سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت ا... هاشمی رفسنجانی در جمع مسؤولین تبلیغات سپاه

سخنرانی آیت ا... هاشمی رفسنجانی در جمع مسؤولین تبلیغات سپاه

  • پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۷

 

«اَلْحَمْدُالِلّهِ ربِّ الْعالَمین وَ اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللّهِ آلِهِ أَجْمَعیüنْ»

نیروهای داوطلبخوشحالیم از زیارت برادرانی که تلاش می‌کنند برای تأمین مهمترین عنصر دفاع مقدسمان که نیروهای رزمنده‌مان هستند. از اول جنگ به طور خود جوش و بدون محاسبه قبلی وضع دفاع ما این جوری پیش آمد که با اتکای به نیروهای داوطلب آن بخش اصلی جنگ را ما اداره کردیم.

یعنی آن سرشکن و نوک پیکان برخورد با دشمن از اول قرار این جوری شد و کسی هم برنامه‌ریزی نکرد، ولی نیروهای داوطلب آمدند و خودشان داوطلبانه جلو رفتند، طبیعی است که این گونه نیروها موفقیت بیشتری می‌توانند در جبهه داشته باشند و آن نقطه خطر را، نقطه مشکل را هم داوطلبان انتخاب می‌کردند، و این هشت سالی که گذشته تغییر عمده‌ای در این جهت پیش نیامده و بارها ما مواجه می‌شویم با گله‌هایی از طرف کسانی که داوطلبانه می‌روند و ممکن ]است[ بعضی‌ها در نقطه خطر بنا به ملاحظات قرار نمی‌گیرند و مثل اینکه حق خودشان می‌دانند وقتی که داوطلبانه رفتند، باید آن
کانون خطر را انتخاب بکنند، این شاید در وضع جنگ‌های دنیا یک نمونه کم نظیری یا بی‌نظیری باشد که این جوری بجنگند.

وضعیت خوب، معمول دنیا این است که سرباز دارد، سربازش یا حرفه‌ای است یا نظام وظیفهوظیفه است و هر دو شکل این در دنیا وجود دارد، در زمان جنگ هم می‌شود، دردنیاهمه می‌روند و احتیاط‌ها را احضار می‌کنند و قدرت سربازی را اضافه می‌کنند و همان نیرویی که به طور حرفه‌ای یا وظیفه و قانونی و اجباراً در نیروهای مسلح قرار بگیرند آنها همه جا وظایفشان را به عهده می‌گیرند.

اینجا حالا این‌جوری پیش آمد که ما اوایل انقلاب هنوز فرصت نکرده بودیم که بنیان یک نیروی مسلح خاصی را با برنامه‌ها بریزیم و براساس آن نیروهای مسلح‌مان را تنظیم کنیم.

ارتش نظام گذشتهارتش نظام گذشته باقی ماند و طبیعی هم بود که باقی بماند برای اینکه آنها وارتش فعلینیروهای موجود مسلح بودند و قسمت اعظم ارتش از مردم بود، گرچه بعضی از سران به‌خاطر نزدیکی که با رأس نظام گذشته داشتند، نمی‌توانستند با این نظام باشند که آنها تصفیه شدند، البته خوب، با تصفیه آنها و بیرون کردن مهره‌های آمریکایی و خارجی که آن موقع نقش مهمی داشتند در ارتش و ارکان اساسی ارتش دست آنها بود، ارکان ارتش فعلی به‌وجود آمد.

طبعاً ارتش آن زمان نمی‌توانست عهده‌دار مسئولیت عظیم جهاد باشد با آن وسعتی که بر ما تحمیل شده بود، سپاه خیلی جوان بود و برای امور داخلی برنامه خودش را تنظیم کرده بود، اجباراً به جبهه کشیده شد و باز با همان نظم، همان نهاد انقلابی خودش و با همان روحیات مردمی و تعلیمات خاص سپاهی به جنگ هم پرداخت و رفته رفته رشد کرد که حالا با وسعت در میدان حضور دارد ولی آن شرایط اولیه جنگ هنوز تغییر نکرده است.

