خطبه ها
  • صفحه اصلی
  • خطبه ها
  • نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

1- قرآن، محور شکل‌گیری نظام اسلامی، تشریح و تفسیر دعا و تشهد در نماز 2- امام جعفر صادق(ع)، حادثه مدرسه فیضیه، انفجار در حرم عسگریین، آیت‌الله قاضی طباطبایی، شهید فهمیده، حاج آقا مصطفی خمینی، بحران اقتصادی دنیا، قرارداد امنیتی آمریکا در عراق، اوضاع عراق و افغانستان، تشدید جنایات اسرائیل، اعتراف ایتالیا در کمک‌های شیمیایی به ارتش بعث، مسائل هسته‌‌ای

  • دانشگاه تهران
  • جمعه ۳ آبان ۱۳۸۷
خطبه اول: تقوا، بهترین سرمایه انسان برای سعادت دنیا و آخرت/ آغاز بحث شکل‌گیری نظام بر محور قرآن در خطبه‌های نماز جمعه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ ادعیه قرآن/ دعا، محتوای بخشی از نماز/ وجود قنوت در همه ادیان آسمانی و محتوای قنوت در اسلام/ محتوای دعا در تشهد و سلام و نماز/ ماهیت دعا در صلوات / گستردگی بحث دعا در اسلام/ دعا کردن، یکی از مشخصه‌های عبادالرحمن/ وجود دو دعا در سوره فرقان/ تأکید خداوند بر ارزشمندی دعا کنندگان/ وجود ادعیه در اذان و اقامه/ امکان بیشتر استجابت دعا در نماز/ خواست واقعی و قلبی، حقیقت دعا/ وجود حقیقت دعا در ذات انسان‌ها/ مرحله اظهار لسانی دعا در وجود انسان/ شرایط مرحله عملی دعا/ لزوم توجه به سبب الاسباب بودن خداوند در قرآن/ کارسازی دعا در کار گاه آفرینش/ آیات فراوان قرآن در تأکید بر اهمیت دعا/ وجود 26 مورد درباره آثار دعا در قرآن/ عدم منافات دعا به مقام تسلیم انسان درباره داده‌های خداوند/ دعا، وسیله ارتباط انسان با خدا/ محتوای دعا در سوره حمد، قنوت، سلام و تشهد/ نماز، فشرده‌ترین برنامه یک انسان/ اهمیت دعا در نیمه دوّم سوره حمد/ سازندگی نماز در وجود انسان/ انواع دعا / اهمیت دعاهای قرآنی خطبه دوم: توسعه مذهب شیعه در زمان امام جعفر(ص)/ تلاش امام صادق(ع) برای نشر معارف اهل بیت/ نقش امام صادق(ع) در اوج‌گیری نهضت علمی و تمدنی اسلام/ اهتمام شخصیت‌های علمی اسلام به امام صادق (ع)/ استفاده امام صادق (ع) از اختلافات بنی‌‌عباس و بنی‌امیه/ وجود احادیث فراوان از امام صادق(ع) در اکثر مباحث فقهی/ شروع نهضت امام خمینی(ره) با مراسم سالگرد شهادت امام صادق(ع)/ مراسم عزاداری آیت‌الله گلپایگانی در مدرسه فیضه/ حمله سفا کانه رژیم پهلوی به طلبه‌ها در مدرسه فیضیه/ بازداشت طلبه‌ها در مراسمی برای امام صادق(ع)/ سهم امام صادق(ع) در گسترش علمی اسلام/ عناد دشمنان در انفجار حرم عسگریین/ لزوم بازسازی خرابه‌های حرم سامرا/ آیت‌الله قاضی طباطبایی، یکی از بزرگان انقلاب/ ابتکار شهید فهمیده در فداکاری و ایثار/ تأثیر شهادت حاج آقا مصطفی خمینی در تسریع مبارزه/ سابقه بحران اقتصادی جهانی/ تعبیر رئیس کل بانک جهانی درباره دوره سونامی اقتصادی/ بحث کوتاه بحران اقتصادی در مجمع تشخیص/ افزایش تدریجی مشکلات در بحران اقتصادی/ رکود اقتصادی، اوّلین تأثیر بحران جهانی/ افزایش گرسنگی جهانی در پی بحران اقتصادی/ کم شدن تولید و گران شدن مواد غذایی در شرایط بحران اقتصادی/ گزارش تکان دهنده سازمان ملل درباره وجود یک میلیارد گرسنه در جهان/ افزایش بیکاری در بحران اقتصادی/ ارزانی نفت، اوّلین ضرر ایران در بحران اقتصادی/ لزوم توجه به صندوق ذخیره ارزی برای عبور از بحران اقتصادی/ لزوم هوشیاری سیاسی برای عبور از این مرحله خطرناک/ خاطرات تاریخی بد ایران از آثار جنگ جهانی اوّل/ لزوم تعمیق همکاری‌های جهانی برای عبور از فاجعه/ اهداف قرار داد امنیتی آمریکا در عراق/ تلاش آمریکا برای تداوم حضور اشغالگری در عراق/ اعمال فشار آمریکا بر مردم و مسؤولان عراق/ گرفتاری آمریکا در عراق/ استیصال آمریکا در باتلاق افغانستان/ بن‌بست سیاسی و نظامی آمریکا در عراق و افغانستان/ لزوم همکاری همه کشورها برای خروج عراق از وضعیت بد/ اعتراف تلویزیون ایتالیا از استفاده آمریکا از بمب اتمی در عراق/ سکوت جهان در مقابل جنایات آمریکا در عراق/ وعده‌های توخالی سازمان ملل و کشورهای غربی درباره صلح فلسطین/ افزایش فشارهای اسرائیل برای مهارجرت فلسطینی‌ها از سرزمین‌های اشغالی/ افزایش شهرک‌های یهودی نشین در کنار اذیت و آزار فلسطینی‌ها/ لزوم توجه جهانیان به جنایات اسرائیل/ زورگویی غرب در پرونده هسته‌ای ایران/ مسابقه دو حزب آمریکا در تهدید ایران/ رفتار استکباری آمریکا با ایران

خطبه اول:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلوه والسلام علی رسول الله و علی الائمه المعصومین

قل ما یعبوابکم ربی لولا دعاوکم

اوصیکم عبادالله بتقوی الله فانه من یتق الله یکفر عنه سیئاته و یعظم له اجرا.

بهترین سرمایه مادر راه خدا و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت ملکه تقوا است. خداوند به همه مؤمنین این لطف را بفرماید و این ملکه و سرمایه ارزشمند تقوا را در وجود آنها تقویت کند و ما هم محروم از این موهبت الهی نباشیم.

حتماً مخاطبان ما فراموش نمی‌کنند که من در خطبه‌های اول جمعه درباره شکل‌گیری نظام بر محور قرآن بحث می‌کنم. تا به حال خطبه‌های زیادی ایراد شد و گفتیم اول به بخش عبادات بپردازیم و اولین عبادت را نماز انتخاب کردیم و چند خطبه هم در این باره تا به حال خوانده شده است و آخرین خطبه درباره محتوای نماز بود که توضیحات لازم داده شد.

تا به حال درباره اذان، سوره فاتحه، سوره توحید، رکوع، سجده، تسبیح و حمد مطالبی عرض کردیم. البته به اختصار بود و امروز درباره دعاهایی که در قرآن است، بخاطر اینکه بخشی از محتوای نماز دعاست، مطالبی را می‌گویم. همانطور که می‌دانید جز -نماز در سوره اول و دوم نیمه دوم سوره فاتحه دعاست. گرچه ما به قصد قرآن می‌خوانیم، اما در همان حال می‌توانیم حالت دعایی به خودمان بگیریم که اینها دعاست و آمرزش الهی است که از خداوند در نماز چه بخواهیم. باز قنوت را داریم که جز نماز است. البته قنوت در همه مذاهب آسمانی گذشته به نحوی بوده است و در اسلام هم هست. همه فرق اسلامی هم نوعی از قنوت را در نمازشان دارند. منتهی بعضی‌ها مثل ما، بعضی‌ها بعد از رکوع، بعضی‌ها در رکعات سوم و جاهای دیگر و امثال اینها، ولی اصل قنوت را ندیدم که یکی از فرق معروف
مذاهب فقهی اسلامی نداشته باشد. پس قنوت هم دعاست.

در تشهد هم دعا داریم. آنجا دعایی بر پیغمبر و آل پیغمبر است و آخر نماز هم سلام است و سلام هم دعاست.

 فکر می‌کنم درباره این دو بخش و قنوت باید در خطبه دیگری حرف بزنم. چون نکات مهمی دارد که در این خطبه شاید نگنجد. یعنی راجع به سلام و راجع به صلوات بر پیغمبر و آل محمد که از واجبات نماز است و ماهیت دعا هم دارد.

 به هر حال امروز بحث کلی درباره دعا عرض می‌کنم که عمده‌اش مربوط به این دعاهای در نماز است. منتها یک بحث قرآنی و خیلی وسیع است. اگر می‌خواستیم راجع به دعا بحث مبسوطی کنیم، به هفت یا هشت خطبه نیاز داریم. در مطالبی که عرض می‌کنم، می‌بینید چقدر بزرگ و چقدر وسیع است!!

 این آیه‌ای که خواندم، در آخرین آیه سوره فرقان است که بعد از 12 آیه که در باره صفات عبادالرحمن قرآن صحبت می‌کند، آخرین ویژگی از عبادالرحمن را نقل می‌کند دو دعاست که اینچنین است: «والذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین و اجعلنا المتقین اماما» یعنی یک بخش از صفات عبادالرحمن این است که دعا می‌کنند و این دعایشان را نقض می‌کند. از خداوند می‌خواهد که در درون خانواده، خودش، و ازواج و اولاد و ذریتش آنها را سعادتمند و باعث روشنی چشم و دلشان بفرماید. بعدش دعای بسیار مهمی است و می‌فرماید ما را امام متقین قرار بده. معلوم می‌شود که این مخصوص شخصیت‌های خیلی بالایی است که چنین احتمالی درباره آنها هست که می‌توانند امام المتقین باشند و این توقع در آنها وجود دارد.

 بعد از اینکه این دعا را بعد از صفات دیگر عبادالرحمن نقل می‌کند، در آخرین و بعد از دعا قرآن به پیغمبر می‌فرماید: به آنها بگو اگر شما دعا نکنید، پیش خداوند چه ارزشی دارید! اگر اهل دعا نباشید چه وزنی برای شما پیش خدا هست! از این مطلب خیلی چیزها می‌فهمیم و من هم الان نمی‌خواهم در تفسیر این مسئله حرف بزنم. چون بحث‌های دیگر را نمی‌رسم و امروز می‌خواهم کلیاتی از دعا در قرآن و نماز عرض کنم. عرض کردم که خواندن مطالبی که جز نماز است، واجب است. دعاهای مستحب فراوانی بین فصول اذان قبل از ورود به نماز در رکوع، در سجده، در تشهد و جاهای خاص داریم. دعاهای ماثوری داریم که معمولا اهل ذکر و اهل نماز از آنها استفاده می‌کنند ادله فراوانی داریم که یکی از جاهایی که خوب و مظان استجابت دعاست، نماز است. یعنی اگر در خلال نماز، دعا کنیم امکان استجابتش از جاهای دیگر بیشتر است و این از الطاف بزرگ الهی برای مردم و بشر و بخصوص امت اسلامی است که حیف است از این غفلت کنیم و مردم ما از این موقعیت باید بیشتر استفاده کنند. البته این موارد به آموزش لازم دارد.

 اصلاً دعا چیست؟ دعا یک بحث واقعی است. حقیقت دعا چیست؟ بحث‌های خیلی طولانی است، اما خلاصه آن در دو سه جمله این است که سه حالت برای دعا می‌توان در نظر گرفت که مجموعه اینها دعای واقعی را شکل می‌دهد. یکی خواست واقعی است که در وجود انسان و همه موجودات است. نیازی که خداوند در همه موجودات برای آنها در مقابل خدا قرار داده که همیشه نیاز به رحمت و فیض خداوند دارند و به فیض الهی بستگی دارند.

این حقیقت دعا در ذات ماست و آن آیه معروفی که در قرآن هست که می‌فرماید: «واتاکم من کل ماسئلته » یعنی هرچه می‌خواهید، خدا به شما داده است، احتمالاً منظور همین است که خداوند نیازهای موجودات را تأمین کرده است. این حقیقتی در وجود خودمان است.

دو مرحله دیگر داریم: یکی مرحله اظهار لسانی است که انسان آن چیزی را که در وجودش هست و نیاز دارد، در مقابل خداوند مطرح کند و یاد بیاورد و به ذهن، زبان و قلب خودش بیاورد. دوم مرحله عملی است. انسان اگر واقعاً نیازی داشته باشد و از خداوند می‌خواهد، برود به دنبال علل و اسباب آن، این را از ما نپذیرفتند که فقط دعا کنیم و اقدام نکنیم. باید در دعاها اگر اسباب عادی در اختیار هست، از آن اسباب استفاده کنیم. اما مسبب‌الاسباب خداست و در دعایمان از خداوند بخواهیم که این اسباب را درباره ما فراهم و موثر کند. من فکر می‌کنم این بهترین تعریفی است که انسان در کتب ادعیه و در اظهارات علما و عرفا می‌تواند پیدا کند. البته خیلی حرف است و لازم نیست که ما در یک خطبه این قدر بحث را طولانی کنیم.

نکته دیگر اینکه بعضی‌ها می‌گویند جهان قانونمند است و خداوند همه چیز را از مجاری طبیعی انجام می‌دهد. اینکه ما از خدا می‌خواهیم که این کار را برای ما انجام دهد، اضافه بر امور طبیعی است. این چیست؟ این کجاست؟ اصلاً جایی دارد؟ این نظریه با معارف اسلامی و شیعی نمی‌سازد. از آیات فراوان که نمونه‌هایی را خدمت شما عرض می‌کنم، می‌فهمیم که دعا کارساز است. صدها آیه در قرآن در مورد دعا داریم و نمونه‌های فراوانی از عمل پیغمبر(ص) و انبیا داریم. آیات فراوان در قرآن داریم که فقط عدد و رقمش را می‌گویم. چند نکته مهم را از قرآن جمع آوری کردم تا ببینید بحث دعا برای ما چقدر اهمیت دارد.

درباره شرایط و احکام دعا در قرآن حدود 40 مورد داریم. اینکه «حدود» عرض می‌کنم، بخاطر این است که ممکن است بعضی از آیاتی که می‌خواهیم استدلال کنیم، مضامین دیگری هم داشته باشند.

درباره آثار دعا، یعنی آنهایی که دعا می‌کنند و آثار دعا در وجود و قلمرو خواسته‌هایشان پیدا می‌شود، 26 مورد داریم. که آثاری را در قرآن نشان می‌دهد که با دعا بدست آمده است. یک وقت که قرآن را می‌خوانید، نگاه و دقت کنید که از آدم تا خاتم چقدر اسامی دعا کننده داریم. همه اینها دعا دارند و اکثراً دعاهای متعدد مستجاب دارند. غیر از انبیا، شخصیت‌ها و جریان‌های دیگر هم دعاهای مستجاب دارند. حتی دعای مشرکان و ابلیس هم آمده است.

بنابراین اینکه قرآن پذیرفته که با دعا به آثاری برسیم و چیزهایی بدست آوریم، خیلی فراوان است. هر کس مقداری از قرآن را بخواند، متوجه می‌شود که دلیل قرآنی دارد و می‌توانیم این مسئله را با قرآن بدست بیاوریم .

یک بحث دیگر اینکه آیا دعا با مقام رضا و تسلیم منافات ندارد؟ اگر انسان واقعاً در مقابل خداوند راضی و تسلیم است، چرا از خداوند چیزی می‌خواهد که در تقدیرش نبود. همان‌هایی که خدا برایش پیش می‌آورد، برای او سعادت است و به آنها قناعت کند.

این هم از حرف‌های مغالطه‌آمیز است. چون همان خدایی که رضا و تسلیم را از ما خواسته، از ما خواسته که دعا کنیم. بنابراین می‌توانیم مطمئن شویم که دعا یک وسیله ارتباط ارتقا و نزدیکی انسان به خداوند است و حل مشکلات بشر در ابعاد شخصی و اجتماعی در سایه دعا بدست می‌آید.

خداوند در نماز و در همان چند کلمه نماز که برای ما قرارداده است، دعا را آورده است. عرض کردم که نیمی از سوره حمد، قنوت، و سلام و تشهد دعاست و کارهایی که در این بین است، مانند استغفارها و امثال اینها، گرچه مستحب است، ولی بالاخره می‌تواند جزو نماز قرار گیرد. اینها را هم در نماز قرار داده است.

 نماز فشرده‌ترین برنامه یک مسلمان است. که واقعاً مثل یک کپسول همه چیز مورد نیاز را در نماز گنجانده‌اند. چند کلمه می‌تواند ما را تقویت کند. از این بحثی که با شما انجام دادم، می‌خواهم این استفاده را بکنم که به دعاهایی که در قرآن دارید، توجه بیشتری کنید. بخشی از نماز تسبیح و تحمید خداست، بخشی تعظیم در برابر خداست، بخشی اعلان و بخشی اشاره به معارض است. اما قسمتی که باید بیشتر از آن استفاده کنیم، دعاهایی است که خداوند به ما آموزش داده است. شاید ناب ترین آن همان نیمه دوم سوره حمد است که اگر از خدا بخواهیم و باتوجه قلبی بدنبال این مسائل باشیم، نماز برای ما بسیار سازنده و همان می‌شود که قرآن می‌فرماید: «ان الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر واستعینوا باالصبر والصلوه ». آیات فراوانی داریم که می‌گوید می‌توانیم از ناحیه دعا چیزهای زیادی بدست آوریم.

یک بحث دیگر هم هست که آنهم خیلی معضل است و نمی‌خواهم باز کنم. دعاها دو گونه هستند: دعاهای قرآنی و دعاهای غیرقرآنی. اگر لیستی از دعاهای ماثور را پیدا کنید، متوجه می‌شوید اکثر آن دعاهایی است که در روایات و سنت از پیغمبر(ص) و ائمه(ع) داریم. تعدادی از دعاها هم از آیات است که متن قرآن دارد. حدود 70 مورد مضمون قرآنی برای دعاهای ما وجود دارد. کسانی که اهل ذکر، دعا و تقرب به خدا هستند، بسیار اهمیت دارد که متن دعاهای قرآنی را حفظ کنند و از این متن قرآن به عنوان دعا در مظان استجابت استفاده کنند که بسیار ثمربخش است. اگر ما چنین کاری کنیم، به خاطر دعاهایی که در نماز می‌خوانیم، وضع کاملاً بهتری داریم.

بسم الله الرحمن الرحیم

انّا اعطیناک الکوثر/ فصل لربک و انحر/ انّ شانئک هو الابتر

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلوه والسلام علی رسول الله و علی علی امیرالمومنین و علی الصدیقه الطاهره و سبطی الرحمه و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی والخلف الهادی المهدی صلوه الله علیهم اجمعین .

اوصیکم عبادالله و نفسی بتقواالله و التباع امره

چند مناسبت را در خطبه دوم خدمت شما عرض می‌کنم. اولین آن شهادت امام صادق(ع) رئیس مذهب و مکتب شیعه است.(1) گر چه ریاست اولیه از علی بن ابیطالب(ع) بوده، ولی چون توسعه این مذهب و معارف شیعه بیش از آنچه که در گذشته بوده، در زمان امام صادق(ع) اوج گرفته، از این جهت این عنوان برای امام صادق(ع) شهرت شده است. ولی حق این است که همه ائمه(ع) در زمان خودشان با اقتضای شرایط، نشر معارف اهل بیت و اسلام را از دریچه دید اهل بیت(ع) مطرح کرده‌اند و امام صادق(ع) بیش از همه تلاش کرده‌اند. ایشان آن قدر آموزش هایشان را وسعت دادند که تمام شخصیت‌های بزرگ و ائمه مذاهب اهل سنت، مستقیم یا غیر مستقیم شاگرد امام صادق(ع) بوده‌اند و کسی در قرن دوم
و تا آخر قرن دوم نیست که به نحوی مستقیم و غیرمستقیم از مکتب امام صادق(ع) استفاده نکرده باشد و حقیقتاً محور چرخ علم و دانش در قرن دوم است که نهضت علمی و تمدنی اسلام از آن موقع اوج می‌گیرد و سهم امام صادق(ع) بسیار بالا است.

 امروز علمای زیادی از تهران به خاطر ویژگی امام صادق(ع) از همین جهتی که عرض کردم و به خاطر شهادت ایشان در نماز جمعه ما شرکت کردند. این خود نمونه‌ای دیگر از اهتمامی است که صاحبان دانش و علوم دینی برای شخصیت امام صادق(ع) قائل هستند.

دوره امامت این امام بزرگوار حدود 33 سال بود. به خاطر اینکه هنوز خلافت عباسی‌ها مستقر نشده بود و خلافت بنی امیه قدرت مزاحمت نداشته، امام صادق(ع) از این شرایط استفاده کردند و خورشید معارف اهل بیت را در فضای دنیای اسلام به حرکت در آوردند که کار بسیار باارزشی است .

 ما در دوران خودمان، در مدرسه ها، در بحث ها، در درس‌ها و در حوزه‌های علمیه خیلی زیاد به آموزش‌های امام صادق(ع) می‌رسیم. در اکثر مواردی که فتواها را می‌بینید، از امام صادق(ع) حدیثی است. یا کل آن و یا بخشی از آن مربوط به ایشان است .

 دو حادثه مهم هم مربوط به انقلاب از شهادت امام صادق(ع) داریم که اولین آن به شروع نهضت مربوط می‌شود که برخورد با پهلوی از آن زمان شروع شد. امام راحل بعد از ادعای رژیم شاه در تصویب لوایح ششگانه و به اصطلاح انقلاب سفید درگیری‌ها شدت پیدا کرد، شاه به قم آمد و به حوزه اهانت کرد. علما اعلام کردند نوروز را عید ندارند. اتفاقاً آن سال روز اول عید روز شهادت امام صادق(ع) بود که آیت‌الله العظمی گلپایگانی در مدرسه فیضیه جلسه‌ای برای عزاداری گرفته بودند. ما هم در آنجا حضور داشتیم. به عنوان یک طلبه کوچک شرکت کرده بودیم جمعیت انبوهی بود و رژیم پهلوی برای اینکه از حوزه زهر چشمی بگیرد، حمله سفاکانه‌ای کرد. در این روز واقعاً به حوزه علمیه جنایت کرد. حمله به مدرسه فیضیه باعث شد که مبارزات روحانیت و امام یک گام بالاتر آمد و درگیری‌ها حالت جدی تری گرفتند که وارد این بحث نمی‌شوم.

دومین آن بعد از تبعید امام در سالگرد شهادت امام صادق(ع) بود، طلبه‌ها مراسمی در حرم داشتند و بعد تظاهرات کردند که آن روز هم رژیم سفاک جمع زیادی از طلبه‌ها را بازداشت کرد که بنده خودم جزو بازداشتی‌ها بودم. دیدم که بر سر زندانی‌ها در آن زمان چه آمد!! که این را برای انقلاب خودمان عرض کردم. بیش از اینها از خورشید امام صادق(ع) استفاده می‌کنیم. به هر حال باید همیشه یاد این شخصیت عظیم جهانی اسلامی شیعی مکتب اهل بیت را بزرگ نگه داریم. فکر می‌کنم به اندازه کافی منابع داشته باشیم که یک مقدار علوم امام صادق(ع) را که به دنیای اسلام و بشریت تقدیم کرده اند، بیشتر بررسی کنیم.

مناسبت بعدی ما سالگرد انفجار حرم مطهر عسگریین است(2) که در سال 84 توسط انسان‌های عنود و کینه توز و افراطی اتفاق افتاد. کسانی که در دلشان نسبت به فرزندان پیغمبر اکرم(ص) کینه و عقده هست، این حرم مظلوم را منفجر کردند که هنوز هم کاملاً بازسازی نشده است. گرچه موقتاً دارد برای زیارت‌های محدودتر آماده می‌شود، ولی امیدواریم یک روز آن گونه که در شأن این ائمه بزرگوار است، این حرمها تجدید رواق شوند.

شهادت آیت‌الله قاضی طباطبایی تبریزی(3) را داریم که حقیقتاً یکی از بزرگان انقلاب بودند و سهم زیادی در پیروزی انقلاب بخصوص در آذربایجان داشتند اولین شهید محراب هم هستند که به دست منافقان کوردل شهید شدند و ما در آستانه سالگرد این شهادت و این جنایت فجیع هستیم.

مناسبت دیگر سالگرد شهادت حسین فهمیده(4) است که نحوه شهادت ایشان باعث شد که در جوان‌ها و نوجوان‌های ما شعله جدیدی از ایثار و حرکت و جهاد و فداکاری به وجود بیاید. حقیقتاً ابتکار بزرگی کرد تا نسبت به اشغال ایران و خرمشهر نشان دهد. وقتی تانک‌های رژیم بعث به خیابان‌های خرمشهر رسیدند، با نارنجک زیر تانک رفت و قطعه قطعه شد. نام او جاویدان شد و برای جوان‌های ما که بسیج دانش‌آموزی را بر این اساس تأسیس کردند، الهام‌بخش است.

نهایتاً، سالگرد شهادت آیت‌الله حاج آقا مصطفی خمینی(5) است که ایشان در سال 56 در حالی که امام تحت فشار رژیم بعثی و تحت فشار توطئه‌های رژیم ایران بودند، به شهادت رسیدند و امام را در آن شرایطی که بسیار به وجود ایشان نیاز بود، تنها گذاشتند اما عجیب است که خداوند چگونه این خلاء را جبران می‌کند. همان شهادت مظلومانه و عشق مردم به امام و انقلاب باعث شد که پس از شهادت آیت‌الله حاج آقا مصطفی ایران حرکت جدیدی در ایران به وجود آمد. برنامه‌های عزاداری به راهپیمایی‌ها رسید و با شهادت‌ها تداوم پیدا کرد تا به پیروزی انقلاب اسلامی و خروج آمریکایی‌ها و رژیم پهلوی از ایران رسیدیم. این قطعه تاریخ هم قطعه ارزشمندی است که این شهادت را به بیت مکرم امام راحل تسلیت عرض می‌کنیم.

دو سه مسئله مهم داریم که باید به اینها هم در حدّ چندکلمه بپردازم. یکی همین بحث بحران اقتصادی است که این روزها در جهان به وجود آمده و چیز عجیبی است. البته سابقه دارد. در سال 1930 بحرانی شبیه این آمد که آثار فراوان سیاسی و اقتصادی در دنیا داشت. قبلاً هم بحران دیگری بود. بعضی‌ها مثل رئیس کل بانک بین‌المللی جهانی می‌گویند معمولاً در هر 100 سال یک سونامی اقتصادی داشته ایم. البته چون خودم روی این تاریخ کار نکرده‌ام، نمی‌دانم چقدر درست است. به هر حال لابد حرف معتبری است. حقیقتاً یک سونامی است.

نیمه جلسه‌ای را در مجمع تشخیص مصلحت درباره عامل اینکه این سونامی بحث کردیم که به کجا می‌انجامد و آیا طولانی است یا کوتاه و تاثیرش بر ما و ایران چیست؟ بحث‌های جدی که انجام شد، ولی کافی نیست. الان هم غربی‌ها در محافل اقتصادی و سیاسی خود این موضوع را دارند بررسی می‌کنند. به هر حال مسئله واقعاً قابل توجهی اتفاق افتاده است. با اینکه این همه پول در آمریکا، آسیا و همه کشورها به بازار تزریق شد برای اینکه بانک‌ها بتوانند چرخ‌های اقتصاد را با گام‌های بیشتر به گردش در بیاورند، ولی هنوز جریان منفی است و روز به روز بر مشکلات اضافه می‌شود.

آنچه که الان از آن صحبت می‌کنند، بحث رکود است. دارند اعتراف می‌کنند که دنیا وارد یک دوره رکود شده است. بخصوص اگر رکورد تورمی باشد، بسیار کشنده است. چنین شرایطی برای طبقات ضعیف بسیار شکننده است و فشارهای خیلی سختی دارد.

 نباید فکر کنیم این حادثه‌ای که در دنیا افتاده، به نفع ما تمام می‌شود و اظهار خوشحالی کنیم. من فکر نمی‌کنم این گونه باشد. خیلی از صاحب نظران این گونه فکر می‌کنند. بالاخره بعضی از تاثیرات مهم است. الان در کشورهای کوچک و ضعیف و عقب افتاده سونامی اقتصادی می‌تواند تعداد گرسنگان و فقرا را بسیار بیشتر به صورت امواج سونامی آنها را فقیرتر و گرسنه‌تر کند.

در این شرایط تولید کم می‌شود، تولید که کم شد، محصول بخصوص مواد غذایی گران‌تر می‌شود. کسانی که متمکّن هستند، برای خودشان چیزی تأمین می‌کنند. آنهایی هم که اهل سوءاستفاده هستند، معمولاً از این بازارها سواستفاده می‌کنند. اما کشورهای فقیر و انسان‌های فقیر از آثار این سونامی ضرر می‌بینید. سازمان ملل چند سال قبل برنامه‌ای داد و گفت می‌خواهیم عدد گرسنگان جهان را که فعلاً 800 میلیون نفر هستند، در مدت 20 ساله به صفر برسانیم. ولی همین روزها اعلام شد که گرسنگان جهان به یک میلیارد نفر رسیده‌اند. یعنی 200 میلیون نفر به گرسنگان جهان اضافه شده است. این یک فاجعه است. حقیقتاً بر سر مردم فقیر و مریض و نیازمند سخت می‌گذرد. دارو گران می‌شود، غذا گران می‌شود، حمل و نقل گران می‌شود و کار کم می‌شود همین الان می‌گوئید 20 میلیون نفر به خاطر اینکه تولید کم شده. از چرخه کار بیرون رفته‌اند. تولید که کم می‌شود، کارگرها را بیرون می‌کنند. نباید کسانی پیدا شوند و بگویند این حالت خوب و معجزه خداست. ممکن است آنها تنبیه شوند، اما برای همه سنگین است البته کار زیادی از دست ما ساخته نیست. نقش ما در این قضیه این قدر نیست. ولی باید فکر کنیم. اولین موجی که به ما رسیده، همین ارزانی نفت است. نفت تا 147 دلار بالا رفته بود، اما امروز اعلام کردند نفت برنت 64 دلار است. ما چند دلار کم‌تر از نفت برنت می‌فروشیم. این برای ما خیلی خسارت بزرگی است. کشورما با این ذخایر حساب ارزی امتیاز خوبی دارد و باید که نقطه مطمئنی برای کشور درست کنیم و باید در چنین حوادثی، اگر اتفاق افتاد، تدبیر کنیم. من نمی‌خواهم بحث انتقادی کنم فقط هشدار و تذکر است. همه باید در این قضیه با هم همکاری کنیم و آماده باشیم. موج اول آمده و باید بتوانیم امواج بعدی را مهار کنیم که صدمه‌ای به جامعه فقرا و کارگران خودمان وارد نشود.

زمانی یک قطعه‌ای از جنگ جهانی اول را مطالعه کردم و الان که فکر می‌کنیم، می‌بینم این حوادث می‌تواند در فرافکنی‌ها منجر به یک اقدام جاهلانه مستکبرانه شود. ممکن است آمریکایی‌ها به این نتیجه برسند که با یک ماجراجویی جهانی می‌توانند قدری خلاء داخلی
خود را جبران کنند. لذا باید مواظبت کرد و هشیار بود.

قحطی مفرطی را که در جنگ جهانی اول در ایران پیش آمد، به خاطر بیاورید. با اینکه جزو جنگ نبودیم، بیخودی ما را اشغال و متهم کردند که با فلان کشور رفیق هستیم. میلیون‌ها نفر تلف شدند. ارتش‌های اشغالگر برای تغذیه خودشان موادغذایی را از روستاها جمع و انبار می‌کردند و تا جنگ بود، برای خودشان نگه داشتند. وقتی هم خواستند بروند، برای اینکه دست دشمن نیفتد، آنها را آتش زدند و واقعاً یک فاجعه قحطی بزرگ در ایران اتفاق افتاد. اکثر شما در آن زمان نبودید، ولی تاریخ هست.

لذا وقت آن است که اولاً کشورهای بزرگ از این ماجراجویی‌ها دست بردارند و دست کمک به سوی همه کشورهای دنیا دراز بکنند و قدرتهای محلی هم وارد میدان شوند تا نگذارند بشریت در چنین شرایطی که قبل از این هم به خاطر خشکسالی‌ها دچار مشکل غذا بودند، دچار فاجعه شوند.

مسئله بعدی که واقعاً مهم است و نمی‌توان به آسانی از آن گذشت و از مسایل روز ما و منطقه ما و کشورهای اسلامی است، همین فشارهایی است که آمریکایی‌ها برای تحمیل یک قرارداد امنیتی بر عراقی‌ها وارد می‌کنند. اجازه‌ای که آمریکا داشته، یکی دو ماه دیگر تمام می‌شود و برای ماندن در عراق دیگر اجازه ندارد.

چند راه بیشتر نیست. یا باید دولت عراق با آنها قرارداد ببندند که سه سال دیگر بمانند و بعد از سه سال عراق را ترک بکنند. که البته معلوم نیست عراق را ترک بکنند. راه دیگر اینکه اگر این توافق امضا نشود، مجامع بین‌المللی وارد شوند. چون فکر می‌کنند که شاید رفتن آمریکا خلاء و ناامنی به وجود آورد و جنگ داخلی بیاید. ممکن است سازمان ملل وارد شود و مثل گذشته مصوبه‌ای بگذارد و مهلت دیگری به آمریکایی‌ها بدهد که مثل همین الان بمانند. البته این احتیاجی به اجازه عراق ندارد. سوم اینکه آمریکایی‌ها از راه‌های موذیانه‌ای که تا به حال در عراق عمل کرده اند، با فشارهای نامعقول بر دولت و ملت و مجلس و دیگران و کارهای خطرناک، برنامه‌های خود را تحمیل کنند و شرایطی پدید بیاورند که مانند سابق بمانند.

من فکر می‌کنم شرایط سختی است. آمریکا با این همه خسارت، با این همه هزینه، با این همه کشتار و با این همه مجروح، حالت فشلی پیدا کرده و الان به نقطه بدی هم در عراق و هم در افغانستان رسیده است.

افغانستان برای آمریکا بدتر از عراق است. الان مجلس و دولت و شخصسیت‌ها هستند که اوضاع را در حال عادی نگه می‌دارند. ولی می‌دانید که مواد مخدّر در افغانستان چه می‌کند!! تولید موادمخدر در افغانستان 8 برابر شده است. بیکاری و ناامنی در افغانستان به اوج رسیده است. هرروز تعداد زیادی آدم در افغانستان کشته می‌شوند. طالبان هم دارند جلو می‌آیند. آمریکا دچار مسایل مشکلی واقعی است. الان آمریکا با این گرفتاریهایی که به خاطر روحیه متجاوزگرانه و مستکبرانه برای خود درست کرده، الان در شرایط سختی در عراق قرار گرفته است. از طرفی اگر بخواهد برود، این اعلام شکست است و قطعاً ملت آمریکا حاکمان خود را بازخواست می‌کنند که این هزینه‌ها و آبروریزی‌ها برای چه بود و نتیجه چیست؟!!

 

اگر بخواهد بماند که معلوم است ملت عراق نمی‌خواهد. از آن تظاهرات فهمیدیم که ملت عراق آمریکایی‌ها را نمی‌خواهند. آمریکا در بن بست است.

بنابراین در منطقه ما، در همسایگی ما، در میان برادران و خواهران دینی ما این مشکل وجود دارد. جای این است که دولتها، صاحب نظران و متفکرّین همکاری بکنند تا سنگی را که آمریکایی‌ها به چاه انداختند، از چاه در بیاورند و ملت عراق را از این مخمصه راحت کنند. آمریکایی‌ها هم باید به فکر نجات خودشان باشند، والاّ هر روز در باتلاق بیشتر غرق خواهند شد.

در روزهای اول اشغال عراق به آمریکایی‌ها عرض کردم که در باتلاق فرو می‌روند. هر چه می‌گذرد، بیشتر در لجن فرو می‌روند.

این روزها پخش شده که خبر مهمی است. یکی از تلویزیونهای ایتالیا که تلویزیون دولتی است، خبر و فیلمی را در جمع خبرنگاران پخش کرده که در جنگ اول عراق در سال 1991 جنگ رژیم عراق در روزهای آخر دچار فلاکت شده بود و آمریکایی‌ها برای اینکه اینها را بترسانند، یک بمب کوچک اتمی را که 5 کیلو تن قدرت انفجاری داشت، بین بصره و مرز ما منفجر کرده‌اند و تعداد زیادی از مردم کشته شده‌اند و امراض سرطان و تومورهای نادر بسیار فراوان و حدود 30 برابر شده و هیچ خبری هم از آن منتشر نشده است. تلویزیون دولتی ایتالیا این خبر را پخش کرده است. این خبر در تاریخ 17/7/87 پخش شد و انتظار می‌رفت این خبر مثل بمب در دنیا منفجر شود. اسمش بمب سوم است.(6) پس از پخش اولّیه این خبر حتی رسانه‌های ایتالیایی آن را بایکوت کرده‌اند. اگر این جنایت درست باشد که آمریکایی‌ها مرتکب شده اند، جای تأمل بسیار است.

بحث دیگر ما مربوط به فلسطین است. آمریکا، انگلیس، روسیه و سازمان ملل قول داده بودند که در دوره آقای بوش مسئله فلسطین را به صلح نزدیک کنند. خیلی هم رفت و آمد و ادعا کردند. الان دارد دوره اش تمام می‌شود، ولی آن مسئله همان جور مانده و حتّی بدتر هم شده است. نه تنها نمی‌توانند صلحی تحمیل کنند، حرکت جدیدی در فلسطین آغاز شد که خدا کند ریشه نداشته باشد. اگر ریشه دار باشد، ملت‌های اسلامی باید خودشان را برای جواب آماده کنند. در شهری بنام عکا، همان جایی، بهائیت زیاد هستند. آنجا عده زیادی از فلسطینی‌های قدیمی مانده‌اند. نیمی از مردم عکا فلسطینی هستند. اخیرا صهیونیست‌ها شروع به تحت فشار و آزار و اذیت قرار دادن مردم کرده‌اند. به گونه‌ای اذیت می‌کنند که اینها فرار کنند. کسی هم به داد اینها نمی‌رسد. یعنی همان کاری که در اول اشغال فلسطین انجام دادند.

دوم اینکه در کرانه باختری شهرک‌هایی ساخته شده که کنار باغ‌های زیتون مردم فقیر فلسطینی قرار دارد. شهرک‌نشین‌ها در باغ‌های فلسطینی‌ها خرابکاری می‌کنند، آتش می‌زنند، پل‌ها را خراب می‌کنند و.... تا اینها نتوانند از محصولشان استفاده کنند. واقعاً این فجیع ترین کاری است که دارند انجام می‌دهند.

من از همین جا به کسانی که روی اسرائیل نفوذ دارند، اخطار می‌کنم که مواظب باشند این کارها به نفعشان نیست. ممکن است امت اسلامی را وادار به جنبشی کنند که برای شما
شناخته نیست. لذا جلوی این ظلم‌ها را بگیرید.

آخرین مسئله، مسئله هسته‌ای خودمان است. هنوز از تهدید دست برنداشته‌اند. با اینکه چیزی پیدا نمی‌کنند که دلیلی از انحراف ایران در کارهای صلح آمیز هسته‌ای باشد. ولی هر روز تهدید می‌کنند. حتی در مبارزات انتخاباتی دو حزب آمریکا مسابقه است. هر دوی آنها یک جور ایران را تهدید می‌کنند. این تهدیدها آن هم در این شرایطی که سونامی اقتصادی است و در منطقه نقاطی مثل انبار باروت شده، خیلی خطرناک است. این گونه رفتار با ایران به هیچ کار عقلی جز همان خوی استکباری است شباهت ندارد که امیدواریم درس گرفته باشند و بگذارند این ملت عزیز و شریف راه صلح‌آمیز خودش را ادامه بدهد.

بسم الله الرحمن الرحیم

والعصر/ انّ الانسان لفی خسر/ الاّ الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

پی نوشت ها:

 

1- امام صادق، در ۱۷ ربیع‌الاول سال ۸۳ ه‍.ق در مدینه به دنیا آمد و در ۲۵ شوال سال ۱۴۸ ه‍.ق در ۶۵ سالگی همان‌جا درگذشت و در قبرستان بقیع در کنار پدرش، امام باقر و جدش، امام سجاد(ع) و امام حسن(ع) دفن شد.

برخی از مورخان و تذکره‌نویسان ولادتش را در سال ۸۰ ه‍.ق و وفاتش را در سال ۱۴۶ نوشته‌اند. برای روز وفات،دو شنبه نیمه رجب یا شوال هم نقل شده است.۱۲ سال از عمر وی با جدش و ۱۹ سال نیز با پدرش هم‌زمان بود و دوران امامتش ۳۴ سال بود.

در الفصول المهمه و مصباح کفعمی و نیز در کتاب‌های دیگر آمده است که به امام زهر خوراندند. ابن شهرآشوب در مناقب نوشته است ابوجعفر منصور او را زهر خورانید،زیرا با کینه‌هایی که منصور از او داشت و بیمی که از روی آوردن مردم بدو در دل وی راه یافته بود، آسوده نمی نشست. منصور کسی بود که حتی به کسانی که برای به خلافت رساندن او کوشش کردند، نیز رحم نکرد و حتی ابو مسلم خراسانی را که در برپایی دولت عباسیان تلاش بسیار کرده بود، به قتل رساند.

 

2- روز چهارشنبه ۲۳ محرم الحرام ۱۴۲۷ق (۳ اسفند ۱۳۸۴ش) حدود ساعت ۷ صبح تروریستهای تکفیری وابسته به القاعده شاخه عراق به رهبری ابومصعب زرقاوی، با پوشیدن لباس نیروهای تکاور عراق، وارد آستان مقدس شدند و اسلحه نگهبانان را مصادره و آنها را به همراه خادمان حرم، در یکی از غرفه‌های صحن زندانی کردند و با کارگذاری مواد منفجره TNT به وزن حدود ۲۰۰ کیلوگرم در داخل بنا، حرم مطهر را منفجر کردند.

 

3- آیت‌الله حاج سید محمدعلـی قاضـی طباطبایـی در سال 1331 هـ. ق در کانونی گرم و خانـواده‌ای اصیل و روحانـی در تبریز پا به عرصه وجـود نهاد پـدر ایشان آیت‌الله حاج سیدمحمـدباقر قاضـی طباطبایـی از علمای بنام و فقهای طـراز اول آذربـایجان بود.

آیت‌الله قاضی طباطبایی تحصیلات ابتدایی و علـوم مقدماتـی را از والد خـود و عم گرامـش آیت‌الله سید اسدالله قاضـی طباطبایـی فرا گرفته، سپـس برای تکمیل معارف وارد حـوزه علمیه تبـریز (مـدرسه طالبیه) گردیـد.

ایشان تا سال 1357 هـ.ق، در حـوزه تبریز مشغول تحصیل بـودنـد. و بعد ازکسب فیض و بهره کامل از محضر علمای تبـریز برای تکمیل مبانی علمی در سطـوح عالی به قـم مشـرف شـده و از مکتب اسـاتیـد طـراز اول حـوزه علمیه قم استفاده‌های فراوانی نمودند. ایشان در درس فلسفه و خارج علـم اصـول رهبـر فقیـد انقلاب شرکت جسته، علـم درایه و رجال را نزد آیت‌الله العظمـی گلپایگانی فـرا گرفت و از پیشگاه پـرفیض بزرگانـی چـون آیت‌الله حجت و آیت‌الله صـدر تـوشه‌های علمـی گرانقـدری اخذ نمودند.

پـس از تکمیل سطـوح در قـم در سال 1369 هـ. ق، به نجف اشـرف مهاجرت نمود. و در مدت اقامت سه ساله در نجف ضمـن تشرف به زیارت ائمه معصومین توانست در درس آیات عظام سید محسـن حکیم و کاشف الغطا و اساتیدی چـون آیت‌الله رشتـی. آیت‌الله زنجانی، آیت‌الله بجنـوردی حضـور یـافته و به درجه عالـی اجتهاد نـایل گردد.

در سال 1372 هـ.ق، و در سـن 42 سالگی نجف را به قصد تبریز ترک و با کوله باری سنگین از علم و ایمان و اخلاص و شور وارد آذربایجان شده، کمر خـدمت به حل و فصل امـور مـردم بست و ضمـن امامت نماز جماعت در مسجد مقبـره و مسجـد شعبان به کار تحقیق و تالیف پرداختند.

شهیـد قاضـی طباطبایی در فاصله سالهای 1331 ـ 1341 هـ. ق، در تبریز بزرگتـریـن فعالیت‌های سیـاسـی را جهت افشـای چهره واقعی حکـومت طاغوت انجام داده و در آبان ماه 1342 هـ. ش، دستگیـر و به پادگان زرهـی تهران منتقل شد و پـس از آن به مدت 2/5 ماه در زندان قزل قلعه زندانی گردید. پـس از وارد آوردن ضربات و لطمات روحـی فراوان، وی را به سلطنت آبـاد تهران انتقـال دادند و در ایـن مـدت ایشان مخفیانه به قـم جهت دیدار امام، و سپس برای زیارت حضرت ثامـن الایمه به مشهد مقدس مشرف می‌شـوند در بازگشت مـدتـی در تهران اقامت نمـوده و بـدون اجازه رژیـم به طرف تبریز حرکت می‌کننـد و با استقبال با شکـوه مردم تبریز مواجه می‌شـوند.

اواخر سال 1343 هـ. ش، پـس از دستگیریها و تبعیدها و بـازداشت‌های مکـرر به عراق تبعیـد می‌گردند. که در ایـن مدت با امام خمینـی(رض) که مدتـی قبل از ایشان به عراق تبعید گردیده بـود، ارتباط نزدیک پیدا می‌کنند.

شهید قاضـی پـس از یک سال و نیـم اقامت اجباری درعراق به ایران مـراجعه نمـوده تا اینکه در روز سـی‌ام آذرماه 1347 هـ. ش، مصادف با عیـد فطر به جرم سخنرانـی پـرشـور و انقلابـی علیه اسـراییل غاصب و انتقـاد از دستگـاه حـاکـم به خـاطـر حمایت از صهیـونیست‌ها دستگیر و به شـش ماه تبعیـد به بافت کرمان، محکـوم می‌شوند. و پـس ازآن مدتـی به زنجان تبعید می‌گردند. بعد از سپری شـدن مـدت تبعیـد در زنجان به تبریز مراجعت می‌نمایند. و در کنار کارهای علمی و تدریـس پرچـم مبارزه را هـم چنان بر افراشته نگاه داشته و علی‌رغم کارشکنی‌های ایادی حکومت و کنترل هایی که از طرف ساواک صـورت می‌گرفت. همچنان به تبلیغ اسلام و تبیین شخصیت امام می‌پردازند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سـوی رهبر کبیر انقلاب به امامت نماز جمعه تبریز و نماینده ولـی فقیه در آذربایجان منصـوب می‌گردنـد. و در سنگـر امامت جمعه همچـون همیشه یاور مستضعفان و منشا خدمات خداپسندانه بـوده و با مجاهدت بسیار در پیشرفت اهـداف انقلاب و حفاظت از دستاوردهای آن از هیچ کـوششـی دریغ نمی‌کردند.

شهید قاضی طباطبایی در دهـم آبان ماه هزار و سیصـد و پنجاه و هشت هـ. ق، به دست شیاطیـن کـوردل به درجه رفیع شهادت نـایل آمـد.

 

4- هشتم آبان هر سال، یادآور خاطره رزمنده کوچکی است که با نثار جان خود، بر سرخی و طراوت خون شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی افزود. او در نوجوانی به یک‏باره قله‏های شرف و غیرت را پیمود که چه بسیار اهل ریاضت و سیر و سلوک، در پیمودن این راه پرفراز و نشیب، بر این رهگذر الهی غبطه می‏خورند. شهید محمد حسین فهمیده، در اردیبهشت سال 1346، در خانواده‏ای مذهبی در محله پامنار، از محله‏های قدیمی شهر قم، دیده به جهان گشود. سال 1352 راهی مدرسه ابتدایی شد. سال 1357 کلاس پنجم را به دلیل انتقال خانواده‏اش به شهر کرج، در مدارس این شهر سپری کرد. و پس از پیروزی انقلاب با تشکیل بسیج در آذر سال 1358 به فرمان امام(ره)، به این نهاد انقلابی پیوست.

پس از حوادث کردستان، با وجود سن کم و جثه کوچکش راهی آنجا شد، ولی به علت کمی سن، او را بازگرداندند. این قهرمان کوچک آرام ننشست و با شرکت در آموزش‏های رزمی، تابستان سال 1359 را گذراند و هم‏زمان با شروع جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران، خود را به جبهه‏های جنوب رساند. در خط مقدم جبهه بود که با مشاهده تانک‏های عراقی که به طرف رزمندگان هجوم آورده و درصدد محاصره و قتل عام آنها بودند، تاب نیاورد و در حالی که تعدادی نارنجک به کمر بسته و در دستش گرفته بود، به طرف تانک‏ها حرکت کرد. در این هنگام، تیری به پایش خورد و او را مجروح ساخت، ولی به راهش ادامه داد و تصمیم خود را عملی ساخت و از لابه‏لای تیرهایی که از هر سو به طرفش می‏آمد، خود را به تانک پیشرو رساند و با استفاده از نارنجک، موفق شد آن را منفجر کند و خود نیز تکه تکه شد.

صدای جمهوری اسلامی ایران، با قطع برنامه‏های عادی خود، اعلام کرد که نوجوانی سیزده ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته، آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت رسیده است. امام(ره) در پیامی به مناسبت دومین سال‏گرد پیروزی انقلاب اسلامی فرمود: «رهبر ما آن طفل سیزده‏ساله‏ای است که با قلب کوچک خود، ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ‏تر است. با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.»

بقایای پیکر شهید محمدحسین فهمیده در بهشت زهرای تهران، قطعه 24، ردیف 44، شماره 11، به خاک سپرده شد، امّا فداکاری حسین فهمیده در تاریخ پرشکوه سرافرازی‏های ایران ثبت شد و جاودانه ماند.

 

5- سید مصطفی خمینی (۱۳۰۹-۱۳۵۶ش) از مجتهدان و فقیهان شیعه و فعالان انقلاب اسلامی ایران. او فرزند ارشد امام خمینی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی و رهبر آن است. مصطفی خمینی آثار متعددی در علم فقه و اصول و تفسیر نگاشته است. او از ابتدای حرکت امام خمینی علیه حکومت پادشاهی پهلوی، وارد فعالیت‌های سیاسی شد و مدتی پس از دستگیری و تبعید پدرش، او نیز به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به دست ساواک دستگیر و به ترکیه و سپس به همراه پدرش به عراق تبعید شد. نگاه سیاسی وی از جمله حمایت از جنبش آزادی بخش فلسطین و نیز رویکرد نقادانه‌ی علمی او در زمینه علوم اسلامی، جایگاه قابل توجهی را در حوزه علمیه نجف برای او رقم زد. مصطفی خمینی در سن ۴۷ سالگی به طرز مشکوکی درگذشت.

 

6- آمریکایی‌ها در سال 1991 یک بمب کوچک اتمی در بین بصره و مرز ما منفجر کرده‌اند، این خبر پس از آن منتشر شد که دریک کنفرانس مطبوعاتی که روز چهارشنبه 17 مهرماه در محل انجمن مطبوعات داخلی ایتالیا در شهر رم برگزار شد، فیلم مستندی با عنوان بمب اتمی سوم برای خبرنگاران رسانه‌های گروهی داخلی و خارجی مقیم ایتالیا، به نمایش در آمد.

بمب موسوم به پسرک (Little Boy) که در هیروشیما فرود آمد، بمبی 4 تنی محتوی 500کیلوگرم اورانیوم بود که قدرت تخریب برابر 3 کیلوتن تی‌ان‌تی داشت و 6 روز پس از آن نیز یک بمب چهار و نیم تنی در بردارنده حدود 10 کیلوگرم پلوتونیم 239 که به دلیل بزرگی اندازه آن نسبت به بمب اول به "مرد چاق" ملقب شده بود و معادل 20 کیلوتن تی‌ان‌تی ارزیابی می‌شد، در ناکازاکی رها شد. این دو، تنها بمب هایی بودند که با مقاصد جنگی و نه آزمایشگاهی از زمان انفجارشان در اوت 1945تا کنون شناخته می‌شدند و از این رو، این بمب که انفجارش به تازگی آشکار شده، با عنوان "بمب سوم" مشهور گردیده است.

در این فیلم افشاگرانه که توسط شبکه رای نیوز 24 ایتالیا ساخته شده است، جیم براون یکی از سربازان امریکایی که در جنگ اول خلیج فارس شرکت داشته، در گفت و گو با مائوریتزیو توره آلتا سردبیر شبکه تلویزیونی رای نیوز، توضیح می‌دهد که چگونه ارتش امریکا از یک نوع بمب اتمی 500کیلوتنی علیه نیروهای عراقی در منطقه‌ای عملیاتی در شمال بصره، استفاده کرده است.

در این فیلم مستند یک پزشک عراقی به نام دکتر جواد ال‌علی نیز با نشان دادن تصاویر تکاندهنده‌ای از تعدادی از مردان، زنان و کودکان بیمار عراقی ساکن در مناطق اطراف محل پرتاب بمب، به رابطه اثرات انفجار این بمب با ابتلای اهالی منطقه به انواع تومورهای سرطانی می‌پردازد، اگرچه در این گزارش هیچ اشاره‌ای به آثار تشعشعات این بمب در کشورمان نشده است.

"کورا دینو مینه ئو" مدیر شبکه تلویزیونی رای نیوز ایتالیا در ابتدای این نشست مطبوعاتی و پیش از نمایش فیلم "بمب اتمی سوم"، با تأکید بر اینکه امریکا در پایان عملیات موسوم به طوفان صحرا یک بمب اتمی 500 کیلوتنی در منطقه‌ای میان بصره و مرز با ایران منفجر کرد، به برخی تردید‌ها در این زمینه اشاره و خاطر نشان کرد براساس تحقیقات صورت گرفته از مرکز زلزله‌شناسی بین‌المللی از سوی شبکه رای نیوز، معلوم شد که دقیقاً در محل مذکور یک زمین لرزه با قدرتی معادل 500 کیلو تن در آخرین روز جنگ به ثبت رسیده است.

دکتر جواد آل علی، رئیس بخش سرطان شناسی بیمارستان بصره می‌گوید: تشعشعات مربوط به استفاده آمریکا از سلاح‌های حاوی اورانیوم موجب شده مرگ و میرهای ناشی از انواع تومورهای نادر از 23 مورد در سال 1989 به 600 مورد در سال 2002 افزایش یابد.