صلاحیت مجلس قانونگذاری هست یا نه؟ چطور شد در این زمینه ما احتیاج به قانون داریم اما به محض اینکه صحبت ملی کردن بعضی از بخشهای تجارت خارجی میشود که ما میدانیم قوانین گذشته هم، قوانین دوره رضاخانی هم بعضیهایش اجازه میدهد باید قانون حتما بیاید در مجلس و تصویب بشود و بعد از آنکه در مجلس تصویب شد اجرا بشود. نه، اگر ممر عایدی میخواهیم برای دولت بیآئیم بعضی از این بخشهای عمده فعالیت اقتصادی تجارتی را که عمده توزیع و عمده سودچوئی و پول پرستی درآن است و عمده پول کشور در آن طریق متمرکز میشود جلویش را بگیریم. اما بیآئیم سرگزارش دو ماهه بودجه، دو ماهه قطعی سال فروردین و اردیبهشت سال 60. کل درآمدهای دولت قطعی سال59 در این مدت 301 میلیارد ریال است، قطعی کل درآمد این دوماهه در سال 60، 235 میلیارد ریال است یعنی چقدر تنزل پیدا کرده؟ 235 به نسبت 301، حالا هزینهها،کل هزینهها در سال 59 253 بوده امسال 348 شده است و نتیجهاش عبارت از این شده که در دو ماه اول سال دولت از تنخواه گردانی که برای تمام سال دارد به مبلغ 150میلیارد تومان 53میلیارد آنرا خورده است، 53 میلیاردش را برداشته مصرف کرده است و من سؤال دارم از خودم که تا آخر این دو ماهه و به چهار ماه که کشید چه اندازه از این تنخواه گردان 150میلیارد باقی خواهد ماند و اینجا ممکن است بمن بگوئید که این تنخواه گردان حسابش به صفر میرسد و در آخر سال برمیگردد من میدانم باز اینهم حساب جاری حسابهای بانکی خزانه آنچه که آدم میخواهد برداشت بکند و بعد ترمیمش بکند اما میزان مانده بدهیهای یک نظام دولتی ما به سیستم پولی و بانکی کشور در ظرف اینمدت بعد از انقلاب و ظرف مدتی که دولت آقای رجائی تشکیل شده افزایش پیدا کرده یا کاهش پیدا کرده است. بنده از معاون محترم وزارت دارائی میخواهم که اینجا بعد از صحبت من بفرمایند که صرفنظر از آن پنج میلیارد که وامها را پرداخت کردیم و عملاً بدهی است که باید در حساب بانک مرکزی پرداخت بشود چون از دارائیهای آن بانک پرداخت شده و از ذخائر ارزی کشور پرداخت شده آن را برایش چه ممری پیشبینی کردهاند اینرا هم بفرمایند که مانده بدهی به نظام بانکی روزی که دولت آقای رجائی تشکیل شده چقدر بوده است و امروز چقدر است ونسبتاش به تمام دوران گذشته چه اندازه هست؟ که معلوم شد این نسبت بالائی دارد ما بدانیم باید جلویش را بگیریم. در این مجموعه است که بنده خدمت شما عرض میکنم بودجه را باید بصورت کلی دید باید از نقطه نظر روندی به آن نگاه کرد که جامعه در مسیر آن روند دارد میرود و من باز اینجا هشدار میدهم که این روند تلاشی اقتصاد این کشور است. یک نکته را هم میگویم و صحبت خودم را تمام کنم برای حل چنین مشکلات فقط و فقط راه حلهای اقتصادی نیست یکی از آقایان مسؤولین فرموده بودند اگر طرحی دارند بدهند به ما اجرا کنیم، خداوکیلی … اگر کسی طرحی دارد چرا طرحش را بدهد شما اجرا کنید. اما ما این حرف را نمیزنیم شما که داوطلب حکومت شدهاید باید طرح هم میداشتید و اجرا هم میکردید. نمیود ه طرح را دیگران بدهند که اگر خوب شد بگوئید به به چه خوب عمل کردیم اگر بد شد بگوئید طرحش را این داد و تقصیر این است. اما شما که آمدهاید و داوطلب حکومت شدهاید باید طرح میداشتید. حالا هم بگویم صرف طرح اقتصادی کافی نیست رای حل کردن مشکلات این کشور، برای اینکه این کشور بتواند واقعاً با امپریالیم بجنگد و واقعا عدالت اسلامی را تحقق ببخشد، واقعا ثابت بکند که اسلام یعلو ولایعلی علیه باید در درجه اول محیط اسیاسی را درست بکنید. نه اینکه کارتان فقط و فقط این باشد که زد و خورد سیاسی بکنید. انگیزه انتخاب افراد فقط و فقط این باشد که کی با کی موافق است. کی با کی مخالف استو آن روند وحشتناک که میرود در این کشور نظامی را بودجود بیاورد که یک گروه خاص فقط به آن مسلط باشد و لاغیر و درآنصورت هم نشود راجع به بودجهاش هم اینجور صحبت کرد والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. منشی - آقای مظفر موافق بعدی. مظفر - بسم الله الرحمن الرحیم. امیدوارم که بتوانم بحثم را مختصر و مفید برای نمایندگان محترم عرض کنم. بگونهای که عملی باشد و صرفاً شعار نباشد. ما خوب میدانیم که درسهای علمی مثل فیزیک، شیمی و حتی اقتصاد موقعی که بخواهیم به یک فرمولی دسترسی پیدا بکنیم روش این است که عوامل مختلفی که در یک فرمول و در یک واکنش شیمیائی ، موثر هستند، عوامل مختلف را ثابت فرض کنیم، و فقط یک عامل را تغییر بدهیم و اثر آن عامل را در آن واکنش شیمیائی بدست بیاوریم. و بعد عامل دوم را و بعد از تلفیق عامل اول و دوم به یک فرمول کلیتری دسترسی پیدا بکنیم. همچنین در علم اقتصاد فرض بفرمائید که یکی از عوامل مهم تعیین کننده عرض و تقاضا هست. و فرض میکنیم که بقیه عوامل ثابت بنماند. بعد از این فرض به یک نتیجه نسبتاً مقبولی که رسیدیم عوامل دیگری مثل مطلوبیت نهائی، قدرت خرید و غیره و را جزو و عوامل و فاکتورهای مهممان در اقتصاد باید محاسبه بکنیم. اصولاً علم های تئوریک، با علم عملی و اجتماعی و یا خارج از ذهن، تفاوتهای زیادی دارد که اگر ما به آن عوامل بیرونی بیتوجه و یا کمتوجه باشیم مسلماً انتزاعی فکر کردیم. و اصول کلی را هم میبایستی رعایت کنیم، و به علم هم احترام بگذاریم. آنچه که مسلم است هیچ کس شک ندارد که در نظام بودجه، برنامه ریزی جزو لاینفک بودجه نویسی هست و هرچه ما بیشتر بتوانیم آینده نگری کنیم و تأثیرات مختلف هر بخش اقتصادی را روی سایر بخشهای اقتصادی پیشبینی بکنیم از یک اقتصاد متعادل برخورداریم. اصولاً ما در علم اقتصاد روی دو نوع طرز تفکر و یا بطور کلی سیاست بگویم تا بحال مطالعه شده است. یکی اقتصاد سوسیالیستی و مارکسیستی و یکی هم سیاست بازار آزاد که سرمایهداری هست. و در اینها عوامل مهمی مثل ایثار، و زکات و اینطور چیزها اصلاً در آن ملموس نیست و کاملاً با مسائل خشک برخورد میکنند. لذا ما در عین حالی که معتقدیم که عرضه و تقاضا عامل مهمی هست در اینکه ما چقدر باید تولید کنیم تا جوابگوی تقاضای بازار باشد و باعث بالا رفتن قیمتها نشود و عوامل مختلف دیگر مثل حجم گردش پول در بازار و همچنین روحیه مردم بعنوان یک فاکتور و عامل مؤثر آنها را هم درنظر بگیریم. و لذا در کمیسیون موقعی که مطرح شد این البته برداشت من از روحیه کمیسیون بودجه بود. چون بعنوان مخبر حق ندارم اینجا صحبت بکنم. ولی برداشت شخصی خودم را در کمیسیون بودجه در برخورد با بودجه سال 1360باید خدمت نمایندگان عرض کنم سعی بر این هست که با حب و بغض به بودجه سال 1360 نگریسته نشود بلکه با بیطرفی و رعایت عدالت و انصاف و اینکه ما نماینده این مردم هستیم و باید این انقلاب نو پا را که در سراشیبی عجیب سقوط افتاده بود جلو این سقوط را حتی الامکان بگیریم و جهت مثبتی بآن بدهیم معیارهائی را بعنوان اصل ما در کمیسیون بررسی کردیم و قبول کردیم. لااقل من برداشتم به این بودک این اصول را باید در بررسی بودجه سال 1360 رعایت کنند. این است که ما حتیالامکان وابستگی بودجهمان را به نفت حداقل بکنیم. و نسبت درآمد نفت به درآمد عمومی دولت را به اپتیمم برسانیم یعنی به بهترین حالت برسانیم و باصطلاح حداقل بشود واقعیتهای دیگری را مثل ذخائر ارزی را که چه نقشی میتواند در بازار داشته باشد. این را هم توجه به آن بکنیم که آیا ذخایر ارزی ما در این موقعیت جنگی و در این بحرانها چه نقش اساسی میتواند داشته باشد این است که سیاستهای بازار نفتی را خارج از جو تبلیغات کارتلها و تراستها وبازارهای امپریالیسم جهانی مستقل از این ها هم بتوانیم مطالعه بکنیم و ضمنا امکانات فنی استخراج را مطالعه بکنیم و بیغرضانه در میزان صدور نفت تصمیم بگیریم و اینکه آیا ما امکان بازاریابی در جهان خارج داریم آیا ما میتوانیم این سیستم بازاریابی که در شرکت نفت هست و از قبل بوده و تا حالا ادامه دارد آیا این سیستم را میشود عوض کرد؟ و تا چه حد امسال موفق هستیم و این را هم میدانیم که چهارماه نفتی از سال 1360 گذشته است. و میرود که چهار ماه و نیم و پنج ماه بشود. عوامل دیگری که انقلاب را تهدید میکند و باید بعنوان یک عامل در نظر بگیریم بیکاری هست و تورم این است که در بررسی بودجه سال1360 بیشتر به چه طرحهائی توجه بکنیم. برداشت من به این بود که اولین کاری که ما میکنیم همی که ما باید در کمیسیون بگذاریم طرحهای تولیدی و حتیالامکان با بازگشت سریع سرمایه به آنها اولویت بدهیم. بعد طرحهای زیربنائی. البته در طرحهای تولیدی مثل صنایع مادر. مثل ذوبآهن مثل کارخانه ریختهگری و غیره را تا جائی که امکان دارد در این مملکت برای خودکفائی صنعت و کشاورزی در اولویت قرار بدهند. و بعد طرحهای زیربنائی مثل راهسازی که خیلی مهم است و ضمناً از این طریق اشتغال را بالا ببریم و ضمناً درآمدهای سالم دولت را تا جائی که میتوانیم بهبود ببخشیم. مثل مالیاتهای مستقیم. من برای اینکه ذهن نمایندگان محترم برای بودجه سال60 هم آماده بشود اصولاً ببینیم که هم دولت و سیاست بودجه دولت در چه اموری بیشتر متمرکز شده استو تعادل چیست؟ یک شمائی کلی داشته باشیم از سیاستهای بودجه دولت که توجهش بیشتر روی چه اموری جلب شده است و بیشتر میخواهد سرمایه گذاری بکند ما چهار امر بسیار مهم در بودجه داریم امور عمومی دفاعی، اجتماعی و اقتصادی من این را فقط برای اینکه ذهن نمایندهها آشنا بشود در سالهای 56 ، 57 ،59 ، 60 را که البته من جدول کاهش را داشتم ولی متأسفانه الان پیدا نکردم فقط میگویم، در سال 1356 امور عمومی 08/8 درصدر کل بودجه به امور عمومی که همین کارهای دفتری واداری بیشتر باشد تخصیص یافته بود. در سال 57 ، 9/6 کل بودجه و در سال 1359، 6/9 و سال 1360 آنچیزی که البته دولت پیشنهاد داده است . و الان نمیشود قضاوت رویش کرد. 8/8. اصولاً روی هیچ کدام اینها نمیخواهم قضاوت کنم ولی کلاً یکی از صفحات مهم بودجه رسیدگی به درصد اعتباراتی هست که برای این چهار امور میبایستی دولت تخصیص بدهد در امور دفاعی در سال1356، 4/22 درصد کل بودجه بوده است. البته سال56 مستحضر هستید که بودجه کل کشور بود ولی بعد از انقلاب بخاطر محدودیتهای عملی بودجه عمومی دولت منظور شده است. در سال57 ، 25درصد بوده است یعنی رشد بسیار زیادی داشته است و شاه خائن و اصولاً رژیم منفور پهلوی میبینیم که چند تا درصد مهمی از بودجه دفاعی را به چه منظوری تخصیص میداده است. و در سال59 میبینیم که 3/13 درصد و در سال 60آنچیزی را که دولت پیشنهاد داده است بالای 5/12 تا 13 درصد هست. در امور اجتماعی آن عددی را که من حساب کردم سال59 در امور اجتماعی 4/18 درصد هست و در سال60، 7/32درصد، ظاهراً یک جهش خیلی زیادی هست و نشان میدهد که سیاست دولت امسال میخواهد بیشتر به امور اجتماعی معطوف بشود. و در امور اقتصادی یک کاهش نسبی داشته است از 1/34 در سال59، به 5/32 درصد رسیده است اینها هیچکدامشان البته نمیتوانیم بعنوان قضاوت بگوئیم. قضاوت وقتی هست که تحلیل بکنیم که این امور عمومی که میگوئیم 8/8 درصد یا 08/8درصد یا 6/9 در داخل چه کارهائی را دارد و چه راندمانی برای این مردم دارد. همچنین امور دفاعی و غیره تذکری که میخواستم به ملت شریف ایران بدهم ما کسر بودجه برایمان تازگی ندارد شتابی که در زمان روژیم این کسری بودجه داشت بسیار وحشتناک بود و نگرانی آور و الان هم نگرانی آور هست و در آن شکی نیست و حتی از نظر نسبی بالاتر رفته است و ما سعیمان بر این هست که این درصد زیاد را تعدیلش کنیم ولی خدا نکند که بقیمت سقوط انقلاب تمام بشود اصولا هنر یک بودجه نویس در دوران انقلاب به این است که اولا نیروهای خالص مردمی را که این انقلاب را باعث شدند از صحنه بیرون نکنند سیاستی را اتخاذ نکنند که نیروهای صادق که پیرزن، پیرمرد، جوانی که از جان خودش از مال خودش مایه گذاشته است از صحنه بیرون نشود به اسم اینکه تخصص ندارد یک واقعیتی هست که رژیم گذشته اجازه به رشد نداده است. اجازه این را نداده است که مردم عادی ما در این وزارتخانهها، در این دانشگاهها راه پیدا بکنند و علم را که یک چیز اکتسابی است یاد بگیرند و لذا خود همین مردم قبول دارند که باید یک سرمایه گذاری بعد از انقلاب بکنند تا نیروهای خالصشان تخصص یاد بگیرند این را همه اطلاع دارند که در رژیم گذشته اکثر آنهائی که در رؤوس امور بودهاند متخصص بودهاند ولی همین متخصصین بودهاند که مملکت را بباد دادهاند همه را نمیخواهم بگویم ولی آن کسانی که در راس بودهاند اینگونه بودهاند. و در تخصصشان هم شکی نبود بعنوان مثال، جهاد را در نظر بگیریم. من تا حدی از اوضاع جهاد خبر دارم موقعی که جهاد سازندگی تشکیل شد برادرانی که در جهاد کار میکردند و خواهرانی که در جهاد کار میکردند واقعاً هیچگونه اطلاعات سازمانی و اینکه تشکیلات جهاد را به چه فرم باید سازمان بدهند، اصلاً اطلاعی نداشتند این است که اصلاً طرح چیست؟ ذهنشان آشنا نبود. اینکه چطور پیشبینی بکنند هزینه یکماه بعدشان را واقعا نداشتند اینکه چطور حسابداری و حسابرسی در کارهایشان داشته باشند، در اوایل نداشتند. این یک واقعیتی است. ولی ما میبینیم که بعد از دوسال که از عمر جهاد میگذرد چه پیشرفتی کرده است این پشتوانه انقلاب در عرض این دو سال، خیلی چیزها یاد گرفته است. و اگر یک زمانی نیروهای ضد انقلاب بخواهند دست از کار بشکند، بخواهند این مملکت را به سقوط وادار کنند، پشتوانه ما همین برادرهای جهاد هستند. در زمینههای داخلی و در بازارهای خارجی تجربه پیدا کردهاند. و البته بیلان کارشان را هم خواهم داد. ما عملاً بحث از اینکه باید برنامه ریزی باشد، و بسیار هم خوب است و خود بنده هم معتقدم و حتی برادرانی که در کمیسیون بودجه هستند می بینند که در بعضی چیزها خود من خیلی سختگیر هستم. طرحهائی را که میبینیم که صرفاً رفاهی هستند و تورم را بالا میبرند و مصالح را بالا میبرند. خودم ممکن است از همهشان مخالفتر باشم. یا در همین مساله فاضلابی که در تهران آقای معین فر فرمودند خود من از مخالفین بودم و هستم. طرحی هست که جز ضرر به بیت المال هیچ نفعی ندارد و ضمناَ مشارکت مردم را هم سلب کرده است بخاطر اینکه مسوول اداره میخواهد خود شیرینی بکند. این را من واضح میگویم. ولی در عین حال خود من آنچیزی را که شاهد بودم در شهرستان خودمان (بجنورد) تمام کارهای عمرانی که کردند تمام این کارها موافقت نامه داشته است تمام کارهائی را که کردهاند وسند هزینههائی که دارند، بسیار مرتب هست. جدول بندی شده است حتی پیشبینیهای سالهای مختلف را بسیار منظم کردهاند. ولی وقتی میرویم به ساختمان نگاه میکنیم، کشتارگاه را نگاه میکنیم. میبینم که در ماه اول ترک خورده است ورزشگاه را نگاه میکنیم می بینم بیآن ناجور است، سقفش ترک خورده است نگاه میکنیم به تصفیه خانهای که 36میلیون تومان از بیتالمال مردم را برای اینکه آب سخت بجنورد را تصفیه بکند و آبی در حد معقول به این مردم بدهد میبینیم که ایکاش بجای سی و شش میلیون تومان. که دو سه برابر قسمت عادی بوده است 72میلیون تومان میگرفتند و یک کار درست و حسابی به مردم تحویل میداند. تمام درمانگاهها، و تمام موتورهای آبی که در این شهرستان گذاشتهاند من خودم شاهد هستم تازه همهشان به اصطلاح برنامه ریزی شده است همه اینها یا به آغل تبدیل شده است یا اینکه موتورش دست دوم بوده است و رنگ زدهاند حالا در مقابل این ببینیم برادران جهاد چکار کردهاند برنامه هم نداشتند قبول هم داریم. در کارشان خیلی اشکال داشته است چه بسا اشکالاتی که خود من از جهاد میدانم بیشتر از آن چیزی باشد که بعضی از برادران ادعا میکنند در این قسمت به ریز خیلیهایشان هم وارد هستم یا کارنامه خیلی مختصری با تمام اشکالاتش ولی در قضاوت باید نسبی قضاوت بکنیم نه مطلق. مسلماً ما در کارها ذهنمان بینهایت طلب هست ما همیشه ایدآلیسم هستیم و باید هم باشیم و باعث حرکت هم میشود، قبول هست ولی وقتی به فیزیک میآید، به دنیای خارج میآید مسلماً با محدودیتهای مختلفی برخورد میکنیم حالا کارنامه جهاد را من میخواهم مختصری خدمتتان عرض بکنم حمام ساخته شده 1123 واحد در دست اجرا 762 واحد تعمیر شده /1597 واحد درمانگاه ساخته شده /87 واحد در دست اجرا 56 واحد، تعمیر شده 80واحد احداث و احیای لایروبی قنوات 7550رشته مسجد 370واحد در دست اجرا 178 واحد و تعمیر شده 961واحد مستراح بهداشتی 1790واحد ساخته شده و در دست اجرا 154واحد و تعمیر شده 347 واحد من قسمتهای مهمش را میخواهم بخوانم. کانال و نهرکشی که یک کار تولیدی هست 2028 کیلومتر ساخته شده و در دست اجرا 1564کیلومتر و تعمیرشده 700کیلومتر خانه برای مستضعفین 1695 واحد که وظیفه مستقیم جهاد هم نبوده است در دست اجرا 287 واحد و تعمیر شده 2711 واحد مدرسه 1544 واحد در دست اجرا 827واحد و تعمیر شده 6160واحد. لوله کشی آب. /1871 روستا را اینها لولهکشی کردهند در دست اجرا657 واحد و تعمیر و تکمیل 481واحد. سطح زیر کشت برده شده تا /44191هکتار، جاده - راه شوسه و روستائی 13209کیلومتر و در دست اجرا/3931 کیلومتر و مرمت/5035کیلومتر. پل- 4208دهنه در دست اجرا 1048دهنه و تعمیر شده/252 دهنه همچنین تعمیر ماشینها، ماشینهای کشاورزی تراکتور، کمباین سد خاکی که ساختهاند و سیل بندهائی که ساختهاند و اینها خودشان یک کار تولیدی است تولیدی که زود با زده دارد 2019 واحد سد و سیل بند ساختهاند. در دست اجرا /68واحد تعمیر شده 263واحد برق رسانی که من شهرستان خودم را شاهد هستم میگویم (یعنی شهرستان بجنورد) در تمام دوران رژیم گذشته یک روستا را ما ندیدیم که خود رژیم برود آنجا را برق رسانی بکند، همهاش همت خود مردم بوده است و با توجه به همت مردم بیش از سه روستایش برق رسانی شده بود 1055روستا در عرض دوسال برق رسانی کردهاند من میخواهم خدمتتان عرض کنم که با توجه باینکه آمار مهمتری اینجا هست در مورد فعالیتهای پشت جبهه. احداث جاده جنگی - 350کیلومتر که ارزش جهاد را میتواند برساند که چقدر مهم بوده است کانال کشی 34کیلومتر نگاهداری و رگلاژ راه 30کیلومتر، سنگرسازی 2629مورد. احداث فرودگاه جنگی چهار مورد. احداث تعمیر پل 24دهنه. تعمیر ماشینآلات سبک و سنگین 15581دستگاه تعداد جنگزدگان مورد حمایت 200هزار نفر. تشکیل اردوگاه برای جنگ زدگان 2اردو. ساختن آشیانه هلی گوپتر 6مورد. ساختن حمام سه دستگاه. تکمیل بیمارستان 3واحد. احداث زاغه مهمات دو مودر. ساختن پناهگاه موقت 200مورد و الی آخر، که وقتتان را نمیخواهم بگیرم این ارزش کاری هست که جهاد انجام داده است و ظاهرا هم مارک بیبرنامه به آن خورده است ولی آنهائی که با برنامه کار کردهاند میبینیم که در دنیای خارج چه واقعیتهائی دارد و آنهائی که بی برنامه کار کردهاند و شعار بیبرنامگی بیش از همه به آنها اطلاق میشود. این هم عمل کردش است کدام یکی از اینها برای ما بیشتر اهمیت دارد باتوجه باینکه روند کار جهاد و روند کار سپاه و نهادهای انقلاب هم میبینیم که در روندی هست که میخواهد سازمان بدهد، حساب و کتاب داشته باشد و برنامه بدهد و این طرحهائی هست که لااقل برای امسال پیشبینی کردهاند. و این خودش یک پیشرفت کار است. مردم ما هم باید آگاه باشند که برای اولین بار هست که در تاریخ ما بودجه اینگونه بدون سانسور باتوجه باینکه مخالفین و موافقین تمام حرفهایشان را میزنند و هیچ جائی خالی نمیگذارند. هرچه بنظرشان میآید، میگویند. حتی گاهگاهی میشود که صلاح مملکت را هم در نظر نمیگیرند.و لذا وقتی از کسری بودجه صحبت میشود نباید به خودشان دلهره راه بدهند چون این کسری بودحه از قبل هم بوده است و این کسر بودجه مزمنی هست که باید جلویش را گرفت متوقف کرد و جهت مثبتی به آن داد. این لایحهای که در کمیسیون بررسی شد معایبی داردذ که من خدمت نمایندگان این معایب را میگویم و بعد مزایا را خواهم گفت. شاید بیش از 90درصد طرجهای عمرانی ما طرحهائی هست که از گذشته وسالهای قبل بوده است و کمیسیون مجبور بوده است که تأیید بکند این یک حالت کاملاً انفعالی است که چارهای هم نداشته است بخاطر تعهداتی که دارد و انقلابی هم این نبوده است که ما بگوئیم طرحها را یکی یکی باید تصویب بکنیم تا شما بتوانید اجرا بکنید. تازه هزینههای دستگاههای جاری با بررسی که چند دستگاه را ما کردیم متوجه شدیم که اسراف و تبذیر بسیار زیادی بوده است و تقریبا هزینههای جاری دستگاهها در سال 60کپی هست از سالهای گذشته و خیلی اسراف و تبذیر در بعضی از موردها و با این تصویب ما ناچار هستیم که یک سری قربانی بدهیم یکسری اسراف و تبذیری بکنیم که البته ما میگوئیم که برای اینکه این اسراف و تبذیرها به حداقل برسد، و صرفهجوئی لازم بشود چه پیشبینیهائی شده است من برای اینکه آماری از کسر بودجه سالهای54 تا 60 خدمتتان عرض بکنم در سال 54، 3/55 در صد کسری بودجه داشتیم و در سال 55، 9/50 درصد که حدود 51 درصد میشود در سال56، 52درصد و سال57، 6/51درصد سال 58، 4/73درصد سال59، 3/67 درصد و سال1360، 73درصد کسر بودجه داریم. البته مبنای محاسبه من درآمدهای ناسالمی بوده است که دولت بدست آورده است که شامل نفت و گاز میشود و وام داخلی میشود، وام خارجی میشود. و وامهای داخلی و خارجی که برای سالهای قبل از انقلاب بوده است. آقای سلامتیان صحبتی کردند که من گفتم که بجای اینکه بودجه را دو دوازدهم تصویب بکنید چهار دوازدهم تصویب بکنید که مطمئن هستم که تا آخر اردیبهشت شما نخواهید توانست بودجه سال60 را در کمیسیون بررسی و تصویب بکنید حرفشان درست است ولی بنظر من یک طرف قضیه را نخوانده بودند. و آن این بود که ما بعد از اینکه بودجه دو دوازدهم را تصویب کردیم و بجایش بودجه چهار دوازدهم آمد و دولت مشکلاتش را گفت متوجه شدیم که خیلی از طرحها در بودجه دودوازدهم مشکوت گذاشته شده است و یا برای ذیحسابیها و خود سازمان برنامه و مسوولان اجرائی قابل تفسیر تاویل است. و لذا ما در این بودجه چهاردوازدهم پیش بینی کردیم که تا جائی که امکان دارد طرحهای عمرانی را هر حالتی که امکان دارد برای آن اتفاق بیفتد تفکیک کنیم و برایش یک تعیین تکلیفی هم بکنیم که برای هیچ کسی جای شبهه نباشد و بهانه نیاورد. طرحهائی داریم که نیمه تمام است طرحهائی داریم که در سال گذشته موافقتنامهاش رد و بدل شده است و نیمه تمام مانده است یا اینکه شروع نشده است. و نمیتوانستیم بگوئیم که براساس عملکرد پارسال به این طرحهائی که شروع نشده است بدهید پیش بینی کردیم که باید چه کار بکنند. پروژههائی که در سال1359 پیشبینی نشده ولی در سال1360 پیش بینی کردهاند ، تعیین تکلیف کردیم همچنین برای طرحهائی که برای اولین بار امسال میخواهد اجرا بشود. آن را هم پیشبینی کردهایم و تاجائی که امکان داشته است نظارت، قوه مقننه را اعمال کردیم برای طرحهای جدید پیشبینی کردیم که طرحهای جدید را باید، یعنی این دیگر در اختیار ما هست و در قدرت ما هست، که تصویبش را باید از طریق کمیسیون برنامه و بودجه مجلس که مورد اعتماد مجلس است دستگاه اجرائی جلب بکند. این حداقلی بود که مجلس انتظار داشت که نظر خودش در مورد بودجه انفعالی سال60 بدهد. البته نسبت به خود مجلس چون دولت هم خودش ادعا دارد که من روی این بودجه تا جائی که توانسته ام کار کردهام و از آن حالت انفعالی سالهای گذشته درآمدهام و تا آن جائی که موفق بوده است ارزش دارد. و ما هم میخواهیم این ارزش را برای قوه مقننه حفظ بکنیم. ارائه جدید یک مکانیزم تخصیص بجای اینکه چون یکی از عوامل خیلی مهمی که دستگاههای اجرائی ناراضی هستند به حساب مکانیزم تخصیص بودجه است. با ابتکار وزارت دارائی که ازابتدای سال یک تنخواه ده درصد برای طرحهای عمرانی منظور کرده این خود بخود هم دست مقامات اجرائی را برای اجرای کارها باز گذاشته و هم اینکه یک نوع کنترل بر کارها است و ضمناً خزانه هم مضیقه پیدا نمیکند چون بنا ندارم که پیش داوری کنم نه روی بودجهای که دولت داده و نه روی عملکرد بودجههای سال58 و 59 و قبل از انقلاب قضاوتش بسیار طولانی خواهد بود و خود من هم هنوز به قضاوت نرسیدهام فقط تذکرات سازندهای که بنظرم میاید برای اینکه امسال ما یک بودجه نسبتاً فعالی داشته باشیم و مخصوصاً طرحهای عمرانی ما هر چه زودتر شروع بکار بکنند و بازده داشته باشند برای این مملکت و اشتغال را به حداکثر برسانند و حتیالامکان تورم را هم پائین بیاورند این تذکرات را هم میخواهم به مجلس بدهم و هم به دولت تذکراتی که من میخواهم به دولت بدهم این است که به محض اینکه بودجه چهار دوازدهم تصویب شد بلافاصله مسؤولین اجرائی را مخصوصاً استاندارها مخصوصاً وزرا و ذیحسابها و فرماندارها را با این لایحه چهاردوازدهم توجیه بکند که یکی از عوامل مهم به تأخیر افتادن شروع کار جه به قانون هست مخصوصاً قوانینی که در تاریخهای نزدیک به تصویب میرسد تا مقامات اجرائی بخواهند در قانون پیچ و خم این قانون و این لایحه سر در بیاورند یک ماه گذشته است یک جلسهای یک سمیناری بگذارند الان هم برنامهریزی کنند من قبلاً هم به آقای رجائی تذکر دادم که این را الان که در مجلس دارد بررسی میشود زمینه تشکیل یک سمینار برای مسؤولین اجرائی و ذیحسابیها همزمان، تشکیل بدهد و زمینه را آماده بکند و به محض اینکه لایحه تصویب شد آقایان را بخواهند و توجیه بشوند مسؤولین اجرائی باید بیش از اینها سرمایه گذاری بکنند و وقت صرف بکنند اینکه گزارشهای کارشان را تهیه بکنند و در اسرع وقت هم تهیه بکنند تا دولت بداند که به کجا میرود و طرحهای عمرانی را که تصویبش را از مجلس گذرانده در چه مراحلی است و اصولا این گزارش تهیه کردن وصرف وقت این گزارش را به موقع دادن اینها ملموس نیست ولی بسیار پرارزش است و تعیین کننده در کار دولت و مجلس و سازمان بودجه و برنامه و همه است، حداکثر با آشنائی به قانون محاسبات و قانون برنامه و بودجه بتواند مشکلات خودش را برطرف کند چون اتفاق افتاده است که به علت عدم اطلاع از قانون کارها عقب افتاده و یا خیلی از اعتبارات مصرف نشده است نمونهاش هزینههای اضطراری جدید است که پارسال 50میلیارد ریال برایش منظور شده بود و دو ماه گذشته هم میتوانستند دو دوازدهم این ردیف را استفاده بکنند ولی استاندارها که خیلی به این پول احتیاج دارند و طرحهای زود بازده در دست دارند اطلاع نداشتند و این یک فاجعه است البته برای کارهای عمرانی… نایب رئیس - آقای غفوری یک سؤالی کردهاند. مظفر - وام خارجی قبل از انقلاب بوده است. غفوری - سطر آخر صفحه چهار را توضیح بدهند. نایب رئیس - اجازه بدهید چند دقیقهای بخوانند بعد ایشان توضیح میدهند. مظفر- اینها تعهداتی است که در گذشته بوده است و دولت ایران مجبور است. غفوری - عبارت آنرا بخوانید. نایب رئیس - ایشان که سؤال را نباید جواب بدهند. مظفر - بهرحال من مخبر کمیسیون نیستم… غفوری - شما باید جواب بدهید تا این مسأله روشن بشود و … نایب رئیس - آقای غفوری، ایشان که نمیتوانند ظرف چند ثانیه حضور ذهن پیدا بکنند و سؤال و آن اشکال را هم برطرف کنند. مظفر - البته آقای غفوری میفرمایند که وام خارجی که استفاده کردهایم 4/2 میلیارد ریال است که تا آنجا که من اطلاع دارم تعهدات بیشتر بوده است تا اینکه خود ایران بخواهد مستقیماً وام بگیرد این را آقای آشنا خودشان جواب میدهند. و اما پیشنهاد چهارمی که دارم فعال کردن کمیته تخصیص است که دولت بیشتر به این کمیته برسد و خودش از نزدیک امکانات خزانه و اولویت دادن به طرحها را خودش برود از نزدیک ببیند و خودش تشخیص بدهد تا یک باره بدون اطلاع گلایه نکند و احیاناً اگر سوء استفادهای هم در تخصیص این اعتبارات داده میشود خودش از نزدیک شاهد باشد و چاره کند. پنجم تهیه برنامه میان مدت و بلند مدت برای سال 61 ببعد که البته پیشنهادی انشاءالله برادران خواهند داد به جای اینکه تقدیم بودجه مجلس 5 بهمن هر سال باشد حداکثر 15 یا 16 آذرماه هر سال باشد تا هم کمیسیون بودجه مجلس و هم مجلس فرصت کافی داشته باشد که این بودجه سال61 را رسیدگی بکند و ضمنا به موقع به دولت بدهد یعنی در اواسط اسفند سال 60به دولت بدهد که در 15 - 16 روز باقی مانده بتواند کارهای مقدماتی را برای شروع طرح در سالهای بعد داشته باشد. فعال کردن سیستم بانیک برای جذب پولهای اضافی در بازار و اینکه خدمات بهتری را را به مشتریان عرض بکنند و باعث نارضایتی مشتریان بانک نشوند که انی خودش یکی از عوامل مهم عدم جذب پول در بانک است و باید بگویم پول در گردشی که ما الان داریم واقعاً فاجعه انگیز است نسبت 1200 به 1360 میلیارد را باید بگویم که الان پولی که در گردش است 1200 میلیارد ریال است از 1360 میلیارد حجم کل اسکناس سازمان برنامه و وزارت امور اقتصادی و ادارئی بیشتر باید صرف وقت بکنند که مسوولین اجارئی را با قوانین موجود مخصوصا این لایحه آشنا بکنند تا انشاء الله از این بابت صدمهای نبینند برای راه اندازی صنایع و کشاورزی که مهمترین و سالمترین منبع درآمد هست همچنانکه ستاد بسیج اقتصادی دولت تشکیل داده است ستاد بسیج صنایع و کشاورزی را هم ترتیبش را بدهد که من امروز در یکی از روزنامهها دیدم که نوشتهاند و امیدوارم که فعالتر کار کنند و اما در رابطه با مجلس باید بگویم که متأسفانه بر خلاف انتظار ما و استقبالی که نمایندگان محترم از خودشان نشان دادند اینکه آقای، منشی کمیسیون هر موقع جلسهای تشکیل شد تاریخش را برای ما قید کن ما حتما شرکت میکنیم حضور فعال خواهیم داشت نشان به آن نشانی که به تعداد انگشتان دست از کل مجلس در این جلسات حضور نداشتن آن هم در جلسات اول و گلایه خاص من از کمیسیون دارائی است با اینکه از کمیسیون بودجه خیلی تعریف کردم که حتی کمیسیون خودشانرا تعطیل کردند که در کمیسیون بودجه شرکت فعال داشته باشند متاسفانه نداشند و تعداد دو نفر و باید بگویم دو نفر، سه نفر بیشتر نبودند که حضور فعال در کمیسیون بودجه داشتند و باید جوابگو باشند درآمدهای امسال دولت و درآمدهای سالم امسال را مهمترین رسالت کمیسیون دارائی هست که باید به آن توجه بکند حتی این گلایه را از هیأت رئیسه هم ما داریم که چرا به کمیسیون دارائی که در رابطه با درآمدها و مالیاتها هست ابلاغ رسمی نکرده است که بیشتر توجه بکنند به منابع صحیح درآمد مالیاتی و انتظار هم از کمیسیون بودجه نداشته باشند با این کمبود وقت که منابع سالم مالیاتی را پیدا بکنند باتوجه به این بزرگی و طولانی بودن بودجه ما خیلی راحت میتوانیم درآمدهائی مثل، از محل آب و برق همین اتوبانها عوارضی که میتوانیم بگیریم و خیلی درآمدهای سالم دیگر داشته باشیم که انشاءالله فکری خواهند کرد ارتباط کمیسیون ها بخصوص کمیسیون بودجه با دولت و سازمان برنامه در رابطه با بودجه سال 61 و اینکه تعقیب بکند که انشاءالله اگر تصویب بکنند نمایندگان محترم،که دولت موظف است تا 15 آذرماه امسال بودجه سال 61 را به مجلس ارائه بدهد تعقیب بکنند که پیشرفت کار سازمان برنامه و دولت در انی زمینه چقدر است لحظه به لحظه ماه به ماه هفته به هفته گزارش را بگیرند و همکاری نزدیک هم انشاءالله داشته باشند و ما باز در خاتمه از نمایندگان محترم تقاضا داریم که بیشتر در کمیسیون بودجه شرکت بکنند تا بهتر توجیه بشویم نظارت اصلاحی دارند و خود کمیسیونها داوطلبانه مسائل مربوط بخودشان را، اعتبارات مربوط به وزارتخانههایئ که اعتبارش مربوط به آن کمیسیون میشود بخواهند، توضیح بخواهند بعد اگر طرحی مفید است ما را تشویق بکنند که بیشترش بکنیم و ارائه بدهند اگر طرحی مفید نیست ما را باز بدارند بدلایل اینها نکاتی بود که بنظر من مفید رسید انشاءالله که موثر باشد . والسلام نایب رئیس - اسامی غائبین را بخوانید. منشی - بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه امروز پنجشنبه مورخ 7/3/60. غائبین غیر موجه آقایان: اسدی نیا از اهواز،حجت کشفی از اصطهبان، محمدرضا امین ناصری از آستانه اشرفیه، فتح الله امید از اصفهان، سلمانی زارجی از سنقر، حسن ابراهیم حبیبی از تهران، محمد شجاعی از زنجان. تاخیرهای غیر موجه آقایان: فریدون روحانی، تاتاری، تاجگردون، منتظری، حسینی لواسانی، حائری زاده، عمادالدین کریمی، ابوالحسن حسینی، نظر محمد (20دقیقه.) آقایان: امامی کاشانی، خزاعی، ابوطلاب محمودی، محمدعلی حیدری، عبدالواحد موسوی، انصاری راد، استکی (25دقیقه). (کرمی غضنفر پور 30دقیقه)، (ابوترابی، محمد مجتهد شبستری ، عزت الله سحابی، متکی، 35دقیقه) ، (شمسالدین حسینی 45دقیقه) خانم طالقانی 50دقیقه، هادی غفاری 55دقیقه، معین فر 50دقیقه، ابراهیم یزدی 85دقیقه. 5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده نایب رئیس - جلسه آینده ساعت 7صبح شنبه و دستور جلسه ادامه بحث بودجه خواهد بود. (ساعت 55/12جلسه پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی - اکب رهاشمی رفسنجانی