اشکال نیروهایآموزشها یک مقداری عمیق‌تر شده و نظم نظامی یک مقدار جدی‌تر گرفته داوطلبشده و تا حدودی سلسله مراتبی بوجود آمده ولی باز به آن نقطه خاص نظامی معمول دنیا نرسیده است. ابتدا این مسأله را تا حدود زیادی ]مطرح[ کردیم و نقاط مثبت و منفی این سبک جنگیدن تقریباً برای ما روشن است، نیاز به
اصلاحاتی دارد؛ یعنی، یک کشور که در حال جنگ است اگر بخواهد به نیروهای داوطلب متکی باشد دائماً این ممکن است در مقاطعی اشکال ایجاد بکند، مگر اینکه این داوطلبی به گونه‌ای تنظیم بشود که تضمین بکند حداقل نیروی لازم برای جبهه را، اگر فرض کنیم این‌جوری باشد که در یک فصلی داوطلب بیش از حد نیاز باشد و در یک فصلی کمتر از حد نیاز باشد، خوب در آن فصلی که کمتر است، جبهه مشکل پیدا می‌کند، مخصوصاًاگر ما پدافندمان را هم متکی بکنیم به نیروهای داوطلب در نقاط حساس جبهه، و به‌علاوه در شرایطی که چشمان نامحرم همه جا هست؛ ماهواره‌ها و جاسوس‌ها، عکس‌بردارها و شنونده‌ها و همه اینها می‌توانند تا اعماق کشور نفوذ کنند و اطلاعات بگیرند، این‌طور نیست که آفند در هر لحظه‌ای برنامه‌ریزی شد بتواند انجام بشود و احتیاج به غافل‌گیری دارد و احتیاج به چیزهای خاصی دارد و چه بسا نیروها باید بمانند و آماده عملیات باشند و لحظه مناسب را فرماندهان انتخاب بکنند، این جوری که آدم فرض کند که وقتی چند تا داوطلب آمدند و وارد میدان شدند، فرماندهان برنامه عملیات را آن موقع انجام بدهند، خوب این غافلگیری که اصل مهم پیشروی است در هر عملیات معمولاً مراعات نمی‌شود و لذا آن لحظه‌ایی که به آمدن شروع کنند، دشمن چشمانش را باز کند و نیروها را در نظر می‌گیرد و راه را در نظر می‌گیرد و با عواملی که همیشه در ستون پنجم حضور دارند خیلی چیزها را می‌تواند بفهمد.

وظیفه مهمولی اگر این جور نباشد که همیشه در جبهه به اندازه کافی نیرو حضور داشته تبلیغات اعزامباشد، مثلاً اگر ظرفیت پدافندی ما در شرایط خوب یک رقمی باشـد این رقم نیرومعدلش باید همیشه موجود باشد، که دست فرماندهی جنگ و دست مسئولان باز باشد که زمان و مکان و شرایط را بتوانند انتخاب کنند و ابتکار عمل دستشان باشد و برآنها شرایط زمانی و مکانی خاص، شرایط جوی و شرایط چیزی که همیشه وجود دارد، تحمیل نشود. بنابراین یکی از کارهای مهمی که شما برادران تبلیغات اعزام نیرو باید بدانید و اینها را با مأمورانتان و با مردم و با بسیج و با مراکز بسیجی در میان بگذارید، این است که ما تنظیم
نیروهایمان باید به گونه‌ای باشد که این نقطه اصلی که شرط اصلی پیروزی است در جبهه‌ها ما این را داشته باشیم و پارسال که آن مانورها را شروع کردیم و با دعوت شورای پشتیبانی جنگ، برای جبهه نام نویسی شد و نوبت‌بندی شد، هدف همین بود که این نوبت‌بندی‌ها که حداقل نیاز بود که ما در نظر گرفته بودیم، اینها باید در همه مقاطع این نوبت‌بندی‌ها بیایند، البته مانعی ندارد که اعزام‌های فوق‌العاده در شرایط خاصی اضافه بکنیم، اما آن حد نوبت‌بندی و حد حضور مردم و حضور نیروهای داوطلب در جبهه که هم پدافند را تقویت بکنند و هم شرایط آفندی را در اختیار فرماندهان جنگ قرار دهند، این باید انجام بشود و این به کار شماها بستگی دارد، البته این برای نظام ما عملی است به خاطر نیروهای انسانی فراوانی که در سن سربازی است به گونه‌ایی باید برنامه‌ریزی بکنیم که کل نیروهایی که مؤظف هستند در جبهه‌ها باشند.

نقطه قوت انقلابغیر از داوطلب‌ها، همیشه حداقل نیروی لازم را جبهه‌ها باید داشته باشند، این نیاز دارد که یک مقداری وضع برنامه‌های جنگیمان را عوض بکنیم و چون هشت سال جنگ داشتیم نیروهای ما باید برنامه‌ریزی شوند. سربازان عراق که از اول جنگ اسیر شدند و کلاً آنهایی که دو سال سربازی بودند و تا به حال هم همین طور در جبهه مانده‌اند و طبعاً یک نیرویی است که اینها را تحمل می‌کنند نباید روحیه درستی داشته باشند، این نقطه قوت ماست که نیروهای تازه نفس به میل خودشان می‌روند در جبهه حضور پیدا می‌کنند و این نقطه قوت را ما باید حفظ بکنیم، یعنی، ما هیچ وقت از این تجربه خوبمان و مثبت آن نباید صرف نظر کنیم، یعنی در همه حالی ما باید یک بخشی از کارهایمان را به نیروهای داوطلب بدهیم که این کمک نیروهاست در میدان و الهام بخش سایر نیروهای موجود است، اما آن بخش را هم بناست ان‌شاءالله بیشتر تقویت کنیم که کارهای عادی و جریان روزمره متکی به نیروهای عادی نباشد و کارهای فوق‌العاده را با نیروهای داوطلب انجام بدهیم که اگر کار کنیم و با تبلیغات درست نیروهای داوطلب هم نظم نسبی پیدا کنند، درصدی از این نیروهای داوطلب باید در جبهه حضور داشته باشند. این کار باید انجام بشود.
برای تضمین بیشتر موفقیت‌ها، شما ضمن اینکه روی این مسأله کار می‌کنید و برنامه‌ریزی می‌کنید در اعزام منظم نیروها، باید مواظب باشید که نیروهای جدید و تازه نفس هم پیدا بشود.

داوطلبها وبرای این داوطلبها، همیشه این جور نباشد که ما یک عده از نیرویی مشخص حضوردرجبهههر بار که اعلام بکنیم فقط آنها جلو بیفتند، و چون آموزش هم دیدند، خوب طبعاً نسبت به دیگران آگاه‌ترند و عشق به جنگ هم دارند، چون معمولاً این جوری است که بچه‌هایی که به میدان می‌روند دیگر نمی‌شود به آسانی رابطه‌شان را با میدان قطع کرد. دلشان دائماً پرپر می‌کند وقتی خبری از جبهه می‌شنوند یک دفعه ساکشان را برمی‌دارند و به طرف جبهه می‌روند، خوب این برای اینها کمال است و برای جبهه هم مفید است.

نباید دیگران احساس کنند که هر دفعه که واجب کفایی را اینها دارند انجام می‌دهند، یک نوع استراحت خیالی برای دیگران بوجود آمده که فکر کنند که هستند کسانی که این کار را بکنند. ما باید جوری بکنیم که داوطلب‌های دیگر هم به صف داوطلب‌ها بپیوندند، فشار از روی دوش اینها و از خانواده‌شان برداشته بشود، گرچه اینها عاشق هستند. ما می‌دانیم که یکی از سرمایه‌های مهمی که در دوران جنگ برای انقلاب مانده همین بچه‌های جبهه رفته هستند، سرمایه‌هایگرچه بخش قابل توجهی از این سرمایه‌های انقلاب شهید شدند و فعلاً در بزرگ انقلابدست ما نیستند و خودشان به مقام فوض الهی رسیدند، اما آنهایی که ماندند چه جانبازها و چه سالم‌ها، اینها خیلی با ارزش هستند برای آینده، هم سربازها و هم کادرها و هم به خصوص نیروهای داوطلب که به جبهه رفتند، ارزشمندی هستند که اینها سرمایه‌های آینده کشور محسوب خواهند شد، ما هر چه این سرمایه را بیشتر بکنیم بهتر است، از اینها هر چه به جای اینکه یک نفر 10 بار رفته باشد به جبهه، اگر پنج نفر دوبار رفته باشند به جبهه این اثر بیشتری دارد. برای توسعه فرهنگ جهاد در آینده انقلاب و تأثیر معنویت‌های جهاد و شهادت در نسل‌های آینده که امیدواریم در پرتو برنامه‌ریزی‌هایی که شماها می‌کنید ما به این هدف مقدس برسیم و سلام ما را به همه دوستانتان و
همراهانتان برسانید و به هر حال ما با اتکای به اسلام و قرآن و این نیروهای حزب‌الله مؤمن باید نیروهای شیطان را در منطقه شکست بدهیم، و هر قدر آنها تجدید جنود می‌کنند و تجدید قوا می‌کنند و مجبور می‌شوند بیشتر نیروهای‌شان را به میدان بیاورند، ما هم باید از استعدادهای فراوانی که این ملت دارند استفاده بکنیم، امسال با سال گذشته فرق کرده و آمریکایی‌ها به‌طور رسمی به جنگ ما آمدند، ما الان واقعاً در جنگ با آمریکا هستیم، آمریکا در جنایات عراق در دریای جنوب عملاً شرکت کرده و در حمله به دارک، کریج بود و راهنمایی می‌کرد.

مسئول جنایاتکشتی‌های آمریکایی و هواپیماهای عراقی مزاحمت ایجاد می‌کردند. برای نیروهای دفاعی ما در جنگ‌های اطلاعاتی و دادن پشتوانه‌های مادی و تبلیغاتی که از اول جنگ بوده خودش مسئول این جنایات است، در وادار کردن نوکران خود مثل عربستان و ... برای پشتیبانی عراق از هیچ چیزی دریغ نمی‌کند و کار را به آنجا رساند که آن فاجعه مکه را سال گذشته بوجود آورد و حالا هم این شرارتها را دارد ادامه می‌دهد.

جنگ با استکبارما با حزب بعث عراق فقط نمی‌جنگیم، خیال می‌کنید که همان توان جهانی محدودی به جبهه بردیم کافی باشد، ما واقعاً با استکبار جهانی در جنگ هستیم و ما فکر می‌کنیم که حالا که آنها پررویی و گستاخی را از حد خود گذراندند ما هم باید امکانات بیشتری را برای جنگ اختصاص بدهیم و به موازات رو شدن عوامل پشت پرده نیروهای بالقوه ما هم در میدان بالفعل بشوند که بتوانیم گام‌های مؤثرتر و مهمتری را در جبهه‌ها برداریم.

            والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته و خداوند شماها را حفظ بکند.