سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح کنفرانس بین‌المللی برنامه انرژی هسته‌ای، سیاستها و چشم‌اندازها

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح کنفرانس بین‌المللی برنامه انرژی هسته‌ای، سیاستها و چشم‌اندازها

  • مرکز تحقیقات استراتژیک
  • سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۵

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
مرکز تحقیقات استراتژیک فرصت مناسبی فراهم کرد که بحث پرونده هسته‌ای ایران در یک محیط کارشناسانه و محققانه بررسی شود. من سعی می‌کنم موادی را در اختیار محققان بگذارم که بیشتر صحنه عملی پرونده هسته‌ای ایران را در تاریخ حدود سی سال در اختیار داشته باشید. تمام این موارد مستند است و سابقه تاریخی، اعلانی و رسانه‌ای دارد، ولی ممکن است با این نظم نباشد.
نقطه اصلی که روی آن تکیه می‌کنم، این است که خیلی آشکار می‌بینم که پرونده هسته‌ای ایران از مسیر طبیعی و حق خودش منحرف شده و به دست اندازهایی افتاده است که این انحراف باعث اشکالات فراوانی برای ما و دیگران شده است و اگر این مسیر انحرافی در آینده ادامه پیدا کند، این مشکلات دامنگیر خیلی‌ها می‌شود.
کار هسته‌ای مربوط به دوران بعد از انقلاب نیست. این نقطه از جمله نقاطی است که غرض‌ورزی و بی‌طرفی را در مقابل حقی که باید ملتها داشته باشند، نشان می‌دهد. سابقه کار هسته‌ای ایران خیلی روشن است و در زمان رژیم گذشته طراحی شد و آمریکایی‌ها در آن نقش اول را داشتند که ایران بیست نیروگاه برق هسته‌ای داشته باشد که خیلی سریع طرح آن آماده و به اجرا گذاشته شد، اعتبارات زیادی برای آن در نظر گرفته شده بود.
اتفاقاً قدرتهایی که امروز مدعی ما هستند، همه آنها دست‌اندرکار این مسأله بودند، آمریکا پایه اصلی بود، آلمانی‌ها، پیمانکاری نیروگاه بوشهر را به عهده گرفتند، فرانسویها نیروگاه دارخوین را برعهده گرفته بودند. UCF اصفهان در همان موقع طراحی شده بود و به عنوان پشتیبانی فنی، علمی و تدارکاتی برنامه هسته‌ای فعالیت می‌کرد و کارها بصورت عادی پیش می‌رفت.
ما که آن روزها مخالف رژیم شاه بودیم، برنامه‌های بلندپروازانه را محکوم نمی‌کردیم. چون قبول داشتیم که یک روزی ایران باید به اینجا برسد، گرچه فکر می‌کردیم نباید آنقدر وابستگی باشد و فکر می‌کردیم باید خودمان در پایه این کار سهیم باشیم. ولی در هرحال اصل کار را قبول داشتیم.
بعد از پیروزی انقلاب مسائل شکل دیگری گرفت و برای تاریخ مهم است که بگوییم. وقتی در آستانه پیروزی انقلاب قرار گرفتیم، دستهایی از داخل و خارج با ادعاهای ملی‌گرایی و وطن‌پرستی، فعال شدند تا ایران را از نقطه‌های مهمی که ممکن بود به قدرت برسد و توسعه جدی داشته باشد، باز دارند. این فعالیتها مخصوص مسأله هسته‌ای هم نبود. ساده‌ترین آن، بحث متروی تهران است. مترویی که در حال ساخت بوسیله فرانسویها بود، مورد مخالفت قرار گرفت و دولت موقت آن را رسماً تعطیل و بودجه‌های آن را حذف کرد. بعداً من با تلاش زیادی توانستم از مجلس آن را راه بیندازم.
در قراردادهای نظامی هم این‌گونه عمل کردند. ما قراردادهایی با آمریکا، آلمان، فرانسه، ایتالیا و انگلیس داشتیم که همه اینها را لغو کردند. بخشی از آنها را بختیار در روزهای پایانی دولت خود لغو کرده بود و بخش دیگر را دولتهای طرف قرارداد بصورت یک طرفه لغو کردند و خسارتی هم به ما ندادند، چون مابابت این قراردادها پولهای زیادی پرداخت کرده بودیم.
یکی از مهمترین این قراردادها مسأله هسته‌ای است. در داخل ایران همان ایادی که در سایر مسائل فعال بودند، آنهایی که حرف از پس دادن F14 های ما را می‌زدند، روی مسأله هسته‌ای علامت سؤال گذاشتند. من آن موقع در کانون بحث بودم که در شورای انقلاب و مجلس حضور داشتم. خارجی‌ها خیلی دراین کار فعال بودند که دو نظر بروز کرد:
نظر اول این بود که ما همین کار را ادامه بدهیم و خودمان هم کارهایی بکنیم. نظر دیگر این بود که ما با این وابستگی به جایی نمی‌رسیم و نیروگاه را به ما نمی‌دهند و بهتر است به طور کلی از این فاز جدا شویم و کار را از صفر شروع کنیم.
هنوز چهره‌های افرادی را که با من بحث می‌کردند، به خوبی به یاد دارم. بالاخره به این نتیجه رسیدیم که هر دو کار را ادامه بدهیم، منتهی در نیروگاه بوشهر که خیلی هزینه شده بود، آن را ادامه بدهیم و در کار تحقیقات از همانجایی که می‌توانستیم شروع کنیم که هر دو کار با هم شروع شود. البته معلوم بود که در اوایل انقلاب، با مهاجرت بسیاری از دانشمندان و خروج پرونده‌ها کار دشواری است، ولی کار تحقیقاتی را سازمان انرژی هسته‌ای با همت شروع کرد. مذاکرات با آلمان به نتیجه نرسید، آلمانی‌ها تخلف کردند و نیروگاه را به اتمام نرساندند و بهانه‌جویی کردند. ما در دادگاهی در آلمان، آنها را محکوم کردیم که باید چیزهایی را به ما تحویل می‌دادند که بازهم این کار را نکردند و حتی غرامتی هم ندادند. اگر کسی مذاکرات ایران و آلمان را مطالعه کند، چیزهای زیادی می‌فهمد.
بالاخره ما این کار را پیگیری کردیم، خودم صمیمانه و با اعتقاد کامل فکر می‌کردم این راهی نیست که ما در آن متوقف شویم و باید آن را ادامه بدهیم. همان موقع بحث NPT مطرح شد و همه ما تصمیم گرفتیم که در NPT بمانیم و کار را علنی انجام بدهیم، مخفی کاری نداشته باشیم و آنها هم نظارت خودشان را داشته باشند.
وقتی که بعدها پیشرفت کردیم و بعد از 25 سال می‌توانستیم در آنجا نباشیم، باز حضور در NPT را ادامه دادیم، همه اینها نشان دهنده حسن نیت و واقعی بودن اهدف صلح‌آمیز ایران است. بالاخره برای نیروگاه بوشهر در سفرم به شوروی با آقای گورباچف به تفاهم رسیدیم و روسها پذیرفتند که این نیروگاه را تکمیل کنند و دراین مدت آنها هم خیلی بی‌وفایی کردند که حدود چهار تا پنج سال تأخیر دارند و هنوز هم بحث تحویل سوخت را دارند که این کار برای اعتبار ابرقدرتی مثل روسیه سابقه خوبی نیست و باید روزی این تأخیرها را جواب بدهد. ولی دراین حد حاضر شد که با استانداردهای غربی این نیروگاه را بسازد و از ما پول زیادی گرفت. باز از روسها ممنون هستیم و امیدواریم به عهدشان وفا کنند.
در کار تحقیقات داخلی گامهای مهمی برداشتیم و همه راهها را در نظر گرفتیم. غنی‌سازی جزو کارهای محوری ما بود. غنی‌سازی را هم در شیوه لیرزی و هم به شیوه سانتری‌فیوژرها پی‌گیری کردیم، همه اینها علنی است و تعجب می‌کنم که چرا اینهمه بحث مخفی‌کاری مطرح می‌شود! ممکن است برخی چیزها به علت غفلت در موقع خودش اعلام نشده باشد، ولی هیچ‌وقت قصد اخفاء نبوده است. ما با چینی‌ها قرارداد علنی و اعلام شده بستیم که UCF اصفهان را تکمیل کنند، طرحمان را اصلاح کردیم و آنها کارشان را شروع کردند، نقشه‌های و مواد را دادند. هرچند با فشار آمریکا عقب‌نشینی کردند.
ما کار را خودمان با زحمت ادامه دادیم و به اینجا رسیدیم. جزو گله‌های ما از چینی‌هاست که عقب‌نشینی کردند. مورد دیگر این است که در سفر ما به چین یکی از بحثها همین بود و رئیس‌جمهور چین با اصرار خودش به محل اقامت من آمد و با تیم خبری، قرارداد ساخت نیروگاه هسته‌ای در ایران را با من به امضاء رساند و بعد صدا و سیمای چین آن را پخش کرد و ما هم به عنوان پیش قسط پول دادیم و بعد چینی‌ها گفتند که آمریکاییها نمی‌گذارند این کار را بکنیم. من هم گفتم درست نیست که اعتبار اسناد بین‌المللی را از بین ببرید که بعد از مدتی پول ما را پس دادند و بهره‌های آن را محاسبه کردند.
با روسها برای کارهای غنی‌سازی قرارداد لیزری بستیم. روسها ابزار را آوردند، ولی باز در میان راه آمریکاییها فشار آوردند و کار متوقف و از برنامه کاری ما خارج شد. برای اینکه کار در سطح ابتدایی بود که آنها کنار کشیدند.
در مورد آب سنگین که کار دیگر است، محققان داخلی طرح دیگری را ابتکار کردند و با مشاوران روسی همکاری کردند. امضاء مشاوران روسی پای طرح است و الان به نتیجه رسیده است. ما وارد فازی از کار هسته‌ای شدیم که امروز دنیا دارد روی آن سرمایه‌گذاری می‌کند و آن تکنولوژی جوش هسته‌ای و گداخت است که برای تولید انرژی از این رویه استفاده کنیم. این در زمان رژیم قبل شروع شده بود و دستگاهی از شوروی خریده بود که در ساختمان امیرآباد است و از آن بازدید کردم و جوش هسته‌ای آن را دیدم. بعد دستگاه بزرگتری خریدیم، امروز مراکز تحقیقاتی ما مشغول کار هستند، این کار حساسیت امنیتی ندارد و اگر به نتیجه برسد، تنها تولید انرژی مطرح است.
الان همه کسانی که می‌گویند ایران نیازی به غنی‌سازی ندارد- آمریکاییها، اروپاییها، چینی‌ها و روسها – همه آنها در کار ما شریک بودند و با ما همکاری می‌کردند، آنهایی که ادعای مخفی‌کاری دارند، حرف بی‌منطقی می‌زنند، البته شاید مواردی اعلام نشده است، ولی در موقع خودش پس از رفع نیازها و مشکلات اعلام شده است.
در ساخت سانتری فیوژرها هم روش تحقیقاتی دانشگاهی خود را ادامه دادیم و هم به فکر کپی‌سازی و مهندسی معکوس افتادیم. برای مهندسی معکوس لازم بود که تعدادی سانتری فیوژر حتی کهنه را داشته باشیم. این موارد تهیه شده و کار تحقیقاتی برای مهندسی معکوس شروع شد. ما واقعاً درصدد مخفی‌کاری نبودیم. شاید گفتن منبع تهیه آن ابزار و مواد، اخلاقی نبوده که گفته نشد. ولی اگر کسی می‌آمد و می‌دید، هیچ ابایی نبوده است. یکی از محققانی که با ما همکاری می‌کرد، به خاطر مشکلات خانوادگی به خارج رفت و اصلاً این کار مخفی نبوده است. بالاخره مهندسی معکوس موفق شد و به نمونه‌هایی با ساخت داخلی رسیدیم و کار به نتیجه رسید. ایران اصلاً در صدد کار مخفی نبوده و به دنبال مسائل صلح‌آمیز بوده است.
در بخش پزشکی ما الان از رادیومهای هسته‌ای استفاده می‌کنیم که آن را خودمان تولید می‌کنیم. در بخش کشاورزی برای حفاظت از محصولات کشاورزی، چندین کارگاه مرکزی داریم که محصولاتمان را حفاظت می‌کند. موارد زیادی در دانشگاههای ما تدریس می‌شوند. پزشکان ما از این دانش در موارد بسیاری استفاده می‌کنند. آمریکایی‌ها خودشان قبل از انقلاب یک نیروگاه پنج مگاواتی در ایران ساختند که در امیرآباد موجود است و مشغول کار است که آنها تخلف کردند و قطعات و سوخت را ندادند که ما از آرژانتین گرفتیم. کسانی که امروز صف کشیده‌اند و قطعنامه صادر می‌کنند و به شورای امنیت می‌روند و به دنبال تهدید و ارعاب هستند، باید به گذشته جواب دهند. چه چیزی دیدند؟
آقای البرادعی مرتب اعلام می‌کند: «ما هنوز نمی‌توانیم بگوییم ایرانی‌ها منحرف شده‌اند، شاید منحرف شوند.» این حرف کارهای خلاف موازین بین‌المللی را تجویز می‌کند. نباید کار آنها کوچک تلقی شود.
به شما محققان و دلسوزان تاریخ بشر عرض می‌کنم. بی‌تفاوتی در برابر انحراف بزرگ تاریخی و بین‌المللی، برای تاریخ علم و بشریت گران تمام می‌شود. شما می‌بینید که کشورهای غربی به سرعت و عجله، مشغول توسعه نیروگاههای هسته‌ای هستند، چون به حق می‌بینند که انرژی در آینده گلوگاه خفه‌کننده آنهاست، این موضوع مخصوص آنها نیست و همه دنیا با این مشکل مواجه است. اگر این موردی که در مورد ایران ظلم می‌کنند و موفق شوند، بخش عمده کشورهای دنیا از این حق اساسی خودشان محروم می‌شوند و این کار سابقه خطرناکی را در پی خواهد داشت.
چگونه در دنیای امروز که بحث از جهانی شدن و دهکده کوچک است، باید قبول کنیم که در یک اتاق این دهکده همه چیز آزاد و در اتاق دیگر آن همه چیز ممنوع باشد؟ چرا بخش اعظم مردم روی زمین نتوانند از انرژی هسته‌ای استفاده کنند و دیگران از این استفاده کنند؟ به نظر می‌رسد حرکت تاریخ بصورت غلط، انحرافی، یکجانبه، استعماری و زورگویانه دارد به جلو رانده می‌شود که در این کار خیلی‌ها مسئول هستند.
اگر ایران قصد ماجراجویی داشت، جور دیگری عمل می‌کرد و هنوز هم قصد ماجراجویی نداریم. هنوز همه ما تلاش می‌کنیم که دنیا را قانع کنیم. ولی آنها اشتباه می‌کنند. راه ما درست است و باید این راه را برویم. البته در اینجا آسیب زیادی به حیثیت آژانس بین‌المللی و شورای امنیت وارد می‌شود. من نمی‌گویم آژانس سوء نیت داشت، ولی به وظیفه خود عمل نکرد، اولاً حمایتهایی که طبق وظایف آژانس باید از انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز می‌کردند، از ما نکردند. ثانیاً بهانه‌هایی به دست کسانی دادند که می‌خواستند زورگویی کنند و هنوز هم با قطعنامه‌ها و گزارشهای دو پهلو به دنبال آن هستند.
دیدید که در مسأله غنی‌سازی کره جنوبی وارد شدند و خیلی آسان از آن گذشتند. با ژاپن هم همین کار را کردند.  بدترین آن در قطعنامه اخیر با پیشنهاد کشورهای عربی، خاورمیانه عاری از سلاحهای هسته‌ای را به تصویب رساندند تا رأی دیگران را علیه ما بگیرند. معلوم بود که نظر عربها به اسراییل بود. شما بپرسید بعد از این قطعنامه آژانس چه کاری علیه اسراییل کرده است؟ در عمل آژانس یک طرفه حرفهای بسیاری دارد.
شاید کشورها بازهم مجبور شوند که عضویت این‌گونه سازمانها را داشته باشند، ولی عضویت به همراه وفاداری و اطمینان با عضویت با تردید و دودلی فرق دارد، لذا آژانس در این موارد باید به تاریخ جواب بدهد. شاید بیشترین اتکاء آنها به گزارشهای جاسوسان مزدوری بود که برای گرفتن ویزا و حق اقامت در کشوری می‌دادند. زمانی بود که منافقین گزارشهایی را از داخل دستگاهها پخش می‌کردند و یا می‌فروختند و آنها هم روی آن تکیه می‌کردند و هنوز آمریکایی‌ها روی این گزارشهای غلط تکیه می‌کنند. در یک مورد قبل از اعلان ما، مسأله نطنز بود، همه شما قبول دارید در نطنز جای هیچ مخفی کاری نبوده است.
درجایی در کنار جاده عمومی کار وسیع ساختمانی شروع کرده بودیم که روزانه 250 کامیون بار به آنجا حمل می‌کردیم. حفاری‌هایی کرده بودیم که خاک آن به اندازه کوه بود و همه موارد مشهود بود و ماهواره‌ها و مسافران آن را می‌دیدند و تابلوها و کامیونها همه نشانه آن بودند. منافقین این را به آمریکا فروختند و علیرغم اینکه آمریکا می‌دانست چیزی نیست، ولی برای تبلیغات ارزشمند بوده است و بعداً شبیه این حرفها را بسیار زدند. این کارها انسانی، عقلانی و اخلاقی نیست. این ادعاها و حرفهای غیرمستند کارها را خراب می‌کند. بعضی‌ها فکر می‌کنند که شیوه اعلان ایران کار را خراب کرده، البته من این را قبول ندارم. یعنی کارهایی که بعد از 25 سال به نتیجه رسید و مثل بمب در کشور تبلیغ شد، آمریکاییها از این موضوع استفاده کردند و مسأله را بزرگ جلوه دادند. یک حرکت تدریجی، علمی و قانونی ما را به این نتیجه رساند.
کم کم وارد کار شدیم و ماشینها را سوار کردیم و تعلیق را فقط برای جلب اعتماد دنیا پذیرفتیم. هیچ دلیلی نداشت که دو سال کار خود را به تأخیر بیندازیم، هرچند عجله‌ای نداریم، چون ما می‌خواهیم سوخت تولید کنیم و کار علمی ادامه داشت. علیرغم اینکه دنیا احساس می‌کند خیلی چیزها را می‌داند، احساس می‌کنم رسانه‌های جمعی به راحتی می‌توانند آنها را منحرف کنند. به گونه‌ای تبلیغ می‌کنند که شب را روز و روز را شب جلوه می‌دهند و خیلی‌ها هم باور می‌کنند.
من هنوز هم فکر نمی‌کنم همه کسانی که اخبار ایران را دنبال می‌کنند، با واقعیات آشنا باشند و بسیاری از واقعیتها را نمی‌دانند، شاید برای ما هم امکان آشنا کردن مردم دنیا با واقعیات موجود ایران وجود نداشته باشد. حرکتی که در ایران اتفاق افتاد و به اینجا رسید، نمونه خیلی خوبی است که کشورهای دیگر هم اقدام و فکر کنند، مسأله انرژی و منافع فراوان هسته‌ای که جزو دانش مهم امروزی است، بتدریج جای خود را در دنیا باز می‌کند. دانشگاهها و محققان به دنبال آن می‌روند و دولتها مجبور می‌شوند برای حل مشکلاتشان آن را بپذیرند.
اگر رفتار درست باشد و آژانس کارش را خوب انجام بدهد و ناظران بین‌المللی درست عمل کنند، این مسیر می‌تواند به جای خوبی برسد و بصورت صلح‌آمیز در اختیار همگان باشد و این ظلم تاریخی حل شود. چقدر باشگاههای هسته‌ای و کشورهای دارنده سلاحهای هسته‌ای می‌توانند کشورهای دنیا را قانع کنند که این حق انحصاری آنهاست! چند سال است که این کشورها تعهد کردند که زراد خانه‌های هسته‌ای را کوچک کنند! چقدر کوچک کردند! آمریکایی‌ها، روسها و چینی‌ها هر روز آزمایشها و کارهای جدیدی بر روی تسلیحات خودشان انجام می‌دهند. آژانس بین‌المللی دراین قسمت چقدر فعال بوده است! آقای البرادعی جواب بدهد، اینقدر که نیرو صرف ایران کرد و حقیقتهایی  را که باید می‌گفت ولی نگفت، جواب بدهد که چقدر به مسائل آنها پرداخته است! آیا این عذر قابل قبول است؟ سازمانی که با پول مردم کشورهای عضو اداره می‌شود، از ترس و به خاطر حفظ جان و مقام خود، حقایق را مخفی نگه دارد و ابراز نظر نکند و یا حرفهای دوپهلو بزند. این شیوه خوب نیست.
پرونده ایران در مسیر انحرافی افتاده است و دلیل آن زورگویی‌ها و مخالفتهایی است که آمریکایی‌ها از ملت ایران دارند و می‌خواهند از مردم ایران، اسلام، نظام و دولت انتقام بگیرند. آنها عصبانی هستند که مردم به خیابانها ریختند و آمریکایی‌ها را از جایی که فکر می‌کردند برای همیشه خواهند ماند، بیرون کردند. آمریکاییها زمانی فکر می‌کردند، ایران خانه امن آنهاست و اینجا را جزیره امن خودشان تلقی می‌کردند و ایران را پل سلطه بر منطقه می‌دانستند و رژیم ایران را ژاندارم و محافظ انرژی خودشان می‌دانستند که مردم ایران جلوی آن ایستادند. هرچند ما در مبارزه پیشتاز بودیم، ولی مردم کار را تمام کردند. روزی که خیابانهای ایران پر از جمعیت بود و مردم حتی با حکومت نظامی هم حاضر نشدند به خانه‌ها برگردند و تهدید بمباران تهران مردم را از خیابانها خارج نکرد و نتوانستند اعتصاب کارکنان شرکت را بشکنند، همه اینها مردم بودند.
نمی‌توان باور کرد که آمریکایی‌ها بگویند ما مردم ایران را دوست داریم، ولی با دولت ایران مخالف هستیم. آنها می‌دانند این مردم بودند که انقلاب کردند و تصمیم گرفتند و الان هم از انقلاب حمایت می‌کنند. آنها از این نوع دموکراسی ناراضی نیستند، از اینکه ایران الگوی سایر ملل شود، ناراحت هستند و می‌خواهند این الگو را بشکنند و آن را به عبرتی برای دیگران تبدیل کنند، البته در این کارها ناموفق هستند.
ممکن است زورگویی‌ها و حرکتهای نامعقولی کنند، ولی در نهایت به نفع آنها نیست، ما در گذشته و حال بسیار ضرر کردیم، ولی این ضررها را در راه رسیدن به اهداف قابل قبول می‌دانیم و تحمل می‌کنیم، ولی آنها ضرر واقعی می‌کنند. شما که دانشمند و اهل نظر هستید، بگویید اگر ملتی دانشی را بدست آورد، آیا می‌توان آن دانش را از او گرفت؟ این دانش وارداتی نیست و از نقطه صفر تا غنی‌سازی بومی و ایرانی است و ابزار آن هم ایرانی است، هرچند ممکن است قطعاتی در طول این سالها وارد شده باشد و اگر وارد نمی‌کردیم، آنها را می‌ساختیم و الان آنها را می‌سازیم.
ما الان صنعت آب سنگین و غنی‌سازی سانتری‌فیوژر را داریم، بنابراین ایران به این دانش رسیده است، هرچند در سطح صنعتی نیست و ما هم عجله‌ای در آن نداریم و آرام آرام به جلو می‌رویم. فکر می‌کنم راه درست برای ما و دنیا این است که کار اعتمادسازی را ادامه بدهیم. آنها بپذیرند که ما دارای تکنولوژی غنی‌سازی هستیم و این ثبت شده است. شما خیال دنیا را راحت کنید، هرچند خیال آنها در واقع خیلی ناراحت نیسـت،
تجربه تاریخی دفاع ایران نشان می‌دهد که ایران اهل استفاده از سلاح کشتار جمعی نیست. آن روزی که ما بمباران شیمیایی شدیم و فوج فوج مردم ما را به شهادت رساندند، می‌توانستیم از گازهای شیمیایی علیه عراق استفاده کنیم که نکردیم و همت خود را روی دفاع شیمیایی گذاشتیم و لباس، ماسک و ... را تهیه کردیم. ایران اگر دنبال این راه بود، به صراحت اعلام می‌کرد و می‌ایستاد. ولی شما دارید کاری می‌کنید که کشوری را به نهایت مخفی‌کاری وادار کنید. ما نمی‌خواهیم وارد وادی مخفی‌کاری شویم و شما هم نباید راضی به این کار شوید.
دانشمندانی که کاری را یاد گرفتند و آن را به نفع کشور می‌دانند و حیات کشور و آینده انرژی، سلامت و توسعه را به آن وابسته می‌دانند، از آن دست برنمی‌دارند، همانگونه که از نانو و it دست برنمی‌داریم و به دنبال انرژی گداخت هسته‌ای خواهیم رفت.
هر علمی که در دنیا هست، طبق عقاید، عقل و دستورات دین خود به دنبال آن می‌رویم و هرقدر که بتوانیم، آنها را تأمین می‌کنیم. امروز وضع ما از لحاظ پایگاه علمی و امکانات عملیاتی خوب است. لذا پیشنهاد صریح ما این است که با ایران همکاری کنید.
به عنوان کسی که قدم به قدم در این بحث بودم، شهادت می‌دهم که قصد انحراف نظامی نداشتیم و نخواهیم داشت. البته در شرایط فعلی آمادگی داریم که این اعتمادسازی را در حد اعلا انجام دهیم، به شرط اینکه بحث زورگویی مطرح باشد. ملتی مثل ملت ایران زورگویی را تحمل نمی‌کند. پس باید مذاکرات بجای ارعابها، تهدیدها، تبلیغات و ... راه واقعی را هموار کند و در فضای مرضی‌الطرفین بحث کنند و هر شبهه‌ای که دارند که ممکن است آنها را به این فکر بیندازد که ایران به طرف سلاح هسته‌ای می‌رود، آن را مطرح کنند، ما هم جواب می‌دهیم و زمان را طولانی نکنند.
در زمان تعلیق غنی‌سازی در جلسات بحث چند هفته تا چند ماه مطرح می‌شود و هیچ‌وقت بحث چند سال مطرح نبوده است و بحث این بود که ما در مدت محدود به اینجا برسیم تا آنها مطمئن شوند که ما می‌خواهیم به صلح جهانی کمک کنیم و می‌خواهیم از دانش استفاده کنیم که در جهت صلح جهانی است.
مشکل انرژی روزی در دنیا به بمب ساعتی تبدیل خواهد شد و اگر امروز راهها را باز نکنند، فردا دیر است و باید از ما ممنون باشند که این راه را خودمان رفتیم و به ملتهای دیگر نشان دادیم که می‌توانیم این راه را برویم. انشاءالله آنقدر وجدان بیدار در دنیا باشد و انسانهای عاقل در مسندهای تصمیم‌گیری باشند که جلوی این فاجعه را بگیرند. من مطمئن هستم اگر آهنگی را که اروپاییها مطرح کردند، بخواهد عمل شود، به یک فاجعه در منطقه و دنیا تبدیل خواهد شد و مسأله به این آسانی قابل حل نیست.
در هر صورت و به هرحال این دانش در ایران هست و تعبیر کارهای غیرقابل برگشت برای اینجا به خوبی صدق می‌کند. گلوله‌ای که از لوله تفنگ خارج شد، هیچ‌کس نمی‌تواند آن را به آن لوله برگرداند. انشاءالله که فضای بحث، مذاکره و تبادل آراء در این کنگره بتواند به نتیجه خوب برسد و ثمره حرکتی در جهت تأمین همکاریها و همدلی‌های بین‌المللی شود. شما را به خدا می‌سپاریم و برای برکت کنگره شما دعا می‌کنیم.
والسّلام علیکم و رحمه الله