سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از سردبیران و روزنامه‌نگاران شهرستانها

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از سردبیران و روزنامه‌نگاران شهرستانها

  • ساختمان قدس
  • سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
اولاً خدمت شما خوش‌آمد عرض می‌کنم. یک بار دیگر با مطبوعات استانی جلسه داشتم. آن دفعه شما از من‌‌دعوت می‌کردید و من آماده نبودم. بالاخره به هر دلیلی توانستم بر تردیدها فائق آیم و وارد شدم. طبیعی است که این بار شما نباید از آن نوع صحبتهای قبلی داشته باشید. مسائل ملی و استانی را مطرح می‌کردید که همینطور است و انتظار من هم همین بود.
ابتدا باید خوشحالی خود را ابراز کنم که از مطبوعات کشور، چه استانی و چه در مرکز احساس یک نوع متانت و پختگی و روبه پیشرفت دیده می‌شود.
بحثی که برخی از شما داشتید و در مورد مطبوعات سؤال می‌کردید، من خودم اینگونه تصور می‌کنم که اگر مطبوعات، خودشان را مقید کنند که در چارچوب قانون بنویسند و خودشان کنترل کنند که قانون مراعات بشود، خیلی بهتر است. قانون هم مشخص است که چه چیزهایی است. ممکن است ابهاماتی داشته باشد، ولی مشخص است. ممکن است اشکال هم داشته باشد. باید فکر کنیم که چگونه اشکالاتش را برطرف کنیم. در حدود قانون، آزادی بیان، نوشته، طرح، پیشنهاد، انتقاد و آگاهی دادن به مردم مقدس هستند و نمی‌توان با آنها مخالفت کرد.
بنده اگر مسئول باشم، می‌خواهم از این حق دفاع کنم. البته این از دو طرف مشروط است. شما باید مشروط کنید به اینکه دولت وظایفش را انجام دهد و ما هم باید مشروط کنیم به اینکه در چارچوب قانون حرکت کنیم. آن وقت هر مسئولی می‌تواند دفاع کند. اگر جاهایی باشند که بخواهند جفا کنند، مطبوعات جلویش را بگیرند و این به نفع کشور است.
بخصوص الان که اگر شما هم ننویسید، چیزی از مردم پنهان نمی‌ماند. آنقدر دیوار سانسور و دیوار جلوگیری از نشر اطلاعات فرو ریخته که هیچ چیز در دنیا حالت انحصاری در اطلاعات پیدا نمی‌کند. حتی گاهی مسائل محرمانه هم به مطبوعات و رسانه‌ها نفوذ می‌کند.
در مجموع شرایط چنان است که باید سعه صدر باشد. در دوران انفجار اطلاعات و پیشرفت سریع ابزار اطلاع رسانی نمی‌توان بسته کار کرد. اکثر آقایانی که صحبت فرمودند، در مورد استان‌ خود هم مطلبی گفتند و من فکر می‌کنم صاحبان مطبوعات منعکس کننده خواست عمومی هستند که در استان مطرح است. البته با نماینده‌های شما هم که صحبت می‌کنیم، این حرفها را می‌زنند. آنها هم به همین شکل منعکس کننده هستند. ولی مطبوعات حالت عمومی‌تری دارند و در جناح خاص نمی‌گنجند.
فرضم بر این است که این خواسته استان است. روی یکی دو نکته مهم اشاره می‌کنم. یک حرف کلی می‌زنم که جواب همه شما باشد، حتی آنهایی که بعداً می‌خواهند بپرسند. ما در مجمع تشخیص مصلحت نظام در چشم انداز 20 ساله و در سیاستهای کلی برنامه‌ای دیدیم که در این دوره باید توازن در سطح کشور انجام شود. باز در مجمع روی آمایش سرزمینی کار کردیم و مشخص کردیم که کشور چه وضعی دارد و هر جا اقتضای چه چیزی دارد و چگونه باید امکانات تقسیم شود که مزیتهای نسبی و کمبودهای هرجایی مورد غفلت قرار نگیرد تا این توازن بوجود بیاید. همین الان دردولت آقای خاتمی بودجه توازن هست که باید تقویت شود.
