جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 284 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 284 )

  • سه شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۶۰

جلسة دویست و هشتادو چهارم 18 اسفند ماه 1360 هجری شمسی ،13جمادی الاول 1402 هجری قمری صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز سه شنبه هیجدهم اسفند ماه 1360 فهرست مندرجات 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . 2ـ‌ بیانات آقای رئیس به مناسبت رحلت حضرت آیت الله ربانی شیرازی 3ـ بحث پیرامون لایحه بودجه سال یک هزار و سیصد و شصت و یک کل کشور 4 ـ اعلام وصول سه لایحه و یک طرح و ارجاع آنها به کمیسیون های مربوط . 5 ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن . جلسه ساعت نه و هشت دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد . 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . رئیس ـ با حضور 184 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود . ‌منشی ـ دستور جلسة دویست و هشاد وچهارم روز سه شنبه هجدهم اسفند ماه 1360 هجری شمسی مطابق سیزدهم جمادی الاول 1402 هجری قمری . 1ـ‌ تلاوت کلام الله مجید . 2ـ نطقهای قبل از دستور . 3ـ گزارش کمیسیون برنامه و بودجه در خصوص بودجه سال یک هزار و سیصد و شصت و یک کل کشور . 4ـ اعلام اسامی غائبین و در آمدگان جلسه . 5 ـ اعلام ختم جلسه و تاریخ و برنامه جلسة بعد . رئیس ـ تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید . 2 ـ‌ بیانات آقای رئیس به مناسبت رحلت حضرت آیت الله ربانی شیرازی رئیس ـ با تشکر از برادران اعضای کمیسیون بودجه و برنامه که با تلاش پیگیر که در یک ماده بیش از دویست ساعت کار کرده اند . امروز برنامه و بودجه در مجلس مطرح است . قبل از اینکه وارد بحث بشویم ما از دریافت خبر رحلت حضرت آیت الله ربانی شیرازی در مجلس اظهار تأسف و اندوه می کنیم . شخصیتی که در تمام دوره بیست ساله مبارزه ما ، بیست ساله مبارزاتی که به رهبری امام در سالها ، اخیر ادامه داشت ،‌ آیت الله ربانی یکی از پیشتازان این مبارزه بودند . بنده و تقریباً همه نمایندگان مجلس از نزدیک ایشان را می شناختیم . می دانیم که در تمام این مدت ایشان یا تبعید بودند ، یا زندان بودند یا حداقل فعالیتهای اجتماعیشان از طرف رژیم منحوس پهلوی در جامعه ممنوع بود . زحماتی که ایشان در نقد و تصحیح احادیث و ذخائر روائی اسلامی کشیدند ، برای حوزه های علمیه روشن است . زحماتی که برای تربیت طلاب مخصوصاً در بعد اجتماعی و سیاسی متحمل شدند برای همه ما روشن است . مقاومتهایی که ایشان در زندان و در مقابله با رژیم داشتند ، انصافاً کم نظیر است و خشمی که ایشان در قلب دشمنان اسلام وارد کرد مشمول آیه کریمه قرآن است که از عبادات بزرگ سیاسی ،‌ اجتماعی است و بعد از انقلاب زحماتی که برای تثبیت جمهوری اسلامی داشتند بسیار مهم است . زحماتی که در شیراز در ابعاد عمرانی و رفاهی و سیاسی و تثبیت موقعیت جمهوری کشیدند ، زحماتی که در مجلس خبرگان برای ایجاد این قانون اساسی بسیار عالی داشتند و سهمی که در جلسات شورای نگهبان برای حفاظت از قانون اساسی و نظارت بر قوانین داشتند و به طور کلی حضور ایشان در جامعه به عنوان یک شخصیت متعهد مقاوم بزرگوار ، عالم ربانی برای جامعه ما ، مایه دلگرمی بود . متأسفانه در تصادفی که ملت ما اطلاع دارند ایشان از دست ما رفتند . خداوند در جوار رحمتش و در کنار مقربانش و در کنار اولیاء و انبیاء‌ و جوار شهداء‌ ایشان را منعم بدارد و بازماندگان محترمش صبر و اجر عنایت بفرماید و جامعه را برای قدردانی از از اینگونه چهره های بسیار ارزنده تاریخ و اسلام موفق بدارد . 3ـ بحث پیرامون لایحه بودجه سال یک هزار و سیصد و شصت و یک کل کشور رئیس ـ از مخبر کمیسیون برنامه و بودجه تقاضا می کنم برای طرح برنامه تشریف بیاورند و ملت شریف توجه دارند که امروز ما قبل از شروع جلسه رسمی یک ساعتی را صرف بررسی خصوصی لایحه بودجه در مجلس کردیم که اگر قدری تأخیر شد برای آن بود . آقای دری تشریف بیاورند . دری نجف آبادی ( مخبر کمیسیون برنامه و بودجه ) گزارش از کمیسیون برنامه و بودجه به مجلس شورای اسلامی . لایحه بودجه سال 1361 کل کشور مشتمل بر هشتاد و سه تبصره که در تاریخ 4/11/60 به این کمیسیون ارجاع شده بود در جلسات متعدد با حضور نمایندگان دولت و سازمانهای مربوط مورد رسیدگی قرار گرفت و سرانجام در جلسه مورخ 11/12/60 با اصلاحاتی به تصویب رسید که گزارش آن به شرح پیوست تقدیم مجلس شورای اسلامی می گردد . ماده واحده ـ بودجه دولت در سال 1361 از لحاظ درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و از جهت هزینه ها و سایر پرداخت ها بالغ بر سه هزار و یکصدو بیست و دو میلیارد و پانصد و چهل و پنج میلیون یکصد و نود و سه هزار (‌ 000/193/545/122/3 )‌ ریال به شرح زیر است . الف ـ درآمد عمومی و سایر منابع تأمین اعتبار بالغ بر دو هزار و نهصد و نود و پنج میلیارد و سیصد و سیزده میلیون سیصد و چهارده هزار ( 000/314/313/995/2 ) و هزینه ها و سایر پرداختها از آن محل بالغ بر دو هزار و نهصد و نود و پنج میلیارد و سیصد و سیزده میلیون و سیصد و چهارده هزار ریال ( 000/314/313/995/2) ب ـ درآمد اختصاصی وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی بالغ بر یکصد و بیست و هفت میلیارد و دویست و سی و یک میلیون و هشتصد و هفتاد و نه هزار ریال (127231879000 ) و هزینه ها و سایر پرداختها از آن محل بالغ بر یکصد و بیست و هفت میلیارد و دویست و سی و یک میلیون و هشتصد و هفتاد و نه هزار ریال (127231879000 ). درآمد عمومی و سایر منابع تآمین اعتبار منظور در بند الف این ماده تصویب و به دولت اجازه داده می شود که درآمدها و سایر منابع تآمین اعتبار منظور در قسمت سوم این قانون را در سال 1361 وصول و هزینه های وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و همچنین کمکها و سایر اعتباراتی را که در جداول قسمتهای چهارم ،‌ پنجم و ششم و پیوست شماره 1 این قانون منظور شده است ، در حدود وصولی درآمدها و سایر منابع تآمین اعتبار در سال 1361 و بر اساس تخصیص اعتبار تعهد و با رعایت قوانین و مقررات مربوط و تبصره های این قانون پرداخت نماید . بودجه آن دسته از مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت که در سال 1361 به صورت مؤسسات دولتی درآیند برای مدت باقیمانده سال پس از تصویب هیأت وزیران قابل اجرا خواهد بود . این متن ماده واحده مصوب کمیسیون است که با شماره 803 چاپ شده است . با سلام بر فاطمه زهر ( ص ) و با سلام بر مرحوم سید جمال اسد آبادی و مرحوم آیت الله ربانی شیرازی ( رضوان الله تعالی علیهما ) فرزندان مکتبی زهرا (ع) و با سلام بر امام بزرگوار امت و شهدای اسلام و قرآن و ملت حاضر در صحنه مان . بودجه ای که از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران به مجلس تقدیم شده بود ، در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در حدود پنجاه جلسه متجاوز از دویست و سی ساعت مورد بررسی قرار گرفت و پس از بررسی های این مدت ساعت با حضور نمایندگان محترم دولت و دستگاههای اجرائی و سازمان برنامه و بودجه سرانجام با تغییراتی که در جزوه پیوست چاپ شده و در محفظه ها ، کازیه ها ، در خدمت برادران و خواهران محترم نماینده قرار گرفته است ،‌تقدیم مجلس شورای اسلامی شده تا برای تصویب نهائی مجلس شورای اسلامی رأی خودش را ابلاغ کند . خصوصیات این بودجه از جهاتی قابل توجه است . اول نسبت به سالهای گذشته از ناحیه بخشنامه دولت و بعد کارهائی که در سازمان برنامه و بودجه شده است ، در شورای عالی اقتصاد شده است و بعد در هیأت دولت شده است و سرانجام به موقع برای تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده است و بخشنامه دولت هم که زمان آیت الله مهدوی کنی به دستگاهها ابلاغ شده بود تا حدود زیادی مورد توجه و رعایت دقیق و شرایط فعلی کشور قرار گرفته است . در کمیسیون برنامه و بودجه هم با توجه به شرایط فعلی کشور کمال دلسوزی نسبت به این بودجه بوده است که تا آنجائی که ممکن است بودجه ای باشد مطابق با واقعیات و نیازهای کشور و مصالح عمومی جامعه مان با توجه به اینکه می دانیم از جهات مختلفی چه بسا قابل نقد باشد . از نظر برنامه ریزی هنوز کشور به صورت مشخصی برنامه ریزی نداشته است ،‌ادامه برنامه گذشته است . اشکالات دیگری از نظر جنگی و امثال ذالک ما داشته ایم ، ولی در کل آن چه را که کمیسیون محترم برنامه و بودجه تصویب کرده است ، مبلغی در حدود سه هزار و یکصد و بیست و دو میلیارد و پانصد و چهل و پنج میلیون و یکصد و نود و سه هزار ریال ( 3122545193000 ) جمع کل هزینه های دولت و همین مبلغ هم جمع کل درامدهای دولت است . آنچه را که به نظر می آید و برادران و خواهران محترم در این ضمیمه می بینید که کمیسیون اضافه کرده است بر لایحه تقدیمی بودجه که توسط دولت تقدیم شده بود . مبلغ هفتاد و پنج میلیارد و سیصد و پنجاه و یک میلیون و پانصد و بیست هزار ریال ( 75351520000 )‌ به درآمدها کمیسیون اضافه کرده است و مبلغ هشتادو هفت میلیارد و نهصد و نود و هشت میلیون و دویست و شش هزار ریال ( 87998206000 ) به هزینه های دولت اضافه کرده است . این ریز ارقام درضمن این زمینه هست که به طور روشن نشان می دهد که کمیسیون در کجاها درآمد یا هزینه ها را اضافه کرده است و در کجاها کم کرده است . بطور مشخص هفتصدو بیست میلیارد ریال ( 720000000000 ) از اضافه کردند درآمدهای مربوط به خود دولت بوده که یک رقم در رابطه با بنیاد شهید بوده است . رقمهای دیگری که کمیسیون در رابطه با دستگاههای اجرایی اضافه کرده است چندان رقم حساسی نیست و آنجایی بوده است که غالبا ضرورت ایجاب می کرده است . مثلاً یک رقم دو میلیارد ریال به راه آهن اضافه کرده است که این در حقیقت مورد نیاز قطعی راه آهن بوده است و با توجه بوده است . یک رقم سیصد میلیون ریال به سازمان تبلیغات اسلامی توسط کمیسیون اضافه شده است که باز این خیلی به جا بوده است دو سه رقم دیگر ، رقمهای جزئی هستند که کمیسیون طبق تشخیص خودش و ضرورتهائی که با توضیحات دستگاههای مربوطه داده اند ،‌ایجاب می کرده است کمیسیون ناچار اضافه کرده است . بنابراین اگر با توجه به این جهات دقت بکنیم چیزی خیلی از آنچه دولت پیشنهاد کرده است ، در کل هزینه ها و مخصوصاً بودجه جاری اضافه نشده است . در زمینه بودجه عمرانی هم کمیسیون یک ارقامی را اضافه کرده است . از جمله پانصد میلیون ریال در رابطه با دانشگاهها و ساختمانهای مربوط به دانشگاهها بوده است ، که این بودجه ای بجا و مناسب بوده است و روی بررسی بوده است . یک مبلغ در رابطه با راه آهن اضافه کرده است که باز این مبلغی حساب شده و بررسی شده بوده است و باز زیر ارقامی که در مجموع کمیسیون راجع به کارهای عمرانی اضافه کرده است ، ریزی حساب شده و منطقی است . در کل هزینه ها و درآمدهای دولت ، آنچه بیشتر قابل توجه است این است که ما هزینه های جاری دولت را تقریبا چاره ای نداشتیم و با توجه دقیق امسال برآورد بودجه دولت نسبت به هزینه های جاری ، نسبت به مصوب سال قبل تقریباً دو میلیارد تومان ( صد میلیار ریال ) کمتر است و تازه آنچه هم که امسال تصویب شده است حدود صد وشصت و سه میلیارد تومان و مبلغ کسری ( اعشاریش ) شش میلیاردش در رابطه با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که اضافه شده است . تقریباً 7/1 میلیارد در رابطه با کمیته انقلاب اسلامی است . مجموعاً آنچه را که ما در نظر می گیریم از بودجه جاری نسبتبه سال گذشته ، دولت تا حد امکان تقلیل داده و هیچ اضافه ای نکرده است و در کمیسیون هم با بررسی هائی که شد ، مجموعاً‌ نمی شد از سقف هزینه های جاری چیزی را کاست . در رابطه با هزینه های عمرانی دولت هم تقریباً دو حالت دولت در آن لایحه ضمیمه بودجه در نظر گرفته است . یک حالت اول ، یک حالت دوم . حالت اول که تقریباً هشتاد و دو میلیارد تومان کسری است ، این مبلغ در حقیقت سال گذشته کمیسیون و مجلس ، مخصوصاً کمیسیون بیشتر روی این مسأله توجه داشت که دستگاهها چه بسا قدرت جذب نداشته باشند . امسال برای کمیسیون روشن بود که دستگاههای اجرائی قابلیت جذب را دارند و ما هر چه بودجه و امکانات در اختیارشان بدهیم ،‌چه بسا بتوانند جذب بکنند . ولی در مجموع با امکانات دولت و شرایط موجود کشور بیش از این مبلغ را دولت صلاح ندیده بود و کمیسیون هم در حقیقت تقریباً با همین حدود موافقت کرد و البته در لایحه ضمیمه بودجه عرض کردم یک حالت دومی است ، حالت اول و حالت دوم . حالت اول که در آن ستونهای پیوست لایحه بودجه ، طرحهای عمرانی دولت ضمیمه شده است ، آن رقم اول را کمیسیون تصویب کرده ، رقم دوم را هم تصویب کرده است که در شرایطی که برای دولت امکانش باشد ، مستقیماً بودجه یک دستگاهی را از رقم اول به رقم دوم اضافه کند یا اگر امکانات نبود ولی در اجاره ای که در خلاا تبصره ها به دولت و به دستگاههای اجرائی داده شده است ،‌ نسبت به طرحها و پروژه های مختلف یا برنامه های مختلف که بتوانند بودجه را از یک دستگاه به دستگاه دیگر جابجا کنند تا حدود ممکن بتوانند جابجا کنند و درنتیجه آن چه را که امسال تصویب کردیم امیدواریم نود ، نودو پنج درصدش را را دستگاههای دولت جذب بکنند و بودجه عمرانی مخصوصاً با توجه به اینکه ان شاء الله بودجه قبل از سال 61 تصویب میشود و به دستگاههای اجرائی ابلاغ می شود ، بتوانند کاملا بودجه عمرانی را جذب بکنند . البته بررسیهای لازم هم در رابطه با بودجه عمرانی ، مخصوصاً در سازمان برنامه و بودجه شده است که خوب توضیحش به جای خود داده می شود نکته قابل توجهی که برای کمیسیون بیشتر اهمیت داشت مسأله درآمدها بود . درآمدهای دولت ما ، عمده دوقسمت است ، یک قسمت درآمد مالیاتی و یک قسمت هم درآمد مربوط به نفت و گاز است . درآمد مربوط به نفت و گاز را کمیسیون دوبار مکرر مورد بحث و توجه قرار داد و هر بار وزیر محترم نفت ، مشاورین محترمشان آمدند و در رابطه با شرایط مختلف سیاسی و اقتصادی و امکانات فنی و بازار یابی و غیره ، بحثهای مفصلی در کمیسیون شد . اول در مجلس شورای اسلامی رأی گرفته شد و کمیسیون رأی داد به اینکه فروش نفت تقریباً مبلغ یک میلیون دویست هزار بشکه باشد و بعد سرانجام در این رأی نهائی کمیسیون مبلغ پیشنهاد شده توسط دولت و درآمد پیشنهاد شده از دولت را طبق مصالح عمومی جامعه مان تصویب کرد که ان شاء الله دولت بتواند درآمد نفتی که خودش پیشنهاد کرده است ، ان شاء الله با برطرف شدن شرایط جنگی و غیره ، همان درآمد را تأمین بکند که ما در حقیقت از این جهت کمبودی از ناحیه درآمد دولت و درآمد نفتی دولت نداشته باشیم . بخش دیگری که مورد توجه کمیسیون بود درآمدهای دیگر بود . درآمدهای مختلفی که ،‌درآمدهای مالیاتی و غیره مالیاتی که در هفت بخش درآمدهای دولت عموماً در لایحه بودجه مطرح شده است . در رابطه با بالا بردن درآمدهای دیگر و پیدا کردن منابع درآمد جدید برای دولت ، دولت خودش تبصره هایی را در لایحه بودجه تقدیمی مجلس مطرح کرده بود و بعد کمیسیون هم تبصره هایی را ضمیمه کرد که نوعاً این تبصره ها در قسمت آخر لایحه بودجه مصوب کمیسیون تقدیم مجلس شورای اسلامی شده است . تقریباً چهارده تبصره است که اینها به یک نحوی در رابطه با درآمدهای دولت و هزینه های دولت مطرح شده است و رابطه اش هم با لایحه بودجه خیلی مشخص است که لایحه بودجه ، یعنی هم مسائل درآمدی و هم مسائل هزینه ها را برآورد می کند . مجموعاً آن تبصره هایی که کمیسیون اضافه کرده است و بعضیهایش را هم دولت اضافه کرده است ، این نبوده است که یک جنبه مالیاتی خاصی داشته باشد . غالبش این جهت بوده است که توجه داشتیم تورم را نباشد و جنبه های هزینه ها و خدمات و غیره ای بوده است که دولت در رابطه با کارهایی که انجام می داده ، هزینه می کرده است و چه بسا هزینه های دولت هم نسبت به سالهای گذشته مثل هزینه های ثبتی ، هزینه های دادرسی بالاتر رفته است . آنچه که در قوانین گذشته و در تعرفه های ثبتی یا دادرسی یا اوراق بهادار و غیره مطرح بوده است ، نوعاً قوانینش مربوط به سند 45 به بعد است . گاهی هم اصلاحاتی تا سند 52 داشته است . از سند 45 به بعد تغییر محسوسی داده نشده بوده است و بعد کمیسیون با صلاحدید مشاورین دولتی و غیره به این نتیجه رسیده است که اگر فرض کنید که از نظر هزینه های ثبتی و هزینه های دادرسی و غیره یک مقداری بهای اوراق بهادار را بالا ببرد ،‌ یک مقدار جهات دیگر را ،‌اینها چندان ایراد و اشکالی ندارد . بلکه یک مقدار از آن خدماتی را که دولت در مجموع در رابطه با این کارها ، در رابطه با دادرسی ، در رابطه با ثبت و غیره می پردازد یک مقدار آن هزینه سنگین دادگستری و غیره را تأمین می کند ، این مجموع تبصره هایی است که باعث افزایش درآمد دولت است . آنچه را که در حقیقت در جمع کمیسیون در رابطه با بالا بردن درآمدهای دولت در نظر گرفته است، حدود هفتادو پنج میلیارد و سیصد و پنجاه و یک میلیون و پانصد و بیست هزار ریال ( 75351520000 )‌ است که از این مبلغ یک مقدارش را به هزینه ها اضافه کرده ما بقی که مبلغ چهل و سه میلیارد و هشتصد و هفتاد و نه میلیون و هشتصد و بیست و هشت هزار ریال است این مبلغ را که در این ضمیمه که خدمتتان هست یک تبصره گذاشته است . تبصره 61 لایحه بودجه به دولت اجازه داده در صورت وصول این درآمدها ، این درآمدها را دولت باید بدهی خودش به بانک مرکزی بپردازد چون می دانیم دولت به بانک مرکزی بدهکار است و در همین بودجه سال 61 هم باید حدود بیست و نه میلیارد تومان وام از بانک مرکزی برای تکمیل بودجه و درآمدش دریافت کند . گفته ایم اگر از محل این درامدهائی که پیش بینی شده است دولت توانست درآمدهای مورد پیش بینی کمیسیون و دولت را تأمین بکند ان شاء الله‌ بتواند این مبلغ چهل و سه میلیارد و هشتصد و هفتادو نه میلیون هشتصد و بیست و چهار هزار ریال را بابت بدهی های سنوات گذشته اش به بانک مرکزی بپردازد که این هم یک نقطه مثبت و قابل توجهی است . در جمع آنچه را که کمیسیون تصویب کرده با توجه به شرائط فعلی کشور و شرائط جنگی و غیره قابل توجه است . البته نقاط ضعفی در کل مسائل اقتصادی کشور هست ، جنگ و فشارهای اقتصادی هست ، عدم توزیع و کنترل دقیق در داخل کشور هست . مسائل دیگر اینکه بودجه به صورت یک بودجه انقلابی خاص نیست و دوباره کاری و تعدد دستگاههای اجرائی این خودش یکی از اشکالات بودجه است که بر هزینه های جاری کشور متأسفانه می افزاید . اگر فرصتی بود برای بررسی بیشتر از این مقدار مخصوصاً در رابطه با تبصره های درآمدی خیلی بجا بود که کمیسیون و حتی مجلس شورای اسلامی بهتر و بیشتر واقعاً بررسی کنند . باز نقاط ضعف دیگری چه بسا این بودجه یک بودجه متحول انقلابی به یک معنا مثلاً نباشد ولی در مجموع در رابطه با کل شرائط کشور و شرائط اقتصادیمان و اینکه می خواهیم کمتر متکی به بیگانه باشیم ، کمتر متکی به وام از خارج یا از داخل باشیم مجموعاً آنچه را که کمیسیون تقدیم مجلس شورای اسلامی کرده بنظر آمده به صلاح عمومی جامعه بوده است تا ان شاء الله نمایندگان محترم نظر نهائی خودشان را تقدیم بکنند . اگر صحبتی بود بعد من در دفاع به عرض خواهم رساند . این توضیح فشرده ای بود در رابطه با آغاز بحث بودجه در مجلس والسلام . رئیس ـ مخالفین و موافقین را به ترتیب دعوت کنید که بیایند و صحبت کنند . ‌منشی ـ آقای مجید انصاری مخالف . مجید انصاری ـ با سلام و درود به روان تابناک فاطمه (ص) و با سلام به ارواح شهداء مخصوصاً شهدای کمیسیون بودجه ، شهید دکتر پاک نژاد و شهید دکتر آیت که سال گذشته در تنظیم بودجه زحمت فراوان کشیدند . قبل از اینکه ادله مخالفتم را عرض بکنم چند نکته تقریبا آئین نامه ای وقتی در رابطه با کیفیت ارائه بودجه به مجلس و طرح آن در کمیسیون ها عرض می کنم بعد وجوه مخالفتم را بیان می کنیم . اولاً لایحه بودجه امسال اصلاً به کمیسیون اقتصادی و دارائی مجلس فرستاده نشد و این از عجایب است که لایحه بودجه مملکت که ارتباط مستقیم لاینفک با مسائل اقتصادی کشور دارد آن هم بودجه ای که روی مسائل مالیاتی خواسته تکیه بکند به کمیسیون اقتصادی مجلس فرستاده نشده و این شاید خلاف آئین نامه باشد مسأله بعد طبق قانون اساسی و قانون برنامه و بودجه باید بودجه کل کشور به مجلس ارائه بشود در قانونهای برنامه و بودجه بودجه کل کشور را تعریف کرده که بودجه کل کشور عبارت از بودجه عمومی شامل هزینه ها و سرمایه گذاریهای ثابت در طرحهای عمرانی و غیر ذالک . دوم ، بودجه شرکتها است ،‌ و سوم بودجه غیر از هزینه های جاری و طرحها و شرکتها یعنی نهادها و ارگانهائی که به نحوی از بودجه عمومی استفاده می کنند اما تحت آن دو عنوان قبلی جا نمی گیرند . بودجه کل کشور شامل این سه بخش هست درحالیکه در بودجه تقدیمی به مجلس بودجه شرکتها که بخش دوم بودجه کل کشور هست نیامده و قسم سوم هم به طور ناقص آمده است یعنی نهادهائی از قبیل بنیاد مستضعفان ، بنیاد امور جنگزدگان و امثال این نهادها بعضی ها آمده و بعضی ها نیامده است ، این هم یک ایراد هست . باز طبق بند چهار ماده یک قانون برنامه و بودجه باید علاوه بر آن برنامه کلی که همراه با بودجه طبعاً باید به مجلس ارائه بشود برنامه ریز ردیفها هم باید ضمیمه باشد . شما وقتی که این دفترچه بودجه را ملاحظه می کنید در فصل طرحها و برنامه ها ، ردیفهائی است . شما نمی دانید این مبلغی که اختصاص پیدا کرده فرضاً به وزارت پست و تلگراف در بخش سرمایه گذاری و هزینه های سرمایه ای نمی دانید این را چه کار می خواهند بکنند ،‌صرف چه کارهائی می شود ، وزارت نیرو همینطور ، سایر وزارتخانه ها هم همینطور است . درحالی که طبق قانون بودجه باید یک دفترچه ای ضمیمه این ردیفها باشد و دقیقاً برنامه ریزی وزارتخانه ها و ارگانهای دولتی را عرضه کرده باشد تا ما بدانیم که این رقم را برای چه می خواهیم بدهیم و سال آینده از آنها حساب بخواهیم آیا این هدف پیاده شده و منظور شده یا نه ؟‌ این هم یک ایراد از نظر کیفیت تنظیم . این نقص در کیفیت ارائه بودجه متأسفانه همواره بعد از انقلاب بوده است ،‌ از سال 57 به این طرف به این قانون عمل نشده است . حالا سال گذشته تقریباً عذر موجه بود چون با آن مشکلاتی که همه شما در جریان هستید دولت شهید رجائی در ظرف یک مدت کوتاهی ناچار بودند بودجه را تنظیم بکنند و فرصت اینکه آن دفترچه را تهیه بکنند و ضمیمه بودجه به مجلس ارائه بکنند نبود و از سال گذشته در همین جا این ایراد قانونی به کیفیت تقدیم بودجه شد . خوب ، در ظرف این یک سال لااقل برادران مسؤول ما در سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد و دارائی و جاهای دیگر می بایست این نقیصه را برطرف بکنند و امسال مجدداً این اشکال به آنها وارد نباشد . اما اشکالات اساسی که در بودجه هست . البته نکات مثبت بسیار زیادی این بودجه دارد در مقایسه با بودجه های سالهای گذشته و بخصوص سال 60 دارد که خوب ، موافقین می فرمایند و مخبر کمیسیون اشاره کردند و احتیاجی نیست من به عنوان مخالف آنها را عرض کنم و صحیح هم نیست من وجوه مخالفت را عرض می کنم به این امید که ان شاء الله‌این وجوه مخالفت رهنمودی برای مسؤولین باشد که در سالهای بعد اینها را منظور بکنند . اولین اشکال اینکه در واقع ما بودجه را تصویب می کنیم نه برنامه را و برنامه و بودجه باید به مجلس بیاید و طبق قانون بودجه برنامه کوتاه مدت و دراز مدت داریم ،‌ برنامه پنج ساله داریم ، برنامه پنج ساله را دقیقاً در قانون تعریف کرده که شامل چه بخش هائی هست و ما می بینیم که بودجه امسال شامل برنامه نیست و فقط بودجه است و درواقع می توان گفت ادامه برنامه های ناخواسته ای که قبلاً بوده و هیچکدام به آن اعتقاد نداریم . البته مقدار زیادی از این ایراد گریز ناپذیر است و اجباری است و مسؤولین مقصر نیستند اما در یک حدی به نظر می رسد که می شد یک تحولی در برنامه ریزی ایجاد بکنند لااقل بودجه امسال بیست درصد یا چهل درصد برنامه جدید هم داشته باشد ایراد بعد این است که بخصوص این ایراد را به کمیسیون بودجه وارد می دانیم که ارقام درآمدها بالا رفته است و انسان در نگاه ابتدائی خیلی خوشحال می شود که درآمد ها افزایش پیدا کرده است . ولی بر کسی پوشیده نیست بعد از مطالعه آن ارقام که این درامدها ، درآمدهای واقعی نیستند و درآمدهای کاذب هستند و بنیان این درآمدها بر به رسمیت شناختن بازار سیاه و سوء استفاده های بازار سیاه استوار است . مالیات بستن بر درآمد کاذب بازار سیاهی که هیچ کنترل ندارد درآمد محسوب نمی شود . این نوعی سوبسید به توان دو و گاهی به توان چند هست که غیر مستقیم بر می گردد به دولت و بر مردم تحمیل می شود گر چه در نگاه ابتدائی درآمد به نظر می رسد ، اصولاً مالیات مستقیم بهترین شیوه درآمد هست و ما قبول داریم و ما اگر بخواهیم از اتکاء‌ به نفتمان کاسته بشود و بر درآمدها متکی باشیم باید مالیاتهای مستقیم را افزایش بدهیم . اما این نکته را در اخذ مالیات باید مد نظر داشته باشیم که مالیات بر تولید باید باشد و آن مالیات مستقیم سالم است . والا اگر تولید ثابت بود و یا در حال رکود بود و مالیات در حال افزایش این درآمد نیست بلکه ضرر هست و آن اشکال بر می گردد به نبود همان برنامه تولیدات افزایش پیدا نکرده و طبعاً مالیات بر تولید هم نداریم ،‌ مالیات بر تجارت هست . آن نکته ای که نمایندگان محترم به آن توجه دارند روی آوردن افراد زیادی به بخش تجارت کاذب ، تجارتی که نه مغازه دارد ، نه بنگاه دارد و فقط در خانه نشسته و با تلفن انجام می گیرد یکی از علل اساسی تورم در جامعه ما روی آوردن اقشار زیادی به این نوع کسب کاذب و درواقع می توان گفت نامشروع هست و مسابقه در افزایش قیمتها ثمره ای جز تحمل با سنگین تورم بر دوش طبقات کم درآمد و طبعاً خورد شدن دولت ندارد یکی از منابع درآمد این لایحه بر همین مبنا استوار است که بعضی از قیمتها افزایش پیدا کند . یک برگ اضافه ضمیمه لایحه بودجه هست شما در آن ارقام نگاه بکنید ببینید این درآمدهای 74 میلیاردی که کمیسیون بودجه اضافه کرده است به استثنای چند موردش که معقول و منطقی به نظر می رسد بقیه اش مبتنی بر کارهائی است که ضررش بیش از نفعش است و تورم زا و خطرناک است . مالیات بر مشاغل خود آقایان بهتر می دانند ، کمیسیون بودجه میداند که این مالیات بر مشاغل از کسانی می توان گرفت که دیوارشان کوتاه است به نحوی تحت سیطره و کنترل دولت هستند اما آنهائی که در خانه نشسته اند و با تلفن تجارت می کنند و سودهای خالص و کلان را آنها هستند که می برند مالیات به آنها اصلاً تعلق نمی گیرد و این مالیات بر مشاغل به کسانی تعلق می گیرد که ناچارند برای تحمل این بار او را توزیع بکنند بر مصرف کنندگان و درواقع این مالیات بر مصرف کننده هست نه بر تولید کننده و نه بر توزیع کننده زیرا توزیع کننده در این بین هیچ ضرر نمی کند ، این حرف منطقی نیست که آیا کالای 60 هزار تومانی را در بازار آزاد 170 هزار تومان می فروشند چه اشکال دارد که ما هم هفتاد هزار تومان مالیات از او بگیریم تازه ده ،‌بیست ، سی هزار تومان سود به جیب فروشنده رفته است . برای اینکه همانجور که اشاره کردم این قیمت را به رسمیت شناختیم و در این مسابقه تورم گران کردن قیمتها شرکت کرده ایم ،‌ کی برنده می شود ؟‌ این مسابقه جلو می رود و به 500 هزار تومان ، به یک میلیون تومان ،‌ به سقفی که بیش از آن نمی تواند پیش برود می رسد . در آن سقف شاید 5 درصد افراد یا ده درصد افراد جامعه هستند که قدرت خرید در آن سقف را دارند بقیه طبقات پائین که این قدرت را ندارند باید له بشوند ،‌ بازار هم افزایشش یک حدی دارد . امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه در عهدنامه مالک به این نکته اساسی ظریف اقتصادی اشاره فرمودند که خراج بستن بر درآمد و بر مردم قبل از درآمد و قبل از تولید و در واقع فراهم کننده زمینه فساد اقتصادی است . حالا تغییر البته این نیست ولی نحوای کلام و معنای کلام این است خراج را باید بر تولید و بر درآمد بست . بنابراین مالیاتهای واقعی در اینجا قید نشده یعنی آنها که در آمد سرسام آور واقعی را می برند از زیر پوشش مالیاتی خارج هستند و کسانی که دیوارشان کوتاه هست زیر این پوشش قرار خواهند گرفت و بعد اگر وزارت اقتصاد و دارائی توان در اخذ مالیات دارد هیچ احتیاج نیست ما ارقام را بالا ببریم وزارت اقتصاد همین مقداری که طبق قانون مکلف به اخذ آن هست بگیرد مازادش پیشکش آنها که یقیناً ارقام بسیار زیادی خواهد بود . اگر واقعاً وزارت اقتصاد و دارائی در ظرف این سه سال بخصوص یک سال گذشته یک تحولی ایجاد کرده بود در امر کیفیت اخذ مالیات ،‌ در امر حسابرسی ها و گرفتن پول درحالی که این تحول ایجا نشده و رفته اند سراغ ارقامی که سهل الوصول است و آنها را افزایش داده اند . آوردن رقم درآمد جمعی و خرجی در ارقام درآمد واقعاً یک تصویر کاذبی از افزایش درآمد را به ما می دهد والا هیچ ثمره ای جز این ندارد ما بیائیم ارقام را افزایش بدهیم وقتی نگاه می کنیم رقم بالا باشد ولی وقتی که تجزیه اش می کنیم قسمتی از این مربوط به جمعی خرجی باشد ، یعنی از این جیب به آن جیب باشد چیزی که هیچ اثر بودجه ای ندارد ولی به عنوان درآمد در ارقام ذکر بشود این هم به نظر من یک امر معقولی نیست و واقعیت را برای انسان تصویر نمی کند . افزایش نرخهای حمل و نقل راه آهن از 7 به 5 این هم از همان آنها است . چون جمعی خرجی است و از دو حال بیرون نیست یا در اینجا ذوب آهن که صاحب کالای عمده در این جهت است یعنی بیشترین کالا که در این ردیف قرار می گیرد حمل ذغال سنگ و سنگ آهن و مواد معدنی است . افزایش هزینه حمل این اگر که دولت بخواهد سوبسید بپردازد چه فرق می کند تا به حال راه آهن ضرر می داده حالا ذوب آهن ضرر می دهد . اگر بخواهند بر قیمت آهن بیفزایند طبعاً همان بحث اولی پیش می آید یعنی تورم قیمتها ، نقائصی را سال گذشته در اینجا مخالفین گفتند و بعضی موافقین هم حتی گفتند . البته ماهیت بحث در بودجه سال گذشته تا امسال خیلی فرق می کند . پارسال گرگهائی بودند رد پشت نقاب بودجه در خارج از مجلس ، در روزنامه ها و این طرف و آن طرف که سعی داشتند اصلاً حزب الله را ساقط بکنند و دولت مرحوم رجائی را ساقط بکنند و آنجا وظیفه شرعی بود که از بودجه حتی در بست بحث نکرده دفاع کرد . چون بحث بود و نبود انقلاب بود . ولی الان که الحمد الله حزب الله حاکم است دولت ما مجلس ما همه یک دست حزب الله هستند ما ایرادات را می گوئیم و یقین داریم که مسؤولین اجرائی هم با آغوش باز این ایرادات را اگر وارد بود می پذیرند و اگر وارد نبود جواب می دهند . بنابراین ایراداتی را که پارسال گرفته شد انتظار می رفت در حد توان برطرف بشود ولی متأسفانه زیاد کار نشده است یکی از ایرادات چند خرجی بودن بودجه بود . پارسال مکرر این حرف گفته شد که آقا ما منکر تبلیغات نیستیم بلکه معتقد هستیم تبلیغات باید افزایش پیدا بکند بخصوص تبلیغات خارج از کشور اما چند نهاد مسؤول این کار هستند ؟ چرا ما باید هشت مجله عربی به خارج از کشور بفرستیم از هشت ارگان مختلف سه تا تحت عنوان الجهاد ،‌ سه تا تحت عنوان های دیگر و همه تکرار مکررات و بعضی ها خالی از محتوا و از بودجه بیت المال و حال در کیفیت پخش آن نمی خواهم وارد بشوم که مجله عربی را به کشورهای انگلیسی زبان فرستادن و انگلیسی را به کشورهای عربی فرستادن و بالعکس که اینها در شیوه توزیع آن است که ما در مسافرت خارج از کشور احساس کردیم دقیقا بیت المال حیف و میل می شود و اصلاً هیچ کاربردی این مجله ها را این جهت ندارند . البته اگر برنامه ریزی بشود کاربردش خیلی زیاد می تواند باشد و من فکر می کردم این مشکل فقط در آن چند کشوری بوده که من رفتم . دیشب که جلسه سرگروهها دروزارت امور خارجه بود دیدیم روی این نکته تمام سرگروهها بالاتفاق تأکید داشتند که آقا اولاً مجلات مکرر و ثانیا این زبانها مختلف می رسد و این موجب اشکالاتی شده است خوب ،‌ این را یک جا بکنید در بودجه امسال چرا این کار نشده است ؟ عدم تمرکز تبلیغات رد یک جا ، من این نکته کوچک را اشاره بکنم . گاهی بودجه های کوچک مثلاً در ایتالیا اعلان کرده بودند ما ماهانه نیم ساعت تلویزیون سراسری مان را حاضریم در اختیار سفارت جمهوری اسلامی ایران بگذاریم به مبلغ هفت هزار تومان البته یکی از دوستان بعداً می گفت سی هزار تومان ولی من از مسؤولش پرسیدم می گفت هفت هزار تومان که با ماهی هفت هزار تومان می توانیم ماهانه نیم ساعت تلویزیون ایتالیا را که رد سطح ایتالیا و قسمت عظیمی از حتی اروپا را زیر پوشش دارد ما بگیریم و تبلیغ کنیم این بودجه داده نمی شود اما صد برابر آن برای مجلاتی داده می شود که در سفارتخانه های ما در خارج انبار می شود سفارتخانه ما در سومالی پر بود از مجلات مختلف به زبانهای اردو و عربی و انگلیسی و غیر ذالک که اصلاً بعضی هایش به هیچ وجه در آنجا کاربرد نداشت البته خدا را شکر که ما رفتیم آنها را بار کردیم و بردیم جای دیگر که کاربرد داشت ( زبان فرانسوی و اینها ) والا همانجا مانده بود و بعضی از اینها چیزهائی بود از قبیل اینکه بنی صدر به قبرستان تاریخ رفته بود و تازه مجله ای که رویش نوشته بود « رئیس جمهوری در جبهه » به آنجا رسیده بود و امثال این نقایص زیاد است . همین موضوع در رابطه با ارگانهای امنیتی هم هست کمیته وجودش لازم . شهربانی وجودش لازم ، سپاه پاسداران از اوجب واجبات که الحمد الله بودجه اش هم اضافه شده و خیلی خوب کاری بوده است ولی وظایف باید بر مبنای بودجه تقسیم بشود . ما باید بدانیم که خرج حفاظت و امنیت در تهران چقدر است و بودجه اش را تعیین بکنیم نه اینکه برای حفاظت تهران حساب نشده هم به کمیته پول بدهیم ،‌هم به شهربانی پول بدهیم ،‌ هم سپاه پاسداران برخی از این وظایف را انجام بدهد ، هم حفاظت های خصوصی مؤسسات این کار را بکنند و این بودجه را بگیرند و در این وسط نصف آنها زائد باشند . اگر شهربانی این وظیفه را دارد بیاید تعهد بدهد و بودجه اش را هم به هر مقداری که لازم است به او بدهیم ولی کار را کسی بکند و حقوق را کسی دیگری بگیرد این نه با عدالت سازگار است و نه با برنامه و بودجه یا امثال بهزیستی و کمیته امداد و صدها نهادی که کار مشابه می کنند و بودجه جداگانه دارند . اینها باید حل بشود . و از اشکالات اساسی این لایحه بودجه است که امسال حل نشده است . ارقام دو درصد ، سه درصد در این حدود بودجه عمومی افزایش پیدا کرده اما به همین حد یا قدری بیشتر بودجه کارهای اقتصادی کاهش پیدا کرده گرچه در ردیفها ممکن است روی ردیف خاص انگشت بگذاریم . افزایش داشته باشد ولی در کل نمود بودجا اقتصادی نسبت به مصوب سال گذشته کاهش دارد . اشکال دیگر که پارسال هم رویش تأکید می شد روشن نشدن تکلیف بنیاد مستضعفین در این بودجه هست . خوب ، شما مالیاتها را خیلی جاها بالا برده آید . شرکتهای دولتی و صنایع دولتی که در آمار نشان می دهد ضرر می دهند یکی از بخش های ضررشان بازپرداخت وامها است ، مالیاتی است که برکالاهای تولیدیشان بسته می شود ، آمار ضرر نشان می دهد اما بنیاد مستضعفین اصلاً از این مجموعه خارج هست ، ممکن است بعداً هم آمار بدهد که ما در سال 60 یا 61 سود داشته ایم کدام سود ؟ شما این مالیات ها را می بایست بر تولیدات بنیاد هم ببندید . از راه گرفتن مالیات از محصولات بنیاد مستضعفین که در حد دو وزارتخانه کار به عهده گرفته است . کارهای متنوع ساختمانی ، راهسازی ،‌ باغدار ، صنعتی و غیر ذالک اینها را باید تحت یک کنترل آورد و مالیات از اینها گرفت و در ارقام بودجه آورد . نمی توانیم بگوئیم اینها شرکتهای خصوصی هستند که درآمد خودشان را صرف خودشان می کنند . این خلاف قانون اساسی است . چرا در ارقام بودجه امسال درآمد واحدهای بنیاد مستضعفین مشخص نیست در حالی که این درآمدها طبق قانون اساسی باید به خزانه واریز بشود و اگر خرجی هم دارنداز خزانه بگیرند . یک مسأله را ما می گوئیم ولی استدلال طرف مقابل این است که مسأله کاهش هزینه های جاری است .خوب ،‌ این ارقام وحشتناک است 850 میلیارد ریال بخش عظیمی از بودجه ما اگر اشتباه نکنم دستمزد است . دست مزد یک میلیون هشتصد هزار نفر حقوق بگیران دولت است من نمی گویم که حقوق بگیران دولت پول اضافه دارند می گیرند و زندگی خوش دارند از حقوقشان بزنید . نه اتفاقاً کارمندان دولت اکثریتشان زیر فشار این تورم های باز آزاد و بخش خصوصی دارند له می شوند . این را می دانیم ،‌ ولی برای کاهش هزینه های جاری احتیاج به یک شهامت و یک جرأت و یک برنامه ریزی دارد ، ما بخواهیم عین وضعیت موجود دست نخورده ، ادارات ما ، تعداد کارکنانش باقی بمانند . در عین حال بگوئیم آقا ما حداکثر تلاش خودمان را کرده ایم . حقوق آنهائی را که می شده کم بکنیم ، کم کرده ایم و دیگر بیش از این نمی توانیم کاهش بدهیم ، نه ما می گوئیم حقوق را کم بکنید ، یک برنامه ای را بریزید ، مگر خود کمیسیون بودجه اشاره نمی کند به اینکه بسیاری از کارکنان دولت به دلیل کمبود درامد و به دلیل درآمد اضافه در بخش تجارت کاذب به آن بخش رو آورده اند چرا اینها رو آورده اند چون تسهیلاتی در امر تجارت کاذب دارند که آن تسهیلات موجب می شود درآمدشان چند برابر حقوق دولت باشد . خوب دولت بیاید نصف این تسهیلات را در امور تولیدی ایجاد بکند تا کارکنان بیکار دولت تشویق بشوند ، استعفا بدهند ، خودشان را بازنشسته بکنند ، بازخرید بکنند ، برگردند به کارهای تولیدی . ولی خوب معلوم است وقتی که در امور تولیدی صدها قید و بند از وام دادنش گرفته ،‌ داشتن سی درصد سرمایه اولیه و بعد پرداخت آن بهره های کلان وامثال اینها و در شیوه پرداخت که پدر صاحب بچه در می آید تا بتواند صدهزار تومان وام بگیرد بعد هم در خود تولید حمایت آنچنانی نشود ،‌ طبعاً تشویق نمی شود که برود در امورد تولیدی سرمایه گذاری بکند و در کارهای تجارت کاذب می آید . ما می گوئیم دولت بیاید وضیعت اقتصادی را برای مردم تشریح بکند و با یک برنامه ضربتی و انقلابی که در خور انقلاب ما است ، ما در امور سیاسی با همین شیوه های حزب اللهی بزرگترین طلسم های عالم را شکستیم چگونه ممکن است که در امور اقتصادی آن هم با مردم حزب اللهی که مهیای مهیا هستند و امروز هزینه جنگ را آنها دارند به دوش می کشند ، هم هزینه پرسنلی و هم هزینه نمی دانم غیر پرسنلی آن را و از جان خودشان دارند می گذارند . به این مردم اگر حقیقت گفته شود که آقا وضعیت اقتصادی ما این است ، یک میلیون و هشتصد هزار کارمند دولت داریم ، من یک رقم کوچکی عرض بکنم . در کرمان برای استخراج سوخت کارخانه ذوب آهن اصفهان یعنی ذغال سنگ حدود 3 هزار نفر کارگر استخراج داریم . کارگرانی که در بدترین وضعیت و با کمترین دستمزد دارند ایثار گرانه کار می کنند و امسال کوره دوم را هم دیدید که باطریهای کمک سازیش راه افتاد ان شاء الله امسال از دسترنج همین کارگرها تولید فولاد به یک میلیون و نهصد هزار تن خواهد رسید . ولی در کنار این سه هزار نفر کارگر استخراج 14 هزار نفر کارمند خدماتی هست . ما بگوئیم چهار هزار نفرشان لازم باشد اما همه جا دستگاههای دولتی ما اینطور است . ده هزار نفر آدم خوب حزب اللهی است اما می گوید آقا من خیلی ناراحتم دارم حقوق دولت را می گیرم ولی کاری نیست انجام بدهم . آیا لازم هست حتما هنوز در اداره ما سنجاق کردن یک نامه و رساندن این نامه به دست مدیر کل خانم لیسانسه باشد با حقوق نسبتاً خوب ، این کار را انجام بدهد ،‌ یک جدولی تهیه بکنید از دستمزد زحمت کشان واقعی جامعه و دستمزدهای کاذبی که در این جامعه گرفته می شود . بعضی از نمایندگان محترم این فیلم معادن ذغال سنگ را دیده اند ،‌ ریاست محترم مجلس خوشبختانه این افتخار را به کارگرها دادند و درون تونلها در عمق 300 ، 400 متری رفتند و دیدند و بعضی از برادرها رفته اند و دیده اند که افرادی هستند ، شرایط کارشان به مراتب بدتر از حتی جبهه های جنگ به اقرار برادران پاسداری که از آن محیط کار دیدن کرده بودند ، اما درآمدشان کم است . امکاناتشان کم است ، ولی در بخش های کاذب درآمدها اضافه است . خوب معلوم است که تشویق نمی شوند بروند آنجا و کار بکنند . حالا شما صد دفعه آگهی بدهید که ده تا مهندس معدن برای راه انداختن معدن طبس می خواهید چه کسی حاضر است بیاید ؟ این برنامه ریزی می خواهد ، باید امکانات و امتیازات به زحمت و کار داده بشود ، یعنی اولویت را به این جهت بدهند البته منظور ما از کار تنها بیل و کلنگ زدن نیست ، برنامه ریزی و نمی دانم مهندس و فکر هم یک نوع کار است . به هر حال ما معتقد هستیم هزینه های جاری را به راحتی می توانیم کاهش بدهیم . مشروط بر اینکه شهامت این را داشته باشیم . یک تحول اساسی ایجاد بکنیم ،‌ یک سری واحدهای تولیدی راه بیندازیم به فلان اداره ای که بازده ندارد بگوئیم برادر ، خواهر ، وضعیت اقتصادی این است ، حقوقت را بگیر و برو آنجا کار بکن و تولید بکن و می توان اسم این کار را گذاشت انقلاب اداری یا انقلاب چهارم که حتماً باید صورت بگیرد . یکی از ایرادات دیگر سیار بودن بیش از حد این بودجه و ردیفهای آن و طرحهای آن است . از یک دید این عمل مثبت است که استاندار یا هیات دولت یا سازمان برنامه و بودجه هر جا صلاح دید با پیشنهاد هم بنشینند دور هم و فلان طرح را عوض بکنند و فلان ردیف را به ردیف دیگر منتقل بکنند ، خیلی خوب است اتفاقاً در شرایط فعلی مفید است ، یعنی در شرایط فعلی که هیچ برنامه ای نیست کار مفیدی است ، یک استانار در فلان جا هیچ طرحی ، برنامه ای ندارد ،‌یک پولی می گیرد و می بیند این طرح خوب نیست ، خوب فوراً تقاضا می دهد و به یک طرح دیگری منتقلش میکند ،‌از این ردیف به آن ردیف ولی با دید واقعی اگر به این مسأله بنگریم این یک بیماری در بودجه ما است در برنامه ما . اگر برنامه حساب شده ، من نمی گویم برنامه کلی ، حتی برنامه مقطعی حساب شده باشد . معنا ندارد که این همه تسهیلات در چندین ماده برای انتقال این ردیف به آن ردیف ، این طرح به آن طرح ، تغییر طرحها را بدهیم . اگر طرح حساب شده است باید اجرا بشود ، اگر حساب نشده است بیخود در این ردیفها آورده اند البته بعضی طرحها اضطراری است ، جنگی می شود نمی دانم زلزله ای می آید ، آن یک حرفی است ولی تسهیلات برای انتقال ردیفها و تغییر طرحها خیلی بیش از این حرفها است . بنابراین من پیشنهاد می کنم ، البته پیشنهاداتی در تبصره ها ان شاء الله نمایندگان خواهند داد ، یا اگر به ذهن ما چیزی برسد می دهیم ولی دو پیشنهاد مشخص الان دارم یکی فعلاً ، حالا برنامه ای که الان نداریم که بگوئم براساس برنامه تولیدی شما در‌آمد کسب بکنید ، حذف مالیاتهای اضافه شده در کمیسیون بودجه است باستثناء آن مالیاتهائی که اشاره شد از کارهای قضائی ودادگستری و اینها گرفته می شود و به جا هست و بعضی مالیاتهای معقولی که آنجا هست بقیه را حذف بکنند و از اعتبارات بانکی استفاده بشود و این حرف هم درست نیست که اعتبارات بانکی هم به نوعی همان تورم است . نه خیر تورم دارد اما تورمش به مراتب کمتر است . زیرا گرفتن مالیات از آن بخشهایی که عرض کردم برگشتش دو برابر است ، زیرا آن فرد مالیات دهنده اگر کارمند دولت هست یا باید له بشود یا باید به شیوه های نامشروع کسب درآمد و یارو آوردن به کارهای جنبی ، جبران بکند و اگر بخش خصوصی است هیچ تغییری در زندگیش نمی دهد . آن اتیکت کالا را ، اتیکت که نمی زنند . در مغازه می گوید آقا این بیست تومان فردا که رفتی ، این مالیات شد می گوید 30 تومان . شما هم هیچ کنترلی ندارید بگوئید نه خیر آقا 30 تومان نفروش بنابراین برگشت تورمی این مالیات دو برابر است ، یکی آن کسی که مالیات می دهد و یکی هم برگشتی است که در سطح جامعه را خواهد داشت / بخصوص مالیات بر کالاهای عام المصرف ، کالاهائی که همه مصرف میکنند . ممکن است درآمد از این جهت کم باشد . اما مالیاتش در دورترین دهات کشور تقسیم می شود . وقتی که فلان کالا حالا نمی خواهم اسم آنها را ببرم گران شد ، گرانی این کالا در ظرف یک روز در دورترین روستای کشور مشهود است و شما حساب نکنید این کالای خاص گران شده است . بلافاصله این آدم فرض کنید بسته سیگارش گران شده اگر کارگر است بلافاصله می گوید آقا فلان چیز گران شده من تا بحال صد تومان دستمزد می گرفتم حالا 110 تومان می گیرم اگر مغازه دار است این را چند برابر میکند و روی جنس می کشد ،‌و همینطور توزیع می شود بر تمام مردم به تان 2 و گاهی به توان خیلی بیش از 2 . این پیشنهاد اول که از اعتبارات بانکی استفاده بشود . اثر تورمی آن کمتر است . دوم ما دولت را در این بودجه مکلف بکنیم که برنامه پنج ساله آینده را در ظرف 6 ماه حتی اگر به قیمت تعطیل شدن بسیاری از کارهای اجرائی باشد . بگذارید اصلاً 6 ماه کشور تعطیل بشود ، اصلاً کار اجرائی نشود تا ما از این سیاست روزمرگی بیرون بیائیم و الا این سیاست که بیش از جلوی پایمان را نبینیم ما را به هیچ کجا نمی رساند . 6 ماه بنشینند تمام ، توانشان را صرف کنند . برنامه 5 ساله ای مبتنی بر درآمدهای واقعی ، مبتنی بر درآمدهای ناشی از افزایش تولیدات کشاورزی صنعتی و مبتنی بر کاهش درآمد نفت ، یعنی کاهش فروش نفتو امثال این چیزها که بعد تکمیل می شود به مجلس ارائه بکنند . که ان شاء الله ما درسال 62 دیگر این ایرادات را مجدداً مجبور به تکرارش نباشیم خیلی عذر می خواهم . رئیس ـ متشکر . یکی از نمایندگان ـ به سؤال ها هم پاسخ بدهید . انصاری ـ‌ سؤالات را هم باید پاسخ بدهم ؟ رئیس ـ نه دیگر آنرا اجبار ندارید پاسخ بدهید . مجید انصاری ـ نوشته اند که آیا کمیسیون دارائی در بخش درآمدها کاری کرده یا نه ؟ من اشکال قانونی را عرض کردم ، که آقایان اصلاً کمیسیون دارائی به حساب نگرفتند و لایحه بودجه را به کمیسیون دارائی نفرستادند که ما روی آن کار بکنیم . رئیس ـ آقای انصاری لزومی ندارد شما به سؤالات جواب بدهید . مجید انصاری ـ بسیار خوب . ‌منشی ـ آقای هراتی موافق . هراتی ـ در آغاز سخن لازم می دانم از اینکه برادر متعهدمان آقای بانکی برای اولین بار بودجه را در یک موقع مناسب و قانونی به مجلس تقدیم نمودند تشکر کنم و از تلاش ها و زحمات شبانه روزی اعضاء محترم کمیسیون که خود شاهد بعضی از این تلاش ها بوده اند . بحث در باره بودجه را من ابتدا می خواهم یک شمائی از این اقتصاد وابسته و ارثیه شومی که از طاغوت بما رسید ترسیم کنم . اصولاً ابرقدرتهای استثمارگر جهانی برای اینکه جهان سوم را در زیر سلطة واقتدار خویش بکشند با سه حربه وارد کارزار می شند . اولین حربه این هست که تلاش میکنند اقتصاد آنها ،‌یک اقتصاد تک محصولی باشد .دوم اینکه صادرات آنها را تنها مواد خام و کالاهای احیاناً مونتاژ شده تشکیل می دهند و مرحله سوم در زمینه واردات آنها مواد غذائی باشد . این را اگر ما بخواهیم تشبیه کنیم اقتصاد تک محصولیش به انسانی شباهت دارد که با زنجیره هائی پیکر او را بسته باشند ، در بعد دومش یعنی صادرات مواد خام و کالاهای صنعتی مونتاژ شده مثل انسانی است که در قفس آهنین قرار گرفته باشد و در بعد سومش که علاوه بر این زنجیرهائی که پیکر او را بسته اند و بعد در داخل قفس گذاشته اند پیرامونش هم یک حصار بوجود آورده باشند این ارثیه شومی است که از اقتصاد طاغوت به ما رسید . براثر تلاش و تعهد مسئولان یک مقداری این زنجیرها شل شد و بعضی بندهایش گسسته شد . در بعد دومش این میله های قفس شل شد و در بعد سومش روزنه هائی در این حصار پدید آمد . اما هنوز می خواست این اقتصاد شدیداً وابسیته و متکی یک زمینه ای برایش بوجود بیاید . جنگ تحمیلی و وحشیانه آمریکا از طریق رژیم مزدور وخودفروخته اش عراق آغاز شد . هنوز تازه می خواست حاکمیت حزب الله در مملکت بوجود بیاید با عزل بنی صدر خائن و فراری . تروریسم داخلی با نیروئی سخت مجهز وارد کارزار شد که اصولاً شیرازه مملکت را از دورن متلاشی کند . خوب این یک شمائی است از اقتصادی که بما رسیده است و حالا این بودجه را که ما بخواهیم تحلیلش کنیم در مرحله اول ببینیم درآمدهایش چه است ؟ هزینه هایش چه است ؟ آیا تورمی است یا ضد تورمی ؟ آیا در جهت مستضعفان است؟ آیا در مسیر تولید است و در زمینه خدمات زیربنائی گام بر می دارد یا نه ؟ درآمد های دولت از پنج طرق هست . مسأله اول نفت است که حدود 54 درصد از درآمد را تشکیل می دهد . و این خودش یک گامی است چرا که بودجه سال گذشته ما 74 درصد متکی به نفت بودیم . پس این اتکای به نفت که اینقدر بر علیه آن سخنرانی می شود و صحیح هم هست که ما بخاطر مبارزه با اقتصاد تک محصولی شکست بدهیم پس یک گام مثبتی در این جهت برداشته شده است . مسأله دوم مالیاتها هست .البته مالیاتها درمسیر هیچ یک از کالاهای اساسی و زیر بنائی که حیات اقتصادی یک مملکت را تشکیل می دهد نیست یعنی دولت همچنان معتقد و متعهد هست که کالاهائی مخصوصاً مواد غذائی مثل گندم و قند و شکر و چای و سایر ارزاق عمومی را در همین سطح نگه بدارد فقط در بین یک سری از کالاها ، احتمال یک افزایش مختصری هست . بعنوان مثال الان در بازار می بینیم . کارخانه ایران ناسیونال . پیکان را 73 هزار تومان می دهد ولی در بازار تا مرحله 200 هزار تومان رسیده است . شما حساب کنید این 127 هزار تومان را چه کسی در این میانه استثمار میکند و خون مردم را می مکد بدون شک این دستهای سیاه واسطه های تارعنکبوتی است و دولت دارد از جیب همین ملت محروم و مستضعف بابت آن آقا که می خواهد پیکان سوار بشود و مسلماً مستضعفان ما هنوز درآن مرحله نیستند که سوار پیکان بشوند دارد از جیب این ملت می دهد که یک عده پیکان سواری کند چرا با توجه به اینکه بعضی از قطعات یدکی آن در داخل سیصد در صد افزایش پیدا کرده و از خارج که می آید سی درصد چرا این بودجه تحمیل بر بیت المال مردم مستضعف بشود . خوب ، ده درصد خوب ، ده درصد قیمتش بالا برود ، در این زمینه هاست آن مالیاتهایی که افزایش پیدا کرده است یا یک سری از درآمدهای سطح بالا و همچنین یک سری از معاملات سنگینی که باید مالیات تصاعدی داشته باشد در حالیکه بعکس مالیات نزولی داشته است . مرحله سوم یک مقداری برگشت بودجه ای است که از سنوات قبل باقی مانده است . حدود صد میلیارد است . مرحله چهارم ، مرحله استفاده است . که از شرکتها و بعضی ها از جمله دخانیات می شود. برادرمان اینجا آمدند ، اعلام کردند که سیگار برای مستضعفان است و نرخش بالا می رود . اولاً بدانید نرخی که در اینجا پیش بینی شده ،‌آنقدر اندک و ناچیز است که در بازار خیلی سرسام آورتر است . یعنی مثلاً سیگارهای فیلتردار فرضاً 25 ریال اضافه بشود خوب اگر شمابرای مستضعف میگوئید که مستضعف سیگار اشنوویژه می کشد و آنهم دیناری به قیمتش افزوده نمیشود ، این فقط مربوط به سیگارهای فیلتردار است و از آن گذشته ایکاش آنقدر مالیات به این سیگار ببندند که جامعه ما بتواند از یک سلامتی بهره مند باشد و اینقدر محیط آلوده نشود که یک عده بیچاره ای هم که در یک محیطی قرار گرفته اند اسیر دودهای دست دوم آقا باشد . مسأله پنجم استقراض از بانک است . استقراض از بانک هم در یک حد متعالی پیش بینی شده است . اگر از آن حد متعادلش که برادرمان پیشنهادشان این بود که از آن حدش بگذرد و افزایش پیدا کند این ضمن اینکه بار تومی دارد باعث ورشکسته شدن سیستم بانکی می شود و به هیچ وجه به مصلحت انقلاب نیست که از آن مقدار متعادلی که امکان استقراض از بانک هست افزایش پیدا کند . من در رابطه با برادرانی که در مخالفت با این بودجه صحبت کردند سخت تلاش می کردم که ببینم چه راههائی برای افزایش درآمد پیشنهاد می کنند . فقط یکی از برادرها ، یک سری پیشنهاداتی داشت من پیشنهاداتش را دارم اینجا عرض میکنم والا حداقل من از پیشنهاد سازنده و پیشنهادی که قابل پیاده شدن باشد اطلاع پیاده نکردم . پیشنهادات بعنوان مثال این بود . مثلاً زمین های بایر را دولت بفروش برساندتا درامدی بدست بیاورد . حالا این زمین های بایر که بعنوان کشاورزی باید بفروش برسد مسأله تأمین آبش ،‌مسأله تأسیسات کشاورزیش و غیره آن خودتان قضاوت می کنید که کاری است که فقط بیشتر به یک شعار می تواند شباهت داشته باشد . کاستن از حجم اداری ، این یکی از کارهای بسیار جالب دولت است که نسبت به سال گذشته 10 میلیارد از هزینه اداری کاسته با توجه به اینکه در این مدت برادرها در جریان هستند که چقدر نیرو به سپاه به جهاد و به نهادهای دیگر اضافه شده است . یعنی از یک سوی ما با افزایش نیروهای ایثارگری که در نهاد بوده اند روبرو بوده ایم و از یک طرف کاهش هزینه و این نشان می دهد که واقعاً در این زمینه تلاش شده است و باز خود کمیسیون هم آمده یک کار صحیح و منطقی دیگری هم انجام داده این است که باز کمیسیون هم ده میلیارد کاهش داده تا به 163 میلیارد رسیده است و اما اینکه در رابطه با کارمندها که باید یک کار انقلابی انجام بدهیم . 83 درصد کارمندهای ما حدود 4000 تومان دارند حقوق می گیرند فقط حدود 5/1 درصد آنها حقوقهائی در سطح بالا دارند و بعد شما می گوئید ماهی 4000 تومان را کاهش بدهیم . یعنی واقعاً کامرندی که الان دارد زیر بار این تورم و گرانی کمرش خرد می شود این 4000 تومان را در مورد 83 درصد کاهش دادنش یعنی چه ؟ و بعد از آن گذشته شما می گوئید کارمند اینجا کار کند . خوب ، کدام کار تولیدی می توانید در اختیارش بگذارید که بعد من من بگویم چرا ، کارهای تولیدی آنچنان رونقی نداشته که شاید این مسأله بی ارتباط به خود برادران و خواهران نماینده نباشد . مسأله تغییر قانون بیمه ، خوب . قانون بیمه هم که دیگر چنان فشار آورد و یکی از قوانینی است که این را بصورت سؤال هم از وزیر بهداری مطرح کرده ام ، خودش از عوامل بزرگ بیکاری در مملکت و از دست دادن استادکار در آینده است مسأله آب بهای کشاورزی هم که آنهم مسأله مشخص است فقط اینجا یک پیشنهاد در مورد مالیات بر ثروت شده است . ثروتهائی که ما داریم دو گونه است : یک ثروتهای مشروع هست ، یک ثروتهای نامشروع را تا دینار آخر باید از حلقوم سرمایه داران مفتخوار و زالو صفت کشید .چه با اجرای اصل چهل و نه ، ‌چه با مسأله خمس و تصاعدی . اصلاً بحثی نیست که او بخواهد مالیات ندهد ، از اساس ، خانه از پای بست ویران است . اما در زمینه ثروتهایی که مشروع است چقدر خوب است که این ثروتهای مشروع را در چهارچوب موازین شرع و قانون اساسی بسوی کارهای تولیدی جذب کنیم تا بهره ای که می خواهیم ببریم از مسیر کارهای تولیدی در جامعه ببریم . یک عده ای می گویند که آقا این بودجه تورم را است . من الان عرض می کنم که این بودجه دقیقا ضد تورمی است چرا ؟ شما در نظر بگیرید که بعد از شروع جنگ تحمیلی تنها و تنها ما قیمت بنزین را افزایش داده ایم ، آن هم برای سواری ها . نه برای وسیله های عمومی و همگانی و در طی این مدت از اغاز جنگ تحمیلی که حدود 17 ماه می گذرد چقدر تورم افزایش پیدا کرده است . کدام قیمت کالا بالا رفته است . کدام قیمت را دولت افزایش داده است ؟ پس این تورم ناشی از چه است ؟ یعنی اصولاً در هر مملکتی که جنگ می شود این جنگ پنج تا ضربه اقتصادی وارد می کند . رکود نسبی بخش های اقتصادی و افزایش بیکاری تورم و افزایش شدید حجم پول ، کمبود ذخایر ارزی ، محاصره اقتصادی و کاهش نسبی کارآئی . اینها نتیجه این جنگ تحمیلی است که طبیعی است وقتی یک جنگی در یک مملکتی بوقوع می پیوندد بخاطر این پنج موردی که شمردم ، یک سری تورم در داخل مملکت ایجاد می شود . و در قسمت سوم اینکه یکی از بهترین راههای مبارزه با تورم چیست ؟ این است که این پولهای سرگردان و معطلی که در جامعه است و این پولهای سرگردان می رود در قسمت خرید اجناس و بعد احتکار کردن آنها و فشار آوردن بر مستضعفان این پولهای معطل و سرگردان را چکارش کنیم ، اینها را جذب کنیم و یکی از راههائی که برای مبارزه با تورم است ، این پولهای سرگردان به یکی شکلی اصولی و منطقی جذب بشود اما علل تورم چه ممکن است باشد ؟ در سه بعد مطرح است . اولین مرتبه تورم بین المللی است . ما بخاطر اینکه از نظر اقتصادی به خارج وابستگی داریم به عنوان مثال در سال پنجاه و شش 48/1 میلیارد دلار مواد غذائی وارد کرده ایم و در سال 59 که انتظار کاهش داشتیم و کاهشی نبوده 59/2 شده است یعنی دقیقا ورود مواد غذائی ما در سال 59 دو سال بعد از پیروزی انقلاب متأسفانه افزایش پیدا کرده است و با توجه به اینکه بسیاری از کالا در خارج تا سیصد درصد افزایش پیدا کرده ، ما ناگزیر از ورود بعضی از کالاها و مواد غذائی در این رابطه هستیم و این یک چیز طبیعی است . یکی از برادرانی که به کشور برزیل رفته بود ، می گفت نوار کاست در آرژاتین 9 دلار است و یک باطری قلمی کوچک حدود دو دلار . بنابراین این یک مقدار تورمی است که از خارج به خاطر ورود مواد غذائی بر دوش بار شده است . مرحله دومش گرافروشی است . خوب در رابطه با گرانفروشی هم که دولت برنامه دارد ، تجارت خارجی ملی تنها در این بعد مطرح نیست که کالاهائی را که ما وارد می کنیم بعد در اختیار بازار بگذاریم که این شبکه ها به هر شکلی که دلشان می خواهد بعد به چندین برابر بفروشند . خیر ، وقتی تجارت خارجی ملی شد که آن شاء الله در فروردین ماه لایحه اش تقدیم مجلس خواهد شد . بعد برنامه این است که این اختیار را شبکه های تعاونی بگذارند و شبکه های تعاونی با سود مختصر و اندکی که تأمین حقوق پرسنلی شان را بکند این کار را در اختیار بگذارند . و در هر مرحله سوم مسأله ای که می تواند سخت با تورم مبارزه کند ، مسأله افزایش تولیدات داخلی است . در زمینه افزایش تولیدات داخلی وقتی می خواهد تولیدات داخلی بصورت اساسی حل بشود باید چه باشد ؟ باید مالکیت صنعتی در مملکت مشخص بشود ، باید مسأله مالیکت زمین حل بشود . باید توزیع عادلانه آب صورت بگیرد و اینها قوانینی است که در دستور کار هست و آن شاء الله همان گونه که وعده داده اند در سال آینده که سال برنامه ریزی است با تصویب این ها در مجلس شورای اسلامی زمینه مساعدی برای تولیدات داخلی فراهم میشود . و شما دقیق رقمهای بودجه را نگاه کنید به هیچوجه به طرحهای رفاهی ، علاوه بر آنکه اولویت داده نشده اصلاً حذف شده دقیقا مسیر بودجه ، مسیر ایجاد صنایع زیر بنائی در مملکت است . یکی از دوستان تجربه جالبی داشت . می گفت ما تعجب می کردیم که هندوستان که متجاوز از 400 میلیون نفر جمعیت دارد چه جور توانسته با بیکاری مبارزه کند ، می گوید یک هیأتی رفتیم آنجا بررسی کردیم گفتند در اطراف خود دهلی حدود چهل هزار کارگاههای کوچک تولیدی هست و اینها نیاز ما را برآورده می کنند و ایجاد کار کرده خوشبختانه در اینجا ،‌ دولت حدود سی میلیارد برای ایجاد کارگاههای تولیدی اختصاص داده ، اما اینکه اشاره کردند دولت بودجه تقدیم کرده ولی برنامه نه ، من فکر می کنم یک مقداری مسأله از کم اطلاعی سرچشمه می گیرد ، برای اینکه شورای اقتصاد امد برنامه ریزی مملکت را دقیقاً اعلام کرد که به چه شکلی هست ، یعنی از وقتی که ما حاکمیت خط امام را پیدا کردیم و در درون تروریزم داخلی را به زباله دان تاریخ انداختیم ، شواری برنامه ریزی هم رسماً کارش را اعلام کرد و مسؤول محترم سازمان برنامه و بودجه دقیقاً اعلان حرکتش این است که به استانها می رود و دقیقاً شیوه برنامه ریزی را در مملکت مطرح می کند ، و از آن گذشته در زمینه ساخت زیربنای اقتصادی مملکت هم که تلاش می کنند و ده کمیته ای که تشکیل شده . حتی از بسیاری از برادران مجلس در این زمینه دعوت کردند ، حتی مصوباتش را بعضی ها برای نظرخواهی فرستادند . و خود دولت هم اعلام کرده که سال آینده به عنوان سال برنامه ریزی مطرح می شود . اما اینجا من یک نکته را می خواهم عرض بکنم چون دولت در زمینه برنامه ریزی مطرح کرده یک نکته را هم به عنوان نظارت آمده مطرح کرده ، ما دقیقاً می دانیم در سال 59 حدود بیست میلیارد تومان ما ضرر کارخانجات ملی شده را داده ایم ، دولت در هیچ کشوری اینگونه نیست که خودش بخواهد کارخانجات را اداره بکند ، بلکه کار دولت نظارت است و من این جا پیشنهاد می کنم که این کارخانجات را دولت واگذار کند به افراد ، ممکن است اینجا یک عده ای فریاد بزنند آقا شما با این وضع که می گوئید دوباره سرمایه داری در این مملکت رواج پیدا می کند ،‌ خیر ، لزومی ندارد وقتی ما بخواهیم سرمایه یک کارخانه را به یک نفر بدهیم ، به یک سری شرکتهای تعاونی که آنها تشکیل می دهند ، بدهیم و این می تواند در زمینه در آمد دولت سخت کمک کند . اما یا این بودجه در مسیر مستضعفان و محرومان هست یا نه ؟ همانگونه که عرض کردم کالاهای اساسی و مواد غذائی که حیات این امت را تشکیل می دهد ، دولت همچنان خودش را متعهد می داند که سوبسید بدهد و دیناری به آنها افزوده نشود و به ویژه با تصویب لایحه تجارت خارجی ملی که آن شاء الله بزودی از تصویب مجلس خواهد گذشت و گسترش شبکه تعاونیها این بزرگترین فایده و بهره برداریش برای مستضعفان است . این ستاد بسیج اقتصادی در طول مدتی که مشغول کار شده حدود صد میلیارد ریال صرفه جوئی شده و در مورد این ستاد بسیج اقتصادی شما را هر مستضعف و محروم و زاغه نشینی که سؤال کنید ، دقیقاً می بینید که از این بسیج اقتصادی در رابطه با این که کالاهای مورد نیازش در حد متعالی به او می رسد ، راضی و خشنود است . یک مسأله ای که هست ،‌مسأله بیکاری است که عده زیادی از عزیزان و افراد بیکار را رنج می دهد ، در این رابطه دولت پنج میلیارد در این زمینه پیشنهاد کرده بود ، کمیسیون این را به سقف نه و نیم میلیارد افزایش داد تا در زمینه طرحهای تولیدی اشتغال زای زود بازده زمینه فراهم بشود و امیدوار هستیم که با تصویب ایم زمینه مساعدی برای جذب افراد بی کار به کارهای تولیدی و زیربنائی مملکت فراهم بشود . مسأله بعد که در زمینه طرحهای عمرانی مطرح کردند ما حساب کردیم سال گذشته جذب طرحهای عمرانی ما هفتاد و دو میلیارد تومان بوده ، و خوب امسال این را به سقف هشتادو دومیلیارد افزایش دادند ، تازه اگر که امکان جذبش هم باشد در استانها ، اجازه دادند به استاندارها که در حدود 25 درصد ( بیست و پنج درصد ) بتوانند جابجائی کنند و از آن گذشته دولت پانصد میلیون تومان هم اعتبار در اختیارش هست که این اعتبار را هم در جهت کارهائی تولیدی می تواند به مصرف برساند . اما در زمینه روستائیان ، این بودجه چه برنامه ای دارد ؟‌ در مرحله اول اینکه برای عزیزان ایثارگر جهاد بودجه شش میلیارد تومانی تصویب شده که این بودجه قابل افزایش هست تا هشت میلیارد تومان یعنی اگر جهاد بتواند این را جذب کند و در روستاها برنامه هایش را سریعتر پیاده کند ،‌تا هشت میلیارد تومان قابل افزایش است و عزیزان روستائی ما بدانند که یک مقداری اگر ما هم اکنون توان آن رسیدگی که عمق جانمان می جوشد ،‌نداریم در رابطه با این هست که برادر روستائی یک تانک وقتی از دست می دهیم ، یک تانک معادل خرید پانصد تراکتور هست . یک فانتومی که در رابطه با جنگ تحمیلی از دست می دهیم ارزشش صد و شصت میلیون درلار است که تقریبا می شود یک میلیارد و حدود صد و بیست میلیون تومان . ما منتهای آرزویمان هست که بیش از همه به اینها که محرومترین و پرکارترین و کم توقع ترین هستند ، رسیدگی کنیم ولی این جنگ تحمیلی یک مقداری دست و پای ما را محدود کرده ، از آن گذشته ایجاد حدود سیصد و پنجاه مراکز خدمات روستائی ،‌ مراکز خدمات روستائی یعنی چه ؟ یعنی تمام وزارتخانه هائی که در رابطه با روستائیان مطرح هست . اینها را به دل روستا بردند و در اختیار روستائی قرار دادند . برادرمان که در رابطه با افزایش تعداد کارمندان بحث می کنند ، وزارت کشاورزی شصت و سه هزار کارمند دارد ،‌ هفت هزار کارمندش در تهران هستند ،‌و این طرح می تواند مقدار زیادی از این نیروهای معطل را به درون روستاها یعنی در مراکز خدمات روستائی بکشانند سوم اینکه در زمینه مدراس روستائی نیز برنامه گسترده ای قرار داده شده ، برادرمان اشاره ای کردند که بنیاد مستضعفان . خوب برادر عزیز بنیاد مستضعفان به عنوان یک نهاد قانونی که در اختیار دولت نیست و از آن گذشته من خودم در کمیسیون بودم و برادرهائی که مسؤول بنیاد مستضعفان بودند ، گفتند مقدار درآمدی را دقیقاً در اختیار شما قرار می دهیم که با همکاری شما در سطح روستاها سعی کنیم به ساختن مدرسه ها بپردازند و بنیاد مستضعفان در عین حال باید توجه داشته باشیم که چه قروض سنگینی این کارخانجات بر دوشش گذاشته است مسأله بعد ، مسأله بیمه محصولات کشاورزی است ، که طرحی در این زمینه برادرمان آقای سلامتی تهیه کردند و من وقتی از ایشان سؤال کردم گفتند بودجه اش را هم ما منظور کردیم و این بیمه محصولات کشاورزی می تواند به روستائیان عزیز ما که دچار آفت می شود کمک بسیار زیادی بکند . به ویژه در این مورد که روستاهای زیادی داریم که تنها از طریق میوه زندگیشان تأمین می شود و با یک سرمای ناگهانی یا یک آفت همه هستی خود را از دست میدهند و مسأله بعد ادامه طرح مرحوم شهید رجائی است اما با یک ویژگی خاص ، امسال در ادامه طرح مرحوم شهید رجائی برای سالمندان سیصد تومان در اینجا اولویت را در مرحله اول به کارهای تولیدی دادند که این سیصد تومان در مسیر تولید در اختیارش قرار بگیرد و کالاهای تولیدی به او بدهند . اگر نشد از طریق جنسی و اگر خوب ناگزیر شدند ، دیگر چاره ای در این زمینه نیست و روستائیان عزیز ما باید بدانند الان نفتی که لیتری بیست و پنج ریال برای دولت تمام می شود با چه مبلغی در اختیارشان می گذارند و اگر ما یک لیتر گازوئیل را با هزینه های نظامیش حساب کنیم که به ما می رسد ،‌ به مرحله پنجاه ریال می رسد ، درحالی که آنها با مبلغ دو یا دو نیم دارند دریافت می کنند . در مورد این نکته که برادرها دقت کنند که اگر امروز نبرد ما با آمریکا هست ، آمریکا امروز امیدش را در رابطه با شکست اقتصاد ما قرار داده و در این رابطه چهار طرح دارد . طرح اول آمریکا ادامه جنگ است ، طرح دومش عدم خرید و یا حداقل خرید در زمینه نفت هست . مرحله سوم افزایش هزینه واردات و مرحله چهارم ممانعت از تولیدات داخلی در زمینه ادامه جنگ ما می بینیم اولین اولویت را دولت در بودجه خودش به مسأله جنگ و کالاهای استراتژیک قرار داده تا در این زمینه با استفاده از ایمان رزمندگان حرکت های کوبنده و نهائی را ان شاء الله آغاز کند در زمینه عدم خرید یا حداقل خرید کاهش نفت البته این را باید در نظر داشته باشیم که دنیا به نفت ما نیازمند است چرا چون نیاز به این دارد که بازار ما از کالاهایش استفاده کند و در این زمینه خوشبختانه با قراردادهای تهاتری که بسته شده و زمینه های مساعدی که فراهم شده ، امیدوار هستیم در این محاصره اقتصادیش هم آمریکا همچنان که شکست خورده ، به شکست نهائیش منجر بشود . در زمینه افزایش هزینه واردات هم این را هم به وسیله طرح تجارت خارجی و ایجاد بشکه های تعاونی در داخل مملکت ان شاء الله خواهیم کرد . در زمینه مخالفت از تولیدات داخلی با توجه به برنامه ریزی که در سال آینده قول داده اند و مشخص شدن مالکیت کشاورزی و توزیع عادلانه آب این مشکل هم ان شاء الله‌با افق روشنی که دارد و برنامه هائی که دولت در این زمینه دارد ما زمینه اینها را باز می بینیم . اما یک نکته را هم من در پایان عرض کنم برادرمان اشاره ای کردند که باید دولت صداقت بیشتری دربیان مسائل داشته باشد . بودجه ای که امسال تهیه شده ، همانگونه که عرض کردم ضد تورمی است ، گامهائی در مسیر خدمت به مستضعفان برداشته ، در مسیر روستائیان عزیز است و ما امیدوار هستیم با این مقدار تکیه ای که به نفت و سایر درآمدها داریم ، یک بودجه متعادل را ارائه بدهیم و پشت سر بگذاریم ، اما در عین حال اگر احیاناً در این زمینه کاهشی در زمینه خرید نفت ما پیش بیاید ، این دولت مطمئن باشد ( که البته احتمال بسیار ضعیفی است )‌‌ ولی اگر این چنین وضعی پیش بیاید ، این دولت صادقانه خواهد آمد و این مسائل را برای مردم مطرح خواهد کرد و مردمی که ما می بینیم همیشه در زمینه تحمل سختی ها و رنج ها و مشکلات با آغوش باز اینها را می پذیرند و چه جاناً و چه مالاً در مسیر انقلاب ایثارگری می کنند ، در آن صورت استثنائی نادر هم این امت پذیرش آن مسائل و مشکلات خواهد بود . چه اینکه انقلاب ما شباهت زیادی به انقلاب پیامبر دارد و همه گونه فداکاریهائی که در صدر اسلام شده ، این امت هم حاضر به پذیرش آن فداکاریها خواهد بود و نهایت اینکه برادران و عزیزان همانگونه که شعار ما مرگ بر آمریکا است ، در زمینه قطع وابستگی اقتصادی ما شعار ما که مرگ بر آمریکا است در دو بعد باید متجلی بشود . اول ـ در بعد مصرف کمتر . دوم ـ در بعد تولید بیشتر و ایستادگی در برابر آمریکا . رئیس ـ یک ربع ساعت تنفس می دهیم ولی خواهش ما این است که آقایان سر یک ربع تشریف بیاورند که ما پنج ساعت باید اجباراً هر روز کار بکنیم . جلسه در ساعت 50/10 به عنوان تنفس تعطیل گردید و مجدداً در ساعت 20/11 برای ادامه مذاکرات تشکیل شد . رئیس ـ جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است مخالف بعدی آقای سید عبدالواحد موسوی ، برای صحبت تشریف بیاورند . سید عبدالواحد موسوی ـ من سعی می کنم که با توجه به مسائلی که تا الان مطرح شده خیلی خلاصه صحبت کنم . قبل از آن که مسائلی که یادداشت کردم مطرح بشود ، در رابطه با فرمایشات برادرمان جناب آقای هراتی که الحق خیلی زیبا در همه مواقع صحبت می کنند و مخصوصاً امروز که زیباتر از مواقع دیگر سخن گفتند و شیوائی بیان ایشان باعث شد که در عین حال که فرمایشاتشان شبیه مسائل مخالفین بود و در اکثر موارد خارج از بودجه بود ، اما برادران و خواهران نماینده گوش کنند . من مسائلی که ایشان فرمودند ‌، قسمتهائی را یادداشت کردم ، عرض می کنم . یکی از مسائل ایشان در توجیه این بود : « وضعیت اقتصادی که ما داریم ارثیه شومی است که از نظام گذشته به ما رسیده » تا حالا هر چه صحبت داشتیم و مخصوصاً برادرمان آقای هراتی ، این مسأله زیاد رویش تکیه شده ، تمام تلاش این شده که مشکلات موجود را بگوئیم ما وارث یک نظام پوسیده ، فرسوده و ارتجاعی بودیم و الان هم که سه سال از انقلاب گذشته و باز هم وضع همانطور است . این به دلیلی است که آن زیر بنا غلط بوده . من تأیید می کنم فرمایش ایشان را ولی این کار دولت و کار مجلس را توجیه نمی کند ، ما وارث آن نظام شدیم برای اینکه آن نظام را زیر و رو کنیم و نظام جدید و سیستم جدیدی را پیاده کنیم ،‌ اگر قرار باشد هر سال که بودجه مطرح بشود ، یکی از نمایندگان و نمایندگان دولت یا نمایندگان مجلس اینجا بیایند و داد و فریاد راه بیندازند که آمریکا را خدا لعنتش بکند که این بلا را سر ما آورده ،‌ خدا لعنت کند شاه را که این ارثیه را برای ما بجا گذاشته است . این برای مردم ما آن چیزی که از انقلاب توق داشتند ، نمی شود . مسأله دیگری که ایشان مطرح کردند این بود ، این دفترچه را به این شکل گرفتند . گفتند شما می گوئید که دولت برنامه ریزی نکرده ، ببینید چه تشکیلاتی را عرضه کرده . من سؤالم از برادرمان آقای هراتی این است همین که دولت اعلام بکند که ما در آینده ان شاء الله اگر زنده بودیم برنامه ریزی می کنیم و برای سالهای آینده ان شاء الله اگر باز آمریکا خدا لعنتش بکند ، هیچ کاری نکند . می توانیم برنامه ریزی بکنیم ، این برنامه ریزی می شود واقعاً مسأله بعدی که باز ایشان مطرح کردند در رابطه با سخنان برادرمان آقای انصاری این بود که ما در رابطه با بنیاد مستضعفان آمده اند و بنیاد وستضعفان قول داده است که ما ان شاء الله در روستاها به شما کمک می کنیم که مدرسه بسازید خوب اگر یک چینن قولی داده اند چرا در بودجه نیست ؟ مسأله بعدی که همان مسائلی است که خیلی از مخالفین می گویند این بود ما در سال 59 بیست میلیارد تومان ضرر داشتیم از صنایع ملی شده و بعد پیشنهاد شان این بود که این صنایع کوچک را بصورت تعاونی واگذار بکنند تا بخش خصوصی اداره بکند . من نمی خواهم بگویم این پیشنهاد یک پیشنهاد درستی است یا درست نیست آیا می تواند مسأله مالکیت را حل کند . می تواند مسأله فقر و کمبودهائی که در میان اقشار ضعیف ما دارد بیداد می کند ، حل بکند ،‌ اما سؤال من این است شما که متوجه این مسأله شده اید که این همه ضرر داده اید و پیشنهادی هم برای این مسأله دارید ، آیا در بودجه دیدید که برای حل این مسأله یک پیش بینی شده باشد و برای جلوگیری از این مسأله راه حلی عرضه شده باشد ؟ و مسأله بسیار بسیار عجیب ایشان این بود که لایحه بودجه را به دست گرفتند و با آن بیان شیوایشان اعلام کردند که این بودجه نه تنها تورم را نیست ، بلکه یک بودجه صد درصد ضد تورمی است ،‌ من فکر می کنم که ای مسأله را حالا برادری می گویند که راجع به این مسأله بحث نشود . من هم قبول دارم زیاد لازم نیست راجع به این مسأله بحث بشود اما آیا واقعاً اینجوری است ؟ این بودجه ضد تورمی است ؟ آیا خود کسانی که بودجه را تنظیم کردند از دولت و مجلس این حرف را قبول دارند ؟ خود آقایان به قول ایشان جواب دادند ، حرفها مشخص است ، اگر بودجه تورمی نباشد ، حداقل این است که ضد تورمی نیست ، حالا این قدر هم ما دیگر در مبالغه پیشرفت نکنیم ، یک چیزی که همه قبولش دارند آن را دیگر نیائیم ضدش را آن قدر بزرگ کنیم که فردا مورد سؤال قرار بگیرد . خوب مسائل دیگری هم برادرمان آقای هراتی فرمودند که من تا آنجائی که توانستم یادداشت بکنم اینها بود اما مسائلی که من خودم یاداشت کردم در این رابطه با بودجه که عرض کردم سعی می کنم خیلی خلاصه بگویم این است : ما این دفترچه ای که در اختیارمان قرار گرفته دیدیم که برادرانمان زحمت کشیدند و ما زحمتشان را هم ارج می نهیم که در آنجا اهدافی را هم مشخص کردند ، مشخص کردند که این بودجه چه اهدافی را دنبال می کند خیلی از این اهداف ، اهداف زیبائی است و مورد توجه ، تقویت صنایع کشاورزی ، تکیه بر شناسائی سریع امکانات موجود کشور ، تداوم سیاست صرفه جوئی ، توزیع عادلانه تر اعتبارات ، کوشش در جهت افزایش درآمد های غیر نفتی و چیز های دیگری که مطرح شد . عرضی که من در اینجا دارم این است که این اهداف ، اهداف خوبی است و این مسائلی که اینجا امده ، ذکر شده شماره شده ، اینها چیزهای جالبی است ، مورد تأیید هم هست ، ما هم قبول داریم که تلاش بشود اینکه بخش کشاورزی ما تقویت بشود ، تلاش بشود که به جای ریخت پاشهائی که الان ادارات دارند ما صرفه جوئی داشته باشیم ، تلاش بشود که ما از وابستگی شدید به نفت یک خرده بیائیم این طرف تر و این یکی از شاید کارهای خوبی بوده که در این بودجه الان نفت بیش از 50 درصد درآمد دولت را مثثلا تشکیل نمی دهد ، این چیز خوبی است . اما سؤال ما در دو چیز است ، یکی سؤال من این است آیا اهدافی که شما شمردید ، اینهائی که در مقدمه این دفترچه شما یادداشت کردید ، واقعاً در ضمن بودجه با تبصره هائی که آوردید ، توانسته اید این اهداف را دنبال کنید . فکر می کنم همه سؤالات به همین سؤال برمی گردد . آیا درامدهای دولت . درآمد هائی است که به وضع اقتصادی ما سر وسامان می دهد ؟ یا اینکه این منابعی که برای درآمد شما ذکر کردید ، این منابع برای از هم گسستن وضع اقتصادی به درد می خورد ؟ و بعد آیا اینکه شما گفتید توزیع عادلانه در بودجه آیا برنامه ریزی برای این کار کرده آید یا نه ؟ من فکر می کنم آن صحبت برادرمان مجید انصاری که فرمودند این بودجه ای است بدون برنامه ریزی خود برادرانی که زحمت کشیدند هم قبول دارند که اگر صددر صد مطابق با واقع نباشد . نود درصد مطابق با واقع است ، تلاش شده است که به آن طرف بروند ، همانطور که آقای هراتی نشان دادند ، تلاش شده که آن شاء الله برای آینده یک برنامه برای کار داشته باشیم ولی این بودجه ، بوده ای نیست که نشان بدهد که طبق برنامه ای است که با آن اهداف منطبق است ، من یک مثالی برای توزیع غیر عادلانه اعتبارات همین جا مطرح می کنم شما در اهدافتان ذکر کردید که ما می خواهیم تلاش بکنیم ،‌ یا تلاش کردیم ، یا این بودجه حاوی این مسأله است که اعتبارات عادلانه توزیع بشود . ولی وقتی که به عمل می رسیم . می بینیم که اینجور نیست . آن شعارهائی که به فع روستا و روستانشین داده می شود ، در این بودجه چندان خبری از آن نیست . آن عده ای که به مناطق محروم داده شده ، در این بودجه خبری از آن نیست . من فقط دو استان را اعتباراتش را مقایسه کردم ، همین دو تا خودش می تواند جوابگوی خیلی از مسائل دیگر باشد .استان فارس را با استان کهکیلویه و بویر احمد مقایسه کردیم در حدود پانصد و بیست میلیون تومان بودجه عمرانی استان کهکیلویه هست و قریب هفتصد و شانزده میلیون بودجه عمرانی فارس است . خوب اگر از برادرانی که در جهت توزیع عادلانه هر چه بیشتر بودجه دارند تلاش می کنند بپرسند که شما این نحوه توزیع را در کجا یاد گرفتید . چه جوری شما آمده آید این توزیع عادلانه بسیار زیبا را عرضه کردید ، خوب ما هم یاد می گیریم که این توزیع عادلانه چه جوری با عدالت وفق پیدا می کند ؟ تنها جوابی که آقایان دارند این است . یا جوابش این است که خوب ما بر اساس جذب سال گذشته آمدیم توزیع اعتبار کردیم ، یا بر اساس آن درخواست هائی است که از خود دو استان شده است ، یعنی طرحها پروژه هائی که از دستگاههای اجرائی دو استان آمده اینها را ما آمده ایم جرح و تعدیل کردیم ، کنار هم گذاشتیم و بعد طرحهائی که در مثلاً فارس ضروری بوده ، اجازه دادیم ، آن که در کهکیلویه ضروری بوده اجازه دادیم ، آن که در فارس ضروری نبوده مثلاً آن را اجازه ندادیم . من فکر می کنم بهترین جواب که آقایان می دهند ، حتما این خواهد بود . اما آیا برای برادرهائی که زحمت می کشند و برنامه ریزیی می کنند و معتقدند که در جهت توزیع عادلانه هم حرکت می کنند ، این جواب کافی است ؟ یعنی به نظر خودشان قانع کننده است که آنهائی که بنا است برنامه ریزی بکنند و محرومین را برسانند به آنجائی که داراها رسیدند . اینها بنشینند بگویند چون برنامه به ما اینجوری رسیده بود ، ما هم همانجور تآیید کردیم و بعد وقتی که ما در بودجه به خدمات روستائی می رسیم ، می بینیم که چهار میلیارد و هشتصد و خرده ای میلیون ریال ، این بودجه خدمات روستائی است ولی وقتی که به بودجه شهرداریها می رسیم ، می بینیم که کمک به شهرداریها چیزی قریب بیست میلیارد ریال است ، وقتی به بودجه عبور و مرور شهر تهران می رسیم می بینیم که یک بودجه ای در حد یک میلیارد و یکصد و هشتاد و هشت میلیون ریال است ، خوب ممکن است باز در اینجا این جواب را آقایان بدهند که از طریق جهاد سازندگی ،‌ از طرق مختلف دیگر ما به روستاها کمک می کنیم ، خوب مسلماً اگر از طرق دیگری به روستاها کمک می کنند این به آن معنا نیست که از طرق دیگری به شهرها کمک نشود ، یعنی باز هم توزیعی که شده برای طبق محروم ما دردی را دوا نکرده آن طبقه محرومی که واقعاً وارث انقلاب هستند آنها باز هم مثل گذشته منتظر می مانند که مثلاً بارانی از آسمان ببارد و من برای مثال لارستان خودمان را می گویم که با مشکل کم آبی هم روبرو هست ،‌ منتظر می مانند کا باران ببارد و در آن انبارها آب جمع شود برای آشامیدن آنها ، و اینجا یک میلیارد و خرده ای میلیون ریال فقط برای عبور و مرور شهر تهران در نظر بگیرند . بنابراین ، بودجه ای که الان ما داریم خود برادران انصاف می دهند که روی این مسأله دقت نکرده اند و زحمت نکشیده اند روی این مسأله که برنامه ریزی دقیق کنند تا اینکه بتوانند اهداف مقدسی که در مقدمه جزوه ذکر کرده اند آن اهداف را دنبال کنند . خوب ،‌وقتی که زحمت زیاد کشیده نشود و برنامه ریزی نشود هر روز و ماه و سالی که می گذرد باز هم محرومین باید چشم انتظار باشند که بعد از آن که از تهران بودجه ای زیاد امد به استانها برسد . و بعد از آن که از استانها زیاد آمد به شهرستانها و بعد هم به روستاها برسد . و به بخش ها به تعبیر برادران و بعد هم به روستاها برسد . چرا چون یک برنامه ریزی دقیقی نیست . اما در رابطه درآمدها من نمی دانم که وضع مالیات ده تا پنجاه در صد این ، ضد تورمی خواهد بود یا تورمی ؟ لابد برادرمان آقای هراتی به این مسأله زیاد توجه نفرموده بودند که اگر ما برکالاها مالیات وضع مسلماً قیمت ها هم بالا می رود . در این هیچ شک میست و با توجه به اینکه دستمزدها ثابت است ، مسلماً قدرت خرید پائین می آید در این هم شک نیست . آیا برادرانی که مسؤولیت تنظیم بودجه را به عهده گرفته اند تمام راههای منبع درآمد را رفتند و فقط به این نتیجه رسیدند که بعد از نفت ، تنها راهی که وجود دارد مالیات است ؟ آیا واقعاً راه دیگری نیست ؟ من در بودجه که نگاه می کردم آنجا بعد از نفت نوشته بود « درآمد از ناحیه نفت و گاز » . نفت را دیدم خوب . آن شاء الله که موفق هم خواهیم بود و آن مقدار خوش بینانه دارم عرض می کنم و سعی می کنم مسائلی که منافات با خوش بینی داشته باشد ذکر نکنم . ما آن شاء الله که می توانیم آن مقداری که می خواهیم و توقع داریم از ناحیه نفت درآمد داشته باشیم اما این کاروان نقطه هائی که پشت سر درآمد گاز شما آورده اند نشانگر چیست ؟‌ الان از گاز طبیعی چه کسانی دارند استفاده می کنند . روی این مسأله دقت کرده آید ؟‌ شما که معتقد هستید که باید بودجه به نفع مستضعفین و به نفع طبقات کم درآمد و به نفع محرومین وضع بشود . الان لوله کشی گاز در شهرهائی که لوله کشی گاز شده است در کجای شهرها است ؟‌ در شمال شهر است یا در جنوب شهر ؟ خوب ،‌ اگر شما این مسأله روشن را دقیق می دانید که مسلما از من بهتر می دانید که الان استفاد از گاز در اختیار طبقات مرفع و با درآمد های بالا است ، چرا این را به عنوان منبع درآمد رویش تکیه نمی کنید ؟ جوابی که مسؤولین می دهند این است که کنتور نداریم آیا این جواب می شود ؟ اگر واقعاً دولت ما یک برنامه ریزی دقیقی داشته باشد اگر برادران عزیز زحمت کشی که در قوه مجریه زحمت می کشند یک برنامه ریزی درست و حسابی داشتند یک برنامه ریزی دقیقی داشتند ، این مسأله خیلی روشن است . بجای اینکه بیایند ده تا پنجاه درصد مالیات وضع کنند می رفتند سراغ این درامدها . سراغ درامدی می رفتند که تا امروز از وقتی که شروع شده به لوله کشی گاز آنطور که بمن گفته اند شمال شهریها استفاده کرده اند و چیزی هم توی جیب دولت نرفته است . یکی از حرفهائی که بعضی از مسئولین وزارت نفت می گفتند این بود که ما لوله کشی گاز را ادامه می دهیم و چیزی هم نمی گیریم حداقل استفاده ای که برای ما دارد این است که فرآورده های نفتی دیگری مورد استفاده قرار نمی گیرد و مثلاً می توانیم گازوئیل را به کشاورزان بدهیم . یعنی بزرگتریم خدمتی که اینها برای کشاورزان محروم و مستضعف ما در نظر گرفته اند این بوده است که گاز به اعیان ها و طبقات اشراف و بالاشهریها بدهند تا آنها گازوئیل شوفاژهایشان را صرفه جوئی کنند و به کشاورزان بدهند . این بزرگترین خدمت به روستاهای مملکت و بزرگترین خدمت به طبقات محروم است . خوب چرا این آقایان نیامدند از دولت بخواهند که آقا این گاز را تا کی می خواهید اینطور در اختیار طبقات پر درآمد قرار بدهید ؟ و چیزی هم از آنها نخواهید ؟ خوب ، این را بعنوان یک منبع درآمد رویش تکیه می کردید و نمی گذاشتید که اینها بگویند ما کنتور نداریم و بهانه جوئیهائی از این قبیل . ( یکی از نمایندگان ـ شما درست نخوانده آید ) بعد باز هم منابع درآمد من روی مالیات ها باز بر می گردم . ما مخالف این نیستیم که شما مالیات می گیرید . مالیات بگیرید باندازه ای که می توانید از طبقاتی که دارا هستند ، مالیات بگیرید حرفی نیست . اما شما اگر مالیات وضع کنیدبر سرمایه داران بازار و مثلاً بخواهید ده تا پنجاه درصد مالیات بگیرید آیا سیستم مالیاتی منظمی دارید که بدانید وصول می شود یا نه ؟ ممیزی های شما ادمهای مسئولی هستند که وقتی در مغازه آن حاجی بازاری رفتند ،‌تطمیع نشوند ؟ و بعد از همه اینها گذشته اگر شما مالیات گرفتید و قیمتها بالا رفت شما چطوری می توانید قیمت ها را کنترل کنید . شما که برای گرفتن یک کامیون برنج قاچاق از وزیر سؤال می کنید این را من عذر می خواهم که مربوط به قوه مجریه نمی شود . یا دادگاه امور صنفی را در مقابل این سؤال قرار می دهید که اصلاً دادگاه امور صنفی مشروعیت دارد یا ندارد ؟ چه طوری می خواهید قیمتها را کنترل کنید . ؟ این شعار خوبی است . بنظر من این مطلبی که برادران مطرح کردند چیز جالبی است . ما مالیات را سعی کرده ایم که بار سنگین آن بر دوش طبقات بالا و مرفه و پردرآمد باشد ؟ اما شما از یکطرف می آئید مالیات وضع می کنید از یک طرف دادگاه امور صنفی را در مقابل سؤال قرار می دهید از یک طرف یک کامیون برنج قاچاق که می گیرند دادتان هوا می رود . خوب چطور می توانید قیمتها را با این حساب کنترل کنید ؟ و بعد یکی از چیزهای دیگری که بعنوان هدف ، برادران ما ذکر کرده اند این بود که ما صرفه جوئی ملی را تداوم می دهیم . بسیار خوب . من فکر می کنم در سطح کشور از نماینده و نیروهای اجرائی و قضائی و دیگران هیچ کسی وجود نداشته باشد که در زمینه این مسأله شک به دل راه بدهد که باید صرفه جوئی بشود در خیلی از چیزها . اما چه برنامه ای برای صرفه جوئی دارید ،‌ یک مطلب کوچک را برادرمان آقای انصاری راجع نشریات گفتند . شما ببینید که هر مؤسسه تولیدی که شما دارید برای خودش یک نشریه دارد . حتی واحدهای مختلف یک سازمان ، یک اداره برای خودش یک نشریه دارد . همه هم تکراری . همه هم مسائلی که اگر در روزنامه صبح آزادگان باشد . جمهوری ، کیهان و اطلاعات هخم می نویسد . حالا این رابطه با روزنامه ها . اما این نشریات را شما که بودجه را تنظیم می کردید شما که به بخشهای تبلیغی داشتید بودجه می دادید ، شما که به نهادها و سازمان های دولتی بودجه می دادید متوجه این مسأله هم صددرصد بودید که مقداری از این بودجه را برای همین اورق می گیرند . اگر واقعاً قرار است که ملت و نمایندگان ملت در جریان کار دولت باشند خوب چرا وزارتخانه ها مشترکاً زیر نظر نخست وزیری کارنامه ندهند ؟ که می دهند . وزارت ارشاد این مسئولیت را بعهده گرفته است و دارد خوب هم انجام می دهد . دیگر چرا یکی ، زیتون چاپ کند ؟ و یکی صف چاپ کند . و یکی پلیس انقلاب چاپ کند و همه اینها برای این ملت بودجه داشته باشد . دکتر زرگر ـ آقای هاشمی توضیح بفرمائید روزنامه جمهوری به بودجه ارتباطی ندارد . عبدالواحد موسوی ـ حالا من در رابطه با روزنامه ها حرفم این نیست من معتقدم که روزنامه باید باشد البته این را هم باید بپذیریم که بودجه در روزنامه عصر هر دو از مستضعفین است . شاهچراغی ـ نیست آقا ، همین جوری نگوئید هست ، شما از اطلاع ندارید . عبدالواحد موسوی ـ امکاناتی که در اختیار این دو روزنامه هست از کجا است ؟ دکتر خاتمی ـ اطلاعات و کیهان حتی یک ریال هم از بودجه عمومی و دولتی استفاده نمیکند و هیچگونه کمک از جائی دریافت نمی دارد و مقدار زیادی هم مقروض هستند و اظهار مطلب ایشان نه تنها مبتنی بر عدم اطلاع است که بوی بی تعهدی هم از آن می آید . عبدالواحد موسوی ـ روزنامه صبح آزادگان از کجا تغذیه می شود ؟ اگر واقعاً نیست ؟ اگر صبح آزادگان ،‌ اگر کیهان اگر اطلاعات اینها از بودجه مستضعفین استفاده نمیکنند ما حرفی نداریم این را برای ما هم روشن کنند . برای مردم هم روشن کنند . ما هیچ حرفی نداریم اما من عرض کردم زیاد من در رابطه با روزنامه ها حرفی ندارم ما در مملکت مان مملکتی که آزاد است بایاید روزنامه باشد و باید هم مردم از آن استفاده کنند ، و هیچ حرفی در آن نیست . صحبت من در رابطه باصرفه جوئی در بخشهای تبلیغی کارهای تولیدی و مؤسسات تولیدی است . آقایان روی این مسأله می بایستی دقت می کردند و بعد باز هم شما در صرفه جوئی دقت کنید ببینید که سالهای گذشته که صرفه جوئی گذاشتید آنها صرفه جوئی را از کجا آمدند انجام بدهند ؟ بقول یکی از برادران که الان روبروی من نشسته است می گفت صرفه جوئی آن ها به این شکل بوده که پول آب و برق نمی دادند که سال آینده بدهند . می گفتند صرفه جوئی کردیم . خوب . معلوم است که این ، بعنوان یک دینمخفی روی دوش دولت می آید . کاری نکردید شما . سال 60 نداد در سال 61 ، سال 61 نداد در سال 62 ،‌بالاخره این چیزیکه باید پرداخت کند یک روز مجبور است پرداخت کند و چیزی صرفه جوئی نکرده . اگر واقعاً صرفه جوئی هست که ما هم موافقیم این صرفه جوئی سعی شود که از کارهای غیر ضروری باشد و کارهای غیر ضروری را هم اول دولت مشخص کند به سازمان برنامه و بودجه بدهد به کمیسیون بودجه مجلس بدهد معلوم بشود که صرفه جوئی از کجا است و از چه کانالی است ؟ و گرنه کل این مسائل را شما می گوئید صرفه جوئی می کنیم خوب ، باینها که صرفه جوئی نمی گویند . و مسأله آخری که من سعی می کنم خلاصه عرض کنم این است در رابطه با بودجه تعریف بودجه را آقای انصاری گفتند درآمدها و هزینه های دولت را مشخص میکند . اما لایحه بودجه حق دارد که در دل این لایحه دهها لایحه قانونی که باید مجلس تصویبب کند گنجانده بشود ؟ آقای آشنا دارند یادداشت می کنند که جواب گویند . من عرضم این است که تبصره 29 اجازه بدهید من بخوانم در تبصره 29 ببینید چه چیزی آمده است ؟ یکی از نمایندگان ـ این جزئیات است . عبدالواحد موسوی ـ نه ،‌من برای نمونه عرض می کنم . جزئیات نیست . لایحه قانونی مربوط به حداکثر و حداقل حقوق مستخدمین شاغل و بازنشسته و آماده به خدمت مصوب اردیبهشت ما سال 1358 در سال 1361 نیز با رعایت مصوبات و اصلاحات بعدی معتبر و لازم الاجرا است . رعایت حداقل حقوق در مورد کارکنانی که در اجرای قانون پاکسازی و سالم سازی ادارات موصب شورای انقلاب اسلامی و قانون بازسازی نیروی انسانی آماده به خدمت شده و یا بشوند الزامی نیست » . یعنی یک چیزیکه مجلس باید روی آن بحث کند و نظر بدهد آقایان شمن بودجه آورده اند کلیه مسائل آن هم اینجا خیلی سریع رویش حساب میکنند و رد می شوند می روند یا تبصره 78 اجازه بدهید مسلم است که شما همانطور که این مسأله مطرح شد در رابطه با بودجه هر لایحه قانونی که بیاورید یک قسمت قضیه می خورد به بودجه اگر اینطور باشد شما برای خشک کردن حیوانات می آئید لایحه می آوردید و اینجا بحث میکنید و یک روز هم وقت مجلس را می گیرید خوب آن هم چون مسأله درآمد دولت بود می توانستید . در بودجه بگذارید . اگر قرار باشد هر لایحه اسمی از پول و درآمد و هزینه و مصرف در آن باشد شما آن را در بودجه بیاورید شما خیلی لوایح است که باید در بودجه بیاورید . تبصره های 77 ـ 78 این را دقت کنید ببینید چه ارتباطی با بودجه دارد ؟ « تا تصویب اساسنامه جدید شرکت سهامی مجتمع صنعتی تولید و پرورش بوقلمون . … رئیس ـ اینجا که رسیدیم شما پیشنهاد حذف بدهید . عبدالواحد موسوی ـ می خواهم این را عرض کنم حالا من در نتیجه گیری که می خواهم بگویم عرض می کنم که چرا این مسائل را مطرح کردم ؟ خلخالی ـ‌آقای هاشمی این لفظ بوقلمون طرح اسمی آن هست و الا بوقلمون آن تبدیل شده است به مرغ مادر . رئیس ـ آقای موسوی شما اینقدر کلیات دادید که دیگر احتیاج ندارید به حزئیان وارد شوید . عبدالواحد موسوی ـ‌ من اینها را بعنوان نمونه می خواستم عرض کنم ما با یک بودجه ای روبرو هستیم . خیلی سعی میکنم فشرده عرایضم را بگویم . ما با یک بودجه ای روبرو هستم که برخلاف آنچیزی که در مقدمه این جزوه گفته شده اهداف با برنامه ریزی ها هیچ منطبق نیست . ما با بودجه ای روبرو هستیم که این بودجه چندان درد مستضعفین را درمان نمی کند . ما با بودجه ای روبرو هستیم که با وضع مالیاتهای کمکی که نمی کند تورم را مسلماً خیلی بالا می برد . حالا پیشنهاد من برای اینکه برادران نگویند که پیشنهاد چیست ؟ پیشنهاد من این است که اولاً در رابطه با درآمد ها سعی کنند که ما از راههای دیگری مثل فروش زمین های دولتی و گاز و راههای دیگری که باز هم پیدا می شود بجای این مالیات که در حدود بیست و خرده ای میلیارد هست از ان استفاده کنیم و بعد در رابطه با توزیع بودجه من پیشنهادم این است که توزیع بودجه را برادران نماینده ای که می خواهند باین بودجه رأی بدهند این دیگر از مرحله کمیسیون بودجه و از دولت هم گذشته و مربوط می شود به نظر نمایندگان محترمی که اینجا نشسته اند ، سعی کنند ما تا کی می توانیم شعار بدهیم که آمریکا بوده که ما را این طور گرفتار کرده است . تا بی نهایت که اینطور نمی شود شعار داد . ما سعی کنیم که حداقل (‌یکی از نمایندگان ـ آقای موسوی شعار نیست واقعیت است ) اجازه بدهید ما سعی کنیم که هم درآمد ها و هم منابع درآمد ها یک چیزی باشد که قوز بالای قوز برای مستضعفین نباشد و هم سعی کنیم که توزیع بودحه براساس اهداف ذکر شده باشد . اینجا یکی از اهدافی که ذکر کرده اند گفته اند که شناسائی امکانات موجود کشور هیچ نمایندگان محترم این مسأله را در کمیسیون مطرح کردند که چه طوری امکانات موجود کشور را شناسائی کردید ؟ تا اینکه از حجم این همه بودجه جاری که دارید در ان جهت حداقل بتوانید یک خرده ای کاسته کنید روی این مسأله زیاد صحبت شد . من صحبت نمی کنم مسأله بودجه جاری که گفتند ، نمی توانیم اینمقدار کارمندان کم کنیم ما نمی گوئیم کم کنیم . ولی شما طبق همان هدفی که خودتان گفتید می توانید این را برآورد کنید و بسنجید و ببینید که چه امکاناتی دارید در ادارات مثلاً وزارت کشاورزی چقدر نیرو دارد این نیروها را در کجا می توان استفاده کرد ؟ این را که می توانید انجام دهید . خوب بجای اینکه حقوق ها را بیاورید . من معتقدم که در وضع مالیاتها نسبت به مستمری بگیرها و حقوق بگیرها ظلم می شود . و همیشه هم همینطور بوده است . ان هائی که مالیات را دولت خیلی صاف و ساده و راحت از ان ها می گیرد . ، حقوق بگیرها هستند و آن هائی که هرگز زیر این بار نمی روند سرمایه دارها هستند . و الان هم که شما این مالیاتها را وضع کرده آید دارید به ان لطمه وارد میکنید . بجای اینکه حقوق را کم کنید بیائید ببینید چه استعدادهائی هست و از این استعدادها در کجا و در کدام ارگان می شود استفاده کرد استفاده کنید . بنابراین این بودجه نه تنها ضد مردمی نیست نه تنها بنفع مستضعفین نیست بلکه هم تورمی و هم بضرر مستضعفین است . رئیس ـ موافق بعدی صحبت کند . ‌منشی ـ آقای رنجبر بفرمائید . رئیس ـ آقای خاتمی تذکر داده اند که چون در اظهارات آقای موسوی بود که اطلاعات و کیهان از بنیاد مستضعفین استفاده می کنند . ایشان تذکر داده اند که بگوئیم نه . ان ها از بودجه بنیاد هیچ استفاده نمی کنند . رنجبر ـ و جناب آقای موسوی در ارتباط با مخالف با بودجه مطالبی بیان فرمودند که ابتداء در رد بعضی از فرمایشات ایشان چند جمله ای عرض میکنم سپس به اصل موافقت خودم با بودجه سال 1361 مطالبی بعرض می رسانم . در درجه اول باید بعرض برادران و خواهران محترم نماینده برسانم که بودجه سال 1361 را من فکر میکنم براساس این بیت سعدی تنظیم شده است که فرمود : « نه چندان بخور کز دهانت برآید نه چندان که از ضعف جانب درآید » حالا پیشنهاد من برای اینکه برادران نگویند که پیشنهاد چیست ؟ پیشنهاد من این است که اولاً در رابطه با درآمد ها سعی کنند که ما از راههای دیگری مثل فروش زمین های دولتی و گاز و راههای دیگری که باز هم پیدا می شود بجای این مالیات که در حدود بیست و خرده ای میلیارد هست از ان استفاده کنیم و بعد در رابطه با توزیع بودجه من پیشنهادم این است که توزیع بودجه را برادران نماینده ای که می خواهند باین بودجه رأی بدهند این دیگر از مرحله کمیسیون بودجه و از دولت هم گذشته و مربوط می شود به نظر نمایندگان محترمی که اینجا نشسته اند ، سعی کنند ما تا کی می توانیم شعار بدهیم که آمریکا بوده که ما را این طور گرفتار کرده است . تا بی نهایت که اینطور نمی شود شعار داد . ما سعی کنیم که حداقل (‌یکی از نمایندگان ـ آقای موسوی شعار نیست واقعیت است ) اجازه بدهید ما سعی کنیم که هم درآمد ها و هم منابع درآمد ها یک چیزی باشد که قوز بالای قوز برای مستضعفین نباشد و هم سعی کنیم که توزیع بودحه براساس اهداف ذکر شده باشد . اینجا یکی از اهدافی که ذکر کرده اند گفته اند که شناسائی امکانات موجود کشور هیچ نمایندگان محترم این مسأله را در کمیسیون مطرح کردند که چه طوری امکانات موجود کشور را شناسائی کردید ؟ تا اینکه از حجم این همه بودجه جاری که دارید در ان جهت حداقل بتوانید یک خرده ای کاسته کنید روی این مسأله زیاد صحبت شد . من صحبت نمی کنم مسأله بودجه جاری که گفتند ، نمی توانیم اینمقدار کارمندان کم کنیم ما نمی گوئیم کم کنیم . ولی شما طبق همان هدفی که خودتان گفتید می توانید این را برآورد کنید و بسنجید و ببینید که چه امکاناتی دارید در ادارات مثلاً وزارت کشاورزی چقدر نیرو دارد این نیروها را در کجا می توان استفاده کرد ؟ این را که می توانید انجام دهید . خوب بجای اینکه حقوق ها را بیاورید . من معتقدم که در وضع مالیاتها نسبت به مستمری بگیرها و حقوق بگیرها ظلم می شود . و همیشه هم همینطور بوده است . ان هائی که مالیات را دولت خیلی صاف و ساده و راحت از ان ها می گیرد . ، حقوق بگیرها هستند و آن هائی که هرگز زیر این بار نمی روند سرمایه دارها هستند . و الان هم که شما این مالیاتها را وضع کرده آید دارید به ان لطمه وارد میکنید . بجای اینکه حقوق را کم کنید بیائید ببینید چه استعدادهائی هست و از این استعدادها در کجا و در کدام ارگان می شود استفاده کرد استفاده کنید . بنابراین این بودجه نه تنها ضد مردمی نیست نه تنها بنفع مستضعفین نیست بلکه هم تورمی و هم بضرر مستضعفین است . رئیس ـ موافق بعدی صحبت کند . ‌منشی ـ آقای رنجبر بفرمائید . رئیس ـ آقای خاتمی تذکر داده اند که چون در اظهارات آقای موسوی بود که اطلاعات و کیهان از بنیاد مستضعفین استفاده می کنند . ایشان تذکر داده اند که بگوئیم نه . ان ها از بودجه بنیاد هیچ استفاده نمی کنند . رنجبر ـ و جناب آقای موسوی در ارتباط با مخالف با بودجه مطالبی بیان فرمودند که ابتداء در رد بعضی از فرمایشات ایشان چند جمله ای عرض میکنم سپس به اصل موافقت خودم با بودجه سال 1361 مطالبی بعرض می رسانم . در درجه اول باید بعرض برادران و خواهران محترم نماینده برسانم که بودجه سال 1361 را من فکر میکنم براساس این بیت سعدی تنظیم شده است که فرمود : « نه چندان بخور کز دهانت برآید نه چندان که از ضعف جانب درآید » دارد با توجه به زمان و با توجه به مشکلاتی که در مملکت داریم . البته در سال سوم بعد از پیروزی انقلاب نمیشود تمام افزایش تورم را محدود کرد و یا اینکه گذاشت که قیمتها افزایش پیدا نکنند گر چه دولت در این زمینه برنامه دارد وستاد بسیج اقتصادی همان ارزاق یا کالاهائی را که الان در سطح مملکت توزیع می کنند ، خودش برنامه ای هست که می تواند جلو افزایش تورم را بگیرد و قیمتها را ثابت نگهدارد . منجمله شما طرح برنج را که برادران در اینجا مثال زدند بنده در رابطه با طرح برنج بودم البته نمی خواهم بگویم که دولت در این زمینه صد در صد موفق بوده است . ولی اگر برنج را که امسال قوت لایموت مردم ما در سرتاسر کشور است با این صورت در نمی آمد خدا می داند که الان باید برنج هر کیلوئی پنجاه تومان یا اصلاً بوسیله ضد انقلاب در دریا ریخته میشد کما اینکه شما ملاحظه کردید که بعضی از مواد غذائی مثل مرغ و دارو و دیگر مواد و ارزاق مردم را در بیابانهای کرج و امثال آن رها کردند واین خود نمونه ای از ان برنامه بود و برنج که امسال به این شکل درآمد به نفع مستضعفین و به نفع شهرنشینان و به نفع امت ما بوده چه اینکه اولاً مقدار خریدی که کرده اند چشمگیر هست و دولت در این زمینه واقعاً فعالیت زیادی نموده چه اینکه حدود 120 هزار تن شاید بیشتر در این زمینه برنج خریداری شده 140 هزار تن همین حدود ،‌حدود 70 هزار تن از گیلان و حدود 90 یا اندکی بیشتر از مازندران خوب ،حالااین برنج را که خریداری کرده اند و الان در انبارها تا اندازه ای هست و در سطح مملکت هم توزیع شده شاید در توزیع گرفتار مشکلاتی بودند که سال اول بود ان شاء الله سالهای بعد این اشکالات هم برطرف می شود و قیمت هم در اوایل مسلماً به علت نا پخته بودن این طرح کم بود که بعدها با اعتراض بعضی از برادران و فهمیدند این مسأله جبران شد و الان برنج را هر کیلو نوزده تومان و هشت ریال از کشاورز در ده می خرند و مسلماً تا اینجابیاید مقداری هم هزینه دارد که به نظر من این طرح درست است و دولت باید در آینده برای جلوگیری از افزایش قیمتها در این زمینه برنامه بهتری را ارائه بدهد و مشکلاتی را که امسال تجربه کرده آنها را برطرف کند البته در باره افزایش تورم باز هم می شود گفت که تورم مملکت یا ارزاق قسمتی هم وابسته به جهانی هست که نمی شود آنرا نادیده گرفت و باید این را اذعان بکنم که هزینه هائی که الان ملت ما در زمینه خرید می پردازد و این هزینه ها طوری نیست که ما بتوانیم جلویش را بگیریم مگر اینکه در آینده برنامه ریزی صحیح بکنیم خوب ، وقتی که جنس یا کالا که دست مردم هست با زحمات فراوانی بدست می آید مسلماً وقتی کار زیاد برد خوب ، باید این هم به اندازه کافی بفروش برسد و من فکر میکنم قسمتی از افزایش قیمتها ناشی از افزایش قیمتهای جهانی باشد اساس ضرورتهایی که در این بودجه در نظر گرفته شده یک هزینه جاری هست که هزینه جاری با توجه به پرداخت دستمزدهای کارمندانی که هم اکنون در وزارتخانه ها و در مؤسسات دولتی که می کنند شما می دانید که رژیم گذشته برای اینکه کشور ما را هر چه بیشتر وابسته بکند و مصرفی ببار بیاورد عموماً دانشگاهها و یا مراکز آموزشی فقط محلی بودند برای اخذ دیپلم یا لیسانس وقتی جوانی با فردی دیپلم یا لیسانس می گرفت حاضر نبود که در قسمت کشاورزی یا تولیدی یا صنعتی کار بکند و دانشگاهها و مؤسسات عالی روزبروز افزایش پیدا می کرد و برای هر مسأله ای یک دانشگاه، یک مؤسسه عالی تأسیس می کردند و دانشجویان را در آنجا وادار به تحصیلی که به درد این جامعه و بدرد این مملکت نمیخورد به اشتغال می کشاندند و مسلماً وقتی یک نفر هم لیسانس میشد باید حتماً در اداره ای کار می کرد خوب وقتی در اداره کار بکند باید هم حقوق می گرفت و آن سیستم آموزشی طوری نبود که بتواند درد مملکت را دوا کند مگر اینکه مصرف کننده زیاد تولید می کرد و یک مشت کاغذ پاره هم دست افراد میداد که هیچ دردی را برای این جامعه دوا نمی کرد ولی خوب ، حالا همان مشکلات رسیده به این دولت خوب ، چطور دولت می تواند بدون داشتن زمینه با امکان اینکه تمام کارمندانی که الان زاید هستند یکجا با یک سال همه را کنار بگذارد و برایشان وسائل تولیدی یا صنعتی در روستاها پیاده کند با توجه به اینکه هنوز ما در قسمت اصلاحات ارضی که اساس مهم افزایش تولید و یا روشن شدن وضع مالکیت هست هنوز در شور اولش مانده ایم که ان شاء الله در آینده شور بعدش با توجه به اصلاحاتی که بعمل خواهد آمد تصویب شود و وضع مالکیت درست بشود وقتی کشوری وابسته به صادرات نفت است و یا مواد تک محصولی مسلماً نمی تواند برنامه ریزی درست داشته باشد ، خوب شما می دانید که کشور وابسته به نفت بوده و در گذشته پنجاه چند درصد یا بیشتر نفت می فروختیم و وقتیکه یک کشوری وابسته باشد به یک کالای تک محصولی بنابراین نمی تواند برنامه ریزی دقیق در آن زمینه داشته باشد چه اینکه فروش آن کالا مثل کاکائو در یک کشور دیگر یا نفت در یک کشور یا سایر محصولات کشاورزی در کشورهای دیگر وقتی که دشمن یا بازارهای جهانی بفهمند که اندکی می تواند این کالا کشوری را رشد بدهد خوب ، حصر خرید یا حصر اقتصادی یا برنامه های دیگری رویش پیاده میکنند تا نتواند آن کشور خودش را خودکفا کند و این نمی تواند غیرمؤثر باشد در کشور ما مسلما فروش این مقدار نفت که الان شما ملاحظه می کنید و بودجه ای که براساس فروش این مقدار نفت که در بودجه هست در نظر گرفته شده اگر در آینده کم یا زیاد بشود خوب ،‌مسلماً در بودجه و در وضع مملکت هم تأثیر دارد مملکتی که در هر وزارتخانه ای چندین هزار نفر فقط مصرف کننده دارد و با کاغذ بازی می کند و دولت هم نمی تواند در یک یا دو سال وضع آنها را روشن بکند خوب ، هزینه جاری باید زیاد بشود چون افرادی که الان دارند کار میکنند و جمهوری اسلامی را قبول کرده اند و در خط انقلاب هم حرکت می کنند خوب ، دارای هزینه هستند زن و بچه دارند که نمی شود اینها را بیرون کرد یا بیش از آنچه که لازم هست صرفه جوئی کرد . مثلاً بگوئیم آقا ! این کارمندان را اخراج بکنید یا شعار بدهیم که اینها مصرف کننده هستند برایشان در ده کار یا در کارخانه های صنعتی کار تولید بکنید ، بله باید اول کارخانه های صنعتی را به کار انداخت با توجه به اینکه خودش مشکلی برای دولت هست که باز در اینجا باید عرض کنم که در سطح وسیعی دولت در این برنامه هست که بتواند کارمندان یا کارگران اضافی را بکشاند به واحدهای تولیدی و صنعتی و این هم به برنامه ریزی دقیق و زمان احتیاج دارد . اما آنچه را که احتیاج هست در قسمت کشاورزی اصولاً تا وضع مالکیت روشن نشود تا وضع اراضی روشن نشود که برنامه صحیح هم در این زمینه نمی شود ارائه داد با همه این مسائل دولت در قسمت تولیدات کشاورزی بودجه ای را کم نکرده بلکه افزایش پیدا کرده در قسمت دامداری ، در قسمت کشاورزی و پرداخت وام به روستائیان خواسته که قسمت تولید را اضافه بکند ولی باز هم در ان زمینه مشکلاتی هست که دولت با آن دست به گریبان است البته اینجا گفته شد که حدود 20 میلیارد تومان دولت در زمینه کارخانه ها و صنایع ضرر داشته خوب ، مسلماً این ضرر سال گذشته هم اینقدر بوده یا سال قبل از ان هم اینقدر بوده تا آنجائی که من اطلاع دارم بعضی از کارخانه ها پارسال ضرر می دادند ، امسال ضرر نمی دهد مثلاً کارخانه توشیبا در رشت سالهای گذشته ضرر می داده ولی امسال بیش از چند صد میلیون تومان یا چند میلیون تومان استفاده داده است خوب ، مسلماً کارخانه هائی که در گذشته ضرر می داده اند خوب ، آن هم ناشی از انقلاب بوده و یا ناشی از دست اندرکاران منافق و گروهکهائی که سعی داشته اند کارگران را به تحصن وادارند یا اینکه نداشتن برنامه های دقیق و مدیریت صحیح بوده که الان روبخود کفائی می رسد و خیلی از کارخانه ها هستند که ضرر می دهند و ضررشان نسبت به سالهای گذشته کاهش پیدا کرده و خیلی از کارخانه ها هستند که الان علاوه بر اینکه ضرر نمی دهند خودکفا هستند از دولت بودجه ای نگرفته اند و خیلی ها هم به دولت کمک می کنند ( در زمینه تولید و افزایش محصول ) . مسأله دیگر اینکه برای بدست آوردن پروتئین لازم در کشور دولت برنامه ای ارائه داده و آن برنامه اینکه شیلات جنوب و حتی شمال را فعال بکند و امروز شما می دانید که وزارت کشاورزی و مسئولین امر در این گامهای مؤثری برداشته اند و قراردادهائی که لازم بود با کشورهائی که می تواند انقلاب ما را درک بکنند در زمینه پیشرفت صنایع شیلات گام بردارند و هم اکنون در جنوب برادرانی که نماینده هستند در این زمینه اذعان می کنند که قسمت صید ماهی در جنوب افزایش پیدا کرده و به حد چشمگیر رسیده که اگر دولت همین برنامه را ادامه بدهد یا ادامه پیدا بکند می تواند در سالهای آینده محصول پروتئین را از نظر شیلات بیشتر تأمین بکند و حتی صیادان هم در این زمینه بتوانند درآمد های بیشتری داشته باشند دولت باز در آن برنامه یعنی در این بودجه ایک ه در سال 61 در نظر گرفته نه و نیم میلیارد ریال در زمینه اشتغال داده که گفته شد در زمینه تولید بودجه به حد کافی توزیع نشده باید عرض بکنم که نه و نیم میلیارد ریال در زمینه اشتغال و سی میلیارد ریال در زمینه ایجاد صنایع کوچک تولیدی که در نظر گرفته شده این خودش گامی است برای پیشرفت تولید و صنعت که ان شاء الله سالهای آینده با توجه به اهمیت این موضوع بودجه بیشتری را در نظر خواهند گرفت . مسأله دیگر مسأله سیگار بود که افزایشش را اینجا عنوان کردند باید عرض بکنم که حدود چهار هزار هکتار زمین از اراضی شمال زیر کشت توتون هست البته حدود 50 سال یا اندکی کمتر رژیم منفور پهلوی تا توانست از کشاورزان توتون کار که در فقر و فاقه بسر می برند و شاید اکثرشان زمینهای زراعتی دیگر جز توتون کاری ندارند قیمت را ثابت نگه داشت و استفاده کلانی از توتون کاری و عواید توتون برد ولی بعد از اینکه نظام جمهوری اسلامی استقرار پیدا کرد دو بار قیمت توتون افزایش پیدا کرد و ان شاء الله با توجه به وعده ای که مسئولین امر در قسمت افزایش توتون که قسمت اعظمی از اراضی شمال زیر کشت توتون رفته باز هم سی درصد یا اندکی کمتر یا زیادتر به آن افزایش بدهند و تا بتوانند کشاورزانی که چندین هزار خانوار در شمال هست که توتون کاری دارند بتوانند خودشانرا تأمین بکنند ( از کشت و از فروش محصولات دخانی )‌ البته این نادیده نباید گرفته شود که ما معتقدیم که نکشیدن سیگار سلامتی را جذب و تأمین می کند ولی محصولی هست که می شود از آن برای دولت بودجه یا درآمدی تهیه کرد و باعرضه ان به کشورهای دیگر در صورتیکه بتوانیم عدم استعمال آنرا در کشور تبلیغ بکنیم خوب می توانیم این را به کشورهای دیگر صادر بکنیم و از این راه عواید زیادی که هم اکنون دولت می برد برای دولت تأمین بکنیم آنچه که مسلم است دولت مواجه است بامشکلات عدیده ای که یک قسمت اعظمی از بودجه کشور ما برای جنگ و جنگ زدگان در نظر گرفته شده است شما میدانید که حدود دو میلیون نفر یا اندکی بیشتر یا زیادتر هم اکنون بیکارند ولی حقوق می گیرند به حداقلش یا تا آنجائی که امکان دارد اینها کاری هم نمی توانند داشته باشند چون قسمتی از اراضی وطنمان که در سواحل جنوب و غرب هست در اشغال دشمن است یا مناطق جنگی هست که آنجا باید کشاورزی می کردند و این دو میلیون نفر هم اکنون بیکارند و یا اینکه کار اندکی دارند که در این برهه از زمان نمی شود اتکائی به کارشان کرد ولی دولت باید هزینه زندگی و تأمین آنها را از هر نظر فراهم بیاورد که قسمتی از این پول اختصاص داده شد به امور جنگ زدگان با توجه به کمک عظیمی را که ملت مسلمان و شهید پرور ما به جنگ زدگان و خود جنگ کرده اند و در آینده همچنان خواهند کرد . مسأله دوم پرداخت خسارت کشاورزان است در مواقعی که سیل زده یا زلزله زده یا خسارت و عومل طبیعی باعث می شود که قسمت زیادی از محصولات کشاورزان در سطح روستاها از بین برود و پارسال دولت حدود دو میلیارد تومان در این زمینه بودجه اختصاص داد کشاورزانی که در اثر طوفان و حادثه ای محصولاتشان از بین رفهت بود دولت در این زمینه کمک لاعوض به کشاورزان نمود که در این بودجه هم در نظر گرفته شده و این خودش کمکی هست برای تقویت کشاورزان و بهبود وضع کشاورزان و امیدواری کشاورزان از اینکه اگر سیل زلزله ای یا طوفان یا عوامل طبیعی باعث شد که همه یا قسمتی از محصولات کشاورزی آنها از بین برود اینها بتوانند از دولت کمکی را که حداقل بتوانند تجدید کشاورزی بکنند بگیرند و یان خودش گام مؤثری در پیشرفت وضع کشاورزان است . رئیس ـ شما هنوز مطلب زیاد دارید ؟ رنجبر ـ خیر ، الان تمام می شود ، مسأله دیگر که باید عرض کنم ایجاد طرح نوغان داری در شمال هست که مردم شمال عموماً به علت داشتن زمینهای فراوانی که بتوانند آنرا زیر کشت ببرند دست به نوغانداری یا احیای کرم ابریشم میکنند که امسال در قسمت شمال کارخانه ای بنام صنایع ابریشم در حال تأسیس هست و دولت برنامه و بودجه ای را به آنجا اختصاص داده که بتوان گسترش نوغانداری که حدود دو هزار و خرده ای هکتار زمین را اختصاص داده بتواند در این زمینه فعالیتهای مؤثری را در امر اشتغال و به اصطلاح بودجه برای کشاورزان که بتوانند با این کار جنبی خودشانرا اداره بکنند در نظر گرفته و صنایع نوغان یا کرم ابریشم را در شمال یا در سرتاسر ایران آنجاهائی که قابلیت کشت توت و ازدیاد کرم ابریشم داشته باشد برنامه گذاشته است . در خاتمه باید عرض کنم تا آنجائی که بنده اطلاع دارم و این لایحه بودجه را ملاحظه کرده ام در زمینه های مختلف دولت سرمایه گذاری کرده برای پیشرفت صنایع ، پیشرفت کشاورزی ،‌پیشرفت دامداری و حتی افزایش مالیاتها و افزایش قیمتها در حدی هست که برای آنانی که استفاده بیشتری از این مملکت میبرند کسی پر رونق در این مملکت دارند برای آنها هم در نظر گرفته شده و در آینده هم ان شاء الله برنامه هائی را هم ارائه خواهد داد که مملکت ما گام به گام و روزبروز برای خودکفائی پیش برود و مسئولین امر هم تا آنجائی که توانسته اند بودجه سال 61 را بنظر من ضد تورمی و زیربنائی برای کشاورزی و برای تولیدی در نظر گرفته اند و عرض دیگری ندارم . 4 ـ اعلام وصول سه لایحه و یک طرح و ارجاع آنها به کمیسیون های مربوط . رئیس ـ متشکر دو سه تا لایحه رسیده است که اعلام می کنند بعد عرض هم خدمتتان دارم . ‌منشی ـ سه لایحه و یک طرح رسیده است که اعلام وصول می کنم . 1ـ‌ لایحه راجع به تمدید مهلت قانون تهیه و تنظیم لایحه تقسیمات کشوری . 2ـ‌ لایحه راجع به موافقنامه حمل و نقل بین المللی از طریق جاده بین دولت جمهوری اسلامی ایران و شورای فدرال سوئیس با پروتکل و ضمیمه آن . 3ـ‌لایحه راجع به الحاق یک تبصره به ماده قانون تأمین خدمات درمانی مستخدمین دولت مصوب 27/12/51 . یک طرح هم با 18 امضاء رسیده است . طرح قانونی اداره امور بانکهای کشور جمهوری اسلامی ایران که به کمیسیون فرستاده می شود . رئیس ـ به کمیسیون ویژه باید فرستاده بشود . در مورد کیفیت جلسات بحث بودجه دو نظر هست که اکثریت هیأت رئیسه این نظری را که الان عرض می کنم قبول کرده اند ، می دانید که ما باید حداقل در روز پنج ساعت جلسه داشته باشیم و هر روز هم باید داشته باشیم یک نظر این بود که از ساعت هفت و نیم صبح بیائیم و تا یک بعد از ظهر جلسه داشته باشیم که در این فصاله نیم ساعت هم می توانیم تنفس داشته باشیم . یک نظر این بود که از 8 تا 12 طبق معمول باشد و بعد از ظهر هم یکی دو ساعت ،‌از ساعت دو به بعد کار بکنیم . موحدی ساوجی ـ امروز ناچاریم . رئیس ـ امروز بلی چون امروز یک ساعت و نیم اول را غیر رسمی کار کردیم ناچاریم که امروز عصر هم جلسه داشته باشیم ولی روزهای دیگر این ناچاری نیست چون از ساعت نیسم تا ساعت یک به وقت نماز برخورد میکند می خواهیم مجلس رأی داده باشد از این جهت است که از مجلس نظر می گیریم . اقایانی که با ان طرح اول جلسه از هفت و نیم صبح تا یک بعد از ظهر باشد موافقند قیام بکنند . ( اکثریت برخاستند ) تقریباً اکثریت نزدیک به اتفاق است خوب ، پس ما جلسات بعدمان از ساعت هفت و نیم تا یک است و یک تنفس هم در وسط این مدت داریم اما در مورد جلسه امروز چون ما تابحال از ساعت 9 تا دوازده ونیم یعنی سه ساعت و نیم کار کردیم و تنفس هم داشتیم عصر باید دو ساعت کار بکنیم . عده ای از نمایندگان ـ از یک و نیم تا سه و نیم باشد رئیس ـ از یک و نیم تا سه ونیم ؟ خیلی خوب . پس آقای موسوی باید تشریف بیاورند و جلسه را اداره کنند چون من برای کار دیگری قرار گذاشته ام بنابراین از ساعت یک و نیم می آئیم و هر چه کار کردیم اگر 5 ساعت هم کار بکنیم خبو است اجباری نداریم تا دو و نیم باشد فعلاً جلسه را بعنوان تنفس تعطیل می کنیم . ( ساعت 20/12 جلسه به عنوان تنفس تعطیل شد )‌و مجدداً در ساعت سیزده و چهل دقیقه به ریاست آقای موسوی خوئینی ها نایب رئیس تشکیل شد . ( ادامه بحث پیرامون لایحه بودجه سال 1361 کل کشور ) نایب رئیس ـ جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است از مخالفین آقای ملازاده تشریف بیاورند . ملازاده ـ‌ضرب المثلی است بصورت شعر در ادبیات فارسی که «‌ کس نخارد پشت من ، جز ناخن انگست من » در شرایط فعلی با توجه به موقعیت فعلی کشور سخن گفتن چندان کار ساده ای نسیت . ادم حرف زیاد می تواند بزند ولی سخن با مسئولیت شرعی و عقلی کاری است که آدمی به راحتی نمی تواند انجام دهد و این مقدمه هم به این خاطر است که ممکن است خود من هم مصون از اشتباهاتی که معمولا پیش می آید ،‌نباشم . ولی یک مسأله کلی را می خواستم خدمت برادران عزیز عرض کنم : مجلس و برادران نماینده در این دو سال با سیستم برنامه ریزی برخورد واقعی و لازم را نکرده اند . و مسأله اصلی نمی دانم در عدم اعتماد نگهداشتن نیروها است ، یا اینکه اصولاً خود سازمان برنامه و بودجه هم نمی خواست که یک نظام برنامه ریزی دقیق برای خودش تدوین کند . فکر می کنم کسانی می خواهند قوانینی را در جامعه پیاده کنند و نظامی را پی ریزی کنند و پی بگیرند باید اطلاعات دقیق مبتنی بر آن نظام داشته باشند و تا آنجا که به خودم مربوط می شود من می بینم که آنطور اطلاعات کافی در جهت یک سیستم منظم به خود ما نمی رسد که تازه ما در این جهت کنجکاوی هم می کنیم . اولاً برادرها باید بنا را بر این بگذارند (‌حالا امسال که گذشت ) در سالهای آینده خود برادران نماینده خودشان را مسئول بدانند هر کدام که بصورت دقیق و منظم در امر بودجه و برنامه ریزی دقت کنند و اگر اطلاعات کافی هم واقعاً ما نداریم ،‌بخواهیم . و مقامات را مجبور کنیم که در این زمینه اطلاعات کافی به ما بدهند و کمیسیون ها هم بطور دقیق بر این مسأله نظارت داشته باشند . در خود سازمان برنامه و بودجه من فکر می کنم یک مشکلاتی باشد که حکایت از نوع دادن برنامه جدیدش میکند و فکر میکنم خود این سازمان هم یک کاری بتواند انجام دهد و دلایلش هم مشخص است . خود کمیسیون برنامه و بودجه تا آنجا که از دور من ناظر بودم گاهی وقتها هم در جلسات شرکت کردم ،‌فکر می کنم اگر این کمیسیون هم فعال با مصوبه نظامی که به اصطلاح سازما برنامه وبودجه داده است برخورد نمی کرد ، بعضی از تبصره هایش شرم آور بود . دو تبصره را کمیسیون برنامه و بودجه حذف کرده است که یکی همان مالکیتهای صنعتی است و یکی هم مربوط به اصلاحات ارضی است که تعجب است بعد از این که سه سال از انقلاب گذشته است هنوز کارگزاران برنامه وبودجه به این برنامه نرسیده اند که نباید دیگر مالکیت های صنعتی ، آن نوع مالکیت هائی که در نظام شاهنشاهی مطرح بود و آن پولی که در رابطه با اصلاحاتارضی میدادند اینها باز همان سیاست گذشته را دنبال کنند ، ولی روشن بینی برادران تا اندازه ای این موفقیت و توفیق را داشته است که این تبصره ها را حذف کنند . پس یکی از مسائل خرابی این … نمی خواهم بگویم صددرصد ولی خرابی خود سازمان برنامه و بودجه است و اخیراً هم شما دیده اید یک طرحی هم در پشت همین جزوه ای که دست ما داده اند یک طرح نظام اقتصادی داده اند که تا شورای ده پائین می رود و روی این طرح هم دارد تبلیغات می شود ، حالا تا چه اندازه این طرح موفق باشد ، بحث جداگانه ای است و آیا با شوراهای دیگر چه رابطه ای دارد خود این طرح ، این هم یک بحثی است ولی روی این طرح هم زیاد بحث می شود بدون اینکه مشخص بشود که این طرح با شوراهائی که بنا است در مجلس برای سطح کشور پیاده بشود ، این نظام با آن طرح رابطه ای دارد یا ندارد ؟ معمولا موافقین هم روی یک مسائل بدیهی در جامعه تکیه می کنند و ما هم نمی خواهیم بگوئیم که مسائلی از قبیل جنگ و سیاستهای خبیث فرهنگ استعمار جهانی ، بر اقتصاد ما تأثیر منفی ندارد و یا نمی تواند ما را زیر فشار قرار بدهد ولی اصولاً برای این کارها یک سری پیشگیری هائی می شود کرد وقتی کشور را تحت فشار قرار می دهند ،‌تو در این شرایط چه کاری انجام می دهی ؟ چه سیاستی برای حرکت های خودت داشته باشی که آنها « تو را به مرگ نگیرند تا تو به تب راضی بشوی .»‌ در هدف های این برنامه و وبدجه این مسائل مطرح شده است و تداوم سیاست صرفه جوئی ملی در تمام زمینه ها ، متأسفانه باید بگویم که صرفه جوئی آنطور که بایسته است در این برنامه دیده نمی شود . برادران عزیز ، سخنی را که بقیه مخالفین هم گفتند و به آنها هم عرض کردم که چراشما این مسأله را تکمیل نکردید ؟ همین زیاد بودن نشریات در سطح مملکت بعنوان یک بحث اساسی نباید مطرح بشود که این همه کاغذ این هم پوستر هائی که وزارتخانه ها چاپ میکنند ، این دفترهائی که گاهی اوقات بعضی از این وزارتخانه ها می دهند اینقدر با آب و رنگ زیبا ،‌اینقدر با آب و لعاب اصلاً چه لزومی دارد ؟ درست است که امام فرمودند که شما کاری که کرده اید به مردم عرضه کنید نه اینکه مثلاً دفترچه اخیر وزارت مسکن را همه برادران شاهد بودند که با چه زیبائی با چه .. خوب این لزومی ندارد دقیقا مشخص بشود که شما چقدر کار کرده اید آن هم تازه بعضی هایش را تا آنجا که ما بررسی کردیم ممکن است یک سری دروغ هم در آن باشد . تازه به آن کاری نداریم . ولی چه لزومی دارد که اینطور دفترجچة تمیزی ، اینطور کاغذهای زرورق زیبا را به این شکل ما بخواهیم از بین ببریم . مسأله دیگر ، مسأله روزنامه ها است . روزنامه ها واقعاً من بحث آقای موسومی را تکمیل می کنم . چون برادرها بحث را تکمیل نکردند . آقای خاتمی فرمودند که ما از مستضعفین چیزی نمی گیریم . من می خواهم عرض کنم اصلاً خود این تأسیسات متعلق به مستضعفین است . تأسیسات این روزنامه ها متعلق به مستضعفین است آیا این دو روزنامه عصر تهران اینها پنج میلیون تومان ضرر نمی دهند ؟ خوب اگر ضرر نمی دهند من قانع می شوم و حرفی ندارم ولی اگر ضرر می دهند این سه روزنامه را به شکلی جمع و جور کنید ولی چهار روزنامه باشد که بعضی از آنها هم بخواهند ضرر بدهند ان هم در ماه پنج میلیون تومان ، خودش قابل بحث است و با توجه به اینکه اخیرا محتوای این روزنامه ها هم چندان تغییری نکرده است . حالا بماند ، کیهان بد نیست تا اندازه ای می شود روی آن حساب کرد . نمی خواستم در مورد اطلاعات حرفی بزنم ولی می خواهم عرض کنم کیهان بد کی نیست و از طلاب قم هم سؤال کردم گفتند واقعاً روزنامه ها به این شکل که دارد می رود ،‌ می رویم مثل همان زمانی که ما اصلاً آن را نخوانیم . موحدی ساوجی ـ اطلاعات که خوب است . ملازاده ـ اطلاعات هم ان شاء الله خوب است . این نظر من است ولی ممکن است خوب باشد . یکی از نمایندگان ـ جمهوری بهتر از همه است . ملازاده ـ تقویت صنایع کشاورزی یکی از اهداف دولت است . تقویت صنایع کشاورزی به منظور تأمین نیازهای داخلی و کاستن از میزان وابستگی من دارم به بودجه خود استان خراسان که نگاه می کنم می بینم چیزی در استان خراسان مشهود نیست . تازه بودجه کشاورزی استان خراسان ما می بینیم از 7 به هفدهم تنزل کرده است . آدم این حرفها را که در این کتابها که می بیند باورش می شود ولی وقتی به واقعیتها برمی گردد و نگاه می کند . می بیند عملش در جهت عکس آن است به یک ناباوری انسان میرسد که گاهی اوقات یک سری باورها را هم بسیار مشکل است که قبول کند . هدف دیگری که اینها مطرح کردند ، توزیع عادلانه تر اعتبارات سرمایه در بین مناطق است . شما خود برادران می دانید تا استان خراسان یکی از بزرگترین استانها است که یک پنجم یا یک ششم خاک این کشور است و از پرجمعیت ترین استانها است جنوب خراسان و مناطق بجنورد و بیرجند و قائنات و این مناطق را کسی نیست تازه خود طبس ، فردوس گناباد ،‌ این مناطقی که هنوز هم از زلزله تعمیر نشده است و هنوز آن مخروبه ها هست و هنوز ممکن است دو سه روستا را من اطلاع دارم که دو سه سال است هنوز زیر چادر هستند . ما می بینیم این بودجه استان هم باز در ردیف پنجم قرار می گیرد . با توجه به اینکه خراسان صلاحیت ها و اولویت های بیشتر دارد . پس در عادلانه بودن خود بودجه ( در تقسیم و توزیع بودجه ) هم بحث است . در این بودجه غیر واقعی بودن میزان درآمد به خوبی مشهود است که در این زمینه واقعاً نمی شود صحبت کرد ، ولی واقعاً می شود فهمید که میزان درآمد با خرج و عملکرد حالت عرضه و تقاضائی ندارد که ما بتوانیم به راحتی از ان بگذریم اضافه بر این مسائل خود سیستم مالیاتی است که در این بودجه دیده می شود . چه بهتر بود که ما اول یک نظام مالیاتی از نیروهائی که هم تخصص دارند و هم تعبد نسبت به این کشور و واقعاً دلسوز هستند نه اینکه یک سری بچه ها یا جوان خام خام بگذاریم یا یک سری نیروهای نتخصص تنها واقعاً یک نظام مالیاتی دقیق که بتواند از ثروتمندها پول بکشد . شما می دانید مالیات چی های قدیم ، فلان مالیات چی ، چون مثلاً اگر دو میلیون تومان پول می گرفت یک صدی هم به او می دادند ،‌می گشت دنبال همین فقراء‌ و بیچاره ها بیائیم کاری بکنیم که کسانی را که به خدمت یک نظام مالیاتی در سازمان برنامه و بودجه بوجود بیاورد که بتواند از پولدارها ، پول بکشد ، مالیات در کشور تصاعدی بشود . ممکن است با توجه به سخن های دوستان عزیز این کار امکان پذیر نباشد ولی من فکر می کنم با تکیه بر اعتماد مردم و با حسن نیتی که مردم نسبت به انقلاب و دولت دارند و با از خودگذشتگی که در نیروها و نهادهای انقلابی دیده می شود من فکر می کنم این کار میسر باشد و این کار را می شود حداقل از طریق نهادها و آن گروههای فرهنگی این نهادها عمل کرد ولی باید به بچه ها هم برنامه داد و هم به آنها نظم داد و هم از آنها وظیفه خواست . ما می بینیم که از یک نفر تاجر بازار اگر بخواهیم بطور دقیق مالیات بگیریم ممکن است مالیات این یک نفر برابر باشد با مالیات هزار نفر کسبه جزئی که در فلان منطقه زندگی می کنند ، تازه مالیات ها هم ممکن است باز به گردن همین شخص کشیده بشود . وقتی شما توزیع عادلانه هم باز از یک طرف ندارید . این ستاد بسیج هم تا اندازه ای برنامه هایش واقعاً امیدوار کننده بوده ولی وقتی یک سازمان یا یک نظام توزیع منظمی نیست که در سطح مملکت تمام بازده فروشنده ها را بخواهد کنترل بکند و تا زمانی که ما نتوانستیم چنین مرکزیتی ایجاد بکنیم ،‌ آیا باز می توانیم بر سیستم کنترل و نظارت بر قیمتها هم دقت داشته باشیم ؟ ما بیائیم مالیات را از فروشنده کالا ، بگیریم ، نه اینکه مالیات به صورتی دربیاید باز بر می گردد به طبقات متوسط و کارمند . آنهائی که معمولا شغلی دارند . ان تجار و آن طبقات بالا معمولا فشار به آنها نمی آید ولی معمولا فشار روی همین نیروهای سطح پائین می آید . بیائید مالیات را بر فروش جنس در تجارتخانه ها بگذاریم این طرح بسیج اقتصادی تا اندازه ای موفق بوده است و کار جالبی بوده است . اگر یک سیستم مالیاتی بنا بشود که مالیات را این بچه ها بروند و یک سری کاغذهائی چاپ بشود . داده بشود و از طریق اینکه این تجارتخانه ها چقدر جنس فروخته است مالیات گرفته بشود ، من فکر می کنم تا اندازه ای بتوانیم این مشکل را حل کنیم ولی گفتن همه این مسائل من فکر می کنم که مشکلات را حل نمی کند و همان دردهائی که همه برادران می دانید با توجه به شرایط فعلی ما باید فکری بکنیم که بتوانیم کشور را از انچه که ممکن است در آینده با ان روبرو بشود نجات بدهیم من از برادران محترم تبلیغات چی خواهش می کنم که تبلیغات را در رادیو ـ تلویزیون بر صرفه جوئی بگذارند و کم مصرفی را در جامعه تبلیغ کنند و مسائل به صورتی مطرح بشود که جامعه ما به سوی مصرف حرکت نکند و با وضع فعلی جامعه را با یک برگردانی و بی ثباتی روبرو می کند که عواقب ان را ما نخواهیم توانست جواب بدهیم . من اول پیشنهاد می کنم یک سیستم مالیاتی بعد هم یک سازمان تعاونی توزیع بشود ، که اگر همان ، مرکز خدمات را ما در این جهت قرار بدهیم و یک سیستم نظارت کنترل دقیق بر قیمتها از اینکه سرتان را درد آوردم معذرت می خواهم . والسلام . نایب رئیس ـ آقای خلخالی به عنوان موافق تشریف بیاورند . خلخالی ـ دولت جمهوری اسلامی ایران بر روی پایه عدل و نصفت اسلامی بناشده و می خواهد پایه های خودش را در آینده روی قرآن و روی اسلام ، روی سنت پیغمبر و دستورات ائمه هداة مهدیین محکم کند . و ما همه مید انیم برقدرتهای جنایتکار در جهان حتی به خورد دانشمندان داده اند که جهان را یا از راه کاپیتالیستی ،‌سرمایه داری و یا از راه کمونیستی و اشتراکی باید اداره کرد و ما باید در جمهوری اسلامی ایران مخصوصاً در برنامه های اقتصادی متکی باشیم که می خواهند در آینده خط مشی ما را انتخاب کنند و یا به جهان بفهمانیم که خط دیگری هم وجود دارد . این جورها نیست که شما با علمتان ، با نوشته هایتان و با کتابهایتان بگوئید که جهان یا از راه سرمایه داری اداره می شود یا از راه کمونیستی و آنها هر دو در حق بشریت جنایت کرده اند . بطور اختصار عرض می کنم جهان کمونیستی متکی بر انرژی و قدرت شده است درست است که می گوید انسان اصیل است ولی اصالت انسان را در انرژی و قدرت و در دست و پا و مظاهر نمایان فعالیت خلاصه می کند و ما می بینیم که آرم آنها از روی درایت و بینشی که نسبت به مکتب خودشان داشته اند . داس و چکش اتخاذ می شود یا در بعضی از دولتهای دیگر از همین قبیل . یعنی فعالیت و انسانیت و شخصیت انسانی و انسان بودن روی پایه زور بازو است ، کشاورزی و کارگری است یعنی همان انرژی . و انسانیت را از دیدگاه واقعی انسانیت نگاه نکرده اند . طرفداران کاپیتالیستی ،‌ سرمایه داری ،‌ آنها هم برای انسان اصالت قائل هستند ولی انسان مصرفی ،‌ بخورد بدل ما یتحلل و می بینیم ان انسانی را بیشتر ارزش قائل هستند ، در صورتیکه مصرف ان انسان زیاد بوده باشد . حالا مصرف یک وقت از راه دهان و خورد و خوراک است ، یک وقتی از راه پوشاک است ، از راه سرویس است ، از راه رانندگی است . انسان را عالم سرمایه داری خلاصه می کند در مصرفی بودن و درنتیجه انگل و هر دو اینها از نظر اقتصاد حقیقت انسان را یا نفهیمده اند و یا نخواسته اند بفهمند . انسانت مسأله ای است مصرفی بودن و انرژی و کار ، مسأله دیگر است . انسانیت خلاصه می شود در مهر ، مودت ، صمیمیت ،‌صفا ،‌روح ،‌ مشیت ،‌ اراده ، انسانیت در خوردن و خوابیدن و مصرف کردن و کار کردن ،‌ نیست و ما باید بودجه ( نایب رئیس ـ آقای خلخالی! بیشتر ارتباطش بدهید به موضوع ) خودمان را روی مسلک سوم یعنی مسلک انسان حقیقی تعیین کنیم . انسانیت مسأله ای است مصرفی بودن و قدرت و کار مسأله دیگر است . ما همین امسال ان شاء الله‌سالهای دراز دیگری باید بودجه مان را روی مسلک سوم یعنی انسانیت و حقیقت انسانیت و شرف انسانی و معنویت بنا کنیم . معنویت اصیل ترین چیزی است که انسان را از جماد و از حیوان جدا می کند ،‌ و ما در این بودجه سعی کردیم واقعیت انسان را برخورد کنیم و بودجه ای را تنظیم کنیم که حداقل مساسی با اولین قدم و با اولین الفبای جمهوری اسلامی ایران داشته باشد و تلاش هم بر این بوده است . لذا اینکه می بینیم قرآن اسراف را می کوبد و تقتیر را ، شاید هر دو بزنگاهش کوبیدن مردم کاپیتالیستی یا کمونیستی بوده باشد آنها اسراف می کنند اینها هم انسان را جماد فرض می کنند ،‌ پیچ و مهره بلا اراده ما نخواستیم اینجور باشیم ما خواستیم یک بودجه منظم ،‌ البته ایراداتی که برادران مخالف گرفتند شاید خیلی از آنها وارد هم بوده باشد ولی مسأله این نیست . ما وارث یک نظام اهریمنی و انگلی و مصرفی و زالو صفتی و در یک وقتی کمونیستی بوده ایم و مانند طناب ، زنجیر ،‌حلقه دور ما را گرفته بودند و شاید حالا هم به ما فشار می آورند . مثلاً می بینیم که مسأله اصلاحات ارضی را که می خواهیم در مجلس تصویب بکنیم ،‌ عده ای حق هم دارند ، واهمه دارند می ترسند ، نکند مزارع مشاع که رد لایحه زمین پیش بینی شده به مزارع اشتراکی بکشد . آنها هم حق دارند ،‌ ولی مسأله بالاتر از این حرفها است . ما می خواهیم در آینده در کشورمان اقتصادی داشته باشیم که ربا در ان نباشد می خواهیم بودجه و درآمدی داشته باشیم که از راه درآمدی نامشروع دودمان ننگین پهلوی در آن خبری نباشد ، ما می خواهیم یک اقتصاد درست بکنیم ان شاء الله‌،‌ مقامات مربوطه و مسؤولین مقید هستند ، آمدند ، ملتزم شدند ،‌ هم در دولت مرحوم شهید رجائی و هم در این دولت ، که برنامه ها را اسلامی کنند دست محتکرین ، گرانفروشان ، تبهکاران ، خارج کنندگان ارز ،‌ وارد کنندگان مواد مخدر همه اینها را ببرند . دولت ما روی این پایه حرکت می کند ، من چندین روز بود که فکر می کردم آیا اصلاً در باره بودجه چه به عنوان موافق و چه به عنوان مخالف صحبت بکنم یا نه ؟ و خدا می داند آخر الامر از روی عقیده ،‌بدون پیرایه فکرم به اینجا رسید که غیر از موافقت با این بودجه من راه دیگری ندارم . در این بودجه مسائل مهمی را عنوان کرده اند و باید نمایندگان محترم مجلس مخالف و موافق روی این مسائل حساسیت داشته باشند . بحث این نشود که من باب مثل من بیایم اینجا یک ربع صحبت کنم و فلان آقا هم جوابش را بدهد . این مسأله روزمره ما است درآمد کشور اگر صحیح و اصولی تأمین نشود ما در آینده ورشکست می شویم و معنای ورشکستگی این نیست که علم جمهوری اسلامی ایران سقوط می کند . نه ، مجبوریم زندگی خوب نداشته باشیم ، در مقابل مطامع دیگران خضوع کنیم ،‌ گردن مان را نتوانیم سرافراز بگیریم و به این طرف و ان طرف گرایش پیدا کنیم و این چیزی است که خواسته هر شرقی ها و هم غربی ها است و می خواهند ما را از راه اقتصادیمان به سقوط بکشانند و شاید دولتهائی که ملی گرا بودند در زمان خودشان آنها چون اعتقاد کامل به اصالت مذهب و اسلام نداشتند از راه بایکوت اقتصادی سقوط کردند و از بین رفتند . ما در همه کارهایمان در این کشور در جنگمان ،‌در تنظیم برناه های اساسی و مادر و زیر بنائی و تولیدی مان و در آینده ان شاء الله در رفاهی مان متکی به اصول قرآن و اسلام هستیم . اگر ما این راه را در وهله اول و در پله اول و در قدم اول در مد نظر نداشته باشیم ، از حالا شکست خورده ایم دیگر نمی توانیم بگوئیم کشور ما کشور اسلامی است . کشور اسلامی که از راه بهره اداره بشود . از را باندورول من باب مثل مشروبات الکلی ،‌قاچاق ، احتکار ، زمین بازی ،‌ شما مسؤول هستید مستقیما این همه فیلهائی که از این تلویزیون دیده می شود و این همه گفتار بیچارگان و بینوایانی که اینها صددرصد به اسلام معتقد هستند و بچه های اینها در جبهه های جنگ در مقابل دشمن ایستادگی می کنند و دولت و مسؤولین دولتی و مجلس شورای اسلامی نتواند اقتصاد اینها را تأمین کند ، نتواند اینها را به سعادت اسلامی خوشبین کند و این دور از اسلام است که یک خانمی که یک بچه اش شهید شده و یک بچه اش هم به جبهه رفته است . و سرنوش او معلوم نیست . گوشواره اش را بیاورد و در بازار طلا فروشها به نصف قیمت بفروشد به دزدان بیت المال و خارج کنندگان ارز ، ان وقت ما بیائیم بگوئیم که نه ما می خواهیم در آینده وضع همه شما را تأمین کنیم . دولت جناب آقای موسوی خامنه ای همین مسأله را در مد نظر دارد که کاری بکند که حداقل رفاه را بدهد حداقل مشکل گشائی از این ملت کند . والا نخست وزیر بودند یا وزیر سازمان برنامه و بودجه بودن ،‌ وزیر نفت بودن ،‌ وزیر کشاورزی بودن ارث پدر کسی نیست . وقتی که آقایان دیدند که روی حقیقت و واقعیت نمی توانند اصلاح کنند خوب می روند کنار و یکی دیگر می آید مملکت را اداره کند . شکی درش نیست و من این آقایان را شایسته این مقام می دانم و هیچ وقت چنین نیست که اینها به موضوع قدرت چسبیده باشند و بگویند که غیر از این نیست و غیر از این نمی شود کاری کرد و دیگر مثلاً کسی نداریم نه ،‌این حرفها نیست . حالا ما با ان امکاناتی که داشتیم . با آن درآمدهائی که داشتیم وضع بودجه را در کمیسیون بودجه همانجوری که گفتند متجاوز از دویست ساعت صبح و عصر و شب بررسی کرده اند . دقت نمودند مسؤولین مملکتی را خواستند اشکالات آنها را گوش دادند ، نارسائی ها را شنیدند و بعد هم یک تصمیمی درباره این بودجه گرفتند که در درجه اولش مربوط به نفت است . خوب همه می دانیم که رژیم وابسته گذشته که قطع نظر از فرهنگش و قطع نظر از سیاستش تابع غربی ها بود از نظر تأمین بودجه کشوری متکی به نفت بود . نفت را مجاناً در اختیار سرمایه داران و انحصارات چند ملیتی ، تراستها ،‌ و کارتنها و شاید ( تقریبا همینجور هم هست ) مفت و مجانی صدی هشتاد مواد سوختی و ماشین جنگی اسرائیل را همین دولت پوشالی ، رژیم منحوس گذشته تأمین می کرد . همه چیزها را وابسته کرد بود از شرکت مرغ زیاران که جناب آقای موسوی گفتند بوقلمون . نه بابا دیگر ان اسمش است والا الان تبدیل به مرغ مادر شده ، از شرکت کشت و صنعت مغان ، از شرکتهای دیگری که در سراسر ایران بوده پیچ و مهره اش را جوری بسته بودند که غیر از وابستگی چیز دیگری معنا نداشت و خدا می داند اگر قیام ملت ایران به رهبری امام کبیرمان نبود ما شاید سیصد سال دیگر تیول ابر جنایتکاران جهانی بودیم و ما بحمدالله آمدیم خودمان را یافتیم . کمبودمان ر ا فهمیدیم یعنی الان در یک وضعی هستیم که نفت مان مال خومان است ، حال نتوانیم به آن اندازه ای که در بودجه ، در درآمد کلی بودجه منظور شده درآوریم و بفروشیم و تأمین مایحتاج عمومی و ضروری خودمان را بکنیم . از راه دیگر بودجه مان را تأمین می کنیم ولی دیگر نفتمان را داریم الان مستضعف مان را داریم ‌، می فهمیم معدن اورانیوم مربوط به ملت ایران است ، و میدانیم که معدن طلای موته این جزو درآمد های بزرگ ما است که سابق به عنوان قرق سلطنتی جزو تیول دربار پهلوی کرده بود که از یک طرف ببرند اصلاً کسی خبردار هم نشود و در آینده اینجوری که به ما اطلاع دادند هر سال هفت تن حداقل طلا ما از آنجا استخراج می کنیم و درآمد های دیگرمان هم بالا می رود . خوب این وضع نفت ما بوده حتی بودجه شهرداری تهران که باید از خود مردم وصول بشود از درآمد نفت تأمین میشد . بودجه شهرداری اصفهان ، بودجه شهرداری مشهد ، بودجه شهرداری تبریز ، شهرهای بزرگ . این که وضعش نبود ، این بودجه نبود ، این یک غارتی بود . نفت را از یک طرف به غارت می بردند و از یک طرف دیگر هم یک بیلانی به ما تحویل می دادند و دلمان را خوش می کردند . ولی الان دولت اسلامی ، وزیر مربوطه آمده بودجه را تنظیم کرده و به قول آقایان چلانده اند ، فشارش داده اند ، به حداقل رسانده اند که وابستگی ما از این راه به کلی از بین برود که اگر ما در صدور نفت مان به این اندازه موفق شدیم مسلماً در برنامه هایمان کوچکترین تغییری داده نمی شود اما اگر آمدند ما را بایکوت اقتصادی کردند کما اینکه در جریان پتروشیمی ، ژاپنی ها هر روز یک بازی در آوردند حالا هم حاضر نیستند به خیالشان دستمان بسته است . عین همین جریان را کانادائیها یا کسان دیگر درمس سر چشمه کردند ولی به حول و قوه اللهی و ملت چهل میلیونی ایران ما توانستیم مس سرچشمه را راه بی اندازیم و این بزرگترین پیروزی برای ملت ایران بوده ، کارخانه های دیگرمان ، معادن دیگرمان کم کم دارند راه می افتند ، اصلاً باید کار را کم کم به آنجا برسانیم که ما از صدور نفت مستغنی بشویم یعنی ان شاء الله‌ در آینده کارمان به جائی برسد که هر وقت که آقایان می خواهند ناز بکنند ما ناز بیشتر بکنیم ، داعی نداریم ما نفت مان را به آنها بدهیم . نفت هزاران خاصیتی دارد که یکی از آنها که یک خاصیت رخیص و تقریبا بی قیمت است سوزاندنش است و در کارخانه های پتروشیمی که ان شاء الله‌در آینده تکمیل میشود همین پتروشیمی بندر امام یا در جاهای دیگر ما از این فراورده استفاده های کلانی خواهیم کرد و ما داعی نداریم که این را به ثمن بخس طبق قرار داد اوپک بگذاریم و هر روز هم کمش بکنیم و بعد هم هر روز ما را از نظر بودجه در مخمصه قرار بدهند کشورهائی در جهان وجود دارند که اصلاً نفت را می خرند ، گاز را می خرند ، بنزین را می خرند در عین حال بودجه شان را تنظیم کرده اند و هیچگونه وابستگی هم ندارند ، خوب ما که این همه نفت و این همه گاز داریم ان جوری که آقایان امدند در کمیسیون برنامه و بودجه توضیح دادند که اگر همین گاز رسانی را ما بخواهیم با جدیت عمل بکنیم کما اینکه از سه ماه و چهار ماه به این طرف افراد مسؤولی را دارند استخدام می کنند و یادشان مید هند ما حداقل در حدود دویست سال دیگر احتیاج به سوخت نخواهیم داشت و این بزرگترین پیروزی ما است . و همه این پیروزی ها را در زیر سایه اسلام به دست آورده ایم و ما باید روی این برنامه ها حرکت بکنیم و متکی به قدرتمان باشیم باورمان بیاید ، همانجوری که امام فرموده است که عمده این باور است ، خیال نکنیم هر چیزی را باید از اروپا و آمریکا گرفت ، ما خودمان متکی بر خودمان بوده باشیم تا ان شاء الله مسائل و مشکلات را یکی پس از دیگری حل کنیم . من در این باره تذکراتی دارم که به طور خلاصه عرض می کنم اگر بخواهم صحبت کنم وقت شما را هم می گیرم شما هم که خسته هستید از صبح تا حالا و امیدوارم که ان شاء الله عرایض بنده ولو تلخ هم بوده باشد لطف بفرمائید ، توجه داشته باشید تا بتوانیم در خدمت شما یک مسائلی را عرض کنیم . 1 ـ دولت برای تأمین بودجه و بالا بردن قیمت مصرفی بنزین و نفت و بالا بردن قیمت بلیط قطار و راه آهن و بلیط هواپیمائی کشوری شاید تصمیماتی بگیرد و تا به حال تصمیماتی را نگرفته است . در داخل کشور و خارج ان که حداقل کارمان به جائی برسد . هواپیمای ما می رود در پاکستان یا می رود در فرانسه یا در آلمان بنزین گیری می کند ما می بینیم که باک بنزین هواپیمای ما را پر کرده اند من باب مثل 20 هزار دلار یا چقدر از ما گرفته اند ،‌ همان هواپیما وقتی که به ایران می آید از بنزین ما پر می کند به نصف قیمت و شاید کمتر ، آنوقت تازه آقایان دوقورت و نیم شان هم باقی است که در ایران گرانی است . خوب ما می بینیم که عملاً دولت این فشار را متحمل می شود ، خوب چکار بکند ؟ بیاید قیمت را از طرف خودش گران بکند که جور در نمی آید ، باید با اجاره مجلس بوده باشد . ما می خواهیم اقلا به پای آنها برسیم از نظر فروش نفتمان ولو نسبت به خارجی ها . 2 ـ دولت می خواهد مالیات بر درآمد را وصول کند . مانند درآمد از مشاغل و بازار فروش آهن و سایر مواد مصرفی و خوراکی ها که احیاناً اجحاف و تعدی به حد اعلای خود رسیده است و مسؤولین وزارت بازرگانی خودشان آمده اند و شرحش را داده اند به فلان تاجر طبق قراری که قبلاً هم داشته اند و در جمهوری اسلامی هم گذاشته اند . امکاناتی میدهند که می رود آهن خریداری می کند و بر می گردد به ایران و این آهن را به صدی سی در اختیار وزارت بازرگانی می گذارد ، صدی هفتادش را خودشان برمی دارند و تازه به قول مقامات مسؤول همان صدی سی را هم به عنوان مختلفه از چنگ وزارت بازرگانی در می آورند ،‌چه جوری عرضه می کنند ؟ پنج تومان و خرده ای برای اینها تمام می شود از نظر قیمت دولتی . جابجا هجده تومان ،‌ بیست تومان ، بیست و پنج تومان ،‌سی تومان ،‌سی پنج تومان ،‌ شاید در بعضی جاها چهل تومان عرضه می شود . خوب دولت می خواهد جلوی این اجحاف و تعدی را بگیرد ،‌ ناچار بودیم شکی هم درش نیست مردم بی خانه بودند ، بی سایه بودند می خواستند در یک خانه ای ، یک آلونکی زندگی کنند سابق با چوب می ساختند طاق می زدند حالا طاق زدن با چوب گرانتر تمام می شود خوب مردم مجبورند بروند آهن بخرند خوب از کجا تهیه کنند ؟ من حالا قم خودمان را می گویم . در قم شاید به اندازه خود قم بعد از انقلاب ساختمان ساخته شده باشد ،‌همه جا را ساختند تمام باغها را گرفته اند ساختمان درست کرده اند . مردم هم چاره نداشتند چکار بکنند ؟‌ و در مشهد هم همینجوری بوده در اصفهان هم همینجوری بوده در خود اهواز که من رفتم دیدم آنجا خانه های زیادی در دست ساختمان است ، خوب مسلماً وضع اینجوری نخواهند ماند که ما همیشه در زیر فشار آهن باشیم و این تخفیف پیدا می کند بالاخره مایحتاج عمومی این کشور معلوم است و در آینده این فشار اهن را ما نخواهیم داشت البته دولت باید در این مسأله قاطعیت نشان بدهد . از اقایانی که حیف و میل می کنند از آنها هم مالیات بگیرد ، جریمه بگیرد ، تفاوت ان چیزی را که زیادتر از قیمت دولتی فرخته اند بگیرد اینها شرعی است نه اینکه یک مسأله غیر شرعی باشد ،‌ خدای نکرده ما اینجا جمع شده ایم و یک عده ای هستند که مثلاً دین و ایمان را هم کنار گذاشته اند ، و می خواهند کمونیستی فکر بکنند حاشا و کلاً ، ما برای اسلام عزیزمان همه چیزمان را می دهیم و هیچگونه مضایقه هم نداریم ولی بینش ها یک قدری فرق می کند ،‌ یک کسی مثلاً این جوری فکر می کند ،‌ یک کسی هم یک جور دیگر فکر می کند ،‌ ما از نظر خانه سازی مسلماً در مضیقه هستیم و آهنش را هم آورده ایم ولی حیف و میل چی ها ،‌ محتکرین ، همین زمین داران بزرگ ، همین فئودالها ،‌ وقتی که فئودال می گوئی یک عده ای ممکن است که وحشت بکنند که چه شد و چه نشد ، ؟ نه ، فئودال همان آدم بی بند و بار ، همان خان سابق ،‌ همین آدم کش ، همین سناتور وابسته ،‌ همان از هزار فامیل ، همین فراماسون ،‌ همین ها بودند دیگر ، آقا اینها خون مردم را می مکند و دولت میداند و دولت از دادگاههای انقلاب اسلامی ایران توقع دارند که اینها را بگیرند و به جزای اعمال ننگینشان برسانند . تا چه موقع ما باید صبر بکنیم در مقابل این همه اجحافات و این همه تعدیات ؟ دخترش و زنش بی حجاب تظاهر می کنند علیه اسلام و بچه اش مجاهد خلق و پیکاری است و خودش هم محتکر و تاجر جمهوری خلق مسلمان . مسلماً این دولت این معنا را قبول نمی کند و خود آقای رئیس مجلس چندین مرتبه در نماز جمعه تذکر دادند ولی از مرحله حرف به مرحله عمل نرسیده است . نکنید این کار را ! اما صادق (ع) فرمودند که « تعجب می کنم از کسی که ندارد که چرا شمشیر را بر نمی دارد که از ان دارا حقش را بگیرد ؟ » خوب این را برای چه موقع گفته اند ؟ یکی از نمایندگان ـ ابوذر گفته است . خلخالی ـ حالا ابوذر گفته باشد بالاخره فرق نمی کند مثل اینکه امام صادق هم همین سخن را گفته (خنده نمایندگان ) . حالا غرضم این است که دولت در فکر این معنا است یک یک این محتکرین را بگیرد و به جزای عملشان برساند و این محتکرین و این تاجرهای خرگردن خیال نکنند که حالا که جنگ است و ما نمی توانیم اینها را سر جای خودشان بنشانیم ، خیر نوبت او ان شاء الله بزودی زود خواهد رسید . دولت باید درآمد مالیاتی خویش را حتی به پینه دوز و نجاز نیز گسترش بدهد ، از قدیم هم اینجوری بوده و حتی از مالیات نجار کم می کردند و روی پینه دوز می گذاشتند ؟ چرا ؟‌ برای اینکه پینه دوز با یک چکش این چرم را یک قدری پهن تر می کرد اما نجار بدبخت بیچاره وقتی می برید ، چوب کوتاه بود از مالیات او کم می کردند و روی مالیات پینه دوز می گذاشتند . و خدا شاهد است این حزب الله یعنی این مستضعفین ، این محرومین ،‌ همین هائی که هم آمریکا را به یآس کشانده اند و هم شوروی ها را آنها خیلی دلشان می خواست انقلاب کارگری بشود مردم ندارند و بیچاره هستند و فلان و فلان … آنها هم همینجور . اما خدا شاهد است به هر فشاری و به هر ضیقی تن در می دهند ، بچه هایشان را فرستاده اند در جبهه جنگ و خودشان هم در داخل با این گروهها و ما می بینیم در یک عصر معجزه زندگی می کنیم … عباس عباسی ـ آقای موسوی این سخنان ربطی به موضوع ندارد . خلخالی ـ دولت باید بودجه اش را گسترش بدهد و این مردم را که این همه ایثار می کنند از خونشان و زندگی شان اینها را حتی اگر مالیات هم ببیندید بدشان نمی آید . هر خانه ای پنج تومان بدهند مثلاً چطور میشود؟ خدا می داند میدهند ، وقتی که از شما کار ببینند ، اینها حاضر هستند این عمل را انجام بدهند ولی وقتی که از ما عمل نبینند ، از دولت عمل نبینند آنها هم مأیوس می شوند . دولت باید مالیات خودش را حتی روی پینه دوز و نجار گسترش دهد و از قدیم هم چنین بوده است که از نجار کم می کردند و به روی پینه دوز اضافه می کردند ، چون پینه دوز با چند ضربه میتواند چرم را گسترش دهد ولی نجار با کوتاه بریدن نمی تواند جبران مافات نماید . 4 ـ وصول مالیات از درآمد های خصوصی و از ترمینالها و از کارخانجات و دست فروشها و حتی آنهائی که شغل کوچکی دارند و ما خیال می کنیم کوچک است ،‌دست فروشها ، کله پزی ها و بستنی فروشها ،برای دولت می تواند درآمد کافی باشد . وصول مالیات از اتوبان که یکی از این آقایان امروز آقای قره باغی به من رسیدند و گفتند که در اتوبان هیچ مقرراتی نیست و ما در بررسی بودجه مسؤولین امر را خواستیم و بودجه اینها را تصویب نکردیم برای خاطر اینکه در راه جاده قم و تهران کیوسک بگذارند و شبها هم مآمور بگذارند در جاده کرج به تهران و از کرج به قزوین هم مالیات را وصول بکنند و شما هم می دانید که در کشورهای پیشرفته یکی از موارد درآمد های قابل اطمینان همین اتوبان است . خوب ، شما ملاحظه می کنید شاید هر روز صد هزار ،‌دویست هزار ،‌ ایام عید است همه ماشین های کشور از این دو اتوبان می خواهند رد بشوند شما چه موقع می خواهید صبر کنید ؟ مقامات مسؤول از همین وزارت دارائی و بودجه به ما نوشته اند و مدرکش هست که شما بگوئید که آقایان برق آنجا را تأمین کنند که تا بعد از عید ما بتوانیم …. آقا معلوم است که نمی خواهید کار بکنید . برق آنجا یعنی چه ؟ چند چراغ توری بخرید آنجا بگذارید آقا . روز که دیگر چراغ نمی خواهد . از کرج به تهرن که شما می روید از ساعت 6 بعد از ظهر آنجا مأمور نیست و آقایان امدند آنجا التزام دادند که این کار را بکنند من نمی دانم که این کار را چه کسی می کند ؟ و چرا باید اینجوری بشود ؟ بالا بردن تولید کارخانه جات داخلی از قبیل ماشین سازی و تراکتور سازی و واگن سازی و غیره در سرلوحه برنامه دولت قرار دارد که من به یک نمونه اش اشاره می کنم . اگر آقایان خسته باشند عرضم برای فردا می ماند چونمن می خواهم صحبت بکنم من عرض می کنم برای شما از حالا بگوئید که حواستان را جمع کنید مطالب زیادی دارم . اگر آقایان خسته می شوند ما به ان اندازه ای که وقت داریم صحبت می کنیم . بقیه عرایض بنده می ماند برای فردا . آقایان ببینید ،‌یکی راجع به تراکتور سازی و ماشین سازی تبریز است که باید صحبت بکنیم . و یکی هم راجع به کارخانه مادر ، تراکتور سازی و ماشین سازی و واگن سازی اراک است . هر دو حائز اهمیت هستند . کارشکنی هایی در این دوکارخانه وجود داشته است ، مدیران مسؤول لیبرالیست ،‌طرفداران جبهه ملی ، مدارکش موجود است که نمی خواهیم نشان بدهیم و وقت شما را بگیریم ، کارشکنی می کردند . نمی گذاشتند تولید این کارخانه ها بالا برود . والحمدالله با کوششی که شهید محراب آقای آیت الله مدنی در تبریز کردند ، و با کوشش هایی که برادران مسؤول ، انجمن اسلامی اراک ، آیت الله خوانساری نماینده امام و سایر مدیران مربوطه کردند 5 درصد درآمد تولید کارخانه ماشین سازی اراک را برده اند به 20 درصد . و این یک موقعیت چشم گیری است . البته نه اینکه معنای ان این بوده باشد که این کارخانه قبل از انقلاب صددرصد تولید داشته است . شاید قبل از انقلاب 40 درصد هم تولید نداشته است 35 درصد هم تولید نداشته است . ولی ظرفیت کارخانه مانند کارخانه ذغال شویی زرند کرمان که در حدود 4 هزار نفر عمله در آنجا کار می کنند که ما می توانیم ، البته این خیلی کم است . یعنی صدی بیست و پنج یا صدی سی کارخانه نیست . در اثر کوشش ما می توانیم در آینده تولید بالا ببریم . و حزب اللهی ها و برادران ما در آنجا مشغول هستند و همین طور تولید کارخانه تراکتورسازی تبریز را ، کارخانه ماشین سازی اراک را بیشتر بالا ببریم تا اینکه کم کم به حد خود کفائی برسیم . من اینجا بیلانی داشتم از تولید تراکتور در ایران که چقدر در وضع فعلی ما تراکتور لازم داریم و چقدر این کارخانه ها تولید می کنند و چقدر ما از خارج می خریم . چون مسأله یک قدری طول پیدامی کند من در این باره نمی خواهم صحبت کنم . اما بعضی از کارخانه ها هست . خود دولت هم در جریان است . مثل کارخانه چوکا ،‌ یعنی چوب و کاغذ گیلان و اسالم و هشتپر طوالش . هر ماه دولت اسلامی ایران ، مقامات مسوول ، 12 میلیون تومان حقوق پرسنل از می دهند . با اینکه خمیری که از خارج برای کاغذ وارد شده است ،‌ و خمیری که الان در کارخانه هست می تواند حداقل شش ماه کاغذ ایران را تأمین کند . ولی وقتی که یک قدری سؤال مان را دقیق تر می کنیم آقایان مجبورند جواب بدهند می گویند که آنجا یک حرفهایی هست و یک کارشکنی هایی . و ما می دانیم در آنجا افرادی هستند که صبح به صبح به کارخانه می آیند و اسمشان را می نویسند . بعد سراغ مزرعه اش می رود . بعد به دنبال پیکانی که گرفته است می رود . بعد سراغ خرید و فروشش می رود ، یعنی چند پیشه است . و ما این مالیات را چرا باید بدهیم ؟ به چه مناسبت ؟ با کمال قاطعیت مقامات مسؤول کشوری در صدد هستند این کارخانه را پاکسازی کنند و یکی از پایگاههای مجاهدین خلق ، منافقین خلق ،‌پیکاری ها ، کومله ای ها . دمکراتها را از ان خطه بر چینند و برای ما لولو درست نکنند . ما از این حرفها گوشمان پر است که بخواهیم باج بدهیم . نه دولت ما از این باجها نمی دهد . با قاطعیت جلوی این حرکت های آنارشیستی را مسلماً می گیرد . نایب رئیس ـ شما در موافقت می خواستید صحبت کنید . اینها در مخالفت است . خلخالی ـ دولت قصد دارد اینها را انجام بدهد . و من در موافقت صحبت می کنم . دولت در مد نظر دارد با ساختن سدهای آب گیر درآمد کشاورزی را در سطح کشور بالا ببرد . تا از این رهگذر در آینده نزدیک از نظر کشاورزی و از نظر دامداری به حد خدکفایی برسیم . و محتاج در خانه دولتهای ارتجاعی نشویم . شما شاید این مسأله را می دانید که امسال از نظر تولیدات کشاورزی ما پیروزیهای چشمگیری داشتیم . این در اثر سعی و کوشش دولت بوده است که به موقع با فشار نمایندگان محترم مجلس روغن و سایر وسایل در اختیار کشاورزان گذاشتند و در حدود 7 میلیون تن غله امسال تولید شده است که از این 7 میلیون تن غله یعنی گندم و جو در حدود 900 هزار تن به سیلوهای سراسر کشور تحویل داده اند . خوب بقیه را هم خود کشاورزان برای آذوقه سال شان گذاشته اند . و این بزرگترین موفقیت ما است . ما اگر جنگ مان هم با همین وضعی که داریم پیش برود یعنی مسأله مهم ما که مسأله جنگ است و اکثر بودجه ما هم اختصاص به جنگ دارد و یک بودجه ای هم ما داریم که عراقی ها هیچوقت ندارند ( یعنی صدامی ها و بعثی ها ) ان هم قدرت ایمانی است که از این جهت هم ناک اوت هم شده اند و به بیچارگی و فلاکت و به بدبختی هم افتاده اند . اگر با هیمن وضع هم ما پیش برویم در آینده نه چندان دور یعنی اگر بگویم سال دیگر ممکن است که یک قدری اغراق باشد ولی دو سه سال دیگر از نظر تولید غله ما به حد خودکفائی می رسیم . دیگر احتیاج به کشتی های غول پیکر یونانی و استرالیایی و لیبریائی و جاهای دیگر نخواهیم داشت . و این بزرگترین موفقیت ما است و از نظر تولید برنج ما در حد اعلا قرار داریم و از نظر تولید گوشت سفید یعنی گوشت مرغ ، هر روز کارخانه های جوجه کشی ما ،‌تولید مرغ مان در حدود 600 تن گوشت مرغ عرضه می کنند . و این رقم در زمان زژیم سابقه نداشت . چون ما در حال جنگ هستیم و عده زیادی از مردم سلحشور ما در جنگ هستند ، لذا وضع مان یک قدری نابسامانی دارد و از یک طرف دیگر قریب یک میلیون و نیم نفر افغانی در میان ما وجود دارند که ما باید خرج آنها را هم بدهیم و امیدواریم که ان شاء الله‌جنگ در آینده به نفع جمهوری اسلامی ایران تمام شود و قداره بندان شوروی هم از افغان بروند . ما از نظر تولید گوشت سفید یعنی مرغ الان هم در حد خودکفایی در خود ایران هستیم . یکی از نمایندگان ـ پس چرا پیدا نمی شود ؟ این مرغ ها کجا هستند ؟ خلخالی ـ شما می توانید به عنوان مخالف بیائید صحبت کنید . مخالف و موافق را گذاشتند برای این است که شما دیگر آنجا حرف نزنید اینجا حرف بزنید . یکی از نمایندگان ـ آقای خلخالی این حرفها خلاف واقع است . چرا می زنید ؟ خلخالی ـ عرض کنم که از نظر گوشت ماهی مسلماً نواقص زیادی داریم و دولت سابقا اصلاً توجهی به منابع شمال از نظر ماهی نداشته است و شاید 35 سال است که اصلاً لایروبی در مرداب بندر انزلی نشده است که اگر این لایروبی درست انجام بگیرد که جناب آقای پور گل نماینده بندر انزلی دنبال ان هستند و ما خودمان هم دنبالش هستیم ان شاء الله درآمد تولید ماهی را در دریای شمال زیاد خواهیم کرد و با آن قراردادی که در مجلس شورای اسلامی با کره شمالی بسته شد ان شاء الله در آینده از نظر گوشت ماهی هم اگر ما به حد خدکفایی نرسیم کم کم ان شاء الله در سالهای آینده خواهیم رسید . اما از نظر گوشت سرخ . که الان مقامات مسؤول مملکتی از این معنا خیلی ناراحت هستند که گوشت سرخ در حدود 140 تومان در یعضی جاها . 130 تومان ،‌ و در بعضی جاها اصلاً گیر نمی آید . بعضی ها می گویند ما 120 تومان خریده ایم . نصف آن هم دنبه و چربی از این جور چیزها بود . و واقعاً وضع خیلی رقت بار است . باید فکری اساسی برای این کار بشود . از نظر علوفه دولت با ان بیلانی که آورده و داده است مخصوصاً نسبت به مجتمع گوشت فارس ،‌ الان کار را ب هجایی رسانده اند که بحمدالله والمنة در اثر پشت کاری مقامات وزارت کشاورزی خطه فارس ان طوری که آقایان می گویند به حد خودکفائی رسیده است . و می خواهند در جاهای دیگر هم ان شاء الله این برنامه ها را اجرا کنند و ما موفقیت آنها را می خواهیم و حتی المقدور هم به آنها کمک می کنیم . ولی مردم از نظر گوشت سرخ در مضیقه هستند . چون اکثریت مردم ایران یعنی صدی نود مردم ایران تقریبا گوشت سرخ می خورند . مخصوصا گوشت گوسفند . برای آنها طاقت فرسا است و این مسأله خیلی مهمی است . که باید مقامات مربوطه به این مسأله توجه کنند و ان شاء الله مد نظر دارند . دولت می خواهد از خروج بعضی از فرآورده های معدنی مانند سرب و فیروزه و غیره و من جمله گاز به ارز کشور اضافه نماید . در این بودجه این مسائل پیش بینی شده است . و لوله کشی در بعضی جاها هست . برادرمان آقای مجید انصاری راجع به گاز مسائلی فرمودند و آقایان دیگری هم اشاره کردند . من می خواهم این را بگویم که اگر شما ملاحظه می کنید در قسمت های خوش آب و هوای تهران و شمال تهران خانه های طاغوتی لوله گاز برده اند و یا هست این از اثرات همان دوره طاغوت است . یا از اثرات بعضی ها است که مانند طاغوت فکر می کردند . آنها هم تقریبا در فکر این مردم نبودند . این را بردند به شمال . و من شنیدم بعضی ها گفته بودند که برای خاطر اینکه امام در جماران است یک کاری بکنید که لوله گاز به جماران بیاید و مثل اینکه امام فرموده اند : نه . ابداً چنین چیزی نیست بودن من را در جماران منظور نگیرید . و ما باید دست دولت را در این برنامه ها بگیریم . ارشادش کنیم ،‌ یاری کنیم ، دلسوزش باشیم ، با خلوص نیت عرض کردم خدا می داند اگر کسی بخواهد در وضع فعلی کارشکنی در کار دولت بکند خودش خیانتکار است . و آقایان محترم که اعتراض می کنند اینها قصد کارشکنی ندارند اینها دارند نارسائی ها را بازگو می کنند . دولت می خواهد مانند سابق از راه فروش الغوزه و کتیرا و گل سرخ و خاکشیر و پوست انار و ترنجبین و شیر خشت و امثال ان به درآمد ارزی خود بیفزاید و اینها در پاکستان و هند و افریقا و جاهای دیگر مشتری دارد . و سابق هم اینجوری بوده است که از این راه در داخله کشور افراد زیادی اولاً مشغول بکار می شوند در اطراف فارس و در اطراف کرمان و در اطراف سیستان و بلوچستان . این هم خودش یک درآمدی است که ما باید کم کم این مسائل را مورد نظر خودمان قرار دهیم . دولت با کوتاه کردن دست واسطه ها و دلال ها تا آنجائی که می تواند قیمت ها را تثبیت کند . البته در این راه توفیق دولت در اثر اقدامات بعضی از مسؤولین خیلی کم بوده است . من در این مجلس شورای اسلامی عرض می کنم دولت باید همیشه دندان گرد داشته باشد . با قاطعیت قیمت را اگر ما بتوانیم تثبیت بکنیم خیلی از مشکلات ما حل می شود . نگوئید که نمی شود . اینجا وقتی که قیمت سیگار را می خواهند اضافه بکنند . در بازار آقایان روی ان می برند . شما آنجا وقتی مآمورتان سر و کله اش پیدا بشود خدا می داند کسی جرأت پیدا نمی کند در مقابل این مأمورین حزب اللهی حرفی بزنند ،‌ مثل سابق نیست که در آنجا بروند و یک ماست مالی بکنند و رشوه ای بگیرند و یک کارهایی بکنند و بعد هم برگردند و آقایان هم بخواهند انبارهای خودشان را مرتب پر کنند از آهن و قند و شکر و برنج و از مواد خوراکی و مواد ضروری و شما هم اگر اینجا بخواهید یک لایحه یا یک طرحی را بگذرانید یا عنوان کنید آنجا قیمت ها ترقی می کند و تورم می شود . آقایان محترم نگوئید نمی شود . کوه دماوند به ان بزرگی را خدا می داند جایش را می توانیم برداریم و عوض کنیم . چطور نمی شود ؟ خیلی هم خوب می شود . در بازار تهران افراد شناخته شده زیاد داریم . اگر این افراد شناخته شده را دادگاههای انقلاب اسلامی دادگاه امور صنفی بگیرند و در اختیار همین دولت بگذارند حساب آنها را می رسند مسأله خیلی آسان است . مسأله مشکلی به ان معنا نداریم . یک مسأله دیگری که باز مورد توجه دولت است ،‌ دولت از طریق گسترش بهره برداری از نفت ناحیه شمال و آذربایجان کوششهای زیادی کرده است و از زمانهای خیلی دور و دراز ما همیشه اسم نفت شمال را شنیده بودیم ولی هیچ گونه توجهی از طرف اولیاء‌ امور به ان مسأله نمی شد . باجی بود که از زمان قوام قبل از قوام رضاخان به شوروی ها می دادند نفت سمنان ،‌ نفت شمال ، نفت مازندران ، نفت دشت مغان ، همه اینها همینجور مانند رویا تلقی می شد . ولی کم کم با استحکام پایه های جمهوری اسلامی ایران ،‌ دولت برنامه هایی دارد برای پیاده کردن استخراج نفت از کرانه های دریای شمال یا از خود داخل دریا . همین جوری که خود آقایان روس ها استخراج می کنند شاید متجاوز از 200 چاه عمیق در خود دریا زده اند . ما هم عینا همین کار را که می رود در چاه فروزان نزدیک چاه مرجان عربستان سعودی می خواهیم بزنیم خوب همین جا . که از آنجا چقدر کرایه ، چقدر ترافیک ، چقدر مخارج ، چقدر ماشین ، تانکر که موجود نیست . ولی اینجا که هست . بعضی از آقایان آمدند و گفتند که درآمد های اینها خیلی کم است . مانند چاههایی می ماند در ونوزئلا که در آنجا 200 بشکه نفت استخراج می شود ما که باور نکردیم ، آقایان هم گفتند در بعضی جاها این مسأله درست است و در بعضی جاها این مسأله درست نیست . گاز شمال برای قسمت اعظم شمال ایران از طریق سهل و آسان و تأمین نفت گاز و گازوئیل و بنزین و سایر فرآورده های نفتی تهیه می شود تا در نتیجه از این جهت ما مستغنی بشویم و از ترافیک جاده های کشورمان بکاهیم . دولت در صدد است که دست مقاطعه کاران طاغوتی و دستگاههای حیف و میل کن ها را بکلی از میان بردارد . نایب رئیس ـ آقای خلخالی من که از نظر ائین نامه کاری نمی توانم بکنم . ولی خودتان قدری ملاحظه بکنید . خلخالی ـ چشم ، من می خواستم 4 ـ 5 ساعت حرف بزنم . حالا که شما می گوئید کم میکنم . آقایان ببینید مشکل ما با این مقاطعه کاران دولتی چیست ؟ این خودش درد بی درمانی است . الان خود مقاطعه کاران دولتی با توجه به گرانی مطالح ساختمانی حاضرند که بگویند که وقتی ما مثلاً سرکار نمی رویم و حاضر نیستیم . شما بیائید قرارداد را فسخ بکنید و صدی پنج هم از ما بگیرید . تازه به نفع شان است . ما اگر این قرارداد را به هم بزنیم و صدی پنج از اینها بخواهیم بگیریم و بر بودجه دولت اضافه کنیم برد با آنها است . فوراً ماشین آلات و تراکتور و چیزهای دیگرشان را بر می دارند و می روند جای دیگر . و این به نفع آنهاست . باید دولت در اینجا یک فکری بکند کمااینکه آقایان خودشان گفته اند اینهائی را که من عرض می کنم که این ماشین آلاتی که اینها داشتند از قبیل لودر و چیزهای دیگر اینها را در اثر دزدی و دراثر سر هم بندی و سازش از دستگاههای طاغوتی به دست آورده اند . حداقل چیزی که باید در باره اینها ما اجرا کنیم عبارت از اصل چهل و نه قانون اساسی است . و ما باید اصل چهل و نه قانون اساسی را اجرا کنیم . اصلاً اینها خود مقاطعه کاری را خیانت کرده اند . راه را که باید اقل 6 متر عرض جاده باشد و دو متر شانه راست و شانه چپ خاکی ، ما می بینیم که جاده 4 متر است . و این دزدی هایشان مسلم است . ولی تا بحال قاطعیت در این مسأله نبوده است ولی دولت جناب آقای موسوی تصمیم گرفته اند که در باره اینها جدیت بخرج بدهند یکی از جریاناتی که باز در اینجا لازم است بگویم عبارت از این است که ما آمده ایم بودجه وزارت ارشاد را با وضعی که سابق داشته است بودجه اجرائی آن بجای خودش محفوظ ، ولی 200 میلیون تومان اضافه کرده ایم . برای خاطر اینکه در خارج و داخل تبلیغات بکنند . و صدای انقلاب را در خارج و در داخل به گوش جهانیان برسانند . مسئولین امر ، وزیر ارشاد اسلامی آمدند و شرحی دادند و منابعی در اختیار آقایان بود و این 200 میلیون تومان را تقریباً تصویب کردند . بعضی از آقایان در این باره اشکالی که کرده اند این است که ما در فلان جا دیده ایم که مجله زیاد بود و روزنامه زیاد بود و رویهم بود و اینها را پخش نکرده بودند . آقایان درست می گویند ولی یک طرف قصه را ملاحظه می کنند . سفیر مربوطه و یا کاردار و یا کارمند سفارت ایران در سومالی و یا در هر کجا و در آنجا که اینها مأمور پخش که نیستند . خوب از اینجا چاپ می کنند و می برند به آنجا و بعد هم روی هم انباشته می شود . بعد هم آقایان میروند شکر الله سعیهم پخش می کنند . اما باید این به یک وضع درستی منجر بشود . که آقایان تصمیم گرفته اند دستگاه خبری و چاپ در انگلستان ، در هندوستان ، در مالزی در جاهای دیگر تأسیس کنند و از این رهگذر بتوانیم خدمت بزرگی به جمهوری اسلامی ایران برسانیم و این صدای مستضعفان را به گوش عالم برسانیم . با اینکه ما در این مسأله خیلی کم کار کردیم ولی بحمدالله این صدا می رسد . آنهائی که ما اخت دارند ، آنهائی که درد استضعاف را کشیده اند آنها با ما همصدا هستند . قبل از این ، این کشور یک کشور بی در و پیکری بود . خلاصه اش را می خواهم بگویم . هر که گوئی گو بیا و هر که گوئی گو برو . اصلاً ملاکی در کار نبود . آقایان محترم 40 هزار مستشار نظامی ایالات متحده آمریکا (‌یکی از نمایندگان ـ این مطالب مربوطه به بودجه نیست)‌ مربوط به بوده است بودجه اش را ما پرداخت کرده ایم 40 هزار مستشار نظامی ایالات متحده آمریکا و 12 هزار مستشار نظامی اسرائیل در ایران بوده اند ، من کار ندارم که چگونه ، چطوری شد با چه قراری با چه مدارکی دولت موقت اینها را رد کرد . من می خواهم این را بگویم جناب آقای انصاری می خواهند از فرودگاه بروند می گویند آقا برای چه می روی ؟ کجا می خواهی بروی ؟ چند نفر همراه داری ؟ فورا یک عکس ، فوراً یک تلویزیون ، فوراً یک خبرنگار اطلاعات ،‌کیهان . آقایان سه سال قبل این جریان اتفاق افتاده است . شما روزنامه ها را ببینید یک سطر ، یک کلمه از رفتن مستشاران نظامی ایالات متحده آمریکا خبرش درج نشده است . ما باید وزارت ارشاد را تقویت کنیم باید دستگاه خبری وزارت امور خارجه را تقویت کنیم . اینها را تقویت کنیم تا اینکه این فاجعه پیش نیاید . چه کسی اینها را برد . شاید در حدود 100 فروند هواپیمای غول پیکر پان امریکن از آمریکا آمدند و اینها را از ایران به فرانکفورت بردند . من به آقای خواجه نوری معاون این دستگاه سپهبد خواجه نوری را که محاکمه میکردیم می گفتم آقا چرا اینها را راه دادی گفت ولله و بالله من حاضر نبودم اینها را به این آسانی رد کنیم . همه اینها جاسوس بودند چرا باید رد بشود . من کار به ردش ندارم آن محاکمه دارد . ولی این مسأله را می خواهم عنوان کنم ، چگونه این آقایان لیبرالها سانسور ایجاد کردند این معنای سانسور در کشور است . آنجائی که منافعشان اقتضاء‌میکند نه یک سطری در کیهان ،‌نه یک سطری در اطلاعات و نه در رادیو و نه در تلویزیون ، شما این مجلات را بیاورید . این روزنامه ها را بیاورید . ببینید اصلاً این مسأله منعکس شده است ؟‌چون منافع آنها اقتضا میکرد . اما از یک طرف می دیدیم روزنامه میزان خط می داد روزنامه انقلاب اسلامی این حرفها … اینها فاجعه است نسلهای آینده در این مسأله از ما سؤال می کنند که چرا اینکار را کردی ؟ سپهبد خواجه نوری در پرونده اش موجود است که می گویم من حاضر نبودم . این ها کجا بودند ؟ این ها در زیر همین سرداب های ستاد مشترک ، تمام ان ها پر بودند یکنفر رفت از روحانیت مبارز از شورای انقلاب ، کسی آنها را ندید ؟‌ما مجبوریم تقویت کنیم وزارت ارشاد را . بودجه در اختیارش بگذاریم . ما مجبوریم وزارت امور خارجه را تقویت کنیم . پرسنل حزب اللهی را … خدا می داند در اطلاقی را که نصیری در آن اطاق در سفارت ایران که قبلاً در کراچی بوده است زندگی می کرده باز نکرده اند چرا ؟ برای خاطر اینکه حزب اللهی ها را راه ندادند . زرهانی ـ یک کمی هم از بودجه بگوئید آقای خلخالی . خلخالی ـ‌این بودجه اش است و بودجه اش را می خواهیم شما تعیین کنید . ما حرفی نداریم ، آقا باید بودجه برای این ها گذاشت پرسنل جدید استخدام کرد . این حرفها را که می زنند و بگوش شما می رسد که اگر ما بخواهیم پرسنل چه کنیم و چه کنیم چه می شود و چه می شود . آقا عده زیادی از این ها را می شود پاکسازی کرد . اینها در رفتند . پسر عموی آقای اردشیر زاهدی در زمان تصدی آقای قطب زاده به عنوان وزارت امور خارجه به مدت یکسال و نیم در ایتالیا سفیر بود 102 گذرنامه در آنجا دزدیدند و بردند ما به خود آقای قطب زاده هم گفتم . خوب آقا ایادی داشتند و حالا هم دارند حالا هم همینطوری است . باور نکنید اگر یک نفر یک ته ریشی می گذارد و می آید و میشود حزب اللهی شما بودجه اش را تعیین می کنید و می فرستید به سفارت ایتالیا یا نمی دانم سفارت انگلستان و کجا و کجا …. آقا اینها باید همه از دم پاکسازی بشود و بودجه اش را این ملت تأمین می کند ؟ این ملت بودجه جنگ را تأمین کرده . بودچه چهار تا پرسنل را در ایتالیا ، در فرانسه و در کجا و در کجا تأمین نمی کند ؟ خیر ، به پاکیزگی تأمین می کند و ما باید این دست ها را بشناسیم و این افراد را به ملت ایران معرفی کنیم تا این که نسلهای آینده ما همیشه از این جهت در رفاه و اسایش بوده باشند و به جان ما دعا کنند و الا نفرین به جان ما خواهند کرد من اکثر مطالب را …. نایب رئیس ـ آقای خلخالی کم کم بحثتان با بودجه بی ارتباط می شود . خلخالی ـ خیر ، دیگر بودجه اش را شما تعیین کنید ما داریم در بودجه اش صحبت می کنیم . نایب رئیس ( موسوی )‌ ـ وقت هم دیگر تمام شده است . خلخالی ـ‌ وقت تمام شده است و اما وقت من تمام نشده است من وقتم باقی است ،‌ اگرمی خواهید فردا هم یک قدری …. نایب رئیس (‌ موسوی ) ـ یک مقداری فرمایشات شما را دیگران هم میگویند . خلخالی ـ اگر دیگران گفتند من کاری ندارم ، اما دیگران نمی گویند مطالب من را باید خودم بگویم اگر وقت تمام شده است ان شاء الله فردا هم بیشتر از یک ربع من مزاحمتان نمی شوم ( همهمه نمایندگان ) یا اگر می خواهید ما الان هم ادامه بدهیم . خلاصه ، حاضر هستیم . نایب رئیس (‌موسوی ) ـ اگر مخالف بعدی می خواهد یک ربع وقت صحبت کند یک ربع وقت داریم . خلخالی ـ‌ من با یک ربع مطالبم تمام نمی شود (‌همهمه نمایندگان )‌ . یکی از نمایندگان ـ آقا بگذارید صحبت کنند و استفاده کنیم . نایب رئیس ( موسوی ) ـ آقای شجاعیان برای شما یک ربع وقت کافی است ؟ شجاعیان ـ خیر ،‌کافی نیست . خلخالی ـ عرض کنم که این مسأله را من ، یعنی این اشکالات را بگویم عرض کنم که جناب آقای مجید انصاری فرمودند که درآمد ها بالا رفته است و این مسأله کاذبی است ما می بینیم که اینطور ها نیست و واقعیت این نیست ، درآمد دولت بالا رفته است و دولت در تأمین این بودجه که الان در دست ما است و جناب آقای موسوی لاری یکی ، دو ، سهمرتبه مثل این حرفشان هم همین بود که دست گرفتند که بلی این را آقای هراتی دست گرفت نشان داد و غیر از این هم مسأله ای نبود ، این بی انصافی است با این که ما خودمان هم خیلی اهلش نیستیم ولی می فهمیم که دولت در این باره واقعاً یک سیاستی را اتخاذ کرده است یک سیاست خوب شما ملاحظه کنید که من چند تا از این ارقام را برای شما در این کتاب می خوانم اگر شما هم خسته نیستید ممکن است که کتاب را باز کنید . « اعتبارات سرمایه گذاری ثابت » ببینید در اعتبارات سرمایه گذاری ثابت عرض کنم که فصل اول کشاورزی و منابع طبیعی ، اعتبارات سرمایه گذاری ثابت 26 میلیارد ریال بوده و امسال 49 میلیارد ریال است ، دولت توجه دارد به کشاورزی و منابع طبیعی 26 میلیارد آمده و رسیده به 49 میلیارد البته در سال 61 این سال 59 است . شما به من بفرمائید که چرا این سال 60 را نمی خوانید در سال 1360 پنچاه و دو میلیارد ریال بوده است ولی این ها نتوانستند بیلان را برای ما بیاورند و شما خودتان می دانید که این شهادت ها و این خون ها باعث شد که در برنامه های دولت خلاصه ، نکولی ، حاصل بشود . فصل دوم در منابع آب است . ببینید دولت به اینم مسأله کمال توجه را دارد در منابع آب سرمایه گذاری درسال 59 سی و هشت میلیارد ریال بوده است در امسال 46 میلیارد ریال است . (‌یکی از نمایندگان ـ ارقام مصوب نیست آقا ، این ها پیشنهادی است ،‌این ها هنوز تصویب نشده ) شما می توانید بگوئید که خوب از کجا که این هم اجرا بشود خیر دولت امکاناتی که دارد با مقامات مسئول صحبت هایش را کرده است و امکانات را در نظر گرفته اند و گفته اند که ما این طرح ها را و این پروژه ها را می توانیم اجرا کنیم . لذا این رقم رفته و شده است 46 میلیارد . با آنکه مثلاً سال 1359 سی و هست میلیارد ریال بوده است آن تفاوتش خیلی است . در فصل سوم برق است یک مسأله ضروری است که 66 میلیارد ریال بوده است بعد آمده امسال شده 109 میلیارد ریال و خود این یک مسأله خیلی مهمی است که معلوم می شود دولت درآمد نظر دارد که راجع به روستاها راجع به مستضعفین با اینکه اکثراً هم پولش از نمی گیرد . اما اینقدر بودجه بگذارد سرمایه گذاری ثابت است فصل پنجم راجع به نفت است شما ملاحظه می کنید هفتاد میلیارد ریال سرمایه گذاری ثابت ولی امسال آمده عرض کنم که 109 میلیارد ریال ( آن قبلی را من اشتباه خواندم مثل این که قبلی 94 میلیارد ریال بوده است ) این 109 میلیارد ریال این معلوم می شود که دولت خیلی توجه دارد از نظر سرمایه گذاری صنایع فصل پنجم راجه بخ نفت است کهالبته من این را … سرمایه گذاری اصلاً نداشته است ولی امسال سرمایه گذاری ثابت را دولت در مد نظر دارد 48 میلیارد ریال و این یک مسأله سری هم نیست . دولت می خواهد پاللیشگاه بخرد . نصب کند و بگذارد و از این راه ما روغن ماشین و ماشین آلات کشاورزی و اینها را خودمان بتوانیم تهیه کنیم . فصل ششم راجع به گاز است که در گاز گفتند که راجع به طاغوتیان و این ها بوده است . در سال 59 در دست طاغوتی ها بود که دو میلیارد ریال دولت سرمایه گذاری کرده بود ولی امسال 30 میلیارد ریال و این توفیق بزرگی است نه تنها برای دولت ما بلکه برای ملت ما با این که ما در جنگ هستیم اینقدر در برنامه هایمان پیش رفته ایم مسائل معادن هم به همینطور است . مثلاً ببینید مسائل پست و مخابرات را می خوانم که چون جنبه رفاهی دارد در سال 59 … (‌یکی از نمایندگان ـ این ها جزئیات است از این جزئیان آدم خیلی … )‌این استقراء را که خواندی این استقرار یعنی قریه ،‌قریه گشتن . یک لغتی را از ریشه پیدا کردن این جزئیات آدم را به یک مسأله کلی می رساند همانی که صبح فرمودند یک سیاست کلی یعنی از جنبه های رفاهی زده اند و به جنبه های اساسی و زیر بنائی اضافه کرده اند پست و مخابرات … شما هم ملاحظه می فرمائید که چون جنبه رفاهی دارد آن سال ، سال 59 ، 11 میلیارد ریال بوده است اما امسال زده اند 9 میلیارد ریال ، خوب این را هر کسی بداند می فهمد که چون جنبه رفاهی و این حرفها را داشته است گذاشته اند مثلاً عقب یا در باره جهانگردی با این که در سال 59 مثلاً خوب انقلاب هم شده بوده یک میلیارد ریال ریخت و پاشهای بی خود دارد اما حالا آمده اند ، کم کرده اند به اندازه یک چهارم شده است که 275 میلیون ریال و این می رساند که به غیر از این که همین رفت و آمدهای که هست که جزب اللهی را ، میهمانان ، اینجور چیزها را که از خارج می آورند و یک چیزهائی که …. میکنند یعنی کانه به حداقل اکتفا شده است . حالا من اگر مثلاً راضی بشوم که فردا صحبت نکنم مسلماً شما حاضر هستید که این ارقام را هم از حقیر بشنوید در باره امور عمومی کشور که جنبه قانونگذاری و اینها … دارد تنظیم روابط قوای سه گانه عرض کنم که در سال 59 اصلاً مد نظر نبوده است اما حقوق جاری که برای اینها داده شده است عرض کنم راجع به قوای سه گانه 212 میلیون تومان است ولی امسال آمده اند و این را 171 میلیون تومان کرده اند . خوب معلوم می شود که دستگاه نمی خواهد ریخت و پاش کند آنجا 212 میلیون تومان بوده است اینجا آمده اند و 171 میلیون تومان کرده اند همینطور در قانونگذاری 725 میلیون ریال بودجه داشته چون امسال با توجچه به عرض کنم پلیس قضائی و نمی دانم چی و چی …. و اینجور چیزها . رقم بالا رفته بطوری که یک میلیارد و پانصد و نودمیلیون ریال شده است اداره عمومی کشور همینطور اداره امور قضائی ثبتی و موقوفات در ان زمان حقوق اجرائی آن 14 میلیارد ریال بوده است ولی امسال عرض کنم که 23 میلیارد ریال است . خوب این معلوم می شود یک سیاست است همینطور کشکی که مثل زمان دربار و دستگاه می آمدند یک رقم این جا می نوشتند یک رقم آنجا یک کمی از این کم می کردند یک کمی از آن کم کردند و یک چیزی درست کردند . که صورت ظاهر قانونی داشته باشد ولی در واقع همین فورمالیته بود ، اما اینها می رساند که این مسائل کاملا در مد نظر دولت بوده است و اطلاعات و ارتباطات جمعی 15 میلیارد ریال آن سال بوده و سرمایه گذاری داشته ، سه میلیارد ریال ولی امسال این را بالا برده اند و 23 میلیارد ریال حقوق پرسنلش است و 3 میلیارد ریال هم سرمایه گذاری اش است . یک جاهای دیگر را هم مثلاً ممکن است که بخوانم بعد خودم می گویم . عرض کنم درآمدهای مالیاتی ،‌ما این را به این جهت می خوانیم که آقایان نگویند در اینجا مسائلی هست که در دولتهای سابق نبوده است این ارقام را در حضور مرحوم شهید رجائی عنوان کردند و ایشان صحه گذاشته و حالا هم اگر اضافه درآمدی مختصر بوده باشد و دیده می شود این چیزی نیست که مایه حرف و حدیث بوده باشد مثلاً بخش درآمدهای مالیاتی . از درآمد عمومی 544 میلیارد ریال و امسال 682 میلیارد ریال منظور شده است . درآمد نفت و گاز 888 میلیارد ولی امسال یک میلیارد و 489 میلیارد ریال یعنی 1489 میلیارد ریال ما این را بالا برده ایم آن جا بوده ولی اینجا ما زیاد کرده ایم و بهمین ترتیب ما می بینیم و ملاحظه می کنیم در این بودجه یک سیاستی از طرف دولت و از طرف مقامات مربوطه اتخاذ شده و امیدواریم ان شاء الله کارهائی را آقایان صورت بدهند که خون پاک شهیدان ما و رزمندگان ما من جمله خون پاک علمای شهیدمان از قبیل آیت الله بهشتی ! مدنی . ایت .. دستغیب و سایر شهداء‌ ان شاء الله‌ به هدر نرود ما روی این خونها باید کار بکنیم و امیدواریم که ان شاء الله‌کارها بر طبق نفس شریفتان جلو برود و کوچکترین اضطرابی نداشته باشیم من سه روز قبل در خدمت امام بودم عرض کردم که آقا هر روز چقدر راه می روید ؟‌ فرمودند هر روز سه تا بیست و پنج دقیقه ببینید این معنای اقتصاد است . که حتی شما که جوان هستید ما یک قدری پیرتر از شماها 75 دقیقه راه را ما نمی توانیم یک دفعه برویم امام همه همین کار را می کند 3 تا بیست و پنج دقیقه عرض کردم امام شما صبحها غذایتان چطور است ؟ گفت : کم می خورم . گفتم آقا این نان و پنیر و این ها را … ما هم که مثلاً سالم بودیم و قبلاً آدم سرحالی بودیم اصلاً نان و پنیر را آدم نمی تواند بخورد یک آبگوشت کله ای و فلانی و از این چیزها … امام فرمودند که خیر از اول هم ما اهل آبگوشت کله و از این چیزها نبودیم . غرضم این است که اقتصاد را انسان باید از بزرگان یاد بگیرد حتی در راه رفتنش و حتی در خوراکش ، من توصیه می کنم به همه مردم ایران از خوردن دورنان خوددداری نکنند که نصف نان را از این طریقه بدور می ریزند و امیدواریم که ان شاء الله این برنامه ها در مد نظر بوده باشد . ( نمایندگان ـ‌احسنت ـ احسنت ) نایب رئیس ( موسوی ) ـ آقای قائمی اسامی غائبین را بفرمائید . ‌منشی ـ جلسه امروز سه شنبه مورخ 18/12/60 جلسه صبح ما که از ساعت 30/7 شروع شده چهار غائب غیرموجه داشتیم که عبارت بودند از آقایان سید محمدی خامنه ای ، محمد صادق حائری ، علوی و حجت کفس و حدود 33 نفر تأخیرهای از 17 دقیقه داشتیم تا 51 دقیقه ، جلسه بعد از ظهرمان ما از ساعت 30/1 شروع شده غائبین غیرموجه عبارتند از آقایان : امید نجف آبادی ، رضا اصفهانی ، ارومیان ، بخشی ، نواب ، سید محمد خامنه ای ، حائری ، حجت کشفی ، مهدی شاه آبادی صباغیان ، صدر حاج سید جوادی ، علوی ، کروبی ، معین فر ، محمد مجتهد شبستری ، موسوی جهان آبادی ،‌باقر هاشمی ، یارمحمدی ، که برای هر نفر دو ساعت غیبت منظور شده . بعد از ظهر امروز 20 نفر تأخیر داشتند از حدود 20 دقیقه تا 85 دقیقه که در پرونده شان ضبط می شود . 5 ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن . نایب رئیس ـ جلسه بعدی فرداد ساعت 5/7 صبح دستور جلسه هم ادامه بحث پیرامون بودجه سال 61 می باشد ختم جلسه هم اعلام می شود . ( جلسه در ساعت 30/15 بعد از ظهر پایان یافت .) رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی