خطبه ها
  • صفحه اصلی
  • خطبه ها
  • نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

1- ماه رمضان، اهمیت و فواید روزه، عبادات و ادعیه ماه رمضان 2- مجلس خبرگان رهبری و وظایف آن، 17 شهریور، امام موسی صدر، آیت‌الله طالقانی، شهید قدوسی، شهدای محراب، روز تعاون، روز بانکداری، مسائل هسته‌ای، 11 سپتامبر و ابهامات، مسائل عراق، لبنان و فلسطین

  • دانشگاه تهران
  • جمعه ۱۶ شهریور ۱۳۸۶
خطبه اول تقویت روحیه اطاعت از خدا، محصول عبادت در ماه رمضان/ لزوم طرح مسئله روزه در آغاز ماه رمضان از تریبون نمازجمعه/ سنت پیامبر(ص) برای خطبه رمضانیه در آغاز این ماه/ ماه رمضان، هدیه ارزشمند خداوند/ سابقه روزه در ادیان گذشته/ انواع روزه/ روایت یک امام درباره روزه پیامبران/ روزه، راهی میانبر به سوی خدا/ تقویت تقوی، فلسفه روزه/ فواید روزه/ تأثیرات روزه درخودسازی انسان‌ها/ فضیلت بیداری انسان‌ها در سحر/ برتری روزه همراه با دعای سحر/ دعا و چگونگی خواندن آن/ تأثیرات فراوان دعا در ماه رمضان/ فواید اجتماعی روزه/ چشم‌پوشی از محرمات، یکی از شروط روزه/ درک وضع فقرا در شرایط روزه‌داری/ فواید جسمی روزه/ پرخوری، عامل بسیاری از بیماری‌ها/ لزوم توجه به تذکرات اطبا در روزه/ انسان و تمرین صبر در روزه/ سازندگی صبر در زندگی انسان‌ها/ نجات جوامع از صبر انسان‌ها/ تعجیل، بر باددهنده بسیاری از فرصت‌ها/ صبر، یعنی تمرین مقاومت/ قرب به خدا محصول عبادت در رمضان/ سریع‌الرضا، یکی از نامهای خداوند/ حق انسان‌ها در ماه رمضان/ متون عرفانی خطبه‌های پیامبر قبل از شروع ماه رمضان/ استناد متقن خطبه ماه رمضان پیامبر/ تعابیر پیامبر در خطبه ماه رمضان/ تأکید پیامبر بر لطف خداوند در ماه مبارک/ انسان‌ها، میهمانان خدا در ماه رمضان/ تفاوت ضیافت ماه رمضان از همه ضیافت‌ها/ تلاش خداوند برای رضایت ازانسان در ماه رمضان/ ثواب نفس‌های انسان‌ها در ماه رمضان/ عبادت خواب در ماه رمضان/ افزایش بازشدن درهای رحمت خداوندی در ماه رمضان/ بسته شدن درهای جهنم در ماه رمضان/ دعاهای پیامبر در ماه رمضان/ ثواب قرائت قرآن در ماه رمضان/ لزوم تلاش برای فهم بیشتر قرآن در ماه رمضان خطبه دوم تعبیر مقام معظم رهبری درباره خبرگان این دوره/ خبرگان، محل تجمع دو رکن الهی و مردمی نظام/ خبرگان، تبلور آرای مردمی در مهمترین مسئله حکومت/ فلسفه انتخابات دو مرحله‌ای خبرگان/ توصیه‌های رهبری به خبرگان/ شرایط انتخاب رئیس برای خبرگان/ رفاقت، اولین اصل رقابت در خبرگان/ وظایف کمیسیون تحقیق خبرگان/ اهمیت خبرگان برای جامعه/ شباهت خبرگان با نیروهای مسلح/ خبرگان باعث اطمینان خاطر مردم/ هنر خبرگان در زمان پس از رحلت امام/ شرایط کشور در زمان رحلت امام/ خبرگان، تصمیم‌گیران خوب در شرایط حساس/ مراجعات فراوان مردمی به خبرگان/ خبرگان، نهادی کم‌هزینه برای کشور/ لزوم آگاهی مردم از وظایف خبرگان/ 17 شهریور تلخ‌ترین حادثه مبارزه/ ابهام در تعداد شهدای 17 شهریور/ برنامه‌ریزی مردم برای راهپیمایی 17 شهریور بعد از نماز عیدفطر در قیطریه در 13 شهریور/ هراس رژیم از تکرار راهپیمایی 13 شهریور در 17 شهریور/ فاجعه خونین در میدان ژاله/ اهداف رژیم پهلوی از کشتار مردم در 17 شهریور/ بیانیه کوبنده امام بعد از 17 شهریور/ تأثیرات مستقیم 17 شهریور در 22 بهمن/ نقش شهید آیت‌الله مدنی در مبارزات/ امام موسی صدر، پایه‌گذار مقاومت در لبنان/ آیت‌الله طالقانی از ارکان مبارزه علیه رژیم پهلوی/ آیت‌الله قدوسی، بزرگ مرد انقلاب و حوزه/ شهدای محراب، رسواکننده منافقین در شعارهای مبارزاتی/ لزوم توجه به اهداف تعاون در قانون اساسی/ بانکداری اسلامی، از افتخارات مجلس اول/ تأیید شرعی امام بر قانون بانکداری اسلامی/ قطعنامه ظالمانه شورای امنیت درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران/ حرکت مناسب و مبهم آژانس هسته‌ای/ خودداری ایران از اهداف غیرنظامی در پروژه‌های‌هسته‌ای/ ابهامات واقعی حادثه11سپتامبر/ 11سپتامبر، بهانه آمریکا برای‌حضور در منطقه/ هزینه‌های زیاد حضور آمریکا در منطقه/ عجز آمریکا در نگه‌داری افغانستان/ عدم توسعه عراق در زمان اشغال آمریکا/ معکوس شدن اهداف آمریکا در محاصره ایران/ لبنان، صحنه افتخارآمیز نیروهای مقاومت/ تشدید اختلافات داخلی اسرائیل پس از شکست از مقاومت/ مذاکره، تنها راه حل مسایل ‌بین‌المللی

خطبه اول:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلوه والسلام علی رسول الله و علی آله الائمه المعصومین.

یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون.

اوصیکم عباد الله بتقوی الله و اتباع امره.

خداوند را به جلال و علوّ مقامش قسم می‌دهیم که ما را بخصوص در ماه مبارک رمضان توفیق دهد تا بتوانیم از ثمره ماه رمضان در تقویت ملکه تقوا در وجود خودمان استفاده کنیم و محصول عبادات ماه مبارک رمضان برای امت اسلامی تقویت تقوا، وظیفه‌شناسی و اطاعت از اوامر خداوند باشد.

مدت‌هاست که بحث خطبه‌های اول من درباره مسائل قرآنی، یعنی شکل‌گیری نظام در محور آیات قرآن است. بحث‌های زیادی کردیم و به عبادات رسیدیم و از عبادات هم نماز را انتخاب کردیم و یکی دو خطبه هم در مورد نماز ایراد شد.

امروز هم می‌بایست درباره نماز صحبت می‌کردم که دیدم به ماه رمضان رسیدیم. بجاست که درباره مسئله روزه و صوم که در فصل بعدی صحبت ماست، در ماه رمضان مطالبی عرض کنم. این بحث معمول هر ساله ما، وقتی که در جمعه آخر ماه شعبان به نمازجمعه می‌آمدم، بوده است. به عنوان تبعیت از رویه‌ای که حضرت رسول اکرم(ص) در حیات خودشان در مدینه داشتند که بعد از آنکه روزه واجب شد، قبل از ماه رمضان توصیه‌هایی به مردم می‌کردند و در هیچ ماه دیگر این کار را نمی‌کردند که به خاطر عظمت ماه رمضان است. لذا بنده هم این خطبه را درباره ماه رمضان، روزه، دعا، عبادت و مجموعه آن عرض می‌کنم. البته تذکر و یادآوری به امت عزیز است که از ماه رمضان بیشتر استفاده کنند.

نکاتی را عرض می‌کنم. اولاً فرصت ماه رمضان هدیه بسیار ارزشمندی است که خداوند به امت اسلامی داده است. در امت‌های پیشین روزه بود. همین آیه‌ای که اول صحبتم خواندم که در سوره بقره است، به مردم مسلمان می‌گوید: «بر شما حکم روزه را نوشتیم، همانطور که به امت‌های پیشین این حکم را کرده بودیم. »

بنابراین این حکم از لحاظ کلی روزه، مخصوص مسلمانان نیست. در ادیان دیگر هم بود. در قرآن روزه‌های زیادی را از بزرگان ادیان گذشته و در روایات هم روزه‌های بزرگی را از انبیا نقل می‌کنند. مثلاً روایاتی دارد که حضرت موسی وقتی به کوه «طور» رفت، برای دریافت لوح، در همه آن مدتی که در کوه طور بود، روزه بود. البته من هنوز تحقیقی درباره این روایت نکردم، ولی روایت عجیبی است که می‌گوید، نه چیزی می‌خوردم و نه می‌آشامیدم، فقط با لطف خداوند وجودم زنده مانده بود. آنچنان مجذوب خدا بودم که حیات و انرژی حیاتم را از ارتباط با خدا می‌گرفتم.

 

درباره حضرت عیسی هم چنین چیزی است که حضرت عیسی چهل روز روزه متوالی گرفته است. موارد زیادی در تاریخ هست که در ادیان دگر هم روزه بود. در غم‌ها، در شادی‌ها، در طلب حاجات و... روزه‌های چند روزه و یک روزه فراوان است. اما تا اینجا که ما اطلاع داریم، در ماه رمضان چنین چیزی نداشتند. اینکه ماهی بنام ماه رمضان از لحاظ تقویم قمری برای خودشان درست کرده باشند، خیلی روشن نیست.

البته در روایتی دیدم که امامی می‌فرمایند: «این هدیه مسلمانان است.» می‌پرسند: «امت‌های قبل روزه نمی‌گرفتند؟» حضرت جواب می‌دهند: «امت‌ها نه، ولی انبیا می‌گرفتند. » یعنی این هدیه خدا مال امت اسلامی و انبیای گذشته بوده است. این را به عنوان یک نظر قطعی از من تلقی نکنید، روایتی را نقل کردم و انشاءالله به بخش روزه که رسیدیم، نکات دقیق‌تری در این باره عرض خواهیم کرد.

به هر حال حقیقتاً با همه جوانبش که نگاه می‌کنیم، خداوند نظر لطفی به مسلمانان کرده و این ماه را در برنامه‌های زندگی ما تعبیه کرده است. خداوند با عنایت ویژه و رحمت خاص، باب رحمت و سعادت را به عنوان یک راه میانبر و سریع باز کرده که زودتر به خداوند نزدیک شویم و قرب الهی را کسب کنیم و خودمان را از مادیات جدا کنیم و دامن خود را رها کنیم تا بتوانیم پرواز کنیم. خداوند به این دلیل این هدیه را به ما داده است. لذا خواهش می‌کنم به روزهای ماه رمضان بسیار اهمیت بدهید که می‌تواند سعادت ما را در دنیا و آخرت تأمین کند.

فلسفه روزه رسیدن به تقوی است. چقدر تقوا مهم است که انسان مأمور شد یک ماه رمضان را روزه بگیرد بخاطر اینکه به مرحله انسان متقی برسد! این عالیترین سرمایه‌ای است که می‌توانیم در زندگی به دست بیاوریم، البته اگر خداوند به ما توفیق بدهد.

برای روزه فواید زیادی است، کتابهای زیادی نوشته شده و خوشبختانه وجود دارد و در همه کتابخانه‌ها پخش شده و هرکس بخواهد مطالعه کند، این روزها می‌تواند، فیلم هست، سی دی هست و خیلی چیزها برای روزه هست. فواید زیادی دارد.

اولاً روزه وسیله تربیت خود انسان است، یعنی خودسازی است. قطعاً ممارست یک ماه روزه و بیدار شدن شب‌ها خیلی مؤثر است. بعضی‌ها معمولاً در شب‌ها بیدار نمی‌شوند و کارشان را آسان می‌کنند و روزه بدون سحری می‌گیرند. حتی خیال می‌کنند پیش خدا قرب بیشتری دارند، چون قدری سخت‌تر است. ولی اشتباه می‌کنند. همین که انسان بخاطر روزه بیدار شود و در دل شب با خدا راز و نیاز کند و برای خداوند خوابش را قطع کند، نوعی خودسازی است. گرچه در روز جبران کند، اما این خودش عبادتی بزرگ و برای انسان سازنده است. سعی کنید - ولو مختصر - سحری بخورید. سعی کنید اگر سحری هم نمی‌خورید، برای سحر بیدار شوید. دعا، مراسم و برنامه‌هایی دارد و آنها را اجرا کنید.

فکر می‌کنم فضیلتی نیست که کسانی روزه بدون سحری می‌گیرند. همانطور که مرسوم و سنت بود، با سحری روزه بگیرید. البته اجباری ندارید. می‌توانید سحری نخورید و روزه هم باشید. نیت را قبلاً بکنید. اگر سحر و یا هر وقت بیدار می‌شوید، طبعاً ادامه می‌دهید. اما بهتر و افضل این است که با سحری، مخصوصاً با دعاهای سحر روزه گرفت.

دعاهای سحر یک قسمت از دعاهای مفصل و مکتوب است. حداقل این است که خداوند برای دعا آسان کرده که نیاز نیست با الفاظ و عبارات عربی باشد. باید در قلب، دعا و با خدا ارتباط برقرار کنید. هر چه از خدا می‌خواهید، با همان زبان خودتان تلفظ کنید کـه خیلی خوب است. اینکه عبارات عربی را بخوانید و نفهمید چه چیزی از خدا می‌خواهید، اگرچه خود خواندن دعا ثواب دارد، ولی دعا موقعی مؤثر است که خواسته قلب باشد. یعنی انسان از عمق دل چیزی را از خداوند بخواهد. اگر عبارتی را بخواند که نمی‌داند چیست، این دعا نمی‌شود.

ممکن است چون به قصد قربت می‌خوانید، عبادت تلقی شود. ولی سعی کنید چیزی را که از خداوند می‌خواهید، با زبان، قلب و نیت خود با خداوند مطرح کنید. مخصوصاً درسحرهای ماه رمضان و به خصوص در افطار که خیلی ثواب دارد. روایاتی داریم که بخاطر روزه‌ای که گرفتید، دعاهای قبل از افطار مقبول است و خداوند دعای درست بندگان روزه‌دارش را رد نمی‌کند.

به هر حال یکی از آثار مهم روزه خودسازی و تربیت است. از لحاظ اجتماعی روزه برای کسانی که معمولاً در زندگی‌شان سیر هستند، خیلی مفید است. چون هر وقت در روز به غذا و یا شرب آب و یا هر چیز دیگر تمایلی پیدا کنند، همان لحظه در اختیارشان است و هیچ‌وقت در مأکولات و مشروبات و یا حتی در تفریحات و تلذذات چشمی و سایر اعضا احساس کمبود نمی‌کنند. انسان اگر ساعات زیادی، خود را بخاطر خداوند محدود کند و گرسنگی و تشنگی احتمالی را تحمل کند، از بعضی لذات چشم بپوشد، مواظبت کند که دروغ نگوید، غیبت نکند و به دیگران تعدی نکند، خیلی مؤثر است.

البته شروط زیادی در روزه هست که روزه حقیقی شود. چشم پوشی از محرمات و توجه به وظایف به انسان حالتی می‌دهد که در ابعاد فرد و اجتماعی موثر است. فکر می‌کنم خیلی از افرادی که درد فقرا را نمی‌فهمند، در حال روزه درد فقرا و مشکل نیازمندان را می‌فهمند. این موضوع به عنوان فلسفه روزه در روایات ما خیلی زیاد آمده و آن موقع است که انسان ارزش احکام انفاق و واجباتی را که خداوند برای یاری به نیازمندان به ما داده، درک می‌کند و وظایفش را انجام می‌دهد.

از لحاظ جسمی هم روزه مهم است. امروز که پرخوری در دنیا زیاد است و خیلی از انسان‌ها بخاطر پرخوری مریض هستند، خیلی از اطبا امساک را بهترین راه بهداشت می‌دانند که درست است. همه شما در وجودتان می‌توانید تجربه کنید که بسیاری از امراض جسمی با امساک و کم خوردن و کم کردن غذا و کم کردن فشار معده از بین می‌رود و خیلی از امراض به سراغ انسان نمی‌آید. اگر در تمام سال هم انسان مواظب باشد و امساک کند، بجاست. لذا روزه‌های اول ماه و وسط ماه و آخر ماه جنبه‌های بهداشتی دارند. الان از ماه رمضان می‌گوییم که یک ماه روزه ما را برای مدتی از لحاظ جسمی بیمه می‌کند.

اکثر اطبا این را قبول دارند. البته کسانی هستند که روزه برایشان مضر است و آنها حق ندارند روزه بگیرند. اگر طبیب مسلمان و حاذق با توجه به حکم شرعی بگوید که روزه برای شما مضر است، نباید روزه بگیرد. از کسانی صحبت می‌کنیم که روزه برای آنها مضر نیست و سالم هستند.

یک نکته بسیار مهم در روزه هست که حالت تمرین صبر است. عجیب است. در قرآن چقدر روی صبر به عنوان عامل سازنده انسان تاکید شده است! قرآن می‌فرماید: «در زندگی خود، در عبادت، نماز و صبر در کارها، استقامت کنید. » یعنی از این راه توفیق به دست بیاورید.

بنده خودم در زندگیم تجربه کردم و اگر شما تجربه نکردید، زندگی خود را مطالعه کنید. صبر برای انسان بسیار بسیار سازنده است. انسان دلش می‌خواهد چیزی اتفاق بیفتد و نمی‌افتد و یا ضد آن اتفاق می‌افتد. یا مشکلی برای انسان پیش می‌آید و سخت است و راه علاج ندارد و انسان مقاومت و صبر می‌کند. البته ما حق نداریم ذلیلانه مقاومت کنیم. حتی واجب است که نگذاریم مشکل پیش بیاید و جلوی مشکل را بگیریم. ولی اگر آمد، بخاطر اهدافی، باید مدبرانه تحمل کنیم و به دقت خودش اقدام کنیم. این صبر خیلی مهم است. زندگی انسان را موفق می‌کند. جامعه را از خیلی دردها نجات می‌دهد.

در صورتی‌که عجله که نقطه مقابل صبر است، خیلی از کارها را به باد می‌دهد و خیلی از انسان‌ها را تباه و خیلی از فرصتها را ضایع می‌کند. بخاطر اینکه انسان در تصمیم و اقدامی تعجیل می‌کند.

روزه که بسیار مهم است، تمرین صبر است. از لحظه‌ای که در سحر دهان خود را می‌بندیم تا لحظه‌ای که به افطار می‌رسیم، بارها و بارها اقتضائات و تمایلاتی در وجود انسان به وجود می‌آید که می‌خواهد اقدام کند، ولی توجه می‌کند که خداوند نخواسته است و خودداری می‌کند. این صبر است و این صبر، سازنده و تمرین مقاومت است و انسان‌ها را نیرومند و رویین تن می‌کند.

 روزه یک ماه رمضان واقعاً این خاصیت‌ها را دارد و مهمترین آن قرب به خداست. خیلی روشن است و آیات قرآن و روایات، روزه درست را راه میان بر رسیدن به خداوند می‌دانند. هیچ چیز بهتر از این نیست که خود را به خداوند نزدیک کنیم. از آنچه که خداوند برایمان خواسته است، احساس رضایت کنیم و خداوند هم از ما راضی باشد. البته سخت است بفهمیم که خدا از ما راضی است یا نه، ولی علایم هست و اسناد، آیات و احکامی داریم که می‌توانیم بفهمیم. وقتی خلاف خواست خداوند اقدامی نکنیم یا خودمان می‌فهمیم که این خلاف است، قاعدتاً خداوند از ما راضی است.

یکی از اسامی خیلی شیرین خداوند سریع‌الرضا است. با کوچکترین تمایل انسان به معنویت، از ما راضی می‌شود. راضی کردن خدا خیلی آسان است. اگر انسان احساس رضایت را بدست بیاورد، قرب به خداوند بسیار راهگشا و سعادت بخش است. سعادت جاودان و ابدی به ما می‌دهد و تاثیرات آن روی زندگی فعلی ما هم بسیار زیاد است. روزه این خاصیت را دارد.

مسلماً روزه ما را به خداوند نزدیک می‌کند. البته با روزه درست و با شرایط خودش، قرب به خدا را بدست می‌آوریم. لذا به ماه رمضان به عنوان یک هدیه نگاه و سعی کنید حق ماه رمضان را ادا کنید. یا به تعبیر بهتر حقتان را از این قطعه زمان بگیرید. نگذارید حقتان از دستتان برود.

پیغمبر اکرم(ص) در جمعه‌های آخر شعبان و گاهی هم در جمعه اول ماه رمضان که به مناسبت نمازجمعه و یا مراسم دیگر خطبه می‌خواندند، بحثهای روزه و ماه رمضان را مطرح می‌کردند. متون زیادی داریم که به عنوان خطبه پیغمبر قبل از رمضان نقل شده که متفاوت هم می‌باشند. یکی از خطبه‌هایش خیلی معروف است.(1)

امروز پیش از اینکه به اینجا بیایم، دنبال سندش رفتم و قسمتی از آن را که نگاه کردم و دیدم بسیار معتبر است. علی بن حسن بن فضال از حضرت رضا(ع) نقل می‌کند و مثل حدیث سلسله الذهب است، یعنی حضرت رضا(ع) از پدرش و او از پدرشان تا می‌رسد به حضرت علی(ع) و حضرت علی(ع) هم از پیغمبر(ص) نقل می‌کند. سند تا حسن بن فضال هم صحیح است. بنابر این خطبه بسیار ارزشمندی است و می‌توانیم روی این حساب کنیم. چند جمله‌ای از آن نقل می‌کنم.

پیغمبر(ص) در این خطبه با مردم صحبت می‌کند و خطاب به مردم می‌فرماید: «ماه رمضان به طرف شما می‌آید» بدلیل اینکه خداوند این نعمت را برای ما گذاشته و این تعبیر پیامبر همان بحث قبلی من است که این رحمت خداست و او دارد ما را درک می‌کند و ما باید استقبال کنیم. او می‌آید، هم برکت دارد، هم رحمت دارد و هم غفران در آن است.

آخر همین خطبه جمله دیگری است که می‌گوید: بخاطر عوامل فراوانی که برای توبه و بخشش و عفو خداوند از گناهان در این ماه هست، گرفتن عفو خیلی آسان است. می‌فرماید: «حقیقتاً انسانی که نتواند در این یک ماه از خداوند بخشش گناهان خود را بگیرد، واقعاً باید شقی باشد. اگر انسان در ماهی که این همه راه برای رسیدن به خدا در آن هست، به خدا نرسد و نتواند از خداوند غفران بگیرد، واقعاً باید یا خیلی غافل و یا خیلی شقی باشد و نشان بدبختی انسان است.» می‌فرماید: «ماه رمضان از همه ماه‌ها بهتر است. روزها و ساعاتش از روزها و ساعات دیگر افضل است.»

چنین ماهی با این لحظات ارزنده که بهترین لحظات عمر انسان حساب می‌شود، باید عزیز داشته شود. می‌فرماید: « در این ماه شما مهمان خدا هستید». البته ما همیشه مهمان خدا هستیم. مگر بر سفره‌ای غیر از سفره خدا می‌توانیم بنشینیم؟ نفسی که می‌کشیم، از خداست. هوایی که تنفس می‌کنیم، از خداست. آبی که می‌خوریم، از خداست. هر انرژی‌ای که در وجودمان هست، از خداست. چیزی جز خدا نیست. هرچه روی زمین است، حتی آسمانی که روی آن سایه انداخته، از خداست. چگونه است که می‌گوید. در این ماه مهمان خدا هستید؟

این ضیافت یک ضیافت کرامتی و بیش از ضیافت‌های تغذیه‌ای است. یک وقت ممکن است شما یتیم‌خانه‌ای را اداره کنید که همه یتیم‌ها مهمان شما هستند، اما یک وقت می‌خواهید مکرمت درست کنید و به یک کسی در ضیافت افتخار بدهید و او را بالا ببرید. ماه رمضان از این نوع ضیافت‌هاست. دعوت هم شدیم. همان غذایی را که در خانه خودتان می‌خورید، مهمان خدا هستید. هر غذایی که افطار یا سحر می‌کنید، با غذایی که شب قبل خوردید، فرق می‌کند. در همه لحظات مهمان خدا هستید.

این تعبیر برای این است که کسی که مهمان خدا باشد، رکن ویژه‌ای هم از خداوند به همراه دارد. طوری هستیم که می‌خواهیم مهمان از ما راضی باشد و با رضایت از ما جدا شود. خداوند هم چنین حالی را برای ما درست کرده است. این را پیامبر با سند معتبر امام رضایی و سلسله الذهبی به مردم یاد می‌دهد.

خداوند برای مهمان‌های ویژه چه چیزهایی تهیه کرده است؟ چه چیزی از اینهایی که می‌گویم، بهتر است؟! «هر نفسی که می‌کشید، دارید تسبیح می‌گوئید». برای تسبیح گفتن باید ذکر بگوییم، اینجا دیگر لازم نیست. فقط داریم نفس می‌کشیم. در شبانه روز چندبار تنفس می‌کنیم؟ یعنی حرکات عضلات شما در این ماه مبارک تسبیح است. این نعمت و محبت بزرگی است که خداوند به ما عطا کرده است. حتی خواب شما در ماه رمضان عبادت است.

لحظه‌ای که خودتان هم غافلید که چه بر شما می‌گذرد، آن لحظه در محضر خداوند در نامه عمل عبادت نوشته می‌شود. واقعاً میهمانی از این بهتر نمی‌شود «ونومکم فیه عباده» «اعمالکم فیه مقبوله» و هر کاری بکنید، خداوند قبول می‌کند. «دعاکم فیه مستجاب. » حرف خیلی عظیمی ‌است.

جمله «ادعونی استجب لکم» در قرآن است. ولی در ماه رمضان این جمله مضاعف شده است که اگر دعایی بکنیم، مستجاب می‌شود. بعضی‌هایش را می‌خوانم، بخاطر اینکه وقت ما تمام شده است. بعد می‌فرماید: «با نیات خالص و قلوب صادق خداوند را بخوانید و بخواهید که به شما توفیق بدهد تا بتوانید حق ماه رمضان را ادا کنید و موفق باشید. » در بخش‌های بعدی خطبه هم مطالب زیادی داریم که یکی دو جمله آن خیلی مهم است که فقط آنها را عرض می‌کنم.

می‌فرماید: «خداوند بخاطر میهمانانش درهای جهنم را در این ماه می‌بندد و از خداوند بخواهید که دیگر این درها را بر روی شما باز نکند و برای همیشه بسته باشد. ولی درهای بهشت را در این ماه برای روزه‌داران و برای انسان‌های مومن و متقرب به خدا باز گذاشته و از خدا بخواهید و این مسئله جزو دعاهای شما باشد تا این درها را برروی شما نبندد. شیطان‌ها را در این ماه به غل و زنجیر کشیده است.»

این جملات معنایی روشن و عرفانی دارند. هر یک از این جمله‌ها حداقل چند دقیقه‌ای
وقت می‌خواهد که انسان درک کند که شیطان به غل و زنجیر کشیده شده است و درهای جهنم بسته می‌شود و در بهشت باز است، یعنی چه؟

بعد می‌فرماید: «از خدا بخواهید که شیطان‌ها را دیگر بر شما مسلط نکند. » اگر این‌گونه شود، در ماههای بعد از رمضان راحت هستیم. ثمره روزه ماه رمضان را بعد از رمضان و تا رمضان آینده هم خواهیم دید. لذا حقیقتاً باید استفاده کنیم.

در خطبه پارسال از دعا و آثار دعا گفتم و نمی‌خواهم آنها را تکرار کنم. سی تا چهل اثر مهم دعا را در خطبه قبل از رمضان پارسال عرض کردم. در خطبه‌ای دیگر روی قرآن خواندن تأکید کردم که بهترین اعمال در ماه مبارک رمضان قرائت قرآن و تدّبر در آن است. خواهش می‌کنم وقتی از ماه رمضان خود را به فهمیدن قرآن اختصاص دهید. آنهایی که باسوادند و زبان و تریبون دارند، سعی کنند در این ماه رمضان به دیگران قرآن بیاموزند. سعادت ما در قرآن است. قرآن حقیقتاً محور سعادت آینده ماست.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

انّا اعطیناک الکوثر/ فصل لربک و انحر/ انّ شانئک هوالابتر

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم.

الحمدلله رب العالمین والصلوه والسلام علی رسول اله و علی علی امیرالمومنین و علی الصدیقه الطاهره و سبطی الرحمه و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی ومحمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی و الخلف الهادی المهدی صلوات اله علیهم اجمعین

اوصیکم عباداله و نفسی بتقوی اله

انه من یتق الله یکفرعنه سیئاته و یعظم له اجرا.

در خطبه دوم چند مناسبت را عرض می‌کنم که اولین آن بحث اجلاس خبرگان رهبری است که روز پنجشنبه از آن فارغ شدیم. اجلاس مهمی بود. به تعبیر مقام معظم رهبری خبرگان موفق شدند وزانت خبرگان را که در سالهای گذشته کسب کرده بودند، حفظ و ادامه دهند. دوره جدیدی در خبرگان دارد آغاز می‌شود.

گرچه مسیر همان مسیری است که از اول طراحی و تا به حال عمل شده، منتها خبرگان یک بحث جدی داشتند که انتظارداشتند از ظرفیت مهم نمایندگان مجلس خبرگان بیشتر برای مسائل جامعه استفاده شود که حق آنهاست. هشتاد و چند نفر مجتهد، عادل، آگاه به زمان و متقی با رأی مردم انتخاب شده‌اند که نقطه تجمع دو رکن نظام ما هستند. رکن اول مسئله الهیت نظام است که امروز کشور ما با ولایت فقیه و نیابت امام زمان(عج) اداره می‌شود و رکن دوم اراده و رأی مردم است.

یعنی همان ولایت و همان نیابت امام زمان(عج) با خواست واراده مردم شکل اجرایی می‌گیرد. مثل بیعت‌های زمان خود پیغمبر(ص) و بیعت با علی بن ابیطالب(ع) است. یعنی خبرگان از یک جنبه باید تشخیص بدهند فردی که می‌خواهند برای ولایت نصب کنند، آیا صلاحیت نیابت امام زمان(عج) را با آنچه که در قانون اساسی آمده، دارد یانه. دوم اینکه این‌کار را هم به نیابت از مردم می‌کنند. چون مردم آنها را انتخاب کرده‌اند. ممکن است هر فقیهی بتواند این نظر را بدهد. اما اعتبار قانونی و اجرائی ندارد.

وقتی که مردم طبق قانون اساسی کسانی را از بین خیل عظیم علما انتخاب کردند و به آنها نیابت دادند، آنها حق دارند این تشخیص را بدهند و تشخیص خود را اعلام کنند و نظام هم وظیفه دارد نظر آنها را در نصب ولی اجرا کند. در مسئله عزل و برکناری یا جایگزینی ولی هم عین همین است. آنها موظفند و مسئولیت بزرگی است. عالیترین مقام کشور به عنوان نایب امام زمان(عج) دارد ولایت را اعمال می‌کند. خبرگان باید مواظب باشند تا شرایطی که قانون اساسی برای ولی در نظر گرفته، ادامه داشته باشد. مرتب مواظبت کنند تا آن شرایط باقی بماند و اگر شرایط باقی نماند، فکری بکنند.

دیروز رهبر معظم انقلاب به خبرگان توصیه مهمی کردند(2) و گفتند: «باید مردم نظرتان را بدانند. نه اینکه ارزش قانونی دارد و اجرا می‌شود، بلکه مردم بپذیرند و به آن اعتقاد پیداکنند و تقدس بدهند. باید وزانت و موقعیت خبرگان را حفظ کنید و تصمیمات شما دردل مردم ارزش و اعتبار داشته باشد. نه فقط قدرت اجرایی قانونی پشت آن باشد. » توصیه خیلی خوبی بود. البته خبرگان انصافاً چنین هستند.

مسئله دیگری که باید توجه کنید، انتخاب رئیس خبرگان است. چون انتخابات بود، این را عرض می‌کنم. عموماً در انتخابات خبرگان - چه در جامعه و چه در داخل خودشان - رقابت‌ها برای مسئولیت‌ها از نوع رقابتی که شما در سایر انتخابات می‌بینید، نیست. خبرگان مجتهد، عادل و آگاه به زمانند و معمولاً این‌قدر موقعیت در جامعه دارند که نیازی به پست و مقام ندارند. به صورت انجام وظیفه اقدام می‌کنند. اگر ببینند کسی از آنها بهتر است، همان را پیشنهاد می‌کنند. بخصوص در انتخابات داخلی این‌گونه هستند. معمولاً به صورت پیشنهاد کردن به دیگران است تا اینکه خودشان را مطرح کنند.

لذا انصافاً همانطوری که رهبری گفتند: «نه جنگ قدرت است و نه جریان سیاسی خاصی است که بخاطر آن جریان سیاسی عمل شود.» ممکن است فردی متعلق به یک جریان سیاسی باشد، اما در خبرگان بحث این است که او فکر می‌کند بهتر می‌تواند وظیفه خبرگی را انجام بدهد یا دیگران فکر می‌کنند چون او بهتر می‌تواند، این اتفاق می‌افتد.

 

در انتخاب افراد برای ریاست کمیسیون‌ها، هیات رئیسه و جاهای دیگر و سایر مسئولیت‌ها هم این‌گونه است.

مثلاً وقتی بحث عضویت یا ریاست کمیسیون تحقیق مطرح می‌شود که باید شرایط رهبری را زیر نظر بگیرند، اگر این پست را از لحاظ مادی نگاه کنیم، همه می‌خواهند چنین جایی داشته باشند. چون خیلی مهم است. ولی همیشه به دیگران پیشنهاد می‌شود که شما بروید این‌کار را انجام بدهید. این‌گونه نیست که افراد خودشان را برای کاری جلو بیندازند. این روحیه در خبرگان واقعاً جاری است و در تمامی‌ این چهار دوره این‌گونه بوده و انشاءالله در آینده هم همین خواهد بود.

حقیقتاً همان‌گونه که رهبری گفته‌اند: «حساس‌ترین مسئولیت کشور است» البته کار جاری کم انجام داده‌اند، ولی کار واقعی آنها شبیه نیروی نظامی یک کشور است. برای نیروی مسلحی که در یک کشور به وجود می‌آید، هزینه‌های زیادی مصرف می‌شود. بالاخره در کشورها از 30 درصد تا 70 یا 80 درصد هزینه‌ها صرف نیروهای مسلح می‌شود. این کار برای این نیست که هر روز بجنگند، ممکن است در تمام عمر یک فرد نظامی لازم نباشد که به میدان جنگ برود. اکثراً این‌گونه است، ولی اینها هستند برای اینکه کشور در آرامش باشد، دیگران بتوانند در امنیت کار کنند، مرزها آرامش داشته باشد و خدای ناکرده اگر روزی بلایی پیش بیاید، آنها دفاع کنند.

می‌توان خبرگان رابه این نیرو تشبیه کرد. یعنی خبرگان که هستند، خیال مردم راحت است که اگر اتفاقی و حادثه‌ای برای رهبری و ولی فقیه پیش بیاید، فوراً تصمیم گرفته می‌شود، خلأ این مقام بزرگ پر می‌شود، عدم مشروعیت نظام پیش نمی‌آید و کشور بی‌صاحب نمی‌شود. همان‌گونه که بعد از رحلت امام نشد. واقعاً در انقلاب اسلامی سخت‌ترین کار بود. چون امام آنچنان موقعیتی داشتند که انسان برای جایگزین کردن فردی بجای ایشان بسیار می‌توانست نگران باشد که آیا می‌تواند این‌کار را بکند یا نه؟ ولی شما دیدید امام رحلت فرمودند و مجلس خبرگان ظرف یک روز از سراسر کشور جمع شدند و چند ساعت بحث کردند و تصمیم مناسبی گرفتند و فردی را البته امام قبلاً کمک کرده بودند برای این منصب انتخاب کردند و بعد از گذشت سالها امروز هم صحت تصمیم خود را می‌بینند.

انتخاب کار کوچکی نیست. خدای ناکرده اگر آن روز نمی‌توانستیم تصمیم بگیریم یا اگر خبرگان نبود و اگر از عهده این تصمیم برنمی‌آمد، چه بر کشور می‌گذشت؟ هنوز با عراقی‌ها درحال جنگ بودیم. آتش بس موقتی شده بود، ولی در جبهه‌ها هنوز درگیری بود. در روزجلسه خبرگان هم خبر تهاجم جدید صدامیان بود.

بنابراین خبرگان ثابت کردند که تصمیم‌گیران خوبی هستند، همان‌گونه که ناظران و مراقبان خوبی هستند. خبرگان بسیار هم کم هزینه هستند. هیچ‌یک از آنها از مجلس خبرگان حقوق نمی‌گیرند. یک شاهی هم نمی‌گیرند. حتی بسیاری از سفرهایشان با هزینه شخصی پرداخته می‌شود. مراجعات به آنها زیاد است. مردم که نمی‌دانند آنها مسئولیت اجرایی ندارند. رأی دادند و از آنها می‌خواهند مشکلاتشان را حل کنند. خبرگان هم ابزار و ارتباطی ندارند و مقررات به آنها اجازه نمی‌دهد وارد این مسائل شوند. آنها وظیفه خاص دیگری دارند. ولی در عین حال مراجعات مردم برایشان سنگین است. خیلی از آنها نمی‌توانند دفتر باز کنند. البته بعضی‌ها امام‌جمعه هستند و یا مناصب دیگری دارند که خودشان دفتری دارند، اما خیلی از نمایندگان خبرگان نمی‌توانند دفتری در شهرستان باز کنند و خانه هایشان محل مراجعه مردم است.

به هر حال یک نهاد کم هزینه و مطمئن و در خدمت انقلاب و مایه آرامش است تا مردم خیال راحتی داشته باشند که مثل جاهای دیگر در تعویض حکومت‌ها، اتفاقات تلخی پیش نیاید و تجربه خوبی هم دارند.

البته رسانه‌ها، به خصوص رسانه ملی بایدبیش از آنچه‌که تا به حال به خبرگان می‌پرداخته‌اند، بپردازند و نباید گذاشت این نهاد پیش مردم ناشناخته بماند. قانون اساسی چند اصل مهم دارد و در جاهای زیادی مسائل را به آنها محول می‌کند. در جاهایی که ممکن است مشکلات واقعی پیش بیاید، آنها در خدمت هستند. آمادگی خدمت دارند و باید بیشتر به آنها رسید.

چند مناسبت دیگر هم داریم. یکی سالگرد «17 شهریور» است که حقیقتاً یک فاجعه در سال 57 بود و از تلخ‌ترین حوادث مبارزه و جهاد است. در این حادثه مردم نفهمیدند چقدر شهید و زخمی داده‌اند، چون اوج شرایط حکومت نظامی و خفقان در همان زمان بود. عرض می‌کنم که چطور خفقان بود.

مردم، آنهایی که دست‌اندرکار بودند، آنهایی که در دفن جنازه‌ها شرکت کردند و آنهایی که با خانواده‌ها در ارتباط بودند، به ما می‌گفتند بیش از 4 هزار شهید دادیم. ولی رژیم اعلام کرد 58 نفر کشته و 205 نفر زخمی‌شده اند. داستان را هم آنهایی که خودشان بودند، می‌دانند که چگونه بود.

در سال 57 نماز عید فطر در قیطریه به امامت آیت‌الله شهید دکتر مفتح برگزار شد. ما آن‌ موقع در زندان بودیم و تظاهرات را از طریق تلویزیون در زندان می‌دیدیم. چون فضا باز شده بود، اولین تظاهرات مهم علیه رژیم و در حمایت از امام راحلمان انجام شد که در 13 شهریور بود. راهپیمایی روز به روز ادامه داشت تا اعلام شد که در 17 شهریور و در میدان ژاله آن روز و میدان شهدای امروز تظاهرات است. کار داشت خطرناک می‌شد و همه چیز را آب می‌برد.
روز به روز وسعت حضور مردم در تهران و شهرها اضافه می‌شد. رژیم کار بسیار زشتی کرد. زودتر اعلام نکرد که ممنوع یا حکومت نظامی‌ است. نیمه شب که مردم در خواب بودند، تصویب کردند که در بسیاری از شهرهای بزرگ حکومت نظامی‌ است.

اویسی فرماندار نظامی تهران شد و خبر را هم که پخش کردند، مردم نفهمیدند. اعلام شده بود که مردم صبح به میدان ژاله می‌آیند. مردم هم بعداز نماز صبح مثل سیل به طرف میدان ژاله آمدند. به آنجا که آمدند، یک دفعه با تانک‌ها و مسلسل‌ها و هلیکوپترهایی که از بالای سرشان در پرواز بودند، مواجه شدند. مردم نمی‌ترسیدند. روزهای دیگر هم در تظاهرات و در مقابلشان ارتش را می‌دیدند. به این وضع عادت کرده بودند. این بار هم مثل گذشته وارد میدان شدند و میدان ژاله و کوچه‌ها و خیابان‌های اطراف پر از جمعیت شد. ناگهان رژیم با یکی دو اخطار مردم را از زمین و هوا به رگبار مسلسل بست و هرچه توانست کشت و قتل عام کرد. گاهی در کوچه‌های باریک مردم را به مسلسل می‌بستند و همه را به زمین می‌ریختند. به خیال خودشان خواستند چنان زهر چشمی‌ از مردم بگیرند که حرکتها تکرار نشود. واقعاً روحیه این مردم و قیام آن مردم عجیب است. مردم فقط وقت داشتند تا جنازه‌هایشان را جمع کنند. البته خیلی از آنها مسافر بودند که معلوم نشد کجا رفتند و چه شدند.

یکی از برادران خوب ما که در تشییع جنازه و دفن آنها در بهشت زهرا حضور داشت، منظره‌های هولناکی نقل می‌کند که خوب است خودشان برای مردم بگویند. امام بیانیه واقعاً کوبنده‌ای صادر کردند که حرفهای زیادی در آن بیانیه زدند. یکی از جملات این بود: «ای کاش منهم در ایران بودم و جزو این مردم مجاهد به شربت شهادت می‌رسیدم و حیف که دستم کوتاه است» البته جمله «حیف که دست کوتاه است» را من عرض می‌کنم. مضمون جمله ایشان را نقل کردم.

این بیانیه خیلی اثر کرد. مردم با تقویتی که از ناحیه روحی خودشان داشتند و با بیانیه‌ای که امام دادند، راه گذشته را ادامه دادند و رژیم نتوانست با این سفاکی مردم را از پای در بیاورد. مردم ادامه دادند که بعداً به 22 بهمن رسیدیم که نقطه جدا کردن سیاهی‌ها از سفیدها و نور از ظلمت بود. واقعاً این طرف و آن طرف 22 بهمن فاصله بسیار بسیار وسیع و مهمی‌ در تاریخ ایران است. خداوند به این شهدا موقعیت ممتاز بزم انبیا را عنایت بفرماید و به خانواده‌هایشان اجر و صبر زیاد عطا بفرماید.

در این هفته سالگرد شهادت آیت‌الله بسیار عظیم‌الشأن مدنی را داریم که از چهره‌های کم نظیر دوران مبارزه و روزهای بعد از پیروزی بودند که به دست منافقان کوردل در محراب نمازجمعه به شهادت رسیدند که دومین شهید محراب تبریز سرفراز شدند.

این روزها سالگرد فقدان امام موسی صدر،(3) آن شخصیت بسیار بزرگواری است که حقیقتاً تاریخ شیعه در لبنان به ایشان افتخار می‌کند و ایشان پایه گذار مقاومت در لبنان هستند. آن گوهر گرانبها را از دست شیعیان و بخصوص لبنانی‌ها ربودند و هنوز هم سرنوشت این شخصیت بزرگوار روشن نیست که خود این هم مصیبت دیگری است.

رحلت آیت‌الله طالقانی(4) را داریم که از ارکان جهاد بودند. همه زندانی‌ها آیت‌الله طالقانی را می‌شناختند. چون در همه زندانهای تهران بود. مردم می‌دانند وقتی اسم مجاهد، مبارز و نستوه برده شود، اسم آیت‌الله طالقانی در ذهن متباد می‌شود 

که حق ایشان است و لقب ابوذر زمان را از امام راحل گرفتند.

سالگرد شهادت آیت‌الله قدوسی(5) را داریم که این بزرگمرد در تاریخ انقلاب و حوزه ما تاریخ‌ساز بود و مدرسه حقانی را شکل داد و نظم تحصیل را به حوزه‌ها آموخت و بعد از انقلاب هم کار بزرگی در پیش داشت که این شخصیت عزیز را منافقین کوردل از ما گرفتند. ببینید منافقین با این امت چه کردند و چه شخصیت‌هایی را گرفتند!!

شهدای محراب و این بزرگوارانی که عرض می‌کنم، استوانه‌های این کشور بودند. منافقین به اسم مبارزه با استعمار و مبارزه با آمریکا و امپریالیسم شروع کردند و روزگارشان به اینجا رسید که الان آلت دست بی‌اراده آمریکا در عراق هستند. مدتی هم در خدمت صدام بودند و علیه کشورشان جنگیدند و می‌دانید که چکار کردند.

روز «تعاون»(6) را داریم* که تعاون از اصولی است که بعد از انقلاب زنده شد. بنا بود و هست که از طریق دادن سرمایه به نیروی کار و به انسان‌هایی که سرمایه ندارند، هم تولید را تقویت و هم توزیع را عادلانه کنیم و هم خدمات مناسب عرضه شود. تا حدود زیادی عمل شد، ولی با اهدافی که در قانون اساسی در نظر گرفته شد، فاصله داریم و انشاءالله روزی به آنها برسیم.

روز بانکداری اسلامی(7) را داریم که از افتخارات مجلس اول است که قانون بانکداری زیر نظر امام نوشته شد و به تائید ایشان رسید و بعد شورای نگهبان تصویب کرد و اجرا شد. بعدها که بعضی‌ها که اعتراض‌هایی داشتند، امام فرمودند: «آنچه که مجلس تصویب و شورای نگهبان هم تأیید می‌کند، شرعی است و کسی حق ندارد آن را خلاف شرع بداند.» این قانون معتبر و اجرا شد. کارساز هم بوده است. امروز هم در خیلی از کشورها - نه به عنوان اسلامی- به عنوان نتایجی از این سبک بانکداری از این قانون الگو می‌گیرند.

مسئله مهم ما مسئله هسته‌ای است که هنوز این پرونده ظالمانه علیه ایران که بر اساس آن در آژانس و شورای امنیت برای ما قطعنامه صادرکردند و ایران مظلوم را تحت فشار قرار دادند، مسئله حائز اهمیتی است. ایران مظلوم را که روی پای خودش به دانش و تکنولوژی روز رسیده و قصد داشت حقش را از دیگرانی که پول ایران را گرفتند و برای این صنعت ضایع کردند، بگیرد، مستکبرانه مورد آزار قرار می‌دهند. اخیراً آژانس - اگر واقعاً حسن نیت داشته باشد - حرکت مناسبی را شروع کرده تا در زمان معینی پرونده به نقطه مطلوبی برسد، ولی می‌بینیم همین اقدام را که هنوز معلوم نیست دنبال چه هستند، آمریکا، فرانسه و خیلی از کشورهای دیگر غربی قبول ندارند و می‌گویند: «البرادعی بیخود کرده و باید همان راه شورای امنیت را برویم.»

باز به آنها نصیحت می‌کنم که این‌قدر اشتباهاتتان را تکرار نکنید. مطمئن باشید ایران اسلامی دنبال سلاح هسته‌ای نیست. مطمئن باشید تکنولوژی صلح‌آمیز هسته‌ای ایران در خدمت بشریت قرار می‌گیرد و نه در خدمت تجاوز به دیگران. الان که باب مذاکره‌ از این طرف باز شد، با مذاکره مسئله را حل کنید. به آمریکا می‌گویم. از اقداماتی که بعد از 11 سپتامبر در دنیا کرد، عبرت بگیرد.

 داریم وارد ششمین سال حادثه 11 سپتامبر آمریکا می‌شویم که هنوز ماهیت آن موضوع خیلی روشن نیست و ابهامات واقعی دارد. ولی آقای بوش از این فرصت استفاده کرده و برای برون‌فکنی و اجرای اهداف استعماری فضای آمریکا و دنیا را امنیتی کرد و بیش از هر چیز به مسائل امنیتی دامن زد.

چند کشور را به عنوان محور شرارت مورد حمله قرار داد. به عنوان مبارزه با تروریزم - حس می‌کرد که ملت آمریکا را پشت سر خود قرار داد- خیلی زود لشکرکشی را آغاز و افغانستان و عراق را تصرف کرد و ایران را به خیال خودشان به محاصره درآورد. فکر می‌کرد اسرائیل را برای همیشه پایدار می‌کند که طـرح خاورمیانه بزرگ را رسماً اعلام کرد تا همه دنیای اسلام را از مغرب تا مشرق تحت سیطره قرار بدهد.

آمریکایی‌ها هزینه‌های زیادی کردند. ارقامش را هنوز به مردم نمی‌گویند، چون از بس بزرگ و هولناک است. تلفات جانی و مالی فراوانی را ببار آوردند. خودشان می‌گویند 3700 نفر در عراق و تعداد زیادی در افغانستان و جاهای دیگر کشته دادند. اما خیلی‌ها این اعداد را بیش از این می‌دانند. از لحاظ مالی هم بیش از این است. ابهت خودشان را ریختند.

معلوم شد عرضه نگهداری کشوری مثل افغانستان را هم ندارند. به ناتو متوسل شدند و ناتو را هم بدنام کردند. چون کشورهای عضو ناتو در افغانستان زانو زده‌اند. در عراق هم حدود سی کشور به حالت عجز در آمده‌اند. ملت عراق را هم به این روز انداخته‌اند که نزدیک چهار میلیون نفر آواره شدند. حدود یک میلیون نفر از مردم عراق کشته شده‌اند. زیربنای عراق منهدم شد.

در این سالها یک کار درست سازندگی نکردند. سالانه میلیاردها دلار از ثروت نفت عراق که خیلی عظیم است، تلف می‌شود و آینده بسیار تاریکی در پیش راهشان است. در درون خودشان هم دوباره به تلاطم افتاده‌اند. حزب جمهوری خواه که پیشتاز این کار بود، شکست خورد. لذا برای انتخابات آینده به شدت نگرانند. طرح خاورمیانه بزرگ شکست خورده است. (تکبیر نمازگزاران)

محاصره ایران اسلامی نتیجه معکوس داده است و آمریکا امروز به محاصره در آمده و از ما درخواست کمک می‌کند. اعتراف به شکست در عراق را از زبان بزرگان آمریکا مکرر می‌شنویم. گزارش کنگره آمریکا که در همین هفته صادر شد، اعتراف به شکست است و از بوش می‌خواهد عقب‌نشینی از عراق را شروع کند. وضعشان واقعاً به بن بست، یا لااقل به استیصال کشیده شده است. این حرکت‌ها درس عبرتی برای آمریکاست. روشن‌تر از درسی که ویتنام قبلاً به آمریکا داده بود. چون سریع‌تر انجام شد.

لبنان صحنه بسیار افتخارآمیزی برای نیروی مقاومت حزب‌الله و اسلام شد. شرم‌آوری زیادی برای اسرائیل داشت که ابهت ساختگی اسرائیل را شکست و معلوم شد ارتشی کــه خیال می‌کرد در تاریخ شکست نخورده، به شدت می‌تواند از یک حزب و از یک جمعیت مقاوم شکست بخورد و تسلیم شود که شد. در درون خودشان مثل لانه زنبور به جان هم افتادند. اینها نتیجه حرکت بعد از 11 سپتامبر است. از تریبون نمازجمعه به کاخ‌نشینان کاخ سفید و کنگره‌ای‌ها هشدار می‌دهیم که فکر مبارزه با اسلام و مسلمین، به خصوص نیروهای انقلابی و مسلمان را از سرتان بیرون کنید. (تکبیر نمازگزاران)

اگر راهی مانده باشد، مذاکره است که انشاءالله مانده باشد و خودمان هم باید توجه داشته باشیم که وقتی در مقابل ببر زخمی و تیر خورده قرار می‌گیریم، باید هوشیار باشیم و با هوشیاری، متانت و تعقل با مسئله‌ای که مسئله بزرگ منطقه و جهان است، مواجه شویم.

بسم الله الرحیم الرحیم

والعصر/ ان الانسان لفی خسر/ انّ الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

 

*  13 شهریور در ایران روز تعاون نامگذاری شده است.

پی نوشت ها:

 

1- علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) به روایت از پدرش علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) از آخرین جمعه از ماه شعبان یکی از سال‌های پربرکت رسالت نبی اکرم خبر داده است که پیامبر در جمع پیروانش خدا را حمد و ثنا گفت و درباره عظمت ماه مبارک رمضان فرمود:« وَ فِی کِتَاب فَضَائِلِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ فِی الْأَمَالِی عَنْ مُحَمَّد بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّد بْنِ سَعِیدٍ وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّد بْنِ بَکْرَانَ النَّقَّاش عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْقَطَّانِ وَ مُحَمَّد بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْمُعَاذیِّ وَ مُحَمَّد بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْمُکَتِّب کُلِّهِمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّد بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبیهِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَال:

أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ. شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ.

هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ.

فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بنِیَّاتٍ صَادقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیَامِهِ وَ تِلَاوَةِ کِتَابهِ فَإِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ.

وَ اذْکُرُوا بجُوعِکُمْ وَ عَطَشکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ عَطَشَهُ وَ تَصَدَّقُوا عَلَی فُقَرَائِکُمْ وَ مَسَاکِینِکُمْ وَ وَقِّرُوا کِبَارَکُمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَکُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَکُمْ وَ احْفَظُوا أَلْسنَتَکُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَا یَحِلُّ النَّظَرُ إِلَیْهِ أَبْصَارَکُمْ وَ عَمَّا لَا یَحِلُّ الِاسْتِمَاعُ إِلَیْهِ أَسْمَاعَکُمْ وَ تَحَنَّنُوا عَلَی أَیْتَامِ النَّاس یُتَحَنَّنْ عَلَی أَیْتَامِکُمْ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ مِنْ ذُنُوبکُمْ وَ ارْفَعُوا إِلَیْهِ أَیْدیَکُمْ بالدُّعَاءِ فِی أَوْقَاتِ صَلَاتِکُمْ‏ فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ یَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهَا بالرَّحْمَةِ إِلَی عِبَادهِ یُجِیبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ یُلَبِّیهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ یُعْطِیهِمْ إِذَا سَأَلُوهُ وَ یَسْتَجِیبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ.

أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بأَعْمَالِکُمْ فَفُکُّوهَا باسْتِغْفَارِکُمْ وَ ظُهُورَکُمْ ثَقِیلَةٌ مِنْ أَوْزَارِکُمْ فَخَفِّفُوا عَنْهَا بطُولِ سُجُودکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ أَقْسَمَ بعِزَّتِهِ أَنْ لَا یُعَذِّبَ الْمُصَلِّینَ وَ السَّاجِدینَ وَ أَنْ لَا یُرَوِّعَهُمْ بالنَّارِ یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ.

أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ فَطَّرَ مِنْکُمْ صَائِماً مُؤْمِناً فِی هَذَا الشَّهْرِ کَانَ لَهُ بذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ عِتْقُ نَسَمَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَی مِنْ ذُنُوبهِ.

قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَلَیْسَ کُلُّنَا یَقْدرُ عَلَی ذَلِکَ.

فَقَالَ (صلی‌الله علیه و آله و سلم) اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بشقِّ تَمْرَةٍ اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بشَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْکُمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کَانَ لَهُ جَوَازاً عَلَی الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ وَ مَنْ خَفَّفَ فِی هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَکَتْ یَمِینُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیْهِ حِسَابَهُ وَ مَنْ کَفَّ فِیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ أَکْرَمَ فِیهِ یَتِیماً أَکْرَمَهُ اللَّهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ وَصَلَ فِیهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللَّهُ برَحْمَتِهِ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ قَطَعَ فِیهِ رَحِمَهُ قَطَعَ اللَّهُ عَنْهُ رَحْمَتَهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ تَطَوَّعَ فِیهِ بصَلَاةٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَ مَنْ أَدَّی فِیهِ فَرْضاً کَانَ لَهُ ثَوَابُ مَنْ أَدَّی سَبْعِینَ فَرِیضَةً فِیمَا سوَاهُ مِنَ الشُّهُورِ وَ مَنْ أَکْثَرَ فِیهِ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَیَّ ثَقَّلَ اللَّهُ مِیزَانَهُ یَوْمَ تَخِفُّ الْمَوَازینُ وَ مَنْ تَلَا فِیهِ آیَةً مِنَ الْقُرْآنِ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ.

أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُغَلِّقَهَا عَنْکُمْ وَ أَبْوَابَ النِّیرَانِ مُغَلَّقَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُفَتِّحَهَا عَلَیْکُمْ وَ الشَّیَاطِینَ مَغْلُولَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُسَلِّطَهَا عَلَیْکُمْ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقُمْتُ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ فَقَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ» (وسائل‏الشیعة ج: 10 ص: 314).

«ثُمَّ بَکَی فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْکِیکَ فَقَالَ یَا عَلِیُّ أَبْکِی لِمَا یَسْتَحِلُّ مِنْکَ فِی هَذَا الشَّهْرِ کَأَنِّی بکَ وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ وَ قَد انْبَعَثَ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ شَقِیقُ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ فَضَرَبَکَ ضَرْبَةً عَلَی قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیَتَکَ.

قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(علیه‌السلام) فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ ذَلِکَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دینِی.

فَقَالَ (علیه‌السلام) فِی سَلَامَةٍ مِنْ دینِکَ.

ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ مَنْ قَتَلَکَ فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّکَ مِنِّی کَنَفْسی رُوحُکَ مِنْ رُوحِی وَ طِینَتُکَ مِنْ طِینَتِی إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَنِی وَ إِیَّاکَ وَ اصْطَفَانِی وَ إِیَّاکَ وَ اخْتَارَنِی لِلنُّبُوَّةِ وَ اخْتَارَکَ لِلْإِمَامَةِ وَ مَنْ أَنْکَرَ إِمَامَتَکَ فَقَدْ أَنْکَرَ نُبُوَّتِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی وَ أَبُو وُلْدی وَ زَوْجُ ابْنَتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَی أُمَّتِی فِی حَیَاتِی وَ بَعْدَ مَوْتِی أَمْرُکَ أَمْرِی وَ نَهْیُکَ نَهْیِی أُقْسمُ بالَّذی بَعَثَنِی بالنُّبُوَّةِ وَ جَعَلَنِی خَیْرَ الْبَرِیَّةِ إِنَّکَ لَحُجَّةُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ أَمِینُهُ عَلَی سرِّهِ وَ خَلِیفَتُهُ عَلَی عِبَادهِ» (بحارالأنوار ج: 93 ص: 35)

 

2- رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار نمایندگان منتخب ملت در مجلس خبرگان، جایگاه و مسئولیت این مجلس را بی‌نظیر، پرعظمت و بسیار برجسته خواندند و تأکید کردند: مجلس خبرگان، در افکار عمومی، مجلس مردان دین و علم و تقواست و باید به گونه‌ای عمل کرد که این اعتبار و حرمت و وزانت، همچنان در عمق جان ملت حفظ شود.

ایشان در آغاز سخنانشان با تجلیل از شخصیت کم نظیر مرحوم آیت‌الله مشکینی رئیس فقید مجلس خبرگان، خاطرنشان کردند: ریاست آن روحانی پارسا بر مجلس خبرگان، حقاً مایه اعتبار و وزانت این مجلس بود و ضایعه فقدان ایشان، کاملاً احساس می‌شود.

آیت‌الله خامنه ای، مرحوم آیت‌الله مشکینی را مصداق فرمایشات امیرمؤمنان درباره عالمان متقی و پرهیزگار دانستند و افزودند: بی‌توجهی به دنیا، شجاعت، صراحت، زمان‌شناسی و عمل به وظیفه از جمله خصوصیات آن عالم ربانی بود و آن فقید سعید از عمق روح و جان خود در خدمت اسلام و انقلاب قرار داشت و ما امروز به این ویژگی‌ها و خصوصیات نیاز مبرمی داریم.

رهبر انقلاب اسلامی انتخاب یک هیأت رئیسه خوب را در اجلاس اخیر خبرگان، حرکتی انصافاً خوب و همراه با متانت و وزانت دانستند و افزودند: با اینکه دشمنان مایل نبودند موقعیت مجلس خبرگان در افکار عمومی حفظ شود اما خبرگان مجموعه‌ای از سابقون انقلاب را برای اداره و مدیریت این مجلس انتخاب و وزانت خود را حفظ کرد.

ایشان انتخاب، حفظ و استمرار رهبری نظام را مهمترین علت جایگاه بسیار برجسته و والای مجلس خبرگان دانستند و افزودند: رهبری، نقطه اساسی نظام اسلامی است و مجلس خبرگان در جایگاه و مسئولیتی بسیار عظیم و بی‌نظیر، این نقطه اساسی و محور نظام را نصب می‌کند و هرگاه او دچار کمبود و آسیب شرایطِ رهبری شود به مردم اعلام می‌کند که رهبری باید تغییر کند.

آیت‌الله خامنه‌ای، حفظ جایگاه بی‌بدیل مجلس خبرگان را در افکار عمومی به حفظ اعتبار و حرمت و وزانت این مجلس منوط دانستند و افزودند: این مجلس به گونه‌ای عمل کند که تصمیماتش درباره رهبری برای مردم حجت باشد و مردم از اعماق دل و نه فقط از سر تکلیف قانونی، آن را بپذیرند که تحقق این امر بسیار مهم، به عملکرد متین و وزین خبرگان و استمرار اعتماد مردم به آنان بستگی دارد.

آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به حساسیت و تلاش‌های مستمر دشمنان برای تضعیف مجلس خبرگان افزودند: در انتخابات دوره چهارم این مجلس، دشمنان همه کار کردند تا مانع حضور مردم در پای صندوق‌های رأی شوند اما ملت با حضور گرم و پرشور خود، این ترفند را خنثی کرد که البته دشمنان باز هم به توطئه مشغولند.

رهبر انقلاب اسلامی جنجال و غوغای رسانه‌های بیگانه را درباره اجلاس دو روز گذشته مجلس خبرگان نشانه دیگری از استمرار فعالیت‌های خصمانه دشمنان برشمردند و افزودند: آنها سعی کردند این مجلس را مانند مجموعه‌های دیگر، اسیر جناح بازی و درگیر جنگ قدرت معرفی کنند و با جریان سازی جعلی و یا تشدید برخی اختلاف سلیقه‌های طبیعی، جایگاه خبرگان را در چشم مردم از بین ببرند.

آیت‌الله خامنه‌ای در همین زمینه تأکید کردند: مجلس خبرگان، میدان قدرت نیست، بلکه میدان «معنویت، کار برای خدا و حفظ اصول اساسی انقلاب» است و همه اعضای مجلس خبرگان از جمله هیأت رئیسه محترم باید با توجه به این نکات مهم، مراقب گفتار و عملکرد خود باشند و تبلیغات خصمانه دشمنان را هوشیارانه خنثی کنند.

ایشان، با انتقاد شدید از همراهی برخی رسانه‌های بد اخلاق داخلی با تبلیغات دشمنان درباره مجلس خبرگان افزودند: مجلس خبرگان مجلسی پاکیزه و عرصه اتحاد کلمه است و به علت وظایف بسیار سنگین خود در موضوع رهبری، اصولاً نمی‌تواند عرصه دعوا و جنگ قدرت باشد اما برخی رسانه‌های داخلی در یکی دو ماه اخیر، با تبلیغات دروغ دشمنان همراهی کردند که به آنها اخطار می‌کنم به حریم مجلس خبرگان نزدیک نشوند و این گونه بازی‌ها را در مسائل و مباحث دیگر دنبال کنند.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان، استمرار حاکمیت اصول و ارزش‌های اسلامی را بر حرکت کلی کشور، عامل اصلی موفقیت‌های نظام دانستند و با اشاره به ضرورت حمایت از قوای سه گانه به ویژه قوه مجریه افزودند: قوه مجریه وظایف سنگین تری بر دوش دارد و به یاری خداوند با اعتماد به نفس و تلاش خستگی ناپذیر، دوره درخشانی را سپری می‌کند که امیدواریم این تلاش‌ها به تدریج نتایج خود را در پیشرفت کشور نشان دهد.

ایشان به حمایت از رؤسای جمهور گذشته اشاره کردند و افزودند: رئیس جمهور کنونی، مردی مؤمن، شجاع، پاک دست، معتقد به اصول، به شدت فعال و با پشتکار است و همه وظیفه داریم از قوای سه گانه و به ویژه دولت و رئیس جمهور حمایت کنیم.

آیت‌الله خامنه‌ای اختلاف سلیقه را امری طبیعی دانستند و افزودند: انتقاد لازمه رشد و پیشرفت کشور است، اما با عصبیت و عصبانیت متفاوت است و باید همراه با دوستی و دلسوزی باشد.

آیت‌الله خامنه ای، با اشاره به ادامه توطئه‌ها و تهدیدات دشمنان خاطرنشان کردند: ملت ایران در همه سال‌های پس از پیروزی انقلاب همیشه در معرض کینه استکبار بوده اما در مقابل توطئه‌ها ایستاده است بنابراین اگر قرار است در داخل کشور نوعی صف بندی و خط کشی انجام شود باید حول محور حق و باطل و رویارویی نظام اسلامی با «مستکبران و سلطه گران جهانی» باشد.

ایشان آینده کشور را روشن و امیدبخش خواندند و با اشاره به هوشیاری و اعتماد به نفس نظام اسلامی در مسائل مختلف افزودند: ملت ایران همواره با عقل و تدبیر و شجاعت عمل کرده است و امروز نیز با همین ویژگی‌ها به حرکت رو به پیشرفت خود ادامه می‌دهد.

رهبر انقلاب اسلامی، انسجام اسلامی را نیاز حقیقی امت اسلامی برشمردند و خاطرنشان کردند: همه ملت‌های مسلمان و دولت‌های اسلامی باید با حفظ انسجام اسلامی مراقب باشند که توطئه‌های استکبار برای ایجاد تفرقه مذهبی، قومی و ملی در جهان اسلام به نتیجه‌ای نرسد.

در آغاز این دیدار آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان در گزارشی از اجلاس دو روز گذشته خبرگان، گفت: توجه خاص به اتحاد ملی و انسجام اسلامی، محور اصلی این اجلاس بود.

رئیس مجلس خبرگان با تأکید بر تأثیر بی‌بدیل «ولایت فقیه» در اتحاد ملی افزود: وجود رهبر معظم انقلاب و رهنمودهای ایشان همیشه فصل الخطاب بوده است و به همین علت در باب اتحاد ملی دغدغه‌ای وجود ندارد.

وی با اشاره به توطئه‌ها و شرارت‌های دشمنان برای ایجاد تفرقه در جهان اسلام خاطرنشان کرد: استکبار به ویژه امریکا به شدت در تلاش است تا در امت اسلامی تفرقه ایجاد کند و به اسم شیعه و سنی میان جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای اسلامی شکاف بیندازد که همه ملت‌ها و دولت‌های اسلامی باید در مقابل این توطئه هوشیار باشند.

آیت‌الله یزدی نایب رئیس دوم مجلس خبرگان نیز در این دیدار گزارشی از دستور کار، نتایج و موضوعات مطرح شده در دومین اجلاس دوره چهارم مجلس خبرگان بیان کرد.

 

3- امام موسی صدر در تاریخ 25 اوت سال 1978 (1357 ) و بر اساس دعوت رسمی دولت لیبی به آن کشور وارد و از روز 31 اوت ارتباط جهان خارج با ایشان قطع گردید. دولت لیبی مکرراً طی بیانیه‌ها و یادداشتهای رسمی اعلان نمود که امام صدر در تاریخ 31 اوت با پرواز شماره 881 شرکت هواپیمایی آلیتالیا طرابلس را به مقصد رم ترک کرده است. اما برخی نهادهای رسمی و بین‌المللی از جمله دولت ایتالیا و دادستانی شهر رم (28 ژانویه 1982 )1361 پس از انجام تحقیقاتی گسترده، عدم ورود امام به رم و کذب مدعای دولت لیبی را رسماً اعلان کردند.

سه دهه از ربوده شدن امام صدر می‌گذرد. این زمان طولانی در حالی سپری شده است که اساسی ترین سوال پرونده یعنی حیات یا شهادت این بزرگوار همچنان در ورای پرده‌ای از ابهام قرار دارد. بی‌شک اگر در طول دو دهه گذشته مجامع بین‌المللی ذی ربط خصوصاً سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه عرب به وظیفه خود عمل کرده بودند و نیز اگر کشورهای ذی مدخل خصوصاً 

لبنان و جمهوری اسلامی ایران همتی بلندتر از خود نشان داده بودند و بالاخره اگر نهادها و سازمان‌های شیعی لبنان بویژه مجلس اعلای اسلامی شیعه و جنبش امل و حزب الله درایت بیشتری به خرج داده بودند، اکنون و بعد از گذشت بیست و دو سال غبار مظلومیت و فراموشی این چنین پرونده همچنان مفتوح این مفخر جهان اسلام را در بر نمی گرفت ! امروز مهمترین سوال میلیون‌ها عاشق دلسوخته امام صدر آن است که پس از گذشت این همه سال از سرنوشت آن عزیز چه می‌دانیم؟ آیا امام زنده است؟ آیا هنوز می‌توان به بازگشت این مرد بزرگ چشم امید دوخت ؟

در نگاهی کلی، مجموعه اخبار و اطلاعات پیرامون سرنوشت امام موسی صدر، در یکی از سه بخش عمده زیر جای می‌گیرد: اخبار و اطلاعات آشکار اخبار و اطلاعات ویژه‌ای که توسط خانواده محترم امام صدر دریافت شده است آخرین جمع‌بندی‌هایی که سران برخی دولتها بدان دست یافته اند. هر سه بخش را در زیر پی می‌گیریم.

اطلاعات آشکار

منظور از اطلاعات آشکار مجموعه اخبار و اطلاعاتی است که طی بیست و دو سال گذشته از طریق مطبوعات و رسانه‌های گروهی جهان در باره سرنوشت امام صدر انتشار یافته است. از سال 1978 (1357 ) تا کنون 25 خبر مختلف پیرامون وضعیت امام صدر و دو همراه وی منتشر شده است.

اغلب خبرها در بخش اول سناریو اشتراک نظر دارند. و آن اینکه در روز 31 اوت 1978 (1357 ) ملاقاتی میان امام صدر و همراهان وی با قذافی صورت گرفت که با عدم تفاهم رفتار نامتعادل (و ظاهرا معمول ) قذافی و ایستادگی امام بر مواضع خود پایان یافت.

حوادثی که از این به بعد روی داده اند یک مطلب است و نتیجه این حوادث که همان حیات یا شهادت امام صدر است مطلبی دیگر. آنچه در این نوشته مد نظر است نتیجه این حوادث است که نهایتا پاسخ سوال اصلی علاقمندان امام صدر را نیز در بر دارد. از این منظر مجموعه اخبار و اطلاعات آشکار را می‌توان به دو دسته تقسیم نمود: دسته‌ای که بر شهادت امام دلالت دارند و دسته‌ای که بر حیات ایشان.

 

اخبار شهادت

در میان مجموعه اطلاعات آشکار سالیان گذشته تنها 7 خبر بر شهادت امام صدر و همراهانشان دلالت دارد.

از این میان 4 خبر به نقل از معارضین قذافی گویای آنند که امام صدر در همان روزهای اول به دست عوامل قذافی در طرابلس به شهادت رسیده است. طبیعتاً مهمترین ضعف این خبرها آن است که توسط معارضین دولت لیبی گزارش گشته است.

آخرین خبری که بر شهادت امام در لیبی تاکید دارد در مارس 1982 (1357 ) و مقارن اختلافات لیبی و سعودی توسط مطبوعات کشور اخیر منتشر گردید. این خبر واقعه شهادت را به آوریل 1981 (1360 ) یعنی سه سال پس از ربوده شدن امام نسبت می‌دهد. طبیعتا اگر امام صدر در همان روزهای اول به شهادت رسیده بود دلیلی نداشت که مطبوعات سعودی جنایت مزبور را به سه سال بعد نسبت دهند!

آخرین خبر دال بر شهادت امام صدر در سال 1992 (1371 ) توسط یک مامور سابق موساد منتشر گردید. این خبر که حاکی از رحلت امام طی سال 1986 (1365 ) در یکی از زندانهای اسرائیل است بلافاصله توسط سخنگوی رژیم صهیونیستی تکذیب گردید.

اخبار حیات

حداقل 15 خبر بر اسارت امام در سال 1979 (1358 ) 9 خبر بر اسارت ایشان در سال 1980 (1359 ) و 4 خبر بر اسارت ایشان در سال 1981 (1360 ) در نقاط مختلف کشور لیبی دلالت دارند. آخرین این اخبار تصریحات خبرنگاری انگلیسی به نام میشل کازین در سال 1987 (1365 ) است که به نقل از مقامات عالی‌رتبه کشور لیبی بر حیات امام صدر در سال 1981 (1360 ) و اسارت ایشان در منطقه کفرا تاکید ورزیده است.

در ژوئیه سال 1982 (1361 ) و در اولین روزهای حمله اسرائیل به لبنان فرماندهان نظامی ارتش صهیونیستی اعلان کردند که امام صدر را در یکی از بازداشتگاههای فلسطینی در جنوب لبنان پیدا کرده و به زودی آزاد خواهند ساخت.

آخرین خبر آشکار دال بر اسارت امام صدر در لیبی در سال 1986 (1365 ) توسط سفیر لبنان در سنگال و به نقل از مقامات آن کشور اعلان گردید.

آخرین خبر حیات امام صدر در سال 1988 (1367 ) یعنی ده سال پس از ربوده شدن آن بزرگوار توسط آقای سید مهدی روحانی ایرانی ضد انقلاب مقیم فرانسه منتشر گردید. وی به نقل از منابعی که هیچگاه فاش نساخت اعلان نمود امام صدر به زودی در یکی از کشورهای شمال آفریقا که لیبی نمی باشد آشکار خواهد شد. امام صدر در موعد تعیین شده آزاد نگشت و سید مهدی روحانی به نقل از منابع خود با استناد به پیچیده شدن اوضاع خاورمیانه حل قضیه را به آینده‌ای نامعلوم موکول نمود. مقارن این جریان قطعه فیلم کوتاهی برای مرحوم آیت‌الله سید رضا صدر در ایران ارسال گردید که شخصی شبیه امام صدر را در حیاطی کوچک و زیر نظر دو سرباز در حال قدم زدن نشان می‌داد. مرحوم آیت‌الله صدر بر این اعتقاد بود که شخص نشان داده در فیلم خود امام صدر می‌باشد.

اطلاعات خانواده امام صدر

بدون تردید خانواده محترم امام صدر تنها مرکزی است که طی سه دهه گذشته به شکلی مظلومانه اما خستگی ناپذیر برای تهیه و گردآوری اخبار و اطلاعات جدید تلاش کرده است. طبیعتا چون جزئیات این اخبار و نیز راههای دستیابی به آنها غالبا محرمانه بودند کمتر فرصتی پیش آمد تا نتیجه این تحقیقات در جایی انتشار یابد. موضع همیشگی خانواده امام صدر بر اساس نتایج تحقیقات مزبور آن بود که این بزرگوار زنده است و کماکان در لیبی و در حال اسارت بسر میبرد.

تنها موردی که بخشی از این اطلاعات در اختیار مطبوعات گذاشته شد، گفتگوی استاد احمد اسماعیل با مجله لبنانی الشراع بود که مهمترین عناوین خبری آن که صحت و سقم آن بر اساس درخواست خانواده امام توسط خود وی تحقیق گردید، به شرح ذیل می‌باشد:

- رویت امام توسط یک افسر فرانسوی زندانی در لیبی.

- رویت امام در نزدیکی مرز چاد توسط یک تبعه گینه.

- رویت امام توسط برخی اتباع مصری در لیبی.

- رویت امام توسط یک تکنسین لبنانی شاغل در لیبی به هنگام تعمیر تاسیسات برقی زندان.

- درمان امام در لیبی توسط پزشکی هندی.

- پیام عرفات مبنی بر رویت امام توسط یک فلسطینی در لیبی.

اطلاعات دولت‌ها

اگرچه اخبار و اطلاعات ویژه دولت‌ها در مطبوعات و رسانه‌های جمعی انعکاس نمی یابند اما جمع بندی سران و شخصیت‌های برجسته‌ای که به این اخبار و اطلاعات دسترسی دارند خصوصا کیفیت هماهنگی این جمع‌بندی‌ها با یکدیگر شاخص مناسبی برای ارزیابی کمیت کیفیت و محتوای آنها به شمار می‌رود. طبیعتاً هر قدر فاصله زمانی از سپتامبر سال 1978 (1357 ) بیشتر شود دقت و ارزش جمع‌بندی‌ها نیز فزونتر خواهد شد.

اظهارات مقامات عالی رتبه کشورمان طی سالهای اخیر گویای آن است که به رغم گذشت سه دهه هیچ گونه جمع بندی نهایی در مورد حیات یا شهادت امام صدر حاصل نشده است. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در گفتگویی با « نامه مفید » ضمن تاکید بر در اختیار نداشتن اخبار مستند بازگشت امام صدر را امری امکان پذیر دانستند.آیات عظام موسوی اردبیلی و مشکینی که پیشتر احتمال شهادت را طرح کرده بودند بر عدم استناد خود به اخبار مستند تاکید و در خطا بودن خود را آرزو نمودند. برخی مراجع معظم قم از جمله آیات عظام مکارم شیرازی صافی روحانی و احمدی میانجی در ملاقاتهای خود با خانواده امام صدر برای رهایی آن بزرگوار دعا کردند.

وضعیت جهان عرب نیز کم و بیش به همین ترتیب است. در حالیکه عبدالحلیم خدام و رفعت اسد در ملاقات با رهبران شیعه لبنان فرضیه شهادت امام صدر را طرح کرده بودند برخی مقامات امنیتی سوریه و شخص حافظ اسد باور دیگری داشتند. در حالیکه شاذلی بن جدید رئیس جمهور پیشین الجزایر از تعبیر مرحوم امام صدر استفاده میکرد شاه حسین و یاسر عرفات اعتقادی دیگر داشتند. عرفات حتی در بدترین دوران روابط با لیبی که اتهامات طرفین علیه هم به اوج خود رسیده بود با استناد به 14 دلیل مختلف قذافی را تنها به ربایش و نه به شهادت رساندن امام صدر متهم نمود.

 

 

4- روز 19 شهریور سال 1358 هـ. ش عالم مجاهد آیت‌الله حاج سید محمود طالقانی پس از سالها فعالیت‌های علمی ومبارزاتی دار فانی را وداع گفت ودر جوار رحمت حق آرمید.

مرحوم آیت‌الله طالقانی در سال 1284 هجری شمسی دیده به جهان گشود. او در خانواده‌ای اهل علم وفضیلت ودارای روحیات انقلابی وضد ظلم رشد نمود ودر تمام طول زندگیش بیش ازنیم قرن به مبارزه با استعمار استبداد واستثمار پرداخت. مبارزات آیت‌الله طالقانی از زمانی که وارد حوزه علمیه شد شروع شد او از همان دوران جوانی وارد فعالیتهای تبلیغی وارشادی شد ومشغول آموزش وتفسیر قرآن و نهج‌البلاغه وکتب دینی دیگر گردید. آیت‌الله طالقانی با واقعه کشف حجاب در دوران رضاخانی به شدت به مقابله پرداخت وبه دلیل همین مخالفت‌ها دچار صدمات و سختی‌های گوناگون شد. وی در سالهای 30 و 31 بنا به پیشنهاد مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی برای شرکت در موتمرالعالم الاسلامی که برای تشریک مساعی بین مسلمین کشورهای مختلف مسلمان تشکیل شده بود به مصر واردن سفر کرد واز نزدیک با مسائل دنیای اسلام آشنا شد.

آیت‌الله طالقانی وقتی که فدائیان اسلام حرکت خود را جهت نابودی ستمگران در سطح جامعه آغاز کردند با توجه به رابطه نزدیکی که با شهید نواب صفوی داشت با این گروه بطور غیرمستقیم همکاری می‌کرد و هنگامی که در سال 35 رژیم شاه قصد دستگیری واعدام نواب را داشت زادگاه ومنزل پدری مرحوم طالقانی پناهگاه خوبی برای درامان ماندن وی از چنگال دژخیمان حکومت آمریکایی شاه بود.

آیت‌الله طالقانی در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران مبارزات ارزنده‌ای داشت و تلاش‌های فراوانی در جهت رهانیدن حقوق ملت مسلمان ایران از چنگال استعمارگران چپاول پیشه انجام داد. پس از شکل گیری نهضت روحانیت به رهبری امام خمینی در سال 41 وطرح مسائلی همچون انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب باصطلاح سفید ایشان به پیروی از امام به مخالفت با رژیم پرداخت وبه دلیل فعالیت‌های زیاد در همین سال به زندان افتاد وپس از آزادی مجددا در سال 42 در ارتباط با وقایع 15 خرداد دستگیر وبه ده سال زندان محکوم گردید. آیت‌الله طالقانی در زندان نیز دست از مبارزه و ارشاد اطرافیان برنداشت رفتار وگفتار مناسبش حتی روی مامورین زندان اثر مثبت گذاشته بود. در پی همین تلاش‌های فرهنگی وتبلیغی بود که در زندان با نوشتن تفسیر «پرتوی از قرآن» سعی در آشنا کردن افراد به عظمت وسازندگی قرآن نمود.

زندانی شدن مرحوم طالقانی در این مرحله بیشتر از چند سال طول نکشید ودر سال 46 بواسطه فشارهای داخلی وخارجی بر رژیم شاه از زندان آزاد شد. وی بعد از آزادی دنباله مبارزه را همچون گذشته ادامه داد و مسجد هدایت را پناهگاه ومرکز تجمع مخالفان رژیم قرار داد ودر آستانه سال 50 همزمان با برگزاری جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی دستگیر وبه مدت 3 سال در زابل و 18 ماه در بافت کرمان در بدترین شرایط به حالت تبعید بسر برد. درسال 54 مجددا به دست ساواک گرفتار شد و به 10 سال زندان محکوم گردید لکن این بار دیری نپائید که خروش مردم مسلمان پایه‌های حکومت سلطنتی را متزلزل نموده وایشان با عده زیادی اززندانیان سیاسی آزاد گردید.

آیت‌الله طالقانی در دوران انقلاب اسلامی نیز نهایت تلاش خود را در جهت پیروزی انقلاب نمود وپس از پیروزی انقلاب اسلامی در سنگر نماز جمعه تهران با خطبه‌های پرشور به هدایت وارشاد مردم پرداخت وسرانجام در 19 شهریور 1358 پس از عمری تلاش خستگی ناپذیر در راه پیاده کردن احکام اسلام و مبارزه با ظلم طاغوت چشم از جهان فرو بست وبه دیار باقی شتافت.

 

5- چهاردهم شهریور سالروز شهادت آیت‌الله حاج علی قدوسی می‌باشد.

شهید بزرگوار قدوسی در پنجم رجب سال 1306 شمسی در شهرستان نهاوند در یک خانواده روحانی تولد یافت.

پدر وی مرحوم آیت‌الله احمد قدوسی از علمای معروف زمان خود محسوب می‌شد و به علم و تقوا شهرت داشت. شهید قدوسی ازهمان دوران کودکی نبوغ و استعداد خویش را بروز می‌داد. وی تحصیلات ابتدائی و دوران اول متوسطه را در نهاوند گذراند و سپس از پدرش درخواست کرد که برای ادامه تحصیل او را به شهرستان دیگری بفرستد چون در آن زمان در نهاوند امکان تحصیلی بیشتر نبود. سرانجام شهیدقدوسی در سال 1321 به قم می‌آید و در حوزه علمیه مشغول فراگیری علوم اسلامی می‌شود. در قم مشکلات فراوانی در ابتدای تحصیل به سراغ او می‌آید ولی ایشان با مقاومت وصبر تمام مشکلات را از پیش پای خویش برمی دارد و مقدمات را به پایان می‌رساند و وارد درس خارج می‌شود.

خود آن بزرگوار در این باره چنین می‌گوید: «بعد از آمدن به قم مشقات زیادی را تحمل کردم در حالی که در سن کم درغربت بسیار به من سخت می‌گذشت بعلت نبودن جا در حجره‌ای کوچک همراه با چندین نفر دیگر زندگی می‌کردم ومدتی در یک اتاق کوچک که مقداری ازآن فرش شده بود ومقداری از آن جایی بود که آب شستشوی ظرف و وضو در آن می‌ریختند ومن چون از همه افرادی که در آن اتاق بودند کوچکتر و تازه کارتر بودم ودر پائین اتاق می‌خوابیدم وهمیشه لحاف وتشکم داخل آب می‌رفت و خیس می‌شد. با همه اینها بارنج ومشقت تمام درس را ادامه می‌دادم و ازخواب و غذای خود می‌زدم تا بتوانم بیشتر درس بخوانم. بسیاری از شبها آنقدر مطالعه می‌کردم که دیگر توان آماده کردن غذا نداشتم وهمانگونه می‌خوابیدم. جز دوران کمی در سال تمام آنرا به درس و مباحثه می‌گذراندم وحتی در ایام ماه محرم غیر از روزهای تاسوعا و عاشورا تمام وقت خود را صرف درس می‌کردم. بعدها که یک مقدار گذشت تابستانها با مشقت ورنج بسیار برای زیارت به مشهد مشرف میشدم و البته سختی‌های بسیار می‌کشیدم ویکبار که حدود حوالی سه ماه در آنجا بودم تنها وسیله‌ای که داشتم یک جاجیم (چیزی شبیه پتو ولی از آن زبرتر و خشن تر) بود که شب‌ها در حرم روی آن می‌خوابیدم و غذایم نان خالی و هلوی مشهدی بود. طوری که بعداز مدتی یکی از دوستانم مرادید و گفت اگر وضعیت همینطور ادامه پیدا کند، دیگر به قم برنخواهی گشت.»

آیت‌الله قدوسی با این وضع درس خودرا ادامه می‌داد ودر درس خارج آیت‌الله العظمی بروجردی و امام خمینی قدس سره الشریف شرکت می‌جوید و در نهایت به اجتهاد نایل می‌آیند.

شهید قدوسی از همان آغاز طلبگی علاقه وارتباط خاصی با صاحبان اخلاق و سالکان طریق داشت و به طی طریق سلوک همت گماشته بود. ایشان از افرادی بود که در درس فلسفه مرحوم علامه طباطبایی نیز شرکت می‌کرد و از آن بهره‌مند می‌شد.

زندگی سیاسی ایشان را بطور کلی می‌توان در

سه دوره مشخص خلاصه کرد:

- از سالهای 30 و 31 تا سال 41 و 42 که این دوره مصادف با حرکت فدائیان اسلام و مبارزات ملت ایران به رهبری روحانی عالیقدر مرحوم آیت‌الله کاشانی می‌باشد در این دوره آیت‌الله قدوسی از حرکت‌های اسلامی حمایت می‌کردند و کوشش‌هایی نیز در این زمینه داشتند.

- دوره دوم از سال 41 تا پیروزی انقلاب اسلامی است آن شهید بزرگوار در این دوره از شاگردان برجسته و پیشتاز امام خمینی قدس سره الشریف در امر مبارزه بودند. در این دوره آیت‌الله قدوسی به عنوان یک شاگرد مخلص امام خمینی(ره) به شیوه‌های مختلف به مبارزه پرداختند و امام خودش را در تمام صحنه‌ها یاری دادند.

مبارزات پیگیر آیت‌الله قدوسی در این دوران سبب شد که ماموران ساواک ایشان را دستگیر و در زندان قزل قلعه زندانی کنند. در زندان مورد شکنجه و فشارهای سخت رژیم شاه قرار گرفت و بالاخره پس از مقاومت زیاد در زندان سرانجام آزاد گردید. بعد از آزادی از زندان به همراه جمعی از همفکران خویش اقدام به تاسیس مدرسه‌ای کردند تا به صورت زیربنایی کارهای فرهنگی و سیاسی را دنبال نمایند.

- دوره سوم زندگی سیاسی شهید قدوسی در حقیقت با پیروزی انقلاب اسلامی شروع شد.

شهید قدوسی در زمان پیروزی انقلاب اسلامی در قم بودند تا اینکه امام خمینی (ره ) ایشان را به عنوان دادستان کل انقلاب اسلامی منصوب کردند.

زمان شروع کارایشان در دادستانی مصادف بود بافتنه و فساد واوج فعالیت گروهکها که آیت‌الله قدوسی بطور قاطع در برابر فتنه این گروهکها ایستادند.

لازم به ذکر است که چند ماه پیش از شهادت آیت‌الله قدوسی فرزند ایشان که دانشجوی یکی از دانشگاه‌ها بود در جبهه نبرد علیه بعثیان به شهادت رسید و پدر را داغدار ساخت و سرانجام نیز خود آن بزرگوار در روز چهاردهم شهریور سال 1360 شربت شهادت نوشید وبه دیار عشق پرواز کرد.

 

6- قانون عملیات بانکی بدون ربا که مشتمل بر 27 ماده و 4 تبصره است در روز 8 شهریور سال 1362 تصویب شد و در 10 شهریور 1362 به تایید شورای نگهبان رسید و چنین روزی، روز بانکداری اسلامی نامگذاری شد.

بعد از پیروزی انقلاباسلامی، نظام بانکداری دچار تحول شد و در 17 خرداد سال 1358، شورای انقلاب، نظام بانکداری کشور را ملی اعلام کرد.

آنچه در بانکداری اسلامی مدنظر است کارآمدی بانکداری بدون ربا در ایجاد عدالت اجتماعی است. بانکداری اسلامی بایستی اولین هدف نظام اقتصاد اسلام را که عدالت اجتماعی است، تامین کند.

در ایران به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری جمهوری‌اسلامی، لزوم استقرار نظام اقتصاد اسلامی به عنوان یکی از ضرورت‌های اساسی کشور مطرح شد. مهمترین اقدام عملی در این جهت می‌توانست ریشه‌کن کردن ربا از سیستم بانکی کشور باشد تا بدینوسیله بنیان یک اقتصاد توحیدی مبتنی بر قسط و عدل گذارده شود.

به همین منظور پس از انقلاب در سال 1358 اقداماتی در جهت اسلامی کردن نظام بانکی به عمل آمد که این اقدامات را می‌توان در کوشش‌های اولیه برای حذف بهره و برقراری کارمزد در سیستم بانکی و تأسیس بانک اسلامی و توسعه صندوق‌های قرض‌الحسنه خلاصه کرد.