راهکاری می‌گویم و شما در مطبوعاتتان مطرح کنید. راهکارم این است که –در سفرهایی هم که به بعضی از استانها داشتم، با مسؤولان و مدیران استانها صحبت کردم- کمیته برنامه‌ریزی استان که قاعدتاً از شرایط استان مطلع است، باید مشخص کند که این استان چه استعدادها و چه امکاناتی دارد. چه نیازهایی دارد و چه راهکارهایی هست برای اینکه این توازن را در مقایسه با بقیه استانها بدست بیاورد. چه چیزهایی را باید از مرکز از لحاظ مقررات، اختیارات و امکانات مالی و فنی بگیرد؟ این کاری است که بهتر از همه کمیته برنامه‌ریزی استان می‌تواند انجام دهد. مسؤولان مرکزی می‌توانند با تلفیق تقاضاهایی که از استانها می‌آید، برنامه‌های مؤثری برای هر استان بریزند.
بنابراین بسیاری از این مواردی که موردی مطرح می‌کنید، باید در یک سیاست کلی برنامه‌ریزی ‌شود. هر کس هم که رئیس‌جمهور باشد، باید چنین کند. چون سیاستهای کلی مصوب نظام است و ابلاغ می‌شود و ماهم در مجمع نظارت می‌کنیم که انجام شود.
دو نکته خاص در مورد استانهای شمالی مطرح کردند که توضیح می‌دهیم. طرحی برای انتقال آب مناطق غرب به شرق داشتیم که هیچ‌کس پیگیری نمی‌کند. این کانال باید اجرا شود که برای کشور خیلی مهم است. کشور را در بخش حمل و نقل تحت تاثیر قرار می‌دهد و حواشی آن خیلی می‌تواند کارساز باشد. استانهای شمالی نقش عمده‌ای خواهند داشت. راه‌آهنهای سراسری خواهد داشت. الان در استان مازندران این است. ولی راه‌آهن قدیمی‌ است و با شرایطی که دارد، سرعت لازم را ندارد. احتمالاً راه‌آهن مازندران به راه‌آهن مشهد - بافق وصل می‌شود و راه‌آهن سراسری مانند کمربند می‌شود. اگر آستارا به راه‌آهنی وصل ‌شود، از غرب دریای خزر خواهد آمد و از طریق گیلان به مرکز کشور وصل می‌شود. بزرگراههایی هم دیده شده که با تأخیر اجرا می‌شود. ولی الان در دست اجراست.
بنده فکر می‌کردم الان دیگر همان راه‌آهنها و بزرگراهها ساخته می‌شود. چند سال پیش با آقای مرحوم تورگوت اوزال در ترکیه توافق کردیم که آنها بزرگراه خود را به مرزها برسانند و ما هم بزرگراههای خود را از مرز تا دریای خزر و نیز تا آسیای میانه از طریق جاده مشهد برسانیم. ما هم در چند نقطه شروع کردیم. الان به کندی به طرف تبریز و آن سمت می‌رود. به طرف شمال هم شروع کردیم. قدری از تهران، کند شد. اخیراً مثل اینکه از گردنه‌ها عبور کردند و کاردارد پیش می‌رود. این کار انجام می‌شود.
در آن توازنی که مطرح شد، جاهایی مثل چهارمحال و بختیاری که برادران ما نکات مهمی را در آن مورد گفته، حتماً مورد توجه ویژه خواهدبود. فکر می‌کنم یکی از جاهایی است که استعداد دارد. قبلاً هم یک‌بار به آن مکان آمدم و با هلیکوپتر و سفرهای زمینی دیدم. ظرفیت این که یک استان زیبای توریستی برای ایران ساخته شود که جاذبه داخلی و خارجی داشته باشد، دارد. کارهای عمده‌ای نیز باید برای آبها انجام شود. چون مسئله آب در آن مکان مسئله خاصی شده است. حتماً باید اجازه برداشت آب داده شود تا دره‌ها همه تبدیل به بهشت شوند. جاهای مختلف این حالت را دارد.
مسئله آب را که گفتید عوارض بدهید، یکی از ابزارهای کار است. البته آبها ملی است و بعنوان سرمایه یک جا تلقی نمی‌کنند. آب ملی است و برای هرجا که نیاز است، می‌برند. آنجایی هم که هست، باید آب بدهند. به اندازه نیازشان اولویت دارند و خارج از نیازشان باید عوارض بدهند. امتیاز یا مبلغی بدهند که مردم خوشحال و راضی باشند و همکاری کنند. این نیز باید اتفاق بیفتد و انجام می‌شود. اگر آقایان سؤال دیگری ظرف 5 یا 6 دقیقه دیگر دارند، بپرسند.
در مورد نشست با مطبوعات استانی من خوشحال می‌شوم. شما و دوستان دیگر تنظیم کنید. این جزو سرمایه‌های کاری ماست. اگر بتوانیم با مطبوعات تعامل خوبی داشته باشیم، هم به صرف دولت و هم به صرف مطبوعات است. باید همه ما برای رفع مشکلات آنها و  مشکلاتی که ما داریم، کمک کنیم که اطلاع‌رسانی تعامل با ارزشی است. برای ما خیلی مهم نیست که یک ساعت در یک ماه وقتی برای یک مسئله بگذاریم. البته من در سفرهایی که خواهم داشت، طبعاً در هر جایی که می‌روم، قطعاً با مطبوعات آنجا تماس خواهم داشت.
آقای سبحانی از استان مرکزی، اگر اجازه بفرمائید،صحبتها را بر اساس نیازهای استان خودمان مطرح نکنیم و ظلمهایی را که در این برهه وارد می‌شود و محرومیتهایی را که می‌بینیم، حداقل به عنوان چشم و گوش وطن انتقال دهیم.
انشاءالله اگر دولت جنابعالی سرکار آمد، بتوانیم مشکلات را بر محمل این صحبتهای مثبت حل کنیم. ببینید ظلمی که الان دارد در کشور اتفاق می‌افتد -استان ما هم بی‌بهره  نیست - این است که نتایج کارهایی که جنابعالی در دولتهای خود انجام دادید و نخواستید به عموم بگویید، الان در ستادهای شما یا در ستادهای دوستان شما در استانها به عنوان نمره منفی مطرح می‌شوند. خواهشم از جنابعالی در این نکته نهفته است. البته در معیت جنابعالی شاید این شعار تلالو (درخشش) دارد که :
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود           نه گهی تند وگهی خسته رود
ولی ببینید ستادهایی که جنابعالی در استانها چینش کرده‌اید، معمولاً جمع اضداد هستند. خواهشم این است تا وقت نگذشته است، این ستادها را طوری ساماندهی کنیم که حداقل لیدرهایی که می‌آیند در تلویزیون صحبت می‌کنند، لااقل بتوانند نکات چشم‌انداز را بیان کنند. خواهشم این است که به ستادهای مردمی و ستادهایی که در استانها تشکیل شده، نگاه روشنی داشته باشید. حداقل در مورد اهداف جنابعالی جمع اضداد نباشد.
● آقایان و خانمها مطلع باشند که من ستادی از خودم ندارم و هیچ‌وقت هم در انتخابات ستاد نداشتم. در ائتلاف نهم که از ما دعوت می‌کردند، گروههای زیادی بودند. خودشان ستاد راه انداختند و فرصتشان هم کم بوده و اتفاقاً این تضاد هم وجود دارد. یعنی الان جناحهای معتدل، چپ و راست در برنامه‌های ما هستند. حزب متشکلی نداریم که این کارها را اداره کند. من واقعاً وقت ندارم. الان از صبح که به اینجا می‌آیم، تقریباً همه وقتم صرف همین مسایل می‌شود. اول وقت که آمدم، برای فیلمی که می‌خواهند بسازند، کلی ازما سوال و جواب کردند. بعد با عشایر ملاقات داشتیم، الان شما و بعد هم پزشکان هستند. بعد از ظهر تا آخر شب این‌گونه است. بعلاوه کارهای مجمع را داریم که در این فاصله باید انجام بدهم. این است که نمی‌توانم. اگر بخواهم وقت بگذارم. در سراسر کشور زیاد است. خواهش می‌کنم خود شما هرکسی که می‌تواند، کمک کند.
○ جناب آقای هاشمی، برنامه‌ریزی بفرمائید، آقای دکتر طاهایی استاد ما هستند. برنامه‌ای باشد تا حداقل اینها را در یک پروسه زمانی بدست ایشان برسانیم.
● آقای دکتر حبیبی را در شورای سیاست‌گذاری گذاشتیم که این مسائل را حل کنند و بگذارید آنها حل کنند. من بخواهم دخالت کنم، بدتر می‌شود و بهم می‌ریزد.
○ هر روز گزارشی از استانها می‌گیریم و به همان ستاد آقای دکتر حبیبی و محمدآقا می‌دهیم و آنها نیز به حد وسعشان با توجه به فرصت کوتاه کمک می‌کنند.
● من می‌دانم نظم درستی حاکم نیست و اشکالاتی وجود دارد. مشکلات به خاطر کمبود وقت تحمیل شدند.
○ فعالیت زیاد است
● اگر خودجوش باشد، آدم راضی‌تر است. اگر خودشان کار کنند، هرکسی یک‌جوری کار می‌کند.
