جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 324 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 324 )

  • پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۶۱

صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز پنجشنبه بیست و هفتم خرداد 1361 فهرست مندرجات 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- بیانات قبل از دستور آقایان: مروی، آقارحیمی و رحیمی زارجی. 3- تذکرات نمایندگان به دولت به وسیله آقای رئیس و تسلیت به آقای شاه آبادی به مناسبت فوت فرزندشان 4- تصویب قانون اصلاح بند (ث) ماده 3 قانون برقراری حقوق وظیفه و مستمری نمایندگان مجلس و عائله تحت تکفل آنان در مقابل حوادث و سوانح ناشی از مسؤولیت های خطیر نمایندگی. 5- تصویب ارجاع لایحه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به کمیسیون ویژه برای رسیدگی. 6- تصویب گزارش کمیسیونهای امور دفاعی، اقتصادی و دارائی، امور اداری و استخدامی مبنی بر رد لایحه اصلاح ماده 10 قانون حقوق و مزایای پرسنل نیروهای مسلح. 7- رد لایحه راجع به اقدامات تأمینی در مورد مجرمین بد سابقه و شرور. 8- طرح سؤال آقای خلخالی از آقای وزیر امور خارجه و ارجاع آن به کمیسیون. 9- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. جلسه ساعت هشت به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم، با حضور 183 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه را قرائت کنید. منشی – بسم الله الرحمن الرحیم، دستور جلسه سیصد و بیست و چهارم روز پنجشنبه بیست و هفتم خردادماه 1361 هجری شمسی مطابق با بیست و چهارم شعبان 1402 هجری قمری. 1- گزارش شور دوم کمیسیونهای دیوان محاسبات و بودجه مجلس و برنامه و بودجه در خصوص طرح اصلاح بند (ث) ماده 3 قانون برقراری حقوق وظیفه و مستمری نمایندگان مجلس و عائله تحت تکفل آنان در مقابل حوادث و سوانح ناشی از مسؤولیت های خطیر نمایندگی. 2- تقاضای ارجاع لایحه صدا و سیمای جمهوری اسلامی به کمیسیون ویژه. 3- گزارش کمیسیونهای امور دفاعی، امور اقتصادی و دارائی و امور اداری و استخدامی مبنی بر رد لایحه اصلاح ماده 10 قانون حقوق و مزایای پرسنل نیروهای مسلح. 4- گزارش شور اول کمیسیونهای امور قضائی و امور داخلی در خصوص لایحه راجع به اقدامات تأمینی در مورد مجرمین بد سابقه و شرور. 5- سؤال آقای عابدین زاده از آقای وزیر کشور در خصوص علت تأخیر در اجرای قانون احزاب. 6- سؤال آقای صادق خلخالی از آقای دکتر ولایتی در خصوص پناهنده شدن تعدادی از اعضای سفارت در ایتالیا و لندن و بعضی افراد دیگر در دوبی. رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد و آل محمد اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم «قل انما اعظکم بواحدة ان تقومو الله مثنی و فرادی ثم تتفکروا ما بصاحبکم من جنة ان هو الا نذیر لکم بین یدی عذاب شدید. قل ما سألتکم من اجر فهو لکم ان اجری الا علی الله و هو علی کل شیء شهید. قل ان ربی یقذف بالحق علام الغیوب. قل جاءالحق و ما یبدیء الباطل و ما یعید. قل ان ضللت فانما اضل علی نفسی و ان اهتدیت فبما یوحی الی ربی انه سمیع قریب. ولو تری اذ فزعوا فلافوت و اخذوا من مکان قریب. و قالوا آمنا به و انی لهم التناوش من مکان بعید. و قد کفروا به من قبل و یقذفون بالغیب من مکان بعید. و حیل بینهم و بین ما یشتهون. کما فعل باشیاعهم من قبل انهم کانوا فی شک مریب.» (صدق الله العلی العظیم- حضار صلوات فرستادند) «از آیه 45 الی آیه آخر سوره سبأ» 2- بیانات قبل از دستور آقایان: مروی، آقا رحیمی و رحیمی زارجی رئیس – سخنرانان پیش از دستور را دعوت کنید. منشی- آقای مروی نماینده طرقبه و آقای رحیمی نماینده سنقر. مروی- بسم الله الرحمن الرحیم، با درود و سلام بر امام عزیز و همه شهیدان و جانبازان و فداکاران جبهه های نبرد حق و باطل. در این فرصت کوتاه سخنانی را متذکر می شود.ماهیت تجاوزکارانه اسرائیل چیزی نیست که امروز برای ما روشن شده باشد بلکه تجاوز اسرائیل با تاریخ او توأم است و همیشه دست پلید او آلوده خونهای ناپاک و تجاوز به حقوق دیگران بوده است و در این لحظات حساسی که ما قرار گرفته ایم و مردم فلسطین و مسلمانان لبنان و تجاوز اخیر اسرائیل به سر می برند بر ما و برهمه مسلمانان است که در مقابل این تجاوز بایستیم و مقاومت و ایستادگی که وظیفه اسلامی ما است تا بدآنجا ادامه یابد که دست متجاوز قطع شود و اسرائیل پلید ملعون به شمه ای از تجاوزات خویش مکافات شود. این شرط بسیار خوب و زیبائی را که دولت جمهوری اسلام در شروط صلح بین خود و عراق افزودند بر اینکه علاوه بر شروط گذشته راهی به سربازان ایران داده شود تا بتوانند در کنار برادران فلسطینی و لبنانی علیه اسرائیل به جنگ بپردازند و اسرائیل را آنچنان که باید و شاید به جای خود بنشانند شرطی است بسیار مطلوب و زیبا ولی باید به این کته متذکر شد که این شرط همچون شروط گذشته آنها کسانی نیستند که در مقابل حق تسلیم شوند. اگر حکومت بعث و اگر صدام و صدامیان در مقابل شروط دیگر ما تسلیم شدند آنها به مرزهای خویش عقب رانده شدند و حقوق از دست رفته ما را پس دادند، در مقابل آن تجاوزاتی که علیه ما شده است خسارت دادند، این شرط را هم می پذیرند، ولی ماهیت متجاوز و دشمن نه این چنان است که در مقابل حق تسلیم شوند. بنابراین همچنان که ما برای شروط دیگر دست روی دست نگذاشته ایم که آنها این مطلب را بپذیرند باید اینجا هم مردانگی کرد و ما جلو برویم و راه را ما بگیریم که دشمن به ما راه نخواهد داد، آنها تسلیم چنین حقی نخواهند گشت بلکه ما باید خسارت بگیریم، ما باید دشمن را به عقب برانیم، ما باید رانده شدگان و اسیران را به منزلشان برسانیم و ما باید برای خود و آن حقی را که اسلام به ما عنایت کرده است برای دفاع از سرزمین اسلامی این راه را بگیریم که آنها چنین وضعی را به ما نخواهند داد و این مطلب در رابطه با اسرائیل هم مصداق کاملی دارد. اسرائیل این دشمن بشریت این قوم متجاوز کسانی نیستند که سر تسلیم در مقابل حقی فرود بیاورند، لذا است که می بینید همه حقوق و همه آراء و همه مردم عالم را آنها به مسخره گرفته اند و روز به روز بر تجاوزات و تعدی خود می افزایند و اینجا است که باید این درس را مردم مسلمان از قرآن بگیرند «ان تقوموا لله مثنی و فرادی» باید برای خدا قیام کرد، باید حالت جمعی پیدا کرد، در مقابل ظالم ایستاد و اگر جمعی نبود و اگر همه آنهایی که باید رد مقابل این ظالم بایستند به این وظیفه خود عمل نکردند وظیفه از دیگران ساقط نمی شود بلکه تک تک همچنانکه می بینید ملت ایران و دولت جمهوری اسلامی ایران ننشستند که دیگران اقدام کنند، خود اقدام کردند و این عزیزان رزمنده ما از ارتشی و سپاهی هستند که در جبهه های نبرد حضور یافته اند و این درس است برای همه دول اسلامی و برای همه ملتهای مسلمان که ببینید ما اهل حرف تنها نیستیم، ما ننشسته ایم که دیگران عمل کنند و ما به دنبال آنها برویم ما پیشاپیش دیگران قدم برداشتیم و رزمندگانمان را در جبهه ها گسیل داشتیم و ما هستیم که وقتی احساس وظیفه کنیم در انتظار دیگران نمی نشینیم و این فریاد و سخن بحق رئیس جمهورمان که فرمود «اگر دیگران کمک کنند هر اندازه که دولتهای دیگر کمک کنند ما ده برابر کمک می کنیم» ولی چه افسوس باید فراوان خود که به قول امام از ابتلاآت امروز مسلمانها است که گرفتار عده ای کر و کور گشته ایم، گوئی گوش حکام منطقه کر شده است زبانشان لال شده است و این سکوت مرگبار آنها این چنین ذلتی را برای مسلمانها به بار می آورد ولی درسی را که ملت ایران و دولت ایران داد برای همه یک درس اساسی و مایه عبرت است ما وضعی درا داریم می گذرانیم که هفته جهاد و سازندگی است. این تلاشگران ما در جبهه و پشت جبهه ایثارگرانه فداکاری می کنند به راستی جهاد می کنند ایامی را داریم می گذرانیم که نزدیک به هفتم تیر و شهادت هفتاد و دو تن عزیزان و یارانی است که برای حق بپاخاستند و تا آخرین لحظه در راه حق قدم برداشتند و آنچنان مرگ پرافتخاری و شهادت گرانقدری نصیبشان گشت. و باز ما در وضعی هستیم که گر چه مسلمانها زیر فشار ضربات صهیونیسم قرار دارند و خود در جبهه جنگیم و تعدیات عراق هنوز بر مردم مسلمان ما است باز می بینیم که گرفتار گروهکها هستیم. این مزدوران بی جیره و مواجب ابرقدرتها هر روز در خیابان به مغازه و خانه ای حمله می کنند و عزیزان بیگناهی را به خاک و خون می کشند ولی هیچ کدام از اینها نه داستان هفتم تیر و نه این ترورهای کور، نه جبهه های جنگ، نه حملات اسرائیل هیچکدام از اینها نتوانسته است قدرت این مردم را از آنها بگیرد، صبر و شکیبائی را آنها کم کند بلکه آنچنان ایستاده اند که واقعاً می بینید انسان این ملت برای خدا قیام کرده است. این فریاد را که «ان تقوموا الله » به جان و دل شنیده است و می رود تا همه نیرو و امکاناتش را در مسیر حق قرار دهد و این نقلابی که باید خدا و نام «الله اکبر» شروع گشته است از برادران سپاهی ما، بسیجی ما، ارتش ما، جهادگران ما و تمامی کسانی که دلی برای این انقلاب می سوزانند و سوزی دارند و دردی برای مردم احساس می کنند و وظیفه حق را می شناسند می روند تا انشاء الله این قیام را به قیام جهانی حضرت مهدی (ع) پیوند دهند تا آن عدالت جهانی بر گسترده پهنه زمین آنچنان به اجرا درآید که دیگر ظالمی باقی نماند، جنایتکاری قدرت نداشته باشد برای تعدی و تجاوز جایی نماند و انشاالله از اسرائیل و صهیونیسم و همه این پلیدان و قدرتها و ابرقدرتها رنگها و عناوین مختلف دگر اثر و آثاری نباشد و ببینیم آن روزگار زیبا را که وارثان این زمین مستضعفین این عالم قدرت را به دست گرفته اند و آنچنان حکومتی را ایجاد کرده اند که شایسته بشریت است. ما باید قدر این امت را بدانیم، ما باید از این برادران ایثارگرمان در تمام جبهه ها به راستی تقدیر کنیم، و از زحمات شبانه روزی آنها سپاس بگوییم. در همین جا خوب است این نکته را اضافه کنم حال که هفته جهاد را به پایان می بریم و زحمات و فداکاری این عزیزان چیزی نیست که کسی نداند یا بخواهیم از اینجا بازگو کنیم در هر شهر و دهی که برویم، در هر جبهه و سنگری که قدم برداریم رد پایی از این عزیزان می بینیم. خون شهیدان اینها را در جبهه ها و پشت جبهه ها می بینیم پس چه بهتر که به اینها امکانات بیشتر بدهیم و به واقعیت بیشتر زندگی توجه کنیم. رئیس – یک دقیقه دیگر وقت دارید مروی – و هماهنگی که لازم است ایجاد کنیم تا بتوانیم همه ناراحتی ها را از روستاها برطرف کنیم روستاهای ما برق ندارند، آب ندارند، راه ندارند، تلفن ندارند، از امکانات بسیاری دورند، امید است که هماهنگی کامل ایجاد گردد تا بتوانیم به همه آنها حقوق لازمی را که برای زندگی یک انسان لازم است از این طریق به آنها بدهیم تا آنها سپاسگزار این حکومت و در مسیر «الله» قدم بردارند والسلام علیکم و رحمة الله. رئیس – آقای آقا رحیمی سه دقیقه از وقت آقای مروی را دارند. آقا رحیمی – بسم الله الرحمن الرحیم، سلام علیکم، پس از سلام و درود به رهبر انقلاب اسلامی و همه ملت شهید پرور ایران و سلام و درود بر شهدای اسلام مخصوصاً شهیدان جنوب لبنان. امروز به مناسبت چهارمین سالگرد جهاد سازندگی این روز را به همه تلاشگران و جهادگران تبریک و تهنیت عرض می کنیم مخصوصاً آنهائی که در جبهه های جنگ همراه برادران سپاهی ما وسیله پیروزی آنها را فراهم کرده اند. جهاد سازندگی مانند سپاه پاسداران بازوی پرتوان انقلاب اسلامی است و این جوانان واقعاً سفیران انقلاب اسلامی در تمام ایران به خصوص در روستاها و مناطق عشایری هستند در هر ده و روستایی که پا می گذارند آثاری از آثار جهاد سازندگی مشاهده می شود، مدرسه ، حمام، لوله کشی، جاده و بنده که در این هفته جهاد سازندگی به روستاهای شهرمان رفتم واقعاً پُل هایی ساخته بودند که باید وزارت راه از وجود اینها برای راه سازی های مهم استفاده بکند. کسانی هستند که فوق العاده ها و مأموریت ها را از نظام اداری جمهوری اسلامی حذف کرده اند و امیدواریم که بنشینند مسؤولین امور و تشکیلات جمهوری اسلامی را بر اساس دست آوردهای جهاد سازندگی پی ریزی کنند و ما بتوانیم نظام عدل اسلامی را برای جهانیان پیاده کنیم. دوم راجع به هفتم تیر است که این روز را باید گرامی بشماریم چون روزی بود که در نظر داشتند با انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، ایران را از نظر هر سه قوه فلج کنند. برادرانی که تشریف می آورند می دانند که در آن شب چهل نفر نماینده می بایست باشند که نبودند. از اینرو روز هفتم تیر یعنی از بین رفتن انقلاب اسلامی، یعنی از بین بردن جمهوری اسلامی، یعنی سرنگونی نظام جمهوری اسلامی. بنابراین هرکس که به امام و حضرت منتظری و بقیه مسؤولین محترم ارادت دارد باید در این روز هفتم تیر شرکت کند و به گمراهان و فریب خوردگان دعا کند و از خدا بخواهد که آنها به دامان اسلام باز برگردنند و بدانند این انقلاب، انقلابی است در مسیر انبیاء شکست ناپذیر است. سوم- اسرائیل، اسرائیل بداند اگر با بمباران می شد ممالک اسلامی را گرفت آمریکا نوزده سال ویتنام را بمباران کرد، ولی افسوس و صد افسوس که یک میلیارد مسلمان بر طبق آیه قرآن مجید : «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و أولی الأمر منکم» اگر می آمدند و از اولی الامر شان حضرت امام «روح الله» پیروی می کردند می دیدند اسرائیل که کوچک است آمریکا هم سرنگون می شد ولی چه بکنیم؟ ما ایستاده ایم ما اگر اسرائیل مستقیماً به ایران حمله بکند و تمام ما را بکشد و یک امام سجاد بماند مانند کربلا باز حکومت اسلامی را برپا خواهیم کرد و هیچ ترسی نداریم و بداند ایران، ایرانی است که پدر اسرائیل و آمریکا را در می آورد و دست صدام حسین، مزدور آمریکا را رو خواهد کرد که دیگر نگوید ایران از اسرائیل اسلحه می خرد. چهارم – از شهدای شهرستان شهر بابک و خانواده هایشان تقدیر می کنیم و امیدواریم که خدا به آنها صبر و اجر عنایت فرماید و این شهیدان که راه انبیاء را طی کردند ما هم در همان مسیر بکنیم و راجع به بیمارستان شهر بابک و راه هرات به شهر بابک نیز تذکراتی به دولت می دهیم و در ضمن از وزارت نیرو مخصوصاً مدیر عامل اداره نیروی کرمان تشکر می کنیم که بیش از سی روستا را در شهر ما در همین دو سه سال برق رسانی کرده اند و اکثر روستاها الحمدالله آباد و آزاد از نظر زورگویی و چیزهای دیگر و در پایان از وزیر معادن و فلزات تشکر می کنیم که این مرد نجیب و شریف با همیاری گروههائی از اصفهان و جهد سازندگی و جاهای دیگر علاوه بر اینکه بازده ذوب آهن اصفهان را زیاد کرده بطوری که ما ذغال سنگ الان زیاد داریم مخصوصاً از زرند کرمان مس سرچشمه را که آمریکائیها مرکزشان بود چهار هزار نفر آمریکائی بیشتر آنجا بود و اینها می گفتند اینها دیگر نمی توانند مس را راه اندازی بکنند الحمدالله پریروز که رفتیم دیدیم با کمال خوبی، با کمال علاقه، کارمندان و کارگرانش دارند کار می کنند و الان دارد به اصطلاح تغلیظ و تصفیه می شود یعنی ما الان می توانیم بفروشیم، منتها برای اینکه به مس خالص و طلا و مولیبدم تبدیل بشود باید از کارخانه دیگری استفاده بکنند. از همین جا از جناب آقای مهندس اردبیلی و جناب آقای مهندس حسن پور و تمام کارگران و کارمندان مس سرچشمه تشکر می کنیم امیدواریم این کسانی که برای اسلامی و مسلمین خدمت می کنند هر چه بیشتر خدا آنها مؤید بفرماید و از آقای هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجلس شورای اسلامی تقاضا می کنم هر وقت، وقت فرمودند از مجتمع مس سرچشمه و تلاش این عزیزان دیدن فرمایند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاتة. منشی – آقای رحیمی نماینده سنقر. رحیمی – بسم الله الرحمن الرحیم، «یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول إذا دعاکم لما یحیکم » حمد و سپاس خدائی را که نعمت وجود رهبر کبیر انقلاب امام امت را به ما عنایت و به رهبری اش مردم ما را حیاتی دگر بخشید حیاتی که با آن به مبارزه علیه طاغوت و آثار آن برخاست و طاغوت و آثارش را محو نمود. حیاتی که با آن به یاری مستضعفین و سرکوبی مستکبرین شتافت و به نفع عدل و داد علیه ظلم و فساد قیام و به جهانیان ثابت کرد که این امت چون امامش زیر بار هیچ گونه ظلم و تجاوزی نخواهد رفت و به شهادت و قطعه قطعه شدن و سوختن در میدانهای نبرد با متجاوزین تن می دهد ولی به ظلم دادن و سازش با ستمکار و تسلیم متجاوز شدن را نمی پذیرد. بلکه چنان بینی متجاوز را به خاک مذلت می مالد که دیگر ستمکاری و متجاوزی خیال تجاوز نکند. ملت عزیز و غیور و شریف ما به مستضعفین جهان خاصه ملل مسلمان این درس را آموخت که اگر ملتها قیام کنند ابرجنایتهای شرق و غرب و مزدورانشان هیچ غلطی نمی توانند بکنند. سخنی با ملل مسلمان جهان خاصه مردم مسلمان منطقه به صورت پیامی از حال و قال امت مسلمان شجاع پرور ایران به آنها می دهم. امت غیور و شجاع پرور ایران این زمان چون گذشته به پیروی از امام امت فریا می زند و از ملتهای مسلمان می خواهد بیپ از این تن به ظلم ندهند و چنگال اسرائیل این دیو خون آشام، این فرزند نامشروع آمریکا را به خون مسلمانان و مستضعفین فلسطین و لبنان رنگین نبینند و به سکوت مرگبار سران مرتجع و خود فروخته ننگرند. مردم ما این پیام را دارد به ملت مسلمان منطقه که قیام کنند و حقوق غصب شده مردم ستمدیده و آواره فلسطین را از اسرائیل بستانند. قیام کنند و انتقام خونهای به ناحق ریخته مردم مسلمان و عرب لبنان و فلسطین را از این جانی خونخوار بگیرند. قیام کنند و رژیم صهیونی غاصب، این دست خائن آمریکا را قطع کنند. همانطور که ملت شهید پرور ایران رژیم عفلقی عراق که یکی از ایادی آمریکا در منطقه بود قطع و به سقوط کشید پس از آنکه رژیم منحوس پهلوی که یکی از دستهای قوی امپریالیسم بود قطع نموده بود. امید است ملتها با بیداری شان و با توجه شان بیش از این ننشینند و چنگال ظلم و ستم اسرائیل را که در قلب ملت مسلمان و ستمدیده فلسطین و لبنان فرو رفته است ببینند. تشکری دارم از رزمندگان عزیزمان (آن رزمندگان عزیز و با ایمان و شجاعمان) تشکر می کنم از سنگر نشینان عزیز و قهرمانمان این مظاهر قهر خدای قهار بر دشمنان اسلام و مسلمین. آن عزیزانی که کشور عزیزمان را از لوث وجود کفار بعثی پاک نمودند و می روند تا ملت مسلمان و ستمدیده عراق را نیز از شر صدام عفلقی و اشرار بعثی نجات دهند. آن سلحشوران عزیزی که به فرموده پیامبر گرامی اسلام که فرموده است «من اصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم» کمال توجه دارند و می روند تا برادران مسلمان و عرب فلسطین و لبنان را از ظلم و تجاوز اسرائیل خونخوار و غاصب نجات دهند. آفرین بر شما عزیزان، سلام خدا و انبیاء و ملائکه او بر شما باد. گوارا باد شما را آن فضل و درجاتی که با جهاد فی سبیل الله کسب کردید. گوارا باد شما را ای پاسداران عزیز انقلاب. گوارا باد شما را ای ارتشیان غیور و ای بسیجیان عزیز و ای همه نیروهای مسلح و رزمنده اسلام. سلام نمایندگان مردم و مردم شریف ما بر شما باد که با اتحاد و هماهنگی و جهاد و کوشش خود برای اسلام و امت اسلامی ایران افتخار آفریدید و مجد و عظمت مسلمین در سایه عمل به دستورات اسلام را به دنیا ثابت کردید. سخنی با دولتهای ارتجاعی منطقه، آنها که دم از عربیت و اسلام و فلسطین و طرفداری از مردم مظلوم فلسطین می زدند. آنها که تجاوز بعث عفلقی به ایران اسلامی و تجاوز اسرائیل به لبنان و قتل و غارت ملت عرب و مسلمان فلسطین و لبنان رسوایشان نمود روی آنها را سیاه کرد و چهره منافقانه آنها را برای ملتها آشکار کرد. آنها که در تجاوز صدام عفلقی به ایران اسلامی و انقلابی تمام امکاناتشان را در اختیار این متجاوز قرار دادند ولی در برابر تجاوز اسرائیل به مردم مسلمان و عرب فلسطین و لبنان سکوتی مرگبار نمودند و با سکوتشان، رضایتشان از این ظلم و تجاوز را اعلام داشتند. من به این دست نشانده ها و خود فروخته ها که نه اسلام بوئی دارند و نه از عربیت تعصبی. به اینها می گویم به خود آئید و از قهر خدا و خشم ملتها بترسید. به خود آئید آخر شما مدعی عربیت هستید و این مردمی که اینطور مورد تجاوز قرار گرفته اند نیز مسلمان و عرب هستند. شما که اینقدر دم از عربیت می زنید پس چرا در برابر تجاوز اسرائیل اینطور سکوت کرده اید. به خود آئید و اقلاً از سلاح خدا داده نفت به نفع این مردم مظلوم و ستمدیده فلسطین و لبنان استفاده کنید. به مناسبت روز جهاد سازندگی، این نهادی که جوشیده از متن انقلاب، این نهادی که در این مدت کوتاه از حیاتش که امروز چهارمین سال تأسیسش و شروع به کارش می باشد چه خدمتهای قابل توجه و تقدیری که در روستاها و جبهه ها نموده است، چه خدمتهائی که شایان تجلیل و تقدیر است و من در اینجا باید از زحماتی که این برادرهای عزیز مخلصانه در این مدت کشیده اند چه در روستاها، چه در جبهه های جنگ که همدوش برادران رزمنده هرگونه امکانات لازم را تا آنجا که ممکن بوده است با تلاش و کوشش خود در اختیار رزمندگان ما نهاده اند و در این فتح و پیروزیها سهمی بسزا دارند، تقدیر و تشکر نمایم، ولی ضمناً باید عرض کنم نابسامانیها مخصوصاً در روستاها زیاد است و توقع مردم ما به این نهاد انقلابی، مردمی زیاد. لذا امیدوار هستم خداوند به این برادرهای عزیز جهادگر و تلاشگرمان توفیق بیشتری مرحمت کند تا بهتر به توقعات مردم ما پاسخ بدهند. با تقدیر و تشکر از زحمات و تلاشهای شبانه روزیشان. و نیز به مناسبت هفتم تیر و تجلیل از مقام شهیدان عزیز و مخصوصاً شهید مظلوم آیت الله بهشتی که قدرش در جامعه ما مجهول ماند. آن شهیدان عزیزی که شهادتشان روی خلقی ها را سیاه کرد و پرده از چهره منافقانه شان برداشت. آن عزیزانی که با شهادتشان جمهوری اسلامی را تثبیت کردند. روانشان شاد و مقامشان در جنان عالی باد. سخنی هم درباره حوزه انتخابیه ام شهرستان سنقر دارم. اولاً باید عرض کنم مردم سنقر از نظر دیانت و تعهد اسلامی و سبقت در انقلاب و تلاش در حفظ و تداوم آن در استان باختران کم نظیر هستند. شهیدانشان در پیروزی انقلاب و در جنگ تحمیلی بیشتر خدمتشان در جبهه ها و در پشت جبهه ها چشمگیرتر است و حقاً قابل تقدیر و تشکر است. من در این مکان مقدس از این مردم شریف و محترمی که صادقانه و با اخلاص این خدمات را به اسلام و انقلاب عرضه داشته اند و این زحمتها را تحمل نموده اند تشکر می نمایم و توفیق هر چه بیشترشان را در انجام این مسؤولیت ها از خداوند متعال خواستارم اما نیازهای مردم این شهر و روستاهای اطراف باید عرض کنم همانطور که بارها در تذکرات قبل از دستور هم تذکر داده شده است ولی متأسفانه هنوز کمتر ما نتیجه گرفته ایم. ما چهار راه ارتباطی با شهرستانهای مجاور داریم که همه آنها جز یکی از آنها که آسفالت سرد دارد، خاکی است. بعضی از آنها پنج سال، شش سال است که در دستور و در برنامه است و آسفالت سرد آن هنوز انجام نشده و راه سنقر بیستون یک سال است که مطالعه و تعریض و آسفالت گرمش تمام شده و مکاتبه ای که شده است جواب داده اند که این مدت دو مرتبه به مناقصه گذاشته شده است و پیمارنکاری شایسته و واجد شرایط پیدا نشده. خیابانهائی داریم که ده سال و بیشتر و کمتر است که نقشه اش داده شده و مردم را در تعمیر و فروش و تعویض خانه هایشان حیران گذاشته اند و هنوز اقدامی نشده است. روستاهایمان آنطوری که برآورد کرده اند صدی نود دارای آب لوله کشی نیستند و آب سالم آشامیدنی ندارند. صدی هشتاد و پنج یا اصلاً حمام ندارند یا حمام بهداشتی ندارند. وسیله درمان و بهداشت همینطور بسیار اندک و کم است. از نظر راه صدی نود روستاها راههای مدخل آنها که دو کیلومتر، سه کیلومتر بیشتر و کمتر است تا راههای اصلی خراب است و خیلی از آنها زمستان بسته می شود و مردم در سختی می مانند. باید عرض کنم در قسمت مسؤولین امر از رادیو تلویزیون ما سخت گله داریم که یا در خدمت مردم آن سامان یعنی سنقر نبوده است یا بسیار کم بوده است. مسؤولین اجرائی باید توجه بیشتر بفرمایند مخصوصاً امید است برادر عزیزمان جناب آقای ناطق نوری وزیر محترم کشور توجه بیشتری به این شهرستان داشته باشند. توفیق همه مسؤولین اجرائی را از خداوند می خواهم و امیدوار هستم بهتر از پیش موفق در انجام مسؤولیتهایشان باشند. با درود و سلام به رهبر کبیر و عظیم الشأن انقلاب و سلام بر شهیدان عزیزمان و درود بر ملت شهید پرورمان عرایضم را خاتمه می دهم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. 3- تذکرات نمایندگان به دولت به وسیله آقای رئیس و تسلیت به آقای شاه آبادی به مناسبت فوت فرزندشان رئیس – متشکر – بسم الله الرحمن الرحیم. تذکرات نمایندگان محترم به دولت. آقای دانش نماینده آشتیان و تفرش به وزارت راه و ترابری در مورد آسفالت جاده فرمهیی آشتیان می دهد. آقای تاجگردون نماینده گچساران و کهکیلویه به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد تکمیل ساختمان مخابرات منطقه و به وزارت دادگستری در مورد اجرای نظریات سازمان بازرسی کل کشور تذکر داده اند. آقای اربابی نماینده چاه بهار به وزارت بهداری در خصوص رسیدگی به وضع دارو و درمان و به وزارت نیرو در مورد رفع سریع نارسائیهای برق و به وزارت راه در مورد ارسال تجهیزات راهسازی به منطقه. آقا سید زاده نماینده باختران به وزارت کشور در مورد رسیدگی به مشکلات ملی شهرداری باختران و تسریع در تصویب نقشه جامع شهر. آقای بهشتی نماینده فسا به وزارت کشاورزی در مورد افزایش شرکتهای تعاونی در روستاهای شهرستان. آقای شهاب محمودی نماینده بروجن به وزارت بهداری در مورد آب لوله کشی روستاهای شهرستان لردگان. آقای راثی نماینده میاندوآب به جهاد سازندگی در مورد شروع فعالیت جهاد سازندگی میاندوآب و به وزارت بازرگانی در مورد تحویل سهمیه پروفیل. آقای نواب نماینده رامهرمز به اهالی رامهرمز به مناسبت چهلم شهدای عزیز رامهرمز تسلیت و تبریک گفته اند. مطلع شدیم که فرزند همکارمان جناب آقای شاه آبادی نماینده موقت تهران فوت کرده اند که از طرف نمایندگان محترم به ایشان و خانواده شان تسلیت عرض می کنیم. کمیسیون دیوان محاسبات هم به ایشان تسلیت گفته اند. دستورات را به ترتیب مطرح کنید. 4- تصویب قانون اصلاح بند (ث) ماده 3 قانون برقراری حقوق وظیفه و مستمری نمایندگان مجلس و عائله تحت تکفل آنان در مقابل حودث و سوانح ناشی از مسؤولیت های خطیر نمایندگی منشی – گزارش شور دوم کمیسیونهای دیوان محاسبات و بودجه مجلس و برنامه و بودجه در خصوص طرح اصلاح بند «ث» ماده 3 قانون برقراری حقوق وظیفه مستمری نمایندگان. رئیس - چون مخبر کمیسیون نیستند آقای صدرحاج سید جوادی نایب رئیس کمیسیون توضیح بدهند. صدرحاج سید جوادی (نایب رئیس کمیسیون) – بسم الله الرحمن الرحیم. طرح اصلاح بند «ث» ماده 3 قانون برقراری حقوق وظیفه و مستمری نمایندگان مجلس و عائله تحت تکفل آنان در مقابل حوادث و سوانح ناشی از مسؤولیتهای خطیر نمایندگی. ماده واحده – بند «ث» ماده 3 قانون برقراری حقوق وظیفه و مستمری نمایندگان مجلس و عائله تحت تکفل آنان در مقابل حودث و سوانح ناشی از مسؤولیتهای خطیر نمایندگی به زیر اصلاح می شود: بند «ث» - پدر و مادر و سایر افراد تحت تکفل نماینده طبق شریط مندرج در ماده 3 قانون برقراری حقوق وظیفه و مستمری نمایندگان مجلس و عائله تحت تکفل آنان در مقابل حودث و سوانح ناشی از مسؤولیتهای خطیر نمایندگی. این بند «ث» ماده 3 راجع به عائله تحت تکفل است شرح اینکه عائله تحت تکفل چه کسانی هستند، بصورت بندهای الف – ب – پ – ت – ث – می باشد. بند «ث» عبارت از پدر و مادر به شرط آنکه تحت تکفل قانونی نماینده باشند، این به این صورت اصلاح می شود. «پدر و مادر و سایر افراد تحت تکفل نماینده ...» فقط همین است. رئیس – آقای حمیدی چون ایشان آمادگی ندارند شما بفرمائید توضیح بدهید. حمیدی (رئیس کمیسیون محاسبات) - بسم الله الرحمن الرحیم. این قانون سابقاً طبق اصل هشتاد و پنج قانون اساسی در کمیسیون مشترک تصویب شده. نهایت «عائله تحت تکفل او» در ماده 3 در طی چند بند آمده و بعداً برخورد کردیم، دیدیم که بعضی از افراد هستند که ممکن است متکفل زندگی خواهرشان که سرپرستی ندارند باشند و در اینجا از آنها نام برده نشده باشد مثلاُ کسانی ممکن است متکفل زندگی خواهرشان که سرپرستی ندارند باشند. این اگر از دنیا رفت یا شهید شد و یا در حین انجام خدمت فوت کرد او بی سرپرست می ماند. یا اینکه احیاناً ممکن است که جزء بستگانش هم نباشد یک کسی را آورده به عنوان خدمتگزار و مدتها است که آنجا دارد زندگی می کند تا او زنده هست در کنار او ارتزاق می کنند، حالا اگر این نماینده شهید بشود یا در حین انجام وظیفه فوت بشود او زندگیش همینطور مختل می ماند. پیشنهادی هم برادر عزیزمان جناب آقای رحمانی داده بودند. ما او برادر و خواهر را اضافه کرده بودیم پیشنهاد ایشان این بود که «هر کس که تحت تکفل نماینده هست از این حقوق وظیفه و مستمری برخوردار باشد» بنابراین، این بند «ث» از ماده 3 که سابقاً اینجور بود پدر و مادر به شرط آنکه تحت تکفل قانونی باشند، اینجور اصلاح می شود «پدر و مادر و سایر افراد تحت تکفل نماینده » که هر کس تحت تکفل نماینده هست از این مستمری و حقوق برخوردار باشد. این اصلاحیه ای است که شده حالا اگر آقایان توضیح دیگری می خواهند خیال نمی کنم مطلب زیاد مهمی باشد که احتیاج به توضیح داشته باشد. سید احمد کاشانی - آقای هاشمی چون طبق اصل 85 در کمیسیون تصویب شده است اصلاحش هم باید در کمیسیون تصویب بشود. رئیس - نه، لزومی ندارد این تابع همان است چنین گیری نداریم فعلاً این شور دوم است مخالف و موافق صحبت نمی کنند اگر کسی پیشنهادی در کمیسیون داده می تواند مطرح کند. حمیدی - پیشنهاد فقط پیشنهاد آقای رحمانی بود که مورد توجه قرار گرفت. رئیس - بسیار خوب پیشنهادی هم در مجلس نرسیده است بنابراین رأی گیری می کنیم. یکی از نمایندگان - بار مالی دارد. رئیس – بار ملی خاصی ندارد حق خودش باقی است و از همانجا می دهند از بودجه دولت که جداگانه نمی دهند. آن باید تقسیم بشود بین ورثه یک سهمی هم می دهند به آنهائی که تحت تکفلند چیز اضافه ای نمی دهند. علیزاده - جناب آقای هاشمی «شورای اسلامی» باید اضافه شود چون همه نوشته «مجلس». رئیس - این اصلاح عبارتی است. احمد کاشانی - تذکر قانونی دارم. رئیس - آقای احمد کاشانی بفرمائید. احمد کاشانی - بسم الرحمن الرحیم، من از بقیه آقایان پرسیدم فرمودند که این طرح طبق اصل هشتاد و پنج به آن کمیسیون مشترک ارجاع شده بوده و در کمیسیون تصویب شده کمیسیون هم برای مدتی آزمایشی تصویب می کند که اجراء بشود، بعد نهایتاً کل قانون باید در مجلس بیاید و به تصویب دائمی برسد. الان اگر می خواهد یک بند این طرح اصلاح بشود آن هم باید مثل کل قانون در همان کمیسیون مشترک اصلاح بشود، ما در نهایت تصویب قطعی اش می کنیم. الان اگر مجلس بخواهد به یک بند رأی بدهد این یک بند می شود تصویب دائمی و بقیه اش می شود تصویب موقت، یک چیز تقریباً مختلطی است ...رئیس -این همان حرف قبلی بود که من جوابتان را دادم اعتراضتان به اصل آئین نامه است نه تذکر آئین نامه ای. در آئین نامه ما چیزی نداریم. اگر چیزی را موقت تصویب کردند ما نمی توانیم در مجلس یک بندی به آن محلق کنیم. این حالا یا تابع آن می شود یا شکل دیگری پیدا می کند. شما یک ماده ای از آئین نامه را ندارید که با آن مخالف باشد. احمد کاشانی - تفسیر آئین نامه با مجلس است. من می گویم اگر ما بخواهیم یک بند را بررسی کنیم بدون اینکه کل قانون را بررسی کنیم، یک چیز معقولی نیست، چون بندها به هم ربط دارد. رئیس – بفرمائید بنشینید، من جواب دادم. هادی - آقای هاشمی این یک فرعی است از آن قانونی که مصوب کمیسیون است و حرفشان درست است. رئیس - من می گویم آئین نامه چنین منعی ندارد. شما تذکر آئین نامه ای نمی توانید بدهید. یک استدلالی دارید، یک ماده بنویسید و به آئین نامه اضافه کنید که طرح این طور چیزها را نمی شود در مجلس آورد ضمناً عرض کردم اگر این اعتراضی باشد به آئین نامه است نه به اداره مجلس مثلاً قانون انتخابات ما هم موقت بود و اخیراً در مجلس یک چیزی تصویب کردیم و به آن اضافه کردیم. (یکصد و هشتاد و سه نفر حاضرند) کسانی که با این اصلاحیه ای که آقای حمیدی قرائت کردند و توضیح دادند موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. دستور بعدی را مطرح کنید. 5- تصویب ارجاع لایحه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به کمیسیون ویژه برای رسیدگی منشی - تقاضای ارجاع لایحه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به کمیسیون ویژه. رئیس –آقای دکتر هادی توضیح بفرمائید. دکتر هادی - بسم الله الرحمن الرحیم. با توجه به اینکه کمیسیون ویژه ای که مسؤول بررسی قانون صدا و سیما است اساسنامه صدا و سیما به آن کمیسیون ارجاع شده است و همچنین قبل از اساسنامه قانونی که جدیداً آمده بوده آن هم باز به کمیسیون ویژه ارجاع شده و اگر چنانچه این مسأله، یعنی این قانونی که جدیداً از طرف دولت پیشنهاد شده که صدا و سیما زیر نظر مستقیم رؤسای سه قوه باشد اگر این قانون به آن کمیسیون ارجاع نشود بنابراین آن اساسنامه را هم آن کمیسیون نمی تواند تصویب بکند. یعنی دقیقاً خط مشی و اساسنامه و این قانون جدید با هم در ارتباط هستند و چون نمایندگان محترم تصویب کردند، یعنی در دو نوبت موافقت کردند که خط مشی صدا و سیما و اساسنامه صدا و سیما به کمیسیون ویژه ارجاع بشود این هم چون دقیقاً در ارتباط با آن است پیشنهاد من این است که نمایندگان محترم موافقت بفرمایند که این هم به همان کمیسیون ویژه ارجاع بشود. و اگر این به آن کمیسیون ارجاع نشود دیگر معنا ندارد که آن کمیسیون اساسنامه را بخواهد جدا از قانون جدید پیشنهادی دولت تصویب بکند. والسلام. منشی – آقای موسوی تبریزی مخالف. سید ابوالفضل موسوی تبریزی - بسم الله الرحمن الرحیم، البته من علت مخالفتم این است که کمیسیون ویژه که ما الان در دو کمیسیون آن هستیم تجربه ثابت کرده است که کمیسیون ویژه وضع کمیسیونهای ثابت مجلس را به هم می زند الان در کمیسیون ویژه اراضی کشاورزی و در بعضی کمیسیونهای ویژه دیگر کمیسیون قضایی ما که یک نفر. دو نفر، کمیسیون ویژه امور بانکها، کمیسیون ویژه امور ... یک نفر، دو نفر که انتخاب شده و رفته عملاً کمیسیون قضایی ما با مشکلات فراوانی روبرو شده است و لذا این بهتر است برای اینکه کمیسیونهای ثابت مجلس را بهم نزنیم و در وضع کار آنها اشکال ایجاد نکنیم. در همان کمیسیون متعارف خودش بررسی بشود، چون نظر نهایی را در آخر، مجلس باید بدهد، چون نظر نهایی را در آخر باید مجلس بدهد از این جهت در ماهیت قضیه خیلی فرق نمی کند که در کمیسیون ویژه باشد یا در کمیسیون متعارف خودش باشد، از این جهت مخالفم. منشی - آقای موحدی ساوجی موافق. موحدی ساوجی - بسم الله الرحمن الرحیم، این کمیسیون ویژه تشکیل شد، و کمیسیون ویژه ای قبلاً برای بررسی طرح خط مشی صدا و سیما تشکیل شد و این را بررسی کرده و الان همان خط و مشی صدا و سیما در دستور مجلس هم قرار گرفته است. بعد اساسنامه صدا و سیما هم با تصویب نمایندگان محترم مجلس رسیدگی آن به همین کمیسیون ویژه محول شده است. و الان کمیسیون ویژه تشکیل شده، اینکه آقای موسوی تبریزی می گویند تشکیل کمیسیون ویژه ممکن است به کمیسیونهای دیگر لطمه بزند علی ایحال چون مسأله عمد و مهمی هست یک کمیسیون قوی برای این کار در نظر گرفته اند و اتفاقاً این لایحه ارتباط بسیار زیاد و مستقیمی دارد با آنچه را که کمیسیون ویژه تا حالا انجام داده است مثلاً در این لایحه آمده است که اینکه در قانون اساسی آمده که صدا و سیما زیر نظر سه قوه باشد اینجا در قانون پیش بینی کرده اند، زیر نظر نخست وزیر، رئیس مجلس و رئیس دیوان عالی کشور، خوب زیر نظر سه قوه به این معنا باید باشد یا نه، این سه قوه باید انتخاب بکنند و رأی بدهند نه اینکه همیشه و دائمی این سه نفر باشند. خلصه این قابل بررسی است و همچنین در این لایحه آمده است که خط مشی صدا و سیما و اساسنامه صدا و سیما را این شورای عالی که از رؤسای سه قوه تشکیل می شود تعیین بکنند در صورتی که خط مشی را تا حالا مجلس زحمت کشیده، کمیسیون ویژه بررسی کرده و الان در دستور کار مجلس هست و اساسنامه اش هم مورد بررسی کمیسیون ویژه است. بنابراین من معتقدم که این لایحه برای اینکه درست بررسی بشود ببینیم که آیا این لایحه کدام قسمتش صحیح است یا صحیح نیست، آن مقداری که واقعاُ قابل توجه باشد و قابل قبول باشد در آن اساسنامه می تواند بگنجد و مورد نظر قرار بگیرد. لذا من موافق هستم که این لایحه هم به آن کمیسیون ویژه ای که الان تشکیل شده ارجاع بشود. (البته برای رسیدگی نه برای تصویب) رئیس - (یکصد و هشتاد نفر حاضرند) موافقان ارجاع به کمیسیون ویژه برای رسیدگی قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. 6- تصویب گزارش کمیسیونهای امور دفاعی، اقتصادی و دارائی، امور اداری استخدامی مبنی بر رد لایحه اصلاح ماده 10 قانون حقوق و مزایای پرسنل نیروهای مسلح رئیس - دستور بعدی مطرح شود. منشی - گزارش کمیسیونهای امور دفاعی، اقتصادی و دارائی، امور اداری استخدامی مبنی بر رد لایحه اصلاح ماده 10 قانون حقوق و مزایای پرسنل نیروهای مسلح. رئیس- مخبر کمیسیون دفاع تشریف بیاورند. طی (مخبر کمیسیون دفاع) - بسم الله الرحمن الرحیم، گزارش از کمیسیون امور دفاعی مجلس شورای اسلامی. قبل از اینکه منت لایحه را خدمت برادران و خواهران محترم نماینده قرائت کنم لازم است توضیح بدهم که قبلاً ماده ای به تصویب رسیده بود که پرسنلی که ارتقاء درجه پیدا می کنند و با این ارتقاء درجه شان مقداری از حقوقشان کاسته می شود یا نه؟ کاسته هم نمی شود اما سوابق خدمتی شان در درجه قبل محسوب نمی شود یا کمتر از آن میزانی که باید محسوب می شود ترتیبی داده شود که این کمبود جبران بشود و سوابق خدمتی برای درجه جدید بشمار بیاید روی این زمینه قشری از بین پرسنل ارتش در آن قانون شامل حال آنها نمی شد لذا وزارت دفاع ماده واحده ای را به مجلس پیشنهاد کرد که پرسنلی که با طی یکی از دوره های نظامی موفق به تغییر طبقه می شود، مثلاً درجه دار است افسر می شود، یا همافر است افسر می شود، این افراد چنانچه در طبقات قبلی دارای سابقه خدمت باشند به ازاء هر سال خدمت در آن طبقات از مبلغی معادل افزایش فعلی عدد مبنای سنوات همان طبقه استفاده خواهند نمود، مصداق این ماده همانگونه که در خود لایحه تقدیمی به مجلس آمده یک جمعی از همافرانی بوده اند که در بند «2» متن لایحه پیشنهادی پشت صفحه، اگر مطالعه بشود این گونه آمده است که «صرف نظر از اینکه در حال حاضر با اجرای لایحه پیشنهادی ارتش جمهوری اسلامی ایران مقصود سازمان امور اداری و استخدامی کشور عملاً قابل تأمین است. معهذا از لحاظ آنکه اشکال متصور پیش نیاید و از طرفی از همافرانی که به علت طی دوره های آموزشی لازم به درجه افسری نائل می شوند حقی تضییع نشود با استفاده از نظرات سازمان امور اداری و استخدامی» این ماده واحده تنظیم شده کمیسیون در بررسی این مسأله به این نکته متوجه شد که این یک تغییری است از نظر حقوقی برای برخی از همافران که شاید تعدادشان به 100 نفر نمی رسد که خوب، همافران هم بالنسبه در درون ارتش از شاید حقوق قابل توجهی نسبت به بقیه اقشار برخوردارند گاهی اوقات از افسران هم دریافتی بیشتری دارند بنابراین این تغییر برای حدود 100 نفر و یا شاید کمتر از صد نفر از همافران در حالی که نیاز به تغییر در بخشهای حقوقی دیگر ارتش هم وجود دارد و به عنوان نمونه درجه دارها یا اقشار دیگری در درون ارتش هستند که از ابتدای انقلاب به مجلس و به مقامات تصمیم گیرنده در جمهوری اسلامی چشم دوخته اند که تبعیضات ناروایی که از نظر حقوقی در مورد آنها بوده برطرف بشود یکباره ما بیائیم این تغییرات را از برخوردارترین قشر از نظر تناسب میزان تحصیلات با حقوق آغاز بکنیم این تأثیر منفی در روحیه اقشار دیگر می گذراند که بحق آنها در این رسیدگی اولویت دارند، مضافاً بر اینکه نیزی هم چندان به این تغییر حقوق ندارند و این تغییر هم اصلاً مبلغ قابل توجهی نمی شود. یعنی با توجه به کل دریافتی یک همافر که حالا افسر شده و یک مقدار از امتیازات فرماندهی و مدیریت را هم در ارتش برخوردار شده است این تغییر آنقدر جزئی است که به حساب هم نمی آید. نکته سوم اینکه همانطور که نمایندگان محترم مستحضر هستند طرح سازمان نوین ارتش جمهوری اسلامی را کمیسیون در دست تهیه داشت و خوشبختانه مرحله تهیه مقدماتی آن پایان یافته است و چند روز پیش که اعضای کمیسیون دفاع خدمت امام شرفیاب شده بودند یک نسخه اش را تقدیم کردند آن سیستم پرسنلی که در آنجا طراحی شده در یکی از اجزاء آن بخش حقوق و مزایای پرسنل هست عملاً اگر این را تصویب بکنیم چون ناهماهنگ با ان چیزی که برای تغییرات کلی در سیستم حقوقی بود یک ناهماهنگی را جدیداً ایجاب می کنیم و یک مانع جدید برای پیاده شدن آن. لذا مصلحت دیدیم حالا که آن طرح کلی تهیه شده این را کنار بگذاریم. لذا گزارش اینطوری تدوین شد : لایحه شماره 10648 مورخ 14/1/61 راجع به اصلاح ماده 10 حقوق و مزایای پرسنل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران که به مجلس شورای اسلامی تقدیم و به کمیسیون امور دفاعی ارجاع گردیده بود در جلسه مورخ 23/1/61 با حضور نماینده وزارت دفاع بررسی و به دلائل زیر به اتفاق آراء رد شد. و اینکه گزارش آن تقدیم می گردد. 1- در جهت تشدید بی عدالتی ها است. 2- در جهت افزایش حقوق قشری است که از بیشترین امتیازات برخوردارند. 3- با طرح کلی بازسازی ارتش که در کمیسیون در دست تهیه است ناهماهنگ می باشد. این عیناً در دو کمیسیون دیگر هم مورد بررسی قرار گرفت، در کمیسیون امور اقتصادی و دارائی هم باز به دلایلی مشابه همین این لایحه رد شد و در امور اداری و استخدامی هم همینطور رد شد. با معاون محترم وزارت دفاع هم که در کمیسیون صحبت کردیم پذیرفتند که بهتر است این تغییرات در قالب همان تغییرات کلی در سیستم حقوق و مزایای پرسنل ارتش جمهوری اسلامی ایران داده بشود. البته لازم به تذکر است که خدمات ارزنده همافران را در طول جنگ تحمیلی به وجه کمیسیون نادیده نمی گیرد و معتقد است که خدمات آنها آنقدر ارزش دارد که اساساً با این تغییرات نمی شود تشکر لازم را از آن خدمات انجام داد. بنابراین کمیسیون گزارش خودش را دائر بر رد تقدیم مجلس می کند. رئیس – متشکر. کسی با گزارش کمیسیون مخالف هست؟ دکتر شیبانی – من مخالفم. منشی – آقای واعظی قبلاً ثبت نام کرده اند. رئیس – آقای واعظی اول مخالفت کرده اند با گزارش رد نه با اصل لایحه، یعنی با اصل لایحه موافقید. آقای واعظی بفرمائید. واعظی – بسم الله الرحمن الرحیم، قبل از آنکه مطلبم را عرض کنم باید سؤال کنم که این مزایایی که برای همافران و امثال این افراد در وضع کنونی قائل می شوند اگر در مقابل خدمات و تبرز و نبوغی است که از خودشان نشان داده اند اینها را نبایستی فراموش کرد و باید تشویق شان کرد، اگر مثل سابق و دوره طاغوتی باشد، بلی من هم موافق هستم که رد بشود. اما وقتی که بنا شد برای خدمات افراد و تشویق آنان یک مزایایی قائل هستند چرا رد بشود؟ ولو موقت، ولو درباره یک عده معدود. من در تاریخ دیده ام که رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم در مسجد نشسته بود یکی از اطرافیانش وارد شد پیغمبر اسلام نسبت به او خضوعی کرد، تواضع کرد، به فاصله کمی یکی دیگر آمد نسبت به دومی پیغمبر «ص» اسلام تواضع بیشتر فرمود، اولی اعتراض کرد که شما چرا بین من و ایشان فرق گذاشتید فرمود فرق گذاشتن من از آن نظر بود که در این جهاد اخیر ایشان با ما شرکت کرده بود و شما با ما نبودید و قرآن مجید هم رسماً اعلان کرده : «فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً». بنا بر این مزایا و تشویقهایی که برای افسران، همافران و امثال آنها هست ولو در کادر هرگونه شرایطی باشد من معتقدم که باید رعایت بشود تا آن قانونی که بعداً از نظر پرسنل ارتش رعایت می شود و وضع می شود آنجا کاملاً جهات را رعایت خواهند فرمود و لذا من از این نظر با رد آن مخالف هستم. منشی – آقای موحدی ساوجی. موحدی ساوجی – سه کمیسیون این لایحه را بررسی کرده اند و هر سه کمیسیون به اتفاق آراء این لایحه را رد کرده اند یعنی کمیسیون امور دفاعی که اصولاً این موضوع به آنجا مربوط می شود و توجه دارند که چکار دارند می کنند و همچنین حدود 2 سال است که همواره در حال مطالعه و بررسی طرح بازسازی نیروهای مسلح هستند آنها این را مضر دانستند و هیچ مفید ندانستند. واقع آن هم این است که سازمان ارتش از حیث امور اداری و استخدامی حقوق و مزایا، آنقدر اختلافات نادرست و غیر عادلانه در آن هست که ما اگر می خواهیم کاری انجام بدهیم باید یک کاری را انجام بدهیم که اساسی باشد مثلاً فرض کنید که در سازمان ارتش اگر یک کسی آمد با تحصیلاتش را هم ادامه داد تا لیسانس هم گرفت، این فرد اگر بیرون ارتش باشد، لیسانس بگیرد و به ارتش بیاید افسر می شود اما اگر در داخل ارتش هم هر چه درس بخواند باز باید تا آخر همان درجه دار باشد تا آخر عمر. و بعد هم اختلاف سطح حقوق و مزایا واقعاً عجیب است این است که ما بهتر است بگذاریم یک طرح اساسی و کلی و حساب شده به همه معیارهای به اصطلاح اسلامی و عادلانه را در نظر بگیرند و اصولاً قوانین و ضوابط و مقررات ارتش را در همه زمینه ها متناسب یا نظام جمهوری اسلامی تهیه کنند و مجلس به تصویب برساند. و با این کارها مثلاً 100 همافر، آن هم تازه امتیازاتی دارند، الحمدلله بهتر است، اینکه فکر کنیم اگر ما این لایحه را رد کردیم قدردانی از مجاهدات و مبارزات اینها نکردیم که جناب آقای واعظی این را فرمودند. این اشتباه بزرگی است برای اینکه در این دفاع از جمهوری اسلامی خصوصاً در جنگ تحمیلی تمام افرادی که به نحوی در این جنگ شرکت داشته اند و رزمندگان ما را تقویت کرده اند، چه ارتشی، چه پاسدار، چه بسیج، حتی آن کادرهای فنی هوانیروز، همافران، تمام همه و همه در جبهه و پشت جبهه دست داشته اند و جبهه ها را تقویت کرده اند و این پیروزیها را به وجود آورده اند. و همه عندالله مأجورند اینکه ما بیاییم خدایی نکرده بخاطر این مسأله یک کاری که عاقلانه نیست بخواهیم انجام بدهیم به نظر من این درست نیست. والسلام. منشی - مخالف دیگر ثبت نام نکرده است. رئیس – معاون وزیر دفاع اگر توضیحی دارند بفرمایند. سرهنگ افراخته - بسم الله الرحمن الرحیم، به استحضار برسانم که این لایحه ای که الان مطرح است سابقه اش می رسد به سال 59 و نکته اینجا است که دقیقاً مربوط است به یک عده همافری که افسر شده اند، الان صحبت بیشتر روی خود قشر همافر نیست. البته ما درجه دارهائی هم داریم که همافر شده اند منتها این مسأله ای که الان ما مطرح می کنیم یک عده همافر آمده اند افسر شده اند و پس از اینکه افسر شده اند آن حق فنی هائی که قبلاً می گرفتند کسر شده. یعنی افسر شده اند و حقوقشان کمتر از زمانی است که همافر بوده اند و چون یک مراحلی را گذرانده اند و یک زحماتی کشیده اند و گزارشات متعددی به نیروی هوایی داده اند در سال 59 نیروی هوایی از ستاد مشترک خود خواست که در این مورد اقدام کنند که پس از بررسی هائی طرح لایحه ای تهیه کردند و خواستار این شدند که در سر مراحل تصویب قرار بگیرند. چهارده ماه پیش از تاریخ 10/1/60 این لایحه تقدیم دولت شد و دو مرحله در سازمان امور اداری و استخدامی بررسی شده نظرات دادند و با نظرات این سازمان نهایتاً لایحه فعلی تقدیم شده است در این مورد که اشاره شد که حدود 100 نفر هستند ما یک قانون فقط برای این تعداد نمی خواهیم و در آینده هم می خواهیم یک انگیزه و تشویقی باشد که بقیه هم بتوانند در این راه بروند. و اما در مورد اینکه با طرحهای کمیسیون محترم دفاعی ناهماهنگ است، ما این را می دانیم که آن طرحهائی که کمیسیون امور دفاعی دارد با سایر قوانین هم که الان در حال حاضر در دست اجراء داریم نا هماهنگ است. و انشاءالله آن روزی که موفق بشوند و این طرحهای اساسی و بنیادی و ریشه ای را به تصویب برسانند و به صورت قانون در بیاید خودبخود تمام قوانین موجود و از جمله همین قانون و هر مقررات دیگری که وجود داشته باشد از بین خواهد رفت. بنابراین ما ضمن اینکه هماهنگی کامل با اقدامات کمیسیون دفاعی داریم این هم بصورت یک مشکلی که برای تعدادی وجود دارد اینجا به عرضتان می رسانیم و تقاضای تصویب این قانون را داریم و دیگر عرضی نداریم. رئیس – متشکر، ما باید گزارش کمیسیون را به رأی بگذاریم (طیب – یک توضیحی بدهم) آقای طیب توضیح بدهند. طیب (مخبر کمیسیون امور دفاع) - بسم الله الرحمن الرحیم، برادرمان آقای وعظی فرمودند که حضرت رسول (ص) نسبت به دو فرد دو نوع متفاوت احترام گذاشتند و آن کسی را که بیشتر احترام گذاشتند بخاطر این بود که در جهاد شرکت بودند. مستحضر هستند که تنها برادرمان همافری که افسر شده اند در جنگ تحمیلی شرکت نکرده اند، درجه داران، سربازان، افسرانی که غیر این طریق افسر شده اند و همافرانی که هنوز همافر مانده اند همه به یکسان ایثارگرانه در جنگ خدمت کردند و اتفاقاً همین زمینه آن تبعیض است که اگر در این میان به یکی از اینها بیشتر از دیگران توجه بشود روا نیست. مضافاً بر اینکه همانطور که معاونت محترم پارلمانی وزارت دفاع فرمودند همافران حق فنی می گرفتند به اعتبار کار فنی که در گذشته انجام می دادند. حالا برخی از آنها افسر شده اند و در پست های مدیریت قرار گرفته اند دیگر آن کار فنی گذشته را انجام نمی دهند. بنابراین اگر حالا ما زمینه ای را فراهم کنیم که بهره ای از کار فنی را که الان دیگر انجام نمی دهند ببرند شاید باز هم خیلی درست نباشد، آخرین نکته اینکه معاونت وزارت دفاع فرمودند که ممکن است پیشنهاد کمیسیون دفاع در مورد سازمان نوین ارتش با سایر قوانین ناهماهنگ باشد درست است قطعاً هم همینطور است، مخصوصاً مبنای یک سری تغییرات در قوانین گذشته است. منتها حالا که بنا داریم این تغییرات را انجام بدهیم دیگر الان یک قانونی را نگذاریم که ممکن است دو ماه دیگر بخواهیم آن را نقض کنیم. یعنی یک ناهماهنگی جدید را لااقل ایجاد نکنیم. بنابراین انشاءالله امیدواریم بشود در قالب همان قوانین کلیه این نارسایی را برطرف کنیم. رضوی – شما فرمودید نماینده وزارت دفاع موافق بوده است در صورتی که مخالف هستند. طیب - در کمیسیون ایشان پذیرفتند، در مجلس شاید نتوانند که بپذیرند صورت جلسات کمیسیون نشان می دهد که با توضیحاتی که ما دادیم، ایشان همانجا هم فرمودند که این مربوط به مدتی قبل یعنی سال 59 بوده و بعد ز اینکه قرار شد طرح سازمان جدید ارتش را کمیسیون تهیه کند ما دیگر کار زیادی در زمینه تغییرات قوانین ندادیم و می پذیریم که در آن قالب انجام بشود. این در کمیسیون بود منتها اینجا چون نماینده دولت هستند قاعدتاً باید از لایحه دفاع بکنند. رئیس – گزارش کمیسیون را که رد لایحه است به رأی می گذاریم (یکصد و هشتاد و دو نفر) حضور دارند موفقان با گزارش کمیسیون قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. دستور بعدی را مطرح کنید. 7- رد لایحه راجع به اقدامات تأمینی در مورد مجرمین بد سابقه وشرور منشی – گزارش شور اول کمیسیونهای قضایی و امور داخلی در خصوص لایحه راجع به اقدامات تأمینی در مورد مجرمین بد سابقه و شرور. رئیس – مخبر کمیسیون. منشی – مخبر کمیسیون قضائی بفرمایند. رئیس – آقای زواره ای. زواره ای (مخبر کمیسیون قضائی) - بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون امور قضائی به مجلس شورای اسلامی. در جلسه مورخ 8/2/61 کمیسیون امور قضائی لایحه راجع به اقدامات تأمینی در مورد مجرمین بدسابقه و شرور مورد بحث و بررسی قرار گرفت و با اصطلاحات زیر به تصویب رسید، اینک برای شور اول تقدیم می گردد. رئیس کمیسیون امور قضائی - سید محمد خامنه ای لایحه راجع به اقدامات تأمینی در مورد مجرمین بد سابقه و شرور. ماده واحده - به منظور صیانت جامعه از تعرض مجرمین خطرناک پلیس قضائی یا مأمورین انتظامی (شهربانی یا ژاندارمری یا کمیته های انقلاب اسلامی) در حوزه مأموریت خود می توانند تقاضای بازداشت یا تبعید اشخاص بد سابقه و شرور از قبیل چاقو کش، قمه کش، باجگیر، دزد، جیب بر، کف زن، کیف زن، کلاهبردار، خریدار و فروشنده و اخفا کننده اموال مسروقه، قاچاقچی حمل کننده اسلحه غیر مجاز، تهدید کننده با اسلحه، گروگانگیری و نظایر آنها که سبقه ارتکاب اینگونه اعمال را دارند، از دادستان یا رئیس دادگاه بخش مستقل محل بنمایند. دادستان یا رئیس دادگاه بخش مستقل به جانشینی دادستان در صورتی که تقاضا را با توجه به سبقه و خصوصیات روحی و اخلاقی و کیفیت بزه ارتکابی و موجه بداند از دادگاه جزائی عمومی و در نقاطی که دادگاه عمومی تشکیل نشده، از دادگاه استان علاوه بر تعزیر بازداشت یا تبعید متهم را خواهد خواست. دادگاه به اقتضای مورد در وقت فوق العاده (اولین وقت دادگاه) در صورت احراز زه دستور بازداشت یا تبعید آنها را برای مدتی که 61 روز کمتر و از دو سال بیشتر نباشد صادر خواهد نمود. این تصمیم بلافاصله پس از ابلاغ قابل اجرا خواهد بود. تبصره 1 - دادستان یا رئیس دادگاه بخش مستقل می توانند برای جلوگیری از فرار یا مخفی شدن متهم از وی تأمین اخذ نمایند. تبصره - منظور از سابقه، ارتکاب محکومیت قطعی به حکم دادگاه است. تبصره 3 - آئین نامه اجرائی این قانون به وسیله وزارت دادگستری و وزارت کشور تهیه خواهد شد. توضیحی که در این زمینه لازم است عرض کنم، بدواً باید عرض کنم بنده در جلسه ای که این تصویب می شده، در کمیسیون ویژه بانکها بودم و خودم نبودم، اما بد نیست سابقه اش را به استحضار خواهران و برادران نماینده رسانم که سابقه این در گذشته چه بوده است. در گذشته نسبت به مجروحینی که در اینجا اسم برده شد، جیب برها، دزدهای حرفه ای، چاقوکش ها، قمه کش ها، باجگیرها که بحمدالله انقلاب اگر نگوئیم صد در صد قسمت افراد باجگیر و مفت خور و انگل را از بین برده، بخش عظیمی از آنرا از بین برده است، اینها چون کیفرشان یک حداقل و حداکثری داشت و می رفتند کیفر را تحمل می کردند، بر می گشتند. یک کمیسیونی در آن نظام و رژیم گذشته به موجب قانونی که از مجلس گذرانده بودند، کمیسیون تشدید مجازات در شهربانی تشکیل می شد و این افراد بدسابقه و شرور را آن کمیسیون علاوه بر کیفری که دادگاه و دادگستری برایشان تعیین کرده اینها را به شش ماه یا یکسال تبعید محکوم می کردند، (یا بیشتر یا کمتر) ولی با توجه به قوانین قضائی و قانون قصاص و قوانین حدود و تعزیرات (که البته قصاص و حدود، قسمت عمده اش بررسی شده با اختیاری که به کمیسیون قضائی داده شده، شاید در یکی، دو هفته آینده از تصویب کمیسیون بگذرد و ابلاغ بشود) آیا این با موازین شرعی تطبیق می کند با توجه به اینکه در گناهان کبیره مجرم در بار سوم اعدام خواهد شد و دیگر آن نوع اشخاص بد سابقه و شرور به آن کیفیتی که یک کسی بیست بار سابقه مجرمیت و تحمل کیفر را داشته باشد و باز هم بماند، این چنین چیزی تطبیق می کند، یا نمی کند؟ آن دیگر با فقهای مجلس و نماینده محترم است. رئیس – بسیار خوب. دکتر شیبانی – شما وظیفه دارید از لایحه دفاع کنید آقای هاشمی تذکر آئین نامه ای دارم آقای هاشمی. سید ابوالفضل موسوی تبریزی – من خودم من مخالف این طرح هستم نظر کمیسیون گفته نشد. رئیس – خوب مخبر اگر نمی خواهد دفاع کند می تواند به نائب رئیس یا منشی واگذار کن. رضوی – مخبر اگر نمی خواهد دفاع کند می تواند به نایب رئیس یا منشی واگذار کند. رضوی – مخبر باید از نظر کمیسیون دفاع بکند نظر شخصی که نمی شود. رئیس – بسیار خوب مخبر بعضی وقتها نمی تواند دفاع بکند، امتناع می کند در آئین نامه این پیش بینی شده، می گوید نایب رئیس یا منشی دفاع بکند، حالا آقای موسوی دفاع بکنند، بفرمائید. سید حسن موسوی تبریزی –آقای زواره ای از اول تشریف نمی بردید. رئیس – بلی از اول نبایستی می آمدند (زواره ای –ایشان هم اعتقاد ندارد) ایشان هم اگر اعتقاد ندارد نمی تواند بیاید یعنی باید دفاع کرد. سید ابوالفضل موسوی تبریزی - بسم الله الرحمن الرحیم، در عین حال من هم مخالف با این طرح هستم ولی دفاع می کنم و نظرات کمیسیون را می گویم. رئیس - نظرات کمیسیون را بگوئید. موسوی تبریزی - نظرات کمیسیون را و بحث هائی که آنجا شده است. این افراد شرور را بطوری که سابقه آنرا (همهمه نمایندگان) رئیس - ایشان نظرات کمیسیون را بگویند. سید ابوالفضل موسوی تبریزی - من نظرات کمیسیون را می گویم. نظرات خود را اصلاً نمی گویم (همهمه نمایندگان) یکی از نمایندگان - به جای ایشان منشی کمیسیون دفاع کند. موسوی تبریزی - منشی اگر موافق است بیاید توضیح بدهد، منشی ما آقای بیات است که ایشان هم نیستند. رئیس – آقای بیات امروز نیستند. یکی از نمایندگان - آقای یزدی توضیح بدهند. موسوی تبریزی - خوب من نظرات کمیسیون را الان در اختیارتان می گذارم، با توجه ... رئیس – منشی دوم چه کسی است؟ (یکی از نمایندگان – آقای علیزاده) آقای علیزاده دفاع کنند؟ سید ابوالفضل موسوی تبریزی – آقای علیزاده دفاع می کنید؟ علیزاده – به چه عنوانی دفاع کنم؟ نمایندگان به من اجازه دفاع نمی دهند. رئیس – حالا نوبت موافق و مخالف است، شما بعنوان موافق می توانید صحبت کنید، آقایان هم بعنوان موفق صحبت می کنند. آقای موسوی شما نظرات کمیسیون را بگوئید. سید ابوالفضل موسوی تبریزی – نظرات کمیسیون برادرمان آقای زواره ای سابقه آنرا گفتند، با این سابقه در کمیسیون مطرح شد، بعضی از این افراد که در اینجا هستند، بعضی از این افراد که اینجا ذکر شده، یا بعنوان مفسد هست و حکم مفسد هم عبارت از تبعید است، و نفی بلد است که در آیه شریفه هم داریم «او ینفوا من الأرض» بعضی از آنها هم مثلاً جزو آن افرادی است که کاری را سابقاً مرتکب شده است برای اینکه از شر این رقم افراد جامعه خلاص بشود و اینها نتوانند در جامعه هرج و مرج ایجاد بکنند، بر مأمورین انتظامی با آن شرایط که خوانده شد، اجازه داده شده است اینها را طوری نگهداری بکنند، هر طور صلاح دید، دادگاه هر طور تشخیص داد که صلاح است، یا زندانش بکند، یا تبعید بکند که این رقم افراد در جامعه دیگر ایجاد مزاحمت بر مردم نکنند. نظر کمیسیون بیش از این نبوده است، طبق صورتجلسات موجود با سابقه ای که ایشان ذکر کردند و بعضی از اینها هم قانون دارد آوردند این طرح را، با این نظریه که اینها را رویهمرفته جامع این افراد که اینجا ذکر شده، افراد بد سابقه و شرور هست، ما به افرادی که بعنوان شرور و بد سابقه باشد، از نظر شرع به عنوان شرور و بدسایقه حکم بخصوصی نداریم، هر تک تک اینها را اگر حساب بکنیم که مثلاً مفسد هست و «من شهر سفیه أخاف الناس فهو محارب» تهدید با اسلحه می کند مثلاً حمل اسلحه می کند، حمل اسلحه قاچاق می کند، یا دزدی می کند که جزو اصحاب کبائر هست، اما بعنوان شرور ما در شرع مقدس اسلام نظر بخصوصی نداریم، فلذا کمیسیون چون بعنوان شرور نظر بخصوصی نداشته است، در اختیار حکومت اسلامی گذاشته است که طبق نظریه دادگاه یا تبعیدش می کنند، که از 61 روز تا دو سال باشد، یا زندان می کنند طبق آن نظری که دادگاه می دهد. این نظر کلی کمیسیون بوده، ولی من و بعضی از اصحاب کمیسیون مخالف بودیم، برای اینکه هر تک تک اینها حکم شرعی بخصوصی دارد. رئیس – دیگر دلیل خودتان را نمی توانید بگوئید بفرمائید بنشینید، مخالف و موافق صحبت کنند. منشی - آقای عباسی مخالف. رئیس - آقای عباس عباسی بفرمائید. عباس عباسی - بسم الله الرحمن الرحیم، «انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الأرض فساداً ان یقتلوا و یصلبوا او تقطع أیدیهم و أرجلهم من خلاف او ینفوا من الأرض» برادران و خواهران محترم نماینده این لایحه را خوانده اند، نمی دانم روی چه مبنایی اصلاً این لایحه را آورده اند؟ و تحت چه عنوان؟ و ادله آنها برای طرح این لایحه چیست؟ دارد که «مسؤولین امنیتی، مأمورین امنیتی پلیس قضائی، ژاندارمری، شهربانی و یا پاسداران کمیته های انقلاب» با توجه به سوابق اینگونه افراد (چیز مهم آن این است) طرف چاقوکش بوده است نه می باشد و شاید می باشد در آینده، نمی دانم مواد مخدر وارد می کرده است و شاید بنماید، این مثل همان بوده و می باشد و است، است در اسلام نه نظر من تا آنجا که من مسأله اش را خوانده ام حالا آقایان بهتر می دانند و واردتر هستند کسی را به جرم داشتن سابقه بد هیچ وقت نمی گیرند، طرف راست، راست در خیابان می گردد، به جرم اینکه در رژیم گذشته ده بار به جرم چاقوکشی بازداشت شده، حالا می گردد، ده ماه هم اصلاً دست به این کار نزده است، بگیرند که شما سابقه بد و شرارت دارید، و این اصلاً در اسلام شاید وجود نداشته باشد و انشاءالله هم نیست، این یک. بعد اصلاً قسمت زیادی از این لایحه، اموری که ذکر کردند از قبیل نگهداری اسلحه غیر مجاز، گروگانگیری، اینها مربوط به دادگاههای انقلاب است که الان هم دارند عمل می کنند و بیایند قاطی بکنند، اگر همه اینها را به دادگستری بدهند، اصلاً درست نیست، همه را هم به دادسراهای انقلاب بدهند، باز هم درست نیست، چون بار دادسرای انقلاب بیخود سنگین می شود به همین صورت که الان فعلاً هست. موضوع دیگر اینکه دست قاضی را بسته اند، قاضی مربوطه، یا دادستان، می گوید: کمتر از 61 روز تبعیدشان و بازداشتشان نباشد و بیشتر از دو سال نباشد، خوب شاید یک وقتی دادستان محل، قاضی دادگاه مربوطه سوابق را دید، پرونده را خواند، شهادت شهود را شنید گزارشات را مطالعه کرد، دید بابا این در حد اعدام است، اسلحه غیر مجاز از کسی؟ از اول پیروزی انقلاب این طرف نگهداری کرده، به او هم اعلام شده، نیامده است بگوید که من دارم به من اجازه می دهید یا نه؟ سابقه اش هم آدمکشی است، در زمان رژیم گذشته هم آدم کشته و حالا عفو شده یا بخشودگی به او خورده یا هر چه باز اسلحه غیر مجاز دارد و یا مواد مخدر نگهداری کرده، مواد مخدرش هم شاید به دو، سه کیلو برسد. ما به چه قانونی، طبق چه مجوزی این آقائی که سابقه داشتن مواد مخدر و توزیع و فروش و ورود دارد، در رژیم گذشته و یا حداقل در همین نظام جمهوری اسلامی بخاطر داشتن ده گرم و پنج گرم و سه گرم، اوائل تخفیفی برایش قائل شدند، و دو ماه، سه ماه زندانیش کردند باز الان سه کیلو، چهار کیلو هروئین یا نمی دانم مواد مخدر دارد، تحت چه عنوانی این کمتر از 61 روز نباشد زندان و تبعیدش و یا بیشتر از دو سال نباشد، خوب این را معمولاً باید اعدامش بکنند، اگر آقایان می گویند امنیت کشور، امنیت جامعه هر موقع که اینگونه افراد مرتکب جرمی شدند، مرتکب خلافی شدند، آقا را دستگیر می کنند، می برند بازداشتگاه، دادسرای مربوطه، قاضی محترم مربوط گزارش فعلی را می خواند، سوابق را می بیند، امکان دارد در حد اعدام باشد با توجه به سوابق گذشته و وضعیت فعلی ارتکابی طرف حکم اعدامش را صادر می کند تنها «ینفوا من الأرض» که نیست. اولش «ان یقتلوا او یصلبوا» هست، بعد «او تقطع أیدیهم و أرجلهم من خلاف» است، مرحله چهارم «او ینفوا من الأرض» است، آقایان اصلاً آن سه مرحله را نادیده گرفته اند، اگر امنیت جامعه را به خطر انداخته، اگر مفسد است، اگر «مهلک الحرث و النسل» است این قیود و این محدودیت برای قاضی اصلاً خلاف شرع است قاضی مجاز است، نظر دارد، استدلال دارد، گزارشات را می خواند و از همه مهمتر به نظر من این است که اگر اینجوری باشد خدای ناخواسته افرادی که در گذشته این کار را کرده اند، اما حالا مدتی است یکسال، دو سال، سه سال کاری نداشتند اینها را همینطور در خیابان، در کوچه، در خانه بگیرند که آقا شما سوابق بد دارید. از زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده، اصلاً دست به اینگونه کارها نزده است در رژیم گذشته صد مورد هم داشته، رژیم گذشته خودش افسد الفاسدین و مفسدین بود، اینگونه افراد را با می آورد یا حتی اینها شاید می خواستند اذیت به رژیم بکنند، حالا به هر صورت، بعد تمام اینها را بگیرند که شما سوابق بد در حد نمی دانم خطرناک بودن برای جامعه اید همه اینها را بگیرند طرف بگوید ولله، بالله من دیگر دست به این کار نزدم، شما از اول پیروزی به این طرف ببینید اگر من دست به اینگونه کارها زدم، مرا ببرید، می گویند خیر، بعد هم آقای مأمور کلانتری مأمور ژاندارمری یا پاسدار کمیته تقاضای دو سال تبعید می کند، این هم یقین بدانید دیگر 61 روز کسی تقاضا نمی کند. دو سال، بعد هم همه اینگونه افراد را دو سال تبعید در چاه بهار و استان هرمزگان، این جواب را چه کسی می دهد این است که هیچ دلیلی برای طح این نیست، آقایان می توانند لوایح درستی بدهند، ما لایحه قصاص بحمدالله داریم که در کمیسیون تصویب می شود، حدود دارد، دیات دارد، با توجه به آن اینها چیست؟ اینها یا جزء حدود است یا دیات است یا قصاص است. بنابراین اصلاً اضافی است من مخالفم. منشی –آقای موحدی ساوجی موافق. رئیس – موافق صحبت کند. موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم، عرض می شود که مطالبی را که آقای عباسی فرمودند دو جنبه داشت از یک جهت گفتند که اگر افراد بد سابقه که سوابق شرارت داشته اند، حالا آمدند و توبه کردند، هشت ماه است، ده ماه است، یکسال است توبه کرده اند و آدمهای خوبی شدند، خوب چرا تقاضا کند پلیس قضائی از مقام دادستانی یا رئیس دادگاه که این را مثلاً تبعید کنند یا پرونده اش را و فردش را مورد بررسی قرار بدهند، من باید عرض کنم که قطعاً کسانی که بعد از انقلاب سوابق زشتی قبلاً داشته اند ولی بعد از انقلاب اصلاح شده اند و آمده اند جزو افراد مؤمن متعهد پاک و بسیار افراد خوبی در جامعه شده اند، اینها کم نیستند، و مسلماً آنها را شامل نمی شود. برای اینکه روح این لایحه این است که افرادی که سوابق شرارت دارند و الان هم در محله اش در روستا مثلاً یک جوری هستند که اینها گاهی می بینی از عوامل بعضی از دستهای زیر پرده قرار می گیرند، در اثر حالا ضعفشان یا جهلشان یا ممکن است فقر که نباشد چون اینها نوعاً اگر حساب کنیم هم استعدادشان خوب است و هم می توانند هر کاری را انجام بدهند، و درآمد مشروعی هم داشته باشند. اما اینگونه افراد که سوابق شرارتی دارند، محکومیت هائی هم قبلاً داشته اند و الان هم جوری است که در شهر یک محله از او احساس امن نمی کند و فرض کنید که نگاه بد می کند، متلک می گوید یا کارهای دیگر می کند، از همان افرادی که شاید آقایان هم سراغ داشته باشند، بعنوان افراد چاقوکش و لات و آدمهائی که داش هستند، و می خواهند همیشه عرض می شود که از این و آن باج بگیرند ممکن است افرادی پیدا بشوند و اگر پیدا شدند، بعضی آقایان می گویند که اینها را باید اعدام کرد این نیست که ما فکر کنیم که راه چاره اینگونه کارها، اینگونه شرارتهائی که جنبه شخصی دارد، در واقع مقابله و مبارزه با یک نظام نیست، تعلیم ها و تربیت های نادرست بوده، سوابقی در این کار داشته است، حالا یک دفعه ممکن است یک تحولی در او پیدا نشده باشد، اینجور افراد از یک طرف استحقاق واقعاً اعدام را ندارند از یک طرفی هم در یک محل عده ای از آنها احساس امنیت نمی کنند، باز این هم می رود در دادگاه، یعنی آن پلیس قضائی یا پلیس انتظامی خودش هرگز حکمی نمی دهد بلکه از مقام دادستان یا مقام رئیس دادگاه می خواهد و او می آید این فرد را و کارهائی که کرده و شکایت هائی که از او شده است و موجود است بررسی می کند، آقای عباسی فرمودند که این ممکن است که محارب حساب بشود و اعدام باید بشود، خوب اگر محارب حساب شد که ممنوع نیست، آن مقام قضائی که حکم متناسب را بدهد، تقاضای آن دستگاه انتظامی این است که این فرد بخاطر آن سوابق و وضع موجود و حالت موجودش این جوری است که نباید اینطور الان باعث باشد که مردم در آزاد و اذیت و ناراحتی باشند. اگر دیدند مطابق ضوابط قانونی و شرعی استحقاق مثلاً مجازاتی غیر از آنچه که آنها تقاضا کردند دارند محکوم می شود و اگر نبود حداقل ممکن است مثلاً یک ماه، دو ماه، یکسال، دو سال مثلاً تبعید بکنند که همین بعث تنبیه او در نظام جمهوری اسلامی بشود و اصلاح بشود، من فکر می کنم که این لایحه الان هم کلیاتش مطرح است، شور او هم هست، ممکن است در شور دوم اصلاحاتی هم انجام بشود، کلیاتش هیچگونه به اصطلاح اشکالی ندارد، و می شود تصویب بشود. رئیس – بسیار خوب. منشی - آقای معزی. رئیس - آقای معزی، مخالف بعدی هستند بفرمائید. معزی - بسم الله الرحمن الرحیم، در اسلام آنچه که مشخص و معین است اگر کسی مرتکب گناهی بشود، طبق گناهی که کرده است عقوبت می شود، و اگر کسی گناهی مرتکب شده است و عقوبتش را هم دیده است دیگر دوباره عقوبت نمی شود. و اگر کسی مرتکب گناهی نشده است، اما در مظان این هست که مرتکب گناهی بشود مثلاً بعداً. این را کسی بخواهد عقوبت کند، این قصاص قبل از جنایتی که معروف است که می گویند در اسلام نمی شود. مقصود از این لایحه اگر این است که به صرف سابقه جنایت مأمور دوباره این را بفرستد دادگاه پیش دادستان فقط به صرف سابقه، آنطوری که ظاهر این لایحه است، که این هم خلاف قانون اساسی است و هم خلاف اسلام است، این نرخ شاه عباسی است، معلوم است همه می دانند، و اما اگر، مضافاً بر سابقه بز گوشه و کنار مرتکب جرمی شده است خوب این جرم مشخص است و معین است و در اسلام هم حکم دارد، پاسبان، ژاندارمری، پلیس قضائی می فرستد محکمه، طبق آن جرمی که مرتکب شده، قاضی عقوبتش می کند، این معنا که ما برداریم این طور بنویسیم و (حالا من مختصر عرض می کنم دیگر توضیحی بیشتر از این لازم نیست) این اصلاً برخلاف قانون اساسی است، عرض کردم اگر گناه فعلیش معلوم است طبق این گناه فعلی دادگاه رأی و حکم می دهد اگر فعلاً مرتکب گناهی نشده است که اصلاً معنا ندارد خوب علی بن ابیطالب قاتل خودش را می شناخت، امام حسین قاتل خودش را می شناخت، هیچ وقت نگفتند به اعتبار اینکه بعداً قاتل می شود ما او را حالا بکشیم، بنابراین من با این لایحه مخالف هستم. منشی - آقای فدائی. فدائی - بسم الله الرحمن الرحیم، توجه بفرمائید این مطالبی که برادران در مخالفت فرمودند، به این شکل نیست که ما فردی را بدون اینکه گناهی داشته باشد بگیریم به صرف اینکه صحبتی در پیرامون او شده است. خود این لایحه مواردی را عنوان می کند که روشن کننده است. اولاً اینکه به وسیله پلیس قضائی و یا مأمورین انتظامی که امروز ما داریم و بر طبق موازین اسلام هم به آنها دستور کار داده می شود، بخصوص پلیس که بعد از انقلاب دستور ایجاد و تشکیل آن داده شده که آنها به وظایف خودشان آشنا هستند، بعد این آقایان تقاضا می کنند از دادستان یا رئیس دادگاه (که البته این دادستان یا رئیس دادگاه که حالا چون این کلیاتش مطرح است ممکن است مثلاً در بعد تصویب کنیم که دادستان انقلاب باشد، حالا اگر دادستان دادگستری نمی خواهد باشد) بعد اینها اگر موجه دانستند و احراز شد خلف و اشکال بعداً آنها می خواهند اقدام کنند که نوشته شده است: اگر خصوصیات روحی و اخلاقی و کیفیت بزه ارتکابی موجه بداند از دادگاه جزای عمومی بعد آن وقت آن هم تقاضا می کند و بعد در صورت احراز بزه دستور بازداشت یا تبعید آنها را برای مدتی، اشکال داشتند آقایان در مورد مدتش که 61 روز و یا اینکه بیشتر از دو سال نباشد. این به دست آقایان است، می توانند کم و زیادش کنند از نظر قضائی و پیشنهاداتی داده بشود. و اما مطلبی که هست اینکه فرمودند اینها اگر گناهی نکردند چرا بگیریمشان و اگر گناه کردند، اینها را خوب حکمش مشخص است و معلوم، ببینید ما یک مقدار دست از آتش به دور داریم، در رژیم گذشته آقا قاچاق فروش بوده و پلیس محل با قاچاق فروشها دست یکی بوده و یا پلیسها و یا اینکه ژاندارمها در گذشته رژیم جمهوری و نظام جمهوری اسلامی نبود که بخواهیم بگوییم اینها طبق موازین عمل می کرده اند و افرادی بوده اند که خودشان را منطبق با اسلام کرده باشند نه، دزد با مأمور دست به یکی بوده اند و مشابه این بسیار زیاد است در گذشته هسته مرکزی قاچاق فروشی بوده و الان هم در محله خودش عمل نمی کند ولی دستیارانی دارد را آن دستیاران عمل می کنند و این حکم فرماندهی را دارد و به حسب اینکه در گذشته این آدم از او یا پرونده ای نیست، و الان هم این آدم خودش را طوری جلوه می دهد که کاره ای نیست ولی محل می دانند، مردم می دانند که این چاقوکش است یا قمه کش است و یا قاچاق فروش است و یا کارهای دیگری که در لایحه نوشته شده است، برادرمان آقای موحدی فرمودند حتی در موافقت که این متلکی گفته و یا اینکه چپ به ناموس مردم نگاه کرده است، این مسأله نیست، مسأله خیلی بالاتر از این است و مهمتر از اینها است. افرادی هستند که اینها در گذشته قتلی انجام دادند و یا اینکه قاچاق فروش بوده اند و یا جنایات هولناکی هم انجام داده اند ولی در عین حال اینها آنچنان مشخص نیست ولی هم در محله می دانند، مردم می دانند و هم مطلب برای دادستانی احراز می شود و فقط پیشنهادش به وسیله پلیس قضائی داده می شود و یا مأمور اینجا است که ما برای اینکه بتوانیم محله ها را از یک تیم ها و گروههای خیانتکار دور نگه داریم و تا اندازه ای پاک کنیم و بتوانیم به سر نخ های این جنایتها برسیم، باید راهی داشته باشیم که این را بشود بازداشت کرد، روی این اصل، مطلب، مطلب کم و کوچکی نیست و باید برای این کار اقدامی کرد و حالا اگر اینکه اشکالاتی در لایحه باشد و یا اینکه نواقصی به هر شکل باشد، چون کلیتش مطرح است، می شود در جزئیات که وارد شدیم، عنوان کنیم و روی این اصل من موافقم با اینکه این تصویب بشود. منشی- آقای دکتر هادی مخالف. هادی- بسم الله الرحمن الرحیم- توضیحاتی که مخبر کمیسیون آقای زواره ای و بعد هم آقای موسوی دادند خیلی قانع کننده نبود و شاید این بدلیل این بود که خود آقایان هم مخالف بودند و موافقین لایحه هم توضیحی که بتواند ما را برای این لایحه قانع کند نبود. و حالا من ادله مخالفتم را می گویم. در آن چیزی که در این ماده واحده آمده که افراد جیب بر و کلاهبردار که سابقه این کارها را دارند مخالفین یک مقداری توضیح دادند و من توضیح بیشتری می دهم. ببینید اگر کسی مجرم است یعنی جیب بری کرده، قاچاق فروشی کرده و مزاحمت برای مردم ایجاد کرده جرمی را مرتکب شده خوب اینجا بحثی نیست نیروهای انتظامی بایست آدم را به دادگاه معرفی کنند و دادگاه هم طبق جرم برای آن مجازات تعیین می کند اما به مجرد اینکه یک کسی سابقه جرم دارد و به خاطر آن سابقه اش هم عقوبت را متحمل شده یعنی کاری کرده که آن کار، (فرض بگیرید) یک مقداری قاچاق فروشی کرده و بخاطر قاچاق فروشی محکوم به ده سال زندان شده، و ده سال زندان را کشیده و الان آزاد شده، یا مثلاً جیب بری کرده و برده اند و به عقوبتش رسانده اند الان آزاد شده، یک کسی که سابقه بد دارد یعنی این کار را مرتکب شده یک وقت ما می خواهیم یک جایی استخدامش کنیم، خوب سابقه بد باعث می شود که این نقطه منفی برای او باشد. ولی به صرف اینکه بخواهد در جامعه زندگی کند. قبلاً یک جرمی مرتکب شده اما الان دلیلی وجود ندارد که برویم و طرف را بازداشت کنیم که بلی، تو سابقاً فلان کار را کردی. صحبت آقای فدائی هم که می گفتند مثلاً قاچاق فروشی کرده، مرتکب قتل شده، اما بخاطر زد و بند و رشوه و اینها ... به عقوبت خودش نرسیده است. اگر این طور است که خوب طرف مجرم است بحثی نیست. قوه قضائیه، مثل جاهای دیگر که قوه قضائیه حافظ جان و مال و امنیت و همه چیز مردم است، اینجا هم قوه قضائیه مسؤول بازداشت کسی است که مرتکب جرم شده باشد و مرور زمان هم در اسلام اگر هزار سال هم گذشته باشد و طرف قاتل باشد و حال قاتل را بگیریم باز هم باید به دادگاه هدایتش کرد، مرور زمان هم که شامل نمی شود که حالا که مرور زمان شده، مجرم الان دیگر معاف بشود. بعضی از آقایان می گویند که الان مرتکب جرم شده است. اگر الان مرتکب جرم شده باشد. بلی، تکرار جرم برای دفعه دوم برای دفعه سوم، دفعه چهارم، هر دفعه که طرف مرتکب جرم جدید می شود این نیاز به قانون ندارد یعنی کسی که مرتکب جرم می شود قانون لازم نیست که ما مجدداً یک چیزی بیاوریم که هر کسی که مثلاً برای دفعه دوم یا سوم یا چهارم مرتکب یک جرمی شد آن را باید به دادگاه هدایت کرد فلذا من این را هیچ نیازی نمی بینم که این قانون به مجلس آمده است. آن قانونی که در صفحه دوم و سوم و چهارم چاپ شده یعنی مواد 4 و 5 و 6 و 7 قانون اقدامات تأمینی مصوب 12/2/39 آن یک مقداری هدف قانون را می فهماند. در آنجا فردی که «مثلاً» دیوانه بوده، می بایست او را گرفت و به دار المجانین برد یا دو دفعه، سه دفعه، مرتکب یک جرم مشخصی می شود آن را مشخصاً برایش یک جریمه ای تعیین کرده اند یا هدایتش می کنند به اردوگاههای کار یا یک جاهایی بالاجبار او را نگه می دارند ولی آن قانون قبلی ناظر به افرادی است که ناقص العقل اند یا جنون ادواری دارند و گاهی دیوانه می شوند و یا یک جرمی را مرتب هر روز تکرار می کنند و اینها برایشان فایده ندارد که زندانشان بکنند که تبعید و مجازات مشخصی برایشان در نظر گرفته شده ولی در اینجا در این ماده واحده ای که امروز پیشنهاد شده با توجه به اینکه فقط روی روی سابقه توجه دارد نه روی مجرم و روی جرم توجه ندارد من این را به نظرم می رسد که خلاف قانون اساسی است و هیچ وجهی ندارد که ما یک فردی را بخاطر اینکه در سابق یک جرمی را مرتکب شده این را بیاییم الان بخاطر سابقه اش بازداشتش کنیم. عرض کردم که تکرار جرم باعث می شود که مجدداً دادگاه باید مجرم را که امروز جرم را مرتکب شد. چه سابقه داشته باشد چه سابقه نداشته باشد، دادگاه باید این را بازداشت کند. آقایان گفتند که این بخاطر این است که افرادی هستند که مثلاً شرور هستند در جایی ... اگر مثلاً شرور یکی از این جرمها را مرتکب شده باشد، آن طرف مجرم است و این هم که ما بیائیم یک لایحه ای را که تقریباً 90 درصد اسکلت بندی ماده واحده و لایحه خراب است بگوییم که الان بگذارید، اجازه بدهید در شور دوم پیشنهاد بدهید این اصل اسکلت بندی لایحه به نظر من چیزی نیست که قابل اصلاح برای شور دوم باشد. والسلام. منشی - آقای شیبانی بفرمائید. شیبانی - بسم الله الرحمن الرحیم، مطالبی که مخالفین فرمودند به علت عدم اطلاع بود. بنده چون زندان بودم مسائلی که مبتلا به مسؤولین است یک مقداری شاید واردتر باشم مسأله این است که طبق قوانینی که فعلاً اجرا می شود جرائمی که مرتکب می شوند طبق ضوابط اسلامی محکوم نمی شوند. فعلاً هم مجلس محترم قوانین اسلامی را تصویب نکرده که در اختیار دادگستری باشد که اجرا بکند. پس همین قوانین گذشته اجرا می شود با آن قوانین گذشته اگر یک کسی مثلاً لواط بکند دو ماه به او حبس می دهد. این می آید بیرون و مزاحم زن و بچه دیگری می شود. می خواهند تشدید مجازات بکنند یعنی اگر کسی جرمی کرد طبق این قانون مجازاتش را تشدید بکند و بتوانند حداقل از این محل تبعیدش یکنند که این یک ترسی پیدا بکند و این کار را نکند. سابقاً هم این کار در دادگستری بود و در زندانها اجرا می کردند اگر این را شما اجرا نکنید یک عده مجرم بد سابقه ای را که جرم هم مرتکب می شوند دستشان را باز می گذارید که اینها به جرم خودشان بپردازند و دادگستری هم طبق قوانینی که الان در اختیارش است نمی تواند اینها را مجازات بکند. دادگاه انقلاب هم به دلیل اینکه این جرائم زیاد است وقت رسیدگی به جرائم را ندارد. آن موقع هم که شورای انقلاب بررسی می کرد دید که دادگاه انقلاب نمی تواند اینها را برسد به این دلیل این جرائم را به دادگاه انقلاب نداد. شما باید الان این قانون علی الاجاله تصویب بفرمائید تا قوانین شرعی اجرا بشود. منشی - آقای امانی مخالف. امانی - بسم الله الرحمن الرحیم، البته ما در این اواخر که دسته جمعی خدمت حضرت امام شرفیاب شدیم، توجه دارید که امام دستور اکید فرمودند که قوانینی که تصویب می شود بر مبنای احکام اسلام باشد و همینطور در تمام فرمایشات قبلی شان هم نسبت به این موضوع تأکید دارند. و متأسفانه ما می بینیم بعد از سه سال و نیم که از انقلاب گذشته غالباً ما یک قدری باز با اینکه احکام اسلام اجرا می شود رودربایستی داریم و اصول کلی از نظر ریشه کسانی که مخالفت می کنند با طرح این لایحه چون ما لایحه قصاص را در پیش داریم که باید 27 ماده اش تصویب بشود و اینها همه کسانی که اینطور جرم دارند و مجرم هستند. حالا اصول کلی اش بحث قبل نبوده که آیا این کسانی که در ماقبل پیروزی انقلاب جرائمی کرده اند اینها را بیاورند تحت محاکمه بکشند و یک جرم و جریمه و مجازاتی برایشان تعیین کنند ولی در آینده ما فکر می کنیم که تمام این جرائمی که اینجا ذکر شده از چاقوکشی و دزدی و جنایت و هر رقم که باشد اینها بر مبنای اسلام حکم دارد و بطور مسلم باید احکامی که اجرا می شود بر همان مبنا طبق قانون قصاص که تصویب می شود انشاءالله عمل بشود و بیشترین مشکلی که ما بعد از انقلاب دچار بودیم و هستیم در این زمینه است که غالباً احکام اسلام بطور مر و بطوری که در تمام اجتماع، تصویب بشود و انجام بشود و عملی بشود و اجرا بشود غالباً نشده اگر هم توسط دادگاههای انقلاب شده بطور موضعی بوده و همینطور یکی، دو تا ، ده تا، بیست تا این است که من با این طرح اصل لایحه به همین دلیل که عرض کردم مخالفم .والسلام علیکم و رحمة الله . هادی – ضمناً قوه قضائیه آن قوانین را در دو الی سه هزار ماده به مجلس داده است. منشی - آقای خلخالی موافق. خلخالی - بسم الله الرحمن الرحیم، عرض کنم که آقایانی که مخالفت می کنند محتوای این لایحه را مثل اینکه درست دقت نمی کنند. در اول این ماده واحده گفته است. به منظور صیانت جامعه از تعرض مجرمین خطرناک، این معلوم می شود که الان هم این مجرم، مجرم، خطرناک است یعنی الان جرمی مرتکب می شود، آن وقت بعد از یکی، دو سطر ، دارد «بازداشت یا تبعید اشخاص بد سابقه و شرور» ، این برای خاطر این نیست که شخصی ده سال قبل بد سابقه بوده و بعد هم توبه کرده و حالا شده من باب مثل تالی تلو اویس قرن و یک توبه نصوحی کرده و یک آدمی است که همیشه به نماز جماعت می رود و آدم متقی است، پرهیزگار است و توبه کرده است و همه هم معلوم است و در محل هم این را می شناسند که یک آدم خوبی شده واقعاً ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین از مصادیق او است کسی از قوای انتظامی، شهربانی یا ژاندارمری یا کمیته سراغ این افراد نمی روند، این قید از باب ارائه طریق است یعنی ما دنبال اینجور اشخاصی که سابقه آنجوری هم دارند و توبه و انابه ای هم از آنها مشاهده نشده است. آقای معزی و آقایان دیگر این را بیان کردند که مثلاً سابقاً یک جرمی مرتکب شده و حالا هم توبه کرده است ولی بحث در این نیست، تبعید اشخاص بدسابقه و شرور از قبیل چاقوکش، قمه کش، که الان هم همینطوری هستند یعنی عدم و ملکه است یعنی الان هم مثلاً کارشان همین است حالا یا مرتکب شده اند یا در شرف ارتکاب هستند. می دانیم در محل و همه مردم دارند می گویند که بابا این آدم، آدم شروری است به قول آقای موحدی البته یک قدری کوتاه آمدند. برای خاطر این که آقایان هم که بنا بود از لایحه دفاع بکنند یک قدری کوتاه آمدند. نه به خاطر این که اینها بد بد به مردم نگاه می کنند، نه اصلاً این کاره است از قبیل چاقوکش، باجگیر. دزد، جیب بر، کف زن، اینها اصلاً فعلیت دارد. همانطوری که آقای شیبانی گفتند کیف زن کلاهبردار خریدار و فروشنده، اخفا کننده اموال مسروقه و مواد مخدر و حمل کننده اسلحه غیر مجاز این نیست که اینها مثلاً با این افعالی که دارند و به حد مفسد فی الأرض می رسند و باید اعدامشان کرد. نه، مفسد فی الأرض هم تازه مراتبی دارد هر مفسد فی الأرض که حکمش اعدام نیست. در قرآن هم هست او ینفوا من الأرض، و معنای ینفوا من الأرض هم این نیست که از اینجا بفرستید در تبریز یا مثلاً در مشهد یک خانه مرتبی بگیرد و در آنجا بنشیند. اصلاً این را فقها تصریح دارند، قدمای فقها هم مخصوصاً شیخ مفید در کتاب مقنعه دارد که ینفوا من الأرض معنایش این است که آنجا هم آرام نگذارید. از اینجا فرستادی من باب مثال به مشهد یا یزد یا جای دیگر. آنجا هم یکی را دنبالش کنید که از آنجا هم به کرمان بفرستند و سرگردانش کنید تا توبه کند، معنای ینفوا من الأرض از ظاهر آیه هم همین است که فقها هم تصریح به این معنا دارند. این خلاصه می رساند که. نه این که قوانین موجود که برای این افراد بوده باشد همانطوری که آقای شیبانی اشاره کردند کفایت نمی کند، دادگاههای انقلاب رسیدگی نمی کنند روی این جهت خوب ما هم می مانیم و گیر می کنیم و کمیته ه هم می دانند که افراد شرور الان در محل ها هستند، در شهرها هستند، چاقوکش هست، باجگیر هست، دزد هست، با ضد انقلاب کمک می کند. خوب چکار بکنیم پس بنابراین باید این لایحه تصویب بشود تا دست مقامات انتظامی باز بشود و البته طبق موازین اینجا هم دارد که می برند توی دادگاه و دادگاه بعد از ثبوت بزه (اینجوری دارد) دادگاه در مورد اینها در صورت احراز بزه (این معنایش معلوم است که) یعنی فعلاً مرتکب این کار هست نه این که ده سال قبل رفته و آقای هادی می فرماید که رفته و جرمی را انجام داده و جزایش را هم دیده و بیرون آمده است. نه بابا این معنایش این است که در صورت احراز بزه یعنی بالفعل این شخص این کاره است «دستور بازداشت یا تبعید آنها را برای مدتی که از 61 روز کمتر نباشد» شاید علتش این است که مثلاً قابل خرید نباشد البته آن دو سال را من متوجه نشدم که آن را حقش بود که آقایان توضیح بدهند که چون بعضی از آقایان خودشان مخالف بودند لذا توضیح کافی داده نشد. لذا من عقیده ام این است که این لایحه هیچ اشکالی ندارد و منافات با آن لایحه قصاص هم ندارد. حالا شش ماه دیگر، هشت ماه دیگر اگر آن آمد این را ما تصویب بکنیم ضرری به جائی نمی رساند که بالاخره «ما لا یدرک کله لایترک کله». این تصویب بشود هیچ طوری نیست و هیچ خلاف شرعی هم در این وسط نیست. رئیس – آقای وزیر دادگستری. اصغری (وزیر دادگستری) - بسم الله الرحمن الرحیم. پیشنهاد این لایحه از طرف شهربانی جمهوری اسلامی ایران بوده و وزارت کشور از دولت می خواهد که با توجه به وضع خاص انقلابی جامعه ما این لایحه ای که به نحوی قبلاً هم بوده و تصویب شده بوده و عمل می شده دوباره اجراء بشود و احیاء بکند. دفاعیاتی که شد اصل مطلب به آن طریقی که باید روشن بشود روشن نشد. و برادرمان جناب آقای ساوجی توضیحاتی داشتند و آقای خلخالی و آقای شیبانی که اگر جمیع این توضیحات را ببینیم اصل فلسفه پیشنهاد این لایحه روشن می شود. بعد از پیروزی انقلاب جمهوری اسلامی ایران در زندانها باز شد. و آنطوری که شهربانی جمهوری اسلامی ایران گزارش می دهد. حدود 6 هزار سارق یا مجرمین به عادت و خطرناک که در زندانها بودند آزاد شدند. و اینها حرفه ای بودند و چه بسا جرم سیاسی هم نداشتند که در دادگاههای انقلاب به نحوی بازداشت و محاکمه بشوند. این منافع مادی را می خواستند و حرفه شان اینطور بود. در تقاضائی که در سال 1322 که در آن زمان هم وضع بحرانی بوده و گویا جنگ بین الملل دوم بوده این ماده واحده تصویب می شود. ماده واحده ای که در سال 1322 تصویب شده این طوری نوشته: نوشته وزارت کشور می تواند (وزارت کشور) اینجا صحبت از دادگاه نیست و با همین نکته بنده اینجا اشاره می کنم که مسأله خلاف قانون اساسی می شود، چون تمام اتهامات و جرائم باید دادگاههای صالح دادگستری که الان دادگاه انقلاب هم جزئی از دادگستری حساب می شود رسیدگی بکند. اینجا در سال 1322 این ماده واحده می گوید «وزارت کشور می تواند اشخاص بد سابقه و شرور از قبیل چاقوکش و دزد و جیب بر و امثال آنها را که سبقه ارتکاب اینگونه اعمال را دارند برای مدت معینی از دو ماه تا دو سال تبعید یا بازداشت نماید» در اینجا فلسفه اصلی و شأن تدوین این ماده واحده روشن است. اینجا کسی که پیشنهاد بازداشت آن می شود الان بالفعل جرمی را مرتکب نشده، سابقه این کار را دارد و در محلی شخصی فرضاً واقع است که اگر شبها یا در مدت معینی سرقت هائی که در آن محل می شود ظاهراً خود آن شخص مجرم نیست. ظاهراً متهم نیست، ظاهراً دلیلی نداریم که این هم شب به دزدی رفه است ولی هسته اصلی و مرکز ثقل تمام دزدی ها، سرقت ها و چاقوکشی هائی که می شود زیر سر آن شخص واحد است ولی بازداشت و گرفتن او دلیل محکمه پسند ما نداریم، در اینجا اصلاً اشاره به این که فعلاً هم جرمی مرتکب شده و به این علت او را بازداشت می کنند نیست در اینجا فقط می گوید به دلیل سابقه ای که هست تقاضای بازداشت می شود. این یک مطلب. اما همین قانون 1322 در سال 1332 هم که وضع ما تا حدودی بحرانی و وضع عادی نبوده. با اصلاحاتی دوباره پذیرفته می شود. اصلاحات به این صورت بوده است که در سال 1332 می گویند که شما بیائید و فقط از طریق وزارت کشور تقاضای اجرای این مجازات را نکنید و از دادگاه و دادستان تقاضا بکنید و تغییراتی می دهند بهر حال دست داستانی و دادگستری توی کار می آید که باید از آن مسیر باشد یعنی یک مقدار قانون اساسی در سال 1332 رعایت می شود (زوارئی – سال 39) این 39 که شما می فرمائید قانون اقدامات تأمینی است. قانون اقدامات تأمینی، اقدامات تأمینی را اینطوری تعریف می کند. اگر به این نکته توجه نشود اصل فلسفه و شأن تدوین این ماده واحده به دست نمی آید. «اقدامات تأمینی عبارتند از تدابیری که دادگاه (اینجا دادگاه نوشته شده) برای جلوگیری از تکرار جرم. (جلوگیری یعنی در واقع پیش گیری است) درباره مجرمین خطرناک اتخاذ می نماید» بعد به تعریف مجرمین خطرناک مبادرت شده است. «مجرمین خطرناک کسانی هستند که سوابق و خصوصیات روحی و اخلاقی آنان و کیفیت ارتکاب و جرم ارتکابی آنان در مظان ارتکاب جرم در آینده قرار دهد» پس از ارتکاب جرائم در آینده و بحث از پیشگیری است. قانون اساسی در اصل یکصد و پنجاه و ششم در بند (5) می گوید «اقدام منسب» یکی از وظایف قوه قضائیه این است «اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین». در واقع مسأله پیشگیری مطرح است با این حساب آنچه که (یکی از نمایندگان - طبق موازین اسلامی) بلی، درست است. مسلماً دادگستری ما هم اگر انشاءالله قوانین تصویب بشود در مسیر اجرای قوانین اسلامی است و دادگستری هم جدای از شما نیست. چون شما هستید که قانون را به آنها می دهید. در هر حال آنچه که روشن است این است که در اینجا غرض پیشگیری از جرم است. در پیشگیری از جرم ما می دانیم که هسته اصلی تمام توطئه ها، سرقت ها، جرائم، یک نفر است ولی خود او در عمل دخالت نمی کند الان این در جامعه ما هست. باندهائی هستند که یک نفر رهبری می کند، سابقه هم دارد و سوابق ممتدی هم در این کار دارد ولی ظاهراً بسیار مؤدب است و نمی توانیم او را بازداشت بکنیم. این لایحه و شهربانی جمهوری اسلامی ایران می خواهد این اجازه را بگیرد و این ماده واحده تصویب بشود که اگر چنین افرادی بودند و با دلایل و شواهد روشن شد برای آنها که این شخص به اصطلاح مرکز ثقل توطئه ها است تقاضا بکند از دادستان یا این که از رئیس دادگاه بخش مستقل که به جانشینی از دادستان عمل می کند. تازه دادستان هم اجازه ندارد که دستور بازداشت را بدهد. دادستان هم از رئیس دادگاه تقاضا می کند. رئیس دادگاه با توجه به سوابق آن متهم، با توجه به اوضاع و احوال و با توجه به خطرناک بودن و سابقه ممتدی که دارد می پذیرد یا نمی پذیرد پس چون مسأله می رود زیر نظر دادگاه و اینجا است که قاضی با توجه به جمیع جوانب تشخیص می دهد که این شخص را تبعید بکنند یا بازداشت بکنند. از این نظر قاضی هست که دستور را می دهد و خلاف شرع ظاهراً آن چیزی که فرضاً بنده استنباط می کنم نخواهد بود. چون علی القاعده قاضی این کار را می کند البته بعضی ها ممکن است بگویند خوب، قضاتی که هستند نه، این قانون شاید تا لایحه قصاص تصویب بشود اصولاً باید دست قضات شرع ما انجام بگیرد یا قضاتی که حداقل از طرف شورای عالی قضائی منصوب خواهند شد. حالا شهربانی جمهوری اسلامی ایران با این خطر مواجه است که این افراد که عادت و خطرناک شب و روز در توطئه هستند دلی محکمه پسند هم نیست. این چیزی هم که وزارت کشور تقاضا کرده و دادگستری هم لایحه را تصویب کرده به این صورت است نوشته : «تا زمانی که مقدمات اجرای مواد 4و5و6و7 قانون اقدامات تأمینی به نحوی که در ماده 19 آن مقرر است فراهم نشده به منظور صیانت جامعه از تعرض مجرمین خطرناک پلیس قضائی، یا مأمورین انتظامی در حوزه مأموریت خود می توانند تقاضای بازداشت یا تبعید اشخاص بد سابقه و شرور از قبیل چاقوکش، قمه کش و کیف زن و امثالهم و اخفا کننده اموال مسروقه و حمل کننده اسلحه غیر مجاز و یا تهدید کننده با اسلحه و نظایر آنها که سابقه ارتکاب اینگونه اعمال را دارند از دادستان یا رئیس دادگاه بخش مستقل محل بنماید. دادستان یا رئیس دادگاه بخش مستقل در صورتی که تقاضا را با توجه به سابقه و خصوصیات روحی و اخلاقی و کیفیت عمل ارتکابی (نگفته بزه ارتکابی) و نحوه رفتار طوری است که نشان می دهد این سرگروه هست ولی عملی را انجام نداده که بیاورند و در دادگاه محاکمه بکنند (خزائی - این را چه کسی تشخیص می دهد؟) این را دادگاه، قاضی ، شهربانی، یا پلیس قضائی می آید تقاضا می کند از دادستان و دادستان مسائل را، گزارشی را می برد در دادگاه و مطرح می کند و قاضی دادگاه با توجه به تمام جوانب این شخص که آنچه که بر می آید این است که این شخصی دزدی را نکرده که دستش را ببرند فرضاً با جمیع آن شرایط 25 گانه قطع بکنند. این کسی است که همانطوری که برادرمان جناب آقای خلخالی فرمودند در واقع مرکز ثقل توطئه ها است ولی دلیل محکمه پسند هم نیست که الان هم دزدی کرده ولی این مشخص است که … (وافی – آقای هاشمی! من یک شبهه قانون اساسی دارم) این مخالف قانون اساسی نیست برای اینکه از اصل 32 تا 36 اگر مطالعه بکنید (وافی – من توضیح می دهم) حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد، قانونش این خواهد بود. قاضی این دستور را خواهد داد و این کسی است که اگر این پیشگیری نشود جامعه را به فلج می برد. کل قضیه این است اما مطلب خاصی که در اینجا باید دقیقاً به آن توجه بشود مسأله نحوه رسیدگی است. اگر شما فرض بفرمائید. کسی دزدی کرده یا هر کاری کرده این آئین دادرسی شاید سالها یا 6 ماه یا یکسال طول بکشد. قاضی دادگاه با توجه به جمیع جوانب می گوید که این آدم را 6 ماه تبعید کنید. البته بگذریم از اینکه اصطلاح تبعید در قوانین قبلی دادگستری با تبعیدی که در فقه مطرح است خیلی فرق می کند منظور نویسندگان این لایحه همان تبعید به معنای مصطلح ما است نه آنچه که در فقه مطرح است و آقای خلخالی هم به آن اشاره کردند و خیلی شرایط سنگینی دارد. منظور عرضم این است که اگر دادگاه دید دیگر اجازه دفاع، اجازه گرفتن وکیل به این شخص نمی دهد یا اینکه استیناف بخواهد. همانجا قطعی می شود با توجه به جمیع جوانب احساس می کند که این شخص مرکز ثقل و محل اصلی تمام توطئه ها است و باید از این شهر دور بشود. کل مسأله این است. حالا اگر از نظر فقهی ایراداتی داشته باشد بعداً بحث می شود. کل لایحه واقعاً لازم هست مخصوصاً با توجه به زندانیانی بعد از پیروی انقلاب شکوهمند ما بیرون آمدند و هم این آمار جرائمی از قبیل سرقت های مسلحانه نسبت به سالهای قبل فوق العاده بالا رفته است. این است که اصل مسأله قابل توجه است. تقاضایم این است که مسأله تصویب بشود و اگر چنانچه پخته نیست با بحثهای مفصلی که حتی با نماینده وزارت کشور که اگر اینجا بود بهتر بود. در کمیسیون قضائی خواهد شد. من فکر می کنم با توجه به سوابق امر، ضروری خواهد بود. تشکر می کنم. وافی -آقای هاشمی ! اخطار قانون اساسی دارم. رئیس – شما آقای اصغری صبر کنید آقای وافی اخطار قانونی شان را بگویند که جواب بدهید آقای وافی بفرمائید. وافی - بسم الله الرحمن الرحیم، به نظر من تدوین کنندگان لایحه از یک جهت غفلت کرده اند. آن چیزی را که در این قانون می خواهند دستگیری و بازداشت است و تقاضای بازداشت به نظر من اصلاً قانون نمی خواهد و نیازی هم ندارد که حتماً این افرادی که در این لایحه شما ذکر کرده اید … رئیس – آقای وافی این اخطار قانونی نیست. وافی - ببینید جناب آقای هاشمی! «هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می کند» ما الان اینجا اصلاً صحبت دستگیری که نیست تقاضای بازداشت است. تقاضای بازداشت دیگر به قانون نیاز ندارد. رئیس – شما می گوئید قانون نمی خواهد. این که اخطار نیست. وافی - من هم می توانم این تقاضای قانون را بکنم. رئیس - خواهش می کنم اینجور وقت مجلس را نگیرد. این اخطار نبود آقای زواره ای - اگر می خواهید از لایحه دفاع کنید بیائید. زواره ای می خواهم یک توضیحی بدهم. رئیس – توضیح در مخالفت نه، شما موافقید یا مخالف؟ زواره ای – من توضیح می خواهم بدهم. رئیس –از نظر کمیسیون، دفاع می کنید یا نه،؟ زواره ای –توضیح می دهم. رئیس – نمی شود. زواره ای – من توضیح می دهم که جریان چیست. رئیس – می گویم دفاع از نظر کمیسیون است؟ زواره ای – شاید دفاع از کمیسیون باشد. رئیس – شاید نگوئید، بگوئید دفاع از نظر کمیسیون است یا نه؟ زواره ای –دفاع از نظر کمیسیون می شود. رئیس – خیلی خوب، بیائید دفاع بکنید. خلخالی –ایشان می خواهند مخالفت کنند. موحدی ساوجی –ایشان نشان دادند که مخالفند. رئیس – خوب حالا ایشان پشیمان شده است. زواره ای – پشیمان نشده ام. رئیس – اگر پشیمان نشده اید، نمی توانید صحبت کنید. زواره ای – اولاً من به عنوان مخالفت صحبت نکرده ام. رئس – می دانم بالاخره باید دفاع بکنید. زواره ای –آقای هاشمی! اصل سابقه را گفتم که سابقه … رئیس – حالا می خواهید، دفاع بکنید یا نه؟ زواره ای – حالا می خواهم بگویم سابقه آن چیست آقای اصغری یک چیزی را گفتند که آنطور نیست. رئیس – نمی شود. زواره ای –یعنی طرف باید الان مرتکب جرم هم بشود. رئیس – نمی شود، رأی می گیریم. زواره ای – خوب رأی بگیرد. سید احمد کاشانی – آقای هاشمی، من اخطار قانون اساسی دارم. رئیس – اخطار قانون اساسی را بگوئید. آن اخطار قبلی آئین نامه ای شما را دیدیم که چقدر وارد بود. از آن قبیل نباشد. بفرمائید. سید احمد کاشانی – بسم الله الرحمن الرحیم، خواهش می کنم جناب آقای اصغری به این اصل توجه بکنید. این اصل 36 را خواندند که حکم و مجازات و اجراء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد. فرمودند قانون، همین این قانون، ضمن اینکه این صحیح نیست، ولی می پذیریم. اصل یکصد و شصت و شش را توجه بکنید می گوید :« احکام دادگاهها باید مستدل و مستند به مواد قانون و اصولی باشد که بر اساس آن حکم صادر شده است» یعنی در این قانونی که ما به استناد آن حکم به مجازات کردیم، مشخص نیست که این حکمی را که دادگاه صادر می کند، به استناد چه ماده قانونی است، به استناد چه اصلی است که دارد مجازات می کند. اگر به اصل یکصد و سی و سوم هم توجه بکنیم یک مقداری صریحتر می گوید : «هیچ کس را نمی توان از محل اقامت خود تبعید کرد. یا اقامت در محل مورد علاقه اش ممنوع، یا به اقامت در محلی مجبور ساخت مگر در مواردی که قانون مقرر می دارد» من خواهش می کنم مشخص کنید آن مواردی را که به موجب آن قانون مشخص کرده است که این شخص تبعید بشود، آن موارد چیست؟ رئیس – خیلی خوب، انصافاً که هیچ ارتباطی با موضوع نداشت. سید احمد کاشانی – آقای اصغری جواب بدهند. رئیس – خوب، این قانون است. موردش هم جایی که احتمال خطر می دهیم، جایی که پلیس انتظامی احتمال خطر می دهد، قاضی هم این خطر را تائید می کند، حکمی را صادر می کند. 186 نفر در جلسه حضور دارند. الان ما برای اصل لایحه رأی می گیریم تا به جزئیات آن برسیم. نمایندگانی که با اصل این لایحه موافقند، قیام بفرمایند (86 نفر موافق برخاستند) تصویب نشد. چون دو سه نفر کم داریم. 8- طرح سؤال آقای خلخالی از آقای وزیر امور خارجه و ارجاع آن به کمیسیون رئیس – خوب ما یک برنامه کوتاه دیگری داریم، اگر بخواهیم تنفس بدهیم و بعد از تنفس آن را انجام بدهیم. وقت آقایان تلف می شود و آن برنامه هم جواب و سؤال است. آقای معادیخواه بنا بود که تشریف بیاورند، که در جلسه قبل آمدند و موفق نشدند و آقای عابدین زاده هم یک سؤالی کرده بودند که خودشان نیستند. آقای خلخالی از وزیر خارجه سؤال کرده اند که هم سؤال کننده و هم جواب دهنده هستند. آقای خلخالی سؤالشان را توضیح بدهند. غفاری – آقای هاشمی! چرا آقای معادیخواه نیامده اند. رئیس – آقای معادیخواه. در جلسه گذشته تشریف آورده بودند و نوبتشان نشد. امروز برای ایشان وقت تعیین نشده بود. صادق خلخالی - بسم الله الرحمن الرحیم، در این سؤال و جواب یا اعتراضی که ما داریم، نسبت به وزیر خارجه محترمان آقای دکتر ولایتی ما هیچ گونه اعتراضی نداریم. ایشان را ما در خط امام می دانیم و فعالیت ایشان مخصوصاً در این اواخر خیلی چشمگیر بوده و ما از ایشان کاملاً ممنون و متشکر هستیم. اعتراض به نحوه کار در وزارت امور خارجه داریم. همین طوری که امام چندین مرتبه به مسؤولین امر تأکید کرده اند راجع به اصلاحات اساسی در وزارت امور خارجه ما می بینیم در عین حال باز نارسائی ها وجود دارد، که من خودم یکی دو موردش را مثلاً در امارات متحده عربی دیدم (رئیس – شما سؤالتان راجع به یک شخص به نام نقدی است) آقای هاشمی چند نفر است، در آنجا نوشته ام دو نفر از بچه های حزب اللهی به «دوبی» رفته اند که خیلی آدمهای خوبی هستند. اینها می گفتند که این افرادی که اینجا هستند، عربی هم بلد هستند، در دفتر و دستگاه هم هستند در عین حال ما از اینها راضی نیستیم. چون با ضد انقلاب رابطه دارند. مثلاً همین نزدیکی ها گذرنامه افراد فراری از ایران را مثلاً اینها می گیرند و یواشکی ویزا می کنند و ما درگیر هستیم، و این را به وزارت امور خارجه برسانید. که فراری های از قبیل مثلاً سپهری پور و استاندار زمان دولت موقت که در کرمانشاه استاندار بود بعد با یک رقم از اختلاسش که هفده میلیون تومان بود در رفت و حالا آنجا قاچاق فروش و حرکتهای ضد انقلابی می کند و آقای کاشانی یعنی معروف به کاشانی که در اینجا ورزشکار بوده است. آدم مفسد بوده، فاسد الاخلاق بوده این را برداشته اند آنجا سرپرست کنسولگری کرده اند و بعد هم که پرونده اش که به جریان افتاده متوجه شده اند که آدم ناجوری است و او را خواسته اند و ایشان نیامده است و رفته به آلمان که برگردد دوباره در آنجا مشغول یک کاری بشود. حالا من نمی دانم برگشته است، مثل اینکه امور ورزشی دوبی و ابوظبی را می خواهد در دست بگیرد. مثلاً افرادی از این قبیل ما از رادیوهای خارجی می شنویم و می بینیم عکس العمل از طرف وزارت امور خارجه داده نمی شود. یکی از آن افرادی که این روزها به خارج پناهنده شده است محمد حسین نقدی در رُم است. ایشان بچه یزد است و برادرش را در اینجا به جرم همکاری با ضد انقلاب و منافقین خلق که مبارزه مسلحانه داشته، گرفته اند حالا نمی دانم، اعدام شده یا نشده. ایشان آنجا (در رم) جزو سفارت بوده فوراً از آمریکا درخواست پناهندگی می کند این را باید وزارت امور خارجه متوجه باشد که ما نباید اینجور خبرها را از رادیوهای خارجی بشنویم. خودشان پیش دستی کنند و بگویند که اینها چه کاره هستند. این آقا یک کوچکترین حرکتی که بر خلاف میلشان یا بر خلاف همان قول یا خویش بازی شان در ایران مرتکب می شوند وقتی که جمهوری اسلامی می خواهد قانون را اجراء بکند. آقایان آنجا تمرد می کنند. یکی از آنها آقای مهدی برات زاده است که در یمن شمالی پناهندگی درست کرده. یعنی آن هم به طرف همان آمریکائیها رفته و می خواهد با شورای مقاومت ملی در پاریس همکاری کند. آقای حسین اساسی در ابوظبی بوده، اینها همه شان در همین اواخر بوده اند نه در زمان دولت موقت از قبیل امیر علائی نمی دانم، برادر مسعود رجوی از طرف وزیر امور خارجه دولت موقت به او مأموریت داده بودند و این مسخره بازی ها که حتی فرش سفارت را هم دزدیدند و فروختند که جوابش را باید آنها بدهند. این اواخر محمد جواد امیر ابوالفتح رضوی در جده بود، آن هم تقاضای پناهندگی کرده است، حسین شاویسی در آتن بوده، سیف الله اهدائی در انگلستان بوده، دکتر محمد عابد نهاوندی در اتریش بوده، محمد باقر نصیر السادات اسلامی در ایتالیا بوده. حمید قاضی طباطبائی در انگلستان بوده سید احمد موحدی تبریزی در بیروت بوده. آقای قندی دبیر دوم سفارت ایران در مسکو که چهار سال در زمان طاغوت پرونده دارد. ایشان از وابستگان بوده در آمستردام بوده بعد به عناوینی به مسکو منتقل شده است نمی دانم حالا چه پیش آمدی شده، این آقایانی که وابسته هستند از مسکو با گذرنامه یا با اجازه قلابی در آمستردام رفته است البته گفته است که من در مسکو می خواستم به سفارت آمریکا پناهنده بشوم. بعد آنها قبول نکردند یا نمی دانم چطوری شده رفته در آمستردام به سفارت آمریکا اعلام پناهندگی کرده است. چرا؟ باید این افرادی که سابقه شان معلوم است آقای کاشانی در «دوبی» مثلاً این آدم مفسد اینطوری یا آقای فراحی در زمان بنی صدر از طرف او بوده و یکی از نوچه های او بوده است در چین او هم رفته، پناهندگی پیدا کرده. البته آن مربوط به این جریان نمی شود آن قبلاً بوده. آقایی هست که من نمی خواهم اسمش را ببرم که در زمان دولت موقت از دستیاران آنها در وزارت امور خارجه بوده و مأموریت هایی به او داده بودند و در این اواخر او را به سر کنسولگری چین فرستاده اند خوب فردا یک فشاری می آورید، این آقا هم می رود تسلیم می شود. اینها را من می خواهم بگویم که در وزارت امور خارجه چه دستی در کار است؟ آیا همان خط لیبرالها باز کار می کند که آقای ولایتی خبر ندارند، چون در مسافرتها هستند واقعاً کارشان سنگین است؟ یا اینکه تساهل و تسامحی در کار است؟ که اینها را همینطور بعضی ها مثلاً بعنوان حزب اللهی در این اواخر هم استخدام شده اند و یک ته ریشی مثل آقای کشمیری، کلاهی می گذارند و بعد هم می بینید که یک فسادی از آنها بلند می شود. ما از جناب آقای دکتر ولایتی وزیر پر کار و محترممان در خواست می کنیم که یک جواب قانع کننده ای به ما بدهد. اگر یک چنین جریانی از این قبیل پیش آمد، فوراً اینها پیشدستی کنند و مطالب رابیان کنند در این نامه نوشته اند البته به طور اختصار عرض می کنم و نمی خواهم وقت شما را هم بگیرم.کارمندان عالی رتبه دولت در لندن روابط صمیمانه با ضد انقلابیون راستی و چپی برقرار کرده اند از جمله اخیراً مشاهده شده است که اردشیر شجاعی سرپرست گروهکی بنام«ایران مبارز» بهنام شیخ الاسلامی رهبر گروهک جاف، هادی خرسندی ناشر طاغوتی، ناصر مترقی از روزنامه پست ایران والعرب ستار لقائی بهائی مذهب ناشر پیام ایران، دکتر علی نوری زاده از مجله الدستور و جمعی دیگر از نویسندگان فراری رستاخیزی از جمله آقای بنیادی یا رکزی، حسن عرب دکتر کوهدار و جمعی دیگر و مأمورین سفارت خارج از نوبت به خواسته های آنها رسیدگی و گذرنامه های آنها و اعضاء فامیلشان را تجدید کرده اند. خوب چرا اینجوری بوده باشد؟ کار به جایی برسد که از سفارت جمهوری اسلامی ایران در آلمان حالا در بن بوده یا در هامبورگ بوده متجاوز از صد یا دویست گذرنامه برمی دارند و به سفارت عراق می برند و آنجا عرض کنم که رد و بدل می کنند و به ضد انقلاب می دهند به همه اینها باید جواب داده بشود. البته مسؤول جواب آقای دکتر ولایتی است و ما به شخص ایشان اعتراضی نداریم امیدواریم که انشاءالله دقت بیشتری بشود که دیگر بعد از این جریانات پیش نیاید، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. رئیس – متشکر، آقای دکتر ولایتی بفرمائید. دکتر ولایتی (وزیر امور خارجه) – بسم الله الرحمن الرحیم، ضمن تشکر از جناب آقای خلخالی بابت تذکراتی که فرمودند لازم است که مقدمتاً چند نکته ای که شاید اشتباه شده است عرض کنم و آن این است که در مورد امارات متحده عربی شاید اشتباه شده است نزدیک سه ماه است که آن دو نفری که منظور ایشان هستند یعنی آقای کاشانی در ابوظبی، و آقای باقرپور در دوبی هیچ سمتی دیگر ندارند و به جای آقای کاشانی آقای زعفری و به جای آقای باقرپور، آقای انصاری مستقر شده اند و در حال حاضر ما مسأله ای در سفارت ایران در ابوظبی نداریم و مسأله ای هم در کنسولگری ما در دوبی به آن شکلی که در قبل وجود داشته، وجود ندارد. در مورد گذرنامه هائی که در مورد آلمان فرمودید. این کاری بود که پست آلمان کرده است و ما هم رسماً اعتراض کرده ایم البته بعید است که مطلقاً سهل باشد،‌ بلکه بسته پستی که متعلق به سفارت جمهوری اسلامی بود، تحویل سفارت عراق داده است و ما رسماً اعتراض کرده ایم و این دعوا و اعتراض همچنان مطرح است، از سفارت به سرقت نرفته است. تعداد زیادی از افرادی که حضرتعالی نام بردید حداقل در زمان ما نبوده است که اینها پناهنده شده اند، و به علاوه به فرض اینکه در زمان تصدی بنده بوده است باید عرض کنم که برای جلوگیری از پناهندگی سیاسی وزارت امور خارجه اختیار چندانی ندارد، به واسطه اینکه افرادی که در سفارتخانه های ما در خارج از کشور هستند از حوزه قضائی ما خارج هستند و ضابطین ما در آنجا هیچ نفوذی ندارند و بر طبق قوانین بین المللی هر فردی حق دارد تقاضای پناهندگی و هر کشوری حق دارد که به تقاضای پناهندگی پاسخ مثبت یا منفی بدهد، حالا از این حق، یا ناحق پذیرفته شده در عرف بین المللی بعنوان یک شانتاژ سیاسی در دنیا استفاده می کنند و این هم یک امر بدیعی نیست. بخصوص بعد از انقلاب بعد از هر انقلابی یکی از پدیده ها پدیده پناهندگی سیاسی است که عمدتاً در بین افرادی که وابستگان رژیم سابق بوده اند و یا کسانی که حکومت جدیدی که به وجود آمده است مورد نظرشان نیست و منطبق بر آن تصورات اولیه شان نیست. بعنوان مثال بعد از پیروزی مردم ویتنام بر آمریکائیها و برقراری حکومت و یتکنگ یا حکومت سراسری کل ویتنام هزاران نفر از ویتنام به خارج از کشور پناهنده شدند و گروه گروه هم بوده و این در همه جا بوده. مضافاً به اینکه کشور ما یک کشوری است که حکومت ما خودش را ملزم می داند که حتماً در اینجا تقیدات و محدودیت های اسلامی برای جلوگیری از فساد و افسار گسیختگی را اعمال بکند. در بسیاری از کشورهای بخصوص کشورهای غربی که ملجأ این پناهنده ها است آنجا انگیزه برای پناهنده شدن، زیاد است. جذبه های شیطانی و نفسانی. و به خصوص سازمانهای جاسوسی روی این قضیه خیلی کار می کنند. ما یک مورد مشخصی داریم که اف، بی، آی (F.B.I) آمریکا روی یک ایرانی که خوب آدم متعهدی هم بوده، کار می کرده که این حتماً بیاید در آمریکا اعلان پناهندگی بکند. از اینجور کارها هم می شود. اینها به عنوان مقدمه. اما سرگذشت وزارت امور خارجه را همه ما می دانیم. یکی از وزارتخانه هایی که بعد از انقلاب به دلایل مختلف خیلی دیر به آن توجه شد، یا اگر می خواست توجه بشود. دستهایی بود که مانع می شدند. وزارت خارجه است و می توانیم بگوئیم که با آن تعبیری که ما داریم حاکمیت حزب الله از اوائل سال 1360 در وزارت خارجه شروع شد و با سپردن سرپرستی وزارت خارجه از طرف مجلس محترم شورای اسلامی به مرحوم شهید رجائی و از آن زمان آنها تلاش کردند که وزارت خارجه بازسازی بشود. در این مدت تلاش زیادی انجام شد تا اینکه افراد مورد نظر جذب بشوند و افرادی هم با وسواس های زیادی انتخاب شدند. از جمله همین آقای نقدی که اشاره فرمودید، کسی است که زمان مرحوم رجائی با معرفی چند نفر از محترمین و روحانیون سرشناس و مبارز که آنها هم خانواده این فرد را می شناختند و از این هم چیز بدی ندیده بود. و لذا معرفی کردند و این فرد هم به عنوان کاردار برای ایتالیا انتخاب شد. آن اوائلی که ما آمده بودیم به واسطه گزارشهایی که از ایشان داشتیم. تحقیقاتی را شروع کردیم حتی خود من در یکی از سفرها از سازمان ملل که برمی گشتم، سر راهم یک چند ساعتی در رم توقف داشتم و از نزدیک یک مشاهداتی داشتم و لذا موقعی که برگشتم اینجا آقای نقدی را در حدود شاید سه ماه قبل برکنار کردیم و یک فرد دیگری را به نام آقای رهنما موقتاً گذاشتیم تا پذیرش سفیر جدیدمان بیاید و به ایتالیا برود. آقای نقدی برکنار شده بود و احضار هم شده بود اما به ایران نمی آمد. عرض کردم ما اختیار و قدرت زیادی نداریم برای اینکه کسی که در خارج از کشور است و نمی خواهد به ایران بیاید ما بتوانیم او را برگردانیم. ولو اینکه متوجه بشویم که آدم ضد انقلابی است. حتی من متوسل به یکی از آقایان نمایندگان مجلس شدم که این فرد را می شناخت که ایشان به او تلفنی اطلاع بدهد که در اینجا خطری متوجه او نیست. در همان حیص و بیص هم همانطوری که فرمودید برادرش را اینجا به عنوان منافق گرفته بودند و آن نماینده محترم هم با او تلفنی صحبت کرد و به او از جانب من اطمینان داد با این حال او نپذیرفت و ما در این حد هم البته می دانستیم آدمی نیست که به درد کار ما بخورد. ولی شاید از قبل هم اینقدر وابسته نبود و همین قدر که یک کمی متزلزل بود و از این طرف هم ترسناک بود با منافقین تماس گرفت و توسط آنها وسایل فرارش یا رفتن او به پاریس فراهم شد بنابراین، آنچه که ما می باید بکنیم کرده ایم. ولی متأسفانه قدرت اینکه او را به ایران بازگردانیم نداشتیم نکته دیگر اینکه آقای براتی زاده از افرادی است که بعد از تصدی مرحوم رجائی و دقتی که مرحوم رجائی می کردند انتخاب شدند، (توجه می فرمائید جناب آقای خلخالی) آقای براتی زاده کسی بود که ظاهراً آدم متدینی بود یا بنظر می رسد و زمان مرحوم رجائی با وسواسهای زیادی که در آن زمان و همچنان ادامه هم تا به حال دارد انتخاب شد و به یمن شمالی رفت و در یمن شمالی می دانید که کاردار ما یک روحانی بود به نام آقای امینیان که به واسطه فعالیت هائی که در رابطه با جمهوری اسلامی ایران و مقابله با حکومت یمن شمالی می کرد، از آنجا بعنوان عنصر نامطلوب اخراجش کردند و سفارت ما در آنجا بی سرپرست ماند تا اینکه ما کسی را انتخاب کردیم و به یمن شمالی فرستادیم. این فرد در این فاصله حتماً تماس هایی داشت. و به محض اینکه خبر شد که کسی جدید به آنجا می رود چنین اقدامی کرد اصولاُ برای انتخاب نیرو و جذب نیروها هم تحت فشاریم و باید هم این فشار وجود داشته باشد که نیروهای مؤمن هر چه زودتر جذب وزارت خارجه بشوند.هم قید ایمان در آن هست و هم قید هر چه زودتر و تسریع، نه، می توانیم روی یک فردی پنج سال تحقیق بکنیم و نه، می توانیم یک فردی را که روی او تحقیق نشده بپذیریم و لذا هستند در بین نمایندگان محترم کسانی که به ما تذکر کرده اند که به این گزینش وزارت امور خارجه بگوئید اینقدر در انتخاب افراد سخت نگیرید. ما این را شواهدی از بین برادران نماینده داریم. از بس گزینش کار دقت می کند و وسواس نشان می دهد و حد متوسط زمانی که برای یک فرد طول می کشد تا تحقیق او به انجام برسد و این وارد وزارت خارجه بشود، دو ماه طول می کشد. با توجه به اینکه این فرد امتحانات اولیه را داده است و به سؤالات ایدئولوژیک جواب داده و حتماً باید در ابتدای امر دو نفر، سه نفر از افراد شناخته شده، سرشناس که در رأس کارهای انقلابی هستند، او را معرفی کرده باشند تا اینکه وزارت امور خارجه بپذیرد. من فکر می کنم که به اندازه کافی وسواس در انتخاب افراد در وزارت امور خارجه در حال حاضر صورت می گیرد و همین هم یک مقداری موجب کندی کار ما شده است از طرفی گفته می شود که چرا سفارتخانه های ما هر چه زودتر از نیروهای کارآمد پر نمی شوند؟ از طرف دیگری این وسواس را داریم که مبادا ضد انقلاب یا منافقین نفوذ بکنند و طبیعی است که همینطور که در حساس ترین ادارات ما و وزارتخانه های ما با همه دقتی که در گزینشش می کند و در رأس گزینش ما آقای اژه ای که یکی از روحانیون تحصیل کرده است یعنی هم تحصیلات قدیمه دارد و هم تحصیلات جدید و آدم شناخته شده ای است و بسیار هم در انتخاب افراد دقیق است. با این حال ما همین حالا هم عرض می کنیم ای بسا در آینده هم چنین اتفاقاتی بیفتد، یعنی اینها موقعی که به خارج از کشور می روند تلاش می شود که آدمهای متعهدی را بفرستیم اما موقعی که رفتند. همانطوری که عرض کردم از حوزه قضائی ما خارج می شوند و در آنجا مجالهائی وجود دارد و میادینی وجود دارد که همه کس در مقابل این مجالها و میادین و امکاناتی که دشمنان ما به آنها عرضه می کنند شاید نتواند مقاومت بکند. مضافاً به اینکه شما می بینید که یک رقابت مشروع و متأثر کننده ای بین ادارات و وزارتخانه ها وجود دارد و از طرفی ما فردی را انتخاب می کنیم طبیعی است که این فرد هم باید صالح باشد و هم کارآمد. ما بطور اصولی در جمهوری اسلامی دچار کمبود کادر صالح و کارآمد هستیم و حالا اگر بین ادارات و وزارتخانه های مختلف رقابتی باشد و وزارت خارجه یک طرف باشد و یک وزارتخانه ای در داخل کشور یک طرف دیگر. نوعاً افراد ترجیح می دهند در آن وزارتخانه های داخلی باشند. چرا؟ افراد ترجیح می دهند در وطنشان باشند تا در غربت. عمدتاً به محیط هائی که می روند محیط غیر اسلامی است اگر به آنجا بروند دچار رنج فراوانی می شوند مفسده هائی هست اگر به آن مفسده ها روی خوش نشان بدهند که آن فرد مورد نظر ما نیستند اگر در رنج و تعب باشند طبیعی است که به سختی این را تحمل می کنند و همه کس حاضر نیست این را تحمل بکند اگر خودش حاضر باشد خانمش حاضر نیست برود. ما سعی می کنیم افراد مجرد را نفرستیم بلکه متأهل را بفرستیم. خانمی که می خواهد مراعات موازین حجاب و موازین اسلامی را بکند برای او خارج از کشور سخت است اگر اینها بچه هائی داشته باشند که بخواهند به مدرسه بگذارند در آنجا مدرسه ای نیست که باب طبع این بچه مسلمان باشد. و این مشکلات را علاوه بکنید بر بقیه مشکلاتی که بقیه ارگانهای ما در انتخاب نیرو دارند مع ذلک در حال حاضر ما بیش از 86 نمایندگی به یقین می توانیم خدمت شما عرض بکنیم که در راس حدود 70 نمایندگی ما افراد متعهد و مورد اعتمادی هستند که حدود 50 نفر از اینها در همین چند ماه اخیر انتخاب شده اند و با وجود مشکلاتی که داشته ایم در عرض همین چند ماه اخیر حدود 400 نفر را در وزارت خارجه انتخاب کرده ایم و عمدتاً در خارج از کشور به کار مشغول داشتیم با این حال ما تلاش می کنیم که افراد ضد انقلاب و مخالف انقلاب شناخته بشوند. احضار اینها یعنی ای بسا کسی را بشناسیم که قبل از انقلاب در یک سفارتی بوده. بعد از انقلاب حالا یا آنها هم همین مشکلات ما را داشتند یا تسامح شده نمی دانیم ولی این مشکلات آن زمان هم بوده اگر احضارش می کردند نمی آمده حالا که تشخیص داده اگر اینجا بیاید ما موارد زیادی داشتیم که کارداری را خواستیم. برای کار دیگری یعنی در حقیقت یک نوع فریب مشروع دادیم گفتیم که بیائید سمیناری داریم آمدند صبح اینجا بودند شب هم «اوین». خوب، این خبر موقعی که پخش می شود دیگری را که می خواهیم حتماً نمی آید (رئیس - شما یک دقیقه دیگر وقت دارید) ما باید چه بکنیم؟ یا باید بیائیم با اینها یک برخورد تندی بکنیم که آن افرادی هم که می شود جذبشان کنیم و نروند پناهنده بشوند و برای ما آبروریزی درست نکنند این کار را بکنیم یعنی به تدریج و یا اینکه خیر، یک برخورد خیلی تندی بکنیم. یک مرتبه شما ببینید که 5 نفر 6 نفر 7 نفر در عرض یکی دو هفته در سراسر دنیا پناهنده می شوند اگر این را می پذیرید و این بار سنگینی را ما حاضریم که تحمل بکنیم هیچ اشکالی ندارد. زدن یک تلکس و احضار یک فرد در نمایندگی خیلی کار ساده ای است و ما هم ظاهراً این طور نشان دادیم که خیلی انقلابی کردیم و هیچ کس هم از ما سؤال نمی کند. هر کس هم سؤال کرد می گوئیم که آقا! ببینید این تلکس در فلان تاریخ، ما فلان کس را احضار کردیم. می شود یک خرده هم تلکس را تند کرد که نشان بدهیم ما خیلی با او تند و انقلابی برخورد کردیم. ولی ما فکر می کنیم که تعدادی از این هائی که می روند پناهنده می شوند اینها را می شود کاری کرد که پناهنده نشوند یعنی همه اینها در ارتباط با سازمانهای جاسوسی و غیره و غیره نیستند و مع ذلک امیدواریم که بتوانیم در آینده با تأییدات الهی و راهنمائی های نمایندگان محترم وزارت خارجه را هر چه بیشتر در جهت خط حاکمیت حزب الله بسازیم والسلام علیکم و رحمة الله. اینها پناهنده نیستند اینها فراری هستند اینها احساس خطر می کنند فرار می کنند می روند نگوئید پناهنده. رئیس – آقای خلخالی اگر مطلبی دارید در دو سه دقیقه بفرمائید. خلخالی - بسم الله الرحمن الرحیم، با تشکر از حسن نیت جناب آقای دکتر ولایتی من عرض می کنم افرادی هستند که آقایان تازه انتخاب می کنند بعضی هایشان هم تقریباً همینطوری بوده درباره همین آقای حسین نقدی که آقایان تقریباً اینجوری بوده که این را فرستادند و مثل اینکه سفارشاتی هم بوده که این شخص سابقه خوبی ندارد و چه ندارد. البته توصیه های بعضی از آقایان گول می زند. آقایان ساده هستند متدین هستند یک کسی می آید و به قول امام این روزها یک ته ریشی می گذارند و انقلابی تر از همه هم می شود. نباید گول اینها را خورد باید در این نوع افراد دقت بیشتری بشود و نباید از دقت واهمه داشته باشیم نه اینکه دقت بکنیم مثلاً افراد خوب گیرتان نمی آید. افرادی که از نظر سپاه پاسداران، جهاد سازندگی، بنیاد شهید آدمهای خیلی خوبی هستند شما می توانید در ارتباط با آنها افراد لایق را به کنسولگری ها و سفارتخانه ها بفرستید کما اینکه بعضی هایشان رفتند. آن آقای ابوالفضل ... نمی دانم اسمشان چیست در کنسولگری لاهور است خیلی پسر خوبی است به مجرد اینکه آنجا رفتند همه جهات آنجا را اسلامی کرده است و ما می بینیم در جاهای دیگر مثلاً اینطوری نبوده. از سپاه پاسداران از ارگانهای انقلابی از کمیته ها می شود استمداد کنید و از نظر کمبود نفرات روبرو نشوید (این یک مسأله است) و یک مسأله دیگری است که ما را قانع نمی کند عبارت از این است. افرادی که در زمان رژیم سابق بودند که آن هم کانه مثل همان رژیم سابق بوده که مثلاً امیر علائی را که پرونده شهید مرحوم نواب صفوی را درست کرده و به دادگاه داده و تیر بارانش کردند، آقایان برداشتند سفیر فلان سفارتخانه کردند همانطوری که آقای ولایتی ام اشاره فرمودند. یک نوع بلبشوئی بوده که آن بنی فاطمی آن آقای رجوی، که قالی سفارتخانه را دزدی کرده و در آنجا فروخته است و قماش این چیزها بوده من این را می خواهم بگویم آنهائی که در رژیم سابق بودند آنهائی که در زمان دولت موقت بودند اینها پرونده دارند.پرونده پرسنلی دارند مخصوصاً اعضاء سفارت و کنسولگری ها در زمان رژیم سابق از هفت خوان رستم ساواک، از فیلتر ساواک اینها رد شدند یعنی صد در صد اینها از نظر ساواک قابل اطمینان بودند اینها را بررسی بکنند آقایان اگر اینها را بررسی کنند و بفهمند اینها چه کاره هستند کم کم اینها را بخواهند نه اینکه تلکسی زده بشود و اینها. من گمان نمی کنم یعنی اکثر آقایان از توضیحاتی که آقای دکتر ولایتی دادند قانع شده باشند و لذا بنده هم قانع نشدم روی این جهت این پرونده را من خواهش می کنم طبق موازین به کمیسیون مربوطه ارجاع کنند. دکتر یزدی - آقای هاشمی اجازه می دهید طبق ماده 66 توضیح عرض کنم. رئیس – یکبار دیگر این سابقه داشت مشاغل قبلی شامل ماده 66 آئین نامه نمی شود (دکتر یزدی - ایشان حرفهائی زدند که بی ربط بوده) می گویم مشاغل قبلی شامل آئین نامه نمی شود آقای دکتر قائمی اسامی غائبین را اعلام کنید. منشی - بسم الله الرحمن الرحیم، جلسه امروز پنچشنبه مورخ 27/3/61 غائبین غیر موجه (امروز) عبارتند از : آقایان : دهقان از تربت حیدریه، شاهرخی از خرم آباد، طباطبائی نژاد از اردستان، عبدالواحد موسوی از لارستان. مهدیزاده از محلات آقای ملازاده از گناباد، موسوی ننه کران از اردبیل. ضمناً حدود 35 و 36 نفر در مرخصی و یا حوزه انتخابیه هستند. 9- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن رئیس - جلسه بعدی ما، روز یکشنبه هفته آینده ساعت 30/7 صبح و دستور جلسه هم دستور هفتگی است که اعلام می شود. جلسه ختم می شود. (در ساعت 10/11 جلسه پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی