سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولان و پرسنل ش. م. ر.
بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِأَجâمَعیüنâ»
ما جدآ از برادرانی که در بخش ش - م - ر ، چه در بخش آفندی و چه دربخش پدآفندی و چه در بخش پشتیبانی و تحقیقات فعالیت دارند، خیلیمتشکر هستیم. شما کار بزرگی را در جریان این جنگ تحمیلی انجام دادید وما شکی نداریم که دشمنان ما وقتی که اسلحه شیمیایی را وارد میدان کردند،محاسبهشان این بودکه این اسلحه جمهوری اسلامی را وادار به تسلیممیکند. آنها فکر میکردند این سلاحی است که ما در مقابل آن قدرت دفاعینداریم و آماده دفاع نیستیم و از این بابت فکر میکردند که در میان رزمندگانما و در جامعه ما جو ارعابی به وجود خواهد آمد و فکر میکردند که این جورعب برای آنها کارساز باید باشد. به کارگیری وسیع این اسلحه
ناجوانمردانهدر جنگ جهانی دوم و در جاهای دیگری که استفاده شده بود، از میدان درکردن رقیب و چیزی شبیه به نتایج انفجار بمب اتمی محاسبه میشد. باتوجه به اینکه آنها میدانستند که ما با منابع اصلی تأمین این مواد و اینسلاح در رابطه نیستیم، پیش خود میگفتند که ایران به زودی نه مسلح بهوسایل دفاعی خواهد بود و نه مسلح به امکان مقابله به مثل. به نظر ماحرکت برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - که این اسلحه را سریعآ ازدست دشمن گرفتند - خیره کننده بود، یعنی آن هدفی که آنها تعقیبمیکردند به دست نیامد.
خوب ما میدانیم دشمن ما اصولا با تمام شاخهها و شعبهها وریشههایی که دارد، عمدتآ از منبع ضداسلام، ضدخداوند و ضد معنویتسرچشمه میگیرد. آنها مایه معنوی در جنگیدن با ما در وجودشان نیستشرورانه با ما طرف شدند و به عنوان ضدیت با یک حرکت انسان ساز ومعنوی - که در تاریخ بشر از ایران عرضه شد - اینها قیام کردند و بنابراین مااز آنها نباید توقع داشته باشیم که آنها جهات اسلامی، انسانی و اخلاقی را درنظر بگیرند. ممکن است دعا بکنند و با ردای حضرت مسیح(ع) حرکت کننداما در زیر ردا، ضدانسانیترین اسلحه را در دست دارند. این دشمن که ماکارهایش را در جاهای دیگر و در جنگ جهانی دوم، در ویتنام میبینیم،ماهیت این دشمنان ما بارها و بارها در دنیا خودش را نشان داده، اگر هممیدان عمل برای تجربه نداشت، ما در تحلیل میتوانستیم بفهمیم که اینها درعمل، به اصول اسلامی، انسانی و اخلاقی مقید نیستند. بنابراین اگر نیاز پیدامیکردند که از اسلحه شیمیایی و سمّی و هر گونه اسلحهای از این قبیلاستفاده بکنند، ما باید احتمال آن را میدادیم که این کار را میکردند و ما به ناچار بایستی در مقابل یک چنین چیزی آماده میشدیم.
همین وضعی که حالا شما در خلیج فارس میبینید، اینها به اسم صلح، بهاسم امنیت، به اسم جلوگیری از گسترش جنگ و به اسم حمایت از شریاناقتصاد جهانی، دارند برخلاف ادعای خودشان عمل میکنند و تشنج وناامنی را زیاد میکنند و اهداف غیرانسانی را که دارند با این شعارها تعقیبمیکنند. بنابراین ما بر اساس یک محاسبه صریح و روش عقلی، دینی وشرعی باید مجهز باشیم به این اسلحه، و اسلحههای مشابه منحصر به ایننیست. مسلمانها باید در برابر هر آنچه که در دنیا وجود دارد و ممکن است کهکفر جهانی روی آن تکیه کند و با آن اسلام را بخواهد از میدان به در بکند،باید به سلاح ضد آن مجهز باشد.
این تعبیر «تُرâهِبُونَ بهِ عَدُوَّ اللّûهِ وَ عَدُوَّکُمâ» در آیه مشهور و معروف ایجادقدرت و «وَ اَعِدُّوالَهُمâ مَّا اسâتَطَعâتُمâ مِّنâ قُوَّهٍ» که دستور قاطع و صریحی است،این نیست که ما از این اسلحه همیشه استفاده بکنیم و پیشقدم بشویم و آن رابه کار بگیریم. هدف این است که مسلمانها به قدرت مسلح
باشند، به خاطراینکه دشمنان را بترسانند و آنها به میدان نیایند. اسلام خود متکی به منطقاست، یعنی حربه اصلی مسلمانان استدلال و معنویت عرفان و عقل است ولی دشمن حاضر نیست که بگذارد این اسلحه انسانی به کار گرفته بشود. او به هر دلیلی میخواهد جلوی نفوذ مکاتب حق را بگیرد. اسلام برای اینکه جلوی این شرارت دشمنان و کفار را بگیرد، به صورت تکلیف دستور داده که جامعه اسلامی مکلف است که خود را آن چنان نیرومند بکند که دشمنانش بترسند از اینکه وارد میدان بشوند، درگیری به وجود نیاید و میدان برای حرف زدن و استدلال و منطق و عرضه کردن مکتب باز باشد. هر کس حرف حسابیتری داشت - اگر جو، جو صحیح و سالمی باشد - مردم میپذیرند.
خوب، حالا این طوری نیست و طوری است که اگر ما مسلح نشویم، دشمنان ما مسلح میشوند و آنها قبل از ما هم مسلح شدهاند. مدتها است که کفر جهانی اسلحهاش را علیه اسلام تیز کرده است و هر جا میبیند یک جرقه حقی پیدا میشود، همان جا فورآ حضور پیدا میکند و ظلمت خودش را تحمیل میکند. ما حالا که به عنوان یک حکومت و به عنوان یک نظام و یک انقلاب وارد میدان شدهایم باید ابزار مناسب را تهیه بکنیم و ما از کسانی که وارد میدان شدهاند و این تشکیلات آفندی و پدآفندی را سازماندهی و ابزار لازم را تهیه کردهاند متشکریم. خوب، دشمن ما آن چنان موجودی است که سردشت، شهر مظلومی در عراق که یک شهر نزدیک به پشت جبهه جنگ بود و مردمش سالها در فتنه کردستان و گرفتار مشکلات جنگ بودند، با اسلحه شیمیایی مورد آزار قرار بدهد و اینجا دیگر ماهیت دشمن آشکار میشود. حالا اینها که ایرانی بودند، کردهای عراقی را هم همین جوری کرد. او از رویارویی مردم خود در کردستان و در روستاهای کردستان عاجز بود و اسلحه شیمیایی علیه مردم خودش به کار برد و نمونههایش را به ایران آوردند و ما معالجه کردیم.
خوب، آدمی که این جوری است یعنی علیه ملت خودش آن هم مردمیروستایی، که وسایل معالجه مجروحین شیمیایی در روستانیست، اینهابیرحمترین و بیعاطفهترین انسانها هستند، چون اگر نبودند وارد جنگ بااسلام و مسلمین نمیشدند، اگر بیرحم نبودند آن فاجعه دلخراش را در مکهمعظمه به وجود نمیآوردند. تیپ اینها این گونه است و هیچ رحمی ندارند،وقتی که ریاست و قدرتشان به خطر بیفتد، هر چه که از دستشان ساختهباشد میکنند، ما چه بکنیم؟ ما دستمان را ببندیم و بگوییم که چون اسلحهشیمیایی یک اسلحه انسانی نیست، ما در این وادی وارد نمیشویم. اینمعنایش این است که او بیاید اسلحه شیمیایی به کار بگیرد و مردم ما را از پا در بیاورد و ما هم دفاع نداشته باشیم. او اگر از حمله متقابل ما نترسد،همیشه این کار را میکند.
همان طور که اینجا هم گزارشی داده شد. درجاهایی شرارت کرد و متوجه شد که چی در مقابلش هست و یا همین کاریکه در شهرها میکنند و میآیند کارخانهها و مراکز غیرنظامی را میزنندکشتی را در آب و هواپیما را در هوا میزنند، هواپیمای مسافربری، قطار رامیزنند، خوب، اگر در برابر اینها مقابله به مثل نداشته باشد، اینکه اصلا ازاین طور چیزها باکی ندارد.
ما در جنگی قرار گرفتهایمو جنگی بر ما تحمیل شده که در آن دشمن ما هیچ قیدی و هیچ پایبندی غیر از ترس ندارد. و ما همه اصول را میخواهیم مراعات بکنیم، علی ابن ابیطالب(ع) یکی از ناراحتیهایشان همین است. میفرمایند که «آن قدر ما ملاحظه میکنیم که بعضی از آدمهای ساده خیال میکنند که ما سیاست بلد نیستیم، اگر من پای بند تقوی و راستی و صداقت نبودم من زیرکترین و باهوشترین مردم عرب هستم، اگر بنا باشد که برای مسایل سیاسی، طراحی و برنامهریزی بکنیم، ما میخواهیم که صاف و ساده حق را بگوییم، ولی معاویه به هر طرح و توطئه و دروغی متوسل میشود.» دشمن از همه ابزاری که انسانی است و یا انسانی نیست، در زمانی که ما زندگی میکنیم استفاده میکند و ما ناچار هستیم که به خاطر داشته باشیم اینکه دشمنان ما قیدی ندارند که چه ابزاری را میخواهند به کار بگیرند و کسانی که در این وادی وارد شدند و این خدمات را کردند کار بسیار خوبی کردند و جبههها را حفظ کردند و پشت جبههها را حفظ کردند و دشمن را ترساندند و دشمن را در وضعی قرار دادند که از این اسلحهای که دشمنان اسلام به او هدیه کردهاند، نتواند به خوبی استفاده بکند.
آنها با آن مقدار بمب شیمیایی که در والفجر 8 به کار بردند، فکر میکردندکه در منطقه فاو و دو طرف اروند یک موجود زندهای دیگر نمیتواند بماندو آن پدآفند قوی شیمیایی سپاه بود که محیط را برای ادامه فعالیت رزمندهها سالم کرد و محفوظ نگه داشت. در جاهای دیگر هم همین طور بود، هر جا توانستند همین کار را کردند و اوج قضیه را آنجا به کار بردند و همان جا دیدند، باز کارساز نشد. آنها فکر میکردند فاو یک منطقه محدودی است و برای آنها بسیار اهمیت دارد و فکر میکردند با تمرکز مواد سمی که آنجا میریزند دیگر آنجا را غیرقابل زیست میکنند و همه به این طرف میآیند و این جوری این منطقه را پس میگیرند. اما آن مقاومت مردانه و دفاع درستی که در آنجا شد، دشمن را از آن خط تا حدودی منصرف کرد و اطلاعی که دشمن از قدرت آفندی شما پیدا کرد و دید که اگر بنا به مقابله به مثل باشد ممکن است کار بالعکس بشود. یعنی آن کاری که میخواهد در صفوف ما بکند، ممکن است در صفوف خود او اتفاق بیفتد و بنابراین دست برداشت. یک نوع اطمینانی دارد که ما در کارهایی که خلاف مقررات بینالمللی و یا انسانی و اسلامی است پیشقدم نمیشویم.
ولی ما اعلام میکنیم که این قدر هم ساده و بیحساب نیستیم که دست مردم مسلمان را ببندیم و بگوییم شما دست بسته بایستید تا دشمنان هر کاری را خواستند بر سر شما بیاورند، به اسم اینکه ما مسلمان هستیم و نمیتوانیم این جوری دفاع بکنیم. حال آن که حکم اسلامی این جوری نیست، این مضمون مکرر در قرآن آمده، اگر به شما تجاوزی شده به هر صورت از لحاظ کیفی و یا کمی شما هم مثل آنها رفتار بکنید و این یک حکم صحیح و عقلانی قرآنی است: «وَ لَکُمâ فِی الâقِصûاصِ حَیûوهُ یّûا اوُلیِ اâلاَلâبûاب» قصاص و مقابله به مثل مایه حیات است و ما امروز این را لمس میکنیم. یعنی در عمل شما در همین میدان عمل خودتان دارید این حکم معجزه آسای قرآن را لمس میکنید.
الان شما حیات جامعه ما را در این بعد تأمین کردهاید؛ اگر این بعد نبودجامعه شکست میخورد و راه شکست میخورد و دشمن پیروز میشد.مسائل انسانی و اخلاقی و غیرجنگی هم همین طور هستند. اینها ببینیداینکه تفرقهای بین شیعه وسنی ایجاد بکنند، این فاجعه را در مکه به وجودآوردند، حرمت خانه خدا را شکسته و زوّار تشنه و مسلمان و متعهد را در آنهوای گرم با گاز خفه کننده و با اسلحه و با سنگی که از بالای پشت بامهامیریختند، این گونه مظلومانه شهید کردند و آنها برای ایجاد تفرقه بین ایرانو کشورهای عربی و جدا کردن بعضی از کشورهای عربی و با بهانهدادن بهدست ارتجاع عرب و یا اینها را در ردیف آمریکا وارد میدان بکنند اهدافیداشتند و وقتی که هدفی دارند دیگر ملاحظه نمیکنند که به چه قیمتی انجامبشود. آن مکتب ماکیاولی و آن کفر کاملا الان بر امپریالیسم و ارتجاعحاکمیت دارد. نتیجه صحبتی که میخواهم بگیرم این است که شما اینزحمتی را که میکشید و این راهی را که انتخاب کردهاید و تلاشی که داریدمیکنید که البته قبلا شما راه را تشخیص دادهاید و وارد شدهاید، شماآدمهایی نیستید که بدون تشخیص وارد یک حرکتی بشوید، تأکید میکنم که راه، راه بسیار لازمی است و به سایر دوستان و برادران هم میگویم؛ در همه رشتههایی که الان مایه قدرت کفر جهانی شدهاند، ما باید اسلام را به آن مجهز بکنیم و آمادگی دفاع و آمادگی مقابله به مثل را در حدی داشته باشیم. البته ما هنوز اول راه هستیم و در بعضی رشتهها پیشرفت کردهایم و باید سایر رشتهها را هم دنبال بکنیم. شما را به خدا میسپارم و خواهش میکنم سلام مرا به همه برادران و دوستانتان و همرزمانتان برسانید. ما به امید پیروزی نهایی اسلام و به امید حاکمیت اسلام در دنیا و به امید شکست ظلم و کفر و استکبار به راه خودمان ادامه میدهیم.
والسلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته