خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۳ / کتاب «به سوی سرنوشت»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۳ / کتاب «به سوی سرنوشت»

نگرانی محسن رضایی از برخورد تند آقای منتظری

  • شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۶۳

شنبه 8 اردیبهشت 1363

 

    صبح زود به مجلس رفتم. گزارش‌ها نشان می‌دهد که غربی‌ها، نمی‌خواهند انفجار کشتی سعودی در خلیج‌فارس، زیاد بزرگ شود تا بحرانی در وضع نفت پیش آید. ما هم با این سیاست مخالف نیستیم.

    برای تشییع‌جنازه شهید مهدی شاه‌آبادی، به سالن مجلس رفتم. جمعیت زیادی آمده بود. جنازه را دیدیم؛ ترکش کوچکی به چشم‌خورده و به مغز صدمه زده بود. همراهانش ازجمله مهندس [مهدی] چمران و [محمدعلی] تاتاری [نماینده زاهدان] گفتند از تماشای هواپیمای ساقط‌شده عراق در جزیره مجنون برمی‌گشتیم که گلوله توپی در هشت متری ما به زمین خورد و فقط یک ترکش به ایشان اصابت کرد. قبل از تشییع پیکر شهید، من و آقای مهدوی کنی سخنرانی کردیم.

    در دفترم با آقای محسن رضایی ملاقات داشتم. وضع جبهه را گفت و از برخورد تند آقای منتظری نگران بود. آقای محسن رفیق‌دوست آمد و از کمبود بودجه جنگ گفت. آقای خیّر آمد. از رأی نیاوردن ناراحت بود؛ مثل دیگر شکست‌خورده‌ها، شکست خود را به گردن عوامل دیگر می‌گذاشت. یکی از کارکنان مجلس آمد و از وضع اداری مجلس و کارپردازی شکایت داشت.

    آقای سید حسن موسوی [تبریزی] آمد و از شکست در انتخابات هشترود  ناراحت بود و این شکست را به گردن تخلف سپاه و... می‌گذاشت. آقای کاظمی کاندیدای نمایندگی از خرم‌آباد که به دور دوم افتاده، آمد و حرف های مشابه داشت. عصر، آقای [علی] فلاحیان مسئول کمیته [انقلاب اسلامی] آمد و از کمی بودجه کمیته، مشکل اطلاعات، شیوع فساد اخلاقی و در رابطه با شهربانی نظراتی ارائه کرد.

    آقایان [علی اکبر] اشعری و [علی] لاریجانی از ستاد مرکزی نظارت بر انتخابات آمدند؛ یک طرفه حرف می‌زدند و بیشتر از تخلفات جریان تندرو می‌گفتند. تاکید کردم که بی‌طرفی را حفظ کنند و خطر متهم شدن شورای نگهبان را تشدید نکنند. ابطال انتخابات شیراز و آمل و... از این قبیل است.

    اعضای سمینار مسئولین ادارات اطلاعات استان کردستان [و شورای اطلاعات پایگاه حمزه] آمدند. برای آن ها صحبت کردم و خواستم بیشتر روی کشف علل اینکه چرا در استان کردستان، زمینه فعالیت ضدانقلاب فراهم شده است، بررسی کنند.

    آقای بابایی، پدر خانواده شهیدی که زوجه‌اش ژاپنی است، آمدند. در سالگرد شهادت فرزندشان در جبهه، ده میلیون ین ژاپنی برای کمک به جبهه آوردند. رئیس دانشگاه مازندران آمد و گزارشی از وضع دانشگاه داد و از کمبود بودجه و خوابگاه دانشجویان گفت. شب، شورای سرپرستی صداوسیما در منزل آقای [محسن] دعاگو جلسه داشت. برای برنامه‌های ماه رمضان و همچنین درباره نقش زن تصمیم گرفتیم.