جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه547 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه547 )

  • چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۳۶۲

1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید
رئیس – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با حضور 182 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه رسیدگی به طرح خدمت وظیفه عمومی. تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
اعوذبالله من الشیطان الرجیم- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم.
الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احد الا الله و کفی بالله حسیبا. کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین و کان الله بکل ؟؟ علیما. یا ایهاالذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا. والذی یصلی علیکم و ملائکنه لیخرجکم من الظلمات الی النور و کان بالمومنین ؟؟ تحیتهم یوم یلقونه سلام و اعدلهم اجرا کریما. یا ایها النبی انا ارسلناک هدا و مبشرا و نذیرا. و داعیا الی الله باذنه و سراجا منیرا. و بشرالمومنین ؟؟ لهم من الله فضلا کبیرا و لا تطع الکافرین و المنافقین و دع اذیهم و توکل الی الله و کفی بالله و کیلا.
(صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند)
(سورة الاحزاب از آیه 41 الی 48)
2- بیانات قبل از دستور آقایان اخلاقی نیا، کیان ارثی و طباطبائی نژاد
منشی – آقای اخلاقی نیا نماینده سیرجان ، آقای کیان ارثی نماینده فریدن اصفهان، آقای طباطبائی نژاد نماینده فریدن اصفهان، آقای طباطبائی نژاد نماینده اردستان.
اخلاقی نیا – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با عرض سلام به پیشگاه امام و امت شهید پرور و دعا برای پیروزی  رزمندگان عزیز در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل ؟ خود را شروع می‌کنم.
در آغاز تکه‌ای را از بیانات حضرت امام روحی فداه نقل می‌کنم و سپس مقداری در این زمینه توضیح می‌دهم.
من به شما آقایان و ملت ایران این گزارش را می‌دهم سن من مقتضی نیست که ببینم این چیزها را و می‌روم اما شما توجه کنید که دشمنان اسلام شروع کردند که از اول جوی بسازند و این حکومت را بشکنند و بعد بروند سراغ رئیس جمهور رئیس مجلس و بعد روحانیون.
امام از آینده خبر می‌دهد. آینده‌ای که دشمن از هم اکنون در تدارک آن است. آینده‌ای که دشمن برنامه شکست جمهوری اسلامی را به صورتی حساب شده و بسیار دقیقتر از قبل ریخته است. برنامه‌ای که علاوه بر شرکت مجریان توطئه‌های ؟؟ نیروهای جدیدی را هم وارد صحنه کرده است که بسیار کارآمدتر از نیروهای دیگر هستند. امام هشدار می‌دهند که سلطنت طلب‌ها، منافقین ، عیاشان و رفاه طلبان با استفاده از سادگی ساده‌لوحان و بی‌اطلاعی برخی محافل و اشخاص در حال ساختن جوی هستند که دولت سقوط کند. رئیس جمهور و رئیس مجلس حذف شود و به عنوان آخرین سنگر مجموعه روحانیت شکسته شود. ابزار کار این جوسازان چیست؟ ابزار کار این جوسازان به طوری که در بیانات امام به آنها اشاره شده است یکی مطرح کردن بزنند. آری، همیشه راست زمینه ساز حاکمیت چپ بوده است و آنچه موجب نگرانی است. اینست که این راسترویها به چپ آبرو دهد والا اسلام آنقدر زیبا است که هیچ انسان سالم و آزادی با دیدن آن زیبائی به مارکسیست نگاه هم نخواهد کرد تا چه برسد او را بر اسلام ترجیح بدهد.
اما منفی بافیها، اینها تلاش میکنند با منفی بافی مردم را دلزده و مأیوس کنند. بیآنکه کوچکترین طرح عملی ارائه دهند. میگویند دولت برنج را کنترل کرد خراب شد. خوب آزادیش را هم که ملت دید و خرابیهای حالا هم ریشه در همان خرابیها دارد. شما چه طرح عملی دارید؟ جواب روشن است شأن آقایان اجل است از اینکه طرحی ارائه دهند. البته گاهی ممکن بگویند ما طرح داریم. طرحهایشان را هم دیدیم. طرحهایشان اینست. میگویند شما هواپیمائی را، شما بیمه را، مخابرات را، راهآهن را به بخش خصوصی بدهید تا این نقدینگی بخش خصوصی بیاید در اینجا سرمایه گذاری بشود مشکل نقدینگی حل بشود، تورم بخوابد. معنای فارسی دوتا دوتا چهارتای این حرف یعنی اینکه گلوی دولت و جمهوری اسلامی را دادن دست سرمایهداران که هروقت خواستند و دیدند به پولهایشان ضرر دارد گلوی دولت را فشار بدهند و خفهاش کنند و در دنیاهائی که اینجور است ما میبینیم اصلاً دولت چیزی جز آلت اجراء مقاصد اینها نیست. بیانات امام روحی فداه بسیار به موقع بیان شد. من در آغاز فکر کردم که بد نیست که اعلامیهها و بیانیهها و نوارها را بیاوریم اینجا پشت تریبون و بگوئیم که اینها بودند این حرفها را میزدند ولی بعد فکر کردم و گفتم و دیدم که خط امام، خط سازندگی و خط عفو و اغماض است و امید که همه ما بتوانیم در این خط حرکت کنیم. فقط باید به همه این عزیزان بگوییم که بیائید از این به بعد از این کارها دست بردارید. ولی متأسفانه(یکی از نمایندگان- عزیز نیستند)مسامحتاً عزیزان گفتیم. البته بعضی از این آقایان هنوز هم دست از شیطنت برنداشته‌اند. دیشب وقتی من بیانات حضرت حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای هاشمی رفسنجانی که خود از استوانههای این انقلابند میشندیدم گفتم که خوب حالا دیگر مطلب علنی شده والا ما همان روز اول شنیدیم اینطرف و آنطرف حضرات شروع کردند تا آن آخرین مرحلهای را که هدفشان ازاین کارها بود از همین اول بزنند. یعنی درست از بیانات حضرت امام اینجور استفاده کردند. یعنی رفتند حضرت آیت اللهالعظمی منتظری را که ما از اول میدانستیم بسیاری از این آقایان ناراحتند از اینکه میبینند (رئیس وقتتان تمام است)ملت یکپارچه فریاد میزدند که حضرت آیت اللهالعظمی منتظری امید ما است و امید امام است و ادامه دهندهی این خط است. ملت را یکپارچه میدیدند که امام را با تمام ویژگیهایش در چهره معنوی و روحانی حضرت آیت اللهالعظمی منتظری داست برکاته میبینند. اینها ناراحت بودند. اما از اول هم میدانستیم ولی دیدیم اینها بلافاصله بعد از بیانات حضرت امام آمدند و گفتند مقصود حضرت آیت اللهالظمی منتظری است. زهی پرروئی (یکی از نمایندگان- انحراف). (رئیس- آقای اخلاقینیا وقتتان تمام است که بحث هم دیگر کافی است) در هر حال وقت من تمام میشد فقط میگویم بیائید به جبهههای نبرد نگاه کنیم، بیائید فرزندان محرومان و مستضعفان و دلدادگان امام را و اسلام را ببینیم که چگونه در جبههها خون میدهند و حماسه میآفرینند و ما از آنها درس بگیریم و بیائیم به گونهای برنامه بریزیم که برای همیشه این خونها نتیجه بخش باشد و جمهوری اسلامی جاودانه. اگر برای انتخابات یا هر مسأله دیگری برنامه داریم شما را به خدا بیائید این معنا را در نظر داشته باشیم. با پوزش والسلام علیکم.(احسنت، احسنت)
منشی-آقای کیان ارثی بفرمائید.
کیان ارثی-بسماللهالرحمنالرحیم. با عرض تبریک ولادت باسعادت منجی بشریت خاتم‌الانبیاء به حضور امام و امت و آرزوی پیروزی برای رزمندگان اسلام در این وقت مختصر سهچهار نکته بود که به طور فشرده  که وقت ایجاب بکند میخواستیم تقدیم کنیم.
جمله اول-هفته وحدتی است که در آن قرار داریم که به پیشنهاد و ابتکار فقیه عالیقدر حضرت آیت اللهالعظمی منتظری برقرار شد. اینکه حضرت آیت اللهالعظمی منتظری، احساس فرمودند که تهاجمات  از هر طرف به سوی پیکر نحیف نوخاستهی اسلام و انقلاب در بدو انقلاب سرازیر شده است، اندیشیدند که برای مقابله با این تهاجم میبایست همبستگی و وحدت مسلمین حفظ شود. قدم اول یا بار اولی نبود که آیت اللهالعظمی منتظری مسأله محور بودن در وحدت را از خودشان ابراز کنند، بلکه اوائل پیروزی انقلاب دقیقاً مردم متوجه هستند که برای حفظ وحدت حضرت ایشان چه قدر از حق مسلمشان صرفنظر کردند و برخلاف آنچه که شاید میل باطنی شان بود از شهید محمد منتظری فرزند دلبندشان هم آن روز مایهگذاری کردند برای حفظ وحدت و باز مسأله حفظ وحدت از طرف ایشان آن روز اول و ابتدای کلام نبود، بلکه هستند برادرانی در همین مجلس محترم و آنهائی که در راه انقلاب سرمایه گذاری کردند، قبل پیروزی انقلاب، توجه دارند منجمله خود ریاست محترم مجلس آقای هاشمی رفسنجانی توجه دارند که آنوقتی که پیروان خط امام زیر ضربات کوبنده رژیم منفور پهلوی قرار داشتند و فشار از همه طرف بود، برای اینکه افراد را بکوبند و و متفرق کنند و از بین ببرند، وجود ارزنده حضرت آیت اللهالعظمی منتظری بود، آنروز که شمع جمع بودند و حور وحدت پیروان خط امام و آنوقتی که حضرت امام در ایران تشریف نداشتند محور حضرت آیت اللهالعظمی منتظری بودند و آنهائی که پیروان خط حضرت امام و حضرت آیت اللهالعظمی را میکوبیدند بعد از اینکه انقلاب بهطرف پیروزی رهسپار شد جلو آمدند و مسأله حاجی ان شریک را مطرح کردند بلکه بعضی پارا از آن هم فراتر گذاشتند و مسأله حاجی ان صاحب باغ را مطح کردند، (خنده نمایندگان). این مسأله وحدتی که حضرت آیت اللهالعظمی منتظری عنوان فرمودند و ملت مستضعف ایران و جامعه اسلامی از او استقبلال میکنند یک چیز قراردادی نیست بلکه از متن و بطن جامعه انقلابی برخاسته است و این مسأله وحدت را ملت با جان و دل پذیرفته است که به ندای فقیه عالیقدر آیت اللهالعظمی منتظری لبیک میگویند.
موضوع دوم-سخنان امام روحی فداه. یادم است سال گذشته همین حدود و موقع از زمان بود که پیام هشت مادهای امام مطرح شد، آنروز بنده در همین مکان آرزو کردم که پیام حضرت امام همچون سایر پیامها و دستوراتشان لوث نشود و به دست فراموشی سپرده نشود. مسأله رهنمودهای حضرت امام این سنت رهبری حضرت امام در طول تاریخ ایجاب فرموده است هرگاه خطری را احساس میفرمایند تنبه میدهند. تذکر میدهند، ارشاد میکنند و باز سنت جامعه دینباور انقلابی هم تا حالا اینطور ثابت کرده که ندای امام و پند و اندرز و تذکرات امام را به جان پذیرا هستند. پس فرمایشات طبیعی رهبری پیامبرگونه حضرت امام بود و استقبال مردم و لبیک طبیعی این جامعه بود. آنچه که به طور خلاصه میخواهم عرض کنم در اینجا آدم را به یاد نقلی میاندازد که میگویند امام سجاد یک بار به کوفه نگاه کرد دید همه دارند گریه میکنند، همه از کوچک و بزرگ و زن مرد دارند گریه میکنند. امام فرمود اینطور که شما دارید گریه میکنید یعنی پدر مرا کسی نکشته. آنهائی که دعوت امام را لبیک گفتند، اینهائی که از اقشار مختلف، ائمه جمعه، نمایندگان مجلس، مسؤلین، خوب، در خط امام بودند. اما بعضی وقتها میشود مسأله را عجیب لوث میکنند حتی دزد هم جلو جمعیت میدود و میگوید آی دزد، آی دزد مثلاً. بعضی اطلاعیه ها را که انسان میبیند به این شک میافتد که واقعاً پس کسی نبوده حرفی گفته باشد تا امام را وادار به این سخنان بکند، امیدواریم که اینها دیگر دست از این کارهایشان بردارند. ملت دارد آگاهی به اندازه لازم را به دست میاورد و دیر یا زود پتهها روی آب میافتد.
دو جمله هم بود یکی در رابطه با مسأله کشاورزی میخواستم عرض کنم. اینکه فرموده امام و فقیه عالیقدر حضرت آیت اللهالعظمی منتظری فرمودند و ملت و دولت که کشاورزی محور است. حالا اینجا نمیخواهم به کمبودها و کاستیها و نارسائیها و غیره بپردازیم ولی باید در این جهت سرمایهگذاری جدی بشود. باز اینکه رفاه را به روستا ببریم یا خدمات را به روستاها ببریم تا بتوانیم مقدمات تولیدات کشاورزی را بالا ببریم به آنها هم نمیخواهیم بپردازم، فقط میخواهم عرض کنم به حضور استاد محترم انقلاب فرهنگی که آمده است و مسأله نیروی انسانی را برای کارهای اجرائی در بخشهای گوناگون بررسی کرده، آیا با این بررسی که فرمودند یا اینکه از اینطرف به تازی میگوئیم بگیرش به شکار هم میگوئیم فرار کن، از یک طرف میگوئیم کشاورزی محور، از طرف دیگر برنامهها را طوری تنظیم بکنیم که یک نفر دانشجو به بخش کشاورزی در دانشگاهها(رئیس-ده دقیقه شما تمام شد) رغبت نکند، امیدواریم که ستاد انقلاب فرهنگی در قسمت تأمین نیروی کشاورزی یک تجدید نظر بفرمایند.
یک جمله هم مربوط به عشایر میخواستم عرض کنم، عشایر را برادرها کمتر میشناسند، خوب، مجلس محترم هم رأی داد، قابل احترام است، برهمه


زمالاتباع هم هست، از شورای نگهبان هم گذشته است ولی برادرها! این را رض کنم، همین تور زندگی عشایر حالت توپ فوتبال را دارد از آن دروازه به این دروازه مرتب پاس میشود، عشایر هم بین ییلاق و قشلاق مرتب پاس میشدند. این زندگی طبیعیشان است. متأسفانه درقیمومیتهائی که برای اینها یا تولیتهایی که برای اینها تعیین میشود آن هم بهتر از این نبوده است. یک وقتی مسأله دامداران تحرک بود و بعد هم مرکز عشایری و بعد هم ستاد عالی عشایر تشکیل دادند که هیچ گلی به سر عشایر نریخت، اخیراً هم که به جهاد سازندگی است. امیدواریم که جهاد سازندگی در رسیدگی به عشایر یک توجهی به نیروهای کارآی آزموده لسوزی که از ابتدای انقلاب تا حال در استانها و شهرستان برای عشایر وقت صرف کردند و آگاهیهایی کسب کردند از نیروهای آنها انشاءالله استفاده بفرمایند.
جمله آخرم درباره حوزه انتخابیهمان است، الحمدلله مثل سایر روستاهای مملکت و شهرها آنچه که دولت میتوانسته بهآن توجه کرده، اینبار از دستگاه قضایی تقاضا میکنیم که سایه بلند پایه تابلو دادگستریش را از سر دو شهرستان که فقط یک تابلویش ندارد این سایه را هم کوتاه کند که فصل زمستان زیر این سایه ملت ما یخ نکنند. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.(احسنت، احسنت)
منشی-آقای طباطائینژاد بفرمائید.
طباطبائینژاد-اعوذباللهمنالشیطانالرجیم، بسماللهالرحمنالرحیم، الشمسوضحیها والقمراذا تلیها سالگرد طلوع خورشید نبوت و ماه آسمان ولایت و امامت یعنی تولد پیامبر اسلام و فرزندش جعفربنمحمد ششمین امام معصوم علیهمصلواتالله الملکالمنان را به عموم مسلمین جهان بالاخص به پیشگاه ولیالله الاعظم امام زمان و نایب برحقش امام امت وامت امام تبریک می گویم و در این هفته پربرکت وحدت از خداوند بزرگ میخواهم که دست تفرقهافکنان را از بلاد اسلامی قطع کند و روز به روز بر تحکیم وحدتمان بیفزاید و توفیق اطاعت از دستورات امام روحی فداه را به ما و همه مستضعفین جهان بیش از بیش عنایت بفرماید.
مولودی که امشب قدم به عرصه وجود گذاشت الگوی زیبایی برای انسانهایی که به فکر خودسازی باشند هست، «ولکمفیرسولالله اسوه حسنه» باید تلاش همه انسانها این باشد که پیامبر گونه شوند، لیکن این توفیق نصیب قلیلی از بندگان خدا شده است، که امام امت یکی از آن افراد است. وقتی میگوئیم رهبری پیامبرگونه یعنی در اثر تهذیب نفس توانسته مثل پیامبر شاهد باشد، بشیر باشد، نذیر باشد، داعیاً الیالله باذنهو سراج منیر باشد. یاایهاالنبی انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً وداعیاً الیالله باذنه وسراجاً منیرا، همانگونه که شما برادران و خواهران نماینده مستحضر هستید رهبر عزیز ما شاهد است. یعنی اشراف کامل به مجلس، به شورای نگهبان، به دولت، به روحانیت، به جبههها، به تمام نهادها و ارگانها دارد، چون در خانه امام به روی همه باز است و هر کسی یا هر گروه و نهاد و ارگانی میتواند وقت بگیرد و مسائل را با امام در میان بگذارد و این طور نیست که به گفته آن خبیث بدبخت طاهر احمدزاده که میگفت امام کانالیزه شده است، نه، امام در اختیار همه هست، اضافه بر آنکه امام حتی الامکان مطبوعات را میخواند و به اخبار صدا و سیما توجه دارد و از همه گذشته «اتقوا فراسهالمؤمن فانه ینظر بنورالله». پس بنابراین شاهد و ناظر است. اما بشیر است، بشارتها داده و میدهد، بشارتهایی در گذشته دادهاند، از قبیل، شاه رفتنی است، کارتر باید شغل دیگری اختیار کند، ما با کمک شما مردم تو دهن این دولت میزنم، صدام چنان سیلی بخورد که نتواند از جای خود حرکت کند. و خلاصه «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» که من معتقدم زمانی بیاید که تمام رادیوهای دنیا به جای مارش اخبار این جمله را پخش کنند« آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند-امام خمینی» (حضار سه مرتبه صلوات فرستادند)
و این رهبر عزیز همیشه امید بخشیده و این روح خدا با کلماتی از قبیل«ما پیروزیم، مجلس خوب است، دولت خوب است، مردم ما خوب مردمی هستند، ما شکست نمیخوریم، آمدند سنگی انداختند و رفتند، جنگ برای ما خیر است» به پیکر جامعه روحی تازه دمیده، و در عین حال نذیر هم هست. امامی که آنهمه در سخنرانیها از علما تجلیل میکند و میفرماید«این حرف که تز اسلام منهای روحانیت یا فقط یک نفر، حرفی است که از حلقوم آمریکا در آمده است، در مقام اندرز همین امام فریاد میزند ای نجف، ای قم، ای علماء، ای طلاب» و از تفرقه و جدایی بیم میدهد و چراغی پر نور بر فراز انقلاب ما بوده و خواهد بود. ولی آنچه به فکر من میرسد این است که نصایح و اندرزهای امام برای این است که هر کسی خودش متنبه شود و خود را اصلاح کند، نه اینکه هر جناحی با تکیه بر سخنان امام جناح دیگر را بگوید و خود را تبرئه کند که این نقض غرض است. در اینکه مردم ایران شعار اول خود«حزب فقط حزبالله، رهبر فقط روحالله» را فراموش نکرده بلکه محکمتر از پیش میگویند حرفی نیست، در اینکه همه پشتیبان و مؤید سخنان رهبر هستند چه آنهایی که طومار و نامه نوشتهاند یا تلگراف زدهاند و چه آنهایی که نامه ننوشتهاند و تلگراف نزدهاند که آنها هم پشتیبان هستند حرفی نیست، مثلاً پیرمردی که در روستای اژیه ( اژههم میگویند) که پنج پسر داشته و سه نفر آنها شهید و دو نفر در جبهه مجروح شدهاند که همین هفته گذشته خدمتشان بودم اسم امام را از روی شوق و شعف میبرد و شوق همه وجودش را گرفته به من میگفت سلام مرا به امام برسان، میتوان گفت چون نامهای نداده اما را تأیید نکرده است، حاشا و کلا فعلیهذا پشتیبانی از کلام امام مضبوط، اما به نظر من انذار حق مقام رهبری است، چون رهبر مثل پدر به همه ملت علاقه دارد، همان گونه که پدر گاهی فرزندش را می بوسد، گاهی نوازش میکند و گاهی او را ادب میکند، گاهی انذار میکند ولی راضی نیست دیگری با فرزند او تندی کند، من فکر میکنم اگر رهبر، علما، یا وعاظ یا افراد دیگری رابه یک خطری توجه داد و مورد عتاب قرار داد که همه آنها هم «سمعنا و اطعنا» میگویند دیگر من طلبه کوچک حق ندارم به کسانی که از نظر علم و از نظر تقوا به گرد پای آنها هم نمیرسم با کلماتی موهن پرخاش کنم و خلاصه اینطور نباشد که بعضی از فرمایشات امام راه افراط یا تفریط را بروند آنچه من از کلام نورانی امام میفهمم این است که هر کس از حق قانونی خود میتواند استفاده کند ولی این حق را بهانه نکند برای تضعیف و ور رفتن به وزیر. نه اینکه نماینده نباید سؤال کند یا باید سؤال را پس بگیرد، درهر صورت کلمات متشابه امام  را امیدوارم که آنطوری که باید استفاده کنیم، استفاده کنیم که باید گفت:
کلمات او چون قرآن مدل-هادی بعضی و بعضی را مضل
اما نیازهای منطقه انتخابیهام اردستان و کوهپایه.
یکی نصب و راهاندازی سههزار عدد تلفن خودکار در اسرع وقت که متأسفانه امروز و فردا میشود.
دوم-خلع ید از پیمانکار ساختمان بیمارستان اردستان و بستن قرارداد با پیمانکار دیگر در اسرع وقت.
سوم-ایجاد شهربانی در اردستان و دیگر تکمیل ادارة راهداری در اردستان طبق تصویب وزیر محترم راه.
اقدام سریع دربارة اسفالت جاده زفرقند زفره و ایجاد بخشداری در زواره. ایجاد شهرداری در مهاباد و موغاد. تأمین آب آشامیدنی کوهپایه و روستاهای مجاور، تسریع در کانال کشیآب آشامیدنی ورزنه.
ایجاد بخشداری در هرند و تعویض نام سگزی به قیامدشت و ایجاد شهرداری در آنجا، والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
3- بیانات آقای رئیس به مناسبت تولد حضرت رسول اکرم (ص) و امام صادق(ع) و تذکرات نمایندگان به مسوولان امور اجرائی کشوری
رئیس-بسماللهالرحمنالرحیم. میلاد پرخیر و برکت حضرت رسول اکرم (ص) و امام ششم امام صادق صلواتالله علیهما را به عموم مسلمانان جهان و به محضر رهبر عظیمالشأنمان و دوستان همکار در مجلس تبریک عرض میکنیم.
تذکرات نمایندگان محترم مجلس به مسؤلان محترم اجرایی کشور.
آقای الویری نماینده دماوند و فیروزکوه به وزارت بهداری در مورد رسیدگی به وضع مدیریت بهداری فیروزکوه تذکر دادهاند.
آقای سبحاناللهی نماینده تبریز به وزارت بهداری در مورد تهیه آمبولانس برای جذامیان بابا باقی در تبریز تذکر دادهاند.
آقای هاشم حجازی نماینده ماکو به وزارت نیرو در مورد تسریع در برق سیهچشمه ماکو. و به وزارت آموزش و پرورش در مورد تأسیس هنرستان کشاورزی در اسلامآباد ماکو تذکر دادهاند.
آقای شجونی نماینده کرج به وزارت نیرو در مورد آب روستای ونک تهران تذکر دادهاند.
خانم طالقانی نماینده تهران به وزارت کشور در مورد رسیدگی به وضع روستاهای بمباران شده کردستان و به بسیج اقتصادی در مورد افزایش سهمیه روغن مصرفی خانوادهها و به صداوسیما در مورد پخش برنامههای دعای ندبه به بهشتزهرا تذکر دادهاند.


آقای ناریزاده نماینده مردم مریوان به وزارت بازرگانی در مورد شیشه و خواربار و به وزارت نفت در مورد سوخت مریوان تذکر دادهاند.
آقای زرهانی نماینده دزفول به وزارت کشور و شورای عالی قضائی در مورد جبران خسارات منازلی که تخریب شدهاست تذکر دادهاند.
آقای دکتر شیرازیان نماینده قائمشهر به وزارت کشاورزی در مورد تسریع در تحویل علوفهدام به دامداران و جلوگیری از کشتن گوسفندان ماده باردار تذکر دادهاند.
آقای رحیمی نماینده سنقر به وزارت راه در مورد تسریع در شروع عملیات اجرایی راه سنقر و اشلاغ تذکر دادهاند.
4- ادامه رسیدگی به طرح خدمات وظیفه عمومی و تصویب موادی از آن
رئیس-وارد دستور میشویم. پیشنهادهای ماده 56 مطرح شود.
منشی-آقای کاظمی پیشنهاد حذف تبصره و ماده 56 را دارند و جمله «یا از لحاظ مکتبی» تا کلمه «مربوط نباشند» در تبصره 2 را دارند.
کاظمی-منصرف شدم.
رئیس-پیشنهاد بعدی را مطرح کنید.
منشی-آقای بجنوردی در تبصره 2 ماده 56 پیشنهاد حذف جمله «یا از لحاظ مکتبی و اخلاقی واجد صلاحیت نیل به مقام افسری بر حسب تشخیص شورای مرکزی آموزشی مربوط نباشد» را دارند.
بجنوردی-بسماللهالرحمنالرحیم. کسانی که دکتر هستند یا مدرک دکترا دارند اینها بر حسب وظیفهای که دارند باید بیایند و دوره خدمت نظام وظیفه را انجام بدهند. این قیدی که ما آوردیم که اینها میباید صلاحیت اخلاقی وجسمی و سیاسی و از این صحبتها داشته باشند تا بتوانند به مقام افسری برسند، وگرنه، در تبصره بعد میگویید«وگرنه اینها به مقام گروهبانی تنزل میکنند» من این را میخواهم بگویم که کمیسیون محترم امور دفاعی احتمالاًٌ به دو دلیل این را قرار داده است. شاید به این دلیل بوده که کسی که صلاحیت اخلاقی ندارد نمیتواند افسر باشد چرا که افسران ما میباید صلاحیت اخلاقی داشته باشند، معنویات بالایی داشته باشند، وظیفه مقدسی دارند، خوب، این حرف خوبی هم هست، ولی اینکه در تبصره بعد آمده گفته که اینها میروند گروهبان میشوند، من میخواهم بگویم که نقض غرض است. گروهبان که فرمانده گروهان یا دسته میشود بیش از افسر با سربازان خودش در تماس و در ارتباط هست و بنابراین به چه دلیل ما میگوییم یک دکتر یا دکترا که احیاناً کمیسیونی تشخیص داده این صلاحیت آنچنانی ندارد این افسر نشود و برود و گروهبان بشود. من یک اشکال اساسی دارم. اگر واقعاً صلاحیت ندارد که وارد ارتش در این مقامات بشود، اگر افسر نمیتواند باشد به طریق اولی نمیتواند گروهبان باشد. پس بنابراین به چه دلیل هست که ما میگوئیم این نباید افسر بشود و گروهبان بشود.
اما دلیل دوم، یک کسیکه دکتر یا دکترا هست این معمولاً در خارج از صف در جاهایی مشغول انجام وظیفه میشود، فرض کنید اگر دکتر در طب باشد در بهداری ارتش مشغول به کار میشود، حالا خواه افسر باشد، خواه گروهبان باشد فرق نمیکند. یا اگر تخصص دیگری داشته باشد از همان تخصص خودش استفاده میشود و در جایگاه خودش قرار میگیرد. تنها تفاوت به نظر من در حقوق و در اسم خواهد بود. مسأله اینکه افسر یا گروهبان باشد هیچ تأثیری در زندگی او ندارد جز اینکه اگر گروهبان بشود بیش از آن حالت افسری با سربازان در تماس خواهد بود و این نقص غرض خود منویات کمیسیون محترم دفاع است. پس بنابراین این قیدها را ما باید بزنیم. چرا که یک دکتر یا دکترا وقتی که وارد ارتش میشود بهتر این است که در همان سمت افسری مشغول به کار بشود و ما و ما از تخصصش استفاده بکنیم. آن دکتر و دکترهائی هم که از لحاظ اخلاقی یا سیاسی صلاحیت ندارند بهتر است که اینها اصلاً وارد ارتش نشوند. آن حساب دیگری دارد.
اما یک مسأله دیگر هم در اینجا هست که دکتر و دکترهای آینده ما با توجه به این انقلاب فرهنگی که شده و سیاست آموزشی جدید مسلماً مثل دکتر و دکترهای سابق نخواهد بود یعنی ما دکترهای جدیدی خواهیم داشت که کمتر در معرض سقوط اخلاقی یا سقوط سیاسی هستند. پس بنابراین چون قانون برای آینده هست و آینده ما تصویرش واقعاً چنین خواهد بود این قیدها زاید است.
منشی-آقای غفاری مخالف. البته این را عرض کنم که پیشنهاد ایشان هم در متن ماده 56 و هم در تبصره1 و هم در تبصره 2 است این قسمتهای مربوط به «از لحاظ اخلاقی و سیاسی و مکتبی شایستگی داشته باشند» کسانی که بحث میکنند باید هر سه قسمت را در نظر داشته باشند.
هادی غفاری-بسماللهالرحمنالرحیم. برادرمان آقای بجنوردی میدانند و بزرگوارانمان هم در مجلس به خوبی میدانند که مسأله درجات در ارتش پیامدهایی دارد، اینجور نیست که این درجات بدون حساب مطرح شده باشد. درجات افسری عبارت است از کار در رده فرماندهی بریک جمعی. و طبیعی است که وقتی که ما به مسئولیتهای حساستر میرسیم باید قیودی که مشخص باشد بیشتر آورده باشیم تا بطور مشخص افراد را تقریباً از یک حالت صافی گذرانده باشیم برای آن موانع حساس. بنابراین همانجور که ما در سپاه و و خیلی از ارگانهای دیگر وسواس عجیبی داریم که احراز بکنیم صلاحیت سیاسی و اخلاقی آنها را در همین زمینه هست مراتب افسری نیروهای ارتشی ما(نظامی یا انتظامی)این است که اتفاقاً این قید خیلی مفید است فقط ممکن است این شبهه به ذهن بیاید که بنابرای وقتی که ما میگوئیم در نیل به درجات افسری این قید لازم است و اگر این قید را نداشتند و احراز آن صلاحیت نشد بیایند به درجهداری نایل بشوند پس در آنجا یعنی این قید لازم نیست، ما این را نمیگوئیم. میگوئیم که اصول و امور نسبی هستند. امور نسبی هستند اگر در همان درجهداری هم نسبیت به حدی آمد که لیاقت همان بخش را هم نداشت به همانجا هم نباید راهش بدهند. و اگر به حدی بود که برای حتی حد یک سرباز سادههم که هیچ فرماندهی بر هیچ جمعی ندارد، آنجا هم این سلاحیت را به نسبیت خاص خودش نداشت، در آنجا هم نباید استفاده بشود. چنین آدمی را نباید به پادگان نظامی را بدهند. بنابراین با حفظ و فهم این اصل نسبیت معتقدیم به اینکه برای نایل شدن به درجه افسری بخصوص در این قسمتها که حساس است و بر یک جمعی نظارت دارند  حساسیت دارند و حالت فرماندهی هست بر بخش تقریباً معدود یا غیر معدودی از نیروهای زیر دست. این قید صلاحیت اخلاقی و سیاسی قطعاً ضروری است و من با حذفش مخالفم.
منشی-آقای لطیف صفری موافق.
لطیف صفری- بسماللهالرحمنالرحیم. مسأله اینکه اینگونه افرادی که صلاحیتهای اخلاقی و سیاسی را ندارند که به عنوان سرباز در ارتش اسلام عضو بشوند با اینکه صلاحیت سرباز سدن را دارند ولی تفاوت در درههایش باشد فرق میکند. اگر افرادی هستند که واقعاً وجودشان برای ارتش و در محیطهای نظامی مضراست دیگر چه سرباز باشد، چه گروهبان باشد چه افسر باشد، فرقی نمیکند آن ضرر خودش را میزند و تازه در ردههای پایینتر شاید به علت ارتباطات بیشتری که با افراد دارد اثرات منفی بیشتری داشته باشد، روی این اصل اینکه ما اگر صلاحیت اخلاقی و سیاسی بعضی افراد مخصوصاً در ردههای تحصیلی بالا مثل پزشکی، مهندسی، که به سربازی میروند اینها تعیین نشد، اینها را به صورت درجهدار یا اینکه سرباز باشند، به عقیده من این نه تنها به ضرر اینها نیست بلکه اگر بخواهند بهرهبرداریهای سیاسی هم بکنند به نفع آنها هم هست. چون متأسفانه در دره قبل هم همینطوری بود. بعضی از ای برادران عزیزی که بعضشان در مجلس هم هستند و من اسم نمیبرم ک لیسانس بودند به خاطر اینکه صلاحیت اخلاقی سیاسیشان مورد تأیید نظام منحوس گذشته نبود اینها را درجهدار میکردند. یا سرباز هم میکردند. ما اگر بخواهیم این را تکرار کنیم اثر خوبی هم ندارد، به عقیده من اولاً این تبصره باید حذف میشد که اگر کسی صلاحیت ندارد سربازی نبرند، صلاحیت سربازی ندارند از نظر سیاسی، و حالا که این تبصره هست این قید اینکه از افسر به درجهدار تبدیلش کنند این باید حذف بشود. و این صلاحیتها حذف بشود که این قید دیگر پیش نیاید. روی این اصل من با پیشنهاد آقای بجنوردی موافق هستم.
رئیس- نماینده دولت صحبت میکنند.
سرهنگ افراخته(معاون وزارت دفاع)- بسماللهالرحمنالرحیم. بنده دیروز در این مورد یک جزیی توضیحی خدمتتان دادم، اینجا صلاحیت مطلق نیست که بگوئیم یک نفر صلاحیت دارد یا ندارد؟ این طور نیست، بعضی موقع هست که یک فردی واقعاً وضعیتش روشن نشده است، یک مسایلی اطرافش دیده شده که این اعتماد و اطمینان به اینکه افسر بشود برای دستگاه ایجاد نشده است. موقعی که یک نفر افسر بشود اصولاً دسترسیاش به منابع  و مطالب موجود در ارتش زیاد مسشود واگر این شخص آن صلاحیت لازم...( در این تبصره

اشاره شده «صلاحیت لازم») یعنی برای هر شغلی، هر ردهای از فرماندهی، هر ردهای از کارهای ارتش یک صلاحیت بخصوص دارد این شخص صلاحیت لازم برای نیل به مقام افسری را ندارد ولی دلیل بر این نمیشود که برای قسمتهای دیگر درجهداری یا احیاناً سربازی صلاحیت نداشته باشند. پس این را توجه بفرمائید که منظور صلاحیت لازم است و آن اشارهای که شد که بعضی برادران در رژیم گذشته سرباز و درجهدار شدند والان در مجلس هستند، این اتفاقاً دلیل بارز آن است برای اینکه آن رژیم این برادران را نمیخواست، خودبه خود برایشان مضر بود والان میبینیم که در این رژیم آمدهاند در مجلس نشستهاند.حالا اینجا مصالح دولت جمهوری اسلامی ایران مطرح است و برای این بایستی این افراد که به مقام افسری میرسند صد در صد صلاحیتشان برای آن مشاغل احراز شده باشد. والسلام.
رئیس- آقای موحدی بفرمائید.
موحدی ساوجی(مخبر کمیسیون)- بسماللهالرحمنالرحیم. بیانات و استدلالهای جناب آقای بجنوردی در رابطه با حذف این تبصره تقریباً همان مطالبی بود که در پیشنهاد حذف قسمتی از تبصره ماده 55 که تصویب شد آنجا هم همین مطالب را فرمودند و ما هم جوابهائی که به نظرمان میرسید در آنجا عرض کردیم. در اینجا اگر گفته بشود اگر یک کسی صلاحیت برای افسر شدن ندارد پس نباید درجه دار بشود چون درجه دار تماس بیشتری مثلاً با سرباز دارد یک عدهای زیر نظرش  و زیر دستش است. خوب این مسلم است که اگر یک درجهدار با یک عده از سربازها در تماس بود و یک عدهای زیر دستش هستند یک افسر چندین درجهدار زیر دستش است. بنابراین اگر ما بگوئیم یک کسی برای افسری صلاحیت ندارد برای درجهداری هم ندارد مثل این است که بگوئیم که اگر یک کسی برای مدیرکلی آموزش و پرورش صلاحیت ندارد برای معلمی هم صلاحیت ندارد این حرف واقعاً خیلی عجیب هست به نظر من و ما در اینجا آنچه که آقای صفری مطرح کردند و گفتند که اگر کسی صلاحیت ندارد کلاً باید اصلاً سربازی نرود و نظام وظیفه را انجام ندهد ما دیروز عرض کردیم که مسأله عدم صلاحیت نیست صلاحیت و عدم صلاحیت. صلاحیت در یک مرحله برای یک شغل، یک سمت، یک پست وجود ندارد ولی صلاحیت برای پست دیگر و سمت دیگر و ردجهدار بودن یا سرباز وظیفه بودن صلاحیت دارد به این معنا نیست که اگر این نشد پس دیگر هیچ صلاحیت دیگری در وجود این نهفته نیست بنابراین ما با حذف این تبصره موافق نیستیم.
رئیس-180 نفر حضور دارند آقای بجنوردی پیشنهادشان را مشخص کنند برای رأیگیری در دو سه نکته گفتند عبارتی حذف بشود که یک مطلب است.
منشی-پیشنهاد ایشان در ماده 56 و در تبصره 1 ماده 56 و تبصره 2 ماده 56 این است که این کلمات: از لحاظ اخلاقی، سیاسی، مکتبی شایستگی داشته باشند حذف بشود.
رئیس- مثلاً در تبصره هست از لحاظ «جسمی» .... مکتبی و اخلاقی صلاحیت لازم را ... فقط مکتبی و اخلاقی آن حذف میشود خودتان توضیح بدهید.آقای بجنوردی فقط همان توضیح پیشنهادتان را بدهید دیگر بحث نیست.
بجنوردی-بسماللهالرحمنالرحیم. در خود اصل ماده گفتم که عبارت «که از لحاظ اخلاقی و سیاسی و مکتبی شایستگی داشته باشند»حذف بشود.
در تبصره 1 هم گفتم «و یا طبق نظر شورای مرکزی آموزشی از لحاظ جسمی، مکتبی و اخلاقی صلاحیت لازم جهت نیل به درجه افسری را نداشته باشند» تا آخر ماده حذف بشود.
در تبصره 2 عبارت«یا از لحاظ مکتبی و اخلاقی واجد صلاحیت  نیل به مقام افسری برحسب تشخیص شورای مرکز آموزشی مربوط نباشد» حذف میشود چرا که وجود تبصره 3 همه این معانی را دربر دارد.
رئیس-183 نفر حضور دارند کسانی که با این پیشنهاد حذف که آقای بجنوردی توضیح دادند موافقند قیام بفرمایند.(عده کمی برخواستند) تصویب نشد.
منشی-پیشنهاد آقای عباس عباسی درباره حذف تبصره 3 ماده 56 میباشد آقای عباس عباسی توضیح بدهند.
عباس عباسی-بسماللهالرحمنالرحیم. من یک بار این تبصره را میخوانم نمایندگان محترم توجه جدیدی خواهند فرمود.
تبصره 3- در صورتی که مشمولان موضوع این ماده در هر یک از مراحل آموزشی به علل سیاسی و امنیتی واجد صلاحیت نیل به مقام افسری تشخیص داده نشوند بقیه خدمت دوره ضرورت را مانند افراد وظیفه انجام خواهند داد. این تبصره دیگر راجع به صلاحیت اخلاقی و یا جسمی و یا روانی نیست موضوع تبصره علل و عوامل سیاسی و امنیتی است چه مجموعاً چه به تفکیک سیاسی تنها و یا امنیتی تنها. طرف از نظر سیاسی زیر سوال رفته طرف از نظر امنیتی کسی جرأت نمیکند و مراکز و مراجع ذیصلاح و مربوطه جرأت نمیکنند کاری به او واگذار بکنند به عنوان یک افسر نه به عنوان اینکه افسر است به عنوان امنیتی این انسان را میخواهند حالا که افسر نمیشود بیاید دیگر افراد سرباز عادی مثلاً فوقش آخرین درجه سرباز عادی باشد چطوری میشود کسیکه از نظر امنیتی آنطوری است از نظر سیاسی آنطوری است بخصوص از نظر امنیتی حالا سیاسی یک چیزی است. افسر فرق میکند ممکن است القاء شبهات کند خطوطی پیاده بکند سرباز آن توان را ندارد درحالی که این همان آدمی است که اگر این جهات را داشت یعنی در آن نبود افسر میشد یعنی از نظر آگاهی و فکر و اطلاعات در حد یک افسر است دو مانع یا یکی از دو مانع، مانع شدند که افسر بشود همین آقا را ببرید در پادگان بشود سرباز وظیفه یعنی فوقلیسانس، لیسانس، دکترا بشود سرباز وظیفه از نظر امنیتی چه کاری است که این نمیتواند بکند. که افسر میتوانست انجام بدهد این نمیتواند انجام بدهد کدامش؟ از نظر تکنیکش، فنش، خطوط فکری که بخواهد خراب بکند بعضی از برادران ممکن است بگویند که نه این مثلاً به بعضی از پروندهها صلاحیت ندارد برسد اینها چه فرمایشی است کسی که شما یک ورق نمیتوانید دستش بدهید بعد این را بکنید نگهبان چه! نگهبان یک زاغه مهمات، نگهبان یک پادگان، نگهبان یک دژبان و یا اداره و یا فردا مثلاً این را بکنید محافظ یک مسؤول چه میشود؟ آن هم در آن سطح و در آن حد ایناست که یک همچون افرادی جائی هم برایشان در کشور هست ما از نیروی خدمتی این آدم لزومی ندارد استفاده بکنیم حتماً در سربازی بحمدالله نیرو فراوان (یکی از نمایندگان – معاف کنند). معافش بکنند یا هر کار دیگر، لزومی ندارد که بیاید در پادگان نفوذ بکند با آن اطلاعات در حد افسری هم که دارد باز اگر یک انسان بیسواد و کم سواد بود حرفی بود همان آدمی است که توان افسر شدن دارد بعد آن آدم را بیایند با آن توان به عدل سیاسی و امنیتی بکنند سرباز خوب این عقده  میشود که آمادگی انتقاء بیشتری خواهد داشت و توان انتقاء و سوء استفاده هم درش هست هزاران توطئه هم میکند این است که ما از خیر او گذشتیم شر نرساند پیشنهاد حذف این تبصره را من دادهام.
منشی-مخالف آقای سید حسنپور میر غفاری
سید حسن موسوی پور میرغفاری- بسماللهالرحمنالرحیم. تبصره3 ماده 56 توضیح و یا مفهوم مخالف خود ماده است خود ماده میفرماید: «مشمولان لیسانسه و بالاتر پس از طی دورة آموزشی آزمایشهای آن درصورتیکه از لحاظ اخلاقی، سیاسی، مکتبی شایستگی داشته باشند پس از طی دوره آموزش افسری وظیفه و موفقیت در آزمایشهای آن دارندگان دانشنامه دکترا به درجه ستوان یکمی و سایرین به درجه ستوان دومی وظیفه نائل خواهند شد.»
مسائلی که برادرمان آقای عباسی فرمودند فقط گفتند که مسأله امنیتی دیگر به طریق اولی است فرمایش ایشان مفهومش این بود وقتی کسی به علل سیاسی مورد تأیید نشد دیگر امنیتی لازم نیست یعنی جرأت نمیکند کسی که از نظر امنیتی صلاحیت ندارد وارد بشود من میخواهم بگویم که گفتن این مسأله که بالاتراز مسأله سیاسی است. کسی که از نظر امنیتی صلاحیت ندارد وارد بشود به این درجات نظامی گفتنش چه عیب دارد و امنیتی بالاتر است ازنظر خطر تا مسأله سیاسی مسأله «جرأت نمیکند» هم این دیگر مربوط به خود آن کسی است که صلاحیت ندارد آنهائی که میخواهند کاری بکنند جرأتش هم دارند منتها روشن میشود و لو میرود و شناسائی میشود و خوب جلوی آن را میگیرند این قانون نویسی است و ما باید، یعنی کسانی که صلاحیت سیاسی، مکتبی، امنیتی ندارند باید بگوئیم چه بشود و اینکه فرمودند در آخر کلماتشان که «چه فرق میکند سرباز صفر» کسی که از نظر این مسائل مورد تأیید نیست بیاید و در مراکز نظامی کاری انجام ندهد یعنی این احتمال است که از نظر خلاف امنیت و خلاف سیاست مملکت کارهائی انجام بدهد ولو سرباز صفر باشد من یک تذکری عرض میکنم که سرباز صفر از نظر مسؤولیت و درجه و اختیاراتی که آن درجهدار خواهد داشت خیلی فرق میکند با یک سربازی که اختیاراتی و مسئولیتی و فرماندهی دستش نیست این یکی.

دوم اینکه این مسئله ممکن است نسبی باشد که میخواهد به درجات نظامی برسد ممکن است از لحاظ امنیتی دقیقتر باشند پذیرشش سیاسی دقیقتر باید باشند و باز مکتبی هم دقیقتر باید باشند و آن نسبت در سربازهای صفر نباشد یعنی آن دقت در این مسائل در سربازهای صفر نباشد یعنی هیچ احساس خطری نباشد که آن دقت را بکنند چون میخواهند درجه بدهند و مسؤولیت بدهند یک گوشهای را به درجهدار این مسائل را دقت میکنند یعنی هر مسأله امنیتی در هر کسی مصداق پیدا نمیکند بلکه متناسب با موقعیتش هست والسلامعلیکمورحمهالله.
دهقان-بسماللهالرحمنالرحیم.اولاً بحث لحاظ صلاحیت اخلاقی و سیاسی و مکتبی هم در ماده آمده هم در تبصره 1 آمده هم در تبصره 2.
اولاً در این تبصره 3 یک چیز زیادی هست در ثانی ما خودمان هم که در زمان رژیم سابق که مثلاً سپاه دانش بودیم و اینها وقتی که ثابت میشد یک کسی را که باید افسر باشد آوردند سربازش کردند اگر از نظر سیاسی به نظر آنها فایدهای نداشت بهرهبرداری سیاسی و جوسازی دکتری که سرباز صفر شده است به طریق اولی بیش از این است که دکتر باشد و بخواهد بهرهبرداری سیاسی کند این یک نکته. نکتهی دیگر اینکه در تبصبه 2 آوردید«اگر از لحاظ مکتبی و اخلاقی واجد شرایط نبود گروهبان میشود» الان اگر بگوئیم که ایدة حالا کمیسیون شأننشان اجل است برادران عزیز ما هستند. ایدة جدائی دین از سیاست در تبصره هست اگر از نظر روانشناسی بخواهید بررسی کنید چه کسی است که از نظر مکتبی و اخلاقی صلاحیت داشته باشد اما از نظر سیاسی صلاحیت نداشته باشد مگر مکتب غیر از سیاست است؟ آنجا وقتی میگوئیم «صلاحیت مکتبی داشته باشد» یعنی صلاحیت سیاسی هم داشته باشد بنابراین زیادی است. درثانی آن استدلالی که برادر عزیزمان آقای عباسی فرمودند اگر از لحاظ امنیتی باشد مثلا خدای نخواسته اگر این احتمال هست که فلان کس بخواهد بمبگذاری کند فلان کس بخواهد یکی از مسؤولین را مثلا رئیس پادگان را خدای نخواسته بخواهد ترور بکند او اگر افسر باشد میتواند این کار را بکند اما اگر سرباز باشد نمیتواند اتفاقاً وقتی که سرباز باشد گمنام باشد بدتر میتواند این کار را بکند.
درثانی یک نکته دیگری هم که هنوز به عنوان کوچکترین فرد عرض میکنم این است که در قانون نمیآیند جزئیات را ه اگر از لحاظ اخلاقی چنین از لحاظ جسمی چنان اینطوری مسائل را بررسی نمیکنند یک کلیاتی را یک شرایطی را شرایط اخلاقی و سیاسی شرایط مکتبی و سیاسی و اخلاقی را شما گفتید اگر هم نداشت شامل تبصره 2 میشود اگر هم که یک چنین اعجوبهای بود یک چنین فرد مضر عرض شود که مهلکی بود اگر این بود که یک تصمیم دیگری برایش میگیرند بنابراین تبصره 3 هیچ فایدهای ندارد هم در تبصره 2 لحاظ شده است هم در تبصره 1 لحاظ شده است هم در اصل ماده لحاظ شده است و آنجا که صلاحیت مکتبی مطرح است صلاحیت سیاسی هم هست بنابراین هیچ فایدهای ندارد با حذفش موافقیم.
رئیس-نماینده دولت آقای افراخته بفرمائید.
سرهنگ افراخته(نماینده دولت)-بسماللهالرحمنالرحیم. بنده فکر میکنم که فکر در مورد صلاحیت نسبی زائد باشد قبلا بعرضتان رساندم در مورد مکتبی و اخلاقی و در مورد سیاسی هم همین جنبه را دارد من نمیدانم چه اصراری دارند که همهاش روی ترور صحبت بکنند یا اینکه یک نفر کشته بشود خوب هیچ مسألهای نیست در ارتش حالا یک نفر هم کشته بشود. آن مسأله مهمی نیست که یک سربازاحیاناً بیاید یک نفر را بکشد خوب یک نفر را کشته صدها خطر هست این هم یک خطرش ولی ما اصولاً روی مطلب وسیعتر فکر میکنیم برای ترور یک فرد نیست برای اینکه مسائل کلی و مصالح کلی ارتش به خطر نیفتد بیشتر منظور این است منظور این نیست که یک نفر ترور بشود از آن گذشته به قول مثل مشهوری«شما مثل اینکه رفیق شیر هستید یا رفیق من هستید» این مسأله اینطوری است که این سرباز بعد از این هم که سرباز شد که نمیبریم بگذاریمش مستقیماً نگهبان انبار مهمات. مستقیماً نمیآئیم بگذاریمش محافظ یک شخصیت (یکی از نمایندگان – نگهبان آشپزخانه) نگهبان آشپزخانه خوب چکار میکند و از این گذشته یک فرد خطرش آن موقعی جدی و زیاد است که شناخته نشده باشد پس از اینکه شناخته شد در هر رده و هر جایی باشد مواظبت و مراقبت کامل روی او هست و شما خیالتان راحت باشد در آشپزخانه هم نمیگذارند برای اینکه در آشپزخانه هم در ارتش باز هم رویش خیلی حساب میشود و افراد بسیار روی آن حساب میکنند کسانی که با آشپز و مواد غذائی دست دارند این است که از هر نظر خیالتان راحت باشد و در این مورد که برادرمان فرمودند که در اصل ماده هست اصل ماده هست اگر صلاحیت سیاسیش تأیید بشود افسر میشود ولی اگر تأیید نشد در اصل ماده تعیین تکلیف نشد آنجا تعیین تکلیف نکردند و اجباراً بایستی در یک تبصره دیگر این تعیین تکلیف برایش بشود و بنده مخالف حذفش هستم ولسلام.
رئیس –آقای موحدی بفرمائید.
موحدی ساوجی (مخبر کمیسیون) –اینکه فرمودند در تبصره 1 و 2 و  اصل ماده مسأله سیاسی و امنیتی آمده آنجا نیامده و مسأله اخلاقی و مکتبی ذکر شده مسائل مربوط به صلاحیت جسمی هم ذکر شده باز اینکه تصور شد که ما در تبصره 3 موضوع صلاحیت سیاسی امنیتی را جدای از اخلاقی مکتبی ذکر کردیم نکند مثلاً ما طرفدار جدایی دین از سیاست هستیم باید بگوئیم والله به حضرت عباس ما یک چنین عقیدهای که شما تصور کنید نداریم و  اینجا مسأله سیاسی امنیتی که ذکر شده به خاطر این است که از یک بعد خاصی هم مسأله مورد توجه قرار بگیرد و سیاسی امنیتی دوجور است یعنی وقتی ما میگوئیم سیاسی امنیتی باید کسی صلاحیت داشته باشد به این معنا نیست که این فرد یک ضد انقلابی است که حالا اقدام علیه انقلاب و ملت و کشور جمهوری اسلامی ایران میکند اگر آن طور باشد که  مطابق جرمی که کرده طبق قانون مراحل قضائی را باید طی کند و بررسی بشود اگر ثابت بشود جرمش مجازات دارد آنکه معلوم است وضعش و حتی یک چنین فردی را به نظام وظیفه به عنوان یک سرباز ساده هم قبولش نمیکنند اما بحث این است که این فرد از حیث سیاسی امنیتی به این معنا که فرض کنید مسائل ارتش که مربوط میشود به هوشیاری و تیزبینی و دقت عمل و سرعتعمل و نیز رازداری که خیلی مهم است و کسی که افسر میشود بایستی که چون واقعاً یک سری از مسائل بیشتر و مهمتر و نقشهها را و طرحها را در یک حدی میتواند آگاه از آنها بشود بنابراین باید که از او مطمئن باشند که از حیث سیاسی امنیتی احراز بشود که این فرد صلاحیت دارد بنابراین اینکه اینجا ذکر شده است که: «از نظر سیاسی امنیتی اگر یک فردی دیدند صلاحیت ندارد» یعنی به صورتی بود که جرمی نکرده که محاکمه بشود اما یک سری قوانین شواهد، اعمال حرکات از او دیدهاند که او را برای این کار شایسته نمیدانند حالا این نبایستی که بگوئیم که حتماً باید افسر باشد بنابراین ما معتقدیم که تبصره 3 لازم هست و باید در همین جا بماند به همین صورت.
رئیس –پیشنهاد آقای عباسی را به رأی میگذاریم. /183 نفر حضور دارند کسانی که با حذف تبصره  3 که آقای عباسی پیشنهاد کردهاند موافقند قیام بفرمایند. (عده کمی برخواستند) تصویب نشد.
پیشنهاد دیگری نیست ماده 56 را بخوانید برای رأیگیری.
منشی –ماده 56 ...
رئیس –اگر یک بار خواندید دیگر لزومی ندارد چون هیچ تغییری پیدا نکرده به رأی میگذاریم. 184 نفر حضور دارند موفقان با ماده 56 و سه تبصره آن قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 57 را بخوانید.
منشی –ماده 57 –حقوق ماهانه افسران، درجهداران، دانشجویان و دانشآموزان و افراد وظیفه به شرح ذیل خواهد بود:
الف –حقوق افسران وظیفه به میزان حقوق ثابت ماهانه سال اول افسران همدرجه کادر ثابت.
ب –حقوق درجه داران وظیفه 1-گروهبان سوم 115 واحد حقوقی.
2-گروهبان دوم 125 واحد حقوقی.
3- گروهبان یکم 135 واحد حقوقی.
ج –حقوق دانشجویان وظیفه درمدت آموزش مقدماتی و دانشآموزان وظیفه در مدت آموزش مقدماتی و تخصصی 2000 ریال.
د –حقوق دانشجویان وظیفه در مدت آموزش تخصصی 2500 ریال.
هـ -حقوق ماهانه افراد وظیفه به میزانی است که هر سال در بودجه وزارت دفاع پیشبینی میشود.
پیشنهادی نداریم.
رجائیان –اخطار دارم.
رئیس –آقای رجائیان اخطار دارند بفرمائید.

رجائیان – بسماللهالرحمنالرحیم. ببینید در طرحی که در شور اول برای مجلس ارائه شده بود به یک نکته توجه شده بود که  آمده بودند عیناً همین حقوق و مزایائی را که در زمان سابق بوده موادش را گذاشته بودند و بنابراین نمیشد گفت که بار مالی دارد یعنی عیناً مواد را از قانون زمان طاغوت گذاشته بودند همین حقوق و مزایا را در شور دوم اینها را تغییر دادند یعنی حقوق و مزایا را نسبت به شور اول تغییر دادند و از نظر بار مالی تغییر کرده و لذا قابل طرح نیست.
رئیس –کم شده یا زیاد شده؟ (رجائیان – در بعضی مواقع کم شده و در بعضی مواقع زیاد شده) خوب پس فرق نمی‌کند (رجائیان- ببینید آقا کم و زیاد شد) خوب باید اثبات بکنید که بار مالی دارد(رجائیان – تغییر کرده آقای هاشمی) خوب حالا تغییر که مهم نیست اگر آدم حق یک کسی را داد به کس دیگری این بار مالی نمیشود.
سرهنگ افراخته (نماینده وزارت دفاع)-بررسی شده آخرین در آخرین پولی که میدادند هیچ فرقی نکرده است.
رئیس –آقای سرهنگ افراخته میگویند و دقت شده خوب به هر حال اگر ثابت میکردید که بار مالی دارد ما اخطار شما را جدی میگرفتیم.183 نفر حضور دارند موافقان با مادۀ 51 قیام بفرمایند.(اکثر برخاستند) تصویب شد.
مادۀ 58 –افسران و درجه داران وظیفه در صورت اعزام به مأموریت یا انتقال خدمت در مناطق بد آبو هوا مشمول مقررات فوقالعاده و مزایای مربوط به افسران و درجهداران کادر ثابت نسبت به حقوق آنان خواهند بود و در صورتی که در یگانها و قستهائی که پرسنل کادر ثابت آنها از مزایای قانونی خاص استفاده میکنند مشمول خدمت شوند درشرایط مشابه از مزایای مزبور نسبت به  حقوق خویش استفاده خواهند کرد.
تبصره 1-افسران و درجهداران وظیفهای که در محل سکونت خود خدمت مینمایند مشمول این ماده نخواهند بود.
تبصره 2-سربازان وظیفه در غیر زمان جنگ یا بسیج عمومی بیش از یک سال (نیمی از مدت خدمت) خود را در مناطق بد آبوهوا یا خوش آبوهوا خدمت نخواهند کرد.
رئیس –خدمت  خود را ...
منشی –اجازه بدهید یک بار تبصره2 را بدون پرانتز بخوانم.
تبصره 2 –سربازان وظیفه در غیر زمان جنگ یا بسیج عمومی بیش از یک سال خود را در نقاط بد آبوهوا یا خوشآبوهوا خدمت نخواهند کرد. که اینجا داخل پرانتز است که این یک سال نیمی از مدت خدمت ...
رئیس –فقط کلمه «نیمی» میتواند داخل پرانتز باشد و عبارت«از مدت خدمت خود را» باید خارج از پرانتز باشد.
منشی –تبصره 3 – طبقهبندی مناطق از نظر آب و هوا طبق آئیننامهای خواهد بود که به وسیله ستاد مشترک با هماهنگی سازمان امور اداری و استخدامی کل کشور تهیه و به تصویب وزیر دفاع برسد.
تبصره 4 –به افسران و درجهداران وظیفهای که بنابه تقاضای شخصی منتقل میشوند هزینه سفرو فوقالعاده انتقال تعلق نمیگیرد.
در اینجا فقط دو پیشنهاد داریم: یکی حذف تبصره 1 از ماده 58 است توسط آقای لطیف صفری اولین مخالف آقای عباس عباسی است آقای صفری توضیح بدهند.
لطیف صفری –بسماللهالرحمنالرحیم. تبصره1 میگوید که: «افسران و درجهداران وظیفهای که در محل سکونت خود خدمت مینمایند مشمول این ماده نخواهند بود» یعنی از مزایائی که برای افسران و درجهداران وظیفه در نظر گرفته شده برحسب بدی آبوهوا با شرایط سختی خدمت و از این قبیل چیزها اینها را محروم کردهاند با توجه به اینکه سکونت و انجام وظیفه در محلی در اختیار سرباز وظیفه یا افسر یا درجهداری که دوره سربازیاش را میگذراند نیست و دولت این را تعیین میکند و مسؤولین نظامی این را تعیین میکنند که این افسر یا درجهدار مدت وظیفهاش را در چه پادگانی و در چه رده و تخصصی انجام بدهد از جهتی هم که این گروه افراد کم اتفاق میافتد مگر اینکه پادگانی در شهری وجود داشته باشد یا کارخانه یا محل تخصصی باشد که آن فرد وظیفه در آنجا کار بکند این سبب میشود که حتی اگر بخاطر استفاده ازاین مزایا هم بوده ضمن اینکه احساسی یکنوع تبعیض بکنند اینها و حق خودشان را ضایع ببینند که نباید ما این را به باین صورت تصویب بکنیم که این احساس در افراد وظیفه پیش بیاید و آن هم در صورتی که ما خودمان اینها را ملزم کردیم که در آن محل و در آن رده خدمت کنند ضمن این، سبب میشود که همیشه تلاش کنند بخاطراینکه استفادهای از آن مزایا بکنند که افراد در جاهای دیگری استفاده میکنند. نه تنها با آرامش خاطر بیشتری اینها خدمت میکنند بلکه شاید منافعی هم از نظر پائین آمدن آن هزینهها برای ارتش داشته باشد. بنابراین ما با دست خودمان مشکل میتراشیم با وجود این تبصره روی این است که من پیشنهاد حذف آن را دارم.
منشی –مخالف آقای عباس عباسی است اما قبلاً ببینیم که آیا موافق دارد یا نه؟ کسی موافق است؟ (اظهاری نشد) موافق ندارد پس این خودبه خو منفی است.
رئیس –بحث نمیشود پیشنهاد بعدی را مطرح کنید.
سرهنگ افراخته(نماینده وزارت دفاع) –پیشنهاد بسیار خوبی است اگر اجازه بفرمائید توضیح بدهم این تبصره قابل پیاده شدن نیست.
کیاوش-اگر مخالف و موافق ندارد نماینده دولت چطور صحبت میخواهد صحبت کند؟
رئیس –نه. نماینده دولت میتواند اظهار نظر کند ماهم طبق آئیننامه از رأی گرفتن ممنوع نیستیم، ما چون کسی اظهار موافقت نمیکند رأی نمیگیریم والا میتوانیم. خوب نماینده دولت هم حرفشان را بزنند ببینیم ممکن است با حرف نماینده دولت یک مقدار رأی بیاورد.
روحانی –حذفش بار مالی دارد.
رجائیان –در قانون قبلی هم به همین صورت بوده است در قانون قبلی تبصره نبوده است.
رئیس –درست است. اگر بخواهیم حذف بکنیم باید به اینها یک پولی بدهیم.
رجائیان –در قانون قبلی تبصره نبوده است.
سرهنگ افراخته(نماینده وزارت دفاع) –بار مالی ندارد.
رئیس –بلی، بار مالی برای دولت ندارد جنابعالی در این مورد توضیح بدهید.
سرهنگ افراخته(نماینده وزارت دفاع) –بسماللهالرحمنالرحیم. قبلاً عرض کنم که حذف این تبصره بار مالی برای دولت ندارد و استدعا دارم که نمایندگان محترم توجه بفرمایند.
رئیس –خیلی خوب، پس میخواهید صبر کنید مخالف صحبت کند، بعد شما جواب بدهید. آقای عباسی به عنوان مخالف صحبت کنند.
دکترهادی –موافق پیدا شد؟
رئیس –نه، اگر موافق ندارد، مخالف نمیتواند صحبت کند، اینطور نیست که اگر مخالف ندارد، موافق نمیتواند صحبت کند در آئیننامه این است. حالا چون نماینده دولت میخواهد صحبت کند ما میترسیم که ابهامی بوجود بیاید. بفرمائید.
عباس عباسی –بسماللهالرحمنالرحیم. این تبصره علاوه بر آنکه برادرمان جناب آقای دکتر روحانی فرمودند، حذفش بار مالی دارد و واقعاً هم بار مالی دارد یعنی حذف این تبصره باعث میشود که آن افرادی که در آن محل سکونت هستند، مثل سایرین که در این ماده آمده، از همان مزایا وحقوق فوقالعاده استفاده بکنند. خوب این معلوم است خوب این بار مالی میشود. و اشکالش در همین است که بار مالی دارد بعد این تبصره یکی از تبصرهها و یا از قسمتهای بسیار خوب این طرح است. برادران و خواهران محترم نماینده توجه دارند که یکی از چیزهایی که باعث نقل و انتقال کارکنان و کارمندان دولت از نقطهای به نقطه دیگر خواهد شد وجود یک سری مزایا در یک نقطه و نبود آنها در یک نقطه دیگر است این را از اول هم گذاشتند و بوده  که تشویقی بشود برای افرادی که به وجودشان در جاهای دیگر نیاز هست بعد همین آقا سرباز هست وقتی

ببیند که از نظر مزایا و فوقالعاده و همه اینها هیچ تفاوتی نیست که در محل سکونت خودش باشد یا در 600 کیلومتری دیگر، بدی آب و هوا را همانجا میگیرد، مزایا را میگیرد، فوقالعاده را میگیرد خوب چه شده است که به آنجا برود از نظر نیاز هم خوب ممکن است  که بگویند حزباللهی. از نظر نیاز هم همان محل، شما نمیتوانید محلی را پیدا کنید که نیاز به وجود نیروهای نظامی و انتظامی نداشته باشد هر کجا باشد، هست.
بعد برادرمان آقای صفری فرمودند که ممکن است که کارخانهای در آنجا باشد که اگر این را ببرند، آن کارخانه میماند. به عکسش بکن«بعکس ذاک استعمنوه نانتبه» اگر به وجود این نیاز شد. در جای دیگر که کارگاه و کارخانهای است و این نرفت، این چه میشد؟ وانگهی این ظلمی خواهد بود به کسانی که از نقطه‌ای از محل خودشان میخواهند بجای دیگری بروند. مزایا و فوقالعاده را بگیرند، صرف نقل و انتقال بکنند. صرف کرایه ماشین بکنند و هیچ تفاوتی بین آقا که  منتقل شده و یا منتقلش کردهاند با آن کسی که اینجا هست، همان کرایهها و همان مزایا را بگیرد و به جیب خودش بزند. خوب این درست نیست. شما در رابطه با کل کارکنان دولت همین را آیا میتوانید این مزیت را و یا این مشوقات را حذف کنید؟ بگوئید آقا چه کسی در تهران خدمت بکند، چه در سیستان و چه در بلوچستان هر دو از نظر حقوق و مزایا یکی است. خوب طرف میگوید که مگر من مرض دارم که با آن هوای گرم به سیستان و بلوچستان و یا هرمزگان بروم هم در تهران میمانم و هم از مزایا استفاده میکنم بنابراین، این تبصره یکی« از مواد بسیار خوبی است که مشوقی است برای نقل و انتقال نیروهای نظامی و من با پیشنهاد حذف آن مخالفم بخصوص که آن بار مالی را خواهد داشت.
رئیس –خیلی خوب، کسی که به عنوان موافق. نمیخواهد صحبت بکند؟ (اظهاری نشد) آقای سرهنگ افراخته.
سرهنگ افراخته(نماینده وازرت دفاع) –بسماللهالرحمنالرحیم. استدعا می‌کنم توجه بفرمائید که این ماده اصولاً چه چیزی به دیگران داده و از این شخصی که در محل سکونت خودش خدمت میکند چه چیری را میخواهد بگیرد. در این ماده 58 اگر شخصی، اگر یکی از سربازها اعزام به مأموریت بشود فوقالعاده میگیرد. اگر به نقاط بدآبوهوا منتقل بشود آن حق بدی آبوهوا میگیرد. گر مزایای مخصوص آن یگان داشته باشد از آن مزایای مخصوص استفاده میکند مثلاً وارد یگان چتربازی میشود و آنجا حق پرش و یک فوقالعاده مخصوص دارد، این از آن حق پرش هم استفاده میکند این کل ماده و اصول آن هست. حالا این تبصره میگوید که اگر کسی در محل سکونت خودش خدمت بکند اگر مأموریت رفت، حق مأموریت نمیگیرد، اگر آنجا بد آبوهوا است، حق بدی آبوهوا نمیگیرد، اگر چتر بازی کرد، فوقالعاده چتربازی نمیگیرد. آیا این، اصلاً چه ربطی دارد که یک نفر در محل سکونت خودش زندگی بکند. برود چتربازی بکند و بعد بیاید پایین. بگویند به او خیلی خوب، چون شما در شهر خودت بودی، فوقالعاده چتربازی به شما تعلق نمیگیرد. یا غواص است، میرود غواصی میکند، بعد از آب بالا میآید و میگویند چون شما در شهر خودت بودی و غواصی کردی، فوقالعاده آن را نمیگیری. بنابراین تبصره بسیار مبهم است اگر احیاناً نظرشان این بوده است که منظور بدی آبوهوا است این تبصره نمیرساند. این تبصره این افراد را مستثنی میکند از کل مزایائی که در صدر و در خود ماده هست. بنابراین، بنده با پیشنهاد حذفش موافق هستم والسلام.
رئیس –مخبر کمیسیون توضیح بدهد.
موحدی ساوجی(مخبر کمیسیون) –بسماللهالرحمنالرحیم. آن نمونهها و آن مثالهایی را که آقای سرهنگ افراخته زدند مربوط به فوقالعاده شغل است اصلاً ارتباط به مسأله بدی آبوهوا ندارد. یعنی شغل وقتی یک شغل حساس باشد مثل همان مثالهایی که زدند، غواصی یا چتربازی و غیره خوب خود این شغل یک فوقالعادهای دارد ماده و تبصرههای ما اصلاً ارتباطی به آن مسأله ندارد. بعد هم در ارتباط با مسأله بدی آب و هوا فقط مطرح است یعنی تبصره ما که در تبصره آمده: «کسانی که در محل سکونت خودشان خدمت میکنند» گفتهایم که اینها مستثنی هستند مستثنای از گرفتن فوقالعاده بدی آبوهوا والا اگر کسی فرض کنید در محل سکونت خودش هم خدمت میکند اما به او از یک شهری به شهر دیگر مأموریت دادهاند آیا بگوئیم مثلاً در ارتباط با این مأموریت، خرج سفر و فوقالعاده مأموریت ندهند؟ این را که ما نگفتهایم حالا اگر هم جناب آقای رفسنجانی لازم میدانند. هیچ بخشی نیست رفع ابهام بشود فقط در ارتباط با بدی آبوهوا ...
رئیس –خیلی خوب، پس رفع ابهام بشود. آقای افراخته و آقای موحدی خودشان باهم تفاهم کنند و این رفع ابهام را بکنند و آن مواردی که منظور این تبصره است. مشخص بشود.
سید حسن موسوی تبریزی –تبصره 1 ابهام دارد. اگر آن جمله اصلاح بشود ابهام تبصره برطرف میشود.
رئیس –بلی مربوط به آن قسمت است ما این را روشن میکنیم و میاوریم رفع ابهام میکنیم. پیشنهاد بعدی را بگوئید.
منشی –آقای وافی در خود ماده پیشنهاد دادهاند در همان خط اول جمله: «اعزام به مأموریت» حذف بشود آقای وافی بفرمایند.
وافی –بسماللهالرحمنالرحیم. این جمله «اعزام به مأموریت» را من از جناب آقای سرهنگ رزمجو هم پرسیدم اگر مأموریت به نقاط بد آبوهوا باشد ما اشکال نمیکنیم یعنی میگوئیم که بایستی بدهند ولی اگر که مطلق باشد یعنی الان در ادارات دولتی این هست که اگر رئیس مربوطه به یک کارمند ولو به یک نقطه خوش آبوهوا مأموریتی بدهد. هزینه مسافرت را میدهد وسیله رفت و آمد و کرایه را میدهد ولی برای خود این مأموریت هم از نظر مقررات یک چیزی میخواهند بدهند. من پیشنهادم این است که اگر که مأموریت مخصوص مناطق بد آبوهواست. اشکال ندارد. اگر مقصودشان از مأموریت خرج رفت آمد و تهیه کردن وسایل هست، آن هم چیزی نیست. ولی اگر در یک نظام اسلامی مثلاً رئیس مجلس مأموریتی به دو نماینده بدهد. یا کمیسیون تحقیق به چند نماینده مأموریتی میدهد که بروند یک جائی بررسی کنند خوب اینها از آن محل کارشان دست برمیدارند و با هزینه آن ارگان مربوطه و وسیله رفتوآمد و غذا میروند یک جائی تحقیق می‌کنند و میآیند. یا سؤالی انجام میدهند و یا یک کاری میکنند. ما برای نفس ای مأموریت بخواهیم یک حقی قائل بشویم با وجودی که از سر کار خودش اینجا غائب است، این اصلاً با اصول خدمات در نظام اسلامی به نظر من موافقت نمیکند.
بنابراین اگر کمیسیون توضیح بدهد که این مأموریت مربوط به نقاط بد آبوهوا باشد، میشد یک چیزی به او بدهند اگر مقصودش از مأموریت این باشد که هزینه مسافرت و وسیله باشد این هم اشکال ندارد ولی صرفاً اگر که وزیری یا رئیس مجلسی یا رئیس یک ارگانی، یک کسی را مأموریت داد که یک قضیهای را تحقیق بکند برای خود این مأموریت یک حقی قائل بشویم. با این وضعی که الان هست و نظام اسلامی که همه خدمت میکنند ما خود وزراء را میبینیم که دائماً دنبال کارها و در مسافرت هستند ما بگوئیم برای این مأموریتهایشان بیایند یک حق مأموریت بگیرند و حال آنکه هیچ حق مأموریتی بر نمیدارند. اصلاً در نظام استخدامی آینده ما بایستی این چیزهای تشریفاتی از بین برود. البته خرج مسافرت و آماده کردن وسیله حملو نقل این یک چیزی است که حتماً بایستی تهیه بکنند. اما خود مأموریت«فی حد نفسه» در مقابل آن چیزی گرفته بشود، این برخلاف مصلحت است.
منشی – آقای هراتی مخالف.
هراتی – بسماللهالرحمنالرحیم. برادرمان آقای وافی باید به یک نکته توجه داشته باشند و آن این است که تفاوت هست بین درجهدار و افسر وظیفه یک فردی که بعنوان سرباز وظیفه خدمت میکند. سرباز وظیفه خوراک و پوشاک و مسکن وهمه امکانات برای آنها در پادگانها فراهم است ولی یک افسر وظیفه یا یک درجهدار وظیفه آن ساعت مقرر را میآید در محل کار خودش خدمت میکند وبعداً  هزینه مسکن و خوراک و پوشاک و سایر مسائل بعهده خود او هست. این فردی که به یک مأموریتی در یک منطقهای اعزام میشود، فرضاً به او دو ماه مأموریت دادند که به سیستان و بلوچستان برود. این فرد باید آنجا خانهای تهیه کند، غذا برای خودش فراهم کند با توجه به اینکه بعضی از آن مناطق سطح زندگی بالاتر است تهیه مسکن مشکلتر است، ناگزیر باید آن فوقالعادههائی را که به یک افسر ثابت میدهند، به این فرد هم بدهند تا در مدتی که در آن مأموریت است، هزینههای اضافی را که در رابطه با مأموریت بردوشش بار میشود، انجام بدهد و این اعزام مأموریت هم این نیست که تصور کند برادرمان یک هفته دو هفته است ممکن است که حتی طول مدت این


مأموریت 6 ماه باشد. والسلام.
منشی –آقای کیاوش به عنوان موافق بفرمایند.
کیاوش –بسماللهالرحمنالرحیم. من اول پیشنهاد داده بودم که از سطر سوم به بعد یعنی از جمله: در صورتی که در یگانها و قسمتهایی که پرسنل کادر ثابت انجام وظیفه میکند و مزایای خاصی میگیرد، اینهاهم بگیرند پیشنهاد داده بودم که آن قسمت حذف بشود به این دلیل که الان از نظر حقوقی یک دوگانگی هست ...
رئیس –حالا شما درباره پیشنهاد آقای وافی باید صحبت کنید.
کیاوش –بلی، من میخواهم بگویم که این، مشکل مرا حل میکند میخواهم آن استدلالم را هم اینجا بیاورم الان در اعزام مأموریتها یک دوگانگی هست در بین سپاه ودر بین ارتش، اگرچه عنوان کردن این مسأله شاید الان از نظر موقعیت زمانی مناسب نباشد ولی چون قانون است و برای آینده نوشته میشود بالاخره باید این، یک روزی حل بشود پیشنهاد من این بود که آن قسمت را به این دلیل پیشنهاد کردم که حذف بشود که این دوگانگی حقوق در ایام جنگ حل بشود. یعنی اگر الان افسر وظیفه میرود برای جنگ در حقیقت مثل یک بسیجی است که انجام وظیفه میکند غیر از کادر ثابت است اگر بنا بشود اینها هم از مزایای خاص در هنگام اعزام به مآموریت  استفاده بکنند. شامل زمان جنگ هم میشود یک مقدار سرپوشیده گفتم مثل اینکه باید مطلبم را بشکافم، نتوانستم عرض کنم.
رئیس –حالا که شما دارید از پیشنهاد عبور میکنید.
کیاوش –بلی، آن پیشنهاد در اینجا حل میشود.
رئیس-آخر پیشنهاد شما از این جدا است.
کیاوش –یعنی اگر اعزام مأموریت در اینجا الان حذف بشود. جلوگیری میکند از آن همه فوقالعادههایی که به این افسران در هنگام جنگ داده میشود درحالیکه به بسیجیها داده نمیشود
رئیس –خیلی خوب، مخالف و موافق صحبت کردند. آقای سرهنگ افراخته بفرمایند.
سرهنگ افراخته(نماینده وزارت دفاع) –قبلاً عرض کنم که اینجا قانون خدمت وظیفه عمومی مطرح است میخواهند بگویند که این پرسنل وظیفه افسر وظیفه یا درجهدار وظیفه که به مأموریت اعزام میشود، فوقالعاده به او بدهند یا نه؟ و به  فرض اینکه اینجا حذف بشود یا باقی باشد. تأثیری در وضع پرسنل کادر ثابت ندارد. و اما لزوم اینکه این اعزام به مأموریت یعنی موقعی که اگر فوقالعاده بگیرد لازم است این است که یک فردی دارد در یک جائی خدمت میکند. مقدمتاً عرض میکنم که در حال حاضر در ارتش به هر کسی که عنوان مأموریت اعلام میکنند که به مأموریت برود بسیار ناراحت و واقعاً در فشار قرار میگیرد برای اینکه این فوقالعاده مأموریتی که در حال حاضر به یک پرسنل برای مأموریت میدهند کفاف مخارج نصف روز او را در یکی از شهرستانها نمیکند شخصی از اینجا یا از هر نقطه دیگر او را به مأموریت به شهرستان دیگری میفرستند در اینجا آن حقوقی را که میگیرد، اجاره منزل میدهد مخارج خانوادهاش هرچه میگیرند، باهم میخورند و بعد از اینجا به یک مأموریت در شهرستان دیگر اعزامش بکنند. اجباراً به یک مسافرخانه یا یک هتل برود، اجباراً باید از غذای بیرون استفاده کند تمام مسائلش آنجا باید با یک خرج اضافی که بر زندگی او تحمیل میشود، تأمین بکند. بنابراین چطور ما یک فردی را به مأموریت اعزام بکنیم که برای ما میخواهد کار انجام بدهد ولی به او بگوئیم که شب در خیابان بخوابد رد مسجد بخوابد...
وافی –ما نمیگوئیم مخارج اضافی را ندهند.
سرهنگ افراخته(معاون وزارت دفاع) –مخارج اضافی نیست (رئیس – مأموریت همین است) الان این مأموریتی که اینجا ذکر شده مخارج اضافی و پول تویجیبی نست حساب میشود، این اقلامش هست،  برای بلیط رفت و برگشتش هست، برای هزینه زندگی او هست و یک چیز فوقالعادهای وجود ندارد و این هم حداقل ممکن است و هیچ فردی هم در ارتش و در سایر سازمانها راضی به انجام مأموریت نیست به علت اینکه وجهی که برای اعزام مأموریت میدهند فوقالعاده کم هست. والسلام.
موحدی ساوجی(مخبر کمیسیون) –ما مخالف حذفش هستیم.
رئیس –آقای موحدی هم همینطور مخالف حذف هستند.
منشی (بیات)-نمایندگانی که سه بار در رأیگیری نبودند آقایان: محمد جعفری و رفیعیان. نمایندگانی که در دو بار رأیگیری حضور نداشته‌اند آقایان: عزت سحابی، ناقی، شهاب محمودی، معزی، اخوتیان، خزاعی، بیمقدار، یوسفی اشکوری و فخرالدین حجازی.
آقایانی که یک بار در رأیگیری حضور نداشته‌اند آقایان: یارمحمدی، جلالی، مجید انصاری، سازگارنژاد، صادق خلخالی، کاظم نوروزی، محسن موسوی تبریزی، خسروی، طباطبائینژاد، کشفی، بجنوردی.
مجید انصاری –آقای هاشمی! من با اجازه در کمیسیون برنامه بودم.
رئیس –آقای مجید انصاری میگویند من با اجازه در کمیسیون بودهام.
منشی(قائمی) –ما به کمیسیون برنامه اجازه نداده بودیم که در جلسه حضور نداشته باشند و گفتیم که اگر جلسه تشکیل شد، نمیتوانید به کمیسیون بروید.
مجید انصاری –بقیه اعضاء هم هستند پس اسامی آنها را هم بخوانید.
رئیس –منحصر به آقای انصاری نبود دیگران هم هستند آقای انصاری مربوط به کمیسیون بودند و در کمیسیون الان دارند کار میکنند آقای نادی هم عضو آن کمیسیون بودند آقای نادی را هم خواندید؟ (منشی –خیر) 189 نفر حضور دارند پیشنهاد آقای وافی این بود که عبارت «در صورت اعزام به مأموریت» حذف بشود نمایندگانی که با پیشنهاد حذف موافقند، قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد بعدی را مطرح کنید.
منشی (قائمی)-پیشنهاد آقای کیاوش است که از پیشنهادشان صرفنظر کردند و پیشنهاد دیگری هم از آقای عباسیفرد است که در تبصره 2 عبارت: «یا خوش آبوهوا» حذف بشود. آقای عباسی فرد توضیح بفرمائید.
عباسیفرد –بسماللهالرحمنالرحیم. در این تبصره 2 عنوان شده است که هر سرباز وظیفه بیش از نیمی از زمان وظیفه را بیشتر در جاهای بد آبوهوا یا خوش آبوهوا نباید بماند. در مورد قسمت اول که در جای بد آبوهوا نماند این دقت بسیار ظریف و به مورد و به موقعی از طرف اعضای محترم کمیسیون و تهیه کنندگان این قانون بوده است به خاطر اینکه اجحافی در حق یک سرباز وظیفه نشود و او را احتمالاً همه مدت وظیفه در یک جای بد آبوهوا نگه ندارند اما در همین جا کاشک این قید اضافه میشد که : «مگر با تقاضای خودش» یک وقتی در یک استانی هست که بد آبوهوا است اما یک سری مسائلی هم برای خود آن سرباز مطرح است به خاطر مثلاً نزدیک بودن به خانواده یا چیزهای دیگر که خودش ترجیح میدهد که در همان جای بد آبوهوا بماند به او بگویندکه نه. اجباراً شما .... منتها الان پیشنهاد اصلاً نمیشود داد زیرا که از این مرحله عبور کردهایم. اما در مورد جای خوشآبوهوا: اینکه ما بگوئیم الزاماً به خصوص که گفتهایم در غیر زمان جنگ، در غیر زمان جنگ بسیج عمومی کسی حق ندارد بیشتر از نصف از مدت وظیفه را در جای خوشآبوهوا بماند. نوشتن آن و قید کردن آن در اینجا هیچ ضرورتی ندارد. یک وقتی میبینید که احتیاجی به جابهجائی نیست. ما بگوئیم صرفاً چون در جای خوشآبوهوا بودی، باید از اینجا بروی من از برادرمان جناب آقای زنگنه یکی از اعضای محترم کمیسیون تصویب این قانون سوال کردم که علت این چه بود؟ ایشان فرمودند صرفاً برای اینکه یک وقت سوء استفاده نشود با فرض احتیاج افراد را در مناطق خوش آب و هوا نگه دارند برای این احتمال سوء استفاده که در یک مواردی ممکن است پیش بیاید این مقدار بدبینی با این صراحت در اینجا نوشتن که حتی در غیر زمان جنگ و بسیج عمومی در حالی که ما یک مناطق متوسطهای هم داریم نه خوش آبوهوا است و نه بد آبوهوا. ممکن است یک کسی در منطقه خوش آبوهوا  است احتیاجی به این قید در اینجا نیست. دست مسؤولین را باز میگذارید فقط کافی است که بگوئیم یک سال بیشتر در جای بد آبوهوا نماند خود به خود یک جابجائی صورت خواهد گرفت که در مناطق خوش آبوهوا هم نمیگذارند. والسلام.
منشی –آقای اللهبداشتی مخالف هستند، موافق چه کسی است؟
رئیس –من موافقم.

منشی –آقای اللهبداشتی بفرمائید.
اللهبداشتی – بسماللهالرحمنالرحیم. این مطلبی را که برادرمان آقای عباسی در رابطه با بند اول آن فرمودند درواقع تأیید تبصره بود که بیش از یکسال در مناطق بد آبوهوا یک سرباز نماند خوب ما از این برادرمان سؤال میکنیم این سربازی که یک سال دیگرش را باید منتقل بشود آیا سربازی باید جای او برود و در آن منطقه بد آبوهوا بماند یا نه؟ اگر این سربازی که قرار است که برود جایگزین او بشود، این برادرمان میگویند از آن مناطق متوسطی که چندان آبوهوای خوبی ندارند از آنجا برود. این ظلم است که آن هم از یک طرف در وقت یکسالی را که در نقاط بد آب و هوا نیست در آبوهوای خوب نباشد و این یک سال و این یکسال بعدش هم باز برود در منطقه بد آبوهوا ولی برای این کسانی که یک سال در نقاط خوش آبوهوا بود و یک سال دیگرش در قسمت بد آبوهوا میرود. ولی اگر غیر از این بخواهد بشود، ظلم خواهد بود. اما مطلب دیگری را که آقای عباسی فرمودند که خوب است در رابطه با کسانی که تقاضایشان این است مثلاً حالا به هر علتی برادرش در یک منطقه بد آبوهوا است یک تعلقاتی در قسمت بد  آبوهوا دارد که در آنجا بماند این حرف درستی است و به نظر من این تبصره تخصصاً اصلاً آن افراد را خارج میکند چون منظور آنهایی هستند که به آنها ظلم نشود پس آن کسی که خودش دلش میخواهد بماند دیگر او را اجباراً منتقل نکنند و امیدوارم برادران مسؤول در این قسمت متوجه باشند که یکدفعه این بلا را سر افراد نیاورند چون از این تبصره منظور کسانی هستند که به آنها ظلم نشود اما کسی که خودش علاقهمند است که درآنجا بماند اصلاً تخصصاً از این موضوع خارج است. والسلام.
منشی –آقای هاشمی به عنوان موافق بفرمایند.
هاشمی رفسنجانی –به نظر من آقایان کمیسیونیها اینجا یک عوامی خیلی روشنی کرده اند. اینها فرض را اینجوری گرفتند که تقسیم به طور مساوی شده نقاط خوش آبوهوا و بد آبوهوا. خوب اگر مثلاً 20% جاها بد آبوهوا باشد و ما نتوانیم سربازهایمان را در نقاط خوش آبوهوا بیش از یک سال نگه داریم، بقیه مدت را به کجا ببریم فقط منظور از این تبصره این بوده است که کسی بیش از یکسال آنجا نماند حالا تازه این حد یکسال هم تعیین کردهاند من نمیدانم چقدر عادلانه است حالا آن یک بحث دیگری است. البته آنجا کلمه«اجبار» را اضافه بکنیم اگر نظر کمیسیون این باشد، آن قسمتش حل میشود اما اینکه قید بکنیم که اینجا هم بیش از یک سال نمانند. اصلاً در این مورد در اجرا گیر میکنند و لذا این قسمت دوم حتماً زیادی است باید برداریم در اجرا قابل عمل نیست. در نقاط بد آبوهوا که نبودند کافی است آنجا را مخبر کمیسیون یا یکی از آقایان توضیح بدهند ببینیم که این را چجوری تنظیم کردهاند؟ آقای سرهنگ افراخته بفرمائید.
سرهنگ افراخته(معاون وزارت دفاع) –بسماللهالرحمنالرحیم. عرض کنم صرف نظر از مسائلی که مطرح است امکان عملی این کار هم در کمیسیون تذکر داده شده و هم از نیروی زمینی آمدهاند، برایشان اصولاً یک چنین چیزی امکان ندارد. یعنی شما یک قانونی وضع بکنید که اصلاً نتوانند پیاده بکنند هم ارزش قانونی پایین میآید و هم واحدهای اجرائی با مشکلات روبرو میشوند. بنابراین ارتش اصولاً نظرش این بود که این تبصره نباشد، در کمیسیون هم به این ترتیب. منتها الان چون در قسمتهای دیگرش پیشنها حذف شده و بسیار هم به مصلحت است و اصولاً عملی نیست و اگر شما هم تصویب بکنید در ارتش قابل اجراء نیست. بنابراین بنده با پیشنهاد حذف موافق هستم.
منشی –آقای موحدی بفرمایند.
موحدی ساوجی (مخبر کمیسیون) –بسماللهالرحمنالرحیم. عرض میشود که این گفته شد خیلی نمیشود مشخص کرد که کجا خوش آبوهوا است. من تعجب میکنم که آقایان توجه نداشته باشند یا مطلع نباشند که سازمان برنامه و بودجه، دستگاههای ما و حتی خود ارتش دقیقاً میداند در مملکت کجاها خوشآبوهوا است و کجاها بدآبوهوا است، کجا متوسط است و عجیب این است که حالا قانون استخدامی هم بر همین مبنی توشته شده و پیاده هم شده که هرکسی جاهای بد آبوهوا میرود مثل فوقالعاده میگیرد. بنابراین اینکه بگوئیم آقا نمیشود و مشخص نیست که به نظر من عواملی است اما. بنابراین هم شدنی است و هم اصلاً اجرا شده است. اما مسأله دوم این است که در اینجا انصافاً وقتی ما داریم میگوئیم آئیننامه مشخص میکند. در کشور ما اکثر جاها نقاطی است که آبوهوای متوسطی دارد و نمیشود گفت بد آبوهوا و نمیشود گفت خیلی خوش آبوهوا و آنجاهائی که بد آبوهوا هستند یا خوش آبوهوا هستند مشخص میکنند و بعد اگر چنانچه افرادی درنقاطی بودند یکسال بد آبوهوا است و در آنجا واقعاً خیلی به او سخت گذشته است، فشار آمده است، خسته شده است، حالا گفته شده در شرایطی که جنگ هم نیست، خوب اینها را ببرند به جاهائی که به اصطلاح بد آبوهوا دیگر نباشد و جایش چه کسی را بیاورند؟ باید آن کسانی را بیاورند که خیلی سرزنده و سرحال هستند و آنهائی که یک سال در جاهای خوش آبوهوا بودهاند کسانی هستند که به نظر ما بهترین و مناسبترین هستند برای اینکه جایگزین این افراد بشوند. لذا به نظر ما بودن مناطق خوش آبوهوا در این تبصره لازم است و به همین صورت بهتر میشود عدالت را رعایت کرد.
رئیس –اگر زیاد آمدند چکارشان میکنید؟
موحدی ساوجی –اگر زیاد آمدند به مناطق متوسط میبرند.
رئیس –آنجا که هستند، آنجا را که دیگر عوض نکردهاند (موحدی ساوجی – خیر، بالاخره یک راهی به ما نشان بدهید؟ (موحدی ساوجی –تقسیم بندی کنید مشخص است.)پیشنهاد آقای عباسیفرد این بود که: «یا خوش آبوهوا» این حذف بشود(عباس عباسی –یا اگر هست در همان مناطق بماند). خیر، ما مجبور نمیتوانیم بکنیم، ولی انتقال میتوانیم بدهیم. اگر لازم بود و آنجا خالی بود بخاطر اینکه آنها را باید منتقل بکنیم جایشان میبریم(آقا رحیمی-کل تبصره باید حذف شود)خیر، کل تبصره پیشنهاد نبود فقط پیشنهاد این قسمت بود. 197 نفرحاضرند کسانی که با حذف این جمله موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخواستند) تصویب شد.
منشی –پیشنهاد بعدی از آقای کاظمی است که ایشان میفرمایند به عنوان اصلاح عبارتی در ماده 58 تبصره 3 سطر 2 کلمه«اجباراً» بعد از خوش آبوهوا اضافه شود که معنا را تغییر دهد و نمیتوانیم مطرح کنیم (رئیس –نه، عوض میکند) پیشنهاد بعدی از آقای لطیف صفری است که حذف تبصره 3 ماده 58 را پیشنهاد کرده اند.آقای صفری بفرمائید.
رئیس –این نه ضرری دارد و نه چیزی. من از این جهت میگویم چون ما بعد از این مواد بعدی را پیشنهاد نداریم و میخواهیم قبل از اینکه گرفتار بشویم قبل از تنفس تمام کنیم(لطیف صفری –حالا عرض میکنم ضررش کجا است)بفرمائید.
صفری –بسماللهالرحمنالرحیم. در طبقه بندی جدیدی که در این تبصره 3 پیش بینی شده است. اولاً این طبقهبندی لازم نیست. به دلیل اینکه در حال حاضر مناطق مختلفی که برای نظامیان ما از نظر بدی آبوهوا بودن و خوش آب و هوا بودن و یا نوع آبو هوایی و موقعیت جغرافیای آن تعیین شده و با آن هم عمل میکنند هیچ مشکلی پیش نیامده است. اما آنچه که در این تبصره پیش بینی شده این است که یک طبقه بندی جدیدی ایجاد شود که این طبقه بندی به کمک مسؤولین نظامی و سازمان امور اداری و استخدامی باشد. به دو دلیل من پیشنهاد حذف این را دارم یکی اینکه مطابق همان استدلالی که الان برادرها کردند وجود این تبصره سبب ایجاد بار مالی و تعهد مالی میشود. زیرا وقتی که ما بنایمان بر این باشد که بررسی جدیدی بکنیم و طبقه بندی جدیدی بکنیم طبیعی است که در این طبقهبندی جدید مطابق آنچه که الان در حال حاضر به آن عمل میشود نخواهد بود و یک سری مناطق پیش خواهد آمد که اینها جزء مناطق بد آب و هوا یا خوش آب و هوا خواهند بود و وقتی که طبیعتاً یک سری از این مناطق جدیداً در ردیف مناطق بد آب و هوا قرار میگیرند مزایای بیشتری به افرادی که در آنجا هستند تعلق میگیرد و خود این سبب میشود که بار مالی بوجود بیاید. پس بنابراین بار مالی بوجود میآورد. دوم اینکه این سازمان امور اداری که در اینجا آوردهایم اولاً در جریان کار مناطق نظامی دقیقاً نیست و این مناطق نظامی که هست ما باید اینجا از نظر وضعیت آب و هوایی و جغرافیایی تعیین
کنیم که این خوش آب و هوا است یا بد آب و هوا است و در چه ردیفی قرارگرفته و ضمن این‌که در جریانش نیستند اصلاً در تخصصشان هم نیست. شناخت جغرافیایی در تخصص کار این‌ها نیست و نیروی کافی هم برای این کار ندارند. روی این اصل ما یک قیدی آوردیم که این اصلاً نمی‌شود و نه نیرویش هست و نه مربوط می‌شود. اگر هم طبقه‌بندی بکنند که خود این خلاف است باید مسؤولین نظامی و مسؤولین جغرافیایی ارتش این کار را بکنند نه این که سازمان امور اداری که کار دیگری و تخصص دیگری دارد. روی این اصل من به این دو دلیل پیشنهاد می‌کنم که این تبصره حذف بشود.
منشی ـ موافق ندارد. (اظهاری نشد).
رئیس ـ موافقی ندارد و توضیحاً آقای لطیف‌صفری شما بر فرض این‌را حذف هم بکنید، آئین‌نامه که حق آنها است می‌نویسند، این‌که اشکال ندارد (لطیف‌صفری ـ شما نظر برادران نظامی را بپرسید.) شما که منع از آئین‌نامه نمی‌توانید بکنید. البته پیشنهاد شما موافق ندارد بنابراین بحث هم نمی‌شود.
سرهنگ افراخته ـ آئین‌نامه داریم، درصدر ماده هم خودش گفته است. این تبصره لازم نیست.
رئیس ـ خوب لازم نیست، این نظر ایشان که می‌گویند می‌روند و نمی‌دانم چه می‌کنند، آن‌را که حق دارند بنویسند. آئین‌نامه را که ما بگوئیم یا نگوئیم آن‌ها می‌توانند بنویسند. ما منع که نکرده‌ایم یعنی حذف هم بکنید به آن نکته مطلوب اصلاً نمی‌رسید.
منشی ـ کلمه «اجباراً» را مطرح می‌کنید یا بحث نمی‌شود؟
رئیس ـ بلی، کلمۀ «اجباراً» را آقای قائمی هم آمدند و گفتند که در کمیسیون هم منظور این بوده که در نقاط بد آب و هوا یکسال بیشتر نباید بمانند یعنی اجباری، حالا اگر کسی اهل آن‌جا بود که چیزی نیست؟ (موحدی ساوجی ـ خودشان مایل باشند اشکالی ندارد) پس کلمۀ (اجباراً) را باید اضافه کنیم. «بطور اجبار بیش از یکسال» که نظر کمیسیون هم همان بوده است. دیگر پیشنهادی نیست؟
منشی ـ پیشنهادی است که 4 نفر داده‌اند که کل تبصرۀ (2) حذف بشود.
رئیس ـ وقتی‌که بطور اجبارش را برداشتیم دیگر...
منشی ـ این دیگر جای بحثی نمی‌ماند. وقتی‌که این‌را گنجاندید مسأله حل می‌شود. حالا می‌خواهید یکی از چهار نفر صحبت کند.
رئیس ـ اگر می‌خواهید صحبت کنید.
منشی ـ آقایان: ناصری، جابری، وافی، پیشنهاد حذف کل تبصرۀ (2) را داده‌اند.
دهقان ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، تبصرۀ (2) بعد از این‌که مسأله خودش آب و هوایش حذف شد کلاً جز این‌که دست مسؤولین اجرایی را می‌بندد، نظم و نظام و پیش‌بینی‌های اداری را بهم می‌زند، او برادر مثلاً نیرو گرفته برای گروهانش، برای گردانش، برای لشکرش در بندرعباس و تا مثلاً خدمت این سرباز می‌شود یکسال و دو ماه، یکسال و سه ماه، مثلاً هجده‌ماه از خدمت این سرباز می‌گذرد بایستی به محض این‌که یکساله شد. او مجبور است کادر اداریش را، پرسنل اداریش را تمام نظم و نظامش را بهم بزند که یکسال بیشتر در نقاط بد آب و هوا خدمت نکند، هزینه مالی هم دارد، وقت‌گیر هم هست هیچ آثار وجودی خوبی هم بر آن بار نیست با این‌که ما گفته‌ایم که افرادی که در نقاط بد آب و هوا زندگی می‌کنند فوق‌العاده بد آب و هوا، مزایای بد آب و هوا را هم می‌گیرند بنابراین بسیاری از افراد راضی هستند که خودشان در آن‌جا بروند و کار کنند، وزارت دفاع هم که با کل تبصره مخالف است. بنابراین الان شما دیدید که کلمۀ (اجباراً) لازم شد که بگذارید. این دو پهلو است و مشعر براین است که حالا اجباراً خودشان می‌توانند یا نمی‌توانند اصلاً این تبصره (2) هیچ فایده‌ای ندارد. این‌را اگر حذف کنید با این‌که درنظر گرفته‌اید که در نقاط بد آب و هوا به آن‌ها فوق‌العاده بدی آب و هوا بدهند هیچ فایده‌ای ندارد و ما پیشنهاد حذفش را داده‌ایم والسلام.
منشی ـ آقای الله‌بداشتی مخالف.
الله‌بداشتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، قبلاً خوب، مسألۀ اجبار نبود یک کمی موهم بود و تبصره واقعاً شاید اشکال هم در بعضی از مواقع ایجاد می‌کرد ولی وقتی که اجباراً اشکال داشته باشد یعنی دیگر تبصره چیز خوبی شده است. و علت خوبی آنهم این است. شما برادرها می‌دانید که مسألۀ بعضی جاها است که این‌قدر زندگی در آن‌جاها مشکل است که حد ندارد. واقعاً گرما است، دردناک است در آن خدمت کردن فرض بفرمائید از شمال یک سربازی را می‌خواهند برای بندرعباس ببرند. شما این‌جا از اول چه اشکال دارد که ارتش برنامه‌ریزی بکند که برای این سربازی که می‌خواهد بروند بندرعباس مثلاً 8 ماه در آن‌جا می‌خواهد خدمت بکند، چیز تخصصی که نیست، کادر آن‌جا هم که نیست. بلکه به عنوان سرباز وظیفه است و عادلانه است که به این صورت باشد. و چیزی را که برادرمان آقای دهقان مطرح کردند به این که به آنها فوق‌العاده و این‌ها... می‌دهند ایشان اشتباه فرمودند. فوق‌العاده برای درجه‌دارها و افسرهای وظیفه است نه سربازها که بخواهند به آن‌ها فوق‌العاده بدهند. بعد ایشان می‌فرمایند که خیلی‌ها خودشآن‌راضی هستند. خوب، برادر آنهایی که راضی هستند گفتیم با کلمۀ اجباراً حل شد. باز شما استدلال‌هایی که می‌فرمائید در این زمینه نیست. حالا من نمی‌خواهم پارتی‌بازی‌اش را بگویم. در گذشته می‌دانید که واقعاً پارتی‌بازی هم می‌شد. حالا امیدواریم اگر پارتی‌بازی هم نشود باز خود این کار، یک کار بسیار عادلانه و عاقلانه‌ای است. برادرها به آن توجه کنند که حذف نشود والسلام.
منشی ـ آقای ناصری.
ناصری ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. مطالب را تا حدودی براردمان آقای دهقان بیان کردند. من قبل از این‌که اجمالاً دلیل موافقتم را بگویم توجه برادران آقای موحدی‌ساوجی را که می‌فرمایند همه مناطق خوش آب و هوا و بد آب و هوا طبقه‌بندی شده و آماده است و بیان این‌که خوش آب و هوا کجا است. با آن تعبیرشان تبصرۀ (3) که خود حضرات تصویب کردند جواب ایشان است. یعنی صحبتی که جناب آقای هاشمی فرمودند که تشخیص مناطق و کم و زیاد آمدن این‌ها در تبصرۀ (3) هست که طبقه‌بندی مناطق ازنظر آب و هوا طبق آئین‌نامه‌ای خواهد بود که بوسیله ستاد مشترک با هماهنگی سازمان امور اداری و استخدامی کل کشور تهیه و به تصویب وزیر دفاع برسد پس اینجور نیست که همه چیز آماده باشد آن‌جا و بلافاصله روی آن عمل کنند. او اما چیزی که باعث شده آقایان این تبصره را این‌جا بیاورند آن روح عدالت‌خواهی است. آقایان گفته‌اند که خوب، سربازهایی که می‌روند و خدمت می‌کنند اینها درست نیست همه عمرشآن‌را بعضی‌ها در جاهای خوش آب و هوا بگذرانند (منظورم از عمرشان این عمر در مسأله‌شان است) و بعضی‌ها در مناطق بد آب و هوا اما رعایت نظام ارتش خودش عین  عدالت است و این کار نظام ارتش را بهم می‌زند یعنی درحد یک قانون نیست که ما بیائیم این‌جا بنویسیم آقا سربازها نصف دو سال را در مناطق خوش آب و هوا و نصف دو سال را هم در مناطق بد آب و هوا که جمله‌اش البته حذف شد ولی هدف بدست نیامده است و الان به این صورت درآمده است «سربازان وظیفه در غیر زمان جنگ یا بسیج عمومی بیش از یک‌سال خود را (نیمی از خدمت) در نقاط بد آب و هوا خدمت نخواهند کرد.» یعنی این معنایش این است که حتماً باید نصف دیگر را بروند مناطق خوش آب و هوا اگر مواردی پیش‌آمد که ما نداشتیم و افراد زیاد بود و یک کار اضافی است که عرض کردم در تبصرۀ (3) باید انجام بشود که با حذف این تبصره، تبصرۀ (3) هم به خودی خود حذف می‌شود و ارتش، مسؤولین نظامی، دستش باز است و طبعاً این عدالت هم رعایت خواهد شد. آن جاهایی که سرباز لازم است می‌برند و لازم نیست که ما بیائیم دست ارتش و مسؤولین نظامی را ببندیم که آقا یاالله سر یک‌سال شد همه را انتقال دهید. اگر یک وقتی ضرورتی ایجاب کرد که کسانی در یک منطقه بد آب و هوا یا خوش آب و هوا در مدت خدمت یک‌سالۀ‌شان یک تخصص‌هایی را یادگرفتند و یک جاهایی را بلد شدند و لازم است باز آن‌جا باشند و کارشآن‌را ادامه بدهند بر این اساس دیگر نمی‌تواند، جلو آن منافع را ما می‌گیریم. چه بسا خودش هم آماده است چون آن‌جا را بلد شده، مانده، کارکرده، کارش را ادامه بدهد ما می‌آئیم و می‌گوئیم یاالله باید بروی به مناطق خوش آب و هوا و این‌جا نمانی در حالی‌که خودش آماده است آن‌جا بماند و یک خدمتی انجام بدهد و با توجه به این نکاتی که عرض شد و مسائلی که برادرمان بیان کردند حذف این تبصره لازم است و برادر مخالف‌مان هم انصافاً در ردش نداشتند که من جواب عرض کرده باشم والسلام.
رئیس ـ آقایان دولت و کمیسیون مطلبی ندارند؟
سرهنگ افراخته (معاون وزارت دفاع) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. همان

طوری که قبلاً عرض کردم مشکلات اجرائی دارد وجود این تبصره عملی نیست و از آن روز که در کمیسیون مطرح شده تا الان که من در خدمتتان هستم مرتب نیروی زمینی به ما گفتهاند که اگر این تبصره باشد به هیچ وجه امکان ندارد که ما بتوانیم اجراء بکنیم. شما حساب کنید در نقاط بد آب و هوا فرض کنید که 50 هزار نفر، 40 هزار نفر سرباز باشد ما 40 هزار سرباز را بخواهیم یکدفعه از آنجا به نقاط دیگر منتقلشان کنیم چقدر برای ارتش هزینه دارد و چقدر سازمانها متزلزل میشوند؟ یک سربازی که در آنجا هست فرض کنیم که یک سرباز الان یک سال مانده الان شده تیرانداز ازخمپاره و یا تیرانداز از تفنگ 57 و یا یک تیرانداز ماهری است آنجا و یک سلاح سنگین را اداره میکند، یک سال آنجا خدمتش تمام شده ما اجباراً باید او را برداریم و بیاوریم به یک نقطه دیگر در آنجا اگر ما بگوئیم که نه، فرمانده یک قبضه اسلحه دیگر از کرمانشاه مثلاً برداریم بفرستیم بندرعباس یا اهواز یا جائی دیگر ... آنجا تازه واحدش آن نفر را نمیدهد و میگوید این بهترین تیرانداز من است و بهترین فرمانده قبضهام هست و من این جا را جدا نمیکنم. شما حساب کنید در حال حاضر که خدمت اجباری است و یک چنین مجوزهائی وجود ندارد تبصرهای هم وجود داشته باشد واقعاً باید تمام کار ارتش یک دستگاه عریض و طویلی بشود که شبانه روز برای نقل و انتقالات سربازها کار کند ضمن اینکه هزینه زیادی برای ارتش دارد و از آن گذشته عملاً هم بسیار مشکل است و در بعضی موارد غیر قابل اجراء است بنابراین بنده با حذفش موافق هستم.
رئیس – آقای موحدی بفرمائید.
موحدی ساوجی(مخبر کمیسیون) –  بسماللهالرحمنالرحیم. مثل معروفی است که میگوید سیر از گرسنه خبر ندارد. تندرست از بیمار. اینجا هم مسأله همین است. اگرچه از این جهت که بنده سربازی نرفتهام با جناب سرهنگ وجه اشتراک داریم چون ایشان هم نرفته ومن هم نرفتهام اما از این جهت که مردم به ما مراجعه میکنند. خصوصاً سربازها، نمایندگان محترمیهم که در مجلس هستند میتوانند خود اینها، آنهائی که رفته باشند سربازی یا آنهائی که نرفته اند ولی شکایاتی در این زمینه به دستمان رسیده میتوانند واقعاً در اینجا ارزیابی بکنند که ما به چه مجوزی میتوانیم، دوسال تمام خدمت سربازی را یک عدهای را بگوئیم شما حتماً باید بروید درمناطق بد آب و هوا سربازی را طی بکنید، گاهی ممکن است زن و فرزند هم داشته باشند و راهشان هم خیلی به خانوادهشان و خانهشان و زندگیشان و شهرشان هم خیلی دور باشد ولی بقیه را این کار را نکنیم و من باید عرض کنم که در زمان گذشته به شدت این مسأله وجود داشته و اینکه جناب سرهنگ میفرمایند که اگر یک سربازی مورد نیاز مثلاً یک جائی و یک گردانی هست ما چطور میتوانیم این را جابجا بکنیم همین الان هم اگر چنانچه یک سربازی را بخواهند جابجا بکنند به راحتی دستوراز مافوق میرسد و  جابجا هم میشود و هیچ مسألهای هم ایجاد نمیشود. این هزینهای اولاً ندارد برای اینکه بوسیله همین امکانات وخودروهائی که دراختیار ارتش هست این کارها انجام میگیرد وبعد هم مسأله این است که در کل مملکت یک نقاطی است بسیار دور افتاده، مرزی خیلی بد آب و هوا، شرایط بسیار بد باتلاق، پشه مالاریا، و امثال اینها .... واقعاً شما این را فکر نمیکنید  که اگر چنانچه یک سال یک فردی در آنجا بماند این حق را ندارد که جای او لااقل با یک کسانی که دراین شرایط نبودند عوض بشود. حالا دیگر بقیهاش تصمیم با مجلس است. ما به نظرمان آمد که برای جلوگیری از ظلم ها واجحافها و اعمال نظرها و پارتی بازیهایی که در گذشته بوده یک چنین تبصرهای لازم است بقیهاش دیگر در اختیار مجلس است هرطور صلاح میداند والسلام.
زرهانی – سربازی که ییلاق و قشلاق نمیشود.
رئیس – دیگر حالا بعد از بحث ها بحث نفرمائید. شما گفتید ایشان هم گفتند، مطلب روشن است 184 نفر درمجلس حاضرند پیشنهاد آقایان این بود که تبصره 2 به کلی حذف بشود کسانی که با حذف تبصره 2 موافقند قیام بفرمایند.(عده کمی برخاستند) تصویب شد.
رجائیان – آقای هاشمی ! شما قبول ندارید که هزینه دارد؟
رئیس – خیر،
رجائیان – این تبصره قبلاً نبوده است.
رئیس – خیر نبوده یا بوده که اینها را در مجمع سنجیدهاند این اشکالاتی که آقایان کردند از اول برنامه ریزی میکنند اگر توپچی در ایرانشهر لازم دارند یک توپچی را از قوچان برمیدارند و آنجا میبرند، این تنظیم باید بشود.
زرهانی – در زمان جنگ که کسی از این کارها نمیکند.
رئیس – این زمان جنگ نیست. این غیر زمان جنگ است. در غیر این زمان جنگ تغییر در نیروهای ارتش و اینکه جابجا بشوند چه چیزی دارد؟
منشی – پیشنهاد دیگری نداریم برای رأی آماده است.
رئیس – آقایان یک اصلاح هم در تبصره 1 داریم که قبلاً بحث کردیم و بنا شد اصلاح بکنیم یادتان است که پیشنهاد حذف داده شده بود معلوم شد که اصلاح میخواهد. «افسران و درجه داران وظیفهای که در محل سکونت خود خدمت میکنند» آقای موحدی گفتند که اینجوری اصلاح بشود.« از مقررات فوق العاده بدی آب و هوا» استفاده نخواهند کرد ومشمول این نخواهند بود.(رجائیان – مشمول دریافت بدی آب و هوا نخواهند بود) فقط مقررات بدی آب و هوا است و چیز دیگری ندارد. البته بعضی از آقایان میگویند خارج ازمرکز هم هست. خارج از مرکز درماده بالا نبود؟ ( موحدی ساوجی – نه. در ماده بالا خارج از مرکز ندارد) بله درماده بالا خارج از مرکز نداشتیم. آقای افراخته این کافیست که همین قید را بگذاریم؟ (افراخته، بلی) بسیار خوب پس این عبارت را اینطوری اصلاح کنید.
منشی – نوشتهایم، افسران و درجه داران وظیفهای که در محل سکونت خود خدمت مینمایند. از مقررات بدی آب و هوا استفاده نخواهند کرد.
رئیس – نه ، مذکور در مادۀ 58 استفاده نخواهند کرد.( منشی – بسیار خوب). کل ماده 58 را برای رأیگیری بخوانید.
مادۀ 58 – افسران و درجه داران وظیفه درصورت اعظام به مأموریت و یا انتقال خدمت به مناطق بد آب و هوا مشمول مقررات فوق العاده و مزایای مربوط به افسران و درجه داران کادر ثابت نسبت به حقوق آنان خواهد بود، و در صورت که در یگانها ودر قسمتهائی که پرسنل کادر ثابت آنها از مزایای قانونی خاص استفاده میکنند مشغول خدمت شوند در شرایط مشابه از مزایای مزبور نصب حقوق خویش استفاده خواهند کرد.
تبصرۀ 1 – افسران و درجه داران وظیفهای که در محل سکونت خود خدمت مینمایند از مقررات بدی آب و هوا مذکور در این ماده استفاده نخواهند کرد.
تبصرۀ 2 – سربازان وظیفه در غیر زمان جنگ با بسیج عمومی به طور اجباری پیش از یکسال (نیمی) خدمت خود را در نقاط بد آب و هوا خدمت نخواهند کرد.
تبصرۀ 3 – طبقه بندی مناطق از نظر آب و هوا طبق آئیننامهای خواهد بود که بوسیله ستاد مشترک باهماهنگی سازمان امور اداری و استخدامی کل کشور تهیه و به تصویب وزیر دفاع  برسد.
تبصرۀ 4 – به افسران و درجه داران وظیفهای که بنا به تقاضای شخصی منتقل میشوند هزینه سفر وفوق العاده انتقال تعلق نمیگیرد.
محمد فاضل – کلمه « خود را » در تبصرۀ 2 اضافه است. بیش از یک سال در نقاط بد آب و هوا خدمت نخواهد کرد.
رئیس – حالا « خود را » هست. ضرری که ندارد، چیزی را اضافه نمیکند.
موحدی ساوجی – این « یک سال خود را » غلط است، نیمی از یک سال خود را ....
رئیس – نه، بیش از یک سال از خدمت خود را، آن یک سال را یک کلمه « نیمی» گذاشتهایم که معلوم است و «خود » اشکالی ندارد. /184 نفر حضور دارند کسانی که با مادۀ 58 و 4 تبصره که قرائت شد موافقند قیام بفرمایند.
 ( اکثر برخاستند) تصویب شد.
3، 4 ماده است که پیشنهاد ندارد برای رأیگیری میخوانیم اجازه بدهید که قبلاً یک نکتهای بگوییم. در ماده 55 اقای دکتر روحانی میگو.یند که کلمه سیاسی بعد از صلاحیت اخلاقی بوده که در چاه افتاده است.
رجائیان – در شور اول نیست.
محلاتی – در گزارش کمیسیون بوده است.
رئیس – در گزارش کمیسیون بوده و در چاه افتاده است. فرقی نمیکند چون بعداز شما احکام سیاسیاش را گفته اید. اینجا هیچ حکمی برآن بار نیست هیچ تفاوتی ندارد. کلمه « سیاسی» را انجا اضافه کنید (منشی – بلی) مادۀ 59

را بخوانید. مادۀ (59) ـ پرسنل وظیفه‌ای که در عملیات جنگی شرکت می‌نمایند. فوق‌العاده عملیاتی برطبق ضوابطی که توسط وزارتین دفاع و سپاه پاسداران تهیه و به تصویب شورای عالی دفاع می‌رسد پرداخت خواهد شد. پیشنهادی نداریم.
رئیس ـ «به پرسنل وظیفه‌ای که» چنین می‌کنند فوق‌العاده پرداخت خواهدشد. (به پرسنل) بگوئید.
منشی ـ (به پرسنل) بلی، کلمه (به) باید باشد.
هادی ـ «خواهند کرد» بهتر است و «به» هم نمی‌خواهند.
منشی ـ نه، غلط نیست. «به پرسنل پرداخت خواهدشد».
هادی ـ «دریافت خواهند کرد» بهتر است.
رئیس ـ آن «پرداخت خواهد شد» است. باید بگوئیم دریافت خواهند کرد. حالا فرقی نمی‌کند. /185 نفر در مجلس حاضرند، موافقان با مادۀ 59 قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادۀ 60 قرائت می‌شود.
مادۀ 60 ـ میزان مرخصی پرسنل وظیفه در مدت خدمت و نحوه استفاده از آن طبق مقررات مرخصی پرسنل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. پیشنهادی هم نداریم.
رئیس ـ مادۀ 60 هم پیشنهاد ندارد. حضار 185 نفر هستند. کسانیکه با مادۀ 60 موافقند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.
مادۀ 61 قرائت می‌شود.
مادۀ 61 ـ کسانی‌که در حین خدمت وظیفه عمومی در هریک از دوره‌های ضرورت، احتیاط و ذخیره به سبب انجام وظیفه یا شرکت در عملیات رزمی و یا قیود خدمتی شهید یا فوت یا معلول شوند از لحاظ میزان و نحوه پرداخت حقوق وظیفه و مستمری مشمول قوانین و مقررات مربوط به پرسنل کادر ثابت هم درجه می‌باشند، و حقوق وظیفه و مستمری آنان حسب مورد از بودجه وزارتخانه‌ها یا سازمانهای مربوطه پرداخت می‌گردد.
تبصرۀ 1ـ درصورتی‌که مشمولین از این ماده قبل از ورود به خدمت وظیفه عمومی از کارمندان دولت یا سازمانهای تابع یا وابسته به دولت بوده و آخرین حقوق دریافتی آنان از سازمان مربوطه از میزان حقوقی که برابر این قانون به آنان تعلق می‌گیرد، بیشتر باشد. حقوق وظیفه و مستمری وراث آنان براساس حقوق بیشتر پرداخت خواهد شد.
تبصرۀ 2ـ کسانی‌که تا تاریخ تصویب این قانون از بودجه وزارتخانه‌ها یا سازمانی حقوق وظیفه یا مستمری دریافت می‌داشته‌اند حقوق آنان کماکان از همان محل پرداخت خواهد شد.
در اینجا هم پیشنهادی نداریم.
رئیس ـ مادۀ 61 را با دو تبصره به رأی می‌گذاریم. 183 نفر حضور دارند، موافقان با مادۀ 61 و دو تبصره قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
مادۀ 62ـ پرسنل وظیفه‌ای که در حین خدمت وظیفه عمومی اسیر یا مفقودالاثر بشوند تا پایان دورۀ اسارت یا تعیین تکلیف عائله تحت تکفل آنان به ترتیب زیر حقوق دریافت خواهند نمود.
الف ـ در دورۀ ضرورت از حقوق مربوطه و پس از پایان دوره ضرورت از حقوق هم طبقه دورۀ احتیاط.
ب ـ در دورۀ ذخیره از حقوق یک درجه بالاتر هم طبقه احتیاط و ذخیره.
تبصره ـ شرایط لازم برای اسیر و مفقودالاثر شناخته شدن پرسنل در آئین‌نامه اجرائی این قانون پیش‌بینی خواهدشد.
این ماده هم پیشنهادی ندارد.
رئیس ـ مادۀ 62 هم پیشنهادی ندارد. 184 نفر حضور دارند. موافقان با ماده و تبصره قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
این شماره‌هائی که می‌خوانیم شماره‌های قدیمی است که ما اصلاحاتی در شماره‌شان بعداً می‌کنیم. امروز ما اگر بخواهیم تنفس بدهیم، بعد از تنفس دیگر به اری نمی‌رسیم! اجازه بدهید نیم‌ساعت دیگر کار بکنیم. آن نیم‌ساعت تنفس را آقایانی که خسته می‌شوند، آخر وقت استفاده بکنند. مادۀ بعدی خوانده شود.
مادۀ 62ـ دولت موظف است لایحۀ نحوۀ کمک به خانواده‌های مشمولینی را که با اعزام مشمول قدرت ادارۀ معاش خود را از دست می‌دهند تهیه و ظرف مدت شش ماه جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید؟
رئیس ـ پیشنهادی دارد؟
منشی ـ آقای طیب پیشنهاد داده‌اند که تشریف ندارند.
زرهانی ـ آقای هاشمی، این بار مالی دارد.
رئیس ـ نه، اینکه ما دولت را مکلف کنیم که قانون بنویسد، دولت ممکن است قانونی که تهیه می‌کند و می‌آورد، اصلاً بار مالی در آن نباشد. بگوید کسانی‌که زن و بچه دارند به یک شرایط خاص درست بکند یا بودجه‌اش را دیگر خودش می‌داند. ما الان هیچ اجبار نمی‌کنیم. یک نوع معافی درست بکند که این‌را جبران بکند. ما الان هیچ تحمیلی بر دولت نمی‌کنیم. دولت خودش می‌داند. جوری تنظیم کند که خرج نداشته باشد. بنابراین مادۀ 63 پیشنهادی ندارد، به رأی می‌گذاریم. 181 نفر حضور دارند. موافقان با مادۀ 63 قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. فصل ششم را بخوانید.
فصل ششم ـ احضار در مراحل احتیاط و ذخیره
مادۀ 64ـ شورای عالی دفاع می‌تواند یک یا چند طبقه از افسران و درجه‌داران و افراد وظیفه که خدمت دورۀ ضرورت را انجام داده‌اند و در دوره‌های احتیاط و ذخیره خدمت وظیفه عمومی هستند برای تجدید یا تکمیل آموزش نظامی فراخوانده یا پیشنهاد بسیج همگانی به مقام رهبری بنماید. نحوه احضار و مهلت معرفی فراخواندگان، همچنین کسانی‌که به علل ناشی از وضع جسمانی یا اجتماعی یا حساسیت مشاغل آنان ممکن است از فراخوانده شدن برای تجدید یا تکمیل آموزش نظامی معاف شوند، در آئین‌نامه اجرائی این قانون که توسط وزارتین دفاع و سپاه تهیه و به تصویب شورای عالی می‌رسد تعیین خواهد شد.
پیشنهادی هم نداریم.
عباس عباسی ـ «یا پیشنهاد بسیج» تبدیل به «با پیشنهاد بسیج» بشود.
رئیس ـ خیر، نمی‌توانیم تغییر بدهیم.
رجائیان ـ به جای یک یا چند طبقه «دوره» بگذارید.
رئیس ـ آقای سرهنگ افراخته، آقای رجائیان می‌گویند که به جای «طبقه» «دوره» بگذارید.
سرهنگ افراخته ـ هر دوره خودش طبقه‌بندی می‌شود.
رئیس ـ بسیارخوب، 183 نفر حضور دارند. موافقان با مادۀ 64 که قرائت شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
مادۀ 65ـ کلیه فراخواندگان برای خدمت دوره احتیاط و ذخیره و یا تجدید یا تکمیل آموزش یا بسیج همگانی حقوقی معادل حقوق ثابت افسران، درجه‌داران و افراد کادر ثابت هم درجه خود حسب مورد از بودجه وزارتخانه‌های مربوطه دریافت خواهند داشت.
تبصرۀ 1ـ فراخواندگان موضوع این ماده در صورتی‌که کارمند یکی از وزارتخانه‌ها یا سازمانهای دولتی یا وابسته به دولت باشند، مابه‌التفاوت حقوق و مزایای خود را از سازمان متبوع دریافت خواهند داشت.
تبصرۀ 2ـ میزان میزان حقوق پرسنل احتیاط و ذخیره در زمان جنگ بنابر پیشنهاد ستاد مشترک و تصویب شورای عالی دفاع خواهد بود.
این ماده هم پیشنهادی ندارد.
رئیس ـ 180 نفر حضور دارند. موافقان با مادۀ 65 و دو تبصره قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
اجازه بدهید، اینطوری من موافق نیستم، چون آقایان آماده نیستند ممکن است با دقت بعدی بخواهند اصلاحاتی پیش‌بیاید که مفیدتر باشد. برگردیم به آن فصلی که از دست داده بودیم. چون آنجا آقایان آمادگی ذهنی دارند بحث کنیم. اینطورکه ما تند می‌خوانیم، آقایان فکر نمی‌کردند به این زودی به اینجا برسیم دقت نکردند (منشی ـ مسائل خیلی ساده است) می‌بینیم گاهی یک ماده‌ای که مطرح می‌شود، چیزهائی به ذهن آقایان می‌آید که مفید هم هست. برمی‌گردیم کمیسیون آموزش عالی را نتوانستیم عمل بکنیم. یعنی در مجموع آئین‌نامه نشان می‌دهد که چون ما به کمیسیون خاص فرستادیم (رجائیان ـ من اخطار دارم) به‌نظر می‌رسد که پیشنهاد آقایان جداگانه نمی‌تواند مطرح بشود. به‌صورت حذف و اینها می‌توانند.
آقای رجائیان بفرمائید.

