سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسؤولین حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران
بسماللّهالرحمنالرحیم
از زیارت برادران مسرورم و تشکر میکنم از شما که محبت فرمودید و به مجلس تشریف آوردید. مسأله حفاظت اطلاعات قاعدتاً برای جمهوری اسلامی در نیروهای نظامی و انتظامی مخصوصاً الان بسیار حساس است و کار با ارزشی است و ضروری و مؤثر است در بهتر کار کردن این نیروها. تحقیقاً دشمنان ما از آن رویه گذشتهشان به صورت پیچیدهتری استفاده میکنند. از دورانهای گذشته از آن وقتی که حضور پیدا کردند در کشورهای جهان سوم، همیشه این طوری بود که به درون سازمانها و تشکیلات نفوذ میکردند و همیشه از درون کار خودشان را انجام میدادند. هر جا لازم بود تحریک کنند، تفرقه درست میکردند، هر جا لازم بود خط میدادند، واحد را به آن طرفی که میخواستند میکشاندند و درون جلد موجودیت نظامهای دیگر میروند و از درون فرمان میدهند. این کاری نبوده که اینها جدیداً یاد گرفته باشند. هر وقت هر چیز مهم بود، آنها آنجا میرفتند، مثلاً در دربارها نفوذ میکردند، وقتی که سلاطین مرکز تصمیمگیریها بودند و همچنین در نیروهای مسلح کشور ما رخنه کرده و جاهای دیگر را هم که مهم بوده، از نظر دور نداشتهاند.
تحقیقاً در شرایطی مثل کشور ما آنها برای نفوذ در نهادی مثل سپاه پاسداران خیلی سرمایهگذاری میکنند و از جاهای خیلی دور شروع میکنند. ممکن است بچهای را بپرورانند برای اینکه به صورت کمرنگی بلکه پررنگ او را به صورت آدمهای مقبول جلوه بدهند و بعد این را در جریانها وارد کنند. وقتی حوزه علمیه قم قبل از این 30، 20، 10 سال پیش گذشته، موقعی که روحانیت بیشتر حساس بوده، یکی از جاهایی که اینها نفوذ میکردند همین مجامع حوزههای علمیه بوده است. در این چند دهه گذشته، بعد از رضاخان روحانیت از اهمیت افتاده بود. ظاهراً در گوشه بود. و در امور دخالتی نمیکرد. یک مقدار غفلت کردند و این باعث شد که ضربه بزرگ را از روحانیت خوردند. وقتی روحانیت پا گرفت که اینها هیچ چیز از روحانیت نمیدانستند.
تحقیقاً آنها در صدد هستند که به نحوی نفوذ بکنند و این حفاظت اطلاعات خیلی باید بیدار باشد. مواظب باشد با دقت و وسواس مسایل را برای پاک کردن این محیط دنبال بکند. آنها از همان اوایل - یک سال که از انقلاب گذشته بود - به نقش سپاه پاسداران و این نهادهای دیگر پی بردند. در تحلیلهایی که آن زمان کردند، گفته بودند که ما اگر بر فرض هم بتوانیم کودتایی را در ایران ترتیب بدهیم - آن موقع سپاه پاسداران حدود سی هزار نیرو داشت معروف بود سی هزار نیرو دارد - تا سی هزار نیرو در سپاه پاسداران هست، در کشور امکان کودتا دیگر وجود ندارد. در تحلیلشان به این نتیجه رسیده بودند، درست هم فکر کرده بودند چون کودتاها را معمولاً یک دسته محدود که اسلحه دستشان است باید انجام بدهند. هیچ وقت نمیشود کودتا را وسیع گرفت، مثلاً چند تا لشگر را وادار به کودتا کرد. چون کشف میشود باید خیلی سری انجام شود. یک واحد نظامی هر چقدر هم که قوی باشد، اگر قصد کودتا بکند وقتی که سی هزار پاسدار به قول آنها آن روز وجود داشته باشد، نمیگذارند کاری بکند، مگر آنکه آنها در پاسدارها نفوذ داشته باشند و بتوانند آنها را متوقف کنند و این کار را نتوانستند بکنند الحمدالله تا به حال آدم به طور نسبی مطمئن است که آنها کاری از پیش نبردند و نتوانستند نفوذ جدی بکنند.
امروز هفت سال میگذرد. اگر ما خودمان در اظهارات مواظب باشیم، یعنی زیاد با مسائل سری باز برخورد نکنیم، آنها هیچ اطلاعی ندارند. مخصوصاً
عملیات اخیر والفجر هشت و والفجر نه، برای ما خیلی مسائل را روشن کرد. والفجر هشت تقریباً پنج ـ شش ماه در جریان بود. از آن روزی که طرحش در سپاه ریخته شد عدهای از فرماندهان میدانستند، بعد به فرماندهان لشگرها رسید، به واحدهای پایینتر رسید و در مراحل بعدی به نیروهای دیگر رسید. مطلع شدند آنهایی که باید تدارک میدیدند، مهندسی که آنجا باید کار میکرد. خیلیها خیلی چیزها را میدانستند. به اضافه اینها چشمهایی که از خارج است، آن ماهوارهها و چیزهای دیگری که وجود دارد، مجموعه اینها حسابی رودست خوردند در این قضیه، واقعاً رسوا شدند. یعنی در عملیات والفجر هشت حالا غیر از شکست نظامی و حیثیتی برای عراق و مسائل دیگر، رسوایی اطلاعاتی که نصیب این مدعیان سلطه اطلاعات در دنیا شد، این خیلی مهم بود. خیلی افشاگری نشد در این قضیه، رسانههای جمعی دنیا هم صرفشان نمیکند خیلی این مسائل را باز کنند و درباره آنها حرف بزنند.
هیچ کس شکی ندارد که آمریکا مایل بود بفهمد که ما کجا میخواهیم عملیات کنیم، هیچ کس شکی ندارد که منافقین برای این مسأله پول زیادی از صدام میگیرند، برای اینکه جاسوسی کنند، هیچ کس شکی ندارد که آواکسها و سایر چیزها میخواهند حرف بزنند. آنها مدعی هستند که چقدر در ایران هسته دارند. همه جاها هستند و این همه ادعای جاسوسی. ما هم شکی نداریم چه غرب، چه شرق، چه اسرائیل و چه ارتجاع هر چهار تا اگر اطلاعاتی در میآوردند برای این عملیات، به عراق میدادند. هیچ شکی در آن نیست. خودشان هم منکر نیستند، چون آنها صریحاً همهشان میگویند با پیروزی ما مخالفند. تازه آنهایی هم که ادعای بیطرفی میکنند، میگویند ما مخالفیم ایران پیروز شود.
تمام این قدرتهای جاسوسی که موساد و سیا و کا. گ. ب و امکاناتی که سفارتخانههای کشورهای مرتجع اینجا دارند و با وجود امکانات ماهوارهای و راداری ـ هواپیما الان در منطقهای که پرواز میکند تمام این منطقه را صاف در عکس تحویل آدم میدهد ـ اینها گول خوردند و نتوانستند.
این، قدرت حفاظت اطلاعات را در یک بخشش نشان میدهد به خوبی و اثرش را هم نشان میدهد. میتوانست اینجا اطلاعات درز بکند و همه این فداکاریها، زحمتها، خرجها، اینها هدر رود و ما این همه شهید بدهیم به جای
پیروزی. اینها گوشهای از نقشههای حفاظت اطلاعات است. شما سپاه را از نفوذ دشمنان حفظ میکنید. محیط را پاک میکنید. پاکی منطقه کار سپاه، این ارزش بزرگی است، یعنی اگر خدای نکرده یک روز آلوده باشد و مسائل درون سپاه غیر قابل اعتماد باشد، دیگر هزارها فداکاری که اینجا کار میکند ارزش کارش پایین میآید، وقتی که اعتماد کلی از میان برود.
بنابراین نقش حفاظت اطلاعات در دنیای امروز که دنیای جاسوسی است آن هم با شیوههای دقیق که شما باید سعی کنید شیوههای ظریف دنیا را به طور علمی پیدا کنید و اجرا کنید، این نقش امروز خیلی ضرورت دارد. باید با شیوههای خاصی طوری عمل بکنید که نقش حتی ماهوارهها و جاسوسهای چشمهای الکترونیکی و مسایل بسیار ظریفی که امروز میتوان کار گذاشت از طریق تلفنها ـ سیمهای برق و از طریق مسایل دیگر، را خنثی کنید. امروز شماها باید خیلی مطلع باشید که چه ابزار پیچیدهای برای اطلاع گرفتن و یا اطلاع دادن در دنیا وجود دارد. شیوههایی باید پیدا کنید و با شیوههای نو و علمی اینها را خنثی کنید. البته عنصر مهم صلاحیتهای نفسانی است که الحمدلله شما دارید و مؤمن که زیرک است و از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود و هوشیار است و مبتکر است. خلاقیت مؤمن خیلی چیزها را خنثی میکند، فراست مؤمن جوری است که دشمن را از دور میترساند که نزدیک شود. تیزبینی که خداوند میدهد به انسانی که میخواهد برای خدا کار بکند در شما اثر خودش را خواهد داشت.
بنابراین من فکر میکنم که خود شما هم برایتان قابل درک است، اهمیت کارتان هم در جهت پرسنلی سپاه و هم در جهت میدان کارها و جنگها. شما با ایمان محکم، نقشتان را در جنگهای سپاه و محیط کار سپاه ایفا کنید. و اما اینکه اشاره کردید که تغییرات و ابهاماتی وجود دارد، این یک مسأله طبیعی است و قابل پذیرش است. سپاه روزی که شروع میشد معلوم نبود که چه میخواهد و هدف نهایی چیست. در آن موقع در مملکت ما اکثر ارگانها به خاطر انقلاب نقششان را نمیتوانستند ایفا بکنند. هر آدمی که مشغول کار میشد، گاهی چند کار را میکرد. ما هم خودمان در نقشهای گوناگون کار میکردیم. هر جا کاری به زمین میافتاد ما برمیداشتیم، هر باری را میدیدیم
روی زمین افتاده، این را بلند میکردیم، دخالت میکردیم، چارهای هم نبود. سپاه هم به عنوان پاسدار انقلاب هر جا میدید لازم است به فریاد انقلاب میرسید. هنوز هم در خیلی جاها همین طوری است. هر مسأله مهمی برای مملکت پیش میآید که نیروی سپاه میتواند حلال آن باشد، شما وارد میدان میشوید. ممکن است در اساسنامه شما هم نگنجد.
بنابراین رفته رفته با جا افتادن نهادها و ارگانها، مسؤولیتها مشخص میشود. کم کم مسؤولیت سپاه هم مشخص میشود. سپاه امروز رشد کرده شما میبینید چه انبوه جمعیت مخلصی توی این نهاد عظیم وجود دارد و چه کاری که این سپاه دارد می کند. طبعاً نباید انتظار داشت که اگر مثلاً یک شیوه مدیریتی در یک زمان بوده، همان شیوه تا همیشه بماند. البته باید قانونی برخورد شود، باید حساب شده برخورد شود، اشتباهات دیگر تکرار نشود، باید بنشینند، فکر کنند و برنامهریزی کنند، چارت ها را مشخص کنند، مسؤولیتها را مشخص کنند، جای واحدها را مشخص کنند و یک مجموعه شود با تجربه هفت ساله، آن موقع قدرت قانونی هم به آن بدهند و در جایی تصویب شود. آن موقع تغییر قابل قبول میشود و حتماً شکل سازمانی سپاه همان طور که امروز هست، این شکل نهایی آن نیست. آنچه که من تحقیقاً میدانم این است، اینکه حالا به چه شکلی باید در بیاید مقدار زیادی تجربه داریم و مقدار زیادی باید در آینده تجربه پیدا بکنیم.
این تجربیات گاهی تدریجی است، گاهی دفعی و سریع است گاهی شرایط دیگری دارد. آنچه که مهم است، مسؤولیتها و اهداف و آرمانهای سپاه جای خودش محفوظ است. شکل کار متناسب است با زمان و متناسب است با تجربه، ممکن است عوض شود و در مورد واحد شما که از واحدهای اساسی و کلیدی است در این سازمان، در هر شرایطی نقش اساسی این واحد محفوظ است. قاعدتاً همیشه مورد توجه و مورد اهمیت است. هیچ کس هیچ نگرانی نباید داشته باشد که مثلاً سرنوشت این واحد یا آن واحد چه میشود؟ نه، این مسألهای نیست. مسأله این است که شیرازهها چگونه دوخته شود و یک وقت بگوییم، این بهترین بوده و آن موقع خوب انتخاب کردیم، یک وقت بگوییم نه، یک تغییری باید داده شود، این مسألهای نیست و انشاءاللّه ما هر روز
شاهد موفقیتهای زیادی برای همه بخشهای سپاه و سایر نهادهای انقلاب خواهیم بود و انشاءاللّه فداکاریهای شما و استقامت شما تأثیرش را روی ارگانهای قدیمی مملکت هم همین طور که تا به حال اثرش را گذاشته، باز هم اثر میگذارد و همه ملت ما و ارگانهای ما و مسؤولین ما به طرف یکپارچگی و اتحاد و هماهنگی میروند. خداوند به شما توفیق بیشتر بدهد و انشاءاللّه ما با پیروزی در این جنگ تحمیلی، فرصتی برای بازسازی و تجدید نظر در شرایط خودمان پیدا کنیم.
والسلام علیکم و رحمهاللّه وبرکاته