نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی
1- روز قدس و تشریح مسائل فلسطین، تاریخ فلسطین از آغاز اشغال تاکنون 2- حضور معنادار مردم در راهپیمایی روز قدس، سالگرد شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی، سالگرد شهادت حاج آقا مصطفی خمینی، روز جهان عصای سفید، هفته اولیا و مربیان، روز تربیت بدنی
خطبه اول:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلوه والسلام علی رسول الله و علی آله الائمه المعصومین، سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجدالحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله،* اوصیکم عبادالله بتقوی الله، فانه من یتق الله یکفرعنه سیئاته و یعظم له اجرا.
امیدواریم که خداوند توفیق تقویت تقوا، روحیه اطاعت از خداوند، پرهیز از منهیات اسلامی و انجام وظایف دینی را به ما بیشتر از گذشته عنایت بفرمایند.
خطبه اول من مطابق همه جمعههای روز جهانی قدس در باره مسائل فلسطین خواهد بود. در این 27 سال که معمولاً بنده خطبههای این روز را داشتهام، غیر از یکی دو موردی که عذری در پیش بود، شیوه اینگونه بوده که علاوه بر مسائل کلی فلسطین، ویژگیهایی را که در هر سال برجستهتر بود، در خطبه گفتهایم و این بار هم همان سیاست ادامه پیدا میکند.
ویژگی امسال که در گذشته به صورت متمرکز مطرح نشده است و همیشه به طور متفرق گفتهایم، مسئله مراعات حقوق بشر و مقررات حقوق بشری سازمانها در مورد فلسطین و حرکات اسرائیل و فلسطینیان و مجامع بینالمللی و قدرتهای بزرگ است. این مسئله از ویژگیهای سال ماست. دلیلش روشن است. به دلیل التهابی است که مصوبات شورای امنیت و مجامع دیگر، توجه دنیا، منطقه و به خصوص ایران را به خود جلب کرده که مسئله حساس و مورد توجه زمان ماست.
هر روز مردم خبر از مصوبهای در شورای امنیت میشنود و یا اجرای برخی از مقررات را بررسی میکنند که تقریباً بحث روز محافل کلی و محافل خصوصی و حتی خانوادگی است. لذا فکر میکنم این بعد از مسئله فلسطین را بهتر است در این خطبه خدمت شما شنوندگان عزیز و نمازگزاران مکرّم مطرح کنم. واقعاً یک فاجعه است. یعنی تاریخ این مصوبات از 50 سال پیش تا امروز یک رسوایی است و یک آزمایشگاه مهم برای افتضاح مجامع بینالمللی و قدرتهای مسئول و اسرائیل و سند مهمی برای مظلومیت مردم فلسطین و اسلام است.
خواهش میکنم به بحثی که بسیار هم فشرده است، با دقت توجه کنید و امیدوارم رسانهها این بحث را تعقیب کنند. چون من در یک خطبه کوتاه نمیتوانم ابعاد این را عرض کنم. محور این را که «چرا این همه ظلم از طریق مجامع جهانی نسبت به مردم مظلوم فلسطین شد؟» باید درون استراتژی اولیه خلق دولت اسرائیل پیدا کنیم. در خطبههای گذشته همیشه گفتهام که اسرائیل را از اول به عنوان یک پایگاه چند منظوره استعمار در اینجا خلق کردهاند تا حافظ منافع استعماری و باعث تفرقه بین دولتهای منطقه باشد.
با تهدیدی که دارد، زمینه فروش سلاح را در منطقه فراهم کند تا پولهای نفت منطقه برای تهیه سلاح، آن هم سلاحهای بنجول و دست دوم برود. به همین دلیل وابستگی کشورهای منطقه به قدرتهای استعماری را تقویت و نیروهای منطقه را متوجهاین موضوع میکند و جلوی توسعه، پیشرفت و سازندگی را در جهان اسلام میگیرد و خیلی از اهداف دیگر.
انتخاب سرزمین فلسطین از لحاظ جغرافیایی به نظر آنها چنین خاصیتی را داشتهاست. این هدف باقی است، چون ممکن است سئوال کنید که بعد از 50 سال چرا باز هم همان گونه است. برای اینکه هدف و راه همان است. استعمارگران همانها و مردم مسلمان هم همانها هستند.
صفحه مهم تاریخی این دوره را که عرض میکنم، لکههای ننگی در این قطعه تاریخ از بعد حقوق بشری به چشم میخورد که فقط فهرست آن را عرض میکنم، میتواند مورد بررسی بیشتر قرار بگیرد. اولین قطعنامهای که در سازمان ملل تصویب شد، قیومیت انگلیس را بر اراضی فلسطین به وجود آورده است. این خود مبدأ بسیاری از جنایات بعدی است که اتفاق افتاده است. سنگ اول را با قطعنامه سازمان ملل گذاشتند که انگلیس را قیّم فلسطین کرد و این قیّم غیر عادل هرچه توانست، ستم کرد.
امروز فقط میتوانم فهرست را برای شما بخوانم و وارد محتوای قطعنامهها نمیشوم. چون هر قطعنامهها خودش موضوع یک سخنرانی است و میبینید چقدر قطعنامه داریم و در این مصوبات، قعطنامهها و تصمیمات نکات بسیار مهم تاریخی وجود دارد. در مقطعی که هنوز آمریکا متصدی مسئله فلسطین و اسرائیل نشده بود، انگلستان میدانداری میکرد و بعد از آنکه آمریکا تحویل گرفت، آمریکا این کار را انجام میدهد.
اولین را در مورد وتوی قطعنامههایی که علیه اسرائیل و به نفع فلسطینیهاست، عرض کنم. در این مدت آمریکا حدود 30 قعطنامه را که به ضرر اسرائیل و به نفع فلسطین بوده، وتو کرده است. یعنی نگذاشته است که قطعنامه صادر شود. حتی گویا نیمی از وتوها در شورای امنیت مربوط به آمریکا میشود که بیشتر آن درمورد قضیه فلسطین است. این خودش یک ننگ تاریخی است و اگر روزی کسانی به داوری بنشیند که چه طور این ابر قدرت در یک مرکز جهانی به نفع یک رژیم غاصب اینقدر سوءاستفاده کرده است، در حدّ یک کتاب مطلب دارد.
نکته دوم این است که سازمان ملل در چهار محور، دهها قطعنامه صادر کرده است که تمام آنها مرکب روی کاغذ شدهاند و اسرائیل با خاصیتی که دارد و خدمتی که به استکبار و ظلمی که به مسلمانها میکند، توانسته است این قطعنامهها را از بین ببرد. در سازمان ملل وتو نیست و مجمع عمومی چیزی را که تصویب کند، تصویب شده و کسی نمیتواند وتو کند. کار عمدهای که میکنند، این است که اجرا نمیکنند و در عمل هیچ و پوچ است. فهرستشان را عرض میکنم که بر محور تروریسم و تجاوزات اسرائیل به مردم فلسطین 5 قطعنامه صادر شده است که به خاطر کارهای مشخص تروریستی اسرائیل علیه مردم فلسطین بود و الان نمونههایش را میبینید که با اعلان قبلی، افراد و شخصیتها را ترور میکند.
همین الان اسرائیل رسماً اعلام کرده است که اگر وزیر کشور دولت حماس را که از ایران، مصر و چند کشور دیگر بازدید کرده است، وارد فلسطین شود، ترور خواهیم کرد. یعنی اینقدر رسوا در حال عمل شدن است. محکومیت و ممنوعیت ترور قطعنامه 190 کشور در مجمع عمومی سازمان ملل است.
محور دوم محور بازگشت آوارگان فلسطینی است. هم اکنون حدود 5 میلیون آواره خارج از فلسطین زندگی میکنند که از 50 سال پیش شروع شده است. در این مدت آنقدر نبودهاند و زاد و ولد کردهاند و جمعیت آنها به 5 میلیون نفر رسیده است. سازمان ملل برای اینها 14 قطعنامه صادر کرده است که اینها حق بازگشت به وطنشان و شرکت در امور کشورشان و دریافت اموال و داراییهایشان را دارند. اگر شما پیدا کردید که اسرائیل به 1 نفر اجازه داده است که به داخل خاک فلسطین برگردد، میتوانید بگویید که بهاندازه 1 میلیونم عمل کرده است.
هیچ کس برنگشته است و هر روز بر آوارگان اضافه شده است. این چه رسوایی است که سازمان ملل 14 قطعنامه میگذارد و اسرائیل عضو سازمان ملل باشد و با قطعنامهها مخالفت کند و عمل نکندو حتی با بی اعتنایی و تمسخر برخورد کند؟! آمریکاییها و حامیان اسرائیل هم با خوشحالی این تخلّفات را تحمل میکنند.
سوم در مورد مسجدالاقصی و قدس است. 80 قعطنامه برای احترام به قدس و محفوظ ماندن موقعیت قدس و عدم حضور اسرائیل در قدس و استفاده مسلمانان طبق عقاید خودشان از قدس صادر شده است. در هر قطعنامهای مطالب فراوانی هست که اسرائیل همه را نادیده گرفته است. همین الان هم در حال کندن تونل در زیر مسجدالاقصی به اسم حفاری برای آثار باستانی است. خیلیها معتقد هستند کهاین تونلها روزی باعث انفجار مسجدالاقصی خواهد شد و خیلی با برنامه پیش میروند و هر وقت هم بخواهند، جلوی نمازگزاران را میگیرند و چیزهایی از این قبیل که میبینید.
چهارمین محور در مورد کلیات فلسطین است. از اول که شروع شد، سازمان ملل 3 قطعنامه مهم برای حفظ هویت فلسطین صادر کرده و اسرائیل نادیده گرفته است. امروز بخش اعظم خاک فلسطین ماهیت صهیونیستی و شکلهای دیگری دارد.
این مجموعه قطعنامههای خودسازمان ملل است. در شورای امنیت غیر از آن 30 موردی که آمریکا وتو کرده است، 50 قعطنامه توانسته از دیوار وتوی آمریکا عبور کند و این قطعنامهها مانند مرکبی بر روی کاغذ مانده است و اسرائیل به یک موردش هم عمل نکرده است.
اگر در قطعنامهای تکلیفی به فلسطینیها شده است، فشار آوردهاند که باید عمل کنید. این وضع حقوق بینالمللی و حقوق بشری اسرائیل در مورد مصوبات سازمانهای جهانی است. البته منحصر به سازمان ملل نیست. در کمیسیونهایی که در ژنو و وین است و در خیلی جاها مثل یونسکو وجود دارد، قطعنامههای زیادی صادر شده است کهاین مجموعه میتواند تالیف بزرگ و دایرهالمعارفی خلق کند که بشریت در آینده و امروز تاریخ ببیند که چه کسی بر دنیا حکومت میکند؟! چگونه مجامع جهانی را آلوده میکنند؟! چگونه سوءاستفاده میکنند؟! چگونه بهرههای نادرست میگیرند؟! چگونه یک ملت را اینگونه و با این تصویبنامههای خاص که میتواند نجات پیدا کند، از حق خودش محروم میکنند؟!
واقعاً یک صفحه سیاه در تاریخ بشری است. من در یکی از خطبههای قبل گفتمکه فلسطینیها مظلومترین ملت دنیا در یک قرن اخیر هستند. از لحاظ رفتار ظالمانهای که قدرتهای بزرگ و صهیونیستها و از لحاظ کوتاهیهایی که خود مسلمانان و عربها در حق آنها کردهاند، این ملت با این سابقه، مظلومترین هستند. فشارهایی زیادی بر آنها وارد شد و امروز هم محور حرکتهای جهادی و مبارزات هستند که واقعاً باید آنها را تحسین کرد و واقعاً باید این مردم را قهرمان تاریخ بنامیم. باید ملت فلسطین را به عنوان پیشتاز، سردمدار و جلودار حرکات اسلامی و انسانی و مبارزه با ستم و استکبار بدانیم.
بخش دیگر صحبتهای من مربوط به مسائل اخیر لبنان میشود که آن هم در مسئله فلسطین و اسرائیل است. مسایل لبنان نمونه زنده نقض حقوق بشر است که همگی در اخبار روزانه میشنوید. انصافاً جهاد و دفاع مردم لبنان و حزبالله و شخص آقا سیدحسن نصرالله که با کاری که انجام و حقیقتاً قهرمانی برای دنیای اسلام شد، قابل تحسین است. ایشان با این حرکت تاریخی باعث اعتبار و آبرو برای نیروهای مبارز و مسلمانها شد و نشان داد اسرائیل رو به هزیمت است.
در خطبه سال گذشته چند دلیل آوردم که اسرائیل رو به هزیمت است. آن روز فرارش از جنوب لبنان موضوع روز بود و امروز صفحه مهمتری در تاریخ فلسطین پیدا شد. مطلبی که میخواهم بگویم، درباره بعد حقوق بشری این جنگ است.
هیئتهایی از سازمان ملل و حقوق بشریها به لبنان و اسرائیل رفتند و تحقیقهایی کردند. نظراتی دادند. تعداد زیادی کار ضد حقوق بشری و ضدکنوانسیونهای چهارگانه ژنو در این گزارشها آمد. من فقط چند مورد را خدمت شما عرض میکنم که میتواند در دادگاه جنایات جنگی بینالمللی متعلق به سازمان ملل پرونده باز کند و اسرائیل را محاکمه کند. در جنگ لبنان چند مسئله خیلی مشخص است.
اولاً حمله به غیرنظامیان در همه جنگهای دنیا طبق منشور حقوق بشر ممنوع است و جنایت جنگی محسوب میشود. بالعیان روشن شد که اسرائیل مناطق غیر نظامی را میزد. چون منطقه نظامی نداشت، هرچه زد، غیرنظامی بود.
دوم تناسب بین عملیات دو طرف است. یعنی اگر طرف یک کاری میکند، آن طرف هم باید مراعات کند. همه نظر دادند که اسیر گرفتن 2 سرباز با کشتن چند نیروی متجاوز اسرائیل در شبعا متناسب با عکسالعمل اسرائیل نبود و این ضدحقوق بشری و جنایت جنگی است.
سوم حمله به مراکز امدادی مثل بیمارستانها، درمانگاهها، مدارس و دانشگاهها جزو جنایات جنگی است.
چهارم حمله به قانا که قبلاً یکبار بود و این بار هم تکرار شد.
پنجم استفاده از سلاحهای ممنوعه مثل بمب خوشهای و گازهای خفهکننده است که در جنگ از طرف اسرائیل مورد استفاده قرار گرفت.
اینها هم مخالف منشور حقوق بشر، هم مخالف کنوانسیونهای چهارگانه ژنو و هم مخالف کنوانسیون وین است و تمام اینها جرم جنگی و قابل تعقیب در دادگاههای بینالمللی است. تعجب من از این است که چرا کشورهای اسلامی، به خصوص اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی و خود فلسطینیها و لبنانیها از این حق مسلم و مهم خود در دادگاههای جهانی استفاده نمیکنند؟ نقص عمدهای در حرکتهای کشورهای جهان سوم است که از این ظرفیت جهانی استفاده نمیکنند. البته عذرشان این است کهاین دادگاهها فرمایشی و به گونهای هستند که نتیجهای نمیگیرند. آنها حکم نمیدهند.
فرض میکنیم اینگونه باشد، اما امروز نفس مطرح شدن برای اطلاعرسانی در دنیا خیلی خوب است. نفس شکایت و مطرح کردن مظلومیت و ظلم متجاوز برای روشن کردن افکار عمومی و فشار روی ستمگران بسیار مهم است. باید اعتراف کنیم که دنیای اسلام از این امکان مهمی که در دنیا وجود دارد، استفاده نمیکند.
گفتم شاید عذرشان این است کهاین دادگاهها فرمایشی هستند، ولی اگر یادتان باشد، ما پیش از انقلاب در زمان ریاست دکتر مصدق به یکی از همین دادگاهها مراجعه کردیم و حقمان را از انگلیس گرفتیم که آن زمان مانند بمب صدا کرد که دادگاهها به نفع مظلومین رأی دادند.
به نظر میرسد کار بزرگی که از این به بعد باید بکنیم و دنیای اسلام باید انجام دهد و جهان سوم نباید از این ظرفیت صرفنظر کند، مراجعه حقوقی بهاین سازمانها و تربیت وکلای نیرومند اسلامی و ضداستکباری است. چون منطق استعمارگران در برابر آنها ضعیف است و میتوانند حاکمیت منطق را در این دادگاهها نشان دهند.
بسمالله الرحمن الرحیم
قل هوالله احد/ الله الصمد/ لم یلد و لم یولد/ و لم یکن له کفواً احد.*
* سوره مبارکه توحید
* سوره مبارکه ، آیه شریفه
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلوه والسلام علی رسول اله و علی علی امیرالمومنین و علی الصدیقه الطاهره و سبطی الرحمه و علی بن الحسین ومحمدبن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف الهادی المهدی صلواه له علیهم اجمعین
اوصی عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره.
در خطبه دوم به طور فشرده مناسبتهای هفته را عرض میکنم. قبل از هر مناسبتی، از شرکت انبوه مردم روزهدار سراسر کشور در مراسم جهانی روز قدس صمیمانه تشکر میکنم.
قطعهای از مسیر را پیاده آمدم و دیدم مردم با چه روحیهای و با چه حالی و با چه نشاطی و با چه امیدی در این برنامه حضور پیدا میکنند. حقیقتاً تحت تأثیر جدّی قرار گرفتم. میدانم که دشمنان ما مجبورند روی این اجتماعات حساب کنند. شوخی نیست، 27 سال از ابتکار امام راحل میگذرد و هر سال این مراسم باطراوت و نشاط و حضور بیشتر مردم دردنیا مطرح میشود و آثارشان هم همین است که میبینید. مقاومتی که امروز مردم فلسطین به عنوان مسلمان انجام میدهند، از ثمرات این ابتکار امام و انقلاب اسلامی است.
در گذشته عمدتاً مجاهدتها بر محور ملی گرایی یا افکار مارکسیستی بود. از آن روزی که اسلام در ایران پیروز شد و از آن روزی که امام روز جهانی قدس را تعیین کردند و از آن روزی که ما به عنوان محور مبارزه با مظالم صهیونیستیها در منطقه مطرح شدیم، شرایط کم کم عوض شد و امروز صحنه فلسطین صحنه مبارزه اسلام با کفر و صحنه جهاد مسلمانان است. هر مسلمانی که به زمین میافتد، معتقد است که از زمین به بزم الهی پرواز میکند. این خیلی تفاوت دارد. یک و نیم میلیارد مسلمان پشتوانهاین حرکتند. در گذشتهاین پشتوانه نبود و این کار بزرگی است که انجام شده است.
لبنان فقط بنام اسلام جهاد کرد و موفق شد و آنچه که امروز در دنیا به عنوان خواست اسلامی مطرح است، کمر استکبار را میشکند و اگر استکبار خوب متوجه شود که مردم با عقیده در این میدان هستند و در همه میدانها به عنوان دین و به خاطر رضای خدا از خطر استقبال میکنند، بزرگترین پیروزی است. هر چند که طول بکشد. یعنی دوره جهاد سازنده و بسیار موثر است.
مناسبتهای فراوانی داریم که اولین آن سالگرد شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی، شهید محراب است(1) که حقیقتاً یک استوانه علمی، جهادی و اخلاقی در تاریخ انقلاب ماست. مخصوصاً بیست سال آخر عمرشان که به امر مراجع به غرب کشور رفتند. بخصوص در دوران دفاع مقدس با حضور بسیار بسیار موفقی که در جبههها داشت، پشتوانه روحی رزمندگان ما بود. من به وضوح میدیدم وقتی ایشان به جایی میروند و بر میگردند، مدتها آن جبهه طراوت جهادی بیشتری پیدا میکند. این چنین استوانه عظیمی را منافقین به خاطر خدمت به بیگانگان و دشمن، با استراتژی حذف بسیجکنندگان ملت از ما گرفتند. این استراتژی باعث شد که تعداد زیادی از شهدای ما شهدای محراب شوند. آن هم پیرمردهایی که در بین مردم حقیقتاً تقدس و نفوذ کلام داشتند. من این جنایت را به عنوان بدترین جنایات باند تروریست میدانم و به خانوادهاین شهید بزرگوار و به مردم اصفهان و کرمانشاه صمیمانه تسلیت عرض میکنم.
مناسبت دیگر سالگرد شهادت آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی است.(2) مرد جهاد، علم و شهادتی که به خاطر کاری که بعد از تبعید امام در ایران انجام داد، او را تحمل نکردند و تبعیدشان کردند و به شهادت رسید. به خانواده بزرگوار و بیت شریف امام تسلیت عرض میکنیم.
به نظر من نقطه جالب در شهادت ایشان آن بیانیه کوتاه امام بود. بیانیهای دو سطری که حتی از تعبیر شهید هم خودداری کردند و متواضعانه فقط علاقه پدری خودشان و شخصیت او را در دو سطر نوشتند و اعلام کردند. امامی که برای شهدایی مثل شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید مفتح و خیلی از شهدای دیگر آنگونه سخنرانی، و مرثیه سرایی میکردند، درمورد فرزند خودشان به دو سطر اکتفا کردند. اما همان دو سطر ملت ایران را به هیجان در آورد و دیدید که بعد از شهادت ایشان چگونه علم مبارزه و جهاد بلندتر شد؟ چگونه امواج میلیونی مردم بتدریج به خیابانها آمدند! که این خودش نشانی بر حقانیت این مرد بزرگ بود.
مناسبتهای دیگر ما یکی روز جهانی عصای سفید است(3) که مربوط به نابینایان یا روشندلان است که من فکر میکنم روی این مسئله کم کار میشود. بالاخره انسانهایی به هر دلیل از نعمت بینایی محروم میشوند. آنهایی که مادرزاد نابینا هستند، خیلی سختی نمیکشند. چون دنیا را ندیدهاند و از اول همین طوری با دنیا مواجه شدند. ولی آنهایی که چشم داشتهاند و بینایی خود را از دست دادهاند، روزگار سختی میگذرانند. فضای زندگی ما در خیابانها و مسیرها و همه جابرای زندگی اینها تنظیم نشده است.
عصای سفید قانونی بود که 56 سال پیش یونسکو تصویب کرد و تأثیر زیادی هم در دنیا برای بهتر کردن وضع روشندلان داشت. من فکر میکنم یکی از کارهایی که حتماً باید بیشتر روی آن کار شود، این است که بهاین قشر که اتفاقاً بسیار هم مستعد هستند، رسیدگی کرد. چشمها که از دست میرود، سایر حواس تقویت میشود. اینها حقیقتاً مجموعه استعدادها هستند. از همهاینها گذشته، به عنوان حقوق انسانی، باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند. البته ما این هفته و هفته آینده مطالبی درباره مسائل بهداشتی و بهداشت روانی و مبارزه با بیماریهای واگیردار و خیلی چیزهای دیگر داریم که رسانهها آنها را مطرح میکنند و ما باید به این مسائل بسیار اهمیت بدهیم. اینها ضرورتهای زندگی ماست و از اینها نباید به آسانی بگذریم.
روز دیگری که از لحاظ پرورش کودکان و جوانان برای ما مهم است، هفته پیوند اولیا و مربیان است.(4) این یکی از کارهای بزرگ و تجربی بشر است. یعنی ارتباط درست بین مدرسه و خانواده که مدرسه وضع کودکان را به خانواده و خانواده وضع کودکان را به مدرسه اعلام کند تا برای تربیت کودکان و جوانان تصمیمات مشترک بگیرند. اگر یکی از اینها فعال باشد و دیگری غیر فعال و یا برخورد تربیتی آنها با هم تفاوت داشته باشد، خیلی ضرر میکنیم.
انجمن اولیا و مربیان در ایران فعال است و انصافاً کمکهای زیادی میکنند. ولی آنقدری کهاین نیروهای ارزشمند جوان ما برای ما ارزش دارند و برای نسل آینده مهم هستند، بخصوص از لحاظ اخلاقی، تربیتی و روانی، فکر میکنم به آن بها داده نمیشود و ماباید بیشتر از این فعال باشیم.
باز هم روز تربیت بدنی را داریم* که از نیازهای فوقالعاده ضروری کشور ماست. ورزش و تربیت بدنی در دنیای ماشینی که کمتر در فضای آزاد با محیط طبیعت سر و کار داریم، از ضرورتهای اجتنابناپذیر جامعه ماست. الحمدلله کم نیست و برنامههای ورزشی زیاد است. در مدارس، دانشگاهها، باشگاهها، و برنامههای حرفهای و در سالهای اخیر برای خانمها فکرهای زیادی شد، اما باید بیش از این روی این مسئله به عنوان یک وظیفه دینی، ملی، انسانی و اخلاقی تکیه کنیم. میدانیم در محیط ورزش انسانهای جوانمرد و با صفا و با نشاط و جدی بوجود میآیند و آنها این صفات را به جامعه منتقل و جامعه را با نشاط میکنند.
امروز بهترین راه پر کردن اوقات فراغت میدانهای ورزشی است و فکر میکنم روی ورزش عمومی و همچنین حرفهای وقهرمانی باید همچنان پافشاریکنیم تا جامعه را در شرایطی که محیط زیست، اینچنین تنگ است و در شرایطی که هر روز خفقان در محیط زیست بشریت بیشتر میشود، با نشاط داشته باشیم. این راهی است که هم خدا و هم بشر میخواهد و هم تجربه ما برای ما اثبات کرده که اگر بخوبی ادامه دهیم، مؤثر است.
مسئله مهم که مسئله حساس و حیاتی ماست، مسئله پرونده هستهای است. همانگونه که میدانید، متاسفانه در سالهای اخیر دچار یک زورگویی شدهایم که نمونهای از زورگوییهایی میباشد که در نیم قرن گذشته به ملت فلسطین کردند. همانهایی کهاینهمه بر ما فشار میآورند، دست اسرائیل را باز گذاشتند که همه کارهایی که لازم میدانند و یا آنها برایش لازم میبینند، حتی زرّادخانه هستهای داشته باشد.
همین کسانی که برای یک حرکت علمی کشور ما اعتراض میکنند. در حالی که ما بارها با صدای بلند اعلام کردهایم که نمیخواهیم بطرف سلاح هستهای و بعد نظامی برویم. با ما اینگونه رفتار میکنند ومساله را همیشه در صدر مسائل نگاه میدارند. تهدیدات خودشان را ادامه میدهند. اکنون دو سه سال است که تحت تهدید هستیم. گاهی صحبت از جنگ و گاهی صحبت از تحریم میکنند. معلوم است که چنین تهدیدات و برنامهها در چنین شرایطی روی برنامههای کشور تأثیرگذار است. یعنی نفس همین فضای تهدیدآمیز ظلم به ماست، تا چه برسد که بخواهند کاری انجام بدهند.
این کشمکشها جنگ روانی است که مداوم حضور دارد. واقعاً این تبعیض کشنده است و میبینیم که بین ما و دیگران هست. جمهوری اسلامی شفافیتی از خودش نشان داده است و در صحنه جهانی پروتکل الحاقی را بدون اینکه مجلس تصویب کند، اجرایی و عمل کرد. جاهایی که هیچ حق آژانس نبود، برای آنها باز گذاشتیم و آنها آمدند و بازدید کردند و در بدترین گزارشهایی که علیه ما دادند، همیشه این نکته را گنجاندهاند که دلیلی نداریم کهایران بطرف مسائل نظامی میرود. البته مطمئن هم نیستیم که نمیرود.
این احتمال آن هم وقتی که درها باز است، تقصیر خودتان است. مطمئن نیستید. هر چه خواستید و هر سئوالی که کردید، جواب دادهاند. این چه وضعی است که درست میکنید؟! بنظرم این نشان از عدم صلاحیت مجامع بینالمللی و نفوذ استکبار در این مجامع است که نمونههایش را عمداً و بخصوص درخطبه امروز درباره قدس آوردم. برای اینکه ببینید ما با چه جاهایی طرف هستیم. یا وتو میکنند و اگر نتوانستند وتو کنند، اجرا نمیکنند. قطعنامههایی را که لازم دارند، خیلی آسان میگذراند. ما با چنین اقداماتی روبرو هستیم. لذا ملت ما طبعاً از حق خود دفاع میکند. طبعاً کسی به خودش حق نمیدهد که مصالح کشور را ندیده بگیرد. کسی به خودش حق نمیدهد که ننگ تاریخی برای خودش و ملتش، آن هم در یک کشور انقلابی مسلمان مثل ایران بخرد.
البته این ظلمها بیجواب نمیماند. مطمئنم اگر این حرکت جدیدی که شروع کردند و مسلم است که در شورای امنیت تصمیمی ابتدایی علیه ما میگیرند، در آینده نزدیک خود آنها ضرر میکنند. البته ما کشورهای منطقه هم ضرر میکنیم. ما نصیحت میکنیم کهاینها به استقبال چنین خطری برای منطقه ما و جهان نروند. (تکبیر و شعار هاشمی هاشمی خدا نگهدار تو نمازگزاران). خداوند نگهدار شما مردم خوب باشد که مسئولان کشور به پشتوانه شما میتوانند مقاومت کنند.
به ملت عزیز عرض میکنم در همین شرایط هم نظام تلاشش را میکند که باز از طریق مذاکره و بحث و استدلال مسئله حل شود و در بحث مذاکره کوتاه نخواهیم آمد. به هر شکلی باید خودمان را برای مذاکره آماده نماییم و در عین حال مطمئن باشید که نظام شما از حق مسلّم شما در مورد همه حقوقتان، بخصوص در مورد حق استفاده از انرژی هستهای نخواهد گذشت. انشاءالله.
بسمالله الرحمن الرحیم
انا اعطیناک الکوثر/ فصلّ لربّک و انحر/ انّ شانئک هو الابتر*
* هفته تربیت بدنی همه ساله از ۲۶ مهر تا دوم آبان به منظور آشنایی جامعه با اهمیت و اثرات کاربرد ورزش در زندگی فردی و اجتماعی، اشاعه و توسعه و ترویج ورزش در خانه و خانواده و هدایت و ارشاد جامعه به ورزشهای همگانی برگزار میشود.
* سوره مبارکه کوثر
پی نوشت ها:
28/7/1385
1- آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی، در سال 1281 در خمینشهر اصفهان متولد شد. پس از طی تحصیل مقدماتی در خمینی شهر و اصفهان، عازم قم شد و تا درجه اجتهاد به تحصیل خود ادامه داد. ایشان در زمان شروع نهضت اسلامی در سال 42 - 41 مجدانه در خدمت حضرت امام درآمد؛ به طوری که، بارها به علت فعالیتهای مبارزاتی از سوی ساواک به تبعید و زندان تهدید شد. هنگام اوجگیری نهضت اسلامی در سال 1356، شهید اشرفی اصفهانی در کرمانشاه، رهبری مبارزات مردمی را عهدهدار شد و با دعوت از روحانیون مبارز در هدایت مردم، نقش مؤثری در نهضت امام خمینی ایفا کرد. ایشان در یکی از تظاهرات، مورد هجوم مأموران رژیم قرار گرفتند و آسیب دیدند. چند روز بعد ساواک با حمله به منزل ایشان، او را دستگیر کرد؛ اما، پس از آزادی دوباره به فعالیت علیه رژیم پرداختند و تا پیروزی انقلاب رهبری مردم کرمانشاه را برعهده داشتند. پس از پیروزی انقلاب با حکم حضرت امام به عنوان امام جمعه کرمانشاه منصوب شدند. ایشان با آغاز جنگ تحمیلی، بارها به جبههها شتافته و باعث دلگرمی رزمندگان اسلام میشدند. سرانجام منافقین کوردل، پس از دوبار عملیات ناموفق ترور، در سومین اقدام در روز جمعه 23 مهر 1361 هنگامی که خطبه اول نماز را آغاز کرده بود، با انفجار نارنجکی، ایشان را در حالیکه به حالت سجده به زمین افتاده بود، به شهادت رساندند.
2- شهید سید مصطفی خمینی فرزند امام خمینی(ره) در سال 1309 در قم متولد شد. ایشان دارای استعداد فراوانی بود؛ بطوریکه، در همان سنین جوانی به درجه اجتهاد نائل شد. شهید سیدمصطفی خمینی از سال 1341 که نهضت امام خمینی آغاز شد، همواره در کنار امام و یار و همراه و مشاور حضرت امام بود. ایشان پس از جریان 15 خرداد و نیز بار دیگر پس از تبعید حضرت امام، به علت اقدامات اعتراضآمیز خود بر علیه رژیم شاه توسط ساواک دستگیر شد و در نهایت نیز در 13 دی 1343 مأموران رژیم، به خانه او حمله کرده و ایشان را نیز به ترکیه تبعید کردند. ایشان پس از ورود به نجف در کنار برنامههای درسی و علمی، مبارزه را در کنار حضرت امام ادامه دادند. در سال 48 به دنبال یک سلسله فعالیت علیه رژیم بعثی عراق، دستگیر و به بغداد منتقل شدند. سرانجام در نیمه شب اول آبان 1356، آیتالله سید مصطفی خمینی، به شکل مرموزانهای به شهادت رسید. شهادت ایشان، نهضت اسلامی ایران را جان تازهای بخشید و به شکل انقلابی فراگیر درآمد که پس از 15 ماه منجر به سقوط رژیم پهلوی شد. شاید به همین جهت بود که حضرت امام خمینی(ره)، شهادت ایشان را از الطاف خفیه الهی دانستند.
3- استفاده از عصا به عنوان وسیله کمکی در رفت و آمد نابینایان از قرنها پیش متداول بوده است، ولی استفاده از عصای سفید به شکل امروزی و به عنوان نمادی برای شناخت نابینایان به بعد از جنگ جهانی اول برمیگردد.
در سال 1921 میلادی یک عکاس اهل شهر بریستول کشور انگلستان با نام جیمز بیگز که در اثر یک سانحه بینایی خود را از دست داد، برای در امان بودن از خطر وسائل نقلیه که در خیابانهای اطراف محل زندگی وی در حال رفت و آمد بودند، ابتکار استفاده از عصا به رنگ سفید را که به راحتی برای همگان قابل دید باشد، بکار برد.
پس از آن دو تن از برجستهترین محققین آمریکایی به نامهای دکتر ناول پری، ریاضیدان و دکتر جاکوپس تن بروک، حقوقدان توانستند قانونی را در پانزدهمین روز از ماه اکتبر به عنوان قانون عصای سفید به تصویب برسانند و این روز را به عنوان روز جهانی نابینایان نامگذاری کنند. در این قانون کلیه حقوق اجتماعی فرد نابینا به عنوان عضوی از یک جامعه متمدن انعکاس یافته است.
مسئولان دولتی هم باید روز 15 اکتبر هر سال را به عنوان بزرگداشت نابینایان و قانون عصای سفید، به نحوی شایسته ارج نهند و از مردم بخواهند که رفتار معقولانهای با نابینایان داشته باشند و گامهای صمیمانه و موثری برای آنان بردارند.
4- همه ساله در هفته پیوند که از 24 تا 30 مهرماه به مدت یک هفته در تمامی مدارس کشور برگزار میگردد، انجمنهای اولیا و مربیان تشکیل میشود.
انجمن اولیا و مربیان تجلّی پیوندی است که برای مشارکت در امر تربیت فرزندان، بین اولیا و مربیان انجام میگیرد. این انجمن در نظام آموزش و پرورش کشور، مسئول آشنا کردن و آموزش اولیای دانشآموزان به منظور تقویت اطلاعات تربیتی و آگاهی آنهاست، تا از این طریق والدین در رفتار با فرزندان خویش، هماهنگ و هم سو با برنامههای آموزش و پرورش عمل کنند و میزان تأثیر برنامههای آموزشی افزایش یابد.