سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از مدیران و مسئولان کشور
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
خیلی خوشآمدید. شما روی فرضی صحبت کردید که تصمیمی گرفته شده است که بعد از آن چکار کنیم. من هنوز به این تصمیم نرسیدم. با بحثهایی که شد، آقایان گفتند که یا خودت بیا و یا تلاش کن که مشکلات داخل اردوگاه اصولگراها حل شود. بنده فعلاً دومی را پذیرفتم و گفتم تلاش خواهم کرد.
اگر قرار شد، با رهبری حرف میزنم. من راه درست را از طریق ایشان میدانم. منتهی ایشان تابحال نخواستند این کار را بکنند. چیزی که در دستور کارم دارم، این است که تلاش کنم از بین اینها روی کسی توافق و خیال همه راحت شود. اگر نشد، آن وقت بحث جدّی برای بنده مطرح میشود. پذیرش این مسئولیت برای من خیلی سنگین است و چارهای ندارم. به امید چه کسی میتوانیم اوضاع را رها کنیم؟ اگر به این جا رسید و حل شد، خودشان بقیه مسائل را حل میکنند و اگر این مسئولیت بر دوش من افتاد، آن وقت بحث شما شروع میشود.
من هیچ وقت وارد بحثهای انتخاباتی نمیشدم و اطلاعی هم ندارم و شما میدانید که چه کارهایی باید انجام بدهند. هر راهکاری که مصلحت میدانید، در پیش بگیرید. اگر بخواهم بیایم، اول باید با رهبری مسئله را بصورت جدّی مطرح کنم. تا به حال تا این حدّ توافق داشتیم و ایشان هم گفتند: «همین موضع خوب است.» آنچه که از ایشان سراغ داریم و در مورد افراد بحث کردیم، ایشان مصلحت نمیدانند کسی براساس نظر ایشان بیاید.
یکی از مشکلات ایشان این است که دخالت نمیکند تا مسأله آقایان را حل کند. چون اگر حل کند، در بیرون مطرح میکنند که رهبری چنین گفته است. دیروز در جلسه مطرح شد که ایشان گروهی را تعیین کنند و آنها بگویند. ولی بعداً معلوم میشود که این هم غیرمستقیم است. بعید میدانم با وضعی که پیش آمده، بتوان بدون نظر ایشان مسأله را حل کرد. کار سختی است و برخلاف انتظار ما بود.
○ اگر صلاح بر این است که نظر رهبری بطور صریح بیان شود، حضرتعالی میداندار شوید. هرچند نخبگان با رابطه شما و رهبری آگاه هستند، اما جامعه چنین استنباطی را نخواهد کرد.
● مشکلی وجود دارد که ما را به هدف نمیرساند، چون یک گروه چهار نفره در یک طرف ایستادهاند که اگر من دخالت کنم، در مخالفت خود جدّیتر میشوند. گروههایی که به خاطر من به سمت ما آمدند، اگر بنده نیایم، قطعاً به طرف دیگری خواهند رفت و آنها قویتر خواهند شد و اختلافات این طرف هم باقی میماند.
با رهبری صحبت میکنم. چون ایشان به مسافرت میروند. من هم موافق نیستم که ایشان خیلی در این مسائل وارد شوند. چون اگر در جامعه مشخص شود که فلان کس را مطرح کردند و اگر آن فرد رأی کمی داشته باشد، یعنی رأی رهبری کم است و این به مصلحت نیست.
بنده هم موافق بدست گرفتن این مسئولیت در شرایط فعلی نیستم. اگر این اتفاق بیفتد، شاید اتفاق تلخی باشد که احساس کنیم اگر ما نیائیم، همه چیز به هم میخورد. نظام این قدر ضعیف نیست که روی یک نفر تکیه کنند. حتی در مورد امام اینگونه فکر نمیکردیم. نظام حرکت خود را به پیش میبرد. احزاب قوی نداریم، ولی همه الان برای خودشان حزب دارند و کسانی هم که آمدند، هم قد هستند.
به هر حال ظرف یکی دو هفته آینده باید تصمیم بگیریم. یا به رفع مشکل پیش آمده کمک میکنم و یا خودم تصمیم میگیرم.
والسّلام علیکم و رحمهالله