سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در کنگره قداست و امنیت حرم

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در کنگره قداست و امنیت حرم

  • سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۶۶

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
تا آن جایی که من در جریان اخبار این کنگره هستم، بحثها به حمدالله مفید وممتنع بود و زوایایی از مسایل مهم مربوط به کعبه مقدس و حج و جهان‌اسلام مورد بحث قرار گرفته است.
شاید مهمترین مسأله‌ای را که در مورد حج و کعبه باید مورد توجه قراربدهیم، این است که از این سرمایه الهی و مرکز مهم معنوی که در ادیان الهی وبخصوص اسلام برای استفاده بشریت قرار داده شده است چگونه استفاده‌بکنیم، عمده‌ترین مسأله این است و ما هر چه بحث تاریخی بکنیم و هر چه‌مباحث سیاسی و اجتماعی جوانب این مسأله را بحث بکنیم، اگر هدف این‌نباشد، عمدتاً یک کار ادبی و کارهای تشریفاتی است و یا فضل فروشی است.اگر واقعاً از دیدگاه عملی بخواهیم این مسأله را بررسی بکنیم، حتماً بایدهدفگیری بحثهایمان این باشد که چه بکنیم که از این مرکز عظیم به نفع اسلام‌در درجه اول و جهان در درجه دوم درست استفاده بشود و به نظر می‌رسد که‌آن نکات قرآن که باید مورد توجه قرار بگیرد هم از همین جا شروع می‌شود.همین جمله‌ای که من در ابتدا از قرآن کریم خواندم که گویا در آیه نود و هفتم‌سوره مائده است، اصلاً فلسفه جعل کعبه و بیت‌الله را مشخص کرده؛ ما اینجاخیلی هم احتیاج به بحث طلبگی و اینها نداریم. «جَعَلَ اللّûهُ اâلکَعâبَهَ اâلبَیâتَ اâلحَرûامَ قِیûامًا لِّلنّûاس » که صریح است و اصلاً کعبه و بیت‌الله را به عنوان قوام جامعه انسانیت خداوند قرار داده است. خوب قیام و قوام همان طور که آقایان می‌دانند «یقوم به الشئِی» است، یعنی وسیله برپا بودن و ستون فقرات این‌پیکر و کعبه  
باید ستون و عمود این خیمه باشد. کعبه اگر غیر از این باشد،معلوم می‌شود که آن هدف نیست. اگر نقشی اساسی در بنای جامعه و حفظ‌جامعه بشریت نداشته باشد، معلوم می‌شود که آن هدف تأمین نشده است. هرمقدار این هدف بیشتر تأمین بشود و تأثیر مکه بر روی سرنوشت مسلمانان وجامعه بشریت بیشتر بشود، ما به این هدف نزدیکتر شده‌ایم و هر مقدار این‌تأثیر کمتر بشود معلوم می‌شود این نقش تضعیف شده و ما به هدف قرآن وهدف الهی نرسیده‌ایم که اینجا هم هدف در کار تکوین و هم هدف در کارتشریح است. خلق این بیت و احکامی که برای این بیت قرار دادیم، این جعل،ممکن است هم جعل تکوینی و هم جعل تشریحی باشد، حالا یا این حرف‌قابل قبول است که بگویم این للناس که اینجا هست، یعنی همان مردمی که‌مکه هستند، چون بعضی‌ها خیال کردند چنین معنایی می‌دهد که همانهایی که‌اطراف مکه هستند و از برکات مکه استفاده می‌کنند و این در زندگیشان تأثیربنیانی دارد؛ تحقیقاً این نیست! للناس که معنایش این نیست، به علاوه آیه‌دیگری که گویا در سوره آل عمران داریم «مُبûارَکًا وَّ هُدًی لِّلâعûالَمیüنَ» آنجا دیگرنمی‌شود مردم مکه مطرح باشند، عالمین آنجا مطرح هستند و همه مردم درآنجا مطرح هستند و مضمون آن آیه با اینجا یکی است، یعنی قیام با مبارک ووسیله هدایت یک مضمون را دارد دنبال می‌کند، خوب این یک بحث قرآنی‌است و آدم هر چه بیشتر در قرآن و در سنتها تتبع بکند می‌فهمد که این خیلی‌مورد جدال نمی‌تواند باشد. اگر کسانی بخواهند بحث طلبگی بکنند، می‌توانند، اما به نظر می‌رسد این مسأله روشن است که هدف خلقت کعبه به‌دست انسانها و مبارک گرداندن آنجا هم تکویناً و هم هدف احکامی که برای‌کعبه در نظر گرفته‌اند این است که این ستون خیمه جامعه بشریت و مایه تداوم‌عیش و زندگی مادی و معنوی انسانها و در درجه اول مسلمانها است و ضمناًما می‌دانیم و برای مسلمانان خیلی روشن است که دو چیز عمومیت دارد،یکی قرآن و دیگری کعبه.
قرآن کتاب ما و کتاب هدایت ما است. کعبه تنها نقطه‌ای است که قبله‌مسلمانها شده و همه مسلمانان به نحوی روزانه با این نقطه سروکار دارند. ماچنین چیزی را در بقیه جاها نداریم، یعنی جای مشخصی، شییî مشخصی،خوب؛ نماز و روزه اعمال مشخصی است و خیلی از احکام، اعمال مشخصی‌هستند ولی تنها نقطه‌ای که مشخص شده که برای همه مسلمانان وسیله مهمی است و توجه خاصی روی آن شده کعبه است با آن ویژگی که دارد. مسأله مهم‌ما این است که صحبت کنیم که چه استفاده‌ای از کعبه که مهمتر از حج است‌ببریم. حج عملی است برای زمانی از ازمنه که انجام بشود، این کعبه دائمی وهمیشگی است و شب و روز است و یک مرکز ثابتی است و در همه ابعاد،ارتباط دائم با مسلمانها دارد، چه به مکه بروند و چه به مکه نروند، ما  
چگونه‌باید برنامه بریزیم و چگونه باید استفاده بکنیم و مسلمانان چه راهی بایداندیشه بکنند که از این استفاده بکنند.
اولین نکته این است که در فرض داشتن حکومت جهانی اسلام که از لحاظ‌علمای ما همه اتفاق نظر دارند که اگر اسلام حاکم باشد، یک حکومت بیشترنخواهد بود و اینکه دولتها و کشورهای مختلف با خطوط جغرافیایی از هم‌جدا بشوند، این اسلام نیست و شرایط زمانی این را بر ما تحمیل می‌کند.
اگر فرض کنیم پیغمبر(ص) حضور داشته باشند، امام مفترض‌الطاعه مقبولی‌برای مسلمین وجود داشته باشد، طبعاً مسلمانان در سراسر جهان یک‌حکومت خواهند داشت و اگر ما قبول بکنیم که یک حکومت اسلامی داریم،بی‌شک مرکزی برای این حکومت جهانی در نظر گرفته شده است. در تشریع‌اسلامی که داریم و هیچ کس نمی‌تواند شکی در آن بکند، نمی‌تواند مرکزی‌برای آن پیش بینی نشده باشد. این حکومت و مرکز آن بالاخره کجاست؟ هرجا شد، البته می‌شود، این از نظر عقلی مانعی ندارد که هر جای مناسبی را که‌دیدید انتخاب کنید و همان جا با شرایط هر زمان و مکانی مرکز باشد، ولی باخصوصیاتی که ما برای مکه داریم و احکامی که جعل شده و از مجموع‌سوابق تاریخی این بقعه مبارکه می‌فهمیم که آنجا یک مرکز جغرافیایی برای‌حکومت اسلامی است. ما حالا تعبیر پایتخت و اینها نمی‌کنیم، اگر هم‌بپذیریم که مرکز سیاسی نباشد، حداقل به عنوان یک مرکز معنوی که امورمسلمین از خیلی جهات باید از آنجا اداره بشود، در آن هیچ تردیدی نمی‌توانیم‌بکنیم.
اما هیچ مشکلی هم نیست که یک حکومت واحد اسلامی داشتیم، آنجا مرکزهم باید باشد. طبیعی است که قانونگذار اسلام همیشه با واقع بینی‌ای که داشته‌این جور فکر نمی‌کرده که این حکومت واحد جهانی همیشه هست و برای‌چنین شرایطی، مسایلی را در نظر گرفته بود و برای هر مرحله‌ای به نحوی‌می‌شود از مکه به عنوان یک مرکز استفاده کرد. خوب! الان اگر بنا باشد مرکزمناسبی داشته باشیم که مسایل اسلام و مسلمین در آنجا بررسی بشود، چه‌جایی مناسبتر از مکه است. اولاً کسی تردیدی ندارد که ما به چنین مرکزی نیازداریم، منافع مسلمین، خطرهایی که مسلمین را تهدید می‌کند، نیازهای مادی ومعنوی مسلمین و آن همه مسأله‌ای که برای جهان اسلام در رابطه با کفر و نفاق‌و مشکلات و امور اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همه آن چیزهایی که‌مطرح است و تبادل افکار و تبادل نظرات و تجمع امکانات و اینها همه بایدبرای این امور بشود، خوب تحقیقاً ما از قرآن، از رویه پیغمبر و از روح اسلام‌می‌فهمیم و من هم فکر نمی‌کنم که علمای اسلام در این مسأله به طور اصولی‌اختلافی داشته باشند ـ حالا در  
شیوه‌های کار ممکن است هر کس یک جوری‌حرف بزند ـ و منطقاً هم اهل نظر، با این مسأله نمی‌توانند مخالفت کنند وتحقیقاً موافق هستند.
خوب، ما بی‌شک مرکزی را لازم داریم که در آنجا مسایل مسلمین به صورت‌جامع مطرح بشود، جایی که آزاد باشد و همه فرقه‌های مختلف بتوانند در آنجاحضور فیزیکی داشته باشند و بتوانند مشکلاتشان و حرف حسابشان رابگویند، اگر طرحی دارند بگویند، اگر نیازی دارند آن جا مطرح بکنند و مسایل‌جدیدی که پیش می‌آید مطرح بشود. اگر همکاری بین مسلمانان می‌خواهدبشود مراکز خاصی برای هر نوع کار باشد که بیایند و مسایلشان را با هم مطرح‌بکنند و اشتراک مساعی بکنند، نقطه آزادی باشد که تبلور افکار و نظرات باشدو از برخورد آراء و اندیشه‌ها در آنجا سود ببریم.
اگر ما بتوانیم برای مسلمانان قطع نظر از اینکه حالا حکومت واحد تشکیل‌بشود یا نشود، جایی با این ویژگی‌ها در دنیا داشته باشیم، حالا اگر ما کعبه و این‌احکام را هم نمی‌داشتیم، ولی مسلمانها می‌توانستند جایی را در دنیا پیدابکنند که این مسایل آنجا انجام بشود، این برای حرکت اسلامی چه مانورخوبی بود و برای تبلیغ اسلام و برای ترویج اسلام و برای مسلمان کردن‌نیروهای فراوانی که در دنیا دارند دنبال حقیقت می‌گردند و سرگردان هستند چه‌قدر خوب بود.
شما می‌بینید که کشورهای استعماری با اینکه خیلی پلید هستند و سوء نیت‌دارند چون داعیه جهانی بودن و این طور چیزها را دارند، جایی را درست‌کرده‌اند که مردم دنیا آنجا بیایند و به گونه‌ای به اسم آزادی حرف بزنند. مثلاً«هاید پارک» لندن آنجا یک چیز کلکی است و بی اعتبار هم شده چون مردم‌می‌بینند که کلک است، اما همین که یک جایی هست که حالا هرکس از هرگوشه دنیا بلند می‌شود می‌رود آنجا و یک صندلی می‌گذارد و داد و بیدادمی‌کند و چهار نفر دورش جمع می‌شوند، این یک چیزی است. اگر این‌واقعیت داشته باشد از این صورت ظاهرسازی و کلک و تحت محاصره پلیس‌و این مسائل بیرون بیاید و واقعاً چنین چیزی در دنیا باشد، این خیلی حرکت‌انسانی و با ارزشی است، یا همین سازمان ملل ـ که الان در آمریکا است ـ متأسفانه خوب! با آن معیارهای خاص خود، یک تریبونی است، هرکسی پامی‌شود و آنجا می‌رود به او امنیت و آزادی می‌دهند که حرفهایش را بزند. حالاروزنامه خاص می‌نویسد یا نمی‌نویسد، گوش می‌دهند یا نمی‌دهند، اگرمخالف آمریکا است حرفهایش را می‌زند گرچه آنها آنجا شیطنت وبرنامه‌ریزی می‌کنند و آنجا را با تهدیدها، محاسبات و مقدمات خوب کنترل‌می‌کنند و یک نوع کنترل نامرئی روی آن وجود دارد.
 
اما بالاخره چنین چیزی در همین سطح کنترل شده و هدایت شده استکباری‌آثاری دارد و در دل مردم دنیا یک مقدار از آن تلخی‌ها و زمختی‌ها و شرارتهای‌امپریالیسم غرب را تعدیل می‌کند، ما حالا چه بخواهیم و یا چه نخواهیم، اگریک جایی داشتیم که کل مسلمانان و کشورهای اسلامی از او حمایت می‌کردندو با مقررات خاصی و با معیارهایی اسلامی در آنجا مسایل جدی و اساسی‌جهان اسلام مطرح می‌شد ـ ما فعلاً جهان اسلام را می‌گوییم و کعبه برای اسلام‌است و برای کفر نیست، ظاهراً نمی‌توانند دیگران آنجا بیایند و تبلیغ بکنند وچیزی بگویند، می‌توانند بیایند و به نحوی ارشاد بشوند که در خود مکه این‌مشکل هست ـ این چه تأثیر زیادی برای ما داشت؟!
الان ما چه قدر مسأله داریم که یک جایی نیست که گوش بدهد، ممکن است‌متفرقه به حکومتها و یا جاهایی مراجعه کنند. مسلمانهای ما در سراسر دنیا، درفیلیپین، در خود کشورهای اروپایی، در آمریکا، تایلند، چین، شوروی، هند،آفریقا و در همه جا مسأله دارند، مسلمانان حالا آن جایی که کشورها،کشورهایی اسلامی است یک نوع مسأله دارند و آنهایی که در کشورهای غیراسلامی هستند، یک نوع مسایل دیگری دارند. مسأله فلسطین، مسأله صحرا،مسأله اریتره، مسأله کشمیر، چه مسائل مهم جهانی را ما داریم، ما الان مسأله‌لبنان را داریم. کجا باید به حرف اینها گوش بدهند؟ واقعاً این اسلامی است که‌یک میلیارد مسلمان با این همه قدرت، جایی را نداشته باشند که به‌حرفهایشان و به نزاع‌هایی که پیدا می‌شود، گوش بدهند.
خوب خیلی جاها اختلاف بین مسلمانها است، اما اگر آنجا یک مرکزمقبولی باشد و این نزاعها به آنجا مراجعه و حل و فصل بشود و تریبون آزادی‌باشد و افراد دنیا در جریان قرار بگیرند، میزگردهای دائمی باشد و افراد بیایند وبنشینند و حرفهایشان را بزنند، بعد یک دادگاه قاطعی که مقبول کل جامعه‌اسلامی باشد و آنجا مسائل جهان اسلام را ببرد، یک چنین چیزی در کجای‌دنیا می‌شود به وجود بیاید، اگر بخواهیم چیزی به نام بین‌الملل اسلامی ـ حال‌سازمان ملل برای کل دنیا است ـ داشته باشیم، به نظر می‌رسد که این مکه وبخصوص کعبه و مراسم حج که عرض کردم آن چیز جداگانه‌ای است و احکامی‌که برای کعبه گذاشته‌اند و برای حرم گذاشته‌اند یک چنین چیزی را پایه‌گذاری‌کرده است و این مسایلی که حالا اخیراً دنیا به آن رسیده و یک نوع امنیتی درمراکزی مثل سازمان ملل و اینها برایش در نظر می‌گیرند، یا این مراکز کوچک‌مانند هاید پارک و اینها، اینها را اسلام در این احکامی که در این حرم گذاشته‌است، قاعدتاً برای چنین چیزی است، که ما با این بُعد با اینها کار نکرده‌ایم.یعنی ما این فقه و احکام حرم را و این حرمت و قداست را از این دید باید مطالعه بکنیم که یک امنیت اساسی در آنجا به وجود بیاید که  
هرکسی آنجا بیاید ومسایل اساسی را در آنجا مطرح بکند؛ اینکه حال ما می‌گوییم زائر آنجا امن باشد و یک حاجی بتواند خود را در آنجا خوب حفظ بکند، عبادت بکند و یاامثال اینها، اینها این مقدار چیز لازم نداشته است.
بنابراین ما باید برویم در این خط کار بکنیم، یک کنفرانس مخصوص این به‌وجود بیاوریم و همه‌اش هم از علمای مترقی دعوت نکنیم و از این آقایان‌مرتجع و علمایی که داریم و علمایی که با سلاطین و اینها رابطه دارند وبعضی‌هایشان هم اهل علم و فضیلت هستند دعوت بشود بیایند و این بحث به‌طور جدی بشود، دو سه روز هم نمی‌شود باید جلسه‌ای طولانی بنشینند و این‌مسأله را بحث کنند و یک حرکت فرهنگی و تبلیغی در دنیا برای به وجود آوردن‌یک مرکز بین‌الملل اسلامی به وجود بیاوریم که بعداً این کارهایی که ما احتیاج‌داریم، مبارزه با کفر جهانی و نجات از شر کفر جهانی، برای مسایل امروزمان وبرای تکامل جامعه اسلامی و نقد کردن امکانات اسلامی، به کار گرفتن‌نیروهای اسلامی، جمع کردن این همه مغزهای متفکر و دانشمند و متخصص‌از دنیای اسلام که در خدمت کفر هستند و برای کفر دارند در سراسر دنیا کارمی‌کنند، آنها را جمع بکنیم و بیاوریم و یک کار این جوری باید بکنیم.
من از دیروز که در فکر بودم که اینجا صحبت بکنم، یک مقدار فکر می‌کردم‌فرصت این را هم که حالا بروم و به مراجع مراجعه بکنم و کار تحقیقاتی بکنم‌نداشتم و بیشتر فکر می‌کردم، به نظر می‌رسد که ما روی مکه در این کنفرانس‌باید به این عنوان کار بکنیم، اگر آقایان مصلحت دیدند ماده‌ای در قطعنامه‌تان‌بگنجانید که مقدمه این کار را همین حالا با حضور آقایان بریزید و برای این کاربعدی آماده بشوید که دیر نشود و هر چه زودتر انجام بشود و خیلی هم جامع‌انجام بشود. مکه به احتمال بسیار قوی در تقویم اسلامی برای آن منظورگذاشته شده است. خوب حالا ما ببینیم اگر الان بنا شد که این کار را بکنیم چه‌وسایلی را لازم دارد؟ آیا واقعاً در این شرایط، کشوری مثل عربستان سعودی وحکامی مثل حکام آل سعود ـ در شرایط موجود عرض می‌کنم ـ می‌توانند این‌هدف را تأمین بکنند؟! این خود بحثی است، مثلاً آیا باید مکه آزاد بشود،همان طوری که الان بحث است که بیت‌المقدس را یک شهر بین‌المللی بکنیم،به خاطر مشکلاتی که در آنجا به وجود آمده هم مسیحیان، هم مسلمانها و هم‌یهودیها بتوانند استفاده بکنند یا آیا به مصلحت خود عربستان هست که متولی‌این کار بشود و می‌تواند متولی این کار بشود؟
این از لحاظ تئوری به دو صورت قابل قبول است: یک صورت این است که‌دولت آزاد و مقتدری در شبه جزیره حاکم باشد و واقعاً آزاد باشد، یعنی تحت‌تأثیر شرق و غرب نباشد، از هیچ کس دستور نگیرد و واقعاً هم مسلمان باشد.یعنی بخواهد احکام اسلام اجرا بشود و  
تعصبات فرقه‌ای اسلامی هم نداشته‌باشد. خوب واقعیت جامعه اسلامی این است که الان یک فرقه در میان مانیست ـ ما که یک مذهب نداریم ـ ما مذاهب و گروه‌های مختلفی داریم ومی‌خواهیم اینها در مشترکاتشان با هم برای عظمت اسلام همکاری بکنند.هدف اگر این است، اگر حاکم آنجا مثلاً وهابی باشد، یا من می‌گویم شیعه باشدیا یکی دیگر از مذاهب اهل سنت باشد که نخواهد به دیگران میدان بدهد وسعه صدر لازم را نداشته باشد، اینها نمی‌شود، باید حکومت مقتدری از لحاظ‌سیاسی باشد و تأثیر پذیری از قدرتهای بزرگ نداشته باشد که بتواند واقعاً آنجارا اداره بکند. از لحاظ مذهبی اگر هم تعصبی نسبت به مذهب خود دارد، دراداره کعبه و مکه و موافق مکه که برای این کار لازم است، راه‌های مواصلاتی وعبور و مرور، ورود و خروج و امکانات رفت و آمد و امثال اینها، تدارک کارباید کاملاً با سعه صدر و آزاد برخورد بکند. البته اگر فرض کنیم که با قدرت‌محلی بخواهیم کار بکنیم، یک شرایطی لازم است یعنی یک شورای خاصی‌کنار او لازم است باشد که آنها تصمیم بگیرند و آنها مسأله را هدایت بکنند، اگراین فرض عملی باشد و با حکومت فعلی آل سعود ممکن باشد خوب، این یک‌راه حل می‌تواند باشد.
اما واقعاً آنچه که ما می‌بینیم نیست. آل سعود باید توبه بکند، اگر بخواهد این‌مسئولیت را به عهده بگیرد، باید یوغ آمریکا را از گردنش بردارد. باید برای‌نیازهای خود این قدر به آمریکا محتاج نباشد و یک نوع استقلال واقعی داشته‌باشد. البته اگر او این تصمیم را بگیرد، مسلمانان دیگر هم باید به او کمک‌بکنند و چنین چیزی باشد و واقعاً بخواهد به این صورت عمل بکند. در حال‌حاضر که ما حکومت واحد جهانی نداریم. اگر یک حکومت مستقل آزادی ویا سعه صدری با معیارهای اسلامی ـ معیارهای مورد قبول همه، حالا مااختلافات را نمی‌گوییم ـ وجود داشته باشد، این می‌تواند یک راه حل باشد. امااگر ما نخواهیم ایده‌آلیست باشیم و حرف اجرایی و عملی بزنیم یک چنین‌چیزی می‌شود، اگر بگوییم این عملی نیست، فعلاً نه اینکه در عالم واقعی عملی نیست و آل سعود ماهیتش، فامیلش، عشیره‌اش، سابقه‌اش،وابستگی‌هایش این جوری است، آن موقع راه دوم مطرح می‌شود و آن اینکه‌ما روی این تز کار بکنیم که مکه آزاد و یک شهر بین‌المللی باشد و راههای‌ورود به آنجا هم طبق مقرراتی آزاد باشد و نمایندگانی از جریانهای موجود دراسلام ـ در یک نسبتی مثلاً کسی که چند درصد از جمعیت مسلمانان راداراست، کسی که این مقدار امکانات دارد، کسی که این مقدار در مخارج وکارهای آنجا، در آنجا نماینده داشته باشند و بشود قانونی را به نسبت افراد،امکانات، شرایط و فرهنگ گذراند و یک نمره‌هایی داد و در این نمره‌ها همه‌واقعیت‌های جهان اسلام را در نظر گرفت و نمایندگانی انتخاب بشوند و آنجا، یک پارلمان کوچک، یک هیأت اجرایی و یک شهر آزاد، آباد، تمیز و فرهنگی‌کاملی را در مکه به  
وجود بیاوریم. حالا این خاک عربستان نباشد، ما خاک‌نمی‌خواهیم، کسی اسمش را هر چه می‌خواهد بگذارد و شرایطی بگذارند که‌این جوری باشد، من نمی‌دانم که حالا واتیکان در دل شهر رم چگونه اداره‌می‌شود.
من دقیقاً نمی‌دانم، اگر بشود حالتی که حاکمیت عربستان را از آنجا برداریم وحاکمیت دنیای اسلام و نمایندگان اسلامی را در آنجا برقرار کنیم، بعد برای‌مسایلی هم که در آنجا مطرح می‌شود، مقررات لازم است، این طور نیست که‌بگوییم حالا هرکسی آمد، هر چه خواست بگوید. این که نمی‌شود. یک قانونی‌و یک کتابچه‌ای را می‌نویسند و برای اظهار نظر و برای کارهای دیگر جاهایی‌را معین می‌کنند. روزنامه‌هایی برای نوشتن مقاله‌ها مشخص می‌شود ورادیویی حرفهای افراد را نقل می‌کند. حرفها از یک هیأت مشخصی عبور بکندکه آن سطح لازم را داشته باشد، تلویزیونی و خبرگزاری باشد که اخبار آنجا راپخش بکند، در کل ما می‌توانیم یک طرح این جوری داشته باشیم و مکه آزادباشد.
مخارج آن مسأله مهمی نیست، اینکه عربستان حالا ادعا می‌کند که ما این‌قدر خرج می‌کنیم، جاده می‌سازیم، هتل می‌سازیم، ماشین درست می‌کنیم وفلان می‌کنیم، اینها همه ادعا است. همین پول جزئی که از زوار و حاجی‌هامی‌گیرند، خیلی بیشتر از اینها است که خرج می‌کنند. به علاوه واقعیت این‌است که خداوند این منابع عظیم نفتی را که در عربستان و جزیره‌العرب وسواحل خلیج فارس گذاشته، خوب اینها مال همین کار است. اگر کل عربستان‌آزاد باشد، خوب، امکانات عربستان باید در خدمت این کار باشد. حالا اگربگوییم ما در شرایط موجود نمی‌توانیم شهر مکه را آزاد بکنیم، هم مسلمان‌هاحاضرند این مخارج را بپردازند، هم آنهایی که نماینده به آنجا می‌فرستند و هم‌حجاج و کسانی که برای عُمره می‌آیند و آن روز دیگر مثل حالا نخواهد بود وشرایط شکل دیگری خواهد بود.
به اندازه مخارجی که لازم دارد می‌تواند بگیرد، خدمات هم به خوبی‌می‌تواند بدهد، خدمات هم اسلامی خواهد بود، این تبعیضهایی که در آنجاهست که یک حاجی کنار خیابان و در زیر آفتاب گرم برود و در ناراحتی باشد ویک حاجی هم در هتل‌هایی که هوای مدیترانه‌ای برایش درست می‌کنند زندگی‌بکند، این جور نباید باشد. یک رویه عادلانه متساوی برای اداره حج و با یک‌استاندارد و در حد معقول درست بکنیم که کسی که به آنجا وارد می‌شود،بتواند برای مسکن و رفت و آمد و وسایلی که وجود دارد، از آن استفاده بکند وما عدل را آنجا نشان بدهیم.
الان واقعاً مراسم حج نشانگر عدل اسلامی نیست و ما می‌خواهیم مانورعدل بدهیم، یعنی واقعاً حالا عدل را فقط در احرامها می‌توان یافت، آن هم‌بعضی‌هایش این طور هم نیست، بعضی  
احرامها خیلی کثیف و کهنه و پاره‌است و بعضی احرامها از حوله‌های خوب و حتی در آن هم ما الان عدالت رانمی‌بینیم.
من واقعاً آن صحنه‌هایی را که در مکه دیدم مظهر بی‌عدالتی و ظلم است،تازه حالا با هم نیستند، خیمه‌ها جدا است، وسایل جداست، وسایل رفت وآمد جداست، وسایل حفاظت جداست و ما اصلاً هیچ عدالتی نداریم. الان اگرکسی مکه بیاید، غیر از آن تجمع مردم و ذکر و هلهله مردم و این طور چیزها که‌یک مقدار دل آدم را حال می‌آورد، واقعیتهایی که در آنجا می‌گذرد، هیچ نشانی را از اسلام ندارد، آن عدالت اسلامی که در مکه باید باشد، نیست. ما از حج هم‌الان استفاده درستی نمی‌کنیم. اینکه حالا آقایان بگویند و در دنیای امروز این‌بحث خیلی جدی شده که حج امری سیاسی نیست و عبادت است مگرمی‌شود؟ اکثریت مردم دنیا که نمی‌تواند حج بروند، پس اینها باید همیشه‌محروم باشند، این طور نیست، این درست شده که امور مسلمین را اداره بکندبرای اینکه آنجا مظهر واقعی جماعت اسلامی باشد. الان ما واقعاً از مظهراسلامی هیچ استفاده درستی نمی‌کنیم و من نمی‌دانم الان کفاری که به مکه‌برای خبرنگاری و امثال آن می‌آیند اگر آنجا راهشان بدهند، حتی اینها، به خاطرمجموعه آن چه که در آنجا می‌بینند تحت تأثیر اسلام قرار می‌گیرند تا چه‌برسد آن طرفتر بروند و وضع عربستان سعودی و دیگران را ببینند، آن دیگرشکل بدتری پیدا می‌کند.
اگر ما به این مسأله بتوانیم برسیم ـ که می‌توانیم ـ و عده‌ای از علمای اسلام‌روی این کار وقت بگذارند و تلاش بکنند، فعلاً خدا خواسته است که‌جمهوری اسلامی به وجود بیاید، نزدیک مکه هم هست، قدرتی هم هست، به‌عنوان پشتوانه کار، من تحقیقاً می‌دانم که جمهوری اسلامی آمادگی دارد وحضرت امام حتماً دلشان برای چنین مسأله‌ای پرپر می‌زند که چنین مسایلی رابه وجود بیاورد، جامعه ما چنین چیزی می‌خواهد و ما پشتوانه این کارمی‌توانیم باشیم.
ما الان از علمای اسلام دعوت می‌کنیم، از شما برادران عزیزمان که اینجاتشریف آورده‌اید از اینکه محبت کرده‌اید و برای این مسأله مهم اسلامی وقت‌صرف کرده‌اید و اینجا آمده‌اید تشکر می‌کنیم. من الان به شما می‌گویم و برای‌شما اتمام حجت می‌کنم که جمهوری اسلامی با امکاناتش این آمادگی را داردکه این فکر را دنبال بکند. ما تقیه نمی‌کنیم و وحشتی هم از کسی نداریم، از این‌فکر، آمریکا و انگلیس بترسد و عربستان برنجد، کشورهای عربی و دیگردوستان عربستان برنجند، طاغوتهای دنیای اسلامی بترسند، حکومتهای دنیای‌اسلام برنجند و هرکسی می‌خواهد بترسد و هرکسی که می‌خواهد برنجد، جمهوری اسلامی بدون هیچ رودربایستی این آمادگی را دارد که پشت این‌مسأله بماند و فکر هم می‌کنیم که بهترین ابزار تحقق این فکر، علمای  
اسلام‌هستند. این فکر را علمای اسلام باید جدی بگیرند و در میان مردم ببرند و برای‌خودمان همفکر درست بکنید و در مسجدها تشویق بکنید. ممکن است این‌فکر در بین خیلی‌ها بوده باشد ولی کسی نبود که این فکر را در رادیو و یاخبرگزاریش پخش کند و حاضر باشد روی این فکر بجنگد؛ ما حاضریم‌بجنگیم، اگر دنیای اسلام و علمای اسلام ـ حداقل یک بخش قابل قبولی ازعلمای اسلام ـ حاضر باشند روی این کار همکاری بکنند و تجهیز بکنند، ما آماده هستیم که بجنگیم تا کعبه را برای این منظور آزاد بکنیم و در اختیار دنیای‌اسلام بیاوریم و همین نمایندگان را بگذاریم و از آن هم حفاظت بکنیم و این‌کار را انجام بدهیم.
شما در گذشته چنین امکانی را نداشتید؛ در کشورهای عربی، دولتهای‌انقلابی بوده‌اند، اما دولتهای عربی و انقلابی برای چنین کاری حاضر نبودند.ناصر شخص مهم عرب بود، اما او حاضر نبود که تز اسلامی را در مکه پیاده‌بکند و بقیه انقلابیون عرب هم یا قومگرا و یا ملی‌گرا هستند و اگر هم جهانی‌باشند طرز تفکر دیگری دارند. آنان مسلمان هستند ولی یک طرز تفکر خاصی‌دارند، ما به عنوان قرآن «جَعَلَ اللّûهُ اâلکَعâبَهَ اâلبَیâتَ اâلحَرûامَ قِیûامًا لِّلنّûاس»می‌خواهیم این قوام جامعه اسلامی تحقق پیدا بکند و هدف قرآن تحقق پیدابکند و آماده‌ایم بجنگیم. اگر در عراق هم این قدر مقاومت می‌کنیم، برای این‌است که همین فکر برای ما هست. ما فکر می‌کنیم ملت عراق آن مجرم‌طاغوتیشان آمده و با پای خود وارد این ماجرا شده است. ما از این فرصت بایداستفاده بکنیم و ملت مظلوم عراق را آزاد بکنیم تا مسلمان‌ها در عراق به‌حاکمیت برسند.
اگر او نیامده بود ما نمی‌آمدیم، در کعبه هم خود سعودی‌ها اینها کبریت رازدند و آنها آمدند این حرف را زدند، آنها آمدند این کار را کردند، آنها آمدندکشتار کردند و متعرض ما شدند و ما متعرض نمی‌شدیم، ما حرفهایمان را درکعبه می‌زدیم و در مکه حرفهایمان را در چند شعار خلاصه می‌کردیم ومی‌گفتیم. خطر اسرائیل، خطر ارتجاع، خطر کفر و مظلومیت اسلام را شعارمی‌دادیم که مردم بفهمند و فکرمان را منتقل بکنیم. من خواهش می‌کنم ازطرف ما به علمای دیگر بگویید که خام این طرز تفکر نشوید، نگذارید این‌طرز تفکر خائنانه‌ای که الان می‌بینیم بر خیلی از علما متأسفانه حاکم است،حاکم شود و بگذارید محیط حرم ساکت بشود و در رابطه‌الاسلام حرفهایشان‌را بزنند و یا در روزنامه‌های سعودی حرفش را بزند. شما دیدید کمی که مسأله‌داشت جدی می‌شد، عربستان چهارصد حاجی خانه خدا را به خاطر منافع‌آمریکا این طور مظلومانه شهید کرد، اگر جدی بشود همین است. حتی حدحرف هم که باشد آنجا که رفتیم جلسه‌ای داشته باشیم و با هم حرف بزنیم و یابرویم در سالن مؤتمر بنشینیم و یک چیزی بگوییم و حتی اگر پخش هم‌نخواستند بکنند نکنند، این چیز مهمی نیست، ولی  
وقتی که متعرض آمریکاخواستیم بشویم، یک دفعه این طوری با ما برخورد می‌کنند. از این به بعداسرائیل هم احتمالاً جزو منافع عربستان سعودی و مکه خواهد شد.
یعنی اگر فردا علیه اسرائیل هم کار جدی بخواهد بشود، جلویش را خواهندگرفت که این کار را شروع کرده‌اند و دیگر آمریکا آن قدر پررو شده که به‌عربستان خواهد گفت که علیه اسرائیل امروز نباید اقدامی بشود. بنابراین توقع‌یک فایده جدی از حج موجود، از عمره موجود و از شیوه اداره حرمین موجودنباید داشته باشیم.
حتی منظره تبلیغ درستی از جهان امروز نیست. حالا دنیا طوری نیست که مانتوانیم تماس بگیریم، قدیم‌ها شاید این طور بود، ولی حالا آدم هر کس راهرجا که بخواهد می‌تواند ببیند. وضع این طوری نیست که آدم از تایلند به مکه‌برود و آن یکی هم از آمریکا بلند بشود و مکه بیاید و همدیگر را ببینند، اینهاخیلی جاها همدیگر را می‌توانند ببینند، تبادل پیام و این طور چیزها می‌توانیم‌بکنیم. منفعت جدی الان آنجا نیست؛ از لحاظ عبادت هم با این شیوه‌ای که‌الان آنجا هست ـ که شیوه اسلامی نیست ـ عباداتش هم برای انسان خیلی مؤثرو سازنده نیست، نه شکل کار اسلامی است و نه وضعی که آنجا هست اسلامی‌است، این چه عبادتی است!؟ با آن وضعی که آنجا درست کرده‌اند، آدم درمسجد محل خودش بهتر از آنجا می‌تواند عبادت کند، بنابراین برای ما یک‌ادای وظیفه است، ما مأموریم که حج برویم و آنهایی که مستطیع هستند بایدبروند و حج مثل نماز است. ما می‌رویم و تکلیف خود را ادا می‌کنیم ولی آنهاواقعاً حج را از خاصیت انداخته‌اند و الان مکه آن چه که خداوند خواسته‌نیست و برای انسانهایی که بخواهند در آنجا کار درستی بکنند، این هم نیست.راه خوب به نظر من منحصر در این است که یا یک حکومت صالحی درعربستان به وجود بیاید ـ مکه هم جدا نشود ـ و مکه را شورای خاصی از جهان‌اسلام به کمک آنها اداره بکند و یا مکه را آزاد بکنند و بهتر آن است که خودعربستان پیشقدم بشود.
من این دومی را ترجیح می‌دهم، عربستان پیشقدم بشود و ما هم کمک کنیم‌و اساسنامه‌ای برای آنجا بنویسیم، طبق آن اساسنامه مکه اداره بشود، و در آن‌صورت می‌تواند ان‌شاءالله برای اسلام قوام و برای ما هم انجام وظیفه‌ای‌جدی باشد و کارهای مهمی را در آن صورت در مکه می‌توانیم انجام بدهیم. درپایان عرایضم صمیمانه از شما میهمانان بسیار خوبمان از علما، محققین وشخصیتهایی که روی این مسأله مهم اسلامی و جهانی وقت گذاشتند تشکرمی‌کنم و از کسانی که این مراسم را برگزار کردند خیلی ممنون هستم که خیلی‌زحمت کشیدند و خوب اداره کردند و برای این مؤتمرها تجربه‌های خوبی کم‌کم اندوخته شده و امیدواریم که این زحمات شما را  
خداوند به نحو مطلوبی‌جبران بکند و آثار زحمات خودتان را هم ببینید که تشویق بشوید این کارها رابه خوبی ادامه بدهید.
    والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته