نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی
خطبه اوّل بسْمِاللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم اَلْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَالصَّلوةُ وَالسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ وَالِهِ الْأَ ئِمَّةِ الْمَعْصوُمینَ. أَعُوذُ باللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، "اِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بآلْعَدْلِ وَ الاْحْسانِ." عِبادَاللَّه اُوْصیکُمْ بتَقْوَی اللَّه وَ اَتِّباعِ اَمْرِهِ وَ نَهْیهِ". تأکید بر مراعات تقوا و انجام وظایف و پرهیز از منهیّات را سرلوحه بحثمان قرار میدهیم و امیدواریم که با این تذکّرات، جوهر تقوا برای ملّت ما و امّت عظیم اسلامی پایدار باشد. بحث عدالت اجتماعی را امروز در یک موضوع بسیار مهمّ و اساسی روز در نظر گرفتهایم که به نظر خودم، خطبه امروز یک خطبه تاریخی است و منشأ تصمیماتی است که میتواند منشأ آثار مهمّی در جامعه ما باشد و از این جهت فکر میکنم مردم و مسؤولان ما، مخاطبان عمده این خطبه، با توجّه ویژهای به این مسأله نگاه خواهند کرد. بنای ترتیب بحث هم این نبود که امروز به این خطبه برسم. بنا بود بعد از تصویب برنامه و آمادگی بیشتر ابزار موردنظر این بحث را مطرح کنم، امّا شرایط و پیشامد امور به نظرم آورد زمان مطرح کردن بحث امروز است. در ترتیب مطالبی که تنظیم شده بود، بنا بود درباره عدالت اجتماعی در بخش درمان و بهداشت حرف بزنم که آن خطبه را به وقت دیگری موکول میکنیم. این بحثی که امروز مطرح میشود، مربوط به عدالت در توزیع و تجارت است که از امّهات مسائل روز ما و جزء برنامههای مهمّ دولت در آینده است[t1] و یکی از مصادیق بسیار مهمّ همین، بحث عدالت اجتماعی و تفسیر آیه شریفه " انّ اللّه یأمُرُ بالْعدلِ وَاْلاِحْسانِ " میباشد. روایات متعدّدی در عدل این آیه میگوید " هوالانصاف " که ما در این بحثمان این نوع عدالت را امروز میخواهیم باز کنیم. یکی از مواردی که تقریباً در طول تاریخ بشریّت میدان تجلّی ظلم و تجاوز و یا عدل و انصاف بوده و هست و در آینده نیز خواهد بود، همین میدان توزیع، تجارت و مبادله کالاست که دائماً این ابزار در اختیار کسانی است که اگر عدالت داشته باشند، مشکلات مردم حل میشود و اگر متجاوز، حریص و بیانصاف باشند، بر مشکلات جامعه اضافه میشود و بدترین نوع ظلم است و انصاف و عدلش هم بهترین عدلی است که جامعه بزودی و سریعاً لمسش میکند. میدان به گونهای است که برای هر دو طرف زمینه باز است. همیشه در زندگی انسانها اتّفاق میافتد که کالایی کم شود و یا زیاد شود. اگر زیاد شود، فشار روی تولید کننده و ارائه کننده میآید و به او ظلم میشود و اگر کم شود، فشار روی مصرف کننده میآید و به او ظلم میشود و این وسط تصمیمگیران کشور و متصدّیان بخش توزیع و دستاندرکاران تجارت هستند که باید عدالت و انصاف داشته باشند و ابزاری هم برای تأمین عدالت و جلوگیری از تجاوز نیاز هست که برای افراد طاغی و یاغی به کار میرود. شاید در ابتدای امر به ذهن کسی خطور نکند که این بحث در عدالت اجتماعی خیلی جایگاه دارد، ولی کمی که توضیح میدهم، میبینید که اصلاً جایش اینجاست. خیلیها فکر میکنند که به هر حال معامله است، مبادله است و رضایت طرفین است؛ هر چه مشتری و بایع خواستند. خوب، این حقّ است و اگر نخواست، نخرد و اگر آن هم نخواست، نمیفروشد. عمده فروش هم این طوری است، خرده فروش هم این طوری است. تولیدگر هم این طوری است، مصرف کننده هم این طوری است، ولی مسأله به این سادگی نیست؛ چون شرایط بر همه اطراف تحمیل میکند و آدم فکر میکند ممکن است با فرمولهای خشک فقهی و یا حقوقی که خوب، این مال حلال است و از لحاظ حقوقی هم اشکال ندارد، مالکیّت میآورد و حقّ انسان است که مالش را به هر قیمت که خواست بفروشد. ممکن است که در فتاوای اوّلیّه در جایی مطلب همین باشد، ولی با توجّه به روح اسلام و آثار این مسأله و مجموعه معارف و احکام میفهمیم که این طوری نیست که فکر شود که این هم حلال است و خلاف عدل هم نیست. من یک روایت معروفی را چاشنی عرضم میکنم که مطلب روشن شود. البتّه ممکن است خیلیها این روایت را شنیده باشند. امام صادق -صلواتالله علیه - در زندگیشان یک نکتهای را دارند و فرمودهاند، که میتواند در این بحث ما یک چراغ راهنمایی برای کار ما باشد. یک روزی یکی از کارگزارانشان به نام مصادف را خواستند و فرمودند که اهل و عیال ما زیاد شده و هزینههایمان بالا رفته و تنگدستی احساس میکنیم، این سرمایه را بگیر و با قافلهای که به مصر میرود، برو و سود تجارت را برای توسعه زندگی بیاور. در آن روایت است که هزار درهم یا دینار در کیسهای بود که به مصادف دادند و مصادف هم کالای باب مصر را خرید و همراه قافله مصر حرکت کرد. بیرون مصر که رسیدند، قافله دیگری که از مصر بیرون میآمد، با اینها برخورد کرد. اینان از اوضاع بازار و میدان پرسیدند و گفتند که در مصر چه خبر است و شرایط کالای ما چیست؟ آنها گفتند: کالای خیلی خوبی آوردهاید. الان باب روز است، بازار خالی خالی است و هر قیمتی که بخواهید بفروشید، مردم میخرند. الان همه منتظر قافله شما هستند. خبرش هم در شهر پخش شده است. اینها جمع شدند و جلسهای گرفتند و با هم عهد کردند حالا که به مصر میروند، قیمت را کمتر از صد در صد سود ندهند. حدّی را تعیین کردند و گفتند که این باید سودمان باشد. وارد مصر شدند و مردم سریعاً جمع شدند و اینها ظرف یکی دو روز معاملاتشان تمام شد و پول حسابی گرفتند و برگشتند. چند روزی طول نکشید که امام صادق ( ع ) دیدند که مصادف با دو کیسه طلا برگشته. او با افتخار گفت: این یکی سرمایه شما و آن کیسه دیگر سود شما. حضرت فرمودند که این سود سنگینی است و این سفر خیلی پرسود بود. او سفر را نقل کرد و گفت که داستان چنین بود و زمینه خالی بود و ما بنا گذاشتیم سود صد در صد بگیریم. حضرت فرمودند: من این را نمیگیرم. آن سرمایه اصلی [را] که یک کیسه بود، برداشتند و کیسه دیگر را برگرداندند. بعد یک جملهای فرمودند. حضرت فرمودند: "یا مصادف مال حلال پیدا کردن سختتر است از سر و کار انسان با شمشیرها بودن" و به این آسانی نیست که شما یک سفر کوتاهی به مصر رفتید و این همه درآمد را آوردید. معلوم میشود امام نیاز هم داشتند، چون قبلاً گفتند ما عیالوار شدیم و نیازمند سود هستیم و برو تجارت کن. این خیلی چیز به دست ما میدهد. خوب، ما شیعه امام صادق ( ع ) هستیم، پیرو مکتب ایشان هستیم. امام صادق ( ع ) میفرماید که من این پول را نمیپذیرم و به این آسانی نیست که آدم بخواهد از زمینهای سوءاستفاده کند و پول کسب کند. این زمینه بحث است و هشدار به کسانی است که در دنیای امروز تجارت میکند. تاجر در اتاقش نشسته و از همه جای دنیا میتواند با کامپیوترش مطّلع باشد و بداند که فلان جنس در کجای دنیا زمینهاش کم شده و در مبدأ کم شده و یا زیاد شده و یا بداند که در داخل کشور، آمار و ارقام نشان میدهد که بازار خالی است و یا پر است و امثال اینها و یا فلان مسأله اتّفاق افتاده، این جنس زمینه دارد یا ندارد. اینها چیزهایی است که میتواند یکدفعه تأثیر عمدهای روی جریان تجارت بگذارد. نمیشود که این مسأله را بیمهار و همین جوری خیال کنیم که اینها زرنگیهای کسب و هوشیاری کاسب است. ما روی این بحث عدالت در توزیع و کنترل بر تجارت، از پیش وعدههایی به مردم دادهایم و من بارها تا به حال اعلام کرده و گفتهام که ما در اولویّت برنامه اوّل، تولید را داریم و بعد از رساندن تولید به حدّ مطلوب، اولویّت ما توزیع و عادلانه کردن آن است که به نظر خودمان آن مرحله اوّل را پشت سر گذاشتهایم. تولید را به گونهای سامان دادهایم که تقریباً در همه زمینهها: کالاهای مصرفی خانگی، پوشاک، کالاهای ساختمانی، موادّ اوّلیه کارخانهها، لبنیّات و سایر نیازها، میوهجات و سبزیجات و هر چه که در زندگی جامعه ما مطرح است و انواع خدمات، همه را به حدّی رساندهایم که آمار و ارقام به ما میگوید نیاز جامعه میتواند متعادل تأمین شود و قدرت صادرات را در بسیاری از آن بخشها داریم. سختترین مرحله ما هم آن بود که واقعاً باید خیلی چیزها را تجویز کنیم تا اینکه تولید شکل بگیرد. مردمی که باور به تولید نداشتند، وارد میدان شوند که شدند. بارها هم گفتهایم و در موقع خودش، هم اخطار و هم نصیحت کردیم که اربابان توزیع که در موقع خودش به سراغ آنها میآییم، خودشان را برای یک توزیع عادلانه آماده کنند. هم تولید گران که منشأ اصلی هستند و هم واردکنندگان که منشأ دیگر اصلی نیازها هستند و هم عمدهفروشان و خرده فروشها. اوائل امسال هم در یکی از همین خطبهها گفتم که ما خودمان را داریم آماده میکنیم و منتظر بودیم که برنامه دوّم تصویب شود. امسال بنا بود برنامه دوّم اجرا شود که فعلاً یک سال در مجلس به تأخیر افتاد و به سال آینده موکول شد و فکر کردیم که آن برنامه را به هم نزنیم و صبر کنیم در سال 74 این سامان دادن توزیع را در اولویّت قرار دهیم. برای این منظور چند چیز لازم داشتیم: یکی زمینه اجتماعی لازم بود. یک زمینه مهمّترش همین وفور کالا و فراوانی خدمات، و ابزار دیگرش قانون و مقرّرات و ابزار دیگر هم تشکیلات و سازمان بود. چون در برنامه این بود که فعلاً قرار شد از سال آینده شروع کنیم، دو زمینهای که مهیّا شده، منتظر تهیّه دو ابزار دیگر بودند؛ یکی قانون و دیگری سازمان، که با آماده شدن اینها برنامه به طور متمرکز و فشرده اجرا شود؛ نظارت کامل در عدالت اجتماعی در صحنه توزیع. امّا احساس میشود که در این هفتهها و اوائل دوّم نیمه سال، عوامل مخرّب به فکر افتادهاند که از این فرصت چند ماهه سوء استفاده نمایند. بحثهایی که در مجلس درباره انرژی و قیمت سوخت مطرح شده، بهانه شد که افراد فکر کنند اگر انرژی گران شد و بعداً روی کالاها تأثیر گذاشت، از امروز که هنوز قیمت انرژی تغییری نکرده، سود خودشان را ببرند. یا به فکر احتکار و یا به فکر گرانفروشی بیحساب افتادند و باصطلاح اقدام پیشرفت و زودتر از موعد که آثارش را در بعضی موارد این روزها دارید میبینید. در همین حرکت به نظر من رنگی هم از دخالتها و شیطنتهای ایادی دشمنان خارجی ما وجود دارد؛ چون شیوه تبلیغات آنها مشخّص است. دشمنان ما هم از این شرایط به فکر آلوده کردن افکار مردم و ماهی گرفتن از آب آلوده (فضای آلوده جامعه) افتادند که آدم از رادیوهای بیگانه وقتی میشنود (مخصوصاً از این شیپور شیطان، رادیو بی بی سی) میبیند که چطور دستپاچه شدهاند تا از این شرایط برای تضعیف انقلاب سوء استفاده کنند. خود این حرکتهای بموقع عوامل مخرّب بازار و زالوهایی که فکر میکنند در ظرف چند ماه با درآمدهای غیرعادلانه بادآورده جیب خودشان را پر کنند، آن زمینه دیگر را که هنوز آماده نبوده، آمادهتر کرده و آن زمینه اجتماعی است. بزرگترین و مهمّترین شرط موفّقیّت برنامه کنترل بازار، افکار عمومی و آمادگی فضای جامعه است که جامعه استقبال کند. ما تجربهای از گذشته داریم که عرض میکنم این پیشبینیها به خاطر آن تجربه گذشتهمان است. در دوران جنگ یک بار دولت به فکر افتاد که جلوی این زورگوییهایی [را] که در آن بازار کم جنس و بسیار فقیر زمان جنگ وجود داشت، بگیرد. آن موقع اقدام بسیار وسیعی انجام دادند، امّا خیلی توفیق به دست نیاوردند. ما روی آن مطالعه کردیم، آن موقع ابزار کار که قانون بود، بسیار نیرومند تهیّه شد، یک قانونی با اجازه امام ( ره ) گذراندیم که اجازه دادیم در یک زمان دولت هم قانونگذار و هم قاضی و هم مجری باشد؛ یعنی سه قوّه را جمع کردیم در یک قوّه که قانون تعزیرات را خود دولت گذراند و قانون محکمی در دست داشت و هر وقت هم لازم داشت، آن را اصلاح میکرد، قضاوت آن را هم خود عوامل دولت میکردند، منتظر دادگاه نمیماندند و سازمان اجرایی را خودشان تشکیل میدادند، امّا توفیقات کافی نبود. ما این را بررسی کردیم و دو نقطه ضعف وجود داشت که این دو نقطه ضعف باید در این برنامه جدید اصلاح شود: یکی کمبود زمینه کالا بود که واقعاً کالا در کشور نبود. اگر به یک فروشگاه میگفتیم ارزان بفروش، اجناس را به زیرزمین میبرد و پنهان میکرد و از طرق دیگری به دست مشتریان آشنای خودش میرساند و یا اصلاً نمیفروخت، چون کالایی نبود و نگهداری چند قلم کالا مشکلی نداشت. اشکال دوّم این بود که جامعه هنوز آماده پذیرش یک چنین انضباط آهنینی نبود. وقتی که اجرا شد، اوّلین سر و صدایی که بلند شد، از علما و روحانیّت سراسر کشور بود. ما هر جایی رفتیم، علما میگفتند که مأموران دارند به مردم زور میگویند و این خلاف شرع است و چرا آنها را مجبور میکنند که به این قیمت بفروشند؟ نمیخواهد بفروشد، افرادی هم به صورت ظاهر میرفتند به علما میگفتند که چنین و چنان میکنند و آنها هم مخالفت میکردند. با اینکه در زمان امام ( ره ) و با اجازه ایشان بود و قانون گذشته بود و مجمع تشخیص مصلحت و یا مرجع دیگری این را تصویب کرده بود، به عنوان خلاف شرع در خیلی از مجامع دینی تلقّی میشد. امروز به نظر من زمینه دیگر این گونه نباشد، چون افکار عمومی به اندازهای الان تشنه حضور دولت در این صحنه است که ما متّهم هستیم که چرا اقدام نمیکنیم. همه، حتّی تریبونهای نماز جمعه که آن روزها در مقابل آن حرکت مدّعی بودند، امروز متقاضی هستند. افراد، همان افرادی که آن روزها در جلسات خصوصی به ما اعتراض میکردند، امروز متقاضی هستند و میگویند این کار را بکنید. رسانهها هم که دارید میبینید، افکار عمومی هم همین طور است، جز خود گرانفروشان که آنها حساب دیگری دارند. به نظر من زمینه مساعد است. مهمّتر از همه، نظر رهبر انقلاب است. آن روزها ما رفتیم خدمت امام ( ره ) و امام (ره) گفت ما چنین نیازی داریم، ولی امروز رهبر انقلاب این مسأله را میخواهند و ایشان هم نظرشان این است که باید این کار انجام شود. به نظر میرسد آن اشکالی که آن زمان بود، الان دیگر نیست. البتّه من حدس میزنم بعد از اینکه شروع شد و گرانفروشها از حربههای خاصّ خودشان استفاده کردند، مجامعی را دوباره در مقابل حرکت بگذارند، ولی باید این کار بشود. مشکل دوّمی که آن زمان بود و این زمان نیست، مسأله کالا بود. گفتم آن زمان کالا نبود و خیلی کم و عمدتاً وارداتی بود و ارز هم زیاد نبود، شرایط جنگی هم بود. حتّی رساندن آن هم آسان نبود. ولی الان این مسأله نیست. امروز شما در هر زمینهای میخواهید فکر کنید، از کالاهای مصرفی و کالای واسطه و مواد اوّلیه کارخانجات و از کالاهای ساختمانی و غذایی، در همه زمینهها ما در حدّ تعادل هستیم و اگر گاهی احساس کنیم که کم است و اجازه صادرات را ندهیم، بیش از حدّ نیاز در کشور خواهد بود و در مورد آنهایی که نیاز به واردات است، ارز کافی الان وجود دارد؛ چون ما آن مسائل معوّقهها را حلّ کردیم و برای آن نقاطی که باید وارد شود، ذخائر کافی در اختیار داریم، البتّه ما اصلمان بر این نیست که وارد کنیم، اصل بر این است که بر تولیدات داخلی تکیه و روی آن حساب کنیم. بنابراین دلیلی ندارد که وقتی تصمیم بر کنترل گرفتیم، کسانی بتوانند مدّت زیادی مقاومت کنند. در آن موقع کالاهایی که [به] دست عمده فروش و فروشنده میرسید، به خاطر اینکه با ارز 70 ریالی بود، کالای ارزانی بود که سرمایه زیادی را نداشت. ولی امروز اکثر کالاها به قیمت طبیعی و واقعی است و با حجم زیاد و قیمت بالای کالا برای هیچ صاحب کالایی صرف نمیکند که اینها را مدّتی نگهداری کند. باید نقدینگی عظیمی را پشت این بخواباند که این کار دشواری برای محتکران است که این عامل امروز در اختیار ماست. و رقابت بسیار جدّیای امروز در بازار تجارت وجود دارد که حتّی در بازار خدمات این رقابت وجود دارد. عرضه خدمات فنّی، پیمانکارها و کسانی که خدمات حتّی پزشکی، مهندسی و ریزهکاریهای پیچیده فنّی را به مردم میدهند، اینها هم با رقیب مواجه هستند. شرایط داخلی کشور شرایطی نیست که بتوانند به طور طولانی در مقابل ما بایستند، بنابراین آن دو نقطه ضعف که در آن دوره وجود داشت، امروز وجود ندارد. البتّه یک نقطه مهمّ است و آن حسن عملکرد است. اگر مأموران اجرا خوب عمل نکنند، ممکن است مردم را پشیمان کنند که این به عهده خود ماست که سازمانمان را خوب شکل دهیم که آن اتّفاق نیفتد و با مردم عادلانه برخورد کنند. حالا ما با این برنامه، آنچه که در ذهنمان بوده که فکر میکردیم از اوائل سال آینده باید اجرا کنیم، به نظرمان میرسد برای پیشگیری از این حرکت موذیانهای که عوامل مخرّب بازار [در] این یکی دو ماه اخیر شروع کردهاند، برنامه را جلو بیندازیم. امروز من یک اخطار جدّی به کسانی که به هر نحوی دستشان در این جریان تخریب محیط عادلانه معاملات است، میدهم. ما در این جا قصد زورگویی به کاسب و عمدهفروش و تولیدگر را نداریم. سیاست دولت هم همان سیاستی است که پنج سال روی آن تکیه کرده؛ سیاست تعدیل است، یعنی واقعاً سیاست دولت که مورد تأیید مجلس و مخصوصاً مقام معظّم رهبری است، این است که قیمتهای کالاها قیمتهای واقعی باشد، غیر از آن مواردی که دولت خودش سوبسید میدهد و قیمتی را در یک جای معیّنی نگاه میدارد، در مورد بقیّه بنابراین است که قیمت خدمات و هم کالا واقعی باشد. ما به هیچ تولیدگری نمیخواهیم بگوییم که کمتر از هزینه خودت بگیر و یا بگوییم بدون سود واگذار کن. به هیچ تاجر و فروشگاهی و مغازهای نمیخواهیم بگوییم سود عادلانه را نبر، امّا اینجا قید، قید عادلانه است. ما این سازمان را ایجاد کردیم. اصلاح قیمتها یک اصل مترقّی قطعی در نظام تعدیل است و این ادامه دارد. امّا کنترل اینکه اضافه بر اصلاح قیمتها به مردم زورگویی کنند، این چیزی بوده است که ما از اوّل امسال وعده دادیم که میخواهیم کنترل کنیم که در برنامه ما چند ماهی جلو افتاد. به شکلی که حالا عرض میکنم. ما مقدّمات کار را این گونه فراهم کردیم که در یک مرحله دو، سه ماهه است که سازمان حمایت فعّال شده و با هماهنگی خود اصناف و اتّحادیّهها قیمت عادلانه کالاها را با سود قابل قبول تعیین کردند. البتّه شنیدهام در بعضی موارد اتّحادیهها زور گفته و کالا را گرانتر از قیمت واقعی بیان کردهاند که این قابل اصلاح است و ما به هر حال کارشناس داریم و اصلاح میکنیم، اگر کم یا زیاد گفته باشند، اصلاح میشود. مسیر را مشخّص کردیم، قانون تعزیراتی از پیش داریم که فعلاً ضعیف است. منتظر قانون مجلس بودیم که ما قانون جامعی به صورت لایحه به ملجس دادهایم که تصویب کند که الان در دست بررسی است. ما خیال میکردیم نیازمان در سال آینده است، امّا الان نیاز، فوریتر شده و نمیتوانیم منتظر آن قانون بمانیم تا مجلس آن را به ما بدهد. و فکر میکنیم با چیزی که باید به طور مقطعی خودمان تهیّه کنیم و به تصویب مراجع دیگری مثل مجمع تشخیص مصلحت یا جای دیگر برسانیم، بتوانیم کار را به این برنامه فعلیمان برسانیم و در این قانون، تعزیرات جدّی باید پیشبینی شود. آن که ما الان داریم، ارجاع متخلّف به دادگاه است. خوب، میدانیم دادگاهها به خاطر آئیننامه خاصّی که دارند، برای رسیدگی به تخلّف یک تاجر، یک کاسب و یا کارخانهدار ممکن است کارشان ماهها طول بکشد. کنترل بازار چیزی مثل کنترل خیابان و چهار راه میخواهد که به شیشه ماشین متخلّف فوری یک جریمه بچسبانند تا او همان جا ببیند که اتّفاقی افتاده است. بنابراین ما الان تنها نقطهای که باید آماده و کارمان را شروع کنیم، این است که یک مقرّرات عادلانهای برای کسانی که قیمتها را رعایت نمیکنند، بنویسیم و به این وسیله بتوانیم آنها را جریمه و تنبیه کنیم. البتّه بعد دادگاه میتواند رسیدگی کند. آنها به دادگاه بروند، رسیدگی میشود و مراحل بعدی. متن این مقرّرات را میخواهیم آماده کنیم و زمان زیادی هم نخواهد برد. سازمان اجرایی تقریباً در سراسر کشور آماده است که در همه بخشها (از مراکز تولید که شیطنت نکنند، تولیدشان را کم نکنند یا محصولاتشان را مخفی نکنند و ...) فعّالیّت کند. عمدهفروشیها حقّ و حدّشان مشخّص شده [است]. کالا در مسیر نمیتواند معطّل شود و فروشگاهها و مغازهها هم حدودشان در آن برنامه مشخّص شده است. منبع تأمین کالا را مشخّص کردیم که از کارهای مهمّی است که یک مقدار در این یکی دو سه ماه زمان برد. هدف این است که ما مرکزی داشته باشیم که هر جا احساس شد کالا کم است، بتوانند فوری برسانند. حالا یا کالا داخلی است و یا وارداتی که منابع داخلی شناخته میشود و منابع وارداتی هم مشخّص و ارز مورد نیاز هم پیشبینی و در ذخیره گذاشته شده است. همه اینها را برای سال آینده آماده کرده بودیم که بعد از تصویب برنامه اجرا کنیم، ولی گفتم بحثهای مجلس و تکیه روی مسأله انرژی و شیطنت اخلالگران و شاید دستهای اجانب و خواست عمومی که امروز خوب مشخّص است جامعه دنبال چیست، به ما دیکته کرده که یک مقدار سریعتر عمل کنیم و کار را جلو بیندازیم. در این مقطع ما اوّلین نصیحتمان به کسبه محترم، تجّار و تولید کنندگان است که هم انصاف را مراعات کنند و هم مواظب وضع جامعه باشند. ما نمیتوانیم در شرایطی که چقدر شیطان در اطراف دنیا میخواهند بر ما زخم وارد کنند، افکار عمومی جامعهمان را ندیده بگیریم. نمیتوانیم از عوامل ناراضی کننده مردم چشمپوشی کنیم. این یک اصلی است که در همه دوران انقلاب بوده و امروز هم هست. بنابراین، آقایان بدانند مسأله جدّی است و بنده به عنوان رئیس دولت پشت این مسأله هستم؛ با همان عزمی که در جنگ شرکت کردم یا در اصل مبارزه شرکت کردم، یا برای خاتمه دادن [به] جنگ اقدام کردم، یا برای بازسازی کشور و اصلاح ویرانههای جنگ اقدام کردم، یا برای سیاست تعدیل و اصلاح ساختار نظام نیرو گذاشتم، پشت سر این مسأله هستم و نیرو خواهم گذاشت. ما واقعاً با سود عادلانه شما مخالف نیستم و موافقیم که هر کاسبی، هر تولیدکنندهای شاد و بشّاش و امیدوار به آینده باشد. ما از سود شما حمایت میکنیم. قیمتهای نادرست هم بر شما تحمیل نمیکنیم. ما قیمتهای عادلانه خواهیم داد، این تأکیدی است بر من، ولی آنچه الان وجود دارد که ما باید جلوی آن را بگیریم، همین سوءاستفادهها و همین حرص زیاد و زورگویی به مردم است. این قسمت است که در این برنامه هدف ما است. در این مرحله این استمدادی از تولید کنندگان و کسبه بود. استمدادی هم که از شما مردم میکنیم، اینکه در این مسأله باید در صحنه حاضر باشید و پشتیانی کنید؛ اوّلاً وقتی که ما اعلام کردیم، خواهش میکنیم جنس گران نخرید. در درجه اوّل اگر برخورد کردید کسی گرانفروشی کرد، با دولت همکاری کنید؛ نخرید. اگر اجبار دارید، بخرید و به مأمور دولت بگویید، اطّلاع بدهید، مستند اطّلاع بدهید، کتبی اطّلاع بدهید که ما بتوانیم رسیدگی کنیم و مأمورین هم وظیفه خودشان را انجام داده باشند. اگر این هماهنگی بین مصرف کنندگان و دولت وجود داشته باشد، بسیار ساده میتوانیم از این مسأله عبور کنیم و مسأله دیگر ما رسانههای گروهی و جمعی است. صدا و سیما، روزنامهها و تریبونها مردم را آگاه کنند. درست توضیح بدهند و واقعیّتها را به مردم بگویند و فرهنگ درستی برای مردم خلق کنند. من امیدم به این حرکت یک امید کوتاه مدّت، مقطعی و ضربتی نیست، بلکه یک هدف بلندمدّتی را پیگیری میکنم. دنبال این هستم که با یک حرکت فرهنگی، اقتصادی و کنترلی بتوانیم بازار واقعی اسلامی درست کنیم. بتوانیم جامعه اسلامیمان را آن گونهای بار بیاوریم که به سود عادلانه قانع باشند. شاکر امام صادق(ع) باشند، امام صادقی(ع) که برای هزینه عیالش نیازمند بود و وقتی که پول بادآورده یک معامله نادرستی را دید، از سودش صرفنظر کرد. برای من و شما معنایش این است که اگر امروز جنسی داریم و دیدیم در بازار زمینه دارد و مشتری محتاج جلوی ما ایستاده، از این موقعیّت سوءاستفاده نکنیم. همان قیمت دیروز را به مردم بدهیم. اگر جلویمان صف هزار نفری بود یا اگر یک نفر جلوی فروشگاه بود، یک جور نگاه کنیم. ما یک سود داریم و آن سود عادلانه است. برکت را از خدا بخواهیم. ما دنبال یک چنین هدفی برای بازار اسلامیمان هستیم. بیش از یک حرکت ضربتی که شما فکر میکنید، ما به خاطر شلوغیای که بعضی از سودپرستان و حریصان امروز کردهاند، وارد یک چنین برنامه وسیعی میشویم. با توضیحاتی که دادهام، شما دیدید که ما مدّتها قبل آماده بودیم. ما بیش از یک سال است که لایحهمان را به مجلس دادهایم. سیاستمان را در برنامه دوّم گنجاندهایم. ستادی برای پشتیبانی کالا درست کردهایم، حرکت قیمت گذاری و اتیکت گذاردن را به عنوان مقدّمه کار ماهها قبل تثبیت و شروع کردهایم. چیز امروز نیست، مسأله آنی نیست. فقط آنچه که امروز اتّفاق افتاده این است که کاری که برای شش ماه دیگر در نظر گرفته شده بود، به خاطر عجله و حرکت زودرس سودپرستان، به این نتیجه رسیدیم که یک مقدار کار را زودتر شروع کنیم. بنابراین من اینجا عرض میکنم، این اخطار است و در فاصلهای که به طور رسمی مأموران ما به سراغ شما بیایند و کنترل و جریمه و تنبیه کنند، انتظار من این است که این اخطار من اثر خودش را بگذارد و زحمت زیادی برای شما و ما فراهم نکند و ما فقط نظارهگر حرکت سریع و درست همه شما باشیم، ولی خدای نکرده اگر این اخطار اثرش را نداد، در آینده نزدیکی خواهید دید که جریان کنترل بازار و ایجاد عدالت اجتماعی در تجارت یک مسأله جدّی اسلامی خواهد بود. اَعُوُذُ باللَّهِ منَ الشَّیطانِ الرَّجیم/ بسْمِاللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم/ اَرَاَیْتَ اْلَّذی یُکَذِّبُ باالدّینِ/ فَذلِکَ الَّذی یَدُعُّ الْیَتیمَ/ وَلا یَحُضُّ عَی طَعامِ الْمِسْکینِ/ فَوَیْلٌ لِلْمُصَلّینَ/ الذَّینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونْ/ الذِّینَ هُمْ یُراعُوون/ وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ. خطبه دوّم بسْمِاللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم اَلْحَمْدُ ِللَّهِ رَبِّ اْلعالَمینَ، وَالصّلوةُ وَ السَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلی عَلِیٍّ أَمیرِاْلمُؤْمنینَ وَ عَلی الصِّدّیقة الطّاهِرة وَ عَلی سبْطَیِ الرّحْمَةِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدبْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موُسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدبْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ ألْخَلَفِ اْلهادی اْلمهْدیّ (عج). چون خطبه اوّل طولانی شد، در خطبه دوّم با اشاره، مناسبتهای هفته را ذکر میکنیم. اوّلین مناسبت یاد سالگرد رجعت حضرت امام امّتمان از عراق به پاریس است که روز سیزده مهرماه سال 57 بعثیان عراق که با رژیم ایران همصدا شده بودند، تصمیم گرفتند امام عزیز ما را از تبعیدگاهشان بیرون کنند؛ بدون اینکه جایی برای ایشان درست کرده باشند. اخطار شد که ایشان حقّ ماندن در نجف را ندارند. و ایشان بدون اینکه از پیش فرصتی پیدا کنند که موافقت دولت نقطه دیگری را جلب کنند، به طرف کویت حرکت کردند. متأسّفانه در مرز کویت حکّام کویت مانع ورود ایشان شدند. خداوند این جور تقدیر کرده بود که ایشان سر از فرانسه در بیاورند و از آنجا از تریبون آزاد و مستمعان فراوان جهانی استفاده کنند و در ظرف چند ماه کار چند سال روشنگری را انجام بدهند و واقعاً مصداقی از "عَسی اَنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیرُ لَکُم" بود. ما ثمرات این عزیمت مبارک را امروز داریم در جامعهمان میبینیم. یاد امام و شهدایمان بخیر. مسأله دوّم مناسبت روز جهانی پست است که خوشبختانه، وزیر پست و تلگراف و تلفن امروز توضیحات خوب و وافی برای مردم ما دادند و من فقط تأکید میکنم بر اهمیّت این سازمان که فوقالعاده مهمّ است، ولی مغفول؛ مردم نمیدانند چه مقدار همین ده پانزده هزار نفری که در پست زحمت میکشند، مشکلات کشور را حلّ میکنند. اگر بنا بود ما هر یکمان آن کارهایی را که پست برای ما انجام میدهد، خودمان انجام بدهیم، میفهمیدیم که چه عظمتی است. این همه پیام و این همه کاغذ و این همه جنس و این همه پول و این همه امکانات را اینها با این سرعت دارند مبادله میکنند و ما جنسی را امروز در تهران میفرستیم، دو روز دیگر در روستاهای دور دست به دست طرف میرسد، یا در اقصی نقاط دنیا به دست طرفتان میرسد، با این امانت و با این صداقت و صرفهجویی. ما این را نمیدانیم و خوشبختانه در این دورهای که در برنامه اوّل گذشته، پست به طرف خودکفایی میرود. یک روزی بود که ما همه هزینههایش را از بیتالمال میدادیم. این کار درستی نبود. در برنامه قرار شد پست خودکفا بشود و خودکفاییشان هم این است که مردم هزینه مناسبی برای نقل و انتقالها بپردازند و مردم هم دارند میپردازند. ما به کارکنان شریف پستمان تبریک میگوییم و امیدواریم روز به روز وضع این سازمان بهتر شود. ما امروز هفتصد میلیون مرسوله را ارسال میکنیم، در حالی که در برنامه اوّل دویست میلیون مرسوله را پستیها میبردند و تا چند میلیارد مرسوله در کشور ما زمینه دارد. بسیاری از کارها را هنوز مردم عادت دارند خودشان بروند انجام دهند، در حالی که نباید انجام بدهند و حالا باید آموزش ببینند. در هفته آینده روز مبارک میلاد حضرت زینب(س) را داریم که روز پرستار است و به امّت بزرگوار و همچنین به پرستارانمان تبریک میگوییم و از زحمات و تلاشهای این قشر صبور و پرکار و کسانی که واقعاً سر و کارشان همیشه با افراد دردمند و نیازمند است، تشکّر میکنیم. ما قدردان زحمات آنها هستیم. انشاءالله سعی کنند روز به روز خدماتشان را بهتر و عمیقتر کنند. در مسایل جهانی، دو سه مطلب مهم در این دوره داریم. یکی مسایل آذربایجان است که متأسّفانه کشور آرام آذربایجان را با اختلافات داخلی ناامن کردند. آن هم کشوری که در حال جنگ است و مردمش نیاز به وحدت دارند. ما خوشحالیم که میبینیم که این شورش به سرعت خاموش شد و دولت زحمتکش آذربایجان بر امور مسلّط شد و در خدمت مردم است. دولتی که باید در میدانهای جنگ بجنگد، کشوری که یک پنجمش در اشغال بیگانگان است، این گونه کارهای سیاسی و باندبازی و جنگ قدرت در آن واقعاً کار غیر عاقلانهای است. امیدواریم [این مسایل] آنجا تکرار نشود. مسأله افغانستان است که سخت ما را رنج میدهد. مسلمانها به جان هم افتادهاند و همدیگر را مثل گوسفند ذبح میکنند و خون همدیگر را میریزند. آن قدرت جهنّمی کمونیزم را از کشورشان راندند، ولی آن قدر از لحاظ روحیه ضعیفند و فاقد رشد هستند که الان اسلحههایشان را به روی یکدیگر کشیدهاند و خانههای خودشان را ویران میکنند و زن و بچّه خودشان را میکشند، کاری که بیگانگان با کشور دیگر انجام نمیدهند. خداوند به آنها این شعور را بدهد که دست از این برادرکشی بردارند و نصایح ما را بپذیرند و بحقّ به نحوی کشورشان را اداره کنند تا این خرابیها را جبران کنند. خوشبختانه در تاجیکستان آدم یک افق روشنی را مشاهده میکند که معلوم میشود که هوشیارتر از افغانیها هستند، امیدواریم که این هوشیاری را ادامه بدهند و نگذارند خونریزیهای داخلی افغانستان در آنجا تکرار شود. مسأله تلخی که ما این روزها داشتیم، اقدام عجولانه و جاهلانه اعضای شورای همکاری خلیجفارس بود که اینها یک دفعه بدون هیچ مقدّمهای اعلام کردند که ما از اسراییل رفع تحریم میکنیم. ممنوعیّت چهل سالهای [را] که بود (که کشورهای عربی با شرکتهایی که با اسراییل روابط تجاری داشتند، معامله نمیکردند) بدون هیچ امتیازی یک دفعه شکستند. انصافاً یک جلوهای از بیخردی، بیعقلی و فرمانبری است و این عمل را به هیچ چیز دیگر نمیتوانم تعبیر کنم. یک دفعه شش کشور بزرگ و مستقل دور هم بنشینند و یک تصمیم اینچنینی را اعلام کنند که من شنیدم حتّی اسراییلیها هم از این سخاوتمندیهای بچّهگانه تعجّب کردهاند! خوشبختانه، اتّحادیه عرب جلوی آنها ایستاد و این عمل را تقبیح کرد و آنها به هر حال این حریم را شکستند و کار زشتی کردند. من فکر میکنم این شیطنت آمریکا و بخصوص انگلستان است که این وضع را برای اینها به وجود آوردند. اینها را مانند آدمهای کم اطّلاع به این شکل فهماندند که ایران برای شما خطر محسوب میشود. ایرانی که در طول جنگ، همان موقعی که میدید پول اینها، اسلحه اینها، بندر اینها، تبلیغات اینها، فضای اینها علیه ایران در خدمت عراق بود، علیه اینها یک ذّره حرکتی که امنیّت آنها را به هم بزند انجام نداد. چون ما نمیخواستیم که این منطقه ناامن بشود، با اینکه حقّ آن موقع حقّ ما بود. اینها هشت سال تجربه جنگ را دیدند و من نمیدانم اینها چگونه باز تحت تأثیر تبلیغات قرار میگیرند. آمریکاییها میخواهند پولهای اینها را از جیبهای اینها در بیاورند، میخواهند نفت اینها را ارزان ببرند و هیچ چیز هم به اینها ندهند و آن قدری هم که میدهند و آن سلاحهایی که هیچ به کارشان نمیآید، از آنها پس بگیرند و اینجا هم یک دشمن بزرگی برای آنها مجسّم میکنند و آن هم ایران است! ایرانی که 15 سال به اینها گذشت و برادری نشان داده و آینده هم همین است. و برای ما واقعاً امنیّت کشورهای جنوب خلیجفارس فوقالعاده مهمّ است و هیچ وقت به فکر این نیستیم که اینها را ناامن کنیم. به اینها دروغ میگویند که ایران مشغول خریدن اسلحه است. ارقام خرید و فروش ما که روشن است؛ یک دهم خرید آنها هم نیست. این بیچارهها را فریب میدهند، از یک طرف که اسلحه به آنها بفروشند و از یک طرف نفتشان را ارزان بخرند و از یک طرف هم وادارشان کنند که علیه ما پیرامون جزایر و امثال این بیانیه بدهند. در سازمان ملل هم که میروند، اگر سابقاً یک حرفی علیه اسراییل میزدند، حالا باید یک عربدهای بکشند که این را علیه ایران میکشند و باجی هم به اسراییل میدهند. بعد هم خودشان میگویند فقط ایران ناراحت میشود! خوب، این چه افتخاری برای شما است که فقط ایران باشد که از مظلومیّت فلسطین ناراحت بشود؟ چرا شما ناراحت نمیشوید؟ من از این فهم و درک و شعور سیاسی تعجّب میکنم که آدم این قدر در این تصمیمات ضعف مشاهده میکند. خوب، شما با ایران برادرید، ما با شما برادریم و با شما همسایههای خوبی هستیم، این همه مبادله و رفت و آمد داریم. چرا این طور برخورد میکنید تا بیایند از شما این طور باج بگیرند؟ تحقیقاً ملّتهای شما وقتی میبینند شما بدون هیچ دلیل و امتیازی، یک امتیاز به این بزرگی را به اسراییلیها میدهید، مسألهدار میشوند. شما چه نیازی دارید که از تجارت اسراییل رفع تحریم کنید؟ اصلاً اسراییل هم به شما نیاز ندارد، همه درهای بازار مشترک اروپا به روی اسراییل باز است، مثل یک خانه شخصی دارد از آن استفاده میکند. فقط میخواهند سر شماها کلاه بگذارند، بین شما و مردم شما و بین شما و مسلمانان مخلص دنیا فاصله بیندازند. بد چیزی بود و هیچ توجیهی ندارد. انشاءاللّه که خودشان متوجّه شده باشند. من به آنها اعلام میکنم که هر چیزی که بخواهند از شما به اسم اینکه خطر ایران را از شما کم کنند باج بگیرند، همه دروغ است. شما بدانید که ایران برای شما هیچ وقت خطری ندارد و همیشه دست برادریش به سوی شما دراز است. أَعُوذُ باللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ/ بسْمِاللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم/ »قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ/ اَللَّهُ الصَمَدُ/ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یوُلَدْ/ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَد«.