نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی
خطبه اول
بسْمِاللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
اَلْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلوةُ وَالسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ
وَالِهِ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومینَ. أَعُوذُ باللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ،
»قُلْ لِلْمُؤمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَرِهِمْ«.
در ادامه بحث عدالت اجتماعی اسلامی و مسایل مربوط به خانمها و آقایان به مسأله خانواده رسیدیم و در بحث حقوق و تکالیف اعضای خانواده، مخصوصاً زن و مرد به بحث استحکام و اهمیت خانواده رسیدیم که برای بحث در عوامل استحکام خانواده پرانتزی باز شد که از این فرصت، این کانون و بنای مقدس و پر از نعمت را در استحکامش کمک کنیم.
یک خطبه را درباره بعضی از صفات خوب و بدی که میتواند خانواده را مستحکم و یا تضعیف کند، گفتیم و اشاره کردیم که خانمها باید یک نوع اخلاقی را نسبت به آقایان داشته باشند. و در همین موضوع فکر کردم که یکی از چیزهایی که در این فصل بگنجانم، مرضی است که امروزه در خانوادهها به خصوص در کشورهای غربی و کشورهای تحت تأثیر فرهنگ غرب است، و آن هم »اخلاق جنسی منحرف« است و فکر میکنم برای بخشی از مردم ما که در معرض این خطر و میکروب قرار دارند، میتواند کارساز و مفید باشد.
برای برهم زدن و از هم پاشیدن استحکام خانواده، این مجموعه مقدس، مهمترین عاملی که در یکی دو قرن اخیر ما شاهد هستیم و آمار و ارقام و واقعیتها گواه حرف ماست، انحرافات اخلاقی از نوع جنسی است که گریبان گیر اعضای خانواده میشود و این هم از طریق تحت تأثیر قرار گرفتن فرهنگ غرب است.
این بلای خانمان سوز را به هر مناسبتی که بخواهیم حرف بزنیم میارزد که وقت صرف آن کنیم و ملت ما گوش به این حرفها بدهد و دقت کند، در مطالبی که مطرح میکنیم. و این به خاطر جلوگیری از خطراتی است که ملت و خانوادههای ما را تهدید میکند.
این مسأله، ملت ما را به خاطر بنیه اسلامی خود، کم، ولی بخشی از ملت را و در خارج از ایران بسیاری از مسلمانان را تهدید میکند.
یکی از سوغاتهای تمدن جدید که به اسم تساوی زن و مرد و به خصوص آزادی زن مطرح شد، همین بود که خانمها را به عنوان تمدن و ترقی و به عنوان آزادی، دعوت به بیبند و باری کردند، و خانمها هم فریب خوردند و آلت دست قرار گرفتند. و همان طور که در بحثهای اول این بخش صحبت کردم، خودشان را از آن مقام فرشتگی که خداوند به آنها داده به صورت کالایی در اختیار هوسرانهای منحرف قرار دادند - البته نه همه خانمها - و خیلی ضرر کردند. از این رهگذر، هم خانوادهها آسیب دیدند، هم مردها، هم جامعه و هم کودکان آسیب دیدند. البته قربانی اول این مسأله خانوادههای خود غربیها، زادگاه این فکر شوم است، ولی آثارش به صورت یک مرض مسری هنوز هم ادامه دارد و این سیل بنیان کن از همان منبع جوشش همین طور میرود و به همه جا سر میزند. آنجاهایی که حفظ نمیکنند، حتی در روستاها و عشایر هم سرایت میکند و همیشه باید برای حفاظت از این سیل ما مواظب باشیم که سدهای مناسب را در مقابل این سیل بنیانکن ببندیم[t1].
در بحث آزادی زن و در عدالت بین مرد و زن و تساوی مرد و زن، بدترین فریبکاری که شده همین است که به گونهای این قضیه را در الفاظ، عبارات، مقالات، فیلمها و ادبیات، غیر واقعی و بر خلاف آنچه که هست، جلوه دادند که همه را گول زدند و واقعاً خیال میکنند که آزادی است.
به تعبیر یکی از بزرگان همان زشتترین مظهر تبعیض بین زن و مرد که در تاریخ قرون گذشته بوده که مردهای مرفه، حرمسرا درست میکردند و صدها زن را در یک حرمسرا به خاطر یک مرد پولدار شهوتران اسیر میکردند، امروز همان حرمسرا با یک شکل دیگری در سراسر دنیای غرب برای جوانهای هرزه و پولدارهای هرزه وجود دارد. منتها خیلی ارزانتر و بیدردسرتر، یعنی مردهای عیاش و هرزه دهها زن را با سادهترین امکانات در اختیار خودشان میگیرند و هر لحظه و هر روز طبق تمایل و شهوتی که خودشان با هر زنی که تمایل پیدا کنند، به هر نوعش میتوانند دسترسی پیدا کنند.
بسیاری از این حرمسراها در سراسر دنیای غرب و تقلیدکنندگان دنیای غرب درست شد. اما اسمش هم آزادی و تمدن شده. بیچاره خانمهایی که خودشان را به این صورت در آوردند. از موجودی که همیشه هدف تغزل عرفا و ادبای دنیا بوده و حتَّی عرفایی که برای عشق خداوند غزل و تغزّل دارند، خودشان را تبدیل کردند به یک صورتی که دارید میبینید که اگر در کشور ما هم انقلاب نشده بود، وضعی بدتر از آنجاها هم داشت پیش میآمد.
حرمسراهای بدون نام، ولی بهتر از آن حرمسراها و با آلودگی خیلی بیشتر از شرایطی که در آنجا بوده است.
یکی از راههایی که ما میتوانیم به این مسأله خاتمه دهیم و جلوی این مسأله را بگیریم این است که خانمها را قانع کنیم که این وضع به نفعشان نیست.
اسلام از اول این مسأله را مورد توجه قرار داده و همان روزهایی که در جزیرةالعرب چنین خطری هم به وسعت امروز نبود، به قضیه اهمیت داده است و دستور عفت و حیا و پوشش و اخلاق صحیح انسانی در محدوده زندگی خانوادگی را صادر کرده است.
فکر نشود که اسلام با تلذذ جنسی مردها با خانمها مخالف بوده، یا این قدرت نیرومندی که خداوند به ودیعه گذاشته، برای انسانها ندیده گرفته. بلکه برعکس است؛ یعنی بیشتر از تمام مکتبها، اسلام مردها و زنها را تشویق میکند که از این نعمت خداوند استفاده کنند، اما در یک محدوده خاصی. این استفاده در محدوده خانوادگی و در محدوده مقررات اسلامی در چهارچوب خانوادگی است.
یک زن برای یک خانواده یا برای مردش که با قرارداد شرعی و عرفی با هم زندگی مشترک درست کردند و هم یک مرد برای همسرش جزء وظایف ابتدایی و اولیه تشکیل خانواده است. اسلام با تلذذها و بهرهگیری از این نیروی عظیم که خداوند در انسان از این جهت قرار داده نه اینکه مخالف نیست بلکه این را خیلی جدی میگیرد.
خانمها مأمور و موظف هستند که از لحاظ آرایش برای محیط محرم خودشان، خودشان را همیشه تمیز و مرتب نگه دارند، به خاطر اینکه دامن بزنند به این حس انسانی که خداوند در انسان قرار داده، در محدوده خودش. به همان اندازه که مبغوض است خانمها در خارج از محیط محرم خودشان آرایشهای نامناسب کنند، به همان اندازه مطلوب است که در داخل خانه و با همسر خودشان هرچه میتوانند سر و صورت و لباس خودشان را به گونهای ترتیب دهند که مایه ترغیب شوهرشان باشد و او را از بیحالی و سردی نجات دهند.
یک روایت از حضرت علی (ع) در همین باب میخوانیم، بعد آن قسمت اصلی بحثم را که محور اصلی بحث است میآورم.
علی(ع) میفرماید: من از زنهایی که برای شوهرشان سرمه و یا خضاب
نمیکنند، بدم میآید. ما روایات زیادی در این خصوص داریم.
من الآن نمیخواهم وارد این بحث شوم، بلکه میخواهم بگویم که مسأله این نیست که اسلام موافق بهرهگیری از این نعمتی که در درون زن و مرد قرار دارد نباشد، بلکه تشویق میکند در محیط سالم و در همان محدودهای که قرار دارند، ولی اسلام به مردها و زنها اجازه نمیدهد که خارج از آن محدوده حلال و مباح و مورد ترغیب، وسیله عیاشی و چشم چرانی و وسیله تحریک شوند و جو جامعه را آلوده کنند، آنجا هم خیلی سختگیری میکند.
بنده خودم با آمار و ارقامی که در این مدتی که این بحث را دنبال میکردم، مطالعه کردم و آشنا شدم و تاریخ این جریان ضد عفت و حیای خانمها را در عصر جدید نگاه کردم، به شدت معتقدم که مهمترین منشاء این فسادها و طلاقها، کودکان بیسرپرست و گسستن کانونهای خانوادگی و اعتیادها و فسادها، عمدتاً همین آرایشها و لباسهای نامناسب خانمهاست که در محیط جامعه پیدا میشود.
بدترین بلایی که بر سر جوامع آمده این است که حیا و عفت و اخلاق جنسی خانمها را آلوده کردند که مردها هم مسؤول این کار بودند، مردها اینها را فریب دادند و به این وادی کشاندند.
من چند روایت برای شما میخوانم که ببینید از قدیم، بزرگان اسلام چه توجهی به این مسأله داشتند و این هنوز هم یکی از دردهای جامعه ماست. اگر میبینید که مسؤولان ما اصرار دارند که محیط خیابانها را پاک کنند و نگذارند محیط ادارات، مدارس، دانشگاهها و میهمانیها و معاشرتها و رفت و آمدهای خانوادگی آلوده شود، به خاطر همین بلاست. و این بچههایی که روی این مجاری کار میکنند و زحمت میکشند (نیروی انتظامی) جزء دلسوزترین افراد هستند. برای خود اینهایی که الآن از دست این بچهها ناراحت هستند و فکر میکنند، این افراد مزاحم هستند، اینها مزاحم نیستند.
دیدم و آن منظره که الآن یادم میآید، گریه میکنم. شبی که در معراج بودم، آنجا خانمهایی از زنان امت خودم را در انواع لباسهایشان کثیف است. حالا این کثافت را نباید قاعدتاً در نظر بگیریم و اینها برای غسل جنابت و حیض ارزش قایل نیستند. البته موضوعی را که پیغمبر مطرح میکند، خانمهای مسلمان را میگوید، کسی که اسلام را قبول دارد، ولی نظافت نمیکند و به نماز هم اهمیتی نمیدهد. خانمهای لاابالی هستند که نه برای شوهرشان و خانوادههایشان اعتباری قایل هستند که نظافت کنند و خودشان را در خانه تمیز نگه دارند و نه اهل غسل و نماز هستند.
یک عدهای هستند کور و کر و گنگ و در عذاب هستند، اینها کسانی هستند که نعوذباللَّه حامله میشوند از نامحرم و بیگانه و بعد بچه رابه شوهرشان نسبت میدهند و این بچه زنا زاده را به خانواده خودشان ملحق میکنند.
یک عدهای از خانمها نیز بودند که بدنشان با قیچی چیده میشد. اینها کسانی هستند که خودشان را برای عمل حرام به مردهای اجنبی عرضه میکنند. و این عذابها متناسب با پیآمدهای دنیوی نیز هست.
بخش دیگری بودند که صورتشان در آتش بود و میسوختند و میخوردند اینها همان خانم رئیسهها و دلالهایی هستند که دخترها و زنهای مردم را منحرف میکنند و به دست دیگران میدهند.
خانمهای دیگری بودند که بدنشان مانند الاغ و سرشان مثل خوک بود. اینها خانمهای کذاب و سخنچینی هستند که دو به هم زنی میکنند و محبتها و دوستیها را با سخنچینی به هم میزنند.
بخش دیگری از این خانمها به صورت سگ در عذاب بودند که آتش از بخشی از بدن وارد میشد و از دهانشان بیرون میرفت. و این حالت خانمهایی است که خواننده بودند و با خوانندگی وسیله فساد دیگران را فراهم میکردند. که ما همه نوع این چیزهایی که عرض کردم در جامعه داریم. پیغمبر اکرم (ص) در یکی از بازدیدهایشان ازمنظرههای کیفر مسلمانان در قیامت و آخرت آن چنان ناراحت هستند که بعد از گذشتن مدتها از سفرشان به یاد آنجا گریه میکنند و علی(ع) و حضرت زهرا(س) این صحنهها را برای ما نقل کردند و حق پیغمبر بوده است که از این وضعی که امتشان را تهدید میکرد، گریه کنند؛ از این چیزی که غربیها و فرهنگ شوم غربی برای این ملتهای اسلامی درست و صادر کرد و متأسفانه ما شاهد هستیم که دختران و پسران رو دست از کسانی که مبتکر این کارهای کثیف بودهاند، خوردهاند.
ما میخواهیم جامعهمان دچار این مسایل نشود. اگر بخواهیم این مسایل را تحلیل کنیم، همه این عذابهایی که پیغمبر فرمودند، تحلیل مادی دارد و برای همین دنیا هم قابل توجیه است.
خود غربیها این مصیبت را تحمل میکنند و با تمام وجود میفهمند که این سبک زندگی که درست کردند که خانمها را مفت و مجانی و به صورت کالا در اختیار مردم در خیابانها، ادارات، کارخانجات، دانشگاهها و مدارس گذاشتند و مردها را بیرغبت نسبت به خانواده قرار دادند و مردی که تحت تأثیر نیازهای جنسی خودش، تشکیل خانواده میدهد و یک کانون سازندهای را باید اداره کند، در بهترین و شادابترین دوران زندگیش دست از ازدواج برداشته و با آلودگی زندگی میکند و کثافت کاریش را برای خود و طرف مقابلش به سوغات میگذارد. اینها نتیجه چیزهایی است که خانمها خیال میکنند اینها تمدن و آزادی است.
اینها خیال میکنند مسؤولین کمیته یا مسؤولین گزینش دانشگاهها، مدارس و ادارات سختگیری میکنند و دشمن اینها هستند و خیال میکنند رادیوهای بیگانهای که عفت و عصمت داخل کشور ما را مسخره میکنند و به رخ خانمها کشیده و اینها را تحریک میکنند، دوست اینها هستند.این گول خوردگی است.
من یک چیزی که جدیداً از آنهایی که مرکز این کارها بودند و به دستم رسیده برای شما میخوانم، ببینید خودشان چه وضعی دارند. رادیوهای بیگانه ما را مسخره میکنند که جلوی این ضد اخلاقها را میگیریم. چیزی که برایتان میخوانم از شبکه اول تلویزیون آلمان در ساعت خبری 20 روز چهارشنبه 65/3/7 پخش شده است و بعد این موضوع را روزنامههای آلمان نوشتند.
یک سمیناری در آلمان تشکیل شد که موضوع آن رسیدگی به وضع رقّت بار کودکان و نوجوانان بود که در خانوادهها گرفتار تجاوز هستند.
حالا ملت ما با این چیزی که من عرض میکنم، تصمیم خودش را میتواند بگیرد و خانمهایی که مراعات نمیکنند، این اخلاق را خودشان میفهمند که چه کار میکنند و همچنین آقایانی که از این موردها دفاع میکنند.
در اجلاس دو روزهای که در آلمان در مورد بدرفتاری و تجاوز به کودکان تشکیل شد، اعلام گردید به طور رسمی، سالانه 300 هزار دختر و پسر در آلمان توسط پدر یا یکی از بستگان ذکور خود مورد تجاوز به عنف قرار میگیرند.
بعضیها در این بحثهایی که میکنیم، میگویند اصلاً اینکه شما همین جور سختگیری میکنید و نمیگذارید زن و مرد به طور معمول با هم معاشر باشند، این حرص و حسرت جنسی در دل زنها و مردها میماند و بدتر میکنند. و اگر شما مردم را آزاد بگذارید تا با هم باشند، این جور نخواهد شد. بعضیها مدعی هستند خانوادههایی که بین آنها زن و مرد، پسر و دختر، شوهر و غیر شوهر با هم هستند، این حرفها در میان آنها نیست. و ادعا میکنند که این محیطها خیلی سالم است.
بعضیها میگویند که این طور که شما خیال میکنید نیست، بلکه این یک حسی نیست که تمام شود. شما اگر خیال کنید که یک آدم وقتی یک مقداری آزاد شد، دیگر این حسش کنترل و مهار میشود، این طور نیست. دلیلش هم این است که آنهایی که امکانات داشتند، تا سه هزار تا زن در حرمسرای خودشان جمع میکردند و دلیلش هم این است که در آن محیطی که باز است، هیچ کس به هیچ چیز قانع نیست.
اگر کسی از مال سیر شد، از زن هم سیر میشود. اگر کسی از مقام سیر شد، از زن هم سیر میشود. اگر کسی از علم سیر شد از زن هم سیر میشود. اینها چیزهایی است که خداوند در وجود انسان گذاشته است. آنجا که باید محدود باشد، خداوند برای این موضوعات حد قرار داده است.
آقایانی که اروپا رفتهاند، وضع آنجا را میدانند و شما که اروپا نرفتید، اگر وضع شش هفت سال پیش تهران را ده برابر کنیم، تهران هم مثل اروپا میشود. ببینید هر چیزی که به هر شکلی آزاد باشد، حیوانی میشود و این قضیه نیز تمام شدنی نیست.
در این اجلاس یکی از چیزهایی که تازگی داشت، عده زیادی از افرادی که در کودکی یا نوجوانی مورد تجاوز قرار گرفته بودند، در جلسه آورده بودند که عواطف جامعه را تحریک کنند. خانمی که خود را »آندریا« معرفی میکرد، در این سمینار اعلام کرد که از 10 - 15 سالگی مورد تجاوز پدرش قرار گرفته است و نمونههای دیگری که گفتنش در اینجا صحیح نیست. حالا مهم این است که بخش عظیمی از این کارها را قشر مرفه انجام میدادند. یعنی ممکن است عدهای فکر کنند این کارها برای فقرایی است که دسترسی به بیرون از خانواده ندارند و بالاخره این عمل خرجی دارد و اینها این پول را ندارند.
این کارها را قشر مرفهی که همه انواع این گونه هوسرانیها و تنوعطلبیها را چشیدهاند و باز هم حریص هستند، میکنند.
75 درصد این عمل جنایتکارانه را پدران، پدربزرگ و ناپدری انجام داده و 25 درصد را برادر، عمو، دایی و دیگر اقوام انجام دادهاند و مرتکبین از میان طبقات مرفه جامعه میباشند.
در این سمینار آمار ارائه شده تمامی واقعیتها نیست. اکثریت مواردی که این اتفاقات میافتد، مردم جرأت نمیکنند که بیایند و بگویند. نه بچه و نه زن جرأت میکنند که بیایند و بگویند.
در پایان قطعنامه این سمینار آمده بود که آمار واقعی این جنایت بسیار بیش از 300 هزار فقره در سال است، زیرا بسیاری از کودکان به علت ترس یا احساس نداشتن حامی، جرأت ابراز آن را ندارند. آنچه موضوع را تلختر میکند، این است که مادران هم وقتی این منظرهها را در داخل خانه میبینند، جرأت حمایت از بچههایشان را ندارند. این منظره یک کشور متمدنی مثل آلمان است که پیشتاز این مسایل است. خانواده غربی به این صورت است. آیا این خانواده استحکام دارد؟
در آلمان خانوادهها مثل تارعنکبوت هستند.
یک روز در همین بحثم گفتم که سال 85 در فرانسه 25 درصد ازدواجها منجر به طلاق شد و در پاریس یک میلیون زن و مرد بدون ازدواج رسمی زندگی میکنند که هر موقع خواستند، مثل حیوان از هم جدا میشوند. اینها نتیجه دنیای غرب است.
هنوز در جامعه بعضی از خانمها هستند که برای رسیدن به این مسایل مقاومت میکنند و ما سعیمان است که اینها را به محیط فضل و سعادت و خانواده مستحکم و زندگی آبرومند بکشیم. یکی از موارد استحکام خانوادهها این است که آقایان اجازه ندهند که خانمهایشان بدون حجاب شرعی به خیابان، اداره و یا میهمانی بروند و خانمها خودشان راضی نباشند این گونه بیرون بیایند. حالا که محیط، جامعه و حکومت نمیخواهد و حالا که مصلحت زندگی، شغل خودتان و اگر محصل هستید، میبینید که در دانشگاه و مدرسه جلوگیری میشود. بیایید این کار را نکنید. بیایید برای کودکان خودتان، برای شوهر خودتان و فامیل خودتان فکر کنید و تحقیقاً هم راضی خواهید شد.
البته یک سؤال پیش میآید که چه لباسی بپوشند. مسأله حجاب را در یکی از بحثها و خطبهها تعریف خواهیم کرد که این حجابی که ما دعوت میکنیم، چه چیز است. روح تقوا که ما از ملتمان در این بحث میخواهیم، این است که سعی کنند، از لحاظ عفت عمومی و وظایف شرعی که در رابطه با حجاب و پوشش دارند و حفظ حرمت اسلام و انقلاب این تقوای جنسی را داشته باشند و لذات خودشان را محدود به موارد مشروع در خانواده کنند و آقایان هم در محیط خانه برای همسرانشان؛ و در محیط کار و رفت و آمد، معابر عمومی، میدانها، پارکها و خیلی جاها که رفت و آمد برای زن و مرد آزاد است سعی کنند که عفت عمومی مملکت را خدشه دار نکنند که این عملی ضدتقواست.
»اَعُوذُ باللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم/ بسْمِاللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم/
اِنَّا اَعْطَیناکَ الْکَوْثَر/ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر/ اِنَّ شانِئَکَ هُوَالْاَبْتَرَ«.
خطبه دوم
بسْمِاللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
اَلْحَمْدُللَّهِ رَبِّ الْعالَمین وَالصّلوةُ وَ السَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلی عَلِیٍّ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ عَلَی الصِّدّیقة الطّاهِرة وَ عَلی سبْطِیِ الرَّحْمَةِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدبْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موُسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدبْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ الْخَلَفِ الْهادی الْمَهْدی(عج).
در خطبه دوم ابتدا مردم فداکار و ایثارگرمان را به تقوای سازنده و نورانی و هدایتگر دعوت میکنیم و امیدواریم این بحثها در پرتو تقوا و فرقانی که محصول تقواست، بتواند برای مردم ما سازنده باشد.
اولین مناسبت این هفته ولادت باسعادت امام هشتم علیبنموسی الرضاست که صاحب کشور ما هستند و محور حرکت ملت ما در تاریخ اسلامی میباشند.
امام رضا(ع) مثل سایر ائمه بزرگوار حق بزرگی بر بشریت و به خصوص شیعیان دارند و ما از نورانیت این مرکز نور و منبع هدایت بهره زیادی بردیم و امروز مشهد مقدس برای ما مثل سایر مراکز اسلامی و بیشتر از بسیاری از مراکز دیگر مرکز پخش انوار است.
این امام بزرگوار عمرشان به احتمال قوی در حدود 55 سال است که در شرایط بسیار بسیار حساسی از تاریخ اسلام زندگی میکردند. در همان سالی که امام صادق از دنیا میروند، ایشان متولد میشوند. به روایت قویتر امام صادق(ع) جزء آرزوهایشان این بوده که حضرت رضا(ع) را درک کنند و ببینند و به فرزندشان موسیبنجعفر(ع) میگفتند خداوند در کودکان تو یک موجودی قرار داده که عالم آل پیامبر است و من آرزو دارم که او را ببینم.
زمان امام رضا از قطعات حساس تاریخ اسلام است. ما میدانیم که اوج تمدن دنیای اسلامی در همین قرن است و قدرت دولت مرکزی تاریخ اسلام اوجش در زمان هارون الرشید است که مقارن با زمان زندگی امام رضا(ع) است و از لحاظ علمی حتی برای شیعه اوج افتخارات علمی است که شاگردان امام صادق با فرصتی که دست امام آمده بود، دنیا را به طرف نور هدایت میکردند و امام رضا در رأس این شاگردان باواسطه است. در زمان امام رضا حرکت تشیّع در اوج بالندگی خودش قرار داشت، در سراسر مملکت وسیع اسلامی علیرغم فشاری که هارون الرشید داشت و قدرت دولت مرکزی، شیعه قدرت بسیار نیرومندی بود که به قدرت حکومت مرکزی تنه میزد. در غرب و شمال غرب آفریقا حکومت مقتدری از شیعه تشکیل شده بود. در مصر مقدمات بروز قدرت شیعی که بعد در دولت فاطمی تبلور پیدا کرد، داشت مهیا میشد و شیعه به سرعت اوج میگرفت. تشیّع قسمت اعظم ایران را از لحاظ علمی و اخلاقی اداره میکرد و قدرت فرهنگی دست اینها بود و در خود مرکز حکومت (عراق) هم قدرت شیعه بسیار زیاد بود که بعداً ما میبینیم آل بویه در اواخر همان قرن به چه آسانی میتوانستند به خاطر قدرتی که شیعه داشت حکومت کنند و در شامات و تقریباً همه جا شیعه قدرتمند بود.
حکومت عباسی بعد از رفتن هارون و تجزیه شدن و اختلافی که بین مأمون و امین افتاد، دچار یک مقدار ضعف شد و مأمون ناچار شد به خاطر جلوگیری از انفجار شیعه حضرت امام رضا را به نحوی به خودش مربوط کند.
طی قیام ابوالسرایا در کوفه و وسعت قیام که یک حرکت علوی به رهبری یک سید علوی و به سرداری نظامی ابوالسرایا بود، بخش عظیمی از عراق را اینها تصرف کردند و در همان زمان در مدینه فرزندی از فرزندان امام صادق (ع) به نام محمد قیام کرد و آنجا را تصرف نمود. اصلاً وضع این طوری بود که شیعه، هم قدرت فرهنگی و هم قدرت مبارز و سیاسی بود. مخالفین حکومت عباسیان علی بن موسی الرضا را با این هدف که محور این حرکتها را در اختیار داشته باشند از مدینه به خراسان تبعید کردند و اینجا هم ریاکارانه به زور و اجبار امام رضا (ع) را وادار کردند که ولایتعهدی را بپذیرند که امام رضا طبق مصلحتی که دیدند، اصل خلافت را قبول نکردند و ولایتعهدی را قبول کردند، ولی به گونهای عمل کردند که طرفدارانشان بفهمند که قضییه اجباری است. هرکس میآمد و به امام رضا تبریک میگفت، امام رضا میفرمودند: چه تبریکی این نمیماند و به آنجا نمیرسد. حتَّی شاعری مثل ابونواس که شاعر بزرگ شیعی بود، مثل شعرای اهل سنّت حاضر نشد مداحی کند، چون میفهمید که مسأله چیست. در عین حال امام رضا از همین وضع ظاهری هم استفاده کردند. چون اسمشان در مرکز بود و اسم ولایتعهدی داشتند، بسیاری از مامورین پایین دیگر جرأت نمیکردند که به تشیّع تهاجم کنند و در همین رابطه امیرالحاج را امام از شیعه تعیین کردند که آن سال حج به صورت خاصی انجام شد و در کل از همین وضعی که بر امام رضا تحمیل کردند، با سیاستی که امام رضا داشتند، به خوبی استفاده شد و شیعه یک گام دیگر به طرف جلو برداشت در اواخر آن قرن ما میبینیم که قسمت عمده معموره دنیای اسلامی به نحوی تحت سلطه سیاسی فرق شیعه بوده است. به هرحال ما این روز مقدس را به خدمت حضرت ولی عصر امام زمان و نایب ارجمندشان رهبر عظیمالشأن انقلاب و عموم ملت عزیزمان و مسلمانان جهان تبریک عرض میکنیم. انشاءاللَّه این روز بر همه ملل اسلامی مبارک باشد.
مناسبت دیگر ما جلسات مجلس خبرگان در این هفته بود که جلسات تشکیل شده، بسیار پربار بود. یکی از مهمترین مسایل اساسی امروز و آینده مورد بحث بود و الحمدللَّه با هماهنگی که در جلسات خبرگان هست، بیمهای داریم برای آینده انقلاب و وحدت و هماهنگی روحانیت که برای این انقلاب و آینده تاریخ ما مهمترین پشتوانه است و با هماهنگی خبرگان امت یاس مطلق بر دشمنان اسلام عارض میشود، چون این همه از عناصر محبوب و منتخب مردم که در یک مسألهای با هم هماهنگ باشند، دیگر ما از خطر تفرقه روحانیت نباید بترسیم و دیگر کسی جرأت نمیکند برخلاف خطی که اینها در خدمت رهبری ترسیم میکنند و همراه رهبری هستند، حرکت کند و اگر زمزمههایی از گوشه و کنار پیدا شود، قابل توجه نیست و الحمدللَّه این نعمت هست.
از کارهای بسیار مهمی که در اجلاسیه قبل انجام شد و مصوبات آن در این اجلاس امضا شد و انشاءاللَّه سند آن را خدمت حضرت امام و آیتاللَّه منتظری خواهیم فرستاد، تأیید انتخاب مردم بود که قائم مقام رهبری را با تشخیص مردم، مجلس خبرگان همراهی کرد و این تشخیص را به حق تشخیص داد و در آینده ملت ما از وجود رهبری شایسته و مرجع تقلیدی بزرگوار در سایه هماهنگی این ملت عزیز و مجلس خبرگان برخوردار خواهد بود، خداوند انشاءاللَّه وجود حضرت امام، این بنیانگذار انقلاب عظیم را آن قدر برای ما حفظ کند که ما نیازی به رهبری دیگری پیدا نکنیم. اما به هرحال این کاری که خبرگان و مردم انجام دادند، برای تداوم انقلاب و تضمین این حرکت و یأس دشمنان ما و تودهنی خوردن عناصر مخرب و شیطان صفت بسیار بسیار با ارزش است و ما از تمام اعضای مجلس خبرگان تشکر میکنیم.
بحث دیگر ما هفته بهزیستی و تأمین اجتماعی است که در اینجا مسؤول محترم سازمان بهزیستی مطالب لازم را به شما گفتهاند. من فقط به ملتمان تأکید میکنم که به این بخش از کار اهمیت دهند. این رسیدگی که تأمین اجتماعی، بهزیستی و کمیته امداد امام و نهادهای مربوط به این کار از بخش محروم و نیازمند کشور میکنند و عقب ماندهها و عقب نگهداشته شدهها را تحت حمایت خودشان قرار میدهند، این از کارهای صددرصد انسانی، اسلامی و اخلاقی است که آقایان دارند انجام میدهند و از وظایف مهم حکومت اسلامی است و ملت ما باید با این آقایان همکاری کنند و کمکها و همکاریها متمرکز شود که از یک مسیر معینی با برنامه خاصی ما بتوانیم امکاناتی که در اختیار داریم، به عدالت بین نیازمندان پخش کنیم. البته ارقام و اعداد قابل توجهی آقایان از خدماتشان دارند که در این هفته به اطلاع ملت ما خواهد رسید.
یک بحث اساسی هم امروز داریم که مربوط به شرایط جامعه خودمان و منطقه است در وضعی که تهاجم جدید استعمار غرب به وجود آورده و این قابل توجه است.
این توطئهای که ما در آن درگیر هستیم، آخرین توطئه نخواهد بود و فعلاً در سلسله توطئهها آخرین است و هر وقت آن را شکستیم توطئه جدیدی پیش خواهد آمد و اصولاً عمر ما همین خواهد بود، یعنی انسان هر راه حقی را که بخواهد برود، تا پایان عمر دچار مبارزه است.
مبارزه حق و باطل تمام نمیشود و هیچ کس نباید فکر کند که یک روزی راحت میتواند در خانهاش بنشیند و دیگر مبارزه نکند. اصلاً رشد و تکامل ما در همین است و قلم قدرت آفرینش همین را خواسته است.
انسان در سایه مبارزه و تلاش و جهاد رشد میکند و هر روزی که آدم از مبارزه و جهاد خالی شود آن روز مغبون است و متوقف شده است. بنابراین ما از اینکه برایمان حادثه پیش بیاید و دشمن توطئه بچیند و درگیری درست کند، نباید بترسیم. ما باید مرد مبارزه باشیم و اگر روزی دشمن هم بترسد، ما خودمان باید به سراغ دشمن برویم و این صحنه را ما به وجود آوریم. به هرحال تا جامعه اسلامی، حکومت اسلامی و فرهنگ اسلامی باشد، این فرهنگ، فرهنگ مبارزه با ستم و طاغوت و جریانات فساد است و امروز ما دچار یکی از این صحنهها هستیم.
صحنهای که برای ما ترسیم کردهاند، بعد از یأس از تأثیر محاصره اقتصادی گذشته، کودتاها، لیبرالها، ضدانقلابها، جنگ و امکاناتی که در جنگ به دشمن ما دادند و تبلیغات و همه چیز را آزمایش کردند و شکست خوردند، امروز ما در بحبوحه یک مبارزه بسیار بسیار جدی و حیاتی قرار گرفتهایم.
استکبار غرب برای گرفتن یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی برنامهای ریخته که یک بخش آن این است که قیمت نفت را که در اثر انقلاب اسلامی افزایش یافت و چند برابر شد از ما بگیرد و تا امروز هم در این بخش از کارش موفق بوده است. این چند ماه، ماه موفقیت تهاجم اقتصادی غرب است که البته یک تهاجم اقتصادی صرف نیست. این توطئه به خیال استکبار یک تهاجم سیاسی، اقتصادی و نظامی است و شاید کانون و هدف این مبارزه ما باشیم، ولی استکبار میخواهد کل منطقه را هم خلع سلاح کند. غرب وقتی دید دنیای اسلام با این دستاورد انقلاب اسلامی امکانات فراوانی به دست آورد و یکدفعه ثروتش چند برابر شد و این خطر را هم میبیند که این ثروت یک روز از دست عمال و نوکرانش در بیاید و به دست مردم بیفتد و نیروهای انقلابی و اسلام بر این اقیانوسهای طلا حاکم شوند، لذا به فکر افتاد که قیمت نفت را به دوران قبل برگرداند و برنامهریزی کرد و متأسفانه چون در داخل کشورهای اسلامی عوامل نیرومندی دارد و شیر نفت به دست کسانی است که اینها از آمریکا فرمان میبرند و در منطقه همراه اسرائیل هستند، اجرای این برنامه برایش آسان شد و الآن همان طور که میبیند، این کار را انجام داده است. این توطئه در منطقه ضمن اینکه خزانه بسیاری از کشورهای اسلامی را خالی خواهد کرد، ولی با مشخص شدن چهره این نوکران آمریکا و غرب امیدواریم راه ملتهای اسلامی باز شود و در آینده بتوانند آن راهی که ملت ایران رفت و شر خانواده پهلوی را از سر این ملت کوتاه کرد، آنها هم بفهمند که دچار چه طاغوتهایی هستند و چه نوکرانی برآنها حاکم هستند. شاید در نهایت برای مسلمانان خیر باشد و شاید فشار اقتصادی که روی آنها میآید و تضادی که در درون حکومتهاست و وابستگی که اینها به خارج دارند، مشکلاتی برایشان درست کند و این تضاد منافع غرب در داخل که از یک طرف اینها را به زحمت میاندازد و از سوی دیگر پول میبرد به نفع مسلمانان تمام شود.
و اما داخل کشور ما برنامه از این حرفها به نظر من عمیقتر است. آنها میخواهند بایک تیر در اینجا چند نشان بزنند. یک نشانشان این است که میخواهند دست ما را در جنگ خالی کنند که این حرف در تحلیلهای صهیونیستها، انگلیسیها و آمریکاییها هم آمده و میخواهند القا کنند و اثرش را روی جبههها بگذارد و توی دل مردم را خالی کنند.
ما در این جهت آن چنان برنامه ریزی کردهایم که انشاءاللَّه برعکس نتیجه گرفته میشود. و تا امروز که من با شما صحبت میکنم، نتیجه معکوس گرفتهاند که شما آثار آن را در فاو، حاج عمران و مهران دیدهاید و آنچه که ندیدیم انشاءاللَّه خیلی عظیمتر از آن است که تا به حال دیدهایم. برنامه ریزی که برای این کار شده در این بعد دشمنان ما را مأیوس خواهد کرد. چیز دیگری که اینها مدّ نظر دارند، جامعه و انقلاب است، یعنی تنها جنگ نیست.
ما اخیراً یک جاسوس آمریکایی را گرفتهایم که با پاسپورت ایتالیایی به عنوان کارشناس یکی از رشتههای مورد نیاز ایران در اینجا کار میکرده و مطالب زیادی از او فهمیدهایم که انشاءاللَّه در وقت مناسبی از طرف مسؤولین ما این مسایل گفته خواهد شد و الآن این جاسوس در دست ماست. یکی از اهدافی که آمریکاییها و به طور کلی غربیها از این تهاجم (توطئه کاهش قیمت نفت) دارند، این است که آنها پیش خودشان فکر میکنند، جامعه به خاطر کمبود امکانات اقتصادی، دچار مشکلات میشود و از عواملی که آنها خیال میکنند در داخل جامعه وجود دارد، میخواهند برای برهم زدن وحدت و یکپارچگی جمع ما استفاده کنند و این از اشتباهات بزرگ آنهاست که انشاءاللَّه در ظرف چند ماه آینده آثارش را خواهیم دید.
اینها بیشتر توجهشان به قشر مرفه است. ضدانقلاب را مأمور کردهاند که با قشر مرفه جامعه ما همکاری کنند؛ آنهایی که به صورت ظاهر تحمل بعضی از مشکلات این تهاجم اقتصادی را ندارند و هیچ وقت هم برای آنها مشکل پیش نمیآید، چون آنها از همه امکانات برخوردارند. این برنامه ریزی را اینها کردند که اولین اثر آن را شما در تحرک این چند نفر معدود فریب خورده پزشک دیدید.
برنامهریزی بسیار دقیق بود، اما این جوری رسوا از آب در آمد. بیعقلیشان هم این بود که رادیوهای ضدانقلاب از قضیه جلو افتادند. یک قدری باید صبر میکردند و بعداً حرف میزدند. از قضیه جلو افتادند و دست اینها را رو کردند. البته ما هیچ مایل نیستیم و اندوهگین هم هستیم از اینکه پزشکان ما به این مسأله متهم شوند و ما این را نمیخواستیم و خود آنها این را خواستند. ما نصیحت کردیم. من فقط یک جملهای به عنوان نصیحت به آنها عرض میکنم که توجه داشته باشند که ملت ما بیدی نیست که از این بادها بلرزد.
این انقلاب متکی به خیلی چیزهای دیگری است. این مردمی که برای انقلابشان بچههای عزیز خودشان و شاگردان اول دانشگاههای خودشان و نورچشمان خودشان و مردم فقیر و بیبضاعت ما سهمیه کوپن شان را که میگیرند و گوشوارهها و انگشتریهای دوران نامزدی خودشان و هدایای بهترین روزهای خودشان را برای جنگ میآورند و تقدیم میکنند و این همه دارند در راه انقلاب خون میدهند، این مردم مثلاً از این غصهشان میشود که یک پزشکی یک بار آنها را معالجه نکرده است؟! این که اصلاً برای آنها چیزی نیست. شما ببینید که با چه کسی میخواهید برخورد کنید.
آنهایی که از این حرفها غصهشان میشود، نه هیچ گاه تکیه گاه این انقلاب بودند و نه ما هیچ وقت روی آنها حساب میکردیم، خیلی خوشحال باشند که ما اجازه دادهایم که در جامعه ماندهاند و دارند زندگی میکنند. در مورد آنها بحثی نیست. ملت ما آنچنان نیرومند است که در آن شرایط مشکلی که در دوران مبارزه پیش آمد که بازار، ادارات و کارخانجات تعطیل بود، نفت نبود، سوخت نبود، وسیله سفر نبود، در آن زمستان سرد آن جوری مقاومت کرد و نظام شاه را با آن همه قدرت تسلیحاتیاش به زیر کشید و به زبالهدان تاریخ فرستاد. خوب، این مردم با چهارنفر که بخواهند با انقلابشان مخالفت کنند، چه جور برخورد خواهند کرد؟ این مردم که معمولی نیستند. اینها پوزه آمریکا را به خاک مالیدند. اینها هزاران نفر از افراد ضدانقلاب را که با غارت کردن پادگانها آن گونه مسلح بودند، ذلیل کردند و آنها را با دریوزگی به عراق و فرانسه و این طرف و آن طرف فرستادند. حالا میشود 4 تا محتکر با احتکار دارو و یا 4 محتکر یخچال و فریزر و یا 4 تا دکتر با یک ساعت نیامدن در مطبی که خیلی هم زیادی است، به انقلاب ضربه بزنند؟! آنها که توی تهران جمع شدهاند که این قدر اینجا لازم نیستند، نصف اینها باید به شهرستانها و مناطق دور دست بروند. آنهایی که اعتصاب میکنند، اصلاً اکثرشان باید بروند، آنها اینجا ماندنی نیستند.
به هرحال ما واقعاً نصیحت میکنیم. همین حالا هم مایلیم چنین چیزی پیش نیاید. چند نفری که اشتباه کردند، شناخته شدند و آنها هم که اشتباه نکردند مشخص شدند. باید آنهایی را که اشتباه کردند بخشید و نباید هم متعرض آنهایی که فریب خوردند، شد و آنهایی هم که با ضدانقلاب و آمریکا رابطه داشتند، وضع آنها و چگونگی برخورد با این گونه افراد هم روشن است.
انشاءاللَّه که گول و فریب نخورند و ببینند آنهایی که گاهی توی این دانشگاه را از افراد ضدانقلاب پر میکردند و میتینگها و این طور چیزها راه میانداختند، چه شدند و چه چیز از آنها باقی مانده است. سرنوشت آنها باید برای خودتان مورد نظر باشد. البته یک خواسته صنفی همیشه قابل توجه است و مسؤولین هم نباید با خواستههای صنفی برخورد خشن کنند. ولی آنچه که مورد قبول نیست، مبارزه با انقلاب است که اگر کاری بوی چنین چیزی بدهد این برای هیچ کس قابل توجه نیست و شما بدانید که آن قدر امتیاز دارید که گرفتن امتیازات شما برای کیفر دادنتان کافی است و ما نیازی به کیفرهای سخت شما نداریم. بنابراین انشاءاللَّه از همین حرکت بسیار بسیار ضعیفی که ما دیدیم و بعداً هم تا آنجا که ما مطلع هستیم، اکثر آنها اظهار پشیمانی کردند، بقیه جریانهایی که آمریکا روی آنها حساب کرده و به فکر آن هست که یک روزی هم از آنها استفاده کند، خیال نکنند که از این آب گل آلود میشود ماهی گرفت.
اگر شما فکر کنید که ما امسال از ناحیه نفت مشکلات اقتصادی پیدا میکنیم، که این طور خواهد بود و ما میدانیم که بدون مشکل نخواهیم بود، ما قصد داریم که این مشکلات را نردبان استقلال و خودکفایی کشورمان کنیم. همان روز اولی که محاصره اقتصادی شروع شد، امام فرمودند که اگر چند سال این محاصره طول بکشد، ایران آزاد و مستقل خواهد شد. امروز استکبار جهانی با خواست خودش همین وضع را بر ما تحمیل کرده است.
ملت ما میداند که اگر چنانچه امروز یخچال و اطو نداشته باشد و 5 سال دیگر یخچال ساخت فرزندان خودش را استفاده کند، هزار بار بهتر است، که 5 سال صبر میکند. در 5 سال آینده میتواند شاهد استقلال و خودکفایی خودش باشد. بنابر این براساس مطالبی که بیان شد، ما نه تنها نگران نیستیم، بلکه مطمئن هستیم شرایطی که دشمن بر ما تحمیل کرده، اگر با آن خوب برخورد کنیم، هم میتواند وسیله سازندگی و استحکام پایههای اقتصادی کشور خودمان باشد و هم میتواند وسیله صاف شدن راه مردم منطقه از این نوکرهایی که سد راه حرکت اسلامی مردم هستند باشد و هم میتواند برای پیروزی ما در جنگ وسیله سرعت باشد. از این مجموعه به این نتیجه میرسیم که جزء وظایف حتمی ماست که در این مقطع با رزمندگان و مسؤولین جنگ، با ارتش و سپاه و بسیجیان همکاری جدی داشته باشیم و همه اقشار امت و همه امکانات کشور در حدی که آنها میخواهند، در خدمت جنگ قرار بگیرند، تا اولین کاری که لازم است انجام دهیم، فیصله دادن به مسأله جنگ باشد و پس از آن امکاناتی که در جنگ مصرف میکردیم، برای سازندگی به داخل کشور برگردانیم.
افرادی که در مراسم این هفته در نماز جمعه ما شرکت کردهاند، سرپرستان دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور، مسؤولین بهزیستی از سراسر کشور به همراه 250 کامیون و تریلی از کمکهای اهدایی به رزمندگان اسلام، جمع کثیری از برادران بسیج ناحیه 3 پایگاه مقداد، جمع قابل توجهی از برادران تیپ ویژه هوابرد نیروی زمینی سپاه پاسداران، جمعی از خواهران جامعةالزهرای قم و خواهران مراکز بسیج سراسر کشور که امروز این مراسم نمازجمعه را با حضور خودشان مزیّن فرمودند. خداوند به همه ملت ما و شما حضار نعمت پیروزی کامل و سعادت اسلامی عنایت بفرماید.
ترجمه خطبه عربی
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دنیای امروز از خلاء یک مکتب صالح حاکم بر روابط بینالمللی و حتَّی بین افراد جوامع رنج میبرد و اغلب حکام جهان اکثراً با تکیه بر قدرت و زور به دیگران برخورد میکنند.
در این میان کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان علیرغم غنای فکری و ایدئولوژیکی و امکانات فراوان مادی بیش از دیگران مظلوم و مغبون هستند.
قدرتهای الحادی و مادی شرق و غرب در سرکوب اسلام و مسلمین و جلوگیری از تحقق قدرت اسلامی در جهان علیرغم تضادها و اختلافات عمیقشان هماهنگی دارند.
روشنترین مورد این هماهنگی را در مبارزه با جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران میبینید که امروز به عنوان حاکمیت اسلام و قرآن در صحنه است و تبلور حاکمیت مسلمانان شناخته شده و برای جلوگیری از رشد فکر حاکمیت اسلامی، حتی از امکانات کشورهای اسلامی استفاده میبرند و متأسفانه به اندازه کافی در حکام کشورهای اسلامی و مخصوصاً مرتجعین منطقه عامل و فرمانبردار دارند و مشخصترین آنها حزب بعث عفلقی است.
مظلومیت مسلمانان در هند و فیلیپین و کامبوج و افغانستان و لبنان و عراق و اریتره و کل کشورهای غربی و شرقی چیزی نیست که از نظرها مخفی باشد و متأسفانه لبه تیز تیغ پیکار با اسلام متوجه افکار مبارز و استقلال طلب و مخلص است که خطر اصلی برای کفر و استکبار جهانی هستند.
با میدان دادن محدود به مسلمان نماهایی که به دروغ تظاهر به اسلام دارند و از روح اسلام خالیاند، قبح این مظالم را میپوشانند و حداقل از زهر آن در میان ملتهای اسلامی میکاهند.
راه حل اساسی این است که مسلمانان به اسلام راستین رجعت نمایند و بر محور اسلام که بخش عظیمی از جهان را از مغرب آفریقا با مشرق آسیا در اختیار دارد با استفاده از تجربه ایران اسلامی با ایجاد قدرت سالم و صالح در جهان شر قدرتهای تجاوزگر را کوتاه نمایند.
»اَعُوذُ باللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ/ بسْمِاللَّهِ الرَّحْمنِالرَّحیم/
قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ/ اَللَّهُ الصَّمَدُ/ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یوُلَدْ/ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ«.