مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه528 )
اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید نایب رئیس (محمد یزدی) – بسماللهالرحمنالرحیم. با حضور 182 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود. منشی – بسماللهالرحمنالرحیم. دستور جلسه پانصد و بیست و هشتم روز پنجشنبه نوزدهم آبان ماه 1362 هجری شمسی مطابق با چهارم صفر 1404 هجری قمری. 1. گزارش شور اول کمیسیونهای بهداری و امور خارجه و برنامه و بودجه در خصوص لایحه عضویت سازمان مبارزه با جذام در بخش مبارزه با جذام سازمان بهداشت جهانی. 2. گزارش شور اول کمیسیون امور دفاعی در خصوص لایحه اصلاح بند (ط) مادۀ 15 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. گزارش شور دوم کمیسیون نهادهای انقلاب و امور قضائی و امور اقتصادی و دارائی و برنامه و بودجه و فرهنگ و تحقیقات و تعلیمات عالیه و امور اداری و استخدامی و بهداری و امور دفاعی در خصوص طرح اساسنامه بنیاد شهید. نایب رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم – بسماللهالرحمنالرحیم. و ما ارسلنا من رسول الالیطاع باذن الله و لوانهم اذا ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفروالله و استغفر لهم الرسول لوجدوالله توابا رحیما. فلا وربک لا یومنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا الله توابا رحیما. فلاوربک لا یومنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما. و لوانا کتبنا علیهم ان اقتلوا انفسکم اواخرجوا من دیارکم ما فعلوه الاقلیل منهم و لو انهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیر الهم و اشد تثبیتا. و اذا لا تینا هم من لدنا اجرا عظیما. و لهدیناهم صراط مستقیما. و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء والصالحین و حسن اولئک رفیقا. ذلک الفضل من الله و کفی بالله علیما. (صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) «از آیه 68 الی آیه 73 سورة النساء» 2- بیانات قبل از دستور آقایان حسینی واعظ و پورسالاری نایب رئیس –ناطقین قبل از دستور را دعوت بفرمائید. منشی – آقای حسینی واعظ نماینده رامیان، آقای پورسالاری نماینده کهنوج. حسینی واعظ – بسماللهالرحمنالرحیم. برادران و خواهران سلام علیکم. با درود فراوان به رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی ایران و رزمندگان دلیر حق علیه باطل و شهدای به خون خفته دوران انقلاب و مردم شهید پرور و همیشه در صحنه کشور ایران. «وقت گفتن قلیل و درد زیاد کی توانم رسا کنم فریاد» «آنچه را ممکن است میگویم باقی حرف ماند، ماند که ماند» قال الله تعالی : یا ایها الناس قد جائکم برهان من ربکم وانزلنا الیکم نورا مبینا. فاماالذین امنوا بالله و اعتصموا به فسید خلهم فی رحمة منه و فضل یهدیهم الیه صراط مستقیما. در روزگاری که جهل و طغیان سرزمین حجاز را فرا گرفته بود خداوند متعال پیغمبر اکرم اسلام را برای هدایت انسانها فرستاد تا دنیای تاریک آن روز را به نور علم خودش روشن و ظلم و جور را ریشهکن و بتپرستی را از میان برداشته و مردم جهان را تا انقراض عالم به راه راست هدایت کند و بعد از او پرچم هدایت را ائمه طاهرین به دوش کشیده و در زمان غیبت امام زمان علیه السلام علمای اعلام حامل آن پرچم بوده و در مقابل متجاوزین، حقایق را گوشزد مینمودند تا در زمان ما که دشمنان دین و طاغوتهای زمان لطمه بر اساس اسلام میزدند فقیه عالیقدر رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران یعنی امام امت دامت برکاته قد مردانگی علم نموده و به پیروی از منویات پاک اجداد طاهرینش علیهم السلام و حفظ زحمات علمای اسلام بپا خاست تا مردم ایران و بلکه تمام مستضعفان جهان را زیر بار ظلم و جور رها نماید. چنانکه دیدیم طاغوت و طاغوتیان را به یاری خدا و همت مردم مسلمان از ایران بیرون راند و حتی دست ابرقدرتی همچون آمریکای جهانخوار را کوتاه و برای اسلام و اسلامیان و ایران و ایرانیان سربلندی آفرید که سلامت و طول عمرش را خواهانیم. در این بین کوردلانی بودند و هستند که چشم حقیقت بین نداشته و ندارند. آری. کافران را چشم ظاهر هست بینندی به آن لیک چشم قلب آنها کور میباشد بدان این چنین افراد در دنیا فراوانند و پر چشم میخواهد که آنها را ببیند ای جوان چشم دل گر خوب بگشائی همی بینی هنوز عدهای هستند خواهان ظهور دشمنان ولی امیدوارم که این کوردلان و بد خواهان به مراد دل نرسند و انشاءالله تعالی نخواهند رسید. آری، خدا را شکر در روزگاری که اکثر مردم جهان در افق تیره و تاریکی با بی اعتنایی ابر قدرتها با آنها بسر برده و تحت تسلط دیکتاتوری های بدتر از هیتلری سرگرم شنیدن دروغ پردازی و جوسازیهای سیاسی میباشند. جز قلیلی که آن هم به واسطه شنیدن ندای انقلابیون حزب اللهیایران بیدار شدند، ولی در چنگال ابر قدرتها اسیرند و چارهای ندارند جز سوختن و ساختن، مگر قدمیجدی بر دارند و قاطعانه در مقابل جهانخواران بایستند. همانگونه که مردم ما تحت لوای ولایت فقیه و پیروی از منوبات پاک امید مستضعفان جهان و بنیانگذار جمهوری اسلامیو مردم فداکار و روحانیت مبارز بیدار خود را از زیر سلطه ابر قدرتها آزاد و به جهانیان نشان دادند که میتوان بدون تکیه به شرق و غرب به زندگانی شرافتمندانه خود ادامه دهند که میدهند. و اکنون سه سال است که با دست نشانده ابر قدرتها یعنی صدام جنایتکار در نبردند و رزمندگان عزیز ما که خداوند یاریشان بدهد که میدهد با ایمان کامل از تجاوزات او دفاع مینمایند و میروند که انشاءالله راه کربلا را باز و شر صدامی که از هر صدد و دامیبدتر است از سر ملت عراق کوتاه نمایند. آری: بتر از هر سگ و گرگ است صدام ز زشتی گرگ و سگ را کرده بد نام ز افـعـال بــد آن دیــو سـیـرت کننـدش لعـی و نفرین هر دد و دام ولی صـدام کـافـر هست غـافـل نمیفهمد که افتـاده بـه صـد دام برد فرمان ز شیطان و به سویـش به روز و شب همیبردارد او گـام بـدانـد دشمـن جمـهـوری مـا به هرجا هست او هم هست صدام آری، مـدد منشی صدام عفلقی و اربابانش بر عقلای جهان پوشیده نیست. آنها که به مردم بی دفاع و شهرهای ایران حمله میکنند و بر اثرحملات نا جوانمردانه حتی به کودکان در آغوش مادرها و اطفالی که در دبستانها هستند رحم ننموده و با موشک آنها را بـه شهادت رسانیده و با مجروح مینمایند. ولی بی وجدانی افراد موثر در سازمان ملل است که کارهای زشت این سگ زنجیری آمریکا را نادیده گرفته و عمل ناکسان جـامعه را مانند فرانسه و رسوایی کارش را در مقـابل سفـارت ایران در بیـروت را نی نگرند و حمایتش از صدام در حال سقوط را نادیده میگیرند و میبینند که این عمل بیشرمانه نیز مثل جنایت طبس به لطف خداوند خنثی شده و در مقابل مکرشان بمبی در کنگره آمریکا منفجر میشود و دنیا را (نایب رییس– وقتتان تمام است)، متوجه مینماید و با تمام این اوضاع و احوال باید بدانند که بنا به فرمایش امام عزیز ما «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.» خدا با ملت فداکار ما میباشد و مطلب دیگری که مورد تأکید مسؤولین محترم کشور است و مخصوصا رهبر عالیقدر و هم حضرت آیت الله منتظری، مدام سفارش میفرمایند رسیدگی به وضع روستاییان و جلوگیری از مهاجرت آنها به شهرها است که باید سعی شود درد آنها را شناخته و علاوه بر دردمان به آنها آگاهی داده شود که مراد از در روستا ماندن چیست و حتی وقتی اطراف روستاییان و منازل آنها را، منابع طبیعی، سیم خاردار میکشد که دام وارد جنگل نشود یعنی چه؟ ( نایب رییس– وقت تمام شده) و چه جواب قانعکننده به آن رعیتی که یک یا دو راس ماده گاو یا گاوداری دارد و باید علوفه آنها را از جنگل تهیه کنند باید بدهند و باید بدانند که در صورت وارد نشدن دام به جنگل، روستایی محروم با نداشتن در آمد کافی و احتیاج به دام که مختصر شیرش خورشت نان خود و فرزندانش میشود، چگونه علوفه تهیه کنند؟ در صورتیکه برای مخارجات عایلهاش با مشکلات روبرو است که طبق مثل معروف روستایی بیچاره هم صد تومان را باید بدهد و هم پیاز را بخورد و هم صد ضربه شلاق (نایب رییس– وقت تمام شده) را تحمل کند 5 – 6 خط دیگر مانده اجازه بدهید بخوانم و دیگر چون ممکن است تا اتمام دوره مجلس مجال سخن گفتن برای اینجانب نباشد، اطهار این مطلب را نیز واجب میدانم و با اینکه از زمان ورود به مجلس تا به حال ضمن نامههای متعدد و در سخنرانیها به مسؤولین محترم نذکر دادهام، باز هم عرض میکنم. عدم رسیدگی به وضع زمینهای زراعتی منطقه گنبد کاووس، سرزمین طلا خیز و به تعویض افتادن آن موجب نارضایتی مردم و (نایب رییس– بقیهاش را اجازه بفرمایید که به صورت تذکر خوانده شود) به صاحبان اصلی آنها که به زور سرنیزه در زمان طاغوت از آنها گرفته شده و به غاصبین دادند دقت نمایند. زیرا آنها هستند که اشک چشم خود و فرزندانشان جلو گروهانهای ژاندارمری و پاسگاههای آن روز فرو ریخته و اهانتها شنیده و کتکها خورده اند،نه به آنها که به طمع زمینهای مردم دندان تیز نمودهاند و نیز واگذاری زمین را به کسانی واگذار کنند که شناختی در منطقه داشته و ظالم و مظلوم را خوب بشناسند و عدالت را در نظر بگیرند و حیثیت دولت جمهوری اسلامیو حکومت عدل علی (ع) را حفظ و باعث حرامیلقمه های مردم نشوند که اثر سوء در ایمان و عقیده فرزندان آنها خواهد گذاشت و این همه بی تقاوتی معنا ندارد و دیگر چون فصل کشت پاییز میباشد و کشاورزان عزیز مشغول تهیه مقیمات نان کشور هستند. در رساندن وسایل کشت به آنها بگذارند تا سبب نارضایتی و دلسردی آنها نشود و سطح کشت بالا رفته، خودکفایی حاصل شود و در فراهم آوردن سایر امکانات جهت روستاییان عزیز از نظر راه و آب و حمام و مدرسه و بهداشت و درمانگاه و تلفن و غیره، سریعتر رسیدگی نمایند که فردا و فرداها دیر است و روستاها خالی از سکنه مانده و تبدیل به جنگل خواهد شد با عرض معذرت و السلام علیکم و رحمةالله و برکاته. منشی – آقای پورسالاری بفرمایید. پورسالاری – بسماللهالرحمنالرحیم،«و اما بنعمه ربک فحدث» مساله اصلی ما جنگ است. تبریک پیروزیهای پی در پی رزمندگان اسلام، با درود خالص به محضر امام امت و حامیاسلام راستین عرضه میداریم. شهدای عزیز،بهشت رحمان گوارایتان باد. به حمد خداوند جلوههای ایمان به خدا در نصرت اسلام و مسلمین در این روزها بیش از همیشه جلوه گری مینماید. خدایا به کدام نعمت از نعمتهایت و به کدام مدد از امدادهای غیبیات شکر گزار باشیم که لطف و احسان تو بیش از همیشه امت ما را بهرهمند کرده است. همه مردم دنیا بدانند که امت ما یکپارچه نورانی و با صفا گشته، کم نظیر است چنین امتی که جوانانش و پیرانش و کودکانش ایثار جان میکنند و باز ماندگانشان صابر و مقاوم و دلگرم به یاری اسلام و اندوه و تاثر از دست رفتن عزیزانشان را با توجه قلبی به خداوند متحمل میشوند و با احساس عظمت و افتخار دشمنان را اندوهناک میسازند. دوستان و دشمنان بدانید، رزمندگان این امت در هر جا که هستند عارفان و عاشقان خدایند و مشتاق دیدار امام زمان و به راهی که انتخاب کردهاند معتقد و مومناند و پیامشان به ملت خود اینست که به ملت ما بگویید ما تا آخرین قطره خون خود در راه خدا دفاع از اسلام و کشورمان استقامت خواهیم کرد. از همین خانه مردم، از جانب امت شهیدپرورمان تشکر قلبی و قدردانی از ایثارها و فداکاریهای همه فرماندهان ارتش و سپاه و همه نیروهای رزمندل جان بر کف،زمینی،هوایی،دریایی و جهادی و بسیجی و همه نیروهای خدمتگزار حزب اللهی در جبههها اعلام میدارم و عرضه میدارم اگر دستگاههای تبلیغاتی و رسانههای عمومیما توان انعکاس آن همه ایثار و فداکاری شما را ندارد، مطمئن باشید که قلبهای این امت به عظمت کار شما مؤمن و هر واقعهای که اتفاق افتاده در محضر خداوند باقی است و خداوند ضامن حفظ آن است و این سرمایههای پر افتخار شما نزد خداوند محفوظ خواهد ماند. با احساس قدرت و از موضع توانمندی امام و امتمان خطاب به دشمنان شرقی و غربیمان، عرضه میدارم،تا کی به دروغ و ستم و ظلم توان ایستادگی در خود میبینید؟ ای سران خود کامه آمریکا و شوروی و فرانسه، بدانید آتشی را که افرختهاید وسیله نابودی خودتان و نجات محرومین جهان خواهد شد. ملت قهرمان ما در کوههای رنج و جنگ و دشواریها آبدیدهتر و با صلابتتر شده. چه خوب بود که از نزدیک میدیدید که در جبهههای نبرد رزمندگان سلحشور و مومن ما چه حماسه ها میآفریند که هیچ بیان و قلمیقادر به توصیف آنها نیست و هر چه امت ما عزیزمان بیشتری را از دست میدهد مصمتر و عاشقتر به یاری دین خدا و نجات، در بند ظلم گرفتاران میشتاید. فرهنگ جامعه ما از آنچه بود متحول و پویا گشته. فرهنگ قرآن و اسلام و ایثار و شهادت گردیده است، انتخابی است به حق و در اندام نسل بپا خاسته ما و ما در آستانه صدور این فرهنگ به دنبال انقلابمان به همه جهان قرار داریم و طولی نخواهد کشید که بحول و قوه خداوند، امت ما موفق خواهد شد و آن روز نزدیک است. در آن «روز شمایید که جایی برای خودکامگی و ادامه حیات شیطانی و ننگین خویش به دست نخواهید آورد و در جهنمی که به دست خویش تدارک دیدهاید قرار گرفته و به عذاب دردناک همیشگی معذب خواهید بود. ملت ما این حقیقت را یافته که شما دیگر قابل هدایت نیستید و از انسانیت و عاطفه بیبهرهاید و امید و انتظاری به کمک و ترحم شما ندارد و اکنون وجود منحوس و پلید شما را وسیله امتحان و رشد خویش تلقی میکند. ای خونخواران جهانخوار به اسلاف خویش و جنایات آنها بنگرید که هر چه کم دارید از رذالت و پستی جبران کنید. اگر چه درنگی و جنایت شما سر آمد همه آنها است. مصاف ما با شما روبرویی حق و باطل است. لذا ما انتظار حساسی حقیقی حق، مهدی موعود (عج) نبرد را ادامه میدهیم و بر این عقیدهایم و مومن، که حق پیروز است و باطل مضمحل و رقتنی. صدامتان که با همه توانتان او را حفظ میکنید، دارد به سرنوشت شاه معدوم مبتلا میشود و میرسد وقتی که بعد از نوکرهایتان که همه شکست خورده و مفتضح و رسوا شدند، خودتان نیز سرنگون و نابود خواهید شد. این وعده خداست که در انتظار شما است. ملت ما با شیوه پیامبران و ابسلاح حق و فضیلت برای اقامه عدل، ادامه دهنده راه انیباء است و چون همه فرستادگان خدا، پروردگار خویش را حامیو مدد کار خویش میدانند. این فرهنگی است که امت ما به آن رسیده است. خستگی و از پا در آمدن ما را از سر بدر کنید و چارهای بر تصورات و راهی و بی اساس خویش و بیچارگی ممتد خود بنمایید و اینست تصمیم امتی که معتقد به خدا است و از منبع عظیم و بی نهایت خداوند ملهم است که خوشبختانه شما کوردلان از نعمت درک این موهبت های خدایی بیبهرهاید. (نایب رییس – سه دقیقه از وقت شما مانده است) و انشاء الله برای همیشه بی نصیب خواهید ماند و در پایان عرایضم، سفارش مکرر عزیزان رزمنده در جبهه های غرب و جنوب. ابلاغ سلام گرم و صمیمانه به محضر امام امت و نمایندگان محترم مجلس، برادر هاشمی رفسنجانی، دینی بود که بر خویش داشتم و خود را ملزم به ابلاغ میدانستم که به حمد خداوند توفیق ادای آن حاصل گردید. آخرین سخن تشکر و قدردانی از فرماندار پر تلاش شهرستان کهنوج، برادر میراحمدی، که خداوند بیش از این ایشان را موفق بدارد و اظهار گلایهای دارم از بعضی از مسؤولین اجرایی استان کرمان،در رابطه با مشکلات شهرستان کهنوج، با همه عنایت و لطفی که دولت جمهوری اسلامیبه آن منطقه محروم دارد، کملطفی آنها مایه افسردگی است و از شورای عالی قضایی، تقاضای عنایت بیشتر به تذکرات نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامیو مشکلات قضایی که در سطح کشور وجود دارد بفرمایند. و السلام علیکم و رحمةالله و برکاته. 3 – تذکرات نمایندگان به مسوولان اجرایی کشور توسط آقای نایب رییس نایب رییس – آقای محمدی نماینده رود باران به وزارت راه در مورد تکمیل جاده اهرم پشت کوه و به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد ساختمان مخابرات اهرم تنگستان تذکر دادهاند. آقای صفایی نماینده باختران به وزیر مشاور در امور اجرایی و سرپرست بسیج اقتصادی در مورد تامین کالاهای مورد نیاز بر اساس جمعیت موجود باختران و در سهمیه استان به معلولین، مهاجرین جنگی، رانده شدگان و بستگان رزمندگان نیز توجه شود. آقای رحمانی خلیلی نمایده بهشهر به وزارت نفت در مورد تأمین روغن ماشین آلات کشاورزی در مورد تامین لوازم یدکی ماشینآلات کشاورزی و به وزارت راه در مورد جاده روستایی منطقه تذکر دادهاند. آقای حسینی نماینده مرودشت به وزارت راه در مورد شروع قطعه پنجم راه اصفهان به شیراز و به شورایعالی قضایی در مورد تاسیس دادگاه صلح در ارسنجان تذکر دادهاند. اعضای کمیسیون بازرگانی به نخست وزیر در مورد تسریع در تقدیم لایحه توزیع به مجلس تذکر دادهاند. پنجاه و دو نفر از نمایندگان به دولت در مورد تامین نیازهای کمیته امام به ویژه برنج و چای تذکر دادهاند. آقای حمزهای نماینده اسدآباد به وزارت نیرو در مورد تغییر مسیر آب شهر آب به رودخانه خنداب و تامین آب آشامیدنی اسدآباد و به صدا و سیما در مورد پوشش شبکه دو اسدآباد و فارسینج تذکر دادهاند. آقای حوید زاده نماینده آوج و بویین زهرا به وزارت آموزش و پرورش تامین آموزگار و دبیر مورد نیاز بخش بویین زهرا و تاسیس مدارس راهنایی و دبیرستان در منطقه ابراهیم آبلد و قلعه گنجی و به صدا و سیما در مورد پوشش تلویزیون و نصب دکل در بخش آوج و به وزارت راه در مورد راههای روستایی آوج و بویین زهرا تذکر دادهاند. آقای زینعلی نماینده بهبهان از گروه امدادی پزشکی که به موقع به کمک اهالی بهبهان رفته و تلاش فراوانی در خدمات پزشکی نموده اند. تشکر میکنند. چند تن از نمایندگان به صدا سیما در مورد فیلم های نامناسب تذکر دادهاند. دستور را بفرمایید. 4 – تصویب قانون عضویت سازمان مبارزه با جذام در بخش مبارزه با جذام سازمان بهداشت جهانی منشی– بسماللهالرحمنالرحیم. اولین دستور شورا اول لایحه عضویت سازمان مبارزه با جذام در بخش مبارزه با جذام سازمان بهداشت جهانی است. نایب رییس کمیسیون بهداری آقای دکتر خلیلی بفرمایید. دکتر خلیلی – بسماللهالرحمنالرحیم. شماره ترتیب چاپ 1891 چاپ سابقه 1815، گزارش از کمیسیون بهداری به مجلس شورای اسلامی. لایحه شماره 31492 مورخ 6/5/62 دولت راجع به عضویت سازمان مبارزه با جذام در بخش مبارزه با جذام سازمان بهداشت جهانی که برای رسیدگی به کمیسیون بهداری ارجاع شده بود، در جلسه روز سه شنبه اول شهریور ماه 62 این کمیسیون مطرح و بررسی گردید با توجه به اظهار نظر کمیسیونهای فرعی، برنامه و بودجه و امور خارجه عینا به تصویب رسید. اینک گزارش آن برای شور اول تقدیم مجلس محترم شورای اسلامیمیگردد. مخبر کمیسیون بهداری دکتر شیبانی لایحه راجع به عضویت سازمان مبارزه با جذام وزارت بهداری که در جهت پیشگیری و کنترل و درمان بیماری جذام و کمک به جذامیان شفا یافته و خانواده آنان فعالیت مینماید، اجازه داده میشود به عضویت بخش مبارزه با جذام سازمان بهداشت جهانی در آمده و حق عضویت مربوطه را پرداخت کند. کمیسیونهای فرعی هم عیناً به همین نحو تصویب کردهاند. و السلام. نایب رییس – توضیحش ندارید؟ دکتر خلیلی – خبر توضیح نمیخواهد. نایب رییس – بسیار خوب، اگر موافق و مخالفتی اسم ننوشتهاند اگر در مجلس آقایان میخواهند صحبت کنند، میتوانند. منشی – آقای خلخالی مخالف (در جلسه حضور ندارند) مخالف دیگری ثبت نام نکرده است. نایب رییس – بسیار خوب،چون مخالفی نیست،دیگر موافق هم صحبتی نمیکند،دستور بعد را شروع کنید تا آقایان در جلسه حاضر شوند. 5 – تصویب قانون اصلاح بند (ط) ماده 15 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منشی – دستور بعد گزارش شور اول کمیسیون امور دفاعی در خصوص لایه اصلاح بند «ط» ماده 15 اساسنامه سپاه پاسداران است. مخبر کمیسیون دفاع آقای طیب بفرمایید. طیب (مخبر کمیسیون) – بسماللهالرحمنالرحیم. گزارش از کمیسیون امور دفاعی به مجلس شورای اسلامی، شماره ترتیب چاپ 1896 شماره چاپ سابقه 1333. لایحه راجع به اصلاح بند «ط» ماده 15 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامیدر جلسه مورخ 29/5/62 کمیسیون امور دفاعی برای شور اول مورد رسیدگی قرار گرفت و با اصلاحاتی به تصویب رسید که گزارش آن به شرح زیر تقدیم میگردد. مخبر کمیسیون امور دفاعی قبل از اینکه من متن مصوبه کمیسیون را قرائت کنم و توضیح بدهم لازم است که سابقه این لایحه را خدمت مجلس محترم عرض بکنم. همان طور که نمایندگان محترم به خاطر دارند. در اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در این مجلس به تصویب رسید، واحدهایی برای حوزه فرماندهی پیش بینی شد و معاونتهایی برای حوزه وزارتی. در بین معاونتهایی که در حوزه وزارتی مسوولیت به عهده داشتند واحدی عهدهدار مسوولیت امور مهندسی بود که در بند (ط) مادۀ 15 اساسنامه به این شکل از واحد مهندسی حوزه فرماندهی اسم برده شده بود که مسؤول مهندسی تسلیحاتی و نظامی، مهندسی غیر نظامی، نقشه برداری و جغرافیا و مخابرات و الکترونیک میباشد. در مورد معاونت، معاونت لجستیکی و مهندسی بود که ذکر شده بود مسؤول تهیه و تأمین نیازمندیهای تدارکی و لجستیکی،احداث تاسیسات مورد نیاز و انجام امور مهندسی میباشد. که پیشنهاد واحد مهندسی در حوزه فرماندهی پیشنهادی بود که از کمیسیون نیامده بود. در مجلس از طرف یکی از نمایندگان محترم طرح شد و بعد از مذاکرات به تصویب رسید. منتها از آنجایی که این پیشنهاد عملاً تداخل را ایجاب میکرد با کارهایی که آن معاونت لجستیکی و مهندسی بر عهده داشت در حوزه وزارتی در هنگام اجرای این اساسنامه عملاً مشکل پیش آمد، یعنی کارهایی بود که در این دو ماده هم به حوزه وزارتی سپرده شده بود و هم به حوزه فرماندهی و ناگریز آن کارها انجام نمیشد یا در حین انجامش، مشکلاتی پیش میآمد که قاعدتاً برای رفع این مشکل باید تکلیف سپاه روشن میشد که آن کار واحد را حوزه فرماندهی مسؤول انجامش است یا وزرا عهدهدار انجام آن کار هست که به همین خاطر دولت ابتدا تقاضای تفسیر از مجلس کرد که تشخیص کمیسیون این بود که با تفسیر این تداخل قابل رفع نیست. مسأله مبهمیوجود ندارد. صراحتاً یک امر واحد به دوارگان واگذار شده. لذا لازم است که اساسنامه تصحیح بشود. در جهت تصحیح اساسنامه لایحهای را دولت تقدیم مجلس کرد که این تداخل را از بین ببرد. در بررسی که کمیسیون امور دفاعی با حضور مسؤولین سپاه اعم از حوزه داشتند. برای حل این تداخل و تأمین آن نظر سپاه پاسداران به راه حلی دست پیدا کردیم که مورد توافق سپاه هم قرار گرفت و در عین حال مقداری از هزینهای را هم که احتمالاً بر دوش دولت وارد میآید به خاطر اجرای آن خواسته که در آن تکرار کاری بود که عینا در ارتش هم انجام میشد. جلو آن هم گرفته شد، من متن این ماده واحده را قرائت میکنم و بعد خدمتتان توضیح میدهم که چگونه است. ماده واحده – بند (ط) ماده 15 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامیمصوب 15/6/61 مجلس شورای اسلامیبه شرح زیر اصلاح میگردد: ط – واحد مهندسی، مسوول مهندسی رزمیو کاربرد مخابرات و الکترونیک میباشد. تبصره – نیازمندیهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامیدر زمینه نقشه برداری و جغرافیا توسط اداره جغرافیایی ارتش تأمین میگردد. همانطور که ملاحظه میفرمایید،آن بخش از کارهایی که در حوزه معاونت وزیر بوده، آن بخش از کارها از درون وظایف این بند (ط) واحد مهندسی که در حوزه فرماندهی هست،استخراج شده و مشخصا حالا آن حوزه وزارتی است که میبایست آن مسوولیتهای مهندسی را انجام بدهد و در حوزه فرماندهی همانطور که در همه نبروهای مسلح دنیا است و امروز در ارتش خود ما هم هست حوزه فرماندهی مسؤول بهکارگیری وسایل مهندسی است و داشتن واحدهای مهندسی برای عملیات است. مسوولیت ساختن ساختمان یا کارهای مشایه آن به حوزه یک واحدی که عهدهدار عملیات است،نیست آن وزارتخانهای که تدارک و پشتیبانی آن نیروی مسلح را به عهده دارد، مسوول انجام این وظیفه است علاوه بر این، مسألهای که در تبصره ذکر شده، مسأله نقشه برداری و جغرافیا است که در یک کشور یک بار که انجام میشود، نیازی به تکرار آن نیست. هم امروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در جریان عملیاتی که در کشور ما چه در جبههها وجود دارد و چه در مقابله با ضد انقلاب نیازمند به نقشههایی است که بتواند موقعیت خودش را در آن تهیه کند، موقعیت دشمن و طرحهای عملیاتی را بر اساس آن تهیه کند. بدون هیچ مشکلی تمامینیازمندیهای خودش را از جغرافیایی ارتش میگیرد به بیان دیگر در یک سرزمین نیازی به دو بار نقشه برداری کردن نیست، که خودش هم مستلزم هزینه بسیار سنگینی است. یک بار این نقشه برداری شده ارتفاعات و ناهمواریهای سرزمین ما مشخص شده و روی نقشههایی پیاده شده و چاپ شده. این نقشهها الان موجود است. هر کدام از ارگانهایی که عهده دار عملیات هستند، نیازمندش باشند در اختیارشان قرار خواهد گرفت، کمااینکه تا امروز هم قرار گرفته. اینکه ما بیاییم دوباره به وزارت سپاه هم مسوولیت بدهیم یک سازمان جغرافیایی و نقشه برداری تأسیس بکند و دوباره سرزمینی را که نقشه برداری شده و نقشه برایش تهیه شده،دوباره مورد نقشه برداری قرار بدهد،این اتلاف سرمایه مملکت است، بدون اینکه هیچ بهره جدیدی هم به دست کشور بیاید و نیازی نسبت به آن باشد. لذا در تبصره قید کردیم که نیازمندیهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامیدر زمینه نقشه برداری و جغرافیا توسط اداره جغرافیایی ارتش تأمین میگردد. بنابراین هم آن تداخل معاونت لجستیکی و مهندسی با واحد مهندسی در دو حوزه فرماندهی و موازاتی از بین رفت و هم جلو این هزینه دوبارهای که هیچ ضرورتی هم بر آن وجود نداشت و به خاطر یک پیشنهادی بود که یک کمینپخته بود، در مجلس طرح شده بود و به تصویب رسیده بود، جلو همه اینها گرفته شد و نظرات سپاه پاسداران هم دقیقا تأمین شد که دیگر نقطه نظری نداشتند و اظهار میکردند که با تصویب این لایحه مشکل آنها مرتفع خواهد شد. اگر باز هم نکته مبهمی مانده باشد در صورتیکه برادرها در مخالفت یا موافقت صحبت کردند خدمت برادرها عرض خواهم کرد. نایب رییس – متشکر، مخالفی هست؟ منشی – مخالفی نداریم، البته شور اول است. نایب رییس – کسی ثبت نام نکرده ولی در مجلس میتوانند اگر بخواهند صحبت کنند. منشی – لایحه قبلی را باید رایگیری کنیم. نایب رییس – چون بعضی از آقایان حضور نداشتند یک بار دیگر این ماده واحد را برای رایگیری بفرمایید. ماده واحده – به سازمان مبارزه با جذام وزارت بهداری که در جهت پیشگیری و کنترل و درمان بیماری جذام و کمک به جذامیان شفا یافته و خانواده آنان فعالیت مینمایند، اجازه داده میشود به عضویت بخش مبارزه با جذام سازمان بهداشت جهانی در آمده و حق عضویت مربوطه را پرداخت کند. نایب رییس – 187 نفر در جلسه حضور دارند، نمایندگانی که با این ماده واحده موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادۀ واحده بعد را هم چون کسی ثبتنام نکرده، باز برای رأیگیری یک بار دیگر بخوانید. ماده واحده – بند (ط) مادۀ 15 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب 15/6/61 مجلس شورای اسلامی به شرح زیر اصلاح میگردد: ط – واحده مهندسی مسوول مهندسی رزمی و کاربرد مخابرات و الکترونیک میباشد. تبصره– نیازمندیهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینه نقشهبرداری و جغرافیا توسط اداره جغرافیایی ارتش تأمین میگردد. نایب رییس – 189 نفر در مجلس حضور دارند، نمایندگانی که با این ماده واحده و تبصره موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. دستور بعد را بخوانید. 6 – بحث پیرامون اساسنامه بنیاد شهید و مسکوت ماندن آن برای مدت یک ماه منشی – دستور بعدی شور دوم اساسنامه بنیاد شهید است، مخبر کمیسیون نهادهای انقلاب بفرمایید. آقا رحیمی– در دستور نیست. نایب رییس – طبق مادۀ 70 آییننامه وقتی پانزده نفر از نمایندگان در خواست بکنند به خاطر اولویتی که هست، میتواند جلوتر قرار بگیرد و این در خواست انجام گرفته است. یکی از نمایندگان – باید در تابلو اعلانات باشد. نایب رییس – در دستور قبلی، یعنی در هفته قبل بوده است. عطاری (مخبر کمیسیون نهادهای انقلاب) – بسماللهالرحمنالرحیم، طرح اساسنامه بنیاد شهید انقلاب اسلامی ایران ابتدا توسط بیست نفر از نمایندگان محترم تهیه شد و تقدیم مجلس شد. شماره ترتیب چاپ 732 شماره همان طرحی است که به امضای بیست نفر از آقایان نمایندگان را دارد. در کمیسیون مربوط در آن زمان بحث شد شور اول تقدیم مجلس شد. در شور اول ارکان بنیاد شهید شامل هیأت معتمدین، رئیس و حسابرسی قانونی بود. در شماره ترتیب 831 که در واقع گزارش آن طرح است و در مورد آن طرح بحث شده و آن ارکان تغییر پیدا میکند. به شورای عالی بنیاد و رییس بنیاد. اما مطالب اصلی یعنی وظایف بنیاد ثابت باقی میماند. در شماره 959 همان کمیسیون شور دوم گزارش خودش را با ارکانی که این بار فقط شورای عالی هست، رییس بنیاد است و حسابرسی قانونی تقدیم مجلس میکند. اما این شور دوم در مجلس مورد بحث قرار نگرفت به واسطه اینکه قبل از طرح این توسط مسؤولین در مجلس برگشت داده شده به دلایل خاصی من جمله اینکه ممکن است ایراد قانونی داشته باشد و شورای محترم نگهبان در آن تردید کند به همین دلیل با الغاء در واقع کمیسیون و آمدن گزارش شور اول به کمیسیون نهادهای انقلاب قضیه در کمیسیون نهادهای انقلاب مورد بحث و بررسی قرار گرفت. محتوای مطلب ثابت ماند. اما در اسکلت این سازمان تغییراتی به وجود آمد که این تغییرات کاملا جدید به نظر میرسد ولی محتوای قضیه تا آنجا که من به خاطر دارم تغییر جدی و زیادی پیدا نکرده. اسکلت جدید این بنیاد فعلا این است که ارکان آن مشتمل بر چهار چیز است. یکی نماینده مقام محترم رهبری، یکی شورای همانگی، یکی هیأت معتمدین و یکی هم وزیر مشاور و رییس بنیاد شهید انقلاب اسلامی ایران، در واقع تنها چیزی که تغییر جدی پیدا کرده، همین اسکلت است و همین شیوه سازمان بندی است. اولا در وظایف تغییری نکرده، یعنی همچنان کمیسیون علاقهمند است که بنیاد شهید تمامی مسیل مربوط به خانوادههای شهدا را، جانبازان را و خانواده اسرا را تحت نظر داشته باشد و آنها انشاءالله به بهترین وجهی که ممکن است به انجام و فرجام برساند. حالا اگر که مسأله خاصی در مواد باشد انشاءالله در موردش بحث میکنیم و آنچه هم که پیشنهاد داده شده در زمینه این طرح تا حدودی که مقدور بوده در کمیسیون مورد بحث قرار گرفته افزوده شده، اگر مثبت تشخیص داده شده و در عین حال در تمام مراحلی که مربوط به کار کردن در مورد این طرح میشده، از مقامات مسوول کشوری دعوت به عمل آمد نماینده محترم بنیاد شهید تقریبا در اکثر جلساتی که ما برای بحث و بررسی پیرامون اساسنامه داشتند و از سایر دستگاهایی که نحوه میتوانستند صاحب نظر باشند هم به دعوت به عمل آمده. نتیجه چیزی است که تقدیم شد، که امیدوار هستیم درد سر زیادی برای تصویبش وجود نداشته باشد، متشکرم. نایب رییس – متشکر، مواد را بخوانید. منشی – تا مادۀ 6 پیش نهاد نداریم ماده به ماده برای رأیگیری میخوانیم نمایندگان محترمی که میخواهند پیشنهاد چاپی آنها مطرح شود یادآوری بکنند و الا آنها را ما مطرح نمیکنیم. طرح اساسنامه بنیاد شهید، فصل اول کلیات ماده 1 – نام: بنیاد شهید انقلاب اسلامی که از این به بعد در این اساسنامه بنیاد شهید نامیده میشود. صلواتی – کلمه (ایران) هم داشته است. منشی – اینجا در این چاپ ندارد. عطاری (مخبر) – کلمه (ایران) دارد منتها پیشنهاد شده بود، ایران نداشته باشد. منشی – میگویند که پیشنهاد شده که ایران نداشته باشد. این آخرین نسخه ای است که من دارم، شما تربیت چاپ آن 959 است. نایب رییس – اصلش 1707 است. مادۀ 1 – نام: بنیاد شهید انقلاب اسلامی ایران که از این به بعد در این اساسنامه بنیاد شهید نامیده میشود. نایب رییس – آقایان ادعا میکنند که از این به بعد (بنیاد شهید ایران) نامیده میشود، کلمه (ایران) اضافه میکنند بسیار خوب 186 نفر در جلسه حضور دارند نمایندگانی که با این ماده موفق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده – هدف، رسیدگی به امور مجروحین و خانواده شهدا و جانبازان و مفقودین و اسرا (در رابطه مستقیم با انقلاب اسلامی ایران و تشخیص بنیاد شهید) از تاریخ 15 خرداد سال 1342 به بعد طبق این اساسنامه میباشد. تبصرۀ 1 – خانواده در این قانون عبارت است از: 1 – ابوین. 2 – فرزند بلافصل. 3 – همسر. 4 – افراد نیازمند تا حد تکلف یکی از عناوین ذکر شده در ماده دو، تبصرۀ 2 – افرادی که در راه برقراری حکومت اسلامی قبل از پانزده خرداد سال 1342 مانند فداییان اسلام شهید شده اند با تشخیص نماینده مقام رهبری در بنیاد شهید از مزایای این قانون برخوردار خواهند بود. نایب رییس – پیشنهاد ندارد؟ طیب – نماینده مقام رهبری را توضیح بدهند که شورای نگهبان نظرش چیست؟ نابی رییس – به هر حال اگر پیشنهادی دارید باید رسما نوشته شده باشد و قبلاً هم بحث شده باشد. آقای عطاری بفرمایید توضیح بدهید. عطاری (مخبر کمیسیون) – کمیسیون به طور مقدماتی با شورای محترم نگهبان تماسهایی داشته و امیدوار است که برای بنیاد شهید انقلاب اسلامی ایران موضوع نماینده محترم مقام رهبری پذیرفته بشود و در واقع بافت این بنیاد به نحوهی که نمیتواند به نحو دیگری و به شکل دیگری اداره بشود و وجود نماینده مقام محترم رهبری ضرورت دارد و امیدوار هم هستیم با توجه به آنچه که گفته شده این قضیه مورد تصویب و قبول شورای محترم نگهبان قرار بگیرد. طیب – (در صورت وجود) را اضافه کنید. عطاری – لزومی ندارد، یعنی این را میپذیرند، جای دیگری (در صورت وجود) را البته نوشتهایم، ولی این را آنچنان که گفته شده میپذیرند. نایب رییس – از نظر قانونی که اشکال ندارد (الزام) نیست. بسیار خوب 187 نفر در جلسه حضور دارند نمایندگانی که با این ماده و دو تبصرهای که خوانده شد موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. یکی از نمایندگان – کلمه (فرزند) را میگویند (فرزندان) باشد. نظر کمیسیون از کلمه (فرزند) (فرزندان) مقصود است؟ عطاری – مقصود فرزندان بوده است. نایب رییس – مقصود فرزندان است، یعنی اسم جنس مقصود است. مادۀ 3 را بخوانید. مادۀ 3 – وظایف: الف – بالا بردن رشد فرهنگی مشمولین این قانون و حفظ و نشر آثار و شرح حال و وصیت نامههای شهدا. ب – گرد آوری آمار و اطلاعات لازم به منظور شناسایی و بررسی و ارزیابی از وضعیت زندگی خانواده های مشمول این قانون در جهت تشخیص نیازهای گوناگون آنان و حل آن. ج – معرفی اشخاص و خانواده های مشمول این قانون به مراکز درمانی جهت اولویت داشتند در بهرهوری از خدمات آن مرکز. د – ایجاد یا کمک برای ایجاد واحد های درمانی اعم از بیمارستان و آسایشگاه و درمانگاه به نظور ارضه خدمات درمانی و توان بخشی برای جانبازان و مجروحین انقلاب که در موارد ضرورت به تشخیص بنیاد شهید با رعایت ضوابطی که در آییننامه اجرایی بنیاد شهید پیش بینی خواهد شد صورت میگیرد. ه – تأمین امکانات و ایجاد تصحیلات لازم برای اعزام جانبازان و مجروحینی که بنا به تشخیص کمیسیون پزشکی میبایستی در خارج از کشور مورد مداوا و معالجه قرار گیرند. و – تعیین مقرری ماهیانه جهت خانوادهها و اشخاص مشمول این قانون تا زمانی که قادر به کار نمیباشند و یا در آمد آنها تکافوی مخارجشان نمینماید ز – وارث قانونی کارکنان دولت که به شهادت نایل میشوند و جانبازان مخیرند از یکی از دو حقوق وظیفه یا مستمری که توسط دستگاه دولتی مربوط برای آنان برقرار میشوند یا مقرری ماهیانه بنیاد شهید استفاده نمایند. حکم این بند شامل کارکنان لشکری و کشوری و شهرداریها و کارکنان موسسات دولتی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است نیز خواهد بود. ح – رسیدگی به وضع مسکن خانواده های شهدا و جانبازان در حد امکان. ط – معرفی جانبازان و مجروحین و مسوبین درجه 1 شهید به نهادها و سازمانها دولتی و تاکید بر تقدیم آنان در استخدام در صورت احراز سایر شرایط. ی – اعطای وام و کمک بلاعوض در موارد ضروری به مشمولین این قانون ک – تأمین اشتغال و تحصیل جانبازان، مجروحین، فرزندان شهدا، جانبازان، اسراء، مفقودین و یا افراد تا حد تکلف آنان از طریق معرفی به مراکز و موسسات آموزشی و دانشگاهی تا هفت درصد رشته تحصیلی به شرط دارا بودن شرایط عمومی و لازم رشته های مربوط. ل – سعی در خودکفا نمودن مشمولین این قانون. نایب رییس – پیشنهادها را مطرح کنید. منشی – آقای موحدی ساوجی پیشنهاد داده اند در بند (د) مادۀ 3 این عبارت «به تشخیص بنیاد شهید با رعایت ضوابط» حذف بشود. نایب رییس – آقای موحدی توضیح بدهند. موحدی ساوجی – بسماللهالرحمنالرحیم. من فکر کردم که در بند (د) پیشنهاد قبلی که چاپ شده باشد ندارم ولی الان که مرور کردم دیدم در بند (د) من قبلاً پیشنهادی داشتهام که اگر این پیشنهاد بنده چاپ بشود دیگر از آن حذفی که الان پیشنهاد دادم بی نیاز هستیم. لذا من تقاضا میکنم که پیشنهاد قبلیام مطرح بشود. (در صفحه 2 پیشنهادات چاپ شده، شماره 5 از پیشنهادات که من دادهام) به آخر بند های (د) و (ه) این قید اضافه بشود: «با رعایت همانگیهای لازم با وزارت بهداری و سازمان بهزیستی جمهوری اسلامی ایران» که در قسمت بند (د) حتما باید هماهنگی با وزارت بهداری باشد که اگر چنانچه ما بگوییم بنیاد شهید هر جا به هر نحو که تشخیص داد و صلاح دانست و ضرورت تشخیص داد بتواند بیمارستان و درمانگاه و امثال اینها ایجاد بکند چه بسا ممکن است از حیث همه مقررات و ضوابطی که یک بیمارستان داشته باشد، ساختمانش باید داشته باشد، پرسنلش و همه مسایل دیگرش باید داشته باشد، ما این مسأله را لازم میدانیم که در این رابطه بنیاد شهید بیمارستان یا درمانگاه و امثال اینها را البته داشته باشد اما با رعایت ضوابطی که وزارت بهداری دارد. این پیشنهاد بنده است. منشی – آقای دکتر هادی مخالف. دکتر هادی – بسماللهالرحمنالرحیم. اگر ما بخواهیم بنیاد شهید را با این همه خدماتی که به جانبازان انقلاب مخصوصا در شرایط فعلی جنگی میدهد آن را تحت ضوابط و چهار چوبهایی که وزارت بهداری دارد ببریم، هرگز نمیتواند اینطور فعال باشد و لزومی ندارد که ما همه خدمات درمانی را تحت نظر وزارت بهداری متمرکز کنیم. همین چند روز پیش لایحهای که در مجلس تصویب شد. راجع به هلال احمر قادر بر این شد که کلیه بیمارستانهای موقوفه یا بیمارستانهایی که به هر حال تحت نظر افرادی که بودجههایی که آن بیمارستانها را از آن بودجهها ساختهاند تحت نظر همان بنیاد شهید هم همینجور است. البته بنیاد شهید یک مقداری از بودجههایش هم تازه غیر بودجههای دولتی است یعنی عده زیادی هستند که به بنیاد شهید کمک میکنند آن وقت حالا بنیاد شهید بخواهد یک درمانگاه، یک بیمارستان یا یکجایی بخواهد خدمات درمانی درست بکند، بگوییم نه این هم باید حتما در ارتباط و در همان چهار چوب باشد. نیازی به اینکه ما متمرکز کنیم کلیه خدمات درمانی را که حتما از طریق همین وزارت بهداری باشد هیچ نیاز نیست. ممکن است بنیاد شهید همان طوری که جناب آقای کروبی چند بار این کار را کردهاند. آقای کروبی در سفری که به آلمان داشتند چند صد دکتر ایرانی را راضی کردند که آنها برگردند بیایند در خدمت بنیاد شهید باشند. درست است ممکن است وزارت بهداری در بعضی از ضوابط کار کردن پزشکها در ایران یک ضوابط کلی را بر آنها اعمال بکند. ولی اینکه ما هر جایی که خواستیم یک خدمات درمانی باشد، یک بیمارستان برای بنیاد شهید باشد حتما این وزارت بهداری باید موافقت بکند این، جز اینکه کارایی بنیاد شهید را بگیرد هیچ فایده دیگری ندارد. منشی – آقای حسن زاده موافق. حسن زاده – بسماللهالرحمنالرحیم، استدلالهای برادرمان آقای دکتر هادی و قیاسی که ایشان کردند در این مورد قیاس معالفارق بود. اولا گفتند که چون ما تصویب کردیم که هلال احمر بیمارستانهایی که دارد و موقوفه بوده، در اختیار خودش باشد، پس بنیاد شهید هم باید این جور باشد این حرف، حرف نادرستی در رابطه با بنیاد شهید هست. چون آنجا موقوفه است،بیمارستانی است که وقف بر هلال احمر هست. ما نمیتوانیم چیزی را که وقف یک سازمان یا یک جمعیتی شده منتقل بکنیم و به یک واحد دیگر و دستگاه دیگری بدهیم چون تغییر و تبدیل در اموال وقفی جایز نیست. مسألهای که اینجا میخواهم عرض بکنم این است که در کمیسیون بعد از اینکه این اساسنامه تصویب شد (چون خودم هم عضو این کمیسیون هستم) برادرها توافق کردند که کارها یک کاسه بشود. یعنی در این مملکت باید مسوول درمان و بهداشت مملکت بایستی مشخص بشود، در کمیسیون ویژه جهاد سازندگی هم این مسأله باز مورد توجه قرار گرفت که جهاد نمیتواند بطور مستقل کار درمانی داشته باشد یا کار بهداشتی داشته باشد. مسوول بهداشت و درمان کشور باید مشخص باشد، باید از تداخل وظایف جلوگیری بشود و اگر چنانچه قرار بشود که وظیفه به طور متداخل باشد همیشه هرج و مرج در کشور خواهد بود. شما الان میبیند که مسأله جانبازها به خاطر اینکه سپاه پاسداران برای خودش یک آسایشگاهی برای جانبازها دارد، بنیاد شهید دارد همیشه کشمکش هست. اگر ما بخواهیم که این کشمکشها درست بشود و کارها به صورت سریع و صحیح انجام بپذیرد باید وظایف تفکیک بشود، مشخص بشود و مسوول و متولی بهداشت و درمان کشور مشخص باشد که مزارت بهداری باشد و در کمیسیون هم بعدها برادرها به این نتیجه رسیدند که بایستی با ضوابط وزارت بهداری باشد یعنی وقتی میخواهد بیمارستانی ساخته بشود بایستی ضوابط وزارت بهداری مراعات بشود، بایستی معیارهاییکه آنجا دارد مراعات بشود، مقرراتی که آنجا دارد مراعات بشود و خود سرانه خدای نکرده کاری انجام نگیرد و کاری که بدون توجه به مقررات پزشکی و درمانی کشور باشد انجام نگیرد که نهایتا مفید برای کشور و جانبازان و خانوادههای شهدا نخواهد بود. نایب رییس – مخبر کمیسیون توضیح بدهند. احمد عطاری (مخبر کمیسیون) – سه نکته است که میشود اینجا به آن اشاره کرد. یکی آن که آنچه که در این بند یعنی بند (د) مورد توجه قرار گرفته موارد ضرورت است نه موارد عادی. یعنی ما داریم یک بار برای موارد عادی بیمارستان سازی صحبت میکنیم و یکی موارد ضرورت که نظر این بند به موارد ضرورت است نه به موارد عادی. دوم اینکه این موارد ضرورت هم مطابق با یک آیین نامه جریان پیدا میکند و کارهایش دنبال میشود و ما با دوستان بنیاد شهید توافق کردیم که این آیین نامه به نحوی تنظیم بشود که توافق مسؤولین بهداشت و درمان کشور را هم در برداشته باشد. همانطور که آقای حسن زاده فرمودند در مباحثی که بعدا کمیسیون داشت رسما به این نتیجه رسید که این توافق قطعی است یعنی حتما و حتما باید با وزارت بهداری و بهزیستی بسته به مورد در موارد عادی همکاری وجود داشته باشد، همانگی کامل وجود داشته باشد. ولی به هر حال هیچ کدام اینها نفی این قضیه را نمیکند که در موارد ضرورت با آن ضوابطی که آییننامه پیشنهاد میکند و البته آن آییننامه مورد توافق وزارتخانههای ذیربط هست این قضیه انجام بشود و مسأله حل بشود. یعنی آییننامه هست،آییننامه پیشنهاد کرده که کجا ضرورت تلقی میشود، وقتی ضرورت تلقی شد میتواند این کار را انجام بدهد و در عین حال این مانع از توافق این دو دستگاه یا چند دستگاه با همدیگر مطلقا نمیشود. نایب رییس – آقای دکتر لطیفی از طرف وزارت بهداری بفرمایید. دکتر لطیفی (معاون پارلمانی وزارت بهداری) – بسماللهالرحمنالرحیم، یک مسأله مهمی که الان در رابطه درمان و بهداشت مملکت مطرح است تعدد تصمیمگیری و تعداد مراکز مختلف که در امر درمان و بهداشت دخالت میکنند ما اگر اینجا بیاییم باصطلاح هر نهاد و هر وزارتخانه و هر واحدی برای خودش بدون رعایت اینکه از یک مسوول واقعی که در این جامعه و در این مملکت هست، ضوابط خاص خودش را رعایت بکند اختیار داشته باشد که واحد خاص درمانی را ایجاد بکند این یقینا مشکلاتی ایجاد میکند. برامان که صحبت کردند در رابطه ایجاد و هماهنگی با واحدهای درمانی وزارت بهداری، این یقیناً مشکلاتی خواهد داشت. این را وزارت بهداری در کمیسیون مربوطه صحبت کرد که به شکلی که در این بند از این ماده ذکر شده یقینا آن هماهنگی و آن همبستگی که باید ایجاد بشود ایجاد نخواهد شد به خاطر اینکه تمامی تشخیص و اختیار را به خود بنیاد داده است. بنیاد برای ما قابل احترام است، باری همه برادرها واضح و روشن هست که در این مدت طول جنگ کلیه مجروحین و جانبازان که احتیاج به امر درمان و کمکهای پزشکی داشتهاند، این بیشترین روی دوش وزارت بهداری بود و آن هم به لحاظ وظیفه ما بوده، ما افتخار میکنیم به عنوان بهداری که خدمتگزار جانبازان باشیم. یقیناً رعایت حال آنها و رعایت ضوابط بنیاد شهید در بعد مسوولیتی که دارد بر ما واجب و لازم است ولی این که مسؤولیت درمان وقتی که به عهده یک واحدی در این مملکت هست این بخواهد تقسیم بشود خود بخود مسوولیت لوث میشود. اصولا مجلس محترم و جامعه باید به عنوان یک واحدی که مسوول درمان هست از آن مسوولیت بخواهند و سوال بکنند اگر نارسایی باشد، اگر یک ضابطه ای خدشه و اشکالی داشته باشد. آن واحد مسوول باید در اصلاح ضابطه و یا در اصلاح امور درمانی و بهداشتی کمک بکنند. برادرمان آقای تا جگردون که فرمودند نباید مسایل بنیاد و جانبازان را ما حیطه مسوولیت ضوابط وزارت بهداری محدود بکنیم، این نباید به این شکل مطرح بشود که یک واحدی که مسوول درمان مملکت هست میخواهد که ضابطه ای بر کسانی و بر یک نهادی ایجاد بکند که در خدمت جانبازان و در خدمت صاحبان اصلی انقلاب هست این ضابطه تنگنا ایجاد بکند و نارسایی ایجاد بکند، بلکه اگر یک موقعی ضابطه ای اشکال داشته باشد ضابطه باید اصلاح بشود نه اینکه تمامیواحدهای درمانی و بیمارستانی بخواهد از یک ضابطه خاصی... اگر این کار نشود همین نابسامانی که الان وجود دارد و هر چقدر هم تلاش میشود خود به خود با تصویب اینگونه موارد این نارساییها و جداییها و مشکلات درمانی بیشتر خواهد شد. ما با پیشنهاد برادرمان دقیقا موافقیم به همین دلیل که اصولا باید مسوولیت درمان و بهداشت و رسیدگی به امور پزشکی به عهده یک واحد خاصی باشد. در شرایط فعلی که به عهده وزارت بهداری هست اگر در آن ضوابط همان طور که عرض کردم نارسایی هست باید ضوابط اصلاح بشود و اینکه به این شکل در این بند ماده آورده شده که به تشخیص و به ضرورتی که بنیاد شهید و آییننامه هم به تصویب بنیاد شهید میرسد. این هماهنگی صورت میگیرد. برادرها باید توجه داشته باشند که اگر این ناهماهنگی در تمامی نهادها و واحدهای درمانی زیاد بشود وضع بدتر از این خواهد شد. همین الان مشکلی که ما در رابطه به بعضی از همین واحدها که خود نهادها هستند ما میبینیم که قیمتها و تعرفههای خدماتی رعایت نمیشود. در یک جا ما مسوول و پاسخگوی این هستیم که درمان باید به نحو احسن به تمامی آحاد مملکت داده شود. وقتی که یک بیمارستان با ضوابط خاص خودش به تشخیص آن نهاد برای یک نهادی ساخته و تاسیس بشود یقینا آن ضابطه و آن قیمت تعرفه خدماتی که باید در کل مملکت و بر تمامی آحاد مملکت رعایت بشود آن به خاطر جذب نیروی بیشتر، جذب پزشک بیشتر و جذب پرسنل فنی که الان کمبود شدیدی در مملکت هست آنچه که نیازهای خودش را بر طرف بکند، ضابطه تعرفه خدماتی خودش را زیاد خواهد کرد. یقینا از یک طرف با توجه به کمبود زیادی که هست جاذبه بیشتر و نارسایی و کمبود و مشکلات در یک طرف دیگر بیشتر است که در طرف دیگر به یقین پاسخگوی کل جامعه خواهد بود (نایب رییس – وقتتان تمام شد) وزارت بهداری تکلیف خودش میداند که برای جانبازان و برای مجروحین به عنوان یک وظیفه شرعی، بهعنوان یک وظیفه قانونی کما این که همین الان هم همنطوری که عرض کردم کلیه مجروحان در همین بیمارستانها و واحدهای درمانی وزارت بهداری درمان میشوند و این استثناء را نباید ما اینجا بکنیم. پیشنهاد برادرمان دقیقاً به نظر ما منطقی و قابل قبول است و حمایت از این پیشنهاد و رای مثبت به این مورد تایید مااست. خیلی ممنون. نایب رییس – آقای موحدی! پیشنهاد را برای رایگیری بخوانید. موحدی ساوجی – پیشنهاد بنده این است که به آخر این بند (د) و البته بند (ه) هم بوده حالا نمیدانم اینها تغییراتی کرده اند... (نایب رییس – فعلا بند (د) مطرح است) نه پیشنهادی که چاپ کرده اند هر دو بند (د) و (ه) است. مگر این پیشنهاد خدمت شما نیست: نایب رییس – بلی عیب ندارد بفرمایید. موحدی ساوجی – به آخر بندهای (د) و (ه) این قید اضافه شود: «با رعایت هماهنگیهای لازم با وزارت بهداری و سازمان بهزیستی جمهوری اسلامی ایران. کیان ارثی – نماینده بنیاد شهید صحبت نمیکند؟ نایب رییس – نظراتشان را به وسیله کمیسیون مطرح میکنند یعنی کمیسیون از بحث دفاع میکند. از طرف وزارت بهداری هم آقای دکتر لطیفی دفاع کردند. (دعایی – نماینده بنیاد شهید هم حق دارند دفاع بکنند) از طرف بنیاد خود کمیسیون دفاع میکند چون مطالبشان را در کمیسیون گفتهاند و الان هم هستند و اگر مطالبی دارند میتوانند منتقل بکنند. (منشی) الویری – آقای یزدی! ممکن است خود بنیاد شهید مخالف این طرحی باشد که نمایندگان در کمیسیون تصویب کردهاند. نایب رییس – عیبی ندارد، نماینده بنیاد شهید روی این پیشنهاد اگر میخواهند دفاع کنند میتوانند. آقای افجهای بفرمایید. افجهای (نماینده بنیاد شهید) – بسماللهالرحمنالرحیم. بنده سید علی اکبر افجهای نماینده بنیاد شهید هستم. با سلام خدمت امام امت (نایب رییس – بحث فقط درباره همین پیشنهاد است) و تمامی شهدا و جانبازان انقلاب اسلامی ایران. نکته ای که برادر ما در مورد این پیشنهاد توجه نمیفرمایند مسأله بند (ج) و بند (د) و تفاوت این دو با یکدیگر است (نایب رییس – بند «د» و بند «ه» است) اینجا در بند (ج) عنوان شده که معرفی اشخاص و خانواده های مشمول این قانون. .. نایب رییس – عنایت بفرمایید، پیشنهاد ایشان فقط روی بند (د) و بند (ه) است. افجهای (نماینده بنیاد شهید) – میخواهم اینجا ضرورتها را عنوان کنم. نایب رییس – خیر، فقط پیشنهاد ایشان که در بند (د) و بند (ه) اضافه بشود: «با رعایت هماهنگی با وزارت بهداری»، مورد بحث است. افجهای (نماینده بنیاد شهید) – مسأله ما این است که در بند (د) اگر مسأله هماهنگی با وزارت بهداری نیامده صرفا به لحاظ ضرورتها بوده، دلیلش هم بند (ج) هست. در بند (ج) که مسأله درمان مطرح است اصولا بنیاد شهید نه تنها ایجاد را نپذیرفته بلکه درمان را هم معرفی به مراکز درمانی کرده ولی در بند (د) چون ضرورت جبههها و ضرورت مسایل انقلاب ممکن ایجاب کند که فرصت هماهنگی و طی بوروکراسیها اداری در ضرورتهای زمان نباشد، به همین لحاظ کمیسیون محترم این پیشنهاد را قبول کرده اند که بنیاد در مواقع ضروری بتواند این امر را رسماً به سرعت انجام بدهد ولی در بند (ج) میبینید که کاملاً نظرات برادر محترم نمایندهای که پیشنهاد فرمودند در رابطه با درمان نه تنها هماهنگیاش بلکه اصولاً کل خدمات درمانیاش به عهده وزارت بهداری و وزارت بهزیستی و مقامات مسوول مملکتی گذاشته شده و این مسأله بند (د) و همینطور بند (ه) همانطور که نمایندههای محترم ملاحظه میفرمایند هیچ کدام در رابطه با خانوادههای محترم شهدا نیست بلکه صرفاً مجروحین و جانبازان انقلاب عنوان شده است. در صورتی که اگر ما خیال دخالت و یا خیال عدم هماهنگی داشتیم خانوادههای محترم شهدا را هم در این بند (و) و (ه) برای اریه خدمات درمانی منظور میکردیم و چون صرفاً مسأله ضرورت و ضرورتهای انقلابی بوده در این دو بند که خاص مجروحین و جانبازان انقلاب است یک مقداری حرکت بنیاد مستقل تر در نظر گرفته شده تا بتواند به سرعت جوابگوی انتظارات مردم و امت شهید پرور ایران باشد و السلام. نایب رییس – آن پیشنهادی که بنده داشتم و اگر چنانچه آقایان قبول میکنند با رعایت ضوابط وزارت بهداری و سازمان بهزیستی جمهوری اسلامی ایران باشد. نایب رییس – گر چه در چاپ «هماهنگی» دارد. موحدی ساوجی – آن چیزی که چاپ شده «با رعایت هماهنگیهای لازم با وزارت بهداری و سازمان بهزیستی است» اگر چناچه آقایان صلاح میدانند... نایب رییس – آقای عطاری دقت بفرمایند! ایشان میفرمایند در کمیسیون که مطرح شده پیشنهاد این بوده «با رعایت ضوابط بهداری. ..» الان آنچه که اینجا چاپ شده پیشنهاد این بوده «رعایت هماهنگیها» است. ممکن است «با رعایت ضوابط» مسأله قابل پذیرش باشد. (عطاری – در گزارش کمیسیون همین است) بلی، ایشان میفرمایند در کمیسیون این طور بوده است. آقای موحدی اینجا نمیشود. پیشنهاد را تغییر داد. اگر آن چیزی که نوشته شده و در کمیسیون بحث شده این بوده همین باید باشد. موحدی ساوجی – نه، آن جیزی که نوشته شده این است. ببینید! اینجا هم مسأله بهداری و هم مسأله توانبخشی هست. لذا بنده پیشنهادم این است که در اینجا «با رعایت هماهنگیهای لازم با وزارت بهداری و سازمان بهزیستی جمهوری اسلامیایران» باشد. برای اینکه مسأله توانبخشی به سازمان بهزیستی مربوط میشود و مسأله بهداری به وزارت بهداری. این هماهنگیهای لازم برقرار بشود. الویری (منشی) – منتها اگر این تصویب بشود یک اصلاح عبارتی لازم دارد که این «سازمان بهزیستی» هست. نایب رییس – 186 نفر حضور دارند. نمایندگانی که با این پیشنهاد موفق هستند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعد را مطرح کنید. منشی – آقای موحدی ساوجی در مادۀ 3 پیشنهاد کردهاند که از بند (ک) آن عبارت «تا هفت درصد الی آخر جمله» حذف بشود. آقای موحدی بفرمایید. موحدی ساوجی – در بند «ک» همین ماده هست که متأمین اشتغال و تحصیل جانبازان» مجروحین، مجروحین، فرزندان شهدا، جانبازان، اسرا، مفقودین و یا افراد تحت تکفل آنان از طریق معرفی به مراکز و موسسات آموزشی و دانشگاهی تا هفت درصد ظرفیت هر رشته تحصیلی به شرط دارا بودن شرایط عمومی و لازم رشته های مربوطه. بنده با اصل این بند «ک» موافق هستم چون واقعاً خانوادهایی که در راه انقلاب تا این حد فداکاری کردهاند که یا خودشان جانباز شدهاند، مجروح شدهاند و یا اینکه شهیدی، اسیری، مفقودالثری خلاصه در راه انقلاب داشتهاند ما برای اینها باید یک حقی را منظور کنیم. اصل این مسأله درست است. اما این سقفی را که در آخر این تعیین کرده اند «تا هفت درصد. ..» این را محدود میکند. ما اگر تا 20% با 30% میگفتیم باز بد نبود ولی 70% دیگر محدود میشود و بیشتر از این نخواهند شد. ما اگر این سقف تا هفت درصد را برداریم در اینجا واقعا آنچه که از این خانوادهها جوانهای با سواد تحصیل کرده باصطلاح متعهدی که وجود دارند و فداکاری هم کردهاند اینها یک اولویتی خواهند داشت و دیگر سقف هفت درصد به نظر ما نیست. برای اینکه همین جور که ملاحظه میکنید ممکن است جنگ ما با دشمنان انقلاب اسلامی در داخل و خارج و همه ابر قدرتها ادامه پیدا کند و همواره آمار این خانوادهها زیاد بشود. بنابراین هفت درصد را محدود کردن درست نیست. من پیشنهادم این است که از هفت درصد به بالا حذف بشود. منشی – آقای عباسی،مخالف،آقای دهقان. عباس عباسی – بسماللهالرحمنالرحیم. فرمایش جناب آقای موحدی در این رابطه که خانوادههای شهدا و دیگر افراد محترم مشمول این قانون هرچه به آنها احترام بشود و از هر مزیتی بهرهمند بشوند سزاوارند، این درست است، اما هر چیزی هم حسابی دارد و باد مشخص باشد. تمامی دانشگاهها و یا دیگر موسسات عالی برای هر قسمتی ضوابطی و سقفی دارند و ما در این کشور نهادها واردات و دوایر دیگری داریم. اگر این سقف برداشته بشود فرمایش آقای موحدی معکوس میشود. یعنی ممکن است از آن طرف بگویند یک درصد کافی است برای اینکه ما مثلا ده درصد از فلان نهاد، پنج درصد از فلان نهاد، سه درصد از فلان نهاد، الان کادر پذیرش ما تکمیل است و امکانات پذیرش ما دیگر تکمیل شده، بیش از یک درصد نمیتوانیم و باید بنیاد شهید افراد لازم تحصیل خودش را معرفی بکند هر نهاد دیگری هم معرفی میکند. سقفش را بید آنها بپذیرند و اگر حذف بشود، قضیه معکوس میشود. دوم اینکه این جمله تا آخر حذف بشود که ایشان میفرمایند که تا آخر باید حذف بشود،آن شرایط عمومی را باید هرکسی دارا باشد. یکی از شرایط خاص مثلاً سلامت تمام بدن است این را میگوییم نه، اما دیگر شرایط عمومی رشته مورد نظر اگر در طرف نباشد، امکان تحصیل در آن رشته وجود ندارد و سعی بلااثر و تلاش بیثمر است. بنابراین نه حذف سقف به نفع و به صلاح بنیاد شهید است چون باید معین باشد تا آنها طبق این برنامه ریزی بکنند و کادر خودشان را بتوانند پر کنند. از آن طرف هم آن شرایط که هست، شرایط شرایط عمومی باید باشد که افراد از آن طریق بتوانند استخدام و یا در رشته های تحصیلی یعنی به استخدام دربیایند و مشغول تحصیل بشوند و قضیه لوث نشود. من مخالف پیشنهاد حذف هستم و این هم با کمیسیون فرهنگ و آموزش عالی و با دیگر مسؤولین در این رابطه صحبت شده است و یا بینش خاص این تدوین شده است و من مخالف پیشنهاد حذف هستم. منشی – آقای دهقان به عنوان موافق بفرمایید. دهقان – بسماللهالرحمنالرحیم. این اصل کلی که خانواده شهداء از اولویت خاصی برخوردارند و آن اصل دیگری که «المرء یحفظ فی ولده» پاسداری از خون شهید و احترام به خون شهید منحصر است به بزرگداشت بازماندگان شهید است. این یک اصلی است عقلی و شرعی که هیچ سنگری درباره آن وجود ندارد حتی کسی هم نمیتواند این مخدوش بکند. اما اینکه اگر که بگوییم که با در نظر گرفتن سایر شرایط عمومی و شرایط لازم. اولا استدلال آقای عباسی، استدلال تا مو تمامی به این معنا نیست که اگر خواستید مثلا در دانشگاه شرکت کنند. هیچ کس نگفته است که قبل از این که دیپلم بگیرند، یک کسی که پسر شهید است و از خانواده شهید است. اصلا در کنکور شرکت نکرده بیاید و به دانشگاه برود، این را کسی نگفته است. آن شرایط عمومی که میگوییم، آن هست، اگر هم که حذف بشود، حذفش از باب حذف مایعلم است که جایز است آن را حذف کنیم پس اگر که بگوییم شرایط لازم و شرایط عمومی را حذف بکنیم آن خود به خود معلوم و واضح است که کسی بدون گرفتن دیپلم، کسی بدون شرکت در کنکور، وارد دانشگاه نخواهد شد این اصلا معلوم است و هیچ لزومی ندارد. اما در مورد این سقف 70% اگر که به این مقدار و به این سقف درصد و بیشتر باشد آمد و با تعدادی که دانشگاه میخواهد موارد لزوم دانشگاه آمد و شد 80% آن 41% چه گناهی کرده اند که آنها را از قافله عقب بگذارند: نکته: دیگر اگر هم که از این مقدار کمتر شد. اگر که مثلا تمام متقاضیان بنیاد شهید که میخواهند اشتغال به تحصیل داشته باشند. فرض کنید که 3% رشد آن بقیهاش را از کجا بیاورند؟ بنابراین سقف هم هیچ لزومی ندارد و اما اینکه همین الان من خودم در گزینش وزرات بهداری هستم! و این را میدانم. کرارا اتفاق افتاده است که دیگرانی آمدند با در نظر گرفتن سایر شرایط که آن شرایط هم «نزل به روح القدس» نیست. شرایطش هم بر مبنای تقوی آن چیزهایی که لازم است. نیست. خانوادههای شهداء آمدند اعتراض کردند کنار ماندند، خانوادههای شهدا رد شدند به حساب در نظر گرفتن سایر شرایط عمومی. شرایط عمومی لازم است و حذفش چیزی است که دانسته میشود اگر میخواهید به خانواده شهدا خدمت بشود. هم سقف لازم نیست چون ممکن است از حد سقف گاهی بیشتر بشود اگر هم کمتر شد، سقف لزومی ندارد و آن حرفهایی هم که امام جمعه محترم تهران و رییس مجلس زد به اینکه اینها مجاهدند اینها هم اگر بخواهند درس بخوانند. بهتر است. و آن نظریهای که این قضیه را حذف میکند و آن اینکه شما سطح علمی را پایین میآورد اگر که اینجوری شد، این یک نظریهای است که نوعاً نظر لیبرالها است، بایستی خانواده شهدا، بچههای سپاه، بچههای جهاد در دانشگاهها شرکت کنند و نه سقف لازم است و نه سایر شرایط و السلام علیکم و رحمةالله و برکاته. نایب رییس – بسیار خوب، آقای عطاری مخبر کمیسیون بفرمایید. عطاری(مخبر کمیسیون) – من یادآوری میکنم که آن چیزی که در این بند پیشنهاد واقعا به منزله مزد دادن به این جور افراد و مشمولین این قانون واقعا نیست. یعنی افرادی که میروند و جان خودشان را در راه به ثمر رسیدن اهداف انقلاب اسلامی فدا میکنند، با این چیز و چیزها هرگز و هرگز مزد داده نمیشوند مزد آنها فقط نزد خدا است. اما به دلیل اینکه افرادی که در راه انقلاب مایه میگذارند به دلیل همین مایه گذاشتن و ایثارشان از بعضی از موقعیتهایی که مردم عادی برخوردار میشوند. محروم میمانند، پیشبینی شده که تا حدودی که ممکن است به آنها این موقعیتها برگردانده بشود. ما افراد زیادی داریم که در بسیج خدمت میزنند. جوان هست، دیپلم هم دارد بلافاصله بعد از فارغالتحصیل یا در ضمن تحصیل بلند شده و جبهه رفته است و دو ساله، سه ساله دارد میجنگد. بسیار متفاوت است این بسیجی با بچهای که مثلاً در خانه خودش پیش پدر و مادرش هست دارد از صبح تا شب کتاب ورق میزند و مطلب را حفظ میکند و میآید امتحان میدهد. کسی که دارد در جهاد زحمت میکشد و کار میکند تمام زندگی خودش را روی این قضیه گذاشته یعنی اصلاً آن چیزهای دیگر را کنار گذاشته، یک مقدار موقعیتهایی را که به راحتی میتواند در اختیارش قرار بگیرد بخاطر یک آرمان مقدسی کنار میگذارد و میآید تمام وقت خودش را مصرف امر انقلاب میکند. بایستی تاحدی که برایمان مقدور است این موقعیت را به او برگردانیم تا آنجا که البته میشود. همین دلیل بوده که پیشبینی شده آنهایی که برای نهاد های انقلاب این چنین فعالیتی را میکنند، معرفی بشوند تا به شیوه دیگری از میان آنها انتخاب بعمل بیاید. یعنی در واقع هرکسی که بخواهد در کنکور شرکت کند مثلاً بعنوان یک نفر دانشآموزی که شرایط عمومیرا دارد، خوب شرکت میکند و مثلا یا قبول میشود یا نمیشود. این مورد بحث نیست. یعنی هر بسیجی، هر سپاهی هر کسی که از خانواده شهداء هست، هر کسی که بنحوی با این قانون ضمنا درگیر میشود، میتواند بعنوان یک فرد معلمی در کنکور شرکت کند و از مزایایی که همه استفاده میکنند او هم استفاده کند اگر که حایز آن شرایط لازم بشود پس بحث راجع به اینجور شرکت در کنکور و استفاده از مزایای عمومینیست صحبت در برگرداندن موقعیتی است که به دلیل وضعیت پیش آمده است حالا اگر یک نفری میخواهد تحت عنوان خانواده شهید در کنکور شرکت کند، تحت عنوان جانباز در کنکور شرکت کند ما میخواهیم که او از ارفاق بیشتری برخوردار باشد. و البته فقط مشمولین این قانون نیستند که از این ارفاق بیشتری برخوردار میشوند. بسیجیها برخوردار میشوند، سپاهیها برخوردار میشوند، جهادیها برخوردار میشوند، خانواده شهداء هم برخوردار میشوند، جانبازان انقلاب هم برخوردار میشوند و رقم هفت درصدی که پیشنهاد شده به اعتقاد ما یک رقم معقول هست با در نظر گرفتن افراد دیگری که میخواهند از این ارفاق برخوردار بشوند و با توجه به اینکه بسیاری از همین جانبازان و خانوادههای شهداء به استفاده از این ارفاق نیازی نمیبینند، به عبارت دیگر میتوانند به راحتی در کنکور شرکت کنند و قبول بشوند. اما اینکه میفرمایند تا 70% اگر 3% شد باقی آن را چه کار بکنیم اصلا اینکه واقعا قابلیت طرح شاید نداشته باشد. خوب اگر 3% انتخاب شدند و 3% شرکت کننده داشتند تا 70% مغایرتی و تضادی پیش نمیآید. ما گفتیم تا 70% هیچ چیزی و برخوردی صورت نمیگیرد (یکی از نمایندگان – پس بی خود است) نه، بیخود نیست. این به معنا است که اگر قرار است که ما امسال /50 هزار نفر در کنکور انتخاب بکنیم /50 هزار ضربدر 7% را ما چه کار میکنیم؟ از خانواده های شهدایی که خواستند از این محل انتخاب بشوند انتخاب میکنیم ولو اینکه اینها سطح نمراتشان از نمرات قبولی مردم عادی که در کنکور شرکت میکنند، کمتر باشد. به هیچ وجه بیخود نیست اگر شما بگویید تا 10% و تعداد شرکت کنندگان بیشتر بشود خواهد شد. ما تصورمان این بوده که با توجه به اقشار دیگری که از این ارفاقاتها بهرهمند میشوند، رقم 7% رقم خوبی است و این با توافق دستگاه های ذیربط و توجه به تعداد افراد این خانوادهها د کل عده افرادی که در کنکور شرکت میکنند و مسایل جنبی دیگر فکر شده و پیشنهاد شده است. پیشهر این 5% بوده که کمیسیون 2% به این افزوده به دلیل موقعیت جدیدی که در کشور وجود داشته است. نایب رییس – متشکر، از طرف وزارت علوم کسی آنجا نیست که دفاع بکند. از طرف بنیاد خود سرپرست محترم بنیاد و یا نماینده بنیاد میتواند صحبت بکند که اختیار با خودشان است. افجهای (نماینده بنیاد شهید) – بسماللهالرحمنالرحیم. اگر خواهران و برادران به متن بند توجه بفرمایند هیچ گونه اشکالی در رابطه با ایرادی که برادرانمان گرفتند، وجود ندارد. «تأمین اشغال به تحصیل جانبازان عزیز و مجروحین جنگ. فرزندان شهدا و غیره... از طریق معرفی». یعنی این 70% فقط از طریق معرفی بنیاد شهید در دانشگاهها پذیرفته میشوند حالا مازاد بر این 7% اگر تا 100%، 70% هر چه از این عزیزان ما بتوانند از طریق کنکور عمومی در دانشگاهها پذیرفته بشوند آن مسأله جدایی است این «تأمین اشغال» جزو وظایف بنیاد است یعنی بنیاد وظیفه دارد که همه ساله تا 7% از تعداد این خواهران و برادران را به وزارت علوم و فرهنگ آموزش عالی معرفی بکند تا اینکه این 7% تأمین بشود. و مابقی اینها هر چه بیش از این باشد، در اختیار جامعه است و طبق ضوابط کلی جامعه انجام میشود در این صورت در این باشد، در اختیار جامعه است و طبق ضوابط کلی جامعه انجام میشود در این صورت در این رابطه ما هیچ اشکال نداریم. حالا اگر این 7% یعنی این تأمین اشتغال را صددرصدش هم بنیاد میخواهید، هفتاد درصد بکنید، ما از خدا میخواهیم. هفتاد درصد در اختیار بنیاد باشد، بنیاد معرفی بکند خیلیها ممکن است که اصلا بدون معرفی نامه بنیاد شهید خودشان مستقیما مراجعه بفرمایند و طبق شرایط عادی کنکور، شرکت بفرمایند و قبول بشوند و هیچ ربطی هم اصلا قضیه به این درصد ندارد. این 7% فقط سهمیه افرادی است که از طریق بنیاد شهید انقلاب اسلامی معرفی میشوند. نایب رییس – بالاخره پیشنهاد اطلاق هست در حالی که کمیسیون تأیید به 7% را مفید است. آقایانی هم که باز یک سقفی را ذکر کردند و گفتند حداقل 10 - 20 درصد و چنین ولی کمیسیون معتقد است که 7% رقم کافیست. محلاتی – آقای یزدی! توضیح بدهند که این 7% درصد از همان 30 درصد است یا اینکه سهمیه.... نایب رییس – آقای عطاری کاملا در این مورد توضیح دادند شما دقت نفرمودید کاملا ایشان توضیح دادند. فروغی – مشخص نشده است. کروبی – اگر حد معین نشود و مطلق باشد ما نمیتوانیم کار بکنیم. نایب رییس – بلی آن معلوم است اصلاً اطلاق قابل رایگیری اینجا نیست. مسلم است که اطلاق قابل رایگیری نیست. بنابراین خود پیشنهاد حذف 7% در اینجا مطرح است. محلاتی – آقای یزدی!. ... نایب رییس – آقای محلاتی! اعلام رای شده عنایت بفرمایید. محلاتی – مشخص نشده است. منشی – مشخص است. پیشنهاد حذف سطر آخر بند «ک» است. نایب رییس – آخر ما بیشتر از این نمیتوانیم، لطف کنید آنچه که در. ... محلاتی – این از همان 30 درصد است یا آن 30 درصد سهم جداگانه است؟ این مشخص بشود که چگونه است. نایب رییس – آقای محلاتی! عنایت بفرمایید. موحدی ساوجی – پیشنهاد این است که عبارت «تا 7% درصد ظرفیت هر رشته» حذف شود. نایب رییس - همین حذف بشود، نتیجه اطلاق میشود. منشی – پیشنهاد این است که در بند «ک» عبارت «تا 7% ظرفیت هر رشته تحصیلی» حذف شود. نایب رییس – 182 نفر حضور دارند نمایندگانی که با این پیشنهاد موافقند، قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد عنایت بفرمایید برای پیشنهادهای دیگر یک مقداری دقت بشود که زمینه مجلس روشن است پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی – آقای فرغی پیشنهاد کردهاند که عبارت: «بنا به تشخیص کمیسیون پزشکی» در بند «ه» حذف بشود. فروغی – بسماللهالرحمنالرحیم. گرچه این عبارت به ظاهر در ابتدای امر ممکن است به نظر برادرها حذفش اشکال داشته باشد اما علت اینکه من پیشنهاد حذف دادهام اشکال قانونی آن است برادران توجه کنند این کمیسیون پزشکی در وزارت بهداری یک کمیسیون که قانونی باشد تا شما آن را مرجع قانونی قرار بدهید، نیست. بلکه خود وزارت بهداری این را به تشخیص خودش آنجا تشکیل داده که احیانا کسانی که میخواهند خارج از کشور بروند و مریض هستند تشخیص بدهند که اینجا آیا قابل مداوا هستند یا نیستند بنابراین الان مجلس که میخواهد کمیسیون پزشکی مستقر در وزارت بهداری را مرجع قانونی قرار بدهند اول باید خود آن کمیسیون قانونی باشد، بعد شما آن را مرجع قانونی قرار بدهید. در صورتی که آن کمیسیون در مجلس تصویب نشده که ترکیب آن چه کسانی هستند و از چه کسانی تشکیل شده است به همین جهت باید خود مجلس این کمیسیون را اول از نظر ترکیب و از نظر قانونی مشخص بکند که چه کسانی هستند تا بتواند مرجع قانونی برای مجلس باشد یا برای قانونی که مجلس مشخص میکند. بنابراین این اشکال قانونی و فنی دارد و شما اگر اینجا این را تصویب هم بکنید ممکن است که شورای نگهبان این را رد بکند بخاطر اینکه آن اصلش، یعنی موضوعش برای شما محرز نیست. به این جهت من پیشنهاد حذف دادهام. گرچه ممکن است که یک اشکالاتی داشته باشد از این جهت که خوب مرجعی برای اینکه تشخیص بدهد که این بیمار در داخل کشور معالجه میشود یا در خارج از کشور این را شما میتوانید به وزارت بهداری محول کنید که مرجع قانونی هست. آنوقت خود او دیگر تشخیص میدهد که چه کسانی را برای اینکار انتخاب بکند، این اشکال قانونی دارد. منشی – موافق/ (اظهاری نشد) آقای یزدی! این پیشنهاد موافق ندارد فقط یک تذکر دادهاند که این «کمیسیون پزشکی» منظور «شورای پزشکی» است که اصلاح عبارتی میشود. نایب رییس – بسیار خوب، اگر موافق ندارد از این رد میشویم پیشنهاد دیگری هست؟ منشی – آقای موحدی ساوجی جنابعالی در بند «ه» پیشنهاد دیگری دارید؟ عطاری – آقای الویری چه کسی گفته شورای پزشکی؟ منشی(الویری) – آقای دکتر شیبانی. عطاری – نه، ما چنین چیزی مقصود نداریم. منشی – آقای دکتر شیبانی میگویند که اصلا ما چنین چیزی در وزارت بهداری نداریم. عطاری – من میآیم و توضیح میدهم. نایب رییس – آقای عطاری در این مورد توضیح بدهند. عطاری (مخبر کمیسیون) – اولاً در زمینه این قضیه که میفرمایند که کمیسیون پزشکی نداریم، شورای پزشکی نداریم. ما اصلاً از شورای پزشکی وزارت بهداری در اینجا حرفی به میان نیاوردهایم. که حالا داشته باشیم یا نداشته باشیم. ما از کمیسیون پزشکی بنیاد شهید داریم اینجا صحبت میکنیم یعنی مرجع تشخیص خود کمیسیون پزشکی بنیاد شهید است و به هیچ وجه ربطی به وزارت بهداری پیدا نمیکند. یعنی در واقع مجروحین جنگ نه از طریق وزارت بهداری بلکه از طریق بنیاد شهید ترتیب اعزام آنها به خارج فراهم میشود نه از طریق وزارتخانه دیگری. الویری – اگر اینطوری باشد من موافق پیشنهاد آقای فروغی هستم. عطاری (مخبر کمیسیون) – بلی مقصود ما دقیقا این است یعنی بند (ه) آن جوری میشود: بند (ه) – تأمین امکانات و ایجاد تسهیلات لازم برای اعزام جانبازان و مجروحین که بنا به تشخیص کمیسیون پزشکی بنیاد شهید میبایستی در خارج از کشور مورد مداوا و معالجه قرار گیرد نه وزارتخانه دیگری مثل وزارت بهداری. نایب رییس – اگر مقصود کمیسیون از کمیسیون پزشکی کمیسیون بنیاد شهید بوده منتها به اطلاقش واگذار کردهاند پیشنهاد حذف میتوانید بدهید ولی پیشنهاد اضافه نمیشود. الویری – آقای یزدی! اجازه بدهید ما یک سوالی بکنیم که این کمیسیون پزشکی آنوقت در کجای این اساسنامه معرفی شده؟ عطاری (مخبر کمیسیون) – اساسا معرفی در اینجا لازم نیست. ما اینجا چارت اداری که نمیدهم، چارت سازمانی که نمیدهیم یکی از واحدهای بنیاد شهید است، مسأله ای نیست. نایب رییس – گفتهاند میتوانند عمل کنند. موحدی ساوجی – آقا! منظور کمیسیون پزشکی است. ... نایب رییس – آقای موحدی اجازه بدهید دقتی گفته میشود کمیسیون پزشکی ظاهرش کمیسیون پزشکی بهداری است. کمیسیون تهیه کننده این طرح معتقد است که مقصود و از این کمیسیون، کمیسیون پزشکی است که خود بنیاد دارد و اطلاق را کافی میدانسته حالا که این ابهام اینجا هست میگویند این را تقیید و تصریح میکنیم و میگوییم مقصودمان از کمیسیون پزشکی، کمیسیون پزشکی بنیاد شهید است، اشکالی هم ندارد. موحدی ساوجی – این ادعا مخبر است. نایب رییس – به هرحال اگر کسی مخالف باشد میتواند به عنوان حذف پیشنهاد بدهد. دهقان – اگر کمیسیون بهداری منظور باشد ما موافق حذف هستیم. نایب رییس – مقصود کمیسیون پزشکی بنیاد است و این را از طرف کمیسیون تصریح میکنند آقای عطاری! این نظر، نظر خود شما که نیست نظر کمیسیون است. عطاری (مخبر کمیسیون) – بلی، این نظر کمیسیون است. نایب رییس – بسیار خوب، دیگر بحثی نیست. عطاری (مخبر کمیسیون) – آقای یزدی! اجازه بدهید در دو سه مورد هم که ابهام دارد توضیح بدهم تا روشن بشود. تایب رییس – آقایان اجازه بدهید که باز یکی دو مورد دیگر رفع ابهام بشود. آقای عطاری بفرمایید. عطاری (مخبر کمیسیون) – فرمودهاند که در بند الف غرض ما از بالا بردن رشد فرهنگی چیست؟ غرض ما مجموعه آن چیزهایی است که به تعلیم و تربیت خانواده شهدا و جانبازان، مجروحین و مشمولین این بند و ماده در واقع لازم دارند یعنی شامل هم مسایل آموزشی است و هم مسایل تربیت دیگر. در مورد بند (ه) فرموداند که رسیدگی به وضع مسکن خانوادههای شهدا و جانبازان درحد امکان، یعنی چه؟ یعنی اگر خانه ندارند برای آنها خانه تهیه بشود یعنی آن چیزی که در واقع اقتضای حکم امام برای بنیاد شهید بوده است. در زمینه بند «ک» اینکه تأمین اشتغال به تحصیل جانبازان و مجروحین، فرزندان شهدا، جانبازان و اسراء و مفقودین آمده. البته فقط و فقط معرفی نبود، تأمین اشتغال در عین حال نظارت بر تحصیل را، نظارت بر جریان تحصیل دوره دانشگاهی را هم در عین حال شامل میشده یعنی فقط و فقط نعرفی صرف نبوده است. این مواردی بوده که لازم بوده که اضافه کنم فقط یک موردی هست که آقای کروبی اعتراضی داشتند که اگر میخواهید روی آن جداگانه بحث بشود. نایب رییس – اعتراض داشتند؟ عطاری (مخبرکمیسیون)–یعنی در واقع پیشنهادی در بند «ز» داده بودند که این پیشنهاد جداگانه بحث بشود. نایب رییس – اگر در کمیسیون پیشنهاد داده شده و بحث شده مانعی ندارد روی آن جداگانه بحث میشود. فروغی – آقای یزدی (اعضای کمیسیون پزشکی بنیاد شهید چه کسانی هستند که شما مرجع قرار دادهاید؟ نایب رییس – آقای فروغی اجازه بدهید، اگر بنیاد شهید پزشکانی دارد میتواند برای اعزام یک مجروح به خارج کمیسیونی از این پزشکان خودش تشکیل بدهد و هیچ خلاف قانون هم نیست. درست است که اطلاق کلمه کمیسیون پزشکی وقتی اینجا تصریح میکند که مقصود ما کمیسیون پزشکی بنیاد است، اشکالی ندارد. پزشکها چه کسانی هستند؟ پزشکان خود بنیاد هستند به هر حال شما میدانید مطرح کنید. وقتی کمیسیون میگوید مقصود کمیسیون پزشکی بنیاد است. میتوانید پیشنهاد حذف بدهید و روی آن بحث بشود. فروغی – اعضای کمیسیون چه کسانی هستند؟ نایب رییس – هیچ راه دیگری ندارد به هر حال پیشنهاد حذف میتوانند بدهند و روی آن بحث میشود و بعد هم مجلس رای میدهد. یکی از نمایندگان – اگر حذف بشود چه کار بکنند؟ نایب رییس – میدانم، مجلس میتواند پیشنهاد حذف بدهد و الا هیچ راه دیگری ندارد و این هست. الویری – آقای یزدی! من پیشنهاد حذف میدهم. نایب رییس – بسیار خوب آقای الویری پیشنهاد حذف میدهند. الویری – بسماللهالرحمنالرحیم، براران و خواهران دقت بکنند که علت پیشنهاد حذف چیست؟ اینجا آمده! «به تشخیص کمیسیون پزشکی» در هیچ جای این اساسنامه مشخص نشده که این کمیسیون چیست؟ این یکی از مواردی خواهد بود که یقینا این را شورای محترم نگهبان بر میگردانند و میگوید شما یک مرجعی را برای تشخیص مسالهای نه معرفی کردهاید که این مرجع اصلاً معرفی نشده که چه جوری تشکیل میشود. من یادم هست که در یکی از لوایحی که ما تصویب کردیم در مورد وزارت بهداشت و درمان و آموزش بود که به علت اینکه ما در آنجا باز شورایی را گذاشتیم که اصلا وجود پیدا نکرده بود باز آن را شورای نگهبان برگشت داد. اینجا ما همینطور نوشتهایم کمیسیون پزشکی که موجب آیین نامهای با این مشخصات و با این ترکیب و با این تعداد پزشک بوجود میآید این یک راه حل است که چون شور دوم این طرح است ما نمیتوانیم این کار را بکنیم یعنی دستمان بسته است، پس بنابراین تنها راهی که باقی میماند این هست که ما فعلاً این را حذفش بکنیم بعد در یک ماده واحدهای، یا به یک ترتیب دیگری یک مرجعی را برای چنین کنترلی بگذاریم و الا این یکی از مواردی خواهد بود که دوباره به علت برگشت از شورای نگهبان وقت مجلس را میگیرد. منشی – آقای رهامی مخالف. محسن رهامی– بسماللهالرحمنالرحیم. اینکه ایشان فرمودند شبهه ایجاد شد. خوب، شبهه را میشود بر طرف کرد و الان میشود اینجا اضافه کرد «کمیسیون پزشکی بنیاد شهید» این شبهه بر طرف میشود و میماند اینکه مخالف نظر شورای نگهبان مخالفت میکند با یک مرجعی مثل شورا که این شورا تعریف نشده باشد و اختیاراتی ما به آن داده باشیم. این را میخواهیم در اختیار بنیاد شهید بگذاریم که اگر جانبازی در ایران علاج نشد. او برای معالجه به خارج برود. حالا چه کسی باید تشخیص بدهد؟ بنیاد شهید تشخیص میدهد. اگر بنیاد شهید تشخیص داده که باید او به خارج برود یک کمیسیونی ترتیب میدهد و یک عده آقایان پزشکان را آنجا میگذارند که اینطور افراد را معاینه بکنند. حالا شما اصلا «کمیسیون» را نگذاشته بودید و نوشته بودید که به تشخیص خود بنیاد شهید اشکال نداشت ما اصلا این را برداریم و بگذاریم به تشخیص بنیاد شهید و هر کسی که در ایران معالجه نشد به خارج برود. این اشکال قانون اساسی ندارد. حالا بنیاد شهید را مشخص کردیم و یک توضیح برای آن دادیم که بعد یک کمیسیونی، یک عدهای از پزشکان معالجه کنند و به اینجا برسند که این در ایران قابل علاج نیست که فردا آن آقای مثلا طرفداران جانباز و با خود آن جانباز طالب این نباشد که من باید به خارج بروم و آن یکی بگوید من باید به خارج بروم. برای اینکه از حالتها جلوگیری بشود و فشار اینها به مسؤولین کم بشود ما این را به تشخیص کمیسیون گذاشتیم. شما اگر این را هم نگذارید به اجازه خود «بنیاد شهید» هم بگذارید نه تنها اشکال قانون اساسی ندارد. حالا بنیاد شهید را مشخص کردیم و یک توضیح برای آن دادیم که بدهد یک کمیسیونی، یک عدهای از پزشکان معالجه کنند و به اینجا برسند که این در ایران قابل علاج نیست که فردا آن آقای مثلا طرفداران جانباز و یا خود آن جانباز طالب این نباشد که من باید به خارج بروم و آن یکی بگوید من باید به خارج بروم. برای اینکه از حالتها جلوگیری بشود و فشار اینها به مسؤولین کم بشود ما این را به تشخیص کمیبیبون گذاشتیم. شما اگر این را هم نگذارید به اجازه خود «بنیاد شهید» هم بگذارید نه تنها اشکال قانون اساسی ندارد و به همین جا میرسد. لزومی ندارد که کسی که از طرف بنیاد شهید دارد معالجه میشود و امکانات خود بنیاد شهید مطرح است ما بگوییم که حتما باید برود بهداری تایید بکند. مگر پزشکانی که وزارت بهداری هستند با پزشکانی که بنیاد شهید هستند. فرق میکنند؟ آن هم همین دکتر است و این هم همان دکتر است. معالجه میکند و او هم همین نظر را میدهد. ولی چون اینها زیر نظر بنیاد شهید هستند و تمام مسایلشان و امکاناتشان و اختیاراتشان را بنیاد شهید میداند که چه هست، همین کافی است نباید نظر شورای نگهبان را قبل از رفتن به شورای نگهبان این طوری مطرح کرد. منشی – آقای انصاری موافق مجید انصاری – بسماللهالرحمنالرحیم. ما در قانون اگر تصریح نکنیم ولو اینکه تمام مخالفین و موافقین با همه نمایندگان توصیه بکنند که منظور ما از این جمله خلاف آنچه که هست از این فهمیده میشود. این ارزش قانونی ندارد وقتی که این قانون بدست مجری داده میشود آنها در یک محکمه حقوقی میتوانند ادعا بکنند و برخورد با قانون، برخورد با ظاهر و لفظ قانون است. الان مجلس شورای اسلامیدر هیچ مورد نمیتواند به مشروح مذاکرات خبرگان برای تفسیر یک اصلی از اصول قانون اساسی در برابر شورای نگهبان استناد بکند که چون در قانون اساسی خبرگان مثلا در مذاکراتشان این جور گفتهاند. پس منظور از اصل این است. پس در قانون نویسی باید جوری صراحت باشد که از همان ظاهر قانون همه مطلب فهمیده بشود. الان وقتی که در مجلس شورای اسلامی نمایندگان که دارند قانون وضع میکنند و دو گروه شدهاند. یک عدهای این جوری فهمیدهاند که منظور کمیسیون پزشکی وزارت بهداری است و عدهای میگویند نه منظور کمیسیون پزشکی خود بنیاد شهید است با توجه به اینکه ما عنوانی تحت نام کمیسیون پزشکی بنیاد شهید نداریم و اطلاق این فقط منحصر میشود به همان کمیسیون پزشکی موجود که وزارت بهداری بعدا باعث دعوا میشود و چرا اکل ازقفا بکنیم و بعد از یک مدت آقایان تفسیر بخواهند و به مجلس بیاید و وقت مجلس گرفته بشود. ما اگر این را در اینجا بگذاریم چون بنیاد شهید یک چنین کمیسیونی ندارد. طبعا ممکن است که شورای نگهبان ایراد بگیرد. کیفیت این کمیسیون چه جور است؟ قانون تشکیل آن چه جوری بوده. اما اگر حذفش بکنیم این برگشت به شیوههای اجرایی میکند و این جوری میشود: « تأمین امکانات و ایجاد تسهیلات لازم برای اعزام جانبازان و مجروحین به خارج، وقتی که حذف شد بنیاد شهید برای فرستادن شیوههای اجرایی دارد. همان جوری که باید بلیط هواپیما رزرو بکند، همین جوری که باید در خارج قبلا باید جا رزرو بکند یکی از مقدمات اعزام هم این است که خود پزشکان بنیاد شهید تشخیص بدهند که چه کسی برود و چه کسی نرود این مربوط میشود به شیوه اجرای قانون و دست بنیاد شهید هم بسته نیست ولی اگر تصریح کردیم باید اجرای قانون و دست بنیاد شهید هم بسته نیست ولی اگر تصریح کردیم باید قانون تشکیل و نحوه تشکیل باشد و آن ابهامات هست. لذا بنده موافق هستیم که به کمیسیون پزشکی وزارت بهداری ارجاع نشود اما حذف آن چون به شیوههای اجرایی مربوط میشود و دست بنیاد شهید باز است که در شیوه اجرا هر جور دلش خواست در آیین نامه اجرایی این قانون بنویسند که اعزام مجروحین و جانبازان به خارج بوسیله مثلا تایید چهار نفر پزشک خواهد بود. یا ممکن است که بخواهند ترکیب کمیسیون پزشکی را به هم بزنند. اصلا کمیسیون نباشد و یک پزشکی را آنجا مامور این کار بگذارند. چرا ما شکل تعیین بکنیم؟ لذا چون خود آقایان در آیین نامه اجرایی هر طور دلشان خواست پیش بینی بکنند ما این را حذفش بکنیم بهتر است و السلام. نایب رییس – کمیسیون میتواند در مسأله حذف توضیح بدهد. دکتر شیبانی – کمیسیون بهداری هم نظر داده است. من باید اظهار نظر بکنم. نایب رییس – آقای دکتر شیبانی جنابعالی برحسب آیین نامه نمیتوانید اظهار نظر بکنید شما به عنوان یک نماینده نمیتوانید اظهار نظر بفرمایید. در کمیسیون بهداری هستید، آن بجای خود. چون از طرف وزارت بهداری اینجا نماینده دارند، جنابعالی مطلبتان را میفرمایید و ایشان میگویند. دکتر شیبانی – کمیسیون بهداری کمیسیون فرعی بوده است. نایب رییس – اگر پیشنهادی داشته باشند میتوانند. البته باید در کمیسیون مطرح شده باشد. آقای عطاری بفرمایید. نایب رییس – آقای عطاری بفرمایید. عطاری – مادۀ 3 مادهای است که در آن وظایف بنیاد شهید مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، یعنی گفته میشود که الف، ب، ج، د، اینها وظایف بنیاد شهید انقلاب اسلامی ایران هستند.... نایب رییس – آقای حسینی شما اجازه بفرمایید الان جریان را عرض میکنم که مسیر اداری این لایحه به چه شکل بوده رفع شبه شما هم میشود شما اجازه بفرمایید آقای عطاری صحبتشان تمام بشود. عطاری – اعتراضی که میشود که ما کمیسیون پزشکی در قانون بنیاد شهید نداریم، کمیسیون پزشکی یکی از واحدهای خدمات دهنده و اداری در داخل بنیاد شهید تلقی میشود و اسانامه در صدد این نیست که شکل توسعه یافته و کاملا مشخص شده واحد به واحد اداری این سازمان را مشخص کند اساسا در این مسیر قدم بر نمیدارد و همین اعتراض بر اساسنامه وزارت بهداری هم وارد است مگر که در آنجا کمیسیون پزشکی پیشنهاد شده یا تصویب شده است؟ یعنی اگر که نوشتهاند که یک واحدی اینجا دارد که کمیسیون پزشکی است که این کمیسیون پزشکی است که تنها مرجع قانونی است برای اعزام افرادی که به خارج میروند و چه و چه. .. مگر آنجا چنین تصریحی را ما داریم که یک چنین واحدی را معرفی کرده باشد و به آن قانونیت داده باشد چنین شکلی مگر هست؟ چیزی که میماند این است که بگوییم که ما اینجا کمیسیون پزشکی را معرفی میکنیم، میگوییم این کمیسیون پزشکی برای جلوگیری از گرفتاریهایی که آن کمیسیون پزشکی به دلیل برخوردش و درگیر بودنش با بیماران عادی و ممکن است آن گرفتاریهایش تحمیل بشود بر مسایل مجروحین و جانبازان، آمدیم و میگوییم مسایل مربوط به مجروحین و جانبازان جنگ یعنی فقط اینها صرفا در اختیار این کمیسیون پزشکی بنیاد شهید باشد که مورد رسیدگی قرار بگیرد و بعد از اینکه این، تصویب کرد که اینها میتوانند خارج بروند یعنی در اسرع وقت ترتیب آن داده شود و بیرون بروند. و گرفتاری تراکم کار برای آن کمیسیون پزشکی هم مانع 8 جدی برای این قضیه نباشد. کل آنچه که به ذهن من میرسد این است. البته بعضی از دوستان کمیسیون ما به من گفتند که این کمیسیون پزشکی. من عرض میکنم تا آنجاییکه من به یاد دارم از کمیسیون مطلقاً صحبت از کمیسیون پزشکی وزارت بهداری نشد الا اینکه گزارش کمیسیون را همه افراد کمیسیون گواهی بدهند که این بوده یا اکثریت گواهی بدهند که این بوده. تا آنجاییکه به ذهن من میآید سخن از کمیسیون پزشکی بود که این کمیسیون پزشکی در بنیاد شهید مسوول این تشخیص میشود. نایب رییس – آقای دکتر لطیفی از طرف دولت بفرمایید. دکتر لطیفی – بسماللهالرحمنالرحیم. این کمیسیون پزشکی که اینجا مطرح شده در کمیسیون بهداری مطرح شده و منظور از این کمیسیون. کمیسیون بهداری است که همین الان قانونی هم هست و در وزارت بهداری اعلام کرده است، اینکه برادران میگویند مجوز قانونی ندارد آن کمیسیون پزشکی هم که الان در وزارت بهداری هست بر اساس قانون به تبع از قانون تشکیل شده. دستوری است که هیات دولت داده و دولت اجازه داشته یک افرادی که خارج بروند روشن بکند. یکی از مسایلی که میتوانستند خارج بروند بیماران بودند و بیماران قبلا بدون ضابطه و بدون رعایت مقررات خاص خارج میشدند کلی هم ارز خارج کرده است. درست است یک سری برادران عزیز ما به لحاظ بیمارانی که مراجعه کردهاند ممکن است به نظر برادرها مشکلاتی و نارسایی برای آنها ایجاد کرده باشد، که این، بیشتر به نظر ما که از بعد پزشکی در نظر میگیریم شاید بیشتر آن احساسات و عواطف ما را تحریک میکنند اگر با یک بیماری که اصلا قابل علاج نیست و میگویند آقا، برای اطمینان قبلیاش، برای آخرین سنگاش به خارج بفرستید این بعد مضار بعداش را و ارزی که خارج میشود داوطلبان زیادی که به لحاظ پزشکی میرفتند. آن موقع که اصلا مقرراتی نبود و سه نفر پزشک موافقت میکردند وبه اداره گذرنامه میرفتند و گذرنامهشان را میگرفتند و میرفتند. و از زمانی که کمیسیون پزشکی تشکیل شده ارزی که ماهیانه حدود 12 میلیون دلار بوده به 500 هزار دلار تقلیل داد در زمانیکه ما در محدوده ارزی شدیدی بودیم. این بزرگترین خدمتی بوده به نظر ما که در بهداری شده، حالا مراجعین زیاد هستند. داوطلب زیاد هستند. بخواهند خارج بروند و اگر به این شکلی که برادرها از کمیسیون بنیاد شهید مطرح کردند که اطلاق بشود که کمیسیون پزشکی بنیاد شهید، این یک مشکلات بزرگی برای مملکت ایجاد میکند، شما در نظر بگیرید، ما ارتشی داریم. برادرهای پاسدار ما هستند، شرکت نفت هست، سایر وزارخانهها در کداماشان واحد درمانی دارند اگر قرار باشد که اینطوری باشد که هر کسی برای خودش بفرستند خود به خود همان نابسامانیها، همان عدم کنترلی که در سابق بوده مجددا حاکم میشود. این کنترلی که هست، ارز کم شده و شما میتوانید از بانک مرکزی سوال کنید، ما خدمت برادرها گزارش میدهیم که چه خدمات ارزندهای کمیسیون پزشکی ارایه کرده است. و اگر منظور کمیسیون پزشکی بنیاد شهید باشد هم مخالف نظر کمیسیون بهداری است و هم ما با آن موافق نیستیم. نایب رییس – بسیار خوب، متشکر، بنیاد اگر مسالهای دارند میتوانند مطرح کنند. دکتر افجهای (نماینده بنیاد شهید انقلاب اسلامی) – بسماللهالرحمنالرحیم. اگر برادران و خواهران به متن قانون توجه بفرمایند، دقت میفرمایند که اصولا هر نهادی علاوه بر تشکیلات مملکتی برای خودش صاحب یک سری نهادهای داخلی است. خواه ناخواه اگر قرا بر این امر هست که بنیاد شهید امکانات و تسهیلاتی را برای مسافرت یکی از جانبازان عزیز یا مجروحین فراهم بکند مقدمتا در داخل خود بنیاد یک تصویب نامهای بر اساس ضرورت این معالجه و این هزینه و تسریع آن باید به وجود که این کمیسیون پزشکی در مرحله اول در داخل بنیاد شهید انجام میشود مرحله بعدی آن، حالا قوانین مملکتی در رابطه با خروج این بیمار از مملکت چه ایجاب میکند و چه باید انجام بشود آن، بستگی به قوانین مملکت دارد که باید تعیین بشود ولی ما به لحاظ بالا بردن و حساسیت و ضرورت این خدماتی که باید به این عزیزان داده بشود مقدمتا یک کمیسیون ویژهای را اینجا پیش بینی کردیم که خدای ناخواسته این جراحتها و این مسایلی که در بین این عزیزان وجود دارد درگیر نامههای اداری نباشد و قانونی را صراحتا مشخص کرده باشد که خارج از ضوابط موجود در یک کمیسیون بررسی بشود بعد از آن مرحله هرچه که مقررات مملکتی ایجاب بکند بنیاد تابع آن مقررات خواهد بود. و السلام. نایب رییس – آقای بیات مسیر اداری این لایحه را توضیح بدهید که شبهه آقای حسینی و آقای موحدی رفع بشود. منشب (بیات) – بسماللهالرحمنالرحیم. به برادران و خواهران نماینده عرض کنم که آیین نامه داخلی ما تا بحال چند مسیر را طی کرده است. در آیین نامه اولی ما کمیسیونی به نام کمیسیون نهاد های انقلاب نداشتیم و این طرح به کمیسیونهای وابسته به نخست وزیری ارجاع شده بود. در آن موقع برادمان جناب آقای کروبی هم عضو همان کمیسیون بودند برادمان آقای حسینی میگویند که ما در این باره بحث و بررسی زیاد داشتیم، آن موقع منظور ما از کمیسیون. کمیسیون بهداری بود، نه کمیسیون بنیاد شهید. منتها بعد از آنکه آیین نامه دوم توزیع شد و به تصویب مجلس رسید و به نظر محترم شورای نگهبان رسید ما کمیسیونی بنام کمیسیون نهادهای انقلاب هم داشتیم و این طرح دوباره به کمیسیون نهادهای انقلاب چون بنیاد شهید عضو نهادهای انقلاب بود. ارجاع شد. ما طبق این قانون الان اعضای کمیسیون نهادهای انقلاب معتقدند که منظور ما از کمیسیون کمیسیون خود بنیاد شهید است نه کمیسیون بهداری بنابراین برادمان آقای حسینی که میفرمایند و باز برادران دیگر ما در جریان این مسأله قرار بگیرند، الان طبق این آیین نامه ما چارهای نداریم جز اینکه این را از طریق کمیسیون نهادهای انقلاب بپذیریم و نظر کمیسیون نهادهای انقلاب هم همان است که برادرمان آقای عطاری مطرح کردند. نایب رییس– بسیارخوب بعد از مذاکراتی که انجام شد. پیشنهاد آقای الویری مطرح است. ... هادی – ایهام دارد ابهامش را روشن کنید. نایب رییس – این پیشنهاد وضع را روشن میکند. پیشنهاد آقای الویری مطرح است پیشنهاد را بخوانید. الویری – پیشنهاد این است که عبارت «بنا به تشخیص کمیسیون پزشکی» حذف بشود. یعنی جمله به این صورت در میآید: «تأمین امکانات و ایجاد تسهیلات لازم برای اعزام جانبازان و مجروحین که میبایستی در خارج از کشور مورد مداوا و معالجه قرار گیرند». نایب رییس – پیشنهاد بحث شده، مخالف و موافق صحبت کردند از طرف دولت و کمیسیون هم صحبت کردهاند. /181 نفر در مجلس حضور دارند نمایندگانی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. به هر حال وقتی این عبارت حذف نشد، عبارت این است: «به تشخیص کمیسیون پزشکی». اینجا اطلاق دارد، آقایان ادعا میکنند مقصود ما کمیسیون پزشکی بنیاد است، ظاهر عبارت کمیسیون پزشکی وزارت بهداری است. به عنوان رفع ابهام، معلوم شد که در بین خود اعضای کمیسیون هم اختلاف نظر وجود دارد بنابراین، مجلس میتواند به عنوان رفع ابهام آن را مشخص کند. ما مدعی هستیم که ظورش کمیسیون پزشکی بهداری است. چون در این تشکیلات هم کمیسیون پزشکی معرفی نشده است. بنابراین، این ظهور، محفوظ است تا خلافش ثابت بشود. و اضافه کردن هم قابل پیشنهاد نیست. ظهورش همین است و مطلب تمام میشود. میهمانان امروز مجلس جمعی از برادران خانه کارگر شهرستان اصفهان گروهی از مدیران، معلمان و مربیان امور تربیتی شهرستان فلاورجان، گروهی از برادران سپاه و بسیج شهرستان امام شهر، جمعی از برادران از آموزش و پرورش نورآباد لرستان و گروهی از خبرنگاران خارجی سراسر جهان، که آمدن همه آنها را به مجلس شورای اسلامیخوش آمد میگوییم. یک ربع ساعت تنفس میدهیم. (جلسه در ساعت 30/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجددا در ساعت 11 به ریاست (محمدی یزدی) نایب رییس تشکیل گردید.) نایب رییس – بسماللهالرحمنالرحیم. مجلس باری ادامه مذاکرات رسمی است. قبل از اینکه دستور را به دنبال کنیم یک نکته را لازم است که به عرض نمایندگان محترم برسانیم. آقای حسینی اظهار میکردند که این گزارش در کمیسیون ما بررسی شده و باید آنچه که این جا مطرح میشود گزارش کمیسیون سازمانهای وابسته به نخست وزیری باشد. گزارشی که در دستور آمده بود گزارشی است که از کمیسیون شور دوم را بررسی کردند و گزارش دادند، در حالی که گزارش اصلی مربوط به کمیسیون سازمانهای وابسته به نخست وزیری میشود. چون هم شور اولش را بررسی کرده و هم شور دومش ارجاع داده شده، بنابراین قبل از اینکه آقای موحدی بخواهند تذکر آیین نامهای بدهند ما دنباله بحث را با این گزارش ادامه میدهیم. دقت هم کردیم دیدیم این دو مادهای هم که تصویب شده فرقی بین این دو گزارش به هیچ وجه وجود ندارد و ماده سوم که الان مورد بحث است ما از روی گزارش کمیسیون سازمانهای وابسته به نخست وزیری است میخوانیم. در ماده سوم اگر پیشنهادی هست مطرح کنید. منشی – آقای عباسی پیشنهاد حذف بند «ی» از مادۀ 3 را دادهاند. آقای عباسی بفرمایید. موحدی ساوجی – اخطار آیین نامهای دارم. نایب رییس – من عرض کردم، غیر از آنچه که عرض شد مسالهای دارید؟ شما موقعی که من صحبت میکرده توجه نمیفرمودید؟ موحدی ساوجی – توجه کرده ولی اگر اجازه بفرمایید مطلبی را به عرض برسانم. نایب رییس – بند 3 مورد بحث است روی بند 3 هنوز رأیگیری نشده و مورد بحث است آقای موحدی ساوجی بفرمایید. موحدی ساوجی – عرض میشود که من خیلی متشکرم که شما به این اخطاری که عرض شد توجه فرمودید ولی اینکه فرمودید هیچ فرقی نیست. البته ممکن است بین مادۀ 1 و 2 فرقی نباشد (نایب رییس – فقط 1 و2 را عرض کردم) در مادۀ 3 بند «د» آنچه که بنده پیشنهاد کرده بودم در کمیسیون نخست وزیری مورد توجه قرار گرفت و تأمین هم شده بود که در اینجا بر اساس شور دومی که از کمیسیون نهادها آمده بود مورد توجه قرار نگرفته است. نایب رییس – آقای موحدی روشن است، بند 3 که هنوز مورد بحث است بندهای مادۀ 3 مورد بحث است هنوز روی آن رایگیری نشده است پیشنهادی نیست؟ منشی – پیشنهادشان را پس گرفتند. نایب رییس – بسیارخوب، پس گرفتند بنابراین از روی همین گزارش فعلی مادۀ 3 و بندهایش خوانده میشود. موحدی ساوجی – مخبرش آقای رضوی است. منشی – آقای موحدی ساوجی پیشنهادی دادهاند که در مجلس رد شد در حالی که در این گزارش هست. نایب رییس – آقای موحدی! شما الان روی این گزارش پیشنهاد دیگری ندارید؟ موحدی ساوجی – در بند «د» نه. پیشنهاد من تأمین است. نایب رییس – نظرتان تأمین شده است. پس برای رای خوانده شود. منشی – جناب آقای یزدی این مادۀ 3 که گزارش نخست وزیری هست اختلافاتی دارد با آن چیزی که صبح مورد بررسی قرار دادیم بنابراین خود به خود قابل پیشنهاد دادن هست. نایب رییس – بلی، اگر پیشنهادی هست میتوانند بدهند عرض میکنم هنوز در دستور است و مورد بحث است. الان که پیشنهادی ندارد (منشی – خیر) پس برای رای خوانده شود. منشی – نمایندگان محترم من مادۀ 3 را گزارش کمیسیون سازمانهای وابسته به نخست وزیری میخوانم که اختلافاتی دارد با آنچه که صبح مطرح شده است. مادۀ 3 – وظایف: الف – به مصداق آیه شریفه: «الذین یبلغون رسالات الله و بخشونه و لا بخشون احدا الا الله حسبیا» (سوره احزاب آیه 39) بالا بردن رشد فرهنگی بازماندگان شهدا و جانبازان و خانواده آنان به جامعه بشری و حفظ و نشر آثار و شرح حال وصیت نامههای آنان. ب – گردآوری آمار و اطلاعات لازم به منظور شناسایی و بررسی و ارزیابی از مضعیت زندگی خانوادههای مشمول این قانون در جهت تشخیص نیازهای گوناگون آنان و حل آن. ج – ارایه خدمات فرهنگی، رفاهی، بهداشتی و درمانی به مشمولین این قانون. د – ایجاد یا کمک برای ایجاد واحدهای درمانی اعم از بیمارستان، آسایشگاه و درمانگاه به منظور عرضه خدمات درمانی و توان بخشی برای معلولین و مجروحین انقلاب در موارد ضرورت به تشخیص بنیاد شهید با رعایت هماهنگیهای لازم با وزارت بهداری و سازمان بهزیستی جمهوری اسلامی ایران. ه – تأمین امکانات و ایجاد تسهیلات لازم برای اعزام معلولین و مجروحینی که بنا به تشخیص کمیسیون پزشکی وزارت بهداری میبایستی در خارج از کشور مورد مداوا و معالجه قرار گیرند. و – تعیین مقرری ماهیانه جهت خانوادهها و اشخاص مشمول این قانون تا زمانی که قادر به کار نمیباشند و یا در آمد آنها تکافوی مخارجشان را نمینماید. ز – رسیدگی به وضع مسکن خانوادهها مذکور. ح – معرفی معلولین و مجروحین و افراد فامیل درجه اول شهید به نهادها و دستگاههای دولتی و تاکید بر حق تقدم آنان در استخدام. ط – اعضای وام به خانوادهها و اشخاص در موارد ضروری. ی – تأمین اشتغال به تحصیل معلولین (جانبازان) و مجروحین و فرزندان هر یک از عناوین مذکور در ماده 2 و افراد تحت تکفل آنان از طریق معرفی به مراکز و موسسات آموزشی و دانشگاهی تا 5 درصد ظرفیت هر رشته تحصیلی با تاکید بر حق تقدم ایشان به شرط آنکه واجد شرایط عمومی باشند. ک – سعی در خود کفا نمودن خانوادههای شهدا و اشخاص. لطیف صفری – این «اشخاص» باید مشخص شوند. منشی – قبل از اینکه شما تشریف بیاورند، جناب آقای یزدی توضیح دادند که قرار بر این شده که گزارشی که از کمیسیون نخست وزیری رسیده است در دستور قرار گیرد. نایب رییس – این بحث را دیگر تکرار نمیکنیم این بحث قبلا انجام شده. دیگر قابل تکرار نیست. یکی از نمایندگان – توضیح بفرمایید. نایب رییس – شما دیر تشریف آورید ما یکبار توضیح دادیم دیگر تکرار نمیکنیم. میبایست تشریف میداشتید و توضیحش را میشنیدید. توضیح آییننامهای بود، از نظر آییننامه ما چاره نداریم. آن کمیسیونی که گزارش اول و دوم را تنظیم کرده و گزارش داده آن را باید مورد بررسی قرار دهیم. عباس عباسی – چارهای نیست باید به تاخیر بیندازید. نایب رییس – آقای عباسی همین جوری که نمیتوانیم به تاخیر بیندازیم پیشنهاد مسکوت ماندن بدهید. سعی کنید با آییننامه عمل کنیم. همین جوری که نمیشود. ما که همین جوری نمیتوانیم خلاف آییننامه عمل کنیم. آییننامه میگوید: حق با این کمیسیون است و باید این گزارش در دستور قرار بگیرد و بررسی بشود. شما هم نظری دارید بفرمایید. شما چرا کم لطفی میفرمایید لازم بود زودتر تشریف میآوردید گزارش را که عرض کردم عنایت میفرمودید، از هر دو کمیسیون گزارش آمده ولی چون گزارش اول، دوم مربوط به کمیسیون وابسته به نخست وزیری است حق تقدم مربوط به آن است. یکی از نمایندگان – باید از مجلس رای بگیرید. نایب رییس – در یک امری که مربوط به آییننامه است که نمیشود از مجلس رای گرفت ولی شما این حق را دارید که میتوانید پیشنهاد بدهید. و پیشنهاد هم باید کتبی باشد. محلاتی – پیشنهاد مسکوت ماندن آن را داریم. موحدی ساوجی – اجازه بدهید من توضیح بدهم. نایب رییس – یکی از امضاء و کنندگان باید توضیح بدهند. نوشتند، امضاء کردند، یکی از امضاء کنندگان حق توضیح دارند. قبل از اینکه این بحث مطرح بشود من این نکته را عرض کنم به هر حال اگر مسکوت هم بماند از نظر آیین نامه آنچه که مورد بررسی قرار میگیرید گزارش کمیسیون نخست وزیری است. چون شور اول و دوم را هر دو را آنها بررسی کردند و ناچار هستیم همین را ادامه بدهیم. منشی – به وسیله پانزده نفر از نمایندگان پیشنهاد مسکوت ماندن داده شده است آقای محلاتی بفرمایید توضیح بدهید. محلاتی – بسماللهالرحمنالرحیم. بحث زیادی لازم ندارد. نمایندگان محترم باید که قبلاً دقیقاً مطالعه کرده باشند که اینکه الان در دستور قرار میگیرد درک کنند، پیشنهاداتی که میشود به عنوان موافق، مخالف، صحبت کنند با توجه به اینکه نظریاتی در اینجا جناب آقای کروبی دارند، نظریاتی دولت دارد و هماهنگی کامل نشده است و این بعدا ایجاد اشکال میکند. بنابراین پیشنهاد ما این است که برای مدت یک ماه البته منافات ندارد که ده روزه هم بیاورند ولی حداکثر را گذاشتیم که اینها جلساتی داشته باشند تا حداکثر تا یک ماه نظریات خودشان را هماهنگ کنند، ضمن اینکه با هیات رییسه هم در ارتباط هستند با توجه به مراعات آیین نامه این را بیاورند منتشر کنند. نمایندگان هم قبلا مطالعه کنند و بتوانند اظهار کنند. بنابراین پیشنهاد ما این است که یک ماه باشد اگر چنانچه نمایندگان یک ماه را رای ندادند سه ماه میکنیم ولی نظر ما این است که یک ماه کافی است و السلام. منشی – آقای موحدی ساوجی مخالف. موحدی ساوجدی – بسماللهالرحمنالرحیم. علت اینکه آقایان پیشنهاد مسکوت ماندن دادند هیچ علتی و عاملی موجب نشد جز اینکه طبق آیین نامه مجلس، مشخص شد که کمیسیون نخست وزیری که در شور اول و شور دوم هر دو این اساسنامه را بررسی کرده و بعد گزارش شور دوم را هم داده، به چاپ هم رسیده و طبق آیین نامه بدون هیچ گونه چارهای باید همان، در مجلس مطرح بشود. آقایان میگویند که این را مسکوت بگذاریم. مسکوت گذاشتن چه راه حلی است؟ چه مشکلی را رفع میکند؟ اینکه آقای محلاتی میگویند هماهنگی بین کمیسیون و بین وزارت بهداری میشود و وزارتخانه دیگر و بنیاد شهید... هیچ هماهنگی بوجود نمیآید برای اینکه عینا گزارش چاپ شده شور دوم کمیسیون نخست وزیری باید ولو یک ماه دیگر، یا سه ماه دیگر یا هر وقت دیگر اینجا مطرح بشود. بنابراین، این مسکوت گذاشتن هیچ دردی را درمان نمیکند جز اینکه یک مقداری هم تا حالا وقت مجلس را گرفتیم دو ماده را هم تصویب کردیم، بعد دو مرتبه ناچار میشویم یک مدتی بنیاد شهید را بدون اساسنامه بگذاریم و لذا من مخالف مسکوت ماندن و موافق ادامه بحث هستم. یکی از نمایندگان – موافق هم باید صحبت کند. نایب رییس – موافق صحبت نمیکند. بعد از توضیح، فقط یک مخالف صحبت میکند و به رای گذاشته میشود./192 نفر حضور دارند. پیشنهاد مسکوت ماندن یک ماه است. امضاء کنندگان مسکوت ماندن برای مدت یک ماه را پیشنهاد کردهاند، کسانی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. منشی – اسامی کسانی که بعد از تنفس دیر به مجلس تشریف آوردند. آقایان: شاهرخی، اخلاقینیا، هاتفی، عجم، دکترحسینی، رفیعیان، هادیخامنهای، دهقان، رایی، فرض پور، واعظی، بهادری، اکرمی، میلانی، حجتیکرمانی، هاشمیان، کیانارثی، رهبری، یداللهسحابی، معزی، فاضلهرندی، مهدیقایمی، قهرمان رحمانی، صباغیان، معینفر، باغانی، سیدحسنموسویتبریزی، زمانیان، حمیدزاده، غفورخلخالی، ابراهیمیزدی، خسروی، اعظمی، شاهچراغی، محمدیرودباران، کاشانی، ابوترابی، صدوقی، استکیمحمدمهدیجعفری، رنجبر. نایب رییس – آقای دکتر قایمی اسمیغایبین را قرایت کنید. منشی – بسماللهالرحمنالرحیم. جلسه امروز پنج شنبه مورخ 19/8/62 غایب غیر موجه آقای عالیپور از ایلام هستند و فقط نه نفر تاخیرهای غیر موجه داریم که عبارتاند از آقایان: ابوترابی 20دقیقه، بهشتی 18دقیقه، حجازی 22دقیقه، حسینی طباطبایی 27دقیقه، خزاعی 26دقیقه، عزت الله سحابی 19دقیقه، شیبانی 30دقیقه، هادی غفاری 35دقیقه، خانم طالقانی 60دقیقه که در پروندهشان ضبط میکنیم. 7 – پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده نایب رییس – جلسه بعد صبح یکشنبه ساعت 8 صبح میباشد. ختم جلسه اعلام میشود (جلسه در ساعت 20/11 پایان یافت) نایب رییس مجلس شورای اسلامی– محمد یزدی