خطبه ها
  • صفحه اصلی
  • خطبه ها
  • نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

1- اهداف چشم‌انداز، برنامه‌های عدالت اجتماعی در جمهوری اسلامی، بحث مالکیت در ایران، ابعاد مثبت و منفی اعطای سهام به مردم 2- نگاهی جامع به حادثه هفت تیر، شخصیت کم‌نظیر شهید بهشتی، آیت‌الله صدیقی، شهید چمران، سقوط هواپیمای ایرباس ایران توسط آمریکا، مواد مخدر بلایی برای همه جهان، اهداف هاشمی رفسنجانی برای نام‌نویسی در انتخابات ریاست جمهوری، پاسخ هاشمی رفسنجانی به تخریب‌ها و تهمت‌ها

  • دانشگاه تهران
  • جمعه ۱۰ تیر ۱۳۸۴
خطبه اول: سند چشم‌انداز، مبنای برنامه‌های کشور/ اهداف چشم‌انداز/ عدالت اجتماعی و فقرزدایی در سند چشم‌انداز/ اهداف و زمینه‌های عدالت اجتماعی در جامعه/ اهداف عدالت اجتماعی برای سه طبقه جامعه/ لزوم حمایت‌های ویژه نظام از آسیب‌دیدگان/ برنامه‌های سند چشم‌انداز برای طبقات زیرخط فقر/ سوابق قانون بیمه تأمین اجتماعی/ بیمه بیکاری، یکی از موارد طرح تأمین اجتماعی/ روشن شدن موارد حمایتهای ویژه/ طرح بیمه عشایری و روستایی در طرح تأمین اجتماعی/ کم کاری مجلس برای تخصیص بودجه کافی/ توجه سند چشم‌انداز به پس‌انداز بیشتر/ مالکیت دولت بر اموال مردم درایران/ تدوین سیاست‌های کلی اختیارات مردم در مدیریت بسیاری از منابع/ رونق بورس در واگذاری سهام به مردم/ امتیازات اعطای سهام به مردم در رونق اقتصادی/ جزییات طرح اعطای سهام/ سود بیشتر دولت از محل مالیات سهام مردم/ سهام اقساطی، هدیه دولت به زوجهای جوان/ سالم شدن ساختار اقتصادی با اجرای سند چشم‌انداز خطبه دوم: هفتم تیر، از قطعات بسیار مهم تاریخ انقلاب اسلامی/ اهداف طراحان حادثه هفتم تیر/ شخصیت کم‌نظیر شهید بهشتی در ایران/ شرایط زمانی حادثه هفتم تیر/ آثار مثبت هفتم تیر برای نظام/ آیت‌الله صدوقی، از بزرگان تاریخ معاصر/ شهید چمران، عارفی سیاستمدار/ سقوط هواپیمای ایرباس ایران توسط آمریکا از حوادث نادر تاریخ/ مواد مخدر، بلایی برای همه دنیا و خطرپذیری بالای ایران در کنار کانون مواد مخدر/ توطئه قاچاق‌چی‌های مواد مخدر علیه ایران/ اثبات علاقه‌مندی مردم به نظام در انتخابات/ لزوم حمایت/ همگانی از رئیس‌جمهور/ طراحی دشمنان برای انقلاب اسلامی/ اهداف هاشمی رفسنجانی برای حضور در انتخابات/ حلال طلبی بسیاری از انسان‌ها از هاشمی رفسنجانی/ ریشه‌های شایعات علیه هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان/ توضیح آیت‌الله هاشمی رفسنجانی درباره اوضاع خانوادگی خویش/ اعلام مجدد هاشمی رفسنجانی به مدعیان مبنی بر اثبات اموال ادعایی و ثبت آن به اسم خود/ گذشت هاشمی رفسنجانی از حق خویش در شایعات/ لزوم توجه همگان به پیشرفت کشور

خطبه اول:

بسم الله‌الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین، والصلاه والسلام علی رسول الله و علی آله ‌الائمه ‌المعصومین.

اوصیکم عبادالله بتقوی الله و اتباع امره

امیدواریم که خداوند ما را از نعمت تقوا و انجام فرائض دینی محروم نفرماید. اگر یادتان باشد در آخرین خطبه‌ای که قبل از برنامه‌های انتخابات ریاست ‌جمهوری مطرح کردیم، بحث سند چشم‌انداز 20 ساله بود که بناست محور زندگی ما، در 20 سال آینده باشد و وعده دادیم که در خطبه‌های اول چند خطبه‌ای را برای توضیح این سند مهم داشته باشیم که هر کلمه‌اش اشاره به بخش مهمی از نیازهای زندگی و راهکار پیشرفت کشور است.

مقدمه‌ای در یک خطبه عرض کردم که شامل روند شکل‌گیری سند چشم‌انداز بود. گفتم که سابقه آن به برنامه 25 ساله تمدن اسلامی یا ایران 1400 برمی‌گردد که ناتمام ماند و بعد به صورت این سند در سالهای اخیر تدوین شد و در اختیار برنامه‌ریزان نظام قرار گرفت. با کاری که روی برنامه چهارم شد، برنامه‌های اجرایی این سند تصویب شد و بودجه ‌اول آن ‌هم در سال ‌جاری در دست اجراست.

این خلاصه یک خطبه بود که با تفصیل گفتم و از امروز وارد بخش‌های مهم محتوایی این سند می‌شوم. خواهش می‌کنم که رسانه‌ها و مستمعین توجه کنند که‌ این محور حرکت است و در اینجا نیازها، خواست‌ها و حق و حقوق مردم و کشور و اسلام و انقلاب دیده شده است. اگر این سند آنطوری ‌که نوشته، تأیید و ابلاغ شده، اجرا شود، فکر کنم همانی را که ما هدف قرار داده بودیم که در نهایت 20 سال، ایران اسلامی به عنوان الگوی جهان اسلام و مقام اول در منطقه و در تاریخ بوجود بیاید، به‌این هدف مقدس خواهیم رسید.

چون خیلی فشرده‌ است و خیلی مطلب دارد، سعی می‌کنم بی‌پیرایه، بخش‌هایی از این سند را در هر خطبه، لااقل یک یا دو بخش را خدمت شما عرض کنم. امروز یک بخش را که در بند اول سند آمده با توجه به شرایط فعلی - مطرح می‌کنم که آن عدالت اجتماعی و فقرزدایی است که یکی از قله‌های این سند چشم‌انداز است.

رسیدن به ‌این هدف مقدس در برنامه چهارم، مواد و تبصره‌های فراوانی آمده و اعتبارات عظیمی در نظر گرفته شده و در بودجه سال 84 هم چیزهای زیادی هست. علاوه بر اینها در تأسیس وزارت رفاه که جزو آخرین وزارتخانه‌هاست که تأسیس شده، مواد بسیار مستحکمی دیده شده که مجموعه اینها می‌تواند - اگر به موقع و درست انجام بشود- در مدت کوتاهی هدف تأمین اجتماعی از بعد اقتصادی را که در این بحث من هست، تأمین ‌کند. تأمین عدالت اجتماعی فقط در مسائل اقتصادی نیست. آنچه که در قانون اساسی است و حقوقی که با محوریت اسلام به شهروندان در ابعاد سیاسی، اجتماعی و بخش‌های مختلف جامعه دادند، شامل همه‌انسان‌ها، زن‌ها، مردها، کودکان، کارکنان، بازنشستگان و قومیت‌ها و اقلیت‌هاست که در کلمه عدالت اجتماعی حقشان دیده شد و مبنای آن هم قانون اساسی و جزو مستحکم‌ترین اسناد زندگی ماست.

در بُعد اقتصادی چند نکته را عرض می‌کنم تا دورنمای این مسأله روشن شود. امیدوارم که انشاءالله دولت جدید جناب دکتر احمدی‌نژاد و همکارانشان و مجلس شورای اسلامی و سایر نیروهای دست‌اندرکار این وظیفه خیلی مهم را در همان اولویتی که آمده، ببینند و ما هم در مجمع تشخیص مصلحت، با وظیفه نظارت این روند را پیگیری خواهیم کرد.

از بُعد اقتصادی که به جامعه نگاه کنیم، چند بخش دارد که هر بخش آن وضع ویژه‌ای دارد. در تقسیمات برخورداری، بخشی از مردم زیر خط فقر، بخشی از مردم طبقه متوسط و بخشی از مردم جزو متمکنین و مرفهان جامعه هستند. هدفی که در عدالت اجتماعی مصوب شده، این است که طبقات پائین و زیر خط فقر را به سطح طبقات متوسطه برسانند و سعی کنند طبقات متوسط را هم از یک زندگی پایدار و معیشت قابل قبول مستقر برخوردار کنند.

در کنار این، طبقاتی هستند که جزو آسیب‌دیدگانند که در همه بخش‌ها هستند. آنها هم با حمایت‌های ویژه باید معیشت مطلوب داشته باشند و بخشی از جامعه ما در نقاط محروم و در روستاها هستند که‌از نظر جغرافیایی آسیب‌دیده و یا عقب‌مانده هستند که برای آن هم سیاست توازن جغرافیایی در نظر گرفته شد که با بودجه‌های خاص، شرایط قابل قبولی در نزدیک کردن زندگی، در سراسر کشور برای بخش‌های مختلف جامعه در روستاها، نقاط مرزی، بخش‌هایی که‌از لحاظ طبیعی غنی نیستند و مشکلات دارند و چیزهایی از این قبیل، در نظر بگیرند.

سئوال اصلی این است که چگونه و کجا و چطور؟ اینها الان مبنای قانونی دارند. در مورد طبقات زیر خط فقر، بیمه کامل اجتماعی در نظر گرفته شد که در قانون وزارت رفاه و همچنین در برنامه چهار ساله - آنهایی که ‌اهل مطالعه هستند، خوب می‌توانند پیدا کنند- دیده شده که‌ از پنج جهت اینها بتوانند به سطح طبقه متوسط بیایند. همین جا تأکید می‌کنم که با مراجعه به متون اسلامی، کاملاً روشن است که هدف اسلام در تشکیل هرم جمعیتی جامع، این است که سعی شود، طبقه متوسط توسعه پیدا کند و از سطح درآمدهای مسرفانه کاسته شود و از کسانی که درآمد کم دارند، حمایت شود. یعنی این قانون هدف اسلامی را دنبال می‌کند.

اگر آن بیمه ‌اجتماعی تأمین شود، خوب است که قانون اولش درسال 1375 از طرف دولت ما به مجلس رفت، ولی ناکام ماند و اخیراً در دولت جناب آقای خاتمی دردست تدوین است و من نمی‌دانم این قانون به مجلس می‌رسد یا نه، ولی به هرحال روزی خواهد رسید. منهای آن با مصوباتی که در وضع فعلی داریم و با سیاست‌های کلی که مصوب مقام معظم رهبری است، مکلفیم این راه را پیش ببریم.

اگر این بیمه‌ها عمل شود، یکی از مهمترین آنها بیمه بیکاری است که مردم در قانون وزارت رفاه تقسیم شده‌اند. آنهایی که جویای کار هستند و آنهایی که نیاز دارند، ولی قدرت کار ندارند. آنهایی که قدرت کار دارند و جویای کار هستند که تا کار برایشان پیدا نشده،
باید به‌ آنها بیمه بیکاری داد. در سطح فعلی زمان ما به‌افراد مجرد 80 هزار تومان و به افراد متاهل 120 یا 150 هزار تومان تعلق می‌گیرد. الان دقیقاً آن رقم یادم نیست. یعنی فرض شده‌ که انسان جویای کاری که خانواده‌ای هم داشته باشد، می‌تواند با چنین حقوق تضمین شده - اگر کار پیدا نکند- از حد متوسط نسبتاً قابل قبولی برخوردار باشد. آنهایی که جویای کار نیستند و نمی‌توانند کار کنند و یا زنانی که سرپرست خانواده هستند و انتظار کار برای آنها نیست، تحت حمایت‌های ویژه قرار می‌گیرند که الان هم هستند. ولی سطح آنها پائین است و باید دریافتی آنها بالا برود و آنهائی که بازنشسته هستند و نباید به کار برگردند، باید سطح معاش آنها متناسب با دریافت گروه‌های شاغل باتوجه به سوابق، تخصص‌ها و خدماتی که کرده‌اند، تأمین شود.

به روستاها که می رسیم، در روستاها باز این بیمه برای عشایر و روستایی‌ها دیده شد. کسانی‌که مشغول کار نیستند یا به دلیل بیکاری که نمی‌توانند شغل پیدا بکنند، همان بیمه‌ها را می‌گیرند. اگر از کارافتادگی دارند، بیمه‌از کارافتادگی می‌گیرند و اگر اینها مشکلات خاصی نداشته‌اند و مستمری بگیر هستند، از صندوق‌های حمایتی، مستمری آنها متناسب با زمانشان خواهد شد.

متأسفانه در بودجه ‌امسال مجلس، بودجه جاریمان به ‌اندازه کافی برای این احکام منبع در نظر نگرفته‌اند. اگر بخواهیم امسال اجرا شود، باید منبعی برای چند ماه باقی مانده در نظر بگیرند، وگرنه قاعدتاً وظیفه حکومت و نظام است که‌از سال آینده‌ اینها را فراموش نکند.

نکته بسیار مهم دیگر این است که در مصوبات اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین برنامه چهارم، طرح‌هایی برای اصلاح ساختار نظام ارائه شده و بندها و موادی به تصویب رسیده(1) که می‌تواند یک نوع اطمینان و آرامش به تمام افشار جامعه بدهد که دارای اندوخته‌های قابل قبولی باشند و سرمایه‌گذاری و پس‌انداز در جامعه تقویت شود.

امروز از لحاظ علم اقتصاد، روشن است که هر جامعه‌ای که پس‌انداز بیشتری داشته باشد، آن جامعه‌ از سلامت و پایداری اقتصاد سالم بهتری برخوردار است. راه بسیار خوبی در نظر گرفته شده و با اصلاح سیاست‌های اصل 44 قانون اساسی تقریباً راه هموار است. قانون هم تصویب شده، آئین نامه‌های دولتی آن مانده که دارند آماده می‌کنند.

بر این اساس اتفاق مهمی در کشور ما از اواخر امسال و یا سال آینده می‌تواند بیفتد. می‌دانید که بهر دلیل امروز دولت ما بخش زیادی از ثروت جامعه را به نام خودش دارد. اینها مال جامعه‌ است، اما دردست دولت است. اگر دولت مالک چیزی است، به نمایندگی از طرف مردم است، اموال مردم است، املاک مردم است که‌از طرف آنها، دولتی که مسئولیت امور را برعهده دارد، به نام خودش ثبت می‌کند و این در همه بخش‌ها هست. در امور زیربنایی، صنایع، بازرگانی، خدماتی و بسیاری از شئون که معمولاً در دنیا و در اقتصادهای آزاد در اختیار مردم هست، الان در اختیار دولت است.

بالاخره پس از سالها مطالعه و کار و تحقیق، متخصصان به‌این نتیجه رسیده‌اند که بهتر است بسیاری از اینها در اختیار و مدیریت مردم باشد و دولت متصدی نباشد. سیاست‌های کلی و مقررات قانونی اینها تدوین شده و آماده‌است. در آمار و ارقامی که به ما داده‌اند، نزدیک 200 میلیارد دلار الان در اختیار دولت است که می‌تواند به مردم برگردد. البته با شکل خاصی که باعث از رونق افتادن بنگاه‌های بزرگ نشود، بلکه بهتر به بهره‌وری برسد.

بسیاری از پالایشگاه‌ها، نیروگاه‌ها، بسیاری از بنگاه‌ها، پتروشیمی‌ها و بسیاری از خطوط راه‌آهن و بنادر قابل واگذاری به مردم هستند. البته معنایش این نیست که ‌اینها در اختیار فرد فرد قرار بگیرد و تجزیه شود. در مجموعه‌ای بزرگ جمع می‌شوند و بعد این مجموعه بزرگ وارد بورس و دارای سهام می‌شود و به سهام ریز و کوچک تبدیل می‌شود و تمام مردم ایران می‌توانند - اگر خودشان بخواهند- از این سهام بگیرند، این کار نتیجه بررسی‌های بسیار عمیق و طولانی است که ماهها روی آن کارشده است.

من در آخرین حرف‌های تبلیغاتی در انتخابات ریاست ‌جمهوری در تلویزیون عرض کردم(2) که فکر می‌کنم گامی است که می‌تواند جامعه ما را بسیار بسیار سالم کند. اقتصاد ما را سالم کند، ساختار نظام را سالم کند و همه مردم را علاقمند کند که در مؤسسات بزرگ شریک شوند. براساس محاسبه‌ای که کرده‌ایم، برای هر چهارده میلیون خانواری که در ایران هستند، ده میلیون تومان سهم قسطی داده می‌شود. چیزی از آنهایی که پول دارند، یعنی اقشار زیر خط فقر، گرفته نمی‌شود. بالای خط فقر کسانی‌که مایلند، با شرایط مساعدتری قسطی یا نقدی می‌خرند. کسانی‌که متمکّنند، باید نقدی بخرند. هر کس هم نخواست، نمی‌گیرد و در ذخیره سهام دولت می‌ماند.

معنای این حرف این است که هر خانواده‌ای که امروز در ایران هست، می‌تواند به بورس برود و ده میلیون تومان به نام او صادر شود و ظرف ده سال از سود همین سهام که بخشی از آن سود را می پردازد، قسط و دینش را می‌پردازد. در این مدتی که می پردازد، ارزش سهامش چند برابر می‌شود و هر مقداری را که حقش را پرداخته، می‌تواند روی آن معامله کند.

مثلاً شما اگر از ده میلیون، دو میلیون آن را پرداخته باشید، این دو میلیون در اختیار خودتان است که بتوانید آن‌را در بازار معامله کنید و صرف کارهای دیگر نمائید. ولی آن کارخانه و آن واحد با هیئت مدیره‌ای که دارد، با انتخاب اعضای مجمع تصویب می‌شوند و آنها مدیریت خودشان را دارند، منتها نه با مشکلات مدیریت دولتی که بسیار کند است و بوروکراسی مردم را واقعاً اذیت می‌کند.

در آنجا با شیوه مدیریت بخش خصوصی اما با مالکیت عموم مردم که سود آن به همه می‌رسد، عمل می‌شود.

براساس محاسباتی که شده، اگر این در اختیار مردم قرار بگیرد، دولت از مالیاتی که می‌گیرد، خیلی بیشتر از سودی است که فعلاً می‌برد و بهره‌وری هم بسیار بالاتر است. اقتصاد از دولتی بودن به مردمی بودن برمی‌گردد. همین کاری که در کشورهایی مثل ژاپن و کره‌ انجام شده و آنها موفق شده‌اند اقتصاد خود را رونق بدهند.

نکته بسیار جالبی که ‌اینجا هست این است که‌از این به بعد هر خانواده جدیدی که تشکیل می‌شود، بچه‌ها که می‌خواهند ازدواج کنند، به محض ازدواج، یک کادو ده میلیون تومانی از دولت بصورت سهام اقساطی بنام آنها می‌شود و یک اندوخته مطمئنی پیدا می‌کنند که یکی از ابزار تشویق سالم ازدواج است که بدون فشار مردم را بطور طبیعی علاقمند کنیم.

البته بحث‌های خرده و ریز دارد، سئوالات فراوانی دارد. مثلاً آیا خانواده‌های بزرگ و کوچک تفاوت می‌کنند یا نه. به تناسب افراد خواهد بود یا نه. اینها بحث‌هایی است که روی آن در آئین نامه کار  و بعداً به شما اطلاع داده می‌شود.

می‌خواهم عرض کنم به مقتضای این سند چشم‌انداز و برنامه چهارم، می‌توانیم هم ساختار اقتصادمان را سالم کنیم، هم اقشار زیر خط فقر را به سطح قابل قبول برسانیم و هم طبقات متوسط را دارای اندوخته قابل قبولی کنیم که به زندگی آنها آرامش و اعتماد بدهد و بهره‌وری را بالا ببریم که‌امروز متأسفانه پائین است. اگر انشاءالله در مدت معقولی این خواسته‌های سیاست‌های کلی اجرا شود، شاهد بخشی از عدالت اجتماعی مورد عنایت قانون اساسی خواهیم بود و آن ‌روز است که می‌توانیم به عنوان یک الگو و نمونه برای دنیای اسلام مطرح باشیم.

بسم‌الله الرحمن الرحیم

قل هوالله احد/ الله الصمد/ لم یلد و لم یولد/ ولم یکن له کفواً احد.*

 

* سوره مبارکه توحید

خطبه دوم:

بسم الله‌الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلاه والسلام علی رسول الله و علی علی امیرالمومنین و علی الصدیقه‌ الطاهره وسبطی الرحمه و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف الهادی المهدی صلوات الله علیهم اجمعین.

اوصیکم عبادالله بتقوی الله فانه من یتق الله یکفر عنه سیئاته و یعظم له ‌اجرا.

مناسبت‌های هفته را به طور مختصر خدمتتان عرض می‌کنم که‌ اول آن فاجعه هفتم تیر، جزو قطعه‌های بسیار بسیار مهم تاریخ انقلاب اسلامی است. حقیقتاً فاجعه دردناکی است. گرچه‌ آثار این فاجعه مردم را هشیار و بیدار کرد و به صحنه‌ آورد و با حضور مردم، ضد انقلاب مستأصل و منزوی شد، اما خسارت زیادی بردیم. در یک لحظه 72 تن از بهترین نیروهای انقلاب را از دست دادیم(3) و شاید به دست آوردیم که هر دو تعبیر آن درست است. چون شهید را خداوند فوری تحویل می‌گیرد و چیزی را که خدا تحویل بگیرد، بندگان خدا دارند. اما دست ما از آنها کوتاه شد، از آن به بعد سرمایه‌انقلاب خون‌های مقدس آنها بود و جمعی هم مصدوم و مجروح شدند که هنوز هم مشکلات زندگی دارند.

طراحی این جنایت به دست گروهی از ضدانقلاب بود که آنها فکر می‌کردند با این جنایت بزرگ، جمهوری اسلامی از پای در می‌آید. آنها می‌دانستند جمع زیادی از مجلسیان و دولتیان و اعضای حزب جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی آنجا هستند و می‌دانستند اگر در یک انفجار همه آنها را نابود کنند، دولت، مجلس و دستگاه قضایی از رسمیت می‌افتند. با حضور مؤثری که برای خودشان می‌دیدند، ضدانقلاب فکر می‌کردند گام بعدی را بر می‌دارد. اما خداوند اینجوری نخواست.

البته نیروهای عظیمی از دست ما رفتند که در رأس آنها شخصیتی مثل شهید آیت‌الله بهشتی بود که حقیقتاً انسان عظیم، بزرگ و کم‌نظیری در زمان خودشان بودند و سهم زیادی در اداره جامعه و انقلاب داشتند و امید زیادی به تدبیر ایشان در ساماندهی امور بسته شده
بود. خسران بزرگی بود، اما چون امام بودند، با آن شخصیت عظیم که‌ انقلاب را از هیچ آفریدند، جبران کردن چنین خسارتی کار سختی نبود. در محور امام دوباره همه چیز شکل گرفت و مشکلات به تدریج کمتر شد تا به یک استقرار رسیدیم.

خوب می‌دانید این حادثه در شرایطی بود که ما جنگ داشتیم و در خطر پیشرفت دشمن بودیم. در شرایطی بود که‌اختلاف بسیار جدی در مرکزیت نظام بسیار آزار دهنده و تشنج فراوان بود. در همان شرایط دیدید که بعد از هفتم تیر حضور مردم چقدر کارساز شد! خوشبختانه راه درستی برای اداره‌انقلاب در بعد از این فاجعه در پیش گرفته شد و به تدریج ضد انقلاب که مثل خوره به جان انقلاب افتاده بود، منزوی شد و روز به روز عظمت انزوای آنان بیشتر شد و تا به‌ اینجا رسید که‌ الان بخشی از منافقین در گروگان آمریکایی‌ها هستند و بخشی از آنها در عراق و بخشی دیگر در جاهای دیگر متواری و منزوی هستند.

مناسبت دیگر ما شهادت شهید محراب آیت‌الله صدوقی(4) است که‌ از بزرگان تاریخ معاصر ماست. واقعاً شخصیت گرانقدر و کم‌نظیری بودند.

 

شهادت دکتر چمران را داریم که مجاهد، عارف و سیاستمدار باارزشی بودند که درامور مهم همان سالهای اول انقلاب سهم داشتند.

شهادت مسافران ایرباس(5) را در این هفته داریم که با جنایاتی که آمریکایی‌ها کردند و اینها را در دریا با آن مظلومیت شهید کردند، واقعاً از حوادث نادر تاریخ است که یک دولت به ‌اصطلاح ابرقدرت برای مبارزه با انقلابی مثل ایران متوسل به چنین جنایتی شود که حدود 300 نفر را در یک لحظه شهید و در دریا غرق کند. (شعار مرگ بر آمریکا نمازگزاران)

یکی از قطعات حقیقتاً گویای تاریخ برای محکومیت آمریکا و اثبات حقانیت و مظلومیت ایران است. به همه بازماندگان این همه شهدا تسلیت عرض می‌کنیم و امیدواریم راهشان، اهدافشان و آرمانشان همیشه در جامعه ما زنده و پاینده باشد.

یکی از مناسبت‌های دیگر روز جهانی مبارزه با مواد مخدر(6) است که حقیقتاً امروز بلایی برای همه دنیا شده‌ است. کشوری را نمی شناسم که‌ از این مصیبت رنج نبرد وگرفتار این بلای خانمانسوز نباشد. ولی ایران مشکلات بیشتری دارد. اولاً به خاطر در کنار کانون تولید مواد مخدر بودن که ‌افغانستان است، متأسفانه خیلی آسان به داخل کشور وارد می‌شود. ثانیاً به خاطر اینکه در مسیر کاروان‌های قاچاق مواد مخدر قرار گرفته که مقدارش معمولاً دردسر می‌شود. ثالثاً به خاطر سابقه تاریخی که در ایران بوده، معمولاً آلودگی به‌اعتیاد مواد مخدر زیاد بوده است. زمانی اصلاً قبح نداشته و به یک عادت در برخی از خانواده‌ها تبدیل شده بود.

مهم‌تر از همه‌ اینها، این است که هدف این توطئه هستیم. آنهایی که می‌خواهند جامعه ‌ایرانی را ضعیف کنند، از طریق قاچاق‌ها و باندهای خطرناک مافیایی این جنایت را علیه ما مرتکب می‌شوند. مسئولان و ماموران ما زحمت زیادی می‌کشند، ولی نتایج آنچنان درخشان نیست که‌ انسان انتظار داشته باشد. انشاءالله در آینده کار بزرگی شود.

مسئله مهم ما که ‌این روزها بحمدالله تمام شده و وارد فاز جدیدی شدیم، مسئله ‌انتخابات بود که باید صمیمانه و خاضعانه ‌از مردم تشکر کنیم که درمدت کوتاهی دوبار با جمعیت قابل قبولی پای صندوق‌ها رفتند و همه گمانه‌زنی‌ها و توطئه‌ها و دلسردکنندگی‌هایی را که دشمنان ما ایجاد کرده بودند، به باد دادند و ثابت کردند که به سرنوشت و انقلابشان علاقمندند و پای
صندوق‌ها حاضر شدند و صبورانه رأی خودشان را انداختند.

گرچه مشکلاتی در مسیر داشتیم و مواردی هست که قابل بحث است. ولی نباید وارد آن بحث‌ها شویم. چون از آن مرحله گذشته‌ایم و نتیجه‌ انتخابات را پذیرفته‌ایم. الان هرکس احساس می‌کند که خلاف حقی اتفاقی افتاده، فعلاً باید به خاطر انقلاب، ایران، مردم و به خاطر تشکر از این مردم خوب که‌ انتظار دارند از حضورشان قدردانی شود، یکپارچه، همراه و همدل در حمایت از رئیس جمهوری که مردم انتخاب کردند، وارد شویم و مشکلات کشور را با همدلی و همراهی حل کنیم.

می‌بینم و در عیان می‌بینم دشمنان ما برای این دوره طراحی کرده‌اند وکارشان را از همین حال شروع کرده‌اند و می‌توانیم با مشکلات جدّی مواجه شویم. اگر همدلی را از دست بدهیم و اگر بگونه‌ای عمل کنیم که نیروهای علاقمند به‌انقلاب دچار تفرقه، تشتت، طرد و حذف یکدیگر شوند، احتمال خطر را جدّی بگیرید. البته خداوند و امام زمان(عج) صاحب این انقلاب و این کشور ما را حفاظت می‌کنند. اما ما هم باید وظایف خود را به خوبی انجام دهیم.

خود بنده به عنوان یکی از آنهایی‌که با هدف‌های مشخص و به خاطر خداوند و برای رضای خدا و انجام تکلیف آمدم، احساس خوشحالی می‌کنم. دو هدف مهم من انجام شد، مردم با رغبت زیاد در انتخابات شرکت کردندکه ‌اگر رقابت‌ مؤثری نبود، شاید نمی‌شد و رئیس‌جمهور ما امروز دارای پشتوانه رأی زیادی از مردم است که‌ اگر نبود، شاید شکل دیگری بود. هدف سوم من که جلوگیری از تشتت، اختلاف، نزاع و تفرقه بود، بستگی به‌این دارد که چقدر در این مسیر پیش برویم! انشاءالله با همکاری همه دلسوزان نظام بتوانیم این همدلی را برای این دوره بسیار بسیار حساس که من نمی‌خواهم وارد حساسیت این مسائل شوم و به‌این بحث بپردازم، حفظ کنیم. سربسته می‌گویم که مسائل بسیار بسیار جدّی است و بدون هماهنگی، همدلی، هوشیاری، مراقبت، مواظبت و پرهیز از افراط‌گری‌ها و کارهای خام، ممکن است آسیب ببینیم که‌ انشاءالله چنین اتفاقی نخواهد افتاد.

مسئله مهمی را می‌خواهم عرض کنم که‌این یک مقدار به خود من مربوط می‌شود و فکر می‌کنم بهتر است یکبار در نماز جمعه بگویم. من این روزها با خیل تلفن‌ها، نامه‌ها، پیغام‌ها و چیزهای بسیار زیادی که وقت زیادی را از من می‌گیرد، مواجه هستم که تقاضای جواب از من دارند. مسئله به همین مسائل تخریبی که‌ اتفاق افتاد، برمی‌گردد که من در یکی از صحبت‌های مستقیم از صدا و سیما جواب آنها را دادم. کسانی که حرف‌های من را شنیدند، احساس پشیمانی می‌کنند و برایم پیغام می‌فرستند و به من می‌گویند جواب بده تا خیالمان راحت شود. غیبت کردیم، حرف زدیم، شایعه نقل کردیم و الان احساس می‌کنیم باید از تو عذرخواهی کنیم یا بخشش بگیریم. توضیحاتی که دادم، این بود که‌ این مسئله پیش آمده و امروز می‌خواهم انشاءالله‌ این را ختم کنم که ‌این پیام‌ها دیگر نباشد.

سالهاست که شایعات زیادی درمورد من و خانواده من در بین خیلی از جاها و بیشتر  هم در خارج مطرح است که بیشتر برمحور دارایی‌های زیاد و امکانات فراوان است. ریشه‌ آن هم به پیش از انقلاب برمی‌گردد. وقتی که من به گروه‌های مجاهد و مبارز کمک می‌کردم، وقتی منافقین منحرف شدند و به طرف مارکسیست رفتند، کمک خود را از آنها قطع کردم. آنها تهدید کردند که من اهمیتی ندادم. بعد به تخریب متوسل شدند. آن موقع‌ها با عنوان فئودال و سرمایه‌دار و از این چیزها تخریب می‌کردند. می‌گفتند این مال پیش از انقلاب است. در این کارشان برای تضعیف و بدنام کردن من موفق بودند. بعد از ترورهای اول انقلاب تاکنون با افت و خیز ادامه دارد. در هر انتخاباتی، در هر شرایطی، در هر مسئله مهمی که لازم دیدند، کسانی از این طریق وارد شدند و خیلی حرف زدند.

برای اولین بار یک سال پیش در قم در جمع طلاب که‌این سئوال را از من کردند، گفتم. البته آن موقع خیلی کم منکعس شد و روزنامه‌های کمی نوشتند. گفتم ببینید وقتی انقلاب پیروز شد، نسبتاً متمکّن بودم. زندگی بالاتر از سطح متوسط داشتم. بعد از انقلاب تا امروز که حالا 25 سال گذشته‌، آنچه که‌ آن زمان داشتم، خودم و خانواده‌ام یعنی پنج فرزند و همسرم به مراتب کمتر از آن چیزی است که ‌اول انقلاب در اختیار داشتیم. باید در جمهوری اسلامی و در کشوری مثل ایران به عنوان یک سند افتخار برای انقلاب مطرح شود که مسئولان آن که دستشان هم باز هست، به جای تراکم ثروت آنچه که دارند، هزینه و انفاق می‌کنند. بخشی از آن را به مستمندان انفاق کردیم. بخشی از آن را صرف ساماندهی زندگی بچه‌ها کردیم و با بخشی دیگر در حدّ یک زندگی متوسط ‌الان خودمان را اداره می‌کنیم. الان شش خانوار هستیم. وقتی این را گفتم و سند ارائه دادم، در صدا و سیما هم گفتم، عذرخواهی‌ها پیش آمده‌ است. گفتم همه موجودی ما دوبار داده شد. مستند به دستگاه قضائی و در صندوق آنهاست. رئیس قوه قضایی در آخر دور دوم ریاست‌جمهوری من رسماً اعلام کرد که ما بررسی کردیم دارایی فلانی و خانواده‌اش کم شده است. البته ‌ایشان مبلغ نگفت. فقط گفت کم شده‌ است.

در یک ادعای بزرگ از همین نمازجمعه به همه مدعیان به همه و شما و کسانی که می‌شنوند، عرض می‌کنم اگر چیزی غیر از همین چیزی که در صندوق‌ها هست و همه ‌اینها هم شناسنامه‌دار است و به ‌ارثیه‌ها و موجودی قبل از انقلاب ما برمی‌گردد که کم شدن آن هم روشن است، هر کس هرچه پیدا کرد، مال خودش باشد و بیاید سندش را بگیرد و ببرد. از آن مدت تا بحال یک نفر پیدا نشده که چنین ادعایی کند که ما چیزی پیدا کرده‌ایم.

الان دوباره به شما عرض می‌کنم، اگر دیدید، اگر شنیدید، هر کس ادعا کرد، شایعه کرد، بروید مراجعه کنید که سندش را به نام خودش بگیرد. این حرف صریح است. ضبط می‌شود. ثبت می‌شود. این را میلیون‌ها آدم می‌شنوند، برگشت ندارد، بر اساس این حرف شما می‌دانید که چه کردید و چه تخریب‌هایی کردند.

این ‌فصل غمناک انتخابات را مطرح نمی‌کنم، اما آنهایی که تقاضای عفو می‌کنند، کسانی‌که فریب خوردند و باورکردند و به راستی فکر می‌کردند که‌ اینطوری است و حرفی زدند، من از حقم در مورد آنها می‌گذرم و هیچ کس احتیاجی به دریافت سند عفو ندارد. اعلام می‌کنم که‌ آنها عفو شدند، اما آنهایی که با دشمنی یا با برنامه و کینه‌توزی و برای تخریب اقدام کردند، چه آنهایی که خودشان طراحی کردند و چه‌ از دیگران شنیدند و بد عمل کردند، باید آن کاری را که کردند، اصلاح کنند. اگر جبران کنند، آنها هم بخشیده هستند. وگرنه جوابشان را خدا بدهد. من از کسی شکایت نخواهم کرد و به کسی تعرض نخواهم کرد. خداوند نمی‌گذرد. جایی که حق‌الناس است، حق یک انسان و جامعه و یک انقلاب مطرح است کسانی‌که با حسن نیت و واقعاً با فریب خوردن حرفی زدند، خیالشان راحت باشد، از طرف من آنها معاف هستند و بین خودشان و خدا آنطوری که باید، با حکم شرعی اصلاح کنند.
دیگران هم فکر خودشان را بکنند.

به هر حال بنده فکر می‌کنم باید این فصل از مسائلی که در انتخابات‌ها بروز می‌کند و در این انتخاب خیلی بد بروز کرد، پشت سر بگذاریم و به طرف خدمت کردن برویم و دیگر وقتمان را صرف این‌گونه کارها نکنیم.

بسم‌الله الرحمن الرحیم

والعصر/ ان ‌الانسان لفی خسر/ ان ‌الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا به الحق و تواصوا به الصبر.*

 

* سوره مبارکه والعصر

پی نوشت ها:

 

1- سیاست‏های کلی برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران شامل موارد ذیل بود:

· امورفرهنگی، علمی و فناوری:

1- اعتلا و عمق و گسترش دادن معرفت و بصیرت دینی بر پایه قرآن و مکتب اهل بیت (علیهم السلام).

- استوارکردن ارزشهای انقلاب اسلامی دراندیشه و عمل.

- تقویت فضایل اخلاقی و ایمان، روحیه ایثار و امید به آینده.

- برنامه‌ریزی برای بهبود رفتارهای فردی و اجتماعی.

2- زنده و نمایان نگاه‌داشتن اندیشه دینی و سیاسی حضرت امام خمینی (ره) و برجسته‌کردن نقش آن به عنوان یک معیار اساسی در تمام سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها.

3- تقویت وجدان‌کاری و انضباط اجتماعی و روحیه کار و ابتکار، کار آفرینی، درستکاری و قناعت، و اهتمام به ارتقاء کیفیت تولید.

- فرهنگ‌سازی برای استفاده از تولیدات داخلی، افزایش تولید و صادرات کالا و خدمات.

4- ایجاد انگیزه و عزم ملی برای دستیابی به اهداف مورد نظر در افق چشم انداز.

5- تقویت وحدت وهویت ملی مبتنی بر اسلام و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و آگاهی کافی درباره تاریخ ایران، فرهنگ، تمدن و هنر ایرانی - اسلامی و اهتمام جدی به زبان فارسی.

6- تعمیق روحیه دشمن‌شناسی و شناخت ترفندها و توطئه‌های دشمنان علیه انقلاب اسلامی و منافع ملی، ترویج روحیه ظلم ستیزی و مخالفت با سلطه‌گری استکبار جهانی.

7- سالم‌سازی فضای فرهنگی، رشد آگاهی‌ها و فضایل اخلاقی و اهتمام به امر به معروف و نهی از منکر.

- اطلاع‌رسانی مناسب برای تحقق ویژگی‌های مورد نظر درافق چشم انداز.

8- مقابله با تهاجم فرهنگی.

- گسترش فعالیت رسانه‌های ملی در جهت تبیین اهداف و دستاوردهای ایران اسلامی برای جهانیان.

9- سازماندهی و بسیج امکانات و ظرفیت‌های کشور در جهت افزایش سهم کشور در تولیدات علمی جهان.

- تقویت نهضت نرم افزاری و ترویج پژوهش.

- کسب فناوری، به ویژه فناوری‌های نو شامل: ریزفناوری و فناوری‌های زیستی، اطلاعات و ارتباطات، زیست‏محیطی، هوا فضا و هسته‌ای.

10- اصلاح نظام آموزشی کشور شامل: آموزش و پرورش، آموزش فنی و حرفه‌ای، آموزش عالی، و کارآمد کردن آن برای تأمین منابع انسانی مورد نیاز در جهت تحقق اهداف چشم انداز.

11- تلاش درجهت تبیین و استحکام مبانی مردم‌سالاری دینی و نهادینه‌کردن آزادی‌های مشروع از طریق آموزش، آگاهیبخشی و قانونمند کردن آن.

· امور اجتماعی، سیاسی، دفاعی و امنیتی:

 12- تلاش درجهت تحقق عدالت اجتماعی و ایجاد فرصت‌های برابر و ارتقاء سطح شاخص‌هایی از قبیل آموزش، سلامت، تأمین غذا، افزایش درآمد سرانه و مبارزه با فساد.

13- ایجاد نظام جامع تأمین اجتماعی برای حمایت از حقوق محرومان و مستضعفان و مبارزه با فقر و حمایت از نهادهای عمومی و موسسات و خیریه‌های مردمی با رعایت ملاحظات دینی و انقلابی.

14- تقویت نهاد خانواده و جایگاه زن در آن و در صحنه‌های اجتماعی و استیفای حقوق شرعی و قانونی بانوان در همه عرصه‌ها و توجه ویژه به نقش سازنده آنان.

15- تقویت هویت ملی جوانان متناسب با آرمان‏های انقلاب اسلامی.

- فراهم‌کردن محیط رشد فکری و علمی و تلاش در جهت رفع دغدغه‌های شغلی، ازدواج، مسکن و آسیب‌های اجتماعی آنان.

- توجه به مقتضیات دوره جوانی و نیازها و توانایی‌های آنان.

16- ایجاد محیط و ساختار مناسب حقوقی، قضایی و اداری برای تحقق اهداف چشم انداز.

17- اصلاح نظام اداری و قضایی درجهت: افزایش تحرک و کارآیی، بهبود خدمت‏رسانی به مردم، تأمین کرامت و معیشت کارکنان، به‌کارگیری مدیران و قضات لایق و امین و تأمین شغلی آنان، حذف یا ادغام مدیریت‌های موازی، تاکید بر تمرکززدایی درحوزه‌های اداری و اجرایی، پیشگیری از فساد اداری و مبارزه با آن و تنظیم قوانین مورد نیاز.

18- گسترش و عمق بخشیدن به روحیه تعاون و مشارکت عمومی و بهره‌مند ساختن دولت از همدلی و توانایی‌های عظیم مردم.

19- آمایش سرزمینی مبتنی بر اصول ذیل:

- ملاحظات امنیتی و دفاعی .

- کارآیی و بازدهی اقتصادی.

- وحدت و یکپارچگی سرزمین.

- گسترش عدالت اجتماعی و تعادل‌های منطقه‏ای.

- حفاظت محیط‏زیست و احیای منابع طبیعی.

- حفظ هویت اسلامی ایرانی و حراست از میراث فرهنگی.

- تسهیل و تنظیم روابط درونی و بیرون اقتصاد کشور.

- رفع محرومیت‌ها خصوصاً در مناطق روستایی کشور.

20- تقویت امنیت و اقتدار ملی با تاکید بر رشد علمی و فناوری، مشارکت و ثبات سیاسی، ایجاد تعادل میان مناطق مختلف کشور، وحدت و هویت ملی، قدرت اقتصادی و دفاعی و ارتقاء جایگاه جهانی ایران.

21- هویت‌بخشی به سیمای شهر و روستا.

- بازآفرینی و روز آمدسازی معماری ایرانی - اسلامی.

- رعایت معیارهای پیشرفته برای ایمنی بناها و استحکام ساخت و سازها.

22- تقویت و کارآمدکردن نظام بازرسی و نظارت.

- اصلاح قوانین و مقررات در جهت رفع تداخل میان وظایف نهادهای نظارتی و بازرسی.

23- اولویت‌ دادن به ایثارگران انقلاب ‌اسلامی درعرضه منابع مالی و فرصت‌ها و امکانات و مسئولیت‌های دولتی در صحنه‌های مختلف فرهنگی و اقتصادی.

24- ارتقاء توان دفاعی نیروهای مسلح برای بازدارندگی، ابتکار عمل و مقابله موثر در برابر تهدیدها و حفاظت از منافع ملی و انقلاب اسلامی و منابع حیاتی کشور.

25- توجه ویژه به حضور و سهم نیروهای مردمی در استقرار امنیت و دفاع از کشور و انقلاب با تقویت کمی وکیفی بسیج مستضعفین.

26- تقویت توسعه و نوسازی صنایع دفاعی کشور با تأکید بر گسترش تحقیقات و سرعت دادن به انتقال فناوری‌های پیشرفته.

27- توسعه نظم و امنیت عمومی و پیشگیری و مقابله موثر با جرائم و مفاسد اجتماعی و امنیتی از طریق تقویت و هماهنگی دستگاه‌های قضایی، امنیتی و نظامی و توجه جدی در تخصیص منابع به وظایف مربوط به اعمال حاکمیت دولت.

· امور مربوط به مناسبت سیاسی و روابط خارجی:

28- ثبات در سیاست خارجی براساس قانون اساسی و رعایت عزت، حکمت و مصلحت و تقویت روابط‌ خارجی از طریق:

- گسترش همکاری‌های دو جانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی.

- ادامه پرهیز از تشنج در روابط با کشورها.

- تقویت روابط سازنده با کشورهای غیرمتخاصم.

- بهره‌گیری از روابط برای افزایش توان ملی.

- مقابله با افزون خواهی و اقدام متجاوزانه در روابط خارجی.

- تلاش برای رهایی منطقه از حضور نظامی بیگانگان.

- مقابله با تک قطبی شدن جهان.

- حمایت از مسلمانان و ملت‌های مظلوم و مستضعف به ویژه ملت فلسطین.

- تلاش برای همگرایی بیشتر میان کشورهای اسلامی.

- تلاش برای اصلاح ساختار سازمان ملل.

29- بهره‌گیری از روابط سیاسی با کشورها برای نهادینه‌کردن روابط اقتصادی، افزایش جذب منابع و سرمایهگذاری خارجی و فناوری پیشرفته و گسترش بازارهای صادراتی ایران و افزایش سهم ایران از تجارت جهانی و رشد پرشتاب اقتصادی مورد نظر در چشم‌انداز.

30- تحکیم روابط با جهان اسلام و ارایه تصویر روشن از انقلاب اسلامی و تبیین دستاوردها و تجربیات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جمهوری اسلامی و معرفی فرهنگ غنی و هنر و تمدن ایرانی و مردم سالاری دینی.

31- تلاش برای تبدیل مجموعه کشورهای اسلامی وکشورهای دوست منطقه به یک قطب منطقه‌ای اقتصادی، علمی، فناوری و صنعتی.

32- تقویت و تسهیل حضور فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مجامع جهانی و سازمان‏های فرهنگی بین‌المللی.

33- تقویت هویت اسلامی و ایرانی ایرانیان خارج از کشور، کمک به ترویج زبان فارسی در میان آنان، حمایت از حقوق آنان، و تسهیل مشارکت آنان در توسعه ‌ملی.

· امور اقتصادی:

 34- تحقق رشد اقتصادی پیوسته، باثبات و پرشتاب متناسب با اهداف چشم انداز.

- ایجاد اشتغال مولد و کاهش نرخ بیکاری.

35- فراهم نمودن زمینه‌های لازم برای تحقق رقابت‌پذیری کالاها و خدمات کشور در سطح بازارهای داخلی و خارجی و ایجاد سازوکارهای مناسب برای رفع موانع توسعه صادرات غیرنفتی.

36- تلاش برای دستیابی به اقتصادی متنوع و متکی بر منابع دانش و آگاهی، سرمایه ‌انسانی و فناوری نوین.

37- ایجاد سازوکار مناسب برای رشد بهره‌وری عوامل تولید (انرژی، سرمایه، نیروی کار، آب و خاک...)

- پشتیبانی از کارآفرینی، نوآوری و استعدادهای فنی و پژوهشی.

38- تأمین امنیت غذایی کشور با تکیه بر تولید از منابع داخلی و تاکید برخودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی.

39- مهار تورم و افزایش قدرت خرید گروه‌های کم‌درآمد و محروم و مستضعف و کاهش فاصله بین دهک‏های بالا و پایین درآمدی جامعه و اجرای سیاستهای مناسب جبرانی.

40- توجه به ارزش اقتصادی، امنیتی، سیاسی و زیست‌محیطی آب در استحصال، عرضه، نگهداری و مصرف آن.

- مهار آب‌هایی که از کشور خارج می شود و اولویت استفاده از منابع آب‏های مشترک.

41- حمایت از تأمین مسکن گروه‌های کم‌‌درآمد و نیازمند.

42- حرکت در جهت تبدیل درآمد نفت و گاز به دارایی‌های مولد به منظور پایدارسازی فرآیند توسعه و تخصیص و بهره‌برداری بهینه از منابع.

43- توسعه روستاها.

- ارتقا سطح درآمد و زندگی روستاییان و کشاورزان و رفع فقر، با تقویت زیرساخت‌های مناسب تولید و تنوع بخشی و گسترش فعالیت‌های مکمل به ویژه صنایع تبدیلی و کوچک و خدمات نوین، با تاکید بر اصلاح نظام قیمت گذاری محصولات.

44- هم‌افزایی و گسترش فعالیت‌های اقتصادی در زمینه‌هایی که دارای مزیت نسبی هستند از جمله صنعت، معدن، تجارت، مخابرات، حمل و نقل و گردشگری، به ویژه صنایع نفت، گاز و پتروشیمی و خدمات مهندسی پشتیبان آن، صنایع انرژی بر و زنجیره پایین دستی آنها، با اولویت سرمایه‌گذاری در ایجاد زیربناها و زیرساخت‌های مورد نیاز، و ساماندهی سواحل و جزایر ایرانی خلیج فارس در چارچوب سیاست‌های آمایش سرزمین.

45- تثبیت فضای اطمینان بخش برای فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران با اتکا به مزیت‌های نسبی و رقابتی و خلق مزیت‌های جدید و حمایت از مالکیت و کلیه حقوق ناشی از آن.

46- ارتقای بازار سرمایه ایران و اصلاح ساختار بانکی و بیمه‌ای کشور با تأکید بر کارایی، شفافیت، سلامت و بهره‌مندی از فناوری‌های نوین.

- ایجاد اعتماد و حمایت از سرمایه‌گذاران با حفظ مسئولیت‌پذیری آنان.

- تشویق رقابت و پیشگیری از وقوع بحران‏ها و مقابله با جرم‏های مالی.

47- توانمند‌سازی بخش‌های خصوصی و تعاونی به عنوان محرک اصلی رشد اقتصادی و کاهش تصدی دولت همراه با حضور کارآمد آن در قلمرو امور حاکمیتی در چارچوب سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی که ابلاغ خواهد ‌شد.

48- ارتقاء ظرفیت و توانمندی‌های بخش تعاونی از طریق تسهیل فرآیند دستیابی به منابع، اطلاعات، فناوری، ارتباطات و توسعه پیوندهای فنی، اقتصادی و مالی آن.

49- توجه و عنایت جدی بر مشارکت عامه مردم در فعالیت‌های اقتصادی کشور و رعایت جهات زیر در امر واگذاری موسسات اقتصادی دولت به مردم:

- امر واگذاری در جهت تحقق اهداف برنامه باشد و خود هدف قرار نگیرد.

- در چارچوب قانون اساسی صورت پذیرد.

- موجب تهدید امنیت ملی و یا تزلزل حاکمیت ارزش‌های اسلامی و انقلاب نگردد.

- به‌خدشه دار شدن حاکمیت نظام یا تضییع حق مردم و یا ایجاد انحصار نیانجامد.

- به مدیریت سالم و اداره درست کار توجه شود.

50- اهتمام به نظم و انضباط مالی و بودجه‌ای و تعادل بین منابع و مصارف دولت.

51- تلاش برای قطع اتکای هزینه‌های جاری به نفت و تأمین آن از محل درآمدهای مالیاتی و اختصاص عواید نفت برای توسعه سرمایه‌گذاری براساس کارآیی و بازدهی.

52- تنظیم سیاست‏های پولی، مالی و ارزی با هدف دستیابی به ثبات اقتصادی و مهار نوسانات.

ملاحظه: شاخص‌های کمّی و نحوه انطباق محتوای برنامه‌ها و بودجه‌های سالانه متناسب با سیاست‏های کلی برنامه چهارم تهیه و ارایه شود.

 

2- آیت‌‌الله هاشمی رفسنجانی در تاریخ 5/3/84 در مصاحبه‌ای جامع با شبکه چهارم سیمای جمهوری اسلامی، به سوالات متعدد خبرنگاران پاسخ گفتند که مشروح آن در ذیل می‌آید:

بسم الله الرحمن الرحیم، خدمت شما، کارشناسان و بینندگان بزرگوار این برنامه سلام عرض می‌کنم. یکی از منفورترین مظاهر تاریخ در همه دوره‌ها همین نابرابری‌ها و همین تفاوت‌های فاحش بین طبقات مردم بوده است. معمولاً یکی از اهداف انبیاء و بزرگان اصلاح‌طلب دنیا کم کردن این نابرابری‌هاست که تحقق عدالت از آن طریق میسر می‌شود. این پدیده شوم، زائیده انحصارطلبی و خودخواهی انسانی‌است. کم اتفاق می‌افتد که انسان‌های جامعه‌شناس، عدالت را در برنامه‌های اصلاحی خود نداشته باشند. مهمترین شعار اسلام و بیشتر از همه انقلاب اسلامی از اول عدالت اجتماعی و کم کردن تبعیض‌ها و جلوگیری از ضایع شدن حقوق انسان‌ها و یا مبارزه با سهم‌خواهی بیشتر بعضی از انسان‌ها بوده است. هیچ‌ وقت نمی‌توانیم از این وظیفه مهم جدا شویم و هیچ دولتی هم نمی‌تواند چنین کند. حتی با عقیده و ایمان هم نمی‌توانیم از عدالت‌خواهی جدا شویم. بحث مهم این است که چگونه به این هدف دست پیدا کنیم که خود آن معمولاً مورد اختلاف است. بعضی‌ها فکر می‌کنند با گرفتن از اموال دیگران و بعضی‌ها فکر می‌کنند با بالا آوردن سهم طبقات پایین و متوسط اجتماع می‌توان این مسئله را حل کرد. حقیقتاً این است که ترکیبی بین دو تفکر باشد. یعنی باید در آنجایی که درآمدهای نامشروع، طبقاتی را مرفه می‌کند، با آنها برخورد کرد و گرفت. این حق مردم است که در دست عده‌ای سرمایه‌دار است که از طریق نامشروع کسب کرده‌اند. ولی آنجایی که کسانی از طریق قانونی و مشروع و با تلاش خودشان به جایی رسیده‌اند، حقوق شرعی و قانونی آنهاست و نباید از آنها گرفت. در مورد طبقات پایین و کم کردن این فاصله راههای مختلفی است. شاید بهترین راهش این است که جامعه به گونه‌ای اداره و رونق اقتصادی در کشور ایجاد شود که آنهایی که قادر به کار هستند، کار پیدا کنند. مزدها عادلانه شود، دیگران حقشان را استثمار نکنند. اگر فرصت شغلی و کاری به همه داده شود و برای همه تأمین شود، خوب است. البته بدون رونق اقتصادی نمی‌توان این کار را کرد. در یک محیط حقیر اصلاً نمی‌توان برای همه کار درست کرد. این یک کار بنیادی است که باید انجام شود که از طریق توسعه عمران و سرمایه‌گذاری‌ها امکان‌پذیر است. ولی اگر در همین شرایط هم خوب اداره نشود، ممکن است تبعیض‌ها وسیع‌تر شود. درآمدهای هنگفت یک طرف و حقوق‌های ناچیز طرف دیگر قرار می‌گیرند.

آقای هزار جریبی: چه برخوردی باید با فساد و تبعیض کرد؟ چون یک بخش از مؤلفه‌های واقعی جامعه است و باید بپذیریم. اگر مکانیزمی برای برخورد با فساد و تبعیض وجود نداشته باشد، قانوناً نمی‌توان مردم را به فرصت‌های برابر دعوت کرد. شما مکانیزمی در نظر گرفته‌اید؟

داشتم به همین جا می‌رسیدم. این هدف من است. یکی از کارهای ضروری در کنار توجه به امور زیربنایی به عنوان وظیفه حکومت و نظام این است که جلوی فساد و زورگویی و خوردن حق دیگران را در سهامی که برای سرمایه، کار و چیزهای دیگر قرار می‌دهد، بگیرد. مقررات عادلانه داشته باشد. در مسیر متضاد منافع طبقات محروم و آنهایی که نیاز بیشتری دارند، نباشد. ولی همه اینها کافی نیست. اگر آن طبیعت را به حال خود بگذاریم، باز هم عده زیادی همیشه از طبقه پایین خواهند بود. لذا وظیفه داریم کار بزرگی را انجام بدهیم که هدفش این باشد که درآمد طبقه پایین را بالا ببریم. البته نباید به صورت صدقه، اعانه و امداد باشد. باید با حمایت‌هایی که از آنها می‌کنیم، یعنی با وام‌های مناسب، کارهای مناسب با آنها، حمایت از شغل و خرید محصولاتشان باشد. اینها می‌تواند اتفاق بیفتد. ولی آن چیزی که می‌تواند جامعه را راحت کند، بیمه اجتماعی کاملاً جامع است. کشورهایی که در این مسیر حرکت کردند و موفق بودند، اینجوری کردند که هر شهروندشان از زمان تولد تا آخر عمر تحت بیمه اجتماعی کامل است. یعنی از لحاظ غذا، بهداشت و درمان، تحصیل، مسکن و وقتی بیکار شد، بیمه بیکاری، خیالش راحت است. یعنی اگر کسی در قسمت‌های بعدی با تلاش خود در رقابت‌ها زندگیش را بهتر کند که دست خودش و جامعه است که کمکش می‌کند. فکر می‌کنیم یک بیمه اجتماعی همه‌جانبه ودادن فرصت کاربه همه و حمایت‌از کسانی که نمی‌توانند در مقررات از خودشان دفاع کنند و باید از طرف دولت حمایت شوند، ما را به رفاه نسبی می‌رساند. اگر این‌گونه شود، دیگر این تفاوت‌ها و نابرابری‌های رنج‌دهنده نیست و باید از میدان دیگری وارد شویم.

آقای هزار جریبی: مشکلات معیشتی مردم را هم مطرح کنیم که شاید یک بخش آن به اقتصاد مربوط شود. من از جناب آقای دکتر خواهش می‌کنم که سوال اقتصادی را مطرح کنند.

اتفاقاً بنده هم می‌خواستم همین سؤال را ادامه بدهم. در واقع یکی از مظاهر عدالت این است که توزیع امکانات در سطح مناطق و استانها عادلانه باشد. تسویه‌ای موزون است که بتوانیم توزیع امکانات را در سطح استانها و مناطق مختلف کشور شاهد باشیم. در ادامه این بخش، می‌توانیم این را هم مد نظر قرار بگیرد که وضعیت فعلی ما چیست؟ چه برنامه‌هایی داریم تا بتوانیم توسعه موزونی را در سطح کشور شاهد باشیم و از مزیت‌های نسبی آنها استفاده کنیم؟

خوشبختانه این مسئله از اول بعد از انقلاب مورد نظر جمهوری اسلامی بود. اگر بخواهم از خودم بگویم، بعد از جنگ و شروع دوران سازندگی دفتری به نام «دفتر مناطق محروم» در ریاست جمهوری تأسیس کردم که هنوز هم دارد کار می‌کند. بودجه خوبی دارد. از جایی است که بودجه‌اش خیلی خوب جذب و مصرف می‌شود. بیشتر به روستاهای عقب‌افتاده و محروم و مناطق محروم می‌رسد. این کاری است که می‌خواهم بگویم جدید نیست که کسی بخواهد انجام دهد.

کار دیگری که جمهوری اسلامی کرده و بیشتر در دوران سازندگی اتفاق افتاده، توجه ویژه به روستاها و مناطق محروم بوده که همین توازنی که مورد نظرتان است، تا حدودی ایجاد شد. در اکثر روستاها نیازهای اولیه آب، برق، گاز، بهداشت، تلفن و راه وجود دارد. الان تنها مشکل آنها اشتغال است. بیشترین هدفی که ما از تأسیس دفتر مناطق محروم داشتیم و هنوز انجام نشده، حل مشکل اشتغال و جلوگیری از مهاجرت روستاییان بود. در جهاد سازندگی مناطق صنعتی را برای روستاها تعریف کرده بودیم. جهاد سازندگی هم از نظر تاریخی یکی از نهاهایی است که انصافاً در این جهت کار کرد و آثار خوبی از آن دوره ماند. ولی کافی نیست.، یعنی توازن وجود ندارد. در اصلاح اصل 44 که اخیراً ابلاغ شده، یک بخشی از درآمدهایی که از ناحیه واگذاری‌ها به دست می‌آید، باید صرف ایجاد توازون و سرمایه‌گذاری در جاهایی شود که معمولاً بخش خصوصی رغبت نمی‌کند به آنجا برود.

البته اینها قابل دفاع هستند که از این جهت کار عمده و شایسته‌ای صورت گرفته است. جدیداً می‌خواهیم کاری کنیم که کشاورز واقعاً بفهمد که بیشترین سهم محصولاتش به دست خودش می‌رسد. نمی‌توانیم سیبی را کیلویی 50 تومان بخریم و کیلویی 500 تومان در تهران بفروشیم. بهتر نیست که اقداماتی در این زمینه صورت بگیرد و کشاورز هم به درآمدش برسد و جلوی مهاجرت‌ها گرفته شود؟ یک جوری درآمدها در استان‌ها پخش شود. لذا دولت باید توسعه روستایی را با توسعه مناطق ایجاد کند که برنامه‌ریزی دقیق‌تری داشته باشد.

اگر یک مقدار صبر می‌کردید، ما هم می‌گفتیم. اما خوب شد که تعجیل کردید. یکی از این مشکلات همین است که در روستاها تولیدات مولدین با قیمت واقعی به دست آنها نمی‌رسد. یا سرخرها می‌خورند یا بعداً کسانی می‌خرند و انبار می‌کنند و در مواقعی که تقاضا بالا و عرضه کم است، سودش را می‌برند. قبلاً تدبیرهایی شده بود که مثلاً میدان‌هایی باشد که کشاورز مستقیم در میدان غرفه داشته باشد. از تولید به مصرف باشد. اینها جزو برنامه‌ها بود. ولی دقیقاً اجرا نشد و یکی از کارهای مهم همین است که از محصولات مناطق محروم چه محصولات صنعتی و چه محصولات کشاورزی و دامداری حمایت کنیم که ارزش واقعی آنها به دست مولدین بیاید و سهم واسطه‌ها خیلی زیادتر از سهم صاحبان نشود که الان گاهی چند برابر است. راههای مختلفی است. فکر می‌کنم یکی از کارهای درست این دوره براساس مصوبات مجمع باید توازن منطقه‌ای و توازن بین شهرها و روستاها باشد. الان می‌توانیم خیلی چیزها را به مناطق ببریم که در زندگی آنها تأثیرات بیشتری خواهد داشت.

در تخصیص بودجه هم فکرهایی کرده‌اید؟

در بودجه الان وضع به گونه‌ای است که مجلسی‌ها چون نمایندگان نوعاً و اکثریت آنها از شهرستان‌ها هستند، دفاع می‌کنند و برای مناطق برخوردار بودجه چندانی اختصاص نمی‌دهند. ولی مناطق برخوردار به خاطر بنیه قوی‌ای که دارند، خودشان ثروت می‌سازند و آنجا همه چیز در وضع بهتری است و مناطق ضعیف حمایت دولت را می‌خواهند. فکر نمی‌کنم در تخصیص بودجه از این جهت تبعیض پیش بیاید.

مثلاً در مجلس که بودم، برای تهران یا اصفهان به آسانی چیزی تصویب نمی‌شد که بدهند. ولی تهران و اصفهان خودشان غنی هستند و کار خودشان را پیش می‌برند. باید دست آنجاهایی را که عقب هستند، بگیریم تا جلو بیایند.

اجرای همه این برنامه‌ها مستلزم سیاست است. اجازه دهید وارد بحث سیاسی شویم. جناب آیت‌الله هاشمی رفنسجانی، با توجه به اینکه همبستگی ملی یکی از مهمترین اولویت‌های طلاقی کشور محسوب می‌شود و با توجه به اینکه کشور ما موزاییکی از اقوام و قومیت‌های گوناگون است که گهگاه نارضایتی‌های قومی هم وجود دارد، این امر گاه منشاء برون‌زا داشته که به درگیریهای قومی دامن زده شده و گاه ناشی از نارسایی‌هایی بوده که در عرصه سیاست‌گذاری داخلی برای قومیت‌ها و اقلیت‌های دیگر وجود داشته است. حضرت‌عالی برای اهتمام به وضعیت قومیت‌ها چه دیدگاهی دارید؟ دومین موضوعی که درباره همبستگی ملی است، بحث منازعات جناحی و گروهی است که گه‌گاه این منازعات معضل ثبات سیاسی کشور است.

شاید یکی از دلایلش این باشد که میدان سیاسی حزبی در کشور دقیقاً پا نگرفته است. حضرت‌عالی برای تحکیم روابط نخبگان و تحکیم نظام حزبی به منظور نخبه پروری چه تمهیداتی اندیشیدید؟

در مورد اقوام ایرانی بالاخره قومیت، نژاد و مذهب آنها، یک مقدار بر سر زبانها افتاده است. فکر می‌کنم الان دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاه اول این است که اینها می‌توانند نقطه قوت برای امنیت و حیثیت کشور باشند که آن در صورتی است که رفتار با آنها کاملاً عادلانه باشد. حق شهروندی آنها در هیچ شرایطی مخدوش نشود. دیدگاه دیگر فکر می‌کند که اقوام مایه تفرقه می‌شوند. آنها یک جور دیگر برخورد می‌کنند. ولی دیدگاه ما این است که اینها مایه قوت و استحکام کشور می‌شوند و اگر قوانین مربوط به قومیت‌ها درست اجرا شود، مایه اعتبار ما در دنیا می‌شود. همه اینها معمولاً در خارج از کشور وابستگی‌های عقیدتی دارند وقتی آنها ببینند با همفکران آنها خوب رفتار می‌شود، مودت، دوستی و احترامی در آنجا نسبت به کشور به وجود می‌آید.

از لحاظ انسانی هم موظف هستیم نسبت به همه همنوعان رفتار مساوی داشته باشیم. البته جمهوری اسلامی به این موارد توجه دارد و فقط در قوانین و مقررات یک نوع مشکلات است. اخیراً مسئله دیه اهل کتاب حل شد که اینها را زجر می‌داد. شورای نگهبان مصوبه مجلس را رد کرده بود. در مجمع بررسی کردیم و به اتفاق دیدیم که مصلحت نظام این است که این تبعیض برطرف شود. دیدگاه مسئولان و خود نظام این است که با اینها رفتار عادلانه‌ای شود که احساس تحقیر و تبعیض نکنند. در دین اسلام نیز ممکن است اکثریت شیعه نباشند که سنی‌ها هم با ما در موارد جزیی اختلاف دارند. در کل همه مسلمانیم، قرآن بین ما واحد است و اکثر احکام و منافع ما مشترک است. اقلیت‌های دینی دیگری هم هستند که اهل کتاب می‌باشند. از نظر ما مقدس هستند و در اسلام پذیرفته شدند و حقوقی دارند که باید رعایت شود.

در مورد گروهها و احزاب هم اگر دموکراسی می‌خواهد در جایی باشد، قطعاً احتیاجی به احزاب نیرومند دارد که آنها مسئولیت پرورش و آموزش و آگاهی دادن و بالا بردن سطح افکار مردم را به عهده بگیرند و نقشی در تربیت انسان‌ها، آن هم از بعد سیاسی ایفا کنند. آشنا کردن مردم با افکار سیاسی بیشتر باید توسط احزاب باشد. احزاب زیادی در ایران داریم، اما نوعاً ضعیف هستند و نمی‌توانند کارهای بزرگ بکنند.

می‌بینید که الان در انتخابات هم متفرق و مشتت هستند. لازمه دموکراسی وجود احزاب نیرومند است، احزابی که استراتژی و ایدئولوژی درستی داشته باشند و در بین آنها جهان‌بینی فلسفی باشد و در محدوده مقررات حرکت کنند. البته تنازعات سیاسی در کشور ما یک مقدار از سطح معقولش جلوتر رفته و گاهی به نزاع، کینه‌توزی، تهمت و طرد می‌رسد. اینها هم جزو اشکالات کار است. شاید مقرراتی لازم داشته باشد که فکر می‌کنم مقررات ما درباره احزاب کافی نیست.همکاری بین مجلس، دولت و خود گروهها می‌خواهد که به یک زمینه خوب حقوقی برسیم.

خواستیم مسائل فرهنگی و اجتماعی را مورد بحث قرار دهیم. از آقای دکتر هزارجریبی تقاضا می‌کنیم که در این بخش سؤال فرهنگی و اجتماعی را مطرح کنند.

آقای دکتر هزار جریبی: در حوزه آسیب‌های اجتماعی همیشه فاصله طبقاتی به لحاظ مادی و رفاهی نیست، بلکه این دفعه بحث ما این است که ترفند جدید تهاجم فرهنگی و ابزارهای رسانه‌ای دنیا، قاعدتاً جوان‌ها و نسل جوان را هدف قرار دادند و هدف اصلی آنها بی‌هویت کردن نسل جوان است. جوانان جامعه که از آن صحبت شده، قشر عظیم جامعه ما هستند که باید از پتانسیل آنها برای جامعه استفاده شود. ولی امروز تحت شعاع خیلی از رسانه‌ها و ابر رسانه‌ای دنیا هستند که یکی از مشکلات آن شکاف‌های نسلی است که می‌تواند مشکلات اساسی برای اندیشه جوان ایجاد کند. باید ترکیب مبانی رفتاری داشت تا جوانان را با معیارهای دینی و ملی آشنا و به نحوی آنان را اغناپذیر کرد که بتوانند رفتارشان را با فرهنگ دینی و اسلامی خود منطق بدانند که اغنا شوند. به لحاظ رفتاری چه برنامه‌ها و امکاناتی را طراحی کرده‌اید؟

ذات جوان‌های خودمان را سالم می‌بینم. جوان‌های ایرانی تحت تأثیر اسلام و فرهنگ شرقی و ایرانی فطرت سالمی دارند. این فطرت و فرهنگ را نمی‌توان به آسانی از انسان گرفت. در هر شرایطی ثابت هستند. تعبیراتی مثل غرب‌زده و وابسته که الان می‌شود، بعضی این تعبیرات انصافاً یک مقدار بی‌انصافی در مورد جوان‌های ماست. یک چیزهایی می‌بینند که جوان‌پسند است و تمایلاتی پیدا می‌کنند. اما در ذاتشان نیست و باید حفاظتی برای آنها انجام دهیم.

نکته‌ای که گفتید دشمنان و صاحبان مکتب‌های دیگر جوان‌های ما را هدف گرفتند که آنها را از نظر فرهنگی تخلیه کنند، یک واقعیت است. همه ابزار اطلاع‌رسانی و سیستم اطلاع‌رسانی دنیا در این‌جهت کار می‌کنند. حتی گاهی می‌بینیم اروپایی‌ها از تهاجم فرهنگی آمریکایی‌ها می‌نالند. این واقعیتی در دنیاست. الان که دنیا بیشتر به هم نزدیک شده، این تهاجم هم جدّی‌تر شده است. راهکار درست این است که اینها را از درون حفاظت کنیم. حفاظت، سانسور و دیوار کشیدن نیست که قطعاً دیگر جواب نمی‌دهد. الان به مرحله‌ای رسیدیم که همه چیز روی بال امواج به سرعت نور در مدت کوتاهی در اختیار بچه‌ها قرار می‌گیرد. نباید خیال کنیم که بعضی چیزها را از آنها دریغ کنیم. چون خیلی بدتر آن را از جاهای دیگر می‌بینند.

انسان احساس می‌کند که اگر یک فضای منطقی بین جوانها، مربیان و مدیران جامعه حاکم باشد و پرسش‌هایشان را جواب بدهیم، جوانان جذب می‌شوند. معلمین و مربیان برای اینکار خیلی نقش دارند. به پرسش‌های آنها جواب بدهیم، قانعشان کنیم. بگذاریم ببینند و در عمل قانع شوند راهی که دارند پیش پایشان می‌گذارند، به بیراهه می‌رود. الان خیلی نمی‌توان تحمیل کرد. چون از جای دیگر سردر می‌آورد. الان می‌توانید خیلی جاها را ببینید. بعضی کارهاست که نمی‌توانیم جلویش را بگیریم.

در دولت من همان سالهای اول موقعی که شروع کردیم، بحث ویدئو مطرح بود. خرید ویدئو جرم بود، وارد کردنش جرم بود، ساختنش جرم بود. ولی قاچاقی می‌آورند. وقتی مطرح کردیم که ویدئو که وارد می‌شود، چرا خودمان نسازیم؟ چرا رسمی نکنیم؟ و با رادیو خیلی فرقی ندارد، مقاومت شد.

از طرف دولت مقاومت شد. الان از ویدئو گذشتیم و به کجا رسیدیم!! امروز هم اگر بخواهیم در مقابل ماهواره و اینترنت مقاومت کنیم، قطعاً نمی‌توان مقاومت کرد. ممکن است چند نفری نخرند، ولی راه درستش مصونیت از لحاظ تربیتی، جواب دادن به سوالات و توضیح‌خواهی و نشان دادن نتایج بی‌بندباری‌ها و فسادها و راه‌های کج است. اگر از این راه عمل کنیم، موفق می‌شویم. جوان‌هایمان ذاتاً و فطرتاً سالم هستند. خیلی از آدم‌ها را می‌بینیم که سالها در خارج بودند، ولی وقتی می‌آیند از بچه‌های اینجا چیزی کم ندارند و در آنجا خودشان را حفاظت کرده‌اند.

شما می‌دانید این برنامه مستلزم داشتن برنامه اقتصادی برای اجراست. به بخش اقتصادی می‌رسیم و آقای دکتر ایرج‌لو این سوال را مطرح می‌کنند. ببینیم در مورد مسائل اقتصادی چه پرسشی دارند.

دکتر ایرج‌لو: سؤالی که برای من به صورت جدّی مطرح است، بحث بیکاری و اشتغال مولد و درست است که در برنامه چشم‌انداز به اینها پرداخته شده است. ولی اگر تغییرات وسیعی صورت نگیرد، دورنمای آن مثبت به نظر نمی‌رسد. بسیار نگران‌کننده است که روند موجود ادامه پیدا کند. بعضی‌ها شعارهایی مطرح می‌کنند که می‌تواند برنامه چشم‌انداز را هم زیر سؤال ببرد. با این بحث‌ها که نمی‌توانیم بیکاری را از بین ببریم و اشتغال ایجاد کنیم. اشتغال راه‌های متفاوتی دارد و از این منظر نمی‌توان اشتغال ایجاد کرد. اقتصاد ما خیلی با این‌گونه حرف‌ها موافقت ندارد. یعنی می‌گوید کار انسان می‌تواند با رشد جوانان و زنان همراه باشد. می‌خواستیم بدانیم که برنامه‌های حضرت‌عالی در این زمینه چیست؟ چه راهکارهای عملی برای این بحث دارید؟

از جوانی برای این مسئله راهکار داشتم. می‌خواهم بگویم حتی پیش از انقلاب هم نقش بیکاری جدّی بود. منتها خیلی مشخص نبود. چون بخش عمده‌ای از مردم در روستاها و شهرهای دور بودند و کسی حرف آنها را نمی‌شنید. بعد از انقلاب شرایطی پیش آمد که خواسته‌های مردم، به خصوص جوانان بیان شد. همیشه راه‌حل را در این می‌دیدم که از طریق توسعه و رونق اقتصادی و سرمایه‌گذاری در زیربناها و کارهای بنیادی کشور، کارهای مربوط به زندگی و روبناها را سر و سامان دهیم. غیر از این راهی وجود ندارد. نه می‌توانیم فرمان بدهیم و نه با استخدام زیاد، مسئله حل می‌شود. حتی اگر به یک کارگاه ‌اقتصادی بگوییم مقدار بیشتری کارگر بگیرد تا امتیاز بگیرد، جواب نمی‌دهد، بخصوص الان که بیکاری ما از نوع تحصیلکرده‌هاست. اینها را دیگر با هیچ فرمانی نمی‌توان بکار گرفت. چون دانش و فنی دارند که می‌خواهند آن فن را عملی کنند. عشقشان به این است که بیشتر کار کنند. لذا راه درست همان است که بیاییم، اولاً خصوصی‌سازی کنیم که زمینه‌اش را درست کردیم. سرمایه‌های سرگردان مزاحم را به بخش‌های مولد و کارآفرین بدهیم. خوشبختانه الان بورس ظرف خوبی است. بازار سرمایه الان قانوناً خوب است و دارد توسعه پیدا می‌کند. می‌توانیم از این ظرفیت خوب استفاده کنیم. سرمایه‌های ایرانیان خارج از کشور زیاد است و در ایران سود بیشتری می‌برند. اگر امنیت سرمایه را که رمز اصلی تشویق بخش خصوصی است، تأمین کنیم، جواب می‌دهد. نمی‌گوییم امنیت کامل، بلکه امنیت را تأمین کنیم و نگران نباشد که سرمایه‌اش را وارد میدان کند. بانک‌های ما در اینجا نقش اساسی دارند. اینها پلی بین خروج سرمایه‌هایی هستندکه در سراسر جامعه پخش هستند. اینها را باید جمع کنند و برای راه‌های درست جهت بدهند. بعلاوه خطوط اعتباری در دنیا خیلی ارزان است.

ایران هم یک کشور خوش‌حساب است. در بدترین شرایط هیچ ‌وقت از تعهدات شانه خالی نکردیم. اگر مهلتی داشتیم، در موقع خودش پرداختیم. همه، ما را خوش حساب می‌شناسند. پس هم ایرانی‌های توانمند و هم ایرانیان خارج از کشور می‌توانند سرمایه بیاورند و یا خودشان بیایند و هم می‌توانیم سرمایه‌های دیگران را جذب کنیم که این همراه با تکنولوژی است.

خیلی از نگرانی‌ها از حقوق مالکیت است. واقعاً باید احترام به حقوق مالکیت نهادینه شود. آیا در برنامه امنیت سرمایه‌گذاری به این هم توجه می‌شود؟

امنیتی که من عرض کردم، چیزهای زیادی دارد که یکی از آنها حقوق مالکیت و دیگری افتخار است. اگر در جامعه‌ای فرهنگ این باشد که آدمی که امکانات زیاد دارد، آن را ضدارزش ببینند و با نظر بد به آن نگاه کنند، هیچ وقت تشویق نمی‌شود که به میدان بیاید. معمولاً در حدی قناعت می‌کند. در مجمع اصلی به نام «خلق ثروت ارزش است» تصویب کردیم تا جامعه بداند کسی که ثروت ایجاد می‌کند، دارد این کشور را بزرگ می‌کند و افتخار به کشور می‌دهد. ممکن است حوادث دیگری پیش بیایند که مزاحم هستند و دولت و نظام باید مواظب باشند که عوارض نادرستی نداشته باشد.

پس این بیکاری که شما می‌گویید، راهی جز سرمایه‌گذاری خوب، امنیت سرمایه، رونق اقتصادی و گردش پول ندارد. این را بخش خصوصی بیشتر از دولت می‌تواند انجام دهد. مجموعه اینها باید به این طرف حرکت کنند.

ببینید! در دوران سازندگی ظرف چند سال نرخ بیکاری از حدود 16 درصد به 1/9 درصد رساندیم. کار کمی نبود که اتفاق افتاد. یعنی اگر بخواهیم بیکاری را یک رقمی کنیم، می‌توانیم ظرف یک برنامه چهار ساله انجام بدهیم. ظرفیت‌ها خیلی آماده‌تر هستند و شرایط بهتری برای این کار داریم. به خصوص الان می‌توان برای قشر تحصیلکرده انواع کارها ایجاد کرد که شما هم در کنار خودتان زیاد دارید.

واقعاً یک تفاوت عمده، یعنی یک معضل اساسی، تفاوت قسمت‌های دولتی با قسمت‌های استاندارد است. باید روی آن فکری کرد که بخش خصوصی بتواند حضور و اشتغال گسترش پیدا کند. چه برنامه‌ای دارید تا دولت بخش عظیمی از سرمایه‌های نفتی را آزاد کند که بخش خصوصی بتواند وارد شود؟

رقابت بخش خصوصی با دولت غیرممکن است، چون دولت متصل به کُر است. بنگاههای دولتی خیلی از ضرر نمی‌ترسند، اما بخش خصوصی حاضر نیست ضرر و زیان ببینید. قطعاً باید این رقابت‌ها تبدیل به رقابت میان بخش خصوصی و دولت شود. اگر این کار را نکنیم، نباید توقع داشته باشیم که بیکاری را حل کنیم. اگر هم خیال می‌کنیم حل کردیم، فقط با کارهای ظاهری حل کردیم، نه واقعی.

اجازه بفرمایید بازهم به بخش مسایل سیاسی بپردازیم. این بار هم از جناب آقای دکتر دهشیری تقاضا می‌کنم که سؤالی را در این زمینه بفرمایند.

دکتر دهشیری: جناب آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با توجه به اینکه یکی از مهمترین مسائل هسته‌ای ضرورت تأمین حق مشروع ایران برای بهره‌وری صلح‌آمیز از فناوری هسته‌ای هست و با توجه به اعمال فشارهایی که از سوی آمریکا و تهدیدهایی که در ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت مطرح می‌شود و کارشکنی‌هایی که اروپایی‌ها در آژانس بین‌المللی اتمی ارائه کردند، حضرت‌عالی برای حل مسالمت‌آمیز این بحران و تأمین حق مشروع ملت ایران چه تمهیداتی اندیشیدید؟

این مسئله الان آزمایشگاه خوبی هم برای دیپلماسی و مدیریت ما و هم برای انصاف جهانیان و مراکز تصمیم‌گیری جهانی است. خیلی روشن است و هیچ کسی هم نمی‌تواند منکر شود که ایران حق برخورداری از منافع صلح‌آمیز هسته‌ای را دارد. هیچ‌کس هم منکر نیست که سازمان بین‌المللی هسته‌ای موظف است که به ما کمک کند. جلوگیری نکند، بلکه کمک کند. آنهایی که با ما صحبت می‌کنند، تا اینجا را منکر نمی‌شوند. فقط بهانه‌ای مطرح کرده‌اند که معلوم است ریشه خصمانه دارد و ریشه مصلحت‌آمیز ندارد. چون نگران شده‌اند که ایران با تلاش دانشمندان و نیروهای خود و بدون کمک از جایی و در حال تحریم، به یکی از پیچیده‌ترین فن‌آوری‌های دنیا دست پیدا کرد، می‌خواهند جلویش را بگیرند، به بهانه اینکه نگرانند به طرف صنایع نظامی برویم و از حد استفاده صلح‌آمیز بگذریم. تا به حال موضع خود را حفظ کرده‌ایم و هیچ کجا، دچار تزلزل نشدیم. فقط فرصتی به آنها دادیم که هرچه می‌خواهند، مطالعه، بررسی و نظارت کنند. اگر ادعایی دارند، برای ما ثابت کنند. تا به حال همه قبول کرده‌اند که چیزی که در آن جهت باشد، ندیده‌اند. من فکر می‌کنم در این دوره رفتار ایران خوب بوده و توانسته از یک شر جلوگیری کند، شاید بعضی‌هایشان دنبال این باشند که بهانه‌ای بگیرند و شرّی بپا کنند.

من اولاً می‌خواهم به مردم اطمینان بدهم که بدانند مسئولان نظامشان همه جهات را در نظر دارند. آن‌گونه نخواهند که کشور به بلیه دیگری مبتلا شود. ولی قطعاً از حق شما نخواهند گذشت. مطمئنم به فناوری هسته‌ای در حد صلح‌آمیز می‌رسیم. کسی هم نمی‌تواند جلوی ما را بگیرد، ولی باید با فرصت، تدبیر و تلاش دیپلماتیک و در عین حال، ارائه واقعیات ایران و استفاده از تریبون موثر خود سازمان ملل کار کرد تا حق خود را در دنیا تصویب کنیم. ولی یک چالش جدّی داریم. چون آنها نمی‌خواهند ما این را داشته باشیم و ما می‌خواهیم داشته باشیم. حق با ماست. ولی گرفتن حق همیشه آسان نیست و یک مقدار تلاش می‌خواهد.

تشکر می‌کنم، پرسش دیگری نیست، اجازه بفرمایید آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از صحبت‌های کارشناسان محترم در بخش‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جمع‌بندی داشته باشند. انشاءالله در یک بخش دیگر هم استفاده کنیم.

به هر حال از لحاظ فرهنگی که بحثها شروع شد، دامنه مباحث فرهنگی حرکت ما گسترده و محور حرکت علم و دانایی است. پایه‌اش برانسانهای فرهیخته گذاشته شده که ما باید سعی کنیم فرهیختگان و نیروهای توسعه یافته انسانی خود را راضی نگه داریم و شاداب و امیدوار کنیم. معلمان باید در شادی بخشی به جامعه حضور داشته باشند که پایه خیلی چیزها در مدارس گذاشته می‌شود. باید معلمانمان راضی باشند که انشاءالله بتوانیم این کار را بکنیم. بعد هم کسانی که تحصیلاتشان را به جایی می‌رسانند و عاشق کار هستند، ادامه کار برای آنها مشکل نباشد. در بخش اقتصادی بحث‌هایی با هم کردیم که به نظر من به این نتیجه رسیدیم که راهی جز تقویت بخش خصوصی و کوچک کردن دولت و جذب سرمایه‌های خارج و درآوردن گردش سرمایه در چرخه اقتصاد و پرداختن به زیربناها و مسائل با اولویت کشور نداریم و اگر این کار را بکنیم، مشکل بیکاری نخواهیم داشت. شاید در ایران به جایی برسیم که نیاز به بعضی نیروهای کار داشته باشیم که از جاهای دیگر بیاوریم. باید ظرفیت اینها را نقد کنیم و همیشه به فکر خوردن از سرمایه نفت و منابع نباشیم. باید ارزش افزوده محور کارها باشد. میدان صادرات و بازار جهانی برای ما بسیار مهم است. نمی‌توانیم دور خودمان بگردیم. حتماً باید در اقتصاد جهانی حضور داشته باشیم. در مسایل سیاسی هم با عقلانیت و تدبیر از افراط و تفریط پرهیز کنیم و در حمایت از منافع ملی و قربانی نکردن منافع ملی به پای مسائل شعاری، بخصوص آرمان‌هایی که همسنگ منافع ملی نیستند، جدّی باشیم. اینها چیزهایی است که باید روی آن حساب‌کنیم. انشاءالله

 

3- در روز ۷ تیر ۱۳۶۰ آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهره‌های برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند.

این حادثه شش روز پس از عزل بنی‌صدر از ریاست جمهوری صورت گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیت‌الله خامنه‌ای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.

روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمت‌هایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت ده‌ها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید.»

این روزنامه سپس ماجرای انفجار را به نقل از خبرنگار کشیک خود که نیم ساعت پس از انفجار به محل حادثه رسیده بود، چنین روایت کرده است: «بیش از نیم ساعت از انفجار گذشته بود که دوان‌دوان خودم را به محل حادثه رساندم. صد‌ها نفر از مردم تهران خود در خیابان‌های اطراف دفتر مرکزی حزب اجتماع کرده بودند و آمبولانس‌ها بی‌امان در رفت و آمد بودند. وقتی به چند قدمی محل انفجار رسیدم امدادگران نخستین افرادی را که زیر آوار مانده بودند به آمبولانس‌ها انتقال داده بودند. سقف بتونی دفتر مرکزی حزب بر اثر انفجار فروریخته بود و ده‌ها نفر در زیر آوار مدفون شده بودند.

اکثر مجروحین و شهدا که به آمبولانس‌ها حمل می‌شدند غرق در خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمی‌شدند. یکی از شاهدان عینی انفجار که شدیداً می‌گریست گفت: آقایان دکتر باهنر، نبوی، محمد هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیت‌الله بهشتی بودند و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان و حجت‌الاسلام محمد منتظری را در مقابل سالن دیده است، لیکن نیم ساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری به شهادت رسیده‌اند.»

روزنامه اطلاعات هم نوشت: «گزارش خبرنگاران از محل انفجار به نقل از شاهدان عینی حاکی است که احتمالا دو بمب بسیار قوی منفجر شده که صدای انفجار آن تا شعاع حداقل یک کیلومتر به وضوح شنیده شده است. این انفجار به هنگامی روی داده است که جلسه هفتگی حزب با حضور اعضای حزب، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و احتمالا چند تن از وزیران در این محل تشکیل شده بود. گزارش خبرنگاران در ساعت ۲۳ دیشب از مقابل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران حاکی بوده است که در زمان مخابره خبر ۲۰ مجروح به وسیله آمبولانس به بیمارستان‌های مختلف تهران از جمله بیمارستان طرفه و سینا انتقال یافتند و از بیمارستان طرفه خبر رسید که تا آن ساعت ۸ شهید که پیکر آن‌ها به کلی متلاشی شده را به این بیمارستان آورده‌اند. یکی از این شهدا آقای طباطبایی نماینده مجلس بود اما هویت هفت نفر دیگر هنوز مشخص نشده است. خبرنگاران در گزارش خود اضافه کرده‌اند که در فاصله ساعت‌های ۲۳ تا ۲۴ دیشب ۲۴ جسد را از زیر آوار خارج کرده‌اند.»

روزنامه اطلاعات همچنین خبر از آن داد که «حجت‌الاسلام هادی غفاری که از این حادثه جان سالم بدر برده بود به اتفاق چند تن از روحانیون کار امداد و نجات آسیب‌دیدگان را به عهده داشته است.» به نوشته این روزنامه، کسانی که به هنگام انفجار در حیاط ساختمان مرکزی حزب بودند گفته‌اند این واقعه زمانی رخ داد که دکتر بهشتی در حال سخنرانی بود.

بعد از این واقعه، ابتدا از سرنوشت دکتر بهشتی اطلاعی در دست نبود و برخی امیدوار بودند نام وی در میان شهدا نباشد اما حوالی صبح ۸ تیر خبر رسید که وی نیز در میان شهداست. در پی واقعه انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، از اولین ساعات صبح فردای آن روز عده زیادی از مردم در مقابل ساختمان انتقال خون در خیابان ویلای تهران اجتماع کردند تا با اهدای خون به مجروحین این حادثه یاری برسانند.

روزنامه اطلاعات در این باره نوشت که گزارش‌ها حاکی‌ است مجروحین احتیاج شدید به خون گروه «او» منفی دارند. حدود ساعت دو و نیم بامداد هشتم تیر بود که مشخص شد بمب‌ها در سطل زباله نزدیک سن سالن اصلی حزب کار گذاشته شده بود.

 

4- شهید آیت‌الله صدوقی، در سال 1287 هجری شمسی، در دارالعباد یزد به دنیا آمد و در اوان کودکی، پدر و مادر خویش را از دست داد. دوران تحصیل ایشان، در شهرهای یزد، اصفهان و البته بیشتر قم رقم خورده است. آن بزرگوار در سال 1330، به علت اصرار مردم یزد به زادگاه خود بازگشت و به ساماندهی وضعیت دینی و معیشتی مردم پرداخت.

در 1341 همگام با امام خمینی رحمه الله، نهضت را شروع کرده و با اطلاعیه‌های آتشین و مبارزات خود، عرصه را بر رژیم سخت کرد. اسناد باقی مانده از ساواک استان یزد و نیز استان‌های مجاور، بیانگر نفوذ ایشان در شهرهای مختلف کشور بوده است. آن شهید سعید پس از انقلاب، به عنوان نماینده ولی فقیه در یزد و نماینده مردم این استان در مجلس خبرگان برای تدوین قانون اساسی خدمت نمود و در تیرماه 1361، پس از نماز جمعه به دست منافقان خائن به شهادت رسید.

 

5- در دوازدهم تیرماه 1367 شمسی برابر با سوم ژوئیه 1988 میلادی، هواپیمای مسافری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دُبی بود، بر فراز آب‌های خلیج فارس و در نزدیکی جزیره «هنگام«مورد هجوم یگان‌های دریایی متجاوز آمریکایی مستقر در آب‌های خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد. این هواپیما که با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایت پیشه شیطان بزرگ قرار گرفت حامل 298 مسافر و خدمه بود که تمامی آنها اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهنسال با وقوع این جنایت فجیع به شهادت رسیدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی نیز بودند که کشته شدند. ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران از سوی جنایتکاران آمریکایی، در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی ایران برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهه‌های جنگ بود. پس از سقوط این هواپیما، مقامات آمریکایی برای توجیه این جنایت نابخشودنی، دلایل ضد و نقیضی عنوان کردند و کوشیدند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند. اما با توجه به مجهز بودن کشتی جنگی وینسنس به پیشرفته ترین سیستم‌های راداری و رایانه‌ای و همچنین مشخص بودن نوع هواپیمای در حال پرواز، مسلم شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام، کاملاً خصمانه بوده است. با این حال مقام‌های آمریکایی پس از چندی، در توهینی آشکار به ملت ایران، مدال شجاعت بر گردن ناخدای این ناو انداختند و بدین سان حمایت رسمی خود را از این جنایت اعلام نمودند. به هر تقدیر، این جنایت نیز در کنار جنایات بی شمار دولت آمریکا، در پرونده سیاه استکبار جهانی ثبت شد و لکه ننگ دیگری بر تارک آن جنایت پیشگان نقش بست. شرح حادثه: یک سال پس از تجاوز رژیم عراق علیه ایران در سال 1360 حمله به کشتی‌های تجاری در خلیج فارس شروع شد و با اعلام مین گذاری سواحل بندر امام خمینی(ره) و حمله به دو کشتی تجاری در تاریخ 31 دی ماه 1360 امنیت خلیج فارس به وسیله عراق مختل شد و پس از آنکه فرانسه هواپیماهای سوپر استاندارد و موشک‌های اگزوسه را به عراق تحویل داد، ابعاد این حملات افزایش یافت. در برابر این حملات که عراق به صراحت مسئولیت آن را بر عهده می‌گرفت، شورای امنیت عکس العمل مناسبی نشان نداد ولی در قبال انتساب به دور از واقعیت چند حمله، به ایران و شکایت شورای همکاری خلیج فارس، شورای امنیت در 11 خرداد 1363 مطابق با اول ژوئن 1984 میلادی مبادرت به صدور قطعنامه 533 کرد و در آن خواستار توقف این حملات شد. از آغاز جنگ تا 10 ژوئیه 1984 میلادی، 113 کشتی در خلیج فارس مورد حمله موشکی قرار گرفت. جمهوری اسلامی ایران در ژانویه 1985 میلادی به دبیر کل وقت سازمان ملل اعلام کرد که از هر گونه اقدامی برای تامین آزادی و امنیت کشتیرانی در خلیج فارس حمایت و استقبال خواهد کرد، اما حملات به کشتی‌ها ادامه یافت. تا تیرماه 1366 حدود 5/8 میلیون تن کالا از محموله‌های کشتی‌ها در خلیج فارس به زیر آب رفت. 41 کشتی کاملا نابود شدند و به 34 تن محموله کالا آسیب وارد شد و بیش از 300 تن از ملوانان کشورهای گوناگون به قتل رسیدند و به همین تعداد نیز مجروج شدند. بدین ترتیب عراق در هدف خود مبنی بر بین‌المللی کردن جنگ خلیج فارس تا اندازه زیادی موفق شد و قدرت‌های غربی و در رأس آنها آمریکا حضور گسترده و تهدیدآمیزی در خلیج فارس یافتند و سرانجام کشتی‌های نفتکش کویتی با پرچم آمریکا در خلیج فارس حرکت کردند و اسکورت نظامی نفتکش‌ها و کشتی‌های تجاری مورد نظر آمریکا در خلیج فارس آغاز شد. در 31 سپتامبر کشتی ایرانی مورد حمله نیروهای نظامی آمریکا قرار گرفت.

همچنین حملات نظامی آمریکا به سکوهای نفتی ایران دخالت آشکار آن دولت در منطقه به نفع عراق و علیه جمهوری اسلامی ایران را به وضوح نشان داد. یکی از نتایج شوم تشنج آفرینی وسیع رژیم عراق و دامن زدن ایالات متحده به ناامنی درخلیج فارس حمله به هواپیما مسافربری جمهوری اسلامی ایران بود. در مورخه 13 تیر 1367 مطابق با 3 ژوئیه 1988 میلادی هواپیمای مسافربری که بر فراز آب‌های سرزمین ایران و در آب‌های حوالی جزیره «هنگام» حرکت می‌کرد به وسیله دو موشک از ناو آمریکایی ونیسنس که خود به آب‌های سرزمینی ایران تجاوز کرده و در آن مستقر بود، مورد اصابت قرار گرفت. همه مسافران و خدمه هواپیما با وضع اسفناکی به شهادت رسیدند.

متعاقب این تجاوز آشکار جمهوری اسلامی ایران در روز 14 تیر 1367 طی نامه‌ای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. 35 تیر 1367 مطابق با 16 ژوئیه 1988 میلادی شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران دکتر ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب امریکا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند.

وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در فرازی از سخنان خود عنوان کرد: حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس تنها منادی مرگ و بی قانونی و شرارت بوده و جز ناامنی چیزی به ارمغان نیاورده است. عمل جنایتکارانه آمریکا در حمله به هواپیمای کشوری به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجیه نیست. قطعنامه 616 شورای امنیت (1988) شورای امنیت پس ازاستماع سخنان دکتر ولایتی و جرج بوش درجلسه شماره 3831 خود در تاریخ 30 ژوئیه 1988 ( 39/4/1367) طرح قطعنامه‌ای پیشنهادی را تصویب کرد. متن قطعنامه به شرح زیر است: «شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه 5 ژوئیه 1988 جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران، ( وزیر امور خارجه وقت «علی اکبر ولایتی«) و سخنان نماینده ایالات متحده آمریکا (معاون رئیس جمهوری جرج بوش)، با ابراز تاسف عمیق از این که یک هواپیمای غیرنظامی «ایران ایر«در پرواز برنامه ریزی شده بین المللی 655، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا ( وینسنس) منهدم گردیده است بر ضرورت تبیین حقایق سانحه توسط بازرسی بی‌طرفانه در منطقه خلیج [فارس] تأکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام نمود: 1- تأسف عمیق خود را از ساقط ساختن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غم انگیز جان انسان‌های بی گناه ابراز می‌دارد. 2- همدردی صمیمانه خود را به خانواده‌های قربانیان سانحه غم‌انگیز و دولت‌ها و کشورهای آنان اعلام می‌دارد. 3- از تصمیم سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همکاری با بررسی سازمان هواپیمایی کشوری استقبال می‌کند. 4- از تمامی اعضای کنوانسیون 1944 شیکاگو، درخواست می‌کند که در همه شرایط، مقررات و رویه‌های سلامت هوانوردی کشوری به ویژه ضمائم آن کنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند. 5- لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه 598(1987)، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر کل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملتزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او می‌نماید.«جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو، شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد. عنصر تخصصی سازمان ملل متحد یعنی ایکائو (سازمان هواپیمایی کشوری بین المللی) نیز از مسائل سیاسی به دور نمانده و به جای بررسی فنی و ارائه طریق به شورای امنیت به ابراز تأسف و تسلیت به بازماندگان سانحه پرداخت.

 

6- 26 ژوئن برابر با 5 تیر روز جهانی مبارزه با مواد مخدر است.کنفرانس بین‌المللی مبارزه با اعتیاد و قاچاق مواد مخدر از تاریخ 17 تا 26 ژوئن 1987 در شهر وین به منظور ابراز عزم سیاسی ملت‌ها در امر مبارزه با پدیده خانمان‌سوز و شوم مواد مخدر تشکیل شد و در آن سندی با عنوان C.M.O به تصویب کشورهای شرکت‌کننده رسید.

این سند خط مشی همه‌جانبه اقدامات در امر کنترل مواد مخدر را از سوی کشورهای شرکت‌کننده مشخص و آنان را متعهد نموده است تا اقدامات بین‌المللی در خصوص مبارزه با قاچاق مواد مخدر را قاطعانه دنبال کنند.در این کنفرانس سندی در 4 فصل تنظیم شد که بیش از 35 مورد اقدام عملی را همچون ارزیابی میزان مصرف، پیشگیری از طریق آموزش، نقش رسانه‌ها در بازگشت معتادان به دامن اجتماع و معالجه آنان، ریشه‌کنی مزارع غیرمجاز خشخاش، نابودی شبکه‌های عمده قاچاق مواد مخدر، همکاری‌های حقوقی کشورها و غیره را در خود جای داده است.این سند در 26 ژوئن مصادف با 5 تیرماه به اتفاق آراء مورد تأیید و تصویب کشورهای شرکت‌کننده قرارگرفت و سالروز تصویب این سند به نام روز جهانی مبارزه با مواد مخدر اعلام شد.