آقای رعایایی از استان اصفهان و مسؤول نشریه صدا: مفتخر هستم که به اولین نشریه‌ای بودیم که اعلام موضع کرد و حضرتعالی را به عنوان گزینه اول در صحنه انتخابات معرفی کرد. جناب آقای هاشمی، آخرین نتایج نظرسنجی‌ها این واقعیت را نشان می‌دهد که هنوز نیمی از افراد جامعه ما خاموش‌اند و یأس و ناامیدی فضای جامعه را فرا گرفته است. آنچه که در صحنه انتخابات دیده می‌شود، اینکه حضرتعالی بگونه‌ای برنامه‌ را ارائه بفرمائید که این فضای بی‌اعتمادی از مردم برداشته شود تا بلکه مشارکت به حداکثری خودش برسد. چرا که اگر این روند ادامه داشته باشد، متأسفانه انتخابات دو مرحله‌ای خواهد شد و دو مرحله‌ای شدن همانا و فضای انتخابات به جای دیگری کشانده شدن همانا. حضرتعالی استوانه انقلاب و شخصی هستید که دلسوز جامعه و مردم بودید. شکست شما را در این انتخابات، شکست نظام می‌دانم و خیلی از افراد جامعه هم همین اعتقاد را دارند. چون حاضر و راضی نیستیم که خدشه‌ای به نظام وارد شود، از جنابعالی درخواست دارم که بیشتر فعالیت کنید. مردم برنامه جدیدتان را شاهد بودند و دیدند. ولی جنابعالی فرموده بودید که با تیم جدید به صحنه خواهید آمد. اگر امکان دارد کابینه خودتان را قبل از انتخابات معرفی کنید. این کار بر افزایش مشارکت خیلی تاثیر می‌گذارد و پی می‌برند که آقای هاشمی خودش هست و خودش تصمیم می‌گیرد. یکی از نگرانی‌های طرفداران حضرتعالی این است. چون در مصاحبه‌ای اعلام فرموده بودید که نظراتی از گروهها و  افراد خاصی گرفته می‌شود. این نگرانی وجود دارد و انتظار مردم این است که جناب آقای هاشمی با توجه به زیرکی و توانایی خودشان، اگر خودشان باشند، قطعاً مملکت به پیشرفت و رونق و توسعه خواهد رسید. این نگرانی باید برداشته شود. پیشنهاد دیگری در رابطه با افزایش آرای حضرتعالی دارم. چون سفر به استانها را به لحاظ کمبود وقت حذف کردید، می‌طلبد که حداقل به کلان شهرها سری بزنید. چون در روستاها و شهرهای کوچک آراء مال شماست. ولی در کلان شهرها واقعیت این نیست. جناب آقای هاشمی می‌طلبد که در همین مدت کم حداقل سفری به  کلان شهرها داشته باشید.
● ببینیم چه می‌شود.
آقای ترکمن از کرمانشاه: بنده هم از محضر حضرتعالی تشکر می‌کنم که این وقت را به ما دادید. مستحضرید در طول انقلاب دلسوزترین نیروهای انقلاب مظلوم‌ترین و سپهر سیاسی کشور بودند. در فاصله 25 سال کار بعد از انقلاب و مدیریت در سه استان غربی کشور، یعنی ایلام، کردستان و کرمانشاه، در خدمت شما بودم. در سفرتان به کردستان از نزدیک شاهد تلاش شما بودم. در عملیات مرصاد به عنوان یک رزمنده و شما به عنوان یک فرمانده شاهد بودیم که چه مجاهدتهایی برای دفاع از نقطه نقطه خاک میهن اسلامی در طول جنگ شد. چیزی که ذهنم را می‌آزارد، این است که غرب کشور مظلوم است. سه استانی که مورد تهاجم قرار گرفتند و در نوک حملات و تهاجم -چه از سوی ضد انقلاب و چه از سوی دشمن بعثی -بودند. شایعه‌ای است که برخی از کاندیداها درباره عملیات مرصاد استفاده می‌کنند. گرچه در دو نشریه خود جواب متعصبانه‌ای به آنها دادم. یکی از روزنامه ابوذر و دیگری هفته نامه جوان است. از قول شما می‌گویند که اینکه شما در عملیات مرصاد فرمودید تا همدان هم نباشد.
● کجا نباشد؟
○ اگر تا همدان هم نباشد، برای ما مهم نیست.
● من کی گفتم؟
○ آنها نقل می‌کنند و من جواب متعصبانه دادم. می‌خواستم خدمت شما بنویسم، چون وضعیت عملیات مرصاد را از نزدیک می‌دیدم و شاهد بودم در کردستان هم همراه شما بودم و همراه آقای رحیمی، استاندار لایق کردستان به همه جا رفتم. استدعای من این است این نکته را به غرب کشور جواب بدهید. گرچه بنده اذعان می‌دارم شما وجب به وجب خاک میهن اسلامی را بیش از هر کس و در کنار مقام معظم رهبری در آن زمان با پوست و گوشت و استخوان لمس کردید. استدعای بنده همین است. آبان ماه اعلام کردیم آخرین گزینه ما آقای هاشمی است، نه بخاطر حب به آقای هاشمی، بلکه بخاطر اینکه در این برهه فقط آقای هاشمی می‌تواند مملکت را نجات بدهد.
● اگر یادتان نیست، باید به یادتان بیاورم. در عملیات مرصاد من در خود کرمانشاه بودم. آقایان به من پیشنهاد می‌کردند که شما قدری عقب‌تر بروید. چون خطر آمدن اینها به داخل کرمانشاه هست. من گفتم اگر این‌قدر بی‌عرضه باشید که نتوانید جلویشان را بگیرید، بگذارید بیایند، خودم می‌مانم و می‌جنگم و هیچ حاضر نشدم به عقب بروم.
آقا نجاری از استان زنجان: از اینکه این توفیق نصیب ما شد، برخود می‌بالم و امیدوارم این توفیق همیشگی باشد. چند سؤال دارم. البته می‌خواهم مختصر مطرح کنم: جنابعالی برای جلوگیری از فرار مغزها و نخبگان و جذب آنها که ارزشمندترین سرمایه ملی هر مملکتی هستند، چه تدابیری اندیشیده‌اید؟ برای جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور و همچنین خود ایرانیانی که بهرحال علایقی به وطنشان دارند، چه برنامه‌ای دارید؟
آیا شایسته سالاری در دولت جنابعالی نهادینه خواهد شد و یا اینکه باز همچنان به رسم معمول روابط تعیین‌کننده خواهد بود؟
سؤال دیگر درارتباط با استان زنجان است. مدیریت‌های کلان استان زنجان غیربومی هستندو این غیربومی‌ بودن هم دلیل بسیار بزرگی برای عدم شناخت و همینطور عدم تدبیر در برنامه‌ریزی‌ها و توسعه استان شد. در این زمینه چه تدبیری برای استان زنجان و جاهای دیگر اندیشیده‌اید. دیگر اینکه برای محرومیت‌زدایی چه برنامه‌ای دارید. اهل ماه نشان هستم  و خودتان هم آمدید و دیدید که ماه نشان از چه محرومتیهایی رنج می‌برد؟ در حالی‌ که مردمش روی گنج زندگی می‌کنند و جنابعالی هم اطلاع دارید. ماه نشان با آن همه جمعیت متأسفانه حداقل امکانات ارتباطی را ندارد که راه باشد. خیلی از روستاها شش ماه از سال را جاده ندارند و از امکانات بهداشتی و درمانی خبری نیست. به منطقه انگوران تشرف آوردید. معدن انگوران یک سرمایه عظیم است و حدود 70 تا 80 روستا دارد. این همه جمعیت امکانات بهداشتی و درمانی ندارند. یک مریض باید دردسر بکشد تا بخواهد به نزدیکترین مراکز درمانی برسد. خواستیم به هر حال پیغام مردم را خدمت شما برسانیم.
● در مورد استان زنجان همان حرفهایی است که کلی زدیم. یعنی بر هر حال باید سیاست توازن عمل شود و خواهید دید که حرکت درستی است. قبل از آن نیز برادری از سیستان و بلوچستان پرسیدند. در مورد اهل سنت با علمای اهل سنت و اشخاص دیگر مثل نماینده‌ها مذاکره داشتیم. بهرحال هم نظر شخصی و هم نظر اسلامی و هم نظر سیاسی من است که باید با اقلیت‌ها بخصوص اهل سنت همدل باشیم. البته سخت است اسمشان را با عنوان اقلیت ببریم. چون ما مسلمانیم و همه مثل هم هستیم. مگر گوشه‌ای از مسائل. باید به گونه‌ای عمل شود که راضی باشندو ایران بتواند الگویی برای بقیه کشورها باشد که آنجا شیعه اقلیت است. کار و خواسته‌ها هم روشن هستند. برای اینکه انشاءالله بتوانیم در دوره‌ای به آن خواسته‌ها برسیم، تمایل من این است که انجام شود. دیگر از وقت مجاز گذشتیم و الان لحظاتی است که وقتمان را به گروه دیگری دادیم که باید خدمت آنها باشیم. من باز هم از شما تشکر می‌کنم. انشاءالله با همکاری بتوانیم این راه مشکلی که باید برویم، بپیمائیم