رجائیان – بسم اللهالرحمنالرحیم. ماده 53 را شما ملاحظه بفرمائید. میگوید «در مورد لوایح و طرحهائی که ارتباط اساسی آن به کمیسیون معین روشن نبوده وجنبههای مختلفی داشته باشد هیأت رئیسه مجلس میتواند کمیسیون موقت خاصی که افراد آن از طرف کمیسیون های مربوطه انتخاب میشوند، تشکیل دهد.» این کمیسیون خاص است. یک فصل مهمی راجع به معافیت پزشکی بوده، یک فصل مهمی راجع به آموزش بوده، کمیسیون خاصی که اینجا اشاره میکند بایداز افراد همین کمیسیونها باشند. این کمیسیون خاص به آن معنی نیست. دوتا کمیسیون داخله وکمیسیون دفاع تشکیل شده، آن معنی که در ماده 3 برای کمیسیون خاص است، واقعاً رعایت نشده است.
محلاتی – از ایشان دعوت شده است وخود ایشان نیامدهاند. ورقه دعوت ایشان هم هست.
رجائیان – این پیشنهاد شخصی بنده بوده. من راجع به پیشنهاد خودم صحبت نمیکنم. بررسی که کمیسیون آموزش راجع به فصل معافیتهای تحصیلی کرده است حائز اهمیت است و پیشنهادها هم مال کمیسون است.
رئیس- بسیار خوب، من حرف شما را از این جهت قبول دارم. یعنی ما کمیسیون خاص که تشکیل میدهیم باید کسانی که مربوط هستند دعوت کنیم. این درست است اگر غفلتی شده دعوت نکردهاند. این دیگر دلیل نمیشود که ما ماده آئیننامه بعدی نقض بکنیم ....
رجائیان – این کمیسیون خاص در تشکیلش ایراد هست.
رئیس – بسیارخوب، حالا اگر ایرادی هم هست، اصل گزارش مخدوش میشود. آنجا غفلتی شده، موقع تشکیل باید از کمیسیون آموزش عالی و بهداری هم کسانی را میگذاشتیم، نگذاشتیم. این یک مسأله است. اما حالا که می خواهیم عمل بکنیم اگر بخواهیم پیشنهادهائی که اینها میخواهند بدهند به صورت پیشنهاد کمیسیون فرعی بیاوریم نمی توانیم.
رجائیان – شما از مجلس رأی گرفتید.
رئیس – نه، رأی برای تأخیرگرفتیم  (رجائیان – شما فرمودید مجلس اجازه بدهد...) نه، برای تأخیر بود. ما می خواستیم تربیت را به هم بزنیم گفتیم این تأخیر را اجازه بدهید که رسیدگی بکنیم و در این فاصله هم شما منتشر کردید این اشکال آمد. ضمناً هم معلوم شد اینقدر مهم نیست. حلا ببینیم پیشنهادهایی که آقایان دارند، همه پیشنهادها را میتوانید به صورت حذف مطرح کنید یا ما اگر مماشات کنیم، پیشنهادهائی که به کمیسیون نرفته. آنها را بتوانیم مطرح کنیم. حالا ماده 39 را بخوانید.
مادۀ 39 – دانش آموزان دانشسراها و دانشآموزان چهار ساله آخر دوره متوسطه و هنر آموزان هنرستانها و آموزشگاههای فنی وحرفهای که ارزش تحصیلی دیپلم آنها از طرف مراجع صلاحیت دار معادل متوسطه کامل شناخته شده؛ تحصیل نمایند و دانشجویان و هنر جویان و هنرجویان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی اگر در حین تحصیل به سن مشمولیت برسند تا زمانیکه به تحصیلات خود ادامه میدهند از اعزام به خدمت دوره ضرورت معاف خواهند بود. به شرط آنکه سن دانشآموزان و هنرآموزان از 22 سال تمام و سن دانشجویان و هنر جویان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی از 28 سال تمام و در صورتی که با رعایت مقررات این قانون جهت ادامه تحصیل به خارج از کشور عظیمت نمایند از 29 سال تمام تجاوز نکند. در مواردی که دانش آموزان و دانشجویان علمی که خارج ازاختیارآنان باشد، قادر به اتمام تحصیل در سنین مذکور نباشند طبق آئیننامه اجرایی این بخش از قانون ممکن است حداکثر تا دو سال بر سنین مزبور اضافه شود.
دو نفر در اینجا و هر دو مثل هم پیشنهاد دارند. آقایان عبدخدائی و آقای دهقان پیشنهاد دادهاند ماده 39 از کلمه «به شرط آنکه» تا آخر ماده حذف شود.
رئیس – آقایان توجه بفرمائید خستگی باعث نشود که توجه نکنند این یک بحث اساسی است.آقای عبدخدائی بفرمائید.
عبدخدائی – بسماللهالرحمنالرحیم. در اینکه دفاع یکی از ضروری ترین وظایف اسلامی است هیچ حرفی نیست و مخصوصاً دفاع از جمهوری اسلامی که به تعبیر امام سجاد(علیه الصلوة والسلام) میفرمایند « فلن نؤثرعلیالجهاد شیئاً» بهترین خدمت و ضروری ترین چیز است. همین الان هم سربازی مقدس ترین وظیفهای است که ملت ما انجام میدهند، و ما در جبهههای جنگ میبینیم که هزاران روحانی شرکت کردهاند و صدها شهید حوزههای علمیه تقدیم انقلاب و امام زمان کردهاند. ولی باید توجه داشت که ارزش علمی هم نادیده حساب نشود دانشگاهها را ما نمیتوانیم نادیده حساب کنیم و حوزههای علمیه را نمیتوانیم نادیده حساب کنیم. درعین حال یک شخصیت برجسته علمی است که میتواند کاری بکند در رابطه با صنایع نظامی که به اندازه ده هزار سرباز وجودش ارزنده باشد. من نمیتوانم از تریبون خدماتی که سازمان پژوهشهای علمی درابطه با جنگ انجام داده وجهاد دانشگاهی انجام داده و هنوز طلیعهاش و  مقدمهاش هست  بیان بکنیم. که بعضی از خدماتشان وجداناً به اندازه چندین سرباز اهمیت و ارزش داشته است. دنیائی است که ما بوسیله اتم باید بجنگیم و امیدواریم که در آینده نیروی دفاعی به یک حدی برسد که ابر قدرت ها از ما حساب ببرند و در این نیروی دفاعی هم باید با برنامههای علمی باشد. دراینجا رعایت آن جهات متآسفانه نشده است یک سقف سنی تعیین شده است. خلاصه مطلب این است که ما میخواهیم بگوئیم که سقف سنی را بردارید و ضوابطش را در اختیار دانشگاه ها و حوزههای علمیه بگذارید. شما در اینجا معین کردید که اگر دانشآموز به سن 22 سال رسید و دانشجو به سن 28 سال رسید. حتماً باید سربازی برود. همچنین باید طلبهای که در حوزه علمیه است اگر سطحش را تمام نکرده و سنش به 22 سالگی رسیده است . باید به سربازی برود و خارج هم تمام نکرده است به سن 28 سالگی رسید باید به سربازی برود. این یک مسألهای است که هم به دانشگاهها ضربه میزند  و هم به حوزه علمیه می زند. من برای نمونه برایتان بیان کنم. شما سقف دانشآموزی را22سال گذاشتید. دوره پزشکی رایک نفرخیلی خوب بخواهند هفت سال و نیم میشود  که 22سا ل و هفت و سال و نیم میشود بیست و نه سال و نیم. اگر در وسطش هم مسائلی پیش نیاید. چون همه که نمیتوانند درعرض هفت سال ونیم دروه پزشکیشان را بگذرانند. بعضیها تا10 سال تول میکشند. اگر مسائلی هم پیش نیاید میشود 29 سال و نیم و حال اینکه هنوز یکسال و نیم مانده است که دورهاش راتمام بکند بایدبه سربازی برود ویک پزشکی که در دانشکده پزشکی دارد تحصیل میکند و هنوز و یکی، دو سال از دوره تحصیلش مانده است یا سه سال از دوره تحصیلش مانده است برود 2 سال سربازی، آیا میداند ادامه تحصیل بدهند؟ اما در رابطه با حوزه علیمه هم ردیف را قراردادیم. گفتید طلابی که دارند سطح میخوانند هم ردیف دانش آموزان هستند. یعنی (یکی از نمایندگان : اینجا چه ربطی به حوزه دارد؟) ماده حوزه هم ارتباط به این دارد چون اینجا سقف سنی تهیه شده است.
رئیس – برای آنها هم هست.
یکی از نمایندگان – آن ماده بعدی است.
رئیس – خیلی خوب، اینجا را هم حذف کنیم روی آن هم اثر میگذارد.
عبدخدائی – آنوفت نگاه کنید شما 22 سال سقف سنی دانش آموزتان است. رفتهاید طلبهای که تا 22 سالگی سطحش را تمام نکرده است. حتماً سر22 سالگی باید سربازی برود. من میخواهم بگویم کسی که بعد از راهنمایی میرود وارد حوزه علمیه میشود سطح را به خوبی تمام بکند، سنش 24 ساله است. یعنی حضور دارد رسائل مکاسب میخواند، حتماً باید برود سربازیاش را انجام بدهد، یا کسی دیپلمش را گرفت و میخواهد برود واردحوزه علمیه بشود. هنوز دارد لمعه میخواند. این قانون موظفش میکند که باید برود سربازیاش را انجام بدهد و بعد بیاید طلبه بشود وشما این مقدار را به حوزه علمیه اجازه ندادید که واقعاً یک طلبهای که عالی ترین خدمت را دارد به انقلاب انجام میدهد و سرش را در کف دستش درجبهه ها گزاشته است خودش هم دارد خدمت میکند، بگذارید تحصیلش را بکند وبعد دوره خارج . من میخواهم بگویم آنهائی که اطلاع از وضع حوزه علمیه دارند دوره خارج آیا در 6 سال تمام میشود؟ که شما ملزم کردید یک 28 ساله حتماً برود سربازی را انجام بدهد و بعد بیاید ادامه به دوره خارج بدهد، و این اگر پیاده بشود اولاً قدرت اجرائی نخواهد داشت. ما قانونی بنویسیم که بتوانیم آن را اجرا بکنیم. مردم به عنوان یک قانون مقدس اسلامی بپذیرند و پیاده بشوند. اگر شما بعداً نتوانستید این قانون را درحوزههای علمیه پیاده بکنید قانونتان ضربه میخورد. قانونی باشد که به عنوان قانون اسلامی مردم همان طور که احساس میکنند نماز برایشان واجب است پیاده کردن این قانون هم برایشان واجب حساب شود و آن در صورتی است که قانون همه اطرافش را حساب بکند. (رئیس – وقتتان تمام است) چون وقتم تمام شده دیگر مطلبی نمیگویم.
منشی . آقای روحانی مخالف.
دکتر روحانی – بسماللهالرحمنالرحیم، از نمایندگان محترم خواهش


می‌کنم به این ماده توجه بفرمایند، با توجه به اینکه برداشت آقای عبدخدائی هم از این ماده و مادۀ بعدی اشتباه بود مخصوصاً نسبت به حوزه‌ها خواهش می‌کنم که توجه بیشتری بشود. عرض کنم معافیت تحصیلی در مادۀ 39 فقط برای دانش‌آموزان و هنرجویان و دانشجوها است. بحث در این است که یک فردی که در دورۀ دبیرستان است تا چه‌وقت می‌تواند معافی بگیرد یعنی یک نفر برود کلاس چهارم دبیرستان و هر سال مردود بشود یا نرود و مرتب بخواهد آنجا با معافی تحصیلی ادامه بدهد. آیا این کار امکان‌پذیر است یا امکان‌پذیر نیست؟ ما باید برای این آدم سقفی را درنظر بگیریم. بطور معمول یک فردی در 19 سالگی دیپلم می‌گیرد ما گفته‌ایم تا 22 سال، اگر سه سال هم این وسط مردود شد، باز هم بتواند از معافیت تحصیلی استفاده بکند. دورۀ دانشجوئی با اینکه یک فرد 19، 20 ساله وارد دانشگاه می‌شود و معمولاً هم در لیسانس کارشان تمام می‌شود، می‌شود 24 ساله، فوق‌لیسانس می‌شود 26 ساله و در دکترا معمولاً در 27 سالگی یک فرد دکترا می‌گیرد. ما باز هم تا 29 سالگی و 28 سالگی قرار دادیم به اضافه اینکه دو سال هم اختیار آئین‌نامه اجرائی گذاشتیم که اگر به عللی نتوانست آن دو سال هم در اختیار آئین‌نامه اجرائی گذاشتیم که اگر به عللی نتوانست آن دو سال هم به او ارفاق بشود. پس در واقع راجع به دانشگاهها هم تا سن سی‌سالگی به آنها مهلت داده‌ایم. اما اگر شما بخواهید سقف قرار ندهید. این معنایش این است که اینها خدمت نروند. شما اگر یک فردی را که می‌خواهد دکترا بگیرد. تزش را باقی‌می‌گذارد یا یک ترمش را باقی‌می‌گذارد یا چند واحدش را باقی‌می‌گذارد مخصوصاً دانشجوی خارج از کشور که ما می‌دانیم افرادی در خارج کشور داشتیم و داریم که 20 سال است همینطور دانشجو هستند. یعنی نمی‌روند دکترایشآن‌را بگیرند. چند واحد را باقی‌می‌گذارند، تز را باقی‌می‌گذارند به‌عنوان دانشجو کارت دانشجوئی را مرتب می‌گیرند اینجا آغاز سوء‌استفاده می‌شود به اضافه اینکه شما اگر بخواهید آدم 35 ساله یا چهل ساله را به خدمت ببرید امکان ندارد. فرد بعد از سی سال، بعد از 32 سال امکان ندارد دیگر بتواند خدمت نظام را انجام بدهد، وضع جسمی‌اش دیگر مساعد نیست برای اینکه بتواند خدمت نظام را انجام بدهد، وضع جسمی‌اش دیگر مساعد نیست برای اینکه بتواند در کنار آن سرباز 20 ساله بدود. بنابراین بعد از سی سال هم امکان این کار وجود ندارد، وضع جسمی خودش هم مساعد نیست. اما حوزه‌های علمیه که آقای عبدخدائی توجه به ماده بعد نکردند و اضافه کردند. راجع به حوزه‌های علمیه تمام طلابی که در حوزه‌های علمیه درس می‌خواننند. بله، اگر قبل از درس خارج تحصیل را رهاکنند، از حوزه بیرون بیایند باید به خدمت بروند. اما طلبه‌ای که ادامه تحصیل می‌دهد تا سن سی‌سال طبق این قانون می‌تواند ادامه تحصیل بدهد. یعنی باز هم دو سال را که آنجا اضافه کردیم و گفتیم در موارد استثنائی دو سال اضافه می‌شود. پس یک طلبه می‌تواند تا سن 28 سال، 30 سال درس بخواند و شورای مدیریت حوزه هم می‌تواند به او کارت معافیت بدهد. باز طلبه هم این است. اگر بناشد بگوئیم طلبه تا هروقت درس بخواند، طلبه‌ها که تا آخر عمر درس می‌خوانند، زمان خاصی ندارد. یا شما بگوئید تا چهل سالگی، خوب بعد از چهل سال این دیگر چطور می‌تواند خدمت نظام انجام بدهد. اصلاً بعد از سی سال وضع جسمی فرد برای خدمت نظام آمادگی ندارد. به اضافه اینکه ما راجع به مادۀ 39 و 40 با شورای مدیریت حوزه قم هم مشورت کردیم. جناب سرهنگ رزمجو از اینجا رفتند و با آنها صحبت کردند. آنها نامه رسمی به کمیسیون نوشتند و نظرات آنها را هم در ضمن این مواد ما مراعات کردیم. والسلام.
منشی ـ آقای محمد یزدی موافق.
محمد یزدی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. من خیلی مختصر و خلاصه عرض می‌کنم به دلیل ارتباط این دو قسمت با هم و اینکه در ماده بعد پیشنهاد حذف داده بودم به‌عنوان یک طلبه آشنا با سیستم تحصیلات در حوزه‌های علمیه هم قبل از پیروزی انقلاب، هم بعد از انقلاب و آشنا با خصوصیاتی که در حوزه‌ها هست. عرض می‌کنم ما معتقد نیستیم که طلاب علوم دینی، نباید به سربازی و نظام وظیفه بروند و خدمت بکنند. چنین چیزی را نمی‌گوئیم. آنچه که بیشتر به آن توجه داریم این است که باید به ترتیبی باشد که افرادی که می‌توانند در حوزه‌ها به درجات عالیه مفید برسند تحصیلاتشآن‌را ادامه بدهند. البته با نظارت شورای مدیرت حوزه. همین بحث را در دانشگاهها هم داریم نسبت به مدیرت علمی و شوراهائی که در دانشگاهها تأثیر دارند، یا اساتید دانشگاهها به هر نحوی که هست. یعنی وقتی که محصل چه در رشته جدید و چه در رشته قدیم اگر بین دوره تحصیلی‌اش بخواهد زمانی را برود خارج از حوزه علمیه و حوزه تحصیلی‌اش اشتغال به کار دیگری پیدا می‌کند، ضربه‌ای می‌خورد که مانع از رشدش می‌شود این‌را مضر به‌ اساس انقلاب می‌دانیم و معتقد هستیم که باید ترتیبی داده بشود که بتواند خدمت علمی خودش را به خوبی انجام بدهد. افرادی هم هستند که پس از مدتی تحصیل واقعاً اگر بیایند در حوزه نظام وظیفه خدمت بکنند و بعد هم در جاهای دیگر خدمت بکنند می‌توانند مفید باشند. اگر در حوزه بمانند حتی برای حوزه می‌توانند مفید باشند. البته فرمودند با شورای مدیریت هم صحبت شده است، من در بعضی از جلساتی که شورای مدیریت داشتند در خدمت آقایان هم بوده‌ام. حاصل نظری که از آقایان یاد است، این بوده است، که همه محصلین حوزه‌های علمیه دروه آموزشی چهارماهه یا شش ماهه یا هرچه هست، آن‌را ببینند و آشنائی ابتدائی با مسائل پیدا بکنند، بعد به حوزه برگردند. در حوزه تحصیل خودشآن‌را ادامه بدهند. اگر شورای مدیریت صلاح دانست کسانی را برای نگهداری در آنجا، مثل نگهداری در وزارتخانه‌ها، لازم دانست آنها را بفرستد برای کار در محیط نظامی یا در هرجائی‌که مصلحت است کار بکنند. یعنی ما با خدمت کردن طلاب مخالف نیستیم، ولی اینکه مثل همه سربازان و همه افراد باشند این‌را مضر می‌دانیم، چنانچه نسبت به دانشجویان هم اینجور فکر می‌کنیم. منتها من دربارۀ طلاب به دلیل دقت و آشنائی بیشتری که با وضعشان دارم، می‌خواهم بگویم حتی فرق می‌کند با دانشجویانی که در دانشگاهها تحصیل می‌کنند. دانشجوئی که در دانشگاه تحصیل می‌کند، وقتی مدرک تحصیلی خود را می‌گیرد، شما اینجا در مسائل نظام وظیفه ارزش لیسانس یا فوق‌لیسانس برایش قائل شده‌اید، در حوزه‌های علمیه چنین مسأله‌ای مطرح نیست اینطور نیست که وقتی خارج را خواند به‌عنوان یک لیسانس بیاید در دستگاههای حکومتی و ارزش لیسانس برای تحصیلاتش قائل باشند. اگر هم یک قانونی بگذرانید استثناء در مسائل قضائی باز باید یک فشار اضافی رویش باشد و کار روحانیت اصولاً یک کار دیگری غیر از کار علوم مادی است، علوم معنوی با علوم مادی فرق می‌کند. خود جناب آقای روحانی اشاره فرمودند که تحصیلات علوم دینی تا پایان هست، زمان برنمی‌دارد. بلی درست است در رشته‌های خاصی اتفاقاً همین‌جور هم هست باید هم تا پایان باشد به‌خصوص در رشته‌های اجتهاد که حتماً باید ادامه پیداکند، همیشه در مراحل تکاملش هست پس هدف از این موافقت با حذف این نیست که با خدمت به کلی مخالف باشیم، این هم نیست که بگوئیم همه باید بروند. می‌خواهیم بگوئیم در اختیار شوراهای مدیریت حوزه باشد و یا در اختیارات دانشگاه باشد، برای انتخاب افراد مفید تا افرادی که باید خارج بشوند، یعنی کسانی را که می‌توانند اینها را در حوزه‌ها نگهدارند، چون استعداد و شایستگی دارند، به درجات عالیه برسند و کسانی را هم که درک می‌کنند که اینها اگر در حوزه هم بمانند نمی‌توانند، اینها را مثل بقیه به جاهای دیگر بفرستند. لذا من با این پیشنهاد موافق هستم.
رجائیان ـ آقای هاشمی موافقت آقای یزدی فقط در مورد طلاب علوم دینی بود و راجع به دانشجویان و دانش‌آموزان صحبتی نشد و چون ماده مربوط به طلاب علوم دینی جداگانه مطرح شده است اجازه بدهید من به‌عنوان موافق حذف ماده 39 صحبت کنم.
رئیس ـ آقای رزمجو صحبت کنند.
سرهنگ رزمجو (رئیس اداره وظیفه عمومی) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، در ماده 39 طرح که الان مورد بحث هست، همینطورکه آقای روحانی فرمودند، اگر ما یک سقف سنی درنظر نگیریم، در حقیقت همان شعر زگهواره تا گور دانش بجوی را بخواهیم اجرا بکنیم، بنابراین باید تصویب کنیم که هرکس تصویب می‌کند از خدمت سربازی معاف است و بنابراین همه‌اش در این قانون مواردی آمد از معافیت چه کسی برای خدمت سربازی می‌ماند؟ معلوم نیست و این قانون در سابق هم بوده است من از نظر طلاب عرض نمی‌کنم فعلاً، فقط ازنظر تحصیلات کلاسیکی عرض می‌کنم. ازنظر تحصیلات کلاسیکی هیچ لطمه‌ای تا حالا به کسی در این مورد نخورده. همین الان که زمان جنگ هست، از آن بیست و دو سال سراغ داریم، می‌شناسیم، شاید برادران هم بشناسند، مخصوصاً در کلاس چهارم با وجود اینکه می‌توانسته قبول بشود، کاری کرده که رفوزه بشود چون جنگ است نیاید برود به خدمت. افرادی بوده‌اند که توانسته‌اند از این موارد، از این سقف هم حتی سوء‌استفاده کنند


ولی به هر حال چون اکثریت ملاک است، همین بیست و دو سال و بیست و هشت سال  بیست و نه سال در خارج و اگر هم مواردی هم پیش بیاید که خارج از ارادهاش دانشجو نتواند تحصیلش را ادامه بدهد یا دانش آموز احتمالاً، دو سال هم پیش بینی شده و اصلاً فکر نمی کنم نیازی باشد که پیش از این سن باز هم کسی برود سر کلاس بنشیند. و اما در مورد طلاب که آن هم باز اشاره شده برمیگردد به همین ماده دشواری مدیریت حوزه، همانطور که برادرها اکثر فرمودند، همه معتقد به این هستند که برادرها بیایند و خدمت بکنند، منتها طوری که ادامه تحصیلشان طوری نشود که، قطع بشود. که اگر قطع بشود لطمه ... (چون تحصیل آنها غیر از کلاسیک است) اینرا در آئیننامه می شود پیش بینی کرد که خدمت برادران روحانی احتمالاً به طور متناوب باشد لطمهای به تحصیلشان نخواهد خورد. ولی دو سال خدمت را میتوانیم در آئیننامه ... قانون را اجاره بفرمائید که باشد و خلاف قانون هم نیست و هیچ جا هم منع نشده که اگر لازم باشد خدمت در جاهائی به طور متناوب هم انجام بشود. ولی از نظر کلاسیکی بهترین فرم و بهترین نوعی که هست، همین است که در ماده 32 آمده و اگر خلاف این باشد از نظر نظام وظیفه مشکلات زیادی به وجود خواهد آمد. والسلام علیکم.
رئیس – بسیار خوب آقای افراخته شما مطلبی دارید؟ (اظهاری نشد) از طرف وزارت علوم وبفرمائید صحبت کنید.
نماینده وزارت علوم – بسماللهالرحمنالرحیم. و بهنستعین، من فشرده عرض بکنم در مورد وضعیت دانشگاهها و ورودیهای آموزشی که هیچ مشکلی ایجاد نخواهد کرد با مسأله نظام وظیفه به این صورتی که برادران فرمودند هم که «زگهواره تا گور دانش بجوی»، این دانش آزاد ممکن است باشد ولی دانش کلاسیک را ما اینجور درش را باز نگه داشتهایم که یک دانشجو که وارد شد، هرچند سال که دلش خواست بماند تا یک لیسانس بگیرد، برای دورههای لیسانس و فوق لیسانس و دکترا ضوابط هست. یعنی دانشجوئی که دوره 4 ساله لیسانس را باید بگذراند، اگر عقب بیفتد، اگر مشکلاتی برایش پیش بیایدحداکثر تا 6 سال میتواند بگذراند، یعنی اینجور نیست که ما بگذاریم یک نفر که میخواهد لیسانس بگیرد، ده سال در دانشگاه باشد تا  لیسانس بگیرد. حداکثر دوره چهارساله تا شش ساله است. ضوابط دارد. همینطور برای فوق لیسانس، همینطور برای دوره دکترا منتها اگر آقایان در اینجا در این مورد عدد بگذارند، گرفتاریهای متعددی پیش خواهد آمد و ما دقیقاً موافقیم با پیشنهاد کمیسیون آموزش و تحقیقات که بگوئیم طبق ضوابط وزارت فرهنگ وآموزش عالی بخصوص در شرایط فعلی بخواهد که یک نفر را همینطور دانشجو نگهدارد یا خدای نکرده مثلاً بخواهد کسی را به اعتبار اینکه سربازی نرود او را دانشجو نگه دارد، چنین چیزی نیست، الان دانشجویانی که در خارج هستند، اگر دو ترم حتی معدلشان یک مقدار بیاید پایین و احساس بکنیم که درس نمیخوانند و فعال درس نمیخوانند و واحد کم میگیرند و دورهی آنها میخواهند طولانی بشود، ارزشان را قطع میکنیم و میگوئیم شما نمیخواهید آنجا ردس بخوانید، میخواهید همینجوری در آنجا بمایند اینجور نیست که بگوئیم آقا شما که رفتهای فوق لیسانس بگیری، این نیست، اما اگر این محدودیتها را گذاشتید برای بعضی تخصصها از قبیل پزشکی که یک تخصص بسیار ضروری است برای آینده مملکت و الان مملکت و تا مدتها هم مورد نیاز هست این مشکل پیدا خواهد شد. بیستوهشت سال، بیستونه سال حتی سن بسیار محدودی است در مورد تخصصهای پزشکی و همانطوری که آقای یزدی فرمودند فاصله افتادن در دورههای بعضی از تخصصها مشکلات زیاد ایجاد خواهد کرد. در مورد اینکه فرمودند، سیوپنج سال، چهل سال دیگر سرباز به درد نمیخورد. هرگز چنین حالتی اتفاق نخواهد افتاد، خیلی هم نادر خواهد بود که به آن سنین برسند، با ضوابط خود دانشگاهها، با ضوابط آموزشی، کسی نمیتواند بیش از 6 سال دوره لیسانس معطل بشود. بنابراین او را بیرون میکنند، اخراجش میکنند و میرود سربازی. اما وقتی سن گذشته شد. این گرفتاری پیدا میشود. الان گزینشها مسأله خواهد داشت. کنکورها گاهی عقب میافتد، همین برنامههائی که با ستاد انقلاب فرهنگی هست و تدوین برنامهها و سنگین شدن حجم درسها وحتی فاصلهها فرض کنید دوسال و خرده‌ای که فاصله شد تعطیل دانشگاهها، چنین فواصلی اتفاق میافتد، سن دانشجو را بالا میبرد و با بالا رفتن سن دانشجو، یک مرتبه سرباز میشود و تمام برنامههای آموزشی او صدمه میخورد، اما اگر این برنامه به این ترتیب باشد که طبق آن آئیننامهها ما الان برای کنکورها هماهنگ میکنیم با نظام وظیفه، هیچ مشکلی هم نداریم وزارت فرهنگ و آموزش عالی نظام وظیفه هماهنگ میکنند، هماهنگ که میکنند، میگوئیم مثلاً بیست روز اعزام کسانی را که در مرحله اول کنکور قبول شدهاند، عقب بیاندازند تا جواب مرحله دوم میآید، جواب مرحله دوم هم میآید و هم مشکل آقایان حل میشود. هم مشکل ما و داوطلبان که نروند در پادگانها دوباره بیست روز بعد ترخیص بشوند و مشکلات عدیده میگوئیم اینها را دو ماه دیرتر اعزام کنند. این حل میشود. بنابراین اگر گذشته بشود که با توجه به ضوابط و آئیننامههای وزارت فرهنگ و آموزش عالی، و وزارت فرهنگ و آموزش عالی مملکتی است که علاقمند به سربازی و جبههها و خدمت نظام است. این وزارتخانه همین مجموعه است. بنابراین مشکلی ایجاد نخواهد کرد و آن مشکلاتی که سن مشخص و فیکس گرفتاری ایجاد خواهد کرد، آنرا برطرف میکند. ما پیشنهادمان این است که سن نباشد، بلکه بگوئیم طبق مقرراتی که آن وزارتخانه تعیین خواهد کرد و مقررات وزارتخانه هم این نیست که پول بیتالمال را بیخود بدهد و یک نفر هشت سال، ده سال بیخودی در دانشگاه باشد که یک لیسانس بخواهد بگیرد. شش سال بیشتر شد یا سه ترم نمره کم آورد او را بیرون میکنند. اتوماتیک از سیستم دانشگاه خارج میشود. من نظرم این است والسلام علیکم و رحمهالله.
رئیس – بسیار خوب آقای موحدی از کمیسون صحبت بفرمائید.
موحدی ساوجی(مخبر کمیسیون) – بسماللهالرحمنالرحیم. من فکر میکنم مسأله اینکه هر فردی خوب است که از اول عمر تا آخر عمرش همواره در حال کسب وتحصیل علم و دانش باشد، این مسألهای است خواسته اسلام و مکتب و شرع و عقل است. یعنی فرقی هم بین روحانیت و غیر روحانیت ندارد. همانطوری که روحانیون محترم میتوانند، یعنی باید همینجور باشد که همواره درصد افزایش معلومات و آگاهیهای خودشان باشند، در رشتههای دیگر هم نبایستی کسی که مثلاً میرود یک مدرک تحصیلی میگیرد، چه مدرک تحصیلی عالی باشد و چه مدرک تحصیلی متوسطه، نباید به همین اکتفا بکند، این یکی چیزی است که روشن است. اما اهمیت مسأله نظامی و رزمی و به تعبیر اسلام چندی هم قابل انکار نیست و ما میبینیم که ائمه اطهار، همه پیامبران تمام دانشمندان و علمای بزرگ اسلام در طول تاریخ همواره در کنار علم و دانش و فقه و تحقیق و تدریس، به مسأله تدریس، به مسأله آموزش نظامی و امورانتظامی اهمیت میدادند و به تعبیر حضرت امام مدظلهالعالی که سالهای گذشته در نجف اشرف موقعی که تبعید بوند و آن بیانات را داشتند که به صورت کتاب ولایت فقیه تدوین شد و به چاپ رسید، امام فرمودند که این استعمار بود که آمد و گفت، اگر یک فرد روحانی لباس ارتشی مثلاً بپوشد یا آموزشهای نظامی ببیند، اگر این خلاف مروت است و به عدالتش لطمه میخورد و امثال اینها و لذا ما میبینیم که کسانی مثل مدرسها، مرحوم آیت اللهالعظمی مرجع تقلید بیدار عالم اسلام و تشیع سید محمد تقی خوانساری، کسانی مانند میرزا کوچکخانها، کسانی هستند که در عین طلبه بودن و روحانی بودن، مرجع بودن، آیت الله بودن به این مسائل توجه میدهند. بنابراین من فکر میکنم که امروز دیگر چون کارش خیلی اهمیت دارد نباید برود و یک کار بی اهمیتی که مثلاً مسأله سربازی هست و یا نظامی هست، به این بپردازد و البته کسی هم فکر نمیکنیم چنین چیزی گفته باشد...
رئیس – خارج از موضوع صحبت نکنید، آنها نمیگویند که نرود، اینها میگویند که قطع نکند.
موحدی ساوجی – اما این معنا که سنی را باید تعیین کرد و سقفی را برای تحصیل در نظر گرفت که بعد از پایان این سقف افراد بتوانند به این خدمات نظامی و وظیفه ضروری هم بپردازند. این مسأله در مادۀ 39 و 40 آمده و من فکر میکنم این سقف لازم است. تمام تحصیل کردهها، چه در حوزهها، چه در غیر حوزهها میدانند افرادی که واقعاً درسخوان باشند و بخواهند درس بخوانند، در یک مدتی معلوم میشود که اینها واقعاً به یک جائی میرسند یا نمیرسند؟ فرض کنید که در رابطه با همین دیپلم و یا تحصیلات عالیه دانشگاهی . ما گفتیم که تا بیست وهشت سال و در پایان هم همین ماده هم گفتیم که طبق آئیننامهای که نوشته
میشود 2 سال میتواند اضافه بشود تا 30 سال. شما یک محاسبه خیلی سادهای میتوانید انجام بدهید یک فردی از زمانی که به مدرسه میرود 6 سالش تمام است وارد 7 سالگی میشود، دوره متوسطه 12 سال است، دوره دانشگاه هم 5 سال تا 7 سال است. الان ستاد انقلاب فرهنگی که خیلی آماده کاری کرده، یک سال هم اضافه کرده که به نظر ما شاید صحیح نباشد دوره پزشکی را 7 سالش کرده، خیلی خوب 7 سال و 12 سال می شود 19 سال، 19 سال و 6 سال می شود 25، بگو 26 سال، تا 30 سال 4 سال باز باقی میماند. من تعجب میکنم اگر واقعاً کسی درسخوان باشد، خود در این مدت مشخص میشود، اما اگر برادران ما میخواهند که آن روش نادرست و آن شیوه غلطی که در نظام سابق بوده که یک فردی دانشگاه میرفته بعد 2 واحدش را دائم عقب میانداخته و دادن تز که برای گرفتن دکترا باید تزش را تقدیم بکند و 2 واحد هم مثلاً منظور میشده، گاهی میدیدید چندین سال عقب میانداخت. ما نمیتوانیم یک چنین اجازهای را در قانون نظام وظیفه بدهیم.آقای محترمی که از وزارت آموزش بودند گفتند خوب ما خودمان ضابطه داریم، آقا ضابطه شما چیست . ما داریم قانون نظام وظیفه مینویسیم، اینجا باید معلوم بکنیم که خارج از ضوابط هم که شما دارید، برا ی خودتان هم باید داشته باشید و معلوم بشود برای این جامعه و این ملت که چه کسی درسخوان است و چه کسی، آن کسی که در خارج است، چه کسی واقعاً دانشجو است و چه کسی واقعاً دانشجو نیست، خارج از این مابرای نظام وظیفه هم در اینجا قانون نوشتهایم و مسؤولین مربوطه هم در کمیسیون خاص، شور اول میگفت  شور دوم بررسیهای زیاد شده و مسأله به این صورت درآمده. به نظرما هیچ شک و شبهه و اشکالی نمیتواند باقی بماند و بعد هم برای روحانیون محترم و طلاب فقه طبق ماده 5 که ما تصویب کردیم، اینها می توانند دوره آموزشی که میبینند، حالا 4 ماه است یا یک مقدار کمتراست یا یک مقدار بیشتر است و در سیاسی عقیدتی و امثال اینها حتی با لباس روحانیت هم میتوانند باشند. یک تبصرهای البطه در اینجا، در خود کمیسیون مطرح شده بود و ما فکر کردیم لازم نیست و از آن مسائل آئیننامه است و اگر لازم شد این تبصره را آقای محلاتی پیشنهاد کرده بود که در مورد طلاب علوم دینی که مشمول  هستند پس از طی دوره آموزش نظامی بقیه دوره خدمت خود را با لباس روحانیت در واحد سیاسی عقیدتی نیروهای مسلح انجام خواهند داد و امثال اینها. من از جناب آقای یزدی استاد محترم سؤال میکنم شما که میفرمائید مثلاً یک طلبهای 15 سال، 12 سال درحوزه درس خوانده، حالا دانشمند شده حتی مجتهد شده، استاده شده، این فرد اگر چنانچه بخواهد باز هم در آنجا بماند به عنوان مدرس، بستگی دارد به اینکه به او در آنجا نیاز باشد، اگر نیاز باشد، ماده 5 این را تأمین کرده و اگر چنانچه نه، ممکن است نیاز باشد که در خود همین دانشگاهها بیاید تدریس بکند، میتوانددر دانشگاهها برود تدریس کند. اگرنیاز به خود ارتش است، خوب اینهمه نیروه صدها هزار نفر سرباز وظیفه و کادر درداخل ارتش دارند خدمت میکنند، ایا نیاز ندارند به اینکه این برادر روحانی ما رفته درحوزه 15 سالف 10 سال، 18 سال درس خوانده، خوب از وجود این هم میخواهند استفاده بکنند. همه مدت که نبایند در حوزه باشند. بنابراین به نظر ما بودن این دو ماده و بعد هم بودن سقف سنی لازم هست و اگر این سقف سنی نباشد، آنوقت کار خیلی مشکل میشود تاآخر عمر میگویند من در حال تحصیل هستم و دیگر چه کسی میخواهد برود سربازی؟ والسلام.
رئیس – بسیارخوب، حالا یک قسمت از صحبت ها که مربوط به اصل ماده است، خارج از موضوع بود فقط الان سقف سنی مطرح است، دیگر ان چیزها مطرح نیست الان پیشنها آقایان حذف سقف سنی است که از « به شرط اینکه» درماده 39 تا آخر ماده باید خذف بشود. اقایان توجه بفرمائید رأی گیری است 191 نفر در مجلس حاضر هستند کسانی که با حذف این قسمت از «به شرط آنکه تا آخر...»  موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخواستند) تصویب شد.
الان دیگر بحث را تمام میکنیم. میهمانان امروز مجلس شورای اسلامی گروهی از روحانیون اهل سنت استانهای کردستان و آذربایجان غربی شرکت کننده در هفته وحدت هستند و جمعی از مسلمانان لبنانی که به مناسبت هفته وحدت میهمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند. جمعی از کارکنان واعضای تعاونی تحت پوشش مرکز، کسترش خدمات تولیدی وعمرانی استان همدان، جمعی از دانش آموزان دوره راهنمایی مدرسه باغچه بان شماره 1، جمعی از دانش آموزان عضور کتابخانه روستائی جهاد سازندگی زاهدان، گروهی از کارکنان واعضای انجمن اسلامی هتل همای تهران وگروهی از میهمانان کنفرانس بررسی جنایات صدام هستند که ما به همه این میهمانان خوش آمد میگوئیم و مخصوصاً از برادران روحانی اهل سنت و میهمانان کنفرانس بررسی جنایات صدام و میهمانان لبنانی تشکر میکنیم  که به میهن ما تشریف آوردند و به مجلس شورای اسلامی تشریف آوردند وبرای همه آنها هم توفیق میخواهیم که در ایجاد وحدت و انسجام موفق باشند.
5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستورآن
رئیس – جلسه بعدمان روز یکشنبه ساعت هشت صبح و دستور جلسه هم دستور هفتگی است که اعلام میشود. جلسه ختم میشود.
(ساعت 50/11 جلسه پایان یافت)
رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی