جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه538 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه538 )

  • سه شنبه ۱۵ آذر ۱۳۶۲

1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم با حضور 188 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود. منشی - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم دستور جلسه پانصد و سی و هشتم روز سه شنبه پانزدهم آذر ماه 1362 هجری شمسی مطابق با اول ربیع الاول 1404 هجری قمری 1- گزارش شور اول کمیسیون امور قضائی در خصوص لایحه آئین دادرسی حقوقی 2- گزارش شور دوم کمیسیون خاص بررسی طرح خدمت وظیفه عمومی در خصوص طرح قانونی خدمت وظیفه عمومی 3- سوال آقای عبدالکریم شرعی از آقای وزیر راه و ترابری 4- سوال آقای غلامعلی شهرکی از آقای وزیر راه و ترابری 5- سوال آقای حججی از آقای وزیر راه و ترابری رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم انا انزلنا التوریه فیها هدی و نور یحکم بها النبیون الذین اسلمو الذین هادوا و الربانیون و الاحبار بما استحفظوا من کتاب الله و کانوا علیه شهداء فلا تخشو الناس و اخشون و لا تشتروا بایاتی ثمنا قلیلا و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون. و کتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس و العین بالعین والانف بالانف و الاذن والسن بالسن و الجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون. و قفینا علی آثارهم بعیسی ابن مریم مصدقا لما بین یدیه من التوریة و آتیناه الانجیل فیه هدی و نور و مصدقا لما بین یدیه التوریة موهدی و موعظة للمتقین صدق الله العلی العظیم (حضار صلوات فرستادند) «از آیه 49 الی آیه 51 سوره المائده» 2- بیانات قبل از دستور آقایان: مهاجرانی و فدائی رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی – آقای غفورگیوی نماینده خلخال ، آقای مهاجرانی نماینده شیراز آقای فدائی نماینده سربند. رئیس – آقای مهاجرانی بفرمائید. مهاجرانی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم با سلام به همه برادران و خواهران و با تشکر از برادر بزرگوار آقای دعائی که نوبتشان را به من دادند امروزه تقریبا تمامی دولت‌ها این مطلب را پذیرفته‌اند که برای مبارزه با یک ابرقدرت به ناگزیر باید به دیگری متکی بود. گرچه هر دو ابر قدرت به تعبیر چوئن لای در یک بستر خفته‌اند و تنها رویاهایشان متفاوت است لکن به گونه‌ای عمل کرده‌اند و سخن گفته‌اند که گوئی سرنوشت همه مردم جهان را آن دو رقم می‌زنند برژنف در ملاقاتی که با نیکسون داشته است می‌گوید ما به خوبی می‌دانیم که از لحاظ قدرت و نفوذ در دنیا فقط دو کشورند که واقعا به حساب می‌آیند ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی. هر تصمیمی که ما بین خودمان بگیریم و سایر کشورها اگر موافق هم نباشند مجبور به پذیرفتن آن هستند. برژنف در مصاحبه خود با لیپمن روزنامه نگار آمریکایی در مورد غیر متعهدها نیز گفته است غیر متعهد وجود ندارد نمی‌تواند و نباید وجود داشته باشد پیدا است که ابر قدرت‌ها باور کرده‌اند و باور نداده‌اند که هیچ دولت و ملتی نمی‌تواند فرای اراده آنان بال و پر بزند و هر وقت هر دو ابر قدرت تصمیم مشترکی گرفتند هر چه خواسته‌اند کرده‌اند و هر وقت اصطکاک منافع اردوگاه غرب و شرق به خط قرمز رسیده به راحتی کشورها و ملت‌ها را مثل کیک بریده‌اند و هر کدام سهم خود را برداشته‌اند. وجود کشورهائی مثل آلمان شرقی، آلمان غربی، کره جنوبی و شمالی ، یمن جنوبی و شمالی و نیز ویتنام شمالی و جنوبی تا دیروز مصادیق این مدعا هستند. ابر قدرت‌ها با یک استثنا روبرو شده‌اند تصمیم گرفتند حکومتی را سرپا نگهدارند ناکام ماندند و اراده کردند حکومتی را ناکام کنند و شکست خوردند. امریکا و روسیه در ماندن حکومت شاه هم‌نظر بودند و امروزه در تضعیف و براندازی انقلاب اسلامی همدل و هم‌رؤیا هستند. ناکامی هر دو ابرقدرت در این دو مورد ناشی از درک نادرست آنان نسبت به امام و امت و در یک کلام، اسلام است. رمز و راز پیروزی انقلاب اسلامی حبل‌اللهی است که تار آن تبعیت از امام و پود آن محبت‌الله و اسلام است که بر اساس فطرت الهی انسان‌ها سرشته شده، و «لاانفصام‌لها» و «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله» امروزه ما شاهدیم که هر دو اردوگاه غرب و شرق سلاح‌های استراتژیک ناتو و ورشو را، آن هم با اعتبار در اختیار اعراب قرار داده‌اند در واقع امر اعتقاد مردم ما به اسلام و اعتماد عمومی آنان به جمهوری اسلامی پایه و مایة برقراری و تداوم انقلاب بوده است. هر سخن، عمل و یا تصمیمی که چهرة‌ تابناک اسلام را مخدوش نماید و یا به اعتماد عمومی مردم نسبت به انقلاب اسلامی آسیب بزند، نهایتاً موجب تضعیف اسلام و انقلاب و نیز شادکامی ابرقدرت‌ها خواهد شد. مواردی را که می‌توان با توجه به این مقدمه تذکر داد از این قرار است: 1- اختلاف: اختلاف عنصر خطرناکی است که مثل موریانه جوهر انقلاب را می‌خورد و موجب می‌شود که بخش اعظم نیروی جامعه در کشاکش صرف شود و هرز رود. تلاش نکنیم تا کمترین تفاوت سلیقه و اندیشه را به دوگانگی عقیده بکشانیم و با مهر طرفدار ولایت فقیه و یا ضدولایت فقیه نیروهای مؤمن به انقلاب را منزوی کنیم. روحانیت به لحاظ اهمیت و اعتباری که دارد در زدودن اختلاف و ایجاد وحدت و یا عکس آن نقش درجة اول را داشته و دارد. 2- مسؤولان کشور به‌ویژه رؤسای قوای سه‌گانه سخنانشان تأثیر بسیاری در جامعه دارد، به همین لحاظ پرگوئی، امیدهای کاذب ایجاد کردن و رعد و بر‌ق‌های بدون باران تأثیر جدی در اعتماد عمومی مردم نسبت به آنان دارد چه ضرورتی دارد که هر یک از این برادران مسؤول بخواهند برای هر مشکلی راه‌حلی ارائه دهند و روزنامه‌ها و رادیو تلویزیون نیز هر ملاقاتی را تیتر اول و یا خبر اول کنند. حضرت آیت‌الله العظمی منتظری در 14 فروردین امسال گفته‌اند: «نباید احساس شود که مصاحبه‌ها و شعارها از کارهائی انجام شده بیشتر است»، ذکر نمونه‌ای، البته بدون ذکر آمار دقیق، بی‌متناسبت نیست. بر اساس آمارهای داده شده وزارت کشاورزی ما در زمینة کشت گندم، پرورش دام، صید ماهی، صدور خاویار، مراحلی از رشد داشته‌ایم. در 5 دیماه 61 وزیر کشاورزی وقت گفته‌اند سال 60، 39% صادرات غیرنفتی از کشاورزی بوده و امسال یعنی سال 61 به 63% رسیده است. داستان ذکر آمار از پیشرفت‌های اقتصادی در زمینه‌هائی که گفته شد بی‌مناسبت و بی‌شباهت با داستانی نیست که نقل می‌کنند فردی فرزند خودش را به طناب باقی فرستاده بود، بعد از مدتی فرزند او اعتراض کرد و گفت که این چه صنعت است که به او آموخته‌اند که هر چه کار او پیشتر می‌رود خودش عقب‌تر می‌رود. وقتی که مردم، وقتی‌که مسؤولین و آگاهان بینند که متناسب با آماری که رشد کرده است، واقعیت‌ها و کاهش‌ها هم رشده کرده است، غیر از بی‌اعتمادی بهرة دیگری نخواهند برد. نکتة دیگر، مسؤولین قضائی کشور مکرر وعده داده‌اند که با گران‌فروشی و احتکار مبارزه خواهند کرد حتی در مورد احتکار رئیس بازرسی کل کشور هم به یک تحقیق آکادمیک در زمینة احتکار دست زده و دادستان کل کشور هم گفته است که مجازات محتکرین در این روزگار اعدام است و اگر یادمان نرفته باشد دولت هم امسال را سال مستضعفین اعلام کرده و در مورد حمایت و طرفداری از مستضعفین سخن بسیار گفته شده است. به نظر می‌رسد ذکر وعده‌های متعدد در مورد مبارزه با احتکار و بر جای ماندن مشکل غیر از بی‌اعتمادی بیشتر از آن بهره‌ای نخواهیم گرفت و بالاخرة نمونه آخر در مورد گزینش‌ها هست به‌ویژه با موردی که امروزه با آن روبه‌رو هستیم، یعنی در مورد دانشجویانی که به دانشگاهها راه پیدا کرده‌اند. به نظر می‌رسد که مسؤولین وزارت علوم و برادرانی که دست‌اندرکار گزینش دانشجویان جدید بوده‌اند فرض را بر این گذاشته‌اند که تمامی دانشجویانی که می‌خواهند به دانشگاه راه پیدا کنند، گوئی همة آن‌ها افرادی هستند نفوذی و غیرمؤمن نسبت به انقلاب اسلامی که بایستی همة راهها و همة ابزاری را که لازم هست برای شناسائی آن‌ها که مبادا آن‌ها ضربه‌ای را به انقلاب بزنند بررسی کرد. برای همین لحاظ نسبت به دانشجویانی که از قدیم مانده‌اند بنا را بر این گذاشته‌اند که توبه‌شان احراز شود تا مشکلاتی که ناشی از آن بوده، در مورد دانشجویان جدید با توجه به اینکه گفته شده بود که اینها بایستی معرفینی داشته باشند، وقتیکه من خودم پرسیدم که مثلاً دانشجویانی بوده‌‌اند که اسم خود من را به‌عنوان معرف نوشتند و شما هیچ‌وقت نپرسیدید. مسؤولین می‌گفتند که معرفین همیشه آخرین کانال و سوخته‌ترین کانال هستند که می‌شود از آن‌ها اطلاع پیدا کرد. وقتیکه مردم ببینند که بچه‌های آن‌ها به‌ویژه کسانی که خود درس خوانده‌اند، با معدل‌های بالا قبول شدند، در ضمن هیچ‌وقت مخالف انقلاب هم نبوده‌اند، هیچ‌وقت در گروهی هم عضویت نداشته‌اند، ولی به‌دلیل نارس بودن و ناکافی بودن اطلاعات و تحقیقاتی که انجام شده نام آن‌ها در روزنامه‌ها اعلام نشود وقتیکه درس بچه‌های خودشان را هم می‌دانستند که خوب هست خود به خود این زمینه و این توهم پیش خواهد آمد که لابد بچه‌های آنها در ارتباط با گروهکها بودند و این شروع نوعی نابسامانی و آشفتگی در خانواده‌ها و عدم اعتماد آن خانواد‌ها نسبت به جمهوری اسلامی خواهد بود. موقعی که ما با دانشجویانی جدید روبه‌رو هستیم، یعنی کسانیکه اسامی آن‌ها تازه اعلام شده، اینها کسانی بودند که در سال پیروزی انقلاب 13-14 ساله بیشتر نبودند و در سالی که گروهک‌ها حضور جدی داشتند، در شرایطی که بنی‌صدر رئیس جمهور بوده است این‌ها نمی‌توانستند از سن عقلانی قابل ملاحظه‌ای به لحاظ رشد اجتماعی و سیاسی برخوردار باشند، بچه‌های 14-15 ساله و بعد هم که از خرداد 60 به این سو که همة حرکت‌های مسلحانه جلوگیری شده و عواملش شناسائی شدند و این‌ها به خود این اجازه را دادند که در کنکور شرکت کنند، حتماً اینها از خودشان امیدوار بودند. این‌گونه به سر خورد، یعنی زیر علامت سؤال بردن اکثریت بچه‌هائی که این نیم میلیون نفر در ارتباط با لااقل 2-3 میلیون نفر از جمعیت ما هستند، غیر از بی‌اعتمادی، غیر از دل‌زدگی و غیر از نومیدی بهرة دیگری نخواهد داشت. نکتة دیگر این هست که مسؤولین وزارت علوم سه شمارة تلفن اعلام کردند برای کسانی که اعتراض دارند نسبت به اسامی آنها که اعلام نشده. خود من تعداد زیادی، شاید بیش از 50 بار سعی کردم با یکی از این سه شماره تلفن تماس بگیرم و موفق نشدم. حالا سایر شهرستان‌ها با مشکلاتی که آنها برای گرفتن این شماره‌ها دارند و پرسیدن ایراد و اشکال مسلماً با اشکالات بیشتری روبه‌رو خواهند شد و نتیجة این برخورد غیر از بی‌اعتمادی چیز دیگری نخواهد بود. از برادران و مسؤولین وزارت علوم می‌خواهم که لااقل به اعتراضات به خوبی گوش کنند و نگذارند که با بررسی نشدن برخی اعتراضات و اشکالات خدای ناکرده دلزدگی و یا بی‌اعتمادی پیش خواهد آمد. همانگونه که در یک کلام گفتیم، اساس و پایة انقلاب بر اعتماد عمومی و اعتقاد مردم به اسلام و انقلاب است. از خدای رحمن می‌خواهیم که همة برادران مسؤول و مجریان را در خدمت به اسلام و انقلاب موفق کند. والسلام علیکم و رحمه‌الله. منشی- آقای فدائی نمایندة‌ سربند. فدائی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، اعوذبالله‌من‌الشیطان‌الرجیم. «محمد رسول‌الله و الذین معه الشداء علی الکفار رحماء بینهم». با عرض تسلیت رحت رسول اکرم صلی‌الله علیه و سلامه علیه باید دو خصیصه شدت بر کفار و رحمت و عطوفت بر مسلمین متعهد را هر چه بیشتر در خود تقویت کنیم و خوشبختانه در این انقلاب و با رهبری‌های پیامبرگونه امام امت این اخلاق در سطح بالائی در زندگی اجتماعی ما دیده شده است و باید همة مسلمانان جهان به ندای قرآن پاسخ مثبت گویند تا جهان از لوث ظالمین و وجود مردم بی‌تفاوت و خمود پاک شود. امروز که ابرجنایتکار بزرگ، احمقانه، خود مستقیماً به میدان کارزار با اسلام و مسلمین آمده است کلام پروردگاری باید اجراء شود و این قدرت بادکنکی همچون مزدورانش شاه و صدام نابود خواهند گشت. همان‌گونه که حملات اخیر او به لبنان نیروها و سلاح‌های فراوانی از او به نابودی کشیده شده است و ان‌شاءالله مشیت الهی بر این قرارگرفته که دو قدرت کله‌گاوی که شاخ دارند و شعور ندارند در مصاف با ملت‌های مسلمان متعهد و متعبد و در خط امام یکباره مضمحل و نابود گردند و جهان اسلام و حتی مستضعفین زمین از ظلمتکده فساد و فحشاء و جور و ستمی که شرق و غرب مفسده جو ایجاد کرده‌اند رها شوند و مصداق «یخرجهم من الظلمات الی النور» گردند. اما مطلبی که لازم است تذکر داده شود موضوع بودجة سال 63 است و عنایت هر چه بیشتر مردم و نمایندگان محترمشان به اینکه جنگ مقدم بر همة مسائل کشور است. ولی باید توجه داشت که جنگ ابعاد مختلف دارد و محاربة با نفس، جهاد اکبر است و امروز بیشتر گرفتاری ملت و دولت و قوای ثلاثه و همه و همه از همین ناحیه است. مگر نه این است که ما اعلام کردیم که فرزند رمضانیم و جنود عاشورا، پس چه شده است که بسیاری از ما نتوانسته‌اند بر تمایلات و خواهش‌های افزون‌طلبی خود غلبه پیدا کنند؟ چه شده که در انقلاب اسلامی بدون توجه به خواست اسلام و ندای قرآن که می‌فرماید «و ما لکم لاتقاتلون فی‌سبیل‌الله و المستضعفین من الرجال و النساء» که در سراسر جهان اسلام و غیر اسلام و حتی روستاهای داخلی پراکنده‌اند، به ندای آن‌ها پاسخ گفته شود و علی‌رغم این گفتار عده‌ای می‌کوشند از زندگی بهتری برخوردار باشند و چرا باید سطح واردات مواد غذایی و حتی مواد مضره مثل سیگار که این نیز از آثار استعمار است تا این اندازه بالا باشد؟ چرا تا این اندازه باید طلا و ارز و شاید عرض این مملکت مبدل به آهن و آهن پاره‌ها به شکل انواع و اقسام خودروها شود؟ نباید با این خواست‌های به ظاهر شرعی و فلج‌کنندة دولت و ملت مبارزه کرد؟ و وقت آن نرسیده که به جای استقراض ولو از بانک مرکزی، همة دستگاههای ارشادی و تبلیغاتی و مطبوعاتی و گویندگان محترم بسیج شوند و مردم را امر به زهد و تقوای بیشتر و افزون‌طلبی نهی فرمایند؟ آیا کمبود کشور ما فط و فقط ساختمان‌های مختلف دولتی و بخش خصوصی بود یا اینکه کمبود ما، کمبود تولیدات چه در مواد غذائی و چه مسائل صنعتی بوده و هست که می‌بایست هر چه بیشتر بعد از انقلاب به این امور توجه می‌شد؟ از طرفی مگر نه این است که دهها هزار کامیون داخلی و حتی از اتباع خارجی خط ممتدی از بندرگاهها و گمرکات به داخل کشور کشیده‌اند که مسؤولین بارها اعلام داشته‌اند محورها تاب تحمل این‌همه کامیون سنگین را ندارند و حتی کامیون هم ندارند. و دموراژهای سنگینی تاکنون برای کشتی‌های روی آب‌ها پرداخت نموده‌اند و باز باید پرداخت کنند و این موضوع در آستانة تصویب بودجة سال جاری بسیار قابل توجه است که مردم ما باید نه تنها صرفه‌جوئی بلکه قناعت و حتی باید ایثار کنند تا واردات غیرضرور به صفر برسد و فراغتی حاصل شود تا دولت بتواند بیشتر به قسمت عظیم و محروم این کشور یعنی روستاها و همچنین تبلیغات اسلامی خود در داخل و خارج کشور توجه نماید و مردم عزیز ما باید بکوشند با قناعت و صرفه‌جوئی و جلوگیری اکید از اسراف‌کاری به تلاش برای محو اسارت‌های ناشی از هوی و هوس‌ها و اطاعت طاغوت‌ها در داخل و خارج کشور بپردازند و در این زمینه باید ارگان‌ها و دوایر فرهنگی و علمی و ارشادی بدون وقفه تلاش کنند و لازم است که وزارت ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات سمیناری از کسانیکه برای تبلیغ و یا کارهای ارشادی به خارج از کشور رفته‌اند و به مسائل خارج کشور آشنا هستند، تشکیل دهد و همچنین با حضور مسؤولین خارج از کشور که آنها را نیز دعوت نمایند و جداً برای مسائل خارج از کشور اقدامات لازم به عمل آید و بارها تذکر داده‌ایم که باید بازرسی در کشور قوی باشد تا افراد صالح و خوش‌فکر و پرتلاش تشویق گردند و افراد ناصالح و بداندیش و یا احیاناً خائن طرد گردند و یا الاقل علی‌رغم محرومین از زندگی مرفهی مانند سازمان طاغوت برخوردار نباشند. و نکته دیگر توجه به امور معلمین و آموزگاران این مملکت است که باید دولت ما هر چه بیشتر به این مظلومین و افرادی که برای ساختن و پروش نسل آینده این انقلاب مؤثرند به زندگی آنها توجه بیشتری نمایند و بدانند که اگر چه معلمین از یک میزان بسیار زیادی برخوردارند و تعداد آنها زیاد است ولی نباید به جرم زیادی آنها را از نظر دور داشت تا زمانی برسد که یکی پس از دیگری، معلمین دست از کار مقدس آموزگاری و یا معلمی بردارند و جذب ارگان‌ها و ادارات دیگر شوند. و همچنین نسبت به منطقه سربند باید عرض کنم که تاکنون از طرف ارگان‌ها و ادارات و وزارتخانه‌های مختلف به این منطقه بی‌توجهی کامل شده و یا احیاناً غافل مانده‌اند و باید هر چه بیشتر در مورد بررسی و بازرسی از این منطقه عنایت شود تا منطقه‌ای محروم در مرکز ایران و نزدیکی مرکز مملکت و پایتخت مملکت مثل تهران،‌ لااقل گرفتاری‌ها و کمبودهای آن که بسیاری از روستاها حتی از آب آشامیدنی محرومند و همچنین در سال گذشته کلیة محصولات این شهرستان در اثر برف و بارندگی سنگین از بین رفت ولی تاکنون از طرف هیچ ارگان و نهاد و وزارتخانه‌ای به آنها کمک نشده با وجود اینکه دهها نامه از طرف فرماندار و استاندار و این حقیر رد و بدل گردید ولی توجه نشد و همچنین از نظر تبلیغی، آنجا از نظر روحانیت در کمبود محض به سر می‌برد. همان‌گونه که درگذشته گفته شده، از نظر مسائل اعتقادی آنها راهنما ندارند و از نظر راه و جاده در کمبود عجیبی به سر می‌برند که بارها عنوان شده باید افراد مریض خودشان را، چون درمانگاه و پزشک هم آنجا بسیار، بسیار کم است که شاید برای هر دهها هزار نفر یک پزشک در منطقه است، به‌وسیلة وسایلی یا بر دوششان مریض‌هایشان را از برف‌ها بگذارنند و چه‌بسا آن مریض را پس از مردن دوباره به روستای خودشان با همان وضع برمی‌گردانند. گر چه خدا شاهد است که من دوست ندارم این مطالب عنوان بشود ولی فقط خواهش من این است که در مملکت گروهی دست به دست هم بدهند، هم از نهاد ریاست جمهوری و هم از نخست‌وزیری و وزارتخانه‌های دیگر و یک بازرسی قوی در مملکت ایجاد کنند تا به مسائل مملکت، به ادارات و ارگان‌ها و همه ابعاد و نقاط مختلف این مملکت رسیدگی بیشتر شود تا احتیاج نباشد که به هیچ‌وجه نمایندگان محترم در این زمینه‌ها دخالت کنند و تریبون مجلس را که باید مسائل عالی و مهم در سطح جهان گفته بشود، راجع به این مسائل وقت این تریبون و این مجلس و نمایندگان محترم و مردم گرفته بشود. والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته. 3- بیانات آقای رئیس به مناسبت حمله هواپیماهای آمریکائی به ارتفاعات مرکزی لبنان مظلوم و نیروهای مبارز و مقاوم سوری رئیس- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. حادثة حمله هواپیماهای آمریکائی و به روایتی حملة مشترک آمریکائیها و فرانسویها و اسرائیلی‌ها به ارتفاعات مرکزی لبنان مظلوم و نیروهای مبارز و مقاوم سوری می‌تواند یک مسأله بسیار مهمی در سطح بین‌المللی باشد و می‌تواند یک ماجراجوئی خطرناکی به حساب بیاید. این یک اتحاد اعلام نشده‌ای است که دشمنان اسلام در خاک اسلامی دارند از خودشان نشان می‌دهند و چیزی است که اعلام خطر بسیار جدی امت نسبت به آینده جهان اسلام و به خصوص دنیای عرب. ما این خطر را بسیار جدی می‌گیریم و به این گستاخی که از طرف آمریکا، این میهمان ناخوانده در منطقه بروزکرده، نمی‌توانیم بی‌تفاوت بنگریم به‌خصوص الان که کنفرانس وزرای نفت اوپک در حال تشکیل است. انتظارمان از ملت‌ها و دولت‌های اسلامی این است که برای اولین بار از حربة نفت استفاده بشود و روی گردة آمریکائی‌ها و متفقینش فشار بیاید که دست از حمایت بی‌شرمانه از اسرائیل بردارند. این دهن‌کجی که امروز دارد به دنیای اسلام می‌شود که وزیر جنگ آمریکا، وزیر جنگ فرانسه رسماً اعلان همکاری با اسرائیل می‌کنند و بعد از ملاقات‌های مرموز واشنگتن صحبت‌ از اتحاد غیررسمی می‌شود و به‌دنبال آن حمله می‌شود به نیروهای یک کشور مسلمان در لبنان به این‌صورت مفتضحی که ما دیدیم، این‌ها چیزی نیست که بشود از آن گذشت، این ضعف و تفرقه بی‌حدی که امروز در جامعه عرب و اسلام دیده می‌شود، این‌ها می‌تواند دلیل این گستاخی‌ها باشد، با اینکه بهترین حربه را ما داریم. ما معتقدیم که از همین امروز حالا که این خطردیده شده باید مطرح کرد که آمریکا و اعوانش آب‌های منطقه را چه در اقیانوس هند و چه در دریای مدیترانه باید ترک کنند و حضور اینها برای این منطقه همیشه احتمال خطر آتش سوزنده‌ای در سراسر منطقه است و تأسف ما این است که مسلمان‌ها، کشورهای به ظاهر اسلامی از این حادثه تلخ نه تنها با این حادثه برخورد مناسبی نکرده‌اند، بلکه با حالت رضایت و به‌عنوان حامی خودشان به آمریکا دارند در این حادثه نگاه می‌کنند و این روزها کنفرانس اسلامی وزرای کشورهای اسلامی در بنگلادش، کنفرانس اسلامی دیگر در پاکستان و کنفرانس وزرای نفت و سایر مجامع اسلامی بین‌المللی که الان وجود دارد باید روی این مسأله دقت کنند و فشار بیاورند که ان‌شاءالله ما در آینده از شر این خطر بزرگ ابرقدرت‌ها در منطقه راحت بشویم. 4- تذکرات نمایندگان به مسؤولان اجرائی کشور به‌وسیله آقای رئیس رئیس- تذکرات نمایندگان محترم مجلس به مسؤولان محترم اجرائی کشور. آقای شرعی نماینده داراب – به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد تخصیص کد آزاد متناسب با تعداد شمارة شهری تلفن داراب تذکر داده‌اند. آقای آقارحیمی نمایندة شهر بابک – به وزارت راه در مورد روکش آسفالت جادة سیرجان به شهر بابک تذکر داده‌اند. آقای اخلاقی‌نیا نماینده سیرجان – به وزارت کشور در مورد استخدام کارگزاران چندپیشه تذکر داده‌اند. آقای همتی نمایندة مشکین‌شهر – به وزارت بهداری در مورد احداث درمانگاه روستاهای شبان و مرادلو و تکمیل درمانگاه تقی‌دیزج و به وزارت نیرو در مورد مهار آب‌های رودخانه‌ها در مشکین‌شهر و به وزارت کشاورزی در مورد ایجاد مراکز خدمات کشاورزی و عشایری در فخرآباد و لاهرود تذکر داده‌اند. آقای زمانیان نماینده نهاوند به وزارت بهداری در مورد اعزام پزشک جراح و ماما به شهرستان‌ نهاوند تذکر داده‌اند. آقای کیان ارثی نمایندة فریدن به هلال‌احمر جمهوری اسلامی در مورد ایجاد پایگاه امدادی در منطقه فریدون‌کنار و تشکر دارند از برق منطقه‌ای اصفهان و فریدن و ضمناً به وزارت نیرو در مورد امکانات مورد نیاز برق منطقه‌ای اصفهان و فریدن تذکر داده‌اند و به شورای عالی قضائی در مورد کادر قضائی دادگستری تذکر داده‌اند. نمایندگان مازندران به وزارت فرهنگ و آموزشی عالی نسبت به بازگشایی دانشکده پزشکی گرگان و بابل تذکر داده‌اند. آقای سیدفضل‌الله برمائی نماینده کلات و درگز به وزارت راه در مورد تسریع در عملیات ساختمانی راه درگز، به امام‌علی و به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد تسریع در عملیات ساختمان تلفن خودکار درگز تذکر داده‌اند. دستورمان را شروع می‌کنیم. 5- تصویب لایحه کلیات آئین دادرسی حقوقی منشی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. اولین دستور لایحة آئین دادرسی حقوقی گزارشی از کمیسیون قضائی است. رئیس- مخبر کمیسیون، آقای شوشتری بفرمائید. شوشتری (مخبر کمیسیون)- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، گزارش از کمیسیون امور قضائی به مجلس شورای اسلامی لایحه راجع به آئین دادرسی حقوقی به شمارة 32286، مورخ 13/5/62 در جلسه روز چهارشنبه 13/7/62 این کمیسیون با حضور نمایندة شورای عالی قضائی و معاونت وزارت دادگستری مورد بحث و بررسی واقع و با اصلاحاتی به تصویب رسید. اینک گزارش آن جهت شور اول تقدیم می‌گردد. نایب رئیس کمیسیون امور قضائی- سیدابوالفضل موسوی تبریزی شمارة ترتیب چاپ 1917 شمارة‌چاپ سابقه 1827. نظر به اینکه من فکر می‌کنم خیلی بحث در مورد کلیات آئین دادرسی حقوقی نباشد کمتر صحبت می‌کنم تا وقت مجلس خیلی گرفته نشود. با توجه به اینکه بعد از مصوبات مجلس شورای اسلامی در مورد تشکیلات دادگستری جمهوری اسلامی و تقسیم دادگاهها به دادگاههای کیفری 1 کیفری 2 و دادگاههای حقوقی 1 و حقوقی 2 و دادگاههای انقلاب که عملاً در کلیه دادگستری‌های سراسر کشور پیاده شده و دادگاههای انقلاب که عملاً هم در کلیه دادگستری‌های سراسر کشور پیاده شده و دادگاههای حقوقی تشکیل شده طبعاً آئین دادرسی حقوقی لازم است تا دادگاههای حقوقی بتوانند به کار خودشان ادامه بدهند و ما تاکنون نتوانسته بودیم آئین دادرسی حقوقی را تصویب کنیم، البته در اینجا یک نکته را خدمت نمایندگان محترم عرض کنم. ابتدا شورای عالی قضائی، آئین دادرسی حقوقی را تقدیم مجلس شورای اسلامی کرده قطور بود و موادش فراوان بود، صحبت شد که خیلی از مواد چون در قوانین گذشته عیناً بوده، نیازی به تصویب مجدد ندارد و لذا مختصر کنند، مواردی که احتیاج به اصلاح است، لایحه‌ای در این زمینه بیاورند. با توجه به این مسألة، دوباره شورای عالی قضائی لایحه‌ای ترتیب داد و در هیأت دولت تصویب شد که مواردی که مورد نیاز هست و در قوانین گذشته می‌بایست تغییر پیدا بکند به مجلس شورای اسلامی تقدیم بکنند و این چند ماده‌ای است که در حضور نمایندگان محترم هست و ما با تصویب این لایحه می‌توانیم دادگاههای حقوقی 1 و 2 را که تشکیل شدند حداقل نحوة رسیدگی به پرونه‌ها را، قانونی را به آن‌ها بدهیم و بلاتکلیف نمانند و لذا در اینجا طی این چند ماه ما نیاز دادگاههای حقوقی را برطرف خواهیم کرد. در اینجا یک قسمت مطالبی که سابقاً ‌در آئین دادرسی کیفری تصویب شده و به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده، یک قسمت از موادی از قبیل ماده 284، 284 مکرر، 285، 287 و 288، چون در ارتباط با آئین دادرسی حقوقی هست، عیناً در این لایحه چاپ شده تا نمایندگان محترم بتوانند مراجعه بکنند در آئین‌دادرسی حقوقی همانگونه که تشکیلاتی را سابقاً مجلس تصویب کرد، آمدیم دادگاههای حقوقی را به دو قسم،‌ دادگاههای حقوقی 1 و 2 تقسیم کردیم، آمدیم دادگاههای حقوقی را به دو قسم، دادگاههای حقوقی 1 و 2 تقسیم کردیم، اما ما تاکنون ننوشته‌ایم که صلاحیت دادگاههای حقوقی 1 کدام‌ها است و چه مواردی در صلاحیت دادگاههای حقوقی 2 است، که این احتیاج به آئین دادرسی داشت که الان در حال تصویب است. مسأله دیگر در زمینه آئین دادرسی داشت که الان در حال تصویب است. مسأله دیگر در زمینه آئین دادری حقوقی عیناً مانند آئین دادرسی کیفری آمدیم گفتیم: کلیه دعاوی که در دادگاههای حقوقی 1 و 2 مورد بررسی قرار می‌گیرد، یک درجه است، منتها با این تفاوت که در دادگاههای حقوقی 2 قاضی می‌تواند انشاء حکم بکند و نیاز به ارجاع پرونده به دیوان عالی کشور نمی‌باشد. اما در مورد دادگاههای حقوقی 1 دقیقاً مانند دادگاههای کیفری 1 عمل شده و لذا آن مواد هم به اصطلاح چاپ شده تا نمایندگان مراجعه بکنند. ما در دادگاههای حقوقی 1 چون سقف دعاوی حقوقی بالا است ترجیح دادیم که پرونده را بعد از آنکه قاضی رسیدگی کرد، نظرش را اعلام بکند، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال می‌گردد و در مورد دیوان عالی کشور هم رسیدگی به پرونده فقط شکلی است. در مورد ماهیت پرونده دیوان عالی کشور رسیدگی می‌کند چنانچه نظر قاضی دادگاه حقوقی 1 را قبول کرد پرونده ارجاع می‌شود، قاضی انشاء حکم می‌کند، اگر چنانچه اعتراض داشت پرونده را به رئیس دادگاهها می‌‌فرستد، رئیس دادگاههای عمومی پرونده را ارجاع می‌دهد به شعبه دیگری تا آنکه قاضی دیگر انشاء حکم بکند و با توجه به این نکته داشتیم که در مورد پرونده علی‌ای‌حال انشاء حکم با قاضی است نه با غیرقاضی و کسی انشاء حکم قاضی را نمی‌تواند نقض کند مگر مواردی که سابقاً تصویب شده. بر اساس این معنا مواردی که در آئین دادرسی حقوقی لازم بود، در این لایحه تقدیم شده، با تصویب این مواد دادگاههای حقوقی که الان تشکیل شده و مشغول کار هستند مشکلات عمده‌شان برطرف خواهد شد. هادی – فصل چهارم را هم توضیح بدهید. این‌ها مواد مصوب است یا می‌خواهید تصویب بشود؟ شوشتری (مخبر کمیسیون)- عرض کردم ابتداء مبحث چهارم، محبث واخواهی این‌ها باید تصویب بشود چون جزء لایحه است، عرض کردم چون آئین دادرسی حقوقی را ما داشتیم و سابقاً شورای عالی قضائی تقدیم مجلس کرده، کمیسیون بررسی کرد که خیلی از مواد آئین دادرسی حقوقی دقیقاً همان قوانین گذشته است، ما دیدیم وقت مجلس را نباید گرفت و نیازی به تصویب مجدد ندارد. فقط موادی که نیاز به اصلاح دارد آن‌ها را به مجلس بیاورند برای تصویب و چون می‌خواهند شماره‌ها به هم نخورد، عین همان شماره‌ها را اصلاح می‌کنند و این دقیقاً یک اصلاحیه است تا بعد آئین دادرسی حقوقی در کل به‌هم نخورد، این به‌صورت اصلاحیه است. هادی- از مادۀ 12 یک‌دفعه می‌آئیم به ماده 176 شوشتری (مخبر کمیسیون)- حالا عرض کردم این‌ها را در شور دوم می‌شود اصلاح کرد، این به صورت اصلاحیه است، مواد گذشته نیازی به تصویب مجدد ندارد. رئیس- بسیار خوب، مخالف و موافق صحبت کنند. منشی- آقای زواره‌ای مخالف بفرمائید. زواره‌ای – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، قبل از اینکه من دلائل مخالفتم را بیان کنم، این نکته را باید عرض کنم که در موقع تصویب لایحه در مرخصی بودم، در کمیسیون نبودم بنابراین موافقی که می‌خواهد صحبت کند توجه به این قضیه داشته باشد و آنجا تعریضی نکند که حضور داشته و این مطالب را می‌گوید: و اما دلائل مخالفت. لوایحی که به مجلس تقدیم می‌شود سه صورت می‌تواند داشته باشد: یکی اینکه هیچ سابقه‌ای نسبت به این قانون در این مملکت وجود ندارد، به صورت لایحه می‌آید. ما چیزی نداریم به صورت لایحه می‌آید و بعد به صورت یک قانون مستقل می‌شود. دوم اینکه به قانون موجود مواد جدیدی الحاق می‌شود یعنی موادی اضافه می‌شود باید عنوان لایحه این باشد که «لایحه الحاق موادی به قانون» هر چه هست عنوانش. در اینجا مثلاً قانون آئین دادرسی مدنی، یا اینکه موادی از قانون موجود و قانون سابق اصلاح می‌شود، این‌ها هم از جهت ارجاع بعدی کسانیکه با قانون سر و کار دارند،‌ باید دقیقاً در قانون بیاید که این ماده و این ماده اینها به این‌صورت اصلاح می‌شود. در حالیکه اینجا آمده: «لایحة راجع‌به آئین دادرسی حقوقی» این از عنوان. مطلب دیگر اینکه من موادی را از آئین دادرسی مدنی سابق می‌خوانم. تقاضا می‌کنم توجه بفرمائید. اینکه برادرمان فرمودند که به جهت اینکه وقت مجلس تضییع نشود و موجب اطاله نشود، به این‌صورت درآمده ببینیم چه تغییراتی در این موادی که آورده‌اند داده‌اند. از قانون سابق. مادۀ 1 آئین دادرسی مدنی سابق «رسیدگی به کلیه دعاوی مدنی راجع به دادگاههای دادگستری است». این «دعاوی مدنی» شده «دعاوی حقوقی» بین حقوقی و مدنی هیچ فرقی نیست. فقط آمده‌اند این را تغییر داده‌اند «مگر در مواردی که قانون مرجع دیگری معین کرده است.» مادۀ 2- هیچ دادگاهی نمی‌تواند به دعوائی رسیدگی کند مگر اینکه شخص با اشخاص ذینفع رسیدگی به دعاوی را مطابق مقررات قانون درخواست نموده باشند. ملاحظه بفرمائید اکثر این مواد را از همان گرفته‌اند. حداکثر این است که «مدنی» را کرده‌اند «حقوقی» و این هیچ تأثیری نه از نظر ماهیت دارد، نه از نظر دیگر. هیچ فرقی نمی‌کند. حالا چرا این‌ها را آورده‌اند؟ مشخص نیست. دومین مسأله این است که اگر اینها به صورت الحاق به قانون سابق است. بایستی عنوان لایحه «لایحه الحاق موادی به قانون آئین دادرسی مدنی» باشد و به صورت منظمی از شمارة‌1 تا هر چند که تمام می‌شود. بیاید که برای کسانیکه فردا می‌خواهند مراجعه کنند. ایجاد اشکال نکند. ایجاد دردسر نکند قوانین متعددی در یک زمینه نباشد و این تا مادۀ 12 به صورت مرتب پشت سر هم آمده بعد از مادۀ 12 یک‌دفعه می‌شود مادۀ 176 من وقتی مراجعه کردم به آئین دادرسی مدنی سابق می‌بینم مادۀ 176 در آئین دادرسی سابق نداریم. نسخ شده بود ولی مادۀ 176 نسخ شده. مادۀ 178 سابق نسخ شده. اگر این مادۀ 178 جدید است در کجا قرار می‌گیرد؟ اگر منظور مادۀ ‌178 سابق است که این اصلاً سال‌ها قبل در آن رژیم نسخ شده بوده. بنابراین اینها جایش کجا است؟ مادۀ ‌230 در این لایحه جدید آمده، این مادۀ ‌230 را در آئین دادرسی من مراجعه کردم، می‌بینیم مادۀ ‌23. در خصوص درخواست تأمین است، تأمین خواسته است، که در صورتی تأمین خواسته پذیرفته می‌شود که میزان خواسته معین باشد. اگر کسی تقاضا می‌کند، مطالبه یک حقی را می‌کند. می‌گوید آقا من دویست هزار تومان از فلان کس طلبکارم. در صورتی می‌تواند از دادگاه درخواست تأمین خواسته بکند که قبل از صدور حکم در ماهیت قضیه دادگاه دستور توقیف اموال را بدهد برای جلوگیری از تضییع، این را می‌گویند تأمین خواسته». گفته در صورتی است که این معین و مشخص باشد. این ماده به جای خودش به‌عنوان مادۀ 230 در قانون آئین دادرسی مدنی مشخص و معین است. اینجا به‌عنوان مادۀ 230 آئین دادرسی مدنی یک مادۀ جدیدی تصویب می‌شود که من این را می‌خوانم. بعد این دو را وقتی قاضی می‌خواهد مراجعه کند و می‌خواهد به قانون استناد کند (چون باید حکمش مستدل باشد) چه می‌خواهد بگوید؟ مادۀ ‌230 اینجا این است (آنچه در این لایحه است) «احکام و قرارهای دادگاههای حقوقی 2 قطعی و غیرقابل نقض است مگر در موارد زیر» در حالیکه مادۀ 230 آئین دادرسی مدنی سابق عرض کردم در خصوص تأمین خواسته است. مطلب دیگری که در اینجا باید به‌ آن توجه بشود، تقسیم دعاوی به دو قسمت: دادگاه حقوقی 1 و دادگاه حقوقی 2 البته اظهارنظر در این قضیه با برادران روحانی و فقهای مجلس است و سؤالی که برای بنده هست این است که برای خودم نتوانستم این را هضم کنم. چه‌طور تا دویست هزار تومان دعوی قطعی است و اگر دویست هزار تومان حتی تضییع شد،‌ اشکالی ندارد به دیوان کشور نرود، اما رقم بالاتر از دویست هزار تومان مجوز شرعی‌اش چیست؟ که آن یکی حتماً باید به دیوان کشور برود، ولی این یکی باید قطعی باشد و همین‌جا تمام بشود؟ جواز شرعی این چیست؟ اگر توجه به حقوق محرومین و مردم سطح پائین هست که دعاوی کوچک متعلق به مردم سطح پائین‌ست، پس آنها است که باید در دعوایشان بیشتر دقت بشود و توجه بیشتری بشود و اگر قرار باشد تجدیدنظری باشد. اینجا آمده‌اند و این را هم دو قسمت کرده‌اند، گفته‌اند که دعاوی که تا دو میلیون باشد تا مطالبه افراز باشد، چه باشد، اینها قابل تجدیدنظر نیست ولی دعاوی دیگر را قاضی حق ندارد حکم بدهد قاضی انشاء رأی می‌کند. می‌فرستد دیوان کشور آنها نظر بدهند بعد، برای اطمینان خاطر، خوب این تقسیم‌بندی وجه شرعی‌اش چیست؟ به چه مناسبت این تقسیم‌بندی شده و ایرادات دیگری هست که فکر نمی‌کنم قابل اصلاح در کمیسیون باشد و باید این را پس بگیرند و به‌طور کلی تغییر بدهند اگر به صورت آئین دادرسی جدید است، جدید، اگر الحاق است بگویند این مواد الحاق می‌شود و اگر اصلاح است آن موادی که از آن قانون باید اصلاح بشود، صراحتاً باید بگویند این مواد اصلاح می‌شود و به جایش این مواد جایگزین می‌شود. منشی- آقای موحدی ساوجی موافق. موحدی ساوجی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. بیاناتی که آقای زواره‌ای در مخالفت با لایحه داشتند، صرفاً به شکل لایحه بود، عنوان لایحه، سبک تنظیم لایحه که مثلاً این لایحه عنوانش باشد «لایحه الحاق مواد و اصلاح موادی از آئین‌نامه آئین دادرسی حقوقی سابق» و بعد هم اشکال دوم این بود که مادۀ 1 و 2 را تقریباً آهنگ جملات وعبارت همان آهنگی است که در قانون مدنی است و چون عبارت را خواندند، گفتند که به جای مثلاً «مدنی» «حقوقی» گذاشته‌اند. خوب اینکه اشکالی ندارد. عبارات و الفاظ همیشه قالب هست برای معانی. همان الفاظ را می‌آورند یک وقت برای فرض کنید دعاوی مدنی، بعد همان الفاظ را می‌آورند در مواردی که می‌خواهد رسیدگی به دعاوی حقوقی بشود. این مانعی نمی‌تواند ایجاد بکند. چون همان الفاظ را همان جملات را استخدام کرده‌‌اند. در دو قانون پس اینجا اشکال دارد، این اشکال به نظر ما نشد، و اما مسأله دیگری که فرمودند، البته حرف اولشان را من صحیح می‌دانم، یعنی اینجا این لایحه وقتی یک لایحة قانون آئین‌دادرسی حقوقی نیست و همة ‌مواد و قوانین مربوط به دادرسی حقوقی در اینجا نیامده و شما خواسته‌اید بگوئید که در آئین دادرسی حقوقی آن قوانینی که وجود دارد، اکثرش خوب است و مفید است و نیازی به تکرار ندارد. شما پس می‌آمدید یک موادی که لازم بود الحاق می‌کردید و اگر موادی از آن را لازم می‌دانستید که اصلاح کنید به صورت اصلاح می‌آوردید. این حرف آقای زواره‌ای انصافاً درست بود، اما مطلب دومشان درست نبود. مطلب دیگری که آقای زواره‌ای داشتند، در رابطة با اینکه در این لایحه تا مادۀ 12 به صورت منظم: مادۀ ‌4030201 تا 12 بعد در مبحث چهارم، صفحة سه همین لایحه یک دفعه از مادۀ 12 می‌پرد می‌رود به مادۀ 176 و این همان اشکالی است که در واقع همان اول آقای زواره‌ای گرفتند یعنی آقایان به جای اینکه بیایند این لایحه را به‌عنوان یک لایحه فرض کنید الحاقی و اصلاحی عنوان به آن بدهند. مواد اصلاحی را جداگانه مشخص کنند. مواد الحاقی را جداگانه مشخص کنند،‌ اینجا مثل اینکه نظم کار از دست کمیسیون قضائی در رفته حالا چون ممکن است آقای زواره‌ای تشریف نداشتند این جور شده، من نمی‌دانم. عرض می‌شود که اشکال دیگری که آقای زواره‌ای گرفته‌اند این بوده که: مسأله دادگاه حقوقی که این را آمده‌اند دو بخشش کرده‌اند، دادگاه حقوقی 1 و دادگاه حقوقی 2 این اشکالی را که داشتند. من هم این اشکال را دارم و اتفاقاً جزو پیشنهادهائی است که یادداشت کرده‌ام در شور دوم بدهم. به نظر ما مسأله حقوقی غیر از مسأله کیفری است و به این صورت پول کم را و مال و ثروت کم را بگوئیم که یک مرحله‌ای رسیدگی بشود. ولی اگر ثروت از یک حدی بالاتر شد تقریباً دو مرحله‌ای باشد، این به نظر من درست نیست. من اصولاً با دو مرحله‌ای بودن دادگاه در نظام اسلامی و در نظام قضائی اسلام مخالفم و این شیوه را شیوه غربی و اروپائی می‌دانم، شما دقت در قاضی بکنید... رئیس- خوب این را در شور دوم بفرمائید. موحدی ساوجی – بلی، این در شور دوم قابل تقریباً بررسی است و من پیشنهاد دادم. پیشنهادم را عرض می‌کنم که باید همه دادگاههای حقوقی یکی باشد و نیازی به اینکه به دیوان عالی کشور و این چیزها برود، ندارد والسلام. رئیس- مخالف دیگری ثبت‌نام نکرده، آقای شوشتری بفرمائید. شوشتری (مخبر کمیسیون)- برادر مخالفمان در حقیقت سه اشکال به کلیات داشتند. اشکال اولشان عنوان لایحه بود. من همان‌جور که عرض کردم خود عنوان هم، دقت داشته باشید دارد «لایحه راجع به آئین دادرسی» نه لایحه «آئین دادرسی» آئین دادرسی لایحه‌اش به مجلس داده شده، مواد زیادی است چنانچه مجلس بخواهد کل قوانین و مواد آئین دادرسی را تصویب بکند، دادگاههای حقوقی باید چه بکنند؟ لذا موادی که فعلاً ضرورت داشت آمده. وانگهی عنوان قانون نیست و قابل اصلاح است ما می‌توانیم عنوان را اصلاح بکنیم. مسأله دوم راجع به شماره‌ها و ترتیب شماره‌ها بود که این هم باز برمی‌گشت به همین نکته و اساساً اینها مربوط به شور دوم است، می‌شود این‌ها را اصلاح کرد. اما اشکال سوم که لازم بود عرض بکنم که آقای موحدی هم با آنکه موافق بودند ولی در عین حال این اشکال را قبول کردند، به این شکل نیست. در مادۀ 6 این لایحه اگر دقت بشود جواب این اشکال داده شدة مادۀ 6 دارد «رسیدگی ماهوی به کلیه دعاوی مطروحه در دادگاههای حقوقی یک درجه است» تجدیدنظر نه در دادگاه حقوقی 1 است و نه در حقوقی 2، تجدیدنظر ما نداریم و تقسیمش به این لحاظ نیست که دادگاه حقوقی 2 قابل تجدیدنظر نیست، اما حقوقی 1 قابل تجدیدنظر است. اینجا در مادۀ 6 دقیقاً نوشته شده که احکام دادگاههای حقوقی اعم از دادگاه حقوقی 1 و 2، یک درجه است، قابل تجدید نظر نیست مگر در مواردی که باز در خود قانون صراحت دارد. مادۀ 230 دارد «در سه مورد دعاوی مطروحه در دادگاهها و احکام صادره قابل تجدیدنظر است» 1- جائی که قاضی قطع پیدا کند که حکمش برخلاف موازین قانونی و شرعی است. این اعم از اینکه در دادگاه حقوقی 1 باشد یا در حقوقی 2. 2- جائی است که قاضی دیگری قطع به اشتباه قانونی و شرعی حکم قاضی اول پیدا کند به‌نحوی که اگر به او تذکر بدهند متنبه گردد و متوجه اشتباه خود شود. جائی است که ثابت شود قاضی صلاحیت رسیدگی و انشاء حکم را در موضوع پرونده نداشته. اینها اعم از اینکه در حقوقی 1 باشد یا 2. پس بنابراین مسأله تجدیدنظر هیچ فرقی بین دادگاه حقوقی 1 و 2 نیست منتها تکفیک و تقسیمش به حقوقی 1 و 2 فقط همان نکته‌ای بود که در کیفری هم داشتیم که حقوقی 2 قاضی بدواً انشاء حکم می‌کند اما در حقوقی چون سقف دعوا بالا است یک مقدار دقت بشود، بفرستند دیوان عالی کشور هم بررسی شکلی روی پرونده بکند، در مورد بررسی ماهوی هم که عرض کردم. به‌صورتی است که در کیفری یک سابقاً تصویب شده و لحاظ تقسیمش به حقوقی یک و دو فقط به این منظور بوده، نه به منظور تجدیدنظر. رئیس- بسیار خوب 184 نفر حضور دارند ما برای اصل این لایحه رأی می‌گیریم. کسانی که با اصل لایحه موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. دستور بعدی را مطرح کنید. 6- بحث پیرامون شور دوم طرح قانونی خدمت وظیفه عمومی و تصویب موادی از آن منشی- دستور بعدی گزارش ور دوم طرح قانونی خدمت وظیفه عمومی است. مخبر کمیسیون خاص تشریف بیاورند. رئیس- خوب این لایحه شو ر دوم است باید ماده به ماده خوانده بشود و بحث بشود. مخبر کمیسیون تشریف بیاورند. ماده اول را بخوانند و اگر توضیح کلی می‌خواهند بفرمایند. موحدی ساوجی (مخبر کمیسیون)- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، گزارش از کمیسیون خاص بررسی طرح خدمت وظیفه عمومی به مجلس شورای اسلامی. شماره ترتیب چاپ 1905 طرح قانونی خدمت وظیفه عمومی برای شور دوم در کمیسیون خاص متشکل از کمیسیون‌های امور دفاعی و امور داخله و شوراها با حضور رئیس اداره وظیفه عمومی و پیشنهاددهندگان مورد بررسی قرار گرفت و با اصلاحاتی به تصویب رسید. اینک گزارش آن جهت شور دوم به مجلس شورای اسلامی تقدیم می‌گردد. چون شور دوم هست فکر می‌کنم نیازی به توضیح بیشتر در این رابطه نباشد. در شور اول این طرح با 69 ماده به تصویب رسید و در شور دوم با بررسی‌های مستمری که انجام گرفت و در موارد مختلف از دستگاهای مربوطه دعوت به‌عمل می‌آمد و آنها در کمیسیون شرکت می‌کردند. در همه جلسات هم تقریباً‌ رئیس اداره نظام وظیفه حضور است. دقت‌های بیشتری در شور دوم انجام گرفت به‌طوری که با اضافه کردن مقداری از مواد که در شور دوم مواد این طرح به 75 ماده رسیده در 7 فصل این قانون منظم شده و سعی شده که جنبه‌های مختلف مربوط به نظام وظیفه در این قانون لحاظ بشود. این است که امیدواریم ان‌شاءالله نمایندگان محترم مورد به مورد و ماده به ماده این طرح توجه کافی مبذول بفرمایند و با تصویب این طرح آن هم در شرایط فعلی ما مسأله نظام وظیفه و خدمت نظام وظیفه بصورت یک وظیفه مقدس اسلامی و انقلابی دربیاید و هر چه بیشتر نیروهائی که مؤمن و عتقد هستند و با شوق و ذوق و رغبت این خدمت مقدس را انجام می‌دهند بطور یکه داریم ما می‌بینیم بحمدالله هیچ وقت ما از حیث نیرو در سراسر جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها کمبودی نداریم ان‌شاءالله با تصویب این طرح پشتوانه محکم‌تری هم برای مسأله دفاعی جمهوری اسلامی به‌وجود خواهد آمد والسلام. رئیس – ماده (1) را بخوانید. موحدی ساوجی - «فصل اول کلیات» مادۀ 1- دفاع از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی ایران و جان و مال و ناموس مردم وظیفه دینی و ملی هر فرد ایرانی است و در اجرای این وظیفه کلیه اتباع ذکور دولت جمهوری اسلامی ایران مکلف به انجام خدمت وظیفه عمومی برابر مقررات این قانون می‌باشد. و هیچ فرد مشمول خدمت وظیفه عمومی را جز در موارد مصرح در این قانون نمی‌توان از خدمت معاف کرد. تبصره 1- با توجه به اصل 151 قانون اساسی واحد بسیج مستضعفین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موظف است در اسرع وقت امکانات آموزش نظامی اتباع اناث دولت جمهوری اسلامی ایران را با رعایت کلیه موازین شرعی فراهم نماید. نبصرۀ 2- وزارت آموزش و پرورش موظف است با همکاری نیروهای مسلح آموزش‌هائی را که زمینه‌ساز آمادگی دفاعی است طبق موازین اسلامی در برنامه‌های آموزشی مقاطع تحصیلی راهنمائی و دبیرستان پیش‌بینی نماید. رئیس – پیشنهاد دارد؟ منشی- نمایندگانی که می‌خواهند پیشنهاد قبلی‌شان مطرح بشود (پیشنهادهای چاپ شده) همین‌جا یادآوری بکنند والا ما این‌طور حساب می‌کنیم که قانع شده‌اند و نمی‌خواهند مطرح بشود. آقای دکتر هادی پیشنهاد کرده‌اند نبصرۀ 1 از مادۀ 1 حذف بشود. رئیس- آقای هادی بفرمائید. دکتر هادی- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. علت اینکه من پیشنهاد حذف دادم که اگر پیشنهاد حذف رأی نیاورد باید پیشنهاد بدهم که حداقل جملاتی حذف بشود که این مسأله اختیاری بشود. علت این بود که ما نیاز آنچنانی برای اینکه در جمهوری اسلامی بانوان آموزش نظامی ببینند را احساس نمی‌کنیم و بعد این مسأله هم یک مسأله‌ای است که ... اول من اصل 151 را می‌خوانیم: به حکم آیه کریمه «واعدوالهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم و آخرین من دونهم لاتعلمونهم الله یعلمهم» دولت موظف است برای همه افراد کشور برنامه و امکانات آموزشی نظامی را بر طبق موازین اسلامی فراهم نماید بطوری که همه افراد همواره توانائی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند ولی داشتن اسلحه باید با اجازه مقامات رسمی باشد. ما حتی در این شرایط فعلی جنگ تحمیلی می‌بینیم که استقبال مردم، استقبال جوان‌ها این‌قدر زیاد است که حتی سپاه پاسداران، بسیج و ارگان‌های ما امکانات و توانائی آموزش و بسیج همین افراد را هم گاهی ندارند یعنی اینقدر مراجعات زیاد است. در این شرایط من فکر نمی‌کنم نیازی باشد که ما یک قانون یا ماده‌ای بیاوریم و در آن ماده آموزش بانوان را بیاوریم و مخصوصاً با توجه به اینکه این یک مسائل خیلی زیاد جنبی را به‌وجود می‌آورد یعنی قطعاً مربی‌های آنها باید از بانوان باشند و مسائل خیلی زیادی را این به‌وجود می‌آورد. بلی، در بعضی جاها ممکن است ما چند نفری در نیروهای انتظامی‌مان احتیاج باشد که (در نیروهای انتظامی بعضی‌ها) آموزش ببینند برای اینکه یک وقتی اگر خواستند یک منزلی را تفتیش کنند در فرودگاه خواستند افرادی را بگردند، در بعضی موارد استثنائی آنهم یک عده کمی را ما اگر آموزش بدهیم درست است اما بطور کلی یک قانون بشود که سپاه پاسداران، بسیج موظف باشند که همه را آموزش بدهند من با این مخالفم و لذا پیشنهاد حذف دادم. منشی- آقای حسن موسوی تبریزی مخالف. سیدحسن موسوی تبریزی- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، اولاً مسأله جهاد مطرح نیست، مسأله دفاع مطرح است. دفاع از کیان اسلام و مخصوصاً از ناموس و عرض و مال برای پیرزن‌ها هم واجب است چه اینکه برای کل اناث مسأله جهاد نیست که برای جبهه رفتن فقط مطرح بشود. دوماً بر خلاف قانون اساسی ایشان فرمودند یعنی قانون اساسی را نمی‌شود استثناء زد که حالا لازم نیست و نیاز امروز را نباید مطرح کنیم که امروز لازم نیست. اولاً من گفتم برای جبهه رفتن هیچ‌وقت ممکن است لازم نباشد، اما کسی که در خانه‌اش هم نشسته، مردش در خانه نباشد دفاع از خودش و از مالش و از جانش واجب است برای هر حیوانی هم واجب است از جانش دفاع کند مخصوصاً برای انسان‌ها. لذا بر مبنای این اصل که دفاع از خود برای هر موجود زنده‌ای واجب است، برای انسان‌ها هم واجب شده لذا این مسأله جدا از جنگ و جبهه و جهاد است و هیچ جای بحثی هم ندارد والسلام علیکم و رحمه‌الله. منشی- آقای صلواتی موافق. صلواتی- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. مسأله مهمی که هست همین‌طوری که برادرمان هم اشاره فرمودند ما الان که در شرایط جنگی هم بودیم و هستیم هیچ‌وقت احساس نیاز نکردیم که زنهایمان هم به جهبه بروند. البته مسأله دفاع حساب دیگری است. ما اصلاً از اول برنامه‌مان این بود که زنها را به میدان جنگ نکشیم و با اینکه در تمام معاهد و حتی بعضی دانشگاهها و بعضی از برنامه‌ها زنها اصرار داشتند که آنها هم به جبهه بروند و از مقامات و مسؤولین کشور می‌خواستند که اجازه بدهند اقلاً یک قسمت را آنها اداره کنند، ‌مخصوصاً در اصفهان که من در بعضی از جاهای آنجا دیده بودم خیلی زنها حتی در تظاهرات می‌خواستند که اجازه داده بشود به جبهه بروند یا حتی پشت جبهه‌ را از نظر آموزش نظامی اداره کنند. این اجازه به آنها داده نشده البته کارهای تدارکاتی را خیلی خیلی خوب دارند انجام می‌دهند و ما می‌بینیم چه در تهران، چه در شهرهای دیگر پشت جبهه را خوب اداره می‌کنند. این چه لزومی دارد که ما بیائیم حتماً کلیه اتباع اناث را بگذاریم که آموزش نظامی ببینند؟ اقلاً ‌اگر گفته بودند دیپلمه‌هایش یک چیزی ولی کلیه اتباع اناث را من صحیح نمی‌دانم و تقاضای حذفش را که برادرمان کردند تقاضای معقولی می‌بینم و برادرمان که می‌گویند بر حیوانات هم واجب است،‌ و این تکلیف را بر حیوانات هم قرار می‌دهند، دفاع مسأله‌اش جدا است. اگر احساس نیاز شد آدم یک ماده واحده الحاقیه می‌آورد مجلس ولی الان چه نیاز داریم که ما همه زنها را هم به سربازخانه‌ها بکشانیم و آموزش نظامی بدهیم؟ والسلام. رئیس- آقای دکتر هادی و آقای صلواتی هر دو تکیه‌شان روی اجبار است اگر اجبار است که مقصود کمیسیون اجبار نیست. اصلاً می‌تواند داوطلب باشد آنها منظورشان هم داوطلب بوده. هادی- نوشته است «موظف است در اسرع وقت امکانات آموزش نظامی...» رئیس- نه اینها موظفند، اجازه بدهید کمیسیون صحبت کند بعد ببینیم منظور شما تأمین می‌شود یا نه؟ آقای موحدی بفرمائید. کیاوش- آقای هاشمی! لطفاً تذکر بفرمائید که منظور از این ماده اعزام زن‌ها به جنگ و جبهه نیست چون با این نوع جملات آقایان این‌طور نمعکس می‌شود. موحدی ساوجی (مخبر کمیسیون)- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، خیلی بنده بعید می‌دانستم که آقای دکتر هادی ماده را که خواندند نتوانسته باشند مقصود و محتوای به این روشنی و ظاهری را از آن بفهمند و به‌خاطر اینکه تصور فرمودند که اجبار هست برای تمام اتباع اناث که اینها آموزش ببینند آمدند چنین پیشنهادی را داده‌اند. حالا اولاً ما در تبصره 1 آورده‌ایم که «با توجه به اصل 151 قانون اساسی» من این اصل 151 را لازم می‌دانم که بخوانم تا توجه بشود که مسأله دفاع برای جمهوری اسلامی همانطوری که تمام فقهای اسلام فرمودند، اگر کسی چه مجتهد باشد، چه مقلد لااقل باید به این معنا اذعان داشته باشد و پذیرش داشته باشد که مسأله دفاع بر همه واجب است. زن و مرد ندارد. پیر و جوان ندارد حتی بیمار و سالم ندارد، هر کس بتواند باید از اسلام و مسلمین دفاع بکند. در اصل 151 می‌گوید که: به حکم آیه کریمه «واعدوالهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم و آخرین من دونهم لاتعلمونهم الله یعلمهم» دولت موظف است برای همه افراد کشور برنامه و امکانات آموزش نظامی را بر طبق موازین اسلامی فراهم نماید بطوری که همه افراد همواره توانائی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند ولی داشتن اسلحه باید با اجازه مقامات رسمی باشد. ما چیزی را که در این تبصره ذکر کردیم درست همین اصلی است که در قانون اساسی آمده، ‌ما چیزی اضافه نکردیم. منتها در این اصل «بطور کلی» را بیان فرموده ما کلیت را برای اتباع ذکور ذکر کردیم، چون می‌دانستیم الان امکانات آموزش کلی برای همه نیروهائی که می‌خواهند به نظام وظیفه بیایند هست. اما در ارتباط با آموزش خواهران آنهائی که آمادگی دارند، توانائی دارند و مایل باشند برای این آموزش، چون می‌دانستیم الان امکانات وسیعی در این حد وجود ندارد، لذا ما مثل قانون اساسی دیدیم که اگر می‌خواهیم دولت را موظف کنیم، دولت که چنین امکانی ندارد و در واقع یکی از بازوهای دولت همین نیروهای مسلح هستند که باید این کار را انجام بدهند. بعد در اینجا گفته شده که «باید امکانات آموزش اتباع اناث را به‌وجود بیاورد» امکانات به وجود بیاورد غیر از این است که آنها لازم و واجب است در هر سطحی، در هر سن و سالی باشند آموزش ببینند و من این نکته را تذکر می‌دهم، نمایندگان محترم هم توجه دارند در این کشور بحمدالله بعد از انقلاب این تهاجم استکبار جهانی و صدام جنایتکار به این کشور برای ما بهترین تجربه و امتحان است که در کشور ما موقعی ممکن است پیش بیاید که به شهر ما، به روستای ما،‌به بخش ما، به سرزمین ما دشمن غفلتاً تهاجم بکند اگر زن و مرد ما آموزش‌های لازم را دیده باشند کمترین ضربه را می‌بینند و می‌توانند بیشترین دفاع و مقاومت را بکنند. این چه حرفی است که آقای دکتر هادی و آقای صلواتی در اینجا مطرح می‌فرمایند؟ این است که من معتقدم این تبصره از بهترین موارد این قانون هست، برای مسأله دفاع هست، مطابق شرع و عرف و همه چیز هم هست. هادی – مردها را مگر چند درصد می‌توانیم آموزش بدهیم که زنها را بخواهیم آموزش بدهیم. رئیس- اجازه بفرمائید به نظر من اصلاً هیچ این بحث لازم نبود اگر قبلاً می‌گفتند. نظر کمیسیون داوطلب است نظر شماها هم داوطلب است... هادی- اینجا نوشته «موظف است». رئیس- منظور از موظف آن موظف است که کلاس درست کند، حالا من می‌خواهم بگویم کلمه «داوطلب» را اگر کمیسیون موافق است بعد از «اتباع اناث داوطلب» بگذارند. موحدی ساوجی – آقای هاشمی کلمه «داوطلب» هیچ لزومی ندارد ما اینجا دولت را موظف کردیم که امکانات فراهم بکند و هیچ نگفتیم... رئیس- بسیار خوب حالا پیشنهاد حذف را به رأی می‌گذاریم 189 نفر حضور دارن کسانی که با حذف تبصرة 1 موافق هستند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد ولی اینقدر هم کم نبودند ما خیال کردیم در این مجلس سه، چهار نفر موافق هستند بیش از 70 نفر موافق بود. موحدی ساوجی – داوطلب را اضافه کنید. رئیس- «داوطلب» در آن هست با این مذاکراتی که در این مجلس شد معلوم شد داوطلبین هستند (هادی – داوطلب را اضافه کنید) اصلاً در آن هست یعنی اصلاً در این اجباری برای خانمها نیست که بروند اما دولت اجبار دارد که این امکانات را فراهم کند. منشی- آقای قره‌باغ پیشنهاد داده‌اند از مادة 1 کلمه «و ملی» حذف شود. رئیس- آقای قره‌باغ بفرمائید. قره‌‌باغ- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. اینکه برادران فرمودند که «دفاع از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی ایران و جان و مال و ناموس مردم وظیفه دینی هر فرد ایرانی است» این معلوم است. به‌عنوان یک فرد مسلمان مال مسلمین محترم است، جانش، ناموسش محترم است و شرع هم وظیفه قرار داده در عهده مسلمین که باید دفاع بکنند. اما «وظیفه ملی» «ملی» را خود ملی‌گراها نفهمیدند که معنایش چیست آن‌وقت برادران کمیسیون اینکه «وظیفه ملی» منظورشان از «ملیت» چیست؟ یعنی نژادپرستی تقاضا می‌کند؟ منظور از ملیت نژادپرستی است یا اینکه چون در این آب و خاک واقع شده‌اند باید از آب و خاک دفاع بکنند. اگر اولی باشد که نژادپرستی را محکوم می‌کنیم اگر دومی باشد شرع جائی برای این افکار باقی نگذاشته و شرع جلوتر از این افکار است و ما نیازی به این کلمات نداریم و مقررات دینمان در تعیین وظیفه بر عهده هر مسلمی کافی است و نیاز به اضافه این کلمه «ملی» نیست. منشی- آقای طیب مخالف. طیب- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، من فکر می‌کنم جناب آقای قره‌باغ هم اگر یک مقدار دقت می‌کردند ضرورتی برای طرح این پیشنهاد نمی‌دیدند. ما در کشور جمهوری اسلامی ایران تنها مسلمین را نداریم که به سربازی می‌روند بلکه اهل کتاب هم در سن مشمولیت موظف هستند که به خدمت وظیفه عمومی بروند. در مورد اهل کتاب آنچه که ما به‌عنوان وظیفه شرعی برای مسلمین دفاع را در همین ماده ذکر کردیم که دفاع از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و جان و مال و ناموس مردم وظیفه دینی مسلمین است، این‌گونه به این صورت شاید برای اهل کتاب مطرح نباشد. اهل کتاب صرفاً به دلیل اینکه در این کشور زندگی می‌کنند، از امکانات این کشور به‌عنوان خانه خودشان استفاده می‌کنند وظیفه‌ انسانی‌شان هم هست که در قبال این سرزمین و این خانه دفاع بکنند دفاع از خانه چیزی است که حتی در غرایز حیوانات هم وجود دارد. چیزی نیست که صرفاً‌ متکی به حکم شرع باشد. بنابراین جدای از آنچه که بر ما به‌عنوان مسلمین شرعاً شرکت در دفاع واجب است، بر اهل کتاب بر دیگرانی که حق زندگی در جمهوری اسلامی ایران را دارند قانوناً چنین کسانی هم ملزم هستند که در مواقعی که خطر متوجه کشور می‌شود یا ناظم را تهدید می‌کند یا استقلال را یا جان و مال و ناموس مردم را،‌ آنها هم در این دفاع شرکت کنند. اگر این را حذف کنیم عملاً مبنای منطقی شرکت غیرمسلمان‌ها در خدمت وظیفه عمومی را حذف کردیم و فکر می‌کنم که کار درستی نباشد. بنابراین شاید آقای قره‌باغ هم لازم ببینند که علاوه بر وظیفه دینی نکته دیگری هم ذکر بشود. منشی- آقای الله بداشتی موافق. الله بداشتی- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. من قبل از اینکه جواب آقای طیب را بدهم باید عرض کنم یک لغاتی از فرهنگ گذشته در جامعه ما مانده و بدون توجه این فرهنگ استعمال می‌شود. من نمی‌فهم شما را به خدا «ملی» یا «ملت» چگونه می‌توانند برای انسان تکلیف معین کنند؟ تکلیف را فقط خدا معین می‌کند و ما هیچ مرجع دیگری را برای تعیین تکلیف قائل نیستیم و هر چیزی غیر از این جهت را مکلف برای انسان بدانیم شرک هست. اما این مطلبی که این برادرمان در رابطه با مسأله اهل کتاب گفتند، هر یک از برادرها که با فقه اسلامی آشنایی داشته باشند می‌دانند که فقه اسلامی در رابطه با زندگی اهل کتاب در جامعه اسلامی یک باب مستقل و کاملی دارد، قراردادهائی را که با آن قراردادها اهل کتاب با حکومت اسلامی می‌بندند و در جامعه اسلامی زندگی می‌کنند. به قول آقای طیب این‌طور نیست که اگر این را ما برداریم هیچ مبنای منطقی نباشد مبنای منطقی قوی الهی هست که این تکلیف را مشخص می‌کند ما حتی با اهل کتاب هم در رابطه با خدا و این جهت هیچ اختلافی نداریم و خود همان خدا برای آنها در زندگی کردن در جامعه اسلامی وظیفه مشخص کرده. خوب اینجا که ایشان می‌گویند این مسأله دفاع یک امر فطری هست، خوب بود اقلاً می‌گفتند یک وظیفه دینی و عقلی است. عقل انسان هم برای انسان در رابطه با دفاع این وظیفه را مشخص می‌کند حالا به هر عنوانی که می‌خواهد باشد کاشفیت باشد، حاکمیت باشد ولی مبنای ملی واقعش این است که یک امر وهمی و خیالی هست و هیچ اساسی ندارد و در رابطه با اهل کتاب عرض کردم که ما در فقه اسلامی دستورات کاملی داریم، باز اگر آن جهت نباشد اینجا اگر وظیفه دینی و عقلی بود قابل توجیه بود ولی «ملی» اصلاً قابل توجیه نیست والسلام. رئیس- آقای موحدی بفرمائید. موحدی ساوجی (مخبر کمیسیون)- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، مله ابیکم ابراهیم، عرض می‌شود که مسأله ملی در اینجا به دو معنا می‌تواند استفاده و بکار برده بشود که البته یک معنا که منسوب به ملت به معنای همان دین باشد ولی ما معنی دوم مرادمان هست، منسوب به ملت به همان معنائی که در جامعه ما این کلمه ملت بکار برده می‌شود و از آن، آن معنائی که استنباط بشود و ملی در اینجا هیچ مانعی ندارد چون ملی با ملی‌گرائی فرق دارد. برادرهای ما باید فرق بگذارند بین ملی و ملی‌گرائی، آن چیزی که در جامعه ما محکوم است و منفور است و جامعه طرد می‌کند گرایش‌های ملی هست یعنی به‌عنوان اینکه کسی اصلاً اسلام و کتب و دین و خدا و پیغمبر رامنکر باشد و همه چیز را به میهن و این چیزها مطرح بکند (اعتراض آقای الله بداشتی و آقای سیدحسن موسوی تبریزی) (رئیس – آقایان شلوغ نفرمائید حرف حق را کسی از آن عصبانی نمی‌شود) بنابراین در اینجا بودن ملی هیچ ضرری ندارد ما می‌بینیم بسیاری هستند از افرادی که همین الان در جبهه‌ها هستند و اینها به‌خاطر غیرت حفظ این مملکت و ناموس این مملکت و این ملت و این مردم می‌‌روند به جبهه و در این راه فداکاریهای زیادی هم می‌کنند. حالا ما بیائیم بگوئیم آقا کلمه «ملی» را از اینجا بردار به نظر من این یک صورت خیلی سطحی برخورد کردن با مسأله است والا این نفی دین و اسلام و مکتب را که نکرده. دینی اول آمده این با مسأله مجلس شورای اسلامی فرق دارد، همه چیز را که همه جا نمی‌برند، والسلام. الله بداشتی- آقا استدلال نمی‌کند. هو می‌کند من استدلال آوردم اگر... رئیس- آقا چون بعدش صحبت کردند، استدلالشان خیلی هم ضعیف بود خیلی هم خوب حرف زدند (همهمه نمایندگان) دفاع از خانه خود آدم خیال می‌کنید این غیر دینی است؟ آن‌جور دفاع مثل دفاع از خانه است. دفاع از خانه اصلاً «من قتل دون ماله و عیاله فهو شهید» میهن مگر از خانه برای ما کمتر است؟ 189 نفر حضور دارند پیشنهاد این بود که کلمه «ملی» حذف بشود کسانی که موافق حذف این کلمه هستند قیام بفرمایند (سه، چهار نفر ایستادند) تصویب نشد. (منشی – به شدت رد شد) پیشنهاد دیگر نداریم؟ منشی – آقای لطیف صفری پیشنهاد داده‌اند تبصره 2 ماده 1 به این صورت بشود «وزارت آموزش و پرورش موظف است که درس آموزش نظامی را در برنامه آموزشی دوره دوم دبیرستان‌های ...» رئیس- پیشنهادشان چاپ شده است و اولین پیشنهاد است آقای لطیف صفری بفرمائید. لطیف صفری- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. یک قسمت از این پیشنهاد من اینجا آمده منتها بخاطر اینکه به نظر من روشن نیست و با توجه به پیشنهاد یک طرحی که از طرف عده‌ای از نمایندگان محترم داده شده بود و به‌خاطر این تبصره آن پیشنهاد در کمیسیون محترم دفاع هم توجهی به آن نشد من این پیشنهاد را مطرح می‌کنم ان‌شاءالله که به آن توجه بشود. با توجه به وجود ارتش بیست میلیونی و ضرورت نریوهای مردمی و اثر بسیار بالا و مهم آنها در جبهه‌ها و در عین حال نیاز اینکه این نیروها آموزش‌های ضروری نظامی مخصوصاً‌ آموزش‌هایی مانند نقشه‌خوانی، دیده‌بانی و از این قبیل را ببینند که این نیاز دارد که در کلاس‌های درس و در مدت‌های نسبتاً طولانی و در عین حال منظم برقرار بشود که این ارتش بیست میلیونی که ان‌شاءالله به معنای واقعی آن برای همیشه تحقق پیدا می‌کند بار نظامی علمی را به معنای خودش داشته باشد ما اینجا پیشنهاد کردیم که درس آموزش نظامی را جزء دروس رسمی دوره دوم دبیرستان بگذارند برای دان‌آموزان پسر و این به این صورت باشد که از همان اوایل دوره دوم دبیرستان که دانش‌آموزان پسری که نیروهای تقریباً عظیم مردمی یا اکثریت نریوهای بسیج مردمی را تشکیل می‌دهند و اکثراً‌ هم عملاً ثابت کرده‌اند که جزء نیروهای اصلی مؤثر در بسیج و در جبهه‌های جنگ هستند به خاطر اینکه این آموزش‌ها را برای همیشه و بطور منظم یاد بگیرند وزارت آموزش و پرورش موظف باشد که دروسی را در ساعت مشخصی در دبیرستان‌ها در دوره دوم برای دانش‌آموزان پسر بگذارد و این مسؤولین آموزش نظامی بسیج و سپاه در این ساعت بروند و اینها را آموزش بدهند که این نیروهای داوطلبی که ما در جبهه‌ها داریم و در آینده نیروهای نظامی که در ارتش بیست میلیونی داریم بطور منظم از پایه اینها آموزش دیده باشند که آمادگی کامل و منظم و دقیق را برای دفاع داشته باشند این است که من بیشتر روی قسمت اینکه هم بصورت رسمی باشد و هم اینکه در دوره دوم دبیرستان باشد، چون اینجا این پیشنهاد ما کامل نیست، این پیشنهادی که در تبصرة 2 آورده نوشته «در دوره راهنمائی و دبیرستان» و در عین حال نگفته بصورت درس رسمی گفته است که موظف است بگذارد، بخاطر اینکه این وظیفه واقعاً اجرا بشود و دقیق روی آن تکیه بشود ما گفتیم بصورت درس رسمی در دوره دوم دبیرستان برای دانش‌آموزان پسر این است که خواهش می‌کنم به این پیشنهاد توجه بشود. منشی- آقای طیب مخالف. طیب – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. من فکر می‌کنم آقای صفری هم دقت لازم را در خواندن این تبصرة 2 به خرج نداده‌اند ما حتی آن خواسته برادرها را در این تبصره توسعه دادیم نه تنها آن چیزی که آنها می‌خواستند تأمین شده بلکه در دو زمینه هم وسیع‌تر از او پیش بینی شده. نکاتی را که به‌عنوان نقطه‌های ضعف ذکر کردند یکی این بود که به‌عنوان درس رسمی ذکر نشده است. من سؤال می‌کنم این عبارت یعنی چی؟ که «در برنامه‌های آموزشی مقاطع تحصیلی پیش‌بینی نماید» مگر مدرسه در مقاطع مختلف تحصیلی‌اش درسی را در برنامه‌های آموزشی‌اش پیش‌بینی کنند غیر از این است که درس رسمی است؟ این چه نکته‌ای است که پیشنهاد آقایان دارد و این عبارت کمیسیون ندارد. یا اینکه گفتند ما برای دبیرستان پیش‌بینی کرده بودیم آن هم دوره دوم دبیرستان برادران نظام آموزش قبلی بخاطرشان بوده که دبیرستان دو دوره داشته، سه کلاس اول را می‌گفتند سیکل اول، سه کلاس دوم را سیکل دوم یا دوره دوم در حالی که فکر می‌کنم اگر از فرزندشان بپرسند می‌دانند که الان دیگر دانش‌آموزان آن‌جوری درس نمی‌خوانند. بعد از دوره دبستان یک دوره سه ساله راهنمایی است و بعد یک چهارساله دوره متوسطه است و دیگر دوره اول و دوم دبیرستان به آن معنا نداریم. لذا این عبارت هم متناسب با نظام آموزشی جدید پیش‌بینی شده و در عین حال کمیسیون فکر می‌کرد که بعضی از آموز‌ش‌ها حتی در دوره راهنمائی هم قابل تدریس است. یعنی وقتی که در دوره راهنمائی کار با قطب‌نما را به دانش‌آموز درس می‌دهند، مغناطیس را می‌گویند اثرش چیست، چه خاصیتی دارد، همانجا می‌توانند به‌عنوان یکی از انواع قطب‌نماها که یاد دانش‌آموز می‌دهند قطب‌نمای نظامی را هم یادش بدهد و بگویند که چه جوری می‌تواند با قطب‌نما سمت بگیرد و کار کند، یا احیاناً اگر یک جایی دارند کمک‌های اولیه را یاد می‌دهند در قبال آسیب‌هایی که مثلاً در جنگ یا یک درگیری هم ممکن است کسی ببیند بگویند چه جوری باید او را کمک کرد تا به پزشک برساند و از آسیب‌های بیشتر مصون بماند. یا مسأله پدافند غیرعامل، یعنی وقتی که یک کسی در خانه‌اش هست دشمن آن شهر را بمباران می‌کند این آدم کجا پناه بگیرد که آسیب کمتری ببیند. اگر حمله هوایی بود چکار باید بکند. چرا‌غ‌ها را خاموش بکند در کجا فرض کنید مواد غذایی نگهداشته باشد، این جور آموزش‌ها را ما دیدیم حتی به بچه راهنمایی هم می‌شود داد. لذا متناسب با سطح درک دانش‌آموزان از دوره راهنمایی تا پایان دوره دبیرستان آموزش‌های مختلفی را که بعضی‌هایش همان دفاع غیرعامل است یعنی فط حفظ خود در برابر حمله دشمن است و در مراحل سال‌های بالاتر که توانایی جسمی بیشتری پیدا کرده، نرمش‌ها و ورزش‌های لازم نظامی را هم در دوره‌‌های اول دیده آن وقت آموزش‌های نظامی را هم می‌توانند به او بدهند، کار با اسلحه، تعمیر اسلحه و امثال اینها را هم می‌توانند پاداش بدهند بنابراین فکر می‌کنم آنچه که برادرها می‌خواستند بنحو وسیع‌تر و گسترده‌تری در این تبصره پیش‌بینی شده و هیچ نکته‌ای از آن تبصره در اینجا ناگفته نمانده است. جز اینکه با نظام آموزشی جدید هم این عبارت منطبق است. منشی- آقای هراتی موافق. هراتی- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. من نمی‌دانم برادرمان آقای طیب سابقه تدریس در دبیرستان و مراکز آموزشی را داشتند یا نه؟ ما که در دوران دبیرستان با یک مشکلی مواجه بودیم. مشکل این بود که برنامه‌های آموزشی به این شکل بود که صرفاً می‌آمدند یک آموزش مختصری می‌دادند و می‌‌رفتند در این لایحه هم به شکلی که پیش‌بینی شده به هیچ شکل فرد را موظف نمی‌کند که جزو برنامه درسی باشد یعنی دقیقاً در کلاس حضور پیدا کند، یادداشت کند و امتحان بدهد، آنچه که در لایحه پیش‌بینی شده صرفاً یک آموزش تئوری است و هیچ‌گونه ضمانت اجرایی برای اینکه ان دانش‌آموز این درس را فرا گیرد و موظف به امتحان بشود و حتی تجدید بشود و در این ماده اگر نمره نیاورد مشکلاتی برایش به‌وجود بیاید به هیچ‌وجه پیش‌بینی نشده است. پیشنهاد برادرمان آقای صفری دقیقاً این است که جزو برنامه‌های درسی قرار بگیرد مثل سایر دروس ادبیات و فیزیک و شیمی و ریاضی و امثالهم، دانش‌آموز موظف باشد در این رابطه امتحان بدهد و در صورتی به کلاس بالاتر ارتقاء پیدا کند که نمره قبولی بیاورد در حالی که شما اینجا صرفاً قرار دادید که جزو برنامه‌های آموزشی باشد اما این برنامه آموزشی را آیا دانش‌آموز موظف است فرا بگیرد موظف است نمره قبولی بگیرد؟ اگر غیر از این باشد صرفاً به این شکل که در لایحه آمده این مطرح و تصویب بشود قطعاً هیچ‌گونه نتیجه و کارایی نخواهد داشت در صورتی که پیشنهاد برادرمان آقای صفری تصویب بشود این جزو دروس رسمی قرار می‌گیرد و دانش‌آموز موظف به امتحان است و در صورتی می‌تواند به کلاس بالاتر ارتقاء پیدا کند که نمره قبولی بیاورد. والسلام. رئیس- آقای موحدی ساوجی بفرمائید. موحدی ساوجی - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. آنکه در تبصره خود طرح آمده از چند جهت کامل‌تر و بی‌اشکال‌تر از پیشنهادی است که آقای صفری داده‌اند اولاً پیشنهاد آقای صفری این است که به‌عنوان درس نظام درس نظام می‌تواند مسأله هم دفاعی و هم غیردفاعی باشد. ما فقط آوردیم که در زمینه‌های دفاعی آموزش‌های لازم داده بشود ما نمی‌خواهیم دبیرستان‌ها و مدارس راهنمایی مملکت مثلاً شکل نظامی‌گری به خودش بگیرد آموزش‌هایی که زمینه‌های دفاعی را می‌تواند به‌وجود بیاورد و آنها را از این جهت قوی کند. مسأله دوم که در خود تبصره آمده این است که ما آوردیم «با هماهنگی با نیروهای مسلح» این مسأله لازم بود اینجا ذکر بشود چون خود وزارت آموزش و پرورش این امکان و این توان را اصلاً ندارد حتماً باید تشریک مساعی و هماهنگی لازم با نیروهای مسلح انجام بگیرد که چه جور آموزش‌هایی، چه نوعی و چه مقداری داده بشود. بنابراین خیلی روشن است که برادرها اگر چنانچه یک مقایسه خیلی کوتاهی بکنند بین تبصره طرح ما و پیشنهاد آقای لطیف صفری، تبصره طرح خیلی بهتر و کامل‌تر است. لطیف صفری- مسأله رسمیتش مهمتر از همه است (موحدی ساوجی – لزومی هم ندارد). رئیس- آقای افراخته شما مطلبی ندارید؟ (اظهاری نشد) 190 نفر در مجلس حضور دارند پیشنهاد تبصره‌ای که آقای لطیف صفری دادند بجای تبصره 2 باشد. تبصره 2 را بخوانید. منشی- آقای لطیف صفری پیشنهاد کردند که تبصره ماده 2 به این صورت اصلاح بشود، وزارت آموزش و پرورش موظف است که درس آموزش نظامی را در برنامه آموزشی دوره دوم دبیرستان‌های پسرانه به‌عنوان یک درس رسمی قرار دهد». رئیس- کسانی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی- آقای دهقان پیشنهاد دادند کلمه «راهنمایی» از تبصره 2 حذف بشود. دهقان- مطرح نمی‌کنم. رئیس- اصل ماده 1 را با دو تبصره به رأی می‌گذاریم... منشی- آقای قره‌باغ «در اسرع وقت» در تبصره یک را پیشنهاد حذف داده‌اند. رئیس- «در اسرع وقت» که چیزی را کم و زیاد نمی‌کند آن می‌تواند یک پیشنهاد اصلاحی باشد. وقتی موظف است «اسرع وقت» هم در آن خوابیده است. قره‌باغ - «تکلیف‌آور» معنی دارد از فردا موظف می‌شود. رئیس- وقتی که موظف است یعنی طبق این قانون از فردا موظف می‌شود شما «اسرع وقت» را بیاورید یا نیاورید همین می‌شود. خواهش می‌کنم اجازه بدهید وقت صرف این نکنیم. قره‌باغ – اجازه بفرمائید مطرح شود. رئیس- آقای قره‌باغ البته شما اگر اصرار بفرمائید من قبول می‌کنم ولی اینجا حدود 75 ماده دارد و ما گرفتار... قره‌باغ – طرح مهمی است. رئیس – خیلی خوب، اگر مایلید مطرح کنید. من حرفی ندارم ولی هیچی در آن نیست. قره‌باغ - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. برادران توجه بفرمایند با توجه به اصل صد و پنجاه و یک قانون اساسی «واحد بسیج مستضعفین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موظف است در اسرع وقت امکانات آموزش نظامی اتباع اناث دولت الی آخر...» این در «اسرع وقت» مسلماً بعد از تصویبش هم واحد بسیج به اشکال خواهد افتاد، واحد بسیج سپاه پاسداران فعلاً امکاناتش برای آموزش نظامی ابتاع ذکور را نمی‌تواند فراهم بکند مگر با مشکلات فراوان، اگر در همین موقعیت جنگی شما در عرض یک هفته یا ده روز این طرح اگر تصویب بشود بصورت قانون در بیاید این موظف می‌شود بلافاصله دست‌اندرکار بشود و امکانات را فراهم بکند با این مشکلات اگر به قانون عمل کند قانون عرضه‌اش را از دست می‌دهد و آنها متخلف می‌شوند تازه از نظر شرعی این مقدار فشار که در قانون پیش بینی کرده‌اند نیست. و بعضی برادران می‌گویند که دفاع فرق نمی‌گذارد بین اناث و ذکور و پیر و جوان به این گستردگی هم نیست ما از پیغمبر هم خیلی پیغمبرتر نیستیم، شدیدترین جنگ پیغمبر اسلام جنگ احد بود، در جنگ احد چند تا زن شرکت داشتند؟ این آقا که می‌گوید بین زن و مرد... آقا دفاع برای همه واجب است اما واجب کفایی است نه واجب عینی برای هر فرد این رهبر است اگر نیاز دید به پیرمردان 80 ساله هم دستور بدهد یا به زنان هم فرمان بدهد البته باید بروند اما به این صورت که آقا چه فرق است بین زن و مرد در دفاع؟ نه، از نظر اسلام مردها در اولویت هستند،‌ چون استعدادشان بیشتر است مرحله دوم است، خود متون فتاوای فقها را اگر برادران بررسی بکنند و تاریخ اسلام را اگر بررسی بکنند این نشان می‌دهد که مسأله به این سرعت و فوریت ندارد، لذا نظر من این است که (سیدحسن موسوی- این مطالب مربوط نیست) (رئیس – مربوط که هست) خواهران دوره آموزش نظامی را اگر خواستند ببینند و امکاناتش هم باید واحد بسیج سپاه پاسداران تهیه بکند اما در «اسرع وقت» این لزوم ندارد. اجازه بدهید خودشان امکاناتشان را بسنجند هر وقت آمادگی پیدا کردند آن وقت عرضه می‌کنند. منشی- موافق؟ (اظهاری نشد) رئیس – حالا برای اصل ماده و دو تبصره رأی می‌گیریم، 187 نفر حضور دارند موافقان با ماده (1) و دو تبصره قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعدی را بخوانید. مادۀ 2- هر فرد ذکور ایرانی از اول فروردین ماه سالی که طی آن سال وارد سن 19 سالگی می‌شود ممشول مقررات خدمت وظیفه عمومی خواهد شد. تبصره – اداره وظیفه عمومی می‌تواند اشخاص را که داوطلب باشد قبل از رسیدن به سن مشمولیت خدمت وظیفه عمومی خود را انجام دهند در صورتی که از نظر جسمی و روانی قادر به انجام خدمت بوده و حداقل پانزده سال تمام داشته باشند به خدمت دوره ضرورت اعزام نماید. منشی- آقایان وافی، بجنوردی پیشنهاد حذف تبصره مادۀ 2 را داده‌اند. رئیس- من موافقم. وافی- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. در ارتباط با حذف این تبصره من چند تذکر می‌دهم که از نمایندگان محترم تقاضا دارم توجه کنند اگر دیدند که تمام است رأی به حذف بدهند. نکته اول این است که با این شور و عشق فراوانی که در روحیه ملت ما مخصوصاً جوان‌ها برای رسیدن به مقامی که خداوند متعال برای جهاد و شهادت قرار داده این‌ها را برای بسیج و رفتن به جبهه‌ها و تعلیمات و اینها بسیار شائق قرار داده است این یک نکته. نکته دوم، این است که در عنفوان جوانی و آغاز بلوغ غالباً در روحیه جوان‌ها احساس و عواطف بر آن عقل و تدبیر غلبه پیدا می‌کند و ممکن است که همین احساسات و عواطفی که در بچه‌ها هست گاهی نتوانند مصالح خودشان را آن‌طوری که هست تشخیص بدهند به مقامات مسؤول مراجعه بکنند و آنها هم طبق این قانون ولو اینکه بعد دارد که «جسمی و روانی» ولی آن هم اجمال دارد و خیلی نمی‌توانند که سرباز بزنند و آنها بایستی اینها را تعلیمات نظامی بدهند و غیر از آموزش نظامی است و به خدمت اعزام کنند. و گاهی در اسلام هم ما نظایرش را داریم که علاوه بر سن بلوغ رشد را در شرع مقدس اسلام ملاک قرار داده مخصوصاً در جهات مالی قرآن کریم وقتی می‌خواهد بگوید مال یتیم‌ها را به آنها بدهند نمی‌گوید بعد از بلوغ، می‌گوید: وابتلوا الیتامی حتی اذا بلغوا النکاح فان انستم منهم رشداً فادفعوا الیهم اموالهم. (سوره النساء آیه 6) و فقهای ما بحث کردند که حالت رشد غیر از حالت بلوغ است بسیاری از جوانها ممکن است که حالت بلوغ را داشته باشند ولی حالت رشد را که بتوانند با اموالشان در طریق مصلحت خودشان کار بکنند نداشته باشند، ما اگر که این عشق و احساسی که در روحیه جوان‌ها است و الان برای مسؤولین ما مشکل است حتی برای پدر و مادرها کنترل این بچه‌ها مشکل است، اگر ما بخواهیم در این ماده قانونی رسیدن به سن بلوغ را یعنی پانزده سال تمام را ملاک قرار بدهیم و مجوز برای اعزام به خدمت قرار بدهیم این یک مشکلی را هم برای مسؤول‌ها هم برای خانواده و پدر و مادر و هم برای خود جوان‌هایی که غالباً در این سن آن جهات عقل‌شان یا مساوی است یا مغلوب آن جهات احساساتی و عشق و علاقه‌شان می‌شود ایجاد می‌کند. نکته سومی که هست، این است که گاهی این بچه‌ها روی همان علاقه و عشق به این خدمات نظامی شرایطی هست که از تحصیل وحتی از زندگی در محیط خانوادگی و پیش پدر و مادر آنها را به طرف آن میدان‌ها و محیط‌های آموزش نظامی قرار می‌دهد و این هم برای آموزش و پرورش هم برای خانواده‌‌ها ایجاد مشکل می‌کند که برای مسؤولین هم پیش‌بینی این مشکل به نظر من امروز جزء یکی از وظایف است. آخرین چیزی که عرض می‌کنم و این هم از نظر اخلاقی بایستی مورد توجه باشد که هنوز محیط‌های غیرتربیتی ما یعنی محیط خانوادگی و محیط دبستان و دبیرستان را شما کنار بگذارید محیط‌های غیرتربیتی گاهی برای حفظ مصالح اخلاقی بچه‌های تازه سال آن‌طوری که بایستی شرایط اسلامی صددرصد داشته باشد نیست و امکان دارد که این جوان‌های تازه سال خدای ناکرده در معرض بعضی از جهاتی که تطبیق بر مصالح اخلاقی (این تعبیر خویش است که من می‌کنم) نکند و اینها را در آن معرض قرار دادن خیلی درست نیست، این است که آموزش نظامی که جزو برنامه‌های ما است که الان در همین ماده 2 تبصره‌اش را ایجاد کردیم که بچه‌ها می‌توانند بروند و وظیفه آموزش و پرورش و وظایف مسؤولین نظامی هم هست. اینها را آموزش بدهند ولی اعزام به خدمت و این بچه‌ها را در آن معرض اموری که عرض کردم قرار دادن اگر مفسده نداشته باشد بطور قطع هیچ مصلحت ندارد. منشی- آقای کیاوش مخالف. کیاوش- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. از برادر وافی تعجب می‌کنم، مثل اینکه تا حالا اصلاً ایشان جبهه نرفته‌اند و نمی‌بینند که شرافت اسلام را الان همین بچه‌ها حفظ می‌کنند. از این رو کریدور حرکت نکردند که عکس این بچه‌های پانزده، شانزده ساله حتی سیزده ساله که الان در جبهه‌های ما مرد و مردانه می‌جنگند. نریدور مجلس را شرف بخشیدند. ایشان صحبت از رشد کردند. صحبت از مکلف بودن تکلیف کردند. از نظر شرعی، سن شرعی را که خود شما حساب می‌فرمائید پانزده سال است. اینجا هم اشاره به این مسأله هست رشد به شرط اینکه رشد داشته باشد الان انقلاب اسلامی آن‌قدر شکوفا است و به بشریت شرف داده که رشد را هر روز بیشتر در کیان اسلام و بچه‌های اسلامی سریع‌تر می‌کند. به این جهت اگر از نظر شرعی می‌گویند، اشاره کردند اجازه پدر و مادر و این مسایل مطرح می‌شود، پدر و مادرها در محظور می‌مانند. فرمان امام می‌فرماید برای رفتن به جبهه‌ها، داوطلب شدن برای جنگ‌ها اصلاً اجازه پدر و مادر نمی‌خواهد. صحبت از درس کردند که درس‌شان عقب می‌مانند، آیا درسی بالاتر از دفاع از کیان اسلام و حاکمیت قرآن کریم و جمهوری اسلامی وجود دارد یا باید باز هم برگردد و همان مجموعه‌هایی که بصورت مجموعه‌های فرانسوی که در حساب و کتاب‌های ما درس می‌دادیم به همان برگردد، یا الان ضرورت جامعه ایجاب می‌کند که الان روی این مسأله اتکاء بشود. عمق انقلاب را باید درک کرد، البته همه این مملکت درک کرده است یعنی سابق بر این در کلاس‌ها به ما می‌‌گفتند اگر یک مسأله اجتماعی چهارصد سال بعد به ثمر برسد تازه زود به ثمر رسیده است اما از نظر دینی می‌بینیم سر مطهر سیدالشهداء آیه‌ای از سوره کهف قرائت می‌‌فرماید و اشاره به سیصد سال و سال‌های متمادی بعد از یک انقلاب است. این رساننده این است که عمق انقلاب ما عمیق‌تر از این است که حساب بکنیم که در یک دوره خاصی تمام بشود و به آخر برسد احتیاج دارد این انقلاب را نسل‌های آینده ادامه بدهد پس احتیاج دارد به اینکه بچه‌ها هم از همین سن آماده بشوند. نکته بعد این است که الان از هر خانواده‌‌ای اکثراً یکی، دو تا سه تا شهید تقدیم ساحت مقدس امام زمان شده است. «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطانا». خون این شهداء در رگ‌ خانواده‌ها الان به سرعت جریان دارد و این خو‌ن‌ها، بچه‌های کوچک را الان برای دفاع از اسلام آماده کرده است قلب اینها الان مملو از جهاد است اگر پانزده سال را که شرع معین کرده است و رشدی هم که انقلاب بالا برده، رشد الان حتی بالاتر از سن قانونی پانزده سال هم شده است به دلیل همان سیزده ساله‌ها پس چه لزومی دارد که این ماده به این درخشانی و احیاء‌کننده جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی را ما اینجا حذف کنیم. به هر حال من هر چه فکر کردم ایشان یک مطلبی گفته باشند که بشود روی آن شرعاً و عرفاً اتکاء کرد که این ماده حذف بشود دیدم نیست. جز اینکه درس‌شان می‌ماند، جز اینکه پدر و مادرها ناراحت می‌شوند جز اینکه برای آموزش و پرورش یک تکلیف شاقی است. برنامه‌ها به هم می‌خورد. الان شما در تبصره یک قبول کردید که برنامه‌های آموزشی هم برود روی همین بچه‌ها. پانزده سال به بالا کجا را شامل می‌شود. دوره راهنمایی را شامل می‌شود و دوره دبیرستانی را شامل می‌شود. به هر حال حذف این تبصره در حقیقت خیانتی به انقلاب اسلامی است و خیانتی است به اسلام و جمهوری اسلامی. منشی- آقای هاشمی موافق. رئیس- من هم موافق با حذف این تبصره هستم. به نظر می‌رسد که این تبصره هیچ چیزی به این قانون نمی‌دهد غیر از اینکه یک مشکلی را در کار درست می‌کند، بچه‌هایی می‌‌آیند داوطلب می‌شوند آن سن، سن فرار از مدرسه است برای بعضی از بچه‌ها، نمی ‌خواهند درس بخوانند آنجا می ‌آی ند. بعد اگر پذی رفته بشوند در آن سن وارد سربازخانه بشوند از لحاظ اخلاقی اداره آن چنان وضعی کار مشکلی است و حضور ای نها بطور رسمی در سربازخانه‌ها موجب ضعف در بنی ه نظامی می ‌شود. اگر راهشان بسته بود ما حرفی نداشتی م. اگر مسأله جنگ باشد حرفی نداشتی م. برای آنها که جداگانه راه داری د، شما اگر چنانچه روزی خدای ناکرده نی از داشته باشی د به بسی ج عمومی که از پانزده سال به بالا بخواهند بروند خوب آن دستور بسی ج است و در آن صورت می ‌روند داوطلبانه. شما ای ن‌جا هم داوطلب گفتی د. تعلی مات می ‌بی نند و می ‌روند از طرفی شما کمبود نداری م ای ن‌همه نی روی زی ادی ای ن سن وجود دارند و آن سن پانزده سالگی برای بچه سنی نی ست که بتواند مشکلات سربازخانه را تحمل بکند من نمی ‌دانم آقای ان توی سربازخانه تشری ف برده‌اند ی ا نه؟ آن‌هائی که رفته‌اند من خودم بوده‌ام و می ‌دانم واقعاً اگر آدم بخواهد وظای ف سربازی را انجام بدهد آن بی ابان‌ها را برود آن برنامه‌های بی ابان را توی سنگرها و توی کوه‌پی مائی و توی حمل کوله‌بار و ای ن کارهای سنگی ن را بخواهد انجام بدهد درس پانزده سالگی بسی ار دشوار است و ای ن تبصره هی چ چی ز را درست نمی ‌کند غی ر از ی ک عده داوطلب که آدم نمی ‌داند داوطلب‌های ش صلاحی ت دارند ی ا ندارند و راه موجودی هم داری م که نی ازی به ای ن نداری م ی عنی در صورت نی از به دفاع از ای ن استفاده می ‌شود من خواهش می ‌کنم آقای ان روی ای ن مسأله با دقت توجه بفرمای ند. حالت جنگ ما را تحت تأثی ر قرار ندهد که در قانون نظام وظی فه ای ن تبصره ناصحی ح را بی اوری م. روحانی - مشکلاتی درست می ‌کند. رئی س- هی چ مشکلی را درست نمی ‌کند مثل حالا می ‌شود تا حالا شما ای ن همه سرباز زی ادی داری د (همهمه نمای ندگان) ما الان در جنگ مسأله نصف ظرفی ت موجود سربازهای مان را استفاده نمی ‌کنی م ی عنی همی ن سربازهائی که در سن 19 سالگی هستند نصفش‌اش را هم استفاده نکرده‌ای م. آقای معزی معاون وزی ر کشور صحبتی دارند؟ (معاون وزی ر کشور - بلی ) بفرمائی د. معزی (معاون وزی ر کشور)- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحی م. ما با توافق با معاون وزی ر دفاع و برادرمان جناب سرهنگ رزمجو ری است اداره نظام وظی فه به ای ن نتی جه رسی دی م که در ای ن سن آوردن جوانان به پادگان‌ها صلاح نی ست چون که از نظر روحی و تحولات جسمی در ای ن مقطع سنی اصلاً هی چ وضعی ت مناسبی نی ست. می ‌دانی د در سن 15 و اوای ل 16 حالت‌های تحولات روحی است و وضعی ت خاصی است که اصلاً با آوردن نوجوانان ای ن چنی ن به پادگان‌ها هی چ تناسب ندارد و می ‌‌دانی د در پادگان‌ها مسأله زندگی شبانه‌روزی است و با افرادی که از 19 سال به بالا تا 30 سالگی آنجا زندگی می ‌کنند در شرای ط آن‌چنانی پادگان‌ها ای جاد مشکلات را شای د بکند و باز همان طوری که ری است مجلس شورای اسلامی جناب آقای هاشمی فرمودند ای ن وسی ه‌ای خواهد شد برای ای نکه فرزندان همی شه پدر و مادرشان را تحت فشار قرار بدهند وسی له ارعاب که اگر به خواست‌ها و می ل‌های من عمل نکنی د من می ‌روم خودم را به سربازی معرفی می ‌کنم و از درس و فرارکردن و وسی له عقب‌ماندگی جامعه که نرود درس بخواند بنابرای ن مسأله جنگ که الان فرمودند، برادران، نوجوانان عزی ز از طرق دی گر و راههای دی گر می ‌توانند اما ای نکه ما قانون داشته باشی م برای همی شه کسی که سنش به سن سربازی نرسی ده بتواند بی ای د ای ن مشکلات ای جاد می ‌کند و من خواهش می ‌کنم برادران و خواهران نمای نده محترم با توجه به ای ن مسائل به پی شنهاد حذف رأی بدهند و آقای افراخته شما نظرتان چی ست؟ سرهنگ افراخته – من حذف را تأی ی د می ‌کنم. رئی س- آقای سرهنگ افراخته هم با تبصره مخالفند ی عنی موافق حذف هستند. آقای موحدی بفرمائی د. موحدی ساوجی (مخبر کمی سی ون) - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحی م. گر چه جناب آقای رفسنجانی به‌عنوان موافقی ن حذف صحبت کردند ولی من بای د عرض کنم که ای کاش ای شان در مراحل مذاکرات کمی سی ون می ‌بودند و الان ی قی ناً نه تنها موافق حذف نبودند بلکه در مخالفت صحبت می ‌کردند و بعد هم جناب آقای معزی که به‌عنوان نمای نده دولت و موافقت با حذف صحبت کردند در سراسر رسی دگی شور اول و دوم اصلاً ی ک جلسه هم در ای ن کمی سی ون حضور نداشتند و حالا نمی ‌دانم لابد موافقت برادران دی گر را توانسته‌اند جلب بکنند که آنها هم موافق حذف بشوند اما دلای لی را که دارم عرض می ‌کنم ای ن است. سرهنگ رزمجو – من در جلسات بوده‌ام. موحدی ساوجی (مخبر کمی سی ون) – بلی جناب سرهنگ رزمجو در سراسر جلسات معمولاً حضور داشتند هی چ مخالفتی ابراز نفرمودند الان شما چه‌جور توانستی د ای شان را متحولش کنی د من نمی ‌دانم. بحث سر ای ن است. رئی س- شما چرا سوءظن داری د؟ موحدی ساوجی (مخبر کمی سی ون) – خوب ای ن کمی سی ون است آقا از رئی س‌اش از همه اعضای ش سؤال کنی د.. رئی س- صحبت خودتان را بفرمائی د. موحدی ساوجی (مخبر کمی سی ون)- ای نکه می ‌گوی م واقعی ت است (همهمه نمای ندگان) اما دلای لی که می ‌خواهم عرض کنم برای وجود ای ن تبصره، ای ن است من خواهش می ‌کنم که آقای ان دقت بفرمای ند آقای وافی که در توجی ه پی شنهادشان صحبت کردند و همی ن‌طور آقای ان دی گر مطالبی گفتند که اتفاقاً مراد آنها در ای ن تبصره محفوظ است و منظور شده به غی ر از ی ک مورد ای نکه گفتند آقا هر کسی به سن پانزده سالگی می ‌رسد دلی ل بر ای ن که رشد هم داشته باشد نی ست. ای ن دقی قاً مورد توجه بوده و لذا در تبصره آمده که بعد از ای نکه افرادی که داوطلب باشند قبل از رسی دن به سن ممشولی ت خدمت وظی فه عمومی اگر داوطلب باشند در صورتی که از نظر جسمی و روانی قادر به انجام خدمت بوده ی عنی از حی ث هم جسمی و هم‌روحی از هر دو جهت نگاه می ‌کنند ببی نند ای ن توان ای ن کار را دارد ی ا ندارد. شما توجه داری د که گاهی ما 15 ساله‌هائی داری م که از 25 ساله‌ها جسماً و رواناً و روحاً قوی ‌ترند بنابرای ن در ای نجا شما نمی ‌توانی د بگوئی د که هر کسی که 15 سالش تمام است پس ای ن رشد ندارد بعد هم ما نگفتی م هر 15 ساله کاملی می ‌تواند داوطلب بشود به خدمت وظی فه عمومی و نظام وظی فه هم موظف است هر 15 ساله کامل را به نظام وظی فه احضار بکند و قبول کند داوطلب اگر می ‌شود. بلکه گفته‌ای م او داوطلب می ‌شود نظام وظی فه هم از حی ث جسمی و روانی روی ش مطالعه می ‌کند لابد ی ک ضوابطی ی ک آئی ن‌نامه‌ای ای ن قانون خواهد داشت بنابرای ن، ای ن قضی ه حل است و اما مسأله دی گر، مسأله تجانس است از حی ث سن و سال ای ن مسأله هی چ مشکلی ای جاد نمی ‌کند. همی ن الان هم که شما در ای ن قانون گذشته و در همی ن قانون ما آوردی م 18 سال تمام می ‌تواند ی عنی بای د که به خدمت وظی فه عمومی برود ای ن 18 ساله تمام همه سربازها و 18 ساله‌ها به بالا که الان در خدمت وظی فه عمومی هستند همه از حی ث ظاهر و جسم و توان و ای نها ... ی کسان نی ستند. الان ما 18 سال تمام داری م 25 ساله هم داری م 27 ساله هم داری م ای ن فرمای ش که چون سنی ن، سنی ن مختلفی هست ما که گفتی م 15 سال تمام وارد 16 سال می ‌شود با آن که سرباز است 2-3 سال فقط فاصله دارد در صورتی که شما الان افرادی که در نظام وظی فه داری د با فاصله‌های 5-6 سال و 7 سال هم شما بی شتری را هم حتی داری د بنابرای ن، ای ن حرفی که زده شد به نظر من فرمای ش خی لی قوی و مستدل و نی رومندی نبود. اما برای داوطلبان که ما ای ن را قرار می ‌دهی م من جواب جناب آقای رفسنجانی را که فرمودند ای ن باعث می ‌شود که فرار افراد جوان محصل از تحصی ل و آن برادر دی گرمان هم که گفتند باعث می ‌شود فشار به پدر ومادرها وارد کنند من تعجب می ‌کنم الان 15 سال تمام در صورتی که دارای رشد عقلی باشد که نوعاً هست ی عنی شما 15 ساله‌های فعلی جمهوری اسلامی را که چهار، پنج سالشان را لااقل در کوران انقلاب و بعد از انقلاب گذرانده‌اند با فکر و عقل و آگاهی و بی نش و تحلی ل‌هائی که دارند اگر شما با ای نها تماس بگی ری د از خی لی 30 ساله‌ها و 60 ساله‌های گذشته تواناترند، آگاه‌ترند و خی لی بصی ر به کارند ما چطور می ‌آئی م ی ک‌دفعه ی ک نسل بسی ار باارزش قشر بسی ار عظی م ای ن جامعه را به صرف ای ن که چون سنش 15 سال تمام است می ‌گوئی م آقا ای ن هنوز رشد ندارد. چه کسی گفته رشد ندارد؟ هادی - داری م. اما نه به صورت قانون. به صورت استثناء است. موحدی ساوجی (مخبر کمی سی ون) – آقای دکتر هادی خواهش می ‌کنم. شما گوش کنی د بعداً که نوبتتان شد جواب بدهی د. و ای ن ی ک مسأله، مسأله دی گری که در ای ن جا مطرح است ای ن است که همه کسانی که داوطلب می ‌شوند سنشان از 15 سال بالاتر است و داوطلب می ‌شوند به سربازی بروند در صورتی که سای ر شرای ط جسمی و روانی را داشته باشند پذی رفته بشوند همه ای ن‌ها محصل نی ستند. محصلی که اگر دی پلمش را هم گرفته باشد و بخواهد ادامه تحصی ل بدهد او را به سربازی نمی ‌برند ای ن چه فرمای شی است که آقای رفسنجانی فرمودند و برادر دیگرمان هم مطرح کردند بنابراین، کسانی که ادامه تحصیل می‌دهند و می‌خواهند تحصیل کنند که نمی‌شود سربازی بردشان ولو این که 20 سالش باشد اگر می‌گوئید که فشار به پدر و مادر وارد می‌کند من تعجب می‌کنم از جناب آقای رفسنجانی کسی که عرض می‌شود نخواهد درس بخواند جه کسی می‌تواند در این مملکت اجبارش بکند این خیلی روشن است فشار وارد می‌کند. چه فشاری کسی می‌تواند وارد بکند؟ (رئیس – وقتتان تمام است دیگر وقت ندارید.)یک جمله دیگر عرض کنم تمام می‌شود و آن این است که خیلی‌ها هستند اقا 15 سالشان تمام است، محصل هم نیستند. توی کارگاه‌ها هستن مکانیک است، شغل آزاد دارد، ازدواج هم در سن 16 سالگی می‌کند و حتی می‌خواهد زودتر تکلیفش روشن بشود یعنی وقتی توانائی جسمی و روانی دارد و رشدش هم داشته الان هم آزاد است و می‌تواند برود به نظام وظیفه و قانون هم به او اجازه بدهد خوب می‌رود زودتر، الان بعد از این که برگشت ازدواج م‌کند لوی شما این قانون را که می‌آورید و می‌گوئید حتماً بعد از 18 سال برود به سربازی خوب این بنده خدا در 16 سالگی می‌خواهد ازدواج بکند 17 سالگی یا 18 سالگی می‌خواهد ازدواج بکند. می‌خواهد زودتر تکلیفش روشن بشود. آن‌هائی که سربازی می‌روند یک امتیازاتی دارند می‌خواهند این امتیازات را دارا بشوند و استخدام بشوند یا مثلاً در جائی کار بکنند این چه فرمایشی است به نظر من بودن این تبصره بسیار خوب و مفید و ضروری است و ان‌شاءالله که نمایندگان به اصل آن رأی می‌دهند. رئیس- آقای رزمجو رئیس نظام وظیفه بفرمائید. موحدی ساوجی (مخبر کمیسیون) – ایشان دیگر نمی‌توانند صحبت کنند. آخرین نفر در طرح‌ها مخبر کمیسیون است. رئیس- آن آئین‌نامه که نیست. رزمجو (رئیس نظام وظیفه) - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. بنده با این تبصره مخالف نیستم و موافق تبصره هستم از این که آقای معزی فرمودند که من با حذف تبصره موافق بودم من باحذف تبصره موافق نبودم فرمودند 15 سال کم است گفتم می‌شود اصلاحش کرد بیاوریم فرض بفرمائید 17-18 سال.... رئیس – خوب، آن که همین می‌شود. رزمجو- والا با حذفش موافق نبودم. قانون فعلی هم به اداره نظام وظیفه اجازه داده ما سربازها را در سن وارد 20 سالگی که می‌شوند 19 سال تمام مشمولین را ما به خدمت می‌بریم همین قانون هم که الان دست آقایان است، درست است که آن ماده (2) نوشته است که کسانی که به 19 سالگی می‌رسند مشمول هستند ولی مواد بعدی‌اش وقتی رسیدیم ملاحظه می‌فرمائید که این یکسال را گذاشته‌ایم برای رسیدگی به وضع مشمول. نه این که همین که به 19 سالگی رسیدند و 18 سالشان تمام شد ما الزام و اجبار داشته باشیم و مشمول هم مجبور باشد بیاید برود به خدمت بلکه مشمول موقعی که 19 سالش تمام شد ملزم می‌شود برود به خدمت. الان نظام وظیفه می‌تواند کسانی که 18 سال تمام دارند به استناد قانون ببرد اگر اعلامیه‌های ما را هم احتمالاً برادران توجه فرموده باشند همین الان ما علامیه داده‌ایم که متولدین 44 اگر داوطلب هستند می‌‌توانند بیایند بروند به خدمت و همان از نظر جسمی و روانی بایستی که قادر باشند و یک کلمه‌ای که این‌جا نیست و در آن می‌توانند هست این است که در صورت نیاز اداره نظام وظیفه هم این کار را می‌کند اگر نیاز داشته باشد فردی هم باشد واقعاً از نظر جسمی و روانی قادر به انجام خدمت باشد می‌برد والا وقتی که ما مواجه می‌شویم در سال گذشته چون ما همه غائبین و سنواتی‌مان را احضار کردیم یا ازدیاد مشمول حتی یک نفر داوطلب با وجود این که خیلی هم به ما فشار آوردند ما نبردیم متولدین 43 را ولی 43 را امسال بردیم من حالا آماری ندارم که حضوراً حاضر باشم بنده در کمیسیون هم با 15 سال مخالف بودم هم من، هم جناب سرهنگ افراخته ما آن جا سن 15 سال را گفتیم کم است ولی برادرهای دیگر رأی دادند و به هر حال رأی برادرها در کمیسیون هم اعتبار دارد. (همهمه نمایندگان) دکتر هادی- رأی در مجلس معتبر است. رزمجو – منظورم این بود که در کمیسیون تصویب شد نه این که من هم موافق باشم 15 سال ولی اگر اجازه بفرمائید که بهرحال تبصره باشد دست اداره نظام وظیفه را نبندیم و مردم را هم به اصطلاح در مضیقه نگذاریم اگر از نظر سنی واقعاً قادر است اجازه بفرمائید که 15 سال تمام را بکنند 16 سال تمام. من با اصلاح تبصره موافقم ولی با حذف تبصره موافق نیستم والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته. رئیس – بحث کافی است آقای افراخته هم صحبت دارند ولی کافی است ایشان هم مخالف تبصره‌اند. آقای معزی حرف همه را زد. منتهی آقای رزمجو چون به یک نحوی موافق بودند می‌خواستند نظر خودشان را بگویند. ایشان منتها روی 15 سال حرف داشتند والا با اصلش موافقند 198 نفر در مجلس حاضرند پیشنهاد آقایان حذف تبصره ماده (2) است کسانی که با حذف تبصره موافق‌اند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) با اکثریت قوی تصویب شد. حذفش تصویب شد، اعضای کمیسیون خاص را باید یک‌بار به سربازی بفرستیم تا دیگر این جور چیزها را برای ما نیاورند (همهمه نمایندگان) آخر ما رفته‌ایم که این حرف‌ها را نمی‌زنیم. اجازه بفرمائید رأی بگیریم خود ماده را حالا رأی می‌گیریم چون دیگر پیشنهاد ندارد مادۀ (2) را بخوانید. منشی- ماده (2)- هر فرد ذکور ایرانی از اول فروردین ماه الی که طی آن سال وارد سن 19 سالگی می‌شود مشمول مقررات خدمت وظیفه عمومی خواهد شد. رئیس- حضار همان موافقان قبلی هستند موافقان با مادۀ (2) قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد چون آقایان وزارء برای سؤال آمده‌اند از آقایان خواهش می‌کنم این یک‌ربع ساعت را مراعات بفرمائید. ما ناچار نشویم که هر روز اسامی کسانی که دیر می‌آیند بخوانند یک‌ربع ساعت تنفس می‌دهیم. (جلسه در ساعت 45/10 به‌عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 10/11 به ریاست آقای هاشمی تشکیل شد) 7- قرائت‌نامه آقای نخست‌وزیر در مورد معرفی وزاری معادن و فلزات، کشاورزی و مسکن و شهرسازی رئیس- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. جلسه برای ادامة مذاکرات رسمی است. پیش از شروع مذاکرات نامة آقای نخست‌وزیر را به مجلس شورای اسلامی در مورد معرفی وزراء می‌خوانیم: ریاست محترم مجلس شورای اسلامی برادر حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی بنا به اصل یکصد سی و شش قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. صورت اسامی برادرانی که برای تصدی وزارتخانه‌های معادن و فلزات، کشاورزی و مسکن در نظر گرفته شده‌اند با توجه به موافقت مقام محترم ریاست جمهوری جهت اخذ رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی تقدیم می‌گردد: 1- وزارت معادن و فلزات برادر مهندس حسین نیلی‌احمدی. 2- وزارت کشاورزی دکتر عباسعلی زالی. 3- وزارت مسکن، برادر مهندس محمد مروت. میرحسین موسوی- نخست‌وزیر جمهوری اسلامی ایران بقیه دستورمان را به سؤالات اختصاص می‌دهیم که سؤالاتی که در دستور هست مطرح بفرمائید. 8- طرح سؤال آقای شهرکی از آقای وزیر راه و ترابری و ارجاع آن به کمیسیون منشی- سؤال آقای شهرکی از آقای وزیر راه و ترابری. آقای شهرکی بفرمائید. شهرکی- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، سؤال من در مورد راه‌آهن کرمان – زاهدان است که این راه‌آهن از نظر اهمیت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بسیار مهم است و اکنون هم مسؤولین مملکت متوجه این قضیه شده‌اند که تنها راهی که می‌تواند ما را یک مقداری بی‌خطر از بیگانگان به مقاصدمان برساند همین راه کرمان – زاهدان و چاه‌بهار است با توجه به اهمیت موضوع در سال 60 اواخر سال 60 برادرانمان از راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران صد میلیون تومان از اعتبارات عمرانی استان سیستان و بلوچستان را گرفتند که بیایند ماشین‌آلات بخرند و قطعاتی از این راه‌آهن را بصورت امانی انجام بدهند و اجراء بکنند که البته این گرفتن صد میلیون تومان و با چه مجوزی با چه قوانینی که در قانون بودجه ما یک چنین چیزی نداشتیم به آن صورت چه‌جور عمل شده به آن مطلب حالا کاری نداریم ولی نفس عمل، عمل درستی بود یعنی اگر قرار بود که این راه‌آهن شروع می‌شد کار بسیار خوب بود اما صد میلیون تومان اعتبار را گرفتند یک صورت‌جلسه‌ای هم در سازمان برنامه شد که من خودم از طرف 6 نفر از نمایندگان همان استان در جلسه شرکت کردم و در آن جلسه قرار شد که دو قطعه از راه‌آهن کرمان، زاهدان یا ماشین‌آلاتی که از محل این یکصد میلیون تومان اعتبار عمرانی استان سیستان و بلوچستان متعلق به سال 60 خریداری می‌شود دو قطعه شروع بشود بصورت امانی همه آقایان پذیرفتند نمایندگان دستگاه‌های مختلف در آن‌جا بودند که این کار انجام بشود بعد از مدتی باخبر شدیم ماشین‌آلاتی که برای این‌کار خریداری شده از محل اعتبارات عمرانی استان سیستان و بلوچستان به راه‌آهن بافق – بندرعباس منتقل شده و در آن‌جا مشغول کار هستند (این ماشین‌آلات) پی‌گیری از طرف نمایندگان استان به عمل آمد و وزارت راه حداقلش این بود که کتباً به ما جوابی نتوانست بدهد تا این اواخر که یک نامه‌ای داده که آن نامه هم زیاد جواب منطقی نیست گویا برادران در هیأت دولت یا شورای اقتصاد به این جا رسیده بودند که بالاخره حالا که ماشین‌آلات رفته به بافق و بندرعباس و نمایندگان آن‌ها مُصر هستند که ماشین‌آلات را به آن‌ها بدهید ما یک جلسه‌ای تشکیل بدهیم و نحوه برگرداندن ماشین‌آلاتی که از محل یکصد میلیون تومان خریداری شده به استان سیستان و بلوچستان مشخص کنیم در آن جلسه نمایندگان باز دستگاههای مختلف، از سازمان برنامه از وزارت راه، از راه‌آهن این‌ها همه بودند صورت‌جلسه‌ای تنظیم شد که ظرف 6 ماه ماشین‌آلات مورد نیاز سیستان و بلوچستان از محل اعتباراتی که برای خرید ماشین‌آلات در طرح بافق، بندرعباس، راه‌آهن بافق – بندرعباس وجود دارد و از آن محل ماشین‌آلات خریداری بشود و لیستی بدهند به اداره کل راه استانداری سیستان و بلوچستان و سازمان برنامه استان لیستی بدهند از ماشین‌آلات مورد نیاز که ماشین‌آلات‌شان خریداری بشود ما هم گفتیم الان بخاطر این که یک کارگاهی در بافق – بندرعباس تعطیل نشود کار خلافی انجام داده‌اند آقایان، برای این که کارگاهی تعطیل نشود ما بیائیم قبول کنیم بپذیریم این قضیه را که بجای ماشین‌آلات که بردند آن‌جا، ماشین‌آلات بخرند بدهند پذیرفتیم و قرار شد که آقایان این کار را انجام بدهند همه هم تعهد کردند ولی بعد از این که صورت‌جلسه برای امضاء رفته بود متأسفانه بعضی از برادرانی که در آن‌جا قبول کردند موضوع را زیر امضاءشان یک مطلبی اضافه کرده بودند که این واقعاً دور از آن قرارداد و آن مسائلی بود که در جلسه مطرح شد، از جمله نماینده وزارت راه زیر امضای خودشان یک چیزی اضافه کرده بودند در صورت‌‌جلسه که این جایی نداشت اگر نظری داشتند باید در صورت‌جلسه مطرح می‌شد بهر تقدیر، آخرین نامه‌ای که ما با پیگیری زیاد استانداری سیستان و بلوچستان و ما داشتیم، و جوابی که وزارت راه به ما دادند، این است که ما ماشین‌آلات آن استان را از محل ده میلیارد ریال اعتباری که درخواست شده از مجلس شورای اسلامی برای خرید ماشین‌آلات راه‌داری از آن‌جا ماشین‌آلاتشان را تأمین می‌کنیم سازمان برنامه جوابی به آقایان داده البته من خودم غیرقانونی می‌دانستم قضیه را که چنین چیزی درست نیست ماشین‌آلات استان ما به طرح بافق – بندرعباس رفته از محل آن طرح می‌توانند ماشین‌آلات ما را بخرند و بدهند سازمان برنامه این جواب را کتباً به آن‌‌ها داده که این حرفی که می‌زنید درست نیست و ماشین‌آلات شما اعتبارش در طرح بافق – بندرعباس وجود دارد از آن‌جا تأمین کنید و به آن‌ها بدهید. شاید آقایان بگویند که آن طرح اولویت دارد و آن‌جا خوب است. خیلی خوب شما اگر یک قران از استان دیگری گرفته بودید صد میلیون تومان از بودجه استان محرومی مثل سیستان و بلوچستان می‌توانستید بگیرید ولی شما از هیچ استانی یک قران نگرفتید صد میلیون تومان از اعتبار ما را گرفتید و ماشین‌آلات خریدید نه راه‌آهنی برای ما شروع کردید و نه ماشین‌آلات را الان حاضر هستید بدهید موکول کردن این قضیه به تصویب مجلس من فقط یک سؤالی از آقای وزیر دارم که به چه دلیلی شما اصلاً از مجلس نپرسیدید صد میلیون تومان از اعتبار سیستان و بلوچستان، گرفتید حالا چه جور شده موقعی که می‌خواهید ماشین‌آلات آنجا را برگردانید می‌گوئید بایستی مجلس اعتبار تصویب بکند واقعاً این حرف درست است؟ من این را یک زورگویی به استان محرومی مثل سیستان و بلوچستان می‌دانم که نه تنها یک قران از اعتبارش را نباید کسر بکنیم بلکه تمام مسؤولین همان جوری که توجه دارند ما اعتبار استانی مثل استان سیستان و بلوچستان و سایر استان‌هائی که نظیر سیستان و بلوچستان است بایستی روزبه‌روز افزایش بدهیم خواهشم این است که برادرها جواب درست و منطقی بدهند بحث ما این است ما یکسال و نیم هم هست برای این که مسأله به مجلس نکشد، مسأله را دنبال می‌کیم و پی‌گیری می‌کنیم ولی چون جواب منطقی و درستی نمی‌دهند، قضیه را به مجلس کشاندیم و در آخرین نامه به آقای وزیر نوشتم که برادر محترم این قضیه را حلش کنیم که به مجلس نکشد وقت مجلس را نگیریم. وقت شما را نگیریم وقت نمایندگان را نگیریم ولی جواب‌هائی که می‌دهند قابل قبول خود سازمان برنامه و بودجه هم نیست، سازمان برنامه و بودجه هم جواب آقای وزیر و یا معاون پارلمانی‌شان را قبول نداشتند و اعتراض کردند من می‌گویم الان جواب بفرمایند با توجه به اهمیت این راه‌آهن و با توجه به این که یکصد میلیون تومان را چه‌جور توانستند بدون اطلاع حتی مجلس و کمیسیون برنامه و بودجه و حتی یک نماینده مجلس جابه‌جا کنند حالا که می‌خواهند برگردانند چه‌جور مصوبه می‌خواهد و مصوبه مجلس می‌خواهد منتظر جواب ایشان هستیم ان‌شاءالله که یک جواب منطقی و درستی داده بشود. رئیس- آقای مهندس نژادحسینیان بفرمائید. مهندس نژاد حسینیان (وزیر راه و ترابری) – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، برادرمان در سؤالشان مطرح فرمودند علت عدم انجام تعهدات وزارت راه و ترابری در مورد راه‌آهن کرمان، زاهدان چیست؟ وزارت راه و ترابری تعهدی در رابطه با انجام این راه‌آهن نداشته جز به یکی از پروژه‌های اولویت‌دار راه‌آهن، راه‌آهن کرمان – زاهدان بوده. از اول هم برنامه ما بر این بود که در رابطه با این راه‌آهن وقتی اقدام خواهد شد. که کلیه قطعات راه‌آهن بافق – بندرعباس، کار اجرائیش رو بشود برای این که بیشترین اولویت را الان برای کشور راه‌آهن بافق – بندرعباس دارد ما هر گونه نیروی اجرائی هرگونه امکاناتی در کشور داریم منطقی این است که اول برای آن‌جا بسیج کنیم تا این راه ان‌شاءالله هر چه زودتر به پایان برسد برای این که راه‌آهن وضعیتش طوری است که حتی اگر ده کیلومتر هم از یک قطعه 700-800 کیلومتری ساخته نشود قابل بهره‌برداری برای بندر نیست. لذا از اول طرح ما این بود که تا وقتی که کلیه قطعات راه‌آهن بافق – بندرعباس به مقاطعه نرود و کار اجرائیش شروع نشود، ما کار راه‌آهن کرمان – زاهدان را شروع نخواهیم کرد این برنامه وزارت راه بوده ولیکن استانداری، استاندار آن وقت استان آخر سال 60 چون دیده اعتباراتش جذب نمی‌شود بدون اطلاع وزارت راه با رئیس کل وقت راه‌آهن تماس گرفته و گفته بیائید راه‌آهن را با پول ما شروع کنید. اصلاً این کار خلاف قانون بوده راه‌آهن‌سازی طرح ملی است طرح استانی نیست از بودجه استانی برای ساختمان راه‌آهن نمی‌شود داد از محلی که این پول را داده‌اند 503001 نمی‌شود تعهد برای سال‌های بعد کرد. این راه‌‌آهن اگر قرار باشد ساخته بشود حدود ده میلیارد تومان هزینه‌اش است. حالا فرض بفرمائید که صد میلیون تومان هم از بودجه سال 60 که زیاد آمده بود و امکاناتی در اختیار استان بوده برای این راه‌آهن داده‌اند اعتبارات سال بعدش را می‌خواستند چه بکنند؟ بهرحال بدون اطلاع وزارت راه در یک جلسه‌ای که استاندار وقت و رئیس راه‌آهن داشتند در عین حال که کار راه‌آهن‌سازی ربطی به راه‌آهن ندارد ساختمان راه‌آهن زیر نظر اداره کل ساختمان راه‌‌آهن است که زیر نظر خود وزیر راه است بدون اطلاع اداره کل ساختمان راه‌آهن با هم به توافق رسیدند و 100 میلیون تومان از اعتبارات استان که در آخر سال جذب نشده بود را برای شروع اینکار دادند در نتیجه این نه جزء ساختمان راه‌آهن کرمان به زاهدان این حسن راه برای کشور دارد که راه‌آهن ما را به راه‌آهن پاکستان که یک مبداء ورودی است وصل می‌کند ولیکن مبداء ورودی است که اختیارش در دست ما نیست مثل مبداء ورودی ما با جلفا یعنی ما کالا را وقتی می‌توانیم از آنجا وارد بکنیم که کشور همسایه بخواهد هر وقت که آن نخواهد راه‌‌آهن ما تعطیل است الان به نظر می‌رسد که منطقی این است سرمایه‌گذاری روی راه‌آهن چابهار بشود و راه‌آهن ما ان‌‌شاءالله به دریای آزاد وصل بشود در آنجا بندری داشته باشیم که این بندر در اختیار خود ما باشد هر وقت بخواهیم بتوانیم کالا وارد بکنیم لذا دارد در کمیته‌‌های برنامه‌ریزی راه‌آهن این مسأله بررسی می‌شود به‌نظر می‌رسد که اولویت با راه‌آهن چابهار است اما اینکه راه‌آهن چابهار آیا از زاهدان می‌گذرد یا از مسیرهای دیگری که الان مطرح است از طریق سیرجان به بافق و جیرفت و چابهار که آن مناطق حاصل‌خیز محروم هم آباد بشود الان در دست بررسی و مطالعه است و الان اظهارنظری در این رابطه نمی‌شود کرد. مسأله دوم که چرا ماشین‌آلات را پس ندادند ماشین‌آلات راه‌آهن خریده به اسم راه‌آهن و جزء اموال راه‌آهن است و امکان پس دادنش از نظر قانونی نیست ماشین‌آلاتی است که پولی را راه‌آهن گرفته که بیاید این راه را بسازد با این پول رفته ماشین‌آلات برای خودش خریده آن راه‌حل قانونی که به نظر من می‌رسد این است که 100 میلیون تومان از اعتبارات راه‌‌آهن به خزانه واریز بشود بابت پولی که آن سال در استان سیستان و بلوچستان جذب نشده من فکر نکنم ما قانوناً بتوانیم اصلاً‌ ماشین‌آلاتی به این نام بخریم و در اختیار اینها بگذاریم دادیم با خود سازمان برنامه هم صحبت کردم آن‌ها هم قرار شد اداره‌ حقوقی‌شان بررسی بکنند ما هم اداره حقوقی‌مان بررسی می‌کند اگر در آن زمان خلافی شده بدون اطلاع ما دلیلی ندارد که الان دوباره این خلاف را ما با علم و آگاهی انجام بدهیم به هر حال اگر قرار بر این باشد که پول بایستی به خزانه واریز بشود پول را ما از اعتبارات راه‌آهن به خزانه واریز می‌کنیم اگر قانوناً بشود ماشین‌آلات خرید در صورتیکه ارزش این‌ها تأمین بشود ماشین‌آلات را خریداری می‌کنیم. رئیس- آقای شهرکی بفرمائید. شهرکی- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، اولاً مسائلی که در مورد فنی بودن و سیاسی بودن را‌ه‌آهن گفتند من خیلی از آنها را محترمانه خدمت برادرم عرض کنم قبول ندارم شاید ایشان از وضع منطقه سیستان و بلوچستان و ضرورت راه‌آهن زیاد اطلاعی نداشته باشند که این مسأله را می‌فرمایند تنها راه ارتباط زاهدان به پاکستان نیست راه دیگری داریم که به دریای آزاد که خودشان اشاره‌ای فرمودند وصل می‌شود و ما اگر قضیه تنگه هرمز پیش بیاید که مسلماً‌ با وضعی که هست اشکالاتی در آنجا خواهیم داشت این تنها راهی هست که مملکت ما می‌تواند به راحتی از آنجا واردات یا صادراتش را انجام بدهد و حالا این بستگی دارد به اینکه تصمیم بگیرند و این چیزها... ولی بحث من این هست که برادر اگر شما تصمیم گرفته بودید که این راه‌آهن شروع نشود چطور آمد یک کسی که زیر نظر شما انجام وظیفه می‌کند 100 میلیون تومان را گرفت از اعتبارت استان و ماشین‌آلات خرید این طبق چه قانونی انجام شد آیا شما وزیر وقت نبودی که به این رئیس راه‌آهن بگوئید که آقا برای چه این پول را گرفتید؟ و اگر گرفتید خرجش درست نیست، این را چرا خرج می‌کنید؟ و حالا که خرج کردید ماشین خریدید ماشینش را نبر یک جای دیگر بده به استان چطور شد که آنجا قانون مطرح نبود الان قانون برای برادر ما مطرح شده که این ماشین‌آلات طبق قانون جزء اموال راه‌آهن می‌شود و راه‌آهن باید پولش را به خزانه واریز کند ما پول نمی‌خواهیم ما بدبختی‌مان این است که الان یک کمپرسی در اقصی نقاط منطقه سیستان و بلوچستان نداریم برای دو کامیون شن که بریزد یک جائی چطور شد شما 100 میلیون تومان ماشین‌آلات ما را بدون قانون دادید به یک جای دیگر حالا قانون می‌خواهد که این 100 میلیون تومان ماشین‌آلات ما برگردد؟ بحث راه‌آهن است من می‌گویم، بحثی است اساسی متعلق به کل مملکت حالا این را باید تمام نمایندگان یک وقت تصمیم بگیرند و یا مسؤولین مملکت تصمیم بگیرند که آیا راه‌آهن کرمان زاهدان می‌خواهد یا نمی‌خواهد آن بحث سیاسی و اقتصادی و اجتماعی زیادی دارد که جایش اینجا نیست که مطرح بشود ولی مسأله این است که شما روزی که 100 میلیون تومان را گرفتید نگفتید که در برنامة ما نیست چرا گرفتید؟ رئیس راه‌آهن اگر در اختیار شما نبود از او شکایت می‌کردید او را برمی‌داشتید پول را گرفتند ماشین خریدند به راه‌آهن بندرعباس- بافق بردند آن‌ها غیرقانونی نبود اینکه الان ما گفتیم آقا شما ماشین راه‌آهن بافق – بندرعباس را هم به مانده از محل اعتبارات آنجا به میزان ماشین‌آلاتی که از استان ما بردید به ما ماشین‌آلات بدهید که کار آنجا هم نخوابد این غیرقانونی هست؟ و تمام این مسائلی که من عرض کردم همه‌شان مکاتبه شده تمامش وقتش اینجا نیست همه‌شان مدرک کتبی از سازمان برنامه هست که به خلاف فرمایش ایشان سازمان برنامه گفته از محل اعتبارات طرح بافق – بندرعباس که اضافی هم می‌آورند اعتبار و قابل جذب نیست می‌شود ماشین‌آلاتشان را خرید و تحویل داد صورتجلسه هم شده مکاتبه هم هست اینجا مکاتبات وجود دارد من به کمیسیون ارائه خواهم کرد و من متأسفانه منتظر یک جواب درست و منطقی بودم هم از نظر قضیه اولی که اهمیت این راه‌آهن هست هم از نظر دوم که واقعاً 100 میلیون تومان اعتبار ما را برده‌اید آن موقع قانون مطرح نبود هیچ جایش را از شما آقای وزیر نپرسیدند که آقا ما می‌خواهیم یک چنین کاری بکنیم خود شما در بعضی مصاحبه‌ها که اگر الان من بتوانم مدارکش را گیر بیاورم فرمودید اهمیت این راه‌آهن است آنها هم به همین دلیل رفتند به فکر چاره افتادند حالا چطوری شد که برای اجرایش قانون مطرح شده رفتند به فکر چاره افتادند حالا چطوری شد که برای اجرایش قانون مطرح شده کدام کار را ما قانونی می‌کنیم بعضی کارهایمان خیلی غیرقانونی هست اما در اینجا که حالا می‌خواهیم 100 میلیون تومان ماشین را برگردانیم قانون مطرح شده به‌هر جهت من سؤالم را به کمیسیون می‌فرستم نه از جهت آن استان برای کل مملکت این راه‌‌آهن مفید است ریاست محترم مجلس هم در مسافرتشان به آن منطقه اهمیت این را‌ه‌آهن لطف کردند متوجه اهمیتش شدند و قبلاً هم در جریان بوده، و الان هم ادامه‌اش ضروری است که خود آقایان هم ان‌شاءالله به زودی به این قضیه خواهند رسید سؤالم را به کمیسیون ارجاع می‌دهم برای اینکه مدارکی اینجا هست که در مجلس مکان ارائه‌اش نیست و این مدارک در آنجا رسیدگی بشود اگر حرف ما حق است ماشین‌آلات ما را بدهند اگر حرف برادرمان حق هست ما هیچ حرفی نداریم. رئیس- آقای نژاد حسینیان توضیح اضافی می‌خواهید بدهید؟ نژاد حسینیان (وزیر راه و ترابری) – برادرمان آن موقعی که می‌روند و به یک مرجع که ربطی کار به آن ندارد همانطور که عرض کردم ساختمان راه‌آهن ربطی به راه‌آهن ندارد ربطی به ادارة کل ساختمان راه‌آهن دارد که زیر نظر وزارت راه است آن موقعی که شما می‌روید با آنها صحبت می‌کنید و یک کار بزرگ ملی کشور را می‌خواهید شروع کنید از وزیر راه وقت نمی‌آئید سؤال بکنید که آقا این کار ما درست است یا درست نیست فکر این هستید که اعتبارات استان جذب نشده یک جوری بیائیم مصرفش کنیم اما الان که پول رفته و مصرف شده می‌گوئید چرا شما آقا در جریان نبودید بهتر است که اگر کاری واقعاً مسؤولیتش با وزیر دستگاه هست از همان اول با وزیر دستگاه شما مطرح بفرمائید تا بعد هم بتواند پاسخگویش باشد. در رابطه با راه‌آهن چابهار هم عرض کردم چابهار به نظر می‌رسد که حتماً بعد از بندرعباس اولویت دارد ولیکن ضرورتی ندارد که راه‌آهن ما از کرمان بیاید به زاهدان از زاهدان برود به چابهار می‌تواند از پائین‌تر با طول کمتر به چابهار برسد. که این همانطور که گفتم باید در کمیته‌های برنامه‌ریزی مطرح بشود و راه‌حلش را پیدا بکنند در رابطه با خرید ماشین‌آلات هم همانطور که عرض کردم قانوناً اگر ما بایستی پول را واریز کنیم پول را واریز می‌کنیم اگر باید ماشین‌آلات بخریم در صورت تأمین ارزش ماشین‌آلات می‌خریم و پس می‌دهیم. رئیس- آقای دکتر خلیلی بفرمائید. دکتر خلیلی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، عرضم به حضورتان که از این مسأله واقعاً این خواست خدا بود برای اینکه من این دو سه روز که در آن منطقه بودم بعضی از دشمنان نادان و واقعاً‌ الحمدلله الذی... رئیس- آقای دکتر خلیلی بفرمائید. دکتر خلیلی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، عرضم به حضورتان که از این مسأله واقعاً این خواست خدا بود برای اینکه من این دو سه روز که در آن منطقه بودم بعضی از دشمنان نادان و واقعاً الحمدلله الذی... رئیس – حالا تذکرتان را بفرمائید اخطارتان را بفرمائید. دکتر خلیلی – می‌گفتند چون تو سیرجانی بودی راه‌آهن از بافق می‌خواسته برود به بندرعباس تو بردی از سیرجان به بندرعباس (رئیس- شما آن اخطارتان را بفرمائید. ) بلی این راه‌آهن می‌خواستم بگویم این بافق – بندرعباس بوده متأسفانه من با اینکه تذکر به برادرم آقای نژاد حسینیان دادم که این رفع شبهه بشود و برادرمان آقای شهرکی هم چندین بار فرمودند بافق – بندرعباس باز یک مدتی... رئیس- بابا قطع کنید آقای خلیلی مثل اینکه مطالب محلی دارند سؤال بعدی را مطرح کنید. 9- طرح سؤال آقای حججی از آقای وزیر راه و ترابری و ارجاع آن به کمیسیون منشی- آقای حججی از آقای وزیر راه و ترابری سؤال دارند. رئیس- آقای حججی بفرمائید. حججی- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. «المؤمنون عند شروطهم» حقیر به نوبه علاقه ندارم تا آن حدی که در خواسته‌های مردم و حوزه انتخابیه‌ام رفع و مشکل حل بشود وزرای محترم را زیر سؤال قرار و اوقات گرامی نمایندگان محترم را مشغول بدارم ولی ضرورت و ناچاری پیش آمد پس از ارسال نامه‌هائی بی‌حد و بی‌شمار و تماس حضوری و تلفنی با وزیر محترم راه و مسؤولین دیگر که نتیجه‌بخش نمی‌شود و نشده است ناچار موضوع را بدین‌صورت با عرض معذرت به‌عرض می‌رساند. از دوران وکالت 3 سال تا به امروز درخواست‌هائی از وزارت راه داشته و داریم از جمله: ایجاد پل گردلاین روی قزل اوزن ایجاد این پل در حال حاضر اهالی بخش مهم کله‌بوز و توابع و سناوند را از لحاظ رفت و آمد به مرکز میانه و جاده اصلی ترانزیتی آسان اجمالاً از فصل پائیز تا دوماه بهار برای عبور از رودخانة قزل اوزن به‌وسیلة شتر و اسب کارها شروع می‌شود مرد و زنی می‌خواهد با چنین وضع و حالی از رودخانة نامبرده در بالای وسیله یاد شده رفت و آمد نمایند اقلاً یک ربع ساعت و بیشتر روی آب باید با چنین وسیله‌ای رفت و آمد نمایند صبر و توانائی می‌خواهد ای بسا اتفاق افتاده با چنین وضعی راکب و مرکوب در زیر آب فرو رفته و مرده‌اند انسان‌های بی‌شماری طعمة مرگ و میر همچنانی شده گذشته اگر در یک منطقه مریضی با چنین حالی در کنار رودخانه با نبودن وسیله چطور می‌توانند به موقع مریضی را به دکتر برسانند بلکه در کنار رودخانه با کمال تأسف و ناراحتی مریض خود را از دست داده جنازه و جنازه‌هائی را به روستاهای خودشان برده‌اند بنده در بیست روز قبل در این منطقه سمیناری بود رفتم و برای عبور از این آب به ناچار سوار شتر شدیم عملاً دیدیم با توجه به اینکه آب زیادی نبود رفت و آمد با چنین شرایطی در چه حالی است بعد از اینکه از جناب آقای وزیر درخواست شد و بعداً عرض خواهم کرد که خودشان مشاهده نمودند چه بهتر است از وزیر محترم در این مجلس محترم تقاضا کنیم بعد از یک‌ماه به این رودخانه تشریف بیاورند در مسیر این رودخانه تماشا کنند زن و مرد با چه حالی رفت و آمد دارند و خودشان هم یک روز شترسواری کنند تا لذت رفت و آمد در رودخانه قزل‌اوزن را لمس کنند. آن‌وقت به حال این منطقه و اهالی مسلم خواهد افتاد اگر خود از ساکنین این منطقه بودند در چنین حالی چه می‌گفتند و می‌نوشتند و داد می‌کشیدند مسلم حتماً مثل اهالی و مثل یک نماینده مردم این سؤال را از ایشان می‌نمودند با ایجاد این پل علاوه بر این که اهالی این منطقه استفاده خواهند نمود در آینده می‌توان از این پل برای رفت و آمد مناطق هشترود بلکه مراغه بهره‌برداری نمایند. اما سؤال دوم که نخواستم همه را عرض کنم ترمیم پل آید غموش ترمیم این پل خیلی کار بزرگی و هزینه زیادی نمی‌خواهد آنچه برای ما مطرح است این است در اثر سهل‌انگاری و عدم توجه مسؤولین در فصل بارندگی مناطق کله‌بوز یعنی اهالی و برادران روستائی با هزاران زحمت با ماشین می‌آیند به کنار این پل و منتظر تراکتور می‌شوند با دادن چندتومانی در صورت بودن تراکتور و نبودن وسیله باید با پای پیاده بیایند به ایستگاه راه‌آهن میانه آن هم در برف و باران تا ماشین دیگری پیدا نمایند به شهر بیایند اما مریض‌ها چطور می‌شوند مسلم اما مریض‌ها چطور می‌کنند و چه حالی دارند و نمی‌توانند باز در این صورت به دکتر برسانند مثل عرض یاد شده اتفاق افتاده در کنار این پل با نبودن وسیله مریض‌ها مرده‌اند و جنازه را با همان کیفیت به روستا برگرداندند. 3- ایجاد راه زیرزمینی در آبادی آچاچی که در مسیر بین‌المللی راه ترانزیتی تهران و تبریز قرار گرفته تاکنون دهها کشته داده‌اند و چقدر خواهد داد خدا می‌داند آیا ایجاد راهرو خیلی بودجه می‌خواهد در برابر این همه کشته‌ها یا ایجاد این راهرو مسلم هم رضای الهی و هم مردم فراهم خواهد شد آیا باز خودتان در آن آبادی بودید و چنین صحنه را می‌دیدید شما را به خدا صبر و تحمل می‌نمودید یا فریاد می‌زدید اگر خدای نکرده برای یک آبادی نتوانیم خدماتی انجام دهیم چرا ساکنین آنها را با تصادفاتی که هر روز هزاران ماشین رفت و آمد دارد از بین ببریم اما کمبودی بولدوزر و لودر و غیره... از وسائل ادارة راه و تربری میانه خیال می‌کنم خودش هم به این موضوع توجه دارد اداره راهی که وسیله یاد شده را نداشته به حد کفا هر روز هم دست گدائی به این طرف و آن طرف دراز می‌کنند و در رفع مشکلات راه روستائی و راه عمومی نتواند نیازهای مردم را و راه را برطرف نماید بهتر است آن اداره را تعطیل تا مردم بدانند که ادارة راهی ندارند همة این تذکرات یعنی چهار تذکری که عرض کرده‌ام همة اینها را حضوراً یکسال قبل که به میانه تشریف آورده بودند یعنی وزیر محترم همة این نیازها را و مشکلات را حضوراً مشاهده ولی تاکنون الحمدلله به جواب عملی و مثبت نرسیده‌ایم. والسلام علیکم و رحمه‌الله. رئیس- آقای وزیر راه تشریف بیاورند. نژاد حسینیان (وزیر راه و ترابری)- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، اگر عملکرد هر دستگاه اجرائی را قرار باشد که با کمبودهائی که در آن زمینه هست بسنجیم من فکر می‌کنم وضع ما خیلی خراب است یعنی این‌قدر پل و راه و زیرگذر و روگذر در این مملکت می‌خواهد که تا 20 سال آینده هم اگر با سرعتی چند برابر آنچه که الان دارد ساخته می‌شود بخواهیم کار انجام بدهیم اینها تمام نخواهد شد. در نتیجه واقعاً عملکرد را نبایستی با کمبودها سنجید با امکاناتی که شما در اختیار ما قرار می‌دهید باید بسنجیم. آنچه که شما توقع دارید دربارة مسائلی که گفتید من با یک پاسخ خدمت شما جواب اینها را عرض می‌کنم کل اعتبارات عمرانی اداره راه و ترابری تبریز استان آذربایجان شرقی که تمام این پروژه‌ها در حد مسؤولیت آن است در طی 5 ماهه اول امسال تمام شد یعنی آن اعتباری که شما به این اداره راه داده بودید بر اساس اولویت‌هائی که برایش تعیین شده بود کل اعتبار 12 ماهه را حدود 5 ماهه جذب کردند و ما تا به‌حال حدود 180 میلیون تومان از جاهای دیگر به آنها کمک کردیم شما عملکرد اداره را نبایستی با اینکه چند تا پل آذربایجان نیاز دارد و مردم محروم با چه وضعیتی می‌روند با اینها بسنجیم کمبودها در کشور زیاد است آن چیزی که از ما بایستی بخواهید این است که امکاناتی اگر در اختیار ما هست آیا در حد آن امکانات که ما داریم توانستیم کار انجام بدهیم یا نه؟ در رابطه با پل‌گردلاین که گفتند این پلی است که مثل هزاران پل دیگر که در مملکت نیاز هست ساختنش بایستی ساخته بشود سال گذشته که من بازدید کردم قرار شد که راجع به این پل مطالعه بشود مطالعاتش انجام شده نقشه‌های فاز یک آن آماده است مطالعات خاک شناسیش شده ان‌شاءالله تا آخر امسال کل نقشه‌های محاسباتیش تمام می‌شود البته ساختمانش درگرو تصویب شورای فنی استان است باز سال دیگر از ما سؤال نکنید کار استانی است اگر شورای فنی استان اعتبارش را و اولویتش را تصویب بکند نقشه‌ها در اختیارشان هست می‌توانند بسازند اگر هم تصویب نکند باز می‌افتد به تعویق در رابطه با پل آیدغموش که گفتند کار فونداسیونش و دیوارچینی‌هایش پایه‌هایش مشغول انجام هستند تابلیه فلزیش ساخته شده و به محل دارد حمل می‌شود امیدواریم که ان‌شاءالله امسال این پل کارش تمام بشود البته آن مشکلاتی که گفتند بطور موقت با یک جعبه‌های بتونی که در سطح رودخانه گذاشتند عبور و مرور موقتاً برقرار است عبور عابرپیاده یعنی آن مشکل در حد گذشته نیست طبق گزارشی که به من دادند ولیکن خود پل ان‌شاءالله امیدواریم که اگر هوا به همین صورت مساعد بماند تا یک مدتی امسال تمام بشود در رابطه با زیرگذر آچاچی آنجا هم کار نقشه‌برداری و طرحش آماده شده ولیکن انجامش به دلیل اینکه آن محور الان ترافیک بسیار سنگین دارد در آن محل نمی‌شود جاده فرعی داد و روزی سه، چهار هزار کامیون فقط از آن محور عبور می‌کند اجرای کار مشکلات زیادی دارد و این زیرگذر تنها مربوط به آچاچی نیست در طول محور از بازرگان تا تهران شما روستاهای بسیار زیادی دارید که اینها کنار گذر هم ندارد ماشین‌های زیادی حتی شهرهائی ما داریم ماشین‌ها الان از اینها عبور می‌کند و خوب اگر مردم هم دقت نکنند باعث مرگ و میر و تصادفات می‌شود بهرحال نقشه این آماده شده اجرایش هم باز به عهده استان هست که اگر ان‌شاءالله از نظر اجرائی مشکلی نداشته باشند فکر می‌کنم آن را هم انجام بدهند در رابطه با ماشین‌آلات باز در حدی که بودجه در اختیار وزارت راه قرار می‌گیرد ما ماشین‌آلات باز در حدی که بودجه در اختیار وزارت راه قرار می‌گیرد ما ماشین‌آلات می‌خریم و بین استان‌ها تقسیم می‌کنیم سال 60 و 61 ما اعتبار خرید ماشین‌آلات داشتیم سال 62 هیچ اعتباری برای خرید ماشین‌آلات به وزارت راه ندادند در نتیجه ما ماشین‌آلات جدیدی نخریدیم در برج 5 ما لایحه‌ای را به مجلس شورای اسلامی تقدیم کردیم که اجازه ندهند که یک میلیارد تومان از اعتبارات راه‌آهن بافق – بندرعباس که هزینه نمی‌شود ما بتوانیم ماشین‌آلات بخریم حدود 4، 5 ماه است که این لایحه در مجلس مانده و متأسفانه کمیسیون برنامه و بودجه این لایحه را رد نمی‌کنند و این لایحه را نگه داشته‌اند نتیجه‌اش هم این است که ما هم امکانی برای خرید ماشین‌آلات نداریم من توقعم از برادرها این است که اگر انتظار فعالیت بیشتر از ما دارند این امکانات مقدار سطح توقعات از دستگاه اجرائی پائین بیاید. رئیس- آقای حججی بفرمائید. حججی- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم بنا به بیان وزیر محترم 3 سال است یا بیشتر بنا به اظهار وزیر محترم گویا پل‌گردلاین در تحت مطالعه است و این مطالعه را خیلی وقت است قبل از ما هم مطالعه کرده بودند و درباره راه‌گذری یا راهرو زیرزمینی آچاچی هم نقشه‌برداری شده است برای همه اینها ما باید اینقدر عمر داشته باشیم که مثل عمر حضرت نوح حالا بعد از ماها ببینند که پل گردلاین یا راهرو گذرگاه آچاچی چه وقت نقشه‌برداریش تمام می‌شود بعد از نقشه‌برداری در کدام سالی در کدام دوران نمایندگی سایر برادران نمایندگان ان‌شاءالله علمی خواهد شد این برای ما واقعاً جواب قانع‌کننده نیست از نظر وسائل ماشین‌آلات واقعاً میانه‌ مثل شهرهای دیگر آذربایجان نیستند شما به شهرهای دیگر آنچه داده‌اید اقلاً به میانه از آن ماشین‌آلات نداده‌اید من خیال می‌کنم که واقعاً در اثر عدم توجه و بی‌اعتنایی کار به اینجا کشیده و من تقاضا می‌کنم دستور فرمائید سؤال بنده به کمیسیون سؤالات ارجاع شود خیل یمتشکر هستم. رئیس- سؤال بعدی را مطرح بفرمائید. منشی- سؤال آقای شرعی از وزیر راه و ترابری. رئیس- سؤال آقای عبدالکریم شرعی از وزارت راه که ایشان نیستند گویا مرخصی هستند. سؤالات رسیده را اعلام کنید. 10- اعلام سؤال دوازده نفر از نمایندگان از آقای وزیر ارشاد اسلامی منشی- سؤال 12 تن از نمایندگان از وزیر ارشاد اسلامی در مورد عزل آقای توکلی بینا از سرپرستی سازمان حج و زیارت رسیده است که اعلام می‌شود. 11- اعلام سؤال آقای زرهانی از آقای وزیر بهداری منشی- سؤال آقای زرهانی نماینده دزفول از وزیر بهداری در مورد نابسامانی‌های درمانی و پزشکی دزفول و اردوگاههای حومه رسیده است که اعلام می‌شود. 12- اعلام سؤال آقای محمدحسین رحیمی از آقای وزیر بهداری منشی- سؤال آقای محمدحسین رحیمی نماینده سنقر از وزیر بهداری در مورد وضعیت بهداری سنقر کلیائی رسیده است که اعلام می‌شود. رئیس- لوایحی هم رسیده اعلام بکنید. 13- اعلام وصول دو فقره لایحه از طرف دولت منشی- دو لایحه از طرف دولت رسیده که اعلام وصول می‌کنم. 1- لایحه راجع به الحاق یک ماده به قانون برقراری حقوق وظیفه از کار افتادگی و وظیفه تحت تکفل جانبازان و شهدای انقلاب اسلامی ایران. 2- لایحه راجع به رفع محدودیت زمانی قانون اصلاح لایحه قانونی اساسنامه کمیته ملی المپیک ایران که مصوب 3/4/1360 مجلس شورای اسلامی است. رئیس- میهمانان امروز مجلس شورای اسلامی جمعی از کارشناسان و متخصصان وزارت نفت هستند که در خطوط لوله حساس کشور زحمت کشیده‌اند گروهی از مربیان امور تربیتی منطقه 4 تهران و جمعی از مربیان امور تربیتی شهریار گروهی از دانش‌آموزان و معلمین مدرسة راهنائی شهید چمران و اعضای حزب جمهوری اسلامی و نهضت سوادآموزی و سازمان زمین شهری و اهالی بخش زرند شهرستان ساوه هستند و جمعی از برادران مجروح جنگی بیمارستان‌های بهارلو و شرکت نفت هستند که ما به همة میهمانان خیرمقدم می‌گوئیم و برای آنها موفقیت بیشتر از خدا می‌خواهیم و مخصوصاً به مجروحان جنگی که ما همیشه انقلاب را مرهون و مدیون آنها می‌دانیم خداوند به همه سعادت و توفیق بدهد. اسامی غائبین را اعلام بفرمائید. منشی- جلسة امروز سه‌شنبه مورخ 15/6/62 غائبین غیرموجه عبارتند از: آقایان – ابوسعیدی از جیرفت، بابائی از اسفراین، رفیعیان از مرند، رنجبر از صومعه‌سرا، هاشمیان از رفسنجان. تأخیرهای غیرموجه عبارتند از: آقایان: انصاری‌راد 30 دقیقه، اکرمی 22 دقیقه، مجید انصاری 16 دقیقه، بهشتی‌نژاد 17 دقیقه، تاجگردون 16 دقیقه، حسینی طباطبائی 34 دقیقه، خزاعی 70 دقیقه، غفور خلخالی 24 دقیقه، خانم طالقانی 70 دقیقه، عرفانی 16 دقیقه، فؤاد کریمی 24 دقیقه، کیاوش 23 دقیقه، رمضانی 2 ساعت، و 30 دقیقه، ضمناً غیبت آقای شهاب محمودی در هفته گذشته موجه بود و مدت بیماری و غیبت موجه آقایان امامی نماینده تربت حیدریه رضوانی نماینده فیروزآباد و سیدمحمد موسوی نماینده دشت آزادگان طبق آئین‌نامه از حد نصاب گذشته و با درخواست 30 نفر از نمایندگان پروند‌ه‌شان قابل طرح است. 14- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن رئیس- جلسة بعدمان فردا چهارشنبه و دستور جلسه هم بحث دربارة وزرای جدید که از طرف دولت معرفی شده‌اند جلسه ختم می‌شود. (جلسه در ساعت 50/11 پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی