خطبه ها
  • صفحه اصلی
  • خطبه ها
  • نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

1- احکام زندگی و فقها، طهارت و احکام آن در نماز و زندگی 2- رحلت پیامبر(ص)، شهادت امام حسن(ع)، شهادت امام رضا(ع)، تحلیل آخرین روزهای حیات رسول خدا، مردم و وفاداری به نظام، ماهواره امید، سوابق تاریخی نیروگاه بوشهر، مسائل هسته‌ای و تهدید آمریکا، غزه و بازسازی، کمیته امداد امام خمینی(ره)

  • دانشگاه تهران
  • جمعه ۹ اسفند ۱۳۸۷
خطبه اول: لزوم حفاظت از ملکه تقوی/ تقسیم مسایل به چهار گروه توسط فقها/ مطالعه مسایل در 50 کتاب توسط طلبه‌ها/ عبادت اوّلین بخش در فقه و طهارت اوّلین بخش در عبادت/ طهارت، شرط نماز/ وجود 12 آیه در قرآن با موضوع طهارت/ اشاره صریح دو آیه به وضو، تیمم و غسل/ پاکیزگی، معنای لغوی طهارت/ طهارت، یک اصطلاح شرعی/ معنای اصطلاحی طهارت شرحی/ طهور، اصطلاحی برای نماز و عبادات/ روایات فراوان مربوط به طهارت/ چند اصطلاح شرعی برای طهارت در نماز و وضو/ سابقه تاریخی وضو در اسلام/ اتحاد گفتاری و رفتاری مسلمانان در وضو در صدر اسلام/ بروز تدریجی چند اختلاف مهم در وضوی مسلمانان/ پیروی همه مذاهب اسلامی از مجتهدان خویش در وضو/ بروز اختلاف مسح در زمان خلیفه اوّل/ چگونگی شستن دست‌ها در وضو، یکی دیگر از اختلافات مسلمانان/ شروع اختلاف مسح پا در وضو از نیمه دوم خلافت عثمان/ لزوم حل مسایل فرعی در مجمع از دنیای اسلام/ قابلیت حل بسیاری از اختلافات نماز با معیار قرآن/ حفظ قرآن با اختلافات قرائت، نشان از قابلیت مسلمانان برای حل اختلافات/ متعصبان و متحجران، عاملان تفرقه در مسلمانان/ مقبولیت مکتب اهل بیت برای همه مذاهب اسلامی خطبه دوم: لزوم مطالعه درباره روزهای آخر عمر پیامبر(ص)/ سختی آخرین ماههای محرم و صفر برای پیامبر(ص)/ اعلام فراق پیامبر(ص) در خطبه غدیر/ تأکید قرآن بر پیامبر(ص) برای مسئله غدیر/ اجتناب سیره نویسها از برنامه‌های اواخر عمر پیامبر(ص)/ داستان حضور پیامبر(ص) در بقیع/ تعبیر «امواج فتنه‌های سیاه» از پیامبر(ص) در بقیع/ برنامه پیامبر(ص) در سه چهار روز آخر عمر/ اسرار انتصاب اسامه بن زید برای لشکرکشی اسلام به شام/ انتقاد معترضان به فرماندهی اسامه و پاسخ پیامبر(ص)/ راز عجله پیامبر(ص) برای لشکرکشی به شام/ نگرانی‌های پیامبر(ص) در روزهای آخر عمر/ نفرین پیامبر(ص) به متخلفین از لشکر اسامه در آخرین روز حیات/ تأکید پیامبر(ص) تکذیب مدعیان رسالت بعد از ایشان/ اندوه فراوان عدم حرکت لشکر اسامه در حیات پیامبر(ص)/ دعوت پیامبر(ص) از نزدیکان به صبر و بردباری در آخرین لحظات حیات/ وحدت، نیاز همیشگی امت اسلامی/ نجوای پیامبر(ص) با علی(ع) در آخرین لحظات عمر/ نگرانی شدید حضرت زهرا(س)/ خشنودی زهرا(س) پس از شنیدن نجوای پیامبر(ص)/ خوشحالی زهرا(س) از بشارت مرگ زود هنگام!!!/ صبر و وحدت، دو توصیه جدی پیامبر(ص) به نزدیکان/ تأکید پیامبر(ص) بر اصل بودن اسلام و قرآن/ امام حسن(ع)، مصداق توصیه‌های پیامبر(ص) برای صبر/ اسرار صلح امام حسن(ع)/ توطئه سفر اجباری امام رضا(ع) از مدینه به خراسان/ مصلحت الهی سفر امام رضا(ع) به ایران/ وفاداری تاریخی ایرانیان نسبت به ائمه(ع)/ مشهد، قم، شیراز و ری، کانون‌های نوار افشانی اهل بیت در ایران / ائمه(ع) خفته در عراق، مرکز پرگار برای جذب دلهای عاشق/ انقلاب اسلامی، اوّلین حکومت اسلامی با محوریت ولایت و امامت/ انقلاب اسلامی، مرهون حضور مردم/ معنادار بودن حضور مردم در راهپیمایی سی امین سال پیروزی انقلاب/ پرتاب ماهواره امید، یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی/ پایه‌گذاری پرتاب موشک ادر زمان دفاع مقدس/ پیشرفت تدریجی ایران در صنایع موشکی/ سابقه برنامه‌های ایران برای پرتاب ماهواره/ راه‌اندازی مجازی نیروگاه بوشهر، از دستاوردهای مهم انقلاب/ سابقه تاریخی ساخت نیروگاه بوشهر/ برنامه‌های رژیم پهلوی برای ساخت 20 نیروگاه هسته‌ای در ایران/ عدم پایبندی چندین کشور به تعهدات خویش درباره نیروگاه هسته‌ای/ سوابق مذاکره با شوروی برای تکمیل نیروگاه بوشهر/ تأکید ایران بر امنیت غربی برای نیروگاه بوشهر/ آزمایش ابزار برای شروع فعالیت نیروگاه بوشهر/ تلاش دشمنان ایران برای جلوگیری از برنامه‌های روسیه در نیروگاه بوشهر/ اعتراف البرادعی برای اهداف غیر نظامی فعالیت‌های هسته‌ای ایران/ چرایی توقف اجرای پروتکل الحاقی از سوی ایران/ سؤال تراشی‌های آمریکا درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران/ گزارش‌های دو پهلوی آژانس هسته‌ای، بهانه‌ای برای حرف‌های نسنجیده دشمنان/ تأکید بر پایبندی ایران به مذاکرات هسته‌ای/ هشدار به غربی‌ها درباره حمله‌های احتمالی به ایران/ بازسازی غزه، مهمترین مسئله فعلی جهان اسلام درباره فلسطین/ لزوم همکاری کشورهای همجوار فلسطین برای کم کردن آلام مردم غزه/ نفع اسرائیل از اختلافات داخلی در فلسطین/ خدمات ارزنده کمیته امداد در 30 ساله گذشته

خطبه اول:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلوه والسلام علی رسول الله و علی آله ائمه المعصومین

یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق و امسحوا به روسکم و ارزلکم الی الکعبین

اوصیکم عبادالله به تقوی الله

فانه من یتق الله یکفرعنه سیئاته و یعظم له اجرا.

خداوند توفیق حفاظت از ملکه تقوا و تقویت آن را به همه شما نمازگزاران و امت اسلامی عطا بفرماید. موضوع بحث خطبه‌های اول من تشکیل نظام اسلامی با محوریت قرآن است و از بخش عبادات شروع کردیم و در عبادات هم از نماز شروع کردیم و امروز یکی از مقارنات و مقدمات مهم نماز و عبادات را عرض می‌کنیم که آن بحث طهارت است.

معمولاً فقها کلیه فقه را به چهار گروه تقسیم کرده اند: گروه عبادات، گروه عقود یعنی قراردادها، گروه نقائات لعمتیات یکطرفه و گروه احکام.

طلبه‌ها این چهار بخش را در حدود 50 کتاب در حوزه‌های علمیه دینی می‌خوانند. بعضی‌هایشان خیلی مفصل و بعضی‌هایشان خیلی مختصر است. البته به نظر می‌رسد در آینده خیلی بیشتر شود که مسائل مستحدثه فراوان است و شرایط جدیدی را مطالبه می‌کند.

اولین بخش معمولاً در کتب فقهی بخش عبادات است و وقتی می‌خواهند بحث عبادات را شروع کنند، از طهارت به عنوان مقدمه و همچنین شرط نماز شروع می‌کنند. من این گونه وارد بحث نشدم و از خود نماز شروع کردم و محتوای نماز تمام شد. قبله را خدمت شما توضیح دادم و امروز بحث طهارت را مطرح می‌کنم.

بی‌شک طهارت شرط نماز است و طهارت هم شامل طهارت معنوی و مادی است. اینجایی که من بحث می‌کنم، بحث طهارت مادی است که وضو، غسل و تمیم است. اما آنچه که از قرآن می‌فهمیم، کلیت طهارت است. طهارت روحی، جسمی، لباس، مکان و... در نظر است. اگر بخواهیم وارد بحث طهارت روحی و روح طاهر شویم، بحث مفصل عرفانی است که در بحث امروز من نمی‌آید. اگر لازم دیدیم، ممکن است یک خطبه برای آن عرض کنیم.

باید ببینیم طهارتی که مورد بحث است، در قرآن چگونه بیان شده است؛ معمولاً در کتاب‌های فقهی که به آیات‌الاحکام مراجعه می‌کنید، حدود 12 آیه می‌بینید که فقها در بحث طهارت به آنها اشاره، استفاده و استدلال می‌کنند. از این 12 آیه فقط 2 آیه صراحتاً مربوط به وضو، غسل و تیمم است و 10 آیه دیگر کلی است.

مثلاً «الاّ المطرون» که تفسیرهای زیادی از آن می‌شود، یکی از این آیات است. یا «ان الله یحب التوابین و یحب المطهرین» که به این آیات برای وضو به آن شکل نمی‌توان استدلال آورد. اما راه دارد و به نحوی می‌توان با اینها هم سر و کار داشت. دو آیه هست که صریحاً به وضو، تیمم و غسل پرداخته است. یکی در سوره نسا آیه 43 و دیگری در سوره مائده آیه 6 است. سوره مائده یا آخرین سوره نازله بر پیغمبر(ص) و یا جزو آخرین‌ها است که دیگر نسخ نشده است. همین آیه‌ای است که اول خطبه آن را قرائت کردم.

از این آیه برخی از فقها صدها نکته و حکم فهمیده‌اند و من وارد این بحث‌ها نمی‌شوم. چون ظرفیت خطبه‌های نماز جمعه برای ورود به این مباحث فقهی نیست. من فقط روند شکل‌گیری را عرض می‌کنم. آیه سوره نسا هم شبیه این است. مسائلی که در این خطبه عرض می‌کنم، به هر 12 آیه مربوط می‌شود. معنای لغوی طهارت همین کلمه پاکیزگی و نظافت است.

اما این یک اصطلاح شرعی است. در لغاتی که مصرف می‌کنیم، در بعضی‌ها بحث معنای لغوی و در بعضی‌ها اصطلاح شرعی مورد نظر است. اینها خیلی تفاوت دارند. این طهارتی که ما می‌گوییم، طهارت لغوی نیست. طهارت اصطلاحی شرعی است.

در معنای شرعی هم - اگر اهل مطالعه فقهی باشید - در کتاب‌ها نظرات زیادی است. تعریف طهارت شرعی چیست؟ اکثر فقهای ما می‌گویند: «طهارت شرعی این است که انسان طهارت را با نیت قربت برای عبادت استفاده کند» و طهور هم عبارت است از آب و خاک. البته شما اگر بحث مطهرات را در کتاب‌های فقهی ببینید، 10 تا 12 مورد است. مثلاً آفتاب. اینها طهارت می‌آورند.

اما طهوری که در اینجا می‌گوییم، طهور اصطلاحی است که نیاز نماز و عبادت‌ها است که باید با قصد قربت باشد و باید از آب و خاک استفاده شود. آب اصلی است و اگر آب نباشد، سراغ خاک می‌روند و تیمم می‌کنند. بعضی‌ها هم معنای وسیع تری از این اصطلاح شرعی کرده‌اند که چون یک بحث پیچیده فقهی، لغوی و اصطلاحی است، ضرورتی ندارد در خطبه‌ای که مستمعین آن در این مباحث وارد نیستند، زیاد به ریزه‌کاری‌های فقهی بپردازیم.

به هر حال این موضوع این‌گونه شکل گرفته است. مسئله‌ای که مهم است و در اینجا باید روی آن حساب کنیم، این است که تا الان داریم از قرآن حرف می‌زنیم و اگر از قرآن به روایات وارد شویم، روایات مربوط به وضو و طهارت خیلی زیاد و در حّد چند جلد کتاب است. البته جدا جدا و در فصل‌های جداگانه آمده است.

مطالب بسیار خوبی در روایات هست و اگر کسانی فرصت می‌کنند و بضاعت علمی دارند، این چیزها را مطالعه کنند. برای حالت طهارتی که به انسان دست می‌دهد، خیلی خوب است. طهارت از حدث و خبط. حدث معروف است. برای حدث اکبر غسل واجب است و بر حدث اصغر وضو باید انجام شود. ازاله خباثت هم نجاستهایی که مضر به نماز است، مشخص شده که از اینها هم نمازگزار باید پاک شود که البته در وضو نیست. حتی موضع وضو گرفتن هم شرط نیست. اما برای نماز شرط است.

از نظر روایات وضو از لحظه اول طلوع اسلام، از وقتی که پیغمبر اکرم(ص) مبعوث شدند، در حرا همراه نماز توسط جبرائیل نازل شده است. یا همان روز یا روز بعدش جبرائیل خدمت پیغمبر اکرم(ص) آمد و وضو را تعلیم داد و خود جبرائیل مجسم شد و آبی را از زمین در آورد و وضو گرفت و پیغمبر(ص) آنچه که از جبرئیل آموخته بودند، وضو گرفتند و بعد هم آموزش دادند و مسلمان‌ها هم از مکه تا آخر عمر پیغمبر(ص) با همان وضو عمل می‌کردند و اختلافی هم نبود. من در دوران حیات پیغمبر(ص) اختلاف مسلکی و فکری در وضو کم دیده‌ام. امت اسلامی روی موضوع وضو متحد بوده‌اند و یک جور وضو می‌گرفتند. اگر هم بحثی می‌شد، فوری به اصحاب خاص پیامبر(ص) مراجعه می‌کردند و جواب می‌دادند و تمام می‌شد.

برای من باعث تعجب شده، چون در این قطعه تاریخ و روایات فراوان که مطالعه کرده‌ام، متوجه نشدم که این اختلاف در امت اسلامی چگونه پدید آمده که این قدر در وضوهایشان اختلاف است. چنداختلاف مهم دارد. اختلافات ریز هم زیاد دارد. اگر اهل مطالعه فقه مذاهب اربعه باشید و فقه شیعه را بدانید، متوجه می‌شوید که در فقه خیلی از مسایل ریز و درشت است که متفاوت است. در زمان پیغمبر(ص) یعنی در آن 23 سال، همه می‌دیدند که پیامبر(ص) چگونه وضو می‌گیرند و خودشان هم مثل ایشان وضو می‌گرفتند. چه شد که بین مردمی که در زمان پیغمبر(ص) وضو می‌گرفتند و روزی چند بار نماز می‌خواندند، بعداً این اختلافات پیش آمد که الان چند جور وضو باید باشد؟؟!

البته این وضوها برای مردم صحیح است. چون طبق نظر مراجع خودشان است. هر مذهبی برای خودش فقیهی دارد و آنها فتوی می‌دهند و مردم هم به فتوای آنها عمل می‌کنند و برای آنها هم حجت است. نمازشان هم درست است. ما الان در این موارد مشکلی نداریم. اما از لحاظ تاریخی به نظر من قابل توجه است.

چند اختلاف مهم پیش آمد. مورد اوّل در زمان خلیفه دوم بود که مس روی کفش یا جوراب مطرح شد که اهل سنت آن را قبول داشتند، ولی علی ابن ابیطالب(ع) و دوستانشان قبول نداشتند و عمل پیغمبر(ص) را در یکی از جنگ‌ها نمایانگر ضرورت‌ها می‌دانستند. این اختلاف سیاسی شد.

 

اختلاف دیگری که پیدا شد اینکه شروع شستن دست‌ها برای وضو از انگشتان باشد تا مرفق یا بالعکس از مرفق باشد تا انگشتان، این هم در تاریخ مسایل فقهی و عملی امت اسلامی آثار نامطلوبی گذاشته و با اینکه هم وضوی پیامبر(ص) مشخص بوده و هم می‌توانیم از آنچه که این صحابه بزرگ خودشان عمل کرده‌اند، نمونه‌های فراوانی داشته باشیم.

اختلاف سوم که تا زمان خلیفه سوم نبود و در نیمه دوم خلافت عثمان شروع شد، اختلاف شستن پاها یا مسح کشیدن به پاها و شستن سر بود. مردم معمولاً طبق سنت گذشته وضو می‌گرفتند. این را از یکی از کتب اهل سنت نقل می‌کنم. در میان کتب صحاح اهل سنت، یکی به نام صحیح مسلم است که در جلد سوم صفحه 113 چاپ جدید این‌گونه نقل می‌شود: «حمران شخصی در خدمت عثمان بود. آب آورد که عثمان وضو بگیرد. عثمان جمعی از اطرافیان را هم دعوت کرد.»

کاش با این ارتباطاتی که در جهان اسلام است و با وحدتی که امت اسلامی نیاز دارد و این همکاری و همفکری برای حل مشکلات اعتقادی که ریشه سیاسی هم دارد، اینها را در مجمعی از دنیای اسلام با حضور علمای بزرگ و با دید وسیع و باز اسلامی و خارج از تعصبات فرقه‌ای مطرح می‌کردیم. یعنی اینها در جایی می‌نشستند و بحث می‌کردند. مسایلی که حل آنها بسیار آسان است. اگر اهل نظر باشند، می‌توان هماهنگی ایجاد کرد.

در نماز، قبله، اذان و خیلی از موارد مسایل ما با نظر قرآن قابل حل است. اگر اختلاف قرائت‌های مختلف ادامه می‌یافت، ما امروز یک قرآن نداشتیم.

کار بزرگی بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) شد که قرآن را جمع و تطبیق کردند. همه نسخه‌ها را آوردند و یک قرآن درست کردند که امروز ما با خیال راحت قرآن را به عنوان یک سند محکم و مورد اتفاق در بین خودمان داریم. این خیلی کار با عظمتی است.

می‌توان در خیلی از مسایل عبادی همین کار را کرد. البته الان یک مقدار سخت است. الان فضای باز در امت اسلامی دیده می‌شود و تعصبات کم شده است. گروه‌های متعصب و متحجر در همه مذاهب هستند که خیلی باعث تفرقه می‌شوند، اما عمدتاً علما، فقها و اندیشمندان این آمادگی را دارند که با هم کار کنند. انشاءالله خداوند توفیق بدهد و یک روز این مسائل را با حضور فقها و شخصیت‌های مورد قبول و با منابع اصلی که قرآن و سنت است و ما مکتب اهل بیت که همه فقهای غیر اهل بیت هم قبول دارند، حل کنیم. آرزو دارم و امیدوارم که روزی امت اسلامی بتواند این اختلافات را حل کند.

بسم الله الرحمن الرحیم

انا اعطیناک الکوثر/ فصل لربک وانحر/ ان شانئک هوالابتر.*

 

* سوره مبارکه کوثر

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی رسول الله و علی علی امیرالمومنین و علی الصدیقه الطاهره و سبطی الرحمه و علی بن الحسین و محمدبن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمدبن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف الهادی المهدی صلواه الله علیهم اجمعین.

اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و التباع امره.

در خطبه دوم انتظار مخاطبان است که مطالبی درباره رحلت حضرت پیغمبر(ص)(1) و شهادت حضرت مجتبی(ع)(2) و حضرت رضا(ع)(3) عرض کنیم که درباره این سه مناسبت ابتدائاً مطالبی عرض می‌کنم که عمدتاً مربوط به پیغمبر اکرم(ص) خواهد بود. بعد هم چند مسئله و مناسبت روز داریم که چند دقیقه‌ای به آنها خواهم پرداخت.

در مورد رحلت پیامبر(ص) حقیقتاً جای درنگ و مطالعه و تحقیق در روزهای آخر عمر پیغمبر(ص) و اول بعد از پیغمبر(ص) هست. بخشی از اینها چون جنبه‌های اختلافی و فرقه‌ای دارد، بنده خودم مایل نیستم، وارد این بحث‌ها شوم، بخاطر اینکه الان نفعی با مطرح کردن اینها نمی‌بریم. اما نکات خاصی را خدمتتان عرض می‌کنم که مربوط به رسالت پیغمبر(ص) و تکمیل رسالت ایشان است.

به تاریخ و سیره‌ها را که نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم دو ماه آخر عمر پیغمبر(ص) یعنی در محرم و صفر، بر ایشان سخت گذشته است. ایشان که همیشه شاداب و شادابی دهنده بودند، آن روزها نگران بودند و خیلی‌ها هم متوجه نگرانی ایشان شده بودند.

داستان از حجه‌الوداع شروع می‌شود. پیغمبر اکرم(ص) پس از حج در منی یا عرفات آن خطبه معروف را خواندند و چند نکته مهم را توصیه فرمودند. شروع خطبه ایشان با نوعی اعلام فراق و رحلت بود و شوکی به مخاطبان وارد کرد و خیلی‌ها از آن چیزی فهمیدند و مردم هم نگران شدند. چیزهایی در آن سفر دیدند که جای نگرانی بود.

مسئله غدیر پیش آمد که حرکت عظیمی بود. قرآن با تاکید شدید، حتی با لحن هشداردهنده از پیغمبر(ص) خواسته بود که آن وظیفه را انجام دهند که دادند. اواخر ذی‌الحجه است که ایشان به مدینه برمی گردند و تا آخر صفر حیات دارند و در این دو ماه خیلی حوادث هست و به خاطر سیاسی بودن این حوادث معمولاً سیره‌نویس‌های اول اجتناب کردند از اینکه اینها را بنویسند.

گوشه کنایه‌ای از بعضی چیزها دیده می‌شود که آدم آنها را می‌تواند کم‌کم تحقیق کند و به جلو برود. نمونه نگرانی پیغمبر(ص) را از حرکتی که خودشان فرمودند، از اواخر عمرشان عرض می‌کنم که که در کتب اهل تسنن هم هست.

پیغمبر(ص) علی بن ابیطالب(ع) و جمعی دیگر از اصحاب را با خودشان به بقیع بردند و فرمودند: «من از طرف خدا مأمور شدم که برای مردگانی که در بقیع آرمیده‌اند، استغفار کنم.» به بقیع تشریف بردند و در آنجا مطالبی فرمودند که بخشی از مطالب ایشان این است. به اموات بقیع خطاب می‌کنند و می‌فرمایند: «مبارک باد بر شما روحیه و وضعی که دارید. شما از امواج فتنه‌های سیاهی که بطرف امت اسلامی ما درحال پیش آمدن است، راحت هستید.» دعا و استغفار می‌کنند و برمی‌گردند.

آنهایی که خدمت حضرت بودند، خیلی چیزها از این حرف فهمیدند و صدای این مسئله در مدینه بلند نشد. چون پیغمبر(ص) در یک حرکت خصوصی این کار را انجام دادند. بعضی روایات در نیمه شب می‌گویند و بعضی‌ها در روز می‌گویند. حضار در آن برنامه را هم مختلف گفته‌اند. ولی به هر حال اصل مسئله این‌گونه بود.

کار دیگری که پیغمبر(ص) کردند که خیلی معنا دارد، مربوط به سه چهار روز آخر عمرشان است. ایشان بعد از برگشت از حجه‌الوداع و فتح مکه، بفکر افتادند لشکری را به سوی شام که امت نوجوان اسلام را تهدید می‌کرد، بفرستند تا از حمله احتمالی آنها پیشگیری و پیشدستی کنند.

کار عجیبی انجام شد. لشگری تأسیس کردند و یک جوان 17 یا 18 و یا 19 ساله به نام اسامه بن زید را فرمانده لشگر کردند. شخصیت‌های بزرگ امت اسلامی، مثل خلیفه اول، خلیفه دوم، ابو عبیده و هرچه را که شما می‌خواهید اسم ببرید، در آن لشگر گذاشتند. خود این کار عجیب بود. چرا یک جوان نورسیده را فرمانده لشگری کردند که بناست به شام برود و با قدرت عظیم روم که آن روز قدرت اول یا دوم بود، بجنگد؟ چرا بزرگان را در آن لشگر مأمور کردند؟ این یک مسئله بود.

بعضی‌ها انتقاد کردند که چرا یک جوان را مأمور این کار بزرگ می‌کنید؟ حضرت جواب دادند و از صلاحیت‌های فکری و عملی و شجاعت او گفتند. فرمودند: «قبلاً هم شما درباره پدرش، زید این سئوال را کرده بودید و جواب همان جواب است.» چون پدر اسامه در جنگ تبوک در شام فرمانده بود و شهید شد و حضرت به اسامه گفتند: شما یادگار پدرتان هستید. باید انتقام خون پدرت را از آنها بگیرید.» زید و جعفر طیار با هم در جنگ تبوک شهید شدند. این یک نکته بود.

مسئله دوم عجله‌ای بود که حضرت داشتند تا لشکر از مدینه بیرون برود و در منطقه نباشد. آن گونه که از سیره‌ها برمی‌آید، چهار روز قبل از رحلتشان، یعنی روز دوشنبه حضرت دستور حرکت را با قید سرعت دادند و گفتند: «بروید.» دوباره روز سه شنبه اسامه را احضار کردند و فرمودند: «سریعتر حرکت کنید. چرا معطل شدید؟»

 

روز چهارشنبه حضرت بیحال و بیهوش بودند. بهرحال وضع جسمی ایشان بگونه‌ای نبود که به این مسئله بپردازند. روز سه شنبه دوباره فرمودند: «چرا نمی‌روید؟»

من از حال پیغمبر(ص) در آن روزهای آخر عمرشان خیلی متأثر می‌شوم. شخصیتی که آمد و مردم را احیا کرد و برنامه عقب‌افتاده دوران جاهلی را به آن عظمت رساند که توانستند قدرت‌های جهانی را به زانو درآورند و اسلام را در شرق، غرب، شمال و جنوب دنیا توسعه بدهند و این مکتب عظیم را آورد، در روزهای آخر عمر عظیم‌الشأن خود نگرانی داشته باشند و نافرمانی‌ها را ببینند.

 

کارشان به جایی رسید که روز پنجشنبه که آخرین اخطارشان بودند، نفرین کردند و فرمودند: «هر کس از جیش اسامه تخلّف کند، خدا لعنتش کند.» خیلی حرف و خیلی بحث در آن هست که جای بازکردن این بحث‌ها هم نیست.

به هر حال شخصیتی که این عظمت را برای اعراب و همه دنیا به ارمغان آورند که تا قیامت می‌ماند، جمله‌ای را در حجه‌الوداع جزو معدود مطالبشان گفتند که خیلی مهم است. فرمودند: «هر کس بعد از من ادعای رسالت کند، تکذیبش کنید. تا قیامت همین امت است و امت دیگری نخواهد آمد.»

در آن حالت این کار ابدی و همه جانبه و جهانی را انجام دادند. در آن لحظه‌ای که اصحاب می‌دیدند آن حالت پیغمبر(ص) آن گونه است که گاهی بی‌حال می‌شوند و گاهی به حال می‌آیند، جای تاسف واقعی دارد و خیلی باید متأسف بود که گوش نمی‌کردند. بالاخره سپاه اسامه در همان روزها حرکت نکرد و بعد از رحلت پیغمبر(ص)، خلیفه اول، ابابکر با سرعت لشگر را تجهیز کرد و فرستاد. لشگر هم رفت و پیکار کرد. امّا آنچه که پیغمبر(ص) می‌خواستند، نشد.

در همان روزها گاهی که حالشان مساعد می‌شد، با بچه‌های خودشان ملاطفت می‌کردند و به آنها دلداری می‌دادند و آنها را مأمور به صبر می‌کردند و از آنها می‌خواهند که شما خودداری کنید و مواظب باشید تا امت یکپارچه اسلامی بماند.

این حرف را امروز به خاطر این می‌زنیم که وحدت پیغمبر(ص) یعنی وحدتی که می‌خواست، امروز هم بیش از گذشته به آن نیاز داریم. هر کس به هر شکل باعث شود تفرقه در این امت بزرگ بوجود بیاید، نادرست است. باید سعی کنیم مسائل را با همان دید خود پیغمبر(ص) بپذیریم.

علی بن ابیطالب(ع) را احضار کردند و مطالبی را با ایشان نجوا کردند. علی بن ابیطالب(ع) بعداً فرمودند: «اسراری را به من فرمودند. هزار علم که از هر باب هزار باب دیگر باز می‌شود و بطور تصاعدی علوم مورد نیاز آینده و امروز را پیغمبر(ص) آنچه که از آسمان گرفته بود، به من تحویل داد.»

حضرت زهرا(س) خیلی متأثر بودند. معمولاً کناری می‌نشستند و اشک می‌ریختند. اما آرام گریه می‌کنند. همه از حال زهرا(س) نگرانند و ایشان را خواستند و با ایشان هم صحبت کردند. برای اولین بار در کسالت شدید پیغمبر(ص) حاضران زهرا(س) را متبسم دیدند. خنده‌ای بر لب‌های مبارکش نقش بست. تعجب کردند و خیلی دنبال کردند. آنهایی که نگران مسائل سیاسی بودند، تعجب کردند و پرسیدند و اصرار کردند. حضرت فرمود: «چیزی نیست. پدر به من فرمود این فراق طولانی نمی‌شود و اولین کسی از اهل بیت به من ملحق می‌شود، تو خواهی بود.»

چه می‌گذشت بر زهرا(س) که فراق حسنین(ع)، زینین(س) و علی(ع) در مقابل رفتن به آخرت و زیارت پدر کوچک بود و بشارت حساب می‌شد! حسن(ع) و حسین(ع) را مکرر آورده‌اند، بوسیده‌اند و بوئیده‌اند. آنها هنوز کودک هستند. ولی آینده را به آنها نشان دادند و مصیبت‌هایی را که بر آنها این دو بزرگوار نازل می‌شود، مورد اشاره قرار دادند و مظلومیت آنها را گفتند.

در تمام این مجموعه و این چیزهایی که عرض می‌کنم، نکته مورد توجه پیغمبر(ص) این بود که صبر کنید و صبرتان را از دست ندهید و وحدت امت اسلامی در نظرتان درجه اول باشد. چون دشمنان زیادی در کمین هستند که اختلاف امت اسلامی را ببینند و بر سر شما بتازند و همه چیز را نابود کنند.

پیامبر(ص) همه مسائل را پیش بینی می‌کردند. آنجا که لازم بود، سفارش می‌کردند که با همین شرایطی که پیش می‌آید، امت اسلامی و مصلحت اسلام، نظام و قرآن برای همه اصل باشد که علی بن ابیطالب(ع) و یاران و اهل بیتشان به خوبی به این سفارشات پیغمبر(ص) عمل کردند.

نمونه مشخص آن حضرت مجتبی(ع) است. با اینکه شرعاً، قانوناً و از لحاظ اصالت، امامت مستحق ولایت بودند، مردم بیعت کردند و ایشان امام بحق بودند، ولی وقتی دیدند بناست یک جنگ طولانی داخلی شروع شود، آن صلح تحمیلی را با شرایط خاص انجام دادند. البته خیلی از افراد غیرآگاه به اسرار مهم تاریخ و جهانی، معترض بودند و به حضرت اهانت می‌کردند و تعبیرات تندی می‌کردند. امام حسن(ع) هم از جانب دوستان خوش تحت فشار بودند که ایشان را سرزنش می‌کردند و هم از جنایاتی که معاویه می‌کرد و آن کار را بر سر مردم می‌آورد. امام حسن(ع) در دوران بعد از شهادت پدرشان تا زمان شهادت دوران بسیار سختی را گذراندند.

نمونه دیگرش را می‌توانیم در حضرت امام رضا(ع) ببینیم. با اینکه در مدینه مشغول وظایف تعلیم و تربیت به مردم بودند، کارهای امامت را در همان محدوده‌ای که مقدور بود، انجام می‌دادند. ایشان را با جلال و جبروت، ولی با توطئه به خراسان آوردند و از خانواده و بیتشان جدا کردند و از تنها فرزندشان امام جواد(ع) جدا کردند و بالاخره آن گونه که می‌دانید، ایشان را به شهادت رساندند.

مصلحتی در این سفر و در این برنامه بود که خداوند آن‌گونه تقدیر کرد تا امام رضا(ع) در ایران باشند و امروز کانون گرم‌کننده همه پیروان اهل بیت باشند و میلیون‌ها نفر از سراسر دنیا به اینجا بیایند و تربیت شوند، استفاده کنند، نور بگیرند و برگردند و روز بروز هم الحمدلله این عظمت دارد اوج می‌گیرد و بالا می‌رود.

مظلومیت سایر ائمه را در بقیع و در عراق و در کشاکش حوادث عراق دیده ایم و می‌بینیم، اما ایرانی‌ها که از همان لحظه اوّل اختلافات سیاسی، در همان مقطعی که از حضرت علی(ع) در کوفه به میدان آمدند، در کنار علی بن ابیطالب(ع) بودند، تا امروز این ملت هوشیار و این انسان‌هایی که با حب اهل بیت همه 

وجودشان نورانی و گرم شده، نشان می‌دهند در همه شرایط به این کانون نورافشان و بسیاری از امامزاده‌های دیگر مثل حضرت معصومه(س) و شاهچراغ(ع) و حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و خیلی از بزرگان دیگر احتیاج داشتند که اینها کانون‌های نورافشانی شدند تا ما بارانداز روحی در مقاطعی از تاریخ و در مقاطعی از جغرافیای خود داشته باشیم.

الحمدلله این نعمت به ما رسید و امیدواریم در عراق با شرایط جدیدی که پیش آمده، قبور مقدس ائمه بزرگوار ما و شخصیت‌های فراوانی که از اول تاریخ اسلام تا به حال در این منطقه آرمیده‌اند و هر یکی از آنها ستاره درخشانی در تاریخ اسلام بوده‌اند، بصورت مطمئن و امن کانون و مرکز پرگار برای جذب پروانه‌هایی شوند که در اطراف دنیا عاشق اهل بیت هستند.

خداوند را به مظلومیت خود پیغمبر(ص) و ائمه اطهار و بزرگان، با دل پرخونی که در تاریخ شیعه داریم و شهدایمان، سوگند می‌دهیم که خداوند این انقلاب عظیم را که برای اولین بار در تاریخ اسلام بر محور ولایت و امامت و مکتب ولایت فقیه پا به عرصه وجود گذاشته و هدیه‌ای که خداوند به ما داده و حجتی که بر ما تمام کرده، توفیق بدهد تا بتوانیم این را به دست صاحب اصلیش امام زمان(عج) برسانیم انشاءالله. (شعار هاشمی هاشمی خدا نگهدار تو نمازگزاران)

آنچه که ما امروز به نام انقلاب به آن دلخوش هستیم، مرهون رشادت‌ها، حضور در صحنه‌ها و شهادت‌طلبی‌ها و ایثارهای شما مردم است و اگر افرادی مثل ما بیشتر از دیگران معروف شدیم، مرهون حضور شما هستیم و خداوند به شما توفیق بدهد که انشاءالله برای همیشه مثل گذشته در خدمت انقلاب، اسلام و ایران باشید.

چند مسئله از مناسبت‌های هفته را بگویم که مورد اوّل آن تشکر از راهپیمایی شماست که امسال در سی امین سال انقلاب انجام دادید. واقعاً شایسته بود. واقعاً زیبا بود. با این تبلیغات و با این همه شیطنت‌های رسانه‌ای که بر سر ملت ما ریخته، این حضور معنادار شما برای همه ثابت کرد که انقلاب هنوز در ایران عزیز است و طرفدارانش در هر شرایطی ارزش انقلابشان را می‌دانند. بنده صمیمانه بعنوان مسلمان، یک طلبه و یک ایرانی از شما صمیمانه تشکر می‌کنم. (تکبیر نمازگزاران)

مسئله بعدی ما درباره دو دستاورد مهم است که این روزها مقداری در فضای دنیا و کشور خودمان جلوه کرد که باید عرض و تشکر کنم. یکی مسئله پرتاب ماهواره امید به فضاست(4) که کار بسیار بزرگی است. بخاطر عظمتی که حضور در فضا در آینده خواهد داشت، حق هر ملتی مخصوصاً ملت ایران است که داشته باشد. باید از کسانی که سالیان طولانی در این راه کار کردند و امروز تا حدودی به ثمر رسیده، تشکر کنم.

به شما عرض کنم که پایه این کار بزرگ در دوران دفاع مقدس که هم انسان ساز و هم تمدن ساز بود، گذاشته شد. نیروهایی احساس کردند که بدون موشک نمی‌توانند جنگ را بخوبی اداره کنند و نقش موشک را در جنگ خوب دریافت کردند. آمدند کار ساخت موشک را شروع کردند. قبل از انقلاب رژیم با اسرائیلی‌ها قراردادی برای موشک بسته بود، ولی آنها بیعانه‌ای را هم که گرفته بودند، ندادند و کار را هم انجام ندادند. از حدود سال 64 شروع شد. رفته رفته موشک‌های کوچک بزرگ و بزرگتر شد تا به امروز رسیدیم که می‌توانیم موشکی مثل ماهواره امید را از جو بیرون بفرستیم و در 250 کیلومتری تا 500 کیلومتری زمین در مدار قرار دهیم.

البته این اولین حرکت است. بحث ماهواره که از همان موقع شروع شد، در مراحل مختلفی پیش رفت. بعضی کشورها مثل هند، روسیه و دیگران گاهی با ما همکاری می‌کردند و گاهی هم نمی‌کردند. ولی به هر حال کار را خودمان تمام کردیم و باید به همه کسانی که از آن روز تا امروز در این کار مهم سهم داشتند، تبریک عرض کنیم. باید برای کسانی که در میدان ایستاده اند، دعا کنیم. انشاءالله این را به اهداف نهایی برسانند.

دومین خبر خوبی که این روزها داشتیم، پیش راه‌اندازی یا راه‌اندازی مجازی نیروگاه بوشهر بود که در مقاطع مختلف گرفتار موانع مختلف شده بود. هنوز هم تا حرکت نهایی که راه اندازی این نیروگاه و گرفتن برق از آن است، فاصله داریم که انشاءالله با درایت و با پشتکار بتوانیم از این فاصله هم به خوبی بگذریم.

این کار از زمان رژیم سابق شروع شد. در سال 54 قرارداد نیروگاه بوشهر خیلی بزرگتر از آنچه که امروز می‌خواهیم بهره‌برداری کنیم، بسته شد. آلمانی‌ها پول‌های زیادی از ما گرفتند. آن موقع چند میلیارد مارک گرفتند و وقتی انقلاب شد، ساختمان تقریباً بالا آمده بود و گنبد زده شده بود و کارهای زیادی هم انجام شده بود. تا مرحله ساخت تجهیزات در آلمان هم پیش رفته بودند. آلمانی‌ها آن موقع مسابقه داشتند که مسائل هسته‌ای را در ایران دنبال کنند. حدود 20 نیروگاه را شاه در برنامه داشت که دو مورد در بوشهر بود. سومین نیروگاه در دارخوین بود که تازگی شروع کردیم تا آن را هم از نو بسازیم. اصفهان را آنها برای پشتوانه کار طراحی کرده بودند. ولی وقتی انقلاب شد، حامیان شاه که فکر می‌کردند ایران خانه امن آنهاست و برای خودشان اینجا را جزیره امن منافع استکباریشان در منطقه می‌دانستند و شاه را ژاندارم منطقه برای مصالح خودشان می‌دانستند، با شکست آمریکا، آنها به تعهداتشان عمل نکردند و پول‌های ما را هم پس ندادند. بعد از انقلاب خیلی پیگیری کردیم. در چند دادگاه آلمان را محکوم کردیم، ولی باز هم به حکم دادگاه خودشان هم عمل نکردند. این کار بدین صورت ماند.

در سفری که من پیش از ریاست جمهوری به شوروی رفته بودم، با آقای گورباچف قراردادهای مهمی را امضا کردیم که بسیار مهم است. یکی همین بود که اینها بیایند و این نیروگاه را تکمیل کنند. دو سه یا چهار سال بعد، در سال حدود 72 قرارداد امضا و قرار شد 500 یا 600 میلیون دلار بگیرند و در مدت چهار سال این نیروگاه نیمه تمام را تمام کنند. نکردند و بهانه آوردند. تأخیر انداختند. شاید هم نمی‌توانستند. چون ما امنیتی را می‌خواستیم که بالاتر از استاندارد امنیت نیروگاه‌های شرقی بود. امنیت نیروگاه‌های غربی را می‌خواستیم. آنها با غربی‌ها قرارداد بسته بودند. به هر حال معطل می‌کردند و تأخیر افتاد.

سال به سال و گاهی چند سال به چند سال تأخیر افتاد تا اینکه روز چهارشنبه اولین حرکت نیمه نهایی را انجام دادند و آمدند تست کردند و دستگاه‌ها را راه‌اندازی مجازی کردند. یعنی سوخت به راکتور وارد نکردند، منتها ابزار را آزمایش کردند که می‌تواند سوخت وارد کند. سوخت هم در منطقه هست و خود ما هم داریم می‌سازیم. انشاءالله در آینده سوختش را خودمان تأمین می‌کنیم. بالاخره خواسته دوری به نزدیک رسید و انشاءالله این حرکتی که شد و امروز یک گام نسبتاً بلند برداشتیم و جلو رفتیم، ادامه پیدا کند. مطمئناً مخالفان پیشرفت جمهوری اسلامی تلاش می‌کنند که باز مانع روس‌ها شوند. ولی روس‌ها و دیگران بدانند ایران الان به جایی رسیده که در مسئله ماهواره و در مسئله غنی‌سازی نشان داد. اگر نیایند، خودمان می‌توانیم تکمیل کنیم. ولی آنها باید به عهدشان وفا بکنند. (تکبیر نمازگزاران)

مسئله دیگر ما باز هم مسئله هسته‌ای است که گزارش اخیر آقای البرادعی خوب نبود. البته نکات مثبت هم داشت که هیچ دلیلی نداریم ایران به طرف کارهای نظامی رفته باشد. صریحاً ذکر شده است و چیزهای دیگری هم گفت.

اما آن ابهام را گذاشت که چرا ایران پروتکل الحاقی را اجرا نمی‌کند؟ با اینکه ما تعهد نکردیم و هنوز امضا نکردیم، پروتکل الحاقی را مدتی اجرا کردیم. برای اینکه اطمینان پیدا کنند. بعد که دیدیم اطمینانشان را اعلام نمی‌کنند، اجرایش را متوقف کردیم. حق ما بود که متوقف کنیم. آن همکاری زیادتر از حد لازم بود که چند صباحی در اجرا انجام شد. آمریکایی‌ها سئوالات تکراری می‌کنند. البته آنها می‌توانند هر سؤالی را مطرح کنند. اینها جزو وظایف البرادعی و آژانس هسته‌ای است. سئوالی است که ما هم جوابش را داده‌ایم و باز هم می‌دهیم. باید این مسائل در آژانش ریشه داشته باشد. بحث از نیروگاه آب سنگین اراک می‌کنند که اصلاً به آن مربوط نیست. این راه دیگر و مستقل است.

به هر حال به نظرم حرف‌های دو پهلو زده شد و بهانه دست دیگران داد. با حرکتی که در بوشهر انجام شد، دوباره در یکی دو روز اخیر دشمنان اصلی انقلاب اسلامی حرف‌های نسنجیده خودشان را تکرار می‌کنند. باز در اینجا از تریبون نمازجمعه که مطمئناً خطیب حرف خلاف نمی‌زند وعده خلاف نمی‌دهد، چون جای دو رکعت نماز را می‌گیرد، - آنهایی که به این خطبه گوش می‌دهند، عرض می‌کنم - ما بنا نداریم در برنامه‌هایمان به طرف هسته‌ای نظامی برویم و حاضریم در مذاکرات این مسئله را اثبات کنیم. بهانه‌گیری نکنید. اگر حسن نیت دارید، مذاکره باید طولانی، مستمر و منطقی باشد و از موضع تهدید و ارعاب و هشدار خالی باشد تا بتوانیم به آن نقطه‌ای برسیم که حقیقت است. بطور قطع به شما می‌گوییم که در برنامه هسته‌ای ایران ساخت سلاح نظامی نیست. این شما هستید که دارید این مسئله غلط را به ذهن افکار عمومی دنیا القا می‌کنید. این کار را نکنید. منطقه را می‌ترسانید. این کارها به نفع هیچ کس نیست. آرامش منطقه و آرامش کشورها و ملت‌های منطقه به نفع خود مستکبران هم است. ولی اگر اینجا آلوده، دعوا و نزاع باشد، مسئله همانی است که در افغانستان و پاکستان می‌بینید و در عراق دیدید. انشاءالله که تاریخ به شما درس داده باشد و در آینده کمتر اذیت کنید.

نکته دیگر سخنانم در مورد فلسطین است. با اینکه جنگ غزه ظاهراً تمام شد، ولی هنوز اسرائیل اجازه بازسازی خرابی‌های فراوان غزه را نداده است. غزه منهدم شده و زیر بناهایش نابود شده است. مدرسه ها، بیمارستان‌ها، آب، برق و همه چیز آن منهدم شده است. خانه‌های اکثر مردم منهدم و مخروبه شده است. در محاصره است و اجازه بردن مصالح و چیزهای دیگر نمی‌دهند. اسرائیل دارد فشار دوران جنگ را بصورت محاصره بر مردم می‌آورد.

انتظار داریم اگر اسرائیل هم نمی‌خواهد، دولت‌های همجوار فلسطین این تابو را بشکنند و نگذارند مظلومیت مردم غزه این قدر طولانی شود. البته دیروز حرکتی بوده که می‌تواند مایه خوشحالی باشد. در خبرها بود که حماس، فتح و جهاد اسلامی توافق کردند تا دولت وحدت ملی تشکیل دهند. اگر اینها هوشیاری به خرج بدهند و با هم باشند، ملت فلسطین می‌تواند به صورت یکپارچه در مقابل دشمن بی‌رحمی مثل اسرائیل مقاومت کند. اختلافاتشان به نفع اسرائیل است. انشاءالله این شروع همدلی که از پنجشنبه شروع شده است، ادامه پیدا کند.

آخرین مناسبتی که عرض می‌کنم، سالگرد سی ساله شدن کمیته امداد امام(5) است که این نهاد مقدس در این سی سال حقیقتاً بسیاری از مشکلات اقشار محروم جامعه، نظام و کشور را حل کرده است. آقای انواری شرحی از خدماتش داد، اما خدمات اینها خیلی بیشتر از اینهاست. در این سی سال خدمات بسیار باارزشی در نزدیک 40 زمینه به اقشار محروم جامعه که در حقیقت به کل جامعه و انقلاب حساب می‌شود، انجام دادند. انشاءالله همکاری مردم، دولت، مجلس و همه نهادها با این نهاد برومند و خدوم کشور ادامه داشته باشد.

بسم الله الرحمن الرحیم

والعصر/ انّ الانسان لفی خسر/ الاّ الذین آمنو و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر*

 

* سوره مبارکه عصر

پی نوشت ها:

 

 

1- مُحَمَّد بن عَبدُاللّه بن عَبدُالمُطّلِب بن هاشم (عام الفیل۱۱ق)، پیامبر اسلام، از پیامبران اولوالعزم و آخرین پیامبر الهی. معجزه اصلی او قرآن است و مردم را به یکتاپرستی و اخلاق نیک دعوت کرد.

حضرت محمد(ص) در جامعه مُشرک شبه جزیره عربستان به دنیا آمد، اما از بت‌پرستی و نزدیک شدن به زشتی‌های رفتاری رایج در جامعه پرهیز می‌کرد. در چهل سالگی به پیامبری رسید و مهمترین پیامش دعوت به توحید بود. هدف از بعثتش را تکمیل فضایل اخلاقی معرفی کرد. مشرکان مکه سال‌ها او و پیروانش را آزردند، ولی آنان از اسلام دست برنداشتند. محمد پس از ۱۳ سال دعوت به اسلام در مکه، به مدینه رفت و این هجرت مبدأ تاریخ اسلامی شد.

با کوشش پیامبر(ص) تقریبا تمام شبه جزیره عربستان در زمان حیات او به اسلام گروید. در دوره‌های بعد، گسترش اسلام ادامه یافت و به تدریج اسلام دینی جهانی شد. پیامبر(ص) به مسلمانان سفارش کرد که پس از وی به قرآن و اهل بیت(ع) او پناه ببرند و از آن دو جدا نشوند (رجوع کنید به: حدیث ثقلین) و در مناسبت‌های گوناگون، از جمله در واقعه غدیر، امام علی(ع) را جانشین خویش معرفی کرد.در اوایل سال ۱۱ق، پیامبر(ص) بیمار شد. چون بیماری وی سخت شد، به منبر رفت و مسلمانان را به مهربانی با یکدیگر سفارش نمود و فرمود: اگر کسی را حقی بر گردن من است بستاند، یا حلال کند و اگر کسی را آزرده‌ام اینک برای تلافی آماده‌ام.

مطابق نقل صحیح بخاری از مهمترین کتاب‌های اهل سنت، در آخرین روزهای حیات رسول خدا، در حالی که جمعی از صحابه به عیادت ایشان رفته بودند فرمود: قلم و کاغذی بیاورید تا چیزی برای شما بنویسم که به برکت آن، هرگز گمراه نشوید. بعضی از حاضران گفتند: بیماری بر پیامبر(ص) غلبه کرده (و هذیان می‌گوید) و ما قرآن را داریم و برای ما کافی است. در میان حاضران غوغا و اختلاف افتاد؛ بعضی می‌گفتند: بیاورید تا حضرت بنویسد و بعضی غیر از آن را می‌گفتند، رسول خدا(ص) فرمود: برخیزید و از نزد من بروید. در صحیح مسلم که آن نیز از مهمترین کتاب‌های اهل سنت است، فردی که با سخن پیامبر مخالفت کرد عمر بن خطاب معرفی شده است. در همان کتاب و همچنین صحیح بخاری آمده است که ابن عباس پیوسته بر این ماجرا افسوس می‌خورد و آن را مصیبتی بزرگ می‌شمرد.

وفات پیامبر(ص) در ۲۸ صفر سال ۱۱ق.، یا به روایتی در ۱۲ ربیع الاول همان سال در ۶۳ سالگی روی داد. چنانکه در نهج البلاغه آمده است، هنگام جان دادن، سر پیامبر(ص) میان سینه و گردن امام علی(ع) بوده است.

در آن وقت از فرزندان او جز حضرت فاطمه(س) کسی زنده نبود. دیگر فرزندانش از جمله ابراهیم که یکی دو سال پیش از وفات پیامبر(ص) به دنیا آمد، همگی درگذشته بودند. پیکر مطهر پیامبر(ص) را حضرت علی(ع) به یاری چند تن دیگر از خاندان او غسل داد و کفن کرد و در خانه‌اش که اینک داخل در مسجد النبی است به خاک سپردند.

 

2- حسن بن علی بن ابیطالب معروف به امام حسن مجتبی (۳-۵۰ق) دومین امام شیعه و بزرگترین فرزند امام علی (ع) و حضرت فاطمه(س) است که در ۳۷ سالگی به امامت و خلافت رسید و در سال ۴۱ق با معاویه، صلح کرد.

دوره خلافت وی شش ماه و سه روز طول کشید. امام حسن پس از صلح، به مدینه رفت و ده سال در آنجا بود تا اینکه به شهادت رسید و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.

عهده‌داری امامت و خلافت و تلاش در جهت اتحاد و همبستگی میان مسلمانان، که در نهایت منجر به صلح با معاویه شد، تصویری کلی از شخصیت بردبار وی به دست می‌دهد. دوران خلافت و صلح امام با معاویه از مهم‌ترین رخدادهای حیات ایشان و نیز صدر اسلام بود که هم در زمان خود سبب اتحاد شد و هم به مثابه آموزه‌ای دینی- اخلاقی در طول تاریخ مسلمانان، به‌ویژه شیعیان، بر چگونگی رویکرد به برخی مفاهیم اساسی مانند اقتدار، جنگ و صلح، تأثیر نهاد.

بنابر مشهور، شهادت امام حسن در سال ۵۰ هجری قمری رخ داد. بیشترین نقل‌ها درباره روز شهادت آن حضرت مربوط به روزهای آخر ماه صفرو ۲۸ صفر است. روز هفتم صفر و حتی یکی از روزهای ماه ربیع‌الاول نیز به عنوان روزهای وفات آن حضرت ذکر شده است. به گفته شیخ مفید آن حضرت در هنگام شهادت ۴۸ ساله بود. با توجه به اختلاف اقوال درباره تاریخ وفات، مدت عمر وی نیز اختلافی است.

بنابر بیشتر منابع شیعه و سنی، امام حسن(ع) با خوردن زهر به شهادت رسید. البته در برخی منابع غیرشیعی از مرگ طبیعی ایشان بر اثر بیماری سخن به میان آمده است.

بنا بر نقلی معاویه کسی را نزد جعده دختر اشعث بن قیس (همسر امام حسن) فرستاد که من به تو صد هزار درهم می‌دهم و تو را به همسری پسرم، یزید، درخواهم آورد، به شرط آنکه حسن را زهر دهی. جعده امام را مسموم کرد و معاویه پول را به او داد؛ ولی او را به همسری یزید در نیاورد. ابن سعد به شهادت رساندن امام را به یکی از خادمان امام نسبت داده است. نیز بنا بر نقلی دیگر این کار به تشویق معاویه و به دست دختر سهیل بن عمرو، همسر دیگر امام، صورت گرفته است. با توجه به شرایط آن دوران که معاویه امام حسن را سدی در برابر ولایتعهدی یزید می‌دید، به نظر می‌رسد روایات مربوط به مسموم شدن امام توسط جعده بنت اشعث معتبرتر باشد.

بنابر برخی اقوال امام پیش از شهادت چندین بار مسموم شده بود، اما از مرگ رسته بود. یعقوبی می‌نویسد: «امام حسن(ع) هنگام مرگ به برادرش حسین(ع) گفت:‌ای برادر من این سومین بار است که مسموم می‌شوم و مانند این بار مسموم نشده‌ام و من امروز می‌میرم پس هرگاه درگذشتم مرا با پیامبر خدا دفن کن چه هیچکس به نزدیکی او سزاوارتر از من نیست مگر آنکه از این کار جلوگیری شوی که در آن صورت نباید به اندازه حجامتی خون‌ریزی شود».

بنا بر روایت شیخ طوسی امام حسن به برادرش، امام حسین، وصیت کرده بود او را در کنار مدفن پیامبر اکرم به خاک بسپارند؛ اما اگر کسانی مانع این اقدام شدند، هرگز پافشاری نکند، مبادا خونی ریخته شود. در نقلی دیگر امام حسن وصیت کرده بود جسدش را پس از غسل و کفن برای تجدید عهد نزد قبر رسول خدا ببرند و سپس در کنار مادربزرگش، فاطمه بنت اسد، دفن کنند.

هنگام آوردن جنازه آن حضرت برای زیارت قبر رسول خدا، مروان به همراه هزار تن از یارانش با سلاح در مراسم حاضر و مانع از زیارت شدند. به روایت ابوالفرج اصفهانی عایشه در این کار همدست آنان بود؛ولی بنا به نقلی دیگر عایشه وقتی اوضاع را چنین دید، برای آنکه کار به جای خطرناکی نرسد، مانع از دفن جنازه امام حسن در کنار قبر رسول خدا شد. سرانجام امام حسین جنازه برادر خود را در قبرستان بقیع دفن کرد.

آمده است که سعید بن عاص، حاکم مدینه، با درخواست امام حسین بر پیکر امام حسن نماز خواند؛ ولی با توجه به وجود روایات درباره اینکه امام معصوم را فقط امام معصوم می‌تواند غسل دهد و بر آن نماز بخواند، به نظر می‌رسد که امام حسین خودش قبلاً بر جنازه برادر نماز خوانده است، ولی در قبرستان بقیع برای رعایت تقیه به سعید بن عاص تعارف خواندن نماز کرده و او این پیشنهاد را پذیرفته است.

 

3- علی بن موسی بن جعفر، معروف به امام رضا (۱۴۸۲۰۳ق) هشتمین امام شیعه اثناعشری. امام رضا ۲۰ سال امامت را بر عهده داشت. مأمون عباسی او را به اجبار به خراسان آورد و به اکراه، ولیعهد خویش کرد. آن حضرت در طوس به دست مأمون شهادت رسید.

حرم او در مشهد زیارتگاه مسلمانان است. جلسات مناظره‌ حضرت که مأمون عباسی میان وی و بزرگان دیگر ادیان و مذاهب تشکیل می‌داد، معروف است.

نقل قول‌های متفاوتی در مورد چگونگی شهادت امام رضا(ع) در منابع مختلف ذکر شده است:

در تاریخ یعقوبی آمده است، مأمون در سال ۲۰۲ق از مرو رهسپار عراق شد و ولیعهدش رضا علیه‌السلام و وزیرش فضل بن سهل ذوالریاستین همراه وی بودند. چون به طوس رسیدند، امام رضا(ع) در قریه‌ای که به آن نوقان‌ گفته می‌شود، در اول سال ۲۰۳ق وفات کرد و بیماری آن حضرت بیش از سه روز نبود و گفته شده که علی بن هشام انار مسمومی به او خورانید و مأمون بر وی سخت بی‌تابی نشان داد. یعقوبی در ادامه می‌نویسد: «‌خبر داد مرا ابوالحسن بن ابی عباد و گفت: مأمون را دیدم که قبایی سفید در برداشت و در (تشییع) جنازه رضا سربرهنه میان دو قائمه نعش پیاده می‌رفت و می‌گفت؛ یا اباالحسن پس از تو به که دلخوش باشم؟ و سه روز نزد قبرش اقامت گزید و هر روز قرصی نان و مقداری نمک برای او می‌آوردند و خوراکش همان بود، سپس در روز چهارم بازگشت.»

شیخ مفید نقل می‌کند مأمون، عبدالله بن بشیر را امر کرد که ناخن‌هایش را نگیرد تا درازتر از حد معمول شود و سپس چیزی شبیه تمر هندی بدو داده تا با دستانش خمیر کند. آنگاه مأمون پیش امام رضا رفته و عبدالله را صدا زده و از او خواسته است که با دستانش آب انار بگیرد و سپس آن را به امام رضا(ع) نوشانید و این سبب وفات حضرت پس از دو روز شده است.

صدوق روایاتی را بدین مضمون نقل می‌کند که در بعضی از آنها سم در انگور ذکر شده است و در بعضی، هم در انگور و هم در انار آمده است. جعفر مرتضی حسینی، شش نظر را درباره درگذشت امام رضا(ع) ذکر می‌کند.

ابن حبّان از محدثان و رجال شناسان قرن چهارم هجری، ذیل نام «‌علی بن موسی الرضا‌» می‌نویسد: علی بن موسی الرضا به وسیله سمی که مأمون به وی خوراند، رحلت یافت. این حادثه در روز شنبه سال ۲۰۳ق. بود.

در مورد علت قتل امام رضا(ع) توسط مأمون، دلایل مختلفی ذکر شده است: غلبه امام بر علمای مختلف در جلسات مناظره، استقبال پرشور مردم از امامت امام در مراسم نماز عیدمأمون از این حادثه احساس خطر کرد و متوجه شد دادن ولایت عهدی به امام، اوضاع را علیه وی سخت‌تر کرده است. از این رو، مراقبانی برای آن حضرت گمارد تا مبادا اقدامی بر ضد مأمون انجام دهد. امام از مأمون وحشتی نداشت و در اکثر اوقات به او چنان جواب می‌داد که ناراحتش می‌کرد. این وضع نیز باعث خشم مأمون و زیادتر شدن دشمنی وی نسبت به حضرت می‌شد، هرچند آشکار نمی‌کرد. چنانکه نقل شده هنگامی که مأمون از خبر یکی از فتوحات نظامی‌اش خوشحالی می‌کرد، امام رضا(ع) به او گفت:‌ «ای امیر مؤمنان، از خدا بترس درباره امت محمد(ص) و آنچه که خدا به تو واگذار کرده است. تو امور مسلمین را تضییع کرده‌ای و...»

 

4- ماهواره ملی امید که در صا ایران به‌عنوان نخستین گام عملی کشور در عرصه بومی‌سازی فناوری فضایی از اسفند 84 آغاز شد، دوشنبه شب 14 بهمن با فرمان رئیس جمهوری با موفقیت به فضا پرتاب شد ودر مدار قرارگرفت.

اهداف پروژه ماهواره ملی امید:

از آنجایی که پروژه امید اولین گام علمی در عرصه بومی‌سازی فناوری ماهواره بوده است لذا مهمتر و پیچیده‌تر از دستیابی به یک محصول بومی، ایجاد بسترهای لازم برای این صنعت خواهد بود. بر این اساس شناسایی صنایع داخلی و ظرفیت‌های موجود در خصوص تجهیزات ساخت، مونتاژ و تست ماهواره و ایجاد بستر فعالیت‌های فضایی در شرکت‌های خصوصی بعنوان اهداف بسیار مهم این پروژه بوده است.

اهداف مهم پروژه امید در راستای بومی سازی صنعت ماهواره:

- شناسایی ظرفیت‌های موجود در خصوص تجهیزات ساخت، مونتاژ و تست ماهواره

- ایجاد بستر فعالیت‌های فضایی در شرکت‌های خصوصی

- ایجاد فضای عملیاتی ساخت و تست ماهواره در تعامل با موشک حامل داخلی

ماموریت ماهواره امید:

ماموریت فنی ماهواره امید به گونه‌ای تنطیم شده که بتوان با حداقل ریسک به حداکثر اطمینان در یک ارتباط ماهواره‌ای رسید.

از این رو ماموریت ماهواره‌ای امید به این صورت تعریف شده است:

- برقراری ارتباط متقابل ماهواره و ایستگاه زمینی.

- تعیین مشخصات مداری ماهواره پس از جدایش از موشک حامل.

- تله متری مشخصات زیرسامانه‌های ماهواره (ارسال اطلاعات داخلی ماهواره به ایستگاه زمینی) برای بررسی وضعیت ماهواره.

- ارسال فرمان از ایستگاه زمینی به ماهواره.

مشخصات فنی ماهواره امید:

- نوع ماهواره: مخابراتی

- ابعاد کلی سازه در حالت بسته: cm 40*40*40

- وزن: 27 کیلو گرم

- کنترل حرارات: پسیو

- باند فرکانس  UHF

ساختار ایستگاه‌های زمینی ماهواره امید

- ایستگاه‌های رنجینگ (4 ایستگاه)

- ایستگاه‌های تله متری و تله کامند(3 ایستگاه)

- ایستگاه کنترل مرکزی (ا ایستگاه)

فناوری‌های کلیدی در پروژه:

- تولید الکترونیک ماهواره

- تولید فرستنده و گیرنده فضایی

- فناوری QSM بعنوان فناوری حساس سازه‌ای در ماهواره

- فناوری TVT بعنوان فناوری حساس طراحی حرارتی ماهواره

- تست‌های محیطی فضایی بعنوان بالاترین رده کیفی قطعات

- فناوری بکارگیری GPS فضایی بخصوص در ماهواره بدون پایداری امید

- فناوری Ranging

- فناوری شبیه‌سازی پرواز ماهواره

- مهندسی سامانه فضایی بصورت کاملاً بومی

- اثبات وجود ماهواره در مدار

- تعیین دوره تناوب و زمان طلوع ماهواره با دقت بالا

- ارتباط تله متری تله کامند با ماهواره

- تهیه نرم‌افزارهای گزارش‌گیری برای تحلیل اطلاعات تله متری

مراحل اجرای پروژه:

این پروژه از پانزدهم اسفند ماه سال 1384 آغاز گردید و طی 2 سال آماده انجام تست‌های مشترک شد. 

قطعاً یکی از گلوگاه‌های هر پروژه برای کشوری که تجربه قبلی آن را نداشته باشد، طراحی سامانه‌ای آن خواهد بود و با توجه به ماهیت پیچیده پروژه‌های فضایی، حساسیت طراحی سامانه‌ای آن دو چندان خواهد بود.

از نقاط بسیار برجسته این پروژه این است که طراحی سامانه‌ای ماهواره امید بصورت کاملاً بومی توسط متخصصان داخلی انجام شده است. دستیابی به تجربه طراحی سامانه‌ای یک پروژه فضایی خود به تنهایی از موفقیت‌های بسیار بزرگ این پروژه می‌باشد و این دستاوردی است که آهنگ حرکت پروژه‌های آتی را بسیار سریع خواهد نمود.

طراحی سامانه‌ای ماهواره امید با توجه به شرایط و امکانات داخلی طی سه ماه نهایی گردید و پس از آن طراحی اولیه زیرسامانه‌های ماهواره با هدف تعیین مشخصات کلیدی و تفصیلی هر کدام آغاز گردید.

هدف از این مرحله (طراحی زیرسامانه‌ها) رسیدن به مرحله ساخت نمونه‌های آزمایشگاهی هر یک از زیرسامانه‌ها بود تا بتوان طراحی انجام شده را بصورت آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار داد.

البته اتمام این مرحله به معنی نهایی شدن طراحی نبود و کلیه مشخصات طراحی در مراحل بعدی پروژه و توسط آزمایش‌های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت و اصلاحات مورد نیاز در طراحی اعمال گردید.

در واقع مرحله طراحی تفصیلی زیرسامانه‌ها تا مراحل پایانی پروژه ادامه داشته است. در مرحله ساخت نمونه آزمایشگاهی، کلیه اشکالات و اصلاحات عملکردی ناشی از طراحی اولیه مشخص و مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به آخرین اصلاحات بدست آمده، مرحله ساخت نمونه مهندسی ماهواره آغاز گردید.

هدف در این مرحله، دستیابی به یک نمونه کامل ماهواره از لحاظ مشخصات فیزیکی و عملکردی بوده است. در این مرحله فارغ از تحمل ماهواره در برابر شرایط محیطی، عملکرد قسمت‌های مختلف بصورت مجزا و کل ماهواره بصورت تجمیعی مورد بررسی قرار گرفت.

 با توجه به عدم تجربه قبلی کشور در خصوص انجام تست‌های مورد نیاز یک محصول فضایی، تلاش‌های ارزشمندی در خصوص شناسایی و یا تجهیز امکانات داخلی برای انجام چنین تست‌هایی صورت پذیرفت.

تست نمونه مهندسی ماهواره توانست شرایط کار را برای ساخت نمونه پروازی هموار سازد. تست‌هایی که برای نمونه پروازی ماهواره در نظر گرفته شده بود، مطابق استانداردهای معتبر فضایی و با توجه به شرایط داخلی کشور تنظیم شده بود.

خوشبختانه تمهیداتی که در طراحی برای تحمل شرایط محیطی شامل لرزه‌های ناشی از موشک حامل، تغییرات دمایی بسیار زیاد در مدار زمین و شرایط خلأ، اندیشیده شده بود با انجام موفق تست‌های محیطی اثبات گردید و بدین ترتیب اولین ماهواره بومی جمهوری اسلامی ایران آماده پرتاب گردید.

دستاوردهای پروژه امید:

- ساخت اولین سامانه فضایی بومی جمهوری اسلامی ایران

- بومی سازی فناوری فضایی به عنوان قطب مهم مولد دانش و فناوری در سایر صنایع

- اقتدار ملی از منظر دستیابی و تسلط به فضا

- نقطه عطف در صنعت فضایی کشور

- ورود اساتید دانشگاه‌ها و دانشجویان رشته‌های مختلف مهندسی به عرصه‌های عملی فضایی

- شناسایی ظرفیت‌های موجود در خصوص تجهیزات ساخت، مونتاژ و تست ماهواره

- ایجاد بستر فعالیت‌های فضایی در شرکت‌های خصوصی

- ایجاد فضای عملیاتی ساخت و تست ماهواره و ایستگاه‌های زمینی در تعامل با موشک حامل داخلی

- طراحی و ساخت اولین ایستگاه کنترل و هدایت ماهواره‌ها در سطح کشور بصورت بومی به دست متخصصین صا ایران

- کسب بستر علمی طراحی و ساخت آنت‌های یاگی

- دستیابی به دانش طراحی سیستم‌های سروسیستم کنترل آنتن ردگیر ماهواره

- کسب دانش بالستیک مدار و اختلالات فضایی تأثیر گذار ماهواره‌ها

- طراحی نرم‌افزارهای مونیتورینگ و کنترل ماهواره

- طراحی نرم‌افزارهای پردازش کدینگ و رمزگذاری داده‌های تله متری، تله کامند

- طراحی نرم‌افزارهای جستجوگر ماهواره (رنجینگ، داپلر، تک ایستگاهی)

- کسب دانش فنی طراحی و ساخت پایه وسازه و ساختارایستگاه‌های TT&C میکروماهواره

- کسب تجربه ارتباط مخابراتی بین تجهیزات ایستگاه زمینی و تجهیزات ماهواره

- کسب تجربه ردگیری و دریافت‌ سیگنال از ماهواره‌های عملیاتی توسط ایستگاه زمینی بومی

 

5- سابقه شکل‌گیری و پی‌ریزی تشکیلات این نهاد به سالهای قبل از پیروزی انقلاب و حدوداً سال 1342 برمیگردد که تعدادی از انقلابیون اول نهضت اسلامی که در زمره ‌همراهان و همرزمان حـضرت امام خمینی(ره‌) قرار داشتند و بعضاً مـسئولین فعلی این نهـاد میباشند، از طرف مـعظم‌له مـأموریت رسیدگی به‌خـانواده زندانیـان سیاسی، نیازمندان مبارزین را بعهده داشتند.

اقدامات حمایتی و امدادی این بزرگان خصوصاً در زمان اوج‌گیری انقلاب اسلامی یعنی سالهای 56 و 57 که مبارزات امت مسلمان به اوج خود رسید و اعتصاب و تحصن همه جا را فرا گرفت‌، با حمایت گسترده و فراگیر از اعتصابیون و خانواده زندانیان سیاسی و نیازمندان جامعه سیر صعودی یافت.

با پیروزی انقـلاب شکوهمند اسلامی و آغـاز فعالیت مجـدد بخش‌های اداری، اقتصادی و فرهنگی کشور، لـزوم حـمایت از نیازمندان در صـدر برنامه‌های نظام قرار گرفت و دقیقاً 22 روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعنوان دومین نهاد انقلابی در تاریخ 14 اسفند ماه 1357، کمیته امداد امام‌، با صدور حکم پرخیر و برکت و تاریخی حضرت امام خمینی‌(ره‌) برای مدت نامحدود، به منظور تحقق بخشیدن به اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه در حمایت و امداد محرومان و مستضعفان و خودکفا کردن آنان‌، تأسیس گردید.