جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره سوم – جلسه 124 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره سوم – جلسه 124 )

  • یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۶۸

صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه هجدهم تیرماه 1368.
فهرست مندرجات:
1- اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
2- بیانات قبل از دستور آقایان: سید هاشم بنی هاشمی، محمدرضا توسلی، سید مصطفی فارغ، محمد مجدآراء و محمد قمی .
3- بیانات آقای رئیس به مناسبت سالروز فاجعه خونین مکه.
4- تذکرات نمایندگان مردم در مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس.
5- تصویب استعفای آقای عبدالمجید شرع پسند از نمایندگی مردم کرج در مجلس شورای اسلامی.
6- رد طرح قانونی معافیت فارغ التحصیلات دانشگاه تربیت مدرس و بورس داخل و خارج متعهد  خدمت در دانشگاهها ومراکز آ‌موزش عالی وتحقیقاتی از انجام خدمت سربازی.
7- اعلام وصول طرح قانون اتاق بازرگانی وصنایع و معادن جمهوری اسلامی ایران.
8- اعلام وصول طرح قانونی اصلاح ماده 137 آئین نامه داخلی مجلس وتصویب دوفوریت برای آن.
9- اعلام وصول لایحه راجع به خدمت یکماهه پزشکان و وابستگان حرفه پزشکی و پیراپزشکی و تصویب دوفوریت برای آن .
10- اعلام وصول چند فقره لایحه.
11- اعلام وصول سؤال آقای حبیب برومنداز آقای وزیر کشور.
12- پایان جلسه وتاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده.
جلسه ساعت هشت به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.
1- اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 181 نفر جلسه رسمی است، دستور جلسه را قرائت کنید.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه یکصدوبیست وچهارم روز یکشنبه هجدهم تیرماه 1368 هجری شمسی، مطابق با پنجم ذیحجه 1409 هجری قمری.
1- طرح استعفای آقای عبدالمجید شرع پسند نماینده مردم کرج.
2- دنباله رسیدگی به گزارش شور اول کمیسیون شوراها وامور داخلی درخصوص رد طرح قانونی معافیت فارغ التحصیلان دانشگاه تربیت مدرس و بورس داخل وخارج متعهد خدمت در دانشگاهها ومراکز آموزش عالی وتحقیقاتی از انجام خدمت سربازی.
3- گزارش کمیسیون مسکن وشهرسازی وراه وترابری در خصوص طرح قانونی اصلاح قانون زمین شهری مصوب 22/6/66 مجلس شورای اسلامی.
4- گزارش کمیسیون نهادهای انقلاب در خصوص لایحه تسهیلات استخدمی و اجتماعی جانبازان انقلاب اسلامی.
رئیس- تلاوت کلام الله مجید.    (قاری آقای خرمیان چندآیه از سوره النساء را به قرار زیر تلاوت کردند.):
اللهم صل علی محمد و آل محمد.       اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. ان الله یأمرکم ان تؤدوالامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل ان الله نعما یعظکم به ان الله کان سمیعاً بصیرا. یا ایها الذین آمنوا اطیعوالله و اطیعواالرسول و اول الامر منکم فان تنازعتم فی شی فردو. الی الله والرسول ان کنتم تؤمنون بالله و الیوم الاخر ذلک خیر و احسن تأویلا. الم تر الی الذین یزعمون انهم آمنوا بما انزل الیک وما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکم.ا الی ا لطاغوت و قد امروا ان یکفرا به و یریدالشیطان ان یضلهم صلالا بعیداً. و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله والی الرسول رأیت المنافقین یصدون عنک صدودا.       (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند).
2- بیانات قبل از دستور آقایان: سید هاشم بنی هاشمی، محمدرضا توسلی، سید مصطفی فارغ، محمد مجدآراء و محمد قمی .
منشی- ناطقین قبل از دستور آقای بنی هاشمی از حوزه انتخابیه مشهد، آقای فارغ از حوزه انتخابیه دزفول، آقای مجدآراء از حوزه انتخابیه بابلسر وبندپی، آقای بنی هاشمی هفت دقیقه از وقتشان را به آقای توسلی نماینده طبس داده اند . آقای مجدآراء نیز سه دقیقه از وقتشان را به آقای قمی نماینده ورامین داده اند. آقای بنی هاشمی بفرمائید.
سید هاشم بنی هاشمی- بسم الله الرحمن الرحیم. ارتحال عالم ربانی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی ، یار محرومان ومستضعفان جهان امام خمینی (قدس سره) (صلوات حضار) را به جهان اسلام وملت قهرمان ایران ومردم آزاده جهان تسلیت میگویم.     غم واندوه این ضایعه که خزانی در بهار بود ، بلبلان شیفته گل را عزادار نمود سوگ عزیز ما. رهبر ما. پدر و معلم ما، مرجع تقلید ما، زخمی بر دلمان نهاده است. ولی چه کنیم تقدیر الهی است که «انالله وانا الیه راجعون» و تسلیم آنیم.      ای سالک راه حق وعرفان با دلهای ما چه کردی که درد ما را بی تو درمان نیست خفتنت نیز درس بیداری میدهد. گنجینه ای که تو بر جای نهاده ای توشة راهی است که پیروان تو را حیات میبخشد وزنده میدارد واحیاء میکند وقدرت و تحرک وفعالیت میدهد و درس زندگی میدهد وآینه را میسازد و فرزندان آنها را تربیت میکند، و معلمین آنها را آشنا میکند ومجتهدین آنها را تعمق میبخشد و رهبر و زمامداران آنها را درایت و سرافرازی میبخشد.      وصیت نامه تو چراغ راه ماست . سلوک وعبادت تو الگوی زندگی ماست . جمهوری اسلامی که بنیان نهاده ای گهواره ایست که طفل انقلاب اسلامی را میپرورد. دیدی چگونه بعداز خروج تو که خفاشان در انتظار آن بودند. درخشش لطف الهی وهدایت تو از تدبیر خبیران خبرگان منتخب ملت به درآمد و در کوتاه مدتی کمتر از آن چیز که تصور آن میرفت برادرت را به جای تو برگزیدند، کسی که شاگردی ومخلصی خود را نسبت به شما نشان داده بود.     انتخاب آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی آنچنان بجا و شایسته بود که جهان ا سلام نیز با ایشان به عنوان رهبر انقلاب اسلامی بیعت کرد که با بیعت وحمایت جهانی از ایشان استواری انقلاب اسلامی بیش از پیش نویدبخش جهان شمولی اسلام که «نرید ان نمن الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین»  و اکنون که ایام حج است می‌بینیم که خلف صالح تو ای امام، حضرت آیت الله خامنه ای با پیام کوبنده خویش همچون شما یورشی عظیم بر عوامل تزویر و زور آورده است. و فریاد اسلام ناب محمدی (ص) را به گوش جهانیان رسانده است وحجاج را که با جای خالی ایرانیان مواجه میباشند سفارش نموده که حج ابراهیمی یجای آورده وآمریکا و اسرائیل و دیگر سمبل های استکبار جهانی را رسوا نموده واز آنها برائت جویند.    مسأله دیگری که باید اشاره کنم. لازمه حفظ شؤون ونمایندگی مردم وحیثیت مجلس شورای اسلامی است که باید محفوظ بماند. ما سوگند خورده ایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشیم وباید با هر نوع انحراف وخیانت نسبت به انقلاب اسلامی قاطعانه برخورد نمائیم.     مطالب غیرواقع وخیانت بار آقای شرع پسند که ازاین تریبون مطرح شد، بیانگر عدم تعهد او به وظیفه نمایندگی مردم در دفاع از نظام جمهوری اسلامی وانقلاب اسلامی بود. از طرف دیگر حکایت از زمینه توطئه ای میکند که دشمنان قسم خورده انقلاب، منافقین، چپی ها، لیبرالها و وابستگان به شرق وغرب از ابتدای انقلاب از هرگونه تلاشی فروگذار نکرده اند و بزرگترین ضربه ها را از ترور شخصیتهای اسلامی وجاسوسی برای آمریکا وشرق وغرب وصدام جنایتکار بر پیکر جمهوری اسلامی زده اند. و اکنون که از ثبات نظام بعد از امام به وحشت افتاده اند حرکتهای کور ومذبوحانه خود را ادامه میدهند ولی طرفداران تفکر التقاطی واسلام منهای روحانیت باید بدانند که حکومت علوی با ولایت همراه است و ولایت فقیه بر پایه های حوزه های علمیه نهاده شده است،  و امروز مجلس شورای اسلامی با اخراج شرع پسند عزم ملت را برخورد قاطعانه با هر گونه توطئه وطرح مسائل انحرافی نشان خواهد داد و در آینده نیز طرفداران طرز تفکر شرع پسند بداننند که بازی کردن با آرمانها واصول انقلاب اسلامی ، کاری خطرناک است که با خشم ملت روبرو خواهد شد. والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.
منشی- آقای توسلی.
محمد رضا توسلی- بسم الله الرحمن الرحیم. «انا لله و انا الیه راجعون».        «وصیت من به مجلس و شورای نگهبان ودولت ورئیس جمهوری و شورای قضائی آن است که در مقابل احکام  خداوند متعال خاضع بوده و تحت تأثیرات تبلیغات بی محتوای قطب ظالم چپاولگر سرمایه داری و قطل ملحد اشتراکی کمونیستی واقع نشوندوبه مالکیت وسرمایه های مشروع با حدود اسلامی احترام بگذارید. و به ملت اطمینان دهید تا سرمایه ها وفعالیتهای سازنده به کار افتد  ودولت و کشور را به خودکفائی وصنایع سبک وسنگین برساند.»  ازوصیت نامه حضرت امام
ضمن عرض تسلیت ارتحال جانگدار رهبر کبیر انقلاب به پیشگاه امام زمان وامت امام و بیت معظم ایشان وتشکر از خبرگان ملت که در حساس ترین شرایط وظیفه خطیر خود را انجام وحضرت آیت الله خامنه ای را به رهبری جهان اسلام برگزیدند وعرض تبریک وتسلیت به مناسبت سالگرد فاجعه خونین مکه به دست حکام سعودی. عمق حرکت انقلاب اسلامی را بعد از رحلت حضرت امام شاهد بودیم که مردم مسلمان سراسر جهان با چه اعتقادی مراسم عزاداری را برگزار نمودند و در دخل کشور امت امام از هیچ کوششی جهت هرچه باشکوه برگزار کردن این مراسم دریغ نورزیدند.      در طول این مدت مردم سراسر کشور ضمن تحمل مشکلات از راههای دور ونزدیک جهت زیارت مرقد مطهر حضرت امام وبیعت بارهبری و عرض تسلیت به خانواده معظم ایشان به تهران آمدند . این امت را هیچکس جز امام نشناخته بود واین حضور یکپارچه مردم بود که انسجام خاصی به مجموعه نظام داد . آنچه امام عزیز بیش از همه بر آن تأکید داشت وحدت کلمه بود که حفظ نظام جز با وحدت کلمه و یکپارچگی مسؤولین ومردم امکان پذیر نیست. نظامی که ایشان حفظ آن را از نماز مهمتر میدانستند و رسیدن به وحدت کلمه مؤثر نیست مگر با گذشت و تحمل یکدیگر وبرخورد با واسطه هائی که آتش بیار معرکه هستند و هویت این افراد صرفاً سیاسی و جز ایجاد اختلاف وظیفه دیگری برای خودشان احساس نمیکنند. که از این نمونه بود نماینده ای که خود را در جمع ما با حرکتهای منافقانه جای داده بود وبر ما است زمینه‌هایی که اینطور افراد میتوانند رشد کنند بخشکانیم و با تفکرات همسو با این فرد برخورد کنیم.     ما در شرایطی قرار داریم که استکبار جهانی در کمین است تا این انقلاب را که امید محرومان جهان است نابود کند ومقابله در برابر این دشمنان سیلی خورده جز با وحدت و انسجام میسر نیست چنانچه حضرت امام در منشور برادری میفرمایند «یکی از کارهائی که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است تألیف قلوب وتلاش جهت زدودن کدورتها ونزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است.» باید از واسطه هائی که فقط کارشان القاء بدبینی نسبت به جناح مقابل است پرهیز نمود. شما آنقدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید. اما در شرایط کنونی وظیفه ما چیست؟ آیا مسؤولیت شهدا ورهنمودهای امام عزیز بردوش ما سنگینی نمیکند؟ ده سال مبارزه پیگیر با استکبار جهانی نگذاشته مسؤولین این کشور در یک شرایط مناسب برنامه ریزی کنند.      در فضای کنونی فرصت گرانبهائی به دست آمده تا برخوردی فعال با برنامه پنج ساله داشته باشیم ضمن تشکر از نخست وزیر محترم وهیأت دولت و کارشناسان برنامه وبودجه که برنامه کلان توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی را به مجلس داده اند، باید متذکر شوم چانچه مجلس محترم برخوردی همه جانبه و فعال به همراه پیشنهاد وراه حلهای اساسی با این برنامه داشته باشد، حل معضلات فعلی به سختی امکان پذیر خواهد بود. با توج به رشد جمعیت در طول ده سال گذشته که هنوز نسل جوان حاصل از این رشد به بازار کار نیامده اند و پیش‌بینی برنامه که در پنج سال اول رشد تولید سرانه معادل 2/2 درصد وپنج سال دوم رشدی معادل 9/1 درصد پیش بینی کرده، یعنی آن که سطح تولید سرانه به قیمت ثابت در سال 1372 معادل تولید سرانه 1365 و در سال 1377تولید سرانه 1359 میباشد وظیفه ما را سنگین میکند که ابتدائاً مجلس بایستی در چهارچوب اهداف برنامه به شکلی برخورد نماید که در پنج سال آتی بتوانیم با استفاده از نیروی خلاق وامت همیشه در صحنه ارتقائی اساسی در جهت تغییر شرایط اقتصادی کنونی ایجاد کنیم تا ضمن ارتقاء سطح اقتصادی جامعه وخودکفائی نسبی حداکثر تأمین اشتغال را برای نیروهائی که وارد بازار کار میشوند فراهم سازیم به گونه ای که جوابگوی رشد جمعیت و زمینه‌ساز حرکتهای بزرگ اقتصادی در برنامه پنج ساله دوم باشیم. با توجه به امکانات بالقوه کشور این کار امکان پذیر است. در صورتیکه موارد ذیل رعایت شود:
همزمان با اصلاح وتصویب برنامه در مجلس ساختار اداره کشور بایستی به شکلی سازماندهی شود تا بتواند تحرک لازم را جهت اجرای برنامه داشته باشد. در غیر اینصورت یک برنامه خوب اگر مجری متناسب نداشته باشد، امکان موفقیت نخواهد داشت که دراین ارتباط باید از تکنولوژی مدیریت در جهان کنونی حداکثر استفاده به عمل آید.
2- مجلس باید بسترهای قانونی مورد نیاز را فراهم نماید چرا که برنامه وتشکیلات قوانین مورد نیاز را که ابزار کار مجریان میباشد طلب میکند در این راستا لازم است دولت با توجه به تجربیات گذشته قوانین مورد نیاز را به مجلس بیاورد. پس سه عنصر برنامه ، تشکیلات وقوانین مورد نیاز و نظارت مستمر مجلس در دستگاههای اجرائی میتواند شرایط کنونی را تغییر دهد.     مسأله دیگری که بایستی در چهارچوب برنامه دیده شود سیاستگذاریهائی است که بتوانیم نقدینگی موجود در جامعه را به سمت کارهای تولیدی سوق دهیم. چرا که یکی از عوامل اصلی تورم و گرانی،  نقدینگی سرگردان در جامعه میباشد که دولت هیچگونه سازماندهی برای به کارگیری آن ندارد در صورتیکه استفاده از این نقدینگی میتواند در بخشهای مختلف برنامه جای گیرد. به عنوان نمونه چنانچه تمهیداتی به عمل آید که از این نقدینگی درجهت احیای اراضی کشاورزی بالاخص تأمین محصولات اساسی وارداتی استفاده شود حداکثر بهره برداری را خواهیم داشت، در حالیکه وضعیت کنونی به شکلی است که چنانچه ازاین نقدینگی در بخش تجارت استفاده شود، هیچ مشکلی برای افراد نیست ولی در بخش کشاورزی مشکلات عدیده ای وجود دارد.     اما در ارتباط با حوزه انتخابیه. ضمن تشکر ازدفتر پیگیریهای ویژه نخست وزیری که درهفته گذشته اولین گردهمائی توسعه واحیای جنوب خراسان را برگزار نمود تقاضا میکنم تصمیم گیریهائی که این گردهمائی به آن رسیده است پیگیری و کمیسیونهای مربوطه به کار خودشان ادامه دهند تا بلکه بتوانیم ظلم مضاعفی که در طول نظام ستمشاهی به این منطقه شده وهیچ گونه سرمایه گذاری ملی صورت نگرفته برطرف کنیم.     در پایان تذکراتی به دستگاههای اجرائی کشور دارمک     به وزارت معادن وفلزات راجع به برنامه ریزی جهت بهره برداری واستخراج معدن زغال سنگ طبس.     به وزارت راه و ترابری در باره شروع عملیات اجرائی فرودگاه طبس وتسریع در انتخابات پیمانکار.    به وزارت نیرو درخصوص برخورد فعال با لایحه تشکیل شرکتهای آب و فاضلاب در سطح شهر و روستا وحل مشکل آب مشروب شهرهای فردوس و طبس و بشرویه.     به وزارت بازرگانی در ارتباط با مجوز تخصیص ارز حاصل از صادرات زعفران ، فرش، انار جهت راه اندازی کارخانجات منطقه وحل مشکلات مردم.    به وزارت مخابرات درباره تسریع در راه اندازی دستگاه هزار شماره‌ای شهر سرایان و تأمین ارتباط مکروویو بخش دستگردان ونصب دستگاه چهارصدشماره ای.به وزارت کشاورزی راجع به تأمین کمباین مورد نیاز منطقه وحمایت از پنبه کاران وبه صدا وسیما در خصوص راه اندازی شبکه دوم شهرستان طبس با توجه به خودیاری قابل ملاحظه مردم و راه اندازی دکل کوه سیاه جهت استفاده از شبکه دوم در بخشهای مشروبه وسرایان.     به وزارت صنایع: تسریع در راه اندازی موافقتهای اصولی صادر شده. والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.
منشی- آقای فارغ بفرمائید.
سید مصطفی فارغ- سلام علیکم ورحمه الله. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدالله رب العالمین قال الله تعالی فی کتابه العزیز: «انهم لهم المنصورون وان جندنا لهم الغالبون» در آستانه اربعین رحلت جانکاه ومصیبت فقدان بزرگ مرد تاریخ ساز جهان معاصر و مجدد دین مبین اسلام در قرآن حاضر امام بزرگوار امت فقید سعید این ضایعه عظمی و مصیبت کبری را به عموم محرومین ومسلمین جهان به خصوص ملت شریف و آگاه وبیدار و متعهد ایران وبالاخص به شما خواهران و برادران، نمایندگان و برگزیدگان ملت شریف وبالاخص به مردم واهالی متعهد خطه خون رنگ خوزستان که چندین روز است بین راه پیاده حدود پنج هزار نفر یا بیشتر  به قصد زیارت مرقد مطهر امام و تجدید بیعت با مقام رهبری جدید هنوز بین راه هستند و به ویژه به خواهران وبرادران همشهری دزفولی که از بدو وقوع این حادثه بزرگ تاکنون شب وروز با اجرای مراسم بسیار شکوهمند عزاداری وظایف اسلامی انسانی واحساسات عواطف ارزشمند خود را تقدیم امام محبوب مینمایند. ضمناً از هیأت دولت خدمتگزار وهمچنین برادر ارجمندمان جناب آقای مهندس میرزاده معاونت اجرائی نخست وزیر از اینکه سفری به دزفول تشریف فرما شدندوبرای رفع مشکلات این شهرستان نمونه اقدام مقتضی به عمل آوردند وظیفه انسانی و اسلامی خود میدانم که هم از هیأت محترم دولت و هم ازهیأت اعزامی به شهرستان مقاوم و شجاع ودلیر وبا استفامت دزفول صمیمانه قدردانی و حقشناسی کنیم واز طرف دیگر مراتب تشکر و امتنان خود را به پیشگاه مجلس محترم خبرگان که با حرکت زیبا وخداپسندانه و به موقع خود به تعبیر امام امت بازوی قدرتمند اسلام و چهره ای را که همیشه همچون آفتاب میدرخشد به عنوان رهبری جدید انتخاب نمودند.     مطلبی را که به عرض عزیزان وحضار محترم میخواهم برسانم دو موضوع است: یکی در رابطه با موضوع رحلت امام و دوم درباره افراد وگروههائی که به خطا میروند و چشم به  عینیتهای موجود باز نمیکنند و مصداق کامل :
 «شپره گر وصل آفتاب نخواهد   رونق بازار آفتاب نکاهد»
به عرضتان خواهم رساند.     برادران وخواهران ! اصولا اگر معیار و میزان را در مرحله خلاقیت و سازندگی عرضه و کالا را انسان فرض نمائیم ، برجسته ترین هنرمندان و مترقی ترین مخترعان و مکتشفان سلسله جلیله انبیاء وپیغمبران هستند چرا؟ برای اینکه هر یک از مکتشفین ومخترعین که دراین دنیا برای بشریت خدمتی خلق کردند وکشفی نمودند ویکی از اسرار طبیعت را برملا ساختند همه خدمت به انسانها بود. اگر انسانها منحرف باشند، این ارزش نیست وبلکه ضد ارزش است که خدمتی به یک جانور درنده ای بشود که او به خون انسانها ودیگر همنوعان خودش تشنه باشند اما کار انبیاء ساختن انسانها بود.      سفرای الهی در طول تاریخ حیات بشر مشعل فروزان هدایت وارشاد در دست و پرچم معنویت دردست دیگر، بشریت را به سوی بزرگراه سعادت و فوز و فلاح ورستگاری وخوشبختی سوق دادند وارشاد نمودند . این وظیفه خطیر انسان‌سازی درآخرین مرحله به شخصیت والای قافله سارا کاروان انسانیت و خاتم منصور رسالت ختم انبیاء محمد مصطفی (ص) رسید. این شخصیت والای معنوی ملکوتی ،این آخرین پیامبر وخاتم رسل وظیفه انسان‌سازی و تکلیف الهی ورسالتی را که از طرف حق بر عهده داشت به خوبی نقشش را ایفا نمود و انجام وظیفه رسالت انسانی فرمود تا جائی که یکی از بزرگترین عرفای آفریقا به نام عبدالقدوس کنگوئی میگوید محمد عربی به رفیع ترین وبلندترین قله های مقصد ومطلوب دست یافت اما برگشت ، به خدای سوگند اگر من به جای او بودم هرگز برنمیگشتم! یعنی این شخصیتها واین سفرای الهی لذت وخوشی معنوی را هم برای خودشان نمیخواهند بلکه میخواهند دیگران را در آن لذات معنوی به خودشان برسانند.      این وظیفه خطیر انسان‌سازی از رسول اکرم (ص) به جانشینان به حقش مانند امیرالمؤمنین (ع) و سایر ائمه طاهرین منتقل شد . آنجا که علی علیه‌السلام فرمود نحن ثناءالله والخلق بعد ثناء لنا  ما ساخته شده دست خدائیم  و خلق باید به دست ما ساخته شوند. مکتب بزرگ ودانشگاه عظیم امام صادق (ع) شخصیتهای ارزنده و برجسته و ملکوتی بزرگی را پرورش کرده وانسانهای عظیم وشکوهمندی را ساخت.     در عصر حاضر این رسالت سنگین واین وظیفه بسیار خطیر وبااهمیت بردوش رهبر کبیر انقلاب، فقید سعید امام امت قرا رگرفت که شخصیتهائی مانند شهید دکتر آیت الله بهشیتی و شهید باهنر وشهید مطهری را تربیت فرمود وتحویل جامعه بشری امروز داد که هر یک آفتابی درخشان وخورشیدی تابان در آسمان علم و فضیلت وتقوی و معنویت وایمان و در سراسر جهان انگشت نمای مردم متعهد عالم گردیدند. به ر حال یکی از کارهای بزرگ امام همین ساختن این نمونه انسانها بوده که نظائرش را ما فعلا درمیان خودمان می‌بینیم که خداوند وجود امثال آنها را برای دوام انقلاب وبرای نجات اسلام ومسلمین و حفظ حریت وآزادگی واستقلال سیاسی و فرهنگی واجتماعی این ملت بزرگوار ومسلمین جهان نگهدارد.     و اما موضوع دیگری که باید به عرض عزیزان برسانم دررابطه با مسأله اولین برنامه امروز است که در دستور کار مجلس قرار گرفته . برادران وخواهران! اصولا افراد وگروههائی که برای ادارة امور زندگی برنامه هایی شیطانی تدوین میکنند واز روشهای خلاف عقل پیروی مینمایند و درجاده های خطا و خلاف و شیطان پسند قدم میگذارند بدون شک با شکستها و رسوائیهای همه جانبه ای مواجه و روبرو میگردند این افراد نمیتوانند تقصیر شکست و رسوائی خود را به گردن دیگران بگذارند بلکه به آنها باید گفت:  تو چون خودکنی اختر خویش رابد مدار از فلک چشم نیک اختری را
افرادی پیدا میشوند بسیار ضعیف النفس از نظر روحی فوق العاده ناتوان، مسؤولیتهای خطیری را به عهده میگیرند وخودشان را در برابر یک جامعه و اجتماع دومیلیونی مسؤول قرار میدهند در حالی که توان آن را ندارند با یک فشار داخلی یک مرتبه وامیروند و از هم میپاشند و بعد آثارش آن است که پشت این تریبون مقدس آنچه نارواست وآنچه نابجاست و آنچه نابخردانه و احمقانه است از خودشان نشان میدهند.بنابراین چه بسا ممکن است این بیچاره بدبخت این کسی که آن همه نورانیت وآن همه فروغ و آن همه احساسات و آن همه عواطف بی شائبه مردم ایران و ملتهای مسلمان کشورهای دیگر را که در صفحه تلویزیون هست مشاهده نمیکند و بلکه گوش خود را کاملا در اختیار بعضی دشمنان انقلاب قرار میدهد باید به دشمنی و خصومت وخطای خود نسبت به حقایق وعینیتهای موجود در عالم اعتراف نماید.      من امیدوارم همانطوری که امام امت دریک پاراگراف از بند (ز) وصیت نامه مقدسش فرموده اند، ملت شریف اجازه ندهد افراد ضعیف النفس وارد این محیط مقدس مجلس بشوند وخدای نکرده موجبات مزاحمت وناراحتی ملت شریف وآگاه را مانند کاری که این شرع پسند انجام داد خدای نکرده انجام دهند. حتی امام بزرگوار در وصیت نامه به اقلیتهای مذهبی پذیرفته شده اعلام میکندکه آنها هم افرادی را انتخاب کنند که نسبت به دین خودشان وجمهوری اسلامی ایران پای بند ومعتقد و متعهد باشند. بنابراین وظیفه ما نمایندگان مجلس است همانطوری که امام امت در همان بند(ز) فرموده اند که اجازه ندهند اعتبارنامه چنان افرادی تصویب شود و بعداً مایه دردسر وموجب مزاحمت شود بعد ازاین در این موارد بیشتر توجه کنیم به هر حال امیدوارم که مجلس محترم تصمیم خود را در این زمینه بگیرند من چند لحظه ای را که وقت دارم اشاره میکنم به وظیفه ای که ملت شریف وبزرگوار و مردم کشور اسلامی ما همه با هم به عهده داریم:     اول حفظ اتحاد و یکپارچگی وهمبستگی، حول محور رهبری با مقدمات مفصلی که همه ما آنها را کاملا میدانیم.     دوم مسأله شناخت دوستان ودشمنان خارجی در این مقطع کنونی است.      برادران مسأله شناخت دشمنان خیلی آسان است چرا؟ برای اینکه «الحمدالله الذی جعل اعداءنا من الحمقاء» دشمنان انقلاب آنقدر احمق تشریف دارند که اگر یک دستگاه حمایت سنج اختراع شودو به مغز پوک آنها وصل کنند آنقدر درجه حمایت بالا میرود که نقطه (اند (end را خواهد شکاند. بنابراین ما احتیاجی نداریم که زحمتی برای شناخت دشمنان به خودمان راه دهیم. آنها احمق تر از آنند که ما به زحمت بیفتیم، شناخته خواهند شد خودشان را هم معرفی خواهند کرد. اما مهمتر، پیدا کردن دوستان وبر دوستان افزودن است که البته ما از طریق روایات در علوم اجتماعی که در مذهب ما وجود دارد یعنی دانشگاه امام صادق به ما یاد داده اند وتعلیم فرموده اند که میفرمایند «اصدقائک ثلاثه» سه دسته هستند که دوستان شما هستند. «صدیقک وصدیق صدیقک وعدوعدوک» اول دوست خودتان ، دوم دوست دوستتان وسوم دشمن دشمن تان.     امیدوارم که ملت شریف و آگاه همانطوری که الحمدالله از خود نشان دادند و با این همه اظهار عواطف واحساسات پاک وارزشمند خود (رئیس: وقتتان تمام است) نسبت به فقدان مقام رهبر کبیر انقلاب این همه عزاداری وسوگواری قلبی وعمقی وجانی از خود نشان دادند در آینده نیز برای حفظ وصایای امام امت وحفظ وحدت و یکپارچگی وحفظ نظام مقدس با اتحاد وبرادری و اخوت و صمیمیت این راه را تا رسیدن به کلیه آرمانهای مقدس انقلاب ادامه دهیم. والسلام علیکم ورحمه الله.
منشی-آقای مجدآراء بفرمائید.
محمد مجدآراء- بسم الله الرحمن الرحیم . بعد از سلام وصلوات بی پایان بر پیامبران الهی از آدم تا خاتم وبه همه ائمه اطهار ، این جانشینان بحق حضرت پیامبر بویژه به آخرین آنان حضرت امام زمان (ع) و درود خالصانه به همه پاکان ومقربان ونیکان الهی بویژه حضرت امام رضوان الله علیه. و سلام و تحیات نثار فرزند پاک رسول الله ورهرو و مرید والامقام حضرت امام شهید زنده رهبر و ولی امر مسلمین جهان ونایب امام عصر، حضرت آیت الله خامنه ای که هم اکنون جان و مال وعرض ونوامیس مسلمین جهان و حفظ کیان اسلام وپاسداری از حقوق محرومین ومستضعفان جهان درید با کفایت اوست که خدایش او را تأیید فرماید ونام وذکرش را بلند وبر شرح صدرش بیافزاید وبار سنگین زعامت مسلمین را بر او آسان گرداند و همه ما را از تابعین و فرمانبران وی قرار دهد که او وارث وادامه دهنده راه روح الله است.     بویژه مشی وحرکت اخیر وخصوصاً پیام بلند وامام گونه اش علیه استکبار آمریکا واذنابش وشجره ملعونه آل سعود، که یاد فریادگر تاریخ معاصر وپرچمدار اسلام ناب محمدی را زنده کرد همه مسلمین جهان را امیدوارتر و دشمنان انقلاب را مأیوس تر از گذشته نمود و ثابت کرد که اگرچه خمینی این عبد صالح وسازش ناپذیر خدا به ملکوت اعلی پیوست لکن فضای حرمین شرفین همچون زمان حیاتش از طنین و فریاد خالصانه وشجاعانه جانشین دلسوزش آکنده است وهمچون سنگریزه های نافذ ابابیلی به سوی شیاطین بزرگ و کوچک و برجمراتی چون آمریکا ومزدورانش رمی شده وسینه های پرکینه آنانی که در انتظار غروب خورشید پیام امام بودند را سوزانده است.     و بار دیگر پرچم خونین پیروز امام را پرچمدار شایسته ای بدوش میکشد که ندای امام را که فرمود آل سعود برای تصدی امور کعبه وحج لیاقت نداشته وعلما و مسلمانان و روشنفکران باید چاره ای بیندیشند را زنده کرد. و درود بر خبرگان ملت اسلام که در کمترین زمان ممکن بزرگترین  مسؤولیت الهی خویش را ایفاء نموده و کشتی کشور را با انتخاب ناخدائی شایسته از طوفان بلاء نجات دادند و به نظام جمهوری اسلامی استحکام و قوام الهی بخشیدندو آینده اش را در گرو حارس ونگهبان احکام اسلام با عنایت خداوند تضمین نمودند.     اینجانب به عنوان نماینده ای از نمایندگان این امت شهیدپرور بر خود فرض میدانم که ازاین تریبون مقدس از تمامی اقشار از مرد و زن و بزرگ و کوچک ودر پیشاپیش همه آنان از طبقه معظم روحانیت وائمه جمعه وجماعات و بویژه از نمایندگان حضرت امام ودانشگاهیان و دانشجویان شریف و از محرومین مخلص و فرزند برومند امام عزیز که بار سنگین ا رتحال حضرت امام این پدرازدست رفته مان رضوان الله علیه را با یکپارچگی وحفظ وحدت وصف ناپذیر خود و تکرار بیعت با مقام معظم رهبری بخوبی تحمل فرموده اند واز این امتحان بزرگ الهی روسپید بیرون آمدند تقدیر نمایم که «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشو هم واخشون»       بدیهی است جاهلانی که از صدای غرب ونفاق وشرک الهام میگیرند ویا کسانی که تاب وتوان هضم و تحلیل وفای عاشقانه میلیونها نفر را در مراسم تشییع و تدفین امام نداشته و آنرا سطحی می‌انگارند و از خدا و خلق خدا بریده اند و با عمل شرع ناپسند خود مورد تمجید وتعریف صداهای بیگانه شده اند و دل مرده آنان را شاد نمودند بدانند که در برابر صف واحده این سیل عظیم انسانهای مخلص و دریای خروشان مستضعفان ونظام مقدس اسلامی هرگز یارای مقاومت را ندارند وامروز انشاءالله با رأی نمایندگان عزیز قاطعانه معلوم خواهد شد که همان طور که در میان امت حزب الله جائی ندارند در میان خانه مردم یعنی مجلس شورای اسلامی، نیز جائی نخواهند داشت که عرض خود میبرندوزحمت ما میدارند.       عزیزان ونمایندگان محترم در قسمت پایانی بند سوم اولین پیام مقام معظم رهبری طلب یاری واهتمام ایشان از دولت و مجلس شورای اسلامی در مورد به انجام رساندن برنامه پنجساله جمهوری اسلامی است.     نظر به اهمیت این امر واینکه مردم فشار اقتصادی- معیشتی را با خلوص وصبر انقلابی خود تحمل مینمایند وظیفه ما مسؤولین وطراحان نظام را از هر زمان سنگین تر میکند که با هر طریق ممکن، علرغم اینکه دشمن مردم را به امید کاذب وصول به رفاه مطلق وعده میدهد تا به اهداف پلید  خود دست یازد. رفاه نسبی وامکان حداقل معیشت آنان را میبایستی فراهم نمائیم واین وقتی حاصل خواهد شد که با استفاده از مدیریت صحیح و بکارگیری از استعدادها و امکانات مملکت واستفاده از سرمایه های راکد وتضمین وارائه امنیت شغلی و ترغیب تولیدکنندگان وخلاصه رهائی از برورکراسی پیچیده نظام اداری تحولی پدید آوریم.     و از دولت خدمتگزار خواهانم که همانطور بارها اعلام نموده اند برنامه کامل پنجساله را هر چه سریعتر به مجلس شورای اسلامی ارائه دهند در همین جا ذکر این نکته ضروری است که متأسفانه در طول سال جاری 20 الی 25 هزار هکتار شالیزارهای مازندران در معرض خطر جدی بی آبی واقعند که اگر دولت در این مورد چاره ای نیاندیشد وحداقل از سرانه سد لار به کمک شالیکاران منطقه نباید باشد چند روز آینده خیلی دیر شده باشد وبایستی خسارات وارده را به آنان پرداخت نماید. و درهمین راستا باید عرض کنم که در طول دهسال اخیر بیش از 50 متر آب دریای مازندران بسوی ساحل پیشروی داشته که در برخی از سواحل مانند بابلسر وفریدونکنار وغیره ساکنان شریف، منازل ساحلی خود را در معرض خطر انهدام ایتفه اند که حتماً اقدام مؤثری درمورد جذب اعتبار و انجام پروژه ها در جابه جائی وتأمین مسکن مناسب اقدام بعمل آید.     و از دولت محترم خواهان تسریع در امر فرمانداری شدن بابلسر وراه اندازی گمرک آن به عنوان مرکز صادرات استان واز نخست وزیر و وزراء محترم جهاد و صنایع سنگین ونیرو تسریع در امر اسکه سازی فریدون کنار وکشتی سازی بابلسر واحداث سد در بندپی واز وزیر محترم بهداشت و درمان ونخست وزیر عزیز خواستار برگرداندن و فعال نمودن دبیرخانه دانشگاه علوم پزشکی مازندران در بابل میباشم که اقدامی کاملا موجه وقانونی است که خواسته بحق مردم شریف منطقه است.     در خاتمه از شورای بازنگری قانون اساسی که با تلاشی پیگیر در راستای ایفای رهنمود حضرت امام رضوان الله تعالی علیه در اصلاح اصول وحل معضلات آن پرداخته‌اند تشکر میکنم که در این ایام که مصادف با اربعین قافله سالاری و بنیانگذار انقلاب اسلامی است مردم شریف و صبورمان همچون گذشته با حضور یکپارچه خود وشور وصف ناشدنی بیش از پیش در روز اربعین و روز رفراندوم قانون اساسی وانتخابات ریاست جمهوری شرکت نمایند. و بار دیگر در جهت حفظ واجرای وصیت نامه الهی سیاسی امام مشت محکمی به سینه دشمنان اسلام انشاءالله بکوبند. والسلام.
منشی- آقای قمی بفرمائید.
محمد قمی- بسم الله الرحمن الرحیم. اکنون دوسال از حادثه ای میگذرد که به تعبیر رهبر کبیر فقیدمان دل رسول الله را به درد آورد و قداست حرم و حرمت شهر حرام را شکست و ضیوف‌الرحمن بدستور اعداء الرحمن و بدست مدعیان سقایت حاج و عمارت مسجد الحرام مظلومانه قتل عام شده وبا لباس خونین حرب تبدیل شده بود لبیک گویان به لقاء حق شتافتند.    و دوسال از روزی میگذرد که در آن به اسلام خیانت شد و خون صدها لبیک گوی بیت العتیق در حالی که در کنار شعب ابی طالب محاصره شده بودند سنگفرش خیابانهای مکه را رنگین کرد . و دوسال است که ابوجهل همچنان تازیانه به دست در مسیر کعبه ایستاده «وصدواعن سبیل الله» را نصب العین خویش قرارداده ودراین راستا از حمایت ولیدها وشاه حسینها ونامبارکها برخوردار است و آنانکه ادعای پرده داری کعبه را دارند هرگز این صلاحیت را نداشته واین امر بزرگ بایستی بدست نمایندگان مسلمین جهان انجام پذیرد.      وهابیت دست پرورده استعمار بایستی تاکنون دریافته باشد که مسلمین تشنه اسلام ناب ، هرگز راضی نخواهند شد که سنت اعلان برائت از مشرکین را که توسط رسول الله (ص) بنیان گذاشته شد. رها کرده و به حجی رضایت دهند که مورد رضایت مشرکین امروز یعنی آمریکا و اسرائیل بوده باشد و همانگونه که رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند: حج بی برائت، حج بی وحدت، حج نیست ، امت اسلام نیز به چنین حجی هرگز رضایت نخواهد داد.      رژیم حجاز بداند اگر چندصباحی نیز مهلت یابند با تازیانه و پشتیبانی استکبار مانع از طواف انبوهی از مسلمانان برگرد کعبه گردند، سایر برادران و خواهران ایمانی این مسؤولیت را بر دوش خواهند کشید وحجاج پاکستان و افغانستان و فلسطین ولبنان و مصر والجزایر وحجاز و سایر فرزندان ابراهیم تبر بر دوش خواهند آمد و بتهای وهابیت واشرافیت وآل سعود واستکبار را شکسته و باز هم ندای الله اکبر والموت لامریکا و الموت لاسرائیل مستضعفان جهان از حنجره بلال از مأذنه های مسجد الحرام نویدبخش حاکمیت اسلام ناب خواهد بود.    بر اندیشمندان وعلما وروشنفکران امت اسلام وخصوصاً مسلمین نظام جمهوری اسلامی است که زمینه تحقق این وعده الهی را فراهم سازند ومطمئن باشند از حمایت بی‌دریغ وهمه جانبه امتی که در سوگ تالی تلومعصوم امام عزیزشان نشسته وطنین نداری ملکوتی او در جانشان طنین ا فکنده که فرمودند: اگر ما  از مسأ‌له قدس بگذریم اگر ما ا ز صدام بگذریم اگر از همه کسانیکه به ما بدی کرده اند بگذریم نمیتوا نیم از مسأ‌له حجاز بگذریم و آنچه لازم است زنده نگهدا شتن این روز است روزی که به اسلام خیانت شد.    اینجانب ضمن عرض تسلیت مجدد به خاندان معظم شهداء خونین مکه معظمه میهمانانی که با قلبی آ‌کنده از عشق به حق جامه سپید عبودیت حق را  بر تن کرده بودند وآرزوی صبر واجر برای آنان ، توفیق تشرف به حرمین شریفین را همراه با سرنگونی رژیم آل سعود از خداوند تبارک و تعالی مسئلت  داشته و از امت اسلامی انتظار شرکت هرچه باشکوه تر در مراسمی که فردا درسراسر کشور به همین مناسبت  برگزار میشود را خواهانم مرگ بر شیطان بزرگ آمریکا ، مرگ برآل سعود.
3- بیانات آ‌قای رئیس به مناسبت سالروز فاجعه خونین مکه.
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. ما  متشکریم از مقام معظم رهبری به خا طر پیام متین ومحکمی که به مناسبت فاجعه خونین مکه وسالگرد این جنایت هولناک به رژیم سفاک سعودی به دستور آمریکا وهمچنین ادامه سنت حسنه حضرت  امام امت که ممولا در ایام حج هدیه ای را به صورت پیام برای مسلمانان جهان و حجاج بیت الله الحرام میفرستادند ایشان این پیام را صادر کردند.     الحق متن پیام محکم و با عباراتی بسیار رسا ومتین وحاوی همه مسائل مهم جهان اسلام ودنیای امروز ومنطقه است که ما در طلیعه پیامهای رهبری دیگر معظم مان این حرکت را  به فال نیک میگیریم که درآ‌ینده هم به مناسبتهای دیگر از این گونه  راهنمائیها استفاده بکنیم. مخصوصاً تکیه بر ظلم فاحش عربستان سعودی که مانع حضور حجاج ایرانی که نمایندگان واقعی دنیای اسلام هستند ومایه تحرک وروح در مرسم حج اند وپیام واقعی اسلام را ورسالت عمیق قرآن را حامل اند. جلوگیری از حضو ر چنین مردمی در مراسم حج یکی از بزرگترین ظلمهایی است که سودیها نسبت به اسلام و مسلمین میکنند والبته این ظلمی است که از نظر دنیا مخفی نمیماند، قطعاً دل مسلمانهای دنیا را میشکند، قطعاً قلبهای عاشقان اسلام ناب را به درد میآورد و به شدت این جلوگیری افشاگر ماهیت اسلام آمریکائی را در مقابل اسلام ناب محمدی (ص) روشن میکند (حضار صلوات  فرستادند) وراه انقلاب اسلامی ما را از راه مدعیان اسلام در پرده های تزویر جدا ومشخص میکند.     ما  از عدم حضور بسیا متأ‌سفیم ولی از افشاگری این حرکت ظالمانه که حقائق بسیاری را  عملا به مردم دنیا نشان میدهد میتوانیم خوشحال باشیم و امیدوار باشیم که مردم دنیا همانطور که نشان دادند درمراسم تدفین حضرت امام  و بعداز رحلت ایشان گمراه نمیشوند، هر قدر بلندگوهای جهانی بخواهند جلو صدای ما را بگیرند عمل ما صدای ما  را وحرف ما  را به گوش دنیا میرساندکه رسانده.     ما به همه مسلمانان جهان این فاجعه را تسلیت عرض میکنیم مخصوصاً به خانواده  های عزیز شهدا ی این فاجعه وبالاخص به خانواده کار محترم مان جناب آقای قمی که درا ین فاجعه عزیزی را از دست دادند و امیدواریم که درآینده جج واقعی وحضور نیروهای اسلام با همت مسلمانان جهان به ارمغان بیاورد.
4- تذکرات  نمایندگان مرد م در مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس.
تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور .     آقای مظفری نژاد نماینده تهران به وزیر نیرو، در خصوص رسیدگی به وضعیت آبرسانی شهرک شریعتی.      و به شهرداری تهران ، درخصوص ایجاد خط اتوبوسرانی در مسیر شهرک شریعتی.       وبه وزیر کشور ، درخصوص بررسی برای استقرار کلانتری درشهرک شریعتی.       آقای کاظمی دینان نماینده آمل و لاریجان به آقای نخست وزیر د ر مورد تأ‌مین مانده اعتبار بازسازی مناطق سیل زده هراز.      آقای روحانی‌زاده نماینده سوادکوه وآقای حبیبی نماینده قائم شهر به آ‌قای وزیرراه وترابری، در مورد تسریع در احداث پل وجاده وآسفالت راه زیرآب به آلاشت .      و به آقای  مدیر عامل صدا وسیما ، در مورد نصب دکل تلویزیونی در منطقه زیرآب.
آقای حاج ناصری نماینده زنجان و طارم علیا به شورای عالی قضائی. در خصوص رسیدگی به پرونده های مناطق بمباران شده در زنجان.      و به وزیر بازرگانی درمورد نظارت بر توزیع آهن وآلومینیم در زنجان.      و به وزیر راه وترابری ، درخصوص تسریع در آسفالت جاده گیلوان منجیل وشروع آسفالت جاد ه قره پشتلو.    آقای قریشی نماینده خمین به وزیر کشاورزی، در  مورد تأمین نخ جهت جمع کردن محصول.
5- تصویب استعفای آقای عبدالمجید شرع پسند از نمایندگی مردم کرج در مجلس شورای اسلامی.
رئیس- دستور را شروع کنید.
منشی- اولین دستور طرح استعفای آقای عبدالمجید شرع پسند نماینده مردم کرج ، در اجرای ماده (23) آئین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی است. 
رئیس- طبق آئین نامه ای که ما داریم روند استعفاءاز طرف نماینده ها به اینصورت باید باشد (همانطور که آقایان لابد آئین نامه رایادشان است) نماینده باید نامه به رئیس مجلس بنویسد که رئیس مجلس در اولین جلسه اعلام بکند. ایشان نامه ای به من ننوشته اند و به اینصورت که خودشان از محل تریبون اعلام کردند عملا زمینه کارهای بعدی را فراهم کردند چون خود استعفاء اعلام شده بود ومراسم باید در هفته بعد انجام بشود که ما در اولین روز گذاشتیم وشیوه کار هم این است که خود نماینده مستعفی اگر میخواهد توضیح بدهد، بدهد اگر نمیخواهد کسی را تعیین بکند. مااز ایشان دعوت کردیم که اگر مایلند بیایند دفاع بکنند یا توضیح بدهند یا کسی را تعیین بکنند که تابه حال چیزی به ما نرسیده وطبعاً دیگر از طرف ایشان کسی صحبت نمیکند قاعدتاً دیگر مخالف هم زمینه ندارد که صحبتی بکند میماند متن استعفاءنامه ایشان.
کروبی- اگر زمینه ندارد پس چه کسی میخواهد صحبت بکند؟
رئیس- کسی نمیخواهد صحبت بکند. آئین نامه هم مخصوصاً توجه دارد که یکبار استعفانامه در جلسه قرائت بشود، اول نباید خودش قرائت میکرد بعد هم رئیس نباید قرائت بکند موقع بحث باید استعفاء نامه قرائت بشود. اما اینکه حالا دوباره هم ما بخواهیم قرائت بکنیم به نظر ما دیگر لرومی ندارد که قرائت بشود. بنابراین اگر مخالفی هم نمیخواهد صحبت بکند ما یکجا رأی بگیریم دیگر بحث را ختم بکنیم که تمام بشود.      یک عده از آقایان پیشنهاد کرده اند. که رأی علنی باشد به نظر من صرفنظر بشود ازاین رأی چون این چه لزومی دارد؟ حالا که ما د رمجلس مخالفی نمی‌بینیم.
موحدی ساوجی- بنام استعفاء، علیه انقلاب صحبت کرده است وبدعت جدیدی گذاشته است، بگذارید مخالف صحبت کند.
رئیس- نه مهم نیست، من خواهش میکنم اجازه بدهید کارمان را تمام بکنیم . موافق چون صحبت نکرده مخالف هم صحبت نمیکند ما رأی میگیریم.
موحدی ساوجی- ما مخالف واقعی هستیم، این که استعفا نبود.
رئیس- اینجوری که پیش بینی نشده عبارت را من میخوانم شما ببینید:      «هر نماینده میتواند از مقام نمایندگی استعفاء دهد به شرط اینکه دارای دلیل موجهی باشد و پذیرش آن با اکثریت مطلق آراء حاضرین است. نماینده استعفاءنامه مدلل خود را به عنوان رئیس مجلس مینویسد(که البته ایشان استعفاءنامه ای نوشته) و رئیس مجلس آن را در اولین جلسه علنی وبدون قرائت متن اعلام میکند» یعنی چون در زمان فتنه بنی صدر ما این را تهیه کرده ایم آنموقع بعضیها میخواستند شرارت کنند یک استعفاء نامه مینوشیتند وآنرا میخواندند بعدهم می‌آمدند پس میگرفتند یک سنگی را در چاه می‌انداختند ما را در محذور (محظور اشتباه است) قرار میدادند. ما این آئین نامه را نوشتیم که متن استعفاء نامه قرائت نشود که البته ایشان خودش پیش قدمی کرد وبدون اینکه ما مطلع باشیم خواند. خوب این یک تخلف آئین نامه ای بود که دیگر از دست ما دررفته بود. بدون قرائت متن اعلام ودر دستور کار هفته بعد گذارده میشود. خوب ما در دستور گذاشتیم واعلام هم که خود ایشان کرده بود دیگر نیاز به اعلام نبود. نماینده مستعفی میتواند قبل از شروع بررسی در مجلس ، استعفاءنامه خویش را مسترد دارد که ایشان این کار را هم نکرده است یعنی از ما نخواسته که پس بگیرد، ماده بعد در آئین نامه (25) میگوید:       «بررسی استعفانامه بدین ترتیب خواهد بود که ابتدا استعفاءنامه قرائت شده (که باید اول بخوانیم منتها چون استعفانامه علیرغم آئیننامه یکبار قرائت شده نیازی به قرائت مجدد نیست) و سپس شخص مستعفی یا نماینده دیگری به تعیین او (چون ایشان نماینده تعیین نکرده نماینده دیگری نمیتواند در موافقت با استعفا صحبت بکند) تقاضای دفاع خواهد نمود. مدت قرائت استعفا نامه و توضیح نماینده مستعفی حداکثر نیم ساعت است ومخالف یا مخالفین نیز حداکثر نیم ساعت میتوانند صحبت کنند 00 » یعنی اگر کسی مخالف استعفاء ایشان باشد میتواند صحبت کند منتها ما میدانیم مخالف واقعی نمیخواهد صحبت کند اگر کسی هم میخواهد صحبت کند بخاطر این است که میخواهد با اسم مخالف، صحبتی بکند ازاین نظر این مخالف نیست.
موحدی ساوجی- من مخالف واقعی هستم. این استعفا نبود!
رئیس- من هم این را قبول دارم. آقای موحدی ایشان به بهانه استعفا این مسأله را اینجوری مطرح کرده، ما این را قبول داریم ولی آئیننامه ما این را میگوید یعنی مخالف باید صحبت کند، کسی که مخالف نیست میخواهد بگوید او تخلف کرده، خوب این را من گفتم چیز جدید دیگری هم نیست، اما رأی گیری.      رأی گیری هم این طوری است «و سپس رأی گیری به عمل میآید00» اینجا هم نگفته با ورقه باشد یا به صورت دیگر. بنابراین برای اینکه وقت مجلس را نگیریم معمولی رأی میگیریم.
مجید انصاری- حاج آقا ما تقاضا کردیم کتبی وعلنی باشد.
هجرتی- بله با ورقه وعلنی.
جعفری اصفهانی- چون این استعفا برای نظام اثر بد داشته است رأی علنی وکتبی بگیرید.
یکی از نمایندگان- با قیام وقعودهم علنی است ولی کتبی وبا اسم باشد.
مجید انصاری- تذکر آئین نامه ای دارم.
رئیس- بفمرائید.
مجید انصاری- بسم الله الرحمن الرحیم. ما از حیث رأی دادن مشکل شرعی پیدا  کرده ایم در ارتباط با ماده (23) آئین نامه این شبهه برای ما پیدا شده است که اگر شما رفع بفرمائید ممنون میشویم در ماده (23) میگوید «هر نماینده میتواند از مقام نمایندگی استعفاء دهد به شرط اینکه دارای دلیل موجهی باشد وپذیرش آن با اکثریت مطلق حاضرین است.» یعنی ادله او را اکثریت مجلس بپذیرند، بالطبع به استعفای او رأی بدهند (رئیس: ادله نیست) ماادله ایشان را بهیچ وجه نپذیرفتیم،ادله ایشان خیانت به انقلاب بوده (رئیس:خیلی خوب، تذکر شما را فهمیدیم) ما به استعفاء نمیتوانیم رأی بدهیم، ما به اخراج ایشان از مجلس میتوانیم رأی بدهیم، اخراج از مجلس بحث بشود ما رأی میدهیم ایشان اخراج بشود، اما استعفاء با دلیل مدلل نبوده، ادله ایشان باطل هست استعفای ایشان اصلا خلاف قانون است، چون مدلل باید باشد، استعفای ایشان مدلل نبوده. طبق ماده (23) آئین نامه استعفای ایشان قابل طرح نیست باید اخراج ایشان از مجلس به جرم خیانت مطرح بشود. 
رئیس- خیلی خوب اما آقای انصاری این به نظر من یک بحث انحرافی است . برای اینکه ، آن اکثریت مطلق یعنی استعفاء را اکثریت بپذیرند نه ادله را بپذیرند، کجا معنایش این است؟ رأی را برای استعفاء ما میخواهیم بگیریم اخراج اصلا در آئین نامه ما نیست، ما نمیتوانیم نماینده ای را از مجلس اخراج بکنیم ، اخراج حق دادگاه است دادگاهها باید بگیرند ومحروم بکنند و ربطی به ما ندارد . ما فقط میتوانیم استعفاء را بگیریم، آن چیزی که اینجا هست رأی دادن به استعفاء است نه رأی دادن به ادله، ادله باطل است.     خوب، چون آقایان مایلند رأی گیری با ورقه باشد  گلدانها را برای اخذ رأی بگردانید.     البته کارتها با اسم باشد ونمایندگانی که موافق با استعفای آقای شرع‌پسند هستند کارت سفید با اسم ومخالفان کارت کبود و ممتنعین کارت زرد (همه با نام) در گلدان بیندازند. (اخذ رأی به صورت کتبی به عمل آمد و نتیجه به قرار زیر اعلام گردید)‌: 197 نفر در جلسه حضور دارند.       کارت سفید به علامت موافق 191 عدد.     کارت زرد به علامت ممتنع یک عدد. چند نفر هم رأی نداده ند که ممتنع حساب میشوند (کسی مخالف با استعفای ایشان نبوده است) بنابراین مجلس شورای اسلامی استعفای آقای شرع پسند را پذیرفت. و ایشان مستعفی تلقی میشوند(نمایندگان صلوات فرستادند) این پذیرفتن ادله او نیست بلکه قبول استعفاء بدلیل اقدام ناشایسته ایشان بود.      موافقان استعفا‌ آقایان: حسین فروتن، اسحاق جهانگیری، احمد محمود رباطی، سید رضی حسینی المدنی، حسن جعفری، سعید رجائی خراسانی، سید کاظم میرولد، مصطفی مؤذن زاده ، احمد ناطق نوری،‌ حمیدالدین ملازهی، محمدرضا راه چمنی، احمد رهبری، فخرالدین رضا زهی، غلامرضا حیدری، احمد عزیزی، یارمحمد عرب عامری، عین الله علاء، علی عبدالعلی زاده، سید محمد حسن علوی، نورالله عابدی، علی عنایت، محمد جواد راستی لاری، حسن روحانی، محمد رشیدیان، رضا عبداللهی، محمد عظیمی ، صالح روحانی زاده، احمد خارستانی، سید سجاد حججی، محمداسماعیل دلبری، سیدمصطفی ذوالقدر، علی اصغر جعفری اصفهانی(مرتضوی فر) ، اکبر پرورش، اسدالله بیات، احمد بلوکیان، حبیب برومند، بهرام تاجگردون، بیت الله جعفری، حسین سبحانی نیا، غفار اسماعیلی، سیداحمد حسینی سیرجانی، سید حسن الحسینی، علی پورمحمدی فلاح، الیاس حضرتی، جاسم جادری، سید محسن شفیعی، نبی الله راجی، حسن رضائی، قهرمان رحمانی، حسین نجفی ثانی، علیرضا خاک، محمدباقر ذاکری، سید محمد حائری، سید مصطفی فارغ، بخشعلی رحیم نژاد، میرعلی اشرف عبدالله پور، مسعود صادقی آزاد، پرویز صیقلی، غلامرضا فدائی عراقی، نادر طاهری، رحمت الله رحمتی، اسماعیل فردوسی پور، فخرالدین حجازی، حسینعلی ضیائی، قربانعلی صالح‌آبادی، فریدون قاسمی،‌ وحید احمدی، محمد اکبرزاده، سید رضا اکرمی، محمد ابراهیم اصغرزاده، حسن امین لو، مجید انصاری، علی محمد احمدی. حسین اربابی فرد، سیدفرج الله افرازیده، یدالله اسلامی، محی الدین فاضل هرندی، سید محمدعلی قریشی، آرطاواس باغومیان، هاشم حجازی، سید کمال الدین شهریاری، غلامعلی شهرکی، مروت الله پرتو، محمدرضا بهزادیان، حمید چیت چیان، سیدجلیل سیدزاده، سید محمد کاظم امام موسوی، عبدالعزیز دادگر، داود حاجی ناصری، سید هاشم بنی هاشمی، مجید دبستانی، بانو گوهرالشریعه دستغیب، عبدالعظیم خزائی، محمود آستانه، سید محمد اصغری، سید اسماعیل داودی شمسی، ماشاءالله حیدری مقدم، مصطفی طاهری زاده، یوسف طباطبائی نژاد، ذبیح لله صفائی، موسی سلیمی کمینی، سید حسن شجاعی، سیدعلی عوض زاده، میرنقی قاضی پور، علی کامیار، احمد کبیری، احمد طه، علیرضا فرزاد، محمد قمی، عطاءالله فضائلی، اسدالله عابدی، هادی غفاری، مرتضی کتیرائی ، عباسعلی عمید زنجانی، محمد رئیسی ، غلامعباس زائری، مفید کیائی نژاد، سید مطهر کاظمی، سید محمد مهدی طباطبائی شیرازی، محمد سعید تسلیمی، عبدالله تاتلی، علی آقامحمدی، علی محمد غریبانی، عزت الله دامادی، محمد صادق صادقی گیوی(خلخالی)، علی محمد سوری لکی، سید محمود دعائی، سیدهادی خامنه ای، محمدباقر باقری نژادیان فر، کامل خیرخواه ، داود توحیدی ، سید ابوالقاسم حسینی، محمدعلی حقی، عباس دوزدوزانی، محمدرضا توسلی، شیخ عبدالرحمن حسینی برزنجی، محمد سعید انصاری، محمدعلی پرتوی، قاسم مهزراد صاقیانی، رمضان روحانی نیا، اسدالله تابع، محمدحسین افتخاری، محمدرضا باهنر، عباس عباسی، احمد زمانیان، خدانظرقاسمی، مهدی کروبی. سید محمود کاظمی دینان، نادر کاوسی، یونس محمدی، حسن مختاری، علی محقر، عبدالحسن مقتدائی ، امیر میر، عباس میرزاابوطالبی، حسین مظفری نژاد، سیدرسول موسوی، سید ابوطالب محمودی، سید عبدالواحد موسوی ، محمد مجدآراء، سید عباس موسوی. سیداحمد موسوی، علی موحدی ساوجی، رسول منتجب نیا، سید عبدالصاحب موسوی، سید خلیل موشح، مصطفی معین، مهدی مهدی زاده، علی مثبت (فاضل همدانی)، محمد کریم مروجی، کریم ملک‌آسا، محمدباقر نوبخت، احمد نیک فر، علی اکبر ناطق نوری، عبدالله نوروزی، اصغر نوروزی، سید رضا نوروززاده، محسن نوربخش، محسن نریمان، سید ابراهمی میرغفاری، اکبر هاشمی رفسنجانی، علی‌اکبر همتائی، سیدعباس هدایتی ، سید عبدالله هجرتی قزوینی، سید محمد رضا واقفی، عیسی ولائی، بانو عاتقه صدیقی(رجائی).     ممتنع:‌آقای عباس شیبانی.
6- رد طرح قانونی معافیت فارغ التحصیلان دانشگاه تربیت مدرس و بورس داخل و خارج متعهد خدمت د ردانشگاهها و مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی از انجام خدمت سربازی.
منشی- دنباله رسیدگی به گزارش شور اول کمیسیون شوراها وامور داخلی درخصوص رد طرح قانونی معافیت فارغ التحصیلان دانشگاه تربیت مدرس و بورس داخل و خارج متعهد خدمت د ردانشگاهها و مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی از انجام خدمت سربازی مطرح است، دو نفر مخالف ویک موافق درجلسه گذشته صحبت کردند. حالا نوبت موافق بعد آقای حسن رضائی است (گفتند در جلسه نیستند) آقای علی پناهنده (ایشان هم حضور ندارند) آقای عبدالله نوروزی بفرمائید.
عبدالله نوروزی- بسم الله الرحمن الرحیم. علتی را که بنده برای موافقت با رد این طرح دارم به عبارتی اجرا نشدن مفاد اصل طرح ، چند مورد است که فهرست وار اشاره میکنم انشاءالله برادران وخواهران نماینده عنایت بکنند و آنچه حق است عمل بشود. ببینید فارغ التحصیلان چه داخل وچه خارج از کشور ما، با توجه به اینکه عضو لاینفک این جامعه و از بدنه و پیکرة این کشور انتخاب شده اند وحضور دارند وکشوربرایشان سرمایه گذاری کرده تا بروند و تخصص کسب کنند و مشکلاتی از مشکلات مملکت را رفع بکنند. ما در رابطه با اینکه این عزیزان ، دوره های عالی را ببینند وخدمتگزار برای جامعه باشند بحثی نداریم یقیناً تدریس در دانشگاه جایگاه اینها است واینها میبایستی علم خودشان را به این طریق به جامعه ارائه بدهند منتها چند بحث در جوار این قضیه هست. ما در جامعه مان نباید زمینه هائی را فراهم بکنیم که فاصله طبقاتی ایجاد بشود.حالا این طبقات فقط طبقات رفاهی و مادی وسرمایه ای نباید باشد ، بلکه فاصله طبقات فکری هم ممکن هست بوجود بیاید، یعنی اگر ما بدست خودمان به خاطر اینکه بتوانیم امتیازی را بگیریم، به خاطر اینکه بتوانیم زودتر به یک نتیجه ای برسیم سبب بشویم که یک قشری از جامعه آن هم قشر روشنفکر جامعه را از توده و بطن جامعه جدا بکنیم و تدریجاً این فاصله را بوجود بیاوریم که از بطن مردم، از حضور درعزیزترین وصادقترین صحنه های جامعه که حضور در جمع نیروهای نظامی و در جبهه ها و در پشت جبهه ها و در سنگرهای نظامی و رزمندگی حصاری و یک توری ویک فاصله ای را به دور اینها بکشیم که اینها در درازمدت برایشان این امر پیش بیاید که اصولا تافته های جدابافته ای از جامعه هستند وجامعه موظف است که به اینها امتیاز بدهد. شرایط خاصی را برایشان تدارک ببیند وزمینه های خاصی را فراهم بکند که اینها بیایند به تدریسشان بپردازند وبه عبارتی یک انسان یک بعدی را مادر جامعه بعد از مدتی تحویل خواهیم داد واینها را از اقشار دیگر جامعه جدا خواهیم کرد.      الان این تعارف را بگذاریم کنار به واقعیتها بپردازیم منهای آن جمعی که تعهد دارند و از توده مردم هستند، متدین هستند ریشه اسلامی دارند، ریشه فرهنگی این ملت را به هر حال درک میکنند واز خانواده اصیل هستند ولی جمعی هستد که وقتی رفته اند تخصص گرفته اند، (بخصوص بعضی که متأسفانه چند سالی قبل از گرفتن دیپلم وبعد از آن در خارج از کشور بوده اند و مدتی با فرهنگ این کشور قطع رابطه کرده اند). اینها بعد از چند وقت ارتباط فرهنگی شان ، ارتباط عاطفی شان با جامعه قطع شده وسبب شده که بیگانه بشوند ، بعضی از پزشکانمان را می‌بینیم در جامعه که چگونه اینها شکل تجارت به خودشان گرفته اند وبعضی از آنها چگونه آن درد وعاطفه انسانی ومردمی را فراموش کرده اند، بعضی از اساتید دانشگاهها را ببینید که چگونه ارتباطشان با اقشار جامعه قطع شده و در این هشت ساله جنگ آن درصدی که به جبهه ها نرفتند وحضور پیدا نکردند و به صراحت در راهپیمائیها و تشییع جنازه ها، در همة صحنه هایی که جامعه باید حضور داشته باشد اینها تأیید نکرده اند ، به اعتقاد من اینها مظاهر آن قضایائی است که فاصله ایجاد شده ویک برتری جویی ، (نمیخواهم بگویم خدای نکرده همه یا قشری و یا یک درصد زیادی همان درصد کمش هم اگر وجود داشته باشد) و زمینه ای برای اینکه فاصله میان توده اجتماع و یک قشر تحصیل کرده را فراهم بکند.      اگر ما جامعه شناسی را از ابتدا بخواهیم که اصلا چه جوری طبقات بوجود آمد، چه جوری فاصله ها در اجتماعات بوجود آمد، چه جوری یک گروهی برتری‌جوئی پیدا کردند ، می‌بینیم که اجتماع به دلیل نیازی که به یک گروه خاصی داشت حالا زندگیهای خاصی داشتند تخصصی داشتند ، توانایی برای جنگیدن مثلا فرض کنید در زمانهای گذشته داشتندو امثالهم000 به اینها تدریجاً امتیاز دادو از  جامعه جدایشان کرد. در حالیکه همین کسانی که رفته اند تخصص دیده اند ونور چشم این ملت هم باید باشند وبرای مملکت بایستی آینده سازی بکنند، اینها متعلق به این جامعه هستند.     ما در یک زمان یکی ، دو ساله به راحتی میتوانیم از آن رابطه فرهنگی با جامعه اینها را بهره مند بکنیم ، اینها را تداخل بدهیم با اجتماعهای مختلف، بخصوص اجتماعی که اجتماع نیروهای نظامی و انتظامی است واینها دقیقاً خدمتگزار به جامعه هستند وسبب خواهد شد که در دانشگاهها یک مقداری بحث ودرس از توده اجتماع فاصله پیدا کرده ورنگ فرهنگ بخصوصی گرفته اند ، اینهم از بین برود ودقیقاً آمیخته وعجین با جامعه بشوند ووقتی که رفتند در دانشگاها درسشان را بدهند بدون هیچ نگرانی متعلق به کشور باشند.    بحث دیگر این قضیه این هست ، مگر دروزارت سپاه و وزارت دفاع یا نیروهای نظامیمان ما به اینها نیاز داریم؟ مگر تا حالا وجود اینها در این ده ساله انقلاب واین چندساله جنگ مظهر تراوش فکری واستعدادهای خوب نبوده؟ مگر پیشرفت صنایع دفاعی ما(در سپاه وارتش) از وجود اینها بهره مند نبوده؟ ما چرا بخواهیم از اینها فاصله بگیریم؟ مگر پزشکان متخصص دراین زمینه نمیتواند در جبهه ها یا در پادگانها یا در مراکز نظامی به بسیج که اصلی ترین بدنه این جامعه هست خدمت بدهند؟ اینها باید در این آمیخته بشوند، اینها بایستی با فرهنگ این جامعه عجین بشوند ودانشگاهها عواملی بوده که تا حالا به هر حال به طریقی یک مقداری فاصله انداخته. اگر اینها را بیائیم از این قضیه (به تعبیر بنده) محروم شان بکنیم ونگذاریم این رابطه برقرار بشود،‌ تدریجاً در دانشگاهها آن هم بیشتر در دانشگاههایی که متأسفانه در مراکز استانهای بزرگ وپایتخت هست! باز اگر فرض کنید بروند در هرمزگان یا در بلوچستان یا در یک نقطه دور کشور ما هیچ بحثی نداریم. ولی اصولا به دلیل نیازی که به این متخصصین وجود دارد آنها را در تهران یا در اصفهان و یا در مشهد وسایر مایحتاج فراهم شود ورحل اقامت درشهرهای بزرگ وپایتخت بیفکنند وبعد از سه چهار سال ، پنج سال می بینیم که اصلا با جامعه بیگانه شده اند ودیگر کشور را نمیشناسند، دیگر فرهنگ کشور را نمیشناسند ، دیگر با حدود و ثغور کشور خیلی آشنا نیستندو ما نیاز داریم که این کار صورت بگیرد.     به هر حال در جمع بنده تصور میکنم که این نیاز هست که این یک سال، دو سال را هم در محیطهای نظامی میتوانند آموخته بشوند، هم میتوانند خدمت بدهند و بعد از آن هم برمیگردند در دانشگاهها تدریس میکنند و به عنوان عضو لاینفک وبه عنوان آن پیوستگی بدنه کشور که بوجود آنها مملکت نیاز دارد یقیناً انشاءالله خدمتگزار خواهند بود.
منشی- مخالف بعد آقای حسن امین لو.
حسن امین لو- بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تشکر از طراحان طرح به مناسبت اینکه احساس کردند که دانشگاههای ما با کمبود استاد روبرو است با تقدیم طرحی به مجلس یک اقدام شایسته ای را انجام دادند وخوشبختانه کمیسیون امور دفاعی وکمیسیون اموزش عالی با طرح موافقت کرده و تصویب کردند، اما کمیسیون امور شوراها آن را رد کرده است ودر گزارشی که مخبر محترم کمیسیون امور شوراها ارائه فرمودند ، خوشبختانه خود مخبر هم موافق طرح بودند و دلائلی که مخالف رد ابراز کردند فقط دوتا مطلب بود.      یک مطلب این بودکه اگر این طرح تصویب بشود تبعیض ایجاد میشود ودوم هم فرمودند که راههای دیگری برای تقویت بنیه علمی دانشگاهها وجود دارد.      اما در مورد این که فرمودند تبعیض ایجاد میشود، من مقدمتاً باید عرض بکنم راجع به جلب مشولین اگر تبعیضی هم وجود داشته باشد، در ضعف قوه اجرائیه هست، هشت سال دفاع مقدس را پشت سر گذاشتیم با هزاران مشمول غائب، والان که آتش بس قبول شده و بعد از آتش بس تازه اقداماتی را برای جلب و جذب مشمولین شروع کرده ند و نتیجه تراکم و احتباس نیروی سرباز در مراکز آموزشی است.      و اما اینکه نمایندگان منتخبین ملت هستند و مصلحت جامعه را تشخیص میدهند وقتی این مصلحت را تشخیص بدهند که یک عده از مردم که تخصصی پیدا کرده اند واز تخصصشان درجائی بهتر استفاده بشود و قانونی را بگذرانند و آنها را از سربازی معاف کنند و بگویند شما عوض اینکه در اینجا به خدمت مشغول بشوید در سنگر مبارزه با جهل شروع به مبارزه کنید. این فکر نمیکنم که مسأله تبعیضی باشد و این صلاحدید نمایندگان متنخب مردم است.     و اما اشکال دوم که اشکال خیلی کمرنگ تری هم بود این بودکه ما راههای دیگری برای تقویت بنیه علمی دانشگاهها وجود دارد . این مطلب بسیار خوب است اما راههای دیگر یک کلمه مبهم است. ما انتظار داریم آنهائی که راههای دیگر میگویند. این راههای دیگر را برای نمایندگان مجلس ارائه دهند تا در مورد آنها بحث و فحص بشود و مطلب گشوده بشود. البته جلب وجذب مدرسین در دانشگاهها و یا معافیت وخود این طرح ، خودش یک قدمی در تقویت بنیه علمی داشگاهها هست.       دو نفر از برادران مخالف وقتی صحبت میکردند فرمودند که خود ارتش و سپاه به نیروی با سواد واین مدرسین نیاز دارد، واتفاقاً یکی از برادران هم تأکید داشتند و زیاد هم روی این موضوع مانور دادند که الان جنگ و دفاع یک مسأله تاکتیکی است، به تاکتیک بسیار قوی وفنون تخصصی بسیار بالائی نیاز دارد، نمیدانم موشک هست، ضد موشک هست واصطلاحات نظامی دیگر000 بنده میخواهم عرض کنم آیا ما ازاین مدرسین برای این کارهای تخصصی وفوق تخصصی که خود آنها نیاز به گذراندن دوره های چهار، پنج ساله یا شاید بیشتر دارد میخواهیم استفاده کنیم؟ مسلماً نه. و اگر مراد این هست که در خیل سربازها افراد با سوادی باشند ، مسلماً با گسترش آموزش متوسطه تعداد زیادی از سربازان ما دارای سواد هستند و همچنین سالانه با فارغ التحصیل شدن سی ، چهل هزار نفر یا بیشتر دانشجو از دانشگاهها ما ررشته های مختلف ودر مقاطع مختلف فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکترا در سربازخانه ها داریم. من فکر نمیکنم که کم شدن تعداد چند صدنفری مدرس که ما بوجود آنها شدیداً در دانشگاهها نیاز داریم، خللی در این خواسته این دو تا برادر عزیزمان ایجاد بکند.     و اما دلائلی که بنده خودم دارم برای تصویب این طرح واز برادران تقاضا میکنم به این دوتا موضوع توجه بفرمایند، یکی دلایل کیفی هست یکی دلایل کمی. واما دلایل کمی برای اینکه این طرح ایجاب میکند که تصویب بشود. در این سه چهار روز ما شاهد برگزاری کنکور هستیم (روزنامه ها را خواندید ) 752 هزار نفر داوطلب داشتیم، اگر داوطلبین آموزش عالی در مقاطع دیگر مثل دانشگاه آزاد. رشته های تربیت معلم وغیره را هم در نظر بگیریم وفصول مشترکی که بین این داوطلبین وجود دارد یعنی بعضی از داوطلبین ممکن هست در چندین قسمت شرکت کرده باشند، اگر این فصول مشترک را ازاین مجموعه ها کم کنیم شاید بیش از یک میلیون نفر داوطلب تحصیل در آموزش عالی داریم . هیمن آمار را شما مقایسه کنید با آمار سال 52. در حدود 12 برابر (من سرانگشتی حساب کردم) ما افزایش تعداد داوطلب دانشجو داریم. تعداد پذیرفته شدگان ما را هم مقایسه کنید با سال 52 خواهید دید که تقریباً تعداد دانشجویان ما نسبت به سال 52 شش برابر شده است. دوازده برابر افزایش داوطلب، 6 برابر افزایش دانشجو، این دو را بر هم تقسیم کنید، خواهید دید که ما از نظر پذیرش دانشجو دوبرابر عقب هستیم.       و اما از نظر استاد. آنچه که ایده‌آل هست در دنیا تعداد دانشجو به استاد حالا در رشته های مختلف فرق میکند ولی به طور متوسط هشت به یک است. مادرسال 52 حدود ده به یک داشتیم ولی الان در بیشتر دانشگاهها این نسبت به سی به یک رسیده است یعنی سی دانشجو در مقابل یک استاد که در این مورد هم ما سه برابر سیر قهقرائی داشتیم. اگر این دوپارامتر رادر هم ضرب کنیم خواهید دید که ما فعلا نسبت به سال 52 در مقام مقایسه ای از نظر پتانسیل وامکانات 6 برابر عقب هستیم، آن هم از تمام انرژی موجود دانشگاهها داریم استفاده میکنیم واین خود خطری است برای اینکه ما از هر نیرویی میخواهیم استفاده کنیم. باید یک ظرفیت ذخیره ای داشته باشیم، نباید از تمام آن ظرفیت استفاده کنیم در صورتیکه ما داریم الان از تمام توان دانشگاهها استفاده میکنیم . مثل این میماند (مثل ساده تری بزنم) ماشینی را تخته گاز وقتی میرویم درجای خطر حتی امکان اینکه یک کیلومتری به سرعتش اضافه کنیم نداریم . الان دانشگاههای ما در این حد هستند. اگر روزی نیاز شد که یک اپسیلن به این امکانات اضافه کنیم ما امکاناتش را نداریم. حالا چرا ما شش برابر عقب ماندیم؟ آیا نخواسته‌ایم یا امکاناتش را نداشته ایم؟ جواب سؤال حتماً این خواهد بود که امکاناتش را نداشته‌ایم.  موضوع نخواستن نیست ما نیاز داریم به نیروی تخصصی، خودمان هم خیلی علاقه‌مندیم که نیروی تخصصی داشته باشیم اما امکاناتش را نداریم. این امکانات چه چیز  ا ست ؟ آیا امکانات اقتصادی است که نداریم؟ درست است، امکانات اقتصادی یک گوشه ای از این مشکلات است، عوامل متعددهست که یکی از این عوامل ، عوامل اقتصادی است واما آنچه که ما بیشتر از همه در این مورد کم داشته ایم قدرت جاذبه است ، قدرت جاذبه استاد.     همین طرحی که امروز مطرح شده یکی از عوامل جذب استادهست، درست است ما ازاین دیدگاه مینگریم که نیاز داریم وبه خاطر نیاز هست که میخواهیم این طرح را تصویب کنیم ولی از بعد دیگرش یک بعد جذب است.دنیا الان در مورد جذب استاد، جذب محقق دارد با هم رقابت میکند. کشور ما ایران محققین و استادان زیادی در کشورهای خارج دارد و ما باید زمینه جذب آنها را ایجاد کنیم. البته ممکن است عده ای نتوانند انقلاب ما را درک کنندما با آنها کاری نداریم ولی این طوری هم نیست که همه شان شامل این باشند واتفاقاً من میتوانم به جرأت بگویم که اگر ما جاذبه ایجاد کنیم اینها جذب خواهند شد واگر از این بعد به این طرح نگاه کنیم یکی از عوامل جذب است.      از طرف دیگر فارغ التحصیلان دانشگاههای ما درسطح لیسانس وفوق لیسانس ،الان بیشتر جذب بازار آزاد و مشاغل کاذب میشوند من به کرات دید ه ام فارغ التحصیل لیسانس یا فوق لیسانس که بوتیک باز کرده است! یا به کارهای غیرمفید دیگری مشغول است چرا برای اینها جاذبه ایجاد نمی‌کنیم و به قسمتهای تحقیقاتی جذبشان نمی‌کنیم؟ اتفاقاً مستعدترینشان هم جذب بازار شده اند (رئیس: آقای دکتر وقتتان تمام است) یک دقیقه دیگر اجازه بدهید واما از نظر کیفی،‌از نظر کیفی مسائلی را که انسان یاد میگیرد معمولا شامل فراموشی است، اتفاقاً فراموشی درسالهای اول بیشتر هست، یعنی در پنج سال اول پنجاه درصد آموخته ها از یاد میرود و در دو سال اول شاید سی درصد. ما میآئیم یک سرمایه گذاری میکنیم مطالبی را میآموزیم بعد میخواهیم دو سال فاصله بیندازیم ودر عرض این دو سال مطالب فراموش شود وبرای آن چیزی که سرمایه گذاری کرده ایم در آن مورد نتوانیم استفاده کنیم. از نمایندگان محترم تقاضا داریم به این دلائلی که عرض شد به این طرح رأی مثبت بدهند. البته پیشنهاد کمیسیون دفاع که در مدت این اشتغالشان میتوانند دو سه ماه  هم آموزش نظامی ببینند، اشکالی با این طرح نخواهد داشت من از نمایندگان محترم تقاضای تصویب طرح را دارم.والسلام علیکم .
رئیس- موافق بعدی صحبت کند .
منشی- موافق بعدی آقای دکتر فرزاد هستند بفرمائید.
دکتر علیرضا فرزاد- بسم الله ا لرحمن الرحیم. همکاران محترم نماینده ملاحظه بفرمایند ، بحثی که مطرح شده معاف کردن یک قشری از مشمولین از خدمت نظام وظیفه هست، من نمیدانم چقدر اصلا امکانش هست که ما گروههایی را از خدمت نظام وظیفه معاف بکنیم. در دنیا هم شاید بعلت اطلاعات کمی که داریم باشد، نمی‌شناسم کشوری که جمعیتهایی را از خدمت نظام وظیفه معاف کرده باشد وچندصباحی نمیگذرد از روزهایی که ما آموزش نظامی را در حد الزام و تکلیف برای کل کشور مطرح کردیم از زبان حضرت اماممان واز زبان مسؤولین نظام و ما کارمندان دولت و بسیاری از اقشار را ترتیبی داده بودیم که آموزش نظامی ببینند و با مسایل دفاعی از نزدیک آشنا بشوند. اگر آموزشهای آنها قدیمی هست تجدید بشود  وامروز یک طرحی را آوردیم که یک گروهی را از خدمت نظم وظیفه معاف بکنیم. بنظر من به هیچ وجه برای هیچ کشوری مصلحت نیست که اقشاری را از خدمت نظام وظیفه معاف بکند. این به عنوان اولین دلیل که حتماً باید خدمت نظام وظیفه برای همه نیروهای کشور بخصوص در این سن مناسب وایده آل وجود داشته باشد و همه نیروها آموزش نظامی ببینند.     یکی دیگر از بحثهایی که در صحبت اکثر موافقین طرح بود اینکه ما یک تشویقی قائل بشویم برای این نیروها که به دانشگاهها میآیند. من نمیدانم طرح کردن خدمت نظام وظیفه به عنوان یک زحمت ، به عنوان یک مشقت، به عنوان یک چیزیست که ما برای اینکه به یک گروههایی  تشویقی بدهیم از خدمت نظام وظیفه معافشان بکنیمکار درستی هست؟ اصلا باید خدمت نظام وظیفه به عنوان یک افتخار در کشور طرح بشود و مردم دوره نظام وظیفه شان را با دل وجان بروند. اینکه ما بیائیم برای تشویق یک گروهی بگوئیم اگر به دانشگاه آمدید دیگر خدمت نظام وظیفه نروید. بسیار دلیل سستی هست . ما اگر میخواهیم تشویق کنیم باید از یک کانالهای دیگری به نیروهایی که به دانشگاهها میآیند امکانات بدهیم وتشویقشان کنیم وتشویق کردن به این که سربازی نرودی.‌خدمت نظام وظیفه را انجام ندهید، بسیار کار پائینی هست وبه نظر من با خدمت نظام وظیفه ما داریم یک برخورد غیراصولی میکنیم. اینکه کمیسیون دفاع این طرح را تصویب کرده ،البته یک قسمتش جای تشکر دارد که گفتند حتماً آموزش نظامی انجام بشود، ولی داشته باشیم که کلیات آن چیزی که کمیسیون دفاع تصویب کرده با کلیات طرح کاملا  با هم مغایر است. کلیات طرح میگوید «معافیت از نظام وظیفه  » د رحالیکه آن چیزی که کمیسیون دفاع طرح کرده معافیت نیست بلکه آموزش نظامی وجود دارد. به عقیده من نه تنها آموزش نظامی باید باشد،‌بلکه باید این دوره دوساله در زندگی هر فرد وجود داشته باشد برای اینکه دوره نظام وظیفه یک دوره رشد یک زمانی هست که تفکر ودیدگاههای انسان و آشنائیش با مسائل اجتماعی شکل میگیرد، کامل میشود، برادرهایی که از نزدیک در کلاسهای درس استادان دانشگاه بوده اند میدانند که آن استادانی که در گذشته دوره   سربازی اش را نگذرانده بودند به عنوان دانشجویان نمونه وشاگرد اول از خدمت سربازی معاف شده بودند تعداد زیادی از آنها از اکثر مسائل اجتماعی در کلاسهای درس بیگانه بودند.     ما یک کسی را از کلاس دبستان به دبیرستان ببریم . از دبیرستان مستقیماً به دانشگاه ببریم از دانشگاه به سطوح آموزش  عالی ببریم وبعد هم مستقیماً به کلاس درس بیاید و کمتر با مسایل جامعه ومشکلات اجتماعی روبرو باشد ما یک ضرر بزرگتری را میکنیم  یعنی یک آدمهایی را برای آموزش بکار میگیریم که خودشان تکوین وتکامل اجتماعی ندارند واز مسایل اجتماعی دور هستند وما آنجا یک ضربه دیگری را به آموزش عالی وارد کرده ایم، به عقیده من داشتن یک دوره آموزش شش ماهه که در ده سال انقلاب اگر حساب کنیم ما تقریباً یک سیستم نیروی آموزش عالی مان را از کار آموزشی جدا کرده ایم که همین الان آقای دکتر امین لو  فرمودند که یک سی ام هست و اگر ما یک بیستم آن را در شش ماه برای آموزش نظامی بیرون ببریم هیچ منعی ندارد . اگر که بخواهیم بقیه دوره نظام وظیفه را استفاده کنیم . درماده (4) قانون نظام وظیفه وجود دارد که نیروهای مسلح ، مسؤولین نظام وظیفه در شرایطی که نیاز نداشته باشند بعد ازاینکه نیز نیروهای مسلح مرتفع بشود میتوانند نیروهایشان را در اختیار ارگانهای دیگر قرار بدهند مثلا پزشکان را در اختیار وزارت بهداشت ودرمان قرا ربدهند. نیروهای متخصص را هم میتوانند در اختیار دانشگاهها قرار بدهند و درحال حاضر هم این کار مقداری انجام میشود. با اجرای آن ماده (4) قانون نظام وظیفه ، دقیقاً آن چیزی که طراحان درخواست دارند عملی هست و امکان دارد که خود مسؤولین نیروهای مسلح در شرایطی که به نیروهایشان نیاز ندارند بعد از آموزش نظامی آنها را در اختیار مراکزی که میتوانند استفاده بیشتری از آن نیروها بکنند و فعالتر از نیروو انرژی آنها استفاده بشود قرار بگیرند واین کار در گذشته هم انجام شده ،در آینده هم قابل انجام هست. تشکر میکنم. والسلام.
منشی- آقای دکتر تسلیمی مخالف بعدی رد.
دکترمحمد سعید تسلیمی – بسم الله الرحمن الرحیم. من از همه نمایندگان محترم تقاضا میکنم توجهی بفرمایند به آن نقطه اصلی این بحث ، ومن در شروع عرایضم میخواهم عرض کنم که همه نمایندگان محترم در حوزه های انتخابیه شان یا در نزدیکی حوزه انتخابیه شان یک مرکز آموزش عای دارند. دانشگاهی آنجا هست، مؤسسه آموزش عالی آنجا هس، یا در استان یا در شهرستان یا در نزدیکی شهرستان، ملاحظه بفرمائید من میخواهم نظرهمه برادران را ارجاع بدهم به آمار ووضع آموزش عالی اعم از دانشجویان، فارغ‌التحصیلان در سطوح مختلف و موجودی کادر آموزشی و پیشنهاد میدهم همه برادران و اعضای محترم جلسه این جزوة آمار برنامه ریزی آموزشی را که منتشر شده و به تفکیک شهرها و استانها و انواع دانشگاهها ، ریز دانشجوها و توزیع و پراکندگی دانشجوها را بیان کره تهیه بفرمایند که در امور نمایندگی شان مفید خواهد بود چون بخش عمده ای از فعالیتهای نمایندگی به هر صورت تأمین و تقویت نیروی انسانی است من از روی آمار چند نکته را خدمت حاضرین عرض میکنم.       ملاحظه بفرمائید در سال تحصیلی 66-67 ما دویست وچهارهزار وهشتصد وشصت ودو (204862) دانشجو داشتیم، ملاحظه بفرمائید! هر سال هم حدد شصت هزار نفر از طریق دانشگاههاو مؤسسات آموزش عالی رسمی ما پذیرفته میشود. در ازاء آن حدود شصت هزار نفر که پذیرفته میشوند فارغ التحصیلی که ما داریم چیزی کمتر از نصف آن است. مگر نه این است که ما هر سال تعدادی را وارد سیستم آموزشی میکنیم؟ به همان ترتیب طبیعی باید همان مقدار هم فارغ‌التحصیل بشوند. چرا ما باید شصت هزار نفر پذیرفتنی داشته باشیم ودر آن سال بیست وشش هزار نفر(کمتر از نصف) ما فارغ التحصیل داشته باشیم علت را که بررسی میکنیم می‌بینیم کادر آموزشی یعنی مدارس واستاد کم هست از این جمعیتی که ما باید فارغ التحصیل داشته باشیم به طرز طبیعی یعنی شصت هزار نفر که هر سال وارد میکنیم بطور طبیعی شصت هزار نفر ، پنجاه هزار هم فارغ التحصیل داشته باشیم، چرا بیست و پنج هزار نفر، بیست وشش هزار نفر فارغ‌التحصیل داریم؟ علتش را باز تکرار میکنم کمبود معلم و مدرس واستاد دردانشگاه هست.      میائیم سراغ این طرح. دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس را در همان سال تحصیلی برآورد میکنیم. جمع کسانیکه مد نظر و مورد بحث ما هستند هزار وصد ونود وشش نفر کل دانشجویان تربیت مدرس در مقاطع مختلف بوده، سال اول، دوم ، سوم که از این هزار وصد ونود وشش (1196) نفر در طرف مقابل ما فقط هشتادو نه نفر فارغ التحصیل تربیت مدرس داشتیم. یعنی عملا صحبت ما میرود به سمت هشتاد ونه نفر! تازه من این هشتادو نه نفر را هم معرفی میکنم از هشتاد ونه نفر تعدادیشان خواهرها هستند و تعداد باقی مانده این هشتادو نه نفر باز تبدیل به دوبخش میشوند. یک عده شان معافی دارند، یک عده شان خدمت کرده اند، چیزی باقی نمیماند. شما ملاحظه بفرمائید از آن هزار وصدونودو شش نفر دانشجوی تربیت مدرس که فارغ التحصیل میشوند و مدرس دانشگاهها میشوند وباید برند به کمک آن دانشجویانی که مانده اند فارغ التحصیل میشود، حدود نصف بیشترشان مانده اند و منتظر معلم ومدرس هستند وکمبودمعلم ومدرس داریم، این تعداد ناچیز هر کدام باید آنجا بروند به این بیست وشش هزار نفر کمک بکنند که رقم بالاتر برود. ما هر سال که شصت هزار نفر پذیرش دانشجو داریم باید حداقل پنجاه هزار نفر،‌شصت هزارنفر هم از آن طرف فارغ التحصیل داشته باشیم و کمبود معلم و مدرس واستاد در دانشگاه بسیار چشمگیر است. این هزار وصدونود وشش نفر که درسال تحصیلی 66و 67 در تربیت مدرس تشریف داشته اند ودارند  خودشان به دو قسمت توزیع میشوند. دویست و بیست ونه نفر از اینها خواهران هستند.دانشجویان مرد در آن دانشگاه نهصدو شصت وهفت  نفر هست. ما اگر از روی آمار حرکت بکنیم آن وقت معلوم میشود که ما چه کیفیتی را داریم دنبال میکنیم، در ازای هر یک نفر فارغ التحصیل تربیت مدرس که این میرود  به داد دانشگاههای ما میرسد که آنجا وقت دانشجویان ما تلف میشود . دانشجو سال پنج ، شش، هفت شده وهنوز فارغ التحصیل نمیشود. چرا؟ چون مدرس کم است من اینجا میخواهم یک سؤالی را عرض بکنم. در سخنان جناب آقای خلخالی در جلسه قبل و بعضی برادران در این جلسه پیدا بود میفرمودند که این مدرس واین تحصیلکرده به نظام وظیفه برود. من میخواهم این را عرض بکنم این مدرسی که برود به دانشگاه کمک میکند ، دویست نفر، ششصد نفر تحصیلکرده دانشگاهی بروند به نظام وظیفه بهتر است ، یا خود آن یک نفر؟ شما اگر بنا باشد از یک کلاس و محفل علمی عده را فارغ التحصیل بکنید وبه نظام وظیفه بفرستید آنهایی که تحصیلشان تمام شده میفرستید یا میگوئید آنها معطل بمانند ومدرسشان را میفرستید؟ اینجا برادرها صحبت این نیست که هر کسی فارغ التحصیل شد برود خیر، ما در کارشناسی ارشد و دکترا عده زیادی را داریم که اینها مدرس نخواهند شد. اینها استاد دانشگاه نخواهند شد، فقط همین تعدادی هستند که برحسب آمار عرض کردم بورس داخلشان هم همینطور است وعده ای زیادی نیستند. اما جنابعالی نماینده محترم مردم که پیش خود قضاوت میکنید و در حوزه انتخابیه خودتان هم دانشجو دارید که بخاطر کمبود معلم معطل مانده و فارغ‌التحصیل نشده ، این قضاوت را بفرمائید که اگر ما یک نفر را به سمت آن دانشگاهها بفرستیم از شصت هزار پذیرشی که درهر سال داریم آنوقت بیش  از نصف آن فارغ التحصیل خواهیم داشت، فارغ التحصیلانی که همه باید به خدمت نظام بروند! بعد ما اینجا بیائیم بگوئیم مدرس اینها برود نظام . معطلی واطاله وقت در دانشگاهها ادامه پیدا خواهد کرد.       دانشجو میشود سال 6 و 7 هنوز در سطح کارشناسی فارغ التحصیل نشده چرا؟ چون معلم نیست. مدرس کم است . این نکته ار عنایت بفرمایند که برای تأمین برنامه پنجساله مان پنج هزارعضو هیأت علمی الان پیش‌بینی شده که کم داریم. اگر بناست این پنج هزار عضو هیأت علمی درطول این پنج سال تأمین بشوند وبرسند در فضاهای آموزشی (نایب رئیس: آقای دکتر وقتتان تمام است) ما ازاین تعداد دانشجویانی که میپذیریم تعداد بیشتری فارغ التحصیل خواهیم داشت نظرمان در تأمین جبهات و یا درپادگانها ومقرهای نظامی هم بیشتر وبهتر تأمین بشود که ما بیائیم به ازای ده نفر، بیست نفر، صد نفر،  دویست نفر فارغ التحصیل استاد آنها را به جبهه بفرستیم یا استاد آنها را به پادگان به نظام  وظیفه بفرستیم! ما میگوئیم اگر در برنامه پنجساله این چندنفری که من اینجا شمردم، اینها بنا است به نظام وظیفه بروند دوسال آنجا شرکت داشته باشند در برنامه پنجساله خودمان دو سال وقفه ایجاد کرده‌ایم. یعنی میگوئیم برای تأمین نیروی انسانی در برنامه پنجساله دو سال بعد شرکت بکنیم یعنی فقط سه سال وقت داشته باشیم، والسلام علیکم ورحمه الله.
یکی از نمایندگان- آقای تسلیمی آموزش نظامی 2 ماه است.
منشی- آاقای اکرمی مخالف بعدی هستند.
سید رضا اکرمی- بسم الله الرحمن الرحیم. من استدعا میکنم که نمایندگان محترم عنایت کنند به این طرحی که برادرها داده اند که اگر در مجلس تصویب بشود چه آفات وضایعاتی را در پی خواهد داشت.      نکته اول اینکه ، جناب آقای تسلیمی به هر حال شما آیا آموزش نظامی را برای انسان سالم مکلف اصل میدانید یا نمیدانید ؟ شما این را بیائید مطرح بکنید ببینید آیا هر کسی واقعاً باید برود دوره خدمت نظام وظیفه را ببیند که از خودش و مملکت و میهنش دفاع بکند. یانه؟ آن هنگامی که مملکت در حال صلح است خوب ، طبیعتاً باید برود آموزش نظامی را ببیند به عنوان وظیفه، و حتی بعد از آن دوره احتیاط را دارد وبعد از آن دوره ذخیره را دارد، شما گر به این معافیت دادید یعنی نه وظیفه است، نه ذخیره است، نه احتیاط شما این را میخواهید بگوئید ؟ این یک مطلب.      بنابراین ما آموزش نظامی را برای هر انسان بالغ، عامل ، مکلف اصل میدانیم و در آن مواردی که استثناء شده استثناء فرع است وواقعا النادرکالمعدوم است. آن وقت شما بیائید ببینید رسول اکرم میفرماید «علموا اولاد کم السباحه والرمایه» به فرزندانتان تیراندازی وشنا را یاد بدهید هر کس میخواهد باشد که لااقل بتواند خودش را نجات بدهد، بتواند از خودش دفاع بکند وبتواند از میهن اسلامی اش و از موجودیت وحیثیت خودش دفاع بکند.    نکته دیگر اینکه ما درخود قانون نظام وظیفه فعلی داریم که شورایعالی دفاع میتواند نیازمندیهای وزارتخانه ها را بگیرد واز آن نیازمندیها استفاده بکند و معافیت بدهد. ما این خلاء را آنجا برطرف کردیم. تربیت مدرس وغیره بروند آنجا نیازشان را بگویند ، حرفهایشان را بزنند و بعد از طی کردن دوره آموزشی نظامی دوماهه (آقای تسلیمی دو ماه است!) دور آموزش اش را ببیند بعد آنجا برود خدمت بکند وبه کارش ادامه بدهد، پس ما در قانون یک چنین چیزی داریم.      نکته دیگر اینکه هم اکنون درکمیسیون دفاع گفتند یک لایحه ای را خوددولت آورده که آنجا بصورت عام وگسترده تر دیده، آن هم با لحاظ کردن دوره کوتاه مدت آموزش نظامی. این هم یک نکته.
نکته بعدی این  است که این معافیت زمینه دهها معافیت دیگر خواهد شد. امروز تربیت مدرس را مطرح میکنید، بورس داخل و خارج را مطرح میکنید، پس فردا پزشکی هست، پسین فردا دوره‌های دیگر وموارد دیگر هست که الی ماشاءالله 000وقتی سرنخ رفت دیگر معلوم نیست تا کجا باید برود.      نکته بعدی این است که ما معتقدیم قشر تحصیلکرده اگر آموزش نظامی ببیند با پادگانها، با پایگاهها با مراکز نظامی آشنا بشوند بینک و بین الله در درسی که میخواهددر دانشگاه بدهد آنجا مؤثرتر است یا از دنیای نظام وظیفه و مشمولیت ودفاع مملکت بیگانه باشد آن وقت آنجا برود یک حرفهایی بزندکه به قول معروف «کیات ابوالفناء» است. باید برود اینها راببیند و آنجادر درس لحاظ بکند یکی از مشکلاتی که ما در مملکت داریم این است که تاکنون ما مجرد تربیت کرده اند، یک چیزهائی میگوئیم که با حوزه ای است یا دانشگاهی است و هیچ بدرد اداره مملکت وجامعه مان نمیخورد. این باید برود خدمت نظام وظیفه را ببیند. بفهمددفاع یعنی چه، بداند نظام وتمامیت ارضی یعنی چه؟ باید بداند بیداری وبیدارخوابی وامثال اینها یعنی چه؟ که در درسهایش به این نکات توجه بکند.      نکته دیگر اینکه ، بعداز آنکه دوره آموزش نظامی دوماهه اش رادید امروز وزارت دفاع، سپاه و امثال اینها الی ماشاءالله مؤسسات آموزش عالی دارند،خوب ، آنجا برود تدریس بکند. مگر نمیخواهد خدمت بکند. مگر نمیخواهد تدریس بکند؟ بگذارید با لباس مقدس سربازی حتی با لباس فر م، برود آنجا د رکلاس باشد،‌خدا میداند این هم عمل است. عمل اثر است، هم آموزش است، هم تبلیغ عملی است هم آموزش عمل است هم آموزش درسی است.     نکته دیگر اینکه ، برادرهایی که طرح را دادید شما میدانید این طرح چاثر روانی بدی روی آن افرادی که الان دارند خدمت میکنند میگذارد؟ میگوئید آقا آفتابش را ما دیدیم، حرارتش را ما داریم میخوریم000 آقایان! من میدانم نیاز هست اما ران کار که این نیست ، اثر روانی بدی میگذارد روی آنهایی که مشغول خدمت هستند.      نکته دیگر ، اگر در طرح میگفتند آموزش نظامی اش را ببیند، بعد بقیه دوره خدمت را برود در مؤسسات آموزش عالی تدریس بکند ولی حقوق سربازی را بگیرد نه اینکه نه آموزش نظامی ببیند. نه حقوق سربازی بگیرد، نه لباس تنش باشد، همین امروز ، یا علی مدد، فلان جا نیاز به تدریس است برود! مخصوصاً با آن نیازمندیهای مختصر و اندکی که آقای تسلیمی بیان کردندکه ما معتقدیم این برای خیلی از چیزها مقدمه میشود . لذا من با شدت با چنین طرحی مخالفم والسلام.
منشی- آقای مظفری نژاد موافق بعدی هستند.
مظفری نژاد- من وقتم را به آقای صفائی دادم.
منشی- آقای صفائی بفرمائید.
ارسلان صفائی- بسم الله الرحمن الرحیم. مجلس محترم توجه بکند در بحثهایی که مخالفین طرح کردند (یعنی کسانیکه موافق رد این هستند) در اینجا واقعاً یک نکاتی هست که بعضاً نشان بی‌توجهی وکم لطفی است. بعضی از برادرها اشاره کردند بر اینکه مدرسین و دانشگاهین در محیطهای نظامی ودر خدمت نظام شرکت بکنند که با مسائل  و جامعه آشنا بشوندو بیگانه نشوند وبا مسایل دفاعی ومسایل جبهه ها آشنا بشوند. اینها توجهی به نقش عظیم وخوب نیروهای دانشگاهی ودانش آموزی ما در جنگ 8 ساله با دشمن (بدون هیچ سابقه خدمتی) نداشته شما بسیجیهای دانش آموزی وبسیجیهای دانشجویی را در نظر بگیرید که چه حضوری درجهه ها داشته‌اند وچه نقشی داشته اند وچه شهدای گرانقدر و والامقامی، چه دانش آموزانی تقدیم انقلاب واسلام کرده اند که هیچگونه آشنایی با مسائل نظامی نداشته اند،‌اصلا از بعد اسلامی به قضیه نگاه بکنند که یک نفر مسلمان درشرایطی که انقلاب واسلام وکشور اسلامی برایش تکلیف ایجاد میکند که درهر مرحله ای باشد این شرکت میکند ووظیفه اش را انجام میدهد ومردم ما چه دانش‌آموز ، چه دانشگاهی ، چه مدرس وچه غیر مدرس این را در عمل نشان داده اند وبنابراین این ترس واین وهم بیجااست.    شما نگاه بکنید به نقش دانشگاه ودانشگاهی در قبل از انقلاب ودر پیروزی انقلاب ودر مبارزه با نظام طاغوت چه نقش برجسته ای داشتند وچه شهدای والامقامی تقدیم کرده‌اند وچه روزهایی بنام شهدا ودانشجویان شهید ثبت شده است. اینها را در نظر بگیرید وبعد. میآیند اشاره میکنند بر اینکه اینها با مردم وبا اجتماع بیگانه میشوند! یک مدرسی که از عادی‌ترین قشرهای جامعه جدا شده وآمده ورشد کرده ودر تمام احوال با مردم پیوند صددصد داشته ووقتیکه مدرس ومحقق میشود (شما آثار علمی را ببینید) اینها میرونددر عمیق ترین زوایای اجتماع بررسی میکنند . تحقیق میکنند و تمام مسایل را مورد امعان نظر قرار میدهند وآن آثار را در اختیار قرار میدهند که برنامه کار برای دولتمردان ومسؤولین وراهنما میشوند برای دانشگاهها وجاهای مختلف بنابراین باید این را یقین داشت که بیشترین پیوند را این قشر محترم وشریف داشته اند.    و باز این نکته را در نظر بگیرید که جنگ ما که با دنیای غیراسلام و با دنیای استکبار در بعد علمی ودر بهترین شکلش یعنی جنگ علمی ما وجنگ تکنیکی ما قوی‌ترین جنگ است اگر دانشگاهی ما، اگر آزمایشگاههای ما اگر مراکز تحقیقی ما تجهیز بشود وکار بکند در بعد صنایع نظامی، و صنایع الکترونیکی و تمام آن جهانی که لازم است چون امروز جنگ، جنگ تکنیک است، جنگ علم است، جنگ دانش است، بهترین خدمت را میتواند به بعد نظامی مملکت بکنند، وباز هم با گذراندن یک دوره مختصر یک فرد آمادگی پیدا میکند که بتواند وظیفه دفاعی خودش را در هر موقعی انجام بدهد. برادرها توجه بکنند که یک سرباز دو ماه در مدت دوسالی که باید خدمت انجام بدهد آموزش نظامی دارد وبقیه اش کارهای خدماتی است. یک مدرس هم همینطور ویک غیر مدرس هم همینطور. بنابراین اگر یک مدرسی که بیاید با ده ماه دیدن آموزش این آمادگی دارد که هر وقتیکه نیاز داشته باشد تفنگ بدست بگیرد ودر جبهه ودر خط مقدم شرکت بکند اگر ما بخواهیم دو سال وقت این را خراب بکنیم واین جاذبه را از دانشگاه بگیریم که اینها را به موقع جذب نکند، بزرگترین لطمه را زده ایم با این خیل واین لشکر عظیم داوطلبین سرگردانی که ما داریم وباز در نظر بگیرید این دانشگاههایی که الان در سطح کشور داریم،‌اگر اینها بارور بشوند وتقویت بشوند میتوانند مشکل گشای ما باشند و راهنمایی باشند برای کل جامعه و درمان کننده دردها به این شکل با این قضیه برخورد نکنید.      و باز برادرمان آقای اکرمی با یک بعدی که با اینها گویا معارضه میکند، میگوید اینها نه حقوق میگیرند، نه چیزی نه اینهاویا اینکه اشاره میکنند که اینها به مراکز نظامی بیایند و بعد از اینجا مأمور بشوند!  اگر مراکز دانشگاهی نداند مدرسش چه اندازه است ، چه تعداد است، چطور میتواند برنامه ریزی علمی بکند؟ اگر اعزام مدرس در اختیار واحد دیگری باشد که هر وقتی بخواهد اعزام بکند و هر وقتی نخواهد نکند چه موقع ثبات کاری در دانشگاهها میتواندایجاد بشود؟ اینها نکاتی است که باید در نظر بگیریم وباز هم اشاره میکنم که اینها بروند در دانشگاههای وزارت دفاع و وزارت سپاه کار بکنند من این را اعتقاد دارم که وزارت دفاع ووزارت سپاه در تمام ابعادشان باید تقویت بشوند، ولی مگر وزارت سپاه و وزارت دفاع چند تا دانشگاه دارند؟ هر کدام یک محیط محدود علمی دارند با یک تعداد خاصی مدرس وآنها هم با امکاناتی که دارند وبا تمام آن اقتدائی که در این کار دارند آن مدرسین خودشان را هم تأمین کرده‌اند و هم میتوانند تأمین بکنند و در هر وقتی هم نیاز داشته باشند، اگر دریک بعد خاصی باشد اینها هیچوقت دست به روی دانشگاه و وزارت فرهنگ وآموزش عالی دراز نکرده اند که دست اینها خالی برگردد. چرا ما اینها را در مقابل هم قرار میدهیم؟ اینها یکی هستند ودر یک زمینه کار میکنندواگر ما بعد علمی را قوی بکنیم بزرگترین خدمت را کرده ایم، مضافاً بر اینکه اگر ما این را تصویب بکنیم واین اجازه با بدهیم واین قدرت را به دانشگاه بدهیم که بتواند نیروی خودش را تربیت بکند و این جاذبه را برای دانشگاهها ایجاد بکنیم این دانشجویی که به این شکل جذب مملکت و جذب نظام آموزش عالی مملکت میشود در دورترین و دورافتاده ترین دانشگاههای کشور میرود خدمت میکند ودرخدمت مناطق ومردمانی قرار میگیرد که فراموش شده هستند ودر آنجا نیروهای تخصصی وکیفی از خود همان مردم تربیت میشود. در حالیکه اگر اینها را ما در اختیار مراکز نظامی بگذاریم بعد از دو ماه که خدمت ا ولیه وآموزش اصلی نظامی اینها تمام شد اینها بصورت کادرهای اداری در دفاتر ودر جاهای دیگر ودر خود مرکز ویا در یک یا دو تا استان مشخصی که امکانات هست میمانند واین باعث محرومیت مناطقی هست که احتیاج به نیروهای کیفی وتخصصی وبالا بردن توان علمی آنها داریم واین نیاز هست که در آن مراکز ما نیروهای بالقوه کیفی خوب از خودآن مردم تربیت بکنیم واین را میگیریم.     من دوباره روی این نکته می‌ایستم و اینجا تأکید میکنم که تقویت بنیه تحقیقی وعلمی کشور بزرگترین کمک وخدمتی است که ما به بنیه دفاعی ونظامی کشور میکنیم. چون اگر در بعد علمی قوی شدیم، اگر مراکز تحقیقی ما تجهیز شدند ، اگر محققین ما امکانات داشتند وتوانستند کار بکنند واگر مدرسین ما فراغت داشتند و به اندازه کافی تأمین شدند آن موقع است که ما میتوانیم با آن طرحهای پیچیده وتکنیکهای پیچیده و پیشرفته دنیای استکبار برخورد بکنیم. لذا کمک به وزارت فرهنگ و آموزش عالی وتأمین نظرآنها برای جذب مدرسین بزرگترین خدمت به کشور و به مناطق دورافتاده کشور و به دفاع ونیروهای دفاعی مملکت است. والسلام.
نایب رئیس- متشکر. وقت مخالفین تمام شده است . یک نفر دیگر موفاق میتواند صحبت کند.
منشی- موافق، آقای موحدی ساوجی:
علی موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم.  من قبلا لازم است این تذکر را عرض کنم که یکی از مخالفین رد استناد کردند به اینکه دو کمیسیون فرعی کلیات این طرح را تصویب کرده اند. در رابطه با کمیسیون دفاع باید این تذکر را بدهم. کمیسیون دفاع با اصلاحی تصویب کرده که این اصلاح در واقع رد اصل طرح است. به جهت اینکه اگر ما بخواهیم به ا ین صورت اصلاح بکنیم، همان چیزی است که در قانون نظام وظیفه مصوب مجلس شورای اسلامی وجود دارد. یعنی در زمانی که جنگ نیست ودر زمان صلح تمام افراد تحصیل کرده لیسانس به بالا یعنی کسانی که دارای تحصیلات دانشگاهی هستند اینها میتوانند تعهد بدهند بعد ازاینکه دوره آموزش نظامی را می‌بینند مطابق تعهد در هر ارگانی ، در هر جائی خدمت بکنند. بنابراین هیچ گونه منافاتی با این طرح ندارد، در صورتی که ما اصلاح کمیسیون دفاع را بپذیریم.     و اما مخالفت من با اصل طرح وموافقت با رد این است: نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مسلماً بالاترین اهمیت وبهاء را به بنیه دفاعی مملکت خواهند داد. یعنی ما اگر بخواهیم انقلاب را، جمهوری اسلامی را ، کشور اسلامی مان را ، تمامیت ارضی مان را، استقلال مملکت مان را حفظ کنیم بدون قدرت وبنیه دفاعی بالا ما این کاررا نخواهیم توانست انجام بدهیم. اگر درزمان جنگ باشد که اصلا این حرفها جا ندارد. واگر در زمان صلح هم باشد شما دراین طرح گفته اید که در زمان صلح حتی افرادی که دارای آموزشها وتحصیلات دانشگاهی هستند اینها نیایند. یک دوره آموزش نظامی راهم طی کنند! دوره آموزش نظامی یک دوره فشرده است. ممکن است 45 روز باشد، مکن است دو ماه باشد، و اگر چنانچه در جامعه ما تمام افراد مخصوصاً تحصیل کرده ها با آموزشهای دفاعی ونظامی آشنا نباشند ما چه طور میتوانیم دربرابر تهدیدهای دشمنان انقلاب از انقلاب مان دفاع بکنیم؟  ومن تعجب میکنم از آن نمایندگانی که این طرح را به این صورت به مجلس تقدیم کرده اند. شاید به این نکته توجه نداشته اند شاید هم از قانون نظام وظیفه آگاه نبوده اند و اگر توجه میداشتند قطعاً چنین طرحی را به مجلس نمیدادند. لذا من با اصل این طرح مخالف هستم وبا رد طرح از سوی کمیسیون شوراها وامور داخلی که  به حق هم رد شده من موافق هستم. والسلام علیکم ورحمه‌الله.
نایب رئیس- از کمیسیون صحبت کنند.
حسینی المدنی(مخبر کمیسیون شوراها وامور داخلی)- بسم الله الرحمن الرحیم . با تشکر از برادرانی که در رابطه با موافقت و مخالفت صحبت فرمودند.البته خیلی از برادرها که در مخالفت صحبت کردند. بیشتر به کلیاتی اشاره فرمودند که آن کلیات مورد تأیید همه نمایندگان است. برای اینکه ما بایستی هیأت علمی دانشگاهها را تقویت کنیم. تردید وشکی وجود ندارد، در اینکه اگر چنانچه دانشگاهها اصلاح شوند جامعه اسلامی شود تردیدی نیست اما از چه راهی وچگونه؟ آن بحث دیگری است ولی با صحبتهائی که شد ایجاب میکند که ما اصلا مسأله را اصولی طرح کنیم. بحث اینجا است که گر ما مسلمان هستیم واگر دارای انقلاب اسلامی هستیم واگر میخواهیم از آرمانها واهداف انقلاب مان دفاع کنیم آیا میتوان بدون توجه به مسائل نظامی واهمیت آن توجه کرد؟ اصولا همه باید آموزش نظامی ودوره های نظامی را ببینند، بایستی همه مجهز باشند آنکه جایگاه بالاتری دارد بایستی بیشتر وآماده تر باشد و اگر استاد دانشگاه هست، اگر مدرس است بایستی دوره های نظامی دیده باشد.       اگر شما دیدید دکتر چمران که یک استاد دانشگاه بود توانست اهواز را نجات بدهد او یک سرباز اسلام بود، از آنجا که دوره های تخصصی نظامی سطح بالا را دیده بود توانست نقش خودش را ایفاء کند. ما در شرایطی هستیم که میگوئیم بایستی بسیج خواهران داشته باشیم. خواهران ما دوره های نظامی را برای دفاع از اسلام در شرایط کنونی پشت سر بگذارند. چگونه میخواهیم اجازه بدهیم عده قلیلی از استادان دانشگاه را که جدا شوند ودوره‌های نظامی را نبینند؟ این واقعاً تبعیض است. هنوز صدای امام بزرگوار ما در گوش ما طنین‌افکن است که فرمودند کشوری که دارای سی وچند میلیون (در چندین سال پیش فرمودند) بایستی آن مقدار تفنگ بدست داشته باشد. بنابرانی کسانی که دوره های نظامی را ندیده باشند نمیتوانند حتی از خودشان دفاع کنند، از عرض شان دفاع کنند، از ناموس شان دفاع کنند، از کشورشان دفاع کنند.     اگر چنانچه دفاع واجب است مقدمه دفاع، مقدمه واجب هم واجب است. همان گونه که ما موظف هستیم از حیثیت مان ، از شرف مان ، از کشورمان، از عرض وناموسمان دفاع کنیم که واجب است. مقدمه واجب که فراگیری فنون نظامی باشد هم واجب است. ما چگونه از این واجب مهم غفلت میکنیم؟ بنابراین بعضی از دوستان قبول کردند که تبعیض هست اما مثال زدند که این تبعیض مثل تبعیض استخوان کف پا وچشم است. خیر،‌آن کسی که در یک دانشگاه دیگر فارغ التحصیل شده، در مدارس عالی فارغ التحصیل شده با یک کسی که از دانشگاه تربیت مدرس فارغ التحصیل میشود چه فرقی میتواند داشته باشد؟ او هم زحمت کشیده، او هم تلاش کرده‌،‌او هم بیخوابی تحمل کرده وما چرا این تبعیض فاحض میان استخوان پا وچشم ! و این د و گروه  هستند. یک گروه که در داخل هتند. یک گروه که در خارج هستند واقعاً کسانی که درخارج هستند واز امکانات این کشو و از ارز این مملکت استفاده میکنندو کسانی هم که درداخل هستند باز از امکانات این کشور ومملکت استفاده میکنند بایستی خودشان ار بیش ازاین در سرنوشت کشور سهیم بدانند و خود آنها پیشتاز باشند برای دیدن دوره هی نظامی سطح بالا و آماده دفاع از میهن. وازاین گذشته چه کسی گفته که اینها همیشه در طول این 18 ماه یا 2 سال در پادگانها بمانند و پا به زمین بکوبند که بعضیها اینجور شعاری برخورد کردند. چنین چیزی مطرح نیست.      در خود قانون نظام وظیفه آمده که پس از تأمین نیازهای ارتش نیروها میتوانند به جاهای دیگر بروند واگر چنانچه یک استاد دانشگاه دوره دو ماهه ای را پشت سر بگذارد در میان سربازان ودر میان توده مردم ودر میان خلق الله زندگی کنداین چه میشود وچه ضرری دارد وچه افتی میتواند برای او داشته باشد؟ و حتی میتوانند این دوره دو ماهه یا سه ماهه را مثلا درتابستان بگذرانند که آن لطمه به دانشگاه وارد نکند واگر نیاز مرتفع شد میتوانند همین افراد با لباس سربازی وارد کلاس بشوند و تدریس بکنند و چه اثر سازنده ای دارد واینکه ما عرض کردیم راههای دیگری وجود دارد بیائید جان مطلب و جان کلام را بگوئید. مشکل اینجا این است که   مشکل اقتصادی این اساتید مطرح است. اینها میخواهند در این یک سال یا 18 ماه کمتر یا بیشتر حقوق داشته باشندواز همان مزایای زمان تدریس استفاده کنند و در زمانی که به عنوان سرباز مطرح هستند آن مزایا را ندارند جان مطلب اینجا است که میخواهند حقوق آنها ، امتیازات آنها، مزایای آنها قطع نشود ، وقتی به عنوان یک سرباز مطرح شدند  آن امتیازات نیست.      این که عرض کردیم راههای دیگر وجود دارد،‌اگر چنانچه  افت تحصیلی است، اگر عده زیادی موفق به پایان تحصیلات عالیه نمیشوند. اگر چنانچه چهار تا فاکتور باشد یا چها تاعامل باشد یکی از آنها استاد است،‌یکی هیأت علمی است. فاکتورهای  دیگری هم وجود  دارد که ما نمیتوانیم آنها را از نظر دور بداریم.       آقای امین لو فرمودند که تبعیض ، ولی پاسخی ندادند که این چرا تبعیض نیست، ما که میگوئیم تبعیض وجود دارد. برای اینکه ما نمیتوانیم یک قاعده هزار و چند نفری را استثناء کنیم ازکل جامعه واز جامعه جدا کنیم و امتیاز خاصی برایشان قائل بشویم.       فرمودند که قوه اجرائیه مسامحه کرده. این یک جواب حلی نیست اگر چنانچه قوه مجریه مسامحه کرده ونتوانستن سربازان و مشمولین را اعزام کند بحث دیگری است و اگر چنانچه  عده کثیری از دانشجویان وفارغ التحصیلان سایر دانشگاهها به سربازی بروند تکلیف را از دیگران ساقط نمیکند. (اگر شما نماز خواندید بر دیگری ساقط نمیشود. آن یک وظیفه شرعی ومیهنی دارد، این هم یک وظیفه شرعی ومیهنی دارد. بنابراین در کمیسیون روی این مسأله بسیار صحبت شده التبه بنده نظر شخصی خودم را که ا ینجا مطرح نمیکنم ومااز نظر کمیسیون واز نظراتی که بعضی از دوستان هم اشاره کردند دفاع کردیم و دفاع میکنیم و در کمیسیون با حضور دولت مطرح شده و همه موافق رد بودندورأی آورده ونظر کمیسیونهای فرعی را که نمیشود اینجا مطرح کرد کمیسیون اصلی هم که داخله باشد، رد کرده وما انتظار داریم که برادران م به رد این طرح رأی بدهند. والسلام علیکم.
نایب رئیس- خوب توجه بفرمائید .این طرح چون مورد اختلاف سازمانها و وزارتخانه های مختلف است ومعمول وروال ما هم این بوده که مکرر سازمانها یا وزارتخانه های متعددی صحبت میکردند، ما هم میخواهیم در رأیمان آزاد باشیم نوبه به همه آقایان میدهیم که صحبت بکنند. از همینجا شروع میکنیم نماینده ارتش تشریف بیاورند.
عباسی- حاج آقا این روشن است .
اکرمی- حاج آقا! کلا نظر دولت چیست؟
نایب رئیس- مختلف است حالا شما هر تصمیمی میخواهید بگیرید، اختیار با خود شما است.
سرتیپ ملکزاده (معاون وزارت دفاع)- بسم الله الرحمن الرحیم. وزارت دفاع با این طرح مخالف است وبا رد طرح موافق. البته اینطور که فرمودند وزارت سپاه ووزارت کشور هم که متولی امر خدمت وظیفه عمومی است ، نظر وزارت دفاع را داردیعنی با طرح مخالف وبا رد طرح موافق است ابتدا اجازه میخواهم ماده (1) قانون وظیفه عمومی مصوب مجلس شورای اسلامی را عیناً  قرائت کنم:
ماده 1- دفاع از استقلال وتمامیت ارضی ونظام  جمهوری اسلامی ایران وجان ومال وناموس مردم وظیفه دینی وملی هر فرد ایرانی است ودر اجرای این وظیفه کلیه اتباع مذکور دولت جمهوری اسلامی ایران مکلف به انجام وظیفه عمومی برابر مقررات این قانون میباشند وهیچ فرد مشمول خدمت وظیفه عمومی را جز در موارد مصرحه در این قانون نمیتوان از خدمت معاف کرد.     بنده میخواهم عرض کنم که انجام خدمت وظیفه عمومی علاوه بر اینکه یک تکلیف است، یک حق است ما در قدیم قانونی داشتیم که اگر کسی مرتکب جرمی میشد که میزان مجازات آن جرم از یک حدی تجاوز میکرد آن فرد از خدمت وظیفه عمومی محروم میشد. حالا این طرح میخواهد چکار کند؟ میخواهد یک نفر را به عنوان  استاد بفرستد سر کلاس درسی که تمام دانشجویان آن دوره آموزش وظیفه دیده اند،‌ درجبهه بوده اند درمسائل نظامی ودفاعی صاحب نظرند واین استاد بایستی قاعدتاً در تمامی زمینه ها برای دانشجوی خودش الگو و سرمشق باشد با آموزش نظامی بیگانه است! ما درحقیقت داریم این استاد را از این حق محروم میکنیم.     از طرفی این طرح چه میخواهد بگوید؟ اجازه میخواهم عنوان طرح را قرائت کنم: «طرح قانونی معافیت فارغ التحصیلان ومراکز آموزشی و عالی وتحقیقاتی از انجام خدمت سربازی». یعنی این شخص با انجام تعهد  اینکه بعد از فراغت از تحصیل در دانشگاهها ومدارس آموزش عالی به تدریس  اشتغال داشته باشد وارد دانشگاه شده. یعنی مسأله زمینه جذب دراین جهت منتفی است. این شخص اگر متعهد تدریس در دانشگاه نمیشد وارد داشگاه تربیت مدرس نمیشد. اگر این تعهد را نمیکرد از بورس داخل یا خارج استفاده نمیکرد.      حالا میخواهم دونفر را با هم مقایسه کنم. فرض بفرمائید یک نفر در دانشکده علوم دانشگاه تهران با رتبه بسیار بالاتر قبول شده، یک نفر هم وراد دانشگاه تربیت مدرس شده. این شخص با هزینه خودش دوره لیسانس، فوق لیسانس تربیت و دوره دکترا را طی کرده، این شخص هم از امتیازات بورس برخوردار بوده وهر دو فارغ التحصیل میشوند. شخصی که با هزینه خودش از دانشکده علوم دانشگاه تهران فرضاً مدرک دکترا گرفته ومیخواهد جذب دانشگاه بشود به این آقا میگوئیم بیا دوره آموزش نظامی را ببین، لباس نظامی را به تن کن وبقیه دوره خدمت ضرورتت را برودردانشگاه تدریس کن و از حقوق  وامتیاز خدمت وظیفه برخوردار باش! به این شخص دیگری که متعهد بوده، بعد از فراغت از تحصیل بیاید د راین دانشگاه درس بدهد که از امتیازات بورس برخوردار بوده به این آقا میگوئیم توبیا از انجام خدمت وظیفه عمومی معاف و از بدو خدمت در دانشگاه از حقوق وامتیاز استادی برخوردار باش! به نظر بنده این از مصادیق بارز ترجیح بلامرجح است. نتیجه این خواهد شد که بقیه هم بعداً بیایند به این امر تأسی کنند و از این امتیاز برخوردار باشند ونتیجه این خواهد شد که نیروهای مسلح شما از نیروهای تحصیل کرده دانشگاهی به کلی محروم خواهند شد و این در حالتی است که ماده (34) قانون ارتش مصوب مجلس شورای اسلامی این تکلیف را به ما میکند که ارتش ووزارت دفاع و سازمانهای وابسته به آنها به منظور جلوگیری از تورم پرسنلی در ارتش و وزارت دفاع و سازمانهای وابسته به آنها، در جداول سازمانی مشاغل به نحوی باید پیش بینی گردد که حتی الامکان از پرسنل وظیفه وپیمانی استفاده نمایند.     اگر ما محروم بشویم از نیروهای دانشگاهی  ، ماده (34) قانون ارتش که یکی از اصول این قانون بوده قابل اجراء نیست. بیشتر وقت مجلس شوار را نمیگیرم. تکرار میکنم که وزارت دفاع وسپاه و کشور با طرح مخالف وبا رد آن موافق هستند. خیلی متشکرم.
نایب رئیس- آقای لاریجانی نماینده سپاه بفرمائید.
لاریجانی (معاون وزارت سپاه)- بسم الله الرحمن الرحیم. من مقدمتاً عرض کنم که در این طرح ما به نیت طراحان احترام میگذاریم وقبول هم داریم که اگر مقصودشان تأمین کادر علمی مناسب برای دانشگاهها باشد یک نیت درست ومطلوبی است. اما بحث ا این است که فعلی که دارد انجام میشود خیلی به این نیت نزدیک نیست و ما را به آنجا نمیرساند. عرض میکنم که هدف از آوردن چنین طرحی میتواند چند چیز مطرح باشد که بعضاً بعضی از برادران موافق طرح کردند.      یکی اینکه انگیزه بشود برای اینکه افرادی به دانشگاه تربیت مدرس و یا بورسهای داخل و خارج جذب بشوند. من ابتداءً این را یک مقدار باز بکنم که این چه جور انگیزه ای میشود؟ ببینید وقتی ما لفظ انگیزه را بکار میبریم، باید بدانیم داوطلبان آن کار کم باشند بخواهیم با یان فعلمان انگیزه را زیاد کنیم. اما واقعاً افرادی که سرو کار با دانشگاه دارند شما احساس میکنید دانشگاه تربیت مدرس هیچ کرسی خالی دارد که احتیاج باشد ما انگیزه ای ایجاد بکنیم تا افراد جذب دانشگاه تربیت مدرس بشوند؟ یا بورس داخل وخارج، ما اینقدر کم مشتری هستیم که احتیاج به انگیزه دارد؟ یا واقعاً ما به دلیل کمبود امکانات مجبوریم از بین مشتریها وداوطلبها تعداد محدودی را برگزینیم یعنی اصلا در این مقطع احتیاج به انگیزه نیست، خودشان می بینند در دانشگاه تربیت مدرس به آنها حقوق میدهند وبعد از فارغ التحصیل شدن کادر علمی دانشگاه میشوند، در بورس داخل وخارج حقوق خودشان و زن و بچه هایشان را میدهند تا درس بخوانند. آخر چه انگیزه ای ازاین بالاتر که حقوق را میدهند افراد درس بخوانند؟ هیچ احتیاج به انگیزه مازاد بر این نیست.      به نظر من طراحان معلوم نیست دنبال چه انگیزه ای هستند ، این انگیزه برای درس خواندن در دانشگاه تربیت مدرس ودر بورس داخل وخارج واقعاً نیاز نیست چون امکانات ما محدود است وما از افراد داوطلب باید گزینش کنیم.      نکته بعدی که باز مطرح کردند این بود که اگر ما این کار را نکنیم فارغ‌التحصیلان جذب بازار آزاد میشوند. این هم به نظر من اگر یک کمی باز بشودمعلوم میشود چنین چیزی وجود ندارد. درست است که بعضی از افراد فارغ التحصیل در حد فوق لیسانس و دکترا جذب بازار آزاد میشوند بخاطر درآمدهائی که در بازار آزادهست، ولی افرادی که در دانشگاه تربیت مدرس از بورس داخل وخارج استفاده میکنند ومتعهد میشوند ، سند گرو میگذارند که افراد 2 برابر 3 برابر تعداد مدت تحصیل شان بیایند در دانشگاه تدریس کنند، چطور میتوانندبروند در بیرون کار بکنند؟ بلی بعد از اینکه کارشان تمام شد میروند. این شرط را هم شما اضافه بکنید. بعد از اینکه تعهدشان تمام شد باز هم میتوانند بروند در بازار آزاد. یعنی با این کار شما هیچ چیزی اضافه نکرده اید.     مشکل شما با این کارتان که اینها جذب بازار آزاد میشوند حل نشده. ضمن اینکه آن افراد تعهد دارند، شما از آنها سندی محضری میگیرید و اینها میآیند در دانشگاه تدریس میکنند بعد از آن حالا خودشان تصمیم میگیرند وچه 000 و این حرف هم در کلیات خیلی درست نیست. واقعاً افرادی که میتوانند عنوان استادی دانشگاه داشته باشند حالا ممکن است د ربیرون هم کار بکنند، ولی تدریس در دانشگاهش را رها نمیکنند. اما این از اشکالاتی که واقعاً بر این وارد بود یعنی بر نیتی که داشتند این اشکالات وجود دارد. این نییت یک کمی باز بشود معلوم میشود که اصلا مطلب به این صورت نبوده. اما بر این طرح یک اشکالاتی وجود دارد که اگر تصویب شد، آن وقت این اشکالاتش را معلوم نیست که چه کسی باید جواب بدهد؟    اولین مطلب این است که به نظر ما اصلا نیاز به این طرح نیست. ما یک قانونی داریم در مورد خدمت کادر علمی دانشگاهها که مدت خدمتشان را در دانشگاه انجام میدهند. این قانون وجود دارد یعنی هر کسی که فارغ التحصیل بشود از دانشگاههای داخل وخارج وبه عنوان کادرعلمی پذیرفته بشود دوران خدمتش را نمی‌آید در سپاه و ارتش ونیروهای انتظامی کار بکند، بلکه اینها میروند در همان دانشگاه کار میکنند.الان هم مرتب همین طور یک آموزش مختصری می‌بینند بعد میروند در دانشگاه آن دوران خدمتشان را در دانشگاه کار تدریس میکنند. منتها حقوق سربازی میگیرند. علت اینکه حقوق سربازی هم میگیرند به این دلیل است که تبعیض نشود. دیگران که مثلا در وزارت سپاه، در سپاه پاسداران یا جاهای دیگر خدمت میکنند همان حقوق را میگیرند، این برادرها که رفتند در دانشگاه تدریس کنند همان حقوق سربازی را باید بگیرند. بنابراین ما نیاز ی به این طرح نداریم.     همین دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاه تربیت مدرس یا بورس داخل وخارج اینها نمی‌آیند در پادگانها کار بکنند. اینها میآیند یک آموزش مقدماتی می‌بینند بعد میروند در دانشگاه تدریس میکنند. آخر چه مشکلی بوده که 000 بعضی از برادرها اشاره کردند که فترت حاصل میشود بین تحصیل وخدمتشان! چه فترتی؟ اگر فرد دکترا دارد که بعد از فارغ التحصیل شدنش می‌آید دوره آموزشش را می‌بیند ومیرود دردانشگاه تدریس میکند فترتی نیست! اگر فوق لیسانس دارد وجزء کادر علمی به عنوان مربی استخدام شده که باز این دوره آموزشش را میبیند ومیرود در دانشگاه. میماند یک مسأله ای که این فردی که فوق لیسانس داردو در دانشگاه 2 سال به عنوان خدمت وظیفه دارد تدریس میکند ، بعدش میخواهد دکترا امتحان بدهد. خوب کار آموزشی که فترت محسوب نمیشود که برادرمان گفتند که این باعث میشود موضوعات از ذهنش فرار کند!     اما نکته اشکال بعدی که وجود دارد، چند تا تبعیض در دل این خوابیده .      اولا افرادی که الان به دانشگاه میروند به عنوان اینکه خدمت نظام وظیفه شان را در دانشگاه انجام بدهند، آموزش نظامی می‌بینند. ثانیاً اینها حقوق دوره سربازی را میگیرند. اما وقتی این افراد را معاف کردید، اینها حقوق کامل میگیرندواین اولین تبعیض است. من خواهش میکنم این را مقایسه با مواردی که واقعاً تبعیض نیست نکنید که مثلا بگوئید که یک کسی مثلا استخوان پایش عیب کرده! آن واقعاً با این موضوع فرق میکند. شما دو تا جوان را در نظر بگیرید یکی از آنها میرود در دانشگاه تربیت مدرس فارغ التحصیل میشود، معاف میشود، حقوق کامل میگیرد، دیگری در دانشگاه تهران درس میخواند واین همان حد درس خوانده میرود دانشگاه که میخواهد دوره تدریسش را انجام بدهد حقوق سربازی میگیرد.این دو تا جوانی بودند که ممکن است از دوره دبستان با هم همکلاس بوده باشند این واقعاً یک نمونه از تبعیض ناروا است.      تبعیض دیگر ، شما فرض بفرمائید که یک فردی بورس داخل یا خارج گرفته شما بورستان محدوداست، شما ارز به اندازه کافی ندارید که به همه داوطلبانی که میتوانند بورس خارج بگیرند بدهند. افرادی را گزینش میکنید، به اینها بورس میدهید بروند خارج ، وقتی هم حقوق کامل دادید به زن وبچه آنها و خرجشان را دادید ، تحصیلاتشان را که در خارج کردند میآیند داخل ومطابق این طرح معاف میشوند از خدمت ومیروند دانشگاه حقوق کامل میگیرند . اما فردی که در ایران درس خوانده و یا خودش رفته خارج با حقوقی که خودش تأمین کرده، با هزینه های خودش رفته خارج درس خوانده این فرد وقتی ایران میآید باید خدمت نظام وظیفه برود و اگر هم میخواهد از قانون قبلی استفاده کند حقوق سربازی میگیرد. این تبعیض بدی است . یعنی واقعاً اینها نمونه هائی است که شما بعداً در مقام اجراء به مشکل برمیخورید و ما پاسخ نداریم. یعنی شما در بین (نایب رئیس: خواهش میکنم کوتاه صحبت بفرمائید.) چشم. شما بین افرادی که در  داخل هم تحصیل میکنند یک نوع تبعیض ایجد میکنید که قابل پاسخگوئی نیست.      من یک نکته کوچک دیگر هم عرض کنم که یکی از برادرها اشاره کردند که این متخصصینی را که نیروهای مسلح میخواهند این متخصصین نیست، من عرض میکنم که نیروهای مسلح اگر متخصصینی لازم داشته باشند از بین همین متخصصین باید انتخاب بکنند. یعنی وقتی مخابرات یا تأسیسات دیگر نیاز به اینها دارد اصلا از بین همین متخصصین باید استفاده بشود وروی هم رفته با توجه به اینکه اصلا نیاز نیست واین اشکالات هم برای این طرح بار هست، من خواهش میکنم که به این طرح رأی مثبت ندهید000 یعنی ما با رد موافق هستیم.متشکر.
نایب رئیس- آقای روحانی بفرمائید.
روحانی فر(معاون وزارت کشور)- بسم الله الرحمن الرحیم.  من خیلی مختصر صحبت یکنم مشروط بر اینکه برادرهای عزیز توجه کافی بفرمایند. بحث سر این است که دستگاههای گوناگون دولتی از مشمولین دیپلم به بالا برای نیازهای نیروی انسانی شان استفاده بکنند این یک چیز کلی است.      در این رابطه خودتان ملاحظه میفرمائید به عنوان لایحه هر دستگاهی یک چیزی برمیدارد میآید. یک دستگاه میآید میگوید که با 10سال تعهد خدمت به جای سربازی، یکی میآید میگوید 5سال تعهد خدمت . در یک لایحه یا طرح میآید که دوره آموزش را ببینند بعد بروند دوسال خدمت. من لیستشان را گرفته بودم. متأسفانه نیاورده ام (طرح ولایحه هر دو) ، ده مورد وهمینطور ادامه دارد000 پیام آوران بهداشت، دستگاههای دیگر از همدیگر یاد میگیرید ومیآیند. بین نمایندگان محترم در کمیسیونهای تخصصی به صورت طرح مطرح میکنند ببینید این مقوله یک لایحه ای میخواهد که عبارت است از «استفاده کردن دستگاههای گوناگون دولتی در زمان صلح از مشمولین دیپلم به بالا». این بحث ما است. هر کدام از دستگاههای محترم دولتی که بیایند هم آمار دارند هم ارقام دارند هم نیاز دارند. مثلا اگر نهضت سوادآموزی تشریف بیاورد بخواهد معافیت بگیرد برای دیپلمه ها که بروند درس بدهند، آمار بیسوادهای کشور را میگوید و ما هم قبول میکنیم.این همه بیسواد، بودجه نیست، اعتبار نیست، کذا نیست. ببینید هر دستگاهی بر اساس مشکلات ونیازهایی که دارد این برایش بیشتر جلوه میکند تا یک دستگاهی که خبر ندارد. استفاده کرن از مشمول در مراکز آموزشی، مراکز بهداشتی، مراکز خدماتی ، جهاد سازندگی ، حتی وزارت کشور هم در بعضی موارد که شاید به ذهن هم نیاید ممکن است فردا مثلا فرض کنید یک لایحه بدهد یا طرحی درست کند که ما هم از بخش مثلا رشته های مهندس راه و ساختمان وامثال اینها مشمول میخواهیم! اینجا قضیه سه طرف دارد.      یکی نظام وظیفه عمومی است که سرباز میگیرد. یکی نیروهای انتظامی وباز هم انتظامی است که توسط این سربازها تغذیه میشوند. (دردرجه اول اینها). مازاد نیازشان را هم میدهند به دستگاههای دیگر ، آنهم با یک رویه خاصی. عرض کردم خدمتتان شما نگاه بکنید یک جا به کلی معاف، یک جا بعد از آموزش 5 سال تعهد خدمت، یک جا دوسال سربازی اش را در فلان دستگاه! هم دربین بچه های مشمول سروصدا بلند میشود که آقا پس این تبعیض یعنی چه؟ (توجه کردید؟ ) هم یک الزاماتی ما به گردن نیروهای نظامی وانتظامی خودمان میگذاریم که شما ملزم هستید مثلا این گروه را به فلان دستگاه بدهید. بعد هم بستگی دارد به اینکه چه کسی زودتر متوجه این قضیه بشود.     آقایان!‌ این مسأله همچنان ادامه دارد و مجلس با وظایف سنگینی که دارد هر روز با این طرحها ولایحه ها به موازات وبه تعداد دستگاههای گوناگون دولتی مواجه خواهد بود. چرا ما نیائیم یک کاسه اش بکنیم؟ چرا وحدت رویه 000 در معاونت حقوقی وزارت کشور ، ما به این مشکل برخوردیم ، اسمش را هم هرج ومرج در قانونگذاری گذاشتیم. یعنی هر کس به طرف خودش میکشد ویکی از مسائل مهمی که انشاءالله در آینده با این وضعیت بسیار مطلوبی که الان کشور ما پیدا کرده باید به آن برسیم واز وظیفه عمده نمایندگان محترم هم هست این است که مسأله قانونگذاری را در کشور سروسامان بدهیم ومرتب مواجه نشویم با ماده واحده ویک سری طرحها ولوایحی که موادشان با هم سازگار نیست، تبعیض وجوددارد، وحدت رویه ملاحظه نشده.      بنده اعتقادم این است که از این به بعد هر چه از این مقوله آمد در رابطه با مشمولین دیپلم به بالا (برادران عزیز) حتی بعداً هم اگر نوبت صحبت برای من نشد این مقوله را رد بکنند. بعد این زحمت را  یا خودنمایندگان کارشناس و عزیز و فعالی که روی طرحها ولوایح واقعاً کار میکنند و مجلس جای کلی نگری است، جای این است که یک چیزی که می‌آید ببیند که مشابه آن هم هست ، آن دستگاه هم احتیاج دارد، آن هم دارد، آن هم دارد. وبعد برای اینها مایک لایحه های مادر درست بکنیم که کار خودتان هم سبک تر بشود و هر روز هم شور اول وشور دوم وکمیسیون ومعطلی نباشد.      بنابراین ما الان میتوانیم به نیابت همه دستگاههای دولتی آمار وارقام بدهیم و بگوئیم نیاز هست. آنجا اینقدر بیسواد هست، جهاد سازندگی اینقدر کمبود دارد، روستائی ها از جهاد اینقدر جاده میخواهند، از مهندسین راه وساختمان بگیرد ببرد وهکذا000 بنابراین ما به شدت با اصل آن مخالفیم و با رد آن هم موافق هستیم وبنده الان با سایر دستگاههای ذیربط صحبت کردم که بیائیم کار بکنیم وآن لایحه مطلوب را تهیه بکنیم که حداقل آن لایحه بتواند دو سال ، سه سال، ده سال عمر بکند وبار مجلس را هم هر روز سنگین نکند. تأکید میکم «هرج ومرج در قانون»000 حالا برادرم آقای رهامی هم ممکن است تشریف بیاورند. دانشگاه ، آموزش عالی،‌ تحقیقات، پژوهش، هر معاون حقوقی از هر دستگاهی بیاید ازاین مقوله صحبتها دارند. مسأله آموزش مهم است ، چنگ هم مهم است، عمران هم مهم است، تحقیقات هم مهم است، بهداشت ودرمان هم مهم است وهمه کمبود دارند. همه آمار وارقام دارند وهمه میتوانند این استدلالها را بکنند.      بنابراین امیدواریم که آقایان به رد این رأی بدهند تا انشاءالله به یاری خدا این مسأله مانند سایر مسائل که باید آنهاهم آنطوری بشود سروسامان پیدا بکندویک سری لوایح و مقرراتی در این کشور تصویب بشود که بتواند جامع باشد، کلی نگری شده باشد، نیازهای همه را تأمین کرده باشد و بعدهم سه ، چهار سال بتواند عمر بکند. والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.
مجید انصاری- آقای کروبی! کمیسیون آموزش عالی وکمیسیون دفاع اصل طرح را تصویب کرده‌اند.
منشی(بیات)- خوب این را مخبر کمیسیون اصلی باید بگوید.
موحدی ساوجی- دیگران گفتند.
نایب رئیس- بسیار خوب ، چون یکی از طراحان بنا است صحبت کند او در خلال صحبتش این را بگوید. آقای رهامی بفرمائید.
محسن رهامی(معاون وزارت فرهنگ و آموزش عالی)- بسم الله الرحمن الرحیم. با تشکر از نمایندگان محترمی که این طرح را برای حل مشکل دانشگاهها تقدیم مجلس کرده اند ونمایندگان محترمی که در دفاع از این طرح گوشه ای از مشکلات دانشگاهها را مطرح کرند من چند تا نکته را اجمالاعرض میکنم، البته مجلس نوعاً با مسائل دانشگاهها وهیأتهای علمی خودشان آشنا هستند. یا عضو هیأت علمی بوده اند و هستند، یا به لحاظ تحصیل در دانشگاهها به مشکلات ما کم وبیش آشنا هستند.       بعضی مسایلی گفته شد که من فکر میکنم خیلی ارتباطی به طرح ندارد یا قبل اصلاح در طرح است، همانطوری که در طرح کمیسیون دفاع این پیش بینی شده ، حالا یکی یکی عرض میکنم.     اولا کل طرح را که نمایندگان محترم مجلس به مجلس تقدیم کرده اند که در واقع لاحیه مشابه همین هم عیناً در هیأت محترم دولت مطرح است. یعنی این در واقع لایحه ای بود که وزارت فرهنگ وآموزش عالی تقدیم دولت کرده بود، همزمان طرحی هم در مجلس بود که اگر این تصویب بشود ما باید آن لایحه را از هیأت دولت پس بیگریم واگر تصویب نشود دوباره مدتی بعد همان لایحه میآید که موادش خیلی با این فرقی نمیکند. آنجا فقط آموزش نظامی هست که باید ببینند که در طرح نمایندگان محترم نیامده بود.(و بعد من دیدم در طرح کمیسیون دفا ع این آمده) کل قضیه این است که فارغ التحصیلان دانشگاه تربیت مدرس و آن تعداد از فارغ‌التحصیلان دانشگاهها که به عنوان عضو هیأت علمی تعهد خدمت دارند، اینها با انجام تعهدشان از خدمت سربای معاف بشوند.      من همینجا عرض کنم که به عنوان طرح اگر دقت کنید خیلی از مشکالتی که برادران سپاه ودفاع وموافقین رد مطرح کردند منتفی است. آقایان میفرمایند که سپاه ودفاع احتیاج به فارغ التحصیلان دانشگاهها دارد واگر این تصویب بشود نیروهای مسلح ما از داشتن این فارغ التحصیلان ، این آدمهای باسواد محروم میشود. این بیشتر به مغالطه شبیه است تا به دفاع! اجازه بفرمائید ، فارغ التحصیلان دانشگاهها در سال، شصت وچهار الی شصت وپنج هزار نفر است وفارغ التحصیلان مشمول این طرح حدود هزار الی هزار وپانصد نفر است. بنابراین بقیه آن شصت وپنج هزار نفر باز میروند همین پادگانهائی که شما میفرمائید ا حتیاج دارید. شما شصت وپنج هزار نفر را در پادگانها میخواهید چه کنید؟ در سال ما شصت وپنج هزارنفر لیسانس، فوق لیسانس، دکترا و فارغ التحصیل در این مملکت داریم. اینها میآیند خدمت شما، شما هر استفاده ای که به عنوان تحقیقات و تتبع میخواهید ، میتوانید بکنید یا میخواهید ببریدآنجاآجودان فلان تیمسار بکنید ما میگوئیم این را به جای اینکه آجودانش بکنید بگذارید بیاید درس بدهد.      تیمسار فرمودند که با لباس نظامی سر کلاس برود! ما که نمیخواهیم سپاه دانش درست کنیم که دوباره با لباس نظامی حالا یک درجه هم به او بدهیم که با ستوانی برود سر کلاس بنشیند؟! ببینید شما شصت وپنج هزار نفر فارغ التحصیل دارید ، ازاین شصت وپنج هزار نفر ، شصت وچهار هزارنفرشان بروند در پادگانها که خیلی از آنها را خود شما معاف میکنید می‌گوئید ما ظرفیت نداریم، احتیاج نداریم، خودتان در جریان هستید و ما داریم با شما کار میکنیم دیگر! تعداد 1500 نفر ماکزیموم، یعنی ما در سال حدود دوهزار نفر (این حدود را که عرض میکنم با کمی رقم بالا وپائین) بورسیه داریم که این بورسیه اعم است از فارغ التحصیلان تربیت مدرس، هم بورسیه داخل وخارج است. از اینها یک تعدادی خواهران هستند که مشکل سربازی ندارند یا تعدادی به عنوان خانواده شهید یا معافیتهای دیگر یا انجام سربازی دارند، پس اینها مشمول نمیشوند. میمانند حدود هزار وپانصد نفر که مشمول این طرح هستند. کل قضیه را ما باید بدانیم که ما میخواهیم روی چند نفر تصمیم بگیریم؟ پس آن بقیه شصت وسه، چها رهزار نفر باز برای شما میماند که استفاده کنید. این یک مسأله.      مسأله دوم، خود سازمان نظام وظیفه در کمیسیون دفاع تشریف داشتند برادرها بودند خوب بود این را مطرح میکردند ، معاونت محترم اداره وظیفه عمومی گفت این هیچ مشکلی برای ما ایجاد نمیکند . ما همین حالا هم تعداد زیادی از اینها را به ادارات مختلف وبه دانشگاهها میدهیم. ما چنین کمبودی نداریم که با رفتن 1500 نفر خللی در نظام ایجاد بشود و نظر نظام وظیفه000 خوب است اصلا پشت تریبون ایشان صحبت کنند. این دو مسأله .      مسأله سوم شورای انقلاب درسال 58، (من عین قانونش را خدمت نمایندگان محترم آورده ام) در 27/2/58 قانونی تصویب کرده که از این تاریخ کلیه فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم که به موجب مقررات مربوطه متعهد میشوند حداقل 5سال در آموزش وپرورش بعنوان معلم انجام وظیفه کنند بعد از ایفای تعهد از خدمت زیر پرچم در زمان صلح معاف هستند. ما میگوئیم شما همین قانونی که برای معلیمن، ، برای فوق دیپلمه ها دارید ودر سال طبق این قانون 24 هزار نفر را شما معاف میکنید. برادرهائی که قانون سربازی را مینوشتند(وقانون سربازی مؤخر بر این قانون است) این را حذف نکرده اند، در همین قانون سربازی که مجلس دوم تصویب کرد این سرجای خودش ماند. شمادر سال 24 هزار نفر دیپلمه فارغ التحصیل دانشسرای تربیت معلم مقدماتی فوق دیپلمه فارغ‌التحصیل مراکز تربیت معلم را معاف میکنید،‌ تقاضای ما (وزارت علوم) و نمایندگان امضاء‌کنندگان این طرح این است که این 24 هزار نفر را 25 هزار بکنید. اگر این بیست وچهار هزار خللی ایجاد میکند، خوب شما چرا دراین 8سال جنگ نیامدید به مجلس بگوئید که مجلس! این را چرا معاف میکنی؟ 8 سال جنگ شما هیچ کاری با این 24 هزار نداشتید. الان هر کسی فارغ‌التحصیل تربیت معلم است از خدمت سربازی معاف است. خوب اگر خللی ایجاد میشد چرا در قانون وظیفه این را اصلاح نکردید؟ چرا این قانون را شما نیاوردید حذف کنید؟ این 24 هزار نفر با این قانون میشود 25 هزار نفر. پس هیچ خللی وارد نمیشود وقانون در مورد همین دلایلی که گفتند و همین مجوزی که شما 24 هزار نفر را آوردید معاف کردید تقاضا این است که این 24 هزار نفر، 25 هزار بشود. یعنی همان دلایلی که برای فارغ التحصیلان مرکز تربیت معلم موجود است برای مرکز تربیت مدرس هم موجود است. این سه مسأله.      مسأ‌له بعدی که خدمت آقایان باید عرض کنم، فرمودند که امروز اینقدر انگیزه زیاداست که شما احتیاجی به جاذبه ندارید، اینقدر زیاد است که شما گزینش میکنید! من فکر میکنم که برادران اطلاع ندارند که این را میفرمایند. ما الان مشکل داریم. در هیأتهای علمی که دکترایا فوق لیسانس فنی را میخواهیم جذب کنیم مشکل داریم . ما میخواهیم بدهیم هشت هزار تومان، نه هزار توما، ده هزار تومان یا بالا، پائین یک فوق لیسانس یا دکتر را فرض کنیم با (دست بالاتر را بگیریم) قانون فول تایم بیاوریم وهزار تا زحمت ، این اگر بیرون برود شما می‌بینید زمینه جذب برای دکترا و فوق لیسانس در این مملکت د رشرکتهای خصوصی و بخشها یا شرکتهای دولتی وغیر دولتی بسیار بالا است. بنابراین ما الان کمبود داریم، آمارش را اگر میخواهید خدمتتان عرض کنم، در کمیسیون فرهنگ و آموزش عالی ، کمیسیون بودجه در برنامه پنج ساله پیش بینی کرده اند ما درحال حاضر پنج هزار کمبودهیأت علمی داریم.     ما آماری درآوردیم از تقاضای نمایندگان مجلس (که خوب بود خدمتتان می‌آوردیم) دریک سال اخیر از وزارت علوم راجع به تأسیس دانشگاه ودانشکده و توسعه دانشگاهها ، از نزدیک هشتصد مورد مکاتباتی که نمایندگان با ما داشتند تعداد زیادی از آنها راجع به تأسیس اینها است .میگویند آقا ما زمینش را میدهیم، میگویند ما پولش را میدهیم، میگویند ساختمانش را میسازیم ما در مقابل میگوئیم همه اینها ممکن است، ولی ما هیأت علمی نمیتوانیم به شما بدهیم. شما الان میدانید ما در خیلی ازدانشسراها ودانشکده ها ، مؤسسات آموزش عالی مجبور شدیم لیسانس را استخدام کنیم به عنوان مربی ، آموزشیار، لیسانس را بیاوریم به لیسانس درس بدهدواین خلاف است! ولی به عنوان یک ضرورت با دیدن دوره وغیره یا یک تعداد زیادی از اینها فوق لیسانس هستند، بنابراین ما الان کمبود داریم. تعداد کسانی که در این مدت استعفاء داده اند، سرکارنمی‌آیند میروند بخش خصوصی درس میدهند، نصف وقتشان میروند دانشگاههائی که غیر دولتی است درس میدهند (شما الحمدالله اطلاع دارید) بنابراین ما احتیاج به یک تقریباً زمینه های جذب داریم. این یکی از سیاستهائی است که یک جاذبه ایجاد میکند برای کسانی که میخواهند فوق لیسانس و دکترا بیگرند فکر میکنم که اگر مشمول این طرح بشوند یعنی بیایند تعهد خدمت به ما بدهند هیأت علمی بشوند بعد از خدمت سربازی معاف هستند؟ این چه محاسنی برای آنها دارد؟      آقای لاریجانی اشاره کردند به قانون طرح تأمین هیأت علمی من اینجا توضیح بدهم . طرح تأمین هیأت علمی میگوید: هر کسی فارغ‌التحصیل بشود میتواندسربازی اش را سه الی 4 سال به دانشگاهها برود بگذارند. در واقع این یک نوع اصلاح بر آن است ما میتوانیم در شور دوم، آن را مطرح کنیم. آنجا تا 6 ماه یک فوق‌لیسانس اگردر دوره دکترا پذیرفته شد میرود دوره دکترای خودش را میخواند، اگرتا 6 ماه پذیرفته نشد تا آخر چهار سال دیگر نمیتواند ادامه تحصیل بدهد. شما میدانید کسی که فوق‌لیسانس میگیرد 17، 18 ساله، 20 ساله است تقریباً که دیپلم گرفته ، یکی دو سال هم پشت کنکور مانده و 24،25 ساله است که لیسانس میگیرد تا فارغ التحصیل در فوق لیسانس بشود حدود 30 سالش میشود 4 سال میرود طرح تأمینش را میگذراند میشود 34ؤ 35 ساله این پنج سال برای ادامه تحصیل فوق لیسانسهای ما مشکل ایجاد میکند . هم از نظر سنی بالا میروند، هم گرفتار مشکلات زندگی میشون، تحصیلاتشان یادشان میرود، مطالعاتشان یادشان میرود.      بنابراین ادامه تحصیل که خواسته همه نمایندگان محترم است باید این مشکل را از سر راهش برداریم که منع هم با این قانون برداشته میشود. یعنی الان کسی که بورسیه ما بشود بیاید به عنوان هیأت علمی، این میتواند بلافاصله به فوق لیسانسش ادامه بدهد وبرای دکترا محدودیت نداشته باشد. برادرمان اشاره کردند که آن قانون راه را باز گذاشته. خوب بود که شما به ماده قانون اشاره میکردید. قانون نظام وظیفه میگوید که حداکثر 30 % فارغ التحصیلان رشته های پزشکی با تصویب شورایعالی دفاع میتوانند ادامه تحصیل بدهند. معنی آن این است که غیر رشته های  پزشکی (کلیه غیررشته های پزشکی) و هفتاد درصد رشته های پزشکی نمیتوانند ادامه تحصیل بدهند یعنی فارغ التحصیل شدن در فوق‌لیسانس بلافاصله باید بروند سربازیشان را تا آخر انجام بدهند بعد بیایند . فقط 6 ماه آنجا برایشان مجوز گذاشته اند،‌در 6ماه هم برای یک فوق لیسانس خیلی مشکل است که بتواند پذیرفته بشود که به مقاطع بالاتر برود. این هم جواب این قسمت برادرها.     مشکل دیگری برادرها مطرح کردند، فرمودند این تبعیض است . خوب شما الحمدالله که به قانون نویسی آشنا هستید، یکی از کلماتی که عموم را میرساند کلمه «کلیة» است اینجا کلیه فارغ التحصیلان تربیت مدرس و بورسیه‌های داخل وخارج متعهد  خدمت در دانشگاهها، یعنی (هیأتهای عملی) ، کلمه «کلیة» عموم را میرساند.این ابتدائی ترین مفهوم حقوقی است. بنابراین تبعیضی وجود ندارد. هر کسی (حالا میخواهد بچه تهران باشد یا بچه شهرستان باشد) نمیدانم میخواهد فارغ التحصیل دانشگاه تهران باشد تعهد بدهد اعم از فارغ التحصیل دانشگاه تربیت مدرس یا دیگر دانشگاهها، به عنوان بورسیه ، به عنوان هیأت علمی در دانشگاه درس بخواند بعد بیاید درس بدهد، این از سربازی معاف است. بنابرانی تبعیض وجود ندارد.     یک چیزی که اکثر برادرها تأکید کردند گفتند که امکان ندارد کسی در سر کلاس حاضر بشود مسائل ابتدائی نظامی را نداندیا آقای خلخالی فرمودند که مگر میشود کسی با نظام آشنائی نداشته باشد دراین نظام بخواهد از اسلام دفاع بکند (نایب رئیس: آقای رهامی خلاصه بفرمائید.) چشم، من آخرین عرضم است، این هم حل است ما موافق پیشنهاد کمیسیون دفاع هستیم، دولت هم  طرفدار همین است . من الان با برادرمان جناب آقای مهاجرانی معاون محترم آقای نخست وزیر هم که صحبت کردم ایشان هم فرمودند ما موفاق این قسمت هستیم که با دیدن آموزش نظامی، بنابراین خیلی از مشکلاتی که برادرمان آقای اکرمی ، برادرهای سپاه و دفاع وخیلی از مخالفین اصل طرح صحبت کردند مسأله آموزش نظامی حل است.     بنابراین ، اینطوری میشود درست مثل فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم. بعد از دیدن آموزش نظامی و انجام تعهد خدمت(که حالا حداقل را من به برادرها پیشنهاد میکنم بیاورید)از خدمت سربازی معاف میشوند. با این وضعیت که جاذبه بسیار خوبی برای دانشگاهها وهیأتهای عملی ایجاد میشود. آخرش هم گفته اند در زمان صلح. بنابراین اگر در زمان جنگ باشد حتماً اینها هم باید خدمت نظام برند یا هر جائی که ارتش تعیین میکند ودر همین حالا هم برادرها میدانند که تعداد زیادی از اینها اعلام بی نیازی میکنند وسالی 200 نفر خود شورای دفاع موافقت کرده که به وزارت علوم بدهد، بنابراین اگر به شما نیاز دارد همان 200 نفر را چطور برای دانشگاهها میفرستند؟     مشکلاتی که آقایان مطرح کردند نوعاً یا وارد نبود یا خیلی از آنها که مشکلات جزئی بود که در شور دوم به نحو احسن قابل اصلاح است. هر کدام از برادرها پیشنهاد دارند د ر شور دوم میآورند مطرح میکنند تا ما بتوانیم در شور دوم اصلاح کنیم.     مسأله دیگر این است که کمیسیون تخصصی این مسأله کمیسیون دفاع است. کمیسیون دفاع که نوعاً برادران نظامی هستند. برادرانی که سابقه فرماندهی در نظام، در ارتش و در سپاه دارند کمیسیون تخصصی مجلس به عنوان صاحبنظر تأیید کرده، کمسیون فرهنگ وآموزش عالی به عنوان کمسیون تخصصی مسائل دانشگاهی تأیید کرده وامضاء کنندگان را که من نگاه کردم از 20نفر حدود 15، 16 نفرشان  هیأت علمی دانشگاهها هستند. بنابرین اگر مشکلی نبود اینها این طرح را مطرح نمیکردند که‌آقای لاریجانی فرمودند مشکلی وجود ندارد.      خود آقایان دانشگاهیها که در مجلس تشریف دارند این طرح را داده اند و کمیسیون تخصصی صاحبنظر است که دانشگاه مشکل دارد یانه، کمیسیون فرهنگ و آموزش عالی که تأیید کرده و صاحبنظر در مسائل دفاع، کمیسیون دفاع این را تأیید کرده و صاحبنظر در مسائل نظام وظیفه، سازمان وظیفه عمومی است که خودشان د رجلسه کمیسیون دفاع تأیید کرده‌اند گفته اند مخالفتی نداریم (روحانی فر: ما تأیید نکردیم) آقای تیمسار صلاحی آنجا تشریف داشتند شما هم تشریف نداشتید تأیید کردند . مخبر محترم کمیسیون هم که فرمودندهمه به اتفاق آراء موافق طرح بودند. این هم شاید خاطرشان نباشد. خود ایشان و آقای بهزادیان0000 حالا من دو سه نفر را یادم است که موافق اصل طرح بودند. کمیسیون هم اکثریت آراء نداشت. خیلی عذر میخواهم از اطاله کلام واز توجهی که میکنید تشکر میکنم.
نایب رئیس- بسیار خوب، یکی از طراحان حق دارند که صحبت بکنند، آقای مظفری نژاد صحبت بفرمایند.
حسین مظفری نژاد- بسم الله الرحمن الرحیم. برادران توجه بفرمائید ، چند تا نکته را من بگویم، یکی دو تا مسأله را هم از یک بعد دیگر که تا حالا گفته نشد برای برادران بیان میکنم.      اولا نمونه های این مسأله شواهد زیادی دارد . ما مراکز تربیت معلممان که هر سال شاید حدود پانزده. بیست هزار فارغ التحصیل میدهد اینها از خدمت سربازی معاف هستند آنهم در حد فوق دیپلم. و بعد طلاب عزیزمان در حوزه ها که آنها نیز از مسأله سربازی به خاطر اهمیت کارشان معاف هستند ولی می‌بینیم در زمان جنگ هم مراکز تربیت معلم و هم حوزها های علیم وطلاب بیشترین شهدا را در این نوع مراکز تقدیم انقلاب واسلام کرده اند یعنی این باعث نشد که بگوئیم اینها به جبهه لطمه و ضرری وارد میکنند.این یک مسأله.     مسأله بعد، برادرمان آقای اکرمی از قول آقای دکتر تسلیمی گفتند که مسأله آموزش نظامی چگونه میشود؟ آقای دکتر تسلیمی مسأله آموزش نظامی را پذیرفته اند، ایجا مابقی دوره سربازی است . من خواستم جهت اطلاع برادرمان00
اکرمی- طرح شما این را نمیگوید.
مظفری نژاد- اجازه بدهید، حالا دیگر ایشان خودشان هم گفتند که بیان بشود. اما مسأله ای را که من میخواهم دراینجا بگویم محق ترین کمیسیونها در تشخیص این مسأله کدام است؟
1- کمیسیون دفاع که تصویب کرده.
2- کمیسیون فرهنگ و آموزش عالی تصویب کرده اینها محق ترین کمیسیونها هستند وصاحبنظرترینها.
مسأله بعد که باید بیان بشود اینجا است که ما داریم راجع به چه چیز صحبت میکنیم؟ راجع به دانشگاهی که میخواهد انقلاب فرهنگی را در بعد تحصیلات عالیه و دانشگاهی در تمام کشور مستقر بکند.این رسالت ووظیفه را فراموش نکنیم. گذشته ازاین دانشگاه تربیت مدرس از حزب‌اللهی ترین، درس خوانترین، باهوشترین افراد تشکیل شده که هم بعد قداست وتزکیه را دارندوهم بعد علمی را آن هم در حد بالا. اغلب این افرادی که در دانشگاه تربیت مدرس هستند خود جبهه رفته هستند ، شهدای عالی وبزرگواری را به انقلاب تقدیم کرده و اینها کسانی بودند که در بعضی از برهه ها دانشگاه را به خاطر جبهه تعطیل کردند. این هم مسأله بعد.     اما آنهائی که میگوئیم بورسیه داخل وخارج ، ما بورسیه ای را میگوئیم که بعد از انقلاب وبه وسیله مسؤولان انقلاب ودانشگاههای انقلاب بورسیه گرفته اند. فکر نکنید که حالا ما میگوئیم که هر کس هر موقع رفته اروپا یا آمریکا یا خارج برگردد ما از سربازی او را معاف کنیم بیاید در کدر علمی یا جایگاههای حساس قرار بگیرد. این را ما نمیخواهیم بگوئیم ، آنهایی که جمهوری اسلامی به آنها بورسیه داده وتشخیص داده وگزینش کرده.      ومسأله بعد این طرح مخصوص زمان صلح است، هر موقع رهبری معظم انقلاب و یا جانشین فرماندهی کل قوا تشخیص دادند باید آقایان بیایند آنها سمعاً و طاعهً اطاعت خواهند کردند.      و یک مسأله دیگر اینجا است که برادران میگویند که چگونه مابیائیم این مسأله را بپذیریم در صورتی که میتوانند بر اساس بعضی قانونهائی که هست افراد درخواست بکنند در وزارتخانه های مختلف سر کار بیایند. من خودم د روزارت معادن وفلزات میدیدم اولا با زحمت و مکاتبات زیادی طول میکشید تا افرادی از مهندسین وزمین‌شناسان بیایند و بعدما به او بگوئیم آقا شما به حقوق سربازی برو تو بیابان ، داخل کمپ یا زیر چادر، سر معدن با این زجر حقوق سربازی بگیر که میخواهیم از این قانون استفاده بکنیم! این هم مسأله بعد. و بعد مسأ‌له زمان تحقیق وتفحص الان به خاطر فشار کار اغلب اساتید ما فول تایم وتمام وقت شده‌اند. دیگر فرصت تحقیق از بین رفته واین یک افت بسیار شدید به تحصیلات عالیه و دانشگاهی وا وارد میشود.     و مسأله مهمتری که میخواهم بگیم اینجا است. اگر ما قائل هستیم که انقلاب فرهنگی درتمام ابعاد باید صورت بگیرد، که دانشگاه تربیت مدرس به این خاطر بنیانگذاری شد و مسؤولن مملکت در تمام جهات از آن حمایت کردند که عزیزان ما که در دامن انقلاب و گهواره خونین انقلاب رشد کرده اند اینها بیایند  دانشگاهها را بگیرند وبچه ها را رشد بدهند. چندوقت پیش عده ای از اطباء ، دندانپزشکان، داروسازن نامه ای برای من نوشته بودند‌(که دوره آموزشی شان را طی میکردند) که ما میتوانیم بعد از دوره آموزشی در جاهائی از وقت ما به مرابت بیش از این استفاده بشود (که من آن نامه را تقدیم ریاست محترم مجلس کردم) وگفته بودند حتی چگونه وقت ما دارد میگذرد، در آنجا شرح داده اند، نامه هم با اسم وامضاء بود و من تسلیم ریاست مجلس کردم. خوب، برادران عزیز! اگر بنا است ما به وصیت نامه حضرت امام که در آنجا تکیه بر نیروی انسانی ونیروی انسانی ونیروی انسانی است  عمل بکنیم باید فرزندان انقلاب که از دانشگاه تربیت مدرس میآیند یا آنهائی که جمهوری اسلامی گزینش کرده وآنها را بورسیه داده اینها بیایند دوبرابر خدمت، بچه ها را بسازند و تا روزی که ما متخصصین متعهد را در جایگاههای کیدی و سرنوشت ساز مستقر نکنیم (به معنای واقعی) نمیتوانیم از انقلاب فرهنگی دم بزنیم.     اینجا است که انشاءالله با توجه به وصیت نامه حضرت امام که فراموش نکردیم چقدر در آنجا روی دانشگاهها صحبت شده، باز فرمودند که من باز به خاطر اهمیت مسأله دانشگاهها را تکرار میکنم وباز در آنجا روی نیروی انسانی! این است که من تمنامیکنم انشاءالله برادران با توجه به این که مسأله هم کاملا تجزیه وتحلیل شد و مخالفیت و موافقین صحبت کردند، به اصل طرح انشاءالله رأی داده بشود تا این عزیزان ما به عنوان سربازان انقلاب در زمان صلح . در قلب دانشگاهها اسلا ناب رسول الله را پیاده کنند ودر زمان جنگ هم به فرمان معظم رهبری ودیگر مسؤولان انشاءالله به جبهه ها بشتابند ودر گذشته هم ثابت کرده اند. والسلام علیکم ورحمه الله.
نایب رئیس- حضار 183 نفر ، اصل طرح به رأی گذاشته میشود موافقین قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند) به نظر من رأی نیاورد اگر میخواهید بشمارید تا آقایان شبهه نکنند.
عده ای از نمایندگان – رأی آورد آقا!
نایب رئیس- ببینید من که تأمل هم کردم، الان سه نفر میگویند 76 نفر موافق داشت، برای اینکه هیچگونه شبهه در ذهنتان نباشد عرض میکنم منشیها همه اختلاف در تعداد دارند ولی بالاتفاق میگویند رأی نیاورده، برای اینکه هیچکدام به حد نصاب نرسیده.      یک نکته ای را آقای موحدی ساوجی نوشته اند تذکر میدهم راجع به اینکه صبح ریاست محترم مجلس در گفتگوئی که با ایشان داشتند وایشان مخالف استعفای آقای شرع پسند بود واز رادیو پخش شده است، ایشان نوشته اند فکر نکنید من مخالف استعفای ایشان بودم بلکه مخالف کار زشتی که کرده اند بودم واو را منعزل میدانم و باید طبعاً از مجلس میرفت، منظورش این بود.
7- اعلام وصول طرح قانون اتاق بازرگانی وصنایع و معادن جمهوری اسلامی ایران.
منشی- حاج آقا، این طرح را من اعلام وصول بکنم بعد تنفس بدهید.
نایب رئیس- بفرمائید.
منشی- طرحی با بیست وچند امضاء اعلام وصول میشود .      طرح قانونی اتاق بازرگانی وصنایع و معادن جمهوری اسلامی ایران.
نایب رئیس- جلسه برای تنفس تعطیل میشود.      (جلسه ساعت 05/11 به عنوان تنفس تعطیل ومجدداً ساعت 40/11 به ریاست آقای کروبی «نایب رئیس» تشکیل شد)
نایب رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است دستور بعدی را مطرح بفرمائید .
8- اعلام وصول طرح قانونی اصلاح ماده 137 آئین نامه داخلی مجلس وتصویب دوفوریت برای آن.
منشی- یک طرح دو فوریتی داریم اگر سروران عنایت بکنند چون من هم یکی از امضاءکنندگان هستم اصل دوفوریت این را مطرح میکنم که عزیزان عنایت بکنند:
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی.      با توجه به اهمیت وجایگاه شورای محترم نگهبان در نظام جمهوری اسلامی و اینکه انتخاب حقوقدانان شورای نگهبان از وظایف مجلس شورای اسلامی میباشد، لازم است نهایت دقت وتوجه د رگزینش حقوقدانهای شورای نگهبان به عمل آید واین امر درصورتی که مناط انتخاب اکثریت نسبی آراء مأخوذه باشد ماده (137) آئین نامه داخلی تحقق پذیر نمیباشد لذا طرح قانونی زیر با قید دو فوریت تقدیم مجلس شورای اسلامی میگردد. در ماده 137 آئین نامه داخلی اینطور آمده :
ماده 137- کلیه انتخاباتی که در مجلس وکمیسیونها و شعب به عمل میآید اعم از اینکه فردی باشد یا جمعی(به استثناء رئیس و موارد دیگری که در این آئین نامه حد ونصاب دیگری برای آن تعیین شده است) به اکثریت نسبی است و در صورت تساوی آراء یکی از منتخبین به حکم قرعه تعیین میشود.
در آئین نامه داخلی فقط رئیس مجلس به عنوان اکثریت مطلق است. معنای اکثریت مطلق ونسبی این است : اگر در مجلس ما 180 نفر داشته باشیم ورئیس مجلس را انتخاب بکیم از 180 نفر، حداقل باید 91 نفر رأی بدهند.     اما معنای اکثریت نسبی عبارت از این است اگر ما د رمجلس 200 نفر داشته باشیم از این 200 نفر ، 190نفر رأی ندهند، 100 نفر اگر به یک حقوقدان شورای نگهبان رأی بدهد، الان هم فرض این است که ما باید سه نفر حقوقدان انتخاب بکنیم چون معنای اکثریت نسبی این است دیگران، «مخالف» نمیتوانند رأی بدهند، موافق باید رأی بدهند. قهراً در اینجا معنای این حرف این است که این حقوقدان با 9 رأی 8 رأی با 7 تا رأی میشود حقوقدان وشما میدانید که شورای نگهبان 12 عضو دارد دقیقاً 6 نفر از اینها فقهای شورای نگهبان هستند، منصوب از قبل امام ومقام معظم رهبری هستند. اهلاً و سهلاً که مقدس وبرای ما ارزشمند و مورد اعتبار.       اما آن 6 نفر دیگر را در گذشته شورایعالی قضائی والان دستگاه قضائی معرفی میکند مجلس باید رأی بدهد. معنای اکثریت نسبی را عرض کردم یعنی همین وشما میدانید این 6 نفر حقوقدان مثل فقهاء در رأی اثر دارد، در تفسیر قانون اساسی اثر دارد ودر همه مسائل اثر دارد. من اعتقادم بر این است که اهانت است به حقوقدانان شورای نگهبان که ما بیائیم آنها را با اکثریت انتخاب بکنیم . چرا اکثریت مطلق نباشد؟ این حقوقدانان یقیناً  با رأی بالائی رأی بیاورد و در اینجا این طرح را 50 نفر امضاء کرده اند وتقاضای دوفوریت کرده اند که اینها آمدند به استثناء رئیس، اعضاء حقوقدانان شورای نگهبان را هم اضافه کردند. یعنی همانطوری که رئیس مجلس با اکثریت مطلق انتخاب میشود، حقوقدانان هم با اکثریت مطلق انتخاب بشود. معنای اکثریت مطلق یعی نصف به علاوه یک را لااقل در مجلس رأی بیاورند برای اینکه اگر این باشد از اعتبار بیشتر وبالاتری برخوردار است.      اما برادرها میگویند چرا دوفوریت؟ برای اینکه فردا وپس فردا ما ناچاریم حقوقدانان را انتخاب بکنیم واگر بنا بشود که الان این رأی نیاورد، بدون تردید تا سه سال دیگر ممکن است یک حقوقدان با 50 تا رأی وارد شورای نگهبان بشود، با 25 یا 30 تا رأی وارد شورای نگهبان بشود ومن این را که در کنار فقهای شورای نگهبان هستند کسرشأن میدانم، مناسب حقوقدانها نمیدانم و لذا این 50 نفر پیشنهاد داده اند که ماده (137) آئین نامه داخلی اصلاح بشود والسلام .
آقای موحدی ساوجی مخالف وآقای اکرمی موافق. جناب آقای موحدی بفرمائید.
علی موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. جناب آقای بیات در ارتباط با اصل طرح صحبت کردند واستدلال کردند وخیلی کم، یک اشاره ای کردند چون الان انتخاب حقوقدانها در دستور مجلس است بنابراین دوفوریتی تقاضا شده . بقیه حرفها در ارتباط بااصل طرح بود.      من در اینجا باید این نکته را عرض بکنم که اولا در دستور هفتگی مجلس، دومین دستوری که ذکر شده. انتخاب حقوقدانها است واگر بنابود که بر اساس روال وضوابط عمل بشود باید دومین دستور امروز ما انتخاب حقوقدانها قرار میگرفت ، نه چیز دیگر! ولی معلوم میشود متأسفانه چون یک عده‌ای اینجور دلشان میخواسته چنین طرحی راتهیه بکنندوبه مجلس بدهند، آمده اند از دستور امروز عقب انداخته اند، این یک نکته.      نکته دیگر اینکه خوب، اینکه شما جناب آقای بیات گفتید که اگر 200 نفر نماینده درمجلس باشد ، 10 نفررأی بدهند وبقیه رأی ندهند، سه نفر حقوقدان انتخاب خواهد شد. آیا تا به حال انصافاً یک چنین چیزی که شما فرض کرده اید، در خارج اتفاق افتاده است؟ خوب مجلس شورای اسلامی د ر گذشته هم بر اساس همین آئین‌نامه عمل کرده وآیا اینجور بوده که از مجموع نمایندگان حاضر مثلا 5% فقط  رأی به حقوقدان داده باشند وآن حقوقدان به شورای نگهبان حضور دارد و رأ‌ی او در ارتباط با مصوبات شورای نگهبان چه نفی، چه اثبات مؤثر است. بنابراین نبایستی با اکثریت نسبی انتخاب بشود، باید با اکثریت مطلق باشد.     من عرضم این است که شما نواب  رئیس مجلس را با همین نسبی میتوانید انتخاب بکنید وشما نمایندگان مجلس شورای اسلامی را طبق قانون تصویب کردید نماینده مجلسی که رأ‌یش در خود لوایح وطرحها موثر است با اکثریت نسبی از حوزه های انتخابیه میتواند انتخاب بشود، در مجلس هم به عنوان نماینده حضور داشته باشد ورأ‌یش هم مؤثر است بنابراین چطور است که ما یک مرتبه به فکر این مسأله افتادیم بعد هم دوفوریت000 (نایب رئیس: آقای موحدی ! جنابعالی فقط روی اینکه دو فوریت لازم نیست، صحبت بکنید.) بنابراین من فکر میکنم نه اصل مسأ‌له آنقدر که شما فرمودید مهم است ونه این مسأله دوفوریت دارد. شما اگر واقعاً برای چنین امری ضرورت واهمیت اساسی قائل بودید چرا در طی دوره دوم مجلس وبعد هم طی این یکسال وخرده ای که از این دوره مجلس گذشته چنین طرحی را ندادید، واقعاً رویش خوب مطالعه بشود؟ چهار سال از این قضیه یا بیشتر گذشته وشما تا زه آمده اید و میخواهید یک طرحی بدهید بعد هم میگوئید آقا دوفوریتی! بنابراین معلوم است که شما به اصل اهمیتش تازه توجه کرده اید وقبلا یا توجه نداشته‌اید ویا اگر داشتید اهمیتی برایش قائل نبوده اید.  بنابراین با این دوفوریت من مخالفم و دوفوریت لازم ندارم.
منشی- آقای اکرمی، موافق:
نایب رئیس- من از شورای محترم نگهبان عذرخواهی میکنم و به خاطراینکه وقت کم است ویکی دو تا دوفوریتی هم پشت سر هم داریم نمیرسیم همان فوریتها را مطرح میکنیم. در واقع برای جلسه آینده که همان روز سه شنبه باشد میماند. موافق صحبت بفرمایند.
سید رضا اکرمی- بسم الله الرحمن الرحیم. ببینید بحث فوریت که الان مطرح است به دلیل اینکه ما زمان کم داریم حالا آیا قبلا توجه داشته اند به اینکه اکثریت مطلق بهتر است یا نسبی وچرا حالا متوجه شده اند؟ این یک مطلبی خروج از موضوع است. ما در دستور مجلس این بحث را داریم که به هر حال از بین 6 نفر حقوقدانی که معرفی کرده اند میبایست این سه نفر راما انتخاب بکنیم وفرصت هم نداریم . فوریتش فقط به این دلیل است که اگر این زمان از دست ما برود، دیگر به قول معروف  باید گفت سالبة به انتفاء موضوع میشود ، دیگر ضرورتی ندارد که ما روی آن حرص بخوریم.        و اما اهمیت مطلب هم که روشن است به هر حال فقهاء‌ شورای نگهبان منتخب مقام رهبری هستند ،‌ حقوقدانهایش هم منتخب مجلس شورای اسلامی . وقتی منتخب مجلس آراء مطلق را حداقل داشته باشد این یقیناً پشتوانه نیرومندتری برای تحلیل وتجزیه وبرخورد با مصوبات ودقت وتعمق آن را دارد اما اگر با اکثریت نسبی باشد خوب یقیناً آ‌ن پشتوانه وجدانی و حقوقی را ندارد که خیلی روی آن سرمایه گذاری بکند. مطلب روشن است چون زمان، زمانی است که با فوریت میتواند مفید باشد لذا پیشنهاد فوریت داده شده. اصل موضوع هم که با ادنی تأمل انصافاً روشن میشود . مقایسه حقوقدانان شورای نگهبان با غیر اعضای هیأ‌ت رئیسه مجلس، این مقایسه‌اش هم مع الفارق خواهد بود. والسلام.
نایب رئیس- حضار 180 نفر، دوفوریت پیشنهادی برای این طرح به رأی گذاشته میشود، موافقان قیام بفرمایند (اکثربرخاستند) تصویب شد.
9- اعلام وصول لایحه راجع به خدمت یکماهه پزشکان ووابستگان حرفه پزشکی وپیراپزشکی وتصویب دوفوریت برای‌آن.
منشی- چند تا لایحه است که باید اعلام وصول بشود، منتها من قبل از آن این لایحه ای را که برای آن تقاضای دوفوریت شده است ، مطرح میکنم:      لایحه راجع به خدمت یک ماهه پزشکان و وابستگان حرف پزشکی وپیراپزشکی که بنا به پیشنهاد شماره 0000 وزارت بهداشت ،درمان وآموزش پزشکی در جلسه مورخ 7/4/68 هیأت وزیران به تصویب رسیده است و تقاضای تصویب آن را با قید دو فوریت دارد . آقای دکتر جزایری توضیح بدهند. 
دکتر جزایری(معاون وزارت بهداشت ، درمان وآموزش پزشکی)-
بسم الله الرحمن الرحیم. 000 (نایب رئیس: آقای دکتر توجه داشته باشید فقط را جع به دو فوریت  صحبت بفرمائید.) چشم، این همان قانون خدمت یک ماهه پزشکان و پیراپزشکان مصوب 23/8/60 ا ست که سه ساله بود، بعد در 23/8/63 هم به صورت یک قانون همیشگی درآمد. در 23/8 که مطرح بود شورای محترم نگهبان در مجلس، این کمله «تا زمانی که جنگ جاری ادامه دارد» را اینجا کلمه «جاری» را تصریح فرمودند. بنابراین قانون به این ترتیب است: «تا  زمانی که جنگ جاری ادامه دارد ، کلیه پزشکان و وابستگان الی آخر00» موظف هستند ماهی یک بار در نقاطی که وزارت بهداشت اعلام میکند خدمت نمایند.      الان که قطعنامه 598 مطرح است از زمان اعلام آتش بس متأ‌سفانه اجرای قانون خدمت یک ماهه، به کندی وبه سستی انجام میشود. ومشمولین قانون به دلیل اینکه جنگ الان جاری نیست وجریان ندارد از رفتن به نقاط محروم وبه خطوط مرزی وبه مناطقی که ا لان مردم دارند برمیگردندو درحال بازسازی است، خودداری میکند. بعضاً مکاتباتی هم با مقامات مسؤول کرده اند. و از دفتر حقوقی یکی از سران محترم سه قوه نامه‌ای برای وزارت بهداشت رسیده استدلالشان این است که الان جنگ جریان ندارد و جاری نیست. و حالاتی مثل آماده باش یا پدافند اینها معنی جاری بودن جنگ را نمیدهد. بنابراین وزارت بهداشت حق ندارد پزشکان و پیراپزشکان را برای خدمت یک ماهه اعزام بکند. در حالی که همانطور که همگی استحضار دارید ، رزمندگان زیادی الان ما در مرزها داریم که در حالت دفاع و آماده باش هستند. مناطق محروم را داریم دانشگاههای محروم را داریم ، شهرها وبخشها و روستاهائی که الان در حال بازسازی هستند و مردم را داریم که به تدریج دارند برمیگردند همه اینها را به دلیل کمبود پزشک، ما از قانون خدمتی که یک ماهه در طول این چندسال استفاده میکردیم.     الان دلائلی را که باعث شد که ما این را به صورت  فوریت بیارویم خدمتتان عرض میکنم. لازم به تذکر است. که ما در 4/12/67 این لایحه را دادیم و به دلیل مشکلات وگرفتاریهائی که بود، دولت فرصت نکرد که این را به موقع به مجلس بیاورد. الان با توجه به ا ینکه مجلس در حال تعطیل شدن هست و با توجه به اینکه بعد از باز شدن مجلس هم برنامه پنجساله (اینطوری که اطلاع پیدا کردیم) مطرح است واز طرفی هوا، به خصوص در مناطق  جنوب که گرم است بالطبع تعداد بیماریها وآمار بیماریها بالا میرود ونیاز به پزشک وپیراپزشک بیشتر از مواقع دیگر سال هست. و با توجه به اینکه این قانون احتیاج به کار خاص وبحث خاصی ندارد بدین دلیل ما این را با قید دوفوریت تقدیم مجلس محترم کردیم. از برادران وخواهران ارجمند خواهش میکنیم به دو فوریت این رأی بدهند تا ما بتوانیم انشاءالله پزشکان وپیراپزشکان را کمافی السابق به نقاط محروم اعزام بکنیم . البته استدلالی که وزارت بهداشت و دولت دارد این است که طبق اصل 110 قانون اساسی اعلان جنگ و صلح وبسیج نیروها با مقام معظم رهبری است وچون تا به حال به ما اعلان نشده، بالطبع وزارت بهداشت باید این پزشکان را اعزام بکند. ولی همانطوری که عرض کردم، بعضی از مقامات رسماً مکاتبه میکنند که چون در قانون مصرح است که تا زمانی که این جنگ جاری ادامه دارد، ما موظفیم این کار را بکنیم والان که جنگ جریان ندارد، این قانون خود به خود لغو است، بدین دلیل ما این را با قید دوفوریت آوردیم واستدعا میکنیم که انشاءالله نمایندگان محترم به این رأ‌ی بدهند که به تبع این رأی وتصویب این قانون انشاءالله بتوانیم به نقاط محروم و مرزها ورزمندگان عزیز انشاءالله خدمات پزشکی و پیراپزشکی را ارائه بدهیم. متشکر.
منشی- مخالف؟ (اظهاری نشد) مخالف ندارد.
نایب رئیس- مخالف ندارد بالطبع موافق هم صحبت نمیکند 181 نفر حضور دارند ، موافقان دوفوریت این لایحه قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
10- اعلام وصول چندفقره لایحه
منشی – چندلایحه رسیده است که اعلام وصول میشود:
1- لایحه مالی ومعاملاتی دانشگاهها و مراکز آ‌موزش عالی و تحقیقاتی.
2- لایحه حمایت از آزادگان (اسراء آزاد شده) بعد از ورود به کشور.
3- لایحه نحوه تأ‌ثیر سوابق خدمت غیر دولتی در احتساب حقوق بازنشستگی و وظیفه ومستمری کارکنان دولت.
4- لایحه اعاده به خدمت اعضاء هیأ‌ت علمی دانشگاههای کشور.
5- لایحه تعطیل مؤسسات وواحدهای آموزشی و تحقیقاتی وفرهنگی که بدون اخذ مجوز قانونی دایر شده و میشود.
6- لایحه الحاق یک بند به عنوان بند 17 به ذیل تبصره 8 قانون بودجه سال 1368.
7- لایحه اصلاح لایحه قانونی شمول مواد 60- 70-72-73-74-80-81-82-83 ، قانون تأ‌مین اجتماعی مصوب تیرماه 1354 درباره کلیه بیمه شدگانی که درجریان انقلاب اسلامی، دچار نقص عضو، از کارافتادگی جزئی یا از کار افتادگی کلی گردیده یا به درجه شهادت رسیده اند مصوب 26/6/1358.
8- لایحه مقررات اداری واستخدامی دادستانی کل و دادسراها و دادگاههای انقلاب اسلامی.
11- اعلام وصول سؤال آقای حبیب برومند از آقای وزیر کشور.
منشی- سؤالی است از آقای حبیب برومند نماینده مغان از وزیر محترم کشور که اعلام وصول میشود.
12- پایان جلسه وتاریخ تشکیل ودستور جلسه آینده.
نایب رئیس- اسامی غائبین ودیرآمدگان را بخوانید.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. غائبین غیر موجه جلسه امروز عبارتند از ‌آقایان: ابوالفضل حسن‌بیگی، جواد حسین زاده، سید حسین حسینی شاهرودی، قادر شریف زاده، خسرو ضیاء پور، سیدنورمحمد محمودیان، مصطفی مرسلی.      تأ‌خیرکنندگان اول جلسه عبارتنداز آقایان: علی‌محمد احمدی (79 دقیقه)، ارطاواس باغومیان (30دقیقه)، محمدرضا بهزادیان(23 دقیقه)، علی پناهنده (یکساعت وپنجاه ونه دقیقه)، شیخ عبدالرحمان حسینی برزنجی (17 دقیقه)، احمد خارستانی(23 دقیقه)، سید حسن شجاعی کیاسری(24 دقیقه)، سید محسن شفیعی(26 دقیقه)، ذبیح‌الله صفائی(29 دقیقه)، سیدمحمد مهدی طباطبائی شیرازی(52 دقیقه)، احمد طه(62 دقیقه)، هادی غفاری(34 دقیقه)، علی کامیار(18 دقیقه)، حسین کمالی (66دقیقه)،‌علی محقر(32 دقیقه)، مهدی مهدیزاده (28 دقیقه)، امیرمیر(43 دقیقه)،‌ محسن نریمان (16 دقیقه)، آقای نبوی هم تأ‌خیرش مجاز بوده است.
نایب رئیس- ختم جلسه اعلام میشود . جلسه بعدی صبح سه شنبه (پس فردا) ساعت هفت ونیم دستور هم دنباله دستور هفتگی است.       (جلسه ساعت 05/12 پایان یافت.)
     رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبرهاشمی رفسنجانی