سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولان جهاد سازندگی
بسم الله الرحمن الرحیم
«اَلâحَمâدُلِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
کلمه جهاد کلمه مقدس و دلنشینی بود در تاریخ و با عمل خوب جهادگران سازندگی در یک بعد دیگری هم این کلمه درخشید و الان جزء واژههای شریف و مطلوب جامعه ماست. سوابق ذهنی خوبی که این کلمه در ادبیات و متون و تاریخ ما دارد، دلیل انتخاب این کلمه و حُسن سلیقه پیشتازان این راه و شخص امام امت را نشان میدهد و همچنین دلیل بر بد سلیقهای و بیشعوری لیبرالهایی بود که با این جهاد مبارزه میکردند و نمیتوانستند درک کنند و از قدرت درک آینده این جریان عاجز بودند و خودشان را بد نام کردند، با مخالفتهایی که کردند به عنوان اینکه فکر میکردند، هوویی میشود برای اداراتی که آنها برایشان با افکاری که سراغ داشتند. به هر حال شما برادران پیشتاز و کسانی که بعداً ملحق شدند به این نهاد، سهم به سزایی دارید در آبرومند کردن انقلاب اسلامی. انقلاب را مردم از صمیم قلب قبول داشتند، چون انقلاب خودشان بود و هنوز هم در همان حالت قبول دارند. اما بیشک انقلاب از لحاظ سازندگی و خدمات چیز تازهای را عرضه نمیکرد و کم کم جانشینی را در دل مردم از دست میداد و لازم بود ما در همه ابعاد نشانههایی از تحرک جدید و میدانهایی برای نشان دادن به نیروهای انقلابی داشته باشیم که در ابعاد امنیتی و نظامی، برادران شما در سایر نهادها عمل کردند. و در بُعد سازندگی شما وارد میدان شدید و خوب عمل کردید. کسی نمیتواند برای آن هفت سال زحمت جهادگران عیب و ایراد پیدا کند. البته سازمانی که شما با این وسعت دارید و این گستردگی هم که به سرعت به وجود آمد و مخصوصاً با نبودن مقررات خاصی در ابتدا و خود جوشی، قضیه طبیعی است که در گوشه و کنار عیوبی دیده شود. این قدر این عیبها کم بوده که در مردم به آسانی قابل حل بوده و تاریخ جز خوبی چیزی برای جهاد ثبت نکرده است.
از ویژگیهای انقلاب اسلامی ما این بود که ما به شیوه انقلابهای معمول عصر خودمان عمل نکردیم و یک دفعه دست به تصفیه تر و خشک و سوزاندن همه چیز که از آثار گذشته هست نزدیم. ولی سایر انقلابهای دنیا چنین میکردند خصوصاً انقلابهای مارکسیستی که سرکار میآمدند، یک دفعه همه چیز را تصفیه میکردند برای اینکه راه را باز کنند برای نیروهای جدید و فکر میکردند این قانونمندی طبیعی انقلاب است که این طور باشد. روزهای اول به ما میگفتند این ارتش را که بر نمیدارید و این پلیس را که برنمیدارید و اینها را منحل نمیکنید، یک روزی به اشتباه خودتان پی میبرید. منطقاً میتوانستیم جلوی بعضی ضررها را از وجود افراد ناباب در میان ارگانهای قدیم که عامل اجرای اهداف شاه و آمریکا بودند بگیریم، اما فکر میکردیم درست نیست که به خاطر عدهای فاسد، عده زیادی از مردمی که گناهی ندارند و فاسد نبودند توی این سازمانها و برای زندگی آمدند و برای خدمت کردن، آنها را به کلی محو کنیم و این کار غیر قابل جبرانی است که انسان آدمهای زیادی را از زندگی بیندازد. ویژگی این کار این بود که به موازات هر دستگاهی نیروهای مخلص و مردمی و مؤمن بدون توقع مادی فقط با انگیزه خدمت و عبادت وارد میدان شدند و همه موفق شدند یک مأمنی برای دیگران شوند.
انصافاً تعبیر حجت برای نهادی مثل جهاد و سایر نهادهای انقلابی ما کار سنگینی نیست و قابل قبول است. حجت شدند و نشان دادند که اینها میتوانند در همین زمان و با این اوضاعی که هست با کمترین زمان و کمترین امکانات، بهترین خدمتها و ارزشها را ایجاد کنند و اجرا هم کردند. اگر دستگاههای دادگاههای انقلاب ما نبودند، محال بود بتوانیم این دشمنان انقلاب را و این انگل و فاسدهایی که مثل خوره به جان مردم افتادند بیرون کنیم و یا حداقل خانهنشین کنیم. اگر سپاه نبود نه ما میتوانستیم ضد انقلاب را از داخل شرّش را بکنیم و نه در میدان جنگ دشمن را از کشورمان بیرون ببریم. ارتش با حضور سپاه جان گرفت و نیروهای امنیتی داخل کشور با حضور بسیج توانستند کار کنند.
در مورد خدماتی که شما کردید در روستا و شهرها و غیره حرف زیاد است. ما امروز وقتی که میخواهیم از دستاوردهای انقلاب حرف بزنیم، اولین چیزی که به رُخ ملت و جامعه میتوانیم بکشیم و نشان دهیم صلابت و صلاحیت انقلاب را، خدمات سازندگی شما خواهران و برادران جهادی است که در سراسر مملکت حضور دارید و مخصوصاً توی همین نکته که آقای زنگنه و آقای نوری اشاره فرمودند و در وزارت خانه گفتند، شما یک حجت شدید، یعنی یک مسأله را ابراز کردید که باید درسی باشد برای سایر ادارات ما و برای آینده خود ما و آینده ادارات دیگر که انسانهای خوب اگر باشند توی مؤسسات، اینها با همین مقررات هم میتوانند خوب خدمت کنند.
آن روزی که ما وزارت جهاد را بحث میکردیم بعضیها مخالفت میکردند. اصلاً مشخصه جهاد این بوده که مسائل اداری و دولتی در اینها نبوده و این را نهاد مردمی بدانید که همین جوری خدمت کند و خراب نشود. حرف بی جا هم نبود و لااقل قابل تصور هم بود ولی ارادههای قویتری بودند که میگفتند، انسانهای مؤمن میتوانند طلسمها را بشکنند و میتوانند الگوهای ناصحیح را پاره کنند، میتوانند نمونههایی ارائه دهند که برای دیگران درس باشد. این شد، الان ما راضی هستیم و مردم و دولت هم راضی هستند از اینکه یک وزارت خانه آمده که این وزارت خانه موفقتر از دیگر ادارات است. و عیبهای بسیار کمی دارد یا اصلا عیب ندارد و میتواند برای بقیه وزارت خانهها هم الگو باشد. تحقیقاً اگر افراد همه مؤسسات هم به علاقه و ایمان افراد جهاد در بیایند، همه مجلس و دولت تشویق میشوند که همین تسلیحاتی که برای جهاد در نظر میگیرند برای آنها هم در نظر بگیرند و ما از طرفی میدانیم چون ادارات نوعاً متکی هستند به امکانات حساب شدهای از قدیم و به تناسب نیازها تأمین میشوند، جهاد روی آسمان به وجود آمد وزیر پایش خالی بود. وقتی که به وجود آمد متکی به همین حمایتهای متفرقه مردم و دولت بود، لذا ابزار کار شما را به اندازه توان نیروهایش نداشت و هنوز هم ندارد. ولی با وجود ضعف و کمبود توانسته خوب کار کند و موفق شود.
در این عملیات اخیری که در کردستان داشتیم، فرمانده قرارگاه و عملیات دیروز به من گزارش داد که موفقترین جریانهایی که در جبهه خدمت کردند، جهاد بود. یعنی نمره بیست به جهاد داده شد، البته جهادی که عرض میکنم جهاد مهندسی جبهه است. و لازم نیست حتماً مال جهاد سازندگی باشد و اینها موفقترین بودند و برای ما ملموس است که عملیات و کارهایی که الان انجام میشود آن جلو چطور عملیات را پیروز کرد و جان عده زیادی از شریفترین انسانهای ما را حفظ کرد و انجام کارها را تسریع کرد. یعنی بُعد سازنده غیر نظامی نیست، یعنی جهادتان جنبه نظامی پیدا کرده. خلاصه این اشاراتی که کردم دنبال همان کلمه اول بود که لفظ جهاد آبرومند بود و در این روزها در جامعه ما آبرومندتر شد. به خاطر شما و بهخاطر جهادگران جان برکف دیگرمان که در جبههها رزم میکنند.
ما میتوانیم به عنوان یک دستاورد این را بدهیم به سایر کشورهایی که میخواهند از تجربه ما استفاده کنند. عجیب اینکه ما از این مسافرت چینی و ژاپنی و لیبی که رفته بودیم، یکی از مسائلی که اینها با ما مطرح میکردند استفاده موفق از جهاد بود. این در چین جالب است، آنهایی که چهل سال سابقه فعالیت مردمی دارند، مطالعه میکنند چگونه جهاد شما بدون اجبار- چون یک خصیصهای هست که در آن جا نیست - و داوطلبانه است و بدون اجبار بچهها از توی شهر و دانشگاه و جاهای آباد کشور پا شدند رفتند به نقاط محروم و آنجا را تعمیر و آباد کردند و تجربیات شهری خودشان را به روستاها بردند. یکی از رهبران ژاپنی این مسأله را تحلیل میکرد که روی آن مطالعه کرده بود و هم در چین با ما در میان گذاشت و هم در لیبی.
آقای زنگنه رقمی را فرمودند که شما بنا دارید سال آینده آن مقدار اراضی را زراعی کنید، از کارهای چشمگیر خواهد بود، یعنی گام غولآسایی است و به طرف خودکفایی است، چون اراضی دیم ما متأسفانه خیلی بازدهاش از استعدادشان کمتر است، بهطوری که شما خودتان میگویید با مقداری دست کاری کردن و شخم و اصلاح بذر و کارهای معمولی آسان میشود آن را انجام داد. اگر شما با همکاری وزارت کشاورزی موفق شوید و مردم یک دفعه ببینند، رقم این محصول استراتژیک که برای ما از هر چیزی ارزش آن بیشتر است و ما اگر در گندم و نانمان خودکفا شویم پایمان را خیلی محکم کردیم آن هم به خصوص در دیم کاریها که آسانترین و طعبییترین و دسترسیترین موارد کار ماست. اگر شما موفق شوید که انشاءالله میشوید چون تا بحال به حرفهایی که زدید، عمل کردید، کار با ارزشی است.
در مجموع من به عنوان یک نفر که معمولاً گزارشات شما و سایر ارگانها را مطالعه میکنم و هم به عنوان مسئول اداره مجلس از طرف سایر نمایندگان که میدانم از شما راضی هستند و از طرف رزمندگان به عنوان نمایندگان امام که بهخاطر خدماتی که در جبههها میکنند، تشکر میکنم و دعا میکنم برای موفقیت شما و مطمئن هستم که تاریخ انقلاب را شما و سایر همکارانتان و سایر نهادها رو سفید کردید و صفحه خوبی از تاریخ انقلابهای دنیا را شما ترسیم کردید که این میماند در تاریخ دنیا و توصیهای هم میکنم به ادارات و ارگانهای رسمی سابقهدار دولتیمان، ضمن اینکه قبول میکنم طی این چند سال اینها خودشان را نزدیک کردند به انقلاب افراد صالح، ولی از آنها میخواهیم مطالعه کنند کارهای شما را و سعی کنند فاصلهها کمتر شود و به امید روزی که در این کشور ببینیم همه اداراتمان جهادی عمل میکنند.
جهادی که میگوییم، یعنی اینکه ناشی از ایمان و علاقه خودشان باشد، نه به عنوان یک فرمول اداری برای انجام کار مردم و کار کشور و برای راه انداختن چرخهای مملکت. و در هر جا که هستند فکر کنند کارشان را بهتر از روز قبل انجام دهند که اگر این حالت عمومی شود در کشور ما و بتوانیم نظام اداری درستی را عرضه کنیم، البته زمان میخواهد ما این صبر را باید داشته باشیم که روزی به آن نقطه برسیم. اگر منصفانه قضاوت کنیم باید بگوییم که واقعاً در راه هستیم.
البته توقعات مردم زیاد است و مردم توقع دارند به موازات انقلابی که ایجاد شده و جامعه از طاغوتی به جامعه الهی تبدیل شده، همه ارگانها همکاری کنند و این توقع حقی هم هست. ولی وقتی که این همراهی و همگامی را نمیبینند رنج میبرند و حق هم دارند رنج ببرند. باید به آنها هم توصیه کنیم که واقعیتها را در نظر بگیرند با توجه به اینکه گامها برداشته شده، شاید خیلی بلند نبوده که چشمگیر به نظر بیاید ولی هست، آدم اگر مقایسه کند قبل از انقلاب را با بعد از انقلاب، خوب میتواند بفهمد چه شده است و چه مقدار تفاوت در ادارات هست. در همه جای مؤسسات آموزشی و اداری و خدماتی تفاوتهایی وجود دارد، ولی خلاصه توقع ما بیشتر است انشاءالله انفاس قدسیه امام و حرکتهای عملی برادران و خواهران در نهادهای انقلابی این درس را به آنها هم خواهد داد و ما از مفاسد گذشته کم کم نجات پیدا خواهیم کرد. انشاءالله موفق باشید.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته