جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 71 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 71 )

  • پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۵۹

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی.
صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز پنجشنبه بیست ودوم آبان ماه 1359.
فهرست مندرجات:
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
2- بیانات قبل از دستور آقایان: عباسعلی ناطق نوری، سید محسن موسوی تبریزی، عبدالله امامی.
3- بیانات آقای رئیس به مناسبت درگذشت همشیره امام.
4- ادامه بحث پیرامون طرح قانونی اداره صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
5- پایان جلسه بعنوان تنفس.
جلسه ساعت هشت و چهل دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
رئیس- با حضور 180 نفر جلسه رسمی است، دستور جلسه را قرائت کنید.
منشی (توکلی)- بسم الله الرحمن الرحیم، دستور جلسة هفتاد و یکم روز پنجشنبه 22/8/59 مطابق با چهارم محرم 1401.
1- تلاوت کلام الله مجید.
2- نطقهای قبل از دستور.
3- دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون ارشاد در خصوص طرح قانونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
4- معرفی آقای دکتر باهنر بعنوان وزیر آموزش و پرورش توسط آقای نخست وزیر.
5- پاسخ آقای رجائی نخست وزیر به سؤالات نمایندگان.
6- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.
7- اعلام ختم جلسه و تاریخ جلسه بعد.
رئیس- آقای پرورش تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.      بسم الله الرحمن الرحیم،      والفجر ولیال عشر. والشفع والوتر. و اللیل اذایسر، هل فی ذلک قسم لذی حجر. الم ترکیف فعل ربک بعاد. ارم ذات المعاد. التی لم یخلق مثلها فی البلاد. وثمودالذین جابوالصخر بالواد. و فرعون ذی الاوتاد. الذین طغوا فی البلاد. فاکثروا فیها الفساد. فصب علیهم ربک سوط عذاب. ان ربک لبالمرصاد. فاما الانسان اذاما ابتلیه ربه فاکرمه و نعمه. فیقول ربی اکرمن. و اما اذا ما ابتلیه فقدر علیه رزقه. فیقول ربی اهانن.     (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند)
2- بیانات قبل از دستور آقایان: عباسعلی ناطق نوری، سیدحسین موسوی تبریزی، عبدالله امامی.
رئیس- نطق قبل از دستور شروع میشود آقای ناطق نوری بفرمائید.
عباسعلی ناطق نوری- بسم الله الرحمن الرحیم، انا اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه و هذاالنبی والذین آمنوا والله فی المؤمنین. با عرض سلام خدمت برادران و خواهران و با درود فراوان به روان همه شهیدانمان و سلام ما به همة رزمندگان مسلمانیکه در جبهه مبارزه حق و باطل جسورانه و سخاوتمندانه به نبرد با باطل پرداختند ، شکی در آن نیست که امت مسلمان به پیروی از ابراهیم خلیل، مبارزه اش را بر علیه شرک جهانی و استکبار جهانی آغاز کرد وقتی امت اسلام قرار شد به پیروی از ابراهیم مبارزه اش را ادامه بدهد بایستی که همانند ابراهیم همه بلاها را هم بخرد، گذشتن از مال و جان، زن و فرزند و آنچه را که در توانش هست، وقتی ابراهیم خلیل، از زن و فرزند میگذرد، وقتی ابراهیم خلیل ، اسماعیلش را به قربانگاه میبرد، و د رنهایت به استقبال آتش میرود و آتش را به جان میخرد اما در نهایت آتش برای او محل امن وامانی میشود که یا نارکنی برداً و سلاماً علی ابراهیم در اثر فداکاری ابراهیم، آن پیروزی برای ابراهیم هست امت اسلام که به پیروی از این پیامبر بزرگوار به مبارزه حق و باطل دارد ادامه میدهد شکی درآن نیست که همه بلاها را برای خودش میخرد، این است که ما در این مبارزه و این نبرد باطل ، با شرک جهانی که در رأسش هم آمریکای جنایتکار و ددمنش آمریکاست و نه تنها آمریکا که همة نیروهای اهریمنی در سراسر جهان بر علیه این حرکت ابراهیمها بپا خاستند که همة نیروهای خودشان را بکار گرفتند که شاید صدای ابراهیمی ما را که همان صدای توحید است برعلیه شرک جهانی خاموش کنند ما نیز همانند ابراهیم به راه خودمان ادامه خواهیم داد  هرگز سکوت نخواهیم کرد و از جان دادن و مال دادن  و زن و فرزند دادن دریغی نداریم این است که اینجا خیلی بحث من نمیخواهم بکنم سخنرانی هم اینجا جایش نیست، تمرین سخنرانی هم نمیخواهیم بکنیم، فقط تذکری بود به این شکل که جنگ برایمان مسأله ای نیست و دادن شهید مسأله ای نیست، دادن مال و جان مسأله نیست که خیلی هم رویش بخواهیم بحث بکنیم اما آنچه من بعنوان تذکر با رعایت سه میم (م) مفت، مفید، مختصر میخواهم بعرض برادران و خواهرانم برسانم مسأله پشت جبهه است که ما در جبهه سربازانمان ، فرزندانمان، خواهران  و برادرانمان همه و همه، و همة نیروهای تلاشگری که  در میدان مشغول نبرد هستند، مشغول جنگ هستند و سخاوتمندانه هم جان میدهند آنجا ما هیچ ناراحتی نداریم، اما نبایستی که ما همه اش فکرمان و همة تلاشمان هم د رآنجا باشد که مهمتر از خود آن جبهه، پشت جبهه است، مسأله ای که آن جبهه را باید تقویت کند نباید از آن غافل باشیم، مسأله ای که بایستی بعداً این خلاءهائی که به وجود میاید، این خلاءها را پرکند، نبایستی که از آن غافل باشیم، که متأسفانه ما همه اش داریم یک بعدی فکر میکنیم الا گاهگاهی فقط شعارکی میدهیم، یک شعار میدهیم، سخنی میگوئیم و رد میشویم، مسأله کشاورزی یکی از مسائل بسیار مهم و حساس پشت جبهه ای است ما وقتی میخواهیم به مرز خودکفائی برسیم و آن زمانیکه دست جنایتکاران را قطع کردیم و میخواهیم خودمان گردانندگی خودمان را به عهده بگیریم، لازمه اش این است که ما از نظر کشاورزی به مرز خودکفائی برسیم واین، این نیست که فقط ما شعار بدهیم بگوئیم بایستی که کشاورزان بروند کشت بکنند، بروند فعالیت بکنند، با دستوری که امام بزرگوار فرمودند و با دستوری که آیت الله منتظری فرمودند و دیشب هم وزارت کشاورزی باز مسأله را خوب پیگیری کردند و بسیار بجا و عالی بود اما، من نمیخواهم بگویم که وزارت کشاورزی بهتر این نبود که خوب پیام امام بود، امر امام بود کشاورزان هم همه آماده شدندبرای کار، دیگر او فقط شعار ندهد، فقط اعلام نکند بهتر این است که ببیند امکانات چه است امکانات در اختیار کشاورزان بگذارد ، الان در شمال کشاورزان که پارسال کشت کردند، امسال نتوانستند خودشان را راضی بکنند که بروند کشت بکنند این دردی است که کشاروزان بایست که به آن حتماً رسیدگی بکند و باید به آن برسد از این که بگوید همه کشاورزان بروند کشت بکنند و هیأتهای واگذاری زمین هم، کمک بکند هر چه زودتر چگونه، کمکی بکند، هر کجا بروید هیأتهای هفت نفره تقسیم زمین و واگذاری زمین میگویند دست و بال ما بسته است، ما کاری نمیتوانیم بکنیم و بسیاری از جاهائی که در سال گذشته زمینهائی بوده که دادند به کشاورزان کشت کرده اند امسال جنگلداری وجنگلبانی آمده همه را به دادگاهها دعوت کرده و جریمه شان کرده و اینها را از کشت باز داشته، زمینهائی را که پارسال جزء جنگلهای مخروبه بوده، اینها رفتند آباد کردند، زحمت کشیدند، یکسال اول ، آنطوری که باید و شاید نتوانستند برداشت بکنند یک مقداری توانستند، همان یک مقدار را هم آمدند تعطیل کردند و برای همه شان پرونده ساختند و به دادگاه فرستادند یک کشاورز بدبخت چیزی برداشت نکرده یک چیزی هم باید دستی بدهد حالا باز هم ما بیائیم به او بگوئیم که آقا برو کشت بکن چه چیز را کشت بکند؟ کجا کشت بکند؟ با کدام زمین؟ زمینهای بایر دیگری غیر از موات جنگلی و غیر از جنگلهای مخروبه آنجا وجود داشته که مربوط به این سرمایه داران بسیار بزرگ بوده حالا بعضی ها بلافاصله اینجا نگویند که آقا این سرو صداها که درآمده از آنجاست نه حالا آن زمین دارهای خیلی بزرگ را من دارم میگویم توی منطقه بایر هم گذاشتند هیچ کار هم نکردند همانجوری رها کردند و رفتند دنبال کار خودشان کشاورزان رفتند کشت کردند حالا همه شان را به دادگاهها دعوت کردند، همه آن زمینها را هم گرفتند نه خودشان کشت کردند، کشت پائیزه الان فصلش هست، الان اگر کشت نکنند دیگر نمیتوانند کشت بکنند، این است که هی ما بگوئیم کشت بکنید، اما از یکطرف دست وبالشان راببندیم، چیزی نداشته باشند، کجا کشت بکنند؟ چگونه کشت بکنند؟ امکاناتشان چه باشد؟ اداره کشاورزی میخواهد وام به کشاورزان بدهد اکثر شماها میدانید که لایحــه اش مثل اینکه در حال تکوین شدن و تنظیم شدن است که بیاورند به مجلس، اکثر زمینهای شمال سند ندارد، اداره کشاورزی میخواهد به کشاورزان وام بدهد، میگوید به کسانی وام کشاورزی میدهند که سند داشته باشند کشاورزی که سند ندارد دارد کشت میکند برای کسان دیگری نیمه کاره و نصفه کاری، صاحب زمین سند دار یک عده ای هم که هستند از کسانی هستند که از امکاناتی برخوردارند و کارهای دیگری دارند و سند هم دست آنها است، آنها سندشان را میبرند، وام کشاورزی را میگیرند، میبرند در تجارتخانه های خودشان به سرمایه هایشان اضافه میکنند، کشاورز بدبخت پا برهنه ای که باید در گل بلولد او دست خالی مانده، این از جمله مسائلی است که کشاورزان ماندند همیجوری، این را باید وزارت کشاورزی حل کند، عوض اینکه اعلام میکند که بروند کشاورزها چنین و چنان بکنند.
رئیس- یک دقیقه وقت دارید.
ناطق نوری- این است که من تقاضا میکنم که عنایت بیشتری بشود و روی این حتماً حساب بشود و دوم اینکه جنگلبانی در این موقعیتی که ما از نظر سوخت میخواهیم ذغال را زیادتر بکنیم اجازه برداشت نمیدهند، نمیخواهیم بگوئیم که درختهای صنعتی را بزنند، درختهای صنعتی نه این اجازه را بدهند، آن چوبهائی که در جنگلها ریخته و اجازه نمیدهند حتماً اجازه بدهند که آنها را اقلا جمع کنند تا کوره های ذغال شروع بکار کند تا تولید ذغال بیشتر بشود که از جهت سوخت در تنگنا نیفتیم، و به نظر من اداره جنگلبانی وزیر کشاورزی باید به این کارها رسیدگی بکند یکی از دوستان یادداشتی فرستاده اند اینجا و اشاره کرده اند که سوخت تراکتورها واین حرفها هم مطرح است. این کار خودمان است که در این مورد برویم آنجا و با فرماندارها سرو کله بزنیم، یک مسأله ای دیگر که من میخواستم به آن اشاره کنم که وقتم هم کم است چون 5 دقیقه از وقتم را دادم به برادر عزیزمان آقای موسوی فقط یک اشاره میکنم، این مسأله آزادی را بعضی از این برادرها ، این روزها اینجا مطرح کردند من نمیفهمم این برادران مثل اینکه عنایت زیادی ندارند روی اصل قضایا، آزادی به کی ها؟ و به چه کسانی؟ به چه کسانی؟ آزادی، بی بند و باری؟ آزادی مطلق؟ یا آزادی حساب شده، آزادی در چهارچوبه قانون آزادی به گروهها ، به چه گروههائی؟ آن گروههائی که بهترین فرزندان خلق را گرفتند و سر بریدند و آتش زدند باز هم به آنها آزادی بدهیم، باز هم بگوئیم که دستتان درد نکند، دست مریزاد به جنایتتان ادامه بدهید.
رئیس- وقتتان تمام است.
ناطق نوری – این است من خواهش میکنم برادران یک مقداری عنایت بیشتر داشته باشند، خیلی خودتان را آزادمنش قلمداد نکنید و انقلابی بعد از انقلاب هم نشوید خواهش میکنم والسلام (احسنت.)
الویری- آقای موسوی تبریزی بفرمائید البته آقای موسوی 5 دقیقه هم از آقای امامی وقت گرفتند، 10 دقیقه میتواننند صحبت کنند.
سیدابوالحسن حسینی- آقای ناطق نوری راجع به جنگلها مطلبی گفتند که بنده باید تذکر بدهم.
رئیس- تذکرتان را بنویسید بدهید به من.
سیدحسین موسوی تبریزی- بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیکم و رحمه الله و برکاته، من بعنوان نطقهای پیش از دستور صحبت نمیکنم و لذا مطالبی هم که مسائل روز است نباید بگویم فقط روز یکشبنه گذشته که من اینجا نبودم برادرمان جناب آقای نقوی راجع به مطلبی صحبت کرده و من اگر اینجا بودم یک ربع حق داشتم صحبت کنم بعد از آقای هاشمی درخواست کردیم، ایشان گفتند چون نبودید از برادرانی که حق دارند از آنها اجازه بگیرید، لذا تشکر میکنم از جناب آقای ناطق نوری و از جناب آقای امامی که هر دو یکی 5 دقیقه از وقتشان را دادند به من، لذا من فقط در بارة مطالبی که اینجا صحبت شده و احیاناً یکی دو تا مطلبی که راجع به همین دادگاهها لازم است و اگر 10 دقیقه نگذرد وقت داشته باشم، در این زمینه صحبت میکنم. یک مطلبی که صحبت شده در اینجا و در نامه ای هم نوشته شده و روزنامه ها هم چاپ کردند که در دادگاه شرکت کردن من با سه اصل قانون اساسی مخالفت دارد، اصل 57 است، اصل 90، اصل 141 است، ما در باره هر سه اصل صحبت میکنیم ولی قبل از آنکه صحبت بکنم، یک تذکری من به همة دوستان، یعنی آروزی من در یکسال و نیم گذشته این بود که دادگاهها همیشه مورد توجه قرار بگیرد، آقایان اشکال بکنند، اعتراض بکنندو دادگاهها اصلاح بشود ولی یک آرزو داشتم که نسبت به همه احساس مسؤولیت بشود باور کنید این کشنده بود (نسبت به مجلس نمیگویم، جلوترها هم از مسؤولین امر این شکایت را دارم) که یک نفر فئودالی را زمینش گرفته میشد هی سر و صدا بود، هی اعتراض بود یک بیچاره ای اگر ظلم به او میشد یا اینکه یک بیچاره ای محکوم میشد ظلم هم نمیشدکسی نمیگفت این چرا محکوم شده ، ببینید چند ماه است این مجلس شروع شده، من همه- اش هم در این شش ماه در مجلس شرکت کردم و در تبریز هم دادگاه را اداره کردم و حکم دادم از همه مهمتر جریان سینما رکس آبادان را همه فهمیدید که من شرکت کردم، یک نفر از شما آقایان اعتراض نکردید، من اعتراض دارم به این مسأله، چرا اعتراض نکردید؟ چرا آنوقت صدایش را درنیاوردید که من صحبت کنم و بگویم، من نمیدانم این عدالتخواهی چطور فقط یک سرمایه- دار یک فئودال ، یک گروه سیاسی خاص، یک نفر اگر مورد تعرض نمیگویم حالا مورد درخواست دادگاههای عدالت ، میگویم مورد تعرض اگر قرار گرفت، چرا به آنها اعتراض نمیشود برادران؟ خوب کردید اعتراض کردید به من ، ولی چرا تا حال نکردید؟ چطور شد، در ایران فقط یک نفر حق حیات دارد و حق دادر از قانون اساسی استفاده کند چرا نشد؟ میآمدید از این تریبون میگفتید و ما هم استفاده میکردیم و من واقعاً این را دوست میداشتم میگفتید و ما هم تقاضا میکردیم از شورای نگهبان ، مسأله را روشن میکرد، حالا من عرض خواهم کرد من چکار کردم در این مدت ولی این مسأله چطور شد حالا فریاد بلند شد این مسأله ایست برای من شبهه ایست البته اعتراضم در این جهت به آقای نقوی نیست اعتراضم به هر کسی است که فریادشان بلند شده و تیترهای بزرگ یا کوچک روزنامه ها را پر کردند من میگویم که همه باید یکسان باشد در نظرمان، همه باید از حقوق حقه خود طبق قانون اساسی استفاده بکنند و هر کسی مورد تظلم وتجاوز قرار بگیرد،‌باید از او دفاع کرد، فرق نمیکند و این اعتراض آقایان نسبت به من هم به حق است اما وارد نیست به حق است یعنی حق دارند اعتراض کنند ولی وارد نیست، چرا؟ سه تا اصل گفتم یک اصل همان دو تا اصل دیگر اصلا من نمیدانم چه است که آورده اند.
حجتی کرمانی- ما الان مخصوصاً میخواهیم بهانه را از دست آنها که علیه دادگاههای ما کار میکنند بگیریم.
رئیس- آقای حجتی شما با اجازة چه کسی حرف میزنید. وقت مردم را نگیرید ، بگذارید صحبت کنند.
ناطق نوری- آقای حجتی شما با اجازه کی حرف میزنید.
رئیس- آقایان من به آقای حجتی تذکر دادم آقای موسوی وقتتان میگذرد صحبتتان را ادامه بدهید.
موسوی تبریزی- ببینید آقای حجتی اجازه بدهید من حرفم را بزنم، بعد من در اختیار شما هستم. من که ب شما صحبت کردم اصل پنجاه و هفتم، قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از قوه مقننه، قوة مجریه، قوة قضائیه که هر سه زیر نظ ولایت مر و امامت است بر طبق اصول آینده این قانون اعلام میگردد، تا اینجا که خوب روشن است «این قوا مستقل از یکدیگرند» این جمله است که استدلال بر علیه ماست، من نظر خودم را میگویم بعد نظری که دیروز از یکی از اعضای شورای نگهبان پرسیدم میگویم  و بعد درخواست میکنم چون آنها گفته اند که تا حال از ما درخواست رسمی نشده درخواست میکنم از جناب رئیس مجلس شورای اسلامی که واقعاً کتباً این مسأله را از شورای نگهبان بپرسد نظرشان هر چه باشد ولو بر خلاف نظر من برای ما صائب است چون ما اصل دیگری داریم که تفسیر قانون اساسی بعهدة شورای نگهبان است، و وقتی آنها تفسیر کردند ما نباید حرف بزنیم، ولی فعلا نظر خودم را میگویم، نظ خود شخص من در این معنا این است، این قوا مستقل از یکیدگرند یعنی همانطور که تا حال تا قبل از جمهوری اسلامی بوده قوة قضائیه و قوة مقننه زیر فشار قوی قوة مجریه قرار میگرفته، یعنی هر قانونی که آنها دلشان میخواست در لایحه نوشته میشد ومیامد در مجلس، تصویب میشد، و هر مطلبی را که آنها دلشان میخواست در اعمال در قوه قضائیه و در محاکمات خوب اعمال میکردند، مسأله این است که این قوا از هم دیگر مستقل باشند یعنی هیچکدام از این قوا در قوة دیگر اثر نگذارد و هر قوه ای تحت تأثیر دیگران قرار نگیرد و اگر دولتی لایحه نوشته و اینجا آورد همه آزادانه بتوانند آنرا رد کنند یا قبول کنند و یا مخالف باشند و یا موافق باشند قوه قضائیه هم همینطور زیر نظ رقوة مجریه نباشد قوة قضائیه تحت اعمال فشار واعمال غرض در قوه مقننه و قوه مجریه نکند. مستقل از یکدیگر کار کنند. اینجا نگفته که افراد هر قوا باید غیر از قوای دیگر باشد. قوه ها، قدرتها، همدیگر را تحت تأثیر قرار ندهند. جدا از هم باشند. مستقل از هم باشند. این نظر من است. و این شبهه ای است که در بیشتر دوستان ایجاد شده است000
رئیس- خلاصه کنید. دو دقیقه بیشتر وقت ندارید.
موسوی تبریزی- هشت دقیقه صحبت کرده ام. من یکربع وقت داشتم خواهش میکنم 5 دقیقه اضافه کنید.
نقوی- آقای هاشمی 5 دقیقه از وقت من را بدهید به آقای موسوی.
رئیس- شما وقت ندارید.
نقوی- مادة 66 صراحت دارد که من میتوانم صحبت کنم 5 دقیقه از وقتم را به ایشان بدهید.
موسوی تبریزی- آقای هاشمی شما خودتان 5 دقیقه وقت به من بدهید.
رئیس- نه شما و نه ایشان هیچکس وقت ندارد خودتان فقط دو دقیقه وقت دارید صحبتتان را زود تمام کنید.
موسوی تبریزی- دیروز از یکی از اعضای شورای نگهبان پرسیدم ، ایشان گفت یکماه پیش این صحبت شده و اکثر اعضای شورای نگهبان گفته اند که این مسأله مخالفت با قانون اساسی ندارد. وهمین توجیه را که من کردم آنها هم کردند. بعد گفتم چرا ننوشتید، گفتند صحبت شد که بنویسیم گفتند چون رسماً از ما درخواست نشده است ما ننوشته ایم. ولی من حرف ایشان را بعنوان شهبه تلقی میکنم خواهش میکنم همین امروز نوشته شود و آنها نظران را بگویند و ما هم باید عمل کنیم و حرفی در آن نیست. این یک اصل است. اصل دیگر، اصل 90 است نمیدانم کجای آن دلالت میکند بنده آنرا میخوانم «هر کس شکایتی از طرز کار مجلس یا قوه مجریه یا قوه قضائیه داشته باشد، میتواند شکایت خود را کتباً به مجلس شورای ملی عرض کند. مجلس موظف است به این شکایات رسیدگی کند و پاسخ کافی بدهد و در مواردی که شکایت به قوه مجریه یا قوه قضائیه مربوط است رسیدگی و پاسخ کافی از آنها بخواهد. و در مدت متناسب نتیجه را اعلام نماید و در موردیکه مربوط به عموم باشد باطلاع عامه برساند.» کجای آن دلالت بر غیر قانونی بودن محاکمه دارد.
سلامتیان- از قوه قضائیه به قوه مقننه نمیشود شکایت کرد.
موسوی- نه آقا اصل 90 میتواند به تمام شکایات رسیدگی کند. اصل یکصد و چهل و یکم عمده اشکالی که برای دیگران 000 (همهمه نمایندگان).
رئیس- آقایان وقت را نگیرید اجازه بدهید صحبت کنند.
موسوی تبریزی- اصل یکصد و چهل و یکم را برایتان میخوانم ببینید من در این کار خلاف قانون عمل نکردم. عمده اصل هم همین است. توجه بفرمائید. دقت کنید در عبارت قانون رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیران و کارمندان دولت نمیتوانند بیش از یک شغل دولتی داشته باشند. چند نفر شد، رئیس جمهور ، نخست وزیر. وزیران ، کارمندان دولت ، من نه رئیس جمهور هستم، نه نخست وزیرم و نه وزیران و نه کارمند دولت .
قره باغ- پائین آنرا هم بخوانید.
سید حسین موسوی تبریزی- صبر کنید میخوانم اینها نمیتوانند بیش از یک شغل دولتی داشته باشند. و داشتن هر نوع شغل دیگر در مؤسسات که تمام یا قمستی از سرمایه آن متعلق به دولت و یا مؤسسات عمومی است و نمایندگی مجلس شورای ملی و وکالت دادگستری (قره باغ: همین) اینها همه مربوط به نخست وزیر و رئیس جمهور است. رئیس جمهور نمیتواند نماینده مجلس باشد صبر کن من دارم معنا میکنم نخست وزیر نمیتواند وکیل مجلس باشد. قانون را نمی فهمید و حرف میزنید. لااقل این اصل را درست بخوانید و آبروی مجلس را نبرید.
رئیس- آقای موسوی شما جواب آنها را ندهید.
سیدحسین موسوی تبریزی- رئیس جمهور نمیتواند نماینده مجلس باشد. رئیس جمهور نمیتواند وکالت دادگستری داشته باشد، نخست وزیر و وزیران و کارمند دولت هم نمیتواند . من کارمند دولت نیستم. من تا حالا یک شاهی از بودجه دولت استفاده نکرده ام و مستخدم هم نیستم بعنوان قضاوت شرعی که گاهی شورای عالی قضائی من را موظف میکند که شرکت کنم، در سینما رکس آبادان یکسال و نیم مانده بودند و محاکمه سعادتی هم مانده بود. و اعتراض میکنند که چرا این پرونده ها تا حالا مانده. خوب قاضی شرع نداشتند. اصرار کردند که من باشم . در جریانی که اول من آمدم اینجا امام اجازه دادند. ولی در این محاکمه اجازه نگرفتم نمیگویم اجازه گرفتم ولی چیزی که هست امام اجازه داده اند که حتی پس از نمایندگی من قضاوت کنم. ولی باز هم عرض میکنم و به امام هم عرض کردم، امام هم فرمودند که اگر شورای نگهبان فرمودند که باید یا آنجا باشم یااینجا و من پیش آقای هاشمی رفسنجانی رفتم، گفتم اگر فکر میکنند بودنم صلاح نیست استعفای کتبی بدهم. البته این موضوع را بعد از سینما رکس گفتم. ایشان گفتند صبر کنید، انتخابات میان دوره ای مجلس در بعضی از شهرها شکل بگیرد و مجلس افرادش بیشتر باشد بعد تصمیم میگیریم. من خودم در رنج و زحمت هستم. مگر م کارمند دولت هستم و میخواهم حقوق بگیرم من صبح از ساعت 8 تا 12 کارمیکنم . یک مسأله دیگر که ایشان اشاره میفرمایند اینکه آنجا گفته- اند در دادگاهها شکنجه داده شده است برادر در دادگاه شکنجه نداده اند. یک شب به ایشان به ادعای خودشان لگد و سیلی زده اند آنهم شخصی به نام ماشاءالله قصاب زده است که مربوط به دادگاهها و دادستانها و زندانها نیست به اعتراف خودش و در ثانی ایشان گفته که من شکنجه شده- ام و رئیس دادگاه گفته است به من چه. بما مربوط نیست. من این حرف را نگفتم ، گفتم شکایتتان را بنویسید. در این محاکمه که نمیشود در جای دیگری باید ماشاءالله قصاب را بخواهیم. شما شاکی ، ایشان متهم، و محاکمه بشود و ایشان نوشتند و حرفشان را گفتندو منهم گفتم حتماً باید ماشاءالله قصاب دستگیر بشود و دستگیر شده، الان دو روز است در محاکمه حاضر میشود صحبت میشود. بعضیها هم گفته اند چرا محاکمه علنی نیست؟ روزنامه المیزان که درست ترین روزنامه است میخوانم (خنده نمایندگان) شوخی نمیکنم من دیده ام که جریان دادگاهها را خوب مینویسد خیال نکنید که اعتراض میکنم. دادگاه آقای سعادتی را دقیق مینویسد. حرف دیروز المیزان را میخوانم توجه بفرمائید. در این دادگاه نمایندگان خبرگزاری پارس آقایان دقت بفرمایند این شبهه ای است که در جامعه پیدا شده است بخاطر شما نمیگویم. همه میگویند این دادگاه غیر علنی است. من نمیدانم کجای آن غیر علنی است. در این دادگاه نمایندگان خبرگزاری پارس، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ونمایندگان روزنامه های کیهان، میزان، اطلاعات، انقلاب اسلامی، نگهبان، از داخل ایران. و نمایندگان خبرگزاری فرانسه، هلند، ژاپن ، استرالیا، ایتالیا حضور دارند و خانواده متهم هم حضور دارند. سه فیلمبردار داخلی و خارجی فیلم تلویزیونی برمیدارد. خوب دادستان کل کشور حق دارد بگوید که شلوغ کنها نیایند بدادگاه. یک دادگاهی که صد نفر بیشتر تماشاچی دارد و تمام خانواده های درجه اول متهم، تمام خبرگزاریها و خبرنگارها هستند و با روزنامه هم اعلام شده است. هر کس میخواهد میتواند شرکت کند علنی دیگرمیخواهید چگونه باشد؟ یک مطلب هم به جناب آقای لاهیجی دارم که اینجا میگویم و آن این است که میگوید چون دادگاه غیر قانونی است من شرکت نمیکنم. من نمیگویم غیر قانونی نیست خیلی خوب شما گفتی غیر قانونی به فرض هم که غیر قانونی است این غیر قانونی بودن ما از دادگاههای پهلوی که بدتر نبود. شما شرکت میکردید. قرار صادر میکردید (احسنت) کفایت مینوشتید(احسنت) من که ازمحمد رضا بدتر نیستم؟ (احسنت، احسنت) خیلی ممنون از لطف شما.
نقوی- من باید توضیح بدهم.
رئیس- بنویسید بدهید.
نقوی – حق مسلم من است یک یادداشتی خدمتتان دارم.
رئیس- مگر به شما اهانت شد . بفرمائید بنشینید.
منشی- شما قبلا نام بردید حالا جوابش را شنیدید . چه حق مسلمی دارید؟
رئیس—مادة مربوط به این جریان میگوید اگر حرف کسی تحریف و یا اهانت شد حق دارد. شما حرفتان تحریف شده است؟
نقوی- بله.
رئیس- چه شده بنویسید چه چیزی تحریف شده است.
نقوی- مطالبی که من گفتم.
رئیس- شما اول گفتید. حرف را شما اول زدید. بعد ایشان جواب داد.
نوقی- من گفتم اگر شورای نگهبان تأیید بکند من حرفم را پس میگیرم. ایشان آمدند مطالبی گفتند من معترض به آقای موسوی نبودم من مطالبی گفتم که منتشر شده آیا من حق جواب ندارم.
رئیس- من تشخیص میدهم که نه بشما توهین شده و نه حرفهایتان عوض شده.
سید حسین موسوی تبریزی- ایشان دیروز آمدند معذرت خواهی کردند.
رنجبر- تذکر قانونی دارم.
رئیس- تذکرتان چیست، چه اصلی را میخواهید بخوانید؟ (رنجبر: اصل 186).
رنجبر- نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهار نظر و رأی خود کاملا آزاد هستند. در همین ماده دو جا ایفای وظایف نمایندگی آمده است. یعنی این مسأله اینطور معنی میدهد که هر نماینده ای هر چه که دلش بخواهد در آنجا بگوید، در مقابل ایفای وظایف نمایندگی باید در آنجا سخن گفته شود. از اینکه آقایان یا بعضیها از تریبون مجلس سوء استفاده میکنند و هر چه دلشان میخواهد بدون تحقیق بگویند این به معنای ایفای وظایف نمایندگی نیست.
رئیس- آقای رنجبر بفرمائید . این تذکر مفیدی نبود. آقای امامی بفرمائید.
ملک پور- طبق لیست نوبت من است که صحبت کنم. حاال شما میفرمائید به احترام آقای امامی حرفی نیست. ولی باید دقیقاً روشن بشود.
رئیس- اعتراض آقای ملک پور این است که به ترتیبی که نمایندگان پیش از دستور صحبت میکنند. نوبت به ایشان رسیده است. آقای امامی روزی که نوبت ایشان رسیده مریضخانه بوده اند و حالا که تشریف آورده اند آن نوبتی که به ایشان داده بود الان نوبتشان را انجام میدهند. بعد از ایشان نوبت شماست. یعنی که نوبت شما گرفته نشده است. در اولین جلسه بعد نوبت شماست، متشکریم، آقای امامی بفرمائید.
عبدالله امامی- السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین. الذین بذلو مهجهم دون الحسین علیه السلام. اذکروا آلاء الله در مقدمه عرضم تذکر نعمت تشکر نعمت است. و از شؤون شکر نعمت ذکر نعمت است، یک نعمتی را که خداوند در این زمان به ما مرحمت فرموده است ازلحاظ انقلاب وجهات دیگر مربوط به انقلابمان، البته همه تذکر داده- اند باز هم بنده اگر عرض بکنم اضافه نیست. ضمناً اینرا هم عرض میکنم که اگر در کلمات من قصوری بود خدای متعال عذر ما را خواسته است و من تعمره تنکسه (سوره یس 68) دیگر خیلی ایراد نشود. از جمله انقلاب شکوهمند ما یک امتیازاتی دارد، که همه توجه دارند. ولکن یک امتیاز خاص این است. که همه ما میگوئیم بعد از مولا علی علیه الصلوه والسلام و مدت چند ماه از خلافت امام مجتبی علیه السلام گذشته دیگر حکومت حقه الهیه نبوده است تا اینکه خداوند این نعمت عظمی را در این زمان به ما عنایت فرمود. من میخواهم یک خصوصیت دیگری را در اینجا اضافه کنم. که این انقلاب اسلامی دو جنبه دارد. یکی جنبه اثبات حکومت حق است، یکی جنبه نفی حکومت طاغوتی. من میخواهم بگویم بعد از پیغمبر اسلام نظیر انقلاب ما وجود نداشت حتی در زمان حکومت مولا علی علیه الصلوه والسلام . چرا؟ به جهت اینکه اگر جنبه حکومت الهیه اثبات شد و اما نفی حکومت طاغوت در قلمرو حکومت علی نشد. به جهت اینکه برای علی علیه السلام هم میسر نشد که طاغوت زمان معاویه را از تخت سلطنتش به زمین بکوبدش. و این فقط در زمان ما شد. که بحمدالله آن کلمه توحید که جنبه لاوالا دارد. اولا لا که جنبه نفی طاغوتی بود و مرتب بر اثبات حکومت حقه الهیه است و این بعد از پیغمبر خاتم (ص) اختصاص به انقلاب ما دارد. حقی در زمان حکومت علی علیه السلام هم این انقلاب به وجود نیامد. این از باب اینکه افتخار ومباهات میکنیم به این انقلاب و از خدا تشکر میکنیم که در زمان ما اینچنین انقلابی به وجود آمد. مسأله دوم ، مطلب رهبر انقلاب است. البته جای این نیست که مثل من بخواهم مدایح و اوصاف ایشان را نقل کنم فقط یک نکته ای را میخواهم تذکر بدهم . و آن این است که ما در روایات وارده در آیات، در باره فضیلت علماء مخصوصاً کافلین ایتام آل محمد علیهم السلام و علمای شیعه، مطالب زیادی در فضایل آنها داریم. من جمله روایتی است از مجلسی رضوان الله علیه در بحار نقل میکند: «لا یجوز الفتیا الا لمن استقتا من الله تعالی بصفاء سره » این مطلب اگر چه از جنبه پذیرش ایمان به فرمایشات آل محمد علیهم السلام مورد قبول همگی ما هست. و اما از جنبه عیانی و مشاهده که به اهل عالم نشان بدهیم که ببینید و شهوداً و عیاناً مشاهده کنند در نظر من یک نقطه خاصی نمیامد. در صورتیکه فرمودند ان لنافی کل خلف عدولا در هر زمانی عده ای هستند. اما ما بتوانیم عیناً و خارجاً مشخص کرده و انگشت بگذاریم و به اهل عالم نشان بدهیم که ببینید بر حسب اطلاع بنده ، منحصراً در زمان ماست. و آن این است. واتقوا فراسه المؤمن فانه ینظر بنورالله و مخصوصاً همین حدیثی را که عرض کردم: «لا یجوز الفتیا الا لمن استقتا من الله تعالی بصفاء سره » این را در وجود رهبر عالیقدر و عالیمقاممان عیناً مشاهده میکنم. چرا ؟ به جهت اینکه یک پیش بینیهائی دارد که از مجرای موازین طبیعی انسان نمیتواند اینها را قضاوت کند و بگوید این پیش بینیها روی یک احکام طبیعی نبوده است. مثلا در آن روزی که میفرمود: پسر رضاخان برودو میرود و باید برود. این در نظر امر محالی میامد. بعد فرمودند مشت میزنم به دهان بختیار بی اختیار، و این ملت مشت میزنند. و دیدیم که مشت را زد ، بالاتر از آن . فرمودند ، کارتر باید برای خودش فکر کار دیگری را بکند. اصلا روی حساب طبیعی و اطلاعات عادی چه کسی میتواند مگر همین که بگوئیم الا لمن استقتی من الله تعالی بصفاء سره. و آن همان جهت است و غیر از آن جنبه طبیعی ندارد. و این رهبر انقلاب در زمان ما باین کیفیت است که میتوانیم با انگشت نشان بدهیم عیاناً که هذا هوالذی یستفتی من الله تعالی یصفاء سره این یکی از مفاخر ماست. یک مطلب دیگری که اگر رهبر امت بآن مباهات و افتخار کند شایسته و بجاست. این مجاهدین و رزمندگان ما در جبهه جنگ هستند.

میخواهم بگیم همانطوریکه پدر بزرگوارش حسین علیه الصلوه والسلام فرمود: که ما رأیت اصحاباً و انصاراً اوفی و ابر من اصحابی وانصاری. این آقا رهبر عالیمقاممان هم بعد از پدر بزرگوارش میتواند بگوید: ما رأیت اصحاباً و انصاراً اوفی من اصحابی. این مبارزین جبهه جنگ که همانطوریکه خدای متعال فرموده: کالهم بنیان مرصوص. واقعاً بالعیان والمشاهده میبینیم بنیان مرصوص شنیدم در این زمینه که البته آقایان بنظرشان رسید که در باره شان منطبق است. قوم اذا لودوالدفع ملمه والخیل بین مدعس و متردسی لبسوالقلوب علی الدروع و اقبل یتهاقتون الی ذهاب الانفس حقاً در بارة مبارزین ما در جبهه جنگ امروز صادق است. و عیاناً مشاهده میکنیم. و آن استبعادات و استمجاباتی که قبلا آنها که در چهارچوب امور مادی مستبعد میدانستند و محال. امروز می بینید که چطور دارند از خودگذشتگی میکنند و به میدان جنگ میروندو شائق و عاشق بشهادت هستند. این را بالعیان می بینیم. صفاکانهم بنیان مرصوص که خدای متعال فرموده بالعیان مشاهده میکنیم. و امام امت میتواند باین انصار و مبارزین خودش مباهات کند بعد از پدر بزرگوارش حسین علیه الصلوه والسلام. و اما مطلب دیگری که در زمان ما موجب مباهات است در این انقلاب مسأله این از خودگذشتگی ملت است. امت رهبر ما الان در مقام امکانات خودشان، تمام طبقات در حدود امکاناتشان واقعاً، یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه انسان در میانشان می بیند. آن اندازه قدرت و امکانشان را دارند،‌ از پیرزن و پیرمرد گرفته تا کوچک و بزرگ، دارا و نادار، همه – شان همآهنگ میشود و واقعاً 35 میلیون جمعیت پشت سر مبارزین هستند. مبارزین جبهه جنگمان شورای ملی و دولت پشت سر آنها هستند و از آنها نگهداری میکنند. ببخشید این مقدمه ای بود در عرضم.       یک مطلبی را که لازم میدانم تذکر دهم و بر مجلس واجب میدانم که این مطلب را قطعاً بیاورند بمجلس و امضاء کنند مسأله مهمی است که ندیدم کسی توجه بآن کرده باشد. مسأله تاریخ است. بنده خاطرم هست تا اوایل زمان سلطنت احمد شاه قاجار تاریخ منحصر بود باین شهور عربیه بود. بعد همان پهلوی که میخواست از شاهنشاهی 2500 ساله حمایت کند. او این شهور فارسیه را آورد و ضمیمه کرد. و حال اینکه قرآن کریم روی این اصل تکیه دارد. و فرموده: «جعلنا اللیل و النهر آیتین فمحونا آیه اللیل و جعلنا آیه النهار مبصره تتیبتغوا قضلا من ربکم و لتعلموا عددالسفین و الحساب و کل شی فصلناه تفصیلا (سوره الاسراء آیه 13)نکاتی که در این آیه هست راجع به اینکه تاریخ باید همین موقع باشد و روی ماه هلالی باشد نه شهور فارسیه. در این آیه مبارکه که امام علیه السلام میفرماید: آیت اللیل که محو شده است ماه است. که آن نور اولیه خودش را از دست داده است. و بعد مقتبس از خورشید است و محو شده از آن جهت تعبیر میشود. ملاک تاریخ همان شهور عربیه است. که تا اوایل سلطنت احمد شاه قاجار بنده خاطرم هست که در مکتب بودم. تاریخ منحصراً تاریخ ماههای عربی بود. و یسئلونک عن الاهله. قل هی مواقیت اللناس از این صریحتر چه بگوئیم لیس البر000
رئیس- آقای امامی یک دقیقه وقت دارید.
امامی- لیس البریان تأتوالبیوت من ظهورها و لکن البر من اتقی واتوالیموت من ابوابها و اتقوالله لعلم تفلحون .اصلا میگوید این از پشت بام وارد خانه شدن است. که شما بخواهید غیر از اهله تاریخ دیگری داشته باشید. یک جمله دیگری بگویم و عرضم را تمام کنم. کشاورزان راجع به مسذله نفت گاز، بمن شکایت کرده اند به مجلس هم شکایت کرده اند از خود تربت ما، و از بقیه جاها هم همینطور. زارعین را که رهبر انقلاب و آقای منتظری اینقدر تشویق میکنند. امکانات در اختیارشان نیست، بواسطه نفت گاز و روغن مانده اند مطلب دیگری که خیلی خلاصه عرض میکنم، آقا این بیمه ای که برای متوسطین از کسبه درست کرده اید که باید کارکنانشان بیمه باشند. والله آتشی است که بجان مستضعفین انداخته اید، بدون اغراق. یک نمونه، با اینکه وقتم کم است و نمیتوانم بسط بدهم. یکی از منسوبین خودم در همین تهران یک مغازه خیاطی داشته است. من میرفتم و میدیدم چهار پنج ماشین خیاطی و شاگردان ، آبرومند کار میکنند، پنج شش خانوار از آن مغازه نان میخوردند. بعد از آمدنم والله رفتم دیدم مغازه اش گرد گرفته و خودش در این سن پیرمردی عینک زده و خیاطی میکند و احدی نیست گفتم این چه وضعی است. چرا اینجور شده است گفت آخر مگر من میتوانم حق بیمه شاگردان را بپردازم ، بر اثر بیمه شاگردان بر عده بیکارها افزوده شده است. کارها گران شده و معوق مانده است. یک عده ناراضی درست شده است، صنعتهای سنتی ما از بین میروند آخر آن خیاطی که در مغازه اش چندین شاگرد داشت و او برش میداد و آنها  میدوختند. حالا می بینیم تک و تنها خودش در مغازه ایستاده عینک هم در پیرمردی زده و شاگرد هم ابداً ندارد. گفت مگر ممکن است000 در شهرستان خودمان یک آهنگر بیچاره ای را جریمه اش کردند و ضد انقلاب بحسابش آوردند برای اینکه گفت آقا من نمیتوانم این بیمه را بدهم بنابراین فکری برای این بیمه کرده و آنرا بردارید. از هر جا که هست البته من نمیگویم که آنها را بیمه نکنید. فکر بهتر از این بکنید. نمیشود که انسان برای یک فسادی به افسدی دچار بشود. والله این بیمه کذایی آتشی بجان این ملت مستضعف انداخته و آنها ر بیچاره کرده است یک مطلب دیگر، قضیه دامداران ، آقایان توجه داشته باشید تا پارسال این تفاله چغندر کارخانه قند بکشاورزان و مالکین داده میشد. حالا کشاورز و مالک حق گرفتن تفاله را ندارند این را هم نوشتیم و ظاهراً هم عملی شد که بدهند بدامداران یک عرض دیگر این است که مناطق دوردست آن بیچاره ها و دامدارانی که از کارخانه ها دور هستند دستور بدهند آنها را جلو بیندازند که فردا که باران و برف آمد دامداران دور از کارخانه نمیتوانند تفاله ها را ببرند و دامهایشان از بین میرود. من این وضعیت را عیاناً دیده ام. مطلب دیگر ، آنچه که از منطقه دور است ، محروم است. کشاورزان، روستائیان دور از منطقه محروم هستند. در شهرستانها ، در شهر تربت خودمان در زمان طاغوت یک فلکه گلکاری در اول دروازه شهر ورودی یکی در وسط شهر یکی در آخر. این دو تا آباد است و بمحلات که میرویم تمام خراب است. تربت خودمان همان نزدیکی آمدن من به تهران، شبانه بیکی از محلات دعوتم کردند. خدا میداند این کوچه ها پر از گل و حتی شن هم نریخته بودند ، بحمدالله شنیده ام فرماندار تربت ما تازگی، و شهردارش آدمهای خوبی هستند و جدی هستند و مردم هم از آنها راضی هستند. امیدوارم اینها 000     غرضم این است که این مناظری را که در رژیم سابق داشتند در جلوی مردم که مسافری که از دروازه شهر وارد و خارج میشود گلگاری ببیند و این محله های خشک را نبیند که چه خرابه ها هست در زمان انقلابی ما این مناسب نیست باید هر که دورتر است. روستائیان دور را مقدم بدارید بر نزدیک . الان کارخانه قند باید قیمت کرایه تفاله را مشخص کند و بر حسب میزان خوبی و بدی راه معین کند و اختیار مل تفاله را معین کند و اختیار حمل تفاله را در اختیار احدی نگذارد الا اینکه خود دامدار ماشینی کرایه کند و برود از داخل کارخانه تفاله را حمل کند و برای گوسفنانش ببرد دیگر بیش از این وقت را نمیگیرم والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
رئیس- آقای امامی مثل اینکه وقتی را که بآقای موسوی داده بودند پس گرفتند. بسم الله الرحمن الرحیم، اولا به آقایانی که بیرون هستند بگوئید تشریف بیاورند چون هنوز چند نفر لازم داریم تا مجلس رسمی شود. آقایانی هم که سر جای خودشان نیستند تشریف ببرند و روی صندلی خودشان بنشینند.
3- بیانات آقای رئیس به مناسبت  در گذشت همشیره امام.
رئیس- نمایندگان محترم اطلاع دارند که همشیره بزرگوار امام و رهبر عزیزمان فوت کرده اند البته خیلی بجا است که اگر شرایط عادی بود در کشوریکه همه چیزش را در سایه امام بدست آورده است حداکثر بزرگداشت در مراسم فوت ایشان میشد امام در شرایط جنگ و شرایطی که ما هر روز تعدادی شهید داریم از جوانهائی که مطمئناً امام حتی به آنها بیش از بستگان خودشان علاقه دارند من بیش از این از نظر خود امام با آشنائی که با روح بزرگشان دارم مقتضی نمیدانم که بیش از عرض تسلیت آنهم همراه با تسلیت نسبت به سایر فرزندانشان که اینروزها شهید میشوند خدمتشان از طرف خودم و مجلس شورای اسلامی عرض کنم. امیدوارم در شرایط مناسبی بشود مراسم بزرگداشت و حقشناسی ملت ایران بروز کند.      یک تذکری هم آقای رمضانی دادند در مورد سخنان آقای عباس ناطق نوری. آقای رمضانی نوشته اند که من نگفته ام که به گروهها بیشتر از آزادیهائی که در محدود قانون اساسی پیش بینی شده داده بشود و نظرم در همان حد بوده است. البته در آن حد که بیشترش را هم اینها الان دارند. برای شروع جلسه لااقل دو سه نفر دیگر باید به جلسه بیایند. البته جلسه رسمی است. اما ما میخواهیم مذاکره بکنیم و یکی دو تا ماده نیم کاره که داریم تصویب بکنیم. آقایانی که بیرون هستند خواهش میکنم تشریف بیاورند. آقایانی که در جلسه

هستند اولا سر جای خودشان بنشینند و ثانیاً اگر کسی بیرون است تقاضا میکنم بیرون نباشند. و تشریف بیاورند.
4- ادامه بحث پیرامون طرح قانونی اداره صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران.
رئیس- ما دو تا مادة دیگر داریم مادة 2 و مادة 10 که بحثهائی را کرده ایم و در مادة 10 یکی دو مطلب اضافه شده است و در مادة 2 هم هنوز مخالفین صحبت نکرده ند این دو ماده را امروز رسیدگی کنیم تا به سایر مطالبمان برسیم. اولین قسمت یعنی مادة 2 را اگر اجازه میدهید شروع کنیم.
بعضی از نمایندگان – مادة 10 را شروع کنید.
رئیس- چون مادة 2 اگر تصویب بشود شاید اصلا دیگر نیازی به مادة 10 و تبصره هائیکه دارد نباشد.
بعضی از نماینگان- چرا آقای هاشمی نیاز هست.
رئیس- خیلی خوب، مادة 10 چون در بحث بوده است مخالفین مادة 10 صحبت کنند. آقای سلامتیان در مورد مخالفت با ماده 10 صحبت کنید.
سلامتیان- آقای هاشمی به من اجازه میدهید قبل ا ز مخالفتم یک مسأله کوچکی را بگویم؟ خواهش میکنم تابلو را بفرمائید روشن کنند.
رئیس- نه، اجازه بدهید نظم ما بهم نخورد.
سلامتیان – چون الان هم بخصوص تعدادش کم بود این اصلا برداشت خوبی برای مجلس ندارد. اگر روشن بفرمائید خیلی ممنون میشویم و خیلی بهتر است.
رئیس- تعداد کم نیست، (یکی از نمایندگان: تابلو درست است). برای اینکه آقایان سر جای خودشان نمی نشینند تابلو تعداد را کم نشان میدهد از این جهت خاموش کردیم. انشاءالله هفته بعد که قرعه کشی کردیم دیگر به آقایان اجازه نمیدهیم که در جائی غیر از جای خودشان بنشینند.
سلامتیان- ما چندین بار ظرف این روزها مرتب تابلو را روشن کردیم و خاموش کردیم من فقط و فقط از جهت اینکه 000
رئیس- به شرط اینکه آقایان بنشینند سر جای خودشان.
سلامتیان- آقایان بنشینند سر جایشان و تابلو هم روشن باشد، که خیال همه راحت باشد.
رئیس- خیلی خوب ، شما بحثتان را بکنید.
سلامتیان- بسم الله الرحمن الرحیم، عرضم به حضورتان که ماده 10 عملا به شکلی که الان در این مجموعه وجود دارد در مجموعه طرحی که مقدار بسیار زیادی که به نظر من ابهامات دارد و مجلس ناگزیر است به دنبال این طرح خودش برای مدت زیادی برود تا اینکه این طرح بتواند کارآ باشد ، مادة 10 اگر اصول دیگر و مواد دیگر به همان شکلی که تصویب شده است باقی بماند مادة 10 شاید پاسخگوی بعضی از اشکالات هم باشد حال آنکه در اصول، ماده ماده غلطی است . چرا در اصول ماده غلطی است؟ و من از جنبه اصولیش میگویم. ما اگر مدیر عاملی در نظر گرفته بودیم که آن مدیر عامل عین شرائط وزراء انتخاب شده بود یعنی با نظر هیأت دولت و آن مدیر عامل زیر نظر شورای سرپرستی کار میکرد آن مدیر عامل را میتوانستیم به استیضاح بکشیم. آن مدیر عامل برای تعیین خودش احتیاج به رأی اعتماد مجلس داشت و بعد مجلس در کارش میتوانست نظارت بکند و در موردیکه تخطی بکند بیاید استیضاحش بکند اگرتوضیحاتش قانع کننده نبود به او رأی عدم اعتماد بدهد. اما الان که این اصل را ما نگذاشتیم کسانی را که مجلس خودش معین نکرده است خودش به آنها رأی اعتماد نداده و نصبشان نکرده است چطور میخواهد استیضاحشان بکند و اگر فرض کنیم استیضاح وجود دارد بدون اینکه این استیضاح بعد یک ضمانت اجرائی بعنوان رأی پشت سرش نداشته باشد، یعنی نشود رأی اعتماد یا عدم اعتمادی بر دنبال استیضاح داد، لفظ ا ستیضاح کلمه بیجائی است.      وقتی شما دیروز آمدید کلمه حق: «عزل» را رد کردید و بعد کلمه استیضاح را به این ترتیب حفظش میکنید، خوب بعد از این استیضاح اگر بنا باشد ما رأی اعتماد نتوانیم بدهیم نتیجه بحث استیضاح چیست؟ به نظر من این مسأله درک نکردن خود معنای کلمه استیضاح است. بطور کلی یک اشکال دیگر دارد. نمایندگان قوای دیگر را اگر سیستم تفکیک قوا و استقلال قوا قبول شده باشد به چه علت به چه عنوان میخواهید مقابل مجلس مسؤولشان بکنید؟ در صورتی که مجلس رأی برای انتخاب آنها نداده است آنها بیایند پاسخگوی استیضاح مجلس باشند. درست مثل این است که شما فردا بخواهید رئیس دیوان عالی کشور را هم استیضاح بکنید. شما تعیینش نکرده اید که بتوانید استیضاحش بکنید. بر مبنای منشاء قوه شما که بر سر کار نیامده است. بر مبنای منشاء دیگری که حکم رهبری باشد بر سر کار آمده است. و به این ترتیب عملاً امکان- پذیر نیست. یک اشکال عمده دیگر هم  که دارد عبارت از این است که تک تک اعضای شورای سرپرستی را اگر بگوئیم برای هر کدامشان مقابل خودشان مسؤولند و میتوانند استیضاحشان بکنند اگر این را اینجور تفسیر بکنیم. باز در مورد شورای عالی قضائی یا قوة مجریه در چه ارگانی؟ در چه مجمعی؟ اینها مورد استیضاح میتوانند قرار بگیرند؟ شرایط استیضاح چیست؟ با توجه به همین مسائل به نظر من این ماده 10 هم که خاتمه این طرح است از همه ابهامات و نقصانهای اساسی و عمده ایکه از مادة اول تا دهم این طرح وجود  داشته است به حد وافر برخوردار است و پاسخگوی مسائل و مشکلات نیست. این ماده ناشی از درک صحیح قانون اساسی نیست. ناشی از درک صحیح سیستم اداری کشور نیست. ناشی از درک صحیح اصول اداره و اصول صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیست. و تصویب چنین ماده ای عملا عبارت از این میشود که تمام این اطلاعات و اصول را کنار بگذاریم و بگوئیم دانستنش ضرورت ندارد. با توجه به همه این توضیحات است که من با این ماده مخالفم . این ماده تفاوتی با مواد دیگری که من با آنها مخالف بودم ندارد. این ماده هم مثل همانه ماده ای است حساب نشده، پخته نشده و درست تنظیم نشده و من فکر میکنم به صلاح مملکت و جمهوری اسلامی و صدا و سیما است که کلیه این طرح دومرتبه برود زیر نظر یک عده از متخصصانی که دست اندر کار صدا و سیما بودند در این مجلس هم عده ای از آنها هستند.
رئیس- خارج از موضوع است.
سلامتیان- اصولی تنظیم بشود برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که بتواند پاسخگوی مشکلاتی باشد و هیچکدام از این مواد پاسخگوی مشکلات نیست. و از این جهت من با آنها مخالفم.
محمد یزدی- آقای هاشمی بفرمائید خطابه ها را کم کنند. استدلال کنند.
رئیس- من تذکر دادم که خارج از موضوع است. یک موافق را دعوت کنید.
الویری- آقای هاشمی موادی که تصویب شد. مطرح کردنش چه معنی دارد؟ من نمیدانم. این بی- اعتنائی به کار مجلس است.
منشی(توکلی) – آقای هاشمی الان چهارمین بار است که آقای سلامتیان صحبت میکنند. من حاضرم تخلف کنم و جریمه هم بشوم ولی باید حقیقت را بگویم. چهار بار است که آقای سلامتیان صحبت میکنندو آقای صباغیان و دیگران 000      بجای اینکه در مورد مادة مربوطه صحبت کنند تمام طرحی را که مجلس تصویب کرده است اهانت میکنندو میگویند همة طرح غلط است. آقای رئیس چرا اجازه میدهید ایشان اینکار را بکنند؟
رئیس- موافق بعدی را دعوت کنید البته تذکر به آقای سلامتیان بجا است یعنی به شما (خطاب به آقای سلامتیان) تذکر میدهم خارج از موضوع است ولی شما توجه نمیکنید. یک چیزهائی در مجلس تصویب شده است باز شما میفرمائید چنین و چنان. خوب. نمیشود که شما به همه اعتراض کنید.
سلامتیان- آنچه که در مجلس تصویب شده بنده موظف به اجرایش هستم و اجرا میکنم.
رئیس- شما نوبت صحبتتان برای این نیست.
سلامتیان- برای من آنچه که مجلس تصویب کند الزام آور است.
رئیس- دیگر بحث ندارد. موافق را دعوت کنید.
منشی- آقای هراتی بفرمائید.
هراتی- بسم الله الرحمن الرحیم. برادرمان اشاره ای کردند که من با سایر مواد مخالفت کردم با این هم مخالفت میکنم. امیدواریم که انشاءالله همانطوریکه مجلس بقیه مواد را تصویب کرد اینرا هم با چهار دلیلی که در زمینه موافقتش بنده ارائه میدهم تصویب بکند. مسأله اول این است که این ماده بهیجوجه با اصل 89 قانون اساسی مغایرت ندارد. زیرا در آنجا نیامده محدود کند که سؤال و استیضاح در مورد چه کسانی است بلکه میتوانیم آنرا تعمیمش بدهیم. اما فوقش این است که میگوئیم چون ما رأی اعتماد به آنها ندادیم پس بعداً نمیتوانیم آنها را معزول کنیم. این امکان دارد که در پایان استیضاح این نکته اضافه بشود که بعد از استیضاح ، مجلس رأی عدم اعتماد بدهد و به خود قوه واگذار کند که فرد مورد نظر را از آن قوه معزول کند. اما مسأله دوم ، اصل 175 قانون اساسی ترتیب اداره و نظم را در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی به مجلس واگذار کرده است.      سوم اینکه در بین سه قوه ایکه ما داریم مردمی ترین قوه اش قوه مقننه است که مجلس شورای اسلامی باشد . این مجلس شورای اسلامی تنها قوه ای است که با رأی مستقیم مردم انتخاب شده است. و مستقیماً مردم اشکالات و مسائلی که باشد از این قوه میخواهند. چه جوری این قوه نتواند استیضاح کند؟ اگر این قوه نتواند استیضاح کند چه کسی میتواند استیضاح کند؟ چهارم اینکه اگر ما نتوانیم استیضاح کنیم حداقل این است که ما بتوانیم از نماینده خودمان دعوت کنیم نماینده قوه مقننه آمد گفت آقا این مسأله ایکه به نظر شما انحرافی رسیده است دو قوه دیگر در موردش تأیید کرده اند من تأیید نکرده ام. خوب، پس بنابراین آن مسأله انحراف چه میشود؟ اولا ما هیچکاری از دستمان ساخته نیست. یعنی باید همان انحراف به همان شکل باقی بماند چون نماینده آن دو قوه تأیید کـرده اند ولی اگر چنین باشد که مجلس اینچنین حق استیضاح و رأی عدم اعتماد را داشته باشد بعداً میتواند در این زمینه نقش اساسی را ایفا کند. والسلام.
رئیس- نفر بعدی را دعوت کنید.
منشی- آقای رجائیان بفرمائید.
رجائیان- بسم الله الرحمن الرحیم، من ضمن تأیید مطالب دیروز آقای دکتر باهنر که فرمودند استیضاح فقط برای وزرا و هیأت وزیران است یک مطلب هم خودم اضافه میکنم. در مواد بالا تصویب شد که این سه نفر شورای سرپرستی با اکثریت آراء مدیر عامل را تعیین کننند و رأی اتفاق آراء را کنار گذاشتیم و تأیید شد با اکثریت آراء یعنی عملا یکی از این شورا کنار میرود حالا یا نماینده قوه مقننه است یا مجریه است یا قضائیه است. با توجه به اینکه عملا یکی از اینها کنار گذاشته میشود پس اعضای شورا را نمیشود استیضاح کرد یعنی شورا قابل استیضاح نیست. چون عملا یکی از آنها کنار رفت. و با توجه به اینکه استیضاح در قانون اساسی دقیقاً مربوط به هیأت وزراء است پس بودن این ماده لزومی ندارد.
رئیس- آقای معادیخواه بفرمائید.
معادیخواه- در مورد مادة 10 با دو سوم عبارتش من موافقم. اگر با این خصوصیات میشود صحبت کرد صحبت کنم. ما یک ماده ای را در این طرح به صورت نصفه تصویب کردیم اگر به آن صورت است من با روح مادة 10 و با دو سوم آن از نظر عبارتی موافقم. اگر امکان دارد صحبت کنم.
رئیس- در مواردی که موافق هستید هر صحبتی که دارید بفرمائید.
معادیخواه- در این ماده بخشی هست که اعضای شورای سرپرستی میتوانند از ناحیه مجلس مورد سؤال قرار بگیرند. این قسمت هم لازم است و هم بی اشکال. برای خاطر اینکه یکی از وظائف عمده مجلس شورای اسلامی نظارت بر حسن اجرای قوانین است و بنابراین اگر در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با اهمیتی که دیگر در موردش زیاد صحبت شده است و برای همه روشن است تخلفاتی صورت بگیرد مجلس حق سؤال دارد. در مورد استیضاح یک خلاف عرفی انجام شده است، که اگر در آن بخواهم وارد بشوم مجبورم در مخالفت هم صحبت کنم که آن قسمت را از موافقتم هم صرف نظر میکنم.
رئیس- آقای مرتضی محمودی کفایت مذاکرات داده اند پیش از اینکه مطرح بشود آقای امامی اگر توضحیی دارند بدهند.
امامی کاشانی- بسم الله الرحمن الرحیم، حسن این ماده 10 و جهت اینکه این کار شد یعنی این فکر را کردیم این بود که اگر این شورا به انحراف کشیده شد و دو قوه دیگر گوش نداند و نماینــده شان را عزل نکردند آیا پناهی دارد یا ندارد؟ بر اساس اینکه قوه مقننه یک برتری دارد در قانون اساسی نسبت به قوه قضائیه و مجریه و آن برتریش نظارت و حق سؤال است. بر این اساس یک ربطی شورای سرپرستی بیش از اینکه بقیه قوا دارند فکر شد خوب است داشته باشند. و این کلمه استیضاح است به کلمه استیضاح چند اشکال میشود. اشکال اول که دیروز عرض کردم که این اسیتضاح که بعضی از نمایندگان محترم داشتند برخلاف قانون اساسی است. البته این را شورای نگهبان نظر خواهد داد ولی اگر «فقط وزراء» بود درست است و برخلاف بود. ولی «فقط وزراء» نیست. و صدا و سیما با آن عرض و طول و عظمتش از یک وزارتخانه کمتر نیست. و این صدا و سیمائی که قانون اساسی جمهوری اسلامی قرار داده است غیر از صدا و سیمای گذشته است. آن زمان بود که از بخشهای وزارت ارشاد بود که خود آن هم بخشی از دولت بود. ولی این الان دارد زیر نظر سه قوه اداره میشود یعنی هر سه قوه اصالت و دخالت تمام دارند . چطور یک تشکیلاتی که هر سه قوه آن نظارت و دخالت و اصالت تمام دارند چطور از یک وزارتخانه و شورای سرپرستیش از یک وزیر کمتر باشد هیچ دلیلی بر کم بودنش نیست. علاوه بر اینکه در یک شأن و پایه ای است که میتواند اصلا ملت و کشور را به هر جهتی که میل دارد تا حدودی ببرد و بچرخاند. بنابراین از این که این شورای سرپرستی در حد یک وزارتخانه است من فکر نمیکنم که جای تردید باشد. دوم از این که اگر آن دو قوه نماینده شان را عزل نکردند و همینجور باز دچار یک اختلال و بی سر و سامانی شد و پناه دیگری باید داشته باشد اینهم فکر نمیکنم که تردیدی باشد که یک پناهی لازم است. و اما اینکه خلاف قانون اساسی است. قانون اساسی چون کلمه : «فقط» ندارد لذا مطلق است گرچه در قانون اساسی ظهوری در این جهت ندارد ولی مخالفت هم ندارد و میتواند که بگوئیم که مخالف نیست. همین اندازه که مخالف قانون اساسی نباشد کافی است. و اما استیضاح، استیضاح یکمرتبه به این صورت است که به اصطلاح استیضاح میکنند و رأی اعتماد نمیدهند. نماینده قوه مجریه و قوه قضائیه را برکنار میکنند نماینده ای معین میکنند این، اشکالش زیاد است. برای اینکه این، کار قوه قضائیه است. کار قوه مجریه است نه کار شما. ولی این نیست. دیروز هم من عرض کردم این ، اضافه لازم دارد. استیضاح به این صورت: یعنی استیضاح میکند و اعلام میکند به خود قوه. یعنی به قوه مجریه و قوه قضائیه. و میگوید که این نماینده دارای چنین اشکالات و انحرافاتی است و طبق این تبصره مادة 2 شما باید عزل کرده باشید و نکردید شما یک فرد دیگری را برای اینجا انتخاب کنید. بنابراین انتخاب باز به دست خود آن قوه خواهد بود. مجلس انتخاب نخواهد کرد. ولی حرفی نیست که یک برتری خواهد داشت و ما این برتری را میخواهیم امروز بسم الله اش را بگوئیم و انجامش بدهیم.
رئیس- آقای امامی مختصر کنید خیلی طولانی صحبت میفرمائید آقای تمدن بفرمائید . چون مطلب مربوط میشود به قوه قضائیه اگر حرفی دارید بفرمائید.
تمدن- بسم الله الرحمن الرحیم، بنده هم نظرم این است که مجلس شورای اسلامی اگر بخواهد اقدامی در استیضاح بکند امکانات سایر قوا را از بین میبرد یعنی همان اقدام به استیضاح و اینکه کسی را فاقد صلاحیت بدانند ولو اینکه اعلام بکنند به آن قوه، باز خودش یک دخالتی است از قوه مقننه در سایر قوا. بنابراین این اقدام را بنده صحیح نمیدانم.
محمد یزدی- آقای هاشمی معذرت میخواهم پس ایشان استیضاح یک وزیر را هم دخالت میدانند؟
محمد خامنه ای- آقای هاشمی اگر لازم باشد و وقت برسد من توضیح دارم.
رئیس- خوب حالا جوابشان را شما قبول نکنید. آقای دکتر لواسانی اخطار آئین نامه ای دارند بفرمائید.
دکتر لواسانی- بسم الله الرحمن الرحیم، اصل 76 قانون اساسی برای مجلس حق تفحص و تحقیق در تمام امور کشور را علی الاخلاق میپذیرد ما یا باید بگوئیم مسائل مربوط به صدا و سیما جزو امور کشور نیست یا اگر هست، تحت شمول این ماده قرار میگیرد. در ثانی مطلبی که در این لایحه وجود دارد000
رئیس- اخطار قانونی تان چیست؟
دکتر لواسانی- اجازه بفرمائید من یک نکته دیگر هم دارم. یکی اصل 76 بود.
رئیس- که چی؟
دکتر لواسانی- اصل 76 قانون اساسی.
رئیس- خیلی خوب، مگر ما حق دخالت و یا حق بررسی داریم؟ اینکه اخطار قانونی نیست.
دکتر لواسانی- اجازه بدهید مطلبم را تمام کنم. مطلب دوم در خود اصل 175 وقتی در آخر اصل میگوید: «ترتیب آنرا قانون معین میکند،» واضع قانون مجلس تقنینیه و مجلس شورا خواهد بود. بنابراین مسأله استیضاح در جای خودش است. مضافاً بر اینکه در این لایحه مسألة هماهنگی مابین این سه نیرو پیش بینی نشده است. و اگر بنا باشد این سه نیرو د ریک جائی با هم همآهنگ نشوند باید تحت نظارت مجلس باشد.
رئیس- خوب، پس موافقید که بشود این، چه اخطار قانونی بود؟
دکتر لواسانی- اصل 176 0000
رئیس- شما میخواهید بگوئید خوب است طبق قانون میشود. اینکه اخطار قانونی نیست برادر. اخطار قانونی این است که بگویند این لایحه مخالف قانون اساسی است. این ماده مخالف قانون اساسی است. اینکه شما فرمودید که اخطار قانونی نبود چرا وقت مجلس را میگیرید؟ عده ای کفایت مذاکرات داده اند که آقای مرتضی محمودی اولین نفر هستند که پیشنهاد کفایت مذاکرات داده اند آقای محمودی بفرمائید.
محمودی- من نظرم این است که چون اغلب صحبتهائی که الان در باره ماده 10 میشود همان صحبتهائی است که دیروز در همین باره میشد و بیشتر سخنان حتی مخالفان و موافقان همان حرفهای دیروز است که تکرار میشود حتی سخنان جناب آقای امامی هم همان حرفهائی بود که دیروز ایشان فرمودند و حرفهای آقای سلامتیان از سه چهار روز پیش از اول شروع کار این هفته همه اش همانها است که تکرارش میکند. پس من نظرم این است که دیگر زیاد در باره این ماده صحبت نشود تا بکارهای دیگری برسیم. و به همین دلیل پیشنهاد کفایت مذاکرات میکنم. والسلام.
رئیس- متشکر، آقای موسوی خراسانی مخالف کفایت مذاکرات هستند بفرمائید.
موسوی خراسانی- بسم الله الرحمن الرحیم، من با کفایت مذاکرات مخالفم بخاطر اینکه لااقل برای خود  بنده هنوز روشن نیست که این ماده با قانون اساسی مطابقت دارد یا ندارد؟ و یا توضیحی که عرض میکنم شاید همین شبهه در بعضی دیگر هم ایجاد بشود. حال با توجه بفرمائید000
رئیس- فقط در مودر کفایت مذاکرات صحبت کنید.
موسوی خراسانی- بلی فقط در مورد کفایت مذاکرات است، که هنوز این مسأله روشن نشده است و چون روشن نشده است پس کفایت مذاکرات نباید باشد. عرض کنم که: مسأله استیضاح یک اصل عدمی است مگر جاهائی که استثناء میشود. یعنی هیچکس و هیچ مقامی حق ندارد فرد دیگر یا مقام دیگر را 0000 (همهمه نمایندگان).
رئیس- اذیت نکنید بگذارید دو سه دقیقه ای یک چیزی بگویند. آقای موسوی شما فقط راجع به کفایت مذاکرات بگوئید.
موسوی خراسانی- راجع به کفایت مذاکرات است. بنده میخواهم بگویم هنوز این ماده روشن نشده است چون مسأله استیضاح یک اصلی عدمی است مگر اینکه استثناء دارد برخلاف نظر جناب آقای امامی که فرمودند  این اصل 89 هیچگونه منعی راجع به استیضاح دیگران غیر از وزراء ندارد. من میخواهم بگویم منع دارد. چرا؟
رئیس- استدلال نکنید. این مخالف خوانی است.
موسوی خراسانی- چشم، استدلال نمیکنم فقط میگویم. برای اینکه میگویند نمایندگان مجلس میتوانند وزراء را استیضاح بکنند. پس معلوم میشود که در غیر این موارد نمیتوانند استیضاح کنند که در این موارد میتوانند استیضاح کنند. چون این مسأله است. در اینجا هم نمیتوانند اعضای شورای سرپرستی را استیضاح بکنند مگر اینکه مجلس بخواهد تصویب کند مسأله دیگری است.
رئیس- بسیار خوب، هیچ چیز در باره کفایت مذاکرات نبود.
منشی- آقای امین سازگار موافق کفایت مذاکرات هستند.
رئیس- آقای سازگارنژاد بفرمائید.
امین سازگار نژاد- دیروز تا ساعت 12 که روی این طرح صحبت شد راجع به این ماده نزدیک به رأی گیری بود  بنظر من دیروز صحبتها گفته شد و دو نظر وجود داشت: یکی اینکه آیا ما میتوانیم تنها سؤال کنیم؟ یک عده دیگر میگفتند هم سؤال میتوانیم بکنیم  هم میتوانیم استیضاح بکنیم. پس نظرها رشن است. صبح تا حالا هم هر چه صحبت شده است روی همین محور بوده است. به نظر من با توجه به اینکه امروز روز آخر است و برنامه های دیگر هم در پیش داریم، باید در این قسمت صحبت کم بکنیم بعد مادة 2 هم هست که رویش صحبت بشود که انشاءالله امروز تمام بشود. والسلام.
رئیس- 183 نفر حاضرند. ادله کفایت مذاکرات و مخالفت با کفایت مذاکرات گفته شد. آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام کنند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا به اصل ماده رأی میگیریم. (روحانی: دو قسمت کنید سؤال و استیضاح) متن ماده را بخوایند . کلمه : «اعضاء» هم که افتاده بود اضافه کنید.
منشی- مادة 10- اعضای شورای سرپرستی مانند وزراء در مقابل مجلس مسؤولند و نمایندگان مجلس شورای اسلامی میتوانند آنان را مورد سؤال قرار دهند و نیز استیضاح نمایند.
رئیس- آقای امامی چی میخواهید بگوئید؟
امامی کاشانی- عبارتی است اضافه شود و بعد رأی بگیرید. عبارت ابهام دارد. «و دلایل عدم صلاحیت نماینده را به قوه مربوطه اطلاع دهند و قوه مربوط شخص دیگری را نصب نماید».
رئیس- آقایان اجازه بدهید پیش از رأی گیری من یک توضیح بدهم. ما بعد از این صفحه یک صفحه دیگری است. که در آنجا پیشنهاد «حذف» و تجزیه است. و پیشنهاد شده که ما استیضاح را از این ماده حذف کنیم. فقط سؤال را بگذاریم برای این که به شکل قانونی عمل بکنیم. ما اول روی حذف استیضاح که ادله آن هم گفته شده است.
فرض پور- چه وقت پیشنهاد داده است؟
رئیس- همین حالا آنهائی که میگویند دو قسمت کنید و جداگانه رأی بگیرید، این است آقای باهنر هم همین را میگفت، الان هم آقایانی که میگویند دو نوع رأی بگیرید مفهومش این است که با این قسمت موافقیم، ولی آن قسمت را خیر، (حسنعلی رحمانی: برای استیضاح رأی بگیرید.) خودم پیشنهاد میکنم که «تا سؤال نماید» باشد «استیضاح نماید» را حذف کنیم.
یکی از نمایندگان- مگر در آئین نامه نداریم؟
رئیس- چرا ، ببینید آقایان مادة آئین نامه را برایتان میخوانم «در شور دوم هر گاه در شور نهائی پیشنهاد حذف نسبت به یکی از مواد و تبصره های لایحه یا طرح داده شود، پیشنهاد قرائت میشود ولی رأی گیری نسبت به آن موکول به طرح وتصویب بقیه مواد و توضیح پیشنهاد میشود».
محمد شبستری- و اظهارات مخالف وموافق باشد.
رئیس- اظهارات مخالف و موافق هم میتواند باشد.
دکتر روحانی- حذف نکنید دوبار رأی بگیرید.
رئیس- همین کار را میخواهیم بکنیم بنابراین ما برای اصل ماده رأی میگیریم و نسبت به حذف کلمه «استیضاح» هم جداگانه رأی میگیریم (زنگ رئیس).
فردوسی پور- آقا، وقتیکه 3 ماده تصویب شد000
رئیس- بگذارید تا وقت رأی گیری برسیم الان ما برای رأی گیری به اصل ماده آماده ایم.
حجتی کرمانی- آقای هاشمی به اصل ماده کاری نداریم! (همهمه نمایندگان).
محمد یزدی- سؤال یا استیضاح مناسبتی ندارد این یک چیز جدیدی است بگیرید.
رئیس- خیلی خوب بگذارید به اصل ماده رأ‌ی بگیریم تا مطلب روشن شود حاضرین 183 نفر هستند.
محمد شبستری- شما آقای هاشمی اول آئین نامه را بخوانید منظور این نیست که شما میفرمائید.
رئیس- هنوز به آنجا نرسیدیم ما الان روی این ماده میتوانیم رأی بگیریم یا نه؟
فردوسی پور- قسمت اول آنرا رأی بگیرید.
رئیس- میگویم روی این ماده الا میتوانیم رأی بگیریم یا نه؟
شبستری – نمیتوانید رأی بگیرید.
رئیس- خیر اینطور نیست من آئین نامه را میخوانم «ولی رأی گیری نسبت به آن موکول به طرح و تصویب بقیه مواد و توضیح پیشنهاد دهنده و اظهار یک مخالف و یک موافق است در صورتیکه پیشنهاد حذف تصویب نشود نسبت به خود ماده رأی گرفته میشود» بنابراین باز هم پیشنهاد حذف مقدم بر رأی گیری خود «ماده» است ما بقیه مواد را رأی گرفتیم.
محمد شبستری- اول پیشنهاد «حذف» را رأی بگیرید.

رئیس – میگویم که بقیه مواد را رأی گرفتیم.
محمد شبستری – خیر، این مواد هنوز بقیه دارد.
امامی کاشانی – اول پیشنهاد «حذف» را باید رأی بگیرید.
رئیس- خیلی خوب، شما که از اول مخالفت میکردید پیشنهاد «حذف» را رأی بگیریم.
محمد شبستری- پیشنهاد «حذف» مقدم بر موارد دیگر است.
رئیس- خیلی خوب.
سید محمد خامنه ای- آقای هاشمی من تذکر دارم.
رئیس- بفرمائید.
سید محمد خامنه ای- عرض کنم در مورد آئین نامه مواردی است که ماده ای یا قانونی که شامل اجزائی باشد و اینها از هم جدا باشند. ولی اینجا ما باید توجه بکنیم که سؤال واستیضاح در ماهیت یک چیز هستند. آقایان خواهش میکنم توجه کنید. اگر تردیدی داشتید میتوانید به حقوقی که در مورد فلسفه این نوشته شده ، مراجعه کنید. سؤال برای این است که استیضاح یک امر ابتدائی نباشد. وزیر را بدواً اینجا نیاورندو غافلگیر نکنند و بعد رأی اعتماد بایشان بدهند . سؤال مقدمه ای برای استیضاح است . وزیر احضار میشود جوابهائی میدهد خود را آماده میکند. مجلس بررسی میکند. در مرحله بعد ، یعنی عدم کفایت است. و استیضاح نتیجه سؤال است . و هر دو یک چیز هستند. منتها ما اینجا در دو اصل آوردیم برای اینکه اینها را با سؤال گاهی اوقات جواب داده میشود ونیازی به استیضاح نیست. بنابراین جداکردن اینها معنی ندارد. سؤال و استیضاح یکی است و من خواهش میکنم اگر امکان دارد در فرصتی اجازه بدهند. من عقیده ام این است که از مادة 10 دفاع نشد. و بهترین ماده ای که در این مجموعه دیدم همین است. و من اینرا اگر لازم باشد توضیح خواهم داد. (صحیح است).
رئیس – خیلی خوب.
آیت- آقای هاشمی اخطار آئین نامه ای دارم راجع به اصل 88 و 59 .
رئیس- بفرمائید.
آیت- بسم الله الرحمن الرحیم، عرض کنم اگر آقای موسوی دلیل جالبی که گفته بودند  راجع به مخالفت با کفایت مذاکرات که نگفتند من این اخطار را لازم نبود بکنم من معتقدم همانطور که آقای خامنه ای گفتند از مادة 10 که اصلا عین قانون اساسی است. دفاع نشد. ما نمیتوانیم اصلا استیضاح و سؤال را از این برداریم برای اینکه حق استیضاح را از نماینده مجلس گرفتیم این دو اصل را برایتان میخوانم. میگوید «نماینده حق استیضاح و حق سؤال دارد». اگر بر فرض این مادة 10 هم نیامده بود ما میتوانستیم سؤال کنیم و استیضاح کنیم. چطور مجلس میتواند قانون اساسی را رد کند. بحث بر سر این است که این شورای سرپرستی اگر منحرف شد وزیر مربوطی که ندارد00
رئیس- حرفتان روشن شد. بفرمائید ولی ببینید اگر ما استیضاح را اینجا نیاوردیم و در قانون حق استیضاح داشتیم استیضاح میکنیم. اینکه مخالف نیست (آیت: احسنت من میخواهم بگویم پس مسأله را رد نکنیم) این که منع نمیکند آقای آیت (آیت: بله درست است) پس خلاف قانون اساسی چیزی نمیشود . (آیت : بله درست است . من میخواهم بگویم پس مسأله را رد نکنید) خیر، شما باز از بحث خارج شدید اگر ما این را حذف کردیم و فرض کردیم در قانون اساسی حق استیضاح داریم، استیضاح میکنیم. پس خلاف این مخالف قانون اساسی نیست. (عده ای از نمایندگان: رأی بگیرید) اجازه بدهید من الان برای اصل ماده رأی میگیرم، برای حذف صرفنظر میکنم. چون پیشنهاد حذف را من داده ام و اصلا صرفنظر میکنم حالا آقایانی که با اصل مادة 10 موافقند قیام بکنند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمائید بنشینید (منشی: 183 نفر بودند 100 نفر قیام کردند) خوب، مادة 2 را بخوانید.
مادة 2- نماینده هر یک از قوای سه گانه به ترتیب زیر تعیین میشود.
رئیس- آقایان یادتان باشد که مادة 2 را موقع رأی گیری تصویب نکردیم ودر موقع رأی گیری رد کردیم ، بحث هم کردیم فقط یکی دو کلمه برای رفع ابهام اضافه شده که روی آنها میخواهیم بحث بکنیم.
مادة 2- نماینده هر یک از قوای سه گانه به ترتیب زیر تعیین میشود. نماینده قوه قضائیه به وسیله شورای عالی قضائی با اکثریت آراء.       نماینده قوة مقننه، داوطلبان واجد شرایط از مجلس یا به معرفی یکی از نمایندگان از خارج مجلس ظرف پنج روز پس از تصویب این قانون خود را به کمیسیون ارشاد معرفی و کمیسیون اسامی آنان را به مجلس تسلیم یک نفر با اکثریت مطلق آراء انتخاب میشود.       نماینده قوه مجریه بر اساس اصل 60 قانون اساسی، از طریق رئیس جمهور و نخست وزیر و اکثریت وزراء که یک رأی خواهند داشت به اتفاق آراء تعیین میشود.
تبصرة 1- مدت تعیین نمایندگان حداکثر 15 روز است.
تبصرة 2- چنانچه با انقضاء مدت مزبور اتفاق نظر به وجود نیامد باید با اکثریت آراء دو رأی از سه رأی فوق تعیین گردد.
تبصرة 3- هر یک از نمایندگان قوای سه گانه یک نفر واجد صلاحیت را به عنوان قائم مقام خویش تعیین مینماید.
تبصرة 4- چنانچه نماینده هر یک از قوا برخلاف خط مشی کلی مصوب عمل کند. قوه مربوطه او را عزل و تا 15 روز شخص واجد شرایط را تعیین مینماید.
رئیس- خوب، آقایانی که قبلا اسم نوشتند. الان نمیخواهد بحث بکنند چون آنها بحثشان را کردند الان نوبت بگیرند.
توکلی – خیلی مشکل است آقای هاشمی بهتر است بنویسیم و قرعه کشی کنیم.
رئیس- بنویسید. قرعه کشی کنید.
اعظم طالقانی – من دیروز نوبت گرفتم.
توکلی- چون همه دستها بالا رفته است. من به آقای رئیس پیشنهاد میکنم. اجازه بدهند . اسم همه را بنویسیم و بعد یکی یکی قرعه دربیاوریم.
رئیس- بنویسید.
توکلی- اجازه بفرمائید اسم همه را بنویسیم (اعظم طالقانی: من دیروز اسم نوشتم که هر وقت مادة 2 مطرح شد من وقت میخواهم) ببینید نمیشود. خانم طالقانی میگویند که من دیروز اسم نوشتم که هر وقت ماده 2 مطرح شد من وقت میخواهم.
رئیس- شما بحث نکنید. اسامی را بنویسید.
منشی- اجازه بفرمائید همه اسامی را از اول مینویسم.
رئیس- آقایان : چون ، خیلی از برادران و خواهران تقاضای صحبت کردند، اسامی همه را نوشتند قرعه میکشند و آقای حسینی هم یک تذکری راجع به جنگل دارند چون فکر میکنند مهم است. من بایشان اجازه صحبت دادم.
سیدابوالحسن حسینی- اگر آقایان اجازه میفرمائید راجع به جنگل آقای ناطق نوری یک مطلبی فرمودند که چون من در این کمیسیون هستم و چند روز پیش هم سرپرست جنگلبانی که اینجا بود گله اش این بود که اگر زمینهای داخل جنگل کشت بشود برای جنگل یک فاجعه است. درست است که یک هکتار، دو هکتار ، پنج هکتار، و آنوقت از این بلندگوی اینجا هم وقتی در خارج منعکس میشود من با این جمله الان دارم برای خودم دشمن درست میکنم. اما استدعای من اینست چون نزدیک جنگل هستم و من میدانم که هر یک نهال وقتی که واقعا در جنگل است، چه ارزشی دارد، استدعای من اینست که جناب آقای ناطق نوری که گله داشتید که سال گذشته خیانت کردند، در زمینهای جنگل کشت کردند. امسال باید سعی و کوشش بشود که بخاطر حفظ جنگل در این زمینها از کشت جلوگیری بشود.
عباسعلی ناطق نوری- توجه نفرمودید، بنده عرض کردم که جنگلهای مخروبه ای که درخت صنعتی ندارد. که خود اداره کشاورزی000
رئیس- خوب ، این توضیح را از طرف شما میدهیم.
حسینی – باید جلو اینها گرفته بشود.
رئیس- خوب آقای حسینی کافی است. آقای ناطق نوری هم توضیح میدهند که نظر ایشان هم انی بوده جنگلهای مخروبه ای که درخت صنعتی ندارد و البته هیچکس نظرش این نیست که جنگل که از عظیمترین ثروتهای مورد نیاز کشور است به آنها دستبرد زده بشود. اسامی را بیرون آوردید؟
توکلی- بله، برادران فقط موافق و مخالفشان را مشخص کنند توجه بفرمائید اسامی که بترتیب درآمده تا ده نفر را میخوانیم موافق و مخالف اسمشان را بگویند.

آقای ناطق نوری (ناطق نوری: نسبت به تبصرة 2 مخالف هستم) آقای دانش(مخالف) ، آقای رجائیان (مخالف) ، آقای روحانی (موافق) ، آقای برومند (اظهاری نشد)، آقای موسوی خراسانی (مخالف)، آقای مرتضی محمودی (موافق) ، آقای تاجگردون (مخالف) ، آقای هراتی (مخالف).
سلامتیان – بقیه اسامی را هم بخوانید.
توکلی- آقای سلامتیان قرعه کشیدیم.
رئیس- قرعه کشیدیم، چون نصف بیشتر آقایان اسم نوشته بودند همه هم با هم دست بلند کرده بودند نمیشد که ما تقدم برای کسی قائل بشویم.
اعظم طالقانی- حالا که نوبت گرفتیم اسامی را قرعه بکشید.
رئیس- مگر شما اولین نفر بودید؟
اعظم طالقانی- من دیروز اسم نوشتم و به آقای توکلی دادم.
توکلی- از دیروز که میگوئید «اسم نوشتم» حالا پنجاه نفر یکمرتبه دست بلند میکنند ما چطور میتوانیم نوبت بدهیم جز اینکه قرعه کشی بکنیم.
رئیس- خانم طالقانی حالا اینقدر سختگیری نکنید ما در آینده لایحه زیاد داریم در آنجا هم خیلی اسم خواهید نوشت و فرصت بحث زیاد هم داریم.
صباغیان – آقای هاشمی پیشنهاددهنده ها مقدم هستند.
رئیس- بلی، کسانی که پیشنهاد دادند مقدمند، آقای توکلی آقایانی که پیشنهاد دادند اسمشان را بنویسید.
توکلی- دیروز آقای سید احمد حسینی دو فقره پیشنهاد دادند.
رئیس- آقای سید احمد حسینی پیشنهادتان را مطرح کنید.
سید احمد حسینی- عرض کنم که من راجع به خود موافقت یا مخالفت اصل ماده حرف نمیزنم چون وقت نگرفتم نهایت در اینجا، در تبصره 2، این تبصره مربوط به یک قسمت از ماده میشود، نه همه ماده، یعنی مربوط به قوة مجریه میشود. نه قوه قضائیه و قوه مقننه. بنابراین عبارت را اینطوری اگر درست کنیم بهتر است. «چنانچه قوه مجریه با انقضاء مدت مزبور نتوانست ، با اتفاق آراء نماینده تعیین نماید باید با اکثریت آراءتعیین گردد.» که این روشن و واضح بشود در تبصرة 3 گفتیم که باید قائم مقام تعیین بشود. آیا شرایط قائم مقام هم همان شرایط نماینده است؟ یعنی همان چیزهائی که نماینده باید داشته باشد. قائم مقام هم باید داشته باشد؟ و در عبارت «میتوانند» نیست. بلکه «الزامی» است. زیرا خود عبارت اینرا میرساند که حتماً باید قائم مقام داشته باشد. اگر قائم مقام تشریفاتی است. مثل وزیر مشاور، خوب، این چه فایده دارد که گذاشتند. اگر نه، جنبه واقعیت دارد، پس باید تمام شرایط نماینده را نیز ، داشته باشد و ضمناً نسبت به تبصرة 4 هم ایراد دارم که پیشنهاد نداده بودم . دیگر عرضی ندارم.
رفیعیان- بنده اخطار قانونی دارم.
رئیس- تذکر آئین نامه ای دارید یا اخطار؟
رفیعیان- اخطار قانون اساسی است.
رئیس- بفرمائید بخوانید.
رفیعیان – استدعا میکنم نمایندگان محترم قانون اساسی را بیاورند بعد000
رئیس- بخوانید شما. نمیخواهند بیاورند.
رفیعیان – بنده ترس دارم از این که حمل بشود. بنده فقط با قانون اساسی موافقم. (رئیس: خیلی خوب، حالا بخوانید) قانون اساسی به فصول و اصول ومباحث تقسیم میشود.
رئیس- شما ماده مودر نظرتان را بخوانید اگر میخواهید قطع نکنم.
رفیعیان- اگر بناست قطع بکنید. بنده حرف نمیزنم. بنده پنج ماه است، یک کلمه اینجا صحبت نکردم، همیشه نوشتم و خدمت جنابعالی فرستادم . بنده باید مقدماً توضیح بدهم مطلب قانون اساسی روشن بشود و بعد
رئیس- آن اصل را بخوانید.
رفیعیان – اجازه بدهید توضیح بدهم و بعد اصل را بخوانم بدون توضیح خواندن اصل فایده ای ندارد.
رئیس- من اگر بدانم آن اصل مربوط نیست توضیحات را هم نمیگیرم اصل را بخوانید.
رفیعیان – اجازه بفرمائید فصل پنجم، حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن . اصل پنجاه و ششم، از اصل پنجاه و ششم شروع میشود.
رئیس- همان اصل را بخوانید.
رفیعیان – اجازه بفرمائید ، بنده به اصل کار ندارم ، فصول است و مباحث است و اصول000
رئیس- بفرمائید بنشینید، آقای رفیعیان بفرمائید بنشینید.
رفیعیان – قربان، اصل شصت است.
رئیس- بخوانید.
رفیعیان – من آنجا هم میرسم بدون این توضیحات نمیشود.
رئیس- اصل را بخوانید و بعد توضیح بدهید.
دکتر میلانی حسینی- آقای هاشمی اجازه بفرمائید حرفشان را بزنند.
رئیس- فصول مربوط به این نیست شما دفاع نکنید، باندازه شما من ودم از ایشان حمایت میکنم.
دکتر میلانی حسینی- ما بالاخره حق رأی داریم و باید بشنویم ایشان چه میگویند.
رئیس- میگویم اصلشان را بخوانند.
رفیعیان – بنده میخواهم عرض کنم که استناد به اصل 60 درست نیست.
رئیس- اصل مورد نظرتان چیست؟ به کجا اعتراض دارید؟
رفیعیان – اصل 113 است که مربوط به قوه مجریه است. اجازه میفرمائید توضیحاتم را بدهم.
رئیس- خوب، بخوانید.
رفیعیان – اینجا حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن ارتباطی به قوه مجریه ندارد. در فصل بعدی که فصل ششم قوه مقننه است با وظائفش فصل ششم صفحه 32 (یکی از نمایندگان: اصل را بگوئید) اصلش را الان عرض میکنم فصل نهم قوه مجریه مبحث اول، ریاست جمهور اصل یکصد و سیزدهم نماینده قوه مجریه با توجه به طرز تدوین قانون اساسی که فصول و باحث اصول در آن مندرج است ما نمیتوانیم از آن اصل استفاده بکنیم که نماینده قوه مجریه را طبق اصل 60 معرفی بکنیم. نماینده قوه مجریه باید طبق اصل 113 معرفی بشود عرض دیگری ندارم.
دکتر هادی- آقای هاشمی کجایش اخطار قانونی بود؟
رئیس- چیزی نبود غیر از وقت گیری چه ربطی به این چیزها داشت. آقای دکتر میلانی حالا حمایتتان را بکنید. چیزی فهمیدید؟ خوب بود.
میلانی – جناب آقای هاشمی من، هدفم حمایت از کسی نیست.
رئیس- پس چی میفرمائید . ببینید وقت مجلس را میگیرید بلند میشوید  و میگوئید میخواهیم رأی بدهیم خودتان هم به حرف ایشان گوش ندادید که چه گفتند.
دکتر میلانی- اجازه بفرمائید به عرضتان برسانم. آنجا پشت بلندگو صحبت میکنید همه میشنوند اجازه بدهید من هم نظرم را بتوانم عرض کنم.
رئیس- پس بفرمائید.
دکتر میلانی- ببینید جناب آقای هاشمی یکی ، یک نظری میگوید، شاید نظرش را بخواهد بگوید، دو دقیقه، یک دقیقه بیشتر طول نکشد، من هم حواسم را متمرکز کردم که ببینم چه میگوید. (حجتی کرمانی: آقا ما نمیشنویم ایشان چه میگویند میکروفونشان را وصل کنید. ببینیم چه میگویند ما بعضی حرفها را در روزنامه باید بخوانیم که مثلا آقای بازرگان گفتند نامه آقای00) عرض کردم مطلب بین شما و ایشان گم میشود بدون اینکه بهفمیم ایشان چی گفتند.
رئیس- آخه من که میفهمم در مجلس اینقدر کار داریم برای تذکری که تذکر نیست، چرا وقت میگیرید.
توکلی- مخالف پیشنهاد آقای حسین، آقای قاسم صادقی.
رئیس- آقای صادقی.
قاسم صادقی- بسم الله الرحمن الرحیم، آقای حسینی فرمودند که در تبصرة 2 باید تصریح بشود «قسمت اکثریت آراء» که مربوط به قوه مجریه است با اینکه در دو قسمت دیگر قوه قضائیه و قوه مقننه اکثریت آراء، مشخص شده و بنابراین در این قسمت لزومی برای اضافه اش نداریم. اما در قسمت شرایط مذکور اگر اضافه شود اشکال ندارد.
توکلی- آقای فدایی موافق.
فدایی- بسم الله الرحمن الرحیم، در مورد تبصرة 2 که ایشان گفتند

و چنانچه در انقضاء مدت مزبور اتفاق نظر بوجود نیاید با اکثریت آراء اگر نظر آقای حسنی این است که چون در بالا گفته میشود که «نماینده قوه مجریه بر اساس اصل 60 قانون اساسی از طریق رئیس جمهور و نخست وزیر و اکثریت وزراء که یک رأی خواهند داشت باتفاق آراء تعیین میشود.» بعد دنباله اش ، تبصره 1 میگوید: «مدت تعیین نمایندگان حداکثر 15 روز است ». در صورتیکه این 15 روز گذشت و این اتفاق نظر حاصل نشد یعنی یکی از این، یا در هر صورت مأمور و مسؤول تشکیل جلسه حاضر نشد. اینجا نظر این است که کار معوق نماند و کار انجام بگیرد روی این اصل با اکثریت آراء که همان دو رأی باشد ، انجام بشود و بتوانند فردی را که انتخاب بکنند رأی بدهند.
رئیس- الان ما نمیتوانیم روی پیشنهاد آقای حسینی رأی بگیریم آقایانی که بیرون هستند بگوئید تشریف بیاوند به داخل جلسه.
منشی- آقای هاشمی ما کراراً تذکر میدهیم که آقایان بیایند توی مجلس ولی باز میروند بیرون شما برای این یک فکری بکنید.
عبد خدائی- چون یک مادة جدیدی است حالت شور اول را دارد، پیشنهادات باید داده بشود برود به کمیسیون مجدداً در کمیسیون پیشنهادات بررسی بشود و برای شور دوم بیاید به مجلس.
یکی از نمایندگان – درست است آقای هاشمی ایشان حرف درستی میزنند. باید تغییرش بدهیم.
رئیس- بله، تغییر اساسی که در ماده داده نشده است یک دو تا پیشنهاد آمده است.
سلامتیان – اگر تغییر اساسی داده نشده پس رد شده است.
رئیس- بله، رد شد و دوباره با یک اصلاحاتی آورده اند برای بحث.
دکتر آیت- آقای هاشمی ده دقیقه تنفس بدهید ، (زنگ رئیس).
5- پایان جلسه بعنوان تنفس.
رئیس- ده دقیقه تنفس داده میشود ولی آقایان سر ده دقیقه برگردید چون جلسه الان اکثریت ندارد. (ساعت ده و چهل و پنج دقیقه جلسه بعنوان تنفس ختم شد).
 رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی