سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت ا... هاشمی رفسنجانی در جمع مسؤولین عقیدتی، سیاسی سپاه چهاردهم مازندران

سخنرانی آیت ا... هاشمی رفسنجانی در جمع مسؤولین عقیدتی، سیاسی سپاه چهاردهم مازندران

  • یکشنبه ۱ آبان ۱۳۶۷

 

«اَلْحَمْدُالِلّهِ ربِّ الْعالَمین وَ اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللّهِ آلِهِ أَجْمَعیüنْ»

خوشحالیم از زیارت برادرانی که این وظیفه مقدس را در این نهاد شریف و مقدس به عهده گرفته‌اند.

امیدواریم که بتوانید در آینده مثل گذشته معلمان خوبی و مربیان شایسته برای نیروهای مخلص و با صفایی که با امید به سعادت معنوی وارد این نهاد می‌شوند، باشید.

این چیزهائی که در اظهاراتشان مطرح نمودند، عمیقاً خاص خود ماها هم هست، یعنی ما هم فکر می‌کنیم در این نیروهای مسلح مسأله ایمان و اعتقاد و عرفان و آشنایی به وظایف دینی و تقویت روحیه‌های معنوی در نیروها جزء کارهای اساسی است.

مقایسه قدرتتجربه‌مان هم همین است، تجربه این چند سال جنگ و خود این انقلاب ایمان ومسائلنشان داد که قدرت اصلی نظام ما در قدرت ایمانی است. اگر این را از ما بگیرند، معنوی بامسائلاگر خالی شویم، اگر نیروهای ما تهی بشوند از آن مایه‌های دینی و ارتباطات مادی نیروهایالهی، دیگر چیزی نیستیم، فرق نمی‌کنیم ما با بقیه کشورهای دیگر و ارتش‌ها و دیگرنیروهای نظامی، انتظامی دیگر، آنجا مبنا را بر تشویق و درجه و مسائل مادی می‌گذارند و برآن اساس افراد وارد میدان می‌شوند، قدرتشان هم در همین حد است.

بیشتر بر ابزار و بر امکانات مادی تکیه می‌کنند و معلوم است که در شرایط موجود کشور انقلابی مثل ما در مقابل شیاطین بزرگ دنیا و قدرت‌های استعماری که طرف واقعی ما آنها هستند، مثل ما در مقابل شیاطین بزرگ قرار دارند. اگر جریان‌هایی مثل صدام و اینها با ما درگیر می‌شوند اینها تحریک شده آنها هستند.

اینها به‌عنوان عامل دست آنها با ما می‌جنگند، بنابراین ما اگر خیال بکنیم که فقط با ابزار و با امکانات مادی می‌توانیم با شیاطین دنیا بجنگیم و سلطه‌ای که اینها مدت‌های طولانی رویش کار کردند و مثل سرطان افتادند به جان ملت‌ها و دولت‌ها، کشورها و مناطق و ما با زور ابزار می‌توانیم از دست آنها در بیاوریم پیداست که چنین چیزی نیست.

اصلاً پیروزی این انقلاب ما و اینکه رژیم قبل نتوانست این انقلاب را بشکند، چون راهی به درون سینه‌ها و دل‌ها و قلب‌های مردم نداشت مردمی که با ایمان با شوق شهادت صبح از مسجد در می‌آمدند و در خیابان‌ها به تظاهرات می‌پرداختند استقبال می‌کردند از گلوله و وقتی که یک کسی می‌افتاد روی زمین، جنازه‌اش را برمی‌داشتند و زیر رگبار گلوله جنازه را تشییع می‌کردند.

رژیم با اینکه بسیار سفاک بود و امکانات فراوانی داشت کاری به این مردم نتوانست بکند. در جریان جنگ هم عیناً همین مسأله بود، اگر نبودند این نیروهای مؤمن که با آمادگی شهادت و هر بلا و مصیبتی می‌رفتند به جبهه‌ها، و مسأله حقوق، مسأله درجه، مسأله نام، مسأله ... چیزهایی از این قبیل برایشان مطرح نبود، اگر نبود یک چنین نیروهایی در جبهه‌ها همان سال اول ما را شکست داده بودند و تا تهران هم آمده بودند.

ایران دربرابراین مقاومت طولانی در مقابل این همه قدرت شیطانی که پشت سر عراق سدمستحکمبود، عراق که خودش نمی‌جنگید، عراق با همه آن که خیال می‌کرد قدرت دارد وقدرتمندعراقروز اولی که جنگ را شروع کرد آن سه، چهار روز اول که تمام شد دید که وحامیان آنسرش به سنگ خورده است، دیگر هر قدمی که پیش آمد آنها متناسب همان مقطع، یک اسلحه جدیدی، یک امکان جدیدی در اختیارش گذاشتند پول گذاشتند، موشک به آنها دادند، هواپیماهای عجیب دادند، هواپیماهایی دادند که امروز در دنیا اینها به کشورهای بزرگ هم نمی‌دهند. میگ 29 یک اسلحه‌ای نیست که حال دست هر کسی بدهند و یا موشک دوربرد 500 ـ  600 کیلومتری این روزها در آن مناطق حساس دست کسی نمی‌دهند و اسلحه شیمیایی را که خطر جدی است.

برای سلامت جهان چشمشان را نمی‌بندند که هر که هر چه خواست تولید بکند و هر جور هم خواست مصرف بکند. اینها همه به خاطر آن بود که طرفشان ما بودیم و مواجه شده بودند با یک نیرویی که هیچ چیز غیر از حق اینها را قانع نمی‌توانست بکند و از هیچ چیزی غیر از خدا نمی‌ترسیدند. برای مواجهه با این نیرو، همه استانداردهای بین‌المللی را تحویل اسلحه و برخورد با معیارها را شکستند، برای اینکه نگذارند این نیرو به اهدافش برسد.

اینکه ما توانستیم با این همه شیطنت مقاومت کنیم، یک دفعه هر چه توانستند نیرو فرستادند در خلیج فارس، آمریکا آمد، روسها آمدند انگلیس‌ها، فرانسوی‌ها، ایتالیایی‌ها آمدند و هر کسی که توانست به نحوی اینها شرکت کردند، برای اینکه دست ما را ببندند و مقابله به مثل نکنیم. می‌خواستند ما را محاصره اقتصادی کنند، ما هم حربه‌ای دستمان بود و می‌گفتیم که شما آن طرف را محاصره کردید ما هم شما را محاصره می‌کنیم، همه اینها جمع شدند برای اینکه دست ما را ببندند.

این نشان قدرت عظیمی است که در دوران این جبهه بود، این قدرت کجا بود، خودمان می‌دانیم که زندگی می‌کنیم، خودمان می‌دانیم که قدرت کجا بود، قدرت همان جوان‌های دلاوری بود که از هیچ چیزی نمی‌ترسیدند به غیر خداوند و به هیچ چیز دل نبسته بودند غیر از خدا و شهادت را یک راه میان بر می‌دانستند به سوی اهدافشان، خوب این روحیه باید حفظ بشود، اگر ما بخواهیم در جهان به عنوان پایگاه حرکت اسلامی، پشتیبان حرکت اسلامی باشیم این را باید حفظ بکنیم.

وجود وحدت واگر خود بچه‌ها هر یکی‌شان اینهایی که فعلاً در اختیارشان هستند اینها یکدلی درتمامیخودشان هم مربی هستند و هم جنگنده هستند و هم معلم تداوم این حرکت افشار ملتمعنوی، اینها نیاز دارند به حضور مربی عارف و آشنا و اهل عمل، یکی از نقطه‌های مثبت این دوران این بود که روحانیون مثل شماها با رزمنده‌ها شبیه هم در جبهه‌ها بودند.

یعنی یک رزمنده‌ای که از یک روستا می‌رفت، در کنار خودش می‌دید که روحانی محل هم هست، امام جمعه هم پشت سر اینها می‌آید، در سنگر هم می‌رفت، می‌دید همین روحانی جلو جلو دارد می‌جنگد و همین طور که نسبت نشان می‌دهد، روحانیون بیشتر از دیگران به نسبت در جبهه بودند، البته بایست هم بودند اگر نمی‌بودیم که حرف‌هایمان درست نبود.

وجود الگوهای بامن نمی‌خواهم بگویم کار زیادتری کردیم، اصلاً ما وقتی مردم را دعوت به ارزش درجنگجهاد می‌کنیم خودمان هم باید باشیم. در جریان انقلاب هم مردم دیدند اگر روحانیت می‌گفتند که برویم راهپیمائی در مقابل مسلسل‌ها خودشان صف جلو را می‌گرفتند، وقتی هم که صحبت شهادت شد اینها دیدند که افرادی مثل فرزند امام که امروز شهادتش است جزء پیشتازان انقلاب بودند و کسی مثل شهید بهشتی، شهید مطهری، شهدای محراب این پیر مردهای 80-90 ساله بزرگان، شخصیت‌ها اینها خونشان با خون بچه‌های روستایی در میدان‌ها مخلوط بود این حالت، حالت مهم تأثیر روحانیت بود.

شماها اگر بخواهید مؤثر باشید در نیروهای مسلح، باید این حالت را حفظ بکنید. این حالت مردمی روحانیت هر جایی متناسب است با همان جا. اگر روحانیت در دوران مبارزه مردم را دنبال خودش کشاند، علتش آن بود که در کنار مردم بود.

مردم می‌دیدند که بیشتر از خودشان آنها زندان می‌روند، بیشتر از خودشان گرفتاری را تحمل می‌کنند و داخل مردم هستند، اگر در جنگ همین حالت پیش آمد به همان دلیل بود، آینده هم همین است.

ما خودمان را در نیروهای مسلح یک تافته جدا بافته‌ای نباید حساب کنیم البته آنها خودشان طبعاً این طوری هستند. یعنی یک مردم با صفا و با شعور هستند، آدم‌های صالح و باسواد و آدم‌های دلسوز را، خودشان تشخیص می‌دهند. آنها وظیفه خودشان را در مقابل مربی خودشان، عمل می‌کنند، ما هم وظیفه خودمان است که عمل کنیم.

هر کسی بهتر وظیفه‌اش را عمل کرد او موفق‌تر است، ما که برای غیر خدا نمی‌خواهیم کار بکنیم. آن کس که می‌خواهیم برایش کار بکنیم باید از ما راضی باشد. ارباب ما خداست. مردم مثل خود ما هستند، و همه مثل هم هستیم.

آن یک حالت دیگری است، بنابراین اگر شما آن حالت صداقت و همان دلسوزی و همان همراهی با نیروهایی که می‌خواهید برایشان کار بکنید این را حفظ بکنید، بهترین تأثیر را از این ناحیه می‌گذارید و معلم واقعی می‌شوید. این کلمه «منهُم» که در قرآن تکرار شده و پیغمبر را از خود مردم «مِنْ اَنفُسهم مِنْهُم» یعنی نکته اصلی‌اش همان است اگر از بیرون باشیم ما و یک حالت جداگانه‌ای بگیریم، خوب بالاخره حرف تأثیر خودش را دارد و تعلیم بالاخره یک کسی، چیزی را یاد می‌گیرد، اما برد کار خیلی کم می‌شود.

تأکید برکارسازمن صمیمانه تشکر می‌کنم، یعنی من هم مثل شما هستم، شما هم مثل من بودن کارعقیدتیهستید و فرقی نمی‌کند که از همدیگر تشکر کنیم. من یک مسئولیتی دارم و از سیاسیمقام آن مسئولیتم تشکر می‌کنم از شما روحانیونی که در این دوران جنگ، با حضورتان در جبهه‌ها و امداد نیروهای مسلح و همراهیتان با مردم آبرو و عزت اسلام را بالا بردید و روح اسلام را احیاء کردید.

واقعاً هم خداوند جزای این‌گونه حرکات خوب را می‌دهد و تأکید می‌کنم که الان خواستید که بها داده بشود به عقیدتی سیاسی، بله، نظر ما هم همین است واقعاً باید بها داده بشود و واقعاً باید به عنوان یک مسأله اصلی در نیروهای مسلح مطرح بشود. نیروی مسلح با ایمان و خبره می‌تواند بسیار کارگشا باشد و حداقل این بخش اول به عهده شماهاست.

مسؤولان هم این را می‌دانند، من می‌بینم که الان بیشترین چیزی که از ما می‌خواهند روحانی است، هم ارتش می‌خواهد و هم سپاه می‌خواهد، حالا گاهی هم یک بی‌مهری‌هایی می‌بینید، شما اینها را به حساب خدا بگذارید و همه جا همین طور است و این طور نیست که آدم همه چیز همان طور که خودش فکر می‌کند باید اتفاق بیفتد.

با قصد قربت برای رضای خدا، برای رضای کسی که ما اصلاً برای او هستیم با او هستیم و به خاطر این مردم خوب که واقعاً لیاقت دارند ما باید هر خدمتی برای آنها انجام بدهیم. شما کار خودتان را انجام بدهید، ما هم وظیفه خودمان را انجام خواهیم داد و کمک بکنیم که این جریان معنوی و این روح نیروهای مسلح همیشه محفوظ بماند.

سلام بنده را به همه برادرانی که با شما برخورد می‌کنند شما ابلاغ بفرمایید.