جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه349 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه349 )

  • سه شنبه ۲ شهریور ۱۳۶۱

بسمه‌تعالی مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز سه‌شنبه دوم شهریورماه 1361 فهرست مندرجات 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت کلام‌الله مجید. 2ـ بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر صلواتی، صمد شجاعیان، آقارحیمی، دکتر عبدخدائی. 3ـ بیانات آقای رئیس به مناسبت دستور امام در مورد لغو قوانین غیراسلامی. 4ـ تذکرات نمایندگان به دولت بوسیلة آقای رئیس. 5 ـ اعلام وصول سه‌فقره لایحه از طرف دولت. 6ـ بیانات آقای دکتر منافی وزیر بهداری پیرامون مسائل کلی وزارت بهداری. 7ـ تصویب قانون راجع به فارغ‌التحصیلان رشتة پزشکی و زنان و مامائی برای ورود به دورة تخصصی قبل از انجام خدمت سربازی و خدمات قانونی دیگر. 8 ـ تصویب اصلاحیة قانونی رسیدگی به پرونده‌های اشخاصی که به وزارت کشاورزی و عمران روستائی یا مؤسسات تابعة آن وزارتخانه بدهی معوقه دارند. 9ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسة آینده و دستور آن. جلسه ساعت هفت و پنجاه دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد 1ـ اعلام رسمیت جلسه تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید رئیس ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، با حضور 180 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه قرائت شود. منشی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، دستور جلسة سیصد و چهل و نهم روز سه‌شنبه دوم شهریورماه یکهزار و سیصد و شصت و یک مطابق با چهارم ذیقعده 1402 هجری قمری. 1ـ دنبالة رسیدگی به لایحه راجع به فارغ‌التحصیلان رشتة پزشکی و زنان و مامائی برای ورود به دورة تخصصی قبل از انجام خدمت سربازی و خدمات قانونی دیگر. 2ـ گزارش کمیسیون امور دفاعی درخصوص طرح اساسنامة سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. 3ـ گزارش کمیسیون امور اقتصادی و دارائی درخصوص لایحة رسیدگی به پرونده‌های اشخاصی که به وزارت کشاورزی و عمران روستائی یا مؤسسات تابعة آن وزارتخانه بدهی معوقه دارند. 4ـ گزارش کمیسیون دیوان محاسبات و بودجه درخصوص طرح قانونی دیوان محاسبات کشور. 5 ـ دنبالة رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون‌های امور شوراها و امور داخلی درخصوص طرح تشکیل شوراهای کشور. 6 ـ بیانات آقای دکتر منافی وزیر بهداری پیرامون مسائل کلی وزارت بهداری. رئیس ـ تلاوت کلام‌الله مجید را شروع کنید. «از آیه 43 الی آیه 46 سوره‌المائده» 2ـ بیانات قبل از دستور آقایان دکتر صلواتی، صمد شجاعیان، آقارحیمی، دکتر عبدخدائی رئیس ـ سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی ـ آقای دکتر صلواتی نمایندة اصفهان، آقای آقارحیمی نمایندة شهربابک، آقای دکتر عبدخدائی نمایندة مشهد. دکتر صلواتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، قفانبک من ذکری حبیب و منزل بسقط‌اللوی بین‌الدخول فحو مل بایستید تا بگرییم، برخیزید تا ناله سر دهیم، بیائید تا بر فلسطین اشغال شده، بر فلسطینی‌های مظلوم و آواره بر آنها که وجه‌المصالحه بازیهای سیاسی خائنانه هستند لحظه‌ای اشک بریزیم، آیا انسانیت مرده، مگر اسلام نیست، آیا نوع‌پرستی محو شده، کجا رفت آن همة فریادها و دم از عربیت‌ زدنها، و از قومیت عربده کشیدنها؟ دیدید چگونه اینها کمان به ناحق مسلط بر جوانب عربی و اسلامی در برابر تجاوز و دزدی و قتل‌عام‌های صهیونیستها به سوراخها خزیدند و سرها را زیر برف کردند و فلسطین را تنها گذاشتند و بالاخره با نهایت بی‌غیرتی و بی‌تفاوتی و سازش با آمریکا و اسرائیل فلسطینیها را به تیغ جلاد سپردند و به آوارگی و دربدری و بالاخره تباهی بیشتر آنها رأی دادند. و حتی حاضر شدند چند روز لوله‌های نفت خود را قطع کنند راستی چه ادعای عربیت مسخره‌ای، ای برادران فلسطینی شما با اتکاء بر خود و خدا دیگر اطراف این دریوزگان، این عروسکان، این بوزینگان دست‌آموز نباشید مطمئن باشید به یاری خدا و مسلمانان فلسطین فتح خواهد شد و آمریکا و اسرائیل به عزا خواهند نشست. سخنی دیگر در رابطه با مسائل جنگ‌زدگان ایران است از دولت جمهوری اسلامی ایران و همة دست‌اندرکاران و مردم می‌خواهیم همانطور که آمریکا و صدام را از خوزستان عزیز بیرون انداختید فقر و استضعاف را نیز بیرون بیندازید، برنامه‌ریزی چنان باشد که همة مردم صاحب خانه شوند همة مردم براساس عدالت اسلامی محل زندگی مناسبی داشته باشند، مالکیت‌های خانه و مغازه و باغ محترم باشد. ولی از امکانات عمومی نیز همه یکسان بهره‌مند شوند، در این مناطق جنگی ان‌شاءالله هیچ کس بدون سرپناه شخصی و محل کار نباشد، و در دیگر شهرها برای دادن امکانات زمین و دیگر چیزها رزمندگان اولویت داشته باشند، مسلم که در ارتش و سپاه و بسیج برای مادیات نمی‌جنگند ولی ما باید وظیفة خود را انجام دهیم و باز جداً از دولت می‌خواهیم که در دانشگاهها استخدام‌ها، معلولین انقلاب، جنگ‌زدگان و بسیجی‌ها و خانوادة شهداء اولویت داشته باشند، باشد که گوشه‌ای از دین خود را نسبت به آنان ادا کرده باشیم. والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته. رئیس ـ متشکر، آقای صمد شجاعیان 6 دقیقه وقت دارید بفرمائید. صمد شجاعیان ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با سلام به رهبر کبیر انقلاب و رزمندگان جبهه‌های جنگ، برادران و خواهران نمایندة محترم مجلس شورای اسلامی مستحضر هستند که جمهوری اسلامی از نظر سیاسی گامهای مؤثری برداشته و از درصد بالائی برخوردار است ولی از نظر مسائل اقتصادی و فرهنگی سوای اقدامات بسیج اقتصادی در مورد سهمیه‌بندی کالاهای اساسی و طرح زمینه‌های شهری اقدات چشمگیری نداشته است. عمده مسائل در این جهت عبارتند از بیمة همگانی، سوادآموزی، تقسیم اراضی، بازرگانی خارجی، مسکن، طبق اصل سی و یک قانون اساسی، ایجاد شبکة توزیع و رشد تولید منظم طبق اصل چهل و چهار قانون اساسی، موفق نبوده است و از عدم اجرای به‌موقع این اقدامات ضدانقلاب، محتکرین واسطه‌ها و دلالان و سرمایه‌داران وابسته نهایت سوءاستفاده را کرده‌اند و با حقوق ملت اجحاف. و اما در مورد گرانی: بنده نمی‌دانم این چه قدرتی است که نه دولت، نه دادگاههای انقلاب، نه فقیه عالیقدر حضرت آیت‌الله منتظری و نه رئیس مجلس نمی‌تواند حریفش بشوند. حاکم شرع، دادگاههای انقلاب هشدار به مفسد فی‌الارض بودن محتکریم و گرانفروشان را می‌دهد، رئیس مجلس عنوان تروریست اقتصادی و دیگر مسؤولان نیز تعابیری در همین حدود از این دزدان سرگردنه دارند. آقای نخست‌وزیر، حاکم شرع دادگاههای انقلاب، دادستان کل انقلاب دادگاه مبارزه با گرانفروشی و احتکار، مردم به اعتبار اینکه شما بالاخره به این معضل توجه لازم را خواهید کرد و همچنانکه دارید ساکت هستند و حرف نمی‌زنند والا امت حزب‌الله که هر روز صدها شهید به پیشگاه خداوند به انقلاب اسلامی تقدیم می‌کنند برایش کار ساده‌ای است با یک همه حیدری و یورش حزب‌اللهی شر این از خدا‌ بی‌خبران را از سر این ملت کوتاه کنند. برادران مسؤول حتماً از فروشگاههای تعاونی و دیگر فروشگاهها که اجناس را به قیمتی نازلتر از بازار می‌فروشند تهیه می‌نمائید والا اگر همراه بقیة مردم از خیابان و بازار خریداری می‌کردند متوجه درصد ترقی قیمتها می‌شدند. مگر نه این است که اینها می‌گویند اگر 6 ماه توزیع دست ما باشد تمام کمبودها را رفع می‌کنیم، البته برحسب زمان گذشته به اینها باید گفت تا کنون در دست چه کسی بوده که اکنون به شما بسپارند، مگر این همه تورم را چه کسی باعث شده است آیا انبارهای پر از کالای شما سبب این‌ همه کمبود نیست که هر روز نمونه‌اش به دست برادران ما می‌افتد و رسوا می‌شوید. در هر صروت از همة برادران مسؤول خواستاریم برای اینکه شما بدانید این امر در مورد توجه امت حزب‌الله هست یا نه مسأله را در نماز جمعه مظهر بین نظرات تودة مسلمان مطرح کنید و ببینید که چگونه مردم خواستار هرچه زودتر برانداختن این مفسدان هستند. و اما نهضت سوادآموزی: تنها زمانی ما می‌توانیم در حل این مشکل موفق شویم که با یک بسیج همگانی همچنانکه جنگی را مردانه ادامه داده‌ایم و پیروزمندانه پیش‌ می‌رویم با این دیو جهل به جهاد برخیزیم برای حل این مشکل چهار چیز مدنظر است. قدرت رهبری، که بحمدالله داریم. نیروی انسانی، که هست، تدارکات تبلیغات مناسب، آیا تا کنون وزارت آموزش و پرورش عملاً بطور ضربتی وارد معرکه شده است و توجهی به طرح برادرمان دکتر پورگل نموده که اتفاقاً این طرح خیلی شایان و قابل توجه است، اگر به همین منوال پیش برویم هیچوقت بر این چهل فایق نخواهیم گشت، آیا توجه‌ کرده‌اید که کوبا چطور بر این غول نادانی پیروز شد؟ ما که از نظر منابع حرکتی از آنها جلوتر هستیم چرا دقیقاً با موضوع برخورد متناسب نداریم. چند تذکر به دولت و وزارتخانه‌ها: به وزارت کشاورزی در مورد مراکز خدمات با توجه به اینکه این مراکز از نظر کیفی و کمی در ازدیاد و تولید است کشاورزی مؤثر بوده‌اند کوشش شوند تا هرچه زودتر تمام شهرستانها زیر پوشش قرار گیرند و همچنین دولت دفاتر فنی و مهندسین ناظر را در مراکز استانها و تهران به شهرستانها منتقل کند تا طرحها و پروژه‌ها زودتر انجام بگیرد و از تمرکز جلوگیری شود و حسن این کار هم این است که حق مأموریتها و هزینة جاری دولت هم کمتر می‌شود. به وزارت نیرو و کشاورزی و جهاد که هرچه زودتر هماهنگی کنند و از به هدررفتن این همه آب جلوگیری نمایند. بنده اینجا یک مطلبی خدمت برادران عرض می‌کنم که مؤسسة تحقیقات و جنگلها نوشته است. اینکه می‌گویند ایران سرزمین خشک و بیابانی است دروغ محض است اگر کشور ما خشک است 88 میلیارد مترمکعب آبی که سالانه هرز می‌رود از کجا می‌آید. (این گزارشات را وزارت نیرو داده بود که آب کشور ما 88 میلیارد مترمکعب است) می‌گویند با یک میلیارد مترمکعب آب، اهالی نسبتاً مرفه یک شهر ده میلیون نفری را برای مدت یکسال سیراب می‌کند یا حداقل 200 هزار هکتار زمین را آبیاری و 800 هزار تن گندم تولید و نان سالانه حدود 4 میلیون نفر را تهیه می‌نماید، از وزارت کشاورزی و وزارت نیرو و جهاد می‌خواهیم که توجه بکنند و از این منبع عظیم خدادادی که داریم و آبهائی که در سطح مملکت روان است و هرز می‌رود جلوگیری کنند تا بتوانیم از نظر کمی و کیفی تولیدات کشاورزی را بالا ببریم. (رئیس ـ وقتتان تمام است) و اما در مورد حوزة انتخابیه: از وزارت بهداری و کشور می‌خواهیم که این شهرستان را جزء مناطق محروم محسوب نمایند تا پزشکان در این منطقه به کار مشغول شوند. وزارت بازرگانی در امر توزیع عادلانة استانی سریعاص اقدام بکند مثلاً‌ در بویراحمد آهن به وفور هست ولی در استان فارس مردم ماهها در نوبت هستند و دولت در دادن کالاهای مورد نیاز به اتحادیة شرکتهای تعاونی و روستائی اقدام کند تا روستائیان کمتر در مضیقه باشند و بتوانند به کار کشاورزی و دامپروری خود برسند و در این مورد بعد از پیروزی انقلاب تا حالا سازمان تعاونی در این زمینه موفق بوده است. از شورای عالی قضائی خواهش می‌کنیم که طبق اصل سی و چهار قانون اساسی به خواست مردم ممسنی توجه بکنند و دادگاه را که در آنجا تعطیل کرده است زودتر این را مستقر بکنند که مردم واقعاً ناراحت هستند و مردم بارها از شورای عالی محترم قضائی خواسته‌اند ولی ترتیب اثری داده نشده است. امیدوارم که شورای عالی قضائی این دفعه به فرمان امام توجه کنند و مشکل قضائی مردم را حل بکنند و این اصل سی و چهار قانون اساسی را هم مدنظر داشته باشند، ما در دورة طاغوت دادگاه داشتیم به علت اینکه افرادش طاغوتی بودند و مردم ناراضی بودند دادگاه را تعطیل کردند افرادش را عوض نکردند، دادگاه را تعطیل کردند و مردم در مضیقه هستند. تذکری هم خواهرمان خانم اعظم طالقانی داده‌اند که عذرا علوی طالقانی فرزند آیت‌الله طالقانی نیست. با عرض تشکر. رئیس ـ سخنران بعدی. منشی ـ آقای آقارحیمی بفرمائید. آقارحیمی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، رب‌اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی. پس از سلام به امام زمان (ع) منجی عالم بشریت و نایب برحقش حضرت روح‌الله و رزمندگان جبهه‌های جنگ و درود به روان پاک شهدای اسلام و همة ملت غیور ایران، سلام علیکم. اولاً مسألة اسرائیل و آمریکا و لبنان که خود برادران و خواهران می‌دانند اسرائیل را در سال 1948 انگلستان در این منطقه گنجانید و آمریکا و کشورهای غربی هم از آن روز پشت سر این غدة سرطانی هستند و ملتهای مسلمان باید بدانند امروز اگر نوبت لبنان است و آنها را به خاک و خون می‌کشند و فلسطینیان را باز آواره‌تر می‌کنند فردا نوبت عراق، سوریه و کشورهای دیگر است. چون اصلاً اسرائیلی‌های صهیونیست هیچکس را غیر از خودشان بشر نمی‌دانند و حتی این آتش مسیحیان را هم خواهد گرفت و باعث تأسف است که طرحهای آمریکا پیوسته در این منطقه محروم دارد به موفقیت می‌رسد، آنجا فلسطینیان رزمنده را که دو ماه زیر توپ و تانک و آتش از دریا و هوا و زمین، قرار می‌دهد و هر کس جای این افراد بود برای حفظ جان زنها و کودکان و پیرمردهائی که در لبنان شهید می‌شدند می‌بایست از این جبهه به قول قرآن مجید به جبهه دیگر بروند. و باز می‌بینیم بشیر جمایل این فالانژیست این کسی که از درون شمشیر به فلسطینیان و مسلمین می‌زد موفق می‌شود و رئیس جمهور می‌شود، باعث تأسف ما از آمریکا و اسرائیل نیست برای اینکه نیش عقرب نه از ره کین است، اصلاً طبیعت عقرب اینست. ما از مسلمین متأسفیم که به قول امام یک میلیارد مسلمان که اگر نفری یک دلو آب می‌ریختند اسرائیل را آب می‌برد، امروز پولهایشان در بانکهای آمریکا است و نفتهایشان را به آمریکا صادر می‌کنند، با پول خودشان با نفت خودشان اسلحه می‌گیرند مسلمین خودشان را می‌کشند. و این افتخار برای آمریکا نیست، و این ذلت برای مسلمین نیست؟ اگر اینها راست می‌گویند و مسلم هستند خوب بیایند و براساس قبلة واحد، کتاب واحد، پیغمبر واحد با هم متحد شوند پولهایشان را از بانکهای آمریکائی و اروپائی بیرون بکشند نفتهایشان را به آنجا صادر نکنند و کالاهای آمریکائی را در ممالکن اسلامی تحریم بکنند و ملتهای مسلمان هم منتظر کنفرانس فاس نباشند خودشان تبر بردارند و این بت‌های کوچک را مثل شاه‌فهد، شاه‌حسین، صدام‌حسین و دیگران بشکنند و تبر بر دوش آمریکا بگذارند مانند ابراهیم علیه‌السلام صد افسوس که ما ملت مسلمان حاضر نیستیم به خویشتن خویش برگردیم و به آن قرآن و احکامی برگردیم که رسول‌الله توانست جهان را بلرزاند و بر نصف جهان مسلط شود. و اگر ما بخواهیم نجات پیدا کنیم از این گروه‌بازیها و دسته‌بازینها و سی‌فرقه‌شدنها بایستی دست برداریم و براساس اسلام متحد شویم و براساس احکام اسلام عمل کنیم تا بتوانیم آمریکا و اسرائیل را سرجای خودشان بنشانیم چون اینها همه‌شان تجاوزگر هستند شرق امروز افغانستان را دارد می‌کشد بعضی از این کشورهای اسلامی به امید او نشسته‌اند. غرب السالوادور و لبنان را می‌کشد، بعضی‌ها به هوای او نشسته‌اند بنابراین از نظر ما اساس پیروزی از رهبر عظیم‌الشأن ایران حضرت آیت‌الله روح‌الله خمینی است (حضار سه بار صلوات فرستادند) کنفرانس وزرای امور خارجه اسلامی آخر جائی که خبرنگار و گزارشگر این کنفرانس وزیر امور خارجه صدام‌حسین باشد که اصلاً نمی‌داند اسلام به سین است یا به صاد این چه‌جور کنفرانسی می‌خواهد باشد. اگر می‌خواهد کنفرانس اسلامی باشد باید علمای اسلام، امام جمعه‌های اسلام بنشینند و یک تصمیمی براساس مکتب بگیرند تا ما بتوانیم مبارزه کنیم. ولی حالا که تشکیل شده امیدواریم جناب آقای دکتر ولایتی مسألة لبنان و فلسطین را در آنجا مطرح کنند و پشتیبانی ملت مسلمان ایران را از فلسطینی‌ها و لبنانی‌ها تا پیروزی کامل اعلام فرمایند. قوة قضائیه ـ حضرت امام حرفهائی که می‌زنند خدا شاهد است اگر دنیا عمل می‌کرد رستگار می‌شد ما که آمادگی به عمل کردن داریم و عمل کردیم و امروز هم پیروز هستیم باید به این فرمایشات امام عملاً عمل کرد نه بصورت بخشنامه واقعاً باید قوانین اسلامی در تمام دادگاهها پیاده شود و قضات مسلمان هم مصدر امور قرار بگیرند، قاضی مسلمان تربیت کردن نه مواد اولیه می‌خواهد که از خارج بیاید، نه استاد خارجی می‌خواهد، بلکه ما از غنی‌ترین کشورهائی هستیم که می‌توانیم قاضی مسلمان تربیت کنیم و راجع به زندانها هم پرونده‌هایشان را بررسی کنند اگر بیگناهی هست آنها را آزاد کنند، اگر احیاناً کسانی هستند که با وثیقه‌های معتبر و محکم می‌شود آنها را آزاد کنند و اگر هم مفسد فی‌الارض هستند و آدمکش و جانی هستند آنها را هم اعدام کنند تا هم مردم بیشتر به انقلاب اسلامی ایمان داشته باشند و هم گروهکهای ضدانقلاب به امید اینکه نیروهائی در زندان داریم بیشتر مردم را در خیابانها نکشند. سوم قوة مجریه ـ امروز ملت مسلمان به شما مجلسیان و رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران چشم دوخته است، از شما و از حضرت خامنه‌ای و نخست‌وزیر تقاضا می‌کنم بازرسانی به وزارتخانه‌ها بفرستند کار این وزارتخانه‌ها و وزیران را زیر نظر داشته باشند، ما مسؤول هستیم، ما مسؤول سخنرانی و توجیه کردن نیستیم، ما مسؤول حفظ قانون اساسی هستیم و باید دقیقاً کارها را زیر نظر داشته باشیم. راجع به اقتصاد کشور: من از همة کسانی که معتقد به اسلام هستند تقاضا می‌کنم برای یکبار این اقتصاد اسلامی را برای مردم تشریح کنند و از روی همان هم عمل بکنند، جناب آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه می‌گویند ولی آنچه در جامعه عمل می‌شود چی هست؟ ما نمی‌گوئیم براساس رساله عمل نکنید ما نوکر رساله و قرآن و نهج‌البلاغه هستیم، ما می‌گوئیم این گدار شاهنشاهی را چه کسی بنا است صاف کند، آقا یک نفر در مشهد دو سه هتل دارد، شبی 7 تا 12 هزار تومان اجاره می‌گیرد و در کنارش کسی است که 2 هزار تومان حقوق می‌گیرد و یا بیکار است ما می‌گوئیم کسانی که پنج طبقه پاساژ دارند هر طبقه‌اش دویست مغازه دارد هر مغازه را بعد از انقلاب یک میلیون تومان می‌فروشند اینها از کجا آورده‌اند، یا اصل 49 را پیاده کنید یا ببینید این آقایان خمس و زکاة داده‌اند یا نداده‌اند یا ضرورت در این جامعه ایجاب می‌کند که یکی شبی ده هزار تومان درآمد داشته باشد یکی دو هزار تومان هم نداشته باشد ما این را می‌گوئیم اگر در جمهوری اسلامی هر کس هر چقدر پول داشت مال خودش ما که ده سال دبیریم و شما که نماینده هستید خدا می‌داند اکثرتان بدهکار هستید. امنیت کشور، باید نیروهای انتظامی با یک فرماندهی یک‌ جا بشوند یک مرکز اطلاعاتی هم داشته باشد نه هر کسی برای خودش کار بکند و تبلیغات اسلامی و اخلاق اسلامی در جامعه منتشر بشود این رادیو و تلویزیون هم تحریرالوسیله امام را اگر درس می‌داد شبها نیمساعت، پانزده دقیقه به خدا ما خیلی با احکام اسلام آشنا می‌شدیم (رئیس ـ یک دقیقة دیگر وقت دارید) پیشنهاداتی نسبت به شهر خودمان داریم که عرض می‌کنم در حالیکه در شهربابک و مس سرچشمه و جاهای دیگر کار فراوان شده و همة آنها مقلد حضرت امام هستند آنچه آنها می‌خواهند این است که اسلام پیروز بشود و طول عمر حضرت امام. ولی کارهائی که باید بشود و چندین سال است پیشنهاد شده و من خدا می‌داند اسیر شدم. از بس نوشتم روی همین است که الآن می‌گویم امیدوارم ان‌‌شاءالله مسؤولین به این تقاضاها عمل بکنند. 1ـ تأسیس بیمارستان که چهار سال است بودجة آن تصویب شده. 2ـ آسفالت راه هرات به شهربابک که پنج سال است بودجة آن تصویب شده و مایحتاج کشاورزی استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان و بندرعباس می‌توانند از همین مناطق هرات و مروست تأمین کنند و تأسیس بانک کشاورزی در هرات. 3ـ راه‌اندازی تلفن که مدتهای زیاد است مردم پول داده‌اند. 4ـ تبدیل نمودن به بخش، هرات و مروست و راویز و ملحق نمودن آنها به شهربابک و بخش نمودن دهج ـ جوزم و خاتون‌آباد و پاریز و تکمیل نمودن دکل تلویزیون هرات و جوزم همینجا من بگویم اگر پول در اختیار رادیو و تلویزیون نگذاریم اینها نمی‌توانند دکلهای تلویزیون را به اصطلاح بسازند. 5 ـ تکمیل برق بقیة روستاها. 6 ـ سلامتی تمام آن کسانی که عمل به اسلام می‌کنند و علاقمند به اسلام هستند و آن کسانی که اگر مسلمان نیستند علاقه به ایرانشان دارند و برای ایران جان فدائی می‌کنند که ان‌شاءالله این کشور را در جهان نمونه برای مبارزه، نمونه برای زندگی کردن و نمونه برای مردن قرار بدهیم، درود بر همة رزمندگان ما و ان‌شاءالله رزمندگان ما را خدا حفظ کند و جنگ را به نفع اسلام و مسلمین خاتمه بدهد. مرگ بر صدام ـ مرگ بر آمریکا ـ مرگ بر اسرائیل. رئیس ـ سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی ـ آقای عبدخدائی بفرمائید. عبدخدائی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، فلاوربک لایؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لایجدوا فی انفسهم حرجاً مما قضیت و یسلموا تسلیما. بار دیگر رهبر پرخاشگر ما رهنمودی عالی به کشور داد و مخصوصاً به دادگاهها و شورای عالی قضائی. او که در مکتب وحی و در دانشگاه امام صادق بزرگ شده برای یک لحظه هم نمی‌تواند قوانینی خلاف اسلام تحمل کند من به شورای محترم نگهبان پیشنهاد می‌دهم ولو با کمک گرفتن از فضلای حوزه‌های علمیه تمامی قوانین دوران طاغوت را اعم از قضائی و غیره بررسی کنند و به مجلس و دولت ابلاغ فرمایند تا مجلس و دولت بوسیلة طرحها و لوایح و قوانین اسلامی تبویب و تصویب کند موضوع دیگر در رابطه با صهیونیست است گرچه صهیونیسم بوسیلة گرفتن واقعی لبنان تا اندازه‌ای فکرش راحت شد ولی بداند انقلاب اسلامی آرام نمی‌نشیند بعد از کشتن هزاران نفر و سوزاندن اجساد نیمه‌جان آنها در کنار خیابانها رژیم دست‌نشاندة آمریکائی بر آنجا حکومت کند این غیرقابل تحمل برای دنیای اسلام است ما از این فاجعه تلخ و فاجعه‌های دیگری که در تاریخ فلسطین اتفاق افتاده به نتیجه‌ای می‌رسیم که سی و چند سال نشستن، کنفرانس تشکیل دادن، کمیسیون تشکیل دادن و سران مرتجع عرب نقشه کشیدن بی‌خاصیت و بی‌فایده است آنها که هم‌پیاله بگین هستند و نوکر آمریکا نمی‌توانند برای نجات فلسطین و رهائی قدس عزیز نقشه‌ای بکشند به برادران فلسطینی می‌گوئیم بیائید از رزمندگان ما که در جبهه‌ها جنگیدند و صدام را دارند به درک و اسفل‌السافلین می‌فرستند سرمشق بگیرند فقط با اتکال به الله نه شرقی و نه غربی اسلحه بر دوش بگیرید و تا آخرین نفس برعلیه صهیونیست و اربابش آمریکا بجنگید موضوعی هم در رابطه با وزارت ارشاد اسلامی به عرضتان برسانم‌، از نخست‌وزیر محترم می‌خواهم هرچه زودتر وزیر ارشادی معرفی نمایند منتها وزیر ارشادی که دارای ویژگیهای خاصی باید باشد که در اولین مرحلة تقوی است، تقوی در او متبلور باشد او الگوی تقوی باشد بطوری که تمام افراد کابینه به او اقتدا کنند و وزنه‌ای در کابینه باشد و افراد پلید و کثیف به کلی مأیوس شوند افرادی که مانند فیلم برزخیها را درست می‌کنند آنهائی که یک عمر فاسد و بلکه مفسد بوده‌اند اینها به کلی از وزارت ارشاد مأیوس شدند گذشته از ارشاد فرهنگ و هنر هم زیر پوش ارشاد است، مرکزی است که من باید بی‌پرده بگویم در حکم خیلی از افراد این است که رقاص هست ماهی شش هزار تومان پول می‌گیرد برای رقاصی، وزیر ارشاد باید بیاید تکلیف اینها را روشن بکند هنر ارزنده است و سازنده است منتها هنر متعهد و اگر هنر متعهد نباشد یارو با سبیل استالینی و با قیافه مارکسی خودش افراد را گمراه می‌کند همانطوری که متأسفانه در لابلای هنر حتی بعد از انقلاب هم این برنامه‌ها چه در صدا و سیما و چه در تأتر و سینما مشاهده شده است باید واقعاً متقی باشد، واقعاً بتواند قاطعانه در مقابل آن مفسدینی که بنام هنر پلیدترین کارها را در زمان طاغوت انجام می‌داده‌اند تصمیم بگیرد. موضوع دوم بینش قوی است یک بینشی که به تمام معنا گسترده باشد آن روستا را هم ببیند دانشگاه را هم ببیند خانة فرهنگی که در کشورهای خارجی ما داریم ببینید تصمیم و نقشه برای ارشاد تمام جامعه بکشد مسألة سوم علم است که واقعاً باید از نظر علمی وزنة بسیار مهمی داشته باشد تا بتواند فضلای حوزه‌های علمیه را جذب کند گرچه تا کنون فعالیتهای تبلیغی شده اما وزارت ارشاد در این رابطه سهم کمی داشته است جامعه جامعة تبلیغی است از نماز جمعه‌ها گرفته تا فعالیتهائی که بوسیلة حوزه‌های علمیه می‌شود ولی ببینیم وزارت ارشاد در این رابطه چقدر فعالیت کرده است چقدر با فرهنگ دو هزار و پانصد ساله شاهی و با فرهنگ پلید پهلوی مبارزه کرده و فرهنگ اسلامی را به خورد جامعه داده است یک بینش وسیعی باید داشته باشد و مسألة چهارم مدیریت کافی، یک مدیریتی که بتواند از تأتر تا حج را اداره بکند هم تأتر، تأتر اسلامی باشد و هم حج، حج سیاسی و عبادی آنطور که الله می‌خواهد بوده باشد لذا پیشنهادم این است هرچه زودتر یک فرد قوی و برازنده‌ای که از سایر وزراء پیشروتر و پیشگام‌تر باشد به عنوان وزیر محترم ارشاد اسلامی معرفی مجلس نمایند. والسلام علیکم و رحمه‌الله. 3ـ بیانات آقای رئیس به مناسبت دستور رئیس امام در مورد لغو قوانین غیراسلامی رئیس ـ متشکر، بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، دستور امام را در مورد لغو قوانین غیراسلامی ملت انقلابی و مسلمان ما و مجلس شورای اسلامی و سایر مسؤولان شنیدند و اقداماتی هم شد ما از این اقدام قاطع امام یک دنیا متشکریم و همیشه مرهون راهنمائیهای به‌موقع و قاطع ایشان بوده‌ایم تقاضای من از برادران مجلس شورای اسلامی و همکاران محترم این است که تمام توان خود را در کمیسیون‌ها و در مجلس و در خارج از مجلس بکار بگیرند برای اینکه مشکلات مربوط به اسلامی‌ شدن همة قوانین هرچه زودتر رفع بشود و جامعة ما از قوانین صددرصد اسلامی برخوردار باشد و رسوبات طاغوت و کفر از این مملکت ان‌شاءالله بیرون برود. 4ـ تذکرات نمایندگان به دولت بوسیلة آقای رئیس رئیس ـ تذکرات نمایندگان محترم. آقای متکی نمایندة کردکوی و بندرترکمن به وزارت نیرو در مورد شروع عملیات اگوسازی بندرگز و کردکوی. آقای دکتر روحانی نمایندة سمنان به وزارت راه در مورد آسفالت جادة سمنان، فیروزکوه، وزارت صنایع در مورد راه‌اندازی مجمتع صنعتی مهدی‌شهر سمنان. آقای علیزاده نمایندة قائمشهر به ستاد توزیع مواد اولیة کارخانجات در مورد تأمین پنبه و سایر مواد اولیه کارخانة نساجی شمارة 2 و 3 قائمشهر. آقای راثی نمایندة میاندوآب به وزارت بهداری در مورد اعزام پزشک زنان و متخصص و ارتوپدی و تأمین آمبولانس جهت بیمارستان میاندوآب. آقای محمدجواد رجائیان نمایندة زنجان به وزارت کشور در مورد لغو طرح انتقال افسران شهربانی. آقای دکتر شیبانی نمایندة تهران در مورد لغو قوانین غیراسلامی به وزارت دادگستری و نسبت به احکام تخلیة خانه‌ها استیجاری و افزایش اجاره‌بها. آقای حسینی‌نیا نمایندة رودسر به وزارت بهداری در مورد رسیدگی به وضع بهداری استان گیلان بخصوص شهرستان رودسر. 5 ـ اعلام وصول سه‌فقره لایحه از طرف دولت رئیس ـ یک لایحه رسیده است که وصول آن اعلام می‌شود. 1ـ لایحه راجع به دسترسی به هویت اشخاص و شناسائی افراد مجهول‌الهویه. 2ـ لایحه راجع به تعویق انداختن مهلت مقرر در بند «پ» تبصرة 40 قانون بودجة سال 1359. 3ـ لایحه راجع به تمدید مهلت قانون الزام دولت به ارائة طرح نظام تشکیلات اداری جمهوری اسلامی ایران. رئیس ـ اولین دستورمان دوفوریتی بوده که هنوز شورای نگهبان تشریف نیاورده‌اند بعلاوه تمام لوایحی که در دستور داریم حضور شورای نگهبان شرط است چون چیزهائی است که از شورای نگهبان برگشته است و چون باید منتظر آن بمانیم آقای دکتر منافی اگر آمادگی دارید می‌توانید تا شورای نگهبان تشریف بیاورند برنامة خودتان را اجراء کنید. ایشان تقاضا کرده‌اند که مقداری با مجلس صحبت کنند که برای ایشان وقت گذاشته‌ایم منتها آخرین برنامه بوده حالا در اولین برنامه اجراء می‌شود. 6 ـ بیانات آقای دکتر منافی وزیر بهداری پیرامون مسائل کلی وزارت بهداری دکتر منافی (وزیر بهداری)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، الحمدلله رب‌العالمین. با عرض سلام و ادب به پیشگاه مبارک پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم و با سلام به شهدای اسلام از صدر اسلام تا به امروز و عرض سلام به پیشگاه مجلس شورای اسلامی یعنی ملت مسلمان و قهرمان ایران، غرض از مزاحمت وقت مجلس این بود که من یکسری از مسائل وزارت بهداری را با ملت درمیان گذاشته باشم و این تقاضائی بود که در تاریخ 27/11/60 از مجلس شده بود که بحمدالله امروز این فرصت نصیب من شد که در خدمت برادران و خواهران عزیز مسائل بهداری را مطرح بکنم و کلاً هدف این است که یک مقدار من بهداری را معرفی کرده باشیم که همه با هم در جریان کار بهداری قرار بگیریم و بعد هم مشکلات را بدانیم و برای رفع مشکلات ان‌شاءالله همانطور که تلاش بوده این تلاش را ادامه بدهیم و ان‌شاءالله به امید خدا بتوانیم روزی را ببینیم که از نظر بهداشت و درمان به حدی رسیده باشیم که قابل قبول برای جامعة ما باشد. وزارت بهداری یک تشکیلاتی است که با 170 هزار پرسنل مشغول خدمت در سراسر کشور است، وظیفه‌اش عبارت از تأمین بهداشت و درمان برای جامعه است، همراه این که وقتی می‌گوئیم بهداشت و درمان مسألة دارو و مواد غذائی و کنترل اینها هم به عهدة وزارت بهداری است، به ضمیمة این وزارتخانه چند سازمان است، مثل سازمان تأمین اجتماعی، سازمان انتقال خون و شرکت خانه‌سازی، شرکت سهامی داروئی و شرکت داروپخش که اینها هم جزء ساختمانهائی هستند که وزارت بهداری روی اینها نظارت دارد و درواقع جزئی از بهداری محسوب می‌شوند. قسمت اعظم سرمایه این وزارتخانه را نیروی متخصص تشکیل می‌دهد یعنی اصل آن نیروئی که موتور این وزارتخانه می‌تواند باشد نیروی متخصص پزشک، پرستار، در رشته‌های پزشکی قسمتهای مختلف پزشکی و در قسمتهای پرستاری قسمتهای به اصطلاح مامائی و غیره و تکنسین‌های مختلف. و تمام این نیروئی که بکار گرفته شده موقعی می‌تواند درست نتیجه بدهد که آن نیروی متخصص به اندازة کافی وجود داشته باشد من‌باب مثال یک بیمارستان موقعی برای ما بیمارستان است که تمام پرنسلش تکمیل است و بودجه‌ای صرف می‌شود که این از نظر کادر پزشکی تکمیل باشد. پس اگر ما بیمارستانی داشته باشیم که تمام کادرها را از مستخدم و تخت و کادر اداری و غیرذلک را داشته باشد که از نظر تعداد شاید چندین برابر پزشک را تشکیل می‌دهد اگر پزشک نداشته باشد ما می‌بینیم که آن بودجه هم بیخودی صرف می‌شود و نهایتاً آن ثمری را که باید بدهد نمی‌دهد. بنابراین آن چیزی که الآن برای ما به عنوان سرمایة اصلی و موتور این وزارتخانه است همان کادر فنی و پزشک است که این نیروی پزشکی و این نیروی متخصص در مملکت ما به اندازة کافی نیست بلکه شاید بتوانیم بگوئیم که به اندازة یک‌سوم نیاز ما را می‌تواند تأمین بکند. خوب، علت این نظامی بوده که در مملکت وجود داشته، علت همین بوده که در مملکت ما هر سال در مجموع حدود 800 نفر از دانشکده‌های پزشکی فارغ‌التحصیل می‌شدند که این با حساب کردن رشد جمعیت در طول سالهای گذشته نصف نیاز مملکت ما بوده است، علاوه براینکه به اندازة نصف نیاز مملکت جمعاً در سطح مملکت پزشک تولید می‌شد این پزشکهائی هم که از دانشکده بیرون می‌آمدند حداقل 50 درصد اینها در مجموع از کشور خارج می شدند با دادن امتحانهائی مثل (ا ـ سی ـ فنجر) آمریکا و جاهای دیگر و به کشورهای خارج می‌رفتند درواقع ایران از آن پزشکی که خرجش کرد زحمت کشیده، دانشکده برایش تأمین کرده محروم می‌ماند. موقعی که به آن باروری رسیده که باید خدمت ارائه بدهد این را گرفته‌اند و برده‌اند. نهایتاً همین مشکل و همین مصیبت که امروز می‌بینیم به سر ما آمده است نتیجه‌اش این شده است که ما امروز حداقل اگر بخواهیم برای هر هزار نفر یک پزشک در مملکت داشته باشم باید بگوئیم که 20 هزار نفر پزشک ما کم داریم برای سالهای آینده بخواهیم در نظر بگیریم در ظرف 10 ـ 15 سال آینده این رقم نیاز به 35 هزار نفر پزشک می‌رسد. بنابراین از حالا باید ترتیبی داده بشود که برای 15 سال آینده حداقل 35 هزار پزشک تربیت بشود تا بشود جواب نیاز جامعه را در 15 سال آینده در این مملکت داد. خوب، برای این باید دانشکده‌ها بصورت فعال دربیایند و تمام مراکز آموزش پزشکی شروع بکار بکنند و تعداد تربیت پزشک را باید بالا برد تا ما بتوانیم به آن هدف برسیم. کادر پرستاری هم همینطور است، کادرهای دیگر فنی هم به همین نحو است. بنابراین یکی از آن نیروهائی را که ما باید کاملاً تقویت بکنیم و الآن کم داریم و به عنوان یک فقر در جامعة ما است، فقر نیروی متخصص پزشکی است. گاهی اوقات ذکر می‌شود مثلاً ما برای فلان نقطه یک متخص زنان می‌خواهیم که زن باشد و مسأله هم کاملاً درست است، خوب شرعاً هم بهتر است که ما متخصص زنان زن داشته باشیم، اما وقتی می‌رسیم به اینکه این متخصص زنان زن را که می‌خواهیم در استانها و شهرها باشد این چه‌جوری تربیت می‌شود. این باید اول یک خانمی باشد که به دانشکدة پزشکی برود، بعد از دیپلم 7 سال پزشکی را بخواند،‌ بعد چهار سال دورة تخصص زنان را ببیند تا یک متخصص زنان بشود. حالا باید حساب بکنیم ببینیم ما در جامعه چند دکتر داریم که اینها خانم هستند و از این خانم دکترها چند درصدشان آمادگی این را داشته‌اند که در رشتة‌ زنان تحصیل بکنند، اکثراً خودشان آمادگی نداشته‌اند، این یکی از عل این هست که ما در تخصص زنان از خانمها کم داریم که خودشان تمایل نداشته‌اند. این یک فاکتور است، چون رشته‌ای است که از رشته‌های دیگر سخت‌تر است، رشتة جراحی است، خانمها کمتر می‌توانند این را تحمل بکنند، کشیکهای شب، علمها، این بوده که نمی‌رفتند. یکی هم آن موقع آن افرادی که می‌خواستند بعضی از تخصصها را در انحصار نگه بدارند راه نمی‌دادند که خانمها در رشته‌های زنان تخصص ببینند. فکر می‌کردند که اگر اینها وارد این رشته‌ها بشوند بالطبع مریضها بیشتر تمایل دارند به خانمها مراجعه بکنند و آنها از آن حالت انحصاری خودشان ممکن است بیرون بیایند و نتوانند آنطوری که باید برای خودشان توشه‌ای که مورد نیازشان است جمع بکنند. این دو عامل سبب شده است که تا به امروز ما در رشتة زنان و زایمان از خانمها کم داریم. و الآن در مسیری داریم می‌رویم که بتوانیم تمام رشتة زنان و زایمان را منحصر به خانمهای دکتری بکنیم که می‌خواهند در این رشته تخصص ببینند و این کار شده است سال گذشته از 30 نفر رزیدنتی که برای رشتة زنان گرفته شد 28 نفر از آنها از خانمها بودند امیدواریم که این ادامه پیدا بکند تا این مشکلات حل بشود ولی در کل ما اصلاً همة نیروی پزشکی را کم داریم. باز سیستمی که در گذشته حاکم بود عبارت از این بود که دانشکده‌های پزشکی فارغ‌التحصیل‌های دانشکد‌ه‌ها را که پزشک عمومی بودند اگر 800 نفر بود که نصف اینها هم از ایران بیرون می‌رفتند موقعی که می‌خواستند برای تخصص بگیرند هر سال 1200 نفر رزیدنت گرفته می‌شد یعنی کسانی هم که در بازار کار بودند و به عنوان پزشک عمومی کار می‌کردند اینها به مرکز استانها و مراکز دانشگاهی برمی‌گشتند که تخصص بگیرند. نتیجتاً این شده که امروز 50 درصد از پزشکهای ما متخصص هستند در صورتی که نسبت صحیح این که به درد جامعه بخورد 15 تا 20 درصد متخصص 80 درصد پزشک عمومی است که ما بیشتر پزشک عمومی لازم داریم تا بتواند جواب آن بیماریهائی را که قابل علاج و قابل پیشگیری است، بیماریهائی را که بشود خیلی سریع جلویش را گرفت از آن نوع بیماریها است جلوگیری بکند و 20 درصد هم متخصص برای آن کارهای تخصصی و بالای تخصصی می‌خواهد اما ما می‌بینیم که ما 50 درصد متخصص داریم، 50 درصد پزشک عمومی، در مجموع ما پزشک عمومی و کلاً پزشک کم داریم ولی از نظر تخصصی ما متخصصین‌مان به نسبت پزشکمان خیلی اضافه است. حالا بعد از انقلاب برای اینکه ما بتوانیم خدمات شهرهای کوچک و روستاها را سطحش را بالا ببریم انقلاب یک قانونی تصویب کرد که همان قانون خدمت نیروی انسانی پزشکی است که شورای انقلاب این را تصویب کرد که سه سال تمام فارغ‌التحصیلان رشته‌های پزشکی باید بیایند بروند به شهرهای کوچک و روستاها یعنی نقاط محروم و نیازمند مملکت، خدمت بکنند و بعداً می‌توانند اگر خواستند تخصص ببینند تخصصشان را ادامه بدهند. این باعث شد که ما بتوانیم مقدار زیادی از شهرهای کوچک و روستاها را به این وسیله پر بکنیم. شاید متجاوز از هفتصد نفر پزشک عمومی و سیصد و چند نفر پزشک متخصص با این طرح اعزام شدند به مناطق محروم و نیازمند. اما از آنجائی که ما کلاً نیرو کم داریم، در کل پزشک کم داریم، وقتی که ما پزشکان را می‌فرستیم اینطرف و آنطرف همین مشکلی را که الآن می‌بینیم در دانشکده‌ها بوجود آمده است که صحبت می‌شود که بیمارستانهای دانشگاهی رزیدنت ندارند و بنابراین کارش دارد خراب می‌شود، خوب پیش نمی‌‌رود، پیش می‌آید. بنابراین اگر ما بخواهیم اینجا را آنطور که زمان قبل اداره می‌شد پر بکنیم بالطبع باید روستاها را خالی از پزشک نگهداریم. دوتا با هم نمی‌شود که هم این کامل باشد و هم آن، مگر اینکه ما از هر دوتای اینها یک معدلی بگیریم، حداقل میزان را در تخصص بکار بگیریم برای رزیدنتی و باز آنقدر که ممکن است برای خدمات بهداشتی و درمانی نقاط محروم و نیازمند هم پزشکانمان را بفرستیم اعزام بشوند و در آنجا به خدماتشان ادامه بدهند. وزارت بهداری از بعد از انقلاب دچار مشکلات جنگ شد (جنگ تحمیلی) که برای بهداری درواقع مسؤولیت و سنگینی‌اش کمتر از ارتش نبوده و نیست چون بهداری تمام نیروی خودش را باید صرف جوابگوئی مسائل جنگی و درمان مصدومین جنگی بکند که تا به امروز ما هزارها مجروح جنگی داشته‌ایم و بحمدالله برادران و خواهران پزشک و پرستار شما همة نیروها، تمام هم خودشان را صرف این کردند که رزمنده‌های ما را درست در همان موقعی که مجروح هستند و نیاز به رسیدگی دارند پذیرائی بکنند و الحمدالله تا امروز آنچه که در توان بوده گذاشته شده و خوب هم اداره شده تا به امروز و این از لطف خدا است که در یک‌ چنین موقعیتی با تمام این مشکلاتی که کشورهای خارج، ابرقدرتها و این جنایتکارها برای ما بوجود آورده‌اند که از هر نظر بهداری هم در مضیقه بود محاصرة اقتصادی روی بهداری هم بود و همة‌ آن مشکلات را هم می‌بایستی تحمل می‌کرد و خوشبختانه تا به امروز جواب مناطق جنگی الحمدلله داده شده، همراه این وزارت بهداری مکلف بوده که کار خودش را هم انجام بدهد که خوشبختانه آن هم تا به امروز خوب عمل شده کما اینکه ما اپیدمی‌های وسیع در مملکت نداریم. باز این هم از لطف خدا است و زحمت آنهائی که الآن در کوه و کمر مشغول مبارزه با این بیماریها هستند. حتی وبا که سالهای قبل تعداد بیشتری را تلف می‌کرد امسال خیلی بهتر کنترل شد سال قبل که سال پیک وبا بود تلفاتی از نظر وبا به معنای اینکه بگوئیم وبا تلفاتی داشته باشد نبود امسال هم که خوشبختانه داریم تابستان را به آخر می‌رسانیم چیز خاصی را به آن معنا نداشتیم. ولی این را هم من به عرض باید برسانم که مشکلاتی که الآن داریم همین مسائلی است که در مملکت وجود دارد آواره‌های جنگی پناهنده‌های افغانی که اینها خودش می‌تواند مقدار زیادی از بیماریها را به کشور ما بیاورد که آثارش مشاهده شده. ما سال قبل از چند میلیون بیماریابی که شده در حدود بیست و هشت هزار بیمار مالاریائی مثبت پیدا کردیم که تحت درمان قرار گرفتند و این از همین مسائل مرزها برای ما مطرح است که امیدواریم بشود راحت‌تر کنترلش کرد. باز در زمان سابق ما دیدیم که اینها آمدند و مراکز مبارزه با بیماریهای سل را همه را تعطیل کردند به این عنوان که سل در کشور ما ریشه‌کن شده در صورتی که ما الآن می‌بینیم که هیچوقت هم ریشه‌کن نشده بود، به همین دلیل هم از اول شروع شد به احیاکردن این مراکز مبارزه با بیماریهای سل که الآن مشغول فعالیت است و ارقام قابل توجهی هم از بیماران سل داشتیم که آنها را دارند درمان می‌کنند و باز هم بیماریابی ادامه دارد تا ان‌شاءالله به ریشه‌کنی سل برسیم. در قسمت بهداشت یکی از وظایف بهداشت تأمین آب لوله‌کشی است برای روستاها، خیلی خب وزارت بعداری از بعد از انقلاب در حدود 3112 پروژة لوله‌کشی روستائی را تحویل داده 1684 پروژه هم در دست اقدام است که از پنج درصد تا نود و پنج درصدش را ما داریم که بعضی‌ها پنج درصد آن شده، تعداد زیادی هم 95 درصد آن در حال اتمام است و همراه این ما می‌دانیم که مسألة لوله و اتصالات و آن چیزهائی که باید برای لوله‌کشی روستاها بکار گرفته بشود ما کم داشتیم، نمی‌توانستیم پیدا بکنیم و بالاخره وزارت بهداری توانست. سال گذشته در حدود سی هزار تن لوله و اتصالات از کشورهای خارج تأمین بکند که آنها رسیده و ان‌شاءالله امسال آنها هم بکار گرفته می‌‌‌شود. راجع به مسأله‌ آموزش در وزارت بهداری، وزارت بهداری مجتمعهای آموزشی دارد که این آموزش تخصص پزشکی و آموزش پزشکی را می‌تواند بدهد و در این مسأله آموزش در حدود اگر بخواهیم حساب بکنیم از نظر رشتة اطفال شاید شصت درصد از متخصصین اطفال را وزارت بهداری می‌تواند تخصص بدهد و این تخصص هم سطحش خیلی خوب است و تا به امروز هم مشغول کار هستند. رشته‌های کودکان، داخلی، جراحی، عمومی، زنان، بیهوشی، پوست، چشم، گوش، رادیولژی، پاتولژی و تمام رشته‌های کلیه و جراحی اعصاب و خود اعصاب اینها از رشته‌هائی است که در وزارت بهداری تخصصش داده می‌شود همراه با دانشکده‌های پزشکی یعنی علاوه بر دانشکده‌های پزشکی که حدود هفت هزار تخت بیمارستانی در اختیار دارد برای آموزش پزشکی، وزارت بهداری هم سه هزار تخت آموزش دارد که اینها را به کار آموزش گرفته و با کادر آموزشی خودش مشغول دادن آموزش پزشکی است، که البته تخصص‌ها ادامه دارد ولی دانشکدة پزشکی‌اش که درواقع دو دانشکده هست اینها همزمان با ستاد انقلاب فرهنگی تعطیل شده بود که آنها هم الآن مشغول به کار خودشان می‌شوند تا بشود ان‌شاءالله بعدها هم رشد پیدا بکند و کار خودش را ادامه بدهد. و اما در رشته‌های دیگر که ما کم داشتیم، کاری را که این مجتمع آموزشی کرد این بد که پنج هزار نفری از دیپلمه‌های طبیعی را گرفتند برای تربیت بهیاری که این گشایش خیلی زیادی در کار بود و این پنج هزار نفر برای مهرماه ان‌شاءالله فارغ‌التحصیل می‌شوند درواقع ما مهرماه شش هزار نفر به بتعداد بهیارانمان اضافه می‌شود همراه این، همان بهداشت کارهای دهان و دندان که طرحش را مجلس تصویب کرد و می‌بایست بهداشت کار دهان و دندان تربیت بشود در ظرف دو سال، برنامه‌اش بطور کامل ریخته شد محل‌هایش آماده شد و ان‌شاءالله برای همین چند ماه آینده شاید برای اول مهرماه ما بتوانیم در حدود پانصد نفر برای تربیت بهداشت کار دهان و دندان بگیریم که اینها در ظرف مدت دو سال بهداشت کار دهان و دندان می‌شون درواقع اکثر کارهای یک دندانپزشک را اینها می‌توانند انجام بدهند و طبق آن مقررات باید در مراکزی باشند که کمتر از ده هزار نفر جمعیت دارد. باز سازمان انتقال خون که وابسته به وزارت بهداری است این سازمان انتقال خون علاوه بر اینکه کارش گرفتن خون و دادن خون به مصدومین و مجروحین و مریض‌هائی است که نیاز به خون و عمل جراحی دارند اینها توانستند در این مدت تلاش خودشان را بکنند برای رسیدن به خودکفائی از نظر تولید فرآورده‌های خون. ما مقدار زیادی از این فرآورده‌های خونی را مثل سرمهای گلوبولین سرمهای آلبومین اینها از خارج وارد می‌شد و الآن سازمان انتقال خون تمام فاکتورهای خون را به اضافة سرمهای آلبومین سرم گلوبولین و سرم ضد یرقان و آنتی‌سرمهائی که از خارج وارد می‌شد الآن دارند تولید می‌کنند همینطور انستیتو پاستور که واکسنها را تولید می‌کند و مقداری از سرمها و آنتی‌ژنهای رنگی را. همراه این باز ما می‌بینیم که در این وزارتخانه هم مثل سایر جاها که ما با تمام این محاصرة اقتصادی و این مشکلاتی که الآن در واردکردن قطعه‌ها داریم یک عده از جوانهای فعال آمده‌اند چیزی به اسم جهاد خودکفائی درست کرده‌اند. یکی از کارهای اینها این بود که اینها رفتند در بیمارستانها هرچه وسیلة اسقاطی و وسائل زائد داشتند جمع کردند اینها به اندازة میلیونها تومان وسیله شده بود برای ما درست در موقعی که ما نمی‌توانستیم قطعه وارد بکنیم اینها توانستند مقدار زیادی قطعات را از همینجا تأمین بکنند و وسائلی را که از کارافتاده بود در بخشهای مختلف بکار بیندازند. مسأله‌ای که الآن ما داریم اینست آنچه را که بهداری در توان دارد اعم از پاسخگوئی مسائل جنگی، اعم از اینکه باید تلاش بکند که جواب امروز را بدهد و برنامه بریزد برای آینده، برنامه‌هائی که ریخته شده برای مدت ده سال آینده به این ترتیب است که ما الآن در سال 1360 تمام آمار روستاها را بطور کامل که گرفته شده مشخص شده که ما در روستاها هر کدام چند خانوار، تعداد جمعیت، وسائلی که در آنجا موجود است، خانة بهداشت دارد یا ندارد، همة اینها مشخص شده و نیاز برآورده شده و استان به استان روی آن آماری که گرفته شده برحسب نیاز برنامه ریخته می‌شود که الآن حدود 5 ـ 6 استان این کار رویش انجام شده که یک دفترچة برنامه، آماده شده است که هر استانی باید بداند که تکلیفش برای ده سال آیندة خودش چیست؟ اما چیزی را که اینجا باید عرض کرد این است، ما مشکلمان تنها ساختن بیمارستان، ساختن درمانگاه، ساختن یک مرکز نیست، مشکل ما این است که آن مرکزی که ساخته می‌شود این مرکز را ما چه‌جوری باید با پرسنل فنی پر بکنیم؟ بنابراین اگر برنامه‌ای داده می‌شود، این برنامه برحسب جمعیت داده می‌‌شود برای اینکه فرض کنید مردم مملکت ما همه افراد خیر همه کسانی هستند که انقلاب را از اول تا به امروز روی دوش خودشان کشیده‌اند و انقلاب را خودشان کرده‌اند و همة مملکت را هم در دست خودشان کشیده‌اند بعضی وقت ما می‌بینیم که یک عده می‌آیند افرادی که تمولی هم دارند خیر هستند جمع می‌شوند یک بیمارستان در یک نقطه‌ای می‌سازند. یا می‌آیند از ما می‌خواهند اجازه بگیرند که بیمارستان بسازند. ساختن این بیمارستان را ما مشروط بر این می‌کنیم که در آن منطقه نیاز به بیمارستان در اولویت باشد یعنی اگر ما امروز در تهرا برای هر هزار نفر چهار تخت بیمارستانی داریم که من عرض می‌کنم این هم حتی کافی نیست اما نقاطی داریم در مملکتمان که برای هر هزار نفر حتی یک‌سوم تخت هم نداریم پس اگر بخواهیم یک بیمارستان بسازیم در محلی می‌سازیم که آن یک‌سوم تخت هم کمتر است تا بتوانیم به یک حد متعادلی برسانیم. اگر می‌خواهیم درمانگاه بسازیم و پزشکی را در آنجا بکار بگیریم تعداد این پزشکان را به نسبت جمعیت و منطقه می‌سنجیم، اول اولویت را می‌دهیم به آنجا که نیاز بیشتر هست. این است که من تقاضا می‌کنم تمام کسانی که می‌خواهند در امر خیر و کار خیر بیمارستان و درمانگاه پیشقدم بشوند و ان‌شاءالله جزء صالحات و باقیات برای خودشان اثراتی را بجا بگذارند در محل‌هائی این کارها را بکنند که طبق آن برنامة بهداری در اختیارشان می‌گذارد. اول از بهداری سؤال بکنند تا بهداری روشن بکند که کجا درمانگاه اگر بگذارد مفیدتر هست که در همانجا این عمل انجام بگیرد. راجع به مسألة دیگری که وزارت بهداری دارد، مسألة دارو است مسألة دارو را قبلاً شما اطلاع دارید اقلام زیاد داروئی وجود داشت در ایران حدود چهار، پنج هزار قلم دارو بود و همة اینها تجارتی بود و دست یک عده افراد سودجو، سیستم هم اینطوری بوده که موقعی که می‌خواستند یک داروئی را بیاورند به هر طرقی که خودشان می‌دانستند اجازة ورود یا پروانة ساخت می‌گرفتند آن دارو را اجازه داشتند آن موقع که در ایران توزیع بکنند و مسأله‌شان هم این بود که هر داروئی که سود بیشتر دارد وارد بکنند و آنها را هم بصورت پروپاگاند، یعنی درواقع تبلیغاتی همان که عرض کردم پروپاگاندی به همین معناست که فقط آن دارو را جا بیندازند که دوا چه ضرورت داشته باشد، چه نداشته باشد فقط بخاطر اینکه این شرکت این دارو را وارد کرده نوشته بشود و اینها فروش برود. و مصرف دارو و درواقع بی‌رویه یک مقدار هم فرهنگ را همانطور کرده بودند که فقط مصرف باشد لذا شما حساب بکنید که اگر ده هزار طبیب در روز هر کدام بطور متوسط پنجاه تا مریض می‌دیدند هر کدام دو قلم دارو را به نفع آنها می‌نوشتند حداقل هر روز پنج میلیون تومان اینها سود آنجوری می‌بردند. بعد از انقلاب طرح ژنریک ارائه شد، طرح ژنریک را مشغول شدند برای تدوین که خلاصه‌اش این است که دارو به اسم مادة اصلی خودش وارد بشود نه به شکلهای تجارتی. این باعث شد که آنهائی که از دارو تجارت می‌کردند منافعشان بخطر بیفتد آن پنج هزار قلم تبدیل شد به هزار قلم داروی ضروری و داروئی که برای همه بطور یکسان مصرف می‌شود اگر آن موقع فرض بکنیم که ما یک قلم دارو آمپی‌سیلین که یک نوع آنتی‌بیوتیک است و سیزده نوعش که توسط سیزده کارخانه یا شرکتهای تجاری مختلف عرضه می‌شد انواع و اقسام تبلیغات هم رویش می‌شد امروز یک نوع وارد می‌شود به اسم آمپی‌سیلین که آن ریشه اصلی‌اش است و مؤثرترین آن وارد می‌شود، چون یکی از کارهای دارو اینست که هر داروئی که داخل مملکت می‌شود باید اول کنترل بشود اگر آن دارو از نظر تأثیر، از نظر کیفیت قابل قبول بود اجازة ورود داده می‌شود بنابراین این آمپی‌سیلین بهترین نوعش را الآن وارد می کند شرکت سهامی داروئی، در اختیار مراکز درمانی می‌گذارد. بنابراین دیگر نیازی به آن سیزده نوع که انواع و اقسام بودند و قیمتهای مختلف داشتند نیست، این دارو عرضه می‌شود از بهترین مراکز شهری تا آن مرز هم که ما برویم اگر یک نفر بیمار آمپی‌سیلین لازم داشته باشد، این آمپی‌سیلین مصرف می‌کند آن هم بهترین نوعش است. یعنی دیگر تبعیضی از نظر دارو، خوب بودن و بد بودن این یک نوع دارو نیست بهترین داروست به همان اسم هم آمده دیگر مسألة سوداگری و سودجوئی در آن به آن معنا نمی‌تواند مطرح باشد. شما اطلاع دارید که دارو در کشور ما از بعد انقلاب نرخش بالا نرفته و ثابت نگهداشته شده و این باعث شده که ما دیدیم یک عده از افرادی که سودجوئی می‌کردند این دفعه بجای اینکه ارز بیرون ببرند دارو را می‌گرفتند بصورت قاچاق می‌بردند و این باعث می‌شد که مقدار دارو در کشور کم بشود به همین دلیل هم توزیع دارو را خود شرکت سهامی داروئی با پنج تا از شرکتهای دولتی و یا سایر شرکتهائی که مدیر دولتی داشتند انجام می‌هد،‌ توزیع را هم دست خودش می‌گیرد. تا به امروز با لطف خدا از نظر دارو نه اینکه ما هیچ کمبود نداشته باشیم، کمبود اساسی ما در دارو مخصوصاً در داروهای مهم نداشتیم و این دارو تا به امروز تأمین شده. امیدواریم که ان‌شاءالله آن نقائص کمی هم که وجود داشته کم‌کم برطرف بشود. امروز ما در حدود 95 درصد دارو را تقریباً به دست شرکت سهامی وارد و توزیع می‌کنیم که به بخشهای خصوصی هم از آنجا مقدار زیادی داده می‌شود و اصل 44 قانون اساسی ان‌شاءالله مخصوصاً روی دارو باید بطور کامل پیاده بشود تا دارو وسیلة تجارت و سودجوئی نباشد. دارو چیزی است که مورد نیاز همه است و درواقع یک کالائی است که باید کاملاً‌ رویش دقت بشود و در اختیار دولت قرار داشته باشد که دست افرادی که مغرض باشند از این مسأله کوتاه بشود از نظر توزیع دارو هم تلاش بر این است که هرچه بیشتر این منسجم‌تر بشود تا اتلاف دارو بوجود نیاید. ولی مسأله‌ای که باید مطرح بشود این است، وزارتخانه‌ها که سازمانهای دولتی هستد اینها تابع قوانین و مقرراتی هستند که متأسفانه هنوز هم در زمان طاغوت مانده است و دست و بال تمام مسؤولین را بسته. باید فکری کرد که این بندها را باز کرد در زمان قبل آن دیوان محاسبات و غیرذلک، تمام اینها وجود داشته و آن افرادی هم که می‌بایست می‌بردند، می‌دزدیدند، دزدیدند و بردند و خیانت هم کردند. امروز تمام آن قوانینی بیشتر دست و پای ما را گرفته و شما می‌بینید که کارها را اکثراً همین مسائل به تأخیر می‌اندازد. ما وقتی که می‌گوئیم یک نهاد انقلابی مثل جهاد می‌تواند خوب کار بکند دوتا خصوصیت در جهاد هست که می‌تواند خوب کار کند. یکی این است که یک عده نیروی ایثارگر آنجا جمع شده‌اند ولی یک فاکتور مهم دیگر هم اینست که آن ضوابطی را که وزارتخانه‌ها و سازمانهای دولتی دارند، آنها ندارند. اگر یک سیستمی هست که آن می‌خواهد بنائی را بسازد یا یک چیزی را بخرد، راحت می‌تواند این را تهیه بکند بدون کوچکترین گرفتاری خوب بالطبع این کارش راحت‌تر راه می‌افتد. من یک مثالی برای شما اینجا می‌زنم. فرض بکنید که ما می‌رویم یک دستگاهی را برای یک بخش تهیه بکنیم. تا ما بیائیم آن مسائل را رعایت بکنیم، استعلام بکنیم، به مناقصه بگذاریم، چه کنیم، چه کنیم که تمام اینها جزء این برنامه‌ها هست تا ذیحساب بخواهد آن پول را بپردازد چند ماه وقت می‌گذرد موقعی که می‌رویم سروقت آن می‌بینیم که قبل از ما یک بخش دیگری این را خریده و برده، تازه الآن دیگر چیزی دست ما نمی‌آید. دو مرتبه باید شروع کنیم برای یک جنس دیگری اقدام بکنیم تا بتوانیم کوچکترین چیزی را برسانیم به مراکز. این است که این مسائل یک مقدار باعث کندی می‌شود در کارها. موضوع دیگری که من اینجا عرض می‌کنم این است که الآن با تمام مشکلاتی که وجود دارد، کمبود پزشک هست، کمبود کادر فنی هست، محاصرة اقتصادی و این گرفتاریهائی که الآن ما داریم. مسائل جنگ و ارز همة اینها با هم اثر می‌گذارد روی تمام سیستم‌ها منجمله بهداری هم یکی از آنها است ما پزشک در مملکتمان کم داریم باید از پزشکان موجود حداکثر استفاده بشود و الآن شما اگر دقت بفرمائید می‌بینید که ما در جامعة خودمان بزرگترین تحمیل را الآن به جامعة پزشکی می‌کنیم چون کمبود داریم اگر می‌گوئیم سالی یکماه خدمت اجباری باشد می‌گذاریم برای پزشکان اگر می‌گوئیم دانشکدة پزشکی وقتی فارغ‌التحصیل می‌دهد حتماً باید برود در مناطق محروم و نیازمند کار بکند برای پزشکان است. همه‌جور فشار را داریم می‌آوریم بخاطر اینکه ما نیرو کم داریم و این پزشکان ما هستند که این را خوب تحمل می‌کنند واقعاً هم باید از آنها تشکر کرد که با وجود این کمی، که ما الآن داریم اینها با ایثار کردن و از جان خودشان مایه‌گذاشتن و شب خوابشان و استراحتشان را در اختیار ملت قراردادن توانسته‌اند جواب این نیازهای پزشکی مملکت را بدهند که از یک طرف جنگ تحمل بشود از یک طرف هم ما بتوانیم همین نیازهای معمولی‌مان را پاسخ بدهیم. اما موضوعی که مطرح است این است، همه‌جا مردم ما، همة افراد ما آن حد اعلای ایثار را ندارند و این دلیل نیست که ما استفاده نتوانیم بکنیم. خوب پزشکان حداقل رفاه را اگر ما بخواهیم بگیریم باید برایشان در نظر گرفته بشود تا ما بتوانیم جذب بکنیم و اینها را در جامعه بکار بگیریم. از هر نظر بتوانیم ما تأمین بکنیم برای این باید کاملاً تلاش کرد و فکر کرد. نهایتاً اینکه ما می‌بینیم اکثر پزشکانی که ما در خارج داریم اینهائی که حاضرند بیایند شرایطی را می‌خواهند که ما در اختیارشان بگذاریم و اگر ما بتوانیم در قوانینمان مسائل رفاه و آن خواستهای آنها را تأمین بکنیم، می‌توانیم ما تمام پزشکان را (اکثرشان را اگر تمامشان را هم نتوانیم) آنهائی که عشق آمدن به مملکت را دارند بتوانیم برای خدمت در مملکت بیاوریم و اینها مشغول کار بشوند در مملکت خودمان. پزشکان خارجی که الآن برای ما دارند سرویس می‌دهند بهیچوجه مطلوب مملکت ما نیست پزشکان خارجی سالهای قبل از انقلاب اینها همینطوری با قراردادی که با این سفارتخانه‌ها داشتند تعدادی را آنها لیست می‌دادند اینها هم برمی‌داشتند و می‌آوردند. از سالهای قبل (بعد از انقلاب) ما تصمیم گرفتیم اینها را امتحان بکنیم وقتی که اینها را دادیم به مراکز آموزشی، امتحان کردند با کمال تأسف ما مشاهده کردیم که اکثر اینها آن حداقل توان علمی یک پزشک عمومی را ندارند، این بود که ما قرار بر این گذاشتیم که هر پزشکی را که ما می‌خواهیم از خارج وارد بکنیم به ایران اینها ما برویم امتحانشان بکنیم این هم اول با مخالفت بعضی از سفارتخانه‌های خارجی روبرو شد ولی بعد موافقت کردند من یک قلم نتیجه‌اش را در خدمت شما عرض می‌کنم که وقتی پارسال رفتند در پاکستان امتحان کردند از هشتصد نفر پزشکی که شرکت در امتحان کرده بودند فقط هفده نفر اینها از صد نمره پنجاه نمره گرفته بودند، از آسانترین سؤالهای پزشک عمومی. بنابراین، این مطلوب ما نیست که در این سطح افرادی را در روستاهای خودمان، در شهرهای کوچک خودمان، داشته باشیم که آشنائی کامل به پزشکی نداشته باشند و نخواهند خدمت بدهند و به نظر ما علاوه بر اینکه اینها خدمت نمی‌دهند، بلکه اینها فقط عناصری هستند که دارو را تلف می‌کنند یعنی یک بیمار می‌‌رود مراجعه می‌کند شاید فرض کنید دوا هم لازم ندارد یا با یک قلم دارو خوب می‌شود، یک کیسه دوا پر می‌کنند و می‌دهند دست مریض، هم دوا را تلف می‌کند و هم اینکه آن دوا عوارض جانبی می‌تواند روی مریض داشته باشد و هم اینکه اصلاً فرهنگ مصرف دارو را در ما اشاعه می‌دهند که ما هدفمان این است که این فرهنگ در جامعه از بین برود. دارو باید فقط در مواردی که صددرصد ضرورت دارد مصرف بشود، همینطوری حالا بدهیم ببینیم چطور می‌شود، دوا بخوریم ببینیم چه‌جوری است. اینجور نمی‌شود مصرف کرد. اینها ما می‌بینیم برای ما یک‌چنین عناصری هستند. این است که باید تلاش کرد تا این مسأله حل بشود و ما هم فکر می‌کنیم که باید سعی بکنیم که جای اینها ایرانیهائی را جایگزین بکنیم که این استعدادها را دارند و می‌شود در مدت زمان معینی افرادی را تربیت کرد که حداقل به اندازة آنها بتوانند خدمت در روستاها بدهند خدمت در مراکز کوچک شهری بتوانند ارائه بدهند و همان دوره‌های کوتاه‌مدت پزشکی را می‌شود مقطعی کرد و اینها را برایشان انجام داد و این هم قابل اجراء است، یکسری برنامه‌ هم برای این هست که تا به امروز به همین علت بسته ‌بودن دانشکده‌ها و نبودن اجازه از طرف ستاد این عمل شروع نشده، ان‌شاءالله وقتی که اجازة این کار گرفته شود افرادی را که بتوانند در آنجا سرویس بدهند ما بتوانیم تربیت بکنیم و بفرستیم. من نمی‌خواهم بطور کامل تمام گزارشات را اینجا بگویم که مثلاً وزارت بهداری چند مریض دیده چند بیماریابی کرده، چند واکسن زده اینها نیست، اینها آماده شده است. اگر برادران علاقه داشتند ما خدمتشان می‌فرستیم. فقط من خواستم اینجا مشکلات را به عرض برسانم و آن مشکلات ما این است که ما پزشک کم داریم، پرستار کم داریم، کادر فنی پزشکی محدود داریم، در تقسیم اینها هم آن موقع درست تقسیم نشده، توزیع غیرعادلانه بوده، این هم چیزی نیست که ما بوجود آورده باشیم، همة آنها هم باز به هم مربوط است اگر ما می‌بینیم که در تهران تعداد پزشک زیاد است یا در مراکز استانها زیاد است همیشه دو عامل است یکی عامل رفاهی بوده که خیلی خوب، پزشک هم مثل هر بشر دیگری که می‌خواهد زندگی بکند سعی می‌کند جائی زندگی بکند که مدرسة بهتری داشته باشد که بتواند بچه‌اش را مدرسة بهتر بگذارد سعی می‌کند راهش بهتر باشد، سعی می‌کند آن چیزهائی را که برای خودش در نظر می‌گیرد باشد، این یک عامل بوده. یک عامل دیگر هم وجود امکانات بوده. پزشک در محلی می‌تواند مفید باشد که امکانات متناسب با تخصصش را در آن محل داشته باشد. همة اینها را تشکیلات قبلی در مراکز استانها جمع کرده بود. بنابراین پزشک را به طرف مراکز استان می‌کشید بخاطر همین دو مسأله. هم امکانات فعالیت و کار کردن برایش در مرکز فراهم‌تر بود، هم مسائل دیگر. این است که اینها همزمان با هم باید اصلاح بشود، یعنی ما باید موقعی که می‌خواهیم پزشک داشته باشیم در مراکز استانها، همزمان این باید راه هم به آنجا بکشیم، همزمان این باید برق هم به آنجاها بتوانیم ببریم، همزمان این مدرسه هم باید در آنجا داشته باشیم، اینها هماهنگ با هم، ان‌شاءالله آنطور که شأن انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی هست، مطابق با شأنش باید انجام بگیرد و وقتی همة اینها با هم هماهنگ برود آنوقت دیگر علتی نخواهد بود که پزشک به آن مناطق کمتر برود یا نخواهد برود. آنها هم با شور و شوق می‌روند چون دو چیز می‌خواهند یکی اینکه امکانات دستشان داشته باشند که بتوانند با آن امکانات خدمت ارائه بدهند. یکی هم اینکه برای خودشان هم مفید واقع بشوند. رئیس ـ پنج دقیقه وقت دارید. منافی ـ این مسأله را باید در نظر گرفت من در خاتمه این را می‌خواهم عرض بکنم موقعی که مرحوم شهید رجائی به مجلس آمدند، گفتند که من مقلد امام هستم و فرزند مجلس بالطبع کسانی را برای همکاری خواستند که این دو اصل را کاملاً به آن مقید و مؤمن به این قضیه باشند، باور داشته باشند به این قضیه، این است که تمام کسانی که در دولت هستند همه خودشان را مقلد امام، و فرزند مجلس می‌دانند و من این را فقط عرض می‌کنم که از مجلس ما تقاضا داریم که با فرزند خودشان پدرانه رفتار بکنند و ان‌شاءالله که این رفتار پدرانه مجلس و فرزندی این دولت با هم دست به دست بدهد تا جمهوری اسلامی را آنطور که خدا می‌خواهد و مدنظر امام بزرگوارمان هست به ثمر برسانیم و از خدا می‌خواهیم که ما را به عزت بندگی خودش عزت ببخشد و از خدا می‌خواهیم که ما را در مقابل خودش، امام و کسانی که به ما اعتقاد کردند روسیاه نکند و از خدا می‌خواهیم که به ما این توفیق را بدهد که ما خدمتگزار مردم مسلمان مملکت‌مان و مسلمانهای دنیا باشیم ان‌شاءالله و از سربازان امام زمان بحساب بیائیم و امیدواریم که ان‌شاءالله خداوند چشم همة ما در حضور امام به زیارت امام زمان روشن بکند ان‌شاءالله، والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته. 7ـ تصویب قانون راجع به فارغ‌التحصیلان رشتة پزشکی و زنان و مامائی برای ورود به دورة تخصصی قبل از انجام خدمت سربازی و خدمات قانونی دیگر رئیس ـ متشکر بسیار خوب دستور دوفوریتی کلیاتش تصویب شده بود حالا وارد پیشنهادها می‌شویم. کیاوش ـ تذکر آئین‌نامه‌ای دارم. رئیس ـ آقای کیاوش تذکر آئین‌نامه‌‌ای دارند بفرمائید. کیاوش ـ مادة 35ـ خیلی خلاصه کنم در یک جمله راجع به مهلت قانونی کمیسیون‌ها است که در حدود یک ماه است تمام شده و از یک ماه به اینطرف کمیسیون‌ها هر کاری که انجام می‌دهند غیرقانونی است و فردا هم مجلس تعطیل خواهد شد یک ماه هم آنطرف تعطیل می‌شود، به این طریق از یک ماه به اینطرف ‌… رئیس ـ آقای کیاوش، شما هنوز یاد نگرفته‌اید که تذکر قانونی مربوط به برنامة مجلس است. کیاوش ـ آئین‌نامه عرض کردم قربان. رئیس ـ آئین‌نامه مربوط به برنامة مجلس است. ادارة مجلس مربوط به اینجا نیست خواهش می‌کنم بفرمائید. کیاوش ـ کمیسیون‌ها اداری است آقای هاشمی؟ رئیس ـ خوب این توضیح را از جناب آقای خامنه‌ای بگیرید ایشان ترتیبش را داده‌اند و این مربوط به اینجا نبود، خواهش می‌کنم خلاف آئین‌نامه عمل نفرمائید (محمد خامنه‌ای ـ اگر اجازه می‌فرمائید بنده در این مورد توضیحی بدهم) لازم نیست اصلاً مربوط به این جلسه نیست. آقایان وقتی که می‌خواهند تذکر آئین‌نامه‌ای بدهند قبلاً آئین‌نامه را ببینند، تذکر دربارة برنامه‌های مجلس است. اخطار قانونی برنامه را اصلاً قطع می‌کند. این را کتباً از من سؤال کنند جوابش را می‌گیرند، بسیار خوب اولین پیشنهاد را مطرح کنید. منشی ـ آقایان: فهیم، نواب، محلاتی، کیائی، دکتر خلیلی پیشنهاد حذف اعداد 120 و 50 از بند 1 و 2 مادة واحده را داده‌اند. رئیس ـ یکی از آقایان توضیح بدهند، آقای محلاتی بفرمائید. محلاتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، پیشنهاد ما این بود که این تعداد حذف بشود و تعداد 120 نفر و همینطور در قسمت دوم 50 نفر از بانوان حذف بشود من زیاد صحبت نمی‌کنم، فقط عرض می‌کنم بر اینکه این انتخابی که در اینجا شده از میان افرادی است که سرباز وظیفه و خدمات قانونی خودشان را انجام نداده‌اند. با توجه به اینکه نیازهای نیروهای مسلح ما بقدر کافی هست افراد داوطلب و حتی اضافه هم هست و بقدر کافی هم به مقدار داوطلب وسیلة آموزشی حتی ندارند. در آنجا نیاز نیست برای اینکه حتماً اینها به خدمت سربازی بروند، ولی نقطة مقابلش ما الآن به پزشک و تربیت پزشک نیاز داریم و در حالیکه دستمان بطرف خارج دراز است و از طرف دیگر به گفتة آقای وزیر علوم در جلسة گذشته فرمودند ما الآن به اندازة 450 نفر می‌توانیم آموزش بدهیم درحالیکه نیاز ما به حد اعلی است و وسائل تربیت و آموزش هم برای اینها آماده است محدود کردن این قانون به 120 نفر در میان مردها و 50 نفر در میان خواهرها این برخلاف مصلحت است و الآن این نیاز ما باید برطرف بشود. این چه قیدی است که ما بگذاریم حتماً 120 نفر، اگر چنانچه بتوانیم جذب کنیم و این تعداد 450 نفر را در دورة تخصصی یاد بدهیم و دیگر نیازمان به خارج کمتر بشود این یک وظیفه‌ای است که برای ما هست، در آن جهت نظام وظیفه هم نیاز به آن صورت الآن وجود ندارد که بگوئیم که داوطلبی نیست و حتماً باید در آنجا انجام وظیفه بکنند. بنابراین پیشنهاد ما این است که این تعداد حذف بشود و دست دولت و وزارت علوم برای انجام تربیت این متخصصین باز باشد. والسلام. منشی ـ آقای کاظمی مخالف. کاظمی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، این تعدادی که اینجا مشخص شده دیروز با جناب آقای نجفی وزیر علوم صحبت کردیم، علت ذکر تعداد برآورد افراد متعهدی است که در میان این تعداد در نظر گرفته شده و این اندازه بیشتر حدس نمی‌زنند که افراد متعهدی که برای این رشته‌ها مفید باشند وجود داشته باشد و لذا به همان تعدادی که برآورد کرده‌اند محدود کرده‌اند که احیاناً افرادی که صلاحیت این رشته را ندارند و بعداً مشکلات ایجاد می‌کنند وارد دانشکده‌ها نشوند. والسلام. رئیس ـ موافق صحبت کند. منشی ـ آقای دکتر خلیلی موافق. دکتر خلیلی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، حذف «تعداد 120 نفر از» عملاً هیچ تأثیر و اثری در آن خواسته وزارت فرهنگ و آموزش عالی نمی‌دهد و خوب هم هست، به این دلیل که تبعیض بطور کلی صلاح نیست آنهم در جمهوری اسلامی و به این شکل می‌شود: «فارغ‌التحصیلان پزشکی که دارای شرایط تعیین شده توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی است الی آخر» من با وزیر فرهنگ و آموزش عالی هم صحبت کردم ایشان هم با حذف آن تعداد «120 نفر از» موافق هستند راجع به آن پیشنهاد دوم هم که مربوط به آن 50 نفر است می‌خواهید صحبت بشود صحبت کنم، آن هم همینطور آن هم اگر «تعداد 50 نفر از» حذف بشود ما این را حق را به تمام بانوان فارغ‌التحصیل پزشکی بدهیم که بتوانند متخصص زنان و مامائی بشوند با توجه به اینکه متخصص زنان زن خیلی کم داریم و در اکثر شهرها که اصلاً پزشک مرد هم نداریم و در جاهائی هم که هست 90 درصد اینها مرد هستند و در جمهوری اسلامی و نظام اسلامی به نظر من درست نیست که اگر ما بتوانیم زن متخصص تربیت کنیم به مرد متخصص خانمها مراجعه بکنند در رشتة زنان. بنابراین این محدودیت را از آن برداریم تا اینکه کسانی که واقعاً دارای شرایط باشند بعد از دادن امتحان و همان داشتن صلاحیت عملی و هم صلاحیت تعهد و واجد بودن شرایط اخلاقی و آن شرایطی که خود وزارت فرهنگ و آموزش عالی می‌گذارد بنابراین من با حذف این دو قسمت از جلو این دو بند موافقم. والسلام. رئیس ـ بسیار خوب آقای سرهنگ افراخته بفرمائید. سرهنگ افراخته (معاون وزارت دفاع)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با درود ه امام امت و رزمندگان اسلام به استحضارتان برسانم که در تمام مدتی که این لایحه مطرح است با توجه به مشکلاتی که ارتش دارد واقعاً من درنهایت ناراحتی نشستم و این را تحمل می‌کنیم چون تصمیم دولت است و ما هم اجباراً از آن پشتیبانی می‌کنیم، ولی ارتش جمهوری اسلامی ایران الآن اکثر نیازمندیهای پزشکی آن بوسیلة کادر وظیفه تأمین می‌شود و همین الآن که من خدمتتان دارم این را عرض می‌کنم قریباً سیصد و پنجاه نفر از این پزشکان وظیفه‌ای که در خدمت ارتش هستند از خدمت مرخص می‌شوند و تأمین این پزشکها برای ارتش واقعاً به هیچ ترتیب امکان‌پذیر نیست، ستاد مشترک ارتش بارها به وزارت دفاع اعلام کرده که در مضیقه شدید است از نظر تأمین کادر پزشکی بخصوص برای جبهه‌ها البته در جلسات مختلف این موضوع بررسی شده، نیاز وزارت فرهنگ و آموزش عالی تأیید شده، واقعاً نیاز دارند ولی ارتش هم بسیار نیازمند است و بسیار در مضیقه است، بنابراین من استدعایم این است که تعداد حذف نشود حتی اگر امکان داشته باشد این تعداد کمتر هم بشود. یکی از نمایندگان ـ وزیر دفاع امضاء کرده‌اند. رئیس ـ بسیار خوب، وزیر دفاع امضاء کرده‌اند ولی این پیشنهاد حذف است. سرهنگ افراخته ـ عرض کردم که وزیر دفاع امضاء کرده‌اند. رئیس ـ پیشنهاد حذف را بحث می‌کنند، وزیر دفاع که پیشنهاد حذف را امضاء نکرده است. سرهنگ افراخته ـ نیازمندی وزارت فرهنگ و آموزش عالی را هم تأیید می‌کنم، لایحه را هم تأیید می‌کنم عرض می‌کردم ولی اگر حذف بشود نتیجه این خواهد شد که ارتش نمی‌تواند از پزشکان دیگر هم استفاده کند و همه می‌خواهند بروند دورة تخصصی ببینند. بنابراین تعدادی که باید به ارتش بیایند و بعد از ارتش هم تازه وزارت بهداری هم (البته من از طرف آنها حرف نمی‌زنم) باز وزارت بهداری هم با مشکلاتی روبرو خواهد شد. بنابراین تقاضا می‌کنم که این رقم حذف نشود دیگر عرضی ندارم. رئیس ـ آقای دکتر نجفی مطلبی دارند؟ (نجفی ـ من با حذف موافقم) ایشان با حذف ارقام موافقند وزیر بهداری آقای دکتر منافی بفرمائید. دکتر منافی (وزیر بهداری)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. ببینید مسأله، کلش از این قرار است، طبق آن لایحه‌ای که در مجلس تصویب شد تمام فارغ‌التحصیلان رشتة پزشکی مکلف به انجام طرح سه ساله هستند یعنی وقتی از دانشکده بیرون آمدند باید بیایند بروند در نقاط محروم و نیازمند کار بکنند برای مدت سه سال. منتها مادة 3 آن قانون گفته است که، چنانچه اینها خدمتشان را کامل انجام بدهند در زمان صلح از خدمت زیر پرچم معاف می‌شوند، چون زمان صلح ذکر شده بنابراین ارتش می‌گوید که اینهائی که الآن از دانشکده بیرون می‌آیند پس همه را من باید بگیرم و ببرم. الآن صحبت در کل، این است که اجازه داده‌اند که صد و بیست نفر از اینها بیایند، اگر قرار باشد آن 120 نفر یعنی آن رقم ذکر نشود می‌بایست که همان طرح باشد که بهداری اجازه داشته باشد آنوقت مطابق آن طرح که دانشکده‌ها را هم بتواند احیاء بکند با همان تعدادی که نیاز دارد، با در نظر گرفتن نیاز دانشکده‌ها و نیاز روستاها، آن رقم اگر بخواهد ذکر بشود صددرصد این باید جزو طرح بیاید، یعنی همانطور که در آنجا گفته شده دیگر مسألة جنگ و صلح مطرح نشود وزارت بهداری همانطور که الآن دارد در جاهائی که ارتش نیاز دارد، سرویس و خدمات درمانی را می‌دهد، حتی در جبهه‌ها، باز هم مسؤولیت به عهدة وزارت بهداری باشد، اگر رقم ذکر نشود باید همان طرح عیناً اجراء بشود. محمد شبستری ـ اخطار قانون اساسی دارم. این پیشنهاد برای دولت بار مالی دارد و قابل قبول نیست. رئیس ـ خود دولت آورده است چرا بار مالی دارد؟ توضیح بدهید، آقای دکتر منافی می‌گویند اصلاً‌ برای بهداری بار مالی ندارد، قبلاً‌ تصویب شده. دکتر منافی ـ بار مالی ندارد، وزارت بهداری می‌تواند تمام پزشکان را استخدام بکند یعنی این امکان و این اعتبار را دارد که استخدام بکند، بنابراین برای دولت بار مالی ندارد. محمد شبستری ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. این پیشنهادی که نمایندگان داده‌اند بار مالی دارد به این دلیل که امکان این را می‌دهد که بیش از صد و بیست نفر بتوانند معاف بشوند پیشنهادی دولت صد و بیست نفر است، اما اگر بیشتر معاف بشوند مطابق آن چیزی که از طرف ارتش در اینجا گفته شد، معنایش این است که بار مالی تحمیل می‌شود به ارتش و ارتش از بودجة دولت استفاده می‌کند، زیرا ارتش از بیش از صد و بیست نفر پزشک محروم می‌شود و باید جبران بکند، از این لحاظ بار مالی ایجاد می‌کند. رئیس ـ انصافاً‌ این از آن اخطارهای ناوارد بود. 188 نفر در مجلس حاضر هستند، پیشنهاد آقایان حذف این ارقام است آن پنجاه نفر و صد و بیست نفر کسانی که با حذف این ارقام موافق هستند قیام بفرمایند (عدة کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ آقای هراتی پیشنهاد اضافه شدن کلمة حداکثر در جلو عبارت تعداد صد و بیست نفر در بند (1) این ماده را داده‌اند. هراتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، انگیزة پیشنهاد «حداکثر» بخاطر این است که بعداً ممکن است این افرادی که انتخاب شدند پرونده‌هائی از آنه دربیاید و مشخص بشود که اینها وابستگی به گروهکهای غیرقانونی دارند یا یکسری انحرافاتی دارند که شایستگی لازم را برای ادامه در رشتة تخصصی خودشان ندارند. اگر این «حداکثر» نباشد دست وزارت علوم و بعداً هم ان‌شاءالله پیشنهاد و تصویب می‌شود، وزارت بهداری بسته می‌شود یعنی مجبور است تحت هر شرایط و دارای هرگونه انحرافی که باشند این صد و بیست نفر را بپذیرد ولی وقتی اینجا ما «حداکثر» را در اینجا پیشنهاد بکنیم دست وزارت علوم و آموزش عالی باز شده که اگرچه در جریان مصاحبه و چه در جریان دورة رزیدنتی که طی می‌کنند احساس کرد که اینها آن شایستگی لازم را ندارند اینها را کنار بگذارد و جامعة پزشکی را از وجود یکسری افراد منحرف پاک کند. رئیس ـ آقای هراتی برای اینکه بحث به مخالف و موافق نکشد اولاً این «می‌توانند» دارد و ثانیاً «شرایطی که وزارت فرهنگ و آموزش عالی» دارد یعنی باید دارای آن شرایط باشند. هراتی ـ بعد از شرایط ممکن یکسری مسائل پیش بیاید و بعد هم من صحبت کردم، معاون پارلمانی وزارت بهداری هم معتقد به این «حداکثر» هست والا می‌گوید بعد دست ما بسته می‌شود. رئیس ـ اگر وزارت فرهنگ و آموزش عالی بخواهند خوب می‌گیرند «حداکثر» هم چیزی را حل نمی‌کند فرض بر این است که آنها شرایط را دارند یا ندارند، اگر دارند که می‌گیرند. هراتی ـ خوب بعداً در طی دورة دو سه ساله که طی می‌کنند ممکن است یکسری مسائل روشن بشود که اینها شایستگی ندارند، آنوقت دستشان بسته است. رئیس ـ حالا اگر اصرار دارید مطرح بشود ولی من می‌گویم این چیزی را اضافه نمی‌کند، چون اولاً «می‌توانند» دارد بعد هم شرایط آنها را باید تعیین کنند هیچ چیزی به محتوا اضافه نمی‌کند. هراتی ـ اگر این منظوری که بنده دارم تأمین می‌شود من دیگر نظری ندارم. رئیس ـ بلی اینجا تأمین می‌شود پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ آقایان: ناطق‌نوری‌‌‌ ـ هراتی ـ نواب پیشنهاد داده‌اند در سطر دوم بند (1) و سطر دوم بند (2) بعد از عبارت «توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی» «وزارت بهداری» اضافه بشود. رئیس ـ توضیح بدهید. هراتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، این پیشنهاد دوم دقیقاً در این رابطه است که وزارت فرهنگ و آموزش عالی تنها کاری که انجام می‌دهد کارهائی است در زمینة تدریس و استاد و دانشگاه، و مسائل آموزشی و این دقیقاً وزارت بهداری است که در رابطه با کمبودها، نیازها و تعهداتی است که لازم است از این افراد بگیرد. بنابراین اگر اینجا ما وزارت بهداری را پیشنهاد نکنیم عملاً بعداً معلوم نیست که اینها با شرایطی که وزارت بهداری برایشان قرار می‌دهد، آن شرایط را بپذیرد. ولی اگر در همین ابتداء با همکاری همدیگر و مشکلات و گرفتاریهائی که وزارت بهداری در این رابطه دارد، آن شرایط را تعیین کنند، بعداً هم اینها در اختیار وزارت بهداری هستند و وزارت بهداری در هر منطقه‌ای که نیاز داشته باشد و بخواهد، اینگونه افراد را به آن مناطق اعزام خواهد کرد و در ضمن با توجه به اینکه لایحة درمان و آموزشکی هم در دست تهیه است ان‌شاءالله تصویب بشود مشکلی پیش نخواهد آمد برای اینکه قبلاً وزارت بهداری شرایط خودش را با وزارت علوم و آموزش عالی هماهنگ کرده و به عهدة وزارت بهداری هم که بیفتد وزارت بهداری قبلاً شرایطش را مطرح کرده و اینها افرادی خواهند بود که ان‌شاءالله بعد از فارغ‌التحصیل شدن در خدمت وزارت بهداری و نیازمندیهائی که این وزارتخانه در این رابطه خواهد داشت خواهند بود. منشی ـ آقای دکتر شیبانی مخالف. دکتر شیبانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، ضمن تقدیر از زحمات دکتر منافی که همیشه مزاحم ایشان بوده‌ایم ولی من به کار وزارت بهداری یعنی آن قسمت اداریش اعتقادی ندارم. آن دکترها را رم می‌دهد، یک مقداری شرایط می‌گذارد، که این کاری هم که می‌خواهیم از این دکترها بگیریم نمی‌شود، بعد از خاتمة تحصیل اینها، تمام اینها در اختیار وزارت هستند، هرجا وزارت بهداری آنها را فرستاد مجبور هستند بروند. اما اکنون اگر شرایط آنجا را بگذاریم، من مخالفم برای اینکه می‌دانم عملاً این کار به نفع پزشکان نخواهد بود. یعنی به نفع بیمارستانهای دانشکدة پزشکی نیست، دست وزارت بهداری باز است که دکترهای دیگر را برای کارهای خودش بگیرد اما دست دانشگاه بسته است. این چیزی است که من یکبار هم خواهش کرده‌ام، حالا هم مجدداً خواهش می‌کنم از نمایندگان محترم شبها به بیمارستانها بروند سر بزنند، الآن یک مسأله‌ای هم که ما با وزارت بهداری بحث داریم این است که چندتا بیمارستان خصوصی هم که هست، مرتب پا در کفش آنها می‌کنند و اینها را هم می‌خواهند ببندند، که حداقل یک مقداری کار درمان را انجام می‌دهند این مسأله به نظر من همان شرایط باشد، هیچ تغییر در آن ندهند. منشی ـ آقای حائری‌زاده موافق. حائری‌زاده ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با توجه به اینکه مجلس لایحه یکپارچه شدن بهداری و مسائل درمانی کشور را تصویب کرده و الآن هم در کمیسیون‌ها دارد بحث می‌شود و مسألة شورای عالی آموزش و بهداشت کشور، آن هم باز لایحة دیگری است که باز در دستور کار مجلس است و مجلس محترم تصویب کرده این اضافه شدن وزارت هداری و تعیین شرایط توسط وزارت فرهنگ و وزارت بهداری در جهت تحکیم پایه‌های این دو لایحه است که می‌خواهیم قسمت آموزش پزشکی و درمان و بهداشت را در مملکت یکی بکنیم اما آنچه که آقای دکتر شیبانی می‌فرمایند. البته شاید یک مقداری درست باشد رم‌دادن پزشکان و اینها که می‌گویند از کجا؟ آیا وزارت بهداری همان پزشکان و متخصصین ردة بالای آنها را از طریق نظام پزشکی نمی‌توانست به جبهه‌ها اعزام بکند؟ حالا با رودربایستی یا با هر چیز. چند ماه چندماه به جبهه‌ها فرستادند و پشتیبانی جبهه‌ها و کمک کردن و آنها هم علاقمند شدند در عین حال زور وزارت بهداری هم دنبالش بود، چون بالاخره یک طبقه‌ای هستند که هم خدمت کرده‌اند و هم خدمت می‌کنند و دارای رفاه و شخصیت اجتماعی بالائی هم هستند اما تا یک زوری دنبال آن نباشد این رماندن نیست، بلکه کشاندن است و توفیق اجباری نصیب آن آقایان پزشک می‌شود و با آن حالتی که آقای شیبانی دارند و به عنوان پدر به عنوان مسؤول نظام پزشکی می‌خواهند خیلی مهربانانه رفتار کنند نمی‌شود، لذا آن سیاست وزارت بهداری که گاهی اوقات ممکن است تند باشد، لازم است. لذا بودن «وزارت بهداری» در اینجا از نظر تعیین شرایط تعیین شده، توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی وزارت بهداری هم اضافه بشود بسیار مفید است آموزش عالی تربیت‌کننده است، وزارت بهداری مصرف‌کننده است، این بایست به آن بگوید که من چه چیزی می‌خواهم و این را قبلاً هماهنگی می‌کنند نه اینکه بعداً که تربیت شد بگوید این به درد کار من نمی‌خورد، من در این محدوده کار نمی‌خواهم و علاوه بر اینها وزارت بهداری خودش مراکز آموزشی دارد اگر این با همدیگر هماهنگ بشود در آینده هم بسیار مفید خواهد بود و این دو لایحه ما را هم کمک می‌کند که الآن در جهت یکپارچگی است بسیار متشکرم. رئیس ـ آقای دکتر منافی و آقای دکتر نجفی می‌توانند صحبت کنند. دکتر منافی (وزیر بهداری)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، من خیلی از برادرمان آقای دکتر شیبانی متشکرم. ولی آن مسأله‌ای که فرمودند اولاً مسألة کلمة «رم دادن» نمی‌دانم چطوری استعمال شد توسط ایشان ولی راجع به بیمارستان خصوصی هم ایشان کم‌لطفی کردند چون بیمارستان خصوصی را ما الآن بستیم که این بیمارستان خصوصی مرکز فساد بوده است. آیا ما اجازه بدهیم یک مرکز باز باشد یا نه با بعضی از درمانگاههائی بودند که اصلاً تمام کارشان خلاف بوده است. دکتر شیبانی ـ آنها را خوب کاری کردید. دکتر منافی (وزیر بهداری)ـ اگر آنها را خوب کاری کردیم پس دیگر جائی را نبستیم ما. اما راجع به وضع بیمارستانها من واقعاً از برادران تقاضا می‌کنم که هر موقع که فرصتی هست، شبی یا نصف شبی هم ثواب دارد و آدم به مریضها می‌رسد و عیادتی هم از مریضی می‌کند و هم می‌بیند من نمی‌دانم ما گاهی از اوقات شده که شبها بیشتر از همه رفتیم خدمت آقای شاه‌آبادی. گاهی اوقات نصف شبها می‌آیند چون که ایشان خیلی شب‌زنده‌دار هستند خدمتشان به بیمارستانها می‌رویم. آنطور که آقای دکتر شیبانی فرمودند آنطور نیست که الآن بیمارستانها واقعاً طوری باشد که مریضها به امان خدا مانده باشند من به شما عرض می‌کنم بیمارستانهای دولتی را شما یقین داشته باشید که از بخشهای خصوصی بهتر به مریض می‌رسند. من این را دارم اینجا عرض می‌کنم خدمت شما. بخشهای خصوصی آنطور نیست که ما همه چیز را گذاشتیم آنجا شما بروید این بخشها را ببینید همان سیستمی است که قبلاً تبلیغ کرده بودند برای اینکه بیمارستانهای خصوصی را بالا ببرند. پزشکی که می‌رفت در بخش دولتی کار می‌کرد مریض را اذیت و آزار می‌کرد که بعدازظهر برود در مطبش. دیگر این فرهنگ را یک‌خرده عوض کنیم و سعی کنیم که اشکالهای کار خودمان را برطرف کنیم ان‌شاءالله که طوری نباشد که ما از بخشهای خصوصی کمتر سرویس بدهیم ما سعی کنیم سرویس‌مان از بخشهای خصوصی بهتر باشد. ولی راجع به این مسأله این هم هیچ ارتباطی به بخش خصوصی ندارد که آقای دکتر شیبانی نگران هستند که شرایط بهداری چه می‌شود؟ شرایط بهداری از شرایط دانشکده‌ها در حال حاضر برای رزیدنت بهتر است. اگر دانشکده‌ها کمتر به رزیدنت حقوق می‌دهند وزارت بهداری حقوق بیشتری به رزیدنت می‌دهد (دکتر شیبانی ـ به همین دلیل می‌گویم که شما اینها را از دانشگاه می‌گیرید) ما از اول می‌گیریم. اولش هم وزارت بهداری بعضی از رزیدنت‌ها را از روز اول که می‌آید برای رزیدنتی در استخدام بهداری می‌گیرد. مثلاً برای زابل. او دارد حقوقش را می‌گیرد. بلافاصله بعد از آنکه فارغ‌التحصیل شد و جراح شد معلوم است که باید در زابل برود و به خدمت گرفته شود که تازه این هم باز مسأله‌ای نیست. مسأله این است که در اینجا اگر بهداری با دانشکده‌ها هماهنگ باشند آن تعداد لازمی را که باید دانشکده‌ها بگیرند و تعدادی را هم که باید وزارت بهداری در محلهائی بکار بگیرد با هم هماهنگ و تنظیم می‌کنند و می‌توانند آنطور که به صلاح دانشکده‌ها و به صلاح بهداری است هر دو را با هم هماهنگ کنند و بفرستند هدف از اینکه اسم بهداری هم بیاید این است به نظر من آمدنش خیلی هم خوب است و هیچ اشکال هم نخواهد داشت بلکه به نفع خواهد بود که مصرف و تولید را در محل کار و محل تخصصی با هم هماهنگ کنند. رئیس ـ آقای دکتر نجفی بفرمائید. دکتر نجفی (وزیر علوم)ـ‌ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم و به نستعین، من فکر می‌کنم اگر سه مسأله را نمایندگان محترم توجه کنند روشن می‌شود که واقعاً گذاشتن این قید یک کار شاید عبثی باشد. مسألة اول این است که با این بحثهائی که طی این دو جلسة اخیر در مجلس شده در مورد ضرورتها و نیازهای عاجل و واقعی دانشکدة پزشکی روشن شده که واقعاً این صد و بیست نفر حداقل نیاز فعلی دانشکده‌ها هستند در رابطه با پذیرش دستیار جدید. و نباید دیگر شک کرد که به فرض این صد و بیست نفر را حالا کمتر کنیم یا محدودیتهای جدیدی برآنچه که قبلاً بوده است اضافه کنیم یا چیز دیگر. مطلب دوم ـ مسأله فوریت امر است این افراد به هرحال مدتها سربازیشان به تعویق افتاد و در آخرین مرحله هم دو ماه با توافق ستاد مشترک ارتش و وزارت دفاع و دستور جناب آقای رئیس جمهور دو ماه سربازی به تأخیر افتاد برای اینکه تکلیف اینها را مجلس روشن کند و براساس رأئی که مجلس داده است آینده این افراد روشن بشود بنابراین اگر شرایط جدیدی اضافه کنیم که کار یک مقداری کند بشود و با مشکلات جدیدی روبرو بشود ممکن است این دو ماه هم بگذرد که البته یک مقداری از آن گذشته است و باز مسألة لاینحل باقی بماند. مسألة سوم این است که این شرایط شرایطی نیست که ما تازه بخواهیم تعیین کنیم. شرایط تعیین شده است یکی از شرایط این است که این افراد در مدت چند ماه گذشته در اختیار دانشکده‌های پزشکی بوده باشند و از خدمتشان در دانشکده‌ها رضایت حاصل شده باشد. و یک مقدار هم شرایط آموزشی است از نظر داشتن صلاحیتهای علمی و تعهد اخلاقی و تعهد به انقلاب اسلامی که این شرایط اخیر همه‌اش تعیین شده است و در یک شورائی که برادرمان آقای دکتر منافی به عنوان وزیر بهداری عضو آن شورا هستنند آئین‌نامه مربوط قبلاً تصویب شده است یعنی حدود چهار و پنج ماه پیش. و براساس آن آئین‌نامه که شرایط در آن مشخص است یکبار هم دستیار انتخاب شده است. بنابراین شرایط تازه و جدیدی نیست که لازم باشد که حالا هماهنگی بشود بین دو وزارتخانه مطلبی هم که در مورد ارتباط تولیدکننده و مصرف‌کننده و از این قبیل بحثها مطرح شد فکر می‌کنم در مورد مسائل آموزشی واقعاً نباید اینقدر اصل قرار بگیرد و در تصمیم‌گیریها دخالت بکند. والا با این منطق می‌شود که تمام رشته‌های مختلف آموزشی را چه در دانشگاه و چه در سطح دبیرستانها بگوئیم که مصرف‌کننده‌ها باید دخیل باشند در تعین شرایط و تنظیم برنامه‌ها و غیرذلک که این اصلاً امکان‌پذیر نیست و از نظر برنامه‌های آموزشی و فرهنگی هم اصولاً درست نیست مسألة آخر هم که برادرمان آقای دکتر منافی فرمودند که شرایط وزارت بهداری اکنون بهتر است البته ما هم این مطلب را قبول داریم و یکی از مشکلات دانشکد‌ه‌های پزشکی همین است که افراد با تخصصهای مشابه در وزارت بهداری حقوقهای بیشتری می‌گیرند و در دانشکده‌های پزشکی از حقوق کمتری برخوردارند. منتها این ربطی به تعیین شرایط ندارد. اینجا بحث در این است که افرادی که می‌خواهند وارد دورة دستیاری بشوند دارای چه شرایطی باشند. بحث از این نیست که وقتی دستیار شدند چه امتیازاتی به آنها تعلق می‌گیرد. مطلبی که فرمودند درست است منتها وقتی که این افراد این شرایط را داشتند وارد دورة دستیاری شدند مسلماً باید هماهنگ کنیم که از همان امتیازاتی که دستیاران وزارت بهداری برخوردارند دستیاران دانشکده‌های پزشکی هم برخوردار باشند و برعکس. آن یک مسألة دیگر است و ربطی به تعیین شرایط ندارد بنابراین من فکر می‌کنم این پیشنهاد اگر حذف بشود کار هم فوریتش حفظ می‌شود و هم اینکه تداخل مجددی بوجود نمی‌آید و مشکلات جدید احتمالی را می‌شود جلویش را گرفت. رئیس ـ پیشنهاد آقایان را به رأی می‌گذاریم (یکصد و هشتاد و دو نفر حضور دارند) پیشنهاد اضافه کردن عبارت: «و وزارت بهداری» است که آقای هراتی و آقای ناطق‌نوری پیشنهاد داده‌اند. موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (عدة کمی برخاستند) رد شد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ آقای دکتر خلیلی پیشنهاد اضافه شدن عبارت: «تأیید مجلس شورای اسلامی» بعد از عبارت «وزارت فرهنگ و آموزش عالی» را داده‌اند. دکتر خلیلی ـ از پیشنهادم صرفنظر کردم. رئیس ـ ایشان از پیشنهادشان صرفنظر کردند متشکر. منشی ـ آقای رحمانی پیشنهاد اضافه شدن عبارت «هیأت دولت» را بعد از عبارت‌ «وزارت فرهنگ ‌…» داده‌اند. رحمانی ـ از پیشنهادم منصرف شدم. رئیس ـ آقای رحمانی هم منصرف شدند متشکریم. منشی ـ آقای دکتر خلیلی پیشنهاد حذف عبارت «و خدمات قانونی دیگر» از سطر سوم بند 1 ماده را داده‌اند. رئیس ـ آقای دکتر خلیلی بفرمائید. دکتر خلیلی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. منظور این است که اگر این برادران می‌خواهند قبل از تخصصی به سربازی نروند و بعد از تخصصی بروند خدمت سربازی این کلمة مبهم: «و خدمات قانونی دیگر» به نظر من درست نیست و به یک چک سفیدی می‌ماند که می‌شود همه چیز روی آن نوشت. اگر منظور آن سه ساله مصوبة شورای انقلاب است که فکر می‌کنم منظور همان باشد که از آن خدمت هم معاف باشند با توجه به اینکه آن قانون صراحت دارد که آن سه سال بجای خدمت سربازی است یعنی اگر یک پزشک سربازی نرود می‌تواند سه سال برود برای وزارت بهداری در مناطق روستائی و محروم نیازمند که وزارت بهداری نیاز دارد و محل خدمت او را تعیین می‌کند اگر سه سال خدمت کند درنتیجه در زمان صلح از خدمت نظام وظیفه معاف است. مادة سه آن لایحة مصوبة شورای انقلاب اگر اشتباه نکنم و یا ماده دوم است صراحت دارد که آنها در زمان صلح از خدمت سربازی معافند. بنابراین از نظر اینکه این کشمکش بین وزارت فرهنگ و آموزش عالی و وزارت بهداری برداشته بشود و برای اینکه در صورت مذاکرات مجلس ثبت بشود مسلماً وقتی از خدمت سربازی در اینجا بطور موقت معاف شدند یعنی به این شکل که بعد از تخصص به سربازی بروند همینطور هم بعد از تخصص می‌روند و آن یکسال را برای وزارت بهداری خدمت می‌کنند. یعنی آن خدمت سه ساله نیروی انسانی‌شان هم به بعد از تخصص محول می‌شود. چون آن تنها برای پزشکان عمومی نیست در هر مقطع تحصیلی شامل می‌شود. حتی پرستار و حتی دیپلمه‌ها و تکنسین‌ها. بنابراین اگر عبارت: «خدمات قانونی» در اینجا حذف نشود فردا این برادران هیچ وقعی به هیچیک از قوانین می‌توانند نگذارند. فرض کنید اگر به آنها بگویند کشیک شب بدهید می‌گویند ما از همة خدمات قانونی دیگر هم معاف هستیم و دلمان نمی‌خواهد کشیک شب بدهیم. اگر بگویند بیائید امتحان بدهید می‌گویند ما امتحان هم نباید بدهیم اگر بگویند بیائید چهار ماه به جبهه بروید می‌گویند ما به جبهه هم نباید برویم برای اینکه ما طبق مصوبة مجلس از همه اینها مستثنی شده‌ایم. بنابراین به نظر من خواست وزارت فرهنگ و آموزش عالی برآورده است اینها فعلاً تا خاتمة تحصیلات تخصصی‌شان نه سربازی می‌روند و نه آن یکسال تأمین نیروی انسانی مصوبة شورای انقلاب و این هر دو محول می‌شود به بعد از تخصصی‌شان. بنابراین، حذف این، هیچ مشکلی ایجاد نمی‌کند و خیلی هم مفید است. والسلام. منشی ـ آقای دکتر شیبانی مخالف. دکتر شیبانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. توقع من از این تفسیر مالایرضی صاحبه نبود. جریان این است که اگر این فارغ‌التحصیلان را سربازی نبرند موظف هستند آن خدمت نیروی انسانی‌شان را انجام بدهند. بلافاصله وزارت بهداری می‌تواند آنها را ببرد. یعنی موظفند این کار را انجام بدهند. این که ذکر شده است خدمات قانونی دیگر توجه به این قسمت بوده است که سربازی که نمی‌روند خدمت نیروی انسانی‌شان را هم که بلافاصله بعد از فراغ از تحصیل باید انجام بدهند آن را انجام ندهند بروند تحصیل‌شان را انجام بدهند دانشکده‌ها را راه بیندازند بعد که فارغ‌التحصیل شدند بروند خدمت نظام و خدمت نیروی انسانی اگر این را حذف کنیم، وزارت بهداری بلافاصله مانع این کار می‌شود والا همانطوری که وزیر محترم علوم گفتند ستاد مشترک ارتش هم موافقت کرد که آنها به سربازی نروند پس چرا دانشکده آمده این درخواست را می‌کند؟ چرا وزارت علوم آمده است و این درخواست را می‌کند؟ برای اینکه خدمت نیروی انسانی‌شان مانده است باید بروند آن را انجام بدهند اینکه ذکر شده است به این دلیل بوده است. حائری‌زاده ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، من ماده اول لایحة قانونی خدمت نیروی انسانی، درمانی، بهداشتی مصوب 24/9/58 شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران را می‌خوانم. «کل خدمات خارج از مرکز و نقاط محروم مادة یک آن به این صورت است که به منظور استفادة کامل از وجود نیروی انسانی در امر بهداشت و درمان از تاریخ تصویب این قانون کلیة افراد ایرانی فوق‌دیپلمه و بالاتر که در سال 58 و بعد از آن در داخل و یا خارج از کشور فارغ‌التحصیل می‌شوند و به اعتبار مدرک تحصیلی یا تخصصی خود در عداد ارائه‌کنندگان خدمات درمانی و بهداشتی قرار می‌گیرند و خدمت آنان مورد احتیاج وزارت بهداری و بهزیستی اعلام می‌شود مکلفند مدت سه سال در مناطق محروم و نیازمند کشور خدمت کنند» حالا شما اگر این قسمت «خدمات قانونی دیگر» را از اینجا حذف نکنید آن کسانی که خدمت سربازی می‌خواهند بروند که وزارت دفاع موافقت کرده است اگر قسمت «خدمات قانونی دیگر» را حذف نکنید درواقع اساس و پی این لایحة قانونی شورای انقلاب را و آن قانونی را که خود مجلس گذراند و خدمات خارج از مرکز را که تمام فارغ‌التحصیلان را مجبور کرد که در سه سال اول بعد از تعطیل بروند و در نقاط محروم (که اصلاحیة مجلس هم بعداً پنج ساله شد) بروند و خدمت کنند درواقع پی و اساس آن در مورد اینها حذف کرده‌اید. آیا کسانی که گردن گذاشتند به قانون شورای انقلاب و به قانون مجلس شورای اسلامی و رفتند و نقاط محروم را دیده‌اند آیا آنها اولویت دارند که از بین آنها مهمترین و متدینینشان از نظر ایدئولوژی و درستی و همه چیز سنجیده شود و جزء این صد و بیست نفر باشند یا اینکه نه آن را هم می‌خواهید حذف کنید. میل خود مجلس است. دکتر خلیلی ـ آقای هاشمی اجازه بدهید توضیح بدهم. رئیس ـ شما دیگرنمی‌توانید توضیح بدهید. آقایان وزراء می‌توانند صحبت کنند آقای منافی یا آقای نجفی صحبتی ندارید؟ (اسلامی ـ اجازه بدهید من صحبت کنم) آقای اسلامی از طرف آن آقایان صحبت می‌کنند. اسلامی (معاون پارلمانی نخست‌وزیر)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. برادران و خواهران توجه داشته باشند، این قسمت: «سایر خدمات قانونی دیگر» مسأله این است که هر کسی که قسمت اول پزشکی را گذراند می‌بایستی که به تفسیر دفتر حقوقی نخست‌وزیری حتماً در اختیار وزارت بهداری قرار بگیرد و برود آن مدت را در اختیار وزارت بهداری باشد منتها اینجا مسأله و اشکالی است بین تفکیک این دو «به سربازی و یا آن طرح» در هرحال این هر دو تفکیک بر کسانی که قسمت اول پزشکی را گذرانیده‌اند هست و اگر این دو مورد هر دو ذکر نشود و خدای ناکرده این قمست حذف بشود همان اصل قضیه اصلاً‌ زیر سؤال می‌رود یعنی چطوری شد که ما آمدیم این صد و بیست نفر را برای این کار استثناء کردیم آن هدف از بین خواهد رفت. بنابراین قید این دو کلمه یعنی هم خدمت سربازی و هم این باشد که فارغ‌التحصیلان بتوانند از نظر قانونی آن خدمتی که لازم است بروند در وزارت فرهنگ و آموزش عالی آن دوره را ببینند بتوانند اگر این، برداشته بشود وزارت بهداری می‌تواند که اینها را ندهد. رئیس ـ متشکر. پیشنهاد آقای دکتر خلیلی را به رأی می‌گذاریم. دکتر خلیلی ـ بجای پیشنهاد من «لایحة مصوب شورای انقلاب بطور موقت رعایت بشود». رئیس ـ بجایش نمی‌شود. دکتر خلیلی ـ نه اینکه بطور کلی از هر قانونی و از هر خدمات قانونی یعنی اگر منظورشان آن است، آن هم اضافه بشود. رئیس ـ پیشنهاد ایشان این است که آن جمله حذف بشود و تأکید بشود که مراعات بشود قانون شورای انقلاب. (صد و هشتاد و یک نفر در مجلس حاضرند) موافقان با این پیشنهاد آقای دکتر خلیلی قیام بفرمایند. (عدة کمی برخاستند) رد شد. منشی ـ آقای کیاوش پیشنهاد داده‌اند در سطر دوم بند یک بجای لفظ «می‌توانند» کلمه موظفند یا باید قرار گیرد. کیاوش ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. اینجا تثبیت شد که صد و بیست نفر دست نخورد و همانجا سرجای خودش بماند از این طرف وقتی که لایحة قبلی رد شد تعدادی از همین صد و بیست نفر خودشان را معرفی کردند و الآن حدود 8 یا 9 نفر دارند در ارتش خدمت می‌کنند. اگر بنا باشد اینجا معیار صد و بیست نفر باشد و آنجا هم می‌توانند باشد این با هم تضاد دارد یا باید همة این صد و بیست نفری که وزارت علوم معین کرده با ضوابط خودش این صد و بیست نفر ثابت بماند و بجای «می‌توانند» «موظفند» یا کلمة «باید» بیاید و یا اینکه صد و بیست نفر عوض بشود. صد و بیست نفر که دیگر عوض نمی‌شود چون رأی ندادند ناچار باید کلمة «می‌توانند» تبدیل شود به «موظفند» تا آن عده‌ای هم که رفته‌اند و چند روزی بیشتر نیست که خودشان را معرفی کرده‌اند شامل حال آنها هم بشود. رئیس ـ این پیشنهاد موافق دارد؟ منشی ـ خیر. رئیس ـ پیشنهاد بعدی مطرح بشود. منشی ـ پیشنهاد بعدی مجدداً از آقای کیاوش است که بعد از عبارت: دانشکده‌های پزشکی از سطر سوم بند 1 و 2 عبارت «همان محل» اضافه بشود. کیاوش ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. یکی از ارکان تصویب این لایحة دوفوریتی این بود که پزشکانی که الآن در محل در بیمارستانها مشغول انجام خدمت هستند آنها را جابجا نکنیم آماری که داریم گفتیم این آمار نشان می‌دهد که اگر دست بزنیم و آنها را جابجا کنیم یک عده‌ای خدای ناکرده از بین می‌روند. و همه هم بیشتر روی این مسأله که بیمارستانها تخلیه نشود به این دو فوریتی رأی دادند حالا اگر بنا بشود اینها از آن محل دوباره بلند شوند و به تهران بیایند برای دیدن دورة تخصصی همان مرکزی که می‌گفتیم خطرناک است اگر به وضعش دست بخورد دوباره همان آش و همان کاسه است. بیمارستانها تخلیه می‌شوند و همه برای ادامة خدمتشان می‌روند در مراکز مملکت. مراکز پزشکی که بیشتر این مراکز یعنی مهمترین آنها در تهران است باز هم همان جریان پیش می‌آید والسلام علیکم و رحمه‌الله. منشی ـ مخالف آقای آقارحیمی. آقارحیمی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. نظر آقای کیاوش خوب است که به اصطلاح در همان دانشکده‌هائی که هستند یا در بیمارستانهائی که هستند محفوظ باشند ولی اگر مثلاً بیست یا سی نفر خواستند تخصصی چشم ببینند یا خواستند تخصص حلق و گوش و بینی ببینند آیا مثلاً برای هر سه نفر سه نفرشان در هر بیمارستانی می‌شود آنجا برای ایشان رشتة تخصصی باز کنیم؟ مسلم باید در یک مجتمعی و یا در یک جائی جمع بشوند ده، بیست، سی نفر کلاس برای آنها بگذارند. این قید خوب نیست یعنی دست و پایشان را می‌بندد و نمی‌توانند آن کاری که می‌خواهند انجام بدهند. رئیس ـ موافق صحبت کند. منشی ـ آقای عباسی موافق. عباس عباسی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، با توجه به اصل فلسفة دوفوریت بودن این لایحه و همچنین اصل تقدیم این لایحه و با توجه به فرمایشات برادارن موافق و حتی مخالفین در این رابطه موضوع عدم تخلیة بیمارستان‌ها و بهداری‌ها از پزشک است و خدای نخواسته این وضع پیش نیاید که یک مرتبه یک بهداری و یا یک بیمارستان از پزشک حداقل مورد نیاز هم بی‌بهره و محروم بماند اگر این قید که آقای کیاوش پیشنهاد فرمودند تصویب بشود آن فلسفه در نظر گرفته شده و گرنه اصلاً این لایحة فلسفه وجودی خودش را از دست خواهد داد. هر کجا که دانشکدة پزشکی است بهداری هم هست و بیمارستان هم هست هم عملاً می‌رسند و دردی و تنگنائی را رفع می‌کنند و هم به آن فلسفة تخصصی خودشان می‌رسند و تخصص هم عملاً می‌آموزند در منطقه‌ای به مقدار زیادی هم از مشکلات کاسته خواهد شد بنابراین من با پیشنهاد ایشان موافق هستم. رئیس ـ پیشنهاد آقای کیاوش را به رأی می‌گذاریم. (یکصد و هشتاد و چهار نفر حضور دارند) پیشنهاد این است که کلمة «همان محل» بعد از کلمة «دانشکدة پزشکی» اضافه بشود موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (عدة کمی برخاستند) تصویب نشد. رئیس ـ آقایان توجه بفرمائید پیشنهادها را دارید می‌بینید الآن وقت ما و شورای نگهبان و همه را دارید می‌گیرید و ما هم کارهای خیلی فوری داریم پیشنهادهائی که جنبة استحبابی دارد آن هم از نظر قانون فقط صرفنظر بفرمائید. منشی ـ آقایان حائری‌زاده، دکتر خلیلی، و ملک‌پور و خانم طالقانی پیشنهاد داده‌اند عبارت: «توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی» حذف شود. عبارت اینطور می‌شود: «از بانوان فارغ‌التحصیل پزشکی پس از گذراندن آزمون توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی» رئیس ـ این پیشنهادها که بعداً آمد کی آمد این پیشنهادها؟ منشی ـ قبلاً داده‌اند. رئیس ـ کی داده‌اند؟ منشی ـ دیروز. رئیس ـ آقایان ببینید یک نقطة مبهمی اینجا دارد در دوفوریتی‌ها و یک‌فوریتی‌ها پیشنهادهائی در هر ماده‌ای قابل طرح هستند که قبل از شروع در آن ماده برسند. ما در جلسة قبل وقتی که تصویب کردیم کلیات را و عملاً وارد در شور جزئیات شدیم و به امروز منتقل شدیم. یعنی اگر همان لحظه وارد می‌شدیم دیگر هر پیشنهادی می‌رسید ما قبول نمی‌کردیم اینکه در فاصلة دیروز و امروز اینها رسیده است قاعده نباید ما بپذیریم ولی چون ‌… دکتر خلیلی ـ آقای هاشمی ما این پیشنهاد را همان روز دیدیم. رئیس ـ قبلاً داده‌اید؟ دکتر خلیلی ـ بلی. رئیس ـ خیلی خوب مطرح شود. منشی ـ آقای دکتر خلیلی. دکتر خلیلی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. همانطوری که آن روز عرض کردم اصلاً این قسمت دوم ربطی به این خواستة آنها نداشته و مشکل آنها نبوده است فقط خواسته‌اند اینجا برای جا انداختن قسمت اول از احساسات مذهبی بودن مجلس استفاده کنند ولی حالا که اینطوری شده است ما می‌دانیم که متخصص زنان (همهمة نمایندگان). رئیس ـ آقای دکتر خلیلی بفرمائید. دکتر خلیلی ـ چون زنان نه سربازی دارند و معمولاً یک خانم دکتر هم وقتی فارغ‌‌التحصیل می‌شود سنش بیست و شش و هفت سال است و ازدواج کرده است از آن مصوبة شورای انقلاب هم معاف است. بنابراین مشکل ما هم همانطوری که همه می‌دانیم نداشتن متخصص زنان و مامائی از بانوان است. و بنابراین، پنجاه نفر هم واقعاً کم است چرا این حق را ما به تمام بانوان پزشک فارغ‌التحصیل ندهیم که نتوانند متخصص زنان بشوند. این حق را به همه بدهیم. وزارت فرهنگ و آموزش عالی آزمون و شرایط بگذارد. کسانی که دارای آن شرایط بودند بتوانند متخصص زنان بشوند. والسلام. منشی ـ آقای عباسی مخالف. عباس عباسی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. اول اینکه از فرمایشات آقای دکتر خلیلی واقعاً متأسف هستم که می‌گویند از احساسات مذهبی ‌… در عین اینکه احساسات مذهبی مقدس‌ترین احساس برای ما است اما این نیست که شما می‌فرمائید. احساسات مذهبی با تفکر است. تمام جاها می‌شود سنجید. در رابطه با این موضوع جناب وزیر فرهنگ و آموزش عالی و دیگر برادران و آن کسانی که این موضوع را پیشنهاد کرده‌اند این است که از افراد شناخته‌شده به تمام معنا و اینهائی که تا کنون شناخته شده‌اند، استفاده بشود که فردا خدای ناخواسته ایجاد مزاحمت برای بهداری و یا مردم و یا امت نکرده باشند از طریق آزمون عمومی آقا می‌فرمایند انتخاب بشوند شرایط وزارت فرهنگ و آموزش عالی ابلاغ می‌شود. از طریق آزمون عمومی هم برگزار می‌شود. برندگان وارد دانشکده می‌شوند. بعد خانم متخصص پیکار، خانم متخصص فدائی کرملین. (همهمة نمایندگان) و از اینگونه چیزها. صحبت این است که افراد شناخته‌شده‌ای که قبلاً شناخته شده‌اند بعدها اگر شناخته شدند هیچ مانعی هم در این نیست. این آزمون عمومی است صحبت از آزمون عمومی است. آزمون عمومی از آن طریق بشود اصلاً درست نیست و من مخالفم. منشی ـ آقای اختری موافق. اختری ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. آقای عباسی گویا توجه نکردند که آقای دکتر خلیلی نخواستند شرایطی را حذف کنند تا موجب شود فدائیان کرملین راه به دانشکده پیدا کنند. بلکه نظر ایشان این بود که اگر ما کمبود متخصص داریم که همینطوری هم هست و داریم وقتی کمبود متخصص در امراضی که در تخصص آقایان محترم است ما کمبود داریم همة آقایان می‌دانند و همة افراد این مملکت می‌دانند کمبود متخصص در امراض مربوط به بانوان فوق‌العاده محسوس است در شهرستانها که جای خودش بماند در مثل مرکز و شهرستانهای بزرگی چون مشهد و اصفهان و تبریز هم کمبودش ملاحظه می‌شود علاوه بر اینکه من بخاطر دارم یکی از مسؤولین بهداری نمی‌دانم خود وزیر محترم بهداری بود یا کس دیگر قبلاً به مناسبت لایحه‌ای گفتگو کرد ما امسال توانستیم فقط سی نفر از خانمهای دانشجو را بپذیریم و کم بودند بانوانی که تخصص امراض مربوط به آنها را ببینند کم هستند بنابراین، پنجاه نفر دردی را دوا نمی‌کند هر کسی که واجد شرایط است چرا پذیرفته نشود؟ برای اینکه افراد ناباب و ناروا نفوذ پیدا نکنند در دانشکده هرچه می‌توانید شرایط را محدود کنید و روی شرایط دقت کنید نه اینکه تعداد پنجاه نفر باشد اگر داریم صد نفر باشند، 70 نفر باشند و یا 150 نفر باشند چرا پنجاه نفر باشند؟ ما که بدون شک و تردید کمبود متخصص امراض زنان و مامائی داریم و نیاز داریم که این کمبود را تأمین کنیم بنابراین بسیار بجا است که این پنجاه نفر حذف بشود و اگر آن صد و بیست نفر حذف نشد که آنجا هم خوب بود که حذف می‌شد ولی در قسمت مربوط به بانوان پنجاه نفر بانوان چرا تمام بانوانی که واجد شرایط هستند. لذا من موافق هستم که این پنجاه نفر حذف شود. والسلام علیکم و رحمه‌الله. رئیس ـ پیشنهاد آقای خلیلی را مشخص کنید تا به رأی بگذاریم. منشی ـ پیشنهاد این بوده است که عبارت «توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی» حذف بشود و عبارت به این صورت دربیاید: «از بانوان فارغ‌التحصیل پزشکی پس از گذراندن آزمون توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی». رئیس ـ موافقان این پیشنهاد قیام بفرمایند 181 نفر حاضرند (عدة کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ آقایان حائری‌زاده و دکتر کیائی پیشنهاد داده‌اند یک تبصره به بند 1 مادة واحده اضافه بشود و تبصره به این مضمون است. تبصره ـ این اجازه فقط برای یک نوبت داده می‌شود. آقای حائری‌زاده بفرمائید. حائری‌زاده ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، با توجه به اینکه الآن این شرایطی را که آقایان مطرح می‌کنند و مشخص شد که این صد و بیست نفر یعنی آزمونی ندارند یعنی یک شرایط مشخص شده است و تعداد هم معلوم است در لایحة قبلی که مجلس رد کرد در پرانتز نوشته بودند (طبق لیستی که به وزارت دفاع ارسال شده است) پس حالا شرایط خاص زمانی است و در این شرایط و این مقطع مجلس برای این لیست و این افرادی که بوسیلة وزارت علوم مشخص شده و شرایط هم مشخص شده اجازه می‌دهد. اگر ما مشخص نکنیم که این اجازه برای یک نوبت هست هرچند ماهی می‌تواند صد و بیست نفر بگیرد و این چه وضعی را پیدا خواهد کرد؟ باز شرایط بعدی را نمی‌دانیم همین الآن هم نمی‌دانیم صد و بیست نفر چیست؟ آن شرایط چیست؟ پیشنهاد قبلی روی همین اساس بود که شرایط تعیین شده توسط وزارت فرهنگ چیزی ه مبهم است ما به آن رأی ندهیم. اینجا قید کنیم که او آزمون می‌گذارد و براساس لایحة قانونی تصویب شده شورای انقلاب که شورای عالی فرهنگ و آموزش عالی که ترکیبی از وزیر بهداری و وزیر علوم و چند نفر از اساتید دانشگاه هست ضوابط امتحان و آزمون را تعیین می‌کنند حالا مصاحبه می‌گذارند، ضوابط فرض کنید علمی می‌گذارند و مسائل ایدئولوژی را هم می‌گذارند. آن مسألة دیگری است ولی در اینجا حالا ما می‌خواهیم یک بند دیگری را مهار کنیم مرز بگذاریم و بگوئیم این اجازه را مجلس برای یک نوبت می‌دهد اگر دو مرتبه است لیست دیگری صد و بیست نفر دیگر دارای شرایط خاصی بودند خواستند به مجلس بیاورند دوباره اجازه بگیرند لذا پیشنهاد کردیم که این تبصره اضافه بشود که برای یک نوبت این اجازه داده می‌شود. منشی ـ آقای موسوی مخالف. ابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، اصل این لایحه را برادران و خواهران نماینده توجه دارند که برای ضرورت و کمبود دکتری است که ما در مملکت داریم اصل این لایحه برای این جهت بوده است و الآن آن فقری که از ناحیة پزشکی در مملکت داریم باید از راههای اورژانسی آنها را پر بکنیم. حالا بعضهایش متأسفانه بی‌جهت و بعضهایش باجهت رفته‌اند من در آن جهتش نمی‌خواهم بحث بکنم. وقتی که اینطور شد با صد و بیست نفر در یک نوبت این ضرورت حل نخواهد شد، بهتر است ما دست دستگاه اجرائی‌مان را باز بگذاریم. آنهائی که آنجا نشسته‌اند حتماً آدمهای متعهد و آدمهائی هستند که دارند به مصلحت این ملت می‌اندیشند. اگر یک نوبت صد و بیست نفر نشد نوبت دوم صد و بیست نفر بشود، تا 120 نفر، چهار تا 120 نفر تا رفع ضرورت و کمبود و فقر از ناحیة دکتر که داریم برطرف بشود اشکالی ندارد. بناء علیهذا این تبصره من فکر می‌کنم با احساس مسؤولیتی که وزراء و نمایندگان محترم دارند این تبصره بی‌جا است. رئیس ـ موافق صحبت کند. منشی ـ آقای زرهانی موافق. زرهانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با توجه به توضیحاتی که معاونت پارلمانی وزارت دفاع دادند و مسائلی که برادران در طول بحث مطرح نمودند لازم است که ما این کار را فقط برای همین دوره بپذیریم و من‌بعد به این قائل بشویم که برای جذب نیروهای مؤمن و متعهد و کارآمد ضوابط مشخص ثابت اعلام بکنیم، پیدا بکنیم و در دسترس مردم قرار بدهیم تا متقاضیانی که شرایطشان با آن ضوابط تطبیق می‌کند بطور خودجوش بالا بیایند و وارد مراحل تحصیل و گذراندن دوره‌های تخصصی بشوند. الآن یک شرایط اضطراری است. دانشگاهها وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی نیاز مبرم دارند و ما برای پاسخ دادن به این نیاز مبرم و همچنین تأمین نیازهای آتی کشورمان چنین قانونی را تصویب می‌کنیم ولی برای دوره‌های بعدی ضابطه‌ای مشخص در اختیار وزارت علوم و آموزش عالی و یا آن وزارتخانه‌ای که من‌بعد به عنوان امور پزشکی یا وزارت درمان و بهداشت و آموزش می‌خواهند به مجلس بیاید آن ضوابط را قرار بدهیم و براساس آن ضوابط که مسلماً در جهتی هستند که افراد باصلاحیت و حزب‌اللهی و دلسوز جذب می‌شوند براساس آنها دانشجو بپذیریم و کادرهای مورد نیاز را تکمیل بکنیم. لذا من با این پیشنهاد موافقم. رئیس ـ آقای دکتر نجفی یا آقای دکتر منافی موافقید یا مخالف؟ دکتر نجفی ـ می‌توانم توضیح بدهم؟ رئیس ـ بلی، می‌توانید صحبت کنید. دکتر نجفی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. عرض می‌شود که مطلب اصل این مادة واحده که به مجلس آمد برای یکبار است. حقیقتش این است که ما در سال جاری با یک‌چنین مشکلی روبرو بودیم و فکر کردیم که این را از این طریق حل کنیم. به نظر من می‌آید که توی قانون هم چون تعداد ذکر شده که تعداد 120 نفر و ما همین امسال ان‌شاءالله این تعداد را انتخاب خواهیم کرد در سالهای بعد اصولاً نمی‌توانیم از این قانون استفاده بکنیم و مثلاً 120 نفر جدید بگیریم. بنابراین به نظر می‌آید که اگر این مطلب هم تصویب نشود باز برای یکبار است و خود ما هم در نظرمان این بود که فقط امسال از این مطلب استفاده کنیم اگر سال بعد افرادی که خدمت سه سال سربازی را انجام نداده‌اند باز برای انتخاب کافی نبود خوب می‌شود تدابیر دیگری اتخاذ کرد. به هرحال مطلب از نظر دولت برای یکبار بوده و آن هم امسال. یکی از نمایندگان ـ پس شما موافق هستید. رئیس ـ بلی موافق هستند. پیشنهاد را برای رأی‌گیری مشخص کنید. منشی ـ پیشنهاد اضافه کردن یک تبصره به بند 1 ماده است «این اجازه فقط برای یک نوبت داده می‌شود». رئیس ـ برای یکبار اعتبار دارد. منشی ـ برای یکبار اعتبار دارد. رئیس ـ 181 نفر حضور دارند موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. یک‌ربع ساعت تنفس می‌دهیم آقایان سر یک‌ربع برگردند که کارمان تمام بشود هنوز دو سه‌تا پیشنهاد داریم. (در ساعت 40/10 جلسه به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 10/11 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد). رئیس ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. جلسه برای ادامة مذاکرات رسمی است. پیشنهادهای باقیمانده دوفوریتی مطرح شود. منشی ـ آقای ناطق‌نوری پیشنهاد داد‌اند در سطر آخر بند 2 «دانشکده‌های پزشکی» حذف و بجای آن «مراکز آموزش پزشکی» قرار گیرد. آقای ناطق‌نوری بفرمائید. ناطق‌نوری ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. همانطوری که می‌دانید در همه‌جا ما دانشکده‌های پزشکی نداریم بلکه بعضی جاها هست که مراکز آموزشی پزشکی داریم که این شامل بعضی از بیمارستانهائی می‌شود که با وزارت بهداری کار می‌کند مثلاً‌ در همین تهران شما اگر بگذارید دانشکده‌های پزشکی که فقط با وزارت علوم هست. مراکز آموزشی مثل بیمارستان فیروزگر، بیمارستان شهداء، بیمارستان فیروزآبادی اینها هم جائی هست که آموزش پزشکی دارد ولی الآن شما اینها را جدا کرده‌اید من معتقد هستم که اگر بجای اینکه دانشکده‌های پزشکی را فقط انحصاراً قرار بدهید در اینجا مراکز آموزش پزشکی را قرار بدهید که هم شامل دانشکده‌های پزشکی خواهد شد هم مؤسساتی که مثل بیمارستان فیروزآبادی و فیروزگر و یا شهداء و غیره هست اینها را هم دربر می‌گیرد با توجه به اینکه در قضیه رشته زنان و مامائی هم هست که ما نیاز بیشتری داریم و در بیمارستانها می‌خواهیم از اینها استفاده بکنیم بنابراین اعتقاد من بر این است که بجای این «مراکز آموزشی پزشکی» باشد که شامل هردوتایش بشود. منشی ـ آقای دکتر شیبانی مخالف. دکتر شیبانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. حریف مجلس ما خود همیشه دل می‌برد علی‌الخصوص که پیرایه‌ای بر او بستند وضع بیمارستانهای دانشکده‌های پزشکی خراب است شما می‌گوئید این خرده‌ریزی هم که می‌خواهید برایش تصویب بکنید به ده‌تا بیمارستان دیگر بدهید وزارت بهداری با ارادتی که خدمت دکتر منافی دارم و اگر از بیان قبلی من برداشت شده که نسبت به ایشان کم‌ارادتی شده الآن هم اظهار می‌کنم که اینطور نبوده اما بیمارستانهای وزارت بهداری می‌تواند از آن طرح خودش استفاده بکند ولیکن دانشگاه است که دستش بسته است. دانشکدة پزشکی نمی‌تواند استفاده بکند. اگر این کار را بکنیم وضع دانشکده‌های پزشکی همانطور خراب می‌ماند و نمی‌توانند و جوابگوی بیماران نیستند. من این را به عنوان وظیفة شرعی اعلام می‌کنم. شما هر بیماری که در بیمارستانهای دانشکده‌های پزشکی بمیرد شما مسؤولش هستید که اگر بخواهید این را مرتب این‌طرف و آن‌طرفش بکنید. منشی ـ آقای حائری‌زاده. حائری‌زاده ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با توجه به این یورشی که آقای دکتر شیبانی بردند دیگر مشکل است که این پیشنهاد رأی بیاورد. عرض کنم آنچه که آقای ناطق‌نوری پیشنهاد کردند که بجای کلمات «دانشکده‌های پزشکی» «مراکز آموزشی کشور» قرار بگیرد از جامعیتی برخوردار است که آن خصوصیتی را که آقای دکتر شیبانی می‌فرمایند در دل این نهفته است و از طرف دیگر تصمیم‌گیرنده در این مورد وزارت علوم و آموزش عالی است او اگر تشخیص داد که در دانشکده‌های پزشکی نیاز است اولویت را به آنها خواهد دارد ولی دست وزیر علوم باز است که از این 120 نفر اگر چندی را به لحاظ مسائل درمانی و جنگ که بهداری درگیرش هست اگر پزشکانی در مراکز آموزشی خودش نداشت وزارت علوم مجاز باشد که به مراکز آموزشی کشور که غیر از دانشکده‌های پزشکی هستند بتواند کمک بکند. این الزامی نیست. اینجا گفته نمی‌شود که بایستی و الزاماً اینها را به مراکز پزشکی دیگر غیر از دانشکده‌ها بدهد. آوردن کلمات مراکز آموزش پزشکی کشور جامع‌تر از دانشکده‌های پزشکی است و این دست وزارت علوم را از نظر همکاری با وزارت بهداری باز خواهد گذاشت و از نظر سیاست آینده مملکت هم که می‌خواهیم به سمت یکنواخت‌شدن و هماهنگ‌کردن این دوتا با همدیگر آموزش، درمان و بهداشت را می‌خواهیم با همدیگر هماهنگ کنیم در آن جهت هم ما الآن داریم قانون می‌گذرانیم. یعنی اختصاص به دانشکده‌های پزشکی نیست حداقل دست آنها باز است که چند نفری را واقعاً اگر نیاز داشت وزارت بهداری درخواست کرد وزارت علوم هم کلید دست آن است و او می‌تواند اجازه بدهد به مراکز آموزش پزشکی هم بفرستد. لذا مراکز آموزش پزشکی کشور بسیار جامع‌تر است تا جملات دانشکده‌های پزشکی و مانع آن مسأله هم نمی‌شود. رئیس ـ آقایان وزراء مطلبی دارند‌؟ آقای منافی آقای نجفی. دکتر منافی ـ ما موافقیم فقط مراکز آموزش پزشکی اضافه شود. رئیس ـ آخر ایشان می‌گویند دانشکده حذف بشود بجایش مراکز آموزشی بیاید، موافقید؟ دکتر منافی ـ اگر حذف هم نشود دانشکده‌های پزشکی و مراکز آموزش پزشکی و یا کلاً مراکز آموزش پزشکی یک چیز را آماده می‌کند. رئیس ـ مراکز آموزش پزشکی، آقای دکتر منافی موافقند که بجای دانشکدة‌ پزشکی بشود «مراکز آموزش پزشکی» آقای نجفی هم موافقند؟ دکتر نجفی ـ من هم موافقم. رئیس ـ 180 نفر حضور دارند. کسانی که موافقند بجای «دانشکدة پزشکی» «مراکز آموزش پزشکی» گذاشته بشود قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ آقایان موحدی ساوجی و دکتر خلیلی پیشنهاد تبصره در آخر ماده را داده‌اند به این عبارت: تبصره ـ «فارغ‌التحصیلان پزشکی واجد شرایطی که خدمت سربازی و سایر خدمات قانونی را انجام داده باشند برای ورود به دورة تخصصی اولویت دارند». رئیس ـ آقای موحدی بفرمائید. دکتر شیبانی ـ این پیشنهاد نفی این ماده است. رئیس ـ خیلی خوب مخالفت کنید. موحدی ساوجی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، خواهش می‌کنم که جناب آقای دکتر شیبانی توجه بفرمایند ‌… یکی از نمایندگان ـ مربوط به موضوع نیست. رئیس ـ آقای موحدی ببینید می‌گویند مربوط به موضوع نیست راست هم می‌گوئید چون ما می‌خواهیم از اینها بگیریم، آنها داشته باشند، ما می‌خواهیم بتوانیم تا 120 نفر از اینها بگیریم. اما ممکن است هزار نفر هم از آنها برای تخصص بگیریم. آنها که مانعی ندارند. موحدی ساوجی ـ اجازه بدهید آقای رفسنجانی. رئیس ـ یعنی ببینید اینها را نمی‌خواهند بگیرند. یکی از نمایندگان ـ آقای موحدی مربوط به موضوع نیست ‌… موحدی ساوجی ـ این مسأله از این جهت مسکوت هست که از اینها که ما 120 نفر می‌گیریم مجازیم برای گرفتن، اما ممکن است که یک کسانی یک اولویتهائی داشته باشند در عین اینکه مجاز هستند. بنابراین، این هیچ منافاتی ندارد ‌… رئیس ـ چرا، من می‌گویم آنها که مانعی ندارند. اگر باشد می‌گیرند اینها می‌توانند تا هزار نفر هم بگیرند ‌… موحدی ساوجی ـ جناب آقای رفسنجانی در این قانون طوری تنظیم شده که خلاصه برداشتش برای مردم مخصوصاً ممکن است برداشت خوبی نباشد. این است که اگر ما این تبصره را ذکر کنیم ‌… رئیس ـ عجیب است می‌گویم همین که شما می‌گوئید ‌… موحدی ساوجی ـ جلو برداشتهای غلط را می‌گیرد. رئیس ـ آقای موحدی من می‌خواهم بگویم قابل طرح نیست. موحدی ساوجی ـ چرا؟ رئیس ـ اجازه بدهید شما هرجا هر قدر پزشک دارید می‌توانید برای دورة تخصص بگیرید اگر شرایط دارد. یکی از نمایندگان ـ ظرفیت محدود است. رئیس ـ خیر، لابد نیست که نمی‌توانند بگیرند. آقای موحدی بفرمائید. موحدی ساوجی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، در این مورد طرحی که آمده واقعیاتش چیزی است که قابل پذیرش است یعنی آنطوری که وقتی آدم سؤال می‌کند از آقای وزیر آموزش عالی و همینطور مسؤولین دیگر جوری هست که چون مثلاً نیاز به پانصد نفر به اصطلاح دکتر برای دیدن دورة تخصصی دارند این 500 نفری هم که می‌خواهند شرایطی دارند و آن کسانی هم که مطابق مصوبة شورای انقلاب از سال 59 رفته‌اند سربازی و یا دورة خدمات سه ساله روستاها را دیده‌اند اینها هم محدودند چه‌بسا ممکن است از میان آنها شرایطی که در نظر گرفته شده به اندازة نصاب کافی که می‌خواهند برای دورة تخصصی نباشد اما، ما چرا قانون را بصورتی بنویسیم که انعکاسش در خارج جوری باشد که تصور بشود مثلاً آنهائی که رفته‌اند دورة سربازی دیده‌اند و آنهائی که رفته‌اند خدمات روستائی را طبق قانون انجام داده‌اند تصور بشود که آنها به اندازة کافی در میانشان واجد شرایط هست ولی در عین حال شما آمده‌اید در اینجا این 120 نفر را تحمیل می‌کنید که از آنها نگیرند و از اینها بگیرند. بنده که با آقای دکتر نجفی صحبت کردم ایشان واقعاً موافق این جهت بودند برای اینکه می‌فرمودند کسانی که رفته‌اند این دوره را دیده‌اند (سربازی یا خدمات روستائی) به آن اندازه زیاد نیستند و یا آن عده محدودی هم که هستند واجد شرایط لازم ممکن است خیلی‌هاشان نباشند. این است که ما در اینجا در یک تبصره قید بکنیم که کسانی که مطابق قانون رفته باشند دورة سربازی دیده باشند و یا خدمات سه ساله روستائی و خارج از مرکزی انجام داده باشند و واجد شرایط هم باشند آنها اولویت داشته باشند و هیچ ضرری هم به صد و بیست نفری که اینها بخواهند بگیرند یا بیشتر یا کمتر نخواهد داشت. منشی ـ آقای دکتر شیبانی مخالف. دکتر شیبانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، دانشکده‌ها یک امتحانی می‌گذارند که هر کس که واجد شرایط بود بیاید در آن امتحان شرکت بکند تخصص ببیند یک عده‌ای از شرکت در این امتحان ممنوع بودند به دلیل اینکه باید می‌رفتند خدمت سربازی و برنامة خدمت نیروی انسانی. با این قانون خواستند این عده را اجازه بدهند که در این امتحان شرکت بکنند. این پیشنهادی که آنها را اولویت بدهیم یعنی سلب حق اینها است. این عده کسانی هستند که یک سال عمرشان را در دانشکده مانده‌اند برای اینکه اگر می‌رفتند به کلی بیمارستانها می‌خوابید و آن مسؤولین هم از اینها خواهش کردند بمانید ما اقدام می‌کنیم که این جزو خدمتتان حساب بشود حالا این را می‌خواهند تصویب بکنند. بهیچوجه من‌الوجوه دیگران را از امتحان محروم نکرده‌اند. آنها هم آمده‌اند طبق شرایط امتحان داده‌اند اینها هم امتحان داده‌اند خیال نکنند که اینها هم بدون امتحان می‌آیند پذیرفته می‌شوند. امتحان داده‌اند اگر قبول بشوند این اجازه را داده‌اند که از وجودشان استفاده بشود. برای اینکه آن حقی که از آنها تضییع شده محفوظ بشود به این دلیل من مخالفم. رئیس ـ موافق صحبت کند. منشی ـ آقای قره‌باغ موافق. قره‌باغ ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، به پیشنهاد آقای ساوجی آقای دکتر شیبانی توجه نکردند. نظرشان این بود اگر افرادی باشند دورة نظام وظیفه را انجام داده‌اند لیکن خدمات دیگر را انجام نداده‌اند. این از نظر قانون وزارت فرهنگ و آموزش عالی ممنوع است. این نمی‌تواند به دورة تخصصی قبول بشود. پس فرض می‌کنیم دو نفر یکی خدمت نظام نرفته و خدمات دیگر را انجام نداده، یکی کسی خدمت نظام کرده لکن خدمات انجام نداده است. نظر آقای ساوجی این بود که این دو نفر که هر دو خدمات دیگر را انجام نداده‌اند اما یکی خدمت سربازی رفته، یکی نرفته آن که رفته او اولویت داشته باشد یعنی هر دو اگر این قانون تصویب نشود نمی‌توانند دورة تخصص را ببینند. حالا که ما قانون تصویب می‌کنیم این منع را برداریم. آن کسی که خدمت وظیفه انجام داده خدمات دیگر انجام نداده و آن کسی که هیچکدام را انجام نداده، آن کسی که خدمت وظیفه را انجام داده اولویت دارد. رئیس ـ معلوم شد چه کسی توجه نکرده است. درست شما برعکس می‌گوئید. قره‌باغ ـ خیر برعکس نمی‌گویم نظر آقای ساوجی این بود. رئیس ـ عبارت این است «کسانی که خدمت سربازی و سایر خدمات قانونی را انجام داده باشند برای ورود اولویت دارند.» قره‌باغ ـ ما همین را می‌گوئیم. رئیس ـ و سایر خدمات یعنی همان. قره‌باغ ـ خیر، مقصود از خدمات، خدمات در روستاها است. رئیس ـ بسیار خوب موافقتتان را قبول کردیم، بفرمائید. قره‌باغ ـ نه، آقای هاشمی شما کم‌لطفی کردید. خود آقای ساوجی نظرشان این بود که اگر کسانی باشند که خدمت سربازی کرده‌اند و خدمات دیگر را انجام نداده‌اند این از نظر قانون فرهنگ و آموزش عالی ممنوع است که دورة تخصص برود باید برود خدمات دیگر را انجام بدهد بعد بیاید در امتحانات شرکت بکند. آن کسی که خدمت سربازی نرفته و خدمات دیگر را انجام نداده آن اولی با این اولویت داشته باشد. رئیس ـ بسیار خوب، بفرمائید. یکی از نمایندگان ـ آقای هاشمی! موافق صحبت نکرد. رئیس ـ خوب دیگر، حالا وقت را گرفتند. اختری ـ آقای هاشمی! این که موافقت نبود. رئیس ـ حالا یک پیشنهاد غیرضروری است آقایان هم این همه دارند وقت را می‌گیرند. به هرحال به این زودی نوبت آقای اختری نمی‌شود. دیگران قبل از ایشان هستند. آقای خلیلی صحبت کنند. دکتر خلیلی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، این پیشنهاد را من و برادر ساوجی با هم داده بودیم. مسأله این است که در شرایط مساوی اگر کسی باشد که خدمات قانونی را انجام داده است یعنی سربازی را رفته باشد به قوانین احترام گذاشته باشد. طرح سه ساله مصوبة شورای انقلاب جمهوری اسلامی را رعایت کرده باشد. در شرایط مساوی اگر باشد اولویت با این کسی است که به قانون احترام گذاشته است منظور ما از این تبصره این بود والسلام. رئیس ـ از آقایان دولت کسی می‌خواهد صحبت کند؟ آقای منافی. دکتر منافی (وزیر بهداری)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، برادران توجه بفرمایند این مسأله کل قضیه‌اش از این قرار است که دانشکده‌های پزشکی این مراکز آموزشی به قدر کافی نتوانسته‌اند رزیدنت بگیرند، این رزیدنت گرفتن در دانشکده‌های پزشکی به این معنا است. یکی اینکه آن کسانی که رزیدنت می‌شوند متخصص می‌شوند، نکتة دوم اینجا است که اگر اصلاً رزیدنت وجود نداشته باشد دانشکده‌های پزشکی نمی‌توانند کار بکنند یعنی بازده کاریشان پائین می‌آید و نمی‌توانند جوابگوی نیاز بیمار باشند. از نظر اینکه نتوانسته بودند اینها از افراد واجد شرایط که خدمت نظام و آن طرح سه ساله‌اش را انجام داده باشد پر بکنند بقدر نیاز این بود که تشبث شده به اینکه از مجلس اجازه گرفته بشود که صد و بیست نفر برخلاف آن قوانین قبلی یعنی این بشود قانون که اینها بتوانند از صد و بیست نفر برای برآوردن نیازهای دانشکده‌ها و جواب دادن بیمارستانها استفاده بکنند. حالا اگر یک کس رفته، مشغول طرح یا مشغول خدمت نظام وظیفه است الآن او را نمی‌توانیم بگوئیم خدمت نظام وظیفه را نیمه‌کاره بگذارد به دانشگاه بیاید و از آن‌طرف هم اگر بخواهیم بگوئیم که تمام کسانی که شرایط را دارند یعنی طرح را انجام داده‌اند. خدمت را انجام داده‌اند اینها بیایند، اینها به تعداد کافی نیست که پر بکنند چند بار امتحان شده آن شرایطی که گذاشته شده است، مخصوصاً از نظر آن ضوابطی که از نظر اخلاقی و فرهنگ اسلامی اینها می‌بایست داشته باشند تا بتوانند بیایند در دانشگاه رزیدنت بشوند. شما وقتی که می‌بینید یک قسمتی در کل مثلاً ما چهارصد رزیدنت داریم، جمعاً 200 نفر شاید واجد شرایط بودند که آمدند و به دانشکده رفتند. آن دفعه قبلش که شاید برای هفتصد، هشتصد نفر نیاز همة دانشگاههای کشور امتحان شد، کسانی که واجد صلاحیت بودند فقط 180 نفر بودند که توانستند بیایند و بروند رزیدنت بشوند. مقصد اینکه من فکر می‌کنم با دانستن اصل مطلب اینکه ما از آن افراد واجد صلاحیت، کسانی که طرحشان را بطور کامل انجام داده باشند و خدمت نظامشان را انجام داده باشند. بقدری اینکه نیازهای مملکت را از نظر مراکز آموزشی بتوانند جوابگو باشند، نیست. به این دلیل خواسته شده است که برای یکبار موافقت بشود برای حل این بحران از این 120 نفر استفاده بشود تا، این مراکز از کارآئی نیفتند. کل قضیه این است نسبت به این. حالا من فکر می‌کنم مرتب پیشنهادهای گوناگون هم داده‌اند، وقت را می‌گیرد. هدف این است که ما به این مطلب برسیم. هر طوری که برادران فکر می‌کنند سریعتر به این مطلب رسیده می‌شود که 120 نفر در اختیار این مراکزی که دارد از کار می‌افتد، گذاشته بشود. در این موقعیت از این بحران برای یکبار بیرون بیایند. همان نظر را بدهند که ان‌شاءالله قضیه سریعتر حل بشود. رئیس ـ اینها را مختصرتر هم می‌شود بگوئید. از این به بعد مختصرتر بفرمائید. ما این پنج دقیقه‌ها را که گفته‌ایم حتماً پنج دقیقه نباید پر بشود. سعی کنید مطلبتان را کوتاه بفرمائید که به جائی برسیم پیشنهاد را برای رأی‌گیری مطرح کنید. منشی ـ پیشنهاد این است که فارغ‌التحصیلان پزشکی واجدالشرایطی که خدمت سربازی و سایر خدمات قانونی را انجام داده باشند برای ورود به دورة تخصصی اولویت دارند. رئیس ـ 185 نفر در جلسه حضور دارند، موافقان این پیشنهاد قیام بفرمایند (عدة کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ پیشنهاد بعدی از آقای رحمانی است به عنوان تبصره و عبارتش به این نحو است: «فارغ‌‌التحصیلان مزبور سالی چهار ماه به خدمات قانونی خود می‌پردازند.» حسینعلی رحمانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، ما در اینجا نیازهائی در درازمدت داریم و آن تأمین نیروی متخصص است و نیازی داریم فعلاً در مناطق محروم که خدمات این پزشکان باید در مناطق محرومی که فعلاً نیاز کامل دارد، انجام بشود. ما نمی‌توانیم به دعوی اینکه در پنج سال، چهار سال آینده بوجود متخصص نیاز داریم. وجود پزشکهای خودمان را معطل بکنیم. آنها را به دانشگاهها برای کسب تخصص بفرستیم و از آن وظایفی که قانون به عهدة آنها گذاشته است صرفنظر بکنیم. این خودش مطلبی است که در این موقعیت بالخصوص احتیاج مبرم به وجود پزشکها در مناطق محروم هست قابل تردید نیست. ما اکنون که آمده‌ایم با توجه یا بی‌توجه کلیات این مسائل را تصویب کردیم بهتر این است که فکری هم برای این جامعة محروم که امروز محروم هستند، ما نمی‌توانیم بگوئیم امروز محروم باشند و همچنان به محرومیت خود ادامه بدهند. تا در آینده که دو سال، سه سال دیگر باشند، آنها خوشبخت خواهند شد، و اگر چنانچه عدة زیادی از این مردم معلول شدند و مردند در آینده جبران می‌شود همچنانکه رهنمود امام در مورد تأمین کادر قضات از روحانیون حوزه‌ها که آنجا نمانند و بگویند ما می‌خواهیم تحصیلات خودمان را بالا ببریم و بعد دادگستری بدون نیروی قضائی باشد. این رهنمودی است برای ما که باید مصالح فعلی کشور را و جانهای انسانها را نادیده نگیریم. از این جهت بین حقین اقتضا می‌کند که ما در اینجا به این افرادی که برای دیدن دورة تخصص به دانشگاه می‌روند، وظیفه‌ای برای آنها قرار بدهیم که سالی چهار ماه به طریقی که البته وزارت بهداری و وزارت آموزش عالی ترتیب می‌دهند. بتوانند در مناطق محروم وظایفی را که قانون به عهدة آنها گذاشته است، انجام بدهند تا در برابر مردم محروم و نیازمند ما خدای ناخواسته وضع آنها را بی‌تفاوت نگرفته باشیم. از این جهت یک چنین پیشنهادی را داده‌ام. والسلام. رئیس ـ مخالف آقای آقارحیمی. آقارحیمی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، از دفعة دیگر ان‌شاءالله دولت باید روی لایحه‌هائی که قدری تخصصی هست، بیشتر خودشان فکر بکنند، در اطراف آن کار بکنند و به مجلس بیاورند و ما ان‌شاءالله سعی بکنیم لوایحی که تخصصی هست، زیاد دوفوریتی در مجلس مطرح نکنیم و ان‌شاءالله به کمیسیون‌ها برود تا نظرات بهتری تأمین بشود. از نظر مخالفت بنده با پیشنهاد جناب آقای رحمانی این است که دانشکده‌ها و دانشگاهها همة برادران می‌دانند که ترمی است. هر ترمی مثلاً شش ماهه است و باید دانشجو درس بخواند تا بتواند به پله‌های بالاتری برود مخصوصاً متخصصین. کسی که می‌خواهد جزء هیأت علمی دانشگاه بشود باید علاوه بر تخصصهای عملی که در بیمارستانها در مراکز بزرگ شهرها می‌بیند باید مطالعات تحقیقاتی و بررسی علمی، چنین کارهائی را انجام بدهد. و اگر ما او را چهار ماه آنجا بگذاریم اگر تازه دلمان بسوزد باید ترم تابستانی هم برایشان بگذاریم تا زودتر فارغ‌التحصیل بشوند و به درد دانشگاهها بخورند. چه از اینها می‌خواهند به عنوان هیأت علمی استفاده بکنند و هیأت علمی هم واقعاً همانطوری که پزشکهای عمومی ما در این کشورهای خاورمیانه الحمدلله باسواد هستند باید از نظر تخصصی هم باسوادتر، محقق‌تر، و بتوانند نقش یک استاد دانشکده پزشکی را در جامعة ما ایفا بکنند. بنابراین، نمی‌شود دیگر سه ماه، چهار ماه بگذاریمشان در نقاط سیستان و بلوچستان در آن نقاط دوردست، دوباره بیایند دنبال تحقیق و بررسی و مطالعه و در بیمارستانها با این پیشنهاد اگر چه از نظر بین حقین هم به قول ایشان خوب است، بنده مخالفم. منشی ـ آقای فروغی به عنوان موافق بفرمائید. فروغی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ـ دقیقاً قانونی که از مصوبة شورای انقلاب گذشت، در رابطه با مناطق محروم توجهش به همین قسمت بوده است که ما بتوانیم یک مقدار از افرادی که در مرکز و در استانها مشغول خدمت هستند یک مقدار این خدمات و این نیروها متوجه مناطق محروم بکنیم و این را با شعار که نمی‌شود که اینجا یا جای دیگر بگوئیم باید به محرومین و مستضعفین برسیم باید به آنجاهائی که افراد به پزشک و دکتر نیاز دارند برسیم اما یکسری قوانین وضع بشود و تصمیم‌گیریهائی بشود که جلو آن خدمات گرفته بشود. بنابراین ما باید با توجه به اینکه مناطق محروم نیاز دارد به اینکه افراد متخصص و دکتر به آنجا برود و به مردم محروم برسد لذا ضرورت دارد علاوه بر اینکه اینها کار علمی انجام می‌دهند. توأم با عمل هم باشد. حالا ممکن است بگویند که خوب، در استانها و در مرکز کار عملی انجام می‌دهند ولی فرق است اگر دکتری که کار عملی در مناطق محروم بکند و در مناطق محروم مشغول خدمت باشد آن محرومیت‌هائی را که در جامعه وجود دارد از نزدیک لمس می‌کند و لذا برای ادامة تحصیل و برای ادامة آن مسؤولیت تخصصی هم که دارد، بیشتر توجه می‌کند و برای آینده او هم نسبت به تعهدی که دارد ما بیشتر می‌توانیم روی آن نظر بدهیم و توجه بشود. بنابراین دقیقاً بخاطر دفاع از آن برادران و خواهرانی که در نقاط محروم هستند که این برادران به آنجا بروند و به آنها خدمت بکنند ضرورت دارد که این تبصره تصویب بشود. رئیس ـ آقایان وزراء مطلبی دارند؟ دکتر منافی ـ مخالفم. دکتر نجفی ـ مخالفم. رئیس ـ آقایان دکتر نجفی و دکتر منافی مخالفند پشنهاد را به رأی می‌گذاریم /182 نفر در جلسه حضور دارند پیشنهاد را برای رأی‌گیی بخوانید. منشی ـ «فارغ‌التحصیلان مزبور سالی چهار ماه به خدمات قانونی خود می‌پردازند» رئیس ـ موافقان این پیشنهاد قیام بفرمایند (عدة کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ پیشنهاد بعدی بصورت تبصره از آقایان سیداحمد کاشانی و دکتر کیائی و چند نفر از آقایان دیگر است: «تبصره ـ این افراد بلافاصله پس از پایان دورة تخصص خدمت سربازی و سایر خدمات قانونی را انجام خواهند داد». رئیس ـ این پیشنهاد قابل طرح نیست. آنها خودشان می‌روند. آنها طبق قانون با آنها عمل می‌کنند، دیگر می‌خواهند چه کار بکنند. اینکه چیز جدیدی را نمی‌آورد. خلیلی ـ آقای هاشمی! به این پیشنهاد احتیاجی ندارد. برای اینکه بعد از تخصص باید بروند. رئیس ـ می‌گویم که اینها بعد باید به سربازی بروند. یکی از نمایندگان ـ تصریحش لازم است. رئیس ـ آخر، هرچه که در قانون هست دوباره ما بیائیم تصریحش بکنیم بگوئیم اینها باید بعداً غذا بخورند، اینها باید بعداً ازدواج هم بکنند همة اینها را بیاوریم. حائری‌زاده ـ چون از قانون استثناء هم شده‌اند. رئیس ـ چه استثنائی؟ ما تحصیلشان را استثناء کردیم، بقیه‌اش را که استثناء نکرده‌ایم. اصلاً این پیشنهاد قابل طرح نیست. حائری‌زاده ـ این مفید است. رئیس ـ آقا! مفید است یک تذکری است. تذکر را همینطوری بدهید، پیشنهاد بعدی را طرح کنید. منشی ـ پیشنهاد بعدی از آقای دکتر شیبانی بصورت بند است. دکتر شیبانی ـ پس گرفتم. منشی ـ آقای دکتر شیبانی پیشنهادشان را پس گرفتند. دیگر پیشنهادی نداریم. رئیس ـ بخوانید ما را از این دوفوریتی نجات بدهید. میلانی ـ من پیشنهاد دارم. رئیس ـ آن پیشنهاد قابل طرح نیست. آقای دکتر میلانی پیشنهاد داده‌اند آنها سربازی بروند، اما مصوبة لایحة شورای انقلاب دربارة آنها قابل اجراء است. خوب این همان است و می‌خواهند آن را حذف بکند. میلانی ـ آن نیست، لااقل آن را بخوانید. رئیس ـ بسیار خوب، آقای دکتر میلانی نوشته‌اند: تعداد 120 نفر از فارغ‌التحصیلان پزشکی که با توافق وزارت دفاع و آموزش عالی خدمت سربازی نرفته‌اند. لایحة قانونی خدمات بهداشتی وزارت نیروی انسانی، مصوب 24/9/1358 شورای انقلاب در موردشان قابل اجراست یعنی همانی که هستند. خلیلی ـ یعنی همانی که قبلاً بوده است. رئیس ـ بلی یعنی همان که قبلاً بوده است. میلانی ـ پیشنهادی که من نوشته‌ام می‌دانم که چیست. رئیس ـ دیگر ما، فارسی را که می‌فهمیم، نوشته قابل اجرا است. خوب، یک چیز دیگری را باید بنویسید و بیاورید. نوشته‌اید آن مصوبه درباره‌شان قابل اجراست یعنی هیچ. حائری‌زاده ـ من خواهش می‌کنم پیشنهاد بنده را هم بخوانید. رئیس ـ آقای حائری‌زاده یک پیشنهاد دیگری داده‌اند که قابل طرح نیست. ایشان پیشنهاد داده‌اند: چون ارتش الآن نیاز به این همه دکتر ندارد آن چیزی که در یک قانون دیگری هست که در زمان جنگ اینها معاف نیستند، حالا آن را لغو کنیم. اصلاً آن ربطی به این لایحه ندارد. آقارحیمی ـ این لایحه خودش یک استثنائی است بر قوانین قبلی. رئیس ـ آن اصلاً‌ ربطی به این ندارد. آن را باید یک لایحة جدیدی بیاورند. اگر مطلب آقای حائری در جای خودش مطلب صحیحی باشد یک لایحة مستقل می‌خواهد و به این مربوط نیست. مادة واحده را جهت رأی‌گیری بخوانید. لایحه راجع به فارغ‌التحصیلان و رشتة پزشکی و زنان و مامائی برای ورود به دورة تخصصی، قبل از انجام خدمت سربازی و خدمات قانونی دیگر. مادة واحده: 1ـ تعداد 120 نفر از فارغ‌التحصیلان پزشکی که دارای شرایط تعیین‌شده توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی هستند می‌توانند قبل از انجام خدمت سربازی و خدمات قانونی دیگر برای طی دورة تخصصی وارد دانشکده‌های پزشکی کشور گردند. آقارحیمی ـ مراکز آموزشی تصویب شد. منشی ـ برای قسمت دوم است. رئیس ـ نه، هر دوی آن مراکز آموزشی پزشکی باشد. خلیلی ـ آن برای زنان بود، برای قسمت دوم بود. منشی ـ آن پیشنهاد برای زنان مطرح بود یعنی برای قسمت دوم بود. رئیس ـ بسیار خوب، پیشنهاد برای قسمت دوم بود. ما خیال کردیم که برای هر دو جا بود. منشی ـ 2ـ تعداد 50 نفر از بانوان فارغ‌التحصیل پزشکی که دارای شرایط تعیین‌شده توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی هستند می‌توانند قبل از انجام خدمت خارج از مرکز برای طی دورة تخصصی در رشتة زنان و مامائی وارد مراکز آموزش پزشکی کشور گردند. تبصره ـ این اجازه فقط برای یکبار اعتبار دارد. رئیس ـ بسیار خوب، مادة واحده را با تبصره به رأی می‌گذاریم. /183 نفر در جلسه حضور دارند. موافقان مادة واحده و تبصره قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهادی از طرف جمعی از نمایندگان رسیده است که آن لایحه تأسیس وزارت درمان و بهداشت و آموزش پزشکی که داشتیم که شور دومش البته آمده و در دستور هفتگی هفتة آینده می‌گذاریم پیشنهاد کرده‌اند. این را در دستور جلسه روز پنجشنبه بگذاریم و ما چون دستور هفتگی را می‌خواهیم تغییر بدهیم، باید مجلس موافقت بکند نمی‌توانیم خودمان تغییر بدهیم بنابراین یکی از امضاءکنندگان صحبت کند. آقای الله‌بداشتی که اولین امضاءکننده هستند صحبت کند. آقارحیمی ـ روز یکشنبه در دستور جلسه قرار گیرد. رئیس ـ ما در دستور جلسة روز یکشنبه می‌توانیم بگذاریم (خلیلی ـ پس دیگر نیازی نیست صحبت شود). اگر آقایان اصراری ندارند. ما روز یکشنبه می‌توانیم آن را در دستور بگذاریم. الله‌بداشتی ـ یکشنبه باشد. رئیس ـ بلی، چون الآن در اختیار هیأت رئیسه است و چون پیشنهاد 15 امضاء هم دارد ما می‌توانیم در دستور قرار دهیم. به ترتیب الآن لایحة سپاه مطرح می‌شود. از آقایان شورای نگهبان یک نفرشان تشریف داشته باشند. کافیست و در بعدی‌ها ما فقط یک نفر از آقایان اعضاء شورای نگهبان را دعوت می‌کنیم. چند نفر از نمایندگان ـ وقت تمام است. رئیس ـ خیلی خوب، آن لایحة دیگری را که مربوط به بدهکاریها است مطرح می‌کنیم و لایحة سپاه برای روز پنجشنبه موکول می‌شود. 8 ـ تصویب اصلاحیة قانونی رسیدگی به پرونده‌های اشخاصی که به وزارت کشاورزی و عمران روستائی یا مؤسسات تابعه آن وزارتخانه‌ بدهی معوقه دارند خزاعی (مخبر کمیسیون امور اقتصادی و دارائی)ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، گزارش از کمیسیون اقتصادی و دارائی به مجلس شورای اسلامی احتراماً لایحة رسیدگی به پرونده اشخاصی که به وزارت کشاورزی و عمران روستائی یا مؤسسات تابعه آن وزارتخانه بدهی معوقه دارند و در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده بود. عطف به نامة شمارة 4735 مورخ 3/4/61 شورای محترم نگهبان مبنی بر مغایرت بند 3 مادة واحده با اصل 75 قانون اساسی در رابطه با تقلیل درآمد عمومی کشور و عدم ارائه طریق جبران آن لایحة مذکور در جلسة مورخ 11/5/61 این کمیسیون در حضور نماینده محترم شورای نگهبان بررسی و به اتفاق آراء بند 3 آن حذف گردید. با احترام ـ مخبر کمیسیون شمارة ترتیب چاپ این گزارش 1033 است. شمارة چاپ سابقه 814 توضیحی که خدمت نمایندگان محترم لازم است بدهم این است که اگر بخاطر نمایندگان باشد در لایحه‌ای که ما بدهکاری‌های معوقه کشاورزان که زیر پنج هزار تومان بود. به کشاورزان مهلت داده بودیم که بیایند بپردازند و خسارت تأخیر تأدیه و اینطور چیزها را از آنها نگیریم، این لایحه یک بند 3 داشت که براساس آن بند 3 نوشته بودیم که بانکها حق ندارند بهره هم از بدهکاران بگیرند. بند 3 آن این بود: در مورد بدهی اشخاص به بانکها و شرکتهای وابسته به دولت کشاورزی و عمران روستائی اعمال تسهیلات مقرر در این قانون به استثناء بهره که در هر صورت نباید دریافت شود. منوط به تصویب مجامع عمومی آنها خواهد بود. این بند 3 را شورای محترم نگهبان اشکال کرده بودند که بنابر اصل هفتاد و پنجم قانون اساسی منجر به تقلیل درآمد عمومی کشور می‌شود، و راه جبران آن هم در لایحه نگنجانده است. کمیسیون هم با حضور نمایندة شورای نگهبان تشکیل جلسه داد و به اتفاق آراء این بند 3 را ما حذف کردیم. و بنابراین، لایحه به این صورت ظاهراً از نظر شورای نگهبان دیگر اشکالی نخواهد داشت. گزارش لایحه همینقدر مختصر بود و چون شش هفت ماه است که این لایحه مورد بحث بوده و طول کشیده، استدعای ما این است که در همین جلسه به لایحه خاتمه داده بشود. اگر لازم بود، من باز توضیح می‌دهم. رئیس ـ کسی مخالف است؟ (اظهاری نشد) آقایات توجه کنید فقط رأی‌گیری داریم. شورای نگهبان مخالف بوده و اینطوری اصلاح کرده‌اند، و مخالفی هم ندارد بنابراین رأی می‌گیریم، 181 نفر در جلسه حضور دارند، موافقان با اصلاحیة کمیسیون که قرائت شد، قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. اسامی غائبین را بخوانید. منشی ‍ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، اسامی غائبین و تأخیرکنندگان روز سه‌شنبه مورخ 2/6/61 در این جلسه 19 نفر غایب موجه و 5 نفر غیرموجه و 10 نفر تأخیری داشتیم. غائبین غیرموجه آقایان: محمد اخلاقی‌نیا از سیرجان، ابراهیم حبیبی از تهران، عبدالله امامی از تربت‌حیدریه، حسینی رامیانی از رامیان و سیدمحمد خوئینی‌ها از تهران. آقایانی که تأخیر داشته‌اند آقایان: خلطیان از ارامنه شمال 20 دقیقه، عزت‌الله دهقان از تربت‌جام 20 دقیقه، فضل‌الله محلاتی از محلات 20 دقیقه، مصطفی کیائی 22 دقیقه، یونس محمدی از خرمشهر 22 دقیقه، محمدعلی صدوقی از یزد 22 دقیقه، فخرالدین حجازی از تهران 30 دقیقه، امید نجف‌آبادی از اصفهان 31 دقیقه، عادل اسدی‌نیا از اهواز 31 دقیقه، ابراهیم یزدی از تهران 60 دقیقه. 9ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسة آینده و دستور آن رئیس ـ آقای اخلاقی‌نیا بیمارستان هستند، ایشان معذورند جلسة بعد روز پنجشنبه ساعت هفت و نیم صبح و بقیة دستور هفتگی مورد بحث است. جلسه ختم می‌شود. (جلسه در ساعت 12 پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی