خطبه ها
  • صفحه اصلی
  • خطبه ها
  • نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

  • دانشگاه تهران
  • جمعه ۱۵ مهر ۱۳۷۳

 خطبه اوّل  بسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم اَلْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَالصَّلوةُ وَالسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ وَالِهِ الْأَ ئِمَّةِ الْمَعْصوُمینَ. أَعُوذُ باللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، "اِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بآلْعَدْلِ وَ الاْحْسانِ." عِبادَاللَّه اُوْصیکُمْ بتَقْوَی اللَّه وَ اَتِّباعِ اَمْرِهِ وَ نَهْیهِ".  تأکید بر مراعات تقوا و انجام وظایف و پرهیز از منهیّات را سرلوحه بحثمان قرار می‏دهیم و امیدواریم که با این تذکّرات، جوهر تقوا برای ملّت ما و امّت عظیم اسلامی پایدار باشد. بحث عدالت اجتماعی را امروز در یک موضوع بسیار مهمّ و اساسی روز در نظر گرفته‏ایم که به نظر خودم، خطبه امروز یک خطبه تاریخی است و منشأ تصمیماتی است که می‏تواند منشأ آثار مهمّی در جامعه ما باشد و از این جهت فکر می‏کنم مردم و مسؤولان ما، مخاطبان عمده این خطبه، با توجّه ویژه‏ای به این مسأله نگاه خواهند کرد. بنای ترتیب بحث هم این نبود که امروز به این خطبه برسم. بنا بود بعد از تصویب برنامه  و آمادگی بیشتر ابزار موردنظر این بحث را مطرح کنم، امّا شرایط و پیشامد امور به نظرم آورد زمان مطرح کردن بحث امروز است. در ترتیب مطالبی که تنظیم شده بود، بنا بود درباره عدالت اجتماعی در بخش درمان و بهداشت حرف بزنم که آن خطبه را به وقت دیگری موکول می‏کنیم. این بحثی که امروز مطرح می‏شود، مربوط به عدالت در توزیع و تجارت است که از امّهات مسائل روز ما و جزء برنامه‏های مهمّ دولت در آینده است[t1] و یکی از مصادیق بسیار مهمّ همین، بحث عدالت اجتماعی و تفسیر آیه شریفه " انّ اللّه یأمُرُ بالْعدلِ وَاْلاِحْسانِ " می‏باشد. روایات متعدّدی در عدل این آیه می‏گوید " هوالانصاف " که ما در این بحثمان این نوع عدالت را امروز می‏خواهیم باز کنیم. یکی از مواردی که تقریباً در طول تاریخ بشریّت میدان تجلّی ظلم و تجاوز و یا عدل و انصاف بوده و هست و در آینده نیز خواهد بود، همین میدان توزیع، تجارت و مبادله کالاست که دائماً این ابزار در اختیار کسانی است که اگر عدالت داشته باشند، مشکلات مردم حل می‏شود و اگر متجاوز، حریص و بی‏انصاف باشند، بر مشکلات جامعه اضافه می‏شود و بدترین نوع ظلم است و انصاف و عدلش هم بهترین عدلی است که جامعه بزودی و سریعاً لمسش می‏کند.  میدان به گونه‏ای است که برای هر دو طرف زمینه باز است. همیشه در زندگی انسانها اتّفاق می‏افتد که کالایی کم شود و یا زیاد شود. اگر زیاد شود، فشار روی تولید کننده و ارائه کننده می‏آید و به او ظلم می‏شود و اگر کم شود، فشار روی مصرف کننده می‏آید و به او ظلم می‏شود و این وسط تصمیم‏گیران کشور و متصدّیان بخش توزیع و دست‏اندرکاران تجارت هستند که باید عدالت و انصاف داشته باشند و ابزاری هم برای تأمین عدالت و جلوگیری از تجاوز نیاز هست که برای افراد طاغی و یاغی به کار می‏رود. شاید در ابتدای امر به ذهن کسی خطور نکند که این بحث در عدالت اجتماعی خیلی جایگاه دارد، ولی کمی که توضیح می‏دهم، می‏بینید که اصلاً جایش اینجاست. خیلیها فکر می‏کنند که به هر حال معامله است، مبادله است و رضایت طرفین است؛ هر چه مشتری و بایع خواستند. خوب، این حقّ است و اگر نخواست، نخرد و اگر آن هم نخواست، نمی‏فروشد. عمده فروش هم این طوری است، خرده فروش هم این طوری است. تولیدگر هم این طوری است، مصرف کننده هم این طوری است، ولی مسأله به این سادگی نیست؛ چون شرایط بر همه اطراف تحمیل می‏کند و آدم فکر می‏کند ممکن است با فرمولهای خشک فقهی و یا حقوقی که خوب، این مال حلال است و از لحاظ حقوقی هم اشکال ندارد، مالکیّت می‏آورد و حقّ انسان است که مالش را به هر قیمت که خواست بفروشد.  ممکن است که در فتاوای اوّلیّه در جایی مطلب همین باشد، ولی با توجّه به روح اسلام و آثار این مسأله و مجموعه معارف و احکام می‏فهمیم که این طوری نیست که فکر شود که این هم حلال است و خلاف عدل هم نیست. من یک روایت معروفی را چاشنی عرضم می‏کنم که مطلب روشن شود. البتّه ممکن است خیلیها این روایت را شنیده باشند. امام صادق -صلوات‏الله علیه - در زندگیشان یک نکته‏ای را دارند و فرموده‏اند، که می‏تواند در این بحث ما یک چراغ راهنمایی برای کار ما باشد.  یک روزی یکی از کارگزارانشان به نام مصادف را خواستند و فرمودند که اهل و عیال ما زیاد شده و هزینه‏هایمان بالا رفته و تنگدستی احساس می‏کنیم، این سرمایه را بگیر و با قافله‏ای که به مصر می‏رود، برو و سود تجارت را برای توسعه زندگی بیاور. در آن روایت است که هزار درهم یا دینار در کیسه‏ای بود که به مصادف دادند و مصادف هم کالای باب مصر را خرید و همراه قافله مصر حرکت کرد. بیرون مصر که رسیدند، قافله دیگری که از مصر بیرون می‏آمد، با اینها برخورد کرد.  اینان از اوضاع بازار و میدان پرسیدند و گفتند که در مصر چه خبر است و شرایط کالای ما چیست؟ آنها گفتند: کالای خیلی خوبی آورده‏اید. الان باب روز است، بازار خالی خالی است و هر قیمتی که بخواهید بفروشید، مردم می‏خرند. الان همه منتظر قافله شما هستند. خبرش هم در شهر پخش شده است. اینها جمع شدند و جلسه‏ای گرفتند و با هم عهد کردند حالا که به مصر می‏روند، قیمت را کمتر از صد در صد سود ندهند. حدّی را تعیین کردند و گفتند که این باید سودمان باشد. وارد مصر شدند و مردم سریعاً جمع شدند و اینها ظرف یکی دو روز معاملاتشان تمام شد و پول حسابی گرفتند و برگشتند.  چند روزی طول نکشید که امام صادق ( ع ) دیدند که مصادف با دو کیسه طلا برگشته. او با افتخار گفت: این یکی سرمایه شما و آن کیسه دیگر سود شما. حضرت فرمودند که این سود سنگینی است و این سفر خیلی پرسود بود. او سفر را نقل کرد و گفت که داستان چنین بود و زمینه خالی بود و ما بنا گذاشتیم سود صد در صد بگیریم. حضرت فرمودند: من این را نمی‏گیرم. آن سرمایه اصلی [را] که یک کیسه بود، برداشتند و کیسه دیگر را برگرداندند. بعد یک جمله‏ای فرمودند.  حضرت فرمودند: "یا مصادف مال حلال پیدا کردن سخت‏تر است از سر و کار انسان با شمشیرها بودن" و به این آسانی نیست که شما یک سفر کوتاهی به مصر رفتید و این همه درآمد را آوردید. معلوم می‏شود امام نیاز هم داشتند، چون قبلاً گفتند ما عیالوار شدیم و نیازمند سود هستیم و برو تجارت کن.  این خیلی چیز به دست ما می‏دهد. خوب، ما شیعه امام صادق ( ع ) هستیم، پیرو مکتب ایشان هستیم. امام صادق ( ع ) می‏فرماید که من این پول را نمی‏پذیرم و به این آسانی نیست که آدم بخواهد از زمینه‏ای سوءاستفاده کند و پول کسب کند. این زمینه بحث است و هشدار به کسانی است که در دنیای امروز تجارت می‏کند. تاجر در اتاقش نشسته و از همه جای دنیا می‏تواند با کامپیوترش مطّلع باشد و بداند که فلان جنس در کجای دنیا زمینه‏اش کم شده و در مبدأ کم شده و یا زیاد شده و یا بداند که در داخل کشور، آمار و ارقام نشان می‏دهد که بازار خالی است و یا پر است و امثال اینها و یا فلان مسأله اتّفاق افتاده، این جنس زمینه دارد یا ندارد.  اینها چیزهایی است که می‏تواند یکدفعه تأثیر عمده‏ای روی جریان تجارت بگذارد. نمی‏شود که این مسأله را بی‏مهار و همین جوری خیال کنیم که اینها زرنگیهای کسب و هوشیاری کاسب است. ما روی این بحث عدالت در توزیع و کنترل بر تجارت، از پیش وعده‏هایی به مردم داده‏ایم و من بارها تا به حال اعلام کرده و گفته‏ام که ما در اولویّت برنامه اوّل، تولید را داریم و بعد از رساندن تولید به حدّ مطلوب، اولویّت ما توزیع و عادلانه کردن آن است که به نظر خودمان آن مرحله اوّل را پشت سر گذاشته‏ایم.  تولید را به گونه‏ای سامان داده‏ایم که تقریباً در همه زمینه‏ها: کالاهای مصرفی خانگی، پوشاک، کالاهای ساختمانی، موادّ اوّلیه کارخانه‏ها، لبنیّات و سایر نیازها، میوه‏جات و سبزیجات و هر چه که در زندگی جامعه ما مطرح است و انواع خدمات، همه را به حدّی رسانده‏ایم که آمار و ارقام به ما می‏گوید نیاز جامعه می‏تواند متعادل تأمین شود و قدرت صادرات را در بسیاری از آن بخشها داریم. سخت‏ترین مرحله ما هم آن بود که واقعاً باید خیلی چیزها را تجویز کنیم تا اینکه تولید شکل بگیرد. مردمی که باور به تولید نداشتند، وارد میدان شوند که شدند. بارها هم گفته‏ایم و در موقع خودش، هم اخطار و هم نصیحت کردیم که اربابان توزیع که در موقع خودش به سراغ آنها می‏آییم، خودشان را برای یک توزیع عادلانه آماده کنند. هم تولید گران که منشأ اصلی هستند و هم واردکنندگان که منشأ دیگر اصلی نیازها هستند و هم عمده‏فروشان و خرده فروشها. اوائل امسال هم در یکی از همین خطبه‏ها گفتم که ما خودمان را داریم آماده می‏کنیم و منتظر بودیم که برنامه دوّم تصویب شود. امسال بنا بود برنامه دوّم اجرا شود که فعلاً یک سال در مجلس به تأخیر افتاد و به سال آینده موکول شد و فکر کردیم که آن برنامه را به هم نزنیم و صبر کنیم در سال 74 این سامان دادن توزیع را در اولویّت قرار دهیم. برای این منظور چند چیز لازم داشتیم: یکی زمینه اجتماعی لازم بود. یک زمینه مهمّترش همین وفور کالا و فراوانی خدمات، و ابزار دیگرش قانون و مقرّرات و ابزار دیگر هم تشکیلات و سازمان بود. چون در برنامه این بود که فعلاً قرار شد از سال آینده شروع کنیم، دو زمینه‏ای که مهیّا شده، منتظر تهیّه دو ابزار دیگر بودند؛ یکی قانون و دیگری سازمان، که با آماده شدن اینها برنامه به طور متمرکز و فشرده اجرا شود؛ نظارت کامل در عدالت اجتماعی در صحنه توزیع. امّا احساس می‏شود که در این هفته‏ها و اوائل دوّم نیمه سال، عوامل مخرّب به فکر افتاده‏اند که از این فرصت چند ماهه سوء استفاده نمایند. بحثهایی که در مجلس درباره انرژی و قیمت سوخت مطرح شده، بهانه شد که افراد فکر کنند اگر انرژی گران شد و بعداً روی کالاها تأثیر گذاشت، از امروز که هنوز قیمت انرژی تغییری نکرده، سود خودشان را ببرند. یا به فکر احتکار و یا به فکر گرانفروشی بی‏حساب افتادند و باصطلاح اقدام پیشرفت و زودتر از موعد که آثارش را در بعضی موارد این روزها دارید می‏بینید. در همین حرکت به نظر من رنگی هم از دخالتها و شیطنتهای ایادی دشمنان خارجی ما وجود دارد؛ چون شیوه تبلیغات آنها مشخّص است. دشمنان ما هم از این شرایط به فکر آلوده کردن افکار مردم و ماهی گرفتن از آب آلوده (فضای آلوده جامعه) افتادند که آدم از رادیوهای بیگانه وقتی می‏شنود (مخصوصاً از این شیپور شیطان، رادیو بی بی سی) می‏بیند که چطور دستپاچه شده‏اند تا از این شرایط برای تضعیف انقلاب سوء استفاده کنند. خود این حرکتهای بموقع عوامل مخرّب بازار و زالوهایی که فکر می‏کنند در ظرف چند ماه با درآمدهای غیرعادلانه بادآورده جیب خودشان را پر کنند، آن زمینه دیگر را که هنوز آماده نبوده، آماده‏تر کرده و آن زمینه اجتماعی است. بزرگترین و مهمّترین شرط موفّقیّت برنامه کنترل بازار، افکار عمومی و آمادگی فضای جامعه است که جامعه استقبال کند. ما تجربه‏ای از گذشته داریم که عرض می‏کنم این پیش‏بینیها به خاطر آن تجربه گذشته‏مان است. در دوران جنگ یک بار دولت به فکر افتاد که جلوی این زورگوییهایی [را] که در آن بازار کم جنس و بسیار فقیر زمان جنگ وجود داشت، بگیرد. آن موقع اقدام بسیار وسیعی انجام دادند، امّا خیلی توفیق به دست نیاوردند. ما روی آن مطالعه کردیم، آن موقع ابزار کار که قانون بود، بسیار نیرومند تهیّه شد، یک قانونی با اجازه امام ( ره ) گذراندیم که اجازه دادیم در یک زمان دولت هم قانونگذار و هم قاضی و هم مجری باشد؛ یعنی سه قوّه را جمع کردیم در یک قوّه که قانون تعزیرات را خود دولت گذراند و قانون محکمی در دست داشت و هر وقت هم لازم داشت، آن را اصلاح می‏کرد، قضاوت آن را هم خود عوامل دولت می‏کردند، منتظر دادگاه نمی‏ماندند و سازمان اجرایی را خودشان تشکیل می‏دادند، امّا توفیقات کافی نبود. ما این را بررسی کردیم و دو نقطه ضعف وجود داشت که این دو نقطه ضعف باید در این برنامه جدید اصلاح شود: یکی کمبود زمینه کالا بود که واقعاً کالا در کشور نبود. اگر به یک فروشگاه می‏گفتیم ارزان بفروش، اجناس را به زیرزمین می‏برد و پنهان می‏کرد و از طرق دیگری به دست مشتریان آشنای خودش می‏رساند و یا اصلاً نمی‏فروخت، چون کالایی نبود و نگهداری چند قلم کالا مشکلی نداشت. اشکال دوّم این بود که جامعه هنوز آماده پذیرش یک چنین انضباط آهنینی نبود. وقتی که اجرا شد، اوّلین سر و صدایی که بلند شد، از علما و روحانیّت سراسر کشور بود. ما هر جایی رفتیم، علما می‏گفتند که مأموران دارند به مردم زور می‏گویند و این خلاف شرع است و چرا آنها را مجبور می‏کنند که به این قیمت بفروشند؟ نمی‏خواهد بفروشد، افرادی هم به صورت ظاهر می‏رفتند به علما می‏گفتند که چنین و چنان می‏کنند و آنها هم مخالفت می‏کردند. با اینکه در زمان امام ( ره ) و با اجازه ایشان بود و قانون گذشته بود و مجمع تشخیص مصلحت و یا مرجع دیگری این را تصویب کرده بود، به عنوان خلاف شرع در خیلی از مجامع دینی تلقّی می‏شد. امروز به نظر من زمینه دیگر این گونه نباشد، چون افکار عمومی به اندازه‏ای الان تشنه حضور دولت در این صحنه است که ما متّهم هستیم که چرا اقدام نمی‏کنیم. همه، حتّی تریبونهای نماز جمعه که آن روزها در مقابل آن حرکت مدّعی بودند، امروز متقاضی هستند. افراد، همان افرادی که آن روزها در جلسات خصوصی به ما اعتراض می‏کردند، امروز متقاضی هستند و می‏گویند این کار را بکنید. رسانه‏ها هم که دارید می‏بینید، افکار عمومی هم همین طور است، جز خود گرانفروشان که آنها حساب دیگری دارند. به نظر من زمینه مساعد است. مهمّتر از همه، نظر رهبر انقلاب است. آن روزها ما رفتیم خدمت امام ( ره ) و امام (ره) گفت ما چنین نیازی داریم، ولی امروز رهبر انقلاب این مسأله را می‏خواهند و ایشان هم نظرشان این است که باید این کار انجام شود. به نظر می‏رسد آن اشکالی که آن زمان بود، الان دیگر نیست. البتّه من حدس می‏زنم بعد از اینکه شروع شد و گرانفروشها از حربه‏های خاصّ خودشان استفاده کردند، مجامعی را دوباره در مقابل حرکت بگذارند، ولی باید این کار بشود. مشکل دوّمی که آن زمان بود و این زمان نیست، مسأله کالا بود. گفتم آن زمان کالا نبود و خیلی کم و عمدتاً وارداتی بود و ارز هم زیاد نبود، شرایط جنگی هم بود. حتّی رساندن آن هم آسان نبود. ولی الان این مسأله نیست. امروز شما در هر زمینه‏ای می‏خواهید فکر کنید، از کالاهای مصرفی و کالای واسطه و مواد اوّلیه کارخانجات و از کالاهای ساختمانی و غذایی، در همه زمینه‏ها ما در حدّ تعادل هستیم و اگر گاهی احساس کنیم که کم است و اجازه صادرات را ندهیم، بیش از حدّ نیاز در کشور خواهد بود و در مورد آنهایی که نیاز به واردات است، ارز کافی الان وجود دارد؛ چون ما آن مسائل معوّقه‏ها را حلّ کردیم و برای آن نقاطی که باید وارد شود، ذخائر کافی در اختیار داریم، البتّه ما اصلمان بر این نیست که وارد کنیم، اصل بر این است که بر تولیدات داخلی تکیه و روی آن حساب کنیم. بنابراین دلیلی ندارد که وقتی تصمیم بر کنترل گرفتیم، کسانی بتوانند مدّت زیادی مقاومت کنند. در آن موقع کالاهایی که [به] دست عمده فروش و فروشنده می‏رسید، به خاطر اینکه با ارز 70 ریالی بود، کالای ارزانی بود که سرمایه زیادی را نداشت. ولی امروز اکثر کالاها به قیمت طبیعی و واقعی است و با حجم زیاد و قیمت بالای کالا برای هیچ صاحب کالایی صرف نمی‏کند که اینها را مدّتی نگهداری کند. باید نقدینگی عظیمی را پشت این بخواباند که این کار دشواری برای محتکران است که این عامل امروز در اختیار ماست.  و رقابت بسیار جدّی‏ای امروز در بازار تجارت وجود دارد که حتّی در بازار خدمات این رقابت وجود دارد. عرضه خدمات فنّی، پیمانکارها و کسانی که خدمات حتّی پزشکی، مهندسی و ریزه‏کاریهای پیچیده فنّی را به مردم می‏دهند، اینها هم با رقیب مواجه هستند. شرایط داخلی کشور شرایطی نیست که بتوانند به طور طولانی در مقابل ما بایستند، بنابراین آن دو نقطه ضعف که در آن دوره وجود داشت، امروز وجود ندارد. البتّه یک نقطه مهمّ است و آن حسن عملکرد است. اگر مأموران اجرا خوب عمل نکنند، ممکن است مردم را پشیمان کنند که این به عهده خود ماست که سازمانمان را خوب شکل دهیم که آن اتّفاق نیفتد و با مردم عادلانه برخورد کنند. حالا ما با این برنامه، آنچه که در ذهنمان بوده که فکر می‏کردیم از اوائل سال آینده باید اجرا کنیم، به نظرمان می‏رسد برای پیشگیری از این حرکت موذیانه‏ای که عوامل مخرّب بازار [در] این یکی دو ماه اخیر شروع کرده‏اند، برنامه را جلو بیندازیم. امروز من یک اخطار جدّی به کسانی که به هر نحوی دستشان در این جریان تخریب محیط عادلانه معاملات است، می‏دهم. ما در این جا قصد زورگویی به کاسب و عمده‏فروش و تولیدگر را نداریم. سیاست دولت هم همان سیاستی است که پنج سال روی آن تکیه کرده؛ سیاست تعدیل است، یعنی واقعاً سیاست دولت که مورد تأیید مجلس و مخصوصاً مقام معظّم رهبری است، این است که قیمتهای کالاها قیمتهای واقعی باشد، غیر از آن مواردی که دولت خودش سوبسید می‏دهد و قیمتی را در یک جای معیّنی نگاه می‏دارد، در مورد بقیّه بنابراین است که قیمت خدمات و هم کالا واقعی باشد.  ما به هیچ تولیدگری نمی‏خواهیم بگوییم که کمتر از هزینه خودت بگیر و یا بگوییم بدون سود واگذار کن. به هیچ تاجر و فروشگاهی و مغازه‏ای نمی‏خواهیم بگوییم سود عادلانه را نبر، امّا اینجا قید، قید عادلانه است. ما این سازمان را ایجاد کردیم. اصلاح قیمتها یک اصل مترقّی قطعی در نظام تعدیل است و این ادامه دارد. امّا کنترل اینکه اضافه بر اصلاح قیمتها به مردم زورگویی کنند، این چیزی بوده است که ما از اوّل امسال وعده دادیم که می‏خواهیم کنترل کنیم که در برنامه ما چند ماهی جلو افتاد. به شکلی که حالا عرض می‏کنم. ما مقدّمات کار را این گونه فراهم کردیم که در یک مرحله دو، سه ماهه است که سازمان حمایت فعّال شده و با هماهنگی خود اصناف و اتّحادیّه‏ها قیمت عادلانه کالاها را با سود قابل قبول تعیین کردند. البتّه شنیده‏ام در بعضی موارد اتّحادیه‏ها زور گفته و کالا را گرانتر از قیمت واقعی بیان کرده‏اند که این قابل اصلاح است و ما به هر حال کارشناس داریم و اصلاح می‏کنیم، اگر کم یا زیاد گفته باشند، اصلاح می‏شود. مسیر را مشخّص کردیم، قانون تعزیراتی از پیش داریم که فعلاً ضعیف است. منتظر قانون مجلس بودیم که ما قانون جامعی به صورت لایحه به ملجس داده‏ایم که تصویب کند که الان در دست بررسی است. ما خیال می‏کردیم نیازمان در سال آینده است، امّا الان نیاز، فوری‏تر شده و نمی‏توانیم منتظر آن قانون بمانیم تا مجلس آن را به ما بدهد. و فکر می‏کنیم با چیزی که باید به طور مقطعی خودمان تهیّه کنیم و به تصویب مراجع دیگری مثل مجمع تشخیص مصلحت یا جای دیگر برسانیم، بتوانیم کار را به این برنامه فعلیمان برسانیم و در این قانون، تعزیرات جدّی باید پیش‏بینی شود. آن که ما الان داریم، ارجاع متخلّف به دادگاه است. خوب، می‏دانیم دادگاهها به خاطر آئین‏نامه خاصّی که دارند، برای رسیدگی به تخلّف یک تاجر، یک کاسب و یا کارخانه‏دار ممکن است کارشان ماهها طول بکشد. کنترل بازار چیزی مثل کنترل خیابان و چهار راه می‏خواهد که به شیشه ماشین متخلّف فوری یک جریمه بچسبانند تا او همان جا ببیند که اتّفاقی افتاده است.  بنابراین ما الان تنها نقطه‏ای که باید آماده و کارمان را شروع کنیم، این است که یک مقرّرات عادلانه‏ای برای کسانی که قیمتها را رعایت نمی‏کنند، بنویسیم و به این وسیله بتوانیم آنها را جریمه و تنبیه کنیم. البتّه بعد دادگاه می‏تواند رسیدگی کند. آنها به دادگاه بروند، رسیدگی می‏شود و مراحل بعدی. متن این مقرّرات را می‏خواهیم آماده کنیم و زمان زیادی هم نخواهد برد. سازمان اجرایی تقریباً در سراسر کشور آماده است که در همه بخشها (از مراکز تولید که شیطنت نکنند، تولیدشان را کم نکنند یا محصولاتشان را مخفی نکنند و ...) فعّالیّت کند. عمده‏فروشیها حقّ و حدّشان مشخّص شده [است]. کالا در مسیر نمی‏تواند معطّل شود و فروشگاهها و مغازه‏ها هم حدودشان در آن برنامه مشخّص شده است. منبع تأمین کالا را مشخّص کردیم که از کارهای مهمّی است که یک مقدار در این یکی دو سه ماه زمان برد. هدف این است که ما مرکزی داشته باشیم که هر جا احساس شد کالا کم است، بتوانند فوری برسانند. حالا یا کالا داخلی است و یا وارداتی که منابع داخلی شناخته می‏شود و منابع وارداتی هم مشخّص  و ارز مورد نیاز هم پیش‏بینی و در ذخیره گذاشته شده است.  همه اینها را برای سال آینده آماده کرده بودیم که بعد از تصویب برنامه اجرا کنیم، ولی گفتم بحثهای مجلس و تکیه روی مسأله انرژی و شیطنت اخلالگران و شاید دستهای اجانب و خواست عمومی که امروز خوب مشخّص است جامعه دنبال چیست، به ما دیکته کرده که یک مقدار سریعتر عمل کنیم و کار را جلو بیندازیم. در این مقطع ما اوّلین نصیحتمان به کسبه محترم، تجّار و تولید کنندگان است که هم انصاف را مراعات کنند و هم مواظب وضع جامعه باشند. ما نمی‏توانیم در شرایطی که چقدر شیطان در اطراف دنیا می‏خواهند بر ما زخم وارد کنند، افکار عمومی جامعه‏مان را ندیده بگیریم. نمی‏توانیم از عوامل ناراضی کننده مردم چشم‏پوشی کنیم. این یک اصلی است که در همه دوران انقلاب بوده و امروز هم هست. بنابراین، آقایان بدانند مسأله جدّی است و بنده به عنوان رئیس دولت پشت این مسأله هستم؛ با همان عزمی که در جنگ شرکت کردم یا در اصل مبارزه شرکت کردم، یا برای خاتمه دادن [به] جنگ اقدام کردم، یا برای بازسازی کشور و اصلاح ویرانه‏های جنگ اقدام کردم، یا برای سیاست تعدیل و اصلاح ساختار نظام نیرو گذاشتم، پشت سر این مسأله هستم و نیرو خواهم گذاشت.  ما واقعاً با سود عادلانه شما مخالف نیستم و موافقیم که هر کاسبی، هر تولیدکننده‏ای شاد و بشّاش و امیدوار به آینده باشد. ما از سود شما حمایت می‏کنیم. قیمتهای نادرست هم بر شما تحمیل نمی‏کنیم. ما قیمتهای عادلانه خواهیم داد، این تأکیدی است بر من، ولی آنچه الان وجود دارد که ما باید جلوی آن را بگیریم، همین سوءاستفاده‏ها و همین حرص زیاد و زورگویی به مردم است. این قسمت است که در این برنامه هدف ما است. در این مرحله این استمدادی از تولید کنندگان و کسبه بود. استمدادی هم که از شما مردم می‏کنیم، اینکه در این مسأله باید در صحنه حاضر باشید و پشتیانی کنید؛ اوّلاً وقتی که ما اعلام کردیم، خواهش می‏کنیم جنس گران نخرید. در درجه اوّل اگر برخورد کردید کسی گرانفروشی کرد، با دولت همکاری کنید؛ نخرید. اگر اجبار دارید، بخرید و به مأمور دولت بگویید، اطّلاع بدهید، مستند اطّلاع بدهید، کتبی اطّلاع بدهید که ما بتوانیم رسیدگی کنیم و مأمورین هم وظیفه خودشان را انجام داده باشند.  اگر این هماهنگی بین مصرف کنندگان و دولت وجود داشته باشد، بسیار ساده می‏توانیم از این مسأله عبور کنیم و مسأله دیگر ما رسانه‏های گروهی و جمعی است. صدا و سیما، روزنامه‏ها و تریبونها مردم را آگاه کنند. درست توضیح بدهند و واقعیّتها را به مردم بگویند و فرهنگ درستی برای مردم خلق کنند. من امیدم به این حرکت یک امید کوتاه مدّت، مقطعی و ضربتی نیست، بلکه یک هدف بلندمدّتی را پیگیری می‏کنم.  دنبال این هستم که با یک حرکت فرهنگی، اقتصادی و کنترلی بتوانیم بازار واقعی اسلامی درست کنیم. بتوانیم جامعه اسلامیمان را آن گونه‏ای بار بیاوریم که به سود عادلانه قانع باشند. شاکر امام صادق(ع) باشند، امام صادقی(ع) که برای هزینه عیالش نیازمند بود و وقتی که پول بادآورده یک معامله نادرستی را دید، از سودش صرفنظر کرد. برای من و شما معنایش این است که اگر امروز جنسی داریم و دیدیم در بازار زمینه دارد و مشتری محتاج جلوی ما ایستاده، از این موقعیّت سوءاستفاده نکنیم. همان قیمت دیروز را به مردم بدهیم. اگر جلویمان صف هزار نفری بود یا اگر یک نفر جلوی فروشگاه بود، یک جور نگاه کنیم. ما یک سود داریم و آن سود عادلانه است. برکت را از خدا بخواهیم. ما دنبال یک چنین هدفی برای بازار اسلامیمان هستیم. بیش از یک حرکت ضربتی که شما فکر می‏کنید، ما به خاطر شلوغی‏ای که بعضی از سودپرستان و حریصان امروز کرده‏اند، وارد یک چنین برنامه وسیعی می‏شویم. با توضیحاتی که داده‏ام، شما دیدید که ما مدّتها قبل آماده بودیم. ما بیش از یک سال است که لایحه‏مان را به مجلس داده‏ایم. سیاستمان را در برنامه دوّم گنجانده‏ایم. ستادی برای پشتیبانی کالا درست کرده‏ایم، حرکت قیمت گذاری و اتیکت گذاردن را به عنوان مقدّمه کار ماهها قبل تثبیت و شروع کرده‏ایم. چیز امروز نیست، مسأله آنی نیست. فقط آنچه که امروز اتّفاق افتاده این است که کاری که برای شش ماه دیگر در نظر گرفته شده بود، به خاطر عجله و حرکت زودرس سودپرستان، به این نتیجه رسیدیم که یک مقدار کار را زودتر شروع کنیم. بنابراین من اینجا عرض می‏کنم، این اخطار است و در فاصله‏ای که به طور رسمی مأموران ما به سراغ شما بیایند و کنترل و جریمه و تنبیه کنند، انتظار من این است که این اخطار من اثر خودش را بگذارد و زحمت زیادی برای شما و ما فراهم نکند و ما فقط نظاره‏گر حرکت سریع و درست همه شما باشیم، ولی خدای نکرده اگر این اخطار اثرش را نداد، در آینده نزدیکی خواهید دید که جریان کنترل بازار و ایجاد عدالت اجتماعی در تجارت یک مسأله جدّی اسلامی خواهد بود. اَعُوُذُ باللَّهِ منَ الشَّیطانِ الرَّجیم/ بسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم/ اَرَاَیْتَ اْلَّذی یُکَذِّبُ باالدّینِ/ فَذلِکَ الَّذی یَدُعُّ الْیَتیمَ/ وَلا یَحُضُّ عَی طَعامِ الْمِسْکینِ/ فَوَیْلٌ لِلْمُصَلّینَ/ الذَّینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونْ/ الذِّینَ هُمْ یُراعُوون/ وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ.     خطبه دوّم  بسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم اَلْحَمْدُ ِللَّهِ رَبِّ اْلعالَمینَ، وَالصّلوةُ وَ السَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلی عَلِیٍّ أَمیرِاْلمُؤْمنینَ وَ عَلی الصِّدّیقة الطّاهِرة وَ عَلی سبْطَیِ الرّحْمَةِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدبْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موُسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدبْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ ألْخَلَفِ اْلهادی اْلمهْدیّ (عج).  چون خطبه اوّل طولانی شد، در خطبه دوّم با اشاره، مناسبتهای هفته را ذکر می‏کنیم. اوّلین مناسبت یاد سالگرد رجعت حضرت امام امّتمان از عراق به پاریس است که روز سیزده مهرماه سال 57 بعثیان عراق که با رژیم ایران همصدا شده بودند، تصمیم گرفتند امام عزیز ما را از تبعیدگاه‏شان بیرون کنند؛ بدون اینکه جایی برای ایشان درست کرده باشند. اخطار شد که ایشان حقّ ماندن در نجف را ندارند. و ایشان بدون اینکه از پیش فرصتی پیدا کنند که موافقت دولت نقطه دیگری را جلب کنند، به طرف کویت حرکت کردند. متأسّفانه در مرز کویت حکّام کویت مانع ورود ایشان شدند. خداوند این جور تقدیر کرده بود که ایشان سر از فرانسه در بیاورند و از آنجا از تریبون آزاد و مستمعان فراوان جهانی استفاده کنند و در ظرف چند ماه کار چند سال روشنگری را انجام بدهند و واقعاً مصداقی از "عَسی اَنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیرُ لَکُم" بود. ما ثمرات این عزیمت مبارک را امروز داریم در جامعه‏مان می‏بینیم. یاد امام و شهدایمان بخیر. مسأله دوّم مناسبت روز جهانی پست است که خوشبختانه، وزیر پست و تلگراف و تلفن امروز توضیحات خوب و وافی برای مردم ما دادند و من فقط تأکید می‏کنم بر اهمیّت این سازمان که فوق‏العاده مهمّ است، ولی مغفول؛ مردم نمی‏دانند چه مقدار همین ده پانزده هزار نفری که در پست زحمت می‏کشند، مشکلات کشور را حلّ می‏کنند. اگر بنا بود ما هر یکمان آن کارهایی را که پست برای ما انجام می‏دهد، خودمان انجام بدهیم، می‏فهمیدیم که چه عظمتی است.  این همه پیام و این همه کاغذ و این همه جنس و این همه پول و این همه امکانات را اینها با این سرعت دارند مبادله می‏کنند و ما جنسی را امروز در تهران می‏فرستیم، دو روز دیگر در روستاهای دور دست به دست طرف می‏رسد، یا در اقصی نقاط دنیا به دست طرفتان می‏رسد، با این امانت و با این صداقت و صرفه‏جویی. ما این را نمی‏دانیم و خوشبختانه در این دوره‏ای که در برنامه اوّل گذشته، پست به طرف خودکفایی می‏رود. یک روزی بود که ما همه هزینه‏هایش را از بیت‏المال می‏دادیم. این کار درستی نبود. در برنامه قرار شد پست خودکفا بشود و خودکفاییشان هم این است که مردم هزینه مناسبی برای نقل و انتقالها بپردازند و مردم هم دارند می‏پردازند. ما به کارکنان شریف پستمان تبریک می‏گوییم و امیدواریم روز به روز وضع این سازمان بهتر شود. ما امروز هفتصد میلیون مرسوله را ارسال می‏کنیم، در حالی که در برنامه اوّل دویست میلیون مرسوله را پستیها می‏بردند و تا چند میلیارد مرسوله در کشور ما زمینه دارد. بسیاری از کارها را هنوز مردم عادت دارند خودشان بروند انجام دهند، در حالی که نباید انجام بدهند و حالا باید آموزش ببینند. در هفته آینده روز مبارک میلاد حضرت زینب(س) را داریم که روز پرستار است و به امّت بزرگوار و همچنین به پرستارانمان تبریک می‏گوییم و از زحمات و تلاشهای این قشر صبور و پرکار و کسانی که واقعاً سر و کارشان همیشه با افراد دردمند و نیازمند است، تشکّر می‏کنیم. ما قدردان زحمات آنها هستیم. ان‏شاءالله سعی کنند روز به روز خدماتشان را بهتر و عمیقتر کنند. در مسایل جهانی، دو سه مطلب مهم در این دوره داریم. یکی مسایل آذربایجان است که متأسّفانه کشور آرام آذربایجان را با اختلافات داخلی ناامن کردند. آن هم کشوری که در حال جنگ است و مردمش نیاز به وحدت دارند. ما خوشحالیم که می‏بینیم که این شورش به سرعت خاموش شد و دولت زحمتکش آذربایجان بر امور مسلّط شد و در خدمت مردم است. دولتی که باید در میدانهای جنگ بجنگد، کشوری که یک پنجمش در اشغال بیگانگان است، این گونه کارهای سیاسی و باندبازی و جنگ قدرت در آن واقعاً کار غیر عاقلانه‏ای است. امیدواریم [این مسایل] آنجا تکرار نشود. مسأله افغانستان است که سخت ما را رنج می‏دهد. مسلمانها به جان هم افتاده‏اند و همدیگر را مثل گوسفند ذبح می‏کنند و خون همدیگر را می‏ریزند. آن قدرت جهنّمی کمونیزم را از کشورشان راندند، ولی آن قدر از لحاظ روحیه ضعیفند و فاقد رشد هستند که الان اسلحه‏هایشان را به روی یکدیگر کشیده‏اند و خانه‏های خودشان را ویران می‏کنند و زن و بچّه خودشان را می‏کشند، کاری که بیگانگان با کشور دیگر انجام نمی‏دهند. خداوند به آنها این شعور را بدهد که دست از این برادرکشی بردارند و نصایح ما را بپذیرند و بحقّ به نحوی کشورشان را اداره کنند تا این خرابیها را جبران کنند.  خوشبختانه در تاجیکستان آدم یک افق روشنی را مشاهده می‏کند که معلوم می‏شود که هوشیارتر از افغانیها هستند، امیدواریم که این هوشیاری را ادامه بدهند و نگذارند خونریزیهای داخلی افغانستان در آنجا تکرار شود. مسأله تلخی که ما این روزها داشتیم، اقدام عجولانه و جاهلانه اعضای شورای همکاری خلیج‏فارس بود که اینها یک دفعه بدون هیچ مقدّمه‏ای اعلام کردند که ما از اسراییل رفع تحریم می‏کنیم. ممنوعیّت چهل ساله‏ای [را] که بود (که کشورهای عربی با شرکتهایی که با اسراییل روابط تجاری داشتند، معامله نمی‏کردند) بدون هیچ امتیازی یک دفعه شکستند. انصافاً یک جلوه‏ای از بی‏خردی، بی‏عقلی و فرمانبری است و این عمل را به هیچ چیز دیگر نمی‏توانم تعبیر کنم. یک دفعه شش کشور بزرگ و مستقل دور هم بنشینند و یک تصمیم این‏چنینی را اعلام کنند که من شنیدم حتّی اسراییلیها هم از این سخاوتمندیهای بچّه‏گانه تعجّب کرده‏اند! خوشبختانه، اتّحادیه عرب جلوی آنها ایستاد و این عمل را تقبیح کرد و آنها به هر حال این حریم را شکستند و کار زشتی کردند. من فکر می‏کنم این شیطنت آمریکا و بخصوص انگلستان است که این وضع را برای اینها به وجود آوردند. اینها را مانند آدمهای کم اطّلاع به این شکل فهماندند که ایران برای شما خطر محسوب می‏شود. ایرانی که در طول جنگ، همان موقعی که می‏دید پول اینها، اسلحه اینها، بندر اینها، تبلیغات اینها، فضای اینها علیه ایران در خدمت عراق بود، علیه اینها یک ذّره حرکتی که امنیّت آنها را به هم بزند انجام نداد. چون ما نمی‏خواستیم که این منطقه ناامن بشود، با اینکه حقّ آن موقع حقّ ما بود. اینها هشت سال تجربه جنگ را دیدند و من نمی‏دانم اینها چگونه باز تحت تأثیر تبلیغات قرار می‏گیرند. آمریکاییها می‏خواهند پولهای اینها را از جیبهای اینها در بیاورند، می‏خواهند نفت اینها را ارزان ببرند و هیچ چیز هم به اینها ندهند و آن قدری هم که می‏دهند و آن سلاحهایی که هیچ به کارشان نمی‏آید، از آنها پس بگیرند و اینجا هم یک دشمن بزرگی برای آنها مجسّم می‏کنند و آن هم ایران است! ایرانی که 15 سال به اینها گذشت و برادری نشان داده و آینده هم همین است. و برای ما واقعاً امنیّت کشورهای جنوب خلیج‏فارس فوق‏العاده مهمّ است و هیچ وقت به فکر این نیستیم که اینها را ناامن کنیم. به اینها دروغ می‏گویند که ایران مشغول خریدن اسلحه است. ارقام خرید و فروش ما که روشن است؛ یک دهم خرید آنها هم نیست. این بیچاره‏ها را فریب می‏دهند، از یک طرف که اسلحه به آنها بفروشند و از یک طرف نفتشان را ارزان بخرند و از یک طرف هم وادارشان کنند که علیه ما پیرامون جزایر و امثال این بیانیه بدهند. در سازمان ملل هم که می‏روند، اگر سابقاً یک حرفی علیه اسراییل می‏زدند، حالا باید یک عربده‏ای بکشند که این را علیه ایران می‏کشند و باجی هم به اسراییل می‏دهند. بعد هم خودشان می‏گویند فقط ایران ناراحت می‏شود! خوب، این چه افتخاری برای شما است که فقط ایران باشد که از مظلومیّت فلسطین ناراحت بشود؟ چرا شما ناراحت نمی‏شوید؟ من از این فهم و درک و شعور سیاسی تعجّب می‏کنم که آدم این قدر در این تصمیمات ضعف مشاهده می‏کند. خوب، شما با ایران برادرید، ما با شما برادریم و با شما همسایه‏های خوبی هستیم، این همه مبادله و رفت و آمد داریم. چرا این طور برخورد می‏کنید تا بیایند از شما این طور باج بگیرند؟ تحقیقاً ملّتهای شما وقتی می‏بینند شما بدون هیچ دلیل و امتیازی، یک امتیاز به این بزرگی را به اسراییلیها می‏دهید، مسأله‏دار می‏شوند. شما چه نیازی دارید که از تجارت اسراییل  رفع تحریم کنید؟ اصلاً اسراییل هم به شما نیاز ندارد، همه درهای بازار مشترک اروپا به روی اسراییل باز است، مثل یک خانه شخصی دارد از آن استفاده می‏کند. فقط می‏خواهند سر شماها کلاه بگذارند، بین شما و مردم شما و بین شما و مسلمانان مخلص دنیا فاصله بیندازند. بد چیزی بود و هیچ توجیهی ندارد. ان‏شاءاللّه که خودشان متوجّه شده باشند. من به آنها اعلام می‏کنم که هر چیزی که بخواهند از شما به اسم اینکه خطر ایران را از شما کم کنند باج بگیرند، همه دروغ است. شما بدانید که ایران برای شما هیچ وقت خطری ندارد و همیشه دست برادریش به سوی شما دراز است. أَعُوذُ باللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ/ بسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم/ »قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ/ اَللَّهُ الصَمَدُ/ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یوُلَدْ/ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَد«.