سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح سیزدهمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح سیزدهمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم

  • مصلای تهران
  • دوشنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله
جای تقدیر و تشکر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که این هدیه بسیار ارزشمند و سازنده را هر سال به مردم ما در ماه مبارک رمضان تقدیم می‌کند و این فرصت را به مردم داده که ساعاتی از وقت خودشان را در چنین فضای بهشتی بگذرانند و بهره بگیرند و با قرآن و قرآنیان بیشتر آشنا شوند.
شاید از بهترین برنامه‌های ماه مبارک رمضان برای تأثیرگذاری در زندگی دینی و معنوی مردم ما باشد و خوشبختانه این کار خوب به استانها و شهرستانها هم رسیده و هرشب و هر روز میلیونها نفر از مردم ما از این برنامه‌ها استفاده می‌کنند که قطعاً در زندگی آنها آثار پربرکتی خواهد داشت.
خوشبختانه در طول عمر برپایی نمایشگاه شاهد تکامل کارها هستیم، مثل موجود زنده و جوان سال به سال رشد و نمو خود را نشان می‌دهد و جامعیت بهتری پیدا می‌کند. در هر برنامه‌ای که حاضر شدم و چیزی به ذهنم رسید، برای تکمیل گفتم. امروز هم با مشاهده آنچه که دیدم و قبلاً هم درگزارشها خواندم و از برنامه وسیعی که آقای شعاعی مطرح کردند، به ذهنم می‌رسد که اگر بتوانیم - هرچند کار سختی است - یک کار محتوایی سطح بالا از قرآن در کنار این منظره‌های زیبای حسی - غیر از این جلساتی که هست - ترتیب بدهیم که یک اثر جاویدان جهانی را در دنیا عرضه کنیم تا به عنوان هدیه نمایشگاه تهران باشد که کار باارزشی است.
البته چون خودم تصویر روشنی ندارم وایده‌ای در ذهنم است، آمادگی دارم با آشنایی که با مفاهیم قرآن دارم، کاری را شروع کنیم که زمینه چنین اثر جامعی را هر سال روبه رشد داشته باشیم. از خدمات با ارزش دوران مسئولیت آقای مسجد جامعی است که ابتکارش از خود ایشان و آقای دکتر حبیبی بود.
بنده هم از این پیشنهاد استقبال کردم. خوشبختانه آقای صفار هرندی هم این قدم برداشته شده را خوب پیگیری کردند و امسال نکات جدیدی را در نمایشگاه می‌بینیم.
عمیقاً عقیده دارم که هیچ موضوعی به اندازه قرآن نمی‌تواند محور نمایشگاه پربرکت در تاریخ بشر باشد. خیلی چیزها الان هست و برای هر موضوعی نمایشگاه درست می‌کنند. همه نمایشگاهها سودمند هستند و متخصصین استفاده می‌کنند. اما قرآن به گونه‌ای است که می‌تواند برای همه مردم سودمند باشد. یک نمایشگاهی است که مخاطب آن همه مردم هستند، کسانی که معتقد و مسلمان هستند، یک جور وآنهایی هم که ایمان ندارند، باز مخاطب قرآن هستند و می‌توانند استفاده کنند. باید تدبیری بیندیشیم که آنها هم بیشتر استفاده کنند.
خیلی روشن است که قرآن محور سعادت بشر است. هیچ تردید نکنید که خداوند قرآن را برای محور سعادت بشر تا قیامت در نظر گرفته است و خدا به این اثری که خلق کرده و به بشر هدیه کرده است، می‌نازد و می‌بالد. خداوند فرمودند و ادعایی بزرگ است که به عنوان سند حقانیت یک دین است. دینی که همه دنیا را به مباهله دعوت می‌کند. دینی که با تمام عقاید  و مکتبها و صاحب‌نظرها تحدی می‌کند و می‌گوید: من حق هستم و شما باید دنبال من باشید و این تا قیامت است.
همه دانشمندان را مخاطب قرار می‌دهد و می‌گوید: اگر همه جن و انس که دو مخلوق مهم روی زمین هستند، جمع شوند، نمی‌توانند مثل قرآن بیاورند. نمونه آن شیطان است که حاضر نبود برای حضرت آدم سجده کند. چون خود را بالاتر می‌دید و خیلی پر جرأت و گستاخ بود. خداوند می‌گوید: قدرت این را دارم که همه مخلوقات انسانی و بشر - جز عده معدودی - را تحت تأثیر قرار دهم و آنها را دنبال خود بکشم. دو مخلوق اینجوری که قرآن می‌فرماید، اگر همه اینها جمع شوند، برای اینکه کتابی مثل قرآن بسازند و همگی هم همکاری کنند، نمی‌توانند چنین کاری کنند.
اگر این حرف، حرف سستی باشد و قابل اثبات نباشد، حجیت اسلام و قرآن را به باد می‌دهد. فرض کنید یک عده دانشمند جمع شوند و بخواهند با اسلام مبازه کنند و وقت بگذارند و کتابی برای مقابله با قرآن خداوند بسازند. اگر از آیاتی که صحبت از یک سوره و آیه می‌کند، بگذاریم، واقعاً نمی‌توانند و این حرف خیلی مهم است و به عنوان سند حقانیت اسلام مطرح شده است و قرآن معجزه جاویدان ما، معجزه جاویدان خداوند و ابدی است.
آن روزهایی که پیامبر(ص) حضور داشتند، طبق رسوم سنتهای انبیاء گذشته مردم مرتب مراجعه می‌کردند و از پیامبر(ص) معجزه می‌خواستند. هر روز افراد تازه‌ای خدمت پیامبر(ص) می‌رسیدند و می‌گفتند: می‌خواهیم ایمان بیاوریم، آیه‌ای و معجزه‌ای به ما نشان بدهید که باور کنیم. معمولاً جواب پیامبر(ص) همین آیات قرآن بود. معجزاتی داشتند و درجاهای معینی هم استفاده کردند و در قرآن هم هست، اما رویه پیامبر(ص) این نبود که دائماً به همه معجزه نشان بدهد. معجزه همیشه جزء استدلالهای اساسی انبیاست. چونکه کسی می‌آید و می‌گوید من از طرف خدا آمدم و واجب الاطاعه هستم و افکار، عقاید، سنتها و تمایلات مردم را به چالش می‌طلبد و می‌گوید همه آنها را  کنار بگذارید. مقدسات آنها را انکار می‌کند و از آنها اطاعت محض می‌خواهد. این کار سند خیلی بزرگی لازم دارد که آدم از باورهایش دست بردارد. خصوصاً در قدیم که استدلال در کشش مغزی جامعه چندان وجود نداشت و معجزه یک چیز حسی است که انسان می‌بیند، مثل عصای حضرت موسی.
ولی پیامبر(ص)دائماً می‌فرمود: معجزه من آیات خداست و این برای اعراب جزیره‌العرب نیست. برای ما نیز که امروز در عصر اتم، فضا، موشک، لیزر، ماهواره و ... زندگی می‌کنیم، هست و برای بعد از ما و قرون آینده که خیلی از چیزها را خواهند فهمید والان ما نمی‌فهمیم، خواهد بود و تا قیامت هم خواهد بود.
لذا قرآن باید خیلی عظیم باشد و حقیقتاً همینطور است. ما در حد وسع خودمان می‌فهمیم و فکر می‌کنم یکی از کارهای مهم ما  این است. اگر بخواهیم کار عمیقی برای قرآن بکنیم که شایسته قرآن و عصر ما باشد، باید اعجاز قرآن را به گونه‌ای قابل درک برای دانشمندان و متخصصان دنیا مطرح کنیم که کار آسانی نیست. خودم که به فکر تهیه کلیدی برای مفاهیم قرآن افتادم و دو سه سالی که در زندان وقت پیدا کردم، روی آن کار کردم. با اینکه بارها و بارها قرآن را از دید علاقمند به قرآن و آشنا به زبان عربی خوانده بودم، وقتی با این فکر و با این زاویه وارد مطالعه قرآن می‌شوم، می‌بینیم که چه مفاهیم در قرآن هست! واقعاً مثل کسی هستم که در اقیانوس افتاده و ژرفای کرانه‌های اقیانوس را نمی‌بیند. انسان به هر نکته‌ای که می‌رسد، اشاره‌ای در قرآن هست و مطلبی دارد.
 قرآن از لحاظ گنجاندن مطالب در همین الفاظ محدود که در این کتاب در اختیار ماست، عجیب است. شاید مهمترین نقطه معجزه قرآن همین باشد. کتابی است که 23 سال طول کشیده تا به دست مردم برسد. اسناد ما می‌گوید که دوبار نازل شده است. یک‌بار بصورت مجموعه بر قلب پیامبر(ص) آمد. خدایی که آن را خلق کرده، می‌دانست که هر آیه‌اش کی،  کجا و چگونه نازل شود و به آن نظم داده شد، هرچند از آیاتی استفاده می‌شود که پیامبر(ص) انتظار داشتند، ولی نمی‌آمد و این نشان می‌دهد که پیامبر (ص) احاطه‌ای به آن شکل نداشتند. شاید هم داشتند که وارد این بحث نمی‌شویم.
بالاخره قرآنی که طی 23 سال در شرایط گوناگون از موقعی که پیامبر(ص) تنهای تنها بود، از موقعی که از علی(ع) و خدیجه دعوت می‌کردند و در شعب ابی‌طالب محصور بود و در طائف بود و از پشت‌بامها خاکستر روی سر پیامبر(ص) می‌ریختند و تا موقعی که به مدینه آمد و جنگید و آنجا را به یک شهر واقعی انسان تبدیل و بلدالامین کرد، مضمون مشترک دارد. اگر شرایط نزول آیات خدا را مطالعه کنید، می‌بینید که اختلاف ندارد و به قول خدا این مجموعه با هم سازگار است. همه جای آن همه جای دیگر را تأیید می‌کند و کار سختی است که انسان قرآن را بفهمد. مجموعه‌ای منسجم و با بهترین الفاظ ممکن است که خداوند اراده کرد.
بهترین لفظ و آهنگ خلق شد که به اراده خداوند بوده و این کتاب جامع را در اختیار بشر گذاشته است. آنچه که برای هدایت بشر مهم است، در قرآن آمده است که جامعیت آن از این جهت است. هر اشاره‌ای که به هرچیزی لازم بوده، در قرآن هست. گوشه‌هایی از تأویل را از بزرگان و روایات داریم، اما این تأویل حرکت بی‌انتهایی برای قرآن است و خیلی از آیات قرآن ممکن است در شرایط امروز قابل فهم برای سطح دانش ما نباشد و هزار سال دیگر وقتی که دانش بشریت به گونه دیگری شد، از این لفظ و اشاره چه نکته‌هایی که فهمیده نمی‌شود و این بیشتر در بحث تأویل است. مقداری از آن در تفسیر هم گنجانده می‌شود. همه متخصصان دنیا می‌توانند از قرآن چیزی داشته باشند که این یک ادعای بزرگ است. ولی ما با مجموعه مطالعات عقیده داریم که همه متخصصان از یکی از محورهای موجود در قرآن به یک نقطه خوب هدایتی می‌رسند، علوم انسانی، طبیعی ، ریاضی، فلکی، هیئت، نجوم، علم متکفل بسیار ریز و بی‌نهایت کوچک و بی‌نهایت عظیم و فاصله‌های غیرقابل محاسبه در اعداد بشری در این کتاب می‌گنجد. منتهی شاید برای زمان ما و عقول ما خیلی جور نباشد.
به هرحال من به همه شما تبریک می‌گویم که موفق شدید در خدمت قرآن باشید. هر مقدار که می‌توانیم و به اندازه وسع خودمان باید به قرآن خدمت کنیم. متأسف هستم که دنیای اسلامی از این موهبت الهی و هدیه و معجزه جاویدان خوب استفاده نمی‌کند، اگر امروز، کنفرانس اسلامی که برای همه مسلمانهاست، تصمیم بگیرد و مصوبه‌ای داشته باشد و این مصوبه را در همه دنیای اسلام به رفراندوم بگذارد، یک میلیارد و نیم مسلمان به آن رأی می‌دهند که نقطه مشترک‌ ما را که قرآن است، برای  دنیای اسلام و اتحاد آن محور قرار بدهیم می‌توانیم با محوریت درک، فهم و داوری جمعی از صاحب نظران عادل، عالم  و قابل اتکا که مردم انتخاب کنند، مسائلی را که از قرآن می‌فهمیم، برای نقطه اشتراک و همکاری معرفی کنیم. جایی را در روی کره زمین انتخاب کنیم که مرکز این کار باشد و مسلمانها را دعوت کنیم تا در نقاط مشترک با هم همکاری کنند و اختلاف نکنند و با هم همراه باشند.
58 کشور، با یک چهارم جمعیت دنیا هستیم که بخش عمده‌ای از ثروت دنیا را داریم. باید در مسائلی که از قرآن فهمیده می‌شود و مشترک است، متحد حرکت کنیم که وظیفه‌ای اسلامی و به نفع همه است.
آدم متأسف است که این‌گونه سرمایه‌ای را دارد و دنیای اسلام الان از این استفاده نمی‌کند و کم و بصورت انفرادی استفاده می‌کند. قرآن می‌تواند شیرازه دنیای اسلام و راهنمای همکاری مسلمانان باشد. آنموقع دیگر شاهد مسائلی مثل فلسطین، عراق، افغانستان، کشمیر و امثال اینها و گرفتاریهای مسلمانها که در دنیا خیلی زیاد است، نخواهیم بود. باید با همدلی و همراهی کارها را حل کنیم که نیاز به سازمانی داریم تا همکاری کنیم و اگر چنین اراده‌ای در کنفرانس اسلامی ایجاد شود، مؤثر خواهد بود.
امسال بناست در عربستان جمعیتی از علمای بلاد اسلام و بزرگان ممتاز دنیای اسلام با هم جمع شوند و روی مسائل مهم دنیا اسلام فکر کننــد و نظر بدهند. شاید در چنین اجتماعی پاشیدن بذر چنین اقدامات بزرگی زمینه پیدا کند که از آنجا کارهایی را شروع کنیم. الان برای ما الزامی است که وارد راهی شویم که دنیای اسلام را با هم متحد کنیم. دنیای کفر علیرغم اختلاف جدی و تخاصمی که دارند، در یک چیز متحد شدند و آن تضعیف اسلام است. واقعاً دارند علیه اسلام شرارت می‌کنند. هرجا می‌بینند یک قدرت اسلامی دارد اوج می‌گیرد، سعی می‌کنند شاخ و برگ آن را ببرند. خودمان در ایران شاهد هستیم که با ما چه کار می‌کنند! در بقیه جاها نیاز به این‌قدر نیرو خرج کردن ندارند. زودتر جلوی آن را می‌گیرند. ایران قدری برایشان مشکل است.
در بحث انرژی هسته‌ای می‌بینید که چقدر ناجوانمردانه با ما برخورد می‌کنند! امثال این‌گونه مسائل در دنیا زیاد است. با بهترین ثروت دنیای اسلام که انرژی است، چگونه برخورد می‌کنند! چقدر فتنه برای آن درست می‌کنند!البته ما با سایر ادیان نقاط مشترک زیادی داریم.
یکی ازویژگیهای قرآن این است که ندای همکاری با همه ادیان آسمانی را دارد و خیلی زیادهم هست. من امروز بخش آیات سیاست خارجی قرآنی را که دوباره می‌خواندم، دیدم میدان همکاری با سایر ادیان وجود دارد و همین زمینه برای ما نقطه قوتی است که می‌تواند انجام شود. البته نقاط افتراق هم داریم. اگر در داخل کشور قرآن محور باشد، همه آنچه که در شعارها، خواسته‌ها، آرزوها و سعادت ما هست، از قرآن در می‌آید و محکمترین پناهگاه و در مشکلات، مهمترین ملجأ و مأوای ماست.
الان خیلی قرآن می‌خوانیم، حافظان قرآن فراوانی داریم، قاری و خادم قرآن داریم. این هنرهایی که برای قرآن در نمایشگاه است و خیره‌کننده است و همیشه هم بوده و به تناسب هنرهای زمان در هر تاریخی بوده است و با قرآن هنرنمایی می‌کردند و امروز خیلی وسیع‌تر است و دامنه وسیعی دارد و پیشرفتهای بالایی دارد. اما چیزی که هنوز جایش در کشور ما خالی است، این است که از لحاظ زندگی قرآنی شویم و محتویات انسان ساز قرآن را در زندگی خودمان آنچنان عجین کنیم که همه چیز به قرآن برگردد.
اگر روزی این حالات اتفاق بیفتد، سعادتمند خواهیم بود. بخصوص در ایران ما که ثقلین، اهل بیت(ع) و کتاب‌الله با هم و توأم حرکت می‌کنند و ما این افتخار را در دنیای اسلام داریم که وصیت پیامبر(ص) را بیشتر و بهتر از دیگران گرفتیم. انشاءالله دیگران هم از این موهبتی که در اختیار ماست، استفاده کنند. تشکر و دعا می‌کنیم که موفق باشید. انشاءالله در سایه قرآن بتوانیم سعادت واقعی را برای ملت و خودمان کسب کنیم.
و السّلام علکیم و رحمه الله