مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه مکتوب آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره خلیج فارس

مصاحبه مکتوب آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره خلیج فارس

  • دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۶

○ برای شروع مصاحبه، همانطور که مستحضرید 25 سال از عمر شورای همکاری خلیج‌فارس می‌گذرد. خواستم نظر حضرت‌عالی را به طور کلی نسبت به عملکرد 25 ساله شورای مزبور جویا شوم.
● ارزیابی عملکرد شورا از دیدگاه ایران متفاوت با ارزیابی خود شورا می‌باشد. ما انتقاداتی بر مواضع آنها در دوران دفاع مقدس و پس از آن و موضع آنها در مسئله جزایر و حضور نیروهای خارجی در منطقه و موارد دیگر داریم. در کنار آثار خوبی که در رفع اختلاف بین خودشان و دیگران دارند، ولی خود آنها محاسبات دیگری دارند و من نمی‌خواهم راجع به اهداف و عملکردشان در این منظر چیزی بگویم.
○ یکی از موضوعات استراتژیک در خلیج فارس، حفظ امنیت این آبراه است و از دهه 70 میلادی اقداماتی توسط کشورهای ساحلی برای یک پیمان امنیتی صورت پذیرفت که با موفقیت همراه نبود. بعد از انقلاب اسلامی ایران و جنگ عراق علیه ایران و حمله عراق به کویت و جنگ‌های اول و دوم خلیج فارس، مسئله امنیت از اهمیت بیشتری برخوردار گردیددر حال‌حاضر برای‌ایجاد امنیت دو دیدگاه‌وجود دارد:
الف – دیدگاه تهران که معتقد است حفظ امنیت باید توسط کشورهای ساحلی و بدون دخالت بیگانگان صورت پذیرد.
ب – دیدگاه شورای همکاری که به قدرتهای فرامنطقه‌ای چشم دوخته‌اند و به اهداف ایران اعتماد ندارند. به نظر شما برای اعتمادسازی چه باید کرد؟
●  معلوم است که من دیدگاه ایران را می‌پسندم. مطمئن هستم که کشورهای منطقه با همکاری صادقانه می‌توانند امنیت مستقر و مستمری داشته باشند و نیازی به نیروهای خارجی و حتی نیروهایی از مصر و سوریه و بخصوص نیروهای استکباری ندارند. زیرا آنها بدون شک با اهداف استعماری خودشان در منطقه حضور دارند و مانع استقرار امنیت هستند. چون عدم امنیت مستقر، زمینه را برای پذیرش حضور آنها فراهم می‌کند و سیاست آنها «فرق تسدّ» تز پایدار آنها است.
○  آقای هاشمی، حضرت‌عالی بعد از 8 سال جنگ در مقام ریاست جمهوری قرار گرفتید که بهترین موقع برای عضویت ایران در شورای همکاری بود. آیا اقدامی از طرف دستگاه دیپلماسی ایران صورت گرفت و علت یا علل عدم موفقیت درچه می‌باشد؟ باتوجه به اینکه حتی حضور ایران در قالب 1 + 6 می‌تواند قدرت شورای همکاری را از جنبه‌های سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و جمعیتی افزایش دهد.
● در دوران دفاع و پس از آن تلاش زیادی برای هماهنگ کردن دو ساحل شمال و جنوب کردیم و گویا اعمال نفوذ خارجی‌ها مانع از رسیدن به اهدافمان شد، گرچه دستاوردهایی در جهت کم کردن تشنج داشتیم.
بعد از جنگ ایران و عراق به آنها گفتیم که علیرغم کمک‌های آنها در جنگ به عراق، ایران آماده است که پرونده جدیدی در روابط و همکاری‌ها بگشاید و عملاً مواضع اصولی ایران در قبال تجاوزات عراق به کویت صداقت ایران را روشن‌تر کرد و بجای انتقام‌گیری، کمک‌های زیادی برای نجات کویت و رفع مشکلات مردم در دوران اشغال و پس از اشغال کویت کردیم.
مایل بودیم با استفاده از تجربه ارزشمند جوانان در اطفاء آتش سوزی چاه‌های نفت کویت به آنها کمک کنیم، ولی آمریکا مانع شد. مشکل حج و روابط تیره با عربستان را حل و اصلاح کردیم. با قطر، بحرین و عمان روابط نسبتاً خوبی برقرار شد. در رونق تجارت و اقتصاد با امارات نقش بی‌بدیلی اعمال کردیم. مشکل سقوط ارزش نفت را که برای آنها و خود ما بسیار مهم بود، حل کردیم و به طور کلی روابط را از حالت خصمانه به حالت عادی درآوردیم و توقع ما در همکاری‌ها بیشتر از اینها بود که به دیوار بلند نفوذ استکباریان برخورد کرده و می‌کند.
○  یکی از نویسندگان عرب می‌نویسد آقای هاشمی در اواخر دوران ریاست جمهوری متوجه شدند که عربستان حرف اول را در شورای همکاری خلیج فارس و منطقه می‌زند، لذا رویکردی ویژه به سوی عربستان نشان دادند که مورد استقبال ولیعهد وقت عربستان آقای شاهزاده عبدالله قرار گرفت و نمود اقتصادی آن در افزایش قیمت نفت بعد از کاهش قیمت در سالهای 1997 و 1998 بود. امکان دارد دراین خصوص و ملاقات با ملک عبدالله و مذاکرات به عمل آمده توضیح بفرمایید.
●  اصل مطلب ایشان درست است، ولی اینکه می‌گوید، در اواخر دوران ریاست جمهوری به این مسئله توجه کردم، درست نیست.
از قبل نقش عربستان را می‌دانستم و اوایل دوران ریاست جمهوری‌ام در کنفرانس سران اسلامی در سنگال در تاریخ 14/9/1370 ملاقاتی با آقای امیر عبدالله که آن زمان ولیعهد بودند، داشتم و بخشی از یخ‌های روابط آب شد که ثمره آن، تصویب تشکیل اجلاس سران در تهران بود. و همچنین مسئله حج هم بطور اصولی حل شد. روابط دوستانه من و ایشان ادامه پیدا کرد و گام اساسی در اجلاس ویژه و فوق‌العاده سران در پاکستان در تاریخ 03/01/1376 برداشته شد. ملاقات سرنوشت‌سازی با ایشان داشتم که منجر به رفع مانع اجلاس سران در تهران شد . روز قبل از آن در جده اعلان شده بود که اجلاس در تهران برگزار نمی‌شود. همچنین مشکل بحران خیزی که بعد از انفجار الخبر در جریان بود، در جهت درست هدایت شد و سپس در اجلاس سران در تهران در اسفندماه 1376 از فرصت حضور امیرعبدالله در ایران بهره گرفتم و بحثهای مهم و کارشناسانه‌ای درباره قیمت نفت با ایشان داشتم. این بحث را در سفر مهم به عربستان با ایشان و نمایندگان مجلس و وزرای ذیربط ادامه دادم. آنها فکر می‌کردند که اگر نفت گران شود، دنیا، انرژی جایگزین پیدا می‌کند و عربستان که بیشترین ذخایر نفت را دارد، ضرر خواهد دید. من با ادله کارشناسانه اثبات کردم که نفت جایگزینی که بتواند در قیمت با آن رقابت کند، پیدا نخواهند کرد و سپس با تصمیم منطقی اوپک، بخشی از قیمت واقعی نفت به دست آمد و امروز تولیدکنندگان نفت درباره صحّت و استدلال من به اجماع رسیده‌اند.
○ در طول جنگ عراق و ایران شورای همکاری خلیج‌فارس از عراق حمایت کرد. آیا در زمان جنگ برای پایان جنگ پیشنهادهای مالی و غیره از طرف شورای همکاری و یا کشورهایی نظیر عربستان یا کویت به ایران داده شده بود؟
● بعد از فتح خرمشهر، شایعاتی در محافل و رسانه‌هابود که غرامت جنگ که برعهده عراق متجاوز بود، از طرف آنها پرداخت می‌شود. اما هیچ پیشنهاد رسمی مستقیم یا غیرمستقیم به ما نرسید و سندی هم که مقام مسئولی این حرف را زده باشد، به دست نیامد.
○  مستحضرید توسعه روابط اقتصادی می‌تواند بر سایر زمینه‌ها تأثیرات مثبت برجای گذارد. برای افزایش توسعه اقتصادی میان تهران و سایر کشورهای حوزه خلیج‌فارس، نظر شما در مورد شکل‌گیری یک سازمان همکاری اقتصادی نظیر (اکو) چه می‌باشد؟ در صورت مثبت بودن از کجا باید شروع شود؟
●  کاملاً موافقم و قبلاً هم این مسئله مطرح شده و گویا قدرت‌های غربی مانع آن می‌شوند. به نفع همه است. اولاً باید همکاری اقتصادی دوجانبه توسعه یابد و در مرحله بعد ساختاری برای این کار به وجود آید. مزیت‌های نسبی در این زمینه خیلی زیاد است.
○ غربی‌ها و آمریکایی‌ها به انحای مختلف به ایرانیان القاء می‌کنند که: اعراب به ایرانی‌ها بدبین می‌باشند، قول و فعلشان هماهنگ نیست و از این نوع مطالب و یا اصرار دارند ایرانی‌ها حتماً بگویند خلیج فارس. متقابلاً به اعراب نیز می‌گویند: ایرانی‌ها می‌خواهند بر اعراب نفوذ داشته باشند، ایرانی‌ها قابل اعتماد نمی‌باشند و نزد آنها بر خلیج عربی تاکید می‌ورزند. با این ترتیب تخم شکاف و سوءنظر می‌کارند تا در جهت منافع خودشان درو کنند. به نظر شما برای زدودن این القائات مسموم چه باید کرد؟
● اینکه استعماریان از اینگونه اعمال تفرقه‌انگیز انجام می‌دهند، روشن است و در مورد نام خلیج‌فارس هم روشن است که اسم صحیح و تاریخی همین است و تحریک به استفاده از تعبیر خلیج‌عربی و یا خلیج بدون پسوند هم از القائات تفرقه‌انگیز است . راه درست در جلوگیری از تفرقه و دشمنی، هوشیاری مسئولان و نخبگان است که دام و دانه را بشناسند و به مردم بگویند و توطئه‌ها را افشا و خنثی کنند.
○ آقای هاشمی، نمی‌خواهید پیشقدم شوید و یک گروه علمی و دانشگاهی از محققین و مورخین 8 کشور ساحلی تشکیل بدهید و بر روی اسم واقعی خلیج‌ کار آکادمیک و تاریخی انجام دهند و به هر جمع‌بندی مشترک دست یافتند، مورد توافق دولتهای 8 کشور قرار گیرد؟
● این کار را وزرای ذیربط دولت باید انجام دهند و ماهم کمک کنیم.
○ شورای همکاری در رابطه با تقویت همکاری با ایران دچار تزلزل است. به اصطلاح دست پیش می‌گذارد و پا پس می‌کشد. چه باید کرد تا این تزلزل از بین برود؟
● مشکل اساسی در اعمال نفوذ اجانب است و البته در درون خودشان هم عوامل ضدایرانی با انگیزه‌های مذهبی، سیاسی و ... وجود دارد.
○ در ملاقات قبلی که با حضرت‌عالی داشتم، اشاره فرمودید بعد از حمله عراق به کویت و مکاتباتی که بین شما و صدام حسین انجام گرفت، صدام مرزهای عراق در خلیج فارس را خیلی بیشتر از آنچه که است، اعلام داشت. البته منظورش تا مرزهای ساحلی برخی از کشورها بود و جنابعالی در پاسختان ادعای صدام را رد کردید و در سفر اخیرتان به کویت مقامات کویتی از موضع شما تشکر کردند. در این زمینه می‌توانید توضیح بفرمایید. آیا این خود نمی‌تواند دلیلی برای اعتماد شورای همکاری خلیج فارس به ایران باشد؟
● در نامه چهارم صدام که در تاریخ 8 محرم 1411هـ.ق، مطابق با 30 ژوئیه 1990 هم نوشته بود، این جمله گنجانده شده بود:« مرز ]ایران و عراق[ در خشکی 1200 کیلومتر و در دریا 800 کیلومتر امتداد دارد.» من می‌دانستم که مرز آبی ما با عراق خیلی کمتر است و می‌شد فهمید که صدام ادعای اراضی بر کشورهای جنوب خلیج‌فارس تا حدود امارات را دارد و من در جواب نامه با صراحت گفتم که چنین مرز مشترکی نداریم و نوشتم: «لازم نیست برای مشخص کردن مرزها در زمین و رودخانه به دنبال چیزی جز معاهده 1975 باشیم.»  و خبرش هم پخش شد و در آن زمان هشدار به کشورهای جنوب بود. سپس در اشغال کویت توسط صدام، همه متوجه شدند که آن جمله حساب شده و با عقبه سیاسی و فکری نوشته شده بود و موضع من و موضع صدام تأثیر متضاد خود را در افکار آنها گذاشت و متأسفانه کم بهره‌گیری شد. چون عوامل بازدارنده، نیرومند عمل می‌کنند.
○ مستحضرید انگلیسی‌ها جزایر سه‌گانه (ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک) را در زمان شاه سابق ایران در ازاء بحرین به کشور ما تحویل دادند. بعد از جنگ و در دوران ریاست جمهوری حضرت‌عالی مسئله جزایر و ادعای اشغال ایران مطرح می‌شود و حتی بعضی از کارشناسان سیاسی عرب معتقدند بین ایران و شورای همکاری غیر از مسئله حاکمیت بر سه جزیره، اختلاف اساسی وجود ندارد. به نظر شما راه حل این اختلاف چه می‌باشد؟
● اینکه در زمان ریاست جمهوری من مسئله جزایر مطرح شد، درست نیست. می‌دانید که پس از 100 سال گفت‌وگو و مجادله پیوسته مقامات دولتی ایران علیه بریتانیا، روز نهم آذر 1350 جزایر غصب شده ایرانی از سوی بریتانیا، به مام وطن بازگشت و با رضایت جامعه بین‌المللی و مسکوت ماندن موضوع در شورای امنیت و سپس با امضای قرارداد الجزیره، عراق و امارات نیز ادعاهای واهی خود را تقریباً رها کردند.
اما پس از انقلاب ایران و با برقراری جمهوری اسلامی، مجدداً دو کشور فوق، بویژه صدام ادعاهای خود را از نو تکرار نمودند و حتی موضوع جزایر سه‌گانه یکی از بهانه‌های صدام برای حمله به ایران قرار گرفت. البته این تاریخچه مفصل است که علاقه‌مندان و محققان می‌توانند در اسناد و مدارک و کتب موجود آن را مطالعه کنند.
پس جزایر از ایران بود و در اشغال بریتانیا. بعد از آنکه بریتانیا از نگه‌داری نیروهایش در منطقه عاجز شد و تصمیم به تخلیه گرفت، به طور طبیعی جزایر در اختیار ایران قرار می‌گرفت. ولی انگلستان از آن موقعیت  استفاده کرد و مشکل بحرین را حل کرد. اما راه‌حل این مشکل همین است که ایران و امارات مذاکرات مستقیم و منطقی و مستمر را آغاز کنند و دو طرف صبر و حوصله بخرج بدهند و اخبار مذاکرات هم بصورت مشروح و دائماً منتشر شود تا هم حقیقت برای مردم دو طرف روشن شود و هم زمینه تصمیم عادلانه نهائی فراهم گردد و هم در جریان مذاکرات اعتماد بیشتری بدست آید و در امور دیگر هم که منافع بیشتری برای دو طرف دارد، پیشرفت حاصل شود. ضمناً در مبان ساکنان جزیره ابوموسی هم محبت، مراودات و همکاری بیشتری به وجود آید.
○ آقای هاشمی تصور نمی‌فرمایید به عنوان یک شخصیت قابل اعتماد و شناخته شده لازم باشد سفر دوره‌ای به 6 کشور شورای همکار خلیج‌فارس داشته باشید و ملاقات‌هایی با بالاترین مقامات این کشورها انجام بدهید تا به نزدیکی بیشتر ایران با شورا کمک نماید؟
●  در شرایط فعلی و با وضعی که داریم، این اقدام شخص من خیلی موثر نیست اگر این کار را در دوران مسئولیت ریاست جمهوری‌ام انجام داده بودم، اثربخش بود.
○ یکی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های شورای همکاری در مورد هسته‌ای، موضوع زباله‌های هسته‌ای در خلیج فارس و آلودگی زیست محیطی و یا عدم رعایت مسائل ایمنی در نیروگاه بوشهر می‌باشد. ظاهراً در سفر اخیرتان به کویت پیرامون این موضوع صحبت شد. می‌توانید بفرمایید آنها قانع شدند؟
● این موضوع  می‌تواند بهانه باشد. تاسیسات هسته‌ای ایران از سطح خوب امنیتی و زیستی برخوردار است و به علاوه اگر منظور کارهای هسته‌ای ایران در اصفهان، نطنز و اراک است که فاصله جغرافیایی زیادی با آنها دارد. همین‌ها هستند که مورد مناقشه در پرونده هسته‌ای ایران شده است. اگر منظور نیروگاه بوشهر است که این مسئله تازه‌ای نیست و در زمان رژیم قبل آغاز شده و تاکنون آنها در این مورد حرفی نداشته‌اند. ادعای آنها بعد از شروع مناقشات هسته‌ای ایران با غرب بروز کرده که نشان از دخالت عوامل خارج از اصل مسئله است. من علاوه بر این توضیحات گفتم مراکز هسته‌ای ما در مناطق پرجمعیتی مثل اصفهان، اراک، تهران، خوزستان و بوشهر است و ملاحظات زیستی و امنیتی ما درباره مردم خودمان جدی است و جای نگرانی برای آنها که صدها کیلومتر از آن مراکز دورند، نخواهد بود. ولی بهانه، بهانه است.
○ ظاهراً اولین ملاقات رسمی شما با آقای ملک عبدالله در پاکستان بود و موافقت ایشان را برای برگزاری اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی در تهران کسب کردید. امکان دارد به عنوان ثبت تاریخی بفرمایید چه موضوعاتی مورد مذاکره قرار گرفت؟
● همانگونه که در جواب سوال شماره چهار گفتم؛ اولین ملاقات در سنگال بود، اما ملاقات پاکستان مهمتر بود و موجب یک تحول تاریخی شد. بخصوص وقتی که مردم و خبرنگاران بعد از جلسه مشاهده کردند که امیر عبدالله برای رفتن به ضیافت ناهار نخست وزیر پاکستان، در اتومبیل من و در کنار من نشست و به من گفت آمریکاییها به این برنامه با حساسیت توجه خواهند کرد.
○  به نظر می‌رسد مقامات عربستان سعودی علاقه‌ای وافر داشتند که حضرت‌عالی در انتخابات نهم موفق بشوید. لذا ریاض روی خوشی به نتیجه انتخابات نشان نداد. آیا حضرت‌عالی علاقه‌مند هستید به مقامات ارشد عربستان بفرمایید جهت همگرایی منطقه‌ای و اسلامی میان کشورهای ساحلی خلیج‌فارس اختلاف استراتژیک بین مقامات ایران وجود ندارد؟
● من در سفر اخیرم به عربستان به آقای ملک عبدالله توضیح دادم که ساختار ایران براساس  نظام ولائی و دموکراتیک است و سیاست‌های کلی نظام بعد از بررسی در مجمع تشخیص مصلحت به تأیید رهبری می‌رسد و اعمال قوای کشور در آن چارچوب است و با عوض شدن مجلس‌ها و دولت‌ها تغییر عمده‌ای در خطوط اصلی سیاست کشور پدید نمی‌آید و مسئله همکاری‌های جهانی و منطقه‌ای در آن چارچوب ثابت است.