جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 66 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 66 )

  • چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۵۹

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی.
صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز چهارشنبه چهاردهم آبان ماه 1359.
فهرست مندرجات:
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
2- بیانات قبل از دستور آقایان : مرتضی محمودی، صلواتی، رشیدیان.
3- رأی اعتماد به وزرای دادگستری و کار و امور اجتماعی.
4- پاسخ آقای نخست وزیر به سؤالات آقایان عباسی، رحیمی و عده ای از نمایندگان.
5- اعلام وصول هفت فقره لایحه از طرف دولت و ارجاع آن به کمیسیون .
6- پایان جلسه.
جلسه ساعت هشت و بیست دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
رئیس- با حضور یکصد و هشتادو شش نفر جلسه رسمی است دستور جلسه را قرائت کنید.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم، دسور جلسه شصت و ششم روز چهارشنبه چهاردهم آبان 1359 هجری شمسی مطابق با بیست و ششم ذیحجه 1400 هجری قمری.
1- تلاوت کلام الله مجید.
2- نطقهای قبل از دستور.
3- دنباله رسیدگی به گزارش کمیسیون ارشاد در خصوص طرح قانونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از مادة 3 به بعد.
4- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.
5- اعلام ختم جلسه و تاریخ جلسه بعد.
رئیس- دستور جلسه اصلاح میشود، اول معرفی دو نفر وزیر کابینه است، بعد ادامه بحث در باره طرح قانونی اداره رادیوتلویزیون ، تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.
منشی- آقای سلطانی بفرمائید.
سلطانی- اعوذ بالله من الشیطان الرجیم،      بسم الله الرحمن الرحیم،     لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجواالله والیوم الاخره و ذکرالله کثیراً. و لما رای المؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدناالله و رسوله و صدق الله و رسوله و مازاد هم الا ایماناً و تسلیماً. من المؤمنین رجال صدقوا ماعاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظرو مابدلوا تبدیلا. لیجزی الله الصادقین بصدقهم و یعذب المنافقین ان شاء اویتوب علیهم ان الله کان غفوراً رحیماً. وردالله الذین کفروا بغیظهم لم ینالوا خیراً و کفی الله المؤمنین القتال، و کان الله قویاً عزیزاً. و انزل الذین ظاهروهم من اهل الکتاب من صیاصیهم و قذف فی قلوبهم الرعب فریقاً تقتلون و تأسرون فریقاً. و اورثکم ارضهم و دیارهم و اموالهم و ارضاً لم تطؤها و کان الله علی کل شیئی قدیراً.      (صدق الله العلی العظیم، حضار صلوات فرستادند).      «از آیة 21 الی 28 سوره الاحزاب».
2- بیانات قبل از دستور آقایان مرتضی محمودی، صلواتی، رشیدیان.
رئیس- ناطقین قبل از دستور را دعوت کنید.
منشی- آقای مرتضی محمودی از قصر شیرین . بفرمائید.
محمودی- بسم الله الرحمن الرحیم، ان الذین قالوا ربناالله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملئکه الا تخافوا و لاتحزنوا000 آنان که گفتند پروردگار ما الله است و در راه ایمان به الله استقامت ورزیدند خداوند بر آنها ملائکه رحمت فرو میفرستد که از هیچ چیز نترسید و به خود غم راه ندهید. ملت مسلمان ما پروردگار خود را یعنی «الله» را انتخاب کرده و تنها بر او تکیه دارد وبا تکیه بر قدرت لایزال پروردگاری به هیچ ابرقدرتی امید ندارد. نه تنها به آنها امید ندارد بلکه با تکیه بر این قدرت لایزال میخواهد همه مستضعفین و ستمدیدگان جهان را از زیر یوغ آنها برهاند. همه ابرقدرتها و مزدورانش مخصوصاً سگ زنجیریش صدام کافر بداند که مردم ما از این حرکات تجاوزکارانه او هرگز بخود واهمه ای راه نخواهد داد و هرگز از اینکه شهید بدهد، یا خساراتی بر او وارد شود در راه ایمانش غمی بدل راه نخواهد داد. امپریالیزم از همان ابتدای انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب میبایست حمله اش را ، حمله اشغالگرانه اش را و تجاوزکارانه اش را به کشور و ملت ما آغاز میکرد. این جنگ و این حمله ای که صدام خائن به کشور ما کرده است برای ما چیز تازه ای نیست، ما از قبل انتظارش را داشته ایم. اگر می بینیم که مدتی از پیروزی انقلاب میگذرد و این چنین حمله ای نشد برای این بود که امپریالیزم میخواست اول توطئه ها و دسیسه هایش را در داخل کشور به وسیله عمال داخلیش به امتحان بگذارد. میخواست در داخل به وسیله مزدورانش حکومت اسلامی ما را با توطئه هایش به سازش وادار کند. دلخوش بود که ممکن است بعد از گذشت مدتی مردم ورهبر کبیر و یا حکومتمانرا بتواند تسلیم خودش کند، او امید داشت که بتواند پیش از اینکه حمله ای اینچنین آغاز کند ملت و مردم و رهبر و حکومت ما تسلیمش بشوند و با او سازش کنند. اما وقتی که دید همه توطئه ها و دسیسه هایش در داخل با شکست روبرو شد آنوقت آخرین مهره اش را به میدان آورد، مهره ای که عیناً نقش بختیار خائن را در زمان انقلاب بازی میکند. همچنانکه بختیار خائن آخرین مهره رژیم شاه ملعون بود این صدام مزدور هم آخرین مهره امپریالیزم است. او از این مهره ها زیاد دارد مهره هائی هستند که به ظاهر چهره ای به اصطلاح انقلابی به آنها داده میشود و تبلیغات زیادی برای آنها میشود تا در موقع مناسب در آخرین لحظه شکستش آنها را مطرح کند و آنها را به جان ملتهای زیر ستمی که کوشیده اند تا خودشانرا از زیر یوغ او و زیز ستم امپریالیزم نجات بدهند به جان آنها بیندازد. اما صدام خائن باید بداند. همچنانکه ملت ما با دست خالی اما با قلبی پر از ایمان و با تکیه بر قدرت لایزال پروردگاری و با پیروی از رهنمودهای عالی و الهی رهبرشان توانستند همه مهره های پلید رژیم شاه را با شکست روبرو کنند اکنون پس از همه توطئه ها و دسیسه های آمریکا نوبت شکست حتمی آخرین مهره امپریالیزم یعنی صدام و حتی همه دار و دسته هایش هست. صدام نقش خاصی برای امپریالیزم دارد. او میتوانست از مهره های دیگرش استفاده کند مثلا از اسرائیل یا از حکومتهای دیگری که کاملا وابستگی خاصی به امپریالیزم دارند و کاملا برای همگان روشن است. اما از آنها استفاده نمیکند برای اینکه نقشی که صدام مزدور میتواند بازی کند شاید از عهده آنها ساخته نبوده است و حتماً هم همینطور بوده است. چرا که صدام و رژیم مزدور بعث عراق پلی بین قدرتهای شرق و غرب است. او اینچنین نقشی بازی میکند که وقتی میبیند ابرقدرتها منافعشان به خطر افتاده است و سیاست الهی ما، سیاست تکیه بر قدرت لایزال پروردگاری ما و سیاست نه شرقی و نه غربی دولت جمهوری اسلامی ما منافع هر دو ابرقدرت را بخطر می اندازد اینها همچنانکه در تاریخ فراوان اتفاق افتاده میآیند و با هم توافق میکنند و مهره ای و حکومتی که همان پل و واسطه برای ترمیم منافع این دو ابرقدرت است به میدان میآورند و به دستور آمریکا و با نقشه های آمریکا و با کمک آمریکا اما با سلاحهای روسی به کشور ما و در حقیقت به انقلاب ما حمله ور میشود و مغول وار یورش میآورد و زنان و کودکان و پیرمردان ما را در دهات و در روستاها آواره میکند و آنها را به خاک و خون میکشاندو میکشد و نابود میکند، غارت میکند، اموالشانرا به یغما میبرد. آنچه را که میتواند میبرد و آنچه را که نمیتواند بآتش میکشد. آری، برادران باید دنیا بداند که صدام روی فاشیستهای دنیا را سفید کرده است. او هر چه را می بیند میکشد و غارت میکند و میسوزاند . اما هیچکدام از این حرکات مغول وار و فاشیستی صدام یزید مزدور و کافر نتوانسته است در اراده مقدس ملت مسلمان ما کوچکترین اثری بگذارد و سستی در آنها بوجود بیاورد بلکه در آنها یک خشم مقدسی بوجود آورده، خشمی که توأم با آگاهی و توأم با ایمان و اتحاد است . این جنگی که صدام یزید بر ما تحمیل کرده است. ملت ما را هوشیار کرده است که وظیفه اش در برابر انقلاب تمام نشده است، هوشیار کرد که تازه میبایست بتوانند انقلابشان را ریشه دار و محکمتر به جهان صادر کنند. باید در برابر قدرتمندها و مزدورانش مقاومت کنند و هر روز آماده تر میشوند. اگر به خاطر داشته باشیم صدام از ابتدا با ما ادعای اختلاف مرزی داشت و میگفت ما اختلاف مرزی داریم. یعنی مثلا روی خط مرزی یک  اختلافاتی هست. اما می بینیم که از همان ابتدای پیروزی انقلاب، تجاوزات خودش را شروع میکند. حتی بعضی دهات ما را بمب باران میکند و فراریها و ساواکیها انقلاب را که از ترس مردم خروشان انقلابی ما گریخته اند به آنها پناه میدهد و کمک میکند و بعد هم حالا می بینیم که تمامی دروغهایش رو میشود و میآید از مرز و از حدودی که ادعا میکند و از همه چیز میگذرد و روستاهای ما را غصب و اشغال میکند.  او گرچه چند کیلومتر از کشور ما را عاصبانه اشغال کرده است. و یکی دو تا از شهرهای مرزی ما را موقتاً توانسته بگیرد و بر آن تسلط داشته باشد.
خلخالی- خراب کرده است و دیگر شهر نیست بلکه خرابه است.
رئیس- آقای خلخالی اجازه بدهید.
محمودی- توجه بفرمائید آقای خلخالی، واقعیتهائی که الان
رئیس- شما یک دقیقه دیگر وقت دارید آقای محمودی .
سلامتیان- آقای هاشمی وقت بنده را هم به ایشان بدهید.
رئیس- بسیار خوب، وقت آقای سلامتیان را هم دارید بنابراین خبرهایتان را بفرمائید.
محمودی- پس من این مقدمات را میگذارم چون مطالبی داشتم و میخواستم بگویم ضمناً من الان در حدود چهل روز است که در سنگر هستم در میان سنگرهای غرب در سر پل ذهاب و از این مدت فقط یک بار برگشته ام و الان در حدود یک ماه است که نیامده ام. در گلیان غرب در سنگرهای مختلفش بوده ام و خودم در صف مقدم، در نزدیکترین سنگر رفته ام و حتی از سنگرها هم گذشته ام و بیخ گوش دشمن همراه برادران مبارز و قهرمانمان رفته ام و از نزدیک تمام موقعیت را میشناسم و میدانم. خبرهائی که خدمت برادران عزیزم باید عرض کنم این است که خبرها همه امیدوارکننده است و تاکنون صدام یزید فکر کرده بود که اگر بیاید و چند تا از روستاهای ما را ، زمین را و چند کیلومتر از کشور ما را اشغال کند میتواند با خیال راحت همانجا را اشغال کند و بگیرد و زندگی آرامی را شروع کند. نه تنها نتوانسته است چنین کاری را بکند بلکه در این مدت کوتاه ضربه های بسیار مهلک و ضربه های فلج کننده ای بر او در قسمت غرب کشور وارد شده است. در قسمت دالاهو و بابا یادگار که مهاجمین در آنجا از مدتها قبل مستقر بوده اند و منتظر بودند که این جمله صدام آغاز بشود و آنها از پشت، از بالای تاطاق بتوانند نیروهای ما را از پشت قطع و محاصره کنند. اکنون این خبر را خدمت برادران بدهم که کاملا خطر این مهاجمین مزدور دفع شده است. اکنون ریز آب، بان زرده، دالاهو، بابا یادگار و حتی کیلومترها پس از آنها تا نزدیکی مرز در دست نیروهای خودی است واین عملیات قهرمانانه فقط به وسیله ارتشیان و پاسداران عزیز و بخصوص مردم محلی و عشایر محلی صورت گرفته است و از آنجا کاملا دیگر خطرشان دفع شده است. این از این جهت خبری است که به شما برادران و خواهران محترم اطمینان بدهم که از آن جهت از قسمت پشت محور سر پل ذهاب خیال برادران ارتشی و پاسداران قهرمان ما راحت است. من پریروز ساعت 6 صبح از سر پل ذهاب حرکت کردم و این آخرین خبری است که خدمتتان عرض میکنم ومسلماً تا حالا باز هم پیش رفته اند. دفع این مزدوران کاملا سهل و ساده است و تا حالا هم خوب صورت گرفته است. در قسمت سید صادق (این محوری است و محور سنگرهای ما هست) ضربه های زیادی خورده است. در کوره موش، در قراویز، در افشار آباد، در بازی دراز، در محور حاجیان، گیلانغرب و کوههای آلازین و در سومار و نفت شهر هم فراوان از تانکها و خودروها و انبار مهمات، کامیون مهمات و آتشبارهای توپخانه اش تاکنون منهدم شده است که اگر بخواهیم یکی یکی نام ببریم خیلی طول میکشد، ولی مطمئناً من نه میخواهم در اینجا مبالغه بکنم و نه میخواهم خدای نکرده چیز خلافی بگویم. این است که در اینجا آتشبارهای زیادی از رژیم ارتشیان و مزدوران بعث عراق نابود شده است. برادران پاسدار این قهرمانان واین از جان گذشتگان هم با تمام وجودشان پیشاپیش همه نیروهای نظامی در سنگرها در صف مقدم جبهه هستند و میکوشند هر روز ضربات مهلکی بر دشمن وارد میکنند. از لحاظ پیشروی از آنروزی که رژیم بعثی عراق حمله کرده است نه تنها تاکنون نتوانسته است در قسمت غرب، حتی یک قدم کوچک هم جلوتر بگذارد بلکه تاکنون در گیلانغرب تقریباً 12 کیلومتر با گیلانغرب فاصله داشت، و آتش توپخانه اش شهر را میکوبید، و مردم بیگناه را بهلاکت میرساند. اما در حدود 15 روز پیش شاید کمی بیشتر بین برادران ارتشی ، پاسداران، ژاندارمری و بسیج همآهنگی بعمل آمد و همآهنگ با هم پیشروی را شروع کردند و تانکهای ما، و حتی توپخانه ، و حتی نیروهای پیاده پاسداران چندین کیلومتر در محور گیلانغرب توانسته اند پیشروی کنند. اکنون دیگر مدتها است که آتش مزدوران بعثی به شهر نمیرسد. بهمین دلیل، دیگر چون آتشش نمیرسد آنوقت شروع میکند و شهر را بمب باران میکند. چون این شهر یک شهر کوچکی است و بخشی است که مردمش با تمام وجودشان و با تمام اخلاصشان توانسته اند جلوی فعالیتهای مزدوران بعثی را بگیرند و آنها را به عقب برانند. در سر پل ذهاب هم قبلا، تقریباً فاصله محور نظامی ما خیلی دور بود، یعنی پیاده ها در جلو بودند اما قسمت ارتش با حالا فاصله خیلی زیادی داشت و محلی که اکنون دارند و چون اسم نمیبرم بخاطر اینکه اگر اسم ببرم محل اول در کجا بود و حالا کجا رفته اند. ممکن است که دشمن بتواند و ممکن است که نه، بلکه صد درصد دشمن از آن استفاده بکند و نیروهای ما را با آتش توپخانه اش بکوبد. این است که من اسم نمیبرم، اما همینقدر میگویم در قسمت سر پل ذهاب هم نیروهای نظامی ما تانکها و توپهای ما چندین کیلومتر از پادگان و حتی از شهر پیشروی کرده اند و جلو رفته اند. در افشارآباد، همین تازگیها چندی قبل دو تیپ پیاده بعث عراق که با نیروی مخصوصش هم پشتیبانی میشد. بوسیله برادران پاسدار با پشتیبانی ارتش مسلمان مان تقریباً به نابودی کشیده شد. و در افشار آباد کاملا دفع شد. بطور کلی خدمت شما برادران عزیز و همچنین خدمت مردم مسلمان ایران عرض کنم که در قسمت غرب کشور در این سه تا محوری که خدمتتان عرض کردم ابتکار عمل در دست نیروهای خودی است و کاملا بر نیروی دشمن تسلط دارند و هر روز آماده تر میشوند. مردم عشایر ومردم مسلمان غیور منطقه هم هر روز دارند گروه گروه، بیشتر از پیش مسلح و آماده میشوند برای اینکه بتوانند

ضربات مهلک و فلج کننده خودشان را بر دشمن وارد کنند. این است که در آن قسمت ، البته جنگ است  واین جنگ بر ما تحمیل شده است و برخلاف آنچه که صدام کافر میگوید که ما جنگ را بر او تحمیل کردیم. در حالی که کاملا مشخص است که چقدر احمق است. اما مسلم است که میداند که خودش هم دارد دروغ میگوید و ملت مسلمان عراق را که اکنون رسالتی سنگینی بر دوششان است و میبایست هر چه زودتر به پیام پیامبرانه رهبر پاسخ بدهند و خودشان را از شر این کافر ضد انسان راحت کنند میخواهد گول بزند.
رئیس- شما 5 دقیقه دیگر وقت دارید.
محمودی- بسیار خوب، پس من بقیه حرفهایم را به فرصت دیگر میگذارم و این 5 دقیقه وقت را طبق تذکر آقای سلامتیان به آقای صلواتی واگذار میکنم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
رئیس- آقای صلواتی بفرمائید.
صلواتی- بسم الله الرحمن الرحیم. برادران خوزستانی در یک گفتاری از وضع مهاجرین جنگ در بعضی از شهرستانها از جمله اصفهان نگران بودند. من از جناب استاندار و دیگر مسؤولان اصفهان در اینخصوص توضیحاتی خواستم که آنها در درجه اول خواستند که نمایندگان محترم خوزستان مخصوصاً نمایندگان محترم خرمشهر و حتی رئیس محترم مجلس تشریف بیاورند و از نزدیک وضع مهاجرین جنگ را ملاحظه بفرمایند. از ابتدای جنگ در اصفهان ستادهای مهندسی، ارزاق، پوشاک، امنیتی و رسیدگی بوضع مهاجرین تشکیل شد. برادران خبر دارند که اصفهان یک وضعی دارد که به ظواهر مذهبی مخصوصاً خیلی اهمیت داده میشود. نه اینکه به مسائل اصلیش اهمیت داده نشود، بعضی از افراد نادرستی بین مهاجرین خود را جا زده بودند. و اینها میخواستند وضع شهر را بهم بزنند مخصوصاً با بعضی لباسهائی که شایسته آن شهر نبود یا بعضی صحبتها یا بعضی مسائلی که گاهی از گلوی ضد انقلاب شنیده میشود و این مردم را ناراحت کرده بود. ولی بحمدالله به اصفهان تشریف بیاورند . اینهائی که تا حالا اصفهان بودند مخصوصاً با خانواده های ارتشی در آنجا با نهایت خوبی رفتار میشود. خوابگاه دانشکده صنعتی و دانشگاه در اختیار آنها گذاشته شده است. اردوگاه پیش آهنگی ، اردوگاه دانش آموزی000
معرفی زاده- آقای هاشمی با عرض معذرت ، بعنوان اعتراض به توهینی که به خوزستانیها ، علی- الخصوص به خرمشهریها شده است جلسه را ترک میکنم.
رئیس- آقای معرفی زاده حالا بمانید و بعد000
کیاوش- آقای معرفی زاده بمانید و استدلال بکنید.
خلخالی- چرا نظم مجلس را بهم میزنید000
معرفی زاده- مجلس رئیس دارد0000
رئیس- آقای خلخالی شما دخالت نکنید، بگذارید خودشان صحبت کنند.
صلواتی- در هر صورت البته متن نامه جناب آقای استاندار، تلگراف استاندار را که فرموده بودند به رئیس مجلس و به نمایندگان خرمشهر بدهید من متن را نخواندم. و متن را بعداً من در اختیارشان میگذارم فقط خدماتی که شده است عرض میکنم، خدمات میدانید: تمام مؤسسات اصفهان، جهاد، سپاه، ارتش، همه مخصوصاً روحانیون بزرگی مثل آیت الله طاهری و آیت الله خادمی ، و فرماندار، استاندار و همه شخصیتهای اصفهان مخصوصاً در خدمت مهاجرین خرمشهر، اهواز، آبادان ، و دیگر کسانی هستند که به این شهر آمده اند و ما قدمشان را گرامی میداریم. و بنده دعوت میکنم در هفته آینده که ممکن است اصفهان بروم هر کدام از برادران میخواهند تشریف بیاورند. تا از وضع آن برادران و خواهران از نزدیک دیدن کنند و از چگونگی آنان آشنا شوند. من فکر نمیکنم شخصاً حرفی زده باشم که مورد ناراحتی جناب آقای معرفی زاده شده باشد ولی در هر صورت از هر جهت در اصفهان، من خیال برادران را جمع میکنم که هیچ نگرانی نیست. فقط عرض کردم بعضیها میخواهند در این جمع و از این لباس و از این گروه سوء استفاده هائی بکنند. والسلام.
رئیس- متشکر.
رشیدیان- آقای هاشمی، الان پنج ماه است که از عمر این مجلس میگذرد و ما نمایندگانی که وضع محلی و مناطق مختلفمان در یک وضع بحرانی است اجازه نداریم که بیائیم و چهار کلمه بگوئیم.
یکی از نمایندگان- چرا آقا اجازه ندارید وقت بگیرید و بیائید صحبت کنید.
رئیس- اجازه بدهید ، آقای رشیدیان بفرمائید.
رشیدیان- من علاوه بر اینکه به این قضیه اعتراض دارم از شما اجازه میخواهم که د رمورد آبادان هم چند کلمه ای صحبت کنم.
رئیس- آقای رشیدیان پیش از جلسه هم تشریف آوردند و به من گفتند که یک مقدار وقت به ایشان بدهم که مطالبی راجع به آبادان دارند و صحبت کنند. من گفتم آئین نامه چنین اجازه ای را به من نمیدهد. اگر مجلس موافق است و مایل است ایشان چند دقیقه ای را که میخواهند صحبت کنند تشریف بیاورند (همهمه نمایندگان) اجازه بدهید من از مجلس بپرسم البته این کار را اگر زودتر گفته بودید با آقایان ناطقین قبل از دستور صحبت میکردیم و ترتیبش را میدادیم اما آقای رشیدیان موقعی که جلسه میخواست تشکیل بشد تشریف آوردند و به من گفتند. لذا با اجازه مجلس اگر بشود من دیگر حرفی نمیتوانم بزنم آقایانی که موافقند قیام بکنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای رشیدیان تشریف بیاورید صحبت کنید.
خلخالی- این بر خلاف مقررات مجلس است. موافق و مخالف باید صحبت کنند. این چه وضعی است این چه ربطی به مجلس دارد که با قیام و قعود رأی بگیرید. این بر خلاف قانون است.
رئیس- نه ، آقای خلخالی این بر خلاف قانون نیست بفرمائید. آقای رشیدیان.
رشیدیان- بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدالله رب العالمین حال که مجلس اجازه فرمودند امیدواریم که آقای خلخالی انقلابی هم اجازه بدهند ما چند لحظه ای در باره وضعیت خوزستان صحبت کنیم، آقای خلخالی با آن روشی که شما پیش گرفته اید متأسفانه خارج از آن امید ما است. امیدواریم که بتوانیم با هم کار کنیم. ما مطالبی که داریم در این مسائل خلاصه میشود. و خیلی سعی میکنم که فشرده باشد. در جلسه غیر علنی ، غیر رسمی، یک مقدار از جزئیات موقعیت آبادان را به عرضتان رساند. و در اینجا به صورت خیلی فشرده و خیلی تلگرافی به عرض میرسانم. تا آنجا که وضعیت و موقعیت مملکت اجازه میدهد. قبل از اینکه به اصل مطلب بپردازم لازمست که از ارتش و از پاسداران و از عشایر و از مردم دلیر خرمشهر، و آبادان و خوزستان به خاطر فداکاری و جانبازی که در راه اسلام انجام میدهند تشکر کنم. اگر چه بفرموده امام تشکر ندارد. زیرا که برای اسلام است و قرآن وخداوند پاسخگوی خون شهداء است و همچنین به برادر مجاهد که به معنای واقعی این مجاهدت و فداکاری را از سن 16 سالگی آغاز کرده اند به برادر مجاهد حضرت حجه- الاسلام والمسلمین آقای جمیل تبریک عرض میکنم بخاطر شهادت برادر عزیزشان جناب آقای عبدالرسول جمیل که خود مرحوم عبدالرسول جمیل مردی مبارز بوده و قبل از انقلاب از زندان آزاد شده است. امیدوارم خداوند به ما صبر بیشتر و استقامت بیشتر عنایت فرماید تا بتوانیم دشمن را مأیوس و مأیوس تر سازیم. همانطوری که در جلسه غیر علنی و غیر رسمی عرض کردم وضعیت آبادان و موقعیت استراتژیکی و موقعیت جنگی آبادان یک موقعیت حساسی است و احتیاجی به شرح و تفصیل ندارد. و دشمن تلاش میکند که بر این شهر مسلط شود اما بگذریم از اینکه در تاریخ بشریت مردم ما که من جدا نمیکنم مردم آبادان را از مردم غرب کشور، یا شرق کشور، فرقی نمیکند وقتی در جلگه ایمان قرار گرفتیم و وقتی که همه با صدای الله اکبر به جنگ دشمن رفتیم ، همه شجاعند و دلیرند و بی باکند و دشمن را مأیوس میکنند. مردم دلیر خونین شهر و آبادان، بیش از چهل روز در مقابل لشکریان خونخوار و مسلح و مجهز کافر بعثی عراق مقاومت کرده اند و همچنان مقاومت میکنند. اینها مسائلی است که برادران ما عملا از مردم و از این مردم میبینند. اما هشدار به مجلس شورای اسلامی. عقیده من این است که ما باید امروز مسائل جاری مملکت را ، مسائل جنگی مملکت را در متن مجلس قرار داده. و بقیه مسائل را در حاشیه قرار بدهیم. اساس و جوهر حرکت مجلس باید بر اساس مسائل حادی باشد که بر مملکت و برای انقلاب ما مطرح است. نه اینکه مسائل جنگی، در حاشیه قرار بگیرد. معنایش این نیست که الان هم در حاشیه قرار گرفته باشد. اما من استدعا میکنم برای نجات انقلاب و برای تداوم انقلاب و مأیوس کردن دشمن مجلس شورای اسلامی

مسائل خودش را بیش از پیش راجع به مسائل جاری قرار بدهد. یک هشدار دیگر به مسؤولین ، امام امت تأکید فرمودند که مسؤولین ومقامات مسؤول هر چه زودتر این محاصره آبادان را که از هر طرف در محاصره دشمن قرار گرفته است و هر روز این محاصره را تنگتر و فشرده تر میشود بکشنند. مسؤولین بدانند که ملت ایران و مردم انقلابی ایران چنانچه خدای نخواسته غفلتی در اینمورد بکنند آنها را نخواهند بخشید (نمایندگان: صحیح است، صحیح است) این مطلبی است که بنده سربسته عرض میکنم. امام تأکید فرمودند، اصرار فرمودند. از همه امکانات ارتش استفاده بشود. اعم از انسانی و تسلیحاتی ، و اگر خدای نخواسته از این مسأله غفلت شود و تدارکات لازم برای بررسی امکانات ارتش ، اعم از انسانی یا تسلیحاتی بکار گرفته نشود. اینها نه تنها ، در برابر ملت محکوم هستند، که در برابر خداوند متعال به عذابی دردناک مبتلا خواهند شد. وقتی با «ژ- ث و ام یک » میتوانیم قدرتمندترین نیروی منطقه را در هم بکوبیم و بیش از «40 روز» با همین سلاحهای سبک ابتدائی دشمن را مأیوس بکنیم. میتوانیم با بکار گرفتن امکاناتی که داریم دشمن را نه تنها از سرزمین خود برانیم بلکه میتوانیم او را وادار به تسلیم کنیم که با در هم شکستن عراق، شاهکهائی «چون شاه حسین و شاه خالد هم لنگ خواهند انداخت» و از صحنه میدان سیاسی و استعماری خارج خواهند شد. برادران پاسدار به ما میگوید . که به مقامات مسؤول بگوئیم که آقا، نیروی کمکی بفرستید که این ارتش عراق و مردمش ، این سربازها و افسرهایش اصلا روحیه ندارند و با یک حمله و یورش تسلیم میشوند و آماده اند که به ارتش و به جمهوری اسلامی ایران بپیوندند. این را مقامات مسؤول باید بدانند و هشدار باشند که با ارسال نیروی کمکی ، این ارتشیان عراق تسلیمند و آماده تسلیم هستند. یک نفر از پاسداران ما برابر است با صد نفر دشمن و حتی بیشتر و شبی که شبیخون میزنند میتوانند بسیاری از سربازان دشمن را نابود و اسیر کنند و تجهیزات دشمن را در هم بکوبند . باز مجدداً، با وجودیکه تکرار است و میدانم که تکرار آن اثر اولیه را ممکن است خنثی کند اصرار میکنم و از فرماندهان و از مقامات مسؤول مخصوصا از فرمانده کل قوا تقاضا میکنم برای حفظ و تداوم انقلاب و آبروی ملت ایران، بیش از پیش تلاش و فعالیت کنند و از مقامات مسؤول بخواهند تا اینکه آبادان را از محاصره دشمن نجات دهند. به کمک مردم رزمنده و مبارزی که اکنون در محاصره دشمن قرار گرفته اند. امروز بعضیها، ممکن است بخواهند بعضی فرصت طلبیها و استفاده جوئیها بکنند. امروز روزی است که ارتش آن وضعیت و آن موقعیتی که اسلام میخواهد پیدا کرده است و میکند. این مطلبی نیست که امروز بخواهم من بگویم در مجلس خبرگان برادران همفکرم و هم رزمم این مطلب را گفتند که بیشتر پیروزی انقلاب نه بخاطر این بود که ما با مشت خالی به جنگ دشمن رفتیم، شاید سرعت پیروزی انقلاب که حتماً بخاطر این بود که ما با مشت خالی به جنگ دشمن رفتیم. شاید سرعت پیروزی انقلاب که حتماً بخاطر آن بود که ارتش به ملت پیوست و فرمان مزدورانی چون شاه را نبرد و اطاعت نکرد و به جوخه اعدام رفت. آن زمان ارتش به ملت پیوست و سهم ارتش در این انقلاب قبل از پیروزی محرز است و هر که آنرا انکار کند یا جاهل است یا خائن، این حقیقتی است اما امروز بعضی از افراد یا افراد یا از روی جهالت و یا از روی مأموریت باز هم این مسأله را مطرح کرده اند و میکنند. که آقا شهدای ارتش اینقدر هستند و شهدای شما پاسداران چقدر است. شهدای ارتش اینقدر است، شهدائی که مردم عادی داده اند چقدر است. اصلا عنوان کردن این بحث خیانت به انسانیت است. زیرا که این انقلاب مربوط به بشریت است شما چرا این بحث را مطرح میکنید؟ چه هدفی دارید؟ چه نظری دارید؟ مگر پاسدار و ارتشی، مگر آن برادر خلبان من، با آن برادر پاسدار من ، با آن برادر عشایری من چه تفاوتی دارد؟ همه آنها از یک حقی،‌از یک مرزی، از یک انقلاب، از یک حقیقت دفاع میکنند، این حقیقتی است . این را مطرح نکنید، آنهائی که مطرح میکنند دشمنان ما هستند ، دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب هستند و این یک مسأله است که باید هشیار باشیم. (رئیس: خلاصه بفرمائید) ارتش مکتبی عمل میکند و اما اگر انتقادی داریم، انتقادمان به آن وضع ارتش نیست، به ارتشیها نیست، به درجه داران و افسران نیست، ما یک انتقادات سازنده انسانی، اسلامی ، به حقی از فرمانده یا فرمانده کل قوا داریم. اگر فرمانده کل قوا به مجلس تشریف میآورند برای محاکمه شدن و محاکمه کردن نیست یا برای محاکمه کردن و محاکمه شدن نیست برای آن است که تبادل فکر بشود و افکار بررسی بشود، نقطه ضعفها بیان بشود و احیاناً مسامحه- کاریها برملا بشود (سلامتیان : انشاءالله در جلسه علنی مجلس باشد) برای این مسائل است که اینرا هم انسانیت به ما اجازه میدهد و هم اسلام.
یکی از نمایندگان- آقا اینها تضعیف است.
یکی از نمایندگان- آقا بس کنید دیگر. نماینده دارد صحبت میکند.
رئیس- شما نباید بحث را به اینجا بکشید (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس ، سکوت نمایندگان) آقای رشیدیان وقت شما تمام شد.
رشیدیان- باید بدانیم که اهمیت و موقعیت آبادان000
بجنوردی- حالا که این مسائل را مطرح میکنند دلایل نقص فرماندهی را هم باید بگویند.
عابدین زاده- مگر آقای سلامتیان وکیل آقای بنی صدر هستند؟
سلامتیان- من فاش و بلند اعلام میکنم، جرم هم نیست، من طرفدار و مدافع بنی صدر رئیس جمهور این کشور هستم و کسی هم نمیتواند جلوی من را بگیرد که از او طرفداری کنم ودر هر جائی که به او توهینی شد و یا او را مورد انتقاد و ایراد نابجا وغیر حقی قرار دادند از او دفاع کنم، اگر این کار جرم است حقیر را تکه تکه بفرمایند.
رشیدیان – اهمیت و موقعیت آبادان، موقعیت خرمشهر و خونین شهر نیست (همهمه نمایندگان).
عابدین زاده – آقای سلامتیان دارد جوسازی میکند.
آقامحمدی- اجازه بدهید تذکر بدهم. مگر رئیس جمهور مال این کشور نیست 000
رئیس- آقای آقامحمدی بنشینید.
رشیدیان- ما باید با تمام قدرت و با تمام نیروی خود از آبادان دفاع کنیم زیرا با از دست دادن آبادان، خوزستان از دست رفته است و تقاضا میکنم که نیروی اضافی که در بعضی جاها وجود دارد با سرعت و هر چه زودتر برای نجات آبادان و در هم شکستن محاصره آبادان به آن سامان گسیل داده شود. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. (نمایندگان: احسنت، احسنت).
آقامحمدی- آقای هاشمی من در رابطه با سخنان آقای سلامتیان تذکر دارم.
رئیس- بفرمائید بنشینید هیچ تذکری نداریم . (همهمه نمایندگان).
آقامحمدی- اجازه بدهید توضیح بدهم این مربوط به عده خاصی نیست رئیس جمهور مربوط به یک کشور است و به همه تعلق دارد000 (اشاره به سلامتیان).
رئیس- خیلی خوب بفرمائید بنشینید، ایشان بی بلندگو گفتند ، شما هم بدون بلندگو گفتید. (همهمه نمایندگان).
مجید انصاری- چرا شما آقای سلامتیان را نمی نشانید؟
رئیس- همه را نشاندم. (همهمه نمایندگان) بسم الله الرحمن الرحیم. اولین دستور جلسه 000 (همهمه نمایندگان).
توکلی- اخطار قانونی دارم.
رئیس- اخطارتان را به من بدهید ببینم چیست.
توکلی- طبق اصل هشتاد و ششم اخطار قانونی دارم.
رئیس- چه اخطاری؟ وقت مجلس را به این صورت نگیرید.
توکلی- اخطار قانونی دارم و باید بگویم.
رئیس- آقای توکلی اخطار قانونی دارند ، بفرمائید.
توکلی- بسم الله الرحمن الرحیم، اصل هشتاد و ششم: «نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهار نظر و رأی خود کاملا آزادند و نمیتوان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده اند یا آرائی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود داده اند تعقیب یا توقیف کرد » نماینده ای که اینجا نظر میدهد بهیچوجه من الوجوه هیچ شخصی مثل آقای سلامتیان حق دخالت ندارد (رئیس : اجازه بدهید، تفسیر نکنید.)و به آقای رئیس ایراد وارد است که جلوی آقای سلامتیان را نمیگیرند.
رئیس- تفسیر نکنید. همانطوری که آن نماینده حق اظهار نظر دارد آقای سلامتیان و یا هر کس دیگری هم حق اظهار نظر دارد. اگر اشکالی باشد فقط در این است که توی جلسه بی نظمی میکنند. والا اظهار نظر آقای رشیدیان را کسی حق توقیف و تعقیب ندارد و اظهار نظر آقای سلامتیان هم همین است و فقط ایراد این نیست که وقتی کسی صحبت میکند آقایان توی صحبت دیگران

نپرند زیرا این بر خلاف نظام تصویب شده جلسه است.
فدائی- همین مطلب شما باعث میشود که افراد میان حرف دیگران صحبت کنند.
رئیس- بفرمائید بنشینید حالا شما خودتان هم مثل همانها شلوغ میکنید . (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس. سکوت نمایندگان).
3- رأی اعتماد به وزرای دادگستری و کار.
رئیس- اولین دستور جلسه بحث و بررسی در باره معرفی دو تن از وزرای محترمی است که جناب نخست وزیر معرفی کرده اند و به تصویب آقای بنی صدر رئیس جمهور هم رسیده است و قبلا هم اسامی آقایان را خدمتتان داده ایم که امروز باید بررسی بشود. قبلا از آقای رجائی تقاضا میکنیم که اگر توضیحی دارند بفرمایند.
رجائی (نخست وزیر) – بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدالله رب العالمین . برادران و خواهران عزیز سلام علیکم، به دنبال تغییر رویه ای که در تعیین و معرفی وزراء در همان ابتدا پیش آمد دولت به سختی گرفتار انتخاب و معرفی وزرای باقیمانده است. گرفتاری برادرمان رئیس جمهور و وضع خاصی که کابینه در جهتگیری اش برای انتخاب وزیر دارد باعث شده است که بعد از این مدت هنوز موفق به انتخاب و بخصوص به تصویب رساندن وزرای باقیمانده نشدیم. اخیراً شش نفر را برای وزارت امور خارجه خدمت برادرمان رئیس جمهور معرفی کردم که ایشان هر شش نفر را منتفی اعلان کردند که البته مستند بود به یک نوع نظرخواهی از امام که دیروز خدمت امام رسیدم و امام نسبت به همة آنها نظر منفی نداشتند ، مجدداً امروز از آن شش نفر خودم یکنفر را خدمتشان تلفن گرام کردم که امیدوارم هر چه زودتر نتیجه نظر برادرمان را بدانم که در این شرایط بیش از این ، بخصوص بدون وزیر امور خارجه نمانیم، گرچه وزیر بازرگانی هم از صحبت کمتری برخوردار نیست همچنین آموزش و پرورش و اقتصاد. من قبلا هم خدمت برادرمان ریاست مجلس عرض کردم که برای پاسخگوئی به سؤالاتی که شده آمادگی دارم و منتظرم که مجلس وقت بدهد و اگر امروز هم فرصتی باشد به سؤال آقای سلامتیان و آقای رحیمی و آقای حمیدی و آقایان اقلیتهای مذهبی آمادگی دارم. مگر اینکه مجلس باز بنا بر برنامه ای که دارد ، (عباسی فرد: سؤالات دیگری هم از جنابعالی شده است) همچنین در بارة لرستان و جناب آقای دکتر سخائی، من آمادگی دارم و مجلس هر وقت فرصت بدهد من خدمتشان میرسم و عرض جواب میکنم. برادران آقای احدی و آقای میرمحمد صادقی که برای وزارت دادگستری و کار تعیین شده اند و به تصویب آقای رئیس جمهور رسیده اند مختصری از شرح حالشان را خدمتتان تقدیم کردیم و حرف اضافه- ای ندارم و امیدوارم مورد تصویب آقایان و خانمهای نماینده قرار بگیرد.
رئیس- از آقایانی که برای مخالفت و یا موافقت اسم نویسی کرده اند دعوت بفرمائید.
منشی- کسی بعنوان مخالف ثبت نام نکرده است.
یکی از نمایندگان- نصب نشده بود.
رئیس- چرا نصب شده بود. سر ساعت هفت نصب شده بود ولی حالا آقایان بدانند که کسی که بعنوان مخالف ثبت نام نکرده است ولکین بعنوان موافق زیاد ثبت نام کرده اند. مخالف میتواند توی مجلس وقت بگیرد.
نقوی- دیروز جنابعالی قرار بود روشن بفرمائید ولی روشن نفرمودید. موافق و مخالف ابتدا به ساکن موردی ندارد. جنابعالی فرمودید اگر قرار شد اعلام میکنیم.
منشی- خوب، حالا اسم بنویسید.
رئیس- خوب، اعلام کردیم، لازم نبود که دیروز اعلام کنیم، گفتم احتمال دارد که فردا بشود، آنهم علتش این بود که نمیدانستم آقای رجائی اینجا هستند یا نه؟ بعد بودند و صبح هم اعلان کردیم و دیروز هم تذکر دادیم و اورق هم پخش شده است الان هم میتوانید اسم بنویسید. آقایانی که مخالفند بایستند چون ممکن است دستتان را نبینند و بعد اعتراض کنید.
منشی- آقای غفوری، آقای جعفری، آقای نقوی، آقای قره باغی، آقای فرض پور.
عباسی- من اخطار دارم.
رئیس- اخطارتان چیست؟ بفرمائید، این تجربه را ما داریم که معمولا این اخطارها فقط وسیله صحبت کردن است.
عباسی- دو سؤا است که مطرح میکنم و نمیخواهم زیاد وقت مجلس را بگیرم.
رئیس- بله بفرمائید، شایسته یک نماینده هم نیست که وقت مجلس  را بگیرد.
عباسی- ما دو سؤال داریم که الان عرض میکنم و از یک سؤال آن حدود سه ما میگذرد و از یک سؤال دیگر بیش از یکماه. اگر سؤالات از طریق جنابعالی و هیأت رئیسه به آقای نخست وزیر نرسیده است از شخص جنابعالی که باید مدافع حقوق حقه نمایندگان مجلس باشید شدیداً گله داریم و اگر به ایشان رسیده است و واقعاً توجه نکرده اند که حتی الان هم بعد از اینکه خود ما گفتیم ایشان قبول فرمودند از ایشان گله داریم یعنی اگر رسیده است و ایشان بی توجهی کرده اند و این مجلس و این دولت که مدعی مکتبی بودن هستیم و انشاءالله هم باید باشیم باید به این قانون اساسی که مدون این مکتب و انقلاب است بیشتر توجه داشته باشیم. والسلام.
رئیس- بسیار خوب،‌الان که ایشان فرمودند که حاضرند به سؤالات جواب بدهند.
عباسی- بلی، البته فرمودند، حالا وعده ای است.
رئیس- وعده نیست همین حالا فرمودند که پاسخ میگویند.
آیت- آقای هاشمی مطرح کنید.
صلاح ا لدین بیانی – قانون اساسی نوشته باید پاسخ بدهند. شما که مدافع قانون اساسی هستید باید اینرا توضیح بدهید.
رئیس- خیلی خوب حالا بفرمائید توضیح میدهیم . از مخالین یکی را دعوت کنید تا صحبت کنند.
منشی- آقای غفوری بفرمائید.
گلزاده غفوری- بسم الله الرحمن الرحیم، با توجه به اهمیت خاص مسأله قضا و شورایعالی قضائی آنهم در نظام اسلامی. مقصود بیان مخالفتهای سخصی خاص نیست، بخصوص که من اینجا ، قیافة برادری را که بعنوان وزیر دادگستری معرفی شده است دیدم یادم آفتاد و خاطره هائی در ذهنم آمد. بهر حال من حالا که ایشان را دیدم به یاد چندین سال پیش افتادم، بنابراین مخالفت با شخص نیست خوشبختانه در این خاطره ای هم که دارم خاطره اخلاصی از ایشان در یادم آمد، بنابراین مخالفت با شخص نیست همچنان که در نظام اسلامی اصلا شخص مطرح نیست (یکی از نمایندگان: فعلا شخص مطرح است) و هدف و آثار مطرح است که بوسیله اشخاص آن اهداف تحقق پیدا بکند. ما انتظار زیادی از دستگاه قضائی داریم و عقیده مان هم این است اگر دستگاه قضائی سالم مملکتی داشته باشد همه چیز دارد ، و لذا در مورد انتخاب افراد آنهم باید گفت که هستة اصلی معرفی نظام است. (یکی از نمایندگان: آقای هاشمی بفرمائید در مخالفت صحبت کنند) (یکی از نمایندگان: آقا بگذارید گوش کنیم) فقط انتظار من این بود که بعنوان مخالفت بحث میکنم.
غفاری- آقا ایشان که مخالف نیست حیف از وقتمان نیست؟
رئیس- آقای غفاری اجازه بدهید، آن همهمه برای چیست؟ به کلمات گوینده که کسی اعتراض نمیکند.
غفاری- مگر ما اینجا برده ایم؟
رئیس- از آقایان خواهش میکنم که وقت مجلس را ضایع نکنند (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس، سکوت نمایندگان).
غفوری- انتظار این بود که با توجه به تغییری که در قانون اساسی جدید نسبت به قانون اساسی قبل که سابقاً وزیر دادگستری عضوی از اعضای کابینه و از هیأت دولت بود و مستقمیاً توسط نخست وزیر انتخاب میشد با آن مسؤلیتها که داشت که ما میدانستیم که دستگاه قضائی چقدر تزلزل و تابع سیاستهای روز است و اینها 000 در قانون اساسی جدید خوشبختانه وزیر دادگستری بخاطر رعایت استقلال قوه قضائیه توسط شورایعالی قضائی معرفی میشود و بعد انتخاب میشود.
محمد یزدی- جناب آقای هاشمی چرا به نکته ای که آقای غفوری گفتند توجه نشد؟ ایشان میفرمایند ما چندین بار به عنوان مخالف گوش کردیم ایشان مخالفت نمیکنند یعنی در مسأله مورد بحث صحبت نمیکنند و وقت مجلس را میگیرند. به ایشان بفرمائید در موضوع مورد بحث صحبت کنند.
رئیس- شما این ایراد را مکرر به سخنرانی آقای غفوری در اکثر نطقهایشان گرفته اید دیدید که نتیجه ای نمیدهد، ایشان یک کلیاتی در ذهنشان

است و بیان میکنند و بیخود سر این مسائل وقت مجلس را نگیرید. (محمدیزدی: شما بفرمائید در موضوع صحبت کنند) همین مقدار وقت را شما دارید اضافه میگیرید. ایشان یپ صحبتشان اینطوری است و در کلیات صحبت میکنند و حاشیه میروند. بفرمائید آقای غفوری.
غفوری- چون هدف ما آقا کشمکش که نیست، هدف این است که به یک وضع بهتری برسیم و همه به هم کمک بکنیم، اصلا این جوی که 000
غفاری- ایشان بعنوان مخالف هستند؟
رئیس- آقای غفاری سکوت کنید.
غفاری- آقای هاشمی چرا دفاع میکنید.
رئیس- آقا وقت مجلس را نگیرید. شما بهتر است که به جنگ تشریف ببرید چون اینجا به درد مجلس نمیخورید. شلوغ نکنید.
غفاری- شلوغ میکنم.
رئیس- آقا شلوغ نکنید.
غفاری- شلوغ میکنم، این درست نیست باید رعایت حق بشود.
رئیس- اخطار میکنم شلوغ نکنید، آقایان وقت مجلس را نگیرید. گوینده یک چیزهائی در ذهنش است که میخواهد بترتیب بیان کند به گفته شما نمیتواند تغییر بدهد و شما دارید به مجلس ظلم میکنید.
غفاری- مگر بعضیها نماینده تر هستند.
یکی از نمایندگان- آقای هاشمی مگر هر کس هر چیزی که توی ذهنش است باید بگوید؟ باید در موضوع صحبت بکند.
رئیس- جناب آقای غفوری بفرمائید.
فرض پور- شما دفاع نمیکنید اجازه بدهید ما دفاع کنیم.
رئیس- خیلی خوب آقای فرض پور شما بفرمائید بنشینید من با بلندگو دفاع میکنم شما با آن صدای نازکتان از آنجا چه میتوانید بگوئید؟ بفرمائید بنشینید (خنده نمایندگان) بفرمائید آقای غفوری.
غفوری- پس نکته اول اینکه چون انتخاب وزیر دادگستری که رابط قوه قضائیه با قوه مجریه و قوه مقننه است. این از بدو تأسیس شورایعالی قضائی در اختیار برادران مسؤول آنجا بوده است انتظار این میرفت که این معرفی خیلی زودتر و خیلی منسجم انجام بگیرد به اعتبار اینکه بسیاری از مشکلات ما ، قوانین غلط گذشته است که میبایست در نظام جدید اینها اصلاح میشد بنابراین انتظار این بود و جهت مخالفت این است که وزیر دادگستری که الان میآید برنامه های خودش را برای تحقق بخشیدن به نظام عدالت اسلامی همراهش آورده باشد مخصوصاً در بارة سه اصل یکصد و شصت و هشت ، یکصد و هفتاد و سه ، یکصد و هفتاد و چهار ما ببینیم نظریه شورایعالی قضائی در راه تحقق بخشیدن به عدالت و حمایت و پشتیبانی از حقوق فردی و اجتماعی در چه حدود است. من اگر چنانچه وقت اجازه بدهد این سه اصل را می خانم والا اشاره می کنم که اصل یکصدوشست و هشت راجع به این مسأله است که ما بدانیم برنامه شورایعالی قضائی در تأمین عدالت قضائی حق تقدم را به چه مطالبی داده است . و با توجه به اینکه مسأله دیوان عالی000 (علیزاده: آقای هاشمی مطالب ایشان به موضوع ارتباط ندارد) اینها را بیان بکنند و ما بتوانیم نظر بدهیم راجع به اینکه بوسیله چه کسی و یا چه اندیشه ای میتوانیم نظر بدهیم.
سیدحسین موسوی- تذکر قانونی دارم.
رئیس- متشکر، بعداً بگوئی یکنفر موافق را دعوت کنید.
منشی- موافق بعدی آقای موسوی ساوجی هستند.
موحدی ساوجی- جناب آقای هاشمی الان دربارة هر دو وزیر مطرح است و باید بحث کنیم یا یکی از اینها.
رئیس- هر قدر که میتوانید، البته دو وزیر (همهمه نمایندگان).
موحدی ساوجی- آقایان خواهش میکنم سکوت را رعایت بفرمائید تا ما بتوانیم صحبت کنیم.
رئیس- هر چه میانید و هر چه که معتقدید بفرمائید، الان بحث ما در مورد هر دو وزیر است.
موحدی ساوجی- البته ضمن اینکه باید عرض کنم در تاریخ حکومتهای کشورهای جهان فکر نمیکنم سابقه داشته باشد که یک دولتی با اینهمه زیر و بم و مشکلاتی مواجه باشد. حتی در زمینه تکمیل کابینه خودش، الان مدتها از این قضیه میگذرد ولی هنوز اعضای کابینه دولت ما کامل نشده است (همهمه نمایندگان) خصوصاً در زمینه وزارت امور خارجه که خیلی اهمیت دارد.
رمضانی- این مربوط به موضوع هست؟
رئیس- آقای موحدی صبر کنید که من یک تذکری بدهم، برادران جلسه ما، اولا تشخیص خروج از موضوع بعهده فرد، فرد نمایندگان نیست، اگر این باشد این بی نظمی است. یک گوینده وقتی که صحبت میکند مطالبی را در ذهن خودش دارد که برای این مطالب مقدمه و مؤخره واستدلال دارد بنابراین یک کمی باید صبر کرد. مثلا الان ایشان سه، چهار کلمه که صحبت کرده اند شما میگوئید خارج از موضوع است و همینطور هم در مورد آقای غفوری. بگذارید قضایا یک مقدار باز بشود، و این مسؤولیت من است نه مسؤولیت شما اگر دیدید یک مقداری طول کشید و من تذکر ندادم شما تذکر بدهید و اگر هم برای مجلس دلتان میسوزد این درست خودش نقطه مخالف است چون بیشتر وقت مجلس را میگیرد. بفرمائید آقای موحدی ادامه بدهید.
موحدی ساوجی- خلاصه از باب مقدمه وقتی داشتم این مطلب را عرض میکردم منظورم این است که جناب آقای نخست وزیر یادم هست در یکی دو جلسه فرمودند علتش این است که جناب آقای رئیس جمهور فرصت کافی ندارند برای اینکه وزرائی را که من معرفی میکنم بررسی کنند و نظر بدهند ولی من دلم میخواهد که ایشان توضیح بیشتری بدهند.
رئیس- این مربوط به وزراء نیست این بحث دیگری است.
موحدی ساوجی- یعنی چه چیزی اهمیتش از این بیشتر است که 0000
رئیس- آقای موحدی این مربوط به این دو وزیر نیست شما در مورد این دو وزیر صحبت کنید.
موحدی ساوجی- بسیار خوب، چشم، و اما در ارتباط با این دو وزیر، ضمن اینکه تشکر میکنیم از اینکه لااقل در مورد این دو وزارتخانه الان میخواهند تکلیفی معین کنند . این دو برادر وزیر را که من دربارة شان از چند روز قبل که این ورقه بدست من رسید که بعد از تصویب رئیس جمهوری جناب آقای نخست وزیر به مجلس معرفی کردند آن مقدار که در بارة زندگیشان و شرح حالشان اینجا بود خواندم و بعد هم بررسیها و تحقیقاتی کردم از نظر ایمان و تقوا و آگاهی و صلاحیت تصدی این دو وزارتخانه شایستگی لازم و کامل را دارند. جناب آقای میرمحمدصادقی که من اول فکر میکردم از آن خانواده میرمحمد صادقی هستند که در اصفهان دارای سرمایه و ثروت و اینها000 هستند البته داشتن ثروت و سرمایه که عیبی نیست (یکی از نمایندگان: چرا عیب است) ولی خوب در ناز و نعمت بزرگ شدن خودش چیزی است که مگر آن ایمان ابوذر بعدش بیاید که بتواند انسان را از آن وابستگیهای به خوشی و راحتی و سرمایه و امثال آن قطع کند.
رئیس- آقای موحدی از موضوع خارج نشوید شما دارید بدتر میکنید و آقایان دوباره حق اعتراض پیدا میکنند.
موحدی ساوجی- اتفاقاً در عین مسأله است (رئیس- خیلی خوب) در بارة موافقت کردن با دو وزیر جناب آقای رفسنجانی000
رئیس- شما چکار به دیگران دارید در بارة اینها صحبت کنید. تشخیص دادید که از فلان خانواده نیست. خیلی خوب چکار دارید که مال آن خانواده نیست. خوب، مال آن خانواده ای که هست صحبت کنید.
موحدی ساوجی- عرض میشود که ایشان از یک خانواده کارگری و زحمتکش هستند و سوابق زندگیشان هم بسیار عالی و درخشان است و در سوابق مبارزاتی و تقوای ایشان جای هیچگونه بحثی نیست. ایشان سالهای سال در زندان بسر برده اند و از سال 1342 در حزب ملل اسلامی که در تاریخ 0000
یکی از نمایندگان – این مطالب را نوشته اند و توزیع کرده اند.
موحدی- بلی؟
رئیس- آقای موحدی شما جواب دیگران را ندهید، شما با من صحبت کنید.
موحدی- من لازم نیست که به شما جواب بدهم(خطاب به یکی از نمایندگان).
رئیس – آقای موحدی این چه سبکی است که شما با هر کس صحبت میکنید و جواب میدهید.
 
موحدی ساوجی- این اخلاق اسلامی نیست که هر کس بخواهد بتواند توی حرف آدم حرف بزند.
رئیس- شما آقا حرفتان را بزنید چرا اینطور میکنید؟
موحدی ساوجی- غرض این که اولین حزبی که بعد از قیام مقدس اسلامی پانزده خرداد تشکیل شد وهدفش برقرای حکومت اسلامی نه شرقی (همهمه نمایندگان) ونه غربی (زنگ رئیس- سکوت نمایندگان) در کشورایران بود این حزب ملل اسلامی بوده است و این برادر عزیز هم از همان اول این آگاهی و این در را داشته اند که به احزاب وگروههای دیگر نپیوندند و به این گروه صددرصد اسلامی پیوسته اند و بعد هم تقریباً در سنین بیست سالگی به زندان افتاده اند و محکوم به حبس ابد شده اند، و سالهای سال هم در زندان بوده اند و بعد از پیروزی انقلاب هم در بنیاد مستضعفینی که مسؤول امور شرکتها بودند بررسی که شد فردی بسیار لایق و شایسته بوده اند و حدود دویست شرکت را بعد از انقلاب بخوبی اداره کرده است. این است که از امتیازات بسیار جالب و خوبی برخوردار هستند و در مورد برادر آقای احدی که کاندیدای وزارت دادگستری هم هستند بررسیهای لازمی را که بنده کردم و از افراد موثق و معتمد پرسیدم ایشان را هم از هر جهت شایسته میبینم. والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته.
منشی- آقای مهدی جعفری بعنوان مخالف بفرمائید.
جعفری- بسم الله الرحمن الرحیم، همان ایراد و اشکال کلی که برادران دیگر هم اشاره کردند به اصل کابینه وارد است زیرا وقتی که ما میخواهیم نسبت به دولت اظهار نظر کنیم یکبار نسبت به فردفرد هست. یکبار هم نسبت به مجموع کابینه است. متأسفانه چه در مرحله قبل و چه در حالا این فرصت اظهار نظر نسبت به مجموع کابینه از ما گرفته شده است زیرا مجموعاً معرفی نشده اند که ما میبینم اگر واقعاً مثلا وزیر کار در این سمت خودشان و در وظایف و برنامه خودشان یک نقصی دارد در جای دیگری جبران بشود و چون آن مجموعه در دست نیست که ما بتوانیم اظهار نظر بکنیم که ما ببینیم آیا مجموع سیاست داخلی و خارجی و مجموع سیاست اقتصادی و اجتماعی چه چیزی هست که بتواند دردهای این کشور را درمان بکند و اینها هیچکدام هم از هم جدا نیستند ما ناچاریم روی تک تک افراد اظهار نظر بکنیم و حال آن که تک تک افراد ممکن است برای بسیاری از کارها خوب و مناسب باشند و قابل احترام و ارزش باشند، سابقه مبارزاتی تا آنجائی که من از آقای میرمحمد صادقی اطلاع دارم سابقه بسیار درخشانی دارند اما الان ما میخواهیم برای یک نفر که شایستگی وزارت کار را داشته باشند اظهار نظر بکنیم و این همانطور ه در برنامه قبل هم من عرض کردم افراد را یا از روی سابقه شان میشناسند که ببینند قبلا چگونه کار کرده اند یا به تناسب برنامه اش ارائه میدهند. برنامه که متأسفانه نه آنوقت که یک چیز مختصری بعنوان برنامه بود میشد بعنوان برنامه رویش حساب کرد و نه حالا که اصلا برنامه نداده اند و شرح حالی هم که ارائه داده اند بنده از آقای میرمحمد صادقی اطلاع داشته و برادرمان آقای احدی را اصلا نمیشناختم ولی از هیچکدام از این دو شرح حال را نمیشود تشخیص داد که این برادران برای وزارت کار و وزارت دادگستری متناسب هستند یا نه ، بنابراین باید یک برنامه ارائه بدهند که ما برای این دو شغل و این دو وظیفه چه برنامه ای داریم و چون این برنامه ارائه نشده است و بعد هم همانطور که عرض کردم بسیاری از مسائل کل کشور چه در ارتباط با این جنگ و چه در ارتباط با سیاست خارجی و داخلی و فرهنگی مانده است و آموزش و پرورش هم الان وزیر ندارد و برادرمان آقای رجائی اطلاع دارند که چقدر مراجعات میشود و اشکالاتی که در سراسر کشور پیش میآید فرع بر نداشتن مسؤولین و یا ندانم کاریها بعضی از مسؤولین و یا سایر مسائل است. وزارت بازرگانی هم همینطور است ماالان برای این زمستان آینده وسال آینده مان چه فکری کرده- ایم ، لذا بنده نه میتوانم در مجموع اظهار نظر بکنم و نه میتوانم روی برنامه اظهار نظر بکنم. از این جهت بنده نسبت به شخص آقایان از نظر فردی کمال احترام را نسبت به آنها دارم و آنها را اشخاصی بسیار شایسته از نظر سابقه سیاسی و اجتماعی میدانم اما از نظر شایستگی آنها برای وزارت تردید دارم و اطلاع ندارم و لذا هیچ قضاوتی بنده نمیتوانم بکنم و بطور کلی 000
یکی از نمایندگان- پس شما مخالف نیستید.
جعفری – عرض کردم، چرا من با این نوع معرفی مخالفم، برادران ! این روش درستی نیست که شما بخواهید حتماً به طرف فحش بدهند تا بگوئید مخالف باشد . خوب، بالاخره من از جنبه دیگری عرض میکنم، عرض کردم از نظر فردی کمال احترام را دارم و به برادرم آقای رجائی هم داشته ام ولی نسبت به برنامه ایراد کلی دارم، انتقاد دارم، این طری معرفی کردن وزیر نیست. آقای بنی صدر هم در روزنامه انقلاب اسلامی نوشته بود که من از کمی وقتم نیست، از بی وقتیم نیست بلکه کسانی را معرفی میکنند که اصلا من نمیشناسم یا خای نخواسته توی سابقه شان یک نامه چیزی درمیآید . چرا برادرمان آقای رجائی نیایند. افراد با سابقه درست را معرفی بکنند. هر چه زودتر هم معرفی بکنند یا وقتی هم بگذارند اگر ایشان (همهمه نمایندگان) سه روز چهار روز بعد نظرات خودشانرا ندادند و تصویب نکردند آنوقت با مردم، با مجلس در میان بگذارند تا ما هم تکلیف خودمانرا بدانیم. بنابراین من با مجموع برنامه واین دو برادر برای این دو وزارتخانه مخالفم.
رئیس- بسیار خوب.
قاسمی- آقای هاشمی برای یک لحظه اجازه بدهید.
رئیس- خیر، نمیشود. شما همیشه بدون اجازه هم از این یک لحظه ها میگیرید. موافق بعدی را دعوت کنید.
منشی- آقای هراتی بفرمائید.
هراتی- بسم الله الرحمن الرحیم، انگیزه من در موافقت با وزیر محترم کار ناشی از مسوولیتم در کمیسیون کار و امور اجتماعی است و شناخت نسبی که از مشکلات برادران کارگر و مسؤولان وزارت کار بدست آورده ام سخن میگویم. برادرمان اشاره ای داشتند که وزیر محترم کار برنامه ندارد. در حالی که اگر در کل برنامه دولت آقای رجائی ملاحظه میکردند میدیدند که وزارت کار برنامه دارد. صفحة 25 سه سطر مانده به آخر در مورد کارگران.
الف- اصلاح انقلابی قانون بیمه های اجتماعی کارگران .
ب- سهیم کردن کارگران و کارکنان در سرمایه ، سود و مدیریت مؤسسات تولیدی.
ج- کمک به ایجاد و تقویت شوراهای اسلامی اصیل در کارخانجات و مؤسسات کارگری برای شرکت فعال کارکنان در امور واحدهای تولیدی.
اتفاقاً مشکل اساسی و درد بزرگ وزارت کار و امور اجتماعی که بیمه های اجتماعی نیز ضمیمه- اش هست پیرامون همین سه مسأله موج میزند یعنی مسألة اول بیمه های اجتماعی، مسألة دوم شرکت کارگران در سود کارخانجات ، در مدیریت وقسمت سوم که مسألة حساسی است مسألة شوراها است. ما میدانیم قانون بیمه های اجتماعی گذشته که قانون شاهانه ای بود و متأسفانه هنوز دارد اجرا میشود مشکلات بسیار زیادی در رابطه با ایجاد کار واشتغال بوجود آورده بود که من تعدادی از آن مشکلات را میخوانم چون جزو برنامه ایشان است که اصلاح انقلابی بشود و بعد توضیح میدهم که این اصلاح انقلابی را هم قانون اساسی پیش بینی کرده است. این قانون اساسی، این بیمه های اجتماعی که هنوز هم متأسفانه حاکم است و مبلغ دریافتیش خیلی در سطح بالا است این مشکلات را بوجود آورده است:
1- نپذیرفتن هیچگونه کارگر جدید در هیچیک از کارگاهها.
2- سعی در تقلیل کارگران خود به هر بهانه و حیله ممکن.
3- نپذیرفتن دانش آموزان در ایام تعطیلات در رابطه در حداقل دستمزد و بیمه.
4- ایجاد بیکاری و مفاسدی که از آن بوجود میآید کم نمیباشد.
5- بالا رفتن سطح دستمزدها بالاجبار و سوءاستفاده کارگاهها به همین بهانه.
6- ایجاد تورم و تزلزل در نرخها بدون ضابطه صحیح اقتصادی.
7- اختلاف بین استادکار و کارگر بطور شدید و از بین رفتن رابطه معلم و متعلم با ضوابط اسلامی.
8- متلاشی شدن ضوابط اخلاقی اسلام و تکیه استاد کار و کارگر روی مادیات .
9- بهانه دادن به ضد انقلاب جهت تبلیغ و ضربه زدن از درون بطور منافقانه به انقلاب.
10- بی رغبتی کامل استادان به توسعه کارگاههای خود در سطح وسیع و حتی تهدید به تعطیل.

11- مختل شدن ساختن و قس علیهذا که موارد زیادی هست و من مختصریش را اشاره کردم. بنابراین با توجه به اینکه ایشان در این برنامه وعده دادند که قانون بیمه های اجتماعی با یک طرح انقلابی بیاید، اصولا آن طرح انقلابی که بخواهد بیاید و در مجلس مطرح بشود انشاءالله راهگشای این مشکلات خواهد بود. من یک اشاره ای ساده بکنم در همین تهران حدود 250 هزار دکان و مغازه و کارگاه داریم که اگر این بیمه ها بصورت عادلانه مطرح بشود میتواند هر کدامشان لااقل یکنفر را بپذیرند 250 هزار نفر میتوانند به اشتغال مشغول بشوند. این در مرحله اول و البته با توجه به اینکه در برنامه ابتدائی آقای رجائی این مسأله مطرح بود، «تلاش در تحقیق کامل دولت با معیارهای قانون اساسی» و اتفاقاً اصل 29 قانون اساسی  بیمه را آمده یک شمول عام و همگانی داده و انشاءالله این مجلس که ماده تاریخیش مظهر عدل علی است. علی گونه عمل خواهد کرد همانگونه که حضرت علی علیه السلام وقتی به آن پیرمرد نابینای نصرانی رسید که گدائی میکرد با تعجب و شگفتی پرسید چرا گدائی میکند؟ عرض کردند که با علی این شخص قبلا یک فرد کارگری بوده و حالا نابینا شده است و نمیتواند کار بکند حضرت فرمود برخیز و او را برد و مرتب از بیت المال زندگیش را تأمین کرد و این بیمه های اجتماعی با این طرح انقلابی در این بعد وسیع انشاءالله مجری خواهد بود.      در قسمت دوم، کوشش در جهت سهیم کردن کارگران و کارکنان در سرمایه و سود و مدیریت دولتی و خوب، این مسأله سهیم شدن کارگران در سرمایه کارخانجات. از مسائل اساسی است و در رابطه با این جریان که بسیاری از کارگران آمده اند به این شکل اعتراض دارند که ما نقشی در خود کارخانه نداریم ولی امیدوار هستیم که انشاءالله باز چون دولت به قانون اساسی معتقد و انشاءالله مجری خواهد بود با پیاده شدن اصل 49 قانون اساسی و توزیع عادلانه ثروت و بررسی و ایجاد یک دادگاهی که قانون از کجا آورده ای آنرا در مورد مدیران و مالکین کارخانه پیاده بکنند. این برنامه هم انشاءالله اینچنین توسعه پیدا بکند.       اما در مورد لغو سود ویژه، البته سود ویژه یک برنامه ای بود که لغو شد و شورای انقلاب000
رئیس- این بحث مربوط به 0000
هراتی- عنایت بفرمائید، عرض میکنم آقایان اجازه بفرمائید، سهیم کردن کارگران و کارکنان در سرمایه و سود ، بسیاری از کارگران آمده اند اعتراض میکنند که ما سود ویژه نمیخواهیم ، میدانیم که این یک قانون امپریالیستی بود که تحمیل شده بود میخواستند برای جلوگیری از طغیان کارگران این برنامه پیاده بشود و مخصوصاً این پول را هم در نزدیک سال نو و فصل بهار و عید میدادند. بخاطر اینکه مخارج زندگی میرفت بالا که اینها را به این وسیله قانع کنند. حالا اینجا قول داده که یک برنامه ای در این زمینه پیاده بشود. ما میدانیم در این مورد اصل محتوا است و شکل مسأله ای نیست. برای اینکه ما بسیاری از حقایق اسلامی را هم داریم که پیغمبر (ص) با شکلش مبارزه نکرد اما محتوایش را تغییر داد. این برنامه را میشود، برنامه بهره وری قرار داد که کارگر احساس کند در تولید این کار حالا نقشی دارد در تولید این کار سودی عایدش میشود و با سوز دل و عشق و علاقه فراوانتر کار میکند. اما مدیریت مؤسسات دولتی ، در آغاز انقلاب یک سری مدیرانی در کارخانجات گذاشته شدند. این مدیران خوب یک سریشان افراد متخصصی بودند به اصطلاح و یک عده ایشان از فرنگ برگشته ها بودند. بسیاری از کارگران مینالند از این مدیران که هیچگونه احساس درد و مسؤولیتی نمیکنند و با یک سری حقوقهای کلان و بادآورده دارند همچنان بر کرسی مدیریت حکم میرانند. این مسأله موجب شده است که تولیدمان در سال 1358 نسبت به تولیدمان در سال 1356 هشتاد درصد کاهش پیدا کند. و این کاهش ناشی از مدیران غیرمسؤول است و انشاءالله با این برنامه کارگران بتوانند در مدیریت نقش داشته باشند و این مشکل را هم حل خواهند کرد. اما قسمت آخر مسأله شوراها ، مسأله شوراها000
محمد یزدی- آقای هاشمی تشریح برنامه دولت0000
رئیس- اتفاقاً درست موضوع است یعنی برنامه000
محمد یزدی- تشریح برنامه دولت موضوع موافقت با وزیر و صلاحیت وزیر است؟
رئیس- بلی، برنامه دولت مطرح است0000
محمد یزدی- من از شما تعجب میکنم0000
رئیس- آقای یزدی من گفتم بگذارید خود من فضاوت کنم.
محمد یزدی- وقتی شما تشخیص میدهید00
رئیس- اجازه بدهید و ببینید که من تشخیص میدهم یا نه؟ اگر دیدید که دادم آنوقت میفهمید که وقت مجلس را بیخود گرفته اید. بحث در برنامه دولت است وزیر کار معرفی شده است و ایشان دارند در برنامه وزارت کار صحبت میکنند.
محمد یزدی- صحبت در برنامه نیست، صحبت در مخالفت وزیر است.
رئیس- خیر.
محمد یزدی- صلاحیت وزیر مورد بحث است.
رئیس- خیر، برنامه هم هست.
محمد یزدی- مخالفت و موافقت، صلاحیت وزیر مورد بحث است.
رئیس- شما میگوئید.
محمد یزدی- همه برنامه را خوانده اید.
رئیس- چه کسی به شما گفته است؟ بحث در رنامه وزیر هم است (زنگ رئیس) آقایان وقت جلسه را نگیرید. این آقای یزدی همیشه بی اجازه صحبت میکنند و عصبانی هم میشوند.
محمد یزدی- شما فرمودید حرف نزنید.
رئیس- آقای هراتی بفرمائید.
هراتی- قسمت سوم مسأله شوراها است که از مشکلترین مسائل در درون کارخانجات است. شوراهای کارگری هنوز تحقق پیدا نکرده است، دولت موقت یک برنامه ای داد بعد از آن وزیر کار قبلی یک برنامه ای داد ولی این برنامه اجرا نشد و تمامی کارگران با این شکل شورا مخالف هستند یعنی مشکلات ناشی از شورا در دو قسمت است. یک عده ای به مدیریت محض معتقدند و یک عده ای به حاکمیت مطلق شورای، در حالی که اینجا چون شوراهای اسلامی اصیل قید شده است ما امیدواریم که ضمن احترام به شوراها هم مدیریت حفظ بشود و هم مدیریت و شورا در کنار هم بتوانند یک برنامه منسجم و دقیقی داشته باشند. و اما در مورد شخصیت ایشان همین بس که ایشان مکتبی بودن را با تخصص جمع کرده اند و امید داریم که انشاءالله با این دو بال در وزارت کار و امور اجتماعی مثمرثمر باشند و بتوانند نقش ارزنده و سازنده خودشان را ایفاء کنند.
رئیس- مخالف.
منشی- آقای نقوی.
رئیس- آقای نقوی بعنوان مخالف بفرمائید.
مصطفی تبریزی – من یک سؤال کوتاه دارم.
رئیس- بنویسید بفرستید (مصطفی تبریزی : برنامه این وزراء همان برنامه ای است که قبلا داده شده است؟) این سؤال را آقای سیدین هم کرده اند و ممکن است دیگران هم چنین سؤالی داشته باشند. سؤال این است که برنامه را قبلا وزرای دیگر داده اند وایشان که آمده اند آیا برنامه شان هم همانست؟ من جوابم این است که اگر ایشان غیر از آن برنامه داشتند بایستی امروز میآوردند آن برنامه ای که بوده قبول کرده اند که آمده اند و برنامه جدیدی نیاورده اند. آقای نقوی بفرمائید.
نقوی- عرض کنم من همانطور که اول تذکر دادم خواهشم این بودکه شما این برنامه را طبق ماده 59 آئین نامه دیروز باید به مجلس میفرمودید و نفرمودید. در ثانی با توجه به دفاعیات خوبی که آقایان موافقین کردند فکر میکنم مطلب روشن است و دیگر احتیاج به مخالفت ما نیست.
رئیس- متشکر، اما من جواب اعتراضی که آقای نقوی دارند بدهم چون دیگران هم این اعتراض را ممکن است داشته باشند. آئین نامه میگوید که بعد از انکه دولت وزرایش را معین و معرفی کرد. در اولین فرصت ممکن باید رئیس جلسه را تشکیل بدهد و من با مذاکره با آقای رجائی و بررسی بقیه جوانب اولین فرصت را امروز دیدم و چون دیروز روشن نبود که امروز این فرصت تأمین میشود فقط مطر کردم که ذهن آقایان آماده باشد بعد که با آقای رجائی صحبت کردم ایشان آمادگی آمدن داشتند در اولین فرصت یعنی امروز تشکیل دادم و درست مطابق با آئین نامه است.     موافق بعدی صحبت کند.

منشی – آقای هاشمیان .
سیدحسین موسوی تبریزی- بنده یک تذکر دارم.
رئیس- تذکرتانرا بنویسید بفرستید من اگر دیدم تذکر بجائی است میخوانم.
رئیس- آقای حسین هاشمیان.
هاشمیان- بسم الله الرحمن الرحیم، بنده راجع به آقای میرمحمد صادقی مطلبی را عرض میکنم و آن این است که پست حساسی بود که بعضی از مسؤولین شناسائی مسؤول ومتعهدی که این پست را بعهده بگیرد منجمله بعهده بنده گذاشتند و من برای این کار و برای شناسائی یک متعهد و مسؤول به اصفهان مسافرت کردم و با تمامی مسؤولینی که در اصفهان بودند و هستند یا هنوز مسؤولند در خود اصفهان و یا در سایر شهرهای ایران و کسانی که مبارزات اصفهان را رهبری میکردند با همه این آقایان بنده ملاقات کردم برای شناسائی آن فرد و عجیب آنکه به اتفاق آراء نسبت به آقای میرمحمد صادقی همه و همه نظر خوبی داشتند و روی دو ویژگی ایشان مخصوصاً تکیه میکردند . یکی کاردانی آقای میرمحمد صادقی و دوم انقلابی بودن و مکتبی بودن ایشان و همان شناسائی برای بنده کافی است که در این مجلس محترم بنده به ایشان رأی موافق خواهم داد.
رئیس- متشکر ، آقای قره باغی بعنوان مخالف بفرمائید.
قره باغی- بسم الله الرحمن الرحیم، مخالفت من به علت دو اشکالی است که در نامه برادر نخست وزیر می بینم و این اشکال برمیگردد به اصل 133 قانون اساسی و 160 قانون اساسی که در آنجا هست که «وزراء بعد ازتصویب رئیس جمهوربه مجلس معرفی میشوند» واین اشکال را من در هیأت وزیران، درکابینه ای که اول معرفی فرمودند اشاره کردم . ایشان در نامه اینطور فرموده اند که:
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی.
بدینوسیله برادران محمد حسین میرمحمد صادقی وزیر کار، ابراهیم احدی وزیر دادگستری که مورد تصویب آقای رئیس جمهور قرار گرفته اند آماده معرفی میباشند.
این تصویبنامه ریاست جمهور باید منضم به این نامه مجلس بیاید که فردا اگر ریاست جمهور گفتند که من تصویب نکرده ام، بگوئیم این نامه شما است یا اگر کسی از نظر قانونی پرسید از کجا میدانی که رئیس جمهور تصویب کرده اند بگوئیم این مدرک، لذا این اعتراض را به برادر عزیزم دارم البته مسلماً ایشان به تصویب رسانیده اند لکن مسأله این است که ما باید مدرک کتبی در دست داشته باشیم. اگر به مجلس آمده باشد باید منضم به این دو برگ به ما هم میرسید تا این اشکال را نمیکردیم. و هکذا، مسألة دیگر مطابق اصل 160 قانون اساسی «وزیر دادگستری به معرفی شورای عالی قضائی از بین چند نفر که به نخست وزیر معرفی میشود انتخاب میگردد». بنابراین معرفی نامه شورای عالی قضائی که برادر ابراهیم احدی از میان آن چند نفر انتخاب شده اند. باید باشد تا ما بدانیم که ایشان از طرف شورای عالی قضائی به نخست وزیر معرفی شده است. اشکال دوم باز به نامه برمیگردد. نامه نوشته شده است که این دو برادر آماده معرفی هستند یعنی من فعلا معرفی نمیکنم اما آماده هستند. خوب، معرفی خواهم کرد. این معنایش این است. صحیح آن این بود که کلمه آماده را برمیداشتند و میباشد را هم به میشوند تبدیل میکردند. بدینوسیله برادران احدی و میرمحمد صادقی که مورد تصویب آقای رئیس جمهور قرار گرفته اند معرفی میشوند. اینکه از نظر ادبیات ایشان اصل ادبیات هستند من نباید به ایشان اشکال میکردم اما از نظر من اشکال به نامه وارد است و باید نامه اصلاح بشود یعنی نتیجه این دو اشکال این میشود که این معرفی نامه از نظر کمبود دو ورقه و اشکال متن که معرفی نامه نیست، این اعلام آمادگی است و باید اصلاح گردد.       اشکال دیگر من راجع به شخص دو برادر است البته با ایشان آشنائی ندارم ولی چند نفر از برادران آنها را تأیید کرده اند و این برای ما کفایت میکند چون به آنهائی که شهادت میدهند اعتماد داریم بنابراین از نظر شرع اشکالی ندارند، از نظر برنامه البته برنامه ندارند، برنامه دولت برنامه این دو برادر نمیتواند باشد برای اینکه اگر بنا باشد یک هیأت وزیران، هیأت وزیرانی در یک برهه از زمان برنامه ای داشته باشند آنوقت بعداً هر چقدر که وزیر رود و وزرای دیگر بیایند برنامه اول برنامه اینها هم حساب بشود، این معلوم نیست، علاوه بر این ، این برنامه به وزرات دادگستری مربوط نبود، مربوط به وزرای دیگر بود علی ایحال اگر بنا باشد میزان برنامه قانون اساسی باشد که در نزد من بحق این باشد باید اینها اکثراً به رجزخوانی اشبه است تا به برنامه بنابراین به اعتقاد من برنامه دارند  اشکالی هم ندارند. اما اگر بنا این باشد که هر وزیر برای خودش یک طرح درازمدت یا کوتاه مدت بنام برنامه ترسیم بکند و به مجلس ارائه بدهد هیچکدامشان برنامه ندارند.
رئیس- موافق بعدی صحبت کند.
منشی- آقای شجونی.
رئیس- آقای شجونی بعنوان موافق بفرمائید.
عده ای از نمایندگان- آقای هاشمی برای کفایت مذاکرات رأی بگیرید.
رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات آمده است ولی آئین نامه در اصل کابینه، صحبت ده نفر را تصریح دارد و هیچ دلیل و قیدی هم نداریم که نسبت به دو نفر وزیر بتوانیم این را نداشته باشیم. انشاءالله در آئین نامه جدید این مسأله روشن میشود. آقای شجونی بفرمائید.
شجونی- بسم الله الرحمن الرحیم، بدون ذکر مقدمه اشخاص را یا از سابقه کارشان میشود شناخت یا از عملکردشان که در جامعه چه سابقه سیاسی و اجتماعی دارند. اما برنامه ای که آقایان مدعی هستند. این نمیشود قبلا یک نفری، یک کتابی بنویسد که من میخواهم اینکار را بکنم، این کاره ام بعد این کتاب یا این صفحه مورد مطالعه قرار بگیرد، پخش بشود. معلوم بشود که این میتواند . بنده آقای میرمحمد صادقی را از بیست سالگیشان ، پشت میله ها میشناسم و چون جزو هیأت منتخب امام در بررسی و عملکرد بنیاد مستضعفان هستند متجاوز از هزار پرونده شکایت از عملکرد سرپرستهای بنیاد رسیده ولی کوچکترین برگی علیه ایشان نرسیده است و شخصی که مبارزاتشان معلوم است، نوشته شده است و بنده مبارزات ایشان را لمس کرده ام وکسی که شاید متجاوز از دویست کارخانه زیر نظرشان هست و عملکردشان بالنسبه به کارخانجاتی که دست دولت بوده بسیار بالا وعالی بوده است و بنده اگر آن فرض آقای موحدی ساوجی را حتم تلقی هم بکنم که با خاندان ثروتمند چنین و چنانند، خودشان دو اطاق دارند و تمام زندگیش ده هزار تومان نمی ارزد. اما آقای احدی را بنده از بچگی میشناسم نه از بیست سالگی (همهمه نمایندگان) نمایندگان ما را اذیت میکنند و اگر آقای احدی یک عیب کلی داشته باشند همین است که آقایان فهمیده اند که ایشان خواهرزاده بنده است (خنده نمایندگان) بهرحال، عرض کردم از بچگی متعبد بودند و دوستان ما میشناسند که بنده هیچ حب و بغضی نداشته ام و یک آزاده ای هستم و با خیلیها که از ایشان به من نزدیکتر بوده اند و هستند قطع رابطه کردم به واسطه مکتبی نبودنشان.
یکی از نمایندگان- فرزند حلال زاده به دائیش رفته است (خنده نمایندگان) .
شجونی- بلی، به دائیش رفته، حلال زاده است. ایشان از کودکی متعبد اهل استعداد و اهل مطالعه بوده اند ، کتابهائی که مربوط به طلاب و فقه و فقاهت است خوانده اند و خوب درک کرده اند و میفهمند. و اعلامیه ای که اولین امضاء را ایشان در دادگستری داشتند و برایشان خیلی گران تمام شد که واقعاً در آن شرایط بنده را هم به تعجب واداشت و فهمیدم که در مبارزه از من هم جلوترند. بهر حال مسائل دیگری هم وجود دارد که انشاءالله امیدواریم در عملکردشان خدمت عظیمی به این مملکت بکنندو آبرو وحیثیت و سربلندی فراوانی برای انقلاب ما ببار بیاورند. چون آقایان وکلاء خیلی شلوغ میکنند. بیش از این عرضی ندارم.
منشی- آقای فرض پور.
رئیس- آخرین نفر است؟
منشی- بلی، آخرین مخالفند بعدش هم آخرین موافق صحبت میکنند.
فرض پور- بسم الله الرحمن الرحیم، من بیشتر صحبتم با جناب وزیر معرفی شده دادگستری است. قبل از اینکه مطالبم را آغاز بکنم یک نکته را باید عرض بکنم و آن این است که ممکن است آقایان بفرمایند که وزیر دادگستری فقط رابط است. بنابراین کارها را شورایعالی قضائی انجام میدهد ولی این نقطه نیز قابل ذکر است که ما تنها وسیله ای که داریم و بدان وسیله میتوانیم با برنامه های شورایعالی قضائی در ارتباط باشیم، شخص جناب وزیر دادگستری است لذا ما بایستی برنامه کار را از ایشان بخواهیم. همانطوریکه استحضار دارید. قوة قضائیه ما بدون اغراق باید عرض بکنم که در حال حاضر بکلی فلج و متلاشی

است و من با آگاهی کافی و کاملی که در مورد قوة قضائیه، نحوه کار دادگاههای انقلاب و دادگاههای دادگستری دارم، عرض میکنم بزرگترین مشکلی که در سر راه جناب وزیر دادگستری وجود دارد، موضوع تعداد مراجع تصمیم گیری است. الان ما مراجع بسیاری داریم که بطور خودسرانه عمل میکنند و اصلا موارد صلاحیتها را در نظر نمیگیرند ، اگر سرقت هست در دادگاه انقلاب که اصلا ارتباطی به آن ندارد، محاکمه میشود و یا مراجع دیگری مثل دایره امر بمعروف و نهی از منکر بدون اینکه مخالفتی با نفس وجودیش داشته باشیم، فقط از نظر کار عرض میکنم.
رئیس- البته مربوط به این بحث باشد.
فرض پور- مربوط به همین بحث هم هست، وجود دارد، ایشان بایستی بفرمایند چه برنامه ای برای از بین بردن مراجع تعدد تصمیم گیری دارند با توجه به این اصل از اصول قانون اساسی که مرجع رسمی تظلمات وشکایات قوه قضائیه است.
سیدحسین موسوی تبریزی – همه اینها مربوط به شورایعالی قضائی است.
رئیس- بله بگذارید خودشان بگویند.
فرض پور- بله اجازه بفرمائید عرض کردم قبل از اینکه شما این پاسخ را بفرمائید من آنرا بصورت سؤال گفتم و بعد خودم پاسخ دادم چون ما تنها وسیلة ارتباط با شورایعالی قضائی، شخص وزیر دادگستری هستند، بنابراین ما ناچار هستیم برنامه های شورای عالی قضائی را از جناب وزیر دادگستری بخواهیم چون ما نمیتوانیم رئیس دیوان عالی کشور را بیاوریم اینجا و بگوئیم شما تشریف بیاورید و برنامه های خودتان را به ما ارائه بدهید ما نمیتوانیم اینکاررا بکنیم ، وزیر دادگستری هستند که بر طبق اصل 160 قانون اساسی، مسؤولیت کلیه مسائل مربوط به روابط قوای سه گانه قضائیه، مقننه و مجریه را بعهده دارد، موضوع دوم بطور کلی استقلال قوه قضائیه است، و استقلال قوه قضائیه را از استقلال قضات ناشی میشود در درجه اول ، قضات ما الان فاقد استقلال هستند، در بسیاری از شهرها من سراغ دارم که بینهایت به حریم قضات تجاوز شده است، اهانت شده است و بگذریم از این حتی بوسیله برادران قوه مجریه مورد ضرب وشتم نیز قرار گرفته اند. اینرا هم عرض بکنم خدمتتان که آقای هراتی که در مورد وزیر کار صحبت میکردند برنامه های ایشان را گفتند حالا تا آقای وزیر دادگستری برنامه ندارند من ناچارم این را اشاره بکنم، یا برنامه- شان را بیاورند اینجا ارائه بدهند ما روی آن تأکید بکنیم مخالفتها و موافقتمان را یا چون ندارند من ناچارم بعنوان یک فرد و نیز بعنوان یک نماینده در درجه اول و بعد بعنوان قاضی دادگستری که آگاه به کار دادگستری هستم اینجا عرض بکنم این وظیفه قانونی بنده است، در مورد اعتبار احکام قضائی الان بسیاری از احکام دادگستری صادر میشود ولی قوة اجرائیه یعنی انتظامی، قوای انتظامی قادر به اجرای آن نیستند بنابراین الان بسیاری از احکام قضائی ما فاقد اعتبار اجرائی است هیچگونه اعتباری ندارد و این به کار دادگاههای دادگستری لطمه میزند در این مورد چه کاری بایستی بکنند و چه برنامه ای دارند و نیز در مورد ادغام دادگاههای انقلاب و دادگاههای دادگستری این بایستی به چه نحوی صورت بگیرد، کیفیت اجرای ادغام چگونه است؟ موضوع بسیار مهمی است مواردی که تداخل صلاحیتها پیش میآید، کارهائی که نبایستی بوسیله دادگاه انقلاب صورت بگیرد و میگیرد و یا بر عکس سایر مراجع، بنابراین کل عرایض بنده این است که در مورد حفظ حرمت قضات و با اعتبار ساختن و معتبر کردن احکام و دادگستری و خلاصه اجرای بعضی از اصول مهم قانون اساسی بویژه اصل یکصد و شصت وهشتم در مورد جرائم سیاسی ومجرمین سیاسی و نیز اصول یکصد و هفتادو سوم در مورد تشکیل دیوان عدالت اداری و اصل یکصد وهفتاد و چهارم در مورد سازمان بازرسی کل کشور برنامه جناب وزیر دادگستری که مسلماً بایستی از طرف شورای عالی قضائی تدوین بشود اینها چگونه است تا ما بتوانیم به ایشان رأی بدهیم و درعیر اینصورت برای اینکه ایشان فاقد این برنامه ها هستند، بنده بعنوان یک نماینده، مخالف معرفی ایشان هستم . خیلی متشکرم.
منشی- آقای بجنوردی آخرین موافق.
بجنوردی- بسم الله الرحمن الرحیم، من در مورد برادر احدی چون نمیشناسم ، اظهار نظری ندارم ولی در مورد برادر میرمحمد صادقی بعلت سوابق طولانی که با ایشان داشتم مطالبی را بعرض میرسانم. در مورد کاردانی ایشان همین اندازه بس که قریب 200 شرکت که تحت اداره و مدیریت ایشان است مشکلات زیادی روبرو بوده است . چرا که ما به بخش خصوصی و حتی بخش دولتی وامهای ویژه ای میدهیم مثلا ما در اصفهان قریب به سیصد میلیون تومان کمک کردیم به صنایع ولی صنایع وابسته به بنیاد. یعنی این دویست شرکتی که آقای میرمحمد صادقی اداره میکرد بدون کمک بود، یعنی این غیر قابل تصور است برای یک مدیریت که بدون کمک در شرایط انقلاب، در شرایط محاصره اقصادی در شرایطی که ضد انقلاب مشغول کارشکنی از داخل کارخانجات بود و غیره، شخصی بتواند ، دویست شرکت را اداره بکند که یکی از آن شرکتها مثلا زمزم است که خود زمزم 12 کارخانه دارد. خیلی مهم است یعنی از وزارت صنایع و معادن خیلی مهمتر است وسیع است و این بدون کمک بانکها و دولت بود و حتی من مطلع هستم از بعضی جنبه ها کارشکنیهائی بود که با وجود این ، این مدیریت بطور صحیحی انجام میگرفت، بطوری که در کارخانجات وابسته به بنیاد اعتصاب انجام نمیگرفت ، تولید بود، کارخانه نمی خوابید و این تنها چیزی بود که در دوران انقلاب ما میخواستیم از لحاظ سوابق نوشته شده است، من هفت ، هشت سالی در زندان در خدمت ایشان بودم و در یک اطاق زندگی میکردیم سالها در زندان و من میدانم که ایشان چقدر متدین هستند، چقدر متعهد هستند و امیدوارم که در این پست جدید بتوانند خدمات ارزنده ای به برادران کارگرمان بکنند، والسلام.
رئیس- مخالفین و موافقین صحبت کردند ، بعضی از آقایان سؤال میکنند در مورد این تابلو که گاهی زیر 180 میآید، من ضمن تشکر از برادرانمان که با نظم این جهت را مراعات میکنند، جلسه بهم نمیخورد چون معمولا این تابلو پنج شش نفر کم نشان میدهد حالا گفته ایم که آنرا درست بکنند، ببینیم اشکال کجاست یا بعضی از آقایان روی صندلیهایشان نمی نشینند، یا گاهی نیم خیزند یا گاهی ایستاده اند یا آن گوینده هم صحبت میکند بهرحال آقایان مواظب باشید که این تابلو همیشه تعداد را نشان بدهد.
عبدخدائی- من اسمم را نوشتم بعنوان مخالف.
رئیس- وقت دیگر ندارید.
عبدخدائی- سؤال در رابطه با دادگستری و ارتباط با اسلام است، اجازه بدهید بخوانم.
رئیس- اجازه بدهید هر چه هم هست، سؤال را بدهید آقای رجائی، جواب بدهند. کتبی بدهید سؤالتان را ، آئین نامه را رعایت کنید، نوشته است پنج نفر مخالف، پنج نفر موافق صحبت کنند و صحبت کردند ، جناب آقای رجائی شما اگر صحبت اضافه ای دارید، بفرمائید.
دکتر سحابی- من قانع نشدم. این جواب کافی نیست که شما میفرمائید.
رئیس- آقای دکتر سحابی هم اعتراضشان همین بود که دیگران کردند که این برنامه مال وزرای قبلی بوده است  و وزیرهای جدید برنامه نیاورده اند و آقای رجائی راجع به این جواب بدهند.
رجائی(نخست وزیر)- بسم الله الرحمن الرحیم ، عرض کنم که برخی از اشکالات کاملا وارد بود آنچه که به عملکرد من مربوط میشد ، فقط بگویم که واقعاً مسأله تعیین وزراء تا حدود زیادی با اشکال مواجه است. مسأله شناخت قانون اساسی بعلت اینکه برای اولین بار اجرا میشود با اشکال مواجه است. مسأله تعیین حدود اختیارات با اشکال مواجه است، من همه را قبول میکنم، واقعاً همینطور است ، در مورد تصویب من الان اعلام میکنم که بهیچوجه تا این تاریخ هیچ نامه کتبی از طرف رئیس جمهور برای نخست وزیر نوشته نشده است. منهم البته اصرار نکردم، همینقدر که ایشان عموماً تلفنی و شاید یک مورد حضوری بوده به من اعلام کرده اند که موافق هستند منهم بر همان اساس معرفی کرده ام و فکر نمیکنم این مشکلی باشد اگر ضرورت دارد من از ایشان میخواهم که کتباً بنویسند و آنرا به مجلس ارائه بدهند. مطلب دوم اینکه این تصویب نامه باید ضمیمة این نامه باشد در قانون نیست، اگر مجلس بخواهد، مسأله ای هم نیست، حالا روی این خیلی وقت نگذاریم اگر مجلس بخواهد تصویب نامه را من ضمیمة معرفی نامه میکنم. در مورد کلماتی که آنجا بکار رفته است من البته نه ادیبم و نه رشته ام اصلا ادبیات است، اعتراف میکنم ممکن است اشکالاتی هم داشته است من برعکس اگر چیزی هم خوانده ام در ریاضی خوانده ام در ادبیات نخوانده ام. این است که آن اشکالات را انشاءالله به تدریج رفع میکنیم

اشکالات اصولی نیست. در مورد دادگستری من تا آن مدتی که با جناب آقای بهشتی در این زمینه صحبت کردم، ایشان همیشه مطالبی میفرمودند به من که برمیگشت به اصل یکصد و شصت، با اجازه تان این اصل یکصد و شصتم را میخوانم. «وزیر دادگستری، مسؤولیت کلیه مسائل مربوط به روابط قوة قضائیه با قوة مجریه و قوة مقننه را بر عهده دارد واز میان کسانی که شورای عالی قضائی به نخست وزیر پیشنهاد میکند انتخاب میگردد» بنابراین آنچه که بعنوان مسؤولیت وزیر دادگستری هست در این اصل اس که من ندیدم این انتقادهائی که برادرها میکنند به این مسأله برگردد در عین حال، برادرمان احدی آمادگی دارند و از من میخواستند که این سؤالات که مورد ابهام واقع شده است، اینرا یک وقت بدهد مجلس که مفصل تر رویش صحبت کنیم، حالا هر وقت که به اصطلاح مصلحت بود و امکان از نظر وقت بود، در مورد معرفی شورای عالی قضائی همینطور انجام شده است، شش نفر را شورای عالی قضائی معرفی کردند و من نفر اول را معرفی کردم به آقای رئیس جمهور ، ایشان یک مقداری مطالعه کردند و بعد ایراد روی من ایشان گرفتند فقط گفتند که ایشان خیلی جوان هستند، نفر دوم را معرفی کردم مطالعه کردند بعد از مدتی فرمودند همان نفر اول را قبول دارم واحتیاجی به مراجعه به نفرات بعدی نشد، بنابراین مسأله فقط از نظر اعلان عرض میکنم باز هم در قانون نبود اگر میبایستی باشد من خوب برداشت نکردم اشتباه از من بوده است و هر چه قابل برگشت باشد برمیگردم. شورای عالی قضائی معرفی کرده اند منهم از بین آنها به آقای رئیس جمهور معرفی کردم. در مورد برنامه، هر دو برادر هم آقای احدی ، مسأله اصل یکصد و شصتم را دقیقاً معتقد هستند و اینکه برنامه را شورای عالی قضائی تدوین میکند و آقای میرمحمد صادق هم برنامه دولت را کاملا قبول دارند، خودشان هم نظریاتی دارند منتها باز برمیگردم به علت وضع خاصی که من در مورد معرفی وزراء دارم و معمولا با اشکال مواجه هستم ، مثلا دفعة پیش برادران گفتند که دفعه دیگر به شرطی حاضریم مذاکره کنیم که همه وزراء را با هم آورده باشید، نتیجه این شد که آقای احدی که مدتها بود مورد تصویب آقای رئیس جمهور بود به ایشان نگفته بودم و دیروز که مجلس آمادگی خودش را اعلام کرده منهم گفتم، چون میدانید مسائل دیگری هم وجود دارد گاهی هست که اعلام میشود و بعد نمیشود، که آنهم خودش یک تالی فاسدی دارد که خوب است اینطوری نباشد، این مختصری بود که روی مسائل اصولی ایراد برادران میتوانستم عرض کنم.
غفوری- اینکه برنامه نشد آقای رجائی.
رجائی – برنامة دادگستری را شورای عالی قضائی تهیه میکند وزیر دادگستری رابط است بین شورای عالی قضائی با سایر قوا.
غفوری- به همین دلیل ما حرفمان را باید با چه کسی بزنیم؟ این برنامه شورای عالی قضائی برای تأمین عدالت در این جامعه چیست واز چه کسی باید بپرسیم؟
رئیس- از خود شورا میپرسیم و از آنها میخواهیم اما ربطی به وزیر ندارد.
رجائی- اجازه بدهید آقای غفوری تا این جائی که من میفهمم فکر میکنم تا حالا کسی که برای این سؤال شما جواب آورده باشد وجود نداشته است. وزیر دادگستری چنین کسی است که این سؤال را از آقای غفوری میگیرد به شورای عالی قضائی میبرد و میگوید اعضای شورای عالی قضائی ، این اشکال از طرف نمایندگان مجلس هست جواب بدهید، این معنی رابط است.
غفوری- باید همه چیزش آماده باشد تا مملکت از این نابسامانی بیرون بیاید.
رجائی- بله شورای عالی قضائی قطعاً بنرامه دارد من باز تکرار میکنم که در موقع معرفی وزراء فکر نمیکردم آقای غفوری یا سایر نمایندگان محترم چنین سؤالی دارند عرض کردم آقای احدی آمادگی دارند هر وقت که تعیین بکنند ایشان با مراجعه به شورای عالی قضائی، قطعاً آنچه را که آنجا بعنوان برنامه نوشته اند ارائه میکنند، من فکر نمیکنم این مسأله در رابطه با وزیر باشد.
رئیس- دیگر حالا بحث بین الاثنین نکنید، آقای آیت شما اخطار دارید؟ (آیت: بله) اخطارتان چیست؟
آیت- بسم الله الرحمن الرحیم، البته من در اینجا بحثم در مورد موافقت یا مخالفت با وزیر دادگستری نیست، ولی اخطار قانونی است که خیلی مهم است و این جمله ای که آقای رجائی فرمودند که وزیر دادگستری رابط ما و شورای عالی قضائی است از نظر قانونی پذیرفته نیست، مسؤول تمام کارهائی که در مملکت انجام میشود یا نمیشود دولت است و حالا ایشان باید مراجعه کرده باشند یا مراجعه بکنند به شورای عالی قضائی ، این از قانون اساسی است که دارم میگویم.
رئیس- اصل را بخوانید.
آیت- بله، این اصل 87 است که هیأت وزیران رأی اعتماد میگیرد از مجلس و در اصول بعد میشود از هیأت وزیران در مورد مسائل مملکت سؤال کرد. سوابق کلی هم که در تمام دنیا هست همین است یعنی اینکه نمیتواند یک وزیری یا نخست وزیر که از او سؤال میشود، بگوید این مربوط به فلان قاضی است یا مربوط به فلان مدیر کل است بهمین دلیل هم وزیر دادگستری را گذاشته اند که جوابگوی هر امر قضائی که در مملکت اتفاق می افتد باشد. و نمیشود آن اصل را که ایشان عنوان کردند مستمسک قرار داد و بگوئیم که ایشان برنامه ای ندارند بهرحال برنامه باید مطابق همین قانون اساسی که چند اصل هست به مجلس داده بشود. فقط خواستم این تصحیح بشود، این دلیل مخالفت یا موافقت من با وزیر دادگستری یا دولت نیست.
رئیس- این اخطار نیست، ایشان به عنوان یک مخالف صحبت کردند.
خوئینی ها- مطلب آقای آیت درست نیست.
رئیس- خیلی خوب توضیح بدهید شما ، آقای موسوی خوئینی ها.
موسوی خوئینی ها- عرض کنم که اصولا در گذشته وزیر دادگستری که عضو هیأت دولت و مسؤول قوه قضائیه بوده است در مجلس خبرگان این اشکال بنظر رسیده بود که نتیجه این میشود که قوه مجریه حاکم در قوه قضائیه هم هست، بنابراین آمدند یک شیوه ای را اتخاذ کردند که هم یک فردی از هیأت دولت در قوه قضائیه باشد و هم قوه قضائیه زیر نظر قوه مجریه نباشد نتیجه آمدند یک فرد را بعنوان وزیر دادگستری گذاشتند و مسؤولیتش را هم تعیین کردند، میگوید وزیر دادگستری مسؤولیت کلیه مسائل مربوط به روابط قوه قضائیه یا قوه مجریه را دارد یعنی در قوه قضائیه آن کسی که حاکم هست همان شورای عالی قضائی است وزیر دادگستری را بعنوان یک فردی که این قوه را با آن دو قوه دیگر ارتباط بدهد، ولی حاکم بر قوه قضائیه هم نباشد چون نتیجه آن میشود که اگر چنانچه وزیر دادگستری مسؤولیت قوه قضائیه را داشته باشد، معنایش این است که قوه قضائیه زیر نظر دولت است چون وزیر دادگستری جزو هیأت دولت است و اساساً در مجلس خبرگان برای همین مشکل آمدند به این شکل قانون را تصویب کردند، پس وزیر دادگستری حاکم در قوه قضائیه ما اصلا نیست، رابط بین آن قوه و آن دو قوة دیگر است.
صباغیان- آقای هاشمی یک توضیح در باره توضیح آقای موسوی میخواهم بدهم.
رئیس- خیلی میتوانند توضیح بدهند دیگر، آقای رجائی اگر خودتان توضیح دارید بفرمائید.
رجائی- بلی، بنده چیزی که میخواستم عرض کنم این است که، این یک مثال کوچکی است در یکی از مشکلات بزرگ دولت ، ببینید شما در حالی که دارید به وزیر دادگستری رأی میدهید ملاحظه میکنید که مشکل خود قانون اساسی مطرح میشود بعنوان اینکه هنوز این قانون واقعاً جا نیفتاده است من فکر میکنم اگر دقت کنیم به اینکه این فاصله زمانی این کار را هم بتدریج دارد انجام میدهد منتهی مخلوط نکنیم ، الان ما داریم تفسیر قانون اساسی میکنیم در حالیکه مسأله بر سر انتخاب یک وزیر است و حتی اصل کابینه را که معرفی میکردیم آنموقع صحبت شد که به کابینه اصلا رأی میدهیم ، نه به برنامه کابینه، به نظرم چنین چیزی در آنجا هم مطرح شد. دو مرتبه مسأله را عرض کنم که این اصل یکصد و شصتم ، یک مسأله روشنی است آنچه را که آقای آیت میگویند یک مسأله مسؤولیت است که آیا مسؤولیت قوه قضائیه را دولت دارد یا نه؟ ببینید باز هم این یک موردی است مربوط به قانون اساسی ، اصل یکصد و شصتم این را نمیگوید، میگوید مسؤولیت رابط بین این اعضاء را دارد و این چیزی است که الان شورای عالی قضائی همینطور برداشت میکند تا آنجا که من اطلاع دارم.
غفوری- میخواهم مسأله را بگویم، مسأله مهم است.
رئیس- آقایان ببینید هر کس که در جلسه هست یک چیزی بنظرش میرسد و میخواهد بگوید 5 نفر فکر کردند حرف زدند ، 5 نفر موافق ، 5 نفر مخالف، نخست وزیر هم جواب داده است ، آقایان هم اهل درک و استنباط هستید از مجموع همة این چیزها یک چیزی برای نظر دادن میفهمیم، اگر ما بخواهیم روی هر توضیحی بحث بکنیم کار ما بینهایت خواهد بود. آقای محمد میرصادقی بفرمائید پشت تریبون

که همه شما را ببینند و بشناسند.
رئیس- میترسند بد حرف بزنند.
میرمحمد صادقی- بسم الله الرحمن الرحیم‌، و سلام بر همه برادران و خواهران ، من محمد میرمحمدصادقی هستم و شرح مختصری هم قبلا راجع به زندگی ام نوشته ام و خدمتتان داده ام، پس در ان زمینه صحبتی نمیکنم.
رئیس- خیلی ممنون امیدواریم وزیر نجیبی بشوید، آقای احدی هم تشریف بیاورید که دوستان با قیافه تان آشنا بشوند.
احدی- بسم الله الرحمن الرحیم، با عرض سلام به حضور برادران و خواهران و تشکر از محبتهائی که با انتقاد و مخالفت و ارشاد نسبت به ما فرمودید، بنده تحصیلاتم را در همین کشور از دوره لیسانس و فوق لیسانس به پایان رساندم و افتخار اینکه در دورة لیسانس با جناب آقای دکتر غفوری هم کلاس بوده ام والبته ایشان در عین حال که با ما دوره میگذراندند سمت استادی هم داشتند . یک توقف البته نه چندن زیادی نزدیک به دو سال در کشور فرانسه داشتم و خوشحالم که این توقف مصادف بوده است با دوران سکونت و توقف حضرت امام در پاریس و من آن چهره بسیاردرخشان و سازنده انقلاب را در خارج از کشور دیدم. قریب 4 ماه است که به وطن بازگشته- ام ، انتقادهائی هم که فرمودید بنده آمادگی برای پاسخگوئی به بعضی از سؤالات را دارم، النهایه، چون در جریان کامل جزئیات برنامه شورای عالی قضائی نیستم و محضر مقدس مجلس شورای اسلامی اقتضاء دارد که به سؤالات دقیقاً پاسخ گفته شود، چنانچه اجازه میفرمایند در جلسات بعد که اگر افتخار عضویت در کابینه را داشته باشم به عرض خواهم رساند. این نکته را هم باید عرض بکنم000
رئیس- دو سه روز دیگر سؤال آقای آیت میآید سراغتان.
احدی- انشاءالله، شخصاً با همه احترامی که برای مقام وزارت قائلم ، داوطلب پست وزارت نبوده- ام از این جهت قبول کردم که برای خودم افتخار میدانم در نظام اسلامی که از کودکیم به آن اعتقاد داشته ام و بعداً هم به آن در اثر تحقیقات، من عرض کردم به جناب آقای رجائی، زمانی این طرز تفکر بر اثر تحصیلات برای من پیدا شده بود که من یک مقدار گرایش به روشهای دمکراسی غربی پیدا کرده بودم از آنجا که زندگی سیاسیم با اقدامات حضرت امام خمینی آغاز میشود، (حضار سه صلوات فرستادند) و از آنجا که افتخار دارم شاگرد بسیار ناچیز و کوچکی در مسجد هدایت بوده- ام و البته شاهدی هم دارم که در همین مجلس هست با ایشان مکرر شاید حدود 6، 7 جلسه در نخستین دوره محاکمات مرحوم حضرت آیت الله طالقانی جناب آقای بازرگان و جناب آقای دکتر سحابی و جناب آقای مهندس سحابی.
بازرگان- آن وقت رأی مثبت یه شما نمیدهند (خنده نمایندگان).
احدی- برای رأی مثبت نیست قربان (خنده نمایندگان).
رئیس – بالاخره هفت ، هشت رأی که پیدا میکنند.
احدی- بهر حال کسی هستم که اندیشه های سیاسی هم اگر داشته باشم بر اساس رهنمود مکتب عالی تشیع سرخ علوی است، از جناب آقای رئیس مجلس و نمایندگان محترم تشکر میکنم که اجازه فرمودند چند دقیقه ای مطالبی عرض بنمایم.
عباس عباسی- آقای هاشمی ، من یک سؤالی داشتم که پاسخ داده نشده است.
رئیس- خیلی سؤالها پاسخ داده نشده است. دوباره بنویسید شاید پاسخ بدهند. میدانید که رأی علنی است یعنی با کارتی که اسمتان رویش نوشته است رأی بدهید. این گلدان دست راست من مربوط به آقای میر محمد صادقی و گلدان دست چپ مربوط به آقای احدی است.
عباس عباسی- اول جواب سؤال من را بدهند بعد رأی بگیرید.
رئیس- آن سؤالاتی که نخست وزیر صلاح میداند جواب میدهند زیرا ممکن است بعضی سؤالات را مصلحت ندانند که جواب بدهند و خصوصی جواب میدهند. آقایان نمایندگان به ترتیب که اسامی قرائت میشود تشریف بیاورند و این تذکر را هم بدهم که کارت سفید رأی موافق است و کارت آبی رأی مخالف و کارت زرد رأی ممتنع است.       (در این هنگام اخذ آراء و شمارش آن بعمل آمد و نتیجه به شرح زیر اعلام شد.).
رئیس- نتیجه استخراج آراء در مورد آقای میر محمد صادقی بعنوان وزیر کار.
عده حاضر در جلسه 187 نفر،      مجموع آراء اخذ شده 176 رأی،     آراء موافق 156 رأی،    آراء ممتنع 11 رأی،      آراء مخالف 9 رأی.         بنابراین وزارت آقای میر محمد صادقی تصویب شد. (تکبیر نمایندگان).     موافقین :  اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد فاضل، میرزا حسن یوسفی جیردهی، هادی غفاری، قاسم صادقی، ارسلان فلاح حجت انصاری، فخرالدین حجازی، غلامرضا دانش، احمد توکلی ، علی اکبر دهقان، فؤاد کریمی، محمد جواد حجتی کرمانی، محسن محمد شبستری، محمد تقی بشارت، فتحعلی صاحب الزمانی، سید رضا پاک نژاد، محمد خلیلی، محمد رضا امین ناصری، سیدعباس میریونسی، سید ابوفاضل رضوی اردکانی، مرتضی محمودی، سید اکبر پرورش ، عبدالکریم شرعی، علی موحدی ساوجی، سید احمد حسینی، عباسعلی ناطق نوری، عباس عباسی، شمس الدین حسینی ، اسماعیل معزی، سید جعفر حجت کشفی، سید محمد میلانی حسینی، فرج الله واعظی، علی محمد بشارتی جهرمی، عبدالله امامی، مهدی شاه آبادی، اسدالله بیات، دیالمه، حاج عبدالوهاب قاسمی ، اسماعیل فدائی، محمد جواد باهنر، سید سجاد حجتی، علی هاشمی سنجانی، حسن هراتی، صمد شجاعیان ، محمد تقی رنجبر چوبه، اسماعیل رفیعیان ، سید محمد تقی شاهرخی، محمد علی هادی نجف آبادی، محمد علی تاتاری، جواد شیرازیان، سیف الله عبدالکریم کومله، حسینعلی رحمانی، علی قائمی امیری، آقا رحیمی، احمد عطاری، سید فخرالدین موسوی ننه کران، محمد رضا بابا صفری زمانی، عبدالرضا اسدی نیا، جعفر جوادی شجونی، عمادالدین کریمی بیژنی نژاد، محمد علی موحدی، اسماعیل فردوسی پور، ابوالقاسم وافی، عبدالواحد موسوی ، عباس حیدری، سید احمد زرهانی، اسدالله عالی پور، کامل عابدین زاده. علی ارومیان ، محمد امین سازگارنژاد، حسین حسینی واعظ ، محمد نوروزی، سید ابوالحسن حسینی، سید محمد خوئینی ها، صباح زنگنه، مرتضی فضلعلی، مرتضی اعظمی لرستانی، محمد غفاری، علیرضا یارمحمدی، محمد علی حیدری ، فضل الله صلواتی خوزانی، مهدی کروبی، اسدالله کیان ارثی، سید محمد خاتمی، سید حسین پور میرغفاری، سرگون بیت اوشاناگوک تپه، محمد حسن طیبی، علی ملکوتی ، عبدالمجید معادیخواه، بهرام تاجگردون، میر بهزاد شهریاری، قهرمان رحمانی، ملک پور، میراکبر غفاری قره باغ، منوچهر متکی، مرتضی الویری، احمد ملازاده، مجید انصاری، محمد کاظم موسوی بجنوردی، رجبعلی طاهری، سید محمد کیاوش، سید نورالله طباطبائی نژاد، حسین کرمانی ، محمد حسین سلمان زارجی(رحیمی) ، محسن رهامی، محمد امامی کاشانی، سید محمد حسینی خامنه ای ، میریونس عرفانی، رضا رمضانی خورشید دوست ، سید ابوالفضل سید ریحانی(موسوی)، سید حسن شاهچراغی، کاظم نوروزی، مظاهر حق شناس کودهی، شکرالله زینعلی ، مسلم میرزا پور کلشتر، محمود رضائی هنجنی، اسماعیل خوشنویس، سید محمد تقی حسینی طباطبائی، محمد هادی عبد خدائی، محمد صادق حائری، عباس مظفر، یدالله دهقانی ، حسین موسوی جهان آبادی خراسانی، مصطفی فومنی حائری، قدرت الله نجفی، قربانعلی دری نجف آبادی، صلاح الدین بیانی ، رحمان استکی، محمد حسین صادقی، هراچ خاچاطوریان، محمد شجاعی، محمد یزدی، محمد علی سبحان اللهی، مولوی نظر محمد دیدگاه، سید عباس ابوترابی، مهدی نصیری لاری، محمد صادق صادقی گیوی(خلخالی) ، علی اکبر معصومی ، احمد همتی، علی اکبر ولایتی، هرای خلطیان ، عطاءالله مهاجرانی، سید ابوالحسن حائری زاده، حبیب الله عسکراولادی مسلمان، علی اصغر باغانی، حسین انصاری راد، بهاءالدین علم الهدائی، محمد جواد شرافت، علیرضا چراغزاده دزفولی، مرتضی کتیرائی، محسن سیدین ، علی اکبر ناطق نوری، غلامحسین حقانی، احمد علیزاده، محمود مروی سماورچی.          ممتنعین: حسن ابراهیمی حبیبی، غفور صادقی گیوی، محمد مجتهد شبستری، علی گلزاده غفوری، اعظم غلائی طالقانی، غلامعباس زائری، محمد فرض پور،

ماچیانی، علی آقا محمدی، محمد هادی برومند، سید احمد مصطفوی کاشانی، سید هاشم حمیدی. مخالفین: ابارهیم یزدی، شهاب محمودی سرتنگی، احمد صدر حاج سید جوادی، عزت الله سحابی، احمد غضنفرپور، علی اکبر معین فر، عبدالحسین جلالی، علی تقی نقوی، سید محمد جعفری.
رئیس- نتیجه استخراج آراء در مورد آقای احدی بعنوان وزیر دادگستری:
عده حاضر در جلسه    187 نفر
آراء اخذ شده     177 رأی
آراء موافق    129 رأی
آراء ممتنع    26 رأی
آراء مخالف    19  رأی
دو رأی ممتنع هم بی نام است که نمیبایستی بی نام باشد. بنابراین وزارت دادگستری هم برای جناب آقای احدی با اکثریت آراء تصویب شد. (تکبیر نمایندگان).           موافقین:آقایان:  اکبر هاشمی رفسنجانی، مهدی شاه آبادی، موسوی نظر محمد دیدگاه، اسدالله بیات، حاج عبدالوهاب قاسمی، عبدالحسین جلالی، اسماعیل فدائی، حبیب الله عسکراولادی مسلمان، عباسعلی ناطق نوری، سید حسن پور میرغفاری، میر بهزاد شهریاری، فضل الله صلواتی خوزانی، محمد جواد شرافت، منوچهر متکی، مرتضی الویری، محسن سیدین ، علی ارومیان، سییف الله عبدالکریمی کومله، علی اکبر معصومی، محمد امامی کاشانی، سید محمد خوئینی ها، احمد همتی، قربانعلی دری نجف آبادی، مصطفی فومنی حائری، عطاءالله مهاجرانی، علی محمد بشارتی جهرمی، احمد عطاری، علی اصغر باغانی، گوهرالشریعه دستغیب، محمد تقی رنجبر چوبه، مجید انصاری، بهاءالدین علم الهدائی، سید سجاد حجتی، قدرت الله نجفی، فتحعلی صاحب الزمانی، محمد حسین سلمانی زارجی (رحیمی)، محمد جواد باهنر، محمد فاضل، غلامعباس زائری، قاسم صادقی، احمد علیزاده، عبدالحمید آقارحیمی، سید احمد حسینی. سید حسن شاهچراغی، شکرالله زینعلی، احمد توکلی، صلاح الدین بیانی، عمادالدین کریمی بیژنی نژاد، هرای خلطیان، علی اکبر ناطق نوری، سید نورالله طباطبائی نژاد، میر یونس عرفانی، حسین هراتی، غلامحسین حقانی، عبدالحمید دیالمه، جعفر جوادی شجونی، محمد صادق صادقی گیوی(خلخالی)، احمد ملازاده، میرزاحسن یوسفی جیردهی، محمود مروی سماورچی، مرتضی اعظمی لرستانی، عباس حیدری، مرتضی محمودی، مهدی نصیری لاری، هادی غفاری، سید عباس میر یونسی، شمس الدین حسینی، سید ابوالفضل سید ریحانی (موسوی)، محمود رضائی هنجنی، سید عباس ابوترابی فرد، مظاهر حق شناس کودهی، ملک پور، مهدی کروبی، سید رضا پاک نژاد، محسن رهامی، محسن مجتهد شبستری ، مرتضی فضلعلی، سید محمد کیاوش، کاظم نوروزی، سید اکبر پرورش، عبدالمجید معادیخواه، محمد حسین صادقی ، بهرام تاجگردون، محمد حسن طیبی، محمد خلیلی، اسمعیل رفیعیان، اسدالله کیان ارثی، سرگون بیت اوشانا گوک تپه، محمد امین سازگارنژاد. یدالله دهقانی ، سید جعفر حجت کشفی، محمد تقی بشارت، محمد هادی برومند ، محمد علی حیدری، سید محمدتقی حسینی طباطبائی، سید ابوفاضل رضوی اردکانی، اسمعیل فردوسی پور، محمد صادق حائری، حسین حسینی واعظ ، علی موحدی ساوجی، قهرمان رحمانی، علیرضا چراغزاده دزفولی، عبدالواحد موسوی، صباح زنگنه، حسینعلی رحمانی، کامل عابدین زاده، سید احمد زرهانی، محمد غفاری، سید ابوالحسن حسینی ، سید محمد تقی شاهرخی، حسین کرمانی، رحمن استکی ، میر اکبر غفاری قره باغ، محمد علی سبحان اللهی، ابوالقاسم وافی، غلامرضا دانش، عبدالرضا اسدی نیا، محمد علی تاتاری، هاشمیان ، اسمعیل خوشنویس ، علیرضا یار محمدی، علی اکبر ولایتی ، فخرالدین حجازی، عباس مظفر، محمدعلی موحدی، حسین موسوی جهان آبادی خراسانی، رجبعلی طاهری، حسین انصاری راد، سید محمد حسینی خامنه ای .        ممتنعین: آقایان: علی هاشمی سنجانی، غفور صادقی گیوی، سید هاشم حمیدی، عبدالله امامی، محمد مجتهد شبستری، محمد رضا باباصفری زمانی، محمد یزدی، محمد شجاعی، محمد نوروزی، هراچ خاچاطوریان، محمد جواد حجتی کرمانی، محمد علی هادی نجف آبادی، عبدالکریم شرعی، اعظم علائی طالقانی، محم کاظم موسوی بجنوردی، حسن ابراهیم حبیبی، مرتضی کتیرائی، علی آقا محمدی، سید ابوالحسن حائری زاده، سید محمد میلانی حسینی، سید محمد خاتمی. مسلم میرزاپورکلشتر، اسمعیل معزی، علی اکبر دهقان، اسدالله عالی پور، سید احمد مصطفوی کاشانی.      مخالفین: آقایان: عباس عباسی، احمد غضنفرپور، فرج الله واعظی، شهاب محمودی سرتنگی، علی گلزاده غفوری، علی تقی نقوی، فؤاد کریمی، احمد صدر حاج سید جوادی، صمد شجاعیان ، محمد هادی عبد خدائی، جواد شیرازیان، سید محمد مهدی جعفری، سید فخرالدین موسوی ننه کران، محمد رضا امین ناصری، ارسلان فلاح حجت انصاری، عزت الله سحابی، علی اکبر معین فر، ا براهیم یزدی، محمد فرض پور ماچیانی.
4- پاسخ آقای نخست وزیر (رجائی) به سؤالات آقایان عباسی، آقا رحیمی و عده ای از مایندگان.
رئیس- ما اعتماد مجلس شورای اسلامی را به دو برادر مسلمان و متعهدمان برای مسؤولیت عظیم وزارت و همچنین جناب آقای رجائی تبریک عرض میکنیم وامیدواریم که از این حسن استقبال و اظهار اعتماد نمایندگان مردم برای خدمت به جامعه و انقلاب اسلامی مان حداکثر استفاده را بفرمایند و موفق باشند. مقداری حدود سه ربع ساعتی کمتر وقت داریم برای اینکه وارد در برنامة اعلام شده بشویم که همان بررسی طرح اداره رادیو تلویزیون است. زیاد پیشرفت نخواهیم داشت. از طرفی چون سؤالهای که از وزراء شده بود منجمله از جناب نخست وزیر، امروز نخست وزیر هم تشریف دارند و برای طرح سؤالها همین جوری تعیین شده (از آن روزی که داده میشود) باید تا ده روز حضور پیدا بکنند. و وقت معینی و اعلان قبلی هم در آئین نامه شرط نشده است من فکر میکنم از نظر آئین نامه ما مانعی نداریم که سؤال را مطرح بکنیم اگر آقایان هم مخالفتی ندارند یکی دونفرازبرادرهائی که سؤال کرده اند بیایند سؤالشان را بگویند که جناب آقای رجائی توضیح بدهند.  آقایانی که سؤال کرده اند بایستند، آقای دکتر سحابی در جلسه نیستند؟ (یکی از نمایندگان: خیر) آقای عباسی، آقای آیت، آقای فخرالدین رحیمی، آقای غفوری، آقای برومند ، آقای سلامتیان، آقای حمیدی، آقای نخست وزیر ! شما به همه این سؤالات آماده اید پاسخ بدهید؟ چون اکثر راجع به آموزش و پرورش و اینها است.
نخست وزیر (رجائی)- من جواب سؤال آقایان عباسی فرد و سلامتیان را میدهم.
رئیس- آقای عباسی اول تشریف بیاورید.
عباسی فرد- سؤال دیگری را مطرح میکنم.
سلامتیان- تاریخی که سؤال از ایشان شده (اشاره به آقای نخست وزیر ) به ترتیب آن تاریخ به سوالات پاسخ داده بشود تا حق سؤال کنندگان مراعات شود.
رئیس- بلی، مراعات بشود بهتر است. سؤالات الان نزد من نیست. آقای رجائی خودشان دارند، آقای رجائی! ببینید اولین سؤال از چه کسی است؟ (رجائی: آقای دکتر سحابی و آقای عباسی) آقای دکتر سحابی اولین نفر هستند که در جلسه نیستند و آقای عباسی دومین نفر هستند آقای عباسی فرد صحبت بفرمائید.
محمد رضا عباسی فرد- بسم الله الرحمن الرحیم، یکی از دو بخش حوزه انتخابیه اینجانب بخش چگینی در کنار خرم آباد مرکز استان لرستان است.       آموزش و پرورش این بخش منحل اعلام شده است، در رابطه با انحلال آموزش و پرورش بخش چگینی ، همان وقتی که جناب آقای رجائی به عنوان نماینده تهران و وزیر آموزش و پرورش تشریف داشته اند و هنوز نخست وزیر نبودند ما یادداشتی از طریق رئیس مجلس و هیأت رئیسه به عنوان سؤال خدمتشان فرستاده بودیم. در این یادداشت 5 سؤال خدمت ایشان داده بودیم:
مسؤول این انحلال چه کسی بوده است؟ اگرالان این سؤال خدمتشان نیست ممکن است یادداشت بفرمایند.
مجوز قانونی برای این انحلال چه بوده است؟

3- قبلا مراتب با شخص جنابعالی مذاکره شده است یا خیر؟
4- پاکسازی و تصفیه بهتر از انحلال نبود؟
5- در حال حاضر تکلیف مردم و دانش آموزان چیست؟
باید به اطلاع برسانم که ایشان همان روز دهم یادداشتی فرستاده بودند که بدون امضاء بود و هر پنج سؤال را با یکی دو کلمه جواب مرقوم فرموده بودند که بنده روی آن یادداشتی اضافه کردم و به هیأت رئیسه برگرداندم که از جناب آقای رجائی بخواهید که برای پاسخ به سؤالات به شیوه پارلمانی و بر اساس قانون اساسی تشریف بیاورند مجلس، و در جمع نمایندگان پاسخ بفرمایند من بیشتر از این دیگر صحبت نمیکنم چون عین سؤالات را عرض کردم چنانچه مطالبی است بیان بفرمایند. البته عقیده من این است که چون آنجا بیان شده است چپیها نفوذ کرده اند برای پاسخگوئی ایشان را بیشتر در جریان سؤالم قرار بدهم. «چون چپیها در آنجا نفوذ کرده اند از این جهت فرهنگ منحل شده است. » در مطالبی که عنوان کرده اند اینطور گفته اند ما عرض کردیم که و الان هم عرض میکنیم اگر چنین مطلبی ثابت شده باشد در بارة تعدادی از افراد و حتی اکثریت ، و حتی در باره تمام تمام افراد، و قرار باشد اینها را کنار بزنند به شکل تصفیه، و به شکل پاکسازی با مجوز قانونی ، میشود اقدام کرد. و فرهنگ و آموزش و پرورش یک بخش کوچک را جزئی از کل فرهنگ و آموزش و پرورش مملکت میدانیم برایش شخصیت حقوقی قائلیم. بنابراین میشود افراد را تصفیه کرد. پاکسازی کرد با مجوز قانونی، در حالی که شخصیت حقوقی فرهنگ هم که جزئی از کل است. یا در باره آموزش و پرورش کل ایران میگوئید اشکال است؟ که آنهم تابع است. یا در بارة کل آموزش و پرورش ایرادی نیست! روال ، روال درستی است. و نسبت به افراد حرف هست. نسبت به افراد شیوه انحلال را ما پسند نکرده بودیم وتقاضای پاسخ به این سؤالات را داریم والسلام.
رئیس- آقای رجائی تشریف بیاورید.
رجائی- بسم الله الرحمن الرحیم، مسؤول انحلال آموزش و پرورش ، شخص وزیر آموزش و پرورش است که آن موقع به شکلی اگر چه نه خیلی قانونی و محکم به علت وضع خاص کشور ما که دوره اول به اصطلاح حکومت را به صورت نخست وزیر و مجلس و اینها داشت، بود. شخص وزیر هست مسؤولیتش با من است مجوز قانونی برای انحلال برای یک بخشی از یک وزارتخانه نظر وزیر است. مجوز قانونی برای اینکه بخواهند یک جائی را منحل کنند نمیخواهد ولی اگر به طور کلی آموزش و پرورش را برای همیشه بخواهند از آنجا حذف کنند، خوب بلی، میشود گفت که این شخص بیاید در مجلس و اینکه یک حق قانونی افراد مملکت است از او حذف بشود. اما این برای یک مدت محدودی ، و آنهم نه انحلال ، چون انحلال معنی خاصی دارد در حقیقت آموزش و پرورش تعطیل شده است.
شاهرخی- اطلاع دارم که انحلال اعلام نشده است، کسی رسماً انحلال را نگفته است.
رجائی- بلی، الان که حتماً حرفی نداریم برای دلایلی که وجود داشته است من اینقدر دیر جواب دادم که مسأله منتفی است شاید آموزش و پرورش الان آنجا برقرار باشد. مسأله یک بخش از یک وزارتخانه اگر وزیر تشخیص بدهد که برای اصلاح این بخش از وزارتخانه خوب است که برای مدتی این بخش تعطیل باشد، این برای آن وزیر تا آنجائیکه من خبر داشتم، لازم نیست که بیاید در یک مرجع قانونی و از آنجا مجوز قانونی بگیرد که میخواهد یک بخشی از یک شهری که مربوط به یک استان است آنجا را اصلاح بکند البته همانطوریکه برادرمان فرمودند، روی مسأله انحلال و بازسازی و اینها هم تا آنجائی که باز همه میدانید (همه آنهائی که روی مسأله نظر دارند) مسألة انحلال، حتی اعلام هم نشده است به فرض اینکه اعلام هم شده بود مشکل آن چنان نبود که به اصطلاح در مرجع قانونگذاری مطرح بشود. آنجا یک مشکل دیگری وجود  دارد که شاید عرض کردم . تکلیف مردم قطعاً با دولت است و تعیین شده است همانجا هم اعلام شده است که اینکار برای یک مدت محدود است. دلایل اینکار زیاداست، اتفاقاً آنرا که شما فرمودیدیکی از دلایل جدی قضیه است.      از بخش چگینی بخصوص قبل از انحلال گزارشهائی از ژاندارمری آنجا داده اند و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی که در آنجا هستند اعم از پاسدار و جهاد سازندگی از نظر کادر بسیار جای نگرانی بود، من الان نمیخواهم برگردم به آن موقع ، چون مدتی گذشته است و تغییراتی هم در آنجا داده شده است ولی همینقدر بگویم که وقتی این سؤال از طرف برادرمان آقای عباسی آمد بیشتر از آنهائی که در محل اعتراض میکردند تعجب کردم چون که میدانستم ایشان در متن به اصطلاح تصمیم هستند و تا مدتی تردید داشتم که این آقای عباسی ، کدام آقای عباسی هستند، چون مسأله آنقدر روشن بود و شناختی هم از ایشان داشتم، یک بار هم آمدم مجلس، پرسیدم که به نام آقارحیمی چند نفر نماینده درایم آقای عباسی چند نفر داریم تا ببینم که این سؤال چطور شده است؟ البته بعد جواب شنیدم فقط از نظر اینکه در مجلس مطرح شده است، خوب است که پاسخ داده بشود. قبلا هم با من مشورت کرده بودند. در لرستان یک حقیقتی وجود داشت که از نظر مدیر کل آموزش و پرورش ، آموزش و پرورش آنجا موفق نبود.      در ابتدا یکی از برادران بومی را مسؤول کردیم که با مشکلات فراوانی مواجه شد که همه وقتش صرف این میشد که ببینید مسائل روز را چطوری باید حل کرد بعداً برادر دیگری را مسؤول کردیم که مدتی نگذشته بود که به اصطلاح جا بیفتد، کارش هم خیلی خوب بود به علت یک اشتباهی که هیأت پاکسازی آنجا کرده بود، حداقل از نظر من بسیار کار ناراحت کننده اتفاق افتاد که : قبل از اینکه یک اتهامی حتی در حد معمولی اثبات بشود آن برادرمان را متهم کردند و وضعش طوری شد که امکان ادامه خدمت در آنجا نبود،‌ ناگزیر برادر دیگری را آنجا فرستادیم که او م به علتهائی آنطوری که باید و شاید موفق نشد تا اخیراً برادرم آقای مشکینی را از کاشان به آنجا فرستادیم . تا آنجائی که در جریان کارش هستم کاملا ایشان موفق هستند و امیدوارم که نگرانی نمایندگان محترم رفع شده باشد و ضمن اینکه آن استان اشکالات دیگری هم دارد که انشاءالله بزودی رفع میشود. ضمناً الان میخواندم شما فرمودید که هنوز هم اسم ما جزء پاسخ دهنده ها نیامده بود من آن سؤال آقای آقارحیمی را که گفتم دقیقاً مربوط به استان لرستان است و مربوط به آموزش و پرورش هم هست. الان هم هست و خدمتتان میدهم.
فخرالدین رحیمی- من مستقلا سؤال کردم، من بعنوان نماینده ای از لرستان عکس سؤال آقایان را از شما سؤال کردم که جواب ندادید.
رجائی- بهر حال در همان رابطه بود.
شاهرخی- ایشان میگویند چرا منحل کرده اید؟
رئیس- آقای رحیمی میگویند سؤالم این بود که چرا منحل نکردید؟
فخرالدین رحیمی- من نمیخواستم صحبت بکنم چون صحبت من شد خواستم جواب بدهم.
رئیس- حالا باید فکری برای این دو نماینده کرد.
کروبی- معذرت میخواهم، من تعجب میکنم چطور آقای عباسی این را مطرح کردند؟
رئیس- اجازه بفرمائید، حقشان بوده است و سؤال کرده اند.
کروبی- اجازه بدهید توضیح بدهم این سوال مربوط به استان لرستان است.
رئیس- عیب ندارد، آقای عباسی بفرمائید.
عباسی فرد- بسم الله الرحمن الرحیم، عرض کنم که اولا از تعجب جناب آقای نخست وزیر و تعجب بعضی از برادرها من خیلی تعجب میکنم، چون خیلی طبیعی است که کسی چیزی را که در باره اش توضیح میخواهد ، سؤال بکند. ببینید اگر من سؤال کرده باشم ، من سؤالها را دوباره تکرار میکنم و شما نمایندگان محترم ملت ایران گوش کنید:      مسؤول چه کسی بوده است؟ تعجب دارد که من سؤال کنم مسؤول این انحلال چه کسی بوده است؟ مجوز قانونی چه بوده است؟ چه اشکال دارد من بدانم این کار مجوز قانونی داشته یا نداشته است؟
یارمحمدی- نبوده است.
عباسی فرد- چه کسی میگوید؟
رئیس- آقای یارمحمدی شما کارپرداز مجلس هستید چرا بی نظمی میکنید؟
عباسی فرد- خود آقای نخست وزیر فرمودند به خاطر شرایط خاص زمانی اینکار را کرده ایم، خود ایشان قبول میکنند.
رجائی- آقای عباسی، وزیر بودن را عرض کردم.
رئیس- آقای رجائی بگذارید صحبت ایشان تمام بشود.

عباسی فرد- بعد از من ایشان دیگر صحبتی در این مورد نمیتوانند داشته باشند بهر حال این سؤالها حق من بوده است ومن سؤال کردم تعجبی هم ندارد ایشان جوابهائی فرمودند که به این خاطر بوده است من با این که قانع نیستم و بر اساس قانون آئین نامه داخلی باید به کمیسیون برگردد. اما چون 3 ماه دیگر هم ممکن است به طول بکشد، بنابراین تا آن موقع هم سال تحصیلی تمام شده است الان هم که مدارس باز شده باشند کافی نیست چون مسؤول 2 ماه گذشته و یک ماه و نیم گذشته ، آنهم مسؤولیتی است. بهرحال بعنوان اعتراض از اینکه سؤال به کمیسیون برود صرف نظر میکنم. والسلام.
رئیس- بعنوان اعترض چرا! باید به کمیسیون برود.
عباسی فرد- خیر، درخواستی برای رفتن به کمیسیون ندارم.
رئیس- اگر قانع نشدید باید به کمیسیون برود. و اگر قانع شدید آقای رجائی دیگر صحبتی نمیتوانند بکنند.
عباسی فرد- درخواستی ندارم سه چهارماه در نوبت ایستاده ام، بعد از چند دفعه که اعتراض کرده- ام ، نامه نوشته ام ، یادداشت فرستاده ام ، اینجا هم حضوراً ایستاده ام ، تازه آقای نخست وزیر میخواهند جواب بدهند تعدادی از آقایان بعنوان اینکه تعجب میکنند و اعتراض میکنند بحثی نیست والسلام.
رئیس- خیلی خوب میفرستیم به کمیسیون سؤالات.
شاهرخی- مسأله در اینجا مطرح شد برای اینکه همه در جریان باشند نمایندگان استان لرستان بیایند و هر کدام در چند جمله در این زمینه نظرشان را بگویند.
رئیس- نه این کیفیت سؤال و جواب نیست.
کروبی- برادران در جریان نیستند ، خود آقای عباسی، آقای شاهرخی، و خود آقای نخست وزیر بودند و مطرح شد.
رئیس- بسیار خوب ، به کمیسیون بفرستید، آقای شاهرخی وقت را نگیرید، آقایان مطالبتان را به کمیسیون بدهید که ، سؤال به آنجا میرود، آقای رجائی هم توجه بفرمایند کیفیت سؤال و جواب در اینجا اینطور است 5 دقیقه اول نمایندة نظرشان را میگویند، جنابعالی 15 دقیقه فرصت دارید توضیح بدهید، بعد نماینده میتواند 10 دقیقه بعد از صحبت شما، صحبت بکند که آیا قانع شده است یا نه و به چه دلیل قانع نشده است.        متأسفانه در این آئین نامه دیگر برا ی توضیح مجدد شما چیزی در نظر گرفته نشده است و لذا هر حرفی دارید باید قبلا بزنید که به انتظار توضیح بعد نمانید.
دکتر سلامتیان- نماینده حق دارد 15 دقیقه صحبت بکند، آئین نامه را بخوانید.
رئیس- 5 دقیقه اول و 10 دقیقه بعد ، رویهم 15 دقیقه.
دکتر سلامتیان- مجدداً نسبت به همان سؤال 15 دقیقه میتواند صحبت بکند مادة 138 را بخوانید.
رئیس- مواد دیگر آئین نامه را نگاه بکنید می بینیم که 15 دقیقه را تقسیم کرده است، 5 دقیقه قبل و 10 دقیقه هم بعد. آقای خلطیان نامه نوشته اند. که خوانده میشود.
منشی- «ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، احتراماً اینجانب چند ماه قبل سؤالاتی در باره بابستن مدارس ارمنی و دیگر اقلیتهای دینی رسمی داده بودم که خوشبختانه با رفع اتهام بی اساسی که به مدارس ارمنی و اقلیتهای رسمی داده بودند منتفی شد، لکن هنوز هم در مدارس ارمنی مسائل و مشکلاتی است که تقاضا دارد جناب آقای نخست وزیر دستور فرمایند جهت رفع آن مشکلات که بیشتر مربوط به نواحی 2و3و14 آموزش و پرورش تهران است اقدامی انجام شود تا وقت مجلس گرفته نشود با تشکر و احترام.»
رئیس- ایشان سؤالشان را پس گرفته اند فقط خواستیم رسماً پس گرفتن آن اعلام بشود.      نفر بعد چه کسی است؟
رئیس- آقای موسوی تذکر آئین نامه ای دارید بفرمائید.
موسوی خوئینی ها- عرض کنم که در این مادة 137 راجع به سؤال که از هر یک از وزراء میشود در اینجا در ذیل دارد که (بعد از یکی دو سطر اول) «اگر چنانچه از این مؤسسات و وزارتخانه ها و سازمانهای وابسته عملیات مخالف اصول یا بر خلاف قانون و مقررات قانونی مشاهده نماید» از متن همین ماده روشن میشود که سؤال عبارت از این است که اگر نماینده ای بعلت ندانستن قانون یا به علت اینکه اصلا نمیداند چرا یک کاری شده است اینرا بصورت یک سؤال مطرح کند نخست وزیر یا هر یک از وزرا را به مجلس بکشاند و بعد وقت 280 نفر ، 290 نفر را بگیرند که آن آقای نماینده ای که نمیداند قانون چه بوده است و بر اساس چه قانونی یک وزیر کاری را انجام داده است تا ایشان رفع ندانستننشان بشود. باید سؤال در آن ذکر بشود، کدام قانون بوده است که خلاف شده است؟ یا کدام اصل بوده است که آن وزراتخانه آن اصل را نادیده گرفته است تا سؤال یک سؤال قابل طرح باشد من اینرا روز گذشته هم گفتم که در آئین نامه باید درست بشود، یک نماینده به علت اینکه نمیداند قوانین مملکتی چیست؟ همین طوری میخواهد سؤال بکند . مثلا عرض میکنم:      وزارت آموزش و پرورش در فلان نقطه چرا 8 باب مدرسه درست کرده است. ما چه گناهی داریم که باید بنشینیم وقتمان را تلف کنیم تا یک نماینده بفهمد چرا در حوزه انتخابیه اش فلان عمل شده است.
رئیس- البته این باید در آئین نامه اصلاح بشود.
سلامتیان- اخطار آئین نامه ای دارم.
عده ای از نمایندگان- اخطار آئین نامه ای داریم.
رئیس- آقای سلامتیان قبل از همه وقت گرفتید بفرمائید.
دکتر سلامتیان- بسم الله الرحمن الرحیم، مطلبی که آقای خوئینی ها فرمودند .
رئیس- آقای سلامتیان هم آئین نامه و هم قانون اساسی را برداشتند .
سلامتیان- بلی، به دلیل اینکه مربوط به هر دو هم میشود.
رئیس- خوب، بفرمائید.
دکتر سلامتیان- عرض کنم به حضور مبارکتان که بعضی اوقات آقای دکتر آیت مطالب به حقی در مورد آئین نامه و اصل قانون اساسی میگویند، من هم حقانیت آن مسأله را میشناسم و دلیل بر این میشود که اگر خودم مطالبی به حق در مورد قانون اساسی و آئین نامه ای دیدم نگویم. اصل 88 قانون اساسی مشخصاً برای نمایندة مردم ، حق سؤال را قائل شده است و به هیچ وجه نمیشود این حق را محدود کرد، چون یکی از عمده ترین کارهائی که یک نماینده میتواند بکند سؤال کردن است که اصل 88 قانون اساسی :    «در هر موردی که نماینده ای از وزیر مسؤول در بارة یکی از وظائف او سؤال کند آن وزیر موظف است در مجلس حاضر شود و به سؤال جواب دهد و این جواب نباید بیش از 10 روز به تأخیر افتد مگر با عذر موجه به تشخیص مجلس شورای اسلامی». آئین نامه در تشریح این اصل و برای اجرای این اصل موادی را در نظر گرفته است که از مادة 138 به بعد است. ماده ای را که آقای موسوی خوئینی  به آن استناد فرمودند مادة 137 آئین نامه است که اصولا مربوط به تذکر است و نه مربوط به سؤال. اگر دقت کرده باشند این جمله اصلا باید مستند قانونی اش را بگوید مربوط به تذکر است. در مورد سؤال، هر نماینده در بدو یا ختم جلسه، راجع به مسائل کشوری چه امور داخلی چه امور ومسائل خارجی میتواند کتباً سؤال بکند و ترتیباتی دیده شده است بنابراین ایرادی که ایشان گرفتند اصولا وارد نبود.
عباسی فرد- اخطار دارم.
رئیس- آقای عباسی فرد.
عباسی فرد- یک مقدار آقای خوئینی ها باید کم لطفی نمیفرمودند و این ماده را حالا که میخواستند تذکر بدهند که قانون اساسی است و مقدم بر آئین نامه است و حاکم بر آئین نامه است، میخواندند که حق سؤال مطلق داده شده است و بعد هم در آئین نامه هم همین حق در مورد سؤال داه شده است که در مواردی که لازم میداند از وزیر سؤال کند.     یکی دیگر اخطار بعدی است که ایشان باید اینرا هم میدانستند و متأسفانه یا نمیدانستند یا مراعات نکرده اند که این بی مراعاتی هم خودش یک داستانی است باید برای همیشه در این مجلس ، حل بشود اگر بنا است حل بشود اگر نه که بگذارید همینجوری بماند ما هم هستیم و آن اینکه ایشان به چه مجوزی به این لحن با یک نماینده برخورد میکنند. ایشان بعنوان سرپرست لانة جاسوسی بودند من هم آن موقع میتوانستم بعنوان یک دانشجو باشم ولی ما هم جای دیگر کار میکردیم این قبیل چیزها مزیتی برای آقایان نیست، هر کس در هر جائی کار کرده است آقایان! نماینده و نماینده تر نداریم اگر بنا است اینجوری باشد خیلی از ماها جایمان بنابراین اینجا نیست حالا که حتی حق صحبت نداریم.
معادیخواه- این مطالب همه جواب دارد.
رئیس- آقای عباسی فرد، اصلا لحن ایشان توجه به جنابعالی نبود. ایشان

گفتند که خلاف اصول اگر عملی انجام شده است دیگر تکرار نشود.
یکی از نمایندگان- شما بفرمائید که اخطار قانونی در کجایش بود واین چه اخطار قانونی بود؟
دکتر سامی- تذکری دارم.
رئیس- آقای دکتر سامی با حرف آقای سلامتیان تذکر شما هم داده شد.
دکتر سامی- میخواستم بگویم اگر ماده را میخوانند تا آخر بخوانند که اگر تذکری باشد جوابش را بدهند.
یکی از نمایندگان- بنده یک سؤال دارم.
رئیس- به اندازة سؤال وقت نداریم چون ممکن است یک سؤال نیم ساعت وقت بگیرد چون حق صحبت یک ربعی برای دو نفر در آن هست، جلسة بعدمان روز یکشنبه ساعت 8 صبح است و موضوع در دستور هم ادامة بررسی طرح ادارة رادیو تلویزیون است ولی من از مجلس حالا اعلام میکنم که انشاءالله وزرائی که از آنها سؤال شده است در خلال جلسات هفتة آینده تشریف بیاورند که همة سؤالات اینجا روشن بشود.
عده ای از نمایندگان- چند وقت جلسه غیر علنی داریم.
5- اعلام وصول هفت فقره لایحه از طرف دولت و ارجاع آن به کمیسیون.
رئیس- جلسة غیر علنی با حضور جناب رئیس جمهور را هنوز وقتش را دقیقاً تعیین نکرده ایم تعیین میکنیم و سپس اعلام میکنیم باید ایشان اینجا تشریف بیاورند تا صحبت بکنیم یک مقدار لایحه آمده است که باید وصول آنها را اعلام بکنیم، تشریف داشته باشید.        اسامی غائبین را بخوانید.
منشی- اسامی غائبین و تأخیر کنندگان روز سه شنبه 13/8/59 .
غائبین غیر موجه : آقای محمد خزاعی از رشت.
رئیس- غیبت ایشان موجه است.
منشی- تأخیرهای تا بیش از 15 دقیقه غیر موجه: آقایان محسن سیدین 20 دقیقه، خلطیان از ارامنه شمال 20 دقیقه، اسدی نیا از اهواز 20 دقیقه، طیبی از اسفراین 20 دقیقه، مولوی نظر محمد از ایرانشهر 20 دقیقه، محمد رشیدیان از آبادان 30 دقیقه، هادی غفاری از تهران 40 دقیقه.
غیبتهای تا 15 دقیقه غیر موجه: آقایان انصاری راد، مصطفوی کاشانی ، آقا محمدی، رضائی هنجنی، مجید انصاری ، عبدالحسین جلالی.
رئیس- لوایحی را جناب آقای رجائی به مجلس آورده اند که باید به کمیسیونها داده بشود.
1- لایحه راجع به اعطای اجازه به وزیر راه و ترابری در مورد احداث راههای مرزی و یا نقاط دورافتاده برای دسترسی به مرز که در جلسه مورخه 21/7/59 به تصویب رسیده است.
2- لایحه اضافه شدن یک تبصره به مادة 4 قانون محاسبات عمومی که در جلسه مورخ 23/7/59 به تصویب هیأت وزیران رسیده است.
3- لایحه راجع به اخذ هزینه صدور پروانه دریانوردی که در جلسه مورخ 5/8/59 در هیأت وزیران به تصویب رسیده است.
4- لایحه راجع به اخذ هزینه حمل و نقل کالاهایی که به ترتیب ترانزیت اداری حمل میشود. در هنگام ترخیص کالا که در جلسه مورخ 10/8/59 به تصویب هیأت وزیران رسیده است.
5- لایحه الحاق یک تبصره به لایحه قانونی راجع به اصلاح مادة 39 قانون برنامه و بودجه که در جلسه مورخ 7/8/59 به تصویب هیأت وزیران رسیده است.
6- لایحه مربوط به تشکیل سازمان حمل و نقل جاده ای کشور و اساسنامه سازمان مزبور که در جلسه مورخ 23/7/59 به تصویب هیأت وزیران رسیده است.
7- لایحه لغو محدودیتهای مندرج در تبصره های 5 و 16 قانون بودجه سال 59 که در جلسه مورخ 5/8/59 به تصویب هیأت وزیران رسیده است.
این لوایح را به کمیسیون های مربوطه میفرستیم و تکثیر خواهد شد و خدمتتان توزیع خواهیم کرد.
6- پایان جلسه.
رئیس- جلسه ختم میشود.
(جلسه در ساعت یازده و پنجاه و پنج دقیقه پایان یافت.)
 رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی