جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه350 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه350 )

  • پنجشنبه ۴ شهریور ۱۳۶۱

بسمه‌تعالی مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز پنجشنبه چهارم شهریورماه 1361 فهرست مندرجات 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید. 2ـ بیانات قبل از دستور آقایان حقشناس، بجنوردی، فدائی. 3ـ بیانات آقای رئیس به مناسبت سومین سالروز شهادت شهید عراقی و فرزندشان و همچنین تذکرات نمایندگان به دولت. 4ـ تصویب اصلاحات بعضی از مواد اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. 5 ـ اعلام وصول لایحه راجع به بیمة محصولات کشاورزی و ارسال آن به کمیسیون (ادامة بحث پیرامون اصلاحات اساسنامة سپاه پاسداران). 6 ـ بیانات آقای رئیس به مناسبت حضور گروهی از برادران تحت آموزش واحدهای نیروی زمینی. 7ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسة آینده و دستور آن. جلسه ساعت هشت به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید رئیس ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، با حضور 185 نفر جلسه رسمی است، دستور جلسه قرائت شود. منشی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، دستور جلسة سیصد و پنجاهم روز پنجشنبه چهارم شهریورماه 1361 شمسی مطابق با ششم ذیقعده 1402 هجری قمری: 1ـ گزارش کمیسیون امور دفاعی درخصوص طرح اساسنامة سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. 2ـ گزارش کمیسیون دیوان محاسبات و بودجه درخصوص طرح قانون دیوان محاسبات کشور. 3ـ دنبالة رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون‌های امور شوراها و امور داخلی درخصوص طرح تشکیل شوراهای کشور. رئیس ـ تلاوت کلام‌الله مجید را شروع کنید. «از آیه 25 الی آیه 40 سوره‌الحاقه» 2ـ بیانات قبل از دستور آقایان حقشناس، بجنوردی، فدائی رئیس ـ سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی ـ آقای حقشناس نمایندة علی‌آباد کتول، آقای بجنوردی نمایندة تهران، آقای فدائی نمایندة سربند اراک. حقشناس ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، سلام بر مهدی و نایب برحقش امام امت، درود به روان پاک شهیدان و رزمندگان دلیر و شجاع، راستی چرا مسلمانان جهان از خود سؤال نمی‌کنند چه شده و چه قضیه اتفاق افتاده که اسرائیل با سه میلیون نفر جمعیت در برابر یک میلیارد مسلمان در جهان می‌ایستد و می‌جنگد و روزبروز بر تجاوز خود توسعه می‌دهد و هیچ کشوری قادر به مقابله با او نیست؟ چه شده که یک میلیارد مسلمان بخاطر سه میلیون جاه‌طلب و زورگو طوق ذلت را به گردن نهاده و کاری از پیش نمی‌برد؟ چه شده که مسلمانان فلسطینی زمین، خانه، آشیانة خود را از دست می‌دهند و اسرائیل همه چیز آنان را به دست می‌آورد؟ چه شده که اطفال شیرخواره مسلمین بوسیلة بمباران اسرائیل از بین می‌رود، سران کشورهای مرتجع عرب ساکت آرمیده‌اند، چه شده که هر مسلمانی با دیدن جنایات هولناک اسرائیل غیرت و حمیتش تحریک می‌شوا، اسلحه به دست گرفته می‌خواهد بجنگد سران کشورهای مرتجع هزاران موانع برای او ایجاد می‌کنند؟ راستی چه اتفاقی افتاده که آمریکا در آن سر جهان برای تثبیت حکومت آمریکائیش در لبنان نیرو پیاده می‌کند ولی در بیخ گوش کشورهای اسلامی حکومتها، سربازان مسلمان فلسطینی را در کشور خود می‌برند، تا جنگ با اسرائیل ادامه پیدا نکند؟ جواب این چه شده‌ها معلوم است زیرا سران کشورهای مرتجع عرب مهره‌های آمریکا و اسرائیل هستند و تا چنین حکومتها باقی باشند مسلمانان جهان در خفت و خواری بسر خواهند برد، کشته خواهند داد، زمین و خانه‌هایشان از دستشان خارج خواهد شد، این روش یک مسلمان معتقد به خدا نیست که نمایندگان هفتاد و پنج کشور جهان، تجاوز اسرائیل به لبنان را فقط با لفظ محکوم کنند ولی اسرائیل با عمل همچنان ضربات خود را بر مسلمانان فرود آورد بلکه روش خدائی در مبارزه با ظلم و فساد. این فرمودة خدا است: «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ماعتدی علیکم.» اسرائیل غاصب دقیقاً اطلاع دارد و اطمینان پیدا کرده که سران کشورهای عرب مثل مصر، اردن، عراق چون مهره‌های آمریکا هستند، اعتقادی به این کلام خدا ندارند وگرنه هرگز اسرائیل قادر نبود که با سه میلیون جمعیت در مقابل چشم یک میلیارد مسلمان با مسلمین بجنگد تازه با این عده پیروز هم بشود و سرزمین اشغالی فلسطین را متصرف شود و مبارزان فلسطینی را از لبنان بیرون کند و خودش در لبنان مستقر گردد. تا سران کشورهای عرب چنین وضعیتی دارند خواری و ذلت بر مسلمین غلبه دارد. اسرائیل از ناحیة ایران هم خیالش راحت است زیرا می‌داند آمریکا توسط مزدورش صدام عفلقی با ایران تنها تنها دشمن سرسخت اسرائیل در حال جنگ است وگرنه ایران کشوری نبود که فقط با محکوم کردن لفظی به تجاوزات اسرائیل قناعت کند و مسلماً آسایش و آرامش اسرائیل آن زمانی از بین خواهد رفت که ایران در جنگ با کفر صدامی پیروز شود و جنگ را به نفع مسلمین در منطقه خاتمه دهد. هم‌اکنون بر مسلمین کشورهای عرب است که دیگر نگذارند اسلحه و مهمات را که با پول ملت مسلمان تهیه شده در تثبیت منافع آمریکا و اسرائیل به دست سران کشور عراق و اردن و مصر باشد، در حالیکه روزبروز مسلمین در منطقه هستی و زندگی خود را از دست می‌دهند. مسألة دیگر: کسانی که در پیشگاه خدا در مورد تبلیغ دینی احساس مسؤولیت می‌کنند باید متوجه نقاطی از کشور بشوند که روحانیت در آنجا کمتر حضور داشته، زیرا این روشن است نقاطی را که روحانیت حضور دائمی ندارد محل تردد تبلیغاتی ضد انقلاب خواهد بود. دیگر اینکه فرمان در مورد اجرای احکام الهی نباید در حد بخشنامه اکتفا کند، بلکه باید استمرار پیدا کند، لذا ما این انتظار را از شورای عالی قضائی داریم که هم‌اکنون برای نیل به فرمان مقدس امام امت کادر خود را قوی گرداند تا از رئیس و مرئوس و همة مردم مسلمان احکام اسلامی را موبه‌مو عمل نمایند و روزنة اینکه خلافی بکنند وجود نداشته باشد و دشمنان اسلام هم ما را در مورد ملامت و سرزنش قرار ندهند که در گوشه و کنار جامعه خلاف اسلام توسط فلان‌ زید انجام می‌گیرد و کسی نیست که به وضعش برسد. دیگر اینکه وزارت کشور باید از طریق قانون به استانداران اختیارات بیشتری تفویض کند، چون نقائص یک استان در درجة اول به استانداری متوجه است، باید توسط قانون اشراف و نظارت بر یک استان داشته باشد تا قادر به دفع و رفع نقائص باشد. مسائل و مشکلات کشاورزی منطقه علی‌آباد کتول و گرگان و دشت را همواره چه حضوری در کمیسیون کشاورزی و چه توسط نامه به اطلاع وزیر و معاونین وزارت کشاورزی و مسؤولین دیگر رسانیده، امید می‌رود که مسؤولین با آگاهی از وضعیت کشاورزی، دامداری، شیلات، جنگل، علوفه، اقدامات لازم و ضروری جهت رفاه کشاورزان عمل بعمل آورند و کمبودهای ماشین‌آلات کشاورزی و وسائل آن و سم و کود که نیاز اصلی کشاورزان بشمار می‌آید به موقع تهیه و در اختیار کشاورزان قرار گیرد. تشکر از مردم مکتبی شهرستان علی‌آباد کتول و روستاهای آن که همواره با ارسال کمکهای مالی و جنسی و نیروی انسانی خود به جبهه‌های جنگ دین خود را یاری بخشیده‌اند و به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام امت پاسخ مثبت داده‌اند و خداوند صبر و پیروزی و اجر آخرت به آنان و به پدران و مادران شهید داده عطا بفرماید، والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته جناب آقای آقارحیمی تذکری داده‌اند که قرائت می‌کنم. بسمه‌تعالی. امروز چهار شهریور سومین سالگرد شهادت مهدی عراقی و فرزندش حسام را به خانوادة محترمشان و امام امت تبریک و تسلیت می‌گوئیم. رئیس ـ سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی ـ آقای بجنوردی بفرمائید. بحنوردی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با درود به امام مسلمین بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با درود به حضرت آیت‌الله‌العظمی منتظری و شهدای گرامی و مقدس ما و امت شهیدپرور، نکاتی را در این چند دقیقه به عرض محترم مجلس شورای اسلامی می‌رسانم. نخست اینکه مسألة جنگ ما با کفر صدامی به مرحلة حساس خودش رسیده و باز باید تأکید داشته باشیم که این جنگ اصلی‌ترین مسأله است در ایران و حتی در منطقه و هر توطئه‌ای که در منطقه از طرف استکبار جهانی انجام بگیرد در رابطه با انقلاب اسلامی و همین جنگ است، بنابراین لازم است که اصلی بودن این جنگ را تأکید بیشتری داشته باشیم، جنگ ما با صدام، با رژیم مزدور صدام صرفاً روی مسائل اختلاف بین دو کشور نیست و اصلاً اختلافی آنچنانی وجود ندارد بلکه درواقع ارتجاع منطقه به رهبری صدام درصدد آن هستند که انقلاب اسلامی را در ایران مهار بکنند، گزندگی آن را بگیرند، جلوگیری از صدور آن بکنند و اگر بشود نابودش بکنند و این یکی از خواسته‌های اساسی استکبار جهانی و بویژه آمریکا است. بنابراین ما لازم است که در این جنگ تمام فشار خود و توان خود را بکار ببریم تا اینکه ارتجاع منطقه در این مقطع زمانی آنچنانی تودهانی از ما بخورد که دیگر در فکر مقابله با انقلاب اسلامی قرار نگیرد. مسألة دیگر، مسألة توطئه آمریکا در لبنان است. این توطئه بردو محور اساسی که در رابطه با یکدیگر است قرار گرفته محور اول این است که اینها می‌خواستند ملت فلسطین را از صورت یک ملت خارج بکنند یعنی با تبعید اجباریشان از سرزمین لبنان آنها را در گروهکهای کوچک در کشورهای مختلف بویژه در کشورهای زیر سلطة آمریکا تبعید بکنند و به تدریج ملت فلسطین بدین ترتیب جذب ملتهای دیگر بشود و از صورت یک ملت واحد خارج بگردد. محور دوم مسألة انقلاب اسلامی در لبنان است. وقتی انقلاب اسلامی در جنگ با رژیم مزدور صدام یک پیروزی به‌دست می‌آورد، در لبنان از طرف مردم بویژه مردم مسلمان تظاهرات و پایکوبی و خوشحالی می‌شد و این زنگ خطری بود برای آمریکا و صهیونیست، آنها می‌دانستند که، بعد از سقوط صدام وقتی که نیروهای ما این امکان را می‌یابند که از سرزمین عراق، از عراق بعد از صدام که دوست انقلاب اسلامی خواهد بود و به ما راه خواهد داد که از آنجا استفاده بکنیم که برای عبور و رسیدن به مرزهای رژیم اشغالگر فلسطین، آنها دیدند که با وجود این مسلمانان پیرو خط امام در لبنان خطر بزرگی برای منافع آمریکا در منطقه است به همین دلیل وقتی دیدند پیروزی انقلاب اسلامی بر رژیم مزدور صدام و ارتجاع منطقه نزدیک شده است دست بکار شدند تا هرچه زودتر انقلابیون را در لبنان ریشه‌کن بکنند، فلسطینی‌ها را خارج بکنند تا اینکه خودشان را آماده بکنند برای مقابلة اساسی در آینده با انقلاب اسلامی در آن سامان. خوب این مسأله ابعاد مختلفی دارد، منجمله اینکه اکنون رژیمهای عربی سی و چهار سال است که مسألة ناسیونالیزم عربی را در رابطه با اسرائیل مطرح می‌کنند یعنی اینکه شاهان و امری مرتجع عرب تحت عنوان ناسیونالیزم عربی ملتهای خودشان را فریب دادند (البته بودند کسانی که تحت نام شعار ناسیونالیزم عربی صادقانه برخورد می‌کردند و می‌کنند و منظور من آنها نیستند) آنها صرفاً اشتباه می‌کنند. اشتباهشان هم به همین دلیلی است که من عرض می‌کنم که سی و چهار سال دم از عربیت و ناسیونالیزم زدند و نتوانستند این زایدة سرطانی را که بنام اسرائیل در این منطقه و در دامان کشورهای عربی و اسلامی بوجود آمده است، ریشه‌کن بکنند، بیائید امروز اسلام را بیازمائید، بیائید ببینید که ملت ما با آزمودن اسلام چه بود و چه شد. بیائید ببینید که ملت ایران با آزمودن اسلام چگونه توانست عظیم‌ترین قدرتهای جهان را که آمریکا باشد، به زانو دربیاورد. توانست آن را از ایران بیرون بکند، توانست منافعش را در ایران نابود بکند و در منطقه بخطر بیندازد. پس بیائید این اسلام را آزمایش بکنید و ببینید که آنوقت چه قدرت و چه توانی پیدا می‌کنید. اسرائیل که سهل است، بالاتر از آن را می‌توانید نابود بکنید، دشمن شما، (خطاب من به ملتها عرب است) امروز فقط اسرائیل نیست، این سلاطین گندیدة شما، ای امرای گندیدة شما، اینها که بازماندة صدها سال خفت و خواری شما هستند، اینها که دم از عربیت و ناسیونالیزم می‌زننند، اینها را نابود بکنید. اینها علت اساسی شکست و خفت و خواری شما هستند، شما در کجای تاریخ خفیف و خوار بودید که امروز این‌چنین به خفت افتاده‌اید؟ همین امرا و سلاطین شما هستند که شما را به خفت کشیده‌اند و آن هم تحت نام عربیت. مسألة دیگری که می‌خواستم عرض بکنم، مسألة تجریة جدید حکومت اسلامی است و چون این تجربه جدید است، طبیعتاً مسائل لاینحل زیادی هنوز وجود دارد؛ ما در رابطه با مسائل اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، نظامی، برنامه‌ریزی و همه چیز مسائل زیادی داریم، مسألة مسکن، مسألة کشاورزی، مسائل زیادی هست که مربوط می‌شود به مسألة فقهی و من تقاضایم از آیت‌الله‌العظمی منتظری این است که فضلاء و علماء را در جلسات منظم دعوت بفرمایند و این مسائل بطور منظم مطرح بشود و از رادیو و تلویزیون پخش بشود،‌ مردم آگاه بشوند و این مسائل را بحث بکنند و راه‌حل برایش بگذارند و ما از این سرگردانی بیرون بیائیم، مسائل را زودتر حل بکنیم. مردم به دنبال انقلاب هستند، برای انقلاب جانفشانی می‌کنند، ما هم باید وظیفة خود را در برابر آنها انجام بدهیم. یکی مسألة سیاست نه‌غربی و نه‌شرقی است. مسألة سیاست نه‌غربی و نه‌شرقی (رئیس ـ یک دقیقه وقت دارید) این یک تاکتیک نیست، یک روش موقتی نیست، با این باید با یک دید استراتژیک برخورد کرد، یعنی این یک خط‌مشی اصولی و کلی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است. بنابراین می‌باید مسؤولین نیرومند و قوی در این رابطه مشغول برنامه‌ریزی باشند در جهت خودکفائی و بویژه خودکفائی نظامی در این مرحلة حساس که تمام استکبار جهانی انقلاب ما را مورد تهاجم قرار داده‌اند در فکر برنامه‌ریزی باشند، بانک اطلاعات درست بکنند، سازمانهای علمی و پژوهشی را توسعه بدهند، تقویت بدهند، با این مسائل خیلی جدی‌تر برخورد بکنند، بودجه‌های زیادی به این کارها اختصاص بدهند. خوب اینها لازم است ما نمی‌توانیم فقط شعار نه‌غربی و نه‌شرقی را بدهیم و حال آنکه مثلاً آهنگ رشد صنایع نظامیمان کند باشد، این درست نیست، ما می‌باید روی پای خودمان بایستیم در غیر اینصورت نمی‌توانیم برای مدت زیاد به این شعارها ادامه بدهیم، می‌باید زمینه‌هایش را از لحاظ مادی فراهم بکنیم، زمینه‌های معنویش فراهم شده و روزبروز هم دارد تقویت می‌شود، حالا زمینه‌های مادی آن را باید فراهم بکنیم. بنابراین من روی این مسأله تأکید دارم که می‌باید هرچه زودتر صنایع نظامی ما، مراکز پتروشیمی ما، مراکز علمی ما، تأسیس بشود، توسعه پیدا بکند پیگیری بشود و خیلی جدی با این مسائل برخورد بشود و مخصوصاً روی بانک اطلاعاتی می‌باید هرچه زودتر تشکیل بشود تا برنامه‌ریزی ما علمی و اصولی انجام بگیرد و خیلی جدی پیگیری بشود. در خاتمه پیروزی رزمندگان پرافتخار اسلام را در جبهه‌های جنگ از خداوند متعال مسئلت می‌نمایم، والسلام علیکم. رئیس ـ متشکر سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی ـ آقای فدائی بفرمائید. فدائی ـ سلام‌علیکم ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، قال‌الله‌الحکیم، اعوذ بالله من‌الشیطان‌الرجیم، «المنافقون والمنافقات بعضهم من‌ بعض، یأمرون بالمنکر و ینهون عن‌المعروف و یقبضون ایدیهم نسواالله فنسیهم» با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و سلام و درود بر رزمندگان سلحشور و پاسداران مرزهای انقلاب و احکام اسلامی و سلام به روان شهیدانی که با ایثار خون گرانقدرشان نهال تنومند اسلام و قرآن را آبیاری کرده و می‌کنند. قرآن است که می‌فرماید: زنان و مردان منافق کسانی هستند که بجای امر به کارهای شایسته به ناشایسته‌ها دست می‌آلایند و بجای دوری از قبایح و زشتی‌ها امر به ناپسندیها می‌کنند، اینانند که یا اصلاً در قاموسشان مسألة وجود خدا و قیامت مطرح نبوده و نیست و یا اینکه خدا را فراموش کرده‌اند. نمونه‌ای از جنایتکاریهای این منافقین را باز گرچه ملت قهرمان ایران تاب دیدن این جنایتها را ندارند ولی در تلویزیون و سیمای جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته شد و می‌بایست همانگونه که برای خرابی جبهه‌های جنگ از افراد آزادة جهان دعوت کردند می‌بایست برای دیدن این فجایع نیز از تمام جهان و خبرگزاری‌ها دعوت می‌شد تا ببینند که چگونه انسانهائی که شاید بازدم از حقوق بشر می‌زنند و یا سازمانهای حمایت از حیوانات درست می‌کنند بیایند و ببینند. شهریور ماه شهادت، ماه ایثار و فداکاری امت حزب‌الله و پیشروان پاکباز انقلاب اسلامی ایران و یا دواره‌ای از مسائلی که بر این امت رفته است. سوم شهریور اشغال ایران توسط منافقین جنایتکاری که با ریختن انواع مصائب بر ابنای این مملکت با کمال وقاحت ایران را پل پیروزی خود لقب دادند. روز چهارم شهریور روز شهادت بزرگمردی که در نوجوانی از سال 1324 مبارزه را برعلیه حکومت غاصب پهلوی شروع کرد و با الهام گرفتن از امام امت و در شعاع و پرتو روحانیت آگاه به زمان اموال خود را ایثار کرد و جان خود را بر کف گرفت و از هیچ حادثه‌ای نهراسید، محکوم به اعدام شد که امام در زمان تبعید به ترکیه فرمود «شاید سخت‌ترین روزهای زندگی من زمانی بود که حکم اعدام حاج‌مهدی عراقی را هنگام تبعید در ترکیه شنیدم» و امام در شهادتش فرمود «حیف بود که این مرد در بستر بمیرد» در روز چهارم شهریور همراه با فرزند بزرگوارش حسام در حالیکه قلبش مطمئن به ایمان و وجودش مملو از عشق و تلاش برای انقلاب اسلامی ایران بود به شهادت رسید. روز هشتم شهریور فاجعة دردناک و عظیم انفجار نخست‌وزیر بوقوع پیوست که برجسته‌ترین مقامات اجرائی به شهادت رسیدند ولی کان این کلام پروردگار در گوش مردم ما است که «الله ولی‌الذین آمنوا یخرجهم من‌الظلمات الی‌النور» که باید مردم شهیدپرور و غیور و فداکار ایران موضوع ایمان به پروردگار را هرچه بیشتر و بهتر در وجود خود تحقق بخشند و البته در ایمان این ملت قهرمان شکی نیست و نخواهد بود و مسلماً ظلمها و ظلمتها هرچه بیشتر ریشه‌کن خواهند شد. روز چهارده شهریور روز شهادت دادستان کل انقلاب حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین قدوسی و روز پانزدهم شهادت سرتیپ دستجردی، روز هفده شهریور روز جمعة سیاه و خونین حکومت جنایتکار پهلوی و روز شهادت هزاران نفر از امت پیشتاز و مؤمن تهران. روز نوزدهم شهریور روز شهادت آیت‌الله طالقانی و روز بیست و یک شهریور شهادت شیخ محمد خیابانی و روز بیستم شهریور شهادت آیت‌الله مدنی شهید اول محراب روز بیست و شش شهریور مصادف با سپتامبر سیاه یعنی کشتار فلسطینی‌ها توسط شاه‌حسین اردنی جنایتکار که امروز دایة مهربانتر از مادر شده. ولی همة ملت جهان می‌دانند که این مزدور رزمندگان فلسطینی را نگهمیدارد تا دشمن بر آنان بتازد و آنان را نابود کند. از شاه‌حسین و صدام و فهد و دیگر مزدوران و جنایتکاران توقعی نیست، اینان مزدوران آمریکا هستند ولی چرا ملتهای مسلمان در خواب رفته‌اند؟ علی علیه‌السلام است که می‌فرماید «من نام عن نصرة ولیه، انتبه بوطئه عدوه» «کسانی که در موقع کمک به دوستان و برادرانشان خود را به خواب می‌زنند با لگد دشمن بیدار می‌شوند» و از همین جا است که دشمن استفاده کرده و از پراکندگی ملتهای مسلمان آنها را قطعه‌قطعه نموده و یکی پس از دیگری ممالک آنان را به خاک و خون می‌کشد. بیست و هفت شهریور مصادف با شهادت امام محمدتقی و سی و یک شهریور فوت متفکر اسلامی مودودی و خلاصه همین روز سی و یک شهریور روز آغاز تجاوز رژیم جنایتکار عراق بر ملت مستضعف و ملت بپاخاسته و غیور اسلامی ایران. مطلبی که در این مدتی که از وقتم هست حضور شما برادران و خواهران عرضه می‌دارم مسأله‌ای است در رابطه با بنیاد مستضعفان، بنیاد مستضعفانی که می‌بایست برای مستضعفان پناه و مأمنی باشد. چند مطلب است که خوبست سرپرستان محترم این بنیاد توجه داشته باشند و در موقع مناسب برای نمایندگان مجلس شورای اسلامی شرح دهند. 1ـ چرا تا کنون اساسنامه و خط‌مشی از بنیاد در دست نیست؟ در اثر نداشتن اساسنامه و خط‌مشی کامل تضاد در گفتار مسؤولین دیده می‌شود و این مطالبی که به حضور شما عرضه می‌دارم که از خود من نیست از همین سرپرستان بنیاد مستضعفان در شهرهای مختلف است که خودشان را آماده کرده‌اند برای خدمت به مردم و مستضعفین ولی کمتر از این کمکها ودستگیریها می‌بینند. نداشتن اساسنامه و خط‌مشی کامل تضاد در گفتار مسؤولین ایجاد کرده و می‌کند. نداشتن قدرت مسؤولین مرکز جهت ادارة بنیاد کشور و زیر پوشش آوردن استانها. این بنیاد تا کنون نتوانسته است از امکانات موجود کشاورزی و کارخانه‌ها و معادن و دامداری و دامپروری‌ها و سینماها آنچنان که باید استفاده کند و تنها در پاره‌ای از شهرستانها به کار بساز و بفروش اکتفا نمودند. یکی از مسائل حساس و حیاتی بنیاد حسابرسی است که هیچگونه حساب و کتابی در کار نیست (رئیس ـ دو دقیقه وقت دارید) بی‌فایده بودن کلیة سمینارها مخصوصاً سمینار اخیر که تقاضای کلیة سرپرستان استانها و شهرستانها تشکیل سمیناری با شرکت جناب نخست‌وزیر بوده است. و عدم رسیدگی بیمارستانها منجمله بیمارستان قدس اراک که شاید مشابه آن در سراسر ایران فراوان باشد که حتی مجروحین جنگی را نمی‌پذیرند. بازدیدی که خود من کردم بسیاری از تخت‌های این بیمارستان خالی بود و حتی قسمت کودکانش تختها خالی بود جز یکی دو تخت ولی در کنار آن بیمارستانهای دیگر مردم فرزندانشان جلو چشمشان جان می‌دهند. اموال توقیفی اکثراً برای بنیاد ضرر دارد. عدم توانائی جذب نیروهای مؤمن به انقلاب و کاردان که گاهی دیده می‌شود بعضی از نیروها از دست می‌روند و بنا به گفتة سرپرست بنیاد در اصفهان یک‌باره به آمدن یک نفر هشتاد مهندس استعفا می‌دهند عدم تمرکز قدرت مالی در مرکز و تقسیم بطور عادلانه آشنا نبودن مردم با بنیاد و مناسب نبودن کار بنیاد با نام آن، عدم رسیدگی و نظارت و سرکشی مسؤولین به مراکز استانها تا جائی که. اغلب مسؤولین خودشان را در مراکز استان نمی‌شناسند و البته ریز مطالبی اینجا هست که اگر فرصتی باشد و یا وقت اجازه بدهد در زمانی آنها را به عرض شما برادران خواهیم رسانید. ولی مختصری دربارة تمام خانواده‌های شهداء باید مسکن ساخته شود، امید است که ساخته شده باشد و اگر ساخته نشده چرا؟ و در عین حال ملت مسلمان ایران بخصوص تهران از وضع مسکن شدیداً در ناراحتی هستند. و کلمه‌ای هم در رابطه با منطقة سربند باید به عرضتان برسانم از کلیة مسؤولین خواهش عاجزانه دارم بروند و از نزدیک این منطقه را در مرکز ایران ببینند که راههای مالرو هم حتی در آنجا کم است و سالیان درازی است که از زمان طاغوت شاید حاود ده سال یک راه است که بنا است ساخته شود ولی هنوز آن راه ساخته نشده و از نظر بهداشت و درمان و شبکة بهداری آنجا هرچه ما فریاد زدیم و وزیر محترم بهداری را نیز به عنوان سؤال در اینجا خواستیم ولی مؤثر واقع نیفتاد که برای یک ملت دویست هزار نفری با داشتن 284 پارچه آبادی لااقل آنجا هم شبکة بهداری و بهزیستی داشته باشد. امید است که قولهائی که برادر عزیزمان نخست‌وزیر و حتی اگر هیأت دولت گفته‌اند و استانداری برای ما می‌گفت اینها به انجام برسد ولی متأسفانه: ابر آمد و گرفت سر کلبة مرا بر من گریست زار که فصل شتا رسید در مناطق محروم اینچنین موقعیت طبیعی آن به نحوی است که یک ماه دیگر در اثر بارندگی اصلاً آنجا قابل تردد نیست بخصوص با نداشتن راهها و امید است که برادران لااقل سالی را که بودجة آن در سال قبلش تصویب شده این بودجه را به موقع برسانند تا بشود در اینگونه مناطق کاری انجام داد. درود به روان شهیدان انقلاب، به خانواده‌های شهداء و خانوادة شهیدی که دیروز شنیدیم سرپرست کمیتة انقلاب اسلامی اراک را در جلو منزلش به شهادت رساندند. فردی که کاملاً با اخلاص برای مردم خدمت می‌کرد و کار می‌کرد و این است کار منافقین که یأمرون بالمنکر اینها کسانی را که برای ملت خدمتگزارند به درجة شهادت می‌رسانند. رئیس ـ وقتتان تمام است. فدائی ـ و کلمه‌ای هم راجع به حج ملت مسلمان جهان باید از این موقعیت و کنفرانس جهانی اسلام استفاده کنند و مظلومیت خودشان را به جهان برسانند و آنجا همه با هم فریاد برآورند «مرگ بر آمریکا» والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته. 3ـ بیانات آقای رئیس به مناسبت سومین سالروز شهادت شهید عراقی و فرزندشان و همچنین تذکرات نمایندگان به دولت رئیس ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‌ ‍ـ با درود به روان پاک شهید بزرگوار آقای عراقی و فرزند برومندشان تذکرات نمایندگان محترم را عرض می‌کنم. آقای سیداحمد زرهانی نمایندة دزفول به سازمان اوقاف در مورد بازسازی مساجد دزفول که به دست بعثیها ویران شده. آقای وحید نمایندة کلیبر به وزارت نیرو در مورد آب آشامیدنی اهر، کلیبر و خداآفرین به وزارت راه در مورد آسفالت جادة کلیبر و خداآفرین و به وزارت بهداری در مورد تأسیس درمانگاه در بیشه‌پاره. آقای صمد شجاعیان نمایندة ممسنی به وزارت کشور در مورد کارگزاران چندپیشه. آقای سیدزاده نمایندة باختران به وزارت نیرو در مورد آب آشامیدنی اطراف شهر باختران و به وزارت کشور در مورد کاگزاران چندپیشه. آقای شیبانی نمایندة تهران به وزارت نفت در مورد انشعاب گازخانه‌های استیجاری، به شهرداری در مورد ایجاد پل هوائی در دوراهی قپان خیابان قزوین. آقای سیدفضل‌الله حسینی نمایندة کلات، درگز به وزارت بازرگانی در مورد ارسال کالا و ارزاق برای بخش کلات و روستاهای تابعه. 4ـ تصویب اصلاحات بعضی از مواد اساسنامة سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رئیس ـ دستور جلسه‌مان ابتدائاً اساسنامة سپاه پاسداران است که از کمیسیون دوباره بعد از نظرات شورای نگهبان برگشته است. مخبر کمیسیون آقای طیب توضیحاتی بدهید. طیب (مخبر کمیسیون امور دفاعی)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. همانطور که نمایندگان محترم مستحضر هستند بعد از تصویب شور دوم اساسنامة سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شورای نگهبان بعضی از موارد آن را مخالف با قانون اساسی تشخیص دادند و اساسنامه با حضور نمایندگان شورای نگهبان در جلسات متعددی مورد بحث قرار گرفت و نهایتاً به نحوی که هم روح اساسنامه حفظ بشود و هم آن مغایرتها از بین برود اساسنامه اصلاح شد. دو ایراد کلی نسبت به اساسنامه گرفته شده بود که این دو ایراد به نحو نسبتاً مطلوبی حل شد. اولین ایراد در مورد نمایندة رهبر بود که پیش‌بینی کرده بودیم سپاه پاسداران از سه حوزه تشکیل بشود. 1ـ حوزة فرماندهی. 2ـ حوزة وزارتی. 3ـ حوزة عقیدتی سیاسی که نمایندة مقام رهبری مسؤولیت این حوزة سوم را به عهده داشتند. شورای محترم نگهبان اینگونه عنوان کردند که در قانون اگر نمایندة رهبر را پیش‌بینی بکنیم به منزلة این است که مجلس را ملزم کرده به تعیین نماینده‌ای و این مغایر با قانون اساسی است به این دلیل که مجلس نمی‌تواند قانونی بگذارند که اختصاصاً‌ رهبر را ملزم به کاری بکند. رهبر بالاتر از مجلس قرار دارد. این از یک نظر از نظر دیگر اختیاراتی که در اصل 110 قانون اساسی برای مقام رهبری پیش‌بینی شده محدود است به چند اختیار خاص و قانون عادی نمی‌تواند آن اختیارات را توسعه بدهد گرچه که خود مقام رهبری به اعتبار شأن ولایتی که دارد هیچ محدودیتی ندارد. اما این بسط و گسترش در اختیارات را قانون عادلی نمی‌تواند قائل بشود خود شرع قائل شده و رهبر چنین اختیاری را دارد یعنی رهبر می‌تواند در هر جائی که لازم بداند نماینده‌ای تعیین کند اما قانون نمی‌تواند رهبر را ملزم کند یا حتی بیان اختیاری بکند در این زمینه برای مقام رهبری. این اولین ایراد شورای نگهبان بود. دومین ایراد شورای نگهبان در مورد شورای عالی سپاه بود که همانطور که بخاطر دارید پیش‌بینی کرده‌ بودیم شورای عالی مصوباتی داشته باشد و فرمانده ملزم باشد آن مصوبات را اجراء بکند. در اینجا هم چون وزیر سپاه و نمایندة رهبری که در آن شورا پیش‌بینی کرده بودیم بقیة اعضاء پائین‌تر از فرماندة سپاه بودند و حالتی قابل تصور بود که فرمانده در اقلیت قرار بگیرد و چیزی را افراد پائین‌تر از خودش تصویب بکنند و او را ملزم به اجراء، درنتیجه فرماندة فرمانبر افراد پائین‌تر از خودش می‌شد و لذا با اصل فرماندهی مغایرت پیدا می‌کرد بنابراین، این هم با قانون اساسی مغایر شناخته شد برای هر دوی اینها راه‌حلی پیش‌بینی کردیم. در مورد مسألة شورا این راه‌حل را که شورای محترم نگهبان هم تأیید کردند بنظر آمد که مصوبات شورا بنظر مقام رهبری یا نماینده‌ای که برای این امر تعیین کنند یعنی مخیر، الزام نمی‌کنیم مقام رهبری را در تعیین نماینده به تأیید مقام رهبری یا نماینده‌ای که برای این امر تعیین کنند برسد مصوبات شورا به منزلة فرمان خود رهبری می‌شود و درنتیجه فرمانده می‌تواند ملزم به اجرای آن بشود در قانون و دیگر نقض فرماندهی نیست. این مسأله شورا، مسألة دوم مسألة نمایند‌ة رهبری بود که ما این را به حالت احتمالی ذکر کردیم در جاهائی که نامی از نمایندة‌ رهبری آمده گفته‌ایم مقام رهبری یا نماینده‌ای که در این زمینه تعیین نمایند یعنی مقام رهبری، نه ملزم شدند به اینکه و نه حتی در حیطة اختیارات توسعه دادیم و درنتیجه مغایرتش با قانون اساسی و با شرع هر دو رفع شده ایرادهای کوچک دیگری هم در بعضی از موارد دیگر گرفته شده که آنها را مورد به مورد که بررسی می‌کنیم توضیح خواهم داد خدمتتان حالا گزارش کمیسیون را عرض می‌کنم. عطف به نامة شمارة 4594 مورخ 4/3/61 شورای نگهبان در مورد طرح قانونی اساسنامة سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کمیسیون امور دفاعی طی جلساتی با حضور نمایندگان محترم شورای نگهبان طرح مزبور را مورد بررسی قرار داد و با توجه به نظرات اعلام‌شده نسبت به اصلاح آن اقدام نمود که گزارش آن به شرح زیر به مجلس شورای اسلامی تقدیم می‌گردد. مخبر کمیسیون امور دفاعی 1ـ در مادة یک عبارت جهاد در راه خدا و گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان حذف و عبارت کوشش مستمر در راه تحقق آرمانهای الهی و گسترش حاکمیت قانون خدا جایگزین گردید. در مادة یک قبلی ما هدف سپاه را جهاد در راه خدا و گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان ذکر کرده بودیم شورای محترم نگهبان از این عبارت به دلیل اینکه جهاد هم جنبة تدافعی می‌تواند داشته باشد و هم جهاد ابتدائی و تهاجمی و قانون اساسی محدود کرده جمهوری اسلامی را به عدم مداخله در امور ملتهای دیگر و هدفی هم که برای سپاه پیش‌بینی شده حفظ و حراست از انقلاب اسلامی ایران است این را مغایر شناختند، که من نظر شورای نگهبان را می‌خوانم. در مادة یک اطلاق جملة «و جهاد در راه خدا و گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران که شامل هجوم و حملة ابتدائی به ملل غیرمتحارب می‌شود با اصل 150 قانون اساسی که هداف ابقاء سپاه را معین کرده و با اصل 154 که دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر را ممنوع کرده است مغایر شناخته شده» ما برای اصلاح این آمدیم آن «جهان»‌ را هم حذف کردیم که «در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان» لفظ «جهان» را هم حذف کردیم درنتیجه عبارت به این صورت درآمد. مادة 1ـ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نهادی است تحت فرماندهی عالی مقام رهبری که هدف آن نگهبانی از انقلاب اسلامی ایران و دست‌آوردهای آن و کوشش مستمر در راه تحقق آرمانهای الهی و گسترش حاکمیت قانون خدا طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران و تقویت کامل بنیة دفاعی جمهوری اسلامی از طریق همکاری با سایر نیروهای مسلح و آموزش نظامی و سازماندهی نیروهای مردمی می‌باشد. این مادة یک. حسن موسوی ـ این وظیفة هر مسلمان است. طیب ـ در مورد «جهان» من عرض کنم خدمتتان که فتوای امام امت هم بر همین است که در دورة غیبت کبری جهاد ابتدائی امکان ندارد. این را می‌توانند برادران به تحریرالوسیله مراجعه کنند و ببینند اگر برادران سؤالی دارند کتباً بنویسند من توضیح بدهم اجمالاً خدمت برادران و خواهران عرض کنم که دقیقاً این منطبق بر نظرات و فتوای امام امت است و نظر اینگونه است که در همین حد جوری نوشته بشود که تلقی گسترش در سطح جهان از طریق یک نیروی مسلح برای انقلاب ما نشود. رئیس ـ کسی مخالف این پیشنهاد هست؟ منشی ـ آقای کیاوش مخالف. کیاوش ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. جهاد ابتدائی خیلی معانی گسترده‌ای دارد، کلمة متحارب هم همینطور می‌خواهیم ببینیم که آیا آنهائی که یصدون عن‌ سبیل‌الله هستند، در اندیشة اضمحلال حکومت جمهوری و حاکمیت قرآن کریم هستند، اینها جزو متحارب حساب می‌شوند یا نمی‌شوند؟ اگر جزو متحارب حساب می‌شوند، پس این نظری که دربارة آن مسألة اول دادند هیچ بجا نیست و همان اولی کاملاً بجای خودش باید محفوظ بماند. در کتاب جهاد شهید بزرگوار مطهری مظلوم رضوان‌الله علیه می‌نویسد «آنهائی که حتی در اندیشة اضمحلال حکومت اسلامی باشند اینها هم متحارب حساب می‌شوند» یعنی لازم نیست حتماً یک کشوری به ما حمله بکند و ما در اثر حملة آن بتوانیم جوابگویش باشیم. این یک مسأله، مسألة دومی که ممکن است حتی یک کشوری در زیر استضعاف آنچنان باشد که خودش هم متوجه استضعاف خودش نباشد یعنی گستردگی مهاجمین علیه احکام خدا طوری بر آنها مسلط شده باشند که اصلاً اندیشه و قوة فکر را از آنها گرفته باشند، در اینصورت هم هر مسلمانی در هر جا که هست از طرف خداوند اذن پیدا کرده «اذن» اذن پیدا کرده که مدافع حقوق اسلامی و انسانی آنها باشد پس اگر سپاه پاسداران حاکمیت قرآن را باید تحقق ببخشد پس حق دارد حتی اگر کشوری هم عملاً حمله نکرده باشد به کشور اسلامی اما در اندیشة اضمحلالش باشد و یا در بعد دومش زیر سلطة اجنبی‌ها باشد آنچنان که خودش قدرت تفکر نداشته باشد آنچنان که الآن در لبنان همینطور است، ملت اسلام، امت اسلام در هر جا که هستند علی‌الخصوص سپاه پاسداران که نقشش همین است، حق دارد از آنها دفاع کند والسلام علیکم. رئیس ـ موافق صحبت کند. منشی ـ آقای زنگنه موافق. صباح زنگنه ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. خوب است که اکثر برادران عزیز به مسائل جهاد ابتدائی و جهاد تدافعی واقف هستند و خود برادرمان آقای کیاوش هم در آخر صحبتشان به این حد رسیدند. مثال لبنان مظلوم را زدند که مورد تهاجم نظامی و فعلی و عملی و واقعی رژیم صهیونیستی قرار گرفته و اگر ما نیرو به آنجا می‌فرستیم و یا می‌خواهیم از آنها دفاع کنیم درواقع عمل دفاع را انجام داده‌ایم نه عمل جهاد ابتدائی و تهاجمی را. این مسائلی که در مادة اول مطرح است و شورای محترم نگهبان اشکال گرفته بودند، در این رابطه است که عمل جهاد تهاجمی در بعد نظامی در زمان غیبت مولی امام زمان علیه‌السلام جایز نیست و صحیح نیست. البته ممکن است فتوای عدة قلیلی از فقهای عظام برخلاف این مطلب باشد، اما فتوای امام امت و رهبر عظیم انقلاب بر این هست که در زمان غیبت جهاد ابتدائی جایز نیست، بله جهاد به معنای جهاد فرهنگی، دفع سلطة فرهنگی اجانب، مبارزه حتی تهاجمی فرهنگی به کفار و اجانب در هر زمان و هر دوره جایز است. اما لفظ جهاد، دارای یک بار فرهنگی مخصوص است. با اطلاق لفظ جهاد اذهان همة دنیا متوجه جهاد تهاجمی می‌شود نه جهاد تدافعی حتی به کتابهای فقهی هم که مراجعه بشود لفظ جهاد وقتی که اطلاق می‌شود به معنای جهاد تدافعی اصلاً اطلاق نمی‌شود، بلکه به معنای جنگیدن برای گسترش اسلام به صورت ابتدائی و آن هم جنگ صرفاً نظامی است. ما برای جلوگیری از تمام این اشکالاتی که مطرح شد موافقت کردیم که لفظ جهاد را برداریم که دارای آن بار فرهنگی و تاریخی مخصوص خود هست و لفظ تلاش و کوشش مستمر را جانشین آن بکنیم امیدواریم که بقیة برادران به این تغییر عبارت رأی بدهند. رئیس ـ آقای طیب مطلب جدیدی دارید بفرمائید. حسن موسوی ـ در این‌باره اجازه بدهید که بیشتر صحبت بشود. طیب ـ من این نکته را خدمت برادران توضیح بدهم که برادرمان آقای کیاوش فرمودند که ممکن است ملت مستضعفی در استضعاف مضاعف باشند یعنی از نظر فرهنگی هم به استضعاف کشیده شده باشند ندانند که زیر سلطة بیگانگان هستند و ما می‌خواهیم برویم و آزادشان کنیم. این مستقل از قانون اساسی ما یک بحث است. ولی وقتی ما در مجلس داریم قانونگذاری می‌کنیم ملزم به رعایت نظرات شورای محترم نگهبان هستیم. شورای نگهبان این را خلاف قانون اساسی تشخیص داده است بنابراین الآن ما در اینجا بحث نداریم که نظر شورای نگهبان درست یا غلط است. ممکن است خود کمیسیون هم در مورد نظریه‌های شورای نگهبان بحثی داشته ولی الآن در موضع قانونگذاری ملزم به تأمین نظر شورای نگهبان هستیم و این عباراتی که تنظیم شده برای تأمین نظر شورای محترم نگهبان است لذا در این زمینه جای بحث فکر نمی‌کنیم زیاد باشد. رئیس ـ آقای سیف‌اللهی، نمایندة سپاه، شما مطلبی دارید؟ (اظهاری نشد) 187 نفر حضور دارند پیشنهاد اصلاحیه کمیسیون را که بحث شد به رأی می‌گذاریم، موافقان این پیشنهاد قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. من هم از مخبر کمیسیون و هم از نمایندگان محترم تقاضا می‌کنم یک مقدار حرفهایشان را مختصر کنند چون هم این خیلی طولانی است، طرح شوراها مانده است، طرح درمان و بهداشت هم مانده و یک کارهای دیگری هم داریم که این چند جلسه‌ای که باقی مانده است ما بتوانیم انجام بدهیم. و ضمناً ما از اعضای کمیسیون قضائی تقاضا کرده بودیم که کارشان را در مورد تصویب موادی که برای اسلامی کردن دادگاهها و دادگستری نیاز داریم تسریع کنند. اگر آقایان همگی در مجلس حضور داشته باشید ما می‌توانیم در کنار مجلس از آقایان تقاضا کنیم که کمیسیونشان را داشته باشند من از تمامی نمایندگانی که در گوشه و کنار مجلس هستند تقاضا می‌کنم امروز در جلسه حضور داشته باشند و کسی بیرون نباشد. طیب (مخبر کمیسیون)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، دومین ایراد شورای نگهبان مادة 10 است. چون مربوط به وظایف اجرائی است که دولت عهده‌دار آن است و باید مستقیماً بوسیلة دولت انجام بگیرد از این جهت که مشارکت سپاه را در امور مذکوره به درخواست دولت و مسؤولین مربوط قرار نداده است با اصل 60 و 150 نیز مغایر می‌باشد. در مادة 10 اساسنامة مشارکت سپاه در کارهای امدادی و خدماتی و جهادسازندگی و امثال اینها پیش‌بینی شده است. شورای محترم نگهبان براساس اصل شصت که مسیر و راه‌کارهای اجرائی در آن پیش‌بینی شده که جز در مواردی که از اختیارات ویژة مقام رهبری است باید از طریق رئیس جمهور، هیأت دولت و وزیر مسؤول کارها انجام بشود، این کار را مداخله در کار مسؤولین اجرائی دانسته‌اند و لذا اگر دولت درخواست بکند و اینها به یاری بشتابند شورای نگهبان ایرادی نمی‌بیند اما اگر بدون درخواست دولت بخواهد ابتدائاً کار را شروع بکند از نظر شورای نگهبان مداخله در کار مسؤولین اجرائی کشور است. لذا به اینصورت اصلاح شد بجای «با هماهنگی مراجع ذیربط» «به درخواست دولت گذارده شد». مادة 10ـ مشارکت در عملیات امدادی به هنگام بروز بلایا و حوادث و انجام خدمات امدادی، آموزشی، تولیدی و جهاد به درخواست دولت و با رعایت کامل موازین عدل اسلامی در زمان صلح در حدی که به تشخیص شورای عالی سپاه آمادی رزمی لازم را برای انجام مأموریتهای خود از دست ندهد. یعنی هم شورای عالی سپاه نظر می‌دهد که آیا این به توان رزمی سپاه لطمه می‌زند یا نه، که اگر لطمه بزند حتی اگر دولت هم درخواست بکند سپاه نمی‌رود. از آن طرف هم علیرغم میل دولت ابتدائاً خود سپاه نمی‌تواند وارد کار اجرائی بشود. منشی ـ آقای موحدی ساوجی مخالف. موحدی ساوجی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، احتمال دارد که کمیسیون هم قبول کند چون در اینجا منحصر کرده‌اند کمکهای امدادی سپاه را در موارد زلزله و امثال اینها و سوانح دیگر به درخواست دولت، من پیشنهاد کردم و بعضی برادران هم از کمیسیون دفاع امضاء کردند که در اینجا «به امر امام، یا به امر مقام رهبری یا درخواست دولت» یعنی چنانچه در آنجائی که دولت هم درخواست نکرده باشد امام رهبر فرمان بدهد در آنجا نیازی به درخواست دولت نباشد شما فرض کنید در یک جائی خدای نکرده یک پیش‌‌آمدی می‌کند، سیلی، زلزله‌ای و مسائل دیگری آنوقت شما بگوئید «اگر دولت درخواست بکند، نه چه لزومی دارد، ممکن است قبل از اینکه دولت به خودش بجنبد، امام فرمان بدهد که به کمک این آسیب‌دیده‌ها بروند. بنابراین پیشنهادی که من کردم بنظرم می‌رسد بهتر از این باشد «به امر مقام رهبری یا درخواست دولت» رئیس ـ فعلاً پیشنهاد کمیسیون مطرح است. کسانی که با پیشنهاد کمیسیون موافق یا مخالف بودند صحبت کردند. موافق صحبت کند. منشی ـ آقای دکتر روحانی موافق. دکتر روحانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، همانطور که مستحضر هستید شورای نگهبان در موارد بعدی که در ضمن شمارة 4 نظریة شورای نگهبان آمده است گفته آنچه مربوط به مقام رهبری می‌شود در اصل 110 قانون اساسی آمده و با انحصاری که اصل شصت قانون اساسی برای اعمال قوة مجریه مملکت قائل شده است، بنابراین هیچ چیز دیگر را جزء آنچه در اصل 110 آمده است در قانون برای مقام رهبری نمی‌توان ذکر کرد. ولو اینکه دست مقام رهبری از لحاظ شرعی در هر مرحله‌ای باز است. بنابراین اگر در این ماده مسألة امر مقام رهبری را ذکر بکنیم قطعاً شورای نگهبان رد خواهد کرد یعنی قانون عادی مجلس برای مقام رهبری هیچ چیز جز آنچه در اصل 110 قانون اساسی ذکرشده بخاطر انحصاری که اصل شصت قانون اساسی ایجاد کرده نمی‌تواند ذکر بکند. و از طرف دیگر چون این کار یک کار اجرائی است و کار امداد در موقع بروز حوادث و بلایا طبق قانون اساسی از وظایف قوة اجرائی است و از وظایف دولت می‌باشد بنابراین این کار به عهدة دولت است، منتها در خود قانون اساسی راجع به نیروهای مسلح آمده که در زمان بروز بلایا و حوادث دولت می‌تواند از نیروهای مسلح استمداد بکند و کمک بخواهد. بنابراین اگر ما عبارت را بصورتی که با حضور نمایندگان شورای نگهبان، کمیسیون اصلاح کرده که به درخواست دولت و تقاضای دولت انجام بگیرد این حل می‌شود مشکل شورای نگهبان هم حل می‌شود، اشکالی هم از نظر قانون اساسی نخواهد داشت اما اگر امر مقام رهبری را هم در این ماده اضافه بکنیم قطعاً مورد ایراد شورای نگهبان خواهد بود به دلیل اینکه آن اشکال وارد است از اختیارات و وظایف مقام رهبری در اصل 110 آمده و با انحصار اصل شصت قانون نمی‌تواند چیزی را اضافه و کم بکند ولو اینکه دست مقام رهبری در هر مرحله باز است. بنابراین عملاً مقام رهبری هر وقت بخواهد می‌تواند این فرمان را صادر بکند، ما در قانون نمی‌توانیم ذکر بکنیم. رئیس ـ آقای سیف‌اللهی نمایندة سپاه بفرمائید. سیف‌اللهی (نمایندة سپاه)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، سلام‌ علیکم، در مورد مادة 10 پیشنهاد سپاه این است که عبارت «به امر رهبری» اضافه بشود و به اینصورت دربیاید «به امر رهبری و یا درخواست دولت» علتش هم این است البته مطالبی را که برادر عزیزمان آقای روحانی فرمودند مطالب درستی است رهبری دستش در مورد تمام قوا باز است، علت اینکه ما عرض می‌کنیم این عبارت اضافه بشود این است، که گاهی ممکن است در مناطقی یک زلزله‌ای یک حادثه‌ای پیش بیاید و در زمان صلح هم باشد، مقام عظیم‌الشأن رهبری نماینده‌ای را برای بررسی و پیشبرد امور آسیب‌دیدگان تعیین کنند. اگر ما در اینجا کلمة «به امر رهبری» را اضافه کنیم در کنار عبارت «به درخواست دولت» این امکان حاصل می‌شود که مثلاً‌ در مورد زلزلة گلبافت کرمان حضرت امام، حضرت‌ آیت‌الله صدوقی رحمه‌الله علیه را فرستادند با یک واسطه خیلی کم مطالب و اوامری را که حضرت آیت‌الله صدوقی در آن موضع می‌توانستند نسبت به سپاه داشته باشند قهراً همان امر رهبری و درخواست رهبری بود. اگر این کلمه اضافه بشود دست سپاه و یا دست ارگانها نظیر سپاه در آن موقع باز است. البته روشن است که مقام معظم رهبری نسبت به همة قوا می‌توانند هر مطلبی را که صلاح بدانند امری، دستوری، صادر بفرمایند. علت این مطلب یکی این است، یک دلیل دیگر این است که مثلاً در مواردی مثل موارد آموزشی که در این ماده 10 ذکر شده. امام در مورد نهضت سوادآموزی پیامی را صادر می‌فرمایند، یک امر آموزشی است سپاه می‌تواند در زمان صلح بنا به تشخیصی که شورای عالی سپاه می‌دهد طبق همین ماده، با تمام قوا وارد بشود. و در این زمینه می‌تواند بسیار مؤثر واقع بشود و دیگر، لزومی ندارد که حتماً از کانال دولت بیاید. از کانال دولت باشد، مسأله مربوط به دولت است، اما امر رهبری هم برای اینگونه موارد لحاظ بشود. رئیس ـ با اینکه پیشنهاد کمیسیون مطرح است آقایان بیشتر بحث را روی پیشنهاد خودشان می‌آورند. اگر پیشنهاد کمیسیون تصویب نشد ما برای پیشنهاد آقایان رأی می‌گیریم. رئیس ـ آقای طیب بفرمائید. طیب (مخبر کمیسیون امور دفاعی)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، اصل شصتم قانون اساسی: «اعمال قوة مجریه جز در اموری که در این قانون مستقیماً بر عهدة رهبری گذارده شده از طریق رئیس جمهور و نخست‌وزیر و وزراء است»، همه آنچه که در مادة 10 آمده است کارهای اجرائی است، هیچکدام از این کارهای اجرائی در قانون اساسی جزء وظایف اختصاصی مقام رهبری ذکر نشده، پس درنتیجه باید از طریق رئیس جمهور، نخست‌وزیر و وزراء انجام بشود. یعنی حتی اگر پیشنهاد کمیسیون رد بشود و پیشنهاد آقایان تصویب بشود مجدداً شورای نگهبان عین همین ایراد را خواهد گرفت و به مجلس خواهد فرستاد. وقتی که می‌دانیم اینگونه است دیگر دلیلی ندارد که اصرار کنیم. همانطور که آقای دکتر روحانی فرمودند به امام مستقلاً شرع این اختیار را داده است که دستور بدهند. صرفاً ما به این دلیل قانون اساسی محدود نیست به ذکر آن اختیار شده‌ایم والا آن اختیار را نفی نمی‌کنیم. قانون اساسی اجازه ذکر آن اختیار را به ما نمی‌دهد، بنابراین در معنا امر امام وجود دارد ولی در لفظ نمی‌شود از آن نام برد و تنها راه اصلاح همین است که کمیسیون پیش‌بینی کرده است. رئیس ـ ضمناً آقایان توجه هم بکنند اگر دوباره به شورای نگهبان برود و برگردد به تعطیلی مجلس خواهیم خورد و می‌ماند برای بعد این تذکر را من مفید دیدم، برای اینکه آقایان این توجه را داشته باشند، ما سعی کنیم ان‌شاءالله یک‌جوری تصویب کنیم که دیگر از شورای نگهبان برنگردد. چون این زحمت این روزهایمان هدر خواهد رفت. موحدی ساوجی ـ آخر ایشان از کجا می‌دانند که شورای نگهبان برمی‌گرداند؟ رئیس ـ همین استدلالی که ایشان کردند، آنها می‌گویند رهبر در کارهای اجرائی هم اگر بخواهد دخالت بکند از آن طریق است. من در جلسة شورای نگهبان هم بوده‌ام. (180 نفر در جلسه حاضرند) پیشنهاد کمیسیون را اول به رأی می‌گذاریم. کسانی که با این پیشنهاد که بحث شد موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. طیب (مخبر کمیسیون)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. 3ـ همچنین مادة 11 با اصل صد و پنجاه قانون اساسی که هدف ابقاء سپاه را معین نموده است مغایر است. ما در مادة 11 به این صورت پیش‌بینی کرده بودیم، «همکاری در زمینة فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی برمبنای رهنمودهای ولایت‌فقیه با روحانیت، حوزه‌های علمیه و نهادهای قانونی و تبلیغی کشور.» شورای محترم نگهبان با توجه به فلسفة ابقاء سپاه که در اصل یکصد و پنجاه پیش‌بینی شده که حفظ و نگهبانی از دست‌آوردهای انقلاب است و با عنایت به عبارت ما که در تغییراتی که در پیشنهادات بررسی شور دوم در جلسة علنی پیدا کرد، تقریباً معادل با حوزه‌های علمیه نقش کار فرهنگی به سپاه داده شد، ببینید شده «همکاری در زمینة فعالیتهای فرهنگی با روحانیت و حوزه‌های علمیه» یک‌چنین شأنی را سپاه ندارد که ادلی باشد برای حوزه‌های علمیه و این دو با هم همکاری کنند و کارهای فرهنگی را انجام بدهند. سپاه می‌تواند کار فرهنگی انجام بدهد اما نه در حد حوزه‌های علمیه بگوئیم سپاه با حوزه‌های علمیه همکاری بکند. لذا تشخیص شورای محترم نگهبان این بود که این مغایر با اصل یکصد و پنجاه قانون اساسی است و جزء اختیارات سپاه چنین کاری نیست. ما در حضور نمایندة شورای نگهبان در کمیسیون عبارت را به این صورت اصلاح کردیم. «انجام فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی برمبنای رهنمودهای ولایت‌فقیه با هماهنگی نهادهای قانونی فرهنگی و تبلیغی کشور» یعنی همانطور که مستحضر هستید و دیروز هم حکمی از جانب مقام رهبری اعلام شد برای نظارت روی همین زمینه‌های فرهنگی سپاه در همان حیطه‌ای که اولاً مقام رهبری رهنمود می‌دهند که سپاه فعالیت فرهنگی بکند آن هم در کادر نهادهای قانونی که این مسؤولیت را دارند سپاه می‌تواند فعالیت فرهنگی بکند و این ضروری است. نوبت قبل هم در اینجا خدمتتان عرض کردم که در بعضی از موارد ضرورتاً سپاه تنها نهادی است که می‌تواند کار فرهنگی بکند. در مناطقی که ضدانقلاب مسلح وجود دارد و با سلاحش جلو تبلیغات جمهوری اسلامی و اسلام را می‌گیرد آنجاها باید یک نیروی مسلحی برود و در پناه سلاحش آن سدها و سانسورهای ضدانقلاب را کنار بزند و پیام انقلاب را برساند. لذا هم فعالیتهای فرهنگی ضرورت دارد و هم آن شکلی که بود شکل مناسبی نبود به این صورت جدید تصحیح شد. منشی ـ آقای اختری مخالف. اختری ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. در رقم شمارة 3 نامة شورای نگهبان ایرادی که گرفته به این شکل است: 3ـ همچنین مادة 11 با اصل 150 قانون اساسی که هدف ابقاء سپاه را معین نموده است مغایر است. از این عبارتی که در نامة شورای نگهبان آمده استفاده می‌شود که شورای نگهبان نظرش بر این است که هدف اصلی سپاه حفظ استقلال کشور و حراست از دست‌آوردهای انقلاب اسلامی است. در این اصلاحیه که انجام شده قسمت اول اصلاحیه که «همکاری در زمینه» را برداشته و بجای آن کلمة «انجام» گذاشته است خوب است ولکن حذف عبارت روحانیت و حوزه‌های علمیه این موافق‌نامه شورای نگهبان نیست و خواست شورای نگهبان نیست، این‌چنین که از این نامه و عبارت بدست می‌آید نظر شورای نگهبان این است که هدف اصلی سپاه حفظ استقلال کشور، حراست از دست‌آوردهای انقلاب اسلامی است نه دخالت در کار تبلیغی به عنوان یکی از اهداف که این ماده در ضمن هدف سپاه آمده است بنابراین بنده با کلمة گذاشتن «انجام» موافق هستم ولی با حذف کلمة «روحانیت و حوزه‌های علمیه» مخالف هستم اگر نوبت رسید پیشنهاد می‌کنم که چه‌جوری اصلاح بشود والسلام. منشی ـ آقای موسوی تبریزی موافق. سیدابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. اینکه تمام مردم هر کس مسلمان بشود حق دارد امر به معروف و نهی از منکر بکند هر کس مسلمان و عالم باشد ارشاد جاهل لازم است اینها عناوین و موضوعاتی است که در فقه ما معنون است و هر کدام شرایط بخصوص دارد. ولی از خود شرایط امر به معروف و نهی از منکر درمی‌آید که باید سرشان به یک جائی بسته باشد. کسی می‌تواند امر به معروف بکند که عالم به معروف باشد کسی می‌تواند نهی از منکر بکند که عالم به منکر باشد. برادرانی که در سپاه هستند واقعاً به نظر من 99 درصدشان از آن افرادی هستند که می‌شود پشت سر آنها نماز خواند، عدالتشان محرز است. اما اگر بخواهند امر به معروف و نهی از منکر بکنند مستقلاً بدون مراجعه به مقامات تبلیغاتی کشور، اینها اشتباه می‌کنند برای اینکه بعضی‌هایشان نمی‌دانند. پس اینکه او را حذف کرده‌اند و بجای «انجام» هماهنگی با مقامات قانونی کشور و تبلیغاتی این درواقع اسلام را از نظر امر به معروف و نهی از منکر و از نظر پیشبرد اهداف عالیة اسلامی تأمین می‌کند و بیش از این هم لازم نیست اما مسألة روحانیت که به قول ما طلبه‌ها موضوعیت ندارد همان مقامات تبلیغی کشور هست. اگر مقامات تبلیغی کشور را ما همینطور سربسته بگوئیم مثل اعلی و مصداق بزرگش همان روحانیت و حوزه‌های علمیه است و دیگر احتیاج به تصریح حوزه‌های علمیه در اینجا نیست. رئیس ـ متشکر، آقای سیف‌اللهی و آقای طیب مطلبی ندارند؟ (اظهاری نشد) رأی‌گیری می‌کنیم 184 نفر در جلسه حضور دارند موافقان با این پیشنهاد سوم کمیسیون دفاع قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی مطرح شود. طیب (مخبر کمیسیون دفاع)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، 4ـ مواد مربوط به نمایندة رهبری با اصل یکصد و ده مغایرت دارد. بدیهی است مقام رهبری برحسب اختیارات ولایت‌فقیه می‌تواند در هر یک از سازمانها و نهادها که لازم بدانند نماینده‌ای را با اختیاراتی تعیین نماید اما صلاحیت قوة مقننه برای قانونگذاری در چهارچوب قانون اساسی می‌باشد و تعیین نماینده رهبری به موجب قانون در نهادها و سازمانها با اصل 60 اصل یکصد و ده اساسی که وظایف رهبری را صریحاً معین کرده است مغایر می‌باشد. همانطور که در ابتدای عرایضم خدمتتان گفتم به دو دلیل مغایر شناخته است چون از این به بعد مواد زیادی است که همه با توجه به تذکر شورای نگهبان تصحیح شده است این را خواهش می‌کنم عنایت بفرمائید که دیگر روی تک‌تک مواد بحث زیادی نداشته باشد. اصل شصت که نوبت قبل من خدمتتان قرائت کردم می‌گوید که همة کارهای اجرائی باید از طریق رئیس جمهور و نخست‌وزیر و وزراء باشد جزء کارهائی که دقیقاً برای مقام رهبری در قانون اساسی اسم برده شده است و آن همان اختیاراتی است که در اصل یکصد و ده است. بنابراین بیش از آن اختیار یعنی اینکه بگوئیم مقام رهبری می‌تواند نماینده‌ای تعیین کند، این توسعه اختیارات اصل یکصد و ده است یا بگوئیم مقام رهبری ملزم است نماینده‌ای تعیین کند. این از شأن مجلس نیست که مقام رهبری را ملزم کند. لذا تنها راه‌حلی که پیش‌بینی شد این بود که ما در اینگونه موارد اولاً حوزة عقیدتی سیاسی را که نمایندة رهبری مسؤولیتش را داشت از اساسنامه حذف کردیم و آن دو واحدی را که در زیر این حوزه کار می‌کردند به واحدهای مورد رهبری فرمانده اضافه کردیم. یعنی به حوزة فرماندهی اضافه شد. در مورد نمایندة رهبری هم هر جا که بحثی از این نمایندة رهبری به میان آمده بود اینگونه از او ذکر کردیم «مقام رهبری یا نماینده‌ای که در این زمینه تعیین نمایند» یعنی نه گفته‌ایم می‌توانند بنمایند و نه گفته‌ایم ملزم هستند تعیین بنمایند و این ایرادی از نظر شورای نگهبان دیگر با قانون اساسی و با شرع ندارد، بیان یک واقعیت است و شکل ظاهری مسأله اصلاح شده است. الآن من مواد را می‌خوانم. و ان‌شاءالله روی آن رأی می‌گیریم. فکر می‌کنم روی تک‌تک مواد اگر زیاد اصرار نداشته باشیم بحث کنیم این روح کلی اصلاح را بپذیریم شاید 10 ماده بیشتر با همین بحث تصحیح شده است. مادة 14ـ در مادة 14 «بند ب» حذف و بندهای بعدی به ترتیب «بند ب و ج» شد مادة 14 ارکان تشکیلاتی سپاه را اسم می‌برد که رکن دومش رکن «ب» نمایندة رهبری (مدیریت عالی عقیدتی سیاسی بود) که بالطبع دیگر نمی‌تواند وجود داشته باشد و حذف شد. رئیس ـ مخالفی هست؟ منشی ـ آقای کیاوش مخالف. کیاوش ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. مقام ولایت‌فقیه مقامی است من‌ عندالله نه من عند قانون اساسی. قانون اساسی از ولایت‌فقیه منشعب است به همان جهت آنچه که الآن هست مطابق با قوانین اسلام است اما نه همة قوانین اسلام از قانون اساسی، به این جهت هیچ ایرادی ندارد که بنویسند «مقام رهبری در صورتی که معین فرمایند»‌ اگر به این شکل دربیاید هم مسائل شورای نگهبان هم حل شده و آن ولایت هم سرجای خودش محفوظ مانده است. همچنانکه آقای طیب خودشان فرمودند که مقام رهبری مقامی نیست که ما به او تکلیف بکنیم. این درست است اما نه به آن عنوانی که قانون اساسی به مقام ولایت یک‌چنین مجوزی نداده است حتی من اینطور شنیده‌ام که موقعی که قانون اساسی را خدمت امام بردند راجع به مقام ولایت‌ اینطور که من شنیده‌ام و آقای هاشمی می‌توانند بگویند درست است یا نه، امام فرمودند که من تصور می‌کردم بیشتر از این وظایف گردن من است (رئیس ـ من چیزی یادم نیست گفته باشند) این رسانده این است که مقام ولایتی خیلی از آن که در قانون اساسی نوشته شده مقامش بیشتر گسترش دارد به این جهت من پیشنهاد می‌کنم اگر بنا است این جمله عوض بشود یک‌طوری عوض بشود که رساننده این مسأله باشد که ولایت‌فقیه هر جا تعیین بکنند من عندالله مجاز هستند و باید متبوع باشد. منشی ـ آقای بجنوردی موافق. بجنوردی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. البته در این رابطه صحبتها کرده شده مسأله بر سر این است که مجلس باید نظر شورای محترم نگهبان را در اینجا تأمین بکند. ما نمی‌توانیم در این رابطه برخلاف اصل 110 و انحصاری که در اصل 60 که در مورد انحصار کارهای اجرائی به دولت شده است چیزی را تصویب بکنیم بنابراین هر بحثی و هر پیشنهاد جدیدی زائد است. رئیس ـ آقایان سیف‌اللهی و طیب مطلبی ندارند؟ طیب ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، فقط یک نکته را اگر برادرمان آقای کیاوش هم عنایت می‌کردند این مخالفت را نمی‌فرمودند رکن معنایش این است که اگر نباشد تشکیل نمی‌شود. چون ما نمایندة مقام رهبری را محتمل‌الوجود ذکر کردیم گفتیم اگر مقام رهبری نماینده‌ای تعیین نمایند دیگر نمی‌تواند این رکن باشد و ما اینجا ارکان سپاه را داریم نام می‌بریم. و چون اینجوری است بنابراین آن ایراد آقای کیاوش هم وارد است. رئیس ـ پیشنهاد را به رأی می‌گذاریم، 180 نفر حضور دارند. موافقان با پیشنهادی که بحث شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند‌) تصویب شد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. طیب (مخبر کمیسیون)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، در مادة 15 حوزة عقیدتی سیاسی و مدیریت عالی عقیدتی سیاسی (نمایندة رهبری) حذف و درنتیجه مادة 15 بصورت زیر اصلاح گردید. مادة 15ـ سپاه پاسداران از نظر بافت سازمانی شامل دو حوزة فرماندهی و وزارتی می‌باشد که مسؤولیت آنها را به ترتیب فرماندة کل و وزیر سپاه به عهده دارند. من استدعا می‌کنم برادران بحثشان را با شورای نگهبان اینجا مطرح نکنند که تشخیص شورای نگهبان درست بوده یا نه، اینجا ما اجازه نداریم که در این زمینه بحث کنیم باید نظر شورای نگهبان را تأمین بکنیم. منشی ـ آقای شیبانی. دکتر شیبانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، من یک مطلب کلی عرض می‌کنم که قبلاً توجه بشود ضمن اینکه احترام کامل برای شورای نگهبان قائل هستیم و هرچه آنها نظر بدهند در قانون اساسی برای ما متبع است و در این بحثی نیست ولی یک بحث یک‌خرده کلی‌تر است چون اینجا مسأله‌‌ای است که من یادم آمد که متذکر بشوم زندگی این سردار سپه را قبل از سردار سپه‌شدن بخوانند و نتایجی که به دلیل اعتماد زیادی که به او پیدا کردند و اختیاراتی به او دادند آن را ببینند من به شما هشدار می‌دهم که این مسأله مورد توجه باشد، باید یک ارگان ایدئولوژیک در سپاه باشد و تحت نظر ولایت‌فقیه اعمال نظر بکند و بهیچوجه من‌الوجوه هم برای آن نباید محدودیت قائل شد. اگر خلاف این بشود امکان انحراف بسیار خواهد بود. رئیس ـ موافق صحبت کند. منشی ـ آقای زنگنه موافق. زنگنه ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. باز هم بحث برادرمان دکتر شیبانی برگشت به اصل مطلب که آیا مجلس و نمایندگان محترم مجلس دربارة تشخیص شورای نگهبان می‌خواهند بحث کنند یا دربارة پیدا کردن عبارتی که مصلحت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و سازمانی بنام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تأمین کنند بحث ما بر قسمت دوم مبتنی است نه قسمت اول، در قسمت دوم هم عبارتها می‌تواند مختلف باشد و قابل پیشنهاددادن هست. اما در نظر بگیرید وقتی که می‌گوئیم بافت سازمانی، بافت سازمانی سپاه چگونه باید باشد؟ ما برمی‌خوریم به یک قسمتی که با نظر شورای نگهبان و تشخیصی که از قانون اساسی دارند مغایرت دارد. آن حوزه‌ای که مغایرت تشخیص داده شد حق ورود نداریم. بالخصوص که اگر آن حوزه مرتبط باشد با بافت سازمانی که اگر بریده بشود یا بصورت محتمل‌الوجود و ممکن مطرح بشود کل بافت را بهم بریزد ما این را چون محتمل هست و چون ممکن هست از بافت سازمانی که یک بافت مستحکمی باید باشد حذف کردیم البته در مواد بعدی برای این نوع مصلحت دیدنها و دوراندیشی‌ها هم موادی تعبیه و پیش‌بینی شده است. رئیس ـ آقای طیب یا نمایندة سپاه. طیب ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. نظر برادرمان آقای دکتر شیبانی تأمین شده است. اگر به تبصرة مادة بعدی مادة 16 که اصلاح کرده‌ایم مراجعه بفرمایند همانجا ذکر کرده‌ایم که محتوا و برنامه‌های آموزش عقیدتی سیاسی و تبلیغات و انتشارات باید به تأیید مقام رهبری یا نماینده‌ای که در این زمینه تعیین کنند برسد. بنابراین کار ایدئولوژیک تحت نظارت مقام رهبری یا نمایندة ایشان هست صرفاً اینجا مشکل قانون اساسیش را حل کرده‌ایم. آموزش یک کار اجرائی است همانطور که آموزش و پرورش هم همین کار را انجام می‌دهد و کار اجرائی است و باید از طریق دولت انجام بشود یا بگذاریم در حوزة فرماندهی و بگوئیم در حوزة انتخابات فرمانده است از این دو نمی‌تواند خارج باشد و از حوزة سومی قانون اساسی اصلاً نام نبرده است لذا چاره‌ای از این تصحیح نیست. رئیس ـ 181 نفر تشریف دارند به پیشنهاد پنجم کمیسیون که مطرح شد و بحث شد رأی می‌گیریم موافقان این پیشنهاد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقارحیمی ـ آقای هاشمی! مجلس نمی‌تواند یک پیشنهادهای بهتری بدهد. رئیس ـ‌ چرا، اگر تصویب نشد مجلس می‌دهد. آقارحیمی ـ اول باید پیشنهاد کمیسیون مطرح شود؟ رئیس ـ بلی اول پیشنهاد کمیسیون مطرح می‌شود. اگر تصویب نشد نمایندگان یکی‌یکی پیشنهاد می‌دهند تا به یک چیز مورد توافق برسیم. طیب (مخبر کمیسیون)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. درمادة 16 زمینه‌های آموزش عقیدتی سیاسی و تبلیغات و انتشارات به حوزة کار فرماندة کل اضافه و دو واحد مربوطه نیز به این حوزه و یک تبصره به پایان این ماده اضافه شد و درنتیجه مادة 16 به صورت زیر اصلاح گردید. مادة 16ـ فرماندة کل در زمینه‌های پرسنلی، آموزش نظامی، آموزش عقیدتی سیاسی تبلیغات و انتشارات، تدارکات، لجستیک، اطلاعات، طرح و عملیات، امور مربوط به بسیج مستضعفین مسؤولیت دارد که برای انجام آن واحدهائی به شرح زیر ایجاد می‌گردد: الف ـ واحد پرسنلی مسؤول پیش‌بینی نیروی انسانی مورد نیاز، پذیرش و انجام امور کارگزینی می‌باشد. ب ـ واحد آموزش نظامی مسؤول برنامه‌ریزی و انجام آموزشهای نظامی (انفرادی و یگانی) و تخصصی اعضای سپاه می‌باشد. ج ـ واحد آموزش عقیدتی سیاسی مسؤول تعیین محتوای آموزشهای عقیدتی سیاسی اعضای سپاه و بسیج و برنامه‌ریزی و اجرای آموزشهای فوق و تربیت و جذب مربی می‌باشد. د ـ واحد تبلیغات و انتشارات مسؤول کلیة تبلیغات و انتشاراتی است که بنام سپاه از طریق وسائل ارتباط جمعی (بصورت کتاب، جزوه، مجله، نشریه، بیانیه، تحلیل، نوار، فیلم و برنامه‌های رادیوئی و تلویزیونی) نشر و پخش می‌گردد. هـ ـ واحد تدارکات و لجستیک ـ مسؤول برآورد نیازها، نگهداری و توزیع در زمینة تدارکات، تجهیزات و تأسیسات سپاه می‌باشد. و ـ واحد اطلاعات مسؤول انجام وظایفی است که قانون آن به تصویب مجلس شورای اسلامی خواهد رسید. زـ واحد طرح و عملیات مسؤول تهیة طرحهای عملیاتی، انجام امور مخابراتی و اعزا نیرو می‌باشد. ح ـ واحد بسیج مستضعفین ـ وظایف این واحد به شرحی است که در فصل چهارم این اساسنامه آمده است. ط ـ واحد مهندسی ـ مسؤول مهندسی تسلیحاتی و نظامی، مهندسی غیرنظامی، نقشه‌برداری و جغرافیائی و مخابرات و الکترونیک می‌باشد. تبصره ـ (در این تبصره یک اصلاح عبارتی کوچک می‌خواهد که من به این نحوی که می‌خوانم برادران تصحیح کنند) در بندهای ج و د (یعنی دو واحد آموزش عقیدتی و سیاسی و تبلیغات و انتشارات) محتوا و برنامه‌های آموزش عقیدتی و سیاسی و انتشارات و تبلیغات باید بجای آن «به» مرقوم بفرمائید «مورد» باید مورد تأیید مقام رهبری یا نماینده‌ای که در سپاه تعیین نمایند باشد. یعنی این تبصره همان نظر برادرمان آقای دکتر شیبانی و همة نمایندگان محترم را که محتوا و برنامه‌های آموزشهای عقیدتی، سیاسی و تحلیلها و انتشارات و بیانیه‌های سپاه پاسداران دقیقاً‌ اصالت و صحتش تضمین بشود با این تبصره تضمین شده است. رئیس ـ متشکر، مخالف دارد؟ منشی ـ آقای پورگل مخالف. رئیس ـ آقایان این همان مسائلی است که قبلاً به آنها رأی داده‌ایم یعنی تغییر اصولی در آن نیست. بفرمائید. پورگل ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. نمایندگان محترم توجه دارند که بنای حکومت جمهوری اسلامی پیوندی از احکام الهی با خواستهای بشری است. قوانین باید طوری تنظیم بشود که قوانین الهی بر آن مسیطر باشد. اجرای قوانین الهی هم بوسیلة افرادی است که به قوانین الهی آشنا باشند. ما خوشحال هستیم که در این مجلس غالباً‌ در قوانین نمایندگی ولایت‌فقیه را وارد می‌کنند و امیدوار هستیم که در آینده نسل ایرانی در سایة قوانین اسلامی و الهی زندگی خواهد کرد. شورای نگهبان اگرچه تشخیص داده است که لفظ نمایندة ولایت‌فقیه اگر در این قانون باشد مخالف قانون اساسی است ولی ما نباید اینقدر تندتند مسألة ولایت‌فقیه و نمایندگی آن را از سپاه حذف کنیم بلکه باید این را بصورتی تنظیم کنیم که اگرچه بصورت احتمال و درخواست و امثال این هم باشد این در متن قانون باشد تا ان‌شاءالله در متمم قانون اساسی این نقائص تکمیل بشود. از برادران و خواهران تقاضا می‌کنم جائی که حذف نمایندة امام هست در آنجا تأمل بفرمایند و زود مصوبات این شورای کمیسیون دفاع را بلافاصله تصویب نفرمایند بلکه پیشنهادهائی بجای این عبارت بیاید که به نحوی نمایندة امام در کارها دخالت داشته باشد تا پیوند حکومت ما با حکومت الهی تثبیت بشود. منشی ـ آقای زنگنه. رئیس ـ آقای زنگنه بفرمائید. زنگنه ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. من خواهش می‌کنم از برادران و خواهران دقت کنند که هفت، هشت، ده ماده مبتنی بر یک ماده بود راجع به این مواد تصمیم واحدی و یا مبنای واحدی بگیرند. بحث نمایندگی ولایت‌فقیه در سپاه است. نظر شورای نگهبان در این مورد روشن و مشخص است، مرجع تشخیص این مطالب شورای نگهبان است. اینکه در آینده متممی برای قانون اساسی خواهیم داشت یا نخواهیم داشت آن را الآن ما درباره‌اش نمی‌توانیم صحبت بکنیم یا تصمیمی بگیریم بنابراین ما بیائیم در واقعیتهای موجود و با امکانات موجود و با قانون اساسی که به آن رأی داده‌ایم و قبولش داریم و به این شورای نگهبانی که توسط همین رهبر و همین ولایت‌فقیه تعیین شده رأی بدهیم و اصلاحاتی انجام بدهیم ما در این محدوده باید کار کنیم ما بین دو محظور هستیم یا حذف کامل نمایندگی و نظارت ولایت‌فقیه بر امور سیاسی و عقیدتی سپاه که هیچکس به این مطلب حاضر نیست و بین اینکه بطور صریح و قاطع و روشن و مشخص و در درون سازمان تشکیلاتی سپاه نمایندگی ولایت‌فقیه را ذکر کنیم. این دومی هم با اصول قانون اساسی و با تشخیص مرجع تشخیص‌دهنده که شورای نگهبان باشد مغایر است، می‌ماند به این نحو ما می‌توانیم تنظیم بکنیم که نظارت باشد ولی عبارت به نحوی باشد که مغایرتی با اصول قانون اساسی نداشته باشد. بهترین عبارتی که بعد از بحثهای فراوان برادران شما در کمیسیون امور دفاعی و مشورتها و مذاکرات فراوانی که با اعضای محترم شورای نگهبان انجام داده شده به این عبارت رسیدیم. امیدوارم که این عبارت جوابگو باشد و جوابگو هست. ما راهی برای اینکه یک چنین تصمیمی و دستوری از سوی ولایت‌فقیه انجام داده بشود باز گذاشته‌ایم و نظارت و بلکه اجرای بسیاری از امور به عهدة نمایندة ولایت‌فقیه در امور سیاسی و عقیدتی خواهد بود طبق همین عبارتی که کمیسیون پیشنهاد داده است. امیدوارم که به این پیشنهاد رأی داده بشود. رئیس ـ نمایندة سپاه یا مخبر کمیسیون مطلبی دارند بفرمایند. طیب ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. من تصور می‌کنم اگر همة اصلاحیه را برادران رویش نظر انداخته بودند این ایرادها را کمتر مطرح می‌فرمودند. در مادة 31 اصلاحیه اگر مراجعه بفرمائید در تبصره‌هایش آمده که مسؤولین واحدهای آموزش عقیدتی سیاسی و انتشارات و تبلیغات از بین روحانیون مورد تأیید مقام رهبری یا نمایندة ایشان در سپاه تعیین می‌شود. در تبصرة بعدیش آمده در صورتی که نماینده‌ای از جانب مقام رهبری در سپاه تعیین شود برای عهده‌دار شدن مسؤولیت واحدهای آموزش عقیدتی سیاسی و تبلیغات و انتشارات تقدم خواهد داشت یعنی همان چیزی را که برادران محترم نماینده در شور دوم به آن رأی دادند تأمین شده صرفاً ظاهر عبارت مغایرتش با قانون اساسی برطرف شده لذا همه آنچه را که برادرمان آقای پورگل فرمودند که لازم است حضور ولی‌فقیه و حضور روحانیت پیش‌بینی شده است. چون هم مسؤولیت این واحدها همواره باید روحانی باشند و روحانی که مورد تأیید مقام رهبری باشد و هم اگر مقام رهبری نماینده‌ای در سپاه تعیین کردند او اولویت دارد نسبت به دیگران در مسؤول این واحدها شدن پس چیزی تغییر نکرده نسبت به آن چیزی که قبلاً‌ رأی داده شده است. رئیس ـ آقایان خواهش می‌کنم توجه بفرمائید. اگر از این موارد یک‌وقت با غفلت عبور بکنیم و بیخود رأی نیاورد دوباره معطل خواهیم شد براساس اینکه ما به اصلش هم رأی داده‌ایم. حضار 183 نفرند. موافقان با این پیشنهاد که قرائت و بحث شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. اصلاح بعدی را مطرح کنید. طیب ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. 7ـ مادة 19 در اساسنامه همان ماده‌ای بود که حوزة عقیدتی سیاسی را و مسؤولیتش که با نمایندة مقام رهبری است پیش‌بینی کرده بود و دو واحد تبلیغات و انتشارات و آموزش عقیدتی و سیاسی که در حوزة عقیدتی سیاسی بود. چون این حوزه بطور کلی منتفی شد و این دو واحدها را همین الآن رأی دادند آقایان که به حوزة فرماندهی اضافه بشود بنابراین، این روشن است و حذفش ضرورت دارد. رئیس ـ مخالف و موافق صحبت کنند (اظهاری نشد) بسیار خوب، با توضیحی که آقای طیب دادند رأی می‌گیریم ‌… عباسی‌فرد ـ این رأی نمی‌خواهد. رئیس ـ چرا رأی می‌خواهد. البته اینهائی را که شورای نگهبان به کلی مخالفت کرده قابل حذف است. ولی چون حذف است و ممکن است در آنها بعضی عبارات باشد بعداً دچار اشکال بشویم. این ضرری ندارد. یکی از نمایندگان ـ حذف که رأی نمی‌خواهد. رئیس ـ خوب، این را که قبلاً آقایان رأی داده‌اند. عباسی‌فرد ـ اصلاحیه که نیاورده‌اند. رئیس ـ بلی، این اصلاحی هم ندارد. در مورد حذفها رأی نمی‌خواهد. درست است ما قبلاً هم اینجور می‌کردیم. فؤاد کریمی ـ قبلاً رأی می‌گرفتیم. این با رأی مجلس تصویب شده بنابراین با رأی مجلس باید حذف شود. منشی ـ آقای هاشمی قبلاً‌ رأی می‌گرفتیم. رئیس ـ خیلی خوب، حالا برای اینکه شبهه پیش نیاید رأی می‌گیریم. آقایانی که با پیشنهاد حذف مادة 19 و پنج تبصرة آن که توضیح داده شد موافقهستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای طیب بفرمائید. طیب ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. در مادة 20 اساسنامه که شورای عالی سپاه بود مأموریت شورای عالی سپاه هماهنگی بین سه حوزه بود حوزة فرماندهی، حوزة وزارتی و حوزة عقیدتی سیاسی. این حوزة عقیدتی سیاسی که منتفی شد بنابراین از اینجا حذف می‌شود و در پائین این هم باز آمده که دستورالعملها در حوزة فرماندهی و عقیدتی سیاسی در حدود اساسنامه باید اجراء بشود این هم حوزة عقیدتی سیاسی از آن حذف شده و به این صورت مادة 20 اساسنامه اصلاح شده است که در اینجا به دلیل حذف مادة 19 می‌شود مادة 19ـ «شورای عالی سپاه به منظور ایجاد هماهنگی بین حوزه‌های فرماندهی و وزارتی (دیگر عقیدتی سیاسی نداریم) و تنظیم و تصویب خط‌مشی و طرح و برنامه‌ها و شرح وظایف قسمتها و دستورالعملها در حوزة فرماندهی (چون در حوزة وزارتی نمی‌تواند شورا مصوب باشد. وزیر از مصوبات هیأت دولت باید تبعیت کند. بنابراین قبلاً هم از وزیر در اینجا ذکری به میان نیامده بود.) در حدود اساسنامه شورائی مرکب از مسؤولین زیر بنام شورای عالی سپاه تشکیل می‌گردد. مصوبات این شورا باید به اطلاع مقام رهبری یا نماینده‌ای که در سپاه تعیین نمایند برسد و در صورتی که بوسیلة مقام رهبری یا نمایندة ایشان نقض نشود لازم‌الاجراء خواهد بود. الف ـ فرماندة کل. ب ـ وزیر سپاه. ج ـ رئیس ستاد مرکزی. د ـ مسؤول واحد بسیج مستضعفین. هـ ـ مسوول واحد اطلاعات. و ـ مسؤول واحد طرح و عملیات. ز ـ مسؤول واحد امور پرسنلی. ط ـ مسؤول واحد تدارکات و لجستیک. ی ـ مسؤول واحد تبلیغات و انتشارات. که برای اینکه خلاف قانون اساسی نباشد که فرمانده ملزم باشد از مصوبات شورا تبعیت کند همانطور که عرض کردم پیش‌بینی شد که به تأیید مقام رهبری یا نمایندة ایشان برسد اگر نقض نشود از جانب آنها در حکم فرمان خود مقام رهبری خواهد بود و درنتیجه دیگر مغایرتی با فرماندهی فرماندة کل نخواهد داشت، ملزم به اجراء بودن. در واحدها هم به دلیل اینکه دیگر نمایندة رهبری را نمی‌توانیم جزو مسؤولین واحدهائی که در سپاه در شورای عالی که حضورش لازم است ذکر بکنیم با عنایت بر اینکه مسؤول واحد تبلیغات و انتشارات را ما جائی دیگر گفته‌ایم که اولویت و تقدم مسؤولیت این واحد با نمایندة‌ رهبری است بنابراین در عمل اگر نماینده‌ای را مقام رهبری تعیین که حتماً تعیین می‌کنند باز همان نمایندة رهبری می‌شود عضو اصلی در شورای عالی سپاه منتهی به اعتبار شأن مسؤولیت واحد تبلیغات و انتشاراتش و اما چرا از بین دو واحد آموزش عقیدتی سیاسی و تبلیغات و انتشارات واحد تبلیغات و انتشارات انتخاب شد مسؤولش برای شرکت در شورا این بود علتش که در واحد تبلیغات و انتشارات تحلیلهای سیاسی، اخبار روز و امثال اینها که برای تصمیم‌گیری در شورای عالی سپاه به آنها نیاز است در این واحد وجود دارد. درنتیجه این واحد نسبت به واحد آموزش عقیدتی سیاسی اولویت دارد برای اینکه متناسب با واقعیتها و اخباری که در جامعه وجود دارد تصمیم‌گیریهای شورای عالی انجام بشود. البته در دنبالش هم تصحیح شده که بعداً عرض خواهم کرد. رئیس ـ متشکر، کسی مخالف هست؟ منشی ـ آقای محلاتی مخالف. محلاتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، چیزی را که قبلاً نمایندگان محترم تصویب فرموده بودند در مادة 20 اساسنامه‌ای که تصویب شده بود یکی از اعضای شورای مدیریت عالی عقیدتی سیاسی بود و انتشارات و تبلیغات که همان نمایندة رهبری باشد با اشکالی که شورای نگهبان فرمودند این عضو شورای عالی سپاه دیگرنمی‌تواند عضو رسمی نمایندة رهبری باشد یعنی مسؤول عقیدتی سیاسی هر دو یکی بود بنابراین پیشنهاد ما این است که در اینجا جزو اعضای شورای عالی سپاه حتماً باید واحد مسؤول آموزش عقیدتی و سیاسی باشد آن کسی که از طرف امام نگهبان است برای مسائل عقیدتی و فکری و مسؤولیت آموزش عقیدتی و سیاسی دارد چنانچه این جزو شورای عالی نباشد این شورای عالی ناقص است اینجا نمایندة‌ رهبری که حذف شده آمده‌‌اند مسؤول انتشارات و تبلیغات را گذاشته‌اند ما با آن هم موافقیم ولیکن مسؤول عقیدتی و سیاسی از نظر اهمیت بالاتر است و ضروری است که در شورای عالی سپاه باشد. پیشنهادی که بنده و چند نفر از نمایندگان برای این ماده داده‌ایم این است که بجای 9 نفر اعضای شورای عالی سپاه 11 نفر بشوند. واحد مسؤول آموزش عقیدتی بیاید جزو شورای عالی سپاه و آموزش نظامی هم چون دائماً مسائل جنگ مطرح است، آن هم نبود آن هم بیاید بشود 11 نفر و این حتماً ضروری و لازم است و فکر نمی‌کنم برادران کمیسیون هم با این مخالف باشند. مسأله دیگری را که آقای طیب فرمودند که اگر نمایندة رهبری باشد حق تقدم دارد در پذیرش مسؤولیت در مسائل عقیدتی و سیاسی. اولاً این تبصره هنوز تصویب نشده. ثانیاً ما موافق نیستیم با آن تبصره برای اینکه وقتی مسؤول آموزش عقیدتی و سیاسی فرماندة سپاه بود البته به تأیید مقام رهبری نمایندة امام را باید فرمانده حکم بدهد در مسائل عقیدتی و سیاسی، آنجا شورای نگهبان موافقت کرده‌اند و پیشنهاد داده‌اند که نمایندة امام حق تقدم دارد در قبول مسؤولیت ولی چه کسی باید حکم بدهد؟ حکم را فرماندة سپاه باید بدهد و فرماندة سپاه درست نیست که در سپاه به نمایندة رهبری حکم مسؤولیت بدهد ولو با تأیید مقام رهبری. همان تأیید مقام رهبری که از طرف رهبری مسؤول را تأیید می‌کند کافی است به هرحال پس این تبصره هنوز تصویب نشده که آقای طیب فرمودند در آنجا بحث خودمان را خواهیم کرد ولی در اینجا نمایندگان محترم به این ماده رأی ندیهد تا آن پیشنهادی که همین هست به اضافة دو واحد دیگر که آموزش عقیدتی و آموزش نظامی باشد. آن دو واحد هم اضافه بشود و دیگر اینکه مصلحت نیست ما همة واحدها، همة مسؤولین واحدهای سپاه را در شورای عالی سپاه بیاوریم غیر از آموزش عقیدتی و سیاسی و آموزش نظامی. آنوقت می‌گویند اینها لابد اهمیتش کمتر بوده است که مسؤولینشان جزء اعضاء شورای عالی سپاه نیامده‌اند. یک پیشنهاد کوچک دیگری هم داده‌ام که رئیس ستاد مرکزی در اینجا کلمه‌اش تبدیل بشود «به مسؤول ستاد مرکزی» کلمة «رئیس» در سپاه مصطلح نیست و خوششان هم نمی‌آید. بجای رئیس ستاد مرکزی «مسؤول ستاد مرکزی» گذاشته بشود. رئیس ـ این پیشنهاد موافق دارد؟ (اظهاری نشد) پس مخبر کمیسیون می‌تواند صحبت بکند. طیب (مخبر کمیسیون)ـ‌ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، من فکر می‌کنم این ابهامی که بوجود آمد بخاطر این بود که برادرمان آقای محلاتی بحثی را که در مادة 31 باید روی آن صحبت بکنیم و رأی بگیریم اینجا مطرح کردند. اینکه نمایندة‌ رهبری اولویت داشته باشد در مسؤولیت دو واحد آموزش عقیدتی و سیاسی و تبلیغات و انتشارات و درنتیجه در شأن مسؤولیت این واحدها باید حکم از فرمانده بگیرد. اما در شأن نظارتش از امام بگیرد. این یک بحثی است که در مادة 31 صحبت می‌کنیم اگر نمایندگان محترم مخالف بودند، به آن رأی نمی‌دهند و با یک پیشنهاد دیگری اصلاح می‌شود اما آنچه که اینجا است، مسألة شورا است: در شورا ما قبلاً تصویب کرده‌ایم که 9 نفر عضو آن باشد. یک عضو الزاماً حذف شده (نمایندة‌ رهبری) بجای این عضو، عضوی را بایستی می‌گذاشتیم تا عدد فرد بشود و شورا بتواند تصمیم‌گیری بدون اشکال بکند. در اینجا یعنی اضافه کردن واحد آموزش نظامی خلاف آئین‌نامه مجلس است. چون واحد آموزش نظامی قبلاً ما داشتیم و در شور دوم به بودن آن در داخل شورا رأی ندادیم و به همین 9 واحد رأی دادیم. صرفاً‌ بجای نمایندة رهبری واحد تبلیغات و انتشارات پیش‌بینی شده است عرض هم کردم که به چه دلیل. به دلیل اینکه تصمیم‌گیریهای در شورای عالی سپاه بسیارش نیاز دارد به اطلاعات از اوضاع و احوال سیاسی روز که واحد تبلیغات و انتشارات است که تحلیلهای سیاسی و اخبار سیاسی را در اختیار دارد مسؤول واحد آموزش عقیدتی و سیاسی اصول عقاید را و مسائل اجتماعی اسلام را، مسائل اخلاقی اسلام را و در زمینة سیاسی، تاریخ سیاسی را و امثال اینها را می‌داند. اما واحد تبلیغات و انتشارات اخبار روز را در زمینه‌های سیاسی می‌داند و این است که در تصمیم‌گیریهای مهم در سپاه در شورا بوجود او نیاز هست بنابراین، با توجه به اینکه مسؤول این واحدها الزاماً یک روحانی مورد تأیید مقام رهبری است. خواه نمایندة مقام رهبری باشد، یا نباشد. الزاماً در قانون پیش‌بینی شده است که او یک روحانی باشد که به تأیید مقام رهبری هم برسد. حضور یک‌چنین روحانی مورد تأییدی در این شورا می‌تواند اطمینان زیادی را نسبت به مصوبات شورا ایجاد بکند. رئیس ـ آقای سیف‌اللهی بفرمائید. سیف‌اللهی (نمایندة سپاه)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، من از برادران عزیز تقاضا می‌کنم یک عنایتی بفرمایند. اگر قرار است که شورای عالی سپاه محل بحث و تبادل‌نظر و رسیدن به یک نتیجه و تصمیمی باشد که منطبق با واقعیت سپاه باشد و نیازهای سپاه را بطور واقعی در نظر بگیرد و بتواند براساس آن واقعیات رأی بدهد و نظر داشته باشد. طبیعی است که مسؤولین این دو واحد: یعنی واحد آموزش نظامی و واحد آموزش عقیدتی سیاسی که درحقیقت محتوای فکری و عقیدتی و تخصصی و آموزش پاسداران را تعیین می‌کند، این دو واحد عضو شورا باشند و علاوه براین، اگر این دو واحد که درحقیقت هر دوی آن به عنوان یک رکن در سپاه محسوب می‌شود. اگر این دو واحد عضو شورا نباشند و حق رأی نداشته باشند درحقیقت دو واحد منزوی خواهند شد. در حالیکه این دو واحد باید پیشاپیش همة واحدها در سپاه فعال باشند و حرکت بکنند و از طرف دیگر اگر ما مسألة فرد بودن افراد شورای عالی سپاه را در نظر بگیریم از 9 نفر به 11 نفر می‌رسد. بنابراین، این به مسأله هم لطمه‌ای وارد نمی‌شود. فؤاد کریمی ـ این پیشنهاد از نظر آئین‌نامه داخلی قابل طرح نیست. رئیس ـ بلی، آن را که حالا نمی‌توانیم، آن را طرح نخواهیم کرد فقط بخشی از پیشنهادشان را می‌توانیم طرح کنیم. فعلاً ما برای پیشنهاد کمیسیون رأی می‌گیریم. /182 نفر حضور دارند. پیشنهاد کمیسیون که بحث شد و مخالف و موافق صحبت کردند به رأی می‌گذاریم موافقان این پیشنهاد قیام بفرمایند، (عدة کمی برخاستند) تصویب نشد حالا پیشنهاد آقای محلاتی مطرح است. (فؤاد کریمی ـ پیشنهاد آقای محلاتی قابل طرح نیست) نه، یک قسمت آن می‌شود. آقای محلاتی خیلی مختصر بفرمائید. محلاتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. پیشنهاد ما این بود که واحد اضافه بشود استدعا می‌کنم نمایندگان محترم توجه بفرمایند. رئیس ـ اضافه قبول نمی‌کنیم. بجای این سیاسی عقیدتی که حذف شده است می‌توانید چیزی بگذارید. محلاتی ـ پیشنهادی ما در مادة بعد داده‌ایم که همین الآن می‌توانیم اصلاح کنیم. «نمایندة رهبری در صورت وجود» بجای آموزش نظامی. عنایت بفرمائید. رئیس ـ بجای آموزش نظامی نمی‌توانیم. محلاتی ـ آقای هاشمی! اجازه بفرمائید. رئیس ـ آقای محلاتی ما که تحمیل بر آئین‌نامه نمی‌توانیم بکنیم. محلاتی ـ اجازه بفرمائید. رئیس ـ بفرمائید. محلاتی ـ آموزش عقیدتی قبلاً جزء مدیریت عالی عقیدتی سیاسی بوده و مجلس به آن رأی داده است. و الآن با نظر شورای نگهبان که نمایندة رهبری حذف شده، آن از بین رفته است، ما این را اصلاح می‌کنیم. مسؤول آموزش عقیدتی سیاسی را می‌آوریم. مانعی ندارد. انتشارات و تبلیغات هم که هست و قبلاً هم در محتوای نمایندة رهبری بوده است. رئیس ـ نبوده است. محلاتی ـ عرض می‌کنم که بوده، اساسنامة پیش بنده هست اجازه بفرمائید بخوانم. رئیس ـ در شورا نبوده است. محلاتی ـ در شورا بوده، شما اجازه بدهید. رئیس ـ نمایندة رهبری بوده. محلاتی ـ اجازه بفرمائید. تعبیر این بوده ‌… رئیس ـ خیلی خوب، حالا شما صحبتتان را بفرمائید. محلاتی ـ مدیریت عالی عقیدتی سیاسی، انتشارات و تبلیغات (نمایندة رهبری) این جزء شورای عالی بوده. الآن مدیریت انتشارات و تبلیغات را کمیسیون گذاشته و آن مدیریت سیاسی عقیدتی را نگذاشته است. در محتوای نمایندة رهبری بوده است. حالا ما اینجا می‌آئیم اصلاح می‌کنیم. مدیریت عقیدتی سیاسی را می‌گذاریم که همان مسؤول آموزش عقیدتی است. مدیریت انتشارات و تبلیغات را هم می‌گذاریم. یک واحد کم است. اینجا می‌گذاریم نمایندة رهبری در صورت وجود. و این پیشنهاد را هم چند نفر نماینده در مادة بعدی داده‌اند. می‌شود 11 نفر، هم شورا کامل می‌شود و هم هیچ اشکالی ندارد. آنوقت آن شبهه حضرتعالی که آموزش نظامی نبوده، آموزش نظامی حذف می‌شود. پس پیشنهاد بنده خلاصه می‌شود. آموزش نظامی که می‌فرمائید اشکال دارد حذف می‌شود و آموزش عقیدتی سیاسی، انتشارات و تبلیغات و نمایندة رهبری در صورت وجود، می‌شود 11 نفر و شورا هم کامل می‌شود، هیچ نقصی هم ندارد. رئیس ـ مخالف و موافق صحبت کند. منشی ـ آقای روحانی به عنوان مخالف بفرمائید. روحانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، ما به راحتی می‌توانیم اعضاء شورای عالی را اصلاً دست نزنیم و به همان صورتی که سابق بوده با اضافه کردن یک جمله: یعنی هماغن 9 نفر باشد اول فرماندة کل، وزیر سپاه، بعد نمایندة رهبری بوده حالا هم نمایندة رهبری باشد. فقط یک پرانتز اضافه می‌کنیم (در صورت وجود) چون اگر بگوئیم حتماً نمایندة رهبری ایراد شورای نگهبان باز وارد است ما نمی‌گوئیم حتماً، می‌گوئیم در صورتی که امام نماینده‌ای تعیین کرده باشم او حتماً عضو شورای عالی خواهد بود. بنابراین، ما می‌توانیم آن بند (ی) که بند آخر است (مسؤول واحد تبلیغات و انتشارات) حذفش می‌کنیم، لازم نیست عین اعضائی که سابق بوده فقط جلو نمایندة امام یک پرانتز باز می‌کنیم (در صورت وجود) و هیچ تغییر دیگری نمی‌کند و اشکالی هم نخواهد داشت. بنابراین، چیزی لازم نیست، اضافه بشود همان 9 نفر و همه چیز هم تأمین است. منشی ـ آقای موحدی ساوجی ـ موافق. یکی از نمایندگان ـ این هم پیشنهاد دیگری بود. رئیس ‍ـ‌ بلی، پیشنهاد ایشان را اینجوری رد کردند. موحدی ساوجی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، اگر ما بخواهیم که برای شرکت در این شورای عالی فرماندهی امر مخیر باشد بین اینکه مسؤول واحد عقیدتی سیاسی را بگذاریم، یا مسؤول واحد تبلیغات و انتشارات را قطعاً کار عقیدتی سیاسی و این واحد مهمتر است، مسألة مبنائی و اساسی هست تبلیغات یک کار فرعی است آنطوری که زیربنائی باشد مانند عقیدتی و سیاسی نیست. بنابراین، ارجحیت کامل دارد که اگر قرار باشد از بین این دو واحد، یکی را انتخاب کنیم که در شورا شرکت بکند قطعاً‌ بهتر است که در اینجا مسؤول واحد عقیدتی سیاسی باشد. این یک مطلب. بعد هم با مسألة نمایندة امام (در صورت وجود) یا نمایندة مقام رهبری در صورت وجود این هم که قبلاً بوده است و اشکالی هم نداشته و آقای مخالف هم مخالفتی نکرد. بنابراین، من با پیشنهاد آقای محلاتی موافقم که در اینجا اعضاء شورا 11 نفر باشد. نمایندة مقام رهبری (در صورت وجود) و نیز مسؤول واحد عقیدتی و سیاسی بجای تبلیغات و انتشارات. رئیس ـ نمایندة سپاه مطلبی دارید؟ (سیف‌اللهی ـ خیر) آقای طیب بفرمائید. طیب (مخبر کمیسیون)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، در مورد این پیشنهادی که مطرح شده است، دو اشکال اساسی وجود دارد: یکی اینکه نمایندة مقام رهبری محتمل‌الوجود است یعنی پیش‌بینی می‌شود حالتی که حضور نداشته باشد، نباشد و درنتیجه تعداد اعضاء شورا زوج می‌شود و رأی‌گیری در شورا به مشکل برخورد می‌کند این یک مطلب. اشکال دوم این است که اساساً مقام رهبری نماینده‌ای را که در سپاه تعیین فرمودند منویات و اوامرشان را از طریق آن نماینده به سپاه ابلاغ می‌کنند. در حالیکه در این صورت نمایندة رهبری عضوی از شورا خواهد بود که ممکن است در بعضی از موارد در اقلیت قرار بگیرد و نظرش که نظر مقام رهبری است در شورا به تصویب نرسد. بنابراین، در شورا نمایندة رهبری، نظر مقام رهبری را نمی‌تواند به تصویب برساند. نمایندة رهبری شأنش چیز دیگری است و منویات مقام رهبری را به سپاه ابلاغ می‌کند و سپاه باید ملزم به اجراء باشد. عرض کردم اگر هم نباشد که اساساً ده نفر است و رأی‌گیری نمی‌شود کرد. رئیس ـ حالا پیشنهاد آقای محلاتی را به رأی می‌گذاریم متن پیشنهاد آقای محلاتی برای رأی‌گیری مشخص بشود. محلاتی ـ پیشنهاد بنده این است که تعداد اعضاء شورا 11 نفر می‌شوند، آموزش نظامی حذف می‌شود. در این پیشنهاد جدید. 1ـ نمایندة رهبری (در صورت وجود) 2ـ مسؤول آموزش عقیدتی سیاسی 3ـ مسؤول انتشارات و تبلیغات این سه عضو وقتی اضافه شد تعداد 11 نفر می‌شود و تعداد کامل می‌شود و هیچ اشکالی هم ندارد. رئیس ـ 180 نفر حضور دارند. موافقان با پیشنهاد آقای محلاتی قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی را آقای طیب مطرح بفرمائید. عده‌ای از نمایندگان ـ آقای هاشمی! تنفس بدهید. رئیس ـ اشکالی ندارد، اگر آقایان خسته شده‌اند تنفس می‌دهیم یک‌ربع ساعت تنفس داده می‌شود. (جلسه در ساعت 15/10 به عنوان تنفس تعطیل و در ساعت 50/10 مجدداً به ریاست آقای هاشمی تشکیل شد) رئیس ـ‌ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. جلسه برای ادامة مذاکرات رسمی است. آقای طیب برای پیشنهادهای بعدی تشریف بیاورند. موحدی ساوجی ـ آقای هاشمی! من در این ماده پیشنهاد داشتم. رئیس ـ نه، دیگر پیشنهاد نمی‌شود داد، تصویب شد و تمام شد، آقای طیب بفرمائید. طیب ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. در مادة 21 اساسنامه به دلیل اینکه پیش‌بینی شده بود که مسؤولین واحدهای عقیدتی و سیاسی و تبلیغات و انتشارات در حوزة فرماندهی فرماندة جزء اعضاء ستاد مرکزی نباشند، مستقلاً از آنها نامبرده شد. اما حالا که دیگر این دو واحد به ستاد مرکزی اضافه شد مستقلاً نیازی به ذکر نام آنها نیست، وقتی که می‌گوئیم مسؤولین دیگر واحدهای ستاد مرکزی حق شرکت دارند واحد آموزش عقیدتی و سیاسی و تبلیغات و انتشارات را می‌گیرد. مضافاً بر اینکه الآن اساساً حضورشان را ما در شورا الزامی کردیم با تصویبی که مجلس کرد. بنابراین، دیگر اساساً برای ذکر این مسأله جائی نمی‌ماند. بنابراین، مادة 20 به این صورت درمی‌آید: «مسؤولینی دیگر واحدهای ستاد مرکزی و معاونین وزیر سپاه می‌توانند در جلسات شورای عالی سپاه بدون حق رأی شرکت نمایند» منشی ‍ـ مخالفی هست؟ (اظهاری نشد) آقای هاشمی مخالف ندارد. رئیس ـ پیشهاد بعدی را مطرح کنید. چون الآن مجلس آمادة رأی‌گیری نیست. به آقایان اطلاع بدهید به داخل تشریف بیاورند. طیب (مخبر کمیسیون)ـ در مادة 22 رسمیت یافتن جلسات شورای عالی را منوط به حضور 3 نفر از اعضاء شورای عالی کرده بودیم که عبارت بود از: فرمانده یا قائم‌مقام او، وزیر یا قائم‌مقام او و نمایندة مقام رهبری یا مسؤول واحد آموزش عقیدتی سیاسی، در اینجا باز به دلیل اینکه اولاً از یک طرف مسؤول واحد آموزش عقیدتی سیاسی خودش عضو شورا شد، نمایندة مقام رهبری هم محتمل‌الوجود است، نمی‌شود رسمیت یافتن جلسات شورای عالی را منوط بکنیم به کسی که خود آن فرد وجودش محتمل است یعنی ممکن است مقام رهبری نماینده‌ای تعیین بکنند، ممکن است که نکنند. بنابراین رسمیت یافتن جلسات شورای عالی دیگر دلیلی ندارد منوط بشود به حضور نمایندة مقام رهبری. لزوم حضورش را در مادة قبلی مجلس رأی داد و دیگر اینجا برای آن جائی نیست. بنابراین، مادة 22 به اینصورت درآمده: رئیس ـ مادة 21 هیچ تغییر دیگری ندارد؟ طیب ـ خیر، مادة 22 که فعلاً مادة 21 شده به اینصورت درآمد: مادة 21ـ جلسات شورای عالی بدون حضور فرماندة کل (و در غیاب وی قائم‌مقام فرماندة کل) و وزیر سپاه (و در غیاب وی قائم‌مقام وزیر سپاه) رسمیت نخواهد داشت. تبصره ـ جلسات شورای عالی با حضور دوسوم اعضاء رسمیت یافته و مصوبات آن با اکثریت آراء حاضرین خواهد بود. بنابراین، آنجا فقط همان نمایندة مقام رهبری از این ماده حذف شده چون محتمل‌الوجود است و دیگر نمی‌شود تشکیل جلسات شورا و رسمیت یافتن آن را موکول به حضور او کرد. چون ممکن است در زمانی نمایندة رهبری نماینده‌ای تعیین نفرمایند. منشی ـ آقای بجنوردی مخالف. بجنوردی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. تشکیل جلسات شورای عالی سپاه به علت اینکه از ویژگی‌‌های خاصی برخوردار است و اعضای آن به جز وزیر سپاه، همه سپاهی هستند و مسائل حاد سپاه در آنجا مطرح می‌شود و اینکه ما بیائیم و بگوئیم که وزیر سپاه و در غیاب او قائم‌مقام وزیر، حضورش طوری است که اگر نباشد جلسة شورای عالی سپاه رسمیت پیدا نمی‌کند این درست نیست. رئیس ـ این در قانون قبلی تصویب شده است، دیگر نمی‌توانیم ‌… بجنوردی ـ خیر، من دلائلی دارم که در مادة 4 شورای محترم نگهبان تمام موادی را که مسألة نمایندة امام در آن مطرح بوده به عنوان یکی از ارکان تشکیلاتی سپاه، رد کرده است، که یکی از آن مواد این است: چون یکی از ارکان ‌… رئیس ـ اصل ماده را که آنها نمی‌توانند نقد بکنند، آنها مضمون را رد کردند. شما چرا توجه به ما نمی‌کنید. بجنوردی ـ چون یکی از ارکان حذف شده ما می‌توانیم تغییراتی بدهیم. رئیس ـ خیر، ما آن مضمونی که تأیید شده، دیگر بهیچوجه نمی‌توانیم عوض کنیم، هر چیزی هم که اینجا عوض شود غیرقانونی است. ما فقط آنها را که شورای نگهبان روی آن اعتراض دارد می‌توانیم عوض کنیم. منشی ـ آقای موحدی ساوجی به عنوان مخالف بفرمائید. موحدی ساوجی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. در اینجا من مخالفم با این اصلاح به جهت اینکه لازم بود که کمیسیون محترم همانطوری که آقای طیب فرمودند در مواردی که نمایندة رهبری بود چون الزام می‌کرد و ایجاد تکلیف برای مقام رهبری می‌کرد به این دلیل شورای نگهبان رد کرده بود. ولی بعداً کمیسیون این را بصورتی اصلاح کرد که شورای نگهبان هم موافقت کرد و آن را کمیسیون ذکر کرد «نمایندة رهبر در صورت وجود» و در صورتی که امام تعیین بفرمایند یعنی اینجا دیگر تکلیف در کار نبود بنابراین، همانطوری که پاره‌ای از مواد را به این صورت اصلاح کردند، لازم بود در اینجا هم نمایندة رهبر ذکر شود که در صورت وجود نمایندة مقام رهبری، بدون حضور او هم نتواند شورای عالی فرماندهی تشکیل بشود. بنابراین، من با این اصلاحیه مخالفم و یک عده‌ای پیشنهاد هم داده‌ایم که در اینجا نمایندة مقام رهبری هم باید باشد. در صورت وجودش بدون حضور او جلسة شورای عالی نمی‌تواند تشکیل بشود. منشی ـ موافق؟ (اظهاری نشد) آقای هاشمی موافق ندارد. رئیس ـ خیلی خوب، آقای طیب و یا نمایندة سپاه صحبت کنند. طیب (مخبر کمیسیون)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، من فکر می‌کنم برادران اگر عنایت بفرمایند آن چیزی که قبلاً تصویب شد، متأسفانه حالا دیگر گذشته است. نمایندة مقام رهبری را ما پیش‌بینی کردیم که همة مصوبات شورای عالی اگر نقضش بکند نمایندة رهبری اساساً دیگر سندیت ندارد. معنی نداشت آنجا هم یک حق رأی بدهیم. او خودش مستقلاً به اندازة تمام اعضاء شورا حق رأی داشت حالا اینکه عضو شورایش هم کردیم و یک حق رأی دادیم واقعاً نمی‌دانم تا چه حد درست بود؟ ولی مسأله گذشته است اینجا هم سندیت مصوبات شورای عالی پیش‌بینی شده منوط به این است که این مصوبات را نمایندة امام مطلع بشود بعد از اطلاع تأیید کند و نقضش نکند و بعد قابل اجراء است بنابراین، دیگر اینجا الزام به حضور او، چون حضور او نتیجه‌اش چیست؟ غیر از این است که بیاید رأی بدهد غیر از این است که بفهمد چه بحث‌هائی در شورا می‌گذرد او به اعتبار حق نظارتش از جانب امام حق دارد همه‌جا برود منجمله شورا. و اما اینکه الزام بکنیم که در جریان مسائل شورا قرار بگیرد. الزام هم کرده‌ایم که کلیة مصوبات به اطلاع نمایندة مقام رهبری باید برسد، در صورت عدم نقض قابل اجراء خواهد بود. بنابراین هیچ نیازی به آنچه که برادرمان آقای موحدی ساوجی فرمودند نیست. مضافاً براینکه یک عضو محتمل‌الوجود را منوط کردن رسمیت یافتن جلسات شورا به وجود او کار چندان درستی بنظر نمی‌آید. رئیس ـ آقای سیف‌اللهی (نمایندة سپاه) بفرمائید. سیف‌اللهی (نمایندة سپاه)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. تقاضا می‌کنم از برادران عزیز توجه بفرمایند که بحثی که ما در مورد مادة 21 داریم یعنی ماده‌ای که مربوط به رسمیت یافتن جلسات شورای عالی سپاه هست دو بعد دارد که الآن عرض می‌کنم. بعد اولش این است. نظر ما این است که بدون حضور وزیر سپاه و یا قائم‌مقام او، این عبارت حذف بشود یعنی اولاً حضور سپاه در شورای عالی لازم و بسیار خوب است. حق رأی داشتن وزیر سپاه هم در شورای عالی بسیار لازم و خوب است. اما بخاطر اینکه ما بحثمان این است که یک تشکیلات بدون اشکال، بدون تنش و بدون ملزوماتی که هیچ لزومی ندارد، بوجود بیاوریم که کارش را بتواند جلو ببرد این است از یک طرف و از طرف دیگر، این است که اگر در سپاه مأمور کل اجرائیات و مسؤول کل اجرائیات در سپاه فرمانده است و مأموریتهای محوله در اساسنامة سپاه و اجرای آن مأمورریتها به عهدة فرماندة کل سپاه هست و آن هم بوسیلة واحدهای اجرائی که در اختیار دارد از مأموریتهای محوله در اساسنامه هیچ کدام آن به عهدة وزیر نیست. این از یک ‌طرف. از طرف دیگر، حضور وزیر سپاه به این صورت که اگر نباشد رسمیت نداشته باشد. این متوقف کردن مصوبات سپاه و مطالبی که لازم هست مرتباً فرمانده در نقاط مختلف، در مناطق مختلف، به لحاظ خصوصیت کاری و اجرائی شورا را در هر جائی که لازم و صلاح بود تشکیل بدهد و الزامات کاری این معنا را الزام می‌کرد، وزیر سپاه در تشکیلات سپاه نیست. (رئیس ـ آقای سیف‌اللهی! این از بحث خارج است، این را در قبل تصویب کرده‌ایم و شورای نگهبان هم رد نکرده است و ما هیچ کاری نمی‌توانیم بکنیم.) پس ما یک پیشنهاد دیگری داریم. پیشنهاد دیگر ما این است که ‌… رئیس ـ پیشنهادتان را به نماینده‌ها بدهید، که آنها بدهند. سیف‌اللهی (نمایندة سپاه)ـ پیشنهادمان را به نمایندگان محترم داده‌ایم و آن اضافه کردن قید نمایندة امام هست. یعنی این قید اضافه بشود که بدون حضور نمایندة امام جلسات شورا رسمیت ندارد. رئیس ـ این پیشنهادی است که آقای روحانی و غیره دارند. حالا روی آن می‌رسیم. اگر این پیشنهاد تصویب نشد، به سراغ آن می‌رویم. موحدی ساوجی ـ آقای هاشمی! ما پیشنهاد داده‌ایم. رئیس ـ بلی، پیشنهاد داده‌اند. در مورد وزیر الآن ما چاره‌ای نداریم. عدة حاضر به حد نصاب رسیده است؟ منشی ـ خیر. رئیس ـ ما متأسف هستیم که چند نفر از نمایندگان باز هیچ توجه نمی‌کنند به این همه تذکری که ما می‌دهیم. ما الآن سومین پیشنهاد را بحث می‌کنیم، آنها نیامده‌اند. چرا اینها اینجوری هستند؟ لایحة رسیده را اعلام وصول کنید. 5 ـ اعلام وصول لایحه راجع به بیمة محصولات کشاورزی و ارسال آن به کمیسیون منشی ـ لایحه‌ای از طرف دولت رسیده است: لایحه راجع به بیمة محصولات کشاورزی که برای رسیدگی به کمیسیون فرستاده می‌شود. (ادامة پحث پیرامون اصلاحات اساسنامة سپاه پاسداران) رئیس ـ تعداد چقدر است؟ منشی ـ به اندازة نصاب رأی‌گیری نیست. رئیس ـ خیلی خوب، پس آقای طیب یک پیشنهاد دیگری هم مطرح بفرمائید بعد رأی بگیریم. آقارحیمی ـ جناب آقای هاشمی اینها لوث می‌شود. رئیس ـ خوب، چه کنیم؟ ما که نمی‌توانیم مجلس را معطل بگذاریم و وقت مجلس را تلف کنیم. آقایان هیچ ملاحظه نمی‌کنند. ما در روزهای دیگر تنفس نخواهیم داد. آقای طیب بفرمائید. طیب (مخبر کمیسیون)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، در مادة 23 ذکر شده بود که جلسات شورای عالی بطور منظم هفته‌ای یکبار و درواقع ضروری به درخواست فرماندة کل یا وزیر سپاه و یا مدیریت عالی عقیدتی سیاسی، جلسات فوق‌العاده تشکیل می‌گردد مدیریت عالی عقیدتی سیاسی منتفی است بنابراین، اینجا هم حذف می‌شود و به توضیح زیادی نیاز ندارد هر وقت فرماندة کل یا وزیر سپاه درخواست کنند جلسات شورای عالی بطور فوق‌العاده باید تشکیل بشود. رئیس ـ مخالف صحبت کند. منشی ـ آقای محلاتی مخالف. محلاتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، با توجه به پیشنهادی که بسیاری از نمایندگان دادند در مادة قبلی البته هنوز رأی‌گیری نشده است که بدون حضور نمایندة رهبری یا قائم‌مقامش جلسات شورا رسمیت ندارد ما در اینجا این پیشنهاد را که در مادة 22 است فقط فرماندة کل و وزیر سپاه ذکر شده است. و حال آنکه این جمله می‌توانست اضافه بشود که «و نمایندة رهبری در صورت وجود» فرض بفرمائید اگر امام فرمان دادند دستوری فرمودند به نماینده‌شان که باید این کار انجام بشود به مجرد اینکه نمایندة رهبری درخواست کرد موظف باشند بلافاصله شورا را تشکیل بدهند. بنابراین با این عبارت من مخالفم و می‌گویم باید یک جملة دیگر اضافه بشود «و نمایندة رهبری در صورت وجود». رئیس ـ هرچه قبلاً بوده چیزی نمی‌شود به آن اضافه شود. محلاتی ـ قبلاً حذف نشده است. رئیس ـ قبلاً بوده است؟ خیلی خوب. محلاتی ـ‌ در اساسنامة قبلی بوده است. ولیکن الآن بواسطة اینکه دو حوزه شده است، رد شده ولی در صورت وجود قابل پیش‌بینی و قابل اصلاح است. رئیس ـ موافق صحبت کند. منشی ـ موافق؟ (اظهاری نشد) رئیس ـ موافق کسی نمی‌خواهد صحبت کند آقای طیب می‌توانند صحبت کنند. طیب ـ بحثی ندارم. رئیس ـ نمایندة سپاه می‌تواند صحبت کند. سیف‌اللهی (نمایندة‌ سپاه)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، مطلب ما را برادران فرمودند. در مورد اضافه کردن عبارت «در صورت تعیین نمایندة امام» بخاطر مسائل و مصالحی که نمایندة امام چه در ربط رهبری تشخیص می‌دهند و چه به تشخیص خودشان گاهی لازم می‌شود که جلسات فوق‌العاده تشکیل بشود. بنابراین لحاظ کردن این حق برای نمایندة رهبری به نظر من بسیار مساعد و خوب است. رئیس ـ حالا از اول برای این سه موردی که بحث شده است رأی می‌گیریم آقای طیب توضیح مختصری برای هر یک از آن سه مورد بدهید تا رأی بگیریم. طیب (مخبر کمیسیون)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، اولین موردی که عرض شد و تعداد کافی برای رأی‌گیری نبود اصلاح مادة 21 بود که به این صورت اصلاح شد. مسؤولین دیگر واحدهای ستاد مرکزی و معاونین وزیر سپاه می‌توانند در جلسات شورای عالی سپاه بدون حق رأی شرکت نمایند. چون مسؤولین واحد آموزشی عقیدتی سیاسی و تبلیغات و انتشارات را اصلاً با حق رأی گفتیم ملزم هستند شرکت کنند بنابراین دیگر، از اینجا حذف شد. رئیس ـ این پیشنهاد را به رأی می‌گذاریم (یکصد و هشتاد و یک نفر در جلسه حاضرند) آقایان توجه داشته باشند که رأی می‌گیریم موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد بعدی را بگوئید. طیب (مخبر کمیسیون)ـ پیشنهاد بعد در مادة 22 اساسنامه بود که حالا با اصلاحیه‌ای که شده ماده 21 می‌شود. «جلسات شورای عالی بدون حضور فرماندة کل (و در غیاب وی قائم‌مقام فرماندة کل) و وزیر سپاه (و در غیاب وی قائم‌مقام وزیر سپاه) رسمیت نخواهد داشت.» تبصره ـ «جلسات شورای عالی با حضور دوسوم اعضاء رسمیت یافته و مصوبات آن با اکثریت آراء حاضرین خواهد بود.» که عرض کردم به دلیل اینکه نمایندة‌ رهبری به عنوان یک رکن چون محتمل‌الوجود است ‌… رئیس ـ دیگر بحثی نمی‌خواهد فقط توضیح بدهید. طیب ـ بسیار خوب. الله‌بداشتی ـ بنده پیشنهاد نمایندة رهبری را دادم. رئیس ـ پیشنهاد هست یعنی دیگران پیشنهاد داده‌اند ما اول پیشنهاد کمیسیون را به رأی می‌گذاریم اگر تصوی نشد ‌… عدة حاضر در جلسه همان (یکصد و هشتاد و یک نفر) موافقان با این پیشنهاد کمیسیون قیام بفرمایند (عدة کمی برخاستند) تصویب نشد. حالا پیشنهاد آن آقایان را به رأی می‌گذاریم (موحدی ساوجی‌ ـ اجازه بدهید توضیح بدهم) دیگر بحثی لازم نیست برای پشنهادتان بحث کردید (موحدی ساوجی ـ پس اجازه بدهید بخوانم) خیلی خوب آقای موحدی ساوجی بخوانند. موحدی ساوجی ـ به آخر این مادة 22 که الآن مادة 21 شده است اضافه می‌شود قبل از عبارت «رسمیت نخواهد داشت» و بعد از عبارت «وزیر سپاه و در غیاب وی قائم‌مقام وزیر سپاه» اضافه کنید: «و نمایندة رهبری (در صورت وجود) و در غیاب وی قائم‌مقام او رسمیت نخواهد داشت». رئیس ـ بسیار خوب (عدة حاضر در جلسه صد و هشتاد و یک نفر) موافقان با پیشنهاد آقایان قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادة بعدی را هم مطرح کنید که بحث شود. دکتر روحانی ـ آنجا هم این پیشنهاد اضافه شود. رئیس ـ در آنجا هم همین اضافه می‌شود دیگر معلوم است. طیب (مخبر کمیسیون)ـ در مادة 23 «و یا مدیریت عالی عقیدتی سیاسی» حذف گردید که البته با این تعبیر ما نمی‌توانیم اینجا پیش‌بینی کنیم. چون اساساً مسأله‌ای بنام مدیریت عالی عقیدتی سیاسی نداریم و می‌شود بجای آن «نمایندة مقام رهبری در صورت وجود» را اضافه کنیم. رئیس ـ بلی آن هم اضافه می‌شود. موافقان با این پیشنهاد با همین قید نمایندة رهبری در صورت وجود قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا پیشنهاد بعدی را مطرح کنید بحث شود. طیب (مخبر کمیسیون)ـ پیشنهاد بعدی مادة 24 اساسنامه است که «مصوبات شورای عالی در هریک از دو حوزة فرماندهی و عقیدتی سیاسی از طریق سلسله مراتب و مجاری تشکیلاتی ابلاغ و اجراء می‌شود» چون دیگر دو حوزه نیست واحدهای عقیدتی سیاسی هم به واحدهای فرماندهی اضافه شد پس یک حوزه باقی می‌ماند. محلاتی ـ آقای طیب یک ماده را جا گذاشتید که باید رأی‌گیری شود چرا حواستان نیست. طیب (مخبر کمیسیون)ـ بلی، ببخشید. رئیس ـ این را رأی گرفتیم الآن. محلاتی ـ رأی نگرفتیم. رئیس ـ چرا رأی گرفتیم. طیب (مخبر کمیسیون)ـ پذیرفتیم که یعنی با رأی مجلس به جای «مدیریت عالی عقیدتی سیاسی» «نمایندة مقام رهبری‌…» رئیس ـ این را اعلام کردیم و رأی هم گرفتیم. چه می‌فرمائید؟ منشی ـ رأی گرفتیم ولی چون متن را نخواندیم حالا ایشان می‌گویند رأی‌گیری نشده است. رئیس ـ آقای محلاتی ما الآن سه‌بار رأی‌گیری داشتیم ما سه مورد رأی گرفتیم این سومیش بود (همهمة نمایندگان) فؤاد کریمی ـ همین حالا رأی گرفتیم. رئیس ـ می‌گویم رأی گرفتیم. محلاتی ـ «جلسات شورا را رأی نگرفتیم» رئیس ـ برادر می‌گویم سه‌بار رأی‌گیری داشتیم (محلاتی ـ این قسمت که عرض کردم رأی نگرفتید) بسیار خوب حالا شما هرچه می‌خواهید صحبت کنید. آقای طیب بخوانید. طیب (مخبر کمیسیون)ـ من استدعا می‌کنم آقای محلاتی در موقعی که رأی می‌خواهند بدهند توجه کنند متوجه خواهند شد. رأی گرفتیم راجع به این یعنی تا دوازده بند اصلاحیه‌های اساسنامه رأی‌گیری شده است الآن بحث راجع به دوازدهمین بند آنست که مادة 24 اساسنامه است. زنگنه ـ نسبت به اصل ماده رأی‌گیری نشده است. رئیس ـ اصلاً پیشنهاد اصلاحی را فقط رأی می‌گیرند. زنگنه ـ پیشنهاد حذف هم هست. رئیس ـ نه پیشنهاد حذف اینجا کجا است؟ زنگنه ـ برمبنای مادة 19 ‌… رئیس ـ خیر آقا ما پیشنهاد آقایان را با پیشنهاد آقای موحدی و آقای محلاتی ترکیب کردیم و عبارت «نمایندة رهبری را» اضافه کردیم و رأی گرفتیم. چرا وقت مجلس را می‌گیرید؟ ما سه رأی‌گیری کردیم پس چیست آن سه رأی‌گیری؟ زنگنه ـ حذف «وزیر سپاه» لازم است. رئیس ـ آقای زنگنه خواهش می‌کنم بفرمائید بنشینید. آقایان از همسایه‌شان بپرسند. مادة 23 یعنی دوازدهمین اصلاح را بخوانید. طیب (مخبر کمیسیون)ـ دوازدهمین اصلاحیه همانطوری که عرض کردم چون قبلاً پیش‌بینی کرده بودیم که شورای عالی در دو حوزه مصوبه داشته باشد یکی حوزة فرماندهی و یکی حوزة عقیدتی سیاسی و مصوبات از طریق سلسله مراتب در هریک از این دو حوزه‌ ‌… موحدی ساوجی ـ آقای هاشمی شما سه رأی‌گیری داشتید یکی برای مادة 20 و یکی برای مادة 21. مادة 20 آورد مادة 21 رأی نیاورد سومین رأی‌گیری برای پیشنهاد بنده بعد که رأی آورد پس ‌… رئیس ـ سه رأی‌گیری که رأی آورد داشتیم ولی با آن رأی‌گیری که رأی نیاورد با آن چهارتا می‌شود. محلاتی ـ آخری را من می‌گویم. رئیس ـ آقا چرا وقت مجلس را می‌گیرید ما اینجا با منشیان داریم ضبط می‌کنیم و شما آنجا دارید با خودتان صحبت می‌کنید؟ محلاتی ـ آقای هاشمی ‌… رئیس ـ آقا وقت مجلس را نگیرید بفرمائید بنشینید. یکی از نمایندگان ـ آقای محلاتی رأی‌گیری شد. رئیس ‍ـ‌ آقایان مشغول حرف زدن هستند و نمی‌فهمند که ما رأی‌ می‌گیریم بعد هم می‌گویند. آقای طیب بفرمائید. طیب (مخبر کمیسیون)ـ عرض کردم چون قبلاً شورای عالی در دو حوزه مصوبه داشت که از طریق سلسله مراتب باید مصوباتش ابلاغ می‌شد برای اجراء و الآن دیگر حوزة عقیدتی سیاسی نداریم و بنابراین همة مصوبات شورای عالی طبق همان ماده‌ای که قبلاً اصلاح کردیم و تصویب شد فقط مصوبات شورای عالی در حوزة فرماندهی خواهد بود پس دیگر آن عبارت «حوزة عقیدتی سیاسی» حذف می‌شود و ماده به این صورت تصحیح می‌شود: «مصوبات شورای عالی در حوزة فرماندهی از طریق سلسله مراتب و مجاری تشکیلاتی ابلاغ و اجراء می‌شود» رئیس ـ مخالف کسی نخواسته است صحبت کند. (یکصد و هشتاد و یک نفر حاضرند) به اصلاحیة دوازدهم رأی می‌گیریم توجه بفرمائید. موافقان با این اصلاحیه قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد آقای طیب بفرمائید. طیب (مخبر کمیسیون)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، مادة 25 اساسنامه قبلاً به این صورت بود که فرماندة کل سپاه و مدیریت عالی عقیدتی سیاسی در مورد اجرای مصوبات شورای عالی در برابر شورای عالی مسؤولند. تبصره ـ فرماندة کل سپاه موظف است ظرف چهل و هشت ساعت مصوبات شورای عالی سپاه را جهت اجراء به واحدهای مربوطه ابلاغ نماید و در صورت تخلف با تصویب شورای عالی گزارش امر توسط نمایندة رهبری به اطلاع مقام رهبری می‌رسد. این ماده به این صورت اصلاح شد همانطوری که عرض کردم اساساً دیگر مصوبه‌ای در حوزة عقیدتی سیاسی نیست تا شورای عالی مصوبه‌ای داشته باشد تا نمایندة مقام رهبری در مورد اجرای آنها پیش شورا مسؤول باشد مسأله منتفی است. لذا این را اصلاح کردیم. مادة 24ـ فرماندة کل سپاه موظف است ظرف چهل و هشت ساعت مصوبات شورای عالی سپاه را جهت اجراء به واحدهای مربوطه ابلاغ نماید و در صورت تخلف با تصویب شورای عالی گزارش امر به اطلاع مقام رهبری می‌رسد. رئیس ـ اینجا هم کسی به عنوان مخالف نمی‌خواهد صحبت کند نمایندة سپاه هم مسأله‌ای ندارند (یکصد و هشتاد و یک نفر حاضرند) موافقان با پیشنهاد رقم سیزده کمیسیون که قرائت شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. طیب (مخبر کمیسیون)ـ در مادة 26 اساسنامه که واحدهای ستاد مرکزی را اسم می‌برد قبلاً چون واحد آموزش عقیدتی سیاسی و واحد تبلیغات و انتشارات جزء واحدهای تحت مسؤولیت فرماندة کل نبود بنابراین جزء ستاد هم نبود. الآن این دو واحد اضافه شد به واحدهای زیر نظر فرماندة کل، بالطبع جزء واحدهای ستاد مرکزی هم خواهد شد. بنابراین مادة 25 به این صورت درآمده است. «ستاد مرکزی واحدهای امور پرسنلی آموزش نظامی، آموزش عقیدتی سیاسی، انتشارات و تبلیغات اطلاعات، طرح و عملیات، بسیج مستضعفین و مهندسی، ستاد مرکزی را تشکیل می‌دهند که تحت ریاست رئیس ستاد اداره می‌شود ستاد مرکزی فرماندة کل را در جهت اجرای اهداف سپاه از طریق برنامه‌ریزی و پشتیبانی و نظارت یاری می‌نماید. مسؤولین واحدهای ستاد مرکزی معاونین فرماندة کل در تخصص مربوطه بوده و ستاد مرکزی وظایف خود را با همکاری ستادهای دیگر رده‌ها انجام می‌دهد». در اینجا همین دو واحد به ستاد مرکزی اضافه شده است. رئیس ـ آقای محلاتی پیشنهاد کرده‌اند که «رئیس ستاد» قبلاً هم داشتیم تبدیل شود به «مسؤول ستاد». چند نفر از نمایندگان ـ مخالف، مخالف. منشی ـ چند نفر مخالف دارد. رئیس ـ چون قابل بحث است و مخالف دارد ما مطرح نمی‌کنیم حالا برای اصل این پیشنهاد رقم چهاردهم رأی می‌گیریم. (یکصد و هشتاد و دو نفر) در مجلس حاضرند موافقان پیشنهاد رقم چهارده که بحث شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد آقای طیب بفرمائید. طیب (مخبر کمیسیون)ـ پانزدهمین مورد از اصلاحات کمیسیون در مادة 27 اساسنامه است. در مادة 27 قبلاً اینطور آمده بود «در رده‌های پائین‌تر از فرماندهی کل سپاه تا رده‌ای که شورای عالی سپاه لازم بداند ستادهائی تشکیل می‌گردد و شورای هر ده از فرمانده یا قائم‌مقام آن رده (اصلاح اینجا است) نماینده نماینده رهبری، رئیس ستاد و مسؤولین واحدهای ستاد مرکزی تشکیل می‌گردد حدود وظایف این شوراها بوسیلة شورای عالی سپاه تعیین خواهد شد» که در این ماده خود مادة 27 عبارت «نماینده، نمایندة رهبری» از آن حذف شده است. منشی ـ آقای رحمانی مخالف. حسینعلی رحمانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. وقتی که ما در ستاد مرکزی نماینده امام را در صورت حضور و وجود دخالت دادیم در ستادهای دیگر هم به سلسله مراتب رعایت همان جهت را باید داشته باشیم پس بنابراین وجهی ندارد که ما‌ «نماینده نماینده رهبری» را حذف کنیم با اینکه «نماینده رهبری» را در ستاد مرکزی در صورت حضور دخالت داده‌ایم. و حتی حق رأی هم دارد و می‌تواند بعد از اینکه مصوبه به تصویب رسید آن را نقض کند با این قوتی که نماینده رهبری دارد وجهی ندارد که نماینده نماینده رهبری را ما نادیده بگیریم و جزء ستاد مرکزی آن را قرار ندهیم. و لذا بنده مخالف با حذف هستم و این اصلاحی که دایر برخلاف بعمل آمده مبتنی بوده است بر آن پیش‌بینی که کمیسیون کرده بود ولی چون پیش‌بینی کمیسیون بهم خورده است لذا باید «نماینده نماینده رهبری» در ستادها وجود داشته باشد. رئیس ـ آقای طیب حرف ایشان این است که نماینده رهبری در صورت حضور، آن مشکل شما را رفع می‌کند با آن ترتیبی که ما درست کرده‌ بودیم. سیدحسن موسوی تبریزی ـ «نماینده رهبری» برداشته شده بود. رئیس ـ بلی یعنی برآن اساس دیگر ضرورتی نیست آقایان توجه بفرمائید این ترکیبی می‌شود از پیشنهاد کمیسیون و پیشنهادی که آقایان داده‌اند و مورد قبول مجلس قرار گرفته است که ما نماینده رهبری را داشته باشیم و فقط عبارت: «در صورت وجود» را اضافه کنیم بنابراین ما فقط این را رأی می‌گیریم یعنی اضافه کردن عبارت «در صورت وجود» (یکصد و هشتاد و یک نفر حضور دارند) «نماینده رهبری» که حذف نشده است موافقان با اضافه کردن «در صورت وجود» یعنی عبارت «نماینده رهبری درصورت وجود» به این ترتیب دربیاید قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای طیب بعدی را بفرمائید. طیب (مخبر کمیسیون)ـ اصلاحیة شانزدهم کمیسیون در مورد مادة 29 است. در مادة 29 دفاتر نماینده رهبری که دفتر نظارت و دفتر سیاسی بود این دو دفتر را به دلیل اینکه اساساً اصل نماینده رهبری محتمل است و نمی‌شود تشکیلاتی را براساس یک فرد محتمل بنا کرد حذف شد منتها از این دفاتر آن بحثی که مورد نیاز است در جای دیگر در اصلاحیة کمیسیون این دفاتر را پیش‌بینی کرده‌ایم که باشد. صرفاً به عنوان مدیریت عالی عقیدتی سیاسی دیگر این دفاتر نمی‌تواند تشکیل بشود لذا این ماده حذف می‌شود. منشی ـ آقای موحدی ساوجی مخالف. موحدی ساوجی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. عرض می‌شود که با اصلاحاتی که انجام گرفته است نیازی به خدمت مادة 29 نیست بلکه حذف مادة 29 مضر است. برای اینکه ما تصویب کردیم که نماینده رهبری در صورتی که وجود داشته باشد و امام صلاح بدانند و تعیین کنند این نماینده رهبری در این تشکیلات خواهد بود و در شورای عالی فرماندهی هم هست و دارای حق رأی هست. مصوبات شورای عالی فرماندهی هم باید به نظر ایشان برسد در صورت وجود و نقضی نشود بنابراین نماینده رهبری در مادة 29 سابق این بود که نماینده رهبری دارای دفاتری خواهد بود برای نظارت و این دفاتر الآن هم در سپاه هست. یعنی نماینده رهبری در تمام مناطق دهگانه کشور و همه نواحی که سپاه وجود دارد در آنجاها نماینده‌ دارد و افرادی را تعیین کرده و گذاشته است و دفاتری دارد. اگر ما بگوئیم که مادة 29 به کلی حذف شود آنوقت نماینده رهبری در صورت وجود چگونه می‌خواهد بر سپاه نظارت کند؟ بنابراین حذف مادة 29 را مخالفیم و پیشنهاد دیگری بجای آن داریم. رئیس ـ پیشنهادتان همان عبارت: در صورت وجود است؟ موحدی ساوجی ـ بلی در صورت وجود است. یکی از نمایندگان ـ این پیشنهاد احتیاج به بحث دارد. رئیس ـ نه. این بوده است و چیز جدیدی نیست و تصویب هم شده است. منتها آقایان بخاطر اصلاح اساسنامه آمده‌اند حذف کرده‌اند نمایندة سپاه صحبت کند. سیف‌اللهی (نمایندة سپاه)ـ قبلاً دفاتر فرماندهی که دفتر سیاسی هم جزء آن بوده است در حوزة مدیریت عالی عقیدتی سیاسی تصوی شده بود اشکالی که الآن وارد شده این است که حوزة مدیریت عالی عقیدتی سیاسی در کل مورد تشکیل قرار گرفته و رد شده است نه دفتر سیاسی و دفاتر بطور جزء این دفاتر بخصوص کار دفتر سیاسی برای سپاه همانطوری که قبلاً هم تصویب شده است یک چیز بسیار لازم است برای سپاه و بالاخره باید این در یک جائی و به یک صورتی گنجانیده بشود. رئیس ـ حالا ما باید اول نظر کمیسیون را رأی بگیریم یا با همان ترکیب رأی بگیریم (عده‌ای از نمایندگان ـ با همان ترکیب) آقای طیب با آن ترکیب رأی بگیریم حرفی نیست؟ طیب (مخبر کمیسیون)ـ خیر. رئیس ـ پس ما پیشنهاد حذف مادة 29 را به رأی نمی‌گذاریم بلکه اصلاح مادة 29 را با همان عبارت «در صورت وجود» که مثل مادة قبلی رأی می‌گیریم. (محلاتی ـ مدیریت عقیدتی، سیاسی) حذف شود. حسینعلی رحمانی ـ بنده با این پیشنهاد مخالفم. رئیس ـ شما مخالف هستید؟ حسینعلی رحمانی ـ بله. رئیس ـ پس اول پیشنهاد کمیسیون را باید به رأی بگذاریم و بعد این را مطرح کنیم. خوب پس ما پیشنهاد کمیسیون را که حذف مادة 29 است اول به رأی می‌گذاریم. کسانی که با حذف مادة 29 موافق هستند قیام بفرمایند. (عدة کمی برخاستند) تصویب نشد. حالا مخالف پیشنهاد آقای موحدی ساوجی صحبت کند. حسینعلی رحمانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. وقتی که نمایندة رهبری جزء شورای عالی باشد و «نماینده، نماینده» هم رسمیت داشته باشد و مسؤولیت داشته باشد و به جای رهبر است و کار هم نظارت است غیر از وظایف دیگری که دارد وجهی ندارد بگوئیم دفتری نظارت داشته باشد دفتر داشته باشد برای نظارت ولی «در صورت وجود». تشکیلات باید کامل باشد. نهایت گاهی اوقات نماینده نماینده هست در محل خوب طبق وظیفه‌ای که دارد نظارت می‌کند گاهی اوقات هم نیست که مسألة دیگری است پس بنابراین ما در تشکیلات‌مان ناچار هستیم چنین دفتری را داشته باشیم. خواه نماینده رهبری باشد یا نباشد. نهایت وقتی که نماینده، نماینده رهبری باشد عمل به وظیفة خودش می‌کند و اگر نشد تکلیفی نیست بنابراین ما نمی‌توانیم دفتر نظارت را بگوئیم تشکیل بشود در صورتی که نماینده، نماینده باشد. ما به هرحال وقتی که می‌خواهیم این ستاد را تشکیل بدهیم باید این دفتر را هم داشته باشیم. رئیس ـ این که در مادة قبل تصویب شده است ما که الآن نمی‌توانیم ماده را برداریم اگر اصلاح نشود. حسینعلی رحمانی ـ وجهی برای حذفش نیست. رئیس ـ برای حذفش رأی گرفتیم و نشد. ما فقط الآن امرمان دایر بر این است که «در صورت وجود» را اضافه کنیم یا نه؟ والا حذف آن ماده رأی نیاورد. حسینعلی رحمانی ـ بنابراین موافق هستند که باشد. رئیس ‍ـ موافق صحبت کند. منشی ـ آقای الله‌بداشتی بفرمائید. الله‌بداشتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، اصلاً در حرف آقای رحمانی تناقضی است. ایشان از یک طرف مسؤولیت نظارت را با نمایندة امام می‌داند و از طرف دیگر در حرفهایشان نقض می‌کند به این صورت اگر نظارت هست پس آن دفتری که مسؤول نظارت است چون نظارت وظیفة نماینده رهبری است باید این دفتر زیر نظرش باشد نه اینکه زیر نظر یک واحد دیگر است. وقتی قبول دارید آن نظارت را پس باید دفتر زیر نظرش باشد. اما مسأله این است اصلاً ما قبلاً که مسألة نماینده رهبری را تصویب کرده بودیم وقتی تصویب کردیم شورای نگهبان اشکال کرد که چون نمی‌توانیم این وظیفه را برای رهبری الزام کنیم این را حذف کرد وقتی عبارت در صورت وجود باشد آن اشکال برطرف خواهد شد و آن مصوبة مجلس در جای خودش باقی می‌ماند والسلام. رئیس ـ آقای طیب مخالفتی ندارند و سپاه هم موافق است. موحدی ساوجی ـ مادة 29 را با پیشنهادی که بنده دادم بخوانند. رئیس ـ مادة 29 خوانده شود عیبی ندارد ولی عبارت «مدیریت عالی عقیدتی سیاسی» حذف شود. آقای موحدی بخوانند. موحدی ساوجی ـ این مابین‌الهلالین حذف می‌شود که «مدیریت عالی عقیدتی سیاسی» باشد. و به این صورت مادة 29 را من پیشنهاد می‌کنم به رأی گذاشته شود با این اصلاحیه که عرض کردم. «دفاتر نماینده رهبری (در صورت وجود) به منظور کمک به نماینده رهبری در انجام وظایف محوله دفاتر زیر تشکیل می‌شود که مسؤولین و اعضای آنها توسط وی نصب و عزل می‌گردند. الف ـ دفتر نظارت مسؤول نظارت بر کلیة امور سپاه و تهیة گزارش جهت نمایندة رهبری می‌باشد. ب ـ دفتر سیاسی مسؤول گردآوری و تدوین و تحلیل اخبار و رویدادهای سیاسی می‌باشد. رئیس ـ من توضیح بدهم که این ماده را ما قبلاً تصویب کردیم آنچه که الآن آقایان رأی می‌دهند فقط کلمة «در صورت وجود» است به منظور رفع اشکال قانون اساسی، چیز دیگری نیست. (187 نفر حضور دارند) موافقان با اضافه کردن جملة «در صورت وجود» قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. طیب (مخبر کمیسیون دفاع)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. هفدهمین اصلاحیة کمیسیون در مورد مادة 33 اساسنامه است که اینگونه بود «قائم‌مقام فرماندة کل سپاه، رئیس ستاد مرکزی و مسؤولین واحدهای ستاد مرکزی پس از تأیید نماینده رهبری از سوی فرماندة کل نصب و عزل می‌شوند». این ماده اصلاح شده و دو تبصره هم به آن اضافه شده. به دلیل اینکه نماینده رهبری محتمل‌الوجود است ما گفتیم مقام رهبری یا نماینده که به هرحال اصل انتصاب در سپاه معلق نماند در یک شرایطی اگر مقام رهبری نماینده‌ای تعیین نکردند مسألة تعیین فرماندهی و مسؤولین واحدها دیگر ممتنع نباشد به اینصورت اصلاح شده: قائم‌مقام فرماندة کل سپاه، رئیس ستاد مرکزی و مسؤولین واحدهای ستاد مرکزی پس از تأیید مقام رهبری یا نماینده‌ای که در سپاه تعیین نمایند از سوی فرماندة کل نصب و عزل می‌شوند. این تنها راه‌حلی بوده که در شرایطی که نماینده‌ای در سپاه تعیین شده امکان عزل و نصب بماند ولی درحالیکه نماینده تعیین شد مثل قبل به تأیید آن نماینده می‌رسد. دو تبصره هم اضافه شده به اینصورت: تبصرة (1)ـ مسؤولین واحدهای آموزش عقیدتی سیاسی و انتشارات و تبلیغات از بین روحانیون مورد تأیید مقام رهبری یا نماینده ایشان در سپاه تعیین می‌شوند و مسؤولین رده‌های پائین‌تر این دو واحد بوسیلة مسؤولین این واحدها در ستاد مرکزی و از بین روحانیون تعیین می‌شوند چون در شرایط فعلی که دو واحد آموزش عقیدتی سیاسی و تبلیغات و انتشارات دیگر زیر نظر نماینده مقام رهبری نیست که آن اطمینان خاطر باشد لذا فرمانده را ملزم کردیم از بین روحانیون مورد تأیید مقام رهبری برای این دو واحد مسؤول تعیین کند تا اصالت و صحت محتوا و برنامه‌های تبلیغی و آموزشی سپاه در زمینة عقیدتی سیاسی حفظ بشود. در تبصرة (2) هم باز با راهنمائی شورای محترم نگهبان بخاطر اینکه نظر قبلی را که در شور دوم مجلس به آن رأی داده بود تأمین بکنیم این تبصره اضافه شد. در صورتیکه نماینده‌ای از جانب مقام رهبری در سپاه تعیین شود برای عهده‌دار شدن مسؤولیت واحدهای آموزش عقیدتی سیاسی و تبلیغات و انتشارات تقدم خواهد داشت یعنی نقض فرماندهی را نمی‌کنیم اما اگر روحانی ذیصلاحی را مقام رهبری به نمایندگی مقام رهبری دارد به اعتبار حکمی که از فرمانده می‌گیرد مسؤولیت عالی واحدهای آموزشی عقیدتی سیاسی و تبلیغات و انتشارات را هم به عهده خواهد داشت یعنی عیناً مصوبة قبلی مجلس در شور دوم تأمین شده با یک قید احتمالی که به آن اضافه شده. منشی ـ آقای محلاتی به عنوان مخالف بفرمائید. محلاتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با اصل مادة 31 مخالفتی نیست همان است که در اساسنامة قبلی هم وجود داشت که قائم‌مقام فرمانده و رئیس ستاد مرکزی و مسؤولین واحدها پس از تأیید مقام رهبری یا نماینده او تعیین می‌شوند. در تبصرة (1) مسؤولین واحدهای آموزشی عقیدتی و مسؤولین انتشارات و تبلیغات اینها بوسیلة فرمانده حکم می‌گیرند چون از واحدهای فرماندهی شدند لکن فرمانده اینجا اختیارش محدود شده و هر کسی را حق ندارد انتخاب بکند باید از میان روحانیون باشد و مورد تأیید مقام رهبری یا نمایندة او. این مسأله هم درست است. اما بحثی که ما داریم از این «و مسؤولین رده‌های پائین هست» چند اشکال هست. و تبصرة دوم ـ اینجا گفته شده است که مسؤولین رده‌های پائین این دو واحد بوسیلة مسؤولین این واحدها در ستاد مرکزی و از بین روحانیون تعیین می‌شوند. مسؤول آموزش عقیدتی، مسؤول انتشارات و تبلیغات، روحانی با حکم فرمانده تعیین می‌شود و مورد تأیید هم هست. اما این مسؤول که معین شد رده‌های پائین را باز خود این مسؤول نمی‌تواند حکم بدهد طبق مادة 32 که در اساسنامه تصویب شده و شورای نگهبان هم رد نکرده گفته است «کلیة عزل و نصب‌ها به دست فرماندة کل است» و مسؤول تمام رده‌ها فرماندة کل است بنابراین هیچ مسؤولی خودش به تنهائی مسؤولین زیردست را نمی‌تواند تعیین بکند باید حکم را فرمانده بدهد منتها فرمانده را ما محدود کردیم گفتیم که این فرمانده باید کسانی را انتخاب کند که مورد تأیید باشد و لذا در این مورد با چند نفر از نماینده‌ها پیشنهاد داده‌ایم که به اینصورت این ماده اصلاح بشود که: «مسؤولین رده‌های پائین با پیشنهاد مسؤول آموزشی عقیدتی و تأیید نماینده رهبری تعیین می‌گردد» این یک اشکال و دیگر اینکه مسؤول فرمانده در مقابل رهبر مسؤول است وقتی که عزل و نصب‌ها آخرالامر با حکم او نباشد این شخص نمی‌تواند در مقابل افراد سپاه مسؤول باشد. مسألة دیگری که هست این است که: «تا رده‌های پائین از بین روحانیین» گفته‌اند. در قسمت اجراء اشکال پیدا می‌شود. در مناطق ممکن است روحانی که صلاحیت آموزش داشته باشد پیدا کنیم. در رده‌های دیگر هم هستند اما، ما نمی‌توانیم الآن پیدا کنیم که در تمام رده‌ها مسؤول آموزش حتی در پایگاه حتی در پاسگاه مسؤول آموزش روحانی باشد. در رده‌های پائین را به مسؤول واحد اختیار دادیم بسیاری افراد هستند که الآن در سپاه و سایر نهادها از نظر علم و تقوا ارزش دارند و سپاه دستش باز باشد و مسؤول آموزش دستش باز باشد که از آنها استفاده کند. و اما مخالفت من در تبصرة دوم ـ در تبصرة دوم مطلبی بود که قبلاً هم اشاره کردم می‌گویند اگر نماینده امام وجود داشته باشد حق تقدم با او است که بشود مسؤول آموزش عقیدتی و انتشارات و تبلیغات. با توجه به اینکه این دو واحد را ما به فرمانده دادیم اگر چنانچه نماینده امام در اینجا مسؤول باشد در صورتیکه این دو واحد مسؤولش نماینده امام باشد، حکمش را باید فرمانده صادر کند و نماینده امام مسؤول آموزش عقیدتی شده و در مقابل فرمانده مسؤول است و این مصلحت سپاه نیست که مسؤول آموزش عقیدتی سیاسی نماینده امام باشد و حکمش را فرمانده بدهد و در مقابل فرمانده مسؤول باشد و لذا با این اصلاحیه مخالف هستیم و دوفقره پیشنهاد هم در این مورد دادیم که ان‌شاءالله نمایندگان رأی خواهند داد. منشی ـ آقای صلواتی به عنوان موافق بفرمائید. صلواتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، این پیشنهادی که خود کمیسیون کرده که «دو نفر از روحانیین» چون نماینده امام قاعدتاً اگر وجود داشته باشد و همینطور که فرمودند محتمل‌الوجود است اگر وجود داشته باشد آن فقط برای نظارت است کار ارجائی و کاری که کسی را معلوم کند یا بخواهد دستوری بدهد یا آموزشی بخواهد بدهد به اختیار خودش است ولی این در اساسنامه نمی‌تواند بیاید که نماینده امام فلان مسؤولیت را داشته باشد یا نداشته باشد ولی اگر از اول ما سر دعوا را تمام بکنیم و مسائل را حل کنیم یعنی دو نفر روحانی، به تأیید امام فرمانده تعیی کند امام می‌تواند آن شخص را که مورد تأییدشان هستند همان فردی باشند که فرمانده پیشنهاد می‌کند ممکن است خیلی‌ها را فرمانده پیشنهاد کند، امام نپذیرد. ولی آن دو نفری را که امام می‌پذیرند چرا ما کار اجرائی به ایشان ندهیم؟ هم به خودشان باید کار اجرائی بدهیم طبق همان تبصرة (1) و طبق تبصرة (2) هم او بتواند بقیة مسؤولان را دعوت کند و یا حکم بدهد این هم همان حکم از طرف خود فرماندة سپاه صادر شده است ولی فقط یک تأیید اینجا امام فرمودند و همین که تأیید امام شده است هم خودش و الآن هم که آقای محلاتی می‌فرمایند از نظر روحانی در مضیقه قرار می‌گیریم و در مناطق و شهرستانها ممکن است پیدا نکنیم و آزادشان بگذاریم. چرا آزاد بگذاریم الآن شما ملاحظه بفرمائید در بسیاری از مناطق و حتی در اطراف جبهه‌های جنگ هم روحانی هست و طلبه‌های فعال و آگاه هستد و من معتقدم اگر این دو قسمت مخصوصاً انتشارات و عقیدتی سیاسی را آزاد نگذاریم و به دست روحانیون بگذاریم و این محدودیت را اینجا قائل بشویم خیلی بجا است و اگر آزاد بگذاریم ممکن است با فاجعه روبرو بشویم. والسلام. رئیس ـ آقای سیف‌اللهی بفرمائید. سیف‌اللهی (نمایندة سپاه)ـ در مورد مادة (31) اصل ماده که از نظر ما اشکالی نیست در مورد تبصرة 1 و 2 تقاضا می‌کنم برادرها! اینجا یک نکته‌ای است حساس اگر توجه نفرمائید ممکن است مطلب من را نگیرند. «مسؤولین واحدهای آموزش عقیدتی سیاسی و انتشارات و تبلیغات از بین روحانیون مورد تأیید مقام رهبری یا نماینده ایشان در سپاه تعیین می‌شوند» تا اینجا از نظر ما بسیار مطلوب است و این تحدیدی که در اینجا شده که مسأله محدود بشود یعنی از بین روحانیون باشد خیلی خوب است، اما نکتة ما در بعد است «و مسؤولین تعیین می‌شوند.» این است که ما در مادة 15 همین اصلاحیه گفتیم که دو حوزه داریم. حوزة فرماندهی مسؤولش فرماندة کل. حوزة وزارتی مسؤولش وزیر. یعنی تمام اجرائیات در هر رده مربوط به این دو است مسؤولش این دو نفر هستند اگر ما بگوئیم رده‌های دیگر را مسؤولین این دو واحد در مرکز تعیین می‌کنند این اشکال وارد است که فرماندهان مناطق و رده‌های پائین‌تر درحقیقت نمی‌توانند مسؤولیتی در قبال این دو واحد پیدا کنند بخاطر اینکه مسؤولین این دو واحد در ردة غیر ستاد مرکزی توسط فرماندة کل عزل و نصب نمی‌شود. توسط مسؤولین این دو واحد در ستاد مرکز عزل و نصب می‌شود که مغایر آن ماده‌ای است که می‌گوید تمام عزل و نصب‌ها به عهدة فرماندة کل است و از طرف دیگر اشکال ظریفتری که اینجا هست این است. اگر ما بگوئیم این دو واحد مسؤولین رده‌های غیر ستاد مرکزی توسط مسؤولین واحد ستاد مرکزی تعیین بشوند درحقیقت دو واحد غیرمنسجم با کل سپاه است. اشکالش این است که همة واحدها در مناطق و رده‌های دیگر از قبیل پایگاهها و نواحی، همه می‌گویند آقا! ما تبعیت می‌کنیم از مسؤول‌مان در ستاد مرکز. از فرماندة منطقه تبعیتی ندارند! برای اینکه از سوی او عزل و نصب نمی‌شوند بنابراین این هم اشکال دوم است و اما در مورد تبصرة (2). همانطوری که جناب آقای محلاتی فرمودند اینجا یک اشکالی است که ما فکر می‌کنیم زیبندة نماینده رهبری به این شکل نیست. «نماینده رهبری در صورت تعیین عهده‌دار مسؤولیت این دو واحد است.» اولاً این با همان مادة 19 که عرض کردم حوزه، حوزة اجرائی است و این دو واحد هم واحد اجرائی هستند با آن ماده که حوزة اجرائی با فرماندهی است مغایرت دارد. از این گذشته لازم است که طبق این تبصرة (2) فرماندة کل به نماینده رهبری حکم نصب در این دو مورد بدهد و از نماینده رهبری در این دو واحد اجرائی مسؤولیت بخواهد لذا این زیبنده نیست. از طرف دیگر نماینده رهبری باید حق نظارت داشته باشد اگر خودش اینجا مسؤولیت اجرائی را به عهده بگیرد تقریباً مسألة نظارت هم منتفی است. رئیس ـ آقای طیب بفرمائید. طیب (مخبر کمیسیون دفاع)ـ‌ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، چند نکته برادرهائی که در مخالفت صحبت کردند فرمودند. یکی اینکه این امر مخالف با اصل فرماندهی است که مسؤولین واحدهای آموزش عقیدتی سیاسی و تبلیغات و انتشارات در رده‌های پائین‌تر را مسؤول ستاد مرکزی در این تخصصها تعیین بکند. این بهیچوجه نقض فرماندهی نمی‌کند به این دلیل که فرض کنید اگر فرماندة کل فرمانده‌ای را در منطقه قرار بدهد و آن فرماندة منطق کسی را به سمتی نصب کند، نصب او مغایر با فرماندهی فرماندة کل نیست چون همین اختیارات را هم او از فرماندة کل گرفته مسؤول واحد آموزش عقیدتی سیاسی و مسؤول واحد تبلیغات و انتشارات اگر این اختیار را پیدا می‌کند که در رده‌های پائین‌تر مسؤولین این واحدها را تعیین بکند به اعتبار قدرتی است که از نصب از جانب فرماندة کل در این سمت گرفته پس نقض فرماندهی نیست. مثل این می‌ماند که فرماندة لشکر فرماندة تیپش را تعیین کند فرماندة تیپ فرماندة گردان‌ها را تعیین کند اگر فرماندة تیپ فرماندة گردان‌ها را تعیین کرد نقض فرماندهی فرماندة لشکر نمی‌شود. مسألة دومی که فرمودند که در قانون گفته است که «فرماندة کل اختیار عزل و نصب‌ها را دارد» هم در اساسنامه به فرم قبلی که تصویب شده بود هم در این شکلش این مورد استثناء شده بود من می‌خوانم فکر می‌کنم اساساً قابل رأی‌گیری هم نباشد. در مادة (19) اساسنامة قبلی در تبصرة (2) اینطوری گفته است: «مدیریت عالی عقیدتی سیاسی در رده‌های پائین‌تر نمایندگانی از روحانیون ذیصلاح تعیین خواهد نمود که علاوه بر نظارت بر ردة مربوطه مسؤولین واحدهای آموزش عقیدتی سیاسی و تبلیغات و انتشارات زیر نظر آنها انجام وظیفه می‌نمایند». یعنی حضور نماینده امام با سمت مدیریت عقیدتی سیاسی در تمامی رده‌ از بین روحانیون قبلاً در مادة (19) رأی گرفته شده و در مجلس تصویب شد همان عیناً در اینجا نقل شده که نماینده رهبری در صورتیکه مسؤول عقیدتی سیاسی هم بود یا اگر دیگری مسؤول عقیدتی سیاسی بود در رده‌های پائین‌تر روحانیونی را برای آموزش عقیدتی سیاسی تعیین کند و این را می‌دانیم لازم است تنها بودن یک مسؤول واحد عقیدتی سیاسی ذیصلاح در رأس سپاه صلاحیت همة رده‌ها را از نظر آنچه که تبلیغ می‌کنند یا آموزش می‌دهند در زمینه‌های عقیدتی سیاسی، تضمین نمی‌کند. اگر در کل سپاه در تهران یک نفر روحانی ذیصلاح بود اینکه در همة استانها در همة شهرستانها محتوای آموزشها نوع موضع‌گیری‌ها و تبلیغات سیاسی و عقیدتی صحیح باشد قابل اعتماد نیست لذا قبلاً هم در مجلس در شور دوم رأی داده بود که در همة رده‌ها روحانیون تعیین بشوند و آن هم در کانال مدیریت عالی عقیدتی سیاسی اینجا عیناً همان تکرار شده. و اما اشکال آخری گفتند که فرماندة کل اگر بخودهد به نماینده رهبری حکم بدهد و زمینة آموزش و تبلیغات، این دو شأن نماینده رهبری است که حکم بگیرد اینطور نیست. ما همین الآن در جمهوری اسلامی مقاماتی را داریم که به دو اعتبار مختلف دو کار متفاوت را انجام می‌دهند. سرور عزیزمان جناب آقای هاشمی به اعتبار ریاست مجلس مسؤولیتی را دارند به اعتبار نمایندگی مقام رهبری در شورای عالی دفاع مسؤولیت دیگری را به عهده دارند این دوتا با هم متناقض نیست وقتی که در شورای عالی دفاع حرکت می‌کند به اعتبار حکمی است که از جانب مقام رهبری برای شرکت در آنجا دارند وقتی که در مجلس شرکت می‌کنند، به اعتبار ریاست مجلس است. نماینده مقام رهبری در سپاه هم اینگونه است به اعتبار حکمی که از جانب مقام رهبری دارد مسؤولیت نظارت بر سپاه را دارد به اعتبار تقدمی که قانون برای او قائل شده در عهده‌دار شدن مسؤولیت واحد آموزش و تبلیغات مسؤولیت واحد آموزش و تبلیغات را دارد من فکر می‌کنم اگر نسبت به آیندة سپاه از نظر عقیدتی سیاسی حساس باشیم می‌بایست به همان چیزی که در شور دوم در مجلس ر‌أی داده شده مجدداً رأی بدهیم و این همان صورتی است که کمیسیون تصحیح کرده. رئیس ـ حالا بر فرض این هم تصویب نشد ما پیشنهاد حذف آن «از روحانیون» را نمی‌توانیم بدهیم چون آن تصویب شده. الله‌بداشتی ـ پیشنهاد حذف تبصرة 2 را دارم. رئیس ـ اگر تصویب نشد تبصرة (2) را می‌توانیم. حالا آقایان ما برای پیشنهاد کمیسیون رأی می‌گیریم یعنی در شمارة 17 همین پیشنهادی که داده با دو تبصره را به رأی می‌گذاریم. (185 نفر حضور دارند) موافقان با پیشنهاد شمارة (17) کمیسیون قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. موحدی ساوجی ـ آقای هاشمی اجازه می‌فرمائید پیشنهادم را توضیح بدهم. رئیس ـ بفرمائید. موحدی ساوجی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، نمایندگان محترم توجه دارند که اصل مادة 23 را ما پیشنهادی روی آن نداریم یعنی به همان صورت می‌ماند فقط تبصرة (2) را پیشنهاد حذف دادیم و تبصرة (1) را هم پیشنهاد اصلاح. اصلاحی که در تبصرة (1) ما پیشنهاد دادیم این است البته تبصرة (2) را هم که توضیح دادند حالا هم اگر کسی خواست موافق و مخالف صحبت می‌کند. در تبصرة (1) پیشنهاد اصلاح ما اینچنین است که آن آخری که می‌گوید: «و مسؤولین رده‌های پائین‌تر این دو واحد بوسیلة مسؤولین این واحدها در ستاد مرکزی و از بین روحانیون تعیین می‌شوند» ما این قید روحانیون را اولاً برداشتیم و ثانیاً حکم عزل و نصب فرماندة کل سپاه را آوردیم بقیه به حال خودش محفوظ است یعنی «پیشنهاد رئیس ستاد مرکزی و مسؤولین واحدهای ستاد و تأیید مقام رهبری و یا نماینده ایشان» بجای خودش محفوظ است اما اضافه کردیم که بدون قید «از بین روحانیون» بودن اضافه کردیم «حکم فرماندة سپاه» حالا من می‌خوانم: «و مسؤولین رده‌های پائین‌تر با پیشنهاد مسؤولان این واحدها در ستاد مرکزی و تأیید نماینده رهبری (در صورت وجود) و با حکم فرماندة کل نصب و عزل می‌شوند. این پیشنهادی است که خواندم. رئیس ـ بسیار خوب، تبصرة (2) حذف می‌شود؟ الله‌بداشتی ـ بنده پیشنهاد حذف آن را جداگانه داده‌ام. رئیس ـ در پیشنهاد اینها هم حذف می‌شود (محلاتی ـ پیشنهاد حذف تبصرة 2 هم هست) با هم است (الله‌بداشتی ـ من هم با آن پیشنهاد مخالفم باید از هم جدا شود) به هرحال بعد به حرف شما هم می‌رسم فعلاً آقایان پیشنهاد دادند هم تبصرة (2) و هم این قسمت حذف می‌شود. (موحدی ساوجی ـ هر دو هست) چه کسی مخالف است؟ (روحانی ـ من مخالفم.) بفرمائید. دکتر روحانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، البته احتمال پیشنهاد آقای موحدی از نظر آئین‌نامه قابل طرح نیست به دلیل اینکه آنچه که در شور دوم قبلاً تصویب شده قابل تغییر نیست جز آنجائی که با نظر شورای نگهبان ایرادی داشته که آن باید اصلاح بشود. کلاً در شور دوم آنچه ما تصویب کردیم این بود خواستیم مسائل عقیدتی و سیاسی در اختیار روحانیت و نمایندگی امام باشد و در کل شور دوم، این اصل را تصویب کردیم منتها چون طبق نظر شورای نگهبان ما نمی‌توانستیم نماینده رهبری را مسؤول آموزش عقیدتی سیاسی قرار بدهیم چون اصل نماینده رهبری را نمی‌توانستیم بطور مسلم در اساسنامه ذکر بکنیم ما برای اینکه راه‌حل برای نظر شورای نگهبان پیدا کنیم اگر پیشنهاد آقای موحدی ساوجی تصویب بشود معنیش این است که سیاسی عقیدتی فقط مسؤولش در تهران و ستاد مرکزی روحانی است ولی در سراسر کشور می‌تواند از غیر روحانیون و آنچه که نظر فرماندة کل سپاه است تعیین بشود این چیزی بود که مورد تصویب مجلس نبوده یعنی مجلس تصویب کرده که سیاسی عقیدتی در اختیار روحانیت باشد و در اختیار مقام نماینده رهبری باشد چون اشکالاتی شورای نگهبان داشته به اینصورت اصلاح شده. آنچه که کمیسیون پیشنهاد کرده در تمام شهرستانها و مناطق مسؤول سیاسی عقیدتی یک روحانی خواهد بود و این تضمین می‌کند مسائل عقیدتی را در سپاه برای همیشه و آنچه که الآن دارد پیشنهاد می‌شود این است فقط در تهران مسؤول ستاد مرکزی روحانی است اما در مناطق و شهرستانها و پایگاهها لازم نیست روحانی باشد هر کسی را فرمانده می‌تواند نصب بکند و این نقض آن چیزی است که خود مجلس تصویب کرده هم از نظر آئین‌نامه قابل طرح نیست و هم طرح این بسیار خطرناک است. منشی ـ آقای الله‌بداشتی موافق. رئیس ـ من هم فکر می‌کنم روی کلمة‌ «روحانیون» نمی‌توانیم رأی بگیریم. الله‌بداشتی ـ بله حرف من هم همین است، بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، اصلاً به نظر من پیشنهاد آقای موحدی ساوجی در مورد اول قابل طرح نیست استدلالی که آقای روحانی کردند کاملاً درست است چون در ارتباط با اینکه اصلاً مجلس این را تصویب کرده. در مورد اول اصلاً ما نمی‌توانیم رأی بدهیم و آن پیشنهاد را هم نمی‌گذاشتیم مطرح بشود، چرا چون مجلس تصویب کرده و صلاح مملکت هم در همین است و صلاح سپاه هم در همین است که در تمام رده‌ها روحانیت باشد و در آن هم اشراف داشته باشد و هم مسؤول باشد. اما در رابطه با حرف من و خود من هم پیشنهاد جداگانه داده بودم و موافقت من در مورد حذف تبصرة (2) است. تبصرة (2) اصلاً درست نیست و باید حذف بشود. موحدی ساوجی ـ رده‌های پائین‌تر را قبلاً نداشت. رئیس ـ در مادة نوزدهم داشتیم ماده نوزدهم حذف شده، اینجا آمده در مادة نوزدهم ما تصویب کرده بودیم چرا شما اذیت می‌کنید؟ (موحدی ساوجی ـ مادة 19 چه می‌گوید؟) مادة نوزدهم «در رده‌های پائین از بین روحانیون بوده» که حذف شده. الله‌بداشتی ـ پس اصلاً‌ بحث روی تبصرة (1) نیست فقط بحث روی تبصرة (2) است و متأسفانه استدلال آقای مخبر کمیسیون اصلاً درست نیست. چرا چون در رابطه با آقای هاشمی مثال زدند. آقای هاشمی یک فرد است. رئیس ـ حالا یک مثال دیگری بزنید (خندة‌ نمایندگان) الله‌بداشتی ـ ایشان مثال زد من دارم مثال ایشان را نقل می‌کنم یک فرد دارای دو عنوان باشد هیچکس نگفته اشکال دارد یک فرد ده عنوان هم می‌تواند داشته باشد در سمت‌های مختلف در جهات مختلف دارای عنوان‌های مختلف است ولی اشکالی که در تبصرة (2) است شخص دارای دو عنوان فوق. وزیر در همان جهت از همه جهات مساوی است و این درست نیست مثل این است که همان چیزی را که شورای نگهبان در رابطه با فرمانده کل سپاه ردش کرد که فرماندة کل سپاه اعضاء شورای عالی سپاه را تعیین کند بعد خودش ملزم باشد به تابعیت از فرمانها و مصوبات اعضاء شورای عالی سپاه ایشان اگر می‌خواست مثال بزند در این مورد می‌بایستی مثال بزند نه در رابطه با مسألة‌ آقای هاشمی پس از این جهت این هیچ درست نیست که نماینده رهبری که تمام فرماندة سپاه و کل سپاه زیر نظر هدایتش است و اشراف دارد. بیاید زیر نظر فرماندة سپاه قرار بگیرد و حکمش را فرماندة سپاه بدهد از این جهت واقعاً باید این تبصرة (2) حذف بشود والسلام. موحدی ساوجی ـ آقای هاشمی پیشنهاد را مشخص کنیم. رئیس ‍ـ حالا نمایندة سپاه صحبت بکند. سیف‌اللهی (نمایندة سپاه)ـ مسأله‌ای که اینجا مطرح است محدود بودن آن کسی که می‌خواهد مسؤولین دو واحد را در تمام رده‌ها عزل و نصب بکند به روحانی بودن مسؤولین این دو واحد یک چیز بسیار مطلوب است خیلی لازم است ولی از یک طرف این مسأله را به شما عرض بکنم. یک نکتة ظریفی است برادران توجه بفرمایند که اگر این قانون تصویب بشود و البته پیشنهاد من یک چیز دیگر است بین این که نمی‌دانم داده‌اند، یا نه؟ اگر این تصویب بشود، معنایش این است که ما همین الآن 200 سپاه داریم دویست ضربدر دو چهارصد روحانی در آن واحد طبق قانون اگر بخواهد خلاف نشود لازم است که مسؤولیت این دو واحد را در تمام رده‌ها به عهده بگیرند. اگر این باشد، «فبهاالمراد» اما اگر قید حتی‌الامکان یا حتی‌المقدور را بگذاریم این به نظر من این مشکل را که در ذهن بعضی از برادران محترم نماینده هست رفع بکند این یک مطلب. مطلب دیگر این است که در این تبصرة 1 درست است که آن قسمت روحانیون قبلاً بوده ولی این قیدش در آن قانون نیست. و آن قید این است «و مسؤولین رده‌های پائین‌تر این دو واحد بوسیلة مسؤولین واحدها در ستاد مرکزی و از بین روحانیون» از بین روحانیونش قبلاً بوده ولی این قید بوسیلة مسؤولین این واحدها در ستاد مرکزی قبلاً نبوده و اگر این قید در این تبصره وجود داشته باشد همان اشکالی که من عرض کردم. فرماندهان رده‌های دیگر در مورد این دو واحد اجرائی که باید زیر نظرشان باشد، مسؤولیتی نمی‌توانند قبول کنند. رئیس ـ خیلی خوب، آقای طیب. طیب (مخبر کمیسیون)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. من تقاضا می‌کنم یکبار دیگر این تبصرة 2 را می‌خوانم، اساساً پیشنهاد آقای موحدی ساوجی قابل طرح نیست، به دلیل تمام نکته‌هائی که در این است استدعا می‌کنم توجه بفرمائید. تبصرة 2 می‌گوید: «مدیریت عالی عقیدتی سیاسی در رده‌های پائین‌تر نمایندگانی از روحانیون ذیصلاح تعیین خواهد نمود» یعنی هم تعیین کردن آن به عهدة مدیریت عقیدتی سیاسی در ستاد مرکز است و هم روحانی بودنش هر دو اینها قید شده که علاوه بر نظارت بر ردة مربوطه مسؤولین واحدهای آموزشی عقیدتی سیاسی و تبلیغات و انتشارات زیر نظر آنان انجام وظیفه می‌کنند یعنی هم نصب به عهدة مدیر عقیدتی سیاسی در مرکز گذاشته شده، هم روحانی بودن قید شده و هم اینکه بعد از نصب هم اینها باید زیر نظر مسؤولین عقیدتی سیاسی کار کنند بنابراین، این پیشنهاد اساساً قابل طرح نیست با آنچه که مجلس تصویب کرده و اشکالاتی هم که گرفته شد فکر می‌کنم اشکالهای صحیحی نبود چرا؟ به دلیل اینکه روحانی به این تعداد قبلاً مجلس بررسی کرد و رأی داد واقعاً این اساسنامه مال امروز نیست مال آیندة سپاه است و فکر می‌کنم پیدا کردن 200 نفر روحانی برای کل کشور کار دشواری نباشد همانطوری که همین الآن هم در اغلب واحدهای سپاه روحانیون حضور دارند (احسنت ـ احسنت) و در ارتش هم مشابه سپاه سیاسی ایدئولوژیکها همینطور در همة رده‌هایش روحانی دارد ما فکر می‌کنیم که حضور روحانیت چیزی است که دریغ کردنش از سپاه یعنی روح سپاه را از آن سلب کردن و درست نیست و آنچه که در اینجا کار هم سپرده شده به آن همینطوری بی‌دلیل نیامده‌ایم روحانی را انتخاب کنیم آنچه که از روحانی برمی‌آید این است و از دیگران برنمی‌آید اگر ما بیائیم اینجا رأی بدهیم که فرمانده بیاید یک فردی را برای آموزش عقیدتی سیاسی یا تحلیلها نصبی کند معلوم نیست فردا از هر گوشه و کنار مملکت چه تحلیلهائی بیرون می‌آید و چن محتواهائی به بچه‌های سپاه آموزش داده بشود و این یک دستی سپاه را که همه در خط ولایت‌فقیه هستند سلب می‌کند از سپاه بنابراین هم اساساً قابل طرح نیست و هم معقول نیست چنین پیشنهادی و به اعتبار کمیسیون من مخالفم (همهمة نمایندگان). موحدی ساوجی ـ اجازه بدهید پیشنهادم را مشخص کنم. رئیس ـ خیلی خوب، پیشنهادی آقای موحدی ساوجی مشخص شود ولی آن روحانیونش را حذف کنید نمی‌تواند باشد. موحدی ساوجی ـ من خواهش می‌کنم آقای هاشمی دوتا رأی بگیرند یکی برای حذف تبصرة 2 یکی برای این اصلاح در تبصرة 1 (رئیس ـ عیبی ندارد) البته چونکه فرمودید قابل طرح نیست بنده «از بین روحانیون» را موافقم باشد حالا که چاره‌ای نیست اما آن چیزی را که کسی هم با آن مخالفت نکرد «با حکم فرماندة کل نصب و عزل می‌شوند» چونکه از حیث مصوبات خود ما در اساسنامه‌ای که شورای نگهبان هم ایراد نگرفته در یک ماده ما آورده‌ایم که هدایت عملیات و عزل و نصب‌ها بدست فرماندة کل است بنابراین اینجا فقط از پیشنهاد من این می‌ماند که مسؤولین رده‌های پائین‌تر با پیشنهادی مسؤولان این واحدها در ستاد مرکزی و تأیید نماینده رهبری از بین روحانیون و با حکم فرماندة کل نصب و عزل می‌شوند جملة «و با حکم فرماندة کل نصب و عزل می‌شوند» رویش می‌آید. رئیس ـ بسیار خوب الآن پیشنهاد اولی که رأی می‌گیریم تبصرة 2 نیست چون تبصرة 2 دو جور مخالفت رویش هست آن را برای بعد می‌گذاریم آقایانی که با این قسمت از پیشنهاد آقای موحدی و آقای محلاتی موافق هستند که بجای اینکه حکم را آن خود مسؤولین واحدها بدهند فرماندة کل باید این حکم را بدهد حرفشان این است (محلاتی ـ اصل مطلب یکی است) موافقان با این پیشنهاد آقایان قیام بفرمایند (عدة کمی برخاستند) تصویب نشد. حالا پیشنهاد آقای الله‌بداشتی و آقایان با هم که تبصرة 2 را اصلاً گفتند حذف کنیم. الله‌بداشتی ـ اجازه بدهید بنده یک توضیحی بدهم. رئیس ـ نه دیگر توضیح داده‌اید و آقایان هم متوجه شده‌اند الآن پیشنهاد حذف تبصرة 2 را از پیشنهاد کمیسیون به رأی می‌گذاریم، (حضار 184 نفر) موافقان با حذف تبصرة 2 قیام بفرمایند. (عدة کمی برخاستند) این هم تصویب نشد پیشنهاد جدید آقایان می‌ماند تا جلسة بعد بنشینیم و قدری رویش اصلاحاتی بکنیم تا رأی بیاورد اسامی غائبین خوانده بشود. منشی ـ اسامی تأخیرکنندگان و غائبین جلسة علنی روز پنجشنبه 4/6/61 . ده نفر غایب غیرموجه ـ ده نفر تأخیر و بیست و سه نفر غایب غیرموجه داشتیم، غائبین غیرموجه: آقای ابراهیم حبیبی از تهران، آقای حسینی رامیانی از رامیان، آقای شاهچراغی از دامغان، آقای محمدعلی صدوقی از یزد، آقای رجبعلی طاهری از کازرون، آقای قدرت‌الله نجفی از شهرضا، آقای نبوی از بوشهر، آقای محمد یزدی از قم. تأخیرهای غیرموجه آقای یوسفی‌اشکوری‌‌‌‌‌‌‌ـ آقای ابراهیم یزدی‌‌‌ـ آقای حسینی طباطبائی‌‌‌‌ـ آقای سیدحسن پور میرغفاری‌‌ـ آقای بیت‌اوشانا هر کدام بیست دقیقه آقای اسدی‌نیا‌ـ آقای احمد ناطق‌نوری هر کدام 22 دقیقه آقای معصومی 23 دقیقه آقای عبدخدائی از مشهد 45 دقیقه آقای دعائی از تهران 60 دقیقه. 6 ـ بیانات آقای رئیس به مناسبت حضور گروهی از برادران تحت آموزش واحدهای نیروی زمینی رئیس ـ قبل از اعلام ختم جلسه اعلام می‌کنم که گروهی از برادران تحت آموزش واحدهای نیروی زمینی در مجلس شورای اسلامی تشریف آورده‌اند که ما به آنها خیرمقدم می‌گوئیم. 7ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسة آینده و دستور آن رئیس ـ جلسة بعد ما روز یکشنبه هفتة آینده ساعت هفت و نیم صبح و دستور جلسه هم ادامة بحث امروز به اضافة دستور هفتگی که بعداً اعلام می‌شود. (جلسه در ساعت 10/12 ختم شد) رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی