سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار مدیران و سردبیران انجمن روزنامه‌های غیردولتی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار مدیران و سردبیران انجمن روزنامه‌های غیردولتی

  • ساختمان قدس
  • چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۵

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
خیلی خوش آمدید. به شما که در یکی از حساس‌ترین جاهای تلاش برای آگاهی و رشد فکری مردم، کار می‌کنید، خسته نباشید می‌گویم. چون خودم قبل از انقلاب مدتها با انتشار فصلنامه مکتب تشیّع کار فرهنگی کردم، مشکلات این کار را می‌دانم. البته تفاوتی که آن زمان با الان دارد، این است که اگر آن زمان تبعیضی بین نشریات و کمک‌های دولت به آنان احساس می‌شد، مربوط به ماهیت رژیم بود و کسی از ما که برای مبارزه پنهان با رژیم دست به کارهای مطبوعاتی می‌زدیم، انتظار نداشت که دولت به ما کمک کند و حتی مترصد بودیم که در جاهایی مزاحم ما نباشند و با اینکه برای روشنگری کار می‌کردیم، ولی خیلی با تقیه اقدام می‌کردیم.
ولی در این زمان اگر تبعیضی احساس شود، مسلماً بر خواسته از ماهیت انقلاب نیست و بیشتر به برخوردهای سلیقه‌ای، باندی و جناحی مربوط می‌شود. مثلاً دولت یا دستگاههای مربوط به مسایل انتشار مطبوعات می‌توانند برنامه‌ای بریزند که مثلاً چاپ اطلاعیه‌ها و آگهی‌های دولتی و غیردولتی براساس اصولی به روزنامه‌ها سپرده شود.
فکر می‌کنم در آن صورت مسابقه عادلانه‌ای برای انسانهای صاحب استعداد، علاقه، عشق و تلاش پیش می‌آید. الان نظر روشنی در این‌باره ندارم. چون مدتهاست که در این بحث‌ها نیستم. باید یک کار تخصصی شود.
در مورد مسایل که آقای وکیلی مطرح کردند، به هرحال فضای مسایل سیاسی، مخصوصاً از نوع سیاسی‌های جوان این عوارض را همیشه داشت و دارد. آنچه به من مربوط است، در زندگی مبارزاتی، از ابتدا تا الان راه اعتدال را انتخاب کردم و فکر می‌کنم راه اسلامی است و همانی است که اسلام و قرآن از ما خواستند. ممکن است من هم اشتباه کنم، ولی این‌گونه فکر می‌کنم. قابل پیش‌بینی است در جایی که انقلاب می‌شود، چیزهایی آزاد و یا بسته می‌شود. شاید افراطی‌هایی باشند که اعتدال از هر نوع را نپسندند. طبیعی است که مخالفان و موافقان کار خودشان را می‌کنند. شاید بعضی‌ها با فکر و عقیده کار کنند، ولی خیلی‌ها با منافع دیگر کار می‌کنند و این اتفاقات می‌افتد.
من هم باید نسبت به آنچه در انقلاب بر من گذشته، راضی باشم. بیش از مقداری که صلاحیت و حق دارم، بهره گرفتم و برای کار کردن میدان پیدا کردم. افراد مشابه و بهتر از من زیاد بودند که به اندازه من میدان پیدا نکردند. من از لحاظ شخصی مشکل ندارم و فکر می‌کنم همین‌گونه خوب است.
از لحاظ مسایل عمومی ناراحت هستم. وقتی می‌بینم یک جریان افراطی به عمد یا اشتباه مسایل انقلاب را زیرپا می‌گذارد، ناراحت می‌شوم و با خود می‌گویم، باید فکری کرد.
در مورد نکته‌ای که آقای قزوینی گفتند، اتفاقاً رهبری در ملاقات اخیر ما دغدغه خودشان را مطرح کردند. عیبی در جامعه ما پیدا شد که باید برطرف کنیم، وگرنه خیلی آسیب می‌بینیم. من این عیب را در جاهای دیگر می‌بینم. ولی نباید در محیط اسلامی این‌گونه باشد و تأسف بیشتر از این است که درجاهای دیگر به شدت ما نیست. تقریباً یک سنت شد که از ماهها قبل از انتخابات و تا مدتها پس از آن بی‌تقوایی‌های زیادی در برخوردبا رقیب می‌شود.
در مجلس که بودیم، این وضع را می‌فهمیدیم و همان موقع قانونی تصویب کردیم که نامزدها فقط مثبتات خود – و نه منفی‌های دیگران را حتی اگر درست باشد- را بگویند. حق ندارند این‌گونه صحبت کنند. ولی الان اشکال جامعه ما این است که ماهها قبل از انتخابات ویروس بی‌اعتمادی، تردید، زیرپاگذاشتن حقیقت، در جامعه تزریق می‌شود و اتهامات خیلی رواج پیدا می‌کند و حتی به سطوح روستاها و شهرهای دور می‌رود. شاید در شهرستانها بدتر از تهران مطرح شود. چون مطالب با یک فاصله به آنجا می‌رود و در همان نقاط هم همین دعواهاست. هزاران نفر و بلکه دهها هزار نفر که برای انتخابات شوراها، مجلس و ریاست جمهوری در حمایت از نامزدها صحبت می‌کنند، در بخشهای عمده حرفهای خود، سخنان منفی می‌گویند. انصافاً این روش برای امروز خیلی خطرناک است. اعتماد را از بین می‌برد. امید را مخدوش و مردم را به همه چیز بدبین و پشیمان می‌کند.
به راههایی می‌افتد که قطعاً خدا، قرآن و ملت نمی‌خواهند. این وضع خیلی بد است. خوشحال شدم که رهبری در آن صحبت روی این مسئله تکیه کردند و گفتند: دغدغه من

است. باید از این حرفی که زدند و فکری که مطرح کردند، استفاده شود تا محیط انتخابات را برای آینده سالم کنیم تا واقعاً افرادی که لایق هستند، لیاقت‌های خود را به جامعه ارائه دهند و مردم هم انتخاب کنند. البته نمی‌توان گفت مسایل منفی پیش نمی‌آید، می‌آید، نباید غلبه داشته باشد. باید اخلاق را تا حدودی رعایت کرد. چون هر انسانی باید جواب دهد.
روایتی هست که کسی در زمان حضرت موسی با ادعای خود عده‌ای را گمراه کرده بود. بعد متوجه شد و خواست توبه کند که حضرت موسی از طرف خداوند برایش جواب آورد که: «موقعی توبه‌ات قبول می‌شود که همه کسانی را که گمراه کردی، دوباره برگردانی  روشن کنی» یعنی کاری که نمی‌توانست بکند و از دستش برنمی‌آمد.
این حرف برای شما ارباب مطبوعات خیلی مهم است. انسان حرفی را می‌زند و نکته‌ای را می‌نویسد و فکر عده‌ای به اشتباه می‌افتد. معلوم نیست کسانی که به اشتباه افتادند، روشن می‌شوند یا نه؛ اصلاً نویسنده یا گوینده که آنها را نمی‌شناسد. چگونه باید اصلاح کند؟
در شریعت ما غیبت و تهمت از گناهان کبیره است. آن موقع که این آیات و روایات می‌آمد، مطبوعات نبود. سخنان به صورت شخصی و محفلی مطرح بود. وقتی به سطح جهان می‌رسد و انسانی، ناحق را رواج می‌دهد، مسئول گمراهی‌هایی است که زنجیره‌ای جلو می‌رود. واقعاً محاسبه این‌گونه اقدامات در جامعه سخت است. فقط خداوند می‌تواند حساب کند.
متأسفانه این درد در انقلاب ما به عنوان یک ویروس خطرناک آمده است و باید علاج کنیم. انشاءالله ما هم کمک می‌کنیم که این‌گونه نباشیم. امیدواریم با صبر و تحمل و با معیارها بتوانید کم کم فضای خوبی را برای اطلاع‌رسانی در کشور درست کنید تا بتوانیم نمونه باشیم. انتظار داشتیم در این زمینه نمونه باشیم که الان نیستیم. شاید روزی بشویم.
امیدواریم در کارهای صنفی خود هم موفق باشید. واقعاً از دیدار و ملاقات شما خوشحال شدم. شما هم زیاد ناراحت نباشید. کارهای سیاسی برد و باخت دارد. گاهی موفق می‌شود و گاهی نمی‌شود. اگر جامعه سالم باشد، پیروزی و عدم پیروزی در انتخابات زیاد مهم نیست. من خودم نمی‌خواستم بیایم. با اصرارها آمدم و الان ناراضی نیستم. فکر می‌کنم وظیفه‌ام را انجام دادم. به هرحال برای کم شدن مشکلات و موفقیت بیشتر شما دعا می‌کنم.
والسّلام علیکم و رحمه الله