خطبه ها
  • صفحه اصلی
  • خطبه ها
  • نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

  • دانشگاه تهران
  • جمعه ۲۷ تیر ۱۳۶۵

    خطبه اول

  بسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

 اَلْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلوةُ وَالسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ

 وَالِهِ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومینَ. أَعُوذُ باللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ،

 »قُلْ لِلْمُؤمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَرِهِمْ«.

 در ادامه بحث عدالت اجتماعی اسلامی و مسایل مربوط به خانمها و آقایان به مسأله خانواده رسیدیم و در بحث حقوق و تکالیف اعضای خانواده، مخصوصاً زن و مرد به بحث استحکام و اهمیت خانواده رسیدیم که برای بحث در عوامل استحکام خانواده پرانتزی باز شد که از این فرصت، این کانون و بنای مقدس و پر از نعمت را در استحکامش کمک کنیم.

 یک خطبه را درباره بعضی از صفات خوب و بدی که می‏تواند خانواده را مستحکم و یا تضعیف کند، گفتیم و اشاره کردیم که خانمها باید یک نوع اخلاقی را نسبت به آقایان داشته باشند. و در همین موضوع فکر کردم که یکی از چیزهایی که در این فصل بگنجانم، مرضی است که امروزه در خانواده‏ها به خصوص در کشورهای غربی و کشورهای تحت تأثیر فرهنگ غرب است، و آن هم »اخلاق جنسی منحرف« است و فکر می‏کنم برای بخشی از مردم ما که در معرض این خطر و میکروب قرار دارند، می‏تواند کارساز و مفید باشد.

 برای برهم زدن و از هم پاشیدن استحکام خانواده، این مجموعه مقدس، مهمترین عاملی که در یکی دو قرن اخیر ما شاهد هستیم و آمار و ارقام و واقعیتها گواه حرف ماست، انحرافات اخلاقی از نوع جنسی است که گریبان گیر اعضای خانواده می‏شود و این هم از طریق تحت تأثیر قرار گرفتن فرهنگ غرب است.

 این بلای خانمان سوز را به هر مناسبتی که بخواهیم حرف بزنیم می‏ارزد که وقت صرف آن کنیم و ملت ما گوش به این حرفها بدهد و دقت کند، در مطالبی که مطرح می‏کنیم. و این به خاطر جلوگیری از خطراتی است که ملت و خانواده‏های ما را تهدید می‏کند.

 این مسأله، ملت ما را به خاطر بنیه اسلامی خود، کم، ولی بخشی از ملت را و در خارج از ایران بسیاری از مسلمانان را تهدید می‏کند.

 یکی از سوغاتهای تمدن جدید که به اسم تساوی زن و مرد و به خصوص آزادی زن مطرح شد، همین بود که خانمها را به عنوان تمدن و ترقی و به عنوان آزادی، دعوت به بی‏بند و باری کردند، و خانمها هم فریب خوردند و آلت دست قرار گرفتند. و همان طور که در بحثهای اول این بخش صحبت کردم، خودشان را از آن مقام فرشتگی که خداوند به آنها داده به صورت کالایی در اختیار هوسرانهای منحرف قرار دادند - البته نه همه خانمها - و خیلی ضرر کردند. از این رهگذر، هم خانواده‏ها آسیب دیدند، هم مردها، هم جامعه و هم کودکان آسیب دیدند. البته قربانی اول این مسأله خانواده‏های خود غربیها، زادگاه این فکر شوم است، ولی آثارش به صورت یک مرض مسری هنوز هم ادامه دارد و این سیل بنیان کن از همان منبع جوشش همین طور می‏رود و به همه جا سر می‏زند. آنجاهایی که حفظ نمی‏کنند، حتی در روستاها و عشایر هم سرایت می‏کند و همیشه باید برای حفاظت از این سیل ما مواظب باشیم که سدهای مناسب را در مقابل این سیل بنیان‏کن ببندیم[t1].

 در بحث آزادی زن و در عدالت بین مرد و زن و تساوی مرد و زن، بدترین فریبکاری که شده همین است که به گونه‏ای این قضیه را در الفاظ، عبارات، مقالات، فیلمها و ادبیات، غیر واقعی و بر خلاف آنچه که هست، جلوه دادند که همه را گول زدند و واقعاً خیال می‏کنند که آزادی است.

 به تعبیر یکی از بزرگان همان زشت‏ترین مظهر تبعیض بین زن و مرد که در تاریخ قرون گذشته بوده که مردهای مرفه، حرمسرا درست می‏کردند و صدها زن را در یک حرمسرا به خاطر یک مرد پولدار شهوتران اسیر می‏کردند، امروز همان حرمسرا با یک شکل دیگری در سراسر دنیای غرب برای جوانهای هرزه و پولدارهای هرزه وجود دارد. منتها خیلی ارزانتر و بی‏دردسرتر، یعنی مردهای عیاش و هرزه دهها زن را با ساده‏ترین امکانات در اختیار خودشان می‏گیرند و هر لحظه و هر روز طبق تمایل و شهوتی که خودشان با هر زنی که تمایل پیدا کنند، به هر نوعش می‏توانند دسترسی پیدا کنند.

 بسیاری از این حرمسراها در سراسر دنیای غرب و تقلیدکنندگان دنیای غرب درست شد. اما اسمش هم آزادی و تمدن شده. بیچاره خانمهایی که خودشان را به این صورت در آوردند. از موجودی که همیشه هدف تغزل عرفا و ادبای دنیا بوده و حتَّی عرفایی که برای عشق خداوند غزل و تغزّل دارند، خودشان را تبدیل کردند به یک صورتی که دارید می‏بینید که اگر در کشور ما هم انقلاب نشده بود، وضعی بدتر از آنجاها هم داشت پیش می‏آمد.

 حرمسراهای بدون نام، ولی بهتر از آن حرمسراها و با آلودگی خیلی بیشتر از شرایطی که در آنجا بوده است.

 یکی از راههایی که ما می‏توانیم به این مسأله خاتمه دهیم و جلوی این مسأله را بگیریم این است که خانمها را قانع کنیم که این وضع به نفعشان نیست.

 اسلام از اول این مسأله را مورد توجه قرار داده و همان روزهایی که در جزیرةالعرب چنین خطری هم به وسعت امروز نبود، به قضیه اهمیت داده است و دستور عفت و حیا و پوشش و اخلاق صحیح انسانی در محدوده زندگی خانوادگی را صادر کرده است.

 فکر نشود که اسلام با تلذذ جنسی مردها با خانمها مخالف بوده، یا این قدرت نیرومندی که خداوند به ودیعه گذاشته، برای انسانها ندیده گرفته. بلکه برعکس است؛ یعنی بیشتر از تمام مکتبها، اسلام مردها و زنها را تشویق می‏کند که از این نعمت خداوند استفاده کنند، اما در یک محدوده خاصی. این استفاده در محدوده خانوادگی و در محدوده مقررات اسلامی در چهارچوب خانوادگی است.

 یک زن برای یک خانواده یا برای مردش که با قرارداد شرعی و عرفی با هم زندگی مشترک درست کردند و هم یک مرد برای همسرش جزء وظایف ابتدایی و اولیه تشکیل خانواده است. اسلام با تلذذها و بهره‏گیری از این نیروی عظیم که خداوند در انسان از این جهت قرار داده نه اینکه مخالف نیست بلکه این را خیلی جدی می‏گیرد.

 خانمها مأمور و موظف هستند که از لحاظ آرایش برای محیط محرم خودشان، خودشان را همیشه تمیز و مرتب نگه دارند، به خاطر اینکه دامن بزنند به این حس انسانی که خداوند در انسان قرار داده، در محدوده خودش. به همان اندازه که مبغوض است خانمها در خارج از محیط محرم خودشان آرایشهای نامناسب کنند، به همان اندازه مطلوب است که در داخل خانه و با همسر خودشان هرچه می‏توانند سر و صورت و لباس خودشان را به گونه‏ای ترتیب دهند که مایه ترغیب شوهرشان باشد و او را از بی‏حالی و سردی نجات دهند.

 یک روایت از حضرت علی (ع) در همین باب می‏خوانیم، بعد آن قسمت اصلی بحثم را که محور اصلی بحث است می‏آورم.

 علی(ع) می‏فرماید: من از زنهایی که برای شوهرشان سرمه و یا خضاب

 نمی‏کنند، بدم می‏آید. ما روایات زیادی در این خصوص داریم.

 من الآن نمی‏خواهم وارد این بحث شوم، بلکه می‏خواهم بگویم که مسأله این نیست که اسلام موافق بهره‏گیری از این نعمتی که در درون زن و مرد قرار دارد نباشد، بلکه تشویق می‏کند در محیط سالم و در همان محدوده‏ای که قرار دارند، ولی اسلام به مردها و زنها اجازه نمی‏دهد که خارج از آن محدوده حلال و مباح و مورد ترغیب، وسیله عیاشی و چشم چرانی و وسیله تحریک شوند و جو جامعه را آلوده کنند، آنجا هم خیلی سخت‏گیری می‏کند.

 بنده خودم با آمار و ارقامی که در این مدتی که این بحث را دنبال می‏کردم، مطالعه کردم و آشنا شدم و تاریخ این جریان ضد عفت و حیای خانمها را در عصر جدید نگاه کردم، به شدت معتقدم که مهمترین منشاء این فسادها و طلاقها، کودکان بی‏سرپرست و گسستن کانونهای خانوادگی و اعتیادها و فسادها، عمدتاً همین آرایشها و لباسهای نامناسب خانمهاست که در محیط جامعه پیدا می‏شود.

 بدترین بلایی که بر سر جوامع آمده این است که حیا و عفت و اخلاق جنسی خانمها را آلوده کردند که مردها هم مسؤول این کار بودند، مردها اینها را فریب دادند و به این وادی کشاندند.

 من چند روایت برای شما می‏خوانم که ببینید از قدیم، بزرگان اسلام چه توجهی به این مسأله داشتند و این هنوز هم یکی از دردهای جامعه ماست. اگر می‏بینید که مسؤولان ما اصرار دارند که محیط خیابانها را پاک کنند و نگذارند محیط ادارات، مدارس، دانشگاهها و میهمانیها و معاشرتها و رفت و آمدهای خانوادگی آلوده شود، به خاطر همین بلاست. و این بچه‏هایی که روی این مجاری کار می‏کنند و زحمت می‏کشند (نیروی انتظامی) جزء دلسوزترین افراد هستند. برای خود اینهایی که الآن از دست این بچه‏ها ناراحت هستند و فکر می‏کنند، این افراد مزاحم هستند، اینها مزاحم نیستند.

 دیدم و آن منظره که الآن یادم می‏آید، گریه می‏کنم. شبی که در معراج بودم، آنجا خانمهایی از زنان امت خودم را در انواع لباسهایشان کثیف است. حالا این کثافت را نباید قاعدتاً در نظر بگیریم و اینها برای غسل جنابت و حیض ارزش قایل نیستند. البته موضوعی را که پیغمبر مطرح می‏کند، خانمهای مسلمان را می‏گوید، کسی که اسلام را قبول دارد، ولی نظافت نمی‏کند و به نماز هم اهمیتی نمی‏دهد. خانمهای لاابالی هستند که نه برای شوهرشان و خانواده‏هایشان اعتباری قایل هستند که نظافت کنند و خودشان را در خانه تمیز نگه دارند و نه اهل غسل و نماز هستند.

 یک عده‏ای هستند کور و کر و گنگ و در عذاب هستند، اینها کسانی هستند که نعوذباللَّه حامله می‏شوند از نامحرم و بیگانه و بعد بچه رابه شوهرشان نسبت می‏دهند و این بچه زنا زاده را به خانواده خودشان ملحق می‏کنند.

 یک عده‏ای از خانمها نیز بودند که بدنشان با قیچی چیده می‏شد. اینها کسانی هستند که خودشان را برای عمل حرام به مردهای اجنبی عرضه می‏کنند. و این عذابها متناسب با پی‏آمدهای دنیوی نیز هست.

 بخش دیگری بودند که صورتشان در آتش بود و می‏سوختند و می‏خوردند اینها همان خانم رئیسه‏ها و دلالهایی هستند که دخترها و زنهای مردم را منحرف می‏کنند و به دست دیگران می‏دهند.

 خانمهای دیگری بودند که بدنشان مانند الاغ و سرشان مثل خوک بود. اینها خانمهای کذاب و سخن‏چینی هستند که دو به هم زنی می‏کنند و محبتها و دوستیها را با سخن‏چینی به هم می‏زنند.

 بخش دیگری از این خانمها به صورت سگ در عذاب بودند که آتش از بخشی از بدن وارد می‏شد و از دهانشان بیرون می‏رفت. و این حالت خانمهایی است که خواننده بودند و با خوانندگی وسیله فساد دیگران را فراهم می‏کردند. که ما همه نوع این چیزهایی که عرض کردم در جامعه داریم. پیغمبر اکرم (ص) در یکی از بازدیدهایشان ازمنظره‏های کیفر مسلمانان در قیامت و آخرت آن چنان ناراحت هستند که بعد از گذشتن مدتها از سفرشان به یاد آنجا گریه می‏کنند و علی(ع) و حضرت زهرا(س) این صحنه‏ها را برای ما نقل کردند و حق پیغمبر بوده است که از این وضعی که امتشان را تهدید می‏کرد، گریه کنند؛ از این چیزی که غربیها و فرهنگ شوم غربی برای این ملتهای اسلامی درست و صادر کرد و متأسفانه ما شاهد هستیم که دختران و پسران رو دست از کسانی که مبتکر این کارهای کثیف بوده‏اند، خورده‏اند.

 ما می‏خواهیم جامعه‏مان دچار این مسایل نشود. اگر بخواهیم این مسایل را تحلیل کنیم، همه این عذابهایی که پیغمبر فرمودند، تحلیل مادی دارد و برای همین دنیا هم قابل توجیه است.

 خود غربیها این مصیبت را تحمل می‏کنند و با تمام وجود می‏فهمند که این سبک زندگی که درست کردند که خانمها را مفت و مجانی و به صورت کالا در اختیار مردم در خیابانها، ادارات، کارخانجات، دانشگاهها و مدارس گذاشتند و مردها را بی‏رغبت نسبت به خانواده قرار دادند و مردی که تحت تأثیر نیازهای جنسی خودش، تشکیل خانواده می‏دهد و یک کانون سازنده‏ای را باید اداره کند، در بهترین و شاداب‏ترین دوران زندگیش دست از ازدواج برداشته و با آلودگی زندگی می‏کند و کثافت کاریش را برای خود و طرف مقابلش به سوغات می‏گذارد. اینها نتیجه چیزهایی است که خانمها خیال می‏کنند اینها تمدن و آزادی است.

 اینها خیال می‏کنند مسؤولین کمیته یا مسؤولین گزینش دانشگاهها، مدارس و ادارات سختگیری می‏کنند و دشمن اینها هستند و خیال می‏کنند رادیوهای بیگانه‏ای که عفت و عصمت داخل کشور ما را مسخره می‏کنند و به رخ خانمها کشیده و اینها را تحریک می‏کنند، دوست اینها هستند.این گول خوردگی است.

 من یک چیزی که جدیداً از آنهایی که مرکز این کارها بودند و به دستم رسیده برای شما می‏خوانم، ببینید خودشان چه وضعی دارند. رادیوهای بیگانه ما را مسخره می‏کنند که جلوی این ضد اخلاقها را می‏گیریم. چیزی که برایتان می‏خوانم از شبکه اول تلویزیون آلمان در ساعت خبری 20 روز چهارشنبه 65/3/7 پخش شده است و بعد این موضوع را روزنامه‏های آلمان نوشتند.

 یک سمیناری در آلمان تشکیل شد که موضوع آن رسیدگی به وضع رقّت بار کودکان و نوجوانان بود که در خانواده‏ها گرفتار تجاوز هستند.

 حالا ملت ما با این چیزی که من عرض می‏کنم، تصمیم خودش را می‏تواند بگیرد و خانمهایی که مراعات نمی‏کنند، این اخلاق را خودشان می‏فهمند که چه کار می‏کنند و همچنین آقایانی که از این موردها دفاع می‏کنند.

 در اجلاس دو روزه‏ای که در آلمان در مورد بدرفتاری و تجاوز به کودکان تشکیل شد، اعلام گردید به طور رسمی، سالانه 300 هزار دختر و پسر در آلمان توسط پدر یا یکی از بستگان ذکور خود مورد تجاوز به عنف قرار می‏گیرند.

 بعضیها در این بحثهایی که می‏کنیم، می‏گویند اصلاً اینکه شما همین جور سخت‏گیری می‏کنید و نمی‏گذارید زن و مرد به طور معمول با هم معاشر باشند، این حرص و حسرت جنسی در دل زنها و مردها می‏ماند و بدتر می‏کنند. و اگر شما مردم را آزاد بگذارید تا با هم باشند، این جور نخواهد شد. بعضیها مدعی هستند خانواده‏هایی که بین آنها زن و مرد، پسر و دختر، شوهر و غیر شوهر با هم هستند، این حرفها در میان آنها نیست. و ادعا می‏کنند که این محیطها خیلی سالم است.

 بعضیها می‏گویند که این طور که شما خیال می‏کنید نیست، بلکه این یک حسی نیست که تمام شود. شما اگر خیال کنید که یک آدم وقتی یک مقداری آزاد شد، دیگر این حسش کنترل و مهار می‏شود، این طور نیست. دلیلش هم این است که آنهایی که امکانات داشتند، تا سه هزار تا زن در حرمسرای خودشان جمع می‏کردند و دلیلش هم این است که در آن محیطی که باز است، هیچ کس به هیچ چیز قانع نیست.

 اگر کسی از مال سیر شد، از زن هم سیر می‏شود. اگر کسی از مقام سیر شد، از زن هم سیر می‏شود. اگر کسی از علم سیر شد از زن هم سیر می‏شود. اینها چیزهایی است که خداوند در وجود انسان گذاشته است. آنجا که باید محدود باشد، خداوند برای این موضوعات حد قرار داده است.

 آقایانی که اروپا رفته‏اند، وضع آنجا را می‏دانند و شما که اروپا نرفتید، اگر وضع شش هفت سال پیش تهران را ده برابر کنیم، تهران هم مثل اروپا می‏شود. ببینید هر چیزی که به هر شکلی آزاد باشد، حیوانی می‏شود و این قضیه نیز تمام شدنی نیست.

 در این اجلاس یکی از چیزهایی که تازگی داشت، عده زیادی از افرادی که در کودکی یا نوجوانی مورد تجاوز قرار گرفته بودند، در جلسه آورده بودند که عواطف جامعه را تحریک کنند. خانمی که خود را »آندریا« معرفی می‏کرد، در این سمینار اعلام کرد که از 10 - 15 سالگی مورد تجاوز پدرش قرار گرفته است و نمونه‏های دیگری که گفتنش در اینجا صحیح نیست. حالا مهم این است که بخش عظیمی از این کارها را قشر مرفه انجام می‏دادند. یعنی ممکن است عده‏ای فکر کنند این کارها برای فقرایی است که دسترسی به بیرون از خانواده ندارند و بالاخره این عمل خرجی دارد و اینها این پول را ندارند.

 این کارها را قشر مرفهی که همه انواع این گونه هوسرانیها و تنوع‏طلبیها را چشیده‏اند و باز هم حریص هستند، می‏کنند.

 75 درصد این عمل جنایتکارانه را پدران، پدربزرگ و ناپدری انجام داده و 25 درصد را برادر، عمو، دایی و دیگر اقوام انجام داده‏اند و مرتکبین از میان طبقات مرفه جامعه می‏باشند.

 در این سمینار آمار ارائه شده تمامی واقعیتها نیست. اکثریت مواردی که این اتفاقات می‏افتد، مردم جرأت نمی‏کنند که بیایند و بگویند. نه بچه و نه زن جرأت می‏کنند که بیایند و بگویند.

 در پایان قطعنامه این سمینار آمده بود که آمار واقعی این جنایت بسیار بیش از 300 هزار فقره در سال است، زیرا بسیاری از کودکان به علت ترس یا احساس نداشتن حامی، جرأت ابراز آن را ندارند. آنچه موضوع را تلخ‏تر می‏کند، این است که مادران هم وقتی این منظره‏ها را در داخل خانه می‏بینند، جرأت حمایت از بچه‏هایشان را ندارند. این منظره یک کشور متمدنی مثل آلمان است که پیشتاز این مسایل است. خانواده غربی به این صورت است. آیا این خانواده استحکام دارد؟

 در آلمان خانواده‏ها مثل تارعنکبوت هستند.

 یک روز در همین بحثم گفتم که سال 85 در فرانسه 25 درصد ازدواجها منجر به طلاق شد و در پاریس یک میلیون زن و مرد بدون ازدواج رسمی زندگی می‏کنند که هر موقع خواستند، مثل حیوان از هم جدا می‏شوند. اینها نتیجه دنیای غرب است.

 هنوز در جامعه بعضی از خانمها هستند که برای رسیدن به این مسایل مقاومت می‏کنند و ما سعی‏مان است که اینها را به محیط فضل و سعادت و خانواده مستحکم و زندگی آبرومند بکشیم. یکی از موارد استحکام خانواده‏ها این است که آقایان اجازه ندهند که خانمهایشان بدون حجاب شرعی به خیابان، اداره و یا میهمانی بروند و خانمها خودشان راضی نباشند این گونه بیرون بیایند. حالا که محیط، جامعه و حکومت نمی‏خواهد و حالا که مصلحت زندگی، شغل خودتان و اگر محصل هستید، می‏بینید که در دانشگاه و مدرسه جلوگیری می‏شود. بیایید این کار را نکنید. بیایید برای کودکان خودتان، برای شوهر خودتان و فامیل خودتان فکر کنید و تحقیقاً هم راضی خواهید شد.

 البته یک سؤال پیش می‏آید که چه لباسی بپوشند. مسأله حجاب را در یکی از بحثها و خطبه‏ها تعریف خواهیم کرد که این حجابی که ما دعوت می‏کنیم، چه چیز است. روح تقوا که ما از ملتمان در این بحث می‏خواهیم، این است که سعی کنند، از لحاظ عفت عمومی و وظایف شرعی که در رابطه با حجاب و پوشش دارند و حفظ حرمت اسلام و انقلاب این تقوای جنسی را داشته باشند و لذات خودشان را محدود به موارد مشروع در خانواده کنند و آقایان هم در محیط خانه برای همسرانشان؛ و در محیط کار و رفت و آمد، معابر عمومی، میدانها، پارکها و خیلی جاها که رفت و آمد برای زن و مرد آزاد است سعی کنند که عفت عمومی مملکت را خدشه دار نکنند که این عملی ضدتقواست.

 »اَعُوذُ باللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم/ بسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم/

 اِنَّا اَعْطَیناکَ الْکَوْثَر/ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر/ اِنَّ شانِئَکَ هُوَالْاَبْتَرَ«.

    خطبه دوم

 بسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

 اَلْحَمْدُللَّهِ رَبِّ الْعالَمین وَالصّلوةُ وَ السَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلی عَلِیٍّ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ عَلَی الصِّدّیقة الطّاهِرة وَ عَلی سبْطِیِ الرَّحْمَةِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدبْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موُسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدبْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ الْخَلَفِ الْهادی الْمَهْدی(عج).

 در خطبه دوم ابتدا مردم فداکار و ایثارگرمان را به تقوای سازنده و نورانی و هدایتگر دعوت می‏کنیم و امیدواریم این بحثها در پرتو تقوا و فرقانی که محصول تقواست، بتواند برای مردم ما سازنده باشد.

 اولین مناسبت این هفته ولادت باسعادت امام هشتم علی‏بن‏موسی الرضاست که صاحب کشور ما هستند و محور حرکت ملت ما در تاریخ اسلامی می‏باشند.

 امام رضا(ع) مثل سایر ائمه بزرگوار حق بزرگی بر بشریت و به خصوص شیعیان دارند و ما از نورانیت این مرکز نور و منبع هدایت بهره زیادی بردیم و امروز مشهد مقدس برای ما مثل سایر مراکز اسلامی و بیشتر از بسیاری از مراکز دیگر مرکز پخش انوار است.

 این امام بزرگوار عمرشان به احتمال قوی در حدود 55 سال است که در شرایط بسیار بسیار حساسی از تاریخ اسلام زندگی می‏کردند. در همان سالی که امام صادق از دنیا می‏روند، ایشان متولد می‏شوند. به روایت قویتر امام صادق(ع) جزء آرزوهایشان این بوده که حضرت رضا(ع) را درک کنند و ببینند و به فرزندشان موسی‏بن‏جعفر(ع) می‏گفتند خداوند در کودکان تو یک موجودی قرار داده که عالم آل پیامبر است و من آرزو دارم که او را ببینم.

 زمان امام رضا از قطعات حساس تاریخ اسلام است. ما می‏دانیم که اوج تمدن دنیای اسلامی در همین قرن است و قدرت دولت مرکزی تاریخ اسلام اوجش در زمان هارون الرشید است که مقارن با زمان زندگی امام رضا(ع) است و از لحاظ علمی حتی برای شیعه اوج افتخارات علمی است که شاگردان امام صادق با فرصتی که دست امام آمده بود، دنیا را به طرف نور هدایت می‏کردند و امام رضا در رأس این شاگردان باواسطه است. در زمان امام رضا حرکت تشیّع در اوج بالندگی خودش قرار داشت، در سراسر مملکت وسیع اسلامی علی‏رغم فشاری که هارون الرشید داشت و قدرت دولت مرکزی، شیعه قدرت بسیار نیرومندی بود که به قدرت حکومت مرکزی تنه می‏زد. در غرب و شمال غرب آفریقا حکومت مقتدری از شیعه تشکیل شده بود. در مصر مقدمات بروز قدرت شیعی که بعد در دولت فاطمی تبلور پیدا کرد، داشت مهیا می‏شد و شیعه به سرعت اوج می‏گرفت. تشیّع قسمت اعظم ایران را از لحاظ علمی و اخلاقی اداره می‏کرد و قدرت فرهنگی دست اینها بود و در خود مرکز حکومت (عراق) هم قدرت شیعه بسیار زیاد بود که بعداً ما می‏بینیم آل بویه در اواخر همان قرن به چه آسانی می‏توانستند به خاطر قدرتی که شیعه داشت حکومت کنند و در شامات و تقریباً همه جا شیعه قدرتمند بود.

 حکومت عباسی بعد از رفتن هارون و تجزیه شدن و اختلافی که بین مأمون و امین افتاد، دچار یک مقدار ضعف شد و مأمون ناچار شد به خاطر جلوگیری از انفجار شیعه حضرت امام رضا را به نحوی به خودش مربوط کند.

 طی قیام ابوالسرایا در کوفه و وسعت قیام که یک حرکت علوی به رهبری یک سید علوی و به سرداری نظامی ابوالسرایا بود، بخش عظیمی از عراق را اینها تصرف کردند و در همان زمان در مدینه فرزندی از فرزندان امام صادق (ع) به نام محمد قیام کرد و آنجا را تصرف نمود. اصلاً وضع این طوری بود که شیعه، هم قدرت فرهنگی و هم قدرت مبارز و سیاسی بود. مخالفین حکومت عباسیان علی بن موسی الرضا را با این هدف که محور این حرکتها را در اختیار داشته باشند از مدینه به خراسان تبعید کردند و اینجا هم ریاکارانه به زور و اجبار امام رضا (ع) را وادار کردند که ولایتعهدی را بپذیرند که امام رضا طبق مصلحتی که دیدند، اصل خلافت را قبول نکردند و ولایتعهدی را قبول کردند، ولی به گونه‏ای عمل کردند که طرفدارانشان بفهمند که قضییه اجباری است. هرکس می‏آمد و به امام رضا تبریک می‏گفت، امام رضا می‏فرمودند: چه تبریکی این نمی‏ماند و به آنجا نمی‏رسد. حتَّی شاعری مثل ابونواس که شاعر بزرگ شیعی بود، مثل شعرای اهل سنّت حاضر نشد مداحی کند، چون می‏فهمید که مسأله چیست. در عین حال امام رضا از همین وضع ظاهری هم استفاده کردند. چون اسمشان در مرکز بود و اسم ولایتعهدی داشتند، بسیاری از مامورین پایین دیگر جرأت نمی‏کردند که به تشیّع تهاجم کنند و در همین رابطه امیرالحاج را امام از شیعه تعیین کردند که آن سال حج به صورت خاصی انجام شد و در کل از همین وضعی که بر امام رضا تحمیل کردند، با سیاستی که امام رضا داشتند، به خوبی استفاده شد و شیعه یک گام دیگر به طرف جلو برداشت در اواخر آن قرن ما می‏بینیم که قسمت عمده معموره دنیای اسلامی به نحوی تحت سلطه سیاسی فرق شیعه بوده است. به هرحال ما این روز مقدس را به خدمت حضرت ولی عصر امام زمان و نایب ارجمندشان رهبر عظیم‏الشأن انقلاب و عموم ملت عزیزمان و مسلمانان جهان تبریک عرض می‏کنیم. ان‏شاءاللَّه این روز بر همه ملل اسلامی مبارک باشد.

 مناسبت دیگر ما جلسات مجلس خبرگان در این هفته بود که جلسات تشکیل شده، بسیار پربار بود. یکی از مهمترین مسایل اساسی امروز و آینده مورد بحث بود و الحمدللَّه با هماهنگی که در جلسات خبرگان هست، بیمه‏ای داریم برای آینده انقلاب و وحدت و هماهنگی روحانیت که برای این انقلاب و آینده تاریخ ما مهمترین پشتوانه است و با هماهنگی خبرگان امت یاس مطلق بر دشمنان اسلام عارض می‏شود، چون این همه از عناصر محبوب و منتخب مردم که در یک مسأله‏ای با هم هماهنگ باشند، دیگر ما از خطر تفرقه روحانیت نباید بترسیم و دیگر کسی جرأت نمی‏کند برخلاف خطی که اینها در خدمت رهبری ترسیم می‏کنند و همراه رهبری هستند، حرکت کند و اگر زمزمه‏هایی از گوشه و کنار پیدا شود، قابل توجه نیست و الحمدللَّه این نعمت هست.

 از کارهای بسیار مهمی که در اجلاسیه قبل انجام شد و مصوبات آن در این اجلاس امضا شد و ان‏شاءاللَّه سند آن را خدمت حضرت امام و آیت‏اللَّه منتظری خواهیم فرستاد، تأیید انتخاب مردم بود که قائم مقام رهبری را با تشخیص مردم، مجلس خبرگان همراهی کرد و این تشخیص را به حق تشخیص داد و در آینده ملت ما از وجود رهبری شایسته و مرجع تقلیدی بزرگوار در سایه هماهنگی این ملت عزیز و مجلس خبرگان برخوردار خواهد بود، خداوند ان‏شاءاللَّه وجود حضرت امام، این بنیانگذار انقلاب عظیم را آن قدر برای ما حفظ کند که ما نیازی به رهبری دیگری پیدا نکنیم. اما به هرحال این کاری که خبرگان و مردم انجام دادند، برای تداوم انقلاب و تضمین این حرکت و یأس دشمنان ما و تودهنی خوردن عناصر مخرب و شیطان صفت بسیار بسیار با ارزش است و ما از تمام اعضای مجلس خبرگان تشکر می‏کنیم.

 بحث دیگر ما هفته بهزیستی و تأمین اجتماعی است که در اینجا مسؤول محترم سازمان بهزیستی مطالب لازم را به شما گفته‏اند. من فقط به ملتمان تأکید می‏کنم که به این بخش از کار اهمیت دهند. این رسیدگی که تأمین اجتماعی، بهزیستی و کمیته امداد امام و نهادهای مربوط به این کار از بخش محروم و نیازمند کشور می‏کنند و عقب مانده‏ها و عقب نگه‏داشته شده‏ها را تحت حمایت خودشان قرار می‏دهند، این از کارهای صددرصد انسانی، اسلامی و اخلاقی است که آقایان دارند انجام می‏دهند و از وظایف مهم حکومت اسلامی است و ملت ما باید با این آقایان همکاری کنند و کمکها و همکاریها متمرکز شود که از یک مسیر معینی با برنامه خاصی ما بتوانیم امکاناتی که در اختیار داریم، به عدالت بین نیازمندان پخش کنیم. البته ارقام و اعداد قابل توجهی آقایان از خدماتشان دارند که در این هفته به اطلاع ملت ما خواهد رسید.

 یک بحث اساسی هم امروز داریم که مربوط به شرایط جامعه خودمان و منطقه است در وضعی که تهاجم جدید استعمار غرب به وجود آورده و این قابل توجه است.

 این توطئه‏ای که ما در آن درگیر هستیم، آخرین توطئه نخواهد بود و فعلاً در سلسله توطئه‏ها آخرین است و هر وقت آن را شکستیم توطئه جدیدی پیش خواهد آمد و اصولاً عمر ما همین خواهد بود، یعنی انسان هر راه حقی را که بخواهد برود، تا پایان عمر دچار مبارزه است.

 مبارزه حق و باطل تمام نمی‏شود و هیچ کس نباید فکر کند که یک روزی راحت می‏تواند در خانه‏اش بنشیند و دیگر مبارزه نکند. اصلاً رشد و تکامل ما در همین است و قلم قدرت آفرینش همین را خواسته است.

 انسان در سایه مبارزه و تلاش و جهاد رشد می‏کند و هر روزی که آدم از مبارزه و جهاد خالی شود آن روز مغبون است و متوقف شده است. بنابراین ما از اینکه برایمان حادثه پیش بیاید و دشمن توطئه بچیند و درگیری درست کند، نباید بترسیم. ما باید مرد مبارزه باشیم و اگر روزی دشمن هم بترسد، ما خودمان باید به سراغ دشمن برویم و این صحنه را ما به وجود آوریم. به هرحال تا جامعه اسلامی، حکومت اسلامی و فرهنگ اسلامی باشد، این فرهنگ، فرهنگ مبارزه با ستم و طاغوت و جریانات فساد است و امروز ما دچار یکی از این صحنه‏ها هستیم.

 صحنه‏ای که برای ما ترسیم کرده‏اند، بعد از یأس از تأثیر محاصره اقتصادی گذشته، کودتاها، لیبرالها، ضدانقلابها، جنگ و امکاناتی که در جنگ به دشمن ما دادند و تبلیغات و همه چیز را آزمایش کردند و شکست خوردند، امروز ما در بحبوحه یک مبارزه بسیار بسیار جدی و حیاتی قرار گرفته‏ایم.

 استکبار غرب برای گرفتن یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی برنامه‏ای ریخته که یک بخش آن این است که قیمت نفت را که در اثر انقلاب اسلامی افزایش یافت و چند برابر شد از ما بگیرد و تا امروز هم در این بخش از کارش موفق بوده است. این چند ماه، ماه موفقیت تهاجم اقتصادی غرب است که البته یک تهاجم اقتصادی صرف نیست. این توطئه به خیال استکبار یک تهاجم سیاسی، اقتصادی و نظامی است و شاید کانون و هدف این مبارزه ما باشیم، ولی استکبار می‏خواهد کل منطقه را هم خلع سلاح کند. غرب وقتی دید دنیای اسلام با این دستاورد انقلاب اسلامی امکانات فراوانی به دست آورد و یکدفعه ثروتش چند برابر شد و این خطر را هم می‏بیند که این ثروت یک روز از دست عمال و نوکرانش در بیاید و به دست مردم بیفتد و نیروهای انقلابی و اسلام بر این اقیانوسهای طلا حاکم شوند، لذا به فکر افتاد که قیمت نفت را به دوران قبل برگرداند و برنامه‏ریزی کرد و متأسفانه چون در داخل کشورهای اسلامی عوامل نیرومندی دارد و شیر نفت به دست کسانی است که اینها از آمریکا فرمان می‏برند و در منطقه همراه اسرائیل هستند، اجرای این برنامه برایش آسان شد و الآن همان طور که می‏بیند، این کار را انجام داده است. این توطئه در منطقه ضمن اینکه خزانه بسیاری از کشورهای اسلامی را خالی خواهد کرد، ولی با مشخص شدن چهره این نوکران آمریکا و غرب امیدواریم راه ملتهای اسلامی باز شود و در آینده بتوانند آن راهی که ملت ایران رفت و شر خانواده پهلوی را از سر این ملت کوتاه کرد، آنها هم بفهمند که دچار چه طاغوتهایی هستند و چه نوکرانی برآنها حاکم هستند. شاید در نهایت برای مسلمانان خیر باشد و شاید فشار اقتصادی که روی آنها می‏آید و تضادی که در درون حکومتهاست و وابستگی که اینها به خارج دارند، مشکلاتی برایشان درست کند و این تضاد منافع غرب در داخل که از یک طرف اینها را به زحمت می‏اندازد و از سوی دیگر پول می‏برد به نفع مسلمانان تمام شود.

 و اما داخل کشور ما برنامه از این حرفها به نظر من عمیق‏تر است. آنها می‏خواهند بایک تیر در اینجا چند نشان بزنند. یک نشانشان این است که می‏خواهند دست ما را در جنگ خالی کنند که این حرف در تحلیلهای صهیونیستها، انگلیسیها و آمریکاییها هم آمده و می‏خواهند القا کنند و اثرش را روی جبهه‏ها بگذارد و توی دل مردم را خالی کنند.

 ما در این جهت آن چنان برنامه ریزی کرده‏ایم که ان‏شاءاللَّه برعکس نتیجه گرفته می‏شود. و تا امروز که من با شما صحبت می‏کنم، نتیجه معکوس گرفته‏اند که شما آثار آن را در فاو، حاج عمران و مهران دیده‏اید و آنچه که ندیدیم ان‏شاءاللَّه خیلی عظیم‏تر از آن است که تا به حال دیده‏ایم. برنامه ریزی که برای این کار شده در این بعد دشمنان ما را مأیوس خواهد کرد. چیز دیگری که اینها مدّ نظر دارند، جامعه و انقلاب است، یعنی تنها جنگ نیست.

 ما اخیراً یک جاسوس آمریکایی را گرفته‏ایم که با پاسپورت ایتالیایی به عنوان کارشناس یکی از رشته‏های مورد نیاز ایران در اینجا کار می‏کرده و مطالب زیادی از او فهمیده‏ایم که ان‏شاءاللَّه در وقت مناسبی از طرف مسؤولین ما این مسایل گفته خواهد شد و الآن این جاسوس در دست ماست. یکی از اهدافی که آمریکاییها و به طور کلی غربیها از این تهاجم (توطئه کاهش قیمت نفت) دارند، این است که آنها پیش خودشان فکر می‏کنند، جامعه به خاطر کمبود امکانات اقتصادی، دچار مشکلات می‏شود و از عواملی که آنها خیال می‏کنند در داخل جامعه وجود دارد، می‏خواهند برای برهم زدن وحدت و یکپارچگی جمع ما استفاده کنند و این از اشتباهات بزرگ آنهاست که ان‏شاءاللَّه در ظرف چند ماه آینده آثارش را خواهیم دید.

 اینها بیشتر توجه‏شان به قشر مرفه است. ضدانقلاب را مأمور کرده‏اند که با قشر مرفه جامعه ما همکاری کنند؛ آنهایی که به صورت ظاهر تحمل بعضی از مشکلات این تهاجم اقتصادی را ندارند و هیچ وقت هم برای آنها مشکل پیش نمی‏آید، چون آنها از همه امکانات برخوردارند. این برنامه ریزی را اینها کردند که اولین اثر آن را شما در تحرک این چند نفر معدود فریب خورده پزشک دیدید.

 برنامه‏ریزی بسیار دقیق بود، اما این جوری رسوا از آب در آمد. بی‏عقلی‏شان هم این بود که رادیوهای ضدانقلاب از قضیه جلو افتادند. یک قدری باید صبر می‏کردند و بعداً حرف می‏زدند. از قضیه جلو افتادند و دست اینها را رو کردند. البته ما هیچ مایل نیستیم و اندوهگین هم هستیم از اینکه پزشکان ما به این مسأله متهم شوند و ما این را نمی‏خواستیم و خود آنها این را خواستند. ما نصیحت کردیم. من فقط یک جمله‏ای به عنوان نصیحت به آنها عرض می‏کنم که توجه داشته باشند که ملت ما بیدی نیست که از این بادها بلرزد.

 این انقلاب متکی به خیلی چیزهای دیگری است. این مردمی که برای انقلابشان بچه‏های عزیز خودشان و شاگردان اول دانشگاههای خودشان و نورچشمان خودشان و مردم فقیر و بی‏بضاعت ما سهمیه کوپن شان را که می‏گیرند و گوشواره‏ها و انگشتریهای دوران نامزدی خودشان و هدایای بهترین روزهای خودشان را برای جنگ می‏آورند و تقدیم می‏کنند و این همه دارند در راه انقلاب خون می‏دهند، این مردم مثلاً از این غصه‏شان می‏شود که یک پزشکی یک بار آنها را معالجه نکرده است؟! این که اصلاً برای آنها چیزی نیست. شما ببینید که با چه کسی می‏خواهید برخورد کنید.

 آنهایی که از این حرفها غصه‏شان می‏شود، نه هیچ گاه تکیه گاه این انقلاب بودند و نه ما هیچ وقت روی آنها حساب می‏کردیم، خیلی خوشحال باشند که ما اجازه داده‏ایم که در جامعه مانده‏اند و دارند زندگی می‏کنند. در مورد آنها بحثی نیست. ملت ما آنچنان نیرومند است که در آن شرایط مشکلی که در دوران مبارزه پیش آمد که بازار، ادارات و کارخانجات تعطیل بود، نفت نبود، سوخت نبود، وسیله سفر نبود، در آن زمستان سرد آن جوری مقاومت کرد و نظام شاه را با آن همه قدرت تسلیحاتی‏اش به زیر کشید و به زباله‏دان تاریخ فرستاد. خوب، این مردم با چهارنفر که بخواهند با انقلابشان مخالفت کنند، چه جور برخورد خواهند کرد؟ این مردم که معمولی نیستند. اینها پوزه آمریکا را به خاک مالیدند. اینها هزاران نفر از افراد ضدانقلاب را که با غارت کردن پادگانها آن گونه مسلح بودند، ذلیل کردند و آنها را با دریوزگی به عراق و فرانسه و این طرف و آن طرف فرستادند. حالا می‏شود 4 تا محتکر با احتکار دارو و یا 4 محتکر یخچال و فریزر و یا 4 تا دکتر با یک ساعت نیامدن در مطبی که خیلی هم زیادی است، به انقلاب ضربه بزنند؟! آنها که توی تهران جمع شده‏اند که این قدر اینجا لازم نیستند، نصف اینها باید به شهرستانها و مناطق دور دست بروند. آنهایی که اعتصاب می‏کنند، اصلاً اکثرشان باید بروند، آنها اینجا ماندنی نیستند.

 به هرحال ما واقعاً نصیحت می‏کنیم. همین حالا هم مایلیم چنین چیزی پیش نیاید. چند نفری که اشتباه کردند، شناخته شدند و آنها هم که اشتباه نکردند مشخص شدند. باید آنهایی را که اشتباه کردند بخشید و نباید هم متعرض آنهایی که فریب خوردند، شد و آنهایی هم که با ضدانقلاب و آمریکا رابطه داشتند، وضع آنها و چگونگی برخورد با این گونه افراد هم روشن است.

 ان‏شاءاللَّه که گول و فریب نخورند و ببینند آنهایی که گاهی توی این دانشگاه را از افراد ضدانقلاب پر می‏کردند و میتینگها و این طور چیزها راه می‏انداختند، چه شدند و چه چیز از آنها باقی مانده است. سرنوشت آنها باید برای خودتان مورد نظر باشد. البته یک خواسته صنفی همیشه قابل توجه است و مسؤولین هم نباید با خواسته‏های صنفی برخورد خشن کنند. ولی آنچه که مورد قبول نیست، مبارزه با انقلاب است که اگر کاری بوی چنین چیزی بدهد این برای هیچ کس قابل توجه نیست و شما بدانید که آن قدر امتیاز دارید که گرفتن امتیازات شما برای کیفر دادنتان کافی است و ما نیازی به کیفرهای سخت شما نداریم. بنابراین ان‏شاءاللَّه از همین حرکت بسیار بسیار ضعیفی که ما دیدیم و بعداً هم تا آنجا که ما مطلع هستیم، اکثر آنها اظهار پشیمانی کردند، بقیه جریانهایی که آمریکا روی آنها حساب کرده و به فکر آن هست که یک روزی هم از آنها استفاده کند، خیال نکنند که از این آب گل آلود می‏شود ماهی گرفت.

 اگر شما فکر کنید که ما امسال از ناحیه نفت مشکلات اقتصادی پیدا می‏کنیم، که این طور خواهد بود و ما می‏دانیم که بدون مشکل نخواهیم بود، ما قصد داریم که این مشکلات را نردبان استقلال و خودکفایی کشورمان کنیم. همان روز اولی که محاصره اقتصادی شروع شد، امام فرمودند که اگر چند سال این محاصره طول بکشد، ایران آزاد و مستقل خواهد شد. امروز استکبار جهانی با خواست خودش همین وضع را بر ما تحمیل کرده است.

 ملت ما می‏داند که اگر چنانچه امروز یخچال و اطو نداشته باشد و 5 سال دیگر یخچال ساخت فرزندان خودش را استفاده کند، هزار بار بهتر است، که 5 سال صبر می‏کند. در 5 سال آینده می‏تواند شاهد استقلال و خودکفایی خودش باشد. بنابر این براساس مطالبی که بیان شد، ما نه تنها نگران نیستیم، بلکه مطمئن هستیم شرایطی که دشمن بر ما تحمیل کرده، اگر با آن خوب برخورد کنیم، هم می‏تواند وسیله سازندگی و استحکام پایه‏های اقتصادی کشور خودمان باشد و هم می‏تواند وسیله صاف شدن راه مردم منطقه از این نوکرهایی که سد راه حرکت اسلامی مردم هستند باشد و هم می‏تواند برای پیروزی ما در جنگ وسیله سرعت باشد. از این مجموعه به این نتیجه می‏رسیم که جزء وظایف حتمی ماست که در این مقطع با رزمندگان و مسؤولین جنگ، با ارتش و سپاه و بسیجیان همکاری جدی داشته باشیم و همه اقشار امت و همه امکانات کشور در حدی که آنها می‏خواهند، در خدمت جنگ قرار بگیرند، تا اولین کاری که لازم است انجام دهیم، فیصله دادن به مسأله جنگ باشد و پس از آن امکاناتی که در جنگ مصرف می‏کردیم، برای سازندگی به داخل کشور برگردانیم.

 افرادی که در مراسم این هفته در نماز جمعه ما شرکت کرده‏اند، سرپرستان دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور، مسؤولین بهزیستی از سراسر کشور به همراه 250 کامیون و تریلی از کمکهای اهدایی به رزمندگان اسلام، جمع کثیری از برادران بسیج ناحیه 3 پایگاه مقداد، جمع قابل توجهی از برادران تیپ ویژه هوابرد نیروی زمینی سپاه پاسداران، جمعی از خواهران جامعةالزهرای قم و خواهران مراکز بسیج سراسر کشور که امروز این مراسم نمازجمعه را با حضور خودشان مزیّن فرمودند. خداوند به همه ملت ما و شما حضار نعمت پیروزی کامل و سعادت اسلامی عنایت بفرماید.

    ترجمه خطبه عربی

    بسم اللّه الرحمن الرحیم

 دنیای امروز از خلاء یک مکتب صالح حاکم بر روابط بین‏المللی و حتَّی بین افراد جوامع رنج می‏برد و اغلب حکام جهان اکثراً با تکیه بر قدرت و زور به دیگران برخورد می‏کنند.

 در این میان کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان علی‏رغم غنای فکری و ایدئولوژیکی و امکانات فراوان مادی بیش از دیگران مظلوم و مغبون هستند.

 قدرتهای الحادی و مادی شرق و غرب در سرکوب اسلام و مسلمین و جلوگیری از تحقق قدرت اسلامی در جهان علی‏رغم تضادها و اختلافات عمیقشان هماهنگی دارند.

 روشن‏ترین مورد این هماهنگی را در مبارزه با جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران می‏بینید که امروز به عنوان حاکمیت اسلام و قرآن در صحنه است و تبلور حاکمیت مسلمانان شناخته شده و برای جلوگیری از رشد فکر حاکمیت اسلامی، حتی از امکانات کشورهای اسلامی استفاده می‏برند و متأسفانه به اندازه کافی در حکام کشورهای اسلامی و مخصوصاً مرتجعین منطقه عامل و فرمانبردار دارند و مشخص‏ترین آنها حزب بعث عفلقی است.

 مظلومیت مسلمانان در هند و فیلیپین و کامبوج و افغانستان و لبنان و عراق و اریتره و کل کشورهای غربی و شرقی چیزی نیست که از نظرها مخفی باشد و متأسفانه لبه تیز تیغ پیکار با اسلام متوجه افکار مبارز و استقلال طلب و مخلص است که خطر اصلی برای کفر و استکبار جهانی هستند.

 با میدان دادن محدود به مسلمان نماهایی که به دروغ تظاهر به اسلام دارند و از روح اسلام خالی‏اند، قبح این مظالم را می‏پوشانند و حداقل از زهر آن در میان ملتهای اسلامی می‏کاهند.

 راه حل اساسی این است که مسلمانان به اسلام راستین رجعت نمایند و بر محور اسلام که بخش عظیمی از جهان را از مغرب آفریقا با مشرق آسیا در اختیار دارد با استفاده از تجربه ایران اسلامی با ایجاد قدرت سالم و صالح در جهان شر قدرتهای تجاوزگر را کوتاه نمایند.

 »اَعُوذُ باللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ/ بسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمنِ‏الرَّحیم/

 قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ/ اَللَّهُ الصَّمَدُ/ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یوُلَدْ/ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ«.