جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره سوم – جلسه 11 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره سوم – جلسه 11 )

  • پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۶۷

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی.صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز پنجشنبه نهم تیر ماه 1367.فهرست مندرجات: 1-       اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2-       بیانات قبل از دستور آقای سید محمد حائری. 3-    بیانات آقای رئیس به مناسبت سرکوب نیروهای دشمن در منطقه در بندیخان توسط رزمندگان اسلام و تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور. 4-       رأی اعتماد مجلس سوم به آقای مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر. 5-       پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده.جلسه ساعت هشت و پانزده دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. 1-       اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 180 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه را اعلام کنید. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه یازدهم روز پنجشنبه نهم تیرماه 1367 هجری شمسی. مطابق با پانزدهم ذیقعده 1408 هجری قمری. 1-       رأی اعتماد به نخست وزیری جناب آقای میرحسین موسوی. 2-       گزارش از کمیسیون تحقیق در خصوص اعتبارنامه آقایان: 1-       قهرمان رحمانی از تاکستان. 2-       سید احمد حسینی زیدآبادی از سیرجان. 3-       نادر کاووسی از تویسرکان .رئیس- تلاوت کلام الله مجید. اللهم صل علی محمد و آل محمد.     اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم.  و ما ابری نفسی ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی ان ربی غفور رحیم. و قال الملک أئتونی به استخلصه لنفسی فلما کلمه قال انک الیوم لدینا مکین امین. قال اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم. و کذلک مکنالیوسف فی الارض یتبوامنها حیث بشاء نصیب برحمتنا من نشاء ولانضیع اجرالمحسنین. ولا جرالاخره خیر للذین آمنوا و کانوا یتقون.       بسم الله الرحمن الرحیم. اذا جاء نصرالله والفتح و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا . فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان تواباً.     (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند.)    «سوره یوسف از آیه 53 لی آیه 58 و سوره النصر.»2- بیانات قبل از دستور آقای سید محمد حائری. رئیس- سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید.منشی- آقای طباطبائی نماینده مشهد. آقای حائری نماینده دهلران، ناطق سوم آقای حضرتی نماینده رشت. طباطبائی – من حاضرم امروز صرفنظر کنم. رئیس- آقای طباطبائی درجلسه آینده صحبت میفرمایند. آقایان دیگر هم در جلسه بعد صحبت میکنند؟منشی- آقای حائری00حائری- من آماده هستم ولی فرقی نمیکند. رئیس- میل خودتان است اگر مایلید امروز حق صحبت دارید ،اگر هم نیستید برای جلسه بعد وقتتان محفوظ است. حائری- صحبت میکنم.منشی- آقای حضرتی؟ حضرتی- در جلسه بعد صحبت میکنم.رئیس- آقای حائری صحبت کنند. حائری- اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم.    الحمدالله والصلوه علی رسول الله و آله آل الله.    قال الحکیم فی کتابه:     اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا وان الله علی نصرهم لقدیر. «سوره حج آیه 40»      با سلام به محضر مقدس امام عصر ارواحنا فداه و درود بر نایب بر حق و بزرگوارش امام عزیز امت وسلام بر ارواح پاک شهدای گران قدر انقلاب اسلامی و سلام بر محضر رزمندگان کفر ستیز و ستم سوزمان در جبهه های حق علیه باطل و یا گرامیداشت خاطره شهدای هفتم تیر خصوصاً سیدالشهداء انقلاب اسلامی شهیدمظلوم دکتر بهشتی خدای را سپاسگزارم که به حقیر توفیق عنایت کرد که به عنوان نماینده وخدمتگزار منتخب امتی سلحشور و مرزنشین از دیار خون رنگ دلیرمردان و شیرزنان دهلران- مهران- دره شهر در مجلس شورای اسلامی برای تحقق آمان شهدای اسلام و تقویت جمهوری اسلامی سخن بگویم.      صحبتم را با این مهم آغاز میکنم که انشاءالله نمایندگان دوره سوم مجلس شورای اسلامی در سنگر مقدس قانونگذاری تمامی همت و تلاش خویش را مصروف توسعه و تحکیم ارزشهای اسلام ناب محمدی (ص) و پاسداری از حریم ولایت فقیه و رمی جمرات استعماری شرق وغرب و شکست تفرعن استکبار جهانی نمائیم و به راستی جنگ را در رأس تمام مسائل کشور ، قرار داده و بکوشیم تا تقوی و مصلحت محرومان ومستضعفان ملاک تشخیص و آراء مجلسمان باشد و با پایه ریزی یک نظام عدل اجتماعی و اقتصادی برخاسته از تفکرات امام عزیز الگوی تمام عیار اسلام را برای صدور بر قلبهای تشنة مسلمانان جهان ارائه نمائیم.     برادر و خواهر نماینده حقیر از دیار خون رنگ شهیدان و دیار کودکان معصوم بخون غلطان و از سوی مردمی غیور وشهید پرور و کفر ستیز با شما سخن میگویم که آنان تأکید داشتند در مجلس شورای اسلامی در دولت ودر تمام ارگانهای تصمیم گیری و اجرائی و سیاسی کشور بایستی تفکر امام و خط امام تالی تلو حرکتها و برنامه های جمهوری اسلامی باشد وسرنوشت جنگ بایستی در میدانهای نبرد محقق گردد و لذا برای انجام این مهم باید با بکارگیری وسیع همه امکانات کشور به دور از هرگونه شعار تمامی وزارتخانه ها و ارگانهای انقلابی کانون گرم تدارکاتی بالفعل و بالقوه برای جنگ باشند که انشاءالله با تلاش بی وقفه جانشین فرماندهی کل قوا جناب هاشمی رفسنجانی، امید احتضار گونه صدام عفلقی را در مهران مظلوم و در سایر جبهه های جنگ بار دیگر به یأس مبدل سازیم ودر این رابطه نیز توجه به مسائل عقیدتی تبلیغی جبهه های جنگ حائز اهمیت بوده و جا دارد که مسؤولین ذیربط اعم از سازمان تبلیغات اسلامی، تبلیغات جبهه وجنگ و ارشاد اسلامی، واحدهای عقیدتی سیاسی با ارائه طرحها و برنامه-های غیر تکراری و مفید روشی را اتخاذ نمایند که بتواند در جهت تحقق هر چه بیشتر امور تبلیغی اولا از تعدد مراکز تبلیغی هم عرض و موازی جلوگیری و با ایجاد مرکزیتی این نقیصه بزرگ را برطرف سازد ثانیاً تمامی جبهه های جنگ را تحت پوشش قرار دهد که در این راستا بایستی به استان ایلام و جبهه های آن توجه بیشتر مبذول گردد.     و اما پیگیری اجرای طرح تعزیرات حکومتی برای جلب رضایت عمومی و جلوگیری از شتاب تورم که تحقیقاً ناشی از مشکلات جنگ و مشکلات اقتصادی کشور است لازم و ضروری بوده و باید دولت در این مورد بیش از پیش اقدام و نظارت تام و تمام داشته باشد.    اصلاح نظام اداری و بروکراسی حاکم بر ادارات معضل بزرگی است که آحاد امت اسلامی از آن به شدت ناراحتند ولذا از دولت خواستار است که در این رابطه چاره اندیشی و طرح لازم را برای رفع این مشکل و اصلاح نظام اداری منطبق با شرائط اسلام و جمهوری اسلامی تهیه و جهت تصویب به مجلس سوم ارائه نمایند. حضور مداوم نمایندگان مجلس سوم و سایر مسؤولین در جبهه های جنگ میتواند در بالا بردن روحیه رزمندگان و انتقال مسائل و مشکلات آنان و مسائل جبهه و جنگ به مسؤولین تصمیم گیری نقش مؤثری داشته باشد که اجرای این برنامه در جهت توجه هر چه بیشتر به جنگ و حتی خودسازی نمایندگان بسیار مؤثر خواهد بود اکنون که مجلس شورای اسلامی آمادة دادن رأی اعتماد به دولت میباشد با توجه به اینکه حقیر بیش از هشت سال به عنوان فرماندار میزان تلاش و کوشش دولت خدمتگزار را از نزدیک لمس کرده و کوششهای دولت برای ارائه خدمات مطلوب به امت شهیدپرور علیرغم مشکلات ناشی از جنگ را درک نموده ام لذا در اینجا ضمنم تشکر از برادر پرتلاش و خستگی ناپذیر انقلاب اسلامی جناب مهندس موسوی از ایشان میخواهم که انشاءالله با انتخاب هیئت دولتی همدل و همآهنگ با مجلس سوم با طرح عملی جنگ در رأس تمام مسائل راه را برای تحقق اهداف مقدس جمهوری اسلامی ایران هموار و هموارتر سازند زیرا که استکبار جهانی با ترفندهای مضحک سیاسی و نظامی میخواهد ما را یعنی جمهوری اسلامی را به سازش بشکاند ولی هیهات مناالذله و لذا همدلی و همآهنگی کامل مجلس و دولت بر ترفندهای شیطانی استکبار خط بطلان خواهد کشید.    نکته پایانی عرایضم اینکه دنیای استکبار بداند مرتجعین منطقه و حکام مزدور و نامسلمان ابن سعود بدانند که جمهوری اسلامی ایران به تأسی از پیامبران عظیم- الشأن خصوصاً پیامبر بزرگ اسلام به راهی را که حق است ادامه خواهد داد و فرزندان ابوجهل و فهد و اذنابش از اینکه راه حج بیت الله الحرام را بر روی مسلمانان ایران بسته از این عمل غیرخدائی و شیطانی آنان را پشیمان خواهیم کرد. تذکراتی بود در رابطه با مسائل حوزه انتخابیه ام به لحاظ اینکه جناب آقای نخست وزیر تشریف آوردند برای رأ ی اعتماد از آنها صرفنظر میکنم . والسلام علیکم و رحمه الله صلوات ختم کنید. 3- بیانات آقای رئیس به مناسبت سرکوب نیروهای دشمن در منطقه دربندیخان توسط رزمندگان اسلام و تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور.رئیس- متشکر. بسم الله الرحمن الرحیم. ما متشکریم از رزمندگانی که در منطقه دربندیخان موفق شدند تلاش وسیع دشمن را سرکوب کنند و تودهنی محکمی به بعث عراق بزنند. امیدواریم که در همه جبهه ها ، رزمندگان از تحرک جدید که برای دشمن یک سیاست موذیانه و تحت حمایت کامل استکبار جهانی است بتوانندجلوگیری بکنند و این سیاست را محکوم به شکست بکنند.    تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور:     آقای سید کمال الدین شهریاری نماینده دشتی وتنگستان ، دیر و کنگان به وزارت نیرو در مورد وصل برق روستاهای زیارت، بنیاد، آبدان، به وزارت راه در مورد اسفالت راههای روستاهای منطقه و احداث راه بین مرکز دهستان روستای زیارت و روستای کردوان.     آقای حسین نجفی نماینده خواف و رشتخوار به وزارت راه در مورد اتمام جاده تربت حیدریه رشتخوار و خواف، به وزارت بهداشت  و درمان در مورد توجه به بیمارستان نیمه تمام خواف.    آقای امام موسوی نماینده شوشتر و حومه به وزارت کشاورزی در مورد تأمین کود شیمیائی برای دیم کاران خوزستان.    آقای احمد رهبری نماینده رزان به وزارت بهداری در خصوص تأمین پزشک برای درمانگاه روستای امام زاده و به وزارت آموزش و پرورش در مورد تقویبت پنبه آموزشی و ایجاد دبیرستان در مناطق سردرود و قهاوند، به وزارت بازرگانی در مورد تخصیص سهمیه اضافه قند به کشاورزان و عشایر.      آقای عبدالرسول موسوی نماینده ممسنی به شورای عالی قضائی در خصوص بازگشائی و شروع کار دادگاه نورآباد و ممسنی.   آقای سید علی اکبر طاهائی نماینده تنکابن و رامسر به جناب نخست وزیر در خصوص رفع تبعیض بین روستائیان وشهرنشینان مازنداران در سهمیه کره و پنیر و مرغ و تخم مرغ و اختصاص سهمیه روغن. قند و ارزاق به کشاورزان برنج کار .    آقای موحدی ساوجی نماینده ساوه به وزیر کشور در خصوص رسیدگی جدی به مسائل رفاهی اردوگاه مهاجرین افغان در ساوه و به وزارت کشاورزی در مورد تأمین سریع کمباین برای برداشت محصول گندم در ساوه.     آقای رهبری املشی نماینده رودسر به وزارت صنایع در خصوص موافقت اصولی با کارخانه افشره برای تعاونی باغداران مرکبات چابکسر.    آقای رحمت الله خسروی نماینده آباده به وزارت نیرو در خصوص توقف فعالیتهای اجرائی پروژه اتصال شبکه برق شمال فارس به شبکه سراسری تذکر داده اند. 4- رأی اعتماد به مجلس سوم به آقای مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر.رئیس- دستور را شروع میکنیم، اولین دستور مسذله تقاضای رأی اعتماد جناب آقای نخست وزیر است که خود ایشان را دعوت میکنیم تشریف بیاورند برای صحبت. ایشان 2 ساعت وقت دارند البته میتوانند بخشی از وقتشان را برای بعد از صحبت نماینده ها قرار بدهند. مهندس میرحسین موسوی(نخست وزیر)- سلام علیکم، بسم الله الرحمن الرحیم.  با سلام به رهبر انقلاب ودرود به روان پاک تمامی شهیدان راه حق، رسمیت یافتن سومین دوره قانونگذاری را به ملت بزرگوار و نمایندگان پرتلاش مردم تبریک میگویم واز خداوند متعال برای این دوره از مجلس شورای اسلامی توفیق خدمت به محرومان و حل اساسی ترین معضلات کشور را مسئلت مینمایم.   مجلس سوم براستی در یکی از دشوارترین و پرمسؤولیت ترین مقاطع از تاریخ اسلام و ایران وظائف سنگین خویش را بر عهده میگیرد. درک این حساسیت از خطیرترین وظائف همه کسانیست که بار مسئولیت را بردوش خویش احساس میکنند و قلبی تپنده برای این انقلاب الهی دارند.     بیش از یکسال است که آمریکا تمامی توان خویش و متحدانش را از ریز و کلان در برابر انقلاب اسلامی بسیج کرده است. این فراخوانی بزرگ از یکسو برای ما نوید بخش است، زیرا نشان میدهد که دشمن از فریب ما و نفوذ در ما و سپس به انحراف کشانیدن ما احساس ناامیدی میکند، و این هجوم همه جانبه از سوی دیگر ما را بیدارباش میدهد و به استقامتی طولانی و مقدس و مبارزه ای گسترده و سرنوشت ساز فرا میخواند. مهمترین سؤال در این رودرروئی آنستکه بپرسیم اصلی ترین منظور آمریکا از این هیاهوی بزرگ چیست. نجات صدام تنها یک هدف جزئی در این ماجراجوئی عظیم است ،اهداف مقطعی دیگری که ممکن است به ذهن برسد نیزبه همچنین. هدف اصل آنها از این دشمنیها به خیال خامشان واداشتن ما به عقب نشینی از شعارها و آرمانهائی است که از روز نخست زیربنای جمهوری اسلامی بوده اند. این هشدار بزرگ حادثه های یکسال اخیر است. آنها حرفی ندارند که نام نظام حاکم بر ایران همچنان جمهوری اسلامی باقی بماند. بشرط آنکه این اسم از محتوا خالی شود. و آنها حرفی ندارند که همین جمع حاضر زمام چنان نظامی را در دست داشته باشند. بشرط آنکه کسی در ایران شعار مرگ بر آمریکا ندهد. بشرط آنکه ما عزت اسلامی و انقلابی خویش را از دست بدهیم و آرمانهای بلند خود را کنار بگذاریم. بشرط آنکه سیاست نه شرقی و نه غربی متروک شود و در ایران کسی به همه مسلمانان وهمه محرومان فکر نکند. و بشرط آنکه ما بدست خود خویشتن را مایه عبرت تمامی جانهای به خروش آمده و قلبهای پرایمان قرار دهیم. از فلسطین تا مصر و از مراکش تا شرقی ترین کرانه های عالم اسلامی همه بگویند عاقبت برافراشتن پرچم اسلام ناب محمدی (صلوات نمایندگان) و عدم وابستگی به شرق وغرب تضییع حقوق مسلم ملی، قبول تسلیم و کرنش در برابر ناوهای توپدار وماهواره های جاسوسی است.     آنچه ما امروز در آئینه رویدادها می بینیم امام امت یکسال پیش از این در خشت خام دیده اند. امام امت در پیام برائت این امیدهای ناپخته را به ذهن و قاد خویش دریافته اند و با کلام دقیق خود باز میشکافند.    امام میفرمایند: «فریاد بارئت ما فریاد امتی است که همه کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشسته است و همه تیرها و کمانها و نیزه ها به طرف قرآن وعترت عظیم نشانه رفته اند. »      و میفرمایند «امروز بدون شک سرنوشت همه امتها و کشورهای اسلامی به سرنوشت ما در جنگ گره خورده است جمهوری اسلامی در مرحله ایست که پیروزی آن به حساب پیروزی همه مسلمانان  خدای ناخواسته شکست آن به ناکامی و شکست و تحقیر همه مؤمنان می انجامد ورها کردن یک ملت و یک کشور و یک مکتب بزرگ در نیمه راه پیروزی خیانت به آرمان بشریت و رسول خداست.»     و میفرمایند«مردم شریف ایران و مسلمانان و آزادیخواهان تمامی جه باید بدانند که اگر بخواهند بدون گرایش به چپ و راست و مستقل از هر قدرت و ابرقدرتی روی پای خویش بایستند باید بهای بسیار گران استقلا ل و آزادی را بپردازند. »      و میفرمایند «ذره ای از این سیاست (نه شرقی و نه غربی) عدول نخواهد شد.0000 و بطور قطع و یقین پشت کردن به این سیاست بین المللی اسلام ، پشت کردن به آرمان مکتب اسلام و خیانت به رسول خدا(ص) و ائمه هدی (ع) است ونهایتاً مرگ کشور و ملت ما و تمامی کشورهای اسلامی است.»       و میفرمایند: «اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند ما در مقابل همه دنیای آنها خواهیم ایستاد.» ما که در اینجا جمع شده ایم اگر تنها یک تکلیف بر عهده داشته باشیم، آن تحقق بخشیدن به آرمانهای انقلاب اسلامی است. آرمانهایی که همه سرمایه ما و همه چیز ماست. امروز که این آرمانها هدف هجوم چندین جانبه دشمنان قرار گرفته وظیفه ما چیست؟ وظیفه ما مقاومت، مبارزه و پیروزی است. در شرایطی قرار گرفته ایم که حق پیروز شدن نداریم.    ما در یک رودرروئی تاریخساز قرار گرفته ایم که مهمترین جلوه آن در جبهه های جنگ بروز کرده است. اما دیگر شئونات کشور نیز از آن خالی نیست. آیا صرف حقانیت ما برای پیروزی در این مبارزه کافیست؟ در تاریخ هرگز چنین نبوده واینک نیز چنین نیست. حتی آمادگی همه ما برای نثار جان نیز در این راه کفایت نمیکند. ما وقتی میتوانیم بگوئیم که جان خود را در طبق اخلاص نهاده ایم که پیش از آن تمامی اندیشه و کوشش خویش را به میدان آورده باشیم برای بدست آوردن پیروزی باید برنامه ریزی ، جهد و تلاش کرد.     ما وقتی میتوانیم در انتظار امداد الهی باشیم که پیش از آن تمامی امکانات خود را به عرصه بیاوریم والا بنی اسرائیل نیز به موسی(ع) گفتند تو وخدایت بروید و بجنگید ما اینجا نشسته ایم . امروز تمامی کشور در جبهه یک مبارزه بسر میبرد. همه باید این واقعیت را باور کنیم و با دقیق ترین اندیشه ها و بی وقفه ترین تلاشها و تنگاتنگ ترین همکاریها راه پیروزی را هموار گردانیم و ماالنصر الا من عندالله العزیز الحکیم.     البته این جملات بدان معنی نیست که پیش از این برنامه ریز و تلاش در کشور امری متروک بوده است. و ما پیروزیهای مکرر و عظیم خود را طی سالهای پیش از این بر اثر تصادف بدست آورده ایم. منظور از ذکر این مطالب بیان اساسی ترین نیازهای کشور برای شما، فراهم آمده های تکبیر ملت است.      وقتی بنا بر استفاده از حداکثر تدبیر در برخورد با سختیها قرار میگیرد و وقتی نیاز به برنامه ریزی دقیق برای کسب پیروزی احساس میشود دانستن پاسخ یک سؤال اهمیت حیاتی دارد. آیا در برابر این لکشرکشی عظیم دشمن ، ما اساساً قدرت مقاومت داریم؟        به عنوان پاسخی دقیق و مطالعه شده که نتیجه صدها ساعت جلسات بحث و بررسی بند پایه ترین مسئولین اجرائی کشور است اینجانب افتخار دارم که بگویم کشور ما قدرت پایداری در برابر نه تنها این موج را دارد بلکه در سخت ترین شرایطی که آمریکا میتواند ایجاد کند و در یک محاصره کامل اقتصادی و تسلیحاتی ما به صورت بالقوه قادریم به یک مقاومت طولانی در برابر شیطان بزرگ دست بزنیم. اینجانب این سخنان را نه به عنوان شعاری برای تلخکامی دشمن و نه بعنوان نویدی برای شادی دوستان که بعنوان واقعیتی بسیار مهم که بر اساس آن آیندگان در مورد حرکات امروزه ما قاضوت خواهند کرد مطرح میکنم. کشور ما چیزی برای مقاومت کم ندارد. اگر در راه پایداری مشکلی بروز کند تقصیر از ماست .     البته بسیاری از توانائیهای کشور برای پایداری هنوز بالقوه اند. بیرون آوردن این قدرت عظیم از قوه به فعل پیمودن کدام راه را میطلبد و از عهده کدام نهاد بر می آید؟ این نیز یک سؤال اساسی است.     نمایندگان دلسوز مردم! انجام بخش مهمی ازاین رسالت از شما انتطار میرود و از شما ساخته است. انجام این رسالت به سرمایه- گذاریهای عظیم مادی و مرور زمانهای طولانی نیاز ندراد. کشوری در شرایط ما به حداقل پراکندگی و حداکثر نظم و بروزو تمرکز تمامی توانائی ها محتاج است و لازمه ادای این رسالت جز توجه به همین نکته نیست. ما باید به قدرت خود اجازه ظهور و انسجام بدهیم و موانع جلوس استعدادهای کشور بر منصه فعلیت را از پیش پا برداریم . اینجانب از فرصت حاضر استفاده میکنم و با توجه به اینکه بیش از این بمناسبتهای مختلف واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی کشور به اطلاع مجلس و ملت رسیده است در صحبت حاضر بجای بحثهای آماری معمول نمایندگان پرتلاش سومین دوره قانونگذاری را در جریان دومشکل مهم نظام و نمونه هائی از فرسایش قدرت عظیم کشور در زمینه های اجرائی قرار میدهیم.    در حالیکه دشمنان همه چیز خود را علیه ما بسیج کـرده اند ، نباید اجازه دهیم به این سادگی از توانائی هایمان کاسته شود. 1-    اگر بخواهیم با قدرت به  حل مسائل کشور بپردازیم باید در اولین قدم ایمان بیاوریم که نظام اجرائی ما بخواهیم یا نخواهیم یک واقعیت واحد و در هم تافته است که هیچیک از اجزاء آن بی نیاز و مستقل از دیگر بخشها قادر به انجام رسالت خود نیست. این واقعیتی است که در شرایط بحران و سختی اهمیت بیشتری پیدا میکند. این واقعیتی است که وقوف بدان هر چه عمیقتر شود بر قدرت اجرائی مدیران به صورت تصاعدی می افزاید. این واقعیتی است هک اهمیت تمرکز، هماهنگی و برنامه ریزی در شئونات اجرائی کشور را غیر قابل تردید میگرداند. و بالاخره این واقعیتی است که به اعتقاد اینجانب توجه بدان راه حل مشکلات کشور  در این سرنوشت سازترین مقطع از تاریخ انقلاب است. اهمیت این واقعیت برای بسیاری از ما شناخته شده نیست. بسیاری از ما معمولا تصور میکنیم که هر قدر یک مدیر مستقل تر ، بی نیازتر و زمینه برای تکروی او بازتر باشد قدرتمند تر خواهد بود. در حالیکه تجربه نشان داده است هر قدر یک مدیر در هماهنگ نمودن وفعال کردن امکانات کشور و دستگاههای دیگر درجهت وظائف خود موفق تر باشد تواناتر است. البته این مهم بسادگی بسدت نمی آید اما نتیجه آن نیز قابل مقایسه با مرارت راه نیست. این فعالیت مشترک، دستگاهها را به یکدیگر وابسته میکند، اما این وابستگی چیزیست که قدرت نظام را در گرو خویش گرفته است و البته ایجاد این هماهنگی به درو نگری ، تیزبینی و صلابت منطق نیاز دارد. اتفاقاً وجود همین ویژگیها در مدیران احتیاج دائمی کشور است . اینجانب برای روشن شدن اهمیت و تأثیر این هماهنگی اشاره به دو نمونه را مفید میدانم. بمنظور خاصی این نمونه ها را از ارتباط دولت و جنگ انتخاب کرده ام.      تولید 30 کیلومتر پل نظامی طی پنجاه روز در سال 63 که تنها با ابزار  هماهنگی ساخته شد براستی یکی از معجزات نظم اجرائی ماست. شاید هنوز محاسبه نشده است که چنانچه بدون یک فعالیت مشترک، دستگاهی به تنهایی درصدد انجام این پروژه برمیآید طی چند سال وبا چقدر سرمایه گذاری اولیه میتوانست کار را به پایان برساند؟     احداث این پل عظیم در چنان مدت کوتاهی ناممکن مینمود . اما با فعالیت مشترک ممکن شد. اگر ما این ابزار کارآمد را بشناسیم و اگر از آن به صورت صحیح استفاده کنیم قدرت بیش از اینها داریم. این فقط نمونه ای از شگفتی هائی است که از یک نظام اجرائی در هم تافته بصورت روزمره میتواند سر بزند.    نمونه دوم افزایش تولید مهمات در کشور طی دو سال اخیر است. در حال حاضر بجز تولیدات صنایع نظامی، سالانه قریب 80 میلیارد ریال مهمات نیاز جنگ با استفاده از اکسیر هماهنگی در صنایع غیر نظامی کشور ساخته میشود. چنانچه در اجرای این پروژه عظیم از فعالیت مشترک دستگاههای اجرائی استفاده نمیشد و اساس کار بر توسعه صنایع نظامی قرار میگرفت به سه سال وقت ، 400 میلیون دلار ارز، 75 میلیارد ریال سرمایه گذاری جدید و تعداد زیادی مدیر کارآزموده نیاز بود. ساخت این مقدار مهمات در داخل موجب حداقل 500 میلیون دلار صرفه جوئی ارزی سالانه شده است. وقتی استفاده از ابزار همآهنگی در یک شأن از شئونات کشور 9/1 میلیارد دلار صرفه جوئی بهمراه دارد چرا باید از آن غفلت کنیم؟    باز این تنها یک نمونه از تأثیر اکسیر همآهنگی است. اینجانب بر اساس تجربیات 7 سال خدمت ادعا میکنم همواره آنجائی که از پیروزیهای بزرگ اجرائی خبر بوده است که از این غفلت اثر نبوده. هنوز جا دارد که از نظام یکپارچه ما شگفتی های بیشتر سر بزند. هنوز انقلاب به پیروزیهای بزرگتر ما نیاز دارد و جنگ مهمترین صحنه ایست که در آن قدرت ما باید ظهور کند.     کیست که در قبول این واقعیت مردد باشد. ما باید همه چیز خود را به میدان جنگ بیاوریم واین جز با همآهنگی و فعالیت مشترک امکان پذیر نیست، ما در مواردی از این ابزار قدرتمند استفاده کرده ایم ودر موارد بسیاری استفاده نکرده ایم. برای فعلیت بخشیدن به توانائی های فراموش شده خویش و برای بخاک رساندن پشت دشمنان غدار خود همه باید در هم ذوب شویم. این تعبیر دقیقتر از همآهنگی است و این چیزیست که دفاع مقدس ما را به پیروزی میرساند.     دولت باید در جنگ ذوب شود و ما نخست از خود شروع میکنیم. این ذوب شدن تنها بمعنای تخصیص ارز و ریال بیشتر به جنگ نیست. تنها به معنی دادن ماشین آلات سنگین بیشتر یا دیگر امکانات خام به جبهه ها نیست.    اگر یک دولت خارجی بنا بود به دفاع مقدس ما کمک کند طبیعی بود که تنها این چیزها را در اختیار بگذارد. اما نقش دولت جمهوری اسلامی نباید بهمین مقدار محدود شود. دولت باید در جنگ ذوب شود.     البته دولت افتخار دارد که بیشترین امکانات مالی ومادی را در اختیار جنگ قرار داده است.    حتی در سال 65 که کشور با ععمیق ترین مشکلات ارزی خود روبرو بود میزان ارز تخصیص یافته به دفاع مقدس 8/4% نسبت به سال قبل رشد داشت. این رشد در سال 66 نسبت به سال 65 به 9/21% رسید 109% رشد اعتبارات ریالی تخصیص یافته برای جنگ طی چهار سال گذشته در این زمینه سندی دیگر است. اگر به فهرست امکانات خام دیگری که سازمانهای دولتی اعم از ادارات، کارخانجات، معادن و حتی بخش کشاورزی در خدمت جنگ قرار داده اند مراجعه کنیم با ارقام مشابهی روبرو خواهیم شد.     در چند سال اخیر نخستین و مهمترین اولویت در سیاستهای اجرائی با جنگ بوده است و سایر مسائل همه تحت الشعاع این مسئله اصلی قرار داشته . البته بودند و هستند کسانیکه مشکلات طبیعی زاده از این اولویت بندی ضروری و صحیح را بی ارتباط با جنگ معرفی کنند و ابزار تضعیف نظام اجرائی قرار دهند.      از سوی دیگر هستند کسانیکه میگویند دولت همه امکانات خود را به خدمت جنگ درنیاورده است. این هر دو نظر خطاست.     ندیدن آثار پربرکت و یا سختی آفرین جنگ بر مسائل کشور یا از عدم آشنائی با واقعیتهای اقتصادی و اجرائی سرچشمه میگیرد و یا از بداندیشی ها و انکار سنگینی باری از جنگ که دولت بیش از این بنا بر وظیفه بر دوش گرفته است یا از بی اطلاعی ناشی میشود و یا از عدم توجه. البته هنوز امکانات بالقوه عظیمی در کشور داریم که راه منحصر بفرد به فعلیت کشاندن آنها ذوب شدن دولت در جنگ است. اینجانب ادعا میکنم که اگر آن امکانات بالقوه به صحنه بیایند به تنهائی بیش از تمام تسهیلات مالی، ریالی و ارزی که در حال حاضر دولت در اختیار جنگ قرار میدهد در پیشبرد دفاع مقدس مؤثر خواهد بود. البته این تسهیلات جای خود را دارد و دولت همانگونه که بعد از انتصاب ریاست محترم مجلس به عنوان جانشین فرمانده کل قوا اعلام کرد برای پیروزی در این دفاع مقدس آماده همه گونه تلاش و همکاریست. برای پیشبرد جنگ حتی اگر به میز و صندلی محل کار اعضاء دولت نیاز باشد ما به امام خود تأسی میکنیم و روی زمین می نشینیم منتهی باید توجه داشت که امکانات مالی و ارزی دولت بالاخره محدود است و ا گر امروز به سقف توانائیهای دولت در این زمینه نرسیده باشیم فردا خواهیم رسید در حالیکه هنوز نیازهای جنگ برطرف نشده باشد. بعلاوه آنجا که آب هست نمیتوان تیمم کرد. برای آنکه بتوانیم به مقاومت مقدس خود ادامه دهیم و توطئه های تحمیلی سازش را خنثی کنیم باید روش مدیریتی خود را در ارتباط با جبهه و جنگ اصلاح نمائیم. باید واقع بین باشیم و بر اسا س شناخت ظرفیتهای عظیم انسانی و اقتصادی خود حرکت در جبهه و پشت جبهه را تنظیم نمائیم. امروز تکنولوژی استکبار جهانی بتمامه در اختیار دشمن ماست. ما اگر نمیتوانیم این تکنولوژی را داشته باشیم میتوانیم با اعلام سیاستهای صریح مقاومت به مردم و بسیج سازمان یافته و حساب شده آنها سلاحی کارآتر به جهانیان عرضه کنیم. چنین مقاومتی تنها با به فعلیت کشیدن تمامی استعدادهای کشور ممکن میشود و به ذوب شدن همه ما در جنگ نیاز دارد.     سئوال خواهد شد منظور از ذوب شدن دولت در جنگ چیست واین امر چگونه استعدادهای پنهان نظام را حیات میدهد؟ بعنوان پاسخ به این سؤال یک نمونه دیگر از ارتباط دولت و جنگ را مثال میزنم. این یک نمونه جزئی اما گویاست. گویای آنکه کدام روحیه وشیوه برخورد با مسائل پیشرفتهای افتخارآفرین ما در زمینه پژوهشهای تسلیحاتی را دامن زده است و گویای آنکه دولت چگونه میتواند در جنگ ذوب شود و این امر چه نتایج مبارکی را برای هر دو به ارمغان خواهد آورد.     شاید مهمترین پیشرفتهای ما در زمینه تحقیقات نظامی در صنایع خودکفائی بدست آمده باشد. با توجه به موفقیتهای چشمگیری که این دستگاه در زمینه مزبور بدست آورده بود اگر گفته میشد باید سهمی از بودجه های ارزی و ریالی سازمانهای پژوهشی کم فعالیت تر به صنایع خودکفائی واگذار شود شاید حرفی مسموع بود. اما دستگاه مزبور دقیقاً به عکس این عمل کرده است و بجای آنکه مدعی بودجه های تحقیقاتی دیگر بخشها شود سه میلیون دلار از بودجه ارزی خود، که دست اندر کاران میدانند با چه سختی بدست می آید را به دانشگاه واگذار نموده تا به مصرف طرحهای مشخصی در زمینه تسلیحات نظامی برساند و در ضمن آن برای صنایع خودکفائی 500 کارشناس فنی ارشد تربیت کند. بعلاوه برای هر دو دلار ارزی که دانشگاه از بودجه های خود صرف تحقیقات نظامی میکند یک دلار جایزه تعیین کرده است واز این بابت یک میلیون دلار دیگر از بودجه ارزی امسال خود را در اختیار دانشگاه قرار داده. همچنین با توجه باینکه هر ساله سهم مهمی از بودجه های تحقیقاتی دانشگاهها بر اثر موانع ناشی از قانون محاسبات هزینه نمیشود با تأیید شورایعالی پشتیبانی جنگ صرف این اعتبارات را بشرط آنکه در جهت تحقیقات نظامی باشد از شمول قانون مذکور خارج نموده .این اقدامات درست است که در توسعه امر پژوهش بعنوان جوهره مراکز آموزش عالی نقش مؤثر ایفاء میکند اما بصرف دلسوزی برای دانشگاه انجام نگرفته است. بیش از آنچه دانشگاه ارز و ریال بدست آورده صنایع خودکفائی در بودجه های خود صرفه جوئی کرده است و بیش از آنچه دانشگاه تحرک و شکوفائی یافته تحقیقات نظامی به پیش رفته است. صنایع خودکفائی به دانشگاه چهار میلیون دلار کمک نکرده است. زمین، ساختمان، تأسیسات، بودجه ، امکانات، اساتید مدیران و کارکنان دانشگاه را به چهار میلیون دلار خریده است، به خدمت خویش درآورده است، آنرا در خود ذوب کرده است. بخش مهمی از صنایع کشور که امروز به تولید مهمات و دیگر نیازهای جنگ میپردازد نیز بهمین ترتیب در خدمت جنگ قرار گرفته . تمام بخشهای کشور چنین استعدادی را دارند استعداد آنکه در هم ذوب شوند و استعداد آنکه درجنگ ذوب گردند،‌حتی بدون اندک ادعائی نسبت به بودجه های ارزی و ریالی دفاع مقدس ما وظیفه داریم که این استعدادها را به نیرومندی بدل کنیم. صنایع خودکفائی اگر بجای اینکار با چشمان یک اوراقچی به دانشگاه نگاه میکرد. بعنوان مثال در پی گرفتن دستگاههای آزمایشگاهی آن میرفت و موفق  هم میشد باید سپس زمین، ساختمان و تأسیساتی برای آن دستگاه فکر کند. آنگاه بودجه ، مدیر و محققانی که برای آن آزمایشگاه فراهم سازد و سازمانی موازی در کنار دانشگاه برای تربیت نیرو و پیشبرد اجزاء طرحهای پژوهشی خود ایجاد نماید. در حالیکه اینک خود دانشگاه را بدست آورده است. بلکه از روز نخست چه دانشگاه برای این دستگاه و چه این دستگاه برای دانشگاه بدست آمده بود. زیرا هر دو در یک راه قدم میزدند. هر دو اجزاء یک واحد در هم تافته بودند آنچه این بدست آمدن را از قوه به فعل رساند تنها باور آن بعنوان یک واقعیت بود. آنچه به ترویج این شیوه برخورد با مسائل کشور می انجامد آنست که بارو کنیم همه در جبهه یک مبارزه بسر میبریم. این نکته را تنها در مورد رابطه دولت و جنگ نمیگویم. همه باید در هم ذوب شویم . رههای خود را نباید از هم جدا تصور کنیم. از اکسیر هماهنگی نباید غافل باشیم. جمهوری اسلامی به پیروزیهائی نیاز دارد که جز با فعالیت مشترک بدست نمی آید.       بی تفاوتی ما نسبت به دوباره کاریهای تشکیلاتی معمولا از همین غفلت ناشی میشود. شاید میگوئیم وجود دو سازمان موازی چه عیب دارد. همچنان که دو دستگاه ماشین بیشتر از یک دستگاه کر تولید میکند، دو دستگاه اجرائی نیز بیشتر از یک دستگاه میتواند خمت ارائه دهد. آری اگر از نقش فعالیت مشترک غفلت شود همینطور است . آری، اگر بپذیریم که هر دستگاه برای خود کشوری کوچک باشد و یا صرف سرمایه گذاریهای عظیم کارهای اندک انجام دهد ، این قاعده قابل صدق است. اما وقتی بنا شد بخش مهمی از وظایف یکدستگاه استفاده از ظرفیت کل نظام اجرائی باشد وجود دو دستگاه هماهنگ کننده بمعنی عدم هماهنگی است. وزارت جهاد و وزارت کشاورزی گر دو کشت و صنعت بزرگ و یا دو کارخنه تولید و یا دو بنگاه واردات کود و سم بودند شاید نیاز به ادغام نداشتند. اما آنها دو دستگاه هماهنگ کننده و دو مسئول بسیج امکانات کشور در جهت رشد کشاورزی هستند.      دولت هنوز نسبت به علل رد لایحه ادغام این دو وزارتخانه متقاعد نشده است. حل مسأله کشاورزی در گرو ادغام این دو و یا حداقل تأسیس دو وزارت «منابع طبیعی و شیلات» و «جهاد و کشاورزی» است. مثالهای روشن دیگری نیز در این مورد وجود دارد که فعلا از آن عبور میکنم.      در برابر دشمنانی که کیان اسلام را هدف قرار داده اند اگر میخواهیم با قدرت بایستیم باید غفلت از اکسیر هماهنگی را چاره کنیم. باید ریشه های مسئله را بازشناخت و برای آن درمانی اساسی یافت. مهمترین ریشه همین است که ما یگانگی خود را باور نکرده ایم. منتهی این تمامی داستان نیست. هماهنگی بعنوان ضرورت قطعی نظام ضمانتی به نام تمرکز و پشتوانه ای به نام برنامه ریزی میخواهد. اگر فعالیت مشترک دستگاهها نیاز مبرم کشور است. نمیتوان وقوع آن را محول به خواستهای متفرق دستگاهها نمود. باید مرکزیتی در نظام آنها را به اینکار وادارد و یا اگر خود مایل به فعالیت مشترک هستند باید مرجعی مسئول حکمیت در موارد اختلاف شود تا دستگاهها در حدود خود محافظت گردند و تعادل سیستم اجرائی به مخاطره نیفتد. تجربه ثابت کرده است که بدون چنین مرجعی فعالیت مشترک به امری خسته کننده، قسری و کم دوام بدل خواهد شد.    همانگونه که هماهنگی دستگاهها بر قدرت اجرائی نظام به صورت تصاعدی می افزاید فعالیتهای مشترکی که در مقاطع زمانی متفاوت انجام میشود نیز باید در چهارچوب یک برنامه و خط مشی کلی هماهنگ گردد ت با یک تصاعد جدید در افزایش توانائیهای خود روبرو شویم.     به نظر اینجانب اصل 134 قانون اساسی ابزار لازم برای این یکپارچگی وهدف مندی را فراهم آورده است. از جمله وظایفی که در این اصل برای نخست وزیر تعیین گردیده اتخاذ تدابیر لازم برای هماهنگ ساختن تصمیمات دولت و تعیین برنامه و خط مشی دولت با همکاری وزیران است. با وجود تصریح قانون اساسی در این مورد اینجانب در تاریخ 10/5/63 از شورای محترم نگهبان نسبت به نظر قانون اساسی در مورد انفکاک سازمان برنامه و بودجه از نخست وزیری استفسار نمودم.     آن شورای محترم طی جوابیه مورخ 19/5/63 پاسخ داد.    انتزاع سازمانهائی که ابزار نظارت نخست وزیر بر کار وزیران و هماهنگی تصمیمات دولت و تعیین برنامه و خط مشی دولت است از نخست وزیری و واگذاری آنها به وزارتخانه های دیگر با قانون اساسی مغایرت دارد. (متن نامه اینجانب و پاسخ شورای محترم نگهبان به پیوست برای اطلاع کمیسیونهای مجلس تقدیم شده است) قانون تأسیس وزارت برنامه و بودجه که البته با اکثریتی نسبتاً ضعیف و عمدتاً به انگیزه حفظ حق سئوال نمایندگان و شاید بر اثر اتکاء مسئولین بر نظر اعلام شده شورای نگهبان و کوتاهی دولت در توضیح دشواریهائی که این قانون ایجاد میکرد به تصویب رسید در چند سال اخیر مشکلات بسیاری را در امر هماهنگی و جهت دهی به فعالیتهای نظام اجرائی پیش آورده است که براستی جا دارد مورد بررسی و تجدید قرار گیرد. تأکید میکنم که دولت حق نمایندگان انقلابی مجلس در مورد سئوال از وزراء راممد گردش بهینه امور می بیند و حتی تمایل دارد اموری که در حوزه وظائف نخست وزیر قرار دارد نیز با تأسیس پست وزیر مشاور در امور اجرائی در معرض نقد سازنده مجلس محترم قرار گیرد منتهی باید توجه داشت که در مورد وزارت برنامه و بودجه ما این امکان را به قیمتی بسیار گزاف بدست آورده ایم. در طول چند سالی که از تأسیس این وزارتخانه میگذرد نمایندگن محترم تنها 2 مورد سئوال رسمی از وزیر برنامه و بودجه داشته اند در حالیکه مشکلات ایجاد شده بر اثراین انفکاک در چنین فرصتهائی اساساً قابل شمارش نیست. اگر نقش مشخص جناب آقای زنجانی در تعدیل این اثرات نبود بدون تردید قانون مزبور به صورتی غیر قابل جبران موجب فرسایش قدرت اجرائی کشور میشد. جالبتر آنکه نمایندگان محترم مجلس دوم علیرغم تصویب قانون مزبور به تجربه تشخیص داده بودند که سئوال کردن از وزراء چنانچه به صورت غیر رسمی و خصوصی انجام گیرد معمولا مفیدتر است کما اینکه وزیر محترم برنامه و بودجه علیرغم آمار فوق تنها در سال 66 به 107 مورد از اینگونه سئوالات دوستانه پاسخ گفته است. 2- بوروکراسی افسار گسیخته قدرت اجرائی کشور را به صورتی مؤثر تحلیل میبرد. معمولا مراجعین به ادارات دولتی مهمترین قربانیان این کاغذبازیها تلقی میشوند در حالیکه دستگاههای اجرائی خود قربانی بزرگتر پیچ و خمهای اداری هستند.    «دگرگونی در نظام پر پیچ و خم اداری کشور از انتظارات بحق است و باید آنرا جدی گرفت.»     این فرموده امام امت خطاب به سومین دوره قانونگذاری کشور بر مسئولیت مجلس محترم در زمینه مبارزه با بوروکراسی بشدت افزوده است.    از نظر اجرائی اینجانب اعتقاد دارم مشکلات مردم در مراجعه به ادارات از آنجا سرچشمه میگیرد که به لحاظ قانونی هیچ دستگاهی در کشور قدرت لازم برای برخورد با معضل کاغذبازی ندارد.   بر اساس قانون مدیران در حدود مصوبات مراجع بالاتر مجاز به اعمال آئین نامه ها و روشهای کاری جهت به انجام رساندن وظائف خویش هستند. طبیعی است که این آئین نامه ها صرفاً بمنظور تحقق اهداف همان دستگاه طراحی شده اند و لذا در صورت عدم وجود نهادی ناظر که با قدرتی قانونی از اضافه شدن پرپیچ و خمهای اداری جلوگیری کند، چه بر اثر غفلت یا عادت و چه بمنظور محکم کاری بیشتر روزبروز بر مشکل مراجعین به ادارات ما افزوده میشود. وجود این خلاء دولت را از تلاش برای کاستن از بار این مشکلات باز نداشته است، اما بدون پشتوانه ای قانونی نمیتوان در این زمینه قدمهای جدی واساسی برداشت.     مهمتر و پرحجم تر و در جلوگیری از پیشرفت بهینه امور مؤثرتر از کاغذبازیهائی که مردم خوب ما را رنج میدهد گرفتاری خود سیستم اجرائی در پیچ و خمهای اداری است. برای ایجاد دگرگونی در نظام اداری نخست باید مشکل را شناخت آیا وجود کاغذ و ثبت اسناد ادرای مشکل مهم دستگاههای ماست؟ بدون تردید چنین نیست . عدم وجود دفتر و اداره عدم ثبت اسناد دولتی هرج ومرجی است که هیچکس از آن دفاع نخواهد کرد. مشکل در عدم تناسب نظام اداری با نیازها ، شرایط و اهداف است. برای حل مسئله باید از این زاویه بدان نگاه کرد والا با صدور احکام کلی تنها بر پیچیدگی مشکل افزوده میشود . نمیتوان به صورت کلی مشکل نظام اداری را در وجود برخی قوانین دست و پاگیر دانست. در موارد مهمی چون قانون محاسبات ، قانون تعیین مرجع تصویب و یا اصلاح وتغییر اساسنامه شرکتها و مؤسسات تابع وزارتخانه ها ، و غیره براستی با قوانین دست و پاگیر روبرو هستیم.   و در موارد مهم دیگری چون مبارزه با ارتشاء، تعیین مرکزی با قدرت برای حل مشکلات مردم در مراجعه با ادارات، هنوز به قوانینی قوی وکارساز نیاز داریم. و نمیتوان در یک کلمه بوروکراسی اداری را ناشی از حجم تشکیلات اداری معرفی کرد. در بسیاری از موارد رشد بی رویه تشکیلات به چشم میخورد در حالیکه در برخی از دستگاهها همچنان برای انجام وظائف قانونی به تسعه تشکیلات نیاز هست کما اینکه این توسعه در بودجه های سالانه توسط مجلس محترم مورد توجه قرار میگیرد.    در موارد متعددی ما شاهدتشکیلات موازی هستیم ودر موارد مهم دیگری چون پست وزیر مشاور، از فقدان گوشه های کلیدی تشکیلات رنج میبریم.    چه در قوانین و چه در تشکیلات و چه در موارد خام دیگری که نظام اداری را تشکیل میدهند ما باید سراغ تناسب برویم. نظم متناسب آنستکه ما را در کوتاهترین مدت، با کمترین هزینه و به مستوفی ترین وجه به مقصد برساند. نظام اداری ما از چنین ویژگی مهمی برخوردار نیست. سئوال خواهد شد برای ایجاد این تناسب چه باید کرد. به نظر اینجانب با توجه و پای بندی به چند اصل میتوان این تناسب را ایجاد نمود. الف- ما چندین سال بحران خیز را پشت سر گذاشته ایم وچه بسا سالهای پرمبارزه دیگری را پیش رو داشته باشیم، در یک دید سطحی دو بحران متفاوت تنها از حیث شدت با یکدیگر قابل مقایسه بنظر میرسند. در حالیکه در پژوهشهای علمی، عمق و نوع یک بحران را از سه جهت میتوان مورد بررسی قرار داد. اول شدت ضایعات ناشی از بحران. دوم قدرت قربانی نسبت به پیش بینی بحران بعبارت دیگر فرد یا حکومت مواجه با بحران که تا چه حد غافلگیر شده است. و سوم زمان موجود برای اتخاذ تصمیمات ضد بحران که ملاحظه میشود که بحرانها از دو جهت در بند زمانند. در شرایطی که شدت ضایعات وارده را ما تعیین نمیکنیم چنانچه زمان لازم برای اتخاذ اجراء و اثرگذاری به تصمیمات ضد بحران با فاصله میان پیش بینی بحران و وقوع آن برابر و یا از آن کمتر بشد ما میتوانیم تا حداقل قابل توجهی نسبت به ضایعات آنچه رخ خواهد داد مصون باشیم. بر اساس این توضیح نظام اجرائی ما باید از قدرت و سرعت در تصمیم گیری و عمل برخوردار باشد. نظام اجرائی در چنین شرایطی اگر در بند ارائه لوایح و ماده واحده هائی برای هر مشکل جزئی و کلی خود بماند قدرت همآوردی با مسائل را از دست میدهد و منفعل میشود.     البته در سالهای اخیر مدیران اجرائی کشور با بسیج توانائی های خود و علیرغم وجود این نارسائی دربرخورد با مشکلات به دستاوردهای شگفت آوری رسیده اند که مقاومت پیروزمندانه نظام اجرائی ما در مقابل سنگین ترین توطئه های اقتصادی و پرحجم ترین حملات نظامی به منابع حیاتی کشور ناشی از همان دستاوردهاست. منتهی اینک که روزبروز بر ابعاد اقدامات دشمن افزوده میشود لازم است که آن توفیقات با مساعدتهای مجلس محترم تقویت گردد و اساساً نیاز کشور به قدرت وسرعت در تصمیم گیری به عنوان یک روح کلی در قوانین حاکم بر کشور حضور داشته باشد. ب- یک تشکیلات اجرائی کارآمد لازمست که نسبت به سازگار نمودن خود با اهداف جدیدی که توسط قانون برای او تعیین میشود و باشرایط نوینی که بر او تحمیل میگردد، توانا باشد. نظام اجرئی ما متأسفانه از ابزار لازم برای این سازگاری محروم است و بخش مهمی از مشکل بوروکراسی اداری که در چهره رشد بی رویه بسیاری از دستگاهها بروز کرده از همین امر نشأت میگیرد. تقریباً هر طرح یا لایحه ای که در مجلس به تصویب میرسد یا بر وظایف یکی از دستگاهها می افزاید یا از وظائف یکی از دستگاهها میکاهد و یا هر دو. وقوع حوادث وبحرانهای اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی نیز به نوبه خود هر یک وظایف جدیدی برای دستگاهها ایجاد میکنند. در یک شرایط فرضی که نظام اجرائی از رشد بی رویه ادارات رنج نمیرد چنانچه مصلحت کشور بر تعیین یک وظیفه پرحجم جدید برای دولت قرار بگیرد دستگاهی که مسئول انجام این کار میشود طبعاً تقاضای توسعه تشکیلات خواهد نمود. زیرا تشکلات قبلی گرفتار انجام وظایفی است که پیش از آن قانون بر عهده آن وزارتخانه یا سازمان قرار داده است. این تقاضائی است که قاعدتاً مورد موافقت قرار میگیرد. پس از مدتی آن دستگاه وظیفه مورد نظر را به پایان میرساند یا از انجام آن وظیفه معاف میشودو دستگاهی دیگر مسئول اجرای طرحی دیگر میگردد. طبعاً این دستگاه دوم نیز بنوبه خود تقاضای توسعه تشکیلات خواهد داشت. اگر نظام اجرائی کشور بعنوان یک واحد در هم تافته تلقی شود عقل حکم میکند که این توسعه تنها به قیمت کاهش تشکیلات دستگاه نخست وظائف محوله را به پایان برساند. اما به علت عدم وجود اختیارات کافی در دولت برای سازگار نمودن تشکیلات با اهداف اجرئی و کندی طبیعی مراحل تصویب قانون این کار عملا انجام نمیشود و علیرغم وجود نیروی فارغ در بخشی از نظام اجرائی در بخشی دیگر شاهد رشد جدید تشکیلات میشویم. درست بعلت عدم وجود این اختیارات است که دستگاهها تشویق به حفظ تشکیلات بیکار خود میشوند. زیرا احساس میکنند که در صورت از دست دادن ظرفیت معطل موجود چنانچه در آینده وظائف جدیدی به آنها محول شود و نیاز به توسعه مجدد تشکیلات باشد اتخاذ تصمیم در این مورد به کندی و به قیمت عبور از هفت خوان تصویب لوایح انجام خواهد گرفت. و درست بهمین علت در هم تافتگی نظام اداری لوث میشود و هر گوشه از تشکیلات انجام بهتر وظائف خویش را در گرو حفظ تمامیت واستقلال و بها دادن به حمیت بخشی می بیند. از طرف دیگر تشکیلات اداری برغم دستگاههای مادی بر اثر بیکاریست که فرسوده میشود. نیروی انسانی و اساساً دستگاهی که به کم تحرکی و رخوت عادت کرد ظرفیت کاری خود را از دست میدهد و جز بر اثر انگیزه های استثنائی به حالت نخست باز نمیگردد. لذا سازمان اجرائی برای انجام وظائف جدیدی که بر عهده اش قرار میگیرد باز تقاضای توسعه تشکیلات خواهد داد. اینها فرضیاتی بدور از واقع نیست. متن داستان غم انگیز رشد بی رویه ادارات ماست . بررسیهای انجام شده نشان میدهد که بر اثر ادامه این روند متوسط زمان مفید کار در برخی از دستگاهها به 5/1 ساعت رسیده است. براستی جا دارد که نمایندگان محترم نسبت به چنین ارقامی احساس خطر کنند و به ویژه با توجه به وظیفه ای که امام امت در زمینه مبارزه با بوروکراسی بر عهده مجلس سوم قرار داده اند در جهت حل این مشکل اقدام نمایند . دولت در حد اختیارات خود طی سالهای گذشته بیشترین تلاش را در جهت مهار این سیر انجام داده است. 50% کاهش بودجه های جاری به قیمت ثابت طی هفت سال گذشته نشاندهنده شدت مقابله مجریان با این روند است. اما این راه حل اساسی مشکل نیس. مجلس باید خطوط اصلی مبارزه با این دشواری بزرگ را معین کند واجراء آن خطوط را مؤکداً از دولت بخواهد و دولت برای رودروئی با این بحران باید در زمینه ایجاد تغییر در تشکیلات اجرائی کشور توانائی لازم و کافی را داشته باشد. اینجانب دادن اختیارات وسیع تشکیلاتی به دولت را یک ضرورت قطعی برای حل مشکل بوروکراسی میدانم. ما اعتقاد داریم ملجس ضمن حفظ نظارت خود و ضمن اعلام چهارچوبهای مشخص باید آزادی عمل لازم را به دولت بدهد. ارائه لایحه تشکیلات نظام، حل کننده مشکل نیست. بلکه داشتن سیاست روشن تشکیلاتی در جریان عمل است که میتواند این معضل را حل نماید.ج- مجلس محترم توجه دارد که در صورت صلاحدید امروز به نخست وزیر و هفته آینده به اعضاء کابینه رأی اعتماد میدهد. برای تأمین مصالح کشور و به انجام رسیدن تکالیفی که مجلس بر عهده دولت قرار میدهد ضرورت دارد که این اعتماد به مجریان در قوانین مصوب مجلس نیز متجلی باشد. بعنوان نمونه ای از عدم تجلی این اعتماد در مصوبات مجلس بر خود لازم میدانم که از قانون محاسبات عمومی کشور نام ببرم.     البته اشکالات قانون محاسبات بهمین یک مورد محدود نمیشود. با وجود اضافه شدن 70 ماده و تبصره جدید و تجدید نظر کلی در 40 ماده از قانون محاسبات سابق، قانون جدید محاسبات عمومی نه تنها مشکلات گذشته را حل نکرده بلکه گره های بغرنج جدیدی آفریده است. در این قانون به سندسازی بیشتر از هزینه بمورد بودجه ها، رعایت مسائل فنی تولید ، سرعت انجام کار، کیفیت ارائه خدمت و حسن مدیریت توجه شده است. با اجرای این قانون رابطه بین دستگاههای اجرائی و سازمانهای نظارتی خصوصاً در امور بنگاههای اقتصادی بهم میخورد زیرا بین نظارت و اجرا رابطه صحیح ومنطقی وجود ندارد. بطوریکه بعضاً به نام نظارت در امور اجرائی دخالت میشود، مدیران از اختیارات ضروری خود محروم میمانند و دوباره کاریهای جدیدی بر نظام اداری تحمیل میگردد.       در عین حال و علیرغم کنترلهای تکراری وبیش از حد، این قانون در جلوگیری یا کاهش سوءاستفاده های احتمالی نیز توفیقی نخواهد یافت. این همه علاوه بر ناقص و مبهم بودن برخی تعاریف در این قانون (مانند تعریف شرکتهای دولتی و00) و نیاز آن به بیش از 30 آئین نامه و دستورالعمل (که برخی باید در مجلس به تصویب برسند) و تشکیل کمیسیونهای متعدد که هر یک به نوبه خود اجراء قانون را مشکل تر میکنند است. د- از مهمترین وظائف نمایندگان محترم وانقلابی در هر دوره قانونگذاری حفظ موقعیت مجلس شورای اسلامی در نظام مقدس ماست. ما می آئیم و می رویم اما مجلس به عنوان یک ضرورت بدون جایگزین وبه عنوان سرمایه ای برای کشور باقی میماند. ما وظیفه داریم که این امانت را با همان فر روز نخست بدست  اخلاف خود برسانیم. قدرت مجلس باید حفظ شود و این ممکن نیست مگر آنکه ما تحلیلی دقیق و متین از عواملی که میتوانند به قوت و یا ضعف این فراهم آمده ایثارهای ملت منجر شوند داشته باشیم. در این زمینه عوامل مؤثر بسیاری وجود دارد که امام امت به اهم آنها در پیام خویش خطاب به مجلس دوم اشاره مفصل فرمودند. جای اشاره مجدد به تک تک آن عوامل نیست. اینجانب تنها یک نکته که به بحث حاضر ربط پیدا میکند را متذکر میشوم.       چرا نمایندگان مردم از دادن رأی اعتماد به یک مجری ضعیف، اگرچه متبعد و متعهد و از لحاظ سیاسی هم مسیر و از لحاظ عقاید اقتصادی هم مسلک شان باشند ابا دارند؟ چون ما اینکار بدست خود وخویشتن و اساساً مجلس را تضعیف کرده اند. زیرا بهترین قوانین بدون مجریانی نیرومند در جوف جلدهای صخیم خاک خواهد خورد و منشاء اثری نمیشود. پس یک مجلس قدرتمند به یک دولت قدرتمند نیاز دارد. بلکه قدرت مجلس در اعمال دولت است که ظهور پیدا میکند.    بهترین خطاط و قلمی شکسته با بدترین نویسنده چقدر فرق میکند؟ تواناترین مدیر با دستانی بسته چند نمونه از وظائف سنگینی که شما نمایندگان برا ی او تعیین میکنید، آنگونه که شما میخواهید میتواند انجام دهد قدرت دادن به مجریان برای انجام وظائف قانونی شان قدرتی است که مجلس به خویشتن میدهد زیرا مجلس در نصب مجریان به تنهائی بیشترین نقش را ایفا میکند و در عزل آنان بازترین دست را دارد و در نظارت بر کار مدیران، قوی ترین اهرمها را در اختیار گرفته است، این واقعیتی است که مجلس بنابر اغراضی به غفلت از آن دعوت شده و شاید هنوز میشود؟     دولت و مجریانی که در تلاطمهای سیاسی حتی به اسم مورد حمایت و تأیید رهبر انقلاب قرار گرفته اند اگر تصور کنند که این پشتیبانی ناشی از ویژگیهای شخصی خودشان یا عهد اخوت پنهان امام امت با آنان بوده دچار عمیق ترین اشتباهات شده اند. این اشتباه بزرگی است که متأسفانه برخی از مخالفین دولت در ریشه یابی حمایتهای رهبری از خدمتگزاران مردم دچار آن هستند.    اینجانب اگر چه اکراه دارم اما برای روشن شدن ذهن نمایندگان محترم باید واقعیتی را بیان کنم. مخالفین دولت که البته مصلحت نظام را در تغییر متصدیان چند منصب میدیدند پس از آنکه با توجه به نظر حضرت امام از وقوع چنین نغییری ناامید شدند بفکر تحلیل بردن و بلکه امحاء اصل آن مناصب افتادند در آغاز اختیارات و وظائف قانونی نخست وزیر هدف این اقدامات قرا ر گرفت و سپس نوبت به کل دولت رسید. شرح آنچه شد را بازگو نمیکنم. دیگر وقت گله از نامهربانی هائی که نه با دولت بلکه با کل نظام اجرائی شده نیست . ما هنوز با هم برادریم. ما این راه را با هم آغاز کردیم و دست در دست یکدیگر و دوش به دوش هم، آنرا ادامه خواهیم داد.    منظور از ذکر این مطالب تنها کالبد شکافی یک شعار است. این شعار که قدرت مجلس در گرو کاستن از اختیارات نخست وزیر و اساساً تضعیف دولت است، یک فراز مهم از آن اقدامات همه جانبه بود که ذکر شد. سیل آن اقدامات شاید هنوز فرو ننشسته باشد. لذاست که لازم میدانم بگویم این شعار به دو علت روشن حقیقت ندارد: دولت در طول مجلس قرار گرفته است و لذا توانائی او بر قدرت مجلس می افزاد و ضعف او از قدرت مجلس میکاهد . بعلاوه دولت یک نهاد تشریفاتی نیست که وجود و عدم و قوت و ضعف آن برای نظام مساوی باشد. بلکه یک ضرورت قطعی برای کشور است. انقلاب از بلااختیار بودن مجریان متأثر میشود و دچار مشکل میگردد. و انقلاب برای رفع دشواریهای خود در انتظار دلسوزی و ترحم هیچکس نمی نشیند اگر مشکل ناشی از عدم تفویض اختیارات متناسب به دولت باشد رهبر انقلاب که همه اعتبار خویش را از ایشان گرفته ایم خود وارد میدان میشوند. در آن صورت اگر این اختیارات را به مدیران اجرائی تفویض کنند مجلس دوبار تضعیف شده است. یکبار بخاطر آنکه امتیاز تصمیم گیری در این مورد را از دست داده و یکبار بخاطر اینکه حق سئوال او یعنی مجلس از دولت، نسبت به اختیاراتی که مجریان بدست آورده اند در محل تردید قرار میگیرد. و اگر رهبر انقلاب فرد یا افرادی بجز مجریان منتخب مجلس را مسئول رفع دشواریها نمایند مجلس سه بار تضعیف خواهد شد. زیرا در آن صورت حق عزل و نصب خویش را نیز از دست داده است. در آن صورت نمیتوان گفت که انقلاب یا رهبری مجلس را تضعیف کرده اند. حق آنستکه بگوئیم شعارها و اغراض جریانهای سیاسی قدرت مجلس را تحلیل برده است کما اینکه عدم توجه همین جریان ها به مصالح نظام شاید تنها عاملی بود که شکست خود آنان را باعث میشد. این واقعیتی است که باید موجب عبرت همه ما در دوره های پس از این باشد. در گیرودار مبارزه با لیبرالها از مرحوم شهید مظلوم آیت الله بهشتی میپرسیدند چرا شما که بحقید مانند مخالفینتان جوسازی نمیکنید. آن مرحوم میفرمودند خدمت به کشور روزی 24 ساعت وقت میبرد و پاسخ به جوسازی نیز همین مقدار زمان میخواهد ما باید یکی را انتخاب کنیم. و میفرمودند حتی اگر ما پای بند به ارزشها و آرمانها نبودیم و حتی اگر تنها همة‌ هدفمان غلبه بر رقبای سیاسی بود نیز باید شدیدترین تلاش خود را وقف نفع رساندن به نظام وکشور ومردم میکردیم. زیرا «ما ینعف الناس فیمکث فی الارض» آنچه به مردم سود میرساند بر روی زمین باقی میماند. باید به تیزبینی بهشتی رشک برد و براستی بر خسارت فقدان او گریست.      یک دوره سه ساله دیگر از خدمت دولت به پایان رسید . سه سالی که شاهد همه جانبه ترین توطئه های اقتصادی، سیاسی و نظامی دشمنان انقلاب بود، مقاومت پیروزمندانه کشور طی این سه سال که علیرغم مشکلات اجرائی عمیقی که پیش از این ذکر شد، صورت گرفت به تنهائی عظمت قدرت بالقوه نظام مقدس ما را نشان میدهد. ما بدون اصلی ترین ابزارهای اداره کشور چنین سربلندانه در برابر امواج پیاپی و کوبنده دشمنی های کفر جهانی ایستاده ایم. با داشتن این ابزارها هیچ چیز برای مقاومت کم نداریم. سه سال گذشته سالهای مشکل مالی و پولی بوده است. سه سال گذشته با وسیعترین حملات دشمن به پایانه های نفتی ما آغاز شد. با شکل گیری و اجرای توطئه کاهش قیمت نفت ادامه یافت. وبا پیگیرترین تلاشهای ارتجاع منطقه برای لطمه زدن به درآمدهای ارزی ما به پایان رسید.    سه سال گذشته سالهای افزایش تصاعدی هزینه جنگ و عملیات بزرگ و پیروزمندانة والفجر 8، کربلای 5 ، بیت المقدس 6 و غیره بوده است.   سه سالی را که پشت سر گذاشته ایم در آن ملت بزرگوار ایران عظیم ترین فداکاریها و مقدسترین استقامت خویش را در تاریخ ثبت کرد. سه سالی که استکبار جهانی چشم انتظار تسلیم ما نشسته بود ولی ما آروزی یک آخ را از سوی خود بر دل او نهادیم.    سه سال گذشته سالهای پایه گذاری استواری نظام بود. به برکت مقاومت ملت، شدت فشارها ما را بسوی برنامه ریزی برای برخورد با مشکلات و نوآوری پیش برد. اینجانب شکوفائی صنایع دفاعی کشور را از افتخارات بزرگ دولت در دوره ای که گذشت میدانم . ما از استقامت خویش ضرر ندیدیم . فشارهای اقتصادی بما برنامه ریزی برای شرایط نوین را آموخت کاهش درآمدهای ارزی راه طولانی اما صحیح استقلال کشور از درآمد نفت را پیش پای ما باز نمود. مشکلات مالی و پولی در مهار هزینه های دولت به ما قدرت داد ونظام مالیاتی ما را زنده کرد.   اینجانب نمیگویم که این مقاومت پرشکوه بدون رنج بوده است. بیاد داشته باشیم که یک ساختار اقتصادی وابسته را به ارث برده ایم که علیرغم دگرگونی در مدیریتها، نوآوریها و نگاه به منابع ملی و داخلی هنوز با زنجیر ارز حاصل از نفت به ما در شهرهای اروپائی و آمریکائی وصل است . باید این زنجیر را سست میکردیم . بیاد داشته باشیم که در کشور ما همه چیز برای تسهیل واردات کالاهای خارجی بود. واردات ما در 14 سال قبل از انقلاب 28 برابر شده بود واین رشد سرطانی به قیمت اضمحلال سریع ساختار تولید بومی بدست آمده بود از سال 1348 که ایران هنوز 8 میلیارد ریال موازنه مثبت در کالاهای کشاورزی داشت تا سال 1356 که این رقم به 97 میلیارد ریال موازنه منفی رسید تنها 8 سال فاصله است. بنابر پیش بینی سازمان خوار و بار جهانی اگر وضع بهمن منوال پیش میرفت واردات مواد غذائی ما درسال 1369، (1990) بیش از 6 برابر افزایش می- یافت. در حالیکه اینک با گامهای استوار به سوی خودکفائی کشاورزی پیش میرویم.    به یاد داشته باشیم که دروازه های تمدن بزرگ جز رشد قارچ گونه صنایع مونتاژ نبود بطوریکه تنها در سال 56 بیش از هفت میلیارد دلار یعنی دو برابر کل واردات سال 53، واردات کالاهای به اصطلاح واسطه- ای داشتیم که عمدتاً بصورت «سی کی دی» وارد کشور شده بود و بطوریکه در فاصله سالهای 55 تا 57 ضریب وابستگی تولید ناخالص داخلی به واردات کالاهای واسطه ای بین 17 تا 20 درصد بود. چه بخاطر مصلحت کشور و چه به اجبار کاهش درآمدهای  ارزی باید در مقابل این سیل بنیانکن می ایستادیم ما در سال 64 این ضریب را به 6/9% رسانیدیم و بنابر پیش بینی های وزارت برنامه و بودجه ضریب مزبور در سال 67 به 5/6% خواهد رسید. به یاد داشته باشیم که این امر بی قبول مشقت صورت نگرفته است. انجام رسالتهای بزرگ به صبرهای عظیم نیاز دارد.    اینک دولت با تقاضای رأی اعتماد از مجلس محترم آمادگی خود را برای یک دوره دیگر از خدمت به اسلام وانقلاب اعلام میکند.   رأی اعتماد نمایندگان محترم که بنده را موظف به برداشتن بار سنگین مسؤولیت تا یک فراز قانونی دیگر خواهد کرد موجب افتخار اینجانب است و عدم رأی اعتماد نمایندگان مردم یقیناً نه از اهمیت مجلس خواهد کاست ونه مسؤولیت سربازی برای انقلاب را، اگرچه در جبهه ای دیگر از دوش اینجانب برمیدارد. هیچ دلیلی وجود ندار که اگر دیروز اینجانب شایستگی انجام چنین مسؤولیتی را داشتم امروز نیز داشته باشم. ملت بزرگ ما قدرت آنرا دارد که هرروز فرزندانی لایقتر بپرورد. باید معیارها ملاک اتخاذ تصمیم واقع شود واصول جهت گیریها و سیاستهای دولت در دادن رأی اعتماد به اینجانب یا هر کس دیگر مبنا قرار گیرد. بنده اهلیت چنین برخورد اصولی را در مجلس انقلابی می بینم و لذا رأی اعتماد نمایندگان محترم را تعهد آنان به همکاری با دولت در پایبندی به این اصول و سیاستها تلقی میکنم. سیاستهایی که دولت در حل مسائل کشور انتخاب کرده است و اصولی که بر آن پای میشمارد را همه نمایندگان بدقت می شناسند با توجه به محدودیت فرصت، اینجانب  در اینجا تنها مهمترین بخش از این سیاستها را در زمینه حمایت از مستضعفان مجدداً تشریح میکنم:     ترکیب مجلس سوم نشاندهنده گرایش مردم به سمت گسترش دامنه های عدالت اجتماعی است. مردم گرایش ویژه ای را در انتخاب شما نمایندگان به نمایش گذارده اند. آنها دین خود را به انقلاب و آرمانهای بلند آن ادا کرده اند. اینک بر ماست که این گرایش را آنچنان که آنان میخواهند تفسیر کنیم و نشان دهیم که همگام با ملت خط حمایت از مستضعفان را انتخاب کرده ایم.    شعار دفاع از محرومین و مستضعفین نباید با جوسازی طرفداران اسلام آمریکائی و سرمایه داران و زراندوزان اندکی به سستی گراید. مطرح بودن این شعاردر جامعه ضامن تداوم انقلاب و حمایت روحیه حق- طلبانه ای است که انقلاب را به پیروزی رساند. این حکومت ، حکومت مستضعفین است. این واقعیت باید جای بایسته خویش را باز کند و نباید اهمیت خویش را با آمد و رفت افراد و یا حلول شرایط وجوهای اقتصادی و اجتماعی جدید از دست بدهد. اساساً علمزدگی و مصلحت اندیشیهای روزمره نباید باعث شود که ما اطاعت از شعارها و آرمانها را در حرکت خود از یاد ببریم. ما به این آرمانها زنده ایم و در چهار چوب این شعارها معنای اسلامی و ملی قدمهای خود را باز می یابیم و گرنه با کم کردن این شعارها معلوم نیست که هر عمل ما در راستای منافع شیطان بزرگ و شیاطین کوچک نباشد.    اسلام قله های بلند ثروت را در کنار دره های عمیق فقر و ناداری و استضعاف نمی پذیرد. اسلام به بهانه رونق اقتصادی غفلت از گسترش دامنه عدالت اجتماعی را قبول ندارد. استمرار انقلاب اسلامی در گرو آن است که ملت ما احساس کند همه پایبند همان شعارهائی هستند که انقلاب اسلامی را به پیروزی ذساند و مگر تحقیق حکومت عدل علی (ع) یکی از این شعارها نبود. ملت شریف ما امروز تنگناها را میشناسد و دلیل کمبودها را میداند و بدان معترض نیست ولی اگر ملت ما به رشد قارچ گونه بنگاههای مالی با عناوین فریبنده به نظر شک و تردید بنگرد حق با اوست. امروز مجلس و دولت و رحانیت باید هشیار باشند که با نام پیامبران و ائمه علیهم السلام دکان فریب برای زراندوزی باز نشود. وقتی اسلام مستقر است، بت پرستان بتخانه نمی سازند بلکه بدنبال تأسیس مسجدهای ضرار میروند و از این رو نام مقدس نبوت را بر روی بنگاههای خود میگذارند و نام مقدس «مقدس اردبیلی» را برای شرکت خود انتخاب میکنند.    حمایت از محرومان تنها به حرف نیست. به معنای چپ رویهای تندخویانه و حق کشی های غیر شرعی نیز نیست. تاریخ نشان میدهد که چنین روشهائی بیشتر به تأسیس حکومتهای مستبد کمک میکند تا دادخواهی برای پای برهنگان.    حمایت از محرومان به معنای صدقه دادن به آنان نیست. هر چند خیرات و مبرات امریست پسندیده ودولت موظف به ترویج فرهنگ محروم نوازیست. ما میگوئیم قشر محروم حقوق پایمال شده ای را دارد که اگر به او اعاد ه شود اساساً مستحق صدقیات باقی نخواهد ماند. حمایت از مستضعفان یعنی برپاداشتن این حقوق. محرومین حق دارند که در حین اتخاذ تصمیمات حکومتی مورد عمیق ترین عنایات خدمتگزاران واقع شوند. البته دولت سرپرست و خیرخواه همه آحاد جامعه است اما محرومین صدائی برای دفاع از منافع خویش ندارند. سخنگوئی از جانب آنان را دولت باید بعهده بگیرد دفاع از حداقل معیشت آنان را خود متکفل شود و بهبود حال پریشانشان را خود پیگیری نماید. این یکی از مهمترین بحثهای تلاش دولت در حمایت از محورمان و شاید مخالف برانگیز ترین قسمت از اقدامات سیستم اجرائی طی هفت سال گذشته بوده است. سهمیه بندی کالاهای اساسی که مهم ترین نقش را در حفظ حداقل معیشت اقشار محروم داشته شاید روشن ترین نمونه از این اقدامات مخالفت- برانگیز باشد.     حمایت از محرومان البته بدون تحلیلی روشن از علل تمرکز ثروت و گسترش فقر در جامعه و جز با ارائه راه حلهای اساسی و علمی جهت جبران این عدم توازن چهره جدی بخود نمیگیرد. منتها فرصت حاضر برای طرح بحثهای نظری مبسوط کافی نیست. اجمالاً عرض میکنم که برای از بین بردن این نابرابریها دو شیوه وجود دارد  که باید هر دو را بکار بست. 1-    میتوان این عدم توازن را پس از آنکه بوجود آمد بوسیله ابزارهائی چون اصل 49 قانون اساسی ویا مالیاتهای مستقیم تعدیل کرد. گزارش چگونگی اجرای آن اصل قطعاً در مواقع مناسب از سوی قوة قضائیه ارائه خواهد شد. اما استفاده از ابزار مالیاتهای مستقیم برعهده دولت است. باید سهم اقشار پردرآمد در ترکیب مالیاتهای اخذ شده فزونی پیدا کند. میزان مالیات مشاغل که در سال 61 تنها یک سوم مالیات حقوق بود در سال 66، 13% بیشتر از مالیات حقوق بوده است. برای آنکه ابزار مالیاتی قدرت جبران نابرابریها را بدست آورند باید بر سهم مالیاتهای مستقیم افزود ه شود. این سهم از 48% در سال 61 به 5/59% در سال 66 رسیده است. مالیاتها همچنین باید نقش بیشتری در درآمدهای دولت از طریق مالیات تأمین میشد. در سال 6 این رقم به 7/42% رسیده است.      این روند باید همچنان ادامه یابد. در بررسی های اقتصاد کلان ثابت میشود که اگر مالیاتهای تابعی از تولید ناخالص ملی نباشد چنانچه دولت 10 ریال بر وصولی مالیاتهای خود بیافزاید و متقابلا ده ریال بر مخارج خود اضافه کند درآمد کل جامعه ده ریال افزایش خواهد یافت. یعنی کل جامعه با ده ریال مالیاتی که پرداخته نه تنها ضرر نکرده. بلکه ده ریال دیگر نیز بدست آورده است. به عبارت دیگر کل جامعه هیچگاه از پرداخت مالیات ضررنمیکند. مهم آنست که سیاستهای مالیاتی موجب تعدیل ثروت شود و نه تمرکز آن. 2-    میتوان گفت که از آغاز نباید به نابرابریهای غیر منطقی اجازه ظهور داد. راه اساسی انجام این مهم برپا داشتن نظام اقتصادی است که قانون اساسی ما را بدان فراخوانده است. فرصت برای بحث در مورد جزئیات و برتریهای این نظام باز کافی نیست. اجمالا عرض میکنم که ما هنوز در راه برپاداشتن این نظام قرار داریم.      برای سرعت بخشیدن به قدمهائی که در این مسیر برداشته میشود اولین ضرورت تسجیل شعار حمایت از مستضعفان به عنوان آرمانی تغییرناپذیر در کشور بود به یاد روزهائی که حمایت از محرومان گناه تلقی میشد باید جو حاضر را قدر بدانیم.       ضرورت دیگر تصویب هر چه سریعتر قوانینی است که پایه های نظام اقتصادی، نظام قانون اساسی راتشکیل میدهد. قانون تعاونیها، قانون تجارت خارجی ، قانون اراضی کشاورزی، قانونکار وغیره00     و بالاخره توسعه بحثهای نظری در زمینه ریزه کاریهای استقرار این نظام ضرورتی دیگر است. پس از شهادت مرحوم بهشتی تبادل نظر در این زمینه تقریباً متوقف شد. باید این مباحث دوباره جان بگیرد. ما اندوخته ای از 9 سال تجربه در دست داریم . باید از آن در تحکیم و تکمیل بحثهای نظری گذشته استفاده کنیم امروز ما میدانیم که حداقل در شرائط کشور ما تداول ثروت بیش از آنچه در قالب بحثهای بهره زائی کارگر و ارزش اضافی قابل توجیه باشد، از تسلط افراد بر عملکرد بازار،‌تحمیل نرخهای غیر عادلانه و اجحاف در حق کل جامعه ناشی میشود.     برای این دانش باید جائی باز کنیم و برای این واقعیت در خلال راه حلهای نظری خود چارة عملی بیابیم. باید به مسأله نرخ گذاری به عنوان نیازی مقطعی  اما قطعی و موضوع نظارت بر قیمتها به عنوان ضرورت دائمی نظام توجه جی واصولی نمائیم . متأسفانه قبل از اظهار نظر صریح حضرت امام ، در میان ما نه فقط بر روی ضرورت این موضوع بحث بود، بلکه مجازبودن چنین امری نیز درمحل تردید قرار داشت. و شاید هنوز هم برای عده ای این ضرورت ناشناخته باشد «آیا در زمانی که تورم ناشی از کسر بودجه ، کاهش درآمدهای ارزی و دیگر علل اقتصادی ناشی میشود مقابله اجرائی با گرانی آب در هاون کوبیدن نیست ؟ »    وقتی حمایت از محرومان که روح این حرکت است را از نظر دور میداریم اشتباه آغاز میشود. بر اساس یک قانون اقتصادی بخش مهمی از درآمد خانواده های فقیر صرف ضروریات اولیه زندگی (مانند اقلام خوراکی و 00) میگردد. اگر در شرایط کمبود و تورم این ضروریات اولیه توسط دولت از گزند گرانی مصون نشوند بعلت طبیعت اقتصادی این کالاها بیشترین بار افزایش قیمتها برگرده محروم ترین اقشار جامعه قرار میگیرد در حالیکه آنها آسیب پذیرترین گروه نسبت به چنین فشارهائی هستند. به عنوان مثال در سال 63 علیرغم اجرای موفقیت آمیز طرح سهمیه بندی کالاهای اساسی شاخص اقلام خوراکی 19%  بالاتر از شاخص کل کالاها و خدمات مصرفی بوده یعنی تورم با فقیرترین اقشار جامعه که سهم بیشتری از درآمد خود را صرف اقلام خوراکی میکردند بدرفتارتر بوده است. د ر آنسال به علت افزایش درآمد ارزی کشور اصل تورم تا حدود زیادی کنترل شده بود و لذا شدت این بدرفتاری محسوس نبود. منتها میتوان حدس زد که اگر بر درآمدهای نفتی افزوده نشده بود و طرح سهمیه بندی بر اثر فشارهای سیاسی شکست خورده بود چه فاجعه ای رخ میداد و استخوانها نحیف مستضعفان جامعه با چه سرعتی در زیر چرخهای تورم خرد میشد. دولت موظف است همگام با اجراء سیاستهای ضد تورمی آن بخش از کالاهائی که به مصرف اقشار محورم تر میرسد را مورد توجه ویژه قرار دهد. هدف طرح تعزیرات حکومتی همین است. هدف اینست که علیرغم شدت مشکلات ارزی شاخص اقلام خوراکی در اردیبهشت ماه امسال نه تنها بالاتراز شاخص کل نباشد بلکه 9%6 نیز پائین تر قرار گیرد. ما به این هدف رسیده-ایم  و در این مسیر باید تا حدود معقول دیگری پیشروی کنیم. هدف برداشتن سنگینی بار تورم از دوش محرومان و سوق دادن آن به سوی اقشاریست که هم از آن سود میبرند و هم قدرت هماوردی با آنرا دارد. این کمترین کاریست که به نفع مستضعفان باید انجام گیرد.     هر اقتصادی بصورت بالقوه در معرض بحران قرار دارد و لذا به نهادی جهت نظارت برقیمتها و در مواقع ضروری اجرای نرخ گذاری نیازمند است. صحیح آن بود که ما اینکار را در سال 63 آغاز میکردیم تا موقعیتهای بدست آمده در کنترل تورم مشکلات طبیعی آغاز کار را جبران کند. علیرغم سه سال تأخیر باز کار با قدرت شروع شد. محدود شدن رشد شاخص قیمت کالاهای مشمول طرح ، در 7 ماهه بعد از اجرای آن در حد 5/12 درصد برای مردمی که گرفتار تورم هستند شاید چندان چشمگیر نباشد. آنان عدم رشد وحتی رشد منفی این شاخص را می طلبند منتها دست اندرکاران میدانند که اگر این رشد محدود نمی شد چه میشد. اینجانب اطمینان دارم با پیگیری مداوم و مجدانه مسؤولان اجرائی طرح تعزیرات حکومتی نیز مانند طرح سهمیه بندی کالاهای اساسی پس از مدتی به نهادی جاافتاده در اقتصاد کشور تبدیل میشود.     علیرغم تمام آنچه گفته شد اگر کسی بگوید دولت برای کوخ نشینان حق خدمت را ادا نکرده است ما نباید او را تخطئه کنیم یا موانع راه را بشماریم. و باید بپذیریم و دست او را اگر به همکاری دراز شده است بگیریم و بگوئیم دولت از زیر دین ولی نعمتهای خود تنها با همکاری همه دلسوزان مردم میتواند بیرون بیاید.    دولت اگر به صرف اینکه برای حفظ حداقل معیشت ضعیف ترین اقشار 150 میلیارد ریال سوبسید هر سال پرداخت میکند یا اینکه بنیاد مستضعفان هر سال 13 میلیارد ریال به محروم ترین و درمانده ترین اعضاء جامعه کمک میکند و یا 8 میلیارد ریال بودجه کمیته امداد و 15 میلیارد ریال بودجه طرح شهید رجائی صرف کمک به مستمندان و از کارافتادگان میشود و یا غیره00 تکلیف خود را انجام یافته میدید حامی مستضعفان نام نمیگرفت.     مسمی بودن به چنین نامی چه برای دولت و چه برای مجلس مسؤولیتهای بسیار سنگینی را ایجاد کرده است مسؤولیتهائی که تنها با صمیمانه ترین همکاریها به انجام میرسند. از خداوند متعال چنین توفیقی را برای خود و همه خدمتگزاران مردم آرزو میکنم و از فرصتی که مجلس محترم در اختیار اینجانب قرار داد و توجهی که به عرایض بنده نمود سپاسگزارم.     والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته (تکبیر نمایندگان ).رئیس- متشکریم از مطالبی که جناب آقای نخست وزیر بیان فرمودند، ما فقط یک نفر مخالف داریم که ثبت نام کرده اند و صحبت میکنند ، طبعاً یک موافق هم میتواند صحبت کند. حسینی شاهرودی – آقای هاشمی! مادة 142 آئین نامه میگوید که بدون بحث به رأی گذاشته بشود و خذ رأی به عمل آید. رئیس- خیر، آن مربوط به رأی اعتماد اولی است ، اینجا چیز جدیدی است یعنی یک قانونی است که در دورة گذشته برای این مورد تصویب کردیم و سه ساعت وقت برای نمایندگان در نظر گرفتند که موافق زیاد اسم نوشته اند، مخالف اسم ننوشته بودند که اخیراً یک نفر اسم نوشتند که آقای خلخالی هستند ایشان را دعوت بفرمائید صحبت کنند. منشی- آقای خلخالی بفرمائید. صادق خلخالی- بسم الله الرحمن الرحیم. با کسب اجازه از حضار محترم مطالب خودم را در مخالفت با دولت آقای میرحسین موسوی اعلام میدارم. تعارفات با باید گذاشت کنار. ما شاید در عمل000 (واقعش هم همین است) . ما به دولت، به نخست وزیر رأی اعتماد خواهیم داد. ولی این به ان معنا نیست که ما از انتقاداتی که در کشور به دولت وارد میشود و مردم میگویند ما از آنها صرفنظر کنیم  شاید آقایان به لحاظ وضع حساس کشور مخالفت خودشان را ابراز نکرده اند و حق هم با آنها است. ولی این جورها نیست که حتی آقایانی که رأی اعتماد به دولت میدهند، انتقاد نداشته باشند. انتقاداتی که ما به دولت آقای میرحسین موسوی داریم عرض میکنم: آقای میر حسین موسوی مورد تأیید امام است و دولت مستضعفان است ، دولت پابرهنه ها است نخست وزیر محرومان است نخست وزیر شهید داده ها، نخست وزیر شهداء000 باید ببینیم در مملکت چه میگذرد بحمدالله انسحام ، وحدت ، همه اینها وجود دارد. برای خاطر مسأله جنگ خیلی از نارسائیهائی که وجود دارد مردم آنها را نمیخواهند علم کنند و از در مخالفت وارد بشوند، مستضعفانی که همیشه حامی دولت بوده اندو همیشه حامی امام بوده اند همیشه حامی نخست -وزیر بوده اندو حامی مجلس بوده اند مستضعفانی که در نماز جمعه، در تظاهرات شرکت کرده اند مستضعفانی که در جلو هر فتنه و فسادی که از خارج ساز میشود و یا در داخل بعضیها به آنها دامن میزنند ایستاده اند مستضعفانی که مایه امید این کشور و این انقلاب هستند ، مایه  امید امام امت هستند، مایه امید همه نمایندگان که شما از طرف همین پابرهنه ها و مستضعفان به این مجلس آمده اید. باید ببینیم که مستضعفان چه دردی دارند ما هم نماینده همان مستضعفان هستیم و آمدیم و میخواهیم امروز رأی اعتماد به آقای نخست وزیر بدهیم. مستضعفان گله دارند، نارسایی دارند. مستضعفان از اینکه دولت در اجرای تعزیرات موفق نبوده ، شکایت دارند. چرا باید اینجوری بشود. دولتی که اینقدر مورد حمایت حضرت امام مدظله الوارف میباشد. چرا تعزیراتی که باید قاطعانه دولت پیش ببرد سرمایه داران بی امان را که به هر ترفندی میخواهند از آب گل آلود استفاده کنند و مانند زالو از خون این ملت می مکند چرا باید برای آنها مسامحه کنیم؟ چرا گرده آنها را بوسیله شلاق حکومت اسلامی ایران سیاه نکنیم؟ تا کی باید در بارة آنها مسامحه کرد؟ شما رئیس دولت هستید شما باید قاطعانه آنها را به محکمه ها معرفی کنید و محکمه ها آنها را تعزیر کنند، تأدیب کنند. در بعضی جاها به عنوان مفسد فی الارض آنها را به چوبه دار تسلیم کنند ما تا حالا ندیده ایم شما خودتان ملاحظه میکنید گرانی چه میکند، سوء استفاده ها چه میکند، با اینکه این دولت از هر راهی بوده مواد اولیه و ضروری پنجاه میلیون یا پنجاه و پنج میلیون جمعیت را فراهم آورده . چون ما یک قسمتی هم برای پناهندگان افغانی باید آذوقه تهیه کنیم. پناهندگان عراقی، پناهندگان کشورهای عربی، دولت موفق بوده ، الحق والانصاف در این مسأله مسامحه نکرده است، شکر به اندازه کافی، قند به اندازه کافی، روغن نباتی به اندازه کافی، گندم به اندازه کافی، مواد خوراکی اولیه به اندازه کافی، خوب ، شما ملاحظه میکنید که اگر قند عادی بخواهید بخرید به این قیمتهای معمولی هیچوقت ممکن نیست. کیلوئی 100 تومان یا 120 تومان بعضی جاها عرضه میشود. چرا باید دست اینها را قطع نکنید؟ چرا حکم حکومتی را در باره اینها اجرا نمیکنید؟ هر که بوده باشد . شما مورد حمایت امام هستید، مورد حمایت این ملت، مورد حمایت این مجلس هستید، مورد حمایت رئیس مجلس هستید،  شما باید با قاطعیت وارد صحنه بشوید، اینها را معرفی کنید، اسمهایشان را بنویسید تا مردم بفهمد با این مردم بیائید حرف بزنید. پوست کنده مطالب را بگوئید ، بگوئید ما هه چیز را تهیه کردیم ولی یک عده ای سودجو دربازار، مقصودم از بازار، بازار سرپوشیده نیست یعنی حتی در خیابان هم هستند، در همه جا هم هستند رخنه و نفوذ کرده اند درمقابل دولت یک دولت دیگری مخالفت واقعی دارند که به هر طریقه ای بوده باشد میخواهند این دولت را از بین ببرند. اینها احتکار میکنند گرانی را درست میکنند، تورم درست میکنند. شایعه پرانی میکنند، دولت را ورشکسته معرفی میکنند، با اینکه این مطالبی که من گفتم این دولت، دولت ورشکسته نیست. بحمدالله همه چیز داریم. ولی دست واسطه ها، دست دلالها، دست سودجوها آنهایی که در یک دستشان احتکار و گرانی را درست میکنند و در یک دست دیگر بچه هایشان را یا به خارج میفرستند یا در داخل به عناوین مختلفه از رفتن به جبهه ممانعت میکنند یا فرمالیته درست میکنند در فلان کمیته ودر فلان دفتر، آنجا دوسال خدمتش را تمام بکند. شما مسؤول هستید. این افراد را بیائید به مردم معرفی کنید. مردم تکلیف اینها را روشن میکنند. یک مشت زنها با مردهای طاغوتی در این مملکت هستند در یک مراحل حساسی یاالله بصورت نیمه بی حجاب یا کم کم اگر جلویشان را نگیرند000 آقا بیائید اینها را معرفی کنید، بیائید اعلان کنید. هر کسی که میخواهد  بی حجاب در این مملکت بیرون بیاید، بیاید ولی کارتش را در جیبش بگذارد ، آدرسش را در جیبش بگذارد تا ببینند مردم با آنها چه جور معامله میکنند همه کاری که نمیشود دولت بکند، اشکال به دولت وارد است. تورم بیداد میکند با اینکه همه چیز ما داریم . تمام دکانها پر از جنس است. در جنگ دوم جهانی در آلمان و فرانسه مردم گربه می خوردند. مردم سگ را میگرفتند میکشتند و میخوردند. مردم لای زباله ها 000 ولی حالا شما ملاحظه کنید همه این زباله دانی های ما پر از مواد خوراکی است. مردم در رفاه وآسایش هستند ولی کارشکنی ها هست در مقابل این احتکار باید ایستاد و شما باید بایستید، شما مسؤول دولت هستید. در مقابل ین تورم باید ایستاد. در مقابل این گرانی باید ایستاد. در مقابل این بی حجابی و نیمه حجابی باید  ایستاد. در مقابل بی بندوباری و قاچاق مواد مخدر قاطعانه باید وارد عمل شد و متأسفانه پریشب یک برنامه ای را در تلویزیون شاید اکثراً دیدید 16 نفر با اهن و تلپ و با بیچارگی و دربدری از این مفسدین فی الارض وتبهکاران در سال 66 اعدام شدند. اینها مایة تأسف است. تازه آنهایی که اعدام شدند دست دوم بودند نه دست اول. باید دنبال اینها رفت. باید تعقیب کرد به قدری بعضی موقع مسامحه شده است، طاغوتی ها نتیجه طاغوتی ها از گوشه و کنار سردرآورده اند در این دادگاه و در آن دادگاه، اموالشان را از مصادره خارج میکنند و حزب الله را، مردم مستضعف را ، طبقه شهید داده را به انحطاط میکشانند که من نمیخواهم اسم بعضی از اینها را امثال فولادی ها را سیروس بهرامی ها، جهان بین ها ، اسم اینها را ببرم که آوردند، راهش هم آقا! بلد هستند. طبق مستضعف که از این حقه بازیها بلد نیست. آن فعلا یک سرمایه ای را درست میکند ، یک ته ریشی درست میکند، بعد هم یک عبا یک تسبیج ،00 بعضی از اینها که من اموالشان را در گنبد مصادره کردم هفت هزار هکتار زمین داشته و هشت هزار هکتار زمین با اشرف پهلوی شریک بوده، به من یک نامه نوشته که من یک بیچاره رعیتی هستم که با هفت بچه سرگردان هستم و نمیتوانم کاری بکنم. شما ملاحظه میکنید که چه وضعی است. مسؤول این کارها خود شخص نخس وزیر و هیأت دولت است. باید اینها را ملاحظه کند. خوب شما وقتیکه این تورم و این گرانی را مهار نمی کنید می بینید که لاستیک ماشین 18-20 تومان میشود و سودجوها مرتب دقیقه به دقیقه اضافه میکنند. شما می بینید که بعضی بیچاره ها ماشین هایشان را بیرون میگذارند، خوب پارک ندارند، میآیند چرخهایشان را در میآورند و میبرند میفروشند، دزدی میکنند، ماشین را می دزدند باید در مقابل این نابسامانی ها که در سطح جزئی در این مملکت رواج دارد ، مواد مخدر خیلی توسعه دارد، قاچاق خیلی توسعه دارد،‌احتکار توسعه دارد، تورم توسعه دارد، شما مسؤول هستید ، واقعش هم شما مسؤول هستید. شما یک قدری کوتاه آمدید. حجب و حیا باعث شده است که شما نتوانید این مسائل رابازگو بکنید. شما هفته ای یک مرتبه در رادیو و تلویزیون که در اختیار شما است باید با مردم مستقیماً وارد بشوید والله وبالله این طبقه نود و پنج درصد این جمعیت پشتیبان شما هستند اما به شرطی که قاطعانه عمل کنید، قاطعانه عمل کنید. مرد در مقابل شما حاضع هستند والا قاطعانه عمل نکنید «پشه چه پرشد بزند قبل را» از این نارسایی ها  و ازاین نابسامانی ها اینجایک قطره آنجا یک قطره، آنجا یک قطره ، آخرش سیل میشود. آن وقت نمیتوانید جلویش را بگیرید ، مردم حاضرند با خلوص نیت ، نگذارید مردم به یأس کشیده بشوند. یک کشور انقلابی که دیروز نایب مناب رهبری حضرت آیت الله آقای منتظری هم مطالبی را فرمودند00 شما نگذارید باندبازیها ، رشوه خواریها، من افرادی را سراغ دارم که پولهای کلانی را خرج کرده اند که نگذارند، بچه هایشان به نظام وظیفه بروند و معافیت درست کرده اند. چرا جلویشان را نمی گیرید؟ چه کسی باید جلویش را بگیرد؟ شما باید جلویش را بگیرید. شما مسؤول هستید . در سیاست خارجی دولت یک قدری فعال برخورد نکرده است. در آنجا ما مطالب زیاد داریم. باید وزیر امور خارجه کشورمان در باره مسایل خارجی کشور و رویدادهای خارجی کشور فعال برخورد بکند و ما نمیتوانیم خودمان جوری باشیم که دور خودمان را دیوار بکشیم و ارتباط با جهان خارج نداشته باشیم که حضرت امام فرمودند سه دولت را ما نمیتوانیم در وضع فعلی ارتباط داشته باشیم که یکی آمریکا است که آتش افروز منطقه است و آتش افروز همه بحرانهای جهانی است یکی هم اسرائیل نامشروع است که در سرزمینها و در خانه و زندگی مردم نشسته است. یکی هم آفریقای جنوبی است. ولی بیائید شما را به خدا از شعارها کم کنیم و به واقعیتها بپردازیم. دلمان را خوش نکنیم که در نماز جمعه تهران یک جمله ای را که خطیب جمعه میگوید و بعد در مقابلش تکبیر000 حالا تکبیر هم به قدری دراز شده شاید همه وقت آدم را بگیرد. بابا! بیائید اعلام کنید سه تا تکبیر بگوئید . الله البر، الله اکبر، الله اکبر، خمینی رهبر، بقیه را ول کنید باباجان بروید جنگ واقعی را با آمریکا بکنید. جنگ واقعی با اسرائیل بکنید جنگ واقعی با صدامیان بکنید. مرتب شعار ندهید مردم امروز روی شعرها حساس هستند وقتی می بینند که عمل پشت آن نیست میگویند همه اش شعار است. من حرف زیادی در رابطه با مخالفت دولت داشتم. امیدواریم که انشاءالله حرفهای من بی غرضانه تلقی بشودو ما خودمان حامی این دولت هستیم خدا میداند با خلوص نیت. با جان و خون مان میخواهیم این دولت انشاءالله در برنامه ها موفق بشود.   راجع به اقدامات اخیری که از طرف وزارت کشور در رابطه با کنترل بعضی از جاهای فساد در همین خیابان جمشید و غیره موفقیتی بوده ولی آن جوری که شاید و باید موفقیت نبوده است. من نمیخواهم جریانات را خیلی باز کنم (رئیس: وقتتان تمام است) و امیداریم که انشاءالله دولت با انسجام رأی بگیرد و از آن افرادی که رأی مثبت به دولت خواهد داد بنده هستم و این انتقادات را من حق داشتم بکنم و شاید بعضی ازرفقای ما هم همین انتقادات را از دولت بکنند ولی برای پاره-ای از مصالح نخواستند بکنند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.رئیس- موفاق صحبت کند. منشی- آقای طاهایی موافق بفرمائید. طاهایی- بسم الله الرحمن الرحیم. «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم و اخشون00»    تشکر میکنم از جناب آقای خلخالی که به عنوان مخالف ثبت نام و برخی از درد دلها را بازگو کردند. حقیر هم به عنوان موافق ثبت نام کردم موافقت را در دو بند ابراز میکنم:    یکی راجع به ویژگیهای شخصیتی برادرمان آقای میرحسین موسوی. چون ما امروز به هر حال ضمن اینکه به نخست وزیر به عنوان یک عنوان حقوقی رأی میدهیم، به یک شخصیت هم رأی میدهیم.    بعد دوم موافقت به واسطة مفاد مطالب و بیانات ایشان است. البته بنده هم متوقع میبودم که این مطالب مکتوب آقای نخست وزیر چند روز قبل تکثیر میشد و همه از جزئیاتش آن گونه که باید مطلع میشدند. که البته این را الان به ایشان عرض میکنم و به مجلس محترم هم عرض میکنم که انشاءالله امیدواریم مجلس یک روزی به نقش اصلی خودش برگردد. در عین حال چون ایشان در مناسبتهای قبل و در بیاناتی که در اجتماعات عمومی داشتند یا در سمینارها و گردهمایی ها داشتند همین نقطه نظرات را به گونه ای دیگر یا با همین عبارت بازگو کرده بودند، به دلیل اینکه تا حدودی آشنایی به مفاد این نظرات داشتنداینجا موافقتم را با کلیات مفاد این نظرات ابراز میکنم. از اینکه برخی هم میخواستند مخالفت کنند اما مخالفت نکردند که البته اینکه عرض میکنم نه در ارتباط با  مجلس فعلی است به لحاظ اینکه امروز جامعه ما مستمع مطالب هست و امت پنجاه میلیونی ما به نحوی میتواند این مطالب را مستقیم در اختیار بگیرد عرض میکنم که ملت بزرگ ما دریافت کرده- اند که آقای نخست وزیر در بیان مطالب اشاره داشتند که برخی نگذاشتند در عمل دولت حامی محرومان باشد. برخی نگذاشتند در عمل دولت اینکار سیاستگذاری را با هدایت مجلس در بخش تجارت خارجی به عهده بگیرد. برخی نگذاشتند در عمل دولت امکان نظم دادن و سامان دادن به جریان توزیع و فروپاشی ساختار تجارت واسطگی و سرمایه اندوزی در بخش واسطگی که خدای رحمت کناد شهید مظلوم بزرگوارمان بهشتی را که امروز چقدر جای او خالی است. و روزنامه جمهوری اسلامی امروز دارد عباراتی از این مردبزرگ ، این اندیشمند بزرگ فقید انقلاب را در همان روزنامه به چاپ میرساند و خلاصه دیدگاههای این فقیه بزرگ، این محقق بزرگ انقلابی را در مسائل اقتصادی بیان میکننند که یکی از فرازهای صحت ایشان در روزنامه دیروز جمهوری اسلامی که عین عبارات مرحوم دکتر بهشتی بود این بود که: «نباید سواداندزی در بخش واسطگی محور باشد» اگر آن محور باشد این نمود بیماری اقتصاد ما است و این بیماری میراث شوم ساختار اقتصادی از دوران ستم شاهی است . آقای نخست وزیر نتوانست برخی از آن نظرات را اعمال بکند. چون نگذاشتند اعمال بکند. اگر هم خطاب امام در ارتباط با اسلام پابرهنگان و اسلام امریکایی خطاب به ملک فهد بود همه میدانند مردم در ایران انتخابات میکردند فهد را انتخاب نمیکردند. اگر بنا بود حضرت امام عزیز، اسلام پابرهنگان را به این معنا بیان کند که معیارهایی را به سینه تاریخ بسپارد چه ضرورتی داشت این ملاکها را در ارتباط با انتخابات مجلس سوم بیان کند.البته امام کلی همین عبارات را در دوره های قبل مجلس هم فرمود. هنگامی که فرمود: «مثل مدرس ها را برگزینید» مدرس مشخصه هایش چه بود. ساده زیستی انقلابی . استواریش بر سر اصول. تأکیدش بر اسلام فقاهتی اسلام قرآن، اسلام علی. امام همان محورها را این بار یک مقدار مفصل تر بسطش داد. بنابراین بهتر این میبود00 این را عرض میکنم فقط ملت ما بداند چون تصور این است که در جریانهای پارلمان تریستی مخالفی ، موافقی صحبت میکنند واین دو بر سر اصول یک رفتاری را نقد میکنند ما میخواهیم عرض بکنیم بودند کسانیکه مخالفت با دولت داشتند، ابراز نکردند اما د رعمل در گذشته میکوشیدند به گونه ای در قانونگذاری دولت را در عمل در دستش بند بزنند و دولت را در حمایت از محرومان در عمل ناموفق بگذارند تا امروز آقای خلخالی بیایند و دولت را نقض کنند که چرا شعارهایش را در عمل به نفع مستضعفان و محرومان نتوانسته است جهت بدهد. من یادم نمیرود یک روز جناب آقای رئیس جمهوری در یکی از سمینارهای استانداران، استخر سرپوشیده را چه کسانی میسازند و آن کسیکه آن قدر ثروت دارد که میتواند استخر سرپوشیده بسازد چه کسانی هستند. گرچه من انتظار داشتم شخص رئیس جمهور عزیز و معظم ما آن آدمها را معرفی میکردند و فقط به بیان یک نا به هنجار بسنده نمیکردند، امروز اطاقای سوئیت هتل هایت مشهد، هتل هایت چالوس ، هتلهای معظم ایران را چه کسانی کرایه میکنند، آن آدمهای داخلی به کدام بخش اقتصادی این کشور وابسته هستند؟ من امیدوارم انشاءالله نخست وزیر عزیزمان بتواند مفاد این برنامه هایش را به اجرا بگذارد. گرچه به حمایت جدی عملی مجلس نیاز مبرم دارند.     از ریاست محتر مجلس هم استدعا میکنم مجلس هم مجلس بشود. باز رئیس مجلس دفتری دارد. یک دم و دستگاهی دارد. یک نمایندة مجلس که برای تلفن زدن باید در نوبت باشد. او میخواهد امکانات واطلاعات کارشناسی را در زمینه انتخاب مدیران سطوح کلیدی کشور در اختیار داشته باشد. چگونه این را هم ملت ما بشنوند وبدانند که وقتی ما از مجلس توقع داریم انتظار آفرینی در باره مجلس میکنیم به مجلس چه امکاناتی دادیم. نماینده مجلس چه امکاناتی در اختیار دارد. برای یک کارمند دفترش بایستی از سازمانها به صورت تکدی گاهی و ا اصرار تقاضای استمداد بکندو اگر آن دستگاه با او همراه نبودهمراهی نکند. این را هم به این معنا اشاره کردم که آقای نخست وزیر در فرمایشاتشان از مجلس استمداد جستند. اینکه به نخست وزیر کمک کنید. ابزارهای نظارتی را قانوناً در اختیار داشته باشد تا بتواند اعمال نظارت کند تا بتواند ارزشیاب باشد در بخش دولت متأسفانه باید گفت امروز مجلس ما حتی ابزار ارزشیابی در اختیار ندارد. خود مجلس، خود مجلس ابزار ارزشیابی در اختیار ندارد. امروز برادر نماینده ای در کمیسیون میفرمود که من هنوز نمیدانم اگر وزیری را نباید رأی بدهم به چه کسی باید رأی بدهم. آدمهایی که در این کشور هستند چه کسانی هستند؟ یقیناً این کشور آدمهای فراوانی دارد. این را من از این بابت عرض کردم که ما به مفاد برنامه آقای نخست وزیر رأی میدهیم. به یک معنا میخواهیم به اقتدار مجلس رأی بدهیم. مجلس را قدرت بدهیم . مجلس بتواند نقش نظارتی اش را اعمال بکند. بتواند اصل صد و چهل ودو قانون اساسی را در این کشور به اجرا بگذارد و بعد بپرسد که کسانیکه در اینکشور سوداندوزی کرده اند گنج اندوخته اند خدا میداند هژیرهایی ما در این کشور داریم بنام نقدینه سالاریها واز اینها ما غفلت کردیم. ممکن است ساختمانهایی به ظاهر بزرگ با مشخصات ثبتی در اداره ثبت اسناد نداشته باشند که اینها را ما شناسایی کنیم. اما نقدینگی در اختیار دارند. اینها مسایلی است که باید مجلس محترم به اعتقاد من به آن عنایت کند و آقای نخست وزیر درخلال برنامه هایشان فرمودند که دولت در جنگ ذوب شده است و بیشتر ذوب خواهد شد. ممکن است عزیزی از دولت انتقاد کند که چرا دولت با همه امکانات در اختیار جنگ قرار نگرفت.  گاهی میبینیم ما در بعضی از مصاحبه هایی که در رسانه ها با مردم ترتیب داده میشود مفاد این معنا به کل جامعه القاء میشود. باید گفت که متأسفانه اگر هیمن انتقاد درست باشد. اگر هم این انتقاد روا باشد که دولت با همه امکانات در بخش جنگ نبود باید گله از کسانی کرد که سیاستگذاری در امر جنگ را به دست داشتند. چرا در سال 1365 اولین ستاد پشتیبانی جنگ را در کشور پی نهادند؟ چرا در حالیکه چند سال از جنگ گذشته بود سال 1365 تازه ستاد پشتیبانی جنگ را در این کشور پی ریختند؟ و طبعاً وقتیکه سیاستگذاران جنگ از این مقوله اساسی غفلت کنند جای گله از دولت یقیناً بی معنا است و بی پایه و بی اساس است. چرا که دولت آماده بود. بنابراین عزیزان باید سوراخ دعا را گم نکرد. اگر میخواهیم سامان پیدا بکند. نابسامانی ها در این کشور رخت ببندد باید کار را از جای اصولی خودش آغاز کرد. ما در زمانی که هنوز برنامه مهمیز بکشیم بگوئیم چرا شما در زمینه صنعت نتوانستید منشائ تحول باشید. در حالیکه وزرای صنعت هنوز ندانند که استراتژیک کلان صنعت چیست یک جا هم که در بخش کشاورزی مینالیم و میگوئیم که بایستی به کشاورزی بیشتر بها داد. بعد دولت بر اساس جمع بندی تجربیات و نظریات به این جمع بندی میرسد که باید حداقل دو سازمان موازی را در بخش کشاورزی در زمینه تدوین سیاستهای اجرایی بخش کشاورزی در هم ادغام کرد از آن مقوله غفلت میشود ومن خدا میداند دست همان افرادی را که مولوی ارشادی میکردند نظر مبارک امام را در عدم رأی به همان لایحه ادغام میدیدم . در همین مجلس چون خودم افتخار حضور در میاندوره ای را داشتم در همان روزهای پایانی طرح آن مقوله من میدیدم. این را من به پیشگاه ملت عزیزمان عرض میکنم به اعتبار اینکه گاهی امیدآفرینی های کاذب ، توقع آفرینی های کاذب، مقدس ترین جایگاه این کشور که مجلس است خدای ناکرده زیر سؤال نبرد. مردم بدانند که گاهی با برخی از رأیهایشان خودشان زمینه بی اعتباری را به معتبرترین و مقدس ترین شأن در این کشور یعنی مجلس فراهم ساخته اند.     یکی از مسایلی که مخالف محترم فرمودند این بود که چرا دولت در سامان دادن به توزیع در قطع دست سوداگران وغارتگران گام بایسته برنداشته است؟ باید گفت که چه میزان دولت در این زمینه امکانات داشت. این تفویض اختیاراتی که حضرت امام اخیراً به نام تعزیرات حکومتی فرمودند، عزیزان میدانید که خوب یک جریان چند ماهه ای است. البته میشود اینجا نقد کرد دولت هم معصوم نیست. دولت هم قائل به عصمت نیست و بایستی در تمام مقاطع اعمالش مورد نقد و ارزیابی قرار بگیرد.    اما ملت بزرگ و معززممان بدانند که چرا باید برخی از نهادها به تکلیف شان عمل نکنند تا امام ناگزیر بشود اختیاراتی را از نهادهایی بیگرد و انتزاع کند و به دولت بدهد . اینها شأنی است که نهادهای دیگر دارند. مگر نه اینکه شورای نگهبان، قانون اساسی است. ناظر بر مصوبات مجلس است چرا «مجمع تشخیص مصلحت » درست شد؟ به خاطر اینکه شورا در عمل شأن خودش را بی اعتبار کرد. بنابراین من میخواهم اینجا صریحاً عرض کنم، ما اینجا سخن از آقای نخست وزیر میگوئیم و برنامه های آقای نخست وزیر . ما به آن برنامه ها رأی میدهیم که دولت در جنگ ذوب خواهد شد. به واقع باید ذوب  بشود به واقع بایستی به این موضوع بپردازد. گفتند که ما مصمم هستیم که به این موضوع بپردازیم. اگر دیروز با ریال و دلار و ماشین آلات در خدمت جنگ بودیم امروز میخواهیم با این حسن انتصابی که اخیراً انجام گرفت و شخصیت ارزشمند و عزیزمان جناب حجت الاسلام آقای رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده معظم کل قوا انتصاب یافتند بتوانند انشاءالله این هم سویی را با تشکلاتی که اخیراً دارند به جریان اجرایی جنگ میدهند انشاءالله این مهم را بتوانند به انجام برسانند. به هر حال این یکی از محورهای کار دولت بود. دولت در برنامه هایش اشاره کرد که ما باید در زمینه کشاورزی که زیر ساخت اصلی اقتصاد مستقل مه به آن بند است باید یک چاره ای بیندیشیم. در اینکه بایستی سازمانهای موازی را باریش چاره ای بیندیشیم. برای کشاورزی دو سازمان سیاستگذار نداشته باشیم که انرژی هایشان هرز برود. گفتند اگر دو کشت صنعت بود قابل تحمل بود چون بر تولید می افزودند . اما دو سازمان موازی پدر تولید را درمیاورند . که الان این گونه شد. چند روز قبل یکی از مقامات محترم که اسمشان را نمیبرم میگفتند که اگر میتوانستیم 250 هزار تن کود وارد کنیم با 23 میلیون دلار ضایعات ارزی میتوانستیم 750 هزار تن افزایش تولید گندم داشته باشیم 130 میلیون دلار صرفه جویی ارزی. چرا این تیپ نظراتی که به ظاهر هم پیچیده نیست معقول و منطقی است. همه بزرگان انقلاب هم در تریبون های عمومی روی این نظرات صحه گذاشتند در عمل به اجرا گذاشته نمیشود. چرا؟ چون سازمانهای موازی نمی گذارند. همدیگر را هرز میدهند. دولت تأکید داشت، در بخش منابع طبیعی تأکید ویژه کرد. خوب، اینجا بایستی مجلس مدد رسان دولت باشد، به دولت کمک کند که یک قدرت مؤثر در سامان دادن منابع طبیعی در احیای منابع تجدید شونده گام موثر بردارد. بنابراین این استدعا از مجلس محترم است، مجلس عزیزی که به دولت رأی میدهد باید به این برنامه ها رأی بدهد، برنامه ها را یاری برساند تا به اجرا گذاشته شود والله اگر شما به مهندس موسوی رأی بدهید، در عمل سنگ لای چرخ حرکت دولت در چهارچوب مفاد این برنامه ها بگذارید، هم به او خیانت کرده اید و هم به نظام و هم به امام و امت وانقلاب و شهدا خیانت کرده اید. بنابراین استدعای ما این استکه موافقت با دولت به این معنا انگاشته شود که دولت را یاری بکنیم. سازماندهی مناسب برای اجرای مفاد  این برنامه ها را در اختیار بگیرد. ابزار قانونمند مناسب را در اختیار بگیرد. قانونهایی که میتواند سنگ لای چرخ حرکت دولت بگذارد آن قانونها را برداریم . تصمیمی است از عهده مجلس میتواند برآید مجلس میتواند بر این تصمیم مصمم واستوار بایستد (رئیس: وقتتان تمام است) . یک نکته ای هم عرض بکنم. من یک اشاره ای هم به عملکرد دولت در گذشته داشته باشم من «بخشی» میخواهم  برخورد بکنم بخش وزارت امور اقتصادی و دارائی ، وزارت پست و تلگراف یک 3-4 تا از این بخشها را عرض میکنم که عزیزان شاهد بوده اید که گامهائی برداشته اند. وزارت امور اقتصادی ودارائی به واقع در زمانی که برادرمان آقای ایروانی انتصاب پیدا کرد، تغییراتی که در مدیریت های سیستم بانکی داشتند با ارج گذاری به خدمات مدیران قبل دربخش وازرتخانه اش در بخش مدیریت های بانکی انصافاً همسو با جهت گیری که حضرت امام به نام اسلام پابرهنگان فرمودند قدمها و گامهائی را برداشتند. البته آن گامها کافی نیست. باید مجلس کمک کند، نظارت کند این گامها به کمال برسد. در زمینه پست و تلگراف و تلفن شاهد بودیم که برای گسترش شبکه های مخابرات و زیردست اندرکار آن بخش با کارشناسان و کارکنانش تلاش مؤثری را به منصه بروز رساندند بایستی که مجلس محترم کمک کند که آن برنامه ها گسترده تر دنبال بشود . وزیر وزارت آموزش و پرورش شاید مورد نقد بعضی از محافل قرار میگیرد. در حالی که نمیدانند درد آن وزیر بیچاره را که معلمش بعدازظهرها مسافرکشی میکند. معلمش ناگزیر میشود بعدازظهرها به کار غیرآموزشی بپردازد صبح خسته به سر کلاس درس می آید، در کلاس درس هم به ساعت نگاه میکند که کی ساعت درس به پایان میرسد. لذا وزارت آموزش و پرورش دارد به گمان من خودش یک هنر مدیریت بود. گام برداری در توسعه فضاهای آموزشی یک هنر بود. البته این به این معنا نیست که باز معصوم باشند. باز مجلس است که میتواند از طریق کمیسیونهایش اعمال نظارت صمیمانه و صادقانه کند و کمک کند. در بخش صنعت هم ما این وضعیت را شاهد هستیم. شما هم شاهد بودید  که بعلت جریان نفت عملا یک توفیقی برای صنعت فراهم آمد که صنعتی که 7 میلیارد ارز میخورد، با یک میلیارد بتواند سرپا بایستد البته تولید پائین آمد در بخشی هم جهاد خودکفائی در صنعت قوت پیدا کرد. وزرای بخش صنعتی را یاری کنیم از این به بعد با تدوین برنامه استراتژی کلان توسعه صنعت ارزان رهگذر آنها کمک کنیم به برنامه های خود بسندگی در بخش صنعت و قطع وابستگی ارزی بتوانند توفیق پیدا بکنند. من پوزش می خواهم از تصدیع و تشکر میکنم از مجلس محترم و ریاست محترم مجلس و به سهم خودم آرزوی موفقیت میکنم برادرمان آقای موسوی که بتوانند مفاد این برنامه شان را انشاءالله با سازماندهی ، با بهره- گیری از ابزارهای قانونی مناسب انشاءالله به اجرا بگذارند و در عمل انشاءالله اسلام پابرهنگان را در همه وجوه متجلی کنند. والسلام . رئیس- خوب، ما هنوز دو تا مخالف دیگر داریم و طبعاً دو تا موافق هم باید صحبت کنند نمایندگان هم قاعدتاً خسته شده اند. یک ربع ساعت تنفس میدهیم.      (جلسه ساعت 25/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 07/11 به ریاست آقای مهدی کروبی «نایب رئیس» تشکیل شد.)نایب رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است. منشی- آقای پناهنده مخالف هستند، بفرمائید. علی پناهنده- بسم الله الرحمن الرحیم. انشاءالله بامرکم ان تؤدوالامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل ان الله نعما یعظکم به ان الله کان سمیعاً بصیراً.     باسلام به امام امت و درود بی پایان بر ارواح پاک شهدا. مخالفت بنده با شخص جناب آقای نخست وزیر نیست. بنده به ایشان رأی اعتماد داده ام و میدهم، بلکه مخالفت با عملکرد بعضی از وزارتخانه ها است که موجب ایجاد نارضائی در بین اقشاری از مردم شده است. و به عنوان یک نماینده ملت باید منعکش کننده نظرات مردم به مسؤولین باشیم. امروز می بینیم حضرت امام دام ظله العالی. دکتر شیبانی- بحث وزارتخانه ها مطرح نیست،‌ نخست وزیر مطرح است. پناهنده- اجازه بفرمائید. اجازه بدهید من صحبت بکنم . (اعتراض نمایندگان.)پناهنده – جناب نخست وزیر مسؤول عملکرد همه وزارتخانه هااست. و برگشت میکند به آقای نخست وزیر ،ایشان باید جواب بدهند. یعنی وضعیتی که امروز در مملکت هست جوابگویش آقای نخست وزیر هستند. شما چرا آقای دکتر شیبانی ایراد می کنید؟ و00نایب رئیس- میدانید که اشکال آقایان وارد است. پناهنده – ببینید رئیس دولت مسؤول وضع مملکت است . من میخواهم در رابطه با وضع مملکت صحبت بکنم حاج آقا. نایب رئیس- شما حول و حوش نخست وزیر صحبت بکنید. پناهنده- خوب، حول و حوش نخست وزیر صحبت میکنم حاج آقا. من میخواهم عرض کنم. همانطور که حضرت امام دستور فرمودند نیروهای مسلح باید دارای هماهنگی و انسجام باشند، جناب نخست وزیر هم باید انسجام وهماهنگی را در وزارتخانه ها ایجاد بکند. من میخواهم عرض کنم کانالهای توزیع نباید متعدد باشد. وزارت صنایع چیزهائی را که تولید میکند خودش جدا نفروشد و وزارت بازرگانی هم جدا توزیع بکند و مردم سرگردان باشند، ندانند به کجا باید مراجعه بکنند.     بنده میخواهم عرض کنم وقتی دو میلیارد و یکصد و پنجاه میلیون دلار ما برای وزارت بازرگانی اختصاص دادیم برای خرید کالاهای اساسی. چرا باید طوری باشد یک جنسی که کوپنش هم در دست مردم است در مغازه ها پیدا نشود؟ من این را میخواهم بگویم. من میخواهم عرض بکنم چرا بایستی سازمانهای تکراری و مشابه در وزارتخانه های مختلف وجود داشته باشد؟ همانطور که احساس نیاز میشود در نیروهای مسلح باید وحدت وانسجام و هماهنگی باشد. بایستی هماهنگی ایجاد بکنند. سازمانهای مشابه و موازی را حذف بکنند. امروز کشور در وضع عادی نیست که ماصحبتی نکنیم.     خود جناب نخست وزیر در فرمایشات چند روز قبلشان فرمودند که اگر کارمندی از کارمندان دولت هم تخلف کرد باید تحت تعقیب تعزیرات حکومتی  قرار بگیرد. تنها یک کاسب سرکوچه اگر اشتباه کرد نباید این کار را بکند. اگر یک کارمند دولت هم رشوه گرفت یا تعقیب کرد. این را اخراجش بکنند. با توجه به اختیارات وسیعی که حضرت امام به جناب نخست وزیر داده اند و تعزیرات حکومتی را در اختیار ایشان گذاشته اند، ایشان بایستی قاطعیت بیشتری به خرج بدهند. امروز بوروکراسی کمر انقلاب را دارد خم میکند امروز تورم بیچاره میکند مردم را . مردم ناراحت هستند. مسؤول مستقیم شخص جناب نخست وزیر هستند و با تشکر از زحمات ایشان ما از ایشان انتظار قاطعیت بیشتری داریم. ما انتظار داریم که کارهائی نشود در مملکت که حتی حضرت آیت الله العظمی منتظری که همه عالم میدانند طرفدار محرومین و مسضعفین هستند ، آن موقعی که میخواستند ضرورت تملک اراضی شهری را 5 سال دیگر تمدید بکنند و در شرف تمدید بود ایشان اظهار نارضایتی کردند که موجب شد این قانون تمدید نشود، چرا باید اینطور باشد.     من میخواهم عرض کنم جناب نخست وزیر شما را بخدا وزرای ضعیف معرفی نکنید. مملکت در حالی نیست که وزیر ضعیف بتواند کار بکنددر این کشور وزرایتان باید قاطع باشند. خود حضرت عالی که بحمدالله قاطع هستید نیاز به قاطعیت بیشتری هست در این شرایط حاد مملکت . امروز ما در اوج بحران و ابتلاء و امتحان هستیم و به یاری خدا و به کوری چشم دشمنان انقلاب و اسلام خدا ما را پیروز میکند و دماغ دشمنان انقلاب را به خاک می مالد و ملت ایران از این امتحان سربلند بیرون می آیند. من میخواهم عرض کنم وزارت سپاه که یکی از وزارتخانه هائی هست که در دولت شما هست نیروهای چریکی و خویش را نباید در کادر اداری بگمارد، در حالی که ما در جبهه ها نیاز به فرماندهان مجرب داریم نیروهای کیفی و قوی را به جبهه ها بفرستید. در این شرایط حساس تا مسأله اش را به پیروزی برسانند نباید این قدر ادر و تشکیلات اضافی باشد و مدام ساختمانهای چند طبقه و نیروهای کیفی در شهرها باشند. باید به جبهه ها بروند. نیاز به یورهای مجرب و فرمانده در جبهه ها هست. سپاه امید ملت ایران است. سپاه نور چشم ملت ایران است. و بایستی امروز که بعد از نزدیک به 10 سال است که از پیروزی انقلاب گذشته واین همه فداکاری کرده اند بایستی امروز که اوج فداکاری است کار را به نهایت برسانند و آنچه که در طبق اخلاص دارند از هر جهت به کار گیرند که انشاءالله در جبهه های جنگ پیروز شوند. من میخواهم عرض کنم چرا بایستی یک معلم آنقدر حقوقش کم باشد که مجبور باشد کار دومی انتخاب بکند اما کارخانه های تحت پوشش سازمان صنایع هر تعداد مهندس میخواهند بدون حساب و کتاب استخدام کنند و هر مقداری هم میخواهند حقوق برای آنها قرار بدهند به عنوان اینکه اینها شرکت هستند. خوب، این نقض قانون است. لایحه بدهید قانون را اصلاح بکنید. اگر نقص اجرائی دارد نقص اجرائی را برطرف بکنید. (دکتر شیبانی: اخطار قانون اساسی دارم). نایب رئیس- آقای شیبانی میدانم شما چه میخواهید بفرمائید. میخواهید بفرمائید که ایشان ابتدا گفتند موافق هستم ولی الان000پناهنده- من دارم در مخالف صحبت میکنم چرا نمی گذارید حرف بزنم. نایب رئیس- نه من میدانم میخواهد آقای دکتر شیبانی بفرماید ایشان ابتدا گفته من موافقم، رأی موافق هم میدهم، حالا دارد در مخالفت صحبت میکند. پناهنده- خوب، آقای خلخالی هم گفتند من موافقم، رأی موافق میدهم مگر کفر است رأی موافق به نخست وزیر دادن وانتقاد هم کردن؟‌عجب!نایب رئیس- آقای دکتر شیبانی طبق کدام اصل قانون اساسی اخطار دارید؟دکتر شیبانی- بسم الله الرحمن الرحیم. اصل یکصد وسی وهفتم : «هر یک از وزیران ، مسؤول وظایف خاص خویش در برابر مجلس است ولی در اموری که به تصویب هیأت وزیران میرسد، مسؤول اعمال دیگران نیز هست» نخست وزیر مسؤول وزراء نیست، یعنی اگر یک وزیری را شما استیضاح کردید افتاد. آن نخست وزیر نمی افتد. ایشان صریحاً گفتند من موافق نخست وزیر هستم، رأی دادم، و رأی هم میدهم. نمیتواند به عنوان مخالفت صحبت کند. پناهنده- من دارم در رابطه با مدیریت کل دولت صحبت میکنم. چطور نمیتوانم حرف بزنم؟ نایب رئیس- نه، من هم موافق نیستم، اینجوری مخالف نیست. یعنی شما دارید حق مخالف را میگیرید . این مخالفت شما اشکال دارد. پناهنده- من خلاصه در رابطه با مدیریت جناب نخست وزیر دارم صحبت میکنم اگر اجازه بدهید چند جمله دیگر هم در همین رابطه صحبت کنم. اگر دیدید مربوط نیست سخنم را قطع میکنم. نایب رئیس- نه، این را مخالفت نمی گویند. پناهنده- من هم نمیتوانم زوری مخالف باشم! من یکسری انتقاد دارم میخواهم به دولت بگویم نمیگذارید، نمیگویم. والسلام علیکم و رحمه الله. رحمت الله رحمتی- مشکلات مملکت بخشی مربوط به زیر میشود که مدیریتش با نخست وزیر است. چرا نمی گذارید صحبت کنند؟ نایب رئیس- آقای رحمتی شلوغ نفرمائید، موافق بعدی بفرمایند. به هر جهت آقای پناهنده در مخالفت صحبت کرد، خواستیم این جور ادامه ندهد. ولی به هر جهت مخالفت کرد، راجع به عیوب وزارتخانه ها و راجع به عدم هماهنگی صحبت کرد. منشی- نوبت آقای منتجب نیا است که وقتشان را به آقای آقامحمدی داده اند. آقای علی آقا محمدی صحبت کنند. (ایشان موافق هستن. علی آقا محمدی- بسم الله الرحمن الرحیم. بحثی را که در موافقت دولت در مورد با ثبات ترین دولتی که یک انقلاب به عنوان سند افتخار همراه خودش داشته من در دوبخش تقدیم میکنم بخش اول صحبت ، در مورد تجربه تاریخی ملت ایران در نهضت آزادیخواهی خودش هست و نقطه ضعف بزرگی که موجب شکست همه حرکتهای آزادیبخش در طول قرن گذشته بود. اگر ما خوب به تاریخ مشروطیت نگاه بکنیم متوجه میشویم که یکی از راههائی که موجب سقوط نظامهای مردمی و از بین رفتن تجمع های آزادی خواهی شد. بی ثباتی دولت ها بود از سال 1285 که مشروطیت برقرار گردید. اگر نخست وزیرانی را که کابینه تشکیل داده اند بشماریم، خواهیم دید که بلندترین طول دوران حکومت به یک سال نرسیده است الا درزمان رضاخان. که او اقتداری را به سبک دیگری میخواست مستقر بکند. برای نمونه چند دولت را به ترتیب و پشت سر هم میخوانم که اطاله کلام نکرده باشم. از 13/11/1285 که دولتها در مجلس اول روی کار آمدند میرزانصرالله خان مشیروالدوله یک ماه میرزاسلطان علی خان وزیر افغم: یک ماه و 14 روز، علی اصغر خان امین السلطان 4 ماه ، میرزا احمد خان مشیرالسلطنه 2 ماه، میرزا ابوالقاسم خان ناصرالملک همدانی 1 ماه، حسین قلی خان مافی (نظام السلطنه ) 7 ماه، میرزا احمد خان مشیرالسلطنه 17 روز، بعداً باز نگاه بکنیم . یک مدت دو ماه و نیم بدون نخست وزیر اداره کردند یعنی اینقدر عوض کردند که فکر کردند دیگر اصلا نخست وزیر هم نباشد دیگر چه فرقی میکند؟ یک ماه، 2 ماه، 4 ماه، خوب، دو ماه ونیم اصلا بدون نخست وزیر اداره اش کردند. و بعد از آن در دورة دم با ثبات ترین دولتها محمد ولی خان تنکابنیسپهدار اعظم بوده که یک سال توانسته دولت را اداره بکندو تنها در طول تمام مدت 57 سالی که مجلس برقرار بوده و 72 سالی که مشروطه برقرار بوده دو دولت باثبات توانستند بمانند و اگر هرکاری هم پایه گذاری شده و صورت گرفته در آن دورانها بوده ولی درست در جهت ضد منافع مردم . یعنی آن روز که کار بدست مردم بوده دولتها بی ثبات نبودند. آن روز که کار بدست دیکتاتورها می افتاده دولت ها ثبات پیدا میکردند.   دولتی که پرثبات ترین دولت قبل از 1320 است دولت میرزا مهدی قلی هدایت است ( که البته خان و اینها را رضاخان گفته بود دیگر بردارند القاب روز از 11/3/1306 اداره حکومت کرده است. دیگر بقیه حکومتها باز همچنان این بی ثباتی را داشته اند و شما اگر هر فردی را ضد مردمی ، خیانت بار، برای اسارت ملت و هر چه اتفاق باز افتاده درست در طول همین 6 سال و چند ماهی بوده که یک ثباتی را رضا خان توانسته ایجاد بکند. و در تمام دوران دولت محمد رضا هم تنها دولتی را که توانستند بر ضد مردم روی کار بیاورند. دولتهائی که از سال 1320 تا سال 1332 هستند تماماً متغیر هستند اگر لازم باشد قابل ارائه است که ملاحظه بکنید مثلا اولین کسی که میآید در زمان محمد رضا خان محمد علی فروغی است سه ماه علی سهیلی یک مدت بسیار کوتاهی بعدش احمد قوام است 6 ماه – بعد مجدد علی سهیلی عهده دار مشود. محمد ساعد 8 ماه، مرتضی قلی بیات 5 ماه، ابراهیم حکیمی 2 ماه ، محسن صدر چهار ماه، دو مرتبه ابراهیم حکیمی برمیگردد 2 ماه و نیم ،احمد قوام با آن مشخصاتی که ازاو سراغ داریم دو سال مجدداً برمیگردد سه ماه باز ابراهیم حکیمی برمیگردد 5 ماه وبقیه. تنها دولتی هم که درزمان محمد رضا میتواند بیاید وقتی است که تمام  نهضت های آزادی خواهی را سرکوب کرده حرکتها را از بین برده و شکسته، هویدا را روی کار میآورد که 13 سال دولت تشکیل میدهد واداره میکند و کارها و سیاستهایش را در آن مجر اداره میکند.     اگر این تجربه تاریخی را کسی در تاریخ گذشته ما به خوبی نگاه بکند، بزرگترین عظمتی را که امام امت تجلی دادند در این حرکت مردمی، انقلابی و در جهت حفظ منافع مستضعفین و محرومین ثباتی بود که در دولت ایجاد کردند درست برعکس نظریة همه کسانی که گمان میکردند و دنبال این بودند که هر روز دولتی و هر روز نفری را روی کار بیاورند این ثبات دولت که در حقیقت الان در طول یک قرن گذشته دومین دولت باثبات با دو ویژگی مشخص از هم دیگر قرار گرفته وهست و اگر شما تاریخ انقلابات را بخوانید. خواهید دید که برای شکست انقلاب ها تغییر دولتها چقدر تأثیر داشته و چقدر سرنوشت ساز بوده و اگر دولت در طول این مدت تغییر میکرد. ما یقین داشتیم که مثل زمان گذشته نهضتهای آزادی خواهی سرکوب میشد. مجلس سوم به هیچ وج این مجلس نبود با یک شکل دیگری در دست جباران حکومت می افتاد آن وقت ثبات در دولت را ایجاد میکردند و این از بزرگترین افتخاراتی است که برادران نباید از یک قضیه کلام بخاطر یک مسائل جزئی و کوچک که در اجرا ودر اداره یک مملکت بر فراز ونشیب وجود دارد به سادگی بگذرد و با چهار تا تحلیل این طرف این طرف و آن طرفی که اگر نخست وزیر تمام رأی بیاورد، اگر کامل به او رأی بدهیم چه میشود نمیدانم چه جوری میشود . چرا امروز که قدرت بنام اسلام است ما جرأت نمی کنیم متمرکز کنیم و یک جا و یکپارچه عمل بکنیم؟ و چه زمانی را معین کنیم که بناست که ما همه قدرت مان را و توان مان ار نشان بدهیم؟ اگر مجلس امروز که دیگر بهترین تلاشها و کوششها صورت گرفته و شکل گرفته در بدترین شرایط و حساسترین شرایط که درحقیقت شرایط ضد جنگ تلقی میشد. یعنی اگر موشکباران و جنگ شهرها مدت 52 روز برای اولین بار بی سابقه ترین طول مدت جنگ شهرها صورت میگیرد در زمان انتخابات مجلس سوم. به منظور مداخله بر امور داخلی کشور و تغییر وضع بوده و برای این بوده که مردم را بیازمایند و از سیاستهای انقلابی و جنگی و مبارزه طلبانه و مبارزه جهانی با استکبار جلوگیری بکنند به خیال اینکه میتوانند یک تغییرات اساسی ایجاد بکنند. حالا من میگویم اگر مردم ما این رشادت را نشان دادند که بیش از همه دوره ها در زیر این همه رگبار مسلسلها رفتند و رأی دادند آیا امروز که ما منتخب آنها هستیم نباید آن تبلور عینی رأی آنها را در راستای تثبیت حکومت اسلامی به منصه ظهور برسانیم و به عرصه ظهور بگذاریم و نشان بدهیم؟ این بحث اول و صحبت اول.     اما صحبت دوم و بحث دوم که مطرح است در مورد عملکرد دولت است که اگر کسی بخواهد عملکرد دولت را نگاه بکند باید فراز ونشیب های موجود در مملکت را در طول این مدت با هم ببیند و هیچ قضیه ای را بدون اینکه در زمان خودش بگذارد قابل بررسی نیست. ممکن است ما در سال 67 مسأله ای را بد بدانیم اما این مسأله در سال 62 باید بررسی بشود، در سال 64 باید بررسی بشود، در سال 66 بررسی باید بشود. نه بدون زمان مسائل را مطرح کردن والا بدون زمان مطرح کردن هر مطلبی و هر مسأله ای قابل بحث است و قابل دیدن است.   آنچه که ما دیدیم در طول تمام این دوران متأسفانه یک حالت بسیار منفی و بدی که وجود دارد و من فکر میکنم این فضا باید از پارلمان مملکت برای همیشه رخت ببندد خود کم بینی است. آنچه را که دشمن برایمان تدارک میکند میگوئیم اینها که مهم نیست آنچه را که خودمان از مشکلات داریم میگوئیم اینها که مهم نیست نتیجه کار هم که مثبت در میآید باز هم میگوئیم خدا کرده است و مشخص هم نمیکنیم اگر خدا کرده یعنی منظور اینکه بدست افرادی، بدست انسانهائی ، بدست ملتی یا نه خدا کرده است یعنی اینها نکرده اند و آن چنان این معنا بکار برده میشود واین معنا در ذهنها جا انداخته میشود که خیلیها خودباختگی به آنها دست میدهد. و این حرکت ضربه اش به اشخاص نمیخورد این حرکت ضربه اش به کل ملت و کل کسانی است که بنا دارند حرکت کنند و زندگی بکنند و تأثیراتی بگذارند و بیشترین ضررش به نسل جوان میخورد که بناست این انقلاب را بپایند و از ما تحویل بگیرند و آنچه را که ما نتواستیم انجام بدهیم، آنها به کمال برسانند. اگر بنا باشد ما نگاه بکنیم تاریخچه همین دروه گذشته ای را که امروز بحثش است که منفک از تاریخچه 7 ساله هم نیست . یعنی از 7 سال گذشته نمیشود آن را منفکش بکنید. شما نگاه کنید. یک روزی منافقین در این کشور چگونه ترور میکردند و چگونه برخورد میکردند امنیت در کشور در چه حدی بود و در چه زمینه هائی دشمن حضور اشت و در چه مکانهائی ، وضعیتهای مختلفی را که در طول این دوران از تقلیل درآمد ارزی که برای بعضی از برادرها ظاهراً خیلی روشن نیست که مثلا وقتی درآمد سه سال ما مساوی درآمد یک سال ما میشود اداره کردنش چقدر مشکل میشود یعنی وقتی ما سه سال را روی هم جمع میزنیم، به اندازه یکسال درآمد ارزی نمیشود  آنوقت به راحتی گفته میشود که این همه اش که کمبود ارز نیست . خوب همه اش نباشد اما درصد بسیار بالائی است که هست، علاوه بر آن بحرانهای مختلفی که بوجود آمده آیا پارامترهای جدیدی که در رابطه با جنگ بوجود آمده هزینه های گسترده جاری که هیچ نوع کاری هم به جنگ ندارد هزینه های تبعی است که اصلا ربطی به جنگ ندارد در حاشیه بوجود می آید شرایطی که برای تصمیم- گیری ایجاد نمیشود خودبه خود در یک فضای ملتهب و زمانی که از دست میرود، اگر مجموعه اینها را کسی کنار هم بگیرد متوجه میشود که عظمت کاری که صورت گرفته کدام است و این مجموعه کار در این شرایط و در این بحرانها اگر ما 4 تا حرکت داریم، فرمودند خود آقای مهندس موسوی ما 64-65-66 عملیات والفجر8 داشتیم ، کربلای 5 داشتیم و والفجر 10 داشتیم. کسی نمیآید اینها را بررسی بکند که عملیات داشتن در این سالها یعنی چه فشاری در مملکت، یعنی چه تهیه ای برای مملکت آنوقت در یک جائی که جنگ است و کروفر دارد دو تا قضیه ای که اتفاق می افتد آن مورد مورد دید همه واقع میخواهد شود یعنی درست خط و جهتی که دیگری میدهد. در صورتی که تا میگوئیم شیمیائی آمده در کار میگویند شیمیائی که آن چنان اهمیت ندارد ! میگوئیم جنگ شهرها آمده در کار میگویند آنکه مهم نیست! میگوئیم مرکز کشور را زیر موشک بردند، 52 روز جنگ شهرها را تحمیل کردند 180 موشک شلیک کردند، میگویند که اهمیت ندارد! ارز کم شده، نرخ نفت کم شده ، مشتریهای نفت تحریم کرده اند، میگویند اینها که هیچ کدامش مهم نیست! پس ما نمیدانیم چه کاری باید در دنیا بکنند تا ما بدانیم که مهم است. نیری دریائی آمریکا آمده مهم نیست!  شواری امنیت قطعنامه نوشته ، مهم نیست! هیچکدام از اینها اصلا اهمیت ندارد.! کشورهای مرتجع عرب به هم وصل شدند مهم نیست! همه این اتفاقات برای برهم کوبیدن حرکت00 خوب، باید ببینیم پس در مملکت بالاخره اتفاقاتی افتاده که مملکت حفظ شود. به نظر من آنقدر مسائل واضح است که نیاز به ریز و جزئیات نیست والا در ریز و جزئیات کیست که هزاران اشکال را نتواند بشمارد شمردن اشکالات که کار سختی نیست، تمام معتقد هستند که اشکالات هست. ما هم یک کابینه را تشکیل میدهیم اولا سیر تشکیل کابینه خودش مطالبی را دارد که طبیعتاً آنچه را که یک نفر بخواهد اتفاق نمی افتد. نه رئیس دولت چنین توانی را دارد ، نه رئیس جمهوری چنین توانی را دارد، نه مجلس چنین توانی را دارد. تلفیق نظرات خود ترکیب، طبیعتاً از یک چنین نتیجه ای حاصل میشود و این هم درست است مشکلاتی ایجاد میکند ولی خیراتی هم دارد. کسی که میخواهد خوبیهای دمکراسی و آزادی خواهی و انتخابهای مجدد مردم از یک طرف ورئیس جمهور از یک طرف ، مجلس از یک طرف وسط این دو نخست وزیر اینها را داشته باشد و قانون اساسی را قبول دارد و قسم خورده به حفظ قانون اساسی. خوب تبعات آن را یک مقدار از اینکه یک تلفیقی هم بین اینها صورت میگیرد باید بپذیرد. دیگر نمیشود هم او وجود داشته باشد هم این تلفیق را نگیرد و ضعف بوجود نیاید علاه بر آن ما هر وزیری را که منصوب میکنیم در جائی وزیری است میرود با مجموعه ای باید کار بکند. انتخابات مختلفی در کشور وجود دارد. جریانات مختلفی در کشور وجود دارد. بالاخره باید تعدیلاتی ایجاد کند نمیتواند که تمام نظراتش را اعمال بکند. اگر مجموع اینها را ما نگاه کنیم قابل مقایسه و بحث است. بنابراین من فکر میکنم که آنچه را که ما امروز باید به آن رأ‌ی بدهیم و من به عنوان موافق عمدتاً در آن زمینه صحبت میکنم این خواهش و تمنا است امروز که شما مورد تهاجم همه جانبه بیگانگان هستید. امروز که منافقین از تمرکز قدرت بشدت عصبانی شدند و رهبر منافقین رفته جلسه تشکیل داده، شورای مقاومت را و به آنها اعلام کرده حالا که جمهوری اسلامی دارد متمرکز میشود و کارهایش دارد دیگر حالت انسجام بخودش پیدا میکند. ما تمام شوراها را منحل میکنیم و رهبری تک را اعلام میکنیم و تا زمانی که  تمام نفاقمان را بخرج نداده ایم و چه و چه نشده ما شورا و مورا و همه چیز را تعطیل میکنیم من میگویم روزی که دل آنها به درد می آید از یک چنین انسجامی که بوجود می آید و امروز که جنگ دارد گره به دولت مخورد و با انتصاب حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا می بینیم که یک انسجامی می یابد و دولت ستاد این فرماندهی را به عهده میگیرد و تمام اضاء خودش را در این میدن وارد میکند در یک چنین حالتی تقویت دولت ، تقویت اسلام نیست؟ تقویت دولت ، تقویت جنگ نیست؟ رأی قاطع و جدی و یکپارچه دادن به معنای حمایت همه جانبه و یکپارچه نشان دادن نیست؟ در شرایطی که دشمنان ما اگر میگوییم این همه تحرک دارند نشان میدهند میگویند اینها میخواهند صلح بکنند اینها دیگر اصلا از خبر اینکه بجنگند گذشته اند چرا این حرف را میزنند؟ چرا ین مطلب را آنها دارندشایع میکنند و به آن دامن میزنند؟ برای اینکه اراده ملی را سست کنند که بر تحقق یک امر صورت گرفته. ما اگر امروز می بینیم ابوغزاله (وزیر جنگ مصر) صاف می ایستد با همه آن چیزهایی که اینها میگویند عراق چهارتا مورد پیشرفت داشته باز میآید میگوید نه ما با تمام قدرت پشت سر عراق میایستیم اگر عراق برود همة ما در معرض خطر قرار میگیریم ومن میگویم وقتی ما باید ارادة ملیمان را محقق بکنیم و شعار جنگ ، جنگ تا پیروزی را و حمایت از مستضعفین را در یک راستا برای اینکه مستضعفینند که جنگ میکنند بر علیه مستکبرین . یک چیز منفک از هم ، هم نیست وقتی این را میخواهیم با هم تطبیق بکنیم یا به کار بگیریم اما بهتر نیست ، درست تر که ما ارادة میلیمان را یک پارچه نشان بدهیم؟ به نظر من تاریخی ترین کاری که امروز دارد صورت میگیرد تحقق این امر است و اگر این رأی را امروز به مهندس موسوی به اتفاق بدهیم معنا و مفهوم آن وقتی رایست مجلس هم با این اتفاق انتخاب میشوند وقتی او جانشین فرمانده کل قوا میشود و دولت هم ستاد جنگ را به عهده میگیرد و اداره میکند من فکر میکنم ما اراده ملی خودمان را برای تحقیق پیروزی نهائی درجنگ اعلام کرده ایم و این کار هر مبارزی است که بخواهد در صحنه های مختلف نبرد بجنگد وبخواهد راه پیروزی و مقاومت را به ملتش نشان بدهد این تحقق این شعار است والا در غیر اینصورت هر کسی د راین راستا در این مقطع خاص که به نظر من مقطع بسیار ویژه تری است از مراحل قبل و از مراحل گذشته اگر ما این را به منصه ظهور نشان بدهیم و به میدان بیاوریم من فکر میکنم موجب یأس خیلیها میشود و خیلیها آنچه را که تدبیر کرده بودند به خیال خودشان برای آن که در ایران چه ها اتفاق افتاد تمام آن توطئه ها نقش بر آب میشود و امیدواریم که دولتی با اقتدار کامل و مجلسی با قدرت تمام در نظارت بر دولت که طبیعتاً در این دوره بسیار قوی تر در این زمینه عمل خواهد شد بتواند نظامی مقتدر را در برابر استکبار جهانی سر پا نگه بدارد و انشاءالله تعالی همة دشمنان اسلام و قرآن را در مقابل حق به زانو در بیاورد با عرض معذرت ، فرموده اند آقای منتخب نیا که مقدار یاز وقت را به آقای صالح آبادی تقدیم بکنم، ببخشید. نایب رئیس- از 15 دقیقه ای که شما وقت داشتید، دو سه دقیقه دیگر مانده است ، آقای صالح- آبادی بفرمائید. قربانعلی صالح آبادی- بسم الله الرحمن الرحیم  و به نستعین. خوب، من به خاطر وقت اندکی که دارم سعی میکنم از مقدمه طولانی پرهیز کنم.    از آنجائی که برادران موافق و مخالف فرمایشاتی داشتند من لازم میدانم که 00غفاری- اگر برای صحبت ثبت نام نکرده باشند نمیتوانند00صالح آبادی- آقای غفاری ، ثبت نام کرده ام.حسینی شاهرودی- آقای منتخب نیا تمام وقتشان را میتوانستند به دیگری بدهن، نه هر قسمتی را به یکنفر.منشی- شما به بند  3 مادة 144 آئین نامه داخلی مجلس توجه بفرمائید. دکتر شیبانی- ایشان باید بعد از همه صحبت کند. منشی- آقای صالح آبادی نفر بیست و یکم است که ثبت نام کرده است. صالح آبادی- ظاهراً آقای منتخب نیا وقتشان را به من داده بودند. نایب رئیس- مطلبتان را بفرمائید. صالح آبادی- نکته ای که لازم میدانم به عرض نمایندگان محترم برسانم این است که در رابطه با ویژگیهای شخصی جناب آقای میرحسین موسوی نخست وزیر محترم که در اینجا صحبتی نداریم، ما شاید بعداً فکر بکنیم که یواش یواش انقلاب فراموش شده ! یا کسانی را که در شکل دهی نخستین هسته های این انقلاب اسلامی نقش مؤثری داشتند آنها را از یاد ببریم. یک لحظه برگردیم به سال 58 وابتدای پیروزی انقلاب ، در آن زمان که گروهکهای چپ راست در خیابانها، در دانشگاهها ، در کارخانجات به صورت سازماندهی وسیع علیه این انقلاب نوپا بسیج شده بودند واقع امرش این است که جوانان انقلابی، جوانان دانشگاهی، جوانان غیر دانشگاهی، هیچ پناهگاهی نداشتند جز نیروهائی همچون شهید بهشتی و همچون مهندس موسوی که سردبیری یک روزنامة بسیار مهمی را در این کشور به عهده داشتند.     جناب آقای هاشمی رفسنجانی اینجا تشریف ندارند ولی در سال 59 یک روز که به دانشگاه تبریز آمده بودند چیزی نمانده بود که در آنجا این شخصیت بزرگ را دانشجویان ضد انقلاب از ما بگیرند.    در همان زمان ما در دانشگاهها، در بیرون از دانشگاهها ، از اندیشه ها و از قلم بسیار توانای آقای مهندس موسوی استفاده میکردیم. نکتة دیگری که لازم است من اینجا عرض بکنم این است که برادران و خواهران ارجمند ببینید که هر انقلابی الگوهائی دارد آقای نخست وزیر 7 سال است که نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران هستند شما ببینید که ایشان از سال 58 تا امروز هیچ فرقی واقعاً در افکارشان، در اقوالشان، در شعارهایشان انجام شده؟ آیا ما چه تعداد انسانهائی را پیدا میکنیم که در مسؤولیتهای بالا باشند؟ البته زیاد هستند مثل شخص جناب آقای نخست وزیر که التزام عملی داشته باشند به فرامین امام امت و به سازماندهی و حل وفصل مسائل بنیادی کشور.    من جداً اینجا عرض میکنم که من خودم شاید از نزدیک شاهد این قضیه بودم که در بسیاری از موارد کسانی که به آقای موسوی حمله میکردند به ایشان تهاجم میکردند ایشان میتوانستند از قدرت نخست وزیری خودشان استفاده بکنند و به آنها     پاسخ بدهند ولی چون مسأله شخصی بوده بعد احتمالا انعکاس آن پاسخ در بیرون آثار سوئی میگذاشته جناب آقای نخست وزیر از این پاسخگوئی و از این حملات و از این که به اختلافات دامن بزنند پرهیز فرمودند این یک نکته، نکته دیگری که من میخواهم در رابطه با فرمایشات آقای خلخالی و جناب آقای طاهایی که در واقع مخالف صحبت کردند  (نایب رئیس : وقتتان تمام است) دو دقیقه اجازه بفرمائید که من 00نایب رئیس- نفرمائید. همین هم محل بحث است. صالح آبادی- این است که بخش اساسی از حل و فصل مشکلات مملکت ما بستگی به قوه قضائیه دارد. آقای خلخالی شما چرا واقعاً فریاد نمی کشید بر سرقوة قضائیه؟ ما امروز وقتی که در شهرها میرویم ، در بخشها میرویم بیشترین انتقادات را مردم از قوه قضائیه دارند البته قوه قضائیه آقای آیت الله اردبیلی نیست ما بسیار به ایشان ارادت داریم. ایشان هم بسیار میخواهند مسائل اساسی کشور حل بشود. نایب رئیس- دیگر بحث نکنید.صالح آبادی- ولی مسائل قوة قضائیه همین حاکم شرعهائی است که حق کسانی را که به جبهه میروند یا حق مستضعفان را نمی گیرند و بعضاً به آنها شلاق میزنند و نمیگذارند مسائل مملکت حل بشود وقتی که ما نمی توانیم با قاچاقچی ها برخورد کنیم، با کسانی که رشوه میگیرند نمیتوانیم با قدرت برخورد بکنیم چگونه شما وقتی که نظامتان کلاسیک نیست، نظام هماهنگ نیست و بخش عظیمی از کارها باید توسط قوة قضائیه صورت بگیرد آن وقت نوک تمام حملات را متوجه دولت میکنید؟ البته ما مطالب دیگری داشتیم که اینجا عرض نمیکنم چون وقت نیست فقط یک نکته ار میگویم وعرضم تمام و آن اینکه شما یدانید که یکی از موفق ترین سیاستهای دولت مسأله کوپن بود شما آقای خلخالی، جناب آقای طاهایی چرا حمله نمیکنید به کسانی که نمیگذارند سیستم سهمیه بندی در این کشور شکل واقعیش را بگیرد؟ و بیشترین خدمات را به مستضعفان همین سیستم کوپنی کرد و دولت با این ارز کمی که داشت با این درآمدهای کمی که داشت توانست کالاهای اساسی را در این چند سال تأمین بکند. والسلام علیکم و رحمه الله. نایب رئیس- عرض میکنم راجع به اینکه نماینده ای میتواند وقتش را به یکنفر یا به دو نفر بدهد این را آئین نامه سکوت دارد یعنی میشود استفاده کرد که میتواند به دو نفر بدهد از این جهت ما این اجازه را دادیم . مخالف بعدی بفرمایند.  منشی – آقای شهریاری مخالف بعدی هستند چون اعتبارنامه شان تصویب نشده نمیتوانند صحبت بکنند. آقای حسینی شاهرودی مخالف هستند. نایب رئیس- آقایانی که اعتبارنامه شان تصویب نشده رأی هم نمیتوانند بدهند توجه داشته باشند. حسینی شاهرودی- بسم الله الرحمن الرحیم. احب اخوانی من احدی الی عیوبی. من تصمیم بر صحبت کردن نداشته و به همین مناسبت هم قبلا ثبت نام نکردم ولی چون یکی از موافقین محترم در اینجا صحبت کردند و من دیدم که در واقع حق مجلس دورة دوم به صورت کلی ضایع شد لازم دانستم در اینجا دفاعی از مجلس گذشته شده باشد که بعضی از دوستان اینجا حضور دارند و بسیاری از دوستان هم حضور ندارند.     اولا من یقین دارم که تمام کسانی که به عنوان موافق صحبت کردند حتماً موافق صددرصد نبودند یعنی این جوری نبود که اگر بگوییم که دولت موجود، آیا ضعفی داردیا ندارد همه آنها بگویند که دولت موجود هیچ ضعفی ندارد من باورم نمیشود که هیچیک از برادرانی که به عنوان موافق صحبت کردند نظرشان این باشد وهمچنان کسانی که به عنوان مخالف صحبت میکنند یا صحبت کردند یقیناً نظر آنها هم این نیست که دولت موجود هیچ نقطة قوتی ندارد و یا حتی معنای صحبتشان این باشد که اگر این دولت نباشد یک دولت دیگری الان دست به نقد وجود دارد که آن دولت بتواند قوی تر، قاطع تر ، بهتر و بدون ضعف تر الان روی کار بیاید و کار بکند فکر نمیکنم که نظر هیچیک از طرفین قضیه این باشد اما در اینجا فرصتی است که بعضی از مسائل گفته بشود البته بعضی از مسائل را به صورت خصوصی میشود بیان کرد اما بسیاری از مسائل را باید تمام وزراء و نمایندگان محترم مردم از تریبون آزاد در مجلس علنی بشنوند و انشاءالله برای آینده ما بتوانیم با قدمی استوارتر به حول و قوه الهی حرکت بکنیم.       در مورد مجلس من یادم نمیرود که در هفته مجلس و هفته قانون جلسه ای بود که در آن جلسه سران سه قوه و هیأت دولت، نخست وزیر محترم، شورای محترم نگهبان و تمام دست- اندرکاران و من جمله رؤسای کمیسیونها حضور داشتند. در آنجا از کمبود قانون بسیار گفته میشد حتی قوه قضائیه از کمبود  قانون اظهار نگرانی میکرد و این مسأله و این مشکل را به عهده مجلس می انداخت و همچنین بعضی از آقایان وزراء که صحبت کردند در آن مجلس باز صحبتشان از کمبود قانون بود ومشکلات قانون بود وضوابطی که به صورت قانونی دست  پای آنها را گرفته و آنها آن اختیار لازم را که بتوانند آن اصلاحات لازم را انجام بدهند نداشتند گله گذاری از مسأله قانون بود. در آنجا ریاست محترم مجلس دفاع بسیار خوبی کرد که من باید آن جلمه را در اینجا بگویم من به جناب آقای نخست وزیر وهیأت محترم وزارء و همچنین به قوه قضائیه عرض میکنم که شما واقعاً باید دقت بفرمائید در مورد مجلس، شما ببینید نمایندگانی در مجلس می آیند اولا برای گزینش ، این جاوقتی ما دموکراسی را قبول کردیم، وقتی که رأی مردم را قبول کردیم، وقتی که ولایت فقیه این اختیاراتی که مربوط به خودش هست این اختیارات را به مردم داده است که برای تعیین سرنوشت خودشان نمایندگانشان را انتخاب بکنند و برای مردم هم یک ضوابط خاصی در انتخاب نماینده گذاشته نشده طبیعی است نمایندگانی که در اینجا می آیند الزاماً در تمام امور کشور دارای تخصص لازم نیستند. این اولا و ثانیاً دورة نمایندگی یک دوره کوتاه چهارساله ای است که در این دوره کوتاه چهار ساله که هیچ تضمینی بر این نیست که آیا چهار سال بعد و چهار سال بعدش نماینده در این مجلس باشد یا نباشد و ثالثاً نماینده چه اختیاراتی و چه امکاناتی در دست دارد؟ کدام نیروی مشاوره ای و کدام نیروهای تخصصی در اختیار مجلس هست نه خودش در مجلس تجربه های مسائل اجرائی را دارد و نه نیروهای متخصص در اختیار مجلس هست اما کسی که نیروهای 000پناهنده- چه ربطی به مسأله دارد؟ حسینی شاهرودی- اجازه بدهید من صحبت کنم، اجازه بدهید ربطش طبیعتاً مشخص میشود. نایب رئیس- من توجه دارم تذکر میدهم . حسینی شاهرودی- کم کم ربطش مشخص میشود آقای پناهنده.نایب رئیس- آقای شاهرودی میدانید که 00حسینی شاهرودی – اجازه بدهید کم کم مطلب مخالفت هم روشن میشود. نایب رئیس- من میترسم این مقدمه خلاصه به ذی المقدمه نرسد، اصلا وقت هم بگذرد. قاضی زاده هاشمی- در حقیقت مخالفین در موافقت صحبت کردند ! این که به عنوان مخالف ثبت نام بکنند ولی در مجلس موافق صحبت کنند آبروی مجلس را میبرند. عوض زاده- موافقان ومخالقان بگویند بر طبق چه ضابطه ای صحبت میفرمایند. حسینی شاهرودی- حالا شما چه داعیه ای دارید که یک کسی که صحبت میکند حتماً باید نیش بزند  و یک حرفی که در دلش هم نیست بیان بکند؟ نایب رئیس- نه، در باره عملکرد گذشته و آینده دولت باید صحبت کنید. حسینی شاهرودی- خوب، من دارم صحبت میکنم اگر ما بخواهیم بگوئیم مشکلات آینده چه جوری باید حل بشود. 00 نایب رئیس- میدانم، مجلس و نماینده مجلس چه اختیاراتی دارد بعد از دورة چهار ساله، دوباره انتخاب میشود یا نمیشود، این ها چه ربطی با عملکرد نخست وزیر وعملکرد آینده اش دارد؟ حسینی شاهرودی- ربطش این است که اگر ما مشخص بکنیم مجلس چه قدرت و توانی دارد و دولت چه توانی دارد بعد معلوم میشود تقصیر به عهده مجل است یا به عهده دولت است یا به عهده قوه قضائیه. اگر نیست نگویم؟ من میخواهم این مطلب را عرض بکنم همین جور شعار بدهیم، یک حرفی بزنیم که باید منطقی صحبت بشود، بنده دارم منطقی صحبت میکنم اگر اجازه نمیدهید صحبت نمی کنم. نایب رئیس- خواهش میکنم بفرمائید.حسینی شاهرودی- صحبت من این است که به هر جهت اگر مشکل در کشور وجود دارد چه از نظر قضائی قوه قضایه هست که نیروهای متخصص در اختیار دارد. او است که باید طرح بیاورد. او است که باید برنامه بیاورد . او است که باید قانون را پیشنهاد بدهد و او است که باید به مجلس قوانین مورد نیاز کشور را ارائه بدهد و مجلس تصویب بکندو دولت محترم هم همین جور. دولت محترم است که کارشناس دارد کارشناسان در اختیارش هست. در تمام دستگاههای اجرئی نیروهای کارکرده و کارشناسان زیردست هستند که باید طرح و برنامه بیاورند و بعد این مجلس هست که تصویب بکند. من صحبتم این است، که چه قانونی بوده که قوه قضائیه به مجلس آورده و مجلس تصویب نکرده است؟ و کدام قانون بوده است که قوه مجریه به مجلس دوره گذشته آورده و مجلس دوره گذشته تصویب نکرده؟ اگر یک مورد یا دو مورد را داریم که خوب، تصویب نکردن یک مورد یا دو مورد حق مجلس است و ثانیاً مسأله این است که آن یکی دو مورد هم در اثر ناهماهنگی بوده که به مجلس آمده.    قانون مالیاتها در راستای مسضعفین در همین مجلس تصویب شد، قانونی با 270 ماده این مجلس تصویب کرد که انشاءالله از سال 68 که اجرا بشود قانونی است که کاملا در راستای مستضعفین است.     قانون تعاونیها در همین مجلس تصویب شد که انشاءالله این یکی دو تا اشکالی که از ناحیه شورای نگهبان گرفته شده اینها هم برطرف خواهد شد و در راستای مستضعفین به حول و قوه الهی خواهد بود بعد آنجایی که مجلس با آن برخورد کرده و من هم نگران از این قضیه مجلس بودم و در نطقی که در مخالفت با بودجه داشتم در اینجا عرض کردم آنجا هم از مجلس گلایه کردم.    در رابطه با عدم تصویب لایحه ادغامی که اولین تجربه بود و در سخنرانی قبل از دستورم من این را به دولت تبریک گفتم که اولین قدمی است که دولت در رابطه با ادغام برداشته (ادغام جهاد و کشاورزی) ولی ببینیم علت اینکه مجلس تصویب نکرد چه بوده؟ اول که این لایحه به مجلس آمد. همین نمایندگان مجلس بودند که برای دولت پیام تبریک فرستادند حدود صد و پنجاه نفر امضاء کردند و برای دولت فرستادند و تبریک گفتند اما چه شد که یک مرتبه در مجلس رأی نیاورد؟ علت رأی نیاوردنش هم باز از طرف خود دولت شد. خود وزیر کشاورزی ، خود معاونین کشاورزی، خود ادارات کشاورزی . برای نمایندگانی که در دورة گذشته بودند شاید حداقل نزدیک هزار،‌ هزار و پانصد صفحه در مخالفت با این ادغام از پول دولت ، با امکانات دولت ، از طریق وزارت کشاورزی برای مجلس نامه و مطلب فرستاده شد و آنچنان مجلس را ترساندند که اگر این ادغام صورت بگیرد چنین و چنان خواهد شد، اوضاع  کشاورزی اینجوری و آن جوری خواهد شد طبیعی است که مجلس هم چون خواست دولت نبود به این طرح رأی مثبت و مساعد نداد. میخواهم عرض کنم که مجلس دورة اول ، مجلس دورة دوم و انشاءالله این مجلس با یک ترکیب منسجم تر و بهتر (آنچه را که دولت صلاح مملکت بداند) یقیناً هماهنگی با دولت را خواهد داشت اگر یک جائی دیدید که این هماهنگی بوجود نیامده نصف قضیه اش مربوط به خود دولت بوده است و عدم هماهنگی دولت و تازه این طرح ادغام که آمد ما سؤال میکردیم آیا یک طرح منسجمی هست و میخواهیم ببینیم این دو تا وزارتخانه که میخواهد با هم ادغام بشود آیا واقعاً بار مالیش کم میشود؟ کارآئیش بیشتر میشود یا مثل ادغام بهزیستی در وزارت بهداری است خوب این مجلس وزارت بهزیستی را منحل کرد و ادغام کرد در وزارت بهداری اما فقط یک وزیر عوض شد به جای وزیر معاون وزیر بهداری آمد. تشکیلات دقیقاً منسجم باقی میماند اگر بخواهد جهاد با کشاورزی ، اگر بخواهد شهربانی با کمیته و اگر بخواهد دستگاههای موازی دیگر با همدیگر ادغام بشود و فقط معنای ادغام این باشد که ما فقط یک وزیر کم کنیم که این کاری را صورت نمیدهد. ما غرضمان این است دولت محترمی که طرح ادغام کشاورزی را با جهاد در اینجا آورد چرا یک طرح منسجمی را اول نداد که ما میخواهیم این ادغام را که انجام بدهیم میخواهیم این کارها را انجام بدهیم از جهاد سؤال میکردیم تو که میخواهی کشاورزی در تو ادغام شود، طرحی داری؟ میگفت شما اول تصویب بکنید اگر خیالمان جمع شد که این مطلب در مجلس تصویب میشود طرحش را بعداً خواهیم آورد. خوب، کجای دنیا اول تصویب میکند و بعد طرح میآورند؟ بنابراین خواهش من این است اولا بیائیم ادغام را از کارهای کوچک شروع کنیم نه از کارهای بزرگ وثانیاً اول طرح را آماده بکنیم بعد پیشنهادش را به مجلس بدهیم و شما بدانید مجلس هم هماهنگی کامل با دولت، با قوة قضائیه خواهد داشت و حتماً به صلاح مملکت رأی خواهد داد و حتماً چوب لای چرخ نخواهد گذاشت. یک تعداد معدودی بودند در زما گذشته و احتمالاًباشند که غرضهای شخصی داشته باشند و خدای ناکرده مرضهای درونی داشته باشند اما تعداد آنها انگشت شمار بوده و هست و خواهد بود و از آنها کاری ساخته نخواهد بود که جلو لوایح را بگیرند علی ایحال نظر من این است که از مجلس گذشته دفاع بکنم و در عین حال بگویم خدا شاهد است که آنچه که در درون دلم هست میگویم ونیازی ندارم که تملق بگویم انصاف قضیه این است که تا به الان دولت با قدرت کار کرده اما میتوانست خیلی بهتر از این کار بکند وانشاءالله با این انسجام و با رأی قاطعی که در اینجا خواهد گرفت در دور آینده باید محکمتر و قاطع تر کار بکندو مسائل و مشکلات کشور و بحرانی که در کشور بوجود آمده که یک مقدار زیادش طبیعی است و موافقین محترم هم بیان کردند که هر کس که باشد بالاخره این بحرانهائی که از خارج تحمیل شده ناگزیر است بارش را بکشد. (نایب رئیس: آقای شاهرودی دقیقاً وقتتان تمام شده است) اما یک سری مسائلی که دردرون بحران ما باید از آن بگذریم باید دولت آینده به فکر این بحرانها باشد ما یک کشوری هستیم که هزینه جاری ما بسیار زیاد و غیرضروری است و ما باز در مخالفت بودجه خدمت نمایندگان اینجا عرض کردم که ما راه حلهای بسیار اساسی داریم و میتوانیم بودجه جاری کشور را بسیار راحت کم کنیم. 00نایب رئیس- آقای حسینی از مجلس دورة دوم دفاع خوبی فرمودید و از هر جهت وقتتان هم تمام شده است. حسینی شاهرودی- چشم ، تازه من میخواستم به اصل مطلب برسم. خوب با عرض معذرت.نایب رئیس – خلاصه گفتند که دولت میتوانست قوی تر عمل بکند. یکی از نمایندگان- آقای کروبی تذکر بدهید اینقدر خارج از موضوع صحبت نکنند. نایب رئیس- ما که نمیتوانیم به نمایندگان بگوییم که چه بگوئید ولی اجمالا میفرمایند به مجلس آمده منتهی دولت کوتاهی کرده. آقای مهندس موسوی شما چقدر فکر میکنید صحبت میفرمائید؟نخست وزیر- یک ربع ساعت. نایب رئیس- فعلا تمدید وقت کنیم بعد آقای دوزدوزانی صحتبش را شروع کند چون 5 دقیقه دیگر ظهر میشود. آقایانی که موافقند یک ساعت تمدید بشود، قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. حالا نیم ساعت را بگوئیم . برادرها و خواهرهائی که موافق با نیم ساعت هستند قیام بفرمائید. (اکثر برخاستند) تصویب شد. البته ما 5 دقیقه دیگر باز وقت داریم . نیم ساعت هم تمدید شد جمعاً 35 دقیقه وقت داریم. آقای دوزدوزانی بفرمائید.عباس دوزدوزانی- بسم الله الرحمن الرحیم. من فکر کردم که لازم هست یک بار دیگر این عنوان دستور فعلی دقیقاً مطرح بشود چون برادران موافق و مخالف خوب از قضایای زیادی سخن به میان آوردند گاهی در رابطه با وزراء گاهی در رابطه با مجلس دوم که برادرمان آقای حسینی شاهرودی جداً یک دفاع عجیبی از مجلس دوم کردند و من تعجب کردم که اگر مردم مجلس دوم و آن کیفیت نمایندگانشان در مجلس را می پیسندیدند این تحول کیفی که همه جا در00نایب رئیس- شما هم راجع به موافقت با دولت صحبت کنید. نه اینکه جواب صحبتهای آقای حسینی را بدهید. دوزدوزانی- مخالف صحبت کرده حاج آقا.نایب رئیس- میدانم شما موافق دولت صحبت کن.دوزدوزانی- بله.نایب رئیس- حالا ایشان راجع به مجلس دوم صحبت کرده شما میخواهید در رد او صحبت کنی؟دوزدوزانی- بسیار خوب. عنوان دستور فعلی (نایب رئیس: شما راجع به موافقت با دولت00) رأی اعتماد به نخست وزیری آقای میر حسین موسوی است و در این رابطه صحبتهای اساسی هم هست که میشود کرد ما ضمن اینکه در شرایط بسیار حساس و شاید در یک مرحله استثنایی تاکنون بسر میبریم برایش شکی نیست و برادرها اشاره و تأکید هم کردند و من خودم اگر وضعیت مثل گذشته بود و ترکیب سابق بود اصلا نمی آمدم اینجا صحبت بکنم اما الان که خدمتتان هستم نکاتی را متذکر میشوم.     انتقاد با موافقت بیشتر سازگار هم هست تا اینکه کسی مخالف باشد و  بیاید انتقاد بکند فقط، نه، آن که موافق هست احق است به اینکه انتقاد هم بکند حرفها را هم بزند، موافقتش را هم صریح اعلام بکند من یکی در رابطه با شخصیت فردی برادرمان آقای میرحسین موسوی صحبت میکنم، خیلی مجمل، من خاطراتی از دولت شهید بزرگوارمان رجائی داشتم و از روزهای اول تشکیل آن کابینه در آن شرایط خاص کشمکش ها و برخورد با موانع اساسی که بنی-صدر آن روزها ایجاد میکرد بر سر راه در برنامه ریزی و طرحهائی که دولت انقلاب و شاید اولین دولت انقلاب میخواست روی کار بیاید و آنها را اجراء بکند، از مؤثرترین برنامه ریزان و پیشنهاددهندگان وصاحب نظران در آن برنامه که الآن هم با این که مجمل هست این برنامه فکر میکنم که لازم است دولت آینده که تشکیل میشود انشاءالله، یک مرور مجددی روی آن برنامه داشته باشد. در آن موقع ایشان از عناصر فعال در آن برنامه بودند.     شخصیت سیاسی برادرمان را من در همین محدودة سنوات بعد از انقلاب عرض میکنم. همین قدر اشاره میکنم که درسیاست داخلی، نظرات ایشان و مواضع و حرکاتشان و تذکراتشان و برخوردهایشان به گونه ای بوده است که همواره مایة خشنودی حزب الله جامعه و برادران مسؤولی که واقعاً خدمتگزار بوده اند ، میباشد. در هیأتها ، در سازمانها، در هیأتهای نظارت، در خود دولت ، تذکرات ایشان و مواضعشان و حرکتهایشان و شعارهائی که در رابطه با مسائل گوناگون ، شعارهائی که باید به منصة ظهور برسد  و در عمل پیاده بشود. بهر حال هر کسی با ابراز نظرهایش هم شناخته میشود و مواضع در عمل نشاندهندة بیشتر شخصیت هر فرد هست.     در سیاست خارجی، ایشان از شخصیتهائی بودند که از آن مرحله ای که بنا شد انقلاب مواضع صریحش را داشته باشد با حضور این برادرمان در وزارت خارجه و همین طور در دولت و در محافل دیگر مواضع مشخص بوده. و الان هم ما  در بسیاری از مسائل که حتی با مسأله اصلی مان که مسأله جنگ است به نوعی ارتباط پیدا میکند، و ما واجد نظرات قاطع و صریح، آن چنان که هم با زلال مکتب و هم با صلاحدیدهای دقیق حضرت امام منطبق است، این برادرمان را در گزارشهائی که میگیریم، مطالب و مسائلی که میشنویم و میخوانیم می بینیم که از قاطع ترین و جدی ترین شخصیتهای مملکت ما هستند.     از نظر اعتقادی و انقلابی و از لحاظ تعهد، من به جمله حضرت امام فقط  اشاره میکنم. حضرت امام در آن برهه حساس که بسیاری بودند که در مجلس عرض اندام میکردند، در بیرون مجلس هم بودند، تلاشها زیاد بود که تغییر دولت پیش بیاید. بوقهای استکباری دمادم در توضیحاتشان و در تفسیراتشان میگفتند که اگر این تحول پیش بیاید (حالا یک قدری هم شاید خام خیالی های آنها بود) چرخش 180 درجه ای به سوی سیاست غرب حاصل خواهد شد در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، آن موقع ما می بینیم که امام محکم ایستاده اند و تمام موارد و مسائل خصوصی را کنار میگذارند. کار به جائی میرسد که میفرمایند اگر صلاح اسلام و صلاح مردم اقتضا بکند من یک فرد یا یک گروه را فدای مردم میکنم. و در همان شرایطی که 18 ماه بعد از آن کاخ سفید میگوید که ما 18 ماه قبل احساس میکردیم که میتوانیم با بعضیها ارتباط برقرار کنیم در جمهوری اسلامی ایران، در آن شرایط امام دست خط شریفشان بر پای نامة 135 نفر نماینده های مجلس می آید و آن جا مرقوم میفرمایند که : «من آقای میرحسین موسوی را به تعهد و تدین میشناسم.» در پیامهائی که بارها در مجلس و درجلسات غیر علنی مطرح شده است امام حمایت قطعی و روشنشان را از این برادر بزرگوارمان مطرح میکنند. نه این، برای این که امام میفرمایند باشد. واقعیتی است که در این برادر عزیز ما بوده و هست و مورد عنایت مقام معظم رهبری و ولایت فقیه قرار میگیرد.     مدیریت برادرمان: من این جا میخواهم از دید انتقادی هم عرض بکنم که واجد قوتها بوده، واجد ضعفها هم بوده. همین جوری که اشاره شد در بعضی مواقع مخصوصاً (ضعفها را اول عرض میکنم) بعضی اختیارات ما می بینیم که به این برادر عزیزمان داده شده است اما آن چنان که باید از آن اختیارات استفاده نشده است. البته باز در کنارش باید اضافه بکنیم که بسیاری موانع برای عدم تحقق آن اختیارات و آثار و ثمرات خیر آن اختیارات ، در خارج و بیرون از ارادة ایشان و اختیارات ایشان بوده. اما به هر حال ولو یک نماینده، ده نماینده، پنجاه نماینده  در مجلس باشد، دولت و نخست وزیر مخصوصاً باید ارتباط تنگاتنگ برقرار بکند و مسائل و مشکلات و موانعی که پیش پای حرکت بالنده و با رشد دولت میخواهد ایجاد بشود، آنها مطرح بشود و چاره جوئی بشود، پشت همین تریبون مجلس به نوعی مطرح بشود. البته اقتضای مجلس دوم این نبود و این ارتباط برقرار نبود، تقصیر هم طرفینی بود. نه دولت با مجلس آن ارتباط را داشت و نه مجلس با دولت آن معاضدت و مشاورت را داشت. اما قوت مدیریت ایشان با تمام مشکلات، مسائل ، تنگناها، (مسائل که تازگی ندارد برای جامعه ما وبرای انقلاب و نظام ما) در این مدتی که این برادر ریاست دولت را داشتند و مسؤولیت هماهنگی امور دستگاهها و مسؤولین دستگاهها را داشتند، ما می بینیم که امام فرمودند (باز من اشاره میکنم و تکیه میکنم به کلمة مبارک حضرت امام) من میدانم مسائل را ، مشکلات را ، کمبودها را ، اشکالها را، همین هائی را که اگر (من این را اضافه میکنم) عینک بدبینی را یک مشت جفنگ قلدر، گردن کلفت سودجوی فرصت- طلب به چشم مردم ما بزنند، آن اشکالات به مراتب اگراندیسمان میشود و چندین برابر بزرگ جلوه میکندو مردم را به دولت بدبین میکند، به همانها حضرت امام اشاره میفرمایند و میفرمایند اینها هست. اما چطور میتواند نباشد؟ در آن مجموعه شرایط و در این وضعیت، مدیریت ، مدیریت شایسته ای است . ما امروز موارد قوتی را که شاید استثنائی و منحصر به فرد جمهوری اسلامی ایران است ، ما میتوانیم امروز مطرح کنیم و با پیشانی باز. ملتی که دندان روی جگر میگذارد و مقاومت میکند و همه مشکلات را به جان میخرد، دولتی که بر این ملت آزدانه و با آزادگی دارد حکومت میکند، همة این مجموعه یکپارچه عرض اندام میکند که ما یک دینار بدهی خارجی نداریم. همین دشمن بعثی ما را ملاحظه بکنید. نزدیک به 40 میلیارد دلار خزائنش را خرج کرده. حدود 80 میلیارد دلار وام و قرض را با هزار رقم ترفندها و شگردهای به آن گونه، گرفته و باز خرج کرده والان زیر دیوان خارجی خودش نمیتواند قد علم بکند. و ما در برابرش همین جنگ را داشتیم، تحمل کرده ایم و مشکلات را هم تحمل کرده ایم. یک مدیریت شایسته ای را اقتضا میکرده که الحمدالله وجود داشته. و امروز ما این سربلندی را در سایة این مدیریتها داریم.    نستوهی برادرمان ، یکی از مسائل بسیار عمده است که امروز ما باید رویش تکیه بکنیم. اگر کسی در شرایط سخت در مسؤولیتی که نخست وزیری یک نظام انقلابی نوپا هست قرار بگیرد، و بنا باشد که با چندفقره پیش آمد دشواریها و تنگناها و مشکلات و نق زدنها ، مشکل تراشیها و سنگ- اندازیها از صحنه بیرون برود، آن جا را ما باید فکرش را بکنیم که چه کسی راما داریم امروز با او موافقت میکنیم. و از او حمایت میکنیم. کسی که در تمام این تنگناها و دشواریها مقاوم ایستاده و الان با تمام امیدواری به اینکه به هر حال خود ما هستیم که روی پای خودمان هستیم و باید در مملکتمان جبران مافات بکنیم و بسازیم و با قدمهای بلند به سوی آیندة روشن پیش برویم. این خودش یکی از ارزشهای بزرگی است که در این برادر بزرگوارمان من دیدم و شکرش را هم میکنم.     تیزهوشی و گیرندگی برادرمان یکی از مسائلی است که من با ایشان از ابتدای دولت شهید رجائی عزیز بوده ام و در فقرات عدیده من خودم این محک را رده ام. ایشان به سرعت مسائل و موارد را که مطرح میشود میتوانند بگیرند و تحلیل کنند و جمع بندی داشته باشند و نتیجه بگیرند. این یکی از امتیازات شخصی این برادرمان است. من عرض کردم و برادران دیگر هم فرمودند، تکراری است. مملکت ما در شرایط بسیار حساسی دارد به سر میبرد. مافات زیاد داریم، و این مافات قبل از اینکه در انقلاب اسلامی و این سالهای بعد از انقلاب باشد، من عرض میکنم که یک سلسله از مشکلات و مسائل ما برمیگردد به قبل از انقلاب. همانطوری که امام روز اول ورودشان به وطن فرمودند ، مملکت را تخریب کردند، کشاورزی اش را آنجور کردند، صهتعش را نگذاشتند نضج پیدا بکند. هر کس ابتکاری ، قدرتی ، اختراعی داشت خفه اش میکردند و بسیاری از موارد در ابعاد مختلف بود که (نایب رئیس: وقتتان تمام شد آقای دوزدوزانی) . دو دقیقه دیگر. (نایب رئیس: دو دقیقه که خیلی میشود اصلا واجب که نیست پانزده دقیقه صحبت بشود. تا 15 دقیقه میتوانید صحبت کنید. آقایان فکر میکنند واجب است حتماً از همة وقتشان استفاده کنند) یک سلسله از مشکلات و تنگناها به بدسلیقگی های بعد از انقلاب برمیگردد. ما باید از دولت امروز حمایت بکنیم. ما از دولت و از برادرمان مخصوصاً حمایت بکنیم که توانسته اند با این دشواریها نظام را پیش ببرند یک سلسله از مشکلات قطعاً زائیده ناشی گریها و ضعفها در مدیریتها است. این را ما تذکر بدهیم به برادرمان و از این مسأله هم ما نمیتوانیم چشم بپوشیم. عدم اجرای انقلاب ادرای، عدم گزینش دقیق در مسؤولین امور مصدری، عدم اشراف هم از سوی مسؤولین قوه مجریه و هم از سوی مجلس، روی حسن عملکرد دستگاههای اجرائی ، عدم اجرای صحیح و منتج به نتایج خوبی که میتواند اصل 76 قانون اساسی داشته باشد و تحقیق و تفحصی که میتواند پایه کنترل و اشراف روی مسائل را داشته باشد. همة این اشکالات را ما میتوانیم با کمبودهای ابزار قانون هم جمع بزنیم و ما از این نظرگاه برادرمان که به این کمبود قانون توجه دارند و امروز باید مجلس سوم انشاءالله با همه توانی که دراد و قابلیتی که دارد این مسأله را حل بکند، این مسأله هم وجود داشته است. و بعد از تهاجمات و توطئه های استکبار جهانی هم نمیتوانیم غافل باشیم. و من اینجا تذکرم را شروع میکنم (در همین یکدقیقه ونیم شاید، و عرض میکنم که برادرمان این هشدار را بپذیرند استکبار جهانی و عوامل داخلی اش، بی تردید بعد از این توطئه های بیشتری خواهند داشت. نجات از این توطئه ها وارد شدن از این میدان توطئه ها مستلزم این است که دولت آیندة ما دولت کارآئی باشد. دولتی باشد با بینش سیاسی خوب، قدرت اجرائی خوب، تخصصهای لازم در مواردی که بیاد باشد و مرتبط با مجلس خوب انشاءالله و خادم به مردم خوب. من عرض میکنم که برادرمان در معرفی وزراء دقت کنند تأمل داشته باشند. این را ن اعلام میکنم (نایب رئیس: آقای دوزدوزانی وقتتان تمام است) همین الان نگران این معنا باشند که اگر وزرائی که معرفی میشوند آن قابلیت لازم را نداشته باشند مجلس رویش انگشت خواهد گذاشت و مته روی خشخاش خواهد برد. و وزارئی هم که قوی بودند اما به خاطر زیرمجموعه بد، به خاطر فشارها واهرمهای فشاری که از دور و نزدیک بوده، آن وزراء را هم به آنها تذکر داده بشود که اصلاح کننند وضعشان را. نایب رئس- 18 دقیقه صحبت فرمودید استدعا میکنم آقایان بعدی که صحبت میکنند رعایت آئین- نامه را بکنند، 5 دقیقه دقیقاً میتوانند صحبت کنند. منشی- آقای هادی غفاری مخالف هستند، بفرمائید. معماری- پیشنهاد کفایت مذاکرات را دارم، رأی گیری کنید. نایب رئیس- کفایت مذاکرات که نمیتوانیم بدهیم . کامل خیرخواه- شیوة مجلس این بود ، وقتی مخالف صحبت نمیکند موافق هم صحبت نکند.  نایب رئیس- من هم موافقم با این قضیه که میفرمائید اما من حق ندارم بگویم صحبت نکنند. قاضی زاده هاشمی- فقط یک مخالف در جلسه اسم نوشت و صحبت کرد بعداً یکی یکی آمدند به عنوان مخالف ثبت نام کردند. اگر مخالفین جرأت داشتند وقتی لوحه را در تابلو نصب کرده بودند همانجا ثبت نام میکردند!هادی غفاری- اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. دشمنان حقیر و بی شخصیت انقلاب اسلامی ما چه در داخل وچه در خارج کشور و نیز استکبار جهانی هرگز گمان نکنند که اینک حمایت از دولت محرومان و مستضعفان جلوه خود را از دست داده و یا خدای نکرده رنگ باخته است. سخنان خود را با نفرین به شیطانها و وسوسه گران خناس ودر رأس آن آمریکا و اسرائیل بدنام و رادیوهای بدنامترشان که امشب و فردا شب تحلیلهای عوضی خواهند کرد، آغاز مینمایم.     بحث اول من نسبت به دولت برادر بزرگوارمان آقای موسوی نسبت به رأی اعتماد نسبت به خودشان، از مسأله جنگ آغاز میشود. بدون شک کشور ما در حال جنگ است و به تعبیر قدیمی و سنتی ما و فرهنگی خودمان «شترسورای دولادولا نمیشود» وقتی کشور در حال جنگ است کوشش به نگهداشتن قیافه کشور به شکل عادی یک فریب خواهد بود. نه یک کار اصلاح- طلبانه. کشور چهرة جنگی به خودش نگرفته است. آهنگ توسعه صنعتی، کشاورزی و خدماتی با در نظر گرفتن شرائط جنگی لحاظ نشده است. در جنگ جهانی دوم شما بسیار ی از کارخانه ها را می بینید که قاشق می ساختند، چنگال میساختند، قابلمه و کاسه وبشقاب میساختند ، ولی همه شان در خدمت جنگ، به ساختن مین، ضد تانک، ضد نفر و پرداختن به ابزار نظامی میپردازند به سمت جنگ، تغییر نظام تولید میدهند. ما ، در این کار نمیخواهم بگویم هیچ موفق نبوده ایم، ولی بسیار ناموفق بوده ایم. نه اینکه هیچ موفق نبوده ایم، ناموفقی مان کم نبوده است. میتوانستیم ومیبایست بیش از این میبوده باشیم . تغییر روال جنگ ، تغییر روال تولید و خط تولید و سیستم تولید، (الان چون تغییر یافته است بعد از انتقاد بسیار صریح و آشکار من ، میگویم به عنوان نمونه اندکی قبل از سال گذشته در بازدیدی که از صنایع دفاع من داشتم، صنایع عظیم دفاعی که باید در خط دفاع حرکت کند یکی از بزرگترین تولید کنندگان گاوصندوق، کمد. فایل، میز تحریر بوده است که به عنوان بخشی از اقدامات مهمشان به رخ نماینده تهران می کشیدند. که من به جای تشکر بسیار هم کردم که گاوصندوق سازی کار بخشهای خصوصی است نه کار صنایع دفاعی کشور. البته آنجا چون با نظارت مستقیم ایستادم و اعمال کردم به عنوان یک طلبه خوب، بحمدالله برادرمان آقای ترکان این مشکل را رفع کردند. و مابسیاری از جاها این خط منحرف تولید را چه در صنایع داخلی و چه در صنایع غیر داخلی داریم عملا می بینیم کشور در شرایطی نیست که ما ارز را بدهیم به مؤسسات نساجی برای پارچه های گوناگون. با توجه به اختیارات اعمال ولایت که به دولت محترم سپرده شده اینک وقت این هست که از کشوری که خود آقای موسوی تشریف بردندو دیدند کشوری که به دلیل مسأله پارچه (چون نمیخواهم تأیید آن کشور  بشود اسم نمیبرم خودشان میدانند کدام کشور را میگویم) کشوری که به دلیل مسأله پارچه داشت سقوط میکرد وقتی رنگهای مختلف پارچه را ممنوع کرد. نیازش از کشور آمریکا و غیر آمریکا یک دفعه به مقدار 60-70 درصد پائین آمد و این در کشور ما متأسفانه عملی نشده است. بسیاری از دستگاههای صنعتی کشاورزی و خدماتی مطلقاً آهنگشان آهنگ جنگ نیست. در شرائطی که دولت میتوانست ادغام وزارتخانه اش را و یا حداقل تشکلیاتی را که بایست کار واحد انجام دبهند، مثل خرید سرمایه-گذاریهای مربوط به بعضی از امکانات نظامی، عیناً و مکرر انجام میدهند، که من کلیات را میگویم و برادرمان آقای موسوی درست میدانند که من چه میگویم. وزارتخانه هائی که تدارکاتی و پشتیبانی نیروهای مسلح را دارند میتوانستند طرح واحدی را عمل کنند. میتوانست نخست وزیر در محور وزارتخانه ها واقعاً محوریت را اعمال بکند. کدام وزیر است که میتواند بر اساس برنامه های هماهنگ در دولت عمل نکند؟     بحث بعدی من تشکیل واحدهای موازی وزارتخانه هاست در نخست وزیر کاری که وزارتخانه خاصی مسؤول آن کار است ما عیناً همان را در نخست وزیری ملاحظه میکنیم. البته اینجا استثنائاً معاونت سیاسی را با توجه به شرایط موجود برای کشور چون ضروری میدانم آن بحث جدائی است. منهای این، چه در مسائل صنعتی چه در مسائل غیر صنعتی، چه در مسائل مربوط به بودجه و به عنوان عضو کمیسیون بودجه میگویم مسأله تخصیص ارز و حاکمیت بر تخصیص ارز، اصلا کمیته تخصیص ارز را جائی که باید مسائل ارزی را نظام بدهد به دفتر برادرمان آقای موسوی رفته ، و این خلاف قانون است، من به شدت نقد میکنم این شیوة عملکرد را بعد از آنکه امام بزرگوار با درایت و هوشمندی خاص خودشان که در کس دیگر یا ابداً سراغ نداریم یا اینگونه سراغ نداریم، تعزیرات حکومتی را به برادرمان آقای موسوی واگذار کردند ما ناگهان متوجه شدیم و دیدیم که «دانه های درشت » هنوز دانه های درشت هستند ودانه های ریز،اینجا و آنجا بسته میشود.! من به عنوان کسی که در تهران با مردم تماس دارم ومردم صدای من را دارند میشنوند ، در خاک سفید مغازه های کوچک کوچک، دو کیلو شلغم ، سه کیلو زردک کم وزیاد شده مغازه را پلمپ کردند اما گنده گنده فروشها صاف صاف راه میروند و درشت درشت حرف میزنندّ! تعزیرات حکومتی در این کشور و هر چه که بایست در برابر چنین جریانات منحرفی موضع بگیرد، دانه های درشت را باید چسبید نه دانه های ریز را. دانه های ریز اگر بخواهیم دانه دانه رویش نظر بدهیم و وقت بگذاریم ، که باید هم بگذاریم این کار پس از دانه های درشت است.     برخورد قاطع با مسأله چند نرخی در دستگاههای دولتی و مخصوصاً شرکتهای دولتی، به عنوان کسی که چهار سال روی مسأله شرکتهای دولتی کار کرده، هم شخص برادرمان آقای موسوی میدانند، هم کمیسیون محترم بودجه میداند، هم وزارت برنامه و بودجه میداند، هم وزارت اقتصاد و دارائی میداند، هم معاون محترم آن موقع که الان هم عضو کمیسیون بودجه هستند برادرمان آقای داود شمسی میدانند ، یکی از مسائل عمده ما شرکتهای دولتی است صریح میگویم که دولت اقتدار خودش را بر شرکتهای دولتی خودش اعمال نفرموده است الان نرخهای آزاد بسیاری به شرکتهای دولتی برمیگردد. بعضی از دستگاههای دولتی اجناس را به نرخ دولتی میخرندو در بازار بدتر از آزاد میفروشند. از جمله دستگاههائی که مأموریت اصلی آنها ، برابر قانون تشکیل آن وزارتخانه ، فعالیتهای نظامی است ، در عین حال در زمینه کشف معدن ، صادرات و واردات و فلان ، دخالت میکند. و بحث این نیست که از شخص خاصی و وزارتخانه خاصی اسم ببرم، دانه دانه اینها را حاضرم بنشینم و عدد و رقم بدهم و بگویم که از کجا فلان وزارتخانه محترم چه خریده؟ میگویم که فلان جا را با چه عدد بزرگی به نرخ دولتی خریده اندو بعد به چه کسی گفته اند بیا ببردر بازار بفروش!   سوء مدیریت ، نصب معاونین و مسؤولین ضعیف وغیر مدیر واحیاناً نالایق . جذب نیروهای منتقد.     سعی نکنیم افرادی که از ما هیچ انتقاد ندارند دور خودمان جمع کنیم، افرادی که بله بله میگویند. ما در اوج حمایتمان از دولت ، حمایت میکنیم از کسانی که از ما انتقاد میکنند ، کسانی که ایراد ما را میگیرند . مثل شانه نباشیم که ایرادها را همه به پشت سر میفرستد. اگر دیدی کسی به شما انتقاد میکند از او حمایت کن.» خود شکن آئینه شکستن خطاست» ما در بسیاری از دستگاههایمان مع الاسف بچه های حزب اللهی که میآیند انتقاد میکنند، نقد دارند بلافاصله اسمش را میگذاریم ناهمآهنگی با مدیریت، چه و چه00 آنها را به آنجائی میفرستیم که عرب نی می اندازد! آنها را بیاوریم، به آنها بها بدهیم. آنهائی را که انتقاد میکنند، آنهائی را که نقد دارند، آنهائی که حرف دارند، آنها را بها بدهیم. با آنها کار بکنیم.   برخوردهای غیر اصولی بعضی از دستگاهها (البته من متأسفم این را دارم میگویم ولی من نمایندة مردم هستم در پشت این تریبون) کارمندان دولت با ارباب رجوع و سر دواندن آنها، امروز برو فردا بیا. خدا شاهد است ما پایگاههایمان را از دست ممکن است بدهیم اگر مردم را از دست دادیم. یک روزی یک کسی از من سؤال کرد آقا! مگر میشود چادر را از سر زینب برداشت؟ پاسخ من این بود وقتی مردم حسین را تنها بگذارند راحت چادر از سر زینبها میشود برداشت. و ما کاری نکنیم که تنهابمانیم. ما مردم را خسته نکنیم. ما مردم را سرندوانیم . والله مردم ، مردم کریمی هستند.    بحث بعدی من حمایت جدی از کارمندان صدیق و محروم و زحمتکش  دولت و ایجاد زمینه های تشویق و تنبیه به گونه ای که خادمین بهملت مورد تقدیر وسهل انگاران و نیز کسانی که دلسوزی لازم را ندارند تنبیه شوند. سخن مولی علی را بیاد بیاوریم فرمود:    «ولا یکونن المحسن والمسیئی انک بمنزله سواء » خادمین و خائنین در پیش ما یکی نباشند. من اسناد دارم. معاونین بعضی ز وزراء اینجا حضور دارند، به خودشان نشان دادم. قرار بود که به خشی از کرکنان دولت که کار لایقی را انجام میدهند ، سفر حج، سفر سوریه وسکه طلا بدهند. بعد ناگهان دیدیم سر از جای دیگر درآورده! فلان آقای محترم با خانمش سفر حج، فلان آقا با خانمش سفر سوریه، و وقتی در هواپیما می نشینیم میگوئیم از چه سهمیه ای شما آمدی؟ میگوید از سهمیه تشویق. چه کار عمده ای کرده بودی؟ چرا همه اش تشویق سراغ رؤسا میرود؟ و این کارمندان جزء هیچکدامشان کاری نکرده اند که تشویق بشوند در این زمینه من تخلفاتی را از دولت محترم در رابطه با کار اصلی ام در کمیسیون بودجه میگویم . تبصرة 29 آن را خدمتتان میخوانم.     (این تبصره قانون بودجه سال 1366 است که در سال 65 تصویب فرمودید.) بند «ن» تبصرة 29- کمیته تخصیص ارز و بانک مرکزی جمهوری ایران به ترتیب مکلفند ارز منظور در قسمت (الف) جدول شمارة 2 قسمت نهم این قانون را به نحوی تخصیص داده و بفروش رسانند که درآمد ردیف 420505 منظور در قسمت سوم این قانون ، حاصل گردد. مبلغ ریالی این دویست میلیارد ریال است که عائد خزانه نشد وعملا شد کسری بودجه واستقراض از سیستم بانکی، یعنی تورم در تورم.!     مسأله بعدی که اینجا خیلی خلاصه و عرض کنم که وقت شما را من نگرفته باشم، عدم صرفه جوئی است از امکانات دولتی ، چه در وزارتخانه ها و چه در غیروزارتخانه های دولتی، دستگاههای مربوط به دولت. شما می بینید «تویوتا» وارد کشور میشود. پلاک اتومبیل یک وزارتخانه نظامی که بایددرجنگ بجنگد، تویوتای آخرنی مدل(وانت بار)و برای فتن به شب عروسی در خدمت زن  بچه آقا قرار میگیرد و بعد چراغ قرمز هم نمیایستد، به مردم هم نیشخندمیزند! من امشت که شما فرصت پیدا کردید خواهش میکنم در وقت رفتن به دعای کمیل، ببینید چقدر ماشین دولتی به دعای کمیل می آید. به چه مجوز شرعی؟ ماشین با پلاک دولتی به چه مجوز شرعی؟ با کدام ملاک؟ ماشینهای متعدد ، بنزین دارد، استهلاک دارد. امروز صبح یک برادری به من میگوید آقای غفاری این مدت است من لاستیک نگرته ام. گفتم من هم که نمایندة تو هستم والله مثل تو لاستیک نگرفته ام، من هم درست مثل تو هستم. و وقتی احساس کرد من هم مثل او هستم خیلی شاداب شد. در شرایط این جوری ما می بینیم که یک برادر حزب اللهی با خانم چادر به دوش، مقنعه به سر باخیلی قدرت دارد میرود دعای کمیل با ماشین نمره دولتی. مجوز شرعی تان چه هست، کدام سیستم کنترل دارید؟ مأمورین دولتی حقوق میگیرند، معترقم که وضع معاششان بد اندر بد است، قبول دارم ولی به هر حال در ساعت اداری مأمور دولتند. این وضعیت چهار راه های شماست، این وضعیت قانونمندی خیابانهای شماست، این وضعیت ترافیک شما است. میدانم امکانات ندارید ، میدانم این ابزارهای کافی را ندارید، اینها را میدانم. به عنوان عضو کمیسیون بودجه مشکلات ملی شما را خوب میدانم اما ای را هم به شما خوب اینجا میگویم که شما کنترل ندارید. ابزار کنترل را نه اینکه نداشته باشید، اگر با قوة قضائیه همآهنگ نیستید بیائید به ما بگوئید، بیائید به ما صریح بگوئید. برادران آقای موسوی به ما بگویند که قوة قضائیه با ما آهنگ واحد ندارد. بیائید به ما بگوئید در پشت همین تریبون. بیائید بگوئید، نترسید. بگوئید که فلان روزنامه جو میسازد، شانتاژ میسازد. به مردم بیائید بگوئید روی برنامه سلام صبح بخیر که معلوم نیست سرش کجاست آخر آن کجاست، وقتی یک دولت میاید برای بچه ها در این یک ماهه معلم بیچاره را به کار میکشد، چهارتا آقای عابر پیاده غیر مسؤول شروع میکنند غرغر کردن و برنامه ریزی را زیر پا گذاشتن. بیائید به ما بگوئید مشکلات تان را من معتقدم که اگر مشکلات را با ما در میان بگذارید واگر از نیروهای لایق تر استفاده کنید و اگر دور و بر خودتان سعی بکنید از کسانی که مدیریت دارند، پایگاه مدیریتی دارند، دردها را هم می فهمند، طرح هم دارند، دارای ذهن خلاق واندیشه هم هستند استفاده کنید، موفق خواهید بود. من آخرین جمله ام را خدمتتان بخوانم ودیگر رفع زحمت کنم. با عرض پوزش از همه برادران و خواهران، دوستان بزرگواران، از برادرمان آقای کروبی، و جناب آقای مهندس میرحسین موسوی. در نهایت باید بگویم که حمایت مجلس از دولت به معنی این نیست که مجلس از خود سلب اختیار کند. یک عادت بدی در ما پیدا شده، ما باید حتماً با آقای مهندس موسوی کینه داشته باشیم تا بیائیم اینجا به عنوان مخالف صحبت بکنیم ما در این کشور صاحبنظریم، ما در این کشور مسائل را می بینیم، با مردم تماس داریم. دفتر تماس در سه چهار گوشه تهران زده ایم. با مردم تماس داریم. از همین تریبون اعلام میکنم به عنوان یک طلبه که از طریق دفاتر ما حق دارند هفته ای دو روز، هفته ای سه روز،هر روز 2 سعت با نماینده شان تماس بگیرند. توقع نداشته باشید کسی میاید اینجا حتماً دشنام بدهد تا بشود مخالف. حتماً کینه داشته باشد، با آقای موسوی، حتماً برود در پائین شهر تهران یا شمال شهر تهران در منبر یک سه ، چهار تا دروغ وراست و مقاله تند و غیر تند را سر هم کند تا به عنوان مخالف ، بعد هم اینجا مخالف خوانی کند. (نایب رئیس: وقتتان هم تمام است) اجازه بدهید این یک جمله را هم بخوانم. در نهایت باید بگویم که حمایت مجلس ا ز دولت به معنی این نیست که مجلس از خود سلب اختیار کند و کمی ها وکاستی ها وبی لیاقتی ها را خدای ناکرده احیاناً نبیند ونایستد. اساساً فلسفه نمایندگی چه میتواند باشد؟ و به عنوان آخرین کلام اعلام میدارم که رأی من به شما سفید خواهد بود. اما مشروط به رعایت اصولی است که بخشی از آن را خدمتتان ارائه کردم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.یکی از نمایندگان- معنی مخالف را هم فهمیدیم. نایب رئیس- برادران و خواهران توجه کنید وقت ما تمام شد. یک مخالف و موافق داریم البته من ابتداء نظرم این بود که مخالف نمیتواند صحبت کند به عنوان اینکه اعتبارنامه اش تصویب نشده. آئین نامه هم مسکوت است. برداشت برادران هم جمعاً این است که نه، مثلا رأی نمیتواند بدهد ولی صحبت میتواند بکند. من نظرم این بود که صحبت نطق قبل از دستور میتواند بکند ولی مخالف وموافق نه،به هر جهت الان دو موافق داریم ویک مخالف.      آقای مهندس موسوی هم فرمودند ده، پانزده دقیقه میخواهند صحبت کنند. پس باید تمدید وقت بکنیم. طبعاً الان باید یک موافق صحبت کند، بعد آن وقت یک موافق دیگر هم بعد از مخالف صحبت کند. یعنی ما حداقل یک ساعت وقت میخواهیم.معماری- کفایت مذاکرات میدهم.نایب رئیس- کفایت مذاکرات اینجا نمیتوانیم بدهیم وقت اینجا تعیین شده. کفایت مذاکرات برای جائی است که وقت تعیین نشده باشد.الان نمیتوانیم.معماری- پس جلسه را برای 2 بعدازظهر بگذارید. نایب رئیس- حالا به هر جهت رأی گیری میکنیم. اگر رأی آورد ادامه میدهیم ما حدوداً به نظر میرسد یک ساعت وقت احتیاج داریم. شیبانی – وقت مجلس چهار ساعت است. منشی- آقای کریمی صحبت نمی کنند. نایب رئیس- صرفنظر اگر بکنند ما حرفی نداریم اما اگر صرفنظر نکردند که ما نمیتوانیم. آقای کریمی صرفنظر کردید؟ (کریمی: بله).منشی- آقای شهریاری بفرمائید. شهریاری- من فقط میخواستم که از نظر آئین نامه ای مسأله روشن بشود که ما حق صحبت داریم. الان به دلیل اینکه سایر برادران آمدند صحبت کردند. دیگر من لازم نمیدانم صحبت کنم.نایب رئیس- بله، حق صحبت دارید. بسیار خوب، حالا موافق بعدی هم اگر صحبت نکنند، آقای مهندس موسوی صحبت کنند. منشی- آقای فخرالدین حجازی نوبتشان است. نایب رئیس- آقای حجازی میتوانند کوتاه صحبت کنند. اجازه بدهید، من فکر میکنم یکباره تمام کنیم. اگر نیم ساعت تمدید کنیم، من میدانم با نیمساعت تمام میشود . برادران و خواهرانی که با نیمساعت تمدید موافق هستند قیام بفرمایند(اکثر برخاستند) تصویب شد.   آقای حجازی بفرمائید.فخرالدین حجازی- بسم الله الرحمن الرحیم. ان الله یدافع عن الذین آمنوا. سخن گفتن کار مشکلی است در حمایت از دولت، زیرا به مصداق «خالف تعرف» آنهائی که مخالفت با دولت میکنند سخنشان شاید مقبول تر باشد. مخصوصاً که آقای هادی غفاری یک حنجره ای دارد که اگر به حمایت دولت هم حرف بزند مثل این است که به مخالفت دولت حرف زده! و الان هم فضای این مجلس و رادیوئی که در خارج سخنها را پخش میکند این فریادهای خشن برادر غفاری را منعکس میکند و این دولت مظلوم موسوی از دست دوست هم مظلوم تر میشود. آقای غفاری ! شما که جوان شریفی هستید، اینکه «تویوتا» را یک کسی سوار شده و کی ، چه کسی، چه چیزی را خریده، میخواستم عرض کنم در زمان حکومت حضرت امیرالمؤمنین هم از این مسائل بوده. شما که خیلی عالم هستید میدانید که یکی از شخصیتهای بزرگ که از صحابه پیغمبر هم بود بیت المال مسلمین را در زمان حکومت امیرالمؤمنین بالا کشید ورفت در مکه متحصن شد. بنابراین اگر در دولت کسانی باشند که سوار ماشینی شوند، دزدی کنند، رشوه بگیرند، همه اینها را به حساب یک دولت مظلوم نباید گرفت. من این حرف را که میگویم ملت ایران هم می شنوند، بالاخره همانها هم جزو مردمند، ما هم جزو مردم هستیم. انحراف و اعوجاج واشتباه «و ان الانسان لفی خسر» یک مسأله ای است، نباید دولت را با این اشتباهاتی که بعضی کارمندان میکنند، اینجا به قداره کشید و اینقدر هم با فریاد بر این سید مظلوم حمله کرد! البته من که بخواهم از این دولت حمایت کنم میگویند وکیلهای دولتی. چون من در دورة دوم از دولت حمایت کردم گفتند اینها وکیلهای دولتی هستند، این آقای نخست وزیر اینجا هستند، ما به حضرت عباس از این دولت نه یک لقمه ای خورده ایم ونه نامی . حتی ایشان برای تقسیط اجاره یک کتابفروشی که توصیه کردند به ایشان کسی جواب نداد، حرفشان انجام  نشد. این حرف ما است. ولی عزیزان من اینجا دو مسأله را میگویم وآخر عمری هم نمیخواهم دینم را به دولتی بفروشم. صحبت در این است که وجود خود این نظام در جهان یک معجزه است. یعنی ایران یک جزیره ای است در امواج سهمگین کفر ونفاق وستم و فساد، و این جزیره به صورت یک جزیره امن و به صورت یک جزیرة عدل ظاهر است. ما باید ببینیم چه کسانی این جزیره را در این طوفانها حفظ کرده اند واین سکوت وسکون و آرامش را نگهداشته اند؟ شک نیست که رهبری عظیم وعزیز ما اولین نقش را در حفظ این نظام و حکومت اسلامی حائز میباشند. ولی دولت نیز در این کار نقشی بس مؤثر دارد. من که گفتم این دولت مظلوم است ، اینقدر مظلوم هست که حتی از حق خودش دفاع نمیکند. نمیاید پشت تریبون بگوید من چه مشکلاتی دارم و خود این تحفظ و بردباری یکی از خصائصی است که رئیس دولت واعضاء دولت دارد. والا میتواند بگوید همة گناه تورم با من نیست، همة گناه گرانی با من نیست، همة گناه کمبود با من نیست. در برابر من قدرتهای ناشناخته- ای نیز هستندکه در این نابسامانیها مؤثرند و لی من به خاطر حفظ وحدت سخن نمیگویم. وقتیکه در مقابل بانکهای دولتی ، تشکیلات مالی دیگری به نام «صندوقها» شکل میگیرد که موجودیهای بانکها را می بلعد و میخورد و دست دولت را می بندد، این یک مشکلی است که به آن اشاره نمیشود. چرا نمیکند؟ این برایش یک نقصی است. باید بگوید که من در بانکها پول ندارم، وقتی که معاون اقتصادی ایشان در جلسه خصوصی مجلس میگوید هزار و دویست (1200) میلیارد تومان پول نقدینه در دست بخشهای خصوصی است. اگر این به صورت یک مشکل برای مردم گفته شود، اینجا دولت زیر بار همه این حملات قرار نمیگیرد. ولی نمیدانم چرا نمیگوید؟ وقتی که در وزارت بازرگانی میگویند خود اطاق بازرگانی هنوز موقعیتش از لحاظ قانونی مشخص نیست. ولی ما می بینیم نمایندگانی به شوروری میروند. به هندوستان میروند . به انگلستان میروند برای خرید جنس، برای فروش جنس. حتی نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران در هندوستان، در مسو، در کشور دیگر خبر از ورود چنین هیأتهائی ندارد تا برسد به معامله آنها. یعنی دولت کاملا کنار است. باید تمام قدرتها متمرکز در هیأتی باشد که دولت است و آن دولت منصوب و منصوص و مبعوث این مردم است وا ز طرف مقام معظم رهبری هم هدایت میشودو حمایت میشود. عزیزان من! من با نهایت ارادتی که به کل دارم این را عرض میکنم. بنده کسی هستم که در کل ایران در حرکت هستم. از پانصد شهر گرفته تا حتی بخشها. من اینجا عرض میکنم، سخن من را همه بشنوند، نگویند تو از یک دولتی داری حمایت میکنی که و چنین است و چنان است. به خدا قسم است من شعاع هائی از حکومتهای عدل علی (ع) را در این مملکت می بینم. بگذار باز بگویند. منافقین بگویند، دیگران بگویند، هر چه میخواهند بگویند که تو متملقی.اینجا نخست وزیر حضور دارد که در این هفت سال حتی یک افطار هم ما به خانه ایشان و به اداره ایشان نرفته ایم و هیچ رابطه شخصی نداریم. اگر یک وزیر، یک نوشته دو سطری از من در این هفت سال توصیه نشان بدهد من محکوم شما هستم. اما من مثال میروم به ماه شهر می بینم فرماندار نیست. عصبانی میشوم. این چه مملکتی است؟ چرا فرماندار سر کارش نیست؟ بعد، یک آدمی بچه ای در بغلش است، میاید جلومن ، با لباسهای ژنده، میگوید چه کار به فرماندار داری؟ میگویم کارش دارم، میگوید من فرماندارم! میگویم این بچه کیست؟ میگوید یک زن جنگزده ای بیمار بود، رفت بیمارستان من دارم بچه اش را نگه میدارم. به این دست بچه را در آغوش نگهداشته و به آن دستش هم دارد ورقهای کوپن را تقسیم میکند. به خدا قسم این فرماندارها ، به خدا قسم این بخشدارها، این استاندارها این کسانی که در مملکت کار میکنند از متن همین مردمند. من میترسم این حرف رابگویم آقای موسوی دلخور بشود که چرا خصوصیاتش را میگویم. من شنیدم که ایشان یک دوره «صحیفه نور» گفتار امام امت را از وزارت ارشاد گرفته اند، بعد پولش را قسطی داده اند. خوب، این را ما باید قدر بدانیم که یک کسی که در اوج یک چنین حکومت و قدرتی است این جور زیست و زندگی دارد. شما ببینید طبق اصول سیاسی و دیپلماسی، یک دولت وقتیکه هم از طرف مردم حمایت بشود، هم از طرف پارلمان حمایت بشود، هم از طرف رهبری تقویت بشود، به خودی خود این تبدیل میشود به یک دیکتاتور، به یک فاشیست دیگر ارزشی برای آراء مردم قائل نیست. ولی این دولت با اینکه از طرف رهبری و مدرم و مجلس تقویت میشود طوری است که تلفنهای خاصی در روابط با مردم دارند که به درد مردم بلافاصله میرسند. یک آقائی آنجا هست اسمش بشارتی است، من دیدم به کوچکترین مسائل و نامه ها وتلفنها میرسد.     راجع به اینکه گفتند دولت در جنگ نیست، چون خودمن باز در جبهه ها حضور داشته ام این را میگویم. اولا این دولت بیشترین سرمایه ارزی د ر جنگ به کار برده. مگر ما چقدر درآمد ارزی داریم؟ مثلا شش میلیارد یا هفت میلیارد دلار. قسمت اعظمش را داده ، بودجه ریالی را باز هم به جنگ داده. و بعد د رزیر این براهای سنگین تعهدات توانسته است ستون فقراتش را محکم بگیرد و نشکند. مردم! ما چاپلوس دولت نیستیم. ما هم خودمان برای خودمان آدمی هستیم. مخصوصاً که سبزواریها بریا خودشان یک شخصیتی هم قائل هستند. من به شما میگویم (با اینکه هیچ نیستم) این دولت که توانسته این جا بایستد خود ایستادنش معجزه است. آقای دوزدوزانی گفتند. دولت ننگین فاسد بعث عراق در آغاز جنگ در حدود 42 میلیارد دلار ذخیره ارزی داشته، بیش از 120 میلیارد دلار از کشورهای خلیج فارس (آن عربهای جنوبی) پول گرفته و الان هم قطع رابطه اقتصادی کرده اند. ببینید ما با این شش، هفت میلیاردی که داریم و در مقابل 50 میلیون جمعیت داریم، باید مواد غذائی وارد کنیم، باید مواد اولیه کارخانه وارد کنیم و باید هزینه جنگ را بدهیم، این دولت که الان هست وزیر اقتصاد و دارائیش رسماً اعلام کرده که ما نه تنها بدهی به هیچ کشوری نداریم بلکه مبالغی طلبکار هستیم. خود این معجزه نیست؟ آیا ما نباید از چنین نخست وزیری ، از چنین دولتی حمایت کنیم و تشکر کنیم و او را تقدیر کنیم؟ حال برای اینکه یک نفر سوار تویوتا شده که شده ، من هم ازاینکه سوار تویوتا بشوم خوشم میاید، من هم دلم میخواهد روی سقف یک بنزی بایستم. اینکه دلیل نمیشود که یک فردی یک اشتباهی کرده، چرا مثبتات را به نظر نگیریم. اینکه میگویند دولت در جنگ حضور ندارد، همین خود بنده به هیچ نیارزنده ، پریروز رفتم چند تا کارخانه ای که مربوط بوده (نمیدانم این حرفها را میشود گفت یا نه) به یک وزارتخانه ای ، والله قسم من به حقارت و پستی خودم در آنجا مقر شدم. که در مقابل آن کورة ذوب که چنان حرارت و آتش دارد می بارد این کارمندان همین دولتند ،این کارگران همین کارخانه ها هستند که دارند آنجا گلوله های توپ درست میکنند. در همان داغی، در کنار همانجا که ماها الان اگر کولرمان نرسد ناراحت خواهیم بود، ما آنجا تعدادش را از لحاظ نمیدانم00 (نایب رئیس: وقتتان تمام است) خواهش میکنم شما را به حضرت عباس دو ، سه دقیقه وقت به من بدهید! در آنجا گلوله های توپ میسازند و خمپاره میسازندو ما به جائی رسیده ایم که دیگر نیازی نداریم به اینکه از خارج وارد بکنیم بلکه به جائی  رسیده ایم که میتوانیم صادر کنیم چندین ده، صد هزار در روز ما آنجا گلوله میسازیم.    و باز این هم جزو اسرار نظامی است همین دولت با همین مشکلات ، با همین فقر مالی، با این همه بمبارانهائی که مراکز نفتی ما را به آتش میکشد توانسته است پیچیده ترین سلاحها را تهیه کند، بایستد، قدرتمند باشد  وکل کشور را و این امنیت و نظام را حفظ کند حالا عده ای گران میفروشند، محتکر هستند، ایجاد تورم میکنند، این همه پولها را از بانکها بیرون میکشند، این همه معاملات میکنند، این همه بازار سیاه ، همه را به گردن دولت میاندازند و دولت هم هیچ نمیگوید. آقای نخست وزیر چرا نمیایید پشت تریبون بگوئید؟ چرا آن آقای میرزاده ات را نمیاوری آن پرونده ای که زیر بغلش بود 1380 میلیارد تومان پول نقدینه آورده بودند، حتی در یک مقام بالائی هم ارائه میداد، چرا نمیاید اینجا بگوید که مردم بدانند که علت گرانی، این دولت نیست. البته در سیستم توزیع ، در سیستم فروش هزارها اشتباه میشود. این به نخست وزیر چیست؟ نمیتواند که تمام این کارمندان دولت را بریزد بیرون، از نو برود از چوب آدم بسازد «و نفخت فیه من روحی» کند تا اینها بتوانند کار انجام بدهند .      مسأله دیگر اینکه دولت در جنگ حضور دارد، الان هم دولت در جنگ مستقیماً دارای مسؤولیت شده که انشاءالله از چند روز دیگر خود جناب نخست وزیر هم لباس رزم بپوشند، رئیس ستاد جنگ هستند و سایر وزراءشان هم هستند. من از اینجا باز هم اعلام میکنم جنگ ما قطعی و حتمی است و هر کس رأی موافق به این دولت مبارز پاک مؤمن بدهد، هر رأی یک گلوله ای است بر استکبار جهانی که او را نابود خواهد کرد .  و ما ثابت خواهیم کرد که نظاممان منسجم است و مداوم است و موفقیت مان محتوم است و محقق است و مسجل. والسلام علیکم و رحمه الله.نایب رئیس- متشکر. آقای مهندس موسوی بفرمائید. البته عده زیادی هستند که به عنوان موافق ثبت نام کرده اند که طبعاَ دیگر وقت به آنها نرسیده، مخالف هم نداریم موافق هم صحبت نمیکند. والا موافقین زیاد هستند که ثبت نام کرده اند.میرحسین موسوی- بسم الله الرحمن الرحیم. با تشکر از همه برادران عزیز که به موافقت و مخالفت صحبت کردند. من خیلی مزاحم نمایندگان محترم نمیشوم و فقط دو ، سه نکه ای را، چون در صحبتها اشاره ای شد، لازم میدانم که در این مجلس محترم عرض بکنم: یکی در مورد مجلس دوم هست که خوب است بنده این را توضیح بدهم. چرا که این مربوط به تاریخ انقلاب ما است. و آن مسأله این است که معمولا در بحثهائی که درعلوم انسانی است معمولا بین نهاد، و افرادعضو یک نهاد، تفاوت میگذارند . مجالس ما از اول انقلاب به عنوان یک نهادهای انقلابی در خدمت انقلاب بوده اند و انقلاب را حس کرده اند و در رأس امور بوده اند و مؤثر در حفظ انقلاب بوده اند. مجلس اول این چنین بود علیرغم اینکه ممکن بود در آن افرادی باشند که در راستای اهداف کلی این نهاد حرکت نکنند. مجلس دوم مان هم همین بود و نقش عظیمی برای استمرار و استقرار انقلاب داشت. و یقیناً ممکن است در تاریخ انقلاب بوده اند وانقلاب را حس کرده اند و در رأس امور بوده اند و مؤثر در حفظ انقلاب بوده اند . مجلس اول این چنین بود علیرغم اینکه ممکن بود در آن افرادی باشند که در راستای اهداف کلی این نهاد حرکت نکنند. مجلس دوم مان هم همین بود و نقش عظیمی برای استمرار و استقرار انقلاب داشت. و یقیناً ممکن است که در تاریخ انقلاب و در تاریخ مجالس ما، مجالسی باشد که در رابطه با اهداف انقلاب و آرمانهای قانون اساسی قویتر حرکت بکند، یا یکی کند حرکت بکند. اینجا جایش هست که بنده این را مطرح بکنم که مجلس دوم چه در رابطه با قوانین، چه نظارت ، آن چیزی که ما از نهاد مجلس شورای اسلامی می یابیم، در مجموع یک رویه انقلابی داشته. خود قانون کار را شما نگاه کنید قانونی که یکی از مهم ترین و پایه ترین قوانین کشور است و بالاخره در همین مجلس دوم بحث شد و به نتیجه رسید. حالا به دست دولت نرسیده علل دیگری دارد که انشاءالله ای مسأله حل بشود. ما عیب این را به مجلس دوم نمیتوانیم بگیریم. آن چیزی که دولت میتواند اینجا بیان کند و گله بکند این است که ما به هر حال این قوانین دست مان را نگرفته و این را به معنای انتقاد از خود مجلس دوم نباید بگیریم. این از نظر تاریخ مجالس ما و تاریخ انقلاب ما بسیار اهمیت داشت که من فکر کردم یک اشاره ای در اینجا بکنم.     مسأله دوم در رابطه با این حکم حکومتی و تعزیرات حکومتی است که اگر خواهران و برادران عزیز در مورد برد این حکم و چهارچوبی که در آن میتواند اعمال بشود، اگر اشتباه بکنند عملا قضاوتهائی خواهد شد که با واقعیت بیرونی مطابقت نمیکند. بنده در جلسه خصوصی هم خدمت بعضی از برادران عرض کردم این قانون نمیتواند جای فرضاً درآمدهای مالیاتی ما را بگیرد و یا جلواثراتی که کسری بودجه دارد، آن را خنثی بکندو نظائر اینها . برد خاصی دارد. و از طرف دیگر شمشیری به دست یک حاکمی اده میشود. به یک حاکم اسلامی، فقط در آن جهت و در آن محدوده ای میتواند به کار گرفته بشود که دهندة آن مجوز آن را تعیین کرده و بیشتر از آن یقیناً حرام است و غیر شرعی است . تند حرکت کردن و شمشیر را سریع حرکت دادن ممکن است از نظر افکار عمومی اثر مثبتی بگذارد . ولی این شمشیر برای این داده نشده که افکار عمومی را به این ترتیب خوشحال بکند. این داده شده که این شمشیر جائی به کار برود که نفعی در تنظیم قیمتها و کنترل قیمتها داشته بشاد. و در آنجا اگر به کار گرفته بشود درست است ، اگر در غیر آن موضع به کار گرفته بشود واقعاً دولت مجوزی ندارد. و مسأله تنظیم قیمتها باز هم ما در یک جلسه دیگر عرض کردیم که کار وسیع تر و ریشه ای تری را می طلبد . گرچه همانطور که در نطق هم بنده اشاره کردم خود این حکم حکومتی و تعزیرات حکومتی در همین محدوده، جنبه اجباری دارد و قطعی است و راجع به لزوم و ضرورتش اصلا محل حرفی نیست و انشاءالله بهتر هم به کار برده بشود ، نه اینکه در اجرایش هیچ نوع مشکلی نباشد.      اشاره ای شد، چون این نکته اش مهم بود برادرمان آقای هادی غفاری اشاره کردند که وزارتخانه ها وظایفشان در نخست وزیری اعمال میشود . این جور نیست. نخست وزیری نقش هماهنگی دارد و تمام وزارتخانه ها از این نظر پاسخگوی نخست وزیری باید باشند. و درست در همین حد هماهنگی نظارت ، آنها باید به نخست وزیری بیایندو بروند واین ارتباط باید وجود داشته باشد. غیر از این چیزی نیست.     مسأله ارز هم در نخست وزیری تخصیص داده نمیشود. بلکه دویست میلیون دلاری که مجلس در اختیار نخست وزیر گذاشته در آنجا تخصیص داده میشود. و اگر خوب، آن چیزی که مجلس داده ما تخصیص ندهیم طبیعتاً مورد سؤال قرار خواهیم گرفت. و از سوی دیگر مسأله قانونی که ایشان در مورد تخصیص ارز اشاره کردند، بله خوب مجلس قانون را میگذراند ولی اگر یک قانونی در یک موقعیتی قابل اجرا نباشد ما چه کار بکنیم؟ فرضاً در رابطه با همین ارز ما درآمد ارزی مان نسبت به درآمدهائی که مجلس پیش بینی کرده کم دربیاید. خوب، ما این را چه جوری تخصیص بدهیم؟ و طبیعی است که در چنین شرایطی دولت به سمت تعیین اولویتها میرود. آن اولویتی که دولت در رابطه با آن تبصره خاصی که اشاره شد تعیین کرده، مسأله جنگ  و کالاهای اساسی است. ما که نمیتوانیم در رابطه با کالاهای اساسی ارز را به نرخ ترجیحی بفروشیم. مگر مجلس موافق است که ما نان را گران بکنیم، روغن را گران بکنیم، کالاهای اساسی که دولت با ارزانی در اختیار مردم قرار میدهد آنها را گران بکنیم؟ من یقین دارم اولین مخالف این حرکت خود آقای غفاری و همه نمایندگان متعهد مجلس خواهد بود. یک چنین مسائلی هم هست که خوب بود اینجا اشاره به آنها میشد.     اشاره ای یکی از برادران عزیز به موضوع بانکها کردند. علیرغم اینکه خوب، یک دستگاههای موازی متأسفانه در جامعه هست که باید نظم بپذیرد و عملا آنهائیکه مخالف قانون اساسی هستند باید برچیده بشود و قانونمند بشود، ولی در عین حال مردم اطمینان وسیعی به سیستم بانکی مادارند و سپرده گذاری در بانکها سال به سال افزایش نشان میدهد و این نشان دهندة اعتماد مردم به سیستم بانکی اسلامی است  و جزو افتخارات نظام جمهوری اسلامی است. و خوب بود که در اینجا ما این مسأله را هم عرض میکردیم که در بیرون منعکس بشود. بنده عرض دیگری ندارم. باز هم از همه برادران موافق و مخالف به خاطر مسائلی که فرمودند، تشکر میکنم. دولت باید ا نتقادها را بشنود، باید انتقاد بشود، بدون بحث آزاد و نقد وانتقاد، هیچ دستگاه اجرائی از رفتن به سمت استبداد و به سمت خودکامگی مصون نیست. و لازمه یک حکومت سالم دائم بحث و نقد وانتقاد از دولت دستگاههای اجرائی است برای اینکه خودشان را اصلاح بکنند. ما به هیچ وجه موافق فساد نیستیم. ما همة برادران را دعوت میکنیم اگر جائی فساد دیدند ، در همین تریبون مطرح بکنندو سؤال بکنندو برخورد بکنند . در عین حال از همة برادران درخواست میکنیم که قدرت برخورد با فساد را به ما بدهند. ما چهار سال است که قانون مبارزه با ارتشاء و تشدید مجازات مرتکبین به ارتشاء را به قوة مقننه داده ایم و مجلس هم سعی وتلاش خودش را کرده، ولی به هر حال آن چیزی که در بیرون هست ، چیزی دست دولت را نگرفته. به واقع در این زمینه در دست دولت نیست. خوب اینها را  تقویت بکنید . در عین حال ، هر جا فسادی هست ، ان شاءالله برادرها با آنها برخورد خواهند کرد و جزو حقوق مجلس هست . و این ، خود دستگاه های اجرایی را اگر کج بروند ، اصلاح می کند و به راه راست می آورد . بنده دیگر عرضی ندارم والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته .نایب رئیس – ضمنا آقایان به ماده 135 هم توجه بکنند به مجرد اعلام اخذ رأی ، رئیس تعداد نمایندگان حاضر در جلسه را اعلام می نماید و بلافاصله اخذ رأی به عمل می آید . یعنی افرادی که حضور دارند باید رأی بدهند و این را از این جهت می گویم که بعضی ها صبح بودند گویا کارتشان را آورده اند داده اند و یا رفته اند آنها نمی توانند رأی بدهند . آنهایی که در جلسه حضور دارند ، آنها میتوانند . و باز این را هم قبلاً گفتبم آقایانی که اعتبارنامه شان تصویب شده ، تعداد آنها معلوم است ؟ نایب رئیس – بلی ، تعداد آنها معلوم است 218 نفر هستند و کارت دارند و آنهایی که اعتبارنامه شان تصویب نشده ، آنها کارت نگرفته اند .منشی – چند نفر هم کارت دریافت نکرده اند ، کسانی که اعتبارنامه شان تصویب شده ، لطفاً مراجعه بکندو کارت دریافت کنند. نایب رئیس- تعداد 218 نفر هستند که کارت گرفته اند (برادرها و خواهرهائی که بیرون هستند به داخل تشریف بباورند). مأمورین گلدانها را جهت اخذ رأی بگردانند .(در این هنگام آقای هاشمی رفسنجانی به داخل جلسه علنی وارد و در یکی از صندلیها جلوس فرمودند) آقای هاشمی برای ادارة جلسه در جایگاه هیأت رئیسه تشریف نمیآورید؟ (هاشمی رفسنجانی : خیر، جنابعالی خودتان اداره بفرمائید.) گلدانها را جهت اخذ رأی خدمت برادرها و خواهرها بگردانند. منشی- نمایندگان محترم توجه بفرمایند که هفته دیگر انتخابات شورای اجرائی گروه پارلمانی بین- المجالس است و فقط کسانی میتوانند در رأی گیری شرکت بکنند که عضو گروه بین المجالس باشند. لذا این، به منظور یادآوری بود. کسانی که تمایل دارند میتوانند بروند ثبت نام بکنند. مجید انصاری- یک دفعة دیگر محل ثبت نام را اعلام کنید. منشی- برادرانی که ظاهراً در جلسه هستند ولی کارت نگرفته اند آقایان: محمدیان، عابدی شیراز و بهمئی. اگر هستند و کارت نگرفته اند و میخواهند رأی بدهند، تشریف بیاورند کارت بگیرند. نایب رئیس- اسامی غائبین و دیرآمدگان را بخوانید. منشی- اسامی دیرآمدگان جلسه امروز آقایان: سید محمد اصغری (30 دقیقه). خنانشو(30 دقیقه)، سبحانی نیا(30 دقیقه). سیدهادی خامنه ای (45 دقیقه) ، سید عبدالرسول موسوی (یکساعت)، و محمد حسین جهانگیری (یکساعت). نایب رئیس- نتیجه استخرج آراء در مورد رأی اعتماد مجلس به نخست وزیر جناب آقای مهندس میرحسین موسوی به شرح زیر است: کل آرائی که در گلدانها ریخته شده                 217 رأی. آراء موافق                                                            204 رأی. آراء مخالف                                                           8    رأی.آراء ممتنع                                                            5    رأی.بنابراین مجلس به نخست وزیری جناب آقای میرحسین موسوی رأی اعتماد داد. (تکبیر نمایندگان) مجدداً موفقیت برادرمان آقای موسوی را به ایشان صمیمانه از طرف همه نمایندگان تبریک میگوئیم. توفیق و موفقیتشان را از خداوند میخواهیم وامیدورایم به زودی در همین حدی که آئین- نامه (یک هفته) تعیین کرده، انشاءالله بتوانند وزرایشان را به مجلس معرفی بکنند و آنها هم با رأی قاطع تأیید بشوند برای ادامه مسؤولیت و کارشان را شروع بکنند. هم تبریک به آنها میگوئیم و هم توفیقشان را از خداوند میخواهیم و هم صمیمانه از ایشان تشکر میکنیم و همینطور از نمایندگان محترم. 5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده.نایب رئیس- ختم جلسه اعلام میشود. جلسه بعدی صبح روز یکشنبه ساعت 8 خواهد بود. و دستور هم بعداً اعلام میشود.     (جلسه ساعت 26/13 پایان یافت).                                                             رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبرهاشمی رفسنجانی