مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 43 )
جلسة چهل و سوم بسمه تعالی 29 مهر ماه 1363 هجری شمسی
25محرم الحرام 1405 هجری قمری
مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
دوره دوم – اجلاسیه اول
1363-1364
صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز پنجشنبه بیستو نهم مهرماه 1363
فهرست مندرجات:
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
2- بیانات قبل از دستور آقایان: خرمتائی، جواد حسینی، اشرفی اصفهانی و شینی مصطفی.
3- بیانات آقای رئیس به مناسبت پیروزی اخیر رزمندگان اسلام در جبهههای جنگ و همچنین توطئه اخیر استکبار جهانی علیه کشورهای نفتخیز.
4- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس.
5- تصویب اصلاحیه کمیسیون خاص وظیفه عمومی در خصوص اصلاح قانون خدمت وظیفه عمومی پس از اظهار نظر شورای نگهبان.
6- رد طرح جداسازی سازمانهای دامپزشکی استانها و شهرستانها از ادارات کل کشاورزی و الحاق آنها به سازمان دامپزشکی کشور.
7- اعلام وصول سه فقره لایحه از طرف دولت.
8- پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده.
جلسه ساعت هشت و بیست پنج دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد
1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
رئیس- بسماللهالرحمنالرحیم. با حضور 183 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه را قرائت شود.
منشی- بسمالله الرحمنالرحیم. دستور جلسة چهل و سوم روزیکشنبه 29/7/ 1363 مطابق با بیست و پنجم محرمالحرام 1405هجری قمری.
1- گزارش کمیسیون خاص راجع به طرح خدمت وظیفه عمومی (اعاده شده از شورای نگهبان).
2- گزارش شور اول کمیسیون امور کشاورزی و کار و امور اداری و استخدامی در خصوص لایحه جدائی سازمانهای دامپزشکی استانها و شهرستانها از ادارات کل کشاورزی و الحاق آنها به سازمان دامپزشکی مرکز.
3- گزارش کمیسیون امور دفاعی و برنامه و بودجه در خصوص لایحه تعمیم قانون تأسیس سازمان تأمین خدمات درمانی عائله درجه یک افسران، همافران، کارمندان ارتش، ژاندارمری و شهربانی کل کشور مصوب 27/12/51 به عائله درجه یک دانشجویان، دانشآموزان و سایر محصلین مراکز آموزش کادر ثابت آموزش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران.
4- گزارش کمیسیون امور دفاعی در خصوص لایحه الحاق یک تبصره به مادة 81 قانون استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران.
5- گزارش کمیسیون بهداری در خصوص طرح اصلاح موادی از قانون نظام پزشکی و الزام دولت جهت تهیه وتنظیم و ارائه لایحه سازمان اسلامی نظام پزشکی.
رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.
اللهم صل علی ومحمد و آل محمد.
اعوذ بالله منالشیطان الرجیم،بسماللهالرحمنالرحیم
انا فتحنا لک فتحاً مبیناً. لیغفر لک الله ما تقدیم من ذنبک و ما تاخر ویتم نعمته علیک و یهدیک صراطاً مستقیماً. و ینصرکالله نصراً عزیزاً. هوالذی انزل السکینه فی قلوب المؤمنین لیز دادوا ایمانا مع ایما نهم ولله جنودالسموات والارض و کانالله علیماً حکیماً. لیدخل المؤمنین و المؤمنات جنات تجری من تحتهاالانهار خالدین فیها و یکنفر عنهم سیئاتهم و کان ذلک عندالله جنات تجری من تحتهاالانهار خالدین فیها و یکفر عنهم سیئاتهم و کان ذلک عندالله فوزاً عظیماً. و یعذب المنافقین و المنافقات والمشرکین والمشرکات الظانین بالله ظنالسوء علیهم دائرةالسوء و غضبالله علیهم و لعنهم و اعدلهم جهنم و ساعت مصیراً. ولله جنود السمواتوالارض و کانالله عزیزاً حکمیاً.
ا (صدقالله العلی العظیم- حضار صلوات فرستادند)
«از آیةاول الی آیة8 سورةالفتح»
2-بیانات قبل از دستور آقایان: خرمتائی، جواد حسینی، اشرفی اصفهانی و شینی مصطفی.
رئیس- سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید.
منشی- آقای خرمتائی نماینده سقز و بانه، آقای حسینی نماینده علی آباد کتول، آقای شینی مصطفی نماینده مسجد سلیمان.
خرم تائی- بسم اللهالرحمنالرحیم، حمد و سپاس خدایی را است که ما را به دین مبین اسلام هدایت و درانقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی یاری نمود. درود خدا به روان پاک پیامبران خصوصاً حضرت ختمی مرتبت (ص) و آل و یاران او باد. درود خدا بر شهدای اسلام از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، پیر روشن ضمیر جماران سلام به معلولین انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، سلام به خانواده شهدا و ملت شهید پرور ایران، سلام بر مدافعان اسلام و کشور ایران. حالا چنانکه این قائد عظیم الشأن فرمودهاند امروز مسأله اصلی کشور جنگ است اینکه به امید پیروزی نهائی عنقریب رزمندگان عزیز مطلب را شروع میکنم: اکنون در اواخر ماه محرمالحرام هستیم ماه قیام حق علیه باطل، ماه پیامآور و سیدالشهدا علیه اسلام برای مسلمین که در هر نقطة از جهان و درهر عصر و زمان باشند، قیام علیه ظلم و ستم برای مسلمین یک وظیفه شرعی و شهادت در راه اسلام بزرگترین افتخار است. ملت ایران برای اعلای کلمهالله واجرای احکام خدا علیه جور طاغوتیان زمان قیام نمودند که با نیروی ایمان و اتکال بر نصرت خدا پیروز شدند. شرق تجاوزگر و غرب جنایتکار به خوبی درک نمودند که امت اسلامی دارد به ارشاد و رهبری روحانیت و تأسی انقلاب اسلامی ایران بیدار و متحد میشود که دست سلطهگری و استثمار استکبار جهانی از منابع طبیعی و خدادادی کشورهای اسلامی قطع خواهد شد. از طرفی دیگر دشمنان اسلام بر باطلند، از رفتن و نابودی خودشان میهراسند. (وقلجاءالحق و زهق الباطل انالباطل کان زهوقاً) دیدی توطئهها و نقشههای شوم، بالاخره جنگ تحمیلی را راه انداختند ولی با امدادهای غیبی و نیروی ایمان و مقاومت دلیرانه رزمندگان عزیز در هر جائی با شکست مفتضحانه روبرو شدند. به خیال واهی خودشان و کشتن شخصیتهای ما، یا محاصره اقتصادی و غیره جلو انقلاب را خواهند گرفت. بی خبر از ایمان و صبر انقلابی ملت شهید پرور ایران و اینکه اسلام وانقلاب اسلامی نور خدا است، خاموش نخواهد شد. آینده از آن اسلام و انقلاب اسلامی نور خدا است، خاموش نخواهد شد. آینده از آن اسلام و انقلاب اسلامی است هر چند دشمنان اسلام و انقلاب دوست ندارند. «هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دینالحق لیظهره علیالذین کله ولو کرهالمشرکون» ملت ایران تجاوزات ابرقدرتها علیه کشورهای اسلامی نظیر اشغال افغانستان، تجاوز به لبنان و سرکوبی حرکتهای اسلامی در مصر و سودان و تونس و مراکش و فلیپین و سایر کشورهای مسلمین را محکوم میکند، از همه مسلمانهای جهان میخواهیم که جهت دفاع از مکتب مقدس اسلام و اجرای احکام آن با هم متحد شوند و غرب و استثمارگران پیاده نمودن احکام قرآن است که همه به نفع و صلاح بندگان میباشد چه خداوند غنی و ستوده کار است، بندگان به سوی او نیازمندند. «یا ایهاالناس انتم الفقراء الی الله و الله هوالغنی الحمید» حالا به شکر پیروزی انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی شما مسلمین ایران خصوصاً جامعه روحانیت، شخصیتها، دولتمردان، مسؤولین، دستاندرکاران، ارگانها، قوای عزیز مسلح جمهوریاسلامی مسؤولیتی سنگین بر دوش دارید. که با اطاعت خدا و رسولش در انجام وظیفه و تحمل ناملایمات و رویاروئی دشمنان خدا و خودتان با ایمان ثابت و صبر انقلابی مانند کوه بایستید. از نزاع و جدائی حذر داشته باشید تا ضعیف و ناتوان نشوید که نصرت خداوند همراه صابرین است «واطیعواالله و رسوله ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبرواان الله معالصابرین» امروز دشمنان انقلاب اسلامی از شکست انقلاب مأیوس شدهاند، از آنها نترسید، از خدا بترسید «الیوم یئسالذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم و اخشون» حالا با انجام دادن وظیفه محوله به طور احسن و پشت کار ایستادن، نقشه شوم دشمنان را نقش بر آب کنید. برای جلب رضای خدا به درد بندگان خدا برسید. حتماً شنیدهاید که دولت روسیه از گسترش فعالیت مذهبی دربین جوانان میترسد حزب کمونیست وتبلیغات علیه مذهب، دستور جلوگیری آن را میدهد. هندوها مسجد مسلمانها را تبدیل به بتخانه میکنند. آمریکا در پاکستان تفرقه میاندازد. این است که بر همه مسلمین جهان خصوصاً در این مقطع زمانی مسلمین و مسؤولین ایران واجب مهم شرعی است که دست در دست یکدیگر بنهند و بیش از پیش اهتمام به اصلاح نفس و جامعه خویش بکنند چه هر گاه نفس و جامعه خود را اصلاح و قیام به «ما اوجب الله علینا» از علم و عمل، تعلیم و ارشاد یاری و همکاری نمودیم. توطئه دشمنان، گمراهی گمراهان، انحراف منحرفین به ما و انقلاب ما زیان نخواهد رساند. «یا ایهاالذین آمنواعلیکم انفسکم لایضرکم من ضلالااهتدیتم» انقلاب اسلامی و دین خدا را به پیاده نمودن احکام آن یاری دهید که خداوند شما را علیه دشمنانتان کمک میکند و برای گرفتن حقوق اسلام و مبارزه با کفار شما را ثابت قدم خواهد نمود. «ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم» در اینجا باید از کلیه نیروهای سلحشور جمهوری اسلام در مورد ایثارگری هایشان در جبهه حق علیه باطل و پاکسازی مناطق کردنشین تشکر کنیم. مستدعی است برای امنیت شهرها و روستاهای مناطق کردنشین از طرف دولت و نیروهای مسلح توجه بیشتری بشود و این را عرض کنم که مردم کرد مرزدار کشور ایران و پشتیبان جمهوری اسلامی میباشند. این را هم بدانید که این ملت اصیل در نهایت استضعاف سالها زیر چکمه ستمشاهی با رنج و مشقت مضاعف روبرو بوده، حالا تشنه محبت میباشد. لذا وظیفه شرعی مسؤولین و نیروهای مسلح جمهوری اسلام است که با اخلاق حسنه خود و برخوردهای کاملا اسلامی مردم مسلمان و مظلوم کرد را به سمت جمهوری اسلامی جذب نمایند. توده مردم را به چشم ضد انقلاب نگاه نکنند. دیگر اینکه نیازمندیهای حوزه انتخابیه را به سمع مقامات ذیربط و مسؤولین گرامی میرسانم به امید اینکه اقدام شایسته را معمول فرمایند:
1-از وزیر محترم نیرو و مسوولین و دستاندرکاران سازمان آب غرب کشور استدعا مینمایم در مورد آب آشامیدنی سقز و بانه توجه کافی مبذول فرمایند. کمبود آب در سقز به اینجا رسیده که دختر بچه 7-8 ساله زیر ماشین آبکش فوت میکند ومردم به طرف مأمورین سازمان آب سنگ پرتاب میکنند.
2- شهر سقز زایشگاهی ندارد با 80 هزار نفر جمعیت شهر دارای یک بیمارستان 25 تختخوابی است از این لحاظ مردم شهر و روستا بسیار در مضیقه هستند. از وزیر محترم و دستاندرکاران ارجمند وزارت بهداری تقاضا دارم دستور فرمایند سریعتر شروع به احداث بیمارستان 128 تختخوابی سقز بکنند.
3-از شورای محترم عالی قضائی استدعا دارم به قضات مربوطه ابلاغ فرمایند که در مورد مرتکبین جرائم حدود و تعزیرات شرعی را به درستی اجرا نمایند. از حاکم شرع محترم و دستاندرکاران گرامی دادسرای انقلاب اسلامی و اطلاعات سپاه پاسداران تقاضا دارم به وضع متهمین و بازداشت شدگان سریعتر رسیدگی بکنند که آنها بلاتکلیف در زندان نمانند.
4-از دولت خدمتگزار و مقامات مربوطه استدعا مینمایم در رابطه با احیاء و تقویت کشاورزی و دامپروری و عمران و بهداشت روستاهای تابعه سقز و بانه توجه خاصی مبذول و دستور فرمایند که مسؤولین مربوطه در مورد توزیع وسایل نقلیه و وسایل کشت و زرع و خانگی توجه بیشتر به حال آنها بکنند (رئیس- وقتتان تمام است).
5-از مسؤولین گرامی مراکز بزرگ اسلامی مناطق کردنشین تقاضا دارم که جهت تدریس دروس دینی و عربی در مدارس و دبیرستانها، روحانیون بومی را بیشتر معرفی بکنند و برای سازماندهی و توجه به وضع روحانیون مناطق کردنشین قدمی بیشتر بردارند که دراصلاح حال و آینده توده مردم آن مناطق و گرایش بیشتر به سمت جمهوری اسلام تأثیری شایسته خواهد داشت. والسلام علیکم و رحمهالله.
منشی- آقای حسینی نماینده علیآباد کتول.
جواد حسینی- اعوذبالله منالشیطان الرجیم، بسماللهالرحمنالرحیم، الحمدالله ربالعالمین و الصلوه والسلام علی سیدنا و نبینا محمد صلیالله علیه و آله و سلم و لعنهالله علی اعدائهم اجمعین. اما بعدقال الله تبارک و تعالی «و منالناس من یقولآمنابالله و بالیوم الاخر و ما هم بمؤمنین یخادعونالله والذین آمنوا و مایخدعون الاانفسهم و مایشعرون با عرض تسلیت برای شهادت امام چهارم علیه السلام و با سلام و درود فراوان به مصلح کبیر و خاتمالاوصیاء حضرت بقیهالله عجلالله تعالی فرجه الشریف و دورد و سلام به جانشین و الامقام آن حضرت امام امت روحیله الفداء و شهدا اسلام و بالاخص سرور شهیدان حضرت حسین علیه السلام و امت شهید پرور ایران و سربازان حضرت بقیهالله در جبهههای حق علیه باطل.
در هر زمانی میشود مردم را به سه دسته تقسیم کرد: مؤمنین، کفار، منافقین.
1-مؤمنین آنان هستند که ایمان به خدای متعال و رسولان و معاد دارند که با دوستان خدا دوست و با دشمنان خداوند در ستیزند. اشداء علیالکفار رحماءبینهم.
2-کفار آنانند که اعتقاد به خداوند متعال ندارند یا نبود و معاد را معتقد نباشند.
دسته سوم منافقین، آنهائی هستند که در ظاهر مسلمان و در باطن اسلام را قبول ندارند.
زمانی که پیامبر اسلام به مدینه هجرت فرمود و مخصوصاً بعد از جنگ بدر جمعیت مسلمانها به صورت حکومت و دولتی کوچک و قابل رشد جلوه کرد. اینجا بود منافع عدهای از سرجنبانان مدینه مخصوصاً یهود به خطر افتاد زیرا عدهای در
مدینه داعیه ریاست داشتند و میخواستند سرپرستی بخش مدینه و اطراف آن را به عهده بگیرند ولی با هجرت پیامبر گرامی به مدینه این حسابها به هم ریخت زیرا بعضی خویشان یهود مسلمان شده بودند لذا یهود ناگزیر شد یا مسلمان شود. یا در صف مخالفت بایستد. مسلمان شدن آنها با داعیههای آنها سازگار نبود زیرا اسلام به آنها امتیاز خاصی نمیداد، بلکه همه مسلمانها مساوی بودند تنها امتیاز به تقوی بود. اما قرار گرفتن آنها در جبهه مخالف ناراحتیهای جنگ و صدمهها و احتمال نابودی را نیز در برداشت علاوه در این صورت مسلم بود که اقوام و بستگان آنها که مسلمان شده بودند، همراه آنها نبوده، لذا مبارزه آشکار برای آنها گران تمام میشد روی این اصل راه سومی را در پیش گرفتند که به ظاهر مسلمان شوند ولی به طور سری نقشه در هم شکستن اسلام را طرح کنند تا هم علاقه بستگان خویش را برای خود حفظ کنند و هم خوشبینی قبلی مردم نسبت به آنها از بین نرود و هم احتمال به دست آوردن آن چه میخواستند از این راه بیشتر بود تا راه مبارزه.
کارشکنیهای منافقین برای نابودی اسلام فراوان بود از باب نمونه:
1-منافقان همیشه خود را در لباس مردمی اصلاح طلب معرفی میکردند در حالی که واقعاً مفسد بودند.
2- خود را بالاتر از آن میدانستند که مانند مسلمانهای واقعی تسلیم دستورات پیامبر گرامی باشد. یک جمعین سری به وجود آورده بودند و در جلسات سری آنها مسائلی مطرح میشد که هرگز حاضر نبودند در جلسات آشکار بگویند. منجمله گاهی مؤمنین با اخلاص را که انفاق در راه خدا میکردند مورد استهزاء قرار میدادند گاهی تصمیم میگرفتند که پس از بازگشت از جنگ در مدینه با یاران مخلص رسول اکرم(ص) با خشونت رفتار کنند و آنها را از مدینه بیرون نمایند، ولی خدای متعال پرده از روی اسرارشان برداشت «اینان که میگویند ایمان آوردیم و مصلح هستیم، دروغ میگویند» در مقابل این همه شیطنتها پروردگار عالم چون پشتیبان مسلمانها بود، آنها را کمک فرمود و پیروزشان کرد. امروز هم آن سه دسته موجودند:
1-مؤمنین همانهائی هستند که فقط تکیه به خدای متعال کردهاند و بندگی او را گردن نهاده و با دوستان خدا، دوست و با دشمنان خدا دشمناند و درستیز. مصداق این مؤمنین، ملت ایثارگر و تابع ولایت فقیه ایران است که هر چه تلاش بیشتر در جبهه و پشت جبهه میخواهد حکومت اسلامی به تمام معنا را پیاده کند به رهبری رهبر بینظیر و مرجعی عظیمالشأن و بیبدیل حضرت امام روحیلهالفداء ولو به ریختن خون جوانهای عزیز و شهدای محراب و پیرمردهای عالم و عارف و الامقام و آیات عظامی که امید اسلام بودند و شهادت آنها از الطاف خفیه حق بود و مانند ملتی بودند و دادن چشم و دست و پای عزیزانی که فداکاریهای مسلمانان صدر اسلام و عاشورا حضرت سیدالشهداء علیه السلام را زنده کردند، پایان پذیرد و مصداق کفار شوروی جنایتکار و سردمداران آمریکا و صدام عفلقی است و یاران آنان که حتی نمیخواهند عظمت حکومت اسلامی ایران به گوش ملت مستضعف و رنج دیده عالم برسد. و اما مصداق منافقین داخلی و خارجی را قبل از شروع جنگ تحمیلی تا به امروز عقلاء عالم شناختهاند آنها که به ظاهر میگویند مسلمانیم ولی به طاغوتها تکیه کردهاند- کمکهای مالی و جانی و تبلیغاتی خود را به نفع طاغوتها و ابر جنایتها هر روز به صدام لعنتی بیشتر کرده بلکه حکومت اسلامی نه شرقی. نه غربی ایران از بین برود. ولی باید این آرزو را به گور ببرند انشاءالله و اگر دنیا منافق را نشناخته بود چند روز قبل در جریان اخراج اسرائی از سازمان ملل فهمید که طرح اسلامی جمهوری اسلامی ایران برای اخراج صهیونیزم، جنایتکار از سازمان ملل که با دلسوزی عظیمی که در مسؤولان حکومت اسلامی ایران هست با چه مکر و خدعهای روبروشد و در حدود صد و شصت رأی که در سازمان ملل بود با تهدید و تطمیع رؤسای ممالک، حتی تهید رئیس سازمان ملل با هشتاد رأی به مسکوت گذاشتن آن طرح اسلامی انجامید. ولی مسلمانان جهاد ناامید نیستند زیرا چهل و یک رأی، مخالف طرح دانمارک و بیست و دو رأی ممتنع و نوزده رأی غائب ما را امیدوار میکند، امیدواریم هر چه زودتر به دست رزمندگان جان برکف که هر روز حماسه تازهای میآفرینند بعد از نابودی صدام، صهیونیزم خونخوار را هم نابود کرده که کاری برای سازمان ملل نماید.
در خاتمه تقاضای حوزه انتخابیه: اتمام ساختمان مخابرات علیآباد… (رئیس- وقتتان تمام است) ایجاد خطکمربندی و اورژانس، رفع فشار شدید بعضی مأمورین جنگلبانی و بعض روستائیان، احداث بیمارستان، رفاه بیشتر برای کشاورزان در آققلا، اعزام دکتر به درمانگاه آققلا، تأسیس مرکز تلفن خود کار شهری به تعداد هزار شماره در آققلا. از خدای متعال طول عمر حضرت امام و علمای اعلام آیتالله العظمی منتظری و امت امام و پیروزی هر چه زودتر رزمندگان عزیز و با تشکر از عالم فداکار و مخصوصاً خدمتگزار به بازماندگان شهدا حجتالاسلام حاج آقاکروبی که ملاقات با امام امت را برای بازماندگان شهدا حجتالاسلام حاج آقا کروبی که ملاقات با امام امت را برای بازماندگان شهدای علیآباد و حومه ترتیب دادند. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
رئیس- سه دقیقه بقیه وقت ایشان را آقای اشرفی اصفهانی استفاده میکنند.
منشی- آقای اشرفی اصفهانی.
اشرفی اصفهانی- بسماللهالرحمنالرحیم، الحمدللهربالعالمین السلام و الصلوه علی سینا محمد و آلهالطاهرین و لعنهالله علی اعدائهم اجمعین منالان الییوم الدین «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدواالله فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلواتبدیلا. « او ازمصادیق بارز «رجال صدقوا ما عاهدواالله علیه» بود و رفتن او ثلمه بر اسلام وارد کرد و جامعه روحانیت را سوگوار نمود فرازهائی از پیام تاریخی حضرت امام امت در رابطه با شهادت چهارمین شهید محراب.
با سلام و درود بر امام امت امید مستضعفان جهان و همچنین فقیه عالیقدر آیتاللهالعظمی منتظری و همه شهدای عزیز اسلام و شهدای انقلاب و شهدای جنگ تحمیلی و همه رزمندگان عزیز اسلام در تمامی جبهههای نبرد حق علیه باطل. با تشکر فراوان از ملت شهید پرور ایران به ویژه مردم قهرمان وغیور و شهید پرور استان باختران و استان اصفهان که در رابطه با برگزاری مراسم دومین سالگرد چهارمین شهید محراب آیتالله اشرفی اصفهانی در آن مراسم شرکت فعال نمودند، صمیمانه تشکر میکنم، همچنین از فقیه عالیقدر آیتاللهالعظمی منتظری و ریاست محترم جمهوری اسلامی حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای خامنهای و ریاست محترم مجلس شورای اسلامی حضرت حجت الاسلام رفسنجانی دو بازوی پرتوان ولایت فقیه و همچنین تنی چند از نمایندگان محترم تهران که در این مراسم شرکت فرموده و با بیانات گرمشان رهنمودهای شایانی داشتند تشکر میکنم و در ارتباط با این مراسم از کلیه نمایندگان عزیز، همکاران محترم خودم، به ویژه نمایندگان متعهد و مسؤول استان باختران و استان اصفهان جداً سپاسگزارم و تشکر میکنم و در پایان از همه رسانههای گروهی و خبری، روزنامه جمهوری اسلامی، روزنامه اطلاعات و کیهان و صبح آزادگان و همچنین صدا و سیمای جمهوری اسلامی صمیمانه تشکر میکنم و از خدای متعال خواستار موفقیت در راه اهداف مقدس اسلامی تحت رهبری امام امت برای عموم همکاران عزیز و مسؤولین کشوری و مسؤولین مذهبی از خدای متعال مسألت مینمایم. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
رئیس- سخنران بعدی را دعوت کنید.
منشی- آقای شینی مصطفی از مسجد سلیمان.
شینی مصطفی- اعوذبالله منالشیطان الرجیم، بسماللهالرحمنالرحیم. اللهم انا نرغب الیک فی دولة کریمه تعزبها الاسلام واهله و تذل بها النفال واهله. درود و سلام خدا بر سالار شهیدان و سرور آزادگان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و فرزند را ستینش امام امت، بت شکن قرن و رهبر کبیر انقلاب و با عرض ارادت خدمت رزمندگان جان بر کف اسلام که با رزم مردانه خود جان تازهای به امت مسلمان ایران بخشیدند هر چه از سازش ناپذیری و قاطعیت جمهوری اسلامی ایران و خط تعمیق و تضاد انقلاب در برابر استکبار جهانی میگذرد، با توطئههای جدیدتر و پیچیدهتر از سوی قدرتهای مکار روبرو میشویم که خوشبختانه آگاهی و رشد انقلابی امت مسلمان ما و دیگر مسلمانان جهان این فریبکاریهای تازه را شناخته و در برابر آن به موقع موضع گیری و برخورد مینماید. در هفتههای اخیر دستگاههای تبلیغاتی خود فروخته غرب، زمینه ساز توطئهای بودند که برای ملت انقلابی ما ناشناخته نبوده و نخواهد بود. این توطئه که برای نجات رژیم روبه زوال صدام صورت میگیرد، عبارتست از سرکوبی مردم مسلمان کرد در شمال عراق و شکل جدید این سرکوبی، سابقه این توطئه بر میگردد به سال گذشته. در سال گذشته شاهد بودیم که رژیم بعثی صهیونیستی بغداد در شرایطی که ضربات سختی را در جبهه های نبرد از سوی رزمندگان اسلام متحمل شده بود و دیگر توان و طاقت رویاروئی با مقاومت مسلمانان عراق را
در داخل نیز از دست داده بود، همچون همیشه دست عجز و دریوزگی به سوی قدرتها و دولتهای بیگانه دراز نموده تا جائی که نه تنها از قشون خارجی برای جنگ برون مرزی استفاده کرده، بلکه برای سرکوبی مقاومت داخلی هم از لشکر کشی بیگانه سود نبرد، در سال گذشته ارتش ترکیه با یک هماهنگی قبلی در پوشش برقراری امنیت مرزی و در واقع در جهت تحکیم رژیم صدام وارد خاک عراق شد و علیالظاهر مقاومت مردم آن منطقه را که به منظور براندازی حکومت خود کامه بغداد به حرکت انقلابی خود ادامه میدادند، برای چند صباحی در هم کوبید. شک نیست که تاریخ مبارزاتی ملت مسلمان عراق این حرکت خفتبار صدام را از یاد خواهد کرد و با مبارزه رهائی بخش خود امیداوارتر خواهد شد زیرا نیروهای بیگانه برای همیشه نمیتوانند مدافع و نگهبان این حاکمیت رو به زوال باشند. اینکه بار دیگر براساس اطلاعات رسیده همان فاجعه سال گذشته تکرار شده است. هفته گذشته یکی از مطبوعات ترکیه در ابتدا خبر مربوط به حوادث مرزی ترکیه و عراق را با آب و رنگ تبلغاتی برجسته مینماید و با بزرگ نمائی کشته شدن چند سرباز ترک، انجام عملیات نظامی وسیعی را تجویز مینماید. در پی درج این اخبار سایر مطبوعات ترکیه و به دنبال آن بوقهای شناخته شده تبلیغات غرب نیز به آن دامن میزنند و پای جمهوری اسلامی ایران را نیز به این حوادث میکشانند، ما در مرحلة اول فکر نمیکردیم که حکومت همسایه تسلیم فشارهای مطبوعاتی و نسخه پیچیهای تبلیغاتی گردد، ولی سفر وزیر خارجه ترکیه به عراق وهماهنگی جدید این کشور با رژیم صدام در خصوص یک عملیات نظامی علیه مسلمانان شمال عراق، این توطئه تبلیغاتی را بر ملا نموده و نشان داد که اینگونه اخبار زمینهساز یک تحرک نظامی و یا به عبارتی یک عبارتی یک تجاوز غافلگیرانه دیگر میباشد. فشارهای تبلیغاتی مطبوعات ترکیه در جهت جلب همکاری ایران برای سرکوبی کردهای مسلمان انتظار بیجائی است. دیر یا زود ملتها و حکومتهای منطقه کسی را به نام صدام به عنوان حاکم عراق نمیشناسند و این رژیم بیاراده را برای همیشه حذف خواهند کرد لذا هر گونه هماهنگی با این رژیم حساسیت باید پاسخگو باشد. از دیدگاه مردم انقلابی ایران هر گونه مانعی در راه مبارزه بر ضد رژیم بغداد، نه تنها کمک به این رژیم تلقی شده، بلکه در جهت کمک به منافع استکبار جهانی نیز محسوب میگردد. در نظرگاه است مسلمان ما، کردهای مسلمان شمال عراق تازه دارند خود را از زیر یوغ صدام نجات میبخشند و در انتظار یک حاکمیت اسلامی به سر میبرند. تصمیمات جدید دولت ترکیه از دوراندیشی سیاسی و حسابگری لازم برخوردار نیست. ما از مقاومت هم مستضعفین جهان علیه مستکبرین به ویژه پایداری و استقامت ملت مسلمان عراق علیه استبداد و فشارهای گوناگون حکومت بعثی صهیونیستی حمایت میکنیم و از دولت ترکیه انتظار کمکهای بیجا و بیمورد را به حکومت پلیسی، فاشیستی صدام نداریم.
و اما مسائل استان خوزستان:
یکی از مسائل مهم استان خوزستان، مسأله جنگزدگان است، متأسفانه این مردمی که همه چیز خود را در راه خدا و حفظ انقلاب از دست دادهاند و بیش از سه درصد جمعیت مملکت را تشکیل میدهند، آنچنان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفتهاند. اینها هرگز از اینکه خانه و کاشانه خود را از دست دادهاند گله مند نیستند و مشکلات عدیده دولت خدمتگزار را به خوبی درک میکنند، اما برخورد و بیتوجهی بعضی از مسؤولین به آنها غیر قابل اغماض است. از مسؤولین محترم میخواهم لحظهای خود را به جای یک جنگزده قرار دهند. آنگاه متوجه دردهای وی خواهند شد و برای رفع مشکلش او را پاس نخواهند داد و سرگردان نخواهند نمود. از نمایندگان محترم در خواست مینمایم به اردوگاهها و اماکن مسکونی جنگزدگان سرکشی نموده و مشکلات آنها را از نزدیک لمس نمایند، از دولت خدمتگزار و متعلق به محرومین تقاضا میکنم به مشکلات مطرح شده از طرف نمایندگان مناطق جنگی عنایت بیشتری بنمایند و هیأتی برای بررسی بیشتر پیرامون معضل جنگزدگان به محل های استقرار آنها اعزام دارند. در حالیکه حدود سه میلیون هکتار زمین مرغوب خوزستان میتواند کشور را در امر کشاورزی به خودکفائی برساند، تقلیل آب کارون، این مایه حیات خوزستان برا ثر پروژههای عجولانه اصفهان، چه تعبیری به جزنادیده گرفتن محرومیت بیش از حداستان خوزستان دارد؟ دولت محترم خوب میداند که اکثر کارهای عمرانی این استان به علت جنگ اجرا نشده است و به همین دلیل بر محرومیتش افزوده گردیده و تقلیل آب کارون به هر نحو در این سرزمین حرمان زده مزید بر دردهایش خواهد شد. ما نمایندگان استان خوزستان مخالفت خود را هر گونه طرح حساب نشدهای که باعث کاهش آب کارون شود، اعلام میداریم. ضعف مدیریتها و باندبازیها و طرد نیروهای حزبالله و جایگزین کردن افراد نالایق از مسائل مهم استان خوزستان است. از دولت خدمتگزار و مجلس محترم میخواهم بدون اتلاف وقت و طرح مسائل جزئی مشکلات اقتصادی و کشاورزی این مملکت را با ارائه طرحها و لوایح مفید و جامع مرتفع نمایند. در کنار دو بخش دیگر اقصادی، توجه به مسأله تعاونیها که موجب حضور فعال همه مردم به خصوص محرومین و قشر کم درآمد در صحنه اقتصادی و کوتاه شدن دست فرصت طلبان و سودجویان میگردد. از جمله مسائلی است که میتواند توان اقتصادی مملکت را در جهت رشد و شکوفائی اقتصادی و بالا بردن درآمد سرانة توسعه دهد.
فعال کردن بخش تعاونی میتواند یکی از مشکلات عمده مملکت، یعنی بیکاری را تا حدود زیادی بر طرف نماید. دولت باید هر چه سریعتر قوانین اجرائی و شرایط تشکیل تعاونیها را تنظیم نماید. از جناب آقای نخست وزیر محبوب و محترم میخواهم با تمام مشکلات و معضلاتی که گریبان خود و کابینه محترمش را چسبیده است، به شهرستان مسجد سلیمان که مدتها ثروث این مملکت را تأمین میکرده است، عنایت نمایند، متأسفانه مسؤولین استان توجه چندانی بهآن نکرده، بلکه گزینش بعضی از مدیران ضعیف بر محرومیتش افزودهاند، سیل مهاجرین مسجد سلیمانی که از مفلس شدن این شهر روی به شهرستانهای بزرگ میآورند، هنوز ادامه دارد و این خطر بزرگی از بابت تورم جمعیت در شهرهای بزرگ است. در حالیکه پرآب ترین رودخانه ایران یعنی کارون ازکنار شهر میگذرد، بیآبی یکی ازمسائل مهم این منطقه است که متأسفانه هنوز حل نگردیده. در پایان با دیگر ارادات خود را نسبت به رزمندگان دلیر و شهادت طلبمان ابراز داشته و از خداوند برایشان آرزوی توفیق به دست آوردن پیروزی هر چه سریعتر بر لشکر کفر را دارم، ان شاءالله، والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
3- بیانات آقای رئیس به مناسبت پیروزی اخیر رزمندگان اسلام در جبهههای جنگ و همچنین توطئه اخیر استکبار جهانی علیه کشورهای نفت خیز
رئیس- بسماللهالرحمن الرحیم، رزمندگان متعهد و جان برکف ما با حرکت برقآسا و سریع خودشان ضربه جبران ناپذیری بر رژیم عفلقی عراق وارد کردند، ما به امید برای محرومان جهان شد و مایه وحشت برای استکبار جهانی، ما این خدمت عظیم رزمندگان عزیز جمهوری اسلامی را ارج میگذاریم و برای موفقیتهای بیشتر آنها دعا میکنیم و برای شهدای عزیز انقلاب و جنگ تحمیلی و مخصوصاً شهدای حرکت اخیر و به خصوص شهید بزرگوار، افسر متعهدمان سرتیپ اقارب پرست و همراهانش از خدای بزرگ برای روحشان مقام عالی و برای بازماندگانشان صبر و اجر میخواهیم، مسألهای که آقایان اطلاع دارند، مسأله توطئه جدیدیاست که علیه کشورهای نفتخیز شروع شده. در دریای شمال، انگلستان و نروژ در شروع این توطئه یک دلار و نیم (تقریباً) ارزش نفت خودشان را پائین آوردهاند برای آنها هیچ فرقی نمیکند. آنها هم خریدار هستند و هم فروشنده و فقط در توطئه دستشان دیده میشود و متأسفانه یکی از کشورهای عضو اوپک هم به دنبال آنها حرکت کرد که مایه تأسف است. موضع جمهوری اسلامی دفاع از حق و مخالفت بازورگوئی است، ما انتظار داریم که سایر اعضای اوپک تسلیم این توطئه نشوند و اگر لازم است تولید نفت خودشان را برای مبارزه با این توطئه پائین بیاورند و قیمت نفت را که تا امروز هم باز عادلانه نیست در حد موجود حفظ کنند و تلاش برای رساندن نفت به قیمت واقعی ادامه پیدا بکند و در صورتی که باز دستهای مرموزی در اوپک بخواهد با این توطئه همکاری بکند، جمهوری اسلامی امیدوار است که نگذارد این توطئه بتواند در تضعیف حقوق مردم محروم کشورهای نفتخیز مؤثر باشد.
4- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس
رئیس- تذکرات نمایندگان محترم مجلس به مسؤولان محترم اجرائی کشور.
آقای صدر طباطبائی نماینده یزد به وزارت کشور در موردالحاق شهربابک انار و ابرقو به استان یزد، تذکر دادهاند.
آقای علوی نماینده لارستان به وزارت راه در مورد تحویل و تحول فرودگاه لامرد تذکر دادهاند.
آقای سیدزاده نماینده باختران به وزارت بازرگانی در مورد رفع نارسائیهای شورای مرکزی اصناف، به وزارت کشور در مورد زیر پوشش آوردن سازمان آب باختران، به شورای عالی قضائی در مورد تقویت کادر فضائی دادگستری باختران تذکر دادهاند.
آقای جعفری نماینده بناب و ملکان به وزارت نیرو در مورد کانال آب آهق به آلقو و شورگل و سد باروق، تذکر دادهاند.
آقای صادق لو نماینده رامیان به وزارت نیرو در مورد آسفالت راه تا تارسفلی به وزارت بهداری در مورد آبرسانی روستای کوچک نظرخانی تذکر دادهاند.
آقای موسوی نماینده رودبار به وزارت کشاورزی در مورد تأمین بودجه و امکانات برای هیأتهای هفت نفره واگذاری زمین تذکر دادهاند.
آقای جعفری نماینده شهر بابک به صدا و سیما در مورد تکمیل دکل تلویزیون منطقه جوزم و نصب دکل در منطقه دهج تذکر دادهاند.
آقای فدائی نماینده اراک به وزارت جهاد در مورد احداث پل مانیزان، به وزارت کشور در مورد رفع مشکلات در مورد تحویل کالاهای مورد نیاز منطقه تذکر دادهاند.
آقای سید خاوری نماینده لنگرود به فرهنگ و آموزش عالی در مورد تأسیس دانشسرا، به وزارت راه در مورد جادههای روستائی، به وزارت سپاه، به فرماندهی سپاه در مورد سپاه لنگرود تذکر دادهاند.
آقا راهچمنی نماینده سبزوار به وزارت فرهنگ و آموزش عالی در خصوص تأسیس دانشکده کشاورزی در سبزوار، به سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد تأسیس شعبه در سبزوار، به وزارت آموزش و پرورش در خصوص تأمین دبیر مورد نیاز دبیرستانهای بخش جغتای تذکر دادهاند.
5- تصویب اصلاحیه کمیسیون خاص وظیفه عمومی در خصوص اصلاح قانون خدمت وظیفه عمومی پس ازاظهار نظر شورای نگهبان
رئیس- اولین دستور را شروع کنید.
منشی- گزارش کمیسیون دفاع در رابطه با لایحه ارجاعی از شورای نگهبان، آقای سید رضا اکرمی مخبر کمیسیون.
رئیس- این طرحی است که درگذشته تصویب شده بود. یک ماده آنرا شورای نگهبان اعتراضی داشتند که حالا اصلاح شده، خدمتتان گفته میشود.
سید رضا اکرمی (مخبر کمیسیون دفاع)- بسماللهالرحمن الرحیم، براردان و خواهران به این متن عنایت کنند. ابتدا گزارش را میخوانم بعد یک مقداری پیرامون آن توضیح میدهیم.
گزارش از کمیسیون خاص وظیفه عمومی به مجلس شورای اسلامی.
پیرو اظهار نظر شورای محترم نگهبان طی نامة شمارة 1204 مورخه 27/3/63 نسبت به طرح خدمت ظیفه عمومی کمیسیون خاص متشکل از امور دفاعی و شوراها و امور داخلی در تاریخ 24/7/63 تشکیل و با مشورت شورای محترم نگهبان بنده (هـ) به شرح ذیل به مادة 44 این طرح اضافه شد و با اکثریت آراء به تصویب رسید. گزارش آن اینک جهت تصویب، تقدیم مجلس شورای اسلامی میگردد.
بند (هـ) عبارت است از: مشمولین غیرغائبی که دارای همسر یا فرزند تحت تکفل میباشند تا تصویب و اجرای لایحه مذکور در مادة 55 این قانون در زمان صلح بدیهی است پس از تصویب و اجرای لایحه مذکور به شرط نداشتن مانع دیگری مشمولین فوق به خدمت اعزام خواهند شد.
توضیح مطلب اینکه در طرح خدمت وظیفه عمومی یک مادهای است به شمارة 44 که در آنجا چهار مورد از افراد مشمول معافیت داشتند. شورای نگهبان گفته بودند که افرادی که مشمول هستند و دارای همسر و فرزند تحت تکفل میباشند. میخواهید در بارة اینها چه کنید؟ جواب داده شد که در مادة 55 گفتهایم که مشمولی که خانواده دارد و فرزند تحت تکفل و از اداره خانواده خود از نظر مالی قدرتمند و توانمند نیست، دولت باید در مدت شش ماه لایحهای بیاورد که مخارج آنها را بتواند تأمین بکند. شورای نگهبان اشکالی که داشته، این بوده که در طی این ششماه مادامیک این لایحه تصویب بشود، شما میخواهید راجع به مشمولی که خانواده دارد و فرزند یا فرزند تحت تکفل دارد، تا آن زمان میخواهید چه کار بکنید؟ برای رفع این اشکال این بند، به عنوان بند (هـ) اضافه شده به آن مواردی که معافیت وجود دارد. بند را دو باره میخوانم. برادران و خواهران عنایت بیشتری بفرمایند.
«مشمولین غیر غایبی که دارای همسر یا فرزند تحت تکفل میباشند، تا تصویب و اجرای لایحه مذکور در مادة 55» مادة 55 این است:
«دولت موظف است لایحه نحوة کمک به خانوادههای مشمولینی که با اعزام مشمول قدرت ادارة معاش خود را از دست میدهند تهیه و ظرف مدت شش ماه جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.»
عباسی فرد- نامه شورای نگهبان اگر خدمتتان هست بخوانید.
اکرمی- خیر نامه نیست.
رئیس- نامه هست، خوب شورا اعتراض کردهاست.
عباسی فرد- بلی میدانم، ولی گویای مطالبی است که این اصلاحیه نمیتواند جوابگو باشد.
رئیس- بخوانید، شما کارخودتان را ادامه بدهید.
اکرمی(مخبر کمیسیون)- مشخصات این بندی که اضافه شده است این است: اولین این معافیت مربوط به زمان صلح است، دیگر اینکه مشمول غایب نباید باشد و بعد از آنکه مادة 55 لایحهاش تهیه شد و به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، آن وقت این مشمول باید به خدمت وظیفه اعزام بشود.
رئیس- حالا یک نفر مخالف صحبت کند بعد موافق صحبت کند.
منشی- اولین مخالف، آقای حسینعلی رحمانی.
حسینعلی رحمانی- بسماللهالرحمنالرحیم، اینکه فرمودند راجع به کفالت همسر و اولاد، شورای نگهبان اشکال کرده است که ظرف این ششماه چه بکند؟ این جور نبوده، درآن لایحه اسمی از استثناء همسر و اولاد نیست، یعنی کسی که کفیل همسر و اولاد باشد در بخش سوم معافیت کفالت منظور نشده و حال اینکه شورای نگهبان در آن نظریهای که دادهبود، در آن نظریه در بند 6 تصحیح کردهبود. اطلاق مادة 45 در مورد اعزام به خدمت داوطلبی که کفالت پدر و ماده وجد و جده و همسر و اولاد خود را به عهده دارد، چنانچه با خدمت در ارتش نتواند وظایف خود را انجام دهد به تأیید فقها نرسید، همچنین در بند 8 نظر به اینکه مستفاد از بخش سوم معافیت کفالت حصر موارد معافیت، کفالت در موارد مذکور در این بخش هست، با توجه به لزوم معافیت مشمول به واسطه تکفل همسر و فرزند، حصر مزبور مغایر با موازین شرعی است و باید اصلاح شود در آن وقت هم که اصلاح میکردند، بنده تذکر دادم که اگر چنانچه شما بخواهید کفالت همسر و اولاد را منظور کنید این خلاف صریح نظریه شورای نگهبان است. اینجور نباشد که برود و دوباره برگردد. معذلک مثل اینکه خیال میکردند اگر چنانچه این اصلاح را به عمل بیاورند دیگر کسی به نظام وظیفه نخواهد رفت. برای خاطر اینکه جوانان ما یا همسر یا اولاد خواهند داشت و بنابر این حاضر نشدند آن تذکر بنده را بپذیرند. اکنون هم بنده خواهش میکنم اصلاحی که به عمل میآید و کاری که در اینجا صورت میگیرد به صورتی باشد که باز هم ازشورای نگهبان برنگردد. آنچه در بخش سوم معافیت کفالت داشتیم بحث اشخاصی بود که بواسطه کفالت استثناء هستند.
1- یگانه مراقب و نگهدارنده پدر یا جد یا برادر و یا مادر یا جده یا خواهر.
ب- یگانه سرپرست و نگهدارنده برادر یا خواهر سغیر.
ج- یگانه سرپرست خواهر مجرد.
د- از دو یا سه برادر واجد شرایط اعزام به خدمت یکی از آنان تا خاتمه خدمت دیگری.
و در اینجا کفالت برای همسر و اولاد را منظور نکرده بود. اما ملاحظه میفرمائید که بحث غائب نیست و بحث زمان صلح هم نیست. چه شده است که در اینجا این دو قید را آوردهاند. ما باخره در مادة 31 راجع به غائبین بحث کردهایم مادة 31 و شامل تمام موارد میشود. وجود این لفظ «غائب» در اینجا مشمولی که غیر غایب باشند ایجاد این توهم را میکند که اگر غائب باشند دیگر مادة 31 دراینجا متأنی نمیشود.
مادة 31 را عرض میکنم:
«به ادعای کفالت مشمولانی رسیدگی میشود که غیبت نداشته باشند. مگر اینکه در موقع احضار و در طول مدت غیبت و حین رسیدگی حائز شروط معافیت کفالت بوده باشند.»
خوب وقتی شما گفتید «مشمولینی که غیرغایب باشند» معنایش این است که حتی به این مگر هم ما دیگر ترتیب اثر نمیدهیم. با توجه به اینکه شورای نگهبان در این مادة 31 هم اشکال کرده بود اشکال ماده 31 این است: «اطلاق مادة 31 در مورد مشمول غایبی که حین رسیدگی کفالت بر او وجوب شرعی داشته باشد به تأیید فقها نرسید.»
که حتی در آنجا هم اشکال کرده است آن اطلاق. ما در اینجا علاوه بر اینکه لفظ «غیر غایب» را زیاد میکنیم و مادة 31 را در این مورد نادیده میگیریم که به صورت مادة 30 درآمده. علاوه بر این به ادعای کفالت مشمولانی رسیدگی میشود که غیبت نداشته باشند این اطلاق هم مورد تردید شورای نگهبان بوده است که این را در نظر گرفتند با در نظر گرفتن مادة 55. پس بنابر این بنده مخالف هستم با این اصلاح این بند را که اضافه کردهاند از جهت اینکه «غیر غایب» را قید آوردهاند. این یک.
2- از جهت اینکه این قانون در زمان صلح را زیاد کردهاند. اگر در «زمان صلح» را زیاد بکنند دیگر چیزی نمیماند. یعنی این را کانلم یکن گرفتهاند. و حال اینکه وحدت رویه ما باید داشته باشیم. چطور شده است که کفیل برای جد و پدر و مادر مطلق است و لیکن وقتی رسیدیم به کفیل برای همسر و کفیل برای اولاد این را مقید به «در زمان صلح» کردیم علیهذا بنده عرض میکنم که هم «در زمان صلح» باید حذف بشود و هم هم «غیر غایب».
رئیس- آقای موحدی موافقید؟
موحدی ساوجی (منشی)- بسماللهالرحمنالرحیم. اولین موافق خود بنده هستم که من فکر میکنم علت مخالفت جناب آقای رحمانی به خاطر این است که از جریان بررسیهای طولانی که روی این مسأله انجام گرفته و تماسهای مستمری که کمیسیون خاص نظام وظیفه با شورای محترم نگهبان داشته ایشان بیخبر هستند. اگر چنانچه جناب آقای اکرمی که مخبر کمیسیون هستند این مطلب را اول بیان میکردند شاید کسی دیگر مخالفت نمیکرد. ببینید ما، در واقع در رابطه با اینکه قوانینی که از طرف این مجلس میگذرد، این قوانین مطابقت با شرع دارد یا ندارد مغایرت با قانون اساسی دارد یا ندارد؟ ما محدود هستیم به نظر شورای نگهبان. و شورای محترم نگهبان یعنی همان شورائی که شما استناد کردید به اظهار نظری که ملاحظه کردید همان شورای محترم، همین اصلاح را پذیرفتند و در واقع این بند «هـ» اصلاحی چیزی است که شورای نگهبان خودشان به ما پیشنهاد کردند و بعد در کمیسیون خاص موقعی که دقیقاً بررسی شد دیدیم که مصلحت این است در شرایط فعلی که واقعاً لازم هست یک قانون نظام وظیفه کامل جامع دقیقی مبتنی با معیارهای انقلابی داشته باشیم. آن هم در زمان جنگ و ما داریم آخرین اصلاح را در اینجا بجا میآوریم. و اما مطالبی که جناب آقای رحمانی فرمودند. ایشان ایرادشان به این بود که چرا این دو تا قید را ما زدیم در ارتباط با مشمولینی که دارای همسر و یا فرزند هستند و اینها تکفل یعنی سرپرستی فرزندانشان را ودادن نفقه و هزینه زندگیشان بر عهده آنها هست. چرا اینها را با این دو قید مقید کردیم. یکی قید اینکه غایب نباشند دوم هست. چرا اینها را با این دو قید مقید کردیم. یکی قید اینکه غایب نباشند دوم اینکه «در زمان صلح» باشد نه « در زمان جنگ» من تعجب می کنم ایشان که بحمدالله یک مرد روحانی و فاضل و دانشمند هستند چطور هست که در اینجا توجه نکردند که در زمان جنگ آن هم در زمانی که ما در حال دفاع هستیم دیگر از این بحثها نیست. کسی دارای همسر هست یا نیست، کسی دارای فرزند هست یا نیست، این مسائل مربوط به زمان صلح است نه در زمان جنگ. زمان جنگ همه حتی اگر لازم باشد و مردان و جوانانی که میروند برای دفاع از مملکت و دفاع از اسلام به تنهائی مردها و پسرها و جوانها توانائی دفاع را نداشته باشند بر زنها هم واجب است. بر آنهائی که حتی یک چشم ندارند یک دست ندارند هم واجب است بر پیرها هم واجب است شما چطور در اینجا مسألهای که ما قید کردیم «در زمان صلح» شما این قید را عرض میشود که به آن ایراد میگیرید. و اما مسأله اینکه غایب نباشد. این خیلی روشن هست برای اینکه یک افرادی هستند که اینها خوب واقعاًطبق باصطلاح معیارهای قانونی که امروز قانون در واقع همان شرع است موقعی که حضرت امام تأکید میکنند که حتی بر امت و بر ملت واجب است که مقررات راهنمائی و رانندگی را که ممکن است از مجلس هم نگذشته باشد باید رعایت بکنند آن وقت جنابعالی میفرمائید که حالا اگر قوانینی در این رابطه هست در رابطه با این قوانین و این فرد با اینکه مشمول بوده رفته فرض کنید ازدواج کرده برای اینکه فرض کنید که نرود خدمت نظام وظیفه را انجام ندهد. و ما هم در این قانون مجبور نکردیم کسی را که حتماً نظام وظیفه خدمت برود و انجام بدهد ولی برای کسانی که خدمت میروند و کسانی که از زیر بار خدمت و حراست و نگهبانی و پاسداری از کشور و ملت و اسلام خودداری میکنند میان اینها در این قانون فرق گذاشتیم، گفتیم بابا آنکه نمیرود دیگر نیآید از ما امتیاز بخواهد و دولت یک سری امتیازهائی را میدهد به آنهائی که این خدمت مقدس را انجام میدهند و این امتیازها را به آنهائی که این خدمت مقدس را انجام میدهند و این امتیازها را به آنهای دیگر نمیدهد ولی اجبار در کار نیست و شما در اینجا اگر میخواهید که دولت را مجبور بکنید که بین خاطی و بین کسی که محسن است یعنی محسن و مسئی فرق نگذارد. این اجبار شما و این اکراه شما به نظر من چندان موردی ندارد. این است که من این اصلاح موافقم و مهم این است که این اصلاح را شورای محترم نگهبان پذیرفته. والسلام.
وافی- آقای موحدی افراد تحت تکفل فرقی نمیکند غایب باشد یا غیر غایب.
سید ابوالفضل موسوی تبریزی- آقای هاشمی اجازه بفرمائید کاملا روشن شود والا دوباره میرود به شورای نگبهان. رئیس- نه نمیرود بنده خودم با شورای نگهبان صحبت کردم آقای وافی اعتراض شما چی هست؟
وافی- من میگویم افراد تحت تکفل هیچ تفاوتی ندارد با غایب و غیر غایب.
موحدی ساوجی- اگر ملاکشان شورای نگهبان است که پذیرفته است.
رئیس- میگویم اگر شما از طرف شورای نگهبان حرف میزنید آنها پذیرفتهاند. گفتند آنها کسانی هستند که خودشان متخلف هستند یعنی الان خلاف قانون کردند خودشان، خودشان را به این روزانداختهاند. الان هم تازه در حال جنگ است. در حال جنگ که آنها اصلا حرفی نداشتند و فعلا هم غائبین کسانی هستند که در زمان جنگ خودشان رفتند خلاف کردند.
وافی- عائلهشان چی؟
رئیس- عائلهشان… که خودشان اینکار کردهاند. الان اگر این قانون هم نباشد آنها باید بروند جنگ و دولت هم هیچ تعهدی ندارد.
عباسی فرد- جنگ میتواند قانون خاص خودش داشته باشد.
سید ابوالفضل موسوی تبریزی- آقای هاشمی این اصلاح آنرا تأمین نمیکند.
رئیس- میگویم اگر شما از طرف شورای نگهبان حرف میزنید دیگر شما از انها حالا داغتر نشوید. آنها خودشان این را قبول کردهاند.
سید ابوالفضل موسوی تبریزی- مخالفت شورای نگهبان با معیار مزاحمت وجوب عینی و کفائی بوده است و این اصلاح آن معیار را تأمین نمیکند.
رئیس- مخبر اگر مطلبی دارند میتوانند بگویند. شما مطلب اضافهای اگر دارید میتوانید بگوئید.
سید رضا اکرمی (مخبر کمیسیون)- بسماللهالرحمنالرحیم، برادرها و خواهرها بدانند اصلا متن بند «هـ» را خود شورای نگهبان دیده و بند اصلا تمام جملاتش و کلماتش را با توافق آنها تنظیم شده و این بند را خود آنها دادهاند و این چیزی نیست که ما داده باشیم و بعد آنها بخواهند اصلاح کنند. و این متن به تصویب خود آنها رسیده و در این زمنیه هم آنطوری که آقای موحدی گفتند مدتها صحبت شده و آن جملهای که آقایان «حصر» را هم مطرح کردند همین مورد را شورای نگهبان گفته اگر اضافه کنید ما به موارد معافیت قانع هستیم فعلا. مطلب دیگری من ندارم.
رئیس- 185 نفر حضور دارندکسانی که با این اصلاحیه که قرائت شد موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. دستور بعدی را مطرح کنید.
6- رد طرح جداسازی سازمانهای دامپزشکی استانها و شهرستانها از ادارات کل کشاورزی و الحاق آنها به سازمان دامپزشکی کشور
منشی- دستور بعدی گزارش شور اول کمیسیون امور کشاورزی و کار و امور اداری و استخدامی در خصوص لایحه جداسازی سازمانهای دامپزشکی
استانها و شهرستانها.
منشی- مخبر کمیسیون کشاورزی تشریف بیآورند.
آقای موسوی دامغانی اگر نیستند نایب رئیس بیآیند. آقای صفری بفرمائید.
لطیف صفری (نایب رئیس کمیسیون کشاورزی)- بسماللهالرحمنالرحیم، (شماره ترتیب چاپ 198 شمارة چاپ سابقه 9 شمارة دفتر ثبت 20.
گزارش از کمیسیون کشاورزی به مجلس شورای اسلامی
درجلسه مورخه 10/7/63 کمیسیون کشاورزی استانها و الحاق آنها به سازمان دامپزشکی مرکز به شمارة ثبت 760-2171 با حضور وزیر کشاورزی و کارشناسان دامپزشکی کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مادة واحده عیناً با اضافه نمودن یک تبصره بشرح زیر با اکثریت آراء به تصویب رسید.
اینک گزارش شور اول آن جهت طرح درمجلس شورای اسلامی تقدیم میگردد.
رئیس کمیسیون کشاورزی – دکتر سید جواد انگجی
طرح جدائی سازمانهای دامپزشکی استانها و شهرستانها
از ادارات کل کشاورزی استانها و الحاق آنها به سازمان دامپزشکی مرکز
مادة واحده- کلیه واحدهای اجرائی سازمان دامپزشکی کشور اعم از واحدهای مستقر در بخشها و شهرستانها و استانها نیز در ارتباط با سازمان مرکزی دامپزشکی انجام وظیفه خواهند نمود. بدیهی است سازمان دامپزشکی کشور کماکان زیر نظر وزارت کشاورزی خواهد بود.
تبصره- اجرای این مادة واحده منوط بر عدم افزایش هرگونه بارمالی اداری میباشد.
به استحضار نمایندگان محترم میرسانم که در کمیسیون کشاورزی به پیشنهاد عدهای از نمایندگان محترم مجلس در دورة اول طرحی وجود داشت که به مجلس شورای اسلامی داده شده بود و به کمیسیون کشاورزی در مورد اینکه سازمان دامپزشکی کل کشور به صورت یک سازمان مستقلی زیر نظر وزارت کشاورزی عمل کند. بررسیهائیکه شد و توضیحات لازمی که به وسیله مسؤول دامپزشکی و کارشناسان مربوطه و مسؤولین کشاورزی چه در جلسات دوره قبلی مجلس شورای اسلامی در کمیسیون و چه در جلسات دورة دوم. دلائلی که برادرهای هم امضاء کننده طرح و هم مسؤولین دامپزشکی برای این طرح داشتند به علت شرایط خاص وضعیت دامی کشور بود از دو بعد اقتصادی و بهداشتی. و در عین حال عملکرد ضعیف سازمان دامپزشکی در شرایط فعلی با تشکیلاتی که در حال حاضر دارد. و این طرح هم صرفاً به خاطر اینکه این سازمان در رسالتی که دارد بتواند حداکثر استفاده را از نیروهائی که در خدمت دارد در وحله اول برای بهبود وضع دام و بهبود وضع اقتصاد دامی مملکت و درعین حال جلوگیری و مبارزه با بیماریهای مشترک بین دام و انسان که متأسفانه در سالهای اخیر وضع بدی پیدا کرده و رقم بسیار بالائی از دامهای کشور و هم چنین تعداد فراوانی از افرادی که با دامها و یا با فرآوردههای دامی سر و کار دارند به این بیماریها از قبیل سل و بروسلوز و طاعون و سیاه زخم وخیلی بیماریهائیکه… مانند بعضی بیماریهای انگلی آلوده شدند مبتلا شدند انجام بدهد. برای اینکار بررسیهائیکه شده خود این مسأله البته یکی از عواملش، یکی ازعوامل اینکه این بیماریها به این صورت هم سبب تلفات وسیع بسیاری از دامهای ملکت میشوند که سرمایههای اقتصادی کشور هست و هم اینکه بیماریهای انگلی سبب میشوند که دامها با وجود اینکه آن علوفه و مایحتاجی که دارند و مراقبتهای لازمی که از نظر نگهداری و این چیزها از آنها میشود و هزینههای لازم را کاملا صرفشان میشود ولی معالوصف آن رشدی که باید بکنند هم از نظر اضافه وزنی که دارد و توی معیارهای بینالمللی و معیارهای دامی هست برای اندازهگیری این رشد هم آن انجام نمیگیرد و هم اینکه مقدار زیادی از اینها تلف میشوند و در عین حال ما هزینههای لازم را برای اینها میکنیم. از عواملی که برای این کار میدانستند در وهله اول کمبود کادر دامپزشکی بود که درمملکت ما حدود 2500 نفر دامپزشک وجود دارند و اصولا هدف اولیه اینها از ورود به دانشگاه از روز اول همین است که در خدمت مملکت باشند. ولی معالوصف متأسفانه از این رقم در حال حاضر کمتر از سیصد نفر جذب آن حرفه اصلی خودشان شدهاند و بقیه در موارد غیر دامی کار میکنند مثل مثلا کارخانههای پفک سازی و نان درست کنی و کالباس سازی و مواد غذائی و از این تیپ چیزها و یا حتی در شرکتهای خصوصی و سازمانهای خصوصی و خیلیها حتی خارج از اینها هستند. یکی از علل این کار عدم جاذبیت و کمبودی بود که برادرهای محترم و برادرهای محترم و خواهران درهفته قبل با تصویب آن حق مطب دامپزشکها یک مقداری جاذبه برای اینها ایجاد کردند که کلی میتواند انشاءالله در جذب این دامپزشکان به حرفه اصلی خودشان و بهبود وضع دامها اثر داشته باشد و این قسمت به خاطر حذف آن ضوابط دست و پاگیری است که به علت مسؤولیتهای تخصصی برای مسؤولین دامپزشکی به خصوص در شهرستانها و استانها وجود دارد و سبب میشود که با آن حرکتهای سریعی که اینها باید به موقع برای قرنطینه کردن برای جلوگیری از شیوع بیماریهای واگیر به خصوص مثل طاعون که واقعاً خانمانسوز هست و ما میبینیم که چه کشور ما در مواردی که پیش آمده است و چه در کشورهای دامپروری حتی پیشرفته به محضی که شیوع پیدا میکند اگر به موقع و سریع و سازمان یافته و مستقل جلوی این را نگیرند چه لطمات جبران ناپذیری ایجاد میکند به خاطر اینکه اینها بتوانند این ضوابط دست و پاگیر اداری را که درحال حاضر گاهی برای یک مورد ممکن است که باید در عرض چند ساعت اینها به نمونههایشان برسند و اقدامات لازم دامپزشکی را بکنند به خصوص در روستاهای دوردست و مناطق محروم ممکن است این چند ساعت به چند روز به علت مثلا عدم حضور یک نفر و یا حتی اختلاف نظرهائی که ممکن است وجود داشته باشد در خیلی ادارات که ما با این سیستم اداری که داریم هنوز هم هست تا اینها بتوانند مستقل عمل کنند و وظیفهشان را انجام بدهند این طرح آمده یعنی هم از بعد اقتصادی هم از بعد کاربرد عملی و هم از نظر اداری و این هم که در حال حاضر هست نمونههائی هست که حتماً برادران موافق و یا اگر فرصتی شد من بعداً عرض میکنم که در هر جا هم این برادرها مورد پیش آمده که توانستهاند یعنی بصورت مستقل کار کنند (از طرف وزارت کشاورزی) عملکردشان در سالهای مختلف چندین برابر زمان عادیشان بوده یعنی وقتی که آن مسائل اداری دست و پاگیری که هیچگونه تأثیری ندارد و هیچگونه بار مالی هم ایجاد نمیکند بلکه حتی یک مقداری صرفهجوئیهائی هم در موارد زیادی میشود انجام میگیرد وقتی که این عمل میکنند عملکرد خیلی بالاتر است و مخصوصاً اینکه آمار نشان میدهد در سالهای قبل که این سازمان قبلا بصورت مستقل بوده در سالهای اخیر بوده چند سالی بیشتر نیست که در وزارت کشاورزی ادغام شده، وقتی که مقایسه میکنیم میبینیم که آمار عملکرد مثبت اینها خیلی خوب بوده و خیلی موفقتر بودند و توانستهاند خدمات بیشتری برسانند و اثرات مثبتتری داشته باشند. روی این اصل در کمیسیون کشاورزی بحث شد. ابتدا روی مسأله مالیاش بود و حتی ما خودمان هم با آن مخالف بودیم ولی بعد که توجیه کردند برادران و تشریح کردند و دیدیم که اثرات مثبتش خیلی فراوانتر هست از اینکه یک موقعی ممکن است موانعی پیش بیآید و هیچگونه مانع اصلی و یا تالی فاسدی هم پیش نمیآورد کمیسیون کشاورزی با اکثریت آراء این طرح را تصویب کرده و باز بخاطر اطمینان خاطر تبصرهای که قرائت شد که شرطش را اضافه نشدن بارمالی در سیستم اداری اینها گذاشتند و آن هم بخاط اطمینان بیشتر از نظر بعضی از برادرانی که تصور میکردند ممکن است هزینههای اضافهی پیش بیآورد اضافه کردیم و با اکثریت آراء تصویب شد. حالا برادرهای محترم بعد از صحبتهای موافقین و مخالفین به هر صورتی که انشاءالله نظر مثبت باشد نظر میدهند. با تشکر.
رئیس- مخالفین و موافقین را دعوت کنید صحبت کنند.
منشی- مخالف اول آقای عبدالعلیزاده.
رئیس- ایشان مرخصی هستند.
منشی- نفر بعدی آقای هراتی.
هراتی- بسماللهالرحمنالرحیم. من هر چه در صحبتهای نایب رئیس محترم کمیسیون بجای مخبر دقت کردم دلایل محکم و استواری در زمینه این جدائی ندیدم. ایشان اشاراتی داشتند که سازمان دامپزشکی رسالت دارد برای بهبود وضع دام، اقتصاد دامی مملکت مبارزه مشترک بین بیماریهائی که بین انسان و دام هست. کمبود کادر پزشکی، روستاهای دور دست و مناطق محروم ولی آخرش هم مشخص نشد که در این جدائی چه فلسفهای نهفتهاست که ایشان میخواهند با این جداسازی و نهایتاً یک عدم نظارت و همآهنگی بخواهند این چنین تحولی در مسأله بوجود بیاورند. و مخصوصاً در قسمتی هم در رابطه با کمبود کادر دامپزشکی در مملکت، خودشان باز پاسخ خودشان را دادند که در رابطه با حق محرومیتی که مجلس در شور اول تصویب کرده امید هست
انشاءالله در آینده نیروهای جدیدی جذب کادر دامپزشکی کشور بشوند. بنابراین مسائلی که ایشان مطرح کردند نوعاً ارتباطی با مسأله جداسازی نداشت و من حالا عرض میکنم که به سه دلیل بنده با این جداسازی مخالف هست.
اولین مسأله این هست که یک مدیر کشاورزی در سطح استان و در سطح شهرستان کارش یک کار نظارت و همآهنگی بر ارگانهائی هست که تابع آن مدیر هست حالا شما میخواهید بیآئید از دست یک فردی بنام مدیر کشاورزی که باید دقیقاً در رابطه با مسائل مشکلات و گرفتاریهای روستائیان باشد. شما حالا میخواهید یکی از ابزار دست مدیر کشاورزی را در یک منطقه که رسیدن به مسألة دام هست که ارتباطش با زندگی روستائی در بسیاری موارد حتی بیشتر از ارتباطش با کشاورزی هست شما میخواهید این ابزار همآهنگی و این ابزار نظارت را از او بگیرید. یعنی یک مدیر کشاورزی در سطح شهرستان روی مسألة دام هیچگونه نظارت و همآهنگی نتواند بکند؟ که نهایتاً میخواهید شما کار را واگذار کنید به مرکز استان یعنی یک آقائی که در مرکز استان هست که شاید در طول یک سال هم نتواند از آن واحدهای دامپزشکی خودش سرکشی بکند شما این ابزار را از فردی که پیوسته میتواند درجهت همآهنگی و نظارت تلاش داشته باشد این ابزار را از این فردی که در این منطقه هست بگیرید بدهید به مدیر کل دامپزشکی در سطح استان حالا او چقدر خواهد توانست در این رابطه نظارت کند همآهنگی، آن خودش داستان مفصلی دارد. برادرمان اشارهای دارند به مسألة سنخیت موضوع. این که عرض کنم مسألة دام سنخیتی با مدیر کشاورزی ندارد و مسنخیتش با دامپزشکی است.
شما اگر این مسأله را بخواهید به این شکل تعمیمش بدهید بگوئید یک استاندار هم حق نظارت هنآهنگی در سطح استان برادارة کشاورزی ندارد. برای این که آقای استاندار مهندس کشاورزی نیست. آقای استاندار نظارت در سازمان دامپزشکی ندارد. برای این که دکتر دامپزشکی نیست. آقای استاندار حق نظارت و همآهنگی بر شبکه بهداری ندارد برای این که پزشک نیست مگر لازمهاش این است که یک مدیری که در یک جائی دارد کار همآهنگی و نظارت را انجام میدهد درتمام ریزه کاریها و جزئیات قضیه آگاه باشد یا در یک سطح کل و وسیعی میآید این نظارت و همآهنگی را انجام میدهد. بنابر این مسأله سنخیت را اگر میخواهید به این شکل توسعه بدهید خیلی از مدیران را باید کنار بگذاریم برای این که در آن رشته خاص ایشان مثلا تخصص ندارد.
موضوع دوم این است که من احساس خطری که میکنم این است. الان میدانید ادارات کشاورزی ما دارد تبدیل میشود به تدریج به مراکز خدمات کشاورزی یعنی در آیندهای انشاءالله نه چندان دوری ما دیگر ادارهای به نام ادارة کشاورزی در سطح شهرها نخواهیم داشت. بلکه این اداره کشاورزی به پنج قسمت، به ده قسمت، به 15 بخش، بستگی به آن گسترش و گستردگی آن شهرستان دارد. تبدیل میشود به مراکز خدمات روستائی. خوب این مراکز خدمات روستائی کارشان دقیقاً در ارتباط با روستا هست. یعنی در آینده دیگر نیاز نیست که برادر کشاورز ما بلند شود از یک فاصله 20 فرسخی کمتر، بیشتر بیاید شهر برای این که مشکلی در رابطه با مسائل کشاورزی و دامی دارد، بلکه رجوع میکند به آن مرکز خدمات کشاورزی که قهراً هم نزدیک به آن هست و مشکلاتش حل میشود. الان مسألهای که به وجود آمده این است که میخواهند، آقایانی هم که در ادرات دامپزشکی کار میکنند طبق این مصوبه مراکز خدمات کشاورزی به روستاها ببرند قطعاً بعضی افراد، در بین اینها پیدا میشوند حاضر نیستند زندگی آسوده و مرفه شهری را رها کنند و به روستاهای محروم و دورافتاده بروند. چون اینها موظف هستند همانطور که ادارات کشاورزی میروند به مراکز خدمات روستائی اینها هم به تبع ادارات کشاورزی بروند. حالا یک عدهای ناراحتند از این قضیه. میخواهند این مسألة جداسازی را انجام بدهند که آقایان همچنان در شهر بمانند و روستاها درمحرومیت. یک روستائی، شما حساب بکنید تا وقتی که با نبودن وسیله و مشکلات دیگر در بعضی از روستاها بخواهد آن مشکل دامی خودش را بیاید در شهرستان بگوید دامش هم تلف شده و از بین رفته او هم تازه ساعت اداری باشد، آقای حضور داشته باشند. نداشته باشند و قسعلیهذا. جالب این است که مخبر محتر کمیسیون استدلال میکند که ما هدفمان از این جداسازی این هست که به روستاهای دوردست و مناطق محروم خدمت برسانیم. شما اگر میخواهید به روستاهای دوردست و مناطق محروم خدمت برسانید، آیا لازمهاش نیست که در بین آنها باشید؟ و در میان آنها باشید که در هر لحظه دچار مشکلی شدند به شما رجوع کنند که مشکلشان را رفع کنند؟ شما میخواهید درمرکز شهرستان آنجا اقامت داشته باشید و مشکل روستاهای دوردست را حل کنید. و این واقعاً تناقض آشکاری است بین آن صدر و ذیل مسأله ای که ایشان مطرح کردند.
نکتة سومی که وجود دارد، مسأله این است که برادران، نظام اداری جمهوری اسلامی که مجلس شورای اسلامی دولت را در این رابطه موظف کرده بود اینها مشغول تهیه وتدوینش هستند. حتی در کمیسیون هم یک مقداری بحث شده کمیسیون امور اداری و استخدامی از برادران نظر خواستند. واقعاً اگر در آن لایحه نظام اداری جمهوری اسلامی که امیداواریم هر چه زودتر تقدیم مجلس بشود، اگر آنجا واقعاً این ضرورت ثابت شد. در رابطه باکل تغییراتی که میخواهند انجام بدهند. خوب بیائیم یک پارچه و یک کاسه آنجا این کار را انجام بدهیم و مرتب این چنین با لوایح پراکنده و دوباره کاریها وقت مجلس و وقت مردم را اینطور بیهوده نگیریم و هدر ندهیم.
بنابر این اگر واقعاً مجلس رسید در آن موقع این کار را انجام میدهد و نهایتاً من عرض میکنم که این طرح در کمیسیون کشاورزی با 6 رأی موافق و 5 رأی مخالف تصویب شده یعنی تنها رأی یک نفر در این زمینه سرنوشت ساز بوده و نقش داشته. بنابراین، این هم در رابطه با ماهیت طرح که برادران در جریان باشند که نهایتاً ماهیت طرح فقط با اختلاف یک رأی تصویب شده و امیدوار هستم با این توضیحاتی که دادم و در سه بعد همآهنگی و نظارت کشاورزی برای مسائل روستائیان در بعد این که مراکز خدمات کشاورزی به تدریج دارد گسترش پیدا میکند و نیازمند به این نکته هست که این برادران هم بروند به آن مراکز خدمات کشاورزی و نهایتاً مسأله لایحه نظام اداری جمهوری اسلامی در این رابطة مخالف هستم. والسلام.
رئیس- آقای موحدی. موافق را بگوئید صحبت کند.
منشی (موحدی)- آقای سید رضا اکریم، موافق.
اکرمی- بسماللهالرحمنالرحیم، برادران و خواهران به عنوان موافق، ابتدا به اشکالاتی که آقای هراتی فرمودند جواب میدهم بعد هم مقداری در رابطه با خود لایحه صحبت میکنم.
اولین مخالفت آقای هراتی این بود که مدیر کشاورزی کارش نظارت بر ارگانهااست. ارگانهائی که زیر نظر او هستند. خوب این مسأله روشن است ولی باید مدیری که میخواهد نظارت بکند حداقل وقوف بر مسؤولینی که در اختیارش هست باید داشته باشد. مسؤولین و کارشناسان میگویند که مهندس کشاورزی که میشود رئیس ادارة کشاورزی این در دوران تحصیل سه، چهار واحد بیشتر در رابطه با دام نمیبیند. بنابر این دامی که آنهمه اهمیت دارد، چه از نظر آفات. چه از نظر مسائلی بهداشتی واقتصادی و ضایعاتی که دارد باید مدیر کشاورزی بیشتر آگاهی داشته باشد تا بتواند به این مسائل توجه بکند و در شرائط بسیار حساس بتواند تصمیمگیری بکند. و چنین چیزی را عهدة مسؤول کشاورزی برخاسته نیست. مربوط به آن کسی است که در جریان دام هست و آن هم مربوط به خود مسوول دامپزشکی است. بنابر این چون آگاهی کامل بر مسائل دام ندارد و مسائل دام هم از جهات گوناگون اهمیت دارد ناگزیریم که مسؤولیت را واگذار کنیم از هر جهت به خود دامپزشکی تا بتواند تصمیم بایسته و شایسته را بگیرد. اشکال دیگری که مطرح کردند مسألة سنخیت بود، گفتند خوب اگر این طور است. ما باید به دیگران هم سرایت بدهیم… از قبیل استاندار، برادر عزیز ما آقای هراتی باید توجه داشته باشند گاهی اهمیت مطلب ایجاب میکند که ما یک واحدی را مستقل بکنیم و این غیر از آن چیزی است که ما نسبت به استاندار یا موارد دیگر سرایت بدهیم اهمیت دام ایجاب میکند که ما به او یک شخصیت مستقل بدهیم تا بتواند تصمیمگیری بکند. بعد بیمحتوی کردن اداران کشاورزی گفتهاند کمکم داریم ادارة کشاورزی را تقسیم میکنیم و خلاصه میشود اداره خدمات نه این طور نیست. اگر ما محور را کشاورزی بدانیم در مملکت یقیناً مسؤولیت کشاورزی روزبهروز زیادتر میشود و آن میتواند با برنامه ریزیهای بسیار جالب و جامع کار خودش را انجام بدهد و بیمحتوی هم نشود و کارش تنها کارخدماتی نشود. اما اصل مطلب در رابطه با لایحه. ببینید هفته گذشته شما لایحهای را تصویب کردید به عنوان جذب دامپزشکان در رابطه با حق محرومیت از مطب به آنها دادند. این خود یک زمینهای شد که برادرانی که در این زمینه کارکردند شائق بشوند. علاقمند بشوند بیایند در این واحد و در این سازمان انجام وظیفه کنند. ما برای این که این مسأله را جامعتر بکنیم، گفتیم یک شخصیت مستقل هم
به آنها بدهید بتوانند خودشان تصمیمگیری بکنند و براساس امکاناتی که در اختیار دارند بتوانند وظیفه خودشان را انجام بدهند. الان وقتی دامپزشکی در شهرستانها بخواهد یک تصمیم بگیرد باید جلسه کند. نامه بنویسد برای مدیر کشاورزی و او حالا هر چه تشخیص داد، دستور عملش را بدهد خوب در حالی که او وقوف کامل ندارد و حساسیت مطلب را آنطور که باید و شاید درک نمیکند و نظام بوروکراسی و کاغذبازی هم وجود دارد تا به خواهد تصمیم بگیرد و ابلاغ بکند و به اجرا در بیاید خودتان میدانید چه قدر زمانی میبرد. این کار انجام میدهیم به دلیل این که میخواهیم یک شخصیت مستقلی به واحد دامپزشکی داده بشود تا خودش بنشیند برنامهریزی بکند. و دیگر این که امکاناتی هم که اداره کشاورزی هست مربوط به خودش است آن هم در اختیار خودش باشد که در اسرع وقت بتواند کار خودش را انجام بدهد. پس این لایحه در رابطه با همآهنگ کردن با لایحه قبلی است که در هفته گذشته به تصویب شما برادران رسید و همین طور عملکرد ضعیف این واحدهای دامپزشکی که در شهرستانها وجود دارد خوب موجب آوردن چنین لایحهای شده است اگر در شرایط حاضرسازمان دامپزشکی و واحدهای آن در شهرستانها میتوانستند وظیفه خودشان را به نحو احسن انجام بدهند. ما این همه آفات دام و ضایعات گوشتی نداشتیم. خود این که این واحدها زیر نظر ادارات کشاورزی نتوانستند انجام وظیفه بکنند دلیل بر این است که این سازمان و این واحدها عملکردش ضعیف است و ما وقتی آمدیم آن لایحه را تصویب کردیم. این لایحه را هم تصویب بکنیم اینها علاقه بیشتری به کار نشان میدهند، امکانات بیشتری در اختیارشان هست و تصمیمگیری مستقل میتوانند بکنند و بنابر این برادران و خواهران با توجه به اهمیت این لایحه انشاءالله رأی بدهید تا یک هماهنگی و یک کاسه شدن کاملتری به وجود بیاید.
رئیس- مخالف بعدی را بگوئید صحبت کنند. اگر حرفهای تازهای نباشد آقایان سعی کنند مختصرتر صحبت کنند.
منشی (موحدی)- مخالف بعدی خودم هستم. بسماللهالرحمنالرحیم. موافق محترم مطالبی را که بیان کردند و یا شاید کمیسیون کشاورزی هدفی که از تصویب این طرح داشته این بوده که یک مقداری بوروکراسی کمتر بشود و دامپزشکی بتواند. بیشتر به روستاها و دامداران و اینها برسد. البته یک دلیل دیگری هم که ایشان ارائه کردند این بود که چون ما آن طرح قبلی را مبنی بر دادن حق محرومیت از مطب به دامپزشکان در شور اول آن هم تصویب کردیم پس باید که این طرح را هم تصویب بکنیم. در صورتی که در اینجا من میبینم که خیلی فرق هست بین طرح گذشته و این طرح. طرح گذشته این بود که، برای این که یک مقداری حقوق و دریافتی دامپزشکها،کمی بیشتر بشود و جاذبه سازمان دامپزشکی قویتر بشود و دامپزشکهائی را که در بخشهای خصوصی دارند کار میکنند جذب به این سازمان بکند ما تن بدهیم به افزایش حقوقی به مناسبت محرومیت از مطب. اما اینجا مسأله دیگر است. اینجا این است که یک سازمان دامپزشکی که وجود دارد با تشکیلاتی که الان هست شما میخواهید این تشکیلات را به هم بزنید. باید ما ببینیم که این تشکیلات موجود اشکالش چیست و این که شما میخواهید این سازمان در استانها و در سطح شهرستانها هم مستقل بشود و جدا از ادارات کشاورزی بشود خوب این چه محسناتی دارد؟ برادرمان فکر میکنند که اگر این کار انجام بگیرد بوروکراسی کمتر میشود. در صورتی که بوروکراسی را افزایش میدهد. ما الان فرض کنید که در ارتباط با ادارات کشاورزی سازمانهای مختلف قسمتهای مختلف، مؤسسات مختلفی هستند که وابسته به همین به وزارت کشاورزیاند. مثلا سازمان حفظ نباتات سازمان ترویج کشاورزی، تحقیقات، سازمان جنگلها و مراتع و امثال اینها. اینها تمام ارتباط به وزارت کشاورزی دارد. حالا به دنبال مستقل کردن سازمان دامپزشکی شما فرض کنید که آن سازمانهای دیگر هم، همینطور یک عدهای بیایند بگویند هر کدام مستقل بشوند. ببینید شما، این روستائی بینوا، کشاورز واقعاً زحمتکشی که تولید کننده این مملکت هست و فرض کنید که در ارتباط با کشاورزیاش، خوب میبینید که مشکلاتی دارد. یک مقدارش مربوط به ترویج است. یک مقداری مربوط به حفظ نبات است. یک مقدارش مربوط به دفع آفات است. همینطور مسائل مختلف. حالا شما این را و اداره میکنید برای هر سازمان یک نامه جداگانهای بفرستد و این بوروکراسی را اضافه می کند. و من معتقدم اگر ما بخواهیم در مملکتمان بوروکراسی بسیار پیچیده خطرناکی که الان دست و پاگیر نظام اداری مملکت ما شده اگر بخواهیم این را رفعش کنیم. باید تحولی درجهت همآهنگی بیشتر و تمرکز بیشتر ایجاد کنیم. نه در جهت پراکندگی بیشتر. شما اگر چنانچه بتوانید فرض کنید در رابطه با وزارت صنایع، وزارت دادگستری، در رابطه با ثبت اسناد، هر ادارهای، وزارتخانهای، وقتی مراجعه میکنی به اداره کل یا به آن وزارتخانه میبینی که همین طور طبقات مختلف، اطاقهای مختلف، بخشهای مختلف، از این اطاق به آن اطاق، از این قسمت به آن قسمت و وقت افراد ماهها گرفته میشود و اگر چنان چه ما بتوانیم یک کاری کنیم که در ارتباط با مسائل و نیازهائی که مردم به هر دستگاهی دارند آن دستگاه جمع و جورتر باشد، مسؤولین دم دست باشند و بتوانند مردم به همهشان مراجعه کنند، گرفتاریشان را رفع کنند این بهتر است. و شما مراتب دارید جداسازی میخواهید بکنید. این است که من این طرح را در واقع مضر و زیانبار به حال کشاورزان وبه حال مردم میدانیم و به هیچ وجه با آن موافقت ندارم.
رئیس- موافق را بگوئید صحبت کند.
منشی- موافق بعدی آقای انگجی.
انگجی- بسماللهالرحمنالرحیم، بنده قبلا لازم میدانم که در جواب مخالف محترم آقای موحدی، نکتهای را عرض بکنم. اشکال ایشان برای این طرح فقط در مورد استقلال بود که اگر ما استقلال به سازمان دامپزشکی بدهیم، فردا بخش های دیگر وزارت کشاورزی نظیر قسمت جنگل ها و مراتع، آفات و بیماریهای و بخش تحقیقات آنها هم شروع خواهند کرد به این که ما میخواهیم استقلال داشته باشیم در کار خودمان، این جا مسأله اساسی همانطور که مخبر محترم هم عرض کرد عدم سنخیت درکارهست. درمورد آفات و بیماریها وتحقیقات کشاورزی اینها دروسی هستند که یک نفر مهندس کشاورزی یا لیسانس کشاورزی دقیقاً اینها را جزو دروس اساسی خودش هست و اینها را میخواند. ولی یک نفر مهندس کشاورزی دروسی که از دامپزشکی میخواند فقط مختص است به بهداشت دام و آن هم در حدود دو، سه واحد بیشتر نیست و یک قسمتی هم از دامپروری میخواند. بنابراین، این فرمایشی که آقای موحدی فرمودند با این ترتیب حل میشود که در مورد سایر بخشها صادق نخواهد بود. و اما اصل قضیه. بنده اینجا یک سری اعداد و ارقام و یک سری مکاتبات دارم که از طرف مسؤولین مملکتی شده و هشدارهائی دادهاند به وزارتخانه بهداری و مسؤولین دامپزشکی که جلوی بعضی بیماریها که شدیداً در حال اشاعه هستند و ایجاد خطراتی برای جامعه و بهداشت عمومی جامعه میکنند جلوی آنها هر چه زودتر گرفته بشود. از جمله مکاتباتی که صورت گرفته نامهای هست که جناب آقای نخست وزیر نوشتهاند به آقای دکتر منافی. نامه در تاریخ 16/11/61 است. نوشتهاند. که در زمینه حل نهائی مشکل مبارزه با بیماری بروسلوز یا تب مالت، یک کمیسیون مشترکی تشکیل بدهند با سازمان دامپزشکی و این مسأله را هر چه زودتر حل بکنند و در آخر قید فرمودند که اختیارات لازم به سازمان دامپزشکی کشور در این زمینه داده شود.
و اما بررسی که کردند سازمان دامپزشکی و وزارت بهداری، نتایجی که حاصل شده به این صورت است:
1-طی یک صورتجلسهای مینویسند، عامل اصلی شکست برنامه مبارزه با بیماری بروسلوز و گسترش آن به دلیل نبودن طرح پروژه و عدم تخصص نبوده است.
2-علت اصلی توسعه بیماری مذکور فقدان سازمان مقتدر و منسجمی است که بتواند مسؤولیت اجرای برنامه را به عهده گرفته و جوابگوی مبارزه و کنترل انواع بیماریهای مشترک بین انسان و دام باشد. و این مسأله ادامه پیدا کرده و مطالب دیگری هم هست که نوشتهاند سازمان دامپزشکی کشور که تنها ارگان مبارزه با بیماریهای مشترک انسان و دام از جمله بیماریهای بروسلوز میباشد در حال حاضر به علت نداشتن اختیارات لازم خصوصاً در استانها که عوامل اجرائی سازمان را تشکیل میدهند با وجود تلاش پیگیری که توسط پرسنل به عمل میآید. کارآئی چندان، علیالخصوص در زمینه مبارزه با بیماریهای مشترک نداشته و یکی از ادارات تابعه اداره کل کشاورزی استان را تشکیل میدهد. و در چنین شرایطی هدف اصلی و فلسفة وجودی این دستگاه که همان مبارزه با بیماریهای دامی و مشترک میباشد تحتالشعاع مسائل اداری و مالی و بوروکراسی حاکم قرار گرفته و نمیتواند
از امکانات موجود هم استفاده مفید بنماید.
در بند دیگر صورت جلسه آمده چون مدیران کل کشاورزی استانها غالباً مهندس کشاورزی میباشند و از دامپزشکی و امور دام اطلاع کافی ندارند محدودیتهائی در جهت استفاده از امکانات و تجهیزات واعتبارات دامپزشکی در جهت مبارزه با بیماریها قائل شده و امور دامپزشکی را که در اولویت قرار دارد در ردیف سایر امور جاری منظور میدارد و نتیجه این کردار وضعی است که با آن مواجه هستیم. مورد دیگری هست که آقای دکتر مرندی، معاون امور بهداشتی وزارت بهداری وقت نوشتهاند به ریاست محترم دفتر نخست وزیری که برای این که مسأله کاملا روشن بشود، این نامه را هم من تماماً حضور نمایندگان محترم میخوانم:
احتراماً بازگشت به نامة شمارة … مورخه 13/12/62 به استحضار میرساند، نارسائی سازمان دامپزشکی مشکلات فراوانی را برای سازمانهای منطقهای بهداری استانها فراهم نموده و گسترش روزافزون بیماریهای مشترک انسان و دام زائیده این نابسامانی و نارسائی این سازمان خصوصاً در سطح استانها میباشد. این موضوع بارها از طرف برادر دکتر منافی وزیر محترم بهداری عنوان گردیده و از طریق این معاونت به مسؤولین بهداری استانها مکاتبات زیادی در این مورد انجام گرفته است که از نظر یاد آوری و مزید اطلاع تصویر چند نمونه آن به پیوست ایفا میگردد. امید است به یاری خداوند متعادل با توجه خاصی که جناب آقای نخست وزیر در این مورد مبذول فرمودهاند و تصویب طرحی که از طرف تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به منظور استقلال و تقویت سازمان دامپزشکی کشور تقدیم مجلس شده است هر چه زودتر نسبت به احیای این سازمان اقدام عاجل بعمل آمده و بیماریهای مشترک بین انسان و دام با همکاری وزارت بهداری تحت کنترل در آید.
البته نامههای دیگری هم در این زمینه وجود دارد که بنده اگر بخواهم بخوانم هم فرصت اجازه نمیدهد، هم از حوصله نمایندگان محترم خارج است.
آقای استاندار استان مرکزی، ایشان هم از وضع استان خودشان نامهای نوشتهاند به آقای نخست وزیر مشکلاتی که در استانها از نظر بیماریهای مشترک بوجود آمده و در اثر عدم تشکیلات منسجم و مقتدر بوده یادآوری کردهاند که اگر به این صورت پیش برود خطرات بسیار جدی این استان را تهدید میکند که من دیگر ضروری نمیبینم که نامه ایشان را کاملا بخوانم.
برادران و خواهران محترم نماینده متوجه هستند که وضع نابسامان سازمان دامپزشکی کشور واقعاً خطرات بسیار جدی را برای ما در آینده نزدیک اگر به این صورت جلو برود به وجود خواهد آورد. این اعداد و ارقامی که ملاحظه میکنید اینها هر روز رویه افزایش است. این منحنی که ملاحظه میفرمائید طی ده سال افزایش افرادی هست که به بیماری تب مالت مبتلا شدهاند. ملاحظه بفرمایند که در سال 1351-3543 نفر آلوده بودند به این بیماری و هم اکنون رسیده به 47029 تازه این ارقامی که ملاحظه میفرمائید مخصوص است به آنهائی که به درمانگاههای دولتی مراجعه کردهاند. چه بسا افرادی که اصلا مراجعه نکردهآند و یا به درمانگاههای خصوصی، یا بیمارستانهای خصوصی مراجعه کردهاند که در اینجا رقمشان ذکر نشده است. در سال 60 حدود 15842 بوده. درسال 61 رسیده به 47029. به هر حال ما بایستی به قول معروف یا دم خروس را قبول بکنیم، یا قسم حضرت عباس را. و اگر ما مسؤولانه به این مسائل توجه بکنیم و مسائل شخصی خدای نکرده و یا سایر مسائل که نیازی به ذکر آن نیست اینجا ما مطرح بکنیم، صلاح جامعه خدای نکرده به مخاطره خواهد افتاد.
به هر حال آن موضوعی که عدم سنخیت هم مطرح فرمودند کاملا صحت دارد و کسی که از یک موضوعی کاملا اطلاع دقیقی ندارد نمیتواند دقیقاً سیاست گذاری بکند. شاید مسائل دیگری را در اولویت قرار بدهد و مسأله مهمتر تحتالشعاع آن قرار بگیرد. بنابر این من از برادران و خواهران محترم نماینده تقاضا میکنم با توجه به آن چه که خودشان لمس میکنند. الان این وضع اقتصادی (از نظر دام) ما هست. واردات گوشت مملکت را ملاحظه بفرمائید چطور میشود که روز به روز، سال به سال این رقم بالا میرود و وضع بیماریها را در نظر بگیرید. الان برای یک بیماری مالاریا، توجه بفرمائید یک سازمان مستقلی را تشکیل دادهاند. یعنی کاربجائی رسید که آمدند یک سازمان مستقل را تشکیل دادند. حالا بیماریهای مشترک، سل و تب مالت، کزاز و سایر بیماریهائی که الان دارد غوغا میکند. برای اینها اگر چند وزارتخانه نظیر وزارت بهداری هم ما تشکیل بدهیم اگر به این صورت سازمان دامپزشکی پیش برود خدای نکرده نخواهد توانست جوابگوی فقط بهداشت مملکت باشد.
من از نمایندگان محترم تقاضا میکنم که به این مسأله کاملا توجه داشته باشند و بارأئی که انشاءالله مثبت خواهد بود. خواهند داد مشکلات عمده دامپزشکی مملکت را انشاءالله حل خواهند فرمود. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
رئیس- مخالف بعدی را دعوت کنید.
منشی- آقای خلخالی مخالف بعدی بفرمائید.
صادق خلخالی- بسماللهالرحمنالرحیم، یک وقت آمدند این ادارة امنیه را کردند ژاندارمری. یک وقت یک شعری هم در این باره گفته بودند که:
علاجی بکن از دلم خون برآید ز امنیه ژاندارم کردن چه حاصل
من تعجب میکنم از آقایان موافق که مسأله را تقریباً عوضی جلوه میدهند و حقیقت مسأله عبارت از این است که ما نارسائی در دامپزشکی داریم. تعداد زیادی از دامهای ما در استانمرکزی در آذربایجان، در لرستان و در قسمت فارس از بین رفتهاند. این شکی در آن نیست. این یک مسألهای است که همه میدانید و یک مسأله دیگری هم هست که امراض مشترک بین دام و انسان هم در خیلی جاها شیوع دارد و نمونه کامل آن تب مالت است که تقریباً همگیر است. راهش چیست که ما میخواهیم این نابسامانی را برداریم. شما میآئید یک لایحهای، یک طرحی را تقدیم مجلس میکنید که کلیة واحدهای اجرائی سازمان دامپزشکی کشور اعم ازواحدهای مستقر در بخشها و شهرستانها و استانها نیز درارتباط با سازمان مرکزی دامپزشکی انجام وظیفه کند. در ارتباط با سازمان مرکزی دامپزشکی این قید است که مفهومش عبارت از این است که یعنی در زیر نظر ادارات کل کشاورزی و مدیر کل کشاورزی استان نباشد. حقیقت مطلب همین است. یک ادارهای داریم مدیر کشاورزی استان نباشد. حقیقت مطلب همین است. یک ادارهای داریم مدیر کشاورزی در استان نباشد. حقیقت مطلب همین است. یک ادارهای داریم مدیر کشاورزی در استان دراراک در اصفهان در یزد یک وقتی شما میآئید میگوئید که اینها کارشان سنگین است به کارهای اساسی نمیرسند می آئید کشاورزی را از دامداری جدا میکنید خوب این یک مسألهای است که مجلس باید بیاید شیلات را جدا بکند مسأله لبنیات را جدا بکند مسأله گوشت را جدا بکند هر کدام یکی از اینها را مسأله گندم و مسأله رسیدگی به آفات نباتی اینها را جدا جدا بکند که درش حرفی نیست این را باید مجلس معین کند و روشن کند حالا که ما یک وزارت کشاورزی درایم عریض و طویل از مسأله گوشت گرفته تا مسأله لبنیات تا مسأله ماهی و خیلی از مسائل که مسأله برنج و گندم و اینها هم که دیگر از واضحات مسائل کشاورزی است که باید رسیدگی بکند شما میآئید میگوئید که آن مدیر کشاورزی که در استان لرستان هست که دارد میبیند دامها دارد از بین میرود به این دامپزشک نتواند هیچ حرفی بگوید و این دامپزشک مستقیماً با تهران ارتباط داشته باشد یعنی چه یعنی این وسط به قول آقای هراتی گفت بشود این خدمات و فقط بنشینند چای بخورند شما آمدید فرمودید که آنکسی که مدیر کشاورزی هست شاید آن مطالبی را که فرمودید اصلا «کالحجر فیجنب الانسان» هم نیست بلکه مزاحم است چون وارد نیست بوروکراسی میکند نمیدانم کار را طول میدهد فلان میکند در نتیجه دامها از بین میروند علت تلفات دامی ما این مسأله نیست که مدیر کل کشاورزی استان و در شهرستانها نظارت میکند تازه نظارت این مفید است کمک کار است مخبر محترم در اینجا فرمایشی فرمودند همهتان شنیدید یک وقتی طاعون همهگیر است که باید فیالفور رسید خوب اداره کشاورزی و خدمات کشاورزی اینجا معین و دلسوز است میتواند کمک بکند شما میگوئید نخیر این نباشد این آقا با استان مستقلا تماس داشته باشد تازه در شهرستان باشد در یک شهری هست که آن شهر با این سازمان مرکزی دامپزشکی خوب شما بیا بگو سازمان مرکزی دامپزشکی هم عیناً همان حرفها را دارد خوب ممکن است سازمان مرکزی دامپزشکی هم یک افرادی باشند که در آنجا بوروکراسی را اجراء کنند و به کارها نرسند پس شما بگو مستقلا با وزیر کشاورزی ارتباط داشته باشد این به هم زدن این ارگانها است غیر از اینکه کار را انجام نمیدهیم دیگر مسؤولی نیست در فلان استان مدیر کشاورزی مسؤولیتی ندارد که برود بگوید که این آقا چه کار کرد و چه نکرد خودش خود کفا است ما از یک طرف به دامپزشکان ارج قائلیم احترام قائلیم حق محرومیت از مطب هم به آنها میدهیم ولی کارها باید روی نظم بوده باشد آن نامههائی را که جناب آقای انگجی
خواندند از قضا در همیننامهها است درنامهها شما ملاحظه فرمودید یک کلام ندارد که مثلا این واسطه را که مدیر کشاورزی بوده باشد حذفش کنید تا قصه درست بشود حالا شما تصور میکنید که مدیر کشاورزی را حذف کنید دیگر دامها از فردا دیگر خوب خوب خواهند شد این مسأله جای دیگر است نارسائی داریم دامپزشک کم داریم دواکم داریم رسیدگی کم داریم سه ماه بعد از آنکه این همه اقدامات کردند در همین نامهای که استان دار استان مرکزی نوشته خدا میداند چقدر گاوها در اثر گرفتن امراض طحالی و نمیدانم جگری و چه وچه اصطلاحاتش را من وارد نیستم از بین رفتهاند وبعد از سه ماه آقای دام پزشک پیدا نشده در تمام شهرستان قم دو نفر دامپزشک داریم با اینکه اگر ما بخواهیم مسأله را درست بررسی کنیم شاید ما 60 نفر دامپزشک در اینجا لازم داشته باشیم شاید در یک استان مثلا احتیاج به دویست نفر دامپزشک داشته باشیم خوب وضع قم شما میدانید که به اندازة همة استان دام دارد خوب شما ملاحظه میکنید این مسأله را که شما مدیریت کشاورزی را میآئید اینجا حذفش میکنید این نباشد آقا دیگر خودش بخواهد که هر کار دلش بخواهد بکند و تا بخواهیم دردمان را برسانیم به مرکز و به دامپزشکی مرکزی و نمیدانم به سازمان مرکزی دامپزشکی کار از کار گذشته است کما اینکه الان اینجا واسطه است الان هم اینجا یک دادرسی است میتوانیم به یک ادرهای رجوع بکنیم چه کنیم این مسأله بحث این نیست که اینها یک بار مالی دارد یا ندارد محتوای قضیه عبارت از این است که دامپزشکی باید منسجم بوده باشد با نظارت مدیر کشاورزی به این وضع رسیدگی بشود و بروند دامها را در اسرع وقت معالجه کنند مخصوصاً وقتی که طاعون میآید دیگر او دیگر مقررات نمیفهمد فوراً باید این وزیر کشاورزی با مرکز ارتباط پیدا کند و تمام دکترها را از یک جاهائی بسیج کنند و بریزند در آن استان و این اپیدمی را از بین ببرند این در امکان یک نفر پزشک دامپزشک نیست ببینید دامپزشک کارش این است که از صبح زود برود آمپول را بردارد به این گاوها به این گوسفندها بخواهد آمپول طاعون و وبا بزند و اینها نخیر این آقا باید بیاید حالا در اداره بنشیند دامها دارند تلف میشوند این آقا در اداره بنشیند در ارتباط تلفن را بگیر حالا هم که نمیگیرد عرض کنم که سازمان مرکزی دامپزشکی تهران را میخواهم آقا شما را نگذاشتهاند اینجا که بخواهید با تهران تماس بگیرید شما باید بروید دهات شما که در دهات نیستید در اداره نشستهاید آنکسی هم که میخواست ارتباط بگیرد آن را هم لغو کردید من عقیدهام این است که با این مسائل آن مطالبی را که آقای انگجی در آن نامهها فرمودند هیچ مسألهای نبود که بخواهد این اداره را بردارید جایش آن اداره را بگذارید حالا اداره را بردارید عوض کنید بیائید یک کار دیگری بکنید بار مالی داشته باشد نداشته باشد. نارسائی در جای دیگر است حذف این هیچ دردی را دوا نمیکند و آقای وزیر کشاورزی هم من آنجور که سؤال کردم ایشان مخالف است با این وضع غیر از ایجاد نا به سامانی چیز دیگری نخواهد بود من امیدوارم که انشاءالله آقایان به این رأی ندهند والسلام علیکم.
منشی- آقای دهقان موافق بعدی بفرمائید.
دهقان- بسماللهالرحمنالرحیم، ببینید برادرها توجه کنند که اولا آن استقلالی که خواسته باشند این مؤسسه را از زیر نظر وزارت کشاورزی من حیثالمجموع خارج کنند این نیست ذیل ماده نوشته است که بدیهی است سازمان دامپزشکی کشور کماکان زیر نظر وزارت کشاورزی خواهد بود. بنابر این پس نمیخواهند یک چیز مستقل تافتة جدا بافتهای آنجا درست کنند این منظور نیست. آنچه که در این رابطه استدلال شد استدلال به جائی نبود. آنچه را هم که راجع به بارمالی گفته میشود در خود تبصره لحاظ شده است که اجرای این مادة واحده منوط بر عدم افزایش هرگونه بارمالی میباشد بنابر این این دو تا که استقلال باشد و جدا بشود که هیچ ارتباطی به وزارت کشاورزی نداشته باشد منتفی است بار مالی آنهم بر مبنای خود لایحه منتفی است. بهترین جائی را که میشود برایش مثل زد مثل سازمان دامپزشکی انشاءالله بعد از اینکه این لایحه تصویب شد با وزارت کشاورزی میشود نسبت نهضت سوادآموزی با وزارت آموزش و پرورش. حالا الان فرض کنید که وقتی که مثلا مسؤول نهضت سواد آموزی در استان زیر نظر مدیرکل آموزش و پرورش استان نیست این اشکالاتی را که جناب آقای خلخالی فرمودند آنجا لازم میآید؟ اصلا چنین نیست. تازه حذف بوروکراسی است. اشکالاتی را که برادرانمان فرمودند انصافاً یکیشان وارد نبود. البته حالا جای این هست که اینجا گفته شود ممکن است گفته بشود که اگر این پرسنل بخواهند واقعاً کار کنند و مسألة دامپزشکی کشور را حل کنند چه کسی دستشان را بسته؟ این را ممکن است مخالف بگوید اما همین که آنها ایجاد یک استقلال مائی بکنند استقلالی که دو باره زیر نظر وزارت کشاورزی هستند منتهی به عنوان یک سازمان بسیاری ازمشکلات را حل میکند لازم نخواهد بود که کشاورزها بخواهند نامههای متعددی به اینطرف و آن طرف بنویسند که آقای موحدی ساوجی میفرمود. نه. کشاورزی که میخواهد نامه بنویسد به مدیرکل کشاورزی استان مدیر کل کشاورزی استان بنویسد به معاون کشاورزی خودش معاون دامپزشکی خودش و معاون دامپزشکی به سازمان دامپزشکی سازمان دامپزشکی به دکتر دامپزشک این تازه جلوی آن بوروکراسیها را میگیرد نخیر مستقیماً بدون اینکه یک سلسلهای از مراتب را بخواهد بپیماید که ابزار همآهنگی را از وزارت کشاورزی بگیرید چنین نیست فرمودند که شما اگر مسألة سنخیت را میگوئید پس استاندار چه سنخیتی دارد با دیگر ادارات که زیر نظرش هست این قیاس قیاس معالفارق است ما میگوئیم کسی که میخواهد دامپزشک باشد اینجا نمایندگان محترم استان مازندران که تا آنجا که استقصاء کردهایم اکثراً با این طرح موافق هستند و یادداشتهای متعددی دارند مسؤولین آنجا به آنها گفتهاند که ما اگر بخواهیم یک تیغی برای عمل کردن گاوه بخریم تا این تیغ را تا این میکروسکوب را تا این وسیله را بخواهیم از مدیر کل بخواهیم تا مدیر کل بخواهد از جای دیگر بخواهد آنوقت نوشدارو رسیده است که به قول معروف مارگزیده مرده باشد مسألة سنخیت مسألهای است ک اصلا در نظام طبیعت مطرح است. دامپزشکی اقلا سنخیتش با وزارت بهداری بیش از وزارت کشاورزی است آنوقت در این مرحله که میفرمایند که اگر ما خواسته باشیم اینها را از هم جدا کنیم باید خیلی مؤسسات را مثل مثلاسازمان حفظ نباتات، جنگل و مرتع، دفع آفات و شیلات اگر میخواهید واقعاً شیلات ما با همة اراداتی که به وزارت کشاورزی داریم و آقای دکتر زالی را هم خوب قبولش هم داریم رأی اعتماد هم به او دادیم اما اگر بنا باشد که این وزارتخخانه 18 تا سازمانی که هر کدام در حد یک وزارتخانهای است همة اینها زیر نظر یک وزارتخانه باشند این قافله تا به حشر لنگ است. خوب شما ببینید وزارت کشاورزی در رابطه با شیلات خوب اگر شیلات احساس استقلالی که نهضت سواد آموزی نسبت به آموزش و پرورش میکند قطعاً بهتر میتواند کار بکند دفع نباتات همین جور این که شما میفرمائید اگر خواسته باشیم این را جدا این را جدا کنیم باید 18 تا سازمان را جدا کنیم به همین دلیل به علت تورم 18 تا سازمان متورم در وزارت کشاورزی شما با عنایتی که روی مسائل دام و مسائل دامپزشکی دارید من حالا نمی خواهم عرض کنم این یک پروندهای است که برادران بهترین دکترهای استان خراسان که در مسؤولیتشان و در احساس مسؤولیتشان شک نداریم آمدند و اینجا اگر خواسته باشیم اینها را بخوانیم خودش نیم ساعت بلکه بیشتر هم وقت میخواهد روی این حساب بارمالی ندارد قیاس با استانداری قیاس معالفارق است اینکه بگوئیم که بوروکراسی را زیاد میکند کشاورزان از آنجائی که باید یک برنامه بنویسند به وزارت کشاورزی باید نامههای متعدد بنویسند به دیگر وزارتخانهها این اتفاقاً برعکس است و من آن چیزی را که آقای حسینی مینو دشت نوشته است عیناً میخوانم که ایشان از نمایندگان مازندران است و درگیر این مسأله که در طرح آمده کاهش تلفات دامی و کنترل بیماریهای واگیر مشترک بین انسان و دام.
مدیریت واحد و آشنا به امور تخصصیدامپزشکی به جای مدیریت چندگانه.
انجام سریع امور مربوط به دامپزشکی و افزایش راندمان کار.
هماهنگ نمودن شبکة بهداری با بیماریهای مشترک بین انسان و دام.
جلوگیری از بهدر رفتن نیروهای فعال در رابطه با تولید و قانع نمودن مسؤولین کشاورزی به علت عدم آشنائی به حرفة دامپزشکی.
تأمین امکانات به موقع و چه… درجاهای دیگر نوشتهآند که مثلا اگر خواسته باشند یک میکروسکوپی بخرند اگر خواسته باشند اکیپی درست کنند یا مثلا آقای خلخالی فرمودند که این مثل آن چیزی است که آمدند اسم امنیه را
کردند ژاندارم. اصلا ساحت مقدس مجلس شورای اسلام مبرای از یان مسائل است اینجا میخواهند به دامپزشکی مملکت توجه کنند ما تا کی گوشت خارجی وارد کنیم؟ ما تاکی احتیاج به مواد پروتئین دار داشته باشیم؟ نمیتوانیم به این کمبودهایمان برسیم این کمبودها را نمیتوانیم تأمین کنیم الا اینکه به دامپزشکی توجه کنیم و اول قدم در راه توجه به دامپزشکی این است که اجمالا به اینها استقلال بدهیم آنهم استقلالی که هنوز در اشراف وزارت کشاورزی باشند بنابر این چون حرفها زیاد زده شده است ما کوتاه صحبت میکنیم توجه کنید که رأی دادن به این طرح ایجاد اول قدم است در راه تأمین مواد پروتئینی برای کشورمان. وزارت کشاورزی خوب هم کار میکند شکرالله مساعیهم آن هفده سازمان دیگر را به آن بدهند تا ببینیم اینها چه کار میکنند باب ضررش مسدود است و ارباب تخصص و نمایندگانی که درگیر با مسائل دامی هستند و دراخلاصشان هم هیچ شکی نداریم همه با این طرح موافقند برادرها انشاءالله رأی موافق به آن بدهند والسلام علیکم رحمهالله.
رئیس- خوب یک ربع ساعت تنفس میدهیم آقایان سر یکربع ساعت برگردند.
(جلسه در ساعت 40/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 10/11 به ریاست آقای هاشیم تشکیل گردید)
رئیس- بسماللهالرحمنالرحیم. جلسه برای ادامة مذاکرات رسمی است مخالف بعدی برای صحبت دعوت کنید.
منشی- مخالف چهارم آقای کیان ارثی.
رئیس- آقای کیان ارثی بفرمائید.
کیان ارثی- بسماللهالرحمنالرحیم. گرچه مخالفین محترم آنچه که مربوط به این بحث بود فرمودند و از طرف دیگر برادرمان معزی و جناب نادی هم که اطلاعاتی دراین رابطه داشتند میخواستند به اطلاع نمایندگان برسانند اما موافقین از بس زرق و برقدار صحبت کردند مرا ملزم کردند دو سه جمله به عرض آقایان برسانم و یادم افتاد به این شعر که گفت:
گل و لاله در گلستان نخورند آب بی تو
به گلوی شیشه مینرود شراب بی تو
فصلی شعر شناسان نشستند و بحث کردند که این لفظ تو در بیت اول منظور چیست؟ و لفظ تو در بیت دوم مقصود چیست؟ یکی میگفت ماهیت است یکی میگفت وجود است. یکی میگفت معشوق است. بعدگفتند برویم از خود شاعر بپرسیم.
یکی از نمایندگان- خارج از موضوع است.
کیان ارثی- توجه بفرمائید خیلی هم داخل موضوع است. گفتند برویم از خود شاعر بپرسیم شاعر گفت بابا منظورم در بیت اول بیل بوده در بیت دوم هم قیف بوده چرا؟ چون اگر بیل نباشد آب به گل و لاله نمیرسد و اگر قیف هم نباشد شراب در شیشة تنگ نمیرود. من ناچار شدم دو جمله را عرض کنم چون از اول در جریان این طرح بودم بر خلاف برادر بزرگوارمان که در موافقت صحبت میکرد مرتب میگفت لایحه معلوم شد که اینقدر وقت پیدا نکردند که مطالعه کنند که این طرح است و لایحه نیست. صریح عرض میکنم از روزی که مسأله مرکزی خدمات مطرح شد. و روزی که دریک استان بین آقای مسؤول دامپزشکی و مدیر کل ادارة کشاورزی اختلاف به وجود آمد زمزمة این طرح یک سال و نیم پیش شروع شد، که باید مسأله مستقل بشود و برادران نماینده هم با حسن نیت که دارند نسبت به بعضیها صادقانه حرفها را میپذیرند و بعد هم امضاء میکنند و شکل طرح پیدا میکند اصل جریان از آنجا شروع شد و همة این صحبتهای شیرینی که مخالفین محترم مخصوصاً بیانات خوش زرق و برق جناب دهقان اینها همهاش آن «تو» هائی است که داریم در عالم ذهنمان میپرورانیم والا شاعر منظور دیگری داشته است و چون میخواهم وقت به برادران دیگر برسد عرض کنم کلا به ادعای آقایان حدود 250تا بیشتر ما دامپزشک نداریم. حدود دویست و چندتا شهرستان داریم آقایان میخواهند با تمام نیرو بکشانند و آقایان دامپزشک را پشت میز بنشانند یعنی آنوقت ما دیگر دامپزشکی هم نداشته باشیم که حتی سری بکشد و سری بزند و احوالی بپرسد از روستاها و آنوقت کارمان به اینجا میرسد که:
دندان که در دهان نبود خنده بدنما است
دکان بیمتاع چرا واکند کسی
آنوقت که دیگر اصلا دامپزشکی نمیماند که برود آنهمه نیات پاک شما مدافعین این طرح را به ثمر برساند. آقایان فرمودهاند که اینجا بار مالی به وجود نمیآورد. اگر دقت فرموده باشند این تبصره و مادة واحده با هم تناقض کلی دارند از تبصره عدم ماده به وجود می آید و از ماده عدم تبصره به وجود میآید چون اولین قدمی که آقایان میخواهند بردارند لااقل سرایدار میخواهد برای آن ادارهای که میخواهند حالا یا اجازه کنند یا ساختمان کنند بروند در آن بنشینند میز و صندلی میخواهد در بان میخواهد این استقلالش خلاصه کار را به اینجاها میکشاند حالا امیدواریم آقای معزی که مدیر کل اداره کشاورزی بودند و در جریان هم هستند همان روزی که این طرح زمزمهاش شد به مسؤول دامپزشکی در استان اعتراض کرده بودند که چرا با مدیر کل کشاورزی هماهنگی داری اینهم خودش یکی از گرفتاریها است. لابد برای شما بیشتر توضیحاتی خواهند داد. والسلام علیکم و رحمهالله.
رئیس- موافق را بگوئید صحبت کند.
منشی- موافق بعدی آقای لطیف صفری هستند که وقتشان را به آقای صادق لو دادهاند.
صادق لو- بسماللهالرحمنالرحیم. دلیل اول موافقت من در رابطه با این طرح قانونی یکی به جهت جایگاهی است که مسأله دام باید داشته باشد میدانید که یکی از شعارهای نظام ما مسأله استقلال هست که یک بعدش استقلال اقتصادی است مطالبی در استقلال هست که یک بعدش استقلال اقتصاد است مطالبی در استقلال اقتصادی موضوعیت دارد یکی از این مطالبی که در استقلال اقتصادی موضوعیت دارد مسأله دام است. شما همیشه مقام قائل شدید تابع تشکیلات و امکاناتی که به اصطلاح آن موضوعات و مطالبی که به اصطلاح استقلال را ایجاد کردهآند آیا مسأله دام در کشور ما اینهمه مقام را ندارد که برای او یک چنین امکانی را قائل بشویم؟ طبیعی است که به اصطلاح الان شما ببینید کشورهائی از جهت شرایط دام و دامپروری از ما در سطح پائینتری هستند ولی شما میبینید تابع این جایگاهی که برایش دادهاند جایگاهی که قائل تری هستند ولی شما میبینید تابع این جایگاهی که برایش دادهاند جایگاهی که قائل شدهاند امکاناتی که برایش دادهاند آنها حتی صادر میکنند و ما با اینهمه شرایط میبینیم که وارد میکنیم یک دلیل به خاطر همین مسألة جایگاه است این حرکت یک نوع جایگاه قائل شدن بر این مطلب است. دلیل دوم ما به جهت رابطهای است که مسأله دامپزشکی با مسألة مهاجرت دارد مخصوصاً من برادرانی که بیشتر و نمایندگانی که بیشتر با روستاها سروکار دارند متوجه این مطلب میکنم ما در روستاها که میگردیم یکی از دادهائی که مردم روستائی دارند این است که به ما مرغ نمیدهند ما به آنها در جواب میگوئیم که خوب بابا دولت در این سیاست که میخواهد طرح خودکفائی را در روستاها شروع بکند و ما در این رابطه فقط به روستاهایمان وابسته هستیم بعد یکی از مطالبی که در اینجا در انتقاد از این جواب ما میگویند این است که میگویند ما هر کار میکنیم که بالاخره این جوجة ما به مرغ برسد نمیتوانیم نمی دانیم چه امراضی است نمیدانیم چه مسائلی است که اینها میمیرند ببینید همین مطلب یعنی همین جاذبهای به نام مرغ دادن در شهرع و ندادن در روستاها به جهت مسألة طرح خودکفائی همین خود باز یک عاملی بر مهاجرت روستائیها میشود به لحاظ مسألة این جاذبیت. اینجا است که پس خوب این از کجا است؟ چرا جوجة ما به مرحلة مرغ نمیرسد و زود میمیرد و از بین میرود یک دلیلش این است که مسأله عدم امکانات یا موارد دیگر این دامپزشکی آن رسیدگی لازم را نمیتواند داشته باشد پس اگر ما میخواهیم حتی یک اصل یا یک مطلب یک عامل از عاملهای مهاجرت را از بین ببریم این است که باز این مسألة جدائی را باید ایجاد بکنیم.
دلیل دیگری که هست این است توجه داشته باشید به جهت آن عدم سنخیت کاری وضمناً مسؤولان متخصصین دامپزشکی زیر نظر به اصطلاح خدمات روستائی و کشاورزی هستند. گاهی میشود که آن حساسینی که خود متخصص دامپزشکی درک میکند این حساسیت را به جهت عدم تخصص آن ادارة کشاورزی درک نمیکند و همین جا است که دست به کارهائی میزند که علیه دام پروری و دام هست از آن جمله نمونهها را من خدمت شما میخوانم بعضی مطالبش را شما ببینید مثلا یک مطلب این است این را همان متخصصین دام پزشکی عنوان کردهاند: دخالتهای غیرمسؤولانه و غیر آگاهانه در امور فنی پرسنلی و اداری دامپزشکی به وسیله مسؤولان کشاورزی به عنوان مثال در جائی که البته آن جا را نمیگویم مثلا یک آزمایشگاه دامپزشکی را خوابگاه درست کردند خوابگاه نمودند آزمایشگاه دامپزشکی این از مطالب است یا اخراج پرسنل طرح بروسلوز: یک طرحی در رابطه با مسألة تب مالت
بوده و خوب اینها را اخراج کردند دقیقاً جلوی این طرح گرفته میشود. مطلب دیگر جلوگیری از آوردن کاردان است که اینها میتوانند واقعاً در امر مسأله دامپزشکی خیلی مؤثر باشند یا مطلب دیگر به جهت عدم درک این حساسیت عدم خرید و تعمیر سریع و وسایل فنی و کاری دامپزشکی است پس این به جهت عدم سنخیت عدم درک این حساسیت هم یک دلیلی است بر اینکه باید این جایگاه را ما به وسیلة دامپزشکی بدهیم. مطلب دیگر این است ببینید وزارت کشاورزی یک وزارت حجیمی است و همین است که واقعاً به مسألة دامپزشکی و دام و اینها نمیتواند برسد بارها شده هر نوع تفکیکی را نفی نکنیم گاهی بعضی تفکیکها واقعاً به جهت حساسیت مسأله لازم است مثلا الان به عنوان نمونه در خود مجلس ما الان کمیسیون آموزش و پرورش با کمیسیون آموزش عالی یکی هستند یک واقعیتی است که آن حدودی که میتواند تسریع داشته باشند در حل مشکلات این دو وزارتخانه نخواهند داشت لازم است که این دو تا تفکیک بشود خوب این تفکیک مگر تفکیک بدی است آقا عین همین مطلب در مسأله تفکیک دام پزشکی یا واگذار شدن به مسأله سازمان دامپزشکی لازم است پس هر نوع تفکیک به اصطلاح بی ارزش نیست. مطلبی که باز آقای هراتی فرمودند آقای هراتی مسألة همآهنگی را با اداره کردن مخلوط کردند آقا مسألة مدیریت و اداره کردن یک امر تخصصی است اما مسألة همآهنگی مسألة تخصصی نیست. این است که باید این مطلب را در نظر داشته باشیم با حرف دیگری که آقای خلخالی زدند آقا مطرح کردند که مثلا اینها به دهات دیگر نمیروند در جائی مینشینند. اتفاقاً مقام دادن به اینها این به اصطلاح ارزش را دادن باعث میشود که اینها به دهات بروند نفی رفتن به دهات نیست بلکه واقعیت این است که به این امکان دادن ما آنها را به دهات میکشانیم. یک مطلب دیگری که باز به عنوان دلیل است این است بخشنامة شمارة 210/11000 که در تاریخ 11/11/61 خود وزارت کشاورزی این را صادر کرده اما شما میبینید که همین بخشنامه که خود وزارت کشاورزی یک نوع استقلال یک نوع آزادی را بر دامپزشکی داده خودش عمل نمیکند چرا؟ چرا وزارت کشاورزی این بخشنامه را صادر کرده؟ اینکه برادرمان آقای کیان ارثی مطرح کردند که از زبان شاعرها ما سؤال بکنیم ما از شعرای کشاورزی تابع این بخشنامه که خودشان کردهاند و ضمناً دامپزشکها هم که بارها ما هر کسی را با آنها روبرو شدهایم این را عنوان کردهاند که باید این تفکیک باشد مطلب دیگری که باز برادرمان آقای دکتر زرگر اشاره میکردند واقعاً مطلب خوبی است آقا این یک واقعیت است که یک دکتری که 7 سال سابقه دارد یا گاهی هم مهندس است که باز سطح درک علمی و تخصصیاش پائینتر هست طبیعی است حرف برای نخواهد داشت آقا ما این واقعیت را هم قبول داشته باشیم به هر شکلی تابع این واقعیات اگر ما بخواهیم این سازمان را ایجاد بکنیم این جدائی سازی را یک نوع حرکتی است برای استقلال کشور و مقام دادن به مسأله دامپزشکی. متشکرم.
رئیس- مخالف بعدی را دعوت کنید.
منشی- مخالف آخر آقای نورالدین عابدی.
چند نفر از نمایندگان- کفایت مذاکرات را مطرح کنید.
قائمی- آقای هاشمی- شبهه را رفع کنید.
رئیس- یعنی میگوئید الان حل کنیم؟ (چند نفر از نمایندگان- بلی) خیلی خوب، آئیننامه را آقایان ملاحظه بفرمائید یک شبههای ما در دوره قبل هم داشتیم که آن موقع ما به این رویه ابهامات آئین نامه را بر طرف نمیکردیم در این دوره چون متوجه شدیم که آئین نامه اجازه داده چنین بر طرف کنیم این دفعه داریم برطرف میکنیم. یک شبههای وجود دارد در مورد کفایت مذاکرات که آیا در مواردی که مقدار وقت برای نمایندگان تعیین شده اینجا هم کفایت مذاکرات میتوانیم بدهیم یا نه؟ مثل همین شور اول، در شور اول گفته شده که هر لایحهای سه ربع ساعت مخالفین، سه ربع ساعت موافقین، سه ربع ساعت هم کمیسیون، سه ربع ساعت هم دولت یا سازمانی که لایحه مربوط به آن میشود که این وقت تعیین شده است آیا کفایت مذاکرات اینجا هم هست یا نه؟ نظر من این بود که هست. کفایت مذاکرات یک چیزی است مربوط به اینکه مجلس تشخیص داده بحث به اندازه کافی شد و نمایندگان روشن شدهاند و دیگر نمیخواهد وقتش را تلف بکند ولو اینکه وقت هم تعیین شده است. بعضی از آقایان که حالا در جلسه این دوره نیستند بیشتر آنهائی که مخالف بودند، آن دوره میگفتند نه، آنجائی که تعیین شده نمیتوانیم کفایت مذاکرات بدهیم. حالا اگر آقایان روی این مسأله (یکی از نمایندگان- رأی مجلس مشخص میکند) کسی مخالف است یک مخالف و موافق صحبت کنند رأی بیگریم. مادة 78 اینطوری است:
مادة 78- کفایت مذاکرات، در مواردی که میتوان پیشنهاد کفایت مذاکرات داد هرگاه لازم و کافی بعمل آمد برای جلوگیری از تکرار مطالب و اتلاف وقت هر یک از نمایندگان میتوانند کفایت مذاکره را پیشنهاد نمایند. اولین پیشنهاد کننده بترتیب مندرج در بند 6 مادة 76 دلائل خود را بعنوان موافق و اگر مخالفی باشد علل مخالفت خود را بیان میکند و پس ازآن رأی گرفته میشود مدت صحبت برای هر یک از این موارد پنج دقیقه است. در صورتی که نسبت به مطلبی پیشنهاد کفایت مذاکرات به تصویب نرسید و پس از ادامه مذاکرات برای بار دوم پیشنهاد کفایت مذاکرات داده شد بدون توضیح و مباحثه رأی گرفته میشود.
مورادی هست که اول مجلس قانع نمیشود دو باره یکربع بعد یک کسی پیشنهاد کفایت مذاکره میدهد که آنموقع دیگر بحث نمیکنند و فقط رأی میگیرند.
عباسی فرد- آقای هاشمی! شما برای همه موارد الان میخواهید رأی بگیرید. مثلا فرض بفرمائید رأی اعتماد و چیزهای دیگر را الان رأی میگیرید؟
آقا محمدی- معنی حرف آقای هاشمی همین است.
عباسی فرد- اگر معنای حرف آقای هاشمی همین باشد خیلی مشکل است چون خودش میگوید در مواردی که…
رئیس- خیلی خوب، صبر کنید حدودش را تعیین میکنیم (عباسی فرد- بلی، حدودش را تعیین کنید) «رأی گرفته میشود پس از رأی به کفایت مذاکرات و اعلام ختم آن از طرف رئیس دیگر به نمایندهای در آن باب اجازه نطق داده نمیشود» این کیفیت کفایت مذاکرات است که اگر در مجلس مطرح بشود. حالا نقاط مبهم این است توجه بفرمائید مواردی که تعیین شده مثل همین لوایح که عرض کردم یا وقتی که دولت را میآورند اینجا برای رأیگیری گفتهاند مثلا چهار ساعت و چند نفر نماینده اینها هم آنجا تعیین شده، آن موارد وجود دارد حالا…
آقا محمدی- یا اعتبارنامه
عباسی فرد- بودجه، دولت اعتبارنامه نمیشود.
کاشانی- آقای هاشمی؟ این خیلی اشکال دارد. چون در آئین نامه برایش وقت تعیین شده است. اگر شما بخواهید اینجا کفایت مذاکرات بدهید در تمام آن موارد میشود کفایت مذاکرات داد. راجع به حق دیگری هم میشود کفایت مذاکرات داد.
رئیس- خیلی خوب، من میگویم به عنوان موافق شما اینجا صحبت میکنید. یعنی اینطور که شما میگوئید کفایت مذاکرات هیچ جا نیست.
عباسی فرد- نه، همه جا نیست.
رئیس- کجا؟
عباسی فرد- در دستورهای عادی مجلس مثل لوایح و طرحها.
رئیس- دستور عادی مجلس همین سه ربع است.
عباسی فرد- لوایح و طرحها میشود. ولی در بودجه، دولت، اعتبارنامهها نمیشود.
رئیس- میگویم برای همین اینها هم سه ربع تعیین شده است، ما اصلا چیزی که وقت تعیین نشده باشد نداریم.
عباسی فرد- درجائی که حقوق اشخاص است نمیشود.
رئیس- در حقوق اشخاص هم قضیه دو طرف دارد. با این استدلال که آقایان میکنید ما به رئیس مجلس هم حق نمیدهیم، به هیأت رئیسه هم حق نمیدهیم، به متن مجلس حق میدهیم، نمایندهها اگر اکثریتشان روی مسأله قانع شدند میگویند کافی است حالا مخالف صحبت کند.
کاشانی- تذکر آئین نامهای دارم.
رئیس- آقای کاشانی تذکرتان را بدهید.
احمدکاشانی- بسماللهالرحمنالرحیم، همین دوره قبل یک طرحی با امضای عدهای از نمایندگان که فکر میکنم امضای شخص جنابعالی هم پایش وجود داشت برای همین مسأله کفایت مذاکرات به کمیسیون آئین نامه آمده بود. امضای آن طرح برای بررسی مسأله کفایت مذاکرات نشانه این بود که این آئین نامه تکلیفش روشن است و واقعاً اگر چنانچه قرار بشود و بخواهد تغییراتی در آن داده بشود مطابق اصل آئیننامه که به صورت طرح قانونی در این مجلس بررسی شده و تصویب شده باید کار انجام بشود.
رئیس- تذکر آئین نامهای بدهید. پس دارید مخالفت میکنید.
کاشانی- خیر.
رئیس- تذکرتان را براساس چه مادهای میخواهید بگوئید؟
کاشانی- این استناد به همه آئین نامه است.
رئیس- خیلی خوب بفرمائید.
کاشانی- آقای هاشمی! من دارم عرض میکنم طرح امضاء شده در این مجلس وجود دارد. شما چطور اینرا میخواهید با یک موافق و مخالف تکلیفش را معین کنید؟
رئیس- میگویم این که آئیننامه نمیشود. الان ما در آئین نامه تردید داریم، در خود آئیننامه گفته در مواردی که تردید دارید در مجلس روشن کنید. آقای موحدی شما بفرمائید.
موحدی ساوجی- بسماللهالرحمنالرحیم، بنده با این پیشنهاد که بخواهیم در مواردی که وقت تعیین شده برای مخالفین موافقین، سقف وقت چقدر است، تعداد ناطقین چند نفر هستند ما بخواهیم در اینجاها هم پیشنهاد کفایت مذاکرات بدهیم یک دفعه تمام این آئین نامه به هم می ریزد. من میخواهم عرض کنم که اگر چنانچه تعدادی از نمایندگان مجلس نظرشان بر این هست که در پارهای از موارد بتوان پیشنهاد کفایت مذاکرات داد یک طرحی برای اصلاح پارهای از موارد بتوان پیشنهاد کفایت مذاکرات داد یک طرحی برای اصلاح پاره ای از مواد آئین نامه تهیه کنند و به مجلس تقدیم کنند، بررسی بشود، دقت بشود و بعد رأیگیری بشود. والا اگر ما بیآئیم اینجا یک چیزی را که در مادة 78 آئین نامه روشن است. مادة 78میگوید در مواردی که میتوان پیشنهاد کفایت مذاکرات داد یعنی باید در این آئین نامه آن موارد مشخص شده باشد کجا میتوان پیشنهاد کفایت مذاکرات داد و کجا نمیتوان داد. اگر شما میفرمائید هیچ کجا تعیین نشده که میشود داد، خیلی خوب مجلس با تصویب این آئین نامه در هیچ کجا علیالفرض گفته میشود کفایت مذاکرات داد و ما نمیتوانیم اینجا با یک تفسیر، این مسأله تفسیر نیست. چون مسأله به این روشنی را ما نمیتوانیم با تفسیر تغییرش بدهیم و تفسیر جائی است که ابهام باشد و من عرضم این است که مسائل بسیار مهمی در مجلس مطرح میشود. مسأله بودجه است، مسأله وزراء هست، حالا همه وزرای هیأت دولت یا گاهی تعدادی از وزراء یا فرض کنید در ارتباط با اعتبارنامهها هست ما نمیتوانیم اینجا همینطور با یک پیشنهاد کفایت مذاکرات آن هم که در آئین نامه گفته بدون بحث به رأی گذاشته بشود یعنی بدون اینکه واقعاً دقت بشود، غور بشود. گاهی مجلس حالات مختلف دارد یک وقت اول وقت است خیلی سرحال است و یک وقت ممکن است آخر وقت باشد یک قدری خسته باشد. بنابر این ما بیآئیم اینجا با یک پیشنهاد کفایت مذاکرات یک مسألهای که گاهی خیلی اهمیت دارد این را بخواهیم که نگذاریم بحث بشود حق یک عدهای که رفتهاند مطالعه کردهاند و بررسی کردند، ثبتنام کردهاند و مطالبی برای گفتن لابد دارند و میخواهند عرض کنند ما میخواهیم حق آنها را بگیریم و ثابت هم شده است گاهی مذاکرات که ادامه پیدا میکند مطابق آئین نامه کسانی هستند واقعاً حرف تازهای دارند و مجلس هم متوجه میشود که مطالب تازهای گفته میشود. به صرف اینکه حالا نفر اول و نفر دوم مخالف و موافق مطالعه ممکن است خوب نکرده باشند وحرف تازهای نگفتند فکر کنیم تا آخرش تکراری است. شما جلو مطالب تکراری را به عنوان رئیس مجلس بگیرید، نه اینکه بخواهید شما اینجا واقعاً افرادی را که مطالبی برای گفتن دارند و باعث توضیح و روشن شدن میشود حق آنها ضایع بشود. این عرض من است و من مخالف با این تفسیر هستم هم از این جهت که تفسیر نیست و هم از این جهت که باعث تضییع حقوق هست.
رئیس- آقای دهقان به عنوان موافق باید صحبت کنند. اجازه بدهید من این مادة 132 را بخوانم که باز آقایان یادشان نرود که ایشان گفتند تفسیر نیست.
مادة 132- در موارد زیر اخذ رأی با قایم و قعود حتمی است و به هیچ طریق دیگری به عمل نخواهد آمد.
1-در تفسیر و توضیح یکی از مواد این آئین نامه که اختلافی حاصل و منجر به اخذ رأی شود. یعنی این مورد در آئین نامه پیش بینی شده که اگر در مجلس اختلافی در مورد معنای یک ماده پیش آمد.
عباسی فرد- خود این تفسیر میخواهد.
رئیس- خیلی خوب. این هم همینطور تفسیر میکنیم.
عباسی فرد- نه، قیام و قعود برای رأی دادن است. ولی نحوهاش چیست؟ طرحی میخواهد، قبلا باید به مجلس داده باشند…
رئیس- آنکه همه طرحها همینطور است. اینکه اینجا نیست. این اصلا برای چه اینجا آمده است.
حسینعلی رحمانی- آن در قوانین عادی است. آئین نامه قانون عادی نیست.
دهقان- بسماللهالرحمنالرحیم، نمایندگان محترم توجه کنند اگر ما خواسته باشیم موضوع کفایت مذاکرات را در کلیات هم بگوئیم اینجا هم جایش نیست بگوئید اصلا کجا جای پیاده کردن کفایت مذاکرات هست؟ درمقاوله نامهها که وقت معین است، در رأی اعتماد وقت معین است، در شور دوم لوایح که اصلا میآیند و پیشنهاد میدهند و پیشنهاد پنج دقیقه هم بیشتر وقت ندارد و آن پیشنهاد دهنده و مخالف و موافق، در عهدنامهها همینجور، در لایحه بودجه که وقت معین و تعیین شده است و سقف دارد. بنابر این هیچ جائی برای پیاده کردن این مادة 78 آئین نامه که یکی از آن برجستگیهای آئین نامه هست به عنوان پیشنهاد کفایت مذاکرات اگر که این حرف آقای موحدی را در رابطه با کلیات لوایح و طرحها هم بخواهیم قبول کنیم اصلا جائی برای پیاده کردن این ماده نمیماند اگر میماند بگوئید کجا؟ اگر در کلیات هم نمیشود پیشنهاد مذاکرات داد یعنی مواردی که گفته مواردی که میتوان اگر بحث در کلیات طرحها و لوایح هم از مواردی هست که نمیتوان پس آن مورد میتوان کجا است؟ پس بهترین جایش همین جا است آنوقت هم ما اصلا اینجا رسیدهایم که برادرها توجه کردهاند که البته در بعضی از طرحها مخالف دوم و مخالف سوم حرفهایشان یک مقداری استماع میشود و مخالف چهارم و پنجم از آنجا که مسأله روشن است، بدیهی است، قضیه قضیه دو دو تا چهارتا است بی خود وقت مجلس را میگیریم. روی این حساب اینجوری تفسیر کنیم که فقط در کلیات چون در جزئیات و در شور دوم و پیشنهادها که جای پیاده شدن این نیست. در لایحه بودجه در طرحها، درمقاوله نامهها، در عهدنامهها آنجا هم سقف وقت معین است. در لایحه بودجه هم وقت معین است بنابر این جای دیگری نداریم که بتوان پیشنهاد کفایت مذاکرات داد الا درکلیات طرحها و لوایح و لذا اینجا بهترین مورد همین جا است که ما اینرا اینجوری تفسیر کنیم که فقط در طرحها و لوایح از مواردی است که میتوان پیشنهاد کفایت مذاکرات داد و لولا این مسأله اصلا جائی برای پیشنهاد کفایت مذاکرات نمیماند و این مادة 78 یک چیزز لغو زیادی خواهد بود والسلام.
رئیس- خوب حالا ما فقط رأی در مورد لوایح و طرحها میگیریم.
کاشانی- آقای هاشمی! شما این را از کجا در آوردهاید؟
رئیس- از اینجا در آوردهایم که هیچ موردی برای کفایت مذاکرات شما پیدا نمیکنید.
عباسی فرد- آقای هاشمی! اینجا میگوید «در مواردی که میتواند» شما به رأی بگذارید این از مواردی است که میتواند…
رئیس- ما یک مورد میتواند پیدا کردهایم که در شبهه هستیم والا قاطع میگفتیم. یک شبههای داریم و آن بند «د» مادة 76 است آنجا تصریح کردهایم که میتوان کفایت مذاکرات داشته باشد و شبهه ما هم از این جا شروع شد. به این دلیل بود که ما در مجلس این تصمیم را تا به حال نگرفتهایم آقایان با توجه به آن رأی بدهید.
آقامحمدی- آقای هاشمی! الان رأی نمیشود گرفت.
رئیس- ما میتوانیم رأی بگیریم ابهام است. من میبینم نمایندگان مرتب مراجعه میکنند و معتقدند مذاکرات کافی است.
آقا محمدی- طرح بیاورید و آئین نامه را تصحیح کنید.
رئیس- خوب، حالا شبهه که هست چه بکنیم. الان کسی که تقاضا (آقا محمدی- چه شبههای؟ آئین نامهای که رأی با دو سوم نمایندگان…) نه، آقای
آقا محمدی الان یک نمایندهای از من تقاضای کفایت مذاکرات میکند. من حق چه جور میتوانم ضایع کنم (آقامحمدی- به آئین نامه استناد کنید) ما نمیتوانیم. آئین نامه این ابهام را دارد و نمایندگان هم تقاضای کفایت مذاکرات را میکنند و ما نمیتوانیم حق آنها را ضایع کنیم و باید مجلس تکلیف را معین کند. بند «د» مادة 76 این است: برای مسائل مهم مربوط به سیاست خارجی از قبیل عهدنامهها مقاولهنامهها، موافقت نامههای بینالمللی حداکثر پنج ساعت خواهد بود و در صورت تجاوز از وقت طرحها و لوایح معمولی مشمول کفایت مذاکرات با تصویب دوسوم آراء حاضرین صاحب رأی خواهد شد.
عباسی فرد- انحصار که نیست.
رئیس- انحصار نیست یعنی یک مورد ما پیدا کردیم که میتوان کفایت مذاکرات داد که میتواند مصداق آن ماده بعدی باشد.
روحانی فر- آئین نامه حقیقتش این است که در مورد این قضیه ساکت است آئین نامه میگوید « در مواردی که میتوان» موارد باید در جای دیگر مشخص بشود که، آئین نامه هم موارد را معین و مشخص نکرده است مثل استدلالهای فقهی که امارهای وجود نداشته باشد که حالا عرض میشود یعنی در جائی که آئین نامه ساکت باشد و از مجلس هم بخواهیم نظر بگیریم حق بر این است که تصمیم مجلس معتبر باشد. این واقع قضیه است الان ما هیچ در آئین نامه برای مشخص شدن وضع فعلی نداریم. حالا که نداریم میببینیم که آیا اگر اکثریت مجلس کفایت مذاکرات را میخواهند احترام به تصمیم نمایندگان بگذاریم یا نگذاریم. مسلم است که باید بگذاریم.
رئیس- بلی، این حرف خوبی است، یعنی ما فقط الان در مورد لوایح و طرحها، این وقت سه ربعی که هست سؤال میکنم که نظر نمایندگان این است که این مشمول کفایت مذاکرات…
آقامحمدی- آقای هاشمی! ایشان 5 دقیقه صحبت کردند اجازه بدهید ما هم صحبت کنیم.
رئیس- خوب شما هم صحبت کنید. ما نمیخواهیم که مجلس اغراء به جهل بشود، ما واقعاً میخواهیم با رأی نمایندگان عمل بکنیم. آقای آقا محمدی بفرمائید.
آقامحمدی- بسماللهالرحمنالرحیم، این بحثی را که در مورد وزراء دفاع و آموزش و پرورش در روز پنجشنبه دیدیم، شما ببینید که اگر سه، چهار نفر بنشینند و بیایند موافق و مخالف را از دو طرفی که لازم دارند بگیرند و نوعی جلوه داده بشود که دیگر حرفی روی طرح و لایحه نیست، واقعاً این درست است که یک طرحی، یک لایحهای در مجلس کلیاتش که اصل آن هست میخواهد بحث بشود ما بیائیم بحث نکنیم که آقا کفایت مذاکرات، خوب این از کجا به این قضیه میرسیم، در صورتیکه صراحت دارد آنجاهائی که میتوان کفایت مذاکرات داد، آنجا را آئین نامه باید معین کرده باشد. میفرمایند کم معین کرده، نمیگویند هیچ معین نکرده، یعنی همان یک مورد که خود آقای هاشمی گفتند و من داشتم میگشتم که ببینم موارد دیگری هم هست یا نه، که به احتمالی میتوان باز پیدا کرد، میگویند کم معین کرده، اگر کم معین کرده، باشد، بیایند بگویند طرحهای مهم و غیر مهم جدا بکنند از هم بعد بگویند در آنجا میشود کفایت داد، در اینجا نمیشود کفایت داد، والا یک مرتبه الان این قانونگذاری است که آقای هاشمی میخواهند بکنند. میخواهند بگویند که طرحها و لوایح خوب پیشنهاد بنده این است که در مورد وزراء پیشنهاد من را کجا به رأی میگذارید؟
رئیس- هر وقت وزراء آمدند.
آقا محمدی- نه دیگر این نمیشود (رئیس- اگر ابهام بود) نه آقای هاشمی تفسیر یعنی اینکه بگوئید این چه بیان میکند. نه اینکه بیائید یک قانون جدید را بنویسید آنهم آئین نامهای که قانون اساسی صراحت دارد با دو سوم شما اینجا با اکثریت یک نظری را روی آن میگذارید بعد فردا در خیلی از طرحها که میتوانیم با حرف زدن حداقل این است که آثار سیاسی بگذاریم حداقل کار این است، ممکن است رأی ندهند، لزوم ندارد همیشه رأی بدهند، لزوم ندارد همیشه دلیل مخالفت این باشد که رأی بیآورد. میشود یک سری از حقایق را در قضیه بیان کرد و روشن کرد تمام اینها از دست نماینده میافتد آنوقت نماینده چه دارد؟ این وضعش میشود و ممکن است از این بدتر هم باز بشود.
رئیس- بسیار خوب، استدلال ایشان را هم آقایان شنیدند استدلال آقای روحانی را هم شنیدند. من خودم هم موضع خاصی هنوز در بحث نگرفتهام البته رأی دارم ولی موضعی نگرفتهام که ببینیم وضع چه میشود. فعلا در این مورد رأی میگیریم از نمایندگان کسانی که فکر میکنند…
کاشانی- بفرمائید کدام ماده و چه را میخواهید رأی بگیرید؟
رئیس- اینجا که گفته در مواردی که میتوان پیشنهاد مذاکرات داد آیا شامل طرحها و لوایح عادی که ما داریم و سه ربع ساعت برای چهار طرفش قرار دادند (مخالف موافق دولت وکمیسیون) آیا اینجا هم پیشنهاد کفایت مذاکرات پذیرفته میشود یا نه؟ کسانی که با…
حائری زاده- تعریف لایحه عادی چیست؟
رئیس- همین ها که داریم (حائری زاده- پس لایحه عادی باید اضافه شود) یعنی مثلا دولت معرفی میشود طرح و لوایح نیست یا اعتبارنامه و لایحه بودجه قید دارد.
آقا محمدی- به دولت هم بر میگردد یا نه؟
رئیس- خیر.
آقا محمدی- … ما دلمان میخواهد نمایندگان که حرفشان را زدند دولت صحبت نکند آیا میشود؟
رئیس- یعنی همان مقداری که نماینده حرف زده دولت حرف میزند.
آقا محمدی- این را از کجا درمی آورید؟
رئیس- برای اینکه مساویند برای اینکه مساوی دارد. البته صحیح کار این است که این در کمیسیون آئیننامه همه شقوقش روشن بشود بیأید اینجا، آنجور عمل بشود اما معنای آئین نامه چه هست این یک مسأله دیگری است یعنی ما باید در کمیسیون همه چیز را روشن کنیم اما اینکه معنای آئین نامه چه هست یک مسألة دیگری است. حالا آقایان اگر میخواهید رأی بگیریم برای این آئین نامه رأی بگیریم عدهای از نمایندگان.
عدهای از نمایندگان- پیشنهاد در کمیسیون بررسی شود.
رئیس- آقای قائمی بود که اول بار بلند شده بود ایشان میگفت چرا؟ (قائمی- این اشکال وارد است) ما یک بار دیگر ابتلاء به همین چیز داشتیم و در مجلس قبل هم همینجور ما در مجلس بحث کردیم و به یک نقطهای رسیدیم (قائمی- باید به کمیسیون آئین نامه برود) حالا ما یک مشورتی با مجلس بکنیم آقایانی که موافقند با ما که سه چهار ماه روی این مسأله کار کردهایم صبر کنیم تا کمیسیون آئین نامه این را بیآورد و روشن کنیم و همه موارد را روشن کنیم…
خلخالی- بعد از چهار ماه دوباره وقت را میگیرد. این بعد از چهارماه چه فایدهای دارد. الان هم که صحبتها شده است.
موحدی ساوجی- شما آن طرفش را رأی بگیرید.
رئیس- آخر، من میبینم پیشنهاد کفایت مذاکرات آمده حق نماینده است.
موحدی ساوجی- طبق آئین نامه حقش نیست.
رئیس، هست، من به نظر خودم حقش است من به نظر خودم آنهائی پیشنهاد کفایت مذاکرات دادند حقشان است منتها چه بکنیم؟ (همهمه نمایندگان) آقایان- ببینید برای اینکه ما در مقابل پیشنهاد کفایت مذاکراتی که به ما میدهند مسؤول نباشیم و تخلف از آئین نامه نکرده باشیم مجلس موافقت کند که تا تعیین تکلیف با کمیسیون آئیننامه ما به همین وضع گذشته ادامه بدهیم (همهمه نمایندگان).
خلخالی- بعد از چهار ماه دو باره همین وقت مجلس گرفته بشود.
رئیس- موافقان با اینکه ما با همین رویه گذشته به شرط اینکه کمیسیون آئین نامه در کارش تسریع بکند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
خزاعی- آقای هاشمی! این که رأی گیری لازم نداشت.
رئیس- چرا، عرض کردم نمایندگان از من تقاضای کفایت مذاکرات میکنند من چه بکنم؟ آخر نمایندگان مینویسند به من کفایت مذاکرات و من باید طبق آئین نامه این را قبول بکنم.
موحدی ساوجی- نمیتوانید قبول کنید.
رئیس- خوب، رأی گفتیم قبول نکنیم یعنی مثل گذشته عمل کنیم تا از کمیسیون آئین نامه بیاید. مخالف بعدی صحبت کند.
منشی- مخالف بعد آقای عابدی.
عابدی- بسماللهالرحمنالرحیم، من زیاد صحبت نمیکنم چون برادران مخالف کاملا مسائل را شکافتند ولی من توجه برادران نماینده را به این مسأله جلب میکنم که اکثر برادران موافق وقتی که صحبت کردند صحبتشان در چند
چیز خلاصه میشد یکی جایگاه دام را عنوان میکردند، یکی مسأله استقلال دامپزشکی رامطرح میکردند و بعضی از برادران دخالت غیرمسؤولانه مدیران کل یا رئیس اداره کشاورزی را در کار دامپزشکی مطرح میکردند و یا عدم سنخیت در کار مدیر کشاورزی در رابطه با دامپزشکی و غیر از این مسائل چیز دیگری نبود کلا الان ما نقیصهای که در رابطه با دامپزشکی مملکت داریم این نیست که ما بخواهیم استقلالی به دامپزشکی کشور داده باشیم بلکه ما الان کمبود نیروی انسانی در رابطه با کادر دامپزشکی مملکت داریم که جدائی این مسأله از کشاورزی کاری را نمیتواند انجام بدهد تازه اگر ما با این جدائی نتیجهاش عایدمان بشود خود وزیر کشاورزی میتواند بدون اینکه اینهمه وقت مجلس گرفته بشود یک سری از اختیارات خودش را که به مدیر کل کشاورزی یا به رئیس اداره کشاورزی داده تفویض کند به سازمان دامپزشکی مملکت، اینرا خود وزیر کشاورزی میتواند این مسأله را انجام بدهد. اما چیزی که واقعاً نقطه ضعف این طرح است این است که در این طرح آمده که اگر این طرح بار مالی داشته باشد قابل اجرا نیست یعنی برای خود کمیسیون محترم هنوز مشخص نیست آیا پس از اینکه ما دامپزشکی مملکت را از ادارات کشاورزی جدا کردیم فردا بار مالی برایمان دارد یا ندارد؟ این برای خود کمیسیون مشخص نیست. تازه ما الان معتقد هستیم که کادر دامپزشکی مملکت با کمبود شدیدی روبرو است و مسلماً اگر این طرح تصویب بشود فردا در پشت سر این طرح و پست سر این مصوبه طرحی یا لایحهای خواهد آمد که سازمان دامپزشکی کشور را به وزارت دامپزشکی تبدیل کنیم و هر روز ما این سازمانها را جدا کنیم نتیجه خوبی عایدمان نمیشود و این هم نیست که یک مدیر کل یا رئیس اداره کشاورزی واقعاً بخواهد دخالت غیر مسؤولانه در امور دامپزشکی مملکت داشته باشد درست است که کار یک مدیر هماهنگی است و امکان دارد که یک مدیر در رابطه با تخصصهائی که تحت سرپرستیاش هستند هم آن تخصصها را نداشته باشد شما در مملکت پیدا کنید یک نهاد، یک وزارتخانه، یک ارگان که آن ارگان تخصصهای زیادی درش هست و آن مدیر از همه آن تخصصها برخوردار است شما دانشگاه را در نظر بگیرید آیا مدیر دانشگاه از همه تخصصهائی که در آن دانشگاه تدریس میشود و اعمال میشود برخوردار است؟ و آیا آنجا این مسأله که در رابطه با نیروهای انسانی است و مطرح است آنجا ضعف نیست اگر آنجا را بخواهیم بگوئیم باید تمام این سازمانهائی که در مملکت هستند به صورت بسیار گستردهای و هر کدام در رابطه با تخصص خودشان جدا کنیم. من در آخر به برادران نماینده خصوصاً کسانی که این طرح را ارائه کردند این تذکر برادرانه را میدهم که وقت مجلس را با این سری طرحهای جزئی که هیچ نتیجهای و عایدی برای مملکت ندارد نگیرید. امروز مملکت ما دچار یک سری مشکلات اساسی است و نمایندگان محترم باید نظرشان به آن مشکلات اساسی باشد و در صدد حل آن مشکلات اساسی بربیآیند. ما هم از نمایندگان تقاضایمان این است که به این طرح رأی ندهند تا انشاءالله دیگر بار چنین طرحهائی در مجلس مطرح نشود والسلام علیکم و رحمهالله. (احسنت).
منشی- آخرین موافق. آقای راه چمنی بفرمائید.
راه چمنی- بسماللهالرحمنالرحیم، خدمت نمایندگان محترم باید عرض بکنم که برادرهای موافق اکثر موارد را گفتند فقط من به دوسه نکته اشاره میکنم.
اصولا هر تشکیلاتی را که به یک وزارتخانهای باید داد روی وظایف و آن تناسبی که به اصطلاح باید داشته باشد ما واگذار کنیم. سازمان دامپزشکی به طور کلی سنخیت و تناسب چندانی با وزارت کشاورزی کلا ندارد. برای اینکه قضیه روشن بشود. ما شرح وظایفی از کارهائی که یک دامپزشک می کند، کلا برای برادرها میگویم تا مسأله روشن بشود:
یکی از وظایفی که اینها دارند واکسیناسیون دامی است.
دومین مورد کنترل و پیشگیری هست. سومین قضیه قرنطینه دامی است. یعنی یک دامی که فرض کنید از افغانستان و یا از یکی از کشورهای مجاور میخواهد وارد ایران بشود، اینها قرنطینه میکنند که بیماری نداشته باشد. چون بعضی از بیماریهای دامی را انسان مبتلا میشود مثلا بیماری سل. یک گاوی سل داشته باشد و قرنطینه نشود و وارد ایران بشود در نتیجه در آن منطقهای که این گاو خواهد بود افرادی که آنجا زندگی میکنند، مبتلا به بیماری سل میشوند یا همینطور بیماری بروسلوز یا تب مالت و بیماریهای دیگری که جزء بیماریهای مشترک انسان و دام هست. کار دیگری که این برادرهای دامپزشک میکنند در آزمایشگاههای کنترل کیفی مواد که این مواد آیا آلوده است، آلوده نیست. آلوده به میکرب و انگل و چیزهای دیگر هست یا نیست.
موضوع دیگری که این برادرها وظیفه دارند بازرسی از کشتارگاهها و جلوگیری از کشتارهای قاچاق و آلوده، برای اینکه جلوگیری کنند از بیماریهای مسری از کشتارگاهها بازرسی و اظهار نظر میکنند.
کار دیگری که این برادرها میکنند بعضی از اینها در آزمایشگاههای تشخیص طبی، حتی تخصصی علوم آزمایشگاهی میبینند و در آزمایشگاههای تشخیص طبی کار میکنند و عملا ارتباط مستقیم با بیمار دارند.
بعضی از این برادرها در انستیتوهای سرمسازی و واکسن کار میکنند و سرم و واکسندام و انسان تهیه میکنند. با این وضعی که من خدمت برادرها اشاره کردم دامپزشکی سنخیتی با کار کشاورزی ندارد. البته یک مقدارش ارتباط با دام پیدا میکند که چون دامپروری جزو وزارت کشاورزی است، یک مقداری ارتباط دارد ولی بیشتر کارهایش مربوط به کارهای بهداشیت و در واقع کارهای پزشکی است. این برادرها عملا در روی دام کارهائی که فرض بفرمائید یک جراح روی انسان میکند، دامپزشکها هم رشتههای تخصص مختلفی دارند، جراحی دارند، داخلی دارند و انواع تخصصهای مختلف دارند و عملا همان کارها را انجام میدهند. یعنی شکم مریض را باز میکنند و اگر بیماری خاصی داشته باشد، عمل میکنند. وسایلی هم که معمولا اینها استفاده میکنند تقریباً مشابه وسایلی است که در بیمارستانهای ما استفاده میشود منتها با یک سری تغییرات جزئی. حالا با این کاری که این برادرها میکنند ما اینها را زیر نظر وزارت کشاورزی و یا ادارات کل کشاورزی ببریم که رئیس آن اداره کل چه کسی هست؟ یک مهندسی است، فرض کنید یک مهندس زراعت است، یک مهندس کشاورزی است و هیچ اطلاعی از مسائل پزشکی ندارد مثلا به عنوان مثال یک لیستی رئیس سازمان دامپزشکی یک استانی از مدیر کل کشاورزی در خواست میکند که آقا فلان وسایل جراحی را برای ما بخرند. خوب این، چون اطلاعی ندارد اولا ممکن است که بالاخره شک کند این وسایل لازم است، لازم نیست یا این تعدادی که نوشته شده لازم است؟ کلی وقت دامپزشکان را میگیرند تا اینکه یک وسایل برای آنها بخرند. من یک مثالی میزنم ببینید برادران! فرض بفرمائید یک مهندس راه و ساختمان را ما ببریم رئیس یک دانشکده پزشکی بکنیم و بگوئیم آقا تو بر پزشکها نظارت داشته باش. خوب، او چیزی از پزشکی سرش نمیشود. دامپزشکی هم عین همین است، یک مهندس کشاورزی هیچ اطلاعی از کار پزشکی ندارد. قسمت اعظم کار دامپزشکی، کار پزشکی است یا اینکه فرض بفرمائید ما یک پزشک را ببریم مدیرکل راه و ترابری یک استانی بکنیم. حالا بگوئیم آقایان مهندسین راه و ساختمان شما بیائید از این پزشکی که مدیر کل شما است، اطاعت کنید و درخواستهایتان از این کانال بشود و این امکان ندارد. فقط من خدمت آقایان بگویم که اینها (یعنی مدیران کل کشاورزی که مهندس هستند) هیچ در جریان دامپزشکی نیستند و مرتب به علت عدم آشنائی و آگاهی که دارند، کارشکنی و سنگ اندازی میکنند و یا نمیدانند که واقعاً چه کار بکنند. دامپزشکی ما دارد روزبروز ضعیف میشود. مثلا به عنوان مثال: یکی از مسؤولین دامپزشکی در یکی از شهرستانها از سازمان دامپزشکی و از وزارت کشاورزی در خواستی کرده است که آقا شما فلان دارو را 6 تن بفرستید. خوب واقعاً این خندهآور است. کسی که دارو را به تن در خواست نمیکند این ناشی از این است که او هیچ اطلاعی از این مسائل داروئی و مسائل پزشکی ندارد آمده دارو را به تن درخواست کرده یا موارد دیگری که برادرها گزارش میدهند و مدارکش هست مسؤول یکی از مراکز خدمات روستائی در یکی از شهرستانها آمده اطلاعیهای داده است که وظیفه پیشگیری و واکسیناسیون به عهده دامپزشکها باید باشد که دکترا دارند ولی وظیفه معالجه و مداوای دام به عهده تکنیسینها باشد. خوب این برادر اصلا فرق بین یک تکنیسین را با یک دامپزشک نمیداند و چنین اطلاعیهای میدهد. خوب، آن وقت این دامپزشک چه طوری میتواند در این تشکیلات کار بکند و موفق بشود؟
یکی از علتهائی که دامپزشکها به سازمان دامپزشکی جذب نمیشوند که یکی از علل آن را در لایحه قبلی خدمت برادرها گفتم مسأله کمبود حقوق بود یکی از علتهایش این است که چون ادارات کل و مسؤولینش واقعاً در جریان مسائل دامپزشکی نیستند و مشکلاتی برای اینها به وجود میآورند این است که واقعاً عملا احساس میکنند که مثبت نیستند و کارآئی ندارند و در نتیجه جذب اینها
نمیشود. من با این توضیحاتی که خدمت برادرها گفتم، تقاضا دارم که به این طرح رأی بدهند تا انشاءالله دامپزشکی ما رونق بیشتری پیدا کند والسلام عیکم و رحمهاللهو برکاته.
رئیس- خیلی خوب، چون این طرح است اول دولت صحبت کند و بعد مخبر کمیسیون.
دکتر زالی (وزیر کشاورزی)- بسماللهالرحمنالرحیم، اولا چون خیلی از برادرها آقای دهقان، آقای دکتر انگجی، آقای صفری و آقای صادقلو و تعدادی از برادران همه این مسائل را (کمبودها و واردات گوشت و مرغ نشدن جوجه را…) مربوط به این مسأله دانستند خدای نکرده این فکر پیش نیاید که من به عنوان خدمتگزار کشاورزی اگر با این مسأله مخالفت میکنم موافق هستم با کمبود گوشت و این مسائلی که برادرها باز کردند و همة گرهها را مربوط به این مشکل دانستند.
مرحله بعد میخواستم از توجه برادران محترم نماینده مجلس شورای اسلامی به چاره اندیشی برای رفع مشکلات تشکر کنم و انشاءالله باید از این توجه برای رفع مشکلات با رعایت اولویت و درجه اهمیت آنها بتوانیم استفاده بکنیم که خوب این مسائل را انشاءالله مطرح خواهیم کرد. یکی از چیزهائی که الان به فکر من رسید این است که واقعاً اگر خواسته باشید با مشکلات، به صورت بهتری برخورد بکنیم یعنی اینکه ما بیائیم بگوئیم حالا چون دامپزشکی اسماً مستقل هست و یا مستقل نیست این مسائل را به وجود آورده به نظر من این مشکل شاید درجات خیلی بعدی باشد واقعاً اگر یکی از کارهائی که میشود کرد به این صورت میتوانیم مطرح بکنیم که 15 نفر از نمایندگان محترم امضاء بکنند با توجه به آن هزینه زیادی که الان خرج دانشکدههای دامپزشکی برای تربیت یک دکتر دامپزشک میشود و دولت حداقل میتواند در رابطه با این سرمایه گذاری، چنین تصمیمی را بگیرد و به نظر من شاید مشکل قانونی هم نداشته باشد بیائیم بگوئیم با توجه به اولویت کشاورزی تا 5 سال آینده دکترهای دامپزشک فقط استخدام وزارت کشاورزی بشوند، این مشکل ما را حل میکند ولی این مسألهای که الان اینجا مطرح است به دلایلی که الان خدمت سروران عزیز عرض میکنم، نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه بر مشکلات ما اضافه و ما را درگیر مسائل بعدی میکند.
مسألة اول مغایرت این طرح است با تشکیلات آیندهای که وزارت کشاورزی دنبال آن بوده و با زحمات زیادی آن را تدوین کرده ودنبال پیاده کردن آن هست و آن بر اساس مراکز خدمات کشاورزی در روستاها است در این طرح و تشکیلات چند اصل در نظر گرفته شده که من این طرح را که در مجلس مطرح شده با آن اصول مخالف میدانم و آن اصول برای ایجاد تسهیلات لازم برای کار ما بوده است.
اول بردن خدمات به روستاها: اولین اصلی که در تشکیلات آینده وزارت کشاورزی مطرح و مد نظر بود این بوده که این وزارت کشاورزی که در گذشته آنچنان بوده و هنوز هم متأسفانه وقتی میآئیم یک حرکتی ایجاد بکنیم چنین جوی در مقابل آن ایجاد میشود و به طور مسلم این به همه قسمتهای دیگر قابل تعمیم است ما فکر کردیم که این تشکیلات موجود، جوابگوی کشاورزی به صورتی که خواسته باشیم روستا را مورد توجه قرار بدهیم و در خدمت تولیدکنندگان روستائی باشیم، نمیتواند باشد.
بنابر این قرار شد که مراکز خدمات در این طرح مطرح بشود و آن ساخت آینده تشکیلات وزارت کشاورزی بر آن اساس باشد. حالا در عالم تصور من فکر میکنم که بد نیست یک سری به این مراکز خدمات بزنیم. مرکز خدمات در یک روستائی که تشکیل میشود و در جاهائی تشکیل شده که تاکنون شاید، تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی پای کارمند دولت به آنجا نمیرسید. همانطور جاهائی که بعداً جهاد سازندگی و سایر نهادها رفتند و یا کارمندان دیگر دولت رفتند به طور مسلم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خیلی از جاهائی بوده که تاکنون کارمند دولت را ندیده بودند در آنجا یک مرکز خدمات، یک جای کوچکی هست 400 متر، 500متر، 300متر که یک گوشهای از آن یک اطاق درست کردهاند به عنوان کلینیک دامپزشکی و یک گوشه دیگرش یک اطاق تکنیسین و دو تا کارمند فنی و یا کارگر فنی نشستهاند و کارهای زیربنائی میکنند و اگر داشته باشیم یک نفر مهندس کشاورزی هم آنجا هست که مسؤول این مرکز است ولی ما دامپزشک به طور مسلم تا حالا تا آنجا که من اطلاع دارم در این مراکز خدمات نتوانستهایم داشته باشیم برای اینکه ما در کل 300 دامپزشک داریم 61 نفر از آنها در همین تهران در سازمان مرکزی هستند و بقیه آنها بیشتر از این حدی نیستند که ما در شهرها بتوانیم به نیازمان جوابگو باشیم و آنها را خواسته باشیم که به روستاها ببریم. یعنی اصلا این مسأله نبوده که یک دامپزشکی در مرکز خدمات زیر نظر یک دیپلمه کار بکند. اولا در مراکز خدمات ما اغلب دنبال این بودیم که یک مهندسی را بگذاریم برای اینکه از سطح فنی بالاتری برخوردار باشد و آنجائی که مهندس هم هست در مراکز خدمات ما توان این را که دکتر داشته باشیم، نداشتیم، برای تعداد 240 دکتر در 180 شهری که ما میخواهیم مراکز خدمات داشته باشیم یا اغلب آنها هم در مراکز استانها هستند به علت مسائل دامداری صنعتی که الان داریم و باید بالاخره جوابگوی آنها باشیم. این مسألهای را که بعضی از برادران و عزیزان مطرح کردند که در روستا دامپزشک زیر نظر دیپلمه هست، این اصلا درست نیست یعنی چنین چیزی من خودم سراغ ندارم (یکی از نمایندگان – در شهر) در شهرش هم عرض میکنم بنابر این در یک چنین محوطهای که من خدمت برادر عزیزمان آقای صادقلو در یکی از روستاهای اطراف آزاد شهر یک مرکز خدمات به وجود آمده، صحن این مرکز خدمات از این محوطه بیشتر نیست یعنی کلا 200 متر هست یک گوشهاش یک کلینیک است من از حضور ایشان تقاضا کردم که بیائید برویم پای آنجا یک عکس بگیریم. بالایش نوشته بود کلینیک دامپزشکی، این طرفش ترویج و… گفتم حالا فرض کنیم بائیم بگوئیم که حالا دامپزشکی به آن صورت که اینجا مطرح است، مستقل باشد، این کلینیکی که در اینجا قرار گرفته، یک نامهرسان برای خودش میخواهد. آن وقت آن کارهائی را که بعداً دست ما خواهند داد که سایر سازمانهائی که من حالا اینجا عرض میکنم به آن صورت باید بالاخره مستقل باشند، آن وقت ببینیم چه میشود. در یک مرکز خدمات روستائی که میخواستیم دو سه نفر در سطح تکنیسین و مهندس کشاورزی و تکنیسین دامپزشکی داشته باشیم آن وقت باید دفتر و دستک چندان و چنان داشته باشیم که خوب هر کدام اینها مستقل باشند . نامه رسانی که میخواهد نامه را ببرد چون آن قسمت مستقل است نباید نامه آن یکی را هم بگیرد و ببرد و باید دوچرخهای که با پول سازمان دامپزشکی خریداری شده، سوار شود و این نامه را بیاورد و به شهرستان برساند. خوب این، آنوقت اصلا با آن تبصرهای که گذاشته شده من نمیدانم چرا مغایرتش مطرح نشده؟ یعنی بار مالی آن چرا مطرح نشده؟ من معتقدم که اگر حلال مشکل ما بود، هر چه هم که بار مالی داشت از نظر من که مجری و خدمتگزارم خوب بود. یعنی باید این قدر واقعاً سازمان دامپزشکی تقویت بشود حالا آن طوری که عرض میکنم که بتواند جوابگوی این مشکلات باشد.
بنابراین از نظر ما که مجری هستیم مسألهای نیست ولی این بار مالی دارد برای اینکه همین نامهرسان را شما درنظر بگیرید که میخواهد در مرکز خدماتی که هست نامه قسمت دامپزشکی را به قسمت دیگر بیاورد.
مسأله بعدی در این اصولی که ما برای تشکیلات در نظر گرفتهایم. دادن اختیارات به استان است. این مسأله به این صورت در اذهان متصور نشود که وقتی ما میگوئیم اختیارات به استان بدهیم یعنی همه اختیارات را به مدیر کل بدهیم. یعنی اختیارات هر سازمانی تا آنجائی که میشود به واحد ذیربطش در استان داده بشود. یعنی دفتر فنی ما در استان منتظر این نباشد که یک نفر از این ساختمان شیشهای ما بلند بشود و برود و ببیند که آیا این کاری که میخواهد بکند و یک هکتار زمین را میخواهد بوته کاری بکند درست است یا نیست؟ ما این موارد را الان داریم و مشابه این برای سایر قسمتها، یا فرض کنید که سازمان آموزش ما در آنجا بتواند تصمیمگیری بکند. سازمان حفظ نباتات ما آنجا بتواند از خودش یک تصمیمی گیری بکند. سازمان حفظ نباتات ما آنجا بتواند از خود یک تصیمیم بگیرد و زمینه رشد برای آن کارشناسی است که در استان هست. میخواهد دامپزشک باشد، میخواهد کارشناس تحقیق باشد، میخواهد کارشناس اجرائی باشد، کارشناس مرتع باشد، خوب این هم یکی از آن اصول بوده که ما این وابستگی که همه چیز سرنخش به تهران وصل میشود. باید قطع کنیم و وزارت کشاورزی هم اولین وزارتخانهای شاید بوده که خواسته با این سیستم برخورد بکند. حالا امروز با دامپزشکیاش به این صورت مواجه
است. فردا تحقیقات و آموزشش هست، فردا حفظ نباتات است، آنها هم سازمان هستند همهشان کارشان طوری است که میتوانیم اینجا بیائیم مطرح بکنیم که اینها با همدیگر سنخیت ندارد من خدمتتان عرض میکنم. بنابر این در این رابطه ما وقتی میگوئیم که این تشکیلات جدید اختیارات به استان بدهد نه اینکه اختیارات دامپزشکی را به مدیرکل بدهد، اختیارات دامپزشکی را به رئیس دامپزشکی استان و شهرستان بدهد، آن چیزی که مقدور است و باز نمیخواهیم سیاستهای کلی را بدهیم، نمیخواهیم برنامههای کلی را بدهیم، نمیخواهیم طرحهای ملی که برای مبارزه با بروسلوز هست بدهیم. آنها یک چهارچوبه کلی کما اینکه سایر قسمتها هم به همین صورت است. ما یک سیاست گذاری کلی که برای مرتع کشور میکنیم در تهران هست ولی آنجاهائی که باید اجرا بشود باید اختیار داشته باشد والا کارمان به همین صورت است که تاکنون بوده است. مسأله بعدی که باز به عنوان اصل در نظر گرفته شده یک کاسه کردن کارها و ایجاد همآهنگی و ایجاد تفاهم بین مسؤولین قسمتهای مختلف است. الان همه این صحبتهائی که شد در جهت عدم تفاهم است یعنی ما سازمان تحقیقات داریم به مراتب گسترشش از دامپزشکی بیشتر است و وظایفش هم سنگین است. در آنجا دکترهائی داریم که اینجا چهارسال لیسانس خوانده، سه سال فوق لیسانس خوانده و 4 سال هم رفته دکترا گرفته است. خوب، حالا او هم بیاید و بگوید که آقا من یک دکتری با این درجات تحصیل هستم، چه جوری میتوانم با یک مهندسی که حالا تصادفاً رئیس اداره کل است سروکار داشته باشم. من باید سروکارم مستقیماً بازالی و یا با معاونت ذیربط در تهران باشد. خوب، آن وقت ما میخواهیم این تفاهم را به وجود بیاوریم که نه، این مسأله این نیست، مسأله این است که تحقیقات به جای خودش باید از اختیارش استفاده بکند و مدیر کل هم همآهنگی داشته باشد در این جهت که اگر ما تا حالا تحقیق میکردیم صرفاً برای تحقیق که فقط برای ارتقاء محققمان بوده، الان تحقیق برای اجرا باید باشد. یعنی این مدیر کل است که نظارت میکند که این کسی که مجری است، مشکلش چیست، زارع و دامدار مشکلش چیست آن وقت محقق باید چه کار بکند؟ یعنی محقق نرود برای خودش یک تحقیقاتی انجام بدهد که در کتابخانه بایگانی بشود و بعد روستائی ما، کشاورزی ما، دامدار ما و صیادما از این باخبر نباشد. ما میگوئیم محقق ما باید زیر پوشش اداره کل که به عنوان معاونت اداره کل هست کارش را با کارهای اجرائی منطبق بکند والا تحقیق برای تحقیق و برای ارتقاء محقق میشود. همین طور که همه برادرها در بحثهائی که به خصوص در برنامه و بودجه میشده، مستحضر هستند. ما سازمان آموزش هم داریم، سنخیت کاری هم اصلا با کارهای دیگر ندارد. ولی بیائیم بگوئیم آن هم مستقل و جدا از اداره کل و نمیدانم این کسی که آموزش دیده میخواهد برود در کلاس، آن کسی که میخواهد به صحرا برود اصلا کارش با تراکتوراست. ما میخواهیم همین مسائل را آنجا آموزش بدهیم و اگر جدایش بکنیم باز همین مشکلات به وجود میآید و آن هم سازمان آموزش کشاورزی کشور است و این هم سازمان دامپزشکی کشور است. دو باره داریم سازمان حفظ نباتات. سازمان حفظ نباتات هم اگر همه این مسائلی که برادران موافق این طرح گفتند خواسته باشیم در آن رابطه بگوئیم عیناً صدق میکند. یعنی بیماریهای گیاهی یک چیز جدا از بقیه مسائل است، آفات گیاهی یک چیز جدا از بقیه مسائل است خوب، بیائیم بگوئیم این هم مستقل باشد حالا چه پیش میآید؟ سیل وقتی در فارس امسال بیداد میکند یا وقتی یک آفتی برای سیبزمینی در اردبیل پیش میآید که اگر خدای نکرده با آن درست برخورد نکرده بودیم میتوانست کارها دست ما بدهد. خوب، حالا بگوئیم سازمان حفظ نباتات یک سازمان مستقل است و همین ماشینها را که دراد و با همین کارشناسی که دارد برود با این مبارزه ند. خوب، از پس آن بر نمیآید. یک کار اضطراری پیش آمده که باید همه امکانات اداره کل دراختیارش باشد و در مقابل این مدیر کل مسؤول است و مدیرکل نمیتواند بگوید که این بیماری که آمده، مربوط به سازمان حفظ نباتات است و باید امکانات طوری باشد که از بقیه بگیرد و بگوید الان این کار اضطراری من این است. دامپزشکیاش هم همین است. تا حالا که این به این صورت بوده بیائید بروید در استانها و ما اصلا از نظر انجام کار در استانها مسألهای نداریم، من میخواستم آن مسألهای را که برادرمان آقای صفری مطرح کردند که سازمان دامپزشکی با ضعف برخورد کرده، اینجا دفاع کنم از حق دامپزشکان عزیزی که دارند زحمت میکشند. با تمام توان دارند در استانها کار میکنند شاید هم دلیلش این است که یقه آنها فقط دست من تنها نیست. دست امام جمعه هم هست، دست استانداران هم هست و اگر کار هم نکنند، جور دیگر با آنها برخورد میکنند. خوب، این مسألهای نیست که مثلا بگوئیم الان کارها لنگ است و نمیدانم کار نمیشود، کارها دارد انجام میشود. فقط در این سازمان مرکزی 61 نفر دکتر داریم که خیلی بیشتر از اینها آدمهائی صادق هستند و دارند کار میکنند. یک تعدادشان که 30 تومان، 40تومان، 50 تومان از دامداریهای بزرگ تهران میگیرند، اینها میترسند که اگر این تشکیلاتی که براساس مراکز خدمات است پا بگیرد، یک وقت بیایند و یقه آنها را بگیرند و بگویند به روستا بروید. من از اینجا قول به آنها میدهم که با این ترتیبی که اینها 20 سال، 30 سال کار کردهاند ما باید به امید آیندگان باشیم. و اینها با 30-40 هزار تومان حقوق نمیآیند به روستاها بروند آن چیزی که اضافه میگیرند، خوب، این مسائل هم باز از این طرف مطرح است.
سازمان دامپروری کشور ما داریم. خوب، آن هم از کشاورزی جدا است. برادرها سنخیت را مطرح کردند خوب آن کسی هم که دارد روی دام برای اصلاح نژادش کار میکند. سنخیتش با کار زراعت فرق میکند. حالا این هم بیاید بگوید ما مستقل بشویم و 15 نفر از برادران محترممان امضاء بکنند و پس فردا دو باره ما … الان ببینید چند روز فقط من اینجا نشستهام و برای این کار معطل شدهام. خوب، من میتوانستم به کارهای دیگر برسم. و من میدانم که اگر این طرح تصویب بشود باید مرتب به اینجا بیایم. سازمان جنگلها و مراتع کشور: در یک استان کوچک نگاه کنید مثلا کهکیلویه، لرستان، چهارمحال بختیاری، هرمزگان، میرویم این سرشهر میبینیم یک اداره کل به اسم اداره کل کشاورزی، آن سرشهر یک ادارة کل به نام سرجنگلداری کل کشور، آن وقت تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مسؤول اینها همدیگر را نمیشناختند و مردم هم هیچکدام آنها را نمیشناختند. حالا هم دارند با تفاهم کار میکنند و هم دارند از امکانات مشترک هم کمک میگیرند. در لرستان وقتی که میگوئیم مرکز خدمات نه اینکه بیائیم مثلا بگوئیم همه آنهائی که متخصص مرتع هستند زیر نظر یک آدمی که متخصص مرتع نیست، باشند؟ ما میگوئیم آنجا مسألة اصلی مرتع است، مسألة اصلی مان دام است و در آنجا باید کسانی که بیشتر باید تقویت بشوند کسانی هستند که در مرتع و در جنگل میتوانند کار بکنند و خوشبختانه این تفاهم را با همکارهایمان در این زمینه داریم.
ابوالفضل موسوی تبریزی- آقای هاشمی وقت جلسه الان تمام شده و ادامه آن غیر قانونی است باید تمدید وقت بشود.
رئیس- غیر قانونی به آن شکل… بلی از 12 خیلی گذشته است، آقای دکتر زالی جنابعالی خیلی صحبت دارید؟
دکتر زالی (وزیر کشاورزی)- نه، 5 الی 6 دقیقه دیگر عرایضم تمام میشود.
رئیس- خوب حالا روی 5 دقیقه نمیخواهد وقت تمدید بشود.
ابوالفضل موسوی تبریزی- آقای هاشمی باید رأی بگیرید. نمیساعت از اذان ظهر گذشته است وقت فضیلت نماز است.
رئیس- وقت فضیلت که نگذشته است (یکی از نمایندگان- در آئین نامه وقت نماز گفتهاند، نه وقت فضیلت) وقت نماز هم تا غروب است و اگر منظور وقت فضیلت باشد خوب حالا وقت فضیلت هم هست و واقعاً این منظور نیست که همان دقیقه اول که رسید باشد.
یکی از نمایندگان- چرا آقای هاشمی منظور اول وقت است.
رئیس- اگر معنای آئین نامه همین است، یک بار هم آئین نامه را تفسیر میکنیم.
یکی از نمایندگان- منظور اول وقت است.
رئیس- آخر، این نیست. اگر این جور که شما میفرمائید باشد همان دو سه دقیقه اول وقت خلاق قانون میشود. آقای دکتر بفرمائید.
دکتر زالی (وزیر کشاورزی)- ما مؤسسات مختلف داریم: مؤسسة تحقیقات دامپروری، مؤسسه بررسی آفات نباتی، خوب همه اینها به همین صورت است. مسأله بعدی که در تشکیلات در نظر گرفته شده، ایجاد تفاهم است برای اینکه همه ما دنبال یک مسأله هستیم. شما بیائید بروید به ادارات کل واقعاً آن تفاهمی که به وجود آمده من از همین جا از همه همکارانم تشکر میکنم واقعاً هر دفعه که به استانها رفتم نه تشخیص دادم چه کسی دامپزشک است، نه چه
کسی مسؤول مرتع است، نه چه کسی مسؤول تحقیقات است، همه با دلسوزی دارند دنبال کار هستند و همآهنگی در آنجا به وجود آمده است. ما خدمت برادر عزیزمان آقای رهامی به روستاهای خدابنده رفتیم در آن جا مرکز خدماتی به وجود آمده است. کلینیک را دیدیم که مدیر کل دنبال این بوده که زمین این را برایشان بگیرد، سیمان را با فرماندار همهاش پیگیری میکرده که بگیرد، آهن را به همین صورت، حالا بیائیم همه این کارهای اداری را بریزیم سر این 160- 170 دامپزشک و بگوئیم خودت بدو دنبال آهن، خودت بدو دنبال سیمان، خودت بدو دنبال این مسائل اداری و آن وقت او از کار اصلیاش باز میماند. این هم باز به همین صورت است.
صرفهجوئی در کادرهای اداری باز یک اصولی بوده که در تشکیلات من آنرا قبلا ذکر کردم و حالا دیگر شرح نمیدهم فقط من یک مقدار روی سنخیت بحث میکنم این مسألهای که آقای دکتر انگجی و آقای راه چمنی روی آن خیلی تکیه داشتند. خوب واقعاً حق مطلب را آقای راه چمنی روی آن خیلی تکیه داشتند. خوب واقعاً حق مطلب را آقای راه چمنی گفتند یعنی گفتند که اصلا دامپزشکی کاری با کشاورزی ندارد وباید جدا باشد. اگر آن طور است ما هم قبول داریم. دامپزشکی بیاید برود جزو وزارت بهداری و کاهای مربوط به دام کشور را انجام بدهد. ولی از نظر فنی ما معتقدیم که این کار نمیشود. ولی این مقدمه برای همان است و از اصل هم به اینجا رسیده یعنی در ستاد انقلاب فرهنگی من خودم بودم آنجا همه بحثها این بود که دکتر دامپزشک، چون اسمش دکتر است باید از نظر درسی جزو آنها باشد، خیلی خوب حالا جزو آن قسمت شد. بعد از نظر اداری هم باید جزو وزارت بهداری باشد. یک مقداری آن برادرهائی که واقعاً دنبال اینجور سمائل هستند به جای اینکه دنبال ماشینشان باشند، دنبال داروشان باشند، دنبال امکاناتشان باشند و به من فشار بیاورند که اینها را برای آنها فراهم بکنم آنها مسأله پرستیژ هست که برادر عزیزمان آقای راه چمنی در آن مسائل مطرح کردند یعنی دکتردامپزشک وقتی که جدا شد و به وزارت بهداری وصل شد، اسمش دیگر دکتر است، در ادارات کل هم یک چنین مسألهای است. آخر، چه فرقی میکند بین یک مهندس کشاورزی که فوقلیسانس است و 7 سال تحصیل کرده و یک برادر دامپزشکی که 5 سال تحصیل کرده است؟ این هم از نظر سنخیت به نظر من مسائل بیشتر در آن جنبه است ولی سنخیت کار با کشاورزی است یعنی ما نمیتوانیم مسأله دام کشور را از زراعت کشور جدا بکنیم و آن وقت بگوئیم سنخیت ندارد خوب به همان نسبتی که نمیتوانیم مسائل سازمان دامپرری و تحقیقات دامپروری را جدا کنیم، همان دلیل هم ما نمیتوانیم قسمت دامپزشکی را جدا کنیم.
یکی از برادران عزیز نوشتهاند پس این بخشنامه برای چه بوده است؟ خوب، بخشنامه برای اینکه بابا همه این چیزها را که شما استقلال میگوئید همینها است که ما میگوئیم دارید. یعنی ماشینهای دامپزشکی الان در اختیار خودش است، کادرش هم در اختیار خودش و تفاوت در آن مرکز خدمات روستا است. یعنی آنجا است که تکنیسین دامپزشکی اگر مستقل باشد ممکن است در آن مرکز خدمات روستا نرود و اگر مستقل نباشد ما میگوئیم باید آنجا باشد. فقط همه دعواها سر این قسمت است یعنی آن آخر خط که باید در روستاها باشیم و آن بخشنامه هم که سؤال فرمودند برای این بوده که خوب یاد آوری بشود ما کل تشکیلاتمان بر این اساس است که هر واحدی باید بتواند کار خودش را انجام بدهد اگر مدید کلی مانع کار آن واحدی باید بتواند کار خودش را انجام بدهد اگر مدیر کلی مانع کار آن واحد شد یعنی آن مدیر کل صلاحیت ندارد باید عوض بشود. خوب، باید آن کار را دنبال بکنیم. این نمونههائی که برادرهایمان به عنوان این که حالا فلان تکنیسین چه گفته، اینها را ما از خود دامپزشکی خواستیم این مواردی که خلاف بوده بیاورید ما میفرستیم بررسی میکنیم، سه ماه طول کشید سه چهار مورد آوردند که یکی در فلان مرکز خدمات سیستان یک تکنیسینی به قسمت دامپزشکی گفته شما مثلا با درمان کار داشته باش و با بهداشت کار نداشته باشد وبر عکس. خوب، آنها را ما بررسی میکنیم یا اگر ما نتوانستیم بررسی بکنیم یکی را بیاورید که بتواند بررسی بکند و جلو این ناهمگونیها را بگیرد.
بنابر این به طور خلاصه من عرض میکنم با توجه به آن تشکیلاتی که ما میخواهیم برای وزارت کشاورزی داشته باشیم و با توجه به اینکه میخواهیم تفاهم ایجاد بشود و این مسائل که آن بگوید من مستقل هستم و آن مستقل نیست و با همدیگر کار نکنند اینها بر چیده بشود وبا توجه به اینکه باید در روستاها باشیم و از آن طرف با اذعان به اینکه باید نهایت توجه به کار دامپزشکی کشور بشود یعنی دنبال این باشیم که اگر حقوقشان کم است افزایش بدهیم، ماشین ندارند، ماشین به آنها بدهیم، امکانات ندارند، امکانات برای آنها فراهم بکنیم، کلینیک باید ساخته بشود و همه اینها را هم قبول داریم ولی این طرحها من فکر میکنم که اگر تصویب بشود، در جمع به ضرر است، برای اینکه همان طور که آقای راه چمنی گفتند مرحله بعدی این است که از وزارت کشاورزی جدا باشد که آن را هم من فکر نمیکنم درست باشد. ولی مرحله بعدش این است که همه این سازمانهائی را من اینجا اسم بردم، اینها باز میآیند میگویند چون فلانی به ما این طور حرف زده ما باید مستقل باشیم آن وقت هم وقت من و همه وقت عزیزان سر همین مسائل جزئی گرفته میشود و اصل مسائل فراموش میشود. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
(احسنت – احسنت)
رئیس- متشکر، آقای صفری! جنابعالی مطلب زیاد دارید؟
لطیف صفری (مخبر کمیسیو)- مطالب من 20دقیقه طول میکشد
رئیس- آقایان نمایندگانی که با 20 دقیقه تمدید وقت موافقند، قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.
لطیف صفری- مطالب را خلاصه میکنم.
رئیس- خیلی خوب، کسانیکه با تمدید 10 دقیقه وقت مجلس موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
خوب آقای صفری! از این 10 دقیقه وقت، 5 دقیقه جنابعالی صحبت بفرمائید و 5 دقیقهاش مال ما باشد.
لطیف صفری (مخبر کمیسیون)- من در این فرصت کم به چند نکته اساسی که آقای دکتر زالی و مخالفین محترم روی آن تکیه کردند، اجمالا جواب میدهم و اگر فرضت شد یک آماری هم مقایسه میکنم از اینکه اگر این سازمان به صورت مستقل عمل کند، چه قدر اثرات عظیم اقتصادی و بهداشتی در سطح جامعه دارد و بعد هم نظر خود نمایندگان محترم، هر طوری که نظر میدهند چون اصلش هم همین است.
آقای دکتر زالی اشاره کردند به اینکه دلشان میخواهد یک طرحی بیاید اینجا و دامپزشکها را مجبور کنند که این مخالف قانون اساسی است و خودشان هم این را میدانند ولی چرا ما که میتوانیم جاذبه ایجاد کنیم و دست و بال آن دامپزشکی که با نیت خدمت به جامعهاش و خدمت به اقتصاد جامعهاش، رفته تحصیلاتش را انجام داده و از سرمایه این مملکت و از امکانات این مملکت استفاده کرده ما استقلال به او ندهیم و دست و بالش را باز نکنیم که با اشتیاق بیاید که آن موقع وقتی مجبورش کنیم از زیر کار در نرود. خوب، ما چرا این کار را نکنیم؟ ما که میتوانیم این کارها را بکنیم، پس چرا اجبار ایجاد کنیم که برخلاف قانون اساسی هم هست.
مسألهای که بیشتر از همه ایشان و هم مخالفین محترم روی آن تکیه میکردند. مسأله مراکز خدمات روستائی است. مراکز خدمات روستائی برادرها! در همین مجلس قانونش تصویب شده، تشکیلاتش مشخص است، ترکیبش مشخص است، کارش هم مشخص است، الان هم در حال حاضر ما اینکه تکیه کنیم به اینکه چرا دکتر دامپزشک در مراکز خدمات روستائی نداریم اول باید بگوئیم که چرا این همه دکتر دامپزشک داریم و ما اینها را به زیر کاری که باید انجام بدهند نمیکشیم، تخصصی که دارند انجام بدهند؟ در یک شهرستانی که ممکن است 10 تا مرکز خدمات داشته باشد ولی یک دکتر دامپزشک کلا در سطح شهرستان دارد، این یک دکتر دامپزشک به کدام یک از مرکز خدمات برود؟ و تازه تکیه میکنند که اگر این طرح تصویب بشود، آن تشکیلات به هم میخورد که هیچ این طوری نیست.
اولا این مسألهای که ما تبصره اضافه کردیم، مغایرتی ندارد، سنجیده بوده، همان تشکیلات با همان ترکیب، با همان ساختمان، با همان امکانات، با همان ماشین آلات با همانها کارمیکنند و مستقل میشوند و هیچ تأثیری هم ندارد. الان اگر بیرون هستند، آن موقع هم بیرونند و این هم که کردیم به خاطر این است که تمام هم و غم این برادرها روی بار مالیاش بود که من البته این موردش را توضیح میدهم و تازه اگر این مشکل برای ما ایجاد میکند که در یک وزارتخانه هست، در آن مرکز خدمات و آن تکنیسین بهداشتی که وابسته به وزارت بهداری است، آن چه کار میکند؟ الان او دفتر و دستک جدا دارد؟ آن کسی که وابسته به وزارتخانه دیگری مثل وزارت نیرو است و کار کانال کشی را میکند یا کمک
فکری میدهد یا همکاری میکند آن هم تشکیلات جدائی دارد ؟ وقتی که آنهائی که وزارتخانه آنها هم مستقل و جدا است هیچگونه مشکلی ایجاد نکردهاند چرا؟ چون در قانون مرکز خدمات همه اینها مشخص شده که اینها در یک مجموعه کار میکنند و معلوم است که زیر نظر چه کسی هم کار میکنند و چه برنامهای هم انجام میدهند. بنابر این هیچگونه اینها مسأله ایجاد نمیکندو هیچ مشکلی هم ایجاد نمیکند و مشکل اصلی را ما باید حل بکنیم، حل بکنیم، ما میآئیم راحت و خیلی با آب و تاب میگوئیم که بلی، ممکن است که این برای ما هزینه ایجاد بکند. اما این طرفش را نگاه نمیکنیم، این همه میلیونها تومانی که از عدم بهداشت، از عدم رسیدگی به وضع دامهای مملکت ما سالیانه ضرر میدهیم، آن دیگر از جیب مملکت حساب نمیشود؟ این صدها میلیون تومانی که در بیمارستانهایمان، درمراکز پزشکی مان خرج بیمارانی که به بیماریهای مشترک بین دام و انسان مبتلی شدهاند مثل بروسلوز، مثل سل، مثل کیسههای هیداتیک مثل هاری و مثل بیماریهای دیگر،… که این همه پولی که از بودجه بیتالمال خرج اینها میکنیم اینها دیگر برای ما مهم نیست؟ ما همهاش صنار سه شاهی که ممکن است به عنوان اضافه کاری به کسی داده بشود، آن برای ما مهم است یا ممکن است مستخدمین اضافه بشود؟ اینها واقعاً اساسی نیست و این برخوردها خوب است که واقع بینانه باشد. و مسألة دیگر اینکه در مورد بسیجی که گفتند. مملکت هر جا که نیاز به بسیج داشتهباشد نیروهایش چه در مورد بیماریهای واگیر مثل طاعون و امثال اینها که پیش آمده نشان داده که نه تنها از وزارتخانه مربوطهاش استفاده کرده و خوب هم استفاده کرده بلکه ممکن است که اصلا از وزارتخانههای دیگر و سیاست مملکت ایجاب بکند که از امکانات نیروهای وزارتخانههای دیگر هم استفاده بکند. اگر ما این را مستقل بکنیم بعداً نمیتوانیم بسیج بکنیم چه وقت واقعاً این این طوری است، واقعیت غیر از این است. چون ما در تجربیاتمان، در طول همین انقلابمان نشان دادیم. چند مورد همین طاعون گاوی که مثل اینکه سال گذشته بود که پیش آمده بود، امکانات خیلی خوب برای آن فراهم شد ولی دست اینها باز بود و بسیج شدند و موفق هم بودند. و یا اینکه 61 پزشک در اینجا است. خوب ایشان به عنوان وزیر مسؤولش هست اگر واقعاً آنها کار نمیکنند وخدمت نمیکنند، پس چرا ایستادهاند اما مسأله چیز دیگری است. ما گفتیم و خود ایشان هم میدانند در این مملکت 2500-2600 دکتر دامپزشک وجود دارد که کارش دامپزشکی است، کارش خدمت در تولید و بهبود اقتصاد دامی مملکت است که کشاورزی را به عنوان محور اقتصاد هم شعارش را میدهیم ولی درعوض، از این 2500 دکتر دامپزشک 10% آن در خدمت این کار است، 250 –260 نفرش در خدمت کشاورزی است چرا اینها را ما در نظر نمیگیریم؟ چرا عللها را پی گیری نمیکنیم که یکی از علل اصلیاش همین برخوردها و همین قانون اداری دست و پاگیری است که الان اینها است، بهانه دارد میگوید آقا من میخواهم این کار را بکنم به جای اینکه یک روز باید وقت صرف بکنیم باید 5 روز دنبال نامهاش باشم. حق هم دارد و یا اینکه در موارد دیگرش…
رئشی- آقای صفری! اگر از مطالبتان زیاد مانده باید وقت را تمدید بکنیم
صفری (مخبر کمیسیون)- نه، دیگر دو سه دقیقه بیشتر صحبت نمیکنم، آمار نشان میدهد اگر فقط ما از همین امکاناتمان که خیلی بیشتر از حد نیاز هم داریم، ترکیه با 70 میلیون دام و 1100-1200 دامپزشک الان در شرایطی که آب و هوایش و همه چیزش مثل ما هست، از نظر بهداشت دامی آن چنان موفق بوده که میبینیم که فرآوردههای دامی به کشورهای دیگر هم صادر میکند و خود کفا شده است. اما ما با این وضع افتضاح دامی که از نظر بهداشتی و درمانی توجه نمیکنیم و دامپزشکهایمان هم در خدمتش نیستند 120 میلیون واحد دامی داریم و این هم وضع تولیداتمان است وهنوز هم وارد میکنیم. اگر فقط بیماریهای انگلی را ما در این مملکت مهارش بکنیم تنها از تولید گوشت هر گوسفند در سال ما 240 هزار تن گوشت اضافه میآوریم که به اندازه مقدار گوشتی است که ما در سال 62 وارد کردهایم. (رئیس- حالا اینها که قبلا گفته شد) بنابر این این آمار هست و یا در کشورهای دیگر هر جا که بیماری هست سرمایهگذاری برای آن کردهاند. ما تا زمانی که وضع بهداشت، وضع درمان و وضع کاری و اداری این سازمان را درست نکنیم، نه دامپزشک جذب وزارتخانه میشود و نه کار دام پروری این مملکت درست میشود و روز به روز هم از نظر بهداشتی متأسفانه آمار بگیرید در بیمارستانها چه قدر واقعاً رقم بیماریهای مشترک بین دام و انسان است که مراجعه میکنند و متأسفانه همه آنها در مناطق محروم روستائی است، بالا رفته است اینها اگر به موقع بهداشت دامش رعایت بشود و اعمال بشود چرا ما باید این همه مسلول داشته باشیم، چرا ما باید این همه بروسلوز داشته باشیم که اکثر روستائیها دولادولا را میروند؟ و کار همه اینها کار بهداشتی است و کارش و وسیلهاش و عاملش و ابزراش هم دکتر دامپزشک وتکنیسین دامپزشک است و زمانی هم کار میکند که واقعاً همچنانکه مسؤولیت دارد اختیار هم داشته باشد والسلام.
رئیس- 185 نفر در مجلس حاضرند فعلا کلیات طرح که مفصل بحث شد، مطرح است نمایندگانی که با اصل این طرح موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تعداد موافقین خیلی کم است، تصویب نشد. چند فقره لایحه رسیده است که اعلام میکنیم.
7- اعلام وصول سه فقره لایحه از طرف دولت
منشی- سه فقره لایحه از سوی دولت به مجلس تقدیم شده که اعلام وصول میشود:
1- لایحه راجع به موافقتنامه فرهنگی بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری سیرالئون.
2- لایحه راجعه به موافقتنامه همکاری فرهنگی و علمی و فنی بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری خلق چین.
3- لایحه راجع به الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بینالمللی منع و مجازات جنایت آپارتایت.
رئیس- اسامی غائبین را بخوانید.
منشی (دهقان)- امروز غایب غیرموجه نداریم افرادی که دیر تشریف آوردند و تأخیر داشتند:
آقایان عبدالله تاتلی 25 دقیقه- اسدالله بادامچیان 28 دقیقه- محمد رضا باهنر 23 دقیقه- محمد خزاعی 45 دقیقه – مطلب دشتی 42 دقیقه – ابوالقاسم رزاقی 40 دقیقه- محمد هاشم رهبری 50 دقیقه- فؤاد کریمی 42 دقیقه- مصطفی ناصری 25 دقیقه.
8- پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده
رئیس- مسؤول تأخیر 4-5 دقیقه جلسه امروز این آقایان بودند که اعلام شد. جلسه بعدمان روز سه شنبه ساعت 8 صبح و دستور جلسه هم بقیه دستور هفتگی است. جلسه ختم میشود.
(جلسه در ساعت 45/12 پایان یافت)
رئیس مجلس شورای اسلامی-اکبر هاشمی رفسجانی