سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح اولین اجلاس بین‌المللی کمیته امداد امام خمینی(ره)

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح اولین اجلاس بین‌المللی کمیته امداد امام خمینی(ره)

  • ساختمان قدس
  • سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۸۵

الحمدالله و السّلام علی رسول‌الله و آله
به کمیته امداد، ngoها و خیّرین به خاطر توجّه به یکی از مسایل مهم امروز جامعه خودمان و کل بشریت تبریک می‌گویم.
واژه توسعه پایدار از بهترین اصطلاحاتی است که در عصر ما به وجود آمد. شرط تأثیرگذاری آن، این است که پایدار باشد و مقطعی نباشد برای تحقق توسعه پایدار شرایط زیادی قائل شدند. بعضی از آنها، متعلق به محیط زیست است، بعضی مربوط به مسایل سیاسی است، بعضی‌ها مربوط به شیوه گردش پول در جامعه است و خیلی چیزهای دیگر. یکی از مهمترین پایه‌های توسعه پایدار را فقرزدایی دیدند که کاملاً مستدل است. یعنی ما اگر بخواهیم دنیای پیشرفته‌ای داشته باشیم، باید فقرزدایی کنیم، اگر بشود ریشه فقر کاملاً کنده شود و اگر نه در حدّ خیلی زیادی تنزل پیدا کند و این کار، عملی و اجرایی است.
اگر دنیا درست عمل کند، خیلی زود و به آسانی و شیرین، انجام می‌شود. منابع دنیا امروز برای زندگی خوب همه مردم کم نیست. در آینده هم تحقیقاً با تدبیر الهی همینطور خواهد بود. چون خداوند وعده داد «چیزی را که خلق می‌کند، رزق او را هم خواهد داد. متأسفانه دنیا گرفتار این مسأله شده است. یعنی فقر مزمنی، دنیا را رنج می‌دهد و جهانی هم هست. آثار فقر در جامعه، فقط به فقرا برنمی‌گردد. اغنیا هم از فقر فقرا، آسیب می‌بینند، فرآیند توسعه هم آسیب می‌بیند.
بنابراین واقعاً کاری کنیم که بتوانیم فقرزدایی را به صورت جدّی، علمی و با تجربه درست اجرا کنیم. من فکر می‌کنم این مسأله کاملاً مقدور است، چون خود بنده از جوانی به این مسایل فکر می‌کردم. یکی از اهداف مطالعات دینی، تاریخی، سیاسی و اجتماعی من این بوده که ببینیم چه راهی وجود دارد و چه کار باید کرد تا فقر کشنده، آزار دهنده و غیرانسانی در جامعه کم شود. راهکارها کم و بیش شناخته شده است. شما هم که در میدان و دست اندرکار هستید، شاید بیشتر از ما بدانید. کمیته امداد امام به خاطر همان تفکراتی که ما قبل از انقلاب و در روزهای اول انقلاب داشتیم، با این منظور در ایران تأسیس شد.
آقایانی که عمدتاً در ردیف اول و دوم نشستند و از مدیران کمیته هستند، همان کسانی هستند که قبل از انقلاب هم این کار را البته با محدودیت امکانات انجام می‌دادند. در همان زمان هم صندوق رفاه تشکیل داده بودند و هنوز هم مؤسسه رفاه جزء مؤسسات خوب فرهنگی و اجتماعی ماست. همین اشحاص، بعدها به جای رفتن به پست‌های دولتی سطح بالا در کمیته جمع شدند و تا امروز هم در حال انجام کار هستند و اکثراً هم مثل خود ما پیر شدند. تجربه خیلی خوبی دارند، نزدیک به چهل عنوان کار برای فقرا انجام دادند، بعضی از آنها، امدادی‌های فوری و رفع نیازهای روزانه مردم است که از ضرورت‌هاست و بعضی دیگر، پایدار و برای فقرزدایی واقعی است و می‌خواهند که فقیر و محتاج وجود نداشته باشد. در هر دوی این موارد هم موفق هستند.
 آقایان گفتند که نمایشگاهی دارند و شما رفته و دیده‌اید، اگر آن را دیده باشید، حتماً می‌دانید که چه کرده‌اند. جناب آقای نیرّی بناست که گزارشی هم به اجلاس بدهند، فعلاً وقتشان را به من داده‌اند تا بعداً صحبت کنند، از نظر من شنیدنی است. آقایان و خانم‌هایی که مایلند مطلع باشند، می‌توانند گوش بدهند و متوجه می‌شوند که کارهای بسیار مهمی است. من از لحاظ رسالت اولی خود که طلبه هستم و همیشه از منابع دینی استفاده می‌کنم، قبل از هر چیزی دو سه جمله از منابع اسلامی عرض می‌کنم.
دین اسلام به احسان و رسیدگی به فقرا توصیه می‌کند و مقررات واقعی را برای تأمین آنها در وجوه شرعیه دارد، ولی در همان شرایط صدر اسلام و در همان زمان پیغمبر(ص) که همیشه جنگ بود، به اینکه افراد خودکفا شوند و زندگی‌شان را خودشان اداره کنند، توجه داشتند.
یک نفر می‌گوید که به مسجد رفت تا از پیغمبر(ص) کمک بگیرد، نشسته بود و منتظر بود تا فرصتی شود و کمک بخواهد. چون خانه‌اش خالی بود. پیغمبر(ص) فرمود: هرکس از ما چیزی بخواهد، می‌دهیم، اما اگر از خدا بخواهید، خدا او را بی‌نیاز می‌کند و دیگر به ما نیاز پیدا نمی‌کند. او می‌بیند که با بیان این جمله از پیغمبر(ص)، دیگر جای تقاضا باقی نمی‌ماند و می‌رود. دفعه دوم هم همینطور شد. گویا این اتفاق سه بار روی داد و فهمید که پیغمبر(ص) به او نظر دارد، دنبال کاسبی رفت. چند ماه بعد خدمت پیغمبر(ص) رفت، مازاد درآمدش را خدمت ایشان داد و گفت شما مرا با یک نصیحت نجات دادید.
مواردی است که کسانی از بزرگان دین می‌خواهند که دعا کنند تا فقیر نباشند، چون خیلی وضع بدی دارند، فرمودند: «دعا نمی‌کنم، برو کار کن. چون با دعا مسأله حل نمی‌شود.» کسی خدمت پیغمبر(ص) می‌آید، برادرش را معرفی می‌کند و می‌گوید: «این برادر خوب ماست. اهل مسجد و دعاست، شب‌زنده‌داری می‌کند. من به او افتخار می‌کنم.» پیغمبر(ص) می‌فرمایند: «اینطور که تو می‌گویی شبانه‌روز مشغول عبادت است.» او گفت: «بله همینطور است.» پیغمبر(ص) فرمود: «نان از کجا می‌آورد؟» گفت: «من به او می‌دهم. من با افتخار کار می‌کنم و زندگی برادرم را اداره می‌کنم.» پیغمبر(ص) فرمود: «ثواب تو از او بیشتر است. او هم باید مثل تو عمل کند.»
خیلی از این چیزها داریم. ما انسان‌ها تشویق شدیم که با کار، تلاش و کوشش خودمان برپای خود بایستیم. ثواب دادن کار از ثواب دادن صدقه بیشتر است. برای شما هم باید جالب باشد اینکه انسان، مجانی چیزی به کسی بدهد و یا نه از او کار بکشد و کمکی هم به او بکند که البته ثواب این بیشتر است.
ما با این اصل، کمیته امداد را تأسیس کردیم. آقایان هم کارهای زیادی کردند. یکی از بهترین راه‌های فقرزدایی، آموزش است. اکثر شما تحصیل کرده هستید و می‌دانید که عمدة فقر خانواده‌ها برای بی‌سوادی خودشان یا فرزندانشان است. کسانی که تحصیل می‌کنند، بالاخره برای خودشان راه زندگی شرافتمندانه‌ای پیدا می‌کنند و کار یاد می‌گیرند.
این دور باطل هم وجود دارد، یعنی فقر مولود جهل است و جهل هم مولود فقر است، یعنی کسی که فقیر باشد، نمی‌تواند آموزش ببیند و کسی که جاهل باشد، فقیر هم می‌شود. این دو در زندگی با هم همراهند و می‌چرخند. یکی ازکارهای بزرگی که کمیته امداد در این دوره انجام داد، آموزش بچه‌های فقیر بود. لابد به شما گزارش می‌دهند که چه تعداد دانش‌آموز و دانشجو با هزینه امداد در حال تحصیل هستند و خیلی از اینها مسؤولیت‌های بالایی پیدا کردند و کارهای بزرگی انجام می‌دهند و اگر اینها در خانه‌های خودشان در روستاها بودند، الان مثل دیگر فقرا بودند.
بنابراین چون می‌بینیم شما بنا دارید اتحادیه تشکیل بدهید و همراهی کنید، نکات مهمی که باتوجه به تجربه‌ام در ذهن خودم می‌رسد، خدمت شما عرض می‌کنم که از اینها بیشتر استفاده کنید. مثلاً اگر خواستید برنامه‌هایتان را درجه‌بندی کنید، اولویت را به آموزش بچه‌های فقیر بدهید. اگر این اتفاق در دنیا می‌افتاد، دنیا آباد می‌شد.
حتماً اطلاع دارید که سالهاست سازمان ملل تصمیم گرفته که با فقر مبارزه کند. گرسنگان و گرسنگی را تعریف کردند و از گرسنگان آمار گرفتند، حدود نهصد میلیون گرسنه در دنیا وجود دارد. البته غیر از فقیر هستند. چون فقیر گرسنه نیست. از روی تعریف علمی گرسنگی، اینها گرسنه‌اند. تصمیم گرفتند مثلاً تا فلان سال گرسنگی را به نصف برسانند، برنامه‌ریزی و بودجه‌بندی و سازماندهی کردند، چند سال گذشت و مسؤول این سازمان به ایران آمد و با من ملاقات کرد و گفت: «متأسفانه ما در این چهار سال، یک عدد هم نتوانستیم از رقم گرسنه‌ها کم کنیم» این به این دلیل است که راه درستی نمی‌روند؛ یعنی سیستمی که الان دنیا را اداره می‌کند و در دنیا می‌چرخد، فقرزایی می‌کند و نه فقرزدایی.
طبیعت استعمار، ایجاد فقر است. وقتی که اینها در خانه‌ها و اداره‌های مجلل خود می‌نشینند و نگاه می‌کنند به اینکه در کجای دنیا سود بیشتری وجود دارد؟ کجا می‌توان قهوه ارزان خرید وگران فروخت؟ قهوه را از کشاورز، ارزان می‌خرند. پوست، گوشت، چوب، قلع، مس، معدن و ... اینها چیزهایی است که در دنیا شناخته شده است. بیشتر هم در آفریقا و کشورهای فقیر وجود دارند. به آنجا می‌روند و آنجا را می‌شناسند، البته کار هم ایجاد می‌کنند و کمی به مردم کمک هم می‌شود و مردم قانع آنجا خوشحال می‌شوند و باید هم خوشحال باشند که در آنجا این کارها را انجام می‌دهند. ولی حق آنها خورده می‌شود.
شما نفت خودمان را ببینید. مثلی است که برای ما ملموس است. این خیلی بدتر از آنهاست. وقتی که نفت خیلی گران می‌شود، ما بهایی می‌گیریم، ولی می‌دانیم که مثلاً فرانسه یا آلمان، نفت ما را که می‌خرند، چند برابر ما از آن سود می‌برند، یعنی اگر ما یک بشکه نفت را سی دلار بفروشیم، البته حالا بیشتر می‌فروشیم، آنها صد دلار از آن را از مردم عوارض و مالیات می‌گیرند تا به دست مردم برسانند. این عوارض هم دوباره به ما برمی‌گردد. چون عوارض دهنده‌ای که نفت مصرف می‌کند، کالای خود را گران می‌کند. آن کالا هم دوباره به ایران می‌آید و ما آن را می‌خریم.
این غیر از محصولات زیردستی است. یعنی وقتی که گاز و نفت را به محصولات ارزشمند مصرفی و هزاران نوع کالا تبدیل می‌کنند و آنها را صد برابر قیمت اصلی یعنی همان قیمتی که ما به آنها نفت می‌دهیم می‌فروشند، اینگونه است که فقر مزمن می‌شود. منتها چون نفت کالایی است که درآمد کشورها بالا می‌رود، آن فقر را احساس نمی‌کنند؛ اما محصولات کشاورزی و دامی اینگونه نیست. ماهیگیری که از دریا با زحمت ماهی می‌گیرد، اینگونه نیست. چوبی که به آن صورت تهیه می‌کنند و محیط زیست کشورها را منهدم می‌کنند و بعد به قیمت‌های گزاف در بازارهای دنیا می‌فروشند، اینها واقعاً فقرزایی می‌کند.
دنیا دارد دور خودش می‌چرخد و می‌فهمد که دارد ضرر می‌کند. اما حرص انسان اینگونه است. در فرانسه ـ که همین روزها سالگرد آن است ـ می‌بینید که گرسنگان و مهاجران فرانسه آشوب می‌کنند، اتوبوس‌ها را به آتش می‌کشند و خیابان‌ها را منهدم می‌کنند؛ اینها همان فقرا و مردم مهاجری هستند که به اجبار در آنجا زندگی می‌کنند و تبعیض را دیده و عصبانی می‌شوند و این کارها را می‌کنند.
اگر دنیا از ترور و تروریست می‌ترسد ودرست هم هست که بترسد چون خیلی خطرناک است، بالاخره این تروریست‌ها محصول فقر جوامع هستند. سربازگیری از مردم فقیر و عصبانی برای کارهای اینگونه، سخت نیست و خیلی آسان می‌توان این کار را کرد. زندگی برای که تلخ می‌شود؟ زندگی برای همه ناامن می‌شود.
حضرت اباذر می‌گفت: «من تعجب می‌کنم از کسانی که در خانه‌شان چیزی برای خوردن نیست چطور با شمشیر به جان دیگران نمی‌افتند.» حضرت علی(ع) می‌فرمود: «وقتی که فقر در شهری راه پیدا کرد، کفر می‌گوید من را هم با خود ببر، ما باید با هم باشیم.» یعنی اخلاق هم می‌میرد، انسان‌ها از درون منهدم می‌شوند.آدمی که تبعیض و ظلم می‌بیند، گرسنه و بی‌سواد هم هست، این خطرناک می‌شود. شاید بعضی‌ها خوشحال می‌شوند و می‌گویند که کارگر ارزان به دست می‌آورند، ولی این اشتباه اساسی است.
بنابراین کار کردن که برای مردم شرافت است یکی از حقوق اساسی انسان‌هاست. مثل هوا و آب. دولت‌ها و صاحبان مکنت و دانش مکلّفند کاری کنند تا برای مردم ایجاد اشتغال کنند. ما در دوران مسؤولیت اجرایی خودمان، عملاً به خیلی چیزها رسیدیم. اواخر دوره خودم بود که یک لایحة 360 صفحه‌ای برای فقرزدایی و به همین اسم تهیه کردیم و به مجلس فرستادیم. محور آن، ایجاد اشتغال بود. چون تجربه ما در دوران ریاست جمهوری این بود که به هر خانه‌ای که اشتغال راه پیدا کرده، نیازمندی آن خانه برطرف شده و باعث شد که خیلی از فقرا که کالاهای بادوام در زندگی‌شان نبود و فقط به نان و آب و ... اکتفا می‌کردند، دنبال فرش، یخچال، دوچرخه، موتورسیکلت و ... رفتند و کالای بادوام از آن زمان در ایران رواج پیدا کرد.
اگر شما روستاها را می‌شناسید، عمدتاً خیلی از خودتان روستایی هستید و یا دستی در روستاها دارید. روستاهای ما در دوران شاه، امیدی به زندگی از نوع شهری نداشتند. ما خودمان روستایی هستیم، من چهارده‌سالگی از روستایمان بیرون آمدم. هفت، هشت فرسخ از صبح تا شب با الاغ راه رفتیم تا به جاده شوسه رسیدیم. آن هم جاده خاکی تا با کامیون به طرف قم بیاییم. در روستا چیزی غیر از چیزهایی که خودمان تولید می‌کردیم، نبود. توقعی هم نداشتیم و فکر نمی‌کردیم که دولت باید بیاید و به ما خدمات بدهد.
در دوران انقلاب اسلامی وضع روستاها عوض شد و شبیه به شهر شدند، آب، برق، راه و مرکز بهداشت گرفتند. دکتر به آنجا رفت، تلفن گرفتند و حالا دارند گاز می‌گیرند. مدرسه دارند، بچه‌هایشان که درس می‌خوانند، روستاها را آباد می‌کنند. دانشگاه به آنجاها رفته است. ما دانشگاه آزاد را به شهرهای کوچک هم بردیم. یعنی بچه‌ها در مزارع کار می‌کنند و به دانشگاه هم می‌روند، همان جا با هم کار می‌کنند.
روستا در ایران یک طور دیگر شده است. ما دیدیم که فقرزدایی را باید از روستا آغاز کرد. برنامه‌هایی که کمیته امداد برای روستائیان دارد خیلی بیشتر از شهری‌هاست و چیزهایی که به آنجا می‌رسد، قابل توجه است. ما در آن لایحه منابع هدر رونده کشور را محاسبه کردیم و دیدیم که چقدر از بنزین و گازوئیل و منابع انرژی و حتی وقتمان را داریم هدر می‌دهیم و اینها خیلی گران است. برنامه‌ریزی کردیم که اینها را بگیریم و تبدیل به کار اشتغال‌زا بکنیم و در هر خانه‌ای اگر یک یا دو فَرد شاغل وجود داشته باشد، این خانواده مستغنی است و مالیات‌ده خواهد بود و نوعاً هم اینطور آدم‌ها خدوم هستند چون معنای فقر را چشیده‌اند و روح انسانی آنها قوی است و آمادگی کمک دارند و کمک هم می‌کنند.
بنابراین دنبال این بخش‌ها باید رفت. اگر ما فکر کنیم با پول صدقه‌دادن و خوراک بخور و نمیر به فقرا، عدالت برقرار می‌شود، اشتباه می‌کنیم. احسان می‌باشد، ولی عدالت نیست. «انَّ الله یأمُرُ بالعدل والاحسان»؛ باید عدالت به معنای وسیع و واقعی خود باشد. یعنی یک انسان از همه استعدادهای خود بتواند استفاده کند و بتواند کرامت انسانی خود را در نظر بگیرد. اگر واقعاً دنیا به فکر باشد که فقرزدایی کند و توسعه پایدار داشته باشد و جلوی خیزش‌های گرسنگان و مهاجرت‌های خطرناک را بگیرد، هرچه جلوتر می‌رویم، این چیزها خطرناک‌تر می‌شود.
مردم یاد می‌گیرند، چون الان عصر انفجار اطلاعات است. هر ابتکاری که فقرا در گوشه‌ای برای نجات خود انجام بدهند، ظرف دو روز همه فقرای دنیا یاد می‌گیرند که باید چه کار بکنند. چون خبر پخش می‌شود و اتفاقات سرعت می‌گیرد. فکر می‌کنم که اجلاس شما واقعاً اجلاس مهمی باشد.
ان‌شاءالله از وقت خود خوب استفاده کنید. N.g.oها و شخصیت‌هایی که از ایران یا خارج از ایران در این اجلاس شرکت کردند با محوریت کمیته امداد امام، برای رفع فقر واقعی برنامه‌ریزی کنید. من نمی‌گویم احسان‌های فوری را متوقف کنید چون اگر متوقف کنیم، فاجعه می‌شود. منتها برنامه‌ریزی کنیم. اگر پدر و مادر خانواده‌ای دیگر نمی‌تواند کار کارستانی بکند، ولی فرزندان آنها می‌توانند. اگر امروز روی بچه‌ها سرمایه‌گذاری کنیم، ده سال دیگر، این بچه‌ها خودشان برای دیگران سرمایه می‌شوند. باید کار درازمدت انجام بدهیم. ایجاد اشتغال جزء مهمترین‌هاست.
ما در خصوصی‌سازی‌مان، اصلاح اصل 44 که اخیراً ذیل آن را با دستور رهبری تفسیر کردیم، تصمیم اساسی گرفتیم که متأسفانه هنوز به درستی اجرا نشده است. امکانات زیادی الان در اختیار دولت است، شرکت‌های بسیار بزرگی داریم که اگر در دست بخش خصوصی باشد، بسیار سودبخش خواهند بود. قرار شد اینها را در بورس بفروشیم و درآمدها را به خزانه بریزیم، نه اینکه پخش کنیم. از طریق برنامه و بودجه، چهار مصرف برای آن در نظر گرفتیم که همین مسیر است. یکی از آنها این است که خانواده‌های نیازمند را خود اتکا کنیم. یعنی با ایجاد اشتغال مناسب، آنها متکی به خود شوند. بخشی از این ثروت عظیم باید اینطور مصرف شود.
دوم اینکه باید تعاونی‌هایی که زیادتر نیروی کار می‌گیرند با اصلاحی در قوانین تعاونی‌ها که انگیزه کار بیشتر شود، به خاطر اینکه نیروی کار جذب کنیم، به آنها کمک کنیم تا تقویت شوند. سوم اینکه بخش خصوصی که می‌خواهد در کار مهمی سرمایه‌گذاری کند و سرمایه کمی دارد، با او شریک شویم.
منتها بخش خصوصی اداره کند و ما فقط شریک شویم. چهارم زیربناها را که ضعیف است، تقویت کنیم یا حلقه‌های مفقوده صنعتی که بخش خصوصی نمی‌تواند در آنجا سرمایه‌گذاری کند، ما سرمایه‌گذاری کنیم.
این تصمیم بسیار مهمی است و اگر در این مسیر پیش برویم، کمک بسیار مهمی به جامعه می‌شود. ما این را قبلاً در لایحه فقرزدایی هم دیده بودیم که در مجلس متوقف شد. دولت آقای خاتمی برگرداندند که آن را تکمیل کنند، ولی دیگر به مجلس برنگشت.
حالا از این راه وارد شدیم و داریم این کار را انجام می‌دهیم. کمیته امداد در اینجا نقش مهمی دارد. سازمان‌های دیگر مثل وزارت رفاه و دیگران و اگر NGOها با شخصیت‌های صاحب قدرت و مکنت و دانش و تجربه داخل و خارج با هماهنگی هم برنامه‌ای تهیه و اجرا کنند. می‌توانند الگویی برای کشورهای دیگر باشند که آنها هم قطعاً مایلند. هیچ کشوری نیست که مایل نباشد از فقر نجات پیدا کند. دولت‌های استکباری هم فهمیدند که رفع فقر در دنیا به نفع آنهاست.
البته آنها نمی‌خواهند تبعیض را برطرف کنند، اما فقر را تا حدودی که از آثار مخرب آن جلوگیری کنند، حتماً می‌خواهند از بین ببرند. لذا شما از سازمان‌های بین‌المللی هم می‌توانید استفاده کنید، آنها هم علاقه‌مندند. پشتوانه سیاسی و تبلیغی هم دارید، اگر کارهای مشعشعی دارید، به رسانه‌های جهانی اطلاع بدهید، آنها به خوبی ترویج می‌کنند و اگر احتیاج به حمایت بین‌المللی داشته باشید، وقتی که برنامه روشن و شفاف با انسان‌های صالحی در دست اجرا داشته باشید، حمایت خواهند کرد. من فکر می‌کنم بهتر است که من بیشتر با کلیّات وقت شما را نگیرم و جلسه را به خودتان واگذار کنیم تا بیشتر از تجربه و افکارتان به یکدیگر بگویید و تبادل فکر کنید. شما را به خدا می‌سپارم و از خداوند برای اجلاس شما برکت می‌خواهم.
والسّلام علیکم و رحمه‌الله