خطبه ها
  • صفحه اصلی
  • خطبه ها
  • نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

محور خطبه‌ها:  حرص و قناعت در مسایل ‌اخلاقی، شیطان عدوّ مبین، هدایت و گمراهی، یکی از مهمّترین مسایل مورد توجّه ‌قرآن، نقش مسجد ضرار و گوساله سامری در فریب مردم منافقین، ارصاد لمن‌حارب‌اللّه، لزوم توجّه رسانه‌ها و اهل قلم به تهاجم فرهنگی ‌دشمن  ولایت علی(ع) سرمایه ‌نجات‌بخش اسلام، کربلا، مهمترین عامل تداوم ‌مکتب الهی، بنیاد شهید و کمیته امداد دو یادگار باارزش امام امت(ره)، کمیته امداد، بستری مناسب‌ برای کمک به نیازمندان، طرح ایران 1400 و پتروشمی، وجود 463 تریلیون فوت‌گاز در پارس جنوبی، اشتراک ایران و قطر در مخزن پارس جنوبی، فلسطین، مهمترین مسئله‌ جهان اسلام، حادثه 11سپتامبر و دستگیری عوامل صهیونیسمی آن، خضوع جهانیان در مقابل‌ جنایات آمریکا به خاطر زندان گوانتاناما ، ادعاهای آمریکا درباره ‌مبارزه با مواد مخدّر، ظاهرسازی آمریکا در روزهای ‌اوّل حضور در افغانستان، فریب مردم افغانستان در وعده‌های دروغین آمریکا، افزایش بودجه نظامی آمریکا در زمان کسری بودجه عمومی

  • دانشگاه تهران
  • جمعه ۱۷ اسفند ۱۳۸۰
خطبه اول حرص و قناعت در مسایل‌ اخلاقی/ حرص، منشاء مشکلات ‌انسانی/ اغوا و ارشاد در مسایل انسانی/ نقش منفی اغوا در داستان‌حضرت آدم/ ریشه‌های نفسانی اغوا/ آثار خطرناک اجتماعی اغوا/ آیه 82 سوره ص/ شیطان عدوّ مبین/ تفاوت فریب خوردن و فریب دادن/ اهمیّت اغوا در ارشاددر عصر ارتباطات/ فراوانی ابزار ارشاد واغوا در دنیای معاصر/ داستان تاریخی اغوای مردم توسط یک پیامبر دروغین/ هدایت و گمراهی، یکی از مهمّترین مسایل مورد توجّه ‌قرآن/ مسجد ضرار و گوساله سامری، دو نمونه از اغوا/ تاریخچه مسجد ضرار/ مسجد ضرار، توطئه مشترک‌ منافقین ‌و امپراطوری ‌روم/ اهداف مخفی مسجد ضرار/ برخورد خداوند با مسجد ضرار/ آیه 107 سوره توبه/ عناوین مجسد ضرار در قرآن/ تعریف مسجد در قرآن/ وجود مساجد ضرار در دنیای‌معاصر/ کارهای فرهنگی دشمنان ‌اسلام، نمونه‌ای دیگر از مسجد ضرار/ داستان گوساله سامری/ فریب مردم با گوساله ‌سامری/ آثار بد گوساله سامری در قوم حضرت موسی/ سؤال و جواب حضرت موسی و سامری/ داستان قوم موسی و فرعون‌در روایات مختلف/ گوساله سامری، وسیله‌ای برای گمراهی مردم/ آیات 96 و 97 سوره طه/ جرم اخلال در دین حضرت موسی/ انزوای تحمیلی سامری پس‌از افشای توطئه ایشان/ آیه 88 سوره طه/ گوساله سامری و مسجد ضرار دو منبع گمراهی مردم/ ضرورت هوشیاری مردم درمقابله با تهاجم فرهنگی‌دشمن/ منافقین، مسجد ضرار و گوساله ‌سامری انقلاب اسلامی/ منافقین، ارصاد لمن‌حارب‌اللّه/ لزوم توجّه رسانه‌ها و اهل قلم به تهاجم فرهنگی ‌دشمن خطبه دوم غدیر، نقطه تمسّک ‌به قرآن/ ولایت علی(ع) سرمایه ‌نجات‌بخش اسلام/ ماه محرّم، مهمترین فرصت پیروان اهل بیت(ع)/ کربلا، مهمترین عامل تداوم‌مکتب الهی/ استفاده انقلاب اسلامی از ماه محرّم/ کربلا، موهبت امام حسین(ع) به تاریخ اسلام/ بنیاد شهید و کمیته امداد دو یادگار باارزش امام امت(ره)/ کمیته امداد، بستری مناسب برای کمک به نیازمندان/ اهمیّت طرح‌های پتروشیمی/ طرح ایران 1400 و پتروشمی/ امکانات بالقوه ایران در بخش پتروشیمی/ اهمیّت منطقه ویژه اقتصادی‌بندر امام(ره)/ لزوم توجّه به گاز پارس جنوبی/ وجود 463 تریلیون فوت ‌گاز در پارس جنوبی/ وجود 10 درصد گاز دنیا در پارس جنوبی/ گاز، بهترین سوخت/ اشتراک ایران و قطر در مخزن پارس جنوبی/ تلاش قطری‌ها در برداشت‌از پارس جنوبی/ لزوم تسریع در برداشت‌گاز از پارس جنوبی/ پارس شمالی و برنامه‌های رژیم سابق/ 14 فاز شناخته شده در پارس جنوبی/ پارس جنوبی ثروت نسل‌های امروز و آینده/ ایجاد منطقه ویژه اقتصادی‌عسلویه، با هدف حذف مقررات گمرکی/ فلسطین، مهمترین مسئله‌ جهان اسلام/ وضعیت اسف‌بار مردم ‌فلسطین/ اردوگاه، مرگ تدریجی ‌آوارگان فلسطینی/ بی‌خیالی جهان اسلام در برابر جنایات اسرائیل/ ظلم اسرائیل در مقابل یک‌ میلیارد و نیم مسلمان جهان/ تأیید جنایات اسرائیل توسط ‌آمریکا/ طنز تاریخی تروریسم بودن فلسطینی‌ها/ طالبان، گروهی ناسازگار با مردم/ طالبان، زایده سیاست‌های‌آمریکا/ اهداف آمریکا از لشکرکشی ‌به افغانستان/ حضور تدریجی آمریکا در آسیای میانه/ ادعای پوشالی آمریکا در خیرخواهی مردم افغانستان/ افشای دست داشتن سران‌آمریکا در حادثه 11سپتامبر/ دستگیری عوامل صهیونیسم در حادثه 11 سپتامبر/ 11 سپتامبر بهانه‌ای برای‌ حضورآمریکا درافغانستان/ حضوع جهانیان در مقابل‌جنایات آمریکا/ تاریخ زندان گوانتاناما/ زندان آمریکایی گوانتاناما در خاک کوبا/ وضعیت جغرافیای گوانتاناما/ گوانتاناما، پایگاه دریای‌ آمریکا/ آمریکا به دنبال گوانتانامایی جدید در خاک افغانستان/ ادعاهای آمریکا درباره‌مبارزه با مواد مخدّر/ ازدیاد تولید هروئین از زمان‌ حضور آمریکا در افغانستان/ حمایت تلویحی آمریکا از قاچاقچیان مواد مخدّر/ ظاهرسازی آمریکا در روزهای ‌اوّل حضور در افغانستان/ عدم توجّه آمریکا به ساختن ‌زیربناها در افغانستان/ کارهای آمریکا و جهاد آزادی‌بخش مردم افغانستان/ مبارزه مردم افغانستان در صورت دروغ بودن وعده‌های ‌آمریکا/ بحران‌آفرینی آمریکا در منطقه خاورمیانه/ رکود دنیا، حاصل سیاست‌های‌غلط آمریکا/ لزوم حفظ هوشیاری/ تجربه آمریکا در جنگ با ایران/ لزوم حفظ اتحاد داخلی در برابر هجوم احتمالی دشمنان/ لزوم توجّه مسؤولان به مسایل ‌اقتصادی/ ضرر همه‌جانبه‌ی شروع جنگ ‌در منطقه/ فریب مردم افغانستان در وعده‌های دروغین آمریکا/ آمریکا و گریبانگیری مشکلات ‌داخلی/ افزایش بودجه نظامی آمریکا در زمان کسری بودجه عمومی/ تلاش آمریکا برای حلّ مشکلات داخلی با استفاده از سرمایه‌های منطقه

خطبه اول :

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

الحمدلله‌رب‌العالمین والصلوه والسلام علی رسول‌الله و علی آله الائمه ‌المعصومین

اوصیکم عبادلله بتقوی‌الله

و من یتق‌الله یکفّر عنه سیئاته و یعظم له اجراً*

امیدوارم که هیچ‌ وقت جامعه از گوهر ارزشمند تقوا و سرمایه‌ی حرکت به ‌سوی مقامات عالیه الهی غافل نباشد. بحث قرآنی من در فصول اخلاقی بود و آخرین موضوعی که روی آن بحث کردیم، مسأله حرص و قناعت بود.

اوّلین حرص که منشأء مشکلات بعدی شد، در حضرت آدم و حوا اتّفاق افتاد و آنها به آرزوی زندگی جاوید که شیطان به آنها القا کرده بود و شاید حکومت و مملکت‌داری و ملک لایبلی، از حدود نیازهای مقرر قانونی خود تجاوز کردند. این کار یکی از مصادیق حرص است که اتّفاقات بعدی هم روی داد. قرآن در سیری که نقل می‌کند، به صورت ریشه‌ای مشکلات را توضیح می‌دهد.

در اینجا وارد بحث دیگری شده بودم و آن مسأله اغوا و ارشاد بود. چون پایه این اتّفاق مهمّ در بدو خلقت انسان از اغوا شیطانی، اخلال و فریب دادن سرچشمه گرفت و نقطه مقابلش ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر است، وعده دادم که خطبه‌ای هم در این‌باره بخوانم که امیدوارم با فشرده کردن مطلب، امروز بتوانم این بحث را در این خطبه تمام کنم.

اگر از داستان حضرت آدم شروع کنیم، نقش اغوا، اضلال و فریب دادن و گمراه کردن دیگران را می‌بینیم که چقدر منفی است و چه تبعاتی دارد! البته بستگی به موضوع و طرف دارد. می‌توانیم نقطه مقابلش یعنی، ارشاد، راهنمایی و هدایت مردم را به همین اندازه مهم و کارگشا بدانیم. ریشه ارشاد و اضلال هم در نفس انسان است. مسأله خیرخواهی یا کینه‌توزی، حسد، خصومت و دشمنی به هم مرتبط هستند. اگر کسی خیرخواه باشد و خیر دیگران را بطلبد، هیچ‌گاه دست به اغوا و فریب و گمراه کردن دیگران نمی‌زند و همیشه سعی دارد دیگران را در حدّ توان به راه راست هدایت کند. اگر انسان کینه‌توز، بدخواه و بد ذات باشد و خیر دیگران را نخواهد، سراغ به چاه و چاله انداختن مردم و گمراه کردن آنها می‌رود. هواها و هوس‌هایی که در وجودش دارد، ریشه‌های نفسانی دارند و آثار اجتماعی آن خطرناک است.

در داستان شیطان، ملائکه و آدم داریم که وقتی شیطان مغبوض و مطرود می‌شود، تقاضای مهلت می‌کند و خداوند جهانیان با مصلحت خویش برای پرورش انسان‌ها و حرکت در مسیر آزمایش و تکامل از طریق اختیار و مبارزه با مشکلات که می‌خواهد انسان را به تکامل برساند، به او مهلت می‌دهد و همین نانجیب می‌گوید: «فبعزّتک لاغوینهم اجمعین».*

به عزّت خدا قسم می‌خورد که فرزندان آدم را همان‌طور که پدر و مادرشان را گمراه کردم، گمراه می‌کنم. فقط ممکن است عدّه معدودی از مخلصین از تیررس گمراهی من نجات پیدا کنند. حرفی بزرگ و دشمنی و عداوتی سرسخت و خطرناک است. خداوند هم او را به ما به نام «عدوّ مبین»** و دشمن آشکار معرفی کرد. در قرآن و سایر منابع دینی به صورت مکرر شیطان را به عنوان خطر سعادت انسان معرفی کرد تا ما فریب او را نخوریم و سعی کنیم در درون خود محافظی برای خود از تصمیمات درست و توجهات درست خلق کنیم.

فریب خوردن یک مسأله و فریب دادن مسأله دیگری است. امروز بیشتر می‌خواهم در مورد فریب دادن حرف بزنم که واقعاً از صفات بسیار بسیار بد شیطانی است. عده‌ای از امکانات خدادادی استفاده می‌کنند و برای اهداف پست خود و دیگران مردم را گمراه می‌سازند و فریب می‌دهند.

با توجه به شرایط امروز که دنیا کوچک و اطلاع‌رسانی فراوان و ابزار تبلیغ خیلی نیرومند شد و اظهارات و نظرات روی بال امواج و به سرعت به همه جای دنیا انعکاس پیدا می‌کند و ماهواره‌ها، اینترنت، روزنامه‌ها، فیلم‌ها، رادیوها، سینماها و خیلی چیزهای دیگر در خدمت بحث اطلاع‌رسانی هستند، بحث شاد یا اضلال، فریب یا حق‌گویی خیلی مهم است. هیچ‌وقت در تاریخ این‌گونه نبوده که ابزار فریب دادن به این فراوانی باشد و به این وسعت بتواند عمل کند. البته ابزار ارشاد هم به همین وسعت می‌تواند عمل کند. لذا واقعاً بحث مبهم و نادری است. مخصوصاً آن‌هایی که اهل قلم و بیان هستند و تریبون و امکانات اطلاع‌رسانی دارند، باید خیلی در این بحث عمیق فکر کنند و بدانند چه می‌کنند.

در روایتی دیدم که در زمان یکی از انبیا - گویا حضرت موسی(ع) است. شاید پیامبر دیگری باشد - کسی آمد و ادعای نبوّت کرد و عدّه زیادی از مردم را با شعبده و راه‌های گوناگون فریب داد و به دین خود درآورد و روزی متوجه شد که کار بدی کرد. خواست توبه کند. نزد آن پیامبر آمد و آن پیامبر توبه او را به درگاه خداوند عرض کرد و خداوند فرمود: به این بنده عاصی من بگو اگر بتوانی انسان‌هایی را که منحرف کردی، برگردانی و به راه راست هدایت کنی، توبه‌ات قابل قبول خواهد بود، والّا تا یک نفر از این افراد گمراه باشد و در کفر زندگی کند، توبه تو پذیرفته نیست.

این یک واقعیت است. یعنی اگر انسان آثار اظهارات، نوشته‌ها و ابزاری را که در جامعه دارد، در نظر بگیرد و بداند چه اتّفاقی می‌افتد، حساب می‌کند، بیخودی حرف گمراه‌کننده‌ای نمی‌زند. یکی از مهمترین مسائلی که در قرآن خیلی به آن توجه شده و حق است، هدایت و گمراهی است. خداوند غیر از حق چیزی نمی‌گوید و تأکیدات الهی در قرآن به‌ خاطر نیازهای بندگان خداست. در همین مسأله، دو قطعه تاریخی مشابه در دین حضرت موسی(ع) و اسلام اتّفاق افتاده و قرآن روی اینها به عنوان درس تأکید می‌کند.

می‌خواهم آنها را به عنوان نمونه بگویم. چون بحث من قرآنی است. البته می‌توانم صدها روایت خیلی صریح و روشن برای شما بخوانم. تمام شدنی نیست. دو نمونه قرآنی را می‌گویم، چون بحث در این خطبه‌ها، قرآنی است. یکی مسجد ضرار است که در عصر پیامبر اتّفاق افتاد و دیگری گوساله سامری است که در عصر حضرت موسی(ع) روی داده است. مخاطبین ما، هر دو داستان را کم و بیش می‌دانند و کمتر کسی است که اینها را نداند. منتهی نکاتی که می‌خواهم عرض کنم، در بحث ارشاد یا اضلال مهم است.

اواخر عمر پیامبر(ص) بود که حادثه مسجد ضرار اتّفاق افتاد و معلوم است که می‌خواستند مسجدی با اهداف شیطانی بسازند و ساختند. با اهداف مسجد نبود. نام مسجد پوششی برای نیات پلید آنها بود. شخصی از علمای اهل کتاب که قبل از آمدن پیامبر(ص) به مدینه، از مروّجان و مبشّران ظهور پیامبر بود و خیلی‌ها را به اسلام و پیامبر خاتم هدایت کرده بود، وقتی که پیغمبر(ص) به مدینه آمدند و دین اسلام حاکم و رایج گشت، احساس کرد آن دکانی که در دوران سابق داشت، کم‌کم بسته خواهد شد و مردم به اسلام، قرآن و پیامبر(ص) توجه دارند و منافع شخصی و جاه‌طلبی او را وادار کرد تا با کفّار مکه همکاری کند که کارهای بدی را انجام داد. سرانجام به روم رفت و با امپراطور روم توطئه‌ای علیه اسلام طراحی کرد.

دوستانی از منافقین در مدینه داشت و به آنها گفت: شما باید در مدینه پایگاهی درست کنید که وقتی می‌خواهیم فعالیت‌هایمان را شروع کنیم، از آنجا حرکت کنیم. این پایگاه چه می‌تواند باشد؟ اینها به فکر افتادند که این می‌تواند یک مسجد باشد، چون پوشش خوبی است و به نام مسجد می‌توانند افرادی را جمع کنند. نزد پیامبر(ص) آمدند و از ایشان اجازه ساخت چنین مسجدی را گرفتند. گویا قبل از جنگ تبوک بود و پیامبر عازم جنگ تبوک بوده است. پیامبر موافقت کردند که مسجدی بسازند و مسجد را آماده کردند.

خداوند پیامبر را در آیاتی که اواخر سوره توبه است، آگاه کرد و فرمود: اینهایی که چنین مسجدی را ساختند و در تعبیر قرآن مسجد ضرار نامیده شد، مسجد درستی نیست. آنجا نرو و اهداف اینها را برای پیامبر(ص) توضیح می‌دهد: «والذین اتخذوا مسجداً ضراراً و کفراً و تفریقاً بین‌المومنین ارصاداً لمن حارب‌الله».*

چهار عنوان را برای آن بیان می‌دارد:

1- ضرار که منشاء ضرر است، کلّی می‌باشد.

2- کفر و پایگاه کفر است.

3- اثر آن تفریق و تفرقه‌اندازی بین مسلمانان و مؤمنین است و می‌خواهند مؤمنین را دسته‌ دسته کنند.

4- آنهایی که در جنگ با مسلمانان هستند، زمینه‌سازی می‌کنند. «و ارصاداً لمن حارب‌اللّه»**

پبامبر مسأله را برای مسلمانان افشا کرد و توطئه خنثی شد و نقطه مقابلش را هم در همین آیه می‌فرماید: مسجدی، مسجد است که انسان‌هایی که وارد آن می‌شوند «یحبون ان یتطهروا»*** یعنی با قصد پاک شدن و به خدا نزدیک شدن وارد مسجد می‌شوند. این‌گونه مسجدی خوب است که انسان‌هایی که می‌آیند، با این اهداف بیایند. به «ارصاداً لمن حارب‌الله» اشاره دارد.

برای اینکه آنها می‌خواهند با اسلام بجنگند و اینها عوامل نفوذی آنها هستند و کار نفوذی می‌کنند و مسجد را پایگاه تبلیغات خودشان کردند.

نمی‌خواهم بگویم فقط مسجد می‌تواند این‌گونه باشد، می‌تواند به ‌صورت یک حزب، کانون فرهنگی، گروه‌های صنفی، روزنامه و به صورت‌های دیگر باشد، امروز کارهای فرهنگی دامنه وسیعی دارد. کسانی که دستشان به این کارهاست و می‌خواهند کارهای فرهنگی، اطلاع‌رسانی و خدمات فرهنگی کنند، باید خیلی هوشیار باشند. عرض کردم که این مسجد است و در کنار پیامبر(ص) و نزدیک مسجد قبا در مدینه ساخته می‌شود و خداوند افشا می‌کند و پیامبر آن را منهدم می‌سازد و جلوی این توطئه را می‌گیرد.

در زمان حضرت موسی هم شبیه این مسأله روی داد. لحظه‌ای که حضرت موسی(ع) برای مناجات به کوه طور رفته بود، سامری توطئه خودش را اجرا می‌کند. گوساله‌ای می‌سازد که صدا دارد و فریب می‌دهد. حضرت موسی عصایش را وسیله ارشاد مردم کرده بود. او هم مجسمه‌ای از طلا طبق آنچه که آنجا دیده می‌شود، با شیوه و هنر خاصی ساخته بود و صداهایی که می‌خواست از او بیرون می‌آمد. مردم فریب خوردند و یک‌دفعه تفرقه عجیبی بین قوم حضرت موسی(ع) (بنی‌اسرائیل) که تا دیروز در مصر گرفتار فرعونیان بودند و موسی آنها را نجات داد، از دریا عبور کردند و «منّ» و «سلوی» برای آنها نازل کرد و آن‌همه معجزات - نه یک معجزه - را برای آنها ارائه داد، با فریبکاری و ترفند هنری یک دفعه قوم مظلومی را که تازه نجات یافته بودند، به صحنه شرک انداخت که خیلی آثار بدی در قوم حضرت موسی داشت.

نمی‌خواهم اینها را بگویم. نکاتش را عرض می‌کنم، حضرت موسی(ع) که برگشتند و سامری را محاکمه کردند، سامری جملاتی می‌گوید که البته خیلی روشن نیست. حضرت موسی می‌پرسند: چرا این کار را کردی؟ داستانت چه بود؟ می‌گوید: «بصرت بما لم یبصروا به»* من چیزی را دیدم که اینها نمی‌دیدند. در قرآن توضیحی نیست. بعضی‌ها می‌گویند: وقتی حضرت جبرئیل آمده بود برای اینکه قوم حضرت موسی را از دریا عبور دهد و قوم فرعون را در دریا غرق کند، او می‌دانست و از جای پای مرکب جبرئیل چیزی برداشت که حیات بخش است. به هر چیزی بزند، زنده می‌شود. این یک حرف است و در روایات مطرح شد. در قرآن این را نداریم.

بعضی‌ها می‌گویند که سامری می‌گوید: من از تعلیمات حضرت موسی چیزهایی فهمیدم که دیگران نفهمیده بودند. این حرف هم قابل بحث است که آیا منظورش این است؟ به هر حال دارد که «قفبضت قبضتاً»** یک مشت برداشتند و آن مشتی که برداشته بودند، چه بود، معلوم نیست. خاک زیر پای مرکب جبرئیل یا بخشی از تعلیمات مهم و آموزنده حضرت موسی؟ چه بود، روشن نیست. هر چه بود، ابزاری در اختیارش آمده که گوساله را به صورت هنرمندانه وسیله اضلال مردم کرد و قرآن می‌فرماید: بعد به سامری کیفری دادند. «فاذهب فان لک فی‌الحیات ان تقول لامساس»*** برو گم‌شو. در زندگی دنیا کیفر تو این است که «ان تقول لا مساس» ارتباط و معاشرت و مماشات او با مردم قطع شود. آیا قطع ارتباطات، زندان و تبعید است؟ همه اینها را گفتند. بعضی‌ها هم گفته‌اند: وی دچار مرضی شد که مردم از او متنفر شدند و هیچ کس به او نزدیک نمی‌شد و این کیفرش بود.

قانونی در دین حضرت موسی بود که هر کس جرم اخلال در مردم را مرتکب می‌شد، مجازاتش این بود که رابطه و معاشرتش با مردم قطع می‌شد.

به هر حال، به‌ خاطر این کار بزرگی که کرده‌بود و تفرقه‌ای که در قوم حضرت موسی(ع) درست کرده بود، انزوایی در دنیا بر او تحمیل می‌شود. اوّلین شرک را بعد از بین رفتن فرعونیان در قوم موسی به‌صورت گوساله درست کرد.

نکته ظریف این است که اینجا طلا و آواز «فاخرج لهم عجلا جسداً له خوار»* است. گوساله‌ای مجسمه‌ای بود که فریاد داشت. حقیقتاً با مسائل امروز ما تطبیق می‌کند. یعنی زر و تزویر، قدرت همراه صدا، فریادی که امروز از رسانه‌های گمراه کننده با پشتوانه پول بلند است، می‌تواند مورد اشاره باشد که این دو منبع برای منحرف کردن مردم معمولاً در خدمت مستکبران زورگو است که در همیشه تاریخ هم بوده و بارها تکرار شده است.

می‌خواهم از این دو مَثَل در دین حضرت موسی و پیغمبر(ص) به عنوان دو محور اضلال و وسوسه و افساد و تفرقه نتیجه بگیرم که در متن - نه حاشیه - قرآن آمده است. امروز هوشیاری برای جامعه ما ضرورت دارد. بخش فرهنگی جامعه، مخصوصاً اهل بیان و قلم، اهل منبر و خطابه، اهل سینما و فیلم و هنر، در این دنیای اطلاع‌رسانی واقعاً باید بسیار حساس باشند که باعث گمراهی مردم نشوند، قرآن واقعاً عجیب است.

آنهایی که در جامعه ما و هر جامعه‌ای در دنیای سوم راه استعمار را هموار می‌کنند، برای نفوذ قدرتهایی مثل آمریکا کار می‌کنند، یا مزد می‌گیرند یا بدون مزد این خدمت را انجام می‌دهند، حقیقتاً مسجد ضرار و گوساله سامری‌اند. همه آنچه که قرآن با نهایت شدّت و خشم و غضب به سر آنها آورد، به سر آنها هم می‌آید. «ارصاداً لمن حارب ‌الله» امروز نمی‌تواند مصداقی جز کسانی که راه آمریکا را در کشور باز کنند، داشته باشد. کسانی که با امکاناتی که در اختیارشان است، می‌خواهند افکار مردم را مشوّش و راه نفوذ افکار غربی را در مردم تقویت کنند. یا هر کار دیگری که باعث شود جامعه ضعیف، متفرق، متشتت و از انقلاب، راه امام دور شود و از محور سعادتش که اسلام و قرآن است، فاصله بگیرد. اینها مصداق «ارصاداً من حارب‌الله» هستند.

به هر حال، ان‌شاءالله که خطبا و اهل قلم، روزنامه‌ها، صدا و سیما و بقیه کسانی که زبان و قدرت بیان دارند، به این بحث بسیار مهم که نیاز جدّی زمان ماست، توجّه کنند. ان‌شاءالله ارزش نعمت‌های الهی را بدانیم و در راه خدا به‌کار ببریم.

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

قل اعوذ برب‌الناس/ ملک‌الناس/ اله ‌الناس/ من شرّ الوسواس الخناس/ الذی یوسوس فی صدور الناس/ من ‌الجنه والناس*

 

*  سوره مبارکه طلاق (65)، آیه شریفه 5

*  سوره مبارکه ص (38)، آیه شریفه 82

**  سوره مبارکه بقره (2)، آیه شریفه 168 و 208 و سوره مبارکه انعام (6)، آیه شریفه 142

*  سوره مبارکه توبه (9)، آیه شریفه 107

**  سوره مبارکه توبه (9)، آیات شریفه 107

***  سوره مبارکه توبه (9)، آیه شریفه 108

*  سوره مبارکه طه (20)، آیه شریفه 96

**  سوره مبارکه طه (20)، آیه شریفه 96

***  سوره مبارکه طه (20)، آیه شریفه 97

*  سوره مبارکه طه (20)، آیه شریفه 88

*  سوره مبارکه الناس

خطبه دوم :

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

الحمدللّه والسلام علی رسول اللّه و علی علی امیرالمؤمنین و علی الصدیقه الطاهره و سبطی الرحمه و علی ‌بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف الهادی المهدی(عج) صلوات الله علیهم اجمعین

در مناسبت‌های هفته به اختصار چند مورد را عرض می‌کنم و بعد یک بحث روز را باز می‌کنم.

در هفته گذشته عید غدیر خم را داشتیم که برای ما نقطه پرواز و نقطه حرکت به سوی خداوند و نقطه تمسّک به قرآن و تداوم راه پیغمبر(ص) است که خود پیغمبر(ص) این را اعلام فرمودند و متأسفانه امّت اسلامی از این راه روشنی که خدا و پیغمبر(ص) پیش رویشان گذاشتند، به خوبی استفاده نکردند.

بنده به کسانی که در سراسر دنیا به ولایت علی‌بن ابیطالب(ع) متمسّک هستند و این ارزش آسمانی را در وجود خودشان نگه ‌داشته‌اند، تبریک عرض می‌کنم. اخرالامر همین سرمایه است که باید جهان اسلام را به اهداف خود برساند. ما در تاریخ انقلاب اسلامی سایه‌ای از آن ولایت علوی را داریم که در زیر سایه آن این همه دستاورد در پیروزی انقلاب و بعد از انقلاب داریم و راه خودمان را پیدا کردیم. ان‌شاءالله قدر این نعمت همیشه مورد توجه باشد.

مناسبت بعدی نزدیک شدن ماه محرم است که این هم برای ما، برای امت اسلامی و پیروان مکتب اهل‌بیت(ع) یکی از مهمترین فرصت‌هاست.

فرصتی که با خون‌های مقدّس بهترین انسان‌های خدا در روز عاشورا و در کربلا در اختیار تاریخ اسلام گذاشته شد و مشعلی که از این سرمایه عظیم ایثار و فداکاری ارتزاق می‌کند، به تاریخ نور می‌افشاند. از کربلا افروخته شد و امروز بعد از نزدیک 1400 سال پرتو و نور آن‌را در زندگی خود می‌بینیم. در طول تاریخ شیعه مهمترین عاملی که باعث تداوم مکتب بر حق الهی شد، کربلاست. شخصیت‌های بزرگ - چه علمی و چه عملی - مجاهدان عظیم‌القدر صحنه‌های جهاد و مبارزه با ناحق‌ها و نامردمی‌ها در طول تاریخ آثار کوچکی از این شعله مقدّس هستند که با طراحی خداوند در آن نقطه تاریخ به ‌وجود آمده است.

نزدیک ماه محرم هستیم. ملّت ما همیشه از این ماه بهره برده‌اند و هیچ‌ وقت مورد غفلت نبوده و در هر شرایطی متناسب با زمان از برنامه‌های عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) استفاده شد و امسال با توجه به شرایطی که آمریکایی‌ها در دنیا به‌وجود آوردند، حساس‌تر است. انتظار داریم که خطبا و مداحان و متصدّیان برنامه‌های عزاداری به نیازهای روز توجه داشته باشند. همیشه توطئه‌های طول سال را در دهه محرم و یا محرم و صفر خنثی کردیم و امسال هم ان‌شاءالله بتوانیم از این موهبت الهی و این هدیه‌ای که امام حسین(ع) به تاریخ اسلام داده است، درست استفاده کنیم.

در این هفته و هفته قبل مناسبت تأسیس کمیته امداد امام(1) و بنیاد مقدّس شهید(2) را داریم که هر دوی اینها با فکر امام راحل و بزرگوارمان تأسیس شدند که حقیقتاً خدمات زیادی کردند. در برنامه‌های امروز توسط برادر بزرگوارمان، جناب آقای رحیمیان،(3) بحث شهادت و ایثار را شنیدیم و گزارش خدمات کمیته امداد را از جناب آقای شفیق شنیدید(4) که حقیقتاً مایه افتخار هستند. اینها از میراث‌های گرانقدر امام هستند. الحمدلله مردم ما هم‌قدر اینها را می‌دانند. خدماتی که اینها در جهت امداد و آموزش و بسیاری از کارهای مهم در کشور کرده‌اند، بر ملّت مخفی نیست. میلیون‌ها نفر دارند از اینها استفاده می‌کنند و کسانی هم هستند که دارند کمک می‌کنند. امیدوارم کسانی که در اینجا زحمت می‌کشند، کسانی که کمک می‌کنند، مردمی که با این اشتیاق در جشن‌های نیکوکاری شرکت می‌کنند و آن خانواده‌های گرانقدر شهدا و ایثارگران که منتسب به این نهاد هستند، بتوانند ارزش آنها را خوب تشخیص دهند و مسؤولان هم بتوانند از این مسیر خدمات شایسته‌ای را به آنها ارائه دهند.

سفر کوتاهی به جنوب داشتم.* مایلم آنچه که آنجا دیدم، در چند جمله خدمت شما عرض کنم. برای بررسی طرح‌هایی که در مواد پتروشیمی و گاز داریم، به بندر امام و عسلویه رفتم. این طرح‌ها مخصوصاً پتروشیمی برای بنده خیلی مهم هستند. اهمیتش از این جهت است که نقطه اتّکای ما در طرحی که در دولت سابق برای ایران سال 1400 داشتیم، همین‌جایی بود که می‌خواهم عرض کنم.

خوشبختانه در بخش پتروشیمی اهداف ایران 1400 به‌خوبی اجرا می‌شود. ما در همه بخش‌ها دیده بودیم که تا سال 1400 به کجا می‌خواهیم برسیم. در پتروشیمی دیده بودیم که 30 میلیون تن به محصول پتروشیمی اضافه کنیم. معلوم است که پتروشیمی مزیّت نسبی صنایع و اقتصاد ماست. چون منابع پتروشیمی را خیلی غنی در کشورمان داریم، دانش فنی هم امروز در کشورمان هست و بازار هم برای اینها هست و کسی هم به‌ خاطر منابع ارزانمان، به آسانی نمی‌تواند با ما رقابت کند، فکر کردیم که در این بخش باید خیلی قوی حرکت کنیم. خوشبختانه آن طرح‌ها با یک مقدار بهینه‌سازی به خوبی اجرا می‌شود. انتظار دارم که حتّی قبل از سال 1400 به آن اهداف برسد. آنچه که دیدم رضایتبخش بود که باید تشکّر کرد. برای این هم یک منطقه ویژه اقتصادی خاص در بندر امام تأسیس شده که دستشان هم باز است.

مسأله دوم گاز پارس جنوبی است که کما و بیش می‌دانید و در خبرها هست. می‌خواهم از تریبون نماز جمعه بشنوید که این چیست و چقدر مهم است!

در یک منطقه در خلیج‌فارس، در 100 کیلومتری ساحل ما مخازن گازی و نفتی است که بزرگترین مخزن دنیاست. یعنی در همه کره زمین با آن وسعت و عظمت و غنا، چنین ثروتی را در هیچ جا نمی‌توانید ببینید. در 3700 کیلومتر و 4 لایه گاز و یک لایه نفت، 463 تریلیون فوت گاز وجود دارد که این نزدیک 10 درصد همه گازهای دنیاست.

در کشورهایی مثل الجزایر و جاهای دیگر گاز هست، امّا 10درصد گاز دنیا در اینجاست. ثروت بزرگی است. می‌دانید که امروز مهمترین ماده حیاتی برای زندگی بشر، گاز است. هم صنایع پتروشیمی که هزاران محصول می‌دهد و هم سوخت که بهترین سوخت است. این برای ما خیلی مهم است. به علاوه 17 میلیارد بشکه مایعات گازی که از نفت گرانتر و سبکتر است، در این منطقه داریم. مجموعه ارزشی این مخزن نزدیک به 800 میلیارد دلار است. یعنی اگر سالی 8 میلیارد دلار از اینجا برداریم، صد سال می‌توانیم گاز داشته باشیم، البته به قیمت امروز، چون سال به سال قیمتش رشد می‌کند. این‌قدر ارزش دارد. این بین ما و قطر مشترک است. مسأله مهمش این است که قطری‌ها با امکاناتی که در اختیارشان می‌گذارند، با شرکت‌های بین‌المللی زیادی در اکثر نقاط دنیا قراداد بسته‌اند و دارند به سرعت سهم خودشان را برمی‌دارند و از ما جلو هستند. ما بعد از جنگ تازه به فکر افتادیم خودمان را به این منبع برسانیم. چند سال هم طول کشید تا چاه‌های اکتشافی زدیم و اینها را کشف کردیم. اواخر دولت من بود که یک فاز را شروع کردیم و دو فاز را هم با شرکت توتال وارد مذاکره شدیم. نزدیک به تمام بود که در ماه اوّل دولت جناب آقای خاتمی قراردادش بسته‌شد. این مقدار کافی نیست، آنها به سرعت دارند برمی‌دارند، هر چه بردارند، دوباره از سهم ما وارد سهم آنها می‌شود، مگر اینکه ما هم به اندازه سهم خودمان برداریم.

ما اولویت قائل شدیم. در زمان شاه برای تزریق گاز به چاه‌های نفتی اهواز بنا بود از پارس شمالی بردارند، یعنی چند کیلومتر بالاتر که در حوزه خودمان است و مشترک نیست. ما آن‌را لغو کردیم که همان گاز را از پارس جنوبی برداریم که برداشت آن در اولویت است. باید زودتر از آنجا برداشت. چون مشترک است.

تا به‌ حال 14 فاز مشخص شد. سه فازی که در آن دوره مشخص شده بود، الان نزدیک به تکمیل است، بقیه آنها در راه است. سفر بنده بیشتر برای این بود که این مسئله مهم و سرمایه عظیم، این ثروت بی‌پایان که در اختیار ماست، در زمان خودش استفاده شود، البته الان دارند تلاش می‌کنند و تلاش خوبی هم هست. باید قدردانی کنیم. بنده اینجا عرض می‌کنم که همه مسؤولان کشور باید به این طرح کمک کنند که ممکن است حقّ ما و نسل‌های آینده ضایع شود. اگر به سرعت نرسیم و برداشت نکنیم، این ثروت مردم و نسل‌های آینده از دست ما فرار می‌کنند. کسانی هم به سرعت مشغولند و کارهای مهمی در آنجا می‌شود، ولی قطعاً باید جدّی‌تر و بیشتر و با همکاری همه‌جانبه انجام دهیم. در آنجا هم یک منطقه ویژه اقتصادی درست شد. برای اینکه دستشان باز باشد و گرفتار مقررات گمرک و مرز نباشند و بتوانند به سرعت کارهایشان را انجام دهند. در عین حال فکر می‌کنم تلاش سریع‌تری لازم است. این تذکر را هم از تریبون نماز جمعه به همه می‌دهم که سعی کنند این طرح را تقویت کنند.

امّا مسأله روز، یکی مسئله فلسطین است که انصافاً اسف‌بار و برای هر مسلمان غیرتمندی که می‌بیند هر لحظه اسرائیلی‌ها با هواپیما، هلی‌کوپتر، توپ و تانک می‌آیند و مردم مظلوم و اسیر در کرانه غربی و غزه را می‌زنند، بسیار تلخ است. مردم ما و جهان فکر نکنند آنجا مملکت مستقلی است که اینها از خودشان دفاع کنند، اینها یک عده مردم اسیر در درست اسرائیل هستند. مرزهایشان در دست اسرائیل است، ارتش ندارند، حق ندارند غیر از سلاح انفرادی برای پلیس، سلاح دیگری داشته باشند. یک مردم را اینجوری با هواپیما و بمب هدف قرار می‌دهند که خیلی ناراحت‌کننده است.

اکثر شما نرفته‌اید و نمی‌دانید در اردوگاه‌ها چه خبر است! آوارگانی که در اردوگاه‌ها زندگی می‌کنند، وضعیت زندگی آنها حتّی اگر هیچ مصیبتی هم نداشته باشند، انسان را زار زار به گریه می‌نشاند. از بس رقّت‌آور است. من قبل از انقلاب به برخی از اردوگاه‌ها در سوریه و لبنان رفته بودم و چیزهایی دیدم، اسرائیل با تانک وارد این اردوگاه‌ها می‌شود و خانه‌های بیغوله‌ای را که مردم دارند، بر سر آنها منهدم می‌کند. واقعاً قصاوت و جنایت است. (شعار مرگ بر اسرائیل نمازگزاران)

انسان از این جهت غصه می‌خورد که ما امّتی هستیم که حضرت علی(ع)، رهبر و امام ما در حکومتشان وقتی یک خلخال از پای یک دخترک یهودی در مرز توسط سربازان معاویه درآمده بود، آن خطبه را می‌خوانند و می‌گویند: «حق است برای هر مسلمانی که از غصه بمیرد» خلفای عباسی که غیرت اسلامی آنها قوی نبود، برای حادثه مشابه‌ای به منطقه دوردستی لشگرکشی می‌کنند. برای اینکه در آنجا به مسلمانی ظلم شده و استمداد کرده که آن نقطه ظلم را بکوبند. آنجوری غیرت بوده و هست و باید باشد. یک میلیارد و نیم مسلمان در دنیا با پنجاه و چند کشور مستقل و این همه ثروت و امکانات هستیم و روزانه فیلم‌های جنایات اسرائیل منتشر و خبرها پخش می‌شود. انگار که اتّفاقی نیفتاده است.

بدتر از این دولت‌هایی هستند که مدعی آزادی و حقوق بشتر و تشکیل جمعیت‌های حمایت از حیوانات هستند و به‌ خاطر قطع یک درخت گاهی قشقره‌ای در دنیا راه می‌اندازند. اینها دارند این جنایات را می‌بینند و اسرائیل را تأیید می‌کنند. آمریکا تأئید می‌کند، واقعاً خیلی صحنه بدی است. خیلی روزگار تلخی است. وجدان بشریت ناسالم شد که این چیزها را تحمّل می‌کند. این مردم مظلوم که از خودشان دفاع می‌کنند، تروریست می‌شوند. کار اسرائیل را دفاع از امنیت می‌دانند. بسیار فرهنگ ظالمانه‌ای حاکم است.

مسئله افغانستان هم به این قضیه مربوط می‌شود که راجع به آن هم می‌خواهم مقداری صحبت کنم.

وقتی طالبان شکست خوردند که انصافاً گروه بدی بودند و با مردم بد عمل می‌کردند، مردم از مصیبتی نجات پیدا کردند. امّا وضع فعلی مشکل دارد. ما نگران آینده افغانستان هستیم، همه چیز نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها قصد ماندن دارند و می‌خواهند در اینجا لانه کنند. گرچه ممکن است مشکلاتی که پیدا می‌شود، فراری‌شان بدهد، امّا برنامه این است. تنها افغانستان نیست. در خطبه‌های قبلی نماز جمعه گفتم که ممکن است برنامه‌های دیگری داشته باشند.

الان وارد گرجستان شدند، قفقاز یکی از نقاطی است که سالهای سال، مورد مشاجره‌بوده است. مخصوصاً در دوران شوروی، قفقاز خانه امن شوروی‌ها بود و آمریکایی‌ها و غربی‌ها در آنجا راه نداشتند. آنها خیلی امید داشتند که جای پایی در آنجا درست کنند که الان دارند وارد می‌شوند. الان چند کشور غربی در پایگاه هوایی مناس در قرقیزستان هواپیمای جنگی دارند. در تاجیکستان و ازبکستان هستند. تقریباً دارند حضورشان را جدّی می‌کنند. اینها به موقّت ماندن نمی‌سازند و آن‌چه که الان می‌گذرد با هدف حفظ مردم افغانستان نمی‌سازد.

هر کسی که بخواهد برای نجات مردم افغانستان از فقر، بدبختی و نکبتی که جنگ‌های داخلی برای آنها درست کرد، کار کند، خوب است و ما هم از این چیزها حمایت می‌کنیم و خودمان هم کمک می‌کنیم، امّا از شواهد و قرائنی که می‌بینیم، مسئله چیز دیگری در می‌آید و بهانه‌هایی که برای این کار انتخاب شد، همه چیز را زیر سؤال برده است. شما این روزها این خبرها را می‌شنوید که آقای لاروش که خودش نامزد ریاست‌ جمهوری در آمریکا بود، صریح اعلام کرده است که شخصیت‌های بزرگ آمریکا مثل آقای کسینجر، آقای برژنسکی و افرادی از این قبیل مستقیمآ در قضیه انفجارات نیویورک دست داشتند و هدفشان هم این بوده که زمینه را برای جنگ با اسلام آماده کنند. خیلی بعید است که انسان این مسایل به این مهمی را خیلی آسان بپذیرد، امّا به هر حال حرف یک آدم قابل توجهی است که در آمریکا می‌زند.

باز خبر منتشر می‌شود که در آمریکا یکصد و بیست نفر صهیونیسم از عوامل اسرائیل را در این رابطه بازداشت کردند که دستشان در کار بود. نمی‌دانیم این خبرها درست است یا نه، به هر حال در رسانه‌های آمریکا پخش شده و مال خودشان است. ما اینها را نگفته‌ایم. خودشان دارند می‌گویند. همه چیز برای انسان زیر سؤال می‌رود که چه طرحی برای دنیا دارند؟ چه طرحی برای منطقه ما دارند؟ با مردم دنیا چه می‌خواهند بکنند؟ در افغانستان چه می‌بییند؟ امور چگونه می‌گذرد؟ انگلیسی‌ها تیراندازی کردند و یک نفر را کشتند، بعد گفتند اینها را به خود انگلیس تحویل دادند. آیا قاتلی که در کابل جنایت کرد، در لندن باید محاکمه شود؟ مگر مملکت بی‌صاحب است که آمریکا دهکده‌ای را بمباران کرد و این‌قدر آدم کشته شد؟ هیچ‌کس در افغانستان نیست بگوید که چرا این کارها می‌شود؟

الان مشکل ما در افغانستان این است که همه در مقابل حضور آمریکا خاضع شده‌اند و کسی نیست که انتقاد کند که چرا این خلاف‌ها انجام می‌شود. این خطرناک است. اگر الان قراردادهایی امضاء شود، آمریکا تا چند قرن دیگر این قراردادها را رها نمی‌کند و به زور اجرا می‌کند.

زندان گوانتانامایی که الان معروف شد و بچه‌های ما نامش را می‌برند، سابقه‌ای این‌گونه دارد. آخر قرن قبل، صد و ده سال پیش، وقتی که کوبایی‌ها در جهادشان با استعمار آن زمان، یعنی اسپانیا پیروز شدند و کشورشان را به کمک آمریکایی‌ها آزاد کردند، آمریکا مثل افغانستان به کوبا آمد و چهار سال ماند. در آن چهار سال قراردادهای بدی بر کوبا تحمیل کرد. بعد هم دولت را به شخصی به نام باتیستا دادند که بعداً کمونیست‌ها او را سرنگون کردند و دولت فعلی کوبا آمده است.

من می‌خواهم نکته‌ای را بگویم، شاید این سؤال برای همه شما باشد که این زندان که در خاک کوباست، چطور آمریکا زندانیان القاعده و طالبان را به خاک کوبا می‌برد؟ نمی‌دانم وجدان دنیا چه می‌گویدو چه خبری دارد؟ قضیه این‌گونه بود. من از سفیر کوبا پرسیدم. نقشه را آورد و نشان داد، آمریکایی‌ها وقتی که در آنجا بودند، احساس کردند که جای خیلی خوبی است و باید داشته باشند.

خلیجی در جنوب شرقی کوباست. این خلیج یک دروازه دارد که دروازه‌اش خیلی تنگ و باریک و 60 متر است که قابل بستن است. می‌توانند ببندند و تبدیل به یک خانه شود. آمریکایی‌ها اینجا را برای خودشان نگه داشتند. با آن دولتی که مال خودشان بود، قراردادی بستند که اینجا پنجاه سال در اختیار آمریکا باشد. بعد از پنجاه سال هم تجدیدش در اختیار آمریکا باشد. پنجاه سال اوّل تمام شد و پنجاه سال دوم خود آمریکایی‌ها تجدید کردند. الان صد سال است که این قطعه مهم خاک کوبا در اختیار آنهاست. از اینجا به عنوان پایگاه دریایی و زندان برای این‌طور چیزها که می‌خواهند زندانی در داخل آمریکا نباشد که از حقوق زندانی آمریکا استفاده نکند، استفاده می‌کنند.

اگر چنین قراردادی الان در افغانستان و برای قطعه‌ای از خاک افغانستان بسته ‌شود، آنها قراردادشان را اجرا می‌کنند. صد سال، دویست سال، روی رودخانه‌ها، معادن و منابع کار می‌کنند. این اتّفاق می‌تواند بیفتد. ملّت افغانستان باید هوشیار و مواظب باشد، بالاخره دوران گذشته نیست. دوران استعمار و قیومیت گذشت، ملّتی که با خون خود از شرّ امپریالیسم شوروی آزاد شده، امروز نباید این‌گونه شود.

باید همه کمک کنیم، ما هم کمک می‌کنیم تا اینها زندگی شرافتمندانه انسانی پیدا کنند. در چند ماه گذشته، چه اقدام مؤثری انجام شد؟ این سؤال برای ملّت افغانستان مطرح نیست؟ مگر مهمّترین مسئله دنیا مسئله مواد مخدر نیست؟ مگر خود آمریکایی‌ها از مواد مخدر رنج نمی‌برند؟ می‌دانید که یکی از مهم‌ترین مسائل آنها مسئله مواد مخدّر است و خیلی از مواد مخدّر از افغانستان به آمریکا می‌رود. البته از کلمبیا هم می‌برند، ولی بیشتر از اینجا می‌رود. اروپا هم تحت فشار است. آمریکا در این مدّت با مواد مخدّر افغانستان چه کرده است؟ به این سؤال جواب دهند.

بنده از همین جا سؤال می‌کنم، اینهایی که با ماهواره‌شان شماره ماشین مردم افغانستان را در بیابان‌ها کنترل می‌کنند که چریک پیدا کنند، نمی‌توانند مزرعه کشت خشخاش را ببینند؟ نمی‌توانند کارگاه‌های تولید هروئین را ببینند؟ نمی‌توانند کاروان‌های قاچاقچی را ببینند که مرتّب دارند به ایران، پاکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان و هندوستان می‌برند؟ قطعاً می‌بینند، چطور برای آمریکا اهمیت ندارد که در این پنج ماهی که آنجا هستند، یک قدم درباره مواد مخدّر بردارد؟ همه می‌دانند که امسال کشت خشخاش بیشتر از سال گذشته شده است. خطر این است که مواد مخدّر را ارزان‌تر وارد دنیا کنند.

آیا در ذهنتان نمی‌آید که برنامه تجدید جنگ تریاک انگلیسی‌ها در چین است؟ اگر نیست که باید اثری را ببینیم. همه همتشان این بود که روزهای اوّل آرایشگاهی نشان بدهند و مردم جمع شوند و ریششان را بتراشند و یا زنی را نشان دهند و بگویند در کلاس نشسته است. همین امروز دیدم رسانه‌های غربی دارند غصه می‌خورند که چرا زن‌های افغانی پارچه را از روی صورتشان برنمی‌دارند و می‌گویند حاضر نیستند. آنها دنبال اینطور مسائل هستند و فرهنگ مردم را هدف گرفته‌اند.

اشتغال، بحران، جاده و امنیت چه می‌شود؟ اینها نیست؟ چرا اقدامی نمی‌شود؟

مسؤولانی که الان هستند، می‌گویند و گله می‌کنند که امکانات را به ما نمی‌دهند تا جاده و پل بسازیم و شغل ایجاد کنیم. امکانات نداریم. در جایی که این همه وعده داده شد که پول می‌دهیم، تنها وعده‌ای که دارد عمل می‌شود، جنگ است. هر روز در افغانستان بمباران است. این بمباران‌ها نوعاً تلفات مردمی دارد.

اگر این‌گونه پیش رود، من خیرخواهانه به مسؤولان دنیا، حتّی به خود آمریکایی‌ها عرض می‌کنم، مبارزات مردم افغانستان را که تا به‌ حال جنگ داخلی و کارهای بد طالبان بود، به جهاد آزادی‌بخش تبدیل می‌کند. یعنی اینها شروع می‌کنند با اشغال‌گر خارجی مبارزه کنند که شروع کرده‌اند. هر روز در افغانستان خبر یک انفجار یا سقوط هلی‌کوپتر یا انفجار مین و موشک را می‌شنویم و خیلی‌ها را هم نمی‌گویند. با این که کم می‌گویند، این‌گونه است. نمی‌خواهیم بعد از این همه تلاش، در کنار خودمان باز هم یک کشور در حال نزاع، جنگ و خون‌ریزی ببینیم.

از اینها که بگذریم، مسئله منطقه مهم است. توسعه منطقه جنگی به جاهای دیگر، تهدید و حرفهایی که می‌زنند و بعد پس می‌گیرند، واقعاً سیاست سرگردانی را القاء می‌کنند. یک روز رئیس‌جمهور حرفی را می‌گوید، وزیرخارجه پس می‌گیرد، وزیر دفاع می‌گوید: می‌خواهیم با این و آن بجنگیم، مثل باج‌گیرهایی که قبلاً در زمان خان و خان بازی در چهارراه‌ها می‌ایستادند و از مغازه‌ها و مسافرها باج می‌گرفتند. صحنه ارعابی در دنیا درست کرده‌اند و با این صحنه ارعاب، هر جا را که می‌خواهند خاموش کنند، فلشی به آن طرف می‌دهند و می‌گویند ممکن است آمریکا به اینجا بیاید. این چه وضعی است که در دنیا درست شد؟ این چه حالت امنیتی است؟

دنیای دچار رکود، دنیای نیاز به کار، دنیای نیاز به شغل، دنیای نیاز به امنیت و سرمایه‌گذاری توان این‌گونه ماجراجویی‌ها را ندارد (شعار مرگ بر آمریکای نمازگزاران)

آخرین حرف بنده به خودمان است. باید هوشیار و بصیر باشیم و سیاست را بفهمیم. آنهایی که اهل سیاست هستند، شرایط دنیا را در نظر بگیرند. بالاخره ما با کسی مواجه هستیم که نمونه‌های مسائلش را عرض کردم.

البته حساب ایران در دستشان است و می‌دانند اگر روزی به فکر تجاوز به ایران بیفتند، چیزی عایدشان نمی‌شود. ولی آن خشم، کینه و نفرت باعث می‌شود که گاهی این افکار برایشان پیش بیاید. بالاخره ایران تجربه خودش را دارد و یک ‌بار عملاً با همه قدرت‌ها در سطح وسیع در جنگ بوده است.

من بعید می‌دانم آنها این‌مقدار بتوانند خامی کنند. امّا به‌هر حال دشمنی به این صورت، با این کیفیت و با این برنامه‌ها و با این شخصیت و هویت است. در داخل مهمترین کارمان این است که به ‌فکر خودمان باشیم، متحد باشیم، رفیق باشیم، اولویت‌ها را درک کنیم، تنازعات را در حدّی که می‌تواند وحدت جامعه را مخدوش کند، کنار بگذاریم، همّت خودمان را صرف سازندگی و توسعه کشور کنیم.

دو نمونه از جنوب گفتم. باید بخش بزرگی از همّتمان را در آنجا صرف کنیم، می‌توانید آینده کشور را با آن ثروت عظیم که باید سالی نزدیک به ده میلیارد دلار از پتروشیمی و گاز عایدی داشته باشیم، مطمئن‌تر کنید. این برای مصرف ارز کافی است و بقیه برای ذخایر و کارهای دیگر می‌ماند.

به نظرم واقعاً راه خدمت و کار باز است و فضایش را باید فراهم کنیم. مردم، این بنده‌های خوب خدا، همیشه همراه انقلاب بوده‌اند، وقتی فداکاری خواستیم، فداکاری کرده‌اند، هر وقت حمایت خواستیم، حمایت کرده‌اند و اگر مشکلی بوده، به ‌خوبی تحمّل کرده‌اند و می‌کنند. باید ما، اعم از مسؤولان، گروه‌ها، احزاب، رسانه‌ها، مجلس، دولت، قوه قضائیه و دیگران دست به‌ دست هم بدهیم و از برنامه‌هایمان که نیاز کشور است و شرایط زمان بر ما تحمیل می‌کند، مواظبت کنیم. مطمئناً جنگ در این منطقه به نفع هیچ ‌کس نیست. نه متجاوز و نه متجاوز علیه.

در همین افغانستان خواهید دید که چند ماه دیگر، مردم می‌بینند کسانی که برای نجات آنها جنگ کردند، در حقیقت گرگشان بوده‌اند که می‌خواستند آنها را از دست گرگ دیگری نجات بدهند. آمریکا خودش مشکل دارد. می‌بینید خودشان جنگ فولاد دارند و این جنگ برای خودشان درست شده است. آمریکا برای نجات خود و صنعت فولاد خود مقررات بین‌المللی تجارت جهانی را می‌شکند و می‌گوید می‌خواهم 30 درصد عوارض وضع کنم. به‌ طوری‌که رقبایش می‌گویند این جنگ فولاد و صنعت است.

آنها مسائل خودشان را دارند، ما هم مسائل خودمان را داشته باشیم. آمریکا کسری بودجه دارد و می‌خواهد سالی صد میلیارد به بودجه نظامیش اضافه کند. اگر بتواند، باید برای امنیتش از این راه‌ها اخاذی کند.

     بر آن کدخدا زار باید گریست

                 که دخلش بود نوزده، خرج بیست

خرجش را هم دارد اضافه می‌کند. اینها می‌خواهند از جیب منطقه ما خرج کنند. منافع قابل برداشت آنها ذخائر نفتی و پولهای کشورهای نفتی است. می‌تواند مسأله پول گرفتن در سیاست‌ها باشد. به‌هر حال هم دولت‌های منطقه و هم خودمان در داخل باید همکاری داشته باشیم. ما با آمریکایی‌ها و غیره جنگی نداریم، ولی همیشه حرفمان را می‌زنیم.

ان‌شاءالله آنها این‌قدر نادانی نکنند که دست خودشان را آلوده کنند که بعید است این‌قدر نادان باشند.

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

قل هو الله احد/ الله الصمد/ لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد*

 

* شرح کامل این سفر با عنوان «گزارش سفر به عسلویه» از سوی روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام در تیراژی محدود منتشر شده است.

* سوره مبارکه توحید

پی نوشت ها:

 

17/12/1380

1- کمیته امداد امام خمینی، به دستور سید روح‌الله خمینی، در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ برای پشتیبانی از محرومان و مستضعفان و خودکفا کردن آنها تأسیس گردید. ریاست این کمیته هم‌اکنون بر عهده پرویز فتاح وزیر نیروی دولت نهم است.

سابقه پی‌ریزی و شکل‌گیری این نهاد، به سال‌های پیش از انقلاب ۱۳۵۷ و حدود سال ۱۳۴۲ بر می‌گردد. در آن زمان عده‌ای از همراهان امام خمینی(ره)، از طرف وی مسئولیت رسیدگی به خانواده زندانیان سیاسی را بر عهده داشتند. دومین نهاد پس از انقلاب ۱۳۵۷ است که به دستور امام راحل، در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷، تأسیس گردید. هدف از تأسیس این نهاد، پشتیبانی از محرومان و مستضعفان و خودکفا کردن آنها اعلام شده بود.

2- بنیاد شهید و امور ایثارگران مسئولیت رسیدگی به امور ایثارگران و خانواده‌های شهدا را بر عهده دارد. این نهاد دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی و اداری است و امور آن طبق مقررات و قوانین مربوط به نهادهای عمومی غیردولتی و در چهارچوب اساسنامه مصوبه و آیین‌نامه‌های مربوط زیر نظر رئیس جمهور و نظارت عالیه رهبر اداره می‌شود. ریاست بنیاد با حکم رهبری، در مقام نماینده ولی فقیه و با حکم ریاست جمهوری در مقام رئیس بنیاد به مدت ۴ سال منصوب می‌شود.

ایده اولیه تأسیس چنین نهادی به سال ۱۳۴۲ و بعد از تظاهرات ۱۵ خرداد بر می‌گردد که در آن زمان گروهی از روحانیون مبارز به فکر رسیدگی به خانواده جانباختگان این تظاهرات افتادند. این تشکیلات تا زمان پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ به فعالیت خود ادامه می‌داد.

بنیاد شهید انقلاب اسلامی در ۲۲ اسفند ۱۳۵۸، بر اساس فرمان امام راحل که شامل ۱۰ بند بود، برای رسیدگی به وضعیت خانواده‌های شهدا و همچنین رسیدگی به امور معلولین و آسیب دیدگان انقلاب اسلامی تشکیل شد.

در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۳ بر اساس فرمان رهبری و همچنین مصوبه شورای عالی اداری، طرح تجمیع نهادهای ایثارگران در ساختاری یکپارچه توسط دولت تصویب شد و بدین ترتیب بنیاد شهید انقلاب اسلامی به بنیاد شهید و امور ایثارگران تغییر نام یافت.

3- رئیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی در سخنرانی قبل از خطبه ها تصریح کرد: تا زمانی که روحیه شهادت طلبی در جامعه وجود داشته باشد دشمنان هرگز نمی توانند به نظام اسلامی حمله و تهاجم کنند.

حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن رحیمیان، گفت: آمریکا و اسراییل درصددند تاارزشهایی نظیر روحیه شهادت طلبی را در جامعه ما متزلزل کنند تا به اهداف شوم خود دست یابند.

وی با بیان این مطلب که «امام راحل(ره) آینده دنیای غرب رابه مراتب بدتر از دنیای شرق پیش بینی کردند و همگان شاهد بودند که پیش‌بینی حضرت امام در خصوص دنیای مارکسیسم به حقیقت پیوست» اظهار داشت: آمریکا با توسل به جنایات مختلف در سراسر جهان «گور» خود را می کند و آمریکا هیج غلطی در قبال ملت ایران که همچنان برخوردار از فرهنگ شهادت طلبی است نمی‌تواند بکند.

رئیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی با اشاره به این سخن حضرت امام(ره) که فرمود « اسلام ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت خواهد کشاند » گفت: آمریکا به خاطر درسی که در دفاع مقدس گرفت جرات حمله و تهاجم به ایران را نخواهد داشت.

وی گفت: دشمنان انقلاب اسلامی و در راس آنان آمریکا در پی تضعیف روحیه شهادت‌طلبی و زیربناهای روحیه شهادت طلبی هستند و آحاد جامعه باید نسبت به توطئه‌های دشمنان هوشیار باشند.

آقای رحیمیان در بخش دیگری از سخنانش به توطئه‌های دشمنان علیه انقلاب اسلامی اشاره و اضافه کرد: دشمنان به دنبال این هستند که ما از سلاح‌ها و سرمایه‌های مادی و معنوی خود غافل شویم.

وی با تاکید بر لزوم هوشیاری و بیداری آحاد جامعه نسبت به توطئه‌های دشمنان از « نفت» به عنوان یک سلاح استراتژیک نام برد و گفت: سلاح نفت سلاح استراتژیکی است که اگر کشورهای اسلامی از آن بخوبی استفاده کنند و از کاربرد این سلاح استراتژیک غافل نباشند این سلاح می تواند آمریکا را از پا درآورد.

رییس بنیاد شهید انقلاب اسلامی به پیروزی‌های حزب الله در جنوب لبنان اشاره کرد و گفت: آمریکا و اسراییل با توسل به هر جنایتی کوشیدند تا حزب الله لبنان را نابود سازند اما نه تنها در رسیدن به این هدف ناکام ماندند بلکه آمریکا و رژیم صهیونیست طعم تلخ شکست را به دست حزب الله لبنان چشیدند.

آقای رحیمیان بابیان این مطلب که شهیدان ما در اوج تولی به ارزش‌های اسلامی و تبری از خطوط شیطانی بودند اضافه کرد: شهیدان به همان اندازه که به قرآن و امام و ولی فقیه و نظام اسلامی اعتقاد داشتند به همان اندازه از دشمنان اسلام و نظام اسلامی و دشمنان ولایت فقیه تبری داشتند.

4- حبیب الله شفیق، عضو شورای مرکزی کمیته امداد امام خمینی(ره) در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران گزارشی از عملکرد این کمیته در سالگرد « تاسیس کمیته امداد امام خمینی(ره)» ارائه کرد.

وی گفت: کمیته امداد در طول 22 سال توانسته است رضایت مردم شریف و مسئولان نظام را جلب کند.

شفیق با بیان اینکه هر روز مسئولیت این کمیته بیشتر می شود افزود: با عنایتی که رئیس جمهوری هیات دولت و مجلس شورای اسلامی دارند و همچنین با هدایا و کمک مردم ما می توانیم بیش از 38 مورد انواع خدمات رفاهی و امدادی اهدا کنیم.

وی با اشاره به اینکه کمیته امداد حضرت امام در 52 هزار و 163 روستا در سطح کشور فعالیت دارد خاطرنشان ساخت: این کمیته در 110 خوابگاه 145 کارگاه خودکفایی 19 اردوگاه 51 کانون فرهنگی و هشت نقاهتگاه و واحد ستادی به دو میلیون و 500 هزار نفر کمک می کند و نیز خانواده زندانیان و کسانی که نیاز موردی دارند از حمایت و خدمات کمیته امداد بهره‌مندند.

عضو شورای مرکزی کمیته امداد گفت: کمیته امداد در طول 22 سال گذشته مبلغ پنج هزار و 415 میلیارد ریال به دو میلیون و 500 هزار خانوار کمک کرده است.

وی اضافه کرد: کمیته امداد امام خمینی(ره) همچنین 11 هزار و 700 مکان درمانگاهی و پزشکی برای درمان خانواده‌های تحت پوشش در اختیار دارد.

شفیق ادامه داد: 645 هزار و 300 خانوادر از حمایت شوندگان کمیته تحت پوشش طرح شهید رجایی هستند. همچنین یک میلیون و یکصد هزار دانش‌آموز و 26 هزار و 900 دانشجو وطلبه تحت پوشش کمیته امداد قرار دارند.

عضو شورای مرکزی کمیته امداد گفت: این کمیته از زمان تأسیس تاکنون 765 هزار و 900 میلیارد ریال هزینه امور فرهنگی خانواده‌های تحت پوشش کرده است.