جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه414 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه414 )

  • یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۶۱

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی. صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه دهم بهمن ماه 1361. فهرست مندرجات: 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- بیانات قبل از دستور آقایان میرزاپور، حسن زاده ، موسوی انزابی . 3- بیانات آقای رئیس بمناسبت شهادت چند نفر از فرماندهان سپاه پاسداران و تذکرات نمایندگان به مسولان امور مملکتی . 4- تصویب قانون معافیت از پرداخت سهم بیمه کارفرمایانی که حداکثر پنج نفر کارگر دارند. 5- رد طرح ارائه مجوز به داروخانه هایی که بیش از ده سال سابقه کار دارند. 6- مراسم تحلیف آقای شریعتی دهاقانی نماینده مردم سمیرم. (ادامه بحث پیرامون طرح ارائه مجوز به داروخانه هایی که بیش از ده سال سابقه کار دارند.) 7- تصویب اعتبارنامه آقای احمد بهرامی نماینده پاوه. 8- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. جلسه ساعت هشت و بیست دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 192 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه چهارصد و چهاردهم روز یکشنبه دهم بهمن ماه 1361 هجری شمسی مطابق با پانیدهم ربیع الثانی 1403 هجری قمری. 1- گزارش کمیسیونهای کار وامور اجتماعی وامور اداری و استخدامی در خصوص طرح معافیت از پرداخت سهم بیمه کارفرمایانی که حداکثر پنج نفر کارگر دارند. 2- گزارش کمیسیون بهداری مبنی بر رد طرح ارائه مجوز به داروخانه هایی که بیش از ده سال سابقه کار دارند. 3- گزارش کمیسیون امور اقتصادی و دارائی در خصوص لایحه راجع به جمع آوری و فروش کالای متروکه. قاچاق و ضبطی قطعیت یافته و کالای قاچاق بلاصاحب و صاحب متواری. رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد و آل محمد. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. یرید الله لیبین لکم و بهد یکم سنن الذین من قبلکم و یتوب علیکم والله علیم حکیم. والله یرید ان یتوب علیکم و یرید الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیماً. یردالله ان یخفف عنکم و خلق الانسان ضعیفاً. یا ایها الذین آمنوا لا تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل الا ان تکون تجاره عن تراض منکم و لا تقتلواانفسکم ان الله کان بکم رحیماً. و من یفعل ذلک عدوانا و ظلماً فسوف نصلیه ناراً و کان ذلک علی الله یسیراً. ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و تدخلکم مدخلا کریماً. (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند. ) «از آیه 26 الی آیه 31 سوره النساء» 2- بینات قبل از دستور آقایان میرزاپور، حسن زاده، موسوی انزابی. رئیس- سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی- آقای میرزاپور نماینده رودبار، آقای حسن زاده نماینده کاشمر، آقای موسوی انزابی نماینده ارومیه. میرزاپور- بسم الله الرحمن الرحیم. تقدیم سلام به محضر مبارک رهبر عظیم الشأن جمهوری اسلامی ایران، تقدیم سلام به ارواح طیبه شهداء و ملت شهید پرور ایران. امروز خدای بزرگ حکومتی را به ما ملت سپرده که همه هدفش هدایت انسانها و خدمت به انسانها و تحقق ارزشهای انسانی است آن هم در جهانی که حاکمیت دست جمعیتی است که انسان بودن و انسان اندیشیدن را جرم میداند و همه نوع ابزارهای در اختیار خویش را از هنر و تاریخ و سیاست و تکنولوژی و زرادخانه ها و دانشگاهها همه و همه را برای نابودی انسانها مصورف میدارند. در چنین مقطعی انقلاب اسلامی ایران با آرمان همه انبیاء وائمه هدی آمده و اعلام میدارد که این انقلاب قادر است عزت و آزادی و اخلاق و شرف انسانها را تأمین کند. مسلم است در دنیای وانفسا تحقق چنین آرمانی کاری بس مشکل است. این انقلاب به جهت استوانه های استواری که بهم کاملا مرتبطند از مکتب ، رهبر، ملت ، قدرت داشته با نیروی عظیمی که همراه دارد با شیطان بزرگ در نوردد و پیروزی را از آن خود کند. اما این ما را نمیتواند مغرور کند که همه ترفندهای او را به شکست مبدل کرده ایم. او بیکار نیست، با تمامی سازمانهای جاسوسی خود مشغول است که بالاخره باید این ملت و این انقلاب را در جهان منزوی کرد زیرا نه تنها موجب امریکازدائی سرزمین خودشان ایران شده اند بلکه زمینه امریکازدائی را در خاور میانه پی ریزی میکنددر صورتیکه حیات غرب استکبار جهانی، در رأس شیطان بزرگ به خاور میانه بستگی دارد . و این بزرگترین خطری است که آنها را تهدید میکندو تا امروز هر گونه نقشه‌ای که به فکرشان رسیده برای نابودی انقلاب ما پیاده کرده اند، اما به فضل خدا همه نقش بر‌آب شده است. حمله نظامی شان که همراه با مجهزترین سلاح مدرن روز و با ارتش کلاسیک روز و حمایت بیدریغ استکبار جهانی کاری از پیش نبرد. ایجاد رعب و وحشت و ترور نتیجه معکوس داد، خراب کردن انقلاب در اذهان ملتها نتیجه عکش داد. عرصه بر شیطان بزرگ تنگ آمده ناچار باید اخرین روش و بهترین روش اسلاف واجدادش را استفاده کند و آن تجاوز به اندیشه و فرهنگ ملتهای اسلامی و بالاخره تعدی به فرهنگ انقلاب اسلامی ایران . این تله بهترین تله است چون بخاطر اینکه قرنها است در دنیا شیاطین تجربه کرده اند، ازصدر اسلام تا به امروز ، مگر در صدر اسلام نبود به مجرد اینکه به احکام اسلام غفلت و کوتاهی شد. منحرفین چه نکردند؟ ناپاکان را بر مردم مسلمان حاکم کردند، نمونه اعلای آنها حکومت جابرانه اموی و عباسی را میتوان نام برد که بنام رسول خدا دارالخلافه خود را مقتل عزیزترین فرزندان پیامبر نمودند و امروز هم تکه تکه شدن کشورهای اسلامی نمایانگر این مطلب است. چرا حقوق انسانی ملتهای اسلامی و ثروتهای آنها به غارت برده میشود و کسی نیست که به نجات آنها برخیزد و اگر گروهی و یا جمعیتی برای آزادی آنها گام برمیدارد به شکنجه گاهها و یا برچوبه دارشان میبرند و نفس حق گویان رادر گلو خفه میکنند. همه این مشتقها و تنگناها از تجاوز به فرهنگ اسلامی حاصل شده، زیرا استکبار جهانی خوب دریافته که نمیتواند اسلام را از مردم بگیرد. باید اسلام را تحریف و تحقیر کند و آن طور بسازد که بتواند حیات او را در خاور میانه تأمین کند. و ملتهای اسلامی هیچوقت موفق نخواهند شد مگر اینکه بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی شان بکنند وگرنه به این سرنوشت شوم محنوس که متوجه آنها است هستند.امروز بحمدالله نعمت بزرگی که خدای تعالی به ملت شریف ایران داده است، حاکمیت الهی بر آنها است. ما باید از سرنوشت تلخ تاریخی که از صدر اسلام تا امروز بر مسلمین وارد شده یافته باشیم که چه باید کرد. اگر احکام خدای برای تمامی شؤون فردی و اجتماعی ما حکومت کند هیچ ترفندی از شیطان بزرگ بر ما چیره نخواهد شد. استکبار جهانی نقطه ضعف کشورهای اسلامی را پیدا کرده است که بالاخره باید نوک پیکان را بر مرز مکتب فرو برد بهمین دلیل یکی از بنیادی ترین مسائل حکومت اسلامی حراست و نگاهبانی از ثغور مکتب و اصل اندیشه های اسلامی از خط التقاط است. شیطان بزرگ آمریکا به وسیله ضد انقلاب و منحرفین داخلی و خارجی چه مواجب بگیر و مزدور و چه آماتور میکوشد با نشر و تلقین معیارهای سیاسی و غیر فقهی نسل جوان ما را و مسلمان انقلاب را به سمت برخوردهای سیاسی با احکام شرع سوق دهند ودر کنار فقاهت گرایش انحرافی و روشنفکر مآبانه ایجاد کنند. تا روح تواضع و تعبد در برابر احکام شرع را در این نسل بخشکاننند و تفکرات ضد فقاهتی را در ذهن آنها جای دهند. ضد انقلاب وابسته به استکبار جهانی بر آن بود که با القاء چنین معیارها و تفکراتی ذائقه و روحیه اقشار پرشور جوان جامعه انقلاب اسلامی را به احکام و قوانین اسلام بیگانه کند تا تحقق کامل احکام اسلامی را در آینده نزدیک انقلاب دچار مشکلات بنماید. در این راه تمامی شبکه‌های ضد انقلاب چپ و راست از نهضت آزادی ، حزب توده، منافقین فرقان و تمامی خط التقاط با روشهای مختلفی ابزار القاء همین تفکرات ضد فقاهتی بوده اند. اما روشنگریهای عالمانه مجاهد عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری و آیت الله شهید بهشتی و سایر فقهای متعهد در سنگر مجلس خبرگان و یا در تدوین لایحه قصاص بتدریچ آگاهیهای اسلامی نسل جوان ما را که شیفته اسلام و احکام آن بوده بالا برده و محیط تحرک و جنب و جوش ضد انقلاب را تنگ . با توجه به همه اینها با آن صورت جامع و کامل احکام اسلام علیرغم تأکیدات حضرت امام دچار وقفه بوده که حضرت امام مجدداً به جهت حیاتی مووضع خواستار لغو کلیه قوانین طاغوتی واجرای قوانین اسلامی شدندو مسؤولیتهای ناشی از آن را شخصاً بعهده گرفتند که در همین رابطه رادیوهای دروغ پراکنی امپریالیست صهیونیستی جهان که با این پیام تاریخ ساز حضرت امام تمامی روزنه های امیدشان قطع شده میگویند حکومت اسلامی به طرف حکومت قرون وسطائی کشیده میشود. بهر حال پایه و ستون انقلاب به اجرای احکام اسلامی وابسته است. حفظ انقلاب ممکن نیست مگر در سایه احکام خداو در اینجا لازم میدانم عرض کنم که همه دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی وظیفه دارند برای احکام شرع ، سخت کوش باشند و در این میان مجلس که در رأس همه امور است وظیفه خطیری دارد که باید برای هر چه اسلامی تر کردن قوانین مملکت کوشا بوده و فرمایش حضرت امام را در رابطه با کار مجلس نصب العین خود قرار دهند. شهادت برادر شهیدمان مجید بقائی را آقای علی اکبر رضوانی به مردم خوزستان تبریک و تسلیت میگویند. چند تذکر دارم: 1- از دولت جمهوری اسلامی تقاضا میشود در رأس کارهایشان مسأله جنگ را قرار دهند زیرا سرنوشت انقلاب به این جنگ تحمیلی وابسته است. 2- از وزارت کشور تقاضا میشود. به تأسیس شهرداری لوشان و بخشداری براسر که مدتها است در تعقیب آن هستیم اقدام فرمایند. 3- از وزارت راه تقاضا میشود جاده جیرنده به کلیشم که تها راه قشلاقی است و پل تونکابن به رستم آباد با توجه به اینکه بودجه اش را دولت تصویب کرده اقدام جدی تری بفرمائید. 4- از وزارت پست و تلگراف و تلفن تقاضا میشود تلفن بین شهری رودبار که بیشتر اوقات در سال خراب است دستور فرمایند رفع اشکال شود. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس- متشکر، سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی- آقای حسن زاده نماینده کاشمر. حسن زاده- بسم الله الرحمن الرحیم. «من المؤمنین رجال صدقوا ماعاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظرو ما بدلوا تبدیلا» در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، در استانه دهه فجر که همه قلبها و همه دلها مملو از شادی و سرور میشد شهادت جمعی از بهترین فرزندان امت اسلام، گروهی از فرماندهان عالیقدر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به حق اسوه های صبر، مقاومت، ایثار، اخلاص و فداکاری و نمونه های بارزی از امت حزب الله بودند که از آغاز این جنگ تحمیلی در جبهه حق علیه باطل رزمندگان را رهبری کردند و حماسه های بزرگی در میدانهای نبرد آفریدند و فتوحات عظیمی را نصیب امت اسلام کردند شهادت این عزیزان امروز بر ای ما وب رای همه مردم ایران و مسلمانان جهان سخت است، ما این شهادتها و این مصیبتها را که برای اسلام است و یقیناً این خونهای پاک همچنانکه خون شهید رجایی و شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی و شهید باهنر و چهره های بزرگ این جمهوری اسلامی این حرکت انقلاب را توفنده تر کرد، به یقین این خونهای پاک که در جبهه ها بر زمین میریزد و بخصوص شهادت این فرماندهان عزیز و گرانقدر، حرکت انقلاب را توفنتده تر خواهد کرد و سپاهیان پاسدار و بسیجیان غیور و ارتشیان دلیر برای گرفتن انتقام مصمم‌تر به دشمن یورش خواهند برد و بیش از این فرصت واجازه نخواهند داد تا ددمنشان کافر بعثی خون فرزندان اسلام را برزمین بریزند. در دهه فجر و در استانه این دهه تاریخی و فراموش نشدنی هستیم که خدای متعال میفرماید که: «والفجر و لیال عشر و الشفع والوتر» و بعد میفرماید: «الم ترکیف فعل ربک بعاد . ارم ذات الععماد. التی لم یخلق مثلها فی البلاد. و ثموالذین جابوالصخر بالواد. و فرعون ذی الاوتاد. الذین طفوا فی البلاد. فاکثروا فیها الفساد. فصب علیهم ربک سوط عذاب.» در این دهه مبارک بود که امت مسلمان ایران به رهبری حضرت امام، فرعون تاریخ و رژیم ددمنشانه شاهنشاهی را به زباله دان تاریخ فرستاد و بر ویرانه های رژیم منحوس پهلوی بنای جمهوری اسلامی را بنا نهاد. و این امت رزمنده میرود که بیاری خدا بجرهای دیگری را بیافریند و طاغوت عراق ، صدام خائن را سرنگون سازد و بدنبال آن طاغوتهایی که بر امت اسلامی حاکم هستند، چه آنها که در مصر هستند وچه آنهایی که در سودان هستند و چه آنهایی که در تونس و مراکش هستند و چه آنها که در حجازند، همه این طاغوتها را براندازند و بیاری خدا پرچم اسلام را در سرتاسر جهان به اهتزاز درآورند مسأله ای که بایستی امت اسلام به آن توجه کنند این است که امروز بزرگترین توطئه تاریخ در حال شکل گرفتن علیه اسلام و علیه انقلابهای اسلامی در منطقه است. مسأله فلسطین بصورتی لوث میشود و فاسطینی های مظلوم امروز قربانی هوسرانیها و سیاست بازیهای دغال کارانی میشوند که فقط به ریاست خود و به اینکه در رأس سازمان باشند و چه باشند و چه باشند، می‌اندیشند ننگتان باد که سی سال آوارگی فلسطیان را و این همه قربانیانی را ندیده میگیرند بشکند دستی که این همه خونهها را و این همه فداکاریهای فلسطینیان را ندیده گرفت ودست در دست صهیونیستها گذاشت، بشکند آن قلمی که امروز مینویسد که بایستی امنیت اسرائیل تضمین شود.شما ای مردم غرب، شما ای مسلمانان مصر ، شما ای مردم مسلمان سودان و مسلمانان فلسطین، شما چگونه راضی میشوید که مزدورانی که حاکم بر شما هستند اسرائیل را به رسمیت بشناسند و امنیت اسرائیل را تأمین کنند ولی به جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ما که برای رهایی فلسطین و برای رهایی همه مسلمانان تلاش میکند بتازند شما اجازه ندهید که این مزدوران وابسه به آمریکا جای اینکه با اسرائیل مبارزه کنند نیرو و تجهیزاتشان را برای جنگ با جمهوری اسلامی روانه سازند.ما امیدواریم که برادران مسلمان عرب بریزد و فدای مطامع و شهوات فرعونهای کشورهای غربی گردد. مسأله ای که در رابطه با حوزه انتخابیه ام است ، این است که مدتی است در شهرستان کاشمر (نزدیک به یکسال است) نماز با شکوره جمعه برپا شده است، در این مدت از برکت نماز جمعه، هزاران رزمنده و میلیونها تومان ، مردم مسلمان آن منطقه به جبهه ارسال داشته اند. همین ماه گذشته دوازده نیسان وده آمبولانس در دو نوبت به جبهه ها فرستادند، نزدیک به یک میلیون تومان به جبهه ها کمک کردند. متأسفانه صدا و سیما در جهت معرفی فداکاریها و ایثارگریهای آن مردم رزمنده هیچگونه اقدامی نکرده اند و یا کم اقدام کرده اند. مسأله دیگر ، مسأله مخبارات شهرستان کاشمر است که ساختمان آن رو به اتمام است و ما امیدواریم که برادرن در اولین فرصت امکان برای رفع مشکلات مخابرات شهرستان کاشمر اقدام کنند. مسأله دگیر، راه سبزوار به کاشمر است که اگر این راه اسفالت شود که حدوداً 110 کیلومتر است 200 کیلومتر راه همه شهرهای جنوبی خراسان را به مرکز تهران نزدیکتر میکند و از لحاظ فرهنگی و اقتصادی و سیاسی برای مردم جنوب خراسان بسیار اهمیت دارد که دراین زمینه اقداماتی شده است و ما امیدواریم که مسؤولان وزارت راه به این جهت توجه کنندواین مسأله را بزودی حل کنند. البته خواست ما از همه وزارتخانه ها اولا این است که مسأله جنگ را در رأس کارها قرار دهند همه امکانات را برای پیروزی در نگ بکار گیرند و مردم ایران همچنانکه چهار سال مشکلات و کمبودها و محرومیتها را بخاطر خدا واسلام تحمل کرده اند، این مسائل را چند ماه دیگری هم که تا پیروزی نهائی انشاءالله بدست آید تحمل میکنند ولذا دولت بخصوص بایستی همه امکاناتش را در خدمت جنگ قرار دهد مسأله دیگر، کمبود پزشک در این شهرستان است که مع الاصف بخاطر سیاستهای نادرست وزارت بهداری که هر روز وضع بهداشت و درمان و بهداری در سطح کشور بدتر میشود این شهر با کمبود شدید پزشک مواجه است و نابسامانیهای عظیمی در شبکه بهداری این شهرستان ماهها است که همچنان ادامه دارد و مردم را کلافه کرده است. (رئیس : یک دقیقه وقت دارید. ) موضوع دیگر ، مسأله شهادت پرافتخار و حماسه آفرین عده ای از برادران پاکباز و کفر ستیز است که در جلهه میاندوآب بدست مزدوران آمریکا به شهادت رسیده اند و خون پاکشان حاکمیت اسلام را در منطقه تثبیت کرد که نمایندگان محترم مردم میاندوآب طی نامه ای به من شهادت این عزیزان را به پیشگاه امام و امت اسلام تبریک و تسلیت عرض میکنند. والسلام علیکم و رحمه الله . رئیس- سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی- آقای موسوی انزابی نماینده ارومیه. موسوی انزابی – بسم الله الرحمن الرحیم. «الحمدالله رب العالمین و لا حول و لاقوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر، قال الله العظیم فی قرآنه الکریم، یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین وا غلظ علیهم و مأویهم جهنم و بئس المصیر.» با درود به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران وامید مستضعفان جهان.با سلام به افتخارآفرینان جبهه های حق علیه باطل که با ایثار و فداکاری از حریم مقدس اسلامی ایران دفاع میکنند . با سلام و رحمت بی پایان الهی به روح مقدس شهدای راه انقلاب اسلامی که با نثار خون پاک خود انقلاب مقدس اسلامی را تداوم بخشیدند. در حضور نمایندگان محترم دو مطلب را مطرح میکنم، مطلب اول در رابطه با جنگ است که همیشه و همه جا باید در اولویت قرار بگیرد بخاطر اینکه این جنگ نه تنها در منطقه بلکه در جهان اسلام سرنوشت‌ساز است. این جنگ نه تنها جنگ میان دو مملکت ودو کشور است بلکه جنگ در میان اسلام و کفر است. همانطوری که در جنگ خندق پیامبر عظیم الشأن اسلام در لحظه ای که مولی علی علیه‌السلام رو در روی عمر قرار گرفت فرمودند «همه ایمان با همه کفر روبرو شده است» با آنکه در آن لحظه دو نفر رودرروی هم قرار داشتند، پیغمبر تعبیر فرمودند که همه ایمان با همه کفر رودرروی قرار گرفتند. امروز هم در این جنگ تحمیلی صدام کافر و مزدور آمریکایی جنگ ایران با عراق نیست. جنگ اسلام با کفر است. لذا هه کسانی که در جهان اسلام و در زیر پرچم لا اله الا الله زندگی میکنند و همه کسانی که مسلمان هستند وعلاقه به اسلام دارند باید قیام کنند باید برای براندازی این کفر جهانی و صدام کافر همه مسلمانها بسیج شوند، همه مسلمانها قیام کنندو همه مسلمانها از ملت قهرمان ایران درس مبارزه یاد بگیرند. ملت ایران برای حمایت از حریم مقدس اسلام و قرآن قیام کردند و تا آخرین قطره خون خود و تا آخرین لحظه حایتشان در این راه مبارزه خواهند کرد. گو اینکه ابرجنایتکاران شرق وغرب این مزدور آمریکا را با سلاحهای مدرن و پیچیده مسلح میکند اما ملت ایران با سلاح ایمان و تقوی مسلح اندودر هر عصر و زمان سلاح ایمان و تقوی کوبنده تر است. «بشکند بازوی تقوی مشت پولادین بی دین. زانکه مرد متقی سر پنجه طغیان ندارد» ملت قهرمان ایران تصمیمشان را گرفته اند بطوریکه عرض کردم هر روز و هر لحظه ابرجنایتکاران شرق وغرب این مزدور آمریکا را مسلح تر میکنند. اما ملت ایران برای حسین زمانشان و برای امام امت این جمله را میگویند که بربر همدانی در کربلا به ابا عدبالله الحسین (ع) عرض کرد. لحظه ای بود امام حسین با بربر صحبت میکرد . در آخر این صحبت یک جمله خیلی شیرین داردو آن این است: بربر عرض کرد حسین جان! اگر لحظه ای برسد که سلاح از دستم نیفتد وسلاح دیگری نتوانم بدست بیاورم که با دشمنان تو بجنگم با این سنگهای بیابان با دشمنان تو مبارزه خواهم کرد. ای امام امت! ملت قهرمان ایران امروز اینچنین میگویند. میگویند امام بزرگوار! اگر لحظه ای برسد که سلاح هم در اختیار نداشته باشیم که الحمدالله داریم از پای نخواهیم نشست با این سنگهای بیابان با این مزدوران آمریکایی مبارزه خواهیم کرد منتها خداوند قاهر و غالب این سنگهای بیابانها را دردست مبارزان اسلامی تبدیل به حجاز سجیل میکند وسپاه الحاد و کفر را به جهنم و به قعر جهنم میفرستد. تا آخرین لحظه حیاتشان به این جنگ ادامه خواهند داد. امیدواریم انشاءالله هر چه زودتر پیروری رزمندگان جمهوری اسلامی ایران نابودی صدام و صدامیان کافر این مزدوران آمریکایی از تریبون مجلس بوسیله ریاست محترم مجلس شورای اسلامی به جهان اسلام تبریک گفته شود. مطلب دوم، در رابطه با بی اعتنائی مقامات مسؤول مملکت است نسبت به تذکرات نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که البته میدانید مردم اینجا را خانه امید خودشان میدانندوهمیشه انتظار دارند که مشکلاتشان به دست نمایندگانشان حل و فصل شود. وقتی که نمایندگان تذکراتی میدهندو مسؤولان مملکتی بی توجه از کنار آن تذکرات رد میشوند این باعث میشود که نمایندگان در حوزه انتخابیه شان از اعتبار ساقط شوند. در رابطه با مواد سوختی از یک ماه و نیم ، دو ماه پیش به مسؤولین وزارت نفت تذکر داده میشود که مواد سوختی بخصوص در استان آذربایحان غربی نیست ولی بی توجهی باعث شده است که امروز مدارس شهرستان ارومیه تعطیل شده، حمامهای عمومی در اثر نبودن مواد سوختی تعطیل شده ، (آقامحمدی: بنزین را آزاد کردند) در پالایشگاه تبریز مسؤولان شرکت نفت جلسه ای داشتند. ما هم آنجا شرکت کردیم و اینها امکانات خودشان را بررسی کردند. تعهداتی دادند صورتجلسه شد، امضاء کردند ولی متأسفانه به امضاء خود عمل نکردند الان مردم شهرستان ارومیه در اثر نبودن مواد سوختی در مضیقه هستند بطوریکه عرض کردم مدارس تعطیل است. حمامهای عمومی تعطیل است. برادران نمایندگان محترم! شما خوب توجه بفرمایید در یک شهرستان وقتی که مردم برای گرم شدن، سوخت پیدا نمیکنند حمامهای خانه ها همه تعطیل است به حمامهای عمومی پناه میآورند. حمامهای عمومی هم تعطیل است. ماشینهای مسافربری از اتوبوس و مینی بوس تعطیل است. چرا توجه نمیکنند از وزارت محترم نفت سؤال شود در رابطه با تکمیل و بهره برداری پروژه پالایشگاه تبریز به ارومیه تا بحال چه اقدام کرده اند؟ (رئیس: وقتتان تمام است) در سال 56 از پالایشگاه تبریز به ارومیه لوله‌کشی شده و همینطور مانده . اصلا روی آن اقدام نکرده اند. لذا من ازمقامات مسؤول مملکتی تقاضا میکنم به تذکرات نمایندگان محترم توجه کنند، ترتیب اثر بدهند. امام امت در دیداری که با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی داشتند روی این مسأله تأکید کردند که این ملت راناراضی نکنید. این ملت بودند که انقلاب مقدس اسلامی را به پیروزی نهایی رساندند. آیا در این وضع ملت ناراضی نمیشود؟ این وضع ملت را ناراضی نمیکند؟ که برای گرم شدن، مواد سوختی ندارد. خوب، برای حمام مواد سوختی نیست برای مدارس مواد سوختی نیست. یک ماه ونیم، دو ماه است این مسأله در مجلس شورای اسلامی به مسؤولین وزارت نفت تذکر داده میشود ولی هیچ اثری نکرده. در خاتمه برای امام امت طول عمر با عزت و برای رزمندگان جمهوری اسلامی ایران پیروزی نهائی با افتخار، بر ای خدمتگزاران اسلام و قرآن وملت مستضعف موفقیت را از خداوند متعال خواستارم، با تشکر از ریاست محترم مجلس شورای اسلامی والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. 3- بیانات آقای رئیس بمناسبت شهادت چند نفر از فرماندهان سپاه پاسداران و تذکرات نمایندگان به مسؤولان امور مملکتی . رئیس- بسم الله الر حمن الرحیم. با درود به ارواح پاک همه شهدای راه حق، شهادت چند نفر از مسؤولان و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در میدان نبرد را به خانواده های ارجمندشان وامت شهیدپرور و مخصوصاً امام امت تبریک و تسلیت عرض میکنیم و مطمئن هستیم که رزمندگان ما پیام شهادت و خون این عزیزان را فراموش نمیکنند و رشادتهای بزرگ مردانی که با تلاشهایشان قسمت اعظم کشور را از اشتعال جنایتکاران بعث عفلقی درآوردند و جنگ را در آستانه پیروزی قرار دادند ما به یاد خواهیم داشت و مطمئن هستیم که ارواح آنها بزودی شاهد پیاده شدن پیامشان خواهند بود که عبارتست از کیفر دادن به مجرم متجاوز و آزادی مردم عراق از شر بعثیهای عفلقی. تذکرات نمایندگان محترم مجلس به مجریان محترم کشور: آقای شجونی نماینده کرج به دادستان کل انقلاب در مورد شیوع مواد مخدر، خانم طالقانی نماینده تهران به وزارت بهداری و آموزش عالی در مورد بهداشت بیمارستانها و اعزام پزشک به نقاط محروم و تکمیل و راه اندازی بیمارستان و زایشگاه ساری. و به صدا و سیما در خصوص نشر معارف اسلامی در رابطه با خانواده. آقای سازگار نژاد نماینده سروستان به وزارت نیرو در مورد آب کشاورزی بخش کربال و تعمیر دریچه های جداول رودخانه کر. به وزارت بهداری در مورد تأسیس بیمارستان در سروستان وخرامه. آقای سیدین به نخست وزیری، وزارت کشور بازرسی کل کشور در مورد تسریع در حل مسائل موجود در خمین . آقای راثی نماینده میاندوآب به وزارت بهداری در مورد تأسیس زایشگاه واعزام پزشک زنان و زایمان به میاندوآب. آقای حسینی نماینده سنندج به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد تلفن خودکار کامیاران و دیوان دره و به وزارت نفت در مورد ارسال نفت مورد نیاز به سنندج. آقای محمودی نماینده بروجن به وزارت کشاورزی در خصوص تأسیس اداره تعاون در شهرستان لردگان و افزایش فروشگاههای تعاونی روستاهای جانکی، خان میرزا و فلارد. آقای هنجنی نماینده کرج به وزارت نفت در خصوص تأمین مواد سوختی بخصوص گازوئیل منطقه. آقای ملکوتی نماینده سراب به وزارت نفت در مورد تأمین نفت و گازوئیل سراب. آقای قهرمان رحمانی نماینده تاکستان به وزارت کشاورزی در مورد تأمین علوفه مورد نیاز دامهای منطقه و به وزارت مسکن در مورد جلوگیری از انحلال سازمان زمین شهری تاکستان. آقای سیدزاده و جعفری نمایندگان باختران به سازمان تعاون روستائی نسبت به تهیه مایحتاج روستائیان واهتمام در خریداری گندم باختران. آقای سبحان اللهی نماینده تبریز به وزارت نیرو جهت تسریع در راه اندازی نیروگاه صوفیان. آقای عابدین زاده نماینده خوی به دولت در مورد جذب و ترسیم حقوق و مزایای مهندسی و نیروهای فنی تذکر داده اند. 4- تصویب قانون معافیت از پرداخت سهم بیمه کارفرمایانی که حداکثر پنج نفر کارگر دارند. رئیس- دستورمان ادامه بحث در لایحه یک فوریتی بود که از هفته گذشته مانده است آقایان شورای نگهبان هم تشریف آوردند . پیشنهاد ها مطرح است البته پیشنهادهایی که قبل از این رسیده، دیگر از این به بعد آقایان پیشنهاد ندهند. منشی- پیشنهادی را بعضی از برادران پیشنهاددهنده با هم توافق کرده اندکه مطرح میکنیم: ماده واحده- از آغاز سال 1362 کرفرمایان کلیه کارگاههای تولیدی و صنعتی و فنی که از خدمات دولتی (از قبیل برق، آب ، تلفن ، راه) استفاده مینمایند تا میزان 5 نفر کارگر از پرداخت حق بیمه سهم کارفرما معاف بوده و از 5 نفر به بالا نسبت به مازاد 5 نفر حق بیمه را خواهند پرداخت. تبصره 1- در صورتی که کارگاهی از خدمات دولتی استفاده ننماید اجباری به بیمه نمودن کارگران خود نخواهد داشت. تبصره 2- دولت مکلف است هزینه مورد نیاز سالهای آتی را در بودجه سال مربوطه پیش بینی و منظور نماید. تبصره 3- در صورتی که کارفرمایی در یک شهر بیش از یک کارگاه داشته باشد فقط یک کارگاه مشمول معافیت موضوع این قانون خواهد شد. تبصره 4- در مورد کارگاههایی که ظرفیت کاری کمتر از 5 نفر کارگر دارند در صورتی که کارفرما افرادی را بدون اشتغال در کارگاه برای استفاده از مزایای این قانون به تأمین اجتماعی بعنوان کارگر معرفی نماید برای همیشه از مزایای این قانون و خدمات دولتی محروم خواهد ماند. هادی- همه اینها یک پیشنهاد است. حسن موسوی- بایستی چاپ و توزیع میکردند که همه از آن اطلاع داشته باشند. رئیس- البته چون یک فوریتی است ما محدودیتی نداریم چند نفر از آقایان پیشنهاد جامعی داده اند که یک دفعه هه مشکلات حل بشود. ببینید برای این طرح پیشنهادهای زیادی روز گذشته رسیده است. در چند پیشنهاد که این مجموعه درآمده 2-3 نفر امضاء کردند آنها را هم راضی کردند که پیشنهادهایشان را اینطوری اصلاح کنند. حالا باید بعنوان یک پیشنهاد مطرح بشود. حالا آقایان یک توضیحی میدهند. منشی- این دو تبره بعدی را من میخوانم آنوقت یکی از پیشنهاددهندگان توضیح میدهند. رئیس- وقتی که توضیح دادند اگر برای آقایان باز هم شبهه ماند آنوقت به آن میرسیم. تبصره 5- کارخانجات، معادن ، پیمانکاران ، شرکتهای خارجی از شمول این قانون مستثنی هستند. تبصره 6- کارفرمایان مشمول قانون تأمین اجتماعی که به علل بحران مالی قادر به پرداخت حق بیمه معوقه خود نبوده و پرداخت بدهی بصورت یکجا یا طبق ماده 46 قانون تأمین اجتماعی موجب تعطیل و یا وقفه کار در کارگاه باشد، هیأت مدیره سازمان تأمین اجتماعی میتواند حسب مورد بدهی مذکور را حداکثر تا 60 قسط ماهانه دریافت نماید. همچنین هیأت مدیره سازمان میتواند در مورد بخشودگی بدهی معوقه قطعی تا پایان بهمن 1361 کارفرمایانی که بدهی آنان /100 هزار ریال یاکمتر بوده و قادر به پرداخت آن نباشند اتخاذ تصمیم نمایند. رئیس- بسیار خوب، حالا این پینشهاد قرائت شد البته آقایان صحبت میکنندولی من از همین موقعیت استفاده میکنم نمایندگان محترم توجه بفرمایید. این طرحهایی که همینطوری در مجلس فوری امضاء میکنید و اینجا میآید به همین سرنوشت دچار میشود. آقایان در امضاء کردن طرح دقت بفرمایند. باید طرح یک مقدار پیرامون آن کار بشود، امضاء یک مقدار باید با مطالعه بشود. حالا بهر حال ما این یکی را داریم عمل میکنیم چاره ای هم نداریم. شما ببینید ما یک دسته پیشنهاد اینجا داریم. مجید انصاری- تقاضای سلب فوریت داریم که برود در کمیسیون و پخته تر بشود. چون مسأله خیلی مهم است. رئیس- حالا چون دیروز یکبار هم وقت شواری نگهبان را گرفتیم و کار را به نقطه ای رساندیم اگر این پیشنهاد نشد آنوقت آقایان پیشنهاد سلب فوریت بدهند.این پیشنهاد مقدم بر سلب فوریت است. این یکی که مطرح شده بحث بشود تا به آن یکی برسیم. ولی آقایان توجه بفرمایید یک طوری این حل بشود که ما گرفتار اینگونه بحثهای بی پایان در مجلس نشویم. حالا یکی از آقایان توضیح بدهند ممکن است در رأی‌گیری یک فکری بکنیم. منشی- پیشنهاد دهندگان آقایان الویری ، بیات ، موحدی ساوجی و متکی هستند. رئیس- یکی از آقایان توضیح بدهند. الویری- بسم الله الرحمن الرحیم. من برای اینکه این شبهه برطرف بشود اولین پیشنهاد دهنده طبق ترتیبی که ما وصول کردیم آقای موحدی ساوجی بودند که خودشان این پیشنهاد را هم امضاء کردند. بنابراین ترتیب رعایت شده است در صحبتی که جلسه گذشته شد کلا 6 اشکال به این ماده واحده گرفته شد یعنی عمدتاً کسانی که به این ماده واحده رأی ندادند یکی از این 6 اشکال را که مطرح میکنم داشته اند و خوشبختانه در این پیشنهاد هر 6 اشکال برطرف شده است. یک اشکال این بوده است که با تماسی که برادرها با وزارت کار گرفتند ، گفتندکه این ردیف 503046 که شما گفتید بودجه این طرح از اینجا تأمین بشود این ردیف دیگر اصلا پولی در بساط ندارد بنابراین در سال جاری برای همین 2 ماهی که باقی مانده این راه تأمین اعتبارتان نمیتواند باشد. اشکال دومی که گرفته شد این بود که اینجا که گفته شده است «مشاغل» بنابراین بوتیک فروشیها و معاملات ملکی و معاملات اتومبیل و همه اینها را شامل میشود و این بر خلاف آن نظر پیشنهاددهندگان بود. اشکال سومی که گرفته شد شبهه خلاف شرع بودنش و احتمالا رد شدنش در شورای نگهبان بود. یکی از برادران گفتند که چون بیمه اجباری خلاف شرع است ما داریم روی همان خلاف شرع باصطلاح یک ماده واحده ای تصویب میکنیم بنابراین احتمال دارد که شورای نگهبان رد بکند. اشکال دیگری که مطرح شد این بود که ممکن است در بعضی از کارگاهها، فرض کنید یک کارگاهی 15 نفر کارگر دارد بمحض اینکه ما در اینجا تصویب کردیم و گفتیم تا 5 نفر کارگر از پرداخت بیمه معاف هست فوری آن کارگاهی که 15 نفر کارگر دارد تیغه بکشد و بگوید حالا من 3 کارگاه دارم هر کارگاهش هم 5 نفر است، بنابراین معاف هستم. (این هم یک شبهه) شبهه دیگری که وجود داشت این بود که ممکن است یک کارگاهی فقط دو نفر کارگر بیشتر احتیاج نداشته باشد ولی برود پسرخاله و پسر عمه و فامیلهایش را جمع بکند و بیاورد به عنوان کارگر به بیمه معرفی بکند یعنی بدون اینکه افرادی در کارگاه کار بکنند از مزایای بیمه برخوردار بشوند. و بالاخره اشکال آخر این بوده است که ممکن است یک کارگاهی که 7-8 نفر کارگر دارد بمحض اینکه ببیند اگر 5 نفر کارگر داشته باشد از بیمه معاف است بیاید آن 2-3 نفر کارگر اضافی اش را بیرون بکند برای اینکه بتواند از معافیت استفاده بکند و درست برعکس نیت نمایندگان که میخواهند بوسیله اجرای این طرح اشتغال را بالا ببرند یک چنین وضعیتی پیش بیاید و یک عده به این ترتیب بیکار بشوند در پیشنهادی که اینجا داده شده خوشبختانه همه این اشکالات برطرف شده است (برادران دقت کنند) یکی در ماده واحده بوده: «از تاریخ تصویب این قانون» در این پیشنهادی که برادران امضاء کردند شده از آغاز سال 1362 پس بنابراین دیگر به خوبی میتوانیم آن ردیف بودجه ای را که برای امسال پیش بینی شده آنرا حذف بکنیم چیزی هم به آخر سال نمانده یعنی این 2 ماده مسأله ای نیست تا این طرح برود به شورای نگهبان دیگر فرصتی باقی نمیماند. پس بنابراین قسمت اول آن شده «از آغاز سال 1362». «کارفرمایان کلیه کارگاههای تولیدی و صنعتی و فنی» مشاغل را ما حذف کردیم برای اینکه آن اشکال بوتیک فروشیها معاملات ملکی و اینها دیگر برطرف بشود و مشمول آنها نشود000 شبهه خلاف شرعش در قسمت بعدی حل شده است که میگوید: «که از خدمات دولتی از قبیل برق، آب ، تلفن و راه استفاده مینمایند.» بعد در تبصره 1 هم آوردیم و گفتیم «در صورتیکه کارگاهی از خدمات دولتی استفاده ننماید . اجباری به بیمه نمودن کارگران خود نخواهد داشت.» اگر برادران در نظر داشته باشند آقای موسوی اردبیلی در مصاحبه ای که داشتند در مورد قانون کار این مطلب را مطرح کردند که بیمه را اگر جزء شرایط زمان عقد بگذاریم دیگر مشکلی نخواهیم داشت یعنی با صاحب کارگاه دولت قید میکند میگوید به این شرط من به تو برق میدهم، آب میدهم، تلفن میدهم و میتوانی از این خدمات دولتی استفاده بکنی که کارگرانت را بیمه بکنی. در اینجا همین مسأله منظور شده گفته است کارگاههایی که از خدمات دولتی استفاده نمیکنند اجباری در بیمه کردن کارگاه نداشته باشند. از راه استفاده نکنند، از تلفن استفاده نکنند، بسیار خوب بروندکارگرشان را هم بیمه نکنند که البته میبینید اینمورد پیش نخواهد آمد یا بسیار نادر خواهد بود. ازآغاز سال 1362، کارفرمایان کلیه کارگاههای تولیدی و صنعتی و فنی که از خدمات دولتی از قبیل ، برق ، آب ، تلفن ، راه استفاده مینمایند تا میزان پنج نفر کارگر از پرداخت حق بیمه سهم کارفرما معاف بوده و از پنج نفر به بالا نسبت به مازاد پنج نفر حق بیمه را خواهند پرداخت، علت این که گفتیم نسبت به مازاد پنج نفر اینست که یک نفر که هفت کارگر دارد نیاید دو یا سه کارگر را بیرون کند برای اینکه نصاب پنج نفر را برساند. تبصره یک را هم که خدمتتان خواندم و تبصره دو در مورد تأمین بودجه اش را که دیگر ذکر نمیکنم. تبصره 3- در صورتیکه کارفرمائی در یک شهر بیش از یک کارگاه داشته باشد این همان شبهه هست که یک مرتبه یک کارگاه پانزده نفر بیاید به سه تا پنج نفره خودش را تقسیم بکند برای اینکه بتواند از این معافیت استفاده بکند. «در صورتی که کارفرمائی در یک شهر بیش از یک کارگاه داشته باشد فقط یک کارگاه مشمول معافیت موضوع این قانون خواهد شد» البته ممکن است بعضیها بگویند خوب اگر در دو تا شهر مختلف کارگاه داشته باشد چطور؟ این عاقلانه بنظر نمیرسد که یک کارفرما برای فرار از بیمه برود در یک شهر دیگری یک کارگاهی دایر بکند و مخارجی بکند برای اینکه از بیمه پنج نفر معافیت پیدا بکند یعنی بمراتب این کار ضررش بیشتر خواهد بود. تبصره 4- در مورد آن کسانی است که فقط دو سه نفر کارگر بیشتر نیاز ندارند ولی برای اینکه ازمزایای قانونی استفاده بکنند میروند فامیلهای خودشان را میآورند و به سازمان بیمه بعنوان کارگر معرفی میکنند. «در مورد کارگاههایی که ظرفیت کاری کمتر از پنج نفر کارگر را دارند در صورتیکه کارفرما افرادی را بدون اشتغال در کارگاه برای استفاده از مزایای این قانون به تأمین اجتماعی بعنوان کارگر معرفی نماید برای همیشه از مزایای این قاون و خدمات دولتی محروم خواهد شد.» کسی که این تخلف را کرده گفته ایم از مزایای این قانون که همان معافیت پنج نفر هست برای همیشه دیگر نمیتواند استفاده بکند و او را از خدمات دولتی هم محروم کرده ایم . در تماسی که با دولت گرفته شد دولت دو تا پیشنهاد دیگر داشت یعنی همان برگه ای را که امروز صبح تکثیر کردند و بین نمایندگان مترم توزیع شده است که برادران امضاء کننده دیدند این دو تبصره هم میتواند در ذیل بیاید و این قانون را کامل و جامع بکند. آن دو تبصره اینست . یکی این مشکل است که آیا کارخانجات بزرگ یا پیمانکارها و شرکتهای خارجی هم مشمول این قانون بشوند یا نشوند؟ با توجه به اینکه هدف تصویب این قانون اینست که کارگاههای کوچک را ما رونق ببخشیم واشتغال را بالا ببرریم بنابراین ضرورتی دیگر ندارد که دولت از بیت المال بیاید برای شرکتهای خارجی یا پیمانکارها بپردازد. بهمین جهت این تبصره داده شده که فی الواقع تبصره یک آن برگه ای است که بین نمایندگان توزیع شده است. «کارخانجات ، معادن، پیمانکاران ، شرکتهای خارجی از شمول این قانون مستثنی هستند» و بالاخره تبصره آخر در مورد کارگاههایی است که بدهیهای معوقه دارند و خود این بدهی به بیمه موجب شده است که نمیتوانند کار بکنند. برای اینکه این اشکال هم برطرف بشود در این تبصره بصورت اقساط 60 ماهه تقسیم شده تا بتواند کارفرما بتدریج آن بدهی به بیمه را بپردازد. تبصره 4- کارفرمایان مشمول قانون تأمین اجتماعی که بعلل بحران مالی قادر به پرداخت حق بیمه معوقه خود نبوده و پرداخت بدهی بصورت یکجا با طبق ماده 46 قانون تأمین اجتماعی موجب تعطیل یا وقفه کار در کارگاه باشد هیأت مدیره سازمان تأمین اجتماعی میتواند حسب مورد بدهی مذکور را در مورد بخشودگی بدهی معوقه قطعی تا پایان بهمن 1361 کارفرمایانی که بدهی آنان یک صد هزار ریال یاکمتر بوده و قادر به پرداخت آن نباشند اتخاذ تصمیم نمایند. یعنی هم این نکته در نظر گرفته شده که اگر واقعاً صاحب کارگاهی نمیتواند بپردازد احیاناً از یک بخشودگی هم برخوردار بوشد. فکر میکنم با این پیشنهاد جامعی که بوسیله جمعی از برادران امضاء شده تمام آن شش اشکالی را که مخالفین این ماده واحده مطرح میکردند برطرف میشود و انشاءالله میتواند کمک مؤثری به بالا بردن اشتغال و تولید در کشور بکند . والسلام. زواره ای – آقای هاشمی ! اگر موافق باشید اینها دانه ، دانه و تبصره به تبصره مطرح بشود چون ممکن است با بعضیها موافق باشند و با بعضیها مخالفت کنند. رئیس- خوب، حالا اگر کل آن نشد آنوقت همین کار را باید بکنیم. زوراه ای – اگر این را دانه ، دانه مطرح بفرمایید بهتر است. رئیس- اگر کلش رأی نیاورد ، حالا ببینیم000 الله بداشتی – آقای هاشمی کل صحبت بشود و بعد یکی یکی رأی گرفته بشود. رئیس- مخالف و موافق صحبت کنند تا موقع رأی گیری برسد. منشی- آقای موسوی تبریزی مخالف. ابوالفضل موسوی تبریزی- بسم الله الرحمن الرحیم. البته من با بعضی از تبصره ها موافق هستم و ازنظر تاریخ ولی اینرا که توضیح دادند کارگاههایی که از خدمات دولتی استفاده نمیکند آنها کارگرهایشان را بیمه نکنندولی کارگاههای که از خدمات دولتی استفاده میکنند مجبورند کارگرهایشان را بیمه بکنند این یک فرضی است که اصلا در مملکت ما شاید در هزار یک کارگاه پیدا نباشد. شما یک جائی پیدا بکنید کارگاه باشد نه ازراه، نه از برق، نه از خیابان، نه از خدمات دولتی، نه از سهمیه ها که این کارگاهها دارد هیج استفاده نکند.این را یک مورد خواهش میکنم برایش پیدا بکنید. هر کارگاهی شما دراین مملکت تصور بکنید از خدمات دولتی بقدر خودش استفاده میکند و اینکه در مورد بیمه اجباری آن روز شبهه شد که خلاف شرع است واین برای آن جهت خلاف شرع است. اینرا برادران توجه بکنند که بیمه اجباری که بخواهد کسی را اجباراً وادار بکند بر اینکه باید هر ماه این مقدار بدهید تا تأمین آتیه برای تو بکنیم این درست نیست. اما اگر بند سه اصل سوم، قانون اساسی را ملاحظه بفرمایید، «پی ریزی اقتصاد صحیح عادلانه و 000 تعمیم بیمه» دولت باید حق بیمه بدهد. اگر کارگاههایی که فرض بفرمایید حتی از خدمات دولتی استفاده میکنند و مشمول این قانون هستند دولت باید حق بیمه اینها را بپردازد و این مربوط به بیمه اجباری نیست. دولت از درآمد عمومی لابد این کارگران را که در این کارگاهها کار میکنند باید حق بیمه اش را بپردازد و آن خدمات اجتماعی که در مملکت ما هست آنها هم بهره مند باشد.این یک اشکال بوده است اشکال دوم همان تبصره اول اینست . اگر کارگاهی که از خدمات دولتی استفاده نمیکند اجبار در بیمه کردنش کارگرانش ندارد این به ضرر کارگر است اولا عرض کردم موضوع ندارد. شما یک کارگاه پیدا بکند وانگهی اگر موضوع داشته باشد آن کارگر بدبخت بیچاره که در این کارگاهها کار میکند چرا نباید از تأمین اجتماعی و از سازمان خدمات اجتماعی مملکت استفاده نکند. اینجا باید بیمه بشود و باید حق بیمه را دولت بپردازد نه اینکه بگوئیم کارفرما مجبور نیست بیمه بکند یک عده بیاورند در این کارگاهها به کار بیندازند و فردا اگر معلول شد و پیر شد وازکار افتاده شد و مریض شد بگویند خوش آمدی برو بیرون اینطور نمیشود. اصل فلسفه آن طرحی که باید قید فوریت به مجلس داده بودیم این بود که واقعاً فکری برای این کارگرها بشود و فکری برای بیکاران و فکری برای تولیدات کوچک مملکت که دراثر تعطیل شدن تولیدات کوچک مملکت بعلت تولیدات بزرگ و سرمایه داری وابسته در و پنجره سازی، کفش ملی و چه و چه بشود که تمام اینها را به تعطیل کشانده اند. اصل فلسفه طرح این بود که ما این کارگاههای کوچک را به راه اندازیم و هم حق کارگر و هم حق آن کسی که کارگاه دارد داده بشود.طلا فروش مشمول این قانون نیست، بوتیکها مشمول این قانون نیستند یا بنگاه معاملاتی و فلان مشول این قانون نیستند بلکه آن کارگاهی که کار تولیدی و فنی دارد کوچکهایش به راه بیفتد که هم نیروهای انسانی ما معطل نماند و هم بیکار از مملکت کم باشد و هم بتوانند مردم معاششان را در حد متعارف تأمین بکنند، فلسفه آن طرح این بوده است. این تبصره اول و یک تبصره دیگر که الان شماره اش یادم نیست این اشکالات را دارد. اگر آقای هاشمی مقام محترم ریاست مجلس اجازه بدهد این ماده واحده با تبصره هایش بند بند مطرح بشود صحبت بشود و یکجا هم رأی نگیرند. ماده واحده اصلش خوب است از سال 62 بوده باشد عیب ندارد. الان کمتر از دو ماه از سال 61 مانده است واین قانون تا برود شورای نگهبان و به دولت ابلاغ بشود چندان مؤثر نیست این عیب ندارد. اما تبصره ها یک یک بررسی شود. شما در آن تبصره پنجم گفته اید کارخانجات چه و چه ، شرکتهای خارجی مستثنی بشود، معادن بزرگ مستثنی بشود اما لفظ کارخانه را که میآورید شما در همین تهران پایتان را در پائین بازار عباس‌آباد بگذارید ببینید چند تا ماشین جوراب بافی دستی یکنفر در آنجا گذاشته و پنج نفر هم کار میکنند.این کارخانه است یا کارگاه است؟ اگر کارخانه است بدبخت ترین مردم همانهایی است که آنجا کار میکنند. اگر کارگاه است از نظر اصطلاح عرف بر آن کارگاه نمیگویند. کارگاه ، کارگاه نجاری است، آهنگری است و چه 00 ما باید طوری این قانون را تنظیم بکنیم که بنفع محرومین و طبقه مستضعف و بنفع این افرادی که در این مملکت میخواهند خدمت بکنند تمام بشود. هادی غفاری- آقای موسوی! اصطلاحاً به این کارخانه نمیگویند. موسوی تبریزی- اگر کارخانه نگویند عیب ندارد من حرفی ندارم. منظورم از عرایضم اینست اصل فلسفه طرح را اگر ما در اینجا ملاحظه بکنیم آنوقت این ماده واحده که با پنج یا شش تا تبصره پیشنهاد شده است بعضیهایش خیلی خوب و عالی است یعنی فلسفه آن ماده واحده را تأمین میکند، و این بر این توجه میکنند و آنکه صواب است و بر له ملت ما است و مصالح ملت محروم ما را تأمین میکند تصویب میکند. متشکرم. منشی- موحدی ساوجی موافق. موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. بهتر بود که بنظر من چون مخالف با همه موارد پیشنهادهایی که ذکر شده مخالفت نفرمود و چه بسا ممکن است که بخشهایی از این پیشنهادها را بسیاری از نمایندگان موافق باشند اینرا اگر قسمت به قسمت در باره اش بحث میشد بد نبود. حالا بهر حال کلیات این پیشنهادهایی که ذکر شده چه بصورت اصلاح خود ماده واحده و چه بصورت تبصره های الحاقی همانطور که خود آقای الویری هم توضیح دادند در واقع یک قانون و یک طرح جامع و مانعی را از آن میسازد. به این معنا که واقعاً آن کسانی که دارای کارگاههایی باشند (البته با تلفیق دو تا تبصره از تبصره هایی که سازمان بیمه در آنجا داده ) اگر چنانچه در اینمورد نمایندگان محترمی که برای رفع شکل و تنگنا و حق بیمه های معوقه سنگینی که برای بعضی کارگاهها پیش آمده و موجب شده که نمایندگان محترم با حسن نیت یک چنین طرحی را تهیه بکنند اگر از اول با مسؤولین مربوطه می‌نشستند و مسائل را بررسی میکردند چه بسا یک طرح دقیق تر وجامع تری را میتوانستند ارائه بدهند ولی بهر حال باز هم دیر نشده و من معتقدم که از تلفیق این پیشنهادهایی که داده شده با اصل طرح ما میتوانیم یک قانونی را به یاری خدا درست کنیم واز مجلس بگذرد که این طرح هم نسبت به آن کارگاههایی که بخاطر دادن حق بیمه مشکلات ایجاد کرده اصل کارگاهها را به تعطیلی کشانده و یا اصلا کارگر نمیگیرند آنها را حل کنیم و همینطور کارگاههایی که یک دفته چندین سال از اینها بیمه نگرفتند و حالا آمده اند گفته اند آقا شما پنجاه هزار تومان ، چهل هزار تومان ، سی هزار تومان باید بدهی در صورتی که واقعاً آن کارفرما اگر چه اسمش کارفرما است واسمش اینست که صاحب کارگاه هست و چه بسا ممکن است که آن کارگاه حتی در یک محلی باشد که آن محل هم اجاره کرده باشد و اجاره کمر شکنی بخواهد بدهد بنابراین هر کسی که اسم کارفرما و صاحب کارگاه را رویش میگذاریم به این معنا نیست که یک آدم واقعاً متمکنی باشد که هر گونه از او بخواهیم دریافتهایی را قرار بدهیم دریافت بکنیم برایش مقدور باشد اینست که با این پیشنهادهایی که داده شده بعلاوه آن دو تا پیشنهاد از بین پیشنهادهایسازمان بیمه من معتقدم که پیشنهادهای جالبی هست و خوبست واشکالات را رفع میکند واز سوء استفاده ایکه احیاناً ممکن است بعضی از کارفرماهای دیگر بخواهند انجام بدهند جلوگیری میکند واینهم روشن است که کارخانه غیر از کارگاه است. معمولا کارخانه ها به جاهایی گفته میشود که بیش از ده تا کارگر دارد مگر کارخانه‌ای باشد که سیستم ماشین آلاتش خیلی امروزی مدرن باشد که ماشین بتواند کار آنان را انجام بدهد و یک چنین کارخانه هایی که اینقدر صاحبانشان وضعشان خوب است که بتوانند یک کارخانه ای را وارد کنند که مثلا با شش تا کارگر کار پنجاه تا کارگر را انجام بدهد اینها از دادن حق بیمه مسلماً ناتوان و عاجز نخواهند بود بنابراین من با کلیات آنچه را که پیشنهاد شده است این ماده واحده ایکه تا این حد اصلاح میشود و چند تبصره موافق هستم . امیدوارم انشاءالله نمایندگان محترم هم توجه میفرمایند و با تکمیل این طرح یک طرح خوبی را انشاءالله تقدیم بکنیم. رئیس- آقای غرضی بفرمائید. یکی از نمایندگان – بعضی از این پیشنهادها بااصل طرح منافات دارد. رئیس – خیر، انصافاً اصل طرح حفظ شده است و با اصل طرح مخالفتی ندارد، البته طرح را خیلی عوض کرده است. غرضی(مسؤول سازمان بیمه های اجتماعی )- بسم الله الرحمن الرحیم. من از برادران نماینده که یک طرحی تهیه کرده ند که وقتی آن طرح را ما خواندیم دیدیم با آن طرحی که سازمان تهیه کرده تقریباً مشابه است خیلی تشکر میکنیم. تلفیق این دو تا طرح گرفتاریها را حل میکند و بسیار مناسب است منتها در تبصره 3 طرح که میفرمایند بعضی از افرادیکه چندتا کارگاه دارند اینطوری باشد که سازمان تشخیص بدهد که این کارفرما حتماً یک کارگاه داشته باشد این از نظر اجرائی مشکل است برای اینکه هر کارفرمایی که میآید به شعبه مراجعه میکند شعبه تأمین اجتماعی باید برود تحقیق کند و ببیند که این در جای دیگر هم کارگاه دارد یا ندارد. بنابراین میخواستم خواهش بکنم از برادران مجلس که این مسأله را که بصورت عام میفرمایند هر کارگاه شامل همه کارگاهها باشد و این تبصره شماره 3 حذف بشود بنابراین با کل طرح موافق هستم و به استثنای تبصره شماره 3 اما آن دو قسمتی که سازمان خواهش و پیشنهاد کرد این است که در حال حاضر کارفرماهایی که مبالغی بدهکار هستند طبق قانون 1354سازمان میتواند فقط در 36 قسط تقسیط کند که بعضی از کارفرماها توان مالی ندارند خواهش کردیم که این 36 فسط تبدیل به 60 قسط بشود و یکی اینکه کارفرماهایی هستند که دیگر آن مرحله هیأت بدوی و تجدید نظر گذشته و مبالغی در حدود کمتر از ده هزار تومان بدهکار هستند و نمیتوانند بپردازند . این را هم خواهش میکنیم که اگر اجازه بفرمائید هیأت مدیره سازمان حق داشته باشد که تحقیق کند و بر مبنای تحقیقش این را یا ببخشد یا کم بکند یا بهر صورت با آنها طوری برخورد کند که آن عدالت اسلامی اجرا بشود. رئیس- متشکر ، مخبر کمیسیون آقای کمالی بفرمائید. کمالی (مخبر کمیسیون)- بسم الله الرحمن الرحیم. بدنبال پیشنهاداتی که در جلسه قبل برادران ارائه فرمودند که البته شاید بهتر بود این پیشنهادات را به کمیسیون میدادند تا ما با یک مصوبه پربارتری به مجلس بیائیم، ولی خوب باز هم از آنها ممنون هستیم که زحمت کشیدند ، و این پیشنهادات را ارائه دادند. بعضی از این پیشنهادات مورد قبول کمیسیون هست و در مواردی به اشکال برمیخورد. با ماده واحده ای که برادران پیشنهاد کرده اند کمیسیون موافقت کرده، تفاوت این با ماده واحده گذشته در این است که کارگاههای بیش از پنج نفر هم ما به التفاوت بیمه شان پرداخت میشود. یعنی تا پنج نفر آن پرداخت میشود واز آنجا به بالایش خودشان میپردازند. در طرح سابق این بود که کارگاهی که 10 نفر دارد، آن پنج نفر اولش پرداخت نمیشد اما در این پیشنهاد آن پنج نفر اول برای کلیه کارگاهها به جز موردی که در تبصره 2 استثناء میشود آن حق بیمه پرداخت میشود. الویری- پنج نفر اول استثناء هستند یعنی 5 نفر اول بخشوده هستندو مازاد بر 5 نفر پرداخت میشود. رئیس- ایشان همین را میگویند. ایشان میگویند دولت میپردازد. کمالی- و اما در رابطه با بودجه. مسأله ای را که در رابطه با بودجه برادران فرمودند ما اینجا یک تذکر داریم. آن هم این است که از مبلغ 3 میلیارد تومان در متمم بودجه سال 1361 ، 2 میلیارد تومان آن زده شده است و یک میلیارد تومان باقی مانده است و از این مبلغ پنجاه میلیون تومان سازمان تأمین اجتماعی و چهل میلیون تومان سازمان صنایع دستی ایران، صد و چهل میلیون تومان اداره کل ارشاد اسلامی اصفهان گرفته است و در مجموع حدود 750 میلیون تومان باقی مانده است . این دو حالت دارد. اگر برادرها بخواهند به اول سال 1362 موکول بکنند برای کمیسیون مقبول هست. اما قرار دادن تاریخ آن از همین زمان هم امکان پذیر هست یعنی با مشکلی مواجه نخواهیم شد چون با 750 میلیون تومان، دو ماه را میتوانیم تأمین کنیم. و اما در رابطه با کارگاهها، کمیسیون نظرش بر این است که امکان دارد که یک کارفرما در تهران باشد که یک کارگاه پنج نفره نجاری داشته باشد و بعد در کنار آن یک کارگاه آهنگری داشته باشد که پنج کارگر دیگر داشته باشد. یا در یک گوشه دیگر شهر، یک کارگاهی داشته باشد که پنج کارگر خیاط در آن کار کنند (کارگاه خیاطی باشد) نظر کمیسیون بر این است که این تبصره به این شکل تصویب بشود که از تاریخ تصویب این قانون اجازه تجزیه به کارگاههای بزرگ در رابطه با حق بیمه کارگاههای پنج نفره داده نشود. یعنی مورد سوء استفاده قرارنگیرد و اگر مورد سوءاستفاده قرار گرفت. از تبصره آخری که برادرها قرار داده اند در این رابطه استفاده بشود. همانطوری که در رابطه با کسانی که افراد غیر کارگر را بعنوان کارگر معرفی میکنند از مزایای قانون محروم میشوند. کارگاههای بزرگی که در همین رابطه بخواهند کارگاههای خودشان را تجزیه کنند به این شکل جلو آنها گرفته بشود. راجع به همین مسأله بنده قبل از اینکه موضوع را بپریرم با چند تا از برادرهای عزیز، از علمای بزرگوارمان از فقهای شورای نگهبان سؤال کردم، بعضی از برادران نظر موافق داشتند، بخاطر همین ما با کمیسیون هم که صحبت کردیم، کمیسیون نظر موافق خودش را اعلام کرد. اما یکی از برادرها سؤال کردند که کدام کارگاه است که ازخدمات دولتی مانند آب و برق و غیره استفاده نکنند؟ و این تبصره را مخالف اصل پیشنهاد مطرح کردند. این در رابطه با کلیات بیمه هست که مطرح شده و کلیات بیمه را مطرح کرده اند که کلیه کارگاهها وقتی که از بیمه و امکانات دولتی استفاده میکنند، میبایستی که کارگاههای خودشان را بیمه کنند. اما ما در رابطه با واحدهای پنج نفری داریم اینجا قانون میگذرانیم که ما اینها را از دادن حق بیمه و کل حق بیمه معاف میکنیم. تفاوتی که این قانون با تبصره 57دارد به این شکل است که آن 6% حق بیمه را پرداخت میکرده (بعضی از برادرها میگویند که خوب، این همان تبصره 57 است) واین تمام حق بیمه را پرداخت میکند. تفاوت دیگری که در این رابطه است، آنجا اختیاری بود که وزرای صنایع و کار و کشور تصمیم میگرفتند که روی کدام واحدها این برنامه اجراء بشود که 93 رشته رامشخص کرده بودند اما الان اجباری میشود برای دولت که کلیه کارگاههایی را که دارای این شرایط هستندمشمول این قانون قرار بدهد. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس- متشکر، معاون وزارت کار اگر مطلبی دارند بفرمایند. معاون وزارت کار- بسم الله الرحمن الرحیم. ما نظرمان این است که بر طبق اصول قانون اساسی اگر جهت اینجور انتخاب بشود و این طرح هم به این سمت برود که کارگاههایی تعداد پنج نفر هستند اینها معافیتشان به این ترتیب که دولت تأمین کند و از تعداد پنج نفر به بالا که رعایت مصلحت دولت باید با دقت بررسی بشود، اینجا باز هم شرط اجبار درکار میآید بنابراین به آن سمت برویم که تمام حق بیمه افرادی که واقعاً در جهت تقویت واحدهای تولیدی و فنی هست دولت تأمین کند. حالا چه اندازه را میتواند بر طبق بودجه ای که میتواند در این دو ماه تأمین کند بررسی و محاسبه بشود اگر نه، از سال 62 والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس- متشکر، بسیار خوب بالاخره باید این مشکل را حل بکنیم. اولا آقایانی هستند که پیشنهاد سلب فوریت داده اند. این امیدشان را قطع کنیم چون اصلا ممکن نیست ماده 120 آئین نامه رانگاه بکنید، میگوید «سلب فوریت قبل ازورود در شور میتوند داده شود. یعنی آن را آقایان سلب امید کنند باید بهر حال در این جلسه مسأله حل بشود. شهرکی – مسکوت هم نمیشود؟ رئیس- مسکوت هیچ چیز را حل نمیکند چون وقتی که مسکوت شد دوباره همینجور باید به مجلس برگردانیم. مجید انصاری- سه ماه مسکوت بگذارید که در این مدت آن قانون بیاید. رئیس- حالا تا به مسکوت برسیم، فعلا آقایانی که به امید سلب فوریت بوده اند، آن نمیشود. حالا به سراغ رأی گیری میرویم. در مذاکرات معلوم شد که نمایندگانی هستند که با همه این موافق نیتسند و با بعضی از آن موافقند و واقعاً هم این چند مطلب را دارد، اشکالی هم از لحاظ آئین نامه ندارد. چون ما مکرر داریم که گاهی پیشنهادی مشتمل بر چهار پنج تامطلب بوده و مطرح هم کرده ایم. حالا این بیشتر از چهار پنج مطلب است یعنی هفت ، هشت ، ده مطلب است و اصل این اشکال ندارد منتها یک قدری مشکل است. لذا ما قطعه قطعه میخوانیم و رأی میگیریم. برای اینکه کسانی که با هر قطعه ای مخالف هستند میتوانند نظر خودشان را در رأیشان ابراز کنند. الویری- آقای هاشمی! فقط تبصره 3 بود که نماینده دولت و کمیسیون با آن مخالفت کردند . من پیشنهاد میکنم تبصره 3 را الان رأی نگیرید و بقیه را رأی بگیرید. اگر رأی نیاورد آنوقت جدا جدا رأی بگیرید، چون مقدار زیادی در وقت صرفه جوئی میشود. رئیس- خیر بخش بخش میکنیم و رأی میگیریم. حالا اصل ماده واحده را قبل از تبصره بخوانید. منشی- ماده واحده 000 رئیس- من باز تذکر میدهم اگر قسمتی از این تصویب نشد آقایانی که پیشنهاداتی دارند میتوانند بعد مطرح کنند یعنی هر جائی که تصویب نشد برای اصلاح میتوانند مطرح کنند (199 نفر در مجلس حاضرند) لطفاً ماده واحده را بخوانید. ماده واحده- از آغاز سال 1362 کرفرمایان کلیه کارگاههای تولیدی و صنعتی و فنی که از خدمات دولتی (از قبیل برق، آب ، تلفن ، راه) استفاده مینمایند تا میزان 5 نفر کارگر از پرداخت حق بیمه سهم کارفرما معاف بوده و از 5 نفر به بالا نسبت به مازاد 5 نفر حق بیمه را خواهند پرداخت. ابوالفضل موسوی تبریزی- آقای هاشمی ، اصل مخالفت در اینجا است . قطعه ای است که داریم میخوانیم بعضیها مخالف هستند به این قسمت رأی نمیدهند. بعضیها هم میگویند نه ما موافقیم بفرمائید. الویری- الان به تبصره یک میرسیم که تبصره یک هم مربوط به همین است. رئیس- تبصره یک را بعد جدا میخوانیم. محمد یزدی- آقای هاشمی! حرف این است که نسبت به اصل ماده یعنی اصل معافیت قبلا رأی گیری شده و ما قضیه را قبول کرده ایم . قدر متیقن آن هم همین 5 نفر است که در اصل ماده هست. اینکه آخر آن اضافه شده است که «نسبت به بقیه بپردازد» این ممکن است که رأی نیارود. رئیس- خوب، این یک پیشنهاد است ما اصل را تصویب کرده ایم (محمد یزدی : اصل معافیت تصویب شده است) اگر این رأی آورد، این پیشنهاد اصلاحی اضافه شده اگر نیاورد که هیچ. یعنی بحث در این است. این پیشنهاد آقایان دو ، سه نکته عوض شده اگر اینها رأی آورد ما قبول کرده ایم این عوض را000 محمد یزدی- اصل فقط یک مسأله دارد. رئیس- اصل باقی است . اگر رأی نیاورد اصلش باقی است ما اصل را که حذف نکرده ایم. آنوقت پیشنهادات اصلاحی بعدی میآید . توجه بفرمایید یکبار دیگر خوانده میشود. ماده واحده- از آغاز سال 1362 کرفرمایان کلیه کارگاههای تولیدی و صنعتی و فنی که از خدمات دولتی (از قبیل برق، آب ، تلفن ، راه) استفاده مینمایند تا میزان 5 نفر کارگر از پرداخت حق بیمه سهم کارفرما معاف بوده و از 5 نفر به بالا نسبت به مازاد 5 نفر حق بیمه را خواهند پرداخت. رئیس- 203 نفر در مجلس حاضر هستند، موافقان با این متن بعنوان اصلاحیه قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. اجازه بفرمائید برای رأی گیریهای بعد هم برای اینکه راحت بشویم از آقایانی که هنوز اعتبارنامه شان تصویب نشده و در مجلس تشریف دارند، خواهش میکنیم بایستند که آنها را بشماریم (16 نفر ایستادند) 16 نفر از آقایان تشریف دارند که رأی ندارند. این در عدد حساب میشود. حالا یکی یکی تبصره ها را بخوانید . تبصره 1- در صورتی که کارگاهی از خدمات دولتی استفاده ننماید اجباری به بیمه نمودن کارگران خود نخواهد داشت. رئیس- روی این بحث شد /207 نفر در مجلس حاضرند ، کسانی که با این تبصره قرائت شده موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. تبصره بعدی را بخوانید. تبصره 2- دولت مکلف است هزینه مورد نیاز سالهای آتی را در بودجه سال مربوطه پیش بینی و منظور نماید. منشی- عین این مطلب در ماده واحده بوده است، منتها قسمت اولش حذف شده است. رئیس- همان 207 نفر حاضر هستند. آقایانی که با این تبصره دوم که قرائت شد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. تبصره سوم خوانده شود. تبصره 3- در صورتی که کارفرمایی در یک شهر بیش از یک کارگاه داشته باشد فقط یک کارگاه مشمول معافیت موضوع این قانون خواهد شد. رئیس- /207 نفر حاضر هستند. کسانی که با این تبصره موافق هستند قیام بفرمایند (85 نفر ایستادند) تصویب نشد. تبصره بعدی خوانده شود. تبصره 3 جدید (4 سابق)- در مورد کارگاههایی که ظرفیت کاری کمتر از 5 نفر کارگر دارند در صورتی که کارفرما افرادی را بدون اشتغال در کارگاه برای استفاده از مزایای این قانون به تأمین اجتماعی بعنوان کارگر معرفی نماید برای همیشه از مزایای این قانون و خدمات دولتی محروم خواهد ماند. رئیس- 207 نفر در مجلس حاضرند ، کسانی که با این تبصره سوم موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. تبصره بعدی را بخوانید. تبصره 4- کارخانجات ، معادن ، پیمانکاران ، شرکتهای خارجی از شمول این قانون مستثنی هستند. رئیس- گویا اصطلاحاً تا پنجاه نفر را کارخانه بزرگ نمیگویند . حالا ما دقیقاً هم نمیدانیم /207 نفر در مجلس حاضرند. کسانی که با این تبصره موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. تبصره بعدی خوانده شود. تبصره 5- کارفرمایان مشمول قانون تأمین اجتماعی که بعلل بحران مالی قادر به پرداخت حق بیمه معوقه خود نبوده و پرداخت بدهی بصورت یکجا با طبق ماده 46 قانون تأمین اجتماعی موجب تعطیل یا وقفه کار در کارگاه باشد هیأت مدیره سازمان تأمین اجتماعی میتواند حسب مورد بدهی مذکور را در مورد بخشودگی بدهی معوقه قطعی تا پایان بهمن 1361 کارفرمایانی که بدهی آنان یک صد هزار ریال یاکمتر بوده و قادر به پرداخت آن نباشند اتخاذ تصمیم نمایند. رئیس- بسیار خوب، 207 نفر در مجلس حاضرند، کسانی که با این تبصره موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، بسیار خور ، حالا پیشنهادهایی که در این قسمتها تصویب نشده است، میتواند مطرح بشود. هر مطلبی که تصویب شده ، دیگر روی آن پیشنهاد نداریم. یکی از نمایندگان – پیشنهاد حذف داریم. رئیس- اینهایی که تصویب شده است پیشنهاد حذف نمیشود بدهید پیشنهاد حذف قبل از تصویب است. بفرمایید. منشی- آقای محسن موسوی تبریزی و آقای کاظمی پیشنهاد داده اند «پنج نفر» به «دو نفر» تغییر پیدا بکند. رئیس- این نمیشود ، تصویب شده است. منشی- دیگر پیشنهاد قابل طرحی ندارد. رئیس- بسیار خوب دیگر این لایحه تمام شده است. الویری- من پیشنهاد حذف تبصره را داده ام. رئیس- کدام تبصره؟ منشی- ماده واحده خودش یک تبصره دارد. رئیس- آن قابل حذف است میتوانید بحث کنید. منشی- آقای الویری پینشهاد حذف تبصره ماده واحده قبلی را داده اند. رئیس- آقای الویری بفرمایید. الویری- بسم الله الرحمن الرحیم. من متن تبصره را میخوانم. «کارگاهها و مشاغل مذکور در این ماده از شمول مقررات قانون کار مستثنی میباشند. » من پیشنهاد حذف این تبصره را داده ام. رئیس- اصلا حذف شده است، برای اینکه آن ماده واحده و تبصره همه به آن شکل درآمده است. ما از ماده واحده قدیم دیگر هیچ چیز نداریم. الویری- بسیار خوب، اگر حذف شده باشد دیگر حرفی نیست. رئیس- بلی, ما ماده واحده و تبصره ها را به این صورت تصویب کردیم، آقایان اگر مطلب اضافی بر آنچه که تصویب شده است ، دارند، میتوانند بیاورند، دیگر تصره قدیمی نیست. زواره ای – آقای هاشمی ، کلیاتش حذف شده است. رئیس- نه ، کلیاتش حذف نشده است، کلیاتش در آن آمد و یک چیزهای اضافه ای پیدا کرد. منشی- دیگر پیشنهادی نداریم. رئیس- پیشنهاد دیگری نداریم. این طرح تمام شد، دستور بعدی مطرح میشود. زواره ای – به کل طرح باید رأی بگیرید. رئیس- آقای زواره ای ماده واحده را آقایان بجای یک تبصره ، پنج تبصره به آن اضافه کردند و همه الفاظش را هم عوض کردند. خیلی از الفاظش را هم عوض کردند، من جمله تبصره. یکی از نمایندگان – به مجموعه اش باید رأی گرفت. رئیس- «مجموعه » در آئین نامه جدید نیست. یک پیشنهادی قبلا داده اند که قابل طرح است. خوانده میشود. تبصره – آئین نامه اجرائی این ماده واحده جهت تعیین نوع کارگاههای تولیدی ، صنعتی و فنی توسط وزارت بهداری تهیه و هیأت دولت تصویب نماید. رئیس- اینکه قانون اساسی است و مخالف ندارد، آقایان اجازه بدهید رأی بگیریم، یکبار دیگر خوانده شود. آئین نامه اجرائی این ماده واحده جهت تعیین نوع کارگاههای تولیدی ، صنعتی و فنی توسط وزارت بهداری تهیه و هیأت دولت به تصویب خواهد رسید. رئیس- این عبارتی را که به عنوان یک تبصره اضافی قرائت شد به رأی میگذاریم /194 نفر در مجلس حاضرند ، موافقان با این تبصره جدید قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. دستور بعدی را مطرح کنید. 5- رد طرح ارائه مجوز به داروخانه هایی که بیش از ده سال سابقه کار دارند. منشی- دستور بعدی گزارش کمیسیون بهداری مبنی بر رد طرح ارائه مجوز به داروخانه هایی که بیش از ده سال سابقه کار دارند. رئیس- مخبر کمیسیون بهداری آقای دکتر شیبانی بفرمایید. دکتر شیبانی (مخبر کمیسیون) – بسم الله الرحمن الرحیم. طرحی که با شماره چاپی 1066 تحت عنوان ارائه مجوز به داروخانه هایی که بیش از ده سال سابقه کار دارند که در جلسه علنی مورخ 1 شهریور ماه 61 تقدیم و پس از تصویب یک فوریت آن به کمیسیون بهداری ارجاع شده بود، در جلسات متعدد با حضور آقایان وزیر بهداری و معاونین مربوطه و عده ای از نمایندگان امضاء کننده طرح و پیشنهاددهندگان و همچنین کارشناسان و نمایندگان طرف ذیربط مورد بررسی همه جانبه قرار گرفت. پس از استماع کلیه نظرات و مطالعه نامه ها و پیشنهادات و طرحهای واصله در این زمینه سرانجام در جلسه مورخ 16/8/61 طرح مزبور به رأی گذاشته شد و به دلایل زیر با اکثریت آراء رد گردید و اینک گزارش آن برای طرح در مجلس شورای اسلامی تقدیم میگردد. از آنجا که به موجب ماده 1 قانون مربوط به مقررات پزشکی و داروئی مصوب 29/3/34 تأسیس داروخانه منوط به اخذ پروانه مخصوص از طرف وزارت بهداری بود است و از آنجا که طبق ماده 2 قانون مزبور فقط کسانی میتوانند به حرفه داروسازی اشتغال ورزند که واحد صلاحیت فنی و پروانه رسمی باشند واز آنجا که طبق ماده 20 همین قانون تشخیص صلاحیت کسانی که عهده دار مسؤولیت فنی داروخانه میشوند به عهده وزارت بهداری گذارده شده است و از آنجا که فارغ التحصیلان رشته داروسازی و تعداد کل دارو پزشکان کشور مطابق آخرین مدارک آماری رسمی کشور بیش از استاندارد یک داروساز برای هر ده هزار نفر جمعیت است، کمیسیون مقدمه طرح تقدیمی آقایان نمایندگان و تلقی آنان را در باره اعمال حق نظارت وزارت بهدرای بر امور داروخانه ها وعرضه خدمات داروئی و همچنین کمبود پزشک داروساز مخالف قوانین موجود و موازین آماری مورد قبول میداند. ضمناً کمیسیون اصل طرح پیشنهادی را نیز با توجه به نقش خدمات داروئی در سیکل خدمات درمانی و اهمیت داروخانه و خدمات آن در اجرای این نقش موافق صیانت جان بیمار ودر جهت حفظ حریم علم و دانش و بخصوص در جهت وظیفه دولت در حمایت و تأمین حق همگانی برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نمیشناسد و در نهایت کمیسیون با توجه به ضرورت وجود مسؤول قانونی مجاز در داروخانه که بتواند از اعمال مضر به سلامت مردم جلوگیری کند معتقد بود که باید وزارت بهداری لایحه ای ظرف سه ماه در باره نظام خدمات داروئی کشور تهیه و تقدیم مجلس نماید که وزارت بهداری تهیه این لایحه را تقبل نمود تا با بررسی دقیق و همه جانبه مشکلات مربوط به توزیع و فروش دارو نیز که بخشی از کل خدمات داروئی و نظام مربوط به آن است مرتفع شود. مسأله ای که باید خدمت نمایندگان محترم عرض بکنم این است که تعداد کل دکترهای داروساز طبق آمار رسمی چهار هزار است که با توجه به جمعیت چهل میلیونی کاملا مطابق این موازین بین المللی است. یعنی برای هر ده هزار نفر اگر یک دکتر داروساز باشد و یک داروخانه دایر بکند. میتواند این مشکل را حل بکند. ایراداتی به این طرح گرفتند، بعضی برادرها میگویند که این کارخانه های داروسازی موجود، این دکترهای داروساز بروند آنجا خدمت کنند. توجه شما را جلب میکنم که تعداد کارخانه های داروسازی بسیار محدود است و لزومی برای زیاد کردن تعداد کارخانه های داروسازی نیست چون یک مسأله صنعتی، اقتصادی است ، باید این کارخانه داروسازی تجهیزات کافی داشته باشد و بتواند داروهایی که میدهد متناسب با استانداردها و موازین بین المللی باشد، پس نمیتوانیم یک کارخانه کوچک با چند نفر کارگر و یک کارگاه در حقیقت ایجاد بکنیم، بلکه باید مؤسسات عظیم داروسازی باشد تا بتوانیم داروهایی بسازیم که ما را از وابستگی به شرق وغرب جدا بکند. پس به این دلیل تعداد کارخانه های داروسازی محدود است و اگر بگوییم مثلا این دکترهای داروساز بروند در این پنج تا، ده تا کارخانه که هست ، حداکثر هم ده دکتر داروساز، نه تنها کافی است بلکه زیاد هم هست. ده تا ده تا هم صد تا میشود. پس به تعداد کافی دکتر داروساز داریم. نکته دیگری که میگویند این است که این دکترهای داروساز تا حالا نسخه پیچی نمیکردند، می‌آمدند و حقوقی میگرفتند و میرفتند.اگر کار خلافی میشده. دلیل بر این نیست که ما یک کار خلاف دیگری را هم تأیید بکنیم. مسأله این است که دکتر داروساز وظیفه اش این است که در داروخانه بنشیند و این نسخه ها را که نسخه پیچها می‌پیچند و پیش او می آورند کنترل بکند یا اگر داروئی نیست، داروی مشابهش را بگوید، مخصوصاً با توجه به طرح ژنریک که یک حرکت عظیمی در خدمت به اقتصاد کشور است. یعنی داروها را به شکل شیمیائی اش عرضه میکنند، اسم آن کارخانه داروسازی دیگر مطرح نیست. این داروهایی که الان موجود است در داروخانه‌ها جمع آوری میشود یک سری بهترین دارویی که موجود است ، آن را میآورند در داروخانه ها عرضه میکنند حتماً باید دکتر داروساز باشد که این را تشخیص بدهد. میگویند اینهایی که سالها در داروخانه ها بوده اند و کارکرده اند و الان دارند عده ای را نان میدهند چه بکنیم؟ به هیچوجه من الوجوه اینکه میگوئیم مسؤول داروخانه، دکتر داروساز باشد مانع کار آنها نیست. همینطور که خدمتتان عرض کردم دکتر داروساز در داروخانه می نشیند ، این نسخه پیچها نسخه را حاضر میکنند میاورند دکتر نگاه میکند، دارو را با نسخه تطبیق میکند واگر درست بود، امضاء میکند و به دست آن شخص میدهد. خدمتی را که دکتر داروساز به بیماران میتواند بکند، کم نگیریم. دکتر داروساز بارها اتفاق افتاده است داروئی را که دکتر تجویز کرده است با هم نمیخواند، تلفن کرده است و به دکتر تذکر داده است، دکتر نسخه اش را اصلاح کرده است . گاهی اتفاق می افتد که مقدار «دز» دارو، مقدار مصرف دارویی را که دکتر نوشته است به علت مثلا تعداد زیاد مریض توجه نکرده یک صفر زیاد گذاشته است، اگر همان مقدار داده بشود سبب مرگ مریض میشود. سبب حوادثی میشود که از نظر موزاین داروسازی و واقعیتی که باید عمل بشود خلاف است. البته یک عده ای هستند که دارند از داروخانه داری نان میخورند. این را دولت میتواند حل بکند. حداکثرش این است که فلان داروخانه ای که در یک نقطه دورافتاده ای است و امکان مالی ندارد که حقوق این دکتر داروساز را بدهد وزارت بهداری کمک کند و حقوق این داروساز را بدهند. این مسأله باعث این نشود که شما بگوئید دکتر داروساز اینجا باشد، کار نداشته باشد، اما آن دارو فروشی که مثلا ده سال شاگرد داروخانه بوده است، او کار داشته باشد. دکتری که مدتها تحصیل کرده است و ما باید از تحصیلش استفاده بکنیم ، از امکاناتش استفاده بکنیم آن را کنار بزنیم بگوئیم یک داروفروش بیاید داروفروشی بکند . من عرضی که دارم فعلا این است. رئیس- مخالف رد صحبت کند. منشی- آقای شوشتری مخالف رد بودند که نوبتشان را با آقای ناطق نوری عوض کردند. ناطق نوری- بسم الله الرحمن الرحیم. من توجه برادران را به چند نکته جلب میکنم. عنایت داشته باشید که چون در این طرح بسیار جوسازی هم شده است ، این را عنایت بکنید که ببینیم به چه داریم رأی میدهیم و به چه رأی نمیدهیم. برادران گفتند دکتر داروساز. اگر دکتر داروساز است پس چرا میگوئید دکتر داروفروش. دکتر داروفروش با دکتر داروساز فرق میکند. این فرهنگ شاهنشاهی بود که دکترهای ما را از داروسازی به داروفروشی کشانده بودند و اینها مجبور بودند که نسخه بپیچند و بفروشند. ما نیاز داریم که دکترهای عزیز داروسازی در شأن یک پزشک داروساز در لابراتوارها بنشینند و برای ما داروئی بسازند که ما به خودکفائی داروئی برسیم نه اینکه خریدار یا فروشنده بازار بین المللی باشیم. کجا رفتند آن دکترهای داروسازی که از گل شقایق و پر سیاوش برای ما شربت سینه درست میکردند، ولی همین فرمول را امروز بنام شربتهای خارجی داریم وارد میکنیم؟ به علت این بود که دکترهای ما آمده بودند نسخه پیچ شده بودند و در عین حال دکترهای ما نه نسخه می پیچیدند ، نه دارو میساختند ، به دلیل این که مثلا اگر الان نسخه بگیرید دستتان، برادرمان آقای دکتر شیبانی فرموده بودند که ما چهار هزار دکتر داریم و بعد مسؤولین وزارت بهداری هم گفتند 1200 داروخانه داریم. پس بنابراین باید در هر داروخانه ای علی القاعده دو ، سه دکتر باشد.شما یک نسخه دستتان بگیرید، و به داروخانه ها تشریف ببرید. ببینید چند تا دکتر برای شما در آنجا کنترل میکند یا فقط دکتری به عنوان مسؤول داروخانه شب به شب میآید حساب میکند و حقوق ماهیانه پانزده هزار تومان را که من نسخه هایش را اینجا دارم را دریافت میکند و هیچگونه مسؤولیتی هم ندارد . اجازه بفرمایید برای خودکفا کردن مملکت از نظر داروئی با عنایت به اینکه برادرمان گفتند ما طرح ژنریک داریم، طرح ژنریک یعنی سه هزار و پانصد قلم دارو را از رده خارج کردن و ششصد قلم دارو را جایگزین کردن . نسخه پیچی که میتوانست در مقابل سه هزار و پانصد رقم دارو نسخه را بپیچد و با مشکلی مواجه نشود ایا قادر نیست که وقتی با ششصد قلم دارو مواجه میشود مشکل را برطرف بکند. اجازه بفرمائید بچه هایی که از نظر تجربی توانسته اند تا به امروز داروخانه ها را اداره بکنند و نسخه ها را بپیچند یا مدت ده سال و یا یک دوره ای هم که در خود قانون داروخانه ها برایشان تنظیم کرده بودند یک دوره‌ای برایشان بگذارند و اجازه و مجوز را از وزارت دارائی به کسانی که ده سال نسخه پیچی دارند به اینها بدهند واینها بتوانند داروخانه ها را اداره کنند و از پزشکان عزیزی که اساساً در شأنشان هم نیست، مگر اینها بقال و عطار هستند که در معازه بایستند و شربت و نسخه بپیچند؟ بگذارید این عزیزانی که تخصص دارند از تخصصشان در لابراتورها استفاده کنیم واینها برای ما داروها را بسازند که ما نیازمند به جهان نباشیم و دیگران بدانند که ما در زمینه داروئی استقلال داریم و در این رابطه خودکفا هستیم و رفع وابستگی داروئی از دنیا و ابرقدرتها داشته باشیم و از این شرکتهای چند ملیتی انشاءالله نجات پیدا کنیم. بنابراین برادران نماینده و خواهران عزیز عنایت داشته باشید که رد این طرح که برادرمان آقای دکتر شیبانی فرموده بودند ببینید اصلا همین آماری که هر ده هزار نفر یک داروخانه میخواهد این آمار مال کجا است، مال کدام جامعه است؟ مال جامعه ما؟ کدام ده هزار نفر را در مجتمعها ما داریم؟ کام روستاها را داریم. اگر پانزده روستا را جمع کنید ده هزار نفر نمیشوند و اینها نیاز به دکتر و داروخانه دارند. اینکه شما میگوئید ده هزار نفر یک داروخانه میخواهد و یک دکتر در رأسش قرار میدهید در چند کیلومتر؟ در کدام بعد مسافت؟ در کجا میتوانند این کار را انجام بدهند؟ اجازه بفرمایید شهری فکر نکنیم، اروپائی هم فکر نکنیم، ما روستاهایی داریم که اگر در دویست کلومتر همه شان را جمع بکنید به ده هزار نفر نمیرسند و هیچ دکتر داروسازی ، در هیچ بخشی، در هیچ فرمانداری برای رفتن داروخانه ایجاد کردن نمیرود و مدارک همه اینها را هم ما الان در اینجا داریم که حتی در شهر آمل خانم دکتری نوشته اند چون بچه من باید در تهران تحصیل بکند، در آمل نمیروم. همین الان مشکلاتی که در شیرگاه در حوزه انتخابیه برادرمان آقای علیزاده داریم . دکتر داروساز میخواهد در سه شهر برود همه را ویزیت بکند، بعنوان مسؤول سه داروخانه در سه شهر و از هر جائی هم بخواهد پانزده هزار تومان دریافت بکند. این مشکلی است که ما داریم الان در بخشهای ما داروخاه بعلت دکتر داروساز نداریم، و هیچ دکتری هم حاضر نیست. اگر این دکترها حاضر هستند بگوئید کجا هستند. ایشان چهار هزار تا آمار دادند. در حالی که اولا این چهار هزار تا از کل فارغ التحصیلان از ابتدائی ترین دانشکده داروسازی تا بحال بوده است چند نفرشان مرده اند، چند نفرشان بازنشسته شده اند، پیر هستند. چند نفرشان جذب سازمانها و وزارتخانه‌ها شده اند، یک تعدادی در وزارت بهداری پست دارند، پشت میزها نشسته اند، یک تعدادی اصلا از رده خارج شده اند، بعضیها فرار کرده اند، همه اینها روی همدیگر چهار هزار تا هستند. ما چهار هزار داروخانه داریم، در مقابل شاید 1200 دکتر نداشته باشیم که بخواهند اینها را اداره کنند. بنابراین من با ردش مخالف هستم و اگر مشکلاتی در جاهای دیگر دارد، انشاءالله با پیشنهاداتی که برادران میدهند ، اصلاحش بکنیم، دردی را از این جامعه انشاءالله بتوانیم درمان کنیم. والسلام علیکم و رحمه الله. (احسنت، احسنت). منشی- آقای الله بداشتی موافق رد. الله بداشتی – بسم الله الرحمن الرحیم. با اینکه برادرها با این شعاری که برای برادرمان ناطق نوری دارند، صحبت کردن مشکل هست، ولی من واقعیت مسأله را میگویم و امیدوارم که خارج از احساسات روی مسأله تصمیم گیری نشود و آنچه را هم که تصمیم گیری شد یقیناً به نفع مملکت خواهد بود. جای شکی نیست. از اینکه علت و انگیزه این طرح را برادرهایی که داده اند محرومیتهایی که در جامعه ما وجود دارد مخصوصاً از نظر پزشکی و داروخانه و داروساز، عامل اصلی این طرح بوده است. ما در این شکی نداریم و هیچیک از برادرهای نماینده با علم و تخصص مخالف نیستند و هر چه کارهای پزشکی ما تخصصی تر بشود این کمال مطلوب ما است . ولی چون یک معضلاتی هست ، واقعاً یک گرفتاریهایی در سطح روستا و در سطح شهرستانهای دورافتاده هست که باعث این طرح میشود. ما این را قبول داریم . ولی مسأله را باید دقیق تر از این بررسی کرد. آن چیزی را که برادرمان آقای ناطق گفتند که ما باید دکترهای داروساز را به کارخانه های داروسازی، ببریم نمیدانم این در شأن دکتر نیست که نسخه پیچی بکند. این را اگر برادران دقت بکنند به خیلی از حرفه های دیگر پزشکی هم ما میتوانیم این را سرایت بدهیم آقا دندانساز چرا باید هفت سال درس بخواند که بیاید و برود که میخواهد دندان بکشد. ما یک آدمی را دندان کندن را به او یاد میدهیم (همهمه نمایندگان ) یک مقدار هم بعنوان تجربه این کار را بکنند و برود دندانسازی بکند (همهمه نمایندگان) رئیس- آقایان ! متأسفانه امروز یک برخوردی میکنید که در شأن مجلس شورای اسلامی نیست. این کارها مال مجالس طاغوتی بوده، بگذارید آقایان حرفشان را بزنند مخالف و موافق گوش بدهید و در رأی تان اظهار نظر بکنید. آقای الله بداشتی بفرمایید. الله بداشتی – اگر ما بخواهیم اینطوری با مسأله برخورد بکنیم برای دندانسازی هم ما میتوانیم همین را بگوئیم که آقا دندانساز هم یک کمی000 میدانید سابق هم کسانی که یک مدت کار سلمانی داشتند، اینها دندان هم میکشیدید ولی جامعه امروز و جامعه پیشرفته اجازه نمیدهد که دیگر کسی را که سلمانی گری میکرده، بیاید دندان هم بکشد. پس ما با مسأله نباید اینطوری برخورد بکنیم، بلکه ما از آنطرف برای جان انسانها، اینقدر ارزش قائل باشیم در مواردی که میگویند اگر محتمل قوی باشد، احتمال هم ضعیف باشد چون محتمل قوی است به احتمال ضعیف از نظر فقهی توجه میشود و ارزش قائل است. شما امروز در رابطه با ضد انقلاب می‌بینید امام پیام هشت ماده ای صادر میکند اما ضد انقلاب را مستثنی میکند چون اینقدر خطرش عظیم است . اینجا مسأله جان مردم مطرح است. اگر خدای ناکرده یک پزشک آمده یک دانه نسخه را اشتباهی داده و این نسخه را آقای داروپیچ هم می پیچد و میدهد و نمونه ها هم پیش آمده و برادران هم میدانند که پیش آمده. در جامعه ما پیش آمده است که دکتر نسخه را اشتباهی داده و داروساز فهمیده که این نسخه اشتباه بوده و آن را برگردانده و یا با دکتر تماس گرفته و حل شده و جان بعضیها از خطر نجات پیدا کرده چرا به این موارد توجه نمیکنید؟ خوب این مسأله خودش باعث کنترل میشود که دکتر داروساز وقتی باشد در این موارد حداقل کمتر میشود چون عرض کردم مسأله جان آنقدر اهمیت دارد چه از نظر اجتماعی و چه از نظر فقهی و دینی ما اینطرف را به آن همیت بدهیم که بلی، آدم کار بکندو زحمت بکشد برای اینکه یک دفعه خدای نکرده جان کسی تلف نشود و برادران هم میدانند اگر دکتر هم باعث تلف شدن جان کسی بشود شرعاً ضمان دارد و اینطور نیست که حالا مسأله پزشکی اش باعث شده است که بگوئیم نه هیچ مسؤولیتی در قبال این ندارد. اینطرفش برای ما خیلی پراهمیت تر است من معتقدم که برادران میبایستی اگر ما مشکلات نداشته باشیم یعنی ما اگر ضرورتهای اجتماعی و آن دهاتی را که این گرفتاریها را دارد باعث این نشده باشد که این طرح را بدهیم ما درست بعکس این باید طرح بدهیم. ما باید این آقایان داروسازها را موظف و تکلیفشان بکنیم که حتماً نسخه ها را داروساز ببیند و کسی را که اصلا تخصص در رشته وساخت دارو ندارد. همینطور تحویل آن بیمار ندهد. و این را من قبول دارم که یک عده ای ببینند من نمیخواهم باز بگویم همه ، بعضی از داروسازها واقعاُ بی مسؤولیت هستند، واقعاً پولکی هستند. واقعاً دنبال پول و تجارت هستند.اینها ارزش انسانی خودشان را خرد کرده‌اند و آن عامل انسانی را در خودشان نابود کرده اند ما با اینها کار نداریم که اینها اصلا فقط یک باج سبیل از داروخانه ها میگیرند واز اینکه فقط چون این مدرک را دارد برود با این مدرک یک جوزای برای فلان داروخانه بگیرد. اما خودش اصلا کاری به داروخانه نداشته باشد.این جزو فسادهای گذشته اجتماع ما هست که ما باید آن را ریشه کن بکنیم نه اینکه با یک چیزی بیائیم که آن خودش هم غلط و نادرست باشد. پس برادران از این جهت مسأله را نمیتوانند اثبات بکنند. مسأله دیگری که مطرح است امروز وقتی که قرار شد واقعاً با فرمول شیمیائی داروها ما داروخانه را اداره بکنیم، مسلم کار حساس تر میشود، مسلم دکتر داروساز از خود پزشک هم در اینجا اولویت دارد و پرارزش تر است چرا که چون کاملا به ساخت دارو علم و آگاهی دارد که دکتر این علم و آگاهی را نسبت به آن فرمول شیمیایی داروها ندارد. در مرحله اول عرض کردیم که جامعه اسلامی انشاءالله به اینجا خواهد رسید که اینطور بکند یعنی درست بعکس ما به هیچ عنوان اجازه ندهیم که یک نسخه پیچی که سواد و آگاهی ندارد این به دست بیمار دارو بدهد و انشائالله داروسازها را موظف کنیم که خودشان بخواهند دارو را به بیمار تحویل بدهند که خیلی مسأله را از جهت خطر کمتر میکند. اما برادران واقع مسأله این است که آنچه را که من مخالف آن هستم یک چیز دیگری هم در آن هست و آن این است که ببینید برادرها واقع مسأله این است که بنی صدر خائن چیزی را که یکی از اساسی ترین مسائل مکتب ما هست این را آورد و در مقابل مکتب قرار داد. همه برادران میدانند ما از این کوچکترین مسائل شرعی و از آن جزئی ترین مسائل شرعی را معتقد به فقه و اعظمیت و آگاهی و تخصص در آن هستیم تا مسائل کلی. ما معتقدیم اصلا در رابطه با مسلمان: «من دخل فی الاسلام بغیر علم خرج منه کما دخل فیه» ما اینقدر با بی علمی از نظر فطری اسلامی مخالفش هستیم، هیچ چیزی را بدون علم و آگاهی تبول نداریم. ترس من این است که عرض کردم نظر برادران واقعاً این نیست نظر آنها آن مشکلات اجتماعی است ولی دشمنان ما از آن انتزاع بکنند که ما داریم برای تخصص و علم و آگاهی آن ارزشی را که ما باید قائل باشیم ، قائل نباشیم. و یک قوانین اینجوری که در جهت حذف تخصص و آگاهی هست در مجلس شورای آن را تصویب میکنیم این مسأله واقعاً یکی از ترسهایی برای من هست که من معتقدم برادرها به این مسأله توجه کنند و با در نظر گرفتن این مسأله و مسأله ضرورت کلا تصمیم بگیرند. والسلام. منشی- آقای پورسالاری مخالف رد. پورسالاری – بسم الله الرحمن الرحیم. از این نظر برادر مخالفمان مطالبی که فرمودند بر اینکه ما متخصص را کنار بگذاریم ، من خیال میکنم که اصلا این موضوع اینجا مطرح نیست. بلکه عکس قضیه هست و دفاع از متخصص است برای خاطر اینکه داروساز و آن هم که امروز ما همه جا می بینیم که مسؤولین ما، رهبر انقلاب ما همه و همه دارند متخصصها را دعوت میکنند وافراد لایق و کاردان به مملکت برگردند، برای خاطر چیست برای خاطر این است که از تخصصها استفاده بشود الان اگر بنا باشد بگوئیم دکتر داروسازی که هر یک از آنها برای ما جنبه حیاتی دارد، بیائیم وادار کنیم به اینکه داروفروشی بکند و حال اینکه مسأله دارو در مملکت ما طبق اظهار نظر افراد مطلع، آن داروهایی که فعلا موجود است اثر داروئی‌اش بر روی جسم انسانها 90% آن زیان است، 10% آن مفید است آنهم بعنوان یک مسکن و تسکین‌دهنده است از باب اینکه دارو مانده، حالا وضعیت توزیع آن و با ، اینکه آمدن آن و همه مسائلی که گفته شده که باعث میشود زمان بگذرد و دارو فاسد بشود یا اینکه دارو به وجه احسن به اهلش نرسد، همه اینها به جای خودش، و حال آنکحه سرزمین ما از نظر گیاهان داروئی غنی است و باید برای این متخصصین ما مرکزی به وجود بیاید که اینها بتوانند فعال بشوند، بیایند در این رشته تخصصی شان استفاده بکنند. جان مطلب این است که می‌بینم در مجالس و کمیسیونها و مراکز علمی ما پشت پا به آن میزنند، مسأله استفاده از این گیاهان داروئی و فعال کردن بخش داروی داخلی می‌بینم به آن بی اعتنائی میشود اما از طرفی می‌بینم که می‌آئیم به معلول میپردازیم خوب حالا یک تعداد دکتر داروساز بیکار داریم حالا اینها را چه کار بکنیم؟ اما از آنطرف مشکلاتی که در جامعه وجود دارد دارو به روستاها نمیرسد، همان افراد داروفروش را می‌بینیم در شهرهای کوچک میتوانند بمانند. اما دکترهای داروساز بعلتهای متعددی سرکشی ندارند. نمیتوانند بروند اما در عمل ببینیم چه پیش خواهد آمد؟ از اینکه از تخصص باید استفاده بشود، کسی منکر آن نیست اما معنای استفاده از متخصص این نیست که دکتر زحمتکشیده داروساز نسخه را به داروخانه ببریم و بگوئیم نسخه ها را کنترل کن. خوب آن کسی که این نسخه را نوشته اگر صلاحیت نداشته ، چرا بعنوان دکتر تأیید و گذاشته شده و بر جان مردم تسلط داده شده و گفته شده آقا شما نسخه بنویس. اگر که او لیاقت و شایستگی ندارد چرا نسخه بنویسد اگر لیاقت و شایستگی دارد و نسخه ای را نوشته است آن درصدی که اشتباه میشود، آن یک چیز طبیعی است مگر همه کارها بی نقص است؟ تا این یک موضوع بی نقص باشد، و بعد این افرادی که با دارو سر و کار داشتند و در داروخانه ها الان دارند عملا کار میکنند، الان شما چقدر در وضع توزیع دارو شکایتها دارید؟ که الان حالا بگوئیم بر سر هر داروخانه ای پنج نفر از این دکترهای داروساز را ببریم و در آنجا بگذاریم تا اینکه بتوانند مسأله را روبراه بکنند. مشکلی به آن صورت من خیال میکنم که نیست. بلکه وضع نظم موجود در توزیع دارو را بهم میزند یعنی این محرومیتهایی که الان در شهر و روستا وجود دارد واین نظامی که وجوددارد، بهم میخرود و یک بی نظمی جدیدی حاکم میشود که بعد باید مسؤولین مدتی وقت خوداشن را با همه این گرفتاری که دارند، مشغول این قضیه بشود. الحمدالله همانطوری شعور عمومی به مصالح مملکت در کل مملکت وجود دارد، بحمد خدا در مجلس هم یک چنین شور عمومی برای مصلحت جامعه و اسلام و مسلمین وجوددارد، امیدورایم که برادران نماینده و خواهران رأی بر رد این لایحه ندهند بلکه این لایحه تصویب بشود، اگر اصلاحی لازم دارد که کامل بشود آن مسأله جدائی است، لذا من مخالف رد و موافق تصویب هستم. منشی- آقای دکتر زرگر موافق رد. دکتر موسی زرگر- بسم الله الرحمن الرحیم. من یک مشکل بزرگی داشتم که برادرمان حضرت حجت‌الاسلام الله بداشتی حل کردند آن مشکل این بود که میترسیدم خدای نکرده ضد انقلاب از تصویب یا مطرح کردن این چنین طرحهایی و تصویب آن در مجلس این استفاده را که خدای نکرده روحانیت ما و جامعه مجلس ما مخالف با علم ودانش است. اما برای اطلاع بیشتر برادران عرض میکنم که نظام فعلی داروئی کشور به هیچ وجه من الوجوه مورد تأیید و قبول ما نیست و بهمین دلیل نظام نوین داروئی را پس از اینکه در شورای انقلاب به تصویب رسیده در ستاد انقلاب فرهنگی و سایر مراکز علمی در حال تکمیل و اجراء است بعنوان اینکه وظیفه شرعی خودم را برای آگاهی بیشتر خواهران و برادران انجام داده باشم عرض میکنم. اول مسائل علمی در ارتباط با داروخانه، داروخانه محل فروش عروسک و جوراب و این چیزها نیست داروخانه جائی است که افرادی مثل شیخ عطار در آنجا به طبابت و به داروفروشی مشغول بودند توجه داشته باشید داروخانه یکی از حلقه های مهم زنجیر بیمار، پزشک ، بهداشت و درمان و دارو است. پزشک داروساز مشاور و راهنمای خوب و امینی برای پزشک است راهنمای خوبی است برای بیمار در امر بهداشت و درمان و مطلع و محقق خوبی است در امر دارو. اما در این امر دارو ببینیم چه اطلاعاتی دارد و چه اثری میتواند داشته باشد؟ اینکه برادرمان آقای پورسالاری فرمودند 90% داروها ضرر و زیان دارد یک توجهی به ضرر دارو کردند. اما من این را یک خرده میشکافم دارو یک تیغه دو لبه است: از یکطرف بیماری را میبرد واز طرف دیگر به بیمار صدمه میزند. شامل آن قسمتهایی که باید دقت بشود، عوارض جانبی ، خطرات مرگ و میر و بخصوص در این زمان اعتیاد به دارو، بخصوص داروهای آرام‌بخش که امروز یکی از خطرناکترین مسائلی است که در جوامع دنیا پیدا شده. برادران و خواهران این را توجه میکنند دارو در مقداری که مصرف میشود اگر بجا مصرف بشود در یکمقدار کم بی اثر است، در یکمقدار متناسب مؤثر است ودر مقداری بالاتر از این سم است . روی این اصل میفرمایند اگر پزشکی که این نسخه را مینویسد، اگر شایستگی را ندارد ننویسد. بنظر من تشخیص این که او این شایستگی را دارد یا ندارد؟ این بر عهده مارکز علمی مملکت است و ارتباط به مسائل قانونگذاری ندارد. او را حتماً شایسته تشخیص داده است که به او اجازه نسخه نویسی داده است. اما برادران توجه داشته باشید که من وظیفه ام را انجام میدهم اگر یک روزی خدای ناکرده مسؤولیت شرعی و وجدانی پیدا کردید، آنوقت یادتان باشد که سقط جنینها، بچه های ناقص الخلقه و عوارض جانبی داروها ناشی از این است که افرادی به دوا، و پخش کردن و فروش دارو در دنیا مشغولند و ازاین کار بهره میگیرند که افرادی ناشایست ، بی توجه به سواد و بخصوص بدون تعهد هستند. داروسازی را که برادران عنوان میکنند وقتی که فرهنگ غربی خواست داروسازی را از ما بگیرد. داروخانه های ما را به داروفروشی تبدیل کرد. اما ما میخواهیم به یاری خداوند در آینده داروسازانی داشته باشیم که هم در کارخانجات داروئی دارو بسازند و هم در داخل داروخانه داروهائی را که با فرمولاسیون و با قیمت بسیار ارزان و تهیه اکستراها و ترکیباتی که با قیمت بسیار ارزان همان چیزی که آقای پورسالاری فرمودند ترکیب داروهایی که از داروها و گیاهان سنتی به عمل می‌آید داشته باشیم میفرمایید که این را ما نداریم بلی، باید داشته باشیم بهمین دلیل نظام نوین دارویی در جهت تأمین این خواسته است، این است که قدمی برمیدارد متأسفانه با تندروی در سبزوار داروخانه ای را میبندد و برادری که البته دلش بحال مردم میسوزد و حسن نیت دارد تصمیم میگیرد که لایحه ای را به مجلس تقدیم کندو یادآور خاطره ایادی و شاهقلی گردد. آقایان توجه داشته باشید این مجلس، مجلسی است مشحون از علماء و دانشمندان مسأله داروسازی000 (یکی از نمایندگان: آقای هاشمی در این صحبتها توهین میشود.) (همهمه نمایندگان) مسأله داروسازی با دارو پزشکی ببینید امروز کلینیک داروسازی دارو و پزشکی با هم به صورت ید واحده در جهت بهبود بیمار باید قدم بردارند. نه این چنین که هر کس 10 سال در یک داروخانه ای کارهای معمولی را انجام داده باشد، این بتواند داروسازی یا داروفروشی به این معنا بکند. بخصوص مسأله دیگری که باید عرض کنم پیشرفتهای عظیمی که امروز در درمان سرطان پیدا شده واین داروهایی که امروز در درمان سرطان پیدا شده است 90% عوارض بسیار خطرناکی دارد که اگر زیر نظر دکتر داروساز و دکتر پزشک مصرف نشود عواض جانبی آن هر گونه اشکالی ایجاد بشود، اینجا گناهش به گردن من و شما خواهد بود روی این اصل بررسی برادران پزشک داروساز و تمام کسانی که در مسائل داروئی دست اندر کار بودند ، برای اولین بار در تاریخ پزشکی این مملکت ثمره کار کردن و جلسه داشتن در مسجد الجواد که آقایان اطلاع دارند که تمام پزشکان و دراوسازان متعهد پس از چند ماه کار شبانه روزی موفق شدند طرح ژنریک را تهیه بکنند که بحث راجع به طرح ژنریک و اصولا قطع وابستگی به اسمهای داروهای تخصصی در کشورهای خارج ثمره این انقلاب بود واین به مرحمت برادرانی که در شورای انقلاب بودند، به تصویب رسید و شروع به انجام این طرح شده است که امیدواریم در آینده ثمرات عظیم اقتصادی ، بهداشتی و درمانی آن را بتوانیم استفاده بکنیم. اما اجازه بدهید که ما این خط را و این راه را که در جهت اعتلای مسأله پزشکی و داروسازی هست، پیش برویم تا به قهقرا برنگردیم. این را دقیقاً عرض میکنم به قهقرا برگشتن است . چرا برادران توجه نمیکنند آیا ما اینقدر دین ناریم که بخواهیم دین مان را برای حفظ منافع همکاران داروسازان بفروشیم؟ آیا وزارت علوم، دانشکده های داروسازی، آیا کمیسیون بهداری ستاد انقلاب فرهنگی تمام این کسانی که در این کار زحمت کشیده اند و متخصص هستند، نمیفهمند! که برای مسائل داروئی این مملکت چه باید بکنند؟ بطور قطع میدانند و برای این کار نقشه ای ترسیم کرده اند که امیدواریم با دنبال کردن این نقشه و بخصوص یک نکته ای را عرض کنم بی قیمت کردن دارو, بی قیمت کردن دارو البته معنایش این نیست که دارو مجانی بشود، بی قیمت کردن دارو در نظام داروئی یک شیوه دیگری است که تمام این دعواهایی که همه اش به قول معروف بر سر چاپیدن چیب بیمار هست، همین الان در اینجا و در هر کجای دنیا و شرکتهای چند ملیتی و دستگاههای صهیونیست بین المللی که اصولا تجارت دارو را در دست دارد، امروز کوشش میکند این چنین بازوهایی را درست بکند. ما باید برویم بطرف اینکه توزیع، تولید و تدارک دارو که با جان انسانها ارتباط دارد، دولتی بشود. و ما با این تز موافقیم همانطوری که با تکنسینها یا داروسازانی که 10 سال حرفه ای هستند و داروخانه را اداره میکنند، مخالفند، دوبرابر و مضاعف آن خدا میداند ، با آن دکتر داروسازی که متعهد است در داروخانه بنشیند و دارو را چک و کنترل بکند و به مریض بدهد، با او مخالفیم. اگر وزارت بهداری و برادران دست اندرکار در این وزارتخانه نمیتوانند آن چیزی که خواست علمی ما هست ، برآورده کنند این دال بر این نمیشود که ما دفع فاسد را به افسد بکنیم . بنابراین از برادران خواهش میکنم توجه بکنید ما موافق با آن دکترهایی نیستیم که تابلوشان را خدای ناکرده بر یک داروخانه نصب میکنندواز آنجا ده هزار تومان یا بیست هزار تومان میگیرند. اما توجه داشته باشید این کسی که 20 هزار تومان میدهد از کجا میآورد؟ حتماً شبها میرود دزدی میکند؟ یا از مریضهای بیمه ای با بند و بستهای مخصوص ماهی 200 هزار ، 300 هزار تومان از دولت میگیرد و حاضر است که ماهی 20 هزار تومان به یک طبیب بدهد برای اینکه اصلا در داروخانه حضور نداشته باشد. توجه داشته باشید با فروش داروهای تقویتی و من شرم دارم بگویم تقویتی آنچنانی که با جعبه جعبه در سفرهای مختلف وارد میشود و در بازار سیاه به قیمتهای کلان فروخته میشود، از اینطریق استفاده میکنند. دکتر داروسازی که از دانشکده بیرون آمده، باج گیر است؟ یا آن کسی که میلیونها سرمایه دارد واز گاوداری و باغداری، زمین داری ، و همه کار میکند و ضمناً داروخانه هم دارد. آیا دکتر داروسازی را که یک شخص سرمایه دارد به استثمار و استثمار همیشگی میکشد، باج گیر است یا آن کسی که داروی قلبی را در بازار سیاه هفت تومان را به چهل تومان میفروشد؟ برادران توجه بکنید اینجا یک نکته بسیار بسیرا حساسی برای مجلس است. (رئیس: آقای دکتر وقتتان تمام است) اجازه بدهید. یک کلمه دیگر عرض کنم من ضمن اینکه درخواست میکنم و آرزو داشتم که جلسه خصوصی بشود و ما بتوانیم برای همه نمایندگان چون همه مسائل را که نمیشود از پشت این تریبون گفت، در آنجا بگوئیم وامیدواریم روزی بشود که تمام بخشها و قسمتهای ما دارای داروخانه هایی باشند که توسط افراد محقق و دانشمند بدون سودجوئی و سوادگری اداره بشود. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. (احسنت، احسنت). رئیس- خوب، یک ربع ساعت تنفس میدهیم . و آقایان سر یک ربع تشریف بیاورند. (جلسه در ساعت 50/10 بعنوان تنفس تعطیل و در ساعت 25/11 مجدداً به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل گردید. ) 6-مراسم تحلیف آقای شریعتی دهاقانی نماینده مردم سمیرم. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است و قبل از شروع دستور، آقای شریعتی دهاقانی از سمیرم اعتبارنامه شان آمده برای مراسم تحلیف تشریف بیاورند. شریعتی دهاقانی- بسم الله الرحمن الرحیم. من در برابر قرآن مجید به خدای قادر متعال سوگند یاد میکنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد مینمایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم. ودیعه ای را که ملت به ما سپرده بعنوان امینی عادل، پاسداری کنم. و در انجام وظایف وکالت ، امانت و تقوی را رعایت نمایم. و همواره به استقلال واعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند باشم. از قانون اساسی دفاع کنم و در گفته‌ها ونوشته ها واظهار نظرها استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را مد نظر داشته باشم. (ادامه بحث پیرامون طرح ارائه مجوز به داروخانه هایی که بیش از ده سال سابقه کار دارند) رئیس- خوب، دو مخالف و دو موافق صحبت کرده بودند و آقایانی دیگر میتوانند ادامه بدهند. منشی(الویری)- آقای مهدی طیب مخالف رد. مهدی طیب- بسم الله الرحمن الرحیم. از برادران و خواهران محترم نماینده استدعا میکنم این طرح را دقیقاً با واقعیتهایی که ما در جامعه با آن روبرو هستیم، در موردش قضاوت بفرمایید. بعضی از موافقین با رد گویا در عالم رؤیا و ایده آلها به مسأله نگاه میکردند و منتزع از واقعیتها و مشکلاتی که مردم مناطق محروم ما با آن روبرو هستند. ابراز میداشتند که حراست از ارزش علمی کار داروسازی وظیفه منطقی است و ما نباید اجازه بدهیم به کسی که کار تجربی در این زمینه کرده، عهده دار اداره داروخانه بشود، منتها من سؤال میکنم این که برادرمان آقای دکتر زرگر فرمودند حلقه بیمار، دکتر، درمان و دارو، حلقه زنجیره ای است که بهم اتصال دارد و هر کدام از اینها ناقص بشود، شفای بیمار در آخر به دست نمی‌آید . امر دائر نیست بین اینکه یک داروخانه با دکتر داروساز داشته باشیم و یک داروخانه بدون دکتر داروساز. امر دائر است بین اینکه اساساً داروخانه و داروئی نداشته باشیم و این که داروخانه ای داشته باشیم، با مسؤولی که سابقه کار تجربی موفق در زمینه اداره داروخانه دارد. آقای دکتر زرگر به خیابانهای تهران نگاه نکنند که قدم به قدمش دراگ استورها و داروخانه های بزرگ هست. به نقاط دورافتاده کشور تشریف بیاورند و ببینند متأسفانه وزارت بهداری تعطیل داروخانه هایی را که پزشک داروساز نداشتند، بجای اینکه از تهران شروع کند، از دور افتاده ترین مناطق محروم کشور آغاز کرد. تشریف بیاورند . من دست ایشان را میگیرم و میبریم به شهرستانی که نمایندگی آنجا را من بعهد ه دارم ، نشان میدهم که فاصله یک مرکز بخشش تا مرکز شهرستان بیش از 300 کیلومتر راه ناهموار است و به جرم اینکه پزشک داروسازی این ایثار را نداشته که به آن مرکز پخش برود ، مردم مجبورند از بی داروئی در بیماریها جان بدهند به این واقعیت ها نگاه بشود، نه به خیابانهای تهران که دکتر داروساز برایش زیاد داوطلب هست. فرمودند تعداد دکتر داروساز در مقایسه آماری کافی است همان مشکلی را که ما در مورد پزشک داریم که توزیع ناعادلانه خدمات پزشکی در سطح کشور به آن میگوئیم به مراتب بالاتر در زمینه داروسازها داریم که حاضر نیستند به مناطق دورافتاده و محروم بروند و هیچ ضامن اجرائی هم وجود ندارد که آنها را به اجبار ما به سمت مناطق محروم بکشانیم. باتوجه به این امر من فکر میکنم اگر واقع بینانه قضاوت بشود با این تصور انتزاعی نتیجه قضاوت خیلی تفاوت خواهد داشت برادری فرمودند با توجه به اینکه احتمال دارد دادن داروی نادرست بیماری را بکشد چون اینجا محتمل قوی است اگر چه احتمال ضعیف است جا دارد که عقلا توقف کنیم. من سوال میکنم آیا اینجا شما یک دکتر داروساز گذاشته اید که میگوئید اینجا چون احتمال این که فردی که سابقه تجربی فقط دارد داروئی اشتباه بدهد احتمال ضعیفی است اما اثرش بد است و اثرش کشنده است بایددر مقابل این احتمال بایستیم آن بیماری که دارد از بیماری رنج میبرد و بخاطر دسترسی نداشتن به دارو جان میدهد و تشریف بیاورید به این مناطق محروم و ببینید که یکی و دو تا و ده تا و صد تا این بیماران نیستند در مورد اینها چه میگوئید؟ آنجا هم علاوه بر این که محتمل قوی است احتمال قوی است بنابراین چنین قضاوتی نباید کرد . یک نکته ای را فرمودند که بعید میدانستم ایشان بفرمایند متهم کردن روحانیت ما که اساساً ویژگی شخصیت روحانی، داشتن اطلاع و آگاهی است و تکیه اسلام بر بینش و بصیرت و دانائی است .اتهام این به مخالفت با تخصص این را از زبان بنی صدرها شنیدن شاید چیز بعیدی نبود اما مجلس را در یک منگنه گذاشتن که اگر مجلس به این طرح رأی بدهد اینگونه قضاوت خواهد شد گمان میکنم کار درستی نیست به اعتقاد من روحانیت ما همواره پاسدار ارزشهای علمی بوده وامروز هم هست منتهی نه آنگونه که بعضی از روشنفکران بریده از وافعیت قضاوت میکنند بلکه همیشه با توجه به واقعیتها قضاوت میکرده مسأله دیگری که وجود دارد این است که محل داروسازی امروز دیگر داروخانه ها نیست من فکر میکنم آقای دکتر زرگر هم در طول عمرشان اگر خدای ناکرده زمانی بیمار شده باشند یکبار هم در داروخانه ای که پزشک داشته دارو برای ایشان در محل داروخانه نساخته اند امروز داروها را (زرگر : تکذیب میکنم) کارخانجات و لابراتوارهای داروسازی میسازند و داروخانه ها بیشتر نفس شان در تطبیق داروی ساخته شده با تجویز پزشک است ودادن این دارو به دست بیمار. بنابراین، با توجه به این ، بجای این که ما بخواهیم این همه تأکید بکنیم بر ضرورت حضور داروساز آن هم به این دلیل که در داروخانه ها دارو باید ساخته بشود. من فکر میکنم اینهم تصور دقیقی نیست. داورساز اگر داریم هدایتشان کنیم لابراتوارهای عظیم علمی بسازیم. دارو به میزان کفاف برای مردم کشورمان تأمین کنیم تا ابرقدرتهای با کثیف ترین حیله ها که تحریم داروئی هست در برابر انقلاب ما به مردم محروم، لطمه نزنند و اما این که فرمودند سرمایه داران و تجاری هستند که ممکن است از این طرح سوءاستفاده کنند و توسعه بدهند کار دارو فروشی را این سرمایه داران و تجارهم قول میدهم به آقای دکتر زرگر که به شهرهای بزرگ علاقمند ند به نقاط پرجمعیت و مرفه علاقمندند در فلان بخش دورافتاده کشور کدام تاجر؟ کدام سرمایه دار؟ کدام آدم سوء استفاده گر است که با چند هزار معدود مردم آن منطقه برود و داروخانه افتتاح کند اینهم فکر میکنم باز منطبق بر واقعیتها نیست. و مسأله دیگر این که الان ما داروخانه ای نداریم که توی آن داروساز باشد و بخواهیم پزشکش را بیرون کنیم که بگوئید اینکار ، کار ضد علمی است ، یک پیشنهادی تقدیم شده به هیأت رئیسه برای اصلاح این طرح . اینگونه این طرح را اصلاح کردیم و من به آقای دکتر زرگر و به آقای دکتر شیبانی هم ارائه کردم هر دو هم این پیشنهاد را تأیید کردند و آن . این که وزارت بهداری تا سه ماه وقت داشته باشد که برای همه مناطق نیازمند کشور پزشک داروساز برای افتتاح داروخانه ارائه کند اما اگر تا سه ماه ارائه نکرد و مناطقی بدون داروخانه ماندند تا زمانی که امکان ارائه پزشک داروساز وزارت بهداری پیدا کند در این فرجه لااقل در آن مناطق اجازه داشته باشند کسانی که ده سال سابقه کار تجربی مستمر در نسخه پیچی و ارائه داروخانه دارند این کار را انجام بدهند با یک جمله اضافه شدن که آن جا تقدیم شده این طرح اصلاح میشود و به بهترین نحو هم اجازه نمیدهد در مناطقی که پزشک داروساز هست افراد سوء استفاده گر بیایند و داروخانه‌هایی را بصورت تجارت باز کنند که ما هم مخالفیم و از آن طرف مشکل مناطق دورافتاده و محرومی را که وزارت بهداری قادر نیست برای آن مناطق پزشک داروساز تأمین کند. حل میکند. و مردم آن مناطق هم از نعمت دارو میتوانند در کشور استفاده بکنند بنابراین اگر توجه بشود به این پیشنهاد اصلاحی که به راحتی و طبق آئین نامه هم قابل اصلاح است این ماده واحده بعد از تصویب کلیاتش با تصویب این هم نظرات کسانی که مدافع ارزشهای علمی در کار اداره داروخانه هستند تأمین شده و هم از آن طرف چشممان را بر واقعیتهای جامعه نبسته ایم و من از برادران و خواهران نماینده استدعا میکنم که به اصل این طرح رأی بدهند تا اصل این طرح تصویب بشود خود من هم معتقدم که نقایصی دارد که آن نقایص باید تکمیل بشودو زمینه سوء استفاده ها را در این طرح ما از بین ببریم ودر عین حال من فکر میکنم که در موقع رأی دادن به همه بیماران مناطق دورافتاده برادران و خواهران نماینده فکر خواهند کرد و رأی میدهند. متشکر. منشی- آقای لطیف صفری موافق رد هستند. لطیف صفری- بسم الله الرحمن الرحیم. با توجه به اینکه عمده مطالبی که من میخواستم بگویم برادرمان آقای دکتر زرگر و دیگر موافقان گفتند من وقتم را به حاج آقای کروبی که بیشتر از همه من فکر میکنم در جریان (رئیس: صحبت نباید بفرمایید) درمان و پزشکی مملکت هستند میدهم (رئیس: آقای کروبی اسم نوشته اند؟ ) بلی. رئیس- بسیار خوب آقای کروبی بفرمایید. کروبی- بسم الله الرحمن الرحیم. من فکر میکردم با آن نصایح پدرانه حضرت امام در ان روز ملاقات ما نمایندگان با مسائل انشاءالله پخته تر برخورد میکنیم که نکند طرحی ، مسأله ای ، ماده واحده ای تصویب بشود بعد عوارض نامطلوب و مشکلاتی ببار بیاورد یا به تعبیر امام برای مجلس کوچک باشد. حالا کاری ندارم که از نظر قانون اساسی و فقهی هیچ محل بحث نیست و تصویب هم میشد اگر چنانچه تصویب بشود. اما این را میخواهم عرض کنم. برادرها ما نباید با مسائل احساسی برخورد کنیم. این شعار مستضعفین و محرومین و مناطق دور از دست این را بدون تعارف، باید بیشتر بدهیم که با این مسائل داریم دست و پنجه نرم میکنیم و نوعاً هم آقایان این شعارها را میدهند که کمتر با مشکلات دست و پنجه نرم میکنند منبد است که این تعبیر را بگویم ولی چون میبینم اینقدر شعار این مسأله داده میشود که محروم و مستضعف و مناطق دور از دست و نبودن دکتر و نبودن داروخانه شعار داده میشود که اصل قضیه اصلا از دست میرود در این که داروخانه مجهز همه جا نیست بحثی نیست ولی این طرح جداً همان مثال است، که میخواهیم ابرویش را درست کنیم چشمش را هم کور میکنیم، اگر بنا باشد هر کسی ده سال داروخانه داشته و در طرح هم جالب این است ، نوشته کسی که داروخانه داشته، نه کسی که نسخه پیچ بوده یعنی چه بسا افرادی داروخانه داشته اند ولی در نسخه پیچی اصلا نقشی نداشته اند و هیچکاری نکرده اند. چه بسا صاحب داروخانه افراد متعهدی بیایند ودوره هایی بروند یکسال، دو سال و خودش هیچ نقشی نداشته باشد در این قضیه دراین ده سال. رئیس- در آن جا عبارت بد تنظیم شده است،‌عبارت درست است منظور نسخه پیچها هستند. کروبی- بلی من عرایضی که دارم عرض میکنم ولی آن چیزی که بسیار مهم است و باید روی آن توجه بشود اگر چنانچه بنا باشد هر کسی چند سال توی داروخانه ای بوده او نسخه پیچی کند و به اینصورت ما اعلام کنیم که دیگر پزشک داروساز وجودش ضرورت ندارد ، این در واقع این است که در دانشگاه را باید ببندیم ، مثل این است که آقایان اعلام کنیم بر اینکه حوزه علمیه چون به حد کافی روحانی مثلا شایسته و لایق و ملا ندارد بنابراین هر کسی که فرض میکنیم توضیح‌المسائل را بلد است او میتواند برود در شهرستانها و مصدر کار بشود. قاضی بشود. امام جمعه بشود و کارهای روحانیت را انجام بدهد، آخر این چه ضایعه ای بوجود می‌آید ؟ اگر ما اینکار را شروع کنیم. (همهمه نمایندگان) آیا این 000 (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس) ببخشید سوزن زن برود و چنین کاری بکند . اینها را ما باید حساب بکنیم و توجه داشته باشیم به عوارض قضیه. همه اش اینکه بایستیم و شعار بدهیم مستضعفین 000؟ یا اینکه ده سال باید سابقه داشته باشد. خوب آن که ده سال سابقه دارد باز مثل همان طبیب بلند نمیشود و برود آن منطقه محروم داروخانه باز کند. صحبت کردید که باید ده سال سابقه داشته باشد آن کسی که ده سال سابقه داشته باشد میماند و دیگر به مناطق محروم نمیرود باز آن کسی که شما میخواهید برایش کاری بکنید و گسترش بیابد و جاهایی که داروخانه نیست داروخانه بوجود بیاید آن جایی که نداشته چیزی بوجود نمی‌آید چون سابقه ده سال را میخواهد. (طیب: تعطیل کرده بودند آقای کروبی داروخانه ها را) برادرها ، اگر ما بنا باشد اعلام بکنیم ما با این مسائل یک مقدار آشنا هستیم بدون تعارف ساده و عریان سخن من این است که اگر این مسأله تصویب بشود نوع این داروخانه‌ها دیگر دکتر داروساز 15 هزار تومان 16 هزار تومان 20 هزار تومان 18 هزار تومان حقوق بدهند نخواهند آورد. هر کسی یک نفر را میآورد و مینشاند آن جا حساب کنید آنوقت 5 سال دیگر چه بر سر کشور میآید ؟ آخر ما باید آینده را هم حساب بکنیم و طبابت را و پزشکی را و داروسازی را به اینصورت ما بگوییم عملا چند سال دیگر هیچ استفاده ای از اینها نخواهد شد. بهر جهت سخن ما این است عرض ما این است با تماسی که با طبیبها داریم با تماسی که با داروسازها داریم با ارتباطاتی که با شهرستانها و این مشکلات مردم داریم و با توجه به این که آن محرومیتی که برادرهایمان مثل آقای طیب و مثل آقای ناطق نوری فرمودند همه آنها صحیح است اما اگر این مسأله اجراء بشود مطمئن باشند برای آینده کشور ممکن است حالا آنی یک مقداری مسائل را حل کندولی برای آینده کشور مضر است به علم ضرر زده ایم. شعار بر علیه انقلاب بدست ضد انقلاب را داد ه ایم و با این مسائل در واقع داریم (من عذر میخواهم که این را میگویم) حالا بر خلاف فرمایش آقای طیب که میگویند آقای دکتر زرگر گفت که تخصص، آقایان روحانیون میگویند. نه، یا علم نه، در حالیکه آقای دکتر زرگر اول سخنش حجت الاسلام والمسلمین به آقایی گفت که قبلا در این زمینه سخنرانی کرده بوده اما در واقع داریم میگوئیم که علم هیچ است عرض من تمام است والسلام. (نمایندگان: احسنت ، احسنت). منشی- آقای هاشم حجازی مخالف رد. رئیس- ایشان وقتشان را به چه کسی داده اند؟ منشی- به آقای موسوی تبریزی. رئیس- آقای موسوی خراسانی کفایت مذاکرات داده اند. (عده ای از نمایندگان: موافق) منشی- آقای موسوی خراسانی بفرمایید . البته آقای موسوی تبریزی اجازه بدهید اول کفایت مذاکرات مطرح بشود. بعد شما بفرمایید. موسوی خراسانی – بسم الله الرحمن الرحیم. در رابطه با این ردی که ردی که به مجلس آمده مخالفین و موافقین اسم نویسی کرده اند تا کنون سه نفر از مخالفین و سه نفر ازموافقین هم صحبت کرده اند.( همهمه نمابندگان ) . رئیس – آقایان لطفاً توجه بفرمایید چون ما امروز برای نظم مجلس خیلی زنگ زده ایم ( زنگ رئیس ) لطفاً آقایان توجه بفرمایید . موسوی خراسانی – و انصافاً هم مخالفین قوی صحبت کرده اند و آن چه که می توانستند در این زمینه دلیل بیاورند و برهان اقامه کنند ، اقامه کردند و با توجه به اینکه خود نمایندگان هم قبلاً در این زمینه مطالعه داشته اند و بدون مطالعه قبلی نبوده و بالاخره در گوشه و کنار احتمال این که دلیل دیگری بیاید که نظر ما را عوض بکند آن دلایل آمده و اقامه هم شد . و مخالفین و موافقین بعدی هم چنان چه از این مخالفین و موافقین بعدی که صحبت کردند نشان داده می شود چیز تازه ای و حرف تازه ای فکر نمیکنم که داشنه باشند که علاوه بر آن مطالب قبلی باشد . ممکن است از صد احتمال ده احتمال ما بدهیم ککه یک چیز تازه ای و یک مطلب تازه ای داشته باشند برای آن که ما نظر خودمان را قاطع بدهیم همین اندازه دلیل از مخالفین و موافقین کافی است و می تواند برای ما حجت باشد . بنابراین پیشنهاد کفایت مذاکرات را دادم . منشی – آقای خزاعی مخالف کفایت مذاکرات . خزاعی – بسم الله الرحمن الرحیم – خیلی مختصر عرض می کنم که برادرمان جناب موسوی به پیشگویی پرداختند و از مغز موافقین و مخالفین خبر دادند . عرض بکنم که نکاتی در این طرح است که روشن شدن آن بسیار ضروری است حالا اگر صحبت موافق و مخالفی به نظر ایشان کافی نیامد ولی نکاتی هست که گفته نشده البته من معتقد نیستم که ده نفر دیگر صحبت کنند ولی حداقل یکی ، دو تا مخالف و موافق دیگر صحبت بکنند تا گوشه های مسأله کاملا روشن بشود بخاطر این که ( چون حالا فرمودند که من فقط در کفایت صحبت کنم ) تصویب و عدم تصویب این طرح یک اثرات پزشکی و دارویی در سطح کشور دارد بنابراین اگر شور بیشتری در این رابطه بشود به نظر من حتماً ضروری است . حالا نه ده الی پانزده نفر دیگر حداقل دو یا سه نفر دیگر صحبت بکنند لازم است . محمد مجتهد شبستری – اخطار آیین نامه ای دارم . رئیس – آقای شبستری تذکر آیین نامه ای دارند و من می دانم که چه می خواهند بگویند ولی وارد نیست . بفرمایید . محمد مجتهد شبستری – بسم الله الرحمن الرحیم – در مواردی که وقت برای مذاکرات تعیین شده آن جا نمی شود پیشنهاد کفایت مذاکرات داد به استناد این ماده ای که خدمتتان می خوانم . در مادة 76 آن جاهایی که مدتها را معین می کند می آید در بند (‌ د ) اینطور می گوید : برای مسائل مهم مربوط به سیاست خارجی از قبیل عهدنامه ها و مقاوله نامه ها و موافقنامه های بین المللی حداکثر پنج ساعت خواهد بود. در صورت تجاوز از وقت طرحهاو لوایح معمولی مشمول کفایت مذاکرات با تصویب دو سوم آراءحاضرین صاحب رأی خواهد بود کاملا از آن فهمیده می شود که در مواردی که شما بخواهید پیشنهاد کفایت مذاکرات را بپذیرید باید در آیین نامه تصریح شده باشد در مادة بعدش هم این طور دارد در ماده 78 دارد که در مواردی که میتوان پیشنهاد کفایت مذاکرات داد هرگاه مذاکرات کافی و لازم به عمل آید یعنی این موارد مشخصی است که می شود پیشنهاد کفایت مذاکرات داد و اشاره به آن ماده بالا است والا اصلا تعیین وقت معنی ندارد این حق مخالف و موافق است . رئیس – این رویه ای بود که ما پیش از آیین نامه جدید عمل می کردیم . یعنی جاهایی که تعیین وقت شده بود کفایت مذاکرات نمی پذیرفتیم اما در آیین نامه در جلسات ، وقتی خود آقای شبستری هم تشریف داشتند بحث کردیم به این نتیجه رسیدیم کهاگر آن طور عمل کنیم اصلا زمینه ای برای کفایت مذاکرات غیر از همان موردی که شما اسم بردید که آن هم اسم برده شده پس بقیه موادی که راجع به کفایت مذاکرات صحبت کرده اصلا لغو است . اما ما موادی داریم در آیین نامه که می گوید وقتی کفایت مذاکرات شد . چه جور باشد و مواردی که کفایت مذاکرات شد . ما آن جور نمی فهمیم از این ، یعنی کفایت مذاکرات هر جا که مجلس دید دارد وقت مجلس بیخود گرفته می شود به نظر ما این طوری است . البته این احتمال ایشان هم ( آقا محمدی – حق مسلم موافق و مخالف است که حرفش را بزند ) بلی ، ما قبلا با این استناد همین طور رفتار می کردیم اما این حق یک وقت می بینیم که دارد حق همه راضایع می کند یعنی موافق و مخالف می خواهد حرف بزند و مجلس هم می فهمد که او باطل می گوید ما کفایت مذاکرات را برای این گذاشتیم . رئیس که کفایت مذاکرات نمی دهد . مجلس باید تصویب بکند . اگر مجلس تشخیص داد که حرف به قدری زده شده دیگر موافقو مخالف حق ندارد . آقا محمدی – دو نفر اضافه، تشخیص می دهند و حق بقیه پایمال میشود . موحدی ساوجی – کفایت مذاکرات همان جایی است که حق باشد و کفایت مذاکرات بدهند اگر موافق و مخالف تمام وقت قانونی را استفاده کنند دیگر قابل ادامه نیست که نیازی به کفایت مذاکرات باشد . رئیس – بلی ، اگر حق نباشد که ما اصلا نمی گذاریم که صحبت کنند اصلا زمینه کفایت مذاکرات آن جایی است که کسانی حق دارند مذامره بکنند ولی مجلس تشخیص داده که این زیادی است . البته من نمیخواهم که نظرم را بر مجلس تحمیل کنم اگر هم میخواهید از مجلس میپرسیم؟ آقامحمدی – اول آئین نامه را تفسیر کنید بعداً بپرسید. رئیس- مجلس که بی جهت رأی نمیدهد. اگر مجلس تشخیص داد که واقعاً اینها دارند حرفهای تکراری میزنند همان موقع میگوید ما چرا وقت مجلس را ضایع کنیم؟ ماده 78 را میخوانیم ببینیم مصداق این کجا است ؟ ماده 78- در مواردی که میتوان پیشنهاد کفایت مذاکرات داد هر گاه مذاکرات لازم وکافی به عمل آمد برای جلوگیری از تکرار مطالب و اتلاف وقت، هر یک از نمایندگان میتوانند کفایت مذاکرات را پیشنهاد نمایند. ما جائی نداریم که منع بکند که آن جاها نمیتوانیم حداکثرش این است که آقایان میگویند حقشان است. «میتوان» را ما قبلا موردش را مشخص نکرده ایم. آقامحمدی – نوشته در مواردی که میتوان پیشنهاد کفایت مذاکرات داد. رئیس- بلی، عرض کردم . شما اگر اینطوری بکنید هیچ مورد ی نیست اصلا. آقامحمدی- گفتیم در موارد نگفتیم در همه جا. رئیس- فقط یک مورد است. آقا محمدی- این که گفتیم در مواردی یعنی چی00؟ رئیس- این جا اتلاف وقت آمده ، 000 بنظر میرسد که میشود حالا البته من خودم در این مورد بخصوص موافق نیتم اما در عین حال نمیتوانم در این جا آئین نامه را ندیده بگیرم . لذا از مجلس میپرسم . آقایان الان دو نظر در مجلس است. آقامحمدی – آقای هاشمی بخواهید تفسیر کنید باید بصورت طرح بیاید. رئیس- خوب حالا چه بکنیم؟ محمد یزدی- آقای هاشمی این عبارت: «در مواردی میتوان» بخاطر ذکر قید بعدی است . رئیس- میتواند این باشد و بصورت یک احتمال که خودمن هم طرفدار این احتمال هستم همینطور معتقدم که در هر موردی مگر آن موردی که بخصوص کفایت مذاکرات منع شده است اگر میخواهید توی این مجلس پیشنهاد دهنده این ، را پس بگیرد. یکی از نمایندگان- آقای یزدی هم موافق نظر شما است. رئیس- بنده هم همین نظر را دارم منتهی این است که نظر مخالف در مجلس است باید از مجلس سؤال کنم منتهی آقایان میگویند که این تفسیر آئین نامه است. اما در مواردی داشتیم که مثل این در بن بست قرار گرفته ایم در مجلس 000 آقا محمدی – نمیشود. رئیس- بسیار خوب شما میگوئید تفسیر آئین نامه است ما چرا به نفع شما تنزل کنیم؟ تفسیر آئین نامه است. به نفع رئیس تنزل میشود به نفع هیأت رئیسه تنزل میشود. من میگویم از مجلس بپرسیم الان چکار کنیم؟ آقامحمدی – تفسیر میخواهید بکنید. رئیس- وقتی در بن بست قرار گرفتیم ما که مجلس را ول نمیکنیم و برویم. ما باید الان یا به این کفایت رأی بگیریم یا نه؟ اگر ما نگیریم، یعنی حرف شماها را قبول کنیم در تفسیر000 آقامحمدی - نه ، تفسیر کنید. ما حرفی نداریم. رئیس- خوب حالا مجلس را تعطیل کنیم؟ آقامحمدی – تفسیر کنید. بفرستید بصورت طرح بدهید. رئیس- میگویم الان مجلس را تعطیل کنیم؟ آقامحمدی – نه ، ادامه میدهیم. این وارد نیست تا تفسیر بشود. رئیس- مگر این که آقای موسوی خراسانی پیشنهادشان را پس بگیرند ما میتوانیم اینکار را بکنیم. آقامحمدی- پس میگیرند تا تفسیر بشود. موسوی خراسانی- در آینده این مشکل حل خواهد شد. رئیس- بلی در آینده میتواند حل شود ما میتوانیم این را بعداً در تفسیر بگذاریم ولی اگر شما الان پس بگیرید این مسأله حل میشود. موسوی خراسانی- بنده پیشنهاد کفایت مذاکراتی را که داده بودم پس گرفتم. رئیس- آقای موسوی پس گرفتند. بنابراین ما باید بعداً کفایت مذاکرات را در آئین نامه روشن بکنیم. منشی- آقای موسوی تبریزی به جای آقای هاشم حجازی صحبت میکنند که قبلا هم ثبت نام کرده بودند. مجید انصاری-‌ٌآقای هاشمی سابقه داشته است. رئیس- سابقه هم داشت ما بن بست را حل کرده بودیم اما چون ایشان پس گرفتند فعلا دچار این مشکل نیستیم. سید ابوالفضل موسوی تبریزی- بسم الله الرحمن الرحیم. در این طرح آن موقعی که با قید فوریت به مجلس داده بودیم، منهم یادم است که به عنوان موافق دفاع کرده بودم بعد نامه ها از هر دو جناح ، جناح مخالف و جناح موافق آمده است و تقریباً تا آن جا که وقت داشتیم مطالعه کردیم و مشکلات و اشکالاتش را متوجه شدیم عمده حرفها را که جناح مخالف این ، یعنی آقایان داروسازان دکترهای داروساز در نامه هایشان منعکس کرده بودند خوشبختانه در مجلس هم مطرح شد یکی این بود که آقای دکتر زرگر فرموند دارو یک تیغ دو لبه است اگر یک جهتش مفید باشد جهت مضره اش هم هست. باید این را بررسی کرد من از برادران و خواهران نماینده میپرسم آیا دارو یک تیغ دو لبه است و هر دولبه اش میبرد این را باید دکتر معالج ملاحظه بکند و آن دارو را تجویز بکند که آن بیمار بخورد یا دکتر داروساز؟ در کجای دنیا تا امروز که این قانون هم در این مملکت حاکم بود دکتر داروساز دوا را به بیمار داده و فهمیده است که این دوا را بری چه میگیرد؟ شما میگوئید دکتر داروساز نه داروفروش. آن که باید لبه دوم دوا را دقیقاً متوجه باشد و چیزی را که متناسب با حال مریض است برایش تجویز بکند. اما دکتر داروساز میآید و آن نسخه را میگیرد . بفرض دکتر داروساز هم میرود و از فقسه اش هم میآورد و تمام کارهایش را او انجام بدهد اصلا هیچ ارتباط به این مسأله ندارد که جناب دکتر فرمودند که باید لبه تیز آن طرف را ملاحظه بکند. اشکال دومی که داشتم باز در این نامه ها منعکس شده این است که سرمایه‌داران میآیند داروخانه ایجاد میکنند، اینطور میشود اله میشود باز میافتد به دست سرمایه داران و این حرفها، من دو حرف در اینجا دارم یکی جواب نقضی دارم، یکی جواب حلی، به قول طلبگی خودمان جواب نقضی ام این است قبل از آنکه این قانون بیاید در مجلس و مطرح بشود و قانون سابق در این مملکت حاکم بود، آیا آنجا مگر سرمایه داران به عنوان داروخانه در مملکت چپاولگری نکردند؟ کجای آن قانون توانست جلو سرمایه داران را از نظر عنوان داروخانه که همه چیز فروش بودند، من یادم هست حدود هشت سال قبل از اینکه مبتلا به ناراحتی معده بودم‌ آمدم دکتر، بعد شب دیروقت بود رفتیم داروخانه آن موقع میگفتند تخت جمشید که شبانه روزی بوده ، آنجا من دیدم غیر از دوا شاید یک دهم موجودی آنجا دوا نبوده، بقیه اسباب بزک بود، اسباب بچه بود، اسباب بازی بوده، حتی شکلاتهای خارجی هم آنجا فروخته میشد، اینها را چه کسانی اداره میکردند؟ با آن قانونی که شما سابق داشتید که باید دکتر داروساز داروخانه را اداره بکند و غیر داروساز حق اداره داروخانه را ندارد، این داروخانه ها را سرمایه‌دارها به این عنوان اداره میکردند چه کسانی بودند؟ پس شما نفرمائید اگر ما اینرا بخواهیم برداریم، سرمایه دارها به کار میافتند، آنها که واقعاً در فکر چپاولگری این ملت بودند وهستند بهر عنوانی میتوانند سوء استفاده بکنند. و اما جواب حلی به جواب حلی اش این است که ما میخواهیم آن افرادی را که ده سال سابقه نسخه پیچی دارند و میشود گفت اگر آنها را به دانشکده داروسازی راه بدهند و با چند ماه آزمایش اینها فقط مدرکشان کم است، مدرک دکتر داروسازی شان کم هست، از نظر شناختن فرمول دوائی شاید با آن دکتری که در آنجا نشسته یکی باشند، کسی که ده سال سابقه دارد، تجربه دارد و فرمول دواها را میشناسد و خوب هم با سواد هست فقط اسمش دکتر داروساز نیست، با آن امتحانی که باید وزارت بهداری برای اینها بگذارد ، بعد اینها بیایند داروخانه دائر بکنند، نه سرمایه دارها بیایند داروخانه دایر بکنند، با این امتحان جلو سرمایه دارها گرفته میشود به عنوان دکتر داروساز یا به عنوان اینکه داروخانه را یک کسی تأسیس بکند و به اسم دکتر داروساز که هر ماه پانزده هزار تومان بگیرد و این داروخانه چی تمام چپاولگریش را بکند و از همین جا است که ما وقتی که می بینیم در دادگاههای انقلاب ما مجتهد جامع الشرایط نداریم در دادسراهای عمومی ما درتمام سطح دادگستری وقتی که مجتهد جامع الشرایط نداریم آنجا چه کار میکنیم، میگوئیم کسی که آشنایی به مبانی قضائی اسلام دارد، میتواند به اذن ولی امر در دادگاه بنشیند دو فصل خصومت بکند در اینجا ما وقتی که به این افراد، به این تکنیسینهای با ده سال تجربه اجازه دادیم ، در واقع به حکم ضرورت است ، حالا خواهید گفت چهار هزار داروساز داریم، ضرورت هم نداریم در مملکت نه ضرورت داریم. آنروز یک نامه ای مدیر کل بهداری آذربایجان نوشته بود که به برادرمان آقای دکتر منافی وزیر محترم بهداری که اینجا تشریف دارند، لابد رسیده است، جاهایی که دکتر کم دارند، مهروان 2 دکتر، سراب 2 دکتر، هریس چند تا کجا چند و کجا چند و چند. اینها را اگر برویم بررسی بکنیم اکثر اینها که دکتر میخواهند، بیمارستان دارد، مریض دارند، مردم محروم مستضعف امت ما هستند، داروخانه ای که دکتر داروساز در آنجا اداره بکند نداریم، من برایتان میگویم شما ببینید آنکه یادم هست از شهرستان قم که حدود سی سال آنجا بودم واز شهر تبریز خودمان، داروخانه هایی اسم دارم میبرم، داروخانه دکتر اتحاد، داروخانه دکتر رزاق پور، داروخانه شبانه روزی ارم سابق ، کجای اینها دکترهای داروساز میآمدند، می‌نشستند خودشان مستقیماً با نسخه های مردم سر و کار داشتند؟ غیر از اینکه چند نفر دکتر اینجا بنام او بوده و من نمیخواهم اسم ببرم که ماهی دوازده هزار تومان از اینها میگرفتند، پانزده هزار تومان میگرفتند، نسخه را هم همان آقائی که ماهر در خواندن نسخه است و ماهر در خواندن دوا است، فرمول دوا را میداند، نسخه را او میپیچید. پس اگر بخواهیم مسأله ضرورت را و اینکه برادرمان جناب آقای کروبی فرمودند این مثل این است که مثلا بگوئیم هر کس طلبه است چون در قم کم داریم و بیاید توضیح المسائل بداند، مسأله بگوید این نیست. ما نمیگوییم هر کس بیاید این کار رار بکند، هر کس آشنا به معننی قضائی اسلام است، به مبانی اسلام هست، به حکم ضرورت میتواند در دادگاه بنشیند فصل خصومت بکند، عدول مؤمنین در جاهایی که آنجا دسترسی به ولی فقیه نیست ، عدول مؤمنین میتوانند کار ولی فقیه را بکنند به عنوان ضرورت شما چهار هزار دکتر داروساز دارید، علاوه بر اینکه باید اینها را به لابراتوراها ببریم واقعاً آزمایشگاههای ما را دانشکده داروسازی اینها تقویت بکنند و ما را بی نیاز از این داروهای کذائی که وراد مملکت ما میشود بکنند، شاید سی و پنج قلم یا نمیدانم چقدر؟ این تعداد را متخصین آنها بهتر میدانند. که اقسام پنی سیلین در این مملکت وارد میشود عوض اینکه ما این دکترهای داروساز را ببریم، لابراتوارها اینها روی تخصصات خودشان که ما تخصص با تقوی را خیلی خیلی ارزش داریم ، تقوای بی تخصص کار نمیکند، تخصص بی تقوا کار نمیکند، آنکه در مملکت کار میکند تقوای باتخصص است که زیربنای تخصص هم باید تقوا باشد، اینها را عوض اینکه به دانشکده داروسازی ببریم، لابراتوارهایمان را تقویت بکنیم و ما را از این داروهای وارداتی بی نیاز بکنند. بیاوریم تاجر بکنیم، بنشینیم در یک مغازه ای بگوئیم آقای دکتر شما بیائید در اینجا دوا بفروشید، نسخه بپیچید، اما از نظر ماهیت نسخه مریضی تان چیست؟ به چه دردی مبتلا است؟ دو لبه تیزی آنرا بداند یا نداند، اینها دیگر مهم نیست مسأله دیگر که باز اینها عنوان کرده اند، آقای دکتر زرگر برادرمان این دکتر حزب اللهی ما که واقعاً نورچشم ما است در این مجلس ایشان فرمودند اگر این کار را بکنیم، سقط جنینها و معلولها و چه ها و چه ها . برادرم تا امرزو که این قانون در این مملکت حاکم بود مگر سقط جنینها و چه ها و چه ها نبوده است در این مملکت؟ اگر قانون سقط جنین، قانون به اصطلاح اسلامی آنکه واقعاً در سقط جنین حرام است، آن پیاده نباشد آن قانون هم باشد، سقط جنین خواهد شد، این قانون هم باشد سقط جنین خواهد شد و اینکه میفرمایید خودتان اعتراف میکنید، ضمناً دفع افسد به فاسد، فاسد بودن نظام را اعتراف میکنید، میگویید کانه اینکه اینطور باشد ما اینرا بدهیم به دست دکترهای داروساز ،این فاسد است ، این فاسد را به افسد نباید دفع کرد، این اعتراف را از شما قبول داریم ولی آن دفع فاسد به افسد که فرمودید آن را از شما قبول نداریم، پس بیائیم به اضافه مثبتاتی که دارد همانهایی که موافقین گفتند آنها را هم بگوئیم ، مناطقی داریم الان در چهار فرسخی شهر تبریز (خسروشهر) آقای دکتر منافی بروید ببنید ، آقایان بروید ببینید خسرو شهر یک داروخانه ای که داروساز آنجا باشد، نداریم، چندین سال است داروخانه را یک نسخه پیچ اداره میکند، اخیراً یک دکتری آنجا داده اند، آنهم نیمه وقت، از ساعت دو به بعد تا ساعت دو یک پسر بچه آن داروخانه را اداره میکند از دو به بعد آن دکتر میآید و به اسم آن دکتر هست و همچنین اطراف شهر تبریز، خود تبریز. اکثر این داروخانه ها در شهرها هستند، اینها اکثراً به این دکترها ماهی دوازده ، پانزده هزار تومان میدهند. فقط اسم مال آنها است و ما میخواهیم هم دست آنها را کوتاه بکنیم آن داروخانه هایی که واقعاً سرمایه دارند فقط دوا باید بفروشند ، کائناً ما کان هر چه شد هم او برود و هم یک عده جوان فعال، آن نسخه پیچهایی که ماهرند، متخصص اند، نسخه را میدانند، دوا را میدانند، سواد دارند. فقط اسم آنها دکتر داروساز نیست (رئیس: وقتتان تمام است) اینها بیایند داروخانه تأسیس بکنند، با اجازه یک جمله میگویم و تمام میکنم و آن مناطق دورافتاده مملکت ما که داروخانه ندارد و این آقایان دکترهای داروساز نخواهند رفت، آنها هم بیجا و بی جهت، مریض هایشان تلف نشود، والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. منشی-‌ آقای دکتر معین موافق رد. دکتر معین – بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدالله رب العالمین اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . «هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون.» عرض کنم که بنده قصد ندارم که بیشتر از این مزاحم وقت برادران ارجمند بشوم چیزیکه بار این زحمت را خیلی از برادران ارجمندمان به دوش کشیدند واز این نظر من مختصرتر عرض میکنم، از بعضی جهات شکر میکنم که خوب بنده واقعاً خطیب نیستم وانشاءالله روشنفکر هم به آن معنا که گفته شد نباشم وخالی به اصطلاح نمیدانم از واقعیات و جدا از واقعیات، نه برادران اینطور نیست. خوب ما هم پزشک هستیم اگر که خدا قبول بکند و واقعاً باشیم، در مناطق محروم هم ماهها و سالها کار کردیم، هم اصفهان بودیم، هم شیراز ، هم بوشهر و دیده ایم وضع فلاکت بار موجود را، نفی هم نمیکنیم، ما وضعیت موجود را بهیچوجه تأیید نمیکنیم که الان فرض کنید دکترهای داروساز ما به وظیفه خودشان عمل میکنند یا نمیکنند خیر عمل نمیکنند، ولی این طرحی که الان پیشنهاد شده این، درمان یک معلول است اگر تازه اسمش را درمان بگذاریم یا بدتر از وضعیت فعلی اش خواهد کرد؟ ، یعنی هیچگونه آینده ای ما دیگر نخواهیم داشت از نظر دارو و درمان که مبتنی بر علم و پشتواتنه علمی باشد. صحبتی که بنده عرض میکنم به عنوان یک وظیفه است وامیدوارم که تحت تأثیر احساسات خودم واقع نشوم و از احساسات برادران هم سوء استفاده نکنم به عنوان وظیفه میخواهم فقط درد دلم را و آن نظرم را عرض بکنم داریم که «التجربه فوق العلم» بلی ما هم قبول داریم ولی چه تجربه ای؟ تجربه ای که مبتنی هم بر یک واقعیات باشد و هم پشتوانه علمی داشته باشد، نه یک تجربه سوء، اگر فردی ده سال کار کرده و آن کارش حتی بر خلاف قانون بوده، بر خلاف قانون خود جمهوری اسلامی بوده و از نظر علمکرد هم ، عملکردش از نظر علمی از نظر مردمی، هر چه اسمش را بگذارید که خیلی روشنفکرانه هم باشد، قابل دفاع نیست، بهمین دلیل ما اجازه بدهیم که ده سال دیگر هم کار بکند؟ خوب این نمیشود. تجربه ای که فقط در این خلاصه شده که یک سری اسامی تجارتی داروها را فرض کنید ضمن ده سال، ده سال نگوئید، بگوئید بیست سال، بیست سال اسامی تجارتی داروها از حفظ شده باشد و از ترکیبش و مخاطراتش و چند نقطه تا آخر، بی اطلاع باشد، این تجربه نیست. این ، تجربه سوئی است که هر چه بیشتر ادامه پیدا کند، به سلامتی اجتماع بیشتر لطمه میزند، من نمیخواهم که از آن به اصطلاح مدارک و مراجع علمی مرتب مثال بزنم که برچسب روشنفکری بخورم ولی بر طبق استانداردهای علمی قابل پذیرش بین المللی که ما هم باید بالاخره از آن ها تبعیت بکنیم با تطبیق به واقعیات موحود خودمان چهل وهفت وظیفه برای یک نفر که میخواهد نسخه بپیچد قائل شده اند. اگر بخواهیم از یک تا چهل و هفت بگویم که وقت شما را میگیرم، ولی چند تا از آن رامن اشاره میکنم شخصی که مسؤول داروخانه هست و نسخه میخواهد بپیچد، باید به ترکیب شیمیائی دارو آشنا باشد عوارض جانبی داروها را باید بداند، نحوه مصرف آنرا باید مطلع باشد، اینکه چه تداخلی با بقیه داروها دارد، با رژیم غذائیش دارد، با سن و سال او دارد، اگر زیاده روی کرد، اگر کمتر مصرف کرد، چه آثار سوئی میتواند داشته باشد. اینرا باید بداند. مشاور دارو باید بداند که اگر احساس خطر کرد یا یک اشتباهی شد حتی باید به پزشک تذکرات بدهد شما روی واژه آنقدر توجه نکنید، این ترجمه فارماکولژیست انگلیسی است فرض کنید، آنها به عنوان فارماکولژیست میشناسند یعنی داروشناس حالا در فارسی شده است داروساز، این به این معنا نیست که مشخص داروساز باید در کاخانه ها حتماً برود بر طبق اطلاع مطلعین فن میگویند کل کارخانه های داروسازی ما فقط دویست نفر ممکن است احتیاج داشته باشد، بقیه چهار هزار نفر را میخواهید چه کار بکنید؟ این است که سعی بکنیم واقعاً یک مقداری به واقعیاتی که موجود است و اگر پزشکی در این مجلس وجود دارد و خودش هم درد کشیده است و تجربه کرده است، اینرا قبول بکنیم. خدا شاهد است که ما نمیخواهیم ازمنافع قشر خاصی دفاع بکنیم به چه دلیلی؟ چه دلیلی از داروساز ما دفاع بکنیم؟ یا از آن کسی که تجربه ده ساله دارد بخواهیم بد بگوئیم. نه اینطور نیست اصلا بگذارید که من یک سابقه ای برایتان از این مسأله بگویم، آقای دکتر زرگر اشاره فرمودند، در سال 1334 بر طبق قوانین موضوعه آن زمان ، این مربوطه اداره بشود، آن قانون وجود داشت. در سال 48 من که اسم آن ملعون شاهقلی را میبرم خدای ناکرده اسائه ادب یا توهین به کسی که نیست، خوب این واقعیتی است که وجود داشته در سال 48 که آن شرکتهای چند ملیتی داروئی که بعد از آن تراستهای نفتی بزرگترین شرکتهای استعماری هستند برای اینکه سلطه آنها بیشتر بشود و به آن بازار مصرف بدون رویه و فرهنگ مصرفی دارو ودرمان دامن بزنند آمدند و آن قانون را چه کار کرده اند؟ با یک آئین نامه که خلاف قوانین خود آن زمان بود، ردش کردند و به اصطلاح اسمش را گذاشتند رفع محدودیت از داروخانه ها و حتی حزب باید بگوئیم که باطله ایران نوین آن زمان به عنوان یک طرح انقلابی از آن دفاع کرد که دولت شاهنشاهی ملعون مسأله دارو را در سطح روستاها حل کرده، این، یک همچنین سابقه ای داشته . در سال 58 بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خود دولت جمهوری اسلامی آن آئین نامه ای را که مخالف قوانین سال 34 بوده دوباره رد کرده و گفته است این رفع محدودیت به ضرر سلامت اجتماع هست، یک همچنین سابقه ای داشته برادرهایی که این طرح را مطرح کردند، میدانم که دل سوخته هستند از مناطق محروم هستند و دیده اند که وضع خوب، خوب نیست ولی میخواهم عرض بکنم که این، بهیچوجه چاره ساز نخواهد بود، کارساز نخواهد بود، بلکه به عکس بدتر از وضعیت فعلی خواهد کرد. باید راههایی بصورت درمان بهتری را پیشنهاد کرد، من باید عرض بکنم که اگر این طرح واقعاً تصویب بشود، در تمامی دنیا یا، نگویم تمام دنیا، تمامی کشورهایی که سیستم طبی قابل قبولی دارند ، بی نظیر است، از این نظر که مسأله عرضه دارو را که خیلی خیلی حیاتی است، داروهای این زمان شیمیائی است، داروهای گیاهی سابق نیست که اگر فرضاً نفعی نداشت ضرر هم به آنصورت نداشت داروهایی شیمیایی صد درصد از این نظر علمی هست که همه داروها اثر سوء جانبی دارند، ولی چونکه به اصطلاح اثرات مفیدش بیشتر هست، خوب مجبوریم مصرف بکنیم و مصرف هم میکنیم ولکن اگر بدون ضابطه دارد داده بشود حتماً ، اثر زیان آور خواهد داشت. این است که ما نمیتوانیم چه کار بکنیم؟ این مسائل را بدون هیچگونه ضابطه واستاندارد علمی که در هیچ جا نظیر نداشته اینجا تصویب بکنیم این بنظر من در شأن جمهوری اسلامی نیست. اینکه گفته شد که اطباء یا حکمای سابق خودشان دارو را میساخته و حتی دارو را به مریض میدادند، بلی این واقعیت دارد. شیخ عطار هم علم طب داشت، هم دارو را میساخت و هم خودش آنجا به مریض میداد و نحوه مصرفش را هم خیلی دقیق به او میگفت. این ایده آل ما است که اینطور بشود. یعنی اینقدر مسأله حساس است که خود طبیب که تشخیص میدهد. همانجا هم دارو را در اختیار مریض بگذارد. این خیلی فرض دارد تا کسی که فقط دهسال سابقه کار دارد، آن هم سوء کار یا سوء تجربه، بیاید و آن زنجیر پیوسته را که من قبول دارم، چونکه وقتی یک نفر طبیب نمیتواند هر سه کار را با هم انجام بدهد، مجبوریم برایش یک زنجیره ای قائل باشیم، مسأله تخصصی تر شده است. آن زنجیر پیوسته دکتر و داروساز یا داروشناس، کسی که نسخه می پیچد و مریض را ما نمیتوانیم از هم گسسته‌اش بکنیم ، چونکه دست آخر به ضرر مریض تمام میشود. عرض کنم یک نکته هم که آقای دکتر شیبانی به آن اشاره کردند طرح ژنریک بود، طرحی است تا حدی انقلابی، اگر انشاءالله خوب اجرا بشود که شروع شده است و آن بر این اساس است که بجای آن اسامی تجاری داروها که خوب سر به هزارها نوع میزد، آمدند و الان آنرا فرضاً به حدود پانصد ، ششصد قلم تبدیل کردند که باید کمتر هم بشود و اسامی علمی و شیمیائی آنرا در نسخه مینویسند کسی که میخواهد این نسخه ها را بپیچد باید حداقل یک آموزش پزشکی و داروشناسی گذرانده باشد که بتواند اینها را تشخیص بدهد. یعنی بالفرض اگر که ما بیائیم این طرح را تصویب بکنیم حتی طرح ژنریک امور داروئی، آنهم خود بخود بلااثر خواهد شد. و اما پیشنهاد برای اینکه از این وضعیت به در بیائیم. اشاره شد که ما کمبود داروساز نداریم، اگر ما بخواهیم استانداردهای غربی را قبول بکنیم، میگویند که به ازای هر هزار نفری ما یک پزشک احتیاج داریم، یعنی چهل هزار پزشک. خود من شخصاً میگویم که ما استاندارد غربی را قبول نداریم. ما بیشتر به کیفیت کار توجه میکنیم و در انقلاب اسلامی و پنتاسیلش میبینیم که اگر اطباء ما بخواهند و برابر کار کنند، خود بخود هفده هزار پزشک ما، سی و چهار هزار میشود، پس کمبود نداریم. اینجا مسأله به عکس است، ما به ازاء هر ده هزار پزشک بر طبق همان استانداردها چهار هزار پزشک داروساز احتیاج داریم و اتفاقاً هم داریم. حالا برادرمان آقای ناطق نوری گفتند که ما چرا آن استانداردها را قبول کنیم؟ ما هم قبول نداریم. ولی شما دارید به عکس میگوئید ما حتی میخواهیم از خود غربیها هم جلو بزنیم، بگوئیم نه به ازاء هر پانصد نفر ما یک داروساز میخواهیم . کمبود داروسازی که ما الان در مملکت داریم، کمبود کاذب است. یعنی بیشترشان در تهران و مراکز استانها متمرکز شده اند این را باید اصلاح کرد. همینطور که در مسأله پزشکی ما توزیع بسیار غیر عادلانه داریم و وزارت بهداری باید جوابگو باشد که چرا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فقط دو هزار پزشک به تهران اضافه شده است (رئیس: وقتتان تمام است) الان تمام میکنم، در مورد داروسازان هم مطرح است. یعنی ما باید توزیع را عادلانه تر بکنیم با طرحها و لوایح یا هر چیزی که باید اینجا تصویب بشود. حالا حتی در جهت رفع این کمبود کاذب، وزارت بهداری میتواند که از فارغ التحصیلان دانشگاهها به مدت سه تا پنج سال در مناطق محروم و مناطق خارج از مرکز استفاده بکند و آن دوره ای را که باید بگذارنند و اجباری است. بر طبق طرحهای جدیدی که ستاد انقلاب فرهنگی تصویب کرده است. همین امسال، در همین کنکور دو برابر سالهای گذشته دانشجوی داروسازی در دانشگاهها پذیرفته شده است. پس خود بخود درصد بالا میرود، و من خلاصه میخواهم بگویم که این طرح نه در کوتاه مدت نه در درازمدت چاره ساز نخواهد بود، بلکه منافی با کلیه مبانی علمی طب و دارو و درمان است واگر این طرح واقعاً بخواهد اینطور به تصویب برسد دیگر لزومی ندارد که دانشکده داروسازی به کارشان ادامه بدهند، والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس- متشکر، ده دقیقه از وقت مخالفین باقی مانده و هشت دقیقه از وقت موافقین که به فردا موکول میشود یعنی یکنفر از هر طرف میتوانند صحبت کنند. 7- تصویب اعتبارنامه آقای احمد بهرامی نماینده پاوه. رئیس- اعتبارنامه آقای بهرامی نماینده پاوه از شعبه 4 آمده است. خانم دستغیب تشریف بیاورند و گزارش بدهند. خانم دستغیب (مخبر شعبه)- بسم الله الرحمن الرحیم. شعبه 4 به تاریخ 10/11/61 ساعت ده تشکیل جلسه داده و به دنبال دو جلسه مذاکره پیرامون پرونده انتخاباتی شهرستان پاوه بحث را ادامه داده و اخذ رأی بعمل آورد. در نتیجه نمایندگی آقای احمد بهرامی از شهرستان مذکور (شهرستان پاوه) به اکثریت آراء اعضاء حاضر در جلسه مورد تصویب قرار گرفت. رئیس- اعتبارنامه آقای بهرامی نماینده پاوه مطرح است (سکوت نمایندگان) معترضی در مجلس نیست، اعتبارنامه آقای بهرامی تصویب شد. (نمایندگان: الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر) اسامی غائبین خوانده بشود. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه امروز یکشنبه مورخ 10/11/61 غائبین غیر موجه عبارتند از آقایان: شوشتری از قوچان، یونس محمدی از خرمشهر. آقایان امید نجف آبادی هفده دقیقه، آقای شرعی 37 دقیقه، آقای شیبانی 20 دقیقه، خانم طالقانی 23 دقیقه، آقای محمد مجتهد شبستری 21 دقیقه تأخیر غیر موجه دارند که در پرونده شان ضبط میکنیم. 8- پایان جلسه وتاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. رئیس- جلسه بعدمان فردا ساعت 8 صبح و دستور جلسه هم ادامه همین دستور امروز و بقیه دستور هفتگی است. (جلسه در ساعت 22/12 دقیقه پایان یافت.) رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی