جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه410 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه410 )

  • پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۶۱

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی. صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز پنجشنبه سی ام دیماه 1361 فهرست مندرجات: 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- بیانات قبل از دستور آقایان سبحان اللهی و سید علی حسینی . 3- تذکرات نمایندگان به مسؤولان امور اجرائی مملکت بوسیله آقای محمدیزدی نایب رئیس. 4- رد طرح قانونی اصلاح ماده 41 قانون تشکیل شوراهای کشوری. 5- مسکوت ماندن طرح دو فوریتی تفسیر تبصره 38 قانون بودجه سال 1358 برای مدت یک ماه. 6- تصویب کلیات لایحه اصلاح تبصره ماده 3 قانون تأسیس وزارت صنایع سنگین. 7- قرائت استعفای آقای محمد علی موحدی کرمانی از عضویت کمیسیون اصل 10 قانون احزاب . 8- بحث پیرامون اسعفای آقای عبدالله امامی. 9- طرح سؤال آقایان طاهری واسدی نیا از آقای وزیر نیرو و ارجاع آن به کمیسیون. جلسه ساعت هشت و بیست دقیقه به ریاست آقای محمد یزدی (نایب رئیس) تشکیل شد. 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. نایب رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 183 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه را قرائت بفرمایید. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه چهار صد و دهم روز پنجشنبه سی ام دیماه 1361 هجری شمسی مطابق با پنجم ربیع الثانی 1403 هجری قمری. 1- طرح دو فوریتی عده ای از نمایندگان در خصوص تفسیر تبصره 38 قانون بودجه سال 1358. 2- گزارش شور اول کمیسیون مشترک کار و امور استخدام و صنایع و معادن مبنی بر رد لایحه اصلاح تبصره ماده 3 قانون تأسیس وزارت صنایع سنگین. 3- گزارش کمیسیون امور داخلی درخصوص طرح قانونی اصلاح ماده 41 قانون تشکیل شوراهای کشوری. 4- بررسی استعفای جناب آقای عبدالله امامی. 5- سؤال آقایان اسدی نیا و علی طاهری از آقای وزیر نیرو. 6- سؤال آقای علی کاظمی از آقای وزیر نیرو. نایب رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوایوم الحساب. و ما خلقنا السماء والارض و ما بینهما باطلا ذلک ظن الذین کفروا فویل للذین کفروا من النار. ام نجعل الذین آمنوا و عملوا الصالحات کالمفسدین فی الارض ام نجعل المتقین کالفجار . کتاب انزلناه الیک مبارک نیدبروا آیاته و لیتذکراولوالالباب. (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند) «از آیه 25 الی آیه 29 سوره ص». نایب رئیس- با تشکر از برادر عزیزمان که تلاوت آیات شریفه را به عهده داشتند ، ایشان از محصلین علوم دینیه و از جانبازان انقلاب که در جریان خرمشهر همینطور که ملاحظه میفرمایید یک پای خودشانرا از دست داده اند. خداوند انشاءالله به ایشان و امثال ایشان توفیق عنایت بفرماید. (احسنت، احسنت). 2- بیانات قبل از دستور آقایان سبحان اللهی و سید علی حسینی. نایب رئیس- سخنرانان قبل از دستور را دعوت بفرمایید. منشی- آقای سبحان اللهی نماینده تبریز و آقای حسینی نماینده سنندج. سبحان اللهی – بسم الله الرحمن الرحیم.. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفهقوا قولی. «قل ان صلوتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین. » با درود به شهدای راه انبیاء و شهدای انقلاب اسلامی و درود به رزمندگان افتخارآفرین اسلام در جبهه های جنگ و درود به امام عزیز و امت شهیدپرور ، ابرقدرتها بعد از پیروزی انقلاب با هر وسیله ای که برایشان مقدور بود در مقابل انقلاب قرار گرفتند. از داخل و خارج و تا آن مقداری که میتوانستند برنامه هایشانرا پیاده کردند. اما از آنجائی که محاسبه درستی از ارزشها واصول تشکیل دهنده این حرکت که مردم ما به رهبری امام عزیز و با تکیه به مکتب و عقیده خود آغاز کردند نداشتند شکست خورده و خواهند خورد. ارزشیهایی که اصالت دارد، با سنت و قوانین طبیعت مطابقت میکند، مردمی که برای احیای این ارزشها مصداق بارز آیه «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا» هستند. امامی که برای رهبری این حرکت راه انبیاء را دنبال میکنند وابراهیم وار بتها را میشکنند، بت آمریکا، شوروی ، عوامل آنها ، بت منیت ها ، بت خودمحوریها ، لحظه ای احساس خستگی نمیکنند و با رهبریت آگاهانه و تدابیر صحیح و بجای خود این حرکت را هدایت میکنند. پیامهایشان نه تها امید دهنده به این مردم بپاخاسته و همیشه در صحنه است، بلکه امید بخش و حرکت دهنده تمام مستضعفین جهان میباشد. پیام اخیرشان مثل همیشه نقشه مترصدان را نقش بر آب کرد و باز اعتماد و اطمینان مردم را جهت پیاده شدن احکام الهی بیشتر نمود. با این پیام امید دشمنان انقلاب را که انحراف و افراط را برای رسیدن به مقاصد خود آخرین حربه میدانستند تبدیل به ناامیدی کرد. امید است مجریان این فرمان و همه مسؤولین کشور بدون کوچکترین کوتاهی و با تماس با مردم مواد این پیام را دقیقاً به مرحله اجرا درآورند. انقلاب اسلامی ایران با مسافت مساوی از هر دو ابرقدرت فاصله میگیرد. چون مهیتاً در ظلم به عالم بشریت هر دو را یکی میداند. مسؤولین کشور در هر رده که هستند این مطلب را باید دریابند که این انقلاب با افراط و تفریطها نیز همین رابطه را دارد و با افراط و تفریطها این چنین معامله خواهد کرد ، این انقلاب وابسته به مکتب است و در حمایت الله نه وابسته به شخص و برداشتهای شخصی و چون مکتب الله و دین خدا، سنتها و قوانین طبیعت وبرنامه آن میباشد و از این جهت اصالت دارد ، لذا این انقلاب نیز بدین دلیل اصیل است و مثل نهضتهای انبیاء پا بر جا مانده و جهانگیر خواهد بود. در این انقلاب باید مکتب را حاکم کرد نه اینکه خودها و منها بر عقیده و مکتب حکومت کنند، و دیدیم آنها را که وقتی میخواستند این مکتب را وسیله ارضای هواهای نفسانی خود قرار دهند و خود حکومت کنند چگونه برافتادند ، باید فراموش نکنیم که تمام حرکات و سکنات ما برای خدا بشاد و بس، «قل ان صلوتی و نسکی و محیای ومماتی لله رب المعالمین» دشمنان انقلاب بدانند که بر این مردم فقط مکتب میتواند حاکم باشد و بس. امروز جند الله در جبهه ها و جهادگران ایثارگر ، کارگران عزیز، کشاورزان و متخصصین و همه مؤمنین به انقلاب در جامعه مان به جهان نشان میدهند که میشود با تکیه به مکتب انسانی اسلام با سرافرازی و آزادی زیست وانسانیت را به اوج رشد و تعالی رساند. ابتکارات و استعدادهای شکوفا شده ، ایثارگریها همه گویای این مطلب و حرکتی نوید بخش برای جامعه انقلابیمان میباشد. امروز امام عزیز و امت حاضر در صحته از تمام مسؤولین کشور انتظار دارند که همه و همه ایثاگرانه در پیشبرد اهداف انقلاب قدم بردارند، ایثارگریهای برادران نظامی و سپاهی و جهادی ما حجتی است برای تمام ارگانها و سازمانها و تمام مسؤولین کشور ودر مقابل این حجت آشکار هیچ تقصیری توجیه پذیر نخواهد بود. من نمیدانم این مسؤولین در وزارت بارزگانی ودست اندرکاران توزیع کالا وارزاق به این تبعیضات و بی توجهیها و احیاناً انحرافات چه جوابی دارند؟ آیا میدانند این کالایی که بوسیله آنها توزیع میشود چگونه به دست میآید؟ آیا خون این ملت شهید داده نیست که برای کشور ثبات و عظمت میآفرینند؟ و نتیجتاً این کالا به دست آنها میرسد تا بین مردم با عدالت و بدون هیچ تبعیضی توزیع نمایند آیا فکر میکنند چقدر انجام وظیفه نموده اند؟ مردم با آنهمه ایثارشان تمام کمبودها را که ناشی از شرایط انقلاب و جنگ باشد پذیرا هستند. ولی لحظه ای تبعیض و اجحاف برایشان قابل تحمل نیست با وجود اینهمه مواد سوختی اگر فردی از این جامعه در این سرمای زمستان در آن روستاها و شهرهای مناطق سرد سیر حتی نتواند با آن کوپنی که در دست دارد ماده سوختی تهیه کند و احیاناً در اثر سرما از بین برود آیا برای مردم قابل تحمل است؟ در خاتمه نکاتی چند در رابطه با حوزه انتخابیه ام: 1- از ستاد پیگیری فرمان امام میخواهم که در اعزام هیأت به استان تسریع نمایند. 2- از دولت میخواهم که در مورد حقوق کارمندان جزء که با حقوق کمتر از سه هزار تومان مشغول خدمت هستند هر چه زودتر تجدید نظر بعمل آید. 3- از وزارت نفت و وزارت کشور مجدانه میخواهم که با هیأتی جهت بررسی مسأله سوخت رسانی آذربایجان تشکیل و علت پائین آمدن تولید پالایشگاه تبریز و عدم توزیع صحیح دراستان بررسی شود و متخلفین را به مردم معرفی و به دست قانون بسپارند. 4- از وزارت نیرو درخواست میشود در راه اندازی نیروگاه صوفیان وسردرود تبریز که برای منطقه از جهات مختلف امری حیاتی است، اقدام مؤثر بعمل آورند. 5- فاضلاب شهر تبریز که سالها است مردم از جهت بهداشت و بالا آمدن آب مشکلاتی دارند. تسریع در اجرای طرح آن مورد خواست اهالی میباشد از وزارت نفت میخواهم که در اجرای طرح گازرسانی منطقه شمال غرب اقدام موثر نموده و طرح را از روی نقشه ها و کاغذها به مرحله اجرا درآورد. 6- رسیدگی به وضع آشفته گمرک جلفا و ابنارهای عمومی و مسأله حمل ونقل از وزارت دارائی و راه مورد درخواست است،امید است با اقدامات موثر از به هدر رفتن بیت المال سریعاً جلوگیری بعمل آید، از جهادگران عزیز که در راه اندازی قسمت ریخته گری کارخانه تراکتور سازی و در اجرای سیلوی صوفیان با آن همت و ایمان جهادی خود کار کرده و میکنند سپاسگزارم و برای تمام خانواده های شهدا و شهید پرور از خداوند بزرگ اجر عظیم درخواست مینمایم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. نایب رئیس- متشکر، سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی- آقای حسینی بفرمایید. سید علی حسینی – بسم الله الرحمن الرحیم . وصلی الله علی سیدنا و مولانا و شفیع ذنوبنا محمد و علی آله و صحیه اجمعین . با اجازه رئیس محترم مجلس، نمایندگان محترم بنده سید علی حسینی نماینده سنندج لازم میدانم امانت و ودیعه ای که به عهده دارم دراین مجلس با حضور نمایندگان محترم جهت اطلاع به وضع کرد و کردستان به عرض برسانم. کردستان در دوره طاغوت تحت ظلم و ستم قرار گرفته بود ودر طلوع آفتاب انقلاب اسلامی تا بحال به واسطه نفوذ و جبر کومله و دموکرات و منافقین منطقه از مزایای مادی و معنوی دولت جمهوری اسلام در روستاهای تحت نفوذ کومله و دموکرات محروم بوده اند با اینکه مسؤولین کردستان جداً خواهان آرامش و رفاه ملت بوده و غالباً خودشان را محض رفاه ملت در خطر منافقین انداخته و رزمندگان برای در هم کوبیدن مقر و مأوای جهنمی آنان مبارزه تاریخی نموده و برای پاکسازی و بازگشائی کردستان وارد میدان مبارزه گردیدند و با اینکه الحمدالله الان تا حدود چشمگیر منطقه آزاد گردیده اما مع الوصف مشکلات کردستان به واسطه باقیمانده ضد انقلاب هنوز تا حدی ناراحت و از زندگانی خودشان مأیوس بودند، اما ندای لاتیأسوامن روح الله پیام پربرکت و رحمت امام امت که به گوششان رسید که تأمین خاطر مردمان مستضعف را داد و ملت کرد را مطمئن القلب فرمود، دانستند که دولت جمهوری اسلامی جهت ارضای مستضعفین و سعادت دین و دنیای آنها انقلاب کرده و دارد ظلم و ستم را از صفحات روزگار برچیده مینماید اما آن پیام چنان مهیج روح ملت بود که آن روزنامه را نصب العین قرار دادند و اطمینان حاصل نمودند که این انقلاب مقدمه زمان حضرت مهدی (عج) میباشد باز امید داشته و دارند که مجریان و مسؤولین محتوای پیام را اجرا فرمایند که بکلی ماتم زدگی و پریشانی گذشته را از یاد ببرد و بدبختی و تظلم دوران طاغوت و آزار و زروگوئی کومله و دموکرات را محو گرداند و ریشه منافقین از بیخ و بن کنده شود. منافقینی که در زمان طاغوت با طاغوت هم مرام و هم کیش بودند و در زمان انقلاب چون ضرر هوای نفس و آرزوی شیطانی خودشان را در آن میدیدند ، با اشکال گوناگون حزب کومله ، دموکرات رزگار و غیره متشکل میشدند و کردستان را چنان ملوث نمودند که با ریختن خون صدها جوان مسلمان هنوز آن منطقه پاک نشده و کرد و کردستان را چنان لگدکوب و تحت ظلم و ستم قرار دادند علاوه از آنکه وضع زندگانی مادی را بهم زدند وضع معنوی را نیز نابود کردند. آری این مشت طاغی ویاغی از خدا دور چنان مسلمان کرد را بدنام نمودند که شاید تصور شود که کرد همگی چنان مردمانی هستند در صورتیکه مسلمان کرد از فجایع و جنایات این گروهکها به حدی بیزار و متنفر بودند که به محض ورود سپاه و نیروهای اسلام به منطقه کرد و کردستان به استقبال و یاری آنها میشابند و به میل و رغبت به معیت نیروی رزمنده اسلام آن منافقین را از میان خودشان بیرون نمودند شاید نمایندگان محترم از وضع پاکسازی منطقه بی اطلاع باشند اما به عرض میرسد که پاکسازی روستاهای نیرومیراب وگلیان مخصوصا توری ورکه از مقرهای مستحکم ضد انقلابیون بود، در اول انقلاب تا وقت قرارشان در آنها استحکام نموده بودند ، تصور نفرمایید که مقرهای یادشده سهل و ساده به تصرف نیروهای اسلام درآمده است. خیر چون وضعیت جغرافیائی آن منطقه چنان صعب الوصول است که اگر به قوه ایمان پاسداران وارتش دلاور و یاری و همکاری پیشمرگان کرد مسلمان نمیبود وقت زیاد لازم بود تا آن مقرهای پر از اسلحه صدام و مزدوران به تصرف دولت درآید. ما دست و بازوی آن پاسداران عزیز و تمام نیروهای اسلامی را میبوسیم که توانستند آن محلهای شیطانی را از لوث وجودآن مردمان عاصی و طاغی پاک نمایند. اشراری که به تحریک و تزریق دشمنان دین که ادعای خودمختاری مینمودند که در واقع تجزیه‌طلب بودند ، منطقه را چنان به خاک وخون کشیدند و مردم کرد مسلمان را از خانه و کاشانه خودشان چنان آواره نمودند هنوز که هنوز است وحشت و رعب عمل وحشیانه آنها در دل باقی است و مردم غرق درماتم و گدائی دست آنها میباشند. اگر این احزاب غیر قانونی که سنگ کردیت به سینه میزنند و رهبرشان که روحانی نمای آن گروهکها با پاکی و صداقت با دولت جمهوری اسلامی همکاری میکرد، آمریکا و نوکرش صدام، چنین جسارتی را به خود راه نمیداد که با سی وشش میلیون مسلمان از جان گذشته بجنگد و به شما هرگز تزریق و تلقین شیعه و سنی نمی‌نمود. در صورتیکه تمام کرد مسلمان تابع خط امام و رهبری ایشان را به جان ودل قبول دارند و شاهد و دلیل هم، همان استقبال شایان انتخابات بود که الان نمایندگان تمام مناطق کردنشین در مجلس شورای اسلامی راه یافته‌اند و همگی به تلعین و تقبیح شماها و اعمال غیر مشروع شما محکوم می‌نمایند و می‌گویند شما کرد نیستی شما نوکر آمریکا و عراق هستی که اسلحه از آنان می‌گیری و تمامی آنها را بر سر کرد بیچاره می‌ریزی و توصیه اعدام و چپاول کرد بیچاره می‌دهی آیا شایسته کدام انسان است که اباحه خون کسان خود دهد و شایسته کدام مردی است که اجازه چپاول اموال بیچارگان دهد. چنین واقعه که مسلمان به خیال نمی‌آورد در منطقه کردستان به وسیله رهبر کومله و دمکرات سایه افکنده بود. تودۀ کرد و کردستان وقتی شما را شناخت که گفته بودی اول کردیت، سپس اسلامیت یا در منطقه مشهور بوده که گفته بودی یک دستم کمونیست و یک دستم مسلمان پس ملت کرد چنین شخصی را به هیچ عنوانی قبول ندارند بککه خداوند هم او را قبول ندارد مگر ندانسته‌اید که پیغمبر اکرم (ص) فرمود من فارق الجماعة بشرا فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه و باز فرمودند من خرج عن الطاعة و فارق الجماعة فمات مات میته جاهلیه و هکذا اما مسلمانکان کرد کسانی هستند که مبارز و قهرمان و مسلمان که به فضیلت و تقوا حائز و برای حیات و آزادی مردم کرد آتشین وار و احساس حب الوطن من الایمان با دشمنان خارج و داخل شجاعانه دفاع از وطن برای امحاء کفر در سنگر یا به شهادت رسیده و یا به انتظار شهادت را دارد. مردم مسلمان کردستان انتظار دارند که دولت جمهوری اسلامی هر چه سریعتر منطقه کردستان را از لوث باقیمانده گروهکها پاکسازی نماید و باز به حال فریب خوردگان بی‌گناه که دستشان به خون کسی آلوده نگردیده توجه خاصی بفرمایند در پایان عرایضم لازم است قدردانی و تشکر بی‌نهایت خود را از برادر استاندار محترم کردستان و فرماندار و بخشداران محترم حوزه انتخابیه اینجانب و حضرت حجت الاسلام جناب موسی نمایندۀ محترم امام در غرب کشور به خاطر تلاش مجدانه و کوشش بی‌دریغ خودشان در جهت رفع نیازهای مردم محروم کردستان که شب و روز زحمت می‌کشند و به ترویج علوم دین و احیای مدارس اسلامی کوشش می‌نمایند بنمایم والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. (احسنت – احسنت) 3- تذکرات نمایندگان به مسؤولان امور اجرائی مملکت به وسیله آقای محمد یزدی نایب رئیس نایب رئیس – متشکر. تذکرات نمایندگان محترم آقای زرهانی نمایندۀ دزفول به آقای نخست وزیر نسبت به رسیدگی فوری به مناطق دور افتاده از بخش سردشت دزفول تذکر داده‌اند. آقای برومند نمایندۀ بروجرد به وزارت راه در مورد ایجاد میدان سه راهی در جادۀ بروجرد – اراک تذکر داده‌اند. آقای بهرامی نمایندۀ پاوه و اورامانات به وزارت نفت نسبت به سوخت رسانی حوزه انتخابیه خود تذکر داده‌اند. آقای محمدی رودباران نماینده بوشهر به آموزش و پرورش نسبت به رفع کمبود مدرسه راهنمائی در بوشهر تذکر داده‌اند. آقایان دکتر جعفری و سید زاده به سازمان برنامه و بودجه جهت تأمین یک دستگاه تولید نان ماشینی باختران و به وزارت کشاورزی جهت راه‌اندازی دستگاه اتوماتیک علوفه تذکر داده‌اند. آقای غفور صادقی نمایندۀ خلخال به وزارت راه در مورد راههای طارم به برندق و به وزارت کشاورزی در مورد علوفه جهت منطقه خلخال تذکر داده‌اند. آقای احمد کاشانی نمایندۀ قمصر به وزارت علوم در مورد توجه به اصول قانون اساسی در مورد ادامه تحصیل افراد تذکر داده‌اند. آقای سوری نمایندۀ سقز و بانه به وزرات راه در مورد سقز و بانه و به مخابرات در مورد تلفن خودکار بانه تذکر داده‌اند. آقای شهاب محمودی نمایندۀ بروجن به وزرات نیرو در مورد نصب پست شصت و سه هزار ولتی شهرستان لردگان و برق رسانی روستاهای منطقه تذکر داده‌اند. دستور جلسه را شروع کنید. منشی – اعضای محترم شورای نگهبان تشریف نیاورده‌اند. نایب رئیس – اگر بدانیم که آقایانی که دعوت شده‌اند از نظر زمان ممکن است دیرتر تشریف بیاورند دستور بعدی را می‌توانیم شروع کنیم. تا وقتی اعضای محترم شورای نگهبان تشریف می‌آورند گزارش بعدی را مطرح کنید. 4- رد طرح قانونی اصلاح مادۀ 41 قانون تشکیل شوراهای کشوری منشی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم به علت عدم حضور اعضای محترم شورای نگهبان دستور سوم را مطرح می‌کنیم. گزارش کمیسیون امور داخلی در خصوص طرح قانونی اصلاح مادۀ 41 قانون تشکیل شوراهای کشوری مخبر کمیسیون داخلی تشریف بیاورند. موحدی ساوجی (مخبر کمیسیون داخلی) - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم طرح قانونی اصلاح مادۀ 41 قانون تشکیل شوراهای کشوری شماره ترتیب چاپ 1133 و شماره چاپ سابقه‌اش هم 1062. کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور طرح قانونی اصلاح مادۀ 41 قانون تشکیل شوراهای کشوری چاپ 1062 را در جلسه مورخه 28/7/61 مورد بحث و بررسی قرار داد و به اتفاق آراء آن را رد کرد. اینک گزارش آن را به مجلس محترم شورای اسلامی تقدیم می‌دارد. اصل طرح که در این کمیسیون رد شده این بوده. مادۀ واحده – مادۀ 41 قانون تشکیل شوراهای کشوری به ترتیب زیر اصلاح می‌شود. شورای عالی استانها از نمایندگان منتخب شورای اسلامی استان تشکیل می‌گردد و هر شورای استان به ازاء هر 250 هزار نفر جمعیت استان یک نماینده در شورایعالی استان‌هاخواهد داشت اصل ماده چهل و یک که در طرح تشکیل شوراهای کشوری چندی قبل در مجلس تصویب شد اصل ماده این هست. مادۀ 41 – شواریعالی اسلامی استان‌ها از نمایندگان منتخب شوراهای اسلامی استان تشکیل می‌گردد و هر شورای اسلامی استان یک نماینده در آن خواهد داشت. همانطوری که مستحضر هستید طبق قانون تشکیل شوراهای کشوری تشکیلات شوراهای کشور از شورای ده و بخش و شهر و شهرستان گرفته تا شورای استان و شورایعالی استان‌ها یعنی هر استانی دارای یک شوری خواهد بود که به نام شورای استان هست و بعد کلیه استانهای مملکت هم یک شوری به نام شورای عالی استانها در تمام مملکت خواهند داشت و در قانون اساسی هم وظیفه و نقش شورایعالی استانها ذکر شده و در قانون شوراهای کشوری هم اگر نمایندگان محترم به خاطر داشته باشند در آنجا وظایفشان ذکر شده است این طرحی را که برای اصلاح ماده 41 آن قانون از سوی یک عده از نمایندگان محترم داده شده این است که در آن طرح داشت که هر استانی یک نماینده در شورایعالی استانها داشته باشد. یعنی اگر کل کشور فرض کنید که 24 استان هست شورایعالی استانها اعضایش 24 نفر خواهد بود. هر استانی یک نفر نماینده خواهد داشت نمایندگان محترمی که این طرح را داده‌اند پیشنهاد کرده‌اند که آن ماده اصلاح بشود و بر اساس جمعیت استانها نمایندگانشان تعیین و انتخاب بشود. و آن هم هر 250 هزار نفر جمعیت یک نماینده در شورایعالی استان‌ها داشته باشد و ما به دلائلی این را رد کردیم یعنی در کمیسیون امور شوراها و داخلی کشور این طرح به دلائلی رد شد. اول اینکه اگر چنانچه ما بخواهیم شورایعالی استانها را بر معیار جمعیت قرار بدهیم و اعضایش را از هر استانی به میزان و نسبت به جمعیت آن استان بگوئیم انتخاب بشود اینجا در حقیقت آن کسانی که استانشان پر جمعیت‌تر باشد در این شورایعالی عالی استانها قطعاً از قدرت بیشتری برخوردار خواهند بود و روی این حساب که این برادران این طرح را داده‌اند مثلا اگر استان تهران دارای 8 میلیون جمعیت باشد هر 250 هزار نفر یک نفر بخواهد انتخاب بشود هشت چهار تا 32 نفر نماینده فقط استان تهران خواهد داشت. خوب به همین ترتیب مثلا استان خراسان استان اصفهان آن استانهایی که پر جمعیت‌تر هست آذربایجان شرقی و مانند اینها بیش از 10 نفر نماینده خواهند داشت. بعد هم آن استانهائی که کم جمعیت‌ترند نوعاً محروم‌تر هستند مانند استان کهکیلویه و بویر احمد و استان سیستان و بلوچستان و این جور استانها هم قطعا نمایندگان خیلی کم خواهند داشت و بنابراین شورایعالی استانهائی که می‌خواهند در واقع مسائل مربوط به استانها را بررسی کند طرح‌های استانها را بررسی کند ببیند که اعتباراتی که داده‌اند بر مبنا و معیارهائی که قرار داده‌اند و اولویت‌ها آیا به کدام استان به حق رسیده‌اند؟ و به کدام استان نرسیده‌اند؟ در اینجا مسلماً آن استانهائی که پرجمعیت‌تر هستند و نوعاً وضعشان بهتر است در این شورایعالی استانها از یک قدرت بیشتری برخوردار خواهند بود. این یک اشکال بود و اشکال دوم هم این بود که در واقع ما می‌خواهیم که در این شورایعالی استانها افرادی باشند از هر استان یک نفر باشد بیاید و در آنجا مسائل و مشکلاتش را و آنچه را که از طریق شوراهای روستاها و بخش‌ها و شهرها گرفته و آنچه را که ندارد و آنچه را که باید داشته باشد و نیاز به آن دارد، بیاورد و مطرح بکند و بر مبنای شرایط خاص هر استان، آن حقی را که باید دریافت بکند، آن حق را دریافت بکند، اگر چنانچه مثلا از یک استان فقط یکنفر در آن باشد ولی از یک استان سی و چند نفر نماینده داشته باشد مسلماً آن رسالت و آن فلسفه و نقشی را که شورایعالی استانها در قانون اساسی به آن داده شده اینها نمیتوانند به آن نقش و رسالت انجام وظیفه بکنند لذا این طرح را کمیسیون شوراها و امور داخلی رد کرد. حالا اگر نمایندگان محترم مطالبی داشتند بعداً من توضیح خواهم داد. منشی- در برگه ای که نصب شده بود، متأسفانه مشخص نشده بود که این گزارش رد هست یا گزارش تصویب بنابراین، من اسامی را مبخوانم نمایندگان محترم مشخص بکنند: آقای مهدی طیب؟ (مهدی طیب: مخالف رد) بفرمایید. مهدی طیب- بسم الله الرحمن الرحیم. در رابطه با طرح اصلاح ماده 41 قانون تشکیل شوراهای کشوری توجه نمایندگان محترم را به چند نکته اساسی جلب میکنم: اولین نکته این است همانطوری که برادران میدانند در قانون اساسی شوراها را برای رفع تبعیض بین مردم پیش بینی کرده و صراحت قانون اساسی بر این است که شوراها نظارتی هستند و یکی از کارهایشان نظارت در جهت جلوگیری از تبعیض بین مردم است. با توجه به این مقایسه و با عنایت به اینکه ما میدانیم قانون اساسی برای همه مردم کشور سهم برابری در تعیین مقدرات کشور قائل شده یعنی هیچوقت نیامدند بگویند که رأی یکنفر از اهالی استان کهکیلویه و بویر احمد مساوی است با رأی 30 از مردم تهران یا بیست و چند نفر از مردم خوزستان یا خراسان. خراسانی همانقدر حق رأی دارد و سیستانی و بلوچستانی همانقدر حق رأی دارد که سمنانی و کیهکیلویه ای و بویراحمدی دارد با عنایت به این مسأله میبایست این حق رأی برابر را ما در طرح تشکیلات شوراهای کشوری پیش بینی بکنیم، آنچه که فعلا قانون پیش بینی کرده این است که در شورایعالی استانها هر سی و چند نفر مردم تهران یا حدوداً بیست و چند نفر مردم آذربایجان رأیی مساوی با یک نفر از مردم سمنان داشته باشد. و این قطعاً مخالف با روح قانون اساسی در فصل شوراها است. من نسبت جمعیتها را که طبق آمار سال 1359 مرکز آمار ایران هست عرض میکنم ببینید در بین جمعیتها چه تفاوت فاحشی است همانطوری که در مقدمه طرح تقدیمی آمده است استانهایی مثل ایلام ، بویراحمد و کهکیلویه و سمنان اینها حدود 200 تا 250 هزار نفر طبق آمارگیری آنموقع جمعیت داشته اند در حالی که در همان شرایط جمعیت تهران 25 برابر این استانها بوده جمعیت آذربایجان شرقی 13 برابر این استاها بوده و جمعیت خوزستان. خراسان و مازندران هر کدام 10 برابر جمعیت این استانها بوده، جمعیت استان اصفهان 9 برابر جمعیت این استانها بوده و بنابراین عملا با قائل شدن نماینده مساوی برای آن استانهای کوچک و این استانهای پرجمعیت، ما اعلام کردیم که از نظر حق رأی ، هر یک نفر سمنانی معادل مثلا بیست و چند نفر از مردم یک استان دیگر باید در شورایعالی استانها رأی داشته باشد که فکر میکنم این خلاف روح قانون اساسی است. مضافاً بر اینکه در قانون اساسی در مراحل دیگری که انتخابات پیش‌بینی شده و نقش آراء مردم را درکاری به رسمیت شناخته عیناً این تناسب را حفظ کرده. نمونه اش در مجلس شورای اسلامی انتخابات که انجام میشود، از بعضی از استانها یک نماینده داریم و از بعضی از استانها تعداد بسیاری زیادی نماینده میآید و این دلیلش هم همین است که عرض کردم. نمونه اش را در اصل 64 قانون اساسی که درمورد مجلس شورای اسلامی است عیناً این تناسب جمعیتی را در داشتن نماینده در مجلس شورا پیش بینی کرده. مسأله بعد این است که اساساً در خود طرح مصوب مجلس در قانون تشکیلات شوراهای کشوری هم این اصل تناسب جمعیت با تعداد نماینده در قسمتهای دیگرش پیش‌بینی شده بوده. در ماده 36 شورای اسلامی شهرستان در تبصره اش ببنید چه میگوید: «میگوید در صورتیکه جمعیت شهر از 300 هزار نفر تجاوز نماید به ازاء هر 200 هزار نفر اضافه یک نماینده درشواری شهرستان خواهد داشت. یعنی چه؟ یعنی در همین قانون هم قبلا یک دوگانگی در آن بوده و با این طرح تقدیمی آن دوگانگی رفع میشود. در شورای شهرستان پیش بینی شده که تعداد نماینده ها در شورا به تناسب جمعیت باشد. اما یکباره در شورایعالی استانها این اصلی را که قیول کرده بود، فراموش کرده و در شورایعالی استانها جمعیت و تناسب جمعیت را با تعداد نمایندگان از ذهن برده. بنابراین با توجه به این توضیحات و با عنایت به اینکه آرائ این نمایندگان در شورای عالی استانها جائی است که به آراء همه شوراهای پائین تر نتیجه میبخشد وقتی آراء شورای پائین تر مؤثر است که به شورایعالی استانها منعکس بشود و شورایعالی استانها آن آراء را بصورت تذکراتی به دولت یا بصورت طرحهای قانونی به مجلس تقدیم کند. و اگر یک چنین حالتی که فعلا وجود دارد، باقی بماند عملا همه شوراهای مادون شورایعالی استانها هم سلب قدرت از آنها شده و عملا از کارآئی افتاده بنابراین با توجه به این تذکرات من توجه برادرها را به استدلال آقای موحدی ساوجی جلب میکنم. ایشان فرمودند که دلیل رد این طرح در کمیسیون این بود که اگر بخواهیم این تناسب را حفظ بکنیم استانهای پرجمعیت نمایندگان بیشتری و آراء بیشتری در شورایعالی استانها باید داشته باشند، مگر این چیز غلطی است؟ بنابراین شما بیائید بگوئید که در مجلس شورای اسلامی هم چون استانهای محروم معمولا کوچکند، تعداد نماینده هایشان یا استانهای غیر محروم یا کمتر محروم که بزرگتر هستند، باید مساوی باشد. فرض کنید از استان سمنان یک نماینده بیاید و از استان خراسان هم یک نماینده بیاید این حرف پذیرفته شده ای نیست. طبیعی است که میبایست به تناسب تعداد مردم نماینده در شوراها حضور بیابد. و اما د رمورد نسبت که حالا به ازاء هر 250 هزار نفر که جمعیت استانهای کوچک ما تقریباً اینقدر است یک نماینده بیاید یا نه، این نسبت را بالا و پائین ببریم این چیزی است که در پیشنهادها قابل تغییر است. هر نسبتی که مجلس معقول بداند و عملی بداند، آن نسبت را نمیشود تبعیت کرد. ولی در نفس این امر من فکر میکنم روشن و لازم باشد که قطعاً این قانون تصحییح بشود. والسلام . منشی- آقای حسن زاده بعنوان موافق رد بفرمایید. حسن زاده – بسم الله الرحمن الرحیم. برادرمان آقای مهندس طیب در مجموع فرمایشاتشان خواستند که این شوراهای کشوری را مقایسه بکنند و با مجلس شورای اسلامی قیاس کردند و حال اینکه این قیاس کلا یک قیاس مع الفارقی است. مجلس شورای اسلامی در هر حال از مهمترین مراکز قدرت کشور هست. حالا بگذریم به اینکه هفت هشت ماه می‌نشینند و چند لایحه و طرح را تصویب میکنند و بعد شورای نگهبان آن را «وتو» میکند و همه این چیزها از بین میرود. بهر حال ما می‌بینیم که در خود مجلس شورای اسلامی با ساختی که هست باز اینطور نیست که بخواهد تمام قدرت در اینجا بشاد تا چه رسد به شوراهای کشوری که در شورای کشوری متأسفانه یا خوشبختانه اختیاری به آنها داده نشده. ما صاف و پوست کنده باید بگوییم و من خودم عضو کمیسیون شوراها بودم. با طرحی که تصویب شده اگر دقت بکنید، این شوراها در سطح کشور اختیارات خیلی کم دارند. شوراهای استان، شوراهای ده، شوراهای بخش، اختیاراتشان بسیار محدود است وقتی اختیاراتشان بسیار محدود است و با توجه به اینکه جمعیت کشور ما نزدیک به چهل میلیون نفر است اگر بنا باشد که به پیشنهاد این برادرها بر اساس کثرت جمعیت، نمایندگان شورایعالی استان باشند، بایستی 200، 300، چهارصد نفر از سراسر کشور بعنوان شواریعالی استان به تهران بیایند. برای آنها میلیونها تومان، میلیاردها تومان هر سال هزینه به دوش این ملت محروم گذاشته بشود و بعد خاصیت چندانی هم نداشته باشنئد کار این آقایان این است که فقط یک طرحی را به مجلس بیاورند. من میخواهم بگویم که شما این قیاسی که کردید، کلا مع الفارق است. از آنجا که شوارهای کشوری ، بسیار اختیارات محدودی دارند و تقریباً جنبه تشریفاتی دارند، متأسفانه این مقایسه، بسیار مقایسه نابجائی هست و یک بودجه بسیار سنگینی بر ملت محروم ایران تحمیل میکند و لذا من بشدت با این طرح مخالف هستم. منشی- آقای هراتی بعنوان مخالف رد بفرمایید. حسین هراتی- بسم الله الرحمن الرحیم.. در ابتدا من اصل یکصد ویکم قانون اساسی را میخوانم تا برای برادران مشخص بشود که شورایعالی استانها چه وظیفه ای دارند. اصل 101 قانون اساسی «بمنظور جلوگیری از تبعیض و جلب همکاری در تهیه برنامه های عمرانی و رفاهی استانها و نظارت بر اجرای هماهنگ آن ، شورایعالی استانها مرکب از نمایندگان شوراهای استانها تشکیل میشود. همه ما دقیقاً اینجا به قانون اساسی سوگند خوردیم و ثمره خون بهای شهیدان عزیز ما هست ، این است که شورایعالی استانها وظیفه اش مبارزه با تبعیض و قسط و عدالت اسلامی است. حالا ما که میخواهیم این قسطاسلامی را پیاده بکینم، نحوه اجرای این قسط چگونه باید باشد؟ آیا بعنوان مثال استان خراسانی که 22 برابر کوچکترین استان جمعیت دارد 14 برابر کوچکترین استان مساحت دارد. ما بگوییم آقا اینجا که 22 برابر کوچکترین استان فرضاً استان کهکیلویه و بویراحمد جمعیت دارد این 22 برابر جمعیت یک نماینده داشته باشند، اینها هم با تعداد این قدر جمعیت یک نماینده. کجای این ، عدالت و قسطی است که قانون اساسی برای شورایعالی استانها مطرح میکند یک استانی که 250 هزار نفر جمعیت دارد. در شورای عالی استانها یکنفر نماینده داشته باشد،استانی هم که فرضاً مثل استان خراسان /000/600/5 نفر جمعیت داشته باشد یک نماینده داشته باشد. واقعاً در مجلس شورای اسلامی مظهر عدل حضرت علی علیه السلام این قسط اسلامی و عدل اسلامی است؟ جالب است که مخبرمحترم کمیسیون استدلال میکنند که در استانهایی که جمعیت بیشتری هست رفاه بیشتری است. خوب برادر! آقای موحدی که شما این چنین استدلال میکنید؟ استدلال شما متکی بر چه آمار و اسناد و ارقامی است؟ بیائید من شما را به استان خراسان ببرم که در بسیاری از شهرهای استان خراسان هنوز صدای جمهوری اسلامی به گوش مردم نمیرسد. آنوقت شما صرفاً استدلال میکنید چون جمعیت بیشتری هست، رفاه بیشتر، جمعیت بیشتر مساوی است با رفاه بیشتر. کاری ندارم در بعضی از استانها ممکن است که چنین باشد ولی این را نمیشود به همه استانها تعمیم داد. این مسأله اول. بنابراین با توجه به اینکه هدف اینها اجرای عدالت و قسط اسلامی است واین را ما بخواهیم منهای جمعیت بکیم، درست ، ایجاد یک نوع تبعیض طافت‌فرسا است. مسأله بعدی که اشاره شد این بود که ما اگر بخواهنیم این چنین شورائی را تشکیل بدهیم ، این یک هزینه کمر شکنی را بر دوش دولت بار میکند. اشاره شد که بلی مثلا متجاوز از 300 نفر نماینده خواهد داشت اولا که اگر بر اساس 250 هزار باشد،‌1600 نفر نماینده میخواهد و از آن گذشته ما این 250 هزار نفر را آوردیم بعنوان یک معیاری نیست که در همه موارد باشد. چه بسا امکان دارد در شور دوم برادران نظر بدهند که به ازاء هر /500 هزار نفر یک نماینده باشد. یا فرضاًبه ازاء هر یک میلیون نفر یک نماینده باشد. بنابراین شورایعالی استانها بعد از مجلس شورای اسلامی بزرگترین مرکز قدرت است یعنی او تهیه کننده طرحها و ارائه اش هست و رفع کننده تبعیضات و ایجاد قسط است. چه اشکال دارد حالا جمعیت زیادی دارد یکمقدار فرضاً هم به قول شما هزینه ببرد. ولی این هزینه ای را که دارد میبرد در چه رابطه است؟ باز در رابطه با ایجاد طرحها و برنامه های عمرانی واقتصادی هست بنابراین با توجه باینکه این مسأله دقیقاً ردش یعنی رد یک اصل از قانون اساسی است. و اینکه جائی که جمعیت بیشتر دارد، به هیچوجه مرادف با این نیست که رفاه و امکانات بیشتری در اختیارش هست. بنابراین استدعای من از حضور برادران این است که با توجه به قسط وعدالت اسلامی، با توجه به قانون اساسی ، با توجه به اینکه شورایعالی استانها بر خلاف آنچه که میگویند که اختیاراتی ندارد، اختیاراتش هم وسیع و گسترده است و خود قانون اساسی آن را مطرح کرده. برای ایجاد قسط اسلامی ما با رد آن مخالفت کنیم. البته ممکن است که یکسری نقائصی داشته باشد که آنها با پیشنهادهای سازنده و اصولی برادرها در شور دوم انشاءالله حل و برطرف خواهد شد. نایب رئیس- قبل از اینکه موافق بعد صحبت کند جمله ای در کلمات آقای حسن زاده بوده است که ب تذکر بعضی از نمایندگان محترم اصلاح میشود. ایشان تعبیر کردند که شورای محترم نگهبان. زحمات مجلس را «وتو» میکند آقای حسن زاده توجه دارند که مجلس و شورای محترم نگهبان اصولا یک واحد هستند. والان میدانید که در بسیاری از موارد با نبودنش مجلس اصلا رسمیت ندارد تعبیر به کلمه «وتو» را باید اینجا اصلاح بکنند. موافق بعدی را دعوت کنید. منشی- آقای علم الهدای بعنوان موافق رد بفرمایید. علم الهدی – بسم الله الرحمن الرحیم. برادرمان جناب آقای هراتی خیلی شورایعالی استانها را بزرگ کردند در حالتی که خود اصل یکصد و یکم قانون اساسی را هم خواندند. در حالتی که اصل یکصد و یکم قانون اساسی فقط دو چیز را بعهده شورایعالی استانها قرار داده، چیز دیگری از آنها نمیتوانند انجام بدهند توجه کنید اصل 101 قانون اساسی «بمنظور جلوگیری از تبعیض و جلب همکاری در تهیه برنامه های عمرانی و رفاهی استانها» یعنی اگر چنانچه در تقسیم بودجه و امثال آن اینها یکنفر هم باشند، میتوانند بر اینکه خوب تبعیضات را در نظر بگیرند و بگویند آقا مثلا تعداد ما این مقدار هست و شما میخواهید کمتر بدهید. و دومین وظیفه آنها «نظارت بر اجرای هماهنگ آن» یعنی آنها فقط دو وظیفه دارند: یکی همان جلوگیری از تبعیض است دوم نظارت بر اجرای هماهنگ آن شورایعالی استانها مرکب از نمایندگان شوراهای استانها تشکیل میشود و نحوه تشکیل وظایف این شورا را قانون معین میکند. و لذا کمیسیون شوراها وامور داخلی در این موضوعات خیلی فکر کرده اند و صحبتهایی نموده اند و همچنین از مسؤولین هم دعوت کرده اند که آیا چه باید کرد؟ آیا ما تعداد را نسبت بر استانهایی که بزرگ است ، پیش بینی بکنیم؟ آنوقت دیدیم که این ، امکان ندارد. چون میدانید اینها از خارج میایند. از اصفهان 32 نفر، 30 نفر، 25 نفر حرکت بکنند و به تهران بیایند. اینها عائله هم دارند به اینجا بیایند. و از مهشد و تبریز هم همچنین. و ازجاهای دیگر هم همچنین . اینها به اینجا بیایند و آنوقت اینها هم خانه میخواهند. شما می‌بینید که در مجلس شورای اسلامی چقدر ما مشکلاتی در قسمت اجاره خانه داریم حالا این یک بحثی نیست در باره اینکه اگر چنانچه هزینه بیشتر هم باشد و کار بیشتری را هم انجام بدهند. خیلی مهم نیست. حالا مجلس شورای اسلامی را مقایسه با شورایعالی استانها نباید قرار بدهیم و آنوقت می‌بینید که اصلا ای بسا موضوع شورایعالی استانها مهمتر از خود مجلس شورای اسلامی قرار میگیرد چرا؟ مثلا از خود استان تهران چند نفر بعنوان نماینده در مجلس شورای اسلامی داریم، آنوقت باید 32 نفر باشند در حالی که ما برای مجلس شورای اسلامی از تهران 14 نفر نماینده داریم. اگر بنا باشد به اندازه تعداد باشد ما باید 32 نفر بعنوان شورای استانها نماینده تعیین کنیم لذا این کار خیلی مشکل است. اما اینکه جناب آقای هراتی فرمودند بی عدالتی و ایجاد تبعیض طاقت فرسا این خیلی عجیب است چون موضوع موضوعی است که باید تکلیفشان را در نظر بیگریم، این حق نظارتی بیش ندارد که بیاید اینجا و یکنفر هم بقول یکی از رفقا تعداد که رأی نمیدهد، بلکه خود اساس رأی میدهد، خود شورایعالی استانها رأی میدهند که دراینجا تبعیض شده است نه اینکه آنها بیایند اینجا مثل اینکه مثلا جنگی است یا مثلا تنازعی است که اگر افراد زیاد باشند آنوقت بیشتر میتوانند پیشروی کنند. خیر، بلکه اینها در میان خودشان فکر میکنند و به دولت ابلاغ میکنند که در این استان تبعیض شده است و غیر از این هم ندارند، فقط جلوگیری از تبعیض است ونظارت بر هماهنگی . بیش از این من عرضی ندارم. نایب رئیس- چون تعدادی از آقایان به عنوان موافق و مخالف نام نوشته اند پیشنهاد کفایت مذاکرات هم رسیده است مطلب هم روشن است، حالا یکی از آقایانی که پیشنهاد کفایت مذاکرات داده اند میتوانند صحبت کنند. متکی – بسم الله الرحمن الرحیم. طرح تهیه شده کاملا موضوعش مشخص است خصوصاً بعضی از برادران نماینده استانهایی که وسعت و جمعیت بیشتری دارند مثل خراسان، مازندران ، آذربایجان ، اصفهان و جاهای دیگر اینها به آن ماده 41 قانون تشکیل شوراهای کشوری معترض هستند و پیشنهادشان هم مشخص است به اینکه در استانها به تناسب جمعیت (حالا با کم و بیش) به تناسب جمعیت نمایندگان شورای عالی استانها از استانهای مختلف انتخاب بشوند. برادران دیگری هم (از کمیسیون داخله) مخالف هستند و استدلالشان این است که کار چندان زیادی ندارند و لذا ضرورت ندارد که جمعیت بسیار زیادی به عنوان شورای عالی استانها جمع بشوند مطالب کاملا مطرح شده. موافقین و مخالفین ابعاد مختلف قضیه را گفتند . من بدینوسیله پیشنهاد کفایت مذاکرات در این زمینه را دارم. شبستری – تذکر آئین نامه ای دارم. نایب رئیس- بفرمایید. محمد مجتهد شبستری- بسم الله الرحمن الرحیم. این نکته را بنده از این نظر عرض میکنم که ماده 78 آئین‌نامه معنایش روشن بشود: « در مواردی که میتوان پیشنهاد کفایت مذاکرات داد هر گاه مذاکرات لازم و کافی بعمل آمد (قیدش روشن هست) و در هر موردی که در آئین نامه وقتی معین شده است، آنجا نمیشود پیشنهاد کفایت مذاکرات داد. » این یک اصل کلی است والا اصل تعیین وقت نمیشد. در تمام مواردی که در آئین نامه برای نطق و حرف زدن وقت معین شده است آنجا پیشنهاد کفایت مذاکرات نمیشود داد. موارد بسیار کمی است که در آنجا میشود پیشنهاد کفایت مذاکرات داد و این ماده 78 آنرا میگوید. نایب رئیس- اشکال این پیشنهاد کفایت مذاکرات چیست؟ چند نفر صحبت کرده اند پیشنهاد کفایت مذاکرات شده یعنی میبینند مطالب مکرر است و مطلب جدیدی نیست. محمد مجتهد شبستری – عرض میکنم این مواردی که میتوان پیشنهاد کفایت مذاکرات داد مواردی است که وقت معینی در آئین نامه برای آن پیش بینی نشده است. آن جائی که وقت معین پیش بینی شده معنایش این است که وقت معین حق نمایندگان است. نایب رئیس- اگر که وقت معین پیش بینی شده ولی نمایندگان احساس میکنند که تمام وقت را گرفتن دلیلی ندارد و ظاهراً میشود پیشنهاد کفایت مذاکرات را مطرح کرد . مخالف صحبت کند. منشی- آقای موحدی کرمانی بفرمایید. موحدی کرمانی- بسم الله الرحمن الرحیم. بر خلاف تصوری که شاید خیلی از آقایان داشته باشند که مطالب گفته شده و تکراری است بنده معتقد هستم که مطالب کاملا گفته نشده و برای اینکه به عنوان موافق با رد صحبت کنم اگر نوبتی برای من دست بدهد صحبت خواهم کرد. و اجمالا برای اینکه نمایندگان محترم توجه بفرمایند به اینکه مذاکرات انجام نگرفته ما باید رمز مسأله مجلس شورای اسلامی را بررسی کنیم که چرا در مجلس شورا تعداد مطرح است ولی در اینجا تعداد مطرح نیست که حتماً اینجا نباید تعداد مطرح باشد(کمیت افراد) و علاوه بر این اگر آقایان دقت بفرمایند در ده و بخش و شهرستان و استان هیچکدام از اینها در انتخابات افراد مطرح نشده یک دفعه اینجا ما می‌بینیم افراد مطرح میشود. اینها تمام زمینه های بحثی است که بنده معتقد هستم که باید بحث کرد و این مسائل باید روشن بشود. در هر حال زمینه بحث هست و کفایت مذاکرات من زمینه ندارد. نایب رئیس- 193 نفر حضور دارند آنچه که مورد رأی گیری است کفایت مذاکرات در این گزارش رد هست. نمایندگانی که با کفایت مذاکرات موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. مخبر کمیسیون توضیح بدهند. موحدی ساوجی(مخبر کمیسیون)- بسم الله الرحمن الرحیم. خلاصه استدلال مخالفین رد این بود که شوراها برای رفع تبعیض تعیین شده اند و اینکه بیائیم رأی یک نفر سیستانی را برابر با 30 نفر خراسانی حساب کنیم، این برخلاف عدالت است. عده ای از نمایندگان – سمنانی گفتند ، نه سیستانی. نایب رئیس- فرقی نمیکند، روح استدلال یکی بود. موحدی ساوجی- مسأله دوم این بود که چطور در انتخابات مجلس شورای اسلامی 270 نفر نماینده دارد و در ازاء هر 150 هزار نفر جمعیت اضافی در هر شهر یک نماینده انخاب خواهد شد این خلاصه فرمایشات آقایان بود ، من باید عرض کنم که اتفاقاً مطلب خوبی بود که آقایان روی آن دست گذاشتند و اشاره کردند و من به همین دلیل میگویم که چون مسأله رفع تبعیض هست و چون مسأله امور اجرائی و نظارت بر عدالت در امور اجرائی وهماهنگی در طرحهای عمرانی و رفاهی در کار هست به همین دلیل بایستی که از هر استان یکنفر باشد. حالا اصل 101 و 102 را من خواهش میکنم آقایان توجه بفرمایند که میگوید «بمنظور جلوگیری از تبعیض و جلب همکاری در تهیه برنامه های عمرانی و رفاهی استانها». دوم- «جلوگیری از تبعیض در رسیدگی به امور عمرانی و رفاهی استانها خواهد بود و هر امر دیگری و نیز نظارت بر اجرای هماهنگ آن ، یعنی طرحهای عمرانی و رفاهی که دراستانها میخواهد اجراء بشود هماهنگ اجرا بشود. امکانات بیشتر بسوی یک استان نرود که همه بودجه هایش را جذب بکند ولی یک استان امکانات برای جذب بودجه های عمرانی و رفاهی نداشته باشد. بنابراین «نظارت بر اجرای هماهنگ آن، شورایعالی استانها مرکب از نمایندگان شوراهای استانها تشکیل میشود. نحوه تشکیل و و ظایف این شورا را قانون معین میکند.» پس می‌بینیم که اینجا مسأله با مجلس شورای اسلامی فرق میکند . مجلس شورای اسلامی در خود قانون اساسی، تعدادش را معین کرده و برای هر 150 هزار نفر گفته یکنفر انتخاب میشود و بعد در مجلس شورای اسلامی کار، کار قانونگذاری است یعنی یک کارهایی است اعم و وسیع و گسترده. اما کار شورایعالی استانها فقط در امر هماهنگی در اجرای برنامه های عمرانی و رفاهی است و بعد هم جلوگیری از تبعیض در اعتبارات و جلب بودجه و اینها است. بنابراین مسأله خیلی روشن است اگر چنانچه این استدلالی که این آقایان میفرمایند درست باشد پس بایستی یک استانی که 30 برابر با 40 برابر استان دیگر جمعیت دارد استاندارش 40 نفر باشد مثلا فرض بفرمایید چون تهران 40 برابر کهکیلویه جمعیت دارد پس تهران بایستی که 40 نفر استاندار داشته باشد. اما کهکیلویه و بویراحمد مثلا یکنفر استاندار داشته باشد. اینجا مسأله با مسأله مجلس شورای اسلامی کملا فرق دارد و این خیلی طبیعی است اگر چنانچه در یک شورایعالی استانها از یک استان و یا چند اتسانی که جمعیتش بسیار است عده زیادتری بیایند قطعاً به داد دل آن فردی که از استانهای کم جمعیت و گاهی هم محروم میآیند توجه نشود. اینکه آقای هراتی گفتند رد خراسان صدای جمهوری اسلامی بعضی جاها شنیده نمیشود این مسأله مربوط به استان خراسان نیست. در همین ساوه که استان مرکزی است و با تهران هم خیلی فاصله ندارد داریم روستاهایی در بخش نوبران که صدا و سیمای ما درست آنها را نمیپوشاند. این دلیل نشد که ! مسأله صدا و سیما غیر از مسائل دیگر است و بعد هم مطلب دگیری که باید عرض کنم این است: شما توجه کنید که بار مالی این مسأله . این پیشنهادی که آقایان داده اند چون مطابق آن قانونی که ما در مجلس تصویب کرده ایم 24 نفر شورایعالی استانها عضو خواهد داشت و 24 نر از حیث امکانات و وسائل و ساختمان و این چیزها خرج زیادی ندارد. اما اگر مطابق این پیشنهادی که آقایان دادند ما بیائیم 150 نفر، 160 نفر یا کمتر یا یک خرده بیشتر را اعضای این شورا قرار بدهیم آنوقت لازمه اش این است که یک مجلس شورای اسلامی دیگری (منتها اسمش شورایعالی استانها است) تشکیل بدهیم و چقدر تدارکات میخواهد، امکانات میخواهد، ساختمان میخواهد، حقوق میخواهد و وسایل میخواهد. این چه هزینه بزرگی به دوش دولت و مملکت هم خواهد داشت و بعد هم نمیتواند جلوگیری از تبعیض بکند والسلام. نایب رئیس- شوراها حقوق بگیر دولت نیستند و بنابراین بار مالی اصلا ندارد/201 نفر در جلسه حضور دارند ، اصل طرح به رأی گذاشته میشود. طرح را یکبار بخوانید. یکی از نمایندگان- باید گزارش رد را به رأی بگذارید. نایب رئیس- گزارش کمیسیون که رد مسأله است به رأی گذاشته میشود (الویری: این در آئین نامه سابق بود) آئین نامه قبلی وروال عملی اینطور بوده است که گزارش رد را به رأی میگذاشتند ، طبق آئین نامه جدید اصل گزارش کمیسیون به رأی گذاشته میشود. حالا عنایت بفرمایید یکبار گزارش را میخوانند و اصل طرحی که از کمیسیون آمده است و مبنی بر رد است به رأی گذاشته میشود. ماده واحده – ماده 41 قانون تشکیل شوراهای کشوری به ترتیب زیر اصلاح میشود: شورایعالی استانها از نمایندگان منتخب شوراهای اسلامی استان تشکیل میگردد و هر شورای استان به ازاء هر 250 هزار نفر معیت استان یک نماینده در شورایعالی استانها خواهد داشت. حسینعلی رحمانی – باید اصلش به رأی گذاشته شود. نایب رئیس- روال قبلی این بوده که گزارش رد خوانده میشده ولی در آئین نامه جدید گزارش کمیسیون خوانده میشود (حسنیعلی رحمانی: گزارش کمیسیون خوانده نمیشود) آاقی بیات ماده 48 آئین نامه را بخوانید. «ماده 48 – هر طرح یا لایحه ای که به کمیسیون ارجاع میشود گزارش رد و یا تصویب ، تغییر و یا تکمیل آن باید در ظرف مدتی که از طرف هیأت رئیسه مجلس با توافق کمیسیون مربوط معین واعلام میشود00 الی آخر.» در اینجا خودگزارش رد در دستور است و گزارش رد باید مورد رأی در مجلس قرار بگیرد. حسینعلی رحمانی- اخطار آئین نامه ای دارم. نایب رئیس- آقای رحمانی بفرمایید. حسینعلی رحمانی- بسم الله الرحمن الرحیم. ماده 97 «موقعیکه گزارش کمیسیونهای مربوط در خصوص لایحه یا طرح عادی برای شور اول در جلسه علنی مطرح میگردد در باره نقاط ضعف و قوت و نقائص و امتیازات و لزوم یا عدم لزوم طرح و لایحه با رعایت ماده 76 در کلیات و مواد مذاکره میشود و پس از آن نسبت به اصل لایحه یا طرح رأی گیری بعمل میآید، هر گاه رأی موافق داده شد پیشنهادهای کتبی واصله به هیأت رئیسه نسبت به هر یک از مواد و همچنین مواد الحاقیه که هر دو باید کاملا مربوط به موضوع مواد لایحه یا طرح باشد به کمیسیون ارجاع میشود و با طبع و توزیع در دسترس کلیه نمایندگان قرار میگیرد و پس از آن نسبت به اصل لایحه یا طرح رأی گیری بعمل میآید.» نایب رئیس- پس مسأله روشن شد عنایت بفرمایید همینطوریکه آقای رحمانی خواندند طبق این آئین نامه جدید اصل طرح به رأی گذاشته میشود گرچه روال قبلی این بوده که گزارش رد به رأی گذاشته میشده است. 205 نفر حضور دارند، اصل طرحی که از کمیسیون آمده است و خواندند به رأی گذاشته میشود . نمایندگانی که موافق هستند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. فؤاد کریمی – رد هر ماده را باید رأی بگیرید. 5- مسکوت ماندن طرح دوفوریتی تفسیر تبصره 38 قانون بودجه سال 1358 برای مدت یک ماه. نایب رئیس- چون شورای نگهبان تشریف دارند. دستور اول را مطرح کنید. منشی- دستور اول طرح دو فوریتی عده ای از نمایندگان در خصوص تفسیر تبصره 38 قانون بودجه سال 1358 است. در ضمن از طرف عده ای از نمایندگان پیشنهاد مسکوت ماندن این طرح شده است که قرائت میکنم. ریاست محترم مجلس شورای اسلامی. با اهداء سلام امضاء کنندگان زیر تقاضای مسکوت ماندن طرح دو فوریتی تفسیر تبصره 38 قانون بودجه را مینمائیم. نایب رئیس- یکی از امضاء کنندگان مطرح کنند. کیاوش- بسم الله الرحمن الرحیم. با توجه به مصالح کشور و با توجه به اینکه اظهارات نمایندگان باید در آرامش مملکت در نظر گرفته شود و با توجه به اینکه دراین امر مجلس وجه المصالحه قرار میگیرد و در حقیقت اختلاف بیجا و کم عمق سازمان برنامه و وزارت نفت را دارد رسیدگی میکند و با توجه به اینکه در این موقعیت حساس مسأله نفت در روز یکشنبه یعنی پس فردا در اوپک مطرح میشود و با توجه به اینکه ایران در اجلاسیه کشورهای نفتی بحرین که همین هفته تشکیل شد شرکت نکرده و موقعیت و تصمیم‌گیری قاطعی دارد و باید برای جهان نقش تعیین کننده ای داشته باشد و با توجه به اینکه اسرار نفت قبل از اجلاسیه اوپک نباید در این مجلس مطرح بشود و بناچار در موافقت یا مخالفت با این دو فوریتی مطرح میشودو این بسیار برای مملکت زیان آور است و با توجه به اینکه ایران الان درمقابل غولهای نفتی مثل آمریکا و عربستان سعودی قرار گرفته و درصف مقابل همدیگر قرار گرفته اند و با توجه به اینکه مطرح شدن مسأله نفت الان تضعیف مسأله نفت کشور است نه تضعیف شرکت نفت و یا مسؤول نفت، و با توجه به اینکه میشود همین مسأله را اگر نمایندگان محترم ضروری بدانند بعد از این موقعیت خاص مطرح بکنند تقاضا میکنم هر چه سریعتر تصمیماتی بگیرند که اولا این اختلافات حل شده (از هیأت دولت پیام دادند که اختلافات رفع شده) و بعلاوه این برای مملکت دراین موقعیت خاص زیان آور است باز هم تأکید میکنم که قبل از تشکیل اوپک که روز یکشنبه است مسأله ای در اینجا بعنوان مسأله نفت نباید طرح بشود شاید به ناآگاه ما خود کاری کردیم که نباید میکردیم، یعنی در این موقعیت خاص نباید این مسأله مطرح میشد. البته ما مطرح نکردیم مسأله را از بیرون آوردند توقع هم از دولت نداشتیم که برادرانمان در این موقعیت خاص بیاورند.حالا که آوردند نمایندگان محترم به خاطر خدا موافقت بکنند این مسأله مسکوت بماند تا غائله بخوابد، مسأله حل بشود. بعد اگر باز هم ضروری دانستید وقت هم نگذشته و مسأله بودجه هم مطرح نیست. بودجه شرکت نفت دهم آبان ارائه شده ودر مجمع عمومی هم تصویب شده والسلام علیکم و رحمه الله. نایب رئیس- یک مخالف میتوانند صبت کنند. منشی- آقای قره باغ مخالف. قره باغ – بسم الله الرحمن الرحیم. ما از برادران وزارت نفت و سازمان برنامه و بودجه این توقع را ناشتیم که در معنا کردن یک عبارتی که معنایش برای هر بیننده ای واضح هست این اختلاف را به مجلس میکشاندند و حالا که مطرح شده چون مسائل مالی در میان است این ضرورت دارد هر چه روزدتر روشن بشود برای اینکه همانطوریکه اعلان شده در پنجم یا دو روز بعد لایحه بودجه سال 62 به مجلس میآید و در تنظیم بودجه وزارت نفت و شرکت نفت اثر فراوان دارد و تبصره هایی که دررابطه با بودجه شرکت نفت خواهد بود و در آنجا هم اثر خواهد گذاشت مسلماً بودجه ای را که برای شرکت نفت تخصیص میدهد بوسیله تبصره هایی که در قانون بودجه سال 62 خواهد آمد بوسیله آنها مشخص میشود. لذا ضرورت دارد هر چه زودتر این تبصره 38 بودجه سال 58 روشن بشود و بوسیله آن تبصره هایی که در رابطه با بودجه شرکت نفت خواهد آمد، آنها هم وظیفه اش مشخص بشود. اگر بنا شد تفسیر همانجور باشد که مسؤولین وزارت نفت اعلام میکنند، در این صورت سازمان برنامه و بودجه نمیتواند بودجه وزارت نفت را تنظیم بکند و نظارت بکند. خود مسؤولین شرکت نفت ، مجمع عمومی شرکت نفت خواهد بود که برای خودش بودجه تصویب میکند ومستقیماً بدون ارتباط با لایحه بودجه به مجلس تقدیم میکند. چون این اختلاف نظر هست و اثر فراوان در کل تنظیم بودجه دارد، این ضرورت دارد که هر چه زودتر این وظیفه مشخص بشود. لذا با متوقف ماندن این تفسیر شدیداً مخالفیم. نایب رئیس- بسیار خوب، مسکوت ماندن طرح دو فوریتی برای مدت یکماه مطرح است. /203 نفر در مجلس حاضر هستند. آقایانی که با مسکوت ماندن این طرح برای مدت یکماه موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. دستور بعدی را مطرح کنید. 6- تصویب کلیات لایحه اصلاح تبصره ماده 3 قانون تأسیس وزارت صنایع سنگین. منشی- دستور بعدی گزارش شور اول کمیسیون مشترک کار و امور استخدام و صنایع و معادن مبنی بر رد لایحه اصلاح تبصره ماده 3 قانون تأسیس وزارت صنایع سنگین. نایب رئیس- آقای کمالی بفرمایید. کمالی (مخبر کمیسیون)- بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون مشترک کار وامور استخدام و صنایع و معادن به مجلس شورای اسلامی. لایحه راجع به اصلاح تبصره ماده 3 قانون تأسیس وزارت صنایع سنگین که با شماره چاپی 1091 به کمیسیون مشترک کار و امور اداری و استخدامی و صنایع و معادن ارجاع گردیده بود ، در جلسه مورخ 11/8/61 این کمیسیون مورد بحث و بررسی قرار گرفت و پس از استماع نظرات معاون پارلمانی وزارت صنایع سنگین ، لایحه فوق الذکر به رأی گذاشته شد و با اکثریت آراء رد شد. اینک گزارش شور اول تقدیم مجلس شورای اسلامی میگردد. رئیس کمیسیون مشترک – دکتر محمود هنجنی لایحه اصلاح تبصره ماده 3 قانون تأسیس وزارت صنایع سنگین . ماده واحده – تبصره ذیل ماده 3 قانون تأسیس وزارت صنایع سنگین بشرح زیر اصلاح میشود. تبصره – این وزارتخانه حتی المقدور حق استخدام پرسنل جدید نخواهد داشت و نیروهای متخصص و کادر مورد نیاز خود را درصورتی که نتواند از مؤسسات وابسته و سایر مؤسسات دولتی و وابسته به دولت تأمین نماید در حدود مقررات واعتبارات مصوب با تصویب هیأت وزیران استخدام خواهد کرد. نایب رئیس- اگر توضیحی لازم میدانید،‌بفرمایید. کمالی (مخبر کمیسیون)- بلی، توضیح زیاد دارد. خدمت برادران عزیز عرض کنم، زمانی که لایحه تشکیل وزارت صنایع سنگین در مجلس شورای اسلامی مطرح شد، کمیسیون صنایع مجلس بیم داشت از تشکیل وزارتخانه جدید که میبایست نیروها و کادرهای جدیدی را بر تعداد حقوق بگیران دولت افزوده بکند. زمانی که تأسیس این وزارتخانه مطرح شد، با برادران وزارت صنایع مطرح شد که این وزارتخانه را بشرطی کمیسیون با تشکیلش موافقت میکند که نیروهای جدیدی استخدام نشود. با توجه به اینکه سازمان گسترش صنایع زیر نظر وزارت صنایع سنگین قرار گرفت، نیروهای اداری و نیروهای متخصص این سازمان تحت پوشش سازمان صنایع سنگین بطور طبیعی قرار میگرفت. بنابراین بخشی از نیازها به این شکل حل میشد. و اما بخشی از نیروهای ممتخصص مورد نیاز وزارتخانه را هم کمیسیون اجازه داد که با تصویب هیأت دولت، وزارت صنایع سنگین بتواند استخدام بکند و ماده ای به این شکل که الان خدمت برادران قرائت میکنم، کمیسیون تصویب کرد. تبصره 3- قانون تأسیس وزارت صنایع سنگین این وزارتخانه حق استخدام پرسنل جدید نخواهد داشت و تنها نیروهای متخصص مورد نیاز خود را میتواند با تصویب هیأت دولت استخدام کند. و بعد مطرح شد، بعلت اینکه ما در بخشهای اداری خودمان، در تشکیلات دولتی خودمان، بیش از یک میلیون و هشتصد هزار حقوق بگیر دولت داریم و نبایستی بر این میزان افزوده بشود ، بهتر است که وزارت صنایع سنگین، نیروهای غیر متخصص مورد نیاز خودش را از قبیل کارمند اداری، راننده ها یا کارهای غیر تخصصی آنچنانی از وزارتخانه های دیگر دریافت بکند. وزارت صنایع سنگین در این رابطه دو اشکال میگیرد. اولا نیروهایی که از جاهای دیگر طرد میشوند و بصورت غیر فعال معرفی میشوند، اینها حلال مسائل وزارت صنایع سنگین نخواهند بود، و بعد عدم همکاری سایر دستگاههای دولتی را با انتقال این نیروها به وزارت صنایع سنگین مطرح میکند.اما مسأله ای را که کمیسیون مطرح میکند این است که ما در موقع تأسیس این وزارتخانه شرط کردیم که نیروی جدیدی استخدام نشود. بنابراین میبایست وزارتخانه های دیگر همکاری بکنند و وزارت صنایع سنگین هم تلاش خودش را بیشتر بکند که بتواند این نیروهای غیرمتخصص را جذب کند. در رابطه با نیروهای متخصص هم به وزارت صنایع سنگین این اجازه داده شده است که با تصویب هیأت وزیران استخدام بکند. بنابراین بنظرما مشکل نیست و درخواست وزارت صنایع سنگین بر استخدام ، البته یک کلمه «حتی المقدور » آورده اند، ولی این «حتی المقدور » مرز ندارد، تا بی‌نهایت قابل تفسیر است. این تقاضای وزارت صنایع سنگین مورد قبول کمیسیون قرار نگرفت و با اکثریت آراء رد شد. والسلام علیکم و رحمه الله. نایب رئیس- مخالف صحبت کند. منشی- آقای هراتی مخالف رد. هراتی- بسم الله الرحمن الرحیم. مخبر محترم کمیسیون در بیاناتشان برای تأمین نیروی مورد نیاز وزارت صنایع سنگین که به یک امید جدید برای ما است و مسوؤلیت بسیار سنگین و گسترده ای را در رابطه با صنایع مملکت دارد، مطرح فرمودند که به علت اینکه سازمان صنایع و گسترش در زیر پوشش آنها هست امکان تأمین نیرو هست. اما بعداً اشاره فرمودند که بخشی از نیرو را امکان تأمینش از این راه وجود دارد. استدلالات من در رابطه با مخالفت بر ردش بر این اساس استوار است. اولا اشاره میکنند که باید از نیروهای مازاد سایر وزارتخانه ها برای این وزارتخانه جدید استفاده کرد. برادر، سؤال من این است، آن نیروئی را که یک وزارتخانه ای به عنوان نیروی اضافی میخواهد در اختیار یک وزارتخانه جدید بگذارد چه نیروئی خواهد بود؟ آیا حاضر است آن نیروهای متعهد ، فعال ، کاری خودش را در اختیار یک وزارتخانه جدیدی بگذارد. وزارتخانه ای که درابتدای کارش است و باید شبانه روز فعالیت و تلاش کند. مسأله دوم این است که وقتی به سایر وزارتخانه ها نوعاً رجوع میشود و میخواهند یک سری از نیروهای جدید را استخدام کنند. میگوید آقا من اگر میخواهم به این وزارتخانه جدید بیایم و یک مسؤولیت جدید را بپذیرم، آیا یک سری مزایای جدیدی به من داده میشود یا نه؟ اگر این مزایای جدید به من تعلق میگیرد، من حاضر هستم که بیایم در این وزارتخانه کار کنم ، اما اگر قرار بر این است که مزایای جدیدی داده نشود من چه مسؤولیتی و علاقه ای دارم که آن پست قبلی خودم را رها کنم و به این وزارتخانه جدید بیایم؟ مشکل بعدی در رابطه با این است که برادرها ممکن است اشاره کندن که به عنوان مأموریت یک سری از وزراتخانه ها نیرو بدهند. خوب مشخص است ، آن آقایی که به عنوان مأموریت میآید، برای چند وقت است ؟ سه ماه ، شش ماه، یکسال است، که آقا شما یکسال در وزارت صنایع سنگین مأمور هستید. خوب ، این آقائی که یکسال مأمور است، بعد از یکسال چه؟ چه تعهدی برای ماندنش دارد؟ ضمن اینکه این کسی که مأموریت پیدا میکند، به محض اینکه وزارتخانه متبوع خودش کوچکترین نیازی پیدا کند، بلافاصله اعلام میکند آقا ما به این نیرو نیاز داریم اجازه استخدام جدید هم به ما نمیدهند، این نیرو باید در اختیار ما قرار بگیرد، که نمونه هایش در رابطه با وزارت صنایع سنگین اینچنین بوده است. آنهایی که مأموریت پیدا کردند، بعداً وزارتخانه اعلام کرده است که آقا ما به اینها نیاز داریم. نوع چهارم خوب نیرو چیست؟ این است که افرادی را به شکل موقت استخدام کنند. موقت سه ماهه، شش ماهه، یکساله. خوب این کسی که به عنوان موقت آمده است اینجا و شروع به کار کرده است، احساس میکند برای آینده خودش هیچگونه تأمینی ندارد، یعنی ممکن است بعد از یکسال وزارت صنایع سنگین بگوید آقا از تو به خیر و از ما به سلامت، نیاز نداریم بنابراین ، این فرد در پستی هم که هست پیوسته مترصد این واقعیت است که یک جائی اگر استخدام دائمی میکند، بلافاصله برود آنجا، تا آینده اش تأمین بشود. پس بنابراین از این طریق هم به شکل پیمانی و موقت ما یک عده ای را استخدام کنیم مشکل را حل نخواهد کرد. از آن گذشته یک وزارتخانه ای که مهمترین نقش را در صنایع زیر بنائی و صنایع ما در آینده کشور دارد ما اگر میخواستیم وزارتخانه نباشد پس چرا به عنوان یک معاونت ایجاد نکردیم میگتفیم معاونتی باشد زیر پوشش وزارت صنایع، ولی ما آمده ایم یک وزارتخانه عظیمی دایر کردیم و حالا یکسری نیروهایی را که لازم دارد، بگوئیم آقا این امکان از جای دیگر برای تو هست. برادرمان که استدلال میکنند. جاهای دیگر نیروهای اضافی دارد، در اختیار گذاشته است، این باید مستند به یک آماری باشد که دبیر کل امور اداری و استخدامی یک لیستی داده باشد که آقا این پانصد نفر در اختیار شما تا آنوقت بشود به این مسأله استدلال کرد. بنابراین دقیقاً در رابطه با اینکه یک وزارتخانه جدید است باید امکانات هم برای حرکت و فعالیتهای خودش در اختیارش قرار داده بشود. این وزارتخانه نیازبه 483 نفر پرسنل دارد، ولی الان فقط با 83 نفر دارد کار میکند، یعنی وقتی یک پنجم اهرمهای اجرائی در اختیارش باشد، یعنی باید هشتاد درصد کارآئی اش پائین بیاید، و این وزارتخانه با توجه به اینکه چهار پنجم نیروهای اجرائی اش در اختیارش نیست با چه مشکلاتی مواجه خواهد بود . و نهایت اینکه برادرها اینطور نیست که دراین پیشنهادی که وزارت صنایع سنگین کرده است که به محض اینکه آقای وزیر گفت استخدام، استخدام، خیر ، هیچ چنین چیزی نیست. آقای وزیر اولا دو قید حساس است. اولا «حتی المقدور » یعنی تا جائی که امکان جذب هست، این کار صورت نگیرد. بعد هم که امکان جذب نیرو برای اینجا نبود چکار میکند؟ میبرد در هیأت دولت که متشکل از حدود 20 نفر وزیر و چند نفر مسؤول سازمان است، آنجا مطرح میکند. اگر هیأت وزیران تصویب کرد، یک کسی را استخدام میکند. اگر آنجا وزیر فلان وزارتخانه گفت نه آقا من نیرو دارم مخالفم. خوب، مسأله حل است. اگر فلان وزارتخانه ای گفت، آقا من نیرو دارم در اختیارت میگذارم، میگوید آقا خیلی خوب نیرو را در اختیار ما بگذار، ما نمیخواهیم. پس بنابراین ، اینجا کاملا مسأله مقید شده است. اشاره فرمودند که ما به این وزارتخانه اجازه استخدام نیروهای غیر متخصص را نداریم. خوب ، بله برادر اینها هم رفته انددر این چند ماه تلاش کرده اند کوشش کرده اند فعالیت کرده اند و نتوانسته‌اند خوب کنند حالا با این مشکل هم روبرو هستند، چکار باید بکنند؟ چه راه چاره ای دارند جز اینکه بیایند به مجلس بگویند آقا در این مدت امکان جذب نیرو نبود. شما به ما اجازه بدهید با اجازه هیأت وزیران و تصویب آنها این برنامه را انجام بدهیم و فکر نمیکنم تعهدی که در برادرهای مسؤول وزارتخانه ها هست، کمتر از یک کمیسیون باشد. ما به یک کمیسیون اساسنامه جهاد سازندگی را میدهیم تصویب کند. لااقل هیأت دولت به اندازه یک کمیسیون هست که ما به آنها این اجازه را بدهیم، در صورتی که امکان جذب نیرو برایشان نبود، بتوانند این نیروها را استخدام کنند و ما هم دلسوزتر از خود وزرائی که کمرشان زیر بار هزینه های جاری خرد شده بیشتر نیست. برای اینکه آنها هم این احساس را میکنند که هر چه امکان دارد به هزینه های جاری افزوده نشود. ولی وقتی یک حالت اضطرار و ناچاری هست ، جز پذیرش آن مطلبی نیست. بنابراین با توجه به این مطالبی که من خدمت برادرها عرض کردم و نماینده محترم پارلمانی وزارت صنایع سنگین هم مطرح میفرمایند، استدعایم این است که برادرها با ضمانت و عمق بیشتری به این مسأله رأی موافق بدهند. منشی- آقای موحدی ساوجی موافق رد. موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. عرض میشود که من نظر نمایندگان محترم را به مسأله هزینه‌های بسیار سنگین اجرائی مملکت در قبال اعتبارات و هزینه های عمرانی جذب میکنم. ما در کشورمان می‌بینیم که نزدیک به دو برابر هزینه های عمرانی مملکت که بخواهد کاری بشود و عمران و آبادی و سازندگی انجام بشود، فقط حدود دو برابر ما داریم همینطور هزینه های اجرائی را به کام کارمند و کارگر و مستخدم و رئیس و مدیرکل وانواع و اقسام اینها میریزیم. در کشور ما متأسفانه یکی از اشکالاتش بعد از انقلاب بنظرمن این است که بعد از انقلاب با اینکه توجه میشد که از حیث کارمند و مستخدمین دولت ما بیش از انداره ضرورت و نیاز دارا هستیم. وزارتخانه ها، سازمانهای دولتی اکثراً بیش از مقدار نیازشان کارمند و پرسنل واینها داشتند، باز هم اضافه بر آن افرادی را استخدام کردند. که الان گفته میشود نزدیک به مرز یک میلیون هشتصد هزار نفر حقوق بگیران دولت هستند. آنوقت در اینجا در ارتباط با مسأله صنایع سنگین. یک وزارتخانه بوده است به نام وزارت صنایع. گفتند این صنایع چون یک صنایع سنگینی هست و یک صنایع سبک. صنایع سنگین مانند کارخانه های ماشین سازی و امثال اینها. بیائیم این را از صنایع دیگر جدا کنیم که متوسط و سبک هستند تا اینکه در زمینه صنایع سنگین بخاطر جدا کردن یک مدیریت بیشتر، دقت بیشتر ، نظارت بیشتر ، تلاش بیشتر برای راه اندازی بشود و در واقع وقتی می‌آیند میگویند آقا مثلا فرض کنید وزارت بازرگانی دو وزارتخانه بشود، یعنی انچه که الان هست شما تقسیم بندی کنید و به صورت دو تا تشکیلات دربیاورید. دو تشکیلات اداری و وزارتخانه. نه اینکه از نو یک وزارتخانه دیگری ما میخواهیم تأسیس کنیم. اینکه نبوده است. بنابراین اینکه آقای هراتی مطرح میکنند و فکر میکننند که وزارت صنایع یک وزارت نوی است و جدید است با پرسنل جدید و باید حتماً این مقدار (480 نفر) مثلا پرسنل داشته باشد و چون حالا یک پنجمش را دارد، پس کم دارد، اولا کار را پرسنل نمیکند. باید بر کیفیت کار افزود تا بر کمیت. اگر ما خیال کنیم که همینطور افراد و کارمند و مدیر کل و مسؤول و مستخدم و اینها زیاد کردیم ، این باعث کار بیشتر و بازدهی بیشتر میشود، این اشتباه بزرگی است. من یکی از تقریباً سمائلی را که به ضرر انقلاب میدانم این است که ما بایستی نگاه کنیم ببینیم افراد صالح و لایق و شایسته ای که وجود دارند اگرچه با ما دوست نیستند، رفیق نیستند، هم مرام نیستند، سوابق ده سال، یا کمتر یا بیشتر دوستی و رفاقت ندارند. در باند ما نیستند ولی افرادی هستندکه لایق کار هستند، نباید اینها را کنار بگذاریم و متأسفانه ما اشتباه کرده ایم، مسأله کار و تلاش و مدیریت صحبح و کاربرد صحیح را با مسأله گروه بندی و باند و این چیزها، البته این هم با نیت خوب است، نیت بد نیست، یعنی قصد، قصد خوبی است ، میگوید که چون من یک عده ای را که میشناسم، با من دوست هستند، با من رفیق بوده اند، با هم بوده ایم، سالهای سال درکنار هم بوده ایم و کاملا ، صد در صد به آنها اطمینان دارم، پس بیاورم که با من همکاری کند. این حساب را نمیکند که الان روز 22 بهمن سال 57 نیست که تازه یک وزیر مسلمان مکتبی انقلابی به یک وزارتخانه رفته باشد و نسبت به آن افراد شک و تردید دارد و قبول ندارد. نه، الان الحمدالله وزارتخانه های ما بعد از انقلاب آنقد رمعاون، مدیر کل، مشاور گرفته اند، و به عناوین مختلف افراد دارند، خیلی خوب، همانهایی که در آن وزارتخانه هستند، حالا شما وزیر شدید، رفتید آنجا، با همانها کار کنید دیگر . ما چه الزامی داریم حتماً یک عده ای و یک جمع دیگری را که چون با اینها بیشتر آشنا هستیم و با اینها بیشتر جوشیده ایم ، حتماً اینها بیایند با ما کار کنند و فکر کنیم کار هم بیشتر پیش میرود. این درست نیست. در ارتباط با همین وزارت صنایع سنگین شکایتهایی به من رسیده است که در این شکایتها افرادی که قبل از انقلاب، بعد از انقلاب سوابق خوبی دارند. توانا هستند، مدیر هستند، قوی هستند، نیرومند هستند، و بعد از انقلاب بعضی از کارخانه ها را خیلی خوب توانستند تولیدش را به سطح بالاتری ببرند، همین افراد را آمده اند بی جهت عوض کرده اند. برگه واسناد و مدارکش هم موجود است. گفته اند آقا دیگر به وجود شما نیازی نیست. شما بروید یک آقای دیگری بیاید. و لذا یکی از برادران عزیز محترم نماینده مجلس هم من یادم هست، یک وقت در نطق قبل از دستور فرمودند که آقا ما بیائیم وافراد حزب اللهی صفر کیلومتر را بگذاریم. بابا، افراد حزب اللهی صفر کیلومتر درست است. اگر افراد متدین ، مدیر ، توانای با تجربه ای شما نداشتید خیلی خوب،‌حزب اللهی صفر کیلومتر بگذارید. اما نه اینکه حزب اللهی صفر کیلومتری که تجربه و توانائی و کاربرد ندارد و در این کار هیچ کاری هم انجام نداده است. بعد شما میخواهید بیائید و یک فرد جدیدی را بگذارید که هیچ آشنائی با محیط کار و با آن مسأله تولید و مسائل صنعتی ندارد، او را میخواهید بگذارید کار انجام بدهد. بنابراین من با این لایحه اصلاح تبصره 2 که آمده است، مخالف هستم. خود این آقایان موقعی که خواستند وزارت تشکیل بدهند، گفتند آقا ما نیازی نداریم. ما وزارت صنایع سنگین تشکیل میدهیم و افرادش را هم از همانهائی که موجود است استفاده میکنیم و موجود هم هست. سازمان امور اداری واستخدامی افرادی را دارد که به وزارت صنایع سنگین معرفی کندو در اختیارش بگذارد. مسأله این است. بنابراین، این آقایان که میخواهند با این مسأله دویست نفر جدید را استخدام بکنند. بنطر من به مصلحت این مملکت نیست. به مصلحت ملت و جمهوری اسلامی نیست و اجازه بدهید با همان نیروهای موجود و پرسنلی که وجود دارد، با همانها کارهای اداری را انجام بدهند. این را هم نمایندگان دقت کنند. مسأله نیروهای تخصصی، فنی این چیزها را از اول اجازه داده اند که اگر لازم دارند بیایند و استخدام بکنند. فقط آن نیروها و افراد و پرسنل خدماتی است که مثلا میخواهد یک مدیری را، یک کارمند جزئی را ، یک ماشین نویسی را، یک راننده ای را، امثال اینها را ، افرادی را که مربوط به امور تخصصی و فنی نیستند. اینها را از اول مجلس اجازه نداده است والان هم صلاح نیست که اجازه استخدام رسمی شان را بخواهند بدهد. والسلام. نایب رئیس- متشکر، مخالف بعدی صحبت کند. منشی- آقای الویری مخالف رد. الویری- بسم الله الرحمن الرحیم. در زمانی که انقلاب پیروز شد حدود یک میلیون و پانصد الی یک میلیون و هفتصد هزار کارمند دولتی وجود داشت. اگر با این استدلالی که موافقین رد صحبت کردند، میخواست مملکت بکار خودش ادامه بدهد، میبایستی هیچ نیروی جدیدی وارد نکند برای اینکه همان یک میلیون وهفتصد هزار نفر در یک جامعه متعادل درست سه برابر میزان مورد نیاز است یعنی اگر واقعاً سیستم اداری ما درست کار میکرد، ما پانصد هزار کارمند دولتی میداشتیم ، میبایستی همین کاری را انجام بدهند که الان انجام میدهند اما شما خودتان میتوانید قضاوت بکنید، اگر همان کارهای سابق اداری را میخواستیم حفظ بکنیم واقعاً چند درصد آنها آن روحیه و توان کار انقلابی را داشتند؟ و مگر نبوده است افرادی که ، همان افراد حزب اللهی که آقای موحدی ساوجی اشاره میکنند حزب اللهی صفر کیلومتر، منظور کسانی هستند که تخصص لازمه را دارند منتها سابقه کار ندارند. حتی اگر اشاره به نطق قبل از دستور من کرده باشند، من نگفتیم حزب اللهی صفر کیلومتر، گفتم از مهندسین حزب اللهی صفر کیلومتر میتوانند استفاده بکنند. یعنی کسانی که مبادی دستشان هست اطلاعات کلی دارند، منتها سابقه کار ندارند. بنظر ما به مراتب یک چنین فردی بر آن مهندسی که پانزده سال ، بیست سال سابقه کار دارد، ولی ایمان واعتقاد به این انقلاب واسلام ندارد، بنظر ما آن مهندس حزب اللهی صفر کیلومتر ارجحیت دارد. بهر حال کسانی رفتند وزارتخانه ها را دگرگون کردند که از سپاه یا از جهاد یا از جاهای دیگر رفتندو سابقه کار اداری هم نداشتند. اما ایمان به این انقلاب واسلام داشتند. الان هم بحث همین است. یک وزرات خانه ای تشکیل شده است. وزارت صنایع سنگین علاوه بر افراد متخصصی که در اینجا اشاره شده است، ما برای یک وزارتخانه احتیاج به مدیرانی داریم که کارهای اداری آنجا را انجام بدهند و در قالب متخصص فنی واینها هم جائی نمیگیرند ولی بحث این است که اگر شما بخواهید از وزارتخانه های دیگر ببرید، خود آن وزارتخانه ها احتیاج دارند یعنی شما هر وزراتخانه ای که بروید شدیداً کمبود افراد میدر، متعهد دارد و بنابراین به هیچوجه نمی‌آید افرادی را که خودش احتیاج دارد به یک وزارتخانه دیگر بدهد، میماند افرادی که رانده شده از هر جا هستند یا کمتر مورد نیاز هستند بعد میگوید خوب اینها مازاد بر کار ما هستند و اینها را ازشان استفاده بکنید و طبیعی است که ما اگر بخواهیم واقعاً تحول و دگرگونی بوجود بیاوریم نمیتوانیم از افرادی که دارای آن روحیه لازم نیستند استفاده بکنیم این یک مسأله و مسأله یدگر این که تمام وزارتخانه ها این امکان را دارند یعنی وزارتخانه هایی که از قبل هم به اصطلاح وجود داشته اند و کادرهایی هم بعداً توانسته‌اند بگیرند الان این امکان را دارد که افرادی را که مورد نیازشان هست ببرند با تصویب هیأت وزیران یا آن شرایطی که هست استخدام بکنند. حالا آیا وزارتخانه هایی که قبلا وجود داشته اند و کادر داشته اند بیشتر مورد لزوم است که بتوانند کادر جدید در صورت نیاز بگیرند یا یک وزراتخانه ای که تازه وجود پیدا کرده ودراین مرحله اول احتیاج به نیروی لازم و متخصص دارد. البته اگر استخدام بدون رویه بود آن یک بحث دیگری بود ولی این فیلتری که گذاشته شده یعنی افراد را ارزیابی میکنند بعد میبرند هیأت وزیران و هیأت وزیران بررسی میکند و در یک چنین حالتی استخدام میکنند. من فکر میکنم اگر ما این را تصویب بکنیم یعنی با این گزارش رد مخالفت نکنیم موجب این میشود که افراد متعهد و متخصصی که وجود دارند البته در زمینه های اداری که شدیداً وزارتخانه به آن احتیاج دارد خود به خود توان و کارآئی وزارتخانه را گرفته ایم و وزراتخانه ای که بایستی در زمینه صنایع پایه و اساسی حرکت بکند واقدامات اساسی در مملکت بوجود بیاورد دستمان را بسته ایم واین از همان مواردی است که ما محدودیتهایی برای قوه مجریه خدای ناخواسته بوجود می‌آوریم. بدون این که امتیازی را نصیب مملکت کرده باشیم. والسلام. نایب رئیس- آقای الله بداشتی موافق رد کمیسیون. الله بداشتی- بسم الله الرحمن الرحیم. درآن وقتی که قرار بود این وزارتخانه جدید تأسیس بشود این اشکال امروز آن جا مطرح بود که وزارتخانه جدید مملکت ما را ، مسائل و مشکلاتش را حل نمیکند. بلکه تحول در سیستم اداری ودر همین نظام خیلی گسترده ای که وجود دارد اگر واقعاً متحول بشود و واقعاً کارآ بشود مسائل مملکت ما و مشکلات مملکت ما حل خواهد شد اینطور نیست که ما سیستم اداری مان خیلی سطح پائین بوده باشد. درست به عکس یعنی تنها چیزی را که در زمان شاه آنهم برادران میدانند به علتهای مختلف منظور اصلی شان بود این که در این سازمانهای دولتی نیروهای مختلف مملکت را جذب کند و به یک عنوانی یک حقوقی به آنها بدهند این به عنوان یک معضله واقعی اجتماعی بوده است و نیروهای زیادی را در همین ارتباط جمع کردند که خود برادر مخالفمان آقای الویری میگوید سه برابر نیروهای مورد نیاز برای مدیریت این مملکت در ادارات این مملکت جمع شده است. این دیگر بهترین دلیلی هست که مسأله ما را که یک سیستم اداری اضافه به سیستمهای اداری مملکت بشود مسأله را حل نمیکند، در آن جا صحبت شد که نه الان ما اصلا بحث این که سیستم اداری را گسترش بدهیم نیست فقط تقسیم مسؤولیت است. ببینید برادرها ، مسأله باز یک وزارتخانه بکر بخواهد تشکیل بشود نیست. سازمانهایی بوده ، صنایع ملی بوده، نمیدانم چه بوده اینها تحت پوشش صنایع سبک بوده گفته اند باز برای همان تمییز کار و این که کار مشخص بشود و بهتر جمع و جورتر باشد و بشود به آن رسید آن سازمانها از آن وزارتخانه منتزع میشود و وزارتخانه جدید تبدیل میشود. این اصل مسأله و یک مسأله دیگری که ما امروز با آن مواجه هستیم، یکدفعه ما یک چیزی را میخواهیم با طبع اولیش بررسی بکنیم بگوئیم بلی، صلاح این است که الان باز یک عده برادران جدیدی در این وزارتخانه جدید بیایند. ولی واقعاً ما وضع امروز مملکتمان را در نظر بگیریم. با وضع فعلی مملکت، با تورم عجیبی که در این مملکت وجود دارد وقتی میگویند تورم در این مملکت وجود دراد معنایش این نیست که آقایان آمار بیاورندو بگویند تورم چقدر زیاد شده و این نسبت به کشورهای دیگر خیلی کمتر است. نه، برویم واقعیت جامعه را نگاه بکنیم و ببینیم جنس چند برابر بالا رفته، ببینیم وضع طبقه واقعاً مستضعف در این مملکت چگونه شده، حتی شما کارمندان امروز را نمیتوانید تأمین حقوقشان را بکنید. کارمند بیچاره ای که 2800 تومان حقوق میگیرد و 2000 تومان اجاره خانه میدهد آخر با 800 تومان چگونه زندگی بکند. تازه مسؤول یک قمستی هم هست. واقعاً آدم پیش اینها خجالت میکشد که به اینها چه بگوید. ما هنوز وضع کارمندان فعلی دولت را نتوانسته ایم درست بکنیم بعد باز مسؤولیت جدیدی برای اینها بخواهیم بگیریم. الان ، با در نظر گرفتن این واقعیت باز می‌بینیم که ما در یک حالت اضطراری هستیم . درحالتی هستیم که جنگ بر ما تحمیل شده ، در حالتی هستیم که اینهمه مشکلات اقتصادی برای دولت هست، اینهمه قرض از بانک مرکزی هست، آیا در این شرایط باز استخدام جدید و پرسنل جدید صلاح این مملکت هست یا نیست؟ من باز نمیخواهم بگویم صلاح یک وزارتخانه ، شاید واقعاً صلاح یک وزارتخانه استخدام جدید برایش باشد ولی ما که نمیتوانیم در ارتباط با صلاح یک وزارتخانه روی مسائل مملکت نظر بدهیم. ما در ارتباط با مصالح کلی این مملکت میخواهیم نظر بدهیم. برادرها یک اشکالات بحثی میکنند و میگویند آقا پس چرا وزارتخانه های جدید استخدام میکنند. خوب جلو آن را بگیرید. آن را یک طوری شما خودتان در هیأت وزیران مسأله‌اش را حل کنید. این طور نباشد که دو تا وزیر دو تا لایحه ضد هم بیاورند و در یک روز قید فوریت و یک روز ردش مطرح شود. اینها برای ما درست نیست ، اینها در شأن مجلس نیست. مجلس باید مصالح کلی مملکت را نگاه بکند و روی آن نظر بدهد. بحث دومی که ما داریم برادرها آن روز هم در کمیسیونهایی که وزارت صنایع سنگنین تأسیس شد و تصویب شد که خود منهم یکی از اعضای این کمیسیونها بودم این مسأله در نظر گرفته شد که نیروهای متخصص استخدام بشود حتی کارگر فنی، حتی مهندس، هر طوری که مستقیماً در تولید این مملکت ، در خدمات نه، در نقش اداری باز یک میز اضافه بشود نه، که این فساد گذشته بود و همه به آن اذعان واعتراف داشتیم . اما آنهایی که مستقیماً در تولید این مملکت مؤثرند، متخصصند، میفهمند، اینها را میشود استخدام کرد. یک تفسیری اگر قانون استخدام گذشته میگوید آقا، متخصص کسی را میگویند که حتماً پانزده سال سابقه داشته باشد آن راه حلش این نیست که نیروهای جدید بخواهیم استخدام کنند. راه حلش این است که آن را بیائیم از مجلس تفسیر بخواهیم که آقا شما این جا نیروهای متخصصی را که گفتید این نیروهای متخصص منظورتان چه کسانی هستند؟ و یقیناً من میدانم که مجلس با آن ضوابط نیروهای متخصص را اینجا مطرح نکرده ونیروهایی را مطرح کرده که تخصص فنی که دارند و در تولید این مملکت و درقسمتهای فنی میتوانند مؤثر باشند فقط نیروهایی را که منع کرده نیروهایی است که در قسمت کار خدمات اداری باشد. جالب این است که بعضی از برادران مخالف یک مسائلی را مطرح کردند که این اصلا واقعیت ندارد . یک کارمندی میآید و میگوید آقا من چرا توی وزارتخانه جدید بروم در حالیکه هیچ به حقوقم اضافه نمیشود و نمیدانم. هیچ مزایای جدید برایم نیست. این آقا استخدام دولت شده است، دیگر مزدبگیر دولت است، دولت میتواند برایش تکلیف مشخص کند. اگر نپذیرفت اگر حاضر نشد با شرایط جدید کار بکند خیلی خوب این آقا تشریف میبرند و با ایشان تسویه حساب میشود و دوباره نیروهای جدید جای آنها می‌آیند. این را هم برادران میدانند که واقعیت خارجی ندارد. شما کدام یک از کارمندان را بیائید به او بگوئید که آقا شما از این به بعد با همین شرایط استخدامی که قرار است در کل مملکت یکسان بشود . از این وزارتخانه بیا در این وزارتخانه با همان شرایط کار بکن. این چه اشکالی برایش پیش می‌آید و چه بدبختی برایش میشود که نخواهد زیر بارش برود و اصلا اخیار در دست او نیست. این هم میدانید برادرها که اصلا استناد ندارد یا اینکه آمدند یک مسأله دیگری در رابطه با نیروهای زائد، مگر در حدود یکسال پیش همین مجلس قانون تصویب نکرد. بازسازی تصویب نکرد برای اینکه افرادی را که واقعاً بدرد کارهای اداری نمیخورند قانون بازسازی شما چه میگوید؟ مگر غیر از این است که میگوید اینها اگر واقعاً فایده ندارند بیرون بروند. پس الان اول انقلاب نیست الان واقعاً مملکت ما متحول شده، نیروهای انسانی متحول شده. و ما آدمهای ناجور ضد انقلاب را اقلا اگر بخواهیم با قوانین موجود میتوانیم کنار بزنیم . و معنای زائد بودن همواره این نیست که خود فرد زائد است ، خود فرد بی خاصیت است. اگر اینطور باشد فاجعه است که ما بیت المال فقیر و یتیم را به یک آدم به چه عنوان میخواهیم مزد بدهیم؟ به عنوان چه؟ به عنوان رشوه میخواهیم به او بدهیم، باج سبیل میخواهیم به او بدهیم. اگر کسی هیچ بدرد این مملکت نمیخورد چرا باید از بیت المال به او حقوق داد. این اول اشکالی است که باز به ما برمیگردد و ما باید آن مسأله را حل کنیم. حالا یا دولت یا مجلس اگر واقعاً به این نتیجه رسیده پس اینطور هم نیست معنای نیروهای زائد این است که فرض بفرمایید در یک پست سازمانی با آن روال غلط گذشته که عرض کردم میخواستند کارمند جمع کنند و به این صورت مسأله جامعه را بصورت استعماری حل کنند حالا زائدند و از این زئد میشود در جای دیگر استفاده بشود و خودشان هم از خدا میخواهند. برادرها! من باز یک چیزی را که خودم در ارگانهای انقلابی بودم، امروز متأسفانه ارگانهای انقلابی بودجه جاری اش از بودجه عمرانی دارد بالا میزند. بعد ما باز بیائیم و به بودجه جاری مملکت اضافه کنیم. این از نظر من واقعاً به صلاح مملکت نیست . والسلام (احسنت، احسنت). نایب رئیس- مخالف دیگری اسم ننوشته است و ضمناً کفایت مذاکرات هم رسیده است. چون درمجلس حق نام نویسی هست، بنابراین چون کسی نام ننوشته است (موحدی ساوجی: آقا باید رأی بگیرید) باید وزیر محترم دفاع بکنند و کمیسیون هم نظرشان را بگویند بعد رأی بگیریم. آقای کمالی بفرمایید. کمالی- بسم الله الرحمن الرحیم. در رابطه با رد اصلاح تبصره ماده 3 قانون تأسیس وزارت صنایع سنگین برادران مخالف و موافق مطالبی را فرمودند و محورها را مشخص کردند. بحث ما بر سر این است که همه شماها و همه مردم کشور ما در برخوردشان با وزارتخانه ها تورم نیروی انسانی را به خوبی و در وهله اول و در حرکت اول می‌بینند یعنی شما در وزارتخانه ها که وارد میشوید میبینید که یکعده نشسته‌اند و مشغول بکارند و گروهی هم هستند که بیکارند. وضعیت اداری و فنی وزارتخانه ها به این شکل است که در هر وزارتخانه بین 10 تا 20 هزار نیروی متخصص و کارشناس هست و مابقی نیروهای اداری و یا خدماتی هستند. بخشی که الان مورد نظر ما هست نیروهای اداری و خدماتی هستند. وزارت صنایع سنگین اجازه استخدام نیروی متخصص را دارد و بحث دقیقاً روی همان بخشی است که ما در کلیه وزارتخانه‌های خودمان با تورمش مواجه هستیم حالا ما میخواهیم این نیروهایی را که در قسمتهای دیگر متورم هستند بیائیم دو مرتبه بر این میزان تورم افزوده بکنیم و استخدام بکنیم ،این روش درستی نیست. گرچه برای راه اندازی صنایع سنگین که صنعت مادر ما است و ما در استقلال صنعتی ما است میبایستی سرمایه‌گذاری بیشتری بکنیم. اما ما نباید برای حل یک معضل، معضل دیگری را بوجود بیاوریم. مانیرو فراوان داریم و در هیأت دولت این مسأله بایستی مطرح بشود و به وزارتخانه ها تکلیف بشود که نیروهای مازاد خودشان را هر چه سریعتر به وزارت صنایع سنگین معرفی بکنندو اما در رابطه با استخدام خرید خدمت وزارت صنایع سنگین میتواند به شکل خرید خدمت افرادی را به استخدام موقت خودش دربیاورد و از آنها خدمات بگیرد. بحث بر سر استخدام رسمی است که کمیسیون باز هم بر نظر خودش تأکید میکند که میبایست به شکل انتقالی صورت بگیرد و از وزارتخانه های دیگر به وزارت صنایع سنگین منتقل بشوند والسلام علیکم ورحمه الله. نایب رئیس- وزیرمحترم صنایع جناب آقای نبوی بفرمایید. نبوی(وزیر صنایع)- بسم الله الرحمن الرحیم. با تشکر از فرصتی که داده شد میخواستم تقاضا کنم که برادرها توجه بکنند به چند نکته ای که پیش از عرایضم میخواهم به اطلاع برسانم. اولا فرمایشات آقایان موافقین و مخالفین تقریباً همه شان مورد تأیید ما بود ولی علیرغم آن این اجازه استخدام را میخواهم . چون که این مسائل همه بعد از این که توضیح دادیم روشن خواهد شد که بخاطر یک اشتباهات واحتمالات عدم اطلاع از بعضی از مسائل بعضی از مطالب مطرح شد که در یک راستا میتوانند مجموع صحبتها قرار بگیرد. عرضم بحضور شما که یک مطلبی را برادرمان آقای ساوجی مطرح کردند که گفتند که این وزیر جدید میخواهد یک باند جدیدی را میخواهد بیاورد و استخدام بکند و نیروهای خوب را نباید از وزارتخانه راند و الان بعد از انقلاب نیست که یک مشت طاغوتی توی وزارتخانه ها بوده باشند و ما بیائیم و بخواهیم نیروی حزب الله را بنحوی نگذاریم. ما هم این مطلب را کاملا قبول داریم و در تمام سمینارها و مصاحبه ها و برخوردهایی که بامدیرانمان و با مسؤولین واحدهای زیر پوشش داشتیم حتی گفته ایم اگر یک مدیری بخواهد استعفا بدهد ما از او به دادستانی شکایت میکنیم. یعنی نمیگذاریم و چون حالا ما آمده ایم و ما را دوست ندارد و مدیر قبلی اش را دوست داشته و رئیس قبلی اش را دوست داشته و نمیخواهد با ما کار کند ما اجازه نمیدهیم که بیرون برود فقط توجه کنید مسأله اینجا است که آن مجوزی را که ما میخواهیم برای وزارت صنایع سنگین است تا قبل از انقلاب بنده به این سمت اصلا وجود خارجی نداشته است شما یکنفر کارمند وزارت صنایع سنگین را بیاورید اینجا و بگویید که ما این را ردش کرده ایم و یک آدم جدید بجای او آورده ایم. وزارتخانه ای است که نه ساختمانی داشته، و نه آدمی داشته، نه پرسنلی و بر اساس مصوبه کمیسیون صنایع مجلس تشکیل شده و ما آمده ایم و ایجادش کرده‌ایم . واحدهایی زیر پوشش این وزارتخانه است از جمله سازمان گسترش و نوسازی شما باز به من آمار بدهید که به فرض آن اصلا ربطی به این قانون ندارد ولی برای اینکه ذهن برادرمان روشن بشود که مسأله را مطرح میکند. آمار بدهیم جز چهر نفر از اعضاء هیأت عاملش ، آنهم دو سه تا از آنها را ما خواسته ایم که بمانند خودشان نخواسته اند که بمانند. دو ، سه تا از آنها را ما خواسته ایم که بمانند روشن هم هست. مشخص هم هست و بااصرار خواستیم ولی آنها نماندند. جز چهار نفر عضو هیأت عامل چه کسانی رفته اندو چه کسانی آمده اند. و یک بحث دیگری هم هست واحدها کارخانه های زیر پوشش که آنها اختیار گرفتن آدم و گذاشتن کنارش با ما نیست. آقای دکتر میلانی که الان مسأله را فرمودند بنده اختیار این را ندارم که به رئیس کارخانه بگویم که آقا یک نیروی کاری را که نمیخواهی ردش نکن والا خود من باید بجای یک مدیر کارخانه بنشینم برادران دقت بکنند رابطه وزیر صنایع یا صنایع سنگین با مدیر یک کارخانه رابطه کارمند و مافوق نیست که تک تک آب خوردنش را مدیر کارخانه بیاید از وزیر، یا وزارتخانه اجازه بگیرد ، اینطوری نیست. پس بنابراین توجه بفرمایید ما هم دقیقاً فرمایش آقای موحدی ساوجی را قبول داریم حتی یکنفر من میتوانم ادعا بکنم که از وزارتخانه و حتی سازمان گسترش که بنده مسؤولیت رسمی و مستقیمش را ندارم و یک هیأت عاملی است که منتخب یک مجمع عمومی است نزده کنار و افراد جدیدی را بیاورد و چهار نفری را هم که گفتیم دو یا سه نفرشان را ما نخواستیم بروند وبا اصرار زیاد خواستیم که در سازمان بمانند ولی نماندند. مطلب بعدی که مطرح شد و ممکن است که اشکالی باشد و در نظریات برادران بهتر است که به آن توجه بشود مسأله مأمور بخدمت است برادرمان آقای الله بداشتی فرمودند که چطور یک مأمور یک کارمندی میگوید من به فلان وزارتخانه نمیروم . قانون است، اگر قوانین موجود را بررسی بفرمایید. مأمور به خدمت زوری نیست. بنده که برای آموزش و پرورش استخدام شده ام هیچکس نمیتواند به زور به من بگوید که تو بجای آموزش و پرورش بیا و توی وزارتخانه صنایع سنگین برو، توافق فرد لازم است و توافق آن اداره فعلی لازم است و خواست ما لازم است که در این زمینه هم میگویم که چه اقداماتی کرده ایم و نتیجه اش را بعرضتان میرسانم. مطلب بعدی که به آن اشاره شد مطلب بودجه بود برادرها ممکن است این مجوز را به همان دلیل اشتباه اول فکر کنند که ما مجوز برای کارخانه ها و سازمان گسترش و اینها میخواهیم و یک بودجه کلانی تصور کردند. نه یک ستادی بنام وزارت صنایع سنگین باید بوجود بیاید که نهایت تعدادی که در سال /62 پیش بینی شده چهار صد و خرده ای است(تعداد کارمندانش) و این بودجه ای که برای امسال ما پیشنهاد کرده بودیم حدود61 میلیون تومان بوده و چیزی که سازمان برنامه از رویش زده /45 میلیون تومان است . یعنی منظور این است که بار مالی آن را بدانید که چقدر است یعنی آن طوری نیست که شما فکر کنید ما /12هزار کارگر ایران ناسیونال را میخواهیم بر این مبنا /30 هزار بکنیم و یک بودجه عظیمی و بار مالی عظیمی خواهد داشت. بطور کلی مطالبم را اینطوری دسته بندی میکنم که یک بحث هایی باز توسط برادرها شد که میشود مورد بررسی قرار بگیرد در اصل تشکیل این وزارتخانه که بنده در این رابطه بی تقصیرم. وقتی این قانون در کمیسیون صنایع تصویب شد. بنده اصلا اطلاعی نداشتم که میخواهم وزیر صنایع سنگین بشوم و هیج نوع اصراری هم در وجود این وزارتخانه ندارم و میتوانند آقایان موضوع وزارتخانه را توی دستور بگذارند چون کمیسیون هم تصویب کرده خیلی راحت است در مجلس بررسی بشود که اگر ضرورت ندارد حذف بشود وما هم در یک سنگر دیگر و در یک جای دیگر خدمت میکنیم پس مسأله علت وجودی وزارتخانه در اینجا نباید مطرح بشود. مسأله این است که اگر وزارتخانه ای را ایجاد کردیم میخواهیم این وزارتخانه کار بکند یا اینکه وزارتخانه ای را ایجاد کرده ایم و میخواهیم دست و بالش را ببندیم که کار نکند. اگر کار کمیسیون غلط است توی مجلس مطرح کنید کاری ندارد بلافاصله تصمیم گیری کنید و خود وزارتخانه (منحل بشود) ولی اگر وزارتخانه تشکیل شده دست ما را باز بگذارید . چون بیشتر استدلالهای برادرمان الله‌بداشتی این بودکه اصلا تأسیس وزارتخانه کار درستی نبوده و با وزارتخانه مسائل حل نمیشود. من هم قبول دارم که با تشکیل وزارتخانه مسائل حل نمیشود ، این که میگفتم حرفهای موافق و مخالف را، همه را قبول داریم به این دلیل است . ولی بحث بحثش این جا نیست. شما بحث ضرورت وجودی وزارت صنایع سنگین را در دستور بگذارید آن جا اگر من دفاعی در مورد این وزارتخانه خاص داشتیم میکنم ولی اگر هست الان این را تصویب کنید وانشاءالله آن بحث را هم در دستور بگذارید اگر منحل شد خودش و کارمندانش هه اش با هم منحل میشوند و دنبال کار و زندگیشان میروند. پس با این پیش فرض بیائیم جلو که وزارت صنایع سنگین بوجود آمده حالا غلط یا درست . آیا این وزراتخانه جدید نیازی به نیروی انسانی دارد یا ندارد؟ وزارتخانه که با یک وزیر ایجاد نمیشود ، حداقل یک وزارتخانه چهار الی پنج معاون باید داشته باشد. حداقلی که ما به امور استخدامی هم چارت سازمانمان را داده ایم تأیید کرده‌اند و گفته اند خیلی خوب است یعنی نه سازمان بزرگی است و نه متورم. شش تا معاونت شما میخواهید و هر معاونتی مثلا سه تا چهار تا اداره کل زیر پوشش باید باشد. البته اگر لازم بدانید من این چارت سازمانی‌ام را (حیف که فرصت نیست) میگویم برایتان که اینها چکار میکنند. یک سری مسؤولیتهایی بدوش این وزارتخانه گذاشته میشود و طبعاً یک سری نیروهایی لازم است که این مسؤولیتها را انجام بدهد. ما آمده‌ایم معاون مالی، اداری، حقوقی ، پارلمانی ، را در چارت سازمانی یک فرد گذاشته ایم و خودمان هم به این مسائل خیلی توجه داشته ایم، ماگفته ایم در استانها اصلا مدیر کل نمیخواهیم . و ضرورتی ندارد و از وزارت صنایع خواهش کرده ام که به مدیر کلهایش بگوید که اگر ما هم در استان کاری داشتیم برای ما هم انجام بدهد. خود ما به بزرگ نشدن سازمان خیلی توجه دایم ولی واقعیت این است که بالاخره یک چیزی لازم است. /5 تا معاون و هر کدام فرض کنید بطور متوسط سه تا اداره کل داشته باشد حدود /15 اداره کل میشود. خوب ، این نیرو برای این جاها لازم است یا نه؟‌حالا ما این نیروها را از کجا باید تأمین کنیم؟ بهترین راهش که خودمان هم قبول داریم و در قانون هم به ما رهنمود داده شده بود این است که خودمان مثلا بیائیم و وزارت صنایع را نصف کنیم یعنی هر چه نیرو وزارت صنایع سابق داشت نصف کنیم. وزارت صنایع سابق /670 تا کل پرسنلش در سراسر ایران است.این وزرات صنایع و معادن برای آن مسؤولیتهایی ایجاد شده بود که قبل از انقلاب به عهده اش بوده. یک ماشین امضاء بود و آن جا می‌نشستند و مثلا هر کسی میآمد و یک مجوز ورود میخواست و یک پروانه میخواست اینها میدادند و هیچ نقش اساسی در سیاست گذاری صنعت مملکت و در توسعه صنعت مملکت نداشت. بعد از انقلاب علاوه بر این نقشها شاید حدود 700-800 واحد ملی شده زیر پوشش این وزارتخانه قرار گرفته به اضافه طرحهای توسعه زیاد و فلسفه تفکیک سه وزارتخانه این نبوده است که بیایند و این نیروهایش را به سه قسمت تقسیم کنند. احساس میشد که نیاز توجه بیشتر به این بخشهای صنعت وجود دارد لذا وزارتخانه های جدیدی ایجاد شده . اگر وزارت صنایع خودش نیروی کافی داشت اصلا خودش نمی‌آمد در دفاع از این طرح تفکیک فعالانه برخورد کند و میگفت من دارم و امکانات و نیرویش را هم دارم و این کار را هم میکنم و خداوکیلی ما حتی یکدانه نیرو هم نتوانستیم خصوصاً از وزارت صنایع بگیریم. چون آنها وضعشان در رابطه با کمبود نیرو از ما بدتر است .چرا . که بارهای زیادی بدوششان است . راه دوم چیست؟ آن است که از آماده به خدمتها استفاده بکینم. آماده بخدمت ها را خود آقایان در جریان هستند. اگر آماده به خدمتش مجازاتی نباشد. حداقل این است که نیروی کارآئی نیست. حداقلش این است که دیگر کارائی ندارد. حالا آقایان به ما این اجازه را میدهند که برویم همه واخورده های سازمانهای دولتی را برای یک وزارتخانه ای که خودتان بعد از انقلاب تصویب کرده اید و تشکیل داده اید برویم آنها را بگیریم و بنشانیم و بگوئیم که کار بکنید، کار انقلابی بکنید،‌کار حزب اللهی بکنید؟ شدنی است؟ خودشماها روزی ده تا سوال از ما خواهید کرد بابت همان کارمندانی که آورده ایم، آماده بخدمت ها را من تقاضادارم بروید و ببینید در امور استخدامی که از چه نوع هستند. حداقلش این بوده است که در واحدشان کارآئی نداشتند چون ما هر روز شاهد این هستیم که وزارتخانه های مختلف، ادارات مختلف میآیند تقاضای استخدام میکنند. همین پارسال سیلو /700 نفر استخدام کرد. چون آن اجازه داشت و مثل ما وزارتخانه جدید نبود که اجازه استخدام نداشته باشد آن چون قدیمی بود استخدام کرد و اجازه استخدام داشت. (یکی از نمایندگان: کدام سازمان) سازمان غله، اگر واقعاً این نیروها کارآئی دارند شما ببینید یکی از ادارات دولتی موجود ما میرود از این ها استفاده بکند؟ خود امور استخدامی قسم میخورد روی این نیروها که ما بگیریم و استفاده بکنیم و یک سازمان جدید را از اول با یک چنین نیرویی بیمارش بکنیم. سوم وسیله تأمین نیرو چه بود مأمور بخدمت ، خواستن پرسنل مازاد و مأمور بخدمت. ما روزی که همین لایحه را در هیأت دولت مطرح میکردیم برادرمان دکتر نمازی وزیر دارائی و برادرمان سرهنگ سلیمی وزیر دفاع به ما گفتند که شما چه نیروهایی میخواهید . ما همه چی داریم و به شما میدهیم. شما فقط بگوئید ما به شما میدهیم. در تاریخ 4/8/61 برای برادرمان نمازی نامه نوشتیم «عطف به مذاکره در جلسه روز یکشنبه 2/8/61 هیأت دولت مبنی بر تأمین نیاز نیروی انسانی برای وزارت صنایع سنگین متمنی است دستور فرمایید آن دسته از رانندگان، خدمه متعهد و پرتلاشی را که بعنوان مازاد در آن وزارتخانه در اختیار دارند حداقل /20 نفر را کتباً به امور اداری این وزارتخانه معرفی نمایند.» تا حالا اگر شما جوابی از این نامه دیده اید با اینکه خودشان داوطلب بودند ما هم دیده ایم بعد وزارت دفاع با اهداء سلام عطف به مذاکرات حضوری مبنی بر نیاز نیروی انسانی برای وزارت صنایع سنگین متمنی است دستور فرمائید آن دسته از کارمندان متعهد و پرتلاشی که بعنوان نیروی مازاد درآن وزارتخانه در اختیاردارند بشرح زیر انتخاب و به این وزارتخانه معرفی نمایند. 1- مسؤول دبیرخانه دو نفر. 2- منشی و بایگان شش نفر. 3- ماشین نویس دو زبانه شش نفر. 4- نامه رسان چهار نفر، و قس علیهذا000 و تا بحال هیچ جوابی هم نیامده والبته وزارت دفاع میگفت، این یک مجموعه است مثلا چهار تا هم توی آن مثلا متخصص نمیدانم آشپزی بود خانه داری بود، این را هم میخواهیم بدهیم. این هم تکلیف انتقال نیرو از وزارتخانه های دیگر که توسط داوطلبین اعلام شده است. راه دیگر مأمور به خدمت بود. ما تا بحال از بدو تشکیل وزارتخانه صد نفر را تقاضای مأموریتشان را به این وزارتخانه کرده‌ایم که سی نفر را اصلا وزراتخانه شان پاسخ نداده است و چهل نفر را هم پاسخ منفی داده است . این که میفرمایید بگوییم ما همه این راهها را رفته ایم خوشبختانه ما وقتی آمدیم و خدمت مجلس رسیدیم که هفت ماه از تشکیل وزارتخانه گذشته و تمام این مراحل را هم طی کرده ایم. اینها که نشد گفتیم خوب خدا را شکر یک چیزی توی قانون برایمان پیش بنیی کرده که سراع آن قانون میرویم ، آنجا نیروی متخصص نیازهایمان را تأمین کنیم. رفتیم اداره حقوقی نخست وزیری چون میدانید هر مصوبه‌ای که برود هیأت دولت باید اداره حقوقی آنرا تأیید کند اداره حقوقی از امور استخدامی تعریف کلمه «متخصص» را پرسید. تعریفی که امور استخدامی که ملاک قانونی ما است و ما نمیتوانیم غیر از این عمل کنیم داد این است . «مشاغلی که به اعتبار ماهیت وظایف و هدفهای سازمانی مربوط طبع کار آنها مستلزم انجام مطالعات و بررسیهای مستمر علمی و تخصصی است و تصدی آنها علاوه بر داشتن تحصیلات لیسانس و بالاتر در یک رشته تخصصی مستلزم داشتن تجارب ممتد و کسب شهرت و کاربرد متخصص در آن رشته باشد.» توجه میفرمایید ، بقیه اش را دیگر نمیخوانم چون یک صفحه است . حالا شما اگر دیدید از اینها سلام ما را برسانید یعنی اگر این متخصصین وجود دارند که ما میتوانیم بگیریم سلام ما را برسانید و ما همه شانرا سمعاً و طاعتاً روی تخم چشممان میگذاریم ولی با این ما میتوانیم نیروهایمانرا تأمین کنیم؟ اگر تفسیر متخصص را میخواهد مجلس عوض کند بما اجازه بدهد که مثلا متخصص مالی هم بگیریم، متخصص حسابداری هم بگیریم حرفی نداریم والا یک راه دیگری پیدا کنند که ما بتوانیم نیرویمان را تأمین کنیم. البته این را بعرضتان برسانیم ما دراین مدت متوقف نمانده ایم چون به ما مسؤولیت داده اید و از ما مسؤولیت میخواهید در همین مدت چندین تذکر داده شده و چندین سؤال از وزیر صنایع سنگین شده است و مسؤولیتها را که نیمتوانیم زمین بگذاریم . ما تا بحال تنها راه قانونی که داشته ایم خرید خدمت بوده است ، اینکه برادران از بودجه میترسند، بودجه برای خرید خدمت خیلی بیشتر مصرف میشود تا برای استخدام رسمی چون آنجا آن کارمندی که خرید خدمت استخدام میشود تأمین ندارد من باید وارد بازار عرضه و تقاضای کار بشوم و بایستی اینقدر پول بدهم که بیاید جذب بشود و جای دیگر نرود و این روزها هم واقعاً نیرو جذب نمیشود حتی نیروهای متعهد و حزب اللهی مسأله تأمین زندگی، تأمین نیاز مسأله است . نیروهای متعهد و حزب اللهی را که میآوریم استخدام بکنیم میگوید چند ، روزهای اول یادم میآید هشت ماه درکمیته هیچکس حقوق نمیگرفت ولی الان همه میپرسند چند و مجبوریم حقوق بالا به اینها بدهیم که 184 نفر گرفته ایم منتها بدلیل همین مسأله و مسأله عدم تأمین و مسأله اینکه یک جوری وابسته به این وزارتخانه نیستند هر لحظه میتوانند تصمیم بگیرند هر جای دیگر بروند در همین مدت 184 نفری که گرفته ایم 37 نفرشان رفته اند. شما ببینید ما یک وزارتخانه ای داشته باشیم مدام یک عده بیایند و یک عده بروند. این که شدنی نیست یا کل استخدام را میخواهید در سراسر مملکت نفی کنید ما را هم جزو آنها بگذارید . چرا برای ما که یک وزارتخانه جدید هستیم و میخواهیم شکل بگیریم یک قانون ویژه ای درست میکنید که برای هیچکسی این قانون را نمی پسندید. کل قانون استخدام را ملغی کنید همه وارد بازار عرضه و تقاضای کار بشوند ما هم وارد میشویم هر کسی بیشتر توانست و زورش رسید میبرد. ما مأمور به خدمتها را نمیتوانیم ، بگیریم کارمندهای جاهای دیگر را نمیتوانیم بیگریم چون استخدامی هستند و پایشان آنجا بسته است وباید وارد بازار کار بشویم و هر چه میتوانیم بدهیم تازه اینها هم دائم در حال تغییر باشند، چون جاهای دیگر وضعشان تثبیت است میروند آنجا و پیش ما نمی‌آیند. تازه این مأمورینی هم که گرفته ایم ما نتوانسته ایم تا بحال حدود شاید 40 یا 50 نفر مأمور بیگریم ولی اینها مأموریتهاشان سه ماهه ، شش ماهه است. شما روی یک نیروی سه ماهه، و یا شش ماه چه جوری سرمایه‌گذاری کنید؟ با توجه به اینکه الان در واحدها اکثر نیروها کم تجربه اند. آن نیرویی که بدرد شما میخورد، آن نیرویی که پرتجربه است ممکن است اشکالاتی داشته باشد و به درد شما نخورد. ما میگوئیم شما تا حالا با هیچ وزارتخانه قدیمی چنین معامله ای را نکرده اید که دست و بالش را ببندید و بگوئید استخدام نکن ولی شروع کن یک مسؤولیتی را بعهده بگیر و شش رشته صنعتی مهم زیربنائی مملکت رادستش بدهید و آن دو صنفحه شرح وظایف را بعهده اش بگذارید ولی بگوئید یکنفر را هم نمیتوانی استخدام کنی چون با این عرضی که خدمتتان کردم می‌بینید هم متخصص نمیتوانیم استخدام کنیم هم غیر متخصص که تعریف متخصص آن بود که عرض کردم . مار را دست بسته چرا باید بسراغ یک همچو چیزی بفرستید. شما با این لایحه که نمیخواهید تمام مشکلات مملکت را حل بکنید شما ما را هم حداقل در عداد سایر وزارتخانه هایی که قبلا نیرو گرفته اند و دارند و میخواهند چهار تا نیرو عوض کنند قرار بدهید نه اینکه ما بشویم صیغه و آنها عقدی بشوند. خوب، ما یک وزارتخانه جدیدی هستیم که تشکیل شده‌ایم از آنها که نیازمان به نیروی جدید بیشتر است. اگر شما با نیروی جدید گرفتن مخالفید تمام دولت را منع کنید از اینکه نیروی جدید بگیرد. چرا وزارت صنایع سنگین منع بشود؟ یک مطلبی هم که در آخر عرایضم میخواهم بگویم برادران اشاره شان خیلی زیاد است به تعداد کارمند زیاد دولت من میخواهم عرض کنم دولت کارمند زیاد ندارد، حقوق بگیر زیادارد یعنی اگر همه این کارمندان آن کارآئی کافی داشتند و میشد از کارهای ایشان استفاده کنند شما بیائید آمار مجوز استخدامی که از هیأت دولت سال گذشته رفته بگیرید و ببینید چند نفر بوده اند. چرا ازاین نیروها استفاده نمیشده؟ همه نیروهای موجود به عناوین ودلایل مختلف در سیستم جدید در نظام اسلامی کارهای کافی ندارند و تعداد حقوق بگیران دولت را بعنوان تعداد کارمند دانستن یک تصور غلط است. یادم میآید که موقعی هم در مورد تعداد کارگران بیکار حتی صحبت از شش میلیون نفر میشد (در سمینار هیأت دولت استانداران در زاهدان) شما الان ببینید دو سه ماه است که ما یک شیفت اضافی میخواهیم انشاءالله از 12 فروردین توی کارخانه ها ایجاد بشود کارخانه های زیر پوشش آگهیهای استخدامی شان را توی روزنامه ها بخوانید و بروید از این کارخانه ها بپرسید که چند نفر حاضرند بیایند استخدام بشوند . فکر نکنید نیروی بیکار خیلی زیاد است، فکر نکنید که کارمندی که بشود به او مسؤولیت داد در سیستم اداری ما خیلی زیاد است. اینجوری نیست بلی، حقوق بگیر هست ولی کارمند کم است، آن کسی که بتوانیم کار به او ارجاع کنیم. یا بهر حال این بخاطر این است که ما توانش را نداریم بهر کسی کار ارجاع کنیم یا بخاطر این است که آن نیروها کارآئی ندارند من هر دو جنبه اش را میگویم. من تقاضایم این است که ما را یک تافته جدا بافته از کل دولت ندانید. همانی که بر کل دولت می‌پسندید بر ما هم بپسندید. اصلا وزارتخانه را اگر میخواهید در جهت انحلال یا تعطیلش بحثی بشود من استقبال میکنم و تقاضا میکنم آنرا در دستور بگذارید و در رأی دادن به این مسأله آن اصل مورد توجه قرار نگیرد چون خسارت و ضرر به دولت جمهوری اسلامی است. چرا که وزارتخانه هست با آن ایده ای که نباشد خوب، طبعاً استخدام کارمند برایش تصویب نمیشود و عملا این بیکار میماند تا یک موقعی خودمان یا بیائیم التماس کنیم یا استعفا بدهیم یا تقاضا کنیم که آقایان بیائید تکلیف این وزارتخانه را روشن کنید. نایب رئیس- جناب آقای نبوی معذرت میخواهم چون اینجا جمله تکرار شد. نبوی – تقاضای من این است که 0000 نایب رئیس- چون این نسبت به اصل تأسیس وزارتخانه تکرار شد بعضی نمایندگان هم به من تذکر داده اند که اصل تأسیس وزارتخانه مصوب مجلس است (نبوی: خیر، تصویب کمیسیون است) بلی، مجلس اجازه داده که طبق اصل 85 به کمیسیون برود و کمیسیون تصویب کرده آنهم کمیسیون مشترک بنابراین خود این مصوب را جنابعالی زیر سؤال نبرید. نبوی- بنده چون عرض کردم، دیروز هم در آن سمینار مدیران کل گفتیم و امروز هم روزنامه منعکس کرده که گفتم این وزارتخانه موقت است و سه سال است این را میخواهم خدمتتان توضیح بدهم چون طبق همان اصل که میدانید مجلس هر آن اراده کند میتواند آن مسأله را (منشی: بعد از سه سال) میتواند؟ نایب رئیس- بعد از گذشتن این مدت مجدداً به مجلس میآورد و رویش تصمیم میگیرد. نبوی- من در برداشت از قانون اشتباه کرده ام. بهر حال من دیگر عرضی ندارم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. نایب رئیس- متشکر. عرض کنم که این لایحه م مثل طرح قبلی پس از صحبت مخالف و موافق و دفاع وزیر محترم و کمیسیون اصلا لایحه به رأی گذاشته میشود . متن را یک بار دیگر قرائت بفرمایید. خزاعی- گزارش کمیسیون را به رأی بگذارید. نایب رئیس- بحث شد، عین قبلی است. یکی از نمایندگان – آقای یزدی روشن بفرمایید چون قضیه روشن نیست به چه بایست رأی بدهیم. منشی- لایحه اصلاح تبصره ماده 3 قانون تأسیس وزارت صنایع سنگین. نایب رئیس- خوب عنایت بفرمایید چون این متن قرار است به رأی گذاشته بشود. منشی- ماده واحده – تبصره ذیل ماده 3 قانون تأسیس وزارت صنایع سنگین به شرح زیر اصلاح میشود. تبصره- این وزارتخانه حتی المقدور حق استخدام پرسنل جدید نخواهد داشت و نیروهای متخصص و کادرهای مورد نیاز خود را در صورتیکه نتواند از مؤسسات وابسته و سایر مؤسسات دولتی و وباسته به دولت تأمین نماید در حدود مقررات واعتبارات مصوب با تصویب هیأت وزیران استخدام خواهد کرد. نایب رئیس- این متن به رأی گذاشته میشود (195 نفر حضور دارند) آقایانی که با این لایحه موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. موحدی ساوجی- آقای یزدی! رأی نیاورد. نایب رئیس- چرا. تصویب شد بعد از کسر 21 نفر که حق رأی ندارند حساب کردیم تصویب شد. دو تذکر مختصر را عرض میکنم. موحدی ساوجی- آقای یزدی رأی نیاورد. نایب رئیس- چرا تصویب شد. اینجا حساب شد آقایان منشیها هم میگویند تصویب شد. (همهمه نمایندگان). معزی- کتباً رأی بگیرید. یکی از نمایندگان- اشتباه شده است . با ورقه رأی بگیرید. موحدی ساوجی – آنهائی که حق رأی ندارند 21 نفر نیستند چون خیلی از اعتبارنامه ها تصویب شده است. نایب رئیس- شما که تشکیک میکنید لطف کنید /190 نفر حضور داشتند00 زواره ای – آقای یزدی ! 195 نفربودند. نایب رئیس- اگر 195 نفر حضور داشتند 21 نفر حق رأی ندارند که کسر میشود (همهمه نمایندگان ) اجازه بدهید. بیات (منشی)- برادران عنایت بفرمایند 195 نفر حاضر بودند 17 نفر حق رأی نداشتند. از 195 نفر 17 نفر کسر بشود چقدر میماند؟ 178 نفر قهراً افرادی بودند که حق رأی داشتند( موحدی ساوجی: یکعده نشستند که اصلا توجه نشده است. این آقای مهندس سحابی اینجا نشستند) از این 178 نفر 90 نفر تابلو نشان میداد و برادران ما 98 نفر شمردند (موحدی ساوجی: خیر، یکعده نشستند) 98 نفر قهراً اکثریت است و هیچ شکی هم ندارد و تصویب شده است (همهمه نمایندگان). نایب رئیس- دیگر بحث نفرمایید اجازه بفرمایید که (نادی: آقای یزدی ! رأی مشخص نبود) رأی مشخص بود ه چون من قبلا از 000 موحدی ساوجی- بعضیها توجه نداشتند. نادی – آقای یزدی ! رأی گیری مشخص نبوده. نایب رئیس- آقای نادی عنایت بفرمایید من قبلا صریحاً تذکر دادم که دقت بفرمایید به چه چیزی رأی داده میشود، به متن لایحه رأی گیری میشود بخصوص اشاره کردم که درست مثل وضع قبلی مان هست که به متن رأی گیری میشود بعد هم با همین محاسبه ای که شد عنایت فرمودید که رأی آورد جای بحث نیست یعنی سرکار نمیباید ناراحت بشوید. یک تذکر اینکه آقای حسن زاده تغییر قبلی شان را اصلاح کرده اند. یکی ازنمایندگان- آقای یزدی تجدید رأی کنید. نایب رئیس- مجدداً نمیتوانیم رأی بگیریم. آقای حسن زاده تعبیر قبلی شانرا اصلاح کرده اند نسبت به تعبیری که در باره شورای نگهبان داشتند و گفتند اگر توهینی شده تصحیح میکنم. ضمناً در قسمت تماشاچیان برادران عزیز ما از سپاه و بسیج اصفهان تشریف دارند و خواهران عزیز از تربیت معلم تهران که از طرف مجلس به آنها خوش آمد میگوئیم. یکی از نمایندگان- آقای یزدی ! تنفس بدهید. نایب رئیس- اگر آقایان اجازه میدهند امروز تنفس نداشته باشیم که این کارمان زودتر تمام بشود (اظهاری نشد) پس تنفس رسمی نداریم برای اینکه بتوانیم به دو سه کار جزئی که هست برسیم. بفرمایید. 7- قرائت استعفای آقای محمد علی موحدی کرمانی از عضویت کمیسیون اصل 10 قانون احزاب. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. ریاست محترم مجلس شورای اسلامی. همان قسم که استحضار دارید این جانب بعنوان نماینده قوه مقننه در کمیسیون اصل 10 قانون احزاب مشغول فعالیت میباشم (البته بودند جناب آقای موحدی کرمانی) اما بدلیل گرفتاری و مشغله نمیتوانیم عضو فعال کمیسیون مزبور باشم لهذا تقاضا میشود دستور فرمائید فرد دیگری را مجلس محترم انتخاب نمایند. با تشکر- محمد علی موحدی کرمانی ضمناً من بند 4 ماده 10 را برای آقایان میخوانم برای 15 روز دیگر خودشانرا کاندیدا بکنند. بند 4- دو نماینده (از طرح قانونی احزاب) به انتخاب مجلس شورای اسلامی از بین داوطلبانی که از داخل مجلس و یا خارج آن به معرفی یکی از نمایندگان حداکثر تا یک هفته قبل از انتخابات کتباً به کمیسیون داخلی معرفی شده باشند تاریخ انتخابات حداقل 15 روز قبل توسط رئیس مجلس در جلسه علنی اعلام خواهد شد. نایب رئیس- بنابراین آقایانی که مایل هستند یا خودشان و یا اگر خواستند کسی را معرفی کنند یکی از نمایندگان باید معرفی کنند و به کمیسیون اعلام بکنند. وارد دستور میشویم. موحدی ساوجی- آقای یزدی اخطار آئین نامه ای دارم. نایب رئیس- در باره چه؟ الان مسأله ای نداریم که اخطار آئین نامه ای بکنید. موحدی ساوجی- در باره رأی گیری اخطار آئین نامه ای دارم. نایب رئیس- گذشته است دیگر، بعد از رأی گیری که نمیتوانید اخطار آئین نامه ای بفرمایید. موحدی ساوجی- خلاف آئین نامه عمل شده است. 8- بحث پیرامون استعفای آقای عبدالله امامی. منشی- استعفای آقای عبدالله امامی مطرح است که طبق آئین نامه باید مطرح بشود و مخالف و موافق صحبت بکنند. آقای دهقان بعنوان مخالف استعفا اسم نوشته اند. نایب رئیس- باید از طرف خود مستعفی معرفی شده باشند. آقامحمدی- استعفانامه خوانده بشود. منشی- استعفانامه را خوانده ایم. نایب رئیس- استعفانامه خوانده شده اگر از طرف خود مستعفی کسی معرفی شده است میتواند دفاع بکند. منشی- آقای دهقان مخالف استعفا اسم نوشته اند. نایب رئیس- شما از طرف خود ایشان معرفی شده اید؟ دهقان – من مخالف استعفای ایشان هستم. نایب رئیس- از طرف خود ایشان معرفی شده اید؟ منشی- احتیاجی نیست. نایب رئیس – چرا باید از طرف خود مستعفی معرفی شده باشد. آقامحمدی – خیر،‌از طرف ندارد. نایب رئیس- چرا ، اگر کسی خواست مخالفت بکند یا خود مستعفی و یا نماینده ای که توسط مستعفی معرفی شده باشد میتواندمخالفت بکند. یکی از نمایندگان – ایشان مخالفند00 الله بداشتی- ماده چند آئین نامه است؟ یکی از نمایندگان- آقای یزدی در این مورد در آئین نامه چنین چیزی نیست. نایب رئیس- من اتفاقاً تازه این مسأله را دیده ام. آقای دهقان شما همین را بفرمایید. اگر مخالفتتان از طرف ایشان است؟ یکی از نمایندگان – آقای یزدی! باید از استعفا دفاع کند. نایب رئیس- عرض میکنم ببنید کسی میتواند با استعفاء مخالفت بکند که از طرف ایشان مسؤولیت داشته و معرفی شده باشد (یکی از نمایندگان: در مورد موافقت با استعفا باید از طرف ایشان معرفی شده باشد) آقای دهقان عنایت بفرمایید تا آئین نامه را بخوانند. منشی- ماده 25 (از آئین نامه داخلی)- بررسی استعفا نامه بدین ترتیب خواهد بود که ابتدا استعفا نامه قرائت شده و سپس شخص مستعفی یا نماینده دیگری به تعیین او تقاضای دفاع خواهد نمود. مدت قرائت استعفانامه و توضیح نماینده مستعفی حداکثر نیم ساعت است و مخالف یا مخالفین نیز حداکثر نیم ساعت میتوانند صحبت کنند و سپس رأی گیری به عمل میآید در صورت تصویب استعفانامه مراتب از طریق هیأت رئیسه به وزارت کشور اعلام میگردد تا طبق قانون انتخابات اقدام نمایند. نایب رئیس- آقای دهقان شما به عنوان مخالف میخواهید صحبت کنید بفرمایید. دهقان – بسم الله الرحمن الرحیم. همانطور که در ماده 22 فرمودند اولا من این آیه را عرض کنم که «اعدلوا هو اقرب للتقوی» بررسی استعفانامه در صورتی است که یا شخص مستعفی خودش یا نماینده دیگری به تعیین او از موقعیت و از ادله استعفا دفاع کند یعنی بایید ادله استعفا را برای نمایندگان بازگو کند و نمایندگان به استعفای او رأی بدهند یعنی چنین است که اصل بر این است که مجلس نمیخواهد آن نماینده برود ولی آن نماینده خودش به ادله ای میخواهد برود لکن در اینجا عکس است من قبل از اینکه وارد مجلس بشویم یا بعضی از نمایندگان محترم که صحبت کردم راجع به ضعف و آنچه را که در اصل 166 مطرح است بعضی از برادرها استدلال میکردند که من آنرا هم خدمت براردان عرض میکنم. ماده 166- نماینده ای که بیش از یکصد ساعت متوالی با 250 ساعت غیر متوالی از اوقات رسمی حلسات مجلس و کمیسیونرا بدون عذر موجه در یک سال غیبت نماید بدون حق استرداد در مهلت 15 وز مستعفی شناخته میشود. این اصل بود . آن وقت «از تاریخ تصویب این قانون نماینده ای که به علت ناتوانی جسمی یا بمیاری بیش از چهارماه در یک سال غیبت موجه داشته باشد بنا به درخواست 30 نفر از نمایندگان حاضر مبنی بر عجز وی از ابقای وظایف نمایندگی سمت نمایندگی خود را از دست میدهد» در باره برادر عزیزمان آقای عبدالله امامی هیچیک از این دو ماده محقق نشده است یعنی نه خود ایشان آمده استعفاء نامه اش دفاع کند، نه یک نماینده ای را معین کرده است که از استعفا نامه اش دفاع کند آنچه را هم که بعضی از برادران عزیز ما راجع به عجز و ناتوانی و بیماری ایشان صحبت میکنند آن هم مبنی بر این است که 30 نفر از نمایندگان از مجلس تقاضا کنند و بعد دو سوم نمایندگان حاضر تصویب کنند که ایشان از آمدن در مجلس عاجز است علاوه بر همه اینها ما این را میدانیم که «ما بنی هذا لهذا» به قول علماء تلقیح مناط و فلسفه این ماده برای جاهای دیگری بوده است . ایشان مریض است و خدا را تکلیف را از مریض برداشته است «و لیس علی المریض حرج» و عبادت را خدا از مریض نخواسته است(عبادت را با شروطی که از صحیح ها ، از افراد غیر سقیم خواسته از سقیم نخواسته) در ثانی این برادرمان بخاطر این که به قانون وقع گذاشته باشد‌، بخاطر اینکه انجام وظیفه کرده باشد، برای اینکه برای خودش و پیش وجدانش حجت داشته باشد استعفاء کرده است والا اصل این بود که استعفاء نکند و مقارن استعفای ایشان خیلی از برادران تربت حیدریه خواسته بودند به مجلس بیایند و از استعفای ایشان ناراحتند از همه اینها که بگذریم ایشان مریض است و رو به بهبود است. الان هم مسؤولین محترم جمهوری اسلامی او را به سوئیس فرستاده اند و انشاءالله خوب هم میشود و برمیگردد. وقتی هم که برگردد با حالت ضعف در حالت پیری هم میتواند، اصلا گفت که وجود ناقص بهتر از عدم محض است . با توجه به اینکه الان ما انتخابات مجددی نخواهیم داشت. اگر به فرض مجلس با استعفای ایشان مخالفت کند معنایش این ست که تربت حیدریه اصلا نماینده نمیخواهد اما این احتمال هست و انشاءالله احتمال خیلی هم قوی هست که ایشان بزودی برگردند و آنچه را که در حد وسع او است بتواند خدمت میکند ولو نتواند همان مقداری هم که توی خانه اش بنشینند و یا تلفن و یا ارتباطات تلفنی به وضع حوزه انتخابیه اش برسد بهتر از این است که هیچ نداشته باشند والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. منشی- آقای دکتر قائمی . دکتر قائمی- بسم الله الرحمن الرحیم، من در باره جناب آقای امامی نه بعنوان موافق یا مخالف اصولا بعنوان یک فردی که از طرف شما در هیأت رئیسه هستم باید گزارش کارها را عرض کنم مسائلی را مطرح میکنم. من به مناسبت کاری که در هیأت رئیسه دارم بیش از هر یک از آقایان نمایندگان با ایشان در تماس بوده ام . مسأله بیماری ایشان یک امر جدید نیست. مستحضر هستید ایشان به مناسبت کهولت سن از همان ابتدای کار نمایندگی تا حال مرتباً یک حالت بیمارگونه ای داشت. یکی از نمایندگان – اخطار آئین نامه ای دارم. نایب رئیس- بلی، صحبت این است که ایشان به چه عنوان صحبت میکنند. دکتر قائمی- اجازه بدهید من برایتان عرض کنم. مسأله به این صورت است . از طرف هیأت رئیسه طبق آئین‌نامه باید گزارش بدهم و وضع را روشن کنم تا آقایان مخالف و موافق اظهار نظر کنند. خلیلی- این در صورتی است که 30 نفر تقاضا کرده باشند. دکتر قائمی- اجازه بدهید من جواب بدهم که تقاضای سی نفر هم اینجور نیست سی نفر در وقتی است که خود ایشان کنار نرود. در وقتی که یک نماینده ای بیمار باشد کنار نرود سی نفر تقاضا میکنند. نایب رئیس- اول باید متن استعفاء نامه ایشان خوانده بشود که ممکن است توی استعفاء دلیل استعفاء ذکر شده باشد . متن استعفاء نامه باید خوانده بشود که که ادله استعفایشان در متن آمده باشد و بعد مخالف میتواند صحبت کند (قائمی: ادله هست) آنوقت برای توضیح ادله میشود. حسینعلی رحمانی- بنده اخطار دارم مستعفی باید در مجلس باشد تا نماینده ای یا منشی از استعفاء دفاع کند. نایب رئیس- همین اخطاری که ایشان به چه مناسبت صحبت میکنند(حسینعلی رحمانی: خیر) دیگر غیر از این چیزی نیست پس ما بحث بعدی را شروع بکنیم تا متن را بیاورند چون ما اول باید متن استعفاء نامه را بخوانیم قبلا استعفاء نقط اعلام شده متن خوانده نشده ما فکر میکردیم که در آن موقع متن هم خوانده شد. ولی معلوم شد متن خوانده نشده، اعلام شده و طبق آئین نامه باید متن خوانده بشود. چون ادله استعفاء در خود متن هست پس اجازه بدهید ما وارد دستور بعدی بشویم تا متن را بیاورند آن موقع وارد بحث میشویم . بهر حال خود ایشان در استعفایشان دلیل استعفایشان را نوشته اند باید متن خوانده بشود قبلا فقط اعلام شده است و ممکن است آن ادله برای مجلس قانع کننده باشد یعنی مجلسی که بعد میخواهد رأی بدهد اگر ادله را که خود مستعفی نوشته است قانع کننده ببیند ممکن است رأی بدهد. الویری- جناب آقای یزدی اگر اجازه بدهید توی ماده 2 قید شده که بررسی استعفاء نامه بدین ترتیب خواهد بود که ابتداء استعفاء نامه قرائت شده و سپس شخص مستعفی یا نماینده دیگری به تعیین او تقاضای دفاع خواهد نمود. حالا سؤال این است که آیا از طرف مجلس ایشان دعوت شده اند یا نماینده‌ای را تعیین بکنند که دراین جلسه دفاع بکند یا نه؟ اگر ین کار صورت نگرفته باشد در این جلسه اصلا قابل بررسی نیست یعنی ما بایستی دعوت بکنیم. نایب رئیس- در عین حال اول باید متن خوانده بشود زیرا ممکن است که ادله ایشان در حدی باشد که اصلا میخواهند کسی را برای دفاع معرفی کنند (محسن موسوی تبریزی: آقای یزدی این استدلال شما است) درست است آئین نامه میگوید متن قرائت شود و بعد خود مستعفی یا یک نماینده به معرفی ایشان دفاع کند، درست است؟ متن را که خواندند اگر ادله ای که در متن هست کافی باشد و خود مستعفی لازم نداند که کسی را برای دفاع معرفی بکند دیگر احتیاجی به معرفی کردن نیست. دکتر قئمی- اگر آن گزارشی را که داشتید خودتان مطرح میفرمودید مسأله حل میشد که قبلا با ایشان در این مورد صحبت شده. نایب رئیس- اگر متن آمده اجازه بدهید که ما متن را بخوانیم، لطفا متن استعفاء نامه را قرائت بفرمایید. در ضمن محبت کنید توجه بفرمایید چون میخواهم راجع به این استعفاء رأی بگیریم. حجه الاسلام والمسلمین آقای هاشمی رفسنجانی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی000 با تقدیم سلام، در اثر کسالت عارضه مدتی است از فیض حضور در مجلس شورای اسلامی شیدالله ارکانه محروم هستم و اکنون هم حالی که بتوانم در حد کاملی ایفاء وظیفه کنم ندارم. و استعفاء خود را تقدیم میدارم. در خاتمه طول عمر و سلامت رهبر عظیم الشأن انقلاب مد ظله و حامیان معظم له را در پناه ولی معصوم عصر ارواحنا فاء از قادر متعال خواهانم و فتح قریب را برای امت حزب الله و مخصوصاً مبارزین جبهه‌های جنگ مسألت مینمایم. الاحقر عبدالله امامی- نماینده تربت حیدریه نایب رئیس- اگر اجازه بفرمایید من خودم از طرف هیأت رئیسه مأمور شدم با ایشان صحبت بکنم و با شخص ایشان صحبت کردم. ایشان از وضع کسالتشان و نحوه معالجه وزمان معالجه و آینده شان اینطور تعبیر کردند که پس از گذشت یک مدت کواهی من بررسی میکنم اگر دیدم که میتوانم باز بیایم و به وظیفه‌ام عمل بکنم، خوب این کار را خواهم کرد. اگر نه، استعفاء خواهم داد و مدتی پس از این ملاقات گذشت، شاید حدود یک ماه، بیست روز گذشت که این استعفا را نوشته اند و فرستاده اند. چون ایشان به من فرمودند من باید احساس شرعی بکنم که نمیتوانم انجام وظیفه بکنم و اگر این احساس پیش آمد ، من این استعفاء را مینویسم. پس از این گفتگو بیست روز، یکماه بعد این استعفاء را مرقوم فرمودند ، چون من خودم در این جریان قرار دارم میخواهم عرض کنم این استفعا بر اساس آن احساسشان بوده که به خود من تصریح فرمودند . و ظاهراً توضیح دیگری ندارد. (سید محسن موسوی تبریزی: آئین نامه گفته است خود نماینده باید استعفاء را اعلام کند) جناب آقای موسوی، من تذکر شما را متوجه شدم که این ماده ای را که فرمودید000 سید محسن موسوی تبریزی- اجازه بدهید، استعفای ایشان نه ربطی به شما دارد نه، ربطی به ایشان دارد مربوط به آئین نامه است اینجا باید بر طبق آئین نامه عمل بشود، آئین نامه گفته یا باید خودش استعفاء را اعلام کند یا یکنفر را باید تعیین کند که دفاع کند. نایب رئیس- بلی، بنده عرض میکنم که این ماده میگوید «یا باید خودشان بیایند دفاع کنند یا کسی را معرفی بکنند که دفاع کنند» اگر خود استعفاء کننده لازم ندانند که کسی دفاع بکند و کسی را برای این کار معرفی بکنند و در استعفایشان استدلالشان را ذکر بکنند و مجلس آن استدلال را کافی بداند و قضاوت بکند هیچ اشکالی نیست (محسن موسوی تبریزی: این خلاف آئین نامه است) خیر، خلاف آئین‌نامه نیست (همهمه نمایندگان) مسأله روشن بود من هم مقدمه اش را عرض کردم که قبل از این استعفا از طرف هیأت رئیسه چنین ملاقاتی انجام گرفت واین استعفاء با این مقدمه هست. حالا بفرمایید آقایانی که بیرون هستند تشریف بیاورند که میخواهیم رأی بگیریم. محسن موسوی تبریزی- آقای یزدی نمیشود. نایب رئیس- الزامی نیست که مستعفی کسی را برای دفاع معرفی کند این خیلی روشن است (محسن موسوی تبریزیک باید ابراز کند) با متن استعفاء ابراز کرده اند و دلیل را هم در متن استعفاء ذکر کرده‌اند من تعجب میکنم از حضرتعالی (همهمه نمایندگان). دهقان- «میتواند» ندارد نوشته است «باید». حسینعلی رحمانی- تذکر آئین نامه ای دارم. نایب رئیس- آقای رحمانی بفرمایید. حسینعلی رحمانی- بسم الله الرحمن الرحیم. این مسائل اجتهاد در برابر نص است. ما صریحاً در آئین‌نامه داریم باید «استعفا نامه قرائت شود و سپس شخص مستعفی یا نماینده دیگری به تعیین او تقاضای دفاع خواهد نمود » این مطلب که ما بخواهیم بگوئیم که قبلا ایشان بنا داشته اند به اینکه استعفا بدهند و استعفایشان را داده، این دلیل نمیشود بر اینکه پس بنابراین حضور نماینده او در مجلس برای دفاع ضرورت ندارد. بنابراین لازم است اگر خودش هم چنانچه نتوانست شرکت بکند باید نماینده ای را انتخاب بکند که از این استعفایی که داده دفاع بکند. والا مجلس نمیتواند استعفای او را بپذیرد واین برخلاف نص ماده 25 آئین نامه است (نایب رئیس: آقای رحمانی عنایت بفرمایید من از شما سؤال میکنم) من میخواستم اگر اجازه بدهید این ماده 24 را عرض بکنم: «نماینده ، استعفانامه مدلل خود را بعنوان رئیس مجلس مینویسد و رئیس مجلس او را در اولین جلسه علنی و بدون قرائت متن اعلام و در دستور کار هفته بعد قرار میدهد. نماینده مستعفی میتواند قبل از شروع بررسی در مجلس استعفانامه خویش را مسترد دارد.» الان اگر چنانچه خود آن نماینده اینجا باشد یا اینکه نماینده آن نماینده اینجا باشد امکان دارد به خودش اجازه بدهد که استعفا نامه را پس بگیرد. نایب رئیس- جناب آقای رحمانی عنایت بفرمایید، من سوالم این هست که اگر مستعفی لازم نداند که کسی را معرفی کند برای دفاع از استعفا و ادله ای که درمتن ذکر کرده است کافی بداند و مدت قانونی پس گرفتن استعفایش گذشته باشد، باز هم میفرمائید باید حتماً خودشان بیایند دفاع کنند؟ چنین مسأله‌ای از این ماده آئین نامه در نمی‌آید. سید احمد حسینی – نماینده باید بنویسد که من نمیخواهم از استعفایم دفاع بشود000 نایب رئیس- دلیل اینکه مدت قانونی گذشته است، آقای حسینی عنایت کنید. پس از گذشتن مدت قانونی که میتوانند پس بگیرند، اگر نه پس گرفتند و نه معرفی کردند، معنایش این است که کافی میدانستند و لازم نیدانستند که کسی بیاید دفاع بکند. محسن موسوی تبریزی – آقای یزدی این استدلال شما است. 9- طرح سؤال آقایان طاهری و اسدی نیا از آقای وزیر نیرو وارجاع آن به کمیسیون . نایب رئیس- بسیار خوب، دستور بعدی جلسه را که سؤال است مطرح میکنیم آقای اسدی نیا امروز غائبند آقای علی طاهری سؤالتان را مطرح بفرمایید. علی طاهری – اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدالله الذی هدینا لهذا و ما کناللهتدی لولا ان هدینا الله . چند تا سؤال که در این برگه نوشته شده در رابطه با وزیر نیرو آقای دکتر غفوری است. من قبل از اینکه وارد اصل سؤالات بشوم لازم میدانم که یک مقدمه ای برای باز شدن ذهن برادران و خواهران نماینده ذکر بشود که بتوانند واقعاً خداپسندانه قضاوت بکنند. انجمن اسلامی که من میخواهم راجع به آن صحبت بکنم، انجمنی بوده که مثل سایر نهادها بعد از پیروزی انقلاب خود جوش بوجود آمده ، یعنی فروردین سال 58 بچه هایی هم که در آن عضو بودند ، بچه های مسلمان قبل از انقلبا هستند یعنی مسلمانی نیستند که بعد از انقلاب تحت جو و یا شرایطی مسلمان شده باشند و مسلمانی هستند که میشود رویشان حساب کرد و از آنها بهره برداری صحیح در جهت اهداف اسلام نمود. انجمنی که واقعاً مورد ظلم واقع گرفت و متأسفم که آقای دکتر غفوری فرد نتوانستند آنطوری که اسلام و خدا میخواهد، با آنها برخورد بکند و واقعاً انجمن اسلامی مظلوم، بقول امام جمعه محترم اهواز متأسفانه هنوز هم که هنوز است و سوال مطرح شده و مدت نزدیک به 9 ماه میگذرد هنوز مسأله اینها حل نشده و برادران مدیر که از طرف وزیر انتخاب میشوند و برادران مدیر عامل توانیر هنوز در سنگر قدرت دارد اعمال نفوذ و اعمال نظر میکنند ، بعد از مدتی که اینها مسائلی در رابطه با هیأت مدیره توانیر مطرح کرده بودند، برادران انجمن اسلامی آمدند در جلسه کمیسیون نمایندگان خوزستان مطالبی داشتند عنوان کردند. ما هم شنیدیم و بعد راهنمائی شد که مستقیماً بروند به کمیسیون نیرو و مسائلشان را مطرح کندن بعد از اینکه مسائل را در کمیسیون مطرح میکنند، اولا در کمیسیون نیرو که باز هم اینجا جای تأسف است، آنجا یک برخوردی آقای دکتر غفوری فرد و مدیر عامل توانیر با برادران انجمن اسلامی میکند که در شأن یک بچه مسلمان ودر شأن یک وزیر متعهد نبود و در آن جلسه آقای اسدی نیا حضور داشتند و آقای اسدی‌نیا معترض میشوند بر این نحوه برخورد و آقای دکتر غفوری فرد را آرام میکنند و میخواستند برادران انجمن اسلامی را از کمیسیون بیرون بیندازند. که آقای اسدی نیا مانع میشود و دعوت به آرامش میکند و برادران دوباره به کمیسیون برمیگردند. بعد از اینکه مسأله را مطرح میکنند. فردای آن روز 4/3/61 که اینها آمدند مطالبشان را مطرح کردند یعنی روز 5/3/61 حکم انفصال یکی از برادران مسؤول و پیش نماز انجمن اسلامی آن نیروگاه صادر و به مدت 6 ماه منفصل موقت میشود. من از آقای دکتر غفوری فرد سؤال میکنم آیا شما خدا را هم در نظر گرفتید؟ آیا در آن دنیا جواب خدا را چه خواهی داد؟ جواب این برادر متعهد که واقعاً مسؤول جهاد نیروگاه بود و توانست در این مدت 2 سال جنگ نیروگاهی که بر اثر بمباران بعثیان عراقی از هم پاشیده شده بود و در زمان جنگ همه نیروهای آن فرار کرده بوند و همه این چند تا برادرانی که مانده بودند و عضو انجمن اسلامی بودند و توانستند نیروگاه را روی پای خودش نگاه دارند حفاظت بکنند. با چوب و چماق 000 آیا واقعاً در جواب خدا چه داری بدهی؟ آیا از قدرت خویش استفاده کردن و استناد کردن به یک تبصره ماده 51 قانون استخدام کشوری، آیا این جواب خدا میشود؟ من مجلس را به حکمیت قبول دارم، همانطوری که امام عزیزمان فرموده «مجلس عصاره فضیلت ملت است» من هم به نوبه خودم بعنوان یک فرد کوچک از مجلس از آقای دکتر غفوری فرد سؤال میکنم و از ایشان میخواهم که یک استدلال قوی در برابر این جواب داشته باشد. شاید به تبصره استناد بکنند و بگویند ما دستمان باز است و هر کسی را که بخواهیم میتوانیم رد بکنیم. ولی جواب خدا این نمیتواند باشد. بعد از این مدتها انجمنی که در رابطه با امام جمعه اهواز بوده، سازمان تبلیغات اسلامی بوده، سپاه منطقه 8 خوزستان و لرستان بوده و بچه هایی که در تماس مستقیم با جهاد سازندگی استان خوزستان بوده‌اند و در حدود تعدا کثیری از اینها در اوائل جنگ عضو سپه بوده اند و توانستند تدارکات سپاه منطقه 8 را راه بیندازند. و همه این افراد از نظر اطلاعاتی و آن ضوابط سپاه، مورد تأیید سپاه قرار گرفته اند و الان در حدود سه نفر از آنها بعنوان مأمور عضو سپاه هستند و در جهان سازندگی هم مأمور بوده اند و علاوه بر اینکه در توانیر کار میکرده اند بصورت نیمه وقت در سپاه کار میکرده اند. آیا با این برادرها اینطوری برخورد کردن صحیح هست. برادرانی که واقعاً جای هیچگونه شک و تردیدی در آنها نیست. آیا باید از وجود این برادران در جهت اهداف انقلاب استفاده میشد یا اینکه بیایند تعدادی را از مشهد بیاورند به عنوان چماق حزب الله و بکوبند این برادران را، عکس شهدا را پاره بکنند و اینها اعتراض بکنند بگویند آقا چرا عکس شهدا را پاره میکنید؟ بعد اینها به این صورت مورد تهمت و افتراء قرار بگیرند و به آنها تهمت زده بشود که اینها اینها توده ای هستند، اینها به درد نخور هستند.اینها عضو سازمان منافقین هستند. شما برای اینها جواب خدائی ندارید بدهید. چون آقای اسلامی از طرف سازمان تبلیغات اسلامی و به پیشنهاد استاندار محترم خوزستان دعوت میشوند که بروند این مسأله را پیگیری کنند. شانزده روز این مسأله را پیگیری میکند و در این 16 روز من از ریاست محترم مجلس میخواهم که اجازه بدهند من این نتیجه سازمان تبلیغات اسلامی را که به استانداری خوزستان نوشته ام بخوانم. (البته آن چیزهایی که مهم هستند) . در پاسخ به نامه شماره فلان استانداری. استانداری محترم خوزستان مسائل بررسی و تعقیب و نظر خود را به شرح زیر اعلام میدارد.: از برادری که فعلا مدیر نیروگاه هستند و اسمشان را نمیبرم، شرکت توانیر اهواز در رابطه با برادران مورد اتهام مدارک و شواهد خواسته شد. ایشان صریحاً هر گونه مدرک و شاهد را منکر شد و اظهار نمود که برادر00 که از طرف همین مدیر بعنوان مسؤول حفاظت آنجا قرار گرفته ، یکی از افراد اعزامی از مشهد دارای شواهد میباشد که این مدیر به یک نفر دیگر که مسؤول حفاظت است و به نام تیپ حزب الله آنجا مستقر شده محول کرد، این مأمور سازمان تبلیغات اسلامی را به آنجا میدهند. ایشان میرود از او سؤال میکند و میگوید طی تماس تلفنی برادر فلان که مسؤول حفاظت است ومدیر او را آنجا فرستاده، داشتن هر گوهه مدرک را رد کرده و شواهدی از بین افراد نیروگاه معرفی نمود که با شهود معرفی شده از طرف آقای فلان تماس گرفته شد واز نظر شرعی اتهامات ثابت نگردید و آنها بری شناخته شدند. لذا لعایت برادران مورد اتهام در انجمن اسلامی بلامانع میباشد و مفتری از نظر شرعی مسؤول میباشد. 2- با چند نفر از افراد برجسته تیپ حزب الله که بعنوان چماق آنجا آوردند و برای سرکوبی برادران به معنای واقعی کلمه حزب اللهی مصاحبه گردید که از نظر ایدئولوژی ضعیف بوده و تعهد چندانی ندارند. در نتیجه صلاحیت هیچگونه فعالیت فرهنگی بطور مستقل را نداشته و منحل اعلام میگردد. فعالیتهای فرهنگی وارشادی تنها از طریق انجمن اسلامی نیروگاههای برق اهواز باید انجام گیرد. متخلف مسؤولیت شرعی دارد. 3- انجمن اسلامی نیروگاههای برق اهواز در هشت فروردین سال 58 اعلام موجودیت نموده ودر سال 59 اساسنامه خود را تدوین کرده، مفاد اساسنامه مورد مطالعه قرار گرفت. هیچگونه نکته انحرافی در آن مشاهده نگردید انجمن اسلامی نیروگاههای برق اهواز معتقد به ولایت فقیه میباشد و در ارتباط مداوم با روحانیت وارگانهای انقلابی بوده است. اعضای انجمن اسلامی از نظر عدم وابستگی سیاسی مورد تأیید اطلاعات و تحقیقات سپاه میباشد و فعالیتهای ارشادی و فرهنگی آنها جالب توجه بوده است. انجمن اسلامی، فعالانه در جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران شرکت داشته و طبق تأیید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه 8 بیش از 20 ماه این همکاری ادامه داشته و هنوز هم ادامه دارد و 3 تن از برادران انجمن اسلامی به درجه رفیع شهادت نائل شده اند. انجمن اسلامی نیروگاههای برق اهواز با جهاد سازندگی همکاری مداوم داشته برادران انجمن اسلامی در رابطه با سازمان تبلیعات اسلامی خوزستان و امام جمعه محترم اهواز بوده اند. انجمن اسلامی فعالیتهای مؤثری در رابطه با کارهای تبلیغی فرهنگی ، ارشادی، جنگ ، جهاد سازندگی ، قرض الحسنه ، حتی کشت زمین که از طرف هیأت واگذاری به آنها داده بودند، معرفی ضد انقلاب و کمک به دولت نموده است ودر مجموع عملکرد و کیفیت کار این انجمن اسلامی چشمگیر و قابل تحسین میباشد که باید از زحمات برادران انجمن اسلامی در پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران تقدیر گردد و امید است که مورد رضایت خداوند متعال قرار گیرد. که متن تمام مصاحبه ها و تماس تلفنی و عملکرد آنها طی یک پرونده ای انشاءالله به پیوست ایفاد خواهد شد. نایب رئیس- شما ده دقیقه اول وقتتان تمام شده است. علی طاهری – بقیه صحبتهایم که البته شاید یک ساعت طول بکشد برای بعد از جواب میگذارم. نایب رئیس- بسیار خوب ، وزیر محترم نیرو جناب آقای غفوری فرد بفرمایید. غفوری فرد (وزیر نیرو) - بسم الله الرحمن الرحیم. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی ، یفقهوا قولی انشاءالله . من از حضور ریاست محترم مجلس شورای اسلامی تقاضا میکنم اجازه بفرمایید قبل از اینکه من وارد پاسخ به سؤال برادرانمان آقای اسدی نیا و آقای طاهری بشوم، به علت اینکه ایشان سؤال را قرائت نفرمودند و از طرف مجلس هم قرائت نشد، من سوال را مطرح بکنم و خود برادران عزیز نماینده یک توجهی به سوال و به اتهامها و تهمتهایی که در این سؤال آمده توجه بفرمایند و بعد ببینند که اصلا این سوال هست یا اتهام و افترا؟ رئیس محترم مجلس شورای اسلامی- برادر حجه الاسلام هاشمی رفسنجانی با سلام و دعا، بر طبق ماده 88 قانون اساسی خواهشمند است از وزیر نیرو دعوت شود به سؤالات زیر پاسخ دهند: 1- علت اخراج برادر متعهد و مسلمان سید احمد عطار از نیروگاه چه بوده؟ 2- چرا قولی که داده بودید بروید مسأله را در خوزستان حل نمائید انجام نداده اید؟ 3- علت اذیت وآزار براردان انجمن اسلامی نیروگاه بعد از تماس با نمایندگان خود در مجلس شورای اسلامی چه بوده؟ (که این بنظر من یک تهمت است باید اول اثبات بشود بعد ما جواب بدهیم). 4- آیا انتقاد کردن و نظر اصلاحی دادن در جهت بهبود کار گناه است که بعد از این با آنها برخوردهای غیر اسلامی وانسانی میشود؟ یعنی وزیر نیرو متهم شده که باافراد برخورد غیر انسانی کرده ( ازطرف ایشان). 5- چرا مدیریت توانیر به برادران انجمن اسلامی نیروگاه تهمت و مارک زده اندو در عوض نیروهای بی‌تفاوت و چپی خیلی راحت و ازاد مشغول هستند؟ (یعنی ایشان ادعا میفرمایند که در نیروگاه نیروهای چپی و ضد انقلاب براحتی دارند فعالیت میکنند. اگر واقعاً ایشان این مقدار از این جریان اطلاع دارند ، کدام بار اطلاع دادند که این دو نفر چپی واقعاً فعالیت کرده اند؟) 6- در جائی که بچه های انجمن اسلامی نیروگاه مورد تأیید ارگانهای استان خوزستان از قبیل امام جمعه محترم، اهواز ، سپاه ، جهاد ، سازمان تبلیغات اسلامی و استاندار محترم میباشند. با این وجود چرا به آنها تهمت زده میشود و با آنها همکاری نمیشود؟ 7- علت انحلال انجمن اسلامی نیروگاه وتشکیل گروهی به نام تیپ حزب الله چه هست؟ من از حضور مجلس محترم شورای اسلامی تقاضا میکنم. از آن نمایندگان محترمی که احیاناً در تدوین قانون اساسی حضور داشته اند تقاضا میکنم که بفرمایند روح اصل 88 قانون اساسی این هست که بر طبق آن روح انسانی کرده؟ من تقاضایم این است که نمایندگان محترم و ریاست محترم مجلس شورای اسلامی بفرمایند که حضرت آیت الله منتظری که این قانون را تدوین فرمودند، شهید مظلوم که این قانون را تدوین فرمودند هدفشان این بود که بر طبق استفاده از آن اصل این مسائل مطرح بشود. طاهری – شما جواب بدهید آقای وزیر (همهمه نمایندگان). نایب رئیس- آقای غفوری خواهش میکنم شما این مسأله را بعد با هیأت رئیسه مطرح کنید و حالا جواب سوال را بفرمایید. غفوری فرد(وزیر نیرو)- بلی، بنده عرض کردم همین الان سؤال را جواب میدهم ودر عین حال این را به کمیسیون اصل 90 ارجاع میدهم که تحقیق بفرمایند که آیا این تهمتها و افتراها به وزیر نیروی جمهوری اسلامی میچسبد یا خیر؟ اما در مورد پاسخ به سوالات 000 علی طاهری – همه مدارک موجود است آقای یزدی! غفوری فرد (وزیر نیرو)- ببینید در مورد این کارهایی که برادران انجمن اسلامی در آنجا انجام دادند من فقط دو سه نمونه اش را عرض میکنم که برادرها توجه داشته باشند. «مدیریت هیأت مدیره توانیر دریک جلسه تصمیم گیری هستند، در مورد نیروگاهها تصمیم میگیرند، منشی مدیر عامل تلفن میزند با عجله این یادداشت را میآورد ، من در اینجا عین یادداشت را قرائت میکنم: آقای مهندس احمدی. آقای عطار (همین برادر متعهدی که ایشان یادآوری کردند که چرا از نیروگاه اخراج شده اند؟‌) الان تلفن زدند و در رابطه با وسائلی که از نیروگاه رامین میخواستند از جمله پشم شیشه و سیمان که گویا آقای دوباره زنده به ایشان گفته اند من نمیتوانم این وسائل را بدهم (چون این وسائل مربوط به پیمانکار خارجی بوده). آقای عطار بسیار عصبانی بودند و با لحن خیلی ناراحتی گفتند به آقای احمدی بگوئید این نفری را که اینجا آورده اید یا بیائید او را محترمانه ببرید و یا اینکه با کتک بیرونش میکنیم. که منظورشان مدیر نیروگاه یعنی آقای دوباره زنده است واصرار داشتند که حتماً خیلی زود به شما این مطلب را بگویم. به این خاطر من در جلسه مزاحم شما شدم که اگر لازم میدانید اقدام بفرمایید. یعنی ایشان این سومین مدیر در نیروگاه بوده که بوسیله ایشان عملا اخراج شده و مدیر چهارم هم همین الان گزارشش را خدمتتان عرض میکنم که ایشان رفتارشان با مدیریت چه بوده و من از حضور مجلس میخواهم بفرمایند که با این نحو اصلا مدیریت در واحدهای صنعتی مملکت امکان دارد یا نه؟ و آیا صنعت این مملکت با این نحو مدیریت میتواند روی پا بایستند یا نه؟ این گزارشی است که مدیر قبلی نوشته وهمراه آن استعفا داده و رفته است: به: معاونت محترم بهره برداری. از : حسن دوباره زنده. موضوع : دلائل انصراف از ادامه خدمت در نیروگاه رامین اهواز. ضمن عرض سلام، اینجانب بخاطر مسائلی که در زیر به تفصیل گفته خواهد شد از ادامه خدمت در نیروگاه اهواز معذور میباشم. در شروع کار باتفاق آقای منوچهریان به نیروگاه رامین رفتیم، در آنجا باتفاق ایشان بعنوان مشاور فنی و دو نفر از برادران انجمن اسلامی برای آقای فرهمند و سلیقه و یک نفر دیگر از نوسازی و ستاد سازندگی به نام آقای جانبازی با شورائی که تشکیل دادیم جهت انتخاب تعدادی سرپرست که کارگاه را در جریان بیندازند و وظایف را مشخص کنیم، اقدام کردیم. (عرض کنم این کارگاه نیروگاهی بود که دو سال خوابیده بوده و نیروگاهی که میتواندروزی سیصد و بیست مگاوات برق تولید کند، یعنی در حدود 15% برق مملکت را تأمین بکند خوابیده بوده ما مسؤول گذاشتیم که این نیروگاه را که بمباران شده، دوباره زنده بکنیم) چون فکر میکردم با انتخاب این افراد کارها روی غلطک خواهد افتاد. اینجانب برای انجام کارهای اداری خود به تهران برگشتم ولی وقتی مراجعت نمودم مشاهده کردم که همه به انتخابات اعتراض میکنند ، حتی دو نفری که از انجمن بودند و در شواری انتخاب حضور داشتند و خودشان رذی دادند. با آقای فرهمند صحبت کردم که برادر مگر شما در انتخاب سهم نداشتید؟ اگر این افراد شایسته نبودند چرا همان موقع اعتراض نکردید؟ چرا حتی بعد از انتخاب به من چیزی نگفتید؟ حالا ما نمیتوانیم بعد از یک هفته اینها را عوض کنیم. لااقل 3 ماه طول میکشد،دیگران به ما چه میگویند ؟ که چرا اگر شناخت نداشتید انتخاب کردید؟ و خلاصه هر چه با ایشان و دیگر دوستانشان از جمله آقای خالق و بختیاری و قدک ساز صحبت کردم (همین برادران انجمن اسلامی) زیر بار نرفتند و از اعتراض دست بردار نبودند که من نمیفهمم این افرادی که در شورای مشترک000 حالا یک شورائی هست من اسم نمیبرم باشد. دو سه روز گذشت متوجه شدیم 20 نفر به جبهه اعزام میشوند. از نیروگاهی که اگر یک بار کوچکترین اتفاقی در آن بیفتد حداقل اگر یک بار خاموش و روشن بشود حداقل 20 میلیون تومان زیان به دستگاه هست. انجمن بدون اطلاع اینجانب افراد را جلو دفتر حراست نیروگاه جمع کرده وافراد را ثبت نام میکند و به جبهه اعزام میکند.من سؤالم این است که با این نحوه کار آیا چه بر سر صنعت این مملکت می‌آید؟ که من اعتراض کردم که دراین زمانی که اینقدر به نیروی فعال و متعهد نیاز داریم چرا بدون مشورت (حتی مشورت با مدیر نیروگاه که مسؤولیت این نیروگاه را، نیروگاهی که الان حدود 400 نفر خارجی دارد در آن کار میکند باضافه پرسنل ایرانی) که در این مورد سکوت کردند. مورد دیگر ، شهادت برادر رستمی بود که در تهران در بیمارستان شهید شد و اینجانب از طریق دفتر معاونت در جریان قرار گرفتم. در حالیکه آقای فرهمند و قدکساز که در تهران بودند جریان را به انجمن گفتند و آنها در جریان بودند که آقای خالقی (عضو انجمن) ظهر در نمازخانه بلند شد و بدون مشورت یا نظرخواهی از اینجانب گفت به علت تشییع جنازه شهید رستمی فردا صبح ساعت 8 از جلوی نیروگاه به طرف فرودگاه خواهیم رفت. (یعنی نیروگاه را تعطیل میکنند کاش تعطیل بکنند ،اگر این نیروگاه بخوابد ضرری متوجه اش نمیشود ولی نیروگاه روی هوا میماند و در نتیجه ترتیب میکند و مشکلات واینها میروند جنازه را از فرودگاه بگیرند.) البته اصل قضیه هیچ اشکالی نداشت ولی چرا بدون مشورت؟ فردا صبح رفتند تا ساعت 12 که جنازه را نیاوردند و پس فردا هم باز تعطیل شد نه جنازه را تحویل گرفتند که بعد ازاین من اعتراض کردم و برای مراسم ختم اجازه گرفتند. یک روز آقای عطار (همین برادر عزیزی که ایشان میگویند چرا اخراج شده اند) از نیروگاه زرگان با شخص دیگری که نام ایشان را نمیدانم پیش من آمدند و لیستی از مصالح از جمله سیمان نسوز و پشم شیشه به من دادند که گفتم نداریم. گفتند روسها دارند. گفتم اجازه بدهید من با آنها صحبت بکنم شاید بتوانم برایتان بگیرم. گفتند ما میرویم از داخل انبار برمیداریم. (آنوقت با این ترتیب چه پیمانکار خارجی دیگر حاضر میشود بیاید در این مملکت کا ربکند؟‌) گفتم این حالت جنبه دزدی پیدا میکند. گفتند آنها پیمانکارند و ما از آنها برمیداریم. گفتم خوب اگر آنها بردند و مدرکی دارید بیاورید تا پس بگیریم. ولی اگر آنها کار خلافی کردند ما که نباید این کار را بکنیم. در ضمن فردا جلسه است من صحبت میکنم شاید بتوانم بگیرم. گفتند ما موقع تعطیلی نیروگاه ، از این وسایل زیاد بردیم (که بعد ما مجبور شدیم خسارت همه آنها را چند برابر بدهیم) و حالا هم میرویم برمیداریم. گفتم آنموقع پیمانکار نبود و شاید اگر چیزی کم میآید کسی متوجه نمیشد اما حالا میفهمند واعتراض میکنند ، آنگاه ساعت 2 که جلسه داشتیم روسها گفتند وسائل اجناس ما را از نیروگاه میبرند حتی مصالح و چرخ و پشم شیشه را نیز برده اند که من از آقای خالقی خواستم در این مورد تحقیق کنند و از بچه ها بپرسند که گفتند بودند و بعضی از چیزهایی را که لازم داشته ایم برداشته اند . یک روز در جلسه ای که با روسها داشتیم بیرون آمدیم کامیون روسها را دیدیم که جلوی در بود و 10 نفر از زرگان آمده بودند (یعنی از نیروگاه دیگری به اینجا میآمدند) از نگهبانی و از آقای خالقی سؤال کردم که اینها با این ماشین اینجا چکار دارد؟ نگهبان نمیدانست، آقای خالقی گفت برای دیدار آمده اند. گفتیم چه دیداری؟ من که درجریان نیستم و خلاصه به نگهبان سپردم که به نیروگه وارد نشوند. بعد آقای عطار زنگ زدند و با حالت عصبانیت و تهدیدآمیز گفتند ما روی شما حساب میکردیم باید برای نیروگاه مصالح تهیه شود، وگرنه میخوابد و بعد که من گفتیم از طریق آقای جانبازی که نماینده نوسازی درنیروگاهها هستند میتوانید بگیرید، عصبانی شدند و گوشی را گذاشتند: مسائل از این قبیل بسیار زیاد است که وقت محترم مجلس را نمیگیرم. چند موردش را عرض کردم . در خاتمه ایشان نوشته که با این ترتیب نمیتوانیم کار بکنیم و در نتیجه از آنجا استعفاء داده اند و رفته اند. مدیر بعدی هم که آمده باز با همین مشکلات روبرو شده و باز آن مدیر هم در حال استعفا است که من الان اینجا گزارشش را خدمت برادرها عرض خواهم کرد. هیأت بازسازی که بر طبق قانون بازسازی که خود مجلس شورای اسلامی تصویب فرمودند، رفتند آنجا و بر طبق ماده 54 قانون بازسازی (در همین قانونی که شما تصویب فرموده اید: مستخدمین دولت موظفند کلیه اطلاعات لازم خود را در مورد مستخدمی که پروند او تحت رسیدگی قرار دارد در صورت مراجعه و درخواست هیأتهای بازسازی نیروی انسانی و یا گروههای تحقیق و بررسی مشروح در ماده 11 و 12 در اختیارشان قرار بدهند) این پرونده هیأت بازسازی هست که بارها و بارها مراجعه کرده اند نامه کتبی نوشته که آقا مدرک را برای این فرد و این فرد و این فرد ارائه بدهید، کوچکترین مدرکی ارائه نفرمودند. اما در قسمت سوال، ایشان فرمودند که علت اخراج برادر متعهد و مسلمانمان چیست؟ که من چند نمونه از کارهایی که این برادر انجام داده اند خدمتتان عرض میکنم: تضعیف مدیریت منطقه و مدیران قبلی نیروگاه و هیأت مدیره توانیر و مدیر عامل توانیر به لحاظ عدم قبول آنها در جلسات مختلف ، یعنی رسماً اعلام کرده اند که ما هیچ کس را در توانیر قبول نداریم و لذا مستقیماً در اینجا میآیند و یا برادران نمایندگان محترم خوزستان تماس میگیرند یا با کمیسیون نیرو . و این را هم همین جا عرض میکنم که این مطلبی که فرمودند که من یا آقای کراچیان میخواستیم ایشان را از کمیسیون نیرو بیرون بیندازیم. (فؤاد کریمی: واقعیت است) شما که تشریف نداشتید (فؤاد کریمی: اطلاع دارم، نمایندگان هم اطلاع دارند) ولی میدانید که من در کمیسیون نیرو یک ناظر هستم . من که نمیتوانم کسی را از کمیسیون نیرو بیرون بیندازم مسؤول محترم کمیسیون نیرو تشریف دارند، جناب آقای ارومیان تشریف دارند و دیگر برادارن هستند، اگر بر فرض بخواهند بیرون بیندازند اینها باید بیرون بیندازند وایشان هم میتوانند شهادت بدهند که آیا من میخواستم اینها را از کمیسیون نیرو بیرون بیندازم. کمیسیون نیرو که خود من در آنجا مدعو هستم نه عضو. نایب رئیس- وقت جنابعالی تمام شده است. (وزیر نیرو: اجازه میفرمایید یکی دو مطلب دیگر است که باید عرض کنم) بالاخره اگر مطلبی لازم دارید در یکی دو دقیقه بفرمایید اما وقتتان تمام شده است. وزیر نیرو- عرض کنم که 000 حالا من نمیدانم چطوری جواب بدهم که 000 نایب رئیس- طبیعی است که این مطالبتان را نمیتوانید در یکی دو دقیقه اضافی بفرمایید و قاعدتاً فکر میکنم این سؤال به کمیسیون برود و وقت هم تمام شده . وزیر نیرو- اسنادی هست که 000 فؤاد کریمی – شما هیچوقت نخواستید صادقانه با این قضیه برخورد کنید تا به حال اعضاء کمیسیون نیرو اینجا هستند برخورد شما با مسؤولین را دیدند متأسفانه شما هیچوقت نخواستید صادقانه با این قضیه برخورد کنید تا به حال ما نخواستیم مسأله را به اینجا بکشانیم یک سال است این مسأله را داریم با همدیگر حل میکنیم ولی شما حاضر به حل آن نبودید. نایب رئیس- بسیار خوب بگذارید در کمیسیون بحث بشود. وزیر نیرو- چون اسمی از امام جمعه محترم اهواز واستاندار محترم خوزستان برده شده و برادرمان آقای کریمی فرمودند که من نخواستم حل کنم، من عرض کردم برادرمان آفای سیدرضی معاون مالی را آنجا فرستادم و گفتم هر دستوری که آقای امام جمعه فرمودند عیناًدر محل اجرا بفرمائید و بیائید. این صورتجلسه‌ای است که آنجا تهیه شده ، من خدمت برادرها میخوانم امضاء امام جمعه محترم حضرت حجه‌الاسلام موسوی جزایری واستاندار محترم خوزستان و نماینده ما و سرپرست مسؤول تبلیغات اسلامی است. این صورتجلسه ای است که ما گفتیم عین آن عمل بکنند. «پیرو مذاکرات شفاهی جناب آقای غفوری فرد وزیر محترم نیرو با برادر فروزنده استاندار محترم خوزستان و تلفن گرام توسط استاندار محترم و امام جمعه اهواز. پس از برگزاری چندین جلسه در حضور برادران، سید رضی نماینده وزیر نیرو، ظفری سرپرست نیروگاه و چند تا از برادران اعضاء شورای انجمن اسلامی نیروگاههای ورامین و زرگان برادر حجه الاسلام خالصی سرپرست سازمان تبلیغات اسلامی خوزستان برادر حجه الاسلام برهان حاکم شرع دادگاههای انقلاب اسلامی بدین وسیله نتیجه قطعی نظریات برادر حجه الاسلام موسوی جزایری نماینده امام و امام جمعه اهواز و برادر فروزنده استاندار جهت پیگیری واقدام مقتضی از طرف مراجع ذیصلاح در هرمورد اعلام میگردد. 1- وزارت نیرو با کلیه افرادی که در رابطه با مسأله برداشتن پوسترهای نیروگاه رامین با سرپرست نیروگاه درگیری پیدا کرده اند، (که وقت نشد این گزارش را بنویسم که ریختند توی اطاق و بعد از همه جریانها، آن وقع که ما دستور دادیم حل بشود، ریخته اند و با مدیر نیروگاه کتک کاری کرده اند) که گزارش آن هست و من بعداً تقدیم میکنم، (نایب رئیس: وقت گذشته است لطفاً000) 2- توجیه و تبیین دقیق وظایف سرپرستی توسط استانداری و توانیر و همچنین در مورد انجمن اسلامی توسط سازمان تبلیغات اسلامی انجام پذیرد. 3- برای بالا بردن راندمان کار نیروگاههای رامین و زرگان و دستیابی به وحدت و الفت و هماهنگی لازم، همکاری فعال ما بین طرفین بدون توجه به سوابق ذهنی و درگیریهای قبلی و با جدیت بیشتر صورت گیرد. 4- طرح هر گونه مسأله تفرقه انگیز که به نحوی مجدداً ایجاد اختلاف نماید و یا طرح اختلاف قبلی در خارج و داخل محیط کار برای طرفین ممنوع و خلاف تلقی شده و از طرف مسؤولین مربوطه برخورد لازم با افراد خاطی انجام خواهد داد. این آن چیزی است که ما به آن رسیدیم، خود من هم بعداً تلفنی خدمت امام جمعه محترم اهواز صحبت کردم و گفتم این برادران را ما باید طبق قانون اخراج شان بکنیم به علت تخلفات بسیار زیاد اما برای اینکه الفت اسلامی هم رعایت شود ما به سازمان آب و برق خوزستان منتقل شان میکنیم، من در خاتمه کلامم را با قسمتی از آیه شریفه قرآن ختم میکنم که میفرماید: «و اتقوا فتنه لا تصبین الذین ظلموا منکم خاصه». با این ترتیب که اگر ما بخواهیم . یک نفر را جابجا بکنیم این مشکل پیش میآید من عرض میکنم که صنایع این مملکت ، صنعت برق مهم این مملکت قابل مدیریت نیست و فاجعه برای این مملکت اتفاق خواهد افتاد والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. نایب رئیس- آقای طاهری بفرمایید. طاهری- بسم الله الرحمن الرحیم.. البته جوابهایی که ایشان دادند همه آنها باز جواب دارند و ایشان ما را متهم کردند که ما اتهام زدیم واین را باید خودمجلس قضاوت کند که چه کسی اتهام زده و انشاءالله در کمیسیون سؤالات این مسائل دقیقاً مطرح خواهد شد و این نتیجه ای هم که ایشان الان خواندند انشاءالله در کمیسیون باز خواهد شد و ببینم حق با چه کسی بوده . که ایشان میگویند اگر اینطوری برخورد بشود ما یک نفر را جابجا بکنیم زمین به آسمان میرسد، اصلا این حرفها نیست شما اگر واقعاً قدرتش را دارید در آن تبصره هایی که به شما دادند، در آن ماده های که بشما دارند و بعنوان یک وزیر مسؤول هستید چرا بانیروهای چپی و اخلالگر اینطوری برخورد نمیکنید، چرا آن فردی که الان عضو شورای مرکزی جهاد سازندگی خونین شهر شده، همین آقای عطار، شما چرا اینطوری برخورد میکنید؟ چرا ایشان بعد از اینکه به قول خود شما که آمدند تلفن تهدید آمیز کردند، چرا بعد از همان موقع که 20 روز بعد آمدند در مجلس مطرح کردند، شما 20 روز بعد از آن او را اخراج کردید؟ چرا همان موقعی که تلفن تهدید آمیز کردند اخراجش نکردید؟ آقای دکتر غفوری فرد شما که اشرافیت دارید بر توانیر و نیروگاههای ایران. چرا بی تقوایی میکنید. نایب رئیس- این نحوه برخورد صحیح نیست ، شما بفرمایید. اگر نسبت به جواب قانع نیستید به کمیسیون ارجاع بدهند و در کمیسیون بحثها مفصل گفته بشود. طاهری- البته مسائل زیاد است که اینجا نمیشود در جلسه علنی گفت. الان که شما اعتراض میکنید، همه مطالبم رادر کمیسیون سؤالات میگذارم، و کمیسیون خودش حکم باشد و قضاوت کند. والسلام علیکم و رحمه الله. نایب رئیس- پس شما سؤالتان را به کمیسیون ارجاع میدهید. اسامی غائبین خواندده شود. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه امروز پنجشنبه مورخ 30/10/61 . غائبین غیر موجه: آقایان احمدی فروشانی از ماربین، آقای اسدی نیا از اهواز. تأخیرهای غیر موجه عبارتنداز: آقایان: ابوسعیدی 38 دقیقه، شیبانی 60 دقیقه، معصومی 17 دقیقه، معین فر 18 دقیقه، محمد نوروزی 18 دقیقه، ابراهیم یزدی 33 دقیقه، موسوی بجنوردی 2 ساعت و 10 دقیقه. 10- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. نایـب رئیس- جلســه بعد ساعت 8 صبح روز یکشنبه هفته آینده خواهد بود. (جلسه در ساعت 05/12 پایان یافت). نایب رئیس مجلس شورای اسلامی – محمد